…………………………… اختلال پرخاشگری در کودکان ………………………….
مدرس:
…………………………………..
دانشجو:
………………………………….
واحد مربوطه:
……………………….
فهرست مطالب
چکیده : 3
مقدمه : 4
تفاوتهای جنسیتی در پرخاشگری : 5
انواع پرخاشگری : 6
علل خشونت و پرخاشگری در کودکان : 7
درمان پرخاشگری در کودکان : 10
نتیجهگیری : 12
منابع و مآخذ : 13
چکیده
اختلال پرخاشگری کودکان، یکی از مسائل و مشکلاتی است که بر روابط اجتماعی آنها و خانوادههایشان تاثیر میگذارد و حتی باعث ایجاد ترس و نگرانی برای اطرافیان کودک نیز میشود. از نظر جنسیتی، پسرها خشم خود را راحتتر از دخترها ابراز میکنند. پرخاشگری یک نوع رفتاری است که از خشم و عصبانیت نشات می گیرد و از نظر دستیابی به هدف به دو گروه خصمانه و وسیلهای قابل تقسیم است. برخی از عوامل موثر در پرخاشگری کودکان عبارتند از: الگو پذیری از والدین، ناکامی، اضطراب، افسردگی، ابتلا به بیماریها، مصرف بعضی داروها و گاهی پرخاشگری نشانهای از تضادهای درونی است. برای درمان پرخاشگری در کودکان اولین گام این است که نوع پرخاشگری آنها و علت آن را شناسایی کنیم؛ و پرخاشگری را به صورت موردی برطرف نماییم.
مقدمه
امروزه بسیاری از خانواده ها از خشونت و پرخاشگری فرزندان خود شکایت دارند. پرخاشگری در کودکان یکی از عوامل تاثیرگذار بر روابط اجتماعی آنها و خانوادههایشان است. یک کودک پرخاشگر معمولا رفتار غیر قابل پیشبینی از خود نشان میدهد که این منجر به ترس و نگرانی در افرادی میشود که با وی سر و کار دارند و تدریجا ارتباط والدین با کودک و حتی روابط والدین با دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد.
مواقعی که فرد عصبانی میشود، میزان عصبانیت او را غالباً شخصیت او معین میکند. حالات فوق العاده حساس، سرکش، بی دقت، پرتحرک یا پرخاشگر بودن میتواند بخش رشد یافتهای از یک شخصیت سالم و یا در نهایت یک مبارزهجو باشد. نکته مهم این است که با پی بردن به ضعف رفتاری فرزندتان میتوانید پرخاشگریها را به نقاط قوت تبدیل کنید. وقتی که کودک عصبی در مورد چیزهایی عصبانی میشود که دوست صبور او اصلاً به آن موارد توجهی ندارد، در این صورت شما نیاز به زمان بیشتری دارید تا جایگزینهایی را به جای عصبانیت به او بیاموزید.
زمانی که کودک در مرحله رشد فیزیکی یا اجتماعی قرار دارد زمینه بیشتری برای پرخاشگری و عصبانیت در او ایجاد میشود. مراحل مختلف رشد، عوامل خشم متفاوتی دارند. وقتی به کودک خود که به کاسه توت فرنگی دست درازی کرده، میگویید:" الان اجازه خوردن آنها را نداری"، عصبانی میشود. ولی فرزند بزرگتر شما تحمل جواب مشابه را دارد به دلیل این که او صبر و بردباری را در خود پرورانده است.
از نظر جنسیتی، پسرها خشم خود را راحتتر از دخترها ابراز میکنند و شاید یک توجیه فرهنگی برای آن وجود داشته باشد. به احتمال زیاد والدین و مربیان از پسرها فوران خشم را انتظار دارند و از آن چشم پوشی میکنند در صورتی که گریه رنجورانه یک دختر عصبانی مورد قبول آنهاست. اما کودکان در هر دو جنس نیاز به یادگیری کنترل خشم دارند.
به طور کلی ناراحتی یک کودک به دلیل جدایی والدین، بیماری، مرگ، تولد خواهر یا برادر، تغییر منزل و یا دیگر اتفاقهای مهم زندگی، اغلب در او پنهان میماند و با بروز عصبانیت و پرخاشگری به کودک آسیب میرساند. زیرا او احساس میکند مورد آزار و اذیت واقع شده و سعی میکند این احساس را منتقل کند. اگر کودک لطیفهای برای مهار کردن موقعیت حاد روحی بگوید و یا کوله پشتی برادرش را پرت کند، به هر حال این رفتارها به میزان زیادی به الگوی رفتاری خانوادهاش بستگی دارد. مخصوصاً این رفتارها در خانوادههایی شایع است که خشم، داد و فریاد و پرخاشگری هایی مثل "به هم زدن در" در آنها مشاهده میشود. در بیشتر خانوادههایی که در مقابل احساسات، اتفاقات و هیجانات ناآرام و سرکوبگر هستند، الگوی دیگری وجود دارد. "الگوی کودکان رفتارهایی است که آنها در اطرافشان می بینند".
پرخاشگری را باید از جرئت ورزی متمایز دانست. جرئت ورزی، دفاع از حقوق یا متعلقات (مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازی اش دست بزند) یا بیان امیال و آرزوها را بر می گیرد. مردم معمولاً شخص با جرئت را پرخاشگر میدانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع میکند با جرئت است نه پرخاشگر.
تفاوت های جنسیتی در پرخاشگری
پسرها پرخاشگرتر از دخترها هستند. این تفاوت در غالب فرهنگها و تقریباً در همه سنین و نیز در غالب حیوانات دیده میشود. پسرها بیش از دخترها پرخاشگری بدنی و لفظی دارند. از سال دوم زندگی این تفاوتها آشکار میشود. براساس مطالعات مشاهدهای در مورد کودکان نوپای بین سنین ۱ تا ۲ سال تفاوتهای جنسیتی از لحاظ تعداد پرخاشگری بعد از ۱۸ ماهگی ظاهر میشود و قبل از آن اثری از آن نیست. پسرها به خصوص وقتی که به آنان حمله میشود یا کسی مزاحم کارهایشان میشود تلافی میکنند. در یک مطالعه مشاهدهای در مورد کودکان پیش از مدرسه پسرها فقط اندکی بیش از دخترها مورد حمله قرار گرفتند، ولی دو برابر دخترها تلافی کردند. شاید این که پسربچه بالقوه پرخاشگر است یا میتواند آن را بیاموزد علتی فیزیولوژیک داشته باشد. برای مثال پسران ۱ تا ۳ ساله در کلاسهای پیش از دبستان از طرف بزرگسالان و همسالان بیش از دخترها به خاطر پرخاشگری مورد توجه قرار گرفتند. این توجه گاهی مثبت بود ( لبخند زدن، ملحق شدن به بازی کودکان) و گاهی تا حدودی منفی ( متوقف کردن کودک یا سر کودک را با چیزی گرم کردن). توجه نشان دادن به رفتار کودک، به هر نحوی که باشد، بیش از بی توجهی به آن باعث تشویق رفتار می شود.
انواع پرخاشگری
پرخاشگری یک نوع رفتاری است که از خشم و عصبانیت نشات می گیرد. پرخاشگری از نظر دستیابی به هدف به دو گروه تقسیم میشود:
1- پرخاشگری خصمانه
رفتاری است که به منظور صدمه و آزار رساندن به دیگری یا دیگران ابراز می شود و هدف در آن صرفاً آزار رساندن است. مثلاً کودکی ، کودک دیگر را میزند و یا در مدارس دیده میشود که زنگ های تفریح، کودکان در حیاط مدرسه بعضاً به کتک کاری می پردازند.
2- پرخاشگری وسیله ای
رفتاری است که فرد به وسیله آن خواستار به دست آوردن هدفی دیگر است و ابداً قصد حمله به دیگران یا اذیت کردن آنها را ندارد. البته در این میان ممکن است لطمه ای نیز به کسی وارد شود. مثلاً کودکی بزهکار کیف خانمی را میرباید تا به این وسیله مورد تشویق و تایید گروه همسالان قرار گیرد. ممکن است پرخاشگری جنبه انتقام گیری نیز داشته باشد. یعنی کودکی که مورد اذیت و آزار قرار گرفته و نتوانسته خشم خود را ابراز کند، اکنون با پرخاشگری به کاهش اضطراب خود می پردازد. در این جا پرخاشگری وسیله ای است که کودک با توسل به آن می خواهد به هدف خود یعنی کاهش اضطراب دست یابد.
کودکان در ۱۲ ماهگی وقتی با هم هستند شروع به ابراز رفتار پرخاشگرانه وسیلهای میکنند، یعنی رفتار پرخاشگرانه آنان غالباً به خاطر اسباب بازی و متعلقات دیگر است و در ارتباط با همسالان ابراز میشود. کودکان گاهی اوقات به والدین و کودکان بزرگتر حمله ور میشوند، ولی این گونه پرخاشگری در مقایسه با پرخاشگری با همسالان، نسبتاً نادر است. کودکان همچنان که به سال های پیش از مدرسه و مدرسه نزدیک میشوند، کمتر دست به اعمال پرخاشگرانه میزنند و در نوع پرخاشگری آنان هم تغییراتی ایجاد میشود. یعنی وقتی که پرخاشگری ابراز میشود غالباً خصمانه است و کمتر "وسیلهای" است. به این معنا که کودکان برای به دست آوردن هدفهای وسیلهای کمتر مستقیماً از حربه های جسمانی استفاده میکنند؛ ولی وقتی که به کسی حمله لفظی یا بدنی میکنند بیشتر امکان دارد که با قصدی خصمانه این کار را کرده باشند.
پرخاشگری از نظر درون گرا یا برون گرا بودن کودک نیز به دو صورت زیر تقسیم میشود:
الف) پرخاشگری درونی
چنانچه جهت پرخاشگری به طرف درون باشد، کودک خشم را به درون خود می افکند و دچار خشم فرو خورده میشود. پیامد چنین عملی می تواند افسردگی نیز باشد. کودکان افسرده در واقع از دست خودشان عصبانی هستند.
خشم درونی عصبانیت و نارضایتی از خود را به وجود می آورد.
ب) پرخاشگری بیرونی
کودک ممکن است خشم خود را به صورت رفتارهایی از قبیل فریاد کشیدن، پا به زمین کوبیدن یا پرتاب کردن اشیا بروز دهد.
علل خشونت و پرخاشگری در کودکان
1. الگوپذیری کودکان از والدین
یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در کودکان یادگیری است. یعنی کودکانی که الگوهای رفتاری پرخاشگرانه داشته اند، همانند الگوهای خود رفتار میکنند. چنانچه پدر یا مادری خلق و خویی عصبانی و پرخاشگر داشته باشند، مسلماً فرزندشان نیز پرخاشگر خواهد شد. این رفتار توسط کودک یاد گرفته میشود. از آنجا که کودکان با والدین همانند سازی می کنند، بنابراین بسیاری از رفتارهای پدر و مادر ناخودآگاه توسط فرزندان فرا گرفته می شود. توضیح این که فرایند همانند سازی کاملاً ناخودآگاه صورت می پذیرد.
نکته دیگر این که حتماً لازم نیست والدین با خود کودک پرخاشگری کرده باشند؛ چنانچه او شاهد رفتارهای خشونت بار پدر و مادر با افراد دیگر نیز باشد، این گونه رفتار را فرا می گیرد. بنابراین کودکان از طریق مشاهده، رفتارهای والدین را می آموزند. بر این نکته میتوان تاکید کرد که کودکان با چشمان خود می آموزند؛ یعنی آنچه را مشاهده می کنند، یاد می گیرند؛ حتی اگر آن رفتار به طور مستقیم در مورد خود آنها صورت نگیرد.
2. کودکان ناکام پرخاشگر می شوند
ناکامی یکی از مسائلی است که به پرخاشگری میانجامد. وقتی کودک به هدف خود دست نیابد و ناکام شود، یکی از رفتارهایی که از او سر میزند پرخاشگری است.
3. اضطراب و پرخاشگری
کودکان مضطرب نمی توانند کودکان آرامی باشند. آنها رفتارهایی پرخاشگرانه از خود بروز می دهند؛ البته بلافاصله پشیمان می شوند و از والدین خود عذرخواهی می کنند. اگر از کودک مضطرب بپرسیم که چرا پرخاش می کنی و عصبانی هستی؛ خواهد گفت نمیدانم.؛ یا خواهد گفت دست خودم نیست.
4. پرخاشگری، نشانه ای از تضادهای درونی
گاهی کودکان در دوگانگی و تضادهای درونی قرار می گیرند. یا بهتر بگوییم، گاهی بر سر دو راهی هایی گیر میکنند و نمی دانند کدام راه را انتخاب کنند؛ و این حالت آنها را دچار تعارض، اضطراب و خشم می کند. مثلاً کودکی که دوست دارد نزد مادرش در منزل بماند و از طرفی وقتی می بیند تمام کودکان به مدرسه می روند، همزمان تمایل به مدرسه رفتن نیز دارد، دچار دوگانگی می شود. به کودکان خود کمک کنیم که در دوراهی های زندگی، مدتی طولانی قرار نگیرند. آنها بایستی به سرعت و با دقت درست ترین کار را انجام دهند.
5. پرخاشگری و افسردگی
پرخاشگری و کج خلقی در کودکان چنانچه با علامت های دیگر همراه باشد، می تواند نشانه ای از افسردگی باشد که در این صورت لازم است شرایط زندگی کودک تمام و کمال مورد بررسی قرار گیرد.
6. پرخاشگری؛ بیماری ها؛ مصرف دارو
بعضی از بیماری ها به مصرف دارو نیاز دارد و ممکن است از عوارض جانبی داروها کج خلقی و رفتارهایی باشد که خشونت را برمی انگیزند.
7. خشونت و مدرسه
گاهی کودکان در مدرسه قربانی خشونت می شوند؛ و این قربانی شدن باعث می شود که خود آنها نیز عامل خشونت شوند. عواملی که به خشونت در مدرسه می انجامند، عبارتند از:
* وقتی کودکی توسط دانش آموزان دیگر مورد تمسخر قرار گیرد.
* وقتی کودکی توسط دانش آموزان دیگر کتک بخورد و قادر به دفاع از خود نباشد.
* وقتی کودکی همیشه از مشاجرات فرار می کند و حتی در مواقعی به گریه متوسل میشود.
* وقتی کودکی مرتب اشیا، وسایل و پول خود را گم می کند.
* وقتی کودک از لحاظ ظاهری (پارگی لباس و یا نامناسب بودن آن) مورد تمسخر قرار می گیرد.
* خجالتی بودن و سکوت مکرر در کلاس.
* افت تحصیلی، افسردگی و ناراحت بودن.
این عوامل کودک را قربانی خشونت دیگران میکند و خود کودک نیز عامل خشونت می شود و رفتارهای پرخاشگرانه از او سر خواهد زد.
درمان پرخاشگری در کودکان
برای درمان پرخاشگری در کودکان اولین گام این است که نوع پرخاشگری آنها و علت آن را شناسایی، و پرخاشگری را به صورت موردی برطرف نماییم.
* در مورد کودک پرخاشگری که الگوپذیری عامل این گونه رفتار او بوده، باید روی الگوی کودک کار کرد و راه های دیگری جز پرخاشگری را به آن الگو آموخت.
* اگر پرخاشگری در اثر ناکامی به وجود آمده باشد، بایستی کودک ناکام را در رسیدن به اهداف مطلوب و دوست داشتنی کمک کنیم.
* در مواردی که علت پرخاشگری اضطراب است، باید از نگرانی درونی و اضطراب کودک مطلع شویم. ورزش کردن برای این کودکان بسیار موثر است و باعث تخلیه هیجانی می شود.
* در کشمکش های درونی بایستی کودک را از حالت دوگانگی خارج ساخت. کمک به کودکان در تصمیم گیری، باعث می شود که بیاموزند به حالت های دوگانه درونی خود پایان بخشند.
* در پاره ای از موارد، کودک افسرده پرخاشگری شدیدی از خود نشان میدهد. در این میان لازم است به این نکته پی ببریم که او چه چیز دوست داشتنی را از دست داده و چگونه می شود مورد از دست رفته را برای او جبران کنیم.
* در مورد پرخاشگری، شیطنت و مصرف دارو بایستی حتماً با پزشک متخصص ارتباط داشته باشیم تا کودک از نزدیک مورد معاینه قرار گیرد.
* هنگامی که کودک قربانی خشونت در مدرسه شده است، بایستی با مسئولان مدرسه صحبت کنیم و لازم است که ایشان طبق قانون و مقررات خاص با کودکان خشونت گرا برخورد کنند؛ و نیز کودکانی را که قربانی خشونت شده اند براساس رفتارهای خوبشان مورد تشویق و تایید قرار دهند.
* چنانچه نوع پرخاشگری کودک خصمانه است، بایستی کودک را از آزار و اذیت کردن دور کنیم تا مجبور نباشد برای تلافی و انتقام، افراد دیگر را اذیت کند؛ و اگر پرخاشگری از نوع وسیله ای است، بایستی راه های دیگری را جهت مطرح کردن کودک برگزینیم تا او ناچار نباشد از روش خشونت برای جلب توجه استفاده کند.
در مجموع، در زیر روشهایی برای درمان پرخاشگری کودکان ارائه شده است:
* محدودیتهایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را به اطلاع کودک برسانید.
* مدلهای پرخاشگری را به حداقل برسانید. میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
الف) ساعاتی را که کودک فیلمهای خشونت آمیز تلویزیونی میبیند، محدود کنید.
ب) فیلمها، تصاویر و روزنامه کودک را به دقت انتخاب کنید.
ج) الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند.
ح) همراه کودک برنامههای تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید.
* همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود میآید، افزایش دهید.
* رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.
* به جای کودک پرخاشگر، به کودکی که به وی پرخاش شده توجه کنید.
* نحوهی ارتباط کودک را با افرادی که با او زندگی میکنند، مورد بررسی قرار دهید.
* اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیزش تنبیه شود، بهتر است به طریقی باشد که منجر به حمله انتقامی و تلافی جویانه از طرف کودک نشود.
* فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید.
* مباحث گروهی یا خانوادگی را که تاکید بر همکاری با دیگران دارد، به کار گیرید.
* همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید.
* برای مهارِ رفتار کودکان، فنون محروم سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود. بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداشها و کیفرهای آنها را بیان نمایید.
* فعالیتهای ساعتی او را در صورت امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید.
* از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.
* علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.
* ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازیهای جالب، جمله سازی و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.
* به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز، خود را از شما بیشتر دور میکند.
* از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهای الگو را در کوتاه مدت اجرا نماید.
* با کودک قرارداد رفتاری ببندید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه دریافت کند و نتیجه اعمال نامطلوبش را ببیند.
نتیجهگیری
اختلال پرخاشگری کودکان، یکی از مسائل و مشکلاتی است که بر روابط اجتماعی آنها و خانوادههایشان تاثیر میگذارد و حتی باعث ایجاد ترس و نگرانی برای اطرافیان کودک نیز میشود. از نظر جنسیتی، پرخاشگرى پسرها و دخترها تا حد زیادى با یکدیگر متفاوت است و پسرها خشم خود را راحتتر از دخترها ابراز میکنند. اغلب مردم انتظار دارند که پسران شان بیشتر از دختران پرخاشگرى داشته باشند؛ به همین دلیل پسران پرخاشگر یک تا سه ساله، بیشتر از دختران مورد توجه بزرگسالان قرار مى گیرند و به همین دلیل در دوره پیش دبستانى، پسران خیلى بیشتر از دختران اهل ستیزهجویى و نزاع هستند. در پرخاشگری درونی کودک خشم را به درون خود می افکند و دچار خشم فرو خورده میشود. پیامد چنین عملی میتواند افسردگی نیز باشد. کودکان افسرده در واقع از دست خودشان عصبانیاند. خشم درونی، عصبانیت و نارضایتی از خود را به وجود می آورد. در خشم بیرونی، کودک ممکن است خشم خود را به صورت رفتارهایی از قبیل فریاد کشیدن، پا به زمین کوبیدن یا پرتاب کردن اشیاء بروز دهد. به طور کلی خشونت و پرخاشگری بیشتر عامل بیرونی دارد و فقط در موارد خاص به علل درونی مربوط میشود.
سن و نوع پرخاشگری به ترتیب در کودک 2-3 ساله به صورت انداختن و پس گرفتن، 3-4 ساله کلامی، 5-6 ساله کنارهگیری، 7-9 ساله نزاع و پرخاشگری میباشد.
برای درمان پرخاشگری در کودکان اولین گام این است که نوع پرخاشگری آنها و علت آن را شناسایی کنیم؛ و پرخاشگری را به صورت موردی برطرف نماییم. والدین در درجه اول، بایستی محرک های محیطی را که باعث تحریک خشم و ایجاد خشونت در فرزندشان می شود شناسایی و سپس برای رفع آن به کمک روانشناسان و متخصصان اقدام نمایند.
منابع و مآخذ
* کرمی، جهانگیر، محسن درکه، علی زکی یی، و علی پروین، 1390، اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر پرخاشگری نوجوانان پسر، همایش منطقه ای روانشناختی کودک و نوجوان، کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه.
* مودی، معصومه، و مصطفی شیرمهنجی، 1391، تاثیر درمان شناختی رفتاری بر کاهشناکامی و پرخاشگری بدنی کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی، سومین همایش ملی مشاوره، خمینی شهر، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خمینی شهر.
* http://koodakan.akairan.com/koodak/raftari1/23482.html
* http://mjalal.blogfa.com/post-269.aspx
* http://www.fekreno.org/articlefekreno/arfek658.htm
* http://www.kardarmany.ir/?p=344
* http://www.zibaweb.com/daneshamoz.htm