تارا فایل

تحقیق در مورد مکانیت در فضای باز طراحی محیط با تاکید بر مکانیت




پیشگفتار

معماری ، فرآیند آگاهانه سازماندهی ، برنامه ریزی و ایجاد تغییراتی در محیط است و در عین فرآیند خلاق پاسخگویی به وضعیت در عین تمرکز بر معانی است. این فرآیند ، شامل سازماندهی فیزیکی محیط ، منظر ، فضاها و طراحی مکان هاست. محیط و منظر ها بیان لحظه ای هزاران عامل بوم شناختی ، فن شناختی ، فرهنگی و حسی هستند که با گذشت زمان ، در پاسخگویی به طیف وسیعی از عوامل گوناگون تکامل پیدا می کند.
شهرها روز به روز گسترده تر می شوند و به تبع آن طبیعت در حال کوچک تر شدن است ، روز به روز مرز میان عناصر طبیعی و مصنوعی در حال از بین رفتن و محو شدن است. در این میان ما برای آگاهی از وجود خود به طور کلی ، نیاز زیادی به احساس کردن مکان داریم. مکان ها ساختارهایی ذهنی هستند که با تعامل پویای صحنه ها ، تجربیات و وضعیت حسی و روانی بیننده ، در ذهن او شکل می گیرند. احساس مکان، بخشی از احساس اجتماع است ، که در آن رابطه دو جانبه ای میان مکان و گروهی از افراد برقرار است .
این مقاله فرصتی است برای بررسی این موضوع که آیا می توان روش هایی را در طراحی محیط اتخاذ کرد تا برای افزایش کیفیت تجربی بشر به فرآیند مکان سازی در محیط توجه کند. از اینرو ابتدا به بررسی مختصر فضا و مکان می پردازیم ، سپس به عناصر اصلی شکل دهنده فضاهای باز پرداخته و در انتها برخی عوامل موثر بر ایجاد حس مکان را در فضاهای باز مورد توجه قرار خواهیم داد.

فضا ، حرکت ، حادثه

برنارد چومی عقیده دارد سه آیتمِ اساسیِ "فضا"، "حرکت" و "حادثه" شکل دهنده تمامی سازماندهی های معماری و در مقیاسی فراتر، شهرسازی هستند و "تدابیر" معمارانه می توانند با تغییر دادن هر یک از این سه آیتم، موقعیت های معمارانه منحصر به فردی بیافرینند. به سبب وجود همین سه آیتم، کالبدهای یکسان در قالب های زمانی و مکانیِ گوناگون، دارای کارکرد های مختلفی می گردند.1
"حرکت" و "حادثه" دو آیتمِ کاملا وابسته و غیر مستقل هستند. این بدان معنی است که وجود این دو به حضور انسان ها در کالبد معماری وابسته است. در واقع چگونگی عکس العمل انسان در یک مکان، شکل های گوناگونی از حرکت، حادثه و فضا را به وجود می آورد. 2
در این جا مقصود از "حرکت"، حضور و فعالیت انسان در فضاهای معماری است. همچنین منظور از "حادثه" آن دسته از اتفاقاتی است که بر اثر "حرکت" و فعالیت های انسانی بروز می کنند. این حوادث ریشه در آداب و رسوم، فرهنگ ها، زبان ها، گرایشات سیاسی، اعتقادات مذهبی و بسیاری متغییرهای دیگر دارد. حوادث نیز در نحوه شکل گیریِ فضاها نقش عمده ای را بازی می کنند و عاملی اصلی در فرم بخشی به کیفیات فضایی هستند.
انسان با شروع حرکت در کالبد معماری، به کالبدِ خنثی و عملکردِ از پیش تعیین شده از سوی طراح، تجاوز می کند و گاها کاربر عملکرد فضا یا کالبد آن را مطابق نیاز خود تغییر می دهد. این مسئله، واقعیتی است که نمی تواند پنهان شود. بخصوص با قدم گذاردن به قرن بیست و یکم و آغاز قرنی بحرانی، به سبب بروز اتفاقات بسیار زیاد و متنوع، این مسئله نمودی بیش از پیش خواهد داشت.
با پذیرش این حقیقت که معماری همواره با این سه آیتم شکل می گیرد، می توان گفت که "فضا"های ایجاد شده توسط "حرکات" و "حوادثِ انسانی" به طور کلی در سه قالب اصلی جای می گیرند که عبارتند از: 3

1. فضای بی تفاوتی : حالتی است که حرکت انسان و بروز حادثه نمی تواند فضایی تاثیر گذار بر ذهن انسان بر جای گذارد. انسان و کالبد معماری به دلیل ایجاد فضایی بی تفاوت، تاثیری بر یکدیگر نمی گذارند. معمولا این کالبدها فاقد خاطرات انسانی هستند همانند انبار ها و …
2. فضای تنش : بدترین حالتِ رابطه بین انسان و کالبد معماری است. در این حالت تضادی شدید بین کارکردهای انسانی و کالبد معماری به وجود می آید. این حالت مشابه حالتی است که مقداری آب 100 درجه در ظرفی یخ زده ریخته شود! مثل سلول انفرادی یا زندان.
3. فضای تعامل : رابطه ایجاد شده در این کیفیت فضایی، همانند معامله ای پا یا پای می باشد. در این حالت، حرکت و حادثه به نحوی شکل دهنده کالبد معماری هستند که تاثیراتی بر ذهن انسان گذارده شود، که این فضاها دارای ویژگی مکانیت هستند ، به عنوان مثال پارک ها.

فضا به هر فردی پیامهای جداگانه ای را منتقل می کند ؛ چراکه هریک از ما دنیا را به طریق خاصی می بیند و هر یک از ما مفهومی نسبتا متفاوت را به یک مکان خاص نسبت می دهیم ، اگرچه معمولا این مفاهیم بی ارتباط با یکدیگر نیستند.

مکان ، حس مکان ، روح مکان

"مکان به مفهوم واقعی کلمه … فضایی است که ویژگی های مشخصی دارد" 4

مکانیت یعنی ویژگی هایی که موجب می شوند یک موقعیت مکانی خاص اثری را بر ذهن بگذارد ، تصویری که بعد از آنکه چشم به سوی وضعیت دیگری چرخید ، هنوز در ذهن باقی مانده باشد و بی مکانی وقتی بوجود می آید که موقعیتی نتواند تاثیر با دوامی در ذهن ایجاد کند. مکان ترکیبی از جایگاه ، زمینه ، تجارب پیشین و حالت ذهنی و احساسی است. هر محلی ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد و نقش معمار خلاق و مسول شناسایی و استفاده از این عناصر محلی در پروسه طراحی است. نوربرگ شولتز عقیده دارد که معماری یعنی تجسم بخشیدن به روح مکان و معمار وظیفه دارد فضاهایی خلق کند که دارای معنی باشند … جایی که انسان بتواند در آن موقعیت و جهت خود را مشخص کرده ، با محیط اطرافش ارتباط برقرار کند. مکان با تجربیات گذشته ما بستگی پیدا کرده ، یا به آنها اشاره می کند و یا تلویحا آن را بیان می کند و در واقع ادراک ما از مکان ، واکنش ذهنی نسبت به الگوهایی است که با قرار گرفتن در آن مکان در ذهن ما بیدار می شود. 5
عواملی که روح مکان را بوجود می آورند عبارتند از ظواهر محیط طبیعی موجود ( فرم زمین و توپوگرافی ، پوشش گیاهی ، اقلیم ، آب ، خاک و … ) ظواهر تاریخی و واکنش های انسان در برابر محیط ( پل ها ، قلعه ها و بناهایی که بر فراز کوه ها یا در دل جنگل ها بنا شده اند و …) ، عوامل فرهنگی و فعالیت های انسانی و همین طور عوامل روانشناختی و زیبایی شناخنی. کریستوفر الکساندر در کتاب معماری و راز جاودانگی این روح مکان را در یک رابطه متقابل بین شکل طبیعی ، شکل ساخته دست انسان و الگوهای حیات ساکنین مکان جستجو می کند و آن را حاصل تاثیر این عوامل بر هم می داند. 6
حس مکان تا حد زیادی بستگی به میزان پیوستگی سیستم های زیربنایی با سیستم های طبیعی و انسانی دارد. اگر عناصر واقع در یک فضا پیوستگی لازم را به یکدیگر نداشته باشند ، فضا ناهنجار به نظر می رسد ، از نظر بصری فاقد انسجام و آشفته جلوه می کند ، ایجاد احساس سر در گمی می کند و فاقد مکانیت خواهد بود. حس مکان هم وابسته به فضا است و هم تابع زمان ، یعنی با حرکت در طول زمان و تغییر در صحنه ، در حالات احساسی فرد هم تغییر بوجود می آید. مثل عبور از یک خیابان پرازدحام ، رسیدن به حیاط سرسبز خانه ، سپس عبور از یک راهرو طولانی و با ارتفاع کم و در نهایت رسیدن به یک نشیمن دلباز رو به دریا.
علاوه بر پیوستگی و انسجام، حس یک مکان باید با کاربری مورد نظر نیز مطابقت داشته باشد و یک فضا را می توان به صورت زمینه ای تعریف کرد که با هدف ترغیب یا حمایت از رفتارهای انسانی خاصی ترتیب داده شده است 7، مانند فضاهای مذهبی و آئینی ، فضاهای اداری ، فضاهای تجاری و … ؛ پس اگر این زمینه رفتاری در جهت کاربری مورد نظر قرار داشته باشد ، فضا مناسب و موفق است و اگر با زمینه فیزیکی و فرهنگی خود ارتباط ضعیفی داشته باشد به نظر نا مناسب ، اتفاقی و ناپایدار خواهد آمد.

عناصر اصلی تشکیل منظر

به طور اجمالی به مطالعه مفاهیم فضا و مکان و خصوصیات هریک پرداخته شد ، حال عوامل موثر بر ایجاد مکانیت در یک فضای باز بررسی می گردد ، از اینرو ابتدا به عناصر اصلی تشکیل دهنده منظر و سپس برخی متغییرهای موثر در شکل گیری یک مکان خواهیم پرداخت.گاهی الگوهای موجود در خود سایت می توانند قوی ترین تاثیرات را بر طرح نهایی بگذارند. با مهارت و قضاوت درست ، جنبه های غیر متجانس محیط را می توان حفظ کرد و بهبود بخشید8. می توان گفت طراحی محیط حاصل گرد آمدن تاثیرات مختلف و غالبا متقابلی است که کل ترکیب یافته را می سازند و در نتیجه ، تجربه را پر معنی تر ، مفهوم را تشدید و فضا را زنده می کنند. یک بخش از این تاثیرات ، شامل محیط فیزیکی محیط و منظر می شوند که می توان آن ها را به عنوان عناصر اصلی تشکیل یک منظر به حساب آورد. این عوامل عبارتند از : زمین ، آب و گیاه.9

* زمین

عوامل بوم شناختی که در طول زمان اثر کرده اند ، بیان های محیط و منظر هر ناحیه را بوجود آورده اند که هر یک عملکرد و تاثیر متفاوتی را بوجود می آورند. ملاحظات بسیاری در مورد طراحی در یک زمین با توجه به ویژگی های آن زمین وجود دارد. بعضی از آن ها عبارتند از فرم زمین ، شیب ، ویژگی های زهکشی و …
فرم زمین قسمت مهمی از ابزارهای طراحی معماری محیط و منظر را تشکیل می دهد. فرم زمین حامل احساس ناحیه و مکان بوده ، در ایجاد ویژگی مکانی و شکل گیری ایده می تواند نقش مهمی داشته باشد. بعد از پدیده حیات ، توپوگرافی عظیم ترین پدیده روی زمین است ، فضاهای سبز توپوگرافیک همچون فضای تپه ای ، فضای دشتی ، فضای رودخانه ای ، فضای ساحلی و … می توانند چشم انداز های مناسب و با عملکردهای گوناگون را بوجود آورند.فرم های طبیعی زمین از خطوط روان در طبیعت استفاده کرده ، احساسات ملایمتری را القا می کند ، چنانچه این خطوط به صورت سیستمی درآیند که با فرم های معمارانه ارتباط متقابل برقرار کنند ، در این صورت بیان از طریق تضاد می تواند کاملا با قدرت مطرح شود ، اما چنانچه این فرم ها نتوانند کلیت خود را بدرستی القا کنند ، زیر سلطه فرم های معماری محل قرار می گیرند.10

* آب

آب توانایی بی نظیری در برانگیختن ذهن و جلب توجه دارد که این حالت بیشتر از طریق منظره و صدای آب بوجود می آید ، بنابراین آب یکی از ابزارهای مهم معماری محیط و منظر بوده و شاید چند سویه ترین ابزار طراح منظر باشد. علاوه بر منظره و صدای آب ، بو ، انعکاس، سیالیت، خنکا و احساس آن بر پوست نیز به صورت محرک هایی حس مکان را غنی تر می سازند. فرم عوارض آبی ، رنگ آب و بافت آن نیز بر ایجاد کیفیات حسی و مکانی مختلف موثرند و می توان از آن به صورت کنایی و آیینی در طراحی بهره برد.11 مثلا آب ساکن در یک فضا میتواند اشاره به ثبات ، آرامش ، صلح و آشتی داشته باشد و در جایی دیگر مفاهیمی دیگر را بیان کند.
آب از تاثیرگذارترین عوامل بر خرده اقلیم هاست و این موضوع می تواند به عنوان یکی از فاکتورهای مهم برای ایجاد حس مکان مورد توجه قرار گیرد ، به عموان مثال می تواند بسته به مکان و تناسب آن با حس حاکم بر آن به صورت استخرها ، برکه ها ، کانال ها ، آبشارها ، فواره ها و حتی به صورت منجمد مطرح شود. فضاهای نمناک ، فضاهای خشک ، فضاهای تالابی و دریاچه ها ، فضاهای گرم ، سرد ، پناهگاهی ، بادگیر یا آفتابگیر همه می توانند در جای خود جذاب باشند. اینها "مشکل" نیستند که در پی یافتن راه حل برای آنها باشیم ، بلکه اینها همه فرصت هایی هستند که در طرح می توانند بروز یابند. ایجاد تنوع در اقلیم باید مورد توجه قرار گیرد ، چه اشکالی دارد که نقطه ای از محیط طراحی شده شدیدترین بادها را داشته باشد و آن نقطه را به مکانی برای تجربه لذت تعلیق تبدیل کرد.12

* گیاه

علاوه بر نقش مهمی که گیاهان در زمین به عنوان یک منبع حیات دارند ، در برنامه ریزی و طراحی نیز می توانند اهدافی را تامین نمایند. در برنامه ریزی ، کیاهان غالبا مهمترین جزء بصری تشکیل دهنده محیط و منظر را تشکیل می دهند. باید توجه داشت که مجموعه ای از گیاهان منتخب ، یک منظره تشکیل نمی دهند ، همانطور که یک سری واژه های انتخابی شعر نخواهد شد. درختان همچون واژه ها ، می توانند طوری ترتیب داده شوند تا موجب حیرت شوند ، می توانند دید را محدود کرده یا به صورت پرده پشت صحنه برای عناصر محیط عمل کنند ، می توانند رنگ را وارد محیط و منظر نمایند ، می توانند مانعی برای بادهای شدید باشند یا با هدایت آرامترین نسیم ها تاثیر آنها را چند برابر کنند و حتی می توانند با تاثیر گذاری بر خرداقلیم ها بر آسایش انسان تاثیر گذارند. فضاهای باز بنا به پوشش گیاهی اطرافشان ازخصوصی تا عمومی قابل تفکیک اند واز نظر جهت می توانند افقی یا عمودی باشند و از لحاظ محصور بودن میتوانند از فضایی کاملا باز یا فضایی کاملا محصور باشند . ارزش گیاهان با زمینه و اهمیت فرهنگی آن ها تغییر می کند ، مثل اهمیت درختی برای یک قوم یا ارزش تاریخی یک گیاه و …
بیشترین تاثیر را گیاهان در نحوه درک مکان دارند و ترکیب فضایی ایجاد شده توسط گیاهان اگر شامل پس زمینه ، زمینه میانی و پیش زمینه باشد در ایجاد حس مکانیت موثر تر خواهد بود.13 فرم گیاه ، رنگ ، بافت ، اندازه و تنوع آن ها ، جنبه های فصلی و زمانی ، همه از عواملی هستند که در ایجاد حس مکان به یاری معمار می شتابند.

متغییرهای موثر در ایجاد حس مکان

اگر محرک های مختلف با یکدیگر هماهنگ بوده ، مضمون مشترکی را بیان کنند ، در این صورت ، فضا دارای حس مکانی قوی و پر معنی خواهد بود ، پیوسته و کامل به نظر خواهد رسید و چنین می نماید که عناصر موجود در آن به یکدیگر تعلق دارند. به این ترتیب گفته می شود که فضا دارای مکانیت زیادی است. عناصر اصلی تشکیل منظر اگرچه نقش بسیار مهمی در بوجود آوردن مکان ها دارند ولی به تنهایی قادر نیستند حس مکان را به طور قدرتمند مطرح نمایند. در هر موضوع معماری متغییر هایی در بوجود آمدن این حس مکان می توانند موثر باشند که به انتخاب طراح و بسته به طرح مورد نظر می توانند در روح بخشیدن به مکان ها موثر واقع شوند. در ادامه برخی از این متغییرها به طور مختصر مطرح می شوند.

* رنگ فضا ، روح مکان

مهمترین مسئله ای که در فصاهای باز روی می دهد نزدیکی به طبیعت است. لذا طراحان دوراندیش این مسئله مهم را فراموش نمی کنند و طرح خود را در راستای دستیابی به چنین هدفی قرار می دهند. در واقع فضاهای بازا به عنوان مکان هایی عمومی، می توانند انواع گوناگونی از "حرکات" و در نتیجه "حوادث انسانی" را در درون خود شکل دهند ، حوادث و حرکاتی که شاید امکان بروز آن در مکان های بسته بسیار اندک باشد. بروز "حوادث" گوناگون ، سبب خلق حس هایی متنوع و هیجان انگیز می گردد و می توانند در دراز مدت، تاثیر روانیِ گسترده ای بر یک شهر بر جای گذارند.
فضاهای باز را به لحاظ عملکرد اجتماعی و تاثیرات تعاملی آن می توان با رنگهای متفاوت هم ذات دانست ، رنگ فضا مستقیماً با روح حاکم بر آن در ارتباط است، به عنوان مثال بعضی ازین رنگ ها عبارتند از :14

* فضای قرمز : فضاهای هیجان آور مثل سکوت شبی مه آلود که با آتش بازی و ترقّه در هم شکسته شود
* فضای آبی: فضاهای متین ، آرام و خنک مانند فواره ها و آبشارها و یا آبگیر و حوض ها
* فضای زرد: فضاهای تحریک کننده کنجکاوی مثل علفزارها
* فضای نارنجی: فضاهای همراه با حرکت و خنده و تفریح مانند زمین های ورزشی
* فضای بنفش: فضاهای مرموز و قدرتمند و کمیاب مثل مسیرهای باریک از میان درختزارها و غارها
* فضای قهوهای: فضاهای کامل و ارضاء کننده مانند خاک نم دار و استشمام بوی آن
* فضای خاکستری: فضاهای موقرانه مثل یادبودها
* فضای سفید: فضاهای انعکاس و جولانگاه روح افراد مانند منظر درختان پوشیده از برف
* فضای سبز: در هر حالتی آرامش بخش
باید در انتخاب و ایجاد این فضاها ، با عملکردها و تاثیرات متعدد دقت نمود و مجموعه ای از آنها را با هم و در کنار هم و بر اساس نیازهای طرح به کار برد تا به یک کل دارای تنوع و در عین حال دارای انسجام دست یافت.
اگر همه بخش های محیط یک مطلب را تکرار کنند ، مسئله بسیار ملال آور خواهد شد. هرچند که نقشه ها و طرح ها عمیق و با معنی باشند ، قصه مکان ها باید به طور خوشایندی ساده اما متنوع باشد تا برای همه افراد بنا به شرایط خود قابل درک باشد. لازم است اصول کهن و بومی هر منظر را در نظر گرفته شوند و سنت ها دوباره کشف گردند.15 جزئیات استاندارد منجر به شکل گیری فضاهای استاندارد و خالی از خلاقیت می شوند. رنگ هر فضا با توجه به نوع مخاطب ، سن ، شرایط فیزیکی و روانی وی متفاوت می باشد ، در طراحی فضاهای باز همواره باید سوال شود که "این فضا چه رنگی دارد و برای کیست؟"

* استعاره

در طراحی استعاره ها را نیز می توان مورد توجه قرار داد ، چراکه استعاره ، ایده را از بخشی از حوزه تفکر به بخشی دیگر منتقل و معنا را می سازد.16 استعاره ها بخش اساسی خلاقیت بوده و به مردم کمک می کنند تا با مکان ها و فضاها ارتباط برقرار کنند. خلاقیت صرفا به معنای طراحی بصری نیست بلکه به بسیج جدی،چندوجهی و بلند پروازانه تخیل انسان نیاز دارد. در واقع استعاره ها " رازهای کوچک " طراحان هستند که فرصت هایی را برای دوباره دیدن و به یاد ماندن یک اثر پدید می آورند ، فرد بیننده را وادار می سازند تا مجموعه تازه ای از پرسش ها را مد نظر قرار دهد و به تعابیر جدیدی نائل شود و سرانجام اینکه ذهن را به قلمرو ناشناخته ها وارد می کنند.17
اطلاعاتی که از جهان بیرون توسط حواس کسب می شوند و به ذهن ما می رسند نقش مهمی در پیدایش استعاره ایفا می کنند. محفوظات ذهن و فکر معمار نیز نقش مهمی در تولید آن دارد زیرا بر چگونگی تجزیه و تحلیل اطلاعات و حتی پیش تر از آن بر نحوه انتخاب آن تاثیر می گذارند. در هر حال تمام فرم های طبیعی بلکه تمام پدیده ها که در جهان وجود دارند می توانند به عواملی برای پرورش ایده ای برای یک استعاره در ذهن تبدیل شوند. منابع ایده دهنده استعاره ها در همه جا در میان اشیاء روزمره زندگی ، در طبیعت خصوصاً در برنامه و سایت پروژه وجود دارند. اطلاعات راجع به محیط طبیعی پیش از شکل گیری شهر در آن منطقه نیز می توانند منابع استعاره باشند. اینگونه اطلاعات را می توان با تحلیل پرچم گل ها ، مطالعه بقایای محوطه های زیستی ، اسناد و مدارک تاریخی ، تحلیل وضعیت خاک و آب و مقایسه با محیط های مشابه خارج از شهر به دست آورد.

* نظم

اثرات روانی و زیبایی شناختی در حین "حرکت" های انسانی به طور نامحسوس اثرات آهسته ولی پیوسته خود را بر ناظر می گذارند. نظم را مهمترین عنصر در ایجاد تعادل و موازنه بین نیرو های متفاوت جهان می دانند. ایجاد تعادل بصری در یک تصویر ، باعث ایجاد آرامش در ذهن انسان و مقبولیت آن از جهت دارا بودن ارزش های زیبایی شناسانه می باشد.بنابر این هر نوع اغتشاش،مکان یابی نادرست ،تناسبات ناهمگن و شکل های نامرتبط می تواند به عنوان زشتی تلقی شود.اگر به عنوان مثال یک پیاده روی یک شهر اروپایی را با یک پیاده رو در کشور خودمان مقایسه کنیم مهمترین تمایز قطعاً در نوع و شکل مصالح و بافت ها نیست بلکه در انتظام اجزاء با هم و با کل است. از این رو قبل از هر معیار دیگری ، باید دو خصوصیت مورد توجه باشد ، اول اینکه محیط یکپارچه و از نظم مشخصی تبعیت کند و دوم ایجاد تغییرات و تمایزات محیط را به هم پیوند دهد.18 باید توجه داشت که منظور تمام عوالی چون تناسب ، تقارن ، سلسله مراتب ، هندسه ، ریتم و … ایجاد احساس نظم بین اجزاء یک ترکیب بصری است هرچند که ممکن است این نظم در نظر اول مشاهده نشوند ولی " نظم بصری" که ایجاد می کنند به تدریج احساس ، پذیرفته و درک می شود.19 از طرف دیگر همواره باید توجه داشت که ایجاد یک نظم غیر قابل انعطاف و سخت ، می توانند سبب یکنواختی و از دست رفتن کیفیت مکان شود.

* رنگ

رنگ هم از ویژگی های بنیادی محیط و مشخص ترین صفت جدا کننده دو محیط است و همین طور در بار بصری مکان تاثیر به سزایی دارد. بافت و رنگ بر بار بصری ، مقیاس و کیفیت انعکاس نور اثر می گذارد و اگر طراحی بدون هماهنگی رنگها صورت گیرد ویژگی مکان از دست می رود ، بنابراین قبل از شروع طراحی بد نیست سوالاتی درباره زمینه طرح ، برای خود مطرح کنیم:

* رنگ فیزیکی ( نه رنگ روحی ) حاکم بر محیط چیست و کدام عوارض ( مانند سنگ ، خاک ، گیاه ، ساختمان های سنتی و قدیمی و سایر بناها) آن رنگ را بر خود دارند؟
* کیفیت نور چگونه است؟ آیا هوا اغلب آلوده ، مرطوب ، صاف یا متغییر است؟
* محیط موجود با اضافه کردن رنگ جدید در خطر می افتد یا بهبود می یابد؟20

* همبستگی

محیط از تعدادی اجزای اصلی تشکیل شده که وقتی در ترکیب با یکدیگر قرار می گیرند ، هرکدام دارای خصوصیات توصیفی کل محیط نیز می باشند. ساختار منظمی که در آن کل ، مهمتر از اجزای فردی است و توانایی دیدن و درک الگوی ذاتی محیط را به ما می دهد ، می تواند یک حس قوی از مکانیت را بوجود آورد ، در واقع وحدت و هماهنگی با این خصوصیت مترادفند. محیطی که دارای وحدت و تنوع است ، نسبت به حس مکان واکنش نشان داده ، آن را بر می انگیزد ، به عنوان الگویی کامل قابل درک بوده و موجب ایجاد لذت زیادی می شود. در عین حال مکانی با وحدت زیاد می تواند دارای برخی عناصر ناموزون نیز باشد.21

* پیچیدگی

چارلز جنکز در کتاب " معمارى پرش کیهانی " در ارتباط با پیچیدگى در طبیعت اعتقاد دارد که سازوکارهاى در حال ‏پیدایش به خاطر تاثیر متقابل اجزاى آن ها، از حالت تعادل خارج شده و به مرز میان نظم و آشفتگى می ‏رسند. این همان نقطه ایست که یک سامانه به صورت خلاقانه ای تاثیر متقابل می ‏گذارد و از طریق واکنش و تحریک حسی بر مخاطب اثر می کند و باعث ایجاد پویایی در حس مکان می شود.22

* مرموز بودن

جنبه هایی از محیط که نمی توان در اولین نگاه آنها را درک کرد باعث ایجاد کیفیت مرموز بودن می شود ، لذت ما از این گونه مکان ها تا حدودی از کشف و پردازش نقشه های ذهنی ، وجود قابلیت ها و نشانه های قابل استفاده و تحریک حواس بدون نیاز به تلاش زیاد ایجادمی شود. فعالیت های تکراری در چنین مکان هایی سبب تداوم احساس خوشایندی می شود و این به دلیل وجود محیطی است که همیشه به تبعیت از فصول ، نور ، اقلیم ، مردم ، صداها ، بوها و … در حال تغییر است. این محیط ها دارای روح مکان زیادی هستند.23

نتیجه گیری

در طراحی هیچگاه فقط یک راه درست وجود ندارد ، طراحی را می توان از نقاط گوناگون آغاز کرد و مسیرهای مختلفی را طی کرد و به پاسخ مناسب رسید.
طراحی محیط و منظری که دارای ویژگی مکانیت باشد ، به معنی ایجاد انبار گیج کننده ای از عناصر ناموزون و با ساختاری غیر قابل درک نیست بلکه هدف از آن ایجاد خوانایی و هماهنگی و در پی آن ایجاد حس مکان می باشد. عناصر اصلی تشکیل دهنده منظر ( مثل زمین، آب و خاک ) به تنهایی قادر به ایجاد حس قوی مکان نیستند ، بلکه عوامل دیگری در ایجاد و تقویت این حس موثرند که باعث ایجاد تصاویر زنده و تغییرات عمده احساسی در طول زمان بر روی مخاطب می شوند.
امروزه طیف وسیعی از محیط و منظرهایمان ، آشفته و بی مکان و در ایجاد هماهنگی معنادار بین زمینه استفاده کننده ناتوان است. حس مکان محیط های ساخته شده معمولا با تصمیم های برنامه ریزی و طراحی در دوره های طولانی زمان شکل می گیرد . اگر بخواهیم این محیط ها قابل درک ، تحریک کننده ، پرمعنی و پاسخگو باشند ، باید نگرش طراحی خود راتغییر دهیم و در واقع علاوه بر هماهنگی با طبیعت بر مفاهیم و ویژگی هایی متمرکز شویم که تجربه انسانی را غنی تر و مکانیت را قوی تر می سازند.

منابع و مآخذ فارسی:

1. آنتونیادس ، آنتونی ، بوطیقای معماری ، ترجمه احمدرضا آی ، 1383 ، انتشارات سروش
2. الکساندر ، کریستوفر ، معماری و راز جاودانگی ، ترجمه مهرداد قیومی بیدهندی ، 1381 ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی
3. بل ، سایمون ، منظر ، الگو ، ادراک و فرآیند ، ترجمه دکتر بهناز امین زاده ، 1382 ، انتشارات دانشگاه تهران
4. ترنر ، تام ، شهر همچون چشم انداز ، ترجمه دکتر فرشاد نوریان ، 1376 ، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری
5. جنکز ، چارلز ، معماری پرش کیهانی ، ترجمه وحید قبادیان ، 1387 ، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
6. چینگ ، فرانسیس ، معماری: فرم، فضا و نظم ، ترجمه زهره قراگوزلو ، 1380 ، انتشارات دانشگاه تهران
7. ماتلاک ، جان ، آشنایی با طراحی محیط و منظر ، ترجمه معاونت آموزش و پژوهش سازمان پارک ها و فضای سبز تهران ، 1379 ، انتشارات سازمان پارک ها و فضای سبز تهران

منابع و مآخذ انگلیسی :

1. Norberg – Schulz , Chiristian , Genius loci: Towards a Phenomenology of architecture , 1980 , Rizzoli Publisher , New York
2. Tschumi , Bernard , Questions of space , 1995 , Target Litho , London

1Tschumi , Bernard , Questions of space , 1995 , Target Litho , London , P.24-51
2Tschumi , Bernard , Questions of space , 1995 , Target Litho , London , P.62-67
3Tschumi , Bernard , Questions of space , 1995 , Target Litho , London , P.73-82
4Norberg – Schulz , Chiristian , Genius loci: Towards a Phenomenology of architecture , 1980 , Rizzoli Publisher , New York , P.45
5Norberg – Schulz , Chiristian , Genius loci: Towards a Phenomenology of architecture , 1980 , Rizzoli Publisher , New York , P.30-72
6 الکساندر ، کریستوفر ، معماری و راز جاودانگی ، ترجمه مهرداد قیومی بیدهندی ، 1381 ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی ، ص.89 – 104
7 Norberg – Schulz , Chiristian , Genius loci: Towards a Phenomenology of architecture , 1980 , Rizzoli Publisher , New York , P.30-72
8 ترنر ، تام ، شهر همچون چشم انداز ، ترجمه دکتر فرشاد نوریان ، 1376 ، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری ، ص. 213
9 ماتلاک ، جان ، آشنایی با طراحی محیط و منظر ، ترجمه معاونت آموزش و پژوهش سازمان پارک هاو فضای سبز تهران ، 1379 ، انتشارات سازمان پارک هاو فضای سبز تهران ، ص. 459
10 ماتلاک ، جان ، آشنایی با طراحی محیط و منظر ، ترجمه معاونت آموزش و پژوهش سازمان پارک هاو فضای سبز تهران ، 1379 ، انتشارات سازمان پارک هاو فضای سبز تهران ، صص. 129 و 138
11 ماتلاک ، جان ، آشنایی با طراحی محیط و منظر ، ترجمه معاونت آموزش و پژوهش سازمان پارک هاو فضای سبز تهران ، 1379 ، انتشارات سازمان پارک هاو فضای سبز تهران ، صص. 151 و 164
12 ترنر ، تام ، شهر همچون چشم انداز ، ترجمه دکتر فرشاد نوریان ، 1376 ، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری ، ص. 355
13 ماتلاک ، جان ، آشنایی با طراحی محیط و منظر ، ترجمه معاونت آموزش و پژوهش سازمان پارک ها و فضای سبز تهران ، 1379 ، انتشارات سازمان پارک ها و فضای سبز تهران ، صص. 173 و 191
14 ترنر ، تام ، شهر همچون چشم انداز ، ترجمه دکتر فرشاد نوریان ، 1376 ، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری ، صص. 361-366
15 ترنر ، تام ، شهر همچون چشم انداز ، ترجمه دکتر فرشاد نوریان ، 1376 ، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری ، ص. 206
16 ترنر ، تام ، شهر همچون چشم انداز ، ترجمه دکتر فرشاد نوریان ، 1376 ، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری ، ص. 158
17 آنتونیادس ، آنتونی ، بوطیقای معماری ، ترجمه احمدرضا آی ، 1383 ، انتشارات سروش ، ص. 64
18 ماتلاک ، جان ، آشنایی با طراحی محیط و منظر ، ترجمه معاونت آموزش و پژوهش سازمان پارک ها و فضای سبز تهران ، 1379 ، انتشارات سازمان پارک ها و فضای سبز تهران ، صص. 597 – 599
19 چینگ ، فرانسیس ، معماری: فرم، فضا و نظم ، ترجمه زهره قراگوزلو ، 1380 ، انتشارات دانشگاه تهران ، ص. 297
20 ترنر ، تام ، شهر همچون چشم انداز ، ترجمه دکتر فرشاد نوریان ، 1376 ، شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری ، صص. 221 و 222
21 بل ، سایمون ، منظر ، الگو ، ادراک و فرآیند ، ترجمه دکتر بهناز امین زاده ، 1382 ، انتشارات دانشگاه تهران ، ص. 116
22 جنکز ، چارلز ، معماری پرش کیهانی ، ترجمه وحید قبادیان ، 1387 ، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی تبریز ، صص. 77 و 78
23 بل ، سایمون ، منظر ، الگو ، ادراک و فرآیند ، ترجمه دکتر بهناز امین زاده ، 1382 ، انتشارات دانشگاه تهران ، ص. 120
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 10 | فرمت فایل : WORDx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود