"بسمه تعالی"
خلاصه کتاب : اوضاع درآخرالزمان
نام استاد : خانم کاکاوند
نام دانشجو: حسین خباز
نام رشته : علوم آزمایشگاهی دامپزشکی
پاییز 85
فهرست مطالب
ضرورت ظهور و حقیقت داشتن آخر الزمان
انکار ظهور حضرت مهدی (ع) کفر است
درانتظار رویت امام زمان )ع(
درانتظار ظهور امام زمان )ع(
شعیه واقعی منتظر ظهور
نشانه های ظهور
زوال های سنت خوب در آخرالزمان
افزایش نفرت عمومی درمیان مردم آخرالزمان
رواج بی دینی درآخرالزمان
سستی اعتقاد مردم در آخرالزمان
در آخرالزمان ظالمان برمردم حکومت می کنند
زیاد شدن سه پدیده شوم درمیان مردم آخرالزمان
رواج اعتیاد در آخرالزمان
مردم در آخرالزمان
رواج مدهای پیاپی در آخرالزمان
عجایب در آخرالزمان
وضع نامطلوب زن ها در آخرالزمان
وضعیت نامطلوب برای اهل ایمان در آخرالزمان
تقارن ظهور با روز عاشورا
امنیت و آسایش دوباره برقرار خواهد شد.
ضرورت ظهور در حقیقت داشتن آخرالزمان :
پیامبر گرامی وائمه معصومین برحتمی بودن ظهور حضرت مهدی )ع( در آخرالزمان تاکید کرده و آن را بیان نموده اند.
احادیث کتابهای معبتر بسیاری نقل شده که خلاصه همه مطالب آن، این است که در آخرالزمان ستمگران و یاغیانی بی رحم به وجود می آیند و برجهان حکومت می کنند. پیامبر گرامی فرمودند: دنیا به پایان نمی رسد و این چنین نمی گذرد تا این که مردی از تبار من که نامش همنام من است ظهور کند و دنیا را پر از عدل وداد می کند. بنابراین ضرورت ظهور منجی عالم بشریت، واجب و ضروری است و هرکس به این فکر، اعتقاد ندارد در واقع ناآگاه است و یا آنکه آنقدر بی فکر و بی بند وبار است که به هیچ چیزی اهمیت نمی دهد و حاضر نیست که دراین باره فکر کند.
انکار ظهور حضرت مهدی )ع( کفر است :
مهدی )ع( حقیقتی است انکار ناپذیر و برهرفرد مسلمانی واجب است که به ظهور امام زمان )ع( معتقد باشد و همواره باید در انتظار ظهورش باشیم، و همین انتظار خود نشانه اعتقاد استوار ماست. پیامبر گرامی فرمودند: هرکه حضرت مهدی )ع( را تکذیب کند،به یقین بدانید که او کافر شده است. پس اکنون جایز نیست که ما نسبت به ظهور آن حضرت، سست اعتقاد باشیم و آن را انکار کنیم، چون تمام نشانه هایی که ائمه معصومین درباره آخرالزمان پیش بینی نموده اند، یکی پس از دیگری به وقوع می پیوندد و هرچه زمان بگذرد، واقعیت امر بیشتر ثابت و نمایان می شود.
اعتقاد به ظهور منجی بشریت از جانب خداوند، درتمام ادیان و اقوام به عنوان یک ضرورت حس می شود و هرچند که این اعتقادات گوناگون است ولی دراصل یک مطلب و یک موضوع و یک هدف را تداعی می کند.
درانتظار رویت امام زمان :
امام صادق )ع( در باره آن هایی که همواره منتظر ظهور امام زمان بودند ولی اجل به آن ها مهلت نداد می فرماید: هرکس که از شما بمیرد و درانتظار دیدن امام زمان بود، همانند کسی است که درسپاه حضرت قائم )ع( آماده برای انجام وظیفه است آن هایی که در آرزوی دیدن امام زمان هستند و مشتاق ظهورش می باشند حتماً خود را از هرلحاظ مهیا کرده اند و در تمام خوبی ها پیش قدم هستندتا این سعادت و لیاقت، نصیب آن ها شود. خداوند از دل های ما به خوبی آگاه است و می داند که این نیت های خیر با واقعیت، چقدر مطابقت دارد. انتظار ظهور و عشق دیدن مهدی )ع( همیشه برای خود و دیگران مایه دلگرمی است. و درانتظار امام زمان بودن، نشانه علاقه و عشق به آن حضرت است و درمقابل آن حضرت نیز به این گونه افراد، عنایت خاصی دارد.
درانتظار ظهورش باشیم :
اما صادق (ع) به شیعیان سفارش می کند که هر روز و هرشب، منتظر فرج امام زمان باشیم. انتظار فرج یعنی امید به گشایش کارها و راه نجات مردم است. انتظار فرج، یعنی آرزو داشتن برای نجات و رهائی همه مردم، واگر نیت خیر و دلسوزی برای مردم در دل ها باشد، این نشانه مهر و محبت افراد منتظر است. چون تنها کسی که می تواند جهان را از بحران روز افزون نجات دهد، اوست که ظهور می کند و دنیا را پر از عدل و داد می کند.
و درکل انتظار یعنی همراهی و همسوئی داشتن با امام زمان )ع( .
و شیعه واقعی، همواره منتظر فرج امام زمان است و درناملایمات دنیا و تمنای نفس، امتحان می شود تا از گرداب وسیع هوی و هوسها صحیح و سالم بیرون آید. و آنگاه معلوم می شود که او دراین امتحان بزرگ چه کرده است. ادعای شیعه بودن، آسان است ولی حقیقت داشتن این ادعا شرط است. شعیه حقیقی دراین دنیای بزرگ معلوم و ثابت می شود که چند درصد، درایمان خود استوار و ثابت قدم بوده است.
نشانه های منتظران ظهور :
امام صادق )ع( می فرماید : کسی که مشتقاق است و دوست دارد که از یاران امام زمان باشد، باید با تقوی و پرهیزگار باشد و تمام خوبی ها را در خود جمع کرده و دراین صورت او از منتظران واقعی به حساب می آید.
درحالی که می بینیم حال و روز مردم و اوضاع دنیا هر روز بدتر می شود و زمام امور مردم در دست مشتی بی خرد و فاسد قرار دارد و این حاکمان هر روز برسختی و رنج های مردم و زورگویی و فساد می افزایند.
بنابراین، اندیشه انتظار برخواسته از عشق و علاقه و پایبندی انسان به فرامین الهی است.
اندیشه اصلاح جهان و نجات بشریت، اندیشه و فکر بزرگی است به وسعت نجات انسانیت و طبیعت است، پس منتظر و عاشق مهدی )ع( بایدتمام خوبی ها در او جمع باشد.
زوال سنت خوب در آخرالزمان :
در آخرالزمان وضع مردم از هر لحاظ، با وضع مردم گذشته فرق می کند و سنتها و آداب و رسوم خوب مردم از بین می رود به جای آن تجملات و شیوه های ناپسند و خلق الساعه، جایگزین می شود.
ظهور حضرت مهدی )ع( انجام نمی شود تا این که در آن زمان، مردم نسبت مساجد بی اعتنا شوند و یک مرد وقتی به مرد دیگر سلام کند که حتماً باید او را بشناسد و یا با او کاری داشته باشد.
زمانی می رسد که زن با شوهرش به امر کارو تجارت می پردازد که این نشان دهنده افزونی حرص آن ها به مسائل دنیوی است.
یکی از موارد ضعف ایمان مردم، افزایش حرص و طمع و دلبستگی شدید به هوی و هوس ما است و برای رسیدن به زندگی اشرافی نیاز به تلاش بیشتر برای پیداکردن پول بیشتر است و زنان، عامل اصلی برای تحریک مردان می شوند، لذا آن ها به هرنحوی و به هرراهی که ممکن است هردو برای کسب پول و تجارب اقدام به کار می کنند تا به خواسته های خود برسند. سستی اعتقادات مردم و بی اعتنایی به آداب و رسوم اسلامی، فاجعه ای است که درتمام ابعاد زندگی مردم، آثار بدی را برجای می گذارد.
افزایش نفرت عمومی در میان مردم آخرالزمان :
وضع مردم آخرالزمان به جائی می رسد که همه از همدیگر نفرت دارند چون مشکلات و برخوردهای ناجور، باعث می شوند تا مردم وضع خوبی نخواهند داشت. ودرهمه جا، اطمینان و آرامش از میان مردم سلب می شود و برخوردهای مردم خالی از مهر و محبت است و رابطه آن جامعه براساس وجدان نیست.
حضرت علی )ع( فرمودند: وضعیت آخرالزمان که مردم با ایمان به انتظار ظهور مهدی هستند به گونه ای می شود که مردم از یکدیگر دوری می جویند و ازهمدیگر نفرت دارند. مردم در آخرالزمان بقدری نسبت به همدیگر بدبین و بی اعتماد می شوند، که گویی از همدیگر متنفر و بیزارند.
رواج بی دینی در آخرالزمان :
وقتی که ایمان نباشد و مردم به اصول اعتقادی و اخلاقی معتقد نباشند، تمام فرامین الهی در بین آن ها بی رونق و کم جلوه نمایان می شود و مردم درمسائل دنیایی هوی و هوسها سرگرم خواهند شد و دیگر کسی به دین و دینداری اعتنائی نمی کند و سستی اعتقادات دینی از رفتار و کردار مردم به خوبی جلوه گر می شود. در آخرالزمان بیشتر مردم بی اعتقاد می شوند و افراد با ایمان به قدری کم می شوند که درلابه لای مردم، نامشخض و ناپیداند.
بی دینی درهمه جا به خوبی آشکار و درحال رواج است و هرروز بیشتر از روزگذشته، کم و فساد درحال گسترش است و اکنون وظیفه فرد فرد مردم، اینست که هرکس به نحوی درامر احیای دین بکوشند تا به سرنوشت مردم کشورهای دیگر گرفتار شوند.
سستی اعتقاد مردم در آخرالزمان :
سستی اعتقاد هم حد و حدودی دارد ولی امان از آن وقت که انسان به جائی برسد که هیچ اعتقادی نداشته باشد جز هوی و هوس.
در آخرالزمان مردم آنقدر بی اعتقاد و بی ایمان می شوند که دیگر کسی نام خدا را به زبان نمی آورد و تنها چیزی که رواج می یابد بی دینی است.
اگر امروز شل بجنبیم فردا و آینده دیر است چون با مشکلات وگسترش فساد بیشتری مواجه خواهیم شد آن وقت گناهش به گردن من و شما خواهد بود.
درآخر الزمان ظالمان برمردم حکومت می کنند:
در حالی که رسم است که حاکمان و زمامداران برای اداره کردن مردم، وظیفه خدمت و رسیدگی دارند ولی در آخر الزمان کاربرعکس می شود و آن ها تا آنجا که می توانند عرصه را برمردم، تلخ و ناگوار می کنند.
یکی از فرامین اصلی صهیونیزم این است که تمامی آداب و رسوم و فضائل اخلاقی مردم تمام ادیان و به خصوص اسلام و مسیحیت را لوث کنند تا از این راه به اهداف پلید خود برسند و متاسفانه تا کنون توانسته اند که بیشتر نقشه های خود را عملی کنند.
زیاد شدن سه پدیده شوم درمیان مردم آخرالزمان
یکی از نتایج حاصل از اوضاع دوره آخرالزمان به وجود آمدن اوضاع ناخواسته ای است که زن و مرد و کوچک و بزرگ را گرفتار مشکلات روحی و جسمی و درد و رنجهای گوناگونی می کند و درسخنی از امام صادق نقل شده که پیامبرگرامی فرمودند: از نشانه و علائم آخرالزمان زیاد شدن مرگهای سکته و مرضهای میکروبی است و فساد و فحشا دامنگیر مردم خواهد شد و مردم سست اعتقاد از روی هوی و هوس و بی بند و باری، معصیت و گناه آنها افزایش می یابد.
اسلام آئین الهی است که با فطرت انسان سازگار است و سلامت جسمی و روحی اورا درتمام زمنیه ها تضمین می کند و خوشبختی یک جامعه، درگرو پای بند بودن مردم به تمام موازین و فضایل اخلاقی است.
رواج اعتیاد در آخرالزمان :
یکی از بلایایی که در زمان ما رواج دارد اعتیاد است که خیلی ها گرفتار آن شده اند اعتیاد، انسان را از خود بی خود می کند و مدتی کوتاه، معتاد را آرامش می دهد که البته این آرامش واقعی نیست.
ازپیامبر گرامی نقل شده که فرمودند: بر امت من زمانی فرا می رسد که مردم چیزی را مصرف می کنند که نام آن بنگ است و بدانید که من از آن بیزارم. بنگ، آدمی را گیج می کند و بی اختیار، فاقد عقل و شعور می شود و با مرور زمان و تکرار مصرف آن، اثر شدیدی برعقل انسان به جای می گذارد.
مردم در آخرالزمان :
امانت داری درمیان مردم ضایع می شود و هیچ فرد امینی باقی نمی ماند. و دروغپردازی و جوسازیهای دروغین به چشم مردم، روا و پسندیده می شود. و رشوه گیری رسم رایج و مسئله معمولی می شود مردم و دینداری را به خاطر دنیا فروخته و کنار می گذارند و خویشاوندی و مسئله فامیل و خانواده از بین می رود. و مردم مدام پیرو هوی و هوسها می شوند و صبرو بردباری درمیان مردم ضعیف میشود و گنه کاری و طغیان کردن درمیان مردم مشاهده می شود. و آن زمان آن ها زیبا و خوش نقش و نگار می شود و مساجد آراسته و پرزرق و برق می گردد آن زمان صدای خوانندگان همه جا را فرا خواهد گرفت و مردم مدام به صدای این خواننده ها گوش فرا می دهند.
و آن زمان دشنام دادن و ناسزا گویی درمیان مردم به این و آن و از گذشتگان رواج و طبیعی می باشد. و آن زمان زن های هوسباز برسواریها سوار شوند و درجاده ها بتازند و آن زمان که زن ما خود را همچون مردان در آورند و مردان نیز خود را همچون زنان در آورند.
این همه به هم ریختگی و آشفتگی نشانه ضعف ایمان مردم است و طبعاً نتیجه آن فساد و ظلم و بیداد است که همه جا را فرا خواهد گرفت.
رواج مدهای پیاپی در آخرالزمان :
دین مردم درآخرالزمان کم کم – کمرنگ می شود و جای آن را چیزهای دیگر مثل مد، کلاس، فرهنگ روز، جایگزین می شود.
بیشتر مردم در رفتار و کردار خود دقت نمی کنند و در آخرالزمان مد بیداد می کند و باید همه روی مد باشند و گرنه مردم تورا عقب افتاده حساب می کنند و با دیده تحقیر به تو نگاه می کنند. در آخرالزمان مد در تمام شئونات زندگی وارد می شود نه تنها در طرز لباس و آرایش بلکه درتمام چیزها و وسایل زندگی تاثیر می گذارد. و اتفاقاً در مواردی بسیاری دیده شده که زن یا مردی، آن چنان تیپ زده اند و خود را با کلاس نشان میدهند درحالی که اگر یک برخورد با آن داشته باشیم می بینیم که این ها نه فهم دارند، نه شعور، نه تربیت و نه وجدان و فقط یک ظاهر خالی دیده می شوند.
فضائل اخلاقی و رزائل اخلاقی باهمدیگر در تضادند و هیچ شباهتی به یکدیگر ندارند،
یعنی خوبی هاو بدهی ها دریک فرد و یا دریک جامعه امکان تناسب و سازش بین این دو جود ندارد.
پیروی از مد و نتیجه آن، ضعف ایمان و فساد اخلاقی و بی دینی است.
عجایب درآخرالزمان:
از آخرالزمان و اوضاع آن، درانجیل قدیم هم موضوعاتی مطرح شده که بین انجیل قدیم با انجیلی اکنون تفاوت بسیار است.
ازنکات جالب این است که درانجیل قدیم از اوضاع آخرالزمان نیز نوشته بود که درآن زمان عجایب و شگفتی های بسیاری که دید نمی خواهد بود یاد شده است. امروز بشر توانست در پرتو دانش پیشرفته خود، تمدن و صنایع عجیبی را پدید آورد. از آسمان خراش های و هواپیماهای جور واجور و شهرهای آباد و هزاران چیز دیگر که هیچگاه درزمان دیگر، این همه شگفتی ها و عجایب وجود نداشت دوره آخرالزمان زمانی است که عمران و آبادنی ورونق آن به قدری است که تاریخ زمین، همانند آن را تاکنون کسی مشاهده نکرده، ولی متاسفانه ظلم و فساد و هم درحالتی که درلفافه زرق و برق نمایان است همواره درحال توسعه است.
وضع نامطلوب زنها در آخرالزمان
آخرالزمانی که در باره آن پیش بینی بسیار شده و پیامبران و امامان وقتی که درباره آن صحبت می کردند حالشان منقلب می شد و آشفته و پریشان می گذشتند. درآن زمان، همه جا آشکارا می بینی که زنان، حجاب را کنار می گذارند و همه برهنه، خود را درملا عام به نمایش می گذارند، و هرجا که هیاهو و جنجال است زن ها هم شریک هستند و حضور دارند و به شهوترانی تمایل بسیار دارند، و برای هوسرانی فوراً آماده می شوند بدانید که آن ها به جنهم خواهند رفت.
وقتی که زن ها به این صورت درآمدند، و درهمه جا ارزان و بی قیمت شوند، آیا چه مردی تمایل به ازدواج دارد و درآن صورت چه زنی دوست داردکه به همسر خود وفادار بماند. وقتی اوضاع این طور شد و سنت ازدواج ازبین رفت و دیگر چیزی به نام بچه، مادر، پدر، عمه- عمو- خاله و دایی معنا ندارد و درکار نیست.
ولی استعمارگران جدید ما شیوه شیطانی ترویج فساد که باعث قطع نسل و همچنین به شیوه های مختلفی از قبیل انتشار ایدز و مرض های دیگر که ساخته و پرداخته آن ها است همواره در میان مردم منتشر می کنند.
و خانم ها بدون اینکه استخدام شوند و حقوق بگیرند با بی بند وباری و فسادو فحشا درست کاری را انجام می دهند که در راستای منافع و خواسته های مستکبران خواهند بود. پس زنهای بی بند و بار، آن ها هستند که شرایط را برای دشمنی و بدخواهان انسانیت آسان می کنند.
وضعیت نامطلوب برای اهل ایمان در آخرالزمان :
اوضاع واحوال آخرالزمان به گونه ای می شود که افراد با ایمان و معتقدند در میان مردم، حال و روز بدی را خواهند داشت و گویا دراین جامعه، این چنانی، آدم نمی تواند پاک بماند و ایمان داشته باشد.
بله وقتی که دین و ایمان از مردم سلب شود و این حرفها کنار برود آن وقت هوی و هوس پیش می آید. مردم آخرالزمان آن قدر بی بند وبار و فاسد می شوند که اگر کسی درمیان آن ها بخواهد پاک و پاکیزه باشد و خطا نکند و آلوده به گناه و معصیت نشود مردم او را آدمی عقب افتاده می دانند و اورا مورد سرزنش و بهانه جویی و مسخره می کنند و به حدی که ناچار می شود به جایی بروند که از این گونه آدم ها به دور باشد تا مقداری راحت زندگی کند.
ازدواج که بهترین امر طبیعی است از بین می رود آن را کنار می گذارند و به هرچیزی آنی فکر می کنند و هرساعت و هرروز را، آن ها با کسی می گذرانند و این غلط فاحشی است که علاوه بر مشکلات گوناگون و بدبختی ها، ازنظر رومی برای انسان، زیان آور است و از نیازهای عاطفی و فطری محرومند.
تقارن ظهور باروز عاشورها:
امام صادق فرمودند که حضرت قائم )ع( روزی که قیام می کند روز عاشورا است همان روزی که امام حسین )ع( به شهادت رسید.
خداوند مناسب های بسیار مهم را آنچنان که شایسته است باروز مناسب مطابقت می دهد. پس ابی مناسبت نیست که ظهور آن حضرت توام با روز عاشورا می شود بلکه این تقارن ظهور و روز عاشورا بی حکمت نیست و حتماً عنایت و نظری از خدا درآن نهفته است و این تقارن هیچگاه بی معنا نیست. در روز عاشورا که سمبل مظلومیت خوبان خدا است وروز نابودی ستمکاران و یا غیان است حضرت مهدی )ع( ظهور می کند و با ظهورش، زمین را از این حالت پاک می کند و به داد مستضعف می رسد. مردمی که به خاطر ایمان و اعتقاد به خدای خالق هستی دربدترین شرایط و نارواترین وضعیتی قرار دارند از ظلم و ستم آن جفا پیشه های بی خرد رها و نجات دهد.
امنیت و آسایش دوباره برقرا رخواهد شد.
با ظهور منجی عالم بشریت، دوباره آسایش و امنیت ازدست رفته، برقرار خواهد شد و شروران و مفسدان جهانخوار به قعر جهنم فرستاده می شوند.
پیامبر گرامی فرموده اند: با ظهور امام زمان )ع( سرزمین ها پر از عدل و داد میشود همان گونه که ظلم و ستم، همه جا را فرا می گیرد، حکومت آن حضرت خلق زمین و فرشته های آسمان را راضی می کند.
آن چنان اوضاع مردم درهم آشفته می شود که خشم فرشتگان آسمان را نیز بر می انگیزد و انواع پرندگان و چرندگان رابه هر نحوی که تصور کنیم آن ها هم به آسایش و امنیت طبیعی خودخواهند رسید.
دراین شرایط سخت، با ظهور منجی عالم بشریت، دنیا دوباره آسایش و امنیت بربادرفته راخواهد دید و شروران و مفسدان و کافران جهان خوار به درک اسفل فرستاده می شوند.
زمان هرچه بگذرد حقیقت ماهیت کلام راستین پیامبر خدا، جلوه بهترین می یابد و مصداق آن روشن تر می شود.
و به یقین که حضرت قائم )ع( درساعت و زمان معین، به فرمان خداوند ظهور می کند و ظهور آن حضرت با عده ای کم و در زمانی تعداد اشرار در همه جا بسیار و بی شمارند و فتنه و آشوب، همه جا را فرا گرفته است.
مولف : رضا کوشاری
0
16