تارا فایل

مبانی نظری توزیع و پراکنش جغرافیایی، تشریح پوشش گیاهی، تصمیمگیری


مبانی نظری توزیع و پراکنش جغرافیایی، تشریح پوشش گیاهی، تصمیمگیری

2 . 1 . تعاریف …………………………………………………………………………………………………………………………………………………………22
2 . 1 .1 . اکوسیستم جنگلهای جنگلهای مانگرو در جهان 23
2 . 1 .2 . گیاهان مانگرو 23
2 . 1 .3 . عوامل موثر بر شکل گیری مانگروها 24
2 . 2 . توزیع و پراکنش جغرافیایی 25
2 . 2 .1 . موقعیت طبیعی رویشگاه های مانگرو استان هرمزگان 25
2 . 2 .2 . پراکنش رویش های مانگرو در سواحل جنوبی ایران 26
2 . 2 . 2 . 1 . استان سیستان و بلوچستان 26
2 . 2 . 2 . 2 . استان هرمزگان (از شرق به غرب) 26
2 . 2 . 2 . 3 . استان بوشهر 26
2 . 2 .3 . وسعت جنگل های مانگرو ایران 27
2 . 2 .4 . جنگل های مانگرو استان هرمزگان 30
2 . 2 . 4 . 1 . پراکنش 31
2 . 2 . 4 . 2 . وسعت 32
2 . 3 . تشریح پوشش گیاهی 34
2 . 3 .1 . عناصر درختی رویشگاه های مانگرو استان هرمزگان 34
2 . 3 . 1 . 1 . درخت حرا 34
2 . 3 . 1 . 2 . درخت چندل 38
2 . 3 .2 . فنولوژی گونه های حرا و چندل 41
2 . 3 .3 . گونه های علفی همراه در رویشگاه های مانگرو استان هرمزگان 43
2 . 3 .4 . ساختار جنگل های مانگرو رویشگاه سیریک 43
2 . 4 . تصمیمگیری 48
2 . 4 .1 . تصمیم گیری چند معیاری ( MCDM ) 48
2 . 4 . 1 . 1 . مدلهای چند هدفه (MODM) 48
2 . 4 . 1 . 1 . مدل های چند شاخصه (MADM) 48
2 . 4 .2 . انواع مدلهای MADM 50
2 . 4 . 2 . 1 . روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) 50
2 . 4 .3 . معیارهای ارزیابی 53
2 . 4 .4 . نسبت سازگاری (C.R.) 53
2 . 4 .5 . سامانه پشتیبانی تصمیم گیری (DSS) 55
2 . 4 .6 . سامانه پشتیبانی تصمیم گیری مکانی (SDSS) …………………………………………………………………..56

تحقیقات مرتبط با جنگل کاری و تولید نهال مانگرو در ایران
در این بخش تحقیقات داخلی مرتبط با احیاء بیولوژیک با استفاده از گونه های مانگرو آورده شده است.
نخستین تحقیق علمی و گزارش شده در این زمینه توسط ذاکری و موسوی در سال 1387 انجام شده است. این محققان با توجه به مطالعات خود نتیجه گرفتند: عملیات احیاء و توسعه جنگل های مانگرو علاوه بر مسائل و مشکلات عمومی اجرایی پروژه های احیاء بیولوژیک تابع شرایط خاص سواحل دریا و عمدتاً ناشی از جزر و مد می باشد. به طوریکه مدت زمان مفید برای اجرای عملیات احیاء و توسعه، در فاصله زمانی هر جزر با مد بعدی با توجه به عوارض زمین (شیب و شکل) حداکثر سه تا چهار ساعت بوده که با عنایت به مهکشندها (مدهای بزرگ) و کهکشندها (مدهای کوچک) این زمان نیز متغیر است. در ادامه ی این گزارش اقدامات انجام شده در خصوص توسعه ی جنگل های مانگرو در استان هرمزگان به شرح ذیل فهرست شده است:
1. تولید نهال (سال آغاز 1370 در نهالستان باغو بندرعباس)
2. نهال کاری (سال آغاز 1370 در خور تاسبر شهرستان بندرعباس)
3. بذرکوبی حرا (سال آغاز 1374 در خور بندر پل شهرستان بندر خمیر)
4. بذکاری حرا (سال آغاز 1383 درخور تاسبر شهرستان بندرعباس)
5. کشت مستقیم نهال چندل (سال آغاز 1384 خور آذینی شهرستان میناب)
منظمی و همکاران (1387)، خصوصیات رویشی نهالهای حاصل از بذور درختان حرّا در رویشگاه مل گنزه، را برای احیای رویشگاههای مستعد این گونه بررسی کردند. نتایج این تحقیق حاکی از نیاز به استفاده از بذور درجه یک (بذور در سه طبقه ی کیفی درجه یک تا سه طبقه بندی شده بود) به صورت بدون پوست و با استفاده از گلدان بزرگ جهت تولید نهال یک ساله مطلوب بوده است.
محمدی زاده و همکاران (1391)، در بررسی بهترین روش استقرار نهال حرا در پهنه جزر و مدی ساحل جزیره قشم به این نتایج دست یافتند که پس از گذشت هجده ماه 9/82 درصد از نهال های کشت شده در عرصه زنده باقی ماندند. آمار استقرار ثبت و گزارش شده در ای تحقیق مربوط به پایین پهنه جزر و مدی با فاصله ی کاشت یک در یک متر با نهال های تولید شده در نهالستان ساحلی با زنده مانی 92 درصد و کمترین آمار بقاء مربوط به نهال های حرای کاشته شده در منطقه بالای پهنه جزر و مدی با فاصله کاشت یک در یک متر با نهال های تولید شده در نهالستان ساحلی با زنده مانی 74 درصد بوده است. به طور خلاصه نتایج نهایی حکایت از زنده مانی و رشد بهینه نهال در محدوده پایین پهنه جزر و مدی در حاشیه عرصه جنگل های طبیعی دارد.
همانگونه که مشاهده می شود علیرغم اهمیت اکولوژیک، اجتماعی و اقتصادی این جنگل ها که در بخش های ۱. ۶. ۱. تا ۱. ۶. ۳. شواهد بسیاری برای آن ارایه شده است در زمینه جنگل کاری با گونه های مانگرو تحقیقات بسیار کم تعداد و صرفا در حد مباحث مربوط به تولید نهال و زمان کاشت بوده و اثری از مطالعات مرتبط با مکان یابی مناطق مستعد وجود ندارد. این موضوع دلیل طرح مساله در این زمینه را روشن می سازد و از سوی دیگر بر دشواری کار در دستیابی به اطلاعات اولیه و متدولوژی تحقیق می افزاید. با آگاهی نسبت به این مسائل در عنوان طرح تحقیق از اصطلاح امکان سنجی استفاده گردید زیرا این تحقیق نخستین گام از نوع خود در کشور به شمار می رود.
تحقیقات خارجی
به صورت خلاصه می توان گفت که بررسی های مرتبط با احیاء بیولوژیک مانگروها در دیگر کشورها نیز مبحث جدیدی است و حدود دو دهه قدمت دارد (Lewis, 1999).
در این زمینه بهترین استراتژی بازسازی طبیعی اکوسیستم است. در مورد شرایط وقوع بازسازی طبیعی گزارش شده است که اکوسیستم جنگل های مانگرو در نقاط مختلف جهان می تواند توالی ثانویه موفقیت آمیز را در طول دوره ۱۵ تا ۳۰ سال پس از رخداد تخریب طی کند اگر اولا هیدرولوژی جزر و مد نرمال بوده و مختل نشده باشد و دوما تولید بذر در منطقه یا ورود دانه های آب آورده یا دانهال (propagule1) از درختان رویشگاه مجاور وجود داشته باشد (Lewis, 1982a، Cintron-Molero, 1992، Field, 1998).
در رابطه با بازسازی مصنوعی رویشگاه (طرح های جنگل کاری) (Lewis, 2005) در بررسی طرح های مختلف اجرای جنگل کاری حرّا هزینه طرح را بسته به منطقه فوق العاده متفاوت (دامنه تغییرات از ۲۲۵ تا ۲۱۶۰۰۰ دلار آمریکا در هر هکتار بدون در نظر گرفتن هزینه تملک زمین) گزارش نمود و به عنوان یک مبنای مقایسه هزینه دوباره کاشتن درختان حرّا در گویان را بین ۱۰ هزار تا ۲۵ هزار دلار آمریکا در هر هکتار ارایه کرده است. این در حالی است که (Brockmeyer et al., 1997) هزینه ها را در سطح 250 دلار در هر هکتار در امتداد مصب Indian River ایالات متحده آمریکا گزارش نموده است.
این تنوع هزینه خود نشان دهنده ی نیاز به برنامه ریزی در مقیاس منطقه ای برای جنگل کاری با گونه های مانگرو است به گونه ای که کشور گویان با جمعیت حدود ۷۰۰ هزار نفری هزینه های چنین طرح هایی را با توجه به تمرکز شدید جمعیت کشور در مناطق ساحلی و کاهش آسیب پذیری از ناحیه امواج و طوفان متقبل شده و اقتصادی برآورد کرده است (Lewis, 2005).
در همین زمینه (Platong, 1998) (1998) در بررسی و جمع بندی وضعیت جنگل های مانگرو جنوب تایلند با گزارش مجموع سطح جنگل کاری انجام شده در کشور مذکور در خلال سال های ۹۷-۱۹۹۵ میلادی به میزان 11،009 هکتار توسط دپارتمان سلطنتی جنگل2 (RFD)، ۵۰۷۶ هکتار طرح مشترک جنگل کاری مانگرو توسط وزارت کشاورزی و بخش خصوصی و ۱۷۷۰ هکتار جنگل کاری توسط سازمان3 نفت تایلند نتیجه گیری کرده است که مقایسه طرح های مختلف از نظر موفقیت جنگل کاری با گونه های مانگرو به دلیل اینکه اغلب از نظر مقیاس کار به عنوان مثال تعداد گونه، تعداد مناطق، محل، زمان و بودجه اختصاص یافته برای نگهداری متفاوت هستند، دشوار است.
از سوی دیگر با توجه به کمبود شدیدی که در منابع داخلی تحقیق محسوس بود، لذا مراجعه به منابع اطلاعاتی خارجی تنها راه دستیابی به اطلاعات لازم درباره ی روش تحقیق بود. با توجه به این موارد در بررسی ادبیات تحقیق تلاش شد نقاط مشترک موجود در تحقیقات خارجی شناسایی شود. این رویکرد با توجه به این اصل شناخته شده که به کار گرفتن روش های غیربومی بویژه در مسائل اکولوژیک، بدون اصلاح، بومی سازی و تطبیق آن با شرایط محلی و منطقه ای در همه ی منابع علمی و کاربردی نادرست و با پیامدهای نامطلوب توصیف شده است، اتخاذ گردید. به این منظور پروژه های انجام شده در مناطق جغرافیایی مختلف بررسی و مقایسه شد، با این فرض که با توجه به توزیع جغرافیایی گسترده این طرح ها در سطح جهان این نقاط مشترک در شرایط رویشگاه های ایران نیز صدق خواهد نمود.
همچنین با تحلیل نتایج جستجوی منابع علمی با استفاده از امکانات نمایه سازی Google Scholar که از قوی ترین مراجع تحلیل ارجاعات و نمایه های علمی است سعی شد معتبرترین منابع با بالاترین میزان ارجاع توسط دیگر محققان در این زمینه مورداستناد قرار گیرد.
(Platong, 1998) با اشاره به کاشت دانه یا نهال حرّا، بسیاری از شکست های رخ داده در تلاش برای کاشت مانگرو را در مناطقی که قبلا مانگرو نبوده است متمرکز دانسته و درصد موفقیت را در توسعه عرصه های موجود و یا تاریخی مانگرو بیشتر گزارش کرده است. بعلاوه مشکل اصلی که باعث نابودی و عدم استقرار در مناطق جنگل کاری شده را جاری شدن سیل مکرر (زیر آب رفتن) بیشتر از تحمل گیاهان مانگرو عنوان کرده است. تحقیقات این محقق تایلندی به طور تخصصی درباره ی جنگل کاری مانگرو در بررسی منابع به تعداد زیاد مشاهده شد و در این تحقیق نیز مورد استناد قرار گرفته است که با توجه به اینکه گسترده ترین تجربیات عملی در کشور تایلند صورت گرفته است قابل توجه و الگوبرداری است.
یکی از مقالاتی که در بیش از 130 تحقیق علمی مورد ارجاع بوده است توسط (Ellison, 2000) نگاشته شده است. عنوان این تحقیق که در اینجا به صورت کامل آورده شده است (Mangrove Restoration: Do We Know Enough?) به خوبی گویای نظر نویسنده در مورد کمبود اطلاعات کافی جهت توسعه این فعالیت هاست. در ادامه، این محقق با تکیه بر تجربیات و تحقیقات خود پیشنهادهای زیر را ارایه نموده است:
1. اجرای پروژه های جنگل کاری مانگرو همراه با آبزی پروری (Mariculture) از لحاظ کمک به تنوع زیستی و فرآیندهای زیست محیطی اکوسیستم مانگرو نسبت به پروژه هایی که فقط بر کاشت درختان تمرکز دارند مفیدتر بوده و دارای بازگشت اقتصادی بالاتر است.
2. اجرای تحقیقات بیشتر برای پاسخ گویی به نیاز برای شناخت و تهیه ی داده های محیطی جهت تامین زیربنای ترمیم موفقیت آمیز جنگل های مانگرو و تعریف معیارهای تعیین اینکه آیا اکوسیستم مانگرو با موفقیت ترمیم شده است یا خیر؟
3. بررسی های بیشتر معیارهایی از قبیل ویژگی های پوشش گیاهی جنگلی، ساختار، سطح تولید اولیه، ترکیب جوامع جانوری و چرخه های هیدرولوژیک موثر در رویشگاه های مانگرو
4. در نهایت، طراحی راه کارهایی برای بهبود پروژه های بازسازی مانگروها و شناسایی نیازهای پژوهشی کلیدی مورد نیاز برای حمایت از این تلاش ها و درس گرفتن از پروژه های بازسازی اکوسیستم مانگرو را همراه با ایجاد پایگاه داده های بین المللی که احتمال پروژه های ناموفق را کاهش می دهد.
در تحقیقی دیگر با تمرکز بر چرخه ی هیدرولوژیک موثر بر رویشگاه های مانگرو (Lewis, 2005) یکی از مهم ترین شرایط محیطی لازم برای توسعه رویشگاه های مانگرو قرار گرفتن در پلت فرم شیب دار بالاتر از سطح دریا که حداکثر در 30 درصد اوقات تحت تاثیر جزر و مد زیر آب رود. وی جاری شدن آب به مدت بیشتر و به صورت مکرر را باعث استرس و مرگ درختان حرّا دانسته است. ارزیابی هزینه دقیق قبل از طراحی و اجرای پروژه و تلاش برای جبران برخی از این هزینه ها با ایجاد مزارع مانگرو متمرکز متشکل از چند گونه محدود، با برداشت محصولاتی از قبیل چوب به طور موقت از دیگر پیشنهاد های این تحقیق است. وی مهم ترین عامل در طراحی موفق پروژه مرمت جنگل های مانگرو را شناخت عوامل هیدرولوژیک حاکم شامل: عمق، مدت و فراوانی جاری شدن آب جزر و مدی در رویشگاه های طبیعی موجود (سایت مرجع) در منطقه ای که در آن طرح جنگل کاری اجرا خواهد شد دانسته است.
ویویان-اسمیت4 (2001) و سالیوان5 (2001) به طور مشابه استفاده از اطلاعات رژیم جزر و مدی یک سایت مرجع (جنگل مانگرو طبیعی و دارای شرایط نرمال) در نزدیکی منطقه مورد نظر برای نهال کاری مانگرو را برای برنامه ریزی و طراحی مناطقی که باید زیر کشت بروند، توصیه نمودند. بر این اساس در منطقه ی مورد مطالعه خود از الگوی شماتیک رویش تهیه کردند که در شکل شماره یک نشان داده شده است.

شکل 1: دیاگرام شماتیک از شش جزء اکوسیستم فلات ساحلی گرمسیری (اصلاح شده از Crewz & Lewis, 1991).
توضیحات: MHHW: میانگین ارتفاع بالاترین مد، MHW: میانگین ارتفاع مد عادی، MLW: میانگین ارتفاع جزر عادی، MLLW: میانگین ارتفاع پست ترین جزر، Mangrove Low Marsh: منطقه ماندابی رویشگاه مانگرو، High Marsh: کفه نمکی: منطقه ی مشرف به رویشگاه مانگرو با سطح آب زیر زمینی بالا که در برخی مواقع (بالاترین مد) ممکن است زیر آب رود با پوشش گیاهی شورپسند (در ایران گونه هایی مانند Halocnemum sp.
به جز عامل هیدرولوژی عامل محیطی دیگری که بر گسترش و تنوع رویشگاه های مانگرو موثر گزارش شده است شرایط خاک می باشد. در این زمینه (Wakushima et al., 1994) گزارش داد شرایط خاک از جنگل های مانگرو در جنوب ژاپن تا حد زیادی توزیع ناحیه ای گونه های مختلف را کنترل می کند. در این بررسی گونه ی Kandelia candel دارای رویش در خاک با شوری و pH پایین، گونه های Avicennia marina (Forssk.) Vierh.، Rhizophora stylosa و Sonneratia alba در خاک با شوری و pH بالا، گونه ی Bruguiera gymnorrhiza در خاک با طیف وسیعی از pH اما با دامنه ی محدودی از نظر شوری و گونه ی Lumnitzera racemosa با طیف گسترده ای از pH و شوری متوسط سازگار است. نهال های Kandelia candel، Bruguiera gymnorrhiza و Rhizophora stylosa در خاک های با شوری و pH متفاوت کاشته شده اند. اما رشد بهینه نهال ها هنگامی که گیاهان در خاک های مشابه رویشگاه اصلی کاشته شدند، مشاهده شد. این پژوهشگران پیشنهاد کردند با توجه به اینکه رشد و توزیع ناحیه ای گونه های مانگرو با شوری و pH خاک کنترل می شود در پروژه های جنگل کاری مانگرو به شرایط خاک توجه شود.
منابع دیگری نیز در ارتباط با ویژگی های خاک رویشگاه های مانگرو بررسی شد که نتایج مشابهی را بیان نموده اند و برای جلوگیری از طولانی شدن مطلب به آنها اشاره نشده است. مانند (Kuraishi et al., 1985)، (Galloway, 1982) و (Lugo & Snedaker, 1974).
به طور کلی منابع خارجی بسیاری در ارتباط با شرایط محیطی رویشگاه های مانگرو مشاهده و بررسی شد و با توجه به این منابع عوامل محیطی مختلف جهت مکان یابی پروژه های جنگل کاری مانگرو انتخاب شدند که به صورت مفصل تر در بخش مواد و روش ها مورد اشاره قرار گرفته اند.

فصل دوم: مبانی تئوری و نظری

مبانی تئوری و نظری
تعاریف
مانگرو به درختان و درختچه هایی گفته می شود که در سواحل دریاها و اقیانوس ها سکنی گزیده و در آبهای گرم مناطق استوایی و نیمه استوایی اجتماعاتی را شامل می شوند. پراکندگی آنها محدود به مناطق جزر و مدی می شود.
جنگل های مانگرو در حد فاصل مدارهای 25-30 درجه عرض شمالی و 35-40 درجه عرض جنوبی در مناطقی که دارای شرایط مناسب رویش هستند حضور دارند. این اجتماعات شامل بیش از 100 گونه ی گیاهی و در 65 نقطه جهان گزارش شده اند.
عواملی از قبیل شرایط آب و هوایی، جزر و مد، بافت و ساختمان خاک و شوری آب فاکتورهایی هستند که رویشگاه و پراکنش مانگروها را محدود و مشخص می کنند. نوار ممتد و فشرده ی حرا یکی از موانع طبیعی در مقابل جریانات شدید دریایی و امواج سهمگین است و می تواند به عنوان موج شکن بسیار موثری عمل کند و سواحل و منازل صیادان را از دستبرد این امواج در امان دارد (یکی از مهم ترین دلایل جنگل کاری با گونه های مانگرو). عوامل تهدید جنگل های مانگرو در جهان به طور عمده شامل بهره برداری از چوب، تبدیل رویشگاه به آبزی پروری، توسعه ی شهری، ریزش فاضلاب های شهری و صنعتی، توسعه ی گردشگری ناپایدار و مهم تر از همه آلودگی نفتی می باشد(Lewis, 2005).
مانگروها نقش مهمی در به دام انداختن رسوبات، تشکیل خاک و توسعه ی بستر رشد6 حفاظت و تثبیت نوار ساحلی بازی می کنند. جنگل مانگرو با سطح وسیع و پهناور و به مدد ساختار ریشه های هوایی خود به صورت یک غربال عمل کرده، شدت جریانات دریایی را کاهش داده و قطع می کند و به این ترتیب رسوب زایی و حفظ رسوب را افزایش می دهد. برگ و ریشه های مانگرو در افزایش عمق بستر کمک می کنند. در حقیقت مانگروها با کمک سه پدیده افزایش رسوب زایی و حفظ رسوب و تشکیل خاک باعث تثبیت اراضی می شوند که این مورد خود ریسک فرسایش را خصوصا در شرایط پرانرژی آب نظیر طوفان های تروپیکال کاهش می دهد (کاربرد این خاصیت برای تولید زمین های کشاورزی بویژه در مصب رودخانه ها گزارش شده است). رویشگاه مانگرو آب را در کیفیت خوبی نگه می دارد و با به دام انداختن رسوبات در سیستم ریشه ای خود، باعث دوری سایر مواد جامد از آب های بخش دور از ساحل (Offshore) می شوند. این فرآیند قادر است آلاینده هایی چون ترکیبات نفتی و فلزات سنگین را نیز از آب برداشت نماید، زیرا این آلاینده ها به ذرات رسوب می چسبند. همچنین باعث بهبود کیفیت آب از طریق برداشت مواد غذایی آلی از ستون آبی می شوند (دانه کار و گلجانی، 1385).
اکوسیستم جنگلهای جنگلهای مانگرو در جهان
بر اساس گزارش اتحادیه حفاظت از طبیعت و منابع طبیعی7(IUCN) وسعت جنگلهای مانگرو جهان یک صد هزار کیلومترمربع و بیشترین محدوده پراکنش آن ها در مناطق آمریکا، استرالیا و آسیا است. جنگلهای مانگرو اکوسیستمی ماندابی از اجتماعات ساحلی مناطق حاره هستند. جوامع جنگلی مانگرو در طول میلیونها سال موفق شدهاند تا سازگاری اعجابانگیزی با آب شور دریا و سواحل جزر و مدی پیدا کنند. این جنگلهای ماندابی بر روی خاکهای لجنی ناشی از رسوب خاکهای حاصل از فرسایش سواحل رشد یافتهاند و دائماً در معرض جزر و مد قرار دارند به طوری که در زمان جزر درختان و بستر لجنی آن ها از آب بیرون آمده و به صورت جزایری پراکنده نمایان میشوند و در مواقع مد بخش اعظم جنگل به زیرآب رفته و ناپدید میشود.
این درختان در مناطقی رشد مینمایند که میانگین درجه حرارت از 19 درجه سانتیگراد بیشتر بوده و دمای آب نیز همیشه گرم و ملایم باشد. اصولاً این گیاهان قادر نیستند دمای کمتر از 5 درجه سانتیگراد را تحمل کنند. شوری 20 تا 32 در هزار برای برخی گونه های مانگرو شرایط مطلوب رویشگاهی به شمار می رود. شمالیترین پراکنش مانگروها عرض 29 تا 30 درجه و حد جنوبی آن 38 درجه در استرالیا است. جزر و مد در شکلگیری این جنگلها نقشی اساسی دارد. در هنگام مد تنها تاج درختان بالاتر از سطح آب شور دریا دیده میشود و فقط در هنگام جزر میتوان قسمتهای زیر تاج، ساقه و ریشه های هوایی (پنوماتوفور8) این درختان را مشاهده کرد. این جنگلها گاه بنام درختزارهای ساحلی، جنگلهای جزر و مدی و جنگلهای همیشه سبز ساحلی نیز توصیف میشوند. ازنظر ساختار اکولوژیکی، اکوسیستمهای مانگرو برای گونههای بیشماری از بیمهرگان تا مهرهداران خشکیزی و آبی زیستگاههای مطلوب فراهم مینماید. همچنین از کارکردهای دیگر این اکوسیستم میتوان به کنترل فرسایش ساحلی، تثبیت رسوبگذاری، حفاظت از تاسیسات ساحلی، زیستگاه مناسب جهت ماهیان تجارتی، میگو و پرندگان و …اشاره نمود.
گیاهان مانگرو
اصطلاح مانگرو به گیاهان منفرد این رویشگاه اطلاق می شود در حالی که جنگل مانگرو، مرداب مانگرو یا جنگل جزر و مدی یا مانگال معرف تمام اجتماعاتی است که بوسیله این گیاهان شکل گرفته اند. مانگروها گیاهان گل دار خشکی زی هستند که به علت عدم توانایی در رقابت با سایر گونه های گیاهان در خشکی به ساحل دریا روی آورده اند و با تحمل شرایط دشوار زیستی حد فاصل دریا وخشکی بلامنازع در این منطقه چیرگی یافته اند، به طوریکه در گستره تحت اشغال مانگروها کمتر گیاهی قادر به رقابت با آنهاست (دانه کار، 1374).
عوامل موثر بر شکل گیری مانگروها
عواملی از قبیل شرایط آب و هوایی و جزر و مد و بافت و ساختمان خاک و شوری آب فاکتورهایی هستند که رویشگاه مانگروها را محدود و مشخص می سازند.
1. درجه حرارت: این گیاهان محدود به نواحی گرم که میانگین درجه حرارت هوا از 19 درجه سانتیگراد بیشتر است هستند. مناطقی که میانگین حرارت ماهانه آن ها کمتر از 19 درجه سانتیگراد باشد در خارج از محدوده اکولوژیکی قرار میگیرند. این گیاهان تحمل نوسانات زیاد حرارت تا (10 درجه) را حتی در رویشگاههای طبیعی خود ندارند و در این شرایط رشد و توسعه آن ها رضایت بخش نیست.
2. موجهای شدید کرانه و فعالیتهای جزر و مدی: چون مانگرو به مکانهای آرام مثل خورها و دلتاها نیاز دارد، موجهای شدید باعث محدود شدن توسعه مانگروها میشوند. امواج شدید نهالها را از بین میبرند و رسوبات نرم را پراکنده می سازند. به علت فرآیندهایی که در خاک و بستر رویشگاه رخ میدهد بهترین پراکنش مانگروها مربوط به مناطقی با بالاترین مد و پایین ترین جزر دانسته اند.
3. رسوبات دانه ریز: نهالهای این گیاهان در خاکهایی که دارای بافت نرم شامل سیلت، رس و مواد آلی باشد به خوبی رشد میکند و خاکهای آتش فشانی محل رویش مانگرو را حاصلخیز میسازد (اگرچه رسوبات کوارتزی و گرانیتی خاکهای فقیری هستند) به هرحال اجتماع گیاهان مانگرو سبب تشکیل خاکهایی با عناصر بسیار ظریف و ریز با بافت سنگین میشود که با مواد آلی و ترکیبات بسیار غنی سولفوره همراه است. منشا ترکیبات سولفوره را میتوان نتایج فرآیندهای زیر دانست:
الف) احیای کربنات کلسیم آب دریا در مجاورت ماده آلی
ب) تحت تاثیر تثبیت انتخابی سولفات در ریشه گیاهان و احیاء آن در بافت گیاه در اثر متابولیسم درختان به نظر میرسد مادامی که خاکها در مرحله هوازی قرار دارند سولفوره و یقیناً شور هستند چون این خاکها در محل لب شور خلیجهای دهانه یا کولابهای ساحلی تشکیل میشوند. وقتی این خاکها به مرحله هوازی میرسند سولفور ها اکسید میشود و سولفاتهای اسیدی مختلف که بیشتر از جنس آهن و همچنین آلومینیم و منگنز هستند ایجاد میکنند و قسمتی از شوری آن هم در خاک باقی میماند (صفیاری و مجنونیان، 1381).
عوامل موثر در شکلگیری مانگروها بیشتر به صورت ناحیه ای و منطقه ای عمل می کنند و شامل موارد زیر می باشند:
الف) راههای آبی: جنگلهای مانگرو در رابطه مستقیم با راههای آبی هستند مانگروها در ایران در حاشیه خورهای فرعی و اصلی و آبراههها واقع شدهاند بنابراین انواع محیطهای آبی و خصوصیات آن ها بر استقرار و شکلگیری مانگرو تاثیر مستقیم دارند.
ب) آب شیرین: یکی از مهم ترین عوامل رشد و استقرار مانگروهاست که خود تحت تاثیر آب و هوا، اندازه حوزه آبخیز مشرف، مقدار رسوب، حرکات رودخانه ای و جزر و مد می باشد.
ت) فصل خشکی: فصل خشک طولانی موجب عدم استقرار جنگل های مانگرو است.
ث) عرض جغرافیایی: مانگروها در ایران در عرضهای جغرافیای مساعد پراکنش دارد (۲۵ تا ۲۸ درجه).
ج) جزر و مد: جزر و مد با حرکات خود مواد غذایی را در اکوسیستمهای مانگرو وارد میکنند و مواد غذایی را در خود حل کرده و محصول غذایی را به اکوسیستم مانگروها وارد و مواد زائد و مانده را خارج مینماید تناوب جزر و مد بر غلظت اکسیژن و مواد غذایی تاثیر میگذارد و موجب کاهش یا افزایش آن میشود.
خ) غرقاب: غرقاب نیز از مهم ترین عوامل استقرار جنگلهای مانگرو است در جنگلهای مانگرو ایران میزان غرقاب بستر جنگلها در مناطق مختلف متفاوت است و همین تناوب موجب به وجود آمدن جنگلهای متفاوت از نظر کمی و کیفی گردیده است.
ح) شوری: جنگلهای مانگرو در راه حل مختلف رشد و تکامل خود به میزان معینی نمک نیاز دارند اگر مقدار نمک بیش ازحد لازم باشد برای گیاه مضر است و اگر کمتر از حد معمول باشد نیز گیاه قادر نیست مراحل زندگی خود را تکمیل نماید معمولاً شوری بیش از چهار ppt9 را تحمل میکنند (صفیاری و مجنونیان، 1381).
توزیع و پراکنش جغرافیایی
موقعیت طبیعی رویشگاه های مانگرو استان هرمزگان
جنگل های مانگرو در سواحل استان هرمزگان در زمره مهمترین رویش های گیاهی این استان و مشتمل بر مهم ترین رویشگاه های مانگرو در کشور است. لذا برای تبیین جایگاه این اجتماعات گیاهی در نواحی رویشی کشور و همچنین به منظور مقایسه این جنگل ها در این استان با دیگر استان های همجوار، لازم است در این بخش پیش از تبیین موقعیت جنگل های مانگرو در هرمزگان مروری مختصر بر جایگاه این اجتماعات گیاهی در کشور ارائه می شود.
پراکنش رویش های مانگرو در سواحل جنوبی ایران
رویش های مانگرو در ایران در سواحل سه استان ساحلی جنوب ایران به شرح ذیل شناسایی و گزارش شده است و دامنه توسعه جغرافیایی آن ها از عرض های 25 درجه و 11 دقیقه تا 27 درجه و 52 دقیقه شمالی و طول های شرقی 51 درجه و 35 دقیقه تا 61 درجه و 34 دقیقه گسترده است. (غیاثی، 1366؛ سیستانی، 1369؛ هدایتی، 1370؛ نصوری، 1371؛ دانه کار، 1373، صفیاری، 1381):
استان سیستان و بلوچستان
* در خلیج گواتر در مصب رودخانه باهوکلات
استان هرمزگان (از شرق به غرب)
* در حوزه شهرستان جاسک در خورهای گابریک، جگین، دهانه رودخانه شهرنو در سواحل روستای لاش، یکدار و سورگلم و همچنین ماندآب های رودخانه کاشی؛
* در حوزه سیریک در خورهای نخل زیارت، پاچور، زیارت، گارندهو، گناری و کرتان؛
* در حوزه تیاب و کلاهی در خورهای مشدر، بهینه، کرگان و میناب؛
* در حوزه کولقان در خورهای جلابی و حسن لنگی و مصب رودخانه شور؛
* در خورهای شمال غربی جزیره قشم بر جزایر رسوبی واقع در خور خوران و ترعه خوران، جزایر ماسه ای مقابل روستاهای طبل و لافت کهنه، لافت نو، گوران، گورزین و چاهو.
* در خورهای بخش خمیر (از سواحل پهل، جزیره مردو تا غرب لشتقان) و در دهانه ورودی رودخانه مهران به خلیج فارس؛
* در منطقه سایه خوش از توابع بندرلنگه و در امتداد رویشگاه بندر خمیر در اراضی غربی دلتای مهران؛
استان بوشهر
* در خلیج نای بند و خط ساحلی بندر بید خون، بندر دیر و جزیره ام الگرم در دهانه رودخانه مند
وسعت جنگل های مانگرو ایران
در ارتباط با مساحت جنگل های مانگرو ایران آمار و ارقام متفاوتی ارائه گردیده است. نخستین بار کریم ساعی در سال 1321 مساحت جنگل های گرمسیری ایران را بالغ بر 5/0 میلیون هکتار عنوان نمود و این رقم در بسیاری از گزارش ها به عنوان مساحت جنگل های ماندابی جنوب کشور ذکرشده است که از صحت کافی برخوردار نیست. پس از ساعی، جزیره ای با ارائه نتایج مطالعات خود در سال 1339 مساحت جنگل های حرا واقع بین بندرلنگه و چا بهار را جمعاً 7000 هکتار اعلام می نماید و اشاره دارد عمده این جنگل ها در جزیره قشم با مساحتی بالغ بر 2400 هکتار و مابقی در امتداد سواحل، از جگین تا مصب گابریک (در جاسک) با مساحت 2000 هکتار واقع شده است (عدل، 1339).
در سال 1353 نیز گروهی از کارشناسان سازمان جنگل ها در گزارش ماموریت خود پیرامون جنگل های حرا، با مساحی نقشه های توپوگرافی 1:50.000 مساحت این جنگل ها را در منطقه قشم 5600 هکتار عنوان نمودند (هنگ آفرین و دیگران، 1353).
غلامرضا امین از موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع نیز در سال 1354 مساحت این جنگل ها را با تخمین از روی نقشه های 1:50.000 بالغ بر 15 تا 20 هزار هکتار برآورد می نماید (امین،1354).
فرید و هارینگتون10 در مطالعه ای که پیش از انقلاب اسلامی برای سازمان حفاظت محیط زیست در سال 1979 میلادی از سواحل جنوبی کشور به عمل آوردند وسعت جوامع مانگرو ایران را 8900 هکتار برآورد و توزیع آن را به صورت، 6600 هکتار در منطقه قشم، 100 هکتار در حوالی عسلویه، 300 هکتار در حوالی بندرعباس، 200 هکتار در شرق جاسک، 200 هکتار در گواتر و 900 هکتار در جنوب میناب تفکیک نمودند (فرد و هارینگتون، 1979).
همچنین در نتایج مطالعه ای که با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست در سال 1365 در مرکز سنجش ازدور ایران منتشر گردید وسعت جنگل های مانگرو در منطقه خمیر و قشم را 9011 هکتار با تفکیک پوشش متراکم به میزان 3600 هکتار و پوشش کم تراکم با مساحت 5411 هکتار عنوان نمود (میرشجاعی و صرافی، 1364).
طباطبائی نیز در سال 1366 در بحث جوامع زیستی ایران مساحتی بالغ بر 162 هزار هکتار برای جامعه زیستی حرا در ایران قائل می شود. همچنین این مساحت در سمینار جنگلکاری در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری ایران که در بهمن ماه 1366 در بندرعباس به انجام رسید مجدداً تکرار می گردد و این در حالی است که مساحت جنگل های مانگرو ایران در سمینار جنگلکاری در اراضی مرطوب و ماندابی که در مهرماه 1368 در سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران برگزار شد در مقاله ای به طور تخمین حدود 200 هزار هکتار عنوان می شود (نجفی تیره شبانکاره، 1368). خسروی (1371)، در سازمان حفاظت محیط زیست در طرح "بررسی و ارزیابی اکولوژیک جنگل های حرا" با مساحی بر روی عکس های هوایی 1:50.000 وسعت رویش های مانگرو ایران را با تفکیک نواحی پراکنش آن به میزان 20267 هکتار عنوان میکند، این مساحی فضاهای باز و خالی از پوشش و آبراهه های رویشگاه را نیز شامل می شد. این اندازه گیری مساحت هر یک از نواحی مانگرو ایران را در حوزه جاسک؛ جگین و گابریک 2700 هکتار، شهرنو 1400 هکتار، جاسک کهنه 50 هکتار، رویش های مانگرو سیریک را 2150 هکتار، جنگل های حرا در محدوده تیاب و کلاهی را 6000 هکتار، در کولقان 1200 هکتار، در قشم و بندر خمیر 6317 هکتار اعلام می دارد.
نصوری (1371)، در گزارشی که پیرامون تولید و توسعه درختان حرا منتشر کرد، با اشاره به مساحت کل جنگل های مانگرو درگذشته که بالغ بر 180 تا 200 هزار هکتار بوده رقم فعلی آن را 20 تا 25 هزار هکتار عنوان نمود و توزیع آن را به صورت 12 تا 15 هزار هکتار در شمال غربی جزیره قشم و بندر خمیر، 4 تا 5 هزار هکتار در منطقه تیاب و کلاهی و همچنین 100 هکتار در بندر جاسک و دهانه رودخانه جاسک دانسته است.
دانه کار در مطالعه ای که در سال 1372 در بررسی مانگرو های منطقه سیریک به انجام رساند، وسعت رویش های مانگرو در این رویشگاه را با مساحی بر روی عکس های هوای 1:20.000 معادل 480 هکتار تعیین نمود. وی خاطرنشان ساخت که وسعت رویش های چندل در این رویشگاه بالغ بر 20 هکتار است.
رشوند (1375)، در بررسی ساختار جنگل های مانگرو استان بوشهر وسعت این جنگل ها را در نوار ساحلی این استان با مساحی برعکس های هوایی 1:40.000 سال 1373، معادل 388 هکتار و به تفکیک 30 هکتار در منطقه ملگنزه در پوزه ماشه واقع در حوزه دهانه رودخانه مند، یک هکتار در خور بردستان در مجاور شهر دیر و 357 هکتار در خورهای واقع در خلیج نای بند تعیین کرد.
دانه کار در گزارشی که از وضعیت مناطق حساس دریایی کشور در سال 1377 منتشر ساخت گستره اکوسیستم های مانگرو کشور را معادل 20 هزار هکتار و وسعت رویش های خالص مانگرو را 9161 هکتار اعلام نمود. مطابق آمار ارائه شده وسعت مانگرو های استان هرمزگان 8573 هکتار محاسبه شد.
مهدوی (1380)، برای تعیین روند تغییرات کمی و کیفی جنگل های مانگرو منطقه حفاظت شده حرا در استان هرمزگان (واقع در شمال غربی جزیره قشم و بندر خمیر) از عکس های هوایی 1:20000(مربوط به سال 1346) و عکس های هوایی 1:40000(مربوط به سال 1373) و همچنین نقشه های توپوگرافی مقیاس 1:25000 (تهیه شده از عکس های هوایی 1:40000) استفاده کرد. نتایج این بررسی مساحت جنگل های حرا در منطقه موردمطالعه در سالهای 1346 و 1373 را به ترتیب 8026 و 8016 هکتار نشان داد.
دانه کار (1380)، در همین سال وسعت رویش های مانگرو حدفاصل شمال غربی جزیره قشم و بندر خمیر را با مساحی با شبکه نقطهچین بر روی تصاویر ماهواره ای لندست TM سال 1989 شامل 132 قطعه رویشی و معادل 9206 هکتار تعیین نمود. در این مساحی وسعت رویش های حرا در حوزه بندر خمیر معادل 2002 هکتار و جنگل های حرا در جزایر رسوبی حدفاصل ترعه خوران و خور خوران 5592 هکتار و رویش های حرا در سواحل شمال غرب جزیره قشم معادل 1612 هکتار تعیین شد.
صفیاری (1381)، وسعت جنگل های مانگرو ایران را با استفاده از روش های دورسنجی و بهرهگیری از اطلاعات سنجنده TM ماهواره لندست، 16/13214 هکتار محاسبه نمود. مطابق این بررسی رویش های مانگرو در هر یک از رویشگاه های کشور به تفکیک تراکم سنجی و مساحی شدند. مطابق نتایج به دست آمده از این مطالعه وسعت جنگل های حرا در حوزه قشم 46/7087 هکتار، در حوزه خمیر 5/2690 هکتار، در ناحیه کولقان 48/533 هکتار، در کلاهی 32/261 هکتار، در تیاب 59/358 هکتار، در منطقه سیریک 14/625 هکتار، در دماغه کوه 08/28 هکتار و در حوزه جاسک 28/528 هکتار، در استان بوشهر 5/350 هکتار و در خلیج گواتر در استان سیستان و بلوچستان 52/405 هکتار تعیین گردیده است.
مروری بر وسعت های ارائه شده از جنگل های مانگرو کشور نشان می دهد به رغم محدود بودن این رویش های کنار ساحلی و امکان بهره گیری مطلوب از تصاویر و اطلاعات دورسنجی، تقریباً نتایج مشابهی در بررسی مساحت ها مشاهده نمی شود، که می توان دلایل آن را به شرح زیر برشمرد:
– عکس های هوایی با توجه به استقرار رویش های مانگرو ایران در صفر ارتفاعی و نبود عوارض و ارتفاعات در محل استقرار رویش، ابزار مناسبی برای تعیین وسعت و گستره این اجتماعات ساحلی محسوب می شوند. ولی متاسفانه این تصاویر با فواصل زمانی زیاد از یکدیگر تهیه می شوند و هم اکنون از آخرین پوشش سراسر کشور بیش از یک دهه می گذرد.
– تصاویر ماهواره ای نیز امروزه به ابزاری کارآمد در مطالعات مربوط به جنگل های مانگرو محسوب می شوند و تقریباً برای زمان های اخیر نیز می توان از داده های مربوط به آن بهره برد؛ اما کاربرد آن ها نیز با دو محدودیت همراه است. تصاویر ماهواره لندست دارای قدرت تفکیک 30 متر است و عملاً پدیده هایی که در فواصل کمتر از آن قرار می گیرند و یا برای عرصه هایی که کمتر از 900 مترمربع وسعت دارند، با کارآیی و دقت مطلوب همراه نیست و ازآنجاکه در بسیاری از نواحی رویشی مانگرو این اجتماعات به سبب سختی شرایط رویشگاه از قامت و انبوهی کمی برخوردارند در عمل بخشی از گستره واقعی رویشگاه توسط این ابزار قابل شناسایی و تعیین سطح نیست. از سوی دیگر مناسب ترین ترکیب باندی در استفاده از این تصاویر، هنگامی است که پوشش جنگلی به رنگ کاذب قرمزرنگ در زمینه سورمه ای دریا یا گستره کرم رنگ پهنه های جزر و مدی نمایان می شود. در این وضعیت این احتمال وجود دارد که برخی از اجتماعات هالوفیت علفی همراه با رویش های جنگلی نیز به اشتباه درختان مانگرو فرض شوند و در آمار مساحی جنگل وارد شوند و نتیجه را با خطا همراه سازند. لذا برای رفع این خطا کنترل زمینی نقشه تهیه شده اقدامی ضروری و اجتنابناپذیر است. همچنین استفاده از تصاویر ماهواره IRS که برای سالهای اخیر نیز قابل تهیه و استفاده است و همچنین از قدرت تفکیک 8/5 متر برخوردار است می تواند در رفع محدودیت برشمرده برای تصاویر ماهواره ای لندست نیز فائق آید. استفاده از تصاویر ماهواره ای در مساحی جنگل های مانگرو نیازمند ملاحظات دیگر ازجمله همزمان بودن تمام تصاویری که با یکدیگر موزاییک می شوند ازنظر موقعیت جزر و مد است و ترجیح است که از تصاویر مربوط به هنگام جزر برای این هدف استفاده شود.
– استفاده از موقعیتیاب جغرافیایی11 چنانچه از دقت محاسبه افقی مطلوب (کمتر از 10 متر) برخوردار باشد نیز می تواند مساحی رویش های مانگرو را با دقت و صحت لازم همراه سازد. ازآنجاکه این اقدام الزاماً بایستی بر روی زمین انجام گیرد، خطای ناشی از احتساب وسعت هالوفیت های بوته ای و همچنین عدم تشخیص رویش های تنک یا گستره های جوان و تنک را به صفر می رساند.
– استفاده از روش های دیگر مساحی همچون عکسبرداری و تصویربرداری توسط بالگرد یا پاراگلایدر نیز گاه پیشنهاد می شود؛ اما با توجه به هزینه های گزاف و خطای بعدی محاسبه مساحت به دلیل تهیه تصاویر مایل و غیر افقی قابل توصیه نیست.
جنگل های مانگرو استان هرمزگان
جنگل های مانگرو در استان هرمزگان بیشترین وسعت این اجتماعات گیاهی را نه تنها در کشور، بلکه در کل حوزه خلیج فارس و آب های منطقه ای (ROMPE)12 به خود اختصاص می دهند. اجتماعات مانگرو در هرمزگان دارای چنین ویژگی انحصاری هستند که در سایر رویشگاه های مانگرو کشور مشابه آن دیده نمی شود:
* مانگرو های استان هرمزگان وسیعترین اجتماعات مانگرو را در کشور به خود اختصاص می دهند و تقریباً 94 درصد وسعت خالص رویش های مانگرو کشور در این استان واقع شده است.
* استان هرمزگان تنها استانی در سواحل جنوب کشور است که در آن دو گونه طبیعی از درختان مانگرو رویش دارد. سایر رویشگاه های مانگرو کشور از توده های یکدست حرا پوشیده شده است.
* تنوع رویشگاه های مانگرو در این استان بالا است و انواع ریختارها مانگرو شامل مانگرو های ساحلی، مانگرو های دلتایی، مانگرو های جزیره ای و مانگرو های کنار آبراهه ای را می توان در بخش هایی از سواحل استان مشاهده نمود.
* ازنظر مدیریت حفاظتی اهمیت مانگرو های این استان با دیگر استان های کشور قابل قیاس نیست. در حال حاضر نه تنها تمام رویشگاه های مانگرو استان هرمزگان بهعنوان مناطق حفاظت شده کشور معرفی و اعلام شده اند بلکه تنها ذخیره گاه بیوسفری (اندوختگاه زی سپهر) کشور در مناطق ساحلی جنوب کشور به اجتماعات مانگرو در حوزه قشم و خمیر اختصاص یافته است. همچنین رویشگاه های مانگرو در حوزه قشم و خمیر، کولقان تا کلاهی و سیریک در فهرست تالاب های حائز اهمیت بین المللی کشور قرار دارند.
* بیشترین مطالعاتی که در ارتباط با مانگرو های ایران انجام شده است بر رویشگاه های مانگرو این استان و به ویژه بر اجتماعات شمال غربی جزیره قشم تمرکز داشته است. لذا در بسیاری از رویشگاه ها اطلاعات و داده های پایه مناسبی برای برنامهریزی و مدیریت این اجتماعات ساحلی وجود دارد.
* تاکنون بیشترین اقدامات توسعه و احیاء رویشگاه های مانگرو کشور توسط نهادهای دولتی، خصوصی و مردمی در استان هرمزگان صورت گرفته است که با توفیق و نتایج بسیار مثبتی نیز همراه بوده است.
پراکنش
جنگل های مانگرو در استان هرمزگان از غرب به شرق از رویشگاه سایه خوش در حوزه بندرلنگه آغاز و تا خورهای گابریک و جگین در منتهی الیه شرق استان امتداد می یابد. درمجموع در نوار ساحلی استان هرمزگان می توان سیزده مکان مشخص برای پراکنش جنگل های مانگرو مشخص نمود که هر یک فراخور وسعت و نوع رویشگاه قطعات متعددی از اجتماعات مانگرو را در برگیرد. مناطق یاد شده در نقشه های شماره 3-1 تا 3-4 نشان داده شده است. با این وجود می توان مانگرو های این استان را بر اساس حوزه عمومی پراکنش و یا بر اساس شهرستان که گویای سازمان مدیریت اجرایی نیز برای آن خواهد بود تفکیک و معرفی نمود. با توجه به اینکه در مطالب پیشین حوزهبندی عمومی مانگروها در استان هرمزگان ذکر شد، توزیع اجتماعات مانگرو هرمزگان برحسب شهرستان تابع از غرب به شرق استان معرفی می گردد:
1- شهرستان بندرلنگه: رویشگاه سایه خوش در سواحل دهستان دژگان از بخش مرکزی
2- شهرستان قشم: در خورهای شمال غربی جزیره قشم در خورخوران، جزایر ماسه ای مقابل روستاهای طبل و لافت تا کوران در دهستان صلخ از بخش شهاب
3- شهرستان بندرعباس:
3-1- در خورهای بخش خمیر از کرانه های دهانه رودخانه کل تا کرانه روستای پهل، سواحل و خورهای شهر خمیر و روستای لشتقان تا دهانه رودخانه مهران
3-2- در کرانه و خورهای دهستان های ایسین، تخت و شمیل از بخش مرکزی این شهرستان (رویشگاه حوزه کولقان در خورهای جلابی، حسن لنگی و مصب رودخانه شور)
4- شهرستان میناب
4-1- در سواحل و خورهای دهستان های تیاب و سندرک از بخش مرکزی (جنگل های حوزه تیاب و کلاهی در خورهای مشدر، بهینه، کرگان)
4-2- در خورهای دهستان سیریک از بخش بیابان
5- شهرستان جاسک: در شهر جاسک، خورهای سواحل دهستان های جاسک و گابریک از بخش مرکزی (خورهای گابریک، جگین، دهانه رودخانه شهرنو در سواحل روستای لاش، یکدار و سورگلم و همچنین ماندآب های رودخانه کاشی)
وسعت
نتایج بررسی های مختلف وسعت جنگل های مانگرو در استان هرمزگان را بیش از 837۰ هکتار که حدود 4۰ درصد آن به اجتماعات مانگرو با انبوهی بالا و ۶۰ درصد به اجتماعات مانگرو با انبوهی پائین اختصاص دارد. توزیع مساحت در رویشگاه های مختلف استان در جدول (شماره2-1 و 2-2) به تفکیک درجه انبوهی نشان نقل شده است (مهندسین مشاور پایداری طبیعت و منابع، ۱۳۸۶).

جدول ‏2-1: وسعت جنگل های مانگرو استان هرمزگان به تفکیک رویشگاه و درجه انبوهی با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست (ETM 2002)
ردیف
حوزه جنگل
ناحیه رویشی
وسعت رویش ها با انبوهی بالا
(هکتار)
وسعت رویش ها با انبوهی پایین
(هکتار)
جمع وسعت جنگل
(هکتار)
1
خمیر – قشم
1- پهل
81/23
27/52
08/76
2

2- مردو
82/86
92/233
74/320
3

قشم و خمیر و سایه خوش (3،4،5)
55/3084
01/3552
56/6636
6
کولقان – کلاهی
1- کولقان
06/107
93/108
99/215
7

2- تیاب
14/103
40/167
54/270
8

3- کلاهی
02/7
15/21
17/28
9
سیریک
24/120
85/338
09/459
10
جاسک
1- شهر جاسک
36/9
62/37
98/46
12

2- خوریات جاسک
33/147
02/79
35/226
13

3- سورگلم
44/1
33/3
77/4
14

4- جگین – گابریک
9/36
39/51
29/88
جمع
67/3727
89/4645
56/8373

جدول ‏2-2: وسعت جنگل های مانگرو استان هرمزگان به تفکیک رویشگاه با استفاده از تصاویر ماهواره ای IRS(PAN and LISS 20042)
ردیف
حوزه جنگل
ناحیه رویشی
وسعت رویش ها با انبوهی بالا
(هکتار)
وسعت رویش ها با انبوهی پایین
(هکتار)
جمع وسعت جنگل
(هکتار)
1
خمیر – قشم
1- پهل
43/26
57/65
0/92
2

2- مردو
03/92
17/290
2/382
3

3- خمیر
91/755
89/746
8/1502
4

4- سایه خوش
44/33
16/88
6/121
5

5- قشم
81/2936
89/3547
7/6484
6
کولقان – کلاهی
1- کولقان
23/141
47/620
7/761
7

2- تیاب
24/165
46/451
7/616
8

3- کلاهی
52/22
48/112
0/135
9
سیریک
46/215
54/557
0/773
10
جاسک
1- شهر جاسک
47/10
53/48
0/59
12

2- خوریات جاسک
89/134
11/229
0/364
13

3- سورگلم
45/1
75/3
2/5
14

4- جگین – گابریک
58/56
12/159
7/215
جمع

46/4592
14/6921
6/11513

تشریح پوشش گیاهی
جنگل های مانگرو استان هرمزگان را می توان در زمره مهم ترین رویشگاه مانگرو قلمداد نمود. این اجتماعات گیاهی ساحلی علاوه بر اینکه از وسیع ترین گستره و پراکنش در این استان برخوردارند بلکه از حیث تنوع عناصر درختی و گیاهان همراه نیز از وضع ویژه ای برخوردار هستند. در این بخش پس از معرفی درختان حرا و چندل به عنوان عناصر اصلی درختی مانگرو در این استان، ساختار اجتماعات مانگرو در هر رویشگاه بر اساس نمونه گیری انجام شده و توجه به نتایج دیگر مطالعات به ویژه ازنظر تراکم، درصد پوشش، ارتفاع و ابعاد تاج درخت تشریح می شود.
عناصر درختی رویشگاه های مانگرو استان هرمزگان
بررسی های مختلفی که توسط پژوهشگران مختلف در رویشگاه های مانگرو استان هرمزگان انجام شده، همگی بر این موضوع اتفاق نظر داشته اند که درخت حرا13 گونه درختی غالب در تمام رویشگاه های مانگرو استان هرمزگان است و اجتماعات خالص و ناهمسالی را در تمام رویشگاه ها تشکیل می دهد. علاوه بر آن استان هرمزگان تنها حوزه ای است که گونه چندل14 که دومین گونه مانگرو کشور محسوب می شود را می توان یافت.
درخت حرا
درخت حرا15 با نام علمی Avicennia marina (Forssk.) Vierh. رایج ترین گونه در جنگل های مانگرو ایران است که در تمامی رویشگاه های ایران از ام الگرم بوشهر تا خلیج گواتر در خواستگاه اکولوژیک خود مستقر گشته است، ازآنجاکه ابن سینا در کتاب قانون خود با بصیرتی شگرف به بیان مشخصات گیاهان و رستنی ها پرداخته است، این اندیشمند شهیر به عنوان بنیان گذار فلور گیاهان ایران شناخته شده است (نیلوفری، 1361) و به همین جهت اسم علمی تیره و جنس این گیاه از نام این دانشمند ریشه گرفته است. تیره Avicenniaceae16 دارای یک جنس Avicennia و یازده گونه و چند واریته است (تاملینسون17، 1986) و توزیع وسیعی در رویشگاه های جهانی مانگرو از سواحل غربی و شرقی امریکا تا رویش های مانگرو افریقا و استرالیا و همچنین در جنوب و جنوب شرقی آسیا دارد (IUCN,1983) و مناطق عمده پراکنش آن در آسیا در تمام آسیای جنوب شرقی، بخش هایی از هندوستان، پاکستان و ایران است. ایران در جوار شمالی ترین مدار پراکنش گیاهان مانگرو واجد یکی از بردبارترین گونه های آن است.
در افریقا گونه حرا بیشتر در مصب ها و کناره رودخانه های بزرگ مانند کوبان گراب18، ترانسکی19، اومالازی20، دوربان21، زرا22 و باشی23 واقع در افریقای شرقی و جنوبی مستقر است (صفیاری، 1381).
در مورد منشا حرا عقاید مختلفی وجود دارد اما بخش بیشتر نظریه ها مبنی بر منشا آن از زیر پهنه هند و مالزی است. گونه حرا به مانگروهای شرقی یا مانگروهای دنیای قدیم متعلق است و در کلیه مناطق واجد شرایط استقرار مانگروها در مناطق شرقی کره زمین دیده می شود. حرا بردباری زیاد نسبت به شرایط مختلف اکولوژیکی دارد و نسبت به تغییرات آب وهوا و شوری از مقاومت زیادی برخوردار است به نحوی که در بارندگی های 2500 میلی متر در شرق آسیا تا 200 میلی متر در ایران از کیفیت مناسب و یکسان برخوردار است و دامنه شوری وسیعی از 35 تا 50 ppt در مناطق مختلف را نیز تحمل می نماید. خاک مناطق استقرار آن خاکی غرقابی، شور، ریزدانه، قهوه ای تا سیاه رنگ و در بعضی مناطق دارای پدیده اسید سولفاتاسیون است. در اراضی تنک جنگلی خاک خشک می گردد و تکثیر و زادآوری کم می شود. زادآوری غیر از مناطق خشک و نواحی که دارای pH پایین است در حد مطلوب صورت می گیرد (صفیاری، 1381).
گونه های حرا نسبت به سایر گونه های مانگرو بیشترین بردباری را به تغییرات دمای هوا و میزان شوری نشان می دهد و یکی از مقاوم ترین گونه های مانگرو محسوب می شود. این گونه با حداقل نیازهای اکولوژیک مختص گیاهان مانگرو به خوبی توسعه می یابد و فرماسیون هایی یکدست را در سواحل و امتداد خورها ایجاد می نماید. این درخت در بلوچستان، نواحی جاسک و منطقه سیریک به نام تمر24 در بندرعباس، خمیر و قشم به نام حرا25 و در برخی نقاط تول26 یا تیمار27 نامیده می شود، نام عربی آن شوری28 و شوره29 است و شیخ نشینان حاشیه خلیج به آن گُرم30 می گویند (دانه کار، 1375).
درختان حرا در رویشگاه های ایران اجتماعاتی ناهمسال و چند اشکوبه اما خالص (به استثنا منطقه سیریک) تشکیل می دهند و از آنجا که توانایی ایجاد جست در این گیاه بسیار است معمولاً بصورت جست گروه های مسن با تاجی بزرگ و چتری دیده می شوند که در هنگام مد به شکل توده هایی سبز بر روی آب نمایان می گردند، ازآنجاکه ساقه این درختان شاخه فراوان و پاجوش های بسیار تولید می کند تشخیص تنه اصلی از پایه های جانبی گاه بسیار مشکل می گردد و این قضاوت تنها بر اساس بزرگی قطر ساقه می تواند صورت گیرد (دانه کار، 1375). درختان حرا در ایران در قطرهای بیش از 40 سانتیمتر نیز اندازه گیری شده اند و بررسی اخیر نشان داد در ایران ارتفاعی بیش از 10 متر نیز پیدا می کنند. رنگ ساقه درختان در جوانی خاکستری مایل به سبز و در سنین بالاتر خاکستری روشن می گردد. برگ درخت حرا چرمی، متقابل، نیزه ای یا واژ تخم مرغی است که در قاعده باریک و منتهی به دمبرگی کوتاه می گردد سطح رویین این برگ، سبز تیره و سطح پشتی آن پوشیده از کرک های ریز است؛ این برگ ها چندساله و پایا می باشند. گل درخت حرا به رنگ زرد روشن است، این گل کوچک و دارای 1 تا 2 براکته تخم مرغی مجتمع در گرزن های راسی است. گل واجد کاسه کوتاه است که به پنج قطعه عمقی تقسیم گردیده، جام گل واجد لبه هایی با سطح رویین بی کرک و سطح پشتی پوشیده از کرک های تار مانند است که کمی از کاسه گل خارج می شوند، کلاله در این گل ها تقریباً بدون میله است (قهرمان، 1365). در گل های دوجنسی حرا کیسه بساک زودتر از مادگی می رسد بدین دلیل معمولاً گرده افشانی این گیاه توسط حشرات خصوصاً زنبور انجام می گیرد (ضعیفی، 1372). درختان حرا دارای یک دوره رویشی منظم می باشند، به طوری که از اواسط اردیبهشت تا اواخر تیرماه گل آن ظاهر می شود که به تدریج به میوه تبدیل می گردد (سیستانی، 1369). میوه حرا بادامی شکل و همانند چغاله بادام است. رنگ میوه آن سبز روشن تا سبز مایل به زرد است (دانه کار، 1375). میوه حرا شبیه کپسول فشرده و تخم مرغی شکلی است که انتهای آن موکرون یا نوک دار است، هرگاه این میوه در آب قرار گیرد پوسته آن با دو شکاف طولی بازمی گردد و گیاه چه شروع به رشد می نماید، اندازه میوه این گیاه 1 تا 3 سانتیمتر و قطر آن 1 تا 5/1 سانتیمتر است (ضعیفی، 1372). زمان میوه دهی و تولید بذر گیاه در اواخر تابستان و در نیمه اول شهریور است در این هنگام پوسته بذر رسیده با جذب رطوبت هوا شکاف می خورد و بخشی از مراحل رویشی گیاهچه بر روی پایه مادری به انجام می رسد و گاه این بذر به عرصه باتلاقی رویشگاه ریزش کرده مراحل رویشی خود را در این محیط سپری می نماید اگر بذر ریخته شده در موقعیت مناسبی قرار گیرد پس از 24 ساعت تولید گیاهچه می نماید و از قسمت انتهای کروی شکل میوه ریشه چه و از ناحیه نوک دار میوه نیز ساقه چه خارج می گرد د (منصوری، 1371). ازآنجاکه در حرا ریشه چه ها بر روی پایه مادری از دانه خارج نمی شوند و پس از افتادن از درخت و باز شدن لپه ها رویش می نمایند (ضعیفی، 1372). این گیاهان را شبه زنده زا می نامند نهال های مستقرشده حرا اغلب پس از 2 تا 3 سال به ارتفاع یک متر می رسند (منصوری، 1371).
حرا دارای سه نوع ریشه است. نخست یک ریشه اصلی31 عمودی کم عمق که به سبب غرقابی بودن شرایط رویشگاهی توسعه چندانی ندارد و قادر نیست بیش از 50 تا 70 سانتیمتر در زمین توسعه یابد (دانه کار، 1374- ج). این ریشه در عمق کم گل ولای غیر هوازی دارای یک لایه چوب پنبه محافظ و ضخیم است (غیاثی، 1366). دوم ریشه های فیبری افقی که در سطح واقع است و کار جذب را عهده دار است. این ریشه ها دارای تارهای موئین هستند و تنها در بخش های فوقانی رسوبات که اکسیژن وجود دارد عمل جذب را انجام می دهند این دسته از ریشه ها گاه تا بیش از 10 متر از پایه اصلی فاصله می گیرد. دسته سوم ریشه های فرعی که به طور فراوان تولیدشده و توسعه می یابند و به علت حضور بافت آئرانشیم توانایی انجام تبادلات گازی را دارند و به ریشه های تنفس کننده هوایی32 موسوم اند. این دسته از ریشه ها نیز از ریشه های افقی به سمت بالا رشد می کند و 5 تا 25 سانتیمتر ارتفاع می یابند (دانه کار، 1374-الف). ازآنجاکه ریشه اصلی به دلیل غلظت زیاد نمک در خاک اشباع از آب در پیرامون ریشه و بالا بودن سطح سفره آب زیرزمینی قادر نیست اعمال فیزیولوژیکی لازم را به تنهایی و به صورت کامل برای گیاه انجام دهد ازاین رو اقدام به تولید ریشه های هوایی در سطح انبوه نموده است (صفیاری، 1381).
ریشه های هوایی اهمیت و کارکردهای مهمی برای گیاه عهده دار هستند که به بقا گیاه در شرایط خاص رویشگاهی منجر می شود. این ریشه ها تنفس کننده هستند و مانند یک سیستم تهویه عمل می کنند. در زیر بافت چوب پنبه ای ریشه های مزبور حفره های نسبتا بزرگی وجود دارند که جهت تبادل گاز و عوض شدن هوا عمل می کنند. عملکرد ریشه های تنفس کننده بدین گونه است که برای لحظه ای باز می شوند و عدسک های آن ها تنها اجازه ورود هوا را می دهند، وقتی که ریشه های تنفس کننده به طور کامل زیرآب می روند اکسیژن بین سلولی آن مصرف می گردد و فشار در آن منفی شده و CO2 تشکیل می شود. وقتی که ریشه ها از آب خارج می شوند، فشار منفی ایجادشده به دلیل ورود اکسیژن کم شده و عمل تهویه انجام می شود. این ریشه ها همچنین باعث استقرار و نگه داشتن درخت گل ولای کم ثبات رویشگاه می شوند (دانه کار، 1374- الف). سیستم استقرار و ریشه دوانی خاص حرا باعث کاهش امواج شده و حرکات ملایم موجی ایجاد می نماید که علاوه بر تاثیرگذاری در استقرار و بقاء جامعه گیاهی باعث افزایش زبری بستر و بارگذاری رسوبات معلق در آب های رویشگاه می شوند و همچون یک تله رسوبی عمل می کنند. به این ترتیب نرخ رسوب گذاری و پدیده بازیابی زمین از دریا را تسریع می کنند (رفیع تبار، 1382). این ریشه ها همچنین غذا دهنده هستند و در اولین لایه های زیرین رسوب تولید مواد غذایی می کنند. در ضمن عامل مولد غذا برای محیط اطراف خود نیز محسوب می شوند (سالاری و جهانگرد، 1371).
ابعاد ریشه های هوایی در جوامع مختلف تراکمی متفاوت است. در مناطق استقرار جنگل های متراکم و نیمه متراکم به دلیل غرقابی بودن و نیاز ریشه جهت بیرون آمدن از محیط غرقابی معمولاً طول ریشه ها بلندتر است، ولی در جنگل های تنک که دارای خاک خشک می باشند ریشه ها کوتاه تر هستند. ریشه ها خاصیت ارتجاعی دارند، اما خاصیت ارتجاعی آن ها نیز در مناطق مختلف تراکمی متفاوت است. در اراضی متراکم که خاک گل آلود و غرقابی است ریشه ها کاملاً غیر شکننده هستند و پس از خم شدن به سرعت برمی گردند ولی هرچه خاک خشک تر و جنگل تنک تر می گردد، ریشه ها خاصیت انعطاف پذیری خود را ازدست داده و شکننده می شوند. رنگ ریشه ها قهوه ای ـ خاکستری است که در مناطق گل آلود تیره تر و در مناطق خشک روشن تر است (صفیاری، 1381).
درخت چندل
درخت چندل با نام علمی Rhizophora mucronata Lam. به تیره Rhizophoraceae تعلق دارد،
این تیره معروف ترین و یکی از پرجمعیت ترین خانواده های گیاهی مانگرو محسوب می شود. این تیره 4 جنس و 16 گونه را در گیاهان مانگرو به خود اختصاص می دهد (تاملینسون33، 1986). این خانواده گسترش وسیعی در رویشگاه های مانگرو در عرصه جهان دارد و پراکنش آن سواحل گرمسیری آسیای شرقی، جنوبی، آفریقا، استرالیا و آمریکا را در بر می گیرد (صفیاری، 1371)، این گونه در سندربانز34 هندوستان، سیرالئون، اندونزی و مالزی جنگل های وسیعی به صورت خالص یا توام با سایر گونه ها وجود دارند. در بیشتر مناطق با گونه های جنس اویسینا به صورت همراه دیده می شود. منشا آن از زیر پهنه هند و مالزی است و جزو مانگروهای شرقی طبقه بندی گردیده است (صفیاری، 1381).
نام جنس Rhizophora ریشه یونانی داشته و از واژه Rhiz (Rhiza و Rhizo) به معنی ریشه در ترکیب با واژه Phora از ریشه Pherein به معنای حامل (نیلوفری، 1363) حاصل شده است. این نام گذاری به مناسبت حضور ریشه های هوایی در اعضای این خانواده بدان اطلاق گردیده است. گونه چندل در مساحت محدودی در ایران و تنها در منطقه سیریک وجود دارد. این درخت را بومی آنام (ویت) و ماداگاسکار می دانند (غیاثی و نجفی، 1366) و تقریباً تمامی مراجعی که به حضور این گونه در ایران اشاره داشته اند از آن به عنوان یک گونه خارجی نام برده اند که در سال های بین 1914 تا 1918 در زمان جنگ جهانی اول به ایران آورده و کاشته شده است، حتی گروهی نیز معتقدند گونه موجود از زنگبار به ایران آورده شده است، جالب آنکه هیچ یک از مراجع مذکور به دلایل استناد خود اشاره نداشته و کنجکاوی لازم پیرامون صحت وسقم آن به عمل نیاورده اند اما مطالعات صورت گرفته در منطقه سیریک و پرس وجو از افراد محلی که سن برخی از مرز 80 سال نیز می گذشت و حتی آنان نیز از پدران خود نقل می آوردند، نشان داد گونه چندل که در سیریک به آن گندلا35 می گویند از دیر زمان در منطقه حضور داشته است و هیچ ذهنیت یا خاطره ای از عدم حضور آن در حافظه تاریخی این افراد جای نداشته است و این مساله، فرضیه خارجی بودن این گونه در ایران را نیازمند تجدیدنظر جدی و شاید قابل طرد می سازد (دانه کار، 1373).
درخت چندل در رویشگاه سیریک تنها در خورهای گارندهو، زیارت، گناری و کرتان حضور دارد که می توان بهترین اجتماعات آن را در خور زیارت مشاهده نمود، این درخت در رویشگاه خود به صورت آمیخته با درخت حرا وجود دارد که گاه درصد آمیختگی بیش از 90% به نفع درخت چندل می گردد. این درخت به علت بردباری کمتر به میزان شوری نسبت به حرا در فاصله کمتر و گاه در تماس با آب دیده می شود ولی بااین حال باز می توان تعدادی از پایه های این درخت را در داخل توده در فاصله نه چندان دور از آب نیز مشاهده نمود ولی معمولاً حتی در حالت جزر نیز آبراهه های کوچکی در داخل اجتماعی چندل در جریان است (این وضعیت را می توان در برخی مناطق خور کرتان مشاهده نمود) (دانه کار، 1373). درخت چندل عموماً طالب خاک هایی با عناصر ریزدانه و خصوصاً خاک هایی واجد رس سنگین است. از مشخصات بارز این گونه تکثیر زیاد و سریع آن است که در جامعه مانگروها بالاترین حد را به خود اختصاص می دهد که دلیل این مساله را در طویل بودن ریشه چه گیاه (30 تا 45 سانتیمتر) می دانند (صفیاری، 1371) لازم به ذکر است گونه چندل بهترین رشد خود را در شوری کمتر از ppt 50 نشان می دهد (ضعیفی، 1372). چندل به صورت درختانی با قطر کم و ارتفاعی بین 5/2 تا 5/4 متر و با تاجی تخم مرغی تا بیضوی شکل در رویشگاه سیریک دیده می شود. تنه این درختان صاف و پوست واجد برجستگی ها و شیارهای طولی و سطحی است (دانه کار، 1373). برگ ها پایا، ضخیم، ساده، چرمی، متقابل و سبز مایل به قهوه ای با دمبرگی محکم به طول 1 تا 3 سانتیمتر است که پس از خزان جای آن ها بر روی شاخه باقی می ماند، این برگ ها دارای پهنک بیضی پهن یا تخم مرغی با کناره های صاف و نوک دار می باشند که همین وضعیت وجه تسمیه این درخت را می سازد (نوک دار = mucronata) همچنین در مجاورت برگ ها گوشوارک های خزان کننده دیده می شود. گل ها کرم متمایل به سفید یا زرد متمایل به سبز است که مجتمع در انتهای شاخه دیده می شوند و دارای چهار گلبرگ، چهار کاسبرگ و 8 تا 12 پرچم هستند، تخمدان نیمه تحتانی و دارای دوخانه و واجد 2 تخمک در هر خانه است، میوه مخروطی چوبی، ناشکوفا و حامل یک بذر است (قهرمان، 1378). گل های این درخت توسط حشرات و باد گرده افشانی می شوند (ضعیفی، 1372). درخت چندل زمانی که میوه بر روی پایه مادری قرار دارد به بذر می نشیند و ازآنجاکه بردباری بذر حاصله به شوری کم است (دیانت نژاد، 1371) رویان درون بذر بر روی شاخه درخت مادر شروع به رویش کرده گیاه جوانی باریشه بلند تولید می کند (مبین، 1354)، به این ریشه اولیه Radicle می گویند و بدین ترتیب نهال شمشیری شکلی تولید می شود که تا حدود 30 سانتیمتر بلندی می یابد (غیاثی و نجفی، 1366) این نهال جوان پس از جدا شدن از درخت به گل فرو می رود و از انتهای ژمول36 برگ های اولیه شروع به رشد می کنند (ضعیفی، 1372). ریشه تنفسی این گیاه برخلاف درخت حرا که از سطح گل به صورت ستون خارج می شود از ساقه منشا گرفته و به صورت کمانی وارد گل می شود این ریشه که گاه به یک متر می رسد حالت قیم دارد و به همین جهت به آن Stilt root نیز می گویند. این ریشه ها استقرار و تنفس گیاه را ممکن می سازند. چوب این گونه بسیار سخت و محکم است و در مقابل آفات و امراض بردباری نشان می دهد و در برابر موریانه نیز مقاوم است (صفیاری، 1371) از ویژگی های ماکروسکپی چوب چندل می توان به درون چوب سخت و قرمز و دوایر سالیانه نمایان در آن اشاره نمود در دید میکروسکپی می توان آوندهای بسیار ریز پارانشیم ها را به صورت رشته های مماسی در برش عرضی چوب مشاهده کرد. متوسط وزن مخصوص چوب چندل حدود 9/0 است و ارزش حرارتی بالایی دارد، طبق بررسی ها پنج تن چوب چندل معادل 2 تا 3 تن زغال سنگ کالری تولید می نماید (نیلوفری، 1363). همچنین پوست این گونه، غنی از تانن است که در تهیه محصولات چرم سازی، امور پزشکی و رنگرزی کاربرد دارد (غیاثی و نجفی، 1366).
مقاومت آن در مقابل شرایط بوم شناختی منطقه مانند حرا است فقط شوری را کمتر تحمل می کند. خاک مناطق استقرار آن کاملاً مانند حرا است و بررسی های فیزیکی و شیمیایی خاک در مناطق واجد جامعه تقریباً خالص چندل در سیریک تفاوت عمده ای با سایر خاک های واجد جامعه خالص حرا و جامعه مخلوط حرا و چندل نشان نداده است. گونه چندل در خاک های غرقابی مسلط است و در خاک های خشک از کمیت و کیفیت آن کاملاً کاسته می شود. به pH خاک بسیار حساس است. اهمیت اقتصادی گونه چندل در کاربرد چندمنظوره آن است. به همین دلیل دارای ارزش های مستقیم و غیرمستقیم است. ارزش مستقیم آن استفاده هایی است که به طور مستقیم از گونه چندل می گردد که مهم ترین آن ها استفاده از چوب تنه و چوب ریشه های هوایی برای مصارف گوناگون می باشند. چوب چندل به دلیل تنه صاف و بلند و نوع چوب مصرف صنعتی نیز دارد. به دلیل مقاومت به رطوبت جهت لنج سازی مورد مصرف قرار می گیرد. همچنین از آن زغال و تانن می گیرند. ارزش های غیرمستقیم آن مانند حرا است. درخت چندل ازنظر سازگاری با محیط مانند گونه حرا است، ولی نسبت به شوری حساس تر است و مانند حرا دامنه شوری زیاد را تحمل نمی کند. از طرف دیگر نسبت به تناوب های متفاوت غرقاب و حدود جزر و مدی، عمق گل ولای و مقدار آب رویه زمینی نیز به شدت حساس است. (صفیاری، 1381).
فنولوژی گونه های حرا و چندل
یکی از اختصاصات درختان مانگرو که در مسیر سازش بوم شناختی این درختان با شرایط رویشگاهی ایجادشده پدیده زنده زایی37 است. کمترین میزان خفتگی دانه ها، یعنی فاصله بین تولید دانه تا قدرت رویش یافتن و روییدن آن ها، هنگامی است که جنین بدون توقف رشد، مستقیماً به صورت گیاهک درمی آید که این پدیده را زنده زایی می نامند (ویلسون، 1370). گیاهک های جوان مانگرو پیش از جدا شدن از درخت مادری فاقد نمک هستند و مجموع فشار اسمزی آن ها بین 13 تا 18 اتمسفر است. ولی پس از مدتی که در ماندآب های شور مستقر شدند، فشار اسمزی آن ها بالا رفته و 25 اتمسفر می رسد (مبین، 1360). پدیده زنده زایی در مانگرو ها نوعی سازش تدریجی گیاهک به بالا بودن نمک محیط، به تعویق در تشکیل بافت ساختمانی میوه و دوره استراحت مربوط می گردد (سیستانی، 1369). البته شوری تنها عاملی نیست که رویش دانه ها را در مناطق شور کنترل می نماید و مطالعات چپ من بر روی برخی گونه ها، تاثیر گرما و نور را نیز موثر شناخته است (چپ من، 1366). در زنده زایی جنین پوسته دانه را هنگامی که هنوز بر روی درخت قرار دارد پاره کرده و دانه ها بر روی پایه مادری جوانه می زنند. در ارتباط با زمان جدا شدن دانه نمو یافته از پایه مادری، بایستی به وضعیت بردباری گونه مزبور به میزان شوری عرصه توجه داشت. به این ترتیب انواعی مانند جنس Avicennia به علت تحمل میزان شوری بالا، حالتی شبه زنده زا38 یا نیمه زنده زا را دارا هستند؛ و تنها بذر بر روی پایه مادری آمادگی رویش می یابد و این آمادگی تا چروک خوردن پوست میوه پیش می رود. سپس با جدا شدن میوه از پایه مادری با جذب رطوبت محیط پوست روی بذر ترک خورده، ریشه اولیه رویش خود را آغاز می نماید و لپه ها برای رشد ساقه اولیه از یکدیگر باز می شود. ریشه چه حرا کرک های زیادی دارد که همین امر موجب استقرار کامل نونهال در بستر گل آلود و رشد سریع گیاه می شود.
این وضعیت برای درخت چندل به گونه دیگری است. در چندل بذرها درروی درخت مادری جوانه می زنند و تمام مراحل رویشی را روی درخت مادری انجام می دهند به همین دلیل به آن ها زنده زای کامل یا زنده زای واقعی39 می گویند. یکی از دلایل این امر مقاومت کم گیاه نسبت به شوری است (صفیاری، 1381). به این ترتیب جنین بر روی پایه مادری رشد خود را شروع می کند، در این حالت از میوه ریشه چه ای به طرف پایین رشد می یابد که Radicula نامیده می شود (ضعیفی، 1372). سپس ساقه زیر لپه میخ مانند و فوق العاده کشیده می شود که ممکن است به طول 12 تا 15 سانتیمتر برسد. لپه ها درون پوست دانه باقیمانده، غذا را از آندوسپرم جذب می کنند. گیاهک ممکن است مدت ها به شاخه متصل بماند، ولی سرانجام ساقه زیر لپه و جوانه انتهایی از لپه جداشده در زیر درخت در آب های کم عمق باتلاقی می افتد. اغلب بسیاری از گیاهک ها به طور عمودی پایین افتاده و قائم می ایستند و به این نحو خود را در اراضی باتلاقی مستقر می کنند. گاهی نیز گیاهک ها به وسیله جریان آب به نواحی مساعدتری منتقل می شوند و به تدریج با زمین گرایی ریشه چه، قائم و مستقر می شوند (ویلسون، 1370).
مطابق بررسی صورت گرفته در خصوص پدیده های حیاتی درختان حرا و چندل در استان هرمزگان و همچنین در استان بوشهر (در ارتباط با درختان حرا) از طریق مشاهده مستقیم ماهانه، نتایج جالبی به دست آمده است. در استان هرمزگان درختان حرا در هرمزگان از اواسط اردیبهشت تا اواسط خردادماه شروع به گل دهی می کنند. گل دهی در رویشگاه های شرق استان زودتر آغاز می شود. به این ترتیب که گل ها در جاسک و سیریک از اواسط اردیبهشت قابل مشاهده است و در حوزه قشم، خمیر و سایه خوش در اواسط خردادماه جنگل مملو از گل است. در رویشگاه های استان بوشهر گل ها اغلب در اواخر خرداد تا اوایل تیرماه ظاهر می شوند. هرچند که از اواخر فروردین نیز به صورت پراکنده می توان برخی پایه ها را با گل مشاهده کرد. مطابق مطالعات Tamaei و Rahim در امارات متحده عربی، درختان حرا در آن منطقه از اوایل اردیبهشت (پایان آوریل) آغاز می شود(رحیم و تامایی40،1997). میوه های حرا در هرمزگان در شرق استان از اوایل و در غرب استان از اواخر تیرماه ظاهر می شود و تا نیمه شهریور به رشد کامل می رسند که نشانه آن تغییر رنگ میوه ها از سبز روشن به زرد و چروک خوردن پوست روی میوه است. رسیدگی میوه ها در استان بوشهر نیز از اوایل مرداد آغاز و بذر ها در اواخر شهریورماه به رسیدگی کامل می رسند. در امارات متحده عربی گزارش شده است که میوه ها از اوایل شهریور (اواخر آگوست) تا اواخر مهر (نیمه اکتبر) رسیده و کامل می شوند (رحیم و تامایی، 1997). برای توسعه و جنگل کاری از بذرهای روی پایه های مادری استفاده می شود. زمان جمع آوری وقتی است که میوه روی درخت زرد و چروک خورده شود. در این هنگام می توان بذرها را جمع آوری و نسبت به کشت آن ها در نهالستان و بعد در زمین اصلی اقدام نمود. در شرایط طبیعی وقتی بذرها پس از جوانه زدن به پای بستر درختان که سرشار از گل ولای است می افتند، به سرعت نونهال ها تشکیل و حداکثر در 3 سالگی به ارتفاع یک متر می رسند (صفیاری، 1381).
درختان حرا از گونه های همیشه سبز هستند، به این ترتیب برگ های گیاه چندساله است و به تدریج از گیاه جدا می شود. بااین حال بررسی ها نشان داده است که حجم برگ های ریخته شده در عرصه در پاییز به مراتب بیش از بهار است (دانه کار، 1380). همچنین حرا گیاهی است تک پایه با گل های تک جنسی که گل های ماده زودتر ازگل های نر می رسند و گرده افشانی به طورمعمول توسط زنبور صورت می گیرد (صفیاری، 1381).
برخلاف درختان حرا که از نظم به نسبت مشخصی در بروز برخی پدیده های حیاتی ازجمله تولید گل و میوه برخوردارند، درختان چندل همچون گیاهان تروپیکال تقریباً در هر موقع از سال دارای گل و میوه هستند. به عبارت صحیح تر در هر فصلی در توده و حتی در یک پایه هم می توان شاهد حضور گل و هم میوه نورسته و نهال های جوان باریشه و ساقه اولیه بر روی پایه مادری بود.
گونه های علفی همراه در رویشگاه های مانگرو استان هرمزگان
اجتماعات مانگرو کشور در تمام رویشگاه ها با تعدادی از گونه های شوررست طبیعی همراهی می شوند. این اجتماعات گیاهی که زون پشت مانگرو ها در جبهه خشکی را فرامی گیرند، از انواع محدودی تشکیل یافته اند و آرایش قرارگرفتن گونه های مختلف نیز بر اساس تحمل خشکی و غرقابی تعیین می شود. تقریباً در تمام رویشگاه های مانگرو کشور پس از زون یادشده که در تسلط تعدادی از هالوفیت های علفی است، به سبب خشکی و گاه شوری زیاد گیاه دیگری مستقر نمی شود؛ بنابراین اراضی بایر یا اراضی با بوته های پراکنده بردبار به خشکی رخساره اصلی زمین های پیرامون مانگروها کشور را تشکیل می دهد.
هالوفیت های علفی رویشگاه های مانگرو کشور تاکنون به طور مستقل مورد بررسی و مطالعه قرار نگرفته است و تنها در چند گزارش به هالوفیت های همراه در رویشگاه های مانگرو کشور اشاره شده است. سیستانی (1371)، در مطالعه پوشش گیاهان مانگرو در حوزه قشم و خمیر به تعدادی گونه اشاره داشته است که تنها گونه های زیر مربوط به رویشگاه مانگرو و به صورت همراه با درختان حرا هستند:
-1Halocnemum strobilaceum (Pull)M.B. (Chenopodiaceae) باتلاقی شور
-2Suaeda fruticosa (L.)Forssk. (Chenopodiaceae) سیاه شور
-3Bienertia cycloptera Bunge (Chenopodiaceae) تکمه شور
-4Arthrocnemum macrostachyum Moq. (Chenopodiacea)
دانه کار (1371)، در بررسی مانگرو های سیریک تنها از گونه Halocnemum strobilaceum به عنوان گونه همراه اجتماعات حرا نام برده است.
ساختار جنگل های مانگرو رویشگاه سیریک
رویشگاه حرا در ناحیه سیریک یکی از منحصر بفرد ترین رویشگاه های مانگرو در کشور است. این رویشگاه تنها گستره ای از مانگرو های کشور است که دو گونه درختی حرا و چندل با یکدیگر در آن استقرار دارند. در بررسی مساحت و تراکم این اجتماع زیستی بر روی تصاویر ماهواره ای IRS مساحت آن 773 هکتار تعیین شد که 1/72 درصد آن انبوهی کمتر از 50 درصد دارد. رویش های مانگرو حوزه سیریک حدفاصل دو رودخانه گز و حیوی41 در خورهای پاچور، نخل زیارت، گارندهو، زیارت، گناری و کرتان در موقعیت جغرافیایی َ 15 وْ 26 تا َ 25 و ْ 26 عرض شمالی و طول َ 4 و ْ 57 تا َ 8 و ْ 57 شرقی قرار گرفته است (دانه کار، 1373). صفیاری (1381)، در کتاب جنگل های مانگرو، در تشریح وضعیت این رویشگاه آورده است؛ گونه حرا در منطقه به حداکثر رشد طولی و قطری خود می رسد و گونه چندل نیز در ابعاد گوناگون دیده می شود. زادآوری در جنگل ها زیاد است که نشانه مرغوبیت رویشگاه بشمار می رود. گونه حرا و چندل در منطقه در تراکم های مختلف وجود دارند مانند، جوامع مانگرو متراکم و نیمه متراکم که فقط از گونه حرا تشکیل شده اند، جوامع متراکم و نیمه متراکم از مخلوط گونه حرا و چندل که تراکم هر دو گونه یکسان است، جوامع متراکم و نیمه متراکم مخلوط حرا و چندل با غلبه گونه حرا و جوامع متراکم و نیمه متراکم چندل و حرا که غلبه با چندل است. چندل در منطقه مورد مطالعه به صورت جامعه خالص وجود ندارد، بلکه همیشه تعداد بسیار اندکی از پایه های حرا مخلوط با آن دیده می شوند. در این رویشگاه 8 قطعه نمونه یک آری برداشت شد و درمجموع 290 اصله درخت آماربرداری شد، که 77 درصد آن به درختان چندل اختصاص داشت. تراکم درختان رویشگاه با توجه به نتایج به دست آمده از قطعات نمونه برداری بسیار بالا و معادل 3625 اصله در هکتار تعیین شده است که با توجه به اینکه اغلب قطعات نمونه در توده های آمیخته چندل و حرا برداشت شده است، سهم این تراکم به میزان زیادی به درختان چندل تعلق دارد. مطابق این بررسی متوسط ارتفاع کل درختان این رویشگاه معادل 9/1 متر است که به تفکیک درختان حرا و چندل به ترتیب برابر با 3/2 و 4/1 متر است. همچنین میانگین ارتفاع و قطر تاج کل درختان به ترتیب 34/1 و 30/1 متر تعیین شد. که پارامترهای یادشده برای درختان حرا، 8/1 و 9/1 متر و برای درختان چندل، 9/0 و 6/0 متر محاسبه شد. بلندترین درخت حرا اندازه گیری شده در این رویشگاه 5/6 متر و بلندترین درخت چندل در این رویشگاه 5/4 متر ارتفاع داشت. متوسط درصد پوشش توده نیز 3/37 درصد تعیین شد که از حداقل 9/25 درصد تا حداکثر 4/58 درصد نوسان دارد. در قطعات نمونه گیری این رویشگاه به طور متوسط 97 نهال در هکتار شمارش شد که به طور متوسط 26 سانتیمتر ارتفاع داشتند. از میان نهال های یاد شده 95 درصد به درختان حرا تعلق داشت. ریشه های هوایی درختان حرا در این قطعات حدود 13 سانتیمتر بلندی داشتند. جدول (شماره 3-2) میانگین مولفه های رویشی هر قطعه نمونه را نشان می دهد. همچنین نمودارهای شماره 1 تا 8 فراوانی ارتفاع و قطر تاج درختان حرا و چندل در قطعات نمونه برداری رانشان می دهد. دانه کار (1373)، در بررسی مانگرو های رویشگاه سیریک میانگین کل درختان توده را 5/3 متر تعیین نمود که درختان حرا دارای متوسط ارتفاع 4/3 متر و درختان چندل میانگین ارتفاع حدود 4 متر را به خود اختصاص می دادند. متوسط قطر تاج درختان توده برابر با 3/2 متر بود که این میزان برای درختان حرا معادل 5/2 متر و برای درختان چندل 6/1 متر محاسبه شد. در این مطالعه تراکم درختان توده بین 656 تا 2931 اصله در هکتار تعیین شد و بر اساس تراکم درختان سه زون مشخص در رویشگاه شناسایی گردید.

جدول ‏2-3: مشخصات مولفه های رویشی درختان حرّا در رویشگاه سیریک
شماره نمونه
گونه
تراکم درخت تعداد/ha
تاج پوشش %
میانگین ارتفاع درخت m
میانگین ارتفاع تاج درخت m
میانگین قطر تاج درخت m
تراکم نهال تعداد/ha
میانگین ارتفاع نهال cm
میانگین ارتفاع ریشه هوایی حرّا cm

گونه
جمع

1
حرّا
۹۰۰
26
27
03/2
73/1
99/1
50
32
18

چندل
۱۰۰۰
1

03/1
57/0
17/0
1
20

2
حرّا
۹۰۰
37
44
46/1
11/1
93/0
5
30
24

چندل
۱۰۹۰۰
7

02/1
50/0
43/0
2
25

3
حرّا
۶۰۰
55
58
78/3
38/3
98/2
75
33
21

چندل
۳۰۰
3

3
50/2
2
6
50

4
حرّا
۱۱۰۰
18
22
74/1
45/1
19/1
45
50
21

چندل
۵۰۰
4

14/1
70/0
64/0
3
40

5
حرّا
۵۰۰
31
32
38/2
96/1
28/2
343
25
6

چندل
۴۰۰
1

97/0
42/0
37/0
5
20

6
حرّا
۱۰۰۰
28
28
98/1
34/1
17/2
15
22
13

چندل
۰
0




0


7
حرّا
۶۰۰
19
44
73/3
31/2
9/1
7
35
8

چندل
۹۰۰۰
25

90/1
95/0
57/0
12
25

8
حرّا
۱۰۰۰
45
46
13/1
86/0
85/1
200
26
11

چندل
۳۰۰
1

70/0
30/0
08/0
7
37

میانگین
حرّا
825
32≈
19≈
3/2
8/1
9/1
93
32
3/15

چندل
2800
5≈

4/1
9/0
6/0
5
31

نمودار 2-1: فراوانی طبقات ارتفاعی درختان حرّا نمودار 2-2: ارتفاع تمام درختان حرّا اندازه گیری شده
نمودار2-3: فراوانی طبقات ارتفاعی درختان چندل نمودار 2-4: ارتفاع تمام درختان چندل اندازه گیری شده
نمودار 2-5: فراوانی طبقات قطر تاج درختان حرّا نمودار 2-6: قطر تاج تمام درختان اندازه گیری شده حرّا

نمودار 2-7: فراوانی طبقات قطر تاج درختان چندل نمودار 2-8: قطر تاج تمام درختان چندل اندازه گیری شده

خورهای شهرستان سیریک شامل خورآذینی، کرتان، زیارت، پاچور و گناری گستره ای به وسعت 773 هکتار از اجتماعات آمیخته، نامنظم و ناهمسال از درختان حرا (Avicennia marina (Forssk.) Vierh.) و چندل (Rhizophora mucronata Lam.) را در خود جای داده است. این رویشگاه تنها محدوده ای از جنگل های مانگرو در کشور است که گونه چندل در آن مشاهده می شود و از این نظر شرایط انحصاری دارد. متوسط بارندگی سالانه این رویشگاه با توجه به اطلاعات هواشناسی ایستگاه های میناب و جاسک بین 150 تا 200 میلی متر است و متوسط دمای ماهانه آن نیز حدود 28 درجه سانتی گراد و بدون دوره یخبندان است و حداقل مطلق برودت و حرارت در یک دوره بیست ساله به ترتیب 5/3 و 49 درجه سانتی گراد بالای صفر به ثبت رسیده است. اقلیم این رویشگاه نیز با توجه به روش دومارتون خشک تعیین شد و با توجه به منحنی آمبروترمیک ایستگاه های فوق، فصل رویش گیاهی که پتانسیل رشد مطلوب و بدون تنش برای اجتماعات گیاهی مانگرو فراهم می آورد تنها در 4 ماه سال از آذر تا اسفندماه مشاهده می شود. خاک سطحی این رویشگاه دارای بافت لومی با هدایت الکتریکی عصاره اشباع بین 4/43 دسی زیمنس بر متر، PH 93/7 و میزان مواد آلی آن 9/0 درصد است. خاک تحتانی دارای بافت خاک لومی با هدایت الکتریکی عصاره اشباع 3/45 دسی زیمنس بر متر، pH 96/7 و میزان مواد آلی آن 8/0 درصد است. با توجه به آمار جزر و مدی نزدیک ترین ایستگاه در سیریک بالاترین مد دریا در این رویشگاه به میزان 1/3 متر است که با توجه به توپوگرافی منطقه گستره ای به وسعت 1330 هکتار در اطراف این رویشگاه برای توسعه رویش های حرا وجود دارد. تغییرات شوری در خورهای این رویشگاه نیز بین 39 تا 47 گرم در لیتر در طول سال است و برای توسعه اجتماعات حرا محدودکننده نیست، اما برای توسعه اجتماعات چندل در منتهی الیه خورها و جبهه خشکی محدودیت ساز است.
در این رویشگاه 1/72 درصد اجتماعات مانگرو انبوهی کمتر از 50 درصد دارند. تراکم درختان رویشگاه معادل 3625 اصله در هکتار تعیین شده است که با توجه به اینکه اغلب قطعات نمونه در توده های آمیخته چندل و حرا برداشت شده است، سهم این تراکم به میزان زیادی به درختان چندل تعلق دارد. زمان گلدهی درختان حرا اواسط اردیبهشت تا اوایل خردادماه و هنگام بذر دهی درختان حرا در این رویشگاه اواخر تیرماه تا اوایل مردادماه است. درختان چندل نیز اغلب در اردیبهشت به گل می نشینند، هرچند که در این زمان می توان علاوه بر گل درختان دارای میوه و بذر های ریشه دار را نیز بر روی درختان مادری مشاهده نمود. درواقع از نیمه بهار تا اوایل تابستان می توان برای بذرگیری درختان چندل به رویشگاه مراجعه نمود.
تصمیمگیری
تصمیمگیری یکی از اساسیترین موضوعاتی است که همواره بشر، حتی در زندگی روزمره خود با آن روبرو میباشد. برای انجام یک کار خاص، ممکن است ما با گزینههای مختلفی مواجه باشیم که از بین آنها باید بهترین گزینه را انتخاب نماییم. در واقع تصمیمگیری، به چگونگی انتخاب بهترین گزینه از بین گزینههای ممکن میپردازد. بهطوری که گزینه منتخب بتواند بیشترین سود و موفقیت را به همراه داشته باشد. بهطور کلی مدلهای تصمیمگیری به دو دسته مدلهای چند هدفه و مدلهای چند شاخصه تقسیم میشوند. مدلهای چند هدفه بهمنظور طراحی بهکار گرفته میشوند در حالی که مدلهای چند شاخصه بهمنظور انتخاب گزینه برتر استفاده میشود (اصغرپور، 1387).
تصمیمگیری در انتخاب مکانهای مناسب احیاء بیولوژیک جنگل های مانگرو با در نظر گرفتن اینکه عواملی زیادی در این انتخاب باید در نظر گرفته شوند کار دشواری میباشد. این پیچیدگی به این دلیل میباشد که دادههای مورد نیاز برای تصمیمگیری از نظر کیفیت و میزان دقت متفاوت میباشند و همچنین میزان اهمیت و وزن هر کدام از آنها با یکدیگر متفاوت میباشد.
تصمیم گیری چند معیاری42 ( MCDM )
امروزه توجه محققین معطوف به مدلهای چند معیاری برای تصمیمگیریهای پیچیده گردیده است. در این تصمیمگیریها به جای استفاده از یک معیار سنجش، از چندین معیار ممکن استفاده میگردد.
این مدلها به دو دسته عمده تقسیم میشوند(اصغرپور، 1387).
مدلهای چند هدفه43 (MODM)
این مدلها به منظور طراحی و جستجو به کار گرفته میشوند و اصولا مدلهای فرآیند مدار هستند. در این مدلها، معیارها توسط اهداف تعریف میشوند و تعداد گزینههای ممکن، نامحدود میباشد. این مدلها، هم به صورت انفرادی و هم گروهی قابل اجرا هستند. از جمله بهترین روش تصمیم گیری چند هدفه، می توان به برنامه ریزی آرمانی اشاره کرد.
1 . 1 . 1 . 1 . مدل های چند شاخصه44 (MADM)
این مدلها به منظور ارزیابی و انتخاب به کار گرفته میشوند و اصولا مدلهای نتیجه مدار هستند. در این مدلها، معیارها توسط صفات تعریف میشوند و تعداد گزینههای ممکن، محدود میباشد. در بیشتر پروژههای مکانیابی که به منظورهای مختلف در علوم طبیعی انجام میشود عمدتا این روش مورد استفاده قرار میگیرد. این مدلها نیــز، به صورت انفرادی و گروهی قابل اجرا هستند. جدول شماره 2-4 تفاوت این دو مدل را به وضوح نشـان میدهد.

جدول ‏2-4: تفاوت دو مدل MADM و MODM، در تصمیمگیری (Starr, 1977 وZeleny )
نوع مدل
MADM
MODM
تعریف معیارها توسط
صفات
اهداف
تعریف اهداف
ضمنی
صریح
تعریف صفات
صریح
ضمنی
تعریف محدودیت ها
ضمنی
صریح
تعریف گزینه ها
صریح
ضمنی
تعداد گزینه ها
محدود
نامحدود
کنترل تصمیم گیر
محدود
مناسب
الگوی مدل سازی
نتیجه مدار
فرآیندمدار
مرتبط با
ارزیابی و انتخاب
طراحی و جستجو
ساختار داده های جغرافیایی
داده های رستری
داده های برداری

به دلیل اینکه این پایان نامه بر اساس مدل MADM انجام میشود به توضیح بیشتر این مدل پرداخته میگردد. این مدلها انتخابگر بوده و به منظور انتخاب مناسبترین گزینه از بین m گزینه موجود به کار میروند. این مدلها به صورت ماتریس شکل 2-1 بیان میشوند:

شکل ‏2-1: فرم ماتریسی مدل های MADM
در این فرم ماتریسی، Am نشان دهنده گزینه mام ، Xn نشاندهنده معیار nام و rmn نشان دهنده ارزش معیار nام برای گزینه mام میباشد. در ماتریس بالا ممکن است برخی از معیارها کمی و برخی دیگر کیفی باشند. لذا در این مدلها، اغلب معیارها از مقیاسهای مختلف هستند و غالباً در تعارض با یکدیگر میباشند. در نتیجه گزینهای که بتواند بهینه بوده و منظور معیارها را تامین نماید، در اغلب موارد غیرممکن خواهد بود. لذا بهترین گزینه در یک مدل MADM، یک گزینه فرضی خواهد بود که ارجحترین ارزش (مطلوبیت) از هر معیار موجود را تامین نماید (اصغرپور، 1387).
انواع مدلهای MADM
این مدلها به طور کلی به دو دسته غیرجبرانی45 و جبرانی46 تقسیم میشوند. مدل های غیرجبرانی روشهایی هستند که در آنها مبادله در بین شاخصها مجاز نیست. یعنی نقطه ضعف موجود در یک معیار توسط مزیت موجود از معیار دیگر، جبران نمیشود. بنابراین هر معیار به تنهایی مطرح میشود و مقایسهها بر اساس معیار به معیار انجام میگیرد. در این مدلها نیاز به کسب اطلاعات از تصمیم گیرنده نمیباشد. لذا این مدلها عمدتا در حل مسائل کاملاً ساختاری و سیستماتیک مورد استفاده قرار میگیرند. از جمله روشهای موجود در مدلهای غیرجبرانی میتوان به روشهای رضایت بخش شمول، رضایت بخش خاص، روش حذفی، روش تسلط،Permutation ، Maximax، Maximin و Lexiograph را نام برد. حال آن که مدل های جبرانی روشهایی هستند که اجازه مبادله در بین معیارها را میدهند، یعنی اینکه تغییری در یک معیار میتواند توسط تغییری مخالف در معیار یا معیارهای دیگر جبران شود. این مدل خود به سه زیرگروه هماهنگ، سازشی و نمرهگذاری تقسیم میشود. روشهای AHP و ELECTER مربوط به زیرگروه هماهنگ، روشهای TOPSIS، MRS و MDS مربوط به زیرگروه سازشی و روشهای SAW، HAW و ISAW مربوط به زیرگروه نمرهگذاری هستند.
روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
این روش در زیرگروه هماهنگ از مدلهای جبرانی قرار گرفته است. این روش بر اساس تحلیل فکری انسان برای مسائل پیچیده، پیشنهاد گردیده است (Saaty، 1980).
کاربردهای این روش تاکنون در بسیاری از زمینههای علمی به اثبات رسیده است. این مدل، روشی مناسب و آسان برای تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده میباشد و اجازه میدهد که در فرآیندهای تصمیمگیری، قضاوتهای ذهنی تصمیمگیرنده در کنار ساختار معیارهای تاثیرگذار در نظر گرفته شوند. در واقع AHP کمک میکند تا ساختار یک سامانه و محیط آن به گونهای که اثر متقابل اجزا را در خود دارد، درک شود. با ایجاد این منطق بیشتر حدسها و سردرگمیهایی که با به کارگیری هر یک از رویکردها به تنهایی حاصل میشود، از بین می روند. به عبارت دیگر AHP دو رویکرد مذکور را در یک چارچوب منطقی و ترکیبی ارائه میدهد (آذر و رجب پور، 1381).
AHP روشی است که در آن یک وضعیت پیچیده، به بخش های کوچکتر تجزیه میشود، سپس این اجزا در یک ساختار سلسله مراتبی قرار میگیرند. در این روش بر اساس قضاوتهای ذهنی و با توجه به اهمیت هر معیار، مقادیر عددی اختصاص داده میشود و معیارهایی که بیشترین اهمیت را دارند، مشخص میشوند. به عبارت دیگر، ترتیب اولویت معیارها تعیین میشود. در یک مسئله AHP، هدف در بالاترین سطح قرار دارد. در سطوح میانی معیارهای اصلی و فرعی به ترتیب در سطوح جداگانه قرار میگیرند. در پایینترین سطح نیز، گزینهها (شاخصها) قرار میگیرند. در شکل شماره 2-2 طرح سادهای از تجزیه یک مسئله با در نظر گرفتن معیارهای دخیل در تصمیم گیری نشان داده شده است.

شکل ‏2-2: تجزیه سیستماتیک یک مساله به معیارها یا اهداف اصلی، معیارهای فرعی و شاخصها در AHP، (Kheirkhah Zarkesh,2005)
بعد از ایجاد سلسله مراتب، اهمیت نسبی معیارهای مختلف تعیین میشود. ارزیابی این معیارها میتواند به وسیله تصمیم گیرندگان و یا طراحان مسئله صورت گیرد. کیفیت این نظرات به وسیله درجات مختلف (1 تا 9) قابل مقایسه است. نحوه انجام مقایسههای زوجی به این ترتیب است که اجزا به صورت زوجی و بر اساس یک معیار با هم مقایسه میشوند. برای انجام این مقایسهها از روش ماتریس مربع استفاده میشود. برای آغاز فرایند، مقایسههای زوجی از راس سلسله مراتب با انتخاب معیار C، آغاز میشود. پس از اولین سطح زیرین آن معیار، اجزایی که باید مقایسه شوند، انتخاب میشوند. این اجزا در شکل2-3 نشان داده شده است.

شکل ‏2-3: فرم ماتریسی مقایسه های زوجی
در این ماتریس معیار A1 واقع در ستون با معیار A1 تا An سطر، با توجه به معیار C که در گوشه چپ بالای ماتریس نوشته شده است، مقایسه میشوند. سپس برای A2 و بقیه معیارهای ستون، این عمل تکرار میشود. برای مقایسه عناصر این سوال را باید پرسید: تا چه اندازه این عنصر نسبت به عنصری که مقایسه میشود، در برآورده کردن معیار مقایسه C سهم بیشتری دارد؟
اگر از زمان یا معیار احتمالی دیگر استفاده میشود، سوال به این صورت باید مطرح گردد که تا چه اندازه یک معیار از معیار دیگر، محتملتر است؟
برای تکمیل نمودن ماتریس مقایسات زوجی از اعداد استفاده میشود تا اهمیت نسبی هر معیار نسبت به معیارهای دیگر در رابطه با آن خصوصیت، مشخص شود. جدول شماره 2-5 مقیاسی برای انجام مقایسه های زوجی را نشان می دهد.

جدول ‏2-5: مقیاسی برای انجام مقایسه های زوج (Saaty,1980)
ترجیحات
ارزش عددی
کاملاً ارجح یا کاملاً مهم تر یا کاملاً مطلوب تر
9
ترجیح یا اهمیت یا مطلوبیت خیلی قوی
7
ترجیح یا اهمیت یا مطلوبیت قوی
5
کمی ارجح یا کمی مهمتر یا کمی مطلوب تر
3
ترجیح یا اهمیت یا مطلوبیت یکسان
1
ترجیحات بین فواصل فوق
2 ، 4 ، 6 و 8

هنگامی که معیار i (سطر) با j (ستون) مقایسه میشود، یکی از اعداد مذکور به آن اختصاص مییابد، هنگام مقایسه j با i، معکوس آن عدد اختصاص مییابد. همچنین هنگام مقایسه یک معیار با خودش، عدد 1 اختصاص مییابد. بنابراین قطر ماتریس همیشه مجموعه ای از اعداد 1 خواهد بود (مالچسکی47، 1999).
مرحله بعد در روش AHP تلفیق قضاوتها میباشد. بدین معنی که باید عملیاتی را انجام داد که از طریق آن عددی به دست آید (اوزان) که نمایانگر اولویت هر عنصر باشد. برای این منظور، نخست میبایست به بی بعد کردن شاخصها پرداخت. در واقع به منظور قابل مقایسه شدن مقیاسهای مختلف اندازه گیری، باید از تکنیکهای بی بعدسازی استفاده شود. این تکنیکها عبارتند از: روش استفاده از نرم اقلیدس48، روش بی بعد کردن خطی، روش بی بعد کردن فازی، روش ساتی.
معیارهای ارزیابی
درتصمیم گیری چند معیاره مکانی، بعد از شناسایی مسئله تصمیم گیری مجموعه ای از معیارهای ارزیابی در کانون توجه قرار می گیرند. اصطلاح معیار یک واژه کلی است که مفاهیم مربوط به صفت و هدف را در بر می گیرد بنابراین معیار یک اساس برای ارزیابی و اندازه گیری تصمیم است. معیارهای ارزیابی باید دارای خصوصیات زیر باشند:
1) به اندازه کافی معرف طبیعت چند معیاره یک مسئله تصمیم گیری باشد. 2) جامع و قابل اندازه گیری باشد. 3) یک مجموعه معیار باید کامل، عملیاتی و حتی الامکان در حالت کمینه باشند. 4) بتوان آن را به صورت یک نقشه در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی نشان داد. 5) قابلیت تبدیل به واحدهای قابل مقایسه و متناسب با هم را داشته باشند.
معیار دو نوع می تواند باشد: الف) فاکتورها ب) محدودیت ها
یک فاکتور فعالیت تحت بررسی را کاهش یا افزایش می دهد و محدودیت به محدود کردن گزینه های تحت بررسی گفته می شود. در این فصل نحوه ی تهیه و استخراج لایه های اطلاعاتی مورد نیاز از نقشه های پایه و تصاویر ماهواره ای، روش های بکار رفته در این مطالعه تشریح می گردد.
نسبت سازگاری49 (C.R.)
همان طور که گفته شد زمانی یک ماتریس دارای شرایط سـازگاری است که بـین آرایـه های آن قانـون rik * rkj = rij برقرار باشد. به دلیل آنکه قضاوتهای مقایسهای توسط تصمیم گیرندگان بر مبنای احتمالات میباشد و طبعا شرایط مختلفی بر این قضاوتها تاثیر میگذارند، لذا اغلب موارد بین آرایههای تشکیل دهنده ماتریس قضاوتها، قانون فوق برقرار نمیشود. لذا جهت جلوگیری از اعمال سلایق و قضاوتهای تصادفی میبایست به محاسبه λmax پرداخته و به کمک آن C.R. محاسبه شود. ساتی نشان داده است که λmax برای یک ماتریس عکس پذیر و مثبت همیشه بزرگتر یا مساوی با بعد ماتریس بوده و این ارزش فقط و فقط در صورت وجود یک ماتریس با ثبات کامل برابر با بعد ماتــریس خواهد بــود، از ایـن رو، n )- λmax ) یک اندازه گیری مناسب از درجه ناسازگاری یک ماتریس میباشد.
برای به دست آوردن λmax، عناصر هر ستون جداگانه در وزن متعلق به معیار ستون مربوطه ضرب میشود. آنگاه بردار مجموع وزنی از طریق حاصل جمع مقادیر به دست آمده از مرحله قبل که در سطر مشترک هستند، به دست میآید. سپس بردار مجموع وزنی بر بردار اولویتها (اوزان) تقسیم میشود. سپس میانگین مقادیر به دست آمده برابر با λmax خواهد بود. با محاسبه λmax، میتوان شاخص سازگاری C.I. را از طریق رابطه (1-2) محاسبه نمود:
رابطه (1-2)
که در آن n: بعد ماتریس است.
ساتی شاخص C.I. را با یک شاخص تصادفی دیگر به نام R.I.50 نیز مقایسه میکند. R.I. به ازاء ارزشهای مختلف از بعد ماتریس و با استفاده از جدول 2-6 به دست میآید.
جدول ‏2-6: مقادیر R.I. به ازاء ابعاد مختلف ماتریس
بعد ماتریس
1 و 2
3
4
5
6
. . . .
R.I.
0
0.58
0.9
1.12
1.24
. . . .

با مفروض بودن R.I.، میتوان نسبت سازگاری .C.R را از رابطه (2-2) محاسبه نمود.
رابطه (2-2)
چنانچه اگر 1/0C.R. ≤ باشد، ثبات ماتریس قضاوتی مفروض، پذیرفته میشود و چنانچه این نسبت بزرگتر از 1/0 باشد، از تصمیم گیرندگان خواسته میشود که در قضاوتهای مقایسهای خود، تجدید نظر نمایند. در مرحله بعد، محاسبه بردار ارجحیت پایینترین سطح انجام میگیرد. در واقع در این مرحله میزان مطلوبیت گزینهها محاسبه میشوند و پاسخ مسئله AHP مشخص میشود. مطلوبیت گزینهها از رابطه (3-2) به دست میآید:
رابطه (3-2) ها گزینه ارزش=W×W_(n-1)×…×W_2×1
که در آن Wn : ماتریس اوزان در سطح n، Wn-1 : ماتریس اوزان در سطح n-1، W2 : ماتریس اوزان در سطح
سامانه پشتیبانی تصمیم گیری51 (DSS)
نخستــین بار مفهوم DSS، در مطالعات سیمون (1960)، بر روی تصمیمگیریهای سازمانی مطرح شد. سیمون فرآیند تصمیمگیری جهت حل مسائل را به دو مبحث فرآیندهای ساختاری و فرآیندهای غیرساختاری تقسیم کرده و پیشنهاد نمود آنچه که بین این دو فرآیند وجود دارد، DSS نام دارد. در واقع DSS، حاصل تعامل سامانههای رایانهای و تصمیمگیرنده است (پرهیزکار و غفاری گیلاندره، 1385)(شکل شماره 2-4).

رایانه رایانه و تصمیمگیر(DSS) تصمیم گیر

درجه ترتیب بر ساختار مسئله

تصمیمات ساختار یافته تصمیمات نیمه ساختار یافته تصمیمات ساختار نیافته
شکل ‏2-4: درجه مترتب بر ساختار مسئله تصمیمگیری (پرهیزکار و غفاری گیلاندره، 1385)
هر فرآیند تصمیمگیری به دو گروه اصلی کاملاً ساختاری (سیستماتیک) و یا کاملاً غیرساختاری تقسیم میشود. فرآیندهای ساختاری، فرآیندهایی هستند که در آنها، تمامی اجزا و معیارهای موثر در حل مساله قابل شناسایی بوده و مساله کاملاً به اجزاء خود تجزیه میشود. حتی پس از حل مساله میتواند بارها تکرار شده و اشکالات موجود رفع گردند. در این فرآیندها، مسائل توسط نرم افزارهای پیشرفته رایانهای بدون دخالت تصمیم گیرنده حل میگردند. فرآیندهای غیرساختاری، فرآیندهایی هستند که در آنها، افراد جهت حل مساله نمیتوانند آن را کاملاً به اجزاء خود تقسیم کنند و لذا در تهیه ساختار، دچار مشکل میشوند. این مسائل توسط رایانه قابل حل نیستند و غالباً تکرارپذیر نمیباشند. چرا که ممکن است شرایط حاکم در دو مرحله تکرار پی در پی، تغییر نماید.
در جهان واقع، یافتن مسائلی که کاملاً ساختاری و یا کاملاً غیرساختاری باشند، اصولا مشکل و غیرممکن است. بنابراین، اکثر مسائل در حد واسط این دو مرز قرار دارند. یعنی آنکه میتوان در حل مسائل، هم از دیدگاه سیستماتیک استفاده کرد و هم براساس قدرت تحلیل مغز انسان، به قضاوت در مورد برخی معیارها پرداخت. تلفیقی از این دو دیدگاه، سبب پیدایش DSS گردید. در واقع DSS، دانستههای انسان را برای حل مساله، با دادههای عددی و قابل محاسبه تلفیق مینماید و راهکارهایی را پیش روی تصمیم گیرنده قرار میدهد و افق دید تصمیم گیرنده را جهت حل مساله وسیعتر مینماید (عزیزخانی، 1387). به عبارت دیگر DSS، مدلهایی هستند که ورودی آنها انواع مختلفی از اطلاعات و خروجی آنها راه حلهای متعدد برای حل مساله موجود میباشد. DSS، سامانهای فعال میباشد، چرا که به فرد تصمیم گیرنده این امکان را میدهد که به طور پیوسته راهکارهای متعدد را ایجاد کرده و آنها را با هم مقایسه نماید (کلوسترمن52، 1997).
سامانه پشتیبانی تصمیم گیری مکانی (SDSS)
مفهوم SDSS، همانند و مشابه با DSS است. با این تفاوت که SDSS، روشی است که انسان به همـــراه کامپــیوتر به حل مسائل مکانی میپردازد (دن شام53، 1991).
در واقع SDSS، یک سامانه رایانهای است که برای پشتیبانی تصمیم گیرنده یا تصمیم گیرندگان در امر رسیدن به هدف در مسائل مکانی طراحی شده است (شکل شماره 2-5).

شکل ‏2-5: ساختار SDSS، مورد استفاده در حل مسائل مکانی (عزیزخانی 1387)

2. منابع و مراجع
– اصغرپور م.ج.، 1387، تصمیم گیری چند معیاره، نشر دانشگاه تهران، موسسه انتشارات چاپ. 400 ص.
– امین، ا و شکوهی نژاد، م.، 1352، زیست شناسی جانوری. امیرکبیر، چاپ سوم، تهران.
– آذر، ع.، و رجب پور، ع.، 1381، تصمیم گیری کاربردی، انتشارات نگاه دانش. 158 ص.
– پرهیزکار، م و غفاری گیلاندره ع.، 1385: تصمیم گیری چند معیاره با استفاده از GIS، انتشارات سمت، 508 ص.
– پورملاجمال، ع.ر.، 1375، ارزیابی اکولوژیک جنگل های مانگرو جزیره قشم جهت بهره وری تفرجی. پایان نامه کارشناسی محیط زیست، دانشگاه آزاد اسلامی، دانشکده فنی و مهندسی، بندر عباس، 85ص.
– تقی‎زاده، ع.ر.، دانه کار، ا.، کامرانی، ا و محمودی، ب.ا.، 1388، بررسی پراکنش و آمیختگی اجتماعات جنگلی مانگرو در رویشگاه سیریک-استان هرمزگان، مجله جنگل ایران، انجمن جنگلبانی ایران، سال اول، شماره 1، صفحه 25 تا 34.ُ
– ثابتی، ح. ا.، 1354، اجتماعات گیاهی ایران. ضمیمه محیط شناسی شماره 3 (مهر): 37- 58.
– جزیره ای، م.ح.، 1341، تقسیمات جنگلی ایران. وزارت کشاورزی، شورایعالی بررسی و تحقیقات کشاورزی، تهران.
– چپ من(V.J.Chapman). ترجمه حسن دیانت نژاد و علی اصغر بهفر. 1366. کلیات مسئله شوری، اهمیت و توزیع آن با اشاره ویژه به شور رست های طبیعی. بررسی بوم شناسی گیاهان در محیط های شور، نشریه بیابان، شماره 21، مرکز تحقیقات مناطق کویری و بیابانی ایران: 8-29.
– خسروی، م.، 1371، درخت و دریا: گزارش نهایی طرح مطالعه اکولوژیک جنگل های حرای ایران. سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، 220 ص.
– دانه کار، ا.، 1374، بیولوژی و اکوفیزیولوژِی درختان مانگرو: قسمت اول، فصلنامه جنگل و مرتع، شماره28، ص24-29.
– دانه کار،ا.، 1379، گزارشی از جنگلهای ماندابی جزیره قشم، مجله کهکشان، شماره 8.
– دانه کار، ا و گلجانی امیرخیز، ر.، 1385، مجموعه مقالات اولین کنفرانس آموزش زمین شناسی ایران – تاثیرات آلودگی های نفتی بر جنگل های مانگرو- انتشارات تفتان – زاهدان .
– دانه کار، ا.، محمودی، ب.، تقی زاده، ع و کامرانی، ا.، 1388، بررسی ساختار توده های جنگلی مانگرو در رویشگاه سیریک استان هرمزگان، نشریه جنگل و فرآورده های چوب، دانشکده منابع طبیعی، دوره62، شماره4، صفحه359تا369.
– دانه کار، ا.،. عرفانی، م.، نوری، غ.ر.، عقیقی، ح.، مروی مهاجر، م.ر و اردکانی، ط.، 1391، بررسی تغییرات وسعت رویشگاه مانگرو خور گواتر در استان سیستان و بلوچستان،مجله جنگل ایران، انجمن جنگلبانی ایران، سال چهارم، شماره3،صفحه197تا207.
– دانه کار، ا و عربها، ف.، 1373، گزارش ماموریت جهت بررسی مقدماتی مناطق حساس ساحلی در سواحل و جزایر استان بوشهر. سازمان حفاظت محیط زیست، دفتر محیط زیست دریایی.
– دانه کار، ا.، 1372، بررسی وضعیت کمی و کیفی جنگل های مانگرو حوزه خلیج فارس و دریای عمان با استفاده از عکس های هوایی، گزارش 1: تفسیر و بررسی عکس های هوایی 1:20000 منطقه سیریک. پروژه بررسی و ارزیابی اکولوژیک جنگل های ماندابی حرا، سازمان حفاظت محیط زیست، دفتر ارزیابی زیست محیطی، تهران، 6ص.
– دانه کار، ا.، 1373، بررسی مانگروهای منطقه سیریک، پایان نامه کارشناسی ارشد جنگلداری، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده منابع طبیعی، نور، 174ص.
– دانه کار، ا.، 1374( الف)، بیولوژی و اکوفیزیولوژی درختان مانگرو: قسمت اول و دوم ، فصلنامه جنگل و مرتع، ش 28 و 29(پاییز و زمستان): 24 – 29 و 65-70.
– دانه کار، ا.، 1374(ب)، جنگل های مانگرو جهان، فصلنامه محیط زیست، جلد هفتم، ش دوم (تابستان): 16 – 26.
– دانه کار، ا.، 1374(ج)، فرم ریشه در درختان تروپیکال. دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده منابع طبیعی، 40ص.
– دانه کار، ا.، 1375، جنگل های مانگرو ایران. فصلنامه محیط زیست، جلد هشتم، شماره دوم(تابستان): 8- 23.
– دانه کار، ا.، 1377، مناطق حساس دریایی ایران. فصلنامه محیط زیست، شماره 24(پاییز): 28- 38.
– دانه کار، ا.، 1380، بررسی رابطه متقابل درختان حرا و جانوران وابسته(با تاکید بر شکم پایان) در جنگل های مانگرو حوزه خمیر و قشم(ذخیره گاه بیوسفری حرا). رساله دکترای جنگلداری، دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی، نور، 131 ص.
– ذاکری، ا.، موسوی، م.، 1387، مدیریت احیاء و توسعه جنگلهای مانگرو در استان هرمزگان، تهران،54ص.
– رشوند، س.، 1376، مقایسه و تعیین ساختار جنگل های مانگرو استان بوشهر. پایان نامه کارشناسی ارشد جنگلداری، مجتمع دانشگاهی علوم کشاورزی و منابع طبیعی، دانشکده جنگلداری، گرگان، 109 ص.
– رفیع تبار، ک.، 1382، بررسی اثر درختچه های مانگرو بر روی جریانات جزر و مدی و رژیم رسوبگذاری در کانال های جزر و مدی. پایان نامه کارشناسی ارشد فیزیک دریا، دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، دانشکده علوم و فنون دریایی، تهران، 107 ص.
– زنجانپور، ز و محمدپور، ا.، 1373، تهیه نقشه توزیع و پراکندگی جنگل های مانگرو با استفاده از اطلاعات ماهواره لندست. مرکز سنجش از راه دور، معاونت کاربرد و سیستم اطلاعات جغرافیایی، 26ص.
– زهزاد، ب و مجنونیان، ه.، 1376، منطقه حفاظت شده حرا(ذخیره زیستکره). اداره کل حفاظت محیط زیست هرمزگان، 69ص.
– سالاری، ر و جهانگرد، ع.ص.، 1371، شناسایی جنگل های مانگرو و روابط اکولوژیک آن با آبزیان در استان هرمزگان. پایان نامه کارشناسی محیط زیست، دانشگاه تهران، دانشکده منابع طبیعی، کرج، 133 ص.
– سیستانی، د.، 1369، طرح بررسی و ارزیابی اکولوژیک جنگل های ماندابی حرا. سازمان حفاظت محیط زیست، دفتر ارزیابی زیست محیطی.
– شایان، س.،1373، فرهنگ اصطلاحات جغرافیای طبیعی. چاپ دوم، انتشارات مدرسه، تهران، 508 ص.
– صادقی، ا.، 1384، بررسی روند تغییرات تراکم و تاج پوشش جنگل های مانگرو در حوزه ی دریای عمان، مطالعه موردی: منطقه جاسک و سیریک، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تهران، 80 ص.
– صفیاری، ش و مجنونیان، ه.، 1381، جنگل های مانگرو، موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور.
– صفیاری، ش.، 1371، گیاهان مانگرو. موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، (ش81) تهران.
– صفیاری، ش.، 1381، جنگل های مانگرو، جلد دوم: جنگل های مانگرو در ایران. موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع(ش 314-1381)، تهران، 539ص.3.
– ضعیفی، م.، 1372، گزارش شرکت در گردهمایی بررسی مانگروها. ایستگاه تحقیقات جنگل ها و مراتع هرمزگان، بندعباس، 19ص.
– عدل، ا.ح.، 1339، تقسیمات اقلیمی و رستنی های ایران. انتشارات دانشگاه تهران(ش 626)، تهران.
– عرفانی، م.، دانه کار، ا.، نوری، غ.ر و عقیقی، ح.، 1387، پایش تغییرات وسعت جنگل های مانگرو خور باهو در استان سیستان و بلوچستان-ایران.
– عرفانی،م.، دانه کار،ا.، نوری،غ.ر و اردکانی،ط.، 1389، بررسی عوامل موثر بر تغییرات جهانی وسعت جنگل¬های مانگرو.
– غیاثی، ن و نجفی، ک.، 1366، گزارشی از رویشگاه مانگرو در منطقه سیریک، ایستگاه تحقیقات جنگل ها و مراتع، هرمزگان، بندرعباس.
– غیاثی، ن.، 1366، هالوفیت های دریایی. سمینار جنگلکاری در مناطق گرمسیری و نیمه گرمسیری، بندرعباس، بهمن ماه.
– فخر طباطبایی، م.، 1366، آشنایی با اکوسیستم ها. رشد آموزش زیست شناسی، سال سوم، شماره 10(زمستان): 25-37.
– فرهنگ آبیاری و زهکشی. 1354.
– فری، ولفانگ و ویلفرید پروبست. 1986. جغرافیای گیاهی ایران، ترجمه هنریک مجنونیان، 1378، سازمان حفاظت محیط زیست، 23- 63
– قریشی، م.، اسمعیلی، ش.، قریشی، س.، 1390، اکولوژی جنگل مانگرو، همایش ملی تغییر اقلیم و تاثیر آن بر کشاورزی و محیط زیست.
– قهرمان، ا.، 1365، فلور رنگی. جلد هشتم، برگ شماره 1000، موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع کشور، تهران.
– مبین، ص.، 1354، ویژگی های پوشش گیاهی ایران. ضمیمه محیط شناسی شماره 3 (مهر): 29- 35
– مبین، ص.، 1360، جغرافیای گیاهی: گسترش جهان گیاهی، اکولوژی، فیتو سوسیولوژی و خطوط اصلی رویش های ایران. دانشگاه تهران(ش 902)، تهران.
– محمدی زاده، م.، حسنی،م.، فرشچی،پ و محمودی مجدآبادی، م.، 1391، بررسی بهترین روش استقرار نهال حرا در پهنه جزر و مدی ساحل جزیره قشم، فصلنامه علمی-پژوهشی تحقیقات جنگل و صنوبر ایران، جلد20، شماره1،صفحه10-1.
– محمودی طالقانی، ع.، 1374، مقدمه ای بر مانگرو های ایران. سازمان جنگل ها و مراتع کشور، دفترجنگلکاری و پارک ها، چالوس، 16 ص.
– مخدوم، م.، درویش صفت، ع.، 1375، ارزیابی و برنامه ریزی محیط زیست با سامانه های اطلاعات جغرافیایی، انتشارات دانشگاه تهران، پنجم، 314صفحه.
– منظمی، م.، آزادفر، د.، درگاهی، د و دانه کار، ا.، 1387، بررسی خصوصیات رویشی نهال¬های حاصل از بذور درختان حرا در رویشگاه مل گنزه، مجله علوم کشاورزی و منابع طبیعی، جلد پانزدهم، شماره دوم، تعداد صفحه10.
– مهدوی، ع.، 1380، بررسی روند تغییرات کمی و کیفی جنگل های مانگروی منطقه قشم با استفاده از عکس های هوایی سال های 1346 و 1373 هجری شمسی. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته جنگلداری، دانشگاه تهران، دانشکده منابع طبیعی، کرج، 81ص.
– مهندسین مشاور پایداری طبیعت و منابع، ۱۳۸۶. گزارش مطالعات پایه ی حرّا استان هرمزگان، ۲۸۷ ص.
– میر شجاعی، ی.، صرافی، غ.ح و صفیاری، ش.، 1365، کاربرد اطلاعات ماهواره ای در بررسی جامعه گیاهی مانگرو. مرکز سنجش از دور ایران، تهران، 74 ص.
– نجفی تیره شبانکاره، ک.، 1368، نقش جنگل های مانگرو در تولید فرآورده های جنگلی و دریایی و اثرات زیست محیطی آنها. سمینار جنگلکاری در زمین های مرطوب، آبگیر و ماندابی ایران، سازمان پژوهش های علمی و صنعتی ایران، مهرماه.
– نصوری، م.، 1371، تولید نهال حرا: کشت و توسعه. اداره کل منابع طبیعی استان هرمزگان، بندرعباس، 25 ص.
– نیلوفری، پ.، 1363، بررسی مقدماتی شناسایی و تشریح چوب های درختان سواحل خلیج فارس و دریای عمان. گزارش شش ماه اول طرح شماره 262، جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران.
– ویلسون، لویس. ترجمه فریدون ملک زاده و فاطمه مقدم . 1370. گیاه شناسی. جلد اول، دانشگاه تهران(ش 1/1567)، تهران.
– هدایتی، م ع.، 1370، سیمای سواحل از دیلم تا گواتر. سازمان جنگل ها و مراتع کشور، دفتر جنگلکاری و پارکها، چالوس.
– هنگ آفرین[و دیگران]. 1353. گزارش ماموریت جهت رسیدگی به وضع جنگل های حرا و نحوه بهره برداری از آنها. سازمان جنگل ها و مراتع کشور.

– Ahmed, E. and Kh.A. Abdel-Hamid. 2007. Zonation Pattern of Avicennia marina (Forssk.) Vierh. and Rhizophora mucronata Lam. along the Red Sea Coast, Egypt. World Applied Sciences Journal, 2(4): 283-288.
– Bhalla,R.S.,S. Ram and V. Srinivas. 2008. Studies on Vulnerability and Habitat Restoration along the Coromandel Coast.Pondicherry, India: FERAL, UNDP and UNTRS.245p.
– Brockmeyer Jr, R. E., Rey, J. R., Virnstein, R. W., Gilmore, R. G., & Earnest, L. (1996). Rehabilitation of impounded estuarine wetlands by hydrologic reconnection to the Indian River Lagoon, Florida (USA). Wetlands Ecology and Management, 4(2), 93-109.‏
– Cintron-Molero, G., 1992. Restoring mangrove systems. In: Thayer, G.W. (Ed.), restoring the Nation's Marine Environment. Maryland Seagrant Program, College Park, Maryland, pp. 223-277.
– Costanza, R. et al. 1997. The value of the world's ecosystems services and natural capital. Nature, vol. 387, pp.253-260.
– Densham, P. J., 1991: Spatial decision support system in principles and applications, Harlow, Essex, England, Longman, pp.403- 412.
– Ellison, A. M. (2000). Mangrove restoration: do we know enough?. Restoration Ecology, 8(3), 219-229.‏
– Field, C.D., 1998. Rehabilitation of mangrove ecosystems: an overview. Mar. Pollut. Bull. 37 (8-12), 383-392.
– Fred, A and Jr. Herrington. 1979. Surveys of the southern Iranian coastline with recommendations for additional marine resources.
– Galloway, R.W. 1982. Distribution and physiographic pattern of Australian mangroves, Mangrove ecosystem in Australia, structure, function and management (eds. B. F. Clough) pp. 31-54. Australian National University Press, Canberra.
– Gilman ,E and J. Ellison.2007. Efficacy of Alternative Low-cost Approaches to Mangrove Restoration, American Samoa .Estuaries and Coasts, 30 (4): 641-651.
– Gilman, E., Van Lavieren, H., Ellison, J., Jungblut, V., Wilson, L., Areki, F., Brighouse, G., Bungitak, J., Dus, E., Henry, M., SauniJr, I., Kilman, M., Matthews, E.,Teariki-Ruatu, N., Tukia, S.,and K. Yuknavage. 2006. Pacific Island Mangroves in a Changing Climate and Rising Sea. UNEP Regional Seas Reports and Studies No. 179. United Nations Environment Program, Regional Seas Program. Nairobi, Kenya, 71p.
– IUCN. 1983. Global Status of Mangrove Ecosystems. Commission on Ecology Papers Number 3, Netherlands, 79 pp.
– Kairo, J.G. 1995a. Community participatory forestry for rehabilitation of deforested Mangrove areas of Gazibay(Kenya). A first approach final technical report. University of Nairobi, Kenya, 116pp.
– Kamali, B., R.Hashim.2010. Mangrove Restoration without Planting. Ecological Engineering,37(2):387_391.
– Kathiresan, K. and Bingham, B. L. (2001) Biology of mangrove ecosystems. Advances in marine biology 40: 81-251.
– Kheirkhah Zarkesh, M., 2005: DSS for floodwater site selection in Iran, PhD Thesis, Wageningen University, pp. 273. ISBN: 90-8504-256-9.the Netherland.
– Klosterman, R., Brail, R., Bossard, E., 1997: Spreadsheet models for urban and regional analysis, Center for urban policy research, Rutgers University.
– Kogo, Motohik. 1987. Re-establishing mangrove forest on the coasts of Arabian Peninsula, England.
– Kumar, V. 1990. Nursery and plantation practices in forestry. 225pp.
– Kuraishi, S., Kojima, K., Miyauchi, H., Sakurai, N., Tsubota, H., Ninaki, N., Goto, I. and Sugi, J. 1985. Brackishwater and soil components of mangrove forests on Iriomote Island, Japan. Biotropica 13: 277-286.
– Lewis, R. R. (2005). Ecological engineering for successful management and restoration of mangrove forests. Ecological Engineering, 24(4), 403-418.‏
– Lewis, R. R. 2005. Ecological Engineering for Successful Management and Restoration of Mngrove Forests. Ecological Engineering, 24: 403-418.
– Lewis, R. R., 1982a. Mangrove forests. In: Lewis, R. R. (Ed.), Creation and Restoration of Coastal Plant Communities. CRC Press, Boca Raton, Florida, pp. 153-172.
– Lewis, R.R., 1999. Key concepts in successful ecological restoration of mangrove forests. In: Proceedings of the TCE-Workshop No. II, Coastal Environmental Improvement in Mangrove/Wetland Ecosystems, 18-23 August 1998, Danish-SE Asian Collaboration on Tropical Coastal Ecosystems (TCE) Research and Training, Network of Aquaculture Centers in Asia-Pacific, Bangkok, Thailand, pp. 19-32.
– Lugo, A.E. and Snedaker, S.C. 1974. The ecology of mangroves. Ann. Rev. Ecol. System. 5: 39-64.
– Malczewski, J., 1999: GIS and Multi Criteria Decision Analysis, John wiley & sons, New York. pp. 387.
– Nybakken, J. W. 1997. Marine biology: an ecological approach, Addison Wasely Longman, U.S.A.
– Odum, W. E.; C.C. Mclover & T. J. Smith III. 1982. The ecology of the mangroves of south Florida: A community profile. U.S. Fish & Wildlife service, office of Biological services FWS/OBS-81/24.
– Platong, J., 1998. Status of Mangrove Forests in Southern Thailand, Wetlands International Thailand Programme, Hat Yai, Thailand, Publication No. 5.
– Rodringuez, W. and Feller, I. C. (2004) Mangrove landscape characterization and change in Twin Cays,belize using aerial photography and IKONOS satellite data.Atoll reserch Bulletin. National Museum of National History ,U. S. A 513.
– Saaty, T., 1980: The Analytic Hierarchy Process, McGraw Hill.
– Simon, H.A., 1960: The new science of management decisions, Harper and Brother, New York. 54 pp.
– Tomlinson, P.B. 1986. The Botany of mangrove. Cambridge University Press, USA.
– Win-Oo, N. 2004 .Changes in Habitat Conditions and Conservation Mangrove Ecosystem in Myanmar: A Case Study of Pyindaye Forest Reserve, Ayeyarwady Delta, 15p.
– ZaldIvar-Jiménez, M. A, J. A. Herrera-Silveira, C. Teutli-Hernandez and A. Francisco .2010.Conceptual Framework for Mangrove Restoration in the Yucatán Peninsula.Ecological Restoration.pp.333.
– Zehzad, B and H. Majnoneyan.1998. Hara protected area Hormozgan province administration of environment: 69p.

1 از ریشه ی واژه ی Propagate به معنی قلمه زدن، در اینجا به معنی دانه های گونه های مانگروی از قبیل چندل است که پیش از جدا شدن از پایه مادری جوانه زده و پس از طی مراحل اولیه رشد مستقیما روی بستر رشد افتاده و رشد می کنند. برابر پارسی این واژه می تواند "دانهال" در نظر گرفته شود که به نظر نگارنده نیز مطلوب و رسا است. شایان ذکر است که واژه مذکور در بیشتر مقالاتی که تاکنون به کار رفته به معنی عمومی نهال بوده است.
2 Royal Forest Department
3 Authority
4 Vivian-Smith
5 Sullivan
6 واژه ی Mesocosm در بیشتر منابع در مورد خاک منطقه رویشی مانگروها مشاهده شد و با توجه به مضمون به این معنی ترجمه شده است.
7 -International Union for Conservation of Nature
8 Penumathofore
9 Part Per Million
10- Fred and Harrington
11- Global Positioning System
12 منطقه دریایی راپمی پس از انعقاد کنوانسیون کویت بین هشت کشور حاشیه خلیج فارس و دریای عمان (ایران، عراق، کویت، عربستان، قطر، بحرین، امارات متحد عربی و عمان) در سال 1978 و تشکیل سازمان منطقه ای حمایت از محیط زیست دریایی در سال 1979 با هدف نظارت بر شرایط زیست محیطی و مدیریت آب های کشور های عضو انتخاب شد و به عنوان یکی از محدوده آب های منطقه در سازمان های بین المللی مرتبط به ثبت رسیده است. پهنه آبی این منطقه تمام خلیج فارس و دریای عمان و دریای عرب را پوشش می دهد (دانه کار و پوروخشوری، 1377).
13- Avicennia marina (Forssk.) Vierh.
14- Rhizophora mucronata Lam.
15- Grey mangrove
16 تاکسونومی جنس Avicennia تغییراتی داشته است. در منابع اولیه آنرا از خانواده ی Verbenaceae و در آثار جدیدتر از خانواده ی Avicenniaceae دانسته اند. بررسی های اخیر بر پایه ی مطالعات فیلوژنتیک نشان داده اند که از خانواده ی Acanthaceae منشاء گرفته است و آنرا در زیرخانواده ی Avicennioideae جای داده اند.
17- Tomlinson
18- Kubangrab
19- Transkei
20 -Umalaizi
21- Durban
22- Xera
23- Bushee
24 – Temer
25 – Hara
26 – Tul
27 – Timar
28 – Shura
29 – Shure
30 – Gurm
31 -Tap root
32 -Pneumatophore
33 -Tomlinson
34 – Sunderbnas
35 – Gandola
36 -Plumul
37 -Vivipary
38 – Incipit viviparous
39 – Real viviparous
40 -Rahim and Tamaei
41 – Hivey
42 – Multiple Criteria Decision Making
43 – Multiple Objective Decision Making
44 – Multiple Attribute Decision Making
45 – Non-Compensatory Model
46 – Compensatory Model
47- Malczeski
48 – Euclidean Norm
49 – Consistency Ratio
50 – Random Index
51 – Decision Support System
52- Klosterman et al
53 -Densham
—————

————————————————————

—————

————————————————————

فصل اول: مقدمه و کلیات

فصل دوم: مبانی تئوری و نظری


تعداد صفحات : 51 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود