تارا فایل

سیاست خارجی ترکیه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران




عنوان: سیاست خارجی ترکیه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران

مقدمه
عراق و ترکیه که هر دو جزیی از امپراطوری عثمانی بودند، دارای اقلیتهای کرد هستند این امر، وضعیت داخلی هر کدام از این کشورها را برای دیگری مهم میسازد. عراق به دلیل وضعیت بد جغرافیایی، جهت ارتباط با جهان غرب و تجارت، به ترکیه نیاز دارد و ترکیه نیز به دلیلی موقعیت ژئوپلتیک خود و همچنین وضعیت ژئوپلتیکی عراق نمیتواند نسبت به تحولات این کشور بیتفاوت باشد. کردهای عراق در شمال این کشور و در مناطق سلیمانیه، اربیل، کرکوک و دهوک سکونت دارند. متعاقب تجزیه عثمانی، این منطقه در زمره متصرفات بود که تحت قیمومت بریتانیا قرار گرفت. با تاسیس جمهوری ترکیه در سال 1923، و علیرغم اعلام دولت جدید این کشور مبنی بر اینکه هیچ چشمداشتی به خاک دیگر کشورها ندارد، حاضر نبود از ادعای خود نسبت به مناطق موصل و کرکوک صرف نظر کند، مدعی بود که این مناطق کردنشین هستند و کردها را در واقع ترک میپنداششت. جنگ جهانی دوم و تحولات بین المللی و منطقه ای، اعراب و ترکها را به دوسوی مختلف سوق داد. در کشورهای عربی پیشرفته تر مانند مصر، سوریه و عراق، نخبگان جدید قدرت را قبضه کردند و در جهت برقراری روابط با اتحاد جماهیر شوروی حرکت کردند و تحت تاثیر افکار کمونیستی قرار گرفتند، این درحالی بود که ترکیه در جهات عکس آنها حرکت نموده و به عضویت ناتو درآمد. به این ترتیب، هنگامی که عبدالکریم قاسم در سال 1958 در عراق نظام جمهوری را برقرار کرد، یکی از نخستین اقدامات خود، خروج این کشور از پیمان بغداد(سنتو)، اعلام کرد. تفاوت ها عقیدتی میان زمامداران دو کشور، در دوران حاکمیت حزب بعث عراق نیز ادامه یافت، تنها هنگام بروز تحولات سیاسی جدید و ظهور انقلاب در ایران در سال 1979، بود که زمینه ورود این دو کشور به مرحله جدیدی از روابط دو جانبه فراهم شد(www.csr.ir) و در دوران جنگ 8 ساله این روابط ادامه یافت. میتوان گفت روابط ترکیه و عراق از زمان آغاز استقلال بر حسب ضرورتها راهبردی و نیازهای متقابل شکل گرفت، اولین عرصه همکاری که از تاریخ، جغرافیا و مشترکات اجتماعی دو کشور ناشی میشد، همکاری علیه گروههای تجزیهطلب کرد بود که وحدت ارضی دو کشور را در معرض تهدیدی جدی قرار داده بودند، دومین زمینه همکاری، برقراری روابط اقتصادی و تجاری بود که به خصوص در دهه 1970 به سرعت توسعه یافت و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، فرصت اقتصادی ویژهای به ترکیه داد، سومین عامل همکاری، نیاز های نفتی ترکیه و نیاز عراق به آب بود، منابع غنی نفت عراق و آب ترکیه، کمبودهای دو کشور را برطرف میکرد. (www.siasi.porsemani.ir) در مورد مناسبات ایران و ترکیه؛ ایران و ترکیه تاریخ طولاتی دارند. شالوده روابط دو کشور در عصر معاصر، توسط رضا شاه پهلوی، و طی دیدار وی از ترکیه در سال 1934، ریخته شد. در آن زمان رهبران هر دو کشور سرگرم مبارزه با سنتهای تاریخی خود، استقرار نهادهای نوپا با هدف دستیابی به تمدن غرب بودند. دو کشور با غلبه بر پیشینهای از جنگ و برخورد در حالی پا به سده بیستم میلادی گذاشتند که فصلی تازه از همکاری را با یکدیگر آغاز میکردند. در هنگام دیدار رضا شاه از ترکیه، دو دولت همسایه اهداف مشترک چندی داشتند. هردو برای جدا ساختن دولت از سنت و دین تلاش میکردند. هر دو با تهدیدات خارجی و نیز داخلی گسترش نفوذ کمونیستها رو به رو بودند. این دلمشغولیها زمنه ساز چندین موافقتنامه شد به گونه ای که درفاصله سالهای 1926و 1937 مجموعهای از موافقتنامه گمرکی، مرزی، بازرگانی، و امنیتی میان دو کشور به امضا رسید. گرچه این دوره تنشهای خاص خود را داشت ولی حسن نیت حاصل از مناسبات تازه بر فضا حاکم بود و سرانجام در سال 1937 که عقد پیمان سعدآباد در تهران میان ایران، ترکیه، عراق و افغانستان منجر شد. اما رویدادهای جنگ جهانی دوم عدم کارایی این پیمان را ثابت کرد. تاریخچه مناسبات ایران و ترکیه در طول سده بیستم نشان میدهد که این روابط گاهی با دشوارییهایی همراه نیز همراه بوده است. برای نمونه، در سال 1927 ارتش ترکیه در تعقیب شورشیان کرد آن کشور وارد خاک ایران شد، اما برخلاف انتظار ستونی از سربازان کرد به اسارت کردها، درآمدند.دولت ترکیه به گمان اینکه سربازان به تهران انتقال یافتهاند و در بازداشت دولت ایران هستند سفیرخود را از تهران فراخواند. تنش میان دو کشور بالا گرفت تا آن که با توضیحات دولت ایران بحران فروکش کرد، در طول دوران سلطنت محمدرضا پهلوی 1941تا 1979 نیز روابط ایران و ترکیه دستخوش تنشهایی بنیادی بود. در میان دهه 1950، تجدید روابط سیاسی به آهستگی رو به جلو بود، بیشتر به خاطر رویدادهای داخلی ایران بود. در نیمه دوم 60 و اوایل دهه 70 میلادی برخی مسائل موجب تنش شد من جمله زبان انتقادی مطلبوعات ترکیه نسبت یه شاه ایران، اظهار نارضایتی دولتهای بعد از 1963 ترکیه در رابط با سنتو، حمایت حزب چپ ترکیه از دانشجویان ناراضی ایرانی که در ترکیه زندگی میکردند، آشفتگی و هراس ترکیه از حمایتهای شاه ایران از کردهای عراق، افزایش رابطه عراق و ترکیه در زمان تنش میان ایران و عراق، محدویت رابطه ترکیه و ایران را به دنبال داشت (البته ترکیه خوهان میانجیگری بین ایران و عراق بر سر مسئله اروندرود شد).( چتین سایا و اطهری، 1385: 135-136) اما به طور کلی از نظر تهران تبلیغات آنکارا به نفع ملتگرایی ترک راهی برای ایستادگی در برابر تهدید شوروی بود. رژیم ایران از ملتگرایی ایرانی استفاده تدافعی میکرد. هرچند تهران با اعتقاد بر این که در مواقع بحرانی نمیتوان بر روی ترکیه حساب کرد که به حافظه تاریخی ایران از نا کارآمدی پیمان سعدآباد در زمان اشغال ایران ر جنگ جهانی دوم بود، گهگاه دچار نگرنی میشد ولی دو کشور پیوسته در جهت کاستن از تنشها از طریق مذاکره تلاش میکرد. کشور ترکیه همانطور که گفته شده بهره جندانی از منابع نفتی ندارد، بعد از شوک نفتی 1973 و افزایش جند برابری قیمت نفت ترکیه گرفتار کمبود ارز شده و در همان زمان این کشور دچار دگرگونی بزرگی از جمله آشفتگیهای داخلی و به قدرت رسیدن نظاماین را تجربه میکرد. پس از اقلاب اسلامی ایرات در سال 1979، مناسبات ایران و ترکیه وارد فاز جدیدی شد. هدف این انقلاب تاثیر گذاشتن بر جهان اسلام و رهبری آن بود، ترکیه با سمتگیری غیر مذهبی خود سر آن داست تا از میراث آتا تورک مومن بماند. تباین جهانبینی دو کشو روابط آنها را دچار دشواریهایی میساخت. جمهوری اسلامی ایران در چشم عناصر مذهبی ترکیه تا حدودی جذابیت داشت اما باید بگوییم که جنبشهای مذهبی ترکیه تحت تاثیر مستقیم ایران نیستند، اما روزنامههای ترکیه مدعیاند که جنبشهای مذهبی داخلی آن کشور دستساخته ایران است. عمده ترین مسائل تنشزا در مناسبات ایران و ترکیه پس از پیروزی انقلاف جدا از رویکردهای متفاوت به مذهب، ریشها دیگری از جمله مسئلهکرها، فعالیتهای ایرانیان مهاجر در ترکیه بوده است. با وجود اختلافات، دو کشور برای همکاری راههایی مانند تشکیل سازمان همکاری اقتصادی(اکو) پیدا کردهاند.(چنگیز پهلوان، ترجمه طیب،1377: صص26-28)
تاریخچه ای از روابط ترکیه با کشورهای همسایههای خود که در طی سالهای 81-89 وارد جنگ شده بودند را مرور کردیم. ترکیه یکی از بازیگران مهم در چرا که از نظر ژئوپلتیکی در روابط هر دوی این کشورها مهم است زیرا که دروازه ورود به اروپا برای هر دوی کشورها محسوب می شود، و داشتن مرز مشترک با طرفین جنگ، ایران و عراق برای اطمینان از مرزهای خود، خواهان روابط دوستانه با ترکیه بودند.، مواضع ترکیه در قبال جنگ، برای هر سه این کشورها مهم تلقی میشود.. در این گزارش دنیال این هستیم که ترکیه در طی جنگ عراق با ایران چه مواضعی را اتخاذ کرده و دلایل اتخاذ این مواضع چه بوده است. در این گزارش فرضیه ما این است که ترکیه با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی حاکم در این دوران سیاست بیطرفی را اتخاذ نموده است و با روند طولانی تر شدن جنگ مواضع خو را تغییر داده است. روش تحقیق در این گزارش به صورت توصیفی- تحلیلی است و از داده های کتابخانهای و منابع اینترنتی استفاده شده است. در مورد پیشینه پژوهش(ادبیات موضوعی) می توانم به مقالات ذیل اشاره کنم:
مقاله مناسبات ایران و ترکیه به قلم دکتر چنگیز پهلوان و ترجمه علیرضا طیب ؛ که روابط ایران و ترکیه توضیح داده است، قبل از انقلاب و بعد از انقلاب، مسئله کرها، و رویکرد ترکیه و ایران در آسیای مرکزی.
ریشه های تاریخی روابط ایران و ترکیه، گوکهان چتین سایا و سید اسدالله اطهری؛ بررسی فراز و نشیبهای روابط ایران و ترکیه از دید نخبگان سیاسی و نظامی که از دیرباز رقابت و همکاری بین این دو کشور وجود داشته. در زمان انقلاب منافع اقتصادی به عنوان عامل همسو کننده عمل کرده ولی مسائل ایدئولوژیک باعث اختلاف شده. و این که روابط ایران و ترکیه بیشتر متاثر از واقعیتهای تاریخی، جغرافیایی، اقتصادی و راهبردی بوده است.
بررسی مواضع ترکیه نسبت به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نوشته سکینه فرج زاده؛ طرفین درگیر در جنگ، برای اطمینان از مرزهای خود با ترکیه به برقراری روابط دوستانه با این کشور علاقه مند بودند از طرف دیگر مشکلات سیاسی و اقتصادی ترکیه، باعث شد این کشور برای بهبود اوضاع اقتصادی خود به این علاقه عراق و ایران جواب مثبت دهد و با اعلام بی طرفی در جنگ، ارتباط اقتصادی با دو کشور خود گسترش دهد.
دلایل و ریشه های موضع گیری ترکیه در جنگ ایران و عراق، رحمان قهرمان پور؛ در این مقاله سیاست های کلی ترکیه نسبت به همسایگان، همزمان با شروع جنگ ترکیه با کودتای نظامی همراه بود در چنین شرایطی ترکیه به دنبال ثبات که جز منافع ملی تعریف میکرد. و با توجه به اتخاذ سیاست های جدید در اقتصاد و نیاز به سرمایه منجر به اتخاذ سیاست بی طرفانه در جنگ شد.
در مورد مقالات که در مورد جنگ عراق و ایران وجود دارد در مورد مواضع ترکیه در قبال این مسئله را در حد بی طرفی ترکیه بیان می دارند.
در ادامه بحت در مورد اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود کشور ترکیه، روابط این کشور با طرفیت جنگ در دوره 8 ساله جنگ، و دلایل اخذ سیاستهای خود در قبال جنگ سخن خواهم گفت.
اوضاع سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی ترکیه
سیاسی: تاسیس ترکیه در اکتبر 1923 توسط مصطفی کمال پاشا ملقب با آتا تورک رسما اعلام شد. در مدت چهارده سال حکومت وی ، تغییرات و اصلاحات زیادی انجام شد، آتا تورک با اتخاذ سیاستهای غیر دینی و از بین بردن مناصب رسمی دینی، مقررات جدیدی را در مورد سبک پوشش وضع کرد. در سال 1928 با تفکیک دین از سیاست، رسمیت دین اسلام را لغو و الفبای لاتین را جایگزین الفبای عربی کرد. در سال 1934 در ترکیه به زنان آزادی و حق رای دادند. سیاست خارجی وی بر حفظ و گسترش روابط دوستانه با همسایگانش مبتنی بود. با مرگ آتاتورک در سال 1938، تغییراتی در وضعیت حکومت ترکیه ایجاد شد و عصمت اینونو رهبر حزب جمهوریخواه خلق به ریاست جمهوری رسید. در 5 سال جنگجهانی دوم طی سالهای 193901944 ترکیه تلاش کرد بیطرفی خود را حفظ کند اما فشار متفقین باعث شد این کشور در ژانویه سال 1945 علیه آلمان و ژاپن اعلام جنگ کند. در انتخابات سال 1950 عصمت اینونو شکست خورده و جلال بایار رهبر حزب دموکرات به ریاست جمهوری رسید و عدنان مندرس نیز نخست وزیر شد. در دهه 60م ، این کشور در راستای حفظ و تحقق منافع ملی در برخی از پیمانهای نظامی و امنیتی وارد شد. در نوامبر سال 1957 جلال بایر و دنان مندرس در مقامها خود ابقا شدند. استبداد و فساد حکومت در سال 1960 به اوج خود رسید و تمام آزادیها از بین رفت و ترور شدت گرفت. در ماه مه سال 1960 ژنرال جمال گورسل به کودتا اقدام کرد. از آن زمان تا کنون همیشه نظامیان با حساسیتهای ویژهای مراقب انحراف سیاستمداران از نظام سیاسی لائیک این کشور بوده و هستند. پس از آن، ژنرال کنعان اورن، در 12 سپتامبر 1980 با کودتای نظامی قدرت را در دست گرفت. این کوتا، موجی از سرکوب علیه گروههای کارگری و مخالفان جناح چپ حاکم بر ترکیه به همراه داشت. در دولت نظامی دیگر مشکل تایید و نظارت پارلمان بر تصمیمات و اقدامات وجود نداشت.
اقتصادی: در طول سالهای 1974 الی 1977 افزایش قیمت نفت در جهان، تورم، بحران اقتصادی و رشد بیکاری در صنایع کشورها، اثرات نا مطلوب و مخربی بر اقتصاد ترکیه بر جای گذاشت عوامل متعدد داخلی و خارجی در آشفتگی وضعیت بازرگانی، و موازنه پرداختها این کشور دخالت داشت. با پایان سال 1977 اقتصاد ترکیه با کمبود ارز خارجی، کسری موازنه پرداخت شدید، بار سنگین وامهای کوتاه مدت خارجی، تورم روز افزون، کسری شدید بودجه بخش دولتی و رشد آرام ولی فزاینده بیکاری مواجه بود. در ژانوی 1980، اصلاحات اقتصادی بیشتری در جهت تغییرات زیر بنایی در اقتصاد ترکیه، مبنی بر عدم دخالت مستقیم ترکیه و بسنده کردن به کنترل دولتی و تکیه نمودن بر نیروی بازار پیشنهاد گردید. برنامه فوق تا قبل از کودتا اورن به اجرا در نیامد و بعد از کودتا که رهبران نظامی در جهت حل مشکلات سیاسی و اقتصادی بر اجرا و اعمال آن نظارت نمودند. دولت نظامی پس از روی کار آمدن تلاش کرد روابط اقتصادی خود را با کشورهای منطقه و خصوصا کشورهای اسلامی، که از بنیه مالی قوی برخوردار بودند، گسترش دهد و در این زمینه تا حد زیادی موفق بود. در این راستا، تحریمهای اقتصادی جمهوری اسلامی ایران توسط کشورهای غربی، فرصتی به ترکیه داد تا در این تحریمها شرکت نکرده و مبادلات اقتصادی خود با دولت ایران را توسعه دهد و از سوی دیگر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بهترین فرصت را برای افزایش صادرات ترکیه به هر دو کشور درگیر فراهم کرد.
اوضاع اجتماعی میتوان گفت؛ برای سیاستمداران لائیک ترکیه، اسلامگرایی یکی از مهمترین بحرانهای اجتماعی محسوب میشود. انقلاب اسلای ایران با اوج بحران سیاسی و اجتماعی در ترکیه مصادف شد، انقلاب ایران به عنوان نمادی از پیروزی بر نظام غربگرایان در نظر گرفته میشد. یکی دیگر از بحرانهای اجتماعی در ترکیه، بحران ناسیونالیسم کردی بود. حفظ تمامیت ارضی آناتولی به منزله سرزمین ترکها یکی از اصول اساسی تفکرات آتاتورک بود.( فرجزاده،1389: 59-60) حرکتهای استقلالطلبانه کردهای ترکیه مهمترین نگرانی این کشور در این باره بود، انقلاب اسلامی ایران، به دنبال آن جنگ عراق با ایران و بروز نا امن در این کشور، ترس ترکیه از احتمال تجزیه و گسترش ناسیونالیسم کردی در ترکیه را اقزایش داد. در طول جنگ، دغدغه اصلی ترکیه در ارتباط با ناسیونالیسم کردی بیش از ایران متوجه شمال عراق بود و شمال عراق تهدید جدی تری محسوب میشد. و ترکیه تلاش داشت از گسترش جنگ در مناطق شمال عراق جلوگیری به عمل بیاورد و زمانی که احتمال داد که جنگ در شمال عراق گسترش یافته از خود عکس و العمل نشان داد(قهرمانپور، 138: ص53)
روابط ترکیه با طرفین جنگ
روابط ترکیه با عراق: جنگ عراق با ایران، دقیقا 10 روز بعد از وقوع کودتای نظامی در ترکیه آغاز شد و در این بین، هیئتهایی از عراق به ترکیه رفته، قراردادهای اقتصادی و ترانزیتی با آن کشور امضا کردند. روابط سیاسی ترکیه با عراق که قبل از جنگ با ملاحضاتی برخوردار بود، همزمان با شروع جنگ و تداوم آن به حد مطللوبی رسید. همانطور که قبلا گفته شده سه مسئله مشترک در روابط ترکیه و عراق وجود دارد، استقلالخواهی کردها، منافع نفتی مشترک و عبور خط لوله نفتی عراق از ترکیه و مسئله آب رودخانههای مشترک. با نگاهی به گذشته روابط دو کشور مشخص میشود روابط ترکیه با عراق به نسبت سایر کشورهای عربی، مثبت بوده است و این موضعگیری طرفین در مسائل مختلف مربوط میشود، در جریان اشغال قبرس، عراق از ترکیه در مقابل یونان حمایت کرد، در مقابل در جریان کمک آمریکا به اسرائیل را از طریق پایگاههایش نداد. اگرچه تا قبل از شروع جنگ، روابط دو کشور در سایه مسائلی چون روابط خاص با ابرقدرتها، تهدید ترکیه به استفاده از حربه آب، بروز درگیریهای مرزی و…. در کنار مشکلات تاریخی فی مابین، دارای نوساناتی بود اما با آغاز جنگ، اوضاع تغییر یافت. ترکیه که قبل از جنگ بارها از پذیرفتن وزیر انرژی عراق امتناع کرده بود، با شروع جنگ او را پذیرفت و چند قرارداد همکاری اقتصادی بین دو کشور امضاء شد. همچنین در این برهه، چندین قرارداد بازرگانی و ترانزیت دیگر نیز منعقد گردید. (لاستجردی، 1380:234-235) اهمیت ارتباط عراق با ترکیه زمانی بیشتر مشخص میگردد که به یاد داشته باشیم که در سال 1361، سوریه به طرفداری از ایران، خط لوله نفتی را که نفت عراق را منتقل میکرد، قطع نمود و عراق تنها از طریق خاک ترکیه قادر به صدور نفت خود بود. (فرج زاده،1389:62) احداث خط لوله انتقال نفت عراق به بندر سیحوت(جیحان) در ترکیه، به دنبال بسته شدن خطوط انتقال نفت این کشور از طریق سوریه و بندر بانیاس و نیز توافق بغداد_انکارا در اواسط دهه 1980، در زمینه حضور نیروهای نظامی ترکیه تا عمق 10 کیلومتری بخش شمالی عراق و سرکوب فعالیتهای اکراد (موسوم به طرخ تعقیب گرم)، از مصادیق عمده همکاری میان دو کشور به شمار میآمد، علاوه بر این در دوران جنگ ایران و عراق، ترکیه به صورت یک راه انتقالی مهم برای نفت و سایر کالاهای عراق به خارج از آن کشور بود، در مارس 1982، یک قرارداد تجاری به مبلغ 800 میلیون دلار بین دو کشور امضاء گردید و پس از این ذوره رفت و آمد هیئتهای سیاسی و اقتصادی به دو کشور افزایش یافت و در عرض دو سال، یعنی سالهای 1983-83، بیش از ده سفر به دو کشور صورت گرفت، در نهایت میتوان این وره را علیرغم بخی اختلافات بر سر نحوه انتقال آب رودخانههای دجله و فرات از ترکیه به عراق، عصر طلایی روابط دو کشور در دوران معاصر تلقی کرد. (www.csr.ir)
روابط ترکیه با ایران: از زمان پیروزی انقلاب در ایران، روابط ایران و ترکیه دارای فراز و فرودهایی بوده است. پس از پیروزی انقلاب، روابط اقتصادی دو کشور به دلیل تفاوتهای اصولی در مواضع دو دولت با رکود مواجه شد، اما پس از تسخیر سفارت آمریکا، ایران از طرف امریکا و متحدانش در محاصره اقتصادی قرار گرفت، به دلیل عدم شرکت ترکیه در تحریمها، روابط دو کشور تا حدودی بهبود ِیافت. (فرجزاده، 1389: 62) در 12 مه 1980، موافقتنامه ای بین دو کشور در زمینه حمل و نقل زمینی امضاء گردید و به موجب آن مقرر شد هر سال کمیسیون مشترک حمل و نقل به طور نوبتی در دو کشور برقرار گردد، با امضاء سند ترتیبات بانکی بین بانکهای مرکزی دو کشور در سال 1980، فصل جدیدی از روابط اقتصادی دو کشور گشوده شد و موافقت گردید علاوه بر حساب آر.سی. دی که بعدا به نام اکو تغییر یافت، یک حساب مخصوص به نام یکدیگر افتتاح نمایند و خرید نفت توسط ترکیه و پرداختهای مازاد بر مبادلات آر.سی. دی از طریق این حساب تسویه گردد. طرفین همچنین اعتباری به میزان 200 میلیون دلار در چارچوب حساب مخصوص به یکدیگر اعطاء نمودند. در این راستا، موافقت بانک مرکزی ترکیه، قرار شد، پرداختهای مربوط به خدمات نیز از طریق حساب مخصوص تسویه گردد.(لاسجردی، 1380:238) با آغاز جنگ تحمیلی و با توجه به تداوم محاصره اقتصادی، ایران توسط بلوک غرب، مبادلات اقتصادی ایران از ترکیه در سال 2359 به 127 میلیون دلار حدود ده برابر سال 1357 رسید. در تاریخ 28 فروردین سال 1360 بر حسب پیشنهاد ترکیه، وزیر بازرگانی این کشور در راس هیئتی به ایران آمد، برحسب مذاکرات انجام شده با وزیر بازرگانی ایران، یادداشت تفاهمی مورخ 22 آوریل 1981 به امضاء رسید، که به موجب آن واردات ایران از ترکیه در سال 1360 به 347 میلیون دلار رسید و میزان نفت صادراتی ایران به ترکیه نیز، معادل 5/3 میلیون تن شد. واردات ایران از ترکیه، در سال 1361، به 895 میلیون دلار افزایش یافت. گسترش روابط تجاری دو کشور با استقبال زیاد بخش خصوصی و دولتی ترکیه مواجه گردید.(فرجزاده، 1389: 62) با افزایش مبادلات تجاری بین دو کشور، کمیسیون مشترک اقتصادی تشکیل شد. دوره دوم روابط اقتصادی دو کشور از ابتدای سال 1986(اواخر سال 1365) آغاز گردید، در این سال به دلیل نوسانات قیمت نفت در بازار جهانی، صادرات نفت به ترکیه قطع شد و در نتیجه آن واردات از این کشور کاهش پیدا کرد. با توافقاتی که بین دو کشور صورت گرفت، گشایش اعتبار لازم برای خرید نفت از ایران مبادرت نمود، اما هنوز در خصوص صادرات کالاهای غیر نفتی اقدام خاصی صورت نگرفت. دز سال 1987، وزیر نفت ایران به ترکیه سفری داشتن که علاوه بر تعیین قیمن نفت، در خصوص فروش 6 میلیون تن نفت خام به ترکیه، برای سال 1987 تافق شد و بدین ترتیب مبادلات دو کشور از سر گرفته شد، پس از این توافق، وابط دوستانه دو کشور سطح بالاتری از رشد را تجربه کرد.(همان، 63)
مواضع ترکیه نسبت به جنگ عراق با ایران
همانطور که گفته شد شروع جنگ تحمیلی، ده روز بعد از کودتای کنعان اورن در ترکیه بود. اورن رهبر کودتا اعلام کرد. برنامه حکومت جدید، توسعه روابط با کشورهای اسلامی و همکاری و توسعه مناسبات دوستانه با همسایگان خواهد بود. هرچند با موضعگیری اولیه مقامات ایرانی در قبال دولت نظامی ترکیه، احتمال کاهش روابط بین دو کشور وجود داشت؛ با وجود امضای قراردادهای اقتصادی و ترانزیتی ترکیه با عراق در آغاز جنگ، مقامات ترکیه طی بیانیههایی بی طرفی خود را برای توسعه روابط اقتصادی و تسهیلات ترانزیتی با دو کشور درگیر در جنگ اعلام، داشتند.
در خصوص علل اتخاذ سیاست بی طرفی از سوی ترکیه میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
– کشور ترکیه، به دلیل ضعف نظامی و تلاش برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی خود،در جنگها سیاست بی طرفی را اتخاذ مینماید. اتخاذ این سیاست یک رویکرد دیرینه برای ترکیه محسوب میشود.
– همسایگی و همجواری ترکیه با طرفین جنگ برای ترکیه امتیازاتی را در بر داشت. موقعیت ژئواستراتژیک ترکیه و اهمیت حضور و تاثیر حمایت او از یکی از طرفین به حدی بود که اتخاذ موضع بی طرفی میتوانست به انعطاف طرفین نسبت به خواستههای ترکیه، منجر شود و روابط دوستانه با ترکیه برای دو طرف، مرزهای امنی را از طرف ترکیه ایجاد میکرد.
– مهم ترین فاکتور برای ترکیه در گزینش سیاست بی طرفی را می توان توسعه روابط اقتصادی و تجاری با طرفین جنگ ذکر کرد. زیرا زیر بنای روابط ترکیه بر این اساس برنامهریزی شده بود و تلاش داشت ضمن حفظ بیطرفی، بیشترین بهرهبرداری اقتصادی را در جهت اصلاح و ترمیم نظام اقتصادی خویش بنماید.
– ترکیه برای حفظ ثبات داخلیاش، با پیروی از سیاست صبر و انتظار به اتخاذ سیاست بیطرفی روی آورد. ترس از گسترش اسلامگرایی و تاثیر انقلاب اسلامی بر اسلامگرایان ترکیه و اوضاع امنیتی و اقتصادی و کشمکشهای سیاسی نیروهای داخلی، موجب شد اقدامات مخاطرهآمیزی در طول جنگ انجام نداده و بیطرف بماند.
– ترکیه برای تقویت نقش منطقهای و جهانی و افزایش حیثیت خود، سعی میکرد، مواضع طرفین را به یکدیگر نزدیک کند و بر ترک مخاصمه و پایان جنگ تاکید میکرد. ترکیه بدین ترتیب برای خود یک موضع میانجیگرایانه نیز در نظر میگرفت. موقعیت ممتاز این کشور در ارتباط با هر دو طرف درگیر و برخورداری از امکانات بالقوه حل و فصل اختلافات، نقش موثری در ایفای این نقش داشت. ایفای چنین نقشی، بر اعتبار ترکیه در میان کشورهای منطقه و حتی کشورهای منطقه و حتی کشورهای غربی و عضو ناتو، میافروزد.(لاسجردی، 1380: 239-245)
از موارد فعالیتهای میانجیگری در خصوص مبادله اسراء دو طرف اشاره کرد. جمعیت هلال احمر ترکیه با همکاری صلیب سرخ جهانی، اقداماتی را برای مبادله اسراء انجام داد. همچنین نخست وزیر و وزیر امور خارجه ترکیه در سفر به تهران در مرداد 1361، پیشنهاد کردند که برای پرداخت غرامت به ایران یک صندوق اسلامی تاسیس شود که مود پذیرش مقامات ایرانی قرار نگرفت. یکی دیگر از اقدامات ترکیه در 22 اسفند 1366، تلاش برای پایان دادن به جنگ شهرها بود. در این راستا، میر حسین موسوی، نخست وزیر وقت ایران اعلام کرد در صورت توقف کامل حمل هوایی و موشکی از سوی عراق، ایران نیز حملات خود را متوقف خواهد کرد. اقدام دیگر ترکیه به ماجرای گروگانگیری هواپیمای آمریکایی تی.دبلیو.ای(T.W.A) مربوط میشود. در این حادثه نخست وزیر ترکیه به همراه دبیرکل سازمان ملل و نخست وزیر ژاپن، از ایران خواستند تا از نفوذ خود در لبنان استفاده کرده برای آزادی گروگانهای آمریکایی مداخله نماید که ایران نیز این درخواست را پذیرفت. همچنین دولت ترکیه سعی نمود در قالب سازمانهای همکاری اسلامی، جنبش عدم تعهد، اقدامات میانجیگرانه انجام دهد که با شکست رو به رو شد. ( فرجزاده، 1389: 65-64) از دلایلی که می توان برای اتخاذ میانجیگری توسط ترکیه اشاره کرد عبارتند از: – همسایگی و قرابت جغرافیایی با طرفین جنگ، ترس ناشی از عواقب و خطرهای جنگ، تقویت موقعیت و اعتبار منطقهای و بین المللی بعلاوه عراق به کرات از ترکیه درخواست کرده بود این کشور در جنگ و ساطت کند.(همان) علت دیگری که موجب شد ترکیه فعالیتهای میانجی گرانه خود را شدت بخشد، گسترش حضور قدرتهای خارجی در خلیج فارس مربوط میشود که بعد از جنگ نفتکشها بود، ترکیه نگران بود دخالت مستقیم قدرتهای بزرگ در جنگ نفتکشها، باعث تغییر موازنه به نفع یکی از طرفین جنگ و در نتیجه کم رنگ شدن نقش متوازن کننده ترکیه شود. در همین راستا بود که کان دمیر، قائم مقام وزارت خارجه ترکیه، در پیامی که از طرف تورگوت اوزال به تخست وزیر ایران تقدیم کرد، اظهار داشت:"مسئله خلیج فارس مربوط به کشورهای منطقه است و باید توسط خود آنها و دور از اعمال فشار خارجی حل شود. قدرتهای بزرگ خارجی نباید در خلیج فارس دخالت کنند و کشتیهای جنگی نیز باید منطقه را ترک کنند." (قهرمانپور، 1381: 56)
در سالهای پایانی جنگ، موضع ترکیه از بیطرفی به مداخله محدود در جنگ تغییر یافت علت این امر را میتوان در بحرانی دانست که ترکیه سالها با آن دست و پنچه نرم میکرد. ناسیونالیسم کردی در جریان جنگ عراق با ایران تقویت شد. این نگرانی ترکیه را میتوان در پرسش خبرنگار ترکیه در مصاحیه با محسن رفیقدوست، وزیر سپاه، در اسفند 1366 مشاهده کرد، این خبرنگار سوال کرد:"چنانکه اکراد در مرز ایران علیه ترکیه فعالیت کنند ایران به آنها اجازه فعالیت خواهد داد؟" رفیقدوست در پاسخ گفت :"ما چنین اجازهای نخواهیم داد و در معاهداتمان با کشورهای همسایه برخورد صادقانه داریم." (فرجزاده، 1389: 65) با این که ایران در رابطه با اکراد به ترکیه اطمینان میداد، اما این امر مانع از هراس ترکیه نشد. لذا با پیشروی ایران در شمال عراق، شورای امنیت ملی ترکیه در9 استان خود، حالت فوق العاده اعلام کرد. میتوان گفت با توجه به همکاری کردهای عراق با ایران این ترس ترکیه چندان هم بی جا نبود. ترکیه شاهد قدرتیابی کردهای عراق در مرزهای جنوبی خود بود و برای ورود به عراق و سرکوب کردها با عراق به توافق رسید. ترکیه وارد شمال عراق شد که دراین مورد ترکیه و عراق در سرکوب کردها، اهداف مشترک و دو جانبه داشتند. از این توجیهات حمله ترکیه میتوان فهمید که مناطق نفتخیز شمال عراق نیز اهمیت یافته بود و نباید دست ایران میافتاد. با افزایش فعالیتهای نظامی ایران در جبهههای شمالی و دستیابی به مناطقی از شمال عراق، بر نگرانی مقامات ترکیه افزوده شد. با توجه به تسلط ایران بر مناطق نزدیک خط لوله نفت عراق به ترکیه و اهمیت استراتژیک این خط لوله برای اقتصاد ترکیه، این اقدام ایران با واکنش فوری دولت آنکارا مواجه شد. ترکیه با اعلام این که ناآرامی این مناطق ممکن است باعث تجمع چریکها توسط ارتش ترکیه در عراق ممکن است به رویارویی آنها با نیروهای ایرانی منجر شود به این مسئله واکنش نشان داد. البته برای مداخله نظامی ترکیه در شمال عراق میتوان عوامل دیگری رانیز برشمرد:
– حوزه نفتی کرکوک، مقدار زیادی از نیاز نفتی ترکیه را فراهم میکرد لذا عملیات نظامی آن کشور در شمال عراق به منزله هشدار علیه ایران بود تا از توسعه دامنه فعالیت خود به این منطقه بکاهد.
– ضعف روز افزون عراق در کنترل مرزها دلیل بعدی بود. ترکیه که برهم خوردن توازن قوا و پیروزی یکی از طرفین به ضرر امنیت خود میدید تلاش داشته به گونه ای عمل کند که جنگ برنده ای نداشته باشد. پس در برابر ضعف نیروهای عراق که توان مقابله با کردها و ایران را نداشت، ترکیه به مداخله نظامی روی آورد.
– ادعای ارضی ترکیه به شمال عراق و تر س از تصرف این مناطق توسط ایران بود که ترکیه را به اقدام نظامی وادار می کرد. ترکیه نسبت به مناطق موصل و کرکوک که توسط فرانسه و انگلستان پس از جنگ جهانی اول از ترکیه جدا شدند ادعای ارضی داشت و جنگ را فرصتی میدانست که در صورت به هم خوردن توازن قوا در منطقه، این مناطق را تصرف کند، همچنین ذخابر نفتی قابل توجهی در این مناطق وجود داشت و بخش عمدهای از نفت عراق از این مناطق استخراج می شود، این مسئله نیز بر اهمیت منطقه شمال عراق میافزود.
– تشویقهای آمریکا و ناتو نیز عامل دیگری برای مداخله نظامی ترکیه بود. منافع غرب در مناطق نفتی باعث میشد آنها به دنبال حفظ این نواحی از تبعات جنگ باشند. بنا بر این ترکیه با حمایت غرب وارد این منطقه شد.(لاسجردی،1380: 253-258)
نتیجه گیری
با توجه به متن فوق میتوان گفت جنگ عراق با ایران، برای ترکیه هم نهدید و هم فرصت بود؛ تهدید از آن جهت که با طرفین جنگ مرز طولانی و مشترک داشت و احتمال گسترش جنگ میتوانست، برای این کشور که با تهدید عدم ثبات اخلی و مسئله ناسیونالیسم کردی مواجه بود، خطر آفرین باشد، و فرصت به دلیل این که میتوانست از قبل این جنگ منافع اقتصادی زیادی به دست آورد زیرا ایران و عراق به ثبات در مرزهای خود با این کشور نیاز داشتند و این مسئله اهرم فشاری برای ترکیه تبدیل شد این دو کشور در مقابل خواسته های ترکیه انعطاف بیشتری نشان دهند. ترکیه با اتخاذ سیاست سنتی به طرفی خود، با هر دو طرف تخاصم روابط اقتصادی برقرار کرد و از این طریق به انباشت سرمایه در کشور خود پراخت، و با طولانی تر شدن جنگ به دنیال نقش میاجیگری افتاد تا بتواند برای خود در منطقه پرستیژی به دست آورد و اقداماتی نیز انجام داد. و در نهایت با پیشروی ایران در شمال عراق و همکاری اکراد با ایران، زنگ خطری برای ترکیه بود که ترکیه برای حفظ ثبات سیاسی خود و به بهانه مبارزه با اکراد شمال عراق وارد این کشور شد و به مداخله نظامی اندک پرداخت، در واقع سیاست خارجی ترکیه نسبت به جنگ 8 ساله شامل بیطرفی فعال، میانجیگری و مداخله نظامی دانست که بر حسب منافع ملی این کشور است. در واقه سیاست خارجی ترکیه نسبت به جنگ در ادامه سیاست داخلی این کشور بوده است.

منابع
فرجزاده، سکینه، "بررسی مواضع ترکیه نسبت به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران"، فصلنامه نگین ایران، سال نهم، شماره 35، زمستان 1389، صص57-68.
قهرمانپور، رحمان،"دلایل و ریشههای موضعگیری ترگیه در جنگ ایران و عراق"، فصلنامه نگین ایران، شماره 1، 1381، صص 49-59.
لاسجردی، حسن،"نقش و مواضع ترکیه در جنگ ایران و عراق"، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، جاد هشتم، 1380، صص 227-267.
چتین سایا،گوکهان، اطهری، اسدالله، "ریشههای تاریخی روابط ایران و ترکیه"، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال سیزدهم، شماره دوم و سوم، تابستان و پاییز 1385، صص119-144.
پهلوان، جنگیز، "مناسبات ایران و ترکیه"، ترجمه طیب، علیرضا، مجله اطلاعات سیاسی-اقتصادی، شماره 133-134، سال 1377،صص 26-39.
نقدینژاد، حسن، فرصت استثنایی؛ مداخله ترکیه در شمال عراق، معاونت پژوهشهای خارجی، گروه مطالعات خاورمیانه و خلیج فارس، تاریخ مراجعه 10 آذر 1394.
http://www.csr.ir/departments.aspx?abtid=06&&depid=44&semid=1378
فلاح، رحمت الله، تقابل و تعامل ترکیه و ایران در عراق. تاریخ مراجعه 23 آذر 1394.
http://www.siasi.porsemani.ir/content/
پشنگ، اردشیر، بررسی ریشههای تنش در روابط عراق و ترکیه، مرکز بین المللی مطالعات صلح، تاریخ مراجعه 10 آذر 1394.
http://peace-ipsc.org/fa/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AA%D9%86%D8%B4-%D8%AF%D8%B1-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D8%A8%D8%B7-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82-%D9%88-%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D9%87/
15


تعداد صفحات : 15 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود