به نام خدا
جنگ عراق با ایران که در ایران با نام های دفاع مقدس و جنگ تحمیلی و در عراق با نام قادسیه صدام (به عربی:قادسیه صدّام)[۱] شناخته می شود، جنگی است که از شهریور ۱۳۵۹ تا مرداد ۱۳۶۷ بین نیروهای مسلح دو کشور ایران و عراق جریان داشت. جنگ هشت ساله ایران و عراق یکی از فاجعه های تاریخ بشری در قرن بیستم است. جنگی که پس از جنگ ویتنام، طولانی ترین جنگ تاریخِ جهانِ قرن بیستم بوده است.
۱ علل شروع جنگ
o ۱.۱ اشغال سفارت آمریکا و گروگان گیری
o ۱.۲ اندیشهٔ جداسازی خوزستان و الحاق آن به خاک عراق
o ۱.۳ تضعیف ساختار ارتش
o ۱.۴ سیاست صدور انقلاب اسلامی
* ۱.۴.۱ مقابله دولت عراق
* ۲ حملهٔ ارتش عراق به خاک ایران
* ۳ میانجی گری بین المللی
* ۴ پس از آزادسازی خرمشهر
* ۵ فرماندهان ارتش و فرماندهان سپاه پاسداران
o ۵.۱ اسامی فرماندهان
* ۶ عملیات بعدی در جنگ ایران و عراق
* ۷ علل دوباره قدرت گرفتن عراق
* ۸ قطعنامه ۵۹۸
* ۹ پذیرش قطعنامه ۵۹۸
* ۱۰ پس از آتش بس
* ۱۱ مقایسه قدرت نظامی ایران و عراق
* ۱۲ حامیان عراق
* ۱۳ حامیان ایران
* ۱۴ جنایات جنگی
o ۱۴.۱ استفاده از سلاح های شیمیایی توسط عراق
o ۱۴.۲ شکنجه و قتل عام اسرای ایرانی
* ۱۵ جستارهای وابسته
* ۱۶ منابع
* ۱۷ اسناد
* ۱۸ کتاب شناسی
* ۱۹ پیوند به بیرون
علل شروع جنگ
به نظر می رسد تحولات بعد از انقلاب ۵۷ در ایران منجر به تصمیم عراق در حمله به ایران شد. ضعیف شدن ارتش بعد از انقلاب در ایران، اشغال سفارت آمریکا و گروگان گیری اعضای آن که باعث منزوی شدن ایران در صحنه بین المللی شد و سیاست "صدور انقلاب" که از سوی آیت الله خمینی و رهبران ایران پیگیری می شد، و نیز تضعیف ارتش ایران پس از انقلاب و اندیشهٔ جداسازی خوزستان و الحاق آن به خاک عراق، صدام حسین را به اندیشه سرکوب نظامی حکومت جدید ایران انداخت.
اشغال سفارت آمریکا و گروگان گیری
نوشتار اصلی: تصرف سفارت آمریکا
زمینه دیگری که در وقوع جنگ و حمله گسترده نظامی رژیم عراق به خاک ایران به سهم خود تاثیر داشت، جریان اشغال سفارت آمریکا و گروگان گیری بود.[نیازمند منبع، تا آبان۸۷] این عملی بود بر خلاف قوانین و عرف بین المللی که موجب محکومیت ایران در مجامع بین المللی گردید. شورای امنیت سازمان ملل متحد به اتفاق آراء این اقدام ایران را محکوم کرد و با تاکید به لزوم آزاد کردن فوری گروگان ها، دو قطعنامه صادر کرد.[۲] دیوان بین المللی دادگستری و جامعه مشترک اروپایی، گروگان گیری را محکوم کردند.[۲] آمریکا در ۱۸ فروردین ۱۳۵۹ رابطه سیاسی خود را با ایران قطع کرد. گروگانگیری که آیت الله خمینی آنرا انقلاب دوم نامید، ۴۴۴ روز به طول انجامید.
اندیشهٔ جداسازی خوزستان و الحاق آن به خاک عراق
همچنین اندیشه جداسازی استان خوزستان و الحاق آن به خاک عراق یکی از دلایل مهم این جنگ بود به ویژه اینکه شورش عرب های بعثی مخالف انقلاب در خوزستان با شکست رو به رو شده بود. پس دولت عربگرای حزب بعث عراق خود دست به کار شد و در این راستا جنگ خود را نیز قادسیه دوم گذارده بود. قابل ذکر است که بیشتر کشورهای عرب -به جز چندی چون سوریه و لیبی-از رژیم صدام در این جنگ پشتیبانی کردند. [۳]
ایران و عراق در سال ۱۹۷۵ در الجزایر، معاهده هایی در زمینه تعیین خطوط مرزی، بویژه در مورد اروندرود که مرز مشترک دو کشور را تشکیل می دهد امضا کردند. صدام حسین پس از پیروزی انقلاب ۵۷ در ایران و به نشانه بی اعتبار دانستن این معاهده، متن آن را در مقابل دوربین تلویزیون عراق پاره کرد و دستور حمله به ایران را صادر کرد. با نقض صریح معاهده الجزایر توسط عراق و حمله آن کشور به خاک ایران، جنگ هشت ساله ایران و عراق آغاز شد.
تضعیف ساختار ارتش
پس از انقلاب ایران و در پی فرار یا اعدام سران ارتش شاهنشاهی و هرج و مرج ناشی از عدم وجود نیروی کارآزموده و مستقل و همچنین ترور شخصیت های وفادار به انقلاب (همچون سرلشکر قره نی) که توسط گروه های مخالف انقلاب انجام می شد، ساختار ارتش عملاً از هم پاشید[۴].
در طول ۱۴-۱۵ ماه بعد از انقلاب و تا مقطع حمله ارتش عراق به ایران، به طور متوسط در فاصله هر ۴-۵ ماه یک فرمانده در مقام رئیس ستاد کل ارتش و یا فرمانده یکی از نیروهای سه گانه به اشکال مختلف تعویض شدند یا کناره گیری کردند. بعد از ترور سرلشکر قره نی توسط گروه فرقان در طول مدت ۱۷ ماه روسای ستاد کل ارتش یکی پس از دیگری استعفا دادند. این فرماندهان ستاد کل به ترتیب عبارت بودند از: سرلشکر فربد، سرلشکر شادمهر، سرتیپ شاد و بالاخره سرتیپ فلاحی که پنجمین رئیس ستاد کل ارتش به هنگام شروع جنگ بود.
در نیروی هوایی، در طول ۱۴-۱۵ ماه بعد از انقلاب، تعویض بالاترین رده در موقعیت فرماندهی آن نیرو بدین ترتیب بود: سپهبد مهدیون، سرتیپ ایمانیان، سرهنگ معین پور، سرلشکر باقری، و بالاخره سرهنگ فکوری که پنجمین فرمانده نیروی هوایی به هنگام شروع جنگ بود.
در نیروی دریایی نیز این تغییرات در طول یک سال و نیم بدین ترتیب بوده است: دریادار دکتر مدنی، دریادار علوی، دریادار طباطبایی و بالاخره دریادار بهرام افضلی که چهارمین فرمانده نیروی دریایی به هنگام شروع جنگ بود.
از میان فرماندهان نیروی هوایی در آن دوره زمانی، یک نفر اعدام (سپهبد مهدیون به علت شرکت در کودتای نوژه) و یک نفر زندانی (سرلشکر باقری) شد.
از ۱۳ تن بالاترین رده فرماندهان نیروهای مسلح ارتش ایران، ۸ نفر به اشکالی چون اعدام، زندان، تبعید و فرار حذف شدند[۴].
در طول یک سال و نیم بعد از انقلاب تا مقطع شروع جنگ، وضعیت در رده های پایین تر نیروهای مسلح ارتش به اشکالی چون پاکسازی، بازخرید، استعفا و بازنشستگی، حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد[نیازمند منبع] از افسران نیروی هوایی عمدتاً افسران ارشد به یکی از اشکال یاد شده از نیروی هوایی خارج شدند. این وضعیت آماری عمدتاً از افسران ارشد در نیروی دریایی بین ۲۵ تا ۳۰ درصد بوده است.
ظرفیت پرسنلی نیروهای مسلح ارتش ایران در مقطع شهریور ۱۳۲۰ و به هنگام اشغال ایران توسط نیروهای متفقین بالغ بر ۱۷۰ هزار پرسنل بوده است. این بار به هنگام حمله ارتش عراق به ایران، نیروهای مسلح ارتش ایران با ظرفیت پرسنلی بالغ بر ۱۸۰ هزار نفر، در حالیکه قبل از انقلاب، ظرفیت پرسنلی نیروهای مسلح ارتش ایران بالغ بر ۴۷۰ هزار نفر بوده است.
در این فاصله زمانی، تنها واحد از نیروهای نظامی که در خرمشهر در مقابل دو لشکر عراق مقاومت کردند، مجموع ظرفیتشان کمتر از یک تیپ یعنی یک ششم ظرفیت واحدهای نظامی ارتش عراق در حمله به خرمشهر بود (شامل تکاوران نیروی دریایی، یک گردان پیاده، هنگ ژاندارمری و گروهی از دانشجویان دانشکده افسری) و اکثریت این پرسنل نظامی ارتش ایران در جریان مقاومت ۳۴ روزه در دفاع از خرمشهر در برابر حمله ارتش عراق کشته شدند.
لشکر زرهی خوزستان که مجهزترین لشکر زرهی ارتش ایران قبل از انقلاب و نقش تدافعی در حمله احتمالی ارتش عراق به ایران جزو مسئولیت های سازمانی آن لشکر مجهز بود، به هنگام حمله ارتش عراق به ایران از ۳۸۵ تانک سازمانی این لشکر، فقط ۳۸ تانک آماده عملیات بود.[۴]
سیاست صدور انقلاب اسلامی
آیت الله خمینی معتقد به صدور انقلاب اسلامی بود و در نخستین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی اظهار داشت:
ما باید به هر قیمت شده انقلاب خود را به تمام ممالک اسلامی و تمام جهان صادر کنیم.[۵][۶][۷][۸]
او پس از استقرار از قم به تهران و اقامت در محله جماران تهران و در دیدار با مردم آن محله و خطاب به مردم ایران تصریح کرد که: "شما باید اسلام را به پیش ببرید و انشاءالله اسلام را به تمام دنیا صادر کنید و قدرت اسلام را به تمام ابرقدرت ها بفهمانید."[نیازمند منبع]
دولت عراق این سیاست را برای خود تهدید می دانست[۸] زیرا عراق کشوری است که ۶۰ درصد جمعیت آن را شیعیان تشکیل می دهند.
رویدادهای سال ۱۳۵۸ و سیاست صدور انقلاب اسلامی و اقدامات آشکار و پنهان در منطقه زمینه ای شد تا دو کشور عراق و عربستان سعودی به یکدیگر بیشتر نزدیک شوند و یک سال قبل از شروع جنگ در ۲۹ شهریور ۱۳۵۸ پیمان امنیت متقابل بین دو کشور امضاء گردید.
صدام حسین با جلب موافقت عربستان سعودی و کشورهای عربی منطقه خلیج فارس برای جنگ با ایران توانست از امکانات مالی، نظامی و تدارکات این کشورها بهره برداری کند. رژیم عراق در آخرین سال قبل از جنگ حدود ۳۸ میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت و با این وجود، کشورهای نفتی منطقه خلیج فارس (عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی و قطر) حاضر به پرداخت ۱۴ میلیارد دلار وام بدون بهره به عراق شدند.[نیازمند منبع]
حدود ۹-۸ ماه قبل از شروع جنگ، نوع خرید برخی تسلیحات جدید توسط رژیم صدام حسین گویای آن است که او زمینه تدارک برای اجرای حمله نظامی خود به ایران را، لااقل از این مقطع زمانی طرح ریزی کرده باشد. به عنوان مثال، خرید دو هزار دستگاه تانک نفربر خاکی-آبی از برزیل در اوائل زمستان ۱۳۵۸ از نوع EE-۱۱ که که از نقطه نظر نظامی به منظور عملیات عبور دادن نیروهای نظامی خود از رودخانه کارون به خاک ایران بوده است.[نیازمند منبع]
مقابله دولت عراق
از اردیبهشت ۱۳۵۹ بر تعداد زد و خوردهای مرزی و دامنه آن افزوده شد و ارتش عراق با نبردهای پراکنده و تقریباً روزانه، ارتش ایران را در چند جبهه در کردستان (مبارزه با کومله و حزب دموکرات کردستان ایران) و در خوزستان (شورش حزب خلق عرب)، و مبارزه با سران عشایر دور مرزهای عراق مشغول نگاه می داشت.[۲]
طبق طرح کودتای نوژه تنی چند از افسران با تمرکز افسران نیروی هوایی ایران برای بازگردانی شاپور بختیار به ایران و کشتن آیت الله خمینی و نابودی جمهوری اسلامی طرح ریزی کرده بودند.
پس از کودتا طبق این طرح ارتش عراق می بایست در یک حمله سریع خوزستان را اشغال می کرد وبختیار "دولت آزاد" را در این خطه اعلام می نمود که با کشف کودتای نوژه در ۱۸ تیر ۱۳۵۹ و اعدام بسیاری عوامل و دست اندرکاران آن، این کودتا قبل از هر اقدامی با شکست مواجه شد. ولی با وجود شکست کودتا ارتش عراق دست به حمله زد.
حملهٔ ارتش عراق به خاک ایران
عراق حمله به ایران را رسما در ۲۹ شهریور ۱۳۵۹ آغاز کرد.
در اطلاعیه شورای فرماندهی عراق در اولین روز حمله این کشور به ایران آمده است:
"… اگر تاکتیک نظامی و امنیت ارتش عراق ایجاب کند که در سرزمین های اشغالی بمانیم، آن را تحت اشغال قرار خواهیم داد."[۹]
همچنین، صدام حسین معاهده ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرد و آن را یک طرفه ملغی اعلام کرد.[۹] در این حال، سخنگوی رژیم عراق سه شرط را برای پایان دادن به جنگ اعلام کرد:[۹]
1. احترام ایران به حاکمیت عراق در محدوده خاک ایران؛
2. شناسایی حقوق قانونی عراق بر شط العرب؛
3. بازپس دادن جزایر سه گانه تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی.
عراق همچنین میانجیگری کشورهای عربی را برای پایان دادن به جنگ، شدیداً رد کرد.[۹]
عراقی ها بمب گذاری، مین گذاری، عملیات نامنظم و تجاوزهای مرزی شان را خیلی زودتر از آن چه شروع جنگ می دانیم، شروع کردند.
صدام حسین در نامه ای که به تاریخ ۴ مهرماه ۱۳۵۹ به دبیر کل وقت سازمان ملل متحد نوشت، ادعا کرد که عملیات نظامی ارتش عراق که از تاریخ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به اجراء درآمد، "دفاع پیشگیری" برای دفاع از منافع حیاتی عراق بوده است. در حالی که طبق پاراگراف اوّل بند ۵ قطعنامه شماره ۲۳۱۴ مجمع عمومی سازمان ملل متحد مصوبه ۱۲ آوریل ۱۹۷۴، "هیچ نوع دلیلی دارای هر ماهیتی که باشد اعم از سیاسی، اقتصادی، نظامی و یا غیره نمی تواند مجوزی برای تجاوز باشد"
"ایران در برابر جهان"، عنوان مجلهٔ تایم در تاریخ ۱۷ اوت ۱۹۸۷
نیروی هوایی عراق در بعد از ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به پایگاه های نیروی هوایی ایران حمله کرد. حملات هوایی عراق به این صورت بود:
* ساعت یک و چهل و پنج دقیقه بعد از ظهر توسط ۶ میگ به فرودگاه اهواز،
* ساعت دو و دوازده دقیقه بعد از ظهر با سه میگ به فرودگاه مهرآباد تهران،
* ساعت دو و چهل پنج دقیقه به فرودگاه همدان، با سه میگ به فرودگاه سنندج، با هشت میگ به فرودگاه تبریز و نیز با حمله چند میگ به اسلام آباد و کرمانشاه.
خلبانان نیروی هوایی ایران به فاصله دو ساعت پس از بمباران عراقی ها، توانستند در ساعت ۴ بعد از ظهر روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با هواپیماهای اف-۴ به پایگاه های الرشید در جنوب بغداد و شعیبه در داخل خاک عراق و نزدیک مرز آن کشور حمله کنند و خسارات عمده به این دو پایگاه وارد آورند. فردای آن روز یعنی در روز یکم مهرماه ۱۳۵۹، خلبانان نیروی هوایی ایران به همراهی بنی صدر پس از خواندن دسته جمعی سرود "ای ایران" [۱۰][۴] در باشگاه افسران نیروی هوایی تهران با ۱۴۰ فروند هواپیمای بمب افکن به پرواز درآمدند و به پایگاه های هوایی و مراکز ارتباط و رادار نیروی هوایی عراق حمله نمودند. در آسمان نیز درگیری هایی بین هواپیماهای دفاع هوایی ایران و هواپیماهای عراقی به وقوع پیوست و چند هواپیمای میگ عراقی سرنگون شدند. عملیات روز یکم مهرماه، که در نیروی هوایی ایران عملیات کمان ۹۹ نام داشت و در آن ۲۰۰ پرواز در یک روز توسط خلبانان نیروی هوایی ایران انجام گردید، عملاً توان و برتری قدرت هوایی ایران را نشان داد.
در روز پنجشنبه و جمعه ۳ و ۴ مهر ۱۳۵۹، ۵۹ فروند هواپیمای نیروی هوایی ایران مواضع مهم نظامی و برخی تاسیسات نفتی عراق را منهدم کردند. در همین دو روز، ۴۱ فروند از میگ های عراقی توسط پدافند هوایی ایران سرنگون شدند.
نیروی هوایی عراق به خاطر نگرانی از نابودی بیشتر هواپیماهایش در زمین، ناگزیر شد تعداد زیادی از هواپیماهای خود را به فرودگاه "الولید" نزدیک اردن منتقل کند تا از برد هواپیماهای شکاری نیروی هوایی ایران در امان باشند. هواپیماهای شناسایی نیروی هوایی ایران، این عملیات را تعقیب نمودند و خلبانان ایرانی توانستند با انجام عملیات سوخت گیری در هوا خود را به پایگاه "الولید" برسانند و در آنجا تعداد زیادی از هواپیماهای عراقی را در زمین منهدم نمایند. این حمله به حملهٔ H۳ در تاریخ نظامی ایران ثبت شده است.
در ایامی که نیروی زمینی عراق به پیشروی خود در خاک ایران ادامه می داد و در فاصله دو ماه از شروع جنگ متجاوز از چهارده هزار کیلومتر مربع خاک ایران را تصرف کرده بود (شهرهای مرزی خرمشهر، سوسنگرد، بستان، مهران، دهلران، قصر شیرین، هویزه، نفت شهر، سومار، موسیان را به اشغال خود در آورد و شهرهای آبادان، اهواز، اندیمشک، دزفول، شوش و گیلان غرب را آماج توپخانه خود قرار می داد) نیروی هوایی ایران با برتری خود در آسمان، با پرواز در ارتفاع کم روی واحدهای تانک عراق عموماً با استفاده از جنگنده های اف-۴ و موشک هدایت شونده هوا به زمین ماوریک با شکار زره پوشهای عراقی توانست مانع سرعت پیشروی نیروی زمینی عراق که تا فاصله ۱۰ کیلومتری اندیمشک و ۲۰ کیلومتری اهواز رسیده بودند، بشود.
در این ایام، واحدهای مختلف نیروی زمینی ایران به دلیل از هم پاشیدگی با تاخیر توانستند خود را به جبهه جنوب برسانند. در هشتم و نهم آبان ۱۳۵۹، ارتش عراق با دو لشکر خود حمله گسترده ای را برای تصرف پل نادری بر روی رودخانه کرخه انجام داد، مقاومت یگان هایی از لشکر ۲۱ حمزه (لشکر سابق گارد جاویدان) و یک گردان تانک از لشکر ۷۷ خراسان مانع از تصرف پل نادری شدند. در صورت تصرف پل نادری توسط عراق، این امر منجر به قطع جاده مهم اندیمشک – اهواز می شد و چنانچه خود را به ارتفاعات شمال منطقه می رساندند، کلیه ارتباطات جنوب قطع می شد و این مقدمه ای بود برای سقوط آبادان و اهواز. مقاومت سرسختانه گردان ۴۴ پیاده نیروی زمینی ارتش در پنج کیلومتری آبادان در این مقطع نقش مهمی داشت.
هم زمان با متوقف شدن پیشروی نیروی زمینی عراق و شکست نیروی دریایی عراق در ۷ آذر ۱۳۵۹ توسط نیروی دریایی ایران که منجر به بسته شدن راه آبی عراق به خلیج فارس شد، نیروی زمینی ارتش ایران با پشتیبانی نیروی هوایی و هلیکوپترهای هوانیروز (هواپیمایی نیروی زمینی ایران) موفق به بازسازی، پیش بینی های عملیاتی و طرح ریزی های لازم شد. بدین ترتیب، یگان های پیاده و زرهی از یگان های لشکر ۷۷ خراسان، لشکر ۲۱ حمزه مرکز، لشکر ۱۶ قزوین، گروه رزمی زرهی شیراز و تیپ خرم آباد و همدان و… به طور گسترده برای مرحله بیرون راندن نیروهای عراقی، در جبهه جنوب مستقر شدند.
در میان واحدهای نیروی زمینی ارتش ایران در هفته اول حمله عراق به ایران، تنها سرهنگ هوشنگ عطاریان در جبهه غرب کشور بود که با اتخاذ تاکتیک عملیاتی ضد حمله در روز هشتم از شروع جنگ توانست ارتش عراق را از خاک ایران بیرون نمایند، [۱۱] در گزارش جنگی جمهوری اسلامی در آن ایام آمده است:
بعد از ظهر امروز سرهنگ عطاریان قصر شیرین را باز پس ستاند و در جبهه غرب کشور ۸۰ تانک عراقی را نابود کردند و نیروهای ما رادیو و تلویزیون را باز پس گرفتند
دو سال بعد، سرهنگ عطاریان به علت توده ای بودن دستگیر و به اتهام عامل نفوذی بودن تیرباران شد.[۴].
در آن زمان، بارگیری و تخلیه کالا برای عراق از طریق بندر ام قصر که خارج از اروند رود است، انجام می گرفت. صدور نفت عراق از طریق دو سکوی عظیم نفتی به نامهای "البکر" و "الامیه" واقع در مصب اروندرود عملی می شد. در عملیات مروارید این سکوهای نفتی منهدم شدند و عملاً صدور نفت عراق از طریق دریا قطع گردید. بدین ترتیب، رفت و آمد کشتیهای نفت کش و تجاری برای کشور عراق که از این طریق انجام می گرفت و برای عراق در زمان جنگ نقش اساسی و تعیین کننده داشت، ناممکن شد. از آن سو، ۹۰ درصد از صادرات و واردات ایران که از طریق دریا بود با پیروزی نیروی دریایی ایران و سیادت دریایی ایران در خلیج فارس، امکان پذیر بود. دریادار بهرام افضلی فرمانده نیروی دریایی به هنگام شروع جنگ طراح این عملیات بود. دریادار افضلی چهار سال بعد محاکمه و اعدام شد.
جنگ ایران و عراق در آن زمان، یک جنگ کلاسیک تمام عیار بود و چگونگی بهره برداری از تجارب و دستآوردهای فنی و دانش نظامی نقش تعیین کننده داشت.
میانجی گری بین المللی
حدود چهار پنج ماه پس از شروع جنگ، و پس از آن که عراق نتوانست در دوره کوتاه مدتی که اعلام کرده بود(یک هفته بعد در تهران) به نتایج دلخواه برسد و نیروهای ایرانی سازمان یافتند، مسئله آتش بس و صحبت های اولیه آن از سوی هیات های موسوم به میانجی صلح مطرح شد.
دکتر مسعود اخوان کاظمی(استاد علوم سیاسی) در این باره چنین اظهار نظر می کند:
اعلام آتش بس، عقب نشینی نیروها به مرزهای بین المللی، پرداخت غرامت و تعیین متجاوز از اصلی ترین شروط برقراری صلح بین دو کشور می باشد اما در سال ۶۱ هیچ یک از موارد فوق محقق نشده بود، زیرا نیروهای عراقی در مناطق مختلف هنوز در خاک ایران بودند و بازگشتی صورت نگرفته و متجاوز از سوی سازمان ملل تعیین نشده بود و تنها نماینده ای از کشور عربستان به طور غیر رسمی و غیرقابل استناد اعلام کرد که غرامت ایران را خواهد پرداخت.[۱۲]
در همان زمان دو هیات میانجی صلح یعنی هیاتی از کنفرانس کشورهای اسلامی و هیاتی از کشورهای جنبش عدم تعهد به دفعات به ایران و عراق سفر کردند و طرح پیشنهادی خود را برای آتش بس با مقامات دو کشور در میان گذاشتند.[۱۱]
ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور وقت در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۶۰ نامه ای خطاب به آیت الله خمینی نوشت و پیشنهاد هیات کشورهای غیر متعهد را به سود منافع ایران ارزیابی کرد.
بر اساس فعالیت های میانجی گرانه، قرار بود هیات صلح از سوی جنبش غیر متعهدها در اواخر خرداد ۱۳۶۰ برای دریافت پاسخ دولت جمهوری اسلامی نسبت به پیشنهاد خود به ایران سفر کنند. محمد علی رجایی نخست وزیر وقت از طریق سفیر کوبا در ایران به هیات مزبور خبر می دهد که "فعلاً تحولاتی در ایران در پیش است. لذا امکان پذیرش هیات میانجی صلح از جانب ایران مقدور نیست".[۲]
پس از آزادسازی خرمشهر
نوشتار اصلی: آزادسازی خرمشهر
آزاد سازی خرمشهر
در عملیات آزادسازی خرمشهر که بنا به ادعای گرهارد کونزلمن، به مدیریت فرماندهان ارتش ایران[۱۳] بود و بسیج مردمی و سپاه پاسداران هم در کمک در جبهه ها بودند، حدود ۵۵۰۰ کیلومتر مربع از اراضی اشغالی از جمله خرمشهر آزاد شد، ۳۴ هزار نفر از نیروهای ارتش عراق به اسارت درآمدند و ۱۶ هزار نفر کشته شدند. ۵۱۱ دستگاه تانک و نفربر عراقی، ۳۸ فروند هواپیما و ۸۰ قبضه توپ از ارتش عراق منهدم شد.
آیت الله خمینی در روز ۳۱ خرداد ۱۳۶۱ گفته بود: "ما باید از راه شکست عراق به لبنان برویم. ما می خواهیم که قدس را نجات بدهیم. لکن بدون نجات کشور عراق از این حزب منحوس (حزب بعث عراق) نمی توانیم.
سربازان عراقی که در جریان آزاد سازی خرمشهر به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند
مقدمه اینکه لبنان را نجات بدهیم، این است که عراق را [با تشکیل حکومت اسلامی در آن کشور] نجات بدهیم".[۲]
"کیسینجر"، نظریه پرداز سیاست خارجی امریکا، پس از پیروزی ایران در عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر گفت: "اگر عراق جنگ را برده بود، امروز نگرانی و وحشت در خلیج فارس نبود و منافع ما در منطقه به آن اندازه که اینک در خطر قرار دارد، دچار مخاطره نبود و این به نفع ماست که هر چه زودتر آتش بس برقرار کنیم[۱۴].
قابل ذکر است پس از آزادسازی خرمشهر باز هم دولت عراق حاضر به پذیرش شروط ایران شامل عقب نشینی نیروها به مرزهای بین المللی، پذیرش عنوان "شروع کننده جنگ" و پرداخت غرامت نبود.[۱۲]
فرماندهان ارتش و فرماندهان سپاه پاسداران
نخستین عملیات نظامی پس از آزادسازی خرمشهر در سوم تیرماه ۱۳۶۱ عملیات رمضان در وسعتی حدود ۱۵۰۰ کیلومتر مربع برای تصرف نهایی بصره انجام شد و بنا به اظهار وی با شکست سختی مواجه گردید.[۱۳]
فتوای آیت الله خمینی در خصوص اعزام جوانان "بالغ" (۱۵ سال قمری) به جبهه ها در همین راستا[۱۳] بود. که چنین فتوا می داد: "مادامی که جبهه ها نیاز به نیرو دارد، رفتن به جبهه به بالغین واجب است و رضایت والدین شرط نیست"[۲]
قابل ذکر است، زمان اظهارات رئیس آموزش و پرورش ایران و فتوای روح الله خمینی مشخص نیست.
اسامی فرماندهان
* فرماندهان ایران
o فرماندهان ارتش
o فرماندهان سپاه
* فرماندهان عراق
عملیات بعدی در جنگ ایران و عراق
* عملیات ثامن الائمه
* عملیات فتح المبین
* عملیات طریق القدس
۸/۹/۱۳۶۰ هـ.خ: عملیات طریق القدس، در غرب سوسنگرد و بستان، با تلاش مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی[نیازمند منبع]، که به این نتایج انجامید:
۱- آزاد سازی شهر بستان و ۷۰ روستا و ۵ پاسگاه مرزی
۲- تامین امنیت تنگه چزابه
۳- دسترس یافتن به هورالهویزه
۴- انهدام ۳۸۰ و غنیمت گرفتن ۵۷۰ تانک و خودرو نظامی
۵- سقوط ۱۳ هواپیما و ۴ بالگرد عراقی
۶- کشته و زخمی شدن هزاران عراقی.
* عملیات بیت المقدس
۱۳۶۱/۰۲/۱۰ الی ۱۳۶۱/۰۳/۰۴ ه.خ: طی عملیات بیت المقدس ۵۰۳۸ کیلومتر مربع از اراضی از جمله شهرهای خرمشهر و هویزه و نیز پادگان حمید و جاده اهواز – خرمشهر آزاد شدند. علاوه بر این شهرهای اهواز، حمیدیه و سوسنگرد از تیررس توپخانه نیروهای عراقی خارج گردیدند. هم چنین ۱۸۰ کیلومتر از خط مرزی تامین شد.
با فتح خرمشهر، برتری نظامی ایران بر عراق مورد تایید کارشناسان و تحلیل گران نظامی قرار گرفت.
فتح خرمشهر موجب انفعال ارتش عراق شد؛ به گونه ای که نظامیان عراقی تا مدت زیادی نتوانستند از لاک دفاعی خارج شوند.
عملیات بیت المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.
طی این عملیات حدود نوزده هزار تن از نیروهای عراقی به اسارت درآمده و بالغ بر شانزده هزار تن کشته و زخمی شدند.
* عملیات رمضان
* عملیات محرم
۱۰/۸/۱۳۶۱ هـ.خ: عملیات محرم، در جبهه جنوب (جنوب شرقی دهلران، غرب عین خوش، شهرهانی، زبیدات، بیات)، با تلاش مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران[نیازمند منبع]؛ نتایج مهم این عملیات عبارت است از:
۱- نابودی ۲۶۰ تانک و نفربر زرهی، منهدم کردن ۱۰ هواپیما
۲- غنیمت گرفتن ۱۵۰ تانک و نفربر زرهی و ۲۵۰ خودرو نظامی
۳- آزاد سازی ۵۵۰ کیلومتر مربع از خاک ایران و تسخیر ۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک عراق، منابع نفتی موسیان و بیات و حوضچه های نفتی زبیدات و تلمبه خانه و ۷۰ حلقه چاه نفت
۴- کشته و زخمی شدن بیش از ۷ هزار نفر و اسارت ۳ هزار و۴۰۰ عراقی.
* عملیات والفجر ۱
۲۰/۱/۱۳۶۲ هـ.خ: عملیات والفجر ۱، در جبهه جنوب (منطقه شمال غربی فکه)، با تلاش مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران[نیازمند منبع]، که به کشته و زخمی شدن ۶ هزار و ۵۰۰ عراقی و انهدام ۹۸ تانک و نفربر و ۵ بالگرد عراقی و آزاد سازی بخشی از ایران انجامید.
* عملیات والفجر ۲
۲۹/۴/۱۳۶۲ هـ.خ: عملیات والفجر ۲، نخستین عملیات کوهستانی[نیازمند منبع] در جبهه شمالی ـ منطقه حاج عمران ـ با همکاری مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران[نیازمند منبع]، که ۱۴ روز طول کشید و به اسارت و کشته و زخمی شدن هزاران عراقی و سقوط ۵ هواپیما و ۱۰ بالگرد عراقی و آزاد سازی منطقه ای حدود ۲۰۰ کیلومتر مربع (شامل ارتفاعات کینگ و گردمند و دربند و پادگان حاج عمران) و تصرف ۶۰ پایگاه عراقی انجامید.
* عملیات والفجر ۳
۷/۵/۱۳۶۲ هـ.خ: عملیات والفجر ۳، در جبهه میانی ـ مهران، با تلاش مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران[نیازمند منبع]، که ۱۳ روز طول کشید و به تامین امنیت شهر مهران و خطوط مرزی و برقراری ارتباط جبهه های میانی و جنوب، از طریق جاده ایلام ـ دهلران، و کشته و زخمی شدن بیش از ۵ هزار عراقی و انهدام ۱۶۵ تانک و یک هواپیما و ۵ بالگرد انجامید.
* عملیات والفجر ۴
۲۷/۷/۱۳۶۲ هـ.خ: عملیات والفجر ۴، در جبهه شمالی ـ منطقه بانه تا مریوان، با تلاش مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران[نیازمند منبع]، که به این نتایج انجامید:
۱- کشته و زخمی شدن ۱۸ هزار عراقی
۲- انهدام بیش از ۹۰ تانک و نفربر و ۲۰۰ خودرو نظامی و ۱۰ هواپیما و ۱ بالگرد
۳- آزاد سازی حدود ۳۰۰ کیلومتر مربع از خاک ایران و تصرف ۷۰۰ کیلومتر مربع از خاک عراق.
* عملیات خیبر
۳/۱۲/۱۳۶۲ هـ.خ: عملیات خیبر، در جبهه جنوب (منطقه هورالهویزه، در شمال بصره)، با تلاش مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران[نیازمند منبع]، که این نتیجه ها را در برداشت:
۱- آزاد سازی حدود ۲ هزار و ۱۸۰ کیلومتر مربع، از جمله جزایر مجنون و ۵۰ حلقه چاه نفت
۲- انهدام ۶ هواپیما و ۹ بالگرد و ۳۳۰ تانک و نفربر
۳- کشته و زخمی شدن حدود ۱۵ هزار عراقی
۴- به غنیمت گرفتن دهها خودرو رزمی و مهندسی.
* عملیات بدر
۱۹/۱۲/۱۳۶۳ هـ.خ: عملیات بدر، در جبهه جنوب (منطقه هورالهویزه)، با تلاش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش جمهوری اسلامی ایران[نیازمند منبع]، نتایج مهم آن عبارت بود از:
۱- آزاد سازی حدود ۸۰۰ کیلومتر مربع، دهها پاسگاه، جاده الحچرده (خندق)
۲- انهدام ۶ هواپیما، ۵ بالگرد، ۲۵۰ تانک و نفربر، ۲۰۰ خودرو نظامی
۳- کشته و زخمی شدن بیش از ۱۵ هزار عراقی و اسارت ۳ هزار و ۲۰۰ نفر از آنان.
* عملیات والفجر ۸
* عملیات کربلای ۱
* عملیات کربلای ۲
* عملیات کربلای ۵
* عملیات نصر ۴
* عملیات والفجر ۱۰
۲۵/۱۲/۱۳۶۶ هـ.خ: عملیات والفجر ۱۰، در جبهه شمالی (منطقه حلبچه)، با تلاش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی[نیازمند منبع]، با این نتایج:
۱- آزاد سازی شهرهای نوسود و حلبچه و خُرمال و دوجیله و بیاره و طویله و ۱۰۰ روستا و ارتفاعات مهم منطقه.
۲- انهدام ۱۰ هواپیما و یک بالگرد و ۴۵۰ تانک و نفربر و صدها خودرو نظامی
۳- کشته و زخمی شدن بیش از ۱۱ هزار عراقی، اسارت بیش از ۴ هزار و ۴۰۰ عراقی
۴- به غنیمت گرفتن بیش از ۲۵۰ تانک و نفربر، صدها خودرو نظامی، ۷۰ توپ و کاتیوشا و….
* جنگ شهرها
* جنگ نفت کش ها
عملیات مرصاد: یکی از عملیات جنگی نیروهای نظامی ایران در اواخر جنگ ایران و عراق، در سال ۱۳۶۷ بود که در مقابله با عملیات فروغ جاویدان از سوی سازمان مجاهدین خلق ایران صورت گرفت. این عملیات پیروز شد و مانع پیشروی بیشتر[نیازمند منبع] عملیات مجاهدین شد.
در طول جنگ افسران رابط سیا اطلاعات نظامی ایران را که بخشی از آن توسط آواکس ها تولید می شد، مستقیما به عراق می دادند. در حمله به فاو، سیا و دیا – سازمان اطلاعات پنتاگون- مستقیما علیه ایران عمل کردند و سه شبانه روز سیستم راداری ایران در منطقه عملیاتی را مختل کردند. ناوگان آمریکا مستقیما وارد جنگ با ایران شده اسکله سلمان را نابود کردند.
گرچه عراق از قبل شروع انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ جزو کشورهای تحت حمایت بلوک شرق بود اما گرهارد کونزلمن یکی از وقایعی را که سبب حمایت جدی دولت گورباچف رئیس جمهور شوروی از عراق در یکی از برهه های جنگ شد را افشای سفر مک فارلین مشاور امنیت ملی رونالد ریگان رئیس جمهور آمریکا به تهران می داند[۱۵][۱۶][۱۷].
گرهارد کونزلمن معتقد است: سفر محرمانه مک فارلین به ایران حکایت از آن داشت که ایران و آمریکا به خلاف جنگ لفظی پایان ناپذیر خود، پشت صحنه مشغول بده بستانهای سیاسی و نظامی بوده اند
16