مبانی نظری و پیشینه پژوهش
راهکارهای ارتقای سرمایه اجتماعی جامعه کار و تولید استان هرمزگان
(اعتماد، قانون گرایی،انسجام اجتماعی، مشارکت و ارزش ها)
2-1مقدمه
فصل دوم پژوهش به بررسی پیشینه پژوهش اختصاص یافته و شامل دو قسمت مبانی نظری و پیشینه پژوهشی می باشد. در بخش مبانی نظری به تعاریف دیدگاهها و نظریات مختلف دربارهی متغیرهای پژوهش پرداخته شده است. در بخش پیشینه پژوهشی، تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور مربوط به متغیرها بیان شده است.
2-2 مبانی نظری پژوهش
در بخش مبانی نظری پژوهش مفاهیم، اصطلاحات و نظریه های مرتبط با سرمایه اجتماعی و مولفه های پنجگانه آن شامل اعتماد، قانون گرایی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و ارزش ها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند.
2-2-1سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی از دیدگاه سازمانی، به عنوان جمع منابع بالفعل و بالقوه موجود در درون، قابل دسترس از طریق و ناشی از شبکه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی تعریف میشود. از این دیدگاه سرمایه اجتماعی یکی از قابلیتها و داراییهای مهم سازمانی است که میتواند به صنایع، سازمانها و مراکز تولیدی در خلق و تسهیم دانش کمک بسیار کند و برای آنها در مقایسه با سازمان های دیگر مزیت پایدار سازمانی ایجاد کند(شان، 2013). در پژوهش های مختلف پنج بعد اعتماد(اعتماد اجتماعی1)، قانون گرایی2 (هنجارها)، انسجام اجتماعی3، مشارکت اجتماعی4 و ارزش ها5 برای سرمایه اجتماعی در نظر گرفته شده است(ویلانووا و جوسا، 2003؛ نادری مهدیی، فطرس و اصفهانی، 1394). این پنج مولفه در پژوهش حاضر نیز مورد بررسی قرار خواهند گرفت. وجود سرمایه اجتماعی کلید استقرارجامعه مدنی وحیات شهروندی است وفقدان سرمایه اجتماعی مانع اساسی برای تاسیس و استقرار آن می باشد. بی گمان سرمایه اجتماعی وانجمن های مدنی می توانند درزمینه شکل گیری شهروند آگاه وتوانا، برخوداری از اعتماد بنفس و ارزش های دموکراتیک، منتقد وجدی در پیگیری حقوق شهروندی، دلبسته به مشارکت مدنی و آگاه به راه ها و شیوه های اعتراض و ابرازخواسته ها، بسیار اثرگذار باشد. افزایش شمار شهروندان توانمند از دیدکمی وکیفی، پیش شرطی مهم برای اثرگذاری سرمایه اجتماعی برحکمرانی خوب خواهد بود. پاسخگویی حکومت درخلا پدید نمی آید، بلکه درجامعه ای با شهروندان آگاه وتوانمند شکل می گیرد. درمطالعات اخیر بیشترتئوری پردازان سرمایه اجتماعی(اعم ازعالمان سیاسی وجامعه شناسان)بردو عنصراصلی این مفهوم تاکید دارند: نخست، اعتماد میان اعضای اجتماع، ودیگری مشارکت در سازمان های اجتماع. این عناصربا چیزی که رازنفیلد، مسنر و باومر به ترتیب اعتماد اجتماعی ومشارکت مدنی نامیده اند، مطابقت دارد. سرمایه اجتماعی مفهومی است که دربرگیرنده ویژگی هایی چون اعتماد اجتماعی مشارکت اجتماعی وهنجارهاست. رابرت پاتنام مفهوم سرمایه اجتماعی را به خصوصیاتی ازسازمان های اجتماعی نظیر شبکه ها، هنجارها و اعتماد می داندکه همکاری و هماهنگی برای منافع متقابل راتسهیل می نماید. سرمایه اجتماعی قوی ترین همبستگی رابا آموزش دارد که همراه با افزایش سال های تحصیل افراد بیشترمی شود.گیذنز در یکی از آثارش تحت عنوان"دگریسی وصمیمیت"ازنوعی سرمایه اجتماعی جدید به نام ارتباط ناب یاد می کندکه درآن افراد عاری ازهرنوع وابستگی اقتصادی، سیاسی، ایدئولوژیک فقط برای مودت، عشق متقابل و با هم بودن به تشکیل خانواده ای اقدام می کنند که در آن هم فکری، هم دلی، همکاری و اعتماد و احترام و بهره مندی و احساس لذت متقابل جای هرگونه نابرابری اجتماعی و تبعیض جنسیتی را می گیرد. امنیت ارتباط تنگاتنگی با سرمایه اجتماعی دارد. اینگلهارت سرمایه اجتماعی را این گونه بیان می کند: سرمایه اجتماعی، فرهنگ اعتماد مداراست که در آن شبکه های گسترده و سازمان های داوطلبانه به وجودمی آید. شبکه ها نتیجه اعتماد به یکدیگرند و نه این اعتماد، محصول جانبی انجمنی شدن مردم بایکدیگرباشند. سرمایه اجتماعی دلالت برصورت هایی از سازمان اجتماعی همچون اعتماد، قواعد و شبکه هایی داردکه می توانند کارایی جامعه را ازطریق کنش های متناسب تسهیل کنند.کلمن اعتماد، اختیار وتعهد را لازمه سرمایه اجتماعی یک گروه می داند. ازنظرگلیدنر6، اعتماددرروند احساس وآرامش جسمانی وروانی ودرنهایت امنیت اجتماعی مهم می باشد. بنابراین می توان چنین گفت که سرمایه اجتماعی درتقویت نظارت گری،افزایش حس مسئولیت، رعایت قوانین وهنجارهاتاثیری فراوانی دارد و مردم و پلیس بدون پشتوانه سرمایه اجتماعی نمی توانند ارتباط پایداری داشته باشند. بررسی اخیر آکچوماک7(2011) در این ارتباط حاکی از آن است که ظرف سه دهه گذشته یعنی از دهه 1980 تاکنون بالغ بر 2500 مقاله با عنوان سرمایه اجتماعی در بانک اطلاعات اس اس سی آی به ثبت رسیده است. تا قبل از سال 1993 و انتشار کتاب معروف روبرت پاتنام با عنوان دموکراسی و سنت های مدنی، تنها 10 مقاله با عنوان سرمایه اجتماعی به چاپ رسیده بود. اما در پانزده سال بعد یعنی تا سال 2007، سالانه بطور متوسط 160 مقاله ب موضوع سرمایه اجتماعی و1500 ارجاع به مقالات یاد شده، در این بانک اطلاعاتی به ثبت رسیده است. در این مقالات محققان رشته های مختلفی چون جامعه شناسی، اقتصاد، مدیریت، بهداشت، سیاست، روانشناسی، برنامهریزی و توسعه و سازمان ها، تاثیر سرمایه اجتماعی بر افزایش رشد اقتصادی، آموزش عالی، توسعه مالی، نوآوری، بهداشت عمومی و کاهش نرخ خودکشی، خشونت و جرایم مالی و … را تایید کرده اند. اما در ارتباط با میزان سرمایه اجتماعی نتایج مطالعات داخلی حاکی از آن است که وضعیت سرمایه اجتماعی در کشور مطلوب نیست. براساس نتایج حاصل پیمایش ملی سرمایه اجتماعی در کشور، 39 درصد شهروندان دارای سرمایه اجتماعی زیاد هستند(عبداالهی و موسوی، 1386). مطالعاتی که روند سرمایه اجتماعی را بررسی کرده اند در روند کاهشی سرمایه اجتماعی متفقالقولاند. بررسی تطبیقی این موضوع در سطح کشورها نیز موید نتایج مطالعات فوق هستند. براساس سنجههای مرتبط با زیرشاخص سرمایه اجتماعی در شاخص کلان کامیابی که هر ساله توسط موسسه لگاتیوم محاسبه میشود، بین سالهای 2005 تا 2011، ایران با کسب نمره 38/2 در رتبه 121ام جهان و یازدهم کشورهای منطقه قرار گرفته است. در سنجش جهانی دیگری از شاخص سرمایه اجتماعی که توسط دانلی8 و همکارانش(2012) اجرا شده است، کشور ما در رتبه 59 قرار دارد(به نقل از فاضلی و اشتیاقی،1391). در خصوص متغیر سرمایه اجتماعی اجماع فزاینده ای وجود دارد که سه شخصیت سهم بسیار مهمی در طرح این مفهوم داشته اند: بوردیو این مفهوم را در طی سال های 1970 و 1980 گسترش داد، اما در مقایسه با دیگر قسمت های نظریه اجتماعی اش خیلی مورد توجه قرار نگرفت. جیمز کلمن کوشید سازشی میان جامعهشناسی و اقتصاد زیر پرچم نظریه کنش عقلانی ایجاد کند. لیکن سلطه فعلی این مفهوم بیشتر مدیون رابرت پاتنام است. پاتنام9" روابط اجتماعی و تعاملات افراد با یکدیگر" را بنیادیترین جزء سرمایه اجتماعی و شبکه ها را خواستگاه دو مولفه دیگر سرمایه اجتماعی؛یعنی اعتماد و هنجارهای همیاری می داند. نوع سوم اعتماد، اعتماد به حکومت ها و نهادهای اجتماعی است که به اعتماد نهادی مشهور است. مفاهیم بده و بستان و قابل اعتماد بودن اجزای اصلی نظریه پاتنام را تشکیل می دهند که این مفاهیم از روابط شبکه اجتماعی بر میخیزند و بدین ترتیب، در امتیاز مدنی بودن یا اجتماعی سرشار از اعتماد را تولید می کنند که ساکنان آن نه فقط همدیگر را می شناسند، بلکه به شکل فعالی در زندگی همدیگر نقش دارند و روابطی مفید و مملو از اعتماد را برقرار می کنند. همچنین، تماس های اجتماعی بر کارایی افراد و گروه ها تاثیر می گذارند که این اصطلاح را برای اشاره به اتصالهای بین افراد و شبکه های اجتماعی و هنجارهای متقابل و اعتمادی که در نتیجه آنها به وجود می آید، به کار می برد. بر طبق نظریه بوردیو سرمایه اجتماعی از دو بعد شبکه ها و ارتباطات/ روابط اجتماعی و جامعهپذیری تشکیل شده است. بوردیو معتقد است که افراد نباید فقط به رابطه داشتن با دیگران اکتفا کنند، بلکه باید بدانند این شبکه ها چگونه عمل می کنند و چگونه می توان این روابط را در طول زمان حفظ کرد و از آنها بهره گرفت. بوردیو به طور مشخص تاکید می کند که ابتدا باید شبکه های اجتماعی را ایجاد و سپس، با مهارت کامل آنها را حفظ کرد تا بتوان از منابعشان بهره برد(شافر10و دانیل11،2008؛تمناو صمدی،1395). از دیدگاه بوردیو پیوندهای بادوام و متراکم اهمیت خاصی دارند چرا که میزان سرمایه اجتماعی هر فرد به تعداد روابط و میزان سرمایه تملک شده در هر رابطه بستگی دارد و بوردیو معتقد است که اتصالات از طریق افراد و برای کسب برتری ایجاد می شوند و بنابراین، زندگی مشارکتی وسیله ای برای دستیابی به هدف است. می توان سرمایه اجتماعی را ویژگی گروه ها و حتی محصول ذاتی تعامل جمعی در نظر گرفت(فیلد12،2007؛تمناو صمدی،1395). جیمز کلمن13 نیز دو جزء جدا از هم سرمایه اجتماعی رابه عنوان یک ساخت رابطه ای و به عنوان فراهم کننده منابع برای دیگران از طریق رابطه با افراد شناسایی کرده است. سرمایه اجتماعی هرگونه رابطه اجتماعی است که منبعی برای فرد محسوب می شود. کلمن منابع متعدد سرمایه اجتماعی را شامل انتظارات و تعهدات، اعتماد و بده بستان و تثبیت هنجارها و ارزش ها در رابطه می داند. در نظریه کلمن سرمایه اجتماعی نشان دهنده منبعی است، زیرا متضمن شبکه های مبتنی بر اعتماد و ارزش های مشترک و مفهوم سرمایه اجتماعی وسیله ای برای تبیین نحوه همکاری و تعاون افراد با یکدیگر است. سرمایه اجتماعی برخلاف سایر اشکال سرمایه به طور ذاتی در ساختار روابط کنشگران با هم و رابطه بین آنها حضور دارد(تاجبخش،2005؛تمناو صمدی،1395). مطالعه رفیعپور(2002) در سال 1381 با عنوان "موانع رشد علمی در ایران و راهحلهای آن" بیان کرده است که استبداد سیاسی، سلطه نگرش خاصی از مذهب، رفتار هنجاری، تضاد، رفتار احساسی، خودنمایی، جاه طلبی، برتری جویی و فرد گرایی عوامل بازدارنده توسعه علمی ایران هستند.
بحث سرمایه اجتماعی، قبل از سال 1916، در مقالهای توسط هانیفان14 از دانشگاه ویرجینای غربی برای نخستین بار مطرح شد. اما علیرغم اهمیت آن در تحقیقات اجتماعی تا سال 1960 میلادی که توسط جین جاکوب15 در برنامهریزی شهری بکاربرده شد، شکل جدی به خود نگرفت. در دهه 1970، این تئوری توسط لوری16 وارد عرصه اقتصاد شد. لوری، از تئوری سرمایه اجتماعی برای انتقاد از نظریات نئوکلاسیک و ناعادلانه بودن توزیع درآمد استفاده کرد. جیمز کلمن17(1988)، برای اولین بار این مفهوم را در امریکای شمالی وارد عرصه سیاسی کرد. تلاشهای وی در اروپا توسط رابرت پوتنام18 پیگیری شد(درویش و صفری رودبار، 1392). پونتام19(2002) سرمایه اجتماعی را به عنوان شبکههای اجتماعی، هنجارهای ارتباط متقابل، اعتماد و قابلیت اعتماد ناشی از آن تعریف کردهاست. در واقع او در تعاریف خود به روابط میان افراد و منابع اجتماعی که چنین ارتباطاتی ایجاد میکنند توجه دارد(فقیهی و فیضی، 1385). سرمایه اجتماعی شبکه شخصی یک فردو پیوستگی های نهادی برگزیده او را در برمیگیرد. ازنظرفوکویاما20 سرمایه اجتماعی عبارت است از: توانایی های افراد برای کارکردن با یکدیگر به منظور دستیابی به اهداف مشترک درگروه های وسازمان ها.
سرمایه اجتماعی در سالیان اخیر توجه محققان حوزهای مختلف علوم انسانی و اجتماعی را به خود مشغول کرده است. در واقع به خاطر همین چند بعدی و پیچیده بودن، باعث شده که صاحب نظران مختلف تعاریف مختلفی از این مفهوم ارائه دهند. در حالیکه سرمایه فیزیکی به موضوعات فیزیکی بر می گردد و سرمایه انسانی به دارایی های افراد، سرمایه اجتماعی برخلاف سرمایه های متعارف کالایی همگانی(خاکباز،1384) است و به روابط میان افراد ، شبکه های اجتماعی و هنجارهای متقابل و اعتماد ناشی از آنها بر می گردد. در این معنی سرمایه اجتماعی دقیقا با آنچه که " فضیلت مدنی" نامیده می شود مرتبط است ، زیرا سرمایه اجتماعی هم به عنوان منبعی برای فعالیتهای بدخواهانه و هم فعالیتهای خیر خواهانه به کار می رود به طور مثال برای انحصار فرصت های استخدامی افراد خارج از گروه یا نبرد با دشمنان خیالی یا واقعی( پاتنام،2000 )اصولا وضعیت مدنی همگانی که در معنی شبکه روابط اجتماعی متقابل محاط می شود، قویترین است.
به عقیده میشل والزرعلاقه مندی به مسائل عمومی و دلبستگی به اهداف عمومی علائم اصلی فضیلت مدنی است (پاتنام والزر21، 1980). اما پاتنام درستکاری ، اعتماد و اطاعت از قانون را سه صفت برجسته فضیلت مدنی می داند و می گوید شهروندان در جامعه مدنی با یکدیگر به طور عادلانه رفتار می کنند و انتظار دارند که با آنها عادلانه رفتار شود. آنها انتظار دارندکه حکومت شان از معیارهای عالی دنباله روی کندو خود نیز از روی میل به قوانینی که خود وضع کرده اند، تندرمی دهند(پاتنام ،1993). بر پایه تعریف روبرت پاتنام،سرمایه اجتماعی وجوه گوناگون سازمان اجتماعی :اعتماد،هنجارهای معامله متقابل وشبکه های اجتماعی است که می توانند با تسهیل اقدامات هماهنگ کارایی جامعه را بهبود بخشند (پاتنام،1380).
یکی از صاحب نظران بنام سرمایه اجتماعی فوکویاما میباشد که در کتاب "پایان نظم"، سرمایه اجتماعی را به عنوان وجود مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف میکند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیماند. او همچنین میافزاید که مشارکت در ارزشها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی گردد ، چرا که این ارزشها ممکن است ارزشهای منفی باشد. … هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی میکنند باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دو جانبه باشد (فوکویاما، 1379؛ زارع، 1389).
از دیگر نظریهپردازان میتوان به جمیز کلمن اشاره کرد که سرمایه اجتماعی را بر مبنای کارکرد آن تعریف میکند. به نظر وی سرمایه اجتماعی ذات واحدی نیست بلکه مجموعهای از ذاتهای گوناگون است که دو عنصر مشترک دارند: اولاٌ همه آنها مشتمل بر جنبهای از ساختارهای اجتماعیاند، ثانیاً برخی کنشهای خاص کنشگران-اعم از اجتماعی مانند سایر اشکال سرمایه مولد است، یعنی تحقق اهداف معینی را که در نبودش محقق نمیشوند امکانپذیر میگرداند(کلمن، 1384). پاتنام نیز بیان میکند که سرمایه اجتماعی برخلاف سرمایههای متعارف "کالای همگانی" است، یعنی در مالکیت خصوصی کسانی که از آن سود میبرند نیست. از نظر وی سرمایه اجتماعی اغلب باید محصول جانبی دیگر فعالیتهای اجتماعی باشد. این سرمایه معمولا در پیوندها، هنجارها و اعتمادی تشکیل میشود که از یک شرایط اجتماعی به شرایط دیگر انتقالپذیر است(پاتنام، 1384). همچنین از دیدگاه ولکاک و نارایان ایده اساسی سرمایه اجتماعی این است که خانواده، دوستان، شرکا و همکاران شخص سرمایه مهمی را تشکیل میدهند، سرمایهایی که به هنگام مواجه با یک بحران، فینفسه مفید هستند. از نظر آنها آنچه که در مورد افراد صدق میکند، در مورد گروهها هم صادق است. اجتماعاتی که متشکل از انواع و اقسام شبکههای اجتماعی و انجمنهای مدنی هستند در رویارویی با فقر و ضعف اجتماعی در موقعیت بهتری قرار دارند، دعوا ها را حل میکنند و از فرصتهای تازه بهره میگیرند. برعکس، تاًثیر فقدان پیوندهای اجتماعی به اندازه حضور آنها مهم است (ولکاک22 و نارایان23، 1384). به عنوان نتیجهگیری میتوان بیان نمود که سرمایه اجتماعی یکی از انواع سرمایههاست که در غیاب آن، دیگر سرمایهها اثربخشی خود را از دست میدهند. لذا سرمایه اجتماعی میتواند کلید و حلال بسیاری از مسائل اجتماعی، اقتصادی و شهری همچون حاشیهنشینی باشد.
2-2-2 تاریخچه سرمایه ا جتما عی
نظریه سرمایه اجتماعی یک نظریه مفهومی جدید می باشد ، که در سال های اخیر به آن توجه شده است .به طوری که در دهه 1990 شاهد انتشار سریع رویکرد سرمایه اجتماعی از طریق محافل عمومی و دانشگاهی هستیم. سرمایه اجتماعی با توضیح فراوان به عنوان تئوری منابع اجتماعی در مرجع های مشابه پیدا شده است. بر اساس بررسی مقالات و مجلات نوشته شده از سال های 1995-1981 کاربرد مفهوم سرمایه اجتماعی رشد چشم گیری داشته است. مفهوم سرمایه اجتماعی سابقه تاریخی زیادی دارد و لباسی نو برای تئوری های قدیمی تر به شمار می رود. اندیشمندان اجتماعی در رشته های گوناگون در گسترش مفهوم سرمایه اجتماعی به شکل های خاصی اشاره کرده اند. چنانکه پوتنام و فوکویاما اشاره میکنند، اصطلاح آن نخستین بار در اثرجین جاکوب24، به نام؛ مرگ وزندگی شهرهای بزرگ آمریکایی در سال1961به کار رفته است(پاتنام،1955و فوکویاما ،1979).
2-2-3 ابعاد سرمایه اجتماعی
به طور واضح در مورد سرمایه اجتماعی اتفاقنظر وجود ندارد. هریک از محققان طبقهبندی مختلفی از سرمایه اجتماعی ارائه دادهاند.که از آن جمله میتوان به اندرو25(2010)، لینا و وان بورن26(2007)، بوردیو(2000)، کلمن27(1990)، اشاره نمود و نیز بر اساس مطالعات و بررسیها، سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم انتزاعی از ابعاد و شاخصهای مختلفی تشکیل گردیده است. برخی معتقدند که برای سرمایه اجتماعی میتوان سه بُعد ساختاری، شناختی و بعد ارتباطی در نظر گرفت:
بعد ساختاری28: شامل زبان و علائم مشترک، روایتهای مشترک و همچنین شامل پیوندهای موجود در شبکه (وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبکه)، شکل و ترکیب شبکه (سلسلهمراتب شبکه، میزان ارتباطپذیری و تراکم شبکه)، تناسب سازمانی(تا چه اندازه شبکه ایجاد شده برای یک هدف خاص ممکن است برای اهداف دیگر استفاده شود). بعد ساختاری در بردارنده الگوهای ارتباطی میان اعضای یک گروه یا واحد اجتماعی است. مهمترین جنبههای این بعد عبارتند از روابط شبکهای بین افراد، پیکربندی شبکهای و سازمان مناسب. بعدساختاری شامل میزان ارتباط افراددریک سازمان می شود که درسه شاخص پیوندهای شبکه ای(ارتباطات گسترده بین اعضای سازمان)،پیکربندی روابط(رسمی یاغیررسمی بودن ومتمرکزبودن ارتباطات)ومتناسب سازی (سهولت وروانی جابجایی ارتباطات)قابل سنجش است. تعریف پورنز ازسرمایه اجتماعی بربعدساختاری تاکیددارد.وی معتقداست که سرمایه اجتماعی،بربعدساختاری تاکید دارد.وی معتقداست که سرمایه اجتماعی،قابلیت افرادبرای دراختیارداشتن منابع کمیاب به واسطه کیفیت عضویت درشبکه های اجتماعی وسیع تر است؛تعریفی که کلمن ازسرمایه اجتماعی بیان می کند برجنبه ساختاری آن تاکیددارد. وی اظهارمی داردکه سرمایه اجتماعی متشکل ازجنبه ای ازساختاراجتماعی است که کنش افراددرون ساختارراتسهیل می کند.آن چه که دربعد ساختاری سرمایه اجتماعی اهمیت داردوجود یا فقدان اتصالات شبکه بین افراد و پیکره بندی شبکه است.
بعد شناختی29: بعد شناختی سرمایه اجتماعی اشاره به منابعی دارد که فراهم کننده مظاهر تعبیرها و تفسیرها و سیستمهای معانی مشترک در میان گروهها است. بعد شناختی شامل باورها و تصورات فرهنگی و اجتماعی مشترک است که بوسیله مفاهیم و خاطرات مشترک، و یا زبان مشترک مورد پذیرش افراد قرار گرفته است و میان آنها باقی میماند. بعد شناختی به میزان اشتراک دیدگاه وتفاهم کارکنان دریک شبکه اجتماعی مربوط می شود. این درک وفهم دوجانبه درمیان کارکنان ازطریق وجودیک زبان مشترک وازطریق مبادله حکایت های مشترک به دست می آید. بعدشناختی سرمایه اجتماعی به آن منابعی اطلاق می شودکه اظهارات، برداشت ها ی سیستم های معانی مشترک دربین اعضای گروه رافراهم می کند؛ به نظرکلمن وقتی می توان گفت هنجار وجود داردکه بطوراجتماعی برای تمامی اعضا تعریف شده باشد وبرای کنترل رفتارتمامی افراد ونه فقط یک نفرخاص مورداستفاده قرارگیرد. بعدشناختی شامل ادراک، باورها وتصورات فرهنگی واجتماعی مشترک است که به وسیله مفاهیم وخاطرات مشترک ویازبان مشترک موردپذیرش افرادگرفته ومیان آن ها باقی می ماند؛ این بعدشامل هدفهای مشترک وفرهنگ مشترک است. هدف های مشترک، میزان درک ودیدگاه مشترک نیزدربردارنده میزان هنجارهای رفتاری مشترک میان اعضاست. به عنوان مثال تاچه میزان درمیان اعضاتمایل وجود داردتا فعالیت های گروهی سازمان شرکت کننده نشان دهنده میزان فرهنگ میان اعضاست.
بعدارتباطی30: بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی توصیفکننده نوعی روابط شخصی است که افراد با یکدیگر به خاطر سلیقه تعاملاتشان برقرار میکنند. مهمترین جنبههای این بعد از سرمایه اجتماعی عبارتند از: اعتماد، هنجارها، الزامات، انتظارات و هویت(ناهاپیت و گوشال(1998). ترکیب و مبادله دانش در یک سازمان، هنگامی که افراد با هم در ارتباط هستند(سرمایه ساختاری)، روابط قوی و مثبت با یکدیگر دارند(سرمایه ارتباطی)، و توانایی درک و بکارگیری دانش را دارند(سرمایه شناختی)، میتواند تسهیل گردد(متیسا و امیر31، 2007) و شامل اعتماد، هنجارها، تعهدات و روابط متقابل و تعیین هویت مشترک (مردانپور، 1388). این نوع سرمایه به تجلیات انتزاعی ترسرمایه اجتماعی ازقبیل، اعتماد، هنجارها وارزش هایی اشاره داردکه کنش های متقابل میان مردم راتحت تاثیرقرارمی دهند. این ارزش ها بیشترشامل اعتماد، انسجام، همکاری،گذشت وفرهنگ مدنی است که دربین اعضای یک اجتماع مشترک می باشد وباعث همکاری افرادآن اجتماع با همدیگر برای رسیدن به منافع مشترک می شود. بعدارتباطی سرمایه اجتماعی بر میزان اعتماد و روابط متقابل میان اعضاءیک واحد اجتماعی اشاره دارد. اعتماد عامل بسیارمهم وحیاتی در فراهم آوردن ارتباطات متقابل اثربخش میان اعضاست. مواردی مانند میزان اعضابه یکدیگر، تمایل به همکاری به افرادبا نظرمخالف دریک واحد ومیزانی که اعضا روی گفته همکاران خود حساب می کنند نشان دهنده میزان اعتماد متقابل درمیان اعضایک واحداجتماعی است.
بعد ارتباطی سرمایه اجتماعی به انواع روابط فردی می پردازدکه افراد درطول تعاملات خود ایجاد می کنند. کانون توجه بعدارتباطی سرمایه اجتماعی برروابط خاصی ازقبیل: احترام، اعتماد، امانت داری، مهربانی وصمیمیت استواراست که افراد دربرخورد خود بادیگران به نمایش می گذارد؛ برای مثال دوکارآفرین که موقعیت مشابهی دارند، اگر روابط شخصی شان بادیگراعضای شبکه متفاوت باشد،کنش ها ونتایجی که به دست می آورند، به احتمال زیاد متفاوت خواهدبود؛ به عبارت دیگرهرچند افراد از نظرساختاری موقعیت مشابهی داشته باشند، اما اگر روابط متفاوتی درپیش بگیرند، نتایج متفاوتی کسب خواهندکرد، اعتماد باعث پیوندهای قوی می شود واین پیوندها به نوبه خودتبادل اطلاعات راتسهیل می کند.
2-2-4 سرمایه32و انواع آن
سرمایه ثروتی است مولد، یا منبعی که شخص می تواند جهت ایجاد درآمد با منبعی اضافی دیگر به کار برد. سرمایه همیشه در اقتصاد سیاسی مارکس ،کار مجسم یا انباشته تعریف می شو د، در یک مناسب اجتماعی قرار می گیریدکه درآن مولد برای انباشت بیش تر سرمایه به کار گرفته می شود.
بوردیو سرمایه را کار انباشت، تعریف می کند. به نظر البرو اندیشه ای که در پس مفهوم اصلی سرمایه هست ، حتی در معنای مالی اولیه اش، مفهوم ارزشی است که می تواند اساس ارزش های آینده باشد.(البرو33،1995) بنابرین، سرمایه هر منبعی است که می تواند در عرصه ی خاصی اثر بگذارد. وبه فرد امکان می دهد که سود خاصی را از طریق مشارکت در رقابت بر سر آن به دست آورد(استونس34،1998).
برخی از محققین معتقدند بوردیو بین سه نوع کلی سرمایه،که ممکن است محتوای خاص عرصه ای داشته باشد تمایز قایل شده است.
1-سرمایه اقتصادی35: به درآمد پولی، و هم چنین سایر منابع و دارائی های مالی اطلاق می شود تظاهر نهادینه اش را در حقوق مالکیت می یابد. مثلا" پول و اشیای مادی که می توان برای تولید کالا و خدمات به کار برد.
2-سرمایه فرهنگی36 : شامل تمایلات و عادات دیرین که در فرآیند جامعه پذیری است. انباشت اشیای فرهنگی با ارزش مثل نقاشی و صلاحیت های تحصیلی و آموزش رسمی حاصل آمده است. ترنر37 (1198) در تعریف دیگری، سرمایه فرهنگی را مجموعه ای از نمادها، عادات، منش ها، شیوه زبانی، مدارک آموزشی، ذوق و سلیقه ها و شیوه های زندگی که به طور غیر رسمی بین افرادشایع است، تعریف می کند.(ترنر،1998).
3-سرمایه اجتماعی38 : مجموعه منابع باالفعل و باالقوه ای است که با عضویت در شبکه های اجتماعی کنش گران و سازمان ها به وجود می آید.
4-سرمایه نمادین39: استونزو ترنر(1998)بر نوع دیگری از سرمایه به نام نمادین اشاره می کند.که با استفاده از سمبل ها جهت مشروعیت بخشیدن به تصرف سطوح و گونه های متغیری از سه نوع سرمایه یاد شده می انجامد(استونز:1998-ترنر،1998). بوردیو نیز در کتاب اشکال سرمایه، سرمایه نمادین و فرهنگی را دقیقا" مترادف هم نمی داند. در طرح کلی تئوری عمل، سرمایه نمادین محتوای خاص حیثیت و شرف فرض می شود، حال آنکه مثال های سرمایه فرهنگی را در جای دیگری از آثار بوردیو درباره نهادهای آموزشی باز تولید ، انسان آکادمیک بهتر می توان مشاهده کرد و همان قدر که به دانش مهارت یا شایستگی اشاره دارد. به شرف یا حیثیت نیز، که داشتن این سرمایه می تواند به بار آورد می پردازد. سرمایه فرهنگی مسلما" گونه ای سرمایه نهادین، به طور کلی است. اما شکلی از سرمایه نمادین است.(بوردیو40،1997).
5-سرمایه انسانی41 : شکل دیگری از سرمایه است. و یک مفهوم اقتصادی است. ویژگی های کیفی انسان اعم از آموزش، تخصص، مهارت، دانش، خلاقیت، نوع آوری و غیره عموما" نوعی سرمایه به شمار می رود. به عبارت دیگری سرمایه انسانی را می توان ارتقا و بهبود ظرفیت تولیدی افراد جامعه نامید.(علوی راد، نصیرزاده،1380).
2-2-5 تفاوت انواع سرمایه
بر خلاف سرمایه اقتصادی که معمولا"کالای خصوصی دریک جامعه کاپیتالیستی است، سرمایه اجتماعی جنبه یک کالای عمومی را داشته، کنش گرانی که سرمایه اجتماعی را ایجاد می کنند. معمولا"فقط قسمت کوچکی را از منافع شان بدست می آورند(کلمن42،1998). سرمایه اجتماعی به ارتباط قانونی و قاعده مند وابسته است،که اگر تجدید نشود از بین می رود. سرمایه اجتماعی از طریق مکانیسم های فرهنگی، دین، سنت، عادات تاریخی(فوکویاما43،1995) به وجود می آید و منتقل می شود. در واقع عناصر فرهنگی می توانند مانند سرمایه اندوخته شوند. پس سرمایه فرهنگی متشکل از عادات، تمایلات بادوام، عینیت فرهنگی ارزشمند و تحصیل و شرایط لازم آموزشی رسمی است.(بوردیو، 1986). سرمایه فرهنگی نسبت به سرمایه اقتصادی کمتر ملموس است. با وجود این قابل سرمایه گذاری و کسب سود یا ایجاد ارزش می باشد.
سرمایه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی قابل تبدیل به یکدیگر می باشد. سرمایه اقتصادی بیشتر ملازم با الگوهای مخصوص شبکه های اجتماعی و شیوه های فرهنگی گروه های سطح بالا است. با افزایش سود مندی سرمایه اقتصادی، رشد سرمایه اجتماعی و فرهنگی نیز بیشتر می شود. با این حال پول، منافع اجتماعی، فرهنگی قابل تبدیل به اندازه مشابه نیستند. قابلیت تبدیل سرمایه اقتصادی بیشتر است و به آسانی به سرمایه اجتماعی و فرهنگی تبدیل می شود(بوردیو،1986).
2-2-6 اجزاء سرمایه اجتماعی
دیوید هالپرن44 (2005) نیز سرمایه اجتماعی را ترکیبیافته از سه جزء میداند:
الف) شبکهها ب) هنجارها، ارزشها و انتظارات ج) ضمانتهای اجرائی (قاسمی و همکاران، 1385). همچنین این مفهوم از نظر کلمن شامل اجزاء زیر میباشد:
1) تعهدات و انتظارات: اگر فرد(الف) کاری برای فرد(ب) انجام دهد با اعتماد به اینکه فرد(ب) در آینده آن را جبران میکند، این امر انتظاری را در فرد(الف) و تعهدی را از جانب(ب) برای حفظ اعتماد ایجاد میکند.
2) ظرفیت بالقوه اطلاعات: اطلاعات در فراهم آوردن شالودهای برای کنش مهم است. یکی از وسایلی که از طریق آن، اطلاعات ممکن است کسب شود استفاده از روابط اجتماعی است که برای مقاصد دیگر حفظ میشود.
3) هنجارها و ضمانتهای اجرایی: هنجارهای موثر شکل نیرومند، اما گاه شکننده، سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهد.
4) روابط اقتدار: اگر کنشگر(الف) حقوق کنترل کنشهای معینی را به کنشگر(ب) انتقال داده باشد، در آن صورت کنشگر(ب) سرمایه اجتماعی به صورت آن حقوق کنترل در اختیار خواهد داشت. اگر عدهای کنشگر حقوق کنترل مشابهی را به(ب) انتقال داده باشند، آنگاه (ب) مقدار زیادی سرمایه اجتماعی در اختیار دارد، که میتواند بر فعالیتهای معینی متمرکز کند. این امر قدرت زیادی به(ب) میدهد.
5) سازمان اجتماعی انطباقپذیر: سازمانی که برای هدفی بنا نهاده شده، قابل انطباق برای مقاصد دیگر است و سرمایه اجتماعی مهمی را برای افرادی که منابع سازمانی را در دسترس دارند تشکیل میدهند.
6) سازمان تعمدی: شکلهایی از سرمایه اجتماعی که نتیجه مستقیم سرمایهگذاری توسط کنشگرانی است که هدفشان دریافت سود از سرمایه گذاریشان است. مانند سازمان سوداگری(کلمن، 1377). با توجه به آنچه در مورد اجزای سرمایه اجتماعی گفته شد میتوان به طور خلاصه بیان نمود که "اعتماد"، "مشارکت"، "شبکههای اجتماعی" سه جزء اصلی و مهم سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند.
2-2-7 اهمیت سرمایه اجتماعی درسازمان ومدیریت
ازدوران گذشته توجه به سازمان هابه عنوان بازیگران اجتماعی و نیز دقت صاحب نظران به نیازها ومسائل اجتماعی درحیطه سازمان ایجاد نموده است. سرمایه اجتماعی ازیک منظر پدیده ای مدیریتی است و برای آن ویژگی های گوناگونی تعریف شده که شامل اعتماد(هنجارها)، ارزش و رفتارهای مشترک، ارتباطات، همکاری، تعهدمتقابل، شناخت متقابل وشبکه های می باشد. سازمان هایی که دارای سطوح بالاتر سرمایه اجتماعی هستند، احتمال داردتا نسبت به رقبایشان که دارای سرمایه اجتماعی کم تری هستند، موفق ترباشند. ازسوی دیگر بین سرمایه اجتماعی می تواند علمکرد سازمانی را ارتقا دهد. سرمایه اجتماعی سازمانی،یک دارایی است که هم برای سازمان ازطریق ایجاد ارزش برای ذینفعان و هم برای اعضای سازمان از طریق ارتقای مهارت کارکنان مفید و سودمند است. (احمدی و محمدی بلبان آباد،1391).
درمجموع پنج بعدی که بیشتر موردپذیرش در رفتارهای سازمانی اند عبارتنداز: نوع دوستی، وظیفه شناسی، احترام وتکریم، جوانمردی و فضلیت مدنی متعقد است این گونه رفتارها اعتماد(یکی از شاخص های سرمایه اجتماعی) را میان کارکنان افزایش می دهد. ارگان معتقد است درصورت تقویت ویژگی های مذکور درسازمان ها،کارکنان به دنبال اصلاح عملکرد خود را به خوبی ایفا خواهندکرد. یکی از متغیرهایی که انتظار می رود با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان رابطه داشته باشد، سرمایه اجتماعی است. مفهوم سرمایه اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک شبکه به عنوان منبعی با ارزش اشاره دارد و با خلق هنجارها واعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضامی شود و در غیاب سرمایه اجتماعی، سایرسرمایه ها اثربخشی خود را از دست داده و پیمودن راههای توسعه وتکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار می شود. سرمایه اجتماعی چه درسطح مدیریت کلان و چه درسطح مدیریت کلان وچه درسطح مدیریت سازمانها و بنگاهها، می تواند شناخت جدیدی از سیستم های اقتصادی-اجتماعی ایجادکند و به مدیران در هدایت بهترسیستم یاری رساند.
مدیران وکسانی که بتوانند در سازمان سرمایه اجتماعی ایجادکنند، راه کامیابی شغلی و سازمانی خود را هموارمی سازند. ازسوی دیگر، سرمایه اجتماعی به زندگی فرد، معنی و مفهوم می بخشد و زندگی را لذت بخش ترمی سازد. تحقیقات پیشین نشان داده است که سازمان های دارای سطوح بالایی از سرمایه اجتماعی هستند دارای افرادی هستندکه نسبت به سازمان ها متعهد هستند وکارمندان درکارهای سازمانی درگیر می شوند و به سازمان هویت می دهند. وکارمندانی که شاهد نرم های ارتباطی قوی در سازمان هستند بیشتر به اهداف و ارزش های سازمان پایبند هستند، با افزایش ارتباطات میان افراد هزینه تبادلات کمترشده و این یک مزیت رقابتی برای سازمان است. سرمایه اجتماعی، نقشی بسیارمهمترازسرمایه فیزیکی و انسانی درسازمان ها وجوامع ایفا می کند و شبکه های روابط جمعی وگروهی، انسجام بخش میان انسان ها، سازمان ها و انسان ها و سازمان ها با سازمان هاست. در غیاب سرمایه اجتماعی، سایرسرمایه ها اثربخشی خود را از دست می دهند و بدون سرمایه اجتماعی، پیمودن راههای توسعه وتکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوارمی شوند. سازمان ها با شناخت و شناسی ابعاد سرمایه اجتماعی خود میتوانند درک بهتری از الگوی تعاملات بین فردی وگروهی داشته باشند و با استفاده از سرمایه اجتماعی می توانند سیستم های سازمانی خود را بهترهدایت نمایند. نتایج مطالعات پدساکوف و همکارانش نشان می دهدکه تا سال2000 میلادی متجاوز از 160 مطالعه برای شناسایی عوامل تاثیرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی انجام شده، در حالی که تحقیقات بر روی تاثیر رفتار شهروندی سازمانی بر مباحث سرمایه اجتماعی کمتر از انگشتان یک دست است. در واقع این تحقیقات به دلیل عدم توجه به شبکه روابط اجتماعی(سرمایه اجتماعی)یعنی عوامل غیراقتصادی، مورد انتقاد قرارگرفته اند.
آنچه بر ابهامات پیرامون این نظریه(سرمایه اجتماعی) می افزاید، تعاریف متعدد در حوزههای گوناگون توسط افراد مختلف است به گونه ای که در بررسی ادبیات موضوع، با انبوهی از تعاریف روبرو می شویم که در حوزههای متفاوتی ارائه شده است. در زیر به برخی از این تعاریف اشاره میشود:
سرمایه اجتماعی شبکه شخصی یک فرد و پیوستگیهای نهادی بر گزیده او را در بر می گیرد.
از نظر فوکوریاما: سرمایه اجتماعی عبارت است از: توانایی های افراد برای کار کردن با یکدیگر به منظور دستیابی به اهداف مشترک در گروه ها و سازمانها(سعیدی و عاشوری،1395).
2-2-8 سرمایه اجتماعی و توسعه
توسعه فرآیندی پویا و چند بعدی است و امروزه اتفاق نظر کلی وجود دارد که سطح توسعه را نمی توان با شاخص ساده و واحدی نشان داد. پژوهشهای زیادی به رابطه میان سرمایه اجتماعی و پیامدهای مثبت در حوزهها و سطوح گوناگون اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و رفاهی توجه کرده اند. برای نمونه تحقیقات نشان داده اند که با کارایی نهادی، افزایش سطح آموزش و رفاه کودکان، کاهش نزاع و درگیری، برتری اقتصادی افراد، کاهش مرگ و میر، بهبود وضع سلامت، احساس خوشبختی و اعتماد به حکومت و… رابطه مستقیم دارد.
سرمایه اجتماعی زیر بنای توسعه اقتصادی: اگر به طور کلی بهبود شاخصهای اقتصادی و درآمد سرانه را به همراه برابری بیشتر در یک جامعه، مبنای توسعهی اقتصادی آن جامعه در نظر بگیریم، بی شک تحقیقات زیادی در راستای تبیین رابطهی بین سرمایه اجتماعی با مقوله(توسعه اقتصادی) صورت گرفته است(تاجبخش،1384).
با رویکرد نظری و با توجه به تعاریف و شاخص های سرمایه اجتماعی می توان به صورت مستدل از این امر دفاع کرد که بین سرمایه اجتماعی و شاخص های سرمایه اجتماعی متوان به صورت مستدل از این امر دفاع کرد که بین سرمایه اجتماعی با توسعه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی رابطه وجود دارد؛ زیرا به نوعی این رابطه، ارتباطی این همانی است. یعنی بخشی از توسعهی سرمایه اجتماعی معادل است یا توسعه در ابعاد مختلف و برعکس بخشی از تئسعه در ابعاد مختلف برابر است با توسعهی سرمایهی اجتماعی و شاخص های آن است. مثلاً اگر در توسعه اجتماعی افزایش مشارکت اجتماعی یکی از مولفه های توسعه باشد، می توانیم از این موضع دفاع کنیم که سرمایه اجتماعی نیز در جامعه افزایش می یابد. یا اگر توسعهی اجتماعی منوط به گسترش نهادی مدنی باشد، می دانیم که این نهادها بخشی از ابزارهای توسعه سرمایه اجتماعی هستند. این مقولات را هم تحقیقات تجربی اثبات کردهاند و هم از دل تعریف و رویکردهای نظری به صورت منطقی استنتاج می شود. دراین میان شاید دفاع از رابطه سرمایهی اجتماعی با توسعه اقتصادی بیش از هر مورد دیگر نیاز به بحث و بررسی داشته باشد؛ امری که باید در پی یافتن پاسخ مناسب برای آن بود. تحقیقات تجربی متعددی در کشورهای گوناگون از آمریکای جنوبی گرفته تا آفریقای شمالی و کشورهای جنوب شرق آسیا و خاورمیانه که نشان می دهد، توسعه اقتصادی بالا، سیستم کارآمد اقتصادی، برابری و توزسع عادلانه در آمدها و درآمدسرانه بالا از ارتباط معناداری با میزان بالای سرمایه اجتماعی داشته است. آنچه بیش از همه مورد تاکید قرار گرفته، این است که بر اساس نظریات کلاسیک نوع برون گروهی سرمایه اجتماعی یا همان سرمایه اجتماعی متصل کننده در این راستا عامل مثبت است و نوع درون گروهی سرمایه اجتماعی یا همان سرمایه اجتماعی پیوند دهنده تا حد زیادی به صورت منفی و بازدارنده عمل می کند(غفاری،1385). از سرمایه اجتماعی، به عنوان زیر بنای توسعه اقتصادی هر جامعه یاد می کنند. اهمیت سرمایه اجتماعی در توسعه اقتصادی در یک جامعه، تا حدی است که می توان آن را در شکوفایی اقتصاد تمام جوامع توسعه یافته به طور آشکاری مشاهده کرد. سرمایه اجتماعی در اقتصاد هر کشور می توان دراعتماد پذیری و روحیه همکاری میان نیروهای انسانی برای رسیدن به اهداف اقتصادی جامعه تعریف کرد. سرمایه اجتماعی ضمن شکل دهی به مجموعه قواعد و قوانین اخلاقی و رفتاری هر جامعه، به رفتار افراد شکل می دهد و کمک می کند تا سرمایهی انسانی و سرمایه مادی و اقتصادی بتوانند با هم و در تعامل با یکدیگر، به رشد و پویایی دست یابند. سرمای اجتماعی با استفاده از همانندی ها و همسانی های افراد جامعه از جهات گوناگون، باعث ایجاد روحیه اعتماد متقابل می شود و در خدمات منافع اقتصادی قرار می گیرد و بستر و فضایی ایجاد می کند که ضمن کاهش هزینههای استفاده از نیروهای انسانی، تعامل بین آنها نیز افزایش یابد. سرمایه اجتماعی با قواعد و ارزش های اخلاقی و رفتاری خود در حوزه اقتصاد، افراد را مقید می کند تا در گروه های مختلف اجتماعی با هم به تعامل، مبادله و تصمیمگیری بپردازند. می توان از واژه هایی مانند: اعتماد، امانتداری، نیکوکاری، خیر بودن، صداقت و توجه به ارزشهای مذهبی در کسب و کار، به عنوان سرمایههای اجتماعی در حوزه اقتصاد یاد کرد که اگر در رفتارها و قواعد و مبادلات اقتصادی و هنجارهای آن حاکم شود، میتواند به شکوفایی و پیشرفت اقتصاد کمک نماید؛ زیرا وجود عاملی به نام اعتماد، موجب شکلگیری گروه هایی می شود که با اطمینان به یکدیگر، در حوزه اقتصاد جامعه فعالیت می کنند. اما بعد از اعتماد رمی توان از خلاقیت و نوع آوری توسط نیروهای انسانی، به عنوان یک سرمایه مهم اجتماعی دیگر، یاد کرد. رشد و توسعه اقتصادی، نیازمند خلاقیت است و مطالعات اقتصادی نشان می دهد که بخش اعظمی از رشد و توسعه اقتصادی هر کشور، با استفاده از این ثروت نهفته، شکل گرفته است. رشد ابداعات و خلاقیت و نوآوری در بهرهوری اقتصادی، نقش دارد و باعث می شود از سرمایههای دیگر کشور در حوزهی اقتصاد، به نحو مطلوب و موثرتری استفاده شود(غفاری،1385).
سرمایه اجتماعی و توسعه سیاسی: سرمایه اجتماعی، ابزاری برای رسیدن به توسعه سیاسی است. در این مورد، نوع رابطه ای که بین مردم و دولت مردان وجود دارد، می تواند در شکل گیری مفهوم شهروندی و همچنین جامعه مدنی، نقش اساسی داشته باشد. در جامعه مدنی، نهادهای قانونمند به عنوان واسط بین دولت و مردم، در تعدیل روابط بین آنها ایفای نقش می کنند و این موضوع، محصول سرمایهی اجتماعی است(احمدی،1386). سرمایه اجتماعی همچنین ضمن تعدیل روابط به انسجام و همبستگی و حس اطمینان در جامعه کمک می کند و موجب مشارکت سیاسی و نیروی انسانی و حفظ روابط متقابل آنها به دولت می گردد. مهمترین سرمایه اجتماعی در عرصه ی سیاسی مشارکت مردم در صحنههای گوناگون سیاسی است. این سرمایه اجتماعی یعنی حمایت مردم از دولت در صحنه های گوناگون یکی از مصادیق بارز موفقیت در توسعه سیاسی هر کشور است. سه شاخص عمده که برآیندی از وجود سرمایهی اجتماعی است، برای نمایان ساختن رابطه میان سرمایهی اجتماعی و توسعهی سیاسی مطرح می شود.
1) جامعه مدنی یا به عبارت پاتنامی آن اجتماع مدنی2) توقویت فرهنگ دموکراتیک3) تقویت شهروند قدرتمند.
سرمایه اجتماعی و اجتماع مدنی: جامعه واژه ای است که در قرن هیجدهم میلادی رایج بود. بعد از" نظریهی قرارداد اجتماعی" وارد اندیشهی اجتماعی و سیاسی شد. دلالت بر وضعی از جامعه دارد که در آن آدمی از حالت طبیعی خارج شد و با دست کشیدن از آزادیهای طبیعی و عمل آزادانه، به دولت و قانونگذاری گردن نهاد. تعریفی که می توان از جامعه مدنی ارائه کرد بدین صورت خواهد بود: جامعه مدنی مجموعهی تشکلهای صنفی، اجتماعی، سیاسی، قدرتمند و مستقل گروهها، اقشار و طبقات اجتماعی است که از یک طرف تنظیم کننده خواستها و دیدگاههای اعضای خود و از طرف دیگر منعکس کننده این خواست ها و دیدگاه ها به نظام سیاسی و جامعه مدنی نیازمند عبور و گذر از سرمایه اجتماعی درون گروهی(مانند خانواده یا گروه های قومی و… به سوی سرمایه اجتماعی برون گروهی است. در این زمینه چندعامل می تواند به عنوان عوامل تسهیل کننده این گذار عمل کنند:
1) پیوندهای سست: کانون توجه تحلیلهایی که مورد سرمایه اجتماعی ارائه شده اند، روابط درون گروهی است. مسئله ای که به همان اندازه مهم است روابط گروه ها با یکدیگر است. بسیاری از دل مشغولی های اندیشمندان سرمایه اجتماعی به وضعیت روابط اعضای یک گروه با هم مرتبط است این درحالیست که برای شکلگیری جامعه مدنی که یکی از پیش نیازهای توسعهی دموکراتیک است، روابط میان گروه ها مهمتر و اثرگذارتر است. از این رو این ایده که سرمایه اجتماعی ممکن است با تقویت روابط درون گروهی و هویت گروه، دشمنی میان گروه ها را نیز تشدید نماید، همواره می تواند نگرانی را درمورد اثرات نامناسب سرمایهی اجتماعی برانگیزاند.2) هدف مشترک: یکی دیگر از راههای ارتباط میان گروه های درون جامعه مدنی و شکلگیری جامعه مدنی با کارکردهای مناسب، ایجاد اهداف مشترک که مستلزم همکاری میان گروهی است، می باشد.
3) شهروند قدرتمند: شهروند قدرتمند یکی از مفاهیمی است که جهتگذار به جامعه دموکراتیک در سالهای اخیر در جوامع جهان سوم مطرح شده است. شهروند قدرتمند بعدها در طی گذار به دموکراسی یکی از عوامل اصلی تقویت دموکراسی و تثبیت دموکراسی حداکثری به شمار آمدند. این سرمایه به واسطه چهار صفتی که در اختیار دارد به احتمال بسیار موجبات شکلگیری شهروند قدرتمند را فراهم می آورد. این چهارصفت عبارتند از: آگاهی، اعتماد و همکاری متقابل، مشارکت اجتماعی و فرهنگ صلح و فرهنگ دموکراتیک. دموکراسی نمی تواند به مانند یک بسته یا چیزی آماده و حاضر انتقال یابد زیرا که به طور ارگانیکی از فرهنگ سیاسی خاص، توسعه می یابد. براین اساس چنین بر می آید که فرهنگ صلح یا فرهنگ دموکراسی از بناهای اساسی توسعهی سیاسی و روند دموکراتیزاسیون بوده و در این راستا از اهمیت فراوانی برخوردار دارند. فرهنگ صلح و فرهنگ دموکراسی از این رو تا حدودی همسان هستند که به معنای روابط بین اقوام، ملتها و حکومت نیز قابل تعمیم است. به بیان دیگر فرهنگ صلح چیزی جز تعمیم فرهنگ دموکراسی به عرصه ملی نمیباشد.
این رفتارسازمانی باعث ایجادروابط مبتنی براعتمادوهمکاری بین کارکنان سازمان میگردد. صاحب نظران ازسرمایه اجتماعی به عنوان چسبی که افراد را به هم پیوسته نگه میدارد یادمیکنند این رفتار کنترل غیررسمی موثرتری را به وجودمیآورد وباعث کاهش کارهای خلاف میگردد، همچنین سرمایه اجتماعی درسازمان را افزایش میدهد. بنابراین سرمایه اجتماعی سازمان چگونگی روابط انسانی داخل سازمان چگونگی روابط انسانی داخل سازمانی میباشدکه منظورازروابط انسانیکیفیت همکاری، اعتمادمتقابل تعهدسازمانی است. این رفتاردرسازمان باعث شکل گیری روابط کاری میشود که براساس آن همکاری واقدامات تسهیل کننده را درسازمان افزایش میدهد همچنین سازمان هایی که دارایی سطوح بالای از سرمایه اجتماعی هستند موفق تر ازسایر رقبایی هستند که سطوح پایین تری ازسرمایه اجتماعی درآن سازمان های جاری است.
از دیگرتلاش های مدیران برای رقابت بهتربا سایرسازمان ها ایجاد رضایت شغلی درکارکنان وجلوگیری ازعدم رضایت آنهاست. هرسازمانی که درصدد بالابردن بهره وری وکارایی خود میباشد، اهمیت ویژه ای برای رضایت شغلی کارکنان خودقائل میشود، چراکه رضایت شغلی در بالابردن کارایی سازمان نقش مهمی ایفامینماید(دهقانی،حیوی حقیقی، کیان پوری، شیبانی).
2-2-9 نظریه های مرتبط با سرمایه اجتماعی
2-2-9-1 نظریه جیمز کلمن
کلمن اولین محققی بود که به بررسی تجربی مفهوم سرمایه اجتماعی پرداخت. کلمن به کارکرد سرمایه اجتماعی توجه دارد. به نظر او، سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنش گر اجازه می دهد تا با استفاده از آن به منابع خود دست یابد . این بعد از ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات، مجاری اطلاعرسانی، هنجارها و ضمانت اجرایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق کرده یا منع میشوند(کلمن، 1377).
به اعتقاد کلمن، سرمایه اجتماعی می تواند به سه شکل ظاهر شود:
اول، تکالیف و انتظاراتی که بستگی به میزان قابلیت اعتماد به محیط اجتماعی دارد.
دوم، ظرفیت اطلاعات برای انتقال و حرکت در ساختار اجتماعی که بتوان پایهای برای کنش فراهم نمود.
سوم، هنجارهایی که توام با ضمانت اجرایی موثر باشند(شارع پور، 1381).
کلمن برخی از روابط اجتماعی راکه می تواند منابع سرمایهای سودمند ایجاد کند به شرح ذیل نام می برد.
1-تعهدات وانتظارات: اگر Aبرای Bکاری انجام دهد با اعتماد به اینکه Bدر آینده آن را جبران خواهد کرد این امر انتظاری را در A وتعهدی را ازجانب B برای حفظ اعتماد ایجاد می کند. این تعهد را می توان مانند( برگه ای اعتباری) تصور کرد که دردستA است باید عملکردی از طرف B باز خرید شود. اگرA تعداد زیادی از این برگه های اعتباری ازتعدادی افرادکه باآنها رابطه دارد در دست داشته باشد در آن صورت همانند ی باسرمایه مالی مستقیم است. این مجموعه برگه ها اعتباری بزرگ را تشکیل می دهند که A می تواند درصورت لزوم از آن استفاده کند، مگر اینکه اعتمادکردن غیرعاقلانه باشد و برگه ها بیانگر وام های اعتباری باشند که بازپرداخت نخواهد شد. پس دو عامل برای این شکل از سرمایه اجتماعی حیاتی است. اول میزان درخوراعتماد بودن محیط اجتماعی که به این معناست که تعهدات بازپرداخت می شود. دوم، میزان واقعی تعهداتی است که برعهده گرفته می شود( کلمن،1377). برای مثال دریک اجتماع کشاورزی که درآن علوفه زمین کشاورزی توسط دیگری جمع میشود و ابزارهای وسایل کشاورزی به طورگسترده قرض گرفته می شود وقرض داده می شود، سرمایه اجتماعی به هرکشاورز امکان می دهدکه کارفرد را با سرمایه فیزیکی کمتری به صورت ابزار و وسایل به انجام رساند. یک چنین ساختاراجتماعی همانند اجتماعی است که درآن سفته، برات (یعنی قرض) دست به دست می شود و مانند پول از آن استفاده می شود و بطور موثر سرمایه اجتماعی برای سطح معینی از فعالیت تولیدی را کاهش می دهد. اما اینکه چرا کنش گر عقلانی تعهدات را به وجود می آورد؟ زمانی که من خدمتی برای شما انجام می دهم، در زمانی است که شما نیاز دارید و هزینه زیادی برای من نیازمندم با خدمتی آن راجبران کنید که بیش از آنکه این خدمت برای من تمام شده است، به سود من خواهدبود. البته این مبادله عمدتا به غیراز پول را شامل میشود و کلیه خدمات را که طبیعتاً برای دریافت کننده بیش ازکمک دهنده ارزش دارد را شامل می شود (کلمن، 1377).
2-ظرفیت بالقوه اطلاعات: ظرفیت بالقوه اطلاعات جزء ذاتی وجدایی ناپذیری ازروابط اجتماعی است. اطلاعات برای فراهم ساختن شالوده ای برای کنش مهم است اما به دست آوردن آن پرهزینه است. یکی ازوسایلی که ازطریق آن، اطلاعات ممکن است کسب شود استفاده ازروابط اجتماعی است. فردی که عمیقاً به رویدادهای جاری علاقه مند نیست ولیکن میخواهد که ازتحولات مهم اطلاع داشته باشد چنانچه بتواند اطلاعاتی راکه نیاز دارد از دوستی که به این گونه مسائل توجه نشان دهد دریافت کند، وی می تواند در وقت لازم برای خواندن روزنامه صرفه جویی کند(کلمن،1377).
3-هنجارهاو ضمانت نامه های اجرایی موثر: هنجارهای موثردرقالب وشکل دستوری به شکل نیرومندی باعث ظهور سرمایه اجتماعی درجمع می شوند وفرد تحت تاثیرقدرت این هنجارها باید منافع شخصی را رهاکند وبه سود جمع عمل کند. البته کلمن معتقد است که هنجارها می توانند بروز ابتکاروخلاقیت را نیزمانع گردند.آنجا که اشاره میکند هنجارهای موثر در یک حوزه می توانند نوآوری در یک حوزه را کاهش دهند، میتوانند نه تنها کنشهای انحرافی را که به دیگران آسیب می رساند بلکه همچنان کنش های انحرافی را که می تواند سودمند باشد، محدود کند. (کلمن، 1377).
4- ایدئولوژی: عامل دیگرکه برایجاد و نابودی سرمایه اجتماعی تاثیر می گذارد ایدئولوژی است. ایدئولوژی میتواند با تحمیل این خواست به فرد که به سود کسی یا چیزی غیر از خود عمل کند، سرمایه اجتماعی به وجودآورد. این امر در اثراتی که ایدئولوژی مذهبی در واردکردن افراد، به توجه به منافع دیگران دارد آشکاراست. به زعم کلمن، ایدئولوژی می توانداثرمنفی برایجاد سرمایه اجتماعی داشته باشد. ایدئولوژی خود بسندگی، مانندآنچه طرفداران اپیکوردریونان باستان به آن اعتقاد داشتند و یا یک ایدئولوژی که بر روابط جداگانه ومستقل هرفرد باخداوند تاکید می کند که عمدتاً اساس آیین پروتستان راتشکیل می دهد، میتواند از ایجاد سرمایه اجتماعی جلوگیری نماید(کلمن،1377).
5-روابط اقتدار: اگرکنشگرA ، حقوق کنترل کنش های معینی را به کنشگردیگری ،B، انتقال داده باشد، درآن صورت B سرمایه ای اجتماعی به صورت آن حقوق کنترل دراختیاردارد. اگر عده ای کنشگر، حقوق کنترل مشابهی را به Bانتقال داده باشند، آنگاه B مقدارزیادی سرمایه اجتماعی دراختیارداردکه می تواند برفعالیت های معینی متمرکزکند و این قدرت زیادی به B می دهد.
اشکال سازمانی سرمایه اجتماعی: به اعتقاد کلمن تشکل افراد در سازمان های داوطلبانه ومحصولات فرعی این گونه سازمان ها، نوعی سرمایه اجتماعی است که منافع آن شامل حال همه شرکتکنندگان وهم مشمول حال سایرافراد جامعه می گردد. از دیدکلمن سازمان های داوطلبانه به موازات فعالیت برای هدف اصلی خود، دو نوع محصول فرعی به عنوان سرمایه اجتماعی بوجود می آورند. نهایتاً کلمن به چند عاملی اشاره می کند که برایجاد یا نابودی سرمایه اجتماعی موثرند. اول فروبستگی است. اگربنا باشد اعتماد به سطحی برسد که درخوراعتماد بودن امین بالقوه آن راتوجیه کند، فروبستگی مهم خواهد بود. اعتمادکردن A بهC تا اندازه ای برپایه اعتمادA به قضاوت B است. اعتمادکردن B تا اندازه ای بستگی دارد به اعتماد او به قضاوتC ، وقضاوتC به نوبه خود تا اندازه ای به اعتماد او به قضاوتA بستگی دارد. هر چقدر چنین سیستم هایی بیشتر در هم تنیده باشند، قابلیت اعتماد و بواسطه آن سرمایه اجتماعی افزایش می یابد. عامل دوم ثبات ساختاراجتماعی است . به اعتقادکلمن، درهم گسیختگی سازمان اجتماعی یا روابط اجتماعی می تواند بنیان سرمایه اجتماعی را ویران سازد. اماگذشته ازاین عوامل دسته دیگریازعوامل نیز هستند که می توانند برایجاد یا نابودی سرمایه اجتماعی اثرگذار باشند. مهم ترین این عوامل، عواملی است که افراد را کمتر به یکدیگر وابسته می کند. رفاه و فراوانی عامل مهمی در این دسته است. منابع رسمی حمایت درزمان نیاز( انواع گوناگون کمک دولت)عامل دیگری است. بنابراین هرچه افراد بیشتربه یکدیگرکمک کنند و انتظارت وتعهدات شکل گیرد هنجارها دراین ارتباطات منظم بوجود می آیند و در غیر این صورت با استفاده کمتری از سرمایه اجتماعی این سرمایه مستهلک می شود.
2-2-9-2 نظریه پیر بوردیو
از نظر بوردیو، سرمایه اجتماعی حاصل جمع منابع بالقوه و بالفعلی است که نتیجه مالکیت شبکه با دوامی از روابط نهادی شده بین افراد، و به عبارت ساده تر، عضویت در یک گروه است. البته سرمایه اجتماعی مستلزم شرایطی به مراتب بیش از وجود صرف شبکه پیوندها می باشد. در واقع، پیوندهای شبکه ای می بایست از نوع خاصی باشند، یعنی مثبت و مبتنی بر اعتماد. روابط نهادی شده مبتنی براعتماد بدون رعایت تکالیف وحقوق متقابل ممکن نیست پس مفهوم شهروندی که تکالیف و حقوق است ارتباط تنگاتنگی بامفهوم سرمایه اجتماعی دارد.
اول، اندازه شبکه ارتباطاتی که عامل اجتماعی به خوبی بتواند آنها را بسیج نماید.
دوم، مقدارسرمایه (اقتصادی، فرهنگی، نمادی) هریک ازکسانی که عامل اجتماعی با آنها در ارتباط هست.
او با تصریح تفاوت میان سرمایه اجتماعی با منابع چنین می نویسد:
اگرچه سرمایه اجتماعی به سرمایه اقتصادی وفرهنگی درتملک هریک ازعاملان یاحتی مجموعه کامل عاملانی که بافرد درارتباط هستند قابل تقلیل نیست، با این حال هرگز بطورکامل از آن مستقل نمی باشد(بوردیو، 1997). به اعتقاد بوردیو سرمایه اجتماعی به عنوان شبکه ای ازروابط یک موهبت طبیعی یا حتی اجتماعی نیست بلکه چیزی است که در طول زمان و با تلاش بی وقفه به دست میآید. به عبارت دیگر، شبکه روابط محصول راهبردهای سرمایه گذاری فردی یا جمعی، آگاهانه یا ناخودآگاه است که هدفش ایجاد یا بازتولید روابط اجتماعی است که مستقیماً در کوتاه مدت یا بلند مدت قابل استفاده هستند. هدف این شبکه ها تبدیل روابط تصادفی مانند روابط همسایگی، شغلی، یا حتی خویشاوندی به روابطی است که به طورهم زمان لازم واختیاری هستند و حاکی ازحقوق نهادی تضمین شده یا تعهدات ماندگاری است که به طورذهنی حس میشود. این حقوق وتعهدات از طریق مبادله که مستلزم وموجب شناخت متقابل است، به گونه ای بی وقفه بازتولید می شود. مبادله، چیزهای مبادله شده رابه نشانه های شناسایی تبدیل می کند و از طریق شناسایی متقابل و به رسمیت شناختن عضویت در گروه، گروه را باز تولید میکند.
بنابراین بازتولید سرمایه اجتماعی مستلزم کوششی مستمر برای معاشرت است. بوردیو توجه خود را برفوایدی که ازبرکت مشارکت درگروه ها نصیب افراد میشود، به تعبیرخود، " معاشرت پذیری عمدی با هدف دسترسی به منابع اجتماعی" متمرکز میسازد.کاربرد سرمایه اجتماعی در نزد بوردیو براین درک استواراست که افراد چگونه با سرمایه گذاری بر روابط گروهی وضعیت اقتصادی خود را در یک فضای اجتماعی سلسله مراتبی( جامعه سرمایه داری) بهبود میبخشند.
بوردیو برقابلیت تبدیل انواع مختلف سرمایه تاکید داشته و سرمایه اقتصادی را ریشه انواع دیگرسرمایه می داند. بنابراین به کمک سرمایه اجتماعی، کنشگران قادر هستند مستقیماً به منافع اقتصادی دست یابند. به علاوه آنها می توانند سرمایه فرهنگی خود را از طریق تماس با متخصصان و فرهیختگان بیافزایند یا به جای آن میتوانند به نهادهایی که مدارک معتبر ارائه می دهد، بپیوندد (فیروز آبادی، 1387). ازسوی دیگر بدست آوردن سرمایه اجتماعی مستلزم سرمایه گذاری سنجیده هم در منابع اقتصادی و هم منابع فرهنگی است. اگرچه بوردیو اصراردارد که فواید ناشی ازسرمایه اجتماعی یا فرهنگی قابل تقلیل به سرمایه اقتصادی است ولی فرایند ایجاد سرمایه اجتماعی یا فرهنگی قابلیت تقلیل به فرایند تولید سرمایه اقتصادی را ندارد وهریک از این دونوع سرمایه پویایی شناسی خاص خود را دارند ودرمقایسه با سرمایه اقتصادی ازشفافیت کمتر و نا اطمینانی بیشتر برخوردار هستند(موسوی خامنه،1383).
2-2-9-3 نظریه رابرت پاتنام
رابرت پاتنام از صاحبنظرانی است که دردهه های اخیردررواج اندیشه سرمایه اجتماعی درعلوم انسانی موثربوده است. رابرت پاتنام جامعه شناس ایتالیایی، ازمعدود افرادی است که تمامی نیروی خود را روی مفهوم سرمایه اجتماعی متمرکزکرده وپژوهش های بنیادینی برای سنجش وکاربردهای این واژه به انجام رسانده است. تاکید عمده وی به نحوه تاثیرسرمایه اجتماعی بر رژیم های سیاسی ونهادی دموکراتیک مختلف است.
از نظر پاتنام سرمایه اجتماعی عبارت است از پیوندهای بین افراد (شبکه های اجتماعی) و هنجارهای اعتماد و کنش و واکنش متقابل که از این پیوندها ناشی می شوند(شارع پور، 1381).
ازنظر پاتنام سنجه های سرمایه اجتماعی شامل موارد ذیل است: میزان مشارکت در امور اجتماع محلی و زندگی سازمانی، مشارکت در امور عمومی( مثل رای دادن )، رفتار داوطلبانه، فعالیتهای اجتماعی ، غیر رسمی( مثل دیدار دوستان ) و سطح اعتماد بین افراد، بدین ترتیب، سنجه او دارای دو عامل اساسی است: سنجه مشارکت انجمن و سنجه اعتماد.
2-2-9-4 نظریه فرانسیس فوکویاما
صاحب نظر دیگر در زمینه سرمایه اجتماعی، فرانسیس فوکویاما است. فوکویاما بر وجود هنجارها و ارزشهای غیر رسمی در یک گروه تاکید می کند. تعریف او از سرمایه اجتماعی چنین است "سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن سهیم هستند. مشارکت در ارزشها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی گردد، زیرا که این ارزشها ممکن است ارزشهای منفی باشد(فوکویاما، 1379).
از نظر فوکویاما هنجارهای تشکیل دهنده سرمایه اجتماعی می توانند از هنجار روابط متقابل دو دوست گرفته تا آموزه های پیچیده ای را در برگیرند. این هنجارها باید در روابط بالفعل آدمیان به طور عینی مصداق یابند. مباحث و مطالعات فوکویاما پیرامون سرمایه اجتماعی نیز مانند پوتنام در سطح کلان دنبال شده است. او سرمایه اجتماعی را در سطح کشورها و در ارتباط با رشد و توسعه اقتصادی آنها مورد بررسی قرار داده است. فوکویاما مانند پوتنام هنجارهای همیاری را شالوده سرمایه اجتماعی معرفی می کند و همچنین وی مفهوم شبکه را در ارتباط با سرمایه اقتصادی مطرح می کند: " از دیدگاه سرمایه اجتماعی، شبکه به عنوان نوعی سازمان رسمی به تعریف در نیامده، بلکه به صورت یک ارتباط اخلاقی مبتنی بر اعتماد تعریف می شود. شبکه گروهی از عاملان منفردی است که در هنجارها یا ارزش ها ی فراتر از ارزشها و هنجارهای لازم برای داد وستد های متداول بازار مشترک هستند. هنجارها و ارزشهایی که در این تعریف جای می گیرند از هنجار ساده دو سویه مشترک بین دو دوست گرفته، تا نظامهای ارزشی پیچیده که مذاهب سازمان یافته ایجاد کرده اند، ادامه می یابد. فوکویاما شبکه را یک سازمان هموار می نامد که با سازمان مبتنی بر سلسله مراتب متفاوت است، چرا که درآن مقررات بوروکراتیک واقتداررسمی با هنجارهای غیررسمی مشترک که در میان اعضا درونی شده است، جایگزین می شود.
فوکویاما ضمن تائید اهمیت خانواده به مثابه شکلی از سرمایه اجتماعی، به جوامعی اشاره دارد که در آنها توازنی میان مناسبات خانوادگی و مناسبات غیر خانوادگی وجود نداشته و بر مناسبات خانوادگی به زیان دیگر مناسبات اجتماعی تاکید میشود. با این حال خانواده نوع مهمی از سرمایه اجتماعی به شمار می آید که از نظر فوکویاما زوال آن در جامعه آمریکا به اشکال گوناگون بر کاهش سرمایه اجتماعی در آن جامعه موثر بوده است. افزایش جرم و جنایت، خودکشی، الکلیسم، مصرف مواد مخدر و فرزندان نامشروع از یک سو و کاهش مشارکت های مدنی و کاهش اعتماد از سوی دیگر نتیجه زوال خانواده و از نشانه های فروپاشی بزرگ به زعم فوکویاما می باشد. (توسلی، 1384). او برخلاف دیگر نظریهپردازی سرمایه اجتماعی صرفاً بر خصلت جمعی سرمایه اجتماعی تاکید می نماید و کارکرد سرمایه اجتماعی را بازدهی سرمایه در سطح جامعه می داند و معتقد است که میزان بالای اعتماد در یک جامعه موجب پیدایش اقتصادی کارآتر می شود، چرا که باعث حذف یا کاهش هزینه های مربوط به چانه زنی و مراقبت برای اجرای مفاد قراردادهای اقتصاد میگردد. او همچنین کارکرد دیگر سرمایه اجتماعی در سطح کلان را تقویت دموکراسی پایدار از طریق تقویت جامعه مدنی می داند: " جامعه مدنی که در سالهای اخیر به طور قابل توجهی کانون توجه نظریه پردازی های مردم سالاری بوده است، در مقیاس وسیعی محصول سرمایه اجتماعی است." در زمینه سرمایه اجتماعی، فوکویاما تاکید می کند که برای شناخت چگونگی انجام این کار باید به طور منظم تر به مسئله سرمایه اجتماعی پرداخت و منشا خاستگاه های سرمایه اجتماعی را مورد بررسی قرار داد. او با قراردادن نظریه بازی در چشم اندازی دقیق ، منابع ایجاد کننده سرمایه اجتماعی را این گونه تعریف می کند.
1-هنجارهایی که به لحاظ نهادی ساخته شده اند (ساخت مندی های نهادی). و منتج از نهادهای رسمی مانند دولت و نظام های قانونی هستند.
2-هنجارهایی که خود جوش هستند(ساخت مندی های خود جوش).
3-ساخت مندی های برون زا که بر خاسته از اجتماعی غیر از اجتماع مبدا خودشان هستند و می توانند از دین ، ایدئولوژی ، فرهنگ و تجربه تاریخی مشترک نشات بگیرند.
4-هنجارهایی که از طبیعت ریشه گرفته اند(ساخت مندی طبیعی)مثل خانواده، نژاد و قومیت.
2-2-10 رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتار سازمانی
دردنیای امروزکه ساختارهای خشک ودیوانسالارانه جای خود را به مدیریتی منعطف داده است، سازمانها نیز نیازمندکارکنانی هستند که فراتراز تکالیف شغلی خود فعالیت نمایند(OCB)تا بابهره گیری ازمنابع وسرمایه های درون سازمان، به مزیت رقابتی پایداردست یابند(سرمایه اجتماعی)وبه بهبودعملکرد سازمانی کمک نمایند.
باورود به عصراطلاعات ودانش، مفاهیم جدیدی درمحیط مدیریت وکسب وکارظهورکرده است به طوری که مزیت رقابتی آینده سازمانها درگرواستفاده موثرومناسب ازاین نوع متغیرهای جدیدمی باشد. رفتارشهروندی سازمانی ازهمین دست مفاهیم می باشدکه سابقه تحقیقات جدی درباره آن مربوط به دهه اخیراست. ازطرف دیگر، سازمانی که دارای سرمایه اجتماعی باشد از یک مزیت رقابتی بهره مند خواهد شدکه می تواند باعث گرفتن ازسایر رقیبان شود. به همین دلیل دراین تحقیق سعی شده است تاثیر رفتارشهروندی سازمانی درسرمایه اجتماعی سنجیده شود. بروزرفتارشهروندی سازمانی باعث شده است که سازمانها نوآور، منعطف، و در برابربقا وموقعیتشان مسئول باشند. اهمیت یافتن رفتارشهروندی سازمانی به دلیل تاثیرآن دراثربخشی سازمانی می باشدکه این اثر را از طریق سرمایه اجتماعی اعمال می دارد. به هرروی، رفتارشهروندی شکل دهنده سرمایه اجتماعی است وسرمایه اجتماعی یک دارایی با ارزش به شمارمی آیدکه عملکرد سازمان را ارتقامی دهد(احمدی و همکاران،1391 ).
باتوجه به اهمیت شهروندی دموکراتیک دریک نظام سیاسی، شناخت عوامل تاثیرگذاردررشد وگسترش آن ضرورت می یابد. یکی ازمهمترین عوامل تاثیرگذار براین مقوله، سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی، ثروت ودارایی نامرئی است که حکایت ازآمادگی روحی_روانی احاد یک جامعه برای درگیرشدن درعمل جمعی دارد. یعنی سرمایه اجتماعی می تواند به مثابه حلقه مفقوده ای، حوزه های اجتماعی_سیاسی را درراستای توسعه کمی وکیفی جامعه، به یکدیگرمتصل کند. درچنین شرایطی است که تحقق جامعه مدنی وتحکیم دموکراتیک آسان ترمی شود. دراین حال میشود انتظارداشت با افزایش سرمایه اجتماعی درمیان افرادجامعه شاهدگسترش روزافزون ارزش های دموکراتیک ودرنتیجه مشارکت فعال درجامعه همراه با رشد و توسعه سیاسی روبرو خواهیم بود.
2-2-11 شاخص های سرمایه اجتماعی
2-2-11-1اعتماد
اعتماد اجتماعی، به عنوان مهمترین سازه سرمایه اجتماعی و از مهمترین مفاهیم طرح در حوزه علوم اجتماعی معاصر است. چرخش ساختار اجتماعی و تغییرات همه جانبه در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه مدرن، مخاطرات ناشی از این تغییرات توجه به این مفهوم را جدی ساخته است ولی این بدان معنی نیست که اندیشمندان کلاسیک بدان توجهی نداشته اند. با اهمیت یافتن اعتماد اجتماعی در جامعه معاصر، به تدریج این مفهوم در نزد سیاستگذاران، برنامهریزان و دولتمردان از جایگاه خاصی برخوردار شد تا جایی که سنجش سرمایه اجتماعی و به تبع آن اعتماد اجتماعی در قانون برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور، نیز مورد توجه قرار گرفت. اعتماد اجتماعی به عنوان مهمترین سازه سرمایه اجتماعی و یکی از جنبههای مهم روابط انسانی و اجتماعی و عاملی بسیار اساسی برای تدوام زندگی جمعه پر مخاطره مدرن است. عدم توجه به اعتماد سبب تاخیر در کارها و هزینه بر شدن آنها، خلل در روابط و تعاملات، باعث ایجاد مشکلاتی در مشارکت اجتماعی، نظم اجتماعی، سلامت اجتماعی و بطور کلی توسعه همه جانبه می شود. گرچه اعتماد اجتماعی بی رویه آفاتی را در پی دارد اما کاهش اعتماد در جامعه آثار زیانبارتری در پی دارد. با اهمیت یافتن مفهوم اعتماد در جامعه و توسعه همه جانبه، این مفهوم در برنامهریزیهای توسعه هم مورد توجه قرار گرفت تا آنجا که در قانون برنامه توسعه بدان اشاره شد(منصور،1384: 144). با توجه به تنوع قومی در ایران، سنجش اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن در میان همه اقوام ضروری شد تا راهکارهای تقویت اعتماد شناسایی و براساس آن برنامه ریزی شود. بررسی اعتماد اجتماعی در ایران به دو طریق پرداخت شده است: یکی در پژوهش هایی که در خصوص سرمایه اجتماعی در ایران و برخی مناطق شده که در این نوع تحقیقات، اعتماد اجتماعی به عنوان یکی از موضوعات سرمایه اجتماعی، مورد سنجش قرار گرفته، و دوم تحقیقاتی که مستقیماً به موضوع اعتماد اجتماعی پرداخته اند. برآیند کلی از این پژوهش ها میزان اعتماد اجتماعی را در حد متوسط(میانگین9 و یا در حال فرسایش ذکر کرده اند. اعتماد اجتماعی در پژوهش ها به اشکال زیر ملاحظه و مورد بررسی قرار گرفته است: اعتماد بنیادی و بین شخصی و شخصی، اعتماد درون گروهی و برون گروهی، اعتماد عام و تعمیم یافته، اعتماد نهادی(سازمانی) اعتماد به مناصب و مشاغل و اعتماد سیاسی. اعتماد نژادی و دینی از انواع دیگر اعتماد است که در پژوهش های ملی و پیمایش های ارزش های و نگرش ها مورد اشاره قرار گرفته است(پیمایش نگرشهای کشورهای شرقیevs به کوشش آزاد ارمکی و معادل 1378). بطور کلی یافتههای پژوهشهای انجام شده، اعتماد در سطح فردی، بنیادی، بین شخصی و گروهی را در حد بالا و اعتماد در سطوح سیاسی، نهادی و یا عام را در حد متوسط و پایینتر از آن و یا به عبارتی در حال فرسایش ارزیابی نموده اند. به لحاظ نظری باید گفت که مفهوم اعتماد اجتماعی به عنوان مهمترین بعد سرمایه اجتماعی به صورت مستقیم و غیر مستقیم و از زمان شکل گیری جامعه شناسی مورد توجه بوده که خود بیشتر ناشی از توجه به مسئله نظم اجتماعی و توسعه اجتماعی بوده است. به نحوی که اعتماد، نظم، همبستگی در اندیشه کلاسیکهای جامعهشناسی مانند دورکیم، وبر، تونیس، مهمترین مفاهیم بوده است(ایزنشتات،1985). در دهههای اخیر نیز اعتماد اجتماعی، با طرح مفهوم سرمایه اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. سابقه امروزین خود مفهوم سرمایه اجتماعی نیز به 80 سال پیش و در نوشته های لیداجی هانیفان سرپرست وقت مدارس ویرجینیا آمریکا بر می گردد. و جیمز کلمن(1988) برای اولینبار این مفهوم را در آمریکای شمالی وارد عرصه سیاسی کرد. تلاشهای وی در اروپا توسط پانتام پی گیری شد(الوانی، 1381) و امروزه با توجه به اهمیت یافتن این مفهوم در سامان زندگی جدید بسیار مورد توجه قرار گرفته به نحوی که شاهد موج عظیمی از اندیشهها و پژوهش ها در این زمینه هستیم که بیشتر ملهم از پژوهش های اندیشمندان متاخر مانند کلمن، پانتام، زتومکا، سلیگمن، اینگهارت، پاکستون، گیدنز، فوکویاما، گریشام، بوردیو و دیگران است. به نحوی که مطالعات جهانی ارزشها و نگرشهای اعتماد اجتماعی مورد سنجش قرار گرفته است. یکی از دغدغه های اساسی اندیشمندان اجتماعی، چگونگی برقراری وفاق و همکاری در جامعه و تداوم آن بوده است. جامهشناسان تحت عنوان ضرورتهای کارکردی برای حفظ و تداوم جامعه به این مساله توجه کرده اند، حتی فلاسفه از زمان هابز به بعد تاکید کرده اند، شکست و همکاری برای کسب منافع الزاماً نشانه نادانی یا عدم عقلانیت و حتی شرارت و بد نهادی نیست… این معضل بنیادین هنوز نیز در شکلهای مختلفی جلوهگر است؛ مصیبت اراضی مشاع، منطق کنش جمعی، کالاهای همگانی و دوراهی زندان، در همه این زمینه ها همکاری همگانی به نفع همه خواهد بود، ولی در غیاب همکاری و تعهد متقابل، همه از همکاری اجتناب می کنند و با رفتارخود، انتظارات بد بینانه یکدیگر را تقویت می نمایند… دانشمندان علوم اجتماعی اخیراً تفسیر جدید از این مشکل ارائه کرده اند. مشکلات و پیچیگی ها و مخاطرات دنیای معاصر، توجه به این مفهوم را ضروری ساخته است. به نظر زتومکا توجه به اعتماد ایده جدید نیست بلکه جریان فکری چند قرنی است، به نظر او برخوردای جامعه جدید از ویژگی های منحصر به فردی چون: آیندهگرایی، وابستگی متقابل شدی، گستردگی و تنوع جوامع، تزاید نقشها تمایز اجتماعی، بسط نظام انتخاب، پیچیدگی نهادها و افزایش ابهام، گمنامی و غریبه بودن نسبت به محیط اجتماعی، توجه به اعتماد اجتماعی و نقش آن در حیات اجتماعی را به واقعیتی پر اهمیت تبدیل نموده است(ازکیا و غفاری، 1380). در جامعه شناسی مفهوم اعتماد هم به عنوان ویژگی افراد و ویژگی ارتباطات اجتماعی و هم ویژگی سیستم اجتماعی با تاکید بر رفتار مبتنی بر تعاملات و سوگیری هایی در سطح فردی و اجتماعی، مفهوم سازی شده است. ادبیات اعتماد نشان می دهد که این مفهوم در اشکال مختلف مرتبط به هم تجلی یافته و از لحاظ نظری مورد توجه اندیشمندان اجتماعی کلاسیک بوده است. حتی در نزد فلاسفه ای چون هابز، روسو، لاک(کالینسون،1380). چندان که در نظریه روسو، اعتماد به نهاد سیاستی، در حکم واگذاری تمام حقوق به نهاد سیاست یا فرمانروا است(کاپلسون،1370)و توجه دورکیم برای رهایی جامعه از نابهنجاری، بر ایجاد نهادهای جدیدی ابتنا دارد که بتواند با برقراری انسجام ارگانیکی، جای قدرت و نفوذ اخلاق قدیمی را بگیرد(روبکس برو، 1370) به عقیده دورکیم در جامعه رقابت مدرن، جامعه مبتنی بر قرارداد ممکن نیست مگر اینکه مردم در مورد اینکه همنوعانشان به انجام قراردادشان پای بند باشند، اعتماد داشته باشند. وی وجود ساختهای جدید( گروههای حرفه ای) را که باید در جهت جلوگیری از نابسامانی ظهور نماید ضروری می دید(ترنر،1371) به نظر او مذهب امری اجتماعی است و فرد در جامعه مجبور است با انواع محدویت های آن تن دهد. براساس منطق تونیس، روابط مبتنی بر اعتماد تنها در اجتماع وجود دارد به نظر او اعتماد به طور مصنوعی ایجاد نمیگردد، اعتماد مبنای انسجام اجتماعی است و ارزش های دینی و اخلاقی، آنرا تقویت می کنند که به نوبه خود روابط را تسهیل می کند. در مقابل افراد خود محور و حسابگر مدرن، نمی توانند مورد اعتما قرار گیرند. اعتماداجتماعی، لازمه وتسهیل کننده تعاملات انسانی درهردوسطح خردوکلان اجتماعی می باشد. درواقع یک نگرش مثبت به فردیا امری خارجی است ومبین میزان ارزیابی، ازپدیده ای است که باآن مواجه هستیم. ازهمین رواعتماد، شرط ضروری برای جامعه مدنی ودموکراسی است. دموکراسی نیازمند مشارکت است. دموکراسی به شهروندانی فعال وآماده برای فعالیت درنهادهای اجتماعی ونیزانجمن ها و سازمان های دموکراتیک جامعه مدنی نیازدارد. مشارکت شهروندان مانند شرکت درانتخابات، خودگردانی، وجودانجمن ها وغیره نیاز به میزانی ازاعتماد به نظام سیاسی، منصف بودن حاکمان واثربخشی بالقوه تلاش های آن ها دارد. علاوه براین، نیازبه وجود اعتماد شهروندان نسبت به یکدیگراست. مردم برای نیل به اهدافی که باتلاش شخصی شان قادربه دستیابی به آن ها نیستند، باید به همدیگربپیوندندکه برای این نیازمند اعتماد نسبت به یکدیگرهستند. درتوسعه شهروندی دموکراتیک، تمرکز برسطح خرد سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی به این قضیه دلالت داردکه قرارگرفتن درشبکه اجتماعی که باهنجارهای اعتماد القاء شده، به پشتوانه ای برای دموکراسی وفعالیت سیاسی منجرمی شود. همان گونه که رابرت پاتنام درتحلیلش ازعملکرد دولت های محلی درایتالیا به وضوح، جامعه مدنی را ازطریق مفهوم سرمایه اجتماعی بادولت دموکراتیک پیوند می دهد. وی می گوید، انبوهی ازشبکه های انجمن های داوطلبی، سرمایه اجتماعی راهمراه باهنجارتعامل واعتماد به وجود می آورندوشبکه هایی ازارتباطات اجتماعی را برای فعالیت مدنی فراهم می آورندکه درنهایت به تاثیربرعملکرد نهادهای دموکراتیک منجرمی شود. این انجمن ها نه تنها برای فراگیری مهارت ها ومنابع مشارکتی به اعضایشان کمک می کنند بلکه هنجارها وارزش های دموکراتیک را نیز به آن ها آموزش می دهند. ظاهرا انجمن ها، چارچوب وچگونگی علایق شهروندان را برای دموکراتیک شدن تسهیل می کنند. پاتنام، معتقداست که جلب اعتماد بین مردم ودولت مردان ونخبگان سیاسی می تواند موجب توسعه سیاسی ودموکراسی شود. اگرشهروندی به دیگران اعتمادکندآن ها بیشترمی توانند از روی میل درخواست همکاری وفعالیت اجتماعی داشته باشند. رابرت پاتنام معتقد است که آنچه باعث میزان بالای مشارکت می شود، اعتمادی است که درقالب همکاری های اجتماعی وتعاونی ایجادمی شود. به باور وی شبکه های مشارکت مدنی هنجارهای محکمی از بده بستان های عمومیت یافته رارواج می دهد وپیدایش اعتماداجتماعی راترغیب می کندوموجب تسهیل همکاری وهماهنگی وارتباطات وافزایش اعتبارمی شود واز این معضل کنش جمعی را ممکن می سازد. هانتینگتون و نلسون نیزمشارکت را در قالب فرایند اثرگذاری شهروندان برتصمیم گیری های دولت موردتوجه قرارداده اند. مشارکت درفعالیتهای مدنی باید پیوند بین شخصی را ترویج کندکه پایه هایی برای پایش غیررسمی به شمارمی آیند. اعتماد پیش شرط مشارکت وهمکاری مردم باپلیس می باشد. بقا وپایداری همکاری درگروه وجود اعتماد اجتماعی است. اعتماد می تواند زمینه وبسترتعامل های مردمی را با پلیس فارغ ازهزینه وسود فراهم نماید.
2-2-11-2 قانون گرایی
قانون از جمله پیچیدهترین مقولههایی است که بشر در طول زیست خود بر روی کرهی خاکی با آن مواجه بوده است. در واقع زیر عنوان قانون است که نظم معنا پیدا کرده و انسان با دیگر همنوعان خویش ارتباط و تعامل برقرار می کند. قانون گرایی به معنای ضابطهمند و قاعدهمند بودن رفتارهای انسانی در قالب هنجارهای تدوین شده و مورد پذیرش اکثریت افراد جامعه و باعث تداوم و قوام جامعه است. قانونگرایی پیامدها، آثار و تبعات بسیار زیادی برای جامعه دارد و تحقق بسیاری از اهداف اجتماعی متضمن رعایت قوانین و مقررات است. به عنوان نمونه تحقق آزادی، اقتدار حاکمیت، عدالت اجتماعی، امنیت اجتماعی، هویت ملی، توسعه اجتماعی- سیاسی و بسیاری دیگر از اهداف اجتماعی را می توان نمونههایی از این مدعا دانست(چلبی،1375).
نهادمند شدن روابط در جامعه و یا به نوعی تحقق حاکمیت قانون در جامعه از شاخصههای جوامع توسعه یافته و از اهداف عمده توسعه سیاسی است. از این رو هنگامی که از حاکمیت قانون در جامعه، به معنای کلی آن سخن به میان می آید، منظور حاکمیت ضوابط و اصولی است که از سطح خرد(فردی) تا سطح کلان(دولت و حکومت) جریان دارد؛ به بیان دیگر، شکلگیری و نهادینه شدن ساز و کارهایی برای حل منازعات و تنظیم روابط در درون ساخت جامعه.
حاکمیت قانون را می توان چنین تعریف کرد:" وجود زمینه های ذهنی و عینی برای تطبیق و برتری قانون نسبت به تمام مراجع دیگر درجامعه(کاتوزیان،1366).
مهمترین کارکرد قانون، تنظیم روابط میان دولت و شهروندان از سویی و شهروندان با هم از سوی دیگر است. با پیچیده شد دو نوع تعامل یادشده، نقش قانون و بالطبع مفهوم حاکمیت قانون، برجستهتر و قابل ملاحظهتر شده است. ضمن آنکه در تمام جوامع، قضات از طریق قانون تامین کننده امنیت و آزادی هستند. قانون، تعیین کننده معیاره و ضوابط ثابتی است که برای همگان ایجاد حق و تکلیف می کند و افراد جامعه براساس آن، روابط خود را تنظیم می کنند و به این ترتیب هرکس از حقوق خویش آگاه می شود(ویسی،1382)
قانون گریزی نوعی جهت گیری نسبت به هنجارهای قانون جامعه است که منجر به کج روی یا انحراف از قوانین می شود. در همه جوامع، قانونگریزی به عنوان یک مسئله اجتماعی وجود دارد. در مقایسه رفتارهای اجتماعی ملت های مختلف، حکایت از آن دارد که این گزیده در میان برخی ملل، شدید و در برخی ضعیف است. در بعضی از جوامع، پاره ای از قوانین آنچنان در عادات و رفتار مردم نهادینه شده اند که زیرپا گذاشتن یا گریز از آنها حیرت آور و حماقت تلقی می شود در حالی که برای برخی دیگر از جوامع رعایت دقیق همان دسته از قوانین عبث و کسالتآور است.
از نظر تیلور همه مردم فقط بخاطر وجود سیستمهای جزا و گاداش و محاسبه سود و زیان کنش، قانون را رعایت نمی کنند بلکه عامل مهمتر در این زمینه(قانونگرایی)، مشروعیت سیستم نظامی است که قوانین در آن ساخته و اجرا می شوند و به همین دلیل است که بسیاری از مردم قانون را رعایت می کنند در حالیکه ممکن است سودی برایشان نداشته باشد و حتی در مواردی به ضرر آنها باشد(تیلور،2002). یکی از عوامل مهم قانون گرایی در نظام اداری میزان مشروعیت نظام قانون گذار و اجرا بین کارکنان است که این امر خود ناشی از شاخص دیگری به نام عدالت رویه ای است. عدالت رویه ای که آن را با سه متغیر اعتبار، اعتماد و بی طرفی می سنجند، باعث می شود کارکنان نظام اداری حتی در غیاب یا ضعف سیستم نظارتی نسبت به رعایت قانون ملزم باشند. از سوی دیگر عواملی مثل احساس تبعیض و بی ادالتی، وجود سیستم جزا و پاداش، خویشاوند سالاری و رابطه مداری بر میزان سه متغیر یاد شده و در پی آن بر شاخص عدالت رویهای و به تبع آن مشروعیت نظام قانونی تاثیر می گذارند(جوادی یگانه،فولادیان،رضایی بحرآباد، 1389).
2-2-11-3 انسجام اجتماعی
انسجام اجتماعی از موضوعاتی است که از آغاز نظریهپردازی های اجتماعی، همواره مورد توجه بوده است. نظریه پردازان علوم اجتماعی خصوصاً جامعهشناسان پیشکسوت و بزرگی چون دورکیم، تونیس و پارسونز، این مفهوم را کانون نظریهپردازی خود قرار داده و به آن توجه ویژه ای کرده اند. مفهوم انسجام اجتماعی اهمیت محوری خود را تاکنون نیز در مباحث مهم جامعهشناسی حفظ کرده است. بطوریکه دو پارادایم غالب در جامعهشناسی، یعنی"نظمگرایی" و"ستیزگرایی" و مباحث اخیر آنها، هرگزخالی از این مفهوم و مناقشات مرتبط با آن نبوده است. انسجام یا هم بستگی اجتماعی معمولاً مفهومی را می رساند که بر پایهی آن در سطح یک گروه یا یک جامعه، اعضا به یکدیگر وابسته و بطور متقابل نیازمند یکدیگر هستند(بیرو،1366). انسجام اجتماعی همچنین نوعی احساس ارتباط، گرایش و تعامل با دیگران است و منظور از آن" احساس مسئولیت متقابل بین چندنفر یا چند گروه است که از آگاهی و اراده برخوردار باشند" انسجام اجتماعی در این معنا، در واقع احساس همبستگی، پیوند و تعهد عاطفی است که اعضای جامعه نسبت به یکدیگر دارند(وزیری،1383). این برداشت از انسجام که به برداشت روانشناسان اجتماعی از این مفهوم نزدیک است، آن را عمدتاً به صورت احساسی نزدیکی عاطفی با افراد دیگر تعریف میکند. انسجام اجتماعی مفهومی فراتر از احساس نزدیکی با ارتباط عاطفی افراد با یکدیگر باشد و در واقع می باید چیزی باشد که بر ماحصل این احساس نیز دلالت کند. به عبارت دیگر در معنای قبل، انسجام اجتماعی بیشتر همان"وفاق اجتماعی" تصور میشود، در حالیکه این دو مفهوم با یکدیگر تفاوت دارند. به عبارت کاملتر انسجام اجتماعی بر وفاق اجتماعی دلالت دارد و به نوعی محصول آن است. طبق آنچه عموماً در جامعهشناسی از مفهوم انسجام اجتماعی مستفاد می شود، این مفهوم به درجه یا نوع همگرایی یک جامعه و در واقع، به پیوندها و روابطی که اعضای یک جامعه یا گروه را به یکدیگر مرتبط می سازند اشاره دارد. هکتر(1987) مفهوم انسجام اجتماعی را با سطح، مقدار یا شدت همکاری اعضای گروه در راستای دستیابی به اهداف جمعی مرتبط می داند(ویدگرن،1997). دیگر جامعهشناسان نیز آن را در کل" ناظر به میزان و الگوی رابطهی متقابل بین کنشگران، گروهها و خرده فرهنگهای تمایز یافته(افروغ،1378). انسجام اجتماعی شکلی از ارتباط است که نشان می دهد افراد، نهادها، سازمان ها و گروه های مختلف اجرایی در سطوح مختلف، قابلیت همکاری با یکدیگر را دارند، به قوانین موجود احترام می گذارند و تصمیم های راهبردی دولت، همواره به صورت پیش فرض، برگرفته از ذهن مردم و تجلی یافته در باورها و نهادهای مردمی است که چنین وضعیتی، توزیع برابر فرصت های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و واگذاری بخشی از تصمیم گیری ها را به آحاد جامعه ایجاب می کند. بر اساس رویکرد نهادگرایان، تفاوت میزان انسجام اجتماعی، مهم ترین دلیل عملکرد متفاوت کشورها در خلق نهادهای کارآمد و دست یابی به توسعه اقتصادی محسوب می گردد. در پژوهش حاضر، شاخص انسجام اجتماعی در 82 کشور منتخب توسعه یافته و در حال توسعه، با استفاده از سرمایه اجتماعی و توزیع فرصت ها محاسبه شده و سپس اثر انسجام اجتماعی بر توسعه اقتصادی، برآورد گردیده است. برای رتبه بندی توسعه اقتصادی، از رهیاف تاکسونومی عددی و برای برآورد اثر انسجام اقتصادی بر توسعه اقتصادی از رگرسیون داده های مقطعی استفاده شده است .تایج پژوهش بیانگر اثر مثبت و معنادار انسجام اجتماعی بر توسعه اقتصادی است(کریمی موغاری، ابونوری، زبیری،1390).
2-2-11-4 مشارکت
یکی از لوازم برنامهریزی در دنیای جدید، توجه به مشارکت فعال و اثر بخش همه جانبهی افراد جامعه در تمام ابعاد مختلف توسعه می باشد. به عبارت دیگر مشارکت فرآیندی است که در برگیرندهی انواع کنشهای فردی و گروهی به منظور دخالت در تعیین سرنوشت خود و جامعه و تاثیرگذاردن بر تصمیمگیری دربارهی امور عمومی است(محسنی تبریزی،1996). مشارکت و انگیزش اجتماعی می تواند در سطوح مختلف خرد، میانی و کلان جامعه انجام پذیرد. همچنین برحسب ملاکهای مختلف دارای تقسیم بندی گوناگون می باشد که گرچه وجود مشارکت به سادگی میسر نیست. شرایط اجتماعی و سیاسی حاکم بر جامعه، نوع دید و نگاه مسئولان و برنامه ریزان خلقیات و رو روحیات مردم، تجربیات و واقعیات گذشته جامعه و… بر پذیرش یا عدم پذیرش یا نحوهی اجرای مشارکت موثرند(موسوی،1385).
مشارکت مدنی بیانگرتوانمندیها، ظرفیت ها وفعالیت هایی است که انتظارمی رودیک شهروندآن ها را دارا باشد وبتواند به کمک آنها، تعهدوالزام خود را به اداره جامعه ای که خودعضوی ازآن است، به طور عملی نشان دهد. مکاتب سرمایه اجتماعی عقیده دارندکه مدنی درانجمن های داوطلبانه پایه واساس اجتماعی دموکراسی رامی سازند. فرض براین که انجمن داوطلبانه درتشکیل وگسترش اجتماعی مختار عمل می کنند، وجودچندین انجمن های داوطلبانه به تحریک رفتارسیاسی وبالابردن مهارت های شهروندان دموکراتیک کمک می کند. به علاوه، توافق به عمل آمده که، مشارکت مدنی درانجمن های داوطلبانه به توسعه ارزش ها و محسنات دموکراتیک منجرمی شود؛ مثل: اغماض نسبت به عقاید واعمال سایرین، مسئولیت پذیری، صلح دوستی، احترام برای نظرات مخالف، ازطریق آموزش وتربیت درسطح جمعی، سازمان های داوطلبانه به عنوان کارگزاری عمل می کنند که افکار گوناگون اعضاء راخلاصه ونمایندگی کرده وبه عنوان حلقه اتصالی عمل می کنند که حکومت شوندگان را به حکومت کنندگان مرتبط می سازندومشارکت اجتماعی فعال شهروندان راتسهیل می کنند. درواقع، مکتب سرمایه اجتماعی مدعی است که شبکه انبوهی ازانجمن ها واعتماداجتماعی کاملا گسترده به صورت توامان، نقش برجسته ای را در تحکیم دموکراسی ایفا می کنند. علاقه های اجتماعی، اعتماد وسرمایه اجتماعی ازطریق تاثیرگذاری برکمیت وکیفیت مشارکت سیاسی شهروندان، به حفظ دموکراسی کمک می کنند؛ یعنی ازیک طرف، عضویت های رسمی درانجمن های داوطلبانه ازطریق افزایش میزان مشارکت سیاسی به کمیت آن کمک می کند به طوری که مشارکت افراد در"انجمن های مدنی"احساس وظیفه و وابستگی متقابل را افزایش داده وعادت مشارکت را درشهروندان تقویت می کند، ازطرف دیگر، قیود والزام های سرمایه اجتماعی می تواند برماهیت مشارکت_کیفیت تاثیر بگذارد(رستگارخالد، عظیمی، سال1391). مشارکت موضوعی است که به شیوه اداره کردن جوامع و سازمانها مرتبط می شود و نحوه ارتباطات و مناسبات بین رهبران و مدیران با سایر افراد را در بر می گیرد. مشارکت بر این عقیده بنیادی استوار است که همه افراد حق دارند در اموری مربوط به خودشان است دخالت داشته باشند، درمورد آنها فکر کنند و نظر خود را بدون ترس بیان نمایند. در بعد سیاسی، برای تنظیم مشارکت شهروندان در اداره امور جامعه، شیوه دموکراسی یا مردم سالاری رایج شده است که بر مبنای آن همه افراد در زمینه هدایت امور عمومی جامعه دخالت داده می شوند. در سازمانهای اداری و اقتصادی، مشارکت به معنی تلاش دسته جمعی افراد در جهت دستیابی به اهداف سازمان است و از طریق دخالت دادن کارکنان و مشتریها در امور مربوط به تعیین راهبردها، اهداف، تصمیمگیریها و نظارت بر کارها صورت میگیرد. مشارکت در بعد سیاسی سابقهای 200ساله دارد و هم اکنون در بسیاری از کشوهای جهان به کار گرفته می شود. به دنبال تغییرات و سیعی که در جنبههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی کشورها پدید آمد، به تدریج مشارکت دادن کارکنان در مدیریت بنگاههای اقتصادی و سازمانهای اداری مورد توجه قرار گرفت و به علت نتایج ارزشمند آن در برخی از کشورها گسترش یافت. هم اکنون این شیوه مدیریتی، در شرکتهای ژاپنی بیش از سایر نقاط جهان مورد استفاده قرار میگیرد. در کشور ما نیز این شیوه اداره کردن در دهههای گذشته مورد اقبال قرار گرفت و هماکنون در برخی بنگاههای اقتصادی و سازمانهای اداری خدماتی رایج شده است. دگرگونی جوامع و سازمانها به سوی اداره کردن به شیوه مشارکتی مستلزم به کارگیری اهرمهایی است که اهم آنها عبارتند از: 1- ارزشها و اخلاقیات مشارکتی2- تغییر در ساختار سازمانی و تشکیل گروههای کاری مبتنی بر اتفاقنظر و همکاری3- رهبری مبتنی بر ارزشهای مشارکتی و غیرمستبدانه4- اصلاح فرآیند مدیریتی و همگانی کردن روند تصمیمگیری5- دسترسی همگانی به اطلاعات 6- برقراری مناسبات و رفتارهای مشارکتی و متقابل 7- توسعه قابلیتها و شایستگی افراد 8- توسعه نظارت همگانی 9- اصلاح نظام پرداخت و تشویق به گونهای مشوق کار گروهی باشد(مدیریت مشارکتی تعاونیها،1384).
2-2-11-5 ارزشها
مفهوم ارزش از مفاهیم پیچیده با کاربرد بسیار و معانی متنوع است. برای مثال، این واژه در فلسفه، حقوق، روانشناسی، علوم اقتصادی، سیاست جامعه شناسی و علم اخلاق، به معانی متفاوتی در نظر گرفته شده است. به علاوه درون رشته نیز تعریف یکسانی از آن وجود ندارد. در فرهنگ فلسفی لالاند، مفهوم ارزش در ارتباط با اشیا، کارکرد آنها و نسبت انسان با آنها، در چهار بعد به کار رفته است: 1 . تا چه حد مورد آزار و علاقه فرد یا گروهی است؛2. چه مقدار شایستگی توجه و علاقمندی دارد،3- چه هدفی را برآورده می سازد؛4. در یک گروه و زمان معین، چه مقدار ارزش مبادلهای دارد(بیرو،1366). در تعریف بالا، بعد اول به درجهی تعلق ارزشی، بعد دوم به ارزش ذاتی، بعد سوم به ارزش کارکردی و بعد چهارم به ارزش مبادلهای ناظر است. ارزش در جامعه شناسی، به معنای خوب یا بد، شایسته و مطلوب و ناشایست و نامطلوب نزدیک فرد یا گروه تعریف شده است(گیدنز،1373؛ رفیع پور،1376). بعضی نیز آن را هنجار و معیار انتخاب یک فرد یا گروه از میان علی البدل مربوط به یک موقعیت تعریف کرده اند. گی روشه تحت تاثیر دورکیم و پارسونز، ارزش ها را پایهی نمادین کنش دانسته است و می گوید: ارزش، شیوه ای از بودن یا عمل است که یک شخص یا جمع به عنوان آرمان می شناسد و افراد یا رفتارهایی را که بدان نسبت داده می شوند، مطلوب و متشخص می سازد. وی برای ارزش ها 5 ویژگی اساسی قائل است که عبارتند از: 1. در نظام آرمانی قرار دارند نه در حوادث و مسائل عینی( که بیانگر و حاکی از آن یا الهام گرفته از آن هستند). علاوه بر این، ارزش ها از قضاوتهای ارزشی متفاوت، و موجد آنها هستند؛2- الهام بخش و به قول پارسونز هدایتگر کنش هستند. به عبارت دیگر، کنش ها جهت گیری ارزشی دارند3- نسبی هستند(توجه به عامل زمان، مکان و اجتماعات)؛4. بارو بنیاد عاطفی دارند5. دارای سلسله مراتب هستند، یعنی ارزش های جدید به ندرت در جامعه ظاهر می شوند. آنچه غالباً روی می دهد تغییر در سلسله مراتب آنها را انتظار داشته باشیم که در فرآیند آن، ارزش های مسلط و بالادست به مرتبه پایین می آیند و ارزش های دیگری جای آنها را می گیرند براین اساس،آنچه در جامعه و گروه ظاهر می شود، ارزش هایی هستند که در الویت قرار دارند(روشه، 1367). کاربرد ارزش در روانشناسی و روانشناسی اجتماعی تنوع بیشتری دارد. بعضی از روانشناسان آن را مترادف نیاز در نظر گرفته اند. این تعبیر بر نظریه نیازهای انسان، خصوصاً نیازهای زیستی و نظام انتخاب انسان براساس آن، استوار است. بر این اساس، نیازها و ارزش های انسان به دو گروه اولیه و ثانویه تقسیم می شوند. نیازها و ارزش اولیه، براساس نیازهای پایه زیستی انسان، و نیازها در گروه و جامعه، شکل می گیرند. دانشمندانی مانند کرچ، کراچفیلد و مزلو، چنین تصویری را از ارزش ها ارائه کرده اند(خلیفه،1378).
ارزش ها به صورتهای متفاوتی تعریف شده است، عمده ترین اشکال تعریف های مذکور این است که ارزش را به پدیدههای دیگر تقلیل می دهند. برای نمونه امیل دورکیم ارزش ها را به هنجارها، روکیچ به باورها و آلپورت به امیال تقلیل می دهند. درحالیکه در واقعیت اجتماعی، ارزشها پدیدهایی متفاوت از اینها، و البته مرتبط هستند. براین اساس ارزش ها عبارتند از: معیار تعریف وضع مطلوب امور، و معیار انتخاب در میان گزینه های متفاوت که به صورت غیر مشروط و غیر پیامدگرا(مطلق)، توسط یک فرد یا گروه پذیرفته می شود. به عبارت دیگر، ارزشها، معیارهای انتخاب غیر مشروط و غیرپیامدگرا هستند که وضع مطلوب را به کنشگر نشان می دهند. براساس آنچه گفته شد در مطالعه ارزش ها و شاخصهای آن باید به این نکات توجه کرد:
الف) ویژگی ارزش ها: ارزش ها چند ویژگی عمده دارند که مهمترین آنها از این قرارند:
-از جنس امور ذهنی و معرفتی هستند، اگر چه تجلی و آثار عینی دارند.
-ضرورتهای قطعی هستند.
-درون ارزشها، بین ارزشها و سایر عناصر فرهنگ و نظام اجتماعی، ارتباط سلسله مراتبی و ساختاری وجود دارد.
-تعلق ارزشی تنها یک مقدار مطلق ندارد، بلکه دارای درجات متفاوت است. این ویژگی، موجب سلسله مراتب ارزشی نزد فرد یا گروه (در میان ارزشهای متعدد) می شود.
-به لحاظ درجه اهمیت موضوع، جنس موضوع، سطح، منبع الهام بخش ارزش، دایره شمول موضوعی و سطح پذیرش ارزش(به لحاظ فردی و جمعی) انواع گوناگون دارند(طالبی،1381).
ب) رابطهی ارزش، نیاز و ارزشمندی
یکی از اشکالات مفهومی و نظری موجود، خلط بین موضوع نیازها(انگیزشهای مبتنی بر آنها) و ارزشهاست. واقعیت این است که نیازها نوعاً به اقتضای خصوصیات فیزیولوژیکی و زیستی تعریف شده است و بسط مییابد. نیازها به واسطهی سلسله ای از محرکها یا پاداشها رفع می شوند و نوعاً با رفع نیازها، اهمیت آنها کاهش می یابد یا از بین میروند. چنین برداشتی از ارزش ها ، در تاریخ جامعه شناسی نیز وجود داشته است. ارزش ها به دلیل ذاتی بودن، پیامدگرا نبودن و مشروط نبودن، جایگزین نمیپذیرند و به تدریج نیز اهمیت خود را ازدست نمی دهند اگرچه ممکن است تحت شرایطی در سلسله مراتب ارزشی جابجا شوند. تفاوت دیگر امور ارزشمند با ارزشها این است که ارزش ها پایدارترند و کمتر تغییر موقعیت، اهمیت خود را از دست می دهند. در حالیکه امور ارزشمند بیشتر موقعیتی هستند و با تغییر نیاز و عوامل رفع کننده، کهنگی می پذیرند یا اهمیت خود را از دست می دهند(طالبی، 1385).
2-3 پیشینه تحقیق
پیرامون مساله مورد بررسی یعنی عوامل موثر در سرمایه اجتماعی در پژوهش حاضر، تعدادی از مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران که در دست رس بود، به طور خلاصه در این قسمت بررسی و مرور شده و برای سهولت در انجام کار به دو دسته تحقیقات داخلی و خارجی تقسیم شده اند.
2-3-1تحقیقات داخلی انجام شده
تمناوصمدی(1395)درتحقیق رابطه سرمایه فرهنگی ومیزان آگاهی دانشجویان ازفرهنگ دانشگاهی که به روش تحقیق توصیفی-پیمایشی بود این نتایج به دست آمده ازتجزیه وتحلیل گرسیونی نیزحاکی ازآن است که متغیر های شبکه روابط اجتماعی، اعتماداجتماعی، همیاری ومصرف کالاها وفرآورده های فرهنگی2/34درصدازواریانس مزان آگاهی ازفرهنگ دانشگاه راتبیین می کنند.(تمنا،صمدی،1395).
حاجی زاده میمندی وفلک الدین(1395) درتحقیق بررسی عوامل اجتماعی-فرهنگی موثربررفتارهای زیست محیطی مسئولانه که به روش پیمایشی انجام شد. که یافته های این پژوهش حاکی ازآن است که بین متغیرهای سن، درآمد، آگاهی زیست محیطی، سبک زندگی، استفاده ازشبکه های اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی وقانون گرایی بارفتارهای زیست محیطی مسئولانه رابطه ی معناداری وجوددارد.(حاجی زاده میمندی، فلک الدین،1395).
نوری، هاشمی، محمودی، طباطبایی(1394) درتحقیق اثرات سرمایه اجتماعی برتوسعه پایدارکشاورزی درروستاهای دهستان آباده طشک که به روش پیمایشی صورت گرفت به این نتیجه دست یافتندکه بین ابعادسرمایه اجتماعی بایکدیگرو توسعه پایدارکشاورزی رابطه معناداری وجوددارد ودربین ابعادسرمایه اجتماعی مشارکت بااثرکلی67%بیشترین تاثیررابرپایداری کشاورزی داشته است.(نوری، هاشمی، محمودی، طباطبایی،1394).
فیروزی وکرمی(1394)درتحقیق بررسی نقش واسطه ای سرمایه اجتماعی دررابطه هوش هیجانی باخلاقیت به روش پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی به این نتیجه رسیده اندکه سرمایه اجتماعی می تواند نقش واسطه را دررابطه بین هوش هیجانی وخلاقیت ایفا کند.(فیروزی،کرمی،1394).
سعیدی وعاشوری(1394) درتحقیق ارتباط سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و رفتارشهروندی سازمانی باسلامت روان که باروش پژوهش توصیفی تحلیلی ازنوع همبستگی انجام شد. به این نتیجه دست یافتندکه مشاوران ودرمانگران برای بهبود سلامت روانی کارکنان نیروی انتظامی به ترتیب رفتارشهروندی سازمانی، حمایت اجتماعی ادراک شده وسرمایه اجتماعی را با استفاده ازکارگاه های آموزشی مناسب آموزش دهند.(سعیدی،عاشوری،1394)
نادری مهدیی و همکاران (1394) پژوهشی با عنوان رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی و کارایی(مطالعه موردی زعفرانکاران شهرستان فردوس) انجام دادند. هدف : جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی زعفرانکاران دهستان های برون، باغستان و حومه شهرستان فردوس بود که تعداد 263 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین کارایی زعفرانکاران با فرض بازده ثابت ومتغیر به مقیاس به ترتیب برابر80 و 92 درصد می باشد. همچنین نتایج همبستگی بین کارایی و مولفه های سرمایه اجتماعی شامل اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت داوطلبانه، هنجارها و ارزش های مشترک و شبکه روابط در سطح 99 درصد رابطه نشان داد. نتایج مربوط به رگرسیون گام به گام نشان داد که مولفه های مشارکت، انسجام و اعتماد اجتماعی به ترتیب در سه گام وارد معادله رگرسیونی شده و درمجموع 8/34 درصد تغییرات کارایی را تبیین می کند. به منظور افزایش کارایی نباید از مجموعه عوامل نرم افزاری غافل شد و توجه به سرمایه اجتماعی ضروری به نظر می رسد. در این راستا بهتر است دولت با مشارکت دادن مردم در تصمیم گیری ها و تقویت و تشویق نهادهای غیردولتی که به حضور اعضا جامعه در امور اجتماعی دامن می زند به افزایش سرمایه اجتماعی و ارتقا کارایی کمک کند..
باقری مجد، مهاجران و فلاح فرامرزی (1394) پژوهشی تحت عنوان بررسی روابط بین سرمایه اجتماعی، مشارکت سازمانی و سرمایه انسانی در نظام آموزش عالی انجام دادند. جامعه مورد نظر، کارکنان دانشگاه (180 نفر) بوده و نمونه مورد نظر بر اساس جدول مورگان با توجه به روش تصادفی ساده (113 نفر) انتخاب شده بود. نتایج، حاکی از تاثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سازمانی و سرمایه انسانی است؛ همچنین، سرمایه انسانی بر مشارکت سازمانی اثر داشته است.
عشایری وعجمی (1393)درتحقیق تحلیل جامعه شناختی سرمایه اجتماعی ورفتاری پلیس درجامعه شهری به روش رویکردی اسنادی (کیفی) به این نتیجه رسیدندکه میتوان گفت که سرمایه اجتماعی تاثیری منفی روی خشونت اجتماعی، جرایم اخلاقی- اجتماعی، هراس اجتماعی فاصله اجتماعی، ترس ازجرم وناامنی وتاثیری مثبت برهمیاری مردمی، مسئولیت پذیری، مشارکت مردمی، توسعه مدنیت ونظم گرایی، شکل گیری تعهد ومسئولیت اجتماعی دارد.(عشایری،عجمی،1393)
دهقانی، حیوی حقیقی، کیانپوری و شیبانی(1393) در پژوهش خود با عنوان رابطه بین سرمایه اجتماعی، رفتار شهروندی سازمانی و رضایت شغلی با استفاده از روش پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی که در سال انجام شد به این نتیجه دست یافتند که ارتباط مستقیم و معناداری بین ایجاد تیم های کاری تصمیمگیری های گروهی، نظر سنجی های مستمر و رعایت عدالت سازمانی وجود دارد(دهقانی و همکاران،1393).
صالحی امیری و امیرانتخابی (1392) پژوهش با عنوان راهکارهای ارتقای سرمایه اجتماعی در کشور با توجه به سند بیست ساله نظام انجام دادند. نتایج این مطالعه نشان دهنده اهمیت سرمایه اجتماعی در ایران است چنانکه در تدوین سند چشمانداز بیست ساله نظام توجه ویژهای به آن شـده است؛ بهطوری که یکی از مولفههای مهم در سند چشمانداز، مولفه سرمایه اجتماعی است. در سند چشمانداز، در بند دوم ویژگیهای جامعه ایرانی در افق بیست ساله، ایران کشوری معرفی شده که متکی بر (سـهم برتر منابع انسانی و ) سرمایه اجتماعی در تولید ملی است. راهکارهای ارتقای سرمایه اجتماعی در کشور به طور کلی و بر اساس نتایج این مطالعه عبارت بودند از عامل وحدت آفرین (ارزش های دینی)، برنامه ریزی فرهنگی، کارآمدی دولت، کاهش فساد، رفع تعارضات ساختاری، مشارکت جویی، نظام آموزشی، نهاد خانواده، نهادهای مدنی، آموزش های عمومی و تخصصی کارکنان و … .
حیدری ساربان (1392) در تحقیقی با عنوان "بررسی عوامل موثر بر رضایت کشاورزان در خصوص اشتغال در بخش کشاورزی" نشان داد که به جز متغیرهای حمایت از خلاقیت کشاورزان، سخت و زیان آور بودن فعالیت کشاورزی، حمایت دولت در مواقع خشکسالی و بحران، تبلیغات مثبت علیه کشاورزان، توجه به بهداشت عمومی و آموزش، وجود تامینهای اجتماعی، تشویق معتمدان محلی و ساعات کل اشتغال بین تمامی متغیرهای تحقیق با رضایت کشاورزان پیرامون اشتغال در بخش کشاورزی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
فتاح پور مرندی و همکاران (1392) پژوهشی با عنوان ارتباط سرمایه های اجتماعی و فکری با مدیریت دانش در ادارات کل ورزش و جوانان استان های آذربایجان غربی و شرقی انجام دادند. این پرسشنامه در بین 120 نفر از کارکنان ادارات مذکور انجام گرفت. یافته های تحقیق حاکی از تاثیر سرمایه های اجتماعی بر مدیریت دانش بود به طوری که از طریق ارتقای سرمایه اجتماعی می توان افزایش مدیریت دانش را پیش بینی کرد.
احمدی و محمدی بلبان آباد(1392) در تحقیق خود با عنوان بررسی ارتباط ابعاد سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی که با روش توصیفی از نوع پیمایشی انجام گرفته به این نتیجه دست یافته اند که بین ابعاد متغیر سرمایه اجتماعی(ساختاری، شناختی و رابطه ای) رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد(احمدی، محمدی بلبان آباد،1392).
رستگارخالد وعظیمی(1391) درتحقیق بررسی رابطه سرمایه اجتماعی باشهروند دموکراتیک که باروش پیمایشی انجام شد. به این نتیجه دست یافتندکه شناخت رابطه سرمایه اجتماعی باشهروندی دموکراتیک، به عنوان عامل تاثیرگذاربرشهروندی دمکراتیک، ضروری می باشد.(رستگارخالد، عظیمی،1391)
یافتههای تحقیق حقیقتیان و گمرادی (1390) در مقاله ای با عنوان "بررسی نقش سرمایه اجتماعی بر رضایت شغلی کارکنان اداره تعاون" نشان داد که به جز متغیر میزان تحصیلات بین تمامی متغیرهای تحقیق با میزان رضایتمندی شغلی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد.
رضوانی و طغرایی (1390) پژوهشی با عنوان نقش آفرینی سرمایه اجتماعی سازمانی در گرایش به نوآوری سازمانی در شرکت های دانش بنیان (مورد مطالعه: شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران) انجام دادند. روش شناسی پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری کارکنان شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران را در بر گرفت. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج مطالعه، گویای نقش آفرینی موثر و معنی دار سرمایه اجتماعی سازمانی در گرایش به نوآوری سازمانی بود. بدین ترتیب بعد رابطه ای سرمایه اجتماعی پیش بینی کننده گرایش به نوآوری هست، لیکن ابعاد شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی نمی توانند پیش بینی کننده مناسبی برای گرایش به نوآوری در سازمان باشند.
بختی و قلی پور (1390) پژوهشی با عنوان تبیین سرمایه اجتماعی به عنوان اهرمی کلیدی در ارتقای اثربخشی تیمی. فصلنامه علوم مدیریت ایران انجام دادند. این پژوهش در میان کارکنان شرکت مخابرات انجام گرفت و نتایج آن حاکی از برارزش مناسب مدل های اندازه گیری و مدل ساختاری پژوهش بود و کلیه روابط مفروض در مدل به جز رابطه بین متغیرهای حمایت سازمانی ادراک شده و سرمایه اجتماعی معنادار بودند. در واقع سرمایه اجتماعی پیش بینی کننده مناسبی برای اثربخشی تیمی و رفتار شهروندی سازمانی بود.
خورنگاه، اوراعی یزدانی، روشن(1390)درتحقیق خودباعنوان تاثیررفتار شهروندی سازمان درسرمایه اجتماعی که باروش نمونه گیری خوشه ای طبقه بندی شده، انجام شد به این نتیجه دست یافته شدکه یافته های این پژوهش حاکی ازاین است که میان رفتار شهروندی سازمانی وسرمایه اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد.(خورنگاه، اوراعی یزدانی، روشن،1390).
احمدی وفیض آبادی (1390)درتحقیق بررسی ارتقاء سرمایه اجتماعی بربهبودعملکردسازمان که به روش توصیفی انجام شد. این نتایج به دست آمده که نشان می دهد اعتماد افراد با بهبودعملکردرابطه مستقیم وهمچنین شبکه های رسمی بابهبود عملکرد رابطه غیرمستقیم دارد وهنجارهای عمل بابهبود عملکرد هیچ رابطه مستقیم یاغیرمستقیم ندارد. میزان سرمایه اجتماعی وبهبود عملکرد افراد حد متوسط است وبین سرمایه اجتماعی وبهبودعملکرد افراد رابطه مستقیم وجود دارد(.احمدی، فیض آبادی،1390).
زارع شاه آبادی وترکان(1390) درتحقیق عوامل قانون گرایی شهروندان درشهریزد که به روش پیمایشی انجام شد. یافته های این تحقیق نشان داد بین سن وتحصیلات وطبقه اجتماعی وقانون گرایی رابطه معنی دار وجوددارد؛ امابین جنس ووضعیت شغلی افراد وقانون گرایی رابطه معنی داروجود ندارد.(زارع شاه آبادی، ترکان،1390).
کتابی، ادیبی سده، قاسمی وصادقی ده چشمه(1389) درتحقیق سنجش اعتماد اجتماعی وعوامل موثر برآن درمراکزشهرستان های چهارمحال وبختیاری به روش پیمایشی انجام شد به این نتیجه دست یافته اندکه بجزاعتماد بنیادی وبین شخص، میزان اعتماد در بقیه انواع فوق درحد متوسط وپایین ترازحد متوسط بوده است ومتغیرهای ارزش های اخلاقی، عملکرد دولت وقانون گرایی دارای بیشترین همبستگی با اعتماد اجتماعی بوده است. متغیرهای دینداری، احساس امنیت وپنداشت ازمیزان دینداری مردم درجامعه نیزبا اعتماد اجتماعی دارای ضریب همبستگی معنی داری بوده اند.(کتابی،ادیبی سده،قاسمی،صادقی ده چشمه،1389).
واحدی، بدری و مصرآبادی(1388)درتحقیق بررسی عوامل موثر برقانون گرایی شهروندان که باروش پیمایشی انجام شده به این نتیجه دست یافته شدکه درمجموع می توان نتیجه گرفت که قانون گرایی با عمومیت قانون، ترس ازمجازات، مذهب فرد واطاعت ازقوانین از روی شناخت وآگاهی رابطه معناداری دارد(واحدی، بدری، مصرآبادی،1388).
موسوی(1385) در پژوهش خود با عنوان مشارکت اجتماعی یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی که به روش بررسی تلفیقی کتابخانه ای و میدانی بود در یک نمونه653 نفری نشان داد که از بعد ذهنی ما شاهد اعتماد پذیری در بین شهروندان و همچنین بین شهروندان و دستگاههای دولتی نیستیم و همین باعث شده است که بعد عینی مشارکت اجتماعی، یعنی شبکه تعاملات اجتماعی شکل نگیرد و در نتیجه مشارکت اجتماعی تحقق پیدا نکند(موسوی،1385).
جوادی یگانه، فولادیان و رضایی بحرآبادی(1380)درتحقیق بررسی عوامل موثربرقانون گرایی درنظام اداری کشور که به روش پیمایشی انجام شد. نشان داده شدکه با افزایش الزامات قواعدسازمانی میزان قانون گرایی نیزافزایش پیدا می کند.(جوادی یگانه، فولادیان، رضایی بحرآبادی،1380).
تحقیقات خارجی انجام شده
آرمنگل45و همکاران (2006) روابط متقابل ساختار اجتماعی و تبادل اطلاعات را در زمینه اشتغال و بزهکاری مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. این پژوهش یک مدل پویا را که در آن افراد به دو گروه مشخص تعلق داشتند، مورد بررسی قرار می دهد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که اگر شغل افراد نامناسب و ارتکاب جرم سودآورتر از آن باشد، باید زمانهای بیکاری افراد کم باشد و برای مدت طولانی بیکار نمانند، زیرا آنها برای ارتکاب جرم آسیب پذیر می باشند. همچنین سیاستی که تنها بر اساس تنبیه و بازداشت استوار است، در کاهش جرم و بزهکاری کافی نخواهد بود و بایستی با سیاستهای مرتبط با کنش های اجتماعی هماهنگ باشد. تاوانچی 46و همکاران (2005) پژوهشی پیرامون سوء استفاده از کودکان مهاجر و خطرات آن برای سلامت روانی آنها در منطقه حاشیه نشین پاتومتانی47 بانکوک تایلند انجام داده اند، که هدف آنها اندازه گیری درجه شیوع اختلالات روانی عمومی، استفاده جسمی، استفاده و نوشیدن مشروبات الکلی و سوء استفاده از کودکان در خانواده است. ارزیابی یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشتر بچه های مورد بررسی، مورد سوء استفاده قرار می گیرند. سابقه سوء استفاده زیاد بوده و همبستگی مستقلی با اختلالات روانی عمومی و استفاده جسمی داشته است. 43 درصد کودکان مهاجرین مناطق روستایی، بیشتر مستقل، بالای 15 سال سن و در جستجوی کار به بانکوک مهاجرت کرده بودند. از دیگر نتایج تحقیق همبستگی مستقل مهاجرت تنها در بین مردان با مسایل روانی است.
مافی48 (1996) در پژوهشی با روش اسنادی و کتابخانه ای و با فرض اینکه عامل اقتصادی نقش تعیین کننده ای در ارتکاب جرم و جنایت دارد، به بررسی رابطه مهاجرت با بزهکاری در شهر وین می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از میان مهاجران خارجی افرادی که از درآمد پایین تری برخوردارند، بیشتر مرتکب جرم و جنایت شده اند، به نحوی که بیشتر بزهکاران خارجی در محلاتی سکونت دارند که دارای ساختمان های از رونق افتاده و ارزان قیمت می باشند (مافی، 1378).
احمدی(1995)درپژوهشی که درمنطقه "یلاوارا" استرالیابرروی600 نفرازجوانان18- 11 ساله انجام داده است، نشان می دهد که بزهکاری جوانان با قومیت و مهاجرت، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، سن، جنس و نفوذ گروه های همسال رابطه معنی داری دارد.
ورمرزیار(1387) به بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی خانواده در بین دانشآموزان سال سوم شهر سنندج پرداخته است. در این مطالعه از رهیافت نظری کلمن استفاده شده است و از روش پیمایش برای جمعآوری دادهها استفاده شده است. یافتههای تجربی تحقیق نشان میدهد که میزان میانگین سرمایه اجتماعی خانواده دانشآموزان در سطح متوسطی بوده و رابطه معنیداری بین پایگاه اقتصادی- اجتماعی دانشآموزان و سرمایه اجتماعی خانواده آنها مشاهده نگردیده است. این نتیجه موید دیدگاه نظری کلمن است که پایگاه اقتصادی-اجتماعی نمیتواند عامل تعیین کنندهای در کیفیت روابط و شبکههای درون خانواده، به عنوان یکی از شاخصهای اصلی سرمایه اجتماعی باشد(ورمزیار، 1387).
قنادان و اندیشمند (1388) در مطالعهای به بررسی نقش دانشگاه در ایجاد سرمایه اجتماعی به منظور ارائه الگوی پیشنهادی برای ارتقای نظام آموزش عالی کشور پرداختهاند. مطالعه مذکور با روش توصیفی پیمایشی و از طریق نمونهگیری تصادفی طبقهای انجام شده است. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی و ضریب همبستگی) صورت گرفته است. پس از انجام تحلیل عاملی، 7 مولفه اصلی و 54 زیر مولفه شناسایی شده و با هویت سازمانی، توانمندسازی، همکاری و نفع عمومی، تسهیم دانش و خلق سرمایه فکری، اعتماد و همبستگی مدیریت مشارکتی و آگاهی نامگذاری شده است. نتایج نشان داده که مولفه اصلی اعتماد و همبستگی از بالاترین میانگین و مولفه مدیریت مشارکتی از کمترین میزان میانگین برخوردار است. بیشترین سرمایه اجتماعی مربوط به استادان و کمترین میزان سرمایه اجتماعی مربوط به مربیان بوده است. شهرستان زرند و کرمان به ترتیب بالاترین و پایینترین میزان سرمایه اجتماعی را داشتهاند (قنادان، 1388).
شارع پور و دیگران (1388) به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با مدارا در بین دانشجویان دانشکدههای علوم اجتماعی دانشگاههای تهران و علامهطباطبایی پرداختهاند. این مطالعه ، با استفاده از نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام، به دنبال بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مولفه های آن با مدارا میباشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و تعداد 220 نفر از دانشجویان دانشکدههای علوم اجتماعی دانشگاه تهران و علامهطباطبایی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد، از میان متغیرهای سرمایه اجتماعی، اعتماد نهادی با تمامی ابعاد مدارا رابطه معکوس و معناداری داشته است. رابطه مستقیم و معناداری بین مشارکت در شبکههای غیررسمی سیاسی و شبکههای رسمی با ابعاد مدارا مشاهده شده است. در این مطالعه برای سنجش سرمایه اجتماعی از دیدگاه پاتنام استفاده شده است . منظور پاتنام از سرمایه اجتماعی، وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکههاست. با توجه به دیدگاه پاتنام، سرمایه اجتماعی به دو بعد شناختی و ساختاری تقسیم بندی شده است. بُعد شناختی شامل؛ اعتماد، همیاری، احساس سودمندی و آگاهی است. بُعد ساختاری شامل؛ شبکههای رسمی و شبکههای غیررسمی است (شارعپور، 1388).
عباس زاده و مقتدایی (1388)به بررسی جامعه شناختی تاثیر سرمایه اجتماعی بر دانش آفرینی پرداخته اند. این مطالعه با هدف تعیین میزان دانش آفرینی در دانشگاه اصفهان ، در نظر دارد از منظر جامعه شناختی ، تاثیر سرمایه اجتماعی بر دانش آفرینی را تحلیل نماید. روش تحقیق ، پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان به تعداد 476 نفر می باشد که از این تعداد 142 نفر بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران و به شیوه تصادفی انتخاب شده اند . نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بین دانش آفرینی و سرمایه اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد . این امر نشان می دهد که اگر بر سرمایه اجتماعی استادان افزوده شود، در این صورت سطح دانش آفرینی نیز ارتقاء خواهد یافت. در این مطالعه برای سنجش سرمایه اجتماعی، شاخص های برخورداری اساتید از شبکه اجتماعی، مشارکت علمی اساتید و اعتماد اجتماعی آورده شده است. نتایج نشان می دهد که برخورداری اساتید از شبکه اجتماعی در حد مطلوبی نبوده است . مشارکت علمی در بین اساتید در حد نسبتاً ضعیفی بوده است. میزان اعتماد بین شخصی در بین اساتید در حد قابل قبولی ارزیابی شده است. با توجه به جمع بندی شاخص های سرمایه اجتماعی اساتید، میزان سرمایه اجتماعی اساتید پایینتر از حد متوسط بوده است(عباسزاده،1388).
اقبالی(1388) به بررسی میزان سرمایه اجتماعی و عوامل موثر بر آن در بین جوانان شهر ایوان غرب پرداخته است. در این پژوهش، نظریه "افه و فوش49" بهعنوان نظریه غالب جهت بررسی سرمایه اجتماعی استفاده شده است و از نظریات کریشاوآفف، بوردیو، فوکویاما و پاتنام در تکمیل آن استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که میزان سرمایه اجتماعی در بین جوانان شهر ایوان در سطح پایینی است. 36 درصد آنان دارای سطح پایینی از سرمایه اجتماعی، 9/42 درصد دارای سطح متوسط سرمایه اجتماعی و تنها 21 درصد پاسخگویان از میزان بالایی از سرمایه اجتماعی بهره مند بودند. از عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی می توان به میزان دینداری، اشتغال، میزان تحصیلات، رسانه پایگاه اقتصادی – اجتماعی خانواده، جنسیت، وضعیت تاهل و مدت زمان اقامت در شهر نام برد. رابطه و تاثیر عوامل مذکور در سطح تحلیل دومتغیره بررسی شده است( اقبالی، 1388).
سالارزاده و محبوبی(1388) به مقایسه سرمایه اجتماعی و پایگاه اقتصادی اجتماعی در موفقیت تحصیلی دانشآموزان پیش دانشگاهی شهر ارومیه پرداختهاند. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر روی موفقیت تحصیلی دانشآموزان دوره پیشدانشگاهی شهر ارومیه طراحی و اجرا شده است. فرضیه اصلی در این تحقیق، احتمال وجود رابطه بین سرمایه اجتماعی و موفقیت تحصیلی دانشآموزان است. برای بررسی این فرضیه از روش پیمایشی و از طریق مصاحبه در چارچوب پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان داده که بین سرمایه اجتماعی و موفقیت تحصیلی دانشآموزان دوره پیشدانشگاهی شهر ارومیه، همبستگی مثبت و بسیار ضعیفی وجود دارد. نتایج قابل تعمیم به جامعه آماری نبوده و فرضیه اصلی رد میشود. بر اساس یافتههای تحقیق، تاثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی خانوادههای دانشآموزان بر موفقیت تحصیلی آنان به اثبات رسید و معنیدار بوده است. بین سطح ارتباطات اجتماعی و نیز بین میزان اعتماد دانشآموزان و موفقیت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد(سالارزاده، 1388).
2-3-2 تحقیقات خارجی
وزارت مسکن و شهرسازی آمریکا (1994) به منظور بررسی تاثیر فقر محلات شهری بر میزان بزهکاری نوجوانان، طرح " حرکت به سوی فرصت" را در پنج شهر لوس آنجلس، بالتیمور، بوستون، شیکاگو و نیویورک به مورد اجرا گذاشت. این طرح در شهر بالتیمور به بررسی خانواده های بسیار فقیری که در یکی از پنج محله فقیرنشین این شهر ساکن بودند، پرداخت. تحلیل کلی اجرای این طرح در شهر بالتیمور نشان داد که محلات، تاثیر چشمگیری بر میزان ارتکاب نوجوانان به بزهکاری دارند و هر چه میزان فقر در سطح محلات شهری بالاتر باشد، میزان ارتکاب نوجوانان در این محلات به جرایم خشونت آمیز بیشتر خواهد بود. بر این اساس ایجاد فرصت برای اسکان خانواده های ساکن مناطق فقرنشین در محلاتی که دارای نرخ پایین تری از فقر هستند، می تواند منجر به کاهش میزان ارتکاب نوجوانان به جرایم خشونت آمیز شود. همچنین با توجه به این که به طور میانگین میزان بزهکاری مردان بیشتر از زنان است، نتایج به دست آمده از این طرح حاکی از میزان بالای ارتکاب پسران به جرایم مالی و خشونت آمیز نسبت به دختران است (هرشفیلد50، 1384).
لافون و میشو51 (1976) تحقیقاتی در شهر گرانویل فرانسه انجام داده و به روشنی مشخص کرده اند که اطفال بزهکار بیشتر در ساختمان های ناسالم و برخی از محلاتی که برای سلامتی اخلاق زیان آور است، ساکن بوده اند. یافته ها نشان می دهند که بزهکاری جوانان در ساختمان های مخروبه و این محلات از حد متوسط مجموع بزهکاری شهرها زیادتر بوده است. در واقع (18 درصد) بزهکارانی که جرایم گوناگون مرتکب شده اند، اغلب در محله های مخروب و ناسالم ساکن بوده و (35 درصد) آنها کسانی بودند که در ساختمان ها و محلات بدنام و فاسد ساکن بودند. این پژوهشگران در پایان رابط محیط سکونت و بزهکاری را تایید می نمایند (مسعودی فر، 1385).
ففربام52، وان هارن53 و ففربام54 (2015) در پژوهشی با عنوان ارائه یک چهارچوب نظری برای ارتقای تاب آوری در جامعه استفاده از سرمایه اجتماعی را مطرح کردند. آنها بیان می دارند که مدیریت بحران ها و مشکلات از طریق ارتقای ارتباطات اجتماعی و شبکه های اجتماعی، کار تیمی و در مجموع از طریق ارتقای چیزی امکان پذیر است که دانشمندان از آن به عنوان سرمایه اجتماعی نام برده اند.
استم55، ارزلانیان56 و الفرینگ (2014) پژوهشی تحت عنوان "سرمایه اجتماعی کارآفرینان و عملکرد شرکت های کوچک: یک متاآنالیز از مدیران" انجام دادند. نتایج حاکی از تاثیر مثبت و معنیدار سرمایه اجتماعی در عملکرد بهینه شرکت های کوچک بود. نتایج همچنین حاکی از تاثیر زمینه های فعالیت شرکت ها در این ارتباط و نیز سن مدیران بود که البته نیاز به تحقیقات بیشتر در این زمینه احساس می شود.
گدایوویچ و همکاران (2013) در پژوهشی با عنوان سرمایه اجتماعی و کارآفرینی به این نتیجه دست یافتند که در آینده استفاده از سرمایه اجتماعی در بررسی کارآفرینی می تواند به عنوان یک نظریه زیربنایی مورد استفاده قرار گیرد و بدون توجه به مفهوم سرمایه اجتماعی، بررسی پدیده کارآفرینی مقدور نخواهد بود.
چانگ57، چن58 و چانگ59 (2013) پژوهشی تحت عنوان رابطه بین شیوه های مدیریت منابع انسانی و سرمایه اجتماعی سازمانی انجام دادند. نتایج نشان داد که اقدامات مدیریت منابع انسانی در تسهیل روابط انسانی میان کارکنان، دانش محور بودن مدیریت و نیز مدیریت مشارکتی منجر به ارتقای سرمایه اجتماعی کارکنان می شود که البته در خصوص تاثیر دانش محور با توجه دشواری در اندازه گیری میزان آن، یافته حاضر با تردیداتی روبه رو می باشد.
پازونی و همکاران (2013) پژوهشی با عنوان بررسی نقش سرمایه اجتماعی در پیشرفت حرفه ای در محیط و سیستم های دانشگاهی که در میان تعداد زیادی از فیزیک دانان دانشگاه های فرانسه و ایتالیا بین سال های 2000 تا 2005 بررسی شد، نتایج حاکی از برتری معنیدار سرمایه اجتماعی بر سرمایه سیاسی در ارتقای بهره وری شغلی، رشد و پیشرفت حرفه ای داشت.
شان (2013) پژوهشی با عنوان مطالعه موردی تاثیر سرمایه اجتماعی فردی در موفقیت شغلی انجام داد. نتایج این مطالعه موردی حاکی از رابطه ضعیف حقوق و دستمزد فرد با سرمایه اجتماعی اما رابطه قوی بین سرمایه اجتماعی با ارتقاء فردی و موفقیت شغلی فرد وجود دارد.
کیمت و همکاران (2003) بر این اعتقاد هستند که سرمایه اجتماعی به افزایش رضایتمندی شغلی از طریق افزایش تجربه، توانمندسازی، خودپنداری از وجه اجتماعی خود، کسب منزلت اجتماعی و امنیت شغلی منجر میشود. پاملا پکستون(2002)درمطالعه خودبه بررسی رابطه سرمایه اجتماعی ودموکراسی درمقیاس جهانی دست می زند. پکستون سرمایه اجتماعی رابه عنوان ویژگی کلی کشورها درنظرگرفته واثرات آنرا برایجاد وحفظ دورمی داند:1-کمک ایجاد دموکراسی درکشوری که دموکراتیک نبوده.2-حفظ وبهبود دموکراسی موجود. سرمایه اجتماعی با ایجاد فضا برای پیدایش وانتشارگفتمان انتقادی درمورد حکومت وقت وتدارک راهی برای مخالفت فعال با نظام به انتقال جامعه به دموکراسی کمک می کند. نتایج تحقیق نشان می دهدکه رابطه میان سرمایه اجتماعی و دموکراسی دوجانبه است. مطالعه طولی بیانگر این موضوع است که سرمایه اجتماعی، دموکراسی راتقویت می کند واثر واکنش از دموکراسی به سرمایه اجتماعی هم وجود دارد.
رایس ولینگ(2003)درتحقیقی با روش تطبیقی، رابطه میان سرمایه اجتماعی ودموکراسی را دریازده کشوراروپایی وامریکایی مورد بررسی قرارداده؛ و معتقدندکشورهای که سرمایه اجتماعی شهروندان آن بالاتربوده، میزان گرایش به رفتارهای که دموکراتیک آنان نیز بیشتربوده است. درحالی که کشورهایی که میزان سرمایه اجتماعی درمیان شهروندان آنان پایین بوده است، میزان تحقق رفتارهای دموکراتیک درآن ها نیز پایین بوده است.
چونگ مین پارک ودا چول شین(2003)درتحقیقی باعنوان سرمایه اجتماعی وشهروندی دموکراتیک درکره جنوبی، به مطالعه اثرسرمایه اجتماعی برگسترش شهروندی دموکراتیک دربین افراد پرداختند. دراین پژوهش،کشورکره به عنوان موردی درنظرگرفته شده که درآن تاثیرسرمایه_به عنوان سیمای مهم جامعه مدنی_برشهروندی دموکراتیک درسطح افراد مورد بررسی قرار گرفته وبا استفاده ازتکنیک پیمایش به اجرا درآمد. نتایج تحقیق آنهانشان می دهدکه درگیری اجتماعی به عنوان بعد عینی سرمایه اجتماعی، بیشترجنبه رفتاری شهروندی دموکراتیک راتوسعه می دهد، درحالی که اعتماد اجتماعی به عنوان بعد ذهنی سرمایه بیشتروجه نگرشی شهروندی دموکراتیک را ارتقا می بخشد.
جیکول لی (2008)درمطالعه خود با موضوع سرمایه اجتماعی ودموکراسی فراگیر درشهروندان، به جهش به سمت دموکراسی شدن به واسطه گسترش سرمایه اجتماعی تاکید دارد. مطالعه یادشده این مسئله را بررسی می کندکه آیا سرمایه اجتماعی شهروندی دموکراتیک راتوسعه می دهند؟ این پژوهش که بصورت پیمایش درمیان مردم کره جنوبی اجراشد، به این نتیجه دست یافت که درگسترس دموکراسی شدن درکره، دوترکیب سرمایه اجتماعی نقش بسیاری درجهت دادن مردم کره به سوی دمکراسی ایفا می کنند. باگسترش کاربرد مفهوم سرمایه اجتماعی، بررسی های اخیرنشان می دهندکه سرمایه اجتماعی برروی موضاعات سیاسی نظیر، مشارکت در رای دهی، آموزش حکمرانی، شهروندی دموکراتیک واطمینان درنهادهای سیاسی تاثیرگذاراست. با پیروی ازاین دیدگاه می توان گفت که سرمایه اجتماعی دارای دو بعدکمی وکیفی می باشد:
1)ازنظربعدکمی، سرمایه اجتماعی یک کمیت است؛ یعنی درجامعه هرچه مشارکت بیشترباشد وتعداد انجمن های داوطلبانه یا به عبارتی، سازمان های غیردولتی بیشتر باشد سرمایه اجتماعی نیزبیشترخواهد بود.
2)ازنظربعدکیفی، باید اذعان داشت که سرمایه اجتماعی دارایی بعدکیفیتی مهمی است. برای برآورد جامع سرمایه اجتماعی می بایست میزان همبستگی ودرجه انسجام درون گروهی،اعتماد متقابل بین کنشگران، احساسات مثبت وبطورکلی بعدذهنی آن نیزمدنظرقرارگیرد.
بنابراین، بعدذهنی سرمایه اجتماعی (اعتماداجتماعی)وبعدعینی آن(مشارکت مدنی)دومولفه شاخص ومهم سرمایه اجتماعی محسوب می شوندکه ازیک سوافراد جامعه را برای مشارکت بیشتردرگروه های اجتماعی به یکدیگرپیوند می زند وازسوی دیگرهنجارهای مبتنی براعتماد انسجام درون گروه ها را بیشتر می کند
.
فهرست منابع و ماخذ
منابع فارسی
احمدی،یعقوب؛محمدی بلبان آبان،اسعد؛(1391). بررسی ارتباط ابعادسرمایه اجتماعی ورفتارشهروندی سازمانی،فصلنامه تخصصی علوم اجتماعی دانشگاه آزاداسلامی-واحدشوشتر،صص153-178.
احمدی،علی اکبر؛فیض آبادی،حوریه(1390).بررسی ارتقاءسرمایه اجتماعی بربهبود عملکردسازمان، مدیریت دولتی،دوره3،شماره6،ص ص35-54.
تمنا،سعید؛صمدی،سمیه(1395). رابطه سرمایه اجتماعی با میزان آگاهی دانشجویان از فرهنگ دانشگاهی، فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، دوره22،شماره1،صص126-99.
ازکیا،مصطفی.(1381). جامعه شناسی توسعه،تهران:نشر کلمه.
امیر کافی ،مهدی.(1380).اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن،مجله نمایه پژوهش ،شماره 18،سال پنجم.
انصاری ،عبدالمعبود(1369). حاشیه نشینان شیراز به تهران,تهران: انتشارات آگاه.
انصاری ،عبدالمعبود.(1369).ایرانیان مهاجر در ایالات متحده پژوهش در حاشیه نشینی دوگانه،(ترجمه ابوالقاسم سری) ،تهران:انتشارات آگاه.
آرون ،ریمون.(1374) .مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه شناسی،(ترجمه باقر پرهام )،تهران:شرکت انتشارات علمی و فرهنگی ،چاپ چهارم.
الوانی،مهدی و نقوی،میر علی.(1381). سرمایه اجتماعی ،مفاهیم و نظریه ها،فصل نامه مدیریت،دانشگاه علامه.
بهزاد ،داود(1382). تحلیل نظری سرمایه اجتماعی در پیشگیری از آسیب های اجتماعی.
بوردیو،پی یر.(1380). نظریه کنش دلایل عملی و انتخاب عقلانی،(ترجمه مرتضی مردیها)،تهران:انتشارات نقش و نگار،جلد اول.
بیرو،آلن.(1380). فرهنگ علوم اجتماعی،(ترجمه باقر ساروخانی)،تهران: ،سازمان انتشارات کیهان،چاپ چهارم.
بیبی،ارل.(1386). روش تحقیق درعلوم اجتماعی،(ترجمه رضا فاضل)،تهران: انتشارات سمت،چاپ چهارم.
باستانی، سوسن. (1387).بررسی سرمایه اجتماعی شبکه در 10 محله تهران, بررسی جایگاه روابطمحلی در شبکههای اجتماعی، مجله مطالعات اجتماعی ایران، دوره دوم، شماره ص 2.
باقری مجد، روح اله؛ مهاجران، بهناز؛ فلاح فرامرزی، محسن. (1394). بررسی روابط بین سرمایه اجتماعی، مشارکت سازمانی و سرمایه انسانی در نظام آموزش عالی. پژوهش های مدیریت منابع انسانی، دوره 7، شماره 3، 207-225.
بختی، میلاد؛ قلی پور، آرین. (1390). تبیین سرمایه اجتماعی به عنوان اهرمی کلیدی در ارتقای اثربخشی تیمی.فصلنامه علوم مدیریت ایران، سال ششم، شماره 22، 61-77.
بهرامی، فردین. (1394). ابعاد بیرونی سرمایه اجتماعی. تهران: انتشارات نسیم البرز.
بیابانگرد، اسماعیل (1394). روشهای تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی. تهران؛ انتشارات دوران، جلد اول.
پاتناو،روبرت.(1380). دموکراسیو سنت های مدنی،(ترجمه محمد تقی دلفروز)،تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات وزارت کشور،چاپ اول.
پاتنام، رابرت.(1384).جامعه برخوردار، سرمایه اجتماعی و زندگی عمومی ،( ترجمه افشین خاکباز و حسن پویان)، تهران: انتشارات شیرازه.
توسلی،غلام عباس.(1374). جامعه شناسی شهری،تهران:انتشارات دانشگاه پیام نور.
تاجبخش ،کیان.(1385).سرمایه اجتماعی ،دموکراسی و توسعه در تهران,تهران: انتشارات شیرازه ،چاپ دوم.
حسینی،محمدرضا.(1374). بررسی عوامل موثر بر حاشیه نشینی و پیامد های آن در شهراهواز،پایان نامه کارشناسی ارشد ،دانشگاه اصفهان .
حسین زاده دلیر،کریم.(1370). حاشیه نشینی درجستجوی معنی ومفهوم،مقالات مسلسل در مجله اطلاعات اساسی -اقتصادی.
حیدری ساربان، وکیل؛ سجاسی قیداری، حمدالله؛ صادقلو، طاهره. (1393). تبیین نقش سرمایه اجتماعی در ارتقای رضایتمندی شغل کشاورزان روستایی، مطالعه موردی کشاورزان مشکین شهر. فصلنامه برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی، شماره 21، 191-222.
حاجی زاده میمندی،مسعود؛فلک الدین،زهرا(1395).بررسی عوامل اجتماعی-فرهنگی موثربررفتارهای زیست محیطی مسئولانه،فصلنامه توسعه اجتماعی،دوره دوازدهم،شماره1،ص ص7-36.
جوادی یگانه،محمدرضا؛فولادیان،مجید؛رضایی بحرآباد،حسن(1380).بررسی عوامل موثربرقانون گرایی درنظام اداری کشور،دانش ارزیابی،سال دوم،شماره5،ص ص1-34.
جوادی یگانه، محمدرضا،فولادیان،جواد،رضایی بحرآباد،حسن(1389). بررسی عوامل موثر بر قانونگرایی در نظام اداری کشور،ارزیابی دانش،سال نهم،شماره15،صص:9-33).
چلبی، مسعود(1375). جامعه شناسی نظم، تهران،نشر نی.
خوارنگاه،کبری؛اورعی یزدانی،دکتربدرالدین؛روشن،دکترسیدعلیقلی؛(سال90).تاثیررفتارشهروندی سازمانی درسرمایه اجتماعی،تعاون،سال بیست ودوم،دوره جدید،شماره7،پاییز1390،صص(117-135).
خلیفه،عبدالطیف(1378). فرهنگ و جامعه، شورای فرهنگ عمومی.
دواس،دی،ای.(1376). پیمایش در تحقیقات اجتماعی،(ترجمه هوشنگ نائینی)،تهران: انتشارات نشر نی،چاپ اول.
ربانی ،رسول. (1385). جامعه شناسی شهری،دانشگاه اصفهان: چاپ دوم.
دهقانی،محمد؛حیویحقیقی،محمدحسین؛کیانپوری،ساناز؛شیبانی،بلقیس؛(سال93).رابطه بین سرمایه اجتماعی،رفتارشهروندی سازمانی ورضایت شغلی دربین پرستاران،فصلنامه مدیریت پرستاری سال سوم،دوره سوم،شماره اول،بهار1393،صص(35-44).
رستگارخالد،دکترامیر؛عظیمی،هاجر؛سال1391،بررسی رابطه سرمایه اجتماعی باشهروندی دموکراتیک،فصلنامه علوم اجتماعی شماره59،صص92-136
روح الامینی،محمود.(1372). زمینه فرهنگ شناسی،تهران: انتشارات عطار،چاپ اول.
روشه، گی(1367). کنش اجتماعی، ترجمه هما زنجانیزاده، آستان قدس رضوی، تهران.
ریترز،جورج.(1377). نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر،(ترجمه محسن ثلاثی)،تهران: انتشارات علمی ،چاپ سوم.
رفیع پور،فرامرز.(1372). کند وکاوها و پنداشت ها،تهران: انتشارات عطار،چاپ اول.
ربانی، رسول و جواد افشارکهن. (1381).حاشیهنشینی، مشارکت و مسائل اجتماعی شهری؛ مطالعه موردی منطقه ارزنان اصفهان در سال 1380، فرهنگ اصفهان، شماره 24، صص 95,101.
رضوانی، مهران؛ طغرایی، محمدتقی. (1390). نقش آفرینی سرمایه اجتماعی سازمانی در گرایش به نوآوری سازمانی در شرکت های دانش بنیان (مورد مطالعه: شرکت های مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران). پژوهش نامه مدیریت تحول، دوره 3، شماره 6، 28-53.
زارع، صادق. (1389).بررسی جامعهشناختی رابطه بین سرمایه اجتماعی و سلامت، مجموعه مقالات همایش عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، تهران: دانشگاه علوم پزشکی ایران.
زارع شاه آبادی،اکبر؛ترکان،رحمت اله(1390). عوامل قانون گرایی شهروندان درشهریزد،فصلنامه-پژوهشی رفاه اجتماعی،سال سیزدهم،شماره50،ص ص159-205.
زاهد زاهدانی. (1369).حاشیهنشینی، شیراز: انتشارات دانشگاه شیراز.
سرمد،ز،بارگان و مجازی.(1380).روش های تحقیق در علوم رفتاری،تهران: انتشارات آگاه،چاپ پنجم.
سرایی،حسن.(1372).مقدمه ای بر نمونه گیری در تحقیق، تهران: انتشارات سمت.
شکویی ،حسن.(1354).حاشیه نشینی شهر تبریز:موسسه تحقیقات اجتماعی و علوم انسانی دانشگاه تبریز.
شارع پور،محمد.(1379).فرسایش سرمایه اجتماعی و پیامد های آن،همایش انجمن جامعه شناسی.
شریفیان ثانی،مریم.(1380).سرمایه اجتماعی و مفاهیم اصلی و چهارچوب نظری،فصل نامه مددکاری اجتماعی.
سعیدی،حسن؛عاشوری،جمال(1395). ارتباط سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و رفتارهای شهروندی سازمانی با سلامت روان(مورد پژوهی کارکنان نیروی انتظامی جنوب شرق شهر تهران)، مجله علوم مراقبتی نظامی، سال سوم، شماره2،صص90-99.
طالبی، ابوتراب(1385). مفهوم و ویژگی ارزشها،آموزش علوم اجتماعی،دوره نهم،شماره3،صص16-20.
عشایری،طاها؛عجمی؛محمد(1393). تحلیل جامعه شناختی سرمایه اجتماعی ورفتاری پلیس درجامعه شهری ،فصلنامه علمی-تخصصی دانش انتظامی پلیس پایتخت،سال هفتم شماره4،ص ص51-79.
علمداری ،حسین،(1390). بررسی عوامل موثر بر میزان سرمایه اجتماعی بین دانشجویان دانشگاه چمران اهواز، اهواز:دانشگاه چمران.
فیلر،جان.(1386). سرمایه اجتماعی،(ترجمه غلام رضا غفاری)،تهران: انتشارات کویر،چاپ اول .
فوکویاما، فرانسیس. (1379).پایان نظم، بررسی سرمایه اجتماعی و حفظ آن،( ترجمه غلامعباس توسلی)، تهران: انتشارات جامعه ایرانیان.
قاسمی. وحید و دیگران. (1385). سطحبندی سرمایه اجتماعی در شهرستانهای استان اصفهان، فصلنامه رفاه،شماره صص 6 ,23و 248,225.
کاتوزیان،ناصر(1366). فلسفه حقوق، جلد اولف تهران، به نشر، چاپ اول.
کتابی،محمود؛ادیبی سده،مهدی؛قاسمی،وحید؛صادقی ده چشمه،ستار(1389).جامعه شناسی کاربردی،سال بیست ویکم،شماره چهارم،ص ص97-122
کلمن، جیمز. (1377).بنیادهای نظریه اجتماعی،( ترجمه منوچهر صبوری)، تهران: نشر نی.چاپ اول.
کوئن ،بروس.(1387). مبانی جامعه شناسی،(ترجمه غلام حسین توسلی و رضا فاضل)،تهران: سازمان.
کلمن، جیمز.(1384).نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد سرمایه انسانی، گردآورنده کیان تاجبخش،( ترجمه افشین خاکباز و حسن پویان)، تهران: انتشارات شیرازه.
کریمی موغاری، زهرا ، ابونوری، اسماعیل، زبیری، هدی (1390)بررسی نقش انسجام اجتماعی در توسعه اقتصادی، دوره۱۶ شماره ۴ صفحات کرسول، ج.د (2009). طرح پژوهش، رویکردهای کیفی، کمی و ترکیبی, مترجم: علیرضا کیامنش و مریم دانایطوس (1391). تهران؛ انتشارات جهاد دانشگاهی، واحد علامه طباطبایی، چاپ اول.
گل شیری اصفهانی، زهرا، خادمی، حمید، صدیقی، تازه، مریم (1388). تاثیر انسجام اجتماعی بر میزان مشارکت روستاییان: مطالعه موردی بخش گندمان شهرستان بروجن. فصلنامه روستا و توسعه، 12(1)، 147-167.
۱۸۳-۲۰۷.
گولد،جولیوس و ویلیام ل.کوکب.(1384). فرهنگ علوم اجتماعی،(ترجمه محمد جواد زاهدی)،تهران: انتشارات مازیار،چاپ دوم.
گیدنز، آننتونی(1373). جامعه شناسی، نشر نی، تهران.
صالحی امیری، سیدرضا؛ امیرانتخابی، شهرود. (1392). راهکارهای ارتقای سرمایه اجتماعی در کشور با توجه به سند چشم انداز بیست ساله نظام. فصلنامه راهبرد، سال بیست و دوم، شماره 26، 61-84.
فتاح پور مرندی، مرتضی؛ فتاح پور مرندی، مصطفی؛ محرم زاده، مهرداد؛ سیدعامری، میرحسین. (1392). ارتباط سرمایه های اجتماعی و فکری با مدیریت دانش در ادارات کل ورزش و جوانان استان های آذربایجان غربی و شرقی. رویکردهای نوین در مدیریت ورزشی، دوره 1، شماره 3، 9-20.
فیروزی،محمدرضا؛کرمی،میثم(1394). بررسی نقش واسطه سرمایه اجتماعی دررابطه هوش هیجانی باخلاقیت،فصلنامه علمی،پژوهش ابتکاروخلاقیت درعلوم انسانی،دوره پنجم،شماره چهارم،ص ص53-78.
ماجدی، محمد. و لهسایی زاده، علی. (1389). رابطه سرمایه اجتماعی با کنش جمعی در مناطق روستایی. فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، 10(38)، 171-191.
مبارکی، حسین؛ احمدی، علی اکبر؛ دارائی، محمدرضا؛ عباسی، منصوره؛ هادی، محمد. (1391). رابطه بین سرمایه اجتماعی و سازمان یادگیرنده (مطالعه موردی: کارکنان دانشگاه علوم پزشکی استان قم). مدیریت اطلاعات سلامت، دوره نهم، شماره 5، 679-685.
محسنی تبریزی، ع. (1394). بررسی زمینه های مشارکتی روستاییان و ارتباط آن با ترویج کشاورزی، معاونت ترویج و مشارکت مردمی. تهران: وزارت جهاد سازندگی.
میلر،دلبرت.(1380). راهنمای سنجش و تحقیقات اجتماعی،(ترجمه هوشنگ نائینی)،تهران: نشر نی.
منصوریان ،محمدکریم و علیرضا آیت اللهی. (1375). حاشیه نشینان شیراز در استان فارس،شیراز: دانشگاه شیراز.
مهر علی زاده ،یدالله و رحیم چینی پرواز.(1384). روش های تجزیه و تحلیل داده های آماری وآزمون فرضیه در علوم اجتماعی،تهران: نشر آییژ،چاپ اول.
مردانپور شهرکردی، الهام. (1388).بررسی جامعهشناختی ارتباط بین سرمایه اجتماعی واختلالات شخصیتی در دانشآموزان مقطع پیشدانشگاهی شهرستان شهرکرد در سال تحصیلی 87-88، گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا همدان.
مدیریت مشارکتی در تعاونیها/وزارت تعاون، معاونت تحقیقات، آموزش و ترویج(1384). تهران: پایگان.
محسنی تبریزی،علیرضا.(1375). بیگانگی مانعی برای مشارکت و توسعه ملی، بررسی رابطه میان بیگانگی و مشارکت اجتماعی سیاسی، نامه پژوهش فصلنامه تحقیقات فرهنگی،شماره 1،مرکز پژوهش های بنیادی وزارت فرهنگ و اسلامی،صص50-61.
موسوی، میرطاهر(1385). مشارکت اجتماعی یکی از مولفه های سرمایه اجتماعی،فصلنامه علمی و پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم،شماره23،صص68-92.
نادری مهدیی، کریم؛ فطرس، محمدحسین؛ اصفهانی، سیدمحمدجعفر. (1394). رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی و کارایی (مطالعه موردی زعفرانکاران شهرستان فردوس). پژوهش و برنامه ریزی روستایی، دوره 4، شماره 2، 21-34.
نبوی ،بهروز.(1372). مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم اجتماعی،تهران:انتشارات فروردین،چاپ یازدهم.
نقدی، اسداله و صادق زارع. (1388).سرمایه اجتماعی: کارکردهای مثبت و منفی در فرایندتوسعه، مجموعه مقالات همایش ملی سرمایه اجتماعی و توسعه اقتصادی، دانشگاه سمنان.
نوری،سیدهدایت الله؛هاشمی،صدیقه؛محمودی،سمیرا؛طباطبایی،حجت اله(1394). اثرات سرمایه اجتماعی برتوسعه کشاورزی درروستاهای دهستان آباده طشک،فصلنامه اقتصادفضاوتوسعه روستایی؛سال پنج
ولکاک، مایکل و دیپا نارایان. (1384).سرمایه اجتماعی و تبعات آن برای نظریه توسعه، پژوهش و سیاست، گردآورنده کیان تاجبخش،( ترجمه افشین خاکباز و حسن پویان)، تهران: انتشارات شیرازه. م،شماره3،ص ص37-55.
هومن، حیدرعلی (1394). شناخت روش علمی در علوم رفتاری. تهران؛ انتشارات سمت.
واحدی،شهرام؛بدری،رحیم؛مصرآبادی،جواد(1388). بررسی عوامل موثر برقانون گرایی شهروندان، فصلنامه علمی_پژوهشی انتظام اجتماعی،سال اول،شماره دوم،ص ص37-60.
Chen, M.; Chang, Y. & Hung, S. (2008). Social capital and creativity in R&D project team, R&D Management, 38(1), 21-34.
Chuang, C. H., Chen, S. J., & Chuang, C. W. (2013). Human resource management practices and organizational social capital: The role of industrial characteristics. Journal of Business Research, 66(5), 678-687.
Cimete, G., Gencalp, N.S., & Kekin, G. (2003), Quality of life and job satisfaction. Journal of Organizational Behaviour, 18 (2), pp.151- 153.
Danchev, A. (2006). Social capital and sustainable behavior of the firm. Industrial Management & Data System, 106(7), 953-965.
Fussel, H.; Harrison, J. & Kennan, W. (2006). The relationship between social capital, transaction costs, and organizational outcomes: a case study, Corporate Communications: An International Journal, 11(2), 148-161.
Gedajlovic, E., Honig, B., Moore, C. B., Payne, G. T., & Wright, M. (2013). Social capital and entrepreneurship: A schema and research agenda. Entrepreneurship Theory and Practice, 37(3), 455-478.
Gedajlovic, E., Honig, B., Moore, C. B., Payne, G. T., & Wright, M. (2013). Social capital and entrepreneurship: A schema and research agenda. Entrepreneurship Theory and Practice, 37(3), 455-478.
Goyal, A. & Ahkilesh, K. B. (2007). Interplay among innovativeness, cognitive intelligence, emotional intelligence and social capital of work teams", Team Performance Management. 13(7/8), 206-226.
Grootaert, C. (2003). Measuring social capital: an integrated questionnaire, World Bank Working Paper, 18, 1-53.
Kaasa, A. (2008). Effects of different dimensions of social capital on innovative activity: Evidence from europe at the regional level, Ph.D, dissertation, university of Tartu.
Leenders, R. T. A., & Gabbay, S. M. (Eds.). (2013). Corporate social capital and liability. Springer Science & Business Media.
Mäkelä, L., Suutari, V., Brewster, C., Dickmann, M., & Tornikoski, C. (2016). The Impact of Career Capital on Expatriates' Perceived Marketability. Thunderbird International Business Review, 58(1), 29-40.
Murayama, H., Fujiwara, Y., & Kawachi, I. (2012). Social capital and health: a review of prospective multilevel studies. Journal of Epidemiology, 22(3), 179-187.
Ngoma, M., & Dithan Ntale, P. (2016). Psychological capital, career identity and graduate employability in Uganda: the mediating role of social capital. International Journal of Training and Development.
Pezzoni, M., Sterzi, V., & Lissoni, F. (2012). Career progress in centralized academic systems: Social capital and institutions in France and Italy. Research Policy, 41(4), 704-719.
Pfefferbaum, B., Van Horn, R. L., & Pfefferbaum, R. L. (2015). A Conceptual Framework to Enhance Community Resilience Using Social Capital. Clinical Social Work Journal, 1-9.
Rios-Aguilar, C., & Deil-Amen, R. (2012). Beyond getting in and fitting in an examination of social networks and professionally relevant social capital among Latina/o university students. Journal of Hispanic Higher Education, 11(2), 179-196.
Shan, H. (2013). Case Study on Effect of Individual Social Capital on Career Success [J]. Technology Economics, 6, 022.
Stam, W., Arzlanian, S., & Elfring, T. (2014). Social capital of entrepreneurs and small firm performance: A meta-analysis of contextual and methodological moderators. Journal of Business Venturing, 29(1), 152-173.
Subramaniam, M. & Youndt, M. (2005). The influence of intellectual capital on the types of innovative capabilities, Academy of Management Journal, 48(3), 450-463.
Vilanova, E. P. & Josa, R. T. (2003). Social capital as managerial phenomenon, tampere, university of Technology.
1 social confidence
2 legalism
3 social coherence
4 social participation
5 values
6 -Gidner
7 – Acchomak
8 -Danlee
Patnam-9
10 -Shafer
11 -Danil
12 -Fild
13 -Kolman
14 – Hanifan
15.-Jane Jacob
16 – Loury
17 – James Coleman
18 – Robert Putnam
19 -Pontam
20 -Fokayama
21 -Walzer
1-Volcak
2-Narayan
24 -Jakoob Jean
25 -Andrews,R.
26-. Leana, Carrie R& Harry J. van Buren
27 – Coleman, J.s.
28 -Distans structure
29.-Distans cognitioniy
30-. Distans communication
31.-MatIsa & Ameer
Capital.32
Albro -2
-.34 Estons
35- Economic Capital
36 -Cultural capital
37 -Terner
Social Capita-.38
Symbilic Capital.-39
Bordioo.-40
41 – Human capital
Kelman.42
Fookoyama.43
Halpern Devid-44
1-Armengel
Tavanchi -46
47 -Patometani
48 – Mafi
Efeh & Foosh.49
Hershfild.50
Lafon & Misho.51
52. Pfefferbaum, B.
53. Van Horn, R. L.
54 .Pfefferbaum, R. L.
55. Stam, W.
56. Arzlanian, S.
.57 Chuang, C. H.
58. Chen, S. J.
59. Chuang, C. W.
—————
————————————————————
—————
————————————————————
15