فهرست مطالب
موضوع صفحه
مقدمه 4
نکاتی در مورد تشویق و تنبیه کودکان 5
نکاتی از تنبیه بدانیم 7
بنابراین راههای دیگری به جای تنبیه خشن عبارتند از 7
بنابراین اصول تنبیه خوب عبارتند از 8
تشویق بهتر است یا تنبیه؟ 8
شیوه صحیح تشویق و تنبیه کودکان 12
اصول اساسی تنبیه و تشویق 13
بررسی های دیگر در مورد اینکه تنبیه یا تشویق موثرتر است؟ 16
تشویق و تنبیه در آیینه قرآن کریم 19
تشویق و تنبیه از نظر امام علی (ع) 20
تشویق و تنبیه از نظر دانشمندان 20
تشویق و تنبیه و رویکرد نوین نظام آموزش و پرورش 21
نقش تشویق و تنبیه در تربیت کودک 24
اثرات نامطلوب عادت به تشویق 26
اشکال مختلف تشویق 27
تشویق در چه صورتی اثربخش است؟ 27
نکات قابل توجه درباره تنبیه 28
تشویق و تنبیه چه اثر تربیتی خواهند داشت؟ 29
تشویق و تنبیه چگونه باید به کارگرفته شوند؟ 29
برنامه های پاداش 30
توصیه های پیشنهادی درباره تشویق و تنبیه کودک 31
راهکارهایی برای بهبود ارتباط کلامی و جلب اعتماد کودک و فرمانبری 35
آیا کودکان را باید تنبیه کرد؟ 36
هرگز از تنبیه بدنی استفاده نکنید 42
بد زبانی نکنید 44
خشم خود را کنترل کنید 47
روش صحیح تنبیه کردن 50
کودکمان را تنبیه کنیم یا نه ؟ 53
آثار مخرب تنبیه بدنی 54
تنبیه بدنی پیامدهای منفی دیگری نیز دارد که در ادامه فهرست وار به آنها اشاره می کنیم 55
روش های جایگزین تنبیه بدنی 55
فوائد استفاده از "پیام من" 58
شرایطی که باید در تنبیه رعایت شود 63
تقدم تشویق بر تنبیه 66
تشویق فرزندان و فوائد آن 67
نکاتی مهم در امر تشویق 68
یکی از مهمترین عوامل تربیت کودک 69
تشویق: هدف یا وسیله؟ 70
فواید تشویق 71
اثرات زیانبار تشویق 71
انواع تشویق 72
اصول تشویقض 72
تشویق ابراهیم (علیه السلام) 73
تشویق و تمجید در سیره ی اهل بیت (علیهم السلام) 74
روش اهل بیت (علیهم السلام) در تنبیه 76
تنبیه برای خواندن نماز 77
تشویق و تنبیه در قرآن 79
تشویق و تنبیه در آیینه قرآن کریم 81
نتیجه گیری 82
منابع 83
مقدمه
هر انسانی طبعاً خودش را دوست دارد و می خواهد دیگران به شخصیت او احترام بگذارند و از او قدردانی کنند. تشویق درست، به جا و به موقع باعث رشد اعتماد به نفس در انسان می شود. تشویق بر خلاف تنبیه که از عوامل بازدارنده است عاملی ترغیب کننده است که به انسان نیرو می دهد…
تشویق و تنبیه از ابزارهایی است که والدین برای تربیت کودکان به کار می گیرند. در روان شناسی و تعلیم و تربیت ، امر تشویق و تنبیه یکی از عوامل و محرک های مهم یادگیری تلقی می شود. تشویق و تنبیه یکی از شاخص های مهم برقراری روابط انسانی است که اعمال درست آنها زمینه های برقراری روابط انسانی را فراهم می سازد. تشویق و تببیه گستره وسیعی از فعالیت ها را در بر می گیرد.و بر بسیاری از شاخص های دیگر اثر می گذارد. کارشناسان معتقدند برای رشد عاطفی و ذهنی کودک پاداش و تببیه لازم است. این ابزارها مانند همه روش ها و فنون تربیتی آن گونه از حساسیت خاصی برخوردار است که کاربرد به موقع آن آثار مثبت و سازنده و کاربرد نابجای آن سبب بوجودآمدن رفتارهای منفی و مخرب مانند افسردگی، ناکامی، بی تفاوتی، تعارض و گاه پرخاشگری در بین تربیت شوندگان می شود.
تعریف تشویق و تنبیه را بدانیم؟
تشویق در لغت به معنای به شوق در آوردن و کار کسی را ستودن و او را دلگرم ساختن است. تشویق از تمایلات فطری هر انسانی است که تا پایان عمر در او باقی می ماند.و تنبیه عبارت است از آگاه ساختن فرد نسبت به نتایج نامطلوبش. در تعلیم و تربیت وقتی از تشویق و تنبیه صحبت می شود منظور این است که کودک را با رفتار درست و نادرست آشنا کنیم و نتیجه عمل نیکو و عواقب رفتار ناپسند را به او بشناسانیم.
نکاتی در مورد تشویق و تنبیه کودکان :
هر انسانی طبعاً خودش را دوست دارد و می خواهد دیگران به شخصیت او احترام بگذارند و از او قدردانی کنند.تشویق درست، به جا و به موقع باعث رشد اعتماد به نفس در انسان می شود. تشویق بر خلاف تنبیه که از عوامل بازدارنده است عاملی ترغیب کننده است که به انسان نیرو می دهد. شخصی که تشویق می شود از کار و زحمت خود احساس رضایت می کند و همین رضایت خاطر است که جلو خستگی و بی میلی او را می گیرد. تشویق شخصیت فرد را احیا می کند. گاهی یک تحسین ساده مسیر زندگی فرد را دگرگون می سازد. اصولاً تشویق در نهاد کودک تاثیر فوق العاده ای دارد و او را به انجام کارهای نیکوتر ترغیب می کند. حال اگر کودک در کارهای خوب مورد تحسین قرار گیرد به آن کارها متمایل می شود و برعکس. تاثیر گذارترین نکته، تشویق کودک به کارهای درست است مثلاً به او بگویید: تو تختخوابت را بدون اینکه از تو خواسته شود، مرتب کردی و این عالی است. این جملات او را به رفتار هر چه بهتر تشویق می کند و مسلماً نتایج بهتری نسبت به زمانی که او را سرزنش می کنید خواهد داشت.
تشویق انواع مختلفی دارد. گاه به صورت دلجویی است. گاه عبارتی محبت آمیز. برخی اوقات یک نگاه توام با لبخند و نشاط و زمانی وعده تعریف یک قصه و.. باید توجه داشت که تشویق به سن و درک کودک و نوع عمل او بستگی دارد.
اما در این بین لازم است بدانیم تشویق زمانی موثر واقع می شود که اصولی را در آن رعایت کنیم که از جمله آن اصول عبارتند از:
1- علت تشویق باید برای کودک مشخص شود. هنگام تشویق کودک باید بفهمد به چه جهت مورد تحسین قرار گرفته است.
2- پاداش معمولاً برای پیشرفت و موفقیت پرداخت می شود و پیامد آن است و با رشوه فرق دارد که معمولاً قبل از انجام دادن عمل پرداخت می شود. تشویق بدون دقت ممکن است به صورت رشوه در آید و اعمال کودک به پاداش وابسته شود و پرتوقع و طلبکار پرورش یابد و در همه جا انتظار پاداش عملی یا معنوی داشته باشد. بنابراین تشویق نباید شکل رشوه به خود بگیرد که در این صورت اثر مثبت و سازنده ای نخواهد داشت.
3- پاداش و تنبیه در صورتی موثر است که متناسب با عمل و به موقع و بلافاصله اعمال شود.
4- تشویق باید هر چند وقت یکبار و در برابر کارهای برجسته کودک باشد نه به صورت همیشگی و برای هر کاری. زیرا در این صورت تشویق تاثیر خود را از دست خواهد داد.
5- تشویق برای دلخوشی نباشد بلکه کار کودک واقعاً در خور تشویق باشد.
6- توجه کنید که به هنگام تعریف از فرزندتان به نکات منفی او اشاره نکنید. مثلاً آفرین من اصلاً فکر نمی کردم تو بتوانی این کار را انجام دهی.
7- به نکات مثبت وجود فرزندتان توجه کنید.اگر کودک شما در یک زمینه خاص توانایی و استعداد دارد حتماً آن را شناسایی کنید و با تشویق آن باعث ایجاد پشتکار و میل به تمرین بیشتر در او شوید.
8- تشویق نباید از حد اعتدال تجاوز کند. زیرا ممکن است کودک را به خودبینی و خودستایی گرفتار کند. وقتی که بچه ها را تحسین می کنید آنها به خوبی متوجه این نکته می شوند که آیا واقعاً کار خوبی انجام داده اند و شایسته تعریف و تمجید هستند یا نه. مثلاً این که تو نابغه ای تعریف اغراق آمیزی است و هیچ تاثیر مثبتی ندارد.
9- تشویق انواع مختلفی دارد. گاه به صورت دلجویی است. گاه عبارتی محبت آمیز. برخی اوقات یک نگاه توام با لبخند و نشاط و زمانی وعده تعریف یک قصه و.. باید توجه داشت که تشویق به سن و درک کودک و نوع عمل او بستگی دارد.
نکاتی از تنبیه بدانیم :
متاسفانه برخی والدین تنها راه تربیت فرزندشان را تنبیه بدنی می دانند. تنبیه بدنی به معنای کتک زدن که متاسفانه هنوز هم تا حدودی رایج است. فقط یکی از انواع متعدد تنبیه است. باید در نظر داشت که به جای تنبیه و اعمال خشونت فیزیکی راههای بهتری می توان پیدا کرد. تنبیه بدنی عوارض متعددی در رفتار و روحیه کودک دارد.
کارشناسان معتقدند برای تربیت کودکان نباید از تنبیه بدنی استفاده کرد زیرا موجب اختلالات رفتاری کودکان می شود
کارشناسان معتقدند کودکانی که تنبیه بدنی می شوند بیشتر از سایر کودکان مضطرب و پرخاشگرند. کودکانی که مکرراً تنبیه می شوند یاد می گیرند از بزرگسالان تنبیه کننده دوری کنند و در نتیجه این بزرگسالان فرصت کمتری برای آموزش دادن رفتار مطلوب دارند. کارشناسان معتقدند برای تربیت کودکان نباید از تنبیه بدنی استفاده کرد زیرا موجب اختلالات رفتاری کودکان می شود. تهدید و تنبیه به خصوص تنبیه بدنی اضطراب زیادی در بچه ها ایجاد می کند و این اضطراب می تواند عامل بازدارنده ی یادگیری باشد. تنبیه بدنی به عنوان عامل بازدارنده چندان سازنده نیست زیرا کودک ممکن است از ترس کتک به ظاهر مرتکب خلاف نشود اما عادت زشت خود را از دست ندهد.
بنابراین راههای دیگری به جای تنبیه خشن عبارتند از:
محروم سازی:
به این صورت اجرا می شود که کودکان را از موقعیت فعلی دور می کنند. هر گاه کودک از موقعیت خود سوء استفاده می کند تنبیه مناسب آن است که وی را از چیزی که مورد علاقه اش است محروم سازید. برای مثال اگر کودک از وسایل خود برای زد و خورد استفاده می کند بهتر است آن وسیله را از او بگیرید. چند دقیقه محروم کردن برای تغییر دادن رفتار کافی است. ضمن اینکه به والدین عصبانی نیز یک مهلت آرام شدن می دهد. محروم سازی هنگامی بیشترین تاثیر را دارد که شی مورد علاقه کودک، عامل اصلی رفتار ناپسند وی باشد. در غیر این صورت این تنبیه موثر واقع نمی شود.
حذف کردن امتیازات:
مثل تماشا نکردن برنامه مورد دلخواه…
بنابراین اصول تنبیه خوب عبارتند از:
1- تنبیه با جرم و خطای کودک متناسب باشد و بیدرنگ پس از ارتکاب خطا انجام گیرد.
2- تنبیه نباید کودک را تحقیر کند و خشم او را برانگیزد. هنگامی که می خواهید کودک را تنبیه کنید رفتار و عمل زشتش را نکوهش کنید نه شخصیت او را . یعنی از به کار بردن کلماتی نظبر " تو کی آدم می شوی " یا " دیگه دوستت ندارم" خودداری کنید. این کلمات فقط امنیت کودک را به خطر می اندازد و هیچ گونه ارتباطی به رفتار یا اعمال کودک ندارد.
3- تنبیه باید ثابت باشد و کودک بداند که در صورت رعایت نکردن مقررات، آن تنبیه اجتناب ناپذیر است. اجازه دادن به کودکان که در برخی موقعیت ها به طور نامناسب رفتار کنند و در موقعیت های دیگر سرزنش شوند آن ها را گیج می کند و رفتار ناخوشایند ادامه می یابد.
4- تنبیه با استدلال همراه باشد به طوری که کودک آن را بی طرفانه و عادلانه تلقی کند.
تشویق بهتر است یا تنبیه؟
تربیت به معنای افزودن رشد و ایجاد دگرگونی مطلوب است که حاصل آن پرورش انسانی با هنجارهای اجتماعی و به تعبیر تعالیم دینی عبدصالح و یا، رساندن فرد به مقام عبودیت الهی است. برای ایجاد رفتار مناسب در دانش آموزان از دو دسته عوامل جهت دهنده و بازدارنده استفاده می شود. منظور از عوامل جهت دهنده آنهایی هستند که برای دانش آموز تایید کننده مثبت است و عوامل بازدارنده آنهایی هستند که نقش کنترل و ترمز دارند و سبب می شود دانش آموز از آن عمل دست بردارد. اولی را در قالب کلی تشویق و دومی را در کتب تربیتی در قالب کلی تنبیه مورد بحث قرار می دهند.
از نظر تربیت مخصوصا بر اساس بینش اسلامی ضروری است مربی از هر دو عامل جهت دهنده و بازدارنده استفاده کند. عدم تشویق و تایید افراد چه کوچک و چه بزرگ سبب آن خواهد شد که فرد تدریجا نسبت به آن عمل بی تفاوت شود و واکنش و موضعی در برابر رخدادها و اتفاقات پیرامون خود نداشته باشد و همین طور عدم استفاده از تنبیه موجب می شود که فرد به عمل ناروای خود ادامه دهد و این امر نه تنها به زیان او بلکه به زیان همه افرادی است که به نحوی با او در ارتباط خواهند بود.
تشویق؛ درست و به موقع:
اعتقاد بر این است که اگر تشویق به گونه ای درست و اندیشمندانه و به موقع و متناسب صورت گیرد عاملی موثر بر سازندگی و جهت دهی دانش آموز خواهد بود و کشش و جذبه ای در او ایجاد می کند که به ادامه سیر در جهت مقصدی که ما برای او تعیین کرده ایم پرداخته و رفتار ناهنجار خود را ترک می کند. تشویق در پیشرفت تحصیلی و حتی رشد اخلاقی دانش آموز بسیار موثر است. در امر یادگیری و آموزش تشویق عامل محرک اساسی مثبت در فراگیری دانش آموز به حساب می آید. تجربه های معلمان و مربیان نشان می دهد که دانش آموزانی که در کلاس و مدرسه به خاطر تلاش در درس و پیشرفت تحصیلی مورد تشویق قرار می گیرند بیش از افراد دیگر به فراگیری توجه نشان می دهند و موفق ترند.
تشویق شخصیت می سازد:
تشویق در فرم دادن شخصیت و سازندگی آن و جهت دهی و هدایت رفتار کودک نیز نقشی مهم و اساسی دارد. از طریق آن می توان رفتار مثبتی را در دانش آموز پدید آورد و آن را در او تثبیت کرد و یا در سایر ملاحظات ناشی از آن می توان ریشه رفتار و عملکرد ناروایی را در دانش آموز خشکاند. هنگامی که شما فرد را به کاری تشویق می کنید در حقیقت به او می گویید راه درستی را در پیش گرفته و ادامه آن راه به صلاح و مصلحت اوست و شما از آن راضی هستید. اصل اساسی در تشویق تحریک درست عاطفی یا توجه او به آموزه های معنوی است تا وسیله و سببی باشد برای تحقق اعمال و رفتار مثبت افراد و یا دلیلی باشد که دانش آموز را وادار و اقناع کند که دست از اعمال ناروا کشیده و به سوی کار درست میل پیدا کند.
چگونه تشویق کنیم؟
اما چه کنیم که دانش آموز در درون خود احساس شوق کند و در باطن خویش خشنود باشد که فلان عمل خوب را انجام داده است؟
انجام شیوه های زیر می تواند راه گشا باشد:
1) گفتن کلمات محبت آمیز: منظور کلماتی است که جنبه مهر و علاقه مندی فرد و دیدگاه احترامی مربی را به دانش آموز نشان دهد، کلماتی مثل عزیزم، فرزندم، دخترم، پسرم.
2) معرفی عمل مثبت در حضور جمع: در خانه یا مدرسه، نزد برادر و خواهر و یا نزد دانش آموزان کلاس فردی را که عمل خوبی انجام داده معرفی کنیم و عمل او را مورد ستایش قرار دهیم. این روش برای همه دانش آموزان در همه سنین و مخصوصا برای نوجوانان بسیار موثر است. در این خصوص باید برای دیگران توضیح داد که چرا عمل او مورد تقدیر قرار گرفته است.
3) سپردن مسوولیت: گاهی در مدرسه معلم و مربی و در خانه والدین برای تشویق دانش آموز می توانند مسوولیت مورد علاقه ای را به او بسپارند، به او تفهیم کنند که به خاطر احترام به او و دیدن عرضه و لیاقت او حاضر شده اند این مسوولیت را به او واگذار کنند.
4) معرفی و ارایه آثار: ممکن است دانش آموز عمل پسندیده ای چون نوشتن مشق به خط زیبا را انجام داده، نقاشی زیبایی کرده، وسیله خوب و قشنگی ساخته و هنری در خطاطی به کار برده باشد. معرفی این اثر به دانش آموزان دیگر و یا امضا و نمره دادن و نصب در برد یا دیوار مدرسه موجب می شود تا همه دانش آموزان آن را ببینند و وی مورد تشویق قرار گیرد.
5) شیوه های دیگر: شیوه های دیگری هم برای تشویق دانش آموزان وجود دارد مانند برگزاری اردو، چاپ عکس در روزنامه، دادن فرصت اظهارنظر به دانش آموز، لبخند رضایت آمیز، هر کدام از این روش ها از ساده تا پیچیده در جای خود و به تناسب و در شرایط خاص به دانش آموز در انتخاب راه درست کمک می کند.
تنبیه یعنی آگاه کردن:
تنبیه در لغت به معنای آگاه کردن و در اصطلاح تربیت نوعی تحریک عاطفی از غیر راه مهرورزی و گاهی با خشونت و امر مقابل تشویق است. از نظر تربیتی تنبیه وسیله ای حساس و خطرناک است که باید سعی شود تا حتی الامکان آن را به کار نگیرند مگر آنکه دانش آموز در مسیر لغزش باشد و شیوه ای جز این شیوه در اختیار نباشد. جهت اصلاح رفتار باید به دنبال جانشین های موثر برای تنبیه گشت. تنبیه دانش آموز را دچار خشم می کند و او را آموزش ناپذیر می سازد و جنگ و خصومت در او ریشه می دواند. دانش آموز چون از خشم لبریز می شود و در گرداب غرض ورزی و لجاجت فرو می رود دیگر فرصت تمرکز ذهنی برای درس خواندن ندارد. در اصلاح رفتار هر آنچه نفرت زاست باید کنار گذاشته شود و آنچه عزت نفس به وجود می آورد باید رواج پیدا کند و در سرزمین درون دانش آموزان معدن هایی وجود داردکه هر آن ممکن است به سبب بی دقتی در عمل منفجر شود. اظهار نظر توهین آمیز می تواند انفجار روانی پدید آورد. در اصلاح رفتار بخشش و سخاوت معلم است که مهم به شمار می آید نه رقت او، قدرت رسمی معلم زمانی افزایش می یابد که بتواند به شیوه مناسب از تشویق و تنبیه بهره گیرد. تنبیه ممکن است بعضی از رفتارهای نادرست را کاهش دهد ولی تجربه نشان داده که پس از حذف آن، دانش آموز دوباره رفتار ناپسند خود را ظاهر می سازد.
اصلاح رفتار مثل جراحی است:
اصلاح رفتار مانند جراحی است، به همین دلیل مستلزم دقت و برنامه ریزی است و اظهارنظرها نباید بدون نتیجه و حذف باشد و گذشته از این معلم باید خود الگوی مناسب و شایسته ای از خود نشان دهد. کج خلقی و خشم و غضب را باید کنار بگذارد. بهترین سلاح معلم برای تغییر رفتار دانش آموز این است که با دلی آکنده از صفا و یکرنگی و عاری از خشونت به تربیت کودکان و دانش آموزان بپردازد.
پنج نقطه ضعف تنبیه:
• شکستن شخصیت: تنبیهات چه به صورت جسمی و چه روانی از قبیل سرزنش و عتاب شخصیت افراد را خرد می کند و دانش آموز را تدریجا به سوی انزوا می کشاند.
• پیدایش ترس و اضطراب در دانش آموز
• بدآموزی در رفتار با دیگران به خصوص افراد ضعیف
• تقویت و رشد روحیه تسلیم و بردگی
• ایجاد جسارت در ارتکاب جرم و بزه کاری
شیوه صحیح تشویق و تنبیه کودکان :
در میان اصول تربیتی تشویق و تنبیه جایگاه ویژه ای دارد. همه ما چه به عنوان والدین و چه به عنوان فرزند، تشویق و تنبیه را تجربه کرده ایم و باید اذعان کرد که این ۲ شیوه از رایج ترین اصول تربیتی است که به کار گرفته می شود. بیشتر والدین این ۲ ابزار تربیتی را طبق آن چه از بزرگ ترها تجربه کرده یا دیده اند، برای فرزندان خود به کار می گیرند و تصور می کنند به کسب اطلاعات و افزایش آگاهی در این باره نیازی ندارند، غافل از این که نادیده گرفتن اصول این دو شیوه تربیتی تبعاتی دارد و باعث می شود والدین در موارد بسیاری سرخورده و ناامید شوند. آن ها اغلب شکایت می کنند که بچه های این دوره و زمانه فرق کرده اند غافل از این که بچه ها فرق نکرده اند و این والدین هستند که باید شیوه های برخورد صحیح با کودکان را بیاموزند.
محرک خوشایند، محرک ناخوشایند:
تنبیه یا تشویق از جمله الگوهای تربیتی است که برای آگاه کردن فرد نسبت به کارهای منفی یا مثبت اش انجام می شود و در شکل گیری هنجارها نقش مهمی دارد. حامد سیامکی خبوشان کارشناس ارشد روان شناسی بالینی و عضو سازمان نظام مشاوره و روان شناسی با بیان این مطلب به خراسان می گوید: هدف از تنبیه، کاهش رفتار منفی و در مقابل هدف از تشویق تکرار رفتار مثبت است. ارائه محرک ناخوشایند یا حذف محرک خوشایند رایج ترین شیوه تنبیه و تشویق است این ۲ راهکار لازمه رشد شخصیت فرد است و حذف تنبیه و افراط در تشویق یا افراط در تنبیه و حذف تشویق شخصیت فرد را به شدت متزلزل می کند.
آن چه بسیاری از والدین نمی دانند این است که تنبیه و تشویق باید طبق اصول انجام شود تا اثر بخش باشد.
متاسفانه والدین تنبیه را به عنوان یک شیوه تربیتی دم دست، راحت و آسان تلقی می کنند غافل از این که بی اعتنایی به ظرافت های تنبیه و تشویق کل نظام تربیتی خانواده را تحت تاثیر قرار می دهد. بسیاری از والدین به علت ناآشنایی با مهارت های فرزند پروری و الگوهای تربیتی بیش از حد بر اجرای برخی شیوه های تنبیهی و یا تشویق های افراطی اصرار می ورزند و متاسفانه اطلاعات چندانی درباره شیوه های صحیح تنبیه و تشویق ندارند و با آزمون و خطا این شیوه ها را اجرا می کنند.
بعضی والدین حاضر نیستند ساختار فکری خود را به نفع کودک تغییر دهند و تغییر رفتار برای آن ها کار بسیار دشواری قلمداد می شود. بنابراین پس از مدتی به بی اثر بودن شیوه های تنبیهی و تشویقی خود پی می برند و به جای این که درصدد علت این موضوع برآیند کودک را مقصر جلوه می دهند و می گویند فرزندشان با بقیه فرق دارد. در صورتی که علت اصلی مشکل از عملکرد آن ها ناشی می شود.
اصول اساسی تنبیه و تشویق:
رعایت اصول تنبیه و تشویق در افزایش اثربخشی آن موثر است. هر گونه تنبیه و تشویقی که اعمال می شود باید هدفمند باشد. سیامکی خبوشان ادامه می دهد: تشویق و تنبیه باید بلافاصله انجام شود و مشروط نباشد. باید متناسب با سن، جنس و کاری که کودک انجام داده است، باشد. موقعیت شناسی در اثر بخشی تنبیه نقش مهمی دارد. مهم تر از همه این که تنبیه نباید جسمی و تشویق نباید مادی باشد. هماهنگی والدین در تشویق و تنبیه با یکدیگر، قاطعیت داشتن و انجام آن پس از عمل از دیگر اصولی است که حتما باید رعایت شود. والدین باید در نظر داشته باشند تنبیه و تشویق باید بر اساس مطلوب بودن یا نبودن رفتارها و نه احساسات، عواطف و هیجانات مقطعی انجام شود. از طرف دیگر استفاده مکرر از تنبیه و تشویق آن ها را بی اثر می کند و حتی به پرتوقعی و جهت گیری منفی در کودک منجر می شود. کودک به این ترتیب در طول زمان می تواند اعمال والدین را پیش بینی کند و برای دریافت پاداش یا باج گیری والدین را تحت فشار قرار دهد.
خاموشی:
بسیاری از والدین تصور می کنند فقط با گفتار یا کردار می توانند شیوه های تربیتی را اعمال کنند در صورتی که گاه با خاموشی می توان پیام های زیادی را به کودک داد. این کارشناس ارشد روان شناسی بالینی با اشاره به این موضوع می گوید: خاموشی یعنی پس از بروز رفتار، اتفاقی در محیط نمی افتد و ارائه نکردن یک تقویت کننده مثبت خود به خود باعث تغییر رفتار می شود.
به عنوان مثال برای کاهش گریه های کودک به هنگام خواب، بهترین کار خاموشی و بی اعتنایی است. خاموشی باعث می شود کودک دریابد که با روشی که برای تغییر رفتار والدین در پیش گرفته است به نتیجه نمی رسد بنابراین پس از اندکی مقاومت، تسلیم می شود. البته گاه این والدین هستند که با رفتارهای خود باعث بروز رفتارهای نادرست کودک می شوند. آن ها در واقع با سکوت و خاموشی در مقابل رفتارهای مثبت باعث می شوند که کودک سرخورده و ناامید شود. به عنوان مثال وقتی رفتار مثبتی از کودک سر می زند باید گاه و بیگاه آن را یادآوری کرد و تشویق کلامی انجام داد. در غیر این صورت کودک در طول زمان، رفتار مثبت را کنار می گذارد زیرا می بیند با رفتارهای منفی بیشتر قادر به جلب توجه والدین است. بنابراین باید در مجموعه رفتارهایی که کودک انجام می دهد رفتارهای مثبت را شناسایی و آن ها را تقویت کرد و در مقابل رفتارهای منفی را اگر لازم است با خاموشی وگرنه با شیوه صحیح تنبیهی تذکر و هشدار داد.
دیگر شیوه های تنبیهی:
باید دانست که الگوگیری نیز یکی دیگر از شیوه های اساسی مواجهه کودک با رفتارهاست. تعامل و تماس مستقیم با افرادی که رفتارهای مطلوب زیادی دارند، در شاکله رفتاری کودک تاثیر چشم گیری دارد، به ویژه این که به طور غیرمستقیم ارائه می شود. وی از تاثیر محیط پیرامون در شکل گیری رفتارهای نامطلوب در کودک به عنوان یکی از شاخص های اصلی یاد می کند و می گوید: در بسیاری از مواقع والدین از پرخاشگری فرزندشان، در مراجعه به مراکز مشاوره شکایت می کنند در حالی که در بررسی بیشتر معلوم می شود والدین پرخاشگر هستند و این الگو در محیط منزل وجود داشته است. بنابراین پرخاشگر شدن کودک در این شرایط امری طبیعی است و تغییر این الگو می تواند حلال مشکل باشد. گاهی تغییر شرایط محیطی در رفع یک رفتار نادرست تاثیر دارد به عنوان مثال کودکی که دایم در یخچال را باز می کند که شکلات بخورد با گفتن شکلات نخور دست از کارش بر نمی دارد. در این موارد بهتر است شکلاتی در یخچال نباشد که نیازی به تذکر هم وجود نداشته باشد. یادآوری می شود که اعمال کردن صحیح این اصول نیاز به مداومت و صبر و حوصله فراوان و تمرین و تکرار دارد اما متاسفانه خانواده ها همواره به دنبال آسان ترین، راحت ترین و ارزان ترین شیوه های تربیتی هستند و ایجاد تغییر و تفاوت در رفتارها را دشوار می بینند.
کودکان این دسته از خانواده ها هم در طول زمان دقیقا همین گونه رفتار می کنند و برای رسیدن به هدف کوتاه ترین راه را انتخاب می کنند یعنی آن چه که در خانواده یاد گرفته اند، قهر کردن، گریه کردن، داد زدن و تنبیه بدنی معمول ترین شیوه های تنبیهی در بسیاری از خانواده هاست که هم والدین و هم کودکان علیه یکدیگر به کار می برند. سیامکی خبوشان با تایید این نکته که تغییر در رفتار و کنار گذاشتن شیوه های تنبیهی غلط از سوی والدین بسیار دشوار است، می گوید: برای کودکان این تغییر رفتار چندان دشوار نیست در حالی که برای والدین دشوار است زیرا روحیات و شخصیت آن ها شکل گرفته و هرگونه تغییری در آن زمان بر است اما در مورد کودکان این اصل رایج است که هر چیزی را که تکرار کنند، تبدیل به عادت می شود. به علاوه کودکان در دست والدین موم هستند و به هر شکلی که بخواهند تغییر می کنند. اطلاع داشتن کودک از دلیل تشویق یا تنبیهی که برایش در نظر گرفته ایم، حذف تشویق های افراطی مادی، کنار گذاشتن رفتارهای مستبدگونه، احترام گذاشتن به استقلال کودک و شخصیت وی، هدیه دادن به کودک بدون دلیل و ابراز محبت به وی بدون پیش شرط از دیگر راهکارهای موثر اثربخشی تشویق یا تنبیه است.
تشویق و تنبیه روانی در کودکان زیر ۷ سال بیشترین اثربخشی را دارد:
تنبیه و تشویق باید بر اساس شخصیت کودک تنظیم شود و بر اساس سن، جنس و موقعیت می تواند اجتماعی، مادی و روانی باشد. اجتماعی بودن تنبیه یا تشویق به این معناست که محرک مثبت یا منفی از سوی گروه اعمال شود. تنبیه و تشویق روانی که به ۲ دسته کلامی و غیرکلامی تقسیم می شود، می تواند بسیار موثر باشد. تشویق کلامی می تواند گفتن احسنت، آفرین و غیرکلامی می تواند حرکات چهره یا تماس لمسی با کودک باشد. این موارد در کودکان زیر ۷سال بسیار موثر است زیرا اثربخشی فراوانی روی شخصیت کودک می گذارد. برخلاف تصور عموم تنبیه و تشویق روانی حتی بیش از نوع مادی تاثیرگذار است و به طور کلی شاکله شخصیت کودک را دستخوش تغییر می کند.
بررسی های دیگر در مورد اینکه تنبیه یا تشویق موثرتر است؟
بسیاری از پدران و مادران تنبیهات بدنی را برای تربیت کودکان مفید و لا زم می دانند. این فکر در بین بعضی از دبیران و آموزگاران نیز طرفدارانی دارد.
اما دانشمندان مخصوصا روانشناسان کودک، این برنامه را زیان بخش می شناسند و آن را قدغن می کنند.
دانشمندان می گویند:
۱) کودک به وسیله کتک خوردن عادت می کند که در برابر زور بدون چون و چرا تسلیم گردد.
۲) کودک کتک خورده نسبت به پدر و مادر کینه و عقده پیدا می کند غالبا آن را تا آخر عمر فراموش نخواهد کرد.
۳) کودک ترسو و بزدل بارمیآید.
۴) تنبیهات بدنی غالبا بچه ها را اصلا ح نمی کند و میل به اصلا ح را در او به وجود نمیآورد. ممکن است از ترس کتک به حسب ظاهر دست از کار خلا ف بردارد و در حضور دیگران آن را انجام ندهد. اما عادت او اصلا ح نمی شود و ممکن است بعدا به صورت دیگری آشکار شود. دانشمندان تنبیهات بدنی را زیان بخش دانسته و نهی کرده اند. حضرت علی علیه السلا م فرمود: عاقل به واسطه ادب پند می گیرد. حیوانات هستند که جز با کتک تادیب نمی شوند.
مادری می گفت: پسر دوازده ساله من از کمد، پول های مادرش را برداشته بود. من هم او را به خاطر این عمل کتک زدم و از آن به بعد او از نزدیک شدن به کمد می ترسد. بلی درست است کودک دیگر از کمد پول برنمی داشت و مادر از این لحاظ به هدف رسیده بود. ولی موضوع به این سادگی ها نبود. پس از چندی معلوم شد که پسر بچه از کرایه ماشین کش می رفته و سپس به گول زدن مادر پرداخته و در خرید خواروبار برای خانه پول می دزدیده است و حتی پول دوستانش را هم می دزدیده است. بلی کتک کودک را مجبور کرد که این عمل را تکرار نکند اما واقعیت عمل از میان نرفت.
● تنبیهات غیربدنی
در مقابل بعضی از پدران و مادران، برای تربیت فرزندان خویش، از تنبیهات غیربدنی استفاده می کنند. مانند حبس کردن کودک در اتاق تاریک یا زیرزمین یا انباری که این قبیل تنبهیات وحشیانه; ضررشان کم تر از تنبیهات بدنی و کتک زدن نیست. این قبیل تنبیهات شخصیت کودک را می کوبد و اسباب ترس و اضطراب او را فراهم می سازد. اما بعضی تنبیهات غیربدنی این ضررها را ندارند مانند: قهرکردن با کودک، محروم کردن او از تفریح و گردش، نبردن او به مسافرت، کم کردن پول تو جیبی، منع از بازی و… این قبیل تنبیهات اگر درست و عاقلا نه مورد استفاده قرار گیرد برای تعلیم و تربیت کودک مفید واقع می شوند و ضرر چندانی هم ندارند. کودک به خاطر ترس از تنبیه ممکن است از ارتکاب علنی عمل خلا ف اجتناب کند و به فریب دادن و دروغگویی و ریاکاری متوسل می شود.
لازم است در مواقع تنبیه به نکاتی توجه داشته باشد.
۱) تنبیه باید سنجیده و حساب شده باشد و مقدار آن از جرم شدیدتر نباشد.
۲) تنبیه نباید به صورتی باشد که پدر و مادر را دشمن خویش بپندارد و خیال کند مورد بی مهری قرار گرفته است.
۳) کودکی را که توانایی کاری را نداشته مورد عتاب و تنبیه قرار ندهید.
۴) تنبیهات باید گاه گاه و به صورت استثنایی انجام گیرد تا نتیجه بخش باشد زیرا اگر عادی و مرتب باشد تدریجا کودک به آن مانوس می شود و خو می گیرد و دیگر اثری ندارد.
حضرت علی(ع) فرمود: زیاده روی در ملا مت و سرزنش باعث لجاجت می شود.
۵) سعی کنید نوع تنبیه را جوری انتخاب کنید که با نوع جرم سنخیت و مناسبت داشته باشد. مثلا اگر تمرینات ریاضی را حل نکرده به او تمرین اضافی بدهید نه رونویسی از روی کتاب ریاضی.
۶) بعد از تنبیه جرم کودک را فراموش کنید و دیگر درباره آن بحث نکنید.
۷-) اگر می خواهید کودک را سرزنش و نکوهش کنید او را با کودکان دیگر مقایسه نکنید. زیرا نمی توانید او را این گونه اصلا ح کنید. بلکه حس حسادت را در او پرورش می دهید.
● تحسین و جایزه
یکی از وسائل تربیت، تشویق و تحسین و تعریف و تمجید از کارهای خوب کودک است.
تشویق بهترین و موثرترین وسیله تربیت است، در روح و نهاد کودک اثر می گذارد او را برای خوب شدن تحریص و ترغیب می کند.
برای این که از تشویق بهتر نتیجه بگیرید لا زم است نکات زیرا را یاد آور شویم:
۱) تحسین و تشویق باید گاه بگاه و در برابر کارهای ممتاز باشد نه به صورت دائم و برای هر کاری، زیرا اگر چنین شد در نظر کودک بی ارزش و غیر موثر خواهد شد.
۲) تشویق باید در مورد معین و جزئی به عمل آید، تا کودک بفهمد که برای چه مورد تشویق قرار گرفته است و از این مورد برای سایر موارد نتیجه بگیرد. تشویقاتی که به صورت کلی انجام بگیرد سود چندانی ندارد. مثلا بچه ای را به عنوان این که بچه خوب وبا انضباطی است تشویق کنید، نتیجه کامل نخواهد داد و بچه به خوبی درک نمی کند که به چه جهت مورد تحسین قرار گرفته است.
۳) باید عمل یا اخلا ق نیک کودک را تحسین کرد نه خود او را. زیرا کودک باید به خوبی بفهمد کار نیک او ارزش داشته نه خود شخص و ارزش هر کس به واسطه کار نیک او است.
۴) در مورد تحسین نباید کودک را با کودکان دیگر مقایسه کرد چون کودک دیگری را تحقیر نموده و خود این عمل بدآموزی دارد.
۵) تشویق و تحسین نباید از حد تجاوز کند زیرا ممکن است کودک را به غرور و خودبینی مبتلا سازد.
یکی از وسائلی که در تعلیم و تربیت مورد استفاده قرار می گیرد جایزه و پاداش دادن است. جایزه دادن بد نیست اما به شرط این که غیر منتظره و بدون وعده قبلی وبه عنوان قدردانی از عمل انجام شده باشد. نه با تبانی و وعده قبلی که عادت بدی در کودک به وجود میآورد.
تشویق و تنبیه در آیینه قرآن کریم :
قرآن کریم پر است از بشارت و انذار، ولی در تربیت اسلامی بر تشویق بیش از تنبیه تاکید شده است.
خداوند می فرماید: "ما حقایق قرآن را سهل و آسان به زبان تو آوردیم تا اهل تقوا را بشارت دهی و معاندان لجوج را بترسانی." یا: "ای پیامبر! به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، بشارت بده که جایگاه آنان در قیامت، باغستان هایی است که نهرهای آب در آن جاری است." چنانچه می بینیم در منطق قرآنی، تشویق و امر به معروف و نیکی و بشارت به تحقق وعده الهی بر تنبیه و عذاب مقدم است.
تشویق و تنبیه از نظر امام علی (ع):
در تربیت انسان ، اصل بر تشویق و ترغیب است ، نه تنبیه و مجازات ، امام علی (ع) می فرمایند : به وسیله خوبی با بدی بستیزید .
تشویق و تنبیه باید به اندازه باشد تا اثرات منفی به جا نگذارد .امام علی (ع) می فرمایند : ستایش بیش از استحقاق ، تملق است و کمتر از استحقاق ،درماندگی یا رشک بردن است .
تنبیه باید کاملا سنجیده ، حساب شده و دقیق باشد و به هیچ وجه از حد و مرز لازم فراتر نرود ، زیرا اثرات منفی دارد .امام علی (ع) به این امر هشدار می دهند : افراط در سرزنش کردن ، میزان لجاجت را افزون تر می کند .
تشویق و تنبیه از نظر دانشمندان:
تاثیر بیشتر تشویق در مقایسه با تنبیه ، تنبیه در کودکان تاثیر زیادی ندارد!
دانشمندان بر اساس بررسی های جدید دریافتند ، کودکان تا سن 12 سالگی برداشت چندان درستی از تنبیه ندارند و به تشویق به مراتب بیش از تنبیه واکنش نشان می دهند .
محققان با بررسی مغز کودکان با روش ام آر آی دریافتند ، تشویق کودکان در سن 8 سالگی ، مراکز ویژه رفتاری را در مغز تحریک می کند و کودک رفتارهای مثبت خود را که تشویق شده است ، تکرار می کند.
اما این بررسی نشان می دهد: تنبیه در کودکان 8 ساله چنین تاثیری ندارد و کودک در این سن نمی تواند درک کند که در صورت مشاهده واکنش منفی برای یک فعالیت ، نباید آن را دوباره تکرار کند.
اسکنیر معتقد است که در انسانها یک استعداد ارثی وجود دارد که طبق آن افراد نسبت به کسانی که با آنها رفتار محبت آمیز دارند (تقویت کننده هستند)با محبت رفتار می کنند و نسبت به کسانی با آنها رفتار خصمانه دارند (تنبیه کننده هستند)با پرخاشگری رفتار می کنند .
از نظریه پردازان قرن هیجدهم روسو را می توان نام برد. افکار روسو نسبت به زمان خود خیلی پیشرفته است و کاملاً تازگی دارد او کودک به معنی فرد را مرکز تمام تو جهات آموزش و پرورش قرار داد. رو سو بر فعالیت کودک نادرستی روشهای تنبیهی را که تا آن زمان در کار بود نشان داد. فلسفه تربیتی کانت خود رهبر ی است . به نظر او پاداش از کودک موجودی تابع می سازند در حالیکه بتوان کودک را به تفکر شخصی رهبری کرد.
تشویق و تنبیه و رویکرد نوین نظام آموزش و پرورش:
از آن جایی که انسان موجودی است که همیشه خواسته مورد تشویق دیگران قرار گیرد و از تنبیه متنفر بوده و از طرفی خداوند متعال بر خود "تبارک اله احسن الخالقین"گفته لذا رویکرد نظام آموزش و پرورش با دید گاه نوین و بر پایه اصول روانشناسی تثبیت تشویق و حذف تنبیه علی الخصوص تنبیه به شکل بدنی است .
در خصوص تنبیه نیز نظرات مختلف بیان شده است قرنها این باور وجود داشته است که تنبیه شیوه موثری برای کنترل رفتاراست اما باید توجه داشت که تنبیه چند عیب مهم دارد: نخست این که آثار آن مثل نتایج پاداش قابل پیش بینی نیست ، دوم این که پاداش می گوید آن چه را که انجام داده ای تکرار کن، تنبیه می گوید :از آن دست بکشی. اما نمی گوید به جای آن چه کار کن در نتیجه رفتار نا مطلوبتری ممکن است جایگزین رفتار تنبیه شده بشود سوم اینکه عوارض جانبی تنبیه ممکن است نامطلوب باشد . اسکینر با جدیت بیشترى، استفاده از تنبیه را به طور کلى خطرناک و نامطلوب و بى تاثیر مى شمارد و دلایل چندى را براى مدعاى خود ذکر مى کند:
– تنبیه آثار جانبى نامطلوبى به بار مى آورد; مانند ترسِ تعمیم یافته.
– تنبیه به ارگانیسم نشان مى دهد، چه کار نکند نه این که چه کار بکند.
– تنبیه صدمه زدن به دیگران را توجیه مى کند.
– متربى اگر در موقعیت مشابه قرار گیرد و تنبیهى نباشد، ممکن است وادار به انجام همان کار شود.
– نسبت به عامل تنبیه کننده و دیگران پرخاشگرى ایجاد مى کند.
– تنبیه اغلب یک پاسخ نامطلوب را جانشین پاسخ نامطلوب دیگر مى سازد; مانند گریه به جاى بى انضباطى.
شیوه اجرا :
استفاده از تقویت کننده های مختلف به صورت مثبت در افزایش رفتار دانش آموزان و همکاران و اولیاء بسیار موثراست.
از جمله روش های اجرایی که در بحث تقویت کننده های مثبت مد نظر است ،عبارتند از:
– جوایز و تشویقات باید تعریف شده باشند یعنی اینکه جوایزی که مد نظر قرار می گیرند بایستی تعریف شده و با هدف باشد تا دانش آموز بداند تا چه اندازه اگر تلاش بکند بدان پاداش ها خواهد رسید.
– دومین روش و شیوه در ارائه پاداش ها و تشویقات در معرض دید بودن پاداش ها است چرا که اگر دانش آموزی پاداشی را که دریافت خواهد کرد به عینیت و در ظاهر ببیند و با خیال راحت و با اطمینان بیشتری به فعالیت می پردازد .
– مشوق ها طوری طراحی شده اند که تمامی عوامل مدرسه (معلمان – اولیاء – دانش آموزان)را به نوعی با خود درگیر می نماید و در ارائه آن نقش مهمی دارند .
– تشویق بایستی در تعریف به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم به علوم پایه و مهارت خلاقیت ارزش بیشتری داده و آنها را تقویت نماید .
– همچنین تشویقات طوری طراحی و به کار گرفته شده اند که بتواند در بین دانش آموزان ایجاد رقابت سالم نمایند و در جهت رسیدن به آنها خیزشی هماهنگ و برانگیختگی قوی ایجاد شود و از ارزش اجرایی بسیار بالایی برخوردار باشد .
– از همه مهمتر در بحث تشویق ،تشویقها طوری طراحی شده اند که فقط نبایستی به دانش آموزان ممتاز توجه کرد بلکه به دانش آموزان متوسط به پایین وضعیف نیز توجه بیشتر ی نمود چرا که این گروه بیشتر از گروه اول نیاز به تشویق و ترغیب دارند و چنان چه اگر کوچکترین حرکت و پیشرفت آنها مورد توجه و تشویق قرار گیرد و احساس کنند به آنها نیز توجه شده و پیشرفت آنها در نظر تعلیم دهنده بسیار با ارزش است اغلب تا حد دانش آموزان متوسط به بالا و ممتاز نیز حرکت می نمایند لذا در این شیوه مدیریتی به دانش آموزان ضعیف و متوسط به اندازه دانش آموزان متوسط به بالا و ممتاز به صورت یکسان توجه می شوند و جوایزی که در نظر قرار می گیرد از نظر ارزش و قیمت با توجه به تعاریفی که از جوایز خواهد آمد با هم برابر ند. تشویق درست و به جا عامل موثر و سازنده در تربیت افراد است که می تواند انگیزه کافی و لازم را ایجاد نماید تا بتواند به توانایی ها و ارزش های خود پی ببرد و موجبات رشد عقلی و تربیتی آنان را فراهم آورد و باعث تقویت رفتار های مطلوب گردد.
تشویقات باید با انگیزه ها و تمایلات کودک و نوجوانان مطابقت داشته باشد واصول زیر رعایت شود:
– در تشویق لازم است اصل عمل کودک مورد تشویق قرار گیرد .
– تشویق در میان همسالان و دوستان بهتر از تشویق در تنهایی است .
– تشویق به اندازه و باید به موقع انجام گیرد .
– تشویق متناسب با میزان فعالیت و انتظار کودک باشد .
– تشویق گاه گاه انجام شود موثرتر است .
– تشویق بهتر است بلافاصله بعد از انجام کار صورت گیرد .
– شکل و چگونگی تشویق در افراد مختلف فرق می کند که باید مورد توجه قرار گیرد
– تشویق و پاداش غیر منتظره موثرتر است .
– شخصیت تشویق کننده نزد تشویق شونده محترم و با ارزش باشد.
– تشویق وسیله اى براى برانگیختن و تقویت است و نباید خودش به صورت هدف درآید و تمام ذهن و فکر متربى را به خود مشغول کند. تناوب در تشویق، بالا بردن آن از سطح فیزیکى به اجتماعى و معنوى، و مستحق تشویق بودن (حالت رشوه نداشتن) تا حدى اشکال پیش گفته را برطرف مى کند.
– علّت تشویق کردن باید براى متربى کاملا معلوم باشد.
-در موقع تشویق نباید او را با دیگران مقایسه کرد; زیرا جنبه بدآموزى مى یابد.
– تشویق و تحسین در حضور جمع تاثیر بیشترى دارد; زیرا دیگران را هم برمى انگیزد.
– محرومیت از پاداش و پاداش به نیکوکار: از این مرحله وارد شیوه هاى تنبیه مى شویم. مربى مى تواند جهت فرونشاندن رفتار ناشایست متربى، وى را از بعضى پاداش ها و مواهب مورد انتظار محروم سازد و یا این که با پاداش دادن به نیکوکار او را متوجه محرومیت خود سازد و به اشتباهش واقف گرداند. این سخن زیبا از حضرت على(علیه السلام) است که فرمود: "بدکار را با پاداش دادن به نیکوکار، از عمل بد بازدار."
نقش تشویق و تنبیه در تربیت کودک :
تشویق یکى از ابزار مهم تربیت است که مربى مىتواند از آن بهره گیرد و کودک را به کارهاى نیک علاقهمند سازد. کودک در سایه تشویق، از بسیارى از خواستههاى خود چشم مىپوشد و به راهى که مورد نظر مربى است، قدم مىگذارد.
تشویق به معناى به شوق آوردن، کار کسى را ستودن و او را دلگرم ساختن است.(1)
نیاز به تشویق از تمایلات فطرى هر انسان است که تا پایان عمر در او باقى مىماند. این خطاست که تصور کنیم شخص از آن جهت که بزرگ شده است و خوب و بد را مىفهمد، احتیاج به تشویق ندارد، زیرا بسیارى از تلاشها و رقابتهاى بزرگسالان به منظور به دست آوردن تشویق و تحسین دیگران است.
1. تشویق محرک قدرتمند: تشویق می تواند مولد انرژی و محرک کار و تلاش بیشتری برای افراد گردد. وقتی فرد احساس می کند که کارش مفید بوده و در عین حال سود بخش است، با قدرت و نیروی بیشتری به کار خواهد پرداخت و چه بسا این کار نیک از عادات نیکویی گردد که شخص در صورت عدم انجام آن احساس کمبود و ناراحتی می کند.
2. مداومت در کار نیک: زمانی که شخص از نظر روحی و روانی احساس کند که مفید واقع شده است، تلاش می کند تا کارش دوام داشته باشد.
3. ایجاد حس اعتماد به نفس: چه بسیار افرادی که در اثر نداشتن اعتماد به نفس، دست به کاری نمی زنند و ترسشان این است که مبادا کارشان مفید واقع نشود و یا مورد توجه جامعه و اطرافیان قرار نگیرند و همین امر سبب می شود که اعتماد به نفسشان را از دست داده و نشان و ابداع و نوآوری در کارشان کمتر دیده شود. در حالی که چه بسیار از این افراد، قدرت و کارایی بسیار دارند و استعدادهای درخشانی در وجودشان است که باید شکوفا گردد ولی متاسفانه در مواردی هیچ گاه بروز پیدا نمی کند.
4. ایجاد دلگرمی: شخص می داند که کار نیک او را دیگران درک کرده اند و این حداقل پاداشی است که او را به کارهای نیک دیگر وادار می کند و این خود تلقین قدرت به افراد است.
5. ایجاد روحیه مقاومت: دیگر فایده ایجاد روحیه مقاومت و صبر است، زیرا شخص می خواهد رضایت افراد را به دست آورد و به تحسین و تشویق آنها دست یابد و در این راه هر گونه سختی حاضر است تحمل کند.
6. رضایت خاطر: تشویق سبب رضایت خاطر و لذت روحی می شود.
7. ایجاد عادات پسندیده: تشویق باعث شده در افراد عادات پسندیده ایجاد گردد.
8. ترمیم و بازیابی قوا: تشویق باعث می شود شکست ها که در اثر عوامل مختلف برای اشخاص پیش آمده و روان آنها را مجروح کرده است، دوباره ترمیم پیدا کند و در نتیجه شخص تا حدودی ناکامی ها را فراموش نماید و در جهت اصلاح نقص های خود تلاش کند.
اثرات نامطلوب عادت به تشویق :
باید سعی شود (فرزندان، افراد، بچه ها) به تشویق و جایزه عادت نکنند، به طوری که اگر مورد تشویق قرار نگرفتند و یا جایزه ای دریافت نکردند، از کار نیک باز نمانند. باید دقت شود که تشویق هدف واقع نشود، بلکه برای رسیدن به اهداف عالی باشد. به طوری که انگیزه شخص از انجام کار نیک، فقط پاداش و جایزه نباشد. روانشناسان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند: کودکانی
که عادت به تشویق در آنها ایجاد شود، در بزرگی کسانی هستند که بدون گرفتن پاداش حاضر نیستند به همنوعان خود کمک کنند.
یکی دیگر از پیامدهایی که در تشویق نسجیده، در افراد ایجاد می شود، تغییرات در خلق و خوی آنها ست.
به این ترتیب که مثلاً شخص به (کودک، بچه، دانش آموز) می گوید: اگر فلان مطلب از جانب تو انجام شود، فلان پاداش را خواهی داشت و از آنجایی که (کودک،…) ممکن است فکر کند چنین قدرتی را ندارد و یا آن قدرت را دارد ولی تنبلی به او مهلت نمی دهد. ممکن است به جای استقامت و بردباری، دست به بدخلقی و رفتار ناصحیح بزند.
البته والدین می توانند با ظرافت و زیرکی های خاص، طوری عمل نمایند که اگر هم انگیزه کار نیک از بین رفت، کار خوب برای فرد باز هم زیبا بوده به طوری که با از بین رفتن انگیزه، علاقه به
انجام آن باشد، به گفته بعضی از روانشناسان قسمت عمده کارها بر اثر تکرار فراوان، به صورت خودکار خواهد آمد.
اگر شما به کودکی بگویید: مثلاً مشقهایت را بنویس تا به تو شکلات بدهم و یا دستهایت را قبل از غذا بشوی تا برایت کتاب داستان بخرم و یا از این گونه سخنان که در اوقات مختلف، پدران و مادران به کودکانشان می گویند، در صورتی می تواند مفید واقع شود که کودک علت آن را کار بداند، مثلاً به او بفهمانند که در صورت نوشتن مشق و انجام تکالیف تو باسواد می شوی و می توانی کتاب های خوب بخوانی و اطلاعات مفید داشته باشی و یا اگر قبل از غذا دستهایت را بشویی میکروبها از دستهایت دور می شوند و مریض نمی شوی و … در این صورت با از بین رفتن
انگیزه تشویق (شکلات و کتاب داستان)، باز هم شوق لازم برای فرد به خاطر کارنیک وجود دارد.
اشکال مختلف تشویق :
تشویق می تواند به شکل های مختلفی اعمال شود، گاهی به شکل در اختیار گذاردن وسایل مورد علاقه، گاهی خرید و تهیه جایزه مورد علاقه، نظیر وسایل کار و آزمایش و اساب بازی، لباس، انواع خوراکی ها، کتاب و گاهی بردن به یک مهمانی، یا گردش و تفریح، دیدن یک فیلم، مسافرت، گاهی ابراز محبت و گفتن جملات مهرانگیز، یک لبخند، دلجویی کردن، آفرین گفتن، در آغوش گرفتن و بوسیدن و حتی نگاهی حاکی از محبت و سپاس که در سنین مختلف و شرایط متفاوت، فرق می کند.
اصولاً تشویق های مادری در کودکان موثرتر است و حتی مادر می تواند با پختن غذای مورد علاقه کودک و یا خرید میوه و خوراکی دلخواه، احساسات کودک را برانگیزد و او را به کار نیک و یا ادامه آن تشویق نماید.
تحقیقات نشان داده که بزرگ مردان و افراد مشهور جهان که نظرات و تئوری ها و قوانین قابل توجهی را طرح کرده اند، غالباً پیشرفتشان در اثر تشویق های مادی نبوده و یا اگر بوده کم بوده است و بیشتر تشویق های معنوی و رضایت خاطر استاد بوده.
تشویق در چه صورتی اثربخش است؟
تشویق زمانی می تواند مفید واقع شود که به ندرت و گاه به گاه اعمال شود، اغلب می بینیم که پدران و مادران در طول روز بارها و بارها از تشویق و جایزه به میان می آورند، این سبب می شود که هم برای کودکان (فرزندان) توقع بی جا ایجاد شود و هم اثر لازم را که تشویق می تواند داشته باشد از دست برود و کارهای معمولی او نیز برایش بسیار مهم جلوه کند و گمان نماید که دیگران
باید همیشه ممنون او باشند.
نکات قابل توجه درباره تنبیه:
1. تا جایی که ممکن است تنبیه در حضور افراد دیگر صورت نگیرد، زیرا هم کرامت نفس تنبیه شونده از بین می رود و هم او نسبت به خطا، جسور و گستاخ می شود.
2. این نکته قابل ذکر است که در تنبیه عمل فرد مورد نکوهش قرار گیرد. مثلاً به شخص گفته شود: من از این عمل ناشایست تو خوشم نمی آید نه این که بگوید:
تو را دوست ندارم و یا گفته شود عمل تو نادرست است نه این که تو فرد نادرستی هستی و باید به او فهمانده شود که اگر او مورد تنبیه قرار گرفته به علت دوستی و محبتی است که نسبت به او وجود دارد، نه این که مورد علاقه و محبت نیست.
3. در هنگام تنبیه مقایسه صورت نگیرد در اغلب موارد دیده می شود و (پدر، مادر، معلم و …) می گوید مگر فلان شخص را نمی بینی که چنان عمل می کند و ….
این عمل نه تنها اثر نامطلوب می گذارد بلکه حس حسادت، کینه ورزی و خشم و بدخلقی، علی الخصوص کودکان را تحریک می کند.
4. پذیرش عذر از جانب (پدر، مادر، معلم و …) اگر کودک از کار خود پشیمان شد و عذر خواست، باید عذر او پذیرفته شود و در بسیار موارد حتی کودک ممکن است گریه کنان خود را در آغوش پدر یا مادر یا مربی بیاندازد و از او بخواهد که او را ببخشد، این فرصت خوبی است که در حین نوازش او و بوسیدنش، اشکالات او گوشزد شود و به او گفته شود که چون تو مورد علاقه ما هستی، می خواهیم کارهایت پسندیده شود.
5. تنبیه در عصبانیت نباشد باید تنبیه در حالتی کاملاً متعادل و عاری از هر گونه خشم و عصبانیت انجام شود.
تشویق و تنبیه چه اثر تربیتی خواهند داشت؟
زمانی تشویق و تنبیه اثر تربیتی خواهد داشت که بین پاداش مادی و معنوی و رشوه دادن تمایز قایل بشویم. واقعیت این است که اهدای پاداش، باعث تثبیت ارزش وجودی کودک می شود و به خلق و خوی و رفتارشایسته او استحکام می بخشد.
علاوه بر آن با اهدای جایزه از سوی والدین، کودکان در می یابند رفتار مطلوب و پسندیده نزد والدینشان کدام است و یا بالعکس وقتی مادر درفروشگاه از دست کودکش به ستوه می آید و بالاجبار در ازای رفتار ناشایست او خواسته او را تامین می کند، تکرار این عمل باعث می شود که کودک لوس و پرتوقع بار آید. چنین پاداش هایی به کودک رشوه دادن به او محسوب می شود که تاثیر منفی بر رفتار ناپسند کودک می گذارد. صبوری والدین در ارتباط با تمامی رفتار کودکان از بسیاری ناهنجاری ها جلوگیری می کند.
اغلب متخصصان معتقدند رشوه ای که اثر منفی دارد "اگر این کار را نکنی، بهت این را نمی دهم" برای مدت کوتاهی موثر خواهد بود و تاثیر آن بر روی کودک به مرور زمان کم رنگ خواهد شد.
والدین بایستی رفتارهای شایسته و پسندیده را ترویج نموده و در ازای آن جایزه و پاداش دهند.
-حد و مرز رفتار و درخواست خوب و بد را معلوم می کند.
تشویق و تنبیه چگونه باید به کارگرفته شوند؟
در جامعه کنونی برخی عادت دارند در قبال گرفتن پاداش و یا به عبارتی رشوه، کاری را انجام دهند این عادت و رفتار نکوهیده آن چنان در وجود برخی رخنه نموده وعجین شده است که حتی برای انجام کارهای شخصی شان انتظار پاداش دارند. ریشه این اخلاق را باید در تربیت غلط والدین و الگوهای دوران طفولیت فرد جستجو کرد.
شیوه های نادرستی که در ارایه پاداش به کودک در ازای رفتار نامطلوب، از سوی والدین اتخاذ می شود، منجر به پیدایش این گونه رفتارهای نابهنجار و فراگیر در جامعه می گردد.
برنامه های پاداش :
1-پاداش و تنبیه به جا، به موقع، به اندازه و مناسب:
استفاده از پاداش در هر بار که کودک رفتار صحیحی انجام می دهد لازم است. لیکن در مواردی استفاده مدام از پاداش کار خوبی نیست و دربعضی موارد کودک ممکن است از گرفتن پاداش خسته شود و رفتار مطلوب را کمتر انجام دهد یا ممکن است والدین فرصت نداشته باشند که هر بار رفتار صحیح که بروز می کند به کودک پاداش دهند و یا این امکان وجود نداشته باشد که کودک برای رفتار صحیحش پاداش بگیرد.
2- تعیین انتظارات خود:
در وهله اول کاری که از کودک می خواهید انجام دهد برگزینید. به عنوان مثال، موقع خواب بهانه جویی نکند، در حضور جمع رفتار پسندیده داشته باشد .سپس امور روزمره و وظایفی که بایستی انجام دهد را یکی پس از دیگری برای او مشخص نمایید و اگر رفتار کودک انتظار شما را برآورده کرد پاداش بدهید.
3- مشورت با فرزند درباره نوع پاداش:
در مورد پاداشی که ایجاد انگیزه می کند، با فرزندمان مشورت نموده و موارد با ارزش آن را برایش برشماریم.
4- رعایت زمان در تشویق:
پاداش حتما بایستی پس از زمان مقرر شده برای انجام کار و یا بهبود رفتار کودک، ارایه شود.
دادن پاداش و جایزه را تا زمانی ادامه دهید که رفتار مورد نظر ما، به عنوان بخشی از فعالیت زندگی و به عبارتی یک نوع عادت برای او محسوب شود.
5- برای تشویق هدف تعیین کنیم:
هدف از دادن پاداش این است که بچه ها را برای آغاز راهی درست در تربیت آماده سازیم، لذا لازم نیست برای انجام هرکاری دایم به او پاداش دهیم. چنانچه فرزندمان هر کاری را منوط بر گرفتن رشوه ویا جایزه انجام می دهد، به این کار خاتمه داده و در مورد روش تربیتی او تجدید نظر نماییم. با تعیین حد وحدود و شرایط و نیز بی اعتنایی به تقاضای کودک، شیوه رفتار خود را در قبال اعمال کودک تغییر دهیم.
توصیه های پیشنهادی درباره تشویق و تنبیه کودک:
الف) به رفتار مشکل ساز کودک خرده بگیرید نه به خود کودک.
ب) آن رفتار یا مشکل بخصوص را برای کودک توضیح دهید.
ج) راه حل های گوناگونی را برای حل مشکل به کودک پیشنهاد کنید.
د) به کودک بیاموزید که مسوول رفتار خویش است و تنبیه نتیجه مستقیم رفتار بد وی می باشد.
ه) پاداش دادن به رفتارهای مثبت کودک، از طریق علاقه نشان دادن، همکاری و همیاری، ستایش موارد خوب، ابراز صمیمیت و لبخند، نوازش و در آغوش کشیدن از روش های تشویق می باشد.
و) در مورد تحسین کردن، حتما رفتار کودک را تحسین کنید نه شخصیت خود بچه را، زیرا در این صورت کودک تصور می کند که همیشه خوب و کامل است و این با عصبانیت های بعدی شما جور درنمی آید.
ی) پیشرفت های کوچک او را نیز ستایش کنید. این کار در پرورش اعتماد به نفس و خلاقیت کودک بسیار موثر خواهد بود.
ن) در مورد عبارات تحسین برانگیز، خلاق باشید. عبارات مشابه تاثیر خود را از دست می دهند و تکراری و خسته کننده می شوند.
ک) تحسین باید بلافاصله انجام گیرد بخصوص در مورد کودکان خردسال.
گ) هنگام تحسین، عشق و علاقه بی قید و شرط خود را نشان دهید.
ف) برای پاداش دادن، به پاداش ها تنوع دهید و انواع گوناگونی ازجمله کادو، تماشای فیلم یا کارتون مورد علاقه، بردن به پارک، بازی و… را در نظر بگیرید.
ق) راه دیگر، استفاده از جداول خاصی است که به صورت روزانه به کار برده می شود و هر رفتار مثبتی که می خواهید تقویت شود و کودک نیز آن رفتار را انجام داد، یک ستاره یا برچسب رنگی در جدول برایش نصب کنید و در پایان هفته، تعداد کل برچسب ها را شمرده و به ازای هر یک از آنها پاداشی را در نظر بگیرید.
ط) در کنار تنبیه، روش صحیح و درست عمل و رفتار موردنظر را نیز آموزش دهید.
ظ) تنبیه باید در زمان خودش انجام شود و به تعویق نیفتد، زیرا به تاخیر انداختن آن، باعث بی اثر بودن تنبیه می گردد و حتی می تواند اثر معکوس و مخرب نیز داشته باشد زیرا کودک فراموش می کند که این تنبیه به خاطر کدام عمل اوست.
ص) نتایج تنبیه را بررسی کنید، اگر رفتار مورد نظر کاهش یافته بود، ادامه دهید در غیر این صورت تکرار آن سودی ندارد و باید روش دیگری را انتخاب کنید.
ض) اگر بیش از حد از تنبیه استفاده کنید، کودک شما به آن عادت می کند و تنبیه برای او امری عادی تلقی خواهد شد و دیگر اثری نخواهد داشت.
ح) قبل از تنبیه، به کودک توضیح دهید چه رفتاری شما را ناراحت یا عصبانی کرده و در صورت تکرار آن عمل، چه تنبیهی خواهد داشت.
چ) کودک را به تنبیهی که در آن ثابت قدم نیستید و آن را انجام نخواهید داد، تهدید نکنید.
پ) برای محرومیت موقت، اخراج کردن کودک را طوری انتخاب کنید که کودک متوجه شود که این عمل تنبیه می باشد. برای مثال، بردن کودک به اتاقی که در آن وسایل بازی، کامپیوتر و… وجود دارد، تنبیه مناسبی به حساب نمی آید.
ت) زمان محرومیت، بر حسب سن کودک متفاوت است. این زمان نباید آنقدر زیاد باشد که فرصت جبران را از کودک بگیرد. در ازای هر سال از سن کودک، یک دقیقه اخراج یا محرومیت انجام می شود. بر این اساس، برای یک کودک 4 ساله، 4 دقیقه، برای یک کودک 5 ساله، 5 دقیقه و برای کودک 2 ساله 2 دقیقه تنبیه یا محرومیت کافی است.
ث) در صورت موثر نبودن یا مقاومت کودک، می توان زمان را کمی، فقط در حدود چند دقیقه افزایش داد.
– نوزاد پس از تولد به ارتباط جسمی و فیزیکی با مادر نیاز فراوان دارد، از این رو نباید ساعات طولانی از مادر جدا بماند. تحقیقات نشان داده است که از 6 ماهگی تا 3 سالگی، حضور مادر نه تنها در رشد عاطفی کودک، بلکه در رشد بدنی و عقلی او نیز تاثیر بسزایی دارد.
– در مقایسه بین فرزندان، کودکی که امتیاز نمی آورد دچار احساس خودکم بینی می شود و اعتمادش را نسبت به پدر و مادر از دست می دهد.
گاهی والدین با گفتن خاطرات یا داستان های ساختگی درباره حسادت که به نظرشان خنده دار می آید، باعث بروز احساسات منفی و حسادت بیشتر در کودک می شوند بهتر است به جای این کار با داستان ها و حرف های خوب درباره مهربانی و خوش رفتاری با فرزند دوم، نظر کودک را نسبت به او تغییر دهید. کودکان را با هم مقایسه نکنید، درباره تفاوت ها و اختلافات بچه ها با هم صحبت کنید و توضیح دهید که تفاوت به معنی اختلاف نیست. تا آنجا که می توانید با فرزندانتان به عدالت رفتار کنید. البته رعایت مساوات صددرصد بین فرزندان تقریبا غیرممکن است، زیرا کودکان با سنین مختلف نیازهای متفاوتی دارند. سعی کنید با رفتار خود ارزش و اهمیت عدالت را بیان کنید و نشان دهید که فرزندان برای شما باارزشند. ولی در مواقعی که مجبور بودید تفاوتی قائل شوید، برایشان علت این تفاوت ها را توضیح دهید. هرگز به یک کودک لقب آرام و ساکت و به کودک دیگر لقب شیطان و شلوغ را ندهید.
– اگر بیش از حد، سرعت فراگیری را در فرزندانمان تقویت کنیم امکان باروری و تحکیم مفاهیم را در مراحل بعدی کاهش خواهد داد. سرعت اولیه و تشدید آهنگ رشد، منجر به تاثیر قابل ملاحظه ای در مراحل بعدی می شود. به جای افزایش سرعت فراگیری و آموزش های بیشتر از حد توانایی های فکری کودک می توان به پرورش خلاقیت او و شناسایی زمینه های استعدادیش پرداخت.
خلاقیت به این معنا نیست که شما از هیچ، همه چیز خلق کنید. خلاقیت توانایی برای یافتن چیزی جدید از ترتیب یا تغییر و ایجاد تنوع در ایده ها و رفتارهای موجود می باشد راهنمایی های موثر جهت پرورش خلاقیت کودکان عبارتند از:
– به تفکر خلاق اهمیت دهید.
– ایجاد جو خلاق در محیط منزل و محیط آموزش مانند مهد، مدرسه و…
– حساس نمودن کودک به محرک های محیطی و توجه بیشتر به آنها.
– قابلیت پذیرش مفاهیم جدید را در کودکان پرورش دهید.
– خود یادگیری و خودگردانی کودکان را تشویق کنید.
– اوقات خود را به فعالیت های متناوب فعال و آرام تقسیم کنید.
– انتقاد سازنده را پرورش دهید.
– سوالات بحث برانگیز از کودک خود بپرسید.
– برای کودکان خود، آموزگارانی با روح حادثه جو باشید.
– قدرت ابراز وجود را در کودک پرورش دهید.
– انگیزه بالا، اشتیاق و احساس سرشار و پشتکار فراوان را در کودک برانگیزید.
– او را به نظم و ترتیب در حد معقول، تشویق نمایید.
– مشاهده و توجه بیش از حد در حین کار، خلاقیت کودک را از بین می برد.
– اجازه دهید کودکتان همواره سوال کند.
– در صورتی که کودک احساس کند که کار وی با کار دیگران مقایسه شده و مورد ارزیابی و تشویق و پاداش قرار می گیرد، از خلاقیت کودک کاسته می شود.
– سعی کنید کودکتان چالش را تجربه کند و با آنها روبه رو شود. این کار باید به منظور رشد و تکامل کودک از سنین پایین صورت گیرد.
– در مورد داستان هایی که برایش می خوانید سوال کنید. از او بپرسید که چطور می توان پایان داستان را تغییر داد؟
– هرگز عیب فرزندتان را در رفتارها، بزرگ تر از آنچه هست جلوه ندهید و هرگز عیب هایش را نزد دیگران بازگو نکنید.
– همبازی شدن با کودک علاوه بر این که او را غرق لذت و شادی می کند و صمیمیت را افزایش می دهد، اعتماد به نفس و احساس ارزشمندی را در کودک تقویت می کند. تحقیقات نشان می دهد که کودکان پرورش یافته در منزل نسبت به کودکان مهد کودک، ماهانه از رشد قدی بیشتری برخوردارند.
– تربیتی که آزادی را به کلی در کودک نادیده بگیرد و انتخاب و میل قلبی را از وی سلب کند و تنها مبتنی بر ترس و آداب خشک و بی روح ظاهری باشد، نه تنها دوام نمی یابد بلکه در نهایت به رکود و عصیان کودک می انجامد. یک کارشناس مسائل روانی کودکان در اتریش می گوید: چنانچه در روابط نوزاد با پدر ممنوعیتی ایجاد شود، نوزاد در حس وفاداری و دوستی دچار نقیصه می شود و در سال های آینده توانایی ارتباط سالم را نخواهد داشت.
راهکارهایی برای بهبود ارتباط کلامی و جلب اعتماد کودک و فرمانبری:
– برای گوش دادن به حرف های کودک خود، وقت بگذارید.
– با زبان رفتار، گوش دهید.
– انواع احساسات را به کودک آموزش دهید و بشناسانید تا بداند در هنگام بروز هر کدام از این احساسات مانند خشم، ناراحتی، ناتوانی، شادی، تعجب و هیجان، باید چه رفتاری داشته باشد.
– به طور مرتب، هر روز زمانی را برای گفتگو با کودک اختصاص دهید و به بقیه افراد خانواده بگویید که مزاحم گفتگوی شما نشوند.
– گاهی شروع کردن صحبت، برای کودک مشکل است و بهتر است که شما سر صحبت را باز کنید.
– به او آموزش دهید هنگام صحبت کردن، به صورت یکدیگر نگاه کنید.
– آرام و ساده صحبت کنید. از جملات پرسشی کمتر استفاده کنید.
– صریح و دقیق باشید و خیلی روشن و واضح، معنای دستورات خود را برایش توضیح دهید. مثلا شاید کودک معنای "اتاقت را تمیز کن" را متوجه نشود و برداشت او از اتاق تمیز، با انتظارات شما کاملا متفاوت باشد. پس بهتر است بگویید لباس هایت را داخل کمد بگذار، اسباب بازی هایت را سر جایش بگذار و…
– حتما دستورات را یک به یک به کودک صادر کنید، زیرا ممکن است قادر نباشد همه آنها را به خاطر بسپارد.
– مطمئن باشید وقتی با کودک صحبت می کنید، به شما نگاه می کند و توجه اش به چیز دیگری معطوف نیست.
– هر بار که دستوری صادر می کنید، حتما آن را پیگیری کنید.
– دستورات خود را حتما با عبارت (خواهش می کنم، لطفا و از این قبیل) آغاز کنید.
– دستورات را به صورت بازی در آورید تا برایش جالب باشد.
– به سوالات کودک، هر چند مختصر، حتما پاسخ دهید.
– در قبال انجام کارهایش او را تحسین و تشویق کنید.
– اگر کودک تحت هیچ شرایطی فرمان نبرد، از محرومیت موقت استفاده کنید و از او بخواهید چیزی را که از او خواسته اید اجرا کند، تا جریمه برداشته شود.
– کودکان باید با رنج ها و مشکلات طبیعی زندگی آشنا شوند تا افرادی شکننده، رفاه زده و پرتوقع بار نیایند.
– اگر چه جنبه های تخیلی داستان برای کودک لذت بخش و مفید است لکن نباید در آن افراط کرد. داستان نباید ترس آور باشد، داستان باید الگوی صحیح و متناسب با سن کودک را ارائه کند، بیان زیبایی ها و نیکی ها، با روح لطیف کودک سازگار است.
آیا کودکان را باید تنبیه کرد؟
فقط سه راه برای تغییر رفتار فرزندتان وقتی کار ناشایستی انجام می دهد وجود دارد: او را تنبیه کنید، برای کار خوبی که انجام داده به او پاداش دهید، یا توضیح دهید چرا کاری که انجام داده اشتباه است و بگوئید که دوست دارید دفعه بعد چطور رفتار کند.
بسته به شرایط، سن کودک، و ماهیت بد رفتاری اکثر والدین ترکیبی از تنبیه ، تشویق و توضیح را مورد استفاده قرار می دهند.
حتی اگر با قاطعیت مخالف استفاده از تنبیه هستید، زمانی می رسد که تشویق یا توضیح به تنهائی موثر نیست، یا زمانی می رسد که آنها را امتحان کرده اید اما با عدم موفقیت روبرو شده اید. بنابراین حتی اگر جزء آن دسته از والدینی هستید که تنها مقدار کمی از تنبیه استفاده می کنید، باز هم باید از چگونگی و علت کاربرد آن آگاه باشید. هیچ شکی نیست که ذاتا تنبیه برای کودکان خوب نیست یا اینکه کاربرد آن نسبت به تشویق یا توضیح دارای تاثیر گذاری کمتری است. سوال مهم در مورد تنبیه ، یا تقریبا تمام تکنیک های فرزندپروری این نیست که آیا آن تکنیک باید مورد استفاده قرار گیرد یا خیر، بلکه این است که کی و چگونه باید مورد استفاده قرار گیرد. تنبیه، تشویق و توضیح در صورتی موثر هستند که به درستی انجام شوند، اما در صورتی که به درستی انجام نشوند موثر نخواهند بود.
راه های زیادی برای تنبیه کودک وجود دارد و همه آنها در یکی از این دو دسته بندی قرار می گیرند. دسته اول چیزی است که روانشناسان״ اعمال قدرت " می نامند. اعمال قدرت همان چیزی است که باید باشد: تنبیه ای که بر اساس مزیت قدرت شما نسبت به فرزندتان می باشد. در صورتی که فرزند تان را می زنید ، بر سرش داد می کشید، در یک زمان مشخص او را از اسباب بازی مورد علاقه اش محروم می کنید،یا بدون خوردن دسر او را به اتاقش می فرستید، از قاطعیت قدرت استفاده می کنید. برخی از موارد استفاده اعمال قدرت مناسب است( محرومیت موقت زمانی از برخی از امتیازات)، و برخی دیگر مناسب نیستند( زدن، فریاد کشیدن)، به دلائلی که در دو بخش بعدی برایتان توضیح می دهم (" هر گز از تنبیه بدنی استفاده نکنید״ و״بد زبانی نکنید").
دسته بزرگ دیگر تنبیه چیزی است که روانشناسان " محرومیت از عشق" می نامند. این مفهوم دقیقا آن چیزی نیست که معنی می دهد،زیرا وقتی فرزندتان را به این شیوه تنبیه می کنید، لزوما او را از عشق محروم نمی کنید. محرومیت از عشق به هر نوع تنبیه ای اطلاق می شود که بر اساس ناراحت کردن فرزندتان، گناهکار جلوه دادن او یا شرمنده شدن او، از نا امید یا عصبانی کردن شما انجام شود. وقتی در برابر فرزندتان سکوت می کنید به سردی رفتار می کنید یا با عصبانیت کناره گیری می کنید به فرزندتان می گویید از کاری که انجام داده ناراحت هستید یا به او می گویید که شما را نا امید کرده است، در این صورت از محرومیت از عشق استفاده می کنید. همانند اعمال قدرت، شیوه های قابل قبولی از محرومیت از عشق وجود دارد( به فرزندتان بگوئید آنچه انجام داده نا امیدتان کرده است) و شیوه هایی که نباید از آن استفاده کنید( به فرزندتان بگوئید از اینکه پدر و مادر او هستید ناراحت هستید).
درک تفاوت بین اعمال قدرت و محرومیت از عشق اولین قدم کاربرد موثر تنبیه می باشد، زیرا این دو رویکرد کاربردهای متفاوتی دارند. وقتی این مسئله را درک کردید بهتر متوجه می شوید که کدام رویکرد نسبت به دیگری موثر تر است. اعمال قدرت تنها زمانی موثر است که نسبت به فرزند تان دارای قدرت بیشتری باشید. به همین علت بسیاری از حالت های اعمال قدرت تنها زمانی موثر است که فرزندتان کوچک است.به عنوان مثال بلند کردن صدای تان برای یک کودک چهار ساله ممکن است موثر باشد زیرا عصبانیت از جانب یک فرد قدرتمند تر وحشتناک می باشد ، اما انجام این کار وقتی چهارده ساله می شود احتمالا هیچ تاثیری ندارد، زیر در این سن دیگر بچه نیست که از فریاد شما بترسد.
بنابراین با بزرگتر شدن فرزندتان، از تاثیر شیوه فرزندپروری اعمال قدرت کاسته می شود. می دانم که موثر بودن آن بدیهی به نظر می رسد، اما توجه به تعداد والدینی که دیده ام بر سر نوجوانان شان فریاد می کشند، بدیهی است که والدینی بسیاری متوجه نمی شوند که نمی توان همانند فرزند کوچکتر نسبت به فرزند بزرگتر اعمال قدرت نمود.
محرومیت از عشق تنها زمانی موثر است که وقتی می داند شما ناراحت یا عصبانی هستید به شما و رابطه تان با احساس گناهکار بودن، ناراحتی یا شرمندگی توجه نشان دهد. در صورتی که شما و فرزندتان رابطه بسیار صمیمانه ای دارید، محرومیت از عشق، در هر سنی، در وادار کردن او به دست بر داشتن از کاری که دوست ندارید انجام دهد بسیار موثر می باشد. اما در صورتی که شما و فرزندتان روابط غیر دوستانه دارید، کناره گیری کردن وقت تلف کردن است. در صورتی که فرزندتان به رضایت و خشنودی شما توجهی ندارد ناراحتی شما موجب ایجاد احساس تقصیر یا تاسف در او نمی شود.عجیب آنکه یکی از دلائل، داشتن رابطه نزدیک و محبت آمیز با فرزندتان این است که به هنگام ضرورت تنبیه او ساده تر می باشد.
نکته اصلی و اولین قانون تنبیه موثر، این است که هر تنبیه ای برای موثر بودن باید ناخوشایند باشد. به عنوان مثال اگر می خواهید کودکی را با گرفتن چیزی از او تنبیه کنید، باید چیزی را از او بگیرید که واقعاً دوست دارد و مدت زمان دور کردن او از آن باید به اندازه ای باشد که مشتاقانه منتظر آن باشد. اگر می خواهید فرزندتان را با محرومیت زمانی تنبیه کنید این محرومیت باید به اندازه ای باشد که فرزندتان از احساس تنهایی ناراحت شود.
بسیاری از والدین این منطق کلی را درک می کنند، اما نمی توانند تنبیه موثری را انجام دهند زیرا دوست ندارند احساس بدی در فرزندشان ایجاد نمایند. مشکل این است که تنبیه تنها زمانی موثر است که فرزندتان پس از تنبیه آنقدر ناراحت باشد که دفعه دیگر این رفتار ناشایست را تکرار نکند.
به همین دلیل نمی توانید فرزندتان را با بردن به اتاق خواب پر از اسباب بازی ها،بازی کامپیوتری و وسایل تفریحش بیش از آنچه در کشتی تفریحی تان یافت می شود، تنبیه کنید. اگر از نظر فرزندتان فرستادن به اتاقش چندان اهمیت ندارد، نمی توانید از آن به عنوان تنبیه موثر استفاده نمایید. همچنین، ایجاد محرومیت زمانی برای کودک و حذف آن به محض شکایت کردن او فایده ای ندارد.
نمی توانم به شما بگویم بهترین روش تنبیه فرزند شما چیست، زیرا در بچه های مختلف با چیز های مختلف ناراحت می شوند. سعی در مقصر جلوه دادن فرزندی که می خواهد شما را خوشحال کند موثر می باشد؛ در صورتی که فرزندتان چندان به نظر شما اهمیت نمی دهد این تکنیک موثر نخواهد بود. محروم کردن فرزندتان از امتیازات تلفن برای یک فرزند بسیار اجتماعی با دوستان زیاد موثر است، اما همین تنبیه برای فرزند تنها و گوشه گیر شما موثر نخواهد بود. محرومیت از مقرری هفتگی برای کودکان که از نظر مالی به شما وابسته می باشد موثر است؛ اما محرومیت از مقرری هفتگی برای نوجوانی که دارای شغل نیمه وقت است، کارساز نیست.
شما می توانید بهترین تنبیه را به شیوه معنی داری برای فرزندتان تعیین کنید، در صورتیکه بیش از اپیک فرزند دارید، باید هر کدام وابسته به سن، شخصیت، علائق شان و غیره به صورت متفاوتی تنبیه کنید.
برای تنبیه موثر باید دو نکته دیگر را به خاطر بسپارید. اولی اصلا برای تان عجیب نیست: تنبیه برای موثر بودن باید به طور مرتب انجام شود. در واقع، تداوم تنبیه رفتار ناشایست فرزندتان بسیار مهمتر از شیوه انجام آن می باشد.در صورتی که می خواهید فرزندتان از کلمات ناشایست استفاده نکند، تنبیه او هر بار که فحش می دهد ( به عنوان مثال، کاهش بخشی از مقرری هفتگی اش برای هر حرف زشت) سریع تر از یک رویکرد متناوب و غیر مداوم به خلاص شدن از آن رفتار کمک می کند. تنبیه تنها زمانی موثر است که فرزندتان ببیند هر بار که کار ناشایستی انجام می دهد نسبت به آن واکنش نشان می دهید. نکته دوم تنبیه موثر سرعت عمل در آنچه که انجام می دهید می باشد. هر چه تنبیه کودک پس از کار ناشایستی که انجام داده سریع تر باشد،آن تنبیه موثر تر خواهد بود. به عنوان مثال اگر می خواهید فرزندتان گریه نکند، بهتر است زمانی او را تنبیه کنید که می خواهد گریه را شروع کند، نه اینکه صبر کنید تا گریه او شما را آزار دهد. این مسئله به خصوص در مورد بچه های کوچکتر صدق می کند، زیرا هر چه فاصله بین نقض قانون و تنبیه بیشتر باشد، سر درگمی فرزندتان در مورد کار نادرستی که انجام داده بیشتر می باشد. اگر برای تنبیه فرزندتان برای گریه کردن برای دهمین بار تعلل کنید او متوجه نمی شود اشتباه او گریه کردن می باشد، یا گریه کردن برای دهمین بار دفعه بعدی و برای نهمین بار گریه کند، برای این عدم وضوح و شفافیت پشیمان می شوید.
وقتی کودک پس از پریدن وسط خیابان سرزنش می شود تنبیه او احتمال پیشگیری از چنین اعمالی در آینده را افزایش می دهد تا اینکه پدر یا مادرش با تاخیر در همان روز او را نصیحت کند. همچنین پدر یا مادری که متوجه دزدی فرزندش شده و ناراحتی خود را در همان لحظه نشان می دهد بیشتر بر فرزندش تاثیر می گذارد تا پدر یا مادری که به طور موقت این عمل ناشایست را نادیده گرفته و برای واکنش نشان دادن تعلل می کند. به همین علّت " صبر کن تا پدرت خونه بیاد " تکنیک تربیتی مناسبی نمی باشد: این امر موجب می شود تا وقفه ای طولانی بین نقش قانون و تنبیه ایجاد شود.
اگر حتی نمی توانید تصور کنید که فرزندتان را ناراحت کنید باید به استفاده از تشویق و توجیه به عنوان تنها ابزار فرزندپروری تان اتکا کنید. قطعا انجام آن امکان پذیر می باشد، اما زندگی تان را مشکل می کند، زیرا موقعیت هایی وجود دارد که تنبیه ساده ترین و موثر ترین پاسخ می باشد. وقتی فرزندتان به کتک زدن برادر کوچکترش علی رغم تذکر شما ادامه می دهد، او باید تنبیه شود. اگر فرزندتان چیزی را دزدید، باید به خاطر آن تنبیه شود، وقتی فرزندتان از روی عمد به شما دروغ می گوید، باید به خاطر آن تنبیه شود.
اینکه پدر یا مادری هستید که به ندرت یا به کرات از تنبیه استفاده می کنید نسبت به شیوه اجرای صحیح آن از اهمیت کمتری برخوردار است. تنبیه نیمه کار فرزندتان بی فایده و در واقع بی رحمانه می باشد زیرا تنها کاری که انجام می دهید ناراحت کردن فرزندتان می شود، اما این ناراحت شدن برای تاثیر گذاری کافی نمی باشد.
تنبیه فرزندتان به هنگام نیاز خوب است، تا وقتی که تنبیه خاص مورد نظر شما بدنی، بد دهانی یا ظالمانه نباشد. با اینحال، وقتی فرزندتان را تنبیه می کنید اطمینان حاصل کنید که تنبیه ناخوشایند مداوم و با سرعت عمل همراه باشد.
اگر هنوز هم ایده ناراحت کردن فرزندتان با تنبیه شما را آزار می دهد به این صورت درباره آن فکر کنید: هر چه استفاده شما از تنبیه موثرتر باشد کمتر مجبور می شوید که از آن استفاده کنید.
هرگز از تنبیه بدنی استفاده نکنید :
در صورتی که مجبور باشید از بین دو درمان موثر برابر، یکی را انتخاب کنید، یکی با عوارض جانبی وحشتناک و دیگری بدون آن، مطمئنا درمان بدون عوارض جانبی وحشتناک را انتخاب می کنید.
در صورتی که بخواهید از بین دو شکل موثر تنبیه یکی را انتخاب کنید، امیدوارم که از همین منطق استفاده کنید. دو نوع مختلف تنبیه ممکن است دارای کارآیی کوتاه مدت برابر و عوارض جانبی متفاوت باشند.
از میان تمام تنبیه های مورد استفاده والدین، تنبیه بدنی دارای بیشترین عوارض جانبی می باشد. تنبیه بدنی موثر تر از انواع دیگر تنبیه نیست. در واقع در بسیاری از مواقع دارای کارآیی کمتری است و ثابت شده که دارای اثر مخربی بر رشد کودکان می باشد. به همین علت نباید هر گز از تنبیه بدنی برای کودک استفاده کنید. وقتی می گویم هرگز، منظورم هرگز است. فرقی نمی کند که چقدر عصبانی هستید. فرقی نمی کند که فرزندتان چه کاری انجام داده باشد. فرقی نمی کند که چقدر سرخورده، آزرده خاطر، مستاصل یا عصبانی هستید. در دراز مدت وقتی از تنبیه بدنی استفاده می کنید، به جای حل مشکل، مشکلات بیشتری ایجاد می کنید.
مهمترین عوارض جانبی، تنبیه بدنی پرخاشگری بیش از حد می باشد. کودکانی که کتک می خورند بیشتر مستعد دعوا با بچه های دیگر هستند. آنها قلدر تر می باشند و بیشتر از بقیه برای حل اختلاف شان با دیگران از پرخاشگری استفاده می کنند.آیا می توان آن را سرزنش کرد؟ والدین شان به آنها یاد داده اند که زدن دیگران شیوه قابل قبولی برای حل مشکل می باشد.
پرخاشگری بیش از حد به تنهایی مشکلی بسیار جدی است و به مشکلات دیگری نیز منجر می شود.بچه هایی که بیش از اندازه پرخاشگر می باشند بیش از دیگران توسط همکلاس های شان طرد شده، در مدرسه دچار مشکل شده و دچار مشکلات بدرفتاری زودرس می شوند. تمام این مسائل کودک را در معرض خطر مشکلات تحصیلی، ایجاد رابطه با افراد جامعه ستیز و بزهکار قرار می دهد.کتک زدن فرزندتان احتمال بروز تمام این مشکلات را افزایش می دهد.
مطمئنا افراد زیادی را می شناسید که در کودکی کتک خورده اند و با اینحال به افراد مشهور موفق و نمونه ای تبدیل شده اند. (شاید شما یا همسر تان یکی از آنها باشید) همیشه استثنائاتی وجود دارد اما این موارد ثابت نمی کند که این قانون صحیح نمی باشد. همانطور که می دانید تمام افراد سیگاری به سرطان ریه مبتلا نمی شوند اما اگر بگوئید این مسئله ثابت می کند کشیدن سیگار خطر ابتلا به بیماری را افزایش نمی دهد، حماقت شما را نشان می دهد. بر همین اساس، همه کودکانی که تنبیه بدنی می شوند به مشکلات رفتاری پرخاشگری دچار نمی شوند، اما خطر ابتلا به آن در آنها نسبت به بچه های دیگر به طرز قابل توجه ای بیشتر است. تنبیه بدنی گزینه نامناسبی می باشد زیرا ممکن است به سادگی از کنترل خارج شده و موجب وارد آمدن آسیب جدی به کودک شود. تعداد کمی از والدینی که فرزندان شان را کتک می زنند در واقع قصد آسیب رساندن را دارند. ( این افراد به مشاوره حرفه ای نیاز دارند) اما برخی از والدین برای کنترل خشم خود به هنگام کتک زدن دچار مشکل می شوند، بقیه از میزان قدرت خود آگاهی ندارند. اگر همیشه فرزندتان را کتک می زنید دیر یا زود آسیب می بیند.
فرض کنید که جایگزین های موثری در اختیار دارید چرا از این فرصت استفاده نمی کنید؟
اگر باید فرزندتان را تنبیه کنید این کار را با گفتن اینکه از رفتار او ناراحت شده اید کناره گیری از او( در صورتی که کوچک است) یا محرومیت او از چیزی که دوست دارد یا از آن لذت می برد( در صورتی که بزرگتر است) انجام دهید. این راهکارها به اندازه تنبیه بدنی موثر می باشند اما عوارض جانبی آن را ندارند.
اجازه دهید دوباره تکرار کنم ،تا مطمئن شوم که متوجه منظور من شده اید: هر گز فرزندتان را تنبیه بدنی نکنید. ارتباط بین تنبیه بدنی و پرخاشگری کودکان درصدها،اگر نه هزاران، مطالعات تحقیقاتی اثبات شده است. تنبیه بدنی برای بچه ها خوب و مفید نیست.
بد زبانی نکنید :
والدینی را دیده ام که بر سر فرزندان شان فریاد می کشند به گونه ای که بسیار خشن است و به بد دهانی شباهت دارد. صحبت کردن با فرزندان تان به شیوه ظالمانه یا خشمگینانه، همانند تنبیه بدنی، دارای عوارض جانبی می باشد که در طول زمان رشد او را تحت تاثیر قرار می دهد. در واقع ، بچه هایی که والدین شان با آنها بد زبانی می کنند اغلب نسبت به آنهایی که تنبیه بدنی می شوند بیشتر دچار مشکلات روانی می شوند به عنوان مثال بچه هایی که والدین شان به طور مداوم در رفتار ، بد دهن یا توهین آمیز می باشند در معرض خطر انواع مختلفی از مشکلات از اعتماد به نفس پایین گرفته تا افسردگی بالینی قرار دارند.
محکم بودن مستلزم بد رفتاری نمی باشد این دو مسئله کاملا متفاوت از هم می باشند.
وقتی فرزندتان را برای رفتار ناشایستش تنبیه می کنید نیازی به اسم گذاشتن روی او(" خیلی بچه ای" ) ، کنایه زدن(" عجب فکر بکری")، تحقیر کردن(" نمی توانم باور کنم چنین بچه بدی تربیت کرده ام")، یا متهم کردن(" همیشه روزگار مرا سیاه می کنی" ) نیست. نیازی نیست فرزندتان را سرزنش کنید، بر سرش فریاد بکشید یا برای کاری که برای بدست آوردن رضایت شما انجام داده اشک او را در آورید. اگر آرام و خونسرد هم باشید او منظور شما را می فهمد.بد دهانی نه تنها دارای عوارض جانبی می باشد بلکه به دو دلیل غیر موثر می باشد.
اول، موفقیت شما به عنوان پدر و مادر تا حدودی به این مسئله بستگی دارد.
که فرزندتان بداند شما قبلا به دنبال منافع او هستید. اگر مرتبا به فرزندتان بگوئید که دوستش ندارید، که چقدر بی لیاقت است، یا اینکه چقدر دلتان می خواهد فرد دیگری باشد( خواهر یا برادر، پسر خاله یا دختر خاله دوست صمیمی اش) رابطه عاطفی دو نفره تان را کاهش می دهید، و این مسئله از تاثیر شما به عنوان پدر یا مادر می کاهد. به خاطر داشته باشید گفتن اینکه از کاری که فرزندتان انجام داده ناراحت شده اید (که درست می باشد) تنها در صورتی به عنوان تنبیه موثر می باشد که فرزندتان برای نظرات شما در مورد خودش اهمیت قائل شود. بنابراین هرچه بدرفتاری و بد دهانی شما بیشتر باشد، فرزندتان اهمیت کمتری برای نظرات شما قائل می شود عقل سلیم این را می گوید.
دوم، وقتی کلماتی که به فرزندتان می گویید خصمانه باشید یا با عصبانیت گفته شود، توجه فرزندتان به لحن پیام شما جلب می شود تا مطلب اصلی ای که سعی می کنید انتقال دهید. آیا تاکنون هنگام رانندگی تصادفا راه کسی را بریده اید و آن شخص به شما فحش داده و علامت زشتی را به شما نشان داده است؟ به محض اینکه این اتفاق بیفتد ذهن تان از کاری که انجام دادید(" قبل از تغییر باید به آینه عقب نگاه کنم") به سمت کاری که راننده دیگر انجام می دهد کشیده می شود (" تصور کن که چقدر الان عصبانیه!"). وقتی کسی بر سرمان فریاد می کشد اغلب آنقدر از نظر عاطفی تحریک می شویم که نمی توانیم کاملا به گفته هایش توجه نشان دهیم. همین مسئله در مورد فرزندتان وقتی بر سرش فریاد می کشید نیز صدق می کند.
وقتی با فرزندتان در مورد رفتار ناشایستش صحبت می کنید، می خواهید که به پیامتان توجه کند، نه شیوه ارائه آن. وقتی از بحث دور می شود از او می خواهید ذهنش را بر آنچه که انجام داده و اینکه چرا نباید دوباره آن را انجام دهد متمرکز کند، نه بر این مسئله که شما بر سر او فریاد کشیده اید.اگر داد و قال می کنید و با صدای بلند فریاد می کشید انجام این کار برای او سخت است.
نمی گویم که سرسری و با بی اعتنایی با رفتار ناشایست برخورد کنید. اما شما می توانید پیام معنی دار و محکم خود را(" نباید با مداد رنگی روی دیوار نقاشی کنم") به آرامی اما با قاطعیت بیان کنید. اگر می خواهید برای تاکید صدای تان را بلند کنید، لطفاً زیاده روی نکنید، کمی عصبانیت کفایت می کند.
یک شیوه مناسب اجتناب از بد دهانی تمرکز گفته های تان بر رفتار فرزندتان می باشد تا خود فرزندتان تفاوت فاحشی بین گفتن " نمی توانم این کارت را تحمل کنم" و گفتن " نمی توانم تو را تحمل کنم" و بین گفتن " کار خیلی بدی انجام دادی" و گفتن " بچه خیلی بدی هستی " وجود دارد. در هر مورد، جمله اول کودک را در مورد کاری که انجام داده ناراحت می کند؛ جمله دوم او را در مورد ماهیت وجودی خودش دچار ناراحتی می کند. شما می خواهید مورد اول بدون اینکه بخواهید دومی را انجام دهید، انجام شود.
نکته دوم تاکید بر رفتار خاص مورد سوال می باشد تا تعمیم همه جانبه اغلب کلمات زشت و توهین آمیزی که والدین به فرزندشان می گویند، توانایی(" نمی تونی هیچ کاری رو درست انجام بدی") شخصیت( " همیشه بچه بدی بودی")، اصول اخلاقی (" تو یه دروغگو هستی")، یا توانایی های آینده(" هیچ وقت به هیچ جا نمی رسی") او را مورد سوال قرار می دهد.وقتی به رفتار ناشایست فرزندتان عکس العمل نشان می دهید حرفهای تان را به موقعیتی که در آن هستید محدود کنید(" کار بدی انجام دادی"، " به من دروغ نگو" ، " وقتی این کار را انجام می دهی خیلی زود رنج می شوی"، " اگر اینجور رفتار کنی درآینده دچار دردسر می شوی"). وقتی دقیق تر صحبت می کنید متوجه می شوید که جملات تند و خشن کمتری بیان می کنید.
بالاخره اینکه، قیل از اینکه حرفی بزنید در مورد آن فکر کنید. اکثر مواقع، والدین بیش از حد خشن هستند. به این علت است که به سرعت و با عصبانیت واکنش نشان می دهند.وقتی می خواهید فرزندتان را بابت مسئله ای که اتفاق افتاده تنبیه کنید، قبل از حرف زدن نفس عمیق کشیده و کلمات تان را آگاهانه انتخاب کنید. در مورد آنچه که می خواهید بگوئید و چگونگی گفتن آن فکر کنید.
یکی از مهمترین مسائلی که در مورد شما به عنوان پدر یا مادر صدق می کند این است که فرزندتان با میل عزیزی خوشحال کردن شما به دنیا می آید. وقتی از تنبیه خشن استفاده می کنید چه کلامی چه بدنی ، به تدریج این تمایل را از بین می برید.
ممکن است وقتی فرزندتان کوچک است با تنبیه کلامی خشن کارتان راه بیفتد، اما زمانی که هشت یا نه ساله شود، شما باید از تمام احساسات خود استفاده کنید. شما نمی توانید این کار را انجام دهید. شما هنوز زمان زیادی برای تربیت فرزندتان پیش رو دارید.
خشم خود را کنترل کنید :
هرگز به هنگام عصبانیت فرزندتان را تنبیه نکنید، این کار تنها خشونت بیش از حد بدنی یا کلامی را افزایش می دهد. قطعا زمان هایی خواهد آمد که به شدت با فرزندتان برخورد می کنید. وقتی که عجله دارید که جایی بروید او با شما همکاری نمی کند وقتی که سرتان به شدت درد می کند و او به جان شما نق می زند. وقتی چیزی را که بسیار برای تان مهم بوده خراب می کند.وقتی بسیاری بی ادبانه و توهین آمیز با شما صحبت می کند. وقتی متوجه می شوید تمام مدت در مورد چیزی که بارها در مورد آن صحبت کرده اید به شما دروغ می گفته است.
در هر ارتباط نزدیکی، بین اقوام زن و شوهر ها یا والدین و بچه ها، احتمال کشمکش، جر و بحث و نا کامی وجود دارد که یکی از طرفین یا هر دو طرف را عصبانی می کند. طبیعتاً هر از گاهی از دست فرزندتان عصبانی می شوید. این مسئله به این معنی نیست که شما پدر یا مادر بدی هستید، یا اینکه بچه بدی دارید یا اینکه دارای رابطه بدی هستید.
البته، بین عصبانی بودن از دست کسی و نشان دادن آن به فرد تفاوت بسیاری وجود دارد. مطمئنا در موقعیت های بسیاری قرار گرفته اید که دلتان می خواسته جیغ بزنید، فحش بدهید یا کسی را بزنید. اما این کار را انجام ندادید. پس می دانید که می توانید و باید خشم خود را کنترل کنید.( اگر نمی توانید باید یاد بگیرید که چگونه این کار را انجام دهید. خشم غیر قابل کنترل در فیلم ها جالب و سرگرم کننده است. اما در زندگی واقعی ویژگی جذابی نیست) هنگام تنبیه فرزندتان خشم خود را کنترل کنید خود را وادار به انجام این کار کنید.
در جایی گفته ام که تنبیه زمانی که بلافاصله مورد استفاده قرار گیرد بسیار موثر می باشد. چگونه می توانید این کار را انجام دهید زمانی که فرزندتان کاری را انجام داده که به شدت شما را عصبانی نموده است؟
وقتی احساس می کنید در مورد کاری که فرزندتان انجام داده از دست او عصبانی شده اید نفس عمیق کشیده تا سه بشمارید و با لحنی محکم و حساب شده به فرزندتان بگوئید که عصبانی هستید، سپس صبر کنید تا آرام شوید و کاری در مورد این موقعیت انجام دهید. توضیح دهید که چرا او را تنبیه می کنید و سپس او را تنبیه نمایید.
اگر فرزندتان هفت سال دارد می توانید چنین چیزی بگوئید "آنقدر از کاری که انجام داده ای عصبانی هستم که الان در مورد آن صحبت کنم، اما بعدا در مورد آن حرف می زنیم ".
قطعا پس از آرام شدن اوضاع باید کاری انجام دهید( به عنوان مثال، او را از چیزی که دوست دارد محروم کنید یا او را وادار به انجام کاری کنید که دوست ندارد) شما از فرزندتان می خواهید بین عصبانیت شما از رفتار ناشایست خود و نتیجه ناخوشایند آن رابطه بر قرار کند، اما نمی خواهید که آن در نتیجه کتک زدن او یا بد دهانی باشد. همانطور که گفتم تنبیه بدنی و بد دهانی دارای عوارض جانبی ناخوشایند می باشد.
فاصله بین گفتن اینکه عصبانی هستید به فرزندتان و زمانی که اقدام به انجام کاری می کنید می تواند به اندازه آرام شدن شما به طول بیانجامد. این کار را بیشتر از آنچه باید کش ندهید، به خاطر داشته باشید شما می خواهید تا جایی که می توانید در فاصله زمانی کوتاه رفتار ناشایست فرزندتان را تنبیه کنید، زیرا یک عکس العمل سریع بسیار موثرتر از یک عکس العمل با تاخیر می باشد.
می دانم که به شما گفته شده که بچه باید به راحتی با احساسات و عواطف شان چه مثبت و چه منفی، کنار بیایند. موافقم که بچه ها باید بدانند که خشم مانند خوشحالی و ناراحتی، از احساسات یک انسان طبیعی می باشد و ممکن است از خودتان بپرسید که کنترل بیش از حد خشم تان ممکن است رشد عاطفی را سرکوب نماید. پاسخ منفی است، این اتفاق نمی افتد. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد بچه هایی که در معرض خشم آشکار والدین شان قرار دارند از نظر عاطفی نسبت به هم سن و سالان خود سالمتر هستند و در عوض شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد عکس آن صادق است. بچه هایی که والدین شان بر سرشان فریاد می کشند اغلب مضطرب و نگران بوده و در کنترل خشم شان در روابط شان با دیگران، دچار مشکل هستند.
با اینکه راحتی کودکان با احساسات شان بسیار خوب است، اما آنها باید یاد بگیرند که به شیوه مناسب اجتماعی آنها را بیان کنند. زدن، داد کشیدن و جیغ زدن راه های مناسبی برای بیان خشم و عصبانیت نیستند. به فرزندتان کمک کنید تا یاد بگیرد که می تواند عصبانی شود و بدون از دست دادن کنترل خود یا موقعیت خشمش را بیان کند. اگر عادت دارید که هنگام عصبانیت فرزندتان را تنبیه کنید، گوش دادن به توصیه من در مورد مکث قبل از نشان دادن عکس العمل در ابتدا عجیب به نظر می رسد. اما پس از مدتی که آن را انجام دادید، طبیعی تر به نظر می رسد. داد کشیدن و جیغ زدن را کنار بگذارید . رفتار فرزندتان نیز همراه شما بهبود می یابد.
روش صحیح تنبیه کردن
اکنون که می دانید راه موثرتر شدن تنبیه چیست- باید ناخوشایند و مداوم بوده و به سرعت اجرا شود و نباید خشن باشد- می توانیم در مورد چگونگی عملکرد شما صحبت کنیم.
تنبیه موثر نیازمند پنج اصل، معمولا به قرار زیر است:
* شناسایی عمل خاصی که اشتباه بوده است.
* جمله ای که اثر رفتار ناشایست و نامناسب را توضیح دهد
* پیشنهاد یک یا دو گزینه به جای رفتار ناشایست و نامناسب.
* جمله ای واضح از آنچه به عنوان تنبیه در نظر گرفته شده است.
* جمله ای از توضیح شما که فرزندتان دفعه بعد نتیجه بهتری به دست بیاورد.
هر گاه فرزندتان را تنبیه می کنید سعی کنید تمام این پنج مورد را انجام دهید.
به فرزند چهار ساله تان گفته اید وقتی کاری بر خلاف میل او انجام می شود نباید گریه کند. اما اکنون برای اینکه اجازه ندارد قبل از شام شیرینی بخورد گریه می کند. یک همچین چیزی بگوئید: " وقتی چیزی می خواهی لطفاً گریه نکن (شناسایی). این کار تو ناراحتم می کند( تاثیر). اگر گرسنه ات شده و چیزی به شام نمانده می توانی هویج یا کمی کرفس بخوری( جایگزین). تا وقتی که آرام نشدی باهات کاری ندارم( تنبیه). دفعه بعد که بهت بگم چیزی رو که می خواهی نمی تونی داشته باشی دیگه گریه نمی کنی( انتظار)".
در ضمن، یک قاعده تجربی خوب یعنی اینکه کنار گذاشتن باید برای هر سال از سن فرزندتان یک دقیقه به طول بیانجامد( یعنی چهار دقیقه برای یک کودک چهار ساله) وقتی کودکتان را کنار می گذارید، او را مجبور کنید به تنهایی در جایی بنشیند که هیچ کاری برای انجام دادن نداشته باشد جز نشستن( او را در اتاقی قرار ندهید که بتواند با اسباب بازی ها بازی کند) در زمان کنار گذاشتن او را نادیده بگیرید، حتی اگر گله و شکایت کرد و دور و بر شما پلکید. اگر قبل از پایان یافتن زمان مورد نظر بلند شد با جدیت به او بگویید سر جای خود برگردد و اینکه به خاطر بلند شدن او مدت زمان را افزایش می دهید و سی ثانیه دیگر به زمان باقیمانده اضافه کنید.
به فرزند شش ساله تان گفته اید که وقتی روی کاناپه اتاق نشیمن با ماژیکش نقاشی نکشد، اما می بیند که باز هم این کار را انجام میدهد. یک همچین جمله ی بگوید: " از تو خواسته بودم که وقتی روی این کاناپه می شینی با ماژیک هایت نقاشی نکشی(شناسایی). این ماژیک لکه هایی به جا می گذارند که پاک کرد شان بسیار مشکل است( نتیجه).وقتی می خواهی نقاشی کنی لطفاً روی میز آشپزخانه این کار رو انجام بده( جایگزین). لطفاً ماژیک هایت را به من بده، اجازه نداری تا یک هفته از آنها استفاده کنی( تنبیه) می دانم این بار فراموش کردی اما دفعه بعد حتما یادت باشد ( انتظار)."در صورت امکان ، تنبیه و نقض قانون را به هم ربط دهید.گرفتن اسباب بازی به کودک در یک دوره زمانی که از آن به درستی استفاده نکرده، راه خوبی برای تاکید بر قانون می باشد.
فرزند نه ساله تان تمام کف آشپزخانه را گلی کرده، با وجود اینکه چند بار به او تذکر دادید که قبل از آمدن به داخل خانه کفش هایش را تمیز کند." چند بار به تو گفتم حتما کفش هایت را تمیز کنی تا تمام خانه را گلی نکنی( شناسایی). تازه زمین را تمیز کردم، و الان دوباره باید این کار را انجام بدم(نتیجه).بیرون در پشتی پادری هست. اگر نمی توانی کفشت را با مالیدن بر روی پادری تمیز کنی اونا رو از پات در بیار و بذارشون بیرون(جایگزین). حالا، لطفاً تی بردار و زمین و تمیز کن( تنبیه).معمولا همه کارا رو درست انجام می دی- لطفاً دفعه بعد تکرار نشه ( انتظار)." وادار کردن کودک برای اصلاح کاری که انجام داده تنبیه موثری می باشد مادامی که کار مورد نظر برای پشیمانی نقض قانون مورد نظر به اندازه کافی سخت و طاقت فرسا باشد.
فرزند سیزده ساله تان به شما گفته بعدازظهر به خانه دوستش می رود و مادرش هم در خانه حضور دارد، اما متوجه می شوید که مادرش اصلا خانه نبوده است. از اینکه به شما دروغ گفته از دست او عصبانی هستید. یک همچنین چیزی به او بگوئید:" تو به من گفتی که وقتی خانه سوزان می روی مادرش خانه است. تو می دونی تنها در صورتی می توانی به خانه دوستانت بروی که یک بزرگتر در خانه باشد(شناسایی). اگر ندانم بعد از مدرسه کجا می روی،نمی توانم در کارم تمرکز داشته باشم(نتیجه). اگر می خواهی بعد از مدرسه کاری غیر از آن چیزی که در موردش به توافق رسیدیم انجام دهی، اول به من زنگ بزن و اجازه بگیر( جایگزین). حالا خیلی عصبانی هستم و نمی توانم در مورد این مسئله صحبت کنم، اما می خواهم در مورد این مسئله صحبت کنم که تو به من دروغ گفتی. لطفاً به اتاقت برو، تا چند دقیقه دیگر بیام اونجا( پس از چند دقیقه). تصمیم گرفتم که یک هفته تو خونه بمونی، که از امروز شروع می شه. یعنی هر روز بعد از مدرسه مستقیم می آی خونه و تمام بعدازظهر و آخر هفته رو خونه می مونی (تنبیه). تا گاهگاهی به من دروغ نگی. از حالا به بعد توقع دارم که حقیقت رو به من بگی( انتظار)".
به خاطر بسپارید، که هرگز هنگام عصبانیت فرزندتان را تنبیه نکنید.
فرزند شانزده ساله تان، که دارای مجوز مبتدی ها می باشد، با اینکه گواهی نامه دارد، بدون اجازه شما ماشین را بیرون برده است.تنها یک هفته به امتحان رانندگی اش باقی مانده است." رانندگی بدون حضور یک بزرگتر در ماشین برای تو غیر قانونی است. تو الان می دونی که چطور رانندگی کنی، اما تا وقتی که در امتحان رانندگی قبول نشدی، اجازه نداری به تنهایی رانندگی کنی(شناسایی). به خاطر این کارت هر دو ما به دردسر می افتیم(نتیجه).اگر خواستی جایی بروی و من در دسترس نبودم،از فردی که گواهینامه دارد در خواست کن تا تو را برساند( جایگزین). بخاطر اینکه چنین کاری انجام دادی، اجازه نمی دهم تا یک ماه دیگر در امتحان رانندگی شــــرکت کنی( تنبیه). مطمئنم که می فهمی چرا باید در اینجا قانون را رعایت کنی( انتظار)."
باز هم می گویم در صورت امکان، بین تنبیه( تاخیر در امتحان رانندگی) و جرم ( رانندگی بدون گواهینامه) ارتباط بر قرار کنید.
هر وقت می خواهید فرزندتان را تنبیه کنید، سعی کنید از این طرح کلی پیروی کنید؛ نقض قانون را شناسایی کرده ،نتیجه آن را توضیح داده، یک راه جایگزین پیشنهاد دهید، تنبیه را توضیح دهید، و بگوئید که دفعه آینده چه رفتار بهتری از او انتظار دارید. این شیوه درست تنبیه کردن می باشد.
کودکمان را تنبیه کنیم یا نه ؟
اگر می توانستیم کودکانمان را فقط با استفاده از روش های مثبت تربیت کنیم خیلی عالی بود ؛ اما نمی توانیم !
برای آموختن الگوهای رفتاری شایسته ، هم روش های مثبت و هم منفی لازم هستند ما قصد نداریم تنبیه را بپذیریم یا رد کنیم ؛ بلکه می خواهیم روش صحیح آن را بیاموزیم تا هنگامی که تنبیه به عنوان یک روش تربیتی ضرورت یافت تاثیر بیشتری داشته باشد .
با مطالعه در سیره معصومان علیهم السلام و زندگی آنها موردی یافت نمی شود که آن بزرگواران یکی از فرزندان خود یا دیگران را تنبیه بدنی کرده باشند ابن سعد از ام سلمه نقل می کند : پیامبر خدمتکار خود را برای کاری فرستاد ، خدمتکار دیر کرد پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند : اگر از قصاص ( در روز قیامت ) نمی ترسیدم تو را با این چوب مسواک تنبیه می کردم .در واقع این گونه سخن گفتن نوعی اعتراض و آگاه کردن او به خطایش است .
آثار مخرب تنبیه بدنی:
کارشناسان تعلیم و تربیت برای تنبیه بدنی آثار مخرب فراوانی ذکر کرده اند.که هر یک از آنها به تنهایی می تواند تاثیر بسزایی در روحیه و شخصیت آینده کودک ما داشته باشد و انگیزه ای باشد که والدین به هیچ عنوان از تنبیه بدنی برای کودک خود استفاده نکنند.
1- اضطراب : تنبیه بدنی باعث می شود کودک دائم مضطرب باشد زیرا همواره احساس می کند بر اثر عمل مشابهی دوباره و به ویژه در حضور دیگران تنبیه خواهد شد ، این اضطراب مانع از پیشرفت شده و زمینه ایجاد اختلالات روانی را ایجاد می کند.
2- از بین رفتن اعتماد به نفس : کودکی که به طور دائم تنبیه بدنی می شود به خاطر ضعف عملکرد و ناتوانی در انجام کارهایش به تدریج اعتماد به نفس خود را از دست می دهد و احساس بی کفایتی کرده و شهامت انجام کارهای بزرگ را ندارد.
3- احساس حقارت : کودک یا نوجوانی که کتک می خورد ، شخصیتش تحقیر شده و به مرور زمان ، عزت نفس خود را از دست می دهد و به این باور می رسد که ارزشی ندارد و در این صورت است که هرکار خلافی را به راحتی انجام می دهد . در روایات ما آمده است : " کسی که خودش را حقیر می پندارد ، خود را از شر او در امان ندان ."
4- روحیه زورگویی : تنبیه بدنی به کودک یاد می دهد که می تواند دیگران را کتک زده و از این طریق به خواسته هایش برسد . از این پس او هم به ضعیف تر از خود زور می گوید و آنان را کتک می زند .
5- دروغ گویی : یکی از علت های دروغ گویی کودکان ، ترس از مجازات است . تنبیه بدنی باعث می شود کودک برای فرار از مجازات ، به دروغ گویی متوسل شده ، به مرور زمان این رفتار در او تثبیت شود .
6- به دل گرفتن کینه تنبیه کننده : تنبیه مداوم کودک باعث می شود کینه تنبیه کننده را به دل گرفته و در آینده به شکل های گوناگون از تنبیه کننده ، انتقام بگیرد .همچنین باید توجه داشت ، کودکان زیر 5 سال ،معنای تنبیه را به درستی نفهمیده و از آن دشمنی ، عدم امنیت و خطر برداشت می کنند .
تنبیه بدنی پیامدهای منفی دیگری نیز دارد که در ادامه فهرست وار به آنها اشاره می کنیم :
* کودکان را به حیله گری و ریاکاری وا می دارد .
* باعث افسردگی کودکان می شود.
* بچه ها را به سمت خود آزاری سوق می دهد .
* باعث لجبازی آنان می شود .
* کودکان را گوشه گیر می کند .
* آنها را بی ادب و نسبت به اطرافیان بی تفاوت می سازد .
* حس کنجکاوی و ابتکار را در آنان می کشد .
* احترام و اعتماد کودکان را نسبت به بزرگتر ها سلب می کند .
* پرخاشگری را به آنان یاد می دهد .
* شهامت و غرور بچه را از بین می برد.
* شادی ها را در آنان سرکوب می کند .
* و . . .
روش های جایگزین تنبیه بدنی :
روش های غیر مستقیم : در این روش ها سعی می شود ، کودک را به صورت غیر مستقیم ، از خطایش بازداشت . در این روش ها تا آنجا که امکان دارد ، رفتار کودک بدون آنکه حتی خودش متوجه شده و یا تحت فشار قرار گیرد ، اصلاح می شود .
1- نادیده گرفتن : از این روش زمانی استفاده می شود که کودک قصد داشته باشد با کارهایش توجه شما را به خود جلب کند البته در کنار این عمل باید از رفتارهای مثبت کودک تعریف کرد .
در ادامه توجه شما را به چند نکته برای انجام بهتر این مهارت ، جلب می کنیم :
الف) ر که رفتار آزار دهنده ، اتفاق می افتد بی توجهی را به کار ببرید زیرا اگر والدین تنها گاهی اوقات نسبت به رفتاری بی توجه باشند ممکن است ناخواسته به کودکانشان آموزش بدهند که اگر رفتار مشکل آفرین را در بیشتر وقت ها انجام دهند توجه والدین را جلب می کنند .
ب) گامی که به مشکلی ، بی توجهی می کنید ممکن است قبل از بهتر شدن ، بدتر شود . اگر کودکان ، به خاطر بدرفتاری به طور منظم مورد توجه قرار گرفته باشند آن رفتار با شروع بی توجهی از سوی والدین بلافاصله کاهش نمی یابد .
ج) خی کارها که حواستان را پرت می کند به بی توجهی شما کمک می کند . شمردن تا ده و ترک کردن اتاق به والدین کمک می کند تا نسبت به رفتار آزار دهنده کودکشان به طور مداوم و کامل بی توجهی کنند .
د) ی توجهی را همراه با تحسین به کار برید . اگر بعد از بی توجهی ، رفتار صحیح او را تحسین کنید اثر بیشتری دارد
پیش از به کار بردن این راهبرد باید رفتار ها را طبقه بندی کنید و سپس ببینید کدامیک را می توانید نادیده بگیرید روشن است که نمی توانید اعمال خطرناکی ، مثل دویدن به سمت خیابان یا رفتن به سمت لبه پشت بام را نادیده بگیرید .
2- کاهش بد رفتاری با پاداش دادن به رفتار مناسب :
در این روش ، والدین به رفتار پسندیده ای که در مقابل رفتار ناپسند است پاداش می دهند ؛ برای مثال اگر کودکان شما هنگام بازی با هم دعوا می کنند شما برای از بین بردن این بدرفتاری آنها می توانید به این صورت عمل کنید : ابتدا مدت زمانی محدود مثل 20 دقیقه را مشخص کرده به روشنی برای آنها بیان کنید که اگر در این مدت با هم دوستانه و بدون دعوا بازی کنند پاداش مورد علاقه آنها را به ایشان خواهید داد.
3. تغییرمحیط :
دربسیاری ازمواقع می توان ازطریق اصلاح محیط به جای به کاربردن زور و قدرت رفتار ناپسند کودک راتغییر داد؛برای مثال ،اگرکودک شما برگهای گلدان رامی کند،باجابجاکردن گلدان و قرار دادن آن درجایی که کودکتان نتواند به آن دست زند،محیط راتغییر داده و مانع بروز آن رفتار شوید
همچنین میتوانید ، بافراهم کردن وسایل بازی مناسب و معرفی فعالیت های جدید به کودک، محیط راغنی کرده و مانع انجام رفتار نامناسب ،از ناحیه کودک شوید .
گاهی اوقات نیز،باید محیط راازاشیاء و مواد محرک، خالی کرد؛ برای مثال وقتی کودک قبل ازخواب پرجنب و جوش و پرتحرک هست والدین عاقل می دانند که باید محیط را از هرگونه محرکی که حواس کودک را به خود جلب می کند، خالی کنند . بااستفاده ازاین روش می توان،بسیاری ازرفتارهای ناپسند کودکان راکنترل کرد و مانع بروز آنها شد .
4. جایگزینی :
دراین روش، مارفتاری مطلوب راجایگزین رفتار نامطلوب می کنیم. جایگزینی به کودک نشان می دهد که چگونه همان رفتار رابه صورت مورد قبولی انجام دهد ؛اگرکودک، درحال کندن صفحه مجله ای است که شما آن رالازم دارید، مجله باطله ای دراختیارش بگذارید. اگر کودک شما، با شیئی خطرناک، بازی می کند شمامی توانید بایک اسباب بازی یاچیزی که اودوست دارد، آن شیء خطرناک را از او بگیرید، بدون آن که، به زور متوسل شده و یا او راتنبیه کنید .
5. استفاده از (پیام من):
"پیام من" ، به کودک اعلام می کند، بزرگترها چه احساسی دربرابر بعضی ازرفتارهای ناپسند او دارند؛ برای مثال، زمانی کودک شما صدای تلوزیون راخیلی بلند کرده است به او می گویید: " وقتی صدای تلویزیون این قدر بلند است، من نمی توانم با مادرت صحبت کنم " و یا معلم می گوید: " وقتی این همه سرو صدا درکلاس است، من نمی توانم صدای دوستتان رابشنوم .
"پیام من"، بدون بار سرزنش و ارزیابی است؛ برخلاف ((پیام تو )) که شامل بار سنگین سرزنش، داوری، ارزشیابی، انتقاد و اجبار است؛ مانند ((ساکت می شوی یا بیرونت کنم))، ((تو باید ازخودت خجالت بکشی))، ((تو داری مرا دیوانه می کنی)).وقتی بچه ها تحقیر و سرزنش می شوند، نوعی حالت دفاعی در آنها ایجاد می شود و در رفتار خود پافشاری می کنند.
چنین پیام هایی برای رشد عزت نفس کودکان نیز زیان آور است. ((پیام تو )) جر و بحث های مخرب دو جانبه رابر می انگیزد و باعث احساس گناه، تحقیر و آزردگی کودکان می شود. والدین بهتر است، برای اینکه بچه های کوچکتر بتوانند ((پیام من)) رادرک کنند، از پیام غیر کلامی استفاده کنند. برای مثال، وقتی پدر سینا کوچولو رادر فروشگاه بغل گرفته، او مرتب به شکم پدر لگد می زند و باهر لگد خنده ای سر می دهد. پدر فورا سینا رابه زمین گذاشته و دستش راروی شکمش به علامت اینکه درد می کند می گذارد و به راه می افتد .
این پیام غیر کلامی، به سینا میگوید : وقتی به شکمم لگد می زنی، دردم می گیرد، بنابراین دوست ندارم تو را بغل کنم.
فوائد استفاده از "پیام من" :
مطالعات نشان می دهد کودکانی که از عزت نفس بالایی برخوردارند: دوستان بیشتری دارند، در برابر فشارهای گروهی بهتر مقاومت می کنند، در برابر انتقاد یا فکر دیگران حساسیت کمتری به خرج می دهند، هوش هیجانی بیشتری دارند، بهتر آموزش می بینند، از هماهنگی فیزیولوژیکی بهتری برخوردارند، کمتر خجالتی هستند، کمتر می ترسند، قاطعیت بیشتری دارند و بهتر نیازهایشان را تامین می کنند و می توان با جرات گفت که عزت نفس، هسته و پایه اصلی سلامت روحی و روانی انسان است.
6 .تذکر تلویحی :
همه می دانیم که انسان موجودی فراموش کار است و البته این فراموشی در کودکان بیشتر است؛برای همین باید همواره قوانین رابه آنها یادآوری کرد. این اصل به اندازه ای اهمیت دارد که خداوند در قرآن، پیامبر خود را به عنوان یادآوری کننده معرفی می کند. دربسیاری از مواقع اگر والدین، کودک را بااشاره و تلویح ، بدون اینکه دیگران بفهمند متوجه خطایش کنند، اثر آن بسیار بیشتر است از اینکه به طور مستقیم به او تذکر دهند .وحید بدون اجازه برادرش علی، سراغ وسایل او رفته و مداد رنگی های او را برداشته است. علی به مادر شکایت میکند و مادر بدون آنکه مستقیما به وحید تذکر دهد و او را توبیخ کند، در ضمن صحبت هایش میگوید:"خیلی بده که آدم بدون اجازه کسی، سروسایل اون بره و چیزی رابرداره". البته این روش بیشتردر کودکان دبستانی و نوجوانان اثر داردتادرخردسالان و کودکان زیر شش سال.در روایت نیز آمده است که خطاکار را با پاداش دادن به درستکار تنبیه کنید.
روش های مستقیم :
1. بی اعتنایی به کودک :
از دیگر روش هایی که می تواند جایگزین تنبیه بدنی شود، بی اعتنایی به کودک است. اگر کودک شما رفتاری انجام می دهد که موجب ناراحتی شما می شود، درچنین مواقعی، بی اعتنایی به او در روحیه اش تاثیر بسزایی دارد و این احساس را به او منتقل می کند که گویی، تمام درها به رویش بسته شده و هیچ راهی جز دست کشیدن از کار خلافش ندارد، پس می کوشد، از کار زشت خود دست بردارد و از والدین یا مربی اش، عذر خواهی کند.
اما بی اعتنایی، نباید خیلی طولانی شود و زمینه آشتی را باید فراهم کرد. وگرنه بازتاب های منفی دیگری در پی خواهد داشت. در این روش، باید علت بی اعتنایی والدین برای کودک مشخص باشد و اگر کودک، متوجه عمل اشتباه خود شد و عذر خواست، باید عذر او راپذیرفت و در صورت امکان، به علت درک درستش، هدیه ای به او داد. البته والدین، باید توجه داشته باشند که برای هر امر جزئی، نباید از این روش استفاده کرد، زیرا این عمل، برای او عادی شده و اثرش را از می دهد .
به خاطر اینکه وحید خواهر کوچکترش را زده و خوراکی هایش را به زور گرفته و خورده بود، مادرش،آن روز به وحید هیچ گونه اعتنایی نکرد و صرفا با جواب های کوتاه، بدون نگاه کردن به او پاسخ می داد. وحید که فهمیده بود کار اشتباهی انجام داده و این رفتار مادر نیز به همین خاطر است، ساعتی بعد، پیش مادرش آمد و گفت:"مامان قول می دم که دیگه مریم رو اذیت نکنم و بدون اجازه او خوراکی هاش رو نخورم." مادرش نیز پذیرفت و او را به خاطر این تصمیم تحسین کرد.
در روایت نیز آمده است، امام موسی کاظم علیه السلام به یکی از یاران خود، که از دست فرزندش به ستوه آمده بود و از دست او شکایت داشت، فرمود:"او را کتک نزن، بلکه به او بی اعتنایی کن، اما خیلی طول نکشد."
2.حذف پاداش ها و امتیازات :
حذف پاداش ها و امتیازها، روش دیگری برای جلو گیری از بدرفتاری های شدید است. حذف پاداش ها و امتیازها، در پاسخ به برخی از رفتارهای خطرناک یا غیر قابل تحمل کودک انجام می گیرد. در این روش میتوانید به او تذکر دهید که برای مثال، اگر یک بار دیگر داخل اتاق توپ بازی کند ، توپ راگرفته و داخل کمد می گذارید. و یا پدر وحید پس از آنکه متوجه شد او تکالیف فردایش راانجام نداده و حرف مادرش را هم گوش نمی کند ،به وحید گفت: اگر تا یک ساعت دیگر تکالیف رو انجام ندهی ، امشب از میهمانی خبری نیست.پاداش ها و امتیازها را باید بلافاصله بعد از رفتار نامناسبی که دوست دارید متوقف شود حذف کنید.
هرچه فاصله میان رفتار مشکل آفرین و حذف امتیاز بیشتر باشد، اثر بخشی آن کمتر می شود. هنگامی که والدین برای حذف امتیاز خیلی معطل می کنند کودکان نمی فهمند به خاطر چه رفتاری تنبیه شده اند، و رفتار بدشان متوقف نمی شود.
3.استفاده از پیامد های مناسب :
برای کاستن از رفتار نامطلوب، می توان کودک را باپیامدهای رفتارش مواجه کرد برای مثال، اگر کودک، سرمیز شام دیر حاضرشود، شام او سرد خواهد شد. و یا اگر کودک، به اجاق گاز دست بزند، پیامد آ ن، سوختن دستش می باشد.
در برخی موارد، پیامدها ممکن است که به کودک آسیبی جدی وارد آورد و یا اینکه آن عمل، پیامدی به دنبال نداشته باشد؛ مثلا اگر کودک بخواهد شیئی فلزی را داخل پریز برق کند پیامد طبیعی این کار، بسیار خطرناک است و یا اینکه کودک، با ماژیک روی دیوارها نقاشی کشیده است؛که این کار عملا پیامد طبیعی به دنبال ندارد. در این موارد، می توان عمل کودک را با یک پیامد همراه کرد؛برای مثال، در مورد بالا، او را مجبور کرد که تمام دیوارها را تمیز کند. اگر کودک بداند، که خودش باید، کار اشتباهش را جبران کند، بسیار کمتر، اتفاق می افتد، که آن کار اشتباه را انجام دهد.
4. فرستادن کودک به اتاق تنهایی :
فرستادن کودک به اتاق تنهایی، روش موثری است که می تواند جایگزین داد کشیدن ، بد و بیراه گفتن، تهدید کردن و کتک زدن او باشد. این روش، همچنین ازعصبانیت شما جلوگیری می کند. با این اقدام ، کودک رادقایقی به اتاقی آرام می فرستید تا در آنجا تنها باشد. دراین مدت او از جمع دیگران خارج شده و برای مدتی نمی تواند بازی و تفریح کند. محروم شدن از فعالیت، نوعی مجازات است. این اقدام از آن جهت موثر است که بچه ها آن را دوست ندارند. همچنین بیشترین اثربخشی را بر کودکان دو تا دوازده ساله دارد. اجرای این روش در آغاز ممکن است که با دشواری هایی همراه باشد.بعضی از بچه ها شما را در آغاز با فریادها یا گریه های بلند ناراحت می کنند، بنابر این باید آمادگی کامل داشته باشید.در این روش به نکاتی باید توجه کرد که در ادامه به آنها اشاره می کنیم.محیطی که کودک را به آنجا می فرستید مهیای این کار کنید؛ یعنی:
* پیش از هر چیز باید اتاق مهیا باشد
* وسایل سرگرم کننده را از آنجا خارج کرده باشید
* این روش را برای کودکتان توضیح دهید
* به او بگویید به اتاق تنهایی رفتن، یعنی چه؛
* اگر کودک شما هنوز زمان رامتوجه نمی شود از ساعت زنگ دار استفاده کنید
* و رفتار نادرست مورد نظر را به او یادآوری کنید.
* مدت زمانی که کودک باید به اتاق خود فرستاده شود:
برای کودکان دو تا سه ساله، یک یا دو دقیقه کافیست
برای کودکان سه تا پنج ساله، دو یا سه دقیقه کافیست.
برای بچه های پنج سال به بالا، پنج دقیقه کافیست.
البته باید برای کودک توضیح دهیم که زمان های یاد شده از هنگامی محاسبه می شود که کودک آرام گرفته باشد.نکته مهم دیگری که باید به آن توجه داشت این است که هنگام فرستادن کودک به اتاق تنهایی، به هیچ وجه نباید عصبانی شد و از کوره در رفت،زیرا در این صورت کودک می آموزد که چگونه می تواند شما را عصبانی کند و در آینده نیز همین کار را تکرار خواهد کرد. افزون بر این، اگر هدفش از این بی نظمی، جلب توجه شما بوده، با عصبانی شدن نه تنها او رابه مقصودش می رسانید بلکه باعث تقویت رفتارش نیز می شوید.
5. عتاب و تهدید:
تهدید از روش هایی است که می توان از آن به جای تنبیه استفاده کرد. اساس تهدید، بر ترساندن کودک از وقوع امری است که از آن بیم دارد. البته باید توجه داشت که امکان عملی کردن تهدید ها در مواقع ضروری وجود داشته باشد و باید از تهدید های ظاهری جدا پرهیز کرد.برای مثال، مادر وحید برای شلوغ کردن و حرف گوش نکردن او راتهدید کرد که اگر به این کارهایت ادامه دهی به پدرت خواهم گفت.
تذکر : تهدید نباید به گونه ای باشد که باعث ایجاد اضطراب شدید در کودک شود؛ برای همین، به هیچ وجه نباید از تهدید هایی همچون: تهدید به تنبیه بدنی، بیرون کردن از منزل و… استفاده کرد. به این نکته نیز توجه داشته باشیم که هر چند تهدید ممکن است به عنوان عامل بازدارنده، کودک را از ارتکاب کارهای زشت باز دارد، اما معمولا انگیزه های درونی او را تغییر نمی دهد و به اصلاح درونی رفتار نمی انجامد؛ برای همین بقیه روش های ذکر شده، براین روش تقدم دارد.
شرایطی که باید در تنبیه رعایت شود :
1. به مراتب تنبیه توجه داشته باشید:
تنبیه باید از مرحله ضعیف آغاز شود و اگر موثر نیفتاد، می توان از مرحله بعد استفاده کرد؛ برای مثال، جایی که با تنبیه غیر بدنی مشکل حل می شود، استفاده از تنبیه بدنی، هم خطرناک و هم لغو است و یا اگر با یک نگاه خشم آلود، کودک آگاه می شود، نباید از کنایه و پرخاش استفاده کرد.
2. تنبیه را با شرایط سنی کودک تطبیق دهید:
تنبیه باید با توجه به سن کودک اعمال شود. درهرمقطع سنی برخی رفتارهای کودک طبیعی است که والدین باید ازکنارآنها گذشته و با به کار گیری روش های درست، آن مرحله را پشت سربگذارند، و تنبیه در این موارد نه تنها سازنده نمی باشد بلکه نقشی خراب کننده نیز دارد.
کودکان یک تا سه ساله خوشحال از آزادی تازه به دست آمده، می خواهند هر کاری را خودشان انجام دهند، و جان کلام آنها این است که "خودم انجام می دهم". بنابراین باید به آنهااجازه دهیم تا کاری را که می توانند ، انجام دهند. درباره این کودکان به جای گفتن "نه"، "نمی توانی"، "دست نزن" و… می توان از روش های پیشگیرانه ای همچون پرت کردن حواس، جایگزینی و امکان انتخاب دادن بهره گرفت.
دراین مرحله والدین باید بادرک درست از موقعیت کودک، ضمن تشویق اواجازه دهند تا خودش کارهایش را انجام داده و احساس استقلال در او شکل گیرد. اما اگر همواره با خواسته های او مخالفت شود و او خود را درفعالیت هایش ناموفق ببیند، احساس بی کفایتی و شرم خواهد کرد. اگر کودک این مرحله را به درستی بگذراند در آینده فردی خوش بین همراه با حسن نیت و اراده قوی خواهد شد.
یکی از ویژگی های کودکان سه تا شش سال، کنجکاوی درباره دنیایی است که در آن زندگی می کنند.مخلوط کردن شکر با نمک، برای کودک چهارساله ای که می خواهد بردامنه اطلاعاتش بیفزاید هرگز کار عجیبی نیست. نقاشی کردن روی دیوارها برای یک کودک پنج ساله، اقدامی بی نظیر برای تزیین اتاق به شمار می آید. بازکردن اشیا و لوازم برای اطلاع از چگونگی کار آنها، یکی از فعالیت های مورد علاقه کودکان پیش دبستانی است.
کار مورد علاقه بچه های این سن و سال، کند و کاو است. اگربه این کودکان بر چسب "خود خواه" و "بی ملاحظه" بزنیم، بعید نیست که در آینده همین گونه شوند. کودکان در این سن به بازی علاقه فراوان دارند. شیطنت و بازی گوشی کودکان رادراین سن نباید دلیل بی ادبی آنان دانست و در صدد تنبیه آنها برآمد، بلکه تنها باید کوشید این رفتارها به آنها صدمه ای نزند و آن را هدایت کرد.
رسول خدا فرموده است:"بازی گوشی و شیطنت بچه در دوران کودکی،نشان دهنده فزونی عقل او در بزرگسالی است ".
3. از تنبیه در کنار تشویق استفاده کنید:
مربیان می گویند: رشد انسان در گرو بیم وامید است. تنبیه بدون تشویق و تشویق بدون تنبیه، خطرآفرین است. از هردو، باید به طور متعادل، استفاده شود.
4. در تنبیه زیاده روی نکنید:
تنبیه، عامل رشد نیست و به کودک رفتار درست را نمی آموزد، بلکه فقط بازدارنده از خلاف است و از روی ناچاری و به عنوان آخرین عامل تربیتی، از آن استفاده می شود؛ برای همین تا حد امکان باید بکوشیم ازتنبیه استفاده نکنیم علاوه بر آثار مخرب آن، از اثرش نیز می کاهد. هراقدامی اگر هم موثر باشد، با استفاده بیش از حد، اثرش را از دست می دهد. مادر برای هر کار اشتباه وحید، او رابه داخل اتاقش می فرستاد. بعد ازمدتی متوجه شدکه وحید به راحتی کار بدش راانجام می دهد و قبل از آنکه حتی به او بگویند،به اتاقش می رود.
5. تنبیه رابه تعویق نیندازید :
اگر قصد تنبیه کودکتان را دارید، درست پس از رفتارناپسندش، این کار راانجام دهید، زیرا رفتار انسان را پیامد های بدون وقفه، کنترل می کند (که این پیامدها می توانند مثبت یا منفی باشند)، پس صبر کنید تا "بابا بیاد خونه"! هر تنبیهی اثرش راباگذشت زمان ازدست می دهد و ممکن است کودک نتواند ارتباط تنبیه با عمل ناپسندش رادرک کند.
6. ثابت قدم باشید و هماهنگی خود را حفظ کنید:
تنبیه موثر، نه تنها یک تنبیه بدون وقفه است، بلکه تنبیهی است که برای کودک قابل پیش بینی باشد. تنبیه باید در تمام مواردی که آن رفتار ناپسند سرمی زند انجام شود.اگر به کودکتان گفته اید که در صورت پرت کردن عروسکش، آن رااز اوخواهید گرفت، پس از هربار پرت کردن به وعده خود عمل کنید تاهمیشه منتظر پیامدهای رفتار ناپسند خود باشد.
علاوه بر ثبات، والدین باید درامر تربیت با یکدیگر هماهنگ باشند. مادربا دیدن چهره ماژیکی وحید شروع کرد به دعواکردنش ، اما پدرتا وحید رادید، صدای خنده اش بلند شد! اختلاف والدین درامر تربیت، کودک رادچار تعارض می کند.
7. برای اصلاح رفتار به کودک فرصت دهید:
هدف از تنبیه، اصلاح رفتار کودک است، پس باید به او فرصت دهید تا آموخته هایش رانشان دهد. اگر تنبیه طول بکشد ممکن است کودک فرصت پیدا نکند که رفتار خود را اصلاح کند.وقتی کودک برای چندمین بار دیر به خانه می آید، ممکن است عصبانی شوید و برای یک ماه اجازه بیرون رفتن ازخانه رابه او ندهید.در این یک ماه او نمی تواند نشان دهد، که زود برگشتن به خانه راآموخته است و آنقدر از این تنبیه می رنجد که پنهانی ازخانه خارج می شود. اما اگر تنبیه او چنین بود که می بایست برای دو روز،بلافاصله پس از تعطیل شدن از مدرسه به خانه می آمد،روز سوم فرصت می داشت تا اصلاح رفتار خود رانشان دهد و ظرف یک ماه اعتماد شما راجلب کند.
8. تنبیهی را انتخاب کنید که رفتار نامناسب کودک را کاهش دهد:
تنبیه، هنگامی موثر است که بروز رفتار نامناسب راکاهش دهد؛ برای مثال، مادر علی، اورابه خاطر کتک زدن خواهرش به اتاقش فرستاد. اودر آنجا با اسباب بازی هایش مشغول بازی شد. وقتی مادر گفت که می توانی ازاتاق خارج شوی درحال تماشای کارتون مورد علاقه اش بود. او حتی فراموش کرده بود که تنبیه شده است. به علاوه، وقتی از اتاق خارج شد،دوباره خواهرش راکتک زد تا باز به اتاقش فرستاده شود.
9. در هنگام عصبانیت کودک را تنبیه نکنید:
تنبیه فقط در صورتی کارساز است که به منظور آگاه کردن کودک و خاموش سازی رفتار نامناسب او انجام شود؛نه با هدف خالی کردن عقده قلبی،زیرا در این صورت کودک، خود را قربانی خشم والدین می داند و تنبیه، اثر تربیتی خود را از دست خواهد داد.پس تنبیه باید زمانی انجام شود که خشم والدین فروکش کرده است. امام علی علیه السلام نیز در این باره می فرماید:"هرگز در هنگام غضب، ادب حاصل نمی شود."
10.به شخصیت کودک توهین نکنید:
هدف تنبیه، آن است که کودک از بدی دور شود. بنابراین، شخصیت انسانی او نباید مورد اهانت قرار گرفته و خرد شود. پدر و مادر هنگام تنبیه کودک متخلف،نباید او را سرزنش کنند، بلکه باید کار زشت و ناپسند او را مورد سرزنش قرار دهند.
انس بن مالک می گوید:ده سال به رسول خدا(ص) خدمت کردم، در حالی که هشت ساله بودم و در سفر و غیر آن با ایشان بودم. اگر پیامبر، مرا به کاری امر می کرد و من سستی و کوتاهی می کردم، مرا سرزنش نمی کرد و اگرکس دیگری ازخانواده، مرا سرزنش می کرد، او را منع می کرد و می فرمود: رهایش کنید که اگر میتوانست انجام می داد.در روایتی از ایشان آمده است که:" از تکرار سرزنش بپرهیز که موجب حرص برگناه و بی تاثیر شدن سرزنش می شود."
تقدم تشویق بر تنبیه :
والدین عزیز، تنبیه ، گرچه به عنوان یک عامل بازدارنده ممکن است کودک را از ارتکاب کارهای زشت بازدارد، ولی معمولا انگیزه های درونی را تغییر نمی دهد و به تغییر درونی رفتار نمی انجامد. کودکی که از ترس تنبیه دست به کاری نمی زند، ممکن است در خلوت آن کار را انجام دهد، یا پنهان کاری کند علاوه بر این، تنبیه ،تنها به کودک می گوید که چه کاری را نباید انجام دهد، اما رفتار درست را به او یاد نمی دهد ؛ مثلا تنبیه ممکن است پرخاشگری کودک شما را کنترل کند اما به او یاد نمی دهد که چگونه دوستانه رفتار کند.
تشویق فرزندان و فوائد آن :
از تدابیر مهمی که دربازسازی رفتار فرزندانمان می توانیم استفاده کنیم تشویق است. تشویق از مسائل بسیار مهم تربیتی اسلام و از بهترین شیوه های تربیت است. تشویق، عاملی سازنده است که به کمک آن می توان گرایش به کارهای پسندیده را در کودکان تقویت کرد. آنها از تشویق لذت می برند و این، از تمایلات فطری آنهاست که باید به بهترین شیوه از آن استفاده کرد. تشویق، عامل موثری در تقویت روحی کودکان و ایجاد نشاط و اعتماد به نفس در آنهاست.
خداوند متعال نیز در قرآن مجید، به مناسبت های مختلف ، بندگان صالحش را تشویق و تمجید کرده است. در سیره رسول خدا و اهل بیت علیهم السلام نیز استفاده از این روش تربیتی، دیده می شود؛ برای مثال، امام علی علیه السلام در حضور جمع ، امام حسن علیه السلام را واداشت که برمنبر برود و برای مردم خطابه بخواند و پس از آن، او را ستود و آیاتی از قرآن رادر این باب تلاوت فرمود .و در جای دیگر محمد بن مسلم میگوید: روزی ابو حنیفه به محضر امام صادق علیه السلام وارد شد و عرضه داشت: فرزندت موسی رادیدم، که نماز می خواند، در حالی که مردم از مقابل او عبور می کردند و او آنها را نهی نمی کرد و این عمل او نادرست است.
(اهل سنت این کار را جایز نمی دانند) امام صادق علیه السلام فرمودند:" موسی را صدا کنید." و چون موسی به حضور پدر رسید، آن حضرت فرمود:" فرزندم، ابو حنیفه می گوید، تو نماز می خواندی و مردم از برابر تو عبور می کردند و آنها را منع نمی کردی؟" گفت: " آری پدر جان، کسی که من برای او نماز می خواندم، از آنهایی که از برابرم می گذشتند، به من نزدیکتر بود. خداوند می فرماید: و ما به او از رگ گردنش هم نزدیکتر هستیم." محمد مسلم می گوید: همین که امام صادق علیه السلام این پاسخ را شنید، او را در آغوش کشید، به سینه اش چسبانید و فرمود:" پدر و مادرم فدای تو باد؛ ای گنجینه رازها."
نکاتی مهم در امر تشویق :
1.در استفاده از تشویق نباید زیاده روی کرد. زیاده روی در تشویق اولا موجب بی ارزش شدن آن می شود؛ ثانیا این توقع را دراو به وجود می آورد که باید برای هر کاری مورد تشویق قرار گیرد؛ وگرنه آن کار را انجام نخواهد داد. از این رو بهترین کار برای رفع مشکل، آن است که پس از جا افتادن و نیکو شدن یک رفتار جدید، رفته رفته ازمیزان تعریف و تمجید بکاهیم و آن را به صورت موردی انجام دهیم .
2. تشویق نباید طوری باشد که در کودک ایجاد غرور و خود بینی کند؛برای همین بهتر است که به جای تعریف و تمجید از شخصیت کودک، از کار خوب او تعریف کرده و بر آن تاکید کنیم. اگر می خواهید کودکتان را به خاطر نماز خواندن تشویق کنید،بهتر این گونه باشد:"آفرین به وحید که نمازش رو می خونه." نه آنکه بگویید:"وحید جان، تو پسر خیلی خوبی هستی."
3. به کودک پاداش بدهید نه رشوه!کارشناسان تعلیم و تربیت با قاطعیت، رشوه دادن به کودک رارد کرده و در عوض، پاداش دادن رالازم می دانند. بین پاداش ورشوه تفاوت ظریفی وجوددارد. رشوه نوعی باج است.وقتی می گویید: اگرفلان کارراانجام دهدمی تواند فلان چیز را داشته باشد، در حقیقت به او پیشنهاد رشوه می دهند. اما پاداش بدون قول و قرار قبلی و بلافاصله بعد از اینکه رفتار خوبی از کودک سر می زند، به او داده می شود.
4. دلیل تشویق باید کاملا مشخص باشد؛ یعنی او باید دقیقا بداند که به دلیل چه کاری مورد تشویق قرار می گیرد. به این ترتیب باید از تشویق های کلی، مثل "پسر خوب" یا "دختر خوب" خودداری کرد. بلکه باید علت تشویق را کاملا مشخص کرد؛ برای مثال "آفرین به علی، که تمام اسب بازی هایش را داخل کمدش گذاشته."
5. تشویق باید با عملی که از او سرزده، تناسب داشته باشد؛ مثلا، به خاطر عملی کوچک، نباید جایزه ای مهم دریافت کند؛ همچنان که برای هر عمل جزئی نیز نباید تشویق شود. زیرا این کار ارزش تشویق رانزد او از بین می برد. وحید آنقدر به خاطر کارهای کوچک تشویق شده بود که هر تشویقی را قبول نمی کرد. آخرین بار وقتی پدرش به خاطر نمره خوبش در ریاضی، هزار تومان به او داد؛ آن را جلو پدرش انداخت و شروع کرد به کریه کردن، که این کم است.
6. تشویق باید بلافاصله بعد از انجام گرفتن رفتار مطلوب صورت گیرد. تشویق کردن به ویژه در مورد کودکان خردسال وقتی موثرتر است که بدون معطلی انجام شود. نگذارید که بین رفتار پسندیده او و تشویق شما، فاصله زیادی بیفتد، اگرچه کودکان بزرگتر قادرند این فاصله زمانی رادرک کنند.
7. والدین باید به وعده های خود عمل کنند،در غیر این صورت، از اعتماد فرزندان به آنها کاسته شده و بذر دروغگویی در وجود آنان کاشته می شود. رسول خدا (ص) نیزدر این باره می فرماید:" کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنها مهربان باشید و به وعده ای که به آنها داده اید وفا کنید."
8. تشویق باید به صورت قدردانی یا وصفی باشد، نه ارزیابی. در تشویق وصفی، رفتار کودک مورد تحسین و یا تشویق قرار می گیرد." از این که راست گفتی ممنونم"، "خوشحالم که وسایلت را جمع کردی". اما در تشویق ارزیابی، خود کودک، ستوده می شود نه رفتار او."تو بی نظیری، تو قهرمان، تو خوب ترین کودک روی زمینی…".
تشویق ارزیابی، جلو پیشرفت کودکمان را می گیرد. علی در میدان بسکتبال، توپی را به زیبایی داخل سبد انداخت و مربی به او گفت، تو قهرمان بسکتبالی. ازهمان لحظه، علی به بهانه دل درد میدان را ترک کرد و دیگر سراغ بسکتبال نرفت، تاقهرمانی رااز دست ندهد، همچنین این نوع ازتشویق، موجب غرور کودک نیز می شود.
یکی از مهمترین عوامل تربیت کودک :
والدین بزرگوار، شماافزون بر آگاه ساختن کودک، باید در ارائه رفتار درست، خودتان بهترین نمونه برای وی باشید. مهمترین یادگیری در کودکان، یادگیری مشاهده ای می باشد. کودکان معمولا به صورت بسیار پیچیده و در یک یادگیری پنهان ، شخصیت والدین راهمانند سازی می کنند. برای همین رفتار درست والدین است که در تربیت صحیح کودک نقش عمده ای دارد.
اگر والدین مودب بوده، پرخاشگری نکنند،کودکشان نیز در آینده همین رفتارها را انجام خواهد داد. اگر والدین رفتارهایشان درست نباشد، تنبیه یا تشویق به رفتار درست، سودی ندارد، زیرا کودک، بخش مهمی ازآموخته های خود را از راه مشاهده نمونه ها و الگوها فرا می گیرد و اما کلام پایانی ما روایتی ازامام کاظم علیه السلام است که می فرماید:"رفتار کودک بر اثر رفتار درست والدین محفوظ می ماند".
تشویق: هدف یا وسیله؟
با تشویق، استعدادهای فرزندتان را شکوفا کنید :
انجام دادن رفتارهای مطلوب، نیازمند داشتن انگیزهای قوی و موثر است. انگیزهها به دو نوع درونی و بیرونی تقسیم میشوند و به طور معمول، برای کودکانی که انگیزهای درونی جهت انجام دادن رفتارهای خوب و مطلوب ندارند،
تشویق میتواند یکی از روشهای تربیتی مناسب باشد، اما تاکنون با خود اندیشیدهاید که :
* میزان تاثیرگذاری تشویق به چه میزان است؟
* اثرات منفی تشویق چیست؟
* از چه راههایی میتوان کودک را تشویق کرد؟
* تشویق کننده چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
* چه عواملی را در تشویق بایستی مدنظر قرار داد؟
چون انسان موجودی است که انگیزه خویشتن دوستی در او بسیار نیرومند است و طبیعت او به گونهای است که اگر در انجام اموری پاداش بگیرد آن امور را هم بهتر انجام میدهد و هم احتمال تکرار آن افزایش مییابد، از این رو همواره خانوادهها از تشویق به عنوان یک روش تربیتی برای پایداری و تثبیت رفتارهای خوب و مناسب در فرزندان خود بهره میگیرند.
تشویق باعث تامین رضایت خاطر و همچنین افزایش اعتماد به نفس می گردد. همچنین باعث شکوفایی استعدادهای درونی و افزایش امید و دلگرمی به فعالیتها شده و احساس ارزش مندی را تقویت می کند.
تشویق به معنی قدردانی، تشکر، تعریف، پاداش دادن و ابراز رضایت از رفتار فرد است. همچنین تقویت، ترغیب و تکرار رفتارهای مطلوب فرد را به دنبال دارد و از طرف دیگر محرکی متناسب با نیازهای فرد به شمار میآید که پس از یک رفتار مطلوب به منظور افزایش احتمال تکرار آن انجام میشود.
فواید تشویق :
از نظر روانشناسان تشویق باعث تامین رضایت خاطر و همچنین افزایش اعتماد به نفس می گردد. همچنین با عث شکوفایی استعدادهای درونی و افزایش امید و دلگرمی به فعالیتها شده و احساس ارزش مندی را تقویت می کند و از این طریق به تامین نیازهای روانی می پردازد.همچنین تشویق باعث جبران کمبودهای عاطفی و اجتماعی گشته و باعث احساس آرامش در کودکان می گردد و به این ترتیب زمینه لازم برای اصلاح رفتار را پدید می آورد.
اثرات زیانبار تشویق :
با وجود تمام مزایایی که تشویق دارد، اگر بهکارگیری تشویق بیش از حد لازم باشد، در موقعیت مکانی و زمانی مناسب اعمال نشود یا مبتنی بر اصول صحیح تشویق نباشد، احتمال بروز اثرات سویی وجود دارد که مهمترین آنها عبارت است از :
مانع از رشد انگیزه های درونی شده و از طرف دیگر توقعات و انتظارات تصنعی کودک را افزایش میدهد حس خودبزرگ بینی و غرور را تقویت کرده و بین انتظارات خانه و مدرسه و جامعه تعارض بهوجود میآورد و به این ترتیب تشویق که وسیلهای برای تربیت است، خود به هدف تبدیل میشود.
فریب، تظاهر و ریاکاری را افزایش داده و مانع بروز خلاقیت و درک تمجید و تشویق حقیقی میشود. چنین کودکی هدف را نه رسیدن به عمق و کیفیت، بلکه رسیدن به نتیجه می داند و رقابت را، جایگزین رفاقت میکند.
میزان تشویق باید با کار کودک متناسب باشد یعنی پاداش همگام با موفقیتهای تدریجی او از کم به زیاد در حرکت باشد و پاداشهای بزرگ برای کارهای بزرگ تر در نظر گرفته شود
انواع تشویق :
تشویق انواع مختلفی دارد که بعضی اشکال آن عبارت است از:
1- مادی: مانند انواع خوراکیها، پول، تقدیرنامه و…
2- رفتاری: مانند سرتکان دادن به نشانه تاکید، لبخندزدن و …
3- کلامی: مانند بله، بسیار خوب، عالی است و…
اصول تشویق :
برای اینکه بتوانید در شیوه تربیتی خود از یک شیوه میانه و متعادلی بهره گیرید لازم است که از اصول صحیح تشویق و تنبیه اطلاع داشته باشید لذا در این مقاله برخی از اصول اساسی و اولیه تشویق به شما والدین عزیز ارایه می گردد:
1- علت تشویق باید مشخص باشد تا کودک دلیل تشویق خود را بفهمد.
2- رفتار کودک باید مورد تشویق قرار بگیرد، نه کل شخصیت او. مثلاً باید گفت"آفرین به تو که برای من خرید کردی" نه اینکه بگوییم "تو چه پسر خوبی هستی"
3- بهتر است بلافاصله بعد از انجام کار مطلوب کودک انجام شود.
4- تشویق باید طبیعی، واقعی و به دور از فریب و ریا باشد.
5- بهتر است هر کودک با خودش مقایسه شود مثلاً اگر نمره چهارده او به شانزده رسید، پیشرفت او میتواند قابل ستایش باشد.
6- میزان تشویق باید با کار کودک متناسب باشد یعنی پاداش همگام با موفقیتهای تدریجی او از کم به زیاد در حرکت باشد و پاداشهای بزرگ برای کارهای بزرگ تر در نظر گرفته شود.
7- تشویق همیشگی نبوده، بلکه گاه به گاه و در برابر کارهای ممتاز باشد.
8- تشویق با سن، جنسیت، نیازها، شرایط، موقعیت، شخصیت و… کودک متناسب باشد.
9- تشویق در بین همسالان و دوستان کودک موثرتر از تشویق او در تنهایی است.
10- باید دقت شود تشویق شکل رشوه به خود نگیرد تا کودک هر کاری را به امید دریافت پاداش انجام ندهد.
11- تحسین و تشویق بیش از حد و بیجا موجب غرور و تکبر کودک میشود.
12- به مرور پاداشهای بیرونی به پاداشهای درونی تبدیل شود، یعنی او خودش از انجام دادن آنها لذت ببرد.
13- از چیزهایی برای پاداش باید استفاده شود که برای او خوشایند باشد.
14- تشویق باید به گونهای باشد که کودک خود را مستحق آن دانسته و از تایید درونی خود بر خوردار شود.
تشویق ابراهیم (علیه السلام) :
مرحوم قطب راوندی در لب اللباب می نویسد: روایت شده که حضرت ابراهیم (علیه السلام) در حال ذبح به فزند خود اسماعیل (علیه السلام) فرمود: فرزندم! دعا کن تا گشایش در کار حاصل شود زیرا مضطّر حقیقی تو هستی. ناگاه چشم آن حضرت به قوچی افتاد و از جای برخاست تا آن را بگیرد،هنگامی که برگشت دید دو دست اسماهیل (که بسته بود) باز شده است. پرسید: چه کسی دستهایت را باز کرد؟ عرض کرد: مردی با این نام و نشان.
ابراهیم فرمود: او جبرییل بود. آیا چیزی هم به تو گفت؟ اسماهیل گفت: آری او به من گفت: خدا را بخوان که دعای توهم اکنون مستجاب است.
ابراهیم فرمود: چه دعایی کردی و چه گفتی؟
اسماعیل گفت: گفتم خدایا! مردان و زنان مومن را مود رحمت و آمرزش قرار ده. ابراهیم فرمود: تو یک انسان موفق هستی.
تشویق و تمجید در سیره ی اهل بیت (علیهم السلام) :
به دنبال نمونه های قبل اکنون چند نمونه دیگر از زندگی این الگوهای بزرگ انسانیت را مطرح می کنیم:
امام باقر (علیه السلام) فرمودند:
پدرم علی بن الحسین (علیه السلام) فرمود: به شدت مریض بودم،پدرم امام حسین (علیه السلام) به من فرمود: فرزندم! طالب و آرزمند چه هستی؟ عرض کدم: مایلم از کسانی باشم که چیزی به خدا پیشنهاد نمی کنند و چیزی نخواهم،با این که خداوند همه چیز را برایم تدبیر کرده است.
پدرم فرمود: آفرین بر تو که همانند ابراهیم (علیه السلام) خلیل الرحمان شدی؛زیرا هنگامی که جبرییل به او گفت: آیا حاجتی داری؟ ابراهیم فرمود: چیزی از خدا نمی خواهم،زیرا او ست که مرا کفایت می کند و اوست بهترین وکیل.
از امام رضا (علیه السلام) چنین روایتن شده است:
روزی حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) نزد پدرش (امام صادق (علیه السلام)) سخنی گفت که باعث تعجب و سرور و شادی پدر شد. حضرت به عنوان تقدیر و تشویق از فرزند خود به وی فرمود:
یا بُنَیَّ ؛ الَحمدُللهِ الَّذِی جَعَلَکَ خَلفاً من الآباء و سُروراً من الابناء و عوضاً عن الاصدِقاء ،
ای فرزندم! سپاس خدای را که تو را جانشین و خلف پدران و مایه ی سرور و دلخوشی فرزندان و جانشین دوستان قرار داد.
یعنی فرزندم! تو با این شایستگی و لیاقتی که از خود نشان می دهی،هم بهترین خلف و جانشین پدر هستی و هم بهترین فرزند و مایه ی روشنی چشم پدر و هم بهترین یار و مونس پدر به جای دوستان او می باشی.
و حمد بن سلم گوید: روزی ابوحنیفه به محضر امام صادق (علیه السلام) وارد شد و عرضه داشت: فرزندت موسی را دیدم که نماز می خواند در حالی که مردم از مقابل او عبور می کنند و او آن ها را نهی نمی کرد و این عمل او نادرست است!
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
موسی را صدا کنید،و چون موسی به حضور پدر رسید،آن حضرت فرمود: فرزندم! ابو حنیفه گوید تو نماز می خواندی و مردم از برابر تو عبور می کردند و آن ها را منع نمی کردی؟ گفت: آری پدر جان،کسی که من برای او نماز می خواندم از آنهایی که از برابرم می گذشتند به من نزدیک تر بود. خداوند می فرماید: (ما به او از رگ گردنش نزدیک تریم).
محمد بن سلم گوید: همین که امام صادق (علیه السلام) این پاسخ را از فرزندش شنید او را در آغوش کشید و به سینه اش چسبانید و فرمود: پدر و مادرم به فدای تو باد ای گنجینه ی رازها.
عیسی شلقان گوید: نشسته بودم که ناگاه امام موسی بن جعفر در حالی که حیوانی را همراه خود می برد از کنار من گذشت. به او گفتم: ای پسر! نظر تو درباره ی کارهای پدرت چیست؟ او ما را به کاری فرامان می دهد و سپس آن نهی می نماید.
به مادستور می دهد که از ابوالخطاب تبعیت کنیم،سپس امر می کند که او را لعنت کنیم و از او بیزاری بجوییم. امام موسی کاظم که در این هنگام کودک بود در پاسخ عیسی فرمود: خداوند بعضی از مردم را برای ایمان آفریده که هیچ گاه ایمان شان زایل نشود و خلقی را برای کفر آفریده که هرگز کفرشان زایل نشود و خلقی نیز بین این دو آفریده و ایمان آن ها عاریتی است. از این رو این گروه عارگیان (= معارین) نامیده می شوند و اگر خداوند بخواهد ایمان را از آن ها سلب می کند،و ابوالخطاب از جمله کسانی بود که ایمان شان عاریتی است. عیسی شلقان گوید: بعد از این گفت و گو به محضر امام صادق (علیه السلام) شرفیاب شدم و آن حضرت را از این ماجرا و گفت و گو با خبر ساختیم. امام پس از استماع این گفت و گو درباره ی امام موسی کاظم (علیه السلام) چنین فرمود: او چشمه ی جوشان نبوت است.
روش اهل بیت (علیهم السلام) در تنبیه :
اما روش اهل بیت (علیهم السلام) این نبوده که فرزندان شان را تنبیه بدنی کنند،و موردی سراغ نداریم و نقل نشده که چنین کاری کرده باشند. پس باید دید که شیوه ی تربیتی آن بزرگواران چگونه بوده است. با این که بعضی از آنان فرزندان زیادی داشتند،اما هرگز نیازی نمی دیدند بچه هایشان را تنبیه بدنی کنند و این مساله بسیار مهم و درس آموز است و این ما هستیم که چون با راه و روش تربیت والای اسلامی آشنایی درست نداریم فکر می کنیم که زدن تنها راه تربیت فرزند است.
امامان معصوم (علیهم السلام) نه تنها با کودکان با رافت و نرمی رفتار می کردند،بلکه با غلامان خود نیز خوش رفتار و نرم خوی بوده اند،و در آن روزگار که در جامعه با بدترین روش ها با بردگان رفتار می شد،آن بزرگواران هرگز نسبت به بردگان خشونت به خرج نمی دادند و جز با نرمی و ملایمت با آنان رفتار نمی کردند
از دیگر وظایف یک پدر و مادر مسلمان تشویق و ترغیب فرزندان به عبادات و کارهای نیک است. تشویق و ترغیب دو شیوه دارد: نخستین شیوه آن است که والدین با کردار و عمل خود مشوق فرزندانشان به عبادت باشند.
بدین معنا که قلب عزیزان خود را نسبت به حالات معنوی و عبادی آماده و علاقه مند نمایند و رغبت و علاقه والدین به امور مذهبی و اعمال عبادی خود بهترین مشوق عملی فرزندان به این فعالیت هاست.
وقتی کودکان و نوجوانان مشاهده می کنند که پدر و مادرشان به امور مذهبی حساسیت و دقت نظر دارند و به عبادات اهمیت فراوان نشان می دهند،و در اوقات نماز،با اشتیاق به سوی عبادت می شتابند و در مناسبت های مذهبی و مراسم عبادی شرکت فعال دارند،خود به خود به این قبیل امور احساس علاقه و نشاط می کنند و مجذوب حالات ملکوتی دعا و مناجات می شوند.
دومین شیوه،تشویق با زبان است،نقش گفتار در کنار نقش عمل موثر و مهم است. گفتار،خود جزیی از عمل است. جهاد لسانی هم در جای خود حایز اهمیت است و تاثیر تربیتی سخنان دلگرم کننده و پر جاذبه و توصیه های خردمندانه والدین به کودکان در تحریک و تشویق آنان به اعمال عبادی بر کسی پوشیده نیست.
تنبیه برای خواندن نماز :
آخرین مرحله ای که درباره ی نماز در روایات به چشم می خورد،مساله ی تنبیه و زدن کودک به خاطر سستی در امر نماز است که پیش از این روایت هایی در این باره ذکر شد. البته از آنجایی که این روایات در واداشتن کودکان به نماز به مراحلی اشاره دارد- که از تادیب زبانی آغاز می شود و در نهایت به تنبیه عملی می انجامد- پدران و مادران حتماً به این نکته توجه داشته باشند که در سنین پایین تنها باید با تشویق و نرمی و مهر و محبت،فرزندان خود را به نماز وادارند و بر آنان سخت نگیرند که یکباره از نماز بریده و از آن منزجر شوند،اما هر چه سن آن ها بالاتر می رود قدری لحن آمرانه به خود بگیرند و به طور کلی در زدن فرزندان به دلیل کوتاهی در نماز- به ویژه در سنین کمتر از سیزده سالگی- با احتیاط و دوراندیشی بیشتر عمل کنند و تنبیه را نه اولین که آخرین راه حلّ تلقی کنند و یقین داشته باشند که راه های تربیتی بهتر و موثرتری نیز هست که می توانند با کسب آگاهی بیشتر و مطالعه ی کتاب های تربیت و گفت و گو با فرزندان و مشاوره با مربیان و آگاهان امر تربیت و هم چنین تامل و تفکر شایسته به آن ها پی ببرند
استمداد از خداوند متعال نیز در این میان می تواند نقش بسزایی داشته باشد.
یکی از مسایل مهمی که باید پدران و مادران به آن توجه کنند،مساله ی تنبیه بدنی،و زدن کودکان است،باید سعی کنند کودک را نزنند،بلکه با حالات روانی و اخلاقی او را سرزنش،و آگاه نمایند،تا دیگر عمل زشت گذشته،را تکرار نکند. روان شناسان کودک،می گویند کودکانی که از پدر و مادر خود کتک می خورند وتنبیه می شوند دچار انحرافات اخلاقی فراوانی می گردند از قبیل:
1. کارها و واقعیّت ها را از پدر و مادر پنهان می کنند.
2. حیله گر و چند چهره می شوند.
3. به دروغگویی و کلک زدن روی می آورند (برای این که کتک نخورند).
4. خشن و شرور و بدبین می شوند.
5. دشمن پدر یا مادر شده و اقدام به کارهای خطرناکی می کنند.
6. کینه توز و انتقام جو می شوند.
7. سعی می کنند به برادران و خواهران خود ظلم و تعدّی نمایند.
8. از خانه فرار کرده و به انواع آلودگی ها پناه می برند. مخصوصاً در مواردی که،کتک بی جا یا زیادی،و غیر عادلانه باشد،و کودک علّت تنبیه بدنی را نداند،خیلی زود منحرف می شود و تحمّل نمی کند.
شخصی از امام رضا (علیه السلام) پرسید فرزند بدی دارم و از کودکش شکایت کرد.
امام پاسخ داد: لا تًضرِبْهُ وَ اهْجُرْهُ وَ لا تُطِلْ. او را نزن بلکه با کودک قهر کن. اما قهر کردن تو طولانی هم نشود.
در این دستورالعملِ امام،بحث های مهمی در روان شناسی و فن تربیت وجود دارد. امام،از تنبیه بدنی کودک،نهی فرمودند،سپس راه حل را در مسایل عاطفی (قهر کردن) رو روانی نشان دادند،که پدر قهر کند و مادر واسطه شود و کودک قول بدهد که دیگر کار بد نکند. مخصوصاً علی (علیه السلام) عصبانی شدن در امور تربیت را بی فایده می داند که با زدن و خشونت نمی شود کودک را عوض کرد (لا اَدَبَ مَعَ غَضَبَ)
تشویق و تنبیه در قرآن:
همه ایات بهشت و دوزخ و همه وعده های الهی، به نوعی در جهت تشویق و تنبیه بندگان برای تغییر رفتار و حرکت در مسیر رستگاری و تخلّق به فضائل اخلاقی است.
قرآن، روش های مختلفی را برای تشویق و تنبیه، نشان می دهد که از جمله آنها می توان به این موارد اشاره کرد: توجّه عاطفی (نگاه محبّت آمیز، لبخند و یا هر گونه احساس تایید در برابر کار نیک).
نظارت بر خود : این روش که در قالب اعمالی چون: توبه (نوسازی خویشتن)، مُراقبه، محاسبه، معاقبه (پاداش و جزا معین کردن برای اعمال خود) و… جای می گیرد، کاملاً به صورت "خودتربیتی" انجام می شود. مقصود از نظارت بر خود، این است که فرد، با هشیاری و مراقبت کامل نسبت به ارزش های اخلاقی پذیرفته شده، بکوشد رفتارهای فکری، قلبی، عملی و گفتاری منافی با فضائل اخلاقی، به حریم او راه نیابند و باعث سستی و زوال مَلَکات اخلاقی او نگردند. فرد باید با "نظارت برخود"، با دقت به ثبت و ضبط رفتارهای خود بپردازد و با "خودسنجی"، رفتارهای فعلی را از نظر کمیت و کیفیت، با الگوی ایده آل، مقایسه کند و با "خودتقویتی"، به آن دسته از رفتارهایش که هدف را نزدیک تر می کنند، پاداش بدهد و رفتارهای مقابل آن را با تقویت منفی و احیاناً تنبیه، کنترل کند: "صبر پیشه سازید و خویشتنداری بوَرزید و مَرزبانی کنید و از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید.
اصل تشویق و تنبیه به عنوان امری مسلم در تربیت اسلامی شناخته و پذیرفته شده است . اصولاً بهشت و جهنم ، انذار و تبشیر پیامبران ، آیه های مربوط به پاداش و کیفر ، وعده و وعیدهای شوق انگیز و خوفناک و … همه جلوه هایی از تشویق و تنبیه هستند . خداوند تبارک و تعالی در قرآن مجید ( سوره بقره ) می فرماید :" ای پیامبر به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند بشارت بده که جایگاه آنان در قیامت ، باغستان هایی است که نهرهای آب در آن جاری است ." حضرت علی علیه السلام در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر که او را به فرمانروایی مصر برگزیده بود،دستور می دهد: که مبادا نیکوکار و بدکردار پیش تو یکسان باشند ، زیرا چنین روشی نیکوکار را از کردار نیک دور ساخته و بدکردار را به کار بد سوق می دهد.
دست یافتن ما به کمال مطلوب این دغدغه، زمانی خواهد بود که دانش آموزی و دانش دوستی و دانش خواهی فرزندان این آب و خاک را شاهد باشیم.
به عبارت دیگر مشاهده کنیم که دانش آموز از حضور در کلاس و درس خواندن لذت و سود می برد.یکی از راه های درست و اصولی رساندن فرزندانمان به چنین آرمان شهری سرشار از آگاهی و دانایی و در واقع، شناخت مستقیم و غیرمستقیم روحیه و کشش روحی و روانی شان توسط معلمان است. به عبارتی دیگر، یک مربی زمانی می تواند در امر تدریس موفق و توانا باشد که ضمن شناخت تمامی جنبه های رفتاری و اخلاقی و روحی شاگردانش، ارتباطی دوستانه و صمیمی با آنها ایجاد کند.
کارشناسان روان شناسی، جملگی بر لزوم چنین شناخت و ارتباطی با دانش آموزان و در حالت کلی با همه نوآموزان در هر گروه سنی و اجتماعی تاکید دارند و معتقدند که یکی از راه های موثر برای رسیدن اولیای مدرسه به این گونه شناختها و رابطه های خوب، بهره مندی از "تشویق و تنبیه" است.
در مورد فلسفه نیاز به ابزار تشویق و تنبیه و نیز، چگونگی به کارگیری آن با شکلها و قالبهای مختلف توسط مربیان آموزشی و پرورشی، بحث و آرای فراوانی دیده، شنیده و ارایه شده است.
در این پژوهش کوچک و فشرده، نظر بر این است که در چند مرحله، جایگاه این ابزار مهم تربیتی را در قرآن کریم در "آیینه شعر و عرفان بزرگان شعر و ادب و عرفان ایران زمین"، به ویژه "مولانا جلال الدین رومی" و نهایت در "وادی اندیشه نظریه پردازان و کارشناسان دنیا"، بررسی کنیم و به این نکته آگاهی یابیم که تصویر تشویق و تنبیه در تابلوی آسمانی قرآن خداوند دانا و توانا و نیز در تابلوی لطیف "مولانا" به چه شکلی طراحی شده است؟
● تشویق و تنبیه
منظور از "تشویق"، پاسخ مثبت در برابر رفتار مطلوب متربی است. این پاسخگویی متنوع بوده و ممکن است به صورت ستایش از متربی، ابراز مهرورزی به او، واگذاری مسوولیت مناسب به او، وعده پاداش، آفرین و احسنت گفتن و… جلوه گر شود.
مقصود از "تنبیه" نیز پاسخ منفی در برابر رفتار نامطلوب متربی است و برای آن مصادیقی است، از جمله: نگاه سرد، روی برگرداندن، بی اعتنایی، تغییر چهره، حبس کردن، محروم ساختن، جریمه و تنبیه بدنی.
تشویق، موجب رغبت و دلگرمی و نشاط می شود، انسان را به حرکت وا می دارد و اعتماد به نفس او را تقویت می کند. برعکس، اگر شخص مورد نکوهش قرار گیرد، احساس حقارت و خود کم بینی می کند، توان خود را از دست می دهد و نمی تواند بر مشکلات فایق آید.
تشویق و تنبیه در آیینه قرآن کریم :
قرآن کریم پر است از وعده و وعید، بشارت و انذار، ولی در تربیت اسلامی بر تشویق بیش از تنبیه تاکید شده است.
خداوند می فرماید:
"ما حقایق قرآن را سهل و آسان به زبان تو آوردیم تا اهل تقوا را بشارت دهی و معاندان لجوج را بترسانی."
و یا: "ای پیامبر! به کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند، بشارت بده که جایگاه آنان در قیامت، باغستان هایی است که نهرهای آب در آن جاری است." چنانچه می بینیم در منطق قرآنی، تشویق و امر به معروف و نیکی و بشارت به تحقق وعده الهی بر تنبیه و عذاب مقدم است.
نتیجه گیری :
طبیعت انسانها به گونه ای است که وقتی در انجام امور مورد تشویق قرار می گیرند ، معمولاً در صدد بر می آیند تا آن امور را بهتر انجام دهند . بدون تردید تشویق و ترغیب از مهمترین ارکان روان شناسی تربیتی و عاملی موثر در تحریک انگیزش های پیشرفت و عملکرد فرد در فرایند یادگیری و تقویت رفتارهای مطلوب است . همه انسانها حتی بزرگسالان ، تا آخر عمر نیاز به تشویق دارند . تشویق موجب رغبت و دلگرمی و نشاط و تحرک می شود و انسان را به جدیت وادار می کند . انسانی که مورد تشویق قرار بگیرد احساس آرامش و رضایت خاطر و اعتماد به نفس می کند و برای جدیت بیشتر و تحمل دشواری ها آماده می گردد . برعکس ، اگر مورد نکوهش یا ناسپاسی قرار گرفت دلسرد و بی رغبت می شود و احساس حقارت و ضعف می کند و نمی تواند از استعدادهای خویش به نحو مطلوبی استفاده نماید . اگر بخواهیم یک مدرسه فعال وپویا داشته باشیم یکی از مهمترین عامل پویایی و زنده بودن آن مدرسه توجه به اصول تشویق خواهد بود چرا که اگر مدیریت مدرسه با اصول تشویق آشنایی داشته باشد وفردی آگاه و متخصص باشد زیر مجموعه آن مدیریت نبز که شامل دانش آموزان و همکاران و اولیاءو دیگر عوامل هستندبه تبعیت از آن ودر کنار آن افرادی دانا وتوانا مبتکر وخلاق خواهند بود که برای رسیدن به اهداف مدرسه با در نظر گرفتن تمام شرایط مدیریت با جان ودل کوشش وفعالیت خواهند کرد. راز موفقیت در این است که بدانیم چگونه می توان تشویق کرد و راههای تشویق موثر را دانست .
منابع:
۱- آداب تعلیم و تربیت در اسلام، دکتر سیدمحمد باقر حجتی
۲- شیوه های برخورد با نوجوانان در خانواده، محمد رستگار کاظمی
۳- فصلنامه تعلیم و تربیت، نشریه پژوهشکده تعلیم و تربیت (شماره ۲)
۴- رفتار والدین با فرزندان محمد علی سادات
۵- شناخت هدایت و تربیت نوجوانان و جوانان. دکتر علی قائمی
6-روان شناسی رشد لورا برک- ترجمه یحیی سید محمدی
7- روان شناسی رشد دکتر علی اکبر شعاری نژاد
8- بهداشت روانی دکتر محمد علی احمدوند
9- نکاتی درباره اعتماد به نفس در کودکان- موسسه مادران امروز
10- ماهنامه کودک- شماره 45- عشرت طاهری- و شماره 72- دنیا اسکندری-نویسنده و محقق
4