به نام خدا
عملکرد سازمان ملل در قبال جنگ ایران و عراق
قطعنامه های در طول جنگ ایران و عراق و خصوصیت ها ی ان ها
2 سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی (۳۱۶۵۹) تهاجم سازمان یافته و همه جانبه جمهوری بعث عراق از زمین و هوا و دریا علیه مرزهای بین المللی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. فرودگاه های نظامی و غیرنظامی از هوا، بنادر جنوبی ایران از دریا و مرزهای غرب و جنوب غرب کشور نیز با استعداد بیش از ۶ لشگر مکانیزه و پیاده مورد تهاجم ارتش بعث عراق قرار گرفت .
فارغ از اوضاع حساس و متلاطم منطقه خاورمیانه در دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی به دلیل وقوع انقلاب اسلامی ایران ، وضعیت در اشغال افغانستان ، بحران فلسطین و لبنان و کودتای پی درپی عراق ، جهان هنوز هم پس از خاتمه جنگ دوم جهانی بوی جنگ های منطقه یی را حس می کرد. انقلاب های امریکای لاتین ، نزاع انگلیس و آرژانتین بر سر جزایر فالکلند، جنگ ویتنام ، جنگ اعراب و اسراییل در صحرای سینا، اوضاع متشنج کشورهای اروپای شرقی و در نهایت صف آرایی نمایندگان سوسیالیسم و کاپیتالیسم به جهان چهره یی خشن و جنگ طلبانه بخشیده بود.
از این رو شاید حمله عراق به مرزهای ایران و رویای تصرف ایران در چشم به هم زدنی ! یا در موضع حداقلی جدا کردن خوزستان و مناطق نفت خیز و انضمام آنها به عراق توسط اعمال زور، بازتابی در عرصه جهانی نداشت و اگر هم بازتابی داشت به پرونده یی نظیر اشغال اراضی مسلمین توسط یهودیان صهیونیست در فلسطین تبدیل می شد.
به بیان دیگر هدف کشورهای حامی عراق در سرعت بخشیدن به تصرف حداقل قسمت هایی چشمگیر از خاک ایران گم کردن اخبار جنگ شاید چند هفته یی عراق علیه ایران در میان اخبار جریان جهانی اطلاعات بود. زیرا جهان در آن روزگار در کورانی از تحولات و جنگ ها و تنش ها و منازعات جهانی و منطقه یی قرار داشت از این رو جنگی دیگر در منطقه پرتنش خاورمیانه و میان کشوری که دو سال قبل انقلابی همه جانبه در همه شئون جامعه را به خود دیده بود با کشوری که طی چند دهه به وجود آمدن درگیر کودتاهای خونینی بود شاید به چشم نیاید!
اما محاسبات غلط از آب درآمد، مقاومت جانانه نسلی که می گویند هر هزار سال یک بار سر بر می آورد باعث شد لشگرهای تا به دندان مسلح ارتش عراق در سال اول جنگ در مناطق اشغال شده زمینگیر شده و چندی بعد توسط رزمندگان دلاور ایرانی به داخل عراق کوچانده شوند. تا در موقع مناسب و بنا به دلایل استراتژیک و گرفتن دست بالا در پای میز مذاکره عاقبت به دروازه های بصره برسند.
مجال سخن این نوشتار پیگیری اوضاع و احوال جنگ در داخل مرزهای ایران نیست . بلکه هدف آن نگاهی گذرا به اقدامات و واکنش های سازمان ملل به عنوان نهاد پاسدار صلح جهانی از آغاز جنگ تا پایان آن است .
همچنین به قطعنامه 598 و بندهای آن و نیز علل پذیرش آن از سوی ایران نیز اشاره یی می شود.
در 22 سپتامبر 1980 (31659) دبیرکل وقت سازمان ملل متحد به دو طرف پیشنهاد کرد مساعی وی را با هدف کمک به حل منازعه از طرق مسالمت آمیز بپذیرند. طی روزهای 23 و 25 سپتامبر همان سال هم تلاش های دبیرکل صرفا در سخنانی صلح جویانه مطرح بود تا اینکه در 28 سپتامبر (6759) قطعنامه 479 توسط شورای امنیت تصویب شد. در این قطعنامه از دو طرف خواسته شده بود در اسرع وقت از استفاده بیشتر زور اجتناب کنند و مناقشه خود را از طریق صلح آمیز حل و فصل نمایند.
از این تاریخ تا 12 جولای 1982 (21461) اقدامات این سازمان و دبیرکل سازمان ملل در این موارد خلا صه می شود:
1_رفع توقیف کشتی های در محاصره قرار گرفته شده در شط العرب با تشریک مساعی سازمان ملل ، ایران و عراق .
2_انتصاب اولاف پالمه به عنوان نماینده ویژه دبیرکل در مورد جنگ دو کشور ایران و عراق .
3_دیدار پالمه وهیات او از تهران و بغداد در چند نوبت و مذاکره با طرفین .
4_و در نهایت مبادله عده ای از اسرای طرفین منازعه در قبرس .
تا این تاریخ عراق هزاران کیلومتر مربع از سرزمین های ایران را به اشغال درآورده بود در حالی که سازمان ملل حتی در قطعنامه های صادره ی خود تا سال 1987 از به کار بردن لفظ منازعه اکراه داشت و صرفا از لغط".وضعیت ایران و عراق " استفاده می کرد!
در 12 جولای 1981 (21461) شورای امنیت قطعنامه 514 را صادر کرد. آتش بس فوری و عقب نشینی نیروها به مرزهای شناخته شده بین المللی در کنار اعزام ناظران سازمان ملل جهت نظارت و تایید آتش بس از موارد ذکر شده این قطعنامه بود. همچنین در بندی از این قطعنامه از سایر کشورها خواسته شده بوداز اقداماتی که به ادامه درگیری کمک می کند اجتناب کنند.
14 اکتبر همان سال (12761) قطعنامه 522 در تایید اجرای قطعنامه 514 صادر شد. 22 اکتبر (30761) هم قطعنامه 337 در ادامه قطعنامه های قبلی صادر شد بدون آنکه مواردی اصلی همچون مسوولیت منازعه ، تعیین خسارت ، تنبیه متجاوز و تضمین پرداخت غرامت را که از خواسته های ابتدایی و اصلی ایران بود برآورده کرده باشد.
چه حتی در قطعنامه واژه منازعه (جنگ ) نیز هنوز به کار گرفته نشده بود. از این رو در عرف قانون بین الملل هیچ ضمانت اجرایی در این باره وجود نداشت .
سال 1983 با برتری نظامی ایران آغاز شد. در این سال هدف گرفتن اهداف غیرنظامی سبب شد هر دو کشور ضمن اتهام بر دیگری خواستار اعزام نمایندگان سازمان ملل برای تعیین خسارت های وارده به مناطق مسکونی شوند.
در 31 اکتبر 1983 (9862) قطعنامه 540 صادر شد در این قطعنامه نقض حقوق انسانی محکوم و توقف کلیه عملیات های نظامی علیه اهداف غیرنظامی درخواست شده بود . این قطعنامه نیز فارغ از درخواست برای حفظ و محترم شمردن حقوق آزادی دریانوردی و درخواست از کشورهای دیگر در عدم خودداری از کمک و تشدید درگیری چیز دیگری در بر نداشت .
سال 1984 نکته ای تازه در جنگ ایران و عراق روبت شد و آن حملات شیمیایی عراق علیه نقاط غیرنظامی و نظامی بود که خلاف کنوانسیون 1925 ژنو بود. در این سال ها قدرت های غربی از قبل امریکا و آلمان ، انگلیس و فرانسه ضمن تسلیح عراق به جنگ افزارهای مدرن دست این کشور را در استفاده از عوامل شیمیایی باز گذاشتند. رامسفلد طی دیداری از عراق در سال 1984 این چراغ سبز غرب به صدام را به او ابلاغ کرد!
اول ژوئن 1984 (11363) به ابتکار اعضای شواری همکاری خلیج فارس قطعنامه 552 شورای امنیت صادر شد. این قطعنامه از کلیه کشورها خواسته بود که به حقوق آزادی دریانوردی احترام گذاشته و از حمله به کشتی های تجاری در مسیر کویت و عربستان سعودی جلوگیری کنند. فارغ از این قطعنامه ، تلاش های دبیرکل سازمان ملل را در این سال می توان چنین برشمرد:
1_اعزام هیات کارشناسی برای بازدید از مناطق مسکونی مورد حمله
2_اعزام هیات کارشناسی برای بررسی اتهام کاربرد سلاح های شیمیایی توسط عراق
3_گزارش هیات اعزامی پیرامون ادعای ایران در مورد استفاده عراق از سلاح های شیمیایی و تایید آن به همراه اظهار تاسف دبیرکل سازمان مللااز کاربرد سلاح های شیمیایی !
4_تعهد دو دولت بنا به درخواست دبیرکل سازمان ملل و مذاکره با هیات کارشناسی سازمان ملل مبنی بر خودداری از حمله به مناطق مسکونی .
5_اعزام دو هیات "الف " و "ب " به دو کشور جهت بررسی اتهام های دو کشور مبنی بر حمله به مناطق مسکونی سال 1985 (سال رهگیری و حمله به کشتی های تجاری در خلیج فارس ) با بازدید هیات سازمان ملل از اردوگاه های اسرای جنگی دو کشور آغاز شد.
6_همچنین درخواست دوباره دبیرکل سازمان ملل از طرفین برای عدم نقض تعهدات طرفین مبنی بر حمله به نقاط مسکونی ، گزارش سفر دبیرکل سازمان ملل از دیدارش از دو کشور در 7 و 8 آوریل (18 تا 19 فروردین 64)، محکوم کردن کاربرد سلاح های شیمیایی و گزارش دبیرکل مبنی بر 61 مورد رهگیری و حمله به کشتی های تجاری در خلیج فارس از دیگر فعالیت های اصلی سازمان ملل بود.
7_سال 1986 (1365و1364) سال اوج استفاده سلاح های شیمیایی از جانب عراق علیه نیروهای نظامی و غیرنظامی ایران بود.
در 24 فوریه همین سال (51264) شورای امنیت قطعنامه 582 را صادر کرد.
در این قطعنامه ضمن ابراز تاسف از استفاده ی سلاح های شیمیایی در جنگ ، برقراری آتش بس فوری ، عقب نشینی کلیه ی نیروها به مرزهای شناخته شده بین المللی ، مبادله کامل اسرای جنگ و حل و فصل درگیری از طریق راه های صلح آمیز خواسته شده است .
هشت ماه بعد در 18 اکتبر (16765) شورای امنیت قطعنامه 588 را صادر کرد. این قطعنامه جدا از ابراز نگرانی از طولانی شدن جنگ و تشدید آن بر پیگیری مواد قطعنامه 582 تاکید می کرد.
در 31 دسامبر (101065) 101 مورد سانحه برای کشتی ها در خلیج فارس گزارش شد.
در سال 1987 (13661365) نیز تحرکات سازمان ملل و دبیرکل آن در اموری چون ابراز نگرانی از توسعه خصومت ها و استفاده مکرر از سلاح های شیمیایی و دیدار با نمایندگان ایران و عراق و همچنین ملاقات دبیر کل سازمان ملل با حضرت آیت الله خامنه ای در نیویورک ادامه یافت . در 20 ژوییه همین سال (29466) قطعنامه 598 صادر شد. عراق اما این قطعنامه را در 14 اوت (23566) پذیرفت در حالی که با نقض چندین معاهده بین المللی به استفاده مکرر از سلاح های شیمیایی علیه رزمندگان ایرانی و حتی مردم خود، بمباران مناطق مسکونی و در نهایت حمله به تاسیسات نفتی ایران در خلیج فارس و کشتی های تجاری اقدام می کرد.
در 14 دسامبر همین سال (23966) رییس شورای امنیت طی بیانیه ای قطعنامه 598 را تنها مبنای دسترسی به حل جامع ، عادلانه ، شرافتمندانه و پایدار منازعه خواند.
سال 1988 (13671366) سالی پرکار برای سازمان ملل و دبیرکل آن بود.
دبیرکل سازمان ملل طی ماه ژانویه چند بار با نمایندگان ایران و عراق در سازمان ملل پیرامون قطعنامه 598 ملاقات و مذاکره کرد.
در ماه مارس این ملاقات ها ادامه یافت و ایران در دو درخواست متوالی اعزام هیاتی از سوی سازمان ملل را برای بررسی کاربرد سلاح های شیمیایی از سوی عراق خواستار شد. نهایتا گروهی به دو کشور اعزام شد و دبیرکل سازمان ملل صرفا در بیانیه ای کاربرد سلاح های شیمیایی را محکوم کرد.
در ماه آوریل این سال ملاقات های دبیرکل سازمان ملل با وزرای خارجه ایران و عراق و ارایهی گزارش این دیدارها به اعضای دایم و غیردایم ادامه یافت .
ایران در ماه مه طی دو درخواست متوالی اعزام هیاتی را برای بررسی کاربرد سلاح های شیمیایی تکرار کرد.
در سوم ژوییه همین سال (12467) هواپیمای مسافربری (غیرنظامی ) ایران در خلیج فارس توسط دو موشک ناو نظامی وینسنس سرنگون شد.
در پنج ژوییه درخواست تشکیل جلسه فوری شورای امنیت برای بررسی این موضوع را ارایه کرد.
بررسی وضعیت اسرای جنگی از موارد دیگر فعالیت سازمان ملل طی این مدت بود.
عراق نیز در 18 ژوییه دوباره موضع خود را نسبت به قبول قطعنامه 598 ابراز کرد.
20 ژوییه همین سال (29467) قطعنامه 616 صادر شد. در این قطعنامه شورای امنیت ضمن ابراز تاسف عمیق از سقوط هواپیمای غیر نظامی بر ضرورت اجرای سریع قطعنامه 598 تاکید کرد. همچنین پشتیبانی خود را از دبیرکل و تعهد شورا به همکاری با وی را گوشزد کرد. همچنین دبیرکل گزارش هیات اعزامی خود برای تحقیق پیرامون ادعای استفاده از سلاح های شیمیایی را برای شورای امنیت ارسال کرد. اقدامات دیگر سازمان ملل طی این سال را می توان بطور خلاصه چنین برشمرد:
1_تحقیق پیرامون اسرای جنگی
2_گزارش دبیرکل در مورد استفاده از سلاح های شیمیایی در جنگ
3_اعزام تیم فنی در 25 ژوییه تا 2آگوست (3 تا 11567) به دو کشور جهت اجرایی کردن آتش بس فوری در مرزهای دو کشور.
4_اعلام آمادگی عراق در 5567 جهت اجرای آتش بس .
5_اعلام تاریخ 20 اوت توسط دبیرکلسازمان ملل به دو طرف مخاصمه برای برقراری فوری آتش بس .
20 اوت (29567) آتش بس برقرار شد.
آنچه در بالا بیان شد گزارشی بود مختصر از فعالیت های سازمان ملل به عنوان نهادی بین المللی در قبال جنگ ایران و عراق که فلسفه وجودی اش حفظ صلح جهانی و کمک به رشد و تعالی کشورها از طریق روابط حسنه بود.
عملکرد شبهه ناک این سازمان در قبال جنگ ایران و عراق بخوبی در مقایسه ای با سایر منازعات بین المللی که منافع یکی از دول غربی صاحب حق وتو به خطر می افتد واضح است . تا هنگامی که عراق در جبهه ها در حال پیشروی به خاک ایران بود بیانیه ها و عکس العمل های این نهاد بین المللی صرفا چارچوب ارشادی برای طرفین به همراه داشت .
ولی بعد از سپری شدن نیمه اول جنگ و عقب راندن نیروهای عراقی تا پشت مرزهای بین المللی و پس از پیشروی به داخل خاک این کشور به دلیل تنبیه متجاوز، دول غربی به سرکردگی ایالات متحده خود وارد صحنه شدند و با نظامی شدن خلیج فارس ، ورق اندکی به سود عراق برگشت .
سازمان ملل به عنوان تنها نهاد بین المللی حفظ صلح و مناسبات فیمابین دولت ها بایستی از حدقل ضمانت اجراهای حقوقی برخوردار باشد.این مقال را مجال بررسی اینگونه موارد نیست زیرا دانشمندان علم حقوق بین الملل و افراد ذی صلاح شایسته تر از این قلمند.
اما درباره اقدامات سازمان ملل در قبال جنگ ایران و عراق با توجه به آنچه در بالا گفته شد ذکر نکاتی چند ضروری است :
1_قطعنامه های سازمان ملل را می توان تبلور تلاش های این نهاد دانست . با توجهی کوتاه در مفاهیم قطعنامه های صادر شده با موضوعیت جنگ ایران و عراق در می یابیم عنوان این قطعنامه ها به استثنای قطعنامه 598 "وضعیت ایران و عراق " ذکر می شد. به عبارت دیگر سازمان ملل منازعه دو کشور را به عنوان جنگ به رسمیت نمی شناخت ! بلکه از آن همواره به عنوان وضعیت دو کشور یاد می کرد و تنها در قطعنامه 598 بود که از لفظ منازعه که در عرف حقوق بین الملل می تواند ضمانت اجرایی پیدا کند استفاده کرد. مضاف بر اینکه در متن این قطعنامه به نقض صلح بین دو کشور اشاره شده است .
این عمل سازمان ملل آشکارا نشان دهنده بی توجهی به بدیهی ترین مسوولیت خود یعنی اذعان به نقض صلح بین دو کشور است در حالی که منطقه خاورمیانه در التهاب جنگ می سوخت و روزانه هزاران نفر از سربازان دو طرف در حال کشته شدن بودند. این عمل را می توان در چارچوب ارفاقی به متجاوز بررسی کرد.
2_ شورای امنیت و سپس دبیر کل سازمان ملل مجمع عمومی در اولین عکس العمل خود نسبت به شروع منازعه دو کشور ضمن بیاناتی ارشادی از دو طرف خواست به پشت مرزهای بین المللی عقب نشینی کرده و ترک مخاصمه کنند. در حالی که این منازعه منجر به ترک حالت صلح بین دو کشور شده و عقلا و منطقا ناقض صلحی وجود خواهد داشت . ولی دبیرکل و شورای امنیت نه تنها در ابتدای شروع منازعه بلکه در تک تک قطعنامه های صادره اسمی از شروع تجاوز و مسوولیت بین المللی مترتب بر آن از سوی متجاوز نرانده و به بیانی ساده تر مسوولیت ادامه منازعه بر عهده این سازمان است .
در صورتی که ایران که بطور غافلگیرکننده ای مورد تجاوز همه جانبه قرار گرفته بود طی نامه هایی رسمی خواستار بررسی این موضوع شد و حتی هیچ یک از قطعنامه های صادره (به استثنای 598) را به رسمیت نشناخت . زیرا درباره مسوولیت شروع منازعه سخنی نگفته بودند.
تا سرانجام دبیرکل وقت سازمان ملل در 18 آذر سال 1370 ضمن بررسی اسناد و مدارک مرتبط با موضوع عراق را به عنوان متجاوز اعلام کرد.
3_ بعد از پیروزی های چشمگیر رزمندگان ایرانی در جبهه های جنوب و غرب و ورود به خاک عراق ،بعد از اعلام چراغ سبز همپیمانان غربی عراق و بویژه امریکا در سال 1984، استفاده وسیع این کشور از عوامل شیمیایی علیه نیروهای ایرانی آغاز شد. ایران بارها طی بیانیه های رسمی که به عنوان سند در این سازمان به ر وبت رسید مواردنقض کنوانسیون 1925 وین را به شورای امنیت اعلام کرد و ضمن ارایه دلایل ، بازرسان این سازمان از دلایل و ادله ایران بازدید کرده و ادعاهای ایران تایید شد.
ولی در بیانیه های شورای امنیت صرفا عباراتی همچون "ابراز تاسف از به کارگیری سلاح شیمیایی و "محکوم کردن نقض معاهده ی وین " و درخواست از عدم به کارگیری این سلاح دیده شد. این عکس العمل سازمان ملل اگر تایید استفاده از سلاح های شیمیایی توسط عراق نباشد قطعا چشم بستن بر روی حقایق جنگ و نقض کنوانسیون های بین المللی است . به بیان مختصرتر می توان این اتهام را بر سازمان ملل وارد کرد که این سازمان عملا تحت فشار کشورهای قدرتمند و به عنوان یکی از کشورها و نهادهای کمک کننده به عراق به متجاوز یاری رساند!
4_در کنار تحریم های یکجانبه ایران از سوی دول قدرتمند جهان در جهت تضعیف ماشین نظامی ایران پس از پیروزی های چشمگیر و عملیات های برون مرزی رزمندگان ایرانی در عملیات های والفجر 8 و کربلای 5 که منجر به تصرف دو منطقه استراتژیک فاو و شلمچه شد و همچنین ضربات مهلک بر تاسیسات نفتی کرکوک ، البکر و الامیه سیل تسلیحات نظامی فوق مدرن ، اطلاعات سازمان ناتو و حضور ناوهای امریکایی در خلیج فارس آغاز شد. سقوط هواپیمای مسافربری ایرانی با 290 سرنشین ، حمله به تاسیسات نفتی ایران و کشتی های تجاری توسط ناوهای امریکایی ازجمله موارد نقض حقوق جنگ است که سازمان ملل بسان موارد دیگر از آنها بسادگی درگذشت و بار دیگر چهره ی بی طرفی این سازمان مخدوش شد و تاویرپذیری این نهاد بین المللی از عنصر قدرت را پدیدار کرد.
مواردی که بطور مختصر بیان شد گوشهای از نقض بی طرفی سازمان ملل متحد در قبال جنگ ایران و عراق بود.
با نگاهی اجمالی به سوابق این سازمان از بدو تاسیس آن در سال 1945 تاکنون به پوشالی بودن آن پی می بریم . مواردی چون جنگ ویتنام ، کره ، اشغال افغانستان ، مساله فلسطین ، جنگ بوسنی و هرزگوین ، جنگ سومالی ، کودتای امریکای لاتین ، جنگ ایران و عراق و مواردی از این دست نشان می دهد این سازمان به محفلی خصوصی برای دول قدرتمند نظامی و اقتصادی تبدیل شده که در آن به بده بستان های سیاسی می پردازند و عملا در بهترین حالت ممکن بیانیه ها و قطعنامه های آن نیز هیچ ضمانت اجرایی نداشته و ندارند، مگر به زور بازوی نظامی آن ، که اکثر موارد سازمان ناتو و نیروهای صلح طلب امریکایی است !
با نگاهی به عملکرد این سازمان در قبال منازعه ایران و عراق و قطعنامه 598 و به مرحله اجرایی نرسیدن دو بند از مهمترین بندهای این قطعنامه 10 ماده یی (پرداخت غرامت از سوی متجاوز (عراق ) به کشور مورد تجاوز (ایران ) و بند 8 که در مورد راه های افزایش وبات و امنیت منطقه تصریح می کند) در می یابیم سازمان ملل متحد در این قضیه اولا طی 8 سال جنگ ایران و عراق ضمن استنکاف ورزیدن تا لحظات آخر از به کاربردن لفظ منازعه ، معرفی متجاوز و عدم توانایی در جلوگیری از نقض کنوانسیون های بین المللی از سوی عراق در استفاده از سلاح های شیمیایی و بمباران مناطق غیرمسکونی ، ثانیا پس از پایان آتش بس نیز توانایی اجرای بندهای اصلی قطعنامه 598 رانداشته است .
بنابر آنچه در بالا گفته شد قطعنامه های صادره از سوی شورای امنیت با توجه به اینکه هیچ یک از خواسته های جمهوری اسلامی ایران را تامین نمی کرد مورد قبول ایران نبود.
عدم استفاده از لفظ منازعه ، عدم گنجاندن ماده ای جهت شناسایی متجاوز و عدم تاکید بر حقوق از دست رفته ایران و تنبیه متجاوز جزو موارد اصلی درخواست ایران بود. از این رو این گمان که ایران به دلیل جنگ طلبی قطعنامه ها را یکی پس از دیگری رد می کرد به خودی خود نفی می شود یا این نظر که ایران می توانست پس از آزادسازی خرمشهر با قبول قطعنامه شورای امنیت به دلیل اینکه برگ برنده در عرصه نظامی را در دست داشت به جنگ خاتمه دهد. زیرا در این ایام شورای امنیت در قطعنامه خود حتی منازعه بین دو کشور را به عنوان جنگ قبول نداشت ! تا چه برسد به تعیین متجاوز و مساله غرامت .
پیروزی های چشمگیر ماشین نظامی ایران در تصرف فاو و شلمچه و ضربات هولناک بر ماشین نظامی عراق در کنار عامل ذکر شده سبب شد ایران بتواند تا با موضعی مستحکم پشت میز سیاسی حاضر شده و حداقل شرایط خود را در قطعنامه 598 بگنجاند.
علی رغم وجود نقاط ضعف در این قطعنامه که متضمن پایان عادلانه جنگ نبود ولی نکات مثبتی در آن دیده می شد.
از ویژگی های این قطعنامه که در یک مقدمه و 10 بند به تصویب رسید می توان این موارد را برشمرد:
1_به کار بردن لفظ منازعه به جای لفظ وضعیت .
2_عدم وجود لحنی توصیه آمیز و دارا بودن وجه آمریت و قاطعیت در بندهای آن .
3_مفصل ترین قطعنامه در مورد جنگ ایران و عراق.
4-توجه به بعضی خواست های ایران با توجه به پیروزی های چشمگیر نظامی ایران در فاو و شلمچه .
5-بررسی جدی جنگ ایران و عراق برای اولین بار.
6-به کار بردن لفظ "آغاز و ادامه منازعه " و اینکه بین ایران و عراق نقض صلح حادث شده است .
7_اظهارات در مورد تاسف از نقض قوانین بین المللی در مورد منع استفاده از سلاح های شیمیایی که به نفع ایران تمام شد.
تعیین مسوولیت منازعه
بازسازی دو کشور در کنار تعیین متجاوز که متضمن پرداخت غرامت به کشور مورد تجاوز می باشد.
البته بین تصویب قطعنامه در تاریخ 29466 تا قبول آن از سوی ایران درتاریخ 26467 یک سال زمان گذشت که دستگاه دیپلماسی ایران در حال بررسی و چانه زنی بر سر اجرایی شدن موارد آن بود.
عاقبت با ورود جنگ به مرحلهای جدید پس از مداخله مستقیم نظامی امریکا در خلیج فارس و سقوط هواپیمای مسافربری ایران ، حمله به ناوهای ایرانی و حمله به سکوهای نفتی ، ایران در 26467 قبول قطعنامه را بطور رسمی به دبیرکل اطلاع داد.
امام خمینی (ره ) رهبر و رییس کل نیروهای مسلح ایران در سخنانی فرمودند: "قبول قطعنامه از طرف جمهوری اسلامی ایران به معنی حل مساله جنگ نیست . با اعلام این تصمیم حربه تبلیغات جهانخواران علیه ما کند شده است . البته ما رسما اعلام می کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست . قبول این مساله برای من از زهر کشنده تر است . ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم . تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود. بدانید که پیروزی از آن شماست ."
*ضرورتی به نام اجرای بندهای قطعنامه *598
قطعنامه 598 در یک مقدمه و 10 بند صادر شد.
بندهای 1 الی 6 بطور خلاصه در موارد زیر به اجرا در آمد:
برقراری آتش بس فوری ، اعزام تیم بین المللی برای نظارت بر آتش بس و عقب نشینی ، آزاد سازی اسرای جنگی ، همکاری دو کشور برای حصول راه حلی جامع ، عادلانه و شرافتمندانه در مورد همه موضوعات موجود، درخواست از کشورهای دیگر برای تسهیل اجرای قطعنامه و در نهایت تعیین متجاوز.
اینها بندهایی بودند که به استثنای وضعیت اسرا که هنوز مسائلی پیرامون آن مطرح می شود به اجرا در آمدند.
بندهای 9 و 10 هم به پیگیری دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت در خصوص اجرای قطعنامه و تشکیل جلسات لازم در این باره اختصاص دارد.
اما بندهای هفتم و هشتم هنوز هم بدون اجرا به یکی از مهمترین نکات چالش برانگیز این قطعنامه 10 ماده ای تبدیل شد.
بند هفتم بطور خلاصه به پرداخت غرامت از سوی متجاوز که در تاریخ 18 آذر 1370 بر اساس اجرای بند 6 کشور عراق شناخته شد اختصاص دارد.
و بند هشتم نیز راه های افزایش وبات و امنیت منطقه را با مشورت ایران و عراق و سایر کشورهای منطقه مورد مداقه قرار می دهد.
بر اساس اعلام کارشناسان سازمان ملل متحد ایران حداقل 100 میلیارد دلار از جنگ متحمل خسارت شده است .
در حالی که نظر ایران فراتر از این مقدار و در حدود هزار میلیارد دلار است . ولی چیزی که واضح است هنوز همان 100 میلیارد دلار هم پرداخت نشده و معلوم نیست چه نهادی مسوول اجرای آن است .
جامعه بین المللی توجهی به زیان های وارده بر ایران ندارد ولی باید در احقاق حق و اجرای این ماده از همه مکانیسم های بین المللی استفاده شود. البته نباید وضعیت ویژه عراق را پس از قبول قطعنامه نادیده گرفت . این کشور پس از این مصوبه به کویت حمله کرد و پس از عقب راندن آن توسط متحدان غربی کویت تا زمان اشغالش توسط امریکا در وضعیت تحریم همه جانبه قرار داشت و می توان گفت عراق تا به امروز وضعیت بسامانی نداشت .
البته باید شرایط عمده عراق و دنیا را در نظر داشت . شرایط منطقه و عراق ، ممانعت امریکا و برخی کشورهای عضو شورای امنیت و البته سستی و عدم پافشاری ایران به صورت تمام و کمال باعث شده احقاق حقوق از دست رفته ایران به عقب بیفتد.
از این رو شایسته است مجلس شورای اسلامی به عنوان نهاد موظف در پیگیری این قضیه فعال شده و به نقش آفرینی در این عرصه اقدام کنند تا حداقل مطالبات ملت ایران از خسارات مادی جنگ اعاده شود.
منابع و ماخذ:
اینترنت
4