تـبلیـغــات و جـنگ
مفهوم تبلیغات از ریشه لاتینی propagane گرفته شده و از نظر لغوی به معنای (پخش کردن) ، (منتشر ساختن) و (چیزی را شناسانیدن) است، زیرا در تبلیغات سعی بر این است تا یک عقیده و یک کردار بطور منظم و جهت دار قبولانده شود.
نمونه ای از تبلیغات علیه نازی ها
نگاه اجمالی
در اهمیت و ضرورت تبلیغ کافی است فکر کنیم که موفقیت در بسیاری از برنامه های اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی و نظامی مرهون در اختیار داشتن ابزار ضروری تبلیغاتی است و باید قرن حاضر را قرن غلبه و سیطره ابزار تبلیغ و وسایل ارتباط جمعی دانست و شکست و پیروزی ایدئولوژیها ، عقاید و آرمانهای ملی و مذهبی ملل جهان تا حد زیادی موکول به میزان توفیق در تحصیل ابزار پیشرفته تبلیغات است.
نظریات دریان کورت (J.Drien Court) در هر امر تبلیغاتی
* ابزار: سخن ، چاپ ، تصویر ، نمایش و نمادها.
* ابزار فنی : مطبوعات ، رادیو ، تلویزیون ، آگهی ها و وسایل ارتباط جمعی
* ابزار انسانی : بیانات رهبران ، سخنوران ، سیاستمداران ، هواداران تظاهرات و راه پیماییها
* محتوا و مضامین : ایدئولوژی ، شعارها ، ارائه اطلاعات با مقاصد خاص ، اخبار نادرست ، دروغ
* اهداف مورد نظر : اطاعت کورکورانه ، انتقاد در برابر هر نوع خود کامگی ضد تبلیغ ، میهن دوستی ، وفاداری به حکومت این خطر وجود دارد که تبلیغات به منزله فنی در تلقین و اقناع جمعی به صورت ابزاری در خدمت قدرتمندان جهت رام سازی افکار عمومی در آید.
کاربرد تبلیغات در جبهه
جبهه دوست
فیلدمارشال مونتگمری می گوید که روحیه سرباز پراهمیت ترین عامل در جنگ است. در تاریخ جنگها ، شاید هیچ ارتشی یافت نشود که روحیه سربازانش به قدر سربازان ناپلئون قوی و نیرومند بوده باشد. این ارتش در بحبوحه انقلاب و در میان شعار آزادی ، برابری و برادری زاده شده ، پرورش یافته و به سلسله پیروزیهای عجیب و غریبی در تمام خاک اروپا نایل گردیده بود. دلیل این امر چه بود؟
تبلیغات و سخنرانیهای ناپلئون که تبلیغات جنگی آن زمان محسوب می گردید، اثر فوق العاده ای در روحیه سربازان فرانسوی داشت و همین امر باعث گردید که آنها بتوانند به رغم دشواریهای فراوان ، فتوحات بسیاری را برای فرانسه به ارمغان آورند. اثر مثبت تبلیغات در بالا بردن روحیه سربازان را می توان در جنگ جهانی دوم نیز مشاهده نمود. هر جامعه سیاسی برای پایداری و دفاع از هویت تاریخی و تثبیت موقعیت فرهنگی اش ، نیازمند به زنجیره ای از مفاهیم تبلیغاتی است که باید متناسب با شرایط و امکانات رسانه های معاصر طراحی شود و تبدیل به یک (پیام) ملی گردد.
جبهه دشمن
معمولاً تبلیغات علیه دشمن به صورت جنگ روانی از طریق پخش تبلیغات صورت می گیرد و برخی از روشهای کاربرد و شایعه در تبلیغات عبارتنداز:
* تخریب روحیه : شایعه می تواند برای تخریب روحیه بکار گرفته شود. در 1940 ارتش آلمان شایعات خوشبنیانه را به جای شایعات بدبنیانه و بین سربازان فرانسوی پخش نمود، در نتیجه به لحاظ روحی در حالتی بین امیدواری و ناامیدی به سر می بردند. آنان پس از مدتی متوجه شدند که نمی دانند چه چیزی را باور کنند و چه چیزی را تکذیب. در نتیجه این وضعیت آنان را در موقعیتی پر از ابهام و نگرانی فرو برد.
* پرده پوشی : شایعات حقایق را می پوشانند. روش مسئولین تبلیغاتی آن است که آنقدر اطلاعات محرمانه منتشر کنند تا در میان انبوه اطلاعات ضد و نقیض ، اطلاعات اصلی قابل تشخیص نباشد و دشمن گمراه شود.
* بی اعتبار کردن منبع خبری : پخش خبر بوسیله رسانه های خبری خودی که واقعیت ندارد و در ظاهر به نفع دشمن است، زیرا در صورت پخش همان خبر از طرف دشمن ، رسانه ها و مسئولین تبلیغات عدم صحت آن را برملا و ضمن اثبات دروغ بودن اظهارات دشمن آنها را بی اعتبار می کنند.
شایعه برای آگاهی یافتن از حقیقت نیز مورد استفاده قرار می گیرد، در جنگ جهانی دوم ژاپنی ها اغلب شایعاتی در مورد تلفات آمریکاییها پخش می کردند، اما از میزان تلفات آگاهی نداشتند و از این طریق می خواستند اطلاعات درست را کسب نمایند. آمریکاییان برای حفظ روحیه ناچار بودند حقیقت را بگویند و این امر ، اطلاعات لازم را در اختیار ژاپنی ها می گذاشت.
ایجاد روحیه در واحدهای نظامی
مقدمه
روحیه سرباز پراهمیت ترین عامل در جنگ است و شاید اغراق نباشد اگر بگوییم در هیچ نوع عملکردی داشتن روحیه برای فرد به اندازه ای که برای یک جنگجو مهم است اهمیت ندارد. در میدان نبرد عوامل بازدارنده ای وجود دارد تا یک سرباز از ادامه نبرد سست کند. زیرا در آنجاست که انسان در دو راهی حیات و مرگ قرار دارد و در آنجاست که کل وجود و هستی یک نفر مورد تهدید قرار می گیرد. و از این دو راه یکی را باید انتخاب کند و نه تنها انتخاب کند بلکه بایستی با عشق و حرارت تمام بر سر این انتخابش وفادار و استوار باقی بماند.
البته روحیه سرباز عامل جدیدی نیست که به تازگی مورد توجه فرماندهان قرار گرفته باشد. بلکه از روزگاران قدیم روحیه به عنوان یک عنصر اساسی در جنگها شناخته شده است و همواره سرباز شجاع نترس و بی باک مورد تحسین همگان قرار گرفته است. و در نقطه مقابل افراد ترسو که شهامت جنگیدن را نداشته اند مورد مزمت قرار گرفته اند. اسکندر برای جلب روحیه سربازانش همواره بین آنها بذل و بخشش می کرد و حتی در طول جنگ آنهایی را که نیاز داشتند به سوی وطنشان بروند راهی مرخصی می کرد. زیرا خوب می دانست که سربازان بدون انگیزه نمی توانند جنگجوی خوبی برای او باشند.
تعریف روحیه
واژه روحیه در زمینه های متفاوتی چون صنعت ، علوم تربیتی ، پزشکی و همانند آن در ارتش بکار رفته است. اما به نظر می رسد که این واژه از نظر معنی در تمام زمینه های فوق دارای تفاوتهای بسیاری باشد. در یک تعریف آمده است: روحیه عبارت است از یک حالت روانی هیجانی که در این حالت فرد دارای احساس خوشحالی ، امیدواری و داشتن اطمینان به دور از هرگونه احساس بی ارزش غم و افسردگی است .
در تعریف دیگری روحیه را به عنوان توانایی انجام کار در شرایط و اوضاع دشوار با یک ظرفیت محدود توصیف کرده اند. بطور کلی اطمینان داشتن، ثابت قدم و راسخ بودن و فدا کردن نگرشهای خود در برابر وظایفی که از افراد خواسته می شود، ایمان به فرماندهان ، اعتقاد به پیروزی ، احساس سهیم بودن در ثمره کار گروهی و وفاداری نسبت به دیگر اعضای گروه نشانگر روحیه بالا می باشد.
عوامل موثر بر روحیه
در سال 1921 مونسون برای اولین بار شاخه ای به عنوان بخش روحیه در ستاد ارتش آمریکا بوجود آورد و در این زمینه شروع به انجام تحقیقات گسترده ای نمود. عوامل مختلفی شناسایی شده اند که می توانند افراد را تحت تاثیر قرار دهند و عملکرد آنها را در واحدهای نظامی تغییر دهند.
عوامل فردی موثر بر ایجاد روحیه
این عامل به نیازهای بیولوژیکی و روانشناختی بستگی دارد. بهداشت خوب ، سلامتی ، غذای خوب ، استراحت مناسب و خواب کافی ، لباسهای خشک و تمیز ، در دسترس بودن حمام از عواملی هستند که موجب بوجود آمدن روحیه بالا می شوند. نظر بر این است که ارضای نیازهای اولیه سربازان از قوانین و روشها در میدان جنگ برای آنها الویت بیشتری دارد. بطوریکه یکی از شکایات سربازان در زمان جنگ مربوط به غذا و خواب است. ناپلئون بناپارت در خصوص اهمیت نیاز افراد به غذا و جنگ می گوید: یکی از مارشهای نظامی مارش مربوط به شکم سربازان می باشد. چارلز مکدونالد یکی از فرماندهان یک گردان پیاده در جنگ جهانی دوم در یک جمله کوتاه چنین می گوید: هیچوقت برای من اتفاق نیافتاده که روحیه ام برابر زمانی باشد که در یگان حمام کرده باشم.
علاوه بر عوامل فیزیولوژیک موثر در روحیه فردی روانشناختی دیگری وجود دارد که نقش مهمی در روحیه سربازان بازی می کند. روحیه سرباز به عواملی چون هدف ، نقش اجتماعی در واحد و وجود یک دلیل برای اعتماد به نفس وابسته است. همچنین یکی از عوامل موثر در ایجاد روحیه را ایمان و ایدئولوژی می دانند که می تواند موجب افزایش عملکرد نظامی افراد شود. میهن پرستی و داشتن ایدئولوژی و ایمان موجب کاهش خواسته ها و نیازهای افسرانی بوده است که دارای این ویژگیها بوده اند. از دیگر عوامل موثر در روحیه آموزش است که نقش محوری در ایجاد روحیه در یگان نظامی را ایفا می کند.
عوامل گروهی موثر در روحیه
اغلب توانایی و اراده سربازان درگیر در میدان رزم بستگی به دشمن مقابل آنها ندارد بلکه بیشتر وابسته به شرایط محیط اطراف و ارتباطی است که با همرزمان خود دارد. گفته می شود داشتن هویت و تشخصص در میان گروهی که خود هویت دارد شاید به عنوان یکی از مهمترین عوامل و اجزای تشکیل دهنده روحیه در میدان نبرد باشد. ارتباط خوب حداقل با یک رفیق در یگان به ایجاد وحدت در یگان کمک کرده و انجام ماموریت را تسهیل می کند و همچنین به بقای نفرات کمک می کند. داشتن مشترکات چنین ارتباطاتی را تسهیل می کند و موجب کاهش اختلافات ناشی از نامتجانس بودن نژادی ، طبقاتی ، اخلاقی و … می شود. بطور کلی همبستگی گروهی و عواملی که آنرا تقویت می کند در ایجاد روحیه واحدهای نظامی موثر هستند.
ایجاد روحیه در واحدهای نظامی(2)
1. تامین کیفی و کمی نیازهای فیزیولوژیک مثل تغذیه ، خواب ، حمام و …
2. تامین نیازهای روانی افراد مثل تقویت اعتماد به نفس ، احساس مسئولیت
3. تقویت ایمان و ایدئولوژی
4. تقویت ارتباطات در واحدهای نظامی
5. تقویت همبستگی در واحدهای نظامی
6. متجانس کردن واحدهای نظامی
روانشناسی نظامی به عنوان یکی از حوزه های روانشناسی به بررسی مواردی می پردازد که به محیطهای نظامی مرتبط هستند. محیطهای نظامی و مسائل حاکم برآن هر چند شباهتهای اساسی با سایر محیطها دارد، اما از لحاظ دارا بودن یکسری ویژگیها که مختص این نوع محیطهاست، روانشناسی تاثیرات خاصی بر آن دارد. به عبارتی محیط نظامی از یک سو به عنوان یک گروه ، قوانین حاکم بر گروهها را داراست و از سوی دیگر ویژگیهایی دارد که آن را از سایر گروهها مجزا می سازند.
موضوعات روانشناسی نظامی
روانشناسی در حوزه نظامی به مسائلی از این قبیل می پردازد که چگونه می توان به گزینش نیروهای نظامی دست زد، بطوری که عملکرد این نیروها با اهداف واحد نظامی همخوانی داشته باشد.
* چگونه می توان نیروها را فعال و نیرومند نگه داشت و از تاثیرات عوامل مخرب دور نگه داشت و فعالیتهای آنها را در راستای اهداف مورد نظر تنظیم کرد؟
* چگونه می توان قوانین و مقررات را به اجرا گذاشت؟ کدام نوع قوانین تغییر رفتار را می توان به کار بست؟
* چه نوع شخصیتهایی مناسب محیطهای نظامی هستند و برای هر پستی مورد نیاز است؟
* در مواقع بحران ، چه شرایط و چه موقعیتهایی را برای کاهش اثرات استرس باید پیاده کرد؟
* با مساله ای با عنوان اسارت چه برخوردی می توان داشت؟
چگونه می توان به کشف برخی حقایق نائل شد؟
* …
اینها موضوعاتی هستند که در حیطه روانشناسی نظامی مطرح هستند و در کل هدف بررسی و اعمال روشهایی است که رسیدن به اهداف اساسی نظام را میسر می سازد. در واقع روانشناسی نظامی سهولت اجرای تغییرات و روشهای مورد نظر را فراهم می سازد.
ارتباط روانشناسی نظامی با سایر حوزه های علمی
در حیطه روانشناسی ، ارتباط بسیار نزدیکی بین روانشناسی نظامی و سایر حوزه ها وجود دارد. هر چند این ارتباط بین روانشناسی نظامی و برخی حوزه ها بسیار عمیقتر می نماید، اما این حوزه با اکثر حوزه ها رابطه نزدیک دارد هر چند این ارتباط گاه بسیار غیر مستقیم به نظر می رسد. روانشناسی نظامی با روانشناسی اجتماعی ، روانشناسی سازمانی ، روانشناسی مدیریت ، روانشناسی قانونی ، روانشناسی جسمانی ، روانشناسی شخصیت ، روانشناسی رفتارگرا ، روانشناسی شناختی ، ارتباطات نزدیک دارد.
از یافته های سایر حوزه های روانشناسی مثل روانشناسی تجربی ، روانشناسی فیزیولوژیک ، روانشناسی احساس و ادراک ، روانشناسی انگیزش و هیجان ، تفاوتهای فردی و … نیز استفاده های شایان توجهی می شود. روانشناسی تربیتی ، روانشناسی کودکان استثنایی و یافته های آنها ارتباط بسیار ناچیزی با روانشناسی نظامی دارند. در سایر حوزه های علمی روانشناسی با شاخه های مختلف علوم اجتماعی ، علوم سیاسی ، علوم زیستی و پزشکی پیوند نزدیک دارد. از سوی دیگر روانشناسی نظامی ارتباط بسیار نزدیک با سیاستها و خط مشیهای یک کشور دارد. و در واقع به عنوان وسیله ای برای اجرای بهتر اهداف مورد نظر بکار می برد.
روشها و ابزارهای مورد استفاده در روانشناسی نظامی
روشهای مورد استفاده در روانشناسی نظامی عمدتا همان روشهای مورد استفاده در سایر حوزه های روانشناسی است. در این شاخه با توجه به هدف مورد نظر از روشهای مختلف گردآوری اطلاعات شامل مشاهده ، مصاحبه ، پرسشنامه ، نگرش سنجها و در موارد لزوم از آزمایشات نیمه تجربی استفاده می شود. در واقع روانشناسی نظامی عمدتا کاربرد یافته های روانشناسی و سایر حوزه هاست که با یافته های تحقیقات مختص واحدهای نظامی ترکیب می یابد و نتایجی را منتشر می کند که به حصول اهداف واحدهای نظامی کمک می کند. گاه در حیطه روانشناسی نظامی از انواع ابزارها و آزمونها نیز استفاده می شود. این آزمونها در پاسخ سوالات مختلف مورد استفاده قرار می گیرند مثل انواع آزمونهای هوش و شخصیت برای گزینش افراد یا انتخاب در پستهای حساس.
موقـعیت استراتژیک ایـران
ایران با داشتن 2 هزار کیلومتر نوار ساحلى در جنوب و مرزهاى مشترک با 12 کشور در منطقه، توانایى زیادى در انتقال انرژى به نقاط مختلف دنیا دارد. این مقاله به نقش و جایگاه ایران در انتقال انرژى از شبه قاره هند تا دریاى سیاه مى پردازد.
ایران با 130میلیارد بشکه نفت دومین کشور نفتى بعد از عربستان سعودى محسوب مى شود، همچنین "کشور ما از نظر ذخایر منابع گاز داراى 950 تریلیون فوت مکعب گاز است که تولید سالانه آن در حال حاضر 3 میلیون تریلیون فوت مکعب است " و در حال حاضر از نظر ذخایر گاز در منطقه خلیج فارس مقام اول را دارد، کشور ایران، همچنین با داشتن منابع اورانیوم و همچنین منابع معدنى دیگر در واقع قدرت اول از نظر ذخایر هیدروکربنى و منابع معدنى در خلیج فارس است.
اما اهمیت برتر کشور ایران در خلیج فارس آن است که بدون استفاده از ایران و راه هاى آبى و خاکى که جزو قلمرو سیاسى و جغرافیایى ایران است، منابع خلیج فارس چندان راه به جایى نخواهد داشت و این ایران است که به دلیل داشتن موقعیت ممتاز سوق الجیشى و استراتژیکى ، علاوه بر این که از نظر ذخایر نفت و گاز مقام دوم و اول را در خلیج فارس دارد، داراى بهترین راه هاى انتقال نفت و گاز از کشورهاى صادرکننده به کشورهاى مصرف کننده نیز مى باشد. در اینجا این راه هاى ارتباطى رامورد بررسى قرار مى دهیم، ابتدا راه هاى آبى (تنگه هرمز) را بررسى مى کنیم و سپس راه هاى خشکى را ارزیابى خواهیم نمود.
1- تنگه هرمز
تنگه هرمز آبراهى است که خلیج فارس را از راه دریاى عمان به اقیانوس هند متصل مى سازد. "تنگ ترین معبر خلیج فارس در این تنگه داراى 46/69 کیلومتر پهنا است و کوتاه ترین فاصله بین ساحل شمالى و جنوبى ، بین : "جزیره ایرانى لارک در شمال و جزیره عمانى (قوین بزرگ ) در جنوب تنگه هرمز 39کیلومتر برابر با 21مایل است که آب هاى کرانه اى 12مایلى دو کشور در آن تداخل مى یابد". و بدین ترتیب حدود آب هاى ساحلى ایران و گستره قلمرو دریایى ایران از جزیره لارک در این منطقه تا حدود 20 کیلومترى ساحل جنوبى تنگه هرمز در جزیره قوین عمان وسعت مى یابد.
کشور ایران با توجه به وجود جزایر ایرانى در میانه تنگه هرمز و محاسبه خط کرانه هاى همه جزایر ایرانى و عمانى طبق قرارداد مرزى ایران و عمان ، داراى مالکیت سیاسى و جغرافیایى در قسمت اعظم این تنگه است.
لازم به یادآورى است، با توجه به اعمال حاکمیت مجدد ایران بر جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسى و به دنبال ، اعلام توافق بین ایران و شارجه مقررات 12 مایل آبهاى ساحلى ایران در مورد ابوموسى، به اجرا درآمد که با اجراى این مقررات حدود آبهاى ساحلى ابوموسى را تا سرحد تداخل با آبهاى کرانه اى امارات ام القوین گسترش داد.
وجود انبوه جزایر استراتژیک ایرانى، علاوه بر آن که موجب افزایش وسعت آب هاى ساحلى ایران مى باشند، همواره به عنوان پایگاه هایى جهت کنترل ایران بر این آبراه و این تنگه مهم داراى ارزش فوق العاده هستند، جزایر لارک، قشم، هرمز، هنگام و در ادامه جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسى، این توانمندى را تقویت نموده و تنگه هرمز را همچنان در تسلط ایران قرار مى دهد.
اقدامات کشورهایى مانند عربستان جهت کاهش ارزش استراتژیکى تنگه هرمز "مانند طرح خط لوله نفتى به طول 1287کیلومتر از منطقه احسا و قطیف که با حداکثر ظرفیتى برابر 1/8 تا 3 میلیون بشکه در روز، نفت این کشور را به ساحل دریاى سرخ مى رساند و یا اقدامات و طرح هاى عراق جهت انتقال نفت خود از طریق خط لوله از راه ترکیه به ظرفیت روزانه 1/2میلیون بشکه و قرارداد با عربستان سعودى به ظرفیت روزانه 1/2 میلیون بشکه و قرارداد دیگرى با ترکیه با ظرفیت روزانه یک میلیون بشکه جمعاً در حدود4میلیون بشکه هیچ گاه نتوانسته اهمیت استراتژیک خلیج فارس و تنگه هرمز را کاهش داده و در برابر این موقعیت طبیعى کشور ایران به صورت جدى مطرح گردد و تنگه هرمز کماکان محل اصلى عبور 60 درصد نفت مورد نیاز جهان به شمار مى رود.
2ـ موقعیت سرزمینى و راه هاى خشکى انتقال انرژى از ایران
خلیج فارس در واقع بدون ایران بسیارى از قابلیت هاى صدور منابع انرژى را به جهان از دست خواهد داد. ایران با داشتن بیش از دو هزارکیلومتر ساحل از دهانه اروندرود تا بندر گواتر، علاوه بر تسلط بر راه هاى آبى منتهى به اقیانوس هند، تنها کشورى است که مى تواند از طریق خشکى منابع انرژى خلیج فارس را به بسیارى از مناطق جهان انتقال دهد.
در واقع "ایران مى تواند به مانند پلى ما بین خلیج فارس، قفقاز و کشورهاى اروپایى بوده و اقدامات لازم را براى افزایش روند مبادلات به عمل آورد."
موقعیت ممتاز ایران جهت انتقال انرژى هنگامى تکامل مى یابد که بسیارى از کشورهاى همسایه ایران و یا در نزدیکى ایران، به عنوان عمده ترین مصرف کنندگان، نفت و گاز خلیج فارس، نگاه خود را جهت استفاده از این انرژى تنها به طرف ایران متوجه نموده اند، زیرا ایران داراى امن ترین و نزدیک ترین راه ها به منابع انرژى بوده و مسیر انتقال آن نیز از نظر عوارض طبیعى، مناسب ترین مسیر از نظر انتقال نفت و گاز و صرفه جویى در پول و زمان و همچنین ایمنى صنعتى است. ایران حتى با استفاده از خطوط لوله مى تواند، نفت و گاز خلیج فارس را به سواحل دریاى مازندران انتقال دهد، ضمناً ایران توانسته تاکنون حدود 5میلیون بشکه نفت کشورهاى حاشیه دریاى مازندران را در نکا دریافت و از طریق خلیج فارس همین میزان نفت را براى آنها صادر کند و به ازاى هر بشکه 2 دلار دریافت نماید. اهمیت ویژه سرزمینى ایران را مى توان در قالب پروژه هاى در دست اجرا و یا طرح هایى که در آینده مى باید به مرحله اجرا درآید به وضوح دید، این طرح هاى در حال اجرا و طرح هاى آینده به شکلى است که قدرت بلامنازع ایران را به عنوان شاهراه انتقال انرژى مورد تایید قرار خواهد داد. همه این طرح ها براساس نیاز کشورهاى مصرف کننده و اولویت قرار دادن و انحصارى بودن مسیر ایران است. از جمله این طرح ها، مى توان به پروژه انتقال گاز ایران به نخجوان براساس نیاز نخجوان و پروژه انتقال گاز به ارمنستان که در فروردین ماه 86 افتتاح شد و یا خواسته هاى کشورهاى دیگر قفقاز و حاشیه دریاى سیاه و اروپاى شرقى به نفت و گاز ایران اشاره نمود. ایوان کوراس معاون آکادمى علوم اوکراین در پانزدهمین سمینار بین المللى خلیج فارس "لزوم برقرارى و توسعه، روابط ایران و اوکراین در زمینه انتقال انرژى" را مورد تایید و تاکید قرار داد.
ضمن این که موضوع بن بست انتقال گاز روسیه به اوکراین نیز این نیازهاى اوکراین را تشدید مى کند، همچنین در حال حاضر، طرح انتقال گاز ایران به همراه تعداد دیگرى از کشورهاى خاورمیانه و آسیاى مرکزى به اروپا از طریق ترکیه، بلغارستان، مجارستان، رومانى و اتریش در حال بررسى است. ضمناً انتقال نفت و گاز ایران به کشورهاى حاشیه دریاى سیاه نیز ازمواردى است که با توجه به موقعیت ممتاز جغرافیایى ایران مى شود مورد بررسى قرار گیرد. امکان این ارتباط با دریاى سیاه از دو طریق جمهورى هاى نخجوان و ارمنستان و گرجستان و یا از طریق فقط دو جمهورى ارمنستان و گرجستان امکانپذیر است، به هر حال با انتخاب هر یک از این راه ها و انتقال نفت و گاز ایران به بندر باطوم در کنار دریاى سیاه در خاک گرجستان، تمامى کشورهاى ساحلى دریاى سیاه، یعنى رومانى، بلغارستان، مولداوى وخود گرجستان هم مى توانند نفت و گاز ایران را از طریق این بندر دریافت دارند. بنابراین موقعیت ایران در جهت ارتباط با دریاى سیاه و باز شدن راهى جدید جهت انتقال نفت و گاز ایران و دیگر کشورهاى تولید کننده از طریق ایران به کشورهاى ساحلى دریاى سیاه، مدیترانه و اروپایى مى تواند بسیار ارزشمند باشد و در واقع پاسخى باشد به وقفه اى که ترکیه در عضویت ایران در استفاده از خط لوله خاورمیانه و آسیاى مرکزى ایجاد کرده و مرتباً اشکالات جدید به وجود مى آورد این امر یعنى صدور نفت و گاز ایران از طریق خط لوله به ساحل دریاى سیاه یعنى بندر باطوم. با افتتاح پروژه صدور گاز به جمهورى ارمنستان و با طى فاصله بین ارمنستان با ساحل دریاى سیاه بسیار سهل تر و کوتاه تر خواهد شد. بدیهى است که کشورهاى ساحلى دریاى سیاه، بهترین و بیشترین خریدار نفت ایران از این راه دریایى ارزان و مناسب خواهند بود و ایران تنها کشور نفت خیز در بین کشورهاى صادر کننده خلیج فارس است که مى تواند از این طریق و در کوتاه ترین فاصله با توجه به موقعیت جغرافیایى خود، نفت مورد نیاز کشورهاى ساحلى دریاى سیاه را تامین کند. البته علاوه بر این، کشورهاى کرانه مدیترانه مانند، یونان، آلبانى، یوگسلاوى، بوسنى و هرزه گوین، کروواسى، مجارستان، ایتالیا، فرانسه، اسپانیا و احتمالاً کشورهاى شمال آفریقا نیز مى توانند در صورت انتخاب این راه، علاوه بر مسیر خلیج فارس، از این مسیر نیز استفاده نمایند و بنابراین، در واقع ایران پلى خواهد بود که از دو مبدا خلیج فارس و دریاى سیاه، نفت خود را با توجه به اولویت مکانى کشورهاى مصرف کننده و انتخاب مسیر نزدیکتر مى تواند به کشورهاى متقاضى انرژى برساند و از طرفى دیگر کشورهاى صادر کننده نفت، براى انتقال نفت خود از مسیر دریاى سیاه، تنها باید از مسیر ایران استفاده نمایند. لازم به ذکر است که به غیر از ترانزیت نفت و گاز ایران از جنوب به شمال و شمال غربى که با ارتباط از طریق مرز ایران در استان هاى آذربایجان غربى و شرقى به بندر باطوم، اهمیت سرزمینى ایران را جهت انتقال انرژى بسیار بالا خواهد برد، مسیر ترانزیت نفت و گاز ایران، از طریق شمال شرقى ایران به کشورهاى آسیاى مرکزى نیز، ارزشمندى انتقال انرژى از طریق ایران را تایید مى کند.
اما مهم ترین خطوط انتقال انرژى از خلیج فارس از طریق خطوط انتقال گاز ایران به پاکستان و هندوستان است که هر روز 90 میلیون متر مکعب گاز ایران را به پاکستان و هندوستان انتقال مى دهد و با توجه به نیاز روزافزون هند به انرژى جهت راه اندازى و ادامه فعالیت هاى اقتصادى خود، همچنان این کشور نیاز به واردات گاز ایران خواهد داشت، طول این مسیر2700 کیلومتر است. همچنین کشور چین نیز با توجه به نزدیکى سرزمینى به ایران، بهترین راه جهت دستیابى به انرژى هیدروکربنى مورد نیاز خود را مسیر ایران مى داند، زیرا لوله هاى حامل انرژى ایران پس از انتقال از کناره هاى خلیج فارس در داخل ایران، فقط باید خاک افغانستان را جهت رسیدن به چین طى نماید. بنابراین و با توجه به نکاتى که اشاره شد مسلماً مى توان گفت که ایران مهم ترین و ارزشمندترین شاهراه جهت ترانزیت انرژى بوده و فى الواقع ایران شاهراه انتقال انرژى است.
آشنایی با ماهواره ها
علم با سرعت فوق العاده زیادی روبه پیشرفت است، این پیشرفت و تکامل در علوم نظامی تاثیر بسزایی گذاشته که از آن جمله می توان به جاسوسی نوین اشاره کرد، این جاسوسی با استفاده از وسایل و دستگاه های گونانی نظیر ماهواره ها، سیستم های استراق سمع، چشم های الکترونیکی و… صورت می گیرد. به جاسوسی با استفاده از دستگاه ها و وسایل فوق جاسوسی فنی و الکترونیکی گویند. سازمان های جاسوسی کشورهای ابرقدرت از این دستگاه ها به تنهایی و گاهی به عنوان مکمل جاسوسان در امر به دست آوردن اطلاعات استفاده می کنند، ماهواره ها جز مهم ترین این دستگاه ها به شمار می آیند. امروزه ماهواره های پیشرفته گوناگون هر فعالیتی در زمین، آسمان و دریا را مشاهده و ثبت می کنند، کار با این دستگاه ها مستلزم گذرانیدن دوره های عالی بوده که در این مقاله اشاره مختصری به انواع ماهواره ها و کاربرد آن ها شده است.
1. ماهواره های علمی نظامی (Military Scientific Satellite)
2. ماهواره های هواشناسی نظامی (Military Weather Satellite)
3. ماهواره های مخابراتی نظامی (Military Communications Satellite)
4. ماهواره های ناوبری نظامی (Military Navigation Satellite)
5. ماهواره های جاسوسی نظارت دریایی (Ocean Surveillance Satellite)
6. ماهواره های هشداردهنده (Erly Warning Satellite)
7. ماهواره های استراق سمع (Electromagnetic Reconnaissance Satellite)
8. ماهواره های عکاسی (Phto Reconaissonce Satellite)
ماهواره های علمی نظامی
(Military Scientific Satellite)
تاکنون ماهواره های بسیاری در مدارهای مختلف زمین فرستاده شده است، بسیاری از این ماهواره ها در مدارهای مختلف که قرار می گیرند دچار مشکلاتی شده که بیشتر به سبب وضعیت خاص محیط رخ می دهد، عمده این مشکلات ذرات بارداری است که از خورشید ساطع می شوند. دانشمندان برای تحقیق ماهواره های علمی را ساخته و آن ها را در مدارهای مختلف زمین قرار می دهند، این ماهواره ها مجهز به سنجشگرهای الکترون، پروتون و ذرات آلفا بوده و مشاهدات علمی خود را به زمین مخابره می کنند.
ماهواره های هواشناسی نظامی
(Military Weather Satellite)
پیش بینی وضع هوا در امور مختلفی مانند عملیات نظامی، پرواز هواپیماها و… امری حیاتی می باشد. به همین منظور ماهواره هایی طراحی شده اند که وظیفه اصلی آن ها ارسال منظم وضعیت جوی دنیا به مراکز تحقیقاتی و هواشناسی است. اولین ماهواره نیز (Block 4) بود که در تاریخ 16 سپتامبر 1966 توسط آمریکا به فضا فرستاده شد.
ماهواره های مخابراتی نظامی
(Military Communications Satellite)
ارتباطات و مخابره پیام جایگاه ویژه ای در تکنولوژی دارد، نیروهای نظامی لازم است هر لحظه با رده های خود ارتباط برقرار کنند. با در اختیار داشتن ماهواره های مخابراتی امکان ارسال و دریافت هزاران پیام به صورت رمز شده پدید می آید. این ماهواره ها می توانند ارتباط آنی و محرمانه بین واحدهای نظامی و… در هر نقطه جهان را با رده های خود برای مثال با وزارت دفاع ایجاد کنند. اولین ماهواره مخابراتی توسط آمریکا در تاریخ 16 سپتامبر 1965 به نام (DSCS1) به فضا پرتاب شد.
ماهواره های ناوبری نظامی
(Military Navigation Satellite)
جهت یابی و پیدا نمودن موقعیت لازمه هر واحد نظامی بوده که فرماندهان باید آن را فرا گرفته باشند، امروزه با کمک سیستم مکان یابی جهانی "GPS" (Global Positioning System) هر کس قادر است به راحتی موقعیت خود را در هر کجای کره زمین تشخیص دهد. سیستم مکان یابی جهانی به کمک ماهواره های ناوبری فعال است. تلاش برای نصب این سیستم از دهه 60 آغاز شد، اکنون دستگاه های مکان یابی جهانی در سایزهای مختلف (حتی سایز جیبی) در اختیار نیروهای نظامی و غیر نظامی قرار گرفته، تانک ها، هواپیماها، کشتی ها، زیردریایی ها و… قادرند به کمک این دستگاه به راحتی موقعیت خود را در هر نقطه جهان پیدا کنند، شرایط بد جوی در عملکرد این سیستم اختلال ایجاد نمی کند. همچنین با کمک این دستگاه فرماندهان نظامی موقعیت دشمن را در جبهه نبرد پیدا کرده و تدابیر لازم و مناسب را برای حمله و دفاع را در نظر بگیرند. هدایت موشک های کروز نیز از جمله وظایف این ماهواره ها است.
این ماهواره ها وظایف عمده زیر را بر عهده دارند:
1- جهت یابی دقیق یگان های زمینی، هوایی و دریایی
2- هدایت موشک
3- پیدا کردن موقعیت دشمن (نیروها، هواپیماها و موشک ها و…)
4- کنترل رفت و آمد زمینی، هوایی و دریایی
5- هدایت تیم های جستجو و امداد و نجات
6- مطلع شدن از انفجارهای هسته ای
7- کمک به ماهواره های مخابراتی
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد GPS به صفحه ی زیر مراجعه کنید:
http://www.jangafzar.mihanblog.com/Post-17.ASPX
ماهواره های جاسوسی نظارت دریایی
(Ocean Surveillance Satellite)
این ماهواره ها نظارت در اقیانوس ها و دریاها را به عهده دارند، فعالیت گسترده این ماهواره ها از دهه 70 آغاز شد. 14 دسامبر 1971 اولین گروه ماهواره های نظارت دریایی آمریکا که در مرکز تحقیقات نیروی دریایی ساخته شده بود به فضا پرتاب شدند. این ماهواره ها قادرند فعالیت کلیه شناورهای دریایی و زیردریایی را کشف و به مراکز خود گزارش کنند، لازم به ذکر است ماهواره اتمی روسی کاسموس 954 که در ژانویه 1987 در شمال کانادا سقوط کرد و ماجرای جنجال داشت، از این نوع ماهواره ها بود.
ماهواره های هشداردهنده
(Erly Warning Satellite)
این نوع ماهواره ها مجهز به سنجشگرهای مختلف و حساسی است، سنجشگرهای فوق با کشف اشعه مادون قرمز ناشی از حرارت ساطع شده از موتور موشک های دوربرد می تواند شلیک این نوع موشک ها را کشف و به مرکز خود مخابره کند، اولین سری از این ماهواره ها به نام میداس مخفف تیم هشدار دهنده دفاع موشکی (Missile Defense Alarm System) در تاریخ 26 فوریه 1960 توسط نیروی هوایی آمریکا به فضا پرتاب شد. ماهواره های هشدار دهنده قادرند فعل و انفعالات اتمی را در سراسر کره زمین و به فاصله ده ها میلیون مایل در فضا تشخیص دهند.
ماهواره های استراق سمع
(Electromagnetic Reconnaissance Satellite)
این ماهواره هادر اختیار سازمان های جاسوسی قرار دارند و اطلاعات مربوط به آن ها سری است. اصول کار ماهواره های فوق به این شکل است ک در سیستم های مخابراتی سازمان های نظامی و غیر نظامی رخنه کردهه و پیام های آن ها را ضبط و به مراکز زمینی خود ارسال می کنند. برخی از این ماهواره ها امکان ارتباط بین جاسوسان و سازمان های اطلاعات را برقرار می کنند، بدین طریق که جاسوسان از طریق ساعت مچی، خودکار و… که در واقع گیرنده و فرستنده می باشد با ادارات خود در سراسر دنیا تماس بگیرند.
ماهواره های عکاسی
(Phto Reconaissonce Satellite)
ماهواره های فوق را می توان به جرات مشهورترین ماهواره های جاسوسی نامید. این ماهواره ها قادرند از هر نقطه مطلوب در جهان عکس بگیرند، اولین سری از ماهواره های عکاسی به نام (Samos) مخفف (Satellite And Missile Observation System) در دهه 60 کار خود را آغاز کردند، ماهواره های عکاس قادرند عکس سیاه سفید، رنگی و مادون قرمز بردارند و عکسبرداری در شب و روز تاثیر زیادی بر کار آنها ندارد. قدرت وضوح تصاویر در برخی موارد به حدی است که می توان درجه روی لباس یک فرد نظامی را دید یا نوع سلاح او را تشخیص داد، عکس های فوق توسط کپسول مخصوص یا به صورت پیام به زمین فرستاده می شود.
GPS یا (Golobal Positining System) یک سیستم ماهواره ای است که توسط وزارت دفاع امریکا ساخته شده است
gps اطلاعات دقیقی از محل، و زمان را در سراسر دنیا در اختیار کاربرها قرار می دهد. سیستم GPS سیگنال هایی را ارسال می نماید که توسط گیرنده های GPS دریافت می شود و موقعیت مکانی، سرعت و زمان را در هر جای کره زمین در هر موقع از روز یا شب و در هر شرایط آب و هوایی محاسبه می نماید. سیستم مکان یاب جهانی یا GPS یک منبع ملی و مورد استفاده بین المللی برای یافتن موقعیت محل، مسیریابی و زمان سنجی می باشد. و از سه قسمت تشکیل یافته است.
فضا، کاربر، کنترل( Space , User , Control )
سیستم GPS شامل 3 بخش، فضا، کنترل و کاربری می باشد. بخش فضایی شامل آرایش ماهواره ها در فضا با (Constellation) می باشد. اولین سری این ماهواره ها در سال 1978 در مدار قرار داده شد. و در سال 1986 توسعه و تکمیل آرایش ماهواره ای سیستم GPS به علت جلوگیری از خطرات ناشی از عدم مسیریابی انجام پذیرفت. در فوریه 1989 آرایش ماهواره ای سیستم GPS با 24 یا تعداد بیشتری ماهواره در مدار کامل و فعال گردید. سیستم کنترل توسط ارتش آمریکا انجام می گیرد که ردیابی و نگهداری آنها را در مدار کنترل می نماید.
بخش کاربرها، شامل کاربرهای نظامی و شخصی هر دو می باشد. کاربرهای نظامی از سیستم GPS به عنوان، مسیریابی، شناسایی، و سیستم هدایت موشکی استفاده می نمایند و کاربرهای شخصی هم می توانند همانند نظامی ها و براساس نیاز از این سیستم استفاده کنند.
بخش فضایی( Space Segment )
ماهواره های GPS در حدود 900 kg وزن و 5 متر با نیل های خورشیدی طول دارند. عمر مفید این ماهواره ها برای5/7 سال طراحی شده است اما اغلب مدت زمان بیشتری در مدار مورد استفاده قرار می گیرند. پنل های خورشیدی نیروی اولیه را تهیه می نمایند و نیروی (تغذیه) ثانویه توسط باطری های Nicod تامین می شود. در هر ماهواره چهار ساعت (Clock) اتمی فوق العاده دقیق نصب گردیده است. در سپتامبر 2001 تعداد ماهواره های مورد استفاده در مدار 27 عدد بوده است.
مدارات ماهواره ها( Satellite orbits )
شامل 6 مدار با فاصله 60 درجه و در هر مدار 4 ماهواره وجود دارد و این امکان را فراهم می سازد که با وجود اشکال و خرابی 2 ماهواره در هر مدار سیستم کار نرمال خود را انجام دهد. هر سطح مداری شیبی برابر با 55 درجه با سطح مدار استوایی دارد. ارتفاع زیاد مدار (km 20000) باعث ثابت ماندن ماهواره ها در مدارشان می شود. همچنین ارتفاع زیاد ماهواره باعث پوشش منطقه وسیعی در روی زمین می شود.
ماهواره های GPS هر نقطه در روی زمین را 2 بار در روز پوشش می دهند (از هر نقطه در روی زمین دوبار در روز می گذرند).
سیگنال های ماهواره( Satellite Signals )
هر ماهواره یک سیگنال مسیریابی که شامل عناصر مداری، وضعیت ساعت (Clock) ، زمان سیستم و وضعیت پیام ها می باشد را ارسال می نماید. به علاوه یک تقویم نجومی (almanac) تهیه می شود که اطلاعات (تقریبی) را برای هر ماهواره فعال ارسال نماید. سیگنال های رادیویی با سرعت نور منتشر می شوند. سیصد هزار کیلومتر در ثانیه، مدت زمان 06/0 ثانیه طول می کشد که سیگنال ارسالی از ماهواره GPS به زمین برسد. این سیگنال ها با قدرت کم (حدود 300 تا 350 وات در طیف مایکروویو) ارسال می گردند.
کد C/A (Coarse A qwsition Cood) برای استفاده کاربرهای شخصی در دسترس می باشد و به عنوان (SPS) (Standard Positining Service) مسیریابی استاندارد. PPS یا Precise Positioning Service سرویس مکان یابی دقیق که منحصراً در دسترس کاربرهای نظامی و کاربرهای مجاز می باشد. سیگنال های ماهواره به خط مستقیم جهت رسیدن و استفاده گیرنده های GPS نیازدارند. درخت، ساختمان، کوه و حتی دست و یا بدن می تواند سیگنال های ماهواره ها را بلوکه نماید.
تقویم نجومی یا Almanac شامل اطلاعاتی راجع به مدارات 24 ماهواره می باشد. یک گیرنده GPS از تقویم نجومی که در پیام های دیتای ماهواره وجود دارد برای موقعیت هر ماهواره ای که ردیابی می کند استفاده می نماید. نرم افزار mission planning برای تهیه گراف و موقعیت ماهواره های قابل رویت و بهترین زمان بررسی در منطقه مخصوص، از تقویم نجومی استفاده می نماید. تقویم نجومی برای مدت 30 روز معتبر می باشد، اما هر بار که گیرنده GPS روشن می شود بطور اتوماتیک تقویم نجومی را دریافت می کند (در مدت زمان 15 دقیقه). استفاده از تقویم نجومی به روز یا up-to-date برای استفاده از ماهواره هایی که در دید گیرنده های GPS قرار می گیرند بسیار مهم می باشد.
بخش کنترل Control Segment
بخش کنترل شامل پنج ایستگاه مونیتور در اقصا نقاط جهان شامل هاوایی، کواجالین، جزیره اسنشن، دیوگوگارسیا و کلورادو می باشد. ایستگاه (MCS) یا مرکز کنترل در کلورادو قرار دارد. ایستگاه های مونیتور، ماهوار های در معرض دید را ردیابی می نماید و اطلاعات فاصله را جمع آوری و این اطلاعات را در ایستگاه MCS تجزیه و تحلیل و سپس مدارات ماهواره ها را مشخص می نماید و پیام های هر ماهواره مکان یاب را به روز می نماید. اطلاعات به روز شده از طریق آنتن های زمینی به ماهواره ها ارسال می گردد. ماهواره های GPS 1- پیام های اطلاعاتی ماهواره (موقعیت و زمان) 2- تقویم نجومی 3- اصلاح مداری را که از ایستگاه MCS دریافت می نمایند، ارسال می کنند و گیرنده های GPS از تمامی این اطلاعات جهت محاسبه موقعیت استفاده می نمایید.
ظهور نسل چهارم جنگ ها
منازعات نامتقارن پاشنه ی آشیل ارتش های مدرن است
جنگ های نامنظم یا آن گونه که کارشناسان امور جنگی از آن تحت عنوان جنگ نامتقارن یاد می کنند به جدی ترین چالش فرآروی ارتش های مدرن جهان تبدل شده که برای چندین دهه آنان را به خود مشغول خواهد کرد.
چالش هایی که این روزها ارتش های منظم جهان با آن روبه رو هستند چنان شرایط سر در گم کننده ای را به وجود آورده که پاره ای تحلیل گران امور نظامی از ظهور نسل چهارم شیوه های جنگی سخن می گویند که کاملا از سه نسل قبل متمایز است. اولین نسل آرایش خطی و ستونی نیروها بود که با جنگ های ناپلئونی منسوخ شد. نسل بعدی با ظهور مسلسل و توپخانه آغاز شد و با ابداع تانک و تولید انبوه هواپیماهای جنگی پایان یافت. از نسل دوم به بعد سلاح های کشتار جمعی که تلفات دشمن را به حداکثر می رساندند به کار گرفته شد.
حدفاصل جنگ دوم جهانی تا عملیات اشغال عراق دوران رشد و توسعه روشهای جنگ نسل سوم بود. توماس هامز، سرهنگ بازنشسته نیروی دریایی ارتش ایالات متحده تاکید دارد اشغال عراق را باید نقطه ی پایانی نسل سوم شیوه ها و جنگ افزارهای جنگی دانست.
به اعتقاد او نسل چهارم متضمن به کارگیری شیوه ها و شبکه های جنگی نا متمرکز خواهد بود. دوره ای که بیش از هر زمانی در گذشته عملیات جنگی را به فناوری متکی می کند. در این شیوه غلبه بر نیروهی دشمن دنبال نمی شود بلکه در مقابل یورش به ذهن و روان گروهای تصمیم گیرنده ی دشمن سعی می شود اراده سیاسی نیروهای متخاصم درهم شکسته شود.
این در حالی است که بسیاری از مناقشات امروز را شکل نوین شیوه های قدیمی جنگ های نامنظم می دانند که بی شباهت به حملات چریکی اسپانیایی ها علیه نیروهای ناپلئون در اسپانیا و جنگ استقلال آمریکا از انگلیس نیست. صرف نظر از تعریفی که برای این شیوه های جنگی نوینی ارائه می شود آن چه کاملا مشهود است اینست که این جنگ های کوچک می توانند اثراتی بزرگ بر جای بگذارند.
در نتیجه همین نوع جنگ ها و طی 6 دهه گذشته انگلیسی ها از فلسطین رانده شدند، فرانسوی ناچار به ترک الجزایر شدند، امریکایی ها و فرانسوی ها در ویتنام شکست سختی را تجربه کردند، روس ها عطای اشغال افغانستان را به لقایش بخشیدند و اسرائیلی ها با به باد دادن آوازه شکست ناپذیری خود در برابر حزب الله در لبنان تن به شکست دادند.
این پیشینه موجب شده اکنون این سوال م طرح شود که آیا ایالات متحده و هم پیمانان غربی اش می توانند از تکرار تحقیری مشابه در عراق و افغانستان جلوگیری کنند؟ مارتین ون کریولد، مورخی نظامی یادآوری می کند غلبه بر شورشی ها همیشه کار دشواری بوده و حتی نازی ها که تاکتیک هایی خشونت آمیز را علیه گروه های شورشی به کار می گرفتند هیچ گاه نتوانستند بر پارتیزان های تحت امر ژوزف تیتو در یوگسلاوی فائق آیند.
پیروزی در چنین منازعاتی مستلزم دو خصیصه است: صبر و تحمل فراوان چون آنچه انگلیسی ها طی 38 سال در شمال ایرلند از خود نشان دادند یا خشونت بی حد و حصر همانند اقداماتی که نازی ها انجام می دادند و همه مردم شهر یا روستایی را که از گروه های پارتیزانی حمایت می کردند به طور جمعی به خاک و خون می کشیدند. به گمان کریولد سایر شیوه ها و روش ها خطر محرومیت از حمایت عمومی یا ناکامی در نتابعت واداشتن حامیان شورش ها را دنبال می کند.
درس های فراموش شده
جنگ های نامنظم همیشه سوژه ای داغ در دانشکده های جنگ بوده است. طی 4 سال گذشته بیش از تمامی چهار دهه گذشته پیرامون راه های رویارویی با گروه های شورشی و کسب پیروزی در جنگ های نامتقارن کتاب، مقاله و رساله به رشته تحریر درآمده است.
تحقیق پیرامون جنگ های نامتقارن پس از دهه 70 میلادی و پس از شکست ایالات متحده در جنگ ویتنام و تاکید سیاستمداران این کشور بر این که هیچ گاه ویتنام دیگری در کار نخواهد بود، کنار گذاشته شد. در مقابل تمامی توان تحقیقاتی در ارتش ایالات متحده روی راهکارهای غلبه بر ارتش سرخ اتحاد جماهیر شوروی متمرکز شده بود.
عقب نشینی توام با رسوایی آمریکایی ها از لبنان در سال 1983 و فرار از واحدهای ارتش این کشور از سومالی در سال 1984 بسیاری را در رده های مختلف ارتش از جمله کاولین پاول، از فرماندهان ارشد وقت ارتش ایالات متحده متقاعد کرده بود امریکا نباید همه توان و داشته های خود را روی جنگ های متعارف سرمایه گذاری کند.
خروج سریع نیروهای عراقی از کویت در سال 1991 این دیدگاه را تقویت کرد اگرچه نیروهای منظم ارتش عراق از کویت خارج شده بودند لیکن واحدهای شبه نظامی دست به عملیات علیه نیروهای دخیل در عملیات آزادسازی کویت می زدند. این روند موجب شده بود نیروهای ویژه ارتش آمریکا عملا به نیروهای ضد پارتیزانی تبدیل شود.
با توجه به مشکلاتی که ارتش ایالات متحده در عراق و افغانستان با آنها مواجه شده افسران آمریکایی در حال بازخوانی تجربیات گذشته ناشی از مداخله های نظامی امریکا در امریکای لاتین هستند. مهم تر از آن تجربیات انگلیسی ها در زمینه حفط امنیت در سرزمین های تحت اشغال یا به اصطلاح مستعمرات است.
کارشناسان آمریکایی سعی دارند دلایل این که انگلیسی ها در 1950 میلادی توانستند بر شورشیان کمونیست مالایا غلبه کنند اما امریکا نتوانست در دهه 60 و 70 کمونیست های ویتنام را مغلوب کند، دریابند.
جان ناگل، سرگردی در ارتش ایالات متحده در سال 2002میلادی با اشاره به کتابی تحت عنوان "آموزش راه های صرف سوپ با چاقو" دشواری های جنگ با گروه های شورشی را به تصویر کشیده بود. او در این کتاب به این استنتاج رسیده بود که انگلیسی ها به مراتب بهتر از امریکایی ها از اشتباهات نظامی خود درس می گیرند.
ارتش های غربی طی سالهای اخیر به قدرت آتش، تحرک و فناوری های جدیدی دست یافته اند در حالی که سلاح اصلی گروه های چریکی اصل غافلگیری، چابکی و حمایت لااقل بخش هایی از جامعه است. پیچ و خم های خیابان های عراق و برج و باروهای ساخته شده در دل کوه های افغانستان عقب ماندگی تکنولوژیکی شورشیان را جبران می کند.
شاید به همین دلیل است که کارشناسان نظامی می گویند باید در انتظار ظهور نسل چهارم شیوه های جنگ بود که در آن به جای تلاش برای نابودی دشمن سعی می شود برنامه ریزان نظامی طرف متخاصم به لحاظ روانی در تنگنا قرار گیرند. از آنجا که گروه های شورشی در بین مردم عادی مخفی می شوند القای حس ناامنی به جامعه در دراز مدت شورشی ها را تحت فشار قرار داده و آنان را به سوی فروپاشی سوق می دهد.
18