تارا فایل

معیارها و ملاک های شایستگی مدیران از دیدگاه امام علی ع در نهج البلاغه


 بنام خدا
" ای مردم شایسته ترین شخص به امر امامت و رهبری کسی است که از دیگران به این مسئولیت،
تواناتر و به دستورهای خداوند داناتر باشد". حضرت امام علی (ع)

عنوان مقاله:
معیارها و ملاک های شایستگی مدیران از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه

چکیده:
از دیدگاه اسلام باید در هر شغل و حرفه ای افرادی با شایستگی و لیاقتِ جایگاهشان استخدام شوند تا بهتر بتوانند خدمتگزار مردم باشند و از میان شایستگان نیز آن فردی را که شایسته ترین است به مقام مدیریت منصوب کنند. در جامعه ی اسلامی همچون جمهوری اسلامی ایران انتخاب مدیران و سرپرستان در بخش های مختلف سازمان ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، لذا باید در نحوه انتصاب مدیران با توجه با شایستگی های علمی، اخلاقی، تعهد، تخصص و مهارت و بخصوص صفات پسندیده اسلامی اقدام نمود. از انجایی که بهترین منبع برای شناخت ملاک و معیارهای مناسب انتخابِ مدیران، بعد از مراجعه به قران کریم، سخنان امامان بالاخص حضرت امیرالمومنین(ع) می باشد، لذا در این مقاله سعی شده است هر چند به اختصار به معیارهای مدیریت از دیدگاه حضرت علی (ع) با توجه به کتاب ارزشمند نهج البلاغه پرداخته شود و در پایان نتیجه گیری مختصری نیز انجام شد.

کلید واژه ها: مدیریت، مدیران شایسته، ملاک های مدیران شایسته، شایستگی مدیران در نهج البلاغه

Listen
Read phonetically

Listen
Read phonetically

مقدمه
از دیر باز و از زمانی که آدمی پا به عرصه جهان نهاد و زندگی جمعی و گروهی را آغاز کرد، فکر سرپرستی و مدیریت در اذهان پرورش یافت، تا جایی که امروزه تحقق اهداف هر سازمانی وابسته به مدیریت آن سازمان و چگونگی اداره ی آن به وسیله ی افراد شایسته و مجرب می باشد. البته مدیریت به اداره زندگی مادی منحصر نمی شود، بلکه در امور معنوی هم ضرورت دارد. خداوند مدیرانی چون انبیاء را برای هدایت مردم فرستاد و انان با اینکه بیش تر داعیه معنوی داشتند، در حد قابل توجهی در مدیریت اجتماع هم موفق بودند و جوامع خود را به سوی رشد و تکامل و پویایی سوق می دادند. در ضرورت مدیریت حضرت علی (ع) می فرماید: والی ظالم و غاصب بهتراست از فتنه و آشوبی که تداوم یابد (درایتی، 1378، ص464).
مدیرانِ حکومت و دولتمردان جامعه اسلامی مجریان قانون الهی می باشند به لحاظ تقدس این مقام، یک عمل ناشایست آنان می تواند ضایعه ای جبران ناپذیر بر روند اجرای احکام در جامعه وارد آورد و از سوی دیگر هرگاه مردم از مدیران جامعه، تقوا، عدالت، صداقت، امانت، و…. را مشاهده کنند به اساس حکومت معتقد خواهند شد و با جان و دل، خود را موظف به همکاری با دولت و دولتمردان خواهند داشت(نصیری، 1388،ص45). از اینرو انتخاب و انتصاب مدیران شایسته از مهم ترین و حساس ترین مسائل در فرایند کار هر سازمانی خواهد بود. که برای آن معیارها و ملاک هایی است تا افراد واجد شرایط و با لیاقت، تصدی امور را به دست گیرند(تصدیقی، 1384، ص 342).
این معیارها با توجه به ارزش حاکم و جهان بینی جوامع متفاوت می باشد، ولی در اسلام، چون جایگاه انسان بسیار والاست و به تعبیری اشرف مخلوقات است، بنابراین هدف، تعالی و تکامل انسان برای رسیدن به چنین مقامی می باشد. پس با توجه به دیدگاه های مختلف در جوامع مختلف نسبت به انسان و تبع آن گزینش مدیران در سازمان ها، می توان گفت که ملاک های انتخاب مدیران لایق و شایسته در جوامع متفاوت خواهد بود. در جوامع اسلامی به دلیل وجود منابع غنی دینی از جمله قرآن کریم و رهنمودهای اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در تعیین معیارهای شایستگی مدیران، بهره گیری از این منابع ضروری می باشد. یکی از شخصیت های موثر در جهت تبیین معیارهای شایستگی انتخاب کارگزاران حکومتی، شخصیت والای امام علی (ع) است (زهره موسی زاده، 1388). نهج البلاغه سرشار از اندیشه های مدیریتی و سیاسی و علوم و فنون است. این کتاب مهم بعد از قرآن و حدیث پیامبر (ص) از مهمترین منابع اندیشه اسلامی به شمار می رود. نامه 53 نهج البلاغه که یک فرمان حکومتی از جانب آن حضرت به مالک اشتر، است مصداق عینی این موضوع می باشد که به گونه مستقیم به معیارهای گزینش بسیاری از مقامهای مدیریتی جامعه می پردازد.
تعاریف و بیان مسئله
از مدیریت تعاریف متعددی ارائه شده است که هر یک با توجه به زمینه های کاری از دیدگاه های خاصی برخوردار است ولی جامع ترین تعاریف و مفاهیم دانشمندان بر این محور خلاصه می شود که مدیریت: "هنر انجام دادن امور به وسیله دیگران با هماهنگ سازی و استفاده صحیح از منابع انسانی و مادی در جهت تحقق اهداف است"(علاقه بند، 1385،ص 10). همچنین آیت الله شهید مطهری مدیریت را اینگونه تعریف کرده است: "فن بهتر بسیج کردن و بهتر سامان دادن و بهتر کنترل کردن نیروهای انسانی و به کار بردن آنها"(ابراهیمی، 1375،به نقل از نصیری:1388،ص55). و منظور از مدیریت اسلامی عبارت است از: تعالی دادن جمع و فرد از بعد مادی و معنوی به سوی واقع(نصیری، 1388،ص40).
در تعریفِ شایستگی، آن را شامل خصوصیات و رفتارهایی می دانند که منجر به اثر بخشی فرد در محیط شغلی می شود(غفاریان،1381 ص، 71). شایستگی به شیوه های مختلفی تعریف شده است، اما اغلب مدل ها شامل عناصر (مبانی) و دانش، توانایی ها، مهارت ها، نگرش ها و بینش ها، ویژگی های شخصی و رفتارها و صلاحیت هایی است که مرتبط با اهداف سازمانی است و نقش کلیدی در دستیابی به اهداف دارد.اساساً خصوصیت افرادی که می توانند به معیارهای اثر بخشی دست یابند، شایستگی آن افراد خوانده می شود؛ یعنی افراد شایسته افرادی هستند که الگوهای رفتاری مطلوبی را ارائه می دهند. این امر در عملکرد به معیارهای اثر بخشی تعبیر می شود(خنیفر، 1380 ، ص 82). سامانه شایستگی به منزله موضوعی بدیع و مجموعه ای پیچیده از ساز وکارهایی است که می بایست طی فرایندی بلند مدت، علمی و سنجیده در ادارات و سازمان ها استقرار یابد. لازمه شایسته سالاری، فراهم آوردن زیر بناهای مربوطه از نظر ساختاری نگرشی، قانونی و سازمانی است. استقرار شایسته سالاری در یک سازمان با شایسته دوستی شروع، با شایسته گزینی و شایسته پروری، تکامل و با شایسته داری تداوم می یابد (موسی زاده، 1388). شایسته سالاری یعنی برخورداری از خصال و فضایل برجسته فردی و تعهد و تخصص همراه با عشق و علاقه و همچنین توانمندی و تجربه کاری.
معیارهای شایسته سالاری مدیران در نهج البلاغه
امام علی (ع) که تربیت یافته مکتب قرآن و پیامبر اکرم صلی علی علیه و آله است به شایسته سالاری در نظام مدیریتی تاکید فراوان دارد و در سخنان زیادی به وضوح این موضوع را بیان می دارند. چنانچه در خطبه 172 می فرماید: "ایها الناس ان احق الناس بهذا الامراقوام علیه و اعلمهم بامرالله فیه" ای مردم همانا سزاوارترین مردم به امر خلافت و رهبری امت، تواناترین بر اداره آن و دانا به فرمان خداوند در فهم مسائل است. از جستجو در نهج البلاغه و تفاسیر آن و تحقیقات انجام شده، می توان ملاک های شایسته سالاری مدیران را به چهار حیطه طبقه بندی نمود: 1ـ معیارهای ایدئولوژیکی: معیارهایی که ریشه در جهان بینی اسلامی دارند و بارزترین وجه تمایز مدیریت اسلامی از مدیریت غربی هستند مثل: تقوا، ایمان… 2ـ معیارهای زمینه ساز: عوامل سنجشی که به عنوان پیش زمینه معیارهای ارزشی و تخصصی به شمار می روند، مثل حسن سابقه، … 3ـ معیارهای تخصصی: دانش و فنونی که مدیر در امر مدیریت نیازمند آنهاست مثل: تجربه کاری و توانمندی 4ـ معیارهای ارزشی ـاخلاقی: معیارهایی که شامل مجموعه ای از رفتارهایی است که در جوامع انسانی مورد پذیرش است و به نام ارزشهای جهانی نیز شناخته می شوند مثل: امانتداری، صداقت و… (موسی زاده، 1388). حال به بررسی مختصر، از معیارهای انتخاب و شایسته سالاری مدیران در نهج البلاغه می پردازیم
1ـ خدا محوری و تقوا
در مدیریت اسلامی خدا محوری و تقوی اساس کار و سازندگی است و همه چیز با معیار تقوا ارزیابی می گردد. امام علی (ع) شیوه برخورد و اصول مدیریت را در نامه خود به مالک اشتر از تقوا و خداگرایی آغاز می کند، و سفارش می کند که اداره صحیح جامعه اسلامی را با تقواگرایی، عبادت و بندگی، خود سازی و توجه به امدادهای غیبی خداوند سازمان دهید. به فرمایش حضرت در خطبه 156 تقوا خانه ای است چون دژ محکم و استوار و در خطبه 221 تقوا را کلید هدایت و رستگاری و اندوخته روز قیامت معرفی می کند که انسان را از هر بندگی آزاد می کند و از هر بدبختی آزاد می سازد. روشن است اگر مدیر خود تقوا نداشته باشد و گرفتار هواهای نفسانی و امیال و غرایز حیوانی باشد، نمی تواند افراد زیر مجموعه خود را ارشاد و هدایت نماید.
حضرت علی (ع) اوصاف متقین را چنین معرفی می فرمایند: تقوا پیشگان، فضیلتی خاص دارند: گفتارشان از روی صداقت و راستی است ، در لباس و پوشاک و زندگی اعتدال و میانه رو هستند، راه رفتنشان با تواضع و فروتنی است، ازآنچه خداوند برایشان حرام دانسته، چشم می پوشند…تنها پروردگار در نزدشان بزرگ و غیر او پیش چشمشان بی مقدار و پست کوچک است(فیض السلام،خطبه 184). می توان گفت تقوا دو اثر مهم در مدیر اسلامی دارد: یکی روشن بینی و بصیرت و دیگری توانایی بر حل مشکلات و خروج از مضایق و تاریکی ها (موسی زاده، 1388)
2ـ ایمان
ایمان، سرچشمه همه اوصاف شایسته برای همگان، بخصوص برای مدیران می باشد. ایمان، به کار و فعالیت های آدمی، ارزش و انگیزه می بخشد، انسان را پر تحرک و خستگی ناپذیر و امین می نماید و آدمی را عاشق خدمت به خود، خانواده، مردم، میهن و بالاتر از همه به دین و مخلوقات پروردگار می کند. ایمان امنیت می آورد و راه خیانت را می بندد و انسان را از لغزش ها حفظ می کند و… چنانچه تعریف ایمان از زبان حضرت علی(ع) معرفت و شناخت به دل (اعتقاد و باور نمودن) و اعتراف به زبان و انجام دادن با اعضا (دست و پا و چشم و گوش و زبان و..) است(نهج البلاغه، فیض الاسلام، حکمت 218،ص 1187). حضرت همچنین ایمان داشتن را روشن ترین راه ها بیان می کنند که سیادت و سعادت همیشگی را در پی دارد، زیرا ایمان همانند چراغ نورانی است که آدمی را به کردارهای شایسته راهنمایی می کند، که با انجام آنها پی به وجود ایمان می برد، یعنی اعمال صالحه نتیجه و ثمر ایمان است. در حکمت 252 ایمان را چون نقطه سفیدی می دانند که در دل به وجود می آید و هر چقدر ایمان قوی تر شود آن نقطه سفید در دل دامنه بیشتری را احاطه می نماید(فیض الاسلام، خطبه 155 و 156).
3ـ اخلاص
اخلاص در لغت به معنی پاک و خالص بودن، خلوص نیت و عقیده ای پاک داشتن است در عمل ابتدا باید آنرا در زندگی معصومین جستجو کرد، پیامبران و امامان صرفاً برای اجرای دستورات الهی فعالیت می کردند و به دنبال منافع شخصی نبودند و بی نهایت در کردار و رفتار خود پاکی و خلوص نیت داشتند. در این رابطه حضرت امیر (ع) می فرمایند: قلبی که از ترس خدا لرزان است، همواره پایدار و با اطمینان باد! من همواره منتظر فرجام نیرنگ شما مردم بودم، و نشانه های فریب خوردگی را در شما می نگریستم و تظاهر به دینداری شما، پرده ای میان ما کشید، ولی من با صفای باطن، درون شما را می خواندم( نهج البلاغه،خطبه4،ص49. به نقل از دهکردی و جوکار،1386،ص362).
4ـ بصیرت:در جامعه ی اسلامی مدیر علاوه بر داشتن مدیریت، نیازمند به روشن بینی و بصیرت و بینشی است تا او را قادر سازد در هر موقعیت نقش مقتضی را ایفا نماید. مدیریت اقتضا می کند که مدیر گاه خشونت به خرج دهد و گاه نرمش، گاه سخت بگیرد و گاه آسان، گاه از خود قاطعیت نشان دهد و گاه سکوت کند،گاه زیرکی نشان دهد و گاه تغافل و تجاهل کند، و با هر کسی به اندازه شعور و عقل و استعدادش برخورد کند. حضرت امیر در فرمان حکومت مصر مالک اشتر را چنین مورد خطاب قرار داده اند: " مالکا، حق را نشان و علامت نیست که در برابر دیدگان جلوه کند و شخصیت خود را بنمایاند، پیکر حق همیشه در پیراهن باطل پوشیده و پنهان است، رادمردی که باید دست تحقیق و تتبع دراز کند و آن پیکر پاک را از جامه ی نارسا و آلوده ی فریب عریان سازد (نهج البلاغه، فاصل، ص 272).
5ـ تخصص و تجربه
کسانی که در امور واگذاشته به ایشان از دانش و تجربیات بیشتری برخوردارند بهتر می توانند در بین نیروها مورد پذیرش واقع شوند و قدرت شخصی به دست آورند، چرا که انسانها در مقابل کسانی که احساس کنند از نظر دانش و مهارت و آگاهی در سطحی بالاتر از خودشان هستند، حرف شنوی و اطاعت بیشتری دارند، برعکس اگر بدانند فردی از نظر اطلاعات ضعیف تر از خودشان است، حتی الامکان از اطاعت و فرمانبری او خودداری می کنند. حضرت علی (ع) در نامه 53 به مالک اشتر می فرمایند: اندیشه و نظر هر فرد به اندازه تجربه اوست (آمری، حدیث، 5426). و ان کس که تجربه ها را حفظ کند و به موقع از انها بهره گیرد کارهایش به نتیجه می رسد(همان منبع، حدیث، 918).
6ـ سعه صدر
سعه صدر از ویژگی های مهم مسئولان و مدیران است، کسی دارای سعه صدر است که از گشادگی روح و همتی عالی و اندیشه ای بلند برخوردار باشد، سعه صدر موجب دوراندیشی و واقع نگری مسئولان و مدیران می شود و اگر دولتمردان فاقد این خصلت باشند از عهده ی بسیاری از مشکلات و نارسایی ها بر نمی آیند و شایستگی رهبری و مدیریت افراد را ندارند. حضرت موسی(ع) هنگامی که برای هدایت انسانها مبعوث می شود دست به دعا برمی دارد و اولین درخواست او از خداوند شرح صدر است و می فرماید: پروردگارا سینه ی مرا گشاده دار(سوره طه، آیه 25).سعه صدر آنقدر مهم است که حضرت علی (ع) آن را ابزار حکومت و مدیریت می دانند و می فرمایند: "آله الرئاسه سعه الصدر" ابزار ریاست سعه صدر است. ( نهج البلاغه، حکمت، 176). و همچنین آن حضرت می فرمایند:" به درستی که این دلها ظرفهایی هستند که بهترین آنها دلی است که ظرفیت و گنجایش آن برای خوبیها بیشتر است"( غررالحکم، ج1،ص217). بصیرت و نورانیتی که اندیشه ی انسان در نتیجه شرح صدر پیدا می کند، نقشی اساسی در تصحیح برخوردهای اجتماعی او دارد (نبوی ،1386 ، ص148). چنین فردی صاحب ویژگی هایی خواهد بود که از نشانه های سعه صدر می باشد و لازم است به چند نمونه از آن اشاره گردد:
6ـ1ـ حلم و بردباری
یکی از نمونه های سعه صدر حلم است. کسانی که حلیم بوده و دارای این ویژگی هستند، در اداره و رهبری انسان ها توفیق بیشتری دارند. یاری دهنده مدیر در مشکلات و نحوه ی برخورد با آنها، ثبات روحی و شکیبایی و بردباری اوست، زیرا که مدیر در پرتو این وزانت، فرصت فکری برای مقابله با مشکل را پیدا کرده به حل آن اقدام خواهد نمود. حضرت علی (ع) در این رابطه می فرمایند:" انسان صبور، پیروزی را از دست نمی دهد هر چند زمان آن طولانی شود" (حکمت 153). و در جای دیگر می فرمایند: آن کس را فرمانده لشکریان نما که از همه در علم و بردباری بالاتر باشد و از کسانی باشد که خشم او را فرا نگیرد و به زودی از جای خود به در نرود (نهج البلاغه، نامه 53).
6ـ2ـ مقاومت در برابر مشکلات
یکی دیگر از نمودهای سعه صدر مقاومت در برابر ناملایمات و سختی هاست. مشکلات و مسائلی که در برابر رهبران قد علم می کند، معمولاً به شکل مشکلات سیاسی، مشکلات کاری و یا مسائل و رخدادهای ناگهانی انجام می گیرد که در هر صورت مدیر باید در برابر آنها چون کوه استوار و با استقامت و دارای عزم و اراده پولادین باشد. حضرت امام علی(ع) نیز در این مورد در نامه ی 53 فرموده اند: پس برای مشاغل کلیدی از سپاهیان و لشکریان خود کسی را انتخاب و مسئول بنما که در برابر دشواری ها و پیش آمدهای سخت و تلخ استوار باشد و مصیبت های بزرگ، وی را از پا ننشاند. فردی باشد که هنگام ناتوانی و ضعف دیگران، بر او ضعف و ناتوانی غالب نشود و بر اثر بی خیالی دیگران، بی تفاوت نگردد(قوچانی، 1374. ص 136). در حقیقت مقاومت و پایداری در برابر مشکلات و تحمل هر گونه سختی ها یکی از نشانه های ارزشمند سعه صدر است که اگر مدیران و رهبران جوامع اسلامی در برار این دشواریها صبور بوده و و روحیه خود را حفظ کنند و به دور از هرگونه ترس و اضطراب هدایت امور را به دست گیرند مطمئنا پیروز و موفق خواهند بود. چنانچه حضرت امیر علی (ع) می فرمایند: نه در هنگام اقبال نعمت مغرور و خوشحال باش و نه در هنگام شداید، سست و ترسو و ضعیف(نهج البلاغه، نامه 33).
6ـ3ـ تحمل افکار مخالف:
یکی دیگر از علائم سعه صدر قدرت و توان تحمل افکار مخالف است. در دنیای مدیریت باید بین مخالفانی که صرفاً بنای مخالفت دارند و کسانی که افکار مخالف دارند تفاوت قائل بود. توان تحمل افکار و اندیشه های مخالف از سعه صدر انسان حکایت می کند و هر که دارای این ویژگی باشد در جان نیروها نفوذ کرده و به قدرت شخصی دست می یابد. از این رو هر کس رهبری گروهی را به عهده گرفت باید خود را برای رویارویی و تحمل اندیشه ها و افکار گوناگون مهیا کند. کسانی که انتقادات خود را دوستانه و با محبت رو در رو مطرح می کنند، بهترین دوستان انسان به شمار می روند و باید سخنان صحیح و حق آنان را پذیرفت و دانست که انتقادپذیری نه تنها موجب شرمساری نیست، بلکه برعکس ذلت و سرافکندگی در نپذیرفتنی حق است. حضرت علی (ع) در این زمینه می فرمایند: کسی که به غیر حق به دنبال عزت باشد، ذلیل می شود و کسی که با حق دشمنی کند به سستی مبتلا خواهد شد (غرر الحکم،ج2،ص195).
6ـ4ـ تواضع و فروتنی
مدیر نظام اسلامی به دلیل شخصیت خود ساخته انسانی خویش برای پست و مقام اصالت قائل نیست، آنچه برای او ارزش دارد ، رضایت خداوند و خشنودی خلق است، به همین لحاظ هر مقدار که مقام و منزلت اجتماعی او بالاتر رود فروتنی و شکسته نفسی او افزایش خواهد یافت. در حقیقت مدیریتی که خود را در خدمت مردم می داند، در رفتار خود با مردم متواضع بوده و به هیچ وجه در رفتارش با آنان برتری و سلطه گری نمی کند. چنانچه حضرت امیرالمومنین در نامه ای به یکی از والیان می فرمایند: در برابر رعیت فروتن باش(دلشاد تهرانی، 1377، ص 134).
6ـ5ـ حسن خلق و گشاده رویی
خوش اخلاقی یکی از عوامل جلب محبت نیروها و کارکنان و مایه ایجاد صلح و دوستی بین افراد می باشد. گشاده رویی و صمیمت مدیران در محیط کار جاذبه ای بسیار قوی برای شان بوجود می آورد و همگان را به انجام وظیفه، مشتاق تر و مصمم تر می سازد. مدیر اسلامی می تواند با داشتن فرح حسن، و خوش برخورد بودن در بین افراد جاذبه ایجاد کند. همانطور که کج خلقی جاذبه را از مدیر سلب می کند و او را در نظر افراد فاقد ارزش و اعتبار می سازد، با گشاده رویی مدیر می تواند جاذبه ایجاد کند. امام علی (ع) در نامه 46 به یکی از کارگزاران سیاسی خود می فرماید: پر و بالت را برابر رعیت بگستران، با مردم گشاده روی و فروتن باش و در نگاه و اشاره ی چشم ، در سلام کردن و اشاره نمودن با همگان یکسان باش تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالت تو مایوس نگردند. و در جای دیگر می فرمایند: کسی که درخت شخصیت او نرم و بی عیب باشد، شاخ و برگ او فراوان است(نهج البلاغه، حکمت214،ص675).
6ـ6ـ رفق و مدارا
این خصلت مدیر را قادر می سازدکه، در شرایط مختلف، انعطاف پذیری لازم را داشته باشد و افرادی را که سلیقه های گوناگون و افکار و احساسات متضاد دارند در جهتی که خود می خواهد هدایت کند و به کار گیرد. به کارگیری رفق و مدارا در اداره ی امور مایه پیوند درست زمامداران و مردمان است و بدین وسیله درهای توفیق در تحقق برنامه ها و سیر به سوی اهداف گشوده می شود. حضرت علی (ع) در نامه 46 به یکی از کارگزاران خود می فرمایند: شدت و سخت گیری را با کمی نرمش و مدارا در هم آمیز و در انجا که مدارا کردن بهتر است مدارا کن (خدمتی 1381، ص 34). همچنین روایت شده از امیرالمومنین که فرموند: کسی که در امور خویش رفق در پیش گیرد، به انچه از مردم می خواهد، نائل شود(دلشاد تهرانی، 1377، ص 202).
6ـ7ـ عفو و بخشش
از انجایی که مدیریت هنر انجام کار به وسیله دیگران است، چه بسا که در روند انجام کارها گاهی اوقات اتفاقات پیش بینی نشده ممکن است روی دهد و چنانچه مدیر در اینگونه موارد روح عفو و گذشت در او نباشد، موفق نخواهد بود. حضرت علی (ع) در فرمان حکومت مصر به مالک اشتر، مدیران را به عفو وگذشت فرا می خواند و می فرمایند:
" ای مالک! با بخشش و بزرگواری، لغزش ها و نادرستی های قابل جبران را ببخش، همچنانکه دوست می داری خداوند از خطا و لغزش تو درگذرد، زیرا تو در مقام مدیریت که مقام بالاتری می باشد قرار داری(تقوی دامغانی، 1383، ص 227).
6ـ8ـ انتقاد پذیری
مدیر نظام اسلامی باید به همکاران و افراد مجموعه تحت اداره ی خویش اجازه انتقاد و اظهار نظر بدهد و به انتقاداتی که به شیوه مدیریت و اقدامات او می شود با دقت و انصاف و حوصله گوش فرا دهد و اگر متوجه شد انتقادی وارد است به اشتباه خود اعتراف کرده و تصمیماتش را اصلاح نماید. حضرت امیرالمومنین علی (ع) مردم کوفه را چنین مورد خطاب قرار می دهند: " با من به گونه ای که با جباران و گردنکشان سخن می گویند سخن نگویید و انتقاداتی را که از افراد عصبانی پنهان می کنید از من پنهان نکنید و نپندارید که اگر انتقاد درستی بر من داشته باشید آن را نخواهم پذیرفت زیرا کسی که شنیدن سخن عدل بر او دشوار و سنگین می آید، عمل کردن به عدل و حق بر او دشوارتر است( نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 207، ص 671).
6ـ9 وفای به عهد
تعهد در برابر وعده ها و وفای به قرار دادها یکی از عالی ترین خصلت های زیبای انسان به شمار می آید، ارزش و وفای به عهد آن اندازه است که حضرت امیرالمومنین (ع) در فرمان به مالک اشترمی فرماید: مالکا! به هر چیز وعده کردی، در موعد مقرر وفا کن، زیرا خداوند خلف وعده را سخت دشمن می دارد، آنجا که در قرآن می فرماید: این که بگویید و نکنید، سخت مرا به خشم می آورد(نهج البلاغه، ترجمه فاصل، ص 278).
6ـ10ـ قاطعیت
مدیر شایسته کسی است که در اداره ی سازمان و افراد تحت مدیریت خود کمتر دچار حیرت و تردید و ضعف در تصمیم گیری می شود. حتی با قاطعیت تمام، مواضع پیشرفت کار را از سر راه برمی دارد و گره های کور را می گشاید. نقش و تاثیر جدی بودن مدیران در تمام لحظات بر کسی پوشیده نیست دودلی و عدم قاطعیت مدیر باعث می شود که تردید و ابهام و سردرگمی در همه بدنه سازمان سرایت کرده و کارها در زمان مناسب به انجام نرسد و سازمان به اهداف مورد نظر دست پیدا نکند. امام علی (ع) از شک و تردید بی مورد نهی کرده و می فرمایند: علم خویش را به جهل و یقین خویش را به شک تبدیل نکنید، وقتی دانستید عمل کنید و زمانی که یقین کردید، اقدام نمایید(خدمتی،1381:نهج البلاغه،حکمت274،به نقل از نصیری 1388،ص 79). همچنین آن حضرت در نامه خود به مالک توصیه می فرمایند که برای قضاوت، افرادی را برگزیند که ویژگی های لازم از جمله قاطعیت را داشته باشند(نهج البلاغه، نامه 53).
6ـ11ـ تغافل و چشم پوشی
تغافل یعنی خود را ناآگاه نشان دادن و تظاهر به غفلت و بی اطلاعی کردن. از آنجایی که به جز معصومین که از هر گونه خطا و گناه در امانند، سایر انسان ها به عللی در معرض خطا قرار دارند. مدیران باید در برخورد با افراد به خصوص زیر دستان گذشت داشته و در مقابل برخی از خطاهای آنان خود را به تغافل بزنند. در این رابطه حضرت علی (ع) می فرمایند: مردم از پیش گرفتار لغزش و خطا بوده به سبب هایی، بدکاری به آنها روی آورده است، به عمد یا سهو دچار لغزش می شوند پس اگر پیش آمدی آنان را به عمد یا به سهو به بدکاری واداشت نباید به ایشان بخشش و عفو روا نداشت، بلکه با بخشش و گذشتِ خود آنان را عفو کن همانطور که دوست داری خدا با بخشش و گذشت تو را بیامرزد. تا توانی عیب های دیگران را بپوشان تا خداوند عیب های تو را که خواهی از رعیت مستور بماند، بپوشاند.
7ـ اعتقاد به آخرت و روز حساب
مدیری که معتقد به روز حساب و قیامت است کوشش و تلاش می کند تا هوای نفسانی خود را به اعتدال کشاند و در مسیر قرآن و اسلام حرکت نماید و خود را برای آن روز آماده می نماید زیرا که فردا راه برگشت و جبرانی وجود ندارد. امام علی (ع) هم در سخنان خود تاکید برآماده نمودن خود برای روز بازپرسی و روز حساب و پرهیز از هوا و هوس های نفسانی تاکید می کنند و می فرماید: آگاه باشید امروز روز مضمار و روز مهیا شدن است و فردا روز پیشی گرفتن؛ پس نتیجه پیشی گرفتن، بهشت و نهایت کار(عقب مانده) آتش است (فیض الاسلام، خطبه 28). همچنین در نامه ی 48 خطاب به یکی از کارگزارانش می فرمایند: و آن روز مکر و حیله به کار نمی آید و آرزوها از بین می روند و از ترس عذاب دل ها افسرده و غمگین می باشند و صداها با خشوع و فروتنی و آهسته می باشند و دهان پر از عرق می شود و ترس از کیفر گناهان، بی اندازه است و از هیبت صدای منادی برای تمییز حق از باطل و جزای خیر و شر و عقاب و کیفر بخشیدن ثواب و پاداش، گوش ها به لرزه درآید. روزی است که دیگر جای بازگشت و جبرانی وجود ندارد و پشیمانی دیگر سودی ندارد (فیض الاسلام خطبه 82).
8 ـ رعایت عدل و انصاف
یکی از راه های اثر بخشی و نفوذ مدیران در درون زیردستان، عملکرد عادلانه ی آنان می باشد. کسانی که بر اساس عدالت در بین مردم عمل می کنند، اگر هر زمان دستوری صادر نمایند همگان با میل و رغبت درونی جهت اجرای اوامر آنان حرکت می کنند. چنانچه امیرالمومنین (ع) می فرمایند: کسی که عادل باشد، حکمش نفوذ خواهد کرد(غررالحکم، ج 2، ص 159). اجرای عدالت برای همه لازم و پسندیده است، ولی برای مدیران و کسانی که با دیگران ارتباط گسترده تری دارند و قدرت اجرایی شان بیشتر است ضروری تر و ارزشمندتر خواهد بود. مدیران باید عدالت و مساوات را حتی در نگاه کردن، سلام و احوالپرسی و… رعایت کنند. در این مورد نیز حضرت علی (ع) در نامه 27 نهج البلاغه می فرمایند: " از این رو مدیر مسلمان باید همیشه حرکات، برخوردها و رفتار خود را زیر نظر داشته باشد، تا اینگونه نباشد که عده ای را با آغوش باز بپذیرد و با آنان خلوت کند، اما عده ای دیگر را با بی میلی و بی مهری نابجا از خود دور و مایوس نماید. همچنین امام علی (ع) در نامه 53 خطاب به مالک اشتر فرموده اند: دوست داشتنی ترین چیزها در نزد تو، در حق میانه ترین، و در عدل فراگیرترین، و در جلب خشنودی مردم گسترده ترین باشد که همانا خشم عمومی مردم خشنودی خواص را از بین می برد، اما خشم خواص را خشنودی همگان بی اثر کند.
9ـ عدم تعلق به دنیا
همانطور که می دانیم هدف از آفرینش انسان، زندگی در این دنیا نیست، بلکه زندگی دنیایی، مقدمه ای بر زندگی جاوید اخروی است و دنیا سرای گذر است و آخرت جای ماندن، پس مدیر در جامعه اسلامی نباید به عزت و ارجمندی و فخر کردن در دنیا دل ببندد و به زیور و نعمت آن فریفته شود، زیرا دنیا شیرین و به شهوت ها خواسته های بیهوده پیچیده شده است. حضرت امام علی (ع) در نامه ای به امام حسن در این رابطه می فرمایند: بدان ای پسرم، جز این نیست که تو برای آخرت آفریده شده ای نه برای دنیا، و برای فنا به عالم هستی گام گذاشته ای نه برای ابدیت، و برای مرگ نه برای زندگی، و قطعی است که تو در این دنیا در جایگاهی قرار گرفته ای که، باید کوچ کنی و به قدر کفایت از آن برخوردار شوی، چون تو در مسیر آخرت هستی (فیض الاسلام ، نامه 31). همچنین امام علی (ع)دل بستن به دنیا را منشا همه خطاها می دانند(بحارالانوار، ج 51، ص 258) و در خطبه 221 به پرهیز و دوری از دنیایی سفارش می کند که بسیار مکر کننده و فریب دهنده و بازی دهنده است.
10ـ امانتداری
وظیفه امانتداری از دستور موکد دین مقدس اسلام و از وظایف عقلی و انسانی می باشد و بهترین فرد برای سپردن کار و مسئولیت، کسی است که در کار توانا و امین باشد، اگر کسی بنده ی حقیقی خدا نباشد برای یک مدیر نیز همکار خوبی نخواهد بود. حضرت علی (ع) در نامه ای که به اشعث بن قیس فرستاده چنین می فرمایند: مدیریت و حکمرانی برای تو طمعه نیست، ولی آن مسئولیت در گردن تو امانت است و کسی که از تو بالاتر است از تو خواسته که نگهبان آن باشی(فیض الاسلام، نامه، 5 ص 839). همچنین حضرت در نامه ی خود می فرمایند: کسی که امانت را خوار شمارد و دست به خیانت آلاید و خویشتن و دینش را از آن منزه نسازد، درهای خواری و رسوایی را در دنیا به روی خود گشوده است و در آخرت خوارتر و رسواتر خواهد شد(دلشاد تهرانی، 1377، ص156). مسئولیت های دولتی و حکومتی امانتی است که اگر به دست مدیران سپرده شود باید جز مقداری که شرع و قانون اجازه می دهد از آن امکانات بهره برداری نکنند بنابراین باید در انتخاب مدیران دقت لازم به عمل آید تا از افرادی مطمئن و امانتدار باشند چناچه حضرت علی (ع) می فرمایند: ای مالک فردی را به همکاری بپذیر که در امانتداری چهره موجه و شناخته شده باشد(نهج البلاغه، نامه،53، فیض الاسلام).
11ـ مشورت کردن
مشورت از روش های عاقلانه و هماهنگ با فطرت اولیه انسانی بوده و در مقابل آن، خودکامگی و خودرایی، از اخلاق زشت و منکر شمرده شده است. برای مدیر، مشورت امری لازم است و برای آنان که مسئولیت بالاتری دارند، لازم تر است. در واقع از اصول اساسی مدیریت توانا و شایسته اسلامی مشورت کردن با افراد آگاه و متخصص است. حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: کسی که استبداد رای داشته باشد ، هلاک گردد و کسی که با بزرگان مشورت کند در عقل آنان شریک می گردد(نهج البلاغه، حکمت 161،ص665). در سازمان ها اگر مدیران سعی کنند که افراد را در امور، شرکت داده و از نظرات آنان در تصمیمات استفاده کنند مطمئناً می توان موافقت آنها را در تصمیمات بهتر جلب کرد و از مقاومت آنها در برابر تغییرات و تصمیم گیری های جدید بکاهند. در این باره باز حضرت علی (ع) می فرمایند: (ای مالک) جلسات خود را با دانشمندان و حکیمان بیشتر کن و از آنها زیاد نظر خواهی کن، در آنچه که صلاح کار و صلاح مملکت تو در آن است و در آنچه که زندگی مردم در گذشته بدان استوار بود.(نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه53) و در جای دیگر نیز می فرمایند:در گفتنِ سخن حق و در مشورت با اهل فن برای اعتدال، خودتان را بی نیاز تصور نکنید.
12ـ داشتن حسن شهرت و نداشتن سوء پیشینه
از معیارهای مهم دیگر که در نهج البلاغه حضرت علی (ع) در انتخاب مدیران از آن نام می برند سابقه نیکو داشتن است. به طوری که آن حضرت پس از تصدی حکومت والیان، و فرماندارانی را که دارای سابقه سوء بودند و نسبت به مردم ظلم و ستم نموده بودند را عزل نمودند. همچنین آن حضرت در نهج البلاغه در عهد نامه مالک اشتر، حسن شهرت و سوابق خوب افراد را یکی از ملاک های گزینش معرفی می کنند و می فرمایند: کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و… که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند … و آینده نگری آنان بیشتر است، انتخاب کن، در نامه 53 نیز به مالک توصیه می نمایند که " با کسانی همنشین باش که از خانواده های شریف و خوش نام و کسانی که دارای سابقه نیکو باشند. بدترین وزیران تو کسی است که پیش از تو، وزیر بدکاران بوده و در گناهان آنان شرکت داشته باشد. پس مبادا چنین افرادی محرم راز تو باشند! زیرا که آنان، یاوران گناهکاران و یاری دهندگان ستم کارانند. تو باید جانشینانی بهتر از آنان داشته باشی که قدرت فکری امثال آنان را داشته، اما گناهان و کردار زشت آنان را نداشته باشند. پس خوش سابقه ترین افراد را برای امور مردم تعیین و منصوب کن تا در توده ی مردم اثر مثبت داشته باشد(نهج البلاغه، نامه 53).
13ـ پاکی و صلاحیت خانوادگی
یکی دیگر از معیارهای شایستگی مدیران، پاکی و صلاحیت خانوادگی آنها در گزینش و انتخاب می باشد که امام در نامه 53 برآن تاکید نموده و آن را به عنوان میزانی در کنار سایر موازین مطرح نموده است و حضرت به مالک توصیه می نمایند: کارگزارانی را انتخاب کن که از خانواده های نجیب و شایسته و پیش قدم در اسلام باشند(نهج البلاغه، نامه 53). در این کلام امام معیار صلاحیت خانوادگی را پاکی و پیش قدم بودن فرد در مسلمانی اشاره می نمایند، زیرا انها دارای اخلاق گرامی تر و ناموس درست تر و طمع های کمتر و نسبت به عاقبت کارها دارای اندیشه می باشند. همچنین امام(ع) به مالک اشتر توصیه می نمایند: و از آنان که گوهری نیک دارند و از خاندان پارسا و صالح اند و از سابقه ای نیکو برخوردارند فرماندهان را برگزین" (دلشاد تهرانی، 1377،66).
14ـ ساده زیستی
ساده زیستی در دین اسلام بسیار سفارش شده است، هم بر انان که دارای مقام های دولتی هستند و هم برای غیر آنان، یکی از موفقیت های مردان بزرگ بخصوص انبیای عظام ساده زیستی آنان بوده است. مدیران سازمان ها اگر عادت به ساده زیستی داشته باشند کاردستان و زیر دستان وقتی ببینند مسئولانشان به حداقل اکتفا می کنند، بالطبع آنان نیز به مقدار امکاناتی که دارند قانع می شوند. حضرت علی (ع) در نامه ای برای فرماندارش در بصره نوشتند:" آیا قناعت می کنم که به من بگویند زمامدار و سردار مومنین هستی! در حالی که در سختی های روزگار با آنان همدرد نبوده و یا در تلخکامی همراه ایشان نباشم؟ پس مرا نیافریده اند که خوردن طعام های نیکو بازم دارد، مانند چهار پای بسته شده ای که اندیشه اش علف اوست، یا مانند چهار پای رها گشته ای که خاکروبه ها را به هم می زند تا چیزی یافته بخورد، پر می کند شکنبه را از علفی که به دست آورد و غفلت دارد از آنچه برایش در نظر دارند (فیض الاسلام، نامه 45، ص 972). امام علی (ع) در ادامه می فرمایند که زندگی پیغمبران، قناعت و سادگی بود، سیاست الهی آنها هم دلها را جذب می کردند ولی نه با جلال و دبدبه های ظاهری، بلکه با جلال معنی که توام با سادگی بود و لذا می بینیم که امام علی (ع) نیز در زمان خلافت خود، کاملا این اصل را رعایت می کرد.
15ـ شجاعت
در این ویژگی شجاعت یعنی به موقع گفتن و عمل کردن و دستور دادن. رهبرانی که شجاع باشند یکی از عوامل مهم ایجاد قدرت شخصی را دارا هستند، اما اگر با آفت سطحی نگری آن را بیمار کنند، نه تنها به قدرت شخصی نائل نمی شوند، بلکه موجب تنفر و بیزاری پیروان خود می گردند . در این باره حضرت علی (ع) می فرمایند: باید برگزیده ترین و بهترین کارگزار تو کسی باشد که سخن تلخ حق را به تو زیاد بگوید و کمتر تو را به کاری که خداوند به دوستانش شایسته نمی داند بستاید، اگرچه سخن تلخ و کمتر ستودنش سبب دلتنگی تو گردد(نهج البلاغه، نامه 53، به نقل از حسین زاده،1386،ص66).
16ـ عبرت از پیشینیان
عبرت و اعتبار از پیشینیان سر منشا رشد و عامل مهمی برای رفع موانع کمال است، هنگامی که انسان از نتایج و ثمرات گناهان و جنایات و آلودگی های دیگران مطلع شود و عاقبت و پایان کار آنها را مد نظر داشته باشد و آنها را عبرت زندگی خویش قرار دهد، قلب و دل خویش را از آلودگی ها و علائق شهوانی وخوی های حیوانی پاک کرده و با دلی نورانی ومنزه درمقام اطاعت وبندگی حق تعالی برخواهد آمد. حضرت علی (ع) در خطبه های 98 و 82 ضمن پند و اندرز به مردم، آنان را به عبرت گرفتن از گذشته پدران شان توجه می دهند. در خطبه 102 اندیشیدن و عبرت گرفتن ازگذشتگان را اندوخته بینایی بیان می نمایند. آن حضرت عبرت گرفتن را یکی از انواع یقین می دانند و می فرمایند: یقین بر چهار گونه است: بینا شدن در زیرکی، رسیدن به حقایق، عبرت گرفتن از دیگران، روش پیشینیان(فیض الاسلام ، حکمت 30). ایشان همچنین در نامه 21 خطاب به امام حسن می فرمایند: ای پسر من، هرچند من به اندازه همه آنان که پیش از من بودند زندگی نکردم، اما در کارهایشان نگریسته و در سرگذشت هایشان اندیشه و تامل نموده و در آنچه از آنان مانده سیر کرده ام. مدیر می تواند به بهره گیری و عبرت از گذشته و تجربیات آن، مسیر آینده را طی نماید و سعی و تلاش کند که کارنامه خوبی از خود به جای گذارد.
17ـ نظم و انضباط
نظم و انضباط از صفات بسیار خوب برای مدیران اسلامی است که باید بسیار به آن اهمیت دهند، اگر چه این صفت برای هر فرد زیبنده است. در طول تاریخ اسلام از زندگی پیامبر بزرگمان گرفته تا تمامی امامان معصوم نظم را به وضوح می توان در آن مشاهده نمود، در تایید این بحث در نهج البلاغه چنین آمده است که: مومن باید شبانه روز خود را به سه قسم تقسیم کند؛ زمانی را برای نیایش و عبادت و برای تامین هزینه زندگی و زمانی برای واداشتن نفس به لذتهایی که حلال و مایه زیبایی هستند(نهج البلاغه، حکمت 390،ص725، به نقل از دهکردی و جوکار ، 1386 ، ص365).تقوای الهی از اخلاقیات مدیر است و نظم در امور از صفات مدیران می باشد. اگر مدیر به نظم سفارش می کند ، خود عملاً باید واجد آن باشد ، و در عمل خود بر دیگران سبقت داشته باشد. در این باره نیز جمله ی معروفی از حضرت امام علی (ع) وجود دارد که می فرمایند: شما را به تقوای الهی و نظم در امور سفارش می کنم(نهج البلاغه، خطبه 173).
18 ـ عنایت به کارکنان
از خصوصیات بارز و نیکوی مدیران و مسئولان این است که از مشکلات و معضلات شخصی و روحی کارکنان خود غافل نمانند. در نامه 53 مالک اشتر فرموده اند: " آنگاه به حد وافی نیازمندی های آنان را تامین کن که این خود امکان می دهد که در اصلاح خویش بکوشند و از تصرف در اموالی که در اختیارشان می باشد بی نیاز گردند، حجت را بر آنها تمام می کند که عذری برای مخالفت با امر تو یا خیانت به امانت تو نداشته باشند". همچنین حضرت در ادامه می فرمایند: "رحمت بر رعیت و محبت و لطف به آنان را به قلبت قابل دریافت ساز و هرگز درنده ی خون آشام بر آنان مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری" (احمد خانی، 1379، ص 158).
19 ـ مردمی بودن و جلب رضایت آنان
در نظام اسلامی تشکیلات حکومتی برای خدمت به مردم و حفظ امنیت و آسایش آنان بوجود می آیند، بنابراین همه اهتمام کارگزاران حکومت اسلامی باید در جهت خدمت به مردم و جلب رضایت آنان صورت گیرد. زیرا مردمی بودن، یعنی شناختن دردها و گرفتاری ها و مشکلات و نیازهای مردم، همراهی و همدلی با آنان در جهت زدودن گرفتاری ها و رفع نیازها. حضرت علی (ع) می فرمایند: کوشش برای اصلاح امور مردم از کمال سعادت است(غررالحکم، ج 2، ص 254). همچنین حضرت علی(ع) خطاب به مالک اشتر می فرمایند: مهربانی و خوشرفتاری و نیکویی با رعایا را در دل خود جای ده، برای آنها همانند جانور درنده و وحشی نباش، زیرا مردم آنجا دو صنف هستند، یا مسلمان و برادر دینی تو اند یا اگر مسلمان نباشند انسان بوده در خلقت همانند تو هستند. پس شانه هایت را برای آنان بخوابان ، با غرور و تکبر نزد آنان منشین، و با آنها با ملایمت رفتار کن(نهج البلاغه، خطبه 27 و 53).
20 ـ احترام به سنت ها
از دیدگاه اسلام، احترام به سنت ها ی نیک یک ملت، احترام به شخصیت آن ملت است و در مقابل نادیده انگاشتن آداب و عادات پسندیده، بی اعتنایی به منزلت آن مردم قلمداد می شود. بر همین اساس مدیر اسلامی باید در چهار چوب کارتشکیلاتی خود رعایت این اصل اخلاقی را بنماید و به خاطر حفظ حرمت افکار ملی و عقاید عمومی، سنت های حسنه و آداب صحیح آنها را گرامی بدارد. مولای متقیان (ع) در فرمان حکومت مصر به مالک می فرمایند: ای مالک سنت نیکی را که بزرگان این ملت با عمل خود امضاء نموده اند و موجبات الفت را در میان مردم فراهم ساخته ومردم برمحورآن به اصلاح وسعادت رسیده اندمشکن(نهج البلاغه، جواد فاصل، ص271).
21 ـ اشراف
مدیر موفق از موضع و بینش دقیق مدیریت، حضور خویش را در صحنه سازمان اعلام می دارد، می دانیم که حضور بر دو نوع است، حضور شخص و حضور شخصیت. مدیری که تنها از طریق حضور فیزیکی بر کارها اشراف دارد هرگز موفق نخواهد بود، اما مدیری که از طریق برنامه ریزی و هدایت افکار و اندیشه ها به تعبیری شخصیت خود را در واحدهای گوناگون یک سازمان، حاضر می سازد مدیریتی موفق و فراگیر دارد. حضرت علی (ع) در نامه ای که به یکی از کارگزاران نوشت به این نکته او را متوجه می سازد و اشراف خود را بر همه ی سرزمین ها و مردمی که زیر لوای اسلام زندگی می نمایند، یادآوری می کنند:" من اگر بخواهم می توانم از عسل مصفی و مغز گندم غذا و از تارهای ابریشم برای خود لباس تهیه کنم، ولی ای وای که هوای نفس بر من مسلط گردد و حرص مرا به دام اندازد، در حالی که در حجاز و یمامه کسی باشد که سیر شدن را به خاطر نداشته باشد(نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه 45، ص 970).
22ـ صداقت
اهمیت صداقت بر همگان روشن است، هرچه مقدار کار و مسئولیت شخص حساس و مهم تر باشد، آثار مثبت صداقت و زیان های عدم صداقت به همان مقدار حساس و نقش آفرین می گردد. در رهنمودهای دینی دروغ وسیله دست یابی به همه گناهان می باشد و هر کس که راستگو باشد حتماً درست کار هم خواهد بود ، ولی کسی که دروغ گو باشد ممکن است به همه ی زشتی ها آلوده گردد. حضرت علی (ع) در این باره می فرمایند: خودت را به اهل تقوا و اهل صداقت، وابسته و نزدیک کن و از اهل صداقت و راستی برای اطلاع پیدا کردن به وضع مردم، به عنوان چشمان خود قرار بده که همانند چشمان خودت حقایق را به تو نشان دهند(نهج البلاغه، نامه 53).پس هر مدیری باید در صداقت و سلامتی چشم و گوش و زبان دست و پای اداری خود، حساس و کوشا باشد.
23 ـ مردم داری و ارباب رجوع
موضوع دیگر و قابل توجه در ویژگی های اخلاقی مدیران مساله مردم داری است. زیرا یکی از وظایف اصلی و اولیه هر مدیری رفتار درست و برخورد و ارتباط صحیح و شایسته به کارکنان مجموعه و ارباب رجوع است، زیرا هدف اصلی از مسئولیتی که به وی واگذار شده خدمت به خلق خداست، پس نمی توان با فراموش کردن یا نادیده گرفتن اصل اولی و علت غایی، به نتیجه رسید. در مدیریت اسلامی درست و کارآمد، مسئول نباید پیوند خود را با مردم قطع کند و از حال آنان بی خبر باشد، بلکه باید همواره در جریان امور گوناگون قرار بگیرد و در مدیریت خود نظم و برنامه مناسب داشته باشد. حضرت علی(ع) در نامه خود با مالک اشتر در این رابطه می فرمایند:" ای مالک مبادا! در تماس خود با مردم، مدیریت، حجابی گردد و بیش از اندازه خویش را از آنان پنهان بداری زیرا دوری و فاصله مدیران جامعه از مردم نوعی نامهربانی و بی اطلاعی نسبت به امور مدیریت است، و این چهره پنهان داشتن مدیران در حجاب مدیریت، آنها را از جریانات امور دور نگه می دارد و در نتیجه بینش و برداشت را از کارها آنچنان تغییر می دهد که بزرگ در نظر آنان کوچک و کار نیک، زشت و کار زشت، نیک جلوه می کند و بالاخره حق و باطل به یکدیگر آمیخته می شود(نهج البلاغه، نامه 53، به نقل از چهل حدیث در مدیریت، ص 35).
24ـ امر به معروف و نهی از منکر
از صفات دیگری که از اخلاق و ویژگی های مهم مدیر اسلامی به شمار می آید ، امر به معروف و نهی از منکر است. اگر چه این دو واجب الهی، فریضه همگانی است، ولی برای مدیر در محدوده ی اداره اش پراهمیت تر است. مدیران حکومت اسلامی باید توجه داشته باشند که بقا و حیات دین اسلام و تشکیلاتی که او مدیر آنهاست، بستگی به این دو وظیفه دارد. اگر در محیط اداری امر به معروف و نهی از منکر نشود، محیط اداره به مرکز منکر تبدیل می شود و این با روند کار مدیریت که در جهت تعالی مادی و معنوی است منافی دارد.
25ـ پرهیز از شتابزدگی
هر کاری بعد از مقدماتش انجام گیرد به نتیجه مطلوب خواهد رسید و انجام آن قبل از حصول شرایط و زمان مناسب غیر خردمندانه و ناموفق خواهد بود. همچنین با وجود مقدمات و فرصت لازم، تاخیر و سستی در انجام آن تنبلی و زیانباری می باشد در واقع این خود نوعی زمان شناسی و پاسخ به نیاز زمان است. بر این اساس امام علی (ع) در عهدنامه مشهور خود به مالک اشتر این چنین می فرمایند: مبادا هر گز درکاری که وقت آن فرا نرسیده شتاب کنی، یا کاری که وقت آن رسیده سستی ورزی و یا در چیزی که (حقیقت آن) روشن نیست ستیزه جویی نمایی و یا در کارهای واضح و آشکار کوتاهی کنی تلاش کن تا هر کاری را در جای خود و در جای مخصوص به خود انجام دهی(نهج البلاغه، نامه، 53، فیض الاسلام،ص74).
26ـ تقسیم کار
تقسیم کار از دیدگاه امام علی (ع) عاملی در جهت انجام آسان تر و بهتر امور تلقی گردیده است و در این رابطه حضرت می فرمایند: برای هر کاری از کارهایت رئیس و کارگردانی از نویسندگان قرار بده که بزرگی کارها او را مغلوب و ناتوان نسازد و هر گاه در آنان عیبی باشد و تو از آن غافل باشی تورا به آن بدی می گزینند (یعنی تو باید پاسخگو باشی) (ب ـ 54 ـ 1017)
این گونه تاکیدها نشان می دهد که امام علی(ع) تقسیم کار و واگذاری امور به افراد بر اساس توان و تخصص را در پیشبرد امور و ارائه ی خدمات بهتر به مردم موثر دانسته است.
نتیجه گیری
هرگاه در راس سازمانها مدیرانی شایسته، بالیاقت، ماهر و آگاه به اصول و فنون مدیریت قرارگیرند، موفقیت سازمانی در رسیدن به اهداف سازمانی تضمین خواهد شد .به همین دلیل مدیران شایسته یک سرمایه استراتژیک محسوب می شوند. مدیران در سازمان ها وظیفه دارند با برقراری روابط انسانی قوی، منابع انسانی را در راستای اهداف انسانی و ماموریت های سازمانی راهنمایی و هدایت نمایند. توفیق در ایفای نقش و انجام این مسئولیت سنگین نیازمندآن است که انتخاب و انتصاب مدیران بر اساس شایستگی و نظام شایسته سالاری صورت پذیرد.
با توجه به موارد اشاره شده در مقاله در زمینه معیارهای انتخاب مدیران از دیدگاه امام علی(ع) می توان به این نتیجه رسید که : باید در انتخاب و انتصاب مدیران به ویژگی فردی آنان بخصوص معیارهای دینی و اسلامی و اخلاقی، مثل :ایمان، تقوا و حسن سابقه و صلاحیت خانوادگی و ….توجه نمود .و دیگر اینکه آگاهی از مناسبات اجتماعی در روابط انسانی و داشتن روابط انسانی مناسب با همکاران یکی از شروط انتخاب مدیر اسلامی است زیرا توجه به ارباب رجوع و خدمتگزاری به مردم از اساسی ترین وظایف مدیران می باشد، همچنین باید آگاهی از مهارت های شغلی و حرفه ای و داشتن تخصص و تجربه لازم برای احراز پست های مدیریتی افراد در نظر گرفته شود. اگر در انتخاب مدیران به نحو احسن دقت شود و کسانی که از هر لحاظ شایستگی دینی و اخلاقی و ویژگی مثبت فردی را دارا هستند به منصب مدیریت برسند، تردیدی نیست که اعضای سازمان برای اجرای قوانین و مقررات در جهت رسیدن به اهداف سازمان و جلوگیری از فساد و ظلم و ستم به دیگران، تلاش خود را می نمایند و بی شک مشکلات ناشی از کم کاری و مسامحه به صورت چشمگیری کاهش خواهد یافت و فرد مراقب کارهای خویش خواهد بود. به خصوص اگر افراد سازمان ببینند که مدیر آنان از شایسته ترین انتخاب شده و با این وجود خود را در خدمت مردم و افراد قرار می دهد، آنان نیز از تمام توان خود در جهت کار و کوشش و همکاری با مدیر دریغ نمی کنند.
منابع:

ـ آمری، عبدالواحد تمیمی(1386) غررالحکم و دررالکلم، مترجم محمد علی انصاری قمی، تهران: نوبت چاپ هشتم ، جلد دوم.
– ابراهیمی،محمد حسین(1375)، مدیریت اسلامی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
ـ احمدخانی، مسعود(1379)، الگو سازی رفتار مدیران با توجه به نامه های حضرت امیر (ع) در نهج البلاغه ، پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته معارف اسلامی و مدیریت، تهران دانشگاه امام صادق (ع).
ـ تصدیقی، محمد علی(1385)، موانع توسعه شایسته سالاری در سازمان های دولتی ایران و راهکارهای آن، مجموعه مقالات اولین همایش توسعه شایسته سالاری و سازمان ها، تهران: شیوه.
ـ تقوی دامغانی، سید رضا (1383)، نگرشی بر مدیریت اسلامی، ویرایش دوم، تهران: موسسه امیر کبیر، شرکت چاپ و نشر بین المللی.
ـ خدمتی، ابوطالب و دیگران (1381)، مدیریت علوی، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
ـ خنیفر، حسین(1380)، ارائه مدل کاربردی در مدیریت آموزش و پرورش کشور با الهام از آراء مدیریتی حضرت امام علی (ع)، رساله دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات.
– درایتی ،مصطفی (1378)، تصنیف غررالحکم، ص 464.
ـ دلشاد تهرانی، مصطفی (1377)، دولت آفتاب، اندیشه سیاسی و سیره حکومتی علی (ع) تهران: خانه اندیشه جوان.
– علاقه بند، علی، (1385)، مدیریت عمومی، انتشارات روان، ص 10.
ـ علامه مجلسی(1364)، بحارالانوار، ترجمه علی دورانی، تهران: انتشارات دارالکتب اسلامیه.
ـ غفاریان، وفا (1381) ، شایستگی های مدیریتی ، تهران: انتشارات سازمان مدیریت صنعتی.
ـ فاضل، جواد(بی تا)، ترجمه نهج البلاغه، ص 272.
ـ فیض الاسلام، علی نقی(1374)، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران: انتشارات فیض الاسلام .
ـ قوچانی، محمود (1374)، فرمان حکومتی پیرامون مدیریت، شرح عهد نامه امیر المومنین علی بن ابیطالب (ع) به مالک اشتر، تهران: مرکز آموزش مدیریت دولتی.
ـ موسی زاده زهره، مریم عدلی( 1388)، معیارهای انتخاب مدیران با رویکرد شایسته گزینی در نهج البلاغه، فصلنامه اندیشه مدیریت، سال سوم، شماره اول، ص 103ـ 22).
ـ نصیری (1388) ،نگاهی به مدیریت اسلامی، همدان، انتشارات نشر روز اندیش، ص 101.
– حسین زاده، محمد علی(1386)، مدیران و اخلاق اسلامی، قم: موسسه بوستان کتاب.
-نبوی،محمد حسن(1386)، مدیریت اسلامی، قم: موسسه بوستان کتاب.
– فروزنده دهکردی، لطف الله، علی اکبر جوکار (1386)، مدیریت اسلامی و الگوهای آن، تهران: انتشارات پیام نور.

Title: Standards and criteria of competence managers in the Nahj-ol-balage From the point of view Imam Ali ( .(ع
Abstract:
From the viewpoint of Islam in every job and people with professional competence and merit to be employed in order to better serve the people, and the righteous among the most qualified person is appointed to management positions. Listen
Read phonetically
In Islamic society like Iran, selecting managers and supervisors in various parts of the organization is important. So how should the appointment of managers with the scientific competence, ethics, commitment, expertise and skills Be attempted Islamic good manners. Since the best source for understanding the criteria and selection criteria for managers, after visiting the Holy Quran, the words of imams) Imams Remarks), especially Imam Ali (ع) is, therefore, this paper has tried to manage the criteria from the perspective of Hazrat Ali (ع ) according to the Valuable book Nahj-ol-balage be addressed. At the end of the brief was concluded.

21


تعداد صفحات : 21 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود