تارا فایل

تحقیق انواع صبر از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه



عنوان:
انواع صبر از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه

استاد راهنما:

پژوهشگر:

تقدیم به :

تقدیر و تشکر
سپاس پروردگار عظیم راکه هر چه داریم از رحمت بی دریغ اوستو هرچه نداریم از حکمت بی بدیل اوستبا تقدیر و تشکر از استاد راهنما ——— و معاون پژوهش ———- که این حقیر را در انجام تحقیق حاضر یاری نمودند.
امید است این تلاش ناچیز مورد رضایت ولی عصر (ارواحنا فداء) قرار گیرد.

چکیده
پژوهش حاضر در راستای تبیین یکی از مباحث اخلاقی با عنوان، انواع صبر از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه، با هدف راهگشایی برای این حقیر و تمام کسانی که دغدغه متخلق شدن به اسمای حسنای الهی را دارند، تدوین شده است. توجه قرآن کریم و معصومان به این مسئله، به اهمیت موضوع میافزاید. پژوهش مشتمل بر یک سوال اصلی و سه سوال فرعی میباشد. سوال اصلی عبارت است از این که صبر از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه چند نوع است؟سوال های فرعی شامل بررسی صبر بر طاعت، صبر بر معصیت و صبر بر مصیبت از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه، است. البته تقسیم بندی های زیادی برای صبر بیان شده، ولی اساسیترین تقسیمبندی همین سه نوع است. صبر به معنای تحمل و خویشتنداری و حفظ نفس از اضطراب است. صبر بر طاعت یعنی تحمل سختیهایی که در مسیر عبادت، وجود دارد و این نوع صبر برای انسان مشکل است زیرا نفس انسان از عبودیت گریزان و خواهان ربوبیت است. صبر بر معصیت یعنی ایستادگی در مقابل انگیزه های گناه و شهوات سرکش. صبر بر معاصی از این جهت دشوار است که همه آنها از خواهشهای نفس است و صبر کردن بر گناهانی که به آنها انس گرفتهو ارتکاب آن آسان تر است،سختتر است. صبر بر مصیبت، استقامت در مقابل سختی ها و بلاهاست. یعنی شکایت نکردن به خلق. همچنین صبر را از دیدگاه الگوی کامل و بی نقص صبر مورد ارزیابی قرار دادیم.حضرتعلی علیهالسلام نیز صبر بر طاعت را آسان تر از صبر بر معصیت میداند.قابل ذکر است شیوه جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای است.
کلیدواژه: صبر، طاعت، معصیت، مصیبت.

مقدمه 1
فصل اول 2
1- بخش اول:کلیات 3
1-1- تعریف و تبیین موضوع 3
1-2- اهمیت و ضرورت تحقیق 3
1-3- اهداف و فوائد تحقیق 4
1-4- پیشینه تحقیق 5
1-5- سوالات تحقیق 5
1-6- فرضیههای تحقیق 6
1-7- روش تحقیق 6
1-8- ساختار تحقیق 6
1-9-واژگان کلیدی 7
1-10- مشکلات و موانع تحقیق 7
2- بخش دوم: مفهومشناسی 9
2-1- معنای لغوی صبر 9
2-2- معنای اصطلاحی صبر 11
2-3- معنای لغوی طاعت 11
2-4- معنای لغوی معصیت 12
5-2- معنای لغوی مصیبت 12
6-2- صبر از دیدگاه قرآن 12
فصل دوم 15
1- بخش اول: صبر بر طاعت 16
1-1- حوزه طاعت و واجبات الهی 19
1-2- امر به استقامت 19
1-3- صبر اهل سلوک و اولیاء 21
1-4- مصادیق صبر بر طاعت 22
1-5- استعانت از صبر و نماز 25
2- بخش دوم : صبر بر معصیت 27
2-1- مراد از معصیت 28
3- بخش سوم : صبر در برابر مصائب 32
3-1- فرقجزعواحساساتمعقول‏ 34
3-2- دیدگاه صابر بر مصائب 35
3-3- اقسام بلا و مصیبت 36
3-3-1- قسم اول: مصائب اکتسابی 36
3-3-2- قسم دوم: مصائب خدادادی 37
3-3-3- قسم سوم: مصائب تحمیلی از سوی جامعه 39
3-4- صبر بر شادی و خوشی ها 40
3-5- صبر در برابر مشکلات اقتصادی و جسمی 41
کلمه استرجاع 46
فصل سوم : انواع صبر از دیدگاه نهج البلاغه 50
1- صبر از نظر امام علی علیه السلام 51
2- سفارش امام علی علیه السلام 52
3-آینده نگری همراه با صبر 55
4- تقسیم بندی صبر از دیدگاه امام علی علیه السلام 56
4-1- شکیبایی دو نوع است : 57
5- جرعه نوش جام تلخ 57
6- در مصائب چگونه باشیم 59
7- دعای حضرت 60
نتیجه گیری 61
فهرست منابع 64

مقدمه
سختیها از واقعیت های غیر قابل انکار زندگیاند و فشار روانی زیادی را بر انسان، وارد
می سازند. هر موقعیت ناخوشایندی، واکنشی از سوی ما به همراه دارد و همهی انسان ها به موقعیت های ناخوشایند، واکنش نشان می دهند، مهم این است که این واکنش، صحیح و خردمندانه باشد. میزان موفقیت انسان و سطح رضایت او از زندگی، به شیوه مقابله او با سختیها بستگی دارد، البته طبع اولیه انسانها این است که در مقابل ناخوشایندی های زندگی، بی تاب
می گردند همچنانکه قرآن کریم می فرماید:"انّ الانسانَ خُلِقَ هَلوُعاً اذَا مَسَّهُ الشَّرّ جَزُوعاً"1لذا انسان باید در برابر خواهشهای نفسانی که او را به سمت گناه سوق می دهد یا از عبادات باز
میدارد و همچنین در برابر مشکلات، بردبار باشد و خود را به صفت صبر مجهز کند. با توجه به اهمیت صبر در زندگی،این حقیر سعی کرده ام انواع صبر را از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه مورد بررسی قرار دهم .انشاء الله

فصل اول

1- بخش اول:کلیات
1-1-تعریف و تبیین موضوع
صبر به معنای خویشتنداری در برابر مشکلات و فشارهاست، گاه این فشارها در اثر پیشامدها و حوادث روزگار متوجه انسان میگردد، گاه در اثر پدید آمدن زمینه معصیت و گناه حاصل
می شود و گاهی طاعت و بندگی خداوند متعال بر انسان سنگین می آید.
صبر برمصیبت عبارت است از پایداری در برابر حوادث ناگوار و دچار خود باختگی نشدن و ترک زاری. صبر بر معصیت، ایستادگی در برابر انگیزه های گناه و شهوات سرکش است و صبر بر طاعت، مقاومت در برابر مشکلاتی است که در راه اطاعت فرمان الهی وجود دارد.
صبر عامل حفظ دین و حافظ انسان از افتادن در دام شیاطین جنی و انسی است و آثار و برکات دنیوی و اخروی بسیاری دارد و در علم تفسیر، اخلاق، عرفان، روانشناسی، اجتماعی و… مورد بحث و بررسی قرار گرفته، ولی در این پایان نامه سعی برآن است که انواع صبر از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه تبیین شود.
1-2-اهمیت و ضرورت تحقیق
دنیایی که ما درآن زندگی می کنیم دنیای رنج و مشقت و ابتلاست و انسانهاهمیشه در تمام مراحل زندگی تحت فشارهای درونی و بیرونی هستند که ممکن است آنها را به سوی گناه و غفلت بکشاند و آنها را از مسیر کمال خارج کند در حالی که صبر به منزلهی سر پیکر ایمان است و چنان اهمیتی دارد که صابران، سلام ویژهی الهی را دریافت می کنند و خداوند متعال در مدح انبیای اولاالعزم، از آنان با وصف صابران یاد کرده است علاوه بر تاثیرگذاری صبر در حل مشکلات زندگی، نقش مهمی نیز در صبغه توحیدی انسان و قرار گرفتن در مسیر بندگی او دارد و از بزرگترین ملکات و مقاماتی است که قرآن کریم آن را ستوده و مکرر به آن امر فرموده است. از جمله: میفرماید: هیچ طاعتی جز صبر اجرش بدون حساب نیست.2 و اینها بر اهمیت موضوع صدق می کنند. و از آنجایی که صبر و مقاومت،کلید تمام عبادات است و خداوند متعال با صابران است3وفرشتگان نیز به اهل بهشت به خاطر مقاومت و پایداری آنها سلام می کنند، نه به خاطر نماز و حج و زکات آنها4، بررسی انواع صبر، لازم و ضروری به نظر میرسد.
1-3-اهداف و فوائد تحقیق
انسان برای تقویت، ثبات وآرامش نفس در سختیها و انجام امور واجب و کنارهگیری از معاصی، به صفت صبر احتیاج دارد، هدف از این پژوهش این است که مهمترین گام برای قیام و مبارزه جدی و دقیق تر سالکان مسیر الهی تعیین شود تا راهگشای این حقیر و کسانی که دغدغه متخلق شدن به اسمای حسنای الهی را دارند، بشود.
از آنجایی که گرفتاریهای دنیا هر اندازه که باشد زمانش کوتاه است، اما عذاب الهی زمانش طولانی وبسیار شدیدتر، لازم است انسانها تا می توانند خود را به سلاح صبر مجهز کنند و به جنگ با مشکلات و معصیت ها بروند و در راه بندگی خدا آنگونه که شایسته است گام بردارند. بنابراین با استعانت از قرآن کریم و نهج البلاغه که دو کتاب با ارزش مسلمانان هست در این تحقیقتلاش میکنیم که انواع صبر را از دیدگاه این دو کتاب گرانبها بیان کنیم که ان شاءالله ما نیز در زمره صابران باشیم.
1-4-پیشینه تحقیق
مبحث صبر و انوع آن در بخشهایی از کتابهایی با عناوین، کیمیای سعادت (نویسنده:علیمحمد حیدری نراقی)، اخلاق در قرآن ( آیت الله مکارم شیرازی)، مفاهیم اخلاقی-دینی در قرآن (ترجمه:فریدون بدره ای) و …مطرح شده است.
در پایان نامههایی هم که با عناوین "مفهوم شناسی واژه صبر با تاکید بر شبکه معنایی این واژه در قرآن"(نویسندگان: حسین آملی، زهرا اکبری استادیار دانشگاه مازندران)،"جایگاه صبر در قرآن و روایات" (از همت اله نصیری) و…به رشتهی تحریر درآمده است، ماهیت و ضرورت صبر و فوائد ونتایج آن، کار شده است، ولی ما در پژوهش حاضر بنا داریم انواع صبر را از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه بررسی کنیم.
1-5-سوالات تحقیق
سوال اصلی
از دیدگاه قران و نهج البلاغه صبر چند نوع است؟
سوالات فرعی
1- صبر بر طاعت، در قرآن و نهج البلاغه چگونه بیان شده است؟
2- از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه صبر بر معصیت، یعنی چه؟
3- صبر بر مصیبت در قرآن و نهج البلاغه چگونه بیان شده است؟
1-6-فرضیههای تحقیق
1- صبر از جنبههای مختلف،می تواند انواع متفاوتی داشته باشد، ولی در قرآن و نهج البلاغه به سه نوع، صبر بر طاعت،صبر بر معصیت و صبر بر مصیبت تقسیم شده است.
2- مقاومت و پایداری در برابر تکالیف دینی صبر بر طاعت، محسوب میشود.
3- ایستادگی در برابر خواهشهای نفسانی و شهوات سرکش، صبر برمعصیت است.
4- بردباری در هنگام بروزمشکلات روزمره زندگی نیز، صبر بر مصیبت است.
1-7- روش تحقیق
هر تحقیقی با توجه به دو معیار موضوع تحقیق و نحوهی گردآوری اطلاعت، دارای روش خاص خود میباشد. تحقیق حاضر به روش کتابخانه ای که زیر مجموعه ی روش های اسنادی است، به توصیف و تحلیل انواع صبر از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه میپردازد.
1-8- ساختار تحقیق
پژوهش حاضر از مقدمه و 3 فصل و نتیجه گیری تشکیل شده است.در فصل اول با عنوان "کلیات و مفهوم شناسی"، به بیان کلیات تحقیق و مفهومشناسی واژگان کلیدی پرداخته شده است و فصل دوم با عنوان انواع صبر از دیدگاه قرآن، در سه بخش، بخش اول صبر بر طاعت از دیدگاه قرآن، بخش دوم صبر بر معصیت از دیدگاه قرآن و بخش سوم صبر بر مصیبت از دیدگاه قرآن بیان شده است و در فصل سوم انواع صبر از دیدگاه نهج البلاغه بیان شده است.

1-9-واژگان کلیدی
صبر،شکیبائىوخوددارىنفسبرآنچهکهعقلوشرعحکممى‏کندوآنرامى‏طلبدیاآنچهکهعقلوشرع،خوددارىنفسازآنرااقتضاءمى‏کند.5
طاعتبه معنای انقیاد و فرمانبرداری است.6
معصیتبه معناى، نافرمانی، ‏عصیانو خروج از طاعت است‏.7
مصیبتبه معنای سختی، رنج، اندوه، بلیه و هر امر مکروه است.8
1-10-مشکلات و موانع تحقیق
همواره پژوهشگران در تحقیقات خود با محدودیت هایی مواجه هستند که بخشی از آنها حتی در ابتدای کار نیز خود را نشان می دهند . از جمله موارد محدود کننده تحقیق عبارتند از :
– کمبود و یا فقدان منابع علمی قابل دسترس و استفاده
منابع علمی بسیار کم و محدودی (حداقل به صورت فارسی) در این زمینه موجود است که به طور مستقیم به موضوع مورد مطالعه و تحقیق مربوط باشد. به همین دلیل نیازمند استفاده از منابع عربی می باشم که خود مشکل دیگری همچون برگردان درست متون عربی به فارسی و یک دست کردن آنها را به همراه دارد.
– فقدان بودجه لازم برای انجام و پیشبرد کار
هر کار تحقیقی در مراحل مختلف خود نیازمند صرف هزینه های مالی است که مسلما تحقیقات طلبه به دلیل شرایط خاص محقق ازاین موضوع مستثنی نیست.
– همچنیندوری راه ، دسترسی نداشتن به اینترنت در منزل ، بیماری سرپرست خانواده ، دسترسی نداشتن به همه منابع دست اول نیز از مشکات پیش روی این پژوهش بودند.

2- بخش دوم: مفهومشناسی
2-1-معنای لغوی صبر
برای صبر، در لغت چندین معنا ذکر شده، که به شرح زیر است:
صبر به معنای طاقت، تحمل9، تاب آوردن10، و شکیبایی در برابر ناهمواریها و مشکلات است.11
همچنین به معنای حبس، امساک و در محدودیت قرار دادن است.12در لسان العرب نیز به معنای حَبْسالنفسعندالجزَع13 آمده است.
راغب اصفهانی در معنای صبر میفرماید:
صبر،شکیبائىوخوددارىنفسبرآنچهکهعقلوشرعحکممى‏کندوآنرامى‏طلبدیاآنچهکهعقلوشرع،خوددارىنفسازآنرااقتضاءمى‏کند،پسصبروشکیبائىلفظعامىاستوچهبسابرحسباختلافمورد،اسامىمختلفىداشتهباشد:
1- اگرصبروشکیبائىنفسبراىمصیبتىباشدواژه- صبربکارمى‏رودنهچیزدیگروضدّشجزعوبىتابىاست.
2- اگرصبردرجنگومحاربهباشد،شجاعتوپایدارىنامیدهمى‏شودکهضدشترسوجبناست.
3- هرگاهصبردرکارىملالآورودلتنگکنندهباشد،ظرفیّتداشتنودلداربودننامیدهمى‏شودکهضدّشکمظرفیّتىوزجرودلتنگىاست.
4- وزمانىکهصبردرخوددارىازکلاموسخنگفتنباشدکتماننامیدهمى‏شودوضدّشفاشکردنسخنوناآرامىاست.
خداىتعالىتماممعانىفوقراصبرنامیدهاست،ودرآیاتقرآنبهآنآگاهىدادهاست.14
در فرهنگ لغت فارسی نیز بیان شده که، صبر گیاهی است از تیره سوسنیها جزو دسته تک لپهها که دارای برگهای ضخیم و دراز و سبز مایل به قرمز و بدون دمبرگ، دارای کنارههای پیچ و خم دار است که منتهی به تیغ میشوند گلهایش به رنگ زرد مایل به سبز که به صورت خوشه روی ساقه مولد قرار دارند و این گیاه گونههای متعدد دارد که همه خاص نواحی گرم هندوستان و جزایر آنتیل و شمال آفریقاست. از این گیاه شیرابهای به دست میآوردند که پس از تغلیظ به نام صبر زرد به بازار عرضه میشود و خاصیت دارویی دارد، صبر زرد در الکل و آب جوش به خوبی حل میشود و طعم آن بسیار تلخ است و بویش شبیه به نوع آن فرق می کند و صباره، آلوئس، آلوی، شب یار از نام های دیگر صبر زرد میباشد.15

2-2- معنای اصطلاحی صبر
صبر در اصطلاح علم اخلاق به حفظ نفس از اضطراب، اعتراض و شکایت و همچنین به آرامش و طمانینه گفته می شودو به معنای خویشتن داری و استقامت همراه با سختی و مشقت در برابر مشکلات است. زندگی انسان آمیخته با مشکلات عجیبی است که اگر در مقابل آنها بایستد و شکیبایی به خرج دهد، به یقین پیروز خواهد شد و علاوه بر زندگی مادی در زندگی معنوی هم این مسئله وجود دارد. اگر انسان در مقابل هوا و هوس سرکش و و زرق و برق دنیا و جاذبه های گناه ایستادگی نکند و در طریق "معرفه الله" و اطاعت فرمان او با مشکلات نجنگدهرگز به جایی نمی رسد پس می توان گفت صبر خود یک فضیلت اخلاقی است و می تواند خاستگاه فضایل اخلاقی دیگر هم باشد.
همچنین از دست ندادن تاب و قرار نیز معنا شده است، صبر نیرویی است کنشگر و پویا که انسان را در برابر آنچه ناخوشایند اوست، توانمند می سازد. هر مشکل و مصیبتی به تناسب ناخوشایندی اش، روان انسان را در تنگنا قرار می دهد و موجب بروز فشار روانی می گردد و در برابر این گونه پدیدهها، اگر فرد توانمند و مقاوم نباشد، عنان اختیار و تعادل خویش را از کف
می دهد و نه تنها به حل مشکلات خود کمک نمی کند بلکه به رنج و درد آن نیز می افزاید.16
2-3- معنای لغوی طاعت
طاعت به معنای انقیاد و فرمانبرداری است.17
2-4- معنای لغوی معصیت
معصیتاز عَصِىّ به معناى نافرمانی، ‏عصیانو خروج از طاعت است‏.18 همچنین به معنای گناه و جرم است و جمع آن معاصی است 19
2-5- معنای لغوی مصیبت
مصیبت به معنای سختی، رنج، اندوه، حادثه، نکبت، محنت، بلیه و هر امر مکروه است و جمع آن مصائب است.20
6-2- صبر از دیدگاه قرآن
واژه صبر و مشتقات آن 103 بار در قران کریم به کار رفته، که نشان از اهمیت ویژه ی این حرکت اخلاقی از دیدگاه دین مبین اسلام و قرآن کریم دارد و قرآن کریم صبر را در کنار بسیاری از ارزشهای والای معنوی مانند یقین 21 ، شکر22، نماز23، تسبیح24، استغفار25، جهاد26، عمل صالح27 ، توکل28 ذکر کردهاست و آن را از صفات برجسته ابرار29، متقین30 ، مخبتین31، و بهشتیان دانسته است. این کتاب الهی همه خیرات دنیا و آخرت را دستاورد صبر و هر موفقیتی را در دنیا و آخرت وابسته به صبر و رسیدن به بهشت و رهایی از دوزخ را وامدار صبر دانسته32 و به صراحت اعلام کرده "خداوند با صابران است33"
صبر در قرآن کریم انواع مختلفی دارد ولی معمولاً صبر را به سه نوع کلی میتوان تقسیم کرد:
1- صبر در برابر گناهان و معصیت.
2- صبر در برابر سختیهای عبادت.
3- صبر در برابر مصائب.
آیه شریفه "یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا…"34به هر سه نوع صبر اشاره دارد.
اِصْبِروُا: یعنی در بلا شکیبا باشید.
صابروا: یعنی در برابر هواهای نفسانی صبر کنید.
رابطوا: یعنی از مرزهای خود مراقبت به عمل آورید، ولی در بعضی روایات به مواظبت و انتظار نمازها یکی پس از دیگری نیز تعبیر شده است. زیرا کسی که با این عبادت مستمر و پی در پی جان خود را بیدار میکند، مانند سربازی است که در برابر دشمن حالت آماده باش به خود گرفته است.
لازم به ذکر است که در معنای این آیه گفته اند که در طاعت خدا به تن صبر کنید تا صابر باشید بربلا به دل صبر کنید تا مصابر باشید و بر شوق به خدای به سر خویشتن بسته دارید تا مربوط باشید35.

فصل دوم

در قرآن کریم صبر در موارد مختلفی بکار رفته، در بسیاری از موارد کاربرد آن مطلق است و مصداق خاصی برای آن ملحوظ نشده، و در موارد دیگری از کاربرد آن، یک جهت خاص منظور گردیده است. با دقت در این آیات، صبر به سه نوع قابل تقسیم است.
1- بخش اول: صبر بر طاعت
مفهوم صبر، این معنا را تداعی میکند که گویی عاملی انسان را به سویی میکشاند و او در مقابل آن مقاومت میکند. گاهی عامل درونی اقتضای سکون و ترک فعلی را دارد که انجام آن لازم است؛ چرا که انسان طبعا راحتطلب است و دنبال فراغت و آسودگی میگردد و از انجام کارهای مشکل گریزان است ولی اگر مکلف در موقعیتی باشد که خداوند کاری را بر او واجب کند، در مقابل آن عامل درونی مقاومت میکند.این نوع مقاومت را صبر در طاعت گویند.36
صبر بر طاعت مستلزم صبر بر معصیت است چنان که خداوند متعال می فرماید: "اِنَّ الصَّلاهَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ…"37
آیت الله مکارم شیرازی میفرماید:
"منظور از صبر بر طاعت، ایستادگی در برابر مشکلات اطاعت از فرمان خداست، اطاعت فرمان الهی در نماز و روزه و حج و جهاد و ادای واجباب مالی همانند خمس و زکات و همچنین صبر و شکیبایی در برابر امور استحبابی که دامنه گسترده ای دارد، میباشد"38
طبق نظر مولی مهدی نراقی صبر بر سختی و مشقّت عبادتهای واجب، واجب است و صبر بر بعضی مکروهات و ادای مستحبات، مستحب است و صبر بر اذیتی که تحمل آن حرام است، حرام است مانند صبر بر بریدن دست خود یا دست فرزند خود و صبر بر اذیتی که در شرع مکروه است نیز ناپسند است. از اینجا معلوم می شود که هر صبری پسندیده نیست بلکه بعضی از انواع آن ستوده و بعضی نکوهیده است و مقررات شرع محکم و استوار است پس آنچه نیکو شمرده، نیکوست و آنچه زشت دانسته زشت است.39
هر یک از عبادات به مناسبتی برای انسان ناخوشایند است و از آن جهت دشوار است که طبع آدمی از آن می رهد و قهر و غلبه را می خواهد. نماز به خاطر تنبلی، زکات به خاطر بخل و دنیا دوستی، و حج به هر دو علت. پس هیچ طاعتی خالی از دشواری و مشقت نیست. بنابراین صبر در مقام بندگی و پرستش خداوند، در حقیقت مقاومت در برابر سختی ها و دشواریهای گوناگون عبادت است و در احادیث مختلف، این صبر، با عنوان "صَبرُ عَلی ماتَکرَهُ" یعنی صبر برآنچه ناخوشایند است یاد شده است.40
صبر بر طاعت و بندگی آن است که هرچه خداوند فرموده، انسان امتثال کند. امام موسی بن جعفر (علیه السلام) به هشام (یکی از یارانش )این چنین سفارش می کند:
"بر طاعت خدا صبر کن و در ترک معاصی او شکیبا باش، زیرا دنیا لحظه ای بیش نیست آنچه گذشت جای شادی و غم ندارد و از آنچه نیامده نیز خبری نداری، پس لحظه ای را که در آن به سر می بری صبور باش چنان که گویی خوشبخت و خوشحالی41."
با وجود این، انسان در سه حالت به صبر بر عبادت محتاج است:
1- حال قبل از انجام عمل که باید در تصحیح نیت و کسب اخلاص، وخودداری از شائبه های ریا و دفاع در مقابل حیله های نفس استقامت کند. خداوند متعال در این زمینه
می فرماید:"وَمَا اُمِرُوآ اِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ… "42
2- حال انجام عمل، تا در ضمن انجام عمل از خدا غافل نشود که لازمه آن مبارزه با انگیزه های ضعف و فتور تا پایان عمل است و این نیز کاری بس دشوار است.
3- حال بعد از فراغت از عمل، که از افشای آن به قصد ریا و سمعه خودداری کند و با دیده عجب و خودپسندی به عمل خود ننگرد و در برابر هر چیزی که موجب بطلان عمل
می شود صبر کند43. همچنانکه خدای تعالی می فرماید: "… َلَا تُبْطِلُوا اَعْمَالَکُمْ "44

1-1- حوزه طاعت و واجبات الهی
تکالیف دین هر چند بر اساس فطرت انسان، پایه گذاری شده و مطابق نیازهای واقعی انسان در سیر تکامل و تعالی او برنامه ریزی شده، ولی در عمل، توام با دشواری و زحمت است از این رو خداوند متعال در آیات فراوانی، پیامبر و مومنین را در برابر سختی های عبادت با تعبیر"اصطبار" به صبر دعوت می کند. از جمله در سوره مریم می فرماید :"رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْاَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا45"،اوست پروردگار آسمان ها و زمین و آنچه میان آن دو است، پس او را بندگی کن و در عبادت او شکیبا باش آیا هم نامی برای او
می شناسی؟
رشیدالدین میبدی، در تفسیر این آیه میفرماید: " صبر کن بر عبادتش " دلیل است بر آنکه عبادت سخت و خسته کننده و ملال آور است و مومن بر صبر به آن امر شده، زیرا صبر مقرون به سختی و ناخوشایندی است."46
2-1- امر به استقامت
خداوند متعال به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:در آن امری که به آن ماموری استقامت داشته باش. "وَاسْتَقِمْ کَمَآ اُمِرْتَ"47
در سوره هود نیز پیامبر و مومنان را به استقامت امر میکند ومی فرماید: "فَاسْتَقِمْ کَمَآ اُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَکَ"48 پس همه ما ماموریم استقامت کنیم و در راس همه، پیامبر اکرم(صلی اله و علیه و آله و سلم)، بنابراین کسانی که برای شرافت خودشان و برای شرافت اسلام اموری را انجام می دهند اگر به دنبالش استقامت داشته باشند و پابرجا باشند و حوادث آنها را نلرزاند، به مقاصد خودمی رسند زیرا استقامت یک امر مهمی است و پیامبر اکرم (صلی اله و علیه و آله و سلم) فرمودند:
"شیبتی سوره هود لمکان هذه الآیه"49 سوره هود برای این آیه مرا پیر کرد.
امام خمینی( رحمه الله علیه) همه ملتهای اسلامی و همه افراد را امر فرموده است به اینکه
"در ماموریتی که دارید استقامت کنید و پابرجا باشید متزلزل نشوید چه بسا افرادی که ابتدا در یک امری وارد شوند لکن بعضی مشکلات وقتی پیش آید نمی توانند استقامت کنند و چه بسا افرادی که در کارهایشان استقامت می کنند و طبق دستور و تعالیمی که خدای تبارک و تعالی به مسلمین داده است در ماموریتهای خودشان استقامت دارند و به مقصد می رسند که می توان یکی از ماموریتهای فراگیر که شامل همه می شود طاعت خدا دانست.50"
چنانچه بیان شد صبر برطاعت و بندگی حق و اخلاص در آن و انطباق آن با شریعت، بسیار دشوار است و انجام آنها نیاز به استقامت و پایداری دارد. به همین خاطر، سالک برای وصول به حق این دشواری را باید تحمل کند و اخلاص را در عبادت رعایت نمایند و تمام شرایط معتبر در شریعت را در عبادات و اطاعات خود مد نظر قرار دهد.
صبر بر طاعت گاهی به مراحلی می رسد که از صبر برگرفتاریهای دنیوی سختتر است امر به معروف و نهی از منکر گاهی به جایی می رسد که حرج به وجود می آورد و اجرایش شجاعت و جرات می خواهد، صبر می خواهد، منظور این است که گاهی انسان در مقام انجام وظیفه با مشکلاتی روبرو می شود که صبر و تحمل می خواهد. نمونه بارز آن قیام عاشورا برای امام حسین (علیه السلام) که صبر عظیمی را می طلبد.51
1-3- صبر اهل سلوک و اولیاء
به فرموده امام خمینی( رحمه الله علیه) اهل سلوک برای صبر، مراتبی بیان کردهاند از آن جمله:
1- "صبر فی الله" که ثبات در مجاهده است و ترک کردن مالوفات و مانوسات، بلکه ترک خویشتن است در راه محبوب و این راجع به اهل سلوک است.
2- مرتبه دیگر "صبر مع الله" است و آن راجع به اهل حضور و مشاهده جمال است هنگام خروج از جلباب بشریت و تجرد از ملابس افعال و صفات و متجلی شدن قلب به تجلیات اسماء و صفات و توارد واردات و هیبت و حفظ نفس و تلونات و غیبت از مقام انس و شهود.
3- درجه دیگر "صبر عن الله" است و آن از درجات عشاق و مشتاقین است از اهل شهود و عیان، در صورتی که رجوع به عالم خود کنند و به عالم کثرت و صحو برگردند و این اشّق مراتب صبر و مشکلترین مقامات است و به این مرتبه اشاره فرمود مولای سالکان و پیشوای کاملان و امیر مومنان علی (علیه السلام) در دعای کمیل " هَبنی صَبَرتُ عَلیعَذابِکَ فَکَیْفُ اَصْبِرُ عَلی فِراقِکَ."
4- درجه دیگر "صبر بالله" است و آن از برای اهل تمکین و استقامت است که بعد از حال صحو و بقاء بالله و پس از تخلق به اخلاق الله برای آنها رخ دهد و از آن خیزکمّل را نصیبی نیست و چون از این مراتب ما را نصیبی و حظّی نمی باشد، از این جهت مبنای این اوراق تفصیل در اطراف آن نیست.52
1-4- مصادیق صبر بر طاعت
در آیات قرآن کریم برای انجام عبادات، صبر لازم و ضروری دانسته شده است. از جمله:
1- صبر در اجرای احکام دین
اجرای احکام و تعالیم اسلام و دین حق در جامعه نیازمند صبر و استقامت و تحمل کردن دشواری ها است در برخی از آیات شریفه قرآن تعبیر (وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ…)53 آمده است که به معنی پایداری در برابر آنچه خدای متعال به انسان تکلیف کرده است می باشد.
2- صبر بر جهاد
مقاومت در مقابل دشمنان در میدان جنگ، صبر بر طاعت است.
همچنانکه قرآن کریم می فرماید: "بَلَى اِنْ تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ وَیَاْتُوکُم مِن فَوْرِهِمْ هَذَا یُمْدِدْکُمْ رَبُّکُم بِخَمْسَهِ آلافٍ مِنَ الْمَلآئِکَهِ مُسَوِّمِینَ"54 بلی ، اگر شما صبر و استقامت در جهاد پیشه کنید،پرهیزکار باشید چون کافران بر شما شتابان و خشمگین بیایند خداوند برای حفظ و نصرت شما پنج هزار فرشته را با پرچمی نشان دار که (مخصوص سپاه اسلام) است به مدد شما می فرستد.
3- صبر بر امر به معروف و نهی از منکر
مسلم است که در همه ی کارهای اجتماعی مخصوصاً در برنامه اجرایی امر به معروف و نهی از منکر، مشکلات فراوانی وجود دارد و سودپرستان سلطه جو و گنهکاران آلوده و خودخواه به آسانی تسلیم نمی شوند وحتی در مقام اذیت وآزار و متهم ساختن آمران به معروف و ناهیان از منکر بر می آیند.
و قران در سوره لقمان می فرماید:
"یَا بُنَیَّ اَقِمِ الصَّلَاهَ وَاْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا اَصَابَکَ اِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الْاُمُورِ"55
(ای پسرم ! نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و بر آسیبی که به تو رسد صبر کن بی تردید صبوری از کارهای بس مهم و استوار است]که اراده ی قوی می خواهد[).
4- تبلیغ، مصداقی از صبر در طاعت
مصداق دیگر این صبر میدان تبلیغ دین است وقتی مردمی هستند که محتاج تبلیغ اند و اگر کسی برود و با منطق صحیح و روش خداپسند و عقل پسند برای آن ها دین را تبلیغ کند و تاثیر پذیرند، باید سختی این راه را تحمل کند و وارد میدان شود.
5- صبر در طلب علم
قرآن کریم داستان حضرت موسی (علیه السلام) و حضرت خضر(علیه السلام) را به طور مفصل در سوره کهف آیات (82-56) بیان فرموده است. موضوع علم و صبر در این آیات چندین بار تکرار شده است.
آیت الله مکارم شیرازی می فرماید :"آموختن علم به چند جهت نیاز به صبر دارد":
1- مدت های طولانی باید زحمت بکشد تا به مقصد برسد.
2- غالباً به آن مقداری که می خواهد نمی رسد.
3- سختی های زیادی را باید تحمل کند.
4- اکثر افرادی که سراغ کسب علم می روند نسبت به دیگران در امور دنیا عقب ترند.
5- براساس تجارب علمی و روایات، علم بدون غربت و گرسنگی حاصل نمی شود .
6- فهمیدن محتوای بسیاری از علوم نیازمند پافشاری و سرسختی است.
بنابراین صبر و شکیبایی یکی از کلیدهای علم و آگاهی است.56
و شاهداین سخن که، همه طاعات در سایه صبر انجام می گیرد، قرآن کریم است که
می فرماید:
فَاصْبِرْ کَمَا صَبَرَ اُوْلُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ57 (پس صبر کن چنانچه پیامبران اولوالعزم صبر کردند)زیرا ایشان در برخورد با مخالفان دین الهی، نه از تهدیدهای آنها در هراس بودند و نه به نویدهای دروغینشان طمع کردند که موجب دست برداشتن پیروان دین الهی شود، که این صبر همان سعه صدر و استقامت در راه حق است.58 همچنین نباید در برابر کارشکنی های آنها زود دست به کار شده و برایشان نفرین کنند و طلب عذاب نمایند لذا پس از امر به صبر می فرماید: وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ59 (و برای ایشان عجله مکن)
فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تَکُنْ کَصاحِبِ الْحُوتِ اِذْ نادى‏ وَ هُوَ مَکْظُومٌ60
پس برحکم پروردگارت شکیبایی کن و مانند یونس مباش آنگاه که خدایش را ندا داد و سخت غمگین بود.
لذا انبیاء پیروان خود را نیز همواره در برابر ناگواری هایی که از جانب دشمنانشان می رسید به صبر سفارش می نموند.61
1-5-استعانت از صبر و نماز
قرآن کریم به صراحت از صبر و نماز به عنوان دو منبع مهم در کنترل استعانتی یاد کرده است:
اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ اِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرینَ62
(از صبر و نماز کمک بخواهید که خداوند با صابران است.)
علامه طباطبایی در تفسیر " استَعیوُا با الصَّبرِ والصَّلوهِ"میفرماید:
"کلمه استعانت به معنای طلب کمک است، و این وقتی صورت می گیرد که نیروی انسان به تنهایی نمی تواند مهم و یا حادثه ای را که پیش آمده بر وفق مصلحت خود برطرف سازد و اینکه فرموده: از صبر و نماز برای مهمات و حوادث خود کمک بگیرید، برای این است که در حقیقت یاوری به جز خدای سبحان نیست، و انسان باید استقامت به خرج داده، ارتباط خود را با خدا وصل نموده، از صمیم دل متوجه او شود و به سوی او روی آورد و این همان صبر در نماز است و این دو بهترین وسیله برای پیروزی است چون صبر، هر بلا و حادثه عظیمی را کوچک و ناچیز می کند و نماز که اقبال به خدا و التجا به اوست روح ایمان را زنده می سازد و به آدمی
می فهماند: که به جایی تکیه کند که انهدام پذیر نیست و به سببی دست زده که پاره شدنی نیست".63
این آیه و آیات بعد از آن که در قرآن کریم آمده مومنین را تحریک می کند که خود را برای قتال آماده کنند و به ایشان خبر می دهد که بلا و محنتی در پیش دارند، بلائی که هرگز به مدارج تعالی و رحمت پروردگاری و به اهتداء به هدایتش نمی رسند، مگر آنکه در برابر آن صبر کنند و مشقت هایش را تحمل نمایند و به ایشان این حقیقت را تعلیم می دهد که باید برای رسیدن به هدف از قتال استمداد بگیرند، می فرماید: از صبر و نماز استعانت بجوئید و از صبر که عبارت است از خودداری از ناشکیبایی و از دست ندادن امر تدبیر، و از نماز که عبارت است از توجه به سوی پروردگار و انقطاع و به سوی کسی که همه امور بدست اوست، آری (اِنَّ القُوَّهَ لله جَمیعاً) نیرو همه اش از خداست.64
در آیه مورد بحث فرمود: (انَّ اللهَ مَعَ الصّابِرین) و نفرمود(انَّ اللّهَ مَعَ المُصَلّینَ)
و اما اینکه فرمود: خدا با صابران است این معیت غیر آن معیتی است که در آیه (هُوَ مَعَکُمْ اَیْنَ ما کُنْتُمْ)، او با شماست هرجا که باشید.65 آمده برای اینکه معیت در آیه سوره حدید معیت احاطه و قیمومیت است، میخواهد بفرماید: خدابر همه شما احاطه دارد و قوام ذات شما به اوست، به خلاف معیت در آیه مورد بحث که به معنای یاری کردن صابران است.66
2- بخش دوم : صبر بر معصیت
انسانها دو گروهاند: یک گروه از آنان در مقابل هوای نفس خود سر فرود آورده و صبر از کف داده اند و گروه دیگر به خاطر ترس از مقام پروردگار خویش، نفس خود را حبس نموده و صبر را پیشه خود می سازند.67 همچنانکه خداوند متعال میفرماید: "فَاَمَّا مَنْ طَغىوَ آثَرَ الْحَیاهَ الدُّنْیا… وَاَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى68 ".
خداوند متعال انسان را به صبر و استقامت در مقابل گناهان و شهوات نفسانی فرا می خواند و هرکس که متقی باشد و از معاصی بپرهیزد و واجبات بگذارد و صبر کند از محارم، رنج او را ضایع نمیکند و مزد او را میدهد همچنانکه می فرماید: " قَالُواْاَءِنَّکَلَاَنتَیُوسُفُقَالَاَنَایُوسُفُوَهَذَااَخِىقَدْمَنَّاللَّهُعَلَیْنَااِنَّهُمَنیَتَّقِوَیَصْبرِفَاِنَّاللَّهَلَایُضِیعُاَجْرَالْمُحْسِنِین‏"69"گفتند: "آیاتوخود،یوسفى؟"گفت: " [آرى،] منیوسفمواینبرادرمناست. بهراستىخدابرمامنّتنهادهاست. بى‏گمان،هرکهتقواوصبرپیشهکند،خداپاداشنیکوکارانراتباهنمى‏کند."
معصیت در مقابل اطاعت و به معنای مخالفت با امر و سرپیچی کردن از مافوق است. امام علی علیهالسلام فرمود: "الصَّبرُ عَلی طاعَهِ اللهِ اَهوَنُ مِنَ الصَّبْرِ عَلی عُقُوَبتهِ"70
صبر بر طاعت و فرمانبرداری خدا آسانتر از صبر بر عقوبت و نافرمانی خداست.
2-1- مراد از معصیت
پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که، مراد از مخالفت چه نوع مخالفتی است؟
شارع مقدس، احکام و فرمان های شریعت را در قالب یک دسته اوامر و نواهی بر بندگان خود عرضه کرده است ولی این اوامر و نواهی از حیث اهمیت و درجه اعتبار، تقسیم بندی شده و در نتیجه احکام پنج گانه (واجب، حرام، مباح، مستحب و مکروه) شکل گرفته است. حال سوال این است آیا معصیت به معنای مخالفت با هرامر یا نهی صادر شده از سوی شارع مقدس است و یا فقط مخالفت با بخشی از آنها معصیت به شمار می آید؟
علامه طباطبایی (رحمت الله علیه) می فرماید:
"به نظر میرسد هر نوع مخالفت با اوامر و نواهی شارع را با توجه به معنای دقیق لغوی آن، باید معصیت دانست و قرآن وقتی حضرت آدم (علیه اسلام) به آن درخت ممنوعه نزدیک شده و از آن تناول کرد می فرماید: (عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى)71آدمبهپروردگارخودعصیانورزیدوبیراههرفت".
بعضی از معصیت ها موجب ضلالت و گمراهی می شود ولی بعضی دیگر موجب ضلالت نیست و تنها مانع رشد و کمال انسان می گردد مثلاً سرپیچی از مستحبات و انجام مکروهات هرچند معصیت است اما فقط مانع رشد و کمال انسان است و موجب گمراهی نمی شود ولی ترک واجبات و انجام محرمات هم معصیت است و هم موجب ضلالت و گمراهی انسان
می گردد.72
صبر در معصیت بالاترین مرحله از صبر است و آن ایستادگی در برابر شعله های شهوات و هیجان های برخاسته از هوی و هوس و یا مقامات دنیوی است چراکه بیشتر انسان ها در برابر فقر و گرفتاری طغیان نمی کنند؛ ولی وقتی خداوند مقام، ثروت و صحت بدن بدهد آن وقت خیلی سخت است که خودش را سالم نگه دارد و صبر پیشه کند و این نعمت موجب غفلت و معصیت او نگردد هرکس از یک گوشه دنیا خوشش می آید و تا انسان خودش را امتحان نکند خیال
می کند که تهذیب شده است ولی وقتی مرحله عمل میرسد می بیند که نمی تواند تعقل کند و این نوع صبر، به صبر بر نعمت هم تعبیر شده است.73و قرآن کریم در این باره می فرماید:
"وَ لَئِنْ اَذَقْناهُ نَعْماءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئاتُ عَنِّی اِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ، اِلاَّ الَّذینَ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ"74(اگر بعد از شدت رنجی که به او رسیده، نعمتهایی به او چشانیم حتما می گویند؛ مشکلات از این برطرف شد {دیگر باز نمی گردد}و غرق شادی و غفلت و فخر فروشی می شود… مگر آنها که (در سایه ایمان راستین) صبر و استقامت ورزیدند و کارهای شایسته انجام دادند.)
شیخ طوسی میفرماید:
"صبر در برابر معصیتها و هوای نفس آنقدر عظیم است که حتی یوسف علیه السلام نیز خود را از شر آن ایمن نداشته و به خدا پناهندهمی شود".75
همچنانکه در قرآن کریم از قول حضرت یوسف علیه السلام آمده است: " وَ ما اُبَرِّئُ نَفْسی‏ اِنَّ النَّفْسَ لَاَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ اِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی اِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیمٌ"76؛ من هرگز خودم را تبرئه نمی کنم . که نفس (سرکش)بسیار به بدیها امر می کند مگر آنکه پروردگار رحم کند همانا پروردگارم
آمرزنده ی مهربان است.
مرحوم نراقی میفرماید:
"صبر و خودداری از معاصی از این جهت دشوار است که همه آنها از خواهش های نفس است و صبر کردن از گناهانی که به آنها الفت گرفته و معتاد شده سختتر و مشکلتر است زیرا به آن عادت کرده و هر معصیتی که شایع و تکرار شود آدمی آن را کم تر زشت و ناپسندمی شمرد چنانکه پوشیدن جامه ابریشمی را بیشتر بعید و ناروا می داند از گشودن زبان در طول روز در عرض و آبروی مردم، با اینکه غیبت چنانکه در اخبار آمده از زنا بدتر است پس چون عادت به خواهش نفس بپیوندد و لشکر از سپاه شیطان در برابر لشکر خدائی پشت به یکدیگر می دهند و از نیرو و ترک آن دشوار می شود"77 .
و معصیتی که ارتکاب آن آسانتر است صبر و خودداری از آن مشکل تر است مانند:
گناهان زبان از غیبت و دروغ و… واگر معصیت مشتمل باشد بر آنچه مقتضی طبع آدمی است از برتری جوئی و غلبه، مانند سخنانی که موجب رد و نفی شخص دیگر و طعن و عیب کردن اوست و متضمن ستایش و ثنای خود به تصریح یا تعریض و کنایه باشد، صبر از آنها دشوارتر است زیرا در این مورد ارتکاب آن آسان است و به آن الفت گرفته و و معتاد گردیده است.
دو خواهش در آن به یکدیگر اضافه شده:
یکی نفی کمال از غیر خود و دیگری اثبات آن برای خود و میل نفس به چنین معصیتی در نهایت کمال است زیرا به وسیله آن آنچه مقتضی طبع آدمی از تفوق و برتری جویی است تمام و کمال می شود پس صبر از آن در نهایت دشواری و صعوبت است78.
نفس انسان گناه، معصیت و نافرمانی را دوست دارد پس باید با او مخالفت کند و به تمایلات او پاسخ ندهد البته مخالفت با نفس بسیار دشوار است و از آن به جهاد اکبر تعبیر شده است و سالک طریق حق در برابر گناه پایداری می کند چون سالک همیشه وعیدالهی و کیفر گناهان را در نظر دارد و بالاتر از آن از حضرت حق حیا می کند و حرمت های الهی را بزرگ می دارد و حدود خداوند را حفظ می کند و سختی و دشواری ترک گناه را تحمل می کند.
وصبر در معصیت و صبر بر "عَماتُحب" چون بسیار دشوار است از دارنده آن تعبیر به "متصبر" شده است.79
3-بخش سوم :صبر در برابر مصائب
خداوند در بعضی آیات قرآن مسلمانان را در برابر حوادث و رویدادهای سخت همانند مرگ عزیزان، از دست رفتن اموال و دارایی و پیش آمدن حوادثی که قلبها را از خوف لبریز می کند و گرسنگی و فقر را به همراه می آورد، به صبر و پایداری فرا می خواند از جمله می فرماید: "وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْاَمْوالِ وَ الْاَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ"80
در مورد حضرت ایوب علیه السلام نیز می فرماید: "وَاذْکُرْ عَبْدَنَا اَیُّوبَ اِذْ نَادَی رَبَّهُ اَنِّی مَسَّنِیَ الشَّیْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ … اِنَّا وَجَدناهُ صابراً81"
پس صبر بر بلا یعنی هرگاه مصیبتی از قبیل درد، رنج، فقر، مرگ عزیزان، حبس و آزار دشمن و سایر بلیات و حوادث ناگوار بر انسان پیش آید باید با شکایت نکردن به خلق و بدون اعتراض قلبی بر خدا و عدم جزع و فزع از درد و غم و اندوه در آن بلا صبر کند.
گاهی در یک اقدام چند نوع صبر لازم است نظیر حضرت ابراهیم (علیه السلام) در قربانی کردن حضرت اسماعیل (علیه السلام) که هم صبر بر طاعت و تسلیم در برابر خداوند و هم صبر بر مصیبت از دست دادن فرزند را لازم دارد.
طبیعت زندگی دنیا آمیخته با مشقت، مشکلاتو رنج هایی است که قرآن از آن، با عنوان "کبد" یاد می کند:
"لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنسَانَ فِی کَبَدٍ" 82 این تعبیر که خلقت انسان در کبد است، به ما می فهماند که رنج و مشقت از هر سو و در تمامی شوون حیات، بر انسان احاطه دارد و آدمی برای نیل به هر خواسته ای از خواسته هایش و رسیدن به هر نعمتی باید جرعه هایی از جام اندوه و رنج را سربکشد. از این رو در قرآن کریم ملاحظه می کنیم که علاوه براین که خداوند به مومنان دستور صبر و بردباری در حوزه مصائب و حوادث میدهد (یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ)83، خود ایشان نیز در این حوزه سخت از خداوند درخواست صبر و پایداری دارند.
این دعا و در خواست با تعبیر زیبایی در سوره بقره بیان شده است: (وَ لَمَّا بَرَزُوا لِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالُوا رَبَّنا اَفْرِغْ عَلَیْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ اَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْکافِرینَ)84
مصائب، گاهی مصائب شخصی انسان است گاهی مصائب عمومی است فرض بفرمائید مسئولین کشور با توطئه های گوناگون با تهمتها، اهانت ها و افتراهای صریح مواجهاند اینها مصیبت است، صبر کردنش هم آسان نیست بنابراین مسئله صبر با همه اهمیتی که دارد باید در عرصه های مختلف موردنظر باشد هم مسائل شخصی و هم مسائل اجتماعی، سیاسی، عمومی و ملی و… باید در همه این عرصه ها از صبر استعانت کرد. از این رو حضرت حق به رسول خود دستور می دهد: "فاصبر علی ما یقولون"85
در اینجا چند نکته را متذکر می شویم.
نکته اول :
این صبر نیز صَبرٌ عَلی ماَتکْرَه است یعنی صبر بر چیزی که نفس کراهت دارد زیرا سختی و بلایا مورد کراهت نفس است ولی سالک تحمل می کند.
نکته دوم:
کسی که انس با محبوب پیدا نمود، از بلاها و مصیبت ها لذت می برد و منزل صبر را خوشایندترین منزلها در راه توحید می داند.86
3-1- فرقجزعواحساساتمعقول‏
قلبانسانکانونعواطفواحساساتاست. هرگاهعزیزىراازدستدهد،ناراحتگشتهواشکهایشجارىمى‏شود؛امانبایدهرگزاینگونهاظهارتاثّرراباجزعوبى‏تابىوبى‏صبرىاشتباهکرد؛زیراقلبانساندربرابرحوادثناگوارعکس‏العملنشاندادهوچشمانساننیزکهدریچهقلباست،ممکناستازتاثیراتقلبمتاثّرگردد.
بنابراینگریهوسوگوارىبراىازدستدادنعزیزانیکامرطبیعىوانسانىاست.
مهمآناستکهانساندرمصیبت،سخنىکهحاکىازناشکرىوشکایتباشد،برزباننراندوحرفهایىکهدورازشانیکبندهمطیعپروردگاراست،نگوید؛خودزنىننمودهوگریبانندرد.87
3-2-دیدگاه صابر بر مصائب
کسانی که در برابر مصیبتها و مکروهات، صبر پیشه کرده اند، مالکیت حقیقی را از آن خدا
می دانند و او را صاحب حق هر گونه تصرفات در عالم به حساب می آورند به طور قطع چنین کسانی از وارد شدن مصائب و مشکلات متاثر نمیگردند.88
همچنانکه آمده است:
"وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْاَمْوالِ وَ الْاَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ،الَّذینَ اِذا اَصابَتْهُمْ مُصیبَهٌ قالُوا اِنَّا لِلَّهِ وَ اِنَّا اِلَیْهِ راجِعُونَ"89
استقامت آنها در مقابل این رویدادها،موجب شکفته شدن استعداد و قدرت های نهفته روح
می گردد و انسان را به خداوند، که منبع کمال است، پیوند می دهد.90
مصائب گوناگون آنان را از شکر و اطاعت و عبادت خداوند باز نداشته است و با وجود تمام مشکلات، خود را به انجام وظایف الهی وادار می سازند.91
3-3- اقسام بلا و مصیبت
دنیا خانه ی تزاحم، تضاد و مشتمل بر بلا و مشکلات است، به عبارت دیگر به بلا پیچیده شده است.
بنابراین سالک طریق حق برای وصول به حق، استقامت می کند چون جزای نیکوئی که حضرت حق برای صابران وعده داده در نظر دارد و میداند به دنبال هر دشواری آسانی است و همچنین نعمتهای ایام گذشته را یادآوری می کند که حق به او عطا کرده و در آن هنگام همه مصائب برای او سهل می گردد.
مصائب و بلایای زندگی آدمیان به سه دسته کلی تقسیم می شوند:
3-3-1-قسم اول: مصائب اکتسابی
مصائبی هستند که خود انسان در وقوع آنها نقش مستقیم دارد. در بسیاری از موارد مصائب و بلایای انسان بازتاب رفتار و عملکرد خود اوست، از آن جا که پدید آورنده این گونه مصائب خود انسان است مصائب اکتسابی نام می گیرند. مثلاً افراد گناهکار در اثر گناه و نافرمانی معمولاً زندگی پریشان و ناآرامی دارند و این مصیبت را خود به وجود آورده اند، کسانی که تابع هوی و هوساند طبق نظر خداوند سبحان بدبخت و پریشان احوال خواهند بود. قرآن کریم می فرماید:
"فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ اَضاعُوا الصَّلاهَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا"92
بسیاری از مفسرین عبارت " فسوف یلقون غیا " را چنین معنا کردند که حتماً آن افراد بی نماز و شهوت ران به جهنم می روند اما اطلاق آیه صرفاً عذاب جهنم را نمی رساند بلکه سوف تحقیقی است و معنایش این است که حتماً و یقیناً سنت آن است که آدم شهوت ران بدبخت شود بنابراین می توان گفت بدبختی او فقط از آخرت نیست بلکه در دنیا شروع می شود و تا قیامت و پس از ورود به جهنم ادامه خواهد یافت همچنین کردار آدم مسرف و تجمل گرا چنین اقتضا می کند که او در همین دنیا و هنگام مواجهه با معضلات ناشی از تجملگرایی سوز زندگی جهنم را احساس کند و در آخرت هم زیر هیزم جهنم بسوزد.
گاهی گناهی که ما انجام می دهیم برای ما مصیبت می شود اگر انسان این را هضم کند به چنین شخصی صابر می گویند.93
3-3-2-قسم دوم: مصائب خدادادی
رشته ای از مصائب هستند که انسان در وقوع آن دخالت و تقصیری ندارد و در واقع آن بلا یا مصیبت از جانب خداوند متعال است و صبر در برابر این مصائب ارزش والایی دارد و منتهی به رشد معنوی انسان شده و مانع سقوط وی خواهد بود.
اهل معرفت براین باورند که مصائب خدادادی الطاف خفیه خداوند متعال هستند گاهی الطاف پروردگار متعال آشکارا به انسان می رسد که به آن الطاف جلیه گفته می شود نعمت هایی نظیر زندگی خوب، خانواده صالح و سالم و… از الطاف جلیه محسوب می شوند.
البته به جا آوردن شکر چنین نعمت هایی لازم است. در مقابل، الطاف خفیه از آن نظر که نعمت های باطنی، ظاهری دشوار و بلاگونه دارند صبر و استقامت می طلبد از این رو اهل دل الطاف خفیه را برتر و کاربردی تر از الطاف جلیه می دانند و از فرصت معنوی در بلا بهره های فراونی می برند.
اهمیت صبر در برابر مصیبت خدادادی به قدری است که خداوند رحمان در قرآن کریم به کسی که در امتحان الهی خود را نبازد و در مواجهه با بلا استقامت ورزد و ناسپاسی و جزع و فزع نکند، بشارت داده و درود فرستاده است "اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولائک هم المهتدون"94
هدایت در این آیه شریفه هدایت عنائیه است یعنی درست عنایت خداوند متعال روی سر انسان صابر و شکیبا خواهد بود و معلوم است چنین کسی رستگار می شود و افزون بر نیل به سعادت دنیا و آخرت سقوط نخواهد کرد. بنابراین انسان باید هنگام نزول بلا، صبر و استقامت داشته باشد. در صورت توان، مشکل را حل کند وگرنه از کنار مشکل بگذرد و اگر نشد، مشکل را به دوش بگیرد و به حرکت خود از زندگی ادامه دهد. هرچند ممکن است حرکت چنین کسی آهسته و توام با مانع باشد اما باید همان حرکت را با صبر و حوصله ادامه دهد. زیرا توقف، به خصوص در حرکت معنوی ممنوع است و منجر به خروج از مسیر یا سقوط خواهد شد.95
3-3-3-قسم سوم:مصائب تحمیلی از سوی جامعه
دسته دیگری از مصائب و بلایا، حوادث ناخوشایند و دشواری هستند که از سوی جامعه به انسان تحمیل می شوند، این دسته از مصائب، از آنان جهت که تقصیر خود شخص نیست عتاب ندارد و از آن روی که مقدر خداوند سبحان نیست، مستوجب پاداش نخواهد بود، اما پروردگار متعال بنابر قاعده لطف خود و از سر رافت و رحمتی که نسبت به بندگان دارد به کسانی که دچار اینگونه مصائب شده اند نیز پاداش عنایت می فرماید.
افزون براین، افرادی که مبتلا به بلایای ناشی از جبر اجتماع هستند، اگر جداً مقصر نباشند، با صبر و استقامت در برابر مصیبت، رشد معنوی می یابند و شکیبایی در همان مصیبت، می تواند عامل سعادت ورستگاری و مانع سقوط آنان شود. مثال بارز این دسته از مصائب، مشکلات و موانعی است که جبر جامعه برای ازدواج و اشتغال جوانان پدید آورده است. اکنون بسیاری از جوانان آمادگی ازدواج دارند، اما فقر، گرانی و فقدان امکانات اولیه، رواج تجملات و گسترش تشریفات ازدواج، مانع ازدواج آنان شده است.
همچنین کسانی که استعداد و نیروی کار دارند، اما با توجه به معضل مهم بیکاری و کمبود اشتغال، فقیر و نیازمند شده اند چون فقر آنان در اثر تنبلی و تقصیر خودشان نبوده، در صورت شکیبایی و استقامت، پاداش صبر خود را می گیرند و خداوند از سقوط آنان جلوگیری خواهد کرد. این در حالی است که خداوند چنین سرنوشتی برای آنان نخواسته، بلکه شرایط حاکم بر اجتماع، آنان را دچار مصیبت کرده است.
بنابراین صبر بر مصائب تحمیلی از سوی اجتماع نیز نظیر صبر بر مصائب خدادادی، ارزشمند و ماجور است.96
3-4-صبر بر شادی و خوشی ها
هرچه برای بنده در دنیا پدید آید یا با خواهش و هوای نفس او سازگار است یا سازگار نیست بلکه او را ناخوش و ناگوار آید در هر یک از این دو حال به صبر نیاز دارد آنچه موافق خواهش و طبع اوست مانند تندرستی و گشادگی و فراخی اسباب دنیوی و نیل به جاه و مال و ثروت و کثرت فرزندان و پیروان. هرگاه صبر و خویشتن داری او را از فرو رفتن در آن و فریب خوردن به آن نگاه ندارد سرکشی و طغیان می کند و در شادی و خوشی از حد می گذرد (اِنَّ الْاِنْسانَ لَیَطْغى‏اَنْ رَآهُ اسْتَغْنى) 97
اهل معرفت می گویند: مومن بربلا صبر می کند و برعافیت جز بنده صدیق، راستی پیشه
نمی کند.همچنین فرمودهاند:
"صبر بر عافیت از صبر بر بلا سخت تر و دشوار تر است".از این رو بود که چون دنیا بر صحابه پیامبر (صلی اله و علیه و آله و سلم) فراخی و گشادگی نمود و تنگی معاش برطرف شد گفتند : "ما به رنج دشمنی مبتلا شدیم و صبر کردیم و به فتنه فراخی و خوشی امتحان شدیم و توان صبر آن نداریم". و از این جهت خدای سبحان می فرماید:"یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ اَمْوالُکُمْ وَ لا اَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ"98
پس معنی صبر برمتاع دنیا این است که بداند آن به عاریت به او سپرده شده و به زودی از او پس گرفته خواهد شد، پس در تنعم و تلذذ (به ناز و نعمت زیستن و لذت بردن) فرو نرود و بر کسانی از برادران مومن خود که آن را ندارند ننازد و حقوق الهی را در مال رعایت نماید و حق خدایی را در بدن خود با کمک به خلق به جا آورد و در مقام و منصب خود به مظلومان مدد رساند و همچنین در دیگر نعمتهایی که خدا به او عطا فرموده است.
علت اینکه شکیبایی بر متاع دنیا دشوارتر از صبر بر بلا است، این است که در صبر بر متاع دنیا، مجبور بر ترک چیزهای لذیذ دنیا نیست بلکه برای بهره مندی از آنها قدرت دست یافتن دارد به خلاف بلا که او را اختیاری نیست و قدرت دفع آن را ندارد پس صبر بر آن آسانتر است و از اینرو می بینی که هرگاه گرسنه بر غذا دسترسی ندارد بر صبر نمودن تواناتر است تا هنگامی که بر آن دست می یابد.99
3-5-صبر در برابر مشکلات اقتصادی و جسمی
خداوند متعال یکی از علامات و صفات اخلاقی نیکان را "صبر" دانسته و میفرماید: "و الصابرین فی الباساء و الضراء و حین الباس اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المتقون"100
مقصود از باساء سختی و فقر است و مراد از ضراء درد و بیماری است و منطور از حین الباس زمان جنگ و مبارزه با دشمن می باشد اگر در سایه ایمان به چنین مرحله ای رسیده باشد هم عزت او در جامعه محفوظ می ماند و هم در برابر ناراحتی ها و بیماری ها به زانو درنمی آید و نیز صلابت او در برابر دشمن محفوظ شده به وعده خدا که صابران پیروزند می رسد و به بیان دیگر در این آیه صبر به حسب زمینه های گوناگون آن مشخص شده است که مهم ترین مصادیق را می توان در سه دسته، سختی ها و نداری ها و زیان ها و جنگ و کارزار شناسایی کرد. واژه باساء در آیه به معنا و مفهوم سختی و رنجی است که موجب می شود آدمی در تنگنا قرار گیرد و راه گریزی نیابد. این واژه هر چند با واژه باس از نظر ریشه لغوی یگانه هستند ولی از نظر مفهومی تفاوت های ماهوی دارند از این رو در کنار هم قرار گرفته اند و تکرار واژه برای بیان یک معنا نیست . به سخن دیگر باساء دشواری ها و کمبودهایی است که در زندگی بشر پیش
می آید و آدمی برای رهایی از آن بسیار سختی را تحمل کند و فشارهای جانکاهی را به جان بخرد با این همه در این حالت وی ضرر و زیانی نمی کند و از نظر مالی و جانی و عرضی نقصی در وی پدید نمی آید ؛ اما ضراء فشارها و سختی ها و مصیبت هایی است که موجب می شود تا نقصی در بدن یا مال یا جان را از خود و خانواده متحمل شود. اما باس به معنای کارزار و جنگ است که آدمی را در تنگنایی قرار می دهد که گریز از آن مگر به کشتن و اسارت دشمن شدنی نیست . به این معنا که یا می بایست بکشد و در بند گیرد و یا کشته شود و در بند گرفته شود و ذلت و خواری بردگی و بندگی دیگران را به جان و تن خرد.101
در این آیه به سه دسته از مصیبت هایی که انسان در زندگی با آن روبه رو می شود ، به طور کلی پرداخته است ولی در آیه 155 سوره بقره مصادیق جزیی تر این موارد بیان شده است . به این معنا که می توان گفت از جمله مصادیق جزیی باس (جنگ و کارزار) خوف و ترس از آینده است. آدمی هنگامی که در کارزار قرار می گیرد می ترسد؛ زیرا هر آینه این گمانه است که کشته شود و یا به بند گرفتار آید و به بردگی رود.
خوف، ترس از آینده تاریکی است که از آن آگاهی ندارد، چنان که حزن و اندوه بر گذشته ای است که از دست رفته و نتوانسته به هدف و مقصد و مقصود خود دست یابد. انسانی که هراسان و ترسان است همواره از پیش آمدهایی در هراس است که هنوز رخ نداده است و می ترسد که این رخداد موجب شود تا جانی و مالی و عرضی را از دست دهد و یا به هدف و مقصد و مقصودی نرسد.
به کاربردن خوف به جای باس در این آیه از یک نظر نوعی عمومیتی را نیز بیان می کند. به این معنا که یکی از مصادیق متناظر باس نیز می تواند باشد. به این معنا که گفته شود که خوف از نظر معنایی و مفهومی عام و باس و جنگ مصداقی از آن است . از این رو می توان باس را یکی از مصادیق خوف دانست .
با این همه خوف و باس متناظر به یکدیگر هستند و دو آیه یک معنا و یا یک نوع از انواع صبر را بیان می کند که انسان می بایست در برابر این دسته از آزمایش ها و ابتلاء و امتحان الهی خود را آماده کرد و در برابر آن صبر و شکیبایی پیشه کند.
به هر حال فقدان خوف و دست یابی به امنیت به عنوان اساسی ترین بعد از ابعاد زندگی بشری در این آیه مورد توجه قرار گرفته است و از آن جایی که دغدغه اساسی است و بیشترین آسیب را انسان از این ناحیه متحمل می شود به عنوان نخستین موارد ابتلایی از آن یاد شده است تا هم ارزش و هم شمار آن باز نموده شود و تحمل و شکیبایی نسبت به آن را در مرحله نخست قرار دهد.102
قرآن راه دست یابی به امینت و آرامش را اموری چند برمی شمارد که یکی از مهم ترین آن ها دفع فتنه و از میان برداشتن آن است.(وَقاتِلُوهُمْ حَتی لاتَکُونُ الِفتنَه)103مصابره و صبر در میدان عمل و جنگ و جهاد می تواند این پیروزی را تضمین کند.
اما مصداق باساء، در این آیه جوع و گرسنگی است که انسان در این حالت دچار سختی و رنج و کمبودهایی در زندگی روزانه خوداست ولی دچار نقص نمی گردد و با تحمل این گرسنگی و مانند آن ها می تواند از آن رهایی یابد. شکیبایی (صبر) و بردباری ( حلم ) و استقامت( پایداری)می تواند بهترین راه برای رهایی از چنین مشکلاتی باشد.
این گونه گرفتاری ها و کمبودها که دومین عنصر از عناصر اصلی زندگی بشر را مورد هجوم قرار می دهد و آسایس وی را دچار اختلال می سازد در طول زندگی بسیار اتفاق می افتد.104 از این رو در آیه نسبت به نقص مقدم شده تا بیان داشته شود که در چه مرتبه ای از دغدغه های انسانی است و هم شمار این نوع ابتلائات بیش از دیگر انواع آن است.
شخص می بایست هم چنان که نسبت به آزمایش هایی که درباره امنیت و آرامش وی صورت
می گیرد صبر و شکیبایی پیشه کند می بایست نسبت به مسایلی که آسایش وی را تهدید می کند و او را در رنج و کمبود می افکند شکیبایی ورزد.
به عنوان نمونه خداوند در مساله شهوت و خواستن زنان می فرماید که شما به ایشان گرایش و میل شدید دارید و دوست می دارید که با زنان باشید(زین للناس حب الشهوات من النساء)105ولی حال اگر به جهت تنگدستی نتوانستید به زن دست یابی پیدا کنید و همسری برای خود برگزینید ولی می ترسید که از نظر چیرگی شهوت به رنج (عنت ) بیفتید می توانید با کنیزان به جای آزادگان زناشوییکنید ولی اگر صبر کنید آن بهتر است. و در سوره نساء آیه 25 نیز سخن از عفتو ناملایمات و صبر و شکیبایی در برابر آن است؛ نه آن که در برابر اصل خواسته شهوانی بیایستد و صبر کند تا گفته شود که یکی از مصادیق صبر مبارزه و یا مقابله با خواهش های نفسانی است. در این آیه نیز سخن از ناملایمات و مصیبت ناتوانی و کمبود و نقصی است که دست داده و شخص را از گرفتن زن آزاده باز داشته و فشار شهوت وی را به رنج افکنده است.
از این رو وی را دعوت به صبر و شکیبایی می کند. در حقیقت در تمام مواردی که سخن از صبر در قرآن آمده است مساله مصیبت مطرح است که یکی از آن ها عنت است. بنابراین به او نیز این حکم کلی می شود که : (واصبر علی ما اصابک)106 ؛ بر آن چه از مصیبت برتو وارد می شود ، شکیبایی ورز و صبرپیشه کن.
یعقوب (ع) نیز در فراق از دست دادن فرزند خویش شکیبایی می ورزد ( یعنی مصداق جزیی از نقص فی الانفس به شکلی دیگر) و در این باره می گوید که شکیبایی نیکویی را پیشه
می کنم(فصبر جمیل)107.
در آیه 153 سوره بقره و در مورد دیگر بعد از ذکر و صبر در برابر حوادث می خوانیم(اِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ الاُموُرِ)108
بعد از ذکر این دو آیه و به مسلمانان انقلابی نخستین که دشمنان نیرومند ، خون خوار و بی رحم از هر سو آنها را احاطه کرده بودند دستور داده شده است : در برابر حوادث مختلف از قدرت صبر و پایداری کمک بگیرند در نتیجه آن استقلال شخصیت و اتکا به خویشتن و خودیاری در پناه ایمان به خداست و تاریخ اسلام این حقیقت را به خوبی نشان می دهد که همین اصل اساسی پایه اصلی همه پیروزی ها بود.109
کلمه استرجاع
توجه به گذرا بودن حوادث این جهان و سختی ها و مشکلاتش،عاملی برای پیروزی محسوب می شود که در جمله انا لله و اناالیه راجعون "ما از آن خدا هستیم و به سوی خدا باز می گردیم" آمده است.
آیت الله مکارم شیرازی میفرماید: کلمه استرجاع، عصاره ای است از عالی ترین درس های توحید، انقطاع الی الله و تکیه بر ذات پاک او در همه چیز و در هر زمان و اگر می بینیم بزرگان اسلام به هنگام بروز مصائب سخت این جمله را با الهام گرفتن از قرآن مجید تکرار می کردند برای این بوده است که شدت مصیبت، آنها را تکان ندهد و در پرتو ایمان به مالکیت خداوند و بازگشت همه موجودات به سوی او این حوادث را در خود هضم کنند110.
علامه طباطبایی نیز میفرماید:
"مراد به گفتن انالله و اناالیه راجعون111 صرف تلفظ این الفاظ، بدون توجه به معنای آن نیست و حتی با گفتن و صرف توجه به معنا هم نیست بلکه باید به حقیقت معانیش ایمان داشت با اینکه آدمی مملوک خداست و مالکیت خدا به حقیقت ملک است و این که درباره بازگشتش به سوی مالکش می باشد اینجاست که بهترین صبر تحقق پیدا می کند. و آن صبری که ریشه و منشا هر جزع و تاسفی را در دل می سوزاند و قطع می کند و چرک غفلت را از صفحه دل می شوید"112.
اگر انسان بتواند در مقابل این مصیبت ها عرض اندام کند، می تواند از همین مصیبتها استفاده کند در این صورت همین مشکلات برای او بالاترین نعمت ها می شوند زیرا که این مشکلات موجب می شود که اراده او تقویت شود، تقویت روح برایش پیدا شود برای او استکمالی پیدا
می شود و هدف از خلقت انسانها نیز همین استکمال است اما اگر نتواند بر مشکلات فائق شود این مشکلات مثل سیل او را می برد جزع و فزع می کند تا آنجا که دیگر به سر حد کفر می رسد که ضعف اعصاب پیدا می کند اولاً مشکلات خانوادگی پیدا می کند ثانیاً از همه بدتر منجر به ناشکریها و کفر می شود.
مصیبتها به انسان رو می کند، گاهی مصیبت اولاد، زمانی مصیبت پدر ومادر، مصیبت فقر، گرانی، ناامنی گاهی مصیبت انقلاب و امثال آن ، خداوند متعال به صابران وعده داده است "و بشر الصابرین" ای پیغمبر به صابرها بشارت بده، به آنهایی که می توانند استقامت کنند بشارت بده ، یعنی بگو که همین مصائب برای شما نعمتند اگر به راستی صبر کنید و در وقت مصیبت صابر باشید 113

فصل سوم
1-صبر از نظر امام علی علیه السلام
امام علی(علیه السلام)، صبر را به سرایمان تشبیه کرده اند و ایمان را که خود کلید قفل سعادت است بدون صبر ناپایدار دانسته و می فرماید:
"عَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ، فَاِنَّ الصَّبْرَ مِنَ الاِیمانِ کَالرَّاْسِ مِنَ الْجَسَدِ وَ لا خَیْرَ فى جَسَد لا رَاْسَ مَعَهُ، وَ لا فِى ایمانٍ لا صَبْرَ مَعَهُ".114
از امیرالمومنین(علیه اسلام) منقول است که به حارث اعور فرمود: "سه چیز است که موجب کمال مسلمانان می گردد:یکی تدبیر در دین و دیگری اندازه نگهداشتن در امر معیشت و سوم صبر وبردباری در مشکلات و بلیاّت "ثلاث بهّن یکمل المسلم؛التفقه فی الدین والتقدیر فی المعیشه والصبر علی النوائب"115
همچنین از حضرت پرسیدند: ایمان چیست؟ آن حضرت پاسخ داد: الایمانُ عَلی اَربَع دعائِمِ: عَلی الصَّبرِ، و الیقین، و العَدلِ و الجهاد. وَ الصَبرُ مِنها عَلی اربع شُعَبٍ: علی الشّوق، وَ الشّفقِ، و الزُّهدِ، و التَرقّب، فمَنِ اِشتاقَ اِلی الجنّهِ سَلا عنِ الشَّهواتِ: و مَن اَشفَقَ مِن النّارِ اجتَنَبَ المُحرَّماتٍ: وَمَن زَهِدَ فی الدّنیا اِستهان بالمُصیبات؛ و مَن ارتَقَبَ المَوتَ سارعَ اِلَی الخَیراتِ.116
امامعلی علیه السلام در پاسخ کسی که پرسید: ایمان چیست؟ فرمود: ایمان بر چهار پایه استوار است: صبر، یقین، عدل، جهاد، صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد: شوق، ترس، زهد. انتظار. آن کسی که شوق بهشت دارد شهوت هایش را کم کند (شهواتش را کوتاه کند) و آن کس که از آتش دوزخ می ترسد از حرام دوری گزیندو آن کس که در دنیا زهد می ورزد (یعنی نه تنها از حرام دوری می کند بلکه در مصرف حلال نیز اهل اسراف نیست) چنین کسی مصیب های دنیا را ساده پندارد و آن کس که در انتظار مرگ بسر می برد (و می داند که روزی خواهد مرد چنین کسی) در نیکی ها شتاب کند…
2- سفارش امام علی علیه السلام
امام علی علیه السلام میفرماید:وَ عَلَیکم بالصَّبر، فَانَّ الصَّبرَ مِنَ الایمانِ کَالراسِ مِنَ الجَسَدِ، وَ لا خَیرَ فی جَسَدٍ لا رَاسَ مَعَهُ، و لا فی ایمانٍ لا صَبرَ مَعَهُ.117
و بر شما باد به شکیبایی، که شکیبایی، ایمان را چون سر است بر بدن، و همانطوری که بدن بدون سر ارزشی ندارد همینطور هم ایمان بدون صبر خیری در آن نیست.
و نیز فرمود:
"مَن لَم یُنجِهِ الصَّبرُ اهلَکَهُ الجَزَعُ".118کسی را که صبر و شکیبایی نجات ندهد، بی تابی و بی صبری موجب هلاکت او خواهد شد.
همچنین فرمود:"لا یَعدَمُ الصَّبُورُ الظَفَر وَ اِن طالَ بِهِ الزَّمانُ.119هیچگاه انسان صبور، پیروزی را از دست نمی دهد هرچند که زمان آن طولانی شود.
همچنین میفرماید:"وَ عَوِّدْ نَفْسَکَ اَلتَّصَبُّرَ عَلَى اَلْمَکْرُوهِ وَ نِعْمَ اَلْخُلُقُ اَلتَّصَبُرُ فِی اَلْحَقِّ"120
و خویشتن را بر استقامت در برابر مشکلات عادت ده که شکیبایی در راه حق از اخلاق نیک به شمار می رود. ای مردم در برابر خواهشهای نفسانی، صابر باشید و تقوا را پیشه خود سازید؛ زیرا شکیبایی بر تقوا،از شکیبایی بر کیفر الهی آسان تر است(ایُّهَا النّاسُ اتَّقُوا اللهَ، فَاِنَّ الصَّبْرَ عَلَی التَّقْوی اَهْوَنُ مِنَ الصَّبْر عَلی عَذابِ اللهِ).121
همچنین فرموده: "وَالدَّهْرُیَوْمانِیَوْمٌلَکَ،وَیَوْمٌعَلَیْکَ؛فَاِذاکَانَلَکَفَلاتَبْطَرْ ،وَاِذَاکَانَعَلَیْکَفَاصْبِرْ"122
"روزگار دو روز است ، روزی به سود تو ، روزی به زیان تو است ، پس آنگاه که به سوی تو است به خوش گذرانی و سرکشی روی نیاور ، و آنگاه که به زیان تو است شکیبا باش "
وآن حضرت در خطبه همام در توصیف متقین می فرماید:"صبر وایاماً قصیره اعقبهتم راحه طویله" انسانهای متقی در این چند روز کوتاه زندگی دنیایی صبر می کنند تا در آخرت آسایش طولانی وجاودانی را بدست آورند.
ونیز می فرماید: "اِطْرَحْ عَنْکَ وارِداتِ الْهُمُومِ بِعَزائِمِ الصَّبْرِ، وَ حُسْنِ الیَقینِ"123
هم و غم ها را با نیروی صبر و حسن یقین از خود دورساز.
"الا و انّه لا ینفعکم بعد تضییع دینکم شیءٌ حافظتم علیه من امر دنیاکم".124
آگاه باشید، آنچه را با تباه ساختن دین بدست می آورید سودی به حالتان نخواهد داشت !
امیرمومنانعلیهالسلامفرمود:"الجزععندالمصیبهاتعبمنالصّبر."125زارىکردندرهنگاممصیبتدشوارترازصبرکردناست.
شارحگوید: جزعضدّصبراست،وصبربهسکون (ب) منعکردننفسازبیتابىاستوگویاازصبربهکسر (ب) کهبهمعناىدواىتلخاستگرفتهشده.معناىسخنامام (ع) چنیناست- بههرکهمصیبتىبرسدبایدشکیباباشدوبىتابىنکند،زیرابىتابىکردنزحمتورنجشبیشتروسخت‏ترازشکیبایىاست،بااینکهبىتابىبهحالاونفعىهمندارد،وازثوابمصیبتىکهبدانگرفتارشدهاورابازمى‏دارد،درنتیجهمصیبتىروىمصیبتىمى‏آید.126
همچنین حضرت فرمودند:صابِروُا انفُسَکُم علی فعلِ الطّاعاتِ و صُونُوها عن دَنَسِ السیّئاتِ تَجدُوا حَلاوَهَ الایمان عبدالواحد."127
در انجام طاعت پروردگار صبر پیشه کنید و نفس خود را از آلوده شدن به پلیدی گناهان حفظ نمائید آن گاه شیرینی و حلاوت ایمان را در می یابید.
و نیز می فرماید:صبر بر طاعت خدا آسانتر از صبر بر عقوبت ترک آن طاعت است.128
امام علی(علیه السلام)یکی از راه های نجات را اینگونه بیان می کند و می فرماید:
"وَاّستَتِمُّوا نِعَمَ اللهِ عَلَیکُمْ بِاصَّبْرِ عَلَی طاعَتِهِ،والْمُجانَبَهٍ لِمِعْصِیَهٍ"129 نعمت های خدا را با صبر واستقامت و دوری از معصیت بر خویش کامل کنید.
این سخن می تواند اشاره به تکمیل نعمت های مادی دنیا باشد و یا تکمیل این نعمتها با افزودن نعمتهای گرانبهای پروردگار در قیامت ،زیرا صبر بر طاعت و دوری از معصیت به مقتضای(لَاٍنْ شَکَرْتُمْ لَازیدَ نَّکُم)سبب فزونی نعمت های مادی و معنوی،دنیوی و اخروی است و می دانیم شکر حقیقی آن است که انسان نعمتهای خدا را در مسیر طاعت به کار گیرد و هرگز از آنها در جهت نافرمانی گناه بهره نبرد.130
در پایان به صورت ذکر دلیل آنچه قبلا گفته شد چنین می فرماید:"زیرا فردا به امروز نزدیک است و چقدر ساعات در روز با شتاب و سرعت می گذرد و روزها در ماه ها و درسال و سال ها در عمر"فاِنّ غداً مِن الْیوْمِ قرِیبٌ. ما اسْرع السّاعاتِ فِی الْیوْمِ، واسْرع الاْیّام فِی الشّهْرِ، واسْرع الشُّهُور فِی السّنهِ، واسْرع السِّنِین فِی الْعُمُر!131
3-آینده نگری همراه با صبر
از جمله سفارش های حضرت امیرالمومنین علیه السلام به افراد جامعه مخصوصاً به نسل جوان این است که اولاً همواره صبور و شکیبا باشند و در عین شکیبایی آینده نگری را در سرلوحه برنامه های خود قرار دهند چه اگر صبر نکنند، و استقامت و پایداری را در راه رسیدن به اهداف خود از دست دهند هرگز به جایی نمی رسند.132مولای متقیان علیه السلام عمل و آینده نگری و استقامت و صبر را با هم قرین هم قرار داده و می فرماید:العمل العمل، ثمّ النهایه النهایه و الاستقامه الاستقامه، ثمّ الصبر الصبر، و الورع الورع انَّ لکم نهایهٌ فانتهوا الی نهایتکم.133 عمل صالح، عمل صالح، سپس آینده نگری آینده نگری! و استقامت، استقامت، آنگاه بردباری، بردباری، و پرهیزکاری، پرهیزکاری! برای هر کدام از شما عاقبت و پایان مهلتی تعیین شده، پس (سعی کنید که) با نیکوکاری بدانجا برسید.
4-تقسیمبندی صبر از دیدگاه امام علی علیه السلام
امیرالمومنین علی(علیه السلام)فرمود:صبر بر دوگونه است:صبر در هنگام مصیبت که این نیکو و زیباست و نیکوتر ازآن، صبر نمودن در هنگام روبرو شدن با چیزهایی است که خداوند بر تو حرام نموده ویاد خدا نیز بر دوگونه است:یاد نمودن خداوند عزوجل در هنگام مصیبت و برتر از آن، یاد نمودن خداوند در هنگام مواجهه با حرام الهی است که این یاد مانع و باز دارنده آتش دوزخ است.134(اَلصَّبْرُ صَبْرانِ: صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصیبَهِ حَسَنٌ جَمیلٌ، وَ اَحْسَنُ مِنْ ذلِکَ الصَّبْرُ عِنْدَ ما حَرَّمَ اللّهُ عَلَیْکَالذِّکْرُ ذِکْرانِ: ذِکْرُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ عِنْدَ الْمُصِیبَهِ وَ اَفْضَلُ مِنْ ذَلِکَ ذِکْرُ اللَّهِ عِنْدَ ما حَرَّمَ عَلَیْکَ فَیَکُونُ حاجِزاً).135
1-4-شکیبایی دو نوع است :
شکیبایی در برابر آنچه ناخوشایند توست وشکیبایی(در خویشتنداری)از آنچه دوست داری(مانند لذت های ناروا)امام علی(علیه السلام)می فرماید: الَّصبرٌ علی ماتَکرَهُ وَ صبرٌ عَمّا تُحِبُّ.136
الصَّبْرُ:اماصبر علی المُصیبَهِ،او علی الطاعَهِ،اوعنِ اِلمعصیَتهِ،و هذا القسِمُ الثالث اعلی دَرَجَه مِنَ المقسمینِ الاوَّلینِ.137
شکیبایی، یا شکیبایی در برابر مصیبت است یا در انجام طاعت و یا در ترک معصیت که نوع سوم آن از دوگونه نخست برتر است.
وامام علی(علیه السلام)فرمودند:صبر به اندازه مصیبت عطا می شود.138
5- جرعه نوش جام تلخ
کسی در قدرت ماورایی پس از خاتم الانبیا علیه السلام از حضرت علیه علیه السلام قوی تر و تیغش تیزتر نبود امّا با وجود آن همه عظمت، و قدرت جسمانی و تاییداتربّانی عملاً آنگونه تحمّل می کند که گویی که خار در چشم و استخوان در گلو دارد. در چنین شرایطی ناگزیر به نوشیدن جام تلخ صبر می شود و به ما و همه پیروان خود درس صبر و استقامت را می آموزد، و به ما تعلیم می دهد که چگونه بر نفس خویش مسلّط باشیم تا مسلمانی خویش را حفظ کنیم.
و می فرماید: همگی برای مبارزه با من در حقی که از همه آنان سزاوارتر بودم متحد گردیدند و گفتند: حق را اگر توانی بگیرو یا اگر تو را از حق محروم دارند با غم و اندوه صبر کن و یا با حسرت بمیر!139
تا آنجا که فرمود: " فاغضیت علی القذی، و جرعت ریقی علی الشجی، و صبرت من کظم الغیظ علی امرّ من العلقم و آلم للقب من و خز الشفار."140
پس خار در چشم فرورفته، دیده بر هم نهادم، و با گلوی استخوان در آن گیر کرده جام تلخ را جرعه جرعه نوشیدم.
و در فرو خوردن خشم، در امری که تلخ تر از گیاه حنظل، و دردناک تر از فرو رفتن تیزی شمشیر در دل بود شکیبایی کردم.
همچنین على "علیه السلام" هنگام دفن همسرش فاطمه "ع" فرموده است: اى پیامبر خدا، از من و از دخترت که در جوار تو فرود آمده و بزودى به تو پیوست بر تو درود باد. اى پیامبر خدا از برگزیده تو صبر من کم گردید و طاقت و توانائى من از دست برفت، جز آنکه براى من در فراق بزرگ و مصیبت ناگوارت شکیبائى جا دارد.
اما اندوه من تمام نشدنى و شبم به بیدارى خواهد گذشت تا آنکه خداوند، سرائى که تو در آن اقامت کرده‏اى براى من برگزیند.141
همه ما می دانیم که ظرفیت افراد در تحمل و شکیبایی با هم یکسان نیست همچنان که فشار درد و رنج برای افراد نیز همسان نیست کسی که قدرتی ندارد و نمی تواند مثلاً با دشمن بجنگد، چاره ای جز صبر در مقابل خصم ندارد، ولی کسی که دارای همه گونه قدرت های ماورایی و معنوی است و هرچه از خداوند متعال بخواهد، خدا برای او دریغ نمی کند. آیا صبر چنین انسانی عجیب نیست؟ واقعاً عجیب است. پس عمل مولای متقیان علیه السلام برای پیروانش و شیعیان او، درس بزرگی است تا برای هر چیزی دل از دست نداده و بی صبری نکنند بلکه با صبر و بردباری بر دشواری های طاقت نیاوردنی دنیا، تحمل نموده تا بهره بردباری خود را از درگاه ایزد متعال دریافت کنند.
و در خطبه دیگر برای تهییج مردم جامعه به صبر و تحمل در برابر شدائد و سختی می فرماید:
"…و لا یخننَّ احدکم خنین الامه علی ما ذوی عنهُ منها."142
و همچون کنیزکان برای آنچه را که از دنیا از دست می دهید گریه نکنید.
6-در مصائب چگونه باشیم
مولای پرهیزگاران و امام متقیان علی علیه السلام در تمام زمینه های زندگانی و بخش های حیات فردی و اجتماعی ما همچون پدری دلسوز و مهربان به فرزندانش (یعنی امّت اسلامی به تعبیر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که فرمود: انا و علیٌّ ابوا هذه الامّهِ. من و علی دو پدر این امت هستیم.
رهنمودهای لازم را داده تا هیچکدام از مسیر حقیقی حیات دینی خود منحرف نشویم. در بحث فوق که در رابطه با صبر و استقامت و تحمل شداید مطالبی را از لسان آن حضرت نقل نموده ایم در دنباله بحث، به یک سوال هم پرداخته و پاسخ آن را از آن حضرت جویا می شویم.
آن حضرت در یکی از حکمت های نهج البلاغه می فرماید:
"الصّبر علی قدر المصیبه، و من ضرب یده علی فخذه عنه مصیبهٍ حبط عمله".143
صبر، به اندازه مصیبت فرود آید (یعنی آن خدایی که مصیبتی به انسان وارد کند به میزان آن، صبر و استقامت را نیز به او عطا فرماید وگرنه انسان، موجودی است ضعیف، ای بسا با یک حادثه و مصیبت دل از دست داده و خود را از پای درآورد).
به همین دلیل در دنبال کلام خود می فرماید: و هر کس در مصیبت بی تابی کند و به نشانه افسوس و اندوه بر ران خود بزند اجر و پاداشش ضایع شود.
7- دعای حضرت
امام علی علیه السلام برای خود و دیگران از خداوند متعال، درخواست صبر مینماید و
می فرماید:"اخذ الله بقلوبنا و قلوبکم الی الحقّ، و الهمنا و ایّاکم الصبر."144
خداوند، دلهای ما و شما را به سوی حق متوجه سازد و صبر و استقامت عطا فرماید.
نتیجه گیری
اکنون که در مقام جمع بندی این رساله هستیم به طور خلاصه می توان گفت با توجه به آنچه در فصل دوم گذشت صبر به معنای خویشتنداری و شکیباییدر برابر ناهمواریها و مشکلات است وبراىصبرسهشاخهذکر‏کردیم:
1. صبربرطاعت؛طاعتوعبادتپروردگارسختى‏هاومشکلاتىدرپىدارد،کهبدونصبرواستقامتامکانانجامآننیست.
2. صبربرمعصیت؛اگرانساندرمقابلهواىنفسسرکشتابتحمّلنداشتهباشد،ونتوانددربرابرخواهشهاىنفسانىمقاومتکند،مغلوبشیطانوهواىنفسمى‏شود. امّابااستعانتازخداوندوصبرواستقامتمى‏توانددیوهواىنفسوشیطانلعینرامغلوبخودسازد.
3. صبربرمصائب و مشکلات؛بى‏شکدنیابراىهیچکسبدونسختیهاوناملایماتنیست. بنابراین،نبایدبهدنبالزندگىبى‏مشکلرفت. بلکهبایدراهغلبهبرمشکلات،وصبردرمقابلحوادثسختوتلخوناکامى‏هاراآموخت.
و صبر اهل سلوک و اولیاء را بیان کردیم و در ادامه گفتیم که انسان در سه حالت به صبر بر عبادت نیازمند است:
1- صبر قبل از انجام عمل که در تصحیح نیت و کسب اخلاص از شائبه ریا استقامت کند .
2- وصبر در حال انجام عمل که از خدا غافل نشود
3- و حال بعداز فراغت از عمل که به قصد ریا و سمعه عبادت خود را افشا نسازد و با دیده عجب و خودپسندی به عمل خود ننگرد
و سپس مصادیقی را ذکر کردیم و در حوزه صبر بر مصائب نیز مصادیقی از جمله مصائب خدادادی که انسان در وقوع ان دخالت ندارد و بلا و مصیبت از جانب خداوند است و صبر بر مصائب اکتسابی که این بلایا بازتاب رفتار و عملکرد انسان است و صبر بر مصائبی که از سوی جامعه تحمیل می شود و این دسته از مصائب نیز انسان در آن دخالتی ندارد و بنابراین عقابی هم ندارد و چون مقدر خداوند نیست پاداش هم ندارد ولی خداوند از سر رحمت خود به چنین افرادی که دچار مصائب شده اند اجر و پاداش می دهد.
و در فصل آخر نیز انواع صبر را از دیدگاه امام علی علیه السلام بیان کردیم. حضرت علی (علیه السلام) صبر را به سر ایمان تشبیه کردند و فرمودند:
"صبر یا در مقابل مصیبت است و یا در انجام اطاعت و یا در ترک معصیت که نوع سوم یعنی صبر بر ترک معصیت را برتر از دو نوع اول می دانند و صبر را در کنار بصیرت قرار می دهند که انسان برای رسیدن به کوی دوست دچار لغزش زیادی می شود و اگر این لغزش ها و انگیزه های منحرف کننده با صبر و بصیرت بگذرد به سرانجام می رسد و خود ایشان نیز الگوی کاملی از صبر است و به پیشوایان خود نیز درس صبر می دهند".
پروردگارا! صبرواستقامتوپایدارىوشکیبایىوخویشتندارىماراروزبهروززیادترکن،ومارادرصفّصابرانحقیقىوواقعىقرارده،واجروپاداششکیبایانرابهماعنایتفرما،تادرسایهآنخشنودیتراجلبکنیم،وبهبهشتتدرآییم،ودرغرفه‏هاىآنجاىگیریم !

فهرست منابع
* قرآن کریم
* نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی
1- ابن منظور، محمد بن مکرم،"لسان العرب"،-ج 7-8 ، انتشارات دارصادر، چاپ سوم، 1414 ه ق.
2- ارشاد،علی اکبر،دانشنامه امام علی(ع)ج 4"اخلاق و سلوک"،به اهتمام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی زیر نظر علی اکبر ارشاد تهران سازمان انتشارات پژوهشگاه،فرهنگ اندیشه اسلامی 1382.
3- انصاریان، حسین، "زیبایی های اخلاق"، قم، دارالعرفان، 1382.
4- انوری، حسن، "فرهنگ بزرگ سخن"(به سرپرستی حسن انوری)،ج 8 ،تهران سخن 1381.
5- بحرانی، میثم بن علی بن میثم ، عبدالوهاب، رشید وطواط،ترجمه‏شرح‏"صدکلمه‏امیرالمومنین‏علیه‏السلام"،مترجم: عبدالعلی صاحبی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1375
6- بلاغی نجفی،محمد جواد،"آلاء الرحمن فی التفسیر القرآن" ،قم،بنیاد بعثت،1420 ق،چاپ اول،جلد1.
7- بندر ریگی، محمد، "المنجد عربی،فارسی"، ج اول،تهران انتشارات ایران 1375-1374
8- پسندیده، عباس، "رضایت از زندگی"، قم دارالحدیث 1384.
9- تبریزی، محمدحسین،"فرهنگ فارسی به فارسی مهر"،تهران ،فراسوگستر 1387.
10- تحریری، محمدباقر،"جلوه های لاهوتی شرح زیارت جامعه کبیره"،ج2،قم دارالمعارف 1384.
11- تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، "غرر الحکم و درر الکلم"، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1366 ه ش.
12- جورج، جورداق،"بخشى‏اززیبایى‏هاى‏نهج‏البلاغه"، مترجم: محمد رضا انصاری، تهران، کانون انتشارات محمدی، چاپ اول، 1373، ص 161
13- حرعاملّی، محمد بن حسین،وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشیعه،برگزیده(فارسی- عربی)جهاد با نفس ترجمه کتاب جهاد با نفس وسائل الشیعه مترجم علی افراسیابی،قم نهاوندی 1380.
14- خمینی ،روح الله، "شرح چهل حدیث"(اربعین الحدیث)موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) قم چاپ 48،سال 1388.
15- …………………..،"صحیفه امام"( مجموعه آثار امام خمینی(ره)، ج 13 تهران :موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی 1378.
16- …………………..،"سیره رسول الله(ص)و آرمان های انبیا از دیدگاه امام خمینی"،تهیه وتنظیم رسول سعادتمند، قم، تسنیم، 1385.
17- دهقانی، رضا،"آینه فضیلت درسهایی از نهج البلاغه"(شرح خطبه متقین)بی جا،بی تاج 2.
18- راغب اصفهانی، حسین بن محمد،"المفردات فی غریب القرآن"،به کوشش صفوان داوودی،دمشق،دارلقلم،1412 ق.
19- شبّر، عبدالله،اخلاقی ترجمه "کتاب الاخلاق"(تالیف مرحوم سید عبدالله شبر)مترجم محمد رضا جباران.
20- شفیعی مازندرانی، سید محمد، "تزکیه النفس فی خلل الاربعینات من الاحادیث کتاب عقائدی"…. شامل شصت موضوع عقیدتی- سیاسی) ،ج اول ،تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
21- طباطبائی،سیدمحمدحسین،ترجمه "تفسیرالمیزان" ترجمه محمدباقر موسوی همدانی،ج 17و14 چاپ 5 …،قم،دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم 1376 ش
22- طبرسی، فضل بن حسن ، "مجمعالبیان فی تفسیر القرآن"،ج1، تهران، انتشارات ناصرخسرو،1372ش
23- طیب،سید عبدالحسین؛"اطیب البیان فی تفسیر القرآن"،تهران،اسلام 1378 ش،چاپ دوم،ج2.
24- عزیزی،عباس،"نهج البلاغه موضوعی"،بی جا انتشارات صلاه چاپ دوم بهار 1381.
25- قرائتی، محسن، "تفسیرنور" ج 1و9 چاپ …،تهران،مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن 1383 ش.
26- قرشی بنایی، علی اکبر، "قاموسقرآن" ج 3و4و5 چاپ یازدهم و پانزدهم 1386/ تهران دارالکتب الاسلامیه 1352.
27- مجلسی، سید محمد باقر، "بحار الانوار"، بیروت- لبنان، موسسه الوفاء، 1404 ه ق.
28- محمد تقی، مصباح یزدی، "اخلاق در قرآن"، ج1، قم، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، 1388.
29- محمّدی ری شهری،محمد، "میزان الحکمه" با ترجمه فارسی ویرایش دوم ج 6 ،قم دارالحدیث 1427 ق-1385 ش.
30- معتزلی، عبد الحمید بن ابی الحدید، "شرح نهج البلاغه"، ج 16، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی،1404 ه ق
31- معین، محمد، "فرهنگ فارسی معین"، به اهتمام:عزیز الله علی زاده، تهران،نامن،1384..
32- مظاهری ،حسین ، "جهاد با نفس" ج 1و2 ،ناشر:انجمن اسلامی معلمان قم،زمستان 1375.
33- مکارم شیرازی ،ناصر، "پیام امام امیرالمومنین علیه السلام":شرح تازه وجامعه بر نهج البلاغه با همکاری جمعی از فضلا ودانشمندان ج 3وج7،تهران دارلکتب الاسلامیه 1379.
34- ……………….،"پیام قرآنی دوره دوم"،اخلاق در قرآن با همکاری جمعی از فضلاء و دانشمندان قم مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)حوزه ی علمیه، ج2،قم،مدرسه تفسیر قرآن کریم 1377
35- ………………..،"تفسیرنمونه" ج 1و11و12و17و26 چاپ … تهران دارالکتب الاسلامیه 1374 ش.
36- نراقی، مهدی، "جامع السعادت" (علم اخلاق اسلامی)، مترجم دکتر سید جلال الدین مجتووی، ج3.
37- نراقی،ملااحمد،"معراج السعاده"،تهران ،انتشارات رشیدی چاپ دوم تیرماه 1362.

1سوره معارج، آیه 20-19 (همانا انسان، حریص و بی تاب آفریده شده است، هرگاه بدی به او برسد بی تاب می شود.)

2سوره زمر، آیه 10 (انما یوفی الصابرون اجورهم بغیر حساب)
3سوره بقره آیه 153 اِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابرِیَن).
4 سوره رعد آیه 24(سَلامٌ عَلَیکُم بِما صَبَرتُم … سلام بر شما به حاظر صبرتان)
5حسینبنمحمد،راغباصفهانی، مفردات فی غریب القرآن، چاپ اول، دمشق بیروت، دارالعلم الدارالشامیه، 1412ق، ص 474
6خلیل بن احمد، فراهیدی، کتابالعین،قم، انتشارات هجرت، 1410ق، ج‏2، ص209
7 علی اکبر، قرشی، قاموس قرآن، چاپششم،تهران،دارالکتباسلامیه، 1371ش،ج‏5،ص12 (عصىعصیانا: اذاخرجعنالطاعه)
8 محمد، معین، فرهنگ فارسی معین، به اهتمام عزیز الله علی زاده، تهران ، نامن ، 1384 ج3 ، ص 4519
9حسین، انوری، فرهنگ بزرگ سخن، تهران: سخن 1381،ج 5، ص4692
10محمد، زعفرانی، قاموس عصری عربی به فارسی، تهران، موسسه النشر و التوزیع 1386، ص438
11محمد، بندر ریگی، المنجد عربی – فارسی، تهران، انتشارات ایران 1375-1374، ص906
12 حسن، ‏مصطفوى، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم‏،تهران، ‏بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ‏1360 ش، ج6، ص 182
13محمد بن مکرم، ابن منظور، لسان العرب، ، بیروت، دار الصادر، 1414ق، ج‏4،ص 439
14.حسینبنمحمد،راغباصفهانی، همان، ص 474 (الصَّبْرُ: حبس النّفس على ما یقتضیه العقل و الشرع، او عمّا یقتضیان حبسها عنه، فَالصَّبْرُ لفظ عامّ، و ربّما خولف بین اسمائه بحسب اختلاف مواقعه، فان کان حبس النّفس لمصیبه سمّی صبرا لا غیر، و یُضَادُّهُ الجزع، و ان کان فی محاربه سمّی شجاعه، و یضادّه الجبن، و ان کان فی نائبه مضجره سمّی رحب الصّدر، و یضادّه الضّجر، و ان کان فی امساک الکلام سمّی کتمانا، و یضادّه المذل، و قد سمّى اللّه تعالى کلّ ذلک صبرا، و نبّه علیه بقوله …)
15محمد، معین، فرهنگ فارسی معین، به اهتمام عزیز الله علی زاده، تهران ، نامن ، 1384 ، ج2، ص1477
16عباس، پسندیده، رضایت از زندگی، قم، دارالحدیث 1384، ص 231
17خلیل بن احمد، فراهیدی، کتابالعین،قم، انتشارات هجرت، 1410ق، ج‏2ص209
18علی اکبر، قرشی، همان،ج‏5،ص 12 (عصىعصیانا: اذاخرجعنالطاعه)
19محمد، معین، همان، ج3، ص 2884
20همان، ص 2851
21سوره سجده آیه 24
22 سوره ابراهیم آیه 5
23سوره بقره آیه 153
24سوره طور ایه 48
25سوره مومن آیه 55
26سوره نخل آیه 110
27سوره هود آیه 11
28سوره نمل آیه 42
29سوره بقره آیه 177
30سوره آل عمران آیات 15-17
31سوره حج آیات 34و 35
32 حسین ، انصاریان، زیبایی های اخلاق ،قم دارالعرفان، 1382، ص151
33سوره بقره آیات 153 و 249
34سوره آل عمران ، آیه200(ای کسانی که ایمان آورده اید در برابر مشکلات استقامت کنید و در برابر دشمنان پایداری به خرج دهید و از مرزهای خود مراقبت به عمل آورید.)
35عبد الکریم بن هوازن ،قشیری، رساله قشریه ، ترجمه عثمانی، حسن بن احمد، تهران ، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، 1374 ،ج 1 ، ص 287
36.محمد تقی، مصباح یزدی،اخلاق در قرآن، قم، انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم،1388، ج1، ص80.
37سوره عنکبوت آیه 45(نماز آدمی را از زشتکاری و ناشایست باز می دارد.)
38ناصر، مکارم شیرازیبا همکاری جمعی از فضلا، اخلاق در قرآن (دوره دوم پیام قرآن)، مدرسه امام علی (ع)،1377، ج2 ، ص 452
39مهدی، نراقی، علم اخلاق اسلامی، ترجمه کتاب جامع السعادت،مترجم:سید جلال الدین مجتبوی ج 3 ، ص 372
40 ملااحمد، نراقی ،معراج السعاده، تهران انتشارات رشیدی، چاپ دوم ، تیر 1362 ،ص 730
41علامه مجلسی ، بحارالانوار، ج 75 ، ص 311 (اصبِر عَلَی طَاعَهِ الله و اصبِر عَنِ مَعاصِی الله، فانّما الدُّنیا ساعَه، فَما مَضی مِنها فَلَیس تَجِد لَهُ سُرورا و لا حُزناً، و مَا لَم یَاتِ مِنها فَلیسَ تَعرِفُه، فَاصبِر عَلی تِلکَ السّاعَهِ الَّتِی انت فِیها فَکَانَّکَ قَد اغتَبَطَت)
42سوره بینه آیه 5 (و اهل کتاب مامور نشدند مگر به اینکه خدا را با اخلاص کامل در دین بپرستند.)
43عبدالله، شبر، اخلاق (ترجمه کتاب الاخلاق )، مترجم: محمد رضا جباران، بی جا و بی تا،ص 361
44سوره محمد، آیه 33 (اعمال خویش را باطل نکنید.)
45سوره مریم، آیه 65
46رشیدالدینمیبدى،احمدبنابىسعد، کشفالاسراروعدهالابرار،تحقیق: علىاصغرحکمت، ج 6 ، انتشاراتامیرکبیر،تهران،پنجم،‏1371 ش‏،ص76
47سوره شوری آیه 15
48سوره هود آیه 112(پس همانگونه که فرمان یافته ای پایداری کن و نیز هرکه با تو روبه سوی خدا آورده است.)
49فضلبنحسن، طبرسى،‏مجمعالبیانفىتفسیرالقرآن،تهران‏، انتشاراتناصرخسرو چاپ: سوم‏، 1372 ش‏،ج‏5،ص304
50روح الله، خمینی، صَحیفه امام ،موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ج 13، ص 462
51مولی مهدی ،نراقی،علم اخلاق اسلامی، مترجم :دکتر سید جلال الدین مجتبوی ، ج 3 ، ص 365
52خمینی ، روح الله ، چهل حدیث ،موسسه تنظیم و نشر آثارامام خمینی (ره)قم ، چاپ 48 ، 1388 ،ص 265
53سوره طور آیه 48- سوره انسان آیه 24
54سوره ال عمران آیه 125
55 سوره لقمان آیه 17
56ناصر، مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن(پیام قرآنی دوره دوم)، قم ،مدرسه امام علی (ع)، 1377، ج 2،ص 443
57احقاف آیه 35
58علی اکبر،قرشی، همان ، ج 3 و4 ، ص 106
59سوره احقاف آیه 35
60سوره قلم آیه 48
61محمد باقر، تحریری ،جلوه های لاهوتی (شرح زیارت جامعه کبیره)، قم، دارالمعارف، 1384،ج2، ص413
62سوره بقره آیه 153
63محمد حسین، طباطبائی،المیزانفیتفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،1417ق، ج1، ص343 و محمد باقر، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان، قم، انتشاراتاسلامیجامعهمدرسینحوزهعلمیهقم، 1374ش ج 1، ص516
64سوره بقره آیه 166
65سوره حدید آیه 4
66 تفسیر المیزان ، ج 1 ، ص 518
67 نراغی ، ملا احمد ، معراج السعادت ، انتشارات رشیدی ، تیرماه 1362، ص 644
68سوره نازعات ، آیه 37، 40"اما آن که طغیان کرده و زندگی دنیا را مقدم داشته … و آن کس که از مقام پروردگارش ترسان باشد و نفس را از هوی باز دارد."(تفسیر المیزان ، ج 20 ، ص 311)
69 سوره یوسف، ایه 90
70عبد الواحد بن محمد تمیمی آمدی،غررالحکم و دررالکلم، ترجمه فارسی به قلم هاشم رسول محلاتی ، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1377،ج1، ص 606
71 سوره طه ، آیه 121
72محمدحسین، طباطبایی، همان، ج 4،ص 221
73ناصر، مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتوب الاسلامیه ، 1374، ج 9، ص 33
74سوره هود آیه 10 و 11
75محمد بن حسن، طوسی، التیبان فی التفصیر القرآن ، تحقیق احمد قیصر عاملی، بیروت دارالحیاء التراث العربی، ج 6 ، ص 55
76سوره یوسف آیه 53
2 ملا احمد نراقی ،همان، ص 647 .
78ملا احمد، نراقی، همان، ص 647
79علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 71، ص 83
80سوره بقره آیه 155(ومسلماً شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کاهش محصولات می آزماییم و صابران را نوید ده.)
81سوره ص آیه 41و 44 ( به خاطر بیاور بنده ما ایوب، هنگامی که پروردگار را ندا داد که شیطان مرا به رنج و عذاب افکند … ما ایوب را شکیبا یافتیم.)
82سوره بلد آیه 4(که ما انسان را در رنج آفریدیم)
83سورهآل عمران آیه 200(ای کسانی که ایمان آورده اید صبوری کنید و استقامت ورزید و از مرزها مراقبت نمایید و از خدا پروا کنید باشد که رستگار شوید).
84سوره بقره آیه 250(و چون{طالوت و پیروان}با جالوت و سپاه او روبرو شدند گفتند: پروردگارا! برما شکیبایی ببار و قدم هایمان را استوار ساز و ما را بر قوم کافر غالب و پیروز گردان)
85سوره ق، آیه 39 ( برآنچه می گویند صبر کن و از سخنان دشمنانت ناراحت مباش)
86عبد الکریم بن هوازن،قشیری، رساله قشریه ، ترجمه عثمانی، حسن بن احمد، تهران ، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، 1374 ،ج 1 ، ص 287
87 ناصر، مکارم شیرازی، اخلاقدرقرآن،ج‏2،ص 479
88سیدعبدالحسین‏،طیب، اطیبالبیانفیتفسیرالقرآن،‏تهرانانتشاراتاسلامدوم1378 ش‏‏، ج 2، ص 259-261
89سوره بقره آیه 155 و 156 (و مسلماً شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کاهش محصولات می آزماییم و صابران را نوید ده، آنها که هرگاه مصیبتی بدانها سد گویند: ما از آن خداییم و به سوی او باز می گردیم.
90 عباس، پسندیده، رضایت از زندگی، قم، دارالحدیث، 1384، ص 232
91 محمدجواد،بلاغىنجفى،آلاء الرحمن فی التفسیر القرآن، قمبنیادبعثت، چاپاول1420 ق‏، ج 1، ص 141
92سوره مریم آیه 59 ( یک طایفه مقدسی بودند و رفتند و به جای آن ها طایفه ای روی کار آمدند آنان حتماً گمراه و بدبخت هستند.)
93حسین، مظاهری، جهاد با نفس، قم، انجمن اسلامی معلمان، 1375، ج 2و1 ، ص 105
94.سوره بقره، آیه 157
95 همان ، ص 106
96 همان، ص 107
97سوره علق آیه 6(که انسان چون خود را بی نیاز دید طغیان می ورزد)
98سوره منافقون آیه 9(ای کسانی که ایمان آورده اید مالها و فرزندانتان شما را از یاد خدا مشغول نسازد).
99مهدی ،نراقی ،جامع السعادت (علم اخلاق اسلامی)، مترجم سیدجلال الدین مجتووی، ج 3 ، ص 372
100سوره بقره آیه 177( کسانی که در برابر محرومیت ها و بیماری ها و در میدان جنگ استقامت به خرج می دهند اینها کسانی هستند که راست می گویند. (و گفتارشان با اعقاداتشان هماهنگ است) و اینها هستندپرهیزکاران.)
101محمد جواد ، مغنیه ، تفسیر کاشف،ترجمه موسی دانش ، جلد اول ، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه ی علمیه قم ، 1383، جلد اول،486
102ملامهدی ، نراقی ، جامع السعادات ترجمه سیدجلال الدین مجتووی،ج3 ، ص 318
103 سوره بقره ، آیه 193
104 محمد حسین طباطبایی،همان ، ج 2 ، ص 90
105 سوره آل عمران ، آیه 14
106 لقمان آیه 17
107 سوره یوسف آیه 18
108 لقمان آیه 17
4 ناصر،مکارم شیرازی،همان،ج 17و12 ،ص 64 و 351
110 ناصر، مکارم شیرازی و همکاران، همان، ج 1، ص 592 و ص 604و 605
111 سوره بقره ، آیه 156
112محمدحسین،طباطبایی، همان، ج 1 ، ص 531
113 حسین، مظاهری، جهاد با نفس ،انجمن اسلامی معلمان 1375 ، ج 1و2، ص 100
114نهج البلاغه، حکمت 82
115 علامه مجلسی، بحار الانوار، ج1، ص210
116نهج البلاغه، حکمت 31
117نهج البلاغه ، حکمت 82
118نهج البلاغه، حکمت 189
119همان ، حکمت 153
120 عبد الحمید بن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، 1404 ه ق، ج16، ص64
121 سید محمد، شفیعی مازندرانی، تزکیه نفس ، تهران دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، ج 1، ص 210
122.نهج البلاغه، حکمت 396
123عبدالحمید بن ابی الحدید ، معتزلی ، شرح نهج البلاغه،قم کتابخانه آیت الله مرعشی ، 1404 ه . ق ، ج16، ص112
124عبدالحمید بن ابی الحدید ،معتزلی ، شرح نهج البلاغه،ج9،ص330
125 علامه مجلسی، بحار الانوار، ج79،ص131
126میثم بن علی بن میثم، بحرانی، عبدالوهاب، رشید و طواط، ترجمه‏شرح‏صدکلمه‏امیرالمومنین‏علیه‏السلام،مترجم: عبدالعلی صاحبی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1375، ص 349
127غررالحکم،ص 283
128همان،ص 283 (الصَّبْرُ عَلَى طَاعَهِ اللَّهِ اَهْوَنُ مِنَ الصَّبْرِ عَلَى عُقُوبَتِهِ)
129.عبدالحمید بن ابی الحدید ، معتزلی ، شرح نهج البلاغه، ج13، ص99
130ناصر، مکازم شیرازی، پیام امام، تهران دارالکتب الاسلامیه، 1379 ،ج7،ص 262
131نهج البلاغه ،خطبه 188
132نهج البلاغه ، خطبه 82 (وَ علیکُم بالصّبر فانَّ الصّبرَ من الایمان کالرّاسِ من الجَسَدِ، و لا خیرَ فی جَسَدٍ لا راسَ مَعَهُ و لا فی ایمانٍ لا صبرَ مَعَهُ).
133نهج البلاغه ، حکمت 176
134 حسین، مظاهری، همان، ص 106
135 بحار الانوار،ج75، ص55
136 نهج ابلاغه ، حکمت 55
137عبدالحمید بن ابی الحدید،معتزلی ، شرح نهج البلاغه 1/319
138 نهج البلاغه ،حکمت 144(یَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلی قَدْرِ الْمُصِیبَه)
139" واجمعوا منازعتی حقّاً کنت اولی به من غیری و قالوا: الا انّ فی الحق ان تاخذه و فی الحق ان تمنعه، فاصبر مغموماً اَومُت متاسفاً." خطبه 217
140 نهج البلاغه، خطبه 217
141جورج،جورداق، بخشى‏اززیبایى‏هاى‏نهج‏البلاغه، مترجم: محمد رضا انصاری، تهران، کانون انتشارات محمدی، چاپ اول، 1373، ص 161
142 نهج البلاغه ، خطبه 173
143نهج البلاغه ،حکمت 144
144 نهج البلاغه، حکمت 173
—————

————————————————————

—————

————————————————————

ز

14فصل اول:کلیات …………………………………………………………………………………………………………..

48فصل دوم:انواع صبر از دیدگاه قرآن ………………………………………………………………………………..

60فصل سوم: انوع صبر از دیدگاه نهج البلاغه ………………………………………………………………………..

63نتیجه گیری………………………………………………………………………………………………………………….

68فهرست منابع………………………………………………………………………………………………………………..


تعداد صفحات : 75 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود