تارا فایل

روانشناسی رشد کودکان پیش دبستانی


روانشناسی کودکان پیش دبستانی

اهمیت روان شناسی کودک
روان شناسی کودک اهمیت خود را از کودک می گیرد، چرا که دوران کودکی انسان اهمیت فوق العاده ای دارد. شاید نگاهی به دوران کودکی انسان و توانائیهای نوزاد انسان در مقایسه با سایر موجودات اهمیت این دوران را آشکارتر سازد. نوزاد انسان در میان سایر موجودات عالم طولانی ترین زمان را نیاز دارد که قابلیت ها و توانائیهای خود را پرورش و آشکار سازد. در واقع انسان حدود 18 سال اول زندگی خود را در حال رشد و تکامل در ابعاد مختلف است و این زمان طولانی و با اهمیتی در زندگی انسان است. از طرف دیگر ، نوزاد انسان با کمترین توانایی ها و امکانات (نظیر بازتابها) به دنیا می آید و به مراقبت زیاد و شدیدی نسبت به سایر موجودات نیاز دارد (برای مثال در نظر بگیرید که چگونه گوساله گاو پس از به دنیا آمدن روی پای خود می ایستد، ولی نوزاد انسان حتی نمی تواند سر خود را راست نگه دارد). ابن مراقبت توسط پدر و مادر در وهله اول و توسط اطرافیان و جامعه در وهله دوم اعمال می شود، ولی این مراقبت بدون آگاهی ، دانش و آموزش شیوه های فرزند پروری صحیح امکان ندارد و اهمیت روان شناسی کودک نیز از این دو موضوع (زمان طولانی رشد کودکی و شیوه های صحیح فرزند پروری) ناشی می شود.
 

رشد جسمی ـ حرکتی

از سه سالگی به بعد، قدرت به کار گرفتن موثر اشیاء در کودک به وجود می آید. در این هنگام، قدرت تجسم و تخیل کودک بیشتر می شود و دیگر در موقع بازی کردن با مکعبهای چوبی مانند وسائلی آنها را بی هدف به این طرف و آن طرف نمی اندازد بلکه این قطعات را به شکلهای مختلف روی هم چیده و از آنها خانه و برج می سازد یا با پشت سر هم قرار دادن آنها، قطار درست می کند. در این سنین کودک بسیار پرانرژی و پر جنب و جوش است. مهارت های حرکتی از قبیل حرکات ظریف و حرکات پیچیده در حال رشد می باشد. آنها می توانند بطور یکنواخت و مستقیم دوندگی کنند و به آسانی دویدن خود را متوقف سازند. بدور خود بچرخند، بالا روند و جهش نمایند. توانایی پرتاپ توپ و فعالیت هایی مانند رنگ آمیزی، نقاشی، تا زدن کاغذ و ساختن اسباب بازی به سرعت رو به پیشرفت است. چنانکه واضح است رشد جسمی حرکتی کودک با فعالیتهایی از قبیل جست و خیز، دویدن،پرش،نقاشی وکشیدن اشکال، ساختن اشیاء به کمک کاغذ و… مشخص می گردد و آنچه که باعث رشد این جنبه کودک می شود فراهم کردن فرصتهای مناسب برای جنب و جوش، فعالیت و بازی است.

رشدشناختی:

کودکان سه تا چهار ساله به محیط خود تسلط یافته و در اطراف آن به تفحص می پردازند و شروع به تعمیم دادن وضعیت های مختلف می کنند. کودکان طبقه بندی کردن اشیاء را از ابتدا بطور سطحی یاد می گیرند و از روی تجربه ای که اندوخته اند می توانند پس از اتمام بازی وسایل بازی را در اطاق جمع آوری نمایند. طبقه بندی با یک صفت مشخصه شروع شده و بعد بطور ناگهانی تغییر می کند. کودکان 5-6 ساله از نمادهای معنی دار آگاهی یافته و می دانند که تکنیکی برای تشخیص این نمادها وجود دارد. به اعداد و کارکردن با آنها علاقه دارند. رشد یادگیری کلمات جدید و پیچیدگی زبان ادامه دارد. تعداد لغات افزایش می یابد و کودکان متوجه می گردند که کلمات بیش از یک معنی دارند. بطور کلی کودکان در این سن علاقه مندی به اعداد و حروف الفباء دارند و تعدادی از کودکان به نوشتن حروف و اعداد و شمارش علاقه مند می گردند، اکثر رنگها را می شناسند و از بین کلمات چاپ شده یکی از آنها که برایشان معنی دار باشد را می شناسندو توانایی آنها در توانایی شناسایی اشیاء، نام بردن آنها، توانایی طبقه بندی اشیاء، توانایی شمارش اعداد و…. از شاخصهای رشد شناختی کودکان پیش دبستانی محسوب می شود.

رشد جسمی- حرکتی ( 5 تا 6 سال(
کودکان در شش سالگی وارد مرحله دوم زندگی رشد خود میشوند. رشد طولی آن ها نسبت به دوران قبل از آن کندتر میشود. ولی رشد عرضی آن ها سریع تر و به همین دلیل عضله ها نیز بزرگ تر و حجیم تر میشود به طوری که 75 درصد وزن بدن آن ها را ماهیچه های بدن تشکیل می دهد. یک کودک معمولی در سن شش سالگی حدود 123 سانتی متر قد و حدود 23 کیلوگرم وزن دارد .
سیستم عصبی در عضلات کوچک هنوز کارایی لازم را پیدا نکرده است و کودک در اجرای حرکات و فعالیت های جسمانی عضلات بزرگ بدن را به کار میگیرد .بدین ترتیب حرکات کودک در این سنین غالبا خشن است و از تمام عضلات برای اجرای یک حرکت و مهارت استفاده میکند به دلیل کاهش برجستگی شکم در سنین بعد از شش سالگی میزان انعطاف پذیری مفاصل بدن بیشتر می شود. این ویژگی در دختران نسبت به پسران بیشتر جلوه می کند. در کودکان 6 ساله هنوز هماهنگی کامل بین دست ها و چشم ها و پاها وجود ندارد و این موضوع باعث می شود که کودکان برای عمل به مهارت های ورزشی حرکات زائد و غیر ضروری داشته باشند. در سن شش سالگی شکل گیری بدن تدریجی و رشد استخوان ها در جهت افزایش ضخامت آن هاست . در این سن در هنگام فعالیت های جسمانی به دلیل کوچک بودن شش ها تعداد تنفس و ضربان قلب به سرعت افزایش می یابد و حرکات ورزشی شدید کودک را به نفس نفس می اندازد .

آهنگ رشد جسمانی کودکان در سالهای اول زندگی تا 6 سالگی بسیار سریع است. در این دوره رشد اندام های تحتانی مانند پاها، نسبت به تنه سریع تر است. افزایش رشد طولی بدن و تسریع در رشد استخوان ها نقش مهمی در افزایش وزن بدن دارد. به وزن بدن کودکان در این دوره تقریباً در هر سال دو کیلوگرم و به طول قد نیز، در هر سال، حدود 6 سانتی متر اضافه می شود .قد تقریبی یک کودک معمولی در 5 سالگی حدود 115 سانتی متر و وزن تقریبی وی حدود23 کیلوگرم می باشد. در این سنین پاها سریع تر از دست ها ودست ها سریع تر از تنه و تنه سریع تر از جمجمه رشد می کند. رشد عضله ها نسبت به وزن بدن تا 6 سالگی ثابت است، به طوری که وزن عضله 25% وزن بدن را تشکیل می دهد.به دلیل رشد کامل استخوان های بدن و میزان مصرف کمتر مواد معدنی فشارهای جسمانی سنگین را نمی توانند تحمل کنند. هدف برنامه های ورزشی در این دوره رشد و نمو متناسب اندام ها و ایجاد هماهنگی بیش تر بین دست ها وپاها از طریق حرکات ساده و بنیادین از قبیل راه رفتن، دویدن، گرفتن، پرتاب کردن و بازی های ساده ورزشی است. این گونه حرکات و بازی ها حداقل به مدت 6 ساعت در روز، باید در برنامه کودکان گنجانیده شود.

رشد شناختی کودک (5 تا 6 سال)
در سنین دبستان کودک تفکری عینی گرا دارد. بدین مضمون که تفکر او بیشتر بر اصول منطقی استوار است. آنان قادرند به تفکر قیاسی بپردازند. در این مرحله کودکان میتوانند مفاهیم کمیت و عدد را درذهن نگه دارند و قادر به تشکیل مفاهیم فضا و زمان و طبقه بندی اشیاء هستند، اما هنوز وابسته به عملیات عینی بر روی پدیده هایی که با آن سروکار دارند هستند. هنوز هم معنی یک را بدون تصور یک سیب یا یک شکلات در ذهن نمی توانند متصور باشند.
همچنین به دست کاری نشانه ها و علائم می پردازند. کم کم قادر به استنتاج عینی منطقی می شوند. کودک از طریق دست کاری علائم و نشانه ها به تبیین وضع پدیده ها می پردازد. هنوز فکر کودک محدود به پدیده های عینی است. او با کمک علائم می تواند به طبقه بندی و ردیف سازی اقدام نماید، خواندن و نوشتن و حساب کردن را یاد بگیرد. البته میزان استفاده کودک از روش های نمادی، کلامی، ریاضی و دیگر چیزها به هوش او هم بستگی دارد. کودک واقعیات را به کمک علائم تفسیر می کند. او به نگه داری ذهنی رسیده است و تغییرناپذیری محتوا علی رغم تغییر شکل را درک می نماید. هر چند
خودمیان بینی کودک نسبت به قبل کم شده است اما هنوز تفکر او از واقعیت های محسوس جدا نیست. افزایش ظرفیت های شناختی کودک منجر به بهبود روابط اجتماعی وی می گردد. او می فهمد که دیگران احساسات، علائق و تفکرات متفاوتی دارند. کودک می تواند خود را جای دیگران بگذارد و دیگران را درک می کند. در حالی که بزرگ ترها واقعیات را مبنای آزمون فرض های خود قرار می دهند کودک 6 ساله عکس این عمل را انجام می دهد. او فرض های خودش را صحیح می داند و هر جا تفاوت نظریاتش را با واقعیات احساس کند به تعبیر مناسب دیگری دست می زند.

 
ناتوانی تفکیک فرضیات و واقعیات در کودک یک تفکر اسرارآمیزی بوجود می آورد. با آشنایی با خواندن و نوشتن و حساب مفاهیم او گسترش مییابد. در ابتدا به جنسیت اهمیتی نمیدهد ولی با بزرگتر شدن به بازی با همجنس علاقهمند میشود. ظرفیت حافظه کودک به تدریج افزایش قابلتوجهی میکند. با بزرگتر شدن تفکر کودک هم انتزاعیتر میشود . به طور کلی انگیزه آموزش در بین دانشآموزان دبستانی بسیار نیرومند است و وظیفه معلمان اوج دادن به آن است. بچه ها در این گروه سنی، گذشته از درستی و یا نادرستی ، پاسخ دادن به پرسشها را دوست دارند. کمکم در برخورد با دیگران و توانایی های تحصیلی تفاوت های جنسیتی نیز نمایان میشود . کودکان و به ویژه کودکان سال های نخستین دبستان از طریق کار با اشیاء، مواد و پدیدههای عینی به خوبی فرا میگیرند. در این سال ها بهرهگیری از کلمه و دیگر نمادها کارآیی لازم برای بالا بردن درک را ندارد. دادن فرصتهایی برای دست کاری، عمل، لمس و احساس کردن اجسام به کودکان کمک خواهد کرد تا از مفاهیم و رابطه ها درک بهتری داشته باشند .
 
انواع رشد مهارتهای شناختی اساسی
 استدلال و حل مساله
پرورش توالی تفکر
حافظه و مشاهده
حواس پنجگانه
طبقه بندی

ژان پیاژه و مراحل رشد فکری
                                                   
روانشناس سویسی ژان پیاژه مراحل رشد تفکر را که
بالاخره به توانایی تفکر به شکل تفکر پخته یا
بزرگ سالی منتهی می شود، تشریح کرده است. طبق
نظر پیاژه، افکار انسان به صورت مرحله به مرحله به
پختگی می ‎رسد. سرعت و ارتقای رشد افکار کودک از
یک مرحله به مرحله بالاتر فکری تابع استعداد فطری و موقعیت های محیطی می باشد که کودک در آن بسر می برد. این بدین مفهوم است که یک کودک ممکن با وصف رشد جسمی خوب در اثر نامساعد بودن شرایط فطری و یا محیطی اش رشد فکری خوب نداشته باشد و در مرحله فکری قبلی خویش باقی بماند و یا هم رشد فکری وی به بسیار آهسته گی به پیش رود. ممکن است تعداد زیادی از افراد در جوامع مختلف هرگز به بلوغ فکری دست نیابند.                  
ژان پیاژه چهار مرحله ی را شرح داده است که به توانایی تفکر به فُرم بزرگ سالی می انجامد. وجود هر مرحله برای رسیدن به مرحله بعدی لازمی بوده و امکان این که فردی پیش از رسیدن به مرحله ی چهارم در مراحل قبلی گیر بماند (تثبیت)، موجود است.                                                                                                                

                                                                      

یکم- مرحله ی حسی حرکتی Sensorimotor(از تولد تا 2 سالگی): در این مرحله کودک باید به دو نوع فکر (فکر پایداری شی و نمادسازی یا سمبولیزایشن) دست یابد.                                                                     
فکر پایداری شی: این اصطلاح به توانایی فهم کودک از وجود مستقل اشیا بدون رابطه با وجود او اطلاق می شود. کودک  باید در سن 9-12 ماهگی به این مرحله فکری برسد و او باید این موضوع را درک نماید که وجود اشیا بیرون از وجود خود او یک واقعیت است. کودک یاد می گیرد که خود را از دنیای خارج تفکیک کند و حتی زمانی که یک شی را جلو چشم وی قرار می دهیم و بعدا آن شی را از پیش چشمان اش دور می سازیم، هنوز یک تصویر ذهنی از آن شی را با خود حفظ می کند.                           
 نمادسازی یا Symbolization: کودک باید در حدود 18 ماهگی دارای این قدرت شناختی شود. در نمادسازی، کودک استفاده از نمادها (سمبول ها) و بکار بردن کلمات را یاد می گیرد و می تواند از کلمات و نمادها تصاویر ذهنی بسازد. مثلا کودک می تواند یک نماد ذهنی از کلمه ی توپ یا یک تصویر دیداری از توپ بسازد که مُعرّف یا معنی دهنده ی یک شی واقعی است. این تصاویر ذهنی به کودک مجال می دهند که روی مفاهیم تازه تر کار کند.
مراحل چهارگانه عبارتند از:

                                                                             
مرحله دوم تفکرات پیش عملیاتی یا Pre-operational: عبارت از تفکرات است  که مشخصه سنین بین 7-2 سالگی میباشند. تفکر و استدلال در سطح ادراک مستقیم است چرا که یادگیری در کودک درین مرحله به صورت مستقیم و بدون استفاده از استدلال می باشد. کودک قادر به تفکر منطقی یا قیاسی نبوده و مفاهیم او ابتدایی است، میتواند اشیا را نام ببرد، اما طبقات آنها را نمی ‍تواند مشخص نماید.                                                                                     
اتفاقات درین نوع تفکر نه بر اساس منطق بلکه برمبنای نزدیکی و پهلوی هم بودن به هم ارتباط داده می شوند. در اوایل این مرحله اگر کودک گیلاس را انداخته و بشکند، احساس علت و معلول در وی وجود نخواهد داشت. همچنان کودک یا کسانی که در این مرحله ی شناختی گیر مانده اند، از درک یکسان بودن یک شی در موقعیت های مختلف ناتوان اند. یک عروسک واحد در بین یک گادی، تختخواب و روی یک چوکی سه تا عروسک یا گدی متفاوت درک می شود.                                                                         
کودک در مرحله ی پیش عملیاتی قادر به مدارا  با وضع دشوار اخلاقی نیست، اگر چه احساس مبهمی در مورد خوب و بد دارد. مثلا وقتی سوال شود: کسی که عمدا یک  پشقاب را می شکند گناهکاراست یا کسی که ده پشقاب را بدون قصد و تصادفی می شکند؟ بچه خواهد گفت دومی، چون پشقاب های بیش تری را شکسته است!                                                                                                   

در این مرحله کودکان خود مدار یا Ego-centric نیز هستند، یعنی خود را مرکز عالَم تصور می کنند، دیدگاه شان محدود است، و ناتوان از اجرای نقش یک فرد دیگر هستند. این کودکان نمی توانند رفتار خود را به خاطر افراد دیگر تعدیل نمایند و مثلا وقتی به یکی از آنها گفته می شود که خاموش/ساکت باشد چون برادرش باید مطالعه کند، او گوش نمی دهد. کودک در این حالت منفی کاری نشان نمی دهد، بلکه تفکر خودمدارانه ی او مانع از این می شود که بتواند موقعیت برادر خود را درک نماید.                                                        
تفکر سحرآمیز نیز از جمله ی افکاری است که دلالت به سن فکری 2-7 سالگی دارد. در این طرز فکر وقوع دو پدیده ی همزمان به علت و معلول بودن آن ها تعبیر می شود؛ مثلا رعد، برق را به وجود می آورد و یا اندیشه ی بد، حادثه را.                                                                           
مشخصه ی دیگری از تفکرات خام این مرحله تفکرات زنده پنداری است که در آن به حوادث و اشیای فیزیکی صفات روانی مثل احساس و غرض نسبت داده می شود. به همین دلیل، از فلم های انیمیشن یا کارتون بیشتر به منظور جلب توجه ی کودکان استفاده می شود.                                             

   حافظه و مشاهده
۳-۴ساله ها:
– باید بتواند با نشان دادن سه تا چهار شى ء در یک زمان، فوراً
آنها را مشاهده کند، بخاطر بیاورد و نام ببرد.
– باید بتواند قسمت حذف شده تصویرى آشنا را شناسایى کند.
۴-۶ساله ها:
باید بتواند با نشان دادن ۶ تا ۷ شیء در یک زمان، فوراً مشاهده کند، به خاطر بیاورد و نام ببرد.
۳-۴ساله ها:
باید بتواند طبقه بندى هاى ساده اى را براساس هریک از مفاهیم و یا ابعاد براى مثال، شکل یا رنگ انجام دهد.
۴-۵ساله ها:
باید بتواند طبقه بندى هایى را براساس دو مفهوم یا بُعد، براى مثال، شکل و رنگ انجام دهد.
۵-۶ساله ها:
باید بتوانند طبقه بندى هایى را براساس سه مفهوم، براى مثال، شکل، رنگ و اندازه انجام دهند.

   پرورش توالى تفکر
۳-۴ساله ها:
باید بتواند الگویى شامل ۳ تا ۴ شیء داده شده را تکرار کند.
۴-۵ساله ها:
باید بتواند توالى منظمى را با استفاده از اشیا، تصاویر، داستان ها و حوادث دوباره تولید کرده، گسترش دهد.
۵-۶ساله ها:
باید بتواند بصورت توالى مستقیم و معکوس تفکر کند.
   استدلال و حل مساله
۳-۴ساله ها:
– باید بتواند رابطه بین کل و جزء را در سطحى ساده درک کند.
– باید بتواند تفکر خود را در جهت حل مسائل ساده هدایت کند.
۴-۵ساله ها:
– باید بتواند رابطه کل و جزء را در یک سطح پیچیده تر درک کند.
– باید بتواند تفکر خود را در جهت حل مسائل پیچیده تر هدایت کند.
۵-۶ساله ها:
– باید بتواند رابطهٔ کل و جزء را در سطحى باز هم پیچیده تر از قبل درک کند.
– باید بتواند مسائل را بیان کند و راه حل هاى مختلفى براى مسائل ساده پیدا کند.

اهمیت خیال پردازی در کودکان
تصور و خیال جزیی از دنیای کودکان است و احتمالا شما تعجب نخواهید کرد اگر متوجه شوید که با یک پرنسس، اسب تک شاخ، دایناسور و… زندگی می کنید. و شما باید محرم اسرار او بوده و بادنیای خیال او هم ارتباط برقرار کنید که روز به روز با رشدمهارتهای کلامی او این دنیا هم پیچیده تر می شود. می توانید کنار بایستید و نگاه کنید و یا اینکه خودتان هم وارد این دنیا شویدو از آن لذت ببرید.
قوه تخیل کودک شما به طور طبیعی رشد خواهد کرد اما شما هم می توانید کارهای زیادی برای جرقه زدنش بکنید. هر چه شما او را با صداها، تصاویر و احساسات تازه آشنا کنید مغز او به دنیای بزرگتری باز می شود. در هر مرحله از تکامل قوه تخیل کودک شما گوش دادن به او و شرکت در بازیهای او می تواند به شما کمک کند تا با دنیای خیال او آشنا شده و بتوانید درک کنید که او چگونه فکر می کند. حتی در این مسیر شما خواهید توانست قوه تخیل خودتان را هم دوباره زنده کنید.
ممکن است این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که قوه تخیل کودکم چگونه است؟ در سنین پیش از دبستان احتمالاًً فرزند شما توانایی تفکر انتزاعی را کمکم یاد می گیرد. برای او به راحتی می تواند یک نیمکت تبدیل به کشتی در دریا شده و نان تست یک تلفن قابل قبول باشد. او حتی ممکن است بتواند در بازیهای اجتماعی وانمود کند که یک خانواده دارد و او پدر یا مادر خانواده است. گاهی هم ممکن است نقش مامان گربه ها را بازی کند و از شما بخواهد که نقش بچه گربه را بازی کنید.

اهمیت خیال پردازی
ممکن است از خود بپرسید که این قوه تخیل به چه کار فرزندم می آید؟ و چه لزومی دارد که او تخیل قوی داشته باشد؟
۱-گسترش دایره لغات:تخیل به کودک شما کمک می کند که دایره لغاتش را گسترش بدهد. کودکانی که بازیهای خیالی می کنند و به داستانهای خیالی گوش می دهند و یا کسی از روی کتاب برای آنها بلند قصه می خواند، بیشتر از بقیه کلمات را درک کرده و دایره لغات بزرگتری دارند.
۲- توانایی کنترل خود در شرایط خاص:در بازیهای نمایشی کودک وانمود می کند نقش کسی را دارد که اغلب اوقات او به چنین نقشی علاقه دارد و در این بازی او چیزهایی را که درباره این نقش یاد گرفته تمرین می کند. مثلاً کارهای که مادر و یا پدر یا معلم انجام می دهد. در ضمن او شرایط را به گونه ای که می خواهد در بازی تغیییر می دهد. مثلاً در داستان جایی که یک پسر بچه شجاع جادوی جادوگر بدجنس را خنثی می کند و یا دزدان دریایی را از کشتی غرق شده نجات می دهد به او احساس قدرت می دهد تا او بتواند در شرایط نا آشنا و ترسناک خودش را کنترل کند و از پس شرایط محیطی بر بیاید.
۳- یادگیری قوانین اجتماعی:وقتی که کودک شما با بچه های دیگر در زمین ماسه ای یک قلعه می سازند و با هم بازیهای نمایشی می کنند نه تنها او در یک دنیای فانتزی سیر میکند بلکه یاد می گیرد که در جهان واقعی قوانین واقعی درباره شراکت، تعاملات اجتماعی و حل مشکلات و تعارضات بین فردی وجود دارد که او هم باید با آنها کنار بیاید.
۴- حل مشکلات:خیال پردازی درباره شرایط خیالی به فرزند شما یاد می دهد که چگونه در شرایط خاص در دنیای واقعی تفکر خلاقی داشته باشد و مشکلاتش را حل کند. در اغلب خانواده ها در مدرسه و خانه این بزرگترها هستند که درباره کودک تصمیم می گیرند و حتی مشکلات را حل می کنند. اما در بازی کودک به تنهایی اجازه دارد تصمیم بگیرد که چگونه داستان را پیش ببرد و مشکلات پیش رو را از بین ببرد و حل کند. بنابر این کم کم این قوه تخیل برای حل مشکلات دنیای واقعی هم به کمکش می آید.

چند روش بی نظیر برای تقویت قوه تخیل
۱- کتاب بخوانید:خواندن داستان از روی کتاب درباره سرزمینهای ناشناخته و افراد دیگر می تواند قوه تخیل فرزندتان را تقویت کند. در ضمن همین کتاب خواندن دایره لغات او را هم بزرگتر می کند. بدیهی است تصور یک کشتی فضایی وقتی که ندیده ایدش کار مشکلی است اما کتاب داستانها بخصوص از نوع تصویر دارش به راحتی این خیال را برای فرزندتان ممکن می کند. او حتی می تواند جزییات را هم تصور کند و اگر از روی متن می خوانید بد نیست گاهی مکث کنید تا او بتواند به تصاویر نگاه کند ودرباره آنها حرف بزند. کودکتان را تشویق کنید که داستان را خودش به پایان برساند.
۲- داستان سازی کنید:بیان داستانهایی که از خودتان ساخته اید هم به اندازه کتاب خواندن برای فرزند شما مفید است. این کار نه تنها امکان تفکر خلاق را به او یاد می دهد بلکه به او پایه های ساختن شخصیتهای داستان و نمایش را هم می آموزد. برای این کار حتی می توانید خودش را شخصیت اصلی داستان معرفی کنید تا احساس فردیت او هم تقویت کنید. پس از مدتی خواهید دید که او هم داستانهای خیالی خودش را برای شما تعریف خواهد کرد.
۳-خط بدهید: می توانید برای داستان سازی به فرزندتان خط بدهید. مثلاً شما جمله ابتدای یک داستان را بگویید: روزی روزگاری یک سگ خال خالی بود که با یک دختر بچه زندگی می کرد. او خیلی دوست داشت به پارک برود و بازی کند. یک روز…. وسپس نوبت را به فرزندتان بدهید تا ادامه داستان را بگوید از او بخواهید ماجرا را خنده دار کند و به نقطه اوج داستان برساند و سپس داستان را تمام کند.

۴- از آثار هنری او لذت ببرید:برای اغلب کودکان پیش دبستانی، کشف مواد مهمترین جنبه ساخت اثر هنری است. بنابر این شما هر وسیله ای که به کودک بدهید تا با آن نقاشی کند و کار هنری بسازد برای او مفیداست. او با آب، رنگ، ماسه، کاغذ، دکمه، روبان، خمیر یا گل رس چیزهایی درست می کند که ممکن است به نظر شما عجیب و بی فایده باشد اما همین کاردستی های عجیب را هم تشویق کنید و از او نخواهید که همه چیز را مطابق با شکل واقعی اش درست کند.
۵- موسیقی بسازید:اگر چه هنوز کودک پیش دبستانی شما آماده فراگیری دروس سازمان یافته موسیقی نیست، اما می توانید دنیای او را با موسیقی پر کنید. با یکدیگر به انواع آهنگها گوش بدهید و از او بخواهید که با موسیقی همراه شود و آواز بخواند ونقاشی و یا کارهای دیگر را همراه با موسیقی انجام دهد.
۶-بازیهای نمایشی کنید:کودکان از بازی بسیار می آموزند. بنابر این وقتی کودکتان یک داستان و قطعه نمایشی می سازد و شخصیتهای مختلف داستان را برایتان شرح می دهد، دارد مهارتهای اجتماعی و کلامی اش را کامل می کند. او در حین بازی موضوعات عاطفی مانند احساس غم، شادی، ترس، و یا امنیت را تجربه می کند و تکرار می کند.
۷- لوازم را در دسترس قرار دهید:حوله نقش شنل، گردنبند پلاستیکی نقش جواهرات گرانبها، قالیچه جلوی حمام نقش قالیچه جادویی و بقیه حیوانات پارچه ای هم نقش حیوانات جنگل را بازی می کنند و با این وسایل کودک شما می تواند نقشهای مختلفی را بازی کند و بخصوص بعد از دیدن یک فیلم و یا کارتون از شخصیتهای آن تقلید کند و ماجراها بسازد.

ترس کودکان
همه کودکان در چند مقطع سنی در زندگیشان دچار ترس و وحشت می شوند و این معمولاً یک بخش طبیعی از رشد آنها محسوب می گردد. این ترس ها در صورتی غیر طبیعی هستند که به صورت دائمی و به مدت طولانی در کودک باقی بمانند یا ذهن کودک را به طور کامل اشغال کنند.

ترس در میان کودکان پیش دبستانی شامل ترس از حیوانات و
حشرات، غول ها و ارواح، گم شدن، طلاق، از دست دادن پدر
یا مادر، و تاریکی هنگام خواب می باشد. کودکانی که تازه به
مدرسه می روند از چیزهایی مانند تنهایی، بعضی صداها، زمین
خوردن، ورود به مکان جدید (به خصوص ورود به مدرسه) و تاریکی هنگام خواب ( در بچه های کوچکتر ) و وازدگی های اجتماعی، جنگ، فضاهای جدید و ترس از دزد ( در بچه های بزرگتر )می ترسند. نوجوانان (که به سن بلوغ رسیده اند) معمولاً از دزد، موقعیت های جدید (مثل رفتن به دانشگاه و…) جنگ، طلاق و روابط غیرمعمول واهمه دارند و می ترسند.
حتی بعضی اوقات بعد از وقوع یک اتفاق تحریک کننده، ترس در کودکان تقویت می گردد مثلاً افتادن در آب، سوختن بر اثر تماس با یک شیء داغ یا فرار کردن از یک سگ. بعضی کودکان نسبت به کودکان دیگر بیشتر می ترسند و این بستگی به روحیات و خلق و خوی آنها دارد. والدینی که همیشه نگران هستند و در تشویش به سر می برند یا زود در مقابل هرچیز عکس العمل نشان می دهند، فرزندانشان اغلب دارای همان روحیات هستند و همیشه در ترس و واهمه قرار دارند.

روانشناسی نقاشی کودکان

سیر رشد و تفسیر نقاشی های کودکان
ترسیم، یک مرحله حد واسط بین بازی و تصویر ذهنی است . به ندرت بین ۲ تا 2/5 سالگی ظاهر می شود مثل بازی تخیلی که برای کسب لذت و سعی در تقلید واقعیات است. اولین فرم ترسیم، بازی تمرینی خالص و به صورت خط خطی، بدون هدف Scrib Line است. بعداً خط خطی از حافظه ایجاد می شود و بیشتر جنبه تقلیدی و تصوری دارد ترسیم در هر مرحله، به مکان یا فضا مربوط است و نماینده هوش می شود.
بر این مبنا آزمون گودیناف به وجود می آید . در واقع نشانه ای از محتویات عاطفی است و بستگی به تکامل و رشد ادراکی، شناختی، تجربه کودک و ظرفیت درکی دارد که سمبل ها را ایجاد می کند. در ترسیم ابتدا جاگذاری، بعد شکل، سپس طرح و در آخر جنبه های تصویری به وجود می آید. این مراحل در تمام کودکان دنیا دیده می شود.
مرحله اول : خط خطی است که انعکاسی از خطوط خمیده، عمودی یا افقی دارد. عموماً کودک به مرز کاغذ توجهی ندارد.

مرحله دوم : از ۱۶ تا ۲۰ ماهگی شروع می شود و کودک توجه به فرم و محل و کیفیت خط ها می کند و یاارائه خط می کند و سعی دارد در مرکز صفحه کار می کند. بیشتر حلقه ای می کشد که شبیه صورت انسان است و کودک رابطه بین فعالیت ها و رفتارهای خود را می فهمد.
مرحله سوم : نمونه های جدید مثل حلقوی و بیضوی می کشد و نقطه گذاری ممتد و تکراری می کند.
مرحله چهارم : از ۲ سالگی به بعد شروع می شود که شامل کشیدن قوس، اشکال زاویه دار، خطوط مستقیم. نقطه گذاری یا ترکیباتی از آنها میباشد. در این مرحله کودک در اندازه ها تغییر می دهد، اعضای داخی یک شیء را می کشد، ترسیمی که کودک در این مرحله بشکل بسته می کشد نماینده انسان است. در این زمان Ambiva   Lance در مورد اشیاء و همچنین صحبت در مورد نقاشی دیده می شود.
مرحله پنجم : کودک خطوط کشیده شده را نامگذاری می کند، ممکن است حروف الفبا را بنویسید یا از دیگران بخواهند برایش بنویسند. استفاده از رنگها و جهت رنگ آمیزی در این مرحله رشد می کند. کودک در رنگ آمیزی بیش از یک رنگ استفاده می کند. در ابتدای خط خطی کردن، کودکان این کار را توسط بالا بردن بازو انجام می دهد و بعد با پیشرفت بیشتر با چرخش مچ خط می کشد و شکل سازی می کند.

به طور کلی سیر نقاشی بدین ترتیب است :

۱۲ ماهگی : از روی تقلید خطوطی به جلو و عقب می کشد.
۱۵ ماهگی : نقطه نقطه می کند.
۱۸ ماهگی : به خودی خود خط خطی می کند.
۲ سالگی : خطوط عمودی را تقلید می کند.
۵/۲ سالگی : خطوط حلقوی، افقی، عمودی و دو خط به عنوان X (غیر قرینه) می کشد.
۳ سالگی : مداد را مثل بزرگها می گیرد. بنا به تقاضای دیگران روی نقاشی هایش اسم می گذارد.
۴ سالگی : انسان را با دو عضو می کشد X را تقلید می کند. به شکل ناقص انسان عضوی اضافه می کند.
۵/۴ سالگی : مربع می کشد.
۵ سالگی : مثلث می کشد عکس آدم را با بدن و گردن می کشد.
۶ سالگی : شکل آدم را دو بعدی می کشد اشکال ادغام شده می کشد.

تکامل نقاشی کودک در رابطه با مراحل تکامل رشد شناختی
سن : ۰ تا ۱ سالگی
نقاشی : کودک به تحریکات دیداری جواب می دهد. مداد را به دهان می برد. نوزاد هیچ نقشه نمی کشد .
شناخت : مرحله حسی ـ حرکتی . کودک به طریق بازتابی عمل می کند کودک ماشینی فکر می کند.
سن : ۱ تا ۲ سالگی .
نقاشی : در ۱۳ ماهگی اولین خط خطی های کج و معوج می کشد (زیگزاگ) کودک بر علائمی که حرکت مداد بر روی صفحه کاغذ می گذارد نگاه می کند (نقاشی جنبشی Kiensthetic drawing) .
شناخت : به تدریج و هم زمان با برقراری کنترل مغزی Cortical control حرکات کودک جهت یافنه وهدف دار می گردد.
سن : ۲ تا ۴ سالگی .
نقاشی : دایره ها در نقاشی او به تدریج ظاهر و عنصر غالب در تصویر می شوند سپس دایره ها از یکدیگر مجزا می شوند در دایره ای که سهواً می کشد کودک شی را مجسم می کند. اولین نماد خطی ساخته می گردد که معمولا بین ۳ تا۴ سالگی است .
شناخت : کودک شروع به عمل به صورت نمادی می کند. زبان و سایر ارتباط های نمادی رل مهمی را در این مرحله به عهده دارند. برخورد کودک با مسائل بسیار زیاد بر پایه خود محوری می باشد. تظاهر می کند که بازی را به صورت حقیقت می پذیرد.
سن : ۴ تا ۷ سالگی .
نقاشی : حقیقت گرایی ذهنی کودک یک مدل خیالی می کشد نه آنچه که واقعا می بینند. چیزی را می کشد که فکر می کند باید باشد نه آنچه واقعاً هست. افراد را از پشت دیوار می کشد و از داخل بدنه کشتی مردم را می بیند ، هنوز حالت شفاف بینی دارد اکسپرسیونیست و ذهنیت گراست.
شناخت : مرحله پیش عملیاتی (فازی که بر درک مستقیم از محیط متکی است) خود محور است. دنیا را به حالت علت می بیند (خودش همه کاره است) تصوراتش واضح بوده و دارای خلاقیت کنجکاوی و خیالپردازی است. در یک زمان فقط بر یک موضوع تمرکز دارد. در عمل خود بیشتر با احساس است نه با منطق .

پایان


تعداد صفحات : 24 | فرمت فایل : ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود