سرطان
تاریخچه
قدیمی ترین توصیف سرطان را در نوشته های مصری می توان یافت که در آن به غده یا تومور سینه اشاره شده است و مربوط به 1500 تا 3000 سال پیش از میلاد مسیح است. قدیمی ترین نمونه ی سرطانی هم حدود 1600 تا 1900 سال قبل از میلاد در بازمانده ی جمجمه ی زنی مشاهده شده است. اسکلت مومیایی شده ای در پرو، آثاری از سرطان پوست را نشان می دهد که مربوط به 2400 سال پیش است. شواهد نشان می دهد که احتمالاً بقراط یونانی اولین کسی است که این بیماری را تشخیص داده؛ تفاوت غده ی خوش خیم و بدخیم را توصیف نموده و آن را نام گذاری کرده است و چون غده ی سرطانی و رگ های خونی اطراف آن به خرچنگ شباهت دارد، به همین دلیل بقراط اسم این بیماری را خرچنگ می گذارد که به یونانی کارکینوس نامیده میشود و در ترجمه ی آن به انگلیسی carcinoma نوشته شده و امروزه هم carcinos نامیده می شود (شیخ نژاد، 1389).
ابو علی سینا (359-416 خورشیدی )، فیلسوف و پزشک معروف ایرانی قرن پنجم، پدر علم پزشکی مدرن و یکی از متفکران تاریخ هم، قریب 1000 سال قبل در کتاب "قانون" سرطان را توصیف کرده و درباره ی تشخیص و روش درمان آن نسخه هایی سودمند ارائه کرده است (شیخ نژاد، 1389).
سرطان چه نوع بیماری است؟
سرطان یک بیماری مدرن نیست؛ در گذشته هم وجود داشته است؛ اما امروزه به دلیل افزایش آلودگی های محیط زیست تعداد بیشتری به آن مبتلا می شوند و تعداد بیشتری هم نسبت به گذشته به پزشک مراجعه می کنند. سرطان یعنی رشد کنترل ناشدنی سلول ها در ناحیه ای از بدن؛ این وجه مشترک همه ی سرطان هاست؛ علی رغم این که چه عاملی باعث سرطان شده و چه آسیبی به سلول ها رسیده باشد. سلول های سالم بدن طبق برنامه ی منظمی رشد می کنند، تقسیم می شوند و می میرند. در دوران جنینی سلول های سالم به سرعت رشد می کنند؛ اما این اتفاق فقط تا زمانی رخ می دهد که فرد به بلوغ کامل می رسد. در دوران بلوغ در بیشتر نقاط بدن سلول ها زمانی رشد می کنند و تقسیم می شوند که لازم است سلول های تازه را جای گزین سلول های فرسوده، مرده یا در حال مرگ کنند. در مواردی هم که بافت ها آسیب می بینند (زخم، شکستگی)، سلول های سالم به سرعت رشد کرده و تقسیم می شوند تا بافت آسیب دیده را ترمیم کنند. اما سلول های سرطانی برخلاف سلول های عادی، نمی میرند بلکه بی وقفه رشد می کنند، تقسیم می شوند و به طور مداوم سلول غیرعادی تولید می کنند (شیخ نژاد، 1389).
نام گذاری انواع سرطان ها:
سرطان را بر اساس به وجود آمدن در نوع بافت، به شرح زیر، نامگذاری کرده اند:
– کارسینوما: به سرطان هایی می گویند که در پوست یا بافت های پوششی اعضای داخلی بدن به وجود می آیند؛
– سارکوما: سرطان هایی است که در استخوان، غضروف، چربی، عضله، رگ های خونی یا دیگر بافتهای پیوندی یا محافظتی به وجود می آیند؛
– لوکیمیا: سرطان هایی هستند که در بافت های خونی از جمله مغز قرمز استخوان به وجود می آیند و باعث ساخته شدن سلو ل ها یا گلبول های غیرعادی شده که وارد جریان خون می شوند؛
– لنفوما و مایولوما: سرطان هایی هستند که در سلول های سیستم دفاعی بدن به وجود می آیند (شیخ نژاد، 1389).
تفاوت مولکولی سلول سالم و سرطانی
دلیل سرطانی شدن سلول ها، یا ماده ی DNA آسیب دیدگی سازنده ی ژن هاست که در هسته ی سلول قرار دارد. این مواد در تمام سلول ها وجود دارند و فعالیت آن ها را کنترل می کنند. ژن ها بانک اطلاعات سلول ها هستند. در بیش تر مواقع، بدن یا سلول قادر است DNA آسیب دیده را تعمیر کند؛ اما سلول های سرطانی این توانایی را ندارند. کسانی که این گونه ژن های آسیب دیده را از والدین به ارث می برند، بیش از دیگران در معرض خطر مبتلا شدن به سرطانند. اگر فرد دریافت کننده ی ژن معیوب به سرطان مبتلا شود، آن را سرطان ارثی می نامند. اما اکثر مواقع ژن ها در اثر عوامل سرطان زای محیط آسیب می بینند؛ عواملی مانند کشیدن سیگار، پرتوهای مضر از قبیل ماورای بنفش، اشعه ی ایکس یا مواد شیمیایی که از طریق مواد غذایی، نوشیدنی ها و هوا وارد بدن می شوند (شیخ نژاد، 1389).
همه گیری (اپیدمی) سرطان
تقریباّ نیمی از مردان و بیش از یک سوم زنان در دنیا ممکن است در طول زندگی خود دچار سرطان شوند. میلیون ها انسان با سرطان زندگی می کنند؛ یا سرطان دارند و یا داشته اند. خطر ابتلا به سرطان را می توان با تغییر در روش زندگی به طور قابل ملاحظه ای کاهش داد؛ مثلاً با ترک سیگار، با مصرف غذا وآب سالم و ورزش. از طرفی سرطان هرچه زودتر تشخیص داده شود، امکان مداوا بیش تر می شود. هرکس و در هر سن و سالی ممکن است به سرطان مبتلا گردد؛ اما 77% سرطان ها در اشخاص 55 سال به بالا تشخیص داده شده است (شیخ نژاد، 1389).
عوامل کلی سرطان
بعضی عوامل قابل کنترل و برخی کنترل ناشدنی است؛ به طور کلی عوامل زیر ممکن است باعث سرطان شوند:
– جنسیت، سن و سال و سوابق پزشکی خانواده از عوامل کنترل ناشدنی است؛ به این معنی که با بالا رفتن سن، خطر پیدایش سرطان هم بیشتر میشود و اگر سرطانی فقط در بانوان اتفاق می افتد، از آن گریزی نیست یا اگر سوابق فامیلی یا خانوادگی کسی پیشینه ی ابتلا به سرطان را نشان می دهد، این را هم نمی توان تغییر داد؛ اگر چه دانستن سوابق خانوادگی کمک می کند که بیشتر مراقب باشیم و زودتر به پزشک مراجعه کنیم تا در صورت وقوع، به موقع تشخیص داده و مداوا شود (شیخ نژاد، 1389).
– برخی عوامل نیز مربوط به محیط زیست است؛ به عنوان مثال مسایل مربوط به آلودگی آب و هوا، ویروس ها و میکروب هایی که در بعضی مناطق وجوددارد و ما اطلاعی از آن ها نداریم؛ انواع اشعه هایی که از خورشید بر ما می تابد یا حتی از دیگر کرات و منابع فضایی به زمین می رسد، نیز تا حدودی غیرقابل پیش بینی است؛ اما بایستی مراقب بود و از آن ها دوری کرد.
– برخی عوامل به روش زندگی خود انسان مربوط می شود؛ مثل کشیدن سیگار و تنباکو، نوشیدن مواد الکلی، رژیم غذایی نامناسب و قرارگرفتن در معرض تابش مستقیم نور خورشید، به ویژه در مناطقی که میزان تابش بعضی پرتوها بیشتر است، از عوامل قابل کنترل و جلوگیری است (شیخ نژاد، 1389).
قرارگرفتن در مسیر عوامل سرطان زا خطر ابتلا به این بیماری را افزایش می دهد؛ اما ممکن است فردی در معرض چند عامل سرطان زا قرار گیرد و لی مبتلا نشود. از طرفی هم نمی توان به درستی (100 %) نشان داد که چه عاملی باعث سرطان شده است. افراد براساس پیشه ای که دارند ممکن است در معرض مواد سرطان زا قرار بگیرند. بنابراین لازم است رعایت نکات ایمنی را بکنند. در چنین مواردی کارفرما هم وظیفه دارد خطرات احتمالی مربوط به کار را به کارکنانش آموزش دهد. در محل کار چنان چه با موادی مثل براده آهن، تراشه های چوب، مواد شیمیایی گازی شکل هر روز در تماس هستید، این مواد از طریق تنفس می توانند وارد ریه شده و سرطان ایجاد کنند. در این موارد برای پیشگیری باید از ماسک استفاده کنید. در موارد دیگر برای این که مواد نفتی، رو غنی و شیمیایی به پوست بدن برخورد نکند، باید از دستکش استفاده کنید (شیخ نژاد، 1389).
علایم و عوارض عمومی سرطان چیست؟
کاهش ناگهانی وزن: بیشتر بیماران سرطانی وزن کم می کنند؛ کم کردن 5 کیلوگرم وزن ناخواسته، می تواند ناشی از ناهنجاری باشد. از عوارض سرطان های معده، لوزالمعده، مری و شش (ریه) لاغری است (شیخ نژاد، 1389).
تب: تب کردن در بیماران سرطانی بسیار معمول است؛ اما بیش تر در سرطان های پیشرفته به وجود می آید. تقریباً تمام بیماران سرطانی در مرحله ای کم و بیش تب می کنند؛ به خصوص وقتی سرطان روی سیستم دفاعی بدن تاثیر بگذارد؛ به همین دلیل مقاومت بدن در مقابل عفونت ها کمتر می شود. در بعضی موارد بیمار در مراحل اولیه تب می کند؛ مثل سرطان هاجکن، سرطانی که در غدد لنفاوی و بیشتر در ناحیه ی گردن به وجود می آید.
خستگی: خستگی از عوارض مهمی است که با پیشرفت سرطان افزایش می یابد؛ به ویژه در سرطان های روده ی بزرگ یا سرطان معده ، که بیمار دچار خون ریزی می شو د- خستگی در مراحل اولیه نیز محسوس است (شیخ نژاد، 1389).
درد: در بعضی سرطان ها ممکن است از همان اوایل دردی محسوس باشد؛ مثل سرطان استخوان یا بیضه. غالباً درد از عوارض سرطان پیشرفته است.
تغییرات پوستی: غیر از سرطان پوست، سرطان های داخلی دیگری هم هستند که می توانند علایم پوستی مشخصی را از قبیل تیرگی رنگ پوست، زردی، قرمزی، خارش یا رشد بیش از اندازه ی مو همراه داشته باشند.
ممکن است هیچ یک از این علائم، ناشی از سرطان نباشد و ناهنجاری های دیگری دلیل بروز این عوارض باشد؛ اما دانستن این عوارض کمک می کند که توجه بیشتری به آ ن ها داشته باشیم و در اولین فرصت برای انجام آزمایش های بیش تر و دقیق تر به پزشک مراجعه کنیم . اگر علتش سرطان باشد و زودتر تشخیص داده شود، شانس درمان بیش تر می شود و اگر ناهنجاری دیگری باشد، باز هم در درمان آن کوشیده می شود و سهل انگاری نخواهد شد (شیخ نژاد، 1389).
علایم و عوارض اختصاصی سرطان
تغییر در مدفوع و ادرار: یبوست طولانی، اسهال و تغییر در انداز ه ی مدفوع ممکن است از علایم سرطان روده ی بزرگ باشد. ادرار بیش از حد یا کم تر از حد معمول ممکن است ناشی از سرطان مثانه یا پروستات باشد. هر تغییری از این قبیل باید به پزشک گزارش شود.
زخم هایی که بهبود نمی یابند: سرطان پوست ممکن است موجب خون ریزی شود و درظاهر مانند زخمی باشد که ترمیم نمی شود. سرطان دهان موجب ایجاد زخم دهان می شود؛ به خصوص در مورد کسانی که تنباکو می جوند یا مشروب می خورند. زخم هایی روی آلت تناسلی ممکن است به دلیل عفونت یا مراحل اولی سرطان باشد. این گونه علایم را باید جدی گرفت و هر چه زودتر به پزشک مراجعه کرد (شیخ نژاد، 1389).
خون ریزی های غیرعادی: در مراحل اولیه یا پیش رفته ی سرطان ممکن خون ریزی های غیرعادی مشاهده شود. پیدایش خون در خلط سینه می تواند از نشانه های سرطان ریه باشد. وجود خون در مدفوع یا مدفوع تیره رنگ می تواند از عوارض سرطان روده ی بزرگ باشد. سرطان رحم هم ممکن است موجب خون ریزی شود. دیدن خون در ادرار هم ممکن است در اثر وجود سرطان مثانه یا کلیه باشد. ترشحات خونی از نوک پستان می تواند از عوارض سرطان پستان باشد.
برجستگی ها و دانه های متراکم (غده): به وجود آمدن بر جستگی های غده ای شکل در پستان یا دیگر نقاط بدن هم میتواند به دلیل وجود یا شروع سرطان باشد. بعضی از این برجستگی ها را می توان از روی پوست با دست حس کرد. در بافت های نرم بدن مثل سینه، بیضه و غدد لنفاوی این گونه تغییرات قابل لمس است. این گونه مشاهدات بهتر است فوراً به پزشک و مراکز بهداشتی گزارش شود؛ به خصوص برجستگی هایی که رشد می کنند و تغییر اندازه می دهند (شیخ نژاد، 1389).
سوء هاضمه و مشکل بلعیدن غذا: این گونه عوارض مربوط به سرطان مری، معده یا حنجره است.
خال ها و زوائد دیگر: تغییرشکل، رنگ و انداز ه ی زائده ها باید مورد توجه قرارگیرد و به پزشک گزارش شود. برآمدگی های پوستی ممکن است ناشی از سرطان پوست باشد که اگر به موقع تشخیص داده شود، به راحتی قابل درمان است.
سرفه های مداوم و گرفتگی صدا: سرفه های مداوم ممکن است از عوارض سرطان ریه و گرفتگی مداوم صد ا ناشی از سرطان حنجره باشد. البته این علایم و عوارض می توانند ناشی از ناهنجاری های دیگری نیز باشند (شیخ نژاد، 1389).
روش های درمانی
روش های بسیار رایج شامل این موارد است:
1- جراحی
2- پرتو درمانی (رادیو تراپی)
3- شیمی درمانی
4- ایمیونو تراپی
5- پیوند مغز قرمز استخوان
6- ژن درمانی
7- نور درمانی
8- حرارت درمانی
با در نظرگرفتن نوع سرطان و میزان پیشرفت آن ممکن است یک یا چند روش هم زمان، به ترتیبی که پزشک متخصص تشخیص می دهد، مورد استفاده قرار گیرد. در مواردی که هنوز سرطان به جایی سرایت نکرده، یعنی متاستاز صورت نگرفته، با جراحی ممکن است بهبود کامل حاصل شود. غالباً برای از بین بردن سلول های سرطانی باقی مانده در محل جراحی از اشعه (رادیوتراپی) استفاده می شود. اگر اندکی پیش رفته باشد یا پزشک گمان ببرد که ممکن است به جایی سرایت کرده باشد، از شیمی درمانی هم استفاده می کنند تا هیچ جا اثری از سلول های سرطانی باقی نماند. گاهی و به خصوص وقتی سرطان به جاهای دیگر سرایت کرده باشد، ابتدا شیمی درمانی انجام می شود. چنان چه بعد از شیمی درمانی غده هنوز وجودداشته باشد، آن را با جراحی برداشته و با اشعه (رادیوتراپی) محل آن را می سوزانند. نکته ی قابل توجه این است که ترتیب استفاده از این سه روش درمان در بهبود بیماری بسیار اهمیت دارد و باید بیمار از آن اطلاع داشته باشد. به جز این سه روش درمانی متداول، روش ها و داروهای دیگری هم مناسب با نوع سرطان و شرایط بیمار وجود دارد که امروزه مورد استفاده است (شیخ نژاد، 1389).
آمادگی برای درمان
قبل از شروع درمان، بیمار نمی داند که چه عوارضی را تجربه خواهدکرد؛ بنابراین بهتر است خود را از لحاظ جسمی و روحی آماده کند تا درمان نتیجه ی بهتری بدهد. به این چند نکته بهتر است توجه شود:
شجاعت و امیدواری: بیمار بهتر است با نگرشی مثبت با سرطان روبرو شود و به درمان امیدوار باشد. دلهره و ترس از درمان و عوارض آن، روحیه ی بیمار و در نتیجه سیستم دفاعی او را تضعیف می کند. باید توجه داشت که افراد قویتر عوارض کمتری تجربه می کنند. بعضی عوارض موقتی بوده و به تدریج از بین می رود؛ بعضی هم با دارو برطرف می شود و قابل کنترل است.
رژیم غذایی مناسب: تغذیه ی خوب برای همه لازم است؛ به خصوص برای بیمار سرطانی؛ چون نیروی بدنی بیشتر به ترمیم بافت های آسیب دیده، مقابله با سرطان و عوارض ناشی از روش های درمانی کمک می کند. تغذیه ی مناسب سیستم دفاعی را نیز تقویت و شانس درمان را بیش تر می کند. جسم و روحیه ی قوی تحمل دریافت داروی بیش تری دارد. در طول مدت درمان به خصوص شیمی درمانی معمولاً بیمار از عوارض ثانوی آن رنج می برد؛ در نتیجه به رژیم غذایی نیاز دارد تا نیروی خود را بازیابد و بتواند در مقابل سرطان و دارو مقاومت کند. در این رژیم، غذاهای پر انرژی و پروتئین دار از قبیل شیر، پنیر و تخم مرغ پخته، تجویز می شود. اگر بیمار از لاغری رنج می برد، غذاهای چرب مانعی ندارد. اگر بیمار اسهال داشته باشد، بهتر است از خوردن مواد غذایی سلولز دار خودداری کند. ممکن است بیمار در اثر سرطان و درمان دچار عوارضی شود که قادر به خوردن غذا نباشد. دراین صورت می توان از لوله ی تغذیه برای غذا خوردن به صورت مایع استفاده کرد. اگر بیمار مشکل هاضمه داشته باشد، می توان به وسیله ی سرم از طریق رگ خونی مواد غذایی تزریق کرد (شیخ نژاد، 1389).
پیشگیری از سرطان
اقداماتی که می تواند خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهد: 1- محافظت در برابر عوامل سرطان زا (مواد شیمیایی، پرتوهای مضر و ویروس ها و باکتری ها) 2- خوردن میوه و سبزی به پیش گیری از سرطان کمک می کند (شیخ نژاد، 1389).
1.1 پیشینه ی تحقیقاتی
پیشینه خارجی
در پژوهشی که توسط لی مین1 و همکاران (2012) بر روی والدین دارای فرزندان مبتلا به سرطان خون انجام شده، نتایج نشان می دهد که تشخیص سرطان، تاثیرات منفی را هم بر سلامت جسمانی و روانی والدین و هم فرزندان آن ها به دنبال داشته است. همچنین مادران از سطوح پایین تری از سلامت روان برخوردار هستند و میزان افسردگی و اضطراب در مادران بیشتر از پدران بوده است. در پژوهشی که توسط شارما2 و همکاران (2012) انجام شده، نتایج نشان می دهد که میزان اضطراب در بیماران مبتلا به سرطان بیشتر بوده و همچنین از سطح کیفیت زندگی پایینی برخوردار بوده اند.
ساهلر3 و همکاران (2010) تاثیر آموزش مهارت های حل مسئله بر مادران دارای کودکان سرطانی مورد بررسی قرار دادند. جلسات به صورت هفته ای و به مدت دو ساعت به مدت 8 هفته برگزار گردید. نتایج حاکی از آن بود که مادران کودکان سرطانی که تحت آموزش مهارت های حل مسئله قرار گرفته بودند نسبت به گروه گواه بهبودی بیشتری در خلق، اضطراب و نشانه های پس از استرس (PTSD) بدست آوردند.
فدل4 و همکاران (2013) به بررسی تاثیر مداخلات بین رشته ای بر میزان سازگاری مادران و کودکانی که به تازگی تشخیص سرطان دریافت کردند پرداختند. 52 مادر دارای کودک سرطانی به طور تصادفی در یک مداخله بالینی میان رشته ای شرکت کردند . نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین درونی سازی نشانه ها در کودک و پریشانی والدین وجود دارد در حالی که چنین ارتباط معنی داری در مورد بیرونی سازی نشانه ها در کودک یافت نشد. مداخله باعث کاهش درونی سازی و برونی سازی نشانه ها در کودکان در مرحله پس آزمون و پی گیری گردید.
پیلکویتز5 و همکاران (1996) در پژوهشی به بررسی شیوع اختلات استرس پس از سانحه (PTSD) در مادران دارای کودکان سرطانی و کودکان عادی پرداختند. 24 مادر دارای کودک سرطانی که از مرگ نجات یافته بودند با 23 مادر کودک سالم مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته ها تفاوت معنی داری در شدت نشانه ها، حمایت اجتماعی ادراک شده و شاخص شدت کلی نشانه های روانی با استفاده از پرسشنامه SCL-90 در زنان دارای PTSD و زنان غیر PTSD یافت نشد.
ورمایز6 (2005) در تحقیقی به بررسی سازگاری روانی والدین در خانواده هایی که کودک با نقص ستون فقرات دارند پرداخت. بر اساس 33 مطالعه ای که انجام شده بود، 15 مورد از آن را برای مطالعه فرا تحلیلی انتخاب کرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که کودکان با نقص ستون فقرات در درازمدت بر سازگاری روانی والدین تاثیر می گذارند و پسرانی که دچار نقص بودند بیشتر بر روی مادر تاثیر می گذارد تا پدر. فاکتورهای زیر با سازگاری روانی والدین ارتباط دارند.
فاکتورهای کودک (سن، مشکلات ارتباطی، مشکلات عاطفی، عقب ماندگی ذهنی)
فاکتورهای خانواده (سازگاری عاطفی، امیدواری، استرس، سازش و مولفه های والدینی)
فاکتورهای خانواده (درآمد خانواده، روابط با دوستان، محیط خانواده)
فاکتورهای محیطی (حمایت اجتماعی).
سالوویت7 (2003) به منظور بررسی استرس پدران و مادرانی که از کودک با ناتوانی ذهنی مراقبت می کنند بر اساس مدل سازگاری دوگانه تحقیقی را بر روی 116 مادر و 120 پدر که دارای کودک با ناتوانی ذهنی 10-1 ساله بودند انجام داد. نتایج نشان داد که مادران (72 درصد) و پدران (78 درصد) استرس داشتند.
مک گلون8 (2002) بررسی استرس در سازگاری پدر خوانده یا مادر خوانده کودکان با نیازهای ویژه، مطالعه روی 35 پدر خوانده و مادر خوانده کودکان با نیازهای ویژه انجام داد. نتایج نشان می دهد تفاوت معنی داری در سازگاری پایین خانواده با افزایش استرس در آن ها وجود دارد، همچنین استرس در طول سال ها بدون تغییر می ماند.
به منظور بررسی سازگاری خانواده هایی که دارای کودک با ناتوانایی های رشدی هستند، تروت9 و مورنی10 (2002، به نقل از محمدی، 1380) 87 خانواده را که دارای کودک با ناتوانی رشدی در سنین پیش از مدرسه بودند را مورد ارزیابی قرار دادند و 7 سال بعد وقتی فرزندان آن ها در دوره پیش از نوجوانی بودند، والدین را دوباره مورد مصاحبه قرار دادند. از مقیاس تاثیر ناتوانی کودک بر خانواده که شامل 15 آیتم است و خلاصه ای از ارزیابی مثبت و منفی والدین در مورد کودکشان و یک نمره کلی که استرس والدین در درازمدت را پیش بینی می کند، استفاده شد. نتایج نشان می دهد که حتی وقتی متغیرهایی مثل سازگاری و سطوح ناتوانی کودک کنترل می شود والدین نسبت به آینده استرس دارند.
وارفیلد11 (1999) به بررسی سازگاری در سال های اولیه زندگی کودک در بین مادران کودکان با ناتوانی پرداخت. نمونه ها شامل 79 مادر بودند. برای بررسی استرس مادر در سه دوره سنی یک سالگی، سه سالگی و پنج سالگی کودک، فهرستی از استرس های مادر تهیه و به وسیله ی ماردان تکمیل شد. نتایج نشان داد که استرس مربوط به کودک در طول سه دوره سنی به طور معنی داری در مادران افزایش می یافت و در پنج سالگی یک سوم از مادران نمره های بالا گرفتند. در خانوادهایی که انسجام و یکپارچگی بیشتری داشتند و حوادث منفی در زندگی آن ها کمتر بود در زمانی که کودک 5 ساله بود استرس کمتری داشتند.
پژوهش ها نشان می دهد که روان درمانی حمایتی و مداخلات آموزشی می تواند کیفیت زندگی افراد بیمار را بهبود بخشد، عملکرد سیستم ایمنی آن ها را ارتقاء دهد و امید را در افراد زنده نماید. در واقع، روان درمانی حمایتی بر اساس نظریه روانکاوی به منظور کمک به بیمار در جهت مواجهه با بحران های ناشی از مسائل اجتماعی و یا بیماری های جسمی، مورد استفاده قرار می گیرد. این درمان ترکیبی از تکنیک های تقویت ایمان و معنویت، دعا، آرامبخشی، خودگویی عبارات مثبت، تصویرسازی مثبت، آگاه سازی، گسترش افکار مثبت و مقابله با افکار منفی، تغذیه و ورزش است (مارک12 و ویر13، 2003، به نقل از سبحانی فرد، 1381). وو14 و دیگران (2008) روان درمانی حمایتی را برای جلوگیری از افسردگی زنان مبتلا به اچ آی وی مثبت و موثر می داند. رودس15 و ترلوآر16 (2008) در پژوهش خود در زمینه ی محصول اجتماعی خطر هپاتیت c در میان معتادین تزریقی، به تاثیر مثبت روان درمانی حمایتی بر بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان معتادین اشاره کرده اند.
ولز17 (2005) معتقد است که 27 درصد واریانس افسردگی با امید پایین تبیین می شود و آموزش امید به کاهش افسردگی در افراد منجر می شود و بعد از آن اضطراب، تحصیلات کم و جنسیت پیش بینی کننده های امید پایین هستند. او همچنین نشان داده است که امید با درآمد بالا و موقعیت اجتماعی بهتر، رابطه دارد. بین امید و پیامدهای بهتر روان درمانی نیز رابطه وجود دارد.
هنکینز18 (2004) در پژوهشی به بررسی تاثیر مداخله ی درمانی مبتنی بر نظریه ی امید اشنایدر، بر کاهش میزان ناامیدی بیماران بستری مبتلا به افسردگی اساسی پرداخت. او در پژوهش خود پس از 10 جلسه گروهی یک ساعتی پی برد که میزان امید گروه آزمایش، نسبت به گروه گواه افزایش معنی دار و میزان ناامیدی آن ها کاهش معنی داری داشته است.
آروینگ19 و همکاران (2004) نشان دادند که گروه درمانی مبتنی بر امید قبل از شروع درمان مزایایی برای شرکت کنندگان دارد.
شروین20 و همکاران (1992) در پژوهش خود اظهار داشتند که طی 8 جلسه ی دو ساعتی گروه درمانی مبتنی بر امید، میزان تفکر عامل، معنای زندگی و عزت نفس و شادکامی افزایش می یابد، در حالی که نشانه های افسردگی و اضطراب کاهش می یابد
ایزر (2006) عنوان می کند که سرطان یکی از پر استرس ترین رویدادهایی است که شخص در زندگی اش می تواند با آن روبرو شود و تغییرات آن نه تنها بر خود فرد بلکه بر خواهر و برادرها و والدین و به طور کلی بر خانواده تاثیرگذار خواهد بود. والدین، به خصوص مادران بچه های مبتلا به سرطان بیشتر از والدین بچه های سالم در معرض مشکلات روانشناختی از قبیل، اضطراب، افسردگی، استرس و غیره می باشند (کریستین21 و همکاران، 2007).
در پژوهشی که توسط کلاسن22 و همکاران (2008) انجام شده است نتایج نشان داده است که والدین دارای فرزند مبتلا به سرطان، کیفیت زندگی ضعیف تری را در مقایسه با جمعیت عادی گزارش کرده اند و پیشنهاد کرده اند که مداخلات مستقیم در رابطه با والدین باید به عنوان بخشی از برنامه درمانی برای بچه های مبتلا به سرطان در نظر گرفته شود.
پیشینه داخلی
حسینیان، طباطبایی و روایی (1389) در پژوهشی به بررسی تاثیر برنامه روان درمانی حمایتی بر بهبود کیفیت زندگی معتادین مرد سم زدایی شده ساکن در شهر اصفهان بود. از جامعه مورد بررسی مشتمل بر تمامی مردان 45-20 ساله معتاد سم زدایی شده مراجعه کننده به مرکز بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان 24 نفر نمونه در دسترس، بطور تصادفی به دو گروه 12 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش در مدت 10 جلسه 2 ساعته (هفته ای یک مرتبه) از برنامه روان درمانی حمایتی بهره مندگردیدند. گروه نمونه، پرسشنامه 31 سوالی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را تکمیل کردند. این پرسشنامه شش زیرمقیاس (سلامت جسمانی، روانشناختی، استقلال، روابط اجتماعی، محیط و باورهای فرد) دارد و اعتبار آن از طریق تست – تست مجدد (با فاصله زمانی یک ماه) 0.70 تا 0.80 و ضریب همسبتگی درونی آن با روش آلفای کرونباخ 0.63 تا 0.81 برآورد شده است. روش آماری به کار گرفته شده تحلیل کوواریانس یک طرفه در دو گروه آزمایش و کنترل (در مراحل پیش آزمون و پس آزمون) می باشد. یافته ها نشان می دهد برنامه روان درمانی حمایتی بر بهبود عوامل کلی کیفیت زندگی و سلامت معتادین مرد سم زدایی شده تاثیر دارد (P<0.01). این برنامه بر بهبود عوامل مختلف سلامت (جسمانی، روانشناختی، استقلال، محیط و باورهای فردی گروه نمونه تحقیق) نیزموثر است.
مولایی، آبدین و حیدری (2010) در پژوهشی به بررسی مقایسه ای تاثیر فیلم درمانی گروهی23 (GMT) و درمان گروحی حمایتی در سلامت روان نوجوانان دختر دارای تجربه سوگ پرداختند. نتایج حاکی از عدم تفاوت این دو شیوه درمانی در مرحله پس آزمون داشت. اما در مرحله پیگیری (با فاصله زمانی دو ماهه)، تاثیر فیلم درمانی گروهی بیشتر از درمان گروهی حمایتی بود.
حسینیان، طباطبایی و روایی (2011) در پژوهشی به بررسی اثر بخشی رواندرمانی حمایتی بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به HIV در کرمانشاه پرداختند. در این مطاله 20 زن از 250 زن مراجعه کننده به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به صورت تصادفی انتخاب شده و تحت درمان قرار گرفتند. نتایج حاکی از اثرات مثبت این درمان بر کیفیت زندگی این زنان بود.
بیجاری (1388) در پژوهشی که به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر افزایش میزان امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام داد، به این نتیجه رسید که گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید درمانی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری موجب افزایش امید به زندگی و کاهش افسردگی می شود.
کاظمیان و همکاران (1386) در پژوهشی با هدف تعیین تاثیر گروه درمانی حمایتی بر وضعیت سلامت روان زنان یائسه در مراکز بهداشتی درمانی شهری شهرکرد پرداختند. این مطالعه از نوع نیمه تجربی با انجام آزمون مقدماتی و نهایی بود. 46 زن یائسه ساکن و تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهرکرد در سال 1384 که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. جلسات گروه درمانی در گروه مورد انجام شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه 28 سوالی سلامت روان گلدبرگ و پرسشنامه مشخصات دموگرافیک در سه مرحله (آزمون اولیه، یک ماه و یک و نیم ماه بعد) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی تی و آزمون همبستگی انجام گردید. پس از انجام گروه درمانی در تمام ابعاد سلامت روان زنان گروه مورد بهبودی حاصل شد (P<0.05). در گروه شاهد تغییر معناداری طی مراحل مختلف در وضعیت سلامت روان افراد مشاهده نشد. بین گروه شاهد و مورد در مراحل درمانی (1 ماه و 1.5 ماه بعد) تفاوت معنی داری در ابعاد سلامت روان وجود داشت (P<0.05). بین متغیرهای دموگرافیک و سلامت روان رابطه ای مشاهده نشد. این مطالعه نشان داد که گروه درمانی حمایتی روی سلامت روان زنان یائسه تاثیر دارد. لذا با توجه به یافته های پژوهش و در دسترس بودن منابع حمایتی و مشاوره ای در سیستم های بهداشتی درمانی، لزوم برگزاری جلسات گروهی مشابه در مراکز مختلف بهداشتی درمانی مطرح می گردد.
موسوی و همکاران (1391) به بررسی اثربخشی مداخله معنوی بر ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان پرداخته اند. جامعه آماری شامل 12 نفر از مادران کودکان مبتلا به سرطان است که بین 19 تا 50 سال سن داشته، تحصیلات آنان سیکل به بالا بوده و فرزند آنها در بیمارستان امام حسین شهر تهران بستری است. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بوده و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (فرم کوتاه) WHOQOL-BRIEF استفاده گردیده است. جهت مداخله معنوی، 6 مولفه روانی- معنوی، شامل خودآگاهی، نیایش، توکل و توسل، صبر، طلب بخشش و شکر به صورت 6 جلسه، هر روز به مدت 90 دقیقه آموزش داده شد. آزمودنی ها در جلسات اول، سوم، پنجم به پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند و سپس 3 هفته بعد از آخرین جلسه، مجددا مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش سری های زمانی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که مداخله معنوی موجب افزایش کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان در مرحله پس آزمون و پیگیری می گردد؛ همچنین نتایج تجزیه و تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر نشان داد که مداخله معنوی تاثیر معنی داری بر حیطه سلامت روان و روابط اجتماعی مادران کودکان مبتلا به سرطان دارد ولی این معنی داری در حیطه سلامت جسمانی و سلامت محیط مشاهده نگردید. به طور کلی می توان نتیجه گیری کرد که مداخله معنوی در ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان موثر است.
دهقانی نیشابوری و مقصودی (1390) به بررسی تاثیرات تاب آوری و سر سختی روانشناختی بر بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان پرداختند. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی طراحی و انجام شد. نمونه شامل 95 نفر از مادران کودکان مبتلا به سرطان ساکن شهر مشهد بود. پرسش نامه های بهزیستی روانشناختی، سرسختی روانشناختی اهواز و تاب آوری کانر و دیویدسون توسط اعضای نمونه تکمیل شدند. آزمون همبستگی نشان داد که سرسختی روانشناختی و تاب آوری با بهزیستی روان شناختی ارتباط معکوس معنادار دارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون حاکی از این بود که سرسختی روانشناختی پیش بینی کننده منفی چهار خرده مقیاس بهزیستی روانشناختی یعنی ارتباط مثبت با دیگران، تسلط بر محیط، پذیرش خود و هدفمندی در زندگی می باشد. همچنین تاب آوری، پیش بینی کننده هدفمندی در زندگی، پذیرش خود و رشد شخصی بالا می باشد. یافته های پژوهش موید این مهم است که بین تاب آوری و سر سختی روانشناختی با بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان رابطه معناداری وجود دارد و ما از طریق تاب آوری و سر سختی روانشناختی می توانیم بهزیستی روان شناختی آن ها را پیش بینی کنیم.
نظری (1384) به منظور بررسی نظر والدین کودکان مصروع نسبت به عوامل تنش زا و میزان سازگاری آنان با این عوامل در مراجعه کنندگان به مراکز درمانی منتخب شهر تهران تحقیقی را انجام داده است. نمونه ها شامل 400 پدر و مادر کودکان مصروع می باشند. از پرسشنامه ای که در سه بخش تنظیم شده است: اطلاعات فردی، عوامل تنش زا، رفتارهای سازگارانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در حیطه عوامل تنش زا مادران (80 درصد) و پدران (62 درصد) و در حیطه سازگاری مادران (70 درصد) و پدران (73 درصد) رفتار سازگارانه داشتند. آزمون t نشان می دهد بین میزان تنش پدران و مادران کودکان مصروع اختلاف معنی داری وجود دارد. بین میزان سازگاری مادران با متغیرهای دموگرافیک سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان، سن کودک، ارتباط معنی داری وجود ندارد.
نتایج پژوهش شریعتی و داور منش(1380) نشان داده است که وجود یک فرزند بیمار به شدت بر سلامت روانی والدین اثر گذار است و موجب افزایش فشارهای جسمانی و روانی بر والدین مخصوصا مادران می شوند و باعث کاهش مقاومت او در مقابل ابتلا به بیماریهای می گردد و در نتیجه میزان بیماری را در آنان فزونی می بخشد.
زهرا قلخانی (1387) در پژوهشی به بررسی میزان اثربخشی روان درمانی حمایتی گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش سازگاری زناشویی زنان مبتلا به ام.اس پرداخت. برای انجام این پژوهش 70 نفر زن از 6500 زن عضو انجمن ام. اس که ساکن تهران، دارای تحصیلات حداقل دیپلم و متاهل بودند با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس SCL-90 پاسخ گفتند. سپس از میان آنها 16 نفر انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. این دو گروه پرسشنامه سازگاری زناشویی (DAS) را به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش در 8 جلسه روان درمانی حمایتی شرکت کردند و بعد از اتمام جلسه بازهم پرسشنامه SCL-90 و سازگاری زناشویی را به عنوان پس آزمون پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادکه: تفاوت معنی داری بین گروه پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در آزمون scl-90 در بعد افسردگی وجود دارد ولی تفاوت معنی دار در پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در آزمون سازگاری زناشویی DAS مشاهده نشد.
قمی و بجستانی (1391) در پژوهشی به بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر استرس مادران دارای فرزندان مبتلا به سرطان در بیمارستان امام خمینی (ره) تهران پرداختند. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران فرزندان سرطانی بین 10-13 ساله بوده است. روش پژوهش به کار گرفته شده طرح نیمه آزمایشی که شامل پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. نتایج 9 جلسه آموزش تاب آوری با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که مادرانی که تحت آموزش معین قرار گرفته اند در افزایش تاب آوری و کاهش استرس به نسبت مادرانی که از این آموزش ها برخوردار نبوده اند پیشرفت بهتری داشته اند. همچنین آموزش تاب آوری تاثیر معنی داری بر روی کاهش استرس و افزایش تاب آوری مادران به همراه داشته است.
شعاع کاظمی و همکاران (1392) پژوهشی را با هدف اثربخشی روان درمانی گروهی بر ارتقاء راهبردهای مقابله ای زنان مبتلا به سرطان انجام دادند. جامعه آماری این پژوهش بیماران مبتلا به سرطان پستان تحت پوشش مرکز تحقیقات سرطان پستان دانشگاه شهید بهشتی بودند که با نمونه گیری هدفمند از بین مراجعین کلینیک تخصصی آذر وابسته به این مرکز انتخاب شدند. نتیجه گیری پژوهش حاکی از این است که روان درمانی گروهی سبب ارتقاء و افزایش میزان استفاده از مقابله های مساله دار و کاهش استفاده از پاسخ های هیجان مدار می شود.
منابع :
فارسی
اسلامی نسب، علی (1373). رواشناسی سازگاری. چاپ و نشر بنیاد.
اسلامی نسب، علی (1374). رواندرمانی گروهی. تهران: نشر هرم.
بلوخ (1377). نظریه: رواندرمانی حمایتی. ترجمه علی صاحبی، فصلنامه تازه های رواندرمانی.
بهاری، فرشاد (1390). مبانی امید و امید درمانی (راهنمای امید آفرینی). تهران: انتشارات دانژه.
بیجاری، هانیه (1387). بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید درمانی بر افزایش میزان امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه فردوسی مشهد.
حسنیان، سیمین؛ طباطبایی، شهناز و روایی، فریبا (1389). اثربخشی رواندرمانی حمایتی بر بهبود کیفیت زندگی معتادین مرد سم زدایی شده. تحقیقات روانشناختی. 7 : 50- 61.
حسن آبادی، هادی (1380). مقایسه پیشرفت تحصیلی، سازگاری اجتماعی و افسردگی دانش آموزان مدارس شبانه روزی با دانش آموزان روزانه دوره دبیرستان اسفراین. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد رودهن.
حسینی قمی، طاهره، سلیمی بجستانی، حسین (1391). اثربخشی آموزش تاب آوری بر استرس مادران دارای فرزندان مبتلا به سرطان در بیمارستان امام خمینی (ره) تهران. فصلنامه علمی و پژوهشی رواشناسی سلامت، 4: 27- 36.
دهقانی نیشابوری، محسن و مقصودی، آیدا (1390). نقش تاب آوری و سر سختی روانشناختی در بهزیستی روان شناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان. ششمین کنگره روانپزشکی کودک و نوجوان. تبریز.
دیلمی، عزیز (1380). بررسی اثربخشی مشاوره همسالان بر سازگاری اجتماعی و خودپنداره دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان شهرستان دزفول. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
سبحانی فرد، طاهره (1382). بررسی اثر روان درمانی حمایتی در کاهش اختلالات روانی زنان مبتلا به سرطان سینه. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه الزهرا (س).
سماوی، سید عبدالوهاب (1391). آزمایش و مقایسه مدل رابطه علی پیوند با مدرسه، چشم انداز آینده، باورهای خودکارآمدی تحصیلی با عملکرد تحصیلی با میانجی گری و سلامت روانی دانش آموزان پسر و دختر دبیرستانی شهر بندرعباس. پایان نامه دکتری. دانشگاه شهید چمران اهواز.
شادمان، میترا (1383). بررسی سازگاری اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد رودهن.
شریعتی تقی،داورمنش عباس،(1380). نگرش پدران کودکان عقب مانده ذهنی در مورد عقب ماندگی فرزندانشان ومقایسه آنهادر سطوح مختلف فرهنگی،پایان نامه کارشناسی ارشد.
شعاع کاظمی، مهرانگیز، منعمی مطلق، شیوا، سعادتی، معصومه (1392). اثربخشی روان درمانی گروهی بر ارتقاء راهبردهای مقابله ای زنان مبتلا به سرطان. فصلنامه بیماری های پستان ایران، سال ششم، شماره دوم.
شیخ نژاد، غلامرضا (1389). سرطان چیست. تهران: نشر دریافت.
فرید، ابوالفضل (1385). بررسی و مقایسه میزان سازگاری اجتماعی یک زبانه ها و دو زبانه ها در مدارس ابتدایی شهرستان های تهران و تبریز. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
منبع: فتحی آشتیانی؛ علی و داستانی؛ محبوبه (1388). آزمون های روان شناختی – ارزشیابی شخصیت و سلامت روان . تهران: انتشارات بعثت.
قلخانی، زهرا (1387). بررسی میزان اثربخشی روان درمانی حمایتی گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش سازگاری زناشویی زنان مبتلا به ام. اس. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید بهشتی.
کاپلان، هارولد و سادوک، بنیامین (1389). خلاصه روانپژشکی (جلد 1، 2 و 3). ترجمه نصرالله پورافکاری، تبریز: انتشارات شهر آب.
کاظمیان، افسانه؛ علوی، اعظم؛ صفدری، فرانک؛ حسن پوردهکردی، علی؛ حسین زاده، شهریار؛ علی دوست، پروین و عصمت، ندا (1386). تاثیر گروه درمانی حمایتی بر وضعیت سلامت روان زنان یائسه. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی گرگان. 9 (3): 74-79.
کوری، جرالد و ماریان اشنایدر کوری (1385). گروه درمانی. ترجمه: سیامک نقشبندی و همکاران. تهران: نشر روان.
محمدی، کوروش (1380).بررسی ویژگی های موثر در نگهداری از کودک عقب مانده ذهنی در خانه یا سپردن او به مراکز بهزیستی شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی وعلوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
موسوی، مهدی؛ هاشمی، مژگان؛ لطفی کاشانی، فرح؛ وزیری، شهرام و قیصر، شروین (1391). اثربخشی مداخله معنوی بر ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان. فقه پزشکی. 4 (11-12): 125-149.
نظری، شیما (1384). بررسی نظر والدین مصروع نسبت به عوامل تنش زا و میزان سازگاری آنان با این عوامل در مراجعه کنندگان به مراکز درمانی منتخب شهر تهران. پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده مامایی و پرستاری، دانشگاه تهران.
انگلیسی
Buchanan, C. (2007). Making hope happen for students receiving special education services. (Doctoral dissertation, University of Kansas, 2007).
Burchard, G., Yarhouse, M. A., Worthington, E. L., Barry, J. W., Cantor, D., & Kilian, M. K. (2003). A study of two marital enrichment programs and couples' quality of life. Journal of Psychology and Theology, 31(3), 240- 252.
Eiser,CH. Lawrence,E. (2006). children with cancer : the quality of life. Newjersey,USA.8,79-93.
Fedele, D. A., Hullmann, S. E., Chaffin, M., Kenner, C., Fisher, M. J., Kirk, K., … & Mullins, L. L. (2013). Impact of a parent-based interdisciplinary intervention for mothers on adjustment in children newly diagnosed with cancer. Journal of pediatric psychology, 38(5), 531-540.
Hankins, S.J. (2004). Measuring the efficacy of the Snyder hope theory as an intervention with an inpatient population. A dissertation presented for the doctorate of philosophy, the university of Mississippi.
Hayley Harriet R (2008). Hope and ways of coping after breast cancer. PhD dissertation of Arts in clinical psychology in Juhansbourg University. http://ujdrgispace. uj. Ac; 2a:8.
Hosseinian, S., Tabatabaei, S., & Ravaei, F. (2011). Effectiveness of Supportive Psychotherapy on Quality of Life of Women with HIV in Kermanshah. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 30, 1902-1907.
Irving, M.L., C.R., Snyder, cheavens, J., Coeaval, L. Hanke, J., Hilberg, P. and Nelson, N. (2004). The relationships brtween hope and outcoms at the pretreatment. Journal of psychotherapy Integration. 419-443.
Klassen , robert .klassen .annef (2008). Impact of caring for a child with cancer on parents, health – related reality of life. Journal of clinical oncology, vol 26 no 36 .pp:5884-5889 .
Kristen,E.Robinson,BS.Cynthia,A.Gerhardt (2007). Parent and family factors associated with child adjustment to pediatric cancer .journal of pediatric psychology. 23: 208- 212.
Li-Min. Wu. Jiunn-Ming,,SH. Hsiu-Lan ,SH. Shu-Chen, CH and Chih-Cheng ,H. (2012). Predictors of anxiety and resilience in adolescents undergoing cancer treatment. Journal of Advanced Nursing : 10.1111/j.1365-2648.
Lopez, S. J., Snyder, C. R., Magyar-Moe, J. L., Edwards, L. M., Pedrotti, J. T., Janowski, K., Turner J. L., & Pressgrove, C. (2004). Strategies for accentuating hope. In P. A. Linley & S. Joseph (Eds.), Positive psychology in practice (pp. 388-404). Hoboken, NJ: John Wiley & Sons.
McGlon K,Santos L,Kazamal,Fong R,Muellerc (2002). Pschosocial stress in adoptive in parents of special-needs children. child welfare. 81 (2):151-71. 51.Mosha Zeinder and Normans (1996).Handbook of coping:Theory,Research ,Applications.
Molaie, A., Abedin, A., & Heidari, M. (2010). Comparing the effectiveness of group movie therapy (GMT) versus supportive group therapy (SGT) for improvement of mental health in grieving adolescent girls in Tehran. Procedia-Social and Behavioral Sciences, 5, 832-837.
Nunn, K. P. (1996). Personal hopefulness: A conceptual review of the relevance of the perceived future to psychiatry. British Journal of Medical Psychology, 69, 227-245.
Pelcovitz, D., Goldenberg, B., Kaplan, S., Weinblatt, M., Mandel, F., Meyers, B., & Vinciguerra, V. (1996). Posttraumatic stress disorder in mothers of pediatric cancer survivors. Psychosomatics, 37(2), 116-126.
Peterson, C. (2006). A primer in positive psychology. New York: Oxford University Press.
Rhodes, T. Treloar, C. (2008). The social production of hepatitis C risk among injecting drug users. Addiction, 103 (10), 1593-1603.
Sahler, O. J. Z., Dolgin, M. J., Phipps, S., Fairclough, D. L., Askins, M. A., Katz, E. R., … & Butler, R. W. (2013). Specificity of problem-solving skills training in mothers of children newly diagnosed with cancer: Results of a multisite randomized clinical trial. Journal of Clinical Oncology, 31(10), 1329-1335.
Salovita T,Italinna M,Leinonen E (2003). Explaining the parental stress of fathers and mothers caring for a child with intellectual disability:A Double ABCX Model.Journal Intellectual Disability Research. 47(Pt 4-5):300-120.
Samavi, A., Araban, S., Javdan, M., Rais Saadi, R. H., & Sheikhi Fini, A. A. (2012). Comparing hope and academic self-efficacy beliefs in high and low achievement students: A casual-comparative study. Journal of Basic and Applied Scientific Research, 2(8), 7998-8001.
Sharma.V, Sood.A ,loprinzi.C,Prasad,K (2012). Stress Management and Resilience Training (SMART) program to decrease stress and enhance resilience among breast cancer survivors: a randomized trial. BMC Complement Altern Med. 12(Suppl 1). P: 211.
Sherwin, E.D., Elliott, T.R., Rybarczyk, B.D., Frank, R.G., Hanson, S. and Hoffman, J. (1992). Negotiating the reality of care giving: hope, burnout and nursing. Journal of social and clinical psychology, 11, 129-139.
Shorey, H. S., Snyder, C. R., Yang, X., & Lewin, M. R. (2003). The role of hope as a mediator in recollected parenting, adult attachment, and mental health. Journal of Social and Clinical Psychology, 22, 685-715.
Snyder, C. R. (1999). Hope, goal blocking thoughts, and test-related anxieties. Psychological Reports, 84, 206-208.
Snyder, C. R. (2002). Hope theory: Rainbows in the mind. Psychological Inquiry, 13, 249-275.
Snyder, C. R., Cheavens, J., & Sympson, S. C. (1997). Hope: An individual motive for social commerce. Group Dynamics: Theory, Research, and Practice, 1, 107-118.
Snyder, C. R., Feldman, D., Shorey, H., & Rand, K. (2002). Hopeful choices: A school counselor's guide to hope theory. Professional School Counseling, 5, 298-307.
Snyder, C. R., Lopez, S. J., & Shorey, H. S. (2003). Hope theory, measurements, and applications to school psychology. School Psychology Quarterly, 18, 122-139.
Vermaes IP,Janssens JM,Bosman AM,Gerris JR (2005). Parents Psychosocial adjustment in family of children with spina Bifidia:a metaanalysis. BMC Pediatric.25,5:32.
Warfield ME,Krauss MW,Hauser-cram P,Upshur CC,Shonkoff JP (1999). Adaptatipn durimg early childhood aming mothers of children with disability. Journal Developmental Behavior Pediatric.20 (1):9-16.
Wells, M. (2005). The effects of gender, age, and anxiety on hope differences in the expression of pathway and agency thought. A dissertation presented for the doctorate of philosophy, the university of texas A and B.
Wu D.Y, Munoz M, Espiritu B, Zelandita J, Sanchez E, Callacna M, Rojas C, Arevalo J, Caldas A, Shin S (2008). "Burden of depression among impoverished HIV-positive Women in peru"; J Acquir Immune Defic syndr Avg 1, 48 (4): 500-4.
1- Li-Min
2- Sharma
3- Saher
4- Fedele
5- Pelcovitz
6- Vermaes
7- Salovita
8- McGlon
9- Throat
10- Morni
11- Warfield
12- Mark
13- Weir
14- Wu
15- Rhodes
16- Treloar
17- Wells
18- Hankins
19- Irving
20- Sherwin
21- Kristen
22- Klassen
23 – group movie therapy
—————
————————————————————
—————
————————————————————