تارا فایل

رساله خانه معمار




مقدمه

1-1 درباره معماری

آیا گفتگو درباره معماری ارزشی دارد؟ یا در عرصه عمل است که ارزش معماری معلوم خواهد شد. یعنی معماری خواهد توانست بی واسطه منتقدان و هنرسنجان, خود با مردم و قلب و روحشان سخن بگوید؟
تا بنایی بر پا نشود معماری ظهور پیدا نمی کند و گویا روزگاری بوده است که برای ذکر ارزش آن زیاد از الفاظی کوتاه چون زیبا, موزون, با شکوه بر زبان نمی رفته و پیداست که اگر روزی طبع زیبا پرستی از کار باز ایستد از تحلیل و استدلال کاری بر نخواهد آمد. اما افزون بر اینکه از روزگار قدیم آموزش هنر و از جمله معماری با تعریف هایی همراه بوده موضوعات جدیدی برای بحث درباره معماری پیدا شده است یکی اینکه روزگار ما روزگار سیطره علم تحلیلی است و عرصه هنر هم از آن بر کنار نمانده دیگر اینکه معماری در دامان حرفه و حرفه در دامان فرهنگ رشد می کند و امروز که حرفه در تکنیک و فرهنگ رشد می کند و فرهنگ در مردم پذیری داخل شده است, معماری هم بیش از پیش موضوع نقد و تفسیر قرار گرفته و آخر آن نقد و تفسیر در فضای مردم پذیری به قبل قال نزول یافته, صفای دریافت بی واسطه را مکدر کرده است.
1-2 هنر بودن معماری
به یک معنی هنر عنصر لازم همه ساختمانهای متمدن است و به معنای دیگر هنر کیمیایی است خالص آفرینشهای شورانگیز. سازه بر سر هنر بودن با چگونه هنر بودن معماری اختلاف بین یکی از این دو جنبه بر می خیزد کدام ابزار و وسیله را می توان تصور کرد که در ساختن آن هنر به کار نرفته باشد؟ بحث بر سر ماهیت هنر موجود در یک صدایی و هنر موجود در یک قطعه شعر است.
آیا اگر شعر و موسیقی و نقاشی و مجسمه سازی همه به اندازه اساس و مسکن و اسباب منزل ضرورت پیدا می کردند همچنان در مقام و منزلت کنونی باقی می ماندند؟ یا با چه آزمونی می توان ماهیت و مقام معنوی خصوصیات و آفرینشهای گوناگون را سنجید؟ کاربرد مهارت و چیره دستی, انگیزش آفرینش و تحسین و تحریک عواطف و احساسات, نشانه یا ملاک یا وسیله آزمون هستند که هر کس آنها را تجربه کرده است این نشانه ها را دارد.
همه پیشه ها و صنعت ها که ساختن و آماده کردن کالاها و ابزارهای مورد احتیاج جامعه را بر عهده دارند به مهارت نیازمندند. با مهارت و تسلط است که ماده خام به وسیله ای, کارساز و شکیل تبدیل می شود, چه معماری که کالایی همگانی است و چه موسیقی و نقاشی و مجسمه سازی که چنان نیستند, در این ملاک شریک اند.
دومین نشانه, آفرین و تحسینی است که بی اختیار نثار سازنده و آفریننده آن وسیله کارساز و شکیل می کنیم.
محرک این آفرین و تحسین بی اختیار, جز ادراک مهارت هنری مستمر در اثر ساخته شده نیست. باید ذوق یا حسی در آدمی وجود داشته باشد که سودمندی توام با زیبایی وسایل و ابزارها را ادراک کند. علاوه بر این اتحاد سودمندی و زیبایی که در دوره هایی از تاریخ رو به تکامل داشته و در دوره هایی دیگر به انحطاط گرائیده حاکی از کمال جویی قوه ادراک در سایه تجربه و تربیت است. برگردیم به معماری, معماری هنری است همگانی و ضروری و باید اصیل و معتدل باشد. اما خصوصیتی یگانه آن را از همه هنرها ممتاز می کند و آن اینکه معماری خانه و ماُمن انسان و ادامه و مکمل و در عین حال رقیب طبیعت است.
انسان در معماری پناه می جوید و خانه و می کند و در همان حال روزنه ای به طبیعت می گشاید و اگر روزنه را هم ببندد, فضای درونی را با نقش خاطره های آن می آراید. معماری هنری است که در عین حال نمایشگاه و موزه هنرهای دیگر است و در طول زمان با بسیاری از آنها آمیخته و ادغام شده است ضرورت و تزئین و تجمل در معماری چندان قابل تفکیک نیستند, اما آنچه مسلم است اینکه هدف معماری تحریک عواطف و احساسات و ایجاد شور و هیجان نیست مگر در مواردی که معماری از این نوع آمیخته باشد, مانند بنای یادبود قهرمانان یا حوادثی تاریخی که بیش از آنکه معماری باشد مجسمه است و بهتر است کار آن به مجسمه ساز سپرده شود و هر جا لازم است معمار به او کمک کند. یا معماری به این کار دست بزند که مجسمه ساز هم هست. بعضی از بناهای عمومی نیز مانند مقر قوای حکومتی با نمایش عظمت و اقتدار و فاصله و بعضی دیگر مانند شهرداری, مسجد, مدرسه, موزه و امثال آنها با نمایش الفت جویی و پذیرندگی مناسبت دارند البته این گونه مناسبتها هم با تغییر معتقدات و روحیات مردم دستخوش دگرگونی می شوند خلاصه اینکه در معماری یعنی انواع بناها علاوه بر ملاکهای اول و دوم, ملاک سوم یعنی ایجاد تاثیر بر عاطفه و احساس هم مورد انتظار است اما این ملاک در آنها غلبه ندارد و آنجا هم که وجود آن لازم و اثر بخش است نقش تکمیل کننده دارد نه نقش اصلی.
بنابراین, ماهیت هنری معماری را که مانند همه هنرها عنصر زیبایی جز جدایی ناپذیر آن است در مهارت باید جستجو کرد, نه در شور آفرینی و تحریک عواطف. بر پایه این تلقی است که هنر با پیشه و مهارت معنایی واحد پیدا می کند, وقتی که می گوییم پیشه او, یا مهارت او نجاری, آهنگری یا معماری است.
قرار دادن معماری در زمره هنرهای زیبا که هم نشین کردن آن با نقاشی و مجسمه سازی در یک خانواده و بیرون کردن بقیه حرف و صنایع از این خانواده شروع شد زمینه ساز انحراف معماری از خط مستقیم پرورش مهارتهای ساختمانی و مهندسی, و گرایش آن به تبعیت از مبانی هنر نقاشی و مجسمه و خلط مقوله زیبایی- که وجه مشترک همه هنرها و مخصوصا هنرهای بصری است- با اغراض خاص هنری به اصطلاح شورانگیز شد.
در عین حال هیچ گاه آموزش مهارتهای ساختمانی به معمار, کنار گذاشته نمی شود. مهندسی علمی, مهارتهای ساختمانی یا صنعت ساختمان (مصالح و تکنولوژی) و معماری نظریه پرداز سه جریانی بودند که در معماری جدید غرب مشارکت داشتند با این همه این تجزیه سه گانه یا همکاری سه جانبه در غرب هم چندان خوش فرجام نبود و معماری نظریه پرداز, چه در آغاز و چه اکنون, نخواسته است نقش انسجام دهنده بازی کند, در واقع مهارتهای ساختمانی و صنعت ساختمان نه تنها مهندسی علمی را راه نبرد بلکه در مقابله چهره انقلابی و نجات دهنده آن خود را باخت و آرام آرام تحلیل رفت, معماری نظریه پرداز هم بدون تکیه بر یک صنعت و مهارت ساختمانی و بدون داشتن اعتماد به نفس با نگاهی سطحی به تجربیات غرب چشم دوخت.
1-3 تعلیم و تربیت معماری
تعلیم و تربیت معماری, نه تدریس معماری, باید معمار بار آورد (و از آن بالاتر انسان) تعلیم یعنی علم آموزی و در اینجا یعنی آموختن دانش مربوط به معماری.
معماری از طرفی با انسان زاده شده و با او زندگی می کند, انسان را در بر می گیرد و در جسم و روحش اثر می گذارد اثری بس شدید و عمیق و از طرف دیگر, در اجتماع, نسل اندر نسل میراث فرهنگی و انسانیت است, بسیارند آثار اینها را باید تعلیمات قبل از دانشگاهی فراهم و تامین کند و متاسفانه در تعلیمات قبل از دانشگاهی ما از مباحث معماری و آنچه که پایه و مقدمه ای برای تعلیم و تربیت معماری باشد, اثری نیست, لذا چنین کانونی می تواند یک دانشکده نوین در جهت تعلیم و تربیت معماران جوان باشد.
باید به معمار تعلیم داد که یک اثر معماری را با چشم نمی توان ارزیابی کرد پا را فراتر از مشاهدات عینی خود نمی گذاریم, در صورتی که مشاهدات و ارزیابی ما باید ذهنی باشد نه عینی.
معماری پدیده ای فیزیکی نیست بلکه پدیده ای معنوی و وسیله ای برای پیشبرد و سطح فرهنگی و اجتماعی مردم است, معماری از یک سو به مسائل عینی و از سوی دیگر به ذهنیات و روح انسانی وابسته است که این دومی نامعین است و یا حداقل تا به امروز دقیقا شناخته نشده است.
معمار امروز مثل بقیه, آدمی است صاحب فرهنگ, قطعه قطعه شده, صاحب اخلاق متزلزل, صاحب ترجیح غیر منطقی, آدمی است مصرف کننده و محصولاتی که مصرف می کند بسیار متنوع. چه بسا بسیاری از آنها زائده است فقط فکر می کند خوشبختی و تکامل در رفاه بیشتر است و رفاه بیشتر از مصرف بیشتر ناشی می شود.
خوب امروز می خواهیم معمار تربیت کنیم دانشکده ها مجبور هستند با ضوابط جامعه حرکت کنند برای اینکه تعلیم دهنده ما هم از جامعه خودمان هستند قضیه به طوری به دور تسلسل می افتد، مردم ما را می سازند و ما مردم را.
جامعه ای که سریع پیش می رود فورا احتیاج به ساختمان دارد, دانشکده معماری فورا باید معمار تربیت کند, به تبع فورا کنکور تربیت معمار داده می شود و 60 نفر انتخاب می شوند, چرا چون در طبقه بندی اجتماعی به اندازه 60 نفر جای خالی هست این انتخاب طبیعی نیست نتیجه اینست که موسسه ای مقداری ضوابط به عده ای یاد می دهد آنها را به صورت تکنسین هایی با الگوهای فرنگی در می آورد. اینها ادعای معماری دارند ادعای مواجهه با متافیزیک فرهنگی و روابط اجتماعی و تبدیل آن به فیزیک و عینیت مادی (ساختمان) ولی فقط کارگرانی هستند که مقداری قوانین می دانند.
روشن است که سرتاسر شهر را که نگاه کنیم عکس العمل این تربیت دیده می شود هزاران تناقض, در یک نقطه شهر تمام ساختمان از شیشه است کنارش تماما بسته, اولی کاملا آمریکایی است دومی بی شباهت به کارهای ایتالیایی نیست و سومی که از همه خنده دار تر است شبه بناهای باستانی یونان است, این ترجیح ها ریشه فرهنگی دارد و معماری که اولی را ترجیح می دهد از فرهنگی دیگر تغذیه شده و دومی از یکی دیگر و همه درد بی ریشه گی است برای آنکه ما خودمان را نمی شناسیم اشکال اساسی ما فرهنگ است نه تکنیک ما, با فرهنگ و با مغز اگر کار کنیم از تکنیک می توانیم استفاده بریم وگرنه تکنیک تنها یک شوخی است به درد آدم بی تصمیم و بی فرهنگ و بدون آموزش لازم و بی منطق نمی خورد.

1-4 نگرشی به روش آموزش معماری در گذشته و حال:
در کشور ما تا قبل از رواج روشهای جدید در سالهای اخیر آموزش معماری نیز مانند بسیاری ارزشها به روش انتقال تجربه در حین انجام کار عملی از طرف استاد به شاگرد صورت می گرفت. معماری در روش سنتی آن به عنوان فن ساختمان مطرح می شد و در مورد اصول فلسفه و جنبه های نظری آن به شکل یک سری الگوهای مشخص و مقدس و بدون تغییر که عصاره تجربیات نسلهای پیشین و نشات گرفته از اصول فرهنگی و عقیدتی آن بود به عنوان قوانین لایتغیر مورد پذیرش نسلهای جدید قرار گرفته و به کار بسته می شود. ابتکار و بدعت گذاریها خارج از چهار چوبهای فکری پذیرفته شده مورد قبول واقع نشده و هر گونه تغییر جزئی تا زمانی که جا افتاده و به صورت اصل پذیرفته شود احتیاج به گذشت سالها و گاه چندین نسل آموزش از طریق قبول شاگردی و کار کردن در نزد استاد کار کشته ای شروع می شد و تا سالها ادامه می یافت و در این امر محدودیت زمانی وجود نداشت اکثرا شاگردی از سنین پایین شروع می شد و مثل اکثر حرفه ها اغلب شاگرد فرزند استاد کار بود که رموز و فوت و فن کار را که در بسیاری از مواقع جز اسرار خانوادگی محسوب می گردید, از پدر خود به ارث برده و بعدها او نیز به نوبه خود به فرزندانش منتقل می نمود. شاگرد در شروع کار خود باید, آمادگی انجام هر نوع کار فیزیکی را داشته و تمام مراحل بنایی را باید شخصا تجربه می کرد.
و با گذشتن سالیان دراز در حین کار عملی با اصول و الگوهای فکری کار از سوی استادش آشنا می گردید و این تجربیات عملی یکی از مهمترین و شاخص ترین نکات در آموزش سنتی معماری است, مقام استاد در نزد شاگرد بسیار محترم و والا شمرده می شد و شاگرد ملزم به اجرای مو به موی دستورات و آموزش های استاد خود بود.
برای استاد معمار در جهت ساخت یک بنا لزوم چندانی نداشت تا مثل امروز غالبا نقشه ها و پلان کار آماده شود بلکه استاد کار معمار با دیدن یک زمین هر چند که دارای زوایای نامشخص و شکل غیر هندسی بوده بلافاصله با استاد به الگوهایی که از طرف نسلهای پیشین به او القا شده بود زمین مورد نظر را در ذهن خود تقسیم بندی و تفکیک فضایی کرده و بعضا بعد از در میان گذاشتن نظریاتش با مالک زمین شروع به ساختن آن می کرد او قبلا قواره ها و تناسبات مناسب را که از یک سو در هماهنگی با ابعاد کالبد فیزیکی بدن انسان و اشیا مورد استفاده اش از قبیل فرش و زیر انداز بوده و از سوی دیگر با ابعاد و خواسته های روحی و اعتقادی و فرهنگی اش همخوانی داشته, در ذهن به صورت از پیش تعیین شده آموخته و بارها آنرا در عمل تجربه کرده بود و نهایتا این تناسب را به کمک ریسمان بنایی روی زمین منعکس کرده و نهایتا مراحل سفت کاری ساختمان را به انجام می رسانید. عناصری نظیر ایوان و شاه نشین و حیاط مرکزی و هشتی ورودی و… همگی فضاهای از پیش تعیین شده ای بودند که چه در خانه یک فرد متمول و چه در ساختن خانه برای یک فرد عادی به طور یکسان به کار گرفته می شود با این تفاوت که به اقتضای شخصیت و تمول صاحب بنا هر کدام از این عناصر می توانست از ابعاد و تزئینات و پیچیدگی بیشتر یا کمتری برخوردار باشد این تمول ذهنی مشخص در مورد ساختن سایر ابنیه از قبیل مساجد و مقابر و یا مدارس و غیر نیز وجود داشت و بنابراین قدرت ابتکار و خلاقیت معمار با در نظر گرفتن همین قالبهای از پیش تعیین شده فقط در برخورد با نحوه اجراهای متفاوت برای این قالب ها می توانست متجلی شود.
در معماری سنتی هندسه از پایگاه و جایگاه بسیار مستحکم و پر ارجی برخوردار بوده و نظم و پیچیدگی هندسی در تمام مراحل کار, از تقسیم بندی فضا گرفته تا نحوه اجرای جزء و جزء تزئینات, حاکمیت خود را تحمل می کند و این شاید انعکاسی است منطقی از اعتقاد به نظم کلی حاکم بر جهان هستی. در این میان معمار ملزم به دانستن هندسه بوده و از طریق آگاهی هایش به همین توانایی دست یافت تا پیچیدگی های تحسن برانگیزی در کار خود خلق کند.
بحث درباره معماری گذشته و خصوصیات معماران آن چیزی نیست که بتوان در مقوله ای کوتاه به آن پرداخت و این مختصر تنها به آن دلیل گفته شد که آشنایی مقدماتی و کوتاهی با روش آموزش معماری و طرز عمل معماران در گذشته حاصل شود تا در نتیجه اختلافات آن با سیستم آموزشی فعلی به صورت ملموس تر درک شده و از سوی دیگر یک جنبه بسیار مثبت و مهم این روش, یعنی اختلاط نظر و عمل در آموزش معماری مورد یاد آوری و تاکید قرار گیرد تا در طراحی تا آنجا که در محدوده اختیارات و چهار چوبهای تعیین شده از سوی وزارت علوم است به این گروه از فضاها بهای بیشتری داده شود.
و اما در مورد روشهای آموزشی معماری در عصر حاضر باید گفت که فاحشترین اختلاف روشهای امروز با شیوه های سنتی در این است که بعد از همه گیر شدن انقلاب صنعتی در جهان آموزش دانشگاهی کلا امر آموزش نیز مانند بیشتر ابعاد زندگی معاصر در جهت تحقیق مسئله تولید انبوه گام برداشت و بنابراین روشهای امروزی تدریس در مدارس و دانشگاهها با هدف آموزش یکسان و استاندارد به تعداد زیادی از افراد در آن واحد و زمان بندی محدود به کار خود ادامه می دهد, حال آنکه در روش سنتی تعداد شاگردان همواره محدود و زمان آموزش باز و نامحدود بوده و هر شاگرد یا طلبه و مقتضای با قابلیتهای شخصی اش می توانست از دیگران متمایز گردیده و در نحوه آموزش خود دخیل گردد.
گذشته از روش کلی تولید انبوه که در همه مکانهای آموزشی امروز مورد نظر و متداول است در مورد نحوه عمل و چگونگی تدریس دروس استاندارد پذیرفته شده در عصر حاضر روشهای مختلفی در کشورهای گوناگون اعمال می گردد.
1-5 صنف معمار در دوران اسلامی:
پژوهشها و مطالعات جدیدی که همه روزه در جهان صورت می گیرد, پیوسته بر وسعت و عمق دانش ما درباره معماری و تاریخ آن می افزاید. مطالعات صورت گرفته به روی آثار و بقایای معماری و دیگر میراث های گذشته به میزان زیادی بر اطلاعات تاریخی در بعد زمانی افزوده است.
کار مبتنی بر تخصص در طی دوره مفرغ جنبه جهانی به خود گرفت و باعث تقسیم جامعه به رده های مختلف شغلی و اجتماعی در نهایت به برقراری سلسله مراتب اجتماعی گردید.
یکی از نتایج دوره شهرنشینی در طی عصر مفرغ گسترش مرزهای شهرنشینی و ساخت بناهای بزرگ و با شکوه, یادمانی مذهبی و دیگر اماکن اداری, نظامی و سلطنتی بود که ساخت آنها نیاز به وجود گروههای شغلی معمار, بنا, حجار, گچ کار, خشت مال, آجرپز, مساح و غیره داشت.
در اواسط دوره مفرغ در بین النهرین, ایلام و مصر ساخت بناهای یادمانی باعث تحول, تکامل و تعادلی دانش معماری گردید. و ساخت بناهای عظیم و با شکوه به مهم ترین و عالیترین مظهر و جلوه این تمدن ها تبدیل گردید در این ارتباط اصول و اندیشه هایی شکل گرفت که بعدها جزو دستورالعمل معماران و دیگر دست اندر کاران و سازندگان بناها شمرده شد. از "گودا" شاه- خدای سرمدی شهر لاگاش که در حدود 2150 قبل از میلاد حکومت می کرد, پیکره ای از وی در دست است که او در حالی که نقشه ساختمانی را روی دامن خود نهاده است, نشان می دهد "که شاید نقشه حصار معبد است" گودا در حال ارایه نقشه به خدا است تا نخست مورد قبول خاطر او گیرد در چهار جانب دیوار, شش مدخل تعبیه شده است. با پیش آمدگی های برج مانندی در دو طرف هر یک از آنها, در سراسر دیوار, خطوط جرز بندی های قطوری با فواصل متساوی نظیر معبد سفید اورک نمایان است.
در مصر نیز "الهه سمبلیکی به نام "الهه ساختمان" یا "بانوی اندازه گیری ساختمان" وجود داشت " که همواره نماد و راهگشای معماران بود. در سنت های اسلامی نیز کعبه به دستور خدا و توسط ابراهیم برای خدا ساخته شد. بدون شک اندیشه های سومری, مصری و سنت ابراهیم در نزد بانیان و سازندگان بناهای مذهبی دوران اسلامی می بینیم, اما آنها با این کار قصد ثبت نام خود را در تاریخ نداشته اند, بلکه هدف طلب اجرا و ثواب اخروی بوده است.
در دوره تاریخی اطلاعات ها درباره صنف معمار و سازندگان بناها بیشتر می شود. بر اساس الواح گلی مکشوفه از تخت جمشید, وجود گروههای شغلی و سلسله مراتب صنفی قطعی است. بر اساس میزان دستمزدهای پرداختی به سازندگان تخت جمشید می توان حداقل به سه رتبه شغلی استاد کار, دست یار و کارگر ماهر پی برد. همچنین پژوهشگران روسی بر اساس مطالعه متون ایلامی مکشوفه از تخت جمشید, واژه ایلامی "کورتاش" مندرج در لوحه های گلی را نیز و کار با سازندگان تخت جمشید تشخیص داده اند و نوشته اند, بیشتر کورتاش ها در دسته های چند نفری کار می کردند. در بین کورتاش ها افراد ماهر و با تخصص کامل به کار مشغول بودند حقوق و جیره کورتاش ها متناسب با نبوغ تخصیص, ارزش کار, میزان کار, جنس و سن آنها بود.
مایکل ژف Michael, Roaf می نویسد: تیم های حجاران نقش هایی را که حک کرده اند, با نشانه ها مشخص ساخته اند وی درباره نشانه ها که در واقع امضای تیم و یا افراد منفرد است می نویسد. در وضعیت هایی که یک نشانه منفرد "بر روی یک قطع حجاری" حک شده است می توان آنرا این طور تفسیر کرد که کار تیم به وسیله سر گروه آن به امضاء رسیده است و "دست نوشته های" متفاوت می تواند به عنوان کار شاگردان آن گروه توضیح داده شود. در مدارک معاصر ایرانی از نشانه های بنایان تفسیر مشابهی ارایه می کند، بنا در پایان دوره شاگردی خود نشانه ویژه ای بر می گزیند که آنرا تا پایان عمر خود مورد استفاده قرار می دهد.
با وجود این علامت ها که از دوره های اشکانی و ساسانی نیز نمونه هایی از آنها را در دست داریم "نشانه های معبد آناهیتای کنگاور و بنای نیمه تمام بیستون" اما ما غیر از روایت طبری که معماری به نام روزبه در آغاز دوره اسلامی نام می برد و می گوید وی معماری خسرو از مردم همدان بوده و شیدا که بنا به روایت نظامی شاعر قرن ششم هجری کاخ افسانه ای هفت گنبد را طرح ریخته و بنا نموده است نام معمار یا بنایی از دوره تاریخی ایران در دست نداریم. در دوره تاریخی ایران (ماد تا پایان دوره ساسانی) ظاهرا همان سنت های بین النهرینی، ایلامی و مصری رعایت می شده است و از این نظر نباید انتظار داشت که معمار یا بنا و یا هر فرد دیگری که در امور ساختمانی به کار اشتغال داشته، بخود اجازه می داده است، نام خود را در کار بانیان بناها که خود را خدا یا خدایان و مقربان خداوند می دانستند، به طور رسمی ثبت نماید. شیوه های اجرایی ساختمان سازی دوره هخامنشی سرمشق طریقه ای است که در ادوار بعد به کرات سرمشق حکمرانان ایران در دوره اشکانی، ساسانی و دوران اسلامی قرار گرفت. حکمرانان مقتدر ایران در اکثر موارد برای ایجاد شهرها و بناهای عظیم با دعوت و یا بسیج معماران، بنایان، مهندسان، حجاران، درودگران و غیره از نقاط مختلف ایران و یا حتی نواحی پیرامون ایران منظورهای خود را عملی می کردند چنانچه این موضوع از کتیبه کاخ شوش داریوش و الواح گلی تخت جمشید به آسانی دریافت می شود. از سوی دیگر جمع آوری صنف سازندگان بنا در یک محل و سپس بازگشت آنها به وطن خود یا نقاط دیگر باعث مشابهت و تداوم طرح و نقشه های ساختمانی یکسان در نقاط مختلف ایران و نواحی پیرامون می شد.
در دوره ساسانی پیشه وران که معماران، بنایان نیز در شمار آن بودند، چهارمین گروه "روحانیون، سپاهیان، کشاورزان و پیشه وران" جامعه ساسانی شمرده می شدند.
بنا به مندرجات یک رویداد نامه یونانی، شاپور از پیشه ورانی که در کرخ لدن گرد آمده بودند، مجمع واحد ترتیب داد، این مجمع صورت سازمان اداری واحدی داشت که در راس آن استادان و پیش کسوتان هر رشته قرار داشتند. واضح است که هر پیشه و حرفه خاص "مجمع" خاص و سازمان ویژه داشت، در این مجمع و یا سازمان همه پیشه وران و محترفه از هر گروه و رشته خاص گرد می آمدند.

1-6 وظایف، مفاهیم و دیدگاه های سازمان یابی صنفی:
قبل از پرداختن به معرفی سازمان و تشکیلات صنف معمار باید ابتدا چند نکته را جهت روشن شدن پاره ای از ابهامات که ممکن است برای خواننده بوجود آید و یا باعث آگاهی وی درباره دست اندر کاران امور ساختمانی گردد، تذکر داد.
1-1- کمبود منابع و مآخذ تاریخی در مورد معماران و شیوه های ساختمانی، عدم مطالعه کافی در منابع و متون دوران اسلامی و کمی پژوهش درباره تاریخ معماری ایران یکی از مشکلات عمده موضوع صنف معمار در دوران اسلامی است.
1-2- ناپیوستگی و پراکندگی در زندگی شهرنشینی و عدم تداوم مستمر حیات شهری در جامعه شهرنشین ایران، بدلیل جنگ ها، انقلابات و تهاجمات مکرر همواره تداوم و استمرار زندگی شهری را با مخاطرات فراوان روبرو کرده است. و یکی از عوامل مهم در عدم سازمان یابی منظم اصناف در ایران بوده است.
1-3 جابجایی مراکز سیاسی و اقتصادی همواره جابجایی افراد متخصص خصوصاً معماران، مهندسان و استاد کاران را در پی داشته است.
1-4 ثابت بودن نقشه های معماری و ساختمانی و استفاده از الگوهای تکراری چه در مساجد، مقابر، کاروانسراها، مدارس و غیره تا حدی می توانسته است از رشد، تحرک و پویایی صنف معمار بکاهد و راه را برای کسانی که به امور فرعی و معماری چون تزئینات و غیره می پرداختند هموار سازد.
1-5 یکی از خصلت های معماری و هنر ایران جنبه تزئینی آن است و همواره در ایران به موضوع تزئین بیشتر بها داده می شده تا به طرح نقشه و شکل، از این نظر همواره در میان سازندگان بنا، زینت کاران از سازمان و تشکیلات صنفی منظم تری نسبت به معماران برخوردار بوده اند.
1-7 مراتب و تشکیلات صنف:
منابع و ماخذ تاریخی و حجم عظیم آثار و بقایای معماری بازمانده از دوران اسلامی در ایران شامل حدود 627 مسجد، 731 مقبره و زیارتگاه، 217 کاروانسرا، 109 مدرسه، 1333 پل، 114 آب انبار، 91 کاخ، 91 قلعه، 124 حمام و 73 حسینیه و مصلی، 241 خانه قدیمی، 98 مناره، 24 آسیا، 13 دروازه که در مجموع می تواند یادآور هزارها نمونه های مشابه از میان رفته و یا ذکر نشده باشد دلیل قاطعی از وجود صنف پر تعداد معمار، بناء حجار، کاشی کار، گچ کار و درودگر در جامعه ایران اسلامی است.
همچنین منابع و مآخذ دوران اسلامی وجود تشکیلات منطقی را به طور سنتی در میان اصناف و صنف معمار، بنا و دیگر دست اندر کاران ساختمان تایید می کند و وجود مراتبی مانند شیخ، پیر، استاد، ریش سفید، کدخدا، خلیفه، صنعتگر، کارآموز یا شاگرد و در دوره های متاخیر مرتبه نقیب را نشان می دهد.
1- شیخ : در صنفی شیخی داشت که به رئیسی هم گفته می شد. شیخ با رئیس یکی از افراد صنف است که به فضل و علم و بسیاری تجربه و مهارتش در آن حرفه از دیگران متمایز می گردد. از شرایط شیخ آن بود که از طرف اعضای صنف انتخاب گردد و پس از انتخاب، مقامات مسئول او را به رسمیت می شناختند و یا محتسب که مامور رسمی دولت و مسئول امور اصناف بود او را تعیین می کرد وی در کلیه موارد نماینده صنف بود و بر افراد و اعضای صنف حکمی نافذ داشت.
‍‍‍ 2- استاد : اخوان الصفا معتقد بود که هر انسان صنعتگر ناگزیر از داشتن استادی است که از او صنعت و علمش را بیاموزد افزون بر این استاد در سرزمین های اسلامی معلم یا مقدم نیز نامیده می شد. اسرار صنعت و پیشه را که خود به کمال آموخته بود به شاگردان منتقل می کرد و هرگاه در صنعتگری فهم و خدمت و کفایت مشاهده می کرد به او عهد می بخشید و این به منزله اجاره او برای ورود به صنف بود.
3- خلیفه یا دستیار : عنوان خلیفه که به اعتقاد بعضی مرتبه میان صنعتگر و استاد را داشته است، امروز در کشور عراق اصطلاحی رایج و معنی آن دستیار استاد کار است.
4- صنعت گر یا شاگرد : فردی که می خواست صناعتی بیاموزد تا بعدها آن را پیشه خود سازد به استادی می پیوست تا نزد او جهت آموزش و کسب حرفه کارآموزی کند در این مرحله صنعتگر (صانع) یا شاگرد (تلمیذ) یا غلام بر او اطلاق می گردید. شاگرد پس از کارآموزی می توانست استادی مستقل گردد. البته این امر پس از آزمایشی خاص جهت ساختن میزان مهارت او در آن حرفه تحقق می یافت. چارلز عیسوی به استاد گزارش برخی از پژوهشگران اروپایی درباره اصناف ایران می نویسد :
از وظایف روسای اصناف، نظارت بر سنن، اجرای آداب و رسوم و نظارت بر مسایل اخلاقی اعضای صنف بود. آنها موظف بودند تا بر مقام مقرراتی که یک شاگرد با رعایت آن به استادی می رسید نظارت داشته باشد و از وظایف دیگر آنها خواندن و دانستن مسایل مربوطه به اصل حرفه و پیر آن و نیز اولیاء دیگر بود.
علاوه بر "نقیب" نقش مهم دیگری را ریش سفیدان ایفا می کردند، آنها بر آموزش مستقیم استاد به شاگرد نظارت می کردند و نقش مهمی در تعیین استادان جدید بازی می کردند. ریش سفید یا نقیب، کار شاگردان با کارگران اجیر را ارزیابی می کرد، فقط استادانی حق داشتن شاگرد را داشتند که حرفه خود را به آنها یاد داده و آنها را برای استاد شدن آماده سازند.
5- مبتدی : رتبه دیگری در تشکیلات حرفه ای وجود داشت و آن رتبه مبتدی بود که سرآغاز ورود در هر صناعت به شمار می آمد. چنانکه تا امروز نیز معمول است به نظر می رسد که این رتبه از آنگاه آغاز می گردید که کودک به یکی از دکانهای صاحبان حرف می پیوست تا مدتی چیزهایی از اسرار آن حرفه آموخته و پس از آن به مرتبه صنعتگر یا شاگرد انتقال یابد.
6- نقیب : رتبه نقیب یک رتبه بیشتر از رتبه شیخ است. مهمترین وظیفه نقیب اجرای "شد" (بستن، کمر بستن) بود که یکی از رسوم ضروری پیوستن به جرگه افراد یک حرفه بود. گاهی شیخ را برای انجام کاری که به افراد حرفه مربوطه می گردید یا برای رسیدگی به امور آنان می فرستاد. همچنین نقیب اطلاعاتی را که دانستن آنها ضروری و مورد نیاز افراد گروه بود، در اختیار آنان قرار می داد. تا آنجا که از بلاد دیگر نیز کسانی را پیش او می فرستادند تا مسایل و مشکلات حرفه ای را نزد او طرح و رفع کنند. از دیگر کارهای او تشویق اهل حرفه اش به اطاعت از شیخ و انجام تکالیفشان در قبال او بود. نقیب چنانچه به نظر می رسد دارای قدرت مالی نیز بوده است او اموال بسیاری از استادان گرد می آورد و در زمینه های چند مانند کمک به شیخی که درآمد ندارد یا به مشدودی (کمر بسته ای) فقیر جهت برگزاری ولیمه خود صرف می کرد به عبارتی دفاع از کمر بستگان و حمایت از اهل حرفه جزء تکالیف نقیب بود.

1-8 وضع اجتماعی و اقتصادی
چارلز عیسوی می نویسد: اصناف آزاد را اتحادیه های مذهبی استاد و شاگرد که به همان حرفه تعلق داشت، تشکیل می داد که از خصوصیات آن، اداره صنف بر اساس دمکراسی مساوات و کمک متقابل بود که البته در بسیاری موارد این چنین نمی شد اصناف دارای نوعی سلسله مراتب بودند که در راس روحانی آن نقیب یا استاد باشی قرار داشت. نقیب در مواردی انتخابی، در مواردی انتصابی و در مواردی موروثی بود. ویلبر در این مورد می نویسد، این پیشه وران یعنی استادکاران، بناها، مهندسین و خوشنویسان و کاشی بران تعلیمات و فنون خود را به عنوان شاگرد در صنف مخصوص خود که مرکز محلی آن در داخل بازار شهرها بود می آموختند و رسم ادامه یک پیشه در یک خانواده در طول نسل ها وجود داشت. مالیات اصناف یکی از قدیمیترین روش های جمع آوری در آمده بوده و تاریخ آن به حدود فتح ایران به دست اعراب یا هزار سال قبل بر می گردد، اما با وجود انقلابات و تحولات سلسله ها مقدار پولی که از اصناف جمع آوری می شد به ندرت تغییر می یافته است.
مالیات هر صنفی بر طبق حساب کلی سودی بود که در خلال سال کسب کرده بود. این مالیات ها در عرض 10 ماه از سال گرفته می شد و دو ماه مقدم محرم و رمضان مستثنی بود در هر شش ماه یکبار اعضای هر صنف در جای مخصوص جمع می شدند تا با توجه به وضع و تمکن هر یک از آنها و مبلغی که هر یک از آنها بایستی طبق تصمیمات خودشان بپردازند تعیین شود. البته نه اندازه ای که کل درخواست دولت تامین گردد. معمولا یک نفر به عنوان رئیس انتخاب می شد و همراه با یک نفر مامور حکومت از اعضای صنف بر اساس ارزیابی مالیات جمع می کرد. مالیاتی که از پیشه وران دریافت می شد "نیچه" نام داشت و در آغاز سال نقیب "رییس صنف" و رئیس سفیدان هر یک از اصناف را دعوت می کرد و با موافقت طرفین مقدار نیچه تعیین می شد.
1-9 رسوم و سنت های معماران و بنایان :
یکی از رسوم اصناف این بود که هر صنف یک ولی داشت و رسم بر این بود که هر حرفه را به شخصی که معمولا نبی یا حکیم یا پادشاهی مومن یا ولی یا یکی از صالحان بود نسبت می دادند. "ولی" واضع و مبتکر آن صناعت شمرده می شد و هر گاه ارجاع و انتساب اهل حرفه به پایه گذار آن ممکن نمی گردید، آن را به آدم نسبت می دادند. اهل حرف معتقد بودند که اصالت حرفه از شناخت "ولی" که آنرا پایه نهاده محقق می گردد و با این شناخت است که برای کارآموز اطمینان خاطر حاصل شده و به رعیت او نسبت به آن کار افزوده می گردد. همچنین می پنداشتند که معرفت نسبت به ولی کسب را حلال می گرداند و اهل اصناف به اولیاء حرف و صنایع تمسک می جستند.
اولیاء و اصناف به چند مرتبه تقسیم شده و هر صناعت به فروغ صحابیه و سپس به اصول مصدریه و سپس به جذور اصلیه منسوب می گردید.
الف : جذور:
آنان در اصل از انبیاء و رسولانند و از آن جمله اند.
1- ابراهیم خلیل ا… – نخستین کسی بود که ساختمان بنا کرد و بنابراین همه مهندسان و بنایان پیرو اویند.
2- نوح مجاز بود و گفته می شود که نخستین کسی بود که ابزارهای تجاری ساخت و این حرفه به او نسبت داده می شود.
در فتوت نامه سلطانی ابراهیم خلیل بعنوان مبدا فتوت تلقی شده است. افزون بر این در داستانهای افسانه ای و اسطوره ای ایران نیز هوشنگ پیشوادی، بعنوان اولین انسانی معرفی می شود که ساختمان سازیی را بنیان نهاد.
ب : پیروان :
آنان شبانان اصحاب حرف هستند و معمولا از صحابه و تابعین می باشند. پیران نخستین کسانند که آن حرفه را آغاز کرده اند. از این نظر در هر مرتبه از مراتب صنف پیری وجود دارد مانند کمیل زیاد که همه مهندسان و بنایان پیرو اویند و عبداله بن عباس پیر طراحان پارچه و ساختمان است و هر که نقاشی کند بدو منسوب است عبداله بن حبیب پیر خراط ها و قاسم بن نصر پیر حجاران و سنگ تراشان و محمد بن عبداله پیر رسام و همه نقاشان پیرو او هستند در سلسله مراتب فتوت نیز عبداله بن عباس و کمیل بن زیاد در زمره اهل فتوت و پیران هستند.

1-10 نگاهی به اصول پایدار در آفرینش معماری ایرانی :
در طول کاوش ها و تحلیل هایی که برای بازشناسی ویژگیهای اصول معماری ایرانی می کنیم، می بایست قصد خود را معین کرده باشیم : هم می توانیم به برداشتهایی ساده و برخاسته از شکل معماری و هم می توانیم زمینه های اولیه برای استقرار و استنتاجهایمان را از زمان و مکان ادب و فرهنگی بر گیریم که آثار معماری در آن رسته اند.
در این زمینه ما راه دوم را بر می گزینیم زیرا هم به ما کمک می کند تا زمینه برداشت های استعاری و پر رمز و راز را فراهم داشته باشیم و هم نبود منابع نوشتاری در شرح معماریهای کشورمان را با اظهار نظرهای شخصی و ذهنی خودمان به شیوه ای آسان و به بیانی اختیاری پر نکنیم.
به نتایجی که از کاوشهایی در این باب داشته ایم، به اختصاری که به معنای احترام به این محفل پر قدر است نگاه می کنیم.
1- چهارچوبی یگانه برای کاربردها، پیکره کالبدی و برای شکل وجود دارد (اندیشه ها، سلیقه ها و ارزشهایی که مورد نظراند، از طریق شکلی که نمایانگرشان است با جامعیت کاربردها تلفیق و ادغام می شوند.)
2-گزینش شش جهت برای مکان یابی در فضای اساسی است.
سمت راست و سمت چپ، پیش روی و پشت سر، از سطح زمین به زیر و از زمین به آسمان شش جهت اصلی اند که استقرار مطلوب و مقبول معماری در بستر طبیعت را به تعادل جغرافیایی مکان می برند.)
3- چهار نقطه متقارن، برای تجدید فضای معماری وجود دارند.
(چهار گوشه و چهار کنج که به دورترین فاصله از تقاطع محور اصلی و محور ثانوی فضاهای کاربردی و ساختار بنا است، در معنا و نه همیشه الزاماً در شکل فضای معماری را تحدید می کند.)
4- زمان در تدوین فضای کالبدی اثر گذاری دارد.
(چگونگی حرکت پیوسته درون و برون فضای معماری، امری است حساب شده و معطوف به منظرهایی که در طول مسیرها دیده می شوند و بار نمادین ویژه ای که عرضه می دارند.)
5- برای بهره وری در پهنه فضا، محوری ارجح به وجود می آید.
(علاقه ها و نظر دوختن به ارزشهای انسانی، فرهنگی، اجتماعی مذهبی و هنری در معماری ایرانی امری نیست که به دست اتفاق سپرده شود.
سلسله مراتب ارزشی خاصی، در تعیین مرتبت آنچه از معماری است و منزلت آنچه از بیننده ای که به بهره وری کاربردی یا به تمتع از بنا پرداخته، در تدوین فضای درونی به ویژه حکمرانی می کند.)
6- معماری، به قید برخورداری از هویت شکل می گیرد و نقش وسیله ارتباط جمعی پیدا می کند.
(فروتنی و خاکساری به همان اندازه که تجلیل و تاکید بر صلابت، هیچ کدام مانع از آن نمی شوند که معماری ایرانی از دستیابی به هویتی اجتماعی- مدنی چشم پوشی کند و نخواهد که نمادین بشود، گستره هایی کم یا بیش کوچک برای بناهایی مسکونی و تجاری و خدماتی و بزرگ برای بناهایی که روی به جمع مردمان دارند و توقع و قصد ماندگاری، در معماری ایرانی قابل باز شناخت اند.)
7- ساختار نگهدارنده پیکره کالبدی معماری با شکل انطباق پیدا می کند. (ساختمان، همزمان با اینکه در عالم اندیشه و تصورهایی که به معانی و مفاهیم می پردازند، موضوع سنجشهایی قرار می گیرند که خاص پایداری در برابر عامل ها و پدیده های ویرانگر محیطی است و ماندگاری در برابر نیروهایی که درون ذاتی به شمار می آیند، و آنچه در سنتز نهایی در معماری ایرانی به دست می آید شکلی است مبتنی بر مفهوم های مقبول از یک سو و متضمن پایداری و ماندگاری از سوی دیگر.)
مجموعه هفت تدبیری که دیدیم، همزمان در معماری هایی که تعلق به اقلیم فرهنگی ایران دارند دیده می شوند و تعیین کننده هویت آنها به شمار می آیند. و بدیهی است که به مناسبتها و در فرصتهایی خاص برخی از تدابیر اصولی ای که دیدیم دارای تبلوری پیش می شوند و جلوه گر سلیقه ها و اندیشه ها و نیازهایی می گردند که بنای موضوع خود را متفاوت و متمایز می کنند. چنان که در گنبد کاووس و در تکیه های نایین، در کاخ فیروز آباد و در چغازنبیل، در مسجد جامع سمنان و در کاخ چهلستون می توانیم دید، این بناها دارای وجه تشابهی که در نگاهی اولیه بتواند هویت اقلیم فرهنگی شان را بشناساند نیستند و تنها راه باز شناخت تحلیلی شان راه به تعلق مکانی- زمانی می توان داشت.
1-11 معماری ایرانی در دوران اسلامی:
معماری ایرانی از سده های سوم تا اوایل سده پانزدهم هجری، در منطقه های متفاوت ایران زمین توسعه و تحول پیدا کرده و همانند آنچه در چین و یونان، در سرزمینهای اروپای مرکزی و ایتالیا و دیگر سرزمینهایی از شبه قاره هند و آفریقای شمالی- که دارای پیشینه تاریخی و مدنی و فرهنگی طولانی اند، سازنده تحول مستمر در مبانی اندیشه ای و مفاهیم و فنون ساختاری- رخ کرده است، پیدایی شکلها و ترکیبهای نو در فضاهای سنتی و به میان آمدن گونه هایی نو از فضاهای کاربردی از مجموعه رابطه ها و تفاهم ها و نقش آفرینی های زاده شده اند که بستر اصلی جامعه شهری بوده و جامعه شهری جو پر آمد و شد و پر جنب و جوشی است که به صورتی روزمره با عامل هایی اقتصادی- مدنی و حقوقی- مذهبی و عقیدتی- بوم شناختی- جمعیت شناختی سر و کار دارد.
در طی سده هایی که مردمان منطقه های متفاوت ایران به تدریج پذیرای دین مبین اسلام شده اند دانش معماری ایرانی ابزارهای اصلی و اساس هفتگانه پیش گفته را به طریقی متناسب و همگن با آنچه مقتضی زمانی بوده و ارضا کننده روحیه هنر دوست و هوشیار مردم، با یکدیگر در آمیخته و به مناسبت هر آفرینش اصیلی نو، شکلی نو زاده است.
برای معماران دانشمند بس روشن است که در صورت تعیین اولویت برای عناصر خصیصه یی پیش گفته- که تدابیری ناب در معماری ایرانی دانسته می شوند می توان بار انسانی، را بیشتر مورد تاکید قرار داد و یا فنون ساختاری را به درجه والایی از رشد و ایجاز رسانید. و شاید از این روی است که تعریف هایی مشتاقانه و یکپارچه مثبت (و گاه متکی بر تصور غیر واقعی از عاملها و پدیده های شکل دهنده به معماری) و عامه پسندی که برای معماری ایرانی در دوره اسلامی ارایه داده می شوند، نادرست به نظر نمی رسند.

فصل اول: تعریف موضوع

معرفی خانه معمار:

1- جذب علاقه مندان و هنر جویان و پروش استعداد آنها.

2- جذب هنرمندان و دانشجویان معماری.

3- جذب اساتید و معماران با تجربه.

4- تالارها و نمایشگاهها.

5- تحقیق در مورد معماری

6- در اختیار گذاشتن اطلاعات و اخبار در زمینه معماری و مسائل روزمره برای معماران و دیگر مردم.

7- جمع آوری منابع اطلاعاتی.

8- رستوران- کافی شاپ.

فصل دوم: بررسی نمونه ها

نمونه های داخلی

خانه هنرمندان ایران
روشنفکران دوره قاجار، مدنیت یا civilization را از طریق به خدمت گرفتن سه عنصر جوامع مدنی یعنی روزنامه، مدرسه و تئاتر دست یافتنی می پنداشتند. اما این سه عنصر ضروری بدون نیروی انسانی، ابزار و بوجه بی معنا و مفهوم اند.
جامعه ی مدنی نیازمند فعالیت هنری و فعالیت هنری نیازمند تشکیلات است. تشکیلات حامی هنرمندان می باید تقویت کننده ی ابعاد گوناگون آماده سازی بستر فعالیت، تولید و عرضه و مدافع حقوق آنان در این جهات باشد. بنابراین خانه ی هنرمندان ایران در جهت تقویت جوانب گوناگون فعالیت های هنری و ایجاد و حمایت از تشکیلات هنری در سال 1377 با بازسازی بنایی متعلق به دوران قاجار که در زمان دومین جنگ ویرانگر جهانی توسط قوای متفقین به انبار مهمات و بعد از آن به پادگان نظامی تبدیل شده بود، با مدیریت بهروز غریب پور (مدیر عامل خانه ی هنرمندان ایران) تبدیل به یک مرکز فرهنگی شد.
هیات موسس خانه ی هنرمندان ایران را غلامحسین امیر خانی، مرتضی ممیز، غلامحسین نامی، ایرج کلانتری، ایرج راد، کامبیز روشن روان، محمد رضا عبدالملکیان، حمید ا… رضایی و یدا… صمدی تشکیل داده اند.

این مکان علاوه بر دبیر خانه ی صنف های هنری ایران، سالنی برای برپایی مراسم هنری و نمایش فیلم و تئاتر (تالار بتهوون)، سالنی برای برپایی جلسات مختلف هنری (تالار گفتگو)، سالنی برای میز گردها و کلاس های آموزشی (سالن کنفرانس)، گالری ای برای برپایی نمایشگاههای عکس، نقاشی و مجسمه (نگارخانه)، سالنی برای تجربه هایی در عرصه ی هنر (کارگاه تجربه) دارد. علاوه بر ن فروشگاه لوازم نقاشی و کتاب موسیقی و کافی نت و محل عرضه ی محصولات فرهنگی و هنری (سراچه ی گفتگو) همراه با یک چای- سفره خانه ی گیاهی و یک کافی شاپ است.
سایت خبری خانه ی هنرمندان ایران که با موافقت شورای عالی خانه ی هنرمندان که نمایندگان هیات موسس خانه ی انجمن مجسمه سازان ایران، انجمن خوشنویسان ایران، انجمن شاعران و جامعه ی مهندسان معمار ایران) از آذر ماه 1382 به دست طراحان اینترنتی و گروه تهیه ی محتوا سپرده شده که در روز 19 بهمن سال 1382 به صورت رسمی افتتاح شد.
هم اکنون اعضای شورای عالی عبارتند از: غلامحسین امیر خانی (رئیس شورا)، عزت ا… انتظامی، مصطفی اسد الهی، غلامحسین نامی، محمد رضا فیروزه ای، طاهر شیخ الحکمایی، کامران شاهین فر؛ فریدون ناصری؛ بهروز غریب پور، ید ا… صمدی، ایرج راد، محمد رضا عبدالملکیان؛ بازرسان شورایعالی بهزاد فراهانی، انوشه منصوری و نصرا… ناصح پور و ایرج کاظمی، مشاور حقوقی و مرتضی کاظمی، مشاور عالی شورای عالی خانه ی هنرمندان ایران هستند.

بعضی نهادها و انجمنهای مرتبط با خانه هنرمندان عبارتند از:
دفتر پژوهشهای فرهنگی، سازمان میراث فرهنگی، انجمن تصویرگران کتاب کودک، فرهنگستان هنر، موزه ی هنرهای معاصر، انجمن حمایت از حقوق کودک، شورای کتاب کودک، موسسه ی فرهنگی هنری اندیشه سازان، کانون مهندسین معمار دانشگاه تهران و … که تا کنون برنامه های مختلفی را با استفاده از امکانات خانه ی هنرمندان ایران در این مکان برگزار کرده اند.
امکانات خانه ی هنرمندان ایران
خانه ی هنرمندان ایران فضاهای زیر را برای اجرای برنامه ها و نشست های مختلف هنری دارد :
1- سالن کنفرانس با ظرفیت 30 نفر برای نشست های مطبوعاتی، جلسات، و کارگاههای آموزشی
2- تالار بتهوون با ظرفیت 150 نفر برای نمایش فیلم و اجرای موسیقی و جلسات مختلف
3- تالار گفتگو با ظرفیت 100 نفر برای سخنرانی و جلسات مختلف
4- کارگاه تجربه با ظرفیت 80 نفر برای برگزاری نمایشگاه و اجرای تئاتر
5- نگارخانه شامل 1 سالن بزرگ و 2 سالن کوچک برای نمایشگاههای مختلف. در مواقعی از تمام فضای خانه هنرمندان مثل بام، حیاط، راهروها استفاده می شود.
6- اتاقهای لاله، نیلوفر، یاس و شقایق با ظرفیت بین 20 الی 30 نفر برای برگزاری جلسات اعضای هیات مدیره ی خانه ی هنرمندان ایران و انجمنهای وابسته و پیوسته ی آن و انجمن هایی که دارای اساسنامه ی به ثبت رسیده باشند.

فعالیت ها
از سال 1378 خورشیدی که خانه ی هنرمندان ایران رسماً فعالیت خود را آغاز کرده تا کنون نزدیک به یک هزار و 820 ساعت برنامه در سالن اجتماعات یک هزار و 185 ساعت برنامه در کارگاه تجربه، یک هزار و 185 ساعت در سالن کنفرانس و 782روز برنامه در نگارخانه داشته است.
از مهمترین برنامه هایی که در خانه ی هنرمندان ایران اجرا شده اند می توان به:
– سمینار زنان افغان در غربت (7 روز)
– یادبود علی حاتمی
– بیست و یکمین کنگره جهانی معماری (3 روز)
– بزرگداشت فریدون مشیری
– بزرگداشت لوئیس بونوئل
– جشنواره ی تصویر سال 82 و 83
– سالگرد تولد بتهوون و تجلیل از کریم چمن آرا
– روز جهانی نمایش عروسکی
– جشن روز جهانی تئاتر
– سوگواری هنرمندان بر فاجعه ی بم و… اشاره کرد.

خانه ی هنرمندان ایران با همکاری دفتر پژوهشهای فرهنگی کلاسهای آموزش مثل:
"نظریه های فلسفی هنر و زیبایی شناسی" یا "پدیدار شناسی روح هگل" را برگزار کرده و با بخشهای فرهنگی سفارتخانه های مختلف در جهت گفتگوی فرهنگی همواره در ارتباط بوده است.
انجمن ها و خانه های خانه ی هنرمندان ایران
* خانه تئاتر
* جامعه معماران
* انجمن هنرمندان نقاش
* انجمن هنرمندان مجسمه ساز
* انجمن سینمایی فیلمسازان انیمیشین ایران
* انجمن خوشنویسان ایران
* جامعه مهندسان معمار ایران
* جامعه مهندسان شهرساز ایران
* انجمن فرهنگی هنری هنرمندان مجسمه ساز ایران
* جامعه مهندسان معمار ایران (دوستداران میراث فرهنگی)
* انجمن فرهنگی و هنری "هنرمندان نقاش ایران"
* کانون طراحان هنری ایران
* انجمن صنفی عکاسان مطبوعات ایران
* انجمن مستند سازان سینمای ایران
* موسسه فرهنگی- هنری خانه ی تئاتر
* انجمن تئاتر خیابانی
* کانون طراحان گریم و ماسک تئاتر ایران
* انجمن بازیگران تئاتر
* کانون نمایش نامه نویسان ایران
* انجمن منتقدان و نویسندگان تئاتر ایران
* موسسه فرهنگی- هنری خانه تئاتر
* کانون کارگردانان تئاتر ایران

جامعه مهندسان معمار ایران

اساسنامه
جامعه مهندسان معمار ایران
مشخصات:
مقدمه
ماده 1:
نام – جامعه معماران ایران تشکلی است فراگیر از همه معماران ایرانی که در ادامه انجمن آرشیتکت های ایران که در سال تاسیس گردید فعالیت مجدد خود را با تدوین اساسنامه حاضر آغاز می کند.
ماده 2:
تابعیت- جامعه" " / جامعه مهندسان معمار ایران تشکلی است حرفه ای، غیر سیاسی و غیر انتفاعی که در این اساسنامه اختصارا نامیده می شود "معماران"
ماده 3:
آدرس- مرکز اصلی جامعه معماران، تهران، خانه ی هنرمندان، واقع در پارگ هنر، خیابان ایرانشهر
ماده 4:

مدت- نامحدود
وظایف- اصول و اهداف:
ماده 5:
اصول- گوهر این تشکل مسایل معماری و معماران است. جامعه معماران تشکلی است فراگیری برای حضور پویای همه معماران ایران.
گستره وسیع فعالیت های اجتماعی اعضاء در زمینه های طراحی و ساخت، تولید، آموزش، پژوهش، برنامه ریزی، مدیریت و… در این تشکل جای خود را خواهند داشت.
در این تشکل همگی اعضاء حقوق یکسان دارند.
ماده 6 :
اهداف:
جامعه معماران ایران برای تحقق بخشیدن به اهداف زیر فعالیت می نماید:
– جذب و تجمع تمامی معماران ایران
– حفظ ارتباط هر چه بیشتر با اعضاء برای ایجاد بیشترین توان در فعالیت های اجتماعی
– ارتقاء حرفه معماری
– ارتقاء شان حرفه ای معماران
– احراز صلاحیت به عنوان مرجع ذیصلاح فنی و حرفه ای در مسایل حقوقی، حرفه ای
– حمایت از حقوق اجتماعی و صنفی اعضاء
– همکاری با سازمان های ذیربط در جهت تدوین نظارت فنی و حرفه ای
– کوشش برای بالا بردن فرهنگ عمومی معماری در جامعه
ماده 7 :
وظایف:
1- تلاش در جهت تحقق اهداف جامعه معماران
2- تشکیل انجمن اجتماعی و سازماندهی فعالیت ها و ارتباطات در کلیه زمینه های مربوط به
– ارتقاء رابطه معمار با جامعه
– روابط عمومی
– عضویت
– تشکیل شعب و گسترش فعالیت
– دفتر حقوقی و دفاع از حقوق معماران
– مسافرت های گروهی داخلی و خارجی
– تشکیل کلیه جلسات رسمی و غیر رسمی جامعه معماران
– تسهیلات رفاهی
– ایجاد تاسیسات مورد نیاز جامعه معماران
– تامین منافع مالی جامعه معماران
– تشکیل مراکز اطلاعات معماران در تقدم معماران عضو به کسب مجوز انتشار در کلیه زمینه های مربوط به معماری و دیگر فعالیت هایی که در رابطه با مسایل اجتماعی در دستور کار و فعالیت جامعه- و… معماران مانند خبرنامه و فصل نامه و معماران قرار گیرد.
3- تشکیل انجمن فرهنگی و سازماندهی فعالیت ها و ارتباطات در کلیه زمینه های مربوط به
– آموزش معماری و شهرسازی
– تشکیل سمینارها و کنفرانس ها و گرد همایی ها و سخنرانی
– (ایران و جهان) ارتقاء شناخت معماری
– انتقال تجارب گذشته و در حال انجام
– بررسی تحول معماری در ایران و جهان
– مبادلات فرهنگی داخلی و خارجی
… انتشارات خبرنامه و فصل نامه و
– (طراحی شهر) سازماندهی فعالیت های فرهنگی شهرسازی
و تشکیل مرکز اسناد معماری در ایران و آثار معماران در تقدم آثار معماران عضو، تشکیل کتابخانه تخصصی معماری و
– شهرسازی و هر فعالیت دیگری که در رابطه با مسایل فرهنگی در دستور کار جامعه معماران قرار گیرد.
4- تشکیل انجمن صنفی و سازماندهی فعالیت ها و ارتباطات در کلیه زمینه های مربوط به
– نظام مهندسی
– وزارت شهرسازی
– شهرداری ها
– کلیه سازمان ها که معماران در آنها حضور کاری دارند.
– همکاری و هماهنگی در تدوین نظارت مربوط به کلیه فعالیت های حرفه ای معماران با سازمان ها و نهادهای ذیربط
– (طراحی شهری) سازماندهی فعالیت های صنفی شهرسازی
– حقوق صنفی اعضاء
5- تشکیل هر کمیته یا گروه کاری که در رابطه با اساسنامه و در جهت اهداف جامعه معماران مورد نیاز بوده و کسب مجوزهای لازم در صورت نیاز
6- تشکیل هیات امناء و سازماندهی فعالیت و ارتباطات در کلیه زمینه های مربوطه
7- تشکیل شورایعالی معماری جامعه معماران ایران و سازماندهی فعالیت و ارتباطات در کلیه زمینه های مربوطه
ماده 8 :
عضویت : فصل سوم
رشته معماری می توانند در این تشکل به عضویت (حداقل مدرک کارشناسی رشته معماری) کلیه فارغ التحصیلان رسمی در آیند
(با تایید مجمع عمومی). هر شخصی که خدمات برجسته ای به معماری نموده باشد می تواند به عضویت افتخاری این جامع در آید.
– دانشجویان معماری می توانند در گروه های کاری جامعه معماران فعالیت نمایند.
– حق عضویت به ترتیبی است که به تصویب مجمع عمومی می رسد.
– عدم پرداخت حق عضویت باعث سلب حق رای اعضاء رسمی در مجامع عمومی خواهد بود.
– هیچ عضوی لغو عضویت نمی گردد مگر از حقوق اجتماعی مطابق قانون محروم شده باشد.
کلیه آئین نامه های مربوط به عضویت توسط هیات دبیران تدوین و پس از تصویب مجمع عمومی به مورد اجرا گزارده خواهد شد.

مرکز اسناد و تحقیقات دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی

به طور کلی بخش مهمی از فعالیت آموزشی دانشکده های معماری عبارت است از مطالعه و پژوهش بر روی بناها و مجموعه های معماری و شهرسازی موجود، که با همکاری استادان و دانشجویان دانشکده انجام می گیرد. با توجه به اینکه چنین مطالعاتی عموما آثار با ارزش معماری و شهرسازی را در بر می گیرد، و این آثار نیز با گذشت زمان دستخوش تغییر می شوند، جمع آوری و نگهداری نتایج این مطالعات اهمیت ویژه ای دارد. وجود چنین مدارکی که اغلب با دقت و موشکافی نیز تهیه شده اند، می تواند بری سایر محققان، ارزشمند و راهگشا باشد. دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی با توجه به اهمیت این موضوع، به منظور جمع آوری و نگهداری این گزارش ها و مدارک مطالعاتی که دائما نیز رو به تزاید است، به ایجاد مرکزی با عنوان "مرکز اسناد و تحقیقات" اقدام کرده است.
مرکز اسناد و تحقیقات دانشکده معماری و شهرسازی، پس از انقلاب اسلامی در سال 1360 به همت استادان و دانشجویان دانشکده آغاز به کار کرد. در سال 1362 آیین نامه مرکز به تصویب وزارت فرهنگ و آموزش عالی رسید. مرکز اسناد و تحقیقات، طبق آیین نامه خود، اهداف زیر را دنبال می کند:
1- جمع آوری، تنظیم و طبقه بندی اسناد و مدارک لازم تحقیقاتی برای آموزش و پرورش
2- انجام دادن تحقیقات بنیادی و کاربردی به منظور پاسخگویی به نیازهای آموزشی- پژوهشی
3- معرفی و نشر فرهنگ اسلامی در معماری و شهرسازی
4- ارائه خدمات به پژوهشگران، دست اندر کاران و دانشجویان
5- کوشش در جهت توسعه همکاری با مراکز تحقیقاتی و اجرایی (داخلی و خارجی)
6- مشارکت در برنامه های آموزشی و پژوهشی دانشکده
7- همکاری با نشریات علمی- پژوهشی (داخلی و خارجی)
8- به کار گیری اعضای هیئت علمی پژوهشی دانشکده، و نظارت بر فعالیت های آنان.
مرکز اسناد و تحقیقات از دو بخش "اسناد و مدارک" و "تحقیقات" تشکیل شده است، که در ادامه به شرح اجمالی بخش های مذکور پرداخته می شود :
الف- بخش اسناد و مدارک :
این بخش به منظور یاری رساندن به پژوهشگران و دانشجویان، به جمع آوری و تنظیم و طبقه بندی اسناد و مدارک پروژه های مطالعاتی و تحقیقاتی دانشجویان در زمینه های هنر و معماری و شهرسازی می پردازد؛ و از واحدهای تک نگاری (مونوگرافی)، نقشه، عکس و اسلاید و نیز واحد سمعی و بصری تشکیل شده است. این بخش همواره پاسخگوی دانشجویان، استادان و محققان داخل و خارج از کشور است و هر سال تعداد زیادی از پروژه های جدید مطالعاتی دانشجویان به مدارک موجود در این بخش افزوده می شود.
از آنجا که مدارک موجود در این بخش همگی غیر چاپی و منحصر به فرد هستند، نحوه استفاده از آنها به روش استفاده از منابع مرجع در کتابخانه هاست، و مطالعه آنها تنها در محل بخش اسناد و مدارک میسر است. در بدو کار به منظور یافتن مناسب ترین روش آرشیو و دسترسی به مدارک، روش های مختلف کتابداری و آرشیو اسناد، مدارک و پروژه های تحقیقاتی مورد بررسی قرار گرفت و به علت متنوع بودن محتوای مدارک مرکز اسناد و نیاز به دستیابی به موضوعات مختلف آنها (خصوصاً در بخش تک نگاری) روش "نمایه سازی همارا" به این منظور انتخاب شد، با استفاده از این روش، کلیه مدارک در هر یک از بخش ها به ترتیب زمان ورود، شماره گذاری می گردند و برای هر یک کارت خلاصه ای حاوی مشخصات کامل مدرک تحت عنوان کارت "شناسنامه" نوشته می شود. همچنین برای هر مدرک تعدادی "کلید واژه" یا "توصیف گر" با توجه به محتوای آن انتخاب می شود که راهنمای یافتن آن مدرک و دستیابی به موضوع های اصلی است. در آغاز، این روش با به کار گیری کارت های دست نویس اجرا شد، اما از سال 1379 به منظور ایجاد سرعت و سهولت بیشتر دستیابی و نیز پدید آمدن امکانات بیشتر برای جست و جو با استفاده از برگردان فارسی نرم افزار C.D.S.ISIS، مکانیزه کردن اطلاعات مرکز آغاز شده است.
1- واحد تک نگاری (مونوگرافی)
این واحد که مهم ترین واحد مرکز تلقی می شود، امروز یکی از غنی ترین پایگاه های اطلاعاتی کشور در زمینه معماری، شهرسازی و هنر ایران به شمار می رود. مدارک این واحد بیش از 6300 مجلد را تشکیل می دهد که شامل نتایج کارهای مطالعاتی دانشجویان و نیز پایان نامه های آنان است. این مطالعات موضوعاتی مانند معماری اسلامی ایران، تاریخ معماری جهان، شناخت معماری روستایی ایران، مبانی نظری معماری، حکمت هنر اسلامی، مرمت و احیای ابنیه و بافت های تاریخی، روش های تولید صنعتی، عناصر و جزئیات ساختمانی، شناخت مواد و مصالح، مبانی نظری طراحی و برنامه ریزی مجتمع های زیستی، و مانند اینها را در بر می گیرد. در میان آنها مدارک مربوط به بناهای تاریخی ایران، مرمت ابنیه و بافت های تاریخی و همچنین شناخت معماری روستایی ایران، مهمترین و بیشترین مدارک این واحد را تشکیل می دهند.
2- واحد نقشه
این واحد به جمع آوری، طبقه بندی و بایگانی نقشه های مربوط به بناهای تاریخی ایران، و همچنین نقشه شهرها، استان ها و طرح های جامع و عکس های هوایی می پردازد. در زمان حاضر تعداد مدارک این واحد بیش از 2200 "مجموعه نقشه" است که شامل 1400 مجموعه نقشه از بناهای تاریخی (شامل پلان ها، مقاطع، نماها و تصاویر سه بعدی) است. تعداد مجموعه نقشه های شهرها 179، و عکس های هوایی موجود در واحد 130 قطعه است. این مجموعه نیز به لحاظ مشخصات و تعداد نقشه ها در نوع خود در کشور کم نظیر است. این واحد به جهت ایجاد امکان استفاده بیشتر و راحت تر پژوهشگران، بسیاری از نقشه های موجود خود را به مقیاس کوچک تبدیل کرده است.
3- واحد عکس و اسلاید
در این واحد حدود 000/34 قطعه عکس و 000/25 قطعه اسلاید (در قالب 270 مجموعه اسلاید خارجی و 672 مجموعه اسلاید فارسی) از معماری و بناهای تاریخی ایران و سایر کشورها به صورت مجموعه های موضوعی نگهداری می شود، که بیشتر مورد استفاده استادان دانشکده و دانشجویان قرار می گیرد.
4- واحد سمعی و بصری
این واحد به جمع آوری و تهیه فیلم های ویدیویی مربوط به معماری، شهرسازی و هنر – از منابعی چون مرکز ماهواره دانشگاه، سازمان صدا و سیما، استادان و پژوهشگران، و نیز برخی از سمینارهای برگزار شده در این زمینه- می پردازد. این واحد آخرین واحد تاسیس شده در مرکز است و هنوز در آغاز راه خود قرار دارد. در واحد مذکور، تعداد 170 حلقه فیلم ویدیو به زبان های فارسی، انگلیسی و آلمانی جمع آوری شده، که این تعداد به تدریج رو به افزایش است.
ب- بخش تحقیقات :
این بخش با هدف انجام دادن پژوهش های بنیادی و کاربردی در زمینه معماری و شهرسازی و هنر، به منظور مدد رسانی به امر آموزش در دانشکده، ایجاد شده است. طرح های پژوهشی محققان پس از ارائه در شورای پژوهشی و برنامه ریزی مرکز، تصویب می شود و به اجرا در می آید. نتایج این طرح های پژوهشی، گاه به صورت کتاب انتشار می یابد و گاه نیز در مرکز نگهداری می شود و در اختیار علاقه مندان قرار می گیرد. گزیده ای از طرح های تحقیقاتی انجام شده و در دست انجام این بخش عبارتند از:
الف- طرح های انجام شده:
1- کتاب شناسی معماری و هنر اسلامی: این طرح با هدف تهیه کتاب شناسی موضوعی و تشریحی در زمینه هنر و معماری اسلامی و ایرانی، و به منظور راهنمایی طیف گسترده ای از علاقه مندان- مرکب از استادان و دانشجویان رشته های معماری و هنر، و معماران و پژوهشگرانی که در این زمینه فعالیت دارند- انجام گرفته است.
2- روش شناسایی اقلیم بر اساس مطالعات محلی برای معماران: این طرح با هدف شناسایی وضعیت خرد اقلیم محل، بدون نیاز به آمار ایستگاه های هوا شناسی، و به منظور تعیین ضوابط طراحی معماری مناسب در اقلیم های مختلف، زمینه را برای صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی و بهره گیری از انرژی های بالقوه طبیعت فراهم ساخته است.
3- چکیده نامه و واژه نامه مدارک واحد تک نگاری: این طرح با هدف معرفی اسناد و مدارک موجود در بخش مونوگرافی برای استفاده هر چه بیشتر دانشجویان و استادان و پژوهشگران، با استفاده از سیستم نمایه سازی همارا به منظور دستیابی سریع به اجزای مدارک موجود انجام شده، و جلد بعدی آن نیز توام با ورود اطلاعات هر دو جلد به کامپیوتر، در دست تهیه است.
4- تاریخچه ارگ تاریخی تهران بر اساس مدارک موجود در آرشیوهای کاخ گلستان: هدف از این طرح شناخت فرهنگ معماری و شهرسازی قدیم ایران و آشنایی با اولین آثار و چگونگی نفوذ معماری و شهرسازی غرب در ایران بوده است.
5- خانه های زرتشتی یزد: این طرح با هدف دستیابی به احکام و معیارهای طراحی و در جهت یافتن پاسخ مناسب به اصول اعتقادی با توجه به احتیاجات جدید زندگی، به معرفی الگوی مسکن زرتشتیان یزد می پردازد و نگرشی تحلیلی از جنبه معماری به این الگو دارد.
6- نقشه شهرهای تاریخی ایران: با توجه به منحصر به فرد بودن اطلاعات موجود در آرشیو اسناد و مدارک معماری و شهرسازی ایران، که پروفسور فتح ا… اف رئیس انستیتو معماری و هنر آکادمی جمهوری آذربایجان در اختیار داشتند، استخراج و تدوین و تنظیم نقشه های تاریخی شهرهای ایران که قبلاً از دسترس محققان و دانشجویان خارج بود، هدف این تحقیقات قرار گرفت.
ب- طرح های در دست انجام:
1- گنجنامه؛ فرهنگ آثار معماری اسلامی ایران: میراث گرانبهای معماری ایران که تاریخی چند هزار ساله دارد و آثار عظیم و ارزشمندی را شامل می شود، گنجینه ای از اصالت ها و ارزش ها را در خود محفوظ داشته است و نشان از هویتی دارد که امروز به بازشناسی آن نیاز است. انتشار مجموعه گنجنامه قدم بزرگی در راه معرفی آثار ناشناخته این معماری به شمار می آید. این مجموعه که در بیست جلد انتشار می یابد، و تعداد چهار جلد از آن منتشر شده است، در سال 1378 به عنوان "کتاب سال" در رشته هنر شناخته شد. بقیه مجلدات گنجنامه هم اکنون در دست چاپ است.
2- جزئیات اجرایی سازه با مصالح سنتی: این طرح، جزئیات مختلف ساختمانی در نحوه برپایی بناها و تمهیدات به کار گرفته شده برای نگهداری آنها را، پس از دسته بندی و تحلیل، مورد بررسی قرار می دهد.
3- پژوهشی در مورد استهلاک زود رس ساختمان ها: در این طرح به عوامل استهلاک و تخریب ساختمان ها و تقسیم بندی آنها از لحاظ میزان تاثیر افراد و عوامل سازنده پرداخته می شود.

نمونه های خارجی

در این بخش ابتدا به بررسی مراکز معماری مختلف جهان و در نهایت مرکز معماری کانادا به صورت خاص پرداخته شده است.
مجموعه مقالات 10 مرکز معماری، تماماً مربوط به مجله Architectural Review شماره آوریل 1993 می باشد. این گزارش که ترجمه ایست از مقاله های نامبرده، بر اساس دو موضوع فعالیت ها- ویژگیها و منابع تامین درآمد خلاصه برداری شده، تیپهای گوناگون مراکز معماری را معرفی کرده، و انواع کاربریها، ابعاد و مقیاس فضاها، آمار بازدید کنندگان، اهداف، موقعیتها و مشکلات خاص هر یک را بر می شمارد. به این ترتیب در می یابیم که برای رسیدن به اهداف نامبرده از شکل گیری خانه معمار، چه فضاها و عملکردها و برنامه ای باید دنبال شود.
پس از بررسی نمونه ها، بطور خاص به مرکز معماری کانادا، یکی از موفقترین مراکز معماری با 60000 بازدید کننده سالانه پرداخته شده است. گزارش اول ترجمه مقاله ایست که این مرکز را بصورت بسیار اجمالی معرفی می نماید. گزارش دوم ترجمه ایست از مفیدترین نکات کتاب: "مرکز معماری کانادا، ساختمان و باغهایش"
Canadian Center for Architecture:
Building and Gardens
(تعیین این نکات بر مبنای احکام مورد نیاز پروژه خانه معمار صورت گرفته است.)
در این کتاب ابتدا شناختی کلی از تاریخچه شکل گیری کلیه موزه ها و مراکز معماری جهان داده. سپس به خصوصیات و ویژگیهای C.C.A پرداخته شده است. گزارش سوم نیز ترجمه مقاله ایست که C.C.A را مورد نقد قرار داده است.
در انتهای فصل، احکام معماری اقتباس شده از این سه گزارش بصورت منظم و تدوین شده درجه گشته است.
معرفی 10 مرکز معماری
هدف یافتن الگوهایی است جدید برای مطلع ساختن عموم از معماری و طراحی، موضوع مقاله بررسی و نگاهی است به بهترین مراکز معماری موجود در نقاط مختلف دنیا که به روش های گوناگون مدیریت می شوند.
برخی از این مراکز همچون آرسنال در پاریس، توسط شهرداری اداره شده و تلاششان در جهت تفسیر و معرفی تغییر و تحول شمای شهر به ساکنین و اهالی آن می باشد.
بعضی همچون موزه فنلاند توسط دولت اداره می شوند و هدف اکثر این مراکز، پیشرفت معماری ملی است.
از انواع دیگر این مراکز می توان مرکز معماری کانادا (اساساً متکی به حمایت بخش خصوصی) و ریبا (معروف به نمایشگاه ها و کلکسیون های غیر قابل رقابتش که به صورت کامل توسط صنف معماران انگلیسی حمایت می گردد) را نام برد.
هر یک از این مجموعه ها امتیازات و در مقابل، مشکلات و نارسایی هایی را نیز دارا می باشند که طی این مقاله به بررسی آنها پرداخته شده است.

آرسنال (Arsenal) فرانسه/ پاریس
فعالیت ها و ویژگی ها
بخشی از فعالیت های این مجموعه بحث پیرامون موضوعات معماری است که یا به شکل غیر رسمی در فضاهایی با نام اتاق های ملاقات و یا به صورت سمینارها و سخنرانی های عمومی در سالنهای سینمایی صورت می پذیرد.
بخشی دیگر را نیز نمایشگاه ها تشکیل می دهند. در این مجموعه علاوه بر 15 سوژه معماری که هر سال به نمایش گذاشته می شود. مسکن سازی اقتصادی و ویترینی از آثار معماران مختلف در زمینه مسابقات پروژه های عمومی شهر با مقیاس متوسط نیز در معرض دید عموم قرار می گیرند. ضمناً این مجموعه دارای آرشیوی است با ارزش از عکس های تاریخی پاریس.
این مرکز یکی از موفقترین مراکز معماری در شناساندن این رشته و فعالیت های آن به مردم عامی به شمار می رود. نمایش گزینه های متفاوت مسابقه ها، مسکن سازی اقتصادی و… باعث می شود که مردم صرفاً با ساختمان های ساخته شده شهر خود روبرو نباشند، بلکه امکان و توانایی نقد گزینه های متعدد را نیز بیابند. ضمناً نمایشگاه ها و برنامه های این مرکز به مردم نشان داده که معماری مدرن و سنتی لزوماً متقابل نیستند.
منبع تامین درآمد
اصیل ترین این منابع برای آرسنال پاریس، شهرداری است. شهرداری علاوه بر تامین بخش عمده ای از بودجه سالانه مورد نیاز مجموعه، 13 نفر از افرادی را که در استخدام این ارگان هستند، در اختیار مرکز معماری نامبرده قرار می دهد. تا بحال رقم بودجه نامبرده، 8 میلیون فرانک فرانسه بوده است. 1

تصویر، فضای گالری های آرسنال
را در سطح بالای طبقه ورودی، و
یکی از نمایشگاه های موقت دایر
در آنرا نمایش می دهد.

ریبا (Riba) انگلستان
فعالیت ها و ویژگی ها
این مرکز بهترین کلکسیون ها را در کتابخانه خود جای داده است (کلکسیون هایی از کتب، مجلات، اتودهای اولیه طراحی، تصاویر چاپی، دست نوشته ها و …) نمایشگاه های ریبا ضمن ارائه پروژه های مهندسین و آرشیتکت ها، هر ساله دو بار ایده های مختلف طرح شده در یکی از مسابقات را به شکل کاملاً مشابه پخش و تکرار می کند.
برخی از این نمایشگاه ها در سایر مراکز منطقه ای مربوط به ریبا برگزار می شوند. سوژه های بسیار متنوعی در گالری های این مرکز نیز به نمایش گذاشته می شوند. به طور مثال در میان این سوژه ها می توان از انواع بازی ها و سرگرمی های معماری، کاغذهای دیواری لندن و یا آثار معماران مختلف سراسر دنیا نام برد. سخنرانی های هفتگی این مرکز در فصول بهار و پاییز، به طور منظم برگزار می شوند.
گالری این مجموعه اولین گالری در دنیا به شمار می رود که با هدف معماری کار خود را آغاز کرده است. ضمناً با توجه به کلکسیون ها و فضاهای داخلی باید ریبا را یکی از موفق ترین مراکز در ایجاد ارتباط میان مردم با هنر و حرفه معماری به شمار آورد.

تصویر، گالری جدید
ریبا را نمایش می دهد

منبع تامین درآمد
اهدایی ها و جامعه معماران انگلیسی اصلی ترین منابع تامین درآمد ریبا به شمار می روند. این مرکز بر عکس مرکز معماری پاریس غیر دولتی و ملی است و به همین جهت نیازمند پشتیبانی و حمایت در مقیاس ملی.

تصویر، از وید بزرگ مرکزی ساختمان گرفته شده است.

زودرکرک (Zuiderkerk) آمستردام
فعالیت ها و ویژگی ها
در این مجموعه، هر ساله 20 عدد ماکت با هدف ایجاد ارتباط میان مهندسین معمار و مردم ساخته می شود. ضمناً زودرکرک پاسخ بسیاری از سوالات مردم را در زمینه های مختلف از طریق متنها، دیسک های فشرده، تصاویر ویدیویی و خبرگان داده. اطلاعات جامعی را در زمینه معماری در اختیار آنان می گذارد. برخی از این دیسک های فشرده عبارتند از: توسعه های از پیش تعیین شده شهر همراه با متنها و پیشنهادات ارائه شده از جانب مهندسین معمار.
پس از آرسنال، زودرکرک دومین مرکزی است که در معرفی معماری به مردم عامی موفقیت بیشتری کسب کرده است. بسیاری از توریست هایی که از این مجموعه دیدن کرده اند، آرزوی داشتن چنین مرکزی را در شهر و یا کشور خود نیز در سر می پرورانده اند.

آرکام (Arcam) آمستردام1
فعالیت ها و ویژگی ها
این مجموعه به موازات برخی از 7 یا 8 نمایشگاه سالانه خود، بحث هایی عمومی برقرار می کند ضمناً بازدیدهایی از بناهای با ارزش را برای عموم مردم ترتیب می دهد. رویدادهای معماری طی نشریه ای، هر دو ماه یک بار در این موسسه منتشر می شوند و مجموعه بسیار موفقی از کتب جیبی در رابطه با تمهای معماری نیز از دیگر انتشارات ارگام می باشد.
اصولاً هدف اصلی این مجموعه تامین جدیدترین اخبار معماری است.
منبع تامین درآمد
علاوه بر دپارتمان خانه سازی شهر آمستردام، حمایت کنندگان متفرقه ای نیز بودجه مورد نیاز ارگام را تامین می سازند.

آرکی سنتر (Archicentre) رتردام2
فعالیت ها و ویژگی ها
هدف اصلی این مرکز جذب توریست و ایجاد علاقه معماری در مردم عادی است.
منبع تامین درآمد
دو منبع اصلی حمایت کننده این مجموعه را دپارتمان توسعه اقتصادی شورای شهر رتردام و وزارت بهداشت، رفاه و امور فرهنگی شکل می دهند.
انستیتو معماری هلند (NAI) رتردام
فعالیت ها و ویژگی ها
NAI مرکزیت مناسب برای مطالعات اساتید و دانشجویان و دارای مجموعه وسیعی از اطلاعاتی که به شکل غیر مستقیم در پروسه معماری دخیلند یکی دیگر از مجموعه های این مرکز عبارت است از 800000 الی 100000 طراحی، نمایشگاه هایی از مباحث روز معماری در این مکان عرضه می شوند که در آینده نزدیک با جلسات بحث همزمان در سالن های همراه خواهند بود.
NAI گام های اصلی در روند طراحی های مهندسین را ثبت کرده، میدان مناسبی برای بحث و جدل را میان مهندسین معمار و شهرساز طراحان محیطی و داخلی فراهم آورده، و آنها را در جهت طراحی معماری برای عموم و در مقیاس وسیع کمک می کند. ضمناً برنامه های این مجموعه راهنمای کلیه دست اندر کاران امور خانه سازی در راستای درک پروسه این امر می باشد.
منبع تامین درآمد
سه چهارم بودجه مورد نیاز این مرکز توسط وزارت بهداشت، رفاه و امور فرهنگی تامین می گردد.
تصویر، طرح اولیه مرکز معماری هلند را نمایش می دهد

موزه معماری فنلاند 1
فعالیت ها و ویژگی ها
این موزه دارای یک مغازه، دو گالری و یک آرشیو است و نمایشگاه هایی را نیز در نقاط مختلف بر پا می سازد. موضوع برخی از نمایشگاه های آن را مطالبی چون طبیعت چوب و معماری در میان حیوانات شکل می دهند. این گونه نمایشگاه ها ارتباط کمتری با معماری فنلاند دارند، اما از طرف دیگر این مرکز هر سه سال یک بار بهترین آثار روز معماری فنلاند را که با دقت فراوان انتخاب شده به همراه کتابی با نام ساختمان های فنلاند به نمایش می گذارد. همچنین نمایشگاهی از کارهای معماران بزرگی که در میان کلکسیون های موزه وجود دارد را ترتیب می دهد. البته تلاش این موزه در این جهت است که علاوه بر نمایش آثار هنرمندان مشهور، به معرفی مهندسین جوان تر و یا شناخته نشده نیز بپردازد.
موزه مسکو اولین و موزه فنلاند دومین موزه معماری دنیا شناخته شده اند. این موزه در سال 1959 میلادی تاسیس شد و همین امر نمایانگر نو بودن ایده ارائه آثار معماری در فضاهای دائمی می باشد.
این مرکز نقش موثر و تربیت کننده ای در روند شکل گیری معماران فنلاندی دارد. ضمناً فنلاند و تاریخ معماری آن را نیز به هنرمندان سایر نقاط جهان معرفی می نماید. در واقع باید گفت که موزه معماری فنلاند کمک می کند تا عامه مردم در ارتباط دائم با معماری قرار بگیرند و از همه مهم تر اینکه بر خلاف آرسنال پاریس و یا موزه معماری دانمارک خود را موظف به تشریح هیچ سبک معماری، به جز معماری فنلاندی نمی بیند.
تصویر موزه معماری
فنلاند را در حالت عادی
نمایش می دهد

منبع تامین درآمد
یکی از اصیل ترین حمایت کننده های این موزه وزارت فرهنگ می باشد.

تصویر، این بار موزه را در حالتی
که برای یک نمایشگاه خاص طراحی
شده نمایش می دهد.

مرکز معماری دانمارک1
‍فعالیت ها و ویژگی ها
در این مرکز دو نمایشگاه همزمان در هر هفته در رابطه با هنرهای بصری چون صنایع دستی و طراحی ترتیب داده و باعث می شود مردم ارتباط میان معماری و سایر هنرها را نیز دریابند. کنفرانس هایی نیز چهره معماری دانمارک را به خارجی ها معرفی می کنند. علاوه بر این مباحثی در رابطه با شهر و محیط طبیعی آن ترتیب داده می شود که کمتر از %30 از شرکت کنندگان این مباحث با رشته های ساختمانی ارتباط دارند. در ضمن باید از گزارش های رویدادهای جدید، معماران بنام و یا معماران جوان تر و گمنام به عنوان مباحث معمول مرکز معماری دانمارک نام برد. در آینده در این مرکز هر سه سال یک بار دوره های مرتبی برگزار خواهد شد تا در آنها بهترین آثار معماران معاصر دانمارگی در مورد تیپ های ساختمانی برای معرفی جدیدترین کارهای برجسته به بازدید کنندگان تهیه خواهد شد.
زیبایی ساده و در عین حال با شکوهی که از طراحی فضاهای این مرکز در ساختمانی قدیمی (با سازه چوبی) پدید آمده، آن را به یکی از جذاب ترین و سرزنده ترین مراکز معماری جهان تبدیل ساخته است.
منبع تامین درآمد
مرکز معماری دانمارک سالانه 55000 نفر بازدید کننده دارد و بخشی از درآمد خود را از محل فروش بلیط های ورودی و نمایشگاه ها، اجاره طبقه فوقانی بنا برای جلسات و گرد همایی های دوستانه، و فروش کتاب فروشی و رستوران تامین می سازد. البته این مرکز تحت حمایت سازمان های مشاور و پیمانکار و وزارت خانه سازی نیز می باشد.
تصویر، این بار موزه را در حالتی که برای نمایشگاه خاص طراحی شده نمایش می دهد.

موزه معماری آلمان/ فرانکفورت1
فعالیت ها و ویژگی ها
در میان فعالیت های قدیمی این موزه باید دعوت از هشت معمار جوان برای شرکت در مسابقات آن و دوازده مهندس معمار مسن تر را جهت طراحی مرکز جدید شهر برلین نام برد. در این مرکز تصور و تجسمات معماران جوان در قالب لگو عینیت بخشیده می شوند. به شکل همزمان لگو و آجر برای بازی بازدید کنندگان خردسال نیز فراهم شده است.
در ابتدا این موزه با هدف آشنا سازی مردم با معماری معاصر یعنی پست مدرن کلاسیک گرا آغاز به کار کرد. این سبک موفق شده که سریع تر با مردم ارتباط برقرار کند. چرا که مردم با راحتی بیشتری مبانی زیبا شناسانه آن را درک می کنند. اما معرفی طراحی شهری و تاریخی معماری آلمان از اهداف آتی این موزه می باشد.

از آنجایی که این موزه تنها نقشه ها و تصاویر را نمایش می دهد، انتظار نمی رود که در حد یک گالری هنری بازدید کننده داشته باشد. ضمناً موزه معماری آلمان در یک ویلای مرمت شده شکل گرفته و به همین دلیل از مشکلاتی چون نارسایی های آکوستیکی آمفی تئاتر زیر زمینی، گرمای تابستان، روابط پیچیده فضایی و فضاهای غیر قابل انعطاف رنج می برد.
منبع تامین درآمد
سال 1970 سالی بود که فرانکفورت دوره رشد بسیار سریعی را طی می کرد و می رفت تا به یک مرکز مبادلات مالی در دنیا تبدیل گردد. این امر منجر شد به صنعتی شدن چهره این شهر و کم شدن تعداد ساکنین آن و نتیجتاً رکود اقتصادی آن. بخشی از راه حل این مشکل ایجاد پایه و چهره ای فرهنگی در شهر بود. به همین دلیل بانک های فرانکفورت که از ارگان های ذینفع در این امر بودند، به همراه شهرداری، سرمایه تاسیس و ضمناً حمایت 13 موزه را طی 10 سال تامین ساختند. پس از گذشت این دوره و یکی شدن موزه ها، موزه معماری آلمان فعلی شکل گرفت. این مرکز امروزه تا جایی خودکفا است که کمک های مالی بانک به آن قطع شده است.
مرکز معماری کانادا1
فعالیت ها و ویژگی ها
این مجموعه علاوه بر برگزاری کنفرانس ها و سخنرانی ها، با توجه به مجموعه 130000 جلدی کتابی که در کتابخانه خود دارد، تحقیقات در ابعاد پیشرفته را برای محققین میسر می سازد. ضمناً امکان دسترسی تاریخ دانان و سایر متخصصین را به بیش از 20000 نقشه و طرحی که تا قرن 15 میلادی قدمت دارند و 47000 تصویر فراهم می سازد. در این مرکز بخش انتشارات نیز وجود دارد و علاوه بر نمایشگاه های عمومی، سالانه 8 تا 12 نمایشگاه دیگر نیز توسط آن ترتیب داده می شود. بیش از دو سوم این نمایشگاه ها در مکان های وابسته به مرکز معماری کانادا، در همسایگی آن شکل می گیرند و زمینه های موضوعی آنها عبارتند از:
* چهره مدرنیسم
* چگونگی شکل گیری کانادا
* معماری و عکاسی
* تئوری و تمرین در معماری معاصر
* ریشه های تاریخی بحث های معماری
هدف مرکز معماری کانادا عبارت است از ایجاد اتصال میان معماری قدیم و جدید در نظر عامه مردم و ایجاد درک و شناخت آنها از معماری.

تصویر، بخشی از فضاهای
مطالعاتی را نمایش می دهد.

منبع تامین درآمد
این مرکز با 123 نفر پرسنل، سالانه بودجه ای معادل 10 میلیون دلار کانادا نیاز دارد. 5 میلیون دلار از این مبلغ صرفاً برای پرداخت لیست حقوقی کارمندان، 2 میلیون دلار جهت نمایشگاه ها، پروژه ها و انتشارات، 4/0 میلیون دلار برای مخارج ساختمانی و 1 میلیون دلار (آمریکایی) آن برای تهیه منابع مورد نیاز کتابخانه صرف می شود.
تنها %15 این هزینه ها توسط سرمایه گذاران خصوصی در خارج از این مجموعه و مردم تامین می گردد و مابقی مبلغ مورد نیاز، اعطایی بسیار عظیمی است از طرف یک ناشناس!
با توجه به اینکه مرکز معماری کانادا کل این کشور را به انضمام نواحی شمالی آمریکا تحت پوشش قرار می دهد، 60000 نفر بازدید کننده در سال، رقم چشمگیری نیست.
معرفی مرکز معماری کانادا
معرفی اجمالی (ترجمه مقاله کاری استادانه برای نمایش آثاری استادانه)
پروژه: مرکز معماری کانادا، مونترال (Montreal)، کبک (Qvebec)
آرشیتکت مشاور: فیلیس لمبرت (Phyllis Lambert)
آرشیتکت همکار: ارل آرگون (Erol Argun)
آرشیتکت احیا: دنیس سنت لوییس (Denis St. Louis)
کارفرما: مرکز معماری کانادا
سایت: سه هکتار زمین در بافت سنتی از ساختمان های سنگی خاکستری
بخش طراحی:
سر آرشیتکت- پیتر رز (Peter Rose)
تیم طراحی- اریک مارسی و نیکلاس گریسن (Eric Marosi, Nicolas Garison)
آرشیتکت پروژه ساختمان جدید- ویلیام اشتاین برگ (William Steinberg)
آرشیتکت پروژه ساختمان قدیمی-آندره آرل وکارل پینالت (Karg Pinault, Andre Arel)
برنامه کار:
سالن نمایش 250 نفری
62000 فوت مربع انبار
31000 فوت مربع سرایداری
31000 فوت مربع فضاهای عمومی و گالری ها
6600 فوت مربع فضای عمومی در ساختمان جدید
19400 فوت مربع سرویس در خانه شاگنسی
130000 متر مربع مجموع زیربنای ساختمان جدید
هفتم ماه مه مرکز معماری کانادا رسماً آغاز به کار کرد. این مرکز به دو جهت ممتاز به شمار می آید. یکی اینکه طی روشی مناسب کلکسیون با ارزشی را شامل کتابها، عکس ها و طراحی ها در اختیار بینندگان قرار می دهد و دیگر اینکه خود شاهدی است بر اثر مثبت تئوری پست مدرنیسم روی سبک مدرن و حاصل همکاری قوی میان معمار و کارفرما که هر یک با تجاربی عمیق از زمینه تخصصی خود عمل کرده اند. مصداق این سخن نظام کلاسیک مناسب و جزئیاتی است که با بهترین تکنیک های مدرنیسم در آن پیاده شده اند.
مرکز معماری کانادا طرح پیتر رز
(Peter Rose) شناخت عمیقتری
از معماری را با به ارائه گذاشتن
کلکسیون هایش و خود ساختمان
جدید مجموعه ارائه می دهد.

C مخفف Canadian و نماینده موقعیت مکانی مرکز و شرایط و ملیت موسس آن، فیلس لمبارت (Phyllis Lambert) اغلب کارمندانش است گرچه دامنه مجموعه و جستجویش نه تنها قرن ها بلکه ممالک را می پیماید. متعلقات این مجموعه در آغاز کار یعنی 30 سال پیش محدود به کلکسیون شخصی لمبارت، یکی از اساسی ترین کلکسیون های دنیا شامل مدارکی از پروسه طراحی معماری می شد. لمبارت در ابتدا تصمیم داشت که از این مدارک به عنوان مجموعه ای مستقل محافظت و نگهداری کند اما در سال 1979 مرکز معماری کانادا را به عنوان مرکز مطالعات و موزه معماری افتتاح کرد تا شناخت عمیق تری از معماری حاصل آید و این علم به امری عمومی و مطرح میان مردم تبدیل گردد.
هم اکنون کلکسیون شامل 20000 طراحی و نقشه اصل، 130000 جلد کتاب، بیش از 45000 عکس و آرشیوهای مهم معماری است. اقلامی همچون اولین چاپ از کتاب مصور ویترویوس (Vitruvius) به سال 1511 و به نام معماری (De Architecture)، کلکسیون فوق العاده ای از مقاله های متعلق به دوره رنسانس، دفتر اسکیس های معمار ایتالیایی قرن 18 به نام پیتر براچی (Pietro Bracci)، یک دفتر اسکیس های برجسته از پوجین (Pugin) یک سری نادر انتشارات ژاپنی در مورد احیای بناهای تاریخی ژاپن، آرشیو با ارزشی از مدارک معمار اهل مونترال، ارنست کرمیه (Ernest Cormier) به سال های 1982-1979، وسعت مجموعه های این مرکز را نمایش می دهد.
انستیتو در جنوب غربی شهر مونترال قرار گرفته، ساختمان جدید آن 130000 فوت مربع زیربنا دارد در حالیکه تقریباً معادل نیمی از ساختمان فقط زیر زمین واقع شده. این بنا منزل کوچکتری متعلق به دوره ویکتوریا را در آغوش گرفته است. ساختمان توسط پیترز، معمار کانادایی و فارغ التحصیل دانشگاه ییل (Yale) طی همکاری با کارفرمایش، لمبارت که خود یک مهندس معمار می باشد و همچنین مهندس معمار همکار با نام ارل آرگن (Erol Argun) طراحی شده است.
ساختمان شامل طاق های گهواره ای در دو طبقه زیر زمین، دفاتر و استودیوهای محافظت در همکف، فضاهای اصلی عمومی (گالری ها- سالن نمایش 250 نفری) و یک فروشگاه کتاب می باشد. در این سطح کتابخانه ای جهت محققین واجد شرایط و یک مرکز مطالعات برای تعداد محدودی از افرادی که به شکل نوبتی به مجموعه در می آیند وجود دارد. خانه شاگنسی، به طریق مناسبی احیاء شده و در قالب اتاق های پذیرش، رستوران و دفاتر اجرایی مورد استفاده قرار می گیرد.
مشرف بر بلوار رنه لوک (Rene- Leveque) که خیابان اصلی مجاور سایت است، دو بال در دو سوی ساختمان سال های 1874 در وضعیتی متعادل نسبت به یکدیگر، یکی شامل بخش محققین و دیگری شامل سالن نمایش قرار گرفته اند. این استراتژی به لحاظ بصری باعث می شود که همچون قبل خیابان اصلی مسکونی حس شود. هر چند که در وضعیت فعلی این خیابان یکی از شاهراه های سواره به شمار می رود و ضمناً ورودی یکی از مسیرهای اکسپرس، در وضعیت عمودی بر سایت CCA در آن قرار گرفته است. پارگی توسط مالوین چارنی (Melvin Charney) در سوی دیگر خیابان به شکل خرابه ای ساختگی از خانه شاگنسی ساخته می شود و تفسیری را که از طبیعت دو پهلوی بلوار رفت تکمیل می کند.
از آنجایی که خیابان اصلی بر خلاف ظاهرش مهمان نواز نیست و شهرداری هم اجازه بریده شدنش را توسط لبه، زنجیر و غیره نمی دهد، ورودی اصلی CCA در جبهه آرامتر سایت، در خیابان کوچکی به فاصله دو بلوک و موازی خیابان اصلی تجاری مونترال شکل گرفته است. این نحوه شکل گیری در تضاد با چهره ناهنجار جنوب شهر می باشد، چه به لحاظ فضایی که CCA در زمینه باریکی از چمن در سکون قرار گرفته و چه به لحاظ معماری که بال اصلی مجموعه سازه ای است به طول 315 فوت و در آرامش تمام، ملبس به سیمان.
استراتژی معماری
ساختمان CCA دارای فرمی اداری، پلانی کلاسیک و جزئیاتی مدرن است ولی همچنان نشانه های نظام ساختمان دوران ویکتوریایی را که در آغوش گرفته، ر خود دارد. مهم ترین شباهت آن دو جنبه ای بودنش است. خانه شاگنسی زیر چتر یک سازه، استفاده دو واحد مسکونی را با ورودی های مجزا، دو نشیمن و نمایی که این خاصیت را نمایانگر می باشد فراهم می سازد. نقطه جداسازی این دو واحد دیوار کوتاهی است در مرکز آن و تنها مورد استثناء گلخانه انتهای غربی عمارت است.
ساختمان جدید نیز از محل درز انبساطی که در میان باز شدگی ردیف ستون ها قرار گرفته، به دو پاره شده، با دو غرفه نمایشگاه مستقل در قسمت جنوبی و دو باز شدگی شیشه ای متقارن در قسمت شمالی که تنها یکی روی ورودی اصلی بنا واقع شده. با این تدبیر در حین حفظ تقارن نما، ورود به ساختمان خارج از محور صورت می پذیرد، نظامی منطبق با الگوی خانه شاگنسی که ورودی اصلی خارج از محور است. حتی گلخانه که تنها عنصر کاملاً متقارن خانه شاگنسی به شمار می رود، نقطه عطف خود را در ساختمان جدید به شکل بخش تاسیسات مکانیکی در انتهای غربی ساختمان داراست.
زمان مناسب
سال های 1980، سال هایی که کارفرماها، معمارها و تاریخ معماری دوران باروری را طی می کردند. سال های مناسبی جهت شکل گیری و کامل شدن CCA بودند. در طی 30 سال فیلیس لمبارت از یک مشتری پر بصیرت به یک کارفرما و محافظ ورزیده تبدیل شده بود. اولین اقدام او در دنیای معماری تشویق پدرش به استخدام میس ونده روهه جهت طراحی ساختمان سیگرام (Seagram) در نیویورک بود، عملی موثر بر مبحث معماری. سپس مدرک فوق لیسانس خود را در معماری در انستیتو تکنولوژی ایلینویز (Illinois Institute of Technology) کامل کرد و بعد به تمرین در معماری پرداخت. یکی از کارهای چشمگیرش احیای هتل بالتیمور (Biltmore) در لوس آنجلس بود به همکاری جین سامرز (Gene Summers). لمبارت نهایتاً عضوی راهنما در حرکت حفظ و حراست مونترال شد.
همزمان پیتر رز هم رشد می کرد. 15 سال پیش او به سبب ایده های نو و پشتکار زیادش در سبک پست مدرن شناخته شد و اکنون با دیدی گسترده و سبک اغراق آمیز و متنوع خود و در همکاری نزدیک با لمبارت، آمادگی آزمون هر یک از این مفاهیم و جزئیات را برای دست یابی به راه حل یافته بود.
تاریخ نیز همچون رز رشد کرده و به نقطه ای رسیده بود که ظاهر سطحی پست مدرن رنگ باخته، به جای آن اصول مهمی چون پیوستگی فضایی، تسلسل، هماهنگی ها و یا تضادهای باطنی جلا گرفته بودند.
سرانجام لحظه ای رسید که نیاز مبرم به ساختمانی قوی، پالایش یافته و هوشمندانه همچون CCA حس شد، لحظه ای مطبوع در تاریخ معماری.

نور
رز می گوید: "ساختمان ها باید قادر به حفظ ارتباط باشند و در صورتی که نور طبیعی را به داخل خود بکشانند در تغییر و تحول خواهند بود و مبدل به محیط های جالبی برای گذران وقت خواهند شد. ساختمان های کان را به خاطر آورید." در CCA رز نور طبیعی را به طرق مختلف به کار می گیرد. سایه سازه ظریف نورگیر سقفی به شکل خطوطی متقاطع و مورب هشت ضلعی را حیات می بخشد و نور فیلتره شده ای که از نورگیر سقفی گالری ها وارد می شود، لحظه به لحظه در تغییر است.
در خارج بنا سایه پیش آمدگی های حجم روی سطح سیمانی بازی می کند اما این تنها کتیبه است که علاوه بر سایه متحرک خود، در لحظاتی با انعکاس آفتاب کانادا به شکل رگه هایی که بر سطح بنا پاشیده می شوند، بازی خورشید را به اوج خود می رساند.
معماری فضاها
عمارت جدید CCA به شکل U خانه شاگنسی را احاطه می کند. گالری ها در مرکز بال اصلی هستند. آنها فاقد پنجره و دارای نورگیر سقفی هستند. در انتهای چپ این بال کتابخانه و در انتهای راست آن ورودی اصلی و کتابفروشی قرار گرفته اند. ورودی در خارج ساختمان، توسط کلاه فرنگی آلومینیومی و شیشه ای که روی محور تقارن و در لبه سایت قرار گرفته، خود را نمایش می دهد، نمای سیمانی توسط المان های آلومینیومی، درها، پنجره ها و کتیبه حیات بخشیده شده است: کتیبه ای غیر معمول ساخته شده از صفحات مشبک و اشکال سه گوش که تکراری است امروزی از صفحات گالوانیزه به کار رفته در ساختمان قدیمی.
سرسرا و ورودی کتابخانه دو محور متقارن عرضی بنا را شکل می دهند که در دو انتها از پنجره های دراماتیکی که به رودخانه سنت لاورنس (Saint Lawrence) در جبهه جنوبی و دماغه رویال (Royal) در جبهه شمالی نگاه می کنند، نور می گیرند. محور طولی اتصال دهنده دو محور عرضی، که متاسفانه کم ارتفاع و ضمناً مسیر گذر تاسیسات تهویه هوا نیز هست، در وسط گشوده شده، دسترسی خانه شاگنسی و گالریها را تامین می نماید. به همین جهت این راهرو نقش مهمی را ایفا کرده و توسط بیرون زدگی ستون های گوشه دار بر شکل آن تاکید می شود. محور شمالی موازی مستطیلی شکل و به تسبیح کشیده شده در کنار دیوار شمالی که فاقد پنجره است. نور این فضاها توسط نورگیرهای شفاف سقفی مجهز به کرکره های فتوسل تامین می گردد. علی رغم ازدیاد جمعیتی که بازگشایی هر نمایشگاه در این فضاها گرد می آیند و چه بسا متاثر از همین پدیده، گالری ها احساس زیبا و خوشایندی از قرن نوزدهم را زنده می کنند. فرمهای اغراق آمیز آنها در شکل های کاملاً مربع و یا مستطیل های کشیده، همراه با نور غیر مستقیم، کمرنگ و رمز آمیز سقفی، تمرکز شدیدی را پدید می آورند. نقطه تمرکز اشیایی است که تعبیه شده در دل دیوارها، داخل ویترین های نمایشی و یا بر روی پانلهای آزاد، به نمایش درآمده اند.
مصالح
در این بنا از مصالح سخت و متداول کانادایی استفاده شده. سیمان را همچون بناهای سنگی سیاه رنگ تاریخی مونترال، آلومینیوم را به استعاره از شیروانی های سنتی شهر و افرای صورتی رنگ داخل بنا را در تضاد با خاکستری حکمفرما به کار گرفته اند.
تیغه سیمانی به ظاهر همچون دیواری حمال، بر پا شده، آلومینیوم، قاب های پر زرق و برقی را به دور در و پنجره ها در تضاد با بافت تیشه ای سنگ های خاکستری شکل داده، سرسرای ورودی اتصال مسیر پیاده را به داخل سایت قوی تر ساخته و از همه جالبتر کتیبه بنا که نخواسته همچون پنجره های کوچک آن موجب نرمی نمای سیمانی گردد، بلکه شکل گرفته از ورقه های تو خالی فلزی، الکتریسیته را به داخل نما کشانده است، در نهایت هم کتیبه ای سبک بر سطح وسیعی از سیمان براق در برابر پهنه کدر آن و کاملاً مدرن در حالیکه سیمان هم مدرن و هم سنتی به شمار می رود.1
احکام معماری
نوشته فیلیس لمبارت، کارفرما و مهندس معمار دستیار طراحی CCA
* ایجاد یک برنامه و انستیتو: سال 1980، اولین سال کار CCA بود. این مرکز عمدتاً خارج از دفتر کار من در مونترال، از یک سری مجموعه های طراحی، کتاب، عکس (که سریعاً رشد می کرد) و گروهی از کارمندان که از آنها نگهداری می کردند شکل گرفته بود و نیاز به فضای بیشتری داشت.
پایه طراحی ساختمان وضع موجود را دو پلان ابتدایی تشکیل دادند، اولین پلان که به سال 81-1980 شکل گرفت، بخش ها را به شکل موقت در انباری در جنوب شهر مونترال جای می داد (در یک ساختمان چهار طبقه ای که از هر چهار طرف با فضای سبز ارتباط داشت و به این ترتیب خطر سرایت آتش و یا رطوبت از همسایگی ها و تخریب مدارک زدوده می شد.) در همین مکان بود که CCA کار کاتالوگ سازی از مجموعه ها را آغاز نمود.
ساختمان مخزن نامبرده حتی پس از نوسازی پاسخگویی نیازهای این مرکز نبود، خصوصا که افزودن یک موزه کامل کاربردی نیز از برنامه های آتی به شمار می رفت و چنین فضایی در سطح محدود این بنا نمی گنجید. و اما مشکل دیگر محدودیت سطح هر طبقه به 30 متر مربع بود که طراح را ناچار می ساخت کلکسیون ها را در طبقات مختلف قرار دهد. به این ترتیب هر یک از نمایشگاه ها یک حریم خصوصی ناخواسته داشتند و این مسئله باعث می شد بازدید کننده نمایشگاه از وجود کتابخانه، مرکز مطالعات و سایر جوانب مجموعه مطلع نشود. حتی ایجاد دسترسی مناسب عمومی به بخش های خدماتی چون فروشگاه های کتاب و رستوران خالی از مشکل نبود.
و از همه مهمتر اینکه اصولاً این مجموعه بر اساس گرد هم آوردن منابع متفاوت جهت مطالعات معماری طرح شده و نیاز به فضایی داشت که کتب، طراحی ها، عکس ها، دست نوشته ها، نامه ها و … یکجا به بیننده عرضه شده، قابلیت بهره برداری همزمان داشته باشند. در صورتی که استقرار کلکسیون ها در طبقات مختلف ، کلیت نامبرده را فراهم نمی آورد.
اما خانه شاگنسی در بلوکی مستقر بود به سطح 2/1 هکتار و با وسعتی 12 برابر بزرگتر از زیربنای انبار جنوب شهر و واجد شرایط، چرا که در سال 1972، یک قرن پس از اتمام ساختمان، قانون فدرال خانه شاگنسی را در دسته سایت های تاریخی و قانون ایالتی یک سال بعد آن را در دسته بناهای یادبود تاریخی قرار داد. تصمیم گیری اخیر جلوی موج تخریب مونترال را گرفت چرا که این قانون تخریب هر گونه ساختمانی را در شعاع 152 متری از حاشیه های خارجی بنای تاریخی منع می کند و به این ترتیب بافت مناسب، یا لااقل قابل کنترلی را برای ساختمان فراهم می آورد.
بالاخره برنامه ای برای توصیف روابط استفاده کنندگان مرکز معماری کانادا با این مضمون تهیه شد:
– مهمترین اصل این بود که بازدید کننده در بدو ورود کلیت ساختمان را بفهمد و محقق در جریان برنامه های عمومی قرار بگیرد.
– هر دپارتمانی می بایست از فهرست منابع و اجزای دپارتمان دیگر خبر داشته باشد و ارتباط مستمر بین سرپرستان و یا مسئولین ثبت اطلاعات استخراج شده از منابع در هر بخش برقرار باشد.
– ارتباط نمایشگاه ها با کتابخانه، و کلیه مخازن با یکدیگر باید برقرار باشد.
این برنامه حکم می کرد که مخازن همراه فضاهای اداری پشتیبان آن در یک طبقه و فضایی دیگر جهت انبار پشتیبانی در طبقه پایین طراحی گردند. هر دو طبقه زیر زمین طراحی شدند تا پس از توسعه، کل مجموعه به فضای انبار تبدیل گردد. توسعه فضاها در دو بال در جوانب خانه شاگنسی در نظر گرفته شد.
طرح توسعه CCA در زیر زمین هم از لحاظ تئوری و هم در عمل مردود شد چرا که فضاهای طراحی شده از وسعت کافی برخوردار نبودند. ساختمان انبار جنوب شهر نیز صرفاً به عملکردهای اداری و ذخیره و حفاظت از آثار و غیره تخصیص داده شده بود و عملکردهای عمومی در آن جای نمی گرفت.
مشکلات دیگری نیز در پیاده کردن این ایده وجود داشت. ایده اولیه این طرح نگهداشتن خانه به شکل بنایی ویلایی در میان یک باغ بود.
یک سری آلاچیق دو نوع عملکرد داشتند: تعریف لبه های پارک، و تامین سایر عملکردهای زیر زمین. اما به این ترتیب ورود صرفاً از خانه صورت می پذیرفت و مساحت خانه شاگنسی جهت ورودی اصلی کافی نبود چرا که فقط نیمی از این ساختمان به معبر تبدیل می شد. علاوه بر این سایت این بنا در میان بافت شهری محصور بود و نه در حاشیه یا خارجی شهر و اشل و حجم آن به تنهایی هم تعریف مناسبی از لبه یک بلوار اصلی که آسمان خراش هایی را در حاشیه دارد، نبود.
اساس ایده طرح زیر زمینی، ایجاد وحدت میان کلکسیون ها و رسیدن به فضایی با خاصیت سبک بین المللی بود و اجرای چنین ایده ای تنها با سازه بتنی پیچیده ای ممکن می نمود. اما اصولاً چرا باید طرحی انتخاب می شد که نیاز به چنین سازه عظیم صنعتی می داشت؟
با توجه به تجاربی که در زمینه نمایش عکس های معماری کسب شده است مناسبترین روش، قرار دادن آنها در ویترین های مخملی ظریف و کوچک کار گذاشته شده در دیوارها یا به شکل قاب شده بر دیوارها و نمایش آلبوم های بزرگ در ویترین های سکویی پایه دار یا مجسمه وارد بود.
در سالیان تحصیلم در دانشکده معماری شاهد تغییرات اسف باری در بافت شهری مونترال و انهدام هویت سنتی آن بودم و به همین جهت میل داشتم طراح این بنا عمیقاً با معماری مونترالی آشنایی داشته باشد.
با این وجود در سال 1970 مونترال یکی از نمونه های نادر در میان شهرهای بزرگ آمریکایی بود که هنوز یک الگو به شمار می رفت. جایی که فرد می توانست شهری متشکل از محله را بشناسد، جایی که هر ساختمانش قصه و تاریخ طولانی خود را بیان می کرد. محله ها نیز خود بیانگر رشد شهری بودند، از دسته بندی ساختمان ها گرفته تا ارتباطی که بین مصالح ساختمانی و سبکها و یا ساختمان ها با خیابان و یا خیابان ها با محله و در نهایت محله با شهر برقرار بود. در مونترال فرم شهری، تاریخ فرهنگی شهری را که در اصل فرانسوی و بعد تحت تسلط انگلیس ها و در نهایت بین المللی شده بود، بیان می کرد.
اقدام بعدی مطالعه بناهای سنگی خاکستری رنگ مونترال بود تا از این طریق به خصوصیات این شهر پی ببرم. عکس ها و اسناد آرشیوی این مطالعات مرا به سمت مرمت و احیای بناها و بافت شهری سوق داد و این خود پایه ای شد جهت تاسیس CCA
در سال 1983 ترتیب ملاقات و گفتگویی را با پیتر رز جهت طراحی مرکز معماری کانادا ترتیب دادم. پیتر معماری بود با نگاهی حساس و هوشمندانه بر شهر و ساختمان هایش که در همان سال آغاز به طراحی نمود. ساخت بنا نیز از سال 1985 شروع شد.
طراحی CCA به ترتیبی صورت گرفت که ساختمان جدای از موقعیت محلیش، ساختمانی مستحکم، زیبا و کاربردی بوده و در بستر سایت خود هم کاملاً جا افتاده و تابع اصول ساختمانی مونترال باشد.
* ساختمان فاقد سایت: جدای از سایت مسایلی چون نظم و نور، و پیشروی منظم در طراحی، ذهن من و پیتر را قبل از هر چیز دیگر به خود مشغول ساخته بودند. همان نظمی که اکنون میان اجزاء با یکدیگر و اجزاء با کل، در پلانها و مقاطع داخلی و خارجی CCA به چشم می خورد.

یکی از احکام طراحی مورد نظر این بود که همچون کارهای میس ونده روهه جدای از نظام سازه ای، نظامی نیز بر معماری طرح حاکم باشد و اکنون که ساختمان ساخته شده صرفاً در ستون های مرکزی ساختمان، ستون های اتصال دهنده بخش های نوساز به خانه شاگنسی، نظام نهفته در باز شدگی ها، درزهای انبساط و سخت افزاری که جهت سیستم ایمنی به کار رفته، وجود نظام سازه ای محسوس است. پیتر از طریق اتصالات افقی و ظریف و فرو رفته سنگی و انتظام عمودی پنجره ها، شبکه سازه را در دیوارهای خارجی به شکل ضمنی بیان کرده است. همین نظم را می توان در چگونگی بکار گیری فلز در بنا نیز دید.

نور یکی از مباحثی بود که از بدو آغاز طراحی بدان توجه شد. من و رز علاقه داشتیم از نور طبیعی جهت ایجاد ادراک فضایی و نیز به ترتیبی استفاده کنیم که موقعیت و اندازه روزنه ها، راهنمای جهت حرکت در ساختمان باشد و بدان ارزش بخشد. به این ترتیب نوری که در اواسط قرن از گالری ها حذف شده بود دوباره بدانها باز می گشت. اما مشکل این بود که ترکیب شیمیایی کاغذ و حساسیت و شدت رنگی که در طبیعت مواد بکار رفته بر آن (آبرنگ، مرکب، نمک های نقره) وجود دارد و همچنین عکس ها پس از گذشت مدتی در تابش مستقیم نور رو به زوال می گذاشتند. و اما این مسئله در مورد CCA اهمیت بیشتری می یافت چرا که منابع آن عمدتاً آثار هنری کاغذی است.
پاسخی که رز برای این مشکل یافت این بود که فضاها را به دو گروه تفکیک کند. یکی گالری هایی که تابلوها و اسناد را تنها توسط نور مصنوعی قابل کنترل به نمایش می گذاشت و دیگری فضاهای مطالعاتی که در آنها منابع بطور دائم در معرض استفاده نبودند و به همین جهت می توانستند از نور طبیعی روز بهره مند گردند. البته نورگیرهایی به سبک بارگ در سقف های نیم گهواره ای گالری ها بکار گرفته می شدند که تغییرات موقعیت خورشید در آسمان و یا حتی پنهان شدن آن را در زیر ابرها همچون یک بازی بر کف گالری ها منعکس می ساختند، بدون آنکه به شکل مستقیم بر اسناد و تصاویر بتابند.
در نشست هایمان توسط نقشه ها و ماکتها، احکام را مرتباً روشن و تصحیح می کردیم. لذت بخش ترین این گفتگوها مربوط به جداسازی اجزای سازه ای از غیر سازه ای و تعریف وظایف و ارتباط هر بخش ساختمانی بود.
گرچه استانداردهای کنترل شرایط محیطی جهت حفاظت از آثار کاغذی بسیار مهم است، تا سال 1980 بر سر تعیین استانداردهای مناسب هر یک از انواع آثار توافق روشنی حاصل نشده بود
علی رغم اینکه سریعاً به هویت و عملکردهای مناسب مجموعه رسیدیم، مرحله طراحی به طول انجامید چرا که سه ساختمان متفاوت باید طراحی می شد: ساختمان آزمایشگاهی، ساختمان اداری و ساختمان عمومی که خود از شش یا هفت گونه فضای مختلف تشکیل شده بود و در انتها هم بنایی که باید احیاء می شد.
ضمناً کنترل های الکترونیکی پیچیده ای جهت تنظیم شرایط محیطی ساختمان، دسترسی به کلکسیون ها، نصب سیستم ایمنی در مقابل دزدی، سیستم ضد حریق و همچنین ایستگاه های ارتباطی در شبکه کامپیوتری مورد نیاز بود.
مشکلاتی که به سایر رشته های ساختمانی مربوط می شد نیز با گروه های تخصصی سازه، امنیتی، تاسیساتی، طراحی فضای باز و غیره در میان گذاشته و حل می شد. تمام مصالح نظیر کف پوش ها، رنگها و حتی حلال های پاک کننده ای که باید در طاق های گهواره ای بکار می رفتند، قبلاً توسط بخش مرمت از نظر شیمیایی تجزیه و بررسی می گشتند و به تایید سرپرست های هر یک از کلکسیون ها نیز می رسیدند.
اما برخورد ما با مرمت، نوسازی و احیای خانه شاگنسی کاملاً متفاوت بود. این بخش مشاور خاص خود را داشت و به اطلاعات تخصیصی- مرمتی جهت تطبیق فضاها با کاربردهای جدید و احیاناً بسیار خاص نیاز داشت و باید در آن تغییراتی همچون تقویت سازه برای تحمل بار فضاهای اداری، افزودن نورگیرهای سقفی، و تعبیه آشپزخانه ها داده می شد.
بخش عمده کارهای مرمتی را بجای صنعتی، باید هنری نامید چرا که ترمیم تمام عناصر تزئینی و یا اجزایی که در سبکهای خاص و با ظرافت به نقوش و طرح مزین گشته اند (مثلاً ستون های کرنتین سالن و درهای پرده ای و…) جزو این حرفه به شمار می رود.
* بنایی با سایت مشخص: بنایی که من و پیتر می خواستیم بسازیم بایستی با
تاریخ و فرهنگ شهر ارتباط داشته، پارگی بافتی را که در محل و در اثر عبور بزرگراه در سال 1960 پدید آمده بود، ترمیم سازد و به لحاظ کیفیت معماری نیز به ارزش محله بیافزاید.
معماری مونترال ساخته ذهن فرانسوی قرن بیستمی می باشد و سه اثر کالبدی قوی از زمان شکل گیری آن هنوز هم در سیمای شهر امروزی به چشم می خورد.
1- حکومت فئودالی
2- نظم هندسی حاکم بر ساختار شهر
3- سبک مشخص ساختمان سازی این دوره
یکی از اهداف طراحی ما حفظ و تشدید همان اثر دوم یعنی اسکلت بندی منظم قرن هفدهمی بود و یکی از روش ها، نمایش مرزهای همسایگی ها به شکل شکاف هایی در نماهای داخلی و خارجی بنا.
در جهت حفظ اثر سوم نیز، با توجه به اسلوب حاکم بر انستیتوهای تاریخی شهر، شکل E برای پلان مجموعه و با توجه به مصالح بومی بکار برده شده در ساختمان های سنتی، سنگ های آهکی طوسی رنگ برگزیده شدند.
* روش ساختمان سازی: اگر بخاطر فرانسوی ها نبود، ساختمان های مونترال با
توجه به اینکه قبلاً مستعمره انگلیس بوده، همگی آجری می بودند. مصداق این مطلب اینجاست که 13 تن از مالکین 15 بنای آجری این شهر انگلیسی یا آمریکایی بوده اند. اما شاخص ترین ویژگی هنر معماری فرانسوی ساختن بناهای ماسونری از سنگ های خاکستری است و به همین دلیل مونترال به لحاظ استفاده از این مصالح رتبه دوم را میان شهرهای فرانسوی دارد و شبکه ممتدی از خانه های سنگی خاکستری رنگ که این جزیره را احاطه کرده اند، آن را در قاره خود منحصر به فرد می سازند.
سنگ های Trenton, Chazy دو گونه از سنگ های بومی خاکستری رنگی هستند که در این بناها بکار رفته اند که البته در اثر فعل و انفعالات شیمیایی در طی زمان، در ترکیبهای رنگی نزدیک به شیری تا قهوه ای و آبی تا مشکی دیده می شوند. این سنگ ها به واسطه تکنیک های متفاوت برش و پروراندن سنگ در شکل های مختلف آماده استفاده می شوند.
ما تصمیم داشتیم در ساختن CCA از بهترین سنت های ساختمان سازی استفاده کنیم و اما اقلیم مونترال، دیوارهای خارجی قطوری را می طلبید، به همین جهت نمای سنگی روکار ساختمان در ضخامت های 10 الی 15 سانتیمتری ساخته شدند. (این دیوار قادر است وزن خود را تا بالاترین سنگ هایش که به دیوار اصلی میخکوب شده اند، تحمل نماید.) طرز چیدن سنگ ها را هم نیروهای وارده و عوامل فرسایشی تعیین نمودند. عقب نشینی سنگ ها در هر طبقه صرفاً یک نمایش تکنیکی نیست بلکه جلوه ای است از یکی از ویژگی های معماری بناهای قرن نوزدهمی همین شهر.
* سایت مجموعه: رودخانه سنت لارنس (St. Lawrence) و کوه های مانت رویال
(Mount Royal) چشم اندازها، نشانه ها و استحکامات طبیعی شهر مونترال هستند که یکی زمینه آینده اقتصادی خوبی را برای این شهر فراهم آورده و دیگری بهشتی زمینی را در آن تجسم می بخشد و هر دوی آنها چشم اندازهای CCA را شکل می دهند.
منطقه ای که این پروژه در آن مستقر است به لحاظ اهمیت، با نطفه قدیمی شهر برابری می کند چرا که اولین استحکامات سنگی شهر در همین نقطه و به سال 1694 (پس از میلاد مسیح) ساخته شد.
پارک بیل (Baile) و باغ CCA دو بخشی از این مجموعه بودند که نیاز به یک طراح محیطی داشتند. زمینی که جهت این دو منظور در نظر گرفته شده بود از سه دهه پیش بواسطه عبور بزرگراه بیهوده رها شده و طرح جدید علاوه بر ترمیم ضایعات ناشی از مهندسین ترافیک، باید با تاریخ سایت و شهر نیز مربوط می بود. خصوصاً که امروزه در مونترال به مورد دوم توجهی نمی شود.
خانه شاگنسی و ساختمان جدید از بلوک 2/1 هکتاری را اشغال می ساختند و باقیمانده برای شکل دادن به پارگ بیل باقی می ماند، شامل یک حیاط بزرگ تقریباً نیم هکتاری در جلوی بنا و دو حیاط کوچکتر برای بازدید کنندگان و محققین که در دل بنا فرو رفته بودند.

ادامه مجموعه در سایت جنوبی به شکل یک باغ مجسمه ای ساخته شد، باغی با وسعت هکتار که تا لبه پرتگاه بزرگراه جنوبی ادامه یافت. دو مسیر ورود و خروج به بزرگراه در دو جبهه شرقی و غربی سایت، پارگ را به باغ و بنای CCA متصل ساختند. گرچه نگهداری از فضاهای باغ و پارگ به عهده CCA می باشد اما توسط شهرداری استفاده عموم از آن نیز مجاز شناخته شده است. ضمناً این باغ همچون ورودی مجموعه به جنوب شهر نیز عمل می کند.
دسته بندی گونه های گیاهی پوشاننده سایت بر دو مبنا صورت پذیرفت. مبنای اول تقسیم سایت به مناطق مختلف بر اساس شدت تابش مستقیم آفتاب، خشکی هوا و قرار گرفتن در معرض باد. نمکی که جهت آب کردن برف به کار می رود و یا شدت آلودگی بود که معین می کرد، کدامیک از گونه های بومی در شکل های اصلاح شده و یا آزمایشگاهی مناسب هر منطقه می باشند. طبقه بندی دوم بر مبنای کاشتن به شکل انبوه یا کاشتن درختان میوه و یا مرغزار بود.
اصول طراحی باغ نیز همچون بنا یک بار به شکل مستقل و بار دیگر با توجه به سایت تعیین شد. راستای محورها، موقعیت عناصر، ارتباط اجزاء و غیره. نه تنها با باغهای حاشیه سایت، بلکه با ساختمان ها نیز ارتباط دارند. مرغزار، پهنه های صاف، دیوارچه هایی که تداعی عمارت می کنند و تعدادی ستون تمثیلی، از عناصر به کار رفته در معماری باغ های اروپایی قرن 18 می باشند. پایه های ستون های 270 سانتیمتری نامبرده نمادی از خانه های کارگری پائین دست کلیسا و کارخانه هستند.
یک باغ برای مرکز معماری کانادا
نوشته مالوین چارنی (Melvin Charney)
زمینی که جهت باغ CCA در نظر گرفته شد، سایتی بود که با عبور دو بزرگراه از جبهه های شمالی و جنوبیش و دو تونل اکسپرس از زیر آن، تبدیل به قطعه زمین بایری شده بود. این سایت از یک جبهه به جهت همسایگی با رامپ بزرگراه، در پایین یک پرتگاه قرار گرفته بود.

* باغ در شهر: موقعیت باغ فوق العاده است چرا که از جهت جنوب به کارخانجات و
محله های کارگر نشین قرن نوزدهمی شهر و همچنین گستره رودخانه سنت لارنس چشم انداخته و کوه های مانت رویال را در جبهه شمالی خود، در بالای CCA می بیند. موقعیتی که CCA را با منظره واقعی مونترال در زمان استقرار اولیه اش در میان کوهها و رودخانه آشنا می سازد. چند ساختمان سنگی طوسی رنگ قرن نوزدهمی هم که در همسایگی سایت هستند محله را در قرن جدید منحصر به فرد ساخته و در نهایت مجموعه نیز پیرامون یک بنای قدیمی شکل گرفته است.
طراحی یک باغ در جبهه جنوبی و به موازات سایت CCA یک ارتباط شمالی- جنوبی القاء نموده، نظام مشترک شبکه شهری مونترال را حفظ می کند. نظامی که در سیستم بلوک بندی، شبکه خیابان ها، دیوارهای مشترک ساختمان ها و قطعه بندی مزارع به چشم می خورد و همگی از همان سیستم "کاداسترال" تقسیم زمین در مونترال تاریخی سرچشمه گرفته اند. ضمناً سایت در کنار یک محله مسکونی قرار دارد که فاقد فضای عمومی کافی می باشد.
موقعیت شهری CCA هم در نظر گرفته شده است. CCA از یک طرف مشرف بر یکی از بلوارهای اصلی شهر است و از طرف دیگر رو به یک خیابان دست دوم دارد که ورودی اصلی آن را تامین می سازد. این شکل گیری باعث شده که ساختمان در جبهه اصلی و شمالی خود صرفاً با یک دیوار کوتاه متناسب با موقعیت خیابان دست دوم محصور شده، بازدید کننده را پس از عبور دادن از فضاهای خود به حیاط های جنوبی و سپس بلوار اصلی بکشاند. به این ترتیب پشت ساختمان هم (در مقیاس شهری) یک نمای اصلی و مونمانی به شمار می آید. (اصولاً حیاط ها با همین انگیزه ایجاد شده اند.)
و اما باغ CCA نیز در سه مقیاس عمل می کند:
1- باغی با هویت عمومی و در مقیاس شهر و در ارتباط با عناصر شاخص شهری
2- در مقیاس مجموعه، یک مرکز مطالعاتی، آرشیو و موزه معماری
3- یک باغ محله ای
طراحی باغ ها با هدف تبدیل سایت به یکی از عناصر شاخص شهری صورت گرفته است. بدین ترتیب اصول طراحی سایت به شکل گیری های ابتدایی باغ بستگی پیدا می کند.
هر جزئی از این باغ در ارتباط با یکی از المانهای شهری که از داخل سایت دیده می شود، طراحی شده است. به عنوان مثال یک نما در ارتباط با نمای موجود اما در خیابان مقابل طراحی شد و باز در مقابل همین جزء نیز یک جزء مشابه مجددً در خود باغ جای گرفت. مثال دیگر رواقی است که به واسطه رواق دیگری، روبروی آن ساخته شده و به این ترتیب بر این عنصر معماری تاکید بیشتری نموده است.
باغ CCA سه ویژگی اساسی و مهم دارد:
ویژگی اول: اسکلت این باغ شهری از دو محور شمالی- جنوبی که با توجه به اسکلت بندی شهر تاریخی ترسیم و بر هم منطبق شده اند، شکل گرفته است. اولین محور به موازات محور ساختمان CCA بوده و دو سمت بلوار را به هم وصل می کند. (تصویر رواق مانندی که از خانه شاگنسی در میان باغ ساخته شده یک جبهه بلوار را همچون تصویر جبهه دیگر نمایش می دهد.) دو خانه، بلوار را احاطه ساخته و باغ را چون یک عنصر مونمانی به CCA وصل می کنند. شیبی که باغ را از ابتدای بلوار به سمت تقاطع شمالی باغ و ادامه بلوار طی می کند، آن را تبدیل به زمینی ساخته که به راحتی توسط عابری که از جانب پایین بدان بنگرد، خوانده می شود و ضمناً از داخل آن هم می توان بر زمین سایت نگاه کرد.
ویژگی دوم: باغ CCA به عنوان یک پارگ محله ای فضاهای متنوع و گسترده ای برای نشستن و تفرج، به شکل رواق و چمنزار در اختیار می گذارد.

* آکسهای شمالی- جنوبی: بخشی از شبکه شهری تاریخی این سایت در شمال و
بخش دیگری از آن در جنوب باغ و در تقاطع با یکدیگر پیاده شده اند.
از طرف دیگر شبکه ای که با ردیف های ستون ها و پیاده روهای میان آنها تعریف می گردد به بقایای استحکامات قرن 18 و سردر مثلثی شکل مدرسه علوم دینی کالج مونترال در شمال سایت و کارخانه ها، سیلوهای غلات، کلیساها و بناهای مسکونی جبهه جنوبی اشاره دارد و چهره شهری را که در برهه ای از تاریخ صنعتی معرفی شده، نمایش می دهد.

* خانه شاگنسی به شکل یک رواق: هدف از ساختن یک رواق در باغ CCA نمایش
نمایش مخروبه های شاگنسی نبود، بلکه هدف تصویر خانه شاگنسی بود به ترتیبی که پوشش عملکرد از کالبد آن حذف شده باشد.
خانه شاگنسی و رواق نامبرده دو سایت را بهم مربوط ساخته و به اصل تاثیرگذاری وجود و رفت و آمد انسانها در شهر اشاره دارد (البته به شرطی که هنوز هم این اصل وجود داشته باشد.)
ساختمان رواق شکل دوباره و به شکل خلاصه تری در باغ تکرار شده و این تکرار به همان تصویر سازی CCA در باغ اشاره داشته، ادامه آن تمثیل است. جهت ساختمان رواق شکل اول، تابع شبکه جبهه شمالی باغ و تصویر آن امتداد شبکه متصور در جنوب می باشد.
* دیوارهای کادسترال: دیوارهای کوتاهی که در پهنه باغ ساخته شده اند بر نظام
اولیه خطوط تقسیم زمین (نظام کادسترال) منطبق اند. یکی از نقاط قوت این نظام ارتباط مستقیم قطعه بندی مزارع و بلوک بندی شهری می باشد. به این ترتیب دیوارهای نامبرده یا منطبق بر دیوارهای مشترک ساختمان های تاریخی شهر و یا دیوارهای سنگی، مشخص کننده مرزهای مزارع می باشند و طراحی آنها به ترتیبی است که به نظر می رسد به محض شیب دار شدن زمین، از دل خال بیرون آمده اند.

* ستون ها: ستون ها علاوه بر اشاره به شبکه شهری و بناهای تاریخی حاشیه
سایت، به مجسمه هایی که مزرعه ها و مرزها را در دوره یونان و روم باستان می پوشانند نیز اشاره دارند.

اینها باغ را نیز به موزه ای تبدیل ساخته و مانند انعکاسی هستند از اجزای حقیقی شهر که در پیرامون CCA هستند. و اما ردیف دوم ستون ها انعکاسی از همان ردیف اولند و به تبع همان تمثیل، ستون ها اجزایی از ادوار مختلف تاریخی شهر را معرفی می کنند.
* گیاهان: گیاهان متناسباً انتخاب شده و با توجه به طبیعت شهر گونه سایت، در
شبکه و خطوطی منظم و به شکلی غیر انبوه کاشته شده اند. مسیرهای عبوری با صفوف درختان مشخص شده و از آنجایی که حاشیه جنوبی کوه های مانت رویال در قدیم از بهترین نقاط پرورش درختان سیب بوده و حتی بخشی از خود این سایت نیز در قدیم به باغ سیب تعلق داشته، یک شبکه درخت سیب در باغ کاشته شده است. بوته های تمشک، و سماق نیز در حاشیه دیوارهای کادسترال کاشته شده اند. این بوته ها به تدریج رشد کرده، دیوارها را پوشانده و همان دیوارهای قدیمی جدا کننده مزارع را دوباره تصویر کرده اند. این گونه های گیاهی هنوز هم در شهر مونترال به چشم می خورند.

از شکلی که ردیف گیاهان ایجاد می نمودند در مرزهای باغ و تا امتداد شیب های بزرگراه های حاشیه اش استفاده شده، حرکت ماشین از داخل درختان و بوته ها همچون حرکت آن در میان شهر است. پیاده روها و ردیفهای درختان نیز تمثیلی از بلوار میان باغ و CCA هستند.
باغ سایت را نیز تبدیل به یک عنصر تمثیلی نموده، چرا که گونه های گیاهی نمایش زمانند. نمایش چرخش فصلها، قرنها و نسلها.

نقد مجموعه (ترجمه مقاله تلاشی شجاعانه در جهت آمیزش مظاهر سبک های متضاد)
از بیرون که بنگریم C.C.A (مرکز معماری کانادا) بسیار خشک به نظر می رسد. در حالیکه فضاهای داخلی دوست داشتنی ترند و با احساس بیشتری طراحی شده اند.
به ظاهر به سادگی می توان از این ساختمان گذشت اما در واقع به دو دلیل باید توجه بیشتری صرف آن کرد. اول بدلیل اینکه سمبل مناسبی است از گنج خانه معماری و دوم اینکه طرح آن همزمان با ایجاد یکپارچگی، به لحاظ پیچیدگی خاص خود بر خلاف حال و هوای زمانه عمل می کند. طوری که شاید تا زمانی که فاصله دائمی با آن گرفته نشود، نتوان ارتباط مشخصی با آن برقرار ساخت.
به قضاوت تاریخ شاید که این بنا یک جهت گیری جدید بازیافته در طراحی به سبک پست مدرن باشد، یک شکست به دنبال جاه طلبی و یا چیزی بین این دو غایت. آنچه که مسلم است CCA، آغاز مبحث جدیدی است در معماری که بدنبال خود خواهد داشت. بر خلاف گالری ملی موشه صفدی (Moshe Safdie) هدف آن جذب گروه کثیری از مردم به لحاظ فرم و یا عملکرد نیست، بلکه به دنبال اهدافی است عقلانی و ذهنی.
پیش از این و از سال 1980، این بنا در دست طرح و ساختمان دو معمار دیگر بود. دو پروسه طراحی، از زمانی که المانهای داخلی و خارجی را با ساختن ماکتهای مقیاس طبیعی بروی سازه بنا امتحان می کردند، مماس شدند. این مقطع زمانی شاهد جلسات هفتگی و مباحثات روزانه معمار و کارفرما نیز بود.
معمار طراح، پیتر رز، پست مدرنیستی قویاً تاثیر پذیرفته از چارلز مور می باشد.
ساختمان بسیاری از اشارات خود را از عمارت بزرگ سبک ویکتوریایی میان سایت و همچنین سنت های مشخص طراحی و ساختمان سازی قرون قدیم مونترال برداشت می کند.
لمبرت، خانه شاگنسی، خانه شماره 1874 را خیلی پیش از ایجاد مرکز معماری کانادا خرید تا از تخریب آن جلوگیری کرده باشد. این بنا در حقیقت ارزش معماری فوق العاده ای را در نقش ساختمان محله ای از طبقه و سطح خود ندارد. به عنوان عنصر میانی یک مجموعه احساس کمبود ایجاد می کند و رابطه میان ساختمان های جدید و قدیمی نیز خیلی منطقی نیست.
ساختمان جدید در نظر اول قطعاً پست مدرن به نظر می رسد و ضمناً از برخی قوانین صریح مدرنیسم، یعنی راستگویی و استواری پیروی کرده است. این شرایط سختی را برای تمرین پست مدرن فراهم آورده، ضمن اینکه نوعی بازداری از بروز احساسات و خصوصیتی را ایجاد می کند که از ساختمان تاریخ گرای سالن های 80 انتظار نداریم.
رز و لمبرت تمرکز فکری زیادی روی طبیعت فیزیکی و فلسفه ای یک دیوار سنگی که متناسب با معماری اواخر قرن 20 بود، گذاشتند از آنجایی که این دیوار وزن خودش را تحمل کرده و از سازه بنا آویزان نیست، تیغه به شمار نمی رود. از طرفی یک عنصر سازه ای هم نیست چرا که وزن چیزی جز خودش را نیز تحمل نمی کند. نیمه مرکزی نمای اصلی که به لحاظ شهرسازی باید گفت، پشت سایت واقع شده، اما یک ساختمان ماسونری سنتی، با تعبیه رواق و یا پنجره های کور، آرامش و ضمناً محصوریت بیشتری را در نزد چشمان و قلب بیننده ایجاد می نمود. یک کتیبه آلومینیومی آزاد که توسط مثلث بندی طراح آراسته شده، به چشم می خورد و به نظر می رسد که علاوه بر اینکه عنصری است دکوراتیو به شیوه پست مدرن، به لحاظ ایجاد سنت سادگی و تعلیق سبک مدرنیسم به ساختمان تحمیل شده است. البته استقرار آن در سطح پایین و همچنین اساسی نبودن آن از اینکه شدیداً بر نما تاثیر منفی گذارد، جلوگیری کرده است. معابر و راه های خارجی عجیب دیگری نیز وجود دارند.
اما در داخل اتفاقات به طرز چشمگیری مقبول ترند. باید گفت که رز بهترین بخش ساختمان را بلافاصله به شکل یک حیاط ورودی عالی مرتبه که در جزئیات خود مطرح می کند، ارائه داده است. به یادبود دفتر پست وین، طرح اتو واکنر (Otto Wagner). این قسمت دیوارهای کوتاهی از سنگ آهک، پله هایی از گرانیت سیاه، دیوارهای فوقانی از نوع پانلهای چوب افرایی و طارمی های آلومینیومی دارد. این مصالح که همگی تولید شده در کانادا هستند، در تمام نقاط بنا به چشم می خورند. رز می گوید: "این ساختمانی است در رابطه با مصالح بومی، همچون فیلیس و خود من"

اتصالات در این بنا اهمیت زیادی دارند. خصوصاً در فضاهای داخلی، جایی که طرح های دقیق واشله بهترین دوره کارهای لویی کان را بخاطر می آورند. سایر فضاهای عمومی تا این حد موفق نیستند. گالری ها بی روح هستند و شاید هم باید این گونه باشند. گرچه در بخش محققین نیز از الفبا و مصالح مشابه حیاط ورودی استفاده شده، در مقایسه این فضا تبدیل به محیطی محدود و شلوغ گشته است. بیشتر فضاهای داخلی به مردم ارتباطی ندارند. بخش موزه داری در زیر زمین، به لحاظ معماری متواضع و در عین حال دلنشین است. آرشیوها و فضاهای نگهداری و محافظت در طبقات پایین تر به سپیدی و پاکیزگی بیمارستان های سالهای 1950 هستند. باغ مجسمه نیمه تمام ملوین چارنی که در مقابل خانه شاگنسی و در طرف دیگر خیابان عریض واقع گشته، مسلماً عالی ترین دستاورد مرکز معماری کانادا خواهد بود.
موفق یا ناموفق، این بنا ساختمانی است که شجاعانه تلاش می کند تا مظاهر جور نشدنی مدرن و پست مدرن را بهم آمیزد. اگر فضاهای غنی و زنده تری همچون سرسرا و باغ می داشت. می توانستیم با تمام وجود در آغوشش کشیم. اگر فضاهای عجیب و غریب بیشتری از فضاهای خارجی اش می داشت، می شد به کل نادیده انگاشتش ولی چون بدان گونه ای است که هست، باید منتظر قضاوت تاریخ بمانیم.1

فصل سوم : بررسی سایت

مطالعات اقلیمی

اصول رعایت شده در معماری بومی مناطق اقلیمی چهارگانه ایران
نوع اقلیم
نوع مصالح
نوع پلان
نوع بام
جهت قرارگیری
نحوه ارتباط ساختمان با زمین
سطح و تعداد پنجره
میزان استفاده از تهویه ی طبیعی

گرم و خشک
ظرفیت حرارتی زیاد
فشرده
تاق گنبد
جنوب تا جنوب شرقی
روی زمین
کم
کم
متراکم
سرد
ظرفیت و مقاومت حرارتی زیاد
فشرده
مسطح
جنوب شرقی تا جنوب غربی
روی زمین
کم
کم
متراکم
معتدل
ظرفیت حرارتی کم
گسترده
شیب دار
شرق تا غرب
روی پایه های چوبی یا کرسی چینی بنایی
زیاد
زیاد
پراکنده
گرم و مرطوب
ظرفیت حرارتی کم
کسترده
مسطح
جنوب تا جنوب شرقی
روی زمین
متوسط
کم تا زیاد
پراکنده
فقط با توجه به تابش آفتاب

بسته به فصل سال

‍‍‍‍1-1- هواشناسی
شهر تهران به علت موقعیت خاص جغرافیایی از آب و هوای کاملاً متفاوتی در طول سال برخوردار است، و با توجه به آنکه ابعاد و بزرگی پهنه شهر تهران، بررسی اقلیمی آن را در یک مجموعه آماری نمی تواند نمایش دهنده باشد، تهران به پنج حوزه اقلیمی در جهت مطالعات هواشناسی تقسیم شده و آمار 15 سال (1966-1981 میلادی) آن مورد مطالعه قرار گرفته است.
پهنه ی حوزه های پنج گانه شمال، شرق، جنوب، غرب و مرکز تهران در نقشه ی توزیعی این بخش آمده است. ایستگاه نمایشگاه بین المللی را برای حوزه شمالی، ایستگاه نارمک برای حوزه شرقی، ایستگاه پالایشگاه شهر ری برای حوزه جنوبی، ایستگاه فرودگاه مهرآباد برای حوزه غربی و ایستگاه پارک شهر را برای حوزه مرکزی مورد انتخاب قرار گرفته اند.

حوزه شمالی
دما
بر اساس آمار تحلیل شده ی 15 ساله ایستگاه نمایشگاه بین المللی تهران در ارتفاع 1541 متری و عرض جغرافیایی َ57 ْ35 درجه شمالی و طول جغرافیایی َ27 ْ51 سردترین ماه سال ژانویه با حداقل 4/3- درجه سانتی گراد و گرم ترین ماه جولای با حداکثر 4/33 درجه سانتی گراد می باشد. متوسط دمای روزانه بین 5/22 تا 2/27 درجه سانتی گراد در فصل تابستان و میزان رطوبت بین 25 الی 54 درصد ملاحظه میشود که آب و هوا در این حوزه از شهر تهران در حد مطلوبی قرار دارد (منطقه آسایش در ایران در تابستان 5/21 تا 29 درجه سانتی گراد و 30 تا 65 درصد رطوبت فرض شده است) اما زمستانها با متوسط دمای روزانه بین 7/0 درجه تا 9/6 درجه سانتیگراد به نسبت منطقه آسایش در زمستان آب و هوا سرد است. (دمای 20 تا 26 درجه و رطوبت ها بین 60 تا 75 درصد در زمستان آب و هوا سرد است. (دمای 20 تا 26 درجه و رطوبت ها بین 60 تا 75 درصد در زمستان مناسب اقلیم تهران می باشد). برای گرمایش با توجه به حرارت پائین می توان از وسایل مکانیکی مخصوصاً نوع غیر مرطوب آن در ساختمان ها استفاده کرد. به طور کلی آب و هوای حوزه شمالی شهر تهران در تابستان مناسب و در زمستان سرد می باشد. مطلق درجه حرارت ثبت شده طی 15 سال در حوزه ی شمالی حداقل مطلق 5/13- درجه و حداکثر مطلق 39 درجه سانتی گراد می باشد. میانگین مطلق درجه ی حرارت در فصول مختلف سال در این حوزه از 5/7- تا 7/35 درجه سانتی گراد تغییر می یابد.
میزان بارش
بررسی آمار بارندگی دوره ی 15 ساله (1966 تا 1981 میلادی) در حوزه ی شمالی شهر تهران نشان می دهد که میزان بارندگی در این منطقه به تبع قرارگیری آن بر خطوط هم باران 300 تا 500 میلی متر در سالهای مختلف و فصول سال متغیر بوده، حداکثر میزان بارندگی در ماه مارس به میزان 82 میلی متر است. در ماه های دسامبر، ژانویه و فوریه بین 50 تا 5/68 میلی متر بارندگی در این حوزه متداول می باشد. ماه های ژوئن، اوت و دسامبر با بارندگی بین 4/1 تا 6/5 میلی متر از کم باران ترین ایام این حوزه است. با توجه به دیاگرام میانگین دمای روزانه و بارش ماهیانه فصل خشک حوزه ی شمال تهران از ماه ژوئن شروع شده و تا سپتامبر ادامه می یابد. حداکثر مطلق ثبت شده بارندگی طی یک ماه در این حوزه 185 میلی متر است و میانگین مجموع بارندگی سالیانه در طی این 15 سال 409 میلی متر می باشد.
رطوبت نسبی
متوسط حداکثر میزان رطوبت نسبی در حوزه شمالی تهران مربوط به ماه های دسامبر و ژانویه می باشد که میزان رطوبت به 76 الی 79 درصد می رسد و حداقل آن مربوط به ماه های جولای، اوت و سپتامبر که این میزان بین 40 تا 43 درصد است. از رابطه میان میزان رطوبت و دما (دیاگرام مربوطه) استنباط می گردد که در ماه های سرد، این حوزه دارای رطوبت کافی و در فصول گرم از میزان رطوبت کاسته شده و در حدی نامناسب قرار دارد.

روزهای یخبندان
آمار میانگین دوره ی 15 ساله حوزه شمالی شهر تهران نشان می دهد که معمولاً 25 روز یخبندان در ماه ژانویه در این حوزه رخ می دهد. در طول سال به طور متوسط 73 روز یخبندان طی ماه های نوامبر الی مارس در حوزه شمالی به وقوع می پیوندد که حداکثر در ماه ژانویه و حداقل آن در ماه نوامبر گزارش شده است. میانگین متوسط حداقل درجه حرارت در ماه ژانویه طی این 15 سال 4/3- درجه سانتی گراد به ثبت رسیده است. حداقل مطلق دما 5/13- درجه گزارش شده است.
روزهای بارانی
تعداد روزهای بارانی که بیش از یک میلی متر در حوزه شمال تهران باران باریده است. بر اساس آمار 15 ساله مورد مطالعه بصورت میانگین 57 روز می باشد. حداکثر باران که درطی یک ماه باریده در طی این دوره ی آماری 185 میلی متر به ثبت رسیده است. میانگین بیشترین باران در طی یک روز در ماه مارس در این حوزه 5/24 میلی متر گزارش گردیده است. در طی آمار ثبت شده 15 ساله در ماه سپتامبر در این حوزه بارشی نبوده و بیشترین بارش متداولاً در ماه مارس با ماه های ثبت شده بصورت میانگین در غرب تهران در 1 الی 6 روز بارش گزارش شده است.

1-2- مطالعه و بررسی و اخذ نتایج از آمارهای جغرافیایی و اقلیمی منطقه شهری تهران
معیارها و ضوابطی که بر مبنای مطالعات و بررسی های انجام شده در مورد کیفیت معماری، فضاهای شهری، شرایط اقلیمی فرهنگی و سنتی شهر تهران، بایستی در تدوین ایده ها و طرح های جزئیات شهرسازی و سایر جنبه های مربوط به طراحی شهری اراضی و ساختارهای معماری در نظر گرفته شوند بر اساس مطالعات ذیل می باشند.
مبانی منطقه آسایش
در ایجاد تعادل بین انسان و محیط زندگیش و احساس راحتی و سلامت علاوه بر خصوصیات متابولیکی و فعالیت های فیزیکی و نوع لباس و عادت انسان به هوای محیط عواملی چون دما- میزان رطوبت- تابش آفتاب و جریان هوا موثر می باشند. هر چه هوا گرمتر می شود میزان رطوبتی که می تواند در خود نگه دارد افزایش می یابد و از این رو سرد شدن تدریجی مقدار مشخصی از هوا با درصد مشخصی رطوبت به افزون شدن میزان رطوبت نسبی در آن می انجامد و در درجه حرارت معینی که به آن نقطه شبنم گفته می شود رطوبت نسبی هوا به 100 درصد می رسد. سرد شدن هوا از میزان نقطه شبنم سبب می شود تا هوا قدرت نگهداری رطوبت را از دست داده مقادیر رطوبت اضافی آن بصورت قطرات آب بر سطوحی که دمای آنها از نقطه شبنم کمتر است بوجود آید. در فصل زمستان اگر به دلیل سردی هوای خارج اطاق دمای سطح داخلی شیشه پنجره پائین از نقطه شبنم هوای داخل باشد قطرات آب بر روی سطح داخلی شیشه پنجره پائین از نقطه شبنم هوای داخل باشد قطرات آب بر روی سطح پنجره ها قابل مشاهده است. بدین ترتیب مشاهده می شود که رطوبت به تنهایی مشخص کننده وضعیت هوا از نظر ظرفیت تبخیر نبوده و همواره باید درجه حرارت هوا در رابطه با آنرا مورد توجه قرار داد. در دمای 20 تا 25 درجه سانتیگراد رطوبت هوا تقریباً تاثیری بر انسان نداشته و رطوبت نسبی بدن 30 تا 85 درصد عملاً غیر قابل احساس است. اما در دمای بیش از 25 درجه تاثیر رطوبت هوا بر انسان به مرور قابل توجه می شود به خصوص تاثیر آن بر رطوبت و دمای پوست و در درجه حرارت های بالاتر بر میزان عرق و تبخیر آن هوای گرم مرطوب به دلیل جلوگیری از ایجاد تعرق و تبخیر در روی پوست باعث ناراحتی شده و هوای گرم و خشک نیز باعث خشکی لبها و مخاط تنفسی گردیده و بدین طریق باعث ناراحتی انسان می شود. مشاهده می شود که همواره نسبت بین درجه حرارت و رطوبت نسبی هوا در تعیین احساس آسایش انسان تاثیر دارد. عکس العمل انسان در برابر شرایط اقلیمی یک پدیده تجربی بوده و در فرهنگ ها و مناطق مختلف متفاوت می باشد. اگر میزان رطوبت نسبی بر محور افقی و درجه حرارت بر محور عمودی همزمان ترسیم شود محدوده ای به دست می آید که به آن منطقه آسایش گویند. این منطقه مشخص کننده وضعیت هایی است که فرد در آن احساس آسایش می نماید. آزمایشات انجام یافته بر روی تعداد بسیاری از ساکنین مناطق مختلف از نظر میزان تاثیر دما، رطوبت و جریان هوا بر روی منطقه آسایش وجود این ارتباط را به ثبوت رسانیده چندانکه نتایج نشان می دهد در تابستان دمای 24 درجه سانتی گراد و رطوبت 50 درصد برای

98 درصد افراد مطلوب بوده و در زمستان با حفظ رطوبت در همان حد 50 درصد دمای هوا می بایستی تا 21 درجه سانتی گراد کاهش داده شود. با استفاده از روش "اولگی" درجه حرارت و میزان رطوبت مطلوب به نسبت عرض جغرافیائی در ایران در تابستان 5/21 تا 29 درجه و در زمستان 20 تا 7/24 درجه و محدوده رطوبت نسبی هوا در این دو فصل 30 تا 65 درصد فرض شده است. نکته ای که واجد اهمیت است آنکه در منطقه آسایش تغییرات رطوبت هوا بیشتر، تا تغییرات دما برای انسان قابل تحمل است. از این رو لازم است دمای هوای داخل ساختمان ها با دقت بیشتری کنترل شود. از طرفی میزان رطوبت نسبی بیش از حد در زمستان باعث ایجاد تعرق بر روی سطوح سرد داخلی چون شیشه پنجره ها، رطوبت کم باعث ایجاد الکتریسیته ساکن خواهد شد.
جریان هوا گذشته از اینکه موجب تبادل حرارت محیط است اثر آن بر روی بدن انسان تا اندازه ای آسایش بخش می باشد. زیرا رطوبت بدن را تبخیر کرده و در نتیجه اثر خنک کنندگی دارد. این عمل می تواند به طور طبیعی یا مصنوعی به وسیله بادبزن و دستگاه های تهویه خشک صورت گیرد. مرز احساس آسایش در مقابل سرعت وزش باد طی آزمایش های مکرر و طویل المدت بر روی بدن انسان به طوری که ناراحتی ایجاد نکند به شرح ذیل است:
1 تا 2 کیلومتر در ساعت بی اهمیت
2 تا 4 کیلومتر در ساعت مطبوع
4 تا 8 کیلومتر در ساعت قابل تحمل
8 تا 16 کیلومتر در ساعت گاهی احساس ناراحتی
16 کیلومتر در ساعت و بیشتر غیر قابل تحمل
در شرایطی که درجه حرارت و رطوبت به میزانی برسد که باعث ناراحتی برای انسان بشود، وزیدن باد مطلوب این امکان را فراهم می سازد که محیط قابل تحمل گردد. البته اگر سرعت باد در شرایطی که در ارتفاع سر افراد جریان داشته باشد از 16 کیلونات در ساعت به بالا بوزد، برای انسان شرایط غیر قابل تحملی ایجاد خواهد شد.
1-3- شرایط اقلیمی و اثرات آن بر معیارها و ضوابطی که در طراحی شهری و معماری بایستی در نظر گرفته شوند.
با توجه به مطالب عنوان شده و شناخت تحولات و تغییرات شرایط آب و هوائی در عرض سال به تعیین جهت استقرار، فرم و امکانات ساختمانی برای مقابله با شرایط نامساعد آب و هوائی می کند تا ضمن دوری از جریان بادهای غیر مفید در مواقع سرد، از حریم آفتاب استفاده گردد و ضمن بهره برداری از بادهای مفید در مواقع گرم از حریم آفتاب پرهیز گردد تا شرایط راحت گرمائی فراهم شود. معماری همساز با اقلیم چیزی جز رعایت دستورالعمل های بالا در تمام مراحل طراحی و ساخت خانه و محله از مرحله انتخاب زمین، تعیین جهت شبکه زیربنایی شهر و محلات، تقسیم بندی زمین و تراکم و … غیر نیست. بررسی های تجربی نشان داده است که معماری همساز با اقلیم دارای خواصی چند است که مهمترین آنها از این قرارند:
الف- در بعضی مناطق جغرافیایی شرایط اقلیمی به تنهایی می تواند بدون کمک تاسیسات گرمایی و سرمایی شرایط آسایش را فراهم آورد.
ب- در بعضی از مناطق جغرافیایی شرایط اقلیمی به تنهایی نمی تواند شرایط آسایش را فراهم آورد ولی کمک بسیار موثری برای تاسیسات گرمایی و سرمایی می باشد و انرژی مصرفی این تاسیسات را به حداقل ممکن می رساند.
ج- در قالب معماری بومی ظاهر می شود و یا شباهت بسیار زیادی به آن دارد.
جهت مناسب استقرار بنا و بهترین شکل ساختمان و معابر از نظر هماهنگی با شرایط اقلیمی همان گونه که اشاره شده حالتی است که کمترین مقدار حرارت را در زمستان از دست بدهد و در تابستان کمترین مقدار حرارت را از آفتاب و محیط اطراف کسب نماید.
1-4- خصوصیات جغرافیایی متاثر بر آب و هوای اقلیم تهران
شهر تهران بین عرض های َ35- ْ35 درجه تا َ50- ْ35 درجه شمالی و طول های َ4-ْ51 درجه تا َ33- ْ51 درجه شرقی واقع گردیده است.
ارتفاع از سطح دریا به دلیل کوهستانی بودن بخش شمالی و جلگه های بخش جنوبی متفاوت و متوسط ارتفاع منطقه شهری تهران 1200 متر می باشد. بالاترین ارتفاع منطقه شهری تهران در سعدآباد با 1700 متر و پائین ترین نقطه پالایشگاه تهران با 1160 متر است. بنابراین در گروه سرزمین های با ارتفاع 1000 تا 2000 متر بالاتر از سطح دریا قرار می گیرند. (درصد زیادی از مناطق مسکونی و آباد ایران در این ارتفاع قرار دارند.) این منطقه به طور کلی دارای آب و هوای نسبتاً گرم و خشک در تابستان و سرد در زمستان می باشد.
تاثیرات آب و هوا بر روی انسان به صورت انجام می گیرد.
الف- بررسی تاثیرات منفی آب و هوا مثل: فشار، درد، ناخوشی و مرگ
ب- تاثیرات مثبت در افزایش نیرو و انرژی (که انسان چگونه در حداکثر شرایط کارایی قرار می گیرد). مسلم است با شناخت و بررسی این تاثیرات شرایط جوی موافق و ناموافق روشن می گردد. تاثیرات زیستی در فصول مختلف توسط ELLSHOTH HUNTINGTON مطالعه شده است. وی به وجود این تاثیرات در منطقه معتدله آمریکای شمالی اشاره می کند.
طراحی محیط زیست انسان (ساختمان- محله- شهر و…) نیز متاثر از شرایط ویژه ای است. یکی از این شرایط ویژه اقلیم می باشد که معماری در رابطه با آن حل مسائلی را به عهده گرفته، تا فضائی مناسب جهت زیست انسان و ایجاد شرایط راحت و ایجاد احساس آسایش با استفاده از امکانات طبیعی محیط و کاهش دادن اثرات نامطلوب آن فراهم آورد. عوامل اقلیمی که مستقیماً بر محیط زیست اثر می گذارد به خاطر ایجاد تعادل میان بدن انسان و محیط اطرافش باید مورد مطالعه قرار گیرد و بررسی عوامل اصلی که عبارتند از: تشعشع خورشید، رطوبت نسبی، درجه حرارت و جریان هوا باید به طور کامل انجام شود. هر کدام از این عوامل می تواند به تنهایی و یا در ترکیب با هم مخل آسایش زیست انسان گردد.
1-5- تاثیر جهات تابش خورشید در استقرار ساختمان
اگر به نمودار وضعیت تابش خورشید در عرض جغرافیایی موجود در تهران توجه کنیم (نمودار موقعیت و زوایای تابش آفتاب در طول سال) مشاهده خواهیم کرد زاویه تابش آفتاب در اول دی ماه به حداقل (30 درجه) و در اول تیر ماه به حداکثر (78 درجه) می رسد، بدین ترتیب در اول دی ماه که کوتاه ترین و معمولاً یکی از سردترین روزهای سال است، یک دیوار جنوبی به ارتفاع یک متر سایه ای به طول 73/1 متر در پشت خود ایجاد می نماید. همین دیوار در اول تیر ماه سایه ای به طول 21 سانتی متر در پشت خود ایجاد می نماید.

با توجه به نمودار مذکور متوجه می شویم که در گرمترین مواقع سال مدت زمانی که خورشید در آسمان تهران حضور دارد از ساعت 5 صبح الی 19 و در سردترین مواقع سال از ساعت 30/7 الی 45/16 می باشد، به همین منظور نمودار مسیر حرکت خورشید در منطقه می تواند در تعیین موقعیت و جهات اصلی و فرعی ساختمان ها، طراحی پنجره ها، سایبان ها و محاسبات حرارتی و… مورد استفاده قرار گیرد که در این مورد بحث خواهد شد. تعداد ساعات تابش آفتاب در ماه های مختلف سال متفاوت است و میزان انرژی نور خورشید نیز دارای مقادیر متفاوتی می باشد. میزان انرژی نور خورشید نیز دارای مقادیر متفاوتی می باشد. میزان انرژی خورشید با استفاده از وسائلی از قبیل پیرانومتر PYRANOMETER بر حسب کالری بر سانتی متر مربع در دقیقه اندازه گیری می شود. این اندازه گیری ها در اداره تحقیقات واحد هواشناسی دانشکده کشاورزی کرج جهت عرض جغرافیایی 36 درجه تهیه شده است. عوامل موثر در کاهش انرژی خورشید عبارتند از: ابر و مه و گرد و خاک که نسبت به فصول مختلف سال هر کدام تاثیر می گذارند. برای تعیین جهت استقرار بنا و مقابله با گرمای حاصله از خورشید در مواقع گرم و در اختیار گرفتن این انرژی در مواقع سرد باید حالتی را انتخاب کرد که بنا در تابستان کمترین حرارت را از آفتاب و محیط اطراف کسب کند و در زمستان علاوه بر اینکه کمترین حرارت را از دست بدهد بیشترین حرارت را از آفتاب و محیط اطراف کسب نماید با توجه به این مطلب می توان دریافت که برای کسب گرمای حاصله از خورشید در مواقع سرد و گرم باید بنا در محدوده جنوب تا 45 درجه به سمت شرق قرار بگیرد. با توجه به این مطلب که تهران از نظر آب و هوایی دارای زمستان سرد و تابستان
تقریباً گرم است باید سعی بر این داشت که انرژی خورشیدی تابیده شده بر سطوح قائم بنا در زمستان به بیشترین سطوح بنا تاثیر بگذارد و در تابستان کمترین سطوح ساختمان را در معرض این پرتوها باشد. حداکثر انرژی که توسط دیواره ها (در 36 درجه عرض جغرافیایی برای زمانی که بنا 5/22 درجه به طرف شرق انحراف داشته باشد) از خورشید تابیده شده کسب می شود مشاهده می گردد. در این وضعیت جبهه جنوبی مجموعه در زمستان تقریباً از ساعت 5/7 شروع به کسب انرژی از پرتوهای خورشید می کند و در ساعت 30/10 به حداکثر میزان ذخیره می رسد و تا ساعت 4 بعدازظهر این ذخیره را به تدریج از دست می دهد که در همین زمان جبهه غربی به حداکثر میزان ذخیره انرژی می رسد. در فصل گرم جبهه های شرقی و غربی بیشترین انرژی را از خورشید جذب می کنند که با در کنار هم قرار دادن بنا می توان مسئله را حل کرد.

1-6- تاثیرات جهات وزش باد در استقرار ساختمان
علاوه بر گرمای حاصله از خورشید جریان باد نیز در جهت استقرار بنا تاثیر دارد با توجه به آمار هواشناسی در مورد جریان باد در منطقه متوجه می شویم وزش باد در تهران محدودیت هایی را از لحاظ انتخاب جبهه بادگیری ایجاد می کند. لازم به یاد آوری است که همان گونه که در قسمت ابتدایی گزارش به وسیله نموداری وضعیت کلی وزش باد در منطقه شهری تهران مشخص شد عموماً دسترسی به جریان باد مطبوع از اهمیت فوق العاده برخوردار است و فاصله ساختمان ها از یکدیگر باید به گونه ای باشد که باد مطبوع منطقه ای و محلی به سادگی به پنجره اطاق های اصلی رسیده و وارد اطاق گردد. بهترین جهت گیری ساختمان در رابطه با باد باید جهتی باشد که بادهای مطبوع محل در محدوده بادهای موثر به ساختمان بوزد و همچنین بادهای مضر را در محدوده بادهای بی اثر به ساختمان قرار داد. در صورتیکه باد مطبوع در محدوده بادهای نیمه موثر یک جبهه ساختمان قرار گیرد می توان با ایجاد شکستگی رو به باد در آن جبهه باد مطبوع را بداخل ساختمان هدایت کرد و در صورتی که باد مزاحم در محدوده بادهای موثر یک جبهه ساختمان قرار گیرد، لازم است با ایجاد موانعی از قبیل درخت، دیوار و غیره، آن جبهه ساختمان را از وزش باد مزاحم محفوظ داشت. با توجه به نمودار وزش باد در شهر تهران، محدوده بادهای موثر، نیمه موثر، و بی اثر در به جریان انداختن هوای داخل ساختمان بر روی دو جبهه طولانی تر یک ساختمان مستطیل شکل را می توان شناخت و با توجه به اینکه در سه ماه دسامبر، ژانویه و فوریه تهران متوسط میزان رطوبت به 70% می رسد. جریان موثر باد می تواند در کنترل رطوبت هوای محل نیز تاثیر خود را بگذارد. وضعیت تهویه طبیعی، یا میزان تعویض هوای داخل یک ساختمان یکی از عوامل اولیه تعیین کننده سلامت و راحتی انسان می باشد. تهویه طبیعی به دو صورت، یکی مستقیم و دیگری غیر مستقیم بر انسان تاثیر می گذارد. از یک سو پاکی و سرعت جریان هوا در داخل ساختمان به طور مستقیم بر انسان اثر کرده و از سوی دیگر وضعیت تهویه از طریق تاثیر بر دما و رطوبت هوا و سطوح داخلی ساختمان به طور غیر مستقیم انسان را تحت تاثیر قرار می دهد. به طور کلی تهویه طبیعی دارای سه عملکرد مختلف در ساختمان است.
الف- تامین هوای قابل تنفس در داخل ساختمان به وسیله جانشین ساختن هوای تازه خارجی به جای هوای کثیف و مصرف شده داخلی.
ب- ایجاد آسایش فیزیکی به وسیله بالا بردن کاهش دمای اضافی بدن از طریق تبخیر نمودن عرق ایجاد شده بر روی پوست و همچنین از طریق برطرف نمودن ناراحتی که در اثر خیس شدن سطح بدن از عرق به وجود می آید.
ج- ایجاد آسایش فیزیکی در داخل ساختمان به وسیله خنک نمودن جسم ساختمان، هنگامی که هوای داخلی گرمتر از هوای خارج است.

1-7- رهنمودهای تلطیف آب و هوای تهران
از مطالعات تاریخی شهر تهران و علت انتخاب آن به عنوان پایتخت بر می آمده که تهران دارای آب و هوای مناسب بوده است. البته با توجه به نام تهران که مفهومی از گرما دارد، موقعیت جغرافیایی گرمی را بالطبع در تابستانها، داشته اما ساکنین منطقه با درختکاری و استفاده از مزایای ساخت و سازهای خاص و ساختن مساکن در زیر زمین، موقعیت زندگی در آن را لطیف ساخته بودند.
ابوالقاسم محمد ابن حوقل در توصیف تهران 331 هجری قمری: آنرا آبادی ای با باغ های فراوان و درختان میوه بی شمار ذکر کرده و یاقوت حموی نیز متذکر شده است که اطراف تهران را انبوهی از باغات فرا گرفته است. درباره ی منطقه نیز نوشته شده است که رودهای جاجرود و کرج که از کلون بسته و حبله رود سرچشمه گرفته از فیروزکوه است، با همه شاخه های فرعی خودشان و با یکی از دو رود کوچک دیگر اراضی منطقه تهران را مشروب می کنند و بر اثر جریان این رودها تمام قسمت های آن جز منطقه جنوب شرقی که متصل به کویر نمک است، تقریباً حاصلخیز می باشد. ته نشین های رود کرج که بستر طبیعی آن از شمال غربی این ناحیه به جنوب شرقی آن امتداد دارد، منطقه بسیار حاصلخیزی شامل ساوجبلاغ، شهریار، غار و قسمتی از ورامین را بوجود آورده است. منطقه یا اراضی حاصلخیز شمال شرقی و شرق آن نیز توسط ته نشین جاجرود و ایوانکی سرسبز کوه های
شمالی قرار دارد. هوای آن در شمال آن نیز در دره ها و نهرهای کوچک سرسبز کوه های شمالی قرار دارد. هوای آن در شمال معتدل و همراه با بارانهای کوهستانی است ولی در جنوب خشک و کم آب است. آب و هوای مناسب دامنه جنوبی کوه های البرز و رودهای فراوان این ناحیه در واقع بازگو کننده ی مقر تشکیل اولین هسته های استقرار جمعیتی است. به طوری که بیشتر آبادی های شهر ری نیز در گوشه شمال غربی و شمال شرقی و دامنه جنوبی کوه های البرز و در دره های علیای رودهای این منطقه واقع شده و در دشت امتداد داشته اند. وجود شکارگاه های جنوب دامنه کوه های شمیرانات به همراه دیگر امکانات جغرافیایی و سیاسی، دیه تهران به حاکم نشین دوران حکومتی شاه طهماسب صفوی بدل گردیده و در طول قرون حاضر به شهری چون تهران تبدیل می شود.
بر خلاف تمامی محاسن طبیعی اعصار گذشته تهران، بر اثر ساخت و سازهای بیش از حد و عدم توجه به قابلیت ها و ظرفیت های طبیعی منطقه جغرافیایی آن، تهران به وضعیت کنونی امروزه رسیده است. (سرانه فضای سبز امروز 5/1 متر مربع است). با استفاده از تجارب گذشته این منطقه و شناخت به عوامل متعادل کننده زیست محیطی چون درختکاری و گسترش شبکه های آبیاری در سطح شهر مشابه آنچه در منطقه اصفهان به صورت مادیها و درختکاری های جوانب آن می باشد، می توان به احیای فضای طبیعی شهر تهران پرداخت. (سرانه فضای سبز در عهد ناصرالدین شاه در تهران حدود 50 متر مربع بوده است). موقعیت طبیعی تهران با توجه به وجود مجموعه ی فراوانی از مسیل های طبیعی در سطح شهر، این امکان را می دهد که با احیای این مسیل ها و طراحی مناسب، در سطح شهر شریانی از بلوارها ایجاد شده و درختکاری حوضه ی حفاظتی ایشان در افزایش رطوبت منطقه و کاهش تف گرما در فصول گرم و خشک نقش بسزایی را داشته باشند.
از دیاگرام نقاط هم باران منطقه تهران قابل مشهود است که حجم بارندگی مناطق شمالی شهر و استفاده از این امکان بهمراه وجود طبیعی مسیل های منطقه این قابلیت را ایجاد کرده است که بتوان با طراحی مناسب در طول مسیل و درختکاری حاشیه آنها در طول فصول گرم، نوارهای سبزی با حداقل عرضی حدود 50 الی 60 متر در طول این مسیل ها از دامنه ی شمالی تا دشت جنوب تهران داشت. لازم است در این رابطه با استناد به این رهنمود مطالعه مناسبی صورت پذیرد. تا به طرحی مناسب در جهت افزایش رطوبت هوای شهر که فصل تابستان و تغییر متوسط آن از 16 تا 20 درصد رطوبت به میزان مطلوبی در حدود 60 تا 65 درصد، رسید. افزایش رطوبت هوای شهر و هم جواری درختان و وزش بادهای محلی در کاهش دما و تف گرما نیز اثر داشته و متوسط درجه حرارت را در فصل تابستان از 30 درجه به 25 درجه کاهش خواهد داد. تبعیت از چنین سیاستی صرف نظر از تاثیرات آسایشی در تعادل تف و گرمای حاکم بر شهر، بر پالایش هوای آلوده شهر نیز کمک بسزایی نموده و می توان به تعادل رسیدن سطح سرانه ی سبز ساکنین شهر تهران امید داشت و به بهره جویی های اقتصادی نیز در صرفه جویی انرژی در استفاده از وسائل مکانیکی به جهت تعادل آسایشی نیز رسید.

شمالی قرار دارد. هوای آن در شمال آن نیز در دره ها و نهرهای کوچک سرسبز کوه های شمالی قرار دارد. هوای آن در شمال معتدل و همراه با بارانهای کوهستانی است ولی در جنوب خشک و کم آب است. آب و هوای مناسب دامنه جنوبی کوه های البرز و رودهای فراوان این ناحیه در واقع بازگو کننده ی مقر تشکیل اولین هسته های استقرار جمعیتی است. به طوری که بیشتر آبادی های شهر ری نیز در گوشه شمال غربی و شمال شرقی و دامنه جنوبی کوه های البرز و در دره های علیای رودهای این منطقه واقع شده و در دشت امتداد داشته اند. وجود شکارگاه های جنوب دامنه کوه های شمیرانات به همراه دیگر امکانات جغرافیایی و سیاسی، دیه تهران به حاکم نشین دوران حکومتی شاه طهماسب صفوی بدل گردیده و در طول قرون حاضر به شهری چون تهران تبدیل می شود.
بر خلاف تمامی محاسن طبیعی اعصار گذشته تهران، بر اثر ساخت و سازهای بیش از حد و عدم توجه به قابلیت ها و ظرفیت های طبیعی منطقه جغرافیایی آن، تهران به وضعیت کنونی امروزه رسیده است. (سرانه فضای سبز امروز 5/1 متر مربع است). با استفاده از تجارب گذشته این منطقه و شناخت به عوامل متعادل کننده زیست محیطی چون درختکاری و گسترش شبکه های آبیاری در سطح شهر مشابه آنچه در منطقه اصفهان به صورت مادیها و درختکاری های جوانب آن می باشد، می توان به احیای فضای طبیعی شهر تهران پرداخت. (سرانه فضای سبز در عهد ناصرالدین شاه در تهران حدود 50 متر مربع بوده است). موقعیت طبیعی تهران با توجه به وجود مجموعه ی فراوانی از مسیل های طبیعی در سطح شهر، این امکان را می دهد که با احیای این مسیل ها و طراحی مناسب، در سطح شهر شریانی از بلوارها ایجاد شده و درختکاری حوضه ی حفاظتی ایشان در افزایش رطوبت منطقه و کاهش تف گرما در فصول گرم و خشک نقش بسزایی را داشته باشند.
از دیاگرام نقاط هم باران منطقه تهران قابل مشهود است که حجم بارندگی مناطق شمالی شهر و استفاده از این امکان بهمراه وجود طبیعی مسیل های منطقه این قابلیت را ایجاد کرده است که بتوان با طراحی مناسب در طول مسیل و درختکاری حاشیه آنها در طول فصول گرم، نوارهای سبزی با حداقل عرضی حدود 50 الی 60 متر در طول این مسیل ها از دامنه ی شمالی تا دشت جنوب تهران داشت. لازم است در این رابطه با استناد به این رهنمود مطالعه مناسبی صورت پذیرد. تا به طرحی مناسب در جهت افزایش رطوبت هوای شهر که فصل تابستان و تغییر متوسط آن از 16 تا 20 درصد رطوبت به میزان مطلوبی در حدود 60 تا 65 درصد، رسید. افزایش رطوبت هوای شهر و هم جواری درختان و وزش بادهای محلی در کاهش دما و تف گرما نیز اثر داشته و متوسط درجه حرارت را در فصل تابستان از 30 درجه به 25 درجه کاهش خواهد داد. تبعیت از چنین سیاستی صرف نظر از تاثیرات آسایشی در تعادل تف و گرمای حاکم بر شهر، بر پالایش هوای آلوده شهر نیز کمک بسزایی نموده و می توان به تعادل رسیدن سطح سرانه ی سبز ساکنین شهر تهران امید داشت و به بهره جویی های اقتصادی نیز در صرفه جویی انرژی در استفاده از وسائل مکانیکی به جهت تعادل آسایشی نیز رسید.

شناسایی وضع موجود

مطالعات بستر طرح

درباره زمین طرح1-1
موقعیت جغرافیایی بستر طرح1-1-1
: موقعیت جغرافیایی، طول وعرض جغرافیایی، ارتفاع از سطح دریا1-1-1-1

سایت مورد نظر برای این طرح در منطقه 1 شهرداری تهران، خیابان خان سفید، کوچه فرهنگسرا و روبروی فرهنگسرای نیاوران واقع شده است.

نحوه دسترسی به سایت در عکس نشان داده شده است.

زمین این طرح در محدوده ای با طول جغرافیایی51 درجه و 19 دقیقه و عرض جغرافیایی 35 درجه و41 دقیقه واقع شده و ارتفاع آن از سطح دریا1191 متر می باشد.

شکل زمین (هندسه زمین) : 2-1-1-1

همان طور که در نقشه نیز مشخص شده، بستر طرح مورد نظر زمین بی شکلی است که کشیدگی آن در راستای شمالی-جنوبی است.مساحت سایت در حدود 10000 متر مربع می باشد.
شیب زمین : 3-1-1-1
در قسمت شمالی زمین یک ترانشه به عمق 3 متر وجود دارد که می توان گفت 30 متر شمالی سایت شیب تندی در حدود 10 درصد دارد و بقیه سایت شیبی در حدود 2 درصد دارد.به طور کلی سایت شیبی 5/4 درصدی به سمت جنوب دارد.

جهت گیری سایت : 4-1-1-1
جهت گیری کلی سایت در راستای شمالی-جنوبی است.همچنین می توان برای سایت دو محور اصلی در نظر گرفت و سایت را برای تحلیل به چهار حوزه تقسیم کرد.

پوشش گیاهی5-1-1-1
محدوده سایت از نظر پوشش گیاهی به دلیل مجاورت به پارک و فرهنگسرای نیاوران بسیار غنی است که به عنوان عامل مناسبی در خرد اقلیم سایت محسوب می شود..همچنین در وضع موجود سایت در جبهه غربی توده متراکمی از درختان به چشم می خورد که در طراحی سعی بر این است که این پوشش گیاهی حفظ گردد.

پوشش گیاهی جبهه غربی سایت پوشش های گیاهی اطراف سایت

دید و منظر سایت6-1-1-1
همان طور که در عکس ها نیز مشخص است،جبهه غربی و جنوب غربی سایت توسط انبوهی از درختان پوشانده شده که این امر باعث می شود تا نور نامطلوب غرب تا حدی کنترل شود(عکس شماره 1).همچنین دیدی که در جبهه شرقی سایت وجود دارد دیوار بلندی است که ارتباط سایت را با همسایگان شرقی قطع کرده است(عکس شماره 2).وهمان طور که از عکس شماره 3 مشخص است دید شمالی سایت به فرهنگسرای نیاوران اختصاص دارد.

عکس شماره 1 عکس شماره 2

عکس شماره 3

معرفی تصویری زمین 7-1-1-1

: ضوابط و قوانین حاکم بر زمین2-1-1

با مطالعه ضوابط مربوطه و مراجعه به شهرداری منطقه 1 مشخص شد که در این محدوده اجازه ساخت بنایی تا 10 طبقه داده شده است، ولی با توجه به مترا‍ژ بالای زمین و همچنین مجاورت آن با بنای مهم فرهنگسرا در مورد ساخت بنا در روی زمین یا در دل خاک باید تصمیماتی گرفته شود.

درباره مشخصات محیطی زمین طرح :2-1
پدیده های طبیعی و زمین طرح:1-2-1
زمین طرح- خورشید:1-1-2-1

یکی از مهمترین عوامل موثر اقلیمی، تابش است که با دو شاخص زاویه و جهت تابش، سنجیده می شود.نمودار مربوط به زاویه و جهت تابش در عرض جغرافیایی 36 درجه آمده است که به کمک آن می توان مسیر تابستانی و زمستانی حرکت خورشید بر روی زمین را مشاهده کرد.

زمین طرح- باد2-1-2-1

به طور کلی مسیر حرکت باد غالب در منطقه شمال تهران باد دشت به کوه (جنوب به شمال) در روز و باد کوه به دشت (شمال به جنوب) در شب می باشد، که در طراحی بسیار از آن می توان بهره برد.

زمین طرح- خاک3-1-2-1
یکی از اطلاعات مهم که در مورد یک زمین ذر هنگام طراحی مورد نیاز است، اطلاعات مربوط به جنس و مقاومت خاک آن زمین است تا بدانیم چه مقدار بار می توان بر روی زمین گذاشت.
– مقاومت مکانیکی خاک
عمده اراضی واقع در منطقه تهران دارای مقاومت مناسب خاک برای ساخت و ساز می باشند. خاک محدوده مورد مطالعه از نظر مقاومت می توان به هفت گروه تقسیم نمود که عبارتند از:
1- خاک های با مقاومت بسیار ضعیف از صفر تا 5/0 کیلو پوند بر سانتی متر مربع.
2-خاک هایی با مقاومت ضعیف از 5/0 تا 5/1 کیلو پوند بر سانتی متر مربع.
3-خاک هایی با مقاومت قابل قبول از 5/1 تا 25/2 کیلو پوند بر سانتی متر مربع.
4- خاک هایی با مقاومت خوب از 25/2 تا 3 کیلو پوند بر سانتی متر مربع.
5- خاک هایی با مقاومت خیلی خوب از 3 تا 75/3 کیلو پوند بر سانتی متر مربع.
6- خاک هایی با مقاومت عالی از 75/3 تا 5/4 کیلو پوند بر سانتی متر مربع.
7- زمین های صخره ای سفت از 5/4 تا 5/6 کیلو پوند بر سانتی متر مربع.
اراضی شهر تهران بیشتر به ترتیب از نوع ردیف های 4،3،5 و 6 طبقه بندی فوق الذکر می باشند. خاک ها با مقاومت ضعیف (ردیف 2) فقط در راستای محور جنوب غربی وجود داشته و زمین هایی با نوع مقاومت خاک بسیار ضعیف (ردیف 1) بصورت لکه های کوچکی در محور شمال جنوبی شهر تهران پراکنده می باشند.

زمین طرح- آب4-1-2-1

بررسی ارتباط زمین با آب که به دو صورت آبهاب زیرزمینی و آبهای سطحی(رودها و نهرها) نمود پیدا می کند،بخش مهمی از اطلاعات مورد نیاز در طراحی است.

مشخصات کلی آب های زیرزمینی تهران
جلگه تهران دارای لایه آبزایی می باشد که منبع مهم آب محسوب می گردد. کیفیت آب این حوزه، بجز کناره شرقی حوزه آبخیز تهران که دارای آب نسبتاً شوری است برای مصارف آبیاری بسیار مناسب می باشد. امروزه با توجه به توسعه روز افزون شهر و جمعیت تهران و نحوه دفع فاضلاب ها توسط چاه در دل خاک و سفره های آبی، سالانه چیزی نزدیک به 400 میلیون متر مکعب آب به سفره های آبی تزریق می گردد. جهت مقابله با این امر در حال حاضر سازمان آب حدود 100 میلیون متر مکعب آب استخراج و از منطقه دفع می نماید و 7/62 میلیون متر مکعب نیز در سال 65 از منابع زیر زمینی به مصرف آب شرب رسانده است.
تهران دارای دو حوضه آب زیر زمینی در قسمت های شمالی و حوضه شهر ری می باشد. در حوضه شمالی حرکت آبهای زیر زمینی از شمال به جنوب به خاطر تغذیه سفره های آبی و شیب سنگ بستر می باشد. حوضه تهران شهر ری شامل اراضی شرق و غرب در نیمه جنوبی شهر تهران و همچنین ابتدای منطقه دشت ورامین می باشد. در تمامی این حوضه یک سفره آبی بهم پیوسته وجود دارد. این سفره با سفره آبهای زیر زمینی نواحی شهریار و دشت فشافویه تا حدودی مرتبط می باشد.
به خاطر استقرار دشت تهران- ری در دامنه کوهپایه های البرز، انهار و مسیل های فراوانی در منطقه وجود دارد که با توجه به اینکه در اراضی حریم آنها احداث هر گونه ساختمانی غیر مجاز است در خور توجه و بررسی می باشند.
مشخصات کلی مسیل ها و آبهای سطحی تهران:
محدوده تهران به 9 حوضه آبریز تقسیم شده است که آب جاری از هر یک از این حوضه ها توسط مسیلهای آن حوضه تخلیه می شوند. این مسیلها عبارتند از مسیل تهرانپارس، مسیل دارابارد، مسیل سرخه حصار، مسیل منظریه، مسیل دربند، مسیل ولنجک، مسیل باغ فیض، مسیل درکه و مسیل کن که از مسیل های قدیمی شهر تهران می باشند.
به خاطر جمع آوری آبهای سطحی و عبور دادن مسیلهای گوناگون در طرح های جدید نحوه دفع آبهای سطحی به صورت زه کش هدایت می شوند. به طور کلی در سطح تهران 2 مسیل عمده که در شرق و غرب تهران وجود دارد وظیفه جمع آوری مسیل های دیگر و نهر فیروزآباد وظیفه جمع آوری آب موجود در سطح شهر را به عهده دارند. دفع آبهای سطحی و زهکشی تهران توسط شهرداری بر اساس مطالعات موسسه سر الکساندر گیب و همکاران، کنترل و طراحی می شود.
درمحدوده سایت مورد نظر ساختمانها تا در طبقه زیر زمین ساخته شده اند که این امر نشان می دهد که مشکلی از جهت برخورد با آبهای زیرزمینی تا دو طبقه زیر خاک نداریم.
در مورد آب های سطحی نیز می توان به فرهنگسرای نیاوران اشاره کرد که تاثیر مطلوبی در دید و منظر منطقه و همچنین در خرد اقلیم دارد.

زمین طرح- خورشید،باد،خاک،آب5-1-2-1
برای درک تعامل زمین با پدیده های طبیعی-مجموعه آنها-به جز مسائل کیفی که تنها با برقراری ارتباط طراح با زمین تحقق می یابد،می توان جدول ها و نمودارهایی ترسیم کرد تا این مسئله رااز بعد کمی هم بررسی کردو از این نتایج در طراحی نیز استفاده نمود.
یکی از نمودارهای مورد استفاده،نمودار گیوانی استمه محدوده آسایش و امکان گسترش این محدوده ها را به صورت فعال و یا غیر فعال نشان می دهد.
معیار کمی دیگری که در شناخت اقلیم این زمین استفاده شده،تقویم نیاز اقلیمی است.در این تقویم همان طور که نشان داده شده،محدوده های دمایی فضای داخلی بنادر ساعات مختلف شبانه روزو در ماههای مختلف سال مشخص شده است.با تطبیق این محدوده ها با نمودار گیوانی به نتایجی می رسیم که بر مبنای آنها نیازهای اقلیمی و اقدامات لازم برای رساندن شرایط فضاهای داخلی به حد آسایش به دست می آید.
نمودار گیوانی و تقویم نیاز اقلیمی در ادامه خواهد آمد.
همسایگی های زمین2-2-1
: همسایگی های طبیعی زمین1-2-2-1
چین خوردگی ها،دره ها1-1-2-2-1
استان تهران در جنوب شرقی مرکز رشته کوههای البرز که در شمال ایران از آذربایجان تا خراسان با جهت غربی-شرقی کشیده شده قرار دارد.رشته کوههای البرز به سه دیواره تقسیم می شود: دیواره شمالی،دیواره میانی و دیواره جنوبی.
دیواره جنوبی که رودخانه های جاجرود و کرج آن را بریده،خود به سه قسمت جدا از هم تقسیم می شود: کوههای لواسانات، کوههای شمیرانات، کوههای کهار.
زمین این طرح در محدوده کوههای شمیرانات قرار گرفته است و دارای ویژگی های اقلیم کوهپایه است.این اقلیم در ارتفاع دو تا سه هزار متری از سطح دریا قرار گرفته و دارای آب و هوای نیمه مرطوب و سردسیر و زمستان هایی به نسبت طولانی است.

وجود رشته کوه البرز در شمال زمین و در فاصله کمی از آن، بادهای کوه به دشت و دشت به کوه را سبب شده که به عنوان باد غالب در این منطقه عمل می کند.

رودها2-1-2-2-1
از رشته کوههای البرز رودهای زیادی سرچشمه می گیرند که به صورت آب های سطحی جریان می یابد.از آن جمله می توان رودهای تجریش و دربند را نام برد.اما در نزدیکی این زمین-در فاصله ای که رود بتواند به عنوان یک عامل مهم اقلیمی عمل کند-رودی وجود ندارد.
پوشش های گیاهی3-1-2-2-1
1. با توجه به شرایط اقلیمی و آب و هوایی مختلف و مختلط غالب بر شهر تهران، پوشش گیاهی آن نیز دارای انواع و گونه های متفاوت و زیادی در هر سه لایه بالایی، میانی و پائینی پوشش گیاهی از انواع درخت، درختچه، بوته، یکساله و نهایتاً گونه های کشت شده کشاورزی را شامل می گردد. برخی از گونه های آورده شده از سایر نقاط نیز هم اکنون به عنوان گونه های محلی تلقی می گردند و به صورت فراوان در تمامی نقاط شهر و خارج شهر استفاده و مشاهده می شوند.
2. ارتباط جامعه گیاهی با شرایط اکولوژیک روشن می باشد و از طریق این جامعه ها می توان مجموعه شرایط محیطی حاکم در منطقه را ارزیابی نمود.
3. وقتی یک محیط غیر مسکون مورد هجوم گروهی از گونه های پیش آهنگ قرار می گیرد، آنچنان محیط زیست را تغییر می دهند که گونه های دیگری قادر به هجوم و پایداری در آن گردند. نهایتاً محل بوسیله گونه هایی اشغال می شود که جامعه را زیر سلطه خویش بگیرد. در این زمان به جای اینکه به وسیله گونه های دیگر جایگزین شود خود جایگزین خویشتن می گردند. در این صورت محل دارای یک جامعه کلیماکس (CLIMAX) خواهد بود. تمامی فرایند جایگزینی گونه ها بوسیله یکدیگر به علت تغییرات در محیط زیست آنان صورت می گیرد که آنرا توالی (SUCCESSION) گویند.
اکوسیستم یک سطح، نظامی حتی بالاتر از جامعه می باشد. اکوسیستم علاوه بر نظام گونه های گیاهی و حیوانی یک محیط ماده ای که سیستم را به گردش در می آورد و انرژی که به سیستم نیرو می دهد را در بر می گیرد.
وجود پوشش گیاهی خصوصاً به صورت متراکم در اقلیم منطقه بسیار مهم است.البته نوع درختان از نظر خزان پذیر بودن یا همیشه سبز بودن باید بررسی شود.چون درختان خزان پذیر تاثیر خود را بر اقلیم منطقه در زمستان تا حد زیادی از دست می دهند.
در اطراف سایت مورد نظر همان طور که گفته شد پوشش های گیاهی متنوعی موجود است که هم از نظر دید و منظر و هم به لحاظ افزایش رطوبت نسبی می تواند موثر واقع شود.

همسایه های مصنوع زمین2-2-2-1

نسبت توده به فضا در یک محدوده بزرگتر از سایت

توده های معماری:1-2-2-2-1

در جبهه شمالی سایت فرهنگسرای نیاوران به عنوان یک عنصر فرهنگی مهم شهری قرار دارد که وجود آن مطمئناً در طراحی تاثیر گذار خواهد بود. در جبهه شرقی سایت پارک نیاوران قرار گرفته است.همچنین پارکینگ نیاوران نیز در جبهه جنوب غربی سایت قرار دارد.دو مجموعه شهر کتاب و مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهر تهران نیز همسایگان شرقی سایت می باشند..جبهه غربی و جنوبی سایت نیز توسطتوسط واحدهای مسکونی پوشانده شده است.
همسایگی های سایت انتخابی توسط رنگ نشان داده شده است.
1-2-2-2-2 فضاهای معماری
میدان ها:
ازجمله میدان شهری فعالی که به عنوان یک فضای شهری در آن محدوده عمل می کند، می توان به میدان باهنر اشاره کرد.

معابر:
همان طور که در نقشه نیز مشخص است،از سه جبهه شمالی، جنوبی و غربی می توان به سایت مورد نظر دسترسی پیدا کردو تنها جبهه شرقی است که توسط دیوار بلندی پوشانده شده است.
دسترسی شمالی سایت را به دلیل عریض تر بودن آن می توان دسترسی درجه 1 و دسترسی غربی و جنوبی سایت را به دلیل محلی تر بودن آنها می توان دسترسی درجه 2 بشمار آورد.

ضوابط و استانداردهای فضاهای اداری
فضاهای اداری
روشی که با آن کار اداری و دفتری سازمان یافته و نقش ها تعیین می گردند (ساختار دفتر، مدیریت مشتری، تکنولوژی دفتری) بر شرایط فضای دفتر تاثیرگذار است.
انواع ساختمانها، به مرور زمان توسعه یافته و متحول می شوند، علاوه بر نمونه های اولیه نوآوری ها، گونه هایی از ساختمان ها وجود دارند که نمایانگر این عوامل هستند و هنگامی که احداث می شوند تاثیرگذار پیرامون خود هستند (3) . سازمان کار دفتری، به طور فزاینده ای متمرکز بر روابط و ارتباطات انسانی است (1). همان طور که کار دفتر، به تحول خود ادامه می دهد (از ابداع و ترویج تکنولوژی های نوین) ، درک کاملی از وظیفه مورد نیاز، یک نیروی محرک با اهمیت می شود، طراحان می توانند بر تمام جنبه های محیط کار تاثیر بگذارند طرح خوب و مطلوب ، بی نهایت حایز اهمیت است و تاثیر زیادی بر ارضای شغلی دارد.

فضای اختصاص یافته به یک فرد، برای اجرای یک وظیفه را، یک محل کار فردی می نامند. این فضا می تواند یک دفتر خصوص با پارتیشن های تمام قد با یک در، یا یک اتاقک با پلان باز متاثر از سیستم های مبلمان یا پارتیشن های کوتاه و با یک میز کار انفرادی در یک فضای تقسیم نشده باشد.
یک ساختمان اداری بزرگ، متشکل از گونه های بسیار متفاوتی از فضاهاست. (2)

1- قسمت های دفتری دارای دفاتر جداگانه ای برای یک تا سه نفر با محل های کار فردی برای افراد تحت آموزش، دفاتر گروهی خاص تا 20 نفر باز هم با کارگاه هایی برای افراد تحت آموزش، و دفاتر پلان باز مخصوص تا 200 نفر در یک طبقه واحد، هستند، برخی از دفترها می توانند محل های کار فردی را با قسمت های مورد استفاده گروه ها در هم آمیزند. در یک دفتر یا پلان باز، تمام فضاها برای کار انفرادی یا تیمی، چند منظوره هستند به جز مورد دپارتمان جداگانه منشی ها.
2- قسمت بایگانی برای ذخیره پرونده ها، نقشه ها، میکروفیلم ها و رسانه های الکترونیکی ، فایل بندی و تجهیزات بایگانی و تکثیر مدارک در نظر گرفته شده است.
3- فضای سرویس های کارمندی، شامل امکانات تکثیر، تجهیزات چاپ و فتوکپی، و کامپیوترهای شخصی است.
4- اتاق پست به نامه های پستی وارده و صادره رسیدگی می کند.
5- قسمت های نمایش ، شامل اتاق های با دیوارهای متحرک، محل هایی برای نمایش ، اتاق های کنفرانس و اتاق های جلسه است.
6- امکانات اجتماعی باید شامل رختکن ها ، آشپزخانه برای هر طبقه یا هر قسمت، توالت ها ، محل استراحت کارکنان ، اتاق های استراحت، تسهیلات ورزشی و یک اتاق غذاخوری با یک آشپزخانه باشد.
7- از فضاهای اضافی می توان برای آموزش برای تجهیزات سمعی و بصری استفاده کرد.
8- داشتن یک ورودی برای وسایط نقلیه و فضاهای پارکینگ (احتمالا زیر زمینی) می تواند ضروری باشد.
9- فضاهای رفت و آمد شامل کریدورها، راه پله ها، آسانسورها و خروج های اضطراری داخلی و خارجی است.
10- تاسیسات مرکزی ، مسئول تجهیزات فنی، تهویه، گرمایش ، نیروی برق، تامین آب، پردازش داده ها، مخابرات و نظافت و نگهداری است.

گونه شناسی
انواع فضاهای اداری
طرح کلی فضاهای اداری ، از دهه 1950 بعد کاملا متحول شده (1) روش های کاری ، همواره با تکنولوژی موجود ارتباط نزدیکی داشته (2) و ساختار کاری سال های اولیه به واسطه تکنولوژی ارتباطی مدرن و اتوماسیون اداری در حال گسترش است، در نتیجه شکل های جدیدی از نقشه ها در حال پدید آمدن هستند.
پس از گذر از دفاتر جداگانه در دهه 1950، به مفاهیم پلان باز، اواسط دهه 1960 و اصول دفاتر گروهی در دهه های 1970، 1980 ، به نظر می رسد که طرح دفاتر مرکب در دهه 1990 در حال پایه گذاری است. نمونه های نخستین در دانمارک به سال 1976 پدیدار شد، در دانمارک، تقسیم کننده های نوین فضا و تلفیق هایی از شکل های اساسی شناخته شده مورد استفاده قرار می گرفت.
تمایل، و سمت و سوی یک بنای دفتری، به مکان بستگی دارد. هر جا که امکان داشته باشد، ساختمان باید پذیرای روشنایی مفید روز باشد اما باید از خسته شدن چشم ها و جذب حرارت خورشیدی اجتناب شود، در ایالات متحده امریکا، محور اصلی و طول 90% بناهای دفتری و اداری به صورت شرقی- غربی است چرا که نفوذ عمیق آفتاب صبح و عصر، نامطبوع می باشد. استفاده از سایبان برای جلوگیری از نفوذ آفتابی که از جنوب می تابد، آسان است. اما اگر طول ساختمان ، شمالی – جنوبی باشد، نور آفتاب می تواند به هر اتاقی برسد، در نیمکره شمالی، اتاق های رو به شمال فقط زمانی که ساختمان فاقد کریدور باشد توجیه پذیر است.
سیستم ها
یک ردیف واحد از اتاق ها، عموما جنبه غیر اقتصادی دارد و فقط برای فضاهای دفتری عمیقی که در آن ها نور آفتاب یک مساله است، توجیه پذیر است (3). از یک ردیف جفت است
سیستم ها
یک ردیف واحد از اتاق ها، عموما جنبه غیراقتصادی دارد و فقط برای فضاهای دفتری عمیقی که در آن ها نور آفتاب یک مساله است، توجیه پذیر می باشد، (3)، از یک ردیف جفت اتاق های کوچک منفرد، با روشنایی روز، پیش از این در غالب بناهای دفتری مورد استفاده قرار می گرفت (4). یک تقسیم بندی سه قسمتی مخصوص ساختمان های داری بلند است (5). در مراکز شهری ایالات متحده، طرح های بدون کریدور، بسط و گسترش یافته است. در برخی، تمام اتاق ها (با نور طبیعی یا نور مصنوعی) پیرامون یک هسته رفت و آمد گرد می آمدند که شامل آسانسورها، راه پله ها، مجاری تهویه و غیره بود، در موارد دیگر، اقلام تاسیساتی در پیرامون قرار داشتند (6).
در ایالات متحده در خارج از شهر. سیستم دیگری وجود دارد که دارای یک فضای کار بزرگ در مرکز بود، با عایق بندی صوتی، تهویه و نورپردازی از سقف: دفاتر کوچک با روشنایی روز در پیرامون حاشیه. این دفاتر مرکب، پس از نیمه دهه 1970 در اسکاندیناوی مورد استفاده قرار گرفتند و مثل سیستم خاص ایالات متحده ، پلان کف به طور عادی m 18-16 عمیق بود. این دفترها یا به عنوان یک دفتر با پلان باز بزرگ احداث می شدند یا به صورت دفاتر جداگانه به سه ردیف تقسیم می گشتند (7).
از روشنایی روز، معمولا می توان تا فاصله 7 متری پنجره استفاده کرد با سیستم های نوین تکنولوژی روشنایی روز که انتقال و تغییر دهنده جهت نور هستند (منشورها و منعکس کننده ها) می توان استفاده کارآمدتری انجام داد.
طرحی در (8) نشان داده شده که به مقایسه پنج راه حل می پردازد تا اطلاعات کمیتی راجع به مساحت مورد نیاز حاصل آید. 1- یک دفتر جداگانه استاندارد، مقیاس مختصاتی m25/1، فقط سه فضای مقیاسی، 2- دفتر جداگانه دولوکس، مقیاس مختصاتی m 50/1 ، عرض های متنوع، 3- دفتر با پلان باز، عمق اتاق m30-20، مساحت کف تا 2m 1000، 4- دفاتر گروهی برای 20-15 کارمند، محل های کار فردی کمتر از m 50/7 از جبهه جلویی ساختمان ، 5- دفتر ترکیبی، تمامی اتاق ها حدود 2m10 با یک محوطه عمومی m8-6 عمق.

محاسبات : فضاهای مورد نیاز
فضاهای مورد نیاز اداری در دو قسمت محاسبه می شوند:
1) فضای خالی نفرات به صورت (فضای فردی استاندارد* تعداد نفرات) + سهم نیازهای جانبی + یک عامل (معمولا 15%) برای رفت و آمد اصلی.
2) فضای خاص غیر نفرات (مثل اتاق ماشین ها، کتابخانه ها و موارد مشابه که در مورد آن ها اندازه ابزارها و تجهیزات مهم تر از شمار کارمندان است) به صورت تقریب های آگاهانه، بر اساس روش مطلوب موجود یا مثال های قابل قیاس + یک عامل اضافی برای رفت و آمد اصلی. ارقام خاص فضای متوسط برای هر محل کار فردی و کارمند در یک سازمان، شامل تجهیزات اداری و فضایی برای کار کردن با آن ها، به استثنای مدیریت، دارای فراوانی زیر است:
30%
2m 60/4-60/3
55% (متوسط 2m 5/8)
2m 00/9-00/7
15%<
2m 00/15-00/9
فضای لازم به ازای هر کارمند، به شماری از عوامل بستگی دارد، مثلا : نوع کار، استفاده از تجهیزات و ماشین آلات، میزان خصوصی بودن، مقدار مراجعات ارباب رجوع و نیازهای انبار شرط مساحت محل کار فردی متوسط تا سال 1985، 2m 10-8 بود و در آینده 2m 15-12 خواهد بود. اگر چه شرط مساحت حداقل برای محل کار فردی تعریف نشده است، اما قواعد زیر باید دنبال شوند: دفاتر جداگانه، حداقل2m 10-8 (مطابق با مقیاس)، دفاتر پلان باز، حداقل 2m 15-12.
محاسبه شاخص فضای خاص محل کار فردی، به شرح زیر است:
اتاق کار: حداقل 2m 8.
فضای رفت و آمد آزادانه، حداقل 2m 5/1 به ازای هر کارمند، اما با حداقل m1 پهنا، حجم پیرامونی هوا، حداقل 2m 12 زمانی که بیشتر کار نشسته و حداقل 2m 15 زمانی که بیشتر کار ایستاده انجام می شود.

ارتفاع های کف تا سقف، برای مساحت های زیر توصیه می شوند:
تا 2m 50
m 50/2
بیش از2m 50
m 75/2
بیش از 2m 100
m 00/3
بیش از 250 و تا 2m 2000
m25/3

در آمریکا ، مطالعه ای (بیمه عمر کانکتیکات) در خصوص شرایط زیر، جهت مساحت و فضای لازم برای کار با تجهیزات اداری انجام گرفت (مساحت خاص هر فرد+ یک فضای اضافی cm 50 در تمامی طرفین):
کارمند اداری
2m 50/4
منشی
2m 70/6
مدیر دپارتمان
2m 30/9
مدیر
دستیار معاونت مدیر عامل
معاونت مدیر عامل
2m 40/13
2m 50/18
2m00/28

عمق یک اتاق به فضای مورد نیاز یک فرد در یک اتاق چند نفره، پلان باز، گروهی یا دفتری بستگی دارد. عمق متوسط فضای دفتری m 00/6- 50/4 است. روشنایی روز به محل های کار فردی تا عمق حدودا m5/4 از پنجره می رسد (البته بسته به مکان ساختمان اداری، مثلا: در یک خیابان باریک یا یک محوطه باز). قاعده انگشت شست:Hw=5/1=D، که در آن D عمق نفوذ نور و Hw ارتفاع بالای پنجره است (مثلا:m 00/3=Hw، m50/4=D). محل های کار فردی واقع در عمق ترین قسمت اتاق، نیازمند نور مصنوعی است. گروه های کاری اغلب بدون نفوذ روشنایی روز کار می کنند زیرا در صورت طرح کلی ساختمان، ممکن است به آن ها اتاق های عمیق تر اختصاص یابد.

عرض کریدورها به اشغال فضا و مساحت مورد نیاز برای حرکت دادن تجهیزات بستگی دارد . به طور کلی ، باید امکان گذر دو نفر از کنار هم وجود داشته باشد.
مطابق با ابعاد استاندارد فضاهای متنوع در ساختمان های اداری، حداقل فاصله میان خطوط مرکزی پنجره ها یا ستون های پنجره m 25/1 است. فاصله های میان خطوط مرکزی پارتیشن ها m 50/2، m 75/3، m00/5 و … است .V-I

این ها امکان قابل توجهی برای قرار دادن مبلمان و اثاثیه ارایه می نمایند و به حدی انعطاف پذیرند که تقریبا هر نیازی را برآورده می کنند. در صورتی که یک مقیاس بزرگتر مورد نیاز باشد فضابندی نشان داده شده در II باید انتخاب شود.
بزرگترین مقیاس مختصاتی برای ساختمان های اداری، m875/1 است IXa نشان دهنده برخی مثال ها از راه های کارآمد بسیار برای قراردادن مبلمان و اثاثیه است.
مدول تیرریزی مطابق با استاندارد mm 625 یا m25/1 برای این مسافت مرکزی مناسب است و هر تیر سوم، با یک ستون تلاقی می کند.
مساحت سطح مورد استفاده ، بر اساس اصل واحدهای اداری چیده شده در یک ردیف در امتداد نمای خارجی، یا برخی متغیرها و اندازه های مربوط به عملکرد آن محاسبه میشود.

(1)
مصرف کننده
فضای مورد مصرف در دفتر
کاربرد مساحت قابل استفاده در دفتر یک کارمند ارشد صاحب نظر در خصوص پرسنل با خدمات اجتماعی، با نیاز به تمرکز
حدودا 2m12
دو کارمند ارشد (احتمالا با صندلی برای فرد تحت تعلیم) با یک کارمند و یک میز کنفرانس برای تقریبا چهار نفر
حدودا 2m 18
مدیر با یک میز کنفرانس برای حدودا 6 نفر، یا سه کارمند ارشد یا منشی ها یا دو کارمند ارشد با تجهیزات اضافی، با یک اتاق در جلوی اتاق رئیس و یک محل انتظار
2m 30-34
دفتر رئیس یا اتاق تخصصی با تجهیزات فراوان
بزرگ تر از 2m 30

مقیاس مختصاتی m 20/1:
اندازه استاندارد اتاق 2 m18(20/1*3منهای 10/0 برای پارتیشن ) در ارتباط است با عرض 50/3 متری که برای مبلمان و اثاثیه استاندارد خاص دو کارمند (m00/1*2 به علاوه m80/0*2 عمق میز تحریر=m60/3) بسیار باریک است. اتاق با پهنای m30/2 برای یک کارمند ارشد با یک صندلی برای یک ارباب رجوع بسیار باریک است. محل های کار فردی عمیق تر با واحدهای نمایش ویدیویی و سایر تجهیزات خاص، نیازمند بزرگترین اتاق بعدی است (m 70/4) .

(2)
محاسبات: فضای آرشیو
با توجه به تکنولوژی های نوین اداری، استفاده از کاغذ به عنوان ابزار اصلی ذخیره سازی اطلاعات، افزایش یافته است. بگونه ای که مصرف آن تا سال 1980 هر چهار سال دو برابر می شد. حافظه کامپیوتر، اینک روش متداول تر ذخیره اطلاعات در سیستم های ارتباطی اداری است اما نیاز به آن چه که به عنوان اطلاعات کد نشده معروف است (نامه های چاپ شده، متون، مطبوعات و غیره) به این معناست که استفاده از کاغذ هم چنان ادامه دارد. ترتیب اسناد ذخیره شده در یک سیستم آتیک خورده، با مسیرهای رفت و آمد کوتاه و استفاده کارآمد از فضا، ضروری است. فضا باید برای آرشیوها مهیا باشد (1). هر چه پهنای کابینت ها بیشتر شود، راهروی بین کابینت ها هم باید پهن تر شود.
فضای خاص اثاثیه = (تجهیزات فایل گذاری) W*L
فضای راهرو = 5/0+W*L 2/1+
فضای راهرو+ فضای خاص اثاثیه = جمع شرایط

کابینت های فایل گذاری عمیق، مقرون به صرفه تر هستند. نمودار(11). نشان دهنده رابطه میان مساحت کف اثاثیه و فضای راهروی مورد نیاز برای یک سیستم فایل گذاری عمودی است که از قفسه های آرشیوی (سیستم Velox) یا یک سیستم فایل گذاری مسطح استفاده می کنند. فضای مورد نیاز برای یک سیستم فایل گذاری عمودی 2m 2/5 و فضای راهرو باید 2m 2/3 (90 : 100) باشد. برای سیستم های فایل گذاری مسطح، مساحت کف مسطح، نمی توانند به اندازه سیستم های عمودی جا بگیرند و واحدهای قفسه ای بلند به سختی سامان می گیرند. فایل های عمودی می توانند از تعداد کارکنان قسمت بایگانی، تا میزان 40% بکاهند. فایل های آویخته از فضای دیوار، 87% بهتر از فایلهای جعبه ای هستند. محل های کار فردی باید شامل قفسه هایی برای طبقه بندی، یک میز کوچک و یک صندلی چرخدار باشد.

(9-14)
اتاق های بایگانی باید متمرکز باشند و بهترین اندازه مختصاتی پنجره بین m 25/2 وm 50/2 است. از آن جا که ارتفاع فقط m10/2 مورد نیاز است. سه طبقه از فایل گذاری می تواند به فضایی اختصاص یابد که در دفاتر معمولی دو طبقه به کار می رود. اتاق های انباری خشک ضروری هستند و اتاق های زیر شیروانی و زیرزمین ها برای انبار نامناسب هستند.
قفسه های باریک (16)+(17) با فایل های آویزان و سطحی برای نوشتن می تواند ارتباطی را میان محل های کار فردی فراهم آورد. سیستم های فایل گذاری متحرک، با حذف گذرگاه های واسط، در فضا صرفه جویی می کنند (12%-100%) B(18) . استاندارد ثابتی برای سیستم های فایل گذاری وجود ندارد . آن ها معمولا برای ثبت اسناد، آرشیوها، کتابخانه ها و قسمت های ذخیره سازی مناسبند. افزایش بار برای هر متر مربع از فضای سطح، باید مورد توجه قرار گیرد. قفسه بندی فایل می توانند با دست یا به روش های مکانیکی حرکت کنند. در برخی طرح ها، کل سیستم یا فقط بخش هایی از آن، می توانند با یک دستگیره قفل شوند.
محاسبات : محل های کار با کامپیوتر
محل های کار مجهز به یک کامپیوتر، باید دست کم یک واحد نمایش ویدیویی (VDU) و یک صفحه کلید باشد. استانداردی برای این محل های کار وجود ندارد زیرا به فرآیندهای کاری فردی بسیاری (به عنوان مثال، از یک ترمینال ساده شبکه ای برای استعلام ها، تا سیستم های متکی به خود، برای ورود و پردازش داده ها که علاوه بر VDU و صفحه کلید، می تواند دارای درایوها، اسکنرها، چاپگرها و سایر دستگاه های جانبی باشد) بستگی دارد. این محل های کار، باید مطابق با الزامات امنیتی ملی و استانداردهای فنی مورد قبول کلی برای عملکرد مطلوب، بر اساس درک اصول آرگونومیک باشد.
طراحی محل کار
اقلامی که بسیار مورد استفاده قرار می گیرند، باید در حوزه دید قرار داشته و در دسترس باشند (1)-(3). بهترین وضعیت کار، زمانی است که آرنج و بازوی فردی که در حال کار است، با هم زاویه 90 تشکیل دهند. ران ها باید موازی کف باشند و با ساق ها زاویه 90تشکیل دهند (4).

(1-5)
میز و صندلی باید قابل تنظیم باشند تا افراد با قد متفاوت ، به درستی و راحتی روی آنهای مستقر شوند. دو سیستم آرگونومیک زیر مورد قبول هستند.
الف) محل کار فردی نوع 1
میز با ارتفاع قابل تنظیم cm 78-60
صندلی با ارتفاع قابل تنظیم cm 54-42
ب) محل کار فردی نوع 2 و 3
میز با ارتفاع ثابت cm72
صندلی با ارتفاع قابل تنظیم cm50-42
زیرپایی قابل تنظیم cm15-0
فاصله بین پاها باید در حد کافی باشد (6).
در محل های کار، تمام اقلام نزدیک به کاربر، باید از 25%-20% بازتاب برخوردار بوده، روشنایی بین 300 و 500 لوکس داشته باشد. در ضمن درخشش نیز باید محدود باشد. نوارهای نوری را باید موازی با پنجره قرار داد. سطوح مات در اتاق ، باید دارای فاکتورهای بازتاب توصیه شده باشند یعنی سقف حدود 70% دیوارها حدود 50%، پارتیشن های متحرک حدود 50%-20%.

(6-7)
خط دید فرد به مونیتور باید موازی با پنجره ها و دسته های نور باشد، مونیتور در صورت امکان باید بین آن ها قرار گیرد. برای کنترل روشنایی روز در کارگاههای نمایش تصویری، نصب پرده ضروری است.
برای کنترل محیط و محافظت در برابر سروصدا، از توصیه های محلی استفاده کنید. استفاده روزافزون از تجهیزات الکترونیک گرمازا در دفاتر، خنک کننده های دیگری را طلب می کند تا دمای مطلوب را ثابت نگاه دارند.
پلکان ها
عرض پلکان بر اساس مقررات فرار از آتش سوزی و به ویژه بر اساس تعداد کارکنان موجود در ساختمان اداری تعیین می شود.
استاندارد فضاها
اندازه اتاق ها، به واسطه استانداردهای فضا تعیین می گردد، این استانداردها مساحت لازم برای کارکنان سطوح مختلف را مشخص می کند. بسیاری از شرکت ها از این نوع استانداردها اما با دادن تغییرات وسیع در آن، استفاده می کنند ، این تغییرات عبارتند از:
* تعداد سطوح کارکنان
* درجه سطحی، دیوار بست لازم است.
* اختصاص فضا برای سطوح گوناگون کارکنان
این عوامل و حتی میزان بالایی از تغییرات در نیازهای فرعی، پیش بینی مقدار نسبت هر نفر فضا را بسیار مشکل می سازد. این نسبت برای محاسبه تقریبی فضای لازم برای اسکان تعداد مشخص از کارکنان مورد استفاده قرار می گیرد. حداقل مساحت قانونی UK برای محل کار، بدون احتساب هر فضای فرعی ، تقریبا 4 متر مربع است.

موزه ها و گالری های هنری
موزه ها و گالری های هنری، دارای اهداف مشابه و یکسانی هستند و به عنوان ساختمان نیز ، در بسیاری از مشخصه ها مشترکند. در کل، اهداف اصلی موزه و گالری های هنری، جمع آوری، مستند سازی، حفظ، پژوهش، تعبیر و نمایش صورتی از شواهد مادی است. برای این منظور، افراد زیادی با تخصص های گوناگون مورد نیاز است. اما تفاوت های حایز اهمیتی بین گونه های متفاوت موزه و گالری هنری وجود دارد. موسساتی مثل مراکز میراثی، اکتشافی، و برخی انستیتوهای فرهنگی وجود دارند که بگونه ای، موزه در نظر گرفته می شوند.

(1-4)
به منظور نمایش کارهای هنری و اشیای فرهنگی و علمی، موسسه مورد نظر باید حفاظت هایی را در برابر خسارت، سرقت ، رطوبت ، خشک ، نور آفتاب و گرد و غبار به عمل آورد و این آثار را با بهترین نورپردازی، به معرض نمایش بگذارد. این امر، به طور عادی با تقسیم آن مجموعه به الف) ، اشیای مورد مطالعه و ب)اشیای نمایشی میسر است. نمایش باید بگونه ای صورت پذیرد که عموم، امکان دید اشیا را بدون هیچ تقلا و تلاش اضافی داشته باشند. این امر، تدابیر کاملا خاصی را در اتاق هایی با شکل مناسب می طلبد. به خصوص در موزه ها که باید توالی جالب و منطقی وجود داشته باشد.

(5-6)
تا سر حد امکان، هر گروه از تصاویر یک گالری هنری، باید دارای اتاقی جداگانه باشند و هر تصویر یک دیوار مختص به خود، که این، به معنای فضاهای کوچک است. این روش، فضای دیوار بیشتری را از اتاق های بزرگ، نسبت به مساحت کف در اختیار می گذارد. زاویه عادی دید انسان از 27 بالاتر از سطح چشم آغاز می گردد. این برای یک ناظر ایستاده، به این معناست که تصاویری که به خوبی نورپردازی شده اند باید در فاصله 10 متری و کمتر از m 90/4 بالاتر از سطح چشم یا، حدودا cm70 پایین تر از سطح چشم به دیوار آویخته شده باشند (6). بهترین وضعیت برای نصب تصاویر کوچک تر نقطه تاکید (تراز افق درتصویر) بر سطح چشم است(9).

(7-10)
بنابراین ضروری است تا سطحی برابر 2m 5-3 برای هر تصویر، 2m 10-6 از مساحت کف را برای هر مجسمه و 2m 1 از فضای کابینت ، برای هر 400 سکه اختصاص داده شود.
محاسبات لازم برای نورپردازی موزه ها و گالری های هنری، کاملا تئوریک است و کیفیت نور، تعیین کننده می باشد. تجربیات انجام شده در امریکا می تواند مفید باشند: اخیرا استفاده از نور مصنوعی به جای نور روز که همیشه تغییر می کند (حتی اگر نور شمال باشد) افزایش یافته است.
مطابق با مشاهدات انجام شده در بوستون ، فضای دید مطلوب روی دیوار بین 30 و 60 رو به بالا، از نقطه ای در وسط کف اطاق است. این به معنای ارتفاع ثابت m13/2 برای تصاویر و محدوده دیده m 65/3-00/3 برای مجسمه هاست (10).
در گالری های هنری، به طور کلی هیچ مسیر دورانی پیوسته ای وجود ندارد. هم موزه ها و هم گالری های هنر، برای بسته بندی ، ارسال، قسمت اداری، قسمت اسلاید و کارگاه های نگهداری و سالن های سخنرانی نیازمند اتاق های جانبی می باشند. قلعه ها، قصرها و صومعه های متروکه معمولا برای برپایی موزه ها مناسب هستند. آنها، بخصوص برای اشیای تاریخی مناسبند. زیرا برای این گونه اشیا محیط مناسب تری نسبت به برخی موزه های جدید فراهم است.
استودیوهای طراحی و نقشه کشی
برای دروس فنی مثل آکادمی های فنی و هنری (اتاق های نقاشی و مدل سازی) شرایط فضایی متنوعی وجود دارند (1)+(2).

(1-2)
تجهیزات اساسی
میز رسم و طراحی به ابعاد مناسب برای ابعاد A0 (cm 127*92): میزهای ثابت یا قابل تنظیم (2)+(5)-(7). کابینت هایی برای نگهداری نقشه ها به همان ارتفاع میز نقشه کشی ، برای قرار دادن اشیا می توان از سطح کار نیز استفاده کرد (2). برای لوازم رسم، احتمالا به یک کابینت فایل، یک قفسه چرخدار نیز لازم است (2)+(11) +(12) . صندلی گردان چرخدار که ارتفاع آن تنظیم می شود. میزهای رسم، تخته عمودی، ارتفاع قابل تنظیم یا قابل استفاده به عنوان تخته مسطح، زمانی که جمع می شود (5)-(11) لوازم دیگر: میز برای قرار دادن لوازم روی آن، کابینت های رسم برای آویختن نقشه ها که مناسب برای اندازه A0 است (9)+(10). هر محل یا قسمت کار باید دارای یک گنجه باشد.
استودیوهای طراحی و نقشه کشی
هر فضا باید دارای 2m 5/4-5/3 باشد که این مورد به اندازه میز رسم بستگی دارد (1).
نور طبیعی ترجیح داده می شود پس استودیوی رو به شمال بهتر است زیرا از نور طبیعی استفاده می کند. برای راست دست ها، اگر نور از سمت چپ وارد شود بهتر است (3). نور مصنوعی در کل فضا باید در حدود 50 لوکس بوده و 1000 لوکس مستقیما روی سطح میز پیش بینی شود ( از لامپ های مخصوص رسم سوار شده یا لامپ های خطی آویخته شده با وضعیت های مختلف در بالای محور طولی میز استفاده شود).
(7-12)
اتاق هایی برای رسم ، نقاشی و مدل سازی زنده
در صورت امکان با ایجاد تغییرات در اتاق زیرشیروانی رو به شمال با پنجره های بزرگ ( تا سطح کف) و در صورت نیاز، چراغهای اضافی.
تیاترها: سالن های نمایش
تماشاگران تشخیص تقاضا
یکی از عوامل مهم طرح توجیهی، تشخیص تقاضا برای به اجرا درآوردن هنرها در جامعه ای است که در آن، تسهیلات برای مردم فراهم می شود. هدف، تعیین این مطلب است که آیا برای برنامه پیشنهادی، تماشاگری وجود دارد یا خیر و هدف دیگر، تعیین یک محل مناسب برای جذب تماشاگران است. برای تعیین محل مورد نظر، باید مطالعات زیر انجام شود:
* مشخصه های جمعیت،
* مشخصه های حمل و نقل،
* ظرفیت بالقوه تماشاچیان،
* رسوم فرهنگی محلی،
* تدارکات موجود،
* تماشاچیان واقعی و
* طرح راهنمایی.
قسمت مخصوص تماشاگران و صحنه / محل بازی
گنجایش نشستن: در کل، حداکثر ظرفیت قسمت تماشاگران به شکل انتخاب شده و محدودیت های سمعی و بصری بستگی دارد که شاخص آنها، نوع تولید برنامه است. عوامل دیگر، شامل سطوح، خط دید، اکوستیک، تراکم رفت و آمد، نشستن و نیز اندازه و شکل سکو/ صحنه است.
(1-4)
اندازه قسمت تماشاگران: برای هر تماشاچی نشسته باید مساحتی برابر با حداقل 2m 5/0 در نظر گرفته شود. این عدد برگرفته از عرض صندلی* فاصله ردیف (حداقل 2m 45/0 برای هر صندلی) به علاوه یک حداقل اضافه M 9/0 * M5/0 یعنی حدودا 2m 05/0 برای هر صندلی است) (1).
(5-7)
طول ردیف ها: حداکثر 16 صندلی به ازای هر راهرو (3). اگر برای هر 4-3 راهرو یک در خروجی جانبی به عرض m1 در نظر گرفته شود، به ازای هر راهرو 25 صندلی مجاز است (4).
خروج، راه های فرار: 1 متر عرض برای هر 150 نفر (حداقل عرض 8/0 متر) . (3)+(4)
حجم فضا: این حجم بر اساس شرایط آکوستیکی (انعکاس صدا) به ترتیب زیر است: تئاترها حدودا 2m 5-4 برای هر تماشاچی، اپرا حدود 2m 8-6 برای هر تماشاچی، به دلایل تهویه فنی، حجم ها نباید کمتر از این مقدارها باشد، تا از تعویض سریع هوا (کوران) جلوگیری شود.

(8-10)
نسبت های قسمت تماشاگران: این نسبت ها از درک روانشناختی تماشاگران ، زاویه دید و نیز شرایط یک دید مطلوب از تمام صندلی ها به دست می آیند.
* دید مطلوب بدون حرکت سر اما با حرکت جزیی چشم به مقدار حدود 30.
* دید مطلوب با حرکت جزیی سر و حرکت جزیی چشم به مقدار حدود 60 (7).
* حداکثر زاویه ادارک بدون حرکت سر حدودا 110 درجه است یعنی در این میدان، هر چیزی که بین گوشه های چشم به وقوع می پیوندد، درک می شود. به فراتر از این میدان، اطمینانی نیست زیرا ممکن است از میدان دید چیزی گم شود و
* با حرکت کامل و سر و شانه ها، میدان درک 360 نیز امکان پذیر است. نسبتهایی برای سالن کلاسیک مخصوص تماشاگران: اپرا، تیاتر چند منظوره، تیاتر سنتی (7): حداکثر فاصله آخرین ردیف از خط جلوی صحنه (ابتدای صحنه):
* برای تیاتر -m 24 (حداکثر فاصله ای که از آن، هنوز هم می توان صورت ها را باز شناخت). و
* برای اپرا-m 32 (حرکت های دارای اهمیت هنوز هم قابل بازشناختن است).
عرض قسمت مخصوص نشستن
از این حقیقت به دست آمده که افراد نشسته به یک پهلو، باز هم باید بتوانند صحنه را به وضوح ببینند(7). حالت های گوناگون نیز امکان پذیرند. نسبت های مطلوب و اغلب آکوستیک خوب تیاترهای کلاسیک قرون 18 و 19 ، بر اساس قوانین خاص تناسبات طراحی شده اند (9)-(10)
ارتفاع صندلی ها
ارتفاع صندلی ها (محل نصب) در قسمت تماشاگران، از خط دید به دست می آید. این خطوط برای تمام صندلی های قسمت تماشاگران معتبر است (غرفه ها مانند دایره ها) 1. از آن جا که تماشاگران در تورفتگی ها می نشینند، فقط هر ردیف یک در میان نیازمند ارتفاع دید کامل است (cm12) . نوشته های ریاضی خاصی به موضوع مشکلات دید در تئاترها اشاره می کنند که در آنها تصادفی بودن توزیع اندازه های متفاوت تماشاگران مورد توجه قرار می گیرند. ردیف های تماشاگران باید در قطعاتی قوسی و در ارتباط با صحنه شکل گیرند که نه تنها برای نظام ، بلکه برای درک متقابل احساس مجموعه بهتر است (4).

مقطع کامل از میان سالن نمایش
در ابتدا باید ارتفاع جلوی صحنه تعیین شود. ارتفاع جلوی صحنه به عرض، باید 6 :1 باشد. نسبت طلایی ، یا میدان درک فیزیولوژیکی در این مورد، در نظر گرفته لحاظ شده است (5). پس از ارتفاع جلوی صحنه ، کناره صندلی ها و حجم قسمت تماشاگران تعیین می شود: خطوط سقف از نیازهای اکوستیکی به دست می آید. هدف باید برای صدای منعکس شده از صحنه باشد تا به صورت یکسان در سرتاسر قسمت تماشاگران پخش شود. در مورد شکل دایره وار باید اطمینان بدست آورد که حتی از صندلی های بالایی نیز می توان عمق کامل صحنه را دید. این امر، مستلزم افزایش ارتفاع ردیف جلوی صحنه است.
نسبت های یک جایگاه تماشاگران تجربی در صفحه بعد نشان داده شده است. جایگاه تماشاگران تیاتر باز امکان ترتیب متفاوتی از جایگاه ویژه تماشاگران و صحنه را فراهم می سازد. این ترتیب متفاوت به دو طریق حاصل می شود:
الف) صحنه متحرک و جایگاه های متحرک تماشاگران با یک کف ثابت و
ب) کف متحرک متشکل از سکوهای بالا رونده.

روش (الف) از نظر فنی پیچیده تر و گران تر است. بنابراین، فقط در جایگاه های بزرگ تر خاص +450-150 نفر استفاده می شود . نوع (ب) به خصوص مناسب تیاترهای کوچک تر است.
99 صندلی * 2 m6/0 نیازمند صحنه ای به مساحت (3/1) 2m 30(3/2)2m60 است یعنی 2m 100-90.
یک نسبت 6/1:1 بهترین انتخاب برای استفاده چندگانه است (نگاه کنید به (1)-(3) در صفحه بعدی)
کتابخانه ها
کتابخانه ها مجموعه ای از عملکردها را در جامعه ما بر عهده دارند. کتابخانه های آکادمیک ، به عنوان مثال وظیفه اکتساب، جمع آوری و ذخیره نوشته ها را برای مقاصد آموزشی و پژوهشی بر عهده دارند و معمولا برای ورود عموم مردم آزاد و قابل استفاده است. کتابخانه های عمومی، با گزینش گسترده ای از نوشته های کلی تر و سایر رسانه های اطلاعاتی را تا حد امکان در قفسه های باز برای جامعه مهیا می سازند. وظایف کتابخانه های آکادمیک و عمومی، اغلب در یک کتابخانه واحد در شهرهای بزرگ تر در هم می آمیزند. کتابخانه های ملی، به عنوان مثال، مجموعه ای از نوشته ها و اسنادی تاریخی را در خود جای می دهند که در یک کشور و ناحیه به دست آمده اند و اغلب در معرض عمومی قرار می گیرند، در حالی که کتابخانه های اختصاصی ، برای جمع آوری نوشته ها و رسانه های موضوعی محدود بوده و به طور معمول دسترسی به آنها مشکل است.
در کتابخانه های آکادمیک ، اتاق های مراجعه ای تدارک دیده شده و ممکن است برای قرض گرفتن کتاب از قفسه های بسته، پیشخوان هایی وجود داشته باشد. امکان دسترسی آزاد به قفسه های باز مجلات، کتاب ها یا مواد آموزشی ارایه شده، در اتاق های مطالعه وجود دارد. به غیر از کتاب ها و ژورنال ها، تقریبا تمامی رسانه های اطلاعاتی متفاوت برای استفاده ، به روشی قابل دسترس و جمع آوری می باشند. تعداد محل های مطالعه به تعداد دانشجویان دروس متفاوت بستگی دارد. اطلاعات، بگونه ای سیستماتیک سازماندهی می شوند یعنی بر حسب نوع درس. خدماتی که ارائه می شوند شامل قرض دادن کتاب در داخل خود کتابخانه، همچنین فتوکپی کردن، خواندن و چاپ گرفتن از میکروفیلم ها و میکروفیش ها هستند. علاوه بر اینها، امکان جستجوی نوشته ها به صورت On-Line و یا از طریق داده های ذخیره شده روی CD نیز وجود دارد.

کتابخانه های دانشگاهی ، در یک یا دو لایه سازمان داده می شوند. سیستم تک لایه به طور متمرکز اداره می شود (پردازش کتاب و خدمات) و به طور طبیعی، دارای کتابخانه های شعبه ای جداگانه یا موضوعی بسیار معدودی است. سیستم دو لایه شامل یک کتابخانه مرکزی و معمولا شمار زیادی از کتابخانه های دانشکده ای، موضوعی و انستیتویی است. کتاب ها در قفسه های باز در اتاق های مطالعه یا قفسه های کتاب قابل دسترس (یا همان فضای قفسه های بسته) و همچنین در قفسه های بسته و با دسترسی محدود نگه داشته می شوند. چنین نظم و ترتیب هایی، به شکل متنوع تقریبا در تمامی کتابخانه های آکادمیک دیده میشود. نسبت قرض دادن کتاب (دسترسی باز و بسته) به نوع سازمان یعنی اهداف کتابخانه بستگی دارد و نیز شکل ساختمان ها ، اغلب دارای اثری با اهمیت است. تعداد قفسه کتاب ها به نوع سازمان، دسترسی کاربران، نوع قفسه بندی (ثابت یا متحرک)، سیستم سفارش و روش نصب، تفکیک صور متفاوت و نیز مختصات ساختاری ساختمان بستگی دارد (4) -(7).

قسمت های اتاق مطالعه ، با فضایی برای خواندن و کارکردن، باید به آسانی قابل دسترسی باشد پس باید تا سر حد امکان دراختلاف سطح کمتری قرار گیرند. این امره یه حمل و نقل کتاب کمک می کند. برای خدمات و نشان دادن قفسه های کتاب، وجود یک سیستم راهنمایی روشن و واضح با علایمی که به راحتی خوانده می شوند، الزامی است. دسترسی به قسمت های عملیاتی و اتاق های مطالعه در طبقات متفاوت، باید با راه پله صورت پذیرد اما آسانسور نیز باید برای استفاده معلولین و حمل کتاب مهیا باشد. بار طبقات در قسمت های عملیاتی و مطالعه ، باید 0/5 باشد.
پهنای مسیرهای رفت و آمد باید m< 2/1 و فضای میان قفسه ها باید حداقل m4/1 -3/1 عرض داشته باشند (یا مطابق با مقررات محلی تعیین شود).
از ایجاد تقاطع با تطابق مسیر کاربران، کارمندان و حمل کتاب بپرهیزید . دسترسی به اتاق های مطالعه باید از طریق ورودی های کنترل مجهز به تجهیزات ایمنی کتاب انجام گیرد و در صورت امکان، فقط یک ورود یا خروج صورت پذیرد. محل های کنترل باید در نزدیکی میز قرض دهی کتاب/ میز اطلاعات مرکزی باشد.
امکانات داخل بخش کنترل شده، باید شامل اطلاعات اتاق مطالعه، کتابنامه ها، ترمینال های فهرست On-line ، صدور و عودت کتاب هایی که فقط می توانند در اتاق مطالعه مورد استفاده قرار گیرند، تجهیزات کپی (در اتاق های جداگانه)، قفسه های کتاب با دسترسی آزادانه ، فضای کار و در صورت امکان قفسه بندی های باز کتاب باشد.

امکانات خارج از بخش کنترل شده نیز باید شامل رختکن ، گنجه های کیف و کت، توالت ها ، یک کافه تریا، یک قسمت برای مطالعه روزنامه، یک اتاق نمایشگاهی، اتاق های سخنرانی و کنفرانس (احتمالا برای استفاده خارج از ساعات کار کتابخانه) ، یک میز اطلاعات اندیکس های کارتی و میکروفیش ، ترمینال های فهرس on-line ، قسمت عودت و جمع آوری کتاب برای کتاب های سفارش داده شده / رزرو شده باشد.
تهیه فضاهای کار در کتابخانه های کالج ها به تعداد دانشجویان و توزیع گروه های موضوعی بستگی دارد. محل های کار خاصی برای معلولین (افرادی که از صندلی چرخدار استفاده می کنند و افرادی که از لحاظ بینایی دچار مشکل هستند) و برای عملیات خاص (خواندن میکروفرم ها و تجهیزات بزرگنمایی، کامپیوترها، ترمینال ها، استفاده از سی دی رام ها و غیره، یادداشت برداشتن از مقررات مربوطه)، و برای مطالعه فردی (اتاقک ها و اتاق های کار فردی) مورد نیاز می باشد. فضاهای کار باید ترجیحا در قسمت های نورگیر باشند. مساحت مورد نیاز برای یک محل مطالعه / کار 2m 5/2 و برای یک کامپیوتر یا محل کار فردی 2m 4 است. امنیت برای قسمت و کاربران بسیار حایز اهمیت است. پیشگیری از آتش سوزی باید مطابق با مقررات ملی و محلی ساختمان و رویه ها باشد. نصب سیستم امنیتی کتاب، از دزدی جلوگیری کرده و امنیت بیشتر درهای خروجی (فرار بدون ناظر و با یک قفل اضطراری به صورت مکانیکی با آژیرهای آکوستیک یا بصری، تاثیر کمتری دارد.
طبقه آرشیو و بایگانی، بهتر است که در زیرزمین باشد و دلیل ان هم بار زیاد روی کف طبقه و حتی هوا می باشد. برج ساختن با کتاب، به دلیل نیاز به کنترل هوا، حمل و نقل و کارکنان و نیز انعطاف پذیری محدود مناسب نیست. بهترین روش، ایجاد محوطه های مربوط به هم است که تا حد امکان بزرگ بوده و تغییر سطحی هم نداشته باشند. تقسیم بندی های میان قفسه های ثابت و قفسه های سیستم های متحرک (متراکم) به مختصات ساختاری ستون بستگی دارد. ظرفیت را می توان با استفاده از قفسه های متحرک تا حدود 100% افزایش داد. بار طبقات با قفسه های ثابت، دست کم 2m/KN 5/7 و با قفسه های متحرک دست کم 2m /KN5/12 است.
هوای داخل در قسمت های مربوط به کاربران باید C 2 20 با حدود 550% رطوبت نسبی باشد و تعویض هوا به صورت 2m 20 در ساعت برای هر نفر. این مقادیر را می توان بسته به شرایط هوایی، افزایش یا کاهش داد. از نور مستقیم آفتاب دوری کنید زیرا اشعه مافوق بنفش و تشعشع گرمایی، موجب خرابی کاغذ و شیرازه ها خواهد شد. به دلیل مصرف بالای برق و در نتیجه هزینه های بالای اداره کردن محل، استفاده از تهویه مطبوع، باید فقط منحصر به موارد کاملا ضروری باشد. تهویه طبیعی با ساختمان های با عرض کم امکان پذیر است.
هوای داخل در طبقات بایگانی باید C 2 18 با حدود 550% رطوبت نسبی و تعویض هوا 1-m 1-m 3-m3 باشد. تصفیه هوا برای از میان بردن و حذف هر گونه مواد مضر در اتمسفر (مثل گرد و غبار،2 SO ،NOx و غیره) ضروری است. با استفاده از مصالح دیوار با نسبت های مطلوب حفظ رطوبت و گرما ، می توان از ضروریات استفاده از تهویه مطبوع کاست. گردش جزیی هوا برای جلوگیری از رشد کپک، به خصوص با قفسه های متحرک، ضروری است. مواد خاص (مثل اسلایدهای عکسبرداری، فیلم و رسانه های صوتی و اطلاعاتی به همراه کارت ها، نقشه ها و عکس ها) مستلزم هوای داخلی خاصی هستند. محیط داخلی نباید سراسر یکدست باشد. بلکه باید با هر قسمت از کتابخانه، متناسب باشد. و هیچ دفتری با پلان باز نباید در قسمت های اداری واقع شود. اما کنترل محیطی کامل در قفسه ها مورد نیاز است زیرا ساختار ساختمان به تنهایی نمی تواند شرایط مناسبی را مهیا سازد.
بار طبقات در قسمت های اداری و پرداختن به کتاب ، باید < 2KN/m 0/5 باشد. در قسمت های فنی (کارگاهها)،شرایط ساختاری فردی به نوع ماشین آلات و تجهیزات بستگی دارد. ساختمان های اسکلت فلزی و بتون آرمه ای با شبکه بندی سازه ای m< 20/7*m20/7 مناسب می باشد و دلیل آن هم، انعطافی است که برای طراحی دارند. ارتفاع اطاق ها باید m 00/3 باشد.
نقل و انتقال کتاب به صورت افقی و در داخل چرخدستی (مواظب آستانه درها باشید، تغییرات سطح باید 6% شیب داشته باشند) یا با استفاده از تسمه نقاله باشد. حمل و نقل کتاب به صورت عمودی در آسانسورها، روی تسمه نقاله (مسیر باید با هزینه های نگهداری بسیار ناچیز به دقت طراحی شود)، با یک سیستم حمل و نقل کانتینری (قابل برنامه ریزی مکانیکی، ترکیبی از کشش افقی و آسانسورها ) یا با یک سیستم حمل و نقل کانتینری اتوماتیک (مسیرها باید افقی یا عمودی باشند، کاملا اتوماتیک ، کامپیوتری و هزینه سرمایه گذاری بالا به جای هزینه های بالای نگهداری) انجام می پذیرد.
یک سیستم لوله های پتوماتیک ، می تواند اطلاعاتی مثل برچسب ها را انتقال دهد. در سیستم های مدرن تمایل به استفاده از نقاله های پلاستیکی که از لوله های پلاستیکی عبور می کنند وجود دارد و دستگاه ها نیز نسبتا کوچک هستند. روش های دیگر ارسال اطلاعات به قفسه ها، به عنوان بخشی از برقراری ارتباط بازیافتی عبارتند از: فکس ، تیوپ های جاذبه ای و حمل کننده های مدارک. وجود یک ارتباط کامپیوتری بین پیشخوان درخواست و قفسه نیز امکان پذیر است. به طور مطلوب، تمام مواد باید مستقیما به جایی که مورد نیاز است انتقال یابند. بازگشت کتاب ها به محل صحیح آنها روی قفسه بسیار مهم است.

نور باید مناسب کاربری باشد قفسه های کتاب باید از نور مستقیم آفتاب محافظت شوند و مواد حساس در معرض نور <50 لوکس قرار بگیرند. نور مصنوعی در یک محوطه نمایشگاهی ترجیح داده می شود زیرا آسان تر قابل کنترل است. بهترین نسبت توزیع در کارگاه ها 1: 3: 10 است (زمینه : سطح: کتاب) . نور مناسب برای اتاق های غیر کار 300-150 لوکس، برای قفسه ها 300-150 لوکس، برا ی مجموعه های دفتری و اداری lu 500-250 و برای اتاق های مطالعه بدون چراع های انفرادی 850-300 لوکس می باشد. چراغ ها در هر محوطه باید دارای کلیدهای جداگانه ای بوده و در هر محل کار به صورت انفرادی قابل تنظیم باشد.
طرح ساختمان باید بر اساس هوا باشد و کنترل محیط داخلی بر اساس ساختمان، دمای هوای مطلوب برای اتاق های مطالعه و محوطه های قابل دسترسی باز C22 در تابستان و C20 در زمستان با رطوبت نسبی 60%-50% و شش تا هفت بار تعویض هوا در هر ساعت نگه داشته شوند. سطح رطوبت مطلوب در کتابخانه ها بین 45% و 55% است. برای مواد غیر معمول و حساس، باید تدابیر خاصی اتخاذ شود: رطوبت بسیار بالا یا بسیار کم، می تواند فیلم ها را خراب کند. هوا باید حداقل سه بار در ساعت تعویض شود و این امر به محل کتابخانه و فصل بستگی دارد. ورود هوای تازه در هر سیکل باید ترجیحا 25% باشد اما به دلایل اقتصادی اغلب به 15% کاهش می یابد. C17 با رطوبت نسبی 60%-50% و شش تا هفت بار تعویض هوا در هر ساعت است.

ضوابط طراحی کتابخانه
شکل کتابخانه های عمومی باید گویای وظیفه آن بوده و برای مردم جالب باشد. راهروی کتابخانه باید سروصدا و بادهای تند ورودی را کاهش دهد و شرایط تحریک بصری تامین گردد. برای جلوگیری از اتلاف بیشتر کتب از طریق خروجی، لازم است کنترل کافی وجود داشته باشد.
محل کنترل
باید در نزدیکی ورودی ساختمان و یا در معرض دید ورودی باشد و در معرض دید کامل قرار داشته باشد.
محل راهنمایی
اندکس کارتی / دسته های کتاب / کتب پرینت شده توسط کامپیوتر در نزدیکی محل کنترل یا جستجو و همچنین نزدیک به محل فهرست کتب، قرار دارد.
موضوعات
کتب موضوع اصلی را تشکیل می دهد. برای موارد زیر نیز فضا لازم است: روزنامه ها و نشریات متناوب مانند مجلات و …، دیسکت ها، نوار و تصنیف های موسیقی، میکروفیلم، نقشه ها و تصاویر. بنابراین قابل انعطاف بودن طرح کلی کتابخانه ضرورت دارد.
قفسه های ستونی کتب
طول مطلوب برای قفسه بندی 6 واحد (mm 5400) تا ماکزیمم 8 واحد (mm 7200) است. اما موقعی که دسترسی تنها از یک انتها وجود دارد تعداد مطلوب برای واحدها 4 (mm3600) خواهد بود.
کیفیت سطوح و سرویس ها
به غیر از محل قفسه های کتب و محل کار، کف قسمت ها مفروش است. زیر پای کارمندان توسط فرش مفروش می شود، در همه محوطه های ساکت روی پله های موجود فرش انداخته می شود، همه قسمت ها دارای سقف جاذب صوت می باشد، کف قسمت قفسه ها به رنگ روشن است تا نور را به روی کتب واقع در قفسه های تحتانی منعکس کند.
طرح فضاهای کتابخانه
فضای کتابخانه را می توان به نواحی متعدد برای منظورهای خاص تقسیم کرد.
1- محل پذیرش و اطلاعات
2- محل مطالعه
3- ناحیه امانت کتاب
4- محل اجتماعات
5- بخش مدیریت و کارمندان اداری در طبقه همکف و اتاق های فنی.
بهتر است درهای ورودی کتابخانه دو لنگه باشد و به صورت خودکار باز و بسته شوند.
محل های مطالعه در کنار و برابر نمای ساختمان و دور از مرکز ساختمان استقرار یابد. این محل های جاذبیت و نور بیشتری دارند. قفسه های ایستاده کتاب و پرده نمایش فیلم و میکروفرم و دیگر وسایل نباید بیش از 160 سانتیمتر بلندی داشته باشند، تا بررسی و کنترل محل های مطالعه و اتاق ها امکان پذیر باشد، هنگامی که مراجعه کننده وارد کتابخانه می شود باید میز امانت را به راحتی و بدون زحمت ببیند و جلوی چشم او باشد و بعد از مطالعه و انجام مقررات و سپردن کتاب از جلوی میز امانت نیز بگذرد. در خروجی کتابخانه به وسیله یک مسئول کنترل و یا در صورت لزوم با دستگاه الکترونیکی تجهیز شود. معمولا دستشویی ها و رختکن در محوطه ورودی کتابخانه قرار دارند. کتابخانه های عمومی علاوه بر خدمات داخل کتابخانه، خدمات خارج از کتابخانه را نیز بر عهده می گیرند. از جمله خدمات کتابخانه سیار، خدمات به بیمارستان ها، خدمات به خانه سالمندان و موسسات و نهادهای دیگر.
کتابخانه باید دارای راهی مستقیم و سهل الوصول بوده و محیطی زیبا و دلنشین داشته سالن سخنرانی و اتاق های سمینار ، در طبقه اول تعبیه شوند و از شرایط نور کافی و طبیعی برخوردارند.
محل کار مدیریت کتابخانه در طبقه اول قرار دارد.
توصیه دیگر اینکه در نقشه کتابخانه عمومی زیرزمین نیز در نظر گرفته شود، از زیرزمین برای انجام خدمات فنی و انبار و بسته بندی و تدارکات و نیازمندی های خدمتگزاران استفاده فراوان می شود. زیرزمین باید حتی المقدور در محوطه ورودی کارمندان و نزدیک به سطح شیبدار جهت حمل و نقل مواد کتابخانه و عبور کتابخانه سیار باشد.
نقشه و شکل های زیر نمودار طرح فضاها و مکان های پیشنهادی کتابخانه عمومی را نشان می دهند.
استاندارد فواصل میزها و صندلی ها و اندازه های آنها
اندازه میزهای مورد نیاز جهت مطالعه و تحقیق را متخصصین تعیین می کنند و معمولا بر حسب زمان و مکان تفاوتهایی دارند. در حال حاضر اندازه و شکل قابل قبول برای مطالعه تک نفره، میز 600*900 میلیمتری است و مردم هم این اندازه را می پسندند. مطالعه کنندگان دوست دارند روی صندلی های کتابخانه به صورت راحت و دلخواه بنشینند و آزادی حرکت و جابجایی داشته باشند، فاصله مناسب بین صندلیها 750 تا 900 میلیمتر است.
فضای کافی برای حرکت و جابجایی یک خواننده در پشت میز مطالعه 25/1 متر مربع است و هنگامی که میزها کنار دیوار قرار می گیرند این مساحت به 25/1 متر مربع تقلیل می یابد. در داخل کتابخانه، هر خواننده نیاز به فضای مناسب برای رفت و آمد میان قفسه ها و راهروها دارد. مجموعا میزان طبیعی و معمولی فضا برای هر خواننده باید 3/2 متر مربع باشد. این ارقام نشان دهنده نیازهای متوسط هر خواننده است. بعضی دانشگاه ها جهت تحقیق و بررسی نقشه ها و عکس ها و میزهای بزرگتری انتخاب می کنند.
گنجایش این میزها 4 تا 12 نفر است. فایده این میزها این است که وقتی کاملا اشغال نشده اند، دانشجویان می توانند کتاب های خود را روی میز پراکنده بگذارند و از محل خالی استفاده نمایند. عرض میزهای 4 نفره معمولا 1200 میلیمتر و فاصله بین هر خواننده نزدیک به 900 میلیمتر و طول آنها 1800 میلیمتر است. از میزهای گرد با قطر 1200 میلیمتر نیز در کتابخانه استفاده می شود.
بلندی میزهای مطالعه
بلندی میزها بین 700 تا 760 میلیمتر و برای کودکان 635 میلیمتر توصیه می شود (یعنی 28 یا 30 اینچ) ارتفاع مختلف میزها به خاطر رعایت استاندارد و قد بزرگسالان و کودکان است.
زیرپایی میز حداکثر به فاصله 150 میلیمتر از پایه میز به بالا تعبیه می گردد.
بلندی صندلی
بلندی صندلی نیازی به توصیه ندارد. صندلی یک وسیله متداول و معمولی و مشترک در ساختمان های عمومی است که برای تهیه آن از استانداردهای مربوطه استفاده می کنند . ارتفاع صندلی از سطح زمین را معمولا بین 430 تا 460 میلیمتر (17 تا 18 اینچ) می گیرند. ارتفاع صندلی های کتابخانه مدارس طبق گروه سنی دانش آموزان تعیین می گردد.
میز مرجع
در تمام کتابخانه ها، به استثنای کتابخانه های کوچک، یک میز جداگانه بنام میز مرجع و اطلاعات مستقر می شود و یک کتابدار متخصص آن را اداره می کند. مسئول این میز پاسخ سئوال های کتابشناختی و مرجع و دیگر اطلاعات را ارائه می دهد. طرح میز بسیار ساده است ولی محل استقرار آن جهت بهره وری بیشتر، بسیار مهم است. کتاب های مرجع و کتابشناسی ها باید نزدیک و در دسترس کتابدار مرجع باشد، به علاوه ارتباط متقابل کتابدار با خواننده مساله مهمی است. در صورتی که مراجعه کننده در برابر میز مرجع بایستد، محل نشستن کتابدار مرجع باید بالا و در برابر او باشد ، و اگر مراجعه کننده می نشیند باید صورت به صورت کتابدار باشد. در مواردی شاید بهتر باشد که این دو نزدیک یکدیگر بنشینند. البته وضعیت و محل میز مرجع بر حسب نوع کتابخانه فرق می کند ولی در هر حال باید نزدیک فهرست برگه ها و منابع کتابشناسی و مراجع اصلی باشد.
برگه دان
مهم ترین وسیله کتابخانه برگه دان فهرست برگه هاست. برگه دان گزارشی از صورت کتاب های موجود کتابخانه است. در یک کتابخانه تحقیقاتی فهرست ها بیشترین اطلاعات را ارائه می دهند که در این حالت یک ابزار کار واقعی، در امر کتابشناختی می باشند. کتابخانه هایی که با روش قفسه بسته اداره می شوند ناچار دارای برگه دان های متعدد و زیادی می شوند که فضا و محل وسیعی را در کتابخانه اشغال می کنند. امروزه از ماشین های میکروفرم خوان نیز برای این شکل از فهرست استفاده می شود و فضای مورد نیاز فهرست ها میزی است با یک دستگاه دیداری کوچک که روی آن قرار می گیرد. بنابراین مهندس معمار برای طرح و تدارک محل فهرست ها باید بداند آیا کتابخانه مجهز به سیستم فهرست کامپیوتری خواهد شد یا از فهرست های برگه ای استفاده می کنند. برگه دان سنتی به صورت یکطرفه و دو طرفه ساخته می شود. برگه دان دو طرفه بخاطر صرفه جویی در محل در جهت مخالف یکدیگر قرار می گیرند. از آنجا که برگه دان ها به کرات و دائما مورد استفاده مراجعه کنندگان کتابخانه قرار می گیرند، ارتفاع جعبه های برگه دان های پایین و بالا از سطح زمین و تعداد کشوهای برگه دان محدود است. هر ردیف عمودی برگه دان معمولا شش کشو دارد و در هر کشو 1000 عدد کارت جا می گیرد و اگر هر کتاب بطور متوسط سه عدد کارت داشته باشد، یک ردیف عمودی شناسه های 2000 کتاب را در خود جای داده است. در کتابخانه های بزرگ، برگه دان ها فضای بسیار زیادی اشغال کرده اند، بطوری که این کتابخانه در برگه دان های خود غرق شده اند. برای صرفه جویی فضا بهتر است برگه دان ها را کنار دیوار جای داد و میزهایی در حوالی آنها مستقر کرد تا مراجعه کنندگان به راحتی بتوانند کشوها را روی میز بیاورند و استفاده کنند . در این حالت ردیف های عمودی کشوها را می توان افزایش داد. نارسایی و اشکال این طرح این است که مراجعه سریع برای یافتن یک عنوان به سادگی میسر نیست و وارسی تعداد زیادی برگه دان هم دشوار است.
فضاهای مورد نیاز و رابطه بین آنها
کتابدار همیشه به فضاهای اضافی و وسایل ذخیره و محل قفسه بندی جدید برای گسترش مخزن نیازمند است. دسترسی آسان و سریع به مواد و بخش های مختلف کتابخانه با برقراری ارتباط منطقی بین آنها میسر می شود. به علاوه توزیع و جابجایی کتابها و نشریات به طبقات دیگر مستلزم تعبیه بالابر و تسمه های نقاله است بویژه که در کتابخانه های دانشگاهی توزیع مواد گوناگون به بخش های ضرورت تدارک اینگونه تجهیزات را الزامی می کند.
بخش فهرست نویسی و رده بندی
محل کار فهرست نویس باید آرام و ساکت باشد. مهندس معمار باید با محل مناسب و مورد نیاز بخش فهرست نویسی آشنایی کامل پیدا کند، که بخش فهرست نویسی علاوه بر فضای کافی برای فهرست نویس ها و وسایل و تجهیزات آنها به فضای نسبتا وسیعی جهت قرار دادن منابع و مراجع فهرست نویسی نیاز دارد. فهرست نویس ها هر لحظه به این مواد نیاز دارند و باید بدون زحمت و رفت و آمد زیاد در دسترسشان قرار گیرد. پیش بینی 10 متر مربع فضا برای هر فهرست نویس دقت عمل او را بالا می برد و شادی و رضایت از کار در چهره اش نقش می بندد.
بخش آماده سازی
کلیه مواد کتابخانه قبل از اینکه آماده استفاده خوانندگان شوند، به نوعی کار و عمل احتیاج دارند. کتاب ها بعد از فهرست نویسی به بخش آماده سازی می رود، بعضی تعمیر و اصلاح می شوند، بعضی برای دوام بیشتر روکش می شوند و همه کتاب ها برچسب می خورند. تمام این کارها در اتاق کار عمومی انجام می گیرد. کتابخانه های بزرگ برای انجام این کارها بخش مخصوص دارند و حتی برای تعمیرات و صحافی کتاب محلی جداگانه در نظر می گیرند.
بخش تکثیر
بزرگی و کوچکی این بخش بستگی به وسعت کتابخانه دارد. گاهی با یک دستگاه فتوکپی که محل کمی را اشغال می کند کار کتابخانه راه می افتد، و گاهی داشتن دستگاه های متعدد فتوکپی، زیراکس، عکسبرداری و لابراتوار و پرسنل متخصص و حرفه ای محلی جداگانه و مناسب می خواهد.
محل استراحت کارمندان
نیاز به محل استراحت کارمندان کتابخانه ها بیشتر به دلیل ساعات کار متفاوت فرق می کند. کتابخانه ای که بوفه و غذاخوری آن دور از دسترس باشد، غذاخوری کارمندانش می تواند در محل استراحت ادغام گردد. در بیشتر کتابخانه ها تهیه کتری و یا اجاق گاز، کابینت، استکان و نعلبکی و امکانات ظرفشویی کافی است.
دستشویی ها
کتابخانه های بزرگ در هر طبقه دستشویی و رختکن جداگانه برای خانم ها و آقایان دارند. در کتابخانه هایی که مراجعه کنندگان مدت درازی در کتابخانه بسر می برند، مخصوصا کتابخانه های عمومی و دانشگاهی ، وجود دستشویی برای مراجعه کنندگان الزامی است.

بوفه و چایخانه
این فضاها امکان استفاده از نوشیدنی های گرم و سرد و صرف شیرینی و یا ساندویچ ساده را در قسمتهای مختلف امکان پذیر می نماید. این فضا علاوه بر رفع خستگی استفاده کنندگان می توان سرویس دهی بصورت سفارش تلفنی به غرفه ها و هر یک از قسمتها را انجام دهد و در عین حال نسبت به ارائه خدمات به مراجعه حضوری نیز اقدام نماید.
این تریاها می توانند در مکانهایی با امکانات ورود و خروج و دید مناسب و علاوه بر آن امکان دسترسی به آشپزخانه مرکزی و مراکز تدارکاتی ویژه نیز در ارتباط باشد و همچنین بتواند زباله های خود را از طریق آسانسورها و شوتهای زباله و دسترسیهای و ویژه به خارج مجموعه حمل نماید.
بوفه و چایخانه معمولا غالبا در فضاهایی با تراکم بالا قرار گرفته تا سرویس دهی بهتری داشته باشند.

قسمت خدماتی و تاسیساتی
پیش بینی فضاهایی که بتواند خدمات پشتیبانی و تاسیساتی را به مجموعه سرویس دهد ضروری بوده از جمله این امکانات می توان موارد زیر را برشمرد:
آب نما و فضای سبز
گیاهان و فضاهای سبز در داخل و خارج ساختمان ، استفاده از آب چه به صورت آبشارهای محتمل در ساختمان و چه به شکل آب نماهای کم یا پرعمق زیبایی زیادی به فضا می دهد چه، دو عامل گیاه و آب که از عوامل اصلی و مهم زیبایی های طبیعی اند مصنوعات بشری بخصوص در حیطه ساختمانهای بزرگ را لطافت می بخشد.
خشکی سرزمین ایران ارزش خاصی به استفاده از آب و معماری سنتی داده است. آب نماها که بعضا یکی از محورهای اساسی معماری ایرانی هستند (که با احتساب آب مصرفی بنا چه آب مصرفی انسانی و چه آب مصرفی فضای سبز) حتی الامکان و جانمایی بنا را نیز تحت الشعاع وجود خود قرار داده اند.
چه بسیار ساختمانهای با اهمیتی که بر روی مظهر قنوات و یا چشمه سارها قرار گرفته اند ( از آن جمله می توان از باغ فین کاشان، باغ گلشن طبس و … نام برد)
کنترل حرکت آب و تصفیه آن به جهت کنترل موجودات ریز و ذره بینی آبزی که باعث کدر و پررنگ شدن آب می شوند از مسائل مهم است و می بایست با دقت زیادی به آن پرداخته شود. ایستگاههای پمپاژ شدن آب می بایست آنچنان طراحی گردند که در حال عادی در معماری مطرح نشوند و در عین حال فاصله و رابطه مطلوبی را نیز با آب نمای مربوط برقرار نمایند. 1
پله ها
محاسبه برای ساخت و ساز پله ها، سطوح شیبدار (رامپ) و نرده ها، بر اساس قوانین گوناگون ساختمان های ملی صورت می گیرد در انگلستان، استانداردهای انگلیسی و قوانین ساختمان سازی، باید مورد مشاوره قرار گیرند (به اسناد ثابت شده K نگاه کنید) خطوط راهنما در اینجا بر اساس استانداردهای آلمان تعیین شده است.
ساختمان هایی با دو طبقه و نه بیشتر، باید دارای راه پله ای با پهنای حداقل 8/0 متر و نسبت بلندی به کف باشند. پله هایی که دقیقا در محدوده قوانین ساختمان سازی طراحی نمی شوند، نباید کمتر از 5/0 متر پهنا و نسبت باشند. پله هایی که بر اساس قوانین ساختمانی طراحی می شوند، باید دارای پهنای 1 متر بوده و نسبت را نیز دارا باشند. در ساختمان های بلند، پلکان باید پهنایی برابر با 25/1 متر داشته باشند. طول پله که شروع می شود 3 پله تا 18 پله باید باشد (5). طول پاگرد برابر است با تعداد بارهای طول قدم گذاری + عمق قدم (به عنوان مثال با نسبت بلندی به کف ، cm92=29+63*1 و یا m 55/1=29+63*2). بازشوهای درها نباید پهنای موثر را محدود کنند.

برای پهنای پله ها باید زمان لازم برای تخلیه کامل محاسبه گردد، مانند ساختمان های عمومی و تیاترها. راه پله ها و ورودی های جلویی به آرامی بالا می روند پس می توانند صعود ملایمی را داشته باشند. یک راه پله در یک ورودی گوشه و یا راه پله اضطراری، باید دارای یک فرود سریع و آسان باشند.
تجربه ای که یک فرد، هنگام بالا رفتن یا پایین آمدن از پله ها می تواند داشته باشد، بر اساس فرم طراحی پله ها، متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، تفاوت بسیاری میان یک معماری داخلی کاملا محلی و بومی، و پله های پهنی که برای ورودی یک ساختمان بزرگ در نظر گرفته می شود وجود دارد. برای بالا رفتن از پله ها در مقایسه با حرکت روی زمین مسطح، به 7 برابر انرژی بیشتر نیاز است. از نظر فیزیولوژی ، بهترین استفاده از انرژی به هنگام بالا رفتن از پله ها هنگامی است که زاویه شیب 30 درجه باشد و نسبت ارتفاع با برابری: = مطابقت داشته باشد.
زاویه حرکت به طرف بالا، به وسیله ارتفاع نرده در نظر گرفته شده برای اشخاص مسن انتخاب می گردد (حدود 61 تا 64 سانتی متر) . برای رسیدن به یک ارتفاع بهینه که کمترین میزان انرژی را مصرف می کند، می توان از فرمول زیر پیروی نمود:
(ارتفاع نرده) cm 63=g+r2

در طراحی ابعاد و اندازه های پله ها، عملکرد و هدفی که راه پله برای آن طراحی می گردد، در درجه اول اهمیت قرار دارد که در عوامل فوق، در نظر گرفته می شود.
نه تنها رسیدن به بلندی و ارتفاع مهم است، که مسیری که این بلندی به آن می رسد نیز اهمیت دارد. برای پله درهای جلو با توجه به استفاده مداوم، اندازه cm 30*16 ترجیح دارد. ولی پله های محل کار و اضطراری باید ارتفاعی داشته باشند که به سرعت بتوان از آنها استفاده کرد. هر راه پله اصلی باید به صورت ممتد در محل قفسه پله خاص خود قرار گیرد که هم راه دسترسی ، هم راه خروج به هوای آزاد در داخل آنها در یک راستا قرار داشته باشند، و در عین حال، ایمنی پله به هنگام خروج اضطراری از آن نیز فراهم شود. پهنای خروجی باید پهنای راه پله مزبور باشد.

قفسه پله حداقل یکی از راه پله های خروج اضطراری باید 35 متر از هر بخش قابل سکونت و زیرزمین باشد. در ساختمان، وقتی راه پله های متعددی مورد نیاز است، باید آنها را طوری طراحی کرد که کوتاه ترین راه فرار فراهم آید. بازشوهای قفسه پله به زیرزمین، زیرشیروانی های تبدیل نشده، کارگاه ها، مغازه ها ، انبارها و اتاق های مشابه آنها، باید با درهای بسته شونده خودکار در برابر آتش مجهز بوده، و بتوانند مدت 30 دقیقه، در برابر آتش مقاومت کنند.
برای جلوگیری از کثیف شدن سطح عمودی پله به وسیله سایش کفش، بهتر است کف پله ها، بزرگ تر در نر گرفته شوند (1). در بالای نرده ها، حداکثر ارتفاع لازم است، ولی در قسمت پایین به شکل قابل توجهی ارتفاع کمی نیاز می باشد. بنابراین پهنای سطح ارتفاع نرده را می توان کاهش داد تا فضای بیشتری برای قفسه پله فراهم آید.
پیچ واپیچ بودن نرده ها و نوارها، اتصال سازه ای بهتری به وجود خواهند آورد. نوع قرار گیری خوب نرده ها و نوارها با فاصله cm12 در میان نوارهای قفسه پله در (3) نشان داده شده است. یک نرده اضافی برای کودکان (ارتفاع تقریبا cm60) نیز نشان داده شده، که در میان سایر نوارها و نرده ها، و در امتداد آنها قرار گرفته است.
سن های دایره ای در تیاترها، سکوهای کر، گالری ها و بالکن ها باید دارای نرده محافظ باشند (ارتفاع h). این مورد ، در هر کجا که ارتفاع سطوح مختلف بیش از 1 متر وجود داشته باشد، ضروری و اجباری است. برای یک اختلاف سطح m1212،m9/0=h، برای یک اختلاف سطح m12،m 10/1=h.
نردبان های فضای زیرشیروانی دارای زاویه 45 تا 55 درجه هستند. با وجود این، اگر در شرایط مصرف کننده قید شده باشد که دسترسی پله مانند نیاز دارد (مانند پلکان هایی که باید از آن بار جابجا شود و فاصله محل پله برای ارتفاع عادی پله کم است) ، باید پلکان جایگزین طراحی شود (11). حداقل تعداد ارتفاع کف پله برای این نوع پلکان باید در نظر گرفته شود (ارتفاع 20 سانتی متر) . در اینجا جمع اندازه کف+ دو برابر ارتفاع = 630 میلی متر را به شکل دادن به لبه پله ها ایجاد نموده اند: کف پله ها (به طور متناوب) بر روی محورهای a و b با قدم های چپ و راست اندازه گیری می شوند . (12)

پارکینگ
از شرایط لازم برای احداث یک مجموعه فرهنگی بدون در نظر گرفتن محل قرار گیری یا اندازه آن، تامین پارکینگ مناسب است. تعداد جایگاههای لازم، برای تامین پارکینگ مناسب به شرح زیر است:
1) در نواحی حومه شهر: جایی که اکثریت مراجعین توسط اتومبیل مراجعه می کنند، 17 تا 18 جایگاه بازای هر 2m 100 زیربنای ناخالص قابل واگذاری ، لازم است.
2) در مناطق داخل شهر: 4 جایگاه به ازای هر 2m 100 زیربنای ناخالص قابل واگذاری، برای مراکزی که دارای2m 2500 تا 6000 مساحت می باشند.
3) 4 الی 5 جایگاه میانگین 5/4 جایگاه به ازای هر 2m 100 زیربنای ناخالص قابل واگذاری برای مراکزی که بین 2m 4000 تا 6000 مساحت دارند.
4) 5 جایگاه به ازای هر 2m 100 زیربنای ناخالص قابل واگذاری با بیش از 2m 6000 باشد.
با توجه به استانداردهای مذکور، تعداد جایگاههای پارکینگ برای مراکز فرهنگی و هنری قابل محاسبه است. در مجموعه های فرهنگی حومه شهری، پارکینگ معمولا روباز بوده در اطراف ساختمان مجموعه قرار می گیرند. در قسمت های بین شهری نیز به سبب بهای بسیار زیاد زمین، بهتر است پارکینگ چند طبقه بوده و مستقیما با طبقات مختلف مجموعه در ارتباط باشد.
برای آنکه استفاده از زمین اقتصادی تر باشد، پارکینگ را می توان بر روی بام، یا همان طور که معمول است، در زیرزمین قرار داد. با وجودی که پارکینگ زیرزمینی از نظر هزینه های ساختمانی و از دیدگاه روانی برای خریدار نامطلوب ترین شکل پارکینگ می باشد اما رایج ترین نوع است.
جایگاه اتومبیل ها را می توان زاویه دار یا به صورت 90 قرار داد. در مورد اول، عبور و مرور یک طرفی و در مورد دوم، دو طرفه خواهد بود. در حالت زاویه دار، قرارگیری اتومبیل در جایگاه ساده تر است اما یک طرفه بودن مسیر رفت و آمد مراجعین را پیچیده تر می کند. قرار گیری اتومبیل به صورت 90 برای پارکینگ های هم سطح و سیستم پارک زاویه ای برای پارکینگ هایی که دارای جایگاه دوطرفه می باشند، در حالت 90 بین m19-18 و در حالت زاویه دار بین m 17-18 می باشد. در ترکیب انواع مختلف پارکینگ های طبقاتی ، باید در نظر داشت که برای جلوگیری از اتلاف زمین، عرض طبقات از این استاندارد می باشد.
ابعاد مختلف گاراژ:
گاراژ کوچک تا 2m 100 سطح مفید
گاراژ متوسط 2m 100 تا 1000سطح مفید
گاراژ بزرگ بیشتر از2m 1000 سطح مفید

عرضهای پیشنهادی برای زوایای مختلف در پارکینگ
زاویه پارک
عرض حداقل(cm)
عرض معمولی(cm)
عرض حداکثر (cm)
90
225
265
270
60
250
255
265
45
245
250
260

فصل هفتم: طراحی

احکام معماری
معیارها و ضوابط استقرار واحدهای ساختمانی در طراحی شهری
مشخصات اقلیمی و جغرافیایی شهر تهران دارای خصوصیاتی خاص است که بهره گیری از این خصوصیات در ساخت و سازهای جدید شهری، اصلاحات و نوسازی بافتهای شهری موجود بهینه ای در تعادل استفاده از امکانات طبیعی و امکانات مصنوعی هزینه زا می باشند. در اینجا جهت بهره گیری در طراحی ها و استقرارهای جدید و تغییرات وضعیت موجود شهر، حاصل بررسی مطالعات انجام گرفته به صورت معیارهایی جهت طراحی ارائه می شود.
* زاویه تابش خورشید در حداقل ارتفاع خود در زمستان ، اول دیماه در عرض جغرافیایی 36 درجه (منطقه تهران) خیزی 30 درجه نسبت به افق دارد که جهت استفاده از نور خورشید و تابش آن به داخل ساختمان در بین ساعات 5/10 صبح الی 5/1 بعد از ظهر لازم است به این زاویه توجه شده و فاصله دو ساختمان از یکدیگر بنحوی باشند که تابش خورشید به داخل ساختمان نفوذ نماید. بدین خاطر بایستی به نسبت یک به یک و هفتاد و سه صدم ساختمانها به نسبت ارتفاع ساختمان قرار گرفته در ضلع جنوبی و با توجه به کسر اختلاف تراز از یکدیگر فاصله داشته باشند. رعایت این نسبت فاصله موجب می گردد که در طول زمستان ساختمانها از آفتابگیری کاملی برخوردار باشند.
* نورگیری کامل و بهره وری از انرژی خورشیدی محدودیتهایی را در حداکثر ارتفاع ساختمانهای شهر با توجه به قطعات تفکیکی خواهد داشت. به طوری که اگر قطعات تفکیکی اراضی داخل سطح شهری ، طولی حدود 20 متر داشته باشند، حداکثر ارتفاع ساختمان با توجه به شیب متوسط 5 تا 6 درصد و پوشش 60 درصد زمین در همکف، حدودا 6 متر یا دو طبقه است. برای رسیدن به ارتفاع های چندین طبقه طول قطعات تفکیکی بایستی بسیار بیش از 20 متر باشند. بعنوان مثال برای تفکیک زمین، جهت ساختمانهایی با ارتفاع 10 طبقه بایستی طول قطعات بیش از 130 متر باشد.
استفاده از نور خورشید عمدتا در واحدهای مسکونی واجد ارزش بهره گیری است و در کاربریهای تجارتی و اداری در سطح شهر، می توان از این معیارها اجتناب ورزید و عمدتا از امکانات فنی و مکانیکی در گرمایش و سرمایش و تامین روشنایی این گونه واحدها استفاده نمود. در عمل با توجه به قیمت اراضی در استقرار کاربریهای تجارتی و اداری مرکز شهر، تراکمهای پایین و استفاده از کلیه امکانات طبیعی منطقه محدودیت وجود دارد. در جوار این مناطق جهت استفاده از امکانات و نور طبیعی می توان کاربریهایی با تراکم کم و فضای سبز مستقر نمود. استقرار این نوع کاربریها در کنار تراکم های زیاد کاربریهای تجارتی و اداری سطح شهر، نفسگاههایی برای هسته مرکزی خواهند بود.
* جهت وزش باد غالب در شهر و منطقه تهران، با توجه به آنکه اصولا در تهران بادهای شدیدی نمی وزد، مناسب است که از امتدادهای طولانی و ایجاد کانال در جهات شرقی غربی اجتناب کرد و با توجه به جهات اصلی استقرار واحدهای ساختمانی در حوزه ی 5/10 تا 5/22 درجه جنوب شرقی، به کمک ایجاد شکستگی هایی در راستای شرقی غربی باعث جلوگیری کانالیزه شدن باد غالب غربی شد. بخاطر استفاده از بادهای محلی که باد مطبوع می باشد و از سمت شمال به جنوب و بالعکس می وزد، بهتر است کانالهای تهویه ای بین ساختمانها در جهات شمالی به جنوب در تفکیک اراضی بخشهای جدید توسعه شهری و تغییرات و اصلاحات بافت موجود در نظر گرفت.
نمودارهای وزش باد بخوبی نمایشگر سمت های حفاظتی در راستای استقرار واحدهای صنعتی است. با توجه به جریان دائمی که در تمامی فصول معمولا بغیر از دوره ی کوتاهی در تابستان عمدتا از سمت غرب و شمال غرب بطرف تهران می وزد، در بخش غربی تهران می بایستی از استقرار صنایع آلوده کننده اجتناب کرد. با توجه به شرایط خاص ایستایی هوای روی شهر تهران نیز لازم است در رابطه با اینورژن هوا از ورود آلودگی های تولید شده صنایع حتی المقدور با اجتناب در استقرار این واحدها در جهت وزش باد به غلظت آن نیافزود. یکی از دلایل ایستایی و وارونگی هوای تهران، شدت بالنسبه پایین وزش باد در این منطقه می باشد و با توجه به آن بایستی از افزایش آلودگی هوای ایستای شهر اجتناب ورزید. در این رابطه بایستی کلیه تاسیسات صنعتی از محور تهران – کرج منتقل شوند. توصیه می گردد که حتی المقدور از استقرار واحدهای صنعتی آلوده کننده در محورهای ورودی شهر تهران تا شعاع 25 کیلومتر اجتناب کرد.
جهت یادآوری متذکر می شود که مطالعات طرح جامع مصوب آذرماه 47 نیز استقرار کارگاههای صنعتی آلوده زا را در محورهای ورودی شهر تهران محدود ساخته و استقرار کارگاههای صنعتی را به صورت کلی در 23 کیلومتری جاده خاوران و 25 کیلومتری جاده ساوه توصیه نموده بود. در بررسی های آلودگی هوای شهر نیز بخش غرب و جنوب غربی تهران تحت تاثیر جریان بادهای غرب و شمال غرب به تهران بیشترین آلودگی های متاثر از کارگاههای صنعتی را نشان داده است. جهت اطلاعات بیشتر از آلودگی هوا به گزارش زیست محیطی مطالعات طرح ساماندهی تهران مراجعه شود.
با توجه به امکانات اقلیمی منطقه مناسب خواهد بود با کاشت درختان سوزنی برگ در سمت غربی شهر تهران که قابلیت هماهنگی زیادی با محیط دارند و بالنسبه نیاز کمی به آبیاری و مقدار بالنسبه کمتری از دیگر درختان از طریق تبخیر آب خود را از دست می دهند در تلطیف و غبارگیری عمده وزشهای صورت به سمت تهران استفاده کرد. با تکمیل کمربند سبز در سمت غربی شهر تهران، عمدتا صرفنظر از سیمای زیباتر برای مبادی ترانزیت شهر تهران در بهبود کیفیت هوای منطقه غربی شهر نیز موثر خواهد بود.
موقعیت خاص لایه های سنگی و رسی زیرین منطقه شهری تهران و سیستم دفع فضولات سنتی (چاه فاضلاب) باعث شده که خاکهای بخش جنوب تهران به علت وضعیت خاص توپوگرافی خویش ، غرقابی شوند. در جهت اصلاح چنین مشکلی با حفر چاههای و استخراج آبهای این منطقه اقدام شده است. برنامه و در دست اجرا که توسط اداره کل کشاورزی استان تهران در جهت احیای اراضی کشاورزی منطقه صورت میگیرد، حفر و تجهیز 40 حلقه چاه عمیق در اراضی صالح آباد و حد فاصل اتوبان بهشت زهرا و خیابان شهید رجایی است تا توسط کانالی بطول 5/7 کیلومتر آبهای استخراجی به رودخانه کن ریخته شوند.
با استفاده از آبهای استخراجی فوق و با توجه به آلودگی باکتریها که به شدت محدودیتهای مصارف انسانی مجدد را مطرح می سازد، می توان به آبیاری فضاهای جنگلکاری پرداخت. از این امکان می توان استفاده کرد و اراضی جنوب شرقی تهران را در جهت حفاظت شهر از بادهای غالب تابستان که بهمراه گرد و غبار از سمت کویر می وزد بهره جویی کرد و به کاشت درختان و جنگلکاری آن جامه عمل پوشاند. جنگلکاری ودرختکاری در این منطقه به تلطیف هوای بخش جنوبی شهر تهران کمک فراوانی می کند. با ایجاد باند سبز در جنوب شهر، از گسترش هوای آلوده پالایشگاه نیز می توان جلوگیری کرد. گسترش آلودگی پالایشگاه تهران به علت جریان های دائمی بادهای محلی است که از سمت جنوب به شمال و بالعکس می وزد. در فصول سرد این جریان باعث بر افزایش غلظت آلودگی هوای تهران که مشکل پدیده ی اینورژن دارد، می گردد. درختکاری در حد فاصل پالایشگاه و شهر صرفنظر از تلطیف هوا از چهره ورودی زشت جنوب تهران نیز کاسته و به بهبود سیمای آن کمک میکند.

رهنمودهای طراحی فضاهای باز شهری
بخشی از اوقات انسان در خارج از ساختمان و در معابر و فضاهای باز عمومی سپری می شود. رفتار غالب در این گونه فضاها عمدتا قدم زدن است. در این جهت بایستی وضعیت گرمایی معابر مناسب این فعالیت عمده باشند. توجه به دسته بندی این فعالیت در معابر چگونگی حفاظتی آب و هوایی خود را معین می سازند. در مراکز تجارتی و اداری، عمدتا فعالیت های آمد و شد در معابر بین ساعت 8 صبح الی 5 بعد از ظهر صورت می گیرد و لازم است در فصول تابستان و زمستان آسایش عبوری تامین شود. در استقرار تراکمی چنین کاربریهایی می توان با تورفتگی طبقات همکف به نسبت طبقات فوقانی فضای عبوری سرپوشیده ای را تامین نمود. این فضا در تابستان از تابش آفتاب عابرین را محفوظ خواهد داشت و در مواقع بارانی از خیس شدن عابرین جلوگیری خواهد کرد. در مراکز خرید، که عمدتا قبل از غروب آفتاب و بهنگام عصر فعالیت خرید به همراه فعالیت جانبی گشت و گذار به بهانه ی آن صورت می گیرد و چون جنبه حیاتی را به نسبت جریان دائمی تحرک در مناطق تجاری – اداری دارا نیستند، می توان از همان امکانات عادی که بر اثر استقرار متداول خیابانها و ساختمانها بهره جست و در فصول تابستان نیز واحدهای خریدی که در جبهه آفتابگیر واقع می شوند ، با استفاده از سایبانهای چادری فضای عبوری خرید و سیاحت را می توان مطلوب کرد.
احکام معماری
این بخش عبارتست از دو مبحث مختلف. مبحث اول خلاصه ایست از بخشی از کتاب مرکز معماری کانادا، با نام مصاحبه ای با پیتررز که در آن به برخی از اهداف طراحی مجموعه معماری، کانادا اشاره شده . بخش دوم شامل احکامی است که از متون فصلهای دیگر کتاب مرکز معماری کانادا جهت طراحی خانه معمار استخراج شده است.
احکام حاصله از فصل مصاحبه باپیتررز
نمای مجموعه گرچه خانه شاگنسی اولیه بنایی است که مسافران پس از خروج از فرودگاه مونترال می بینند، غالب مردم مکان و ماهیت آن را بخاطر ندارند. اما زمانی که این ساختمان توسط یک پارک و ساختمان جدید محاصره شده باشد، تبدیل به یک چهره بارز شهری می گردد و این بار در خاطره ها خواهد ماند. بیشتر خانه های قدیم مونترال تبدیل به موزه شده اند ولی در این خانه امری طبیعی تر اتفاق می افتد، شما در این فضاها می نشینید، استراحت می کنید، به موسیقی گوش فرا می دهد و غذا صرف می کند. خانه شاگنسی در مجموعه CCA ترکیب نشده بلکه توسط آن احاطه شده ، همین امر باعث می شود که اصلیترین بخش نمایشی موزه به شمار آید. نمای مجموعه از سوی بلوار درچستر (Dorchester Boulevard) با درختان پرشاخ و برگی پوشانیده شده که در نزدیکی خانه شاگسنی از تراکم آنها کاسته می شود به ترتیبی که این خانه تنها عنصر نمایان از پشت درختان می باشد. اما زمانی که از خیابان بیل به مجموعه نزدیک می شویم اصلا شاگنسی را نمی بینیم ، مگر وقتی که از پله های اصلی بنا بالا رویم و به بلندترین فضاها قدم گذاریم و با گردش در هر یک از فضاهای بخش تحقیقات، پرسپکتیوی از گوشه های این ساختمان قدیمی را از پشت پنجره ها کشف کنیم.
ساختمانی که با اهداف تبلیغاتی طراحی شود باید چنان بدرخشد و مطابق سلیقه روز باشد که خود را در حاشیه خیابانها، متمایز و برجسته سازد. اما چنین بنایی لزوما ماندگار نیست و CCA می خواهد حداقل یک قرن عمر کند. به همین دلیل در طراحی آن صرفا از فرمهایی مانا، آبستره و شاید مدرن استفاده شده و از بکارگیری تمامی اجزایی که عمر دیرپایی بیش ندارند، اجتناب شده است.
عملکرد مناسب خانه شاگنسی:
خانه شاگنسی محیط مناسبی جهت ارائه آثار با ارزش هنری نیست چرا که در ساختمانهای قدیمی تنظیم شرایط محیطی جهت نگهداری منابع کاغذی و حساس در مقابل عوامل فرسایش ، امر آسانی نیست. ولی فضاهای این بنا غالبا چشم انداز زیبایی دارند و از نور جنوب نیز برخوردارند. فضاهایی که ما را دعوت به نشستن و صرف چای می کنند. به همین جهت کاربریهای غذاخوری و بحث و گفتگو در این بنا به راحتی جای می گیرند.
تنظیم شرایط محیطی نمایشگاهها و موزه: دیوارهای ساختمان CCA قطور و دوجدار در نظر گرفته شده اند تا امکان کنترل درجه حرارت در داخل بنا فراهم آید. ضمنا سادگی بنا، اجرای روشهای کنترل شرایط محیطی و تعیین کانالها و یا جداره های مناسب نصب تاسیسات و تجهیزات مورد نیاز را آسانتر می سازد.
شاید بسیاری از منابع و مدارک نیاز به کنترل شرایط محیطی نداشته باشند اما همیشه محدودیتهای دیگری از قبیل بزرگی و نحوه ارائه آثار وجود دارد.
نور در نمایشگاه ها و موزه: دو پاسخ از میان گزینه هایی که موزه ها برای جلوگیری از فرسایش مدارک در اثر تابش آفتاب و درمقابل نور یافته اند عبارتند از:
1- استفاده از روشهای مکانیکی برای کرکره های جلوی روزنه ها که با هر تغییر نوری در آسمان باز و بسته می شوند.
2- استفاده مطلق از نور مصنوعی کنترل شده، روش اول سروصدای زیادی تولید می کند و روش دوم بیشت به گریز از راه حل و نیافتن آن شباهت دارد. پاسخ مناسب را می توان در آثار معماری برمینی (به ضم ب) نیز یافت. فضاهایی کشیده در جهت عمودی با پنجره هایی عمیق در دل دیوارهای پهن که حتی در روشنترین روزها، نور ملایمی را تامین می سازند. نوری که چند بار قبل از دیده شدن توسط سطوح مختلف منعکس شده باشد و یا از روزنه ای بسیار کوچک و بسیار دور بتابد به ترتیبی که درخشش آن به چشم نرسد. در CCA هم همین هدف دنبال شد این هدف که نور به فضاها راه داشته باشد اما نه اینکه مدارک توسط نور طبیعی کاملا روشن شده باشند. حتی از کرکره هایی استفاده شد که تنها دو یا سه بار در یک فصل و نهایتا یکبار میان روز باز و بسته می شدند (زمانی که نور شدید صبح به نور ملایم عصر تبدیل می شد) به این ترتیب گرچه تمام تغییرات شدت تابش آفتاب از روشنی ساعات آفتابی گرفته تا تیرگی ساعات ابری در بنا منعکس می گردد. هیچ مشکلی پدید نمی آید، چرا که تمامی اشیا به یک اندازه روشن و یا تیره تر می نمایند، درست مثل اینکه به کلیه رنگها یک مایه خاکستری اضافه شده باشد و در نهایت شدت تفاوت آنها هیچ تغییری نکند.
در ضمن باید گفت که نمای CCA به ترتیبی طراحی شده که نور را در حد امکان از جوانب و زوایای پایین وارد سازد.
ابعاد فضاها: اغلب منابعی که در موزه های معماری به نمایش می آیند (طرحها ، ماکتها و عکسها و …) اندازه های خاصی دارند و به همین جهت در CCA، گالریهای که سقفهای منحنی شکل دارند حداکثر 6 متر در بلندترین قسمت و 30/2 متر در کوتاهترین بخشهای خود ارتفاع دارند. این ابعاد برای نمایش اشیا بزرگتر نیز مناسب است. ضمنا برخی از تیغه ها در CCA قابلیت جابجایی دارند تا به این ترتیب فضای وسیعتر فراهم آید.
از طرفی یکی از اهداف در طراحی، پایین نگه داشتن مقیاس فضاها بود چرا که کنترل نور در فضاهای کوچکتر ساده تر است. و از طرف دیگر، اصولا منابع کاغذی نباید بیش از 3 ماه در نمایشگاه ها عرضه شوند و سه ماه برای تغییر سوژه ها در یک موزه و نمایشگاه مدت بسیار کوتاهیست و گرفتاری های زیادی را در بردارد. هر چه ابعاد و ارتفاع یک موزه یا نمایشگاه بزرگتر باشد، این مشکل نیز شدیدتر می شود.
دیاگرام فضایی: ساختمان به یک شکل نسبتا منطقی طراحی شده به ترتیبی که فرد پس از ورودی، به راحتی به فضاهای کاملا عمومی قدم می گذارد و تدریجا که در پلان پیش می رود ، فضاهای نیمه عمومی تر و اشیا خاصتر را می بیند ، اما برای دیدن منابع بسیار خاص و ورود به عرصه های خصوصی هیچ راهنمایی ندارد. این فضاها دعوت کننده نیستند و محققین باید از کارمندان کسب نشانی کنند. به همین لحاظ باید CCA را با سایر موزه هایی چون ژرژپمپید و متفاوت دانست. بسیاری از اشیا برای دیده شدن، آداب بیشتری را می طلبد. به همین جهت حتی ورود به CCA پس از عبور از سه در انجام می پذیرد و سلسله مراتب کاملی در جایگیری فضاها، بنا به نوع اشیا و شدت خاص بودن آنها وجود دارد.
یک دید طراح گونه دیگر به احیای یک عمارت قدیمی ، این است که گوشه هایی از ساختمان را عریان کنیم و بخشی از سفت کاری ها و سازه آن را به نمایش گذاریم. در صورتی که در CCA نیز این الگوی طراحی دنبال می شد خانه شاگنسی امروز شکلی کاملا متفاوت می داشت.
طراحی سایت: در مورد سایت CCA باید گفت که هیچ گونه اثری از بافت قدیم شهری این منطقه، درختان بومی و پارکهای محلی بجای نمانده، به همین دلیل یکی از اهداف طراحی ، تجدید چهره سنتی این منطقه بوده و ارائه خط و نشانهایی از آنچه که قبلا بر این زمین نقش داشته. با همین هدف در حاشیه این مجموعه درختان و بوته های محلی کاشته شدند و از مصالح بومی در ساخت بنا استفاده شد. اما در کلیه مقاطع ، پیشرفت دانش گیاهشناسی انسان امروز مدنظر بود. امروز بهتر می دانیم چه گیاهانی را در چه آب و هوایی و تحت چه شرایطی پرورش دهیم و از طرف دیگر زمانی که در قرن پیش صرف باغبانی می شد از حوصله و وقت باغبانان امروزی خارج است. ضمنا باید به این مسئله اندیشید که پوشش گیاهی در هر فصل باید وظیفه خاصی را ارائه دهد. در مواقع خاصی سایه ایجاد کند در مقابل بادهای موسمی سرپناه خوبی باشد و رنگ آمیزی زیبایی را در فصول مختلف و در ارتفاعهای مختلف به محیط بیافزاید.
خانه شاگنسی در مرکز مجموعه با دو بال شرقی و غربی به انستیتوهای مذهبی و کلیساهای قدیمی شهر مونترال بیشتر شبیه است. البته به جهت کوتاه بودن هماهنگی خود را با بناهای مسکونی همسایگی خود نیز حفظ کرده است. تمامی تلاش مجموعه معماری کانادا در بازآفرینی چهره قدیم شهر مونترال و بی تفاوتی نسبت به تاریخ معاصر معماری این شهر خلاصه می شود.
احکام حاصله از سایر فصلهای کتاب CCA و مقالات ارائه شده
تعریف مرکز تحقیقات و موزه معماری: بنایی که اجزای معماری را در خود جای داده، محافظت نموده، در اختیار محققین گذاشته و عامه را نیز با آنها آشنا سازد.
نگهداری از مدارک کاغذی: نگهداری از مدارک کاغذی سختتر است و انتقال آنها پردردسر خصوصا که به راحتی فرسوده می شوند. پس مناسبتر است که از تکنیکهای جدیدی چون شبکه ها و حافظه های کامپیوتری، ویدیو و تهیه میکروفیلم ومیکروفیش بهره بگیریم.
البته باید به این مسئله نیز توجه داشت که اسناد در شکل کاغذی خود راحتتر سنجیده و مقایسه می شوند و هر چقدر شکلی عینی تر و حقیقیتر داشته باشند، سریعتر در ذهن تجسم می یابند. مثلا در مقام مقایسه، ماکت بهتر از عکس بنا و عکس هم بهتر از نقشه می تواند یک بنا را معرفی کند.
مخازن مدارک نباید در جوار دیوارهای مشترک با بناهای همسایه و یا سرویس های بهداشتی قرار بگیرند تا از تهدید خطراتی چون رطوبت و آتش در امان باشند.
آثار نباید در معرض تابش مستقیم و مداوم آفتاب قرار بگیرند چون کاغذ ، جوهر و آبرنگ در چنین شرایطی آسیب می بینند.
سیستم ایمنی و حفاظت کامپیوتری نیز مورد لزوم است.
نورگیرها باید مجهز به تاسیسات کنترل شدت و جهت تابش آفتاب باشند.
یکی دیگر از راه حلها تفکیک اشیای نمایشی به دو گروه می باشد: گروهی که دائما مورد استفاده قرار می گیرند که بهتر است در محیط هایی با نور مصنوعی نگهداری شوند و گروهی که کمتر در معرض استفاده واقع می شوند.
بخشی با وظیفه حفاظت از منابع مجموعه را باید در میان فضاهای موزه و نمایشگاه در نظر گرفت.
وسعت و شکل مخازن / نمایشگاه ها: مخازن معماری فضای بسیار زیادی را طلب می کنند. در CCA فضای مورد نیاز مخازن کلکسیونها 3753، نمایشگاهها 752، بخشهای نگهداری و تهیه عکس 386 و مجموع بخشهای نامبرده 13935 متر مربع می باشند. ارتفاع فضاهای نمایشگاهی باید جوابگوی ابعاد مدارک باشد.
شکل فضاهای نمایشی و گالریها علاوه بر خاص بودن باید کاملا متنوع باشد.
فضاهای ارتباطی در صورت خطی بودن نمایشگاهها و گالریها یکنواخت نباشند.
از تجهیزات مورد نیاز اتاق نگهداری نقشه ها، قفسه هایی می باشند با عمق بسیار زیاد که لوله های نقشه ها را به شکل افقی و منظم در خود جای دهند.
برای ارائه مدارک می توان از ویترینهای کار گذاشته شده در داخل دیوارها، قاب عکس روی دیوارها و ویترینهای سکو شکل استفاده نمود.
برای نمایش مدارک و اشیا خاصتر از تکنیکهای ویژه نورپردازی استفاده شود.
کاربریها و دیاگرام فضایی: بازدید کننده باید در بدو ورود کلیت ساختمان را بفهمد و محقق در جریان کلیه برنامه های قابل استفاده قرار بگیرد.
وسعت طبقات باید به حدی باشد که محدودیتهایی از قبیل استقرار اجباری یک کاربری در دو طبقه (مثل موزه) و یا حریمهای ناخواسته برای بخشها ایجاد نگردد.
امکان عرضه یکجای مدارک وجود داشته باشد.
کلیه مخازن با هم مرتبط باشند و هر دپارتمان از فهرست منابع و اجزای دپارتمان دیگر خبر داشته باشد.
ترجیحا هر سه کاربری نقاشی / معماری/ و مجسمه سازی در کنار هم ارائه شوند تا به این ترتیب حلقه های گمشده تاریخ هر یک در دیگری جستجو شود.
با توجه به این مطلب که کاربریهای خاصی چون سالن های چند منظوره نیاز به تاسیسات خاص و پیچیده تری دارند که در فضاهای یک خانه قدیمی نمی گنجند، جای دادن فضاهایی چون اتاقهای پذیرش ، دفاتر تجاری و رستوران در این گونه فضاها مناسبتر می باشد.
طراحی نما: نماها به ترتیبی طراحی شوند که هر بخش شخصیت خود را معرفی کند. مثل بکارگیری ردیف های عمودی از پنجره های کشیده در بخشهای تحقیقاتی و ردیفهای افقی و پنجره های مربع شکل در رستوران.
جداره های باز و بسته با توجه به کاربریهای مستقر در پشت هر یک طراحی گردند.
نورپردازی فضاها: بهتر است از شکلهای متفاوت نورپردازی در جهت راحتتر خوانده شدن فضاها استفاده شود، مثلا نور متمرکزی که از یک نقطه مرکزی در سقف می تابد، سکون را القا می کند.
در فضاهای نمایشی و گالریها استفاده از نور طبیعی غیر مستقیم کمرنگ ، محیط رمزآلود و زیبایی را می آفریند. ضمنا موجب فرسودگی مدارک کاغذی نیز نمی شود. این نور دائما در تغییر است و ارتباطی است بین این فضاهای بسته با محیط طبیعی خارج.
استفاده از سایه و نیم سایه روی بافتهای متفاوت روشن در نما، می تواند به نوعی پیچیدگی دلچسب منجر شود.
در نماها باید به طراحی نور در شب نیز توجه داشت.
کاربریها: فضاها و کاربریهای زیر در مراکز معماری جایگاه مناسبی دارند:
1- نمایشگاهها و آرشیوها یا مخازن: (کلکسیونهای معماران و دفترچه های اسکیس- اسناد معماری – طراحی های بومی- مجموعه های ماکت و شاسی- عکس- مجسمه های تزئینی تاریخی و بقایای ساختمانها – اطلاعات تاریخی و بین المللی – مبلمان هنری- پوششهای سطوح عمودی و افقی- ابزار طراحی)
2- سالنهای اجتماعات / سخنرانی
3- کتابخانه / مرکز تحقیقات
4- رستوران
5- خدمات جنبی ( فروش کتاب و ….)

برنامه ریزی فیزیکی سایت و تجزیه و تحلیل آن و استفده از آن در طراحی
… طرح مورد نظر به شکلی است که کشیدگی آن در جهت شمالی جنوبی می باشد.

شکل سایت و تحلیل آن

مرکزیت سایت :
با توجه به شکل سایت و محورهای اصلی آن مرکزیت سایت را که در اطراف ارزش زیادی دارد را به صورتی که در شکل نشان داده شده است خواهیم داشت .

دو لکه در سایت دیده می شود که قبلا درختکاری شده است و در روند طراحی سعی بر آن شد که این دو لکه حفظ شود این دو لکه با هاشور نشان داده شده است .

… پیک ترافیکی مسیر های اطراف آن
پیک ترافیکی در خیابان پاسداران حد اکثر پیک ترافیک دسترسیهای اطراف سایت را دارا می باشد ولی خیابان خان سفید و کوچه غربی سایت از پیک ترافیکی کمتری برخوردار است از وقتی کوچه غربی از پیک ترافیک خیای پایین برخوردار است .به طوری که از آن به عنوان پارکینگ هم زیاد استفاده می شود .

طرز قرار گرفتن ساختمانهای اطراف سایت :
در ساختمانهای اطراف سایت معمولا جهت گیری به سمت شرقی – غربی می باشد (البته ساختمانهایدر سمت شرق به سمت جنوب متمایل می باشد ) این طرز قرارگیری همانطوری که در قسمت اقلیم سایت نیز آمده است بهترین نحوه قرارگیری ساختمانها می تواند می باشد .و از نظر شهر سازی نیز مقولترین روش همین می باشد . پس در طراحی خانه معمار نیز استفاده از همین طرز قرار گیری بهترین روش می باشد.

دسترسیهای سایت
با توجه به مشاهداتی که در اطراف سایت انجام شده ایگونه به نظر می رسد که ساکنین مناطق اطراف سایت ترجیح می دهند ازکوچه غربی سایت برای رسیدن به منزل و یا حمل کار خود (و حتی کارمندان فرهنگ سرا )استفاده کنند.
و حتی پارک ماشیتن برای این قسمت سایت بسیار راحت بوده ومزاحم تردد خودروهای دیگر نیز نمی باشد .پس با این تفاسیر ما نیز بهتر می بینیم که دسترسی کادر اداری و حتی پارکینگ اداری را نیز در این قسمت قرار دهیم ولی ورودی اصلی سایت احتیاج به این دارد که در معرض دید افرادی که در مسیر های اصلی اطراف ساینت (خیابان پاسداران) باشد و همچنین سایت طرح با توجه به این که می تواند در ارتباط مستقیم با فرهنگسرای نیاوران کار کند ورودی اصلی سایت در مسیر دید افرادی که در مسیر فرهنگسرای نیاوران می باشند نیز باید واقع شود، پس با توجه به این تفاسیر ورودی اصلی طرح باید در وسط ظلع شمالی سایت که روبروی فرهنگسرای نیاوران نیز می باشد باید واقع شود .بسیاری از افراد آشنا به منطقه سایت میتوتند داشته باشند ترجیح خواهند داد پس ازپارک ماشین خود در پارکینگ نیاوران و یا در کوچه تنگستان چهارم از طریق نزدیکترین راه به سایت برسند که بهتریتن دسترسی برای این افراد می توان در نظر گرفت جنوب شرق سایت می باشد ، پس با توجه به این نکات لازم می بینیم که 3 ورودی برای طرح در نظر بگیریم 1- ورودی اصلی از ظلع شمالی و روبروی فرهنگستان نیاوران 2- ورودی اداری از ظلع غربی 3- ورودی برای مراجعان دائمی از ظلع جنوب شرقی
باد و تاثیر آن در طراحی
با توجه به مطالبی که در قسمت افلیم و تحلیل سایت ذکر شد می توان فهمید که بادهای منطقه را می توان به سه قسمت تقسیم کرد .
باد شمال به جنوب که باد مطلوب می باشد و باید در ساختمان از آن استفاده کنیم .
جنوب به شمال که با توجه به این که این بادهای از فروردین ماه تا شهریور می وزد .و ساعت و اثر آن 9 الی 17 می باشد با تعدیل آن می توان از آن استفاده کرد .
با جنوب غربی این باد مربوط به فصول گرم سال نمی باشد و بیشتر در فصل بهار و پاییز وزیدن می کند و با توجه به این که در طراحی سعی بر این است که از حالت نامطلوبی آن کاسته شود ولی چون این باد در ساعت گرم روز می وزد می توان با تلطیف آن از آن استفاده کرد .

محورهای اصلی سایت
با توجه به شکل سایت دسترسیهای ی که توضیح داده شد و تبعیت از جهت گیری های ساختمانهای منطقه ( به دلیل رعایت اصول شهر سازی و همساز بودن این اصول با اقلیم منطقه 3 محور اصلی را میتوانیم برای سایت در نظر بگیریم .

ایده طراحی خانه معمار
هدف اصلی طرح چنانچه در فصل گذشته ذکر شد محلی برای نمایش گذاشتن معماری و بویژه معماری ایران می باشد .پس ایده طرح نیز چیزی غیر آز آن نمیتواند باشد . در کلیت مجموعه سعی بر این خواهد شد که با رعایت اصول معماری سنتی ایرانی که برخاسته از مفاهیمی عمیق می باشد روح معماری ایرانی در داخل آن می تواند نهفته باشد معماری ایرانی نشان داده شود البته این علاوه بر نمایشگاههای خاصی است که در دل مجموعه است و هدف آنها نشان دادن دوره ها – مشاهیر سنتها و سبکهای معماری می باشد است .البته در روند طراحی از بکار برده معماری سنتی صرف اجتناب خواهد شد همانگونه که طبق نظر سایت معماران سرشناس ایرانی بویژه متخصصین معماری سنتی ایران نیز این کار نفی شده است و همیشه تاکید بر بروز بودن معماری شده است .
در کل معماری که مد نظرمان است با رعایت اصولی که در زیر ذکر میکنیم و هدف آن نشان دادن روح معماری ایرانی می باشد و بر گرفته از مفاهیم عمیقی می باشد بوقوع می پیوندد.

استفاده از احجام خالص

تناسبات

تقارن در برخی موارد

استفاده از شیوه های باغسازی ایرانی برای طراحی سایت

استفاده از آبهای روان در سایت

مرکزیت طرح

همچنین در طراحی کلیت سایت سعی بر شناساندن سبکها و شیوه های دوره های مختلف و همچنین مشاهیر معماری ایرانی خواهد شد .

لکه گذاری

نقشه ها

منابع و مآخذ
o گزارش آرسنال ترجمه خلاصه ای از مقاله رونی کوتن (Rony Cootan). رئیس بخش معماری انجمن هنر بریتانیای کبیر می باشد.

منابع و مآخذ
1- گزارش های آرکام و زودرکرک ترجمه خلاصه ای هستند از مقالات راب کوان (Rob Cooan)
2- گزارش آرکی سنتر ترجمه خلاصه ای از مقاله راب کوان می باشد.
منابع و ماخذ
1- گزارش های مرکز معماری فنلاند و هلند ترجمه خلاصه ای از مقاله راب کوان می باشد.
منابع و مآخذ
1- گزارش مرکز معماری دانمارک ترجمه خلاصه ای از مقاله پیتر دیوی می باشد.
منابع و مآخذ
1- گزارش موزه معماری آلمان خلاصه ای از مقاله راب کوان می باشد.
منابع و مآخذ
1- گزارش مرکز معماری کانادا ترجمه خلاصه ای از مقاله روی کونان می باشد.
منابع و مآخذ
1- این گزارش ترجمه ای است از مقاله سوزان دوبیله (Susan Doubilet) از مجله Progressive Archilccture شماره 8/89
منابع و مآخذ
1- مقاله جان پستیر (John Pastier) در مجله معماری Architecture شماره سپتامبر 1989
1 همان ماخذ صفحه 281 و 282.
—————

————————————————————

—————

————————————————————

1


تعداد صفحات : 204 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود