از تولد تا شهادت صفحه 9 سیری در زندگانی امام علی (ع)
محدثان و مورخان شیعه و دانشمندان علم انساب در کتا بهای خو ولادت حضرت امیر (ع)را در کعبه نقل کرده اند که در این میان کثیری از دانشمندان اهل سنت نیز به این حقیقت تصریح کرده اند و آن را یک فضیلت بی نظیر خوانده اند .
ای بزرگی از اول خلقت تا آخر هستی فقط اختصاص به مولای پاکان علی است که حضرت علی (ع) در پاسخ به سوال صعصعه بن صوحان در شب شهادت خود نیز به این امتیاز برجسته اشاره می نماید .
وقتی صعصعه از امام سوال می کند که شما بهتر و برترید یا حضرت عیسی (ع)؟
امام می فرمایند :من چرا که مادر عیسی در حین زایمان طبق فرمان خدا از مسجد الاقصی خارج شد اما مادر من بیرون کعبه بود که به داخل آن دعوت شد .
رسول خدا (ص) حضرت علی (ع)را یعسوب مومنین نامید و یعسوب منافقین را مال وثروت دانسته است مال و ثروت را در مقابل حضرت علی (ع) سرور و زمامدار منافقین معرفی فرموده است .
نویسنده کتاب ینابع الموده که خود از مذهب اهل سنت می باشددرباره امیر المومنین علی (ع) می نویسد :
من در باره مردی که اهل ذمه (یهود و نصاری ) درحین اینکه پیغمبری محمد (ص) را قبول ندارد ولی به علی (ع) احترام می گذارند چه بگویم ؟…
درباره شخصیتی که پادشاهان فرنگ و روم صورتش را در عبادتگاه خود نقاشی کرده…… و عکس او را بر شمشیرهای خود نیز نقاشی کرده بودند چه بگویم ؟
من درباره کسی که عکس وی در شمشیر عضد الدوله بی بویه و فرزندش رکن الدوله و آلپ ارسلان و فرزندش ملکشاه دیده می شد چه بگویم ؟
درباره کسی که پادشاهان ترک و دیلم به شمشیری که عکس آن حضرت را داشت تبرک مجستند و آن را وسیله پیروزی و فتح خود میدانستند چه بگویم ؟….
درخشیدن امام علی (ع) در ماحرای انذر عشیرتک الاقربین و لیله المبیت (خوابیدن در رختخواب پیامبر (ص))از نورانی ترین بخش زندگی آن حضرت می باشد که علمای اهل سنت نیزبه آن اشاره کرده اند .
برای شناخت امام علی (ع) می توان به خطبه 197نهج البلاغه مراجعه کرد اگر چه در این خطبه تنها 5 خصلت نورانی امام آمده ولی مرحوم علامه خوئی در منهاج به ذکر روایتی که مشتمل بر70خصیصه از آن حضرت می باشد پرداخته است .
متفکر شهید استاد مطهری درباره زهد علی (ع)چنین می نویسد :
((……در شخص علی این دو ،یعنی زهد و احساس مسئولیت یک جا جمع بود علی اول زاهد جهانی بود و در عین حال حساسترین قلبها رانسبت به مسئولیت های اجتماعی در سینه داشت )).
امام از طرفی به دنیا و لذت ناپایدار دنیا پشت کرده بود ولی زهد او را به انزوا و گوشه گیری نسبت به سرنوشت جامعه و بی عدالتی بی توجه نکرده بود.
چنانچه برای یک بی عدالتی کوچک شب خوابش نمی برد امام مثل زاهدان بی درد و بی عاری که در گوشه ای خزیده اند و به سرنوشت جامعه کاری ندارند نبود او در متن جامعه احساس مسئولیت می نمود شما دراین کتاب به دانستانها که از زندگی بی پیرایه امام علی (ع) آورده شده دقت کنید آنگاه متوان دید که اوست یکه تاز میدان زهدد در عالم .
نویسند کتاب تذکره الخواص که خود از نویسندگان حنفی اهل سنت است می نویسد :
((مردی از ابن عباس پرسید راستی که چقدر فضائل علی (ع)زیاد است فکر می کنم به سه هزار فضیلت رسیده باشد ؟))
ابن عباس در جواب گفت :
((فضائل علی (ع) به سی هزار نزدیکتر است تا به سه هزار .
سپس در ادامه گفت :اگر درختها قلم گردند و در یاها مرکب و جن و انس نویسنده و حسابگر آن شوند نمی توانند فضائل علی (ع) راشمارش کنند ))
طبری نیز در ذخایر العقبی پس از ذکر 9 آیه درباره علی (ع) می نویسد ))درآیات قرآن هر کجا کلمه ((آمنو )) باشد ،علی (ع)رهبر پرچمدار و بزرگترین نمونه آن است .))
ولادت صفحه 13سیری در زندگانی امام علی (ع)
جمعه سیزدهم رجب ،سی ام عام الفیل (23سال پیش از هجرت )
چهار روز بانوی بزرگ فاطمه بنت اسد در درون کعبه بود آن بانو وقتی از خانه خدا بیرون آمد کودکی را در آغوش داشت …..او گفت :
پیامی از غیب شنیدم که گفت نامش را علی بگذار
علی (ع)می فرمایند :نام من در انجیل به الیا و در تورات به (بری ) و در زبور (اری )آمده است …..مادرم مرا (حیدر ه)نامید و پدرم به (ظهیر)نام نهاد ….
نامهای دیگر امام عبارت است صفدر -عین الله – اسد الله -و القاب آن حضرت مرتضی -امیرالمومنین – اخ الرسول – زوج البتول و کنیه حضرت ابا الحسن می باشد مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در کتاب المراقبات ص 104اسم و لقب و صفت آورده است که 23 مورد از این السماء با رسول خدا (ص) مشترک می باشد .
عمران فرزند عبدالمطلب پدر حضرت علی (ع) بود که کنیه وی ابوطالب بود .
فاطمه بعد از خروج از کعبه رهسپار خانه ی خود شد او در اولین لحظه فرزند خود را که تا آن هنگام چشمانش را باز نکرده بود در بغل پیامبر (ص) گذاشت ،
علی چشمانش را باز کرد و به چهره نورانی محمد (ص) نگریست !!
پیامبر (ص) دهان علی (ع) را بوسید آنگاه در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه .
ابوطالب به شکرانه این مولود در روز عید قربان ولیمه داد
فاطمه دویمن زنی بود که دعوت نورانی محمد (ص) را لبیک گفت او تا سال چهارم سال هجرت در مدینه درراه اهداف پیامبر (ص) مشغول فداکاری بود .
بعد از فوت مادر امام علی (ع) رسول خدا (ص) بر جناز ه این زن بزرگ نماز خواند و او را با پیراهن خود کفن کرد و به خاکش سپرد .
مرحوم علامه امینی در جلد 3 الغدیر بر روایات بسیار ی از کتب معرف اهل سنت آورده است که پیامبر اسلام (ص) پس از بعثت تا سه سال فرمان نیافت که اسلام را آشکار کند .
در این مدت تنی چند به او ایمان آوردند که نخستین کس از مردان علی بود .
وقتی عبد المطلب دیده از دنیا فرو بست پیامبر (ص) که هشت سال از عمرش می گذشت تحت سر پرستی ابوطالب پدر بزرگوار علی ( ع) در آمد و چهل و دو سال تمام سرپرستی پیامبر و مبارزه در را ه اهداف مقدس او به عهده ابوطالب بود .
حضرت علی (ع)پیش از آغاز بعثت پیامبر اکرم (ص) ده سال سن داشت زیرا آن هنگام که مولا علی (ع) به دنیا آمد بیش از سی سال از عمر پیامبر نگذشته بود و پیامبر در سن 40سالگی به رسالت مبعوث شدند بنابراین علی (ع)به هنگام بعثت بیش از ده سال نداشت .
دراین دورا ن نیز امام علی (ع)به سبب دفاع از حریم پیامبر (ص) در مقابل اذیت و آزار وسنگ پرانی های کودکان مشرکین که به توسط پدرانش مامور اذیت کردن پیامبر (ص) شده بودند به لقب قضم مشهور گشت چرا که علی (ع) بر بینی این کودکان می کوبند و به این شکل از حریم پیامبر(ص) دفاع می نمود .
علی (ع)همراهی خویش با پیامبر (ص) را تحت تعلیم و تربیت بودن خود رامکرر در نهج البلاغه بیان داشته اند از جمله در خطبه مشهور قاصعه و در خطبه 19 نیز می فرمایند :
((من همچون نوزاد شتری که به دنبال مادرش می رود پیرو و دنباله رو پیامبر (ص) بودم در خطبه 195نیز می فرمایند :حتی لحظه ای در مقابل خدا و رسولش اظهار مخالفت نکردم در خصوص جنبه های علمی و رفع شبهات امام علی (ع) می فرماید :
به نکته مجهولی برنخوردم جز آن که درباره آن از رسول خدا سوال کردم و پاسخ آن را در خاطرم نگه داشتم .
به تعبیر پیامبر اکرم (ص) علی (ع) تا آنجا اوج گرفت که به باب شهر علم لقب یافت ظریفی می فرمود :از کسی پرسیدند جبرئیل چند بار بر پیامبر نازل شد گفت 12000بار و در ادامه تا کید کرده بود که جبرئیل به علی 24000بار وارد شده است بعد دلیل ادعای خود را اینچنین اظهار داشته بود که پیامبر اکرم (ص) فرمود :من شهر علم و علی باب آن ، پس برای ورود باید از درب واردشد واز درب خارج شد به این جهت جبرئیل بر علی 24000بار وارد شد ه است .
لذا می بینینم در روایات یکی از القاب امام علی (ع) معلم جبرئیل است .
مضافاََََََََ اینکه جبرئیل و مکائیل در جنگهای حضرت در سمت چپ و راست امام
می جنگیده اند .
رسول خدا (ص) روز دوشنبه طبق فرمان خدا عمل نمودند به اسلام را آغاز کردند و عصر همان روز خدیجه همسرش به او ایمان آورد و صبح روز سه شنبه علی (ع) به آن حضرت گروید و به نماز پرداخت.
تهاجم جبهه کفر به اسلام صفحه 18 سیری در زندگانی امام علی (ع)
تمای جنگ های اسلام بر بازوی پرقدرت حیدر کرار می چرخید محور میدان نبرد و یکه تازی میدان جانبازی در راه اهداف نورانی پیامبر اکرم (ص) امیر المومنین علی (ع) بود این ادعا تنها از ناحیه راویان ومحدثان شیعه مطرح نشده بلکه علمای اهل سنت نیز بر این مطلب تصریح و تاکید دارند که علی (ع) شیر بیشه نبرد باکافران بوده است .
خبر شهادت صفحه 21 سیری بر زندگانی امام علی (ع)
در جمادی الاول سال دوم هجرت رسول خدا (ص) با دویست تن از مسلمانان غزوه عشیره را به منظور تعقیب کاروان قریش آغاز کرد .
در این غزوه اگر چه جنگی رخ نداد ولی حضرت رسول (ص) با برخی از قبایل قرداد صلحی را منعقد نمود در همین غزوه بود که حضرت رسول خطاب به علی (ع) و عمار یاسر فرمود :
آیا شما را به دو مرد بدبخت تر از همه خبر ند هم ؟
امام علی (ع) و عمار پاسخ دادند :چرا ای رسول خدا (ص).
سپس حضرت رسول (ص) فرمود :
مردی که از همه بدبخت تر است یکی ((سرخک )) که شتر صالح را کشت و دیگری آن کسی است که سرت (خطاب به علی ) را می شکافد و محاسنت را به خون آغشته می سازد خواهد بود .
جنگ خیبر صفحه 22سیری در زندگانی امام علی (ع)
قلعه خیبر 25روز در محاصره پیامبر(ص) و لشکریان اسلام بود بعد از این مدت
پیامبر (ص) پرچم فتح را ابتدا به ابوبکر داد آنگاه به عمر ،ولی هر دو بار با سر
افکندگی و شکست نزد رسول خدا (ص) برگشتند.
علی(ع) می فرمایند :
به خدا سوگند :
کندن در خیبر و پرتاب آن تامسافت چهل متری به قدرت بشری و توان جسمانی من نبود بلکه به تایید الهی و نیروی ملکوتی ونفسی که به روشنایی نور پروردگار ش (می بیند ) صورت گرفت:((والله ماقلعت باب خیبر و رمیت به ….))
علی (ع) می فرماید:مرحب جنگجوی خیبری به منظور حفاظت هر چه بیشتر خود قطعه سنگی تراشیده و آن را سر نهاده بود تا از آن به عنوان کلاه خود استفاده کند چرا که هیچ کلاه خودی نمی توانست برای سر بزرگ او پوشش ایجاد کند .
من با ضربتی که بر سر او فرود آوردم آن سنگ شکافته شد و تیغه شمشیر بر فرق سرش رسید و او به قتل رسید .(و وصل السیف الی راسه فقتله )
سپس امام (ع) فرمود من در جنگ خیبر 25 جراحت برداشتم با همان وضع نزد پیامبر آمدم آن حضرت همین که مرا به آن حال دید گریست .
پس از پیامبر تنها شدم صفحه 24 سیری در زندگانی اما م علی (ع)
اما علی می فرمایند (پس از پیامبر ) به هر کجا نگریستم .برای خود یاوری جز اهل بیتم نیافتم و نخواستم که آنها (در عرصه فتنه ای که دشمنان فراهم ساخته بودند بی فایده ) به کام مرگ فرو روند دیده فرو بستم ،با آنکه خاشاک در دیدگان داشتم شرنگ نامردی را نوشیدم ،با آنکه استخوان د ر گلویم شکسته بود و غم گلویم را فشرده بود و من شکیبایی می ورزیدم و به چیزی تلخ تر از حنظل ،که به کامم ریخته بودند ،صبر کردم .
شروع خانه نشینی امام علی (ع)صفحه 24 سیری در سیره زندگانی امام علی(ع)
ابوبکر در سا ل دهم هجرت خلیفه شد و در سال 13هجرت در 63 سالگی از دنیا رفت در حالیکه 2سال و 3 ماه و ده روز خلافت کرده بود.
پس ازاو عمر روی کار آمد او در اواخر ماه ذی الحجه سال 23 هجرت به دست ابولولو فیروز کشته شد که جمع خلافت خلافش ده سا ل و شش ماه و 4 روز بود.
بعد از تشکیل شورا د راوایل محرم سال 24 هجری عثمان زمام خلافت را به دست گرفت او در ماه ذی الحجه ی سال 35 هجری به دست عده ای از مسلمانان به علت بی عدالتی های مکررش کشته شد خلافت او 12 سال (چند روز کم ) به درازا کشید.
جهل خلیفه در عمل و اندیشه صفحه 25سیری در زندگانی امام علی (ع)
نقل شده در زمان خلافت عمر سخن از زرو زیور کعبه و فراوانی آن به میان آمد .
دسته گفتند :اگر طلاها را می فروختی و صرف تجهیزات لشکر مسلمانان می کردی ثوابش زیادتر بود کعبه طلا برای چه می خواهد ؟
عمر تصمیم به این کار گرفت ولی قبل از عمل مطلب را از امام علی (ع) سوال کرد .
حضرت فرمود:موقعی که قرآن به محمد (ص) نازل گردید اموال چهار نوع بود:
1- اموال مردم که میان وارث ها به حسب ارثی که می برند تقسیم کرد 2-غنائم جنگی که میان مستحقین آن بخش فرمود 3-خمس که برای موارد مصرف خود که خدا تعیین کرده قرار داد 4-صدقات که خدا آن را برای موارد تعیین شده در نظر گرفت در آن تاریخ زیور کعبه وجود داشت و خداوند درباره ی آن دستوری صادر نفرمود ترک دستور نه به خاطر فراموشی خدا بود ونه به خاطر ندانستن جای کعبه پس تو هم زیور کعبه را مانند خدا و رسول او بر جای بگذار.
عمر به امام عرض کرد اگر تو نبودی ما مفتضح شده بودیم !!!
در روایتی دیگر از شافعی روایت است که رسول خدا (ص) در کنا ر حجر الاسود روبروی آن ایستادند وآن را استلام نمودند و مدت طولانی دو لب مبارک خود را بر حجر گذارده بودند و هر وقت آن حضرت استلام می کردند می گفتند :بسم الله و الله اکبر
سپس حضرت به عمر خطاب گفتند :
((انک رجل قوی لا تزاحم علی الحجر توذی الضعیف ان و جدت خلوه فاستلمه و الا فاستقبله و هلل و کبر))
یعنی :تو مردی قوی هستی و ضعیف را اذیت می کنی !
با روی کار آوردن خود به حجر الاسود مردم را به زحمت نیانداز !اگر مکان را خلوت یا فتی برآن دست بکش و اگر نه روبروی آن بایست و تحلیل و تکبیربگوی!
پیراهن عثمان درست کردند:صفحه 27 سیری در زندگانی امام علی (ع)
امام وقتی بذل و بخشش های عجیب عثمان رامشاهد ه کرد و وقتی دید عثمان به اعتراضات مسلمانان و حتی صحابی پیامبر (ص)توجهی نم کند .
به او فرمود :
((من تورا سوگند میدهم که کاری نکنی که پیشوای مقتول این امت گردی چه اینکه پیامبر همواره می فرمود :دراین امت پیشوای کشته خواهد شد که پس از آن درهای کشت و کشتار باز خواهد شد ……))
((وانی انشدک الله الا تکون امام هذه الامه المقتول فانه یقال :یقتل …..))
قتل خلیفه صفحه 27سیری در زندگانی امام علی (ع)
عثمان با عملکرد خود چنان نارضایتی ایجاد کرد که مردم را خود به خود بر علیه خود شورانید او حتی در مقابل اعتراض صحابی بزرگوار پیامبر اسلام (ص)ابوذر عمار یاسر و عبدالله بن مسعود با قوه قهریه و به شیوره آزار و اذیت عمل کرد و.
تا این که مردم منزل او را محاصره کردند.
مدت محاصره حدود چهل روز طول کشید با تیر اندازی از خانه عثمان و کشته شدن پیرمردی از صحابه رسول خدا (ص) و خود دار ی عثمان از تسلیم قاتل و سرسختی خود او هجوم به خانه خلیفه آغاز شد و عثمان به قتل رسید .
جمعه 25 ذی الحجه 35هجری برابر 6تیر ماه سال 35ه .ش:
روز بیعت با امیر مومنان انجام شد و علی (ع) پس از عثمان به زمامدار ی مسلمین
انتخاب گشت .
عده معدودی از بیعت کردن با امام کناره گرفتند .
مسعودی نام آنان را که با امام بیعت نکردند را قعاد (نشستگان ) و ابو الفداء در کتاب خود معتزله (گوشه نشینان ) گذارده است .اسامی این عده در تاریخ آمده است ولی علی (ع) به خلافت سیره عمر و ابوبکر کسی را با زور وادار به بیعت نکرد به داستا ن زیر توجه کنید :
در مسجد مدینه ،بعد از بیعت با امیر مومنین ،امام گفتند که چرا متخلفان از بیعت رایکی یکی آوردند .فرمود :شما چرا بیعت نکردید ؟گفت :آقا من منتظر م بقیه بیعت کنند ((عبدالله بن عمر ))را به مسجد آوردند .امیر المومنین پرسید:چرا بیعت نکردی؟
او تاملی کرد و گفت حالا بله ،خوب !((مالک اشتر ))که آن جا ایستاده بود،گفت :یا امیر المومنین ! شما اجاز ه بدهید ،من سر این یکی را که پسر خلیفه اسبق هم است – از تن جدا کنم تا دیگران حساب کار خودشان را بکنند و بفهمند که مساله قاطعیت است .امیر المومنین (ع)خندید ند و فرمودند : نه این فرد در جوانیهایش خوش اخلاق نبود.
حالا هم که پیر شد ه ،اخلاقش خراب است ;ولش کنید برود .
حضور امام علی (ع) در مسجد بعد از بیعت :صفحه 29سیری درزندگانی امام علی (ع)
بعد از بیعت مردم با امام علی (ع) ، فردای آن روز (یعنی روز دوم خلافت آن حضرت )امام در مسجد پیامبر حاضر شد و خطاب به مردم فرمود :ذمتی بما اقول رهینه
یعنی :آنچه می گویم ذمه ام در گرو گفتار م است و خودم ضامن اجرای آن هستم ….. سپس اما م مردم را به 3 گروه تقسیم کردند و فرمودند مردم سه دسته اند .
1- عده ای به سرعت به سوی حق می روند اینها نجات می یابند
2- عده ای باکندی به سوی حق می روند درا نها هم امید به نجات هست
3- عده ای در راه حق کوتاهی می کنند اینها در دوزخ سقوط خواهند کرد .
حضرت علی (ع) قبل از خلافت بر انگشتر شان حک شده است .
الملک لله ولی پس از خلیفه شدن می نویسند الملک لله الواحد القهار .
پس از صلح با شامیان شعار انگشتر شان تغییر می کند و می توان بی تردید گفت که این نقش ها از روی حساب انجام م گرفته و نباید فقط به دید استحباب به آنها نگریست بلکه این نقش ها بار سیاسی داشتند .
گفتگوی امام علی (ع) با طلحه و زبیر :صفحه 31سیری در زندگانی امام علی (ع)
طلحه و زبیر چند روز بعد از بیعت با علی (ع) نزد آن حضرت آمدند گفتند :
تو خود دیدی که در حکومت عثمان چه جفایی بر ماشد و میدانی که تو جه عثمان به بنی امیه بود و اکنون که خداوند خلافت را به تو داده است ما را بر بعضی از کارها بگمار.
امام وقتی به طلحه و زبیر فرمود: به چه علتی شما با من مخالفت می کنید مگر شما
نبودید که از من خواستید زمام امور را به دست بگیرم ؟
آنها گفتند :………….عاملی که ما را رنجانده است مخالفت تو با روش عمر بن خطاب است او در تقسیم بیت المال سابقه افراد را در نظر می گرفت ولی تو امتیاز ما را نادیده گرفته و مارا در ردیف بقیه مسلمانان قرار دادی …
امام علی (ع) به آنها فرمودند :
……… در زمان رسول خدا (ص) دیدیم که او بیت المال را به طور مساوی تقسیم می کرد .
استاد مطهری در توصیف ناکثین می فرمایند :
ناکثین از لحاظ روحیه پول پرستا ن بودند صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض سخنان او (علی (ع)) در باره عدل و مساوات بیشتر متوجه این جمعیت است در حقیقت خلفای قبل با بخشش های خود به اطرافیان و اقوا م خود جامعه اسلامی را چنان به فساد کشاندند که در واقع می توان گفت این روح توقع طلحه و زبیر و زیاده طلبی های آنها بواسطه عملکرد خلفای قبل اشره شده است ولیکن برای مطالعه عمیق تر بایستی به کتاب شریف الغدیر ج 8 مراجعه کرد .عثمان چنان بذل وبخشش می نمود که مکرر مورد اعتراض و خشم صحابی پیامبر (ص) واقع می شد عثمان با بخشش هایش و با ستحکام کردن حکومت معاویه مقدمات جانشینی یزید و کشته شدن امام حسین (ع) را فراهم نمود لذا به همان جهت است که در روایات امده کسی که بعد از نماز لعن بر بنی امیه نکند نمازش کامل نخواهد بود .
جماعت جاه طلب و جاهل جمل را بهتر بشناسیم صفحه 34 سیری در زندگانی امام علی (ع)
سران لشگر جاهل جمل (طلحه و زبیر ) پس از پیروزی های اولیه و تصر ف شهر بصره بر سر ریاست با یکدیگر اختلاف پیدا کردند . هر یک از آنها می کوشید ند تا در اولین نماز جماعت پس از پیروزی ،امامت جماعت مسلمانان در دست او بیفتد .
این اختلاف و کشمکش چندان طولانی شد که نزدیک بود آفتاب طلوع کند از این رو مردم از هر سو فریاد زدند : الصلوه الصلوه ای اصحاب محمد (ص) ! با این همه این فریاد ها جاه طلبان جمل (طلحه و زبیر) توجهی نکردند تا اینکه سرانجام عایشه وارد مطلب شد و دستو داد یک روز محمد فرزند طلحه و روز دیگر عبدالله فرزند زبیر امامت کنند.
امام مهربانی ها صفحه 35 سیری در زندگانی امام علی (ع)
امیر مومنان پیش از ورود به بصره در محلی به نام زاویه فرود آمد و چهار رکعت نماز گذارد.
آنگاه صورت بر خاک نهاد و قطرات اشکش سرازیر شد سپس دستهایش را به سوی آسمان بلند کردو گفت : ……. پرودگارا ! این گروه سرپیچی کرده و بر من ستم نمودند و بیعت مرا شکستند خداوندا ! تو خود مسلمانان را حفظ فرما ! اللهم احقن دما المسلمین
روش امام علی در جنگ جمل این نبود که اسیران جنگ جمل را نگهداری کند لذا
همه آنها را آزاد می ساخت این مطلب نیز به صورت سوال و جوابی از امام هادی
(ع) نقل شده است که به کتا ب تحف العقول صفحه 565 مرا جعه شود .
علی (ع) می فرماید :
عایشه این مردم جاهل و بی خرد را فریب داد و آنها را دیوانه وار با شمشیر های اخته رو رد رو ی ما قرار داد .
زبیر پسر عمه پیامبر بود او از جنگ فاصله گرفت وبرگشت و در را ه بازگشت توسط ابن جرموز به قتل رسید .
قاتل پس از کشتن او شمشیرش را نزد علی (ع) آورد حضرت همان طور که شمشیر او را نگریست فرمود:
((این شمشیر همواره غبار غم و اندوه را از چهره رسول خدا (ص) زدود ه است ))
اولین فاتح جنگ : صفحه 39 سیری در زندگانی امام علی (ع)
طبق بعضی از روایات اولین فتح در جنگ صفین که گشودن شریعه فرات بود بدست امام حسین (ع) و همراهانش انجام گرفت معاویه به بهانه واهی بسته شدن آب بروی عثمان توسط امام علی (ع) آب را بست همین بهانه نیز در کربلا متمسک لشکر عمر سعد واقع شد .
عمار در این جنگ در سن 99 سالگی به شهادت رسید و سر مبارک او توسط منافقان سفاکان معاویه از تن جدا و ابن تیهان از سرداران جنگهای بدر واحد بود که در صفین به شهادت رسید و ذولاشهادتین به خزیمه بن ثابت گفته می شد پیامبران اسلام گواهی اورا به جای دو نفر در موردی قبول کرد از این رو به او ذو الشهادتین (صاحب دو گواهی ) می گفتند اونیز در جنگ صفین پس ا ز شهادت عمار به میدان رفت و به شهاد ت رسید .
ماجرای حکمیت :صفحه 40 سیری در زندگانی امام علی (ع)
پایان تلخ جنگ صفین بواسطه نادانی عده ای جاهل به حکمیت کشید ه شد ماجرای نقش ابوموسی اشعری در حادثه حکمیت و گول خوردن او در شورای دومه الجندل بدست عمروعاص باعث شد که او سخت مورد ملامت یاران امام قرار بگیرد خود امام نیز بعد از نماز صبح و مغرب به معاویه و عمرو عاص و ابو موسی و چند نفر دیگر لعن می کرد.
جبهه مارقین :صفحه 41 سیری در زندگانی امام علی (ع)
مارقین همان گروهی بودند که در جنگ صفین از نبرد با معاویه سرباز زدند و حضرت را برا ی قبول حکمیت شدیدا تحت فشار قرار دادند .
آنها بعد از جنگ 100روزه صفین شروع به سازماندهی گروه خود کردند این گروه تا زمان که مشکلی برای جامعه اسلامی درست نکرده بودند در نهایت آزادی زندگی
می کردند .
اما به جهت تند روی هائی که در عمل داشتند دست به تعدی و تجاوز به حقوق دیگران زدند .
لذا وقتی آنها به مرحله تعدی واردشدند اما ابتدا ء با نصایح و ملایمت و ارشاد و با منطق و جلسات تو جیه ، انها را بر طبق راست دعوت نمود لیکن کار منتهی به
جنگی ناخواسته شد .استاد مطهر ی درباره این گروه می فرمایند :
مارقین روحشان روح عصبیتهای ناروا و خشکه مقدسیها و جها لتها خطر نا ک بود .
پرچم امان صفحه 42سیری در زندگانی امام علی (ع)
اما م راههای متعددی راجهت جلوگیری از جنگ تدبیر فرمود از جمله آن جمله امام بعد از اتمام سخنرانی خود در مقابل مارقین پرچم امان را به دست ابو ایوب انصاری دادودستور داد اعلام کنند :هرکس به طرف پرچم بیاید در امان است …….. مانیازی به ریختن خون شما نداریم .سخنان امام و بر افراشتن پرچم امان سبب شد حدود هشت هزار نفر از گروه خوارج دست از جنگ برداشته ودر اطراف پرچم امان گرد آمدند.
داستانی عجیب تر : صفحه 48 سیری در زندگانی امام علی (ع)
حجاج بن یوسف به عبدالله بن هانی گفت :به نفع ما رنج کشیده ای و ما جبران نکرده ایم سپس دو دختر از دو طایفه برای او خواستگاری کرد و آن دو دختر را تحت فشار به ازدواج با او درآورد سپس از وی پرسید :دربادره طائفه خود سخن بگو !
عبدالله گفت : ما مناقبی داریم که هیچ یک از طوایف عرب نداند .
حجاج پرسید : آن مناقب و فضائل چیست ؟ قدری برایمان بگو !
عبدالله گفت : تا کنون د رمجالس ما به عبد الملک بد گوئی نشده است.
حجاج گفت : بخدا سوگند فضیلتی است .
عبدالله : درجنگ صفین 70نفر در رکاب معاویه شهید دادیم …… و این کار را بد نم دانیم .
حجاج: به خدا فضیلتی است بزرگ .
عبدالله :عده ای از زنان ما نذر کرده اند که اگر حسین (ع) کشته شود هر کدام ده شتر قربانی کنند و بعد از شهادت او به عهد خود وفا کردند .
حجاج گفت :بخدا فضیلتی است بزرگ.
عبدالله گفت : هر یک از طایفه ی ما که لعن کردن به علی (ع) را حسن و حسین و مادرش زهرا را هم به آنها می افزایندوبه همه آنها لعن می کنند .
حجاج گفت : به خدا فضیلتی است بزرگ .
لذا در روایت است که کسی که بعد از نمازش بنی امیه را لعن نکند نمازش کامل نخواهد بود و لعنه الله علی قوم الظالمین .
علی از دیدگاه ابن ابی الحدید : صفحه 57 سیری در زندگانی امام علی (ع)
امیر مومنان علی (ع) نه نتها بروی متفکران و اندیشمندان شیعه و پیروان راستین او تاثیر گذاشت ،بلکه بزرگان جهان تسنن را نیز شیفته خود ساخت . هر چند دراین زمینه مدارک فروانی وجود دارد ، ولی به مصداق مشت نمونه خروار .به نقل یک نمونه بسنده می کنیم .
ابن ابی الحدید یکی از شخصیتهای بزرگ اهل سنت درباره اما م علی (ع) می گوید: (( من نمی دانم درباره بزرگ مردی که دشمنانش اعتراف به فضائلش کردند و نتوانستند مناقبش رانادیده بگیرند ،یا آنها را کتمان کنند چه بگویم ؟بنی امیه در شرق و غرب عالم اسلام ، حاکمیت اسلامی را قبضه کردند و در قلمرو حکومت خود با نیرنگهای گوناگون سعی در خاموش ساختن نور علی (ع) نمودند .حقایق را تحریف کردند و به جای آن روایات دروغ در نکوهش او ساختند .
در منبرها زبان به لعن او گشودند و کسانی را که از وی به نیکی یا د می کردند، با تهدید و حبس و قتل کیفر دادند .
از انتشار روایات پیامبر که بیانگر فضیلت و یا برتری بخشیدن نام امیرالمومنین(ع) ،جلوگیری به عمل آوردند .حتی از نامگذاری نوزادان مسلمان به نام علی جلوگیری کردند ،ولی با این وصف ، همه این مخالفتها و کارشکنیها ،جزبا بالا بردن مقام و نام (( علی )) تاثیر دیگری نداشت .
نام علی و یاد او مشک بود که هر چه آن را می پو شاندند ،باز بوی عطر آن به مشام جان انسان میرسید .او همچون خورشید تابان بود که با کف دست پنهان نم شد .
ومثل روز روشن بود که اگر چشمی آن را نبیند چشمهای دیگری آن را نخواهد دید.
من نمیدانم درباره مردی که تمام فضایل انسانی به او منتهی می شود و کلیه فرقه های اسلامی خود را به وی منسوب میدارند ،چه بگویم ؟علی (ع) سرآمد همه فضایل و سرچشمه آنهاست .هر کس بعداز وی در علم و فضیلت به مقامی رسد .علوم و فضایل خود را از او گرفته و از وی پیروی نموده و به روش او رفتارکرده است .
سخت ترین سختی ها :صفحه 61چهل داستان از امام علی (ع)
عامر شعبی می گوید :از امام علی (ع) سوال شد سخت ترین آفریدگان خدا وند چیست ؟
امام فرمود :ده چیز است :کوهای بلند و استوار و آهن که به وسیله آن کوه را می کاوند و آتش که آهن را ذوب می کند و آب که آتش را خامو ش می کند و ابر که میان آسمانها و زمین به فرمان خدا حامل آب هستند و باد که ابرها را به حرکت می آورد انسان که بر باد غلبه می یابد و خودرا با دستها ی خود از آن حفظ می کند و از پی کار خود می رود و مستی که ب رانسان چیره می شود و خواب که برمستی غلبه می یابد پس سخت ترین آفریدگان پروردگار تو غم و اندوه است .
ابوبکر ازمقام امام علی (ع) می گوید !!صفحه 61 چهل داستان از امام علی (ع)
این عباس می گوید :
چون بعداز شش روز که رحلت رسول خدا (ص) گذشت ابوبکر و علی برای زیارت قبر رسول خدا (ص) آمدند علی (ص) به ابوبکر گفت :بفرما (حضرت برای ورود به او تعارف کرد)
ابوبکر گفت :من هیچ گاه جلوتر از مردی قدم نمی گذارم که از رسول خدا (ص)
شنیدم که درباره او می فرمود :علی منی کمنزلتی من ربی یعنی علی بامن مثل منزلت من است نسبت به خدا ی من
قضاوتی حکیمانه صفحه 62 چهل داستان از امام علی (ع)
عمر بن خطاب نماینده ای به سرزمین روم اعزام کرد همسر عمر مقداری عطر برای همسر سلطان روم هدیه فرستاد .
وقتی که سفیر عمر آمد مقداری جواهر برای همسر عمر آورد عمر که جواهر ها را دید به همسر خود اعتراض کرد و گفت اینها از کجا آمده است ؟
همسر عمر ماجرا را گفت
عمر گفت :این جواهر ها از مسلمانان و بیت المال است در صورتی که همسر عمر آنرا در برابر هدیه ای خود می دانست .
در اختلاف آن دو امام علی (ع) وارد شد و به همسر عمر فرمود :در برابر پولی که برای عطر داده ای بردار الباقی ازآن مسلمانان است زیرا سفیر مسلمانان به خرج بیت المال عطر تو را برده است .
خیانت کاری در لباس خلافت صفحه 62 چهل داستان از امام علی (ع)
مسعودی در کتاب مروج الذهب خود می نویسد :هنگامی که عثمان کشته شد صدو پنجاه هزار دینار طلا و یک میلیون درهم از اموال شخصی خود را برای ورثه خود بر جای گذاشت ؟!!!
ارزش باغهای عثمان در وادی القری و حنین و در جاهای دیگر صد هزار دینار
طلا بود ؟!!!
او هم چنین دارای گله هایی از شتر و اسب بود . اوتمامی چراگاه های اطراف مدینه را برای بنی امیه قرق کرد .
عثمان طلاها و نقره های بسیاری را که حاکم بصره از بیت المال برای او فرستاده بود همه را در بین زنان و فرزندان بنی امیه تقسیم کرد .
ابو موسی اشعری اموال زیادی از عراق پیش عثمان آورد او نیز در جاهمه را بین بنی امیه تقسیم کرد .
او تمامی غنائمی را که پس از فتح آفریقا آوردها بودند و آن بالغ بر دو میلیون و پانصد بیست هزار دینار بود را به تبعیدی مورد غضب پیامبر ((عبدالله بن سرح بخشید ))و فدک رانیز به مروان بن حکم بخشید و خمس غنائم آفریقا را به مروان حکم داد .
عثمان در یک روز دستور داد دویست هزار درهم از بیت المال به ابوسفیان و صدهزار درهم به مروان حکم بدهند اما م علی (ع)پس از دیدن این خیانت ها روزی نزد عثمان رفت و اورا نصیحت کرد امام به او فرمود :
…… ای عثمان خدا را درنظر بگیر و بر جای خودت رحم کن …..
با این بذل و بخشش ها بود که امثال طلحه و زبیر میل افزون طلبی هایشان جان گرفت و معاویه آنچنان توسط عثمان مستحکم شد که بعدها یزید را
جانشین خود نمود وبا این مقدمه کار به شهادت حسین بن علی (ع) منجر شد در نهج البلاغه مجموعا 16مورد دربازه عثمان بحث شده که بیشترآنها درباره قتل اواست .
امام در خطبه 30نهج البلاغه می فرماید :عثمان همه چیز را به خود و
خویشاوندانش اختصاص داده و شیوه بدی در پیش گرفته است و شما (شورشگران )نیز بیتابی می کردید و بد بیتابی ………. استاثر فاساءالاثرهو جزعتم فاسا تم الجزع .
بهترین مردم بعد از پیامبر (ص)صفحه 64 چهل داستان از امام علی (ع)
نافع می گوید : روزی پسر عمر بن خطاب سوال کردم:چه کسی بعد از رسو ل خدا بهتر ین مردم است ؟
پسر عمر جواب نداد؛ سپس گفت :تو را به این سوال چه کار ؟
آن گاه از عمل خود استغفار کردو گفت :بهترین مردم کسی است که پیامبر اکرم (ص) آنچه را که بر او حلال بود بر او نیز حلال وآنچه را که بر او حرا م بود او نیز حرام نمود.
گفتم او کیست ؟
گفت :او علی است همه درهای مسجد را پیامبر (ص)بست به جز در خانه علی (ع)و پیامبر (ص) به او فرمود:
لک فی هذا المسجد مالی و علیک فیه ما علی و………
برای تو در این مسجد حقی است که برای من است و تو وارث و وصی من هستی ،ای علی !تو دین مرا ادا می کنی و وعده مرا عمل می سازی و بر سنت من می جنگی .
دستو ر العمل جنگی صفحه 66 چهل داستان از امام علی (ع)
علی پیش از حمله به جاه طلبان جاهل جمل نکاتی راتاکید کردند و فرمود ند : پس از
شکست دشمن مجروحانی که توان مبارزه ندارند و همچنین اسیران رانکشید فراریان ر ا تعقیب نکنید و عورتی را برهنه نکنید و کشتگان را مثله ننمائیید و پرده دری نکینیدو به اموالشان نزدیک نشوید .
مگر آنچه را که در میدان نبرد همچون سلاح اسب و یا غلام و کنیز که به چنگ می آورید .
روزی ابن کواء از امام علی (ع) پرسید چه کسانی بودند که نعمت خدا را به کفر بدل کردند ؟امام به او فرمود: آنها را در گمراهیشان واگذار انها قریش بودند
او پرسید :ذو القرنین کیست ؟
امام فرمود :او مردی بود که خدا او را بر قومش مبعوث کردمردم دعوتش را دروغ شمردند و ضربتی بر یک طرف سرش زدند و او از آن ضربت بمرد .
خداوند بار دیگر او را زنده کرد و بار دیگر به سوی قومش به رسالت فرستاد اما باز هم دعوتش رادروغ شمردند و ضربتی بر طرف دیگر سرش زدند و او از آن ضربت بمرد سپس خداوند اورازنده کرد این پیامبر ذولقرنین نا م گرفت زیرا دو جانب سرش ضربت آمده بود.
در روایتی دیگر امام علی (ع) فرمود:درمیان شما هم کسی هست که چنین (همانند ذوالقرنین ) باشد (منظور خود امام علی (ع) است ) .
علی ولی خدا ست صفحه 67 چهل داستان از امام علی (ع)
شیخ عبدالله المراغی از بزر گان اهل سنت د رقرن هفتم هجری نقل می کند که روزی سلمان فارسی اذان گفت بعد از اذان صحابه او را نزد رسول خدا (ص) بردن
و عرض کردند :که سلمان در هنگام اذان (( اشهد ان علیا ولی الله )) را زیاد کرده است پیغمبر خدا (ص) آنها رامورد توبیخ و سرزنش قرار داد وکار سلمان را مورد تائید قرار داند .
به او قرآن بیاموزید صفحه 76 چهل داستان از امام علی (ع)
غالب فرزند صعصه در زمان حکومت امام علی (ع) در حالی که پیر بود بهمراه فرزند خود که پسری خرد سال بود به خدمت حضرت شرفیاب شد .
حضرت فرمود :این پیرمرد کیست ؟
غالب گفت : من غالب فرزند صعصه هستم .
حضرت فرمود:غالب شتردار؟
عرض کرد :بلی .
امام فرمود:غالب شترهایت را چه کردی ؟
عرض کرد :در راه مشکلات زندگی و حقوقی اسلامی صرف کردم.
امام فرمود:بهترین راه صرف آنها بود.
امام پرسید : این پسر که با توست کیست ؟
عرض کرد :این پسرم است ؟
امام فرمود :اسمش چیست ؟
غالب عرض کرد :همام .
سپس به امالم عرض کرد :شعر و داستان های عرب رابه او می آموزم امید میرود شاعری زبر دست گردد!
امام علی (ع) فرمود:اگر به او قرآن می آموختی برای او بهتر بود .
از فزندان دنیا مباشید صفحه 78 چهل داستان از امام علی (ع)
احمد بن حنبل در مسند از طبایع بن رفیع نقل می کند که او می گفت :
روزی نزد حضرت امیر (ع) بودم دیدم که کیسه ای را برای حضرت آوردند که درکیسه بسته و مهر زده شده بود وقتی حضرت کیسه را باز کرد دیدم داخل آن کیسه قطعات خشک نان است .
امام با آب آنها را نرم نمو د تامیل نمایید .
از امام سوال کردم به چه دلیلی کیسه ای که چنین نان خشکی در آن است رامهر می کند ،امام با لبخندی فرمود :
مهر می کنم چون فرزندان سعی می کنند جای این نوع نان ،نا ن نرم و چرب شده بر روغن را در آن بگذارند
ابن رفیع می گوید : پرسیدم :یا امیر خداوند شما رامنع کرده که غذای بهتری میل نمائید؟
حضرت فرمود :خیر ،ولی می خواهم غذائی داشته باشم که فقیر ترین مردم قلمرو حکومت من بتوانند لا اقل روزی یک بار در زندگی آنرا فراهم کنند .
من وضع غذای خود را زمانی بهبود می بخشم که معیار زندگی آنها را بهتر کرده باشم .
من می خواهم مثل آنها زندگی کنم .
سپس می گوید :علی (ع) بعد از افطارش مختصری به نماز ایستادو در فاصله هر
چند رکعت نماز یکبار به ایوان می رفت و تا دیر زمان آسمان و ستارگان آن راتماشا می کرد ……
امام فقرا صفحه 81 چهل داستان از امام علی (ع)
عقبه بن علقمه روایت کرده که بر علی (ع) وارد شدم پیش روی حضرت دوغ ترشی نهاده بودند که ترشی و پر آبی آن آزارم میداد .
به امام عرض کردم :آیا از این دوغ میل دارید ؟
حضرت فرمودند:ای اباالخبوب !پیامبر را دیدم که از این بدتر می خورد واز لباس من خشن تر می پوشید .
من بیم آن دارم اگر کاری راکه او انجام می داده انجام ندهم به او ملحق نشوم
امام راستی هاصفحه 81 چهل داستان از امام علی (ع)
از ابو اسحاق همدانی نقل شده است که روزی دوزن نزد علی (ع) آمدند یکی از آنها عرب بود دیگر ی کنیز آزاد شده امام چندان درهم و مقداری غذا به طور مساوی به هر کدام داد زن عرب اعتراض کرد و گفت :
من عرب هستم و آن زن از عجم است چرا به من بیشتر ندادی؟
امام فرمودند :سوگند به خدا من در تقسیم بیت المال فرزندان اسماعیل رابر فرزندان اسحاق نیز برتر نمی بینم .
زندگی امام علی (ع) صفحه 83 چهل داستان از امام علی (ع)
عبدالله بن حسن میگوید :علی (ع) هزار برده و بنده را آزاد کرد و بهاءو قیمت
آنها را از پینه دست و عرق پیشانی خود پرداخت کرد .
و ابو الا شعث عنزی از پدرش روایت می کند که گفت :علی (ع) را دیدم که روز جمعه در فرات غسل کرد سپس جامعه ای از کرباس خرید به سه درهم و با مردم نماز گزارد وهنوز گریبان جامعه راندوخته بودند .
و امام صادق (ع) می فرمایند :برای علی (ع) طعامی آوردند از خرما و مویز و روغن ،علی (ع) از آن نخورد
عرض کردند :آقا حرام است ؟
فرمود :خیر ولی بیم آن دارم که نفس مشتاق آن شود سپس تلاوت کرد :
((درزندگی دنیوی از چیزهای پاکیزه و خوش بهرهمند شوید ))
مولای همه مومنان صفحه 84 چهل داستان از امام علی (ع)
دونفر عرب برای محاکمه و قضاوت نزد عمر آمدند از از حضرت علی(ع) خواست که بین آن دو قضاوت نماید بعد از اتمام محاکمه یکی از آن دو محکوم شده بود به حالت اعتراض به عمر گفت :
(( این کیست که بین ما قضاوت می کند؟))
عمراز جا برخاست و گریبان او را گرفت و گردنش را پیچاند و او را زمین کوفت وگفت :
((اما تدری من هذا ،هذا مولای و مولی کل مومن و مومنه ومن لم یکن هذا مولا ه فلیس بمومن ))یعنی :هیچ میدانی این شخص کیست ؟او سرور من وتمامی زنان
ومردان مومن است و کسی که بر ولایت او نباشد ایمان ندارد .
امیر مومنان علی ست صفحه 89 چهل داستان از امام علی (ع)
رسول خدا (ص) فرمود :
لویعلم الناس سمی علی امیر المومنین ……..
اگر مردم می دانستند که علی چه موقع به لقب امیر المومنین نامیده شدفضائل او رامنکر نمی شدند زمانی که آدم بین روح و جسد بود او امیر المومنین نامیده شد .
آن زمانی که خداوند از انسانها سوال کرد.آیا من پرودگار شما نیستم ؟(( ا لست بربکم ))
گفتند :آری .((قالو بلی ))
خداوند فرمود :من پرودگار شما هستم و محمد پیامبر شما و علی امیر شماست .
لذا سالم غلام علی (ع) نقل می کند در مزرعه ای در خدمت حضرت بودم که ابوبکر
و عمر نزد امام آمدند و گفتند :اسلام علیک یا امیر المومنین و رحمه الله و برکاته
عده ای گفتند :شما در زمان رسول خدا هم همینطور می گفتید ؟
عمر گفت: قد امرنا رسول الله (ص) بذالک پیامبر این طور به ما دستو ر داده بودند.
خیر البریه صفحه 93 چهل داستان از امام علی (ع)
جابر روایت میکند که در حضور پیامبراکرم (ص) بودیم که حضرت علی ابن ابیطالب( ع) بر رسول خدا (ص) وارد شد پیامبر (ص) فرمود :
برادرم به جانب شما آمد سپس روی به جانب کعبه نمود و با دستش به دیوار کعبه
کوبیید آنگاه فرمود :
به آن کس که جان من در دست قدرت اوست ای شخص و شیعیان او رستگاران روز قیامتند سپس فرمود :او نخستین نفر از شما است به جهت ایمان و وفادارترین شما است نسبت به پیمان پروردگار ……….
جابر میگوید :دراین هنگام آیه :
ان الذین آمنوا و عملو ا صالحات اولئک هم خیر البریه
نازل شد لذا یاران پیامبر عادت کرده بودند که هر گاه علی را می دیدند می گفتند خیرالبریه آمد .
جعل احادیث و روایت صفحه 94 چهل داستان از امام علی (ع)
به امام صادق عرض شد :
یاابن رسول الله بعضی ها حدیثی را درباره معراج روایت می کنند که چون پیغمبر (ص) به معراج سیر داده شد ند دیدن بر عرش نوشته است :
لا اله الله محمد رسول الله ابوبکر الصدیق
حضرت فرمودند :سبحان الله همه چیز را حتی این راهم دگرگون ساخته اند .
عرض کردم : بلی
حضرت فرمود :چون خداوند عرش را بیافرید بر عرش نوشت :
لا اله الا الله محمد رسول الله علی امیر المومنین
بعد حضرت فرمودند :
این ها راهمه بر آب و بر کسی و بر لوح و بر پیشانی اسرافیل و بر دو بال جبرئیل
وبر اکناف آسمانها و زمین و بر کوهها و آفتاب و ماه هم نوشتند .
بعد حضرت فرمودند :
هرگاه یکی از شما بگوئید : لا اله الا الله محمد رسول الله پس باید بگوید :
علی امیر المومنین
شهادت امام علی (ع) صفحه 96 چهل داستان از امام علی (ع)
حضرت امیر (ع) در حالی که در بستر شهادت افتاده بودند در آخرین کلامات نورانی خود قبل ازارتحال فرمودند :
الله خلفتی علیکم :یعنی :خداوند عالم حافظ شما باد .
سپس شروع کردندبه تلاوت قرآن و این آخرین آیه ای بود که آن حضرت تلاوت فرمود : (( ان الله مع الذین اتقو ا و الذین هم محسنون ))
سپس چشم های مبارک خود را حرکت داد و فرمود :
السلام علیکم ملائکه ربی رفقا رفقا ملائکه ربی : و آنگاه عالم را در فراق خود سوزاند .
امامت و دلایل ولایت در لسان امام علی (ع)صفحه 113دلایل امامت و اثبات ولایت در روایتی از امام علی (ع) و امام زمان (ع)
درروایتی است که طارق بن شهاب از حضرت امیر روایت نمود که حضرت به من فرمود:
ای طارق ! امام کلمه خدا و حجت و آیه و علامت خداوند است که خداوند اورا
برگزید ه است و هر چیزی که لازم باشد به او می دهد .
امام ولی آسمان و زمین است و خداوند از جمیع بندگان خود عهد و میثاق گرفته است که پیروی از او نمایند .
امام کسی است که هیچ چیز بروی پوشیده و مخفی نیست و بر تمام امور در جمیع عالم از مشرق و مغرب اطلا ع دارد .
امام وارث پیغمبران و جانشین برگزیدگان و خلیفه خداوندو جانشین رسول خدا است .امام مانند چراغ درخشانی است و راهنما و نجات دهنده است .
امام مانند چشمه ایست زاینده و در یای امواج و آفتاب تابان و مانندآسمانی که تمام موجودات در زیر سایه او می باشند و مانند دریائی است که هیچوقت خالی نشود.
امام مانند طبیب حاذق و پدر مشفق و خیر خواه نجات دهند ه بندگان از بلاها ست .
امام باید عالم باشد به تمام امور به هیچ یک از احکام جاهل نباشد.
امام باید درحسب و نسبت کسی با او برابری کند و ذریه و اولا د قریش باشد .
امام باید شرافت حسبی و نسبی از اولا د هاشم داشته باشد و از نسل و اعقاب ابراهیم باشد .
امام باید منبع کرم وسخاوت باشد و امام باید نفس رسول الله و تالی مرتبه پیغمبر خدا و راضی به رضای خداوند و کردار و گفتارش از طرف خداوند باشد .
امام باید اشرف ناس و شریفتر از تمام مردم باشد و باید عالم به کیفیت امور سیاست و قائم ب ریاست و واجب الاطاعه تاروز قیامت باشد و باید قلبش ودیعه
اسرار الهی و لسان و نطقش در نهایت درجه فصاحت و بلاغت باشد و باید معصوم و پاک از کلیه عیوب باشد .
ای طارق ! امام بشر ملکو تی و انسانی آسمانی و طایر قدسی و مقام علومی و نور جلی و سر خفی باشد .
34