دانشگاه پیام نور واحد رامسر
درس:
فارسی
موضوع:
مشکلات املای فارسی
گردآورنده:
—
استاد:
—
بهار93
فهرست مطالب
مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………………..3
اشکال در خط فارسی ………………………………………………………………………………………………………….4
چند املایی بودن کلمات………………………………………………………………………………………………………7
رعایت نکردن اصل تطابق ملفوظ با مکتوب …………………………………………………………………………..8
فاصله گرفتن زبان کفتار از نوشتار ……………………………………………………………………………………….8
کلماتی که به جای "های" ملفوظ ختم میشوند ……………………………………………………………………..9
منابع………………………………………………………………………………………………………………………………….11
مقدمه:
برای این که فراگیرنده بتواند از عهده ی مهارت املاء برآید نخست باید از ویژگی ها و توانمندی هایی برخوردار باشد،از جمله: برخورداری از سلامت دستگاه شنوایی ، بینایی، گویایی، دستگاه عصبی مرکزی، هماهنگی حسی حرکتی، داشتن توانایی هوشی و… واضح است که این توانایی ها عمدتاً باید در دوره ی ابتدایی شناخته شود و بروز پیدا کند و چنانچه نقص یا بیماری درهرکدام ازدستگاه ها وجود داشته باشد و به موقع شناخته نشود ممکن است باعث ضعف شدید در املاء و دیگر دروس شده و چه بسا برچسب استثنایی به دانش آموز زده می شود. بنابـراین لازم است دانش آموزان ازابتدای ورود به مدرسه و حتی زودتر آزمایش شده و سلامتی و تندرستی آنان محرزگردد. در این مقاله می کوشیم علل و عوامل مهم ضعف در املا را بررسی کنیم.
اشکال در خط فارسی:
یکی از علل مهم و ریشه ای مشکل خط فارسی است که بسیاری از زبان شناسان وادیبان درگذشته وحال آن را مورد بررسی قرار داده وخواهان اصلاح خطّ کنونی شده اندو پیش نهادها و نظراتی هم ارائه کرده اند که از بین آنها،دو اشکال بیشتر حائز اهــمیت است وضرورت اصلاحشان در اولویت یکی این که خطّ فارسی مصوّت های کوتاه را نشان نمی دهـد و همین امر باعث کند خوانی،غلط خوانی و اخـتلاف در تلفّظ برخی از واژه ها می شــــــود و این مشکل ضعف در قرائت را به دنبال دارد.
مشکل عمده ی دیگر این که برای بعضی صداها بیش ازیک علامت وجود دارد،توضیح ایـن که واج(صدا) با حرف فرق دارد .واج به اعتبار تلفّظ است و حرف به اعتبار کتابت ،واج، صورت مفلوظ حرف است و حرف صورت مکتوب واج،برای همین است که در زبان فارسی 32 یا 33 (یکی دیگر از اشکالات، همین نامشخّص بودن دقیق حروف الفباست) حرف داریم و 29 واج، مثلا واژه ی"درس"سه حرف دارد و چهار واج Darsو کلمه ی "خویش" چهار حرف دارد و سه واجXis،آقای دکتر باطنی در کتاب"زبان و تفکّر"،ص.65می نویسد: "یکی از مسائل مهمّی که باید مورد توجّه فرهنگستان قرار گیرد، مشکل خطّ فارسی است. خطّ فعلی فارسی به علّت این که مصوّت های کوتاه را نشان نمی دهند برای کارهای دقیق علمی نامناسب اســت به طوری که ما مجبوریم برای جلوگیری از اشتباه، اغلب تلفّظ کلمات ناآشنا را علاوه بر خطّ فارسی به خطّ لاتین بنویسیم. مهم ترین اصلاحی که باید در خطّ فارسی بشود وارد کردن علائمی است که نمایشگر مصوّت های ــَ ــِ ــُ باشند.یکی دیگر از اصلاحات لازم مربوط به یکنواخت کردن املای کلمات عربی است. هم اکنون مقدار زیادی از عمر دانش آموزان ما صرف این می شود که فلان کلمه را با"ص"یا"س"بنویسند.حروف مختلف،مثلا "ص،ث،س"در عربی دارای تمایزصوتی هستند ولی این تمایز در فارسی وجود ندارد این سه حرف نماینده ی صدای /s/ می باشند.
بنابراین اختلاف صورت نوشتاری بین کلماتی که با این حروف نوشته می شوند در عربی لازم ولی در فارسی بی مورد و از لحاظ زبان شناسی غیر موجّه است. از این رو پیشنهاد می شود که املای این کلمات یک نواخت شود: مثلا "مصطفوی" را "مستفوی" بنویسند. البته این نظر اصلاحی در مورد لغات مشابه مثل اسیر و عسیر مشکل آفرین است و دکتر باطنی پاسخ می دهد: که تعداد این کلمات آن قدر کم است که به هیچ وجه نمی تواند مانعی برای این اصلاح کم زحمت ولی بسیار مفید واقع شود.
مشکل نشان ندادن مصوّت های کوتاه را تا حدودی با گذاشتن حرکات ــَ ــِ ــُ می توان جبران کرد تا سرعت خواندن بیشتر شود. این بدان معنا نیست که همه ی کلمات فارسی را مانند کلمات عربی اعراب گذاری کنیم زیرا ضرورتی ندارد و نه تنها باعث تند خوانی نمی شود بلکه چشم را خسته می کند. و گاهی باعث کند خوانی هم می شود توصِه می شود تا جایی که امکان تلفّظ غلط وجود دارد حتما علامت لازم گذاشته شود شاید همه ی ما مواردی را سراغ داشته باشیم که دوستان و یا شاگردان ما در خواندن واژه ای به خاطر نداشتن اعراب لازم کلمه را اشتباه خوانده و مورد استهزای دیگران قرار گرفته است، مثلا شخصی واژه ی"نَشسته"را در این جمله "سبزی را نشسته نخورید"با تلفّظ "نِشسته" خوانده بود و…
مشکل دیگری که تا حدودی مانند موارد فوق است نگذاشتن علامت تشدید در کلمات مشدّد است که نبود آن در برخی از واژه ها مشکل آفرین است،در بسیاری از کلمات نداشتن علامت تشدید هیچ مشکلی ایجاد نمی کند و تقریباً همه آن را به یک شکل تلفّظ می کنند مثل؛ تصوّر و مصوّر وبسیاری از لغات هم وزن آن ها . برخی از واژه ها ی مشدّد با توجّه به فحوای کلام و قرائن می توان فهمید ؛امّا مشکل اصلی در مورد اسامی خاصّی است که به هر دو صورت قابل خواندن هستند؛ مثلاًبه این لطیفه توجّه کنید:
روزی "محرم"- که یکی ازشاعران معاصر ناصرالدّین شاه بود-به حضور شاه رفت و گفت: قربان جان نثار یک مصراع شعر ساخته ام و مصراع دیگر را نمی توانم بگویم و آن مصراع این است:
"دیوانه شود محرم در ماه محرّم " ناصرالدین شاه گفت:"در ماه صفر هم ، ده ماه دگر هم" پیداست همه ی خواننده ها نمی توانند به سادگی بفهمند نام شاعر محرم بوده است یا مَحرم یا محرّم .
مشکلات خطّ فارسی به فقط به آن چه نوشتیم ختم نمی شود دکتر باطنی در کتاب "زمان و تفکّر" علاوه بر دو مشکل فوق ، طی مقاله ای در مجلّه ی رشد آموزش زبان و ادب فارسی (شماره ی 55ص . 63) برای خطّ فارسی 21 اشکال آورده است . در این جا لازم است به برخی دیگر از مشکلات اشاره شود ولی به دلیل حجم زیادشان از درج این مطالب خودداری میکنیم.
چند املایی بودن کلمات:
غیر از آن چه به عنوان انفصال نویسی و متّصل نویسی مشکلات ناشی از آن گفتیم چند املایی بودن بعضی از واژه ها و اختلاف سلیقه در مورد املای آن ها مشکل دیگر دانش آموزان و همکاران است که برخی از آن ها کلمات عربی،به ویژه کلمات مهموز می باشد.مثلاَ این که کلمات هیاَت، مسئول، مساَله، جراَت و امثال آن را به این صورت نوشت یا به صورت هیئت، مسوول، مسئله و جرئت، دستورالعمل آن بارها تغییر پیدا کرده است(دستور فرهنگستان نوشتن به شیوه ی دوم است) املای واژه های دخیلی که از زبان های دیگر به خصوص فرانسه وانگلیسی وارد زبان می شود مشکل دیگری است؛ مثلاَ واژههای: اتومبیل(اتوموبیل، اتمبیل) پروفسور(پروفسر، پرفسور) ویولن(ویلن، ویولون) فرمول(فورمول)؛ املای کدام یک صحیح تر و معمول تر است؟بهمنیار درمقاله ی املای فارسی درمقدمه ی لغت نامه ی دهخدا می نویسد که چنین واژه هایی بهتر است که بدون حروف واو نوشته شوند.فرهنگستان باید املای صحیح و متداول چنین واژه هایی را جمع آوری و در یک خبر نامه (بولتن)داخلی منتشر کند و در پایان هر کتاب درسی را هم چنین واژه هایی را آورده تا معلّمان و دانش آموزان از آن ها مطّلع شوند. بی اطّلاعی بعضی از دبیران از چند املایی بودن و یا تعصّب درمورد املای واحد چنین لغاتی باعث میشود که حقّ برخی از دانش آموزان ضایع شود ؛مثلاَ تصوّر کنید در امتحانات پایه سوم،دانش آموزی از املا 9 گرفته باشد یک غلط او کلمه"آذوقه"(فارسی سوم ص.14)باشد که به صورت"آزوغه" نوشته است،واضح است که در این جا دو علّت باعث می شود حقّ دانش آموز ضایع شود،یکی بی اطّلاعی مصحّح از درستی دو املای دیگر(آزوقه و آزوغه)و دیگر تعصّب بر سر این که مصحّح فقط املای آذوقه را ترجیح می دهد.جالب این که دکتر معین و نیز استاد سمیعی گیلانی(از مولّفان کتاب)املای آزوقه را ترجیح می دهد.
چنین کلمات دو و یا چند املایی در فارسی سه پایه دیده می شود از جمله جقّه (جغّه)،ختمی (خطمی)، طومار(تومار)، ارّابه(عرّابه)، صندلی(سندلی)و…
رعایت نکردن اصل تطابق ملفوظ با مکتوب:
به غیر از کلماتی چون:الی، علی، حتّی، اولی و اسامی خاص همچون: مصطفی، موسی، مرتضی، مجتبی و چند اسم دیگر باید تلفّظ با نوشتار یکی باشد مثل فتوا، اعلا، مصفّا، منقّا و…
فاصله گرفتن زبان گفتار از نوشتار:
اگر زبان نوشتار به سرعت زبان گفتار تغییر کند فهمیدن آثار مکتوب قدما با مشکل جدّی روبه رو می شود. تلفّظ بسیاری از کلمات با نوشتن شان فرق می کند و با این که هنگام گفتن املا شکل نوشتاری آن ها را تلفّظ می کنیم، بعضی از دانش آموزان به علّت این که با شکل شنیداری و گفتاری این لغات ماَنوسند شکل گفتاری آن ها را می نویسند؛ مثلاً کلمات "راجع" و "اطوار" را به صورت"راجب" و "اطفار"و گاهی کلمات اجتماع،اجتناب،مجتهد و اقتصاد را به صورت اشتماع (اشتما) ، (اشتناب) ، (ازتناب) ، (مشتهد)(مژتهد) و"اختصاد" می نویسند. در همین ارتباط کلماتی هستند که وقتی دو حرف "ن"و"ب"کنار هم باشند و حرف نون ساکن باشد در تمام این نوع کلمات حرف "ن"به "م" تبدیل می شود مثل:انبر، تنبل، پنبه، شنبه، چنبر، دنبال، گنبد، تنبیه و… از نظر آوا شناسی علّت آن است که واج"ب"که دو لبی است بر واج پیش از خود یعنی "ن" تاَثیر می گذارد و آن را به واج غنّه ی دیگری که واج دو لبی باشد یعنی"م" بدل می کند (قاعده ی همگونی)؛ جالب این که فرهنگ بزرگ سخن به سرپرستی دکتر حسن انوری این نوع کلمات را به همان گروه که تلفّظ می شود ضبط کرده است: مثلاً واژه ی تنبل به صورت tambal قواعد واجی زیر را هم می توان در این گروه جای داد:
الف)تبدیل حروف؛ مثلاً ما در گفتار ختمت، تارف و وخت می گوییم اما در نوشتن خدمت، تعارف، وقت می نویسیم ؛ برخی از واژه های دخیل را هم تغییر می دهیم مانند پلاکارد(شعار نوشته)و باتون(فرانسوی baton)رابه صورت پلا کارت و باتوم تلفّظ کنیم. واژه ی کارت (cart)هم فرانسوی است.
ب)قلب: یعنی جا به جایی دو حرف مثل تلفّظ و نوشتن قفل؛کبریت،تاکسی،ریسک(احتمال خطر)فلاسک،عکس به صورت قلف ،کربیت،تاسکی ، ریکس ،فلاکس،عسک.
ج)نزدیکی واج ها گاهی باعث غلط نویسی می شود مثل نوشتن کبیر به جای کویر و انواج به جای امواج، و یا سوک و سوگ به جای هم (که البته غلط نیست) و عسکر و عسگر به جای هم.
کلماتی که به جای "های" ملفوظ ختم می شوند:
یکی دیگر از نکات املایی که باید به آن توجه کرد.کلماتی است که به جای "های" ملفوظ ختم می شوند مثل گره gereh فربه، مشابه ،فرمانده، بازده، توجّه، توجیه، تشابه، سازمانده و… زمانی به های ملفوظ یا ناملفوظ بودن این کلمات توجّه می کنیم که بخواهیم "های نکره"به آن ها اضافه کنیم؛مرد فربه ای یا فربهی (درست)و یا مضاف واقع شوند و آخر آن ها کسره بگیرد"فرمانده من" واضح است که اگر های ناملفوظ بود یای میانجی اضافه می شد؛ سپس کسره می گرفت، فرمانده یِ من؛ اگر دانش آموز ترکیب "مورد توجّهم" را به صورت "مورد توجّه ام" نوشت. های کلمه ی توجّه را غیر ملفوظ دانسته است باید توجّه کرد که کلمات عربی مثل توجّه، مشابه و توجیه"هـ/ه"جزء اصل کلمه است و نمی شود آن را حذف کرد. امروزه در گفتار معمولاً کلمات با های ملفوظ را با های غیرملفوظ تلفّظ می کنند به جای بازده Bazdeh،Bazde و به جای Tavajjoh،Tavajjo می گویند.
علاوه بر آن چه که گفتیم این علل هم می تواند باعث افت در درس املا شود:
الف) از لغات مشکل املا ساختن (املای تلفیقی)
ب) قرائت متن با لهجه
ج) بی اطّلاعی برخی از دبیران از شیوه ی تصحیح
در بازدیدی که از یکی از مدارس داشتیم متوجّه شدیم که دبیری برای هر علامت تشدیدی که دانش آموز نگذاشته نیم غلط کم کرده است غافل از این که یک تشدید نیم غلط و در کلّ املا حداکثر یک غلط محسوب می شود؛واضح است که تا این دبیر شیوه نامه را مطالعه نکند همچنان این اشتباه را تکرار می کند،بنا براین آشنایی و آگاهی از شیوه نامه ی تصحیح املا برای هر دبیر ادبیات و هر کسی که املا تصحیح می کند ضروری است.
منابع :
رشد آموزش راهنمایی شماره 7 فروردین ماه 85
وبلاگ http://adabiatdayyer.blogfa.com
3 |