تارا فایل

مبانی نظری وپیشینه تحقیق کارآفرینی و اشتغال


کارآفرینی و اشتغال
2-1-2- اهمیت کارآفرینی
2-1-3- تعریف کار آفرین
2-1-4- انواع کارآفرینی
2-1-5- اشتغال
2-1-6- مثلث اشتغال
2-1-6-1-استخدام
2-1-6-2 خود اشتغالی
2-1-6-3- دیگر اشتغالی
2-1-7- جوان و مثلث اشتغال
2-1-8- انتخاب شغل و عوامل موثر در اشتغال
2-1-8-1- عوامل متغیر در اشتغال
* تغییر نوع کارکنان
* تغییر در میزان ساعات کار
* نوع اقتصاد
* نوع کار
* 2-1-9- اشتغال و عوامل اقتصادی
* 2-1-9-1- کاهش تصدی دولت
* 2-1-9-2- ضرورت جهش صادرات غیر نفتی و کاهش نقش نفت در اقتصاد
* 2-1-9-3- افزایش بهره وری
* 2-1-9-4- توجه به وضعیت رکود و تورمی(Stagflation) حاکم بر اقتصاد و اعمال سیاستهای اشتغال زایی
* 2-1-9-5- توجه به گذر جهان از عصر صنعتی به عصر فرا صنعتی
* تحقیقات انجام شده
* تحقیقات انجام شده در داخل کشور
* 2-3-2- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
* فهرست و منابع
* فهرست منابع فارسی
* فهرست منبع خارجی

کارآفرینی و اشتغال
کار آفرینی عبارتست ازفرآیندی که منجر به ایجاد رضایتمندی و یا تقاضای جدید می گردد. کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها (احمد پورداریانی،1384).در دیدگاه فرآیندی به کار آفرینی (متغیر وابسته) بصورت یک فرآیند سیستمی نگریسته می شود که دارای یکسری ورودی(عوامل فردی،شخصیتی ،سازمانی بعنوان متغیرهای مستقل و عوامل محیطی بعنوان متغیر کنترلی)،فرآیند پردازش و خروجی(رشد،تغییرونوآوری) می باشد.
واژه کارآفرینی از کلمه فرانسوی Entreprendre به معنای "متعهد شدن " نشات گرفته است . بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی وبستر "کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی،اداره و تقبل کند(احمد پور داریانی، محمود ، 1375)
سه دلیل مهم توجه به موضوع کارآفرینی عبارتند از تولید ثروت، توسعه تکنولوژی و اشتغال مولد.در موارد زیادی این مفهوم را به اشتباه صرفا معادل اشتغال زایی تعریف کرده اند. از اواخر دهه هفتاد در بسیاری از کشورهای پیشرفته به علت تغییر در ارزشها و گرایشهای جامعه و تغییرات جمعیت شناختی ، موجی از کسب و کارهای کوچک و افراد خود اشتغال به وجود آمدند به گونه ای که این موضوع باعث شده است تا مقوله کارآفرینی از جنبه های متعدد و بوسیله رشته های مختلف علمی نظیر اقتصاد ، مدیریت ، جامعه شناسی و روانشناسی مورد مطالعه قرار گیرد(Hayton,2005,p25).
تامپسون ( 2000) کارآفرینی را فرایندی می داند که در آن بتوان با استفاده از خلاقیت، عضو جدید را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری دیگر عوامل به وجود آورد. چرچیل درباره کارآفرینی با نگاه متفاوتی معتقد است : کارآفرینان باید بر حرکت ها و بهبودهای مستمری متمرکز شوند که به صورت مداوم در پی بهره برداری از ریسک ها و فرصت های قابل کنترل باشد (ناهید،1391،ص42).
رضائیان کارآفرینی را فراگرد شکار فرصتها به وسیله افراد، بدون در نظر گرفتن منابع موجود در اختیار تعریف می کند و در اصل بر این مهم استوار است که کارآفر ینان به هنگام تصور فرصت های جدید، محدودیت های منابع جاری را نادیده می گیرند(رضائیان،1390).
فرای (1993) معتقد است کارآفرینی یعنی در هم آمیختن ویژگیهای شخصی، ابزار مالی و منابع موجود در محیط کار که از راه فرآیندی انجام می پذیرد و بقا می یابد(ناهید،1391،ص42).

جدول 2-1- تعاریف کارآفرینی و کارآفرین از دیدگاه صاحبنظران
ردیف
صاحبنظران کار آفرین
تعریف کار آفرینی و کار آفرین
1
ژان باتیست سی
کار آفرین فردی است که منابع اقتصادی را از حوزه ای که دارای بهره وری و سود پائین تر است، به حوزه ای که دارای بهره وری و سود بالاتر است،منتقل می کند
2
ژوزف شومپیتر
کار آفرین فردی است که ترکیبات جدیدی را در تولید و ایجاد می کند و کار آفرینی عبارت است از عرضه کالایی جدید،روشی جدید در فرآیند تولید،ایجاد بازاری جدید،یافتن منابع جدید و ایجاد هر گونه تشکیلات جدید در کسب و کار.
3
کرانرنز1
کار آفرینی بر بهره برداری از فرصت های کشف نشده تاکید دارد.
4
پیتر دراکر2
کار آفرینی بهره برداری از فرصت ها برای ایجاد تغییر است و کار آفرین همواره به دنبال تغییر، پاسخ دادن به آن و بهره برداری از آن به عنوان یک فرصت است.
5
و سپر3
کارآفرینان افرادی اند که رقابت را افزایش می دهند، به دنبال فرصت های مناسبی اند تا در محیط بازار،نیازهای برآورده نشده را برآورده کنند و عقاید جدید را خلق و اجرا کنند.
6
تیمونز4
کار آفرینی، خلق چیزی ارزشمند از هیچ است.
7
استیونسون5
کارآفرینی عبارت است از پیگیری فرصت ها بدون توجه به منابعی که در کنترل اند.
8
پارستون6
کارآفرینی رفتاری مدیریتی است که فراتر از ظرفیت های افراد به طور دائم از فرصت ها برای دستیابی به نتایج بهره برداری می کند.
9
تامپسون7
کارآفرینی موقعیت یابی و بهره برداری از فرصت هاست.
10
استونر8
کار آفرین کسی است که کسب و کار مخاطره آمیز جدید و سازمان جدیدی را بنیانگذاری می کند.
11
احمد پور و مقیمی
کار آفرین، فردی است که دارای ایده و فکر جدید می باشد و با بسیج منابع از طریق فرایند ایجاد یک کسب و کار(کسب و کار الکترونیکی یا اینترنتی9، کسب و کار خانگی10، کسب و کار خانوادگی11، کسب و کار کوچک و متوسط12) که توام با مخاطره های و اجتماعی و حیثیتی است، محصول فرصت جدید به بازار عرضه می کند.
منبع: (احمدپورداریانی ومقیمی،1386،ص48)

امروزه تمامی کشورها برای دستیابی به هدفهای راهبرد ملی،رشد اقتصادی،پویایی فرهنگی،تعالی مدنی و سیر توسعه پایدار بر مبنای بسط نوآوری،فناوری و کارآفرینی ،مدیریت دانش و دانایی محوری در سطوح و حوزه های مختلف ،در پی بالندگی سرمایه انسانی و ارتقای کیفیت نیروی انسانی خویش است(همان منبع).
کارآفرینی فرایندی است که در آن فردکارآفرین با ایده های نو و خلاق و شناسایی فرصت های جدید و با بسیج منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکت های نو،سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توام با پذیرش مخاطره و ریسک منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه می گردد(استونسون و جاریلو ،1990،به نقل از ذبیحی،1385).
فرآیندی که بتواند با استفاده از خلاقیت، چیز نویی را همراه با ارزش جدید با استفاده از زمان، منابع، ریسک و به کارگیری همراهان بوجود آورد کارآفرینی گویند(احمدپورداریانی،1384).به عقیده "ارتورکول"(2003) کارآفرینی عبارت است از فعالیت هدفمند که شامل یک سری تصمیمات منسجم فرد یا گروهی از افراد برای ایجاد، توسعه یا حفظ واحد اقتصادی است.گووررو (2006)کارآفرینی را قبول مخاطره، تعقیب فرصت ها، ارضای نیازها از طریق نوآوری و تاسیس یک کسب و کار می داند.
آقایی (1382) در کتاب سازمان های کار آفرینی در ضمن گرد آوری مفهوم کار آفرینی از دیدگاه دانشمندان ، مهمترین تعریف¬ها را به شرح زیر ارائه نموده است :
1- پروسه ایجاد ثروت 2- پروسه تخریب خلاق 3- پروسه هدایت به خلق سازمان جدید بدون توجه به نوع پتانسیل سازمان 4- توسعه موقعیت¬ها و اقدامهای نوآورانه همراه با خطر چه در سازمانی که قبلاً تاسیس شده یا به صورت آزاد و مستقل 5- روش اداره ای است که فرصت¬ها را بدون در نظر گرفتن منابع موجود و قابل کنترل فعلی تعقیب می کند .6- وظایف ، فعالیت¬ها و اعمالی که برای تحقق فرصت شناخته شده و ایجاد سازمانی مناسب با آن کمک می کند. 7- پروسه ای فراتر از شغل و حرفه بلکه کار آفرینی یک شیوه زندگی است .
دکتر دل مایر در سال 2001 در گزارش هیئت رئیسه بنیاد کلمن نقل کرد :"اگر قرار است ما نهضت کارآفرینی را به مرتبه بالاتری هدایت کنیم تنبلی و رخوت جایی ندارد. انرژی تازه ای لازم است تابه تسریع اصلاحات ساختاری و ایجاد مشروعیت مستمر برای آموزش کارآفرینی بپردازیم. ما باید به جذب و گسترش نسل آینده مربیان بپردازیم. جنگ تمام نشده است. هنوز هم هوشیاری و استقامت شعار روز می باشند و این به تلاشش می ارزد"(مقیمی، 1383،ص 20).

2-1-2- اهمیت کارآفرینی
کارآفرینی از محورهای اصلی رشد و توسعه است و از نظر برنامه ریزی توسعه اقتصادی و توسعه پایدار دارای اهمیت است، زیرا:
1ـ موجب ایجاد اشتغال می شود.
2ـ موجب افزایش سود و سرمایه سرمایه گذاران می شود.
3ـ موجب دگرگونی ارزش ها و تحول ماهیت آنها می شود و ارزش های تازه ای بوجود می آورد.
4ـ موجب پر شدن خلاء و شکاف های بازار کار می شود، یعنی با توجه به دگرگونی شرایط بازار کار و فراهم شدن فرصت های تازه تصمیم های تازه ای گرفته می شود
5ـ موجب گذر از رکود اقتصادی، جبران عقب ماندگی های اقتصادی و آسان شدن روند رشد و توسعه کشور می شود
6ـ کارآفرینی به هنگام بحران و ناتوانی بخش خصوصی در ایجاد اشتغال می تواند باعث جلوگیری از پس روی اقتصاد شود.

2-1-3- تعریف کار آفرین
از وفتی که واژه کارآفرین در محافل علمی مطرح شده است، تعاریف متفاوتی از آن بر اساس دیدگاههای گوناگون ارائه شده است که عمده ترین آنها عبارتند از :
· مطابق دایره المعارف برتانیکا، کارآفرین شخصی است که کسب و کار ویا موسسه اقتصادی را سازماندهی و مدیریت کرده و خطرات ناشی از آنرا می پذیرد .
· مطابق واژه نامه دانشگاهی وبستر ، کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی ، اداره و تقبل کند (اسکندانی ، 1379).
· مطابق فرهنگ آریانپور ، کارآفرین به معنای متهور در اقدام به کارهای مهم و جسور ، بی باک ، دل به دریا زن و پیش قدم در تاسیس شرکت است ( کر باسی و همکاران1381 ،ص27).
· فرد کار آفرین کسی است که توانایی تشخیص و ارزیابی فرصت های کسب و کار رادارد و می تواند منابع لازم را جمع آوری کرده واز آنها بهره برداری نموده و عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفقیت پی ریزی کند (مردیث1371 ،ص1 ).
· کار آفرین فردی است که دارای ایده و نظری نو وجدیدی است که از طریق فرایند تاسیس و ایجاد یک کسب وکار و قبول مخاطره ، محصول یا خدمات جدیدی را به جامعه خود معرفی می کند (احمد پور داریانی، 1381 ،ص57).

2-1-4- انواع کارآفرینی
کارآفرینی فرآیندی است که در آن ایده و فکر جدید با بسیج منابع از طریق فرآیند ایجاد کسب و کار که توام با مخاطره های مالی، اجتماعی و حیثیتی است ، محصول جدید به بازار عرضصه می شود؛ تا کنون طبقه بندی های مختلفی از کارآفرینی توسط محققان مختلف صورت گرفته است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
· اسمیت براساس شخصیت ، زمینه های اجتماعی و رفتاری دو نوع کار آفرین را مورد شناسایی قرار داده است: 1- کارآفرینان افزار مند2- کارآفرینان فرصت طلب (ذبیحی و مقدسی 1385،ص19).
· جانجا با توجه به میزان فعالیت کار آفرینی انواع مختلف کارآفرینی را به پنج دسته تقسیم می کند:1- کارآفرینی اجرایی 2- کارآفرینی فرصت طلبانه 3- کارآفرینی اکتسابی4 – کارآفرینی تکوینی5 – کارآفرینی ابتکاری (مقیمی، 1383،ص 16).
در ادبیات کارآفرینی انواع دیگری از کارآفرینی به چشم می خورد که در اینجا به عناوین برخی از آنها اشاره می شود:
1)- کارآفرینی پایدار؛ 2)- کارآفرینی اشتراکی؛ 3)- کارآفرینی محلی؛ 4)- کارآفرینی پاسخگو؛ 5)- کارآفرینی بین المللی؛ 6)- کارآفرینی اجتماعی؛ 7)- کارآفرینی تکنولوژیک( ذبیحی و مقدسی1385 ،ص21).
بطور کلی ادبیات کارآفرینی نشان می دهد که کارآفرینی در سه زمینه یا قالب ذیل شکل می گیرد:
الف -کارآفرینی فردی: کارآفرینی فردی فرایندی است که در آن فردی با اتکا به منابع مالی غالبا شخصی و متکی بر ویژگی های شخصیتی نظیر فعالیت ، ریسک پذیری و اهل عمل بودن اقدام به تاسیس یک کسب و کار جدید می نماید و آنرا تا رسیدن به موفقیت هدایت می کند( سانگ هون و همکاران، 2005،ص 598). کار آفرین فردی نیز شخصی است که در مرکز فرایند کار آفرینی قرار دارد و مدیری است که فرایند را به جلو هدایت می کند. کار آفرینی فردی را کارآفرینی در قالب افراد ، کار آفرینی آزاد ، کار آفرینی شخصی ویا کار آفرینی مستقل نیز می گویند(آرانسیبیا،2008،ص 217).
ب – کارآفرینی درون سازمانی: کار آفرینی درون سازمانی ،مسئولیت به ثمر رساندن یک خلق نوآورانه در درون سازمان است. به عبارت دیگر، کارآفرینی درون سازمانی فرآیندی است که در آن محصولات یا فرآیند های نو آوری شده از طریق ابقا و ایجاد فرهنگ کار آفرینانه در یک سازمان از قبل تاسیس شده به ظهور می رسند (کرباسی و همکاران 1381 ،ص3 ) .
ج – کارآفرینی سازمانی: کارآفرینی سازمانی به معنای اجرای فرایند کارآفرینی در داخل سازمان و با استفاده از خصوصیاتی همچون روحیه پشتکار، ریسک پذیری، خلاقیت و نوآوری می باشد که طی آن گروهی از افراد درون سازمان تبدیل به موتور توسعه آن می گردند. به عبارت دیگر، کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد یک سازمان به ایجاد و مصرف محصولات جدید ، فرآیندهای تازه و نظام سازمانی نوین است (کرباسی و همکاران، 1381 ،ص 31).

2-1-5- اشتغال
اشتغال یکی از عمده ترین مسائل کنونی کشورهای در حال توسعه است، اهمیت این موضوع از آنجاست که خانوارها از یک طرف با کسب درآمد حاصل از کار می توانند مایحتاج زندگی خود را تامین نمایند که آثار آن در سطح جامعه، کاهش فسادهای اجتماعی، کاهش فاصله طبقاتی و جلوگیری از مهاجرت است و از سوی دیگر اشتغال موجب افزایش تولید می گردد و در سطح کلان ضمن افزایش درآمدهای دولت هزینه های ارزش کشور را نیز تامین می نماید. بیکاری فعلی نسل جوان حاصل سیاست های جمعیتی غلط گذشته و بی اعتنایی سیاستهای توسعه اقتصادی دهه اخیر به مسئله ی اشتغال است. استقرار و بقاء جامعه ی مدنی بدون وجود اشتغال مولد و سود آور برای اعضاء آن غیر ممکن است)طاهری،1391) .
شرایط اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی امروز کشور به گونه ای است که حل مشکلات و تنگناها از جمله اشتغال، الگوها و راه حلهای جدید و متفاوتی را طلب می کند. ترکیب جمعیتی جوان کشور، ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی و نیز نوسان بهای نفت سه عامل عمده ای هستند که موجب می شوند سیاستگذاران و تصمیم سازان کلان کشور به منبع درآمد سهل الوصول دیگری به جز نفت بیندیشند و بی شک آن منبع جز ابتکار، خلاقیت و نوآوری چیز دیگری نیست(احمدپور داریانی، 1379). اقتصاد ما اقتصادی سه بخشی است: دولتی،تعاونی و خصوصی. تصور اکثر جوانان این است که دولت باید برای آن ها ایجاد کسب و کار نماید؛ و چشم آنها کمتر متوجه ی سایر بخش های اقتصادی کشور مانند بخش خصوصی و تعاونی است(همان منبع).

2-1-6- مثلث اشتغال
انسان در طول زندگی خود مراحل مختلفی را سپری می کند و به مرور زمان از مرحله ای به مرحله ی دیگر منتقل می شود. یکی از این دوران مهم"زندگی شغلی" نام دارد. زندگی شغلی دورانی است که فرد مهم ترین و بیشترین وظیفه اش در رابطه با انتخاب شغل و پیشرفت درآن، تحقق می یابد. شروع زندگی شغلی افراد به شرایط فردی، اوضاع اجتماعی، افتصادی و فرهنگی جوامع بستگی دارد. هر انسانی به منظور تامین معاش یا بروز استعدادهای خود یا هر دلیل دیگری مثل ایجاد روابط اجتماعی و یا به منظور تحقق عزت نفس و احترام به خود دیر یا زود وارد زندگی شغلی می شود. این دوره از زندگی، سایرشئونات زندگی انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. اما آنچه اهمیت دارد این است که اغلب افراد از شغل خود راضی نیستند و زندگی شغلی را که قسمت اعظم زندگی آنها است همواره با ناراحتی، اضطراب، سردرگمی و ناامنی می گذرانند.(کیا،1385) آمارها نشان می دهد که به طور متوسط مردم 5 بار شغلشان را در طول عمر تغییر می دهند.
یکی از مهمترین دلایل نارضایتی از شغل این است که اغلب زندگی شغلی، آگاهانه و بر اساس معیار های صحیح، واقعی و واضح(استعداد ها ،مهارت ها و علایق) برای خود برنامه ریزی نمی کنند و با توجه به نیاز های بازار کار، قراردادهای اجتماعی و ارزش های گروه های مرجع و حرف مردم، رشته تحصیلی و شغل خود را انتخاب می کنند. به عبارت دیگر، مردم کار را برای آنها تعریف و انتخاب کرده اند نه خودشان. بنابراین در زندگی ای قدم می گذارند که مجبورند یک عمر بدبختی بکشند و در انظار دیگران تظاهر کنند که خوشبختند. اما برای این که شغل مناسبی را برای خود انتخاب کنیم و زندگی شغلی مطلوبی را پایه ریزی نماییم ابتدا باید بدانیم چند نوع زندگی شغلی وجود دارد و سپس ببینیم کدامیک با اهداف، ایده ها، روحیات، گرایش ها، توانایی ها، علایق و مهارت های ما سازگار است(صمدآقایی،1385).
به طور کلی افراد سه نوع زندگی شغلی را تجربه می کنند؛ که عبارتند از: استخدام، خود اشتغالی وکارآفرینی. این سه مورد را میتوان سه راس مثلث اشتغال در نظر گرفت. ظاهرا ممکن است برخی از این سه گزینه مترادف و یکسان به حساب آید مثلا چنین تصور شود که خود اشتغالی و کارآفرینی همان اشتغال آزاد است. برای روشن تر شدن مفهوم آنها شرح مختصری از هر یک در ذیل ارائه می گردد.

2-1-6-1-استخدام
منظور از استخدام، زندگی شغلی ای است که شخص در قالب یک قرارداد رسمی و معتبر، وقت ومهارت های خود را در مقابل دریافت وجه مشخصی در اختیار سازمانی دولتی یا خصوصی قرار می دهد. استخدام شرایطی را فراهم می سازد که موجب امنیت شغلی کامل یا نسبی برای مدتی نسبتا طولانی می گردد.(کیا، 1385) به عنوان مثال زندگی شغلی کلیه افرادی که در استخدام رسمی دولت یا سازمان های خصوصی هستند، از این نوع است. یعنی زندگی ای که فرد از یک حداقل امنیت شغلی و اقتصادی برخوردار است. فرد استخدام شده دغدغه ی ضرر و خطرپذیری مالی کارفرما راندارد و در جستجوی یک زندگی مطمئن و بی مخاطره است، اگرچه در سطح بالایی از رفاه نباشد. این نوع زندگی از دوران انقلاب صنعتی که سازمان های بزرگ بوجود آمدند، بیشتر رایج گردیده و لذا گفته می شود "شالوده ی کار" دردوران صنعتی "استخدام" بوده است. لازم به توضیح است امروزه افرادی که قرارداد استخدام پیمانی یا قراردادی، با سازمانی می بندند و از یک امنیت شغلی نسبی برخوردار می شوند در واقع در جستجوی زندگی شغلی مطمئنی هستند و لذا آنها نیز جزء گروه استخدامی ها محسوب می شوند. افرادی که این نوع زندگی را انتخاب می کنند اغلب افرادی منظم و تابع مقررات بوده وپذیرای سلسله مراتب اداری و ریاست مافوق هستند و لذا حاضرند خود را تحت نظر و کنترل دیگران قرار دهند. به عبارت دیگر بدست آوردن یک امنیت شغلی برای این گروه ارزش بالایی دارد تا حدی که حاضرند خود را تا این درجه محدود کنند. البته سایر خصوصیات و ویژگی های شخصیتی و رفتاری و عوامل محیطی نیز در این تصمیم گیری موثر است؛ به عنوان مثال فردی که در خانواده خود شاهد و ناظر رفتار های کارآفرینانه و مخاطره پذیر نبوده است و یا فردی که نیاز به قدرت سازمانی دارد ترجیح می دهد در یک سازمان بزرگ کارکند تا بتواند در جایگاهی قرار گیرد که قدرت خود را بر دیگران اعمال کند. بالعکس افرادی که نیاز به پیشرفت بالایی دارند ترجیح می دهند برای پیشرفت بیشتر، خود را از قید و بند های استخدامی و سازمانی آزاد کنندتا بتوانند به آرمان ها و دورنمای خود برسند.
به هر حال آنچه مسلم است عده ای از افراد زندگی آرام، منظم و مطمئن را بر زندگی توام با خطرپذیری، نوسان، پیشرفت، شکست و هیجان که مشخصه زندگی شغلی کارآفرینانه است ترجیح می دهند. این گروه اغلب در جستجوی مشاغل و مطمئن مزد بگیری هستند. لازمه تشخیص قطعی نسبت به این افراد کدام زندگی شغلی را انتخاب کرده اند یا خواهند کرد این است که مدتی در حدود 3 تا 5 سال از انتخاب شغلشان گذسته باشد. به عبارت دیگر بسیار دیده شده است که افراد بعد از انتخاب اولین زندگی شغلی خود و مدتی فعالیت در آن، زندگی شغلی خود را تغییر داده اند. لذا به صرف این که فردی زندگی شغلی خاصی را انتخاب کرده باشد، نمی توان به قوت اعلام کرد که او حتما بر انتخاب خود برای مدت مدیدی خواهد ماند یا خیر. بنابر این گذشت 3 تا 5 سال از شروع فعالیت، نشانه ی آن است که فرد احتمال تغییر زندگی شغلی کمتری خواهد داشت. البته فراموش نشود که منظور، تغییر شغل نیست بلکه تغییر زندگی شغلی است. چون عده زیادی در طول عمر خود مشاغل مختلفی را تجربه می کنند ولی ممکن است همه آنها در یک نوع زندگی شغلی مثلا استخدام یا خود اشتغالی یا کارآفرینی باقی بمانند(کیا،1385).

2-1-6-2 خود اشتغالی
خود اشتغالی اصطلاحی است برای بیان و توصیف یک نوع زندگی شغلی که در آن فرد حرفه ی خود را بر اساس تجربیات و مشاغل آزاد موجود در بازار کار و با مسئولیت شخصی انجام می دهد. به عبارت دیگر هر کس که در استخدام سازمانی نباشد و یا همه افرادی که مزد بگیر نیستند، خواه به صورت انفرادی کار را در منزل انجام دهند یا هماند یک وکیل، یک مشاور، یک متخصص، کار در بیرون منزل داشته باشند و یا در یک مغازه یا کارگاه با چند نفر دیگربکار مشغول باشند، خود اشتغال هستند(صمدآقایی،1385). به عنوان مثال ممکن است فردی در یک مغازه یا کارگاه،تعدادی را به کار گمارده و مشغول تولید محصولی مثل قاب عکس باشد، و یا به تنهایی صاحب مغاره باطری سازی بوده و آن را اداره کند جزء خود اشتغالان محسوب می شود. علاوه بر این لازم است که فرد مسئولیت مالی کار و خطر پذیری آن را شخصا بپذیرد. به عبارت دیگر افرادی که به تنهایی کاری را در منزل انجام می دهند اما در مفابل آن از فرد یا سازمانی دستمزد دریافت می کنند خود اشتغال نیستند. البته افرادی که با دیگران در سرمایه یا در وسائل کار شریک باشند و به تنهایی یا خانوادگی در منزل کار کنند و خطرپذیری کار را متقبل شده باشند، خود اشتغال محسوب می شوند. بنابراین می توان گفت خود اشتغالی مساوی است با کاری که توام با خطرپذیری و غیرمزد بگیری در منزل یا خارج منزل و به صورت فردی یا خانوادگی و با بکارگماردن افرادی انجام شود(مهدی نژاد قوشچی،1386).
بسیاری از افرادی که نوع زندگی شغلی کارآفرینانه دارند ممکن است کار خود را از خود اشتغالی شروع کرده باشند اما پس از مدت کوتاهی رشد قابل توجهی نموده و وارد حوزه ی کارآفرینی و شرکت های کوچک و متوسط شده اند. لذا به قوت نمی توان گفت فردی که یک سال به صورت خود اشتغالی فعالیت کرده است زندگی شغلی خود را از نوع خود اشتغالی انتخاب نموده، اما اگر پس از گذشت 3 تا 5 سال هنوز به صورت خود اشتغال فعالیت کند می توان گفت که به احتمال زیاد زندگی شغلی او از نوع خود اشتغالی است. یعنی هر کس ممکن است در یک دوره ی کوتاه از روی اجبار یا بر سبیل تفنن به یک شیوه ی شغلی خاص روی آورد ولی تنها موقعی می توان نام انتخاب زندگی شغلی را بر روی یک فعالیت حرفه ای گذاشت که هم آگاهانه صورت گرفته باشد و هم تداوم داشته باشد. لازم به ذکر است امروزه به دلیل رشد و توسعه ی تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات افراد در منازل در منازل خود از طریق ایجاد شرکت های مجازی در اینترنت اقدام به فعالیت هایی بسیارگسترده حتی در حد بین الملل می کنند. اینگونه فعالیت ها تا زمانی که توسط یک فرد به تنهایی و بدون استخدام دیگران انجام شود حتی با سپردن قسمتی از کار به سایر افراد و سازمان ها به صورت برون سپاری جزء فعالیت های خوداشتغالی محسوب می شود. به طور خلاصه اگر بخواهیم ویژگی های افراد خوداشتغال را با کارآفرینان، صاحبان مشاغل آزاد و مزدبگیران مقایسه کنیم، می توانیم بگوییم که این گروه نه کاملا ویژگی های کارآفرینان را دارند که با یک دورنما و انگیزه پیشرفت قوی حتی بدون سرمایه و تحمل ریسک،کار خود را در سطح وسیع تری انجام دهند و نه ویژگی های گروه مزدبگیران را که حاضر شوند در استخدام سازمانی قرار گیرند و نه آنقدر سرمایه در اختیار دارند که بتوانند شغل خود را در خارج از خانه و به صورت گسترده تر و مستقل همچون صاحبان مشاغل آزاد درکارگاه، مغازه یا موسسه های به طور رسمی آغاز کنند(همان منبع).

2-1-6-3- دیگر اشتغالی
کارآفرینی نه تنها یک نوع زندگی شغلی است بلکه بسیاری معتقدند یک سبک زندگی یا یک سبک تفکر و یا یک فرهنگ است، زندگی کارآفرینانه زندگی ای است توام با هیجان، خطرپذیری، تنوع، تغییر، شکست، پیروزی، شوق، تلاش، خلاقیت و فرصت گرایی. زندگی ای که در آن از رخوت و ناامیدی خبری نیست. اگر چه از کارآفرینی تعاریف مختلفی شده است ولی می توان گفت کار آفرینی عبارت است از فرایند خلق چیزی با ارزش و متفاوت از طریق اختصاص زمان و تلاش کافی، همراه با ریسک های روانی و اجتماعی به منظور دریافت پاداش های مالی و رضایت شخص از نتایج حاصله(هیسریج، پیترز،1385). کارآفرینی یک فرآیند مدیریتی است که این امکان را به فرد می دهد که به طور مستمر حداکثر استفاده از فرصتهای موجود را بعمل آورده و ایده ی جدیدی ارائه دهد وآن را به کار گیرد(Thompson, 1999). زندگی شغلی کارآفرینانه را افرادی انتخاب می کنند که دوست دارند از دیگران موفق تر باشند آنها می خواهند این موفقیت را از طریق تلاش بیشتر، خلاقیت بیشتر، خلق و کشف نوآوری و بهره برداری بیشتر از فرصت ها بدست آورند. روحیه ی آنها طوری است که نه از رئیس داشتن خوششان می آید و نه از ریاست کردن بر دیگران. آنها سخت به دنبال تححق بخشیدن آرمان و چشم انداز خود هستند و در این راه پول فقط معیاری جهت نشان دادن میزان موفقیتشان است نه هدف غایی فعالیت هایشان. اگر قصد شما از ورود به کسب و کار تنها کسب درآمد بیشتر و سریع تر باشد کارآفرین نیستید شما باید در درجه اول عاشق کارتان باشید.
کارآفرین معتقد است برای بدست آوردن پول، اول باید از پول چشم بپوشد. وی برای رسیدن به موفقیت، حاضر است طعم شکست را بچشد. شکست در نزد کارآفرین واقعه ای است که هنوز فواید آن تبدیل به سود نشده است. کارآفرین اگر هیچ پولی از کارش بدست نیاورد تا زمانی که از کارش لذت می برد خود را موفق احساس می کند.کارآفرین همواره در جستجوی ایده ها و فرصت های جدید است. کارآفرینان فردی اگر چه در مشاغل غیر مزدبگیری فعالیت می کنند اما با صاحبان مشاغل آزادی که فقط در تلاش هستند تا موقعیت خود را حفظ کنند و منافع ا قتصادی خود را بدون داشتن ایده ی جدید یا خلق فرصت های جدید کسب و کار افزایش دهند، تفاوت های بسیاری دارند. آنها استقلال شغلی را به علت عدم یافتن یک شغل استخدامی، انتخاب نکرده اند بلکه ممکن است سازمانی را به خاطر اجرای فکر و ایده شان ترک کرده باشند.
یکی دیگر از تفاوت های کارآفرینان با صاحبان مشاغل آزاد یا شرکت های کوچک و متوسط این است که آنها خیلی سریع رشد می نمایند. بنابراین شرکت کوچک یا خود اشتغالی که در عرض 3 تا 5 سال پیشرفت چشمگیری نکرده باشد جزء کارآفرینان قرار نمی گیرد و لذا معنی اخص خود اشتغالی در همین تفاوت ها مشخص می شود. شغل کارآفرین با وجود اینکه از نوع خود اشتغالی غیرمزدبگیری است اما با صاحبان مشاغل آزاد به معنی اخص آن بسیار تفاوت دارد. آنها فقط کار نمی کنند که بازده سرمایه شان را بالا ببرند و مانند سرمایه داران معمولی و غیر خلاق سعی نمی کنند فقط تهدیدها را شناسایی و رفع کنند. این افراد به هیچ عنوان تمایلی به انجام کارهای رایج و دلالی یا خرید و فروش بدون نوآوری و فرصت گرایی ندارند، اگر چه سود فراوانی برایشان داشته باشد.
امروزه بحث کارآفرینی از مهم ترین سازوکارهای حوزه مدیریت در ایجاد زمینه های اشتغال و توسعه شده است به طوری که "گیدنز" دوران کنونی را به عصر کارآفرینی تعبیر می کند. ضرورت وجود کارآفرینان در بخش های صنعت، تجارت و خدمات، چه در سازمان های دولتی و چه در شرکت های خصوصی یک امر جدی و حیاتی تشخیص داده شده است(علیزاده،1382). عدم توجه کافی به کارآفرینی این سوال را فراروی برنامه ریزان کشور قرار داده است که چرا پتانسیل بیکاری در جامعه رو به افزایش است؟ چرا جوانان تحصیل کرده کشورمان کمتر تمایل به خود اشتغالی (کارآفرینی) دارند؟ یا چرا جوانان درصدد ایجاد کسب و کار نیستند؟ چه عوامل اجتماعی و فرهنگی بر این تمایل تاثیرگذار است؟ امکان بالقوه تمایل به خود اشتغالی نزد جوانان ما چه میزان است؟ کدام جوان، با چه ویژگی های شخصیتی و زمینه ی اجتماعی و فرهنگی تمایل به خود اشتغالی (کارآفرینی) دارند؟ چگونه می توان این ویژگی های شخصیتی و زمینه ی اجتماعی و فرهنگی را بارورتر کرد و افزایش داد؟ در سالهای اخیر با توجه به نقش کارآفرینان در رشد و شکوفایی صنعتی و اقتصادی کشورها و نیز با عنایت به مسایل و تنگناهایی که از نظر اقتصادی و توسعه ی صنعتی و به خصوص اشتغال وجود دارد، ضرورت ایجاب میکند تا به ترویج توسعه ی کارآفرینی و فرهنگ آن در بین افراد جامعه پرداخته شود(Ardichivili, 2003).

2-1-7- جوان و مثلث اشتغال
همان طور که در قسمت های قبلی توضیح داده شد، هر فردی خواسته یا نا خواسته و آگاهانه یا نا آگاهانه بنا به شرایط محیطی و ویژگی ها و نیاز های شخصی خود در سن خاصی وارد زندگی شغلی می شود. دوره ای که از نظر زمانی بیشتر عمر در آن سپری خواهد شد و از نظر تاثیر بر سایر شئونات زندگی اهمیت ویژه ای دارد و به قوت می توان گفت این انتخاب در سرنوشت و خوشبختی و سعادت دنیوی و اخروی انسان تاثیر بسزایی دارد. لذا جا دارد با حساسیت بیشتری به آن پرداخته شود. اغلب جوانان زندگی شغلی خود را پس از پایان تحصیلات متوسطه و دانشگاهی شروع می کنند و احتیاج دارند در انتخاب صحیح شغل و نوع زندگی شغلی خود راهنمایی و هدایت شوند. هر جوانی باید نسبت به ویژگی ها، اهداف، علایق و ضعف و قدرت خود به صورت واقعی، شفاف و واضح اطلاع داشته باشد تا بتواند در کنار ویژگی ها، الزامات و شرایط مختلف انواع زندگی شغلی، انتخابی صحیح و به موقع داشته باشد(طاهری،1391) .
برای این که جوان شغل مناسبی را برای خود انتخاب کند و زندگی شغلی مطلوبی را پایه ریزی نماید، ابتدا باید بداند چند نوع زندگی شغلی وجود دارد و سپس کدام یک با اهداف، ایده ها، روحیات، گرایش ها، توانایی ها، علایق و مهارت های وی سازگار است(همان منبع).
برنامه ریزی در خصوص اشتغال جوانان و نیز مسیرهای شغلی آنان یکی از مسائلی است که امروزه باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد. در وضعیت فعلی با افزایش جوانان جویای کار، نرخ بیکاری در حال افزایش است و در بلند مدت جوانان، دیگر نیز چندان احساس امنیت شغلی نمی کنند. به لحاظ اقتصادی نیز این وضعیت واقعه ی ناگواری است، جدا از این که هزینه ی اتلاف منابع انسانی نیز زیاد بالا است. با توجه به اینکه ما هم اکنون در دوران تحول کاری قرار گرفته ایم، مشاغل در حال رشد و پویایی سازمان ها روز به روز در حال افزایش است. بدین ترتیب نیز انتخاب شغل سخت تر و سخت تر می شود. در این عرصه یافتن شغل دائم برای جوانان سخت شده است. جوانان باید آموزش هایی ببینند که مهارت های آنان تقویت شود و برای مشاغل گوناگون آماده شوند. به همین دلیل به مهارت های خاص کسب و کار، کارآفرینی، نوآوری و تغییر نگرش در مورد ساختارهای کاری نیازمندند(همان منبع). بیکاری جوانان تحصیلکرده ی دانشگاهی در کشور و ضرورت ایجاد اشتغال مولد موجب شده است راهکار اساسی در این زمینه، یعنی کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد(همان منبع).
اشتغال به عنوان مهمترین نیاز نسل جوان که با تامین مناسب آن سایر نیازهای او نظیر مسکن، ازدواج و غیره نیز سامان می یابد و بدیهی است که رشد فضیلت های انسانی و معنوی نسل جوان نیز در گرو اشتغال مفید می باشد. پدیده هایی نظیر فقر، تورم، اختلافات طبقاتی، کاهش تولید وعدم رونق اقتصادی نتیجه ی نرخ بالای بیکاری و بهره وری پایین نیروی انسانی است(همان منبع).

2-1-8- انتخاب شغل و عوامل موثر در اشتغال
انسان در کوشش های خود همواره سعی دارد یکی از نیازهای خود را ارضا و به غایت مطلوب خود نزدیک شود. همه ما به طور غریزی از بیکاری دائمی رنج می بریم و فراغت بیش از حد را کسل کننده می پنداریم. به عبارتی لذت فراغت بدون کار و اشتغال سنجیده نمی شود. رفتار آدمی در محیط کلی زندگی در مشاغل مختلف معلول عوامل متعددی است. عوامل مزبور اعم از مادی و غیرمادی بر رفتار شغلی افراد تاثیر نموده آثار و عوارض جسمانی و روانی گوناگونی را موجب می شوند. محرک ها و عوامل مادی محیط کار نظیر نور، صدا، رطوبت، گرما و سرما بر رفتار فرد در محیط کار نقش بسزایی دارند. هر شخص اگرچه ویژگی های شخصیتی و آمادگی ها و تمایلاتش را با خود به محیط کار می آورد ولی رفتار وی بیش از هر عامل دیگر تحت تاثیر نوع شغل و شرایط کار و چگونگی ارتباط برقرار کردن با سایر آدمیان در محیط کار قرار می گیرد. یک شخص ممکن است ضمن کار، دچار حالات مختلفی نظیر احساس رضایت یا عدم رضایت، امنیت یا عدم امنیت، فشار یا استرس و ناکامی شود و متناسب با هر حالت، رفتار شغلی خاص را بروز دهد. به عنوان مثال کم کاری یا غیبت کند، از شغل خود صرفنظر کند و به امید وضعی بهتر از یک شغل به شغل دیگر روی آورد و احتمالا نشانه هایی از اختلا لا ت روان تنی را ظاهر سازد. با وجود تفاوت های فردی بین انسان ها از نظر جسمانی، اجتماعی هر فرد می تواند با نوع خاصی از مشاغل حداکثر سازش را داشته باشد. جامعه برای تداوم حیات خود به کار نیاز دارد. این نیازها از قرن ها پیش موجود بوده و در آینده هم وجود خواهد داشت. کار قسمت اعظم از اوقات زندگی هر فرد را به خود اختصاص می دهد. حتی در جامعه بدوی هرکس مجبور به انجام کاری بوده است و باید قسمتی از وظایف محوله در جامعه خود را به عهده می گرفت. انسان برای ادامه حیات و نیز ارضای نیازهایش باید به کار اشتغال ورزد. احراز هر شغل به میزان معینی از رشد و توانایی ذهنی نیازمند است. به طور کلی توانایی ذهنی برای انتخاب، آمادگی و اشتغال ضرورت تام دارد.
رضایت شغلی که نوعی احساس مثبت فرد نسبت به شغل است زائیده عوامل نظیر شرایط محیط کار، روابط حاکم بر محیط کار و تاثیر عوامل فرهنگی است. لذا می توان نتیجه گرفت رضایت شغلی، احساس روانی است که از عوامل اجتماعی نیز متاثر می باشد. کارآیی و رضایت شغلی از عوامل مهمی هستند که باید در توسعه جامعه مورد توجه دقیق قرار گیرند. مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع صنعتی نشان می دهد که نیروی انسانی ماهر و تعلیم یافته در تبدیل جوامع سنتی به جوامع صنعتی تاثیر انکارناپذیری داشته است. هر فردی سعی دارد شغلی را انتخاب کند که علا وه بر تامین نیازهای مادی، از نظر روانی نیز او را ارضا نماید. بدین لحاظ برای نیل به این هدف یعنی گماردن افراد در مشاغل مناسب، مطالعه فردی و بررسی خصوصیات و افکار و عقاید افراد شاغل در مورد کار و شغلشان و ثبت علت رضایت یا عدم رضایت آنها نسبت به شغل خود لازم و ضروری است و در این راستا داشتن اطلاعاتی در به حرکت درآوردن چرخ اقتصادی و اجتماعی بسیار حائز اهمیت است. کار کردن و داشتن شغل از ضروریات فردی و اجتماعی است. هر انسانی سرانجام باید عهده دار شغلی شود و بدین وسیله به اداره زندگی خویش بپردازد و به جامعه خدمت کند. دوام جامعه به میزان کار افراد بستگی دارد جوامعی پیشرفت می کنند که افراد آن در اشتغال کارآمدتر باشند. کار فعالیتی نسبتاً دائمی است که به تولید کالا یا خدمات می انجامد و برای آن دستمزدی در نظر گرفته می شود. قسمت عمده ای از نیازهای آدمی ضمن کارکردن تامین می شود و انسان به منظور تامین همین نیازهاست که به کار روی می آورد. کار یکی از ابعاد سلامت روانی انسان را تشکیل می دهد. کار کردن وسیله ای است برای ایجاد روابط اجتماعی با دیگران. انسان موجودی اجتماعی است. آدلر (۱۹۶۳) معتقد است کار کردن وسیله ای برای ایجاد رابطه با دیگران است. به نظر آدلر انسان از طریق کار کردن به ایجاد روابط اجتماعی موفق می شود و بدینوسیله مورد تایید دیگران قرار می گیرد(طاهری ،1391،ص32).

2-1-8-1- عوامل متغیر در اشتغال
بازار مشاغل دائماً در حال تغییر و دگرگونی است. با پیشرفت صنعت و تکنولوژی برخی از مشاغل قبلی از بین می روند و مشاغل جدیدی به جدول مشاغل افزوده می شوند. مشاور شغلی و حرفه ای باید علل تغییر مشاغل را بشناسد و به عوامل متغیر در اشتغال آگاهی یابد تا بتواند در طرح ریزی برنامه های شغلی و حرفه ای این تغییرات را مورد نظر قرار دهد. برخی از عوامل متغیر در اشتغال که بر نیروی کار یا نوع کار تاثیر می گذارند به شرح زیر قابل ذکرند: (طاهری ،1391،ص34).
* تغییر نوع کارکنان
هرگونه تغییر در نوع کارکنان، باعث دگرگونی در بازار کار می شود. مثلا اگر چنانچه تعداد زنان شاغل در گروهی از مشاغل افزایش یابد در صورتی که امکانات استخدامی در گروه مشاغل به حد کافی گسترش نیابد، موجب خواهد شد که عده ای از مردان نتوانند در شغل مورد نظرشان به کار اشتغال ورزند. لذا با ورود گروه جدیدی از افراد به بازار مشاغل، برای آنکه از بیکاری پیشگیری شود باید امکانات استخدامی در مشاغل مورد نظر گسترش یابد.

* تغییر در میزان ساعات کار
هرگاه افراد معین ساعات بیشتری را صرف کار کردن کنند برای انجام کار مشخص به تعداد کمتری کارگر نیاز خواهد بود. لذا تغییر در میزان ساعات کار به تغییر در تعداد کارگر منجر می شود.
معمولا تغییر در میزان ساعات کار عامل کنترل کننده ای در مواقع بحران بیکاری یا کمبود نیروی انسانی ماهر در جامعه است.
* نوع اقتصاد
این عامل نوع و میزان کارگر و کالا ی تولیدی را مشخص می سازد. به عنوان مثال در زمان جنگ که مقدار زیادی فرآورده و محصول جهت ادامه جنگ لا زم است، باید گروه کثیری از کارگران در کارخانجات اسلحه و مهمات سازی به تهیه مواد جنگی بپردازند. لذا نوع مشاغل در اقتصاد زمان جنگ تا حدود زیادی محدود می شود.
* نوع کار
نوع کار این که دستی یا ماشینی باشد در تغییر نوع کارگر موثر است. با ماشینی شدن کارها عده ای از کارگران سابق شغل خود را از دست می دهند. برای جلوگیری از چنین بیکاری و نابسامانی باید قبل از ماشینی کردن کارها از طریق اجرای برنامه های صحیح، افراد را جهت کار در کارخانجاتی که ایجاد خواهند شد آموزش داد(همان منبع).

2-1-9- اشتغال و عوامل اقتصادی
در نگرش اساسی به اشتغال عوامل اقتصادی نیز باید مورد توجه قرار گیرند، زیرا در غیر این صورت ممکن است درحال حاضر که مشکل بیکاری به وضع حادی رسیده با ارائه راه حلهای مقطعی و بدون در نظر گرفتن سایر مولفه های اقتصادی و با سرمایه گذاری، فرصتهای شغلی چدیدی ایجاد شود که به علل مختلف ناپایدار بوده و در آینده علاوه بر تشدید بحران بیکاری، باعث بحرانهای اقتصادی – اجتماعی نیز بشوند. بر این اساس چند مساله مهم اقتصادی که با توجه به آنها باید مشکل اشتغال مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد، مطرح شد:
* کاهش تصدی دولت و افزایش نقش مردم در اقتصاد و استفاده از امکانات ایجاد شده در بخش غیر دولتی و استفاده از کار آفرینان در جهت توسعهُ اقتصادی کشور
* ضرورت کاهش نقش صادرات نفت خام در اقتصاد و تقویت صادرات غیر نفتی
* افزایش رقابت و بهره وری در بخشهای اقتصادی کشور
* توجه به وضعیت رکود تورمی(Stagflation) که در حال حاضر بر اقتصاد کشور سایه افکنده و اعمال سیاستهای مناسب به منظور مقابله با این پدیده
* توجه به فرا رسیدن عصر فراصنعتی در جهان و اثرات آن بر اشتغال در آینده
* موارد فوق در این جا به صورت خلاصه تشریح می شود.
2-1-9-1- کاهش تصدی دولت
در اقتصاد دولتی معمولاً دولتها به جای مردم تصمیم می گیرند و به وکالت از طرف مردم داراییهای آنها را اداره می کنند. بخشی از آن را به صورت یارانه به مردم منتقل می کنند و بخش دیگری را نیز به صورت سرمایه گذاری در بخشهای زیر ساختاری مانند راه، ارتباطات، آموزش و غیره به مردم انتقال می دهند. به این طریق به جای مردم تصمیم گیری و سرمایه گذاری و هزینه کرده و حق انتخاب را از مردم سلب می کنند. به بیان دیگر به پرداخت یارانه و در عوض پایین نگه داشتن درآمد مردم را به سوی مصرف بیش از حد کالای یارانه ای و ترک کالاهای غیر رایانه ای هدایت می کنند. از طرف دیگر به علت پایین بودن درآمدها، عملاً خانوارها قادر به پس انداز و سرمایه گذاری نیستند، به عبارتی دولت به جای آنها این سرمایه گذاری را بر عهده گرفته است.
تجربه کشورهای مختلف نشان داده که در این نوع سرمایه گذاریها به علت تاثیر و غلبه مسائل سیاسی بر مسائل اقتصادی تصمیم بهینه اقتصادی اتخاذ نمی گردد و باعث پایین آمدن بهره وری شده و به تدریج باعث کاهش در آمد سرانه و فقر نسبی بیشتر افراد جامعه در دراز مدت خواهد شد علل پایین بودن بهره وری بخش دولتی در پژوهشهای متعددی مورد مطالعه قرار گرفته است که برخی از این علتها عبارتند از:
* بوروکراسی شدید دولت مانع اتخاذ تصمیمات سریع و به هنگام در نوآوری و سود آوری می شود.
* عدم حساسیت به نیازهای بازار و مصرف کنندگان، عدم استفاده بهینه از نیروی کار، عدم امکان ورشگستگی، وجود حالت انحصار، بی ثباتی در مدیریتها و کاهش انگیزه برای اخذ تصمیمای راهبردی و دراز مدت، تعقیب هدفهای چندگانه غالباً متناقض با یکدیگر.
علاوه بر مسائل فوق، اصولاً افزایش تصدی دولت در مسائل مختلف باعث مشکلات دیگری نیز می شود که اهم آنها عبارتند از:
* زیان دهی واحدهای دولتی باعث کسری بودجه و فشارهای توری و عدم امکان پرداختن بهتر به وظایف حاکمیت دولت می شود.
* از آن جا که مدیران شرکتها مدیران دولتی می باشند، از عنوان دولت برای گرفتن تسهیلات و بهره بری از سایر رانتها استفاده نمود و در صورت تخطی و محاکمه آنها، دولت خود زیر سوال می رود، حال آن که دولت بسیار راحت تر می تواند بر بخش خصوصی نظارت داشته و در صورت تخطی مدیران این بخش باعث تقویت دولت گردد.
* دولت به علت الزام به تامین مالی شرکتهای دولتی، سیاستهای پولی نامناسبی اتخاذ می کند و شرکتهای دولتی نیز با مستهلک کردن منابع پولی دولت، اجازه استفاده بخش خصوصی از این تسهیلات را به شدت کاهش می دهند.
* بخش خصوصی فرصتی برای به کار گیری خلاقیتها و نوآوریها و کار آفرینی خود نمی یابد و از سرمایه هایش نیز نمی تواند به طور موثر استفاده کند. لذا باعث فرار مغزها و سرمایه ها به خارج شده و یا در داخل وارد بخشهای غیر رسمی و غیر قانونی شده، باعث ایجاد تورم و نابسامانی اقتصاد می گردد.
همچنین در اقتصاد دولتی معمولاً رانت جایگزین سود می شود و افراد و شرکتها به جای به کار انداختن خلاقیت و استعدادها برای کسب سود بیشتر، به دنبال کسب امتیازاتی ویژه مانند مجوز واردات، استفاده از ارز دولتی، تسهیلات ارزان قیمت و سایر موارد بر می آیند، که در نهایت باعث تخصیص نیافتن بهینه منابع می شوند. اما اگر بازار کارایی لازم را پیدا کند و سود جایگزین رانت شده و بخش خصوصی جایگزین بخش دولتی شود، تجربه سایر کشورها نشان داده که معمولاً منابع بهتر تخصیص یافته و ارزش افزوده بیشتری ایجاد می شود. این ارزش افزوده باعث رشد اقتصادی و افزایش توان سرمایه گذاری و ایجاد ظرفیتهای جدید و در نتیجه ایجاد اشتغال مفید در جامعه خواهد شد(همان منبع).

2-1-9-2- ضرورت جهش صادرات غیر نفتی و کاهش نقش نفت در اقتصاد
اصولاً کشورهای تک محصولی با مشکلات تک محصولی با مشکلات متعددی از جمله آسیب پذیری در مقابل نوسانات قیمت محصول خود در بازارهای جهانی مواجه می باشند. کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی باعث وارد شدن شوکهای شدیدی به اقتصاد کشور شده، و به علت کاهش درآمدهای ارزی به برنامه های توسعه صدمه می زند.
بهترین شیوه مقابله با این پدیده تنوع بخشیدن به صادرات است که این مهم در کشور دست کم از برنامه اول توسعه مورد بحث بوده و آمار نشان می دهد که در دوره زمانی 1367 تا 1373 سیر صعودی داشته و از یک میلیارد دلار در سال 67 به بیش از 8/4 میلیارد دلار در سال 1373 رسیده است، اما از سال 1374 با اعمال سیاستهای کنترلی کاهش یافته و در سال 1377 به کمتر از 3 میلیارد دلار رسیده است.
نکته حائز اهمیت آن است که در این مدت ارزش هر کیلو گرم کالای صادراتی نیز کاهش یافته و از 85 سنت برای هر کیلو گرم در سال 1367 به 33 سنت برای هر کیلو گرم در سال 1377 تنزل یافته و در همین دوره سهم تجارت خارجی در تولید ناخالص ملی نیز روندی کاهشی داشته و سهم صادرات (شامل نفت) از 18% به 6/16% کاهش یافته است. در جهان صادرات کشورها به طور متوسط در دهه 1370، 6% افزایش داشته اند
در ایران این رقم 52/1% بوده که با توجه به کاهش منابع در قیمتهای نسبی نفت در صورت عدم توجه به صادرات غیر نفتی، رشد صادرات کشور منفی خواهد بود که این وضع برای کشور زیان بار می باشد. با توجه به این مساله ایجاد اشتغال در بخشهای صادرات غیر نفتی حائز اهمیت فراوان است. راه یابی به بازارهای جدید و رونق بخشیدن به صنعت گردش گری علاوه بر تاثیر مستقیم در افزایش صادرات، باعث ایجاد فرصتهای شغلی می شود که آن نیز به نوبهُ خود باعث افزایش صادرات می گردد(موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی، 1377).

2-1-9-3- افزایش بهره وری
پایین بودن بهره وری یکی از مشکلات عمده اقتصادی ایران است. در مطالعه ای مقایسه ای ایران در بین 58 کشور مقام آخر قرار گرفته. دوره مطالعه فوق بین سالهای 1344-1369 بوده که در این دوره 25 ساله در 58 کشور بهره وری به طور متوسط سالانه 2/7% افزایش داشته در حالی که در ایران بهره وری سالانه 57/2% کاهش داشته است. این مساله باعث شده تا درآمد سرانه ایران در این دوره تقریباً بدون تغییر باقی مانده و ایران از این نظر در مقام 52 قرار گیرد.
این وضعیت مبین آن است که مشکل اصلی اقتصاد ایران بیش از مسالهُ سرمایه گذاری، مشکل بهره وری است. بهره وری پایین باعث شده تا فروش حدود 900 میلیارد دلار نفت به قیمت ثابت 1375 در سی سال پیش درآمد سرانه ایران دو برابر کره جنوبی و سنگاپور بود، اما امروز درآمد کره جنوبی و سنگاپور به ترتیب حدود 3 و5 برابر ایران می باشد(حسینی، 1377).
به این ترتیب مشاهده می شود که بدون حل مساله بهره وری در ایران هیچ گونه پس انداز و سرمایه گذاری داخلی نمی تواند روند نزولی اقتصاد ایران را متوقف ساخته و وام خارجی نیز در این حالت فقط باعث افزایش بدهیهای خارجی و ایجاد مشکلات جدیدی خواهد شد. مساله سرمایه به تنهایی نمی تواند رشد اقتصادی کشور را تضمین کند و توجه به سرمایهُ انسانی و تغییر ساختار مدیریتی به منظور افزایش بهره وری اهمیت به سزایی دارد. اگرچه دولت در دوره پس از انقلاب به خصوص در سالهای 65تا 75 روی نیروی انسانی سرمایه گذاری عظیمی نموده و در این دوره دانش آموزان دورهُ ابتدایی و متوسطه از افراد واجد شرایط سنی از 60% در سال 1365 به 75% در سال 1375 رسیده است و تعداد دانشجویان از 170 هزار نفر به حدود یک میلیون افزایش یافته است، اما بهره وری و درآمد سرانه متناسب با این سرمایه گذاری افزایش نداشته است.
در مطالعه ای توسط جمیسون ولا(1990) نشان داده شده است که تاثیر بالا رفتن سطح سواد در رشد اقتصادی کشورهای شرق آسیا مثبت و در رشد اقتصادی کشورهای منطقه جنوب آسیا منفی بوده است. به بیان دیگر در بعضی کشورها سرمایه گذاری در نیروی انسانی نه تنها باعث رشد اقتصادی بیشتر نمی شود، بلکه به کاهش هر چه بیشتر آن نیز منجر می گردد. ظهور پدیده جدیدی به نام ارتش بیکاران تحصیل کرده در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، بیانگر آن است که سرمایه گذاری در سرمایه گذاری در سرمایه انسانی نیز مانند هر سرمایه گذاری دیگری می تواند فاقد کارآیی لازم بوده و از نظر اقتصادی توجیه نداشته باشند Johnsen & McMahon,2005)).
در مطالعه ای توسط ورات(1977) رابطه مکملی بین صادرات و سرمایه انسانی در رشد اقتصادی مشاهده شده است. آنها داده اند که بهره وری بخش صادرات 89% بیش از بخش غیر صادراتی است. به بیان دیگر تحصیلات در صورتی به رشد اقتصادی کمک می کند که اولاً افراد تحصیل کرده آموزشهای مناسب و مورد نیاز را فرا گیرند و ثانیاً در حد توان و ظرفیت گرفته شوند. سرمایه گذاری و نیروی انسان هنگامی به رشد اقتصادی بیشتر می انجامد که در پاسخ به نیازهای روز افزون صنعت برای استفاده از آخرین دستاوردهای علمی در تولید صورت گرفته باشد. اما اگر واحدهای صنعتی اصولاً در معرض رقابت(چه داخلی و چه خارجی) قرار نگیرند، نیازی به تلاش برای اصلاح در به کار گیری آخرین روشهای تولید احساس نمی کنند و بدون چنین هزینه هایی نیز می توانند به بقای خود ادامه دهند. حال اگر در چنین محیطی عرضه نیروی کار تحصیل کرده به دلیل سرمایه گذاری دولت، بیش از نیازصنعت و سایر بخشها باشد، تنها بخشی از نیرو جذب صنایع و سایر بخشها می شود و بخش عظیمی از این ظرفیت ایجاد شده بدون استفاده باقی خواهد ماند(طاهری،1391).

2-1-9-4- توجه به وضعیت رکود و تورمی(Stagflation) حاکم بر اقتصاد و اعمال سیاستهای اشتغال زایی
پدیده رکود تورمی شرایط خاصی در اقتصاد و پدیده ای نسبتاً جدید در اقتصاد جهان می باشد که ابتدا در دهه 1960 در آمریکا و سپس در دههُ 1970 همزمان با شوک نفتی 1973 به صورت عارضه ای جدید در اقتصاد ظاهر شد. ابتدا اقتصاددانان در برابر از هم پاشیدگی فرضیه های اقتصاد کلاسیک و تئوریهای کینز و نظریه های مقدار پول دچار آشفتگی شده بودند و هیچ کس راه درمان این بیماری جدید اقتصاد را نمی دانست(evin & Raut,1997).
اما امروزه پس از تحقیقات و ارائه مقالات متعدد در این باره، نظریات ارائه شده انسجام بیشتری یافته است. اگرچه بیشتر اقتصاددانان کشور معتقدند که وضعیت حاکم بر اقتصاد کشور رکود- تورمی است، زیرا از یک طرف نرخ بیکاری در کشور بالاست و از طرف دیگر تولیدات بخش قابل توجهی از صنایع کشور از قبیل نساجی، سیمان و غیره با کمبود شدید تقاضا مواجهند، به طوری که تعداد زیادی از واحدها ی نساجی در معرض ورشکستگی قرار گرفته و صنایع سیمان در حد بسیار پایین تری از ظرفیت اسمی خودکار می کنند، که چنین وضعیتی باعث ایجاد هزینه های بالایی برای سرمایه گذاری در کشور شده، ضمن آن باعث افزایش بیکاری نیز می شود. علاوه بر این در اقتصاد ایران مشکلات ساختاری باعث کشش ناپذیری تولید در بخشهایی که کالای ضروری تولید می کنند، می گردد. کشش ناپذیری عرضه در بخش کالاهای کشاورزی و خوراکی را می توان از جمله این مشکلات عنوان کرد. درآمد سرانه کشور هنوز در سطح پایینی قرار دارد و این کالاها از کشش درآمدی بالای برخوردارند و از طرفی رشد بالای جمعیت تقاضا برای این گروه از کالا ها را افزایش داده، در نتیجه بین عرضه و تقاضا عدم تعادل به وجود آمده و موجب بروز تورم پایدار در این بخش گردیده و به سایر بخشها نیز سرایت کرده است.
در مقابله با رکود تورمی قاعدتاً باید رکود به رونق و تورم به وضع تعادلی قیمتها تبدیل شود. اما رسیدن به چنین وضعیتی کار ساده ای نیست، چرا که در این حالت با شرایطی شبیه دایره فقر و توسعه نیافتگی اقتصادی میردال(مهدوی، 1377) مواجه هستیم. یعنی رکود بر تورم می افزاید و تورم بر رکود. به ناچار باید راهی به درون آنها پیدا کرد. برای رسیدن به این هدف باید ترکیب مطلوبی از این عوامل انتخاب کرد که بهترین جواب ممکن به رفع هر دو مشکل رکود و بیکاری از یک طرف و تورم از طرف دیگر را بدهد.
طبیعی است که برای ایجاد تحرک اقتصادی و خروج از رکود مزمن، نیاز به تزریق پول به صنایع و سایر بخشهای تولیدی و به کارگیری نیروهای جدید است. در این راه ایجاد تورم موقت اما کنترل شده، حتی در مقیاسی بالاتر از سطح فعلی را به ناچار باید پذیرفت، مشروط به این که اطمینان حاصل شود که مهار تورم از دست رها نمی شود. اما به نظر می رسد که بروز نرخهای بالای تورم در سالهای اخیر در سیستم اقتصادی کشور، سیاست گذاران اقتصادی کشور را قانع کرده است که دشمن شماره یک اقتصاد تورم است و نه بیکاری، لذا آنها هم هدف اولیه خود را کنترل و مهار تورم قرار داده اند. این مساله موجب شد تا به مهمترین هدف سیاستهای کلان اقتصادی یعنی اشتغال کمتر توجه شود. نتیجه چنین عدم توجهی بالا بودن نرخ بیکاری به خصوص در سالهای اخیر می باشد. نکته مهم آن است که کشوری که به علت بالا بودن نرخ رشد، از جمعیت جوان نسبتاً بالایی که بیشتر آنها نیز به سن اشتغال رسیده اند برخوردار است، نرخ بیکاری می تواند بسیار خطرناکتر از نرخ بالایی تورم باشد.
آثار مخرب تورم بر توزیع درآمد، سرمایه گذاری و رشد اقتصادی بر کسی پوشیده نیست اما به نظر می آید اگر قرار باشد بین دو پدیده بد و بدتر(تورم و بیکاری) یکی انتخاب شود، کاهش بیکاری که در وضعیت رکود تورمی نهایتاً منجر به کاهش تورم نیز خواهد شد، باید محور، سیاستهای اقتصادی قرار گیرد(طاهری،1391).

2-1-9-5- توجه به گذر جهان از عصر صنعتی به عصر فرا صنعتی
در اوایل دهه 1980 در کشورهای صنعتی انقلابی رخ داد به نام انقلاب فراصنعتی(مهدوی، 1377). این انقلاب که گسترش کاربرد رایانه ها و ماهواره ها و پیدایش عصر اطلاعات همراه بود، تغییرات زیادی در عرضه زندگی بشر به دنبال آوردو باعث شد تا روند کاهش اشتغال در بخشهای کشاورزی و افزایش اشتغال در بخش خدمات تسریع شود. به عنوان مثال در انگلیس سهم صنعت درGDP 17% کاهش یافته و سهم اشتغال بخش کشاورزی نیز تنها 3% می باشد و 80% به بخش خدمات تعلق دارد. سهم اشتغال بخشهای مختلف نیز از همین روند پیروی کرده است. این مساله باعث شده تا امروزه در کشورهای صنعتی مهمترین موضوع تحقیقات علوم انسانی مساله آینده اشتغال باشد. قدر مسلم آن است که تغییرات اساسی در سیستم اشتغال در عصر فراصنعتی به عنوان چالش جدید مطرح شد که اگر به آن توجه نشود، ممکن است تعداد بیکاران در جوامع به شدت افزایش یابد. در عصر فراصنعتی بسیاری از مشاغل صنعتی غیر قابل ادامه خواهند بود و شکل و ماهیت آنها تغییر خواهد یافت، همان گونه که امروزه در کشورهای صنعتی شاهد بسیاری از این تغییرات هستیم. از آن جا که کشورها نیز متاثر از این تحولات در سطح جهان خواهد بود، لذا آینده اشتغال در جامعه فراصنعتی باید به صورت یک طرح عمده تحقیقاتی مورد بررسی قرار گیرد(مهدوی، 1388).
در عصر فراصنعتی برخلاف جامعه صنعتی که ساعات کار منظم از 9 صبح تا 5 بعدازظهر می باشد، ساعات کار انعطاف پذیر بوده و بیشتر کارها در کارگاههای کوچک، اما با فن آوریهای پیشرفته و یا در خانه انجام خواهد شد. حتی آموزش نیز عمدتاً به صورت آموزش از راه دور و در منازل انجام خواهد شد. بسیاری از محصولات نیز با استفاده از بیو تکنولوژی، در یک فضای کوچک به میزان قابل توجهی محصول کشاورزی تولید خواهد شد. یا با استفاده از طراحی به کمک رایانه، (CAD) و تولید به کمک رایانه، (CAM) روشهای مناسبی برای تولید بسیاری از محصولات در خانه و یا در کارگاههای کوچک ایجاد خواهد شد. بسیاری از محصولات مانند دوچرخه، یخچال، رایانه و غیره به جای آن که به صورت محصول تمام شده در فروشگاهها ارائه شوند، به صورت قطعات منفصله(CKD) در منازل تحویل خواهند شد تا پس از اجرای دستورالعمل همراه آن به صورت محصول تمام شده در آیند. نوبتهای کاری از 8 ساعت به 6یا 4 ساعت کاهش خواهند یافت که این خود باعث افزایش اوقات فراغت و گسترش صنایع که مخصوص اوقات فراغت مانند تفریحات سالم، صنعت گردش گری و غیره است، خواهد شد(همان منبع).
تحقیقات انجام شده
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
1- در تحقیقی با عنوان ظرفیت شناسی و ظرفیت سازی بسیج در اشتغال و کارآفرینی، بیان شده است که استفاده صحیح منابع در جهت رشد و توسعه اقتصادی، به عنوان یک اصل مهم، باید مورد توجه تصمیم سازان و تصمیم گیران جامعه باشد. بر اساس الگوهای رشد اقتصادی، مولّفه های به کارگیری نیروی انسانی، تقویت سرمایه انسانی و تقویت سرمایه اجتماعی، از مهم ترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی یک کشور محسوب می شوند. لذا دولتهای جوامع مختلف بر آن تاکید زیادی دارند، بخش زیادی از منابع خود را در جهت تقویت آنها به به عنوان یکی از "شجره طیبه صالحین" کار می گیرند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که طرحهای بزرگ سازمان بسیج در جهت مقابله با هجوم نرم علاوه بر تاثیرات بسیار مثبت فرهنگی، عقیدتی و سیاسی در جامعه و تقویت بنیه دینی و علمی نسل جدید، از لحاظ اقتصادی نیز دارای اثری شگرف است و ظرفیتی را ایجاد می کند که با سرمایه گذاری و تمرکز بر آن می توان ابزارهای ایجاد اشتغال، رشد و توسعه اقتصادی در جامعه را فراهم کرد. این اثرات اغلب خود را در به کارگیری صحیح منابع انسانی، توسعه سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی نشان می دهد که در این تحقیق به بررسی نحوه این اثرگذاری پرداخته شده است(کاشیان و غضتفرنژاد،1389).
2- در مطالعه ای با عنوان الزامات و راهبردهای بسیج در توسعه کارآفرینی بر اساس ماتریس SWOT اشاره شده است که کارآفرینی از نیازهای اساسی اقتصاد کشور است. اقتصاد ایران، در حال گذار از یک اقتصاد دولتی به یک اقتصاد مردمی، نیازمند هماهنگی جامعه با تحولات اقتصادی است. از یک سو جامعه با تحولات اقتصادی دچار تحولات اجتماعی می شود و از دیگرسو، موفقیت تحولات اقتصادی، در گرو همگامی جامعه با تحولات و پذیرش الزامات دوران گذار و ساختار جدید می باشد. این رابطه دوسویه، نقش نهادهای میانی جامعه(که وظیفه ارتباط متقابل مردم و دولت را به عهده دارند) را بسیار پررنگ می کند. انتقال بخش مهمی از اختیارات دولت – در حوزه اقتصاد – به مردم نیازمند توسعه کارآفرینی است. بنابراین، یکی از وظایف مهم نهادهای واسط اجتماعی، آماده کردن مردم برای پذیرش نقش اقتصادی جدید خود و ورود به عرصه کارآفرینی است. در کشور ایران، بسیج یکی از مهم ترین و کارآمدترین نهادهای اجتماعی واسط است که در دورانهای مختلف انقلاب،کارایی خود را ثابت کرده است. سرمایه های انسانی، اجتماعی و معنوی بالای بسیج از این مجموعه، نهادی با توان، بادرایت و تیزهوش ساخته است. بر این اساس می بایست در دوره تحول اقتصادی پیش رو که بعضاً از آن به انقلاب اقتصادی نیز یاد می شود وارد میدان شود. ورود به این میدان را می توان با ترسیم نقشه راهبردی توسعه کارآفرینی در سازمان بسیج بیان نمود. این نقشه، با توجه به نقاط قوت و ضعف بسیج و فرصتها و تهدیدهای قوت" پیش روی این نهاد، تدوین می شود. بر اساس این یافته ها، راهبردهای چهارگانه ویژه بسیج برای توسعه، "ضعف- تهدید" و "ضعف- فرصت"، "قوت – تهدید"، "قوت فرصت کارآفرینی در مجموعه بسیج و در سطحی فراتر در جامعه تدوین و بیان می شود(سیدی و مروی، 1389).
3- در تحقیقی با موضوع پتانسیل بسیج و نقش تعاونی ها در ایجاد اشتغال وکارآفرینی، عنوان شد که بررسی اندیشه حضرت امام خمینی(ره)، پیرامون شکل گیری و تداوم حیات شجره طیبه بسیج، حاکی از اعتقاد به نقش موثّر و فعال این نهاد، در عرصه سازندگی، مشارکت و تلاش در جهت توسعه پایدارجامعه در کنار نقش دفاعی و امنیتی آن است؛ نقشی که حاکی از ضرورت پویایی و نوآوری مداوم این شجره طیبه است. در برهه کنونی که مهم ترین دغدغه دولتمردان و مسئولان نظام در عرصه توسعه و امنیت پایدار، بحث اشتغال و کارآفرینی است؛ نیروی مقاومت بسیج به دلیل ویژگی های خاص خود، در صورت برنامه ریزی علمی و مدون، می تواند در این زمینه ها نقشی اساسی داشته باشد؛ ویژگی هایی همچون: مردمی و فراگیر بودن، شمولیت و عمومیت در تمام سطوح از شهرهای بزرگ تا روستاهای کوچک و دورافتاده، برخورداری از اقشار اندیشه ورز و زیرساختهای مناسب… راه اندازی تعاونی های بسیجی محور، به منظور حفظ عرصه های محیط طبیعی (مراتع و جنگل)، باعث می شود بسیجیان با عضویت در این تعاونی ها ضمن حفاظت و صیانت از این عرصه ها، زمینه بهره برداری مطلوبتر وکمک به توسعه پایدار و همه جانبه را فراهم سازند(بهروزی، 1389).
4- در مقاله ای با هدف بررسی نقش پایگاههای مقاومت بسیج در توسعه کارآفرینی در بین بسیجیان، عنوان شده است که کارآفرینی از عوامل اصلی ایجاد ارزش اقتصادی و ابزاری کارامد برای کاهش تعداد بیکاران محسوب می شود. از طرفی، آموزش کارآفرینی مهمترین تلاشی است که بستر لازم را برای کارآفرینی دانش و مهارتهای ضروری به افراد علاقه مند به خصوص بسیجیانی که جویای مشاغل ارضا کننده هستند، فراهم می کند. پایگاههای مقاومت کارآفرین، مکانی است که مشاغل جدید در آن خلق می شوند. این مراکز از بسیجیان کارآفرین در زمینه های آموزشی، مالی و بازار یابی حمایت می کنند. بنابراین، برای تغییر کارکرد پایگاههای مقاومت وتبدیل آن به یک نهاد کارآفرین باید از سه زاویه، تغییرات اساسی صورت گیرد:خود پایگاه مقاومت به عنوان یک سازمان، کارآفرین شود که لازمه آن، تغییرات ساختاری در پایگاههای مقاومت و کاستن از رسمیت و پیچیدگی و ساختار متمرکزآن و افزیش ارتباطات دوطرفه، کنترل کلی و … است. اعضای پایگاههای مقاومت اعم از بسیجیان، پاسداران، کارکنان و سربازان، به نوعی کارآفرین شوند که لازمه آن، توسعه فرهنگ کارآفرینی در اعضای پایگاههای مقاومت و تغییر سیستم آموزشی فعلی است. تعامل بین محیط و پایگاههای مقاومت و دعوت به همکاری ازکارآفرینان صنعت در پایگاههای مقاومت و پاسخگویی پایگاههای مقاومت به نیازهای محیط و جامعه صورت پذیرد. راهکارهای پایگاههای مقاومت بسیج در نهادینه کردن کارآفرینی در بین بسیجیان عبارتند از: استفاده از ظرفیتهای اجتماعی، انسانی، مکانی، زمانی، منابع اطلاعاتی و روانی. همچنین، ظرفیتهای ترویجی و تبلیغی پایگاههای مقاومت می توان به رشد و توسعه کارآفرینی در جامعه کمک کند(پورطهماسبی و دیگران، 1389).
5- در تحقیقی با هدف تبیین جامعه شناختی راهکارهای توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی در بسیج سازندگی با تاکید بر فرصتهای حضور و فعالیت داوطلبانه جوانان، اشاره شده است که کارآفرینی عبارت است از هر گونه تلاش برای ایجاد یا راه اندازی کسب وکاری جدید، فرایند خلق ارزش همراه با منابعی منحصر به فرد و به جهت بهره برداری از یک فرصت ساز و کارهای کارآفرینی و اشتغالزایی، با وجود پیچیدگی و در هم تنیدگی با مسائل اجتماع، فرهنگ، سیاست و اقتصاد، می تواند بر زمینه ها و فعالیتهای داوطلبانه جوانان، نهاد های جوان و تشکّلهای خودجوش استوار شود. هر جامعه ای می تواند با راه اندازی تشکّلهای جوان و بهره برداری از ظرفیتهای داوطلبانه آنان، وضعیت موجود اشتغالزایی و کارآفرینی خود را توسعه دهد. یکی از انواع این نهادها، سازمان بسیج سازندگی است که بر بال اندیشه، فرهنگ و تفکّر، ماهیت جنبشی و پیشینه عملکرد جهادی استوار است. ضمن کمک به ایجاد بسترها و زمینه های اشتغالزایی و کارآفرینی در سطح کلان، بر این باور است که راهکارهایی بومی و ملی را در این حوزه ارائه داده یا می دهد(عبدالملکی، 1389).
6- در مقاله ای با عنوان بسیج، تخصص، خلاقیت و نوآوری، اشتغال و کارآفرینی اشاره شده است که کارآفرینی به عنوان یک ارزش و یکی از مبانی توسعه جوامع " کارآفرینی" ، در عصر پیچیده امروز مطرح است و کارآفرینان، قهرمانان پیشرفت محسوب می شوند. بنابر این، جامعه و نهادهای آن باید با برنامه ریزی و سرمایه گذاری اصولی در زمینه تقویت و رشد کارآفرینی و تربیت کارآفرین، روند حرکت خود را با بهره گیری مناسب از خلاقیت، نوآوری و تخصص، به سمت توسعه، هدایت و تسهیل کنند. در این مقاله، ابتدا کارآفرینی، کارآفرین و نقش آن در توسعه جوامع تبیین می شود. در ادامه، ضمن بیان گامهای اساسی در فعالیتهای کارآفرینی و نقش آن در توسعه جوامع، به با کارآفرینی و نقش آنها در "تخصص" و " نوآوری " ،" خلاقیت " تفاوتهای اساسی نقش مهم و " کارآفرینی اشاره شده است. همچنین با توجه به موضوع اصلی مقاله، در زمینه مطالبی ،" بسیجی کارآفرین " و نیز ویژگ یهای " اساسی بسیج در تقویت و توسعه کارآفرینی ارائه و در خاتمه، ضمن مطرح کردن نتایج بحث، در خصوص ایجاد، تقویت و توسعه کارآفرینی و تربیت کارآفرین در جامعه، چند پیشنهاد بیان شده است(حسینی، 1389).
7- تحقیقی با عنوان بازاریابی چریکی، تعامل آموزه های تفکّر بسیجی و الگوهای موفق بخش خصوصی در توسعه کارآفرینی کشور انجام گرفت که در آن اشاره شد گستره معنایی فضای کسب و کارِ امروز کشور و شرایط پیرامونی آن، همسو با رخدادهای مهم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، ضرورت بهره مندی از فنون نوین دانش بازاریابی – به مثابه یک کارکرد اصیل در رقابت پذیری بنگاه – را در توسعه اشتغال و کارآفرینی دو چندان ساخته است. در این میان همگرایی و کاربست داشته های غنی فرهنگی این مرز و بوم- که تفکّر بسیجی یکی از مصادیق ارزنده و گران سنگ آن است- در کنار تجارب و دستمایه های موفق بخش خصوصی، انگاره موثّری در موفقیت برنامه های توسعه و چشم انداز نظام محسوب می شود. در این مطالعه با نگاهی چندسویه به موضوعات یاد شده، الگویی 16 مرحله ای در تعامل آموزه های فن بازاریابی چریکی و تفکّر بسیجی در راستای توسعه کارآفرینی ارائه شده است(رضوی وگلابی، 1389).
8- در مطالعه ای با عنوان نقش تعاونی های دانش بنیان بسیجی در توسعه کارآفرینی کشور اشاره شد کارآفرینی و انتقال پژوهشهای کاربردی از دانشگاه به صنعت و به تبع آن، انتقال نتایج به جامعه، همواره به عنوان موضوعی کلیدی مورد تحلیل و بررسی سیاستگذاران و تصمیم سازان صنعت و دانشگاه بوده است. ارتباط موثّر بین دانشگاهها و مراکز پژوهشى با صنعت و بخشهاى مربوط جامعه، توانمندسازى بخش غیر دولتى براى مشارکت در تولید علم و فنّاورى و دستیابى به فنّاوری هاى پیشرفته مورد نیازکشور (که در سیاستهای کلی برنامه پنجم توسعه بر آن تاکید شده است) بدون گسترش حمایتهاى هدفمند مادى و معنوى از نخبگان و نوآوران علمى و فنّاورى و دانشجویان توانمند کشور میسر نیست. در این مقاله، پس از بررسی عوامل موثّر در ایجاد و رشد شرکتهای تعاونی کوچک و متوسط دانش بنیان دانشگاهی، به ارائه یک الگوی تعاملی، برای ایجاد شرکتهای تعاونی دانش بنیان بسیجی خواهیم پرداخت. امید است نتایج آن برای سیاستگذاران و مدیران وزارت تعاون و مسئولان سازمان بسیج مهندسی کشور، مفید بوده و مورد استفاده قرار گیرد(میگون پوری، 1389).
9- در مطالعه ای با عنوان ارائه الگوی راهبردی و برنامه ریزی عملیاتی توسعه کارآفرینی و اشتغال در سازمان بسیج کشور اشاره شد امروزه مسئله اشتغال و آموزش مهارتهای کارورزی، توسعه فرهنگ کسب وکار و کارآفرینی و نیز حرکت به سمت شاخصه های جامعهکارآفرین، از موضوعات مهم مورد نظر اندیشمندان و سیاستگذاران توسعهکارآفرینی در کشور است. با توجه به پیشرفتهای سریع و هدفمند حوزه های مختلف صنعت و فنّاوری در جهان، شتاب گرفتن آهنگ حرکت کشور در جهت توسعه دانش بنیان فنّاوری، آموزش و ترویج کارآفرینی برای افراد و مدیران تمام سازمانها و تشکّلها، امری مهم تلقّی می شود. در دنیای کنونی، رویارویی با مسائل پیچیده فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با روشهای ساده و سنّتی ممکن نیست. حل اینگونه مسائل، جز به مدد روشهای تازه ممکن نخواهد بود. روشهای نوآورانه، می بایست بهترین پاسخها را در کمترین زمان ممکن ارائه دهند؛ چرا که زمان، حیاتی ترین و کمیاب ترین منبع، در عصر "دانش بنیان مبتنی بر سرعت" است. از دست دادن زمان، در عصری که پیوسته در حال تغییرات بنیادی است، موجب می شود که فرصتها ازکف برود و موقعیت کشورها تضعیف یا تخریب شود. سازمان بسیج کشور با داشتن ویژگی های ممتاز علمی، ارزشی، منابع انسانی، توزیع گسترده در مناطق مختلف جغرافیایی کشور، وجود سازمانهای مختلف در شاخه های مختلف سنی و تحصیلاتی و حرفه ای، می تواند اثر ویژه ای روی توسعه کارآفرینی و فنّاوری کشور بگذارد و مانند نقش ممتاز آن در دوران جنگ تحمیلی، با بهره برداری از این موقعیت تاریخی، عامل توسعه فنّاوری و کارآفرینی و تجمیع تعهد و تخصص در جهت توسعه کارآفرینی و اشتغال باشد(میگون پوری و میگون پوری، 1389).
10- در مقاله ای با عنوان ظرفیت شناسی و ظرفیت سازی بسیج در اشتغال و کارآفرینی به بررسی ظرفیتهای بسیج، برای ایجاد فضای پرنشاط کارآفرینی و اشتغال دانایی محور(که از نیاز های اساسی کشور می باشد) پرداخته شده است. اهم مباحث مطرح شده در مقاله عبارتند از: معرفی و ضرورت وجود مراکز تحقیقاتی و نقش آنها در اشتغال و کارآفرینی دانش محور، بررسی علل عدم بازدهی این مراکز به دلیل آسیبهای موجود، معرفی و ضرورت وجود مراکز رشد و نقش کلیدی آنها در اشتغال و کارآفرینی دانش محور، بررسی علل عدم کارکرد مورد انتظار این مراکز به دلیل آسیبهای موجود و نبود ارتباط موثّر آنها با مراکز تحقیقاتی و ظرفیتهای بسیج برای برطرف کردن این موانع. به طور کلی در این مقاله پیشنهاد می شود که: بسیج با بهره گیری از ظرفیتهای خود، از طریق مدیریت صحیح هسته های علمی در دانشگاهها، تشکیل بسیج دانش آموختگان و کانون مشاوره متخصصان، تقویت مراکز تحقیقاتی، راه اندازی مراکز رشد و ایجاد تعامل و ارتباط بهینه میان آنان، می تواند نقش موثّری در اشتغال، کارآفرینی و در نتیجه توسعه اقتصادی دانش بنیان ایفا کند(تنها و تقوی، 1389).

2-3-2- تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
1- در مطالعه ای با عنوان پیش بینی اشتغال در بخش شغل های دفتری اشاره گردید که توسعه در تکنولوژی و فشار زندگی بازرگانی، کار دفتری را به عنوان جزء لاینفک از مدیریت بازرگانی تبدیل نموده است. از طرف دیگر آموزش شغلی و آموزش در خدمات در محل کار با آموزشی که از طرف دبیرستان فنی و حرفه ای دفتری در مقاطع دبیرستان و سطح دانشگاه انجام شد، باعث گردید کارکنان مجرب در این زمینه آموزش دیده و آماده به کار شوند. همچنین گسترش کلاس های شغلی دفتری(در مواردی چون تایپ، کامیوتر، طرز بیان، حسابداری پیش) شمار کارکنان آموزش دیده را افزایش می دهد. اگرچه افزایش در شمار دبیرستانهای فنی و حرفه ای به افزایش میزان شغل های دفتری صلاحیتدار منجر می شود، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهند که شمار شغل های دفتری بدون تحصیلات شغلی بسیار کمتری از موارد آموزش دیده است. به عبارت دیگر این مورد مشاهده شد که کارمندان دفتری آموزش دیده و با تحصیلات ممکن است بیکار شوند. در این مطالعه آمار جمعیت عمومی برای تعیین شکاف شغلی در شغل های دفتری مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت نتیجه گیری شد که شکاف اشتغال تا سال 2025 باید کاهش یابد(Halıcı et al, 2011).
2- در تحقیقی که جولی فاکس در سال 2005 با هدف تاثیر در کارآفرینی سازمانی در عملکرد سازمان ها نتایج این تحقیق نشان می دهد فعالیت های کارآفرینانه نقش موثری در افزایش کارایی سازما نهای گوناگون در ابعاد و اندازه های مختلف دارد. در این پژوهش گرایشهای کارآفرینانه و مدیریت کارآفرینانه با در نظر شاخص های مالی و غیر مالی بررسی شده است و نشان داده شده که کارآفرینی سازمانی در عملکرد سازما نها در شناسایی فرص تهای جدید نقش موثر دارد(Fax ,2005).
13- تحقیقی توسط جیمز هایتون در سال 2005 با هدف ترویج کارآفرینی شرکت های بزرگ از طریق شیوه های مدیریت منابع انسانی صورت گرفت که نتایج این تحقیق منجر به شناسایی عوامل گوناگونی همچون ارزیابی عملکرد براساس میزان ریسک پذیری، حمایت سازمانی، آموزش های لازم در زمینه کارگروهی، طراحی شغل همراه با استقلال و اختیار کافی کارکنان، اعتماد به سرمایه اجتماعی و رفتار
شهروندی در سازمان و تبادل اطلاعات و منابع در داخل و خارج سازمان گشته است که منجر به کارآفرینی سازمانی می گردد(Haiton , 2005).
3- تحقیقی که توسط سلاویکا سینگر و همکاران در سال 2008 با موضوع "کارآفرینی سازمانی : آیا رفتار کارآفرینانه در یک شرکت بزرگ ممکن است؟ " انجام شد نتایج این تحقیق نشان می دهد در دنیای پر تلاطم کسب و کار امروزی که سازما نها ازمنظر تکنولوژی، اقتصاد، شرایط نظارتی، قانونی و سیاسی با تغییرات فراوان مواجه هستند برای حفظ توان رقابتی خود و فعال ماندن در بازار می بایست بدنبال یافتن راه ها و منابع جدیدی باشند که برای آن ها مزیت رقابتی کسب نماید و با توسعه ظرفیت داخلی سازمان، تکنولوژی های به روز، سرویسهای جدید، یافتن بازار نو و هر نوع فعالیت نوآورانه در فرایندها و رویه های سازمانی این مسیرهموارتر می گردد و این توانایی های سازگاری، انعطاف پذیری، سرعت عمل و نوآوری مشخصه های فعالیت های کارآفرینانه هستندکه می بایست در سطح فردی، سازمانی ومحیطی به آن پرداخته شود تا فرهنگ سازمانی کارآفرینانه در سه بعد که شامل بیش فعالی سازمان، نوآورانه بودن و ریسک پذیری است ظهور یافته و سازمان قدرت تحرک داشته باشد. در این پژوهش عوامل رفتاری تاثیرگذار در توسعه کارآفرینی سازمانی ایجاد انگیزش در کارکنان و فرهنگ سازمانی کارآفرینانه بیان گردیده است(singer et al 2008).
4- در تحقیقی که ژانگ و همکاران در سال 2008 با موضوع :" آیا عملکرد بالا اقدامات منابع انسانی کمک به کارآفرینی شرکت ها می کند؟با نقش واسطه های رفتار شهروندی سازمانی" ، نتایج تحقیق نشان می دهد میان شیوه های مدیریت منابع انسانی شامل سیستم پرداخت دستمزد و پاداش دهی، تشویق به کار تیمی، نحوه تفویض اختیار، استخدام کارکنان و آموزش آنان و کارآفرینی سازمانی ارتباط مستقیمی وجود دارد(zhang et al 2008).
5- در تحقیقی که توسط فان و همکاران در سال 2009 با موضوع " کارآفرینی شرکت: پژوهش حال و آینده " ، در این تحقیق به نقش مدیران سطوح مختلف سازمان و ظرفیت های مدیریتی و سازمانی بر کارآفرینی سازمانی اشاره دارد. عدم حمایت مدیران در سطوح مختلف در سازمان و عدم تفویض اختیار آنان، تاثیر منفی بر روی تقویت کارآفرینی سازمانی دارد(Fan et al 2009).
6- تحقیقی توسط مقیمی در سال 2013 با هدف شناسایی عوامل موثر در کارآفرینی در دانشگاه تهران صورت گرفت. جامعه آماری مدیران دانشگاه تهران انتخاب گردید و ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد هومسبی و کراتکو بوده و داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل تجزیه تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داد که حمایت مدیریت ، آزادی عمل ، اختیار ، استقلال ، پاداش و تقویت ، مرزهای سازمان اثر مثبتی بر کارآفرینی سازمانی در دانشگاه تهران دارد(Mogimi,2013).
7- در تحقیقی که توسط پی پروپولوس در سال 2012 انجام گردید. هدف این مقاله به بررسی و تجزیه و تحلیل تاثیر ، ساختار و فرهنگ در کارآفرینی دانش آموزان و نگرش برنامه های آموزش عالی در یونان بود. یافته های تحقیق نشان می دهد که اعضای هیات علمی فاقد ذهنیت نسبت به آموزش کارآفرینی می باشند ساختار و مقررات تجاری از دانش دانشگاه ، انتقال فن آوری و همکاری بین صنعت و دانشگاه وجود ندارد(Piperopoulos.P, 2012).
فهرست و منابع
– فهرست منابع فارسی
1- احمد پورداریانی،محمود، 1384،"کارآفرین، تعاریف،نظریات،الگو ها "، تهران ، نتشارات ، پردیس
2- امام خمینی(ره) ،1380، صحیفه ی نور، ج 19، ص 139
3- آقاجانی، حسنعلی، 1387،کارآفرینی: مفاهیم، نظریات و ضرورت وجود. ، نشریه ی بازار کار، شماره 252.
4- اسکندانی، حمید،1379،:ویژگیهای کار آفرین و کارآفرینان ایرانی ، ماهنامه صنعت و مطبوعات ، شماره30
5- بلانچارد، کنت ،جان پی کارلوس،آلن رندولف،1379،کتاب سه کلید توان افزایی ،ترجمه مهندس فضل اله امینی ،تهران ،انتشارات ا فرا.
6- تنها، مجتبی.، تقوی رضوی زاده، الهام.، 1389، ظرفیت شناسی و ظرفیت سازی بسیج در اشتغال و کارآفرینی. . مجموعه مقالات ''همایش بسیج، توسعه اشتغال و کارآفرینی، تهران: پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج
7- خامنه ای، سید علی ، 1380 ،؛ بسیج راز عشق و ایمان ، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی
8- فصلنامه مطالعات بسیج،سال سیزدهم،شماره 49،زمستان1389،صفحه102
9- خاکی، غلامرضا، 1388، "روش تحقیق در مدیریت"، چاپ چهارم، تهران، انتشارات بازتاب
10- رضاییان، علی،1390،: مبانی سازمان و مدیریت ، تهران ، انتشارات سمت،چاپ یازدهم
11- رشیدی، علی،1382 ، ضرورت ایجاد فرصت های اشتغال برای نیروی کار، نشریه دنیا.
12- رضوی، مهران.،گلابی، امیرمحمد.،1389، بازاریابی چریکی، تعامل آموز ههای تفکّر بسیجی و الگوهای موفق بخش خصوصی در توسعه کارآفرینی کشور. مجموعه مقالات همایش بسیج، توسعه اشتغال و کارآفرینی تهران: پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج
13- ذبیحی ،محمد رضا و مقدسی،علیرضا،1385، کار آفرینی از تئوری تا عمل ، مشهد:انتشارات جهان فردا.
14- سریع القلم، محمود،1387، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران،مرکز تحقیقات استراتژیک.
15- سعیدی کیا،مهدی،1385، اصول ومبانی کارآفرینی،تهران،انتشارات کیا.
16- ساعی، علی، 1381، " تحلیل آماری در علوم اجتماعی با نرم افزار spss for windows"، چاپ سوم، تهران: انتشارات کیان مهر.
17- سکاران،اوما، 1390 ،روش تحقیق در مدیریت،تهران ،چاپ نهم ،انتشارات موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی
18- صحیفه نور، مجموعه سخنان گهربار حضرت امام (قدس)
19- صمدآقایی، جلیل،1385، سازمانهای کار آفرین. موسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی، چاپ دوم، تهران.
20- صفری، جلیل.، 1389، بررسی نقش بسیج در توسعه اشتغال و کارآفرینی با تاکید براستفاده از منابع و توانایی های بازنشستگان. مجموعه مقالات ''همایش بسیج، توسعه اشتغال و کارآفرینی ''تهران: پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج،
21- طاهری،عصمت السادات،1391،شناسایی ظرفیت های توسعه اشتغال بسیجیان دراستان مازندران،سازمان بسیج علمی،پژوهشی و فناوری
22- عبدالملکی، هادی، 1389 ، سیمای جهانی فعالیتهای سازندگی و اوقات فراغت جوانان؛ مطالعه تطبیقی نمونه بسیج س ازندگی ایران با تجارب سایرکشورها ، تهران، سازمان بسیج سازندگی.
23- عبدالملکی،هادی ، 1387، راهکارهای توسعه کارآفرینی و اشتغال زایی در بسیج سازندگی، مطالعات راهبردی بسیج، شماره 4،صص 95 -122
24- علیزاده، غلامرضا،1382، کارآفرینی ضرورت امروز برای توسعه و اشتغال کشور، نشریه ی پیام آبادگران
25- کارگشایی بسیج ناب در نظریه توسعه اسلامی- ایرانی ، صفحه 23
26- کردنائیجی، اسدالله، 1386 ، بررسی تطبیقی کارآفرینی در جهان، تهران، معاونت تحقیقات سازمان ملی جوانان
27- کرباسی ، علی ،1381، مروری بر ادبیات کار آفرینی، فصلنامه صنایع ،شماره 33
28- کیا،محمد،و دیگران،1385، کارآفرینی گام به گام، سازمان همیاری اشتغال فارق التحصیلان دانشگاه ها.
29- کرشی،مسعود،1389، قابلیت های بسیج و سرمایه اجتماعی، قدرت نرم و سرمایه اجتماعی ، تهران، دانشگاه امام صادق(ع).
30- مبارکی، محمدحسن،1389، جایگاه فرهنگ و تفکّر بسیجی در ارتقای فرهنگ کارآفرینی. مجموعه مقالات ''همایش بسیج، توسعه اشتغال و کارآفرینی ''تهران: پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج
31- مقام معظم رهبری ، برگرفته از متن سخنرانی در جمع کارآفرینان، 16/6/89
32- موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی،1377، پیش بینی وضعیت صادرات غیر نفتی کشور.
33- مهدی نژاد قوشچی،رحمان،1386، سردرگمی دانش آموختگان دانشگاهی در انتخاب زندگی شغلی، نشریه ی بازار کار،شماره 294.
34- میگون پوری، محمدرضا،1389، نقش تعاونی های دانش بنیان بسیجی در توسعه کارآفرینی کشور،. مجموعه مقالات ''همایش بسیج، توسعه اشتغال و کارآفرینی ''تهران: پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج
35- میگون پوری، محمدرضا.، میگون پوری، الهه،1389،. ارائه الگوی راهبردی و برنامه ریزی عملیاتی توسعه کارآفرینی و اشتغال در سازمان بسیج کشور. مجموعه مقالات همایش بسیج، توسعه اشتغال و کارآفرینی ''تهران: پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج
36- مردیث،جفری،1371، کارآفرینی، مترجم:محمدصادق بنی ئیان، موسسه کار و تامین اجتماعی، تهران: انتشارات دفتر بین المللی کار.
37- موسوی، بتول.، خاجی، علی.، گنج پرور، زهره.، کربلایی اسماعیلی، سیما.، سروش، محمد رضا.، امینی، رضا.، سید حسینی داورانی، سید حسین،1389، مشکلات اشتغال در آزادگان. مجله ی علمی- پژوهشی طب جانباز سال دوم، شماره هفتم
38- میر سپاسی، ناصر،. احمد پور داریانی، محمود،.علایی، سوسن،1387، طراحی مدل توسعه ی کارآفرینی در صنایع فرهنگی، فصلنامه ی بصیرت، شماره ی 40،1387.
39- مقیمی ، سید محمد،1383، کار آفرینی در نهادهای جامعه مدنی ،تهران: انتشارات دانشگاه تهران ، مرکز کار آفرینی دانشگاه تهران
40- مهدوی عادلی،1388،فرآیند توسعه در عصر فراصنعتی، مجموعه مقالات کنفرانسهای ماهانه موسسه تحقیقات پولی و بانکی بانک مرکزی.
41- نقش تعاونی های دانش بنیان بسیجی در توسعه کارآفرینی، 1389، فصلنامه مطالعات بسیج، سال سیزدهم، شماره 49
42- ناهید،مجتبی،گلابی،امیر،1391،توصیفی از استراتژی کارآفرینی سازمانی بر اساس مدل موریس،بررسی های بازرگانی،شماره53
43- هیستریچ، رابرت دی. پیترز، مایکل پی،1383، کارآفرینی، ترجمه سید علیرضا فیض بخش و حمیدرضا تقی یاری،انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف

– فهرست منبع خارجی
1- Archibong , Chi , Anyansi ,2004, Technology, Infrastructure and Entrepreneurship: Role of the Government in Building a sustainable Economy, School of Business and Economics North Carolian A & T State University.
2-Ardichvili, A., Cardozo, R., & Ray, S,2003,. A theory of entrepreneurial opportunity identification and development. Journal of Business Venturing, 18(1), 105-124

3-Bart, C ,2006, "Product strategy and Formal Structure in Entrepreneurship". Strategic Managemen Journal, Vol 7, No. 4
4-Benson.H,2003, .Enterepreneurship ; Toward A Model of Contingency Based Business Planning Waterlo ,Ontario Canada,School of Business & Economics.
5-Covin, J.G. and Slevin, D.P. ,1991, A conceptual model of entrepreneurship as firm behavior, Entrepreneurship Theory and Practice, Vol. 16 No. 1, pp. 7-25
6-Etzkowitz, H,2004, "The Evolution Of The Entrepreneurial University", International Journal of Technology and Globalization,Vol. 1, No.1, pp. 64-77.
7-Fry, F. ,1993, 'A Planning Approach: Entrepreneurship', New Jersey: Prentice Hall, Inc. pp. 93.
8-Guerrero, marbile can,2006,:"a literature Reviw on Entrepreneurial universities A Institutional a pproach",universitat autonomade Barcelona ,Department Economia de la Empresa
9-Halıcı, A., B, Yılmaz., M, Kasımoğlu.,2011,, Employment Predictions in Secretarial Occupation, Procedia – Social and Behavioral Sciences, Volume 24, 2011, Pages 435-443.
10-Hayton, James,2005, promoting corporate entrepreneurship through human resource management practices: A Review of empirical research, Hum Resource Management Review, volume 15, Issue 1, pages 21-41.
11-I. au. J. and F. Jamison,1990, Education and productivity in Developing conntries: An Aggregate production Function Approach: Stanford working Papers.
12-I. evin, A and Raut ,1997, "Complemanteries between Exporls and Hmnan eopital in Economic Evidence. From Semi industrialized contries", Economic Development and cultural change
13-Moghimi M. ,2003, Designing and expression of organizational entrepreneurship for NGOs (M.A. dissertation). Tehran University.
14-Oliver, T. ,1991, 'Ideas Entrepreneurship and the politics of Health Care Reform',StanfordLaw & Policy Review, fall, Vol.127. p.169
15-Singer,S. ;Alpeza, M.;Balkic,M.;2008,Corporate Entrepreneurship: Is Entrepreneurial Behavior possible in a large Company?Faculty of Economics in Osijek J.J.Strossmayer .- 16-Sykes, H. B. and Z. Block. ,1989, University of Osijek 'Sources and Corporate Venturing Obstacles'. Journal of Business Venturing
17-Schumpeter, J. A. ,1989,. 'Economic Theory and Entrepreneurial History',.in Essays on Entrepreneurs, Innovations, Business, Cycles, and the .Evolution of Capitalism Ed .R.V. Cle, ence. 1949. reprint , transaction , New Brunswick.N.J.1989
18-Taghizadeh H., Tari, GH. & Musavi S.R. ,2007,. Evaluation of organizational entrepreneurship (case Study). Management Science. 3, 155- 180.
19-Johnsen, G. & McMahon, R,2005,. Owner-manager gender, financial performance and business growth amongst SMEs from Australia's business longitudinal survey. International Small Business Journal, 23(2), 115-142
20-Braunerhjelm Pontus ,2010,. Entrepreneurship, Innovation and Economic Growthpast
experience,current knowledge and policy implications, The Royal Institute
21-Vestergaard, Jakob,2007,. The Entrepreneurial University Revisited: Conflicts and the Importance of Role Separation, Social Epistemology, Vol. 21, No.1, pp.41-54

1 – Krizner
2 – Drucker
3 – Vesper
4- Timmons
5 – Stevenson
6 – Parston
7 – Thompson
8 – Stoner
9 – E-business
10 – Home business
11- Family business
12 – Small&Medium Enterprise(SME)
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 58 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود