چرا کودکان به سوی خشونت و پرخاشگری کشیده می شوند؟
بسیاری از پژوهش گران معتقدند که خشونت در کودکان، اکتسابی بوده و پدیده ای مادرزادی نیست. کودکان تحت تاثیر رفتار، عملکرد و گفتار مادر و پدر، راه و رسم اولیه ی زندگی را یاد می گیرند و مورد عمل قرار می دهند؛ چرا که پدران و مادران چه بخواهند و چه نخواهند، الگوی فرزندان خود می باشند. اگر بروز احساس ها و رفتار مادر و پدر با خود، با فرزندان و با دیگران، آرام، همراه با مهر و محبت و هوشمندانه باشد، فرزندان نیز با هم بازی های خود و غریبه ها رفتاری آرام و با مهر و محبت خواهند داشت.
برعکس، وقتی پدر و مادر با فرزندان شان با پرخاشگری و خشونت برخورد کنند و از آنان انتظار اطاعت بی چون و چرا داشته باشند، کودکان نیز چنین رفتاری را با هم بازی ها، غریبه ها و افراد ضعیف تر از خود بروز می دهند. بنابراین پدر و مادر، الگو و مدل زندگی خوب یا بد کودکان خود هستند.
پدران یا مادرانی که خشن، پرخاشگر و سخت گیر باشند و خشونت را پدیده ای عادی بدانند، متوجه عیب ها و ضررهای رفتار اشتباه خود با دیگران نخواهند بود.
بیش تر پدران و مادران به رفتار خشونت آمیز و پرخاشگری فرزندان خود، به تصور اینکه مشکل رفع خواهد شد، اهمیت نمی دهند، در حالی که اگر فرزندان از کودکی، روحیه ی خشن و تهاجمی پیدا کنند، به احتمال زیاد این روحیه تا آخر عمر، همراه و مشخصه ی آنان خواهد بود.
گروهی از پدران و مادران، ناآگاهانه و به صورت غیرمستقیم با تحسین و تمجید رفتار خشن و تهاجمی دیگران، خشونت را در فرزندان خود ترغیب می کنند و یا تماشای فیلم های خشن و پر زد وخورد را به فرزندان توصیه می کنند؛ یا به رفتار خشونت بار فرزندان خود اهمیت نمی دهند و یا تحت تاثیر باورهای اشتباه، معتقدند که پسران باید رفتاری جدی و خشن داشته باشند تا پیشرفت کنند.
پسران و دختران در برابر خشونت و پرخاشگری به طور متفاوت، واکنش نشان می دهند:
پسران، جهت نشان دادن خشونت، بیش تر تمایل دارند از قدرت بدنی خود استفاده کنند: با کتک کاری، هل دادن، لگدزدن، به زور پول گرفتن، لباس یا دفتر و کتاب دیگران را پاره کردن و… خشونت خود را نشان می دهند.
دختران، خشونت خود را آرام و پنهان نشان می دهند: یا قهر کردن، ترساندن، منزوی شدن، نوشتن نامه و تلفن های تهدید آمیز، شایعه پراکنی و ایجاد اختلاف بین فرد مورد نظر با دیگران و… خشونت خود را نشان می دهند.
کودکانی که در محیط نامطلوب و زیر نظر پدر و مادر ناآگاه ، خشن و پرخاشگر، بزرگ شوند، آینده ی جالبی نخواهند داشت، چرا که آنان از کودکی به جای استفاده از خرد خویش و ایجاد رابطه ی خوب با دیگران و پرداختن به درس و مشق و کسب مهارت های لازم و. . . با زورگویی، قلدری و سخت گیری، رفتار غیر مسوولانه، غیرعادلانه و خصمانه ای با دیگران خواهند داشت.
این گروه در نوجوانی و جوانی، چندین برابر افراد متعادل، مرتکب ناهنجاری و جرم های اجتماعی می شوند و بعدها در مسایل اجتماعی، شغلی و زندگی زناشویی نیز چندان موفق نبوده و دچار مسایل و مشکل های متعدد می شوند، چرا که افراد پرخاشگر و زورگو به جای استفاده از خرد و هوشمندی خویش در حل مساله ها و رفع مانع ها، می خواهند همه چیز را با زور، مشاجره، پرخاشگری و خشونت، حل و فصل کنند.
به طور کلی، افرادی که از نظر فکری، پرخاشگر، زورگو و سخت گیر هستند، در فن دوست یابی، در ازدواج و زندگی مشترک، در تربیت فرزندان و… عشق و مهر و محبت خود را به اشتباه و ناآگاهانه با زور و سخت گیری های بی مورد و توقع های بی جا، ابراز می کنند و ندانسته، زندگی خود و اطرافیان را در مسیر زندگی با دشواری های دردناک قرار می دهند.
به طور کلی، فرد خشن، زورگو و دیکتاتور هر چند به ظاهر موفق به نظر برسد و از حرفه ی خود، از موقعیت اجتماعی خود، از زندگی زناشویی خود، از تربیت فرزندان خود و از دوستان خود، سخن بگوید و اظهار رضایت کند، ولی در عمق وجود خویش در تشویش و اضطراب دائمی به سر می برد و از احساس آرامش واقعی، مهر و محبت عمیق به خود و به دیگران و از عزت نفس بالا، بی بهره است.
با جمع بندی مطلب های بالا، به این نتیجه می رسیم که:
– قربانیان خشونت های پدران و مادران، از کودکی، به آزار و اذیت کودکان هم سال و ضعیف تر از خود پرداخته و آنان را قربانی خشونت ها و پرخاشگری های خود می کنند.
– افراد قلدر، زورگو و پرخاشگر در نوجوانی و جوانی، تمایل به کارهای ناهنجار دارند و با تمسخر، اهانت و آسیب رساندن به دیگران و انجام کارهای غیرعادی، سعی در جلب توجه دیگران و تظاهر به قدرت می کنند، هرچند تو خالی هستند.
– این افراد در بزرگسالی، به جای مهر و محبت، از طریق اعمال زور و خشونت، سعی می کنند زیردستان را تحت نفوذ خود قرار دهند.
– افراد پرخاشگر و خشن، علاوه بر دیگران، با همسر و فرزندان خود نیز ناسازگاری کرده و با آنان، تند و خشن برخورد می کنند و ناآگاهانه و ندانسته، آنان را نیز قربانی خشونت خود می نمایند.
– بهترین راه برای اینکه فرزندان، پرخاشگر و خشن نباشند، این است که خود پدر و مادر، ناسازگار و پرخاشگر نباشند.