تارا فایل

سازمان فضایی و ساختار فضایی


سازمان فضایی
دانشجو:آرام کریمی

فضا:
نخستین تعریف فضا توسط استرابون ارائه شده که از آن به عنوان اکومن یاد کرده است. یعنی فضایی که انسان در آن زندگی می کند.
اما گاتمن آن را محدودتر کرده و آن را فضایی می داند که دستیابی به آن برای انسان میسر باشد(حسین زاده دلیر، 1380، 38).
دیوید هاروی، فضا را به عنوان یک رابطه معنی دار تلقی می کند که نمی تواند مستقل از وضعیت افراد و شرایط محیطی آنها شناسایی و درک شود. او فضا را محصول مجموعه احساسات، تصورات و واکنش های فرد نسبت به نمادگرایی فضایی موجود در محیط می داند(کاظمیان، 1383، 27).
در کتب لغت و واژه نامه های جغرافیایی، فضا پهنه ای از سرزمین تلقی می شود که در صحنه آن نظامهای جریانی – فعالیتی صورتبندی های خاص خود را خلق کرده اند(رفیعیان، 1375، 309)
تعاریف و مفاهیم

فضا، فصل مشترک محیط زیست(طبیعی و انسان ساخت)،انسانها، اجتماعات و فعالیت هایشان می باشد.
هنگامی که از فضا سخن گفته می شود، منظور کلیتی از محیط کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی است که اجتماعات در آن مستقر هستند.
به طور کلی فضا جایی است که پدیده ها با هم کنش متقابل دارند و در آن فعالیت های انسان شکل می گیرد (صرافی،1390، 9-11).
به بیانی دیگر، فضا مکانی است که انسان در آن زندگی می کند و بدان چشم انداز خاصی می بخشد.
"فضا" زاییده مناسبات اجتماعی است. هر جامعه به اشکال مادی و مرئی فضا مثل چشم اندازها و بوم ها، امکان سازمان یافتگی می بخشد، اما این فضا فقط به پدیدارهای مرئی و مادی محدود نمی شود، بلکه به میدانهای نیرو و جریانها نیزتسری پیدا می کند که تنها با دست یازیدن به نوعی تحلیل جغرافیایی می توان به ماهیت آنها پی برد.

فضا را نمی توان تنها یک فضای طبیعی به حساب آورد؛ بلکه این فضا، اجتماعی نیز هست و صورتها و ساختهای آن، آفریده کنش انسانی است (رستم پور، 1381، 40).
به طور خلاصه فضا از نقاط و پدیده های مکانی، روابط و مناسبات بین آنها در سطح سیاره زمین تشکیل و متحول می شود (پوراحمد، 1385، 78).

تعاریف و مفاهیم

علامت ضربدر نشاندهنده تعامل این دو عامل است(حسین زاده دلیر، 1380، 39)

ساختار فضایی:
بر اساس نظر اوری و گریگوری، ساختار فضایی نتیجه آرایش پدیده ها در سطح زمین می باشد.
ساختار فضایی به عنوان تنظیمات یا سامانه هایی تعریف می شود که به واسطه آن فضا درگیر عملیات و برآیند حاصل از فرایندهای طبیعی- فرهنگی می شود (کاظمیان، 1383، 39).
ساختار فضایی موقعیت و مکان هر پدیده در ارتباط با پدیده دیگر و در ارتباط با نحوه قرارگیری سایر عناصردر پهنه فضای جغرافیایی است(ایزی، 1383،10).
تعاریف و مفاهیم

تعاریف و مفاهیم
ساختار فضائی, انطباق سازمان فضائی بر محیط کالبدی است. یعنی تجلی کالبدی روابط درونی و بیرونی واحدهای یک مجموعه فضائی و جایگاه اجزای آن در بستر محیط کالبدی را ساختار فضائی گویند که نشان دهنده چگونگی سازمانیابی فضا بوسیله فرایندهای اجتماعی٬ اقتصادی و طبیعی در بستر کالبدی است.
یک ساختار فضائی معمولا روابط عمودی سطوح سازمان فضائی اش را به صورت نظام های گوناگون ارتباطات منعکس نموده و روابط افقی واحدها را از طریق حوزه های نفوذ و قلمروها نشان میدهد(اشکوری24:1384).
ساختار به منظور معرفی عناصر و روابط اصلی یک نظام به کار می رود که سایر اجزا و روابط فرعی را تحت تاثیر قرار میدهد. در حقیقت ساختار اجزای تشکیل دهنده نظام ها٬ سازوکارها٬ روابط٬ معیارها٬ ضوابط حاکم بر رفتار اجزا و ارتباطات میان آنهاست(مهندسان مشاور فرنهاد . 2:1384).

صورتبندی ساختار فضایی :
ساختار فضایی پراکنده و همگن شامل رشد همگن درسرتاسر فضای سرزمین
ساختار فضایی متمرکز و قطبی شامل یک یا دو مرکز رشد قطبی شده درسرتاسر فضای سرزمین.
ساختار فضایی غیرمتوازن و اتفاقی شامل چند مرکز رشد غیر مقیاس که به صورت اتفاقی درسراسر فضای سرزمین پراکنده شده اند.
ساختار فضایی متوازن و اتفاقی شامل چند مرکز رشد کمابیش هم مقیاس که به صورت اتفاقی در سرتاسر سرزمین پراکنده شده اند.
ساختار فضایی متمرکز و غیر متمرکز و سلسله مراتبی شامل مراکز رشد در مقیاسهای مختلف با قدرت خدمات رسانی و حوزه نفوذ متناسب و پراکنش سازمان یافته و آمایش شده در سرتاسر فضای سرزمین.

تعاریف و مفاهیم واژه ها

ساختارفضایی

سازمان فضایی:
این مفهوم، مفهومی برتر از اجتماع محض کانونها و فعالیتهای وابسته به آنهاست که نتیجه کنش های متقابل بین عناصر موجود در فضای جغرافیایی هست.
به عبارت بهتر، سازمان فضایی ترتیب سازمان یافته مجموعه ای از فعالیت ها در فضا می باشد (ایزی، 1383: 10)
منظور از سازمان دادن، شکل دادن به کلیت مرتبط و یکپارچه است که دارای روابط متقابل بین اجزا می باشد. بنابراین, علاوه بر حضور کانون های سکونتی، مجموعه ای از ارتباطات و فعل و انفعالاتی که نشات گرفته از ساخت "عملکردی- جغرافیایی" فضای ملی است، برای شکل یابی سازمان فضایی ضرورت دارد (رفیعیان،1375، 79).

تعاریف و مفاهیم

سازمان فضایی: نتیجه کنش های متقابل بین عناصر در فضا است و با جمع ساختها متفاوت می باشد، هر چند که محصول و برآیند آنهاست. از طریق سازمان فضایی امکان انتقال مواد، انرژی، مبادلات و تبدیلات فراهم می آید. در مجموع برآیند عملکردی / ارتباطی ساخت ها و عناصر در یک پهنه فضایی است ( رفیعیان،12،75 ).
سازمان فضایی به گفته آقای دلیر عبارت است از ترتیب و توزیع نظام یافته واحدهای یک مجموعه در فضا، درراستای عملکردهای عمومی مجموعه.
سازمان فضایی دارای اجزای زیر می باشد:
نقاط یا گره گاهها: روستاها، شهرکها، نواحی صنعتی و…
شبکه ها: راهها و جاده ها، کانالها، خطوط انتقال نیرو و…
لکه ها یا سطوح: اراضی زیرکشت، جنگلها، بیابانها، دریا، رودخانه، مرداب و…

تعاریف و مفاهیم واژه ها

سازمان فضایی

عناصر ساختار و سازمان فضایی
پیتر هاگت در فصل چهارم کتاب "جغرافیا یک سنتز جهانی"، چهار بخش را تحت عنوان ساختار وسازمان فضایی آورده که بعدتر در کتاب تحلیل مکانی در جغرافیای انسانی (1965) با افزودن دو بخش دیگر، تصوری از الگو و نظم در ساختارهای مکانی- فضایی را به صورت شش اصل هندسی مطرح کرد:
تعامل: مجموعه اعمال متقابلی که بنابر رفتار و ماهیت سیستم، بین عناصر و اجزاء آن در جهت بقاء سیستم وجود دارد. تعامل نخستین مرحله از سازمانیابی و شکل گیری ساختارهای سازمان فضایی ناحیه به شمار می رود (رفیعیان 1375، ص 82).
شبکه: شبکه ها در واقع بسترهای ضروری جهت انتقال جریان در فضا تلقی می گردند و استخوانبندی فضا محسوب می شوند. شبکه ها شامل مجاری فیزیکی، نظیر راهها و مجاری غیر فیزیکی نظیر مجاری ارتباطی (تلفن، اینترنت و …) حمل و نقل (مجاری هوایی) هستند.

عناصر ساختار و سازمان فضایی
گره ها و کانون ها: محل تلاقی و اتصال شبکه ها و برآیند فضایی جریان ها، تظاهر فضایی خود را در کانون ها می یابد.
سلسله مراتب: توالی عمودی و صعود کننده ای است که نحوه سازمان پذیری گره ها و تبیین جایگاه هر یک در ساختار را بیان می کند (Taylor, 2010).
سطوح: (رفیعیان 1375، ص 100). پیوندهای ایجاد شده، با تقویت شبکه بین کانون های مختلف، به گسترش و بسط سطوحی خاص می انجامد
پراکنش و انتشار: حاصل توزیع الگوی مکان ها و فعالیت هاگروه های انسانی بر سطح زمین.
این اصول، در ترکیب با یکدیگر، مولد شکل گیری ساختارهای مکانی- فضایی هستند و تحلیل ساختار و سازمان نظام های شهری، مستلزم پرداختن به آن هاست.

به طور کلی، عناصر اصلی ساختار و سازمان فضایی را می توان در سطح محلی، منطقه ای و جهانی، به سه دسته کانون ها، شبکه راه ها و خطوط ارتباطی و همچنین سطوح عملکردی تقسیم نمود که هر یک از این سه دسته با توجه به مقیاسها در سه سطح جهانی، منطقه ای و محلی تعریف می شوند.
3- عناصر اصلی ساختار و سازمان فضایی

کانونهای رشد و توسعه : مقصود از کانون رشد و توسعه این است که تجمع و انباشتی از اقدامات و فعالیتها برای توسعه در نقطه ای جغرافیایی گرد آمده است. کانون های رشد و توسعه در واقع همان مراکز می باشند.

ریخت شناسی کانونها یا مراکز رشد و توسعه:
کانونهای رشد با تمرکز هسته ای: به معنای وجود یک کانون مرکزی رشد در سطح منطقه ای یا ملی می باشد.
کانونهای رشد با تمرکز شعاعی: به معنای وجود یک کانون مرکزی رشد و چند نقطه رشد در حیطه نفوذ آن در سطح منطقه ای و ملی می باشد.
کانونهای رشد با تمرکز خوشه ای: به معنای وجود چند کانون مرکزی رشد در داخل یک منطقه یا در سطح ملی می باشد.
کانونهای رشد با تمرکز محوری: به معنای وجود چند کانون مرکزی رشد، در امتداد یک محور ارتباطی در سطح منطقه ای یا ملی می باشد.

تعاریف و مفاهیم واژه ها

محورهای توسعه : محور توسعه عبارت از ترکیب فضایی اجزای یک یا چند سازمان فضایی به نحوی که این ترکیب، ستون فقرات (سازماندهی اصلی) فضای منطقه گردد (معمولا جاده ارتباطی). محور توسعه محل جریانهای کالا، انسان، اطلاعات و انرژی می باشد .

انواع محورهای توسعه :
از نقطه نظر سازمان فضایی، محورهای توسعه به گونه های ذیل تقسیم می شوند:
محورهای توسعه مابین دوقطب: که درابتدا و انتها منتهی به دو قطب رشد می باشد و درطول محور نیز صاحب کانونهای رشد در سطوح مختلف است. مانند محور تهران-تبریز
محور توسعه با یک قطب و کانون های دیگر: که شامل یک قطب رشد و کانون رشد دیگر در سطوح مختلف می باشد که اگر به صورت سلسله مراتبی سازمان یابند بسیار موثر خواهند بود. مانند محور اصفهان-شهرکرد.
محور توسعه با مجموعه ای از کانون ها: که شامل کانونهای رشد متعدد در طول خود می باشد و اگر بخواهیم کوچکترین تمرکز درآن ایجاد شود، کافی است که یکی از این کانون ها به سطح بالاتری ارتقا یابد؛ مانند محور توسعه شمال کشور

تعاریف و مفاهیم واژه ها

محور توسعه کشاورزی : رشد و توسعه کشاورزی هدف اصلی محور می باشد و در این راستا سایر فعالیتها را در طول خود سازماندهی می کند. طیف فضایی محور وسیع است و روستا-شهرها و شهرهای کوچک متعددی را در بر می گیرد.
از نظر ریخت شناسی ممکن است به سه صورت زیر باشد:
محور توسعه کشاورزی جلگه ای
محور توسعه کشاورزی دره ای و کوهستانی
محور توسعه کشاورزی تپه ماهور و کوهستانی
محور توسعه صنعتی : رشد و توسعه صنعتی هدف اصلی محور می باشد و در این راستا سایر فعالیتها را در طول خود سازماندهی می کند. دراین محورها به استفاده از شهرهای کوچک و میانی برای استقرار فعالیتهای نوین درآنها تاکید می شود.
محورهای توسعه گردشگری: که عرصه های متنوع گردشگری را به یکدیگر مرتبط می سازد.
محور توسعه بازرگانی: که ارتباط دهنده مناطق آزاد، بنادر و مبادی ورودی و خروجی مهم کشور می باشد.

تعاریف و مفاهیم واژه ها

سازمان یابی فضا: نظام تکوین، تحول و تکامل عناصر و ساخت ها در یک پهنه فضایی (در سطح و مقیاس مشخص ) در برابر زمان می باشد. نظام ارتباطی و ساختاری / عملکردی به عنوان مولفه های تحلیل کننده نظام تحول به شمار می رود. هرگونه دخل و تصرف در یک پهنه فضایی به علل مختلف نوعی سازمان یابی فضا بشمار می رود( رفیعیان،12،75).
نظام شهری: آرایشی از شهرها، که در یک فضای معین جغرافیایی، در ارتباط و کنش متقابل با یکدیگر از طریق تحرک های جمعیتی جریان کالا، افکار و عرضه خدمات گسترده شده و تشکیل یک سیستم بهم پیوسته عملکردی / ساختاری را می دهند( شکوئی،331،74 ).
شبکه شهری: تبلور عینی نظام شهری که از طریق توزیع و پراکنش شهرهای مختلف در ابعاد و اندازه های متفاوت نمایان می گردد. شبکه شهری در اغلب موارد به نظام وابستگی ها و ارتباطات خارجی شهرها اطلاق می گردد که تحت تاثیر قدرت و توانایی های مختلف شهری، روابطی متفاوت بخود می گیرد( شکوئی،73 ).

تعاریف و مفاهیم واژه ها

برنامه ریزی فضایی سازماندهی مطلوب فعالیتها بنا بر نیازها و آرمانهای اجتماعات و اقتضای محیط طبیعی در فضای سرزمین است.
برنامه ریزی فضایی فرآیندی است برای اثرگذاری بر توزیع فعالیتها در فضای آتی توسط بخشهای دولتی و عمومی و فراتر از برنامه ریزی کالبدی است.
طبق تعریف اتحادیه اروپا، برنامه ریزی فضایی اقدامی است برای تاثیرگذاری بر ساختار فضایی به وسیله مدیریت توسعه سرزمینی و هماهنگ کردن پیامدهای فضایی سیاستهای بخشی(صرافی، 1390).
برنامه ریزی فضایی بیان جغرافیایی سیاستهای اکولوژیکی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه است.
برنامه ریزی فضایی مدیریت خردمندانه فضا و کاربری بهینه اراضی است.
برنامه ریزی فضایی به سازماندهی مطلوب فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مورد نیاز برای توسعه فضا می پردازد و حاصل آن تخصیص بهینه فضا به فعالیتهای مختلف است(یوردخانی و استعلاجی،1389،ص157).

تعاریف و مفاهیم

تعاریف و مفاهیم برنامه ریزی فضایی
برنامه ریزی فضایی یک نظم علمی, یک تکنیک اداری و یک سیاست توسعه یافته است که به عنوان یک رویکرد جامع و بین رشته ایی به حیات خود ادامه داده و به سمت توسعه متعادل منطقه ایی و سازمان کالبدی فضا مطابق با یک استراتژی کلی گام بر می دارد.
برنامه ریزی فضایی یک ابزار کلیدی برای ایجاد چارچوب پایدار توسعه اجتماعی و اقتصادی در داخل مرزهای یک کشور و همچنین بین کشورهاست و نقش اصلی آن افزایش یکپارچگی بین بخشهایی از جمله: مسکن، حمل و نقل، انرژی و صنعت، و بهبود سیستم های محلی و ملی برای توسعه شهری و روستایی با توجه به ملاحظات زیست محیطی است.
برنامه ریزی فضایی" رویکردی است ناظر بر توزیع فضایی پدیده ها (نظیر انسان یا فعالیت ها) در یک قلمرو مشخص جغرافیایی که در هر زیر قلمرو، کیفیت موضوع برنامه ریزی را تعیین و در کل ترتیبات شکل بندی و سازماندهی فضایی پدیده ها را معلوم می سازد(عندلیب آذر،89،ص2).

هدف برنامه ریزی فضایی، بالا بردن آگاهی همگانی برای افزایش انسجام، مشارکت اجتماعی و حفظ محیط زیست است که برای رسیدن به این اهداف به استفاده موثر از منابع و حکمروایی خوب و مشارکت بخش دولتی و خصوصی تاکید می کند(ECONOMIC COMMISSION FOR EUROPE Geneva,2008,5).
برنامه ریزی فضایی به شیوه هایی اشاره می کند که به منظور تحت تاثیر قرار دادن توزیع جمعیت و فعالیت در فضاهایی با مقیاسهای متنوع بکار گرفته می شود
برنامه ریزی فضایی، تمامی سطوح شامل برنامه ریزی شهری، برنامه ریزی منطقه ای، برنامه های فضایی ملی و در نهایت سطوح بین المللی را در بر می گیرد(ارباب،89، برگرفته از بن ٢٠٠٨ ، ص ١٠ ،).

فیروز توفیق در کتاب آمایش سرزمین: تجربه جهانی و انطباق آن با وضع ایران”بیان می کند که برنامه ریزی فضایی، یعنی برنامه ریز ی هایی که سر و کار آنها با سرزمین- فضاهاست، در سراسر جهان عمومیت دارد.
اما این عمومیت به معنای شکل و محتوای یکسان نیست، گذشته از ویژگی های مشترک یعنی فضایی بودن این برنامه ریزیها در جوامع گوناگون، به دلیل تجربه تاریخی متفاوت، نوع حکومت، میزان توسعه یافتگی، دیدگاههای سیاسی، تفاوتهای جغرافیایی و… شکل های متفاوتی به خود گرفته است (توفیق،٨٤ ،ص ١٩ ).
مجموعه ای از عوامل پیچیده اعم از شرایط فرهنگی، چارچوبها و ضوابط قانونی، سطوح مختلف توسعه فضایی و اقتصادی و نیز آرمانهای سیاسی و ایدئولوژیک، اشکال و آرایشهای متفاوتی درنظام برنامه ریزی فضایی پدید آورده است(قریب، ١٣٨٩ ، ص ١).

دیدگاههای نظری تبیین کننده رشد تغییرات منطقه، در یک تقسیم بندی کلی، به دو گروه عمده تقسیم می شوند:
1- نظریاتی که در تحلیل و علت یابی تغییرات بیشتر به عوامل درونزا و ویژگی های درونی منطقه از قبیل میزان توسعه یافتگی و توان تولید توجه دارند.
2- نظریاتی که به عوامل برونزا و جایگاه فرامنطقه ای از قبیل تقاضای صادرات، رقابت های بین منطقه ای و موقعیت ملی منطقه تمسک می جویند.
همچنین براساس تئوریهای برنامه ریزی منطقه ای، شکل و سازمان فضایی هر منطقه برآیند و تجلی گاه کالبدی مجموعه ی ویژگی های ایستا ( بستر جغرافیایی و تاریخی ) و پویا ( نظام های اسکان، فعالیت و ارتباطات ) و تغییرات ساختاری این ویژگی ها در سطح منطقه است.
هر ترکیب خاصی از این ویژگی ها و عوامل، سازمان فضایی متناسب و مخصوصی را نتیجه می دهد( کاظمیان،74،81)
بررسی ساختار و سازمان فضایی موجود منطقه و تحولات گذشته آن می تواند ابزاری مناسب برای شناسایی و ارزیابی عوامل موثر در تغییرات منطقه، گونه شناسی منطقه و نوع روابط فضایی حاکم بر آن محسوب گردد. ترسیم چشم انداز تحول و تغییرات آتی منطقه و روابط حاکم نیز با استفاده از این ابزار امکان پذیر است.

زمینه نظری بحث

عناصر پایه ای در نظریه هگت

استان اصفهان، به لحاظ غنای نظامهای حاکم بر خود، طی قرنهای متمادی، از جمله مهمترین کانونهای سکونتی ملی کشور بوده است. ساختاربندی فضا در این استان، به تبعیت از حاکمیت جریانات مختلف و همچنین گرایشات و روندهای بازدارنده و یا تسریع کننده، طی سده های اخیر و بخصوص دهه های گذشته، حکایت گر زایش و تکوین فرآیندهای نوین فضاساز و بهم خوردن ساختاری سنتی است ( رفیعیان،225،75 ).
فضای عملکردی اصفهان، بعنوان یک فضای قطبی شده و متراکم، در یک پوشش نه چندان زمان بر، به لحاظ رویکردهای نوین در زمینه توسعه، تحول شگرف در مولفه های فضاساز، عمق بخشی به نظامهای سرمایه ای، تغییر جهت و میزان جریانات و تراکم و انباشت نظامهای شبکه ای، تبدیل به یک فضای انباشته، متراکم و قطبی گردیده است. این استحاله، به لحاظ نوع و زمان تغییر و تمایز با فضاهای پیرامون و همچنین خصیصه های حاکم بر روندها و گرایشات مسلط آن، مورد تحلیل قرار گرفته است.

منطقه اصفهان

تعامل: منطقه عملکردی اصفهان، به لحاظ دارا بودن قابلیتهای مکانی، همواره کانون توجهات ملی بوده است. در کنار توانمندیهای عملکردی آمارها نشان می دهد که قرارگیری اولیه صنایع، موقعیتهای ارتباطی و قابلیتهای مکانی در زمینه بهره برداری و تولیدات قابل تبدیل و معاوضه، از جمله اموری بوده اند که زمینه ساز بسیاری از جریانات را مهیا کرده اند.

مدل هگت و سازمان یابی فضا در اصفهان

شبکه: نقشه پراکندگی فعالیتها و انطباق آن با ساختارهای نوین شبکه ها، بیانگر تاثیر قاطع این عامل در انسجام بخشی به یکپارچگی عملکردی منطقه است. توجه به حجم جریانات ( فیزیکی و جریانی ) در سطح کانونهای منطقه نشان دهنده نقش با اهمیت شبکه ها در تقویت این نظامهای ارتباطی است.
از نظر انطباق این ویژگی در منطقه با مدل هگت می توان به دو توجیه منطقی تاکید داشت:
1- وجود همبستگی بالا (r=0.8924) بین میزان شبکه ها و توسعه یافتگی کانونهادر منطقه
2- پیوستگی فعلی و یکپارچگی عملکردی موجود در منطقه، که حجم گسترده روابط را بین مرکز و پیرامون در حال حاضر دامن زده است که تنها بوسیله بازوان ارتباطی و امکان اتصال فیزیکی ممکن شده است.

مدل هگت و سازمان یابی فضا در اصفهان

کانونها: در مرحله اولیه رشد، به علت کم حجم بودن جریانات منطقه ای و ثبات حرکات و جریانات بین کانونی، کانونهای سکونتی از اندامهای پایینی برخوردارند و بجز پاره ای موارد ممتاز مانند کاشان همگنی و یکدستی بر منطقه، از این حیث،حکمفرماست، لیکن با تشدید جریانات و تقویت پیوندهای متقابل و استقرار زیر ساخت ها، اندازه کانونها متحول شده و بشدت دگرگون می گردد. در منطقه اصفهان، تحول در عناصر کانونی را می توان بخوبی در میزان و حجم جمعیت پذیری کانونها مشاهده کرد.

مدل هگت و سازمان یابی فضا در اصفهان

سلسله مراتب: آمارها حاکی از آن است که نظام شهری و جوامع طبقه بعدی شهری استان اصفهان بجز کاشان، همگی با کنش های مستقیم و غیرمستقیم مرکزیت استان عمل می کنند و عمده توانایی و بسط جمعیتی خود را از همجواری و همپیوندی فعالیتی با این کانون و یا در بسیاری موارد( نظیر تامین نیروی انسانی، مواد خام و مصرفی ) برای این کانون بدست آورده اند مطابق مدل هگت، هر چند در این مرحله سلسله مراتبی از کانونها حاصل آمده لیکن این سلسله مراتب همچنان در راستای تقویت مرکزیت کانون عمل می کند.

مدل هگت و سازمان یابی فضا در اصفهان

سطوح: گسترش شبکه ها موجبات همپیوندی های گسترده کانونها را در شعاعهای مختلف پیرامون مرکزیت، حاصل آورده است. سطوح ایجاد شده در این کانونها، بواسطه شبکه ها، بتدریج موقعیتی را برای دوباره سازمان یابی فضا ایجاد کرده اند که به همگرایی کانون اصلی، عملا منطقه ای یکپارچه را نمایان ساخته است.

مدل هگت و سازمان یابی فضا در اصفهان
انتشار و پخش: در منطقه اصفهان، مرحله انتشار را شاید بتوان با توجه به سمت و سوی جریانات، حجم آن و میزان کانونها در اواسط دهه 60 تطبیق داد.

انطباق یابی خصیصه های فضایی قطب گرایی اصفهان با مدل هگت
(رفیعیان،322،75)

تعاریف و مفاهیم آمایش سرزمین
آمایش سرزمین بعنوان یک سند مدیریت توسعه، تصویر سازمان فضایی مطلوب سرزمین بوده که تجسم سند چشم انداز درازمدت توسعه ملی بر فضای کشور است.
چشم انداز کلی توزیع جغرافیایی جمعیت و ترکیب مناسب فعالیتهای ناظر بر بهره برداری از سرزمین و تامین نیازهای جمعیت و فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی در قلمرو سرزمین را مشخص می سازد.
برنامه ریزی آمایش سرزمین در حالیکه همزمان یک انضباط علمی، ابزاری اداری و چهارچوبی برای سیاستگزاری فضایی است، رویکردی چند انضباطی و جامع برای نیل به یک توسعه فضایی مبتنی بر سازمان فضایی متوازن حاکم بر استراتژیهای کلی توزیع جمعیت و فعالیت در پهنه سرزمین است.

تعاریف و مفاهیم
در حیطه برنامه ریزی، آمایش سرزمین دلالت بر اقدامهایی دارد که به طور گسترده توسط بخش عمومی بکار گرفته می شود تا آینده توزیع فعالیتها و سکونتگاهها را در فضا تحت تاثیر قرار دهد.
این اقدام ها با هدف ایجاد یک سازمان فضایی عقلایی ازکاربریهای مختلف سرزمین و ایجاد پیوندهای بیشتر بین این کاربریها.
متوازن ساختن تقاضای توسعه با الزامهای حفظ محیط زیست.
دستیابی به اهداف اقتصادی- اجتماعی مورد نظر دولتها.
هماهنگ ساختن پیامدهای فضایی سیاستهای سایر بخشها برای دستیابی به توزیع بهینه ای از توسعه اقتصادی بین مناطق.

تعاریف و مفاهیم
تعریف آمایش سرزمین در دهه 50:
برنامه ریزی و سازمان دادن به نحوه اشغال فضا و تعیین محل سکونت انسانها، فعالیتها و تجهیزات و همچنین کنشهای بین عوامل گوناگون نظام اجتماعی و اقتصادی.
این تعریف مبتنی بر بهره وری از سرزمین براساس قابلیتها و امکانات است و یا فعالیت یابی برای بهره وری از سرزمین.
دراین تلقی مقوله مربوط به جمعیت جنبه حاشیه ای دارد.

تعاریف و مفاهیم
تعریف آمایش سرزمین دردهه 60:
آمایش سرزمین تنظیم رابطه بین انسان، فضا و فعالیتهای انسان در فضا به منظور بهره برداری منطقی از جمیع امکانات در جهت بهبود وضعیت مادی و معنوی اجتماع بر اساس ارزشهای اعتقادی با توجه به سوابق فرهنگی، ابزارعلم و تجربه درطول زمان.
رویکرد آمایش در همه ابعاد مکمل و برطرف کننده نارسایی هایی است که با قابلیت ایجاد زمینه تعامل میان سه عنصر انسان، فضا، فعالیت و ارائه چیدمان منطقی فعالیتها در عرصه سرزمین می بایست در مراحل تدوین توسعه و اجرای آنها به عنوان نگاه غالب و سند بالادست عمل نماید.

تعاریف و مفاهیم
مفاهیم این نحوه نگرش به فضا ناظر بر مقوله هایی نظیر:
فعالیت یابی بر مکانی خاص
مکانیابی برای فعالیتی خاص
الگوی سازماندهی فضا
الگوی اسکان جمعیت
و مدیریت سازمان فضایی توسعه.

تعاریف و مفاهیم
تعریف دهه 70 ازآمایش سرزمین: آمایش سرزمین مهندسی ترتیبات بهره برداری بهینه از ظرفیتهای اجتماعی و طبیعی است.
به عبارت دیگر، هندسه بهره برداری از ظرفیتها را یعنی نوع، مقیاس و موقعیت مکانی فعالیتهایی که منجر به بهره برداری بهینه از ظرفیتهای آن است، هدف قرار می دهد.
براساس چنین تعریفی آمایش سرزمین به لحاظ ماهوی مقوله ای است چند انضباطی که با مسایل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و محیطی سروکاردارد.
این رویکرد تلفیقی از دو تعریف قبلی است: با تاکید بر دو امر هندسه (بعد مکانی-فضایی)، سازمان فضایی را در ارتباط با ظرفیتهای اجتماعی می بیند.

تعاریف و مفاهیم
در مقایسه با تعریف دوم:
ظرفیتهای اجتماعی را وسیع تر و جامع تر می بیند.
سرزمین را بستر درک یا ظرف تلقی می کند که در آن عنصر قابلیتهای طبیعی و مصنوع برجسته تر است.
دراین تعریف فضا، انسان و فعالیتها از حالت تجریدی تعاریف قبلی خارج شده و در معنای عامتر اقتصاد، بخش مادی ظرفیت اجتماعی است، فرهنگ بخش معنوی آن و مفهوم سرزمین به یک تلقی انسانی تر، فرهنگی تر و اجتماعی ارتقاء یافته است.

تعاریف و مفاهیم
تعریف دهه 80 از آمایش سرزمین: تنظیم کنش متقابل بین عوامل انسانی و محیطی به منظور ایجاد سازمان سرزمینی مبتنی بر بهره گیری بهینه از استعدادهای انسانی و محیطی.
آمایش سرزمین دراین چهارچوب ازطریق:
افزایش کارایی و بازدهی اقتصادی
گسترش عدالت اجتماعی و تعادلهای منطقه ای
رفع فقر و محرومیت
برقراری تعادل در برخورداری ازسطح معقول توسعه و رفاه در نقاط و مناطق جغرافیایی.
ایجاد نظام کاربری اراضی متناسب با اهداف توسعه متعادل و حفظ محیط زیست.

تبیین ابعاد مفهومی آمایش سرزمین
ایجاد و تحکیم پیوندهای اقتصادی درون و برون منطقه ای
هماهنگ سازی تاثیرهای فضایی- مکانی سیاستهای بخشی و سیاستهای توسعه مناطق و محورهای خاص برای دستیابی به چشم انداز توسعه کشور و مدیریت یکپارچه سرزمینی.
حفاظت محیط زیست و احیای منابع طبیعی
ملاحظات دفاعی و امنیتی
حفظ هویت ایرانی- اسلامی و حراست از میراث فرهنگی

تعاریف و مفاهیم

تعاریف و مفاهیم
با توجه به تعاریف پیشین, مفهوم آمایش سرزمین در شش گانه ذیل می تواند خلاصه شود:
تناسب بین جمعیت و ظرفیت توسعه پذیری در هر حوزه جغرافیایی.
ارائه گزینه های متناسب الگوی اسکان جمعیت
ارائه گزینه های متناسب الگوی سازماندهی فضا.
مکانیابی برای فعالیتهای خاص.
فعالیت یابی برای مکانی خاص.
ترتیبات حفاظت ازمحیط زیست.

کاربردهای کلی آمایش سرزمین
محصول نهایی برنامه ریزی آمایش سرزمین شامل:
الف). فضاهای اولویت دار توسعه و ساختار فضایی آنها درآینده (قطبی، کانونی، محوری و…..
ب). نقش نواحی مختلف از نظر تقسیم کار ملی و استقرار فعالیتهای کشاورزی، صنعتی، خدماتی و امکانات زیربنایی.
ج). سطح بندی مراکز جمعیتی، الگوی سکونت، خدمات رسانی و توزیع بهینه جمعیت در پهنه سرزمین متناسب با قابلیتها و محدودیتها.
د). چشم انداز اشتغال و توزیع آن در بخشهای عمده اقتصادی و اجتماعی.

گونه شناسی سازمانیابی فضا در سیستم های شهری
الگوهای فضایی
الگوهای فضایی سیستم، طرح واره ای شماتیک و مجرد، متشکل از دو عنصر گره ها و پیوندهاست.
این الگوها، تجسم ساختار شبکه به طور انتزاعی است، به طوری که این تجسم لزوما با طرح حقیقی سیستم متناظر نیست.
هر یک از انواع ساختارها، به واسطه طرحی گرافیکی از صورتبندی پیوندهای میان گره ها مشخص می شود، در حالی که تحلیل انواع شبکه ها با استفاده از نظریه گراف میسر است.
فواصل بین گره ها و الگوی پیوندی میان آنها می تواند بین هر دو شبکه متفاوت باشد و از این رو است که ساختار شبکه ها نیز متمایز از یکدیگر است.
در ادامه به بحث پیرامون انواع ساختارها و تشریح ابعاد و ویژگی های هر یک، پرداخته خواهد شد.

گونه شناسی سازمانیابی فضا در سیستم های شهری
ساختار ستاره ای (تک مرکزی)
در این ساختار، هر یک از گره ها به گرهی مرکزی که هاب نامیده می شود پیوند دارند.
در این ساختار تمامی گره ها که پره (Spoke) نیز نامیده می شوند، به یک گره یکسان که گره مرکزی شبکه نیز تلقی می شود پیوند دارند.
در این ساختار، پیوند میان هر یک از نقاط (که هیچ یک، گرهی مرکزی نباشند) از طریق این مرکز میسر است.
ساختار تک مرکزی (ستاره ای) یکی از ابتدائی ترین و ساده ترین ساختار های شبکه ای است.
شبکه های واجد این گونه از ساختار، هنوز در مراحل اولیه و بدوی تکامل قرار دارند.

گونه شناسی سازمانیابی فضا در سیستم های شهری
یکی دیگر از ویژگی های این نوع ساختارها وجود سلسله مراتب دو سطحی است، به این معنا که گره مرکزی در سلسله مراتب سطح بالا و سایر گره ها در سلسله مراتب سطح پایین استقرار دارند، این ویژگی سبب شکل گیری سطح بالایی از تمرکز و قطبش ساختار به واسطه وجود گره مرکزی می شود.

گونه شناسی سازمانیابی فضا در سیستم های شهری
ساختار چند مرکزی
در ساختار چندمرکزی، هریک از گره ها به یک گره مرکزی پیوند دارند.
در این ساختار بر خلاف ساختار تک مرکزی چندین گره مرکزی با نقشی یکسان (تعداد این گره های مرکزی در مقابل تعداد کل گره های موجود در شبکه سهم اندکی را به خود اختصاص می دهد) ایفای نقش می کند، به طوری که هر یک از گره ها فقط و فقط به یک گره مرکزی اتصال دارند.
در سطح بعد، گره های مرکزی دارای پیوندهای نسبتا متقابلی با یکدیگرند.
این نوع از ساختار در مقایسه با ساختار تک مرکزی پیچیده تر و متکامل تر است، چرا که برخی از گره ها توانسته اند در طول زمان در جایگاه مسلط نسبت به گره های پیرامونی قرار گیرند.
متکی نبودن کل شبکه به تنها یک گره مرکزی، انعطاف پذیری و تخصص یابی در سیستم از ویژگیهای ساختار چند مرکزی است.

گونه شناسی سازمانیابی فضا در سیستم های شهری
از دیگر ویژگی های این ساختار وجود سلسله مراتب مشخص و قطعی، و البته غیر انحصاری در آن است، به طوری که گره ها می توانند در سطوح مختلفی از سلسله مراتب جای بگیرند.
به دلیل عدم انحصار موقعیت مرکزی تنها توسط یک گره و در مقابل تقسیم این نقش در میان چندین گره، پراکنش و انتشار بیشتری در این شبکه وجود دارد.

گونه شناسی سازمان یابی فضا در سیستم های شهری
ساختار خوشه ای
در ساختار خوشه ای، هر یک از گره ها به یک گره مرکزی اتصال دارند.
در این ساختار، برخلاف ساختار چندمرکزی، چندین گره مرکزی با نقشی متفاوت ایفای نقش می کند، به طوری که در بین این گره های مرکزی نیز سلسله مراتبی از سطوح وجود دارد و یک یا چندین گره در مسلط ترین سطح استقرار دارند.
هر یک از گره های مرکزی در پیوند مستقیم با گره های مرکزی سطح بالاتر قرار دارند.
این نوع از ساختار شکل پیشرفته تر و تکامل یافته تری را نسبت به دو ساختار قبلی به نمایش می گذارد.
در این ساختار سطوح مختلفی از سلسله مراتب میان گره ها وجود دارد و با توجه به انتقال سطح تمرکز و تسلط نقاط مرکزی به سطوح پایین تر سلسله مراتب، سطح بالاتری از انتشار و پراکنش در شبکه مورد انتظار است.

گونه شناسی سازمان یابی فضا در سیستم های شهری
یکی از ویژگی های بارز این شبکه خود متشابه بودن هر یک از سطوح با سطوح قبل و بعد از خود است،
این بدین معناست که در هر سطحی از سلسله مراتب گره هایی مرکزی و گره هایی پیرامونی متصور است.

گونه شناسی سازمان یابی فضا در سیستم های شهری
ساختار جزیره ای
در این ساختار هر یک از گره ها در پیوند با گرهی از سلسله مراتب مشابه قرار دارد، به طوری که این پیوندها تشکیل اجتماعاتی را می دهند که شدت پیوندها در درون این اجتماعات و در میان گره ها بالاست و در مقابل ارتباطات اندکی میان گره هایی که به اجتماعات مختلف دیگر تعلق دارند وجود دارد.
این نوع از ساختار می تواند واجد گره هایی مرکزی در درون هر یک از اجتماعات باشد اما به دلیل این که انسجام و همبستگی کافی در میان هر یک از این اجتماعات وجود ندارد، نقطه مرکزی برای کلیت آن قابل شناسایی نیست.
سلسله مراتب کاملی بر کل ساختار حاکم نیست و لذا سطوح بالایی از پراکنش و انتشار برای آن رقم می خورد.

گونه شناسی سازمان یابی فضا در سیستم های شهری
در ساختارهای فضایی، این شکل از ساختار به ندرت یافت می شود و شواهدی که در دست است نشان دهنده احتمال پایین دلالت آن بر شبکه های جغرافیایی و فضایی است.

گونه شناسی سازمان یابی فضا در سیستم های شهری
ساختار شبکه ای
ساختار شبکه ای خود می تواند دربردارنده دو حالت متمایز باشد: 1) شبکه ای کامل و 2) شبکه ای جزئی.
در ساختار شبکه ای کامل، هر یک از گره ها به طور مستقیم به دیگر گره ها اتصال دارد.
در حالی که در ساختار شبکه ای جزئی، تنها برخی از گره ها دارای پیوند مستقیم با دیگر گره ها هستند.
البته تعداد این گره ها در نسبت با تعداد کل گره ها در شبکه سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهد چرا که در غیر این صورت انواع دیگری از ساختارها نظیر ساختار تک مرکزی و چند مرکزی نتیجه می شود.
سایر گره ها تنها به آن دسته از گره هایی که بیشترین پیوندهای شبکه با آنها برقرار شده اتصال دارند.

گونه شناسی سازمان یابی فضا در سیستم های شهری
این شکل از ساختار شبکه به سبب سهولت ارتباطی که علی رغم هزینه بر بودن آن، بین هر دو گره دلخواه در اختیار می گذارد، ساختاری پیشرفته و متکامل محسوب می شود.
یکی از ویژگی های این ساختار عدم وجود سلسله مراتب مشخص میان گره ها و البته شکل گیری سطح بالایی از پراکنش و انتشار در شبکه است.


تعداد صفحات : 62 | فرمت فایل : ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود