سازمان ملل متحد
تاریخچه:
اولین جلسه شورای امنیت در ١٧ژانویه ١٩٤٦ در کلیسای وست مینستر لندن برگزار گردید. از زمان اولین جلسه آن تاکنون، شورا بطور مداوم به کار خود ادامه داده و بصورت گسترده ای در جهان اعتبار کسب کرده است و جلساتی در بسیاری از شهرها مانند پاریس و آدیس آبابا داشته است. با وجود این بیشتر جلسات آن در مقر معاونت سازمان ملل متحد تشکیل می شود. اولین جلسات آن در اطراف دریاچه ساکسس در نیویورک برگزار شد، و جلسات بعدی در مقر کنونی آن در شهر نیویورک برگزار می شود.
تا کنون در تعداد اعضای شورای امنیت سه دوره تغییر صورت گرفته است. در سال ۱۹۶۵ با اصلاح ماده های ۲۳ و ۲۷ منشور سازمان ملل متحد، اعضای انتخابی شورا از ۶ کشور به ۱۰ کشور افزایش یافتند.
در سال ۱۹۷۱ مجمع عمومی و شورای امنیت کرسی نمایندگی چین را از جمهوری چین (چین ملی)، که از سال ۱۹۴۹ فقط بر تایوان و جزایر اطراف آن اعمال حاکمیت می کرد، گرفته و به جمهوری خلق چین (چین کمونیست) واگذار کردند.
همچنین، بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در سال ۱۹۹۱، هیچ تغییری بر ماده ۲۳ اعمال نشد و بدون هیچ اختلاف قابل توجهی، فدراسیون روسیه کرسی اتحاد شوروی سابق را در اختیار گرفت.
به دنبال ناکامی و انحلال جامعه ملل در سال 1939، از اواسط جنگ جهانی دوم، دولت های بزرگ به فکر تشکیل سازمانی بین المللی افتادند. ازاین رو، سران دولت های امریکا و انگلیس، در ماه اوت سال 1941، منشوری مشتمل بر هشت ماده را امضا کردند.
دولت های دیگر مثل چین، شوروی سابق و فرانسه نیز با پذیرفتن متن منشور، به صف امضاکنندگان آن پیوستند. منشور ملل متحد در تاریخ 5 تیر 1324، برابر با 26 ژوئن 1945 امضا شد و پس از تصویب این پنج دولت و بسیاری دیگر از کشورها، رسما به وجود آمد. مقر سازمان ملل متحد در نیویورک است.
اصطلاح "ملل متحد" را نخستین بار فرانکلین روزولت، رئیس جمهور آمریکا در جریان جنگ جهانی دوم برای اشاره به متفقین بکار برد. اولین کاربرد رسمی این اصطلاح در بیانیه اول ژانویه 1942 ملل متحد بود، که در آن متفقین از مفاد منشور آتلانتیک پشتیبانی کرده و اعلام کرده بودند که از صلح جداگانه با نیروهای محور خودداری خواهند کرد.
اندیشه ایجاد سازمان ملل متحد در کنفرانس های مسکو، قاهره و تهران در سال1943دقیق تر شد. از اوت تا اکتبر 1944نمایندگان آمریکا، شوروی، بریتانیا، فرانسه و جمهوری چین در کنفرانس دامبارتن اوکس در واشینگتن دی.سی، بر روی برنامه های تشکیل سازمان ملل کار کردند. بیشتر بحث های این کنفرانس در مورد نقش اعضای سازمان و شرایط دعوت از آن ها بود.
پیدایش سازمان ملل متحد
ناکامی جامعه انسانی در پیش گیری از آغاز جنگ جهانی دوم، این باور را تقویت کرد که ایجاد یک نظام همکاری بین المللی کارآمد، می تواند در حفظ جهان در برابر جنگ موثر باشد. سرانجام در کنفرانسی که در سال 1945 در سانفرانسیسکو برگزار شد، 151 کشور پیش نویس منشور ملل متحد را تدوین کردند و سازمان ملل متحد کار خود را به صورت رسمی از اکتبر 1945 آغاز کرد. سازمان ملل متحد، نهادی است که در میان نظام های گوناگون اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و حقوقی در ساختار کنونی روابط بین الملل، هماهنگی برقرار می سازد. این سازمان، کانون اصلی گردهم آیی ها و انجام مذاکره درباره صلح و امنیت بین المللی است. نقشی که این سازمان برای حفظ صلح به عهده دارد، به شکل ممانعت یا محدود کردن درگیری ها و در نهایت، استقرار صلح نمودار گشته است. هم اکنون سازمان ملل متحد، سازمانی جهانی است که بر اثر تجربه ها، ابتکارها و گسترش فعالیت هایش، به صورت سازمانی متفاوت با آنچه در کنفرانس سانفرانسیسکو پیش بینی و طراحی شده بود، درآمده است.
ارکان سازمان ملل:
– مجمع عمومی
– شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل (ECOSOC)
-شورای امنیت
– دبیرخانه سازمان ملل متحد
-شورای قیمومت (از اول نوامبر 1994 فعالیت نمی کند)
– دیوان بین المللی دادگستری
علاوه بر 6 رکن اصلی، سازمان ملل متحد نهادها و برنامه های دیگری را نیز زیر پوشش دارد. از شناخته شده ترین این نهادها یونسکو، یونیسف، سازمان بهداشت جهانی و کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان است. آنکتاد هم یک رکن فرعی مجمع عمومی سازمان ملل متحد است.
اهداف سازمان ملل :
ماده 1 منشور سازمان ملل متحد، اهداف این سازمان را این گونه بیان می دارد: 1. حفظ صلح و امنیت بین المللی، انجام اقدامات دسته جمعی موثر برای جلوگیری و برطرف کردن تهدیدات بر ضد صلح به صورت مسالمت آمیز و بر اساس اصول عدالت و حقوق بین الملل؛ 2. توسعه روابط دوستانه میان ملت ها بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و خودمختاری ملل و انجام دیگر اقدامات مقتضی برای تحکیم صلح جهانی؛ 3. ایجاد شرایط همکاری بین المللی در حل مسائل بین المللی در زمینه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا بشردوستی، در بر انگیختن همگان به رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی.
اهداف و اصول سازمان ملل متحد :
ماده 1 ـ اهداف ملل متحد به قرار زیر است :
1 ـ حفظ صلح و امنیت بین المللی و بدین منظور به عمل آوردن اقدامات دسته جمعی موثر برای جلوگیری وبرطرف کردن تهدیدات علیه صلح و متوقف ساختن هرگونه عمل تجاوز یا سایر کارهای ناقض صلح وفراهم آوردن موجبات حل و فصل اختلافات بین المللی یاوضعیت هایی که ممکن است منجر به نقض صلح گردد باوسایل مسالمت امیز و بر طبق اصول عدالت و حقوق بین الملل .
2 ـ توسعه روابط دوستانه دربین ملل بر مبنای احترام به اصل تساوی حقوق و خود مختاری ملل و انجام سایراقدامات مقتضی برای تحکیم صلح جهانی .
3 ـ حصول همکاری بین المللی در حل مسایل بین المللی که دارای جنبه های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی یا بشردوستی است و در پیشبرد و تشویق احترام به حقوق بشر وآزادی های اساسی برای همگان بدون تمایز از حیث نژادجنس ، زبان و یا مذهب و…
4 ـ بودن مرکزی برای هماهنگ کردن اقداماتی که ملل جهت حصول این هدفهای مشترک معمول می دارند.
ماده 2 ـ سازمان و اعضای آن در تعقیب اهداف مذکور درماده اول بر طبق اصول زیر عمل خواهند کرد:
1 ـ سازمان بر مبنای اصل تساوی حاکمیت کلیه اعضای آن قرار دارد.
2 ـ کلیه اعضا به منظور تضمین حقوق و مزایای ناشی ازعضویت ، تعهداتی را که به موجب این منشور بر عهده گرفته اند با حسن نیت انجام خواهند داد.
3 ـ کلیه اعضا اختلافات بین المللی خود را با شیوه های مسالمت امیز به صورتی که صلح و امنیت بین المللی وعدالت به خطر نیفتد ، حل و فصل خواهند کرد.
4 ـ کلیه اعضا در روابط بین المللی خود از تهدید به زور یا استعمال آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هرکشوری و یا از هر روش دیگری که با اهداف ملل متحدمباینت داشته باشد خودداری خواهند نمود.
5 ـ کلیه اعضا در هر اقدامی که سازمان بر طبق این منشوربه عمل آورد به سازمان همه گونه مساعدت خواهند کرد واز کمک به هر دولتی که سازمان ملل متحد علیه آن اقدام احتیاطی یا قهری به عمل میاورد ، خودداری خواهندنمود.
6 ـ سازمان موافقت خواهد کرد دولت هایی که عضو ملل متحد نیستند تا آنجا که برای حفظ صلح و امنیت بین الملل ضروری است بر طبق این اصول عمل نمایند.
7 ـ هیچیک از مقررات مندرج در این منشور ، ملل متحد رامجاز نمی دارد در اموری که ذاتا جز صلاحیت داخلی هرکشوری است دخالت نماید و اعضا را نیز ملزم نمی کند که چنین موضوعاتی را تابع مقررات این منشور قرار دهندلیکن این اصل به اعمال اقدامات قهری پیش بینی شده درفصل هفتم لطمه وارد نخواهد آورد.
سازمان ملل متحد :
هدف سازمان ملل متحد در این معاهده، حفظ صلح و امنیت بین المللی تعریف شده است. پس می توان چنین استنباط کرد که منشور به طور کلی به حفظ صلح و به عبارتی، پیش گیری از تجاوز و رفع آن نیز توجه داشته است.
حقوق بشر:
پیگیری مسائل حقوق بشر دلیل اصلی ایجاد سازمان ملل بود. جنگ جهانی دوم و مسایل مربوط به نسل کشی سبب شد تا بر سر ایجاد سازمان جدیدی که مانع وقوع تراژدیهای مشابه در آینده اجماع جهانی بوجود آید. هدف اولیه نیز ایجاد یک چارچوب قانونی برای بررسی و عملکرد مناسب بر اساس شکایات در مورد تخطی از حقوق بشر بود. منشور ملل متحد تمام اعضای سازمان ملل را ملزم به احترام و رعایت حقوق بشر می نماید و همه را موظف می داند تا برای رسیدن به این هدف تلاش کند. اعلامیه جهانی حقوق بشر فی نفسه الزام آور نیست و تنها یکی از مصوبات مجمع عمومی در سال 1948 بود که نقش یک استاندارد برای همگان را ایفا می کند. مجمع همواره مسایل حقوق بشر را دنبال می کنند. در 15مارس 2006مجمع به اتفاق آراء رای داد که شورای حقوق بشر سازمان را جایگزین کمیسیون حقوق بشر کند.
هدف اصلی این شورا بررسی موارد نقض حقوق بشر است. همواره انتقاد شده که ترکیب اعضای شورای حقوق بشر مناسب نیست. بویژه اینکه برخی از اعضای آن مشکوک به نقض حقوق بشر هستند. حتی کشورهایی که ریاست کمیسیون را برعهده داشته اند.
علاوه بر 6 رکن اصلی، سازمان ملل متحد نهادها و برنامه های دیگری را نیز زیر پوشش دارد. از شناخته شده ترین این نهادها یونسکو، یونیسف، سازمان بهداشت جهانی و کمیساریای عالی سازمان ملل برای پناهندگان است. آنکتاد هم یک رکن فرعی مجمع عمومی سازمان ملل متحد است.
در حال حاضر هفت مجمع وابسته به مجامع معاهده حقوق بشر وجود دارد. از جمله کمیته حقوق بشر و کمیته حذف تبعیض علیه زنان. سرویسهای دبیر خانه ای به شش مجمع خدمات رسانی می کند و کمیساریای عالی حقوق بشر مسئولیت این سرویس رسانی را به عهده دارد.
سازمان ملل و آژانس های آن محوریت اجرای اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر را به عهده دارند. یکی از وظایف این آژانس ها کمک به کشورهایی است که فرایند گذر به سوی دموکراسی را تجربه می کنند. همچنین سازمان ملل مجمعی برای پشتیبانی از حقوق زنان در عرصه های سیاسی اقتصادی و اجتماعی در کشورهایشان تشکیل داده است و تلاش می کند توجه عمومی را به این حقوق جلب نماید. حتی قطعنامه ای در مورد سوء استفاده از این حقوق در خود مجمع عمومی یا شورای امنیت یا مجامع قضایی وابسته صادر کرده است.
عضویت در سازمان :
در سال ۲۰۰۶، ۱۹۳(آخرین کشور عضو سودان جنوبی می باشد) کشور عضو سازمان ملل بوده اند که تقریباً همه کشورها را دربر می گیرد. از جمله کشورهای مهم غیرعضو می توان به جمهوری چین (تایوان) اشاره کرد که کرسی آن در سال ۱۹۷۱ به کشور جمهوری خلق چین داده شد. سریر مقدس (اسقف نشین شهر رم) نیز فقط عضو ناظر این سازمان است. از عضویت های پر سر و صدا نیز می توان به عضویت فلسطین که با سخنرانی یاسر عرفات در محل مجمع عمومی انجام گرفت اشاره کرد.
ستاد سازمان ملل :
ساختمان ستاد فعلی سازمان در نیویورک و طی سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۵۰ درکنار ایست ریور بنا شده است. زمین این ملک را جونیور جان دی. راکفلر به قیمت ۵/۸ میلیون دلار خریداری کرد و فرزندش نلسون راکفلر را بعنوان مشاور عالی سازنده بنا در سال ۱۹۴۶ منصوب کرد و آنرا به سازمان ملل اهدا نمود.
گروهی از معماران بین المللی طراحی آنرا انجام داده و تایید کردند که از جمله آنها می توان به می کی بوزیر سوئیسی و اسکار نیمیر برزیلی و برخی از نمایندگان سایر کشورها اشاره کرد. رهبری این تیم معماری به عهده والاس هریسون بود. در مورد رهبری وی هنوز هم مناقشاتی وجود دارد. این ستاد به طور رسمی در ۱۹ ژانویه ۱۹۵۱ افتتاح گردید. در حالیکه مقر اصلی سازمان ملل در نیویورک واقع شده است، نهادهای مهم وابسته به آن در لاهه، ژنو، وین، مونترال، کپنهاگ، بن و رم دایر شده اند.
دفاتر سازمان ملل از شخصیت حقوقی مجزایی برخوردار نیستند ولی از جهاتی دارای برخی استقلال ها هستند. برای مثال بر اساس موافقت رسمی کشورهای میزبان، مدیریت پستی سازمان ملل متحد می تواند اقدام به چاپ تمبر برای مراسلات محلی نماید. از سال ۱۹۵۱ دفتر اصلی سازمان ملل، از سال ۱۹۶۹ دفتر ژنو، و از سال ۱۹۷۹ دفتر وین مجاز به چاپ تمبر برای خود شده اند. همچنین سیستم ارتباط دور سازمان ملل نیز مستقل عمل می کند و هر یک از مقرهای ژنو، نیویورک و وین اینک به طور غیر رسمی در تلاش برای راه اندازی رادیوی مستقل سازمان ملل هستند.
به مرور زمان بنای اصلی رو به فرسودگی نهاده و بنا بر اِین مقرر شده طراحی ساختمان موقت جدیدی توسط فومی هلیکو ماکی در بین خیابانهای ۴۱ و ۴۲ در بزرگراه اول منهتن آغاز شود تا ساختمان فعلی گسترش یافته و ترمیم شود.
دفتر سازمان ملل متحد در ژنو مقر اروپایی این سازمان است. پیش از سال ۱۹۴۹ امور اروپایی سازمان در شهرهای مختلف مثل نیویورک و لندن انجام می گرفت.
امور مالی سازمان ملل :
بودجه سازمان را کشورهای عضو بر اساس مشارکت های داوطلبانه و برنامه ریزی شده تامین می کنند. دبیرخانه سازمان ملل بر اساس ارزیابی های موسسات مالی حرفه ای بودجه ۲ سالانه سازمان را تعیین و سهم هر کشور را اعلام می نماید. طرح بودجه به مجمع عمومی ارائه می شود. مجمع عمومی بودجه را تصویب و به کشورها ابلاغ می نماید. معیار محاسبه سهم کشورها تولید ناخالص ملی هر کشور است. به این ترتیب سهم اصلی را در تامین بودجه سازمان کشورهای پرجمعیت و پیشرفته صنعتی دارند و کشورهای کوچک و جهان سومی بخش ناچیزی از هزینه های سازمان ملل را پرداخت می کنند.
مجمع سقف خاصی را برای پرداخت هر کشور در نظر گرفته است. در دسامبر سال ۲۰۰۰ در نظام تعیین بودجه تغییراتی حاصل شد و شرایط جهانی کشورها را هم در آن دخیل نمودند و سقف پرداخت بودجه از ۲۵ درصد به ۲۲ درصد کاهش دادند. ایالات متحده تنها کشوری است که مشمول این سقف پرداخت می شود که البته طبق برآوردها بالغ بر صدها میلیون دلار به سازمان ملل بدهکار است. طبق ارزیابی های سال ۲۰۰۰ مهمترین کشورهای تامین کننده بودجه سازمان ملل برای سال ۲۰۰۱ عبارتند از: ژاپن (با ۶۳/۱۹ درصد)، آلمان با (۸۲/۹ درصد)، بریتانیا با (۵۷/۵ درصد)، ایتالیا با (۰۹/۵ درصد)، کانادا با (۵۷/۲ درصد)، اسپانیا با (۵۳/۲) درصد، و برزیل با (۳۹/۲) درصد.
بودجه برنامه های خاص سازمان ملل که در بودجه معمول در نظر گرفته نمی شوند (مثلاً یونیسف یا صندوق توسعه انسانی ملل متحد از محل مشارکتهای داوطلبانه دولت ها تامین می گردد. برخی از این کمک ها به صورت اهدای محصولات کشاورزی به مردم قحطی زده است ولی عمدتاً کمک های مالی هستند.
سازمان ملل بخش عمده ای از نیاز خود به خدمات بانکی را از طریق بانک جی پی مورگان چیس برآورده می کند.
اهداف و فعالیت ها :
کنفرانس های بین المللی:
کشورهای عضو سازمان ملل و آژانس های تخصصی آن به ارائه راهنمایی ها و اتخاذ تصمیماتی در جلسات سالانه و دوره ای خود می پردازند. اداره کنندگان جلسات از مجمع عمومی، شورای اقتصادی و اجتماعی و شورای امنیت و حتی همتایان این مجامع در سایر نهادهای وابسته به سازمان ملل هستند. مثلاً مجمع بهداشت جهانی و هیات اجرایی بر سازمان بهداشت جهانی نظارت می کنند.
وقتی مسئله مهمی بروز کند مجمع عمومی با برگزاری گردهمایی بین المللی توجه جهانیان را به آن جلب کرده و درباره نوع اقدام اجماع جهانی برای همکاری را بدست می آورد. از جمله این مسایل می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم:
مقر اروپایی سازمان ملل در ژنو – سوئیس:
کنفرانس سازمان ملل در مورد محیط زیست و توسعه) کنفرانس زمین) در ریودو ژانیرو برزیل در ژوئن ۱۹۹۲ که به تشکیل کمیسیون توسعه پایدار انجامید تا نتایج کار در دستور جلسه ۲۱ یا همان متن نهایی توافق بین دولتها در UNCEDرا پیگیری نماید.
کنفرانس بین المللی جمعیت و توسعه در قاهره مصر در سپتامبر ۱۹۹۴ که به تصویب برنامه عملکرد در جهت حل چالش های روابط جمعیت و توسعه در ۲۰ سال آینده منجر شد.
کنفرانس چهارم جهانی زنان در پکن، چین در سپتامبر ۱۹۹۵ که خواستار تسریع اجرای توافقنامه های تاریخی کنفرانس سوم جهانی زنان شد.
کنفرانس دوم سازمان ملل در مورد مناطق مسکونی که در ژوئن ۱۹۹۶ در استانبول ترکیه که مسائل مربوط به توسعه اسکان بشر و مدیریت آن در قرن ۲۱ را بررسی کرد.
سالها و ایام بین المللی:
سازمان ملل سالها را با نامهای بین المللی مشخص نموده و هماهنگی هایی را در این ارتباط انجام می دهد تا تمرکز جهانیان را معطوف مسایل مهم نماید. استفاده از نمادهای سازمان ملل که به صورت لوگو سال طراحی می شوند و استفاده از زیرساختارهای این سازمان برای هماهنگی در واکنش به موضوعات جهانی سبب می شوند تا رسیدگی به برخی مسایل مهم جای شتاب بیشتری بگیرد. از جمله این رویکردها می توان به موارد زیر اشاره کرد: * سفیر حسن نیت یونیسف
کنترل تسلیحات وخلع سلاح:
منشور سازمان ملل در سال ۱۹۴۵ صراحتاً در پی نظام قانونمندی بود که اطمینان دهد بخش بسیار ناچیزی از درآمدها و منابع اقتصادی کشورهای جنگ زده صرف تولید تسلیحات نظامی می شود. ابداع سلاح های هسته ای چند هفته پس از امضای منشور و طرح موضوع کنترل تسلیحات و خلع سلاح واقع گردید. در واقع اولین قطعنامه سازمان ملل در اولین نشست مجمع عمومی در ۲۴ ژانویه ۱۹۴۶ با عنوان تاسیس کمیسیون ویژه کشف انرژی اتمی بود که خواستار ارائه راهکار جهت مقابله با توسعه سلاحهای هسته ای و کلیه جنگ افزارهای کشتار جمعی شد.
سازمان ملل جلسات متعددی را با هدف رسیدگی به موضوعات خلع سلاح چند جانبه ترتیب داده است. مهمترین آنها شامل کمیته اول مجمع عمومی و کمیسیون خلع سلاح می باشند. مسایل مورد نظر در این کمیسیون ها بررسی معاهده منع آزمایش سلاحهای کشتار جمعی، معاهده فضای بیرونی زمین، معاهده منع تولیدسلاحهای شیمیایی، خلع سلاح هسته ای و سلاح های متعارف، ایجاد مناطق عاری از سلاح هسته ای، کاهش بودجه نظامیکشورها و تقویت امنیت بین الملل بودند.
کنفرانس خلع سلاح در جامعه بین المللی برای مذاکره بر سر توافقات چند جانبه کنترل و خلع سلاح طراحی و اجرا شد. در این کنفرانس نمایندگان ۶۶ کشور از سراسر دنیا از جمله پنج کشور دارای سلاح های هسته ای یعنی (چین، روسیه، فرانسه، انگلستان و آمریکا) حضور داشتند. این کنفرانس رسماً زیر نظر سازمان ملل نبود ولی از آنجا که دبیر کل در آن حضور داشت به نوعی به سازمان ملل مرتبط گردید. دبیر کل سازمان ملل ریاست کنفرانس را نیز بر عهده داشت. قطعنامه های مجمع عمومی اغلب خواستار بررسی مسائل خلع سلاح بودند و کنفرانس نیز همه ساله گزارش تحقیقات خود را به مجمع ارائه می کرد.
حفظ صلح:
قطعنامه های مهم شورای امنیت – به ترتیب سال صدور: [۵]
قطعنامه های شورای امنیت بر اساس کشور:
قبرس: [۶]
عراق: [۷]
کشمیر: [۸]
کوزوو: [۹]
سودان، دارفور: [۱۰]
فلسطین: [۱۱]
لبنان: [۱۲]
حافظان صلح سازمان ملل به مناطق مختلفی که درگیری نظامی بتازگی متوقف شده اعزام می شوند تا توافقنامه های صلح را اجرا و طرفین درگیر را از شروع دوباره مخاصمات باز دارند. مثلاً آنان در تیمور شرقی تا اعلام استقلال در سال ۲۰۰۱ حضور داشتند. کشورهای عضو سازمان نیروهای مورد نیاز را تامین می کنند و ارسال نیرو به هر عملیات جنبه داوطلبانه دارد. در این بین دو کشور کانادا و پرتغال در همه عملیات های حفظ صلح حضور داشته اند. سازمان ملل عملیات نظامی مستقلی انجام نمی دهد و تمام عملیات آن باید با تصویب شورای امنیت باشد.
موسسین سازمان ملل امیدوار بودند که این سازمان مانع وقوع جنگ بین کشورها شود. ولی این امید چندان جامه عمل نپوشید. در ایام جنگ سرد از سال (۱۹۴۵ تا ۱۹۹۱) دنیا به دو اردوگاه متخاصم تقسیم و حفظ صلح بسیار دشوار شد. با پایان جنگ سرد، سازمان ملل مجدداً بعنوان بانی ایجاد صلح در دنیا قوت دوباره ای گرفت و در حل و فصل اختلافات در سراسر دنیا فعال شد. اما فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سبب شد تا ایالات متحده در موضع تنها ابر قدرت جهان قرار گیرد و چالشهای جدیدی را برای سازمان ملل رقم بزند.
بودجه عملیات حفظ صلح سازمان ملل از کشورهای عضو و بر اساس معیارهای مدون تامین می شود. البته بخش زیادی از این بودجه را پنج عضو شورای امنیت فراهم می آورند. در دسامبر سال ۲۰۰۰ در روند ارزیابی سهم هر کشور تغییراتی ایجاد شد و مقرر گردید هر شش ماه یکبار این معیارها مورد بررسی دوباره قرار بگیرند. طبق این ارزیابی ها در سال ۲۰۰۳ حدود ۲۷ درصد بودجه کل سازمان به عملیات های حفظ صلح اختصاص می یافت. ایالات متحده خواستار سهم کمتر خود در این پروژه ها بود و پرداخت سهم خویش و پرداخت دیون معوقه خود را منوط به تصویب کنگره آمریکا می دانست.
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در سال ۱۹۸۸ جایزه صلح نوبل را احراز کردند. در سال ۲۰۰۱ دبیر کل سازمان ملل، کوفی عنان، بخاطر تلاشهایش برای سازماندهی جهانی آرام تر این جایزه را به خود اختصاص داد.
سازمان ملل مدالهایی را برای اهدا به کسانیکه معاهدات مصوب را عملی می سازند در نظر می گیرد. اولین آن ها مدال خدمات سازمان ملل بود که به نیروهای حاضر در جنگ کره اعطا شد. مدال ناتو نیز با استدلالی مشابه برای خدمات بین المللی طراحی شد و به عنوان یک مدال بین المللی به جای یک مدال نظامی مورد استفاده قرار گرفت.
کمک های انسان دوستانه و توسعه بین المللی:
سازمان ملل در کنار دیگر سازمانها مثلاً صلیب سرخ به تامین غذا، آب آشامیدنی، مامن و دیگر کمک های بشردوستانه به مردمانی می پردازد که از قحطی و جنگ و سایر بلایا به زحمت افتاده اند. بازوان اصلی سازمان ملل در راه کمک رسانی به مردم عبارتند از برنامه جهانی غذا (که بیش از ۱۰۰ میلیون نفر را در ۸۰ کشور پوشش داده است)، کمیساریای عالی پناهندگان که در ۱۱۶ کشور فعالیت دارد و نیز پروژه های حفظ صلح که در ۲۴ کشور دنیا به اجرا در آمده است. گاهی اوقات نیروهای امدادی سازمان ملل مورد حمله قرار گرفته اند.
همچنین سازمان ملل به پشتیبانی از توسعه اقتصادی پرداخته است؛ مثلاً از طریق تدوین فرمول اهداف توسعه هزاره. برنامه توسعه سازمان ملل (UNDP) بزرگترین منبع ارائه کمک های فنی در جهان است. سازمانهایی چون UNAIDS، WHO و صندوق جهانی مبارزه با ایدز، سل و مالاریا از موسسات پیشگام در مبارزه با بیماریها در سراسر دنیا سرویسهای کنترل جمعیت هستند و در کاهش مرگ و میر کودکان و مادران در ۱۰۰ کشور نقش فعالی داشته اند.
سازمان ملل همه ساله اقدام به انتشار شاخص توسعه انسانی (HDI) می کند که در آن بر اساس شاخص های رفاهیٰ اقتصادی و بهداشتی مانند سطح فقر، میانگین درامد، میزان باسوادی، و امید به زندگی به مقایسه سطح توسعه در کشورهای مختلف می پردازد.
سازمان ملل به کمک دوایر و نهادهای مختلف خود به توسعه انسانی پرداخته است:
سازمان بهداشت جهانی (WHO) که در سال ۱۹۷۷ آبله را ریشه کن نموده و فلج اطفال را هم تا مرز ریشه کنی پیش برده است.
بانک جهانی / صندوق بین المللی پول (IMF): طبق توافقنامه برتون وودز در سال ۱۹۴۴، دو نهاد بانک جهانی و IMF بعنوان دو سیستم جداگانه از سازمان ملل فعالیت می کنند. در سال ۱۹۴۷ بموجب موافقتنامه ای اعلام شد که موسسات وابسته به سازمان ملل به صورت مستقل و تخصصی فعالیت های مالی و پولی خود را در چارچوب این سازمان و با نظارت آن به انجام رسانند.
برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP)
برنامه عمران سازمان ملل متحد (UNDP)
سازمان تربیتی علمی فرهنگی ملل متحد (UNESCO)
صندوق کودکان سازمان ملل متحد (UNICEF)
کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان (UNCHR)
در ۹ مارس سال ۲۰۰۶ (میلادی) کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل صندوق مرکزی واکنش سریع CERE را برای کمک به قحطی زدگان شاخ آفریقا تاسیس کرد.[۵][پیوند مرده][پیوند مرده]
همچنین یک آژانس بعنوان شورای جهانی غذا با هدف هماهنگی وزرای کشاورزی کشورها تاسیس شد تا به کشورهای قحطی زده و دارای سوء تغذیه کمک کنند. در سال ۱۹۹۳ این آژانس به حالت تعلیق در آمد.
معاهدات و قانون بین الملل:
مذاکرات سازمان ملل در قالب معاهده به پیشگیری از مشاجرات بین المللی منجر می شوند. مثل کنوانسیون قانون و یا هر گونه اختلافی در مورد کاربرد آزاد اقیانوسها در دادگاه ویژه مورد حل و فصل قرار بگیرد.
دادگاه بین المللی (ICJ) با هدف حل و فصل مشاجرات بین کشورها تاسیس شده است و از سال ۱۹۴۶ تاکنون مرجع رسیدگی به دعاوی مهمی به شرح زیر بوده است:
کنگو در برابر فرانسه که در آن جمهوری دموکراتیک کنگو فرانسه را به بازداشت غیر قانونی روسای ایالتی کنگو و جرائم جنگی متهم نمود. و دعوی نیکاراگوئه در برابر ایالات متحده که در این دعوی نیکاراگوئه ایالات متحده را متهم نمود که نیروهای معارض حکومت را مجهز کرده است (در پی این دعوی شاهد طرح دعوی ایران در مورد تجهیز معارضین توسط آمریکا بودیم).
در سال ۱۹۹۳ و در پاسخ به رویه "پاکسازی قومی" در یوگسلاوی سابق دبیر کل سازمان ملل دادگاه رسیدگی به جرایم نظامی در یوگسلاوی سابق را دایر کرد. در سال ۱۹۹۴ در قبال جریان نسل کشی در روآندا این شورا دیوان رسیدگی به جرائم در روآندا را تاسیس کرد. قلمرو قضایی این دو دادگاه بررسی و روشن کردن موارد نقض قوانین بین المللی که جرم محسوب می شدند بوده است.
در سال ۱۹۱۸ مجمع عمومی کنفرانسی در رم برگزار کرد و بررسی تاسیس دیوان محاکم و جرایم بین المللی (ICC) پرداخت و در پی آن طرح رم به تصویب رسید و این دادگاه در سال ۲۰۰۲ تاسیس و اولین پرونده در سال ۲۰۰۶ به آن ارجاع گردید. این اولین مورد رسیدگی به اتهامات و تخلفات جنگی و نسل کشی در یک مرجع دائمی جهانی بود. اما ICC مستقل از سازمان ملل عمل می کند و پرسنل و بودجه ای اختصاصی دارد اگر چه در راه شکل گیری آن مقامات سازمان ملل و سران دولتها دخالت مستقیم داشته اند. در مورد نحوه اداره این نهاد و همکاریهای متقابل ICC و UN "توافق کامل و دوجانبه" حاصل شده است.
در سال ۲۰۰۲ سازمان ملل دادگاه ویژه سیرالئون را بخاطر جنایات جنگی در آن کشور برگزار نمود جنگ های داخلی سیرالئون :
همچنین برای رسیدگی به جرائم شدید در تیمور شرقی واحد SCIU تشکیل شد.
شخصیتهای برجسته سازمان ملل:
افراد و شخصیتهای برجسته بسیاری در فعالیت های بشر دوستانه سازمان ملل مشارکت داشته اند و از جمله آدری هپبورن، الینور روزولت، دنی کی، راجر مور، کلینت بورگن، آیس تی، انجلیا جولی، مادر ترزا، شاکیرا و نیکول کیدمن که در اختیار UNIFEM بود.
اصلاحات:
در سالیان اخیر تقاضای اصلاحات در سازمان ملل شدت گرفته است. البته این تقاضاها خیلی واضح و مشخص نبوده اند و اجماع نظری در مورد نحوه اصلاحات وجود نداشته است. عده ای خواستار ایفای نقش جدی و موثرتر سازمان ملل در امور جهانی شده اند. عده ای معتقدند که کار سازمان باید به کمک های بشر دوستانه محدود شود و عده زیادی خواستار عضویت در شورای امنیت و تغییر موقعیت ژئوپولتیک آن شده اند (یعنی اضافه شدن اعضایی از آفریقا، آمریکای جنوبی و آسیا). در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ موضوع سوء استفاده از برنامه نفت در برابر غذا در عراق در دوران صدام حسین لزوم اصلاحات را تشدید نمود. یک برنامه اصلاحی رسمی از سوی کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل اندکی پس از صدارت وی بر سازمان در اول ژانویه ۱۹۷۷ به اجرا گذاشته شد. این اصلاحات شامل تغییر عضویت دائمی در شورای امنیت، (که همچنان نماد روابط قدرت در سال ۱۹۴۵ است)، شفاف تر ساختن بوروکراسی و ایجاد حس مسئولیت پذیری بِیشتر در میان اعضا، دموکراتیک تر ساختن سازمان ملل و اعمال تعرفه های مناسب به شرکت های مهمات و جنگ افزارسازی در سراسر دنیا است. در سپتامبر سال ۲۰۰۵ سازمان ملل یک جلسه جهانی در سال ۲۰۰۵ برگزار کرد که طی آن سران اکثر کشورهای عضو در شصتمین جلسه مجمع عمومی گرد آمدند. سازمان ملل این جلسه را "فرصت بسیار نادر در اتخاذ تصمیمات مهم در حوزه های توسعه، امنیت حقوق بشر و اصلاحات در سازمان ملل" نامید.[۶] کوفی عنان پیشنهاد کرد که در مورد اصلاحات سازمان ملل و گریز از تنگنای اعمال سیستم های بین المللی صلح و امنیت حقوق بشر و توسعه به توافقات مهمی دست یافته اند و چالشهای اساسی پیش روی سازمان ملل در قرن ۲۱ را ارزیابی و بررسی نموده اند. رهبران وسران کشورهای دنیا بر سرموارد زیر به توافق دست یافته اند:
ایجاد کمیسیون صلح برای ارائه مکانیزم محوری در جهت کمک به کشورهای خارج شده از درگیری.
توافقی که جامعه بین المللی را محق می سازد وقتی دولتها نتوانند اجرای قوانین را عملی سازند تا از شهروندان مظلوم خود دفاع کنند وارد عمل شوند.
شورای حقوق بشر (که در ۹ می تصویب و در ۱۹ ژوئن عملیاتی گردید.)[۷][پیوند مرده][پیوند مرده]; یک توافق برای اختصاص منابع بیشتر به سرویسهای سازمان ملل
توافقنامه های مختلف برای صرف میلیاردها دلار بیشتر در راستای نیل به اهداف توسعه هزاره.
محکوم سازی روشن وصریح تروریسم در تمام اشکال آن صندوق دموکراسی.
توافق بر سر تشکیل شورای معتمدین برای تکمیل ماموریت.
اگر چه کشورهای عضو سازمان ملل در راه اصلاح نظام بوروکراسی سازمان ملل به موفقیت چندانی دست نیافتند ولی عنان همچنان بر انجام اصلاحات در حوزه اختیارات خود ادامه داد. او یک دفتر ویژه جهت مدیریت سیاستهای حمایتی از سیاستهای مالی سازمان دایر کرد. در اواخر دسامبر سال ۲۰۰۵ دبیر خانه در شرف تکمیل طرح بازنگری ۵ ساله دستور جلسات مجمع عمومی بود. هدف از آن تامین بنای تصمیم گیری در مورد حذف برنامه های تکراری و موازی بود.
اهداف توسعه هزاره :
اهداف توسعه هزاره شامل ۸ مورد است که هر ۱۹۱ کشور عضوسازمان ملل پذیرفته اند تا سال ۲۰۱۵ به آنها برسند. کشورهای عضو در سپتامبر ۲۰۰۰ متعهد شدند این اهداف را دنبال کنند:
ازبین بردن جلوه های حاد فقر و گرسنگی
نیل به تحصیلات ابتدایی در سطح دنیا
پیشبرد برابری جنسیتی وتوانمند سازی زنان.
رشد سلامت زایمان
مبارزه با ایدز /HIV، مالاریا، و سایر امراض
کاهش مرگ و میر نوزادان
حصول اطمینان از حفظ محیط زیست
توسعه مشارکت جهانی در برابر توسعه
موفقیت ها و شکستها در مسایل امنیتی :
بخش بزرگی از هزینه های سازمان ملل متوجه ماموریت اصلی این سازمان مبنی بر حفظ صلح و امنیت است. بودجه حفظ صلح سازمان برای سال مالی ۲۰۰۶- ۲۰۰۵ حدود ۵ میلیارد دلار بوده است (در حالیکه بودجه کلی سازمان ملل در دیگر امور در همین مدت زمانی معادل ۵/۱ میلیارد دلار بوده است) و ۷۰۰۰۰ نیرو را در در ۱۷ ماموریت به سراسر دنیا اعزام کرده است. طبق "گزارش امنیت انسانی ۲۰۰۵"[۹] که توسط سازمان مرکز امنیت انسانی در دانشگاه بریتیش کلمبیا و با همکاری سازمان های دولتی و موسسات مختلف تهیه شده است، پس از دوران جنگ سرد با کاهش چشمگیر تعداد جنگ ها، سوء استفاده از حقوق بشر و نسل کشی روبرو هستیم که دلیل آن به درستی مشخص نشده است. آمارهای موجود عبارتند از: – ۴۰ درصد کاهش درگیری خشونت آمیز – ۸۰ درصد کاهش درگیریهای منجر به کشتار – ۸۰ درصد کاهش نسل کشی و از بین بردن مخالفان سیاسی طبق گزارش انتشارات دانشگاه آکسفورد، فعالیتهای بین المللی که عمدتاً تحت نظارت سازمان ملل بوده علت اصلی کاهش درگیریهای مسلحانه پس از جنگ سرد است و البته این گزارش اشاره می کند که مدارک برای اثبات این مدعا فراوان هستند. دراین گزارش به چندین مورد سرمایه گذاری اشاره شده است:
رشد ۶ برابری ماموریتهای سازمان ملل درامر جلوگیری از جنگ از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲
رشد ۴ برابری در تلاش های متوقف سازی درگیریها از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲
رشد ۷ برابری طراحی مکانیزمهای "دوستی دبیر کل" " گروههای تماس و سایر مکانیزمهای دولتی برای حمایت از ماموریت های برقراری صلح و حفظ صلح از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲.
رشد ۱۱ برابری اعمال محدودیت ها و تحریم های اقتصادی علیه رژیم های مختلف در دنیااز سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۱.
رشد ۴ برابری عملیات حفظ صلح در سالهای ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۹.
این تلاش ها نسبت به دوران جنگ سرد هم از نظر تعداد و هم گستردگی و پیچیدگی بیشتر و بزرگتر بوده اند. موفقیتهای سازمان ملل در عرصه برقراری و حفظ صلح عبارتند از:
دفتر محاسبات دولت آمریکا اعلام کرد که هزینه نیروهای حافظ صلح سازمان ملل هشت بار ارزان تر از ایجاد یک نیروی حافظ صلح در ایالات متحده است.
مطالعه نیروهای RAND در سال ۲۰۰۵ نشان می دهد که نیروهای سازمان ملل در دوسوم ماموریت های حفظ صلح خود موفق بوده اند. این مطالعه مقایسه ای نیز بین تلاش های سازمان ملل و ایالات متحده داشتند و به این نتیجه می رسد که از بین ۸ ماموریت سازمان ملل، ۷ مورد به برقراری صلح مربوط شده اند و این در حالی است که در مورد آمریکا هر ۸ ماموریت نظامی، ۴ مورد به صلح انجامیده و ۴ مورد دیگر هنوز درگیری و جنگ ادامه دارد.
اما دربسیاری موارد اعضای سازمان ملل در مورد نیل به اهداف قطعنامه های شورای امنیت و اجرای الزامی آنها موضع انفعالی اتخاذ کرده اند. مثلاً عراق از ۲۸ ژوئن ۱۹۹۱ به این سو ۱۷ مورد از قطعنامه های شورای امنیت را نقض کرده و تحریم های اقتصادی سازمان ملل را دور زده است. تقریباً به مدت یک دهه است که اسرائیل قطعنامه توقف شهرک سازی در کرانه باختری و غزه را نادیده می گیرد. این شکستها ریشه در ماهیت بین دولتی سازمان ملل دارد. چرا که در غالب موارد باید تمام ۱۹۱ کشور عضو به اجماع برسند حتی گاهی وقتی که اقدامات با رای ۱۰ عضو شورای امنیت به تصویب می رسند دبیر خانه از تامین منابع کامل برای انجام آن باز می ماند.
مهمترین موارد شکست ماموریت های سازمان ملل عبارت بوده اند از:
شکست در ممانعت از نسل کشی رواندا در سال ۱۹۹۱ که منجر به مرگ حدود یک میلیون نفر شد و علت آن عدم تصویب اقدام نظامی الزامی از سوی شورای امنیت بود.[۱۳][پیوند مرده][پیوند مرده]
شکست MONUC در اجرای قطعنامه ۱۲۹۱ UNSC جهت مداخله موثر در جنگ دوم کنگو که گفته می شود ۵ میلیون نفر کشته بر جای گذاشت ۲۰۰۲- ۱۹۹۸ (و ظاهراً هنوز درگیری در این کشور ادامه دارد) و توزیع کمکهای بشر دوستانه در این کشور جریان دارد.
شکست در مداخله سال ۱۹۹۵ در قتل عام سربرنیتسا علی رغم این که سازمان ملل فضای این منطقه را برای پناهندگان و ۱۰۰ نیروی حافظ صلح هلندی امن اعلام کرده بود.
شکست در رساندن مواد غذایی به مردم قحطی زده سومالی که معمولاً مواد غذایی توسط نیروهای مسلح توقیف می شد. تلاش ایالات متحده سازمان ملل برای مقابله بااین نیروهای نظامی منجر به جنگ موگادیشو در سال ۱۹۹۳ گردید.
تجاوزهای جنسی توسط نیروهای حافظ صلح سازمان ملل – همواره جمعی از نیروهای حافظ صلح سازمان ملل از ملیت های مختلف بخاطر تجاوزات جنسی و تعدی به دختران به کشورهای تابعه مسترد شده اند. معمولاً در هر ماموریت، ۸ مورد از این مسایل با وجود اقدامات نظارتی و کنترلی داخلی دفاتر سازمان ملل روی داده اند.[۱۴][۱۵]
حداقل در ۵ کشوری که سازمان ملل در آنها حضور داشته یعنی جمهوری دموکراتیک کنگو هائینی، بروندی دماغه سبز، کوته دی آِیوری و لیبریا گزارش تجاوز جنسی نیروهای حافظ صلح تایید شده است. [۱۳] بی بی سی نیز در گزارشی تعدادی از افراد برنامه خواربار جهانی را به عنوان قانون شکن جنسی معرفی کرد.[۱۶]
انتقادات و چالش ها :
شورای امنیت:
بسیاری بر این باورند که سازمان ملل نمی تواند به روشنی و قاطعانه در برخورد با بحران عمل کند. مثلاً در مورد برنامه هسته ای ایران و نسل کشی در جنگ دارفور در سودان. چون پنج عضو شورای امنیت حق وتو دارند در غالب موارد با یکدیگر به توافق نمی رسند و نمی توانند به تنهایی هم اقدام نمایند. اکثراً و نه همیشه این اختلافات بین ایالات متحده از یکسو و چین و یا روسیه در سوی دیگر بوده است. درسایر موارد شورای امنیت با موفقیت عمل کرده است. مثلاً در جنگ لبنان و اسرائیل ۲۰۰۶.
نظارت بر حقوق بشر:
کمیسیون قدیمی سازمان ملل در مورد حقوق بشر در کشورهای عضو نظیر سودان و لیبی که گزارش های نقض حقوق بشر از آنها واصل گردیده به تفحص می پردازد اگر چه این کشورها خود عضو کمیسیون مذکور باشند[۱۷][۱۸] و حتی لیبی زمانی ریاست این کمیسیون را هم بر عهده داشته است. البته این کشورها مدعی هستند که کشورهای غربی که خود متهم به استعمارگری تجاوز و بی رحمی هستند نمی توانند و حق ندارند در مورد اعضای کمیسیون حقوق بشر اظهار نظر نمایند. اما در ۱۵ مارس ۲۰۰۶ مجمع عمومی قطعنامه ای صادر کرد و هیات جدیدی را تحت عنوان شورای حقوق بشر سازمان ملل جایگزین کمیسیون مذکور نمود. قوانین این شورا در برخورد با تخلفات کشورهای عضو اعم از صلح یا حقوق جهانی بشر و عدول از اصول دموکراسی شدیدتر و صریح تر بود وحتی جهت حاکمیت اصل دموکراسی برشورا مقررشد نمایندگان کشورهای بیشتری در آن عضویت یابند و از ۵۳ کشور قبلی به نصف ۱۹۲ عضو مجمع عمومی افزایش یافت.
۴۷ عضو جدید طی انتخابات ۹ می ۲۰۰۶ به این شورا اضافه شد و حتی کشورهایی که گزارش ضعف حقوق بشردر آنها وجود دارد مثل چین، کوبا، پاکستان، روسیه، عربستان سعودی و آذربایجان هم در آن انتخاب شدند. البته چند کشور هم در این انتخابات رای نیاوردند.
کشورهای سوریه، کره شمالی، بلاروس و برمه حق کاندیداتوری نیافتند.
چند کشور که پیشتر عضو کمیسیون بودند مثل زیمباوه، سودان، نپال و لیبی نیز در انتخابات شرکت داده نشدند.
کشورهای ایران، ونزوئلا، تایلند، عراق و قرقیزستان نیز به اندازه کافی رای نیاوردند.
در اثر تغییراتی که در عضویت کمیسیون و شورا حاصل شد مقرر شد تعداد اعضای شورای جدید کمتر از نصف کل اعضای مجمع عمومی نباشد.
ضعف بوروکراسی:
سازمان ملل را متهم می کنند که از نظام بوروکراسی کار آمدی برخوردار نیست و بیش از حد درگیر بروکراسی شده است. در دهه ۱۹۹۰ ایالات متحده که همواره بزرگترین عضو سازمان ملل بوده با اعتراض به همین ناکار آمدی از انجام تعهدات خود در قبال سازمان سرباز زد. و پرداخت دیون خود را منوط به اصلاحات نمود. در سال ۱۹۴۴ دفتر (OIOS) برای نظارت موثر بر بروکراسی سازمان تاسیس شد.[۲۲] مجمع عمومی طرح اصلاح ساختار سازمان ملل را در اختیار دارد که هنوز به تصویب نرسیده است.[۲۳][۲۴]
رسوایی برنامه نفت در برابر غذا :
در سال ۱۹۹۶ سازمان ملل این برنامه را ارائه داد تا به عراق اجازه فروش نفت در بازار جهانی را پیدا کند و بجای پول غذا و دارو و دیگر مایحتاج انسانی را برای شهروندان غیر نظامی که با محرومیت و تحریم های اقتصادی بین المللی مواجه شده بودند تامین نماید و به هیچ وجه اجازه بازسازی ساختارهای نظامی را به دولت عراق ندهند. ساختارهای نظامی این کشور در جنگ اول خلیج فارس متحمل خسارات سنگین شده بود. در پی فساد مسئولین اجرای برنامه و سوء استفاده های مالی آنان اجرای این پروژه به تعلیق در آمد. مدیر قبرسی برنامه، بنون سیوان، ابتدا از کار برکنار شد و سپس از سازمان ملل استعفا داد پاول ولکر در یک گزارش انتشار یافته توسط سازمان مللinterim progress report اعلام کرد که وی خود به سوء استفاده و همکاری با دولت وقت عراق اذعان نموده و پیشنهاد داد برای محاکمه وی، مصونیت قضایی وی را با کنار گذاشتنش از سازمان ملل باطل کنند.
تحت نظارت سازمان ملل ۶۰ میلیارد دلار نفت عراق به بازار جهانی عرضه شد و رسماً ۴۶ میلیارد دلار صرف برنامه شد باقی این مبلغ هم صرف جبران خسارات جنگ خلیج فارس و نیز تامین بودجه سازمان ملل ۲/۲ درصد و ماموریت (کمیسیون ویژه سازمان ملل بررسی بازرسی تسلیحاتی در عراق]]گردید (۸/۰درصد]]. پسر کوفی عنان کوجو عنان نیز در این رسوایی دست داشت و متهم شد که در قرار دادهای مربوط به نفع شرکت سوئیسی کوتکنا وارد عمل شده است وزیر امور خارجه هند ناتوار سینگ نیز بخاطر دخالت در این سوء استفاده از کار برکنار شد. دولت استرالیا در نوامبر ۲۰۰۵ نیز به بررسیهای گسترده ای پرداخت تا مشخص سازد که هیات گندم استرالیا (AWB) نیز در این فساد دست داشته یا خیر. درنتیجه معلوم شد که این هیات جهت انعقاد قرار داد با شرکت واسطه موسوم به آلیا مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار به صدام رشوه داده است. نخست وزیر استرالیا جان هووارد، معاون نخست وزیر مارک وایل و وزیر امور خارجه الکساندر داونر هر گونه اطلاع از ماجرای سوء استفاده را تکذیب کردند و بازجویی ها از پذیرش اتهامات سر باززدند. بعدها مقرر شد تا سازمان ملل با اعمال فشار بیشتر بر دولت استرالیا آنها را وادار به تحقیقات گسترده تر نمایند. قرار بوده است در ۲۴ نوامبر سال ۲۰۰۶ نتیجه تحقیقات اعلام شود.
سیاست پرسنلی :
سازمان ملل و آژانس های آن در کشورهای عملیات مصونیت حقوقی دارند و تمام امور کاری و استخدامی و روزهای تعطیل و طرحهای پرسنلی و بیمه سلامت و عمر حقوق و هزینه کردها و شرایط گوناگون حرفه ای ایشان درچارچوب قوانین سازمان ملل و مقررات مربوطه اداره می شوند. چنین استقلالی به آژانس های سازمان ملل امکان می دهد سیاست های منابع انسانی خود را عملی سازد اگر چه با قوانین کشور میزبان یا کشور عضوسازمان ملل مغایرت داشته باشد مثلاً کسی که مشمول مقررات استخدامی کشور سوئیس است نمی تواند به استخدام سازمان کار بین المللی (ILO) درآید مگر اینکه از اتباع کشورهای عضو ILO باشد.
فرهنگ عام حاکم بر سازمان ملل:
در مدارس سراسر دنیا آموزش درسی به نام الگوی سازمان ملل رو به عمومی شدن نهاده است. الگوی سازمان ملل دانش آموزان را با الگوی شبیه سازی شده یک نهاد خاص سازمان ملل آشنا می سازد. برای مثال با شورای اقتصادی و اجتماعی کمیته اقتصادی و مالی مجمع عمومی یا کمیته اجرایی یونیسف، بدین ترتیب سعی می شود آنان را با مهارتهای عمومی و دیپلماسی آشنا کنند. مفهوم سازمان ملل بعنوان یک سازمان دولتی جهانی، ایده های بسیاری را در مورد دولت جهانی و دموکراسی جهانی مطرح ساخته است. همچنین سازمان ملل سوژه مهمی در مورد تئوریهای توطئه می باشد.
شعر بنی آدم در سازمان ملل:
اشعار سعدی در تابلوفرشی که دولت ایران در سال ۲۰۰۵ به فراخور سال رسمی سازمان ملل برای گفتگو میان تمدن ها به سازمان ملل هدیه داد، دیده می شود.[۲۶] این فرش برخلاف عادت سازمان ملل که هدایا را به نمایش نمی گذارد در جای مناسبی آویزان شده است؛ کارشناسان می گویند این اقدام "به علت غیرممکن بودن مقاومت در برابر شعر سعدی" بوده است.
در بسیاری منابع نوشته شده که این شعر بر سردر ورودی تالار ملل مقر سازمان ملل متحد در نیویورک و یونسکو نقش بسته است. ولی در مورد درست بودن این مطلب تردیدهایی نیز وجود دارد. و عکسی نیز از این شعر بر سردر نام برده دیده نشده است. از جمله، موسس مرکز سعدی شناسی وجود هر گونه لوح و یا سردری را با این اشعار از سعدی در مقر سازمان ملل متحد در نیویورک، رد می کند و معتقد است: "متاسفانه الان طوری شده که اگر این حرف را بزنیم، هیچ کس باور نمی کند و مردم واقعاً فکر می کنند شعر سعدی در سردر سازمان ملل متحد نوشته شده است حال انکه نه سردری و نه تابلویی با اشعار در سازمان ملل وجود ندارد."
شورای قیمومت سازمان ملل متحد :
شورای قیمومت سازمان ملل متحد (به انگلیسی: United Nations Trusteeship Council) یکی از ارکان اصلی سازمان ملل متحد است. که برای کمک به حصول منافع، صلح، اعتماد و امنیت بین المللی ساکنان سرزمین هایی که دارای استقلال نیستند، تاسیس شد.[۱] شورای قیمومت در ۱۹۴۵ بر اساس منشور تشکیل شد. این رکن همانند شورای اقتصادی و اجتماعی تحت نظر مجمع عمومی عمل می کند.
نظام قیمومت بین المللی :
نظام قیمومت ادامهٔ نظام نمایندگی یا سرپرستی جامعهٔ ملل است. سازمان ملل متحد بر اساس فصل ۱۲ منشور، نظام قیمومت بین المللی را برای اداره و سرپرستی سرزمین های غیر خود مختار (سرزمین تحت قیمومت) که معمولاً به وسیلهٔ کشورهای پیشرفته اداره می شوند، به وجود آورد. این دولت ها تحت نظارت سازمان ملل اداره این سرزمین ها را تا رسیدن به استقلال بر عهده داشتند. نظام قیمومت شامل سرزمین های زیر می شود:
سرزمین هایی که پس از جنگ جهانی اول به وسیلهٔ جامعه ملل ایجاد شده بود (سرزمین های تابع نظام سرپرستی)؛
سرزمین هایی که در نتیجهٔ جنگ جهانی دوم از کشورهای دشمن جدا شدند؛
سرزمین هایی که به میل و ارادهٔ کشورهای مسئول ادارهٔ آن ها تحت این نظام گذاشته شد.
هدف نظام قیمومت کمک به پیشرفت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، آموزشی ساکنین این سرزمین ها و حرکت در جهت آزادی و استقلال سرزمین های تحت قیمومت است.
شورای قیمومت:
جهان در ۱۹۴۵، سرزمین های تحت قیمومت سازمان ملل به رنگ سبز
شورای قیمومت بر اساس فصل سیزدهم منشور، نظارت بر نظام قیمومت بین المللی را بر عهده دارد و هم چنین بابد اطمینان حاصل کند که آیا دولت هایی که اداره سرزمین های تحت قیمومت را بر عهده دارند در پیش برد هدف های مادی و معنوی و استقلال این سرزمین ها اقدامات کافی را انجام داده اند.[۶] شورای قیمومت یک رکن بین الدولی است و اعضای آن شامل ۳ دسته است:
اعضای اداره کنندهٔ سرزمین های تحت قیمومت؛
اعضای اصلی شورای امنیت که عضو دائم این شورا هستند؛
اعضایی که از طرف مجمع عمومی برای یک دوره سه ساله انتخاب می شوند تا آن حد که مجموع عدهٔ اعضای شورای قیمومت به طور تساوی بین اعضا اداره کنندهٔ سرزمین های تحت قیمومت و سایر اعضا تقسیم گردد.
وظایف و اختیارا شورای قیمومت :
این شورا موظف است گزارش های سالانهٔ نهادهای اداره کننده را دریافت و بررسی نماید. شکایات و نظرات افراد یا گروه های موجود در سرزمین های تحت قیمومت را بررسی نماید و با موافقت دولت های اداره کننده به طور متناوب از این سرزمین ها بازدید نماید. شورای قیمومت باید سالی یک بار به مجمع عمومی گزارش دهد و هم چنین سالانه یک بار در ماه ژوئن تشیل جلسه دهد. [۶]
خاتمهٔ نظام قیمومت :
جهان در 2000، به استقلال رسیدن تمامی سرزمین های تحت قیمومت
با اجرای اصل حق ملت ها در تعیین سرنوشت خود توسط سازمان ملل متحد و به خصوص فعالیت کمیتهٔ خاص برای اجرای اعلامیه اعطای استقلال به سرزمین ها و مردم تحت استعمار کلیهٔ سرزمین های تحت قیمومت تا ۱۹۹۴ به خودمختاری و استقلال دست یافتند. [۶] در سال های نخست تشکیل سازمان ملل متحد ۱۱ سرزمین تحت قیمومت وجود داشت که تمامی این ها در طول سال ها به استقلال دست یافتند. آخرین موردی که ایالات متحده آمریکا آن را اداره می کرد جزایر پالائو (به انگلیسی: palau) در اقیانوس آرام بود. در سال ۱۹۹۴ قرداد قیمومت سازمان ملل بر این سرزمین لغو گردید. با استقلال پالائو که ۱۸۵مین عضو سازمان ملل محسوب می شود نظام قیمومت خاتمه یافت.
در نتیجهٔ این امر، مجمع عمومی بر اساس تصمیم مورخ ۱۹ دسامبر ۱۹۶۷ دیگر عضو انتخابی برای شورای قیمومت انتخاب نکرد و در حال حاضر اعضای شورای قیمومت محدود به پنج عضو دائم شورای امنیت (چین، ایالات متحده آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلیس) گردیده است. با این حال شورای قیمومت با تغییر در آیین کار خود، اکنون بر حسب ضرورت و هر وقت که لازم باشد تشکیل جلسه می دهد.
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت:
شورای امنیت سازمان ملل متحد:
قطعنامه شماره ۵۹۸
تاریخ:۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷
کد قطعنامه:S/RES/598 (اصل سند)
رای گیری:۱۵ ۰ ۰
موضوع: ایران – عراق
نتیجه:تصویب شد
اعضای شورای امنیت در سال ۱۹۸۷:
اعضای دائم:
Flag of the People's Republic of China.svg چین Flag of France.svg فرانسه Flag of the United Kingdom.svg بریتانیا Flag of the United States.svg ایالات متحده آمریکا Flag of the Soviet Union.svg اتحاد جماهیر شوروی
اعضای غیر دائم:
Flag of Argentina.svg آرژانتین Flag of Bulgaria.svg بلغارستان Flag of the Republic of the Congo.svg جمهوری کنگو Flag of Germany.svg آلمان غربی Flag of Ghana.svg غنا
Flag of Italy.svg ایتالیا Flag of Japan.svg ژاپن Flag of the United Arab Emirates.svg امارات متحده عربی Flag of Venezuela (1954-2006).svg ونزوئلا Flag of Zambia.svg زامبیا
Iran-Iraq War Montage.png
قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامه های شورای امنیت است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد. این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژه های به کار گرفته شده مفصل ترین و از نظر محتوا اساسی ترین و از نظر ضمانت اجرا قوی ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بوده است. این قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یک سال و هفت روز در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد و سید روح الله خمینی (رهبر وقت ایران) در ۲۹ تیر ۱۳۶۷ پیامی دربارهٔ پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به "نوشیدن جام زهر" معروف شد. پذیرش این قطعنامه هرچند به معنای پذیرش آتش بس از سوی ایران بود، ولی عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً داخل خاک ایران شد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی بدست نیاورد و نهایتاً جنگ در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت.
پیش زمینه
یکی از مهمترین عواملی که باعث پذیرفتن این قطعنامه از سوی رهبر ایران شد، نامهٔ محرمانه محسن رضایی(فرمانده وقت سپاه پاسداران) به خمینی بوده است. در بخشی از این نامه آمده است:
… تا پنج سال دیگر ما هیچ پیروزی نداریم، ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست می آوریم قدرت عملیات انهدامی یا مقابله به مثل را داشته باشیم و بعد از پایان سال ۱۳۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تیپ پیاده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ قبضه توپ و ۳۰۰ هواپیمای جنگی و ۳۰۰ هلیکوپتر باشیم و قدرت ساخت مقدار قابل توجهی از سلاحهای لیزری و اتمی که از ضرورتهای جنگ در آن موقع است را داشته باشیم، می توان گفت به امید خدا بتوانیم عملیات آفندی انجام دهیم.
عوامل موثر
۱-پیروزیهای بزرگ و استراتژیک ایران در جبهه های جنگ بویژه در دو عملیات والفجر ۸ و کربلای ۵.
۲-به توافق رسیدن آمریکا و شوروی در مورد حل چند منازعه منطقه ای از جمله جنگ ایران و عراق.
متن قطعنامه:
مفاد قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که در تاریخ ۲۰ژوئیه ۱۹۸۷ بیان شد به شرح زیر است:
در ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه با وجود درخواستهایش برای آتش بس منازعه بین جمهوری اسلامی ایران و عراق، با تلفات سنگین تر انسانی و ویرانیهای بیشتر همچنان ادامه دارد، با ابراز تاسف از آغاز و ادامه این منازعه، همچنین با ابراز تاسف از بمباران مراکز کاملا مسکونی غیرنظامی، حمله به کشتی های بی طرف و هواپیمایی مسافربری، نقض حقوق بین المللی درباره بشر دوستی و سایر حقوق مربوط به درگیریهای مسلحانه، و به ویژه به کار بردن سلاح های شیمیایی که بر خلاف تعهدات مذکور در پروتکل ۱۹۲۵ ژنو می باشد، با ابراز نگرانی عمیق از اینکه تشدید و گسترش بیشتر منازعه ممکن است وقوع یابد با اتخاذ تصمیم پایان دادن به کلیه عملیات نظامی بین ایران و عراق و با اعتقاد به اینکه منازعه بین ایران و عراق باید به نحو جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار حل شود، با یادآوری مجدد مقررات منشور ملل متحد، و به ویژه تعهد کلیه کشورهای عضو که اختلافات بین امللی خود را از راههای مسالمت آمیز و به گونه ای که صلح و امنیت بین المللی و عدالت دچار مخاطره نگردد، حل نمایند. با احراز این که نقض صلح در مورد منازعه بین ایران و عراق وجود دارد، با اقدام بر اساس مواد ۳۹ و ۴۰ منشور ملل متحد ؛
آمرانه می خواهد که ایران و عراق به عنوان نخستین گام در حل اختلاف از طریق مذاکره، آتش بس فوری را رعایت کنند، کلیه عملیات نظامی را در زمین، دریا و هوا قطع کنند و نیروها را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین المللی بازگردانند.
از دبیر کل درخواست می کند که گروهی از ناظران سازمان ملل را برای تایید، تحکیم و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی اعزام دارد و همچنین درخواست می کند که دبیر کل ترتیبات لازم را با مشورت با طرفین فراهم آورد و گزارش آنرا به شورای امنیت تسلیم دارد.
مصرا می خواهد که اسیران جنگی پس از قطع عملیات خصمانه، بر طبق کنوانسیون سوم ژنو، در اوت ۱۹۴۹ بدون درنگ آزاد شوند و به کشورهای خود برگردند.
از ایران و عراق می خواهد که در اجرای این قطعنامه و کوششهای میانجیگری برای دستیابی به یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف، درباره کلیه مسائل مهم، بر طبق اصول مندرج منشور ملل متحد با دبیر کل همکاری کند.
از کلیه کشورهای دیگر می خواهد که نهایت خویشتن داری را به عمل آورند و از هر اقدامی که ممکن است منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد، خودداری کنند و به این ترتیب، اجرای قعطنامه حاضر را تسهیل کنند.
از دبیر کل درخواست می کند تا مشورت با ایران و عراق، مسئله ارجاع تحقیق درباره مسئولیت منازعه به هیات بی طرفی را بررسی کنند و هرچه زودتر به شورای امنیت گزارش دهد.
با تصدیق ابعاد عظیم خساراتی که در طول منازعه داده شده و ضرورت تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بین المللی پس از خاتمه منازعه، از دبیر کل درخواست می کند که گروهی از کارشناسان را بری بررسی مسئله بازسازی تعیین و به شورای امنیت گزارش کند.
همچنین از دبیر کل درخواست می کند از طریق مشورت با ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را بررسی کند.
از دبیر کل درخواست می کند، که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه آگاه سازد.
تصمیم می گیرد که در صورت لزوم برای بررسی اقدامات دیگر به منظور تصمین اجرای این قطعنامه تشکیل جلسه دهد.
بعد از پذیرش قطعنامه:
نامه محرمانه:
نامه محرمانه خمینی درباره پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خطاب به مسئولان لشکری و کشوری[پیوند مرده بود]:
"…… حال که مسئولان نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ می باشند، صریحاً اعتراف می کنند که ارتش اسلام به این زودی ها هیچ پیروزی به دست نخواهند آورد و نظر به این که مسئولان دلسوز نظامی و سیاسی نظام جمهوری اسلامی از این پس جنگ را به هیچ وجه به صلاح کشور نمی دانند و با قاطعیت می گویند که یک دهم سلاحهایی را که استکبار شرق و غرب در اختیار صدام گذارده اند به هیچ وجه و با هیچ قیمتی نمی شود در جهان تهیه کرد و با توجه به نامه تکان دهنده فرمانده سپاه پاسداران که یکی از ده ها گزارش نظامی سیاسی است که بعد از شکست های اخیر به اینجانب رسیده و به اعتراف جانشینی فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهانی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ می باشد و با توجه به استفاده گسترده دشمن از سلاحهای شیمیایی و نبود وسائل خنثی کننده آن، اینجانب با آتش بس موافقت می نمایم و برای روشن شدن در مورد اتخاذ این تصمیم تلخ به نکاتی از نامه فرمانده سپاه که در تاریخ ۶۷/۴/۲ نگاشته است اشاره می شود….
شما عزیزان از هر کس بهتر می دانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده است ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی ایران اگر آبروئی داشته باشم خرج می کنم، خداوندا ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتش بس را قبول می کنیم….
گفتم جلسه ای تشکیل گردد آتش بس را به مردم تفهیم نمایند. مواظب باشید ممکن است افراد داغ و تند با شعارهای انقلابی شما را از آنچه صلاح اسلام است دور کنند، صریحا می گویم باید تمام همتتان در توجیه این کار باشد. قدمی انحرافی حرام است و موجب عکس العمل می شود. شما می دانید که مسئولان رده بالای نظام با چشمی خونبار و قلبی مالامال از عشق به اسلام و میهن اسلامی مان چنین تصمیمی گرفته اند خدا را در نظر بگیرید و هر چه اتفاق می افتد از دوست بدانی…."
تشکیل کمیته حقیقت یاب :
بعد از تصویب قطعنامه ۵۹۸، در جهت اجرای بند ۶ قطعنامه، یک هیئت بلژیکی انتخاب و مسئول شد که متجاوز جنگ را شناسایی و به دبیرکل سازمان ملل متحد معرفی نماید. ایران اصرار داشت زمان شروع به کار این هیئت قبل از پذیرش قطعنامه از جانب ایران باشد که در نهایت اینگونه عمل نشد.
این هیئت در نهایت در ۱۸ آذر ۱۳۷۰ مصادف با ۹ دسامبر۱۹۹۱ میلادی، طی گزارشی به دبیرکل وقت سازمان ملل متحد عراق را به عنوان متجاوز جنگ معرفی کرد.[۴] دبیر کل وقت سازمان ملل متحد نیز این گزارش را طی یک جلسه رسمی به شورای امنیت تقدیم کرد.[۵]
پرداخت غرامت جنگ :
بر اساس بند ۷ قطعنامه ۵۹۸ قرار شد پس از آنکه کمیته ای در سازمان ملل متحد تشکیل شده و کشور متجاوز اعلام شد، میزان خسارات تعیین شود و در راستای آن صندوق بین المللی پول ویژه ای برای کمک به خسارت دیدگان جنگ ایران و عراق ایجاد گردد که تاکنون این صندوق ایجاد نشده است. بر اساس گزارش خبرگزاری مهر در سال ۱۳۸۸، مسئولان ایران پس از ۱۸ سال از اعلام متجاوز بودن عراق در جنگ ایران وعراق، هیچ پاسخ شفافی در قبال سرانجام دریافت غرامت و اجرای مفاد قطعنامه ۵۹۸ ندادند. این خبرگزاری بایادآوری دریافت غرامت کویت از عراق با حمایت آمریکا، اعلام کرد که برخی از کارشناسان، عدم توفیق ایران در گرفتن غرامت از صدام را کارشکنی و مخالفت آمریکا عنوان می کنند. کمال خرازی از دیپلمات های ارشد ایران نیز تصریح کرد با متن به تصویب رسیده در قطعنامه ۵۹۸ امکان گرفتن غرامت از عراق وجود ندارد و برای اخذ غرامت می بایست قطعنامهٔ دیگری به تصویب می رسید که اینکار هیچگاه عملی نشد.
مبلغ برآورد شده توسط کارشناسان جمهوری اسلامی ایران که به صندوق بین المللی پول عرضه کرده اند، ۹۷٬۲۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ دلار تنها بابت هزینه های غیرنظامی است.
براساس سخنان معاون فرهنگی و تبلیغات دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح ایران، بنابر قوانین بین المللی، ۲ نهاد معتبر بین المللی می توانند پشتوانه تشکیل کمیته تامین خسارت ایران قرارگیرند. او افزوده که:
۱- دیوان بین المللی دادگستری که پرونده ای را در خصوص سکوهای نفتی بررسی کرده و اعلام کرده آغازگر جنگ عراق بوده است.
۲- کمیسیون سازمان ملل: کمیسیونی به ریاست بلژیک است که در این کمیسیون اعلام شد صدام آغازگر جنگ بوده است.
از طرفی اظهارات خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد که به صورت سند سازمان ملل متحد درآمده است و اظهارات حال حاضر مقامات بلندپایه عراق، همگی به متجاوز بودن عراق دلالت و اشاره دارد.
نقدها :
نقدهای بسیاری دربارهٔ قبول کردن قطعنامهٔ ۵۹۸ توسط روح الله خمینی تا کنون بیان شده است که افراد مختلفی را در خوراندن یا نوشاندن جام زهر به روح الله خمینی مسئول می دانند. این منتقدان، مدعی آمادگی ایران برای ادامه جنگ بعد از سال ۱۳۶۷ هستند و کسانی چون اکبر هاشمی رفسنجانی جانشین فرمانده کل قوا در زمان جنگ و میرحسین موسوی نخست وزیر دوران آیت الله خمینی را متهم می کنند که رهبر سابق ایران را وادار کرده اند تا آتش بس با عراق را بپذیرد.
سید علی خامنه ای و هاشمی رفسنجانی در سخنرانی های متفاوتی این انتقادات را وارد ندانسته اند.
همایش سالیانه قطعنامه 598 :
هر ساله مصادف با ایام پذیرش قطعنامه 598، همایشی در قم با محوریت این موضوع برگزار می شود. دبیرخانه دائمی این همایش که وابسته به موسسه خصوصی مستشهدین وصال می باشد، تاکنون 3 همایش برگزار نموده است که سخنرانان آن حجت الاسلام سید محمدمهدی میرباقری، حسین شریعتمداری، محمد کوثری و سردار علائی بوده اند.
کنفرانس تهران :
در فاصله روز های ششم تا نهم آذر 1322 و در بحبوحه جنگ دوم جهانی، تهران میزبان رهبران سه کشور متفقین یعنی فرانکلین روزولت رئیس جمهور آمریکا، وینستون چرچیل نخست وزیر انگلیس و ژوزف استالین رئیس جمهور شوروی بود. این سه کشور در سالهای جنگ دوم جهانی سه کنفرانس مهم در تهران، یالتا و پوتسدام تشکیل دادند و در آنها ضمن طرح نقشه های جنگی و استراتژی نظامی خود درباره شرائط بین المللی و اوضاع جهان بعد از پایان جنگ و همچنین تقسیم ممالک جهان به مناطق نفوذ، به توافقهایی رسیدند. قسمتی از این توافقها و قول و قرارها پس از پایان جنگ جامه عمل پوشید و برخی دیگر موجب بروز اختلاف و سوتعبیرهائی شد که اساس اختلافات سیاسی طرفین و آغاز جنگ سرد و تقسیم جهان به دو بلوک شرق و غرب بود. کنفرانس تهران که در چهارمین سال جنگ دوم جهانی تشکیل شد تمام وقت خود را صرف طرح نقشه های جنگی و مراحل بعدی نبرد تا شکست کامل آلمان نمود و حل مسائل مربوط به بعد از حصول پیروزی را به کنفرانس دیگری موکول نمود.
انتخاب تهران برای تشکیل اجلاس رهبران متفقین، از مصوبات وزیران خارجه آمریکا، انگلیس و شوروی در مسکو بود.
نشست مشترک "آنتونی ایدن" وزیرخارجه انگلستان، "کاردل هال" وزیرخارجه آمریکا و "مولوتف" وزیرخارجه شوروی در مسکو در اولین روزهای آبان 1322 در مسکو، مقدمه اجلاس رهبران سه کشور در تهران بود. و انتخاب تهران برای برگزاری چنین نشستی، پیشنهاد استالین بود که با موافقت روزولت و چرچیل مواجه شد.
کنفرانس تهران در محل سفارت شوروی برگزار شد و شاه نیز برای شرکت در کنفرانس ناگزیر بود به سفارت برود. در جریان کنفرانس، چرچیل و روزولت حاضر نشدند به دیدار شاه بروند و با وی تنها در محل سفارت دیدار می کردند.
دیدار استالین با شاه در کاخ مرمر نیز با تلاش و خواهش یکی از اطرافیان شاه به نام احمدعلی سپهر (مورخ الدوله) از مسئولان سفارت شوروی صورت گرفت.
علاوه براین با وجود آنکه واشنگتن و لندن، پیشنهاد مسکو را برای تشکیل اجلاس رهبران آمریکا، انگلیس و شوروی در تهران پذیرفته بودند ولی به هیچ وجه دولت ایران را در جریان تصمیم خود برای تشکیل کنفرانس در تهران، قرار ندادند و حتی از مذاکرات خود در کنفرانس نیز خبری به مسئولان ایرانی داده نشد. تنها در روز ورود رهبران متفقین، نخست وزیر ایران ـ علی سهیلی ـ در جریان قرار داده شد.
در کنفرانس تهران که از 6 آذر 1322 آغاز شد و تا 9 همان ماه ادامه یافت، طرح عملیات نهائی برای درهم شکستن نیروی مقاومت آلمانی ها تهیه شد.
مهمترین تصمیماتی که در کنفرانس تهران آغاز شد عبارت بودند از:
ـ ایجاد جبهه دوم و پیاده شدن قوای آمریکائی، انگلیسی، کانادائی و فرانسه آزاد در سواحل نورماندی فرانسه در 16 خرداد 1323.
ـ ضد حمله بزرگ ارتش سرخ شوروی به نیروهای آلمان با هدف بیرون راندن قطعی آلمانی ها از خاک شوروی در تیر 1323.
در کنفرانس تهران، راجع به تجزیه آلمان نیز گفت وگوهایی به عمل آمد. روزولت تنها راه مجازات آلمان را تجزیه این کشور عنوان کرد و چرچیل و استالین هم با این نظر مخالفت نکردند.(4) با اینکه استالین پیشنهاد کنفدراسیونی کردن آلمان را رد می کرد و آن را تهدیدی علیه امنیت مرزهای شوروی می داشت ولی پیشنهاد تجزیه آلمان را به عنوان پایه مذاکرات پذیرفت.(5)
به موجب اسناد و مدارک محرمانه ای که بعداً درباره جریان مذاکرات کنفرانس تهران منتشر شد استالین در این کنفرانس موضوع منابع نفتی ایران و کشورهای ساحلی خلیج فارس را نیز مطرح کرد و خواستار توافقی درباره تقسیم این منابع در آینده شد. ولی چرچیل گفت که زمان طرح این مسئله نیست و مسائل اقتصادی جهان باید به طورکلی در پایان جنگ مورد بررسی قرار بگیرد. اما بزرگترین موفقیتی که در کنفرانس تهران نصیب استالین شد نزدیکی به روزولت و جلب اعتماد او بود که نتایج خود را در مدت باقیمانده جنگ و کنفرانس یالتا نشان داد.
کنفرانس سران سه کشور بزرگ در تهران در اعلامیه پایانی خود که شامل یک مقدمه، 9 فصل و 6 ضمیمه بود، استقلال و تمامیت ارضی ایران را نیز تضمین کردند و تعهد قبلی انگلستان و شوروی را درباره تخلیه ایران به فاصله شش ماه بعد از پایان جنگ مورد تایید قرار دادند. ولی امضا کنندگان این اعلامیه، چندان پایبندی به تعهد خود راجع به ایران نشان ندادند. بدین معنی که پافشاری انگلیس و شوروی برکسب امتیازات نفتی از دولت ایران و بخصوص اقدام روسها در منوط ساختن خروج نیروهایشان از ایران به اخذ امتیاز نفتی دریای خزر، نقض آشکار حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران و نقض تعهداتشان در اعلامیه یادشده بود.
زمانی که استالین اعلامیه احترام به استقلال و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را امضا می کرد، شهرهای شمالی ایران در اشغال ارتش سرخ بود و وقتی اعتبارنامه سیدجعفر پیشه وری نماینده حزب توده در نخستین روزهای کار مجلس چهاردهم رد شد، وی و قاضی محمد به عنوان رهبران دو حزب دمکرات آذربایجان و کردستان با کمک نظامی روسها در دو استان یاد شده، اعلام خود مختاری کردند. روسها تا زمان انعقاد قرارداد تاسیس شرکت مختلط نفت ایران و شوروی ـ 15 فروردین 1325 ـ و تشکیل کابینه ائتلافی با حزب توده در تهران ـ 10 مرداد 1325 ـ حاضر به خروج از ایران نگردیدند.
آمریکائیها و انگلیسی ها نیز که در کنفرانس تهران، اعلامیه استقلال و حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران را امضا کردند، به راحتی مایل به خروج از ایران نبودند.
سه ماه پس از آن امضاء در اسفند ماه 1322 دو هیئت انگلیسی و امریکایی از جانب شرکتهای نفتی شوکونی ـ واکیوم و سینکلر امریکایی و شرکت رویال داچ شل انگلیسی ـ هلندی به تهران آمدند و هر دو تقاضای امتیاز نفت در نواحی جنوب شرقی ایران را نمودند. مذاکرات و حتی حضور نمایندگان مزبور در تهران محرمانه نگاه داشته شده بود و جز چند تن از مقامات بلندپایه دولت کسی از مذاکرات ساعد نخست وزیر با آنان اطلاعی نداشت.
انگلیسی ها زمانی نیروهای خود را از شهرهای جنوبی ایران خارج کردند که توانستند طیف وسیعی از سیاسیون وابسته به خود را در جریان تقلبات انتخاباتی چهاردهمین دوره قانونگذاری ایران به مجلس بفرستند. در همین دوره بود که سید ضیاءالدین طباطبائی عامل کودتای انگلیسی سوم اسفند 1299، که از 22 سال پیش از آن در خارج از ایران و از جمله 19 سال در اروپا به سر می برد، به خواست انگلیسی ها به تهران بازگشت و به عنوان نماینده به مجلس چهاردهم راه یافت.(6)
کنفرانس تهران که در دوره دوم کابینه علی سهیلی برگزار شد، از ابتدا تا انتها به صورت محرمانه و بدون انتشار اخبار آن ترتیب یافت. اولین خبر مربوط به این کنفرانس پس از عزیمت رهبران متفقین به کشورهایشان، توسط سهیلی در جلسه مشترک هیات دولت، نمایندگان مجلس و سران لشکری و کشوری در روز دهم آذر 1322 منتشر شد. سهیلی گفت ابتدا از طریق کاردار شوروی در تهران در جریان برگزاری این اجلاس در تهران قرار گرفتم. وی افزود: روز 4 آذر استالین و روز 5 آذر روزولت و چرچیل وارد تهران شدند. کنفرانس مشترک آنان روز 6 آذر شروع شد. روز هفتم آذر نشست محرمانه آنان در سفارت شوروی جریان داشت، روز نهم این نشست خاتمه یافت و اعلامیه مشترک آنان منتشر شد و روز دهم رهبران هر سه کشور از ایران خارج شدند.
نقش سازمان های بین المللی در تامین صلح جهانی :
از عوامل اصلی در ایجاد دگرگونی در روابط بین دولت ها،وحشت از جنگ می باشد که به صورت انگیزه ای برای همکاری بین المللی به منظور رسیدن به صلح جهانی درآمده است.یکی از دلایل اصلی به وجود آمدن سازمان های بین المللی پس از جنگ جهانی دوم نیز،برقراری صلح و امنیت بوده است. در این راستا اقدامات سازمان های بین المللی برای حل و فصل مناقشات دارای اهمیتی حیاتی است؛ چرا که بیشتر این سازمان ها، به عنوان نهادهای فراملی، توانایی و مشروعیت ایفای نقشی تاثیرگذار و مورد پذیرش همگان را در جامعه جهانی دارا می باشد.می توان صلح را ماهیت اصلی به وجود آمدن این سازمان ها دانست.
به همین دلیل هدف اصلی، بررسی میزان کارکرد سازمان های بین المللی در تامین صلح جهانی می باشد این پژوهش سعی داردبه این موضوع بپردازد،که چگونه سازمان های بین المللی پس از پایان جنگ سرد، در تامین صلح جهانی،می توانند تاثیر گزار باشند.فرضیه مطرح شده در این مقاله این است که باوجود حقوق و وظایفی که سازمان های بین المللی در چهارچوب قوانین خود،برای دولت ها وضع کرده اند،نقش تعیین کننده ای در تامین صلح جهانی دارا می باشد(بیگ زاده. 1390: 12).
سازمان های بین المللی دو نوع سازمان کاملا متفاوت را دربرمی گیرند؛ اولین نوع مربوط می شود به سازمان های بین المللی دولتی که آن ها را دولت های ملی تشکیل می دهند و اداره می کنند. دومین نوع مربوط می شود به سازمان های بین المللی غیردولتی که دولت های ملی نقش مستقیمی در تشکیل و اداره ی آن ها ندارد.امروزه تعداد سازمان های بین المللی دولتی را بین 300 تا 400 تخمین زده اند.
امروزه درجامعه ی بزرگ جهانی، سازمان های بین المللی نه تنها در حوزه های فنی، تجاری و صنعتی، مدیریت جامعه بین المللی را عهده دار شده اند بلکه در امور حاکمیتی مثل حفظ صلح، خلع سلاح و کنترل تسلیحات نیز قد عَلَم کرده اند. بر این اساس سازمان های بین المللی که ماهیتاً نهادهایی فاقد حاکمیت قلمداد می شوند از رهگذر توافق دولت ها به اعمال اختیارات حاکمیتی مختلف مبادرت می ورزند. در این وادی یک سازمان بین المللی،اجتماعی از دولت ها می باشد. محل استیلای قدرت سازمان های بین المللی متغیر است ولی هر آنچه که به صورت امور داخلی یک کشور در نیاید را می توان تحت نفوذ این سازمان ها در جامعه بین المللی دانست(بیگ زاده. 1390: 14).
نهاد گرایان لیبرال نیز معمولا دیدگاه خوش بینانه ای نسبت به نقش نهاد های بین المللی در ایجاد و گسترش همکاری های بین المللی و در نتیجه صلح دارند و معتقدند که از سازمان های بین المللی و توانایی آنها می توان برای افزایش یا تثبیت مزایای صلح،مانند وابستگی متقابل اقتصادی و کاهش هزینه های جنگ از طریق تنبیه جمعی متجاوز استفاده کرد(مشیرزاده.1388: 59).
از مسایل و اهداف اصلی سازمان های بین المللی در قرن حاضر رسیدن به صلح جهانی وامنیت دسته جمعی بوده است که این امر در اساسنامه سازمان بین المللی مهم قرن ،سازمان ملل متحد متبلور شده است.در واقع جنگ سرد باعث اختلال در روند سیستم امنیت بین المللی گردید.پس از پایان جنگ سرد نیز جهان وارد یک دوره ی انتقالی گردید و این وضعیت،زمینه را برای نزدیکی بیشتر ملت ها در جهت حل بعضی معضلات فراهم کرد،و در نتیجه سازمان های بین المللی تمام هدف خود را بر این مساله گذاشتند که با تشکیل کنفرانس به راه حل هایی برای رسیدن به صلح و همکاری هایی در صحنه جهانی دست پیدا کنند.
چهارچوب نظری:
سازمان های بین المللی در حقیقت بیانگر نوعی فدرالیسم جهانی هستند.در فدرالیسم جهانی ما شاهد تجمع هایی هستیم،که عناصر تشکیل دهندهی آن (دولت ها) ویژگی دولت بودن خودشان را حفظ کرده اند و ضمن حفظ ویژگی خودشان یک نهاد مستقل از خود ایجاد کرده اند.سازمان های بین المللی در واقع،نماد بسیار بارز فدرالیسم جهانی می باشندکه حیات مستقل و شخصیت حقوقی مستقل از عناصر خود را دارند.به طور خلاصه،سازمان های بین المللی از یک دید شبیه دولت های فدرالی هستند که ما اکنون در جهان شاهد آنها هستیم،از این دیدگاه که سازمانهای بین المللی،مجموعه ای از نهاد ها هستند که با یکدیگر جمع می شوند و یک نهاد دیگری به وجود می آورند،شبیه فدرالیسمی است که ما بین دولت ها می شناسیم و هر کدام از درون مستقل هستند اما در بیرون و سیاست خارجی خود،به منظور حفظ وحدت و رسیدن به یک امنیت جمعی در بین خود با یکدیگر همکاری و فعالیت می کنند.
امروزه زندگی بین المللی بدون سازمان های بین المللی اصلا قابل تصور نیست،یعنی هیچ دولتی را بلا استثنا نمی توان پیدا کرد که عضو یک یا چند سازمان نباشد و این بیشتر از پیش اهمیت برقراری رابطه و همکاری به منظور رسیدن به یک اجماع نظر و اتفاق نظر بین دولت ها را نشان می دهد.بنابر این ملاحظه می شود که تا چه حد سازمان های بین المللی در زندگی سیاسی،اقتصادی،اجتماعی بین المللی از جایگاه مهمی برخوردارند.سازمان های بین المللی از دیر باز در برقراری و حفظ صلح و امنیت تاثیر داشته اند و از روشهای مختفی به منظور حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات استفاده می کنند،که شامل روشهای سیاسی مانند مذاکره،میانجی گری،سازش و یا روشهای حقوقی مانند داوری و رسیدگی قضایی می شود(همان: 4)
با توجه به تحولاتی که امروزه در جامعه ی بین المللی رخ داده است،نقش سازمان های بین المللی غیر دولتی روز به روز از اهمیت بیشتری برخوردار می شوند و حضور این سازمان ها ابعاد وسیعتری به خود می گیرد و علت آن هم این است که ایجاد این سازمان ها نسبت به سازمان های بین المللی فوق العاده ساده تر است و در بررسی صلح در جامعه ی بین الملل نیز سازمان های غیر دولتی بیش از سازمان های دولتی به مقوله ی صلح اهمیت داده اند.قلمرو فعالیت های این سازمان ها از حقوق بشر تا مخاصمات مسلحانه و محیط زیست می باشد که همه به نحوی صلح و آرامش جهانی را هدف خود قرار می دهند.
هر بار که تغییر عمده ای در جامعه ی بین الملل حاکم شده است،نقش دیپلماسی در سیاست جهانی مورد بازنگری مجدد قرار گرفته است.این موضوع در ابتدای قرن بیستم و در سایه ی تحولات عمده ی واقع در آن زمان مصداق دارد و هم اکنون نیز در دهه اولیه قرن بیست و یکم وهزاره سوم تجلی یافته است. در قرن جدید،علاوه بر وجود عناصر و عوامل تکنولوژیک جدید،در عرصه ی دیپلماسی"دولت زدایی" شده است.این عنصر مهم و تاثیر گزار باعث گردید در مناسبات،صلح،جنگ و ثبات از میان برداشته شود.و سازمان های بین المللی دولتی و غیر دولتی روی کار آمده اند،که درصددند با گسترش فعالیت های دیپلماتیک خود در صحنه های بین المللی نقش آفرین باشند و محدودیت کارکرد دولت های ملی را در عرصه ی بین المللی و دیپلماسی برطرف سازند.
از دیدگاه نهاد گرایان با افزایش نقش نهاد های بین المللی ما شاهد گسترش همکاری های بین المللی در جهت منسجم ساختن بیشتر جامعه ی بین المللی می باشیم. برخی از تحلیل گران این دیدگاه ادعا می کنند که جنگ را می توان از میان برداشت و فرهنگ صلح را جایگزین آن کرد.اندیشه های کسانی مانند ویلسون و آنجل بر پایه ی دیدگاه لیبرال ها در مورد موجودات انسانی و جامعه ی انسانی است،این که انسان ها موجودات عقلانی هستند و با عقلانیت به این مهم می رسند که با ایجاد مجموعه ای از سازمان ها،همه می توانند از فرهنگ غنی صلح و آرامش و امنیت حاصل از آن در روابط بین الملل بهره مند شوند.همه ی این مسائل پایه ی تاسیس سازمان های بین المللی از جمله جامعه ی ملل شد(ساعد.1389: 16).
شکست های جامعه ی ملل در دهه ی1930موجب تردید پیرامون وجود هماهنگی منافع در برقراری صلح گردید،به همین خاطر تلاش بر این شد که به منظور تامین صلح و امنیت بین المللی ملت ها و حل و فصل منصفانه ی اختلاف ها،حقوق و سازمان های بین المللی با قدرتی کارآمد تلفیق شوند.
درک صحیح از مفاهیم صلح و امنیت نه تنها در رابطه با سازمان های بین المللی امری ضروری است،زیرا این سازمان ها از تاثیرات بسیار مهمی بر روند تحولات جامعه ی جهانی برخوردار بوده اند و به مرور زمان نیز بر اهمیت آنها افزوده می شود،بلکه از آنجایی که فرضیه های متعددی در پی شناخت و نقش و برسمیت شناختن این سازمان ها به وجود آمده اند،بدون این شناخت نمی توان به خوبی نسبت به میزان تاثیر گزار بودن این سازمان ها قضاوت کرد.
مقاله ی حاضر تلاش خواهد کرد تا با بهره مندی از رهیافت نهادگرایی نولیبرال به بررسی مفهوم صلح و نقش سازمان های بین المللی در میزان تامین این مفهوم در جامعه ی بین المللی امروز بپردازد.
سازمان های بین المللی:
پس از جنگ سرد،شکل و ماهیت روابط بین الملل دستخوش تحولات متعددی گردید.مهم ترین رویدادهایی که به پیچیدگی روابط عصر حاضر انجامیده است پراکندگی مراکز قدرت در جهان،ظهور علم و تکنولوژی،ایجاد و تقویت نقش سازمان های بین المللی دولتی و غیر دولتی و موارد دیگر را شامل می شوند.پیدایش تکنولوژی پیچیده ی نظامی به عنوان وسیله ای در خدمت سیاست خارجی دولت ها و نفوذ پذیر شدن مرزهای کشور ها باعث شد که بر نقش سازمان های بین المللی به منظور افزایش همکاری میان دولت ها افزوده شود.این مساله به این خاطر می باشد که دولت ها در حال حاضر از لحاظ اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،زیست محیطی وحتی سیاسی و نظامی آسیب پذیر گشته اند و نمی توانند خود را از جریان های جهانی برحذر داشته و به تنهایی در صدد حفظ امنیت مرزی خویش برآیند.
پس از جنگ سرد"میخائیل گورباچف"نخستین کسی بود که در کتاب خود تحت عنوان "به سوی دنیای بهتر"از جایگزینی همکاری به جای "رویارویی"میان شرق و غرب سخن گفت و نیاز دنیای جدید را به همکاری در تمامی زمینه ها مطرح کرد.
سازمان های بین الملل به منظور ایجاد همکاری و تعاون بین دولت ها در زمینه های مختلف از جمله:تبادل اطلاعات،اکتشافات و تجربیات یکدیگر به وجود آمده اند تا دولت ها را در پاسخ به نیازهای اساسی و ارائه خدمات در سطح جهان یاری دهند که این از عهده یک کشور منفرد ساخته نیست.سازمان ملل متحد هسته ی مرکزی این سازمان ها بوده و نقش آن هماهنگ کردن کلیه همکاری های بین المللی است.
پایان جنگ جهانی دوم،تشکیل سازمان ملل متحد را در سایه ی همکاری نهادینه کشورهای قدرتمند به منظور ایجاد صلحی پایدار برای جامعه ی جهانی بشارت داد.این سازمان به عنوان اولین نهاد مدافع صلح در جهان معرفی می شود که اهداف خود را بر چهار اساس استوار کرده است:حفظ صلح و امنیت بین المللی،توسعه ی روابط دوستانه بین ملل بر اساس احترام به اصل برابری حقوق و خودمختاری ملت ها همکاری بین المللی به منظور حل مسائل جهانی در زمینه های اقتصادی،اجتماعی،فرهنگی،بشردوستی و احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همگان تاسیس گردید.ملاحظه می شود که پیدایش اولین سازمان های بین المللی در جامعه ی جهانی مهم ترین مساله و دغدغه ی خود را صلح و امنیت و آزادی مطرح کرده اند. سازمان ملل متحد در مدت فعالیت خود اغلب به منظور جلوگیری از وضعیت های خطرناک بین المللی که ممکن بوده است به جنگ منتهی شود، دو طرف متخاصم را به استفاده از شیوه های دیپلماتیک مانند شرکت در مذاکرات به جای توسل به اسلحه ترغیب کرده است. بنابر این سازمان ملل متحد، تاکنون نسبتا نقش تعدیل کننده و یا آرام بخش در بسیاری از مناقشات بین المللی ایفا کرده است. این نقش ، بویژه در بحران برلین (1949-1948) و کوبا(1962) از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.
اهمیت نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در سال 1967 در دو منطقه خاورمیانه، پس از آنکه مصر تقاضای خروج نیروهای مزبور را از صحرای سینا نمود، بوضوح مشخص شد، زیرا پس از خروج این نیروها بلافاصله جنگ در گرفت. در اندیشه نهادگرایی نئولیبرال، سازمان های بین المللی قادرند همکاری بین دولت های ملی را در موضوعات جهان شمول تقویت نموده و مستقل از اراده قدرت های بزرگ در صحنه بین الملل عمل نمایند(بیگ زاده.1390: 30).
سازمان های بین المللی به دو دسته ی سازمان های بین المللی دولتی و غیردولتی تقسیم می شوند،هر کدام از این سازمان ها در زمینه ی صلح فعالیت های زیادی داشته اند اما امروزه به وضوح شاهد افزایش نقش سازمان های غیردولتی در تامین صلح جهانی می باشیم.این نوع سازمان ها عمدتا دارای انگیزه های بشردوستانه بوده و قادر به ایجاد ثبات و نگه داری صلح جهانی هستند.به منظور حفظ بی طرفی،اغلب این نهاد ها،رویه ای بی طرفانه پیشه کرده و در خارج از مجموعه ی دولتی مبادرت به همکاری و فعالیت می نمایند. برخی از این تشکیلات عبارتند از:سازمان های بین المللی مذهبی مانند:سازمان های کلیسای کاتولیک و واتیکان،تشکل های اسلامی،مذاهب دیگر در چارچوب فدراسیون های دینی،انجمن بین المللی وکلای دادگستری،فدراسیون جهانیانجمن های طرفدار ملل متحد،اتحادیه بین المجالس،و سازمان بین المللی اتحادیه های کارگری. اما از میان آنها گروه هایی نظیر آکسفام،در زمینه نجات کودکان و جامعه تاکنون در کشورهای اوگاندا،کامبوج،سودان کمک های انسانی مهمی را ارائه کرده اند.از زمان تاسیس سازمان های بین المللی تاکنون با هرنوع مشکلی که امنیت جهانی را نقض کرده است برخورد کرده اند و در این زمینه راهکارهای مختلفی ارائه کرده اند،یکی از موارد تهدیدآمیز صلح به خصوص در عصر کنونی جامعه ی جهانی،بحث تروریسم است که در این زمینه بیشتر سازمان های بین المللی،به خصوص سازمان ملل قطع نامه های بسیاری در این زمینه صادر کرده اند.در واقع موضوع تروریسم یک تهدید جهانی است.اعمال تروریستی نظیر قتل،گروگانگیری،هواپیماربایی و تخریب اموال و اماکن،حقوق بشر و آزادی های اساسی را نقض کرده و روابط بین الملل را تحت تاثیر قرار داده است.ماهیت جهانی این مساله،جامعه بین المللی را وادار به انجام اقداماتی برای مقابله با تروریسم کرده است.گرچه اقدامات مختلفی اعم از یکجانبه، دوجانبه و یا منطقه ای برای کنترل تروریسم صورت گرفته،اما در نگاه رویکرد نهادگرایی نولیبرال،اقدامات همه جانبه و مشارکت تمامی دولت ها در مبارزه با تروریسم امری اجتناب ناپذیر است و مناسب ترین مکان برای حل این مشکل جهانی،سازمان ملل متحد است.
با افزایش اعمال تروریستی،دولت ها به اهمیت سازمان های جهانی در مقابله با تروریسم پی برده اند. عمده ترین نتیجه پاسخ حقوقی جامعه بین المللی،انعقاد کنوانسیون هایی است که درصدد تنظیم یا توسعه صلاحیت کیفری دولت های عضو نسبت به اعمال مختلف تروریستی و در نهایت مجازات متهمین به ارتکاب چنین به عنوان مهم ترین دلیل تهدید امنیت و صلح جهانی مطرح شد،و جامعه ی جهانی تنها از طریق فعالیت های جمعی سازمان ها توانست از میزان این تهدیدات بکاهد و به منظور جلوگیری از وقوع حوادث دیگر شبیه به این موضوع،اقداماتی را انجام دهد. در واقع فعالیت های سازمان ملل و سایر سازمان های غیر رسمی مدافع صلح،در آماده کردن افکار جامعه جهانی به منظور مبارزه با تروریسم بسیار تاثیرگزار بوده است.
تروریسم و سازمان های بین المللی
ترور با اشکال مختلفش همراه با پیدایش بشر موجودیت یافت و در طول تاریخ انسان های زیادی را از صحنه گیتی حذف و جوامع انسانی را با ناامنی و وحشت روبرو ساخت . شاید محسوس ترین فرایند پدیده فوق ، ایجاد بی ثباتی و تزلزل در روابط میان انسان ها و به تبع آن بی اعتمادی آن ها نسبت به عواطف و احساسات بشری و نوع دوستانه باشد؛ اما ایجاد ارعاب و حذف رقبا از صحنه های مختلفِ اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی از عمده ترین انگیزه های این حرکت ضد انسانی می باشد که تا کنون نیز این گونه بوده است .
بعد از تشکیل سازمان ملل متحد و عضویت اکثر کشورهای جهان و پذیرش منشور ملل متحد از سوی آنان ، مبارزه با تروریسم در سطوح بین المللی بر عهده این سازمان نهاده شد .همه کشورها دریافته اند که تنها از طریق همکاری جهانی می توان به مبارزه علیه تروریسم برخاست ، که تا کنون این همکاری با سازمان های بین الللی و محوریت سازمان ملل متحد در موارد متعدد به انجام رسیده است . در حیطه سیاسی ، مجمع عمومی همه اعمال تروریسم بین المللی را به دفعات محکوم کرده است . کنوانسیون بین المللی علیه بمب گذاری تروریستی ، که در سال 1997 در مجمع عمومی به تصویب رسید ،مقرر می کند که دولت ها متهمان به بمب گذاری تروریستی را، یا باید تحت پیگرد قانونی قرار دهند، یا آن ها را به کشور اصلی شان تسلیم کنند.اعلامیه درباره اقدامات برای رفع تروریسمِ بین المللی مصوب سال 1994 نیز حرکتی واقعی در زمینه اقدامات ملی و بین المللی است ، که در مقابله با تروریسم باید توسط دولت ها اجرا گردد . از دیگر سازمان های مدافع صلح در برابر تروریسم و جنگ سازمان عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر می باشد که در زمینه فعالیت های زیادی کرده اند.و اخیرا هم در میانمار فعالیت های گسترده ای را به منظور حفظ صلح انجام داده اند.از این جهت می توان نتیجه گرفت که بعد از وقوع حوادث یازده سپتامبر به دلیل مطرح شدن تروریسم به عنوان یک عامل تاثیرگزار و مختل کننده صلح و آسایش جهانی،سازمان های بین المللی نقش مهم تری را دز ذهن افکار عمومی ملت ها به منظور حمایت از امنیت جامعه ی جهانی بازی کرده اندو مسئولیت های مهم تری پیدا کرده اند. چرا که اگر این نهادهای حامی صلح جهانی وجود نداشتند،ایجاد اتحاد و همبستگی بین دول به منظور همکاری و صلح به آسانی امکان پذیر نبود.و این مساله با مقایسه ی قبل و بعد از ایجاد سازمان های بین المللی به وضوح مشخص بوده است.
حق وتو چیست و چه کشورهایی و چرا از این حق در سازمان ملل بر خوردارند؟
چه پیشنهاداتی برای تغییر و تحول در شورای امنیت مطرح و مورد بحث است؟
وتو کلمه ای از زبان لاتین و به معنای "من منع می کنم" است. این واژه نخست در مجلس های دوره امپراتوری روم بکار می رفت.اگر در یک نظام رای گیری نظر مخالف یک یا چند رای دهنده، فارغ از نتیجه شمارش آرا، بتواند نتیجه را ملغی کند می گویند "رای وتو شده است". این حالت به ویژه وقتی پیش می آید که بر پایه آیین نامه رای گیری نیاز به "توافق به اتفاق آرا" باشد. در این حالت هریک از رای دهندگان حق وتو دارند، چون اگر رای مخالف دهند اتفاق آرا حاصل نمی شود و پیشنهاد به تصویب نمی رسد.
از مشهورترین موارد وتو در دوران معاصر استفاده از حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل متحد است. 5 عضو دائم شورای امنیت این حق را دارند.
حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل به معنی آن است که هریک از پنج عضو دائم این شورا اگر با تصمیمی از تصمیم های این شورا مخالفت کنند، آن تصمیم رد خواهد شد، صرف نظر از این که اکثریت اعضا به آن رای موافق داده باشند یا خیر. رای ممتنع به معنای رای مخالف نیست و وتو به شمار نمی رود .
سازمان ملل در پایان جنگ جهانی دوم و از سوی کشورهای پیروز در آن جنگ شکل گرفت و سازمان و روال های حاکم بر فعالیت آن نشان از شرایط جهانی بعد از جنگ دوم دارد. قوی ترین نهاد سازمان ملل، یعنی شورای امنیت، پنج عضو دائمی دارد که در تصمیمات این شورا حق وتو دارند.
. اعطای حق وتو به اعضای دائم شورای امنیت، که کشورهای پیروز جنگ جهانی دوم بودند برای حفاظت از منافع آنان بود.
کاربرد حق وتو را می توان به دو دوره تقسیم کرد:
• دوره ۱۹۴۶-۱۹۷۲، که درآن اتحاد شوروی بیشترین سود را از این قدرت برد.
• دوره ۱۹۷۲ تا کنون، که آمریکا بیشترین تعداد وتو را داشته است.
از زمان برداشتن دیوار برلین (در سال ۱۹۸۹) تا پایان سال ۲۰۰۴ میلادی، ۱۹ بار وتو صورت گرفته است که از آن میان:
• آمریکا ۱۳ با وتو کرده است (۱۱ بار برای اسرائیل، ۱ بار در مورد بوسنی و ۱ بار در مورد پاناما).
• روسیه ۳ بار وتو کرده است (۲ بار در مورد قبرس و ۱ بار در مورد بوسنی).
• چین دو بار وتو کرده است (در مورد مقدونیه).
در یک مورد نیز آمریکا، انگلیس و فرانسه حق وتوی خود را در مورد پاناما به کار بردند.
چه پیشنهاداتی برای تغییر و تحول در شورای امنیت مطرح و مورد بحث است؟
بر اساس منشور سازمان ملل ، شورای امنیت موظف شده است که برای ایجاد صلح همه تلاش خود را به کار گیرد و از خطر بروز جنگ جلوگیری نماید.
شورای امنیت از" 10 عضو موقت که توسط مجمع عمومی انتخاب می شوند و پنج عضو دایمی ، چین ، آمریکا ، فرانسه ، روسیه و انگلیس" تشکیل می شود.
شورای امنیت داری 15 عضو است، ده عضو غیر دایمی بر اساس مناطق جغرافیایی انتخاب می شوند. سه کشور از آفریقا ، دو کشور از آسیا ، یک کشور از اروپای مرکزی و شرقی ، دو کشور از آمریکای لاتین و دو کشور از کشورهای اروپای غربی و دیگر کشورها انتخاب می می شوند.
از حق وتو بیشتر در دوره جنگ سرد بین کشورهای بلوک غرب و کشورهای بلوک شرق استفاده می شده است و از 1990 بدین سو از حق وتو استفاده ای کمتری شده است.
اکثریت اعضای سازمان ملل از آغاز دهه 90 بر این عقیده پا فشاری می کنند که بهتر است تعداد اعضای دایمی شورای امنیت افزایش یابد. آن ها معتقدند این افزایش می تواند به نحو بهتری جهان را نمایندگی کند. اما اعضای سازمان ملل تا کنون نتوانسته اند بر سر چگونگی افزایش اعضای دایمی شورای امنیت سازمان ملل با هم به توافق برسند.
اختلاف بر سر آن است که چه کشورهایی بایستی به غضویت دایمی شورای امنیت در آیند. عده ای بر این عقیده اند که کشورهایی با توان اقتصادی بالا مانند ژاپن و آلمان و کشورهایی با اقتصاد نسبتا توانمند و جمعیت زیاد مانند هند و برزیل به عضویت دایمی شورای امنیت پدیرفته شوند.
اما خواست های متفوت کشورها ، راه را برای رسیدن به توافق دشوار می سازد ، به طور مثال پاکستان هیچ علاقه ای به اینکه هند به عضویت شورای امنیت در آید ندارد.
همچنین هستند کشورهایی که خواهان گسترش اعضای دایمی شورای امنیت نیستند آن ها بر این عقیده هستند که تعدادی بر اعضای موقت از مناطق گوناگون جهان افزوده شود.
حق وتو همچنان موضوع گفتگوها و مباحثات است،. سوال این است ، آیا کشورهایی که به عضویت دایمی در می آیند نیزاز حق وتو بر خوردار می شوند؟ و اگر کشورهای بیشتری از این حق بر خوردار شوند تصمیم گیری در امر صلح دشوار تر نخواهد شد؟
حذف کامل حق وتو نیز در شرایط کنونی امری غیر واقعی ارزیابی می شود اعضای دایمی شورای امنیت که دارای حق وتو هستند با چنین پیشنهادی مخالفت خواهند کرد.
تعداد زیادی از اعضای سازمان ملل متحد معفقدند که حق وتو تنها به فصل 7 منشور سازمان ملل محدود گردد. بر اساس ماده 41 فصل هفتم منشور سازمان ملل شورای امنیت می تواند تصمیم بگیرد که برای اجرای تصمیمات آن شورا مبادرت به چه اقداماتی که متضمن به کارگیری نیوری مسلح نباشد لازم است و می تواند از اعضای ملل متحد بخواهد که به این قبیل اقدامات مبادرت ورزند این اقدامات ممکن است شامل متوقف ساختن تمام یا قسمتی از روابط اقتصادی و ارتباطات راه آهن – دریایی – هوایی – پستی – تلگرافی – رادیویی و سایر وسائل ارتباطی و قطع روابط سیاسی باشد و بر اساس ماده 42 فصل هفتم در صورتیکه شورای امنیت تشخیص دهد که اقدامات پیش بینی شده در ماده 41 کافی نخواهد بود یا ثابت شده باشد که کافی نیست می تواند به وسیله نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی به اقدامی که برای حفظ یا اعاده صلح و امنیت بین المللی ضروری است مبادرت کند. این اقدام ممکن است مشتمل بر تظاهرات و محاصره و سایر عملیات نیروهای هوایی – دریایی یا زمینی اعضای ملل متحد باشد.
ایجاد رفرم های جدی در سازمان ملل نیاز مند تغییر در مشور سازمان ملل می باشد. تغییرمنشور به نوبه خود نیاز به آرای دو سوم اعضای سازمان ملل و همچنین پنج عضو دایمی شو رای امنیت را دارد. در واقع بدون جلب نظر پنج عضو دایمی شورای امنیت نمی توان به رفرم جدی در ساختار سازمان ملل در آینده حداقل نزدیک ، چندان امیدوار بود.
وتو و انتقادات وارده:
منتقدان نظام وتو اشاره می کنند که برخی از قطعنامه هایی که تصویب می شود در عمل اجرا نمی شود. انتقاد عمده دیگر از نظام وتو این است که پنج عضو دائم، یعنی فاتحان جنگ جهانی دوم، دارای هیچ وجه اشتراک ژئوپولیتیکی در جهان امروز نیستند. این در حالی است که اگر حق وتو منسوخ شود، اکثریت آرا در شورای امنیت همسان خواهد شد و لذا شاهد تصویب قطعنامه های بیشتری خواهیم بود، موقعیت های بیشتری به عنوان عوامل تهدید علیه امنیت جهانی قلمداد خواهند شد، کشورهای بیشتری مواخذه می شوند و تحریم های بیشتری تصویب می شود.البته این نیازمند آن است که نظام اصلاح شده ای در شورای امنیت شکل گیرد که از توان اجرایی لازم و منابع مالی کافی جهت تحقق اهداف فوق برخوردار باشد، چرا که در حال حاضر اعضای دائمی شورای امنیت نزدیک به نیمی از بودجه کلی سازمان ملل را تامین می کنند.
تاکنون هیچ یک از پنج عضو دائمی شورای امنیت به تمایل خود برای واگذار کردن حق وتو اشاره ای نکرده است. با توجه به منشور سازمان ملل هر گونه تغییر در منشور سازمان ملل متحد باید از سوی هر پنج عضو این شورا تصویب شود.
اسامی دبیرکل های سازمان ملل متحد از آغاز تاکنون :
1- ترایگ هالدن لی نروژی (تریگلی )اولین دبیرکل سازمان ملل متحد
2- داگ هامرشولد دومین رییس سوئدی
3- اوتانت اهل برمه
4- کورت والدهایم
5- خاویر پرز دوکوئیار
6- پطروس غالی مصری
7- کوفی عنان اهل غنا
8- بان کی مون از کره جنوبی
نقش دبیرکل سازمان ملل متحد:
دبیرکل سازمان ملل متحد، وکیل مدافع و دیپلمات دارای نقش های برابر، رییس کل و کارمند مدنی، نمادی از آرمان های سازمان ملل متحد و سخنگویی برای منافع مردمان جهان، به ویژه ازجمله مردم فقیر و آسیب پذیر است. دبیرکل کنونی، و هشتمین دبیرکل سازمان ملل متحد، آقای بان کی مون از جمهوری کره است که اول – ژانویه 7002 به این مقام رسید.
منشور ملل متحد دبیرکل را به عنوان "کارمند اداری اصلی" سازمان توصیف می کند که باید در این مقام کارکند و وظایف دیگری را که از جانب شورای امنیت، مجمع عمومی، شورای اقتصادی و اجتماعی و دیگر نهادهای سازمان ملل متحد به وی محول می شود، انجام دهد. منشور همچنین به دبیرکل اختیار می دهد توجه شورای امنیت را به هر موضوعی که به نظر او ممکن است حفظ صلح و امنیت را به خطر اندازد جلب کند. این رهنمودها اختیارات دفتر)مقام( دبیرکل را تعریف و به آن گستره ای قابل توجه برای اقدام می دهد. دبیرکل اگر شرح دقیق نگرانی های کشورهای عضو را نداشت ناکام می ماند، اما او باید از ارزش ها و اقتدار اخلاقی سازمان ملل متحد نیز حمایت، و برای صلح، حتی با خطر، گاه گاه، درگیرشدن )چالش( یا عدم موافقت با همان کشورهای عضو، اقدام کند.
این تنش خلاقه دبیرکل را در تمامی کارهای روزانه او که شامل شرکت در جلسات نهادهای سازمان ملل متحد؛ مشورت با رهبران جهان، مقام های دولتی و دیگران است؛ سفر به سراسرجهان به منظور تماس با مردمان کشورهای عضو سازمان و قرارگرفتن درجریان شعاع گسترده مسایل مورد علاقه بین المللی که در دستور کار سازمان است، همراهی می کند. دبیرکل هر سال گزارشی درباره کار سازمان منتشر می کند که فعالیت های آن را ارزیابی و اولویت های آینده را مشخص می کند. دبیرکل رییس کمیته اداری هماهنگی نیز هست که روسای اجرایی همه صندوق ها، برنامه ها و کارگزاری های تخصصی سازمان ملل را هرسال دوبار گردهم می آورد تا هماهنگی و همکاری را در سراسر طیف مسایل بنیادی و مدیریتی که نظام ملل متحد با آنها مواجه است بیشتر کنند.
یکی از حیاتی ترین نقش های اجرا شده به وسیله دبیرکل استفاده از"میانجیگری و اعمال نفوذ شخصی " وی است اقدام هایی که با اتکا به استقلال، بی طرفی و صداقت و منزلت وی برای پیشگیری از طرح و افزایش، – تشدید یا گسترش اختلافات بین المللی به گونه ای خصوصی یا علنی انجام می دهد.
هردبیرکل همچنین نقش خود را درچارچوب زمان ویژه خود در مدت تصدی دبیرکلی در سازمان ملل متحد تعریف می کند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد :
مجمع عمومی سازمان ملل متحد (به انگلیسی: United Nations General Assembly یا UNGA/GA) رکن اصلی، جهانی و مشورتی سازمان ملل متحد است. کلیهٔ کشورهای عضو در مجمع شرکت دارند.[۳] فصل چهارم منشور در خصوص مجمع است. هر عضو سازمان ملل متحد در مجمع دارای یک حق رای می باشد و بیش از پنج نماینده در مجمع نخواهدداشت.[۴] مجمع عمومی به طور منظم دوره های اجلاسیهٔ سالیانهٔ خود را از سپتامبر تا دسامبر یا ژانویه تشکیل می دهد و در موارد استثنایی به درخواست شورای امنیت و یا به درخواست یک عضو که مورد موافقت اکثریت اعضا باشد دوره های اجلاسیهٔ فوق العاده خواهدداشت.
رای گیری در خصوص مسائل مهم مانند حفظ صلح و امنیت، مسائل مربوط به بودجه و انتخاب اعضا با اکثریت ۲/۳ آرا صورت می گیرد و در خصوص مسائل دیگر با اکثریت ساده اتخاذ تصمیم می شود. تصمیمات و قطعنامه های مجمع عمومی عمدتاً جنبهٔ اعلامی یا توصیه ای دارند اما بعضاً برخی از این قطع نامه های اعلامی با گذشت زمان و تکرار تا حدود زیادی برای کشورهای عضو به طور ضمنی الزام آور می شوند. از جمله آن ها اعلامیه جهانی حقوق بشر است.
به گفتهٔ تونکین، حقوقدان روسی:
تصمیمات مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نقش مسلمی در ایجاد هنجارهای حقوق بین الملل از طریق عرف ایفا می کند. در نتیجه، تصمیمات و توصیه های سازمان های بین المللی و در درجهٔ اول مصوبات مجمع عمومی سازمان ملل متحد که منطبق با منشور بوده و منعکس کنده نظریات کشورهای هر دو سیستم است (سرمایه داری و سوسیالیسم)، نقش بزرگی در ایجاد موازین حقوق بین الملل عرفی ایفا می کند.
ترکیب مجمع عمومی:
ترکیب مجمع عمومی، بیان گر اصلی بنیادین در روابط بین المللی یعنی برابری دولت ها می باشد. مجمع عمومی، مرکب از کلیهٔ اعضای ملل متحد است (۱۹۳ کشور) و هریک از اعضا می توانند حداکثر تا پنج نماینده در مجمع عمومی داشته باشند ولی این امکان برای دولت ها وجود دارد که در صورت نیاز و در حد امکان خود به این هیئت، مشاور یا کارشناس اضافه نمایند. علاوه بر نمایندگان دولت ها هیئت هایی به عنوان ناظر، بدون داشتن حق رای شرکت می کنند.
وظایف و اختیارات مجمع عمومی:
مجمع عمومی فراگیرترین رکن سازمان ملل متحد است و دارای صلاحیت گسترده ای می باشد. ارکان دیگر باید مطالعات و گزارش های خود را سالانه به آن ارائه نمایند. این رکن، ضمن بررسی این گزارش ها و تصویب بودجه، نظارت خود را بر تمام فعالیت های سازمان اعمال می کند. مجمع طبق مادهٔ ۱۰ منشور، می تواند در خصوص هر مسئله یا امری که در چارچوب منشور قرار می گیرد و یا در ارتباط با اختیارات و وظایف یکی از ارکان پیش بینی شده در منشور است بحث نموده، در مورد آن ها توصیه نامه صادرنماید. تنها محدودیت های وارده به صلاحیت مجمع عمومی عبارتند از:
عدم مداخله در اموری که ذاتاً داخل در صلاحیت داخلی دولت ها است.
عدم مداخله در مورد اختلاف یا وضعیتی که شورای امنیت در حال رسیدگی به آن می باشد مگر آن که شورای امنیت خود تقاضای مداخلهٔ مجمع عمومی را بنماید.
ارجاع تمام مسائل مربوط به حفظ صلح و امنیت بین المللی که نیاز به اقدام عملی دارند به شورای امنیت زیرا فقط شورای امنیت است که می تواند در مورد اقدامات عملی تصمیم بگیرد.
وظایف و اختیارات خاص مجمع عمومی:
ساختمان مجمع عمومی ملل متحد:
بحث در مورد تمام مسائل و قضایایی که در چارچوب منشور قرار می گیرد به استثنای ماده ۱۲ منشور؛
بحث و بررسی دربارهٔ هر مسئله مربوط به حفظ صلح و امنیت بین المللی به استثنای مواردی که شورای امنیت مشغول انجام وظایفی است که طبق منشور به آن محول شده است؛
انتخاب اعضای سایر ارکان اصلی (انتخاب اعضای غیردایم شورای امنیت، شورای اقتصادی اجتماعی و شورای قیمومت به هنگام ضرورت)؛
معرفی یا انتخاب اعضای ارکان فرعی خود؛
هماهنگ نمودن فعالیت های موسسات تخصصی؛
بررسی و ارائه توصیه دربارهٔ اصول همکاری در زمینهٔ حفظ صلح و امنیت بین المللی؛
آمریت بر شورای اقتصادی اجتماعی و شورای قیمومت؛
آمریت بر ادارهٔ سازمان و تصویب بودجهٔ سازمان و تقسیم و تخصیص سهمیه های پرداختی اعضا؛
اجازه دادن به موسسات تخصصی جهت درخواست نظر مشورتی از دیوان بین المللی دادگستری؛
دریافت و بررسی گزارش های شورای امنیت و سایر ارگان های سازمان ملل؛
انجام مطالعات و صدور توصیه هایی در خصوص ترویج همکاری بین المللی در امور سیاسی، ایجاد زمینه های مناسب برای توسعهٔ تدریجی و تدوین حقوق بین الملل، کمک به تحقق حقوق بشر و آزادی های بنیادین برای همه، بی هیچ تبعیض از حیث نژاد و جنس و زبان و مذهب و همیاری بین المللی در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و بهداشتی؛
ارائه توصیه هایی برای حل و فصل مسالمت آمیز هر وضعیتی که احتمالاً به روابط دوستانهٔ بین المللی لطمه می زند بدون توجه به منشا آن.
وظایف و اختیارات مشترک مجمع با شورای امنیت:
ترکیب سازمان (پذیرش عضو جدید، معلق کردن عضویت یا اخراج کردن یک دولت عضو)؛
انتخاب قضات دیوان بین المللی دادگستری؛
انتخاب دبیر کل (بر اساس توصیهٔ شورای امنیت)؛
تجدیدنظر در منشور ملل متحد؛
اداره مناطق سوق الجیشی در سرزمین های تحت قیمومت ملل متحد.
طرز کار مجمع عمومی:
قواعد مربوط به طرز کار مجمع عمومی در مادهٔ ۴ منشور و مقررات داخلی مجمع بیان شده است. مجمع عمومی خود آیین نامهٔ داخلی را تنظیم می کند و به لحاظ این که مقررات داخلی اش ماهیت قراردادی ندارد، می تواند بدون آن که مشکلات مربوط به تغییر منشور مطرح شود آن را تغییر دهد.
سازمان دهی کارهای مجمع عمومی:
رئیس جمهور روسیه دمیتری مدودف در حال سخنرانی در ۶۴ مین اجلاس مجمع عمومی در ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۹.
مجمع عمومی به طور دایم تشکیل جلسه نمی دهد. اجلاس عادی مجمع، سالانه از سه شنبه سومین هفتهٔ سپتامبر به مدت ۳ تا ۴ ماه در مقر سازمان در نیویورک برگزار می شود.[۹] با این وجود مجمع می تواند در صورت اقتضا، اجلاسیه های فوق العاده به دعوت دبیر کل و بنا به درخواست شورای امنیت، اکثریتی از کشورهای عضو، یا به تقاضای یک کشور اگر اکثریت اعضا موافق باشند تشکیل دهد. هم چنین مجمع می تواند اجلاس فوق العاده فوری که اختصاص به یک مشکل مشخص دارد برگزارنماید. این اجلاس به فاصلهٔ ۲۴ ساعت از زمان تقاضای شورای امنیت بر اساس رای هر یک از ۹ عضو شورا، یا با اکثریت اعضای سازمان، یا با یک عضو اگر اکثریت اعضا موافق باشند تشکیل می شود.
اغلب در ابتدای هر اجلاس عادی روسای کشورهای عضو و دولت ها در خصوص اضطراری ترین مسائل بین المللی سخنرانی می کنند. سپس سایر مسائل به جهت آن که بحث در خصوص آن ها به علت کثرت اعضای مجمع با کندی مواجه می شود و تسهیل فعالیت ها در نهادهای کوچک تر که همان کمیته های مجمع هستند بررسی می شوند. این کمیته ها عبارتند از:
کمیتهٔ اول (خلع سلاح و امنیت بین المللی)
کمیتهٔ دوم (اقتصادی و مالی)
کمیتهٔ سوم (اجتماعی، بشردوستانه و فرهنگی)
کمیتهٔ چهارم (ویژهٔ سیاسی و استعمارزدایی)
کمیتهٔ پنجم (امور اداری و بودجه ای)
کمیتهٔ ششم (حقوقی)
علاوه بر این ۶ کمیتهٔ اصلی، کمیتهٔ دیگری هم وجود دارد که اختیارات هیئت های نمایندگی را بررسی و کنترل می نماید. مجمع عمومی حداقل ۳ ماه پیش از شروع اجلاس عادی شروع به انخاب هیئت رئیسه می نماید. این هیئت رئیسه مرکب از یک رئیس، ۲۱ معاون رئیس و روسای ۷ کمیتهٔ اصلی است. انتخاب رئیس مجمع عمومی به جهت هدایت مذاکرات و نقش هماهنگ کننده ای که دارد بسیار با اهمیت است. در عمل و بر اساس توافق صورت گرفته میان دولت های عضو هیچ گاه رئیس مجمع عمومی از میان پنج عضو دایم شورای امنیت انتخاب نمی شود.
بر اساس قطعنامهٔ ۱۹۹۰ مصوب ۱۹۶۳ برای تضمین رعایت برابری جغرافیایی هر ساله رئیس مجمع به نوبت از میان پنج گروه از کشورهای آفریقایی، آسیایی، اروپای شرقی، آمریکای لاتین و کارائیب و اروپای غربی، و سایر دولت ها انتخاب می شود.
نحوهٔ اخذ تصمیم در مجمع عمومی:
تالار مجمع عمومی سازمان ملل متحد:
تصمیم گیری در خصوص کارهای مجمع عمومی یا از طرق رای گیری و یا از راه کنسانسوس است.
رای گیری در مجمع عمومی:
طبق رای منشور ملل متحد رای گیری در مجمع مبتنی بر دو اصل برابری دولت ها و اخذ تصمیم با اکثریت آرا است. هر دولت چه بزرگ و چه کوچک در مجمع دارای یک رای خواهد بود. تصمیم گیری در خصوص مسائل مهم با اکثریت ۲/۳ از اعضای حاضر و رای دهنده صورت می گیرد.[یادداشت ۱] اتخاذ تصمیم در خصوص مسائل دیگر با اکثریت ساده انجام می شود..رای گیری می تواند به صورت کتبی، بالا بردن دست ها یا با خواندن اسامی باشد.
کنسانسوس در مجمع عمومی:
در سال های اخیر تلاش ویژه ای صورت گرفته است تا در خصوص موضوعات به جای تصمیم گیری بر اساس رای گیری رسمی (به اکثریت یا به اتفاق آرا) از آیین کنسانسوس استفاده شود. رئیس مجمع عمومی بعد از مشورت و توافق با هیئت نمایندگی می تواند پیشنهاد دهد که یک قطع نامه بدون رای گیری و ارائهٔ اعتراض رسمی تصویب شود.
شورای اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل متحد:
شورای اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل متحد (به انگلیسی: United Nations Economic and Social Council) معروف به اکوسوک (ECOSOC) یکی از پنج رکن اصلی سازمان ملل متحد است که فصل دهم منشور به آن اختصاص دارد. این شورا مسئولیت توجه و رسیدگی به امور اجتماعی، اقتصادی و امور مربوط به ۱۴ آژانس تخصصی سازمان ملل را به عهده دارد. اولین جلسه اکوسوک در چرچ هاوس، لندن در ۲۳ ژانویه ۱۹۴۶ برگزار شد. از آن پس شورا هر سال تعدادی جلسهٔ سازمانی جهت برنامه ریزی و تهیهٔ دستور کار و یک نشست محتوایی یک ماهه در ماه ژوئیه جهت بررسی مسائل، در دستور کار خود قرار داده است. هم چنین شورا از سال ۱۹۹۸ در ماه آوریل نشستی با حضور وزرای اقتصادی کشورهای عضو بانک جهانی و صندوق بین المللی پول برگزار می نماید. تعداد اعضای شورا هم اکنون ۵۴ عضو است که از بین ۵ منطقهٔ جغرافیایی سازمان ملل برای یک دوره سه ساله توسط مجمع عمومی انتخاب می شوند.
جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر وضعیت ناظر را در این شورا دارد. شورای اجتماعی و اقتصادی به عنوان مرکزی برای گفتگو در باره مسائل اقتصادی و اجتماعی بین المللی و فرموله کردن سیاست های پیشنهادی به اعضا و مجموعه سازمان ملل متحد عمل می کند.
وظایف اصلی این شورا شامل توسعه سطح استاداردهای زندگی، اشتغال برای همه، پیشرفت اقتصادی، بهداشتی و اجتماعی؛ ارائه راه حل ها برای مسائل اقتصاد بین الملل و مشکلات بهداشتی و اجتماعی؛ سهولت بخشی به همکاری های فرهنگی و آموزشی؛ و پیشرفت در احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی می باشد.
ترکیب شورای اقتصادی و اجتماعی:
شورا دارای ۵۴ عضو می باشد که توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای دوره سه ساله انتخاب می شوند.هم چنین اکوسوک یکی از ارکانی است که زیر نظر مجمع عمومی فعالیت می کند. تعداد اعضای شورا در ابتدا ۱۸ کشور بود که به علت افزایش اعضای سازمان ملل، منشور با دو تغییر این تعداد را افزایش داد. با اولین تغییر تعداد اعضای شورای اقتصادی و اجتماعی به ۲۷ دولت در ۱۹۶۵ و با دومین تغییر در ۱۹۷۴ این تعداد به ۵۴ دولت رسید. کرسی های شورا بر اساس مناطق جغرافیایی تقسیم شده که ۱۴ کرسی به کشورهای آفریقائی، ۱۱ کرسی به کشورهای آسیایی، ۶ کرسی به کشورهای اروپای شرقی، ۱۰ کرسی به کشورهای آمریکای لاتین و دریای کارائیب و ۱۳ کرسی به کشورهای اروپای غربی و سایر مناطق اختصاص دارد.
این شورا طی دوره های سه ساله کار می کند. دولت های عضو می توانند مجدداً و بلافاصله برای دورهٔ بعد هم انتخاب شوند. هر سال ۱/۳ اعضای این شورا تغییر می کند. سایر دولت های غیر عضو می توانند در بحث ها، بدون داشتن حق رای شرکت کنند. دولت های غیر عضو سازمان ملل، جنبش های آزادی بخش ملی و نمایندگان موسسات تخصصی می توانند به عنوان ناظر در اجلاس شورای اقتصادی و اجتماعی شرکت کنند.
رئیس:
رئیس شورا برای دوره ای یکساله و از میان قدرت های کوچک و یا متوسط عضو انتخاب می شود.
طرز کار شورای اقتصادی و اجتماعی:
اجلاس ها:
شورای اقتصادی و اجتماعی سالانه سه اجلاس برگزار می کند.اجلاس اول که بسیار کوتاه است و شامل جلسات تدارکاتی، میزگردها و بحث های گروهی فراوان است و اختصاص به تصویب دستور کار بعدی دارد. اجلاس دوم به بررسی مسائل اجتماعی می پردازد و در نیویورک برگزار می شود. اجلاس سوم که معمولاً در ژنو (مقر اروپایی سازمان ملل متحد) برگزار می شود، مسائل اقتصادی را بررسی می نماید.
وظایف و اختیارات:
شورای اقتصادی اجتماعی دارای صلاحیت و وظایف بسیار گسترده ای است. اگرچه این نهاد یکی از ارکان اصلی سازمان ملل است ولی تحت نظر مجمع عمومی فعالیت می کند و گزارش فعالیت های خود را به مجمع می دهد، تصمیمات مجمع عمومی را اجرا می نماید و به نوعی بازوی عملیاتی و اجرایی مجمع عمومی به حساب می آید. فعالیت های اصلی این شورا عبارتند از:
ایجاد هماهنگی میان ارکان مختلف سیستم ملل متحد؛
نهاد مسئول انجام فعالیت های اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل؛
انجام مطالعات و گزارش هایی دربارهٔ مسائل بین المللی مربوط به امور اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و سایر امور مربوطه؛
ارائه توصیه هایی برای پیش برد حقوق بشر و آزادی های اساسی برای همه؛
تدارک و سازمان دادن کنفرانس های مهم بین المللی در خصوص مسائل اقتصادی و اجتماعی؛
هماهنگ سازی فعالیت های موسسات تخصصی وابسته به سازمان ملل؛
نظارت بر ارکان فرعی که توسط خود شورا یا سایر ارکان ایجاد شده است (این نظارت به این نحو است که این ارکان گزارش خود را به شورا می دهند و شورا این گزارش ها را در گزارشی که به مجمع عمومی می دهد لحاظ می کند).
ای کاش سازمان مللی وجود نداشت:
سازمان ملل در پرتو نفوذ وسوء استفاده 5 قدرت دارای حق وتو از این نهاد بین المللی اکنون به یک نهاد مزاحم برای ملتهای تحت ستم تبدیل شده وبه قول سعدی علیه الرحمه به جای این که "یار شاطر باشد بارخاطر" شده.
این نهاد که امتداد هیات ملل متحد است ،در سال 1945 واندکی پس از جنگ دوم جهانی با یک تعریف جدید شکل گرفت واز آن زمان تا کنون تحت سلطه 5 قدرت بزرگ جهان " آمریکا ، فرانسه ، انگلیس ، روسیه وچین" قرار دارد.
بسیاری از مورخان معاصر اعتقاد دارند که در شکل گیری سازمان ملل با ساز وکار فعلی آن صهیونیستها و لابی یهودی درآمریکا وغرب نقش داشته اند.
نخستین بار اصطلاح سازمان ملل را فرانکلین روزولت رئیس جمهوری آمریکا که با لابی یهودی امریکا روابط نزدیکی داشت در جریان برگزاری کنفرانس یالتا در سال 1942 به کار برد .
پس از جنگ دوم جهانی وکشته شدن بیش از 61میلیون انسان ، سازمان ملل عملا فعالیت خود را در سال 1945 با هدف خدمت به صلح بشریت ، گسترش روابط بین المللی واحترام به حقوق ملتها آغاز کرد.
در سال 1945در جریان کنفرانس سانفرانسیسکو،پیش نویس منشور سازمان ملل تدوین شد که در آن "هاری ترومن "رئیس جمهوری وقت آمریکا حق وتو را برای 5 کشور بزرگ جهان عملیاتی کرد.
این که گفته می شود سازمان ملل با هدف ایجاد ویترینی مشروع برای پیش برد اهداف استعمارگران شکل گرفته سخن پرگزافه ای نیست زیرا همین سازمان ملل در سال 1947 با صدور قطعنامه 181 طرح تقسیم فلسطین بین یهودیان وفلسطینیان رااجرائی کرد.
از سال 1946 تا کنون آمریکا 62 قطعنامه صادره از سوی سازمان ملل در مورد فلسطین را وتو کرد ه واین امر نشان میدهد که این نهاد بین المللی توسط صهیونیستها اداره می شود.
در سال 1953 تریگولی دبیر کل وقت سازمان ملل اهل نروژ در اعتراض به دخالت لابی یهودی در تصمیمات سازمان ملل از سمت خود استعفا کرد و داگ هامر شولد از سوئد به عنوان دبیر کل جدید انتخاب شد.
داگ هامر شولد که مانند سلف خود تریگولی بارها نسبت به دخالت صهیونیستها در مسائل سازمان ملل به آمریکا هشدار داده بود.
او سر انجام در سال 1961 زمانی که برای پایان داد به جنگ داخلی کنگو عازم آفریقا بود بر اثر انفجار هواپیمای حامل وی در رودزیای شمالی " زیمبابوه" کشته شد.
گفته می شود به دلیل مواضع ضد صهیونیستی داگ هامرشولد وتلاش برای تشکیل یک دولت مستقل فلسطینی بر مبنای قطعنامه های 184 و191 بر اثر انفجار بمب ساعتی که در هواپیمای حامل وی جا سازی شده بود کشته شد.
اکنون سازمان ملل وهمچنین نهادهای زیر مجموعه این سازمان مانند دادگاه رسیدگی به جنایات جنگی وآژانس بین المللی انرژی هسته ای به ابزاری برای تحت فشار قرار دادن کشورهای مستقل جهان تبدیل شده.
در طول یک سال گذشته سازمان ملل بارها تلاش کرده تا قطعنامه ای علیه دولت سوریه تصویب کند در حالی که در برابر کشتار مردم بحرین توسط رژیم آل خلیفه ونیزسرکوب خونین تظاهرات اهالی منطقه الشرقیه عربستان توسط رژیم آل سعود کوچکترین واکنشی از خود نشان نداده .
تجربه نیز نشان داده هر گاه رژیم صهیونیستی به مردم جنوب لبنان ویا مردم فلسطین حمله کرده ، سازمان ملل باصدور بیانیه ای بدون اشاره به جنایات اسرائیل از دولتهای لبنان وفلسطین خواسته تا از خود خویشتنداری نشان دهند.
اما اگر جنبش های آزادیبخش فلسطین ولبنان به یک سربازصهیونیستی حمله کنند بلافاصله شورای امنیت سازمان ملل تشکیل جلسه می دهد واین حمله را بشدت محکوم می کند.
نمونه آن حمله هواپیماهای رژیم صهیونیستی به روستای قانا در جنوب لبنان در 18 آوریل سال 1996 بود که طی آن یکصد کودک لبنانی در یک کودکستان بشهادت رسیدند.
هنگامی که پطرس غالی دبیر کل وقت سازمان ملل " اهل مصر" نسبت به این جنایت واکنش ازخود نشان داد آمریکا از انتخاب مجدد وی به عنوان دبیر کل سازمان ملل جلوگیری کرد.
در حالی که سازمان ملل نسبت به وجود بیش از 250 کلاهک هسته ای اسرائیل سکوت اختیار کرده به دلیل فعالیت هسته ای صلح آمیز جمهوری اسلامی تا کنون چندین قطعنامه علیه ایران صادر کرد است.
این نهاد هیچگاه نسبت به ترور دانشمندان هسته ای ایران وجهان اسلام توسط موساد از خود واکنشی نشان نداده اما در برابر کشته شدن یک مقام اسرائیلی بیانیه های تندی صادر می کند.
چنین رویکردی جایگاه سازمان ملل را نزد ملتهای جهان بی اعتبار کرده بگونه ای که این ملتها این نهاد را سازمانی در خدمت منافع آمریکا ، رژیم صهیونیستی وغرب می دانند.
این سازمان در واقع قانون جنگل را بر جهان حاکم کرده است با این تفاوت که سازمان ملل به این قانون ظالمانه وغیر منصفانه مشروعیت جهانی بخشیده.
سازمان ملل با تصویب قطعنامه های ظالمانه دست کشورهای ضعیف را برای دفاع از خود می بندد در حالی که دست قدرت های استعمار گر مانند آمریکا ، انگلیس وفرانسه را برای زور گوئی ،تجاوز وغارت منابع طبیعی ملتها ی ضعیف باز می گذارد.
در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سازمان ملل در طول 8 سال جنگ تنها 8 قطعنامه بی خاصیت تصویب کرده در حالی که در طول اشغال 8 ماهه کویت توسط رژیم صدام 18 قطعنامه علیه عراق صادر کرد.
بنا براین اگر سازمان ملل وجود نداشت شاید اوضاع جهان بهترمی بود واین همه جنایت تحت عنوان صلح جهانی ومبارزه با تروریزم اتفاق نمی افتاد.
منابع:
1.بیگ زاده،ابراهیم. 1390. سازمان های بین المللی،تهران: دانشگاه شهیدبهشتی
2.پوراحمدی،حسین.1390."سازمان های بین المللی،محیط زیست،مساله شمال جنوب"،تهران: علوم محیطی
3.ثقفی عامری،ناصر.1376."سازمان ملل متحد مسئولیت حفظ صلح و امنیت بین المللی"، تهران: دفتر مطالعات سیاسی بین المللی
4.رحمانی،مسعود.1390. "نقش ایران در ارتقای موقعیت جهانی کنفرانس اسلامی" دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم. قم: نشر پگاه
5.ساعد،نادر. 1389. حق بر صلح عادلانه، تهران: نشر مجمع جهانی صلح اسلامی
6.سرمست،بهرام. 1388."بازیگران، جنگ افزارها و سرچشمه های جدید تهدیدات امنیت بین المللی"، فصلنامه تخصصی علوم سیاسی. تهران: شماره هشتم
7.غفوری،محمد. 1383. "عملکرد سازمان های بین المللی در عرصه ی روابط بین الملل نوین"،فصلنامه رهیافت های سیاسی و بین المللی. تهران :دفتر مطالعات سیاسی بین المللی
8.کولایی،الهه. تیشه یار،ماندانا. 1386. سازمان پیمان آتلانتیک شمالی دگرگونی در ماموریت ها و کارکرد ها، تهران: نشر دانشگاه تهران
9.مشیرزاده،حمیرا. 1388.تحول در نظریه های روابط بین الملل، تهران: نشر سمت
10. منشور سازمان ملل ، ویکی پدیا و متون گوناگون آموزشی در باره صلح
11. بازبینی شده در ۲۲ نوامبر ۲۰۱۱.
12. بازبینی شده در ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱.
13. بازبینی شده در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۱.
14. ۵٫۰ ۵٫۱ حجت دولتشاه،منشور ملل متحد، م. ۲۳.
15 ۶٫۰ ۶٫۱ "Frequently Asked Questions". بازبینی شده در ۱۹ نوامبر ۲۰۱۱.
16 ۷٫۰ ۷٫۱ ۷٫۲ مشارکت کنندگان ویکی پدیا، "United Nations Security Council"، 17.ویکی پدیای انگلیسی، دانشنامهٔ آزاد (بازیابی در ۲۱ نوامبر ۲.۱۱).
18. "Membership in 2011". بازبینی شده در ۲۲ نوامبر.
19. ۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ محمدرضا ضیائی بیگدلی، حقوق بین الملل عمومی، ص. ۲۴۵.
20. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ حجت دولتشاه، منشور سازمان ملل متحد.
21. "functions and powers of the Security Council". بازبینی شده در ۲۱ نوامبر ۲۰۱۱.
22. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ ۱۲٫۲ ۱۲٫۳ ۱۲٫۴ ۱۲٫۵ "سازمان ملل متحد" (PDF). بازبینی شده در ۱۹ نوامبر ۲۰۱۱.
23. حجت دولتشاه،منشور ملل متحد، م. ۹۶.
24. "(Pacific Settlements of Disputes (Chapter VI". بازبینی شده در ۲۱ نوامبر ۲۰۱۱.
25. حجت دولتشاه،منشور ملل متحد، م. ۴۱ـ۴۰.
26. حجت دولتشاه،منشور ملل متحد، م. ۴۲.
27. ۱۷٫۰ ۱۷٫۱ حجت دولتشاه،منشور ملل متحد، م. ۲۸.
28. ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ "The Security Council". بازبینی شده در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۱.
29. SECURITY COUNCIL". بازبینی شده در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۱.
30. حجت دولتشاه، منشور سازمان ملل متحد، بند ۱ م. ۳۵.
31. حجت دولتشاه، منشور سازمان ملل متحد، بند ۲ م. ۳۵.
32. حجت دولتشاه، منشور سازمان ملل متحد، بند ۳ م. ۱۱.
33. حجت دولتشاه، منشور سازمان ملل متحد، م. ۹۸.
34. حجت دولتشاه، منشور سازمان ملل متحد، م. ۲۷.
35. بازبینی شده در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۱.
36. بازبینی شده در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۱.
37.محمد رضا ضیائی بیگدلی، حقوق بین الملل عمومی، ص. ۲۴۶
38. www.wossci.org
39. فلسفی، هدایت الله. "شورای امنیت و صلح جهانی". بازبینی شده در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۱.
40. مجدی نسب، عزت الله. "تاریخچه حل و فصل اختلافات بین المللی". بازبینی شده در ۲۹ نوامبر ۲.۱۱.
41. بیگدلی، محمدرضا. حقوق بین الملل عمومی. گنج دانش، ۲۹ نوامبر ۲۰۱۱. ۲۴۳.
42. "اصلاح شورای امنیت، تطبیق منشور ملل متحد با واقعیات جدید پس از دوره جنگ سرد". بازبینی شده در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۱.
43. مکدونالد، کارا سی و استوارد ام پاتریک. "UN Security Council Enlargement and U.S. Interests" (پی دی اف). بازبینی شده در ۲۸ نوامبر ۲۰۱۱.
44. ۳۴٫۰ ۳۴٫۱ "شورای امنیت سازمان ملل را بیشتر بشناسیم". آفتاب نیوز. بازبینی شده در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۱.
45. خبرگزاری نم،بیانات ولی امر مسلمین جهان در مراسم افتتاحیه شانزدهمین اجلاس سران جنبش عدم تعهد.
46. مهرداد عنادی. هیچ قدرتی ساحل امن ندارد. . هفته نامه شهروند امروز، ش. ۵۰ (۱۵ مهر ۱۳۸۶): ۲۶.
47. حق وتو چیست؟-آرشیو جزیره تنهایی
48. ربکا والاس، "حقوق بین الملل"، سید قاسم زمانی و مهناز بهراملو، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی، اول ۱۳۸۲، صفحه ۳۳۲، ISBN 946-92463-9-8
49. The Power of the Veto Global Policy.
50. ضیائی بیگدلی، محمدرضا. حقوق بین الملل عمومی. تهران: گنج دانش، ۱۳۸۶. ۲۵۴. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۷۶۱۸-۴۹-۶.
51. سازمان ملل متحد راهنمای سازمان ملل متحد، شرح کامل فعالیت ها 1970-1945 . ترجمه منصور فراسیونف تهران، وزارت علوم آموزش عالی.
52.کتاب سازمان های بین المللی دکتر رضا موسی زاده دانشیار دانشکده روابط بین الملل.
53. حسن هانی زاده- ای کاش سازمان مللی وجود نداشت.
64