تارا فایل

تحقیق توریست و تاثیر آن بر امنیت ملی




عنوان تحقیق:
توریست و تاثیر آن بر امنیت ملی

قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدا الخلق
"ای رسول به مردم بگو که در این زمین بگردید وببینید که خدا چگونه خلق را ایجاد کرده است."
(عنکبوت 19)

هذا بیان للناس و هدی و موعظه للمتقین
"این بیانی است برای مردم و راهنمایی و اندرزی برای پرهیزکاران".
(آل عمران 137)

چکیده
درتحقیق حاضر سعی شده با توجه به بحث امنیت ملی که به عنوان یکی از مهمترین مسائل موجود در یک کشور می باشد به مساله توریست که تاثیر بر امنیت ملی دارد، پرداخته شود که روش موجود کتابخانه ای می باشد.
تحقیق دارای 5 فصل می باشد که در فصل اول به بیان مساله، اهمیت و اهداف پژوهش پرداخته شده ضمناً سوالات پاسخ داده شده در پژوهش و تعاریف و اصطلاحاتی که رد تحقیق ارائه گردیده بیان شده است.
در فصل دوم به بررسی پیشینه موضوع، در فصل سوم به بیان روش تحقیق پرداخته شده است.
در فصل چهارم به توصیف و تحلیل یافته ها در 8 بخش (انگیزه های جهانگردی و انواع جهانگرد- حقوق و تکالیف جهانگردان غیر مسلمان در کشور- اثرات جهانگردی و حضور توریست در کشور- امنیت و تاثیر جهانگردی بر آن- عوامل مهم در رونق جهانگردی- روش جاری و تخلفاتی که علیه و توسط توریست در کشور انجام می شود- آمار مربوط به توریست ها و علل عقب ماندگی صنعت توریسم در کشور) پرداخته شده است.
در فصل پنجم نتایج تحقیق و سپس پیشنهادات ارائه گردیده است.

فهرست
عنوان
فصل اول: کلیات
مقدمه
مساله پژوهشی
اهمیت مساله پژوهشی
اهداف پژوهش
پرسش های تحقیق
تعاریف و اصطلاحات
فصل دوم:
بررسی پیشینه پژوهش
فصل سوم:
روش پژوهش
فصل چهارم: یافته های پژوهش
بخش اول: انگیزه های جهانگردیو انواع جهانگرد
بخش دوم: حقوق و تکالیف جهانگردان غیر مسلمان در کشور
بخش سوم: اثرات جهانگردی و حضور توریست در کشور
بخش چهارم: روش جاری اداره کل اتباع و تخلفات بر علیه و توسط توریست
بخش پنجم: امنیت و تاثیر جهانگردی بر آن
بخش ششم: آمارهای مربوط به توریست
بخش هفتم: علل عقب ماندگی صنعت توریست در کشور
بخش هشتم: عوامل مهم در دولت جهانگردی
نتیجه گیری
پیشنهادات
منابع و مآخذ
پیوست ها

مقدمه
سیر و سیاحت یکی از راه های خداشناسی و رسیدن به کمال سیر آفاق و انفس است که از آن به هجرت به درون و بیرون تعبیر می شود. با در نظر گرفتن خلقت هستی و انسانها و بیهوده نیافریده شدن انسان که در قرآن بدان اشاره شده و مسیر زندگی نوع بشر به وسیله انبیاء تعیین و هدایت شده است.
جهانگردی در قرون گذشته از امتیازات ویژه عده ای انگشت شمار از مردم بودولی در نیمه دوم قرن نوزدهم و در اثر اختراعات مختلف و بهبود معیشت و وضع اقتصادی افراد و امنیت و اطمینانی که در وضعیت حمل و نقل اهم از زمین، هوایی، دریایی بوجود آمد. جریان مسافرتها سرعت بخشید وبدینسان موجودیت خود را در کشورهای پیشرفته ارائه نمود .
جهانگردی، پیشه انسانهایی است که در اندیشه وسعت نگاه خود اقناع حس کنجکاوی، رنج سفر را بر عافیت حضر می خرند و پنجه در پنجه شدائد به کشف ناگفته ها و نادیده ها می پردازند. دیگران از اندوخته های آنان بهره برده و در سکون و آرامش خود به رمز هزاران سوال نهفته پی می برند. این نوع جهانگردی که به زمانهای دور مربوط می شود، امروزه چهره متفاوتی پیدا کرده است. در عصر حاضر میلیون ها تن در طول سال به انگیزه مشاهده آثار باستانی و طبیعی، آشنایی با آداب و رسوم سنت های ملی و مذهبی، شرکت در جشنواره ها، بازدید از اماکن مقدسه دینی که غالباً آمیزه ای از عشق، هنر و مهارت است، قدم بر عرصه کشورهایی می گذارند که صدها سال قبل محل سکونت و حیات آدمیان بوده است.
توریست به عنوان عنصر اصلی جهانگردی محسوب که با ورود خودبه یک کشور موجبات اشتغال و ارزآوری و همچنین دارای مزایای ارتباطی، سیاسی، فرهنگی و تاثیرات بین الملل است.
در این تحقیق سعی شده با مشخص نمودن وضعیت حقوقی جهانگردان غیر مسلمان و ارائه مزایا و معایب صنعت توریست و اشاره به خطرات حضور افراد خارجی در کشور با ارائه پیشنهاد در این خصوص افزایش توریست و چگونگی کنترل صحیح آنها در کشور عزیزمان باشیم.

مساله پژوهش
گردشگری امروز یکی از اقتصادی ترین فعالیت ها در چرخه ملی کشورها، به خصوص از جهت اشتغال و ارزآوری و رونق مناطق مختلف تلقی می شود که علاوه بر آن دارای مزایای ارتباطی، سیاسی، فرهنگی تاثیرات بین الملل خاصی است. به همین دلیل اغلب کشورهای جهان که دارای میراث فرهنگی غنی و نیز مناطق طبیعی هستند و از این فعالیت به منزله ابزاری راهبردی در توسعه اقتصادی استفاده می کنند.
کشورها علی رغم داشتن استعدادهای فراوان، وجود منابع عظیم گردشگری، جاذبه های فرهنگی و طبیعی چنانکه شایسته است، نتوانسته در زمینه بهره گیری از درآمدها و ورودی های گردشگری عرصه بین الملل به جایگاه در خور مقام خود دست یابد. در مسئله گردشگری یکی از عوامل مهم وجود افراد خارجی است که توریست نامیده می شود و با ورود خود به کشور باعث ایجاد رونق اقتصادی ارتباطی و فرهنگی بین المللی در کشور می شود. که باید کنترل دقیق روی این افراد صورت گیرد بنابراین این موضوع را در بحث اطلاعات قرار داد. و اداره کل اتباع خارجه مسئول کنترل این افراد هستند.
اهمیت مسئله پژوهش
با توجه به مسئله گردشگریو توریست که بیان شد از لحاظ اقتصاد، ارتباطی، فرهنگی و تاثیرات بین المللی مزایای زیادی برای کشور دارد. توریست می تواند در کشور مفید یا مضر باشد. پس باید آنها را کنترل نمود تا بتوان مزایای وجود آنها در کشور استفاده نمود. بنابراین با کنترل صحیح آنها از جاسوسی، جمع آوری اخبار و ترویج فرهنگ غرب جلوگیری کرد و این خود اهمیت توریست و جهانگردی در کشور را می رساند.
اهداف پژوهش
اهدافی که در این پژوهش می توان دنبال کرد شناخت صنعت جهانگردی و آثار آن در جامعه ما شناسایی انواع خارجیانی که به کشور وارد می شوند و اهدافی که از ورود به کشور دارند، دادن پیشنهاد در خصوص کنترل هرچه بیشتر توریست و چگونگی جذب بهتر آنها از دیگر اهدافی است که در پژوهش می توان ذکر کرد.
پرسش های پژوهش
1- اثرات جهانگردی چیست؟
2- تبعات حضور توریست در کشور چیست؟
3- جرائم علم توریست در کشور چیست؟
4- جرائم که توسط توریست انجام می شود چیست؟
5- حقوق و تکالیف جهانگردان غیر مسلمان در کشور چیست؟
6- تاثیر صنعت توریست و توریست برامنیت کشور چیست؟
توریست
به شخصی خارجی جهت سیاحت، گردش، ورزش، که اقامت آن کمتر از 24 ساعت نباشد و بیشتر از 2 ماه هم نباشد توریست گفته می شود.1(نقل از جناب سروان نبوی فر)
کمیته 22 ژانویه سال 1937 تعریف زیر را برای توریست توجیه نمود.
فردی که به مدت 24 ساعت یا بیشتر به کشوری مسافرت می کند و معمولاً حق اقامت در آنجا را دارد.
کمیته افراد ذیل را جهانگرد محسوب می کند:
1- افرادی که برای تفریح، مسائل خانوادگی، بهداشتی و غیره مسافرت می کنند.
2- اشخاصی که برای شرکت در جلسات و یا هیئت های علمی، اداری، سیاسی، مذهبی و ورزش مسافرت می کنند.
3- افرادی که برای تجارت مسافرت می کنند.
4- کسانی که از طریق مسافرتهای دریایی وارد کشوری می شوند وقتی که کمتر از 24 ساعت در آن کشور می مانند.
افراد ذیل در اعداد جهانگردان نیستند:
1- افرادی که با قرارداد یا بدون قرار داد برای کسب شغل یا اشتغال در تجارت وارد کشوری می شوند.
2- سایر اشخاص که برای اقامت واردکشوری می شوند.
3- دانشجویان که در مدارس و موسسات شبانه روزی اقامت دارند.
4- ساکنان مرزی و افرادی که مقیم کشوری هستند ولی در مملکت مجاور کار می کنند.
5- مسافرانی که بدون توقف از کشوری عبور می کنند و چنانچه حتی این مسافرت بیش از24 ساعت طول بکشد باز در زمره جهانگردان بشمار نمی آیند.
کمیسیون آماری سال 1953 سازمان ملل متحد
بازدید کننده
افراد غیر مقیمی که می خواهند بدون اشتغال بکاری به مدت یکسال یا کمتر در کشوری اقامت کند و این امر شامل افراد وابسته به آنها نیز می شوند.
کمیسیون مذکور تقسیم بندی این مقوله را طبق منظور از بازدید به شرح ذیل توجیه نمود.
ترانزیت، تعطیلی، تحصیل، تجارت یا سایر بازدیدکنندگان.
کنفرانس سال 1963
کنفرانس مذکور تعریف جامعی از اصطلاح بازدید کننده را از لحاظ آماری چنین تعریف می کنند.
کسی که از کشوری غیر از مملکتی که در آن اقامت دارد و نیز بغیر از کسب شغل دیدن کند. این تعریف شامل 2 طبقه می باشد. جهانگردان، سیاحان
جهانگردیعنی بازدید کننده موقتی که باید حداقل24 ساعت در کشور مورد نظر بازدید بماند.
و منظور از مسافرت یکی از اهداف زیر است:
1- استراحت، تفریح، تعطیلات، سلامتی، تحقیق، مذهب، ورزش.
2- تجارت، دلایل خانوادگی، ماموریت، شرکت در جلسات.
سیاح : بازدید کننده موقتی که کمتر از 24 ساعت در کشوری می ماند و شامل مسافران دریایی نیز می باشد.

صنعت جهانگردی
جهانگردی به معنی عام
می توان آن را به عنوان پدیده جمعی و تنوع تمدن صنعتی که از سفر و اقامت همزمان غیر بومیان منشا گیرد تعریف کرد.2
جهانگردی به معنی فشرده
جهانگردی عبارتست از مجموعه فعالیت هایی که درایام فراغت انجام می شود البته نه در جهت انجام کار و امور وابسته به آن بلکه به منظور استراحت یا بازیابی نیروی از دست رفته افزایش شناخت، آگاهی، روابط انسانی و غیره که به سفر و اقامت غیر از مسکن ماوای همیشگی.3
تعریف اخیر در واقع جهانگردی را مثل پدیده ای با چشم انداز فرهنگی معرفی می کند.
تعریف دیگر در صنعت جهانگردی
صنعت که یک پدیده هنری و ابداع تکنولوژی متنوع زایده فکر و دست بشر بود . در جریان گردش معاملات درآمد حاصل آن در گردش چرخهای اقتصادی کشوری به کار گرفته می شود. در جهانگردی هم که از نظر اقتصادی پدیده ای است سودآور که با انجام آن و ورود این افراد به سرزمین کشوری نیز به ذخایر ارزی آن می فزاید گفته می شود صنعت جهانگردی و یا بعبارت دیگر عصر ما که عصر ارتباطات است و جهانگردی بویژه برای شکوفایی و معرفی فرهنگ پیشرفته انقلاب اسلامی و میلی و جاذبه های متنوع و با ارزش طبیعی و فرهنگی کشور ما امری است ضروری و بهمین خاطر باید گفت صنعت جهانگردی و یا بعبارت دیگر یک صنعت بدون دود .
افرادی که هدفشان از ورود به کشور داد و ستد و استفاده از معافیت های گمرکی است این افراد که بیشتراز کشورهای تازه استقلال یافته شوروی، پاکستان، ترکیه، آفریقا وارد کشور می شوند. بیشترفروش کاغذ رادیولوژی به صرافی ها به همراه یک ماده قلابی جهت تبدیل به دلار.4(به نقل ازسروان نبوی فر)
گذرنامه
سندی است که از طرف (نیروی انتظامی) به اتباع کشور، که قصد مسافرت به خارج دارند، داده می شود.5
ویزا یا روادید
اجازه نامه است که از طرف ماموران کنسوی ایران در خارج به بیگانگانی که دارای گذرنامه معتبر خارجی اند به منظور ورود به ایران ویا عبور از آن داده می شود.6
امنیت ملل
امنیت ملی به معنای امنیت کل یک هویت اجتماعی- سیاسی است. منظور از امنیت ملی توانایی پیک کشور در حفظ ارزشهای خودی در برابر تهدیدهای خارجی است.
امنیت ملی یعنی دستیابی به شرایطی که به یک کشور امکان می دهد از تهدید بالقوه یا بالفصل خارجی و نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانه در امان باشد و در راه رفاه پیشبرد امر توسعه اقتصادی، اجتماعی، و انسانی و تامین وحدت و موجودیت کشور و رفاه عامه فارغ از مداخله بیگانه گام بردارد.
امنیت
دارای تعاریف گوناگونی است که به دو نمونه آن اشاره می شود.
– عبارت است از نیل به سطحی از اطمینان خاطر برای تحصیل و صیانت منابع ملی
– عبارت است از توانایی کشور در رفع تهدیدهای خارجی علیه حیات سیاسی یا منافع ملی خود.
گردشگری بین المللی
شخصی که به کشور دیگری غیر از کشور محل اقامت خود برای مدت حداقل یک شب و حداقل یک سال سفر و در مراکز اقامتی عمومی یا خصوصی آن کشور اقامت نماید هدف او از سفر انجام فعالیت هایی برای کسب موقعیت شغلی (مهاجرت بر کاری) نباشد.
هیئتهای سیاسی، دیپلماتها، کارمندان عالی سفارت خانه ها، اعضای نیروهای مسلح که از کشور مبدا خود به کشور مورد ماموریت یا بالعکس سفر می کنند مهاجرانی برای کار یا اقامت، پناهندگان، آوارگان، مسافران عبوری، افرادی که مستقیماً میان فرودگاه ها و دیگر ترمینال ها جا به جا می شوند یا برای مدت کوتاهی در محل معینی در ترمینال هوایی باقی می مانند، افرادی که به شاغلان مرزی معروف هستند در زندگی مرز کشور سکونت دارند لیکن در کشور همسایه مشغول به کار می باشند، همچنین کسانی که کمتر از یک شب در کشور اقامت داشته باشند جزء گردشگران بین الملل محسوب نمی شوند.

پی نویس
1- نبوی فر- سروان- مسئول دایره جهانگردان اداره حراست ویژه اداره کل اتباع خارجه
2- پروفسور آلبرتا از کتاب عوامل جامعه شناسی و روانشناسی جهانگردی- ترجمه محمد دباغ
3- همان منبع پیشین
4- نبوی فر- سروان- مسئول دایره جهانگردان اداره حراست ویژه اداره کل اتباع خارجه
5- قانون گذرنامه- ماده 1
6- طباطبایی موتمنی- دکتر منوچهر- آزادی های عمومی و حقوق بشر- ص 52

فصل دوم :
بررسی پیشینه پژوهش
در این خصوص جستجو به عمل آمد که به پایان نامه ای با عنوان نقش نیروی انتظامی و مردم در توسعه صنعت جهانگردی و ایرانگردی توسط مصطفی فیروزگر دانشجوی دوره دافوس دانشگاع علوم انتظامی در سال 1374 به عمل آمده بود که مطالعه و از برخی از مطالب آن در این تحقیق استفاده شده است.
همچنین مقاله ای تحت عنوان جهانگردی، امنیت و توسعه توسط دکتر علی رحیم پور در دی ماه 1380 ارائه شده که در بحث امنیت ملی و توریست از آن استفاده شده که در این مقاله بیشتر به مساله تامین امنیت برای توریست جهت جذب هرچه بیشتر آن اشاره شده است.

فصل سوم: روش تحققی
با حمد و سپاس ایزد منان که با الطاف بیکرانش این توفیق را ارزانی داشت که تحقیق حاضر که حاصل تلاش یک ترم تحصیلی است آماده ارائه گرددس.
به دلیل عدم دسترسی اسان به آمار موجود و توریست ها و موضوع ارائه شده که از طریق پرسشنامه امکان دسترسی به هدف مورد نظر وجود نداشت و کار میدانی را مشکل می کرد، روش تحقیق به صورت کتابخانه ای می باشد. در این روش سعی شده تمام منابع موجود گردآوری و مطالعه گردد. علاوه بر این از سایتهای اینترنتی و بولتنهای ارائه شده توسط دفتر برنامه ریزی آمار و اطلاعات سازمان میراث فرهنگی و جهانگردی و همچنین مقالات و پایان نامه های موجود و کتابخانه این سازمان برای کامل شدن موضوع استفاده شده است.
ضمناً لازم به یادآوری است به صورت جداگانه با مسئولین مربوطه اداره کل اتباع خارجه و سازمان میراث فرهنگی و جهانگردی به منظور تکمیل و به روز کردن اطلاعات مصاحبه هایی صورت گرفت که در تحقیق ارائه گردیده است.

فصل چهارم
بخش اول : انگیزه های جهانگردی وانواع جهانگرد
انگیزه های جهانگردی
مسئله جهانگردی و سیاحت که از دیرباز مورد توجه بوده است. اساساً برای ارضای حس کنجکاوی، کسب اطلاعات، آگاهی و کشف راز آفرینش، تفحص در اموال مردم سرزمین های دیگر با وجود جاذبه های طبیعی و مصنوعی، آثار و بناهای تالیفی و باستان، اماکن مقدسه، تفریحات، استراحت و مسائلی از این قبیل که نام برده شد. لیکن نیاز به سفر برای فرار از محیط نیز انگیزه ای برای مسافرت است. چه اینکه سفرزاده نیازهای گوناگون انسان است که می توان این طور نام برد:
1- نیاز روانی 2- نیاز اقتصادی 3- نیاز اجتماعی 4- نیاز سیاسی
در بحث نیاز اجتماعی، آشنایی با آداب و سنن، رسوم و شناخت افکتر و ایده ها از دیرباز مورد توجه بوده است و چون تفاهم اندیشه کاری بس دشوار بوده از همان ابتدای امر سیاحت چاره موثر این کار شناخته شده و به عنوان یک نیاز اجتماعی موردقبول قرار گرفت.
در بحث نیاز سیاسی، گسترش صلح جهانی وپایداری این صلح در صحنه سیاست بین الملل امری بس ضروری است و صنعت جهانگردی نقش مهمی دارد.
انواع جهانگردی
جهانگردی با توجه به منظور ومقصود و انگیزه ای که جهانگرد دارد به طبقات مختلف تقسیم می شود. به عبارت دیگر هدف و انگیزه جهانگرد از مسافرت انواع مختلف را به وجود می آورد.
در مورد بحث قبلی اشاره شد سکه یکی از انگیزه های جهانگردی رهایی از محیط استراحت، فشار زندگی روزمره و یا تشنج شهر نشینی است که این انگیزه در ارتباط با سن مورد بحث است:
1- جهانگردی جوانان، نیاز به آزادی خود نمایی به چشم می خورد. جهانگردی سازمان یافته و گشت هایمنظم را پذیرا نیستند.
2- جهانگردی میانسالانس
نیاز به امنیت بیشتر است. نیاز به آزادی کاهش و خود محوری دیده نمی شود. متقاضی جهانگردی در سطح مناسب و گشتهای منظم است.
3- جهانگردی سالخوردگان
انگیزه و امنیت در این گروه مشهودتر است.
از نظر قصد مسافرت
1- تفریحی 2- ورزشی 3- شهری 4- فرهنگی 5- تجاری 6- کنفرانس ها
از نظر نححوه مسافرت
1- به صورت انفرادی با اخذ ویزای شخصی
2- توسط آژانس های مسافرتی کشور خود توریست با هماهنگی با آژانس مسافرتی کشور میزبان به صورت تور تحت پ.شش اداره کل اتباع خارجه با هماهنگی استانها به سیاحت خود می پردازند.
اقای والنس اسمیت گردشگر را بر حسب نوع انگیزه به گونه ای دیگر طبقه بندی می کند که شامل گردشگر قومی، هنری، تاریخی طبعیت گرا، تفریحی و کاری می باشد.
کوهن ( 1979-1972) نوعی تقسیم بندی گردشگری ابداع کرد که تا اندازه ای به شناخت مفهوم واقعی گردشگر و اثری که ممکن است بر جمعیت میزبان داشته باشد یاری می رساند. او بر اساس میزان علاقه گردشگر به کسب تجربه در جامعه ناآشنای میزبانس آن را به چهار نوع عمده تقسیم کرده است.
1- کاوشگر 2- بدون مقصر 3- گردشگری توده ای انفرادی
4- گردشگری توده ای سازمان یافته
که دو نوع اول غیر نهادینه می باشند و دونوع بعدی نهادینه می باشد. دو نوع کاوشگر و بدون مقصد، در پی یافتن چیزهای تازه، نا آشنا و شگفت انگیز هستند. آنان خودشان مقدمات مسافرت شان را فراهم می کنند، از تسهیلات می گیرند و تماس زیادی با ساکنان محل دارند. گوهن این گروه را مسافران نهادینه شده می نامد.
دو گروه دیگر نحو سفر و محل اقامت خود را از طریق بنگاه های مسافرتی تنظیم می کنند. و به دنبال همه کس سپند هستند.
جاذبه های جهانگردی
عواملی که در یک کشور یا سرزمین که موجب جلب جهانگردی شود را جاذبه های جهانگردی گویند.
عواملی که در جلب توریست می تواند موثر باشد 2 دسته است:
1- عوامل طبیعی شامل : آب و هوای خوش، مناظر مطلوب، دریاها، اماکن مقدس، جنگلها جانوران
2- عوامل مصنوعی و ساختگی: اثار باستانی و موزه ها، اماکن یا ابنیه ها، صنایع شگفت انگیز گه شامل:
1- کالای جهانگردی: به کالاهایی که برای توریست ها جالب بود و باعث جذب آنها می شود.
2- خدمات جهانگردی: عبارتست از خدمات و کاری که در یک کشور برای جهانگرد انجام می گیرد مانند راهنمای جهانگردان، خدمات پذیرایی در هتلها و رستورانها، خدمات آژانس های مسافرتی، خدمات قطار، هوایی.
3- تسهیلات جهانگردی: که براحتی و اسایش جهانگرد منتهی می شود مانند اسان نمودن تشریفات گمرکی، اقامت، جابجایی، کنترل نرخ قیمتها، سکالای مصرفی، سایر خدمات فروخته شده.
4- تاسیسات جهانگردی: مه شامل هتل ها و اقامتگاه های مناسب جهت استفاده توریست ها می باشد.
5- مسیر جهانگردی 6- انتشارات جهانگردی 7- تبلیغات 8- مناطق جهانگردی
در جایی دیگر جاذبه به شکل زیر تقسیم بندی می کند:
1- منابع طبیعی: مناظر خاص، کوه ها، دریا، وضعیت های ویژه آب و هوایی شامل افتاب و سواحل.
2- منابع انسان ساخت (رویدادهایی چون مسابقات و جشنواره ها)
3- فرصت های تفریحی، جاذبه های تاریخی و باستان شناسی شهرهای تاریخی و آثار باستانی
4- منابع فرهنگی مانند صنایع دستی، سنتهای گفتمانی (زبانی)، غذاهای سویژه سنتی، هنر و موسیقی (کنسرت، نقاشی و مجسمه سازی و غیره)

پی نویس
1- به نقل از الوانی مهدی و دهدشتی, شاهرخ. اصول و مبانی جهانگردی چاپ اول بنیاد مستضعفان – 1372 ص 108

بخش سوم
حقوق جهانگردان غیر مسلمان
حقوق جهانگردان غیر مسلمان در تعالیم دیمی- پیمان های فرامرزی و قانون اساسی
جهانگردان، صرف نظر از عقاید دینی و به اعتبار انسان بودن، واجد اعتبار و ارزش هستند.در اندیشه های دینی اسلام انسان کسی است که مسجود ملائکه واقع شده و خداوند متعال به او کرامت عطا کرد. و بر سایر موجودات برتری داده است . بنابراین عقلاً تکریم انسان ضروری است و اوصافی چون رنگ، نژاد، زبان و مذهب تاثیری در برتری یا تحقی انسان ها ندارند.
از سوی دیگر، انسان هایی که به سیر در جهان می پردازند، به نوعی به ندای شارع مبنی بر "سیروا فی الارض" جامعه عمل می پوشانند و بی تردید در گذر از کشورها جهان جان و مال و حیثیت آنان ایمن از تعرض است و حرمتی مضاعف می یابد. اینان از حقوق طبیعی انسان برخوردارند و بر دولت و ملت کشور میزبان لازم است که حرکت این حقوق را پاس دارد.
اعلامیه جهانی حقوق بشر که یکی از افتخارات انسان و نشانه ای از تفکر فرهنگی بشر است،با تکیه بر کرامت ذاتی و اعلام حقوق طبیعی انسان ها ضوابطی را بیان کرده است که رعایت آن، جهان عاری از خشونت و تبعیض و توام با آرامش و همزیستی ایجاد خواهد کرد. در مقدمه این اعلامیه آمده است:
"از آنجا که عدم شناساییو تحقیر حقوق بشر به کارهای وحشیانه ای انجامیده است که روح بشریت را برآشفته و پیدایش جهانی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و از ترس و فقرفارغ باشند بالاترین آرمان بشر اعلام شده است.
از آنجا که اساساً حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین درمان مجبور به قیام ضد ظلم و فشار نشود.
از آنجا که مردم ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی وبرابری حقوق را ارمان تمام مردم و ملل اعلام می کند…"
این اعلامیه حقوق ذاتی، غیر قابل سلب و اسقاط ناپذیر انسان ها را مورد بحث قرار داده است؛ حقوقی که لازمه حیثیت انسانی انسان هاست و دست توانای خلقت و آفرینش، آن را برای انسان قرار داده است. یعنی مبدا و قدرتی که به انسانها عقل و اراده و شرافت انسانی بخشیده، این حقوق را نیز به آنها داده است. پس انسانها نه می توانند محتویان اعلامیه حقوق بشر را برای خود وضع و نه می توانند از خود سلب کنند.
به نظر می رسد به دلیل مبنای طبیعی این حقوق است که وجود مشترک بسیار زیادی بین مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر غرب، مصوب 1968 و اعلامیه حقوق بشر اسلامی، مصوب سازمان کنفرانس اسلامی مصوب 1990 میلادی وجود دارد.
حق آزادی رفت و آمد که مبنای حرکت جهانگردان از کشوری به کشور دیگر است، در هر دو منبع قانونی فوق مورد شناسایی قرار گرفته است؛ چنانکه ماده 13 اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان می دارد:
1- هر کس حق دارد که در داخل هر کشوری آزادانه عبور و مرور و محل اقامت خود را انتخاب کند.
2- هرکس حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.
بند الف ماده 20 حقوق بشر اسلامی بیان می دارد:
هر انسانی حق دارد که آزادانه از محلی به محل دیگر منتقل شود و محل اقامت خود را در شهرها و کشورهای اسلامی یا خارج از آنها در موقع ضرورت انتخاب کند.
حال که اصل حق آمد و شد و اقامت در دیگر کشورها تثبیت شد، می توان گفت با توجه به قاعده ‹‹اذن در یک شئ اذن در لوازم آن است››، جهانگردان غیر مسلمان به عنوان اعضای خانواده بزرگ بشریت از کلیه حقوق طبیعی، شامل حق حیات و آزادی، دادخواهی منع شکنجه، استراحت و فراغت، امنیت، اقامت، منع تبعیض و حق مالکیت برخوردار هستند.
استاد فرزانه، محمد تقی جعفری پس از مقایسه دو نظام حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب و تطبیق آن دو با یکدیگر چنین نتیجه گیری می کنند که اصحاب آرا و عقاید باطله و بی اساس در جامعه اسلامی – مادامی که اخلالی در حامعه وارد نیاوردند، در همه شئون حیات و کرامت و آزادی و تعلیم و تربیت و تساوی در مقابل قوانین، از هم زیستی با مسلمین برخوردار هستند.
ازمجموع مطالب طرح شده این نتیجه حاصل می شود که قوانین فرامرزی حرمت جان، مال و حیثیت بیگانگان، از جمله جهانگردان را مورد تاکید و تایید قرار دادند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اگرچه به صراحت حقوق جهانگردان غیر مسلمان تبیین نشده است، ولی از اصل 14 قانون اساسی می توان به نحوه ارتباط دولت و ملت ایران با جهانگردان غیر مسلمان پی برد. این اصل بیان می دارد:
به حکم آیه شریفه ‹‹لاینحی کم الله عن الذین لم تقاتلوا کم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الهیم ان الله یحب المقسطین›› دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل کنند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه نکنند.
اخلاق حسنه که مورد تاکید فوق قرار رگفته، آداب پسندیده ای است که افراد در معاشرت های خود با یکدیگر به کار می بندند تا اولاً شان و منزلت انسانی را محترم بدارند؛ ثانیاً بین آنها محبت و مودت ایجاد شود.
‹‹قسط و عدل›› نیز رفتار منصفانه ای است که هر کس بدون در نظر گرفتن عواملی همچون خویشاوندی یا بیگانگی، حب و بغض، نژاد یا مذهب و نظایر آن در مورد دیگران معمول می دارد؛ به موجب این اصل، غیر مسلمانان غیر اهل کتاب حق دارند و می توانند در جمهوری اسلامی ایران با امنیت و آسایش زندگی کنند.
نباید از یاد برد که جهانگردان غیر مسلمان، میهمانان کشور میزبان محسوب می شوند و کشور میزبان با صدور روادید عملاً پیمان دوستی و عدم تعرض نسبت به ان ها را امضا می کنند. در این خصوص، دین اسلام افزون بر تاکید بلیغ بر پایبندی و پایداری در برابر پیمان ها، بایسته نگه داشتن حقوق همه انسان ها و حاکمیت عدالت اجتماعی و رهیز از هر گونه تجاوز و خیانت، پیروانش را در ارتباط با دیگر ملت ها به یک سلسله رفتارهای اخلاقی و اجتماعی و تربیتی سفارش کرده است.
آیه 83 سوره بقره که در اصل 14 قانون اساسی ذکر شده است و ایه ‹‹قولوا للناس حسناً›› مبنی بر اینکه با مردم گفتار نیکو داشته باشید، نمونه هایی از تعالیم دین مبین اسلام در برخورد پسندیده با جهانگردان غیر مسلمانس محسوب می شوند.
در اینجا بی مناسبت نیست به کلام حضرت علی (ع) خطاب به مالک اشتر آن گاه که عازم مصر و قبول حکومت آن دیار بود، اشاره کنیم که فرموردند: با مردم به مهربانی رفتار کند و چون حیوان درنده به جان آن ها نیفتد؛ چرا که مردم دو دسته اند یا برادران دینی تو هستند یا همانند تو انسانند.
حقوق جهانگردام غیر مسلمان در قوانین عادی
الف) قانون مدنی
این قانون، میراث آنقدر به جای مانده از اندیشمندان بزرگی است که با مهارتی تام، پیوندی مستحکم بین حقوق اسلامی وحقوق اروپایی برقرارکردند ودرنتیجه همت آن بلند نظران بنای مستحکمی ایجاد شد که هنوز پس از گذشت قریب به 70 سال باقی و پابرجاست. در این قانون، احکام مربوط به اشخاص، اموال، عقود و معاملات تبیین شده است. جهانکردان غیر مسلمان اگرچه بنابر عموم ماده 5 قانون مدنی تحت شمول این قانون قرار ارند، در خصوص احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود››.
احوال شخصیه که موضوع اصلی این ماده را تشکیل می دهد، عبارت از اوصافی است که مربوط به شخص، صرف نظر از شغل و مقام خاص او در اجتماع است. احوال شخصیه را اوصافی تشکیل می دهند که قابل تقویم و مبادله به پول نیستند و از لحاظ حقوق مدنی نیز آثاری بر آن ها مرتبت است؛ مانند ازدواج وطلاق و نسب. از سوی دیگر در خصوص مشمولان این ماده باید گفت اتباع خارجه اعم است از اهل کتاب خارجی و غیر اهل کتاب خارجی که به صورت مستامن (زینهاری) مقیم دائم یا موقت در ایران باشند؛ پس بودایی برهمایی هم که باشند، مشمول این ماده اند، اما نکته مهم، تصادم اهل شخصیه اتباع خارجه با احوال شخصیه اتباع داخله است که موجب مقید شدن ‹‹ماده 7 قانون مدنی›› می شود. نکاح مصداقی از این احوال است که ‹‹دین›› و ‹‹تابعیت›› متعاقدین سبب تفاوت احکام آن می شود. از بررسی مواد متعدد قانون مدنی در باب نکاح نتایج ذیل حاصل می شود:
الف) نکاح جهانگرد مرد غیر مسلمان با زنان مسلمان تبعه ایران نیست.
ماده 1059 قانون مدنی در این مورد بیان می دارد: ‹‹نکاحمسلمه با غیر مسلمه جایز نیست. تفاوتی ندارد که غیر مسلمان از کفار کتابی باشد یا غیر آن››.
ب)نکاح جهانگرد زن غیر مسلمان با مرد مسلمان تبعه ایران مورد اشاره قانون مدنی قرار نگرفته است. به عقیده برخی حقوق دانان اگر آن غیر مسلمه خارج از ادیان رسمی باشد، نکاح باطل است؛ مانند ازدواج مسلمان با یک بودایی، و اگر آن غیر مسلمان دارای یکی از ادیان رسمی باشد، در فقه اختلاف است. متعه او را روا شمرده اند و در دائم اختلاف است.
ج) نکاج جهانگرد مرد مسلمان تابع خارج، با زن مسلمان تبعه ایران منوط به تحصیل اجازه مخصوص است. ماده 1060 قانون مدنی در این زمینه بیان می دارد: ‹‹ ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی در مواردی هم که مانع قانونی ندارد موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت است››.
د) دولت می تواند نکاح مرد تحت استخدام دولت با جهانکرد زن مسلمان را منوط به اجازه مخصوص نماید. ماده 1561 قانون مدنی در این باره بیان می دارد: ‹‹دولت می تواند ازدواج بعضی از مستخدمان و ماموران رسمی و محصلان دولتی را با زنی که تبعه خارجی باشد موکول به اجازه مخصوص کند››.
هـ) نکاح زن جهانگرد غیر مسلمام با تبعه مرد مسلمان ایرانی به شرط رعایت مادخ 1061 قانون مدنی بلااشکال است.
و) نکاح مرد جهانگرد غیر مسلمان با زن غیر مسلمان تبعه ایران منوط به تحصیل اجازه است (ماده 1060 قانون مدنی).
مسئله ارث کافر از مسلمان یکی دیگر از موارد مرتبط با ماده 7 قانون مدنی است که تبعاً اگر در بین ورثه کافر، مسلمانی باشد و موضوع در محاکمه ایران مطرح شود، نمی توان قانون مطبوع متوفی را حاکم دانست. ماده 881 مکر قانون مدنی در این باره بیان می دارد.: ‹‹کافر از مسلم ارث نمی برد و اگر در بین ورثه متوفی کافری مسلم باشد، وارث کافر ارث نمی برد اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشد››.
نکته پایانی قابل طرح در این مبحث، مسئله نحو تملک املاک و ارازی توسط جهانگردان خارجی است. بر خلاف ماده 7 قانون مدنی، قانون گذار ایرانی در این زمینه، مسیر متفاوتی را پیموده است و در ماده 8 در این خصوص بیان می دارد: ‹‹اموال غیر منقول که اتباع خارجه در ایران بر طبق عهود تملک کرده یا می کنند از هر جهت تابع قوانین ایران خواهد بود››.
باید توجه داشت که تملک اموال غیر منقول منوط به اقامت دائمی بیگانه در ایران نیست. جهانگردان غیر مسلمان دارای حق تملک املاک و ارازی واقع در ایران هستند. آئین نامه راجع به استملاک اتباع بیگانه در ایران، منصوب به مرداد 1344، در این باره بیان می دارد:
‹‹بیگانگانی که به منظور سیاحت و استفاده ییلاقی مسافرت های منظم فصلی در سنوات متعدد و متوالی به ایران می کنند هرگاه بخواهند در ایران محلی برای سکونت شخصی خریداری کنند باید به ترتیب زیر اقدام کنند متقاضیان تقاضای خود را که باید حاوی نکات ذیل باشد:
الف) نام و نام خانوادگی و محل اقامت و رونوشت شناسنامه یا رو نوشت برگ هویت
ب) تابعیت فعلی و در صورت غیر تابعیت، تابعیت اصلی
ج) مشخصات کامل محل مورد تقاضای خود را در استان ها و فرمانداری های کل به استانداری یا فرمانداری کل و در تهران به دفتر نخست وزیر تسلیم کنند. استانداران یا فرمانداران کل بر حسب مورد تقاضای واصله را به مرکز و استانها در کمیسیونی مرکب به نمایندگان نخست وزیری و وزارت خانه های کشور، دادگستری، امور خارجه در نخست وزیری مورد رسیدگی قرار گرفته و برای تصویب نهایی به هیئت وزیران تقدیم می شود. تصمیم کمیسیون در مورد تقاضا قطعی است››. (در حال حاضر ریاست جمهوری جاگزین نخست وزیری است).
ب) قانون مجازات اسلامی
قانون کیفری، مجموعه ای از باید ها و نبایدهاست که برای انتزام امور و حفظ ارزش های انحصاری هم چون امنیت، حیثیت، مالکیت، حیات و … وضع می شود.
جهانگردی، اگرچه فی نفسه یک ارزش است، در قانون مجازات اسلامی مقررات خاصی برای حمایت از جهانگردی یا جهانگردان دیده نشده و اینان تابع قوانین عام کیفری ایران هستند. البته عقاید دینی جهانگردان موجب تفاوت برخی از احکام در زمینه های حدود، قصاص، دیات و تعزیات می شود که به آن اشاره خواهد شد. ‹‹حدود›› به مجازات هایی گفته می شود که نوع و میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است. مواد 63 تا 204 قانون مجازات اسلامی به حدود(زنا، لوات، مساحق، قذف، شرب خمر، محاربه و فساد فی الارض و سرقت) اختصاص دارد. اگرچه تمامی افراد، صرف نظر از عقاید دینی در قبال اینگونه مجازات ها برابرند، در موارد خاص ‹‹مسلمان بودن یا نبودن›› سبب تشدید، تخفیف و یا حذف مجازات می شود؛ برای مثال مجازات شرب خمر برای مرد مسلمان 80 ضربه شلاق است؛ اما در مورد غیر مسلمان چنین مجازاتی پیش بینی نشده است و صرفاً در صورت تظاهر به شرابخواری این مجازات اعمال خواهد شد.
از سوی دیگر، گاهی ‹‹کفر›› سبب تشدید مجازات حد است؛ برای نمونه به موجب ماده 82 قانون مجازات اسلامی، زنای مرد غیر مسلمان با زن مسلمان صرف نظر از اینکه زانی محصن یا غیر محصن باشد قتل است این در حالی است که مجازات زنای غیر محصن مسلمان یکصد ضربه شلاق است. نکته دیگری که در زمینه مجازات های حدی جهان گردان وجود دارد، علم و جهل ایشان به عمل ارتکابی است. اگرچه جهل به قانون رافع مسئولیت نیست ونمی توان برای رهایی ازمجازات به این غذر متوسل شد، درموارد متعددی از مباحث حدود به لزوم ‹‹ علم›› مرتکب اشاره شده است؛ برای مثال براساس تبصره 1 ماده 166 قانون مجازات اسلامی درصورتی که شراب خورده مدعی جهل به حکم یا موضوع باشد وصحت ادعای وی متحمل باشد؛ محکوم به حد نخواهد شد. دیگر آنکه براساس بند 6 ماده 198 قانون مجازات اسلامی ، احتمال حد سرقت منوط برآن است که سارق بداند وملتفت باشد که ربودن آن حرام است. بنابراین، جهل وی سبب رهایی ازمجازات است.
درتبیین مبنای لزوم علم جهانگردان غیر مسلمان می توان گفت :
لازمه تنبیه، اعلام است وعقاب بلابیان قبیح است ونحوه اعلام باید بگونه ای باشد که ابلاغ حکم به درستی وبه نحوه اکمل صورت پذیرد. قاعده‹‹ جهل به قانون رافع مسئولیت نیست›› اگر چه برای انتظام اجتماعی ومصلحت جامعه وبه حکم ضرورت مورد پذیرش قرارگرفته است، ولی عادلانه نیست وبراساس قاعده انصاف نمی توان فردی را تنبیه کرد که ممنوعیت عمل به اطلاع وی نرسیده است.
این نقیضه درحدود شرعیه راه نیافته است . این مجازات ها اگر چه شدیدند ؛ شرایط اثبات آن نیز بسیار دقیق وظریف است؛ به نحوی که با بروز کوچکترین شبهه ای مجازات حدی دفع می شود‹‹ الحدود تدرا با لشبهات›› . بنابراین باید به ادعای جهانگردان غیر مسلمانی که مدعی اطلاع نداشتند از حرمت جرائم حدی هستند، توجه کرد.
واما درارتباط با قصاص باید گفت : نا برابری درقصاص جهانگردان غیر مسلمان ومسلمانان وجود دارد. بنابراین اگر جهانگرد غیر مسلمان به دست مسلمان کشته شود، قاتل قصاص نمی شود ولی اگر مسلمانی را غیر مسلمان بکشد، قاتل قصاص می شود. جمهور فقها براین عقیده اند وتنها ابو حنیفه از فقهای اهل سنت طریق دیگری را پیمود ومعتقد است هیچ تبعیضی درقصاص وجود ندارد. کافر به کشتن مسلمان کشته می شود ومسلمان به کشتن کافر کشته می شود. درخصوص قتل کافر توسط مسلمان باید توجه داشت که اگر قاتل به کشتن کافر عادت کند، به این دلیل کشته می شود برخلاف موارد فوق که حکم آنها درقانون مجازات اسلامی بیان نشده است؛ درخصوص قتل جهانگرد غیر مسلمان توسط غیر مسلمان دیگر، ماده 210 قانون مجازات اسلامی بیان می دارد: ‹‹ هرگاه کافر ذمی عمداً کافر ذمی دیگر ی را بکشد قصاص می شود، اگر چه پیرو دو دین مختلف باشند واگر مقتولین زن ذمی باشد باید ولی او قبل ازقصاص نصف دیه مرد ذمی را به قاتل بپردازد›› . این ماده، حکم قتل کافر غیر ذمی را بیان نکرده است. به نظر می رسد با توجه به اطلاق آیه شریفه‹‹ النفس بالنفس ›› قاتل محکوم به قصاص است. نباید کفر مقتول سبب رهایی قاتل ازمجازات شود البته اگر قاتل کافر، مسلمان شود، دیگر کشته نمی شود. از مجموع مطالب پیش گفته این نتیجه حاصل می شود که اگر جهان گرد غیر مسلمان مسلمانی بکشد، قاتل قصاص نمی شود؛ اما این به معنای بلامجازات گذاشتن قاتل نیست. چنین جهانگردانی در پناه نظام اسلامی قرار دارند و حکومت اسلامی با صدور روادید عملاً پیمان عدم تعرض و حمایت از آنان را امضا کرده است و در این حالت چون قتل چنین جهانگردانی حرام است، قاتل تعریض می شود بر اساس ماده 16 قانون مجازات اسلامی، تعریض، تادیب و یا عقوبتی است که نوع و مقدار آن در شرع تعیین نشده و به نظر حاکم واگذار شده است؛ از قبیل حبس و جزای نقدی و شلاق که میزان شلاق باید از مقدار حد کمتر باشد.
یکی دیگر از مسائل قابل توجه مربوط به حقوق جهانگردان غیر مسلمان، مسئله دیه وخون بهاست. نباید فراموش کرد که نتمام انسانها حق حفظ تمامیت جسمانی دارند و باید از آنها در قبال تعدیاتی که نسبت به جسم و جان آنان صورت می گیرد، حفاظت کرد. قانون مجازات اسلامی با بهره گیری از مجازات قصاص در صدد بر آمده است که برای حفظ حیات اشخاص و تمامیت جسمانی آنان از شدیدترین ضمانت اجراهای موجود استفاده کند.
اما در پاره ای موارد، قصاص امکان پذیر یا اینکه جرم، غیر عمدی یا خطایی است و در این حالت جانی یا عاقله مکلف به پرداخت دیه است. حال باید دید در این مقوله نیز مانند ‹‹قصاص›› عقاید دینی سبب عدم تصاوی به مجازات می شود و اگر این چنین است، تفاوتی بین اصناف کفاروجود دارد یا خیر؟
قانون مجازات اسلامی تا قبل از مصوبه مورخه 4/3/1382 مجتمع تشخیص مصلحت نظام درباره این مسءله ساکت بود و صرفاً در ماده 297 به بیان انواع دیه قتل مرد مسلمان اشاره شده بود. وصف اسلام در این ماده سبب شد عقاید متفاوتی در خصوص دیه عقلیت های دینی ابراز شود.
سرانجام مصوبه مجمع تشخیص مصلحت به این مباحث خاتمه داد و ضمن تبصره الحاقی به ماده 297 قانون مجازات اسلامی بیان داشت: تبصره ‹‹بر اساس نظر›› حکومتی ولی امر، دیه عقلیت های دینی شناخته شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به اندازه دیه مسلمانان تعیین می شود››. عقلیت های دینی معروف در قانون اساسی، پیروان ادیان آسمانی (مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان) هستند.
نباید پنداشت که حکم این تبضره ناظر بر عقلیت های دینی تبعه ایران است. در اینجا تابعیت موثر نیست و جهانگردان غیر مسلمانی که پیرو یکی از ادیان الهی مذکور در قانون اساسی هستند، صرفه نظر از این که تبعه ایران یا غیر ایران باشند مشمول این تبصره هستند.
اما هنوز در قانون مجازات اسلامی، دیه کفار غیر ذمی نامعلوم است. در این خصوص، بنابر اصل 167 قانون اساسی و ماده 214 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری، رجوع به منابع معتبر فقهی یا فتوای معتبر ضروری است.
فقهای بزرگ و صاحب نامی همچون محمد حسن نجفی در کتاب جواهر الکلام و حضرت آیت الله خوئی در کتاب مبانی تکمله المنهاج، امام خمینی در تحریر الوسیله و شهید ثانی در شرح لمعه، به صراحت به عدم تعلق دیه بر کفار غیر کتابی فتوا داده اند. علاوه بر این در مورد آن دسته از مسلمانانی که مفهوم به کفر هستند، مانند ناسبی ها، خوارج و غلات چنین گفته اند. ‹‹در صورتی که غلو آنها به کفر برسد نیز از دیه بهره ای نمی برند›› .
به عقیده برخی از فقها، کفار غیر کتابی مهدورالدم محسوب می شوند و خون آنان حرمتی ندارد. تبصره 2 ماده 295 قانون مازات اسلامی در این راستا بیان می دارد. ‹‹در صورتی که شخصی کسی را به اعتقاد قصاص یا به اعتقاد مهدور الدم بودن بکشند و این امر بر دادگاه ثابت شود و بعد معلوم شود که مجنی علیه مورد قصاص یا مهدورالدم نبوده است قتل به منزله خطای شبیه عمد است و اگر ادعای خود را در مورد مهدور الدم بودن مقتول به اثبات برساند، قصاص و دیه از او ساقط است››.
وجود این ماده در جامعه ای که حاکم اسلامی وجود دارد و احکام این دین در تمام شئون کشور جاری و ساری است و احتمال سوء استفاده از آن و بروز بی نظمی و خطشه بر چهره اسلام و مسلمین وجود دارد، قابل دفاع نیست. اگر برای تعیین دیه جهانگردان کفار غیر کتابی مانع شرعی وجود دارد، لکن برای تعریز کسانی که مرتکب جنایت در مورد این افراد می شوند، منعی وجود ندارد، از این حیث می توان بر مبنای مصلحت جامعه برای اینگونه افراد مجازات تعزیری مشخصی تعیین کرد. اما در زمینه حقوق کیفری جهانگردان غیر مسلمان در بخش تعزیرات، به نظر میرسد با توجه به اینکه امنیت جانی، حیثیتی، مالی و آزادی این افراد از اهمیت ویژه ای برخوردار است و جرائمی همچون آدم ربایی و گروگان گیری، سرقت اموال و توهین در صدر سایر جرائم قرار دارند، می توان با بهره گیری از عناوین حقوقی ‹‹تشدید مجازات شخصی›› و حذف عواملی که مانع ‹‹حتمیت مجازات›› می شوند، ضریب امنیت کیفری جهانگردان غیر مسلمانان را افزایش داد.
ج) قانون آئین دادرسی کیفری
قانون آئین دادرسی کیفری، قانونی شکلی است؛ اما شکلی بودن این قانون به معنای کم اهمیت بودن آن نیست. بهترین الگو برای تعیین حدود آزادی های هر کشور مجموعه آئین دادرسی کیفری آن است.
قانون آئین داد رسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ایران مصوب به سال 1378، ضوابط ویژه ای را برای رسیدگی به جرائم جهان گردان غیر مسلمان پیش بینی نکرده است. لیکن می توان به تکمیل شدن این قانون در آینده نزدیک در زمینه حقوق جهانگردان امید داشت.
در این خصوص توسعه می شودمحدودیت های قانونی در زمینه کشف جرائم مراعات شود و ضابطات دادگستری که سربازان مقدم عدالت هستند، با التزام به رعایت حرمت اموال و آزادی اشخاص از محدودهای تعریف شده قانون تعدی نکنند. بی تردید ایجاد پلیس جهانگردی و گردشگری که عهده دار وظایف ضابطان دادگستری در خصوص جرائم جهانگردان است، گام موثری در جهت ارتقایحقوق کیفری جهانگردی محسوب می شود. از سوی دیگر در زمینه دفاع از اتهامات جهانگردان می توان نمایندگان حقوقی سفارتخانه های متبوع را به عنوان وکیل پذیرفت و جهت تسریع در رسیدگی به جرائم آنان (که البته تسریع مطابق با طبع اقامتگاه موقت جهانگردان است) اقدام موثری برای حسن دفاع از حقوق آنان صورت داد. البته این موارد نیاز به نص تصریح قانون دارد که در حال حاضر چنین قوانینی وضع نشده است.
د) قوانین اداری
در حال حاضر، سازمان ایرانگردی و جهانگردی با مجموعه ای از قوانین ناقص و پراکنده عهده دار امور مربوط به گردشگری و جهانگردی است. البته ادغام این سازمان با سازمان میراث فرهنگی در استانه تحقق است و اراده نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در این زمینه اعلام شده است به نظر می رسد ایجاد سازمان جهانگردی و میراث فرهنگی، گام بلندی در تحقق حقوق جهانگردان در ایران باشد که متاسفانه این امر هنوز محقق نشده است. البته شناسای و حرکت حقوق جهانگردان به سازمان یا اداره خاصی مربوط نیست؛ بلکه تمامی مردم ودستگاه های دولتی وعمومی به نحوی با آن ارتباط دارند؛ به دیگر سخن، مجموعه گسترده ای ازادارات واجزای دولت ازخارج گرفته تا داخل ومبادی ورودی وخروجی، با جهانگردان درارتباط هستند؛ برای مثال درحال حاضر براساس قوانین موجود، سفارتخانه ها ونمایندگی های ایران درخارج ازکشور موظفند تسهیلات وخدمات صدور روادید سیاحتی را برای اتباع کشورهای مختلف جهان که دارای مناسبات سیاسی با ایران هستند، حداکثر ظرف ده روز فراهم کنند.
علاوه براین، ادارات گذرنامه، گمرک، فرودگاه، راه آهن، بندر های مستقر درمبادی ورودی وخروجی مرز ها وهمچنین شهرها موظفند تسهیلات لازم را برای جهانگردان فراهم کنند. جهانگردان دربدو ورود به کشور دارای حق وارد کردن اموال شخصی وبرخی اقلام مرتبط به سفر هستند وبه هنگام خروج ازکشور نیز ازحق خارج ساختن صنایع دستی وآلات موسیقی ایرانی وخاویار برخوردارند. با این همه باید گفت قوانین ما دراین زمینه نارساست وتصویب قانون جامع جهانگردی که دربردارنده ابعاد گوناگون حقوقی مربوط به حقوق جهانگردی درایران باشد ، احساس می شود.
فصل سوم- تکالیف جهانگردان غیر مسلمان
لزوم رعایت قوانین موضوعه جمهوری ساسلامی ایران
قانون هر کشور مجموعه ای از مطلوب ها، خواسته ها، بایدها و نبایدهاست که رعایت آن از جانب تمامی افراد و اشخاص اعم از تبعه و بیگانه ضروری است. بیگانگی که به عنوان جهانگردپای بر عرصه کشور می نهند، به دیده احترام به قوانین کشور میزبان می نگرد و خود راملزم به تبعیت از اوامر و نواهی قانونگذار آن کشور می دانند؛ قوانینی که بعضاً محدود کننده رفتار و گفتار جهانگردان هستند؛ در حالی که ممکن است آن رفتار یا گفتار در کشور متبوع جهانگردان پذیرفته و مجاز باشد.
در اینجا اهمیت رعایت قوانین مضاعف است؛ زیرا سخن از ورود ‹‹غیر مسلمان›› به ‹‹کشور اسلامی›› است؛ کشئری که بر اساس اصل 4 قانون اساسی، قوانی آن باید منطبق با موازین اسلام باشد. از این حیث قوانین موضوعه رنگ و بویی شرعی دارند و نباید اعتقادات جهانگرد غیر مسلمان سبب نادیده گرفتن چنین قوانینی شود؛ به دیگر سخن، پیش شرطورود ‹‹جهانگرد›› به هر کشوری آن است که حرمت قوانین آن کشور را حفظ کند و با دیده تحقیر به آن ننگرد. به عقیده برخی حقوق دانان، حقوق بین الملل، هیچ کشوری را ملزم به پذیرش بیکانگان در قلمرو خود نمی کند؛ لیکن زمانیکه کشوری به اتباع بیگانه اجازه ورود و اقامت در خاک خود می دهد، باید از جان و مال آنان محافظت کند و آنان را از حداقل حقوقی که برای ادامه زندگی هر انسانی لازم و ضروری است، برخوردار سازد. به هرحال وصف ‹‹جهانگردی›› سبب خروج جهانگردان از قوانین موضوعه کشوری نیست و هیچگاه توصیه نمی شود برای جذب جهانگردان موصونیت غذایی بر قرار و خاطرات نا خوش آیند کاپیوتولاسیون تکرار شود؛ لیکن این انتظار وجود دارد که ‹‹قاعده حداقل رفتار با اتباع بیگانه›› رعایت گردد. جهانگردان غیر مسلمان که تابعیت ایرانی نداشته باشند، از حقوق شهروندی خاص ایرانیان مانند تصدی برخی از مشاغل و مناصب رسمی، لشگری و کشوری و اعمال حقوق سیاسی مانند حق شرکت در انتخابات محروم هستند.
از مجموعه مطالب پیش گفته این نتیجه حاصل می شد که ‹‹جهانگردان در ایران›› با دو ممنوعیت ناشی از دین و تابعیت مواجه هستند البته اصل بر تساوی افراد و اشخاص در قبال قانون است، مگر در موارد خاصی که به صراحت حکمی خلاف قاعده مقرر شده باشد. بنابراین، جهانگردان غیر مسلمان ملزم به رعایت قوانین مختلف مربوط به ورود و خروج از ایران (قوانین گذرنامه و گمرکی)، قوانین مدنی، تجاری، جزایی و اداری هستند.
لزوم رعایت محدودیت ها و ممنوعیت های شرعی
در برخی از کشورها‹‹جهانگردان بیگانه›› صرفاً با تکالیف مذکور در قوانیموضوعه مواجه هستند؛ لیکن در کشور ایران رعایت ممنوعیت های شرعی تکلیف دیگری است که رعایت آن لازم و ضروری است، که سعی شده در این مبانی و حدود محدودیت های مهم شرعی جهانگردان غیر مسلمان مورد بررسی قرار گیرد.
الف) ورود به اماکن مقدسه (مساجد و مشاهد مشروفه)
یکی از مشکلات جهانگردان غیر مسلمان، محرومیت ایشان از ورود به مساجد و مشارف مشروفه و اماکن مقدسه است. این محرومیت از آنجا ناشی می شود که در تعالیم دینی بر عدم نجاست مسجد تاکید فراوانی گردیده و در بیان اصناف نجاسات، ‹‹کافر›› یکی از مصادیق آن محسوب شده است.
حال باید دید مبنای این محدودیت چیست و در کتاب شریف در مورد آن چه موضوعی اتخاذ شده است و در نهایت، عقاید مفسران و صاحب نظران فقهی در این زمینه چیست.
مهمترین و اصلی ترین آیه مربوط به این موضوع، آیه 28 سوره توبه است که بیان می دارد ‹‹یا ایها الذین آمنوا انّماالمشرکون نجس فلاتقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا›› (ای کسانیکه ایمان آوردید، محققاً بدانید که مشرکان نجس و پلیدند و بعد از این سال نباید قدم به مسجد الحرام گذارند).
در شان نزول این آیه گفته شده که این آیه در مورد مشرکانی نازل گردیده که در هنگام حج برای اجرای مراسم خود به مسجد الحرام می آمدندو در کنار آن به کار تجارت و بازرگانی می پرداختند، تا اینکه در سال نهم هجرت پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی (ع) ماموریت می دهد با ابلاغ این دستور، آنان را از آمدن به مسجد الحرام و مکه بازدارند. بنابراین، مخاطبان اصلی آیه، مشرکان وبت پرستانی هستند که برای اجرای مراسم حج همه ساله به مکه می آمدند. پس موضوع این ایه مربوط به مشرکان است. حال باید دید ایا مشرکان همان کافرانند؟
مشرکان، گروه بت پرستانی هستند که برای خدا در الوهیت شریک می پنداشتند. بر این اساس، تعدادزیادی از کفار از شمول تعریف مشرکان خارج می شوند. در قرآن کریم به ایات متعددی بر می خوریم که در آنها کافران و مشرکان در ردیف یکدیگر قرار گرته اندو گویی تفاوتی بین آن دو وجود دارد که از ذکر یکی از آن دو به جای دیگر خود دارذی شده است. از آن جمله است که آیه 105سوره بقره: ‹‹مایودالذین کفروا من اهل الکتاب والمشرکین ان ینزلّعلیکم من خیر من ربکم›› (هرگز کافران اهل کتاب و مشرکان مایل نیستند که بر شما (مسلمان) خیری از جانب خدا نازل شود). وجه افتراق این دو واژه، مورد اشاره فقیه بزرگ معاصر امام خمینی (ره) قرار گرفته است. ایشان اعتقاد دارند در هر صورت ثابت کردن این که همه گروه کافران مشرکند، ممکن نیست و تنها گفتن اینکه عزیز فرزند خداست، سبب شرک نمی شوند.
حال با گذر از اینکه آیه مورد بحث شامل تمامی اصناف کفار نیست، نکته قابل تامل این است که در این ایه نجس بودن به چه معناست. آیا مقصود ناپاکی جسمی است یا مقصود پلیدی اندیشه و فکر است؟
طبرسی در مجتمع البیان می گوید: به هرچیزی که طبع انسان از آن متنفر است، نجس گفته می شود. به همین دلیل این .اژه در موارد زیادی به کار می رود که نجاست و آلودگی ظاهری وجود نداردو از اینجا روشن می شود که با توجه به آیه فوق به تنهایی نمی توان قضاوت کرد که اطلاق ‹‹نجس›› بر مشرکان به این خاطر استکه جسم آنها آلوده است؛ همانند آلوده بودن خون، بول و شراب یا اینکه به خاطر عقیده بت پرستی یک نوع آلودگی درونی دارند و بدین ترتیب برای اثبات نجاست کافر به این آیه نمی توان استقلال کرد.
علاوه بر این، آنچه امروز از واژه ‹‹نجس›› به ذهن متبادر می شود، با معنای آن در زمان نزول آیه تفاوت دارد. به عقیده برخی از اندیشمندان بزرگ اسلامی مبنای اصطلاحی ‹‹نجس›› در زمان نزول آیه وجود نداشتو این اصطلاح پس از ورود احکام مشروح نجس و عمل پیشوایان اسلامی در ان تثبیت شده است.
بنابراین، کلمه ‹‹نجس›› در آیه مذبور مانند کلمه ‹‹رجس›› در آیات دیگر است که برای قمار و بی ایمانی و بیماری قلبی و شراب استعمال شده است.
ملاحظه سیره عملی پیامبر اکرم (ص) حاکی از آن است که آن بزرگوار بر طهارت اهل کتاب اعتقاد داشتند؛ چنانچه که ملاقاتهای مهم ایشان در مسجد انجام می شد، ملاقات حضرت رسول با هیئت نمایندگی نجران که از علمای مسیحی آن عصر بودند، نمونه ای از این موارد است. مورخان در خصوص نحوه و کیفیت این ملاقات نوشته اند که هیئت نمایندگی، نزدیکی عصر در حالیکه لباس های تجملی ابریشمی بر تن و انگشترهای طلا بر دست و صلیب ها بر گردن داشتند، وارد مسجد شده به پیامبر سلام کردند؛ ولی وضع زننده و نامناسب آنان، آن هم در مسجد، پیامبر را سخت ناراحت کرد. آنان احساس کردند که پیامبر از آنان ناراحت شده است؛ اما علت ناراحتی را ندانستند.فوراً با عثمان بن عفان و عبدالرحمان عوف که سابقه آشنایی با آنان داشتند، تماس گرفتند و جریان را به آن دو گفتند. آن دو اظهار داشتند که حل این گره به دست علی ابن ابی طالب است. وقتی به امیر المومنین (ع) مراجعه کردند علی (ع) در پاسخ آنان چنین گفت: ‹‹ شما باید لباس های خود را تغییر دهید و با وضع ساده بدون زر و زیور به حضور حضرت بیایید در این صورت مورد احترام و تکریم قرار خواهید گرفت››. نمایندگان نجران با لباس ساده بدون انگشتر طلا به محضر پیامبر شرف یاب شده، سلام کردند. پیامبر با احترام خاص، پاسخ سلام آنان را داد نمایندگان پیش از آنکه وارد مذاکره شوند، اظهار کردند که وقت نماز آنها رسیده است. پیامبر اجازه داد که نمازهای خود را درمسجد مدینه درحالی که رو به مشرق ایستاده بودند، بخوانند.
این واقعه مربوط به سال دهم هجرت است وازنظر تاریخی مورخ از آیه شریفه مورد بحث است. زیرا آن آیه درسال نهم هجرت نازل شد . از این حیث، ایراد تقدم واقعه برآیه شریفه مندفع است.
فقهای بزرگی همچون شیخ مفید دررساله ‹‹ العزیه›› ابن عقیل، اسکافی وابن جنید وعمانی وشیخ طوسی درکتاب ‹‹ نهاییه›› از قدما ، محقق اردبیلی صاحب مدارک وصاحب مفاتیح وگروهی از متاخران به طهارت اهل کتاب فتوا داده اند. فقیه مشهور آیت الله آقای سید محسن حکیم که یکی ازمراجع معاصر امامیه است، نیز به طهارت اهل کتاب فتوا داده است؛ اما ازنظر فقهای اهل سنت می توان گفت طهارت اهل کتاب تقریباً مورد اتفاق آنان است.
ازمجموع مطالب ذکر شده، این نتیجه حاصل می شود که طهارت اهل کتاب مورد تایید است وورئد جهانگردان غیرمسلمان به مساجد مسلمانان به دلیل قاعده طهارت، بلااشکال است. ضمن آن که این نحوه ورود غالباً با اهداف مشروع، مانند بازدید وملاحظه مجد وعظمت آثار اسلامی، صورت می گیرد.
لکن درمورد ورود کافران به مسجد الحرام، حرمت شرعی وجود دارد. صاحب جواهر دراین خصوص ادعای اجماع کرده بیان می دارد: روا نیست کافران وارد مسحد الحرام شوند به اجماع به دست آمده وفراوان حکایت شده از مسلمانان افزون برآن سخن خداوند ‹‹ مشرکان نجسند… .››
اعلامیه جهانی حقوق بشر اسلامی که بیانگر اندیشه های دینی مسلمانان درسطح جهانی است، دراین خصوص بیان می دارد: ‹‹ شخصی که مسلمان نباشد ازحرم مکه نباید عبورکند وبرای عبور او ازخاک حجاز بنابرنظر برخی ازفقها اجازه زمامدار مسلمین لازم است ›› .
برای غیرمسلمان اقامت درمکه جایز نیست. براساس اعلامیه فوق، عبور ومرور و اقامت مطلق کفار اعم از کتابی وغیر آن ممنوع اعلام شده است.
واما درزمینه ورود به حرم امامان وامامزادگان بایدگفت:
‹‹ ودرناروایی ورود غیرمسلمانان به حرم امامان (ع) آیه یا روایتی نداریم. فقیهان هم یا ازحکم آن سخن نگفته اند یا آن که به هنگام سخن از ممنوع بودن ورودکفار به محدوده حرم مکه، حرم امامان (ع) را نیز همانند آن دانسته اند.››
به نظر می رسد وقتی برای ورود جهانگردان غیر مسلمان به مساجد ممنوعیتی احراز نشده، بالطبع برای ورود آنان به حرم امامان وامامزادگان نیز ممنوعیتی وجود نخواهد داشت. البته این عقیده نافی الزامات مربوط به حرمت اینگونه اماکن مقدس ورعایت محدودیت های ناشی ازورود واقامت درآنها نیست.
ب) محدودیت های مربوط به پوشش جهانگردان زن وغیر مسلمان
مهمترین مسئله ای که رعایت آن از جانب جهانگردان زن وغیرمسلمان ضروری است، مسئله حجاب است. استعمال کلمه حجاب درمورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. درقدیم، به خصوص دراصطلاح فقها، کلمه ‹‹ ستر›ت که به معنای پوشش است، بکار رفته است. بهتر بود این کلمه عوض نمی شد وما همیشه کلمه پوشش را به کارمی بردیم؛ زیرا معنای شایع حجاب پرده است واگر درمورد پوشش بکار برده می شود، به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است وهمین امر موجب شده است که عده زیادی گمان کنند اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده ودرخانه محبوس باشد وبیرون نرود. برخی دیگر با انعطاف بیشتری با موضوع برخورد کرده وحجاب را مساوی چادر که نوع کامل پوشش است، دانسته اند. این اختلاط سبب شده است که برخی روشنفکران به عنوان حمله به چادر، به حجاب حمله کنند. متقابلاً متعصبان مذهبی به نام دفاع ازحجاب، متاسفانه فقط ازچادر دفاع وهر شکل دیگری را نفی می کنند وبه شدت منکر می شوند. می بینیم دراین تصادم چه چیزها ازبین می رود ومجال برای طرح چه حقایقی ازدست می رود یا به دست نمی آید.
دراین که پوشش زن از ضروریات قرآن است، جای تردید نیست، لکن درخصوص حدود پوشش اختلاف نظر وجود دارد. عقیده مطلوب آن است که پوشانیدن بدن غیر ازوجه وکفین برزن واجب است؛ اماذ آیا دایره این وجوب شامل زنان غیرمسلمان هم می شود؟
دربرخی ازروایات رسیده، نگاه کردن به سروصورت زنان غیر مسلمان بلااشکال اعلام شده است؛ ازجمله درحدیثی ازحضرت علی (ع) آمده ‹‹ لاباس بالنظر الی رووس الناس من اهل الذمه ›› (نگاه کردن به سرهای زنان اهل ذمه جایز است). درروایتی دیگر ازامام صادق (ع) نقل شده است که حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: ‹‹ لاحرمه لنساء اهل الذمه ان ینظر الی شعورهن وایدیهن›› ( حرام نیست که به موها ودست های زنان اهل ذمه نگاه شود).
این اخبار حکایت از آن دارد که درصدر اسلام زنان غیرمسلمان ملزم به رعایت محدودیت پوشش سرنبوده اند؛ به عبارت دیگر، آنان درقلمرو حکومت اسلامی قرار داشتند ودرعین حال ازاین حیث تابع آداب مذهب خویش بودند. بی تردید اگر رعایت پوشش اسلامی برای آنان الزامی بود، درقرارداد ذمه ذکر می شد. از سوی دیگر، خطاب های آیات شریفه درخصوص حجاب، به زنان پیامبر(ص) وزنان مومنه است. ازاین حیث به نظر می رسد زنان اهل کتاب وکافران می توانند با لباس معمولی وبا پوششی متناسب با عرف وآیین خودشان درکشور اسلامی به سیروسفروگردشگری بپردازند. درعین حال، این امر مانع از آن نیست که برای حفظ عفت عمومی جامعه اگر حاکم اسلامی تشخیص داد که رفت و آمد زنان غیر مسلمان بدون پوشش مناسب موجب گسترش فساد است یا سبب می شودزنان مسلمان به بی حجابی روی آورند، از اختیارات حکومتی خود بهره گیرد و با در نظر گرفتن مصلحت اسلام و امت اسلامی آنان را به پوشش خاصی وادارد؛ پوششی که از فساد و انحراف جلوگیری کند، هرچند همانند پوشش زن های مسلمان نباشد، دست کم، بدن و سروگردن آنها پوشیده باشد.
قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت پوشش، بی حجابی در انظار عمومی را جرم اعلام کرده است. تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی در این خصوص بیان می دارد: ‹‹زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه یا از 50 هزار تا 500 هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد››.
اینجا معنای غالب حجاب که پرده است، منظور نیست بلکه مقصود پوششی است که شامل تمام بدن به جز صورت و دو دست تا مچ است. شاید گفته شود این ماده ناظر بر جهانگردان زن غیر مسلمان نیست؛ زیرا ملاک حجاب شرعی را باید در شرع جستجو کردو همانطور که جستجو شد الزامی برای پوشش شرعی زنان غیر مسلمان است. به نظر می رسد این عقیده ناصواب است زیرا مقصود قانونگذار چنین نبوده واز اصطلاح حجاب شرعی صرفاً میزان پوشش مقصود بوده است، نه افرادی که ملزم به پوشش هستند؛ به دیگر سخن مقنن درپی بیان این معنا بوده است که محدوده پوشش را برای مکلفان به قانون بیان کند بدون اینکه به ملیت یا مذهب یا عقاید آنان توجهی کند.
این عقیده منطبق با اصل شمول قوانین جذایی در مورد کلیه افراد ساکن ایران است. ماده 3 قانون مجازات اسلامی در این زمینه بیان می دارد: ‹‹قوانین جزائی درباره کلیه کسانیکه در قلمرو حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران مرتکب به جرم شونداعمال می شود مگر آنکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده است››.
بنابراین، جهانگردان زن غیر مسلمان ملزم به رعایت این محدودیت قانونی هستند.

بخش سوم
اثرات جهانگردی و حضور توریست در کشور
الف) اثرات مثبت:
1- اقتصادی:
جهانگردی صادرات نامرئی خدمات و محصولات است. مثلاً هزینه هایی که یک جهانگرد در سرزمین دیگر مصرف می کند هزینه غذایی تفریحات، مسکن، حمل و نقل، خرید هدایا، کالاهای بومی که ارزی است. جهانگردی فرآیندی است که سایر بخش های اقتصادی دیگر را فعال می کند.
مثال: توسعه جهانگردی سبب گسترش و توسعه جاده ها، فرودگاه ها، امکانات بندری، ترمیم، بناهای تاریخی، تجارت و غیره شد.
ایجاد فرصت های اشتغال به گونه ای که باید بگویم ایجاد هتل، مراکز جهانگردی سبب جذب کارکنان خدماتی، بهبود کیفیت فرآورده های صنعتی، غذایی، صنایع دستی. جهانگردی به عنوان یک عامل اقتصادی عمده و بسیار موثر در سالهای اخیر مورد توجه فراوان قرار گرفته، از مزایایی که جهانگردی از نقطه نظر اقتصادی دارد، گستردگی زمینه اشتغال در آن است.
به لحاظ خصوصیت ویژه جهانگردی که همانا مصرف و گردش پول است برای بسیاری از خدمات و کالاها ایجاد تقاضا می شود که همگی موجب پدید آمدن رشد متوازن در اقتصاد در اقشار کشور و پذیرایی جهانگرد است.
2- اجتماعی
تاثیر دگرگونی شرایط، فرهنگی بر روی جهانگردی واضحاست زیرا آمارهای رسمی و اموری که از طرف کارشناسان و متخصصین بخش جهانگردی ابراز می شود و مورد توجه قرار گرفته نمایشگر آن است که بعضی متغیرها نظیر سن، جنس، درآمد، میزان تحصیلات نوع طندگی، اموال شخصیه، شغل و غیره بر چگونگی جهانگردی اثر قفراوان دارد.
جهانگردی عاملی است برای شناخت تمدن، فرهنگ سرزمین ها وقتی که عده ای از مردم دیار دیگر اقامتی دارند، با آداب و رسوم آن مردم آشنایی پیدا می کنند و خواه ناخواه تحت تاثیرقرار می گیرند و قسمتی از این اثرات اجتماعی را با خود حفظ و به سرزمین خود می برند و می توان گفت جهانگردی است که موجب آشنایی تمدن ها با یکدیگر است.
3- فرهنگی
گرچه فرهنگ از نظر علم مردم شناسی مجموعه ای از شناخت ها و اعتقادات است، ارزشها و تعلیمات اجتماعی را در بر می گیرد ولی به آن اکتفا نگرده و همزمان شیوه های رفتاری مردم را شامل می شود. جشن های مردمی، مراسمی که در موفقیتها و زمان های خاصی بر گزار می شود و یا شرکت در ورزشهای گوناگون، جزء رفتارهای مردمی است که جهانگردی نیز به نوبه خود یکی از شیوه های فرهنگی از رفتارهایمردم است که میدان فعالیت آن روز به روزدر حال گسترش و تکوین است در پی هر گونه تغییری که در فرهنگ مردمی بوجود می اید طبعاً پاره ای از عوامل شناخت و اگاهی نیز در بر می گیرد که به خوبی می توان دگرگونی و تغییر کمی و کیفی در ابعاد جهانگردی را مشاهده نمود. مثلاً کاهش ارزشا های مذهبیپ، قومی پاسخگوی نقصان در جهانگردی مذهبی خواهد بود یا بالعکس و یا در کم شدن تعداد نفرات خانواده و وابستگی آن می توان به کاهش جهانگردی خانواده پی برده. تجربه جهانگردی از اموری است که نه تنها به پیشرفت فرهنگی منجر می شود بلکه سرچشمه فرهنگ است.
4- بین المللی
مسافرت مردم، اقامت در یک سرزمین مسائلی را در سطح مملکت و دولت بوجود می آورد که در حد نهایی خود با ارتباط سیاسی بین ملتها و برقراری سلسله مقررات بین المللی به منظور حفظ حقوق افراد یک سرزمین در یک سرزمین دیگر منتهی می شود.
پیوستگی دو ملت با یکدیگر و ارتباطات معنوی اغلب ایجاد در زمینه های بسیار مساعد در روابط بین المللی می نماید. برقراری مجامع و کنفرانس های بین المللی به منظور تبادل افکار و عقاید مسافرتهای فرهنگی، بازدیدهای دوستانه و بالاخره جمع شدن ملتها به دور هم از نمونه های بارز جهانگردی است و عامل پردازش در روابط بین الملل وتامین صلح و امنیت جهانی محسوب می گردد. به همین دلیل گفته اند جهانگرد، عامل صلح است.
جهانگردی و صلح
جهانگردی برای توسعه و گسترش به دنیای پر از صلح واشتی نیاز دارد و خود نیز به ایجاد چنین جهانی کمک می کند.
5- کسب اخبار و اطلاعات
از دیگر اثرات مثبت حضور توریست و صنعت جهانگردی کسب اخبار و اطلاعات مورد نیاز از کشورهای ؟؟؟؟؟ در جهت برنامه ریزی ذقیق تر در نحوه کار و برخورد بین الملل با آن کشور می باشد که در مصاحبه با مسئولین مربوطه در این خصوص اظهار بی اطلاعی نمودند. که خود جای تحقیق بیشتر در این خصوص دارد. در خاتمه به شعری از دیوان منسوب به حضرت علی (ع) در مورد فواید گردشگری اشاره می کنیم.
تغرب عن اله وطان فی طلب العلی و سافر فغی الاسخار خمس فوائد
تفرج هم و اکتساب معیشه و علم و آداب و صحبه ماجد
در جستجوی رشد و تعالی عزیمت اختیار کن، راه سفر را پیشه گیر که سفر 5 فایده است: زدودن غم و اندوه، کسب معیشت، تحصیل دانش، آشنایی با اخلاق و آداب ملتها، همنشینی و مصاحبت با اشخاص ارزشمند.
ب) اثرات مخفی:
1- جاسوسی
یکی از آثار منفی حضور جهانگرد در کشور را می توان جاسوسی در کشور متبوع خود مامور به جمع آوری اخبار پنهان کشور میزبان می شود و هدف اصلی آن از حضور به عنوان توریست جاسوسی می باشد. این قبیل توریستها قبل از ورود به کشور تحت آموزش سرویس اطلاعاتی قرار گرفته و ÷س از بازگشت به کشور خود اطلاعات را در اختیارآنها می گذارند.از نمونه های بارز می توان به وجود یک گروه توریست در کویرهای اطراف سمنان اشاره کرد در این خصوص با مسئول دایره جهانگردان اداره کل اتباع مصاحبه که دادن آمار در این خصوص را ممنوع دانستند و آماری ارائه نکردند.
2- تورویج فرهنگ غرب
دیگر اثر منفی توریست و جهانگرد در کشور ترویج فرهنگ کشورهای بیگانه در کشور می باشد که در اجرای این کار کشورهای خارجی سرمایه گذاری بسیار زیادی انجام داده و تنها راه شکست جمهوری اسلامی ایران را ترویج فرهنگ غرب و عوض کردن فرهنگ کشور می باشد که در این راستا توریست ها که به صورت مستقیم با مردم در ارتباط هستند به عنوان یکی از عناصراصلی ترویج فرهنگ غرب می باشند.
3- انتقال بیماریهای واگیر
که این کار با آمدن جهانگردان آلوده به میکروبها و ویروس های واگیردار به کشور انجام می شود. از نمونه های بارز آن می توان به بیماری و با نام برد که در مردادماه سال جاری در شهرهای قم، تهران، قزوین و دیگرنقاط کشور شیوع پیدا کرده و دلیل ان از سوی کارشناسان افراد پاکستانی و افغانستانی آلوده به این بیماری نام برده است.
4- جمع آوری آشکار
جمع آوری آشکار توسط توریست به صورت مصاحبه، پرسش نامه، مشاهده می باشد. به این صورت که به منظور عکاسی از بعضی مراکز حساس و مهم کشور، مناظر نزدیک به آنها را بهانه مرده و عکس هایمختلفی تهیه می کنند که بعداً با کنار هم گذاشتن عکس ها شکل کلیمراکز حساس و مهم را تهیه می کنند. در برخی مناطق کشور و بیشترز مناطق مرزی با استفاده از پرسشنامه بررسی میزان رضایت مردم منطقه را از دولنت کسب و از آن در سیاست گذاری های کشور متنوع خود در مورد ایران استفاده می کنند.

پی نویس
1- نوری- میرزا حسین- مستدرک الوسایل- حدیث 9199

بخش چهارم
روش جاری اداره کل اتباع خارجی در برخورد با توریست
اتباع بیگانه جهت مسافرت به کشور به عنوان توریست یا جهانگرد ابتدا گذرنامه از کشور متبوع خود دریافت می کنند و سپس به سفارت خانه کشور در کشور متبوعشان مراجعه تا رویداد یا ویزا دریافت کنند ویزا در سفارت خانه به صورت شخصی صادر می شود. ÷س برای مسافرت توریست به وسیله آژانس مسافرتی کشور تقاضای سفر به صورت تور داده وبا همکاری ازآژانسمسافرتی کشور ایران که تحت نظارت اداره کل اتباع خارجه است وارد کشور می شود یا اینکه خود شخص توریست به صورت انفرادی برای سیاحت به کشور می اید. در کشور ابتدا برنامه سفر مشخص می شود و شهرهایی که قصد دیدن از آنها را دارند به اداره کل اتباع داده می شود و توسط اداره اتباع خارجه استانها به شهرستانهای مربوطه اطلاع داده می شود.
مسئولین دایره های اتباع خارجی مسئولیت نظارت بر تورهای وارد شده به شهرستان را دارند و تحقیقاتی که توسط آنها یا بر عله آنها انجام می گیرد را پیگیری و اعلام می نمایند. در طول مدت اقامت در شهرستانها توریست ها تحت پوشش تدابیر اطلاعاتی دایره اتباع خارجی می باشدوهر گونه مشکل امنیتی – انتظامی توسط آنها پیگیری می شود.
تخلفاتی که بر علیه توریست ها امکان اعمال آن وحود دارد:
توریستهایی که وارد کشور می شوند احتمال دارد تخلفات زیادیبر علیه آنها اتفاقمی افتد شایع ترین این تخلفات، سرقت مال و اموال، توهین، مشکلات منکراتی، آدم ربایی، گروگان گیری می باشد.
در خصوص آمار تخلفات با دایره جهانگردی اداره کل اتباع خارجی صحبت که از دادن آمار اتباع و علت را محرمانه بودن آنهااعلام داشتند.
شایان ذکر است در خصوص جرائمی که بر علیه جهانگردان انجام می شود قانون تشدید مجازات شخصی نیز بر آنها اجراء می شود.
جرائم و تخلفاتی که توسط جهانگردان در کشور رخ می دهد:
شایع ترین آنها ترویج فرهنگ غرب و عدم رعایت حجام و شئونات اسلامی است. از دیگر جرائم جاسوسی است که برخی از جهانگردان هدف اصلی شان از ورود به کشور کسب اخبار و اطلاعات محرمانه کشور می باشدتا از این طریق امنیت کشور را زیرسوال ببرند دیگر جرم جمع اوری آشکار از سطح کشور است. قاچاق عتیقه جات و اوباش گرمی و بر مستی شبانه از دیگر جرائم می باشد.
در خصوص مراجع رسیدگی به جرائم دادگاه های کشور مسئول رسیدگی به جرائمی که علیه وتوسط جهانگردان صورت می گیرد است.
در خصوص جرائم جاسوسی و جرائمی که با امنیت کشور در ارتباط است به وزارت اطلاعات داده می شود تا در آنجا به آن رسیدگی کند.
فصل پنجم
امنیت و تاثیر جهانگردی بر آن
امروزه "امنیت" به عنوان مهمترین و زیربنایی ترین اصل در تدوین استراتژی توسعه صنعت جهانگردی کشور های جهان بشمار می رود. صنعت ظریف و بسیار پیچیده جهانگردی ارتباط تنگاتنگ با برقراری امنیت همه جانبه در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی داشته و هر گونه بروز نا امنی و بکمارگیری خشونت در سطوح مختلف ، زیانهای جبران ناپذیری را بر این صنعت وارد می سازد. امنیت چیزی جز تفاهم و مشارکت عمومی جمعیت ساکن یک واحد سیاسی برای رسیدن به رفاه نیست. این جمعیت بایستی به سطحی از درجه آگاهی به منظور درک موقعیت ها و برای ایفای نقش بی ضرر بر سرتا سر آن توانایی دولت و ملت جهت حفظ و بهره گیری از فرهنگ و ارزشهایشافزایش یابد و اینم همان امنیت ملی است. لذا اگر ما به این نیجه رسیده ایم که توسعه جهانگردی در ایران می تواند برای کشور، درآمدزا باشد، اشتغال زا باشد از طریق افزایش شغل، مفاسد اجتماعی که در نتیجه بیکاری گریبانگیر جامعه ما شده است را از بین ببرد و از طریق توریست است که درآمد زیاد و امنیت ملی جامعه تءمین می شود و بار کاری قوپه قضائیه و نیروی انتظامی کم شده و در نتیجه کارایی در این دو بال اجرایی تامین کننده امنیت در هر جامعه بالا رفته و می توان گفت ورود توریست بر امنیت کشود نه تنها تاثیر بد نمی گذارد بلکه با توجه به مطلب بالا باعث ایجاد امنیت در یک کشور می شود. برای مثال می توان به کشور یونان اشاره کرد که با جمعیت 10 میلیونی سالانه 12 میلیون توریست دارد که ورود این مقدار توریست باعث ایجاد مراکز بین المللی بسیار زیاد در سطح این کشور است که به دلیل داشتن ضامن کشورها در این کشور باعث ایجاد امنیت درآن و عدم حمله احتمالی به آن است.
در بخش های قبل به اثرات منفیحضور توریست در ایران اشاره کردیم و اینکه چه تاثیری در جامعه می گذارئ ولی در اینجا بیان این مطلب را ضروری دانستم که درست است توریست احتمال جاسوسی کردن دارد ولی باید بگویم که با توجه به اینکه آمریکا و کشورهای خارجی هزینه هنگفتی برای این کار پرداخت می کنند ایا استخدام یک تبعه کشور خودمان برای انتقال اسناد و مدارک مورد نیاز شان اسان تر نیست تا یک توریست که همیشه تحت کنترل شدید نیروی امنیتی و انتظامی کشور است.

پی نویس
1- مصاحبه با دکتر علی رحیم پور – تاریخ 3/6/84

بخش ششم: آمارهای مربوط به توریست
تحلیفی بر ورود گردشگر بین المللی به ایران طی سال 48 تا 83
با توجه به تعریفی که از گردشگر بین الملل در بحث تعاریفشد طی جدول و نمودار(1) خلاصه آمار ورود گردشگران بین المللی به ایران ارائه شده که می توان علل کم و زیاد شدن آن را طی دوره های مختلف را چنین بیان کرد:
1- ورود گردشگران بین المللی به ایران طی سال های 48 تا 56 (به جز 52) رو به افزایش بود که علت ان را می توان وابستگی شدید کشور به غرب و به خصوص آمریکا عنوان نمود که به راحتی افراد خارجی می توانستند به ایران مسافرت کنند.
طی سال های 57 و 58 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی با کاهش رو به رو بود. که علت را می توان وجود نا امنیهای زیاد در کشور و حرکت های انقلابی مردم بر علیه حکومت طاغوتی دانست که توریستها جو را نا امنمی دانستند.
3- طی سالهای 59 و 60 با افزایش مختصری عمراه است علت را می توان ایجاد ثبات و امنیت توسط دولت جمهوری اسلامی ایران دانست.
4- طی سال های 61 تا 68 دارای نوسان بوده و ورود توریستها به ایران بسیار کم که علت را می توان وجود جنگ تحمیلی در ایران بیان نمود که در کشور به دلیل حملات هوایی و زمینی کشور عراق امنیت کافی برای حضور گردشگران وجود نداشته و ایران را نا امن می دانستند.
5- طی سال های 68 تا 75 ایران پس از جنگ با انجام تبلیغات ورود گردشگران بین المللی به ایران بالا رفت ولی رشد آن چشمگیر نبود.
6- در سال 76 با ریاست جمهوری جناب خاتمی در کشور و ادغام سازمان میراث فرهنگی و سازمان گردشگری و تبلیغات دولت خاتمی و شعاراو در سازمان ملل مبنی بر گفتگوی تمدن ها باعث شد که خارجیان تمایل بیشتری برای آمدن به ایران داشته باشند و آمار رشدی قابل ملاحظه ای کرد و تا سال 82 در حال افزایش بوده است.
7- در سال 82 به علت نا امنی در کشورهای همسایه ایران نظیر افغانستان، عراقو واقعه سپتامبر 2002 باعث شد که جهانیان نسبت به مسافرت با هواپیما و کم شدن علاقه به خاورمیانه باعث افت کمی در آمار ورود به ایران شد.
این آمار در مقایسه با :
– کل جهان، مقام 79 را بین 200 کشور
– جنوب آسیا،مقام سوم را بین 9 کشور
– کشورهای عضو کنفرانس اسلامی (OIC) مقام 13 را بین 55 کشور
– کشورهای راه ابریشم مقام 8 را بین 19 کشور

جدول شماره (1)

2- آخرین آمار مربوط به تفکیک ملیت (سال 1999)
این امار به ترتیب شامل موارد ذیل می باشدس (نمودار شماره 2)
1- 73 درصد گردشگران ورود به ایران از کشورهای همسایه
2- 20 درصد از سایر کشورهای جهان
3- 7 درصد از سایر کشورهای خاورمیانه
دلیل این امر را می توان اسان بودن راه های مواصلاتی بین ایران و کشورهای همسایه دانست که شامل افغانستان، پاکستان، عراق، آذرباییجان می باشد. در خصوص سایر کشورهاس می توان گفت که کشورهای آفریقایی جزء بالاترین آمتر ورود به کشور هستند.
ننننننننننننننننننننمووووودااااررر (2)
آمار مربوط به تفکیک نوع ورود (1383)
این آمار به ترتیب شامل موارد ذیل می باشد (نمودار شماره 3)
1- 65 درصد از طریق مرزهای زمینی
2- 33 درصد از طریق مرزهای هوایی
3- 2 درصد از طریق مرزهای دریتیی
با توجه به آماری که از ملیت گردشگران بین المللی ارائه گردیده استفاده از مرزهای زمینی بیشتر می باشد که کشورهای همسایه را تشکیل می دهد.
ننننننننننننننننننننمووووودااااررر (3)

4- آمار مربوط به درامد حاصل از ورود جهانگردان و اشتغال زایی
بر اساس آمار و بودجه سهم جهانگردان در تولید ناخالص جهان در سال 2000 میلادی 8/10 درصد و در اشتغال زایی جهانی 8 درصد بوده. به عبارت دیگر یک شغل از سیزده شغل جهان مربوط به بخش سفر و جهانگردی است. در سال 2010 پیش بینی می شود. تعداد مشاغل بخش جهانگردی به 6/251 میلیون یا 1/9 درصد از کل مشاغل جهان خواهد رسید. در حالی که تعداد جهانگردان بین المللی در سال 2000 میلادی به 698 میلیون نفر درآمد حاصل از جهانگردی بین المللی 9/5/47 میلیارد دلار بود.
سهم ایران از نظر در آمد حاصل از ورود جهانگرد در مقایسه با :
– جهان- مقام 89 را بین 200 کشور
– جنوب آسیا مقام 3 بین 9 کشور
– کشورهای عضو کنفرانسی اسلامی (OIC)، رتبه 11 را بین 55 کشور
– کشورهای راه ابریشم، مقام 9 را بین 19 کشور داراست
5- مقایسه آماری بین سالهای 79 تا 83
چنانجه ورئد گردشگران بین المللی را طی سال های 79 نهایت 83 را با هم مقایسه کنیم که مشاهده می شود بیشترین تعداد مسافر طی ماه های خرداد لغایت شهریور می باشد. که علت را می توان آب و هوای خوب ایران دانست. کمترین تعداد مسافر طی آبان لغایت دی می باشد که علت را می توان وجودکریسمس در کشورهای خارجی دانست که ترجیح می دهند در کشور خود باشند.
جدول و نمودارهای مربوط به مقایسه این سال ها را در پایان بخش ببینید.
جدول شماره 2 و نمودارهای 4 و 5 و 6 .

پی نویس
1- اینترنت- سایت ISACANEWS.IR
2- کامیار- غلامرضا- مقاله حقوق و تکالیف جهانگردان غیر مسلمان در ایران.
3- اینترنت- سایت ISEACANEWS.IR

بخش هفتم علل عقب ماندگی صنعت توریسم در ایران
با توجه به اینکه ایران از نظر جاذبه های غنی فرهنگی و طبیعی و آثار باستانی جزء کشور اول جهان محسوب می شودولی آمارهای مربوطه از میزان درآمد و ورود جهانگردان به ایران نشان می دهد ما از این پتانسیل بالا استفاده نکردیم وسهمقابل توجهی در مقایسه با جهان و منطقه جنوب آسیا نداریم و در عین حال دارای ترازی منفی هستیم.
در دنیای امروز که حرکت جهان به صورتی شتاب آلود به سوی قرن فن آوری و گذر از دوران سنتی به مدرنیته می باشد شیوه های سنتی توسعه اقتصادی و اتکا به درآمدهای محدود ناشی از سرمایه های فسیلی را مطرود می کند و ضرورت ایجاد حرکت های نوین و دستیابی به مکانیزم های کارآمد در بهره گیری افزون تر از شرایط طبیعی را به ویژه در کشورهایی که از فرهنگ غنی، تاریخ کهن و آثار باستانی بسیاری برخوردارند را ایجاب می کند که ایران هنوز نتوانستخ از این سرمایه عظیم استفاده بهینه کند.
در اینجا به برخی علل عقب ماندگی صنعت توریست در ایران اشاره می کنیم.
1- تبلیغات بسیار سوء در مورد دولت جمهوری اسلامی ایران که در سطح جوامع بین المللی در گروه کشورهای تروریستی قرار گرفته باعث شد که افراد خارجی این احساس را داشته باشند که با سفر به ایران امنیت جانی و مالی آنها تامین نمی شود و این خود باعث شده که ایران از جمع کشورهای مورد علاقه جهانگردان خارج شود.
2- وجود قوانین خاص در کشور از جمله استفاده از حجاب برای جخانگردان زن غیر مسلمان که خود انگیزه را در جهانگردان پایین می آورد.
3- عدم سرمایه گذاری بخش خصوصی فعال در صنعت هتل سازی و آژانس های مسافرتی
4- نداشتن امکانات مناسب نبود هتل های مناسب راه های دسترسی مناسب به معلم های باستانی، امکانات تفریحی برای جهانگردان وجود ندارد.
5- عدم وجود ساختار مناسب شهرها: بدین معنی که شهرهای ما به چشم توریست پذیر نگاه نشده و هنکام سفر به آنها هیچ تابلو یا نشانه ای در خصوص راهنمایی به اماکن دیدنی یک شهر یافت نمی کند یا در صورت وجود همه آنها به زبان فارسی می باشد.
6- کهنه و قدیمی بودن صنعت حمل و نقل نبودن ناوگان مسافربری و منطبق با تکنولوژی روز به عدم رشد اینصنعت عنوان کرد.
7- عدم تبلیغ و اطلاع رسانی در اینترنت یکی از ابزارهای جذب توریست برای زمان ها و فصل های مختلف نیز استفاده از توریست است. به این وسیله می توان در تمامی فصول توریست را به دیدار از ایران دعوت کرد باید تبلیغ را متناسب با تنوع خاص که در کشور وجود دارد با توجه به اکوسیستم ایران می توان می توان هم توریست علاقه مند، گنجینه های فرهنگی و توریستی را جذب کرد و هم علاقه مندان به طبیعت.
8- عدم جذابیت موزه های کشور وقتی به یک موزه مراجعه می کنیم می توان به نقاط ضعف آن پی برد.
؟؟؟؟؟؟ گران ورودی که باعث شده است مردم کمتر از موزه های کشور بازدید کنند و موقعیت مکانی نامناسب موزه ها
9- بکارگیری افراد ناکارآمد وغیر متخصص در صنعت جهانگردی
10- عدم اعطای تسهیلات وسیع اقتصادی در زمینه های مالیاتی، بانگی و گمرکی به صنعت توریست
11- فقدان وسایل ارتباطی صحیح و کافی
12- نازل بودن سطح فرهنگ عمومی در برخورد با جهانگردان (از نظر آشنایی عامه مردم با زبانهای بین المللی)

بخش هشتم
عوامل مهم در رونق جهانگردی
1- تامین امنیت مالی و جانی برای گردشگر ایجاد احساس امنیت کامل اجتماعی و قضایی در آن
2- بهبود کیفیت عرضه خدمات وارتقای امکانات رفاهی وآسایش
3- تحقیقات و پژوهش های کارشناسنامه در جهت شناسایی بازارهای مطلوب
4- فعال کردن نمایندگیهای خصوصی در کشور
5- سازماندهی رفتارها و برخوردها در جهت بهینه کردن افکار داخلی
6- گسترش سرمایه گذاری خصوصی و دولتی برای گسترش امکانات گردشگری مانند ساخت هتل، رستوران، مراکز اقامتی
7- ایجاد و بهبود فضای رقابتی اقتصادی در گردشگری
8- شناسایی علمی کالاهای مورد نیاز برای خرید توسط گردشگران
9- متنوع کردن مراکز گردشگری، جاذبه های طبیعی و تاریخی
10- استفاذه از روش های علمی برای تبلیغات و بازاریابی
11- تسهیل قوانین صدور رویداد و حذف قوانین و مقررات زائد ودست و پاگیر
12- جلوگیری از اعمال فشار و سختگیریهای بی مورد نسبت به گردشگران
13- منظم کردن پروازهای داخلی و خارجی و بهبود ارائه خدمات در آن ها
14- احترام به فرهنگمحلی با مشارکت گردشگران
نتیجه گیری
موضوع نوشتار حاضر، ناظر به یک نمونه از عوامل مهم در توسعه فرهنگی، اقتصادی وارزآوری در کشور می باشد. صنعت توریست در ایران هنوز مراحل اولیه رشد خود در کشور را طی می کند. و صنعتی پویاست و با وجود سابقه طولانی و درخشان ایرانیان در ارتباطات بازرگانی، فرهنگی با ملل غرب و شرق فاقد حایگاه مناسب در بین کشورهاست.
اولین واساسی ترین وظیفه متولیان نظم و امنیت جامعه، شناخت درست مساله و تخیل نظری و عینی صحیح آن در چهارچوب منافع ملی و امنیت داخلی و مواجهه منطقی با آن است. بحث توریست با توحه به درآمد زایی آن و ایحاد اشتغال در کشور می تواند خود عاملی برای ایجاد امنیت در کشور شود چراکه هرجه اشتغال در یک کشور بیشتر شود، بیکاری کم و مفاسد اجتماعی که بر اثر بیکاری است از بین می رود و امنیت ملی کشور بالا می رود.
اما ما به عنوان مسئولین و متولیان کشور باید سعی کنیم به عنوان عناصر اطلاعاتی و امنیتی کشور نظارت هرچه بیشتری داشته باشیم تا این عنصر خارجی نتواند در کشور جاسوسی کند و مسائل حساس نظیر مناطق انرژی هسته ای و دیگر نقاط استراتژیک را بتوانند با استفاده از این قشر بدست آورند. از سوی ما می توانیم با سرمایه گذاری بیشتر روی این قشر در کسب اخبار و اطلاعات مربوط به کشور متبوعشان موفق باشیم.

پیشنهادات
1- حمایت قضایی با توجه به اقامت کوتاه مدت جهانگردان در کشور ایران، به دعاوی حقوقی و کیفری ایشان به سرعت رسیدگی شود و در شهرهای تاریخی، فرهنگی و شهرهایی که جاذبه های جهانگردی زیادی دارند شعبه یا شعب خاصی برای رسیدگی به دعاوی جهانگردان اختصاص یابد.
2- تشکیل پلیسش جهانگردی به صورت مستقل و زیر نظر مستقیم اداره کل اتباع، تمهید دیگری است تا ضریب حمایت از جهانگردان را افزایش دهد. پلیس جهانگردی، متشکل از مجموعه ای از نیروهای کارآمد، آموزش دیده، برخوردار از سلامت فکر و اندیشه ومسلط به زبان بیگانه افرادی که تخصص خاص مربوط به امور اطلاعاتی را دیده اند، آشنا با لوازم و ابزارآلات اطلاعاتی که در مبادی ورودی و خروجی کشور و مناطق تاریخی جذب جهانگردی مستقر باشند تا از بروز خشونت و جرم علیه جهانگردان، کشف سریع جرم، کنترل هرچه بیشتر جهانگردان در خصوص عدم ارتکاب به جرائم سوء امنیتی فعالیت کنند.
3- استفاده از راهنمایان تورها به عنوان مخبرین اطلاعاتی. بدین گونه که از بین راهنمایان تور افرادی را انتخاب و با دادن مزایا و استفاده از نقاط ضعف، آنها را به عنوان مخبرین خود جذب و بتوانیم توریست ها را به نحو احسنت کنترل نماییم.
4- در خصوص جذب هرچه بیشتر توریست در کشور:
1- ویزای جهانگردی را هرچه آسانتر صادر نماییم.
2- آموزش به مردم و پلیس در خصوص برخورد با توریست.
3- استفاده از راهنمایان مسلط بر زبان و تاریخ کشور.

منابع
1- نگاهی به مسائل امنیتی ایران، محمد رضا تاجیک، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران 1380
2- امنیت ملی و نظام بین المللی، دکتر جلیل روشن دل، انتشارات سمت، تهران 1374
3- مقاله نقدی بر راهبردهای بازاریابی برنامه ملی توسعه گردشگری، محمد احسانی
4- مقاله جهانگردی، امنیت و توسعه، دکتر علی رحیم پور
5- مقاله بررسی عوامل موثر به ورود جهانگردان خارجی از دیدگاه آمار، سیسمین جعفر آبادی
6- نگاهی تازه به گردش گری، حسین باهر
7- مقاله حقوق و تکالیف جهانگردان غیر مسلمان در ایران، غلامرضا کامیار
8- ورود گردشگران بین المللی به ایران، سیسمین جعفرآبادی، بهار 1384
9- پایان نامه گردشگری و بزهکاری، حسین موسی زاده عباسی، 1381
10- پایان نامه نقش مردان و نیروی انتظامی در توسعه جهانگردی و ایران گردی، مصطفی فیروز فر، دانشگاه پلیس 74
11- مصاحبه با سروان نبوی فر مسئول دایره جهانگردان اداره حراست ویژه، اداره کل اتباع خارجه
12- مصاحبه با دکتر علی رحیم پور، از مدیران کل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری
13- استفاده از آیات موجود در قرآن کریم
14- استفاده از نهج البلاغه
15- استفاده از سایت های اینترنتی :
WWW.ISCANEWS.IR
WWW.kanune – iraiha. de
WWW.Zohre-az.blogspot.com
16- مجموعه کامل قوانین و مقررات کیفری و جزائی، دکتر هوشنگ ناصر زاده انتشارات خورشید، تهران 80

پیوست ها
آمار ورود گردشگر بین المللی به ایران طی سال 1383
حسب اطلاعات واصله از اداره اتباع خارجه نیروی انتظامی درسال 1383 مجموعاً 1659479 نفر گردشگر از مرزهای رسمی کشور وارد ایران شده اند.
این اطلاعات به تفکیک مرز وماه درجداول زیر خلاصه گردیده است.
آمار ورود از مرزهای هوایی

آمارورود ازمرزهای زمینی

آمار ورود از مرزهای دریایی

جذب توریست، رویکردی به توسعه
توسعه صنعت جهانگردی به عنوان یکی ازابعاد توسعه اجتماعی – فرهنگی هرکشور (باتوجه به درآمد زایی، اشتغال زایی ومقوله اقتصاد فرهنگ) بسیار حائز اهمیت است وپژوهشگران متعددی را دراین زمینه متوجه خود ساخته است.
ازطرفی وجود مسائل ومشکلات وموانع اجتماعی – فرهنگی، سیاسی، اقتصادی درسطوح ساختاری وغیرساختاری (سخت افزاری ونرم افزاری) دریک رابطه متقابل درکنش وواکنش، طیف بندی وانتصاب آنها برهر یک از ارکان، عناصر ومولفه های توسعه را پیچیده تر کرده است.
ازآغاز دهه 1950، نه تنها جهانگردی توسعه یافت بلکه تغییرات قابل توجهی را در زمینه مقاصد بازدید شده، نشان داده است، سالهای بسیاری جهانگردی بیشتر متمرکز بر تمرکزجغرافیایی (شامل 15کشورعمده اروپایی غربی وآمریکای شمالی) گشت های فصلی وسفرنامه های تفریحی بود، اما امروزه شاهد تنوع چشمگیری درصنعت جهانگردی هستیم، سفرها به تمام مدت سال گسترده شده واز نظر هدف سفر، مدت اقامت وتجهیزات اقامتی متنوع وگوناگون گردیده است.
دردهه های اخیر صنعت جهانگردی درکشورهای مختلف جهان از جایگاه ویژه ای برخوردار شده وسهم قابل توجهی ازدرآمد ملی را به خود اختصاص داده است. ازطرفی حرکت شتاب آلود جهان بسوی قرن فن آوری وگذر از دوران سنتی به مدرنیته، شیوه های سنتی توسعه اقتصادی واتکاء به درآمدهای محدود ناشی از سرمایه های فسیلی را مطرود دانسته وضرورت ایجاد حرکت های نوین ودستیابی به مکانیزم های کارآمد دربهره گیری افزون تر از شرایط طبیعی موجود را به ویژه درکشورهایی که از فرهنگ غنی، تاریخ کهن وآثار باستانی بسیاری برخوردار هستند، ایجاب می نماید.
باید به این نکته توجه داشت که توریسم علاوه براشتغال زایی وارتباطات فرهنگی وسیله ای برای کسب درآمد وافزایش سرمایه ملی یک کشور خواهد بود. درجهان کنونی نیز صنعت جهانگردی درهمه کشورهای جهان چه به لحاظ کارکردهای اقتصادی وچه به لحاظ آثار مثبت فرهنگی آن مورد توجه جدی برنامه ریزان ودولت ها قرارگرفته است وبسیاری از کشورهای جهان به تجربیات باارزشی دراین رمینه وبهره گیری مناسب تر ازاین صنعت دست یافته اند. بنابر گزارشات موجود، درآمد کشور فرانسه از صنعت توریسم سالانه بیش از یک صد میلیارد دلار بوده ودرآمد توریستی سالانه اسپانیا بیش از درآمد نفتی کشورهای حوزه خلیج فارس است. درهمین رابطه گفتنی است طبق بررسی سازمان جهانی جهانگردی (W.T.O) درآمد ارزی اندونزی از صنعت جهانگردی درسال 1992 میلادی حدود 3/3 میلیارد دلار بوده است. ازاین رو می توان این سخن آقای ‹‹آنتونیو سادگلیناک›› دبیرکل سازمان جهانی توریسم توریست ، درسال 2000 به عظیم ترین صنعت آغاز قرن 21 تبدیل خواهد شد›› .
به گفته وی درسال 1992 تعداد 476 میلیون توریست به کشورهای مختلف سفر کرده اند که این رقم 8 درصد از کل جمعیت جهان بوده است.
این صنعت درکشور ایران هنوز مراحل اولیه رشد خود را طی می کند وصنعتی نوپاست وبا وجود سابقه ای ظولانی ودرخشان ایرانیان درارتباطات بازرگانی وفرهنگی با ملل غرب وشرق، فاقد جایگاه مناسب دربین کشورهاست. توسعه این صنعت که خواه ناخواه متاثر ازتوسعه یافتگی کشورهاست همواره با مشکلات وموانعی روبرو بوده است.
کما اینکه به دلیل توسعه یافتگی برخی از کشورها، این صنعت از رشد وتوسعه یکسانی برخوردارنمی باشد وکمبودها وموانع سبب کاهش توانمندی دربه حد اکثر رساندن سهم بازار جهانگردی سطوح داخلی وبین المللی دربلند مدت گردیده است وسوالات بسیاری را درخصوص توسعه وتداوم بخش جهانگردی درآن کشورها ومناطق مطرح می نماید.
جمع آوری اطلاعات آماری مربوط به ورود گردشگران به ایران بر اساس آمار و اصله از اداره اتباع بیگانه (ناجا) صورت می پذیررد، بر اساس و با مدنظر قرار دادن تعریف سازمان جهانی جهانگردی (W.T.O) تعداد گردشگرانی که به ایران سفر کرده اند بدین شرح است:
توزیع فراوانی ورود گردشگران تفکیک به سال (از سال 1377 تا ششماهه اول سال 1382)
سال
فراوانی (تعداد ورود گردشگر)
1377
597/007/1
1378
905/320/1
1379
762/341/1
1380
160/402/1
1381
922/584/1
ششماهه اول 82
188/672

آمار و ارقام نیز نشان می دهد که ایران از نظر درامد حاصل از ورود جهانگرد در مقایسه با:
– جهان، مقام 89 را بین 200 کشور
– جنوب آسیا، مقام 3 را بین 9 کشور
– کشورهای عضو کنفرانس اسلامی (OIC) رتبه 11 را بین 55 کشور
– کشورهای راه ابریشم، مقام 9 را بین 19 کشور دارا می باشد.
و از نظر ورود جهانگرد در مقایسه با:
– جنوب اسیا، مقام 3 را بین 9 کشور
– کشورهای عضو کنفرانس اسلامی (OIC) رتبه 13 را بین 55 کشور
– کشورهای راه ابریشم، مقام 8 را بین 9 کشور دارا می باشد.
بر این اساس مشاهده می گرذد که ایران علی رغم جاذبه های غنی فرهنگی و طبیعی دارای سهم قابل توجهی در مقایسه با منطق جنوب آسیا و جهان نبوده و در عین حال دارای طراز منفی می باشد.
بنابراین شایسته است با توجه به پتانسیل بالای جهانگردی در ایران، توجه ویژه ای به این صنعت نوپا گردد، تا بهره گیری بهینه از این صنعت، علاوه بر اشتغال زایی و کسب درآمد، راه دشوار توسعه کشور هموار شود. (منبع: مولف، علیرضا خوشکار- منبع اینترنت: ISCANEWS.IR)
علل عقب ماندکی صنعت توریسم و جهانگردی در ایران
بازدید کننده ای می نویسد علل عقب ماندگی صنعت توریسم و جهانگردی در ایران، صنعت جهانگردی در ایران با یاد یکتا سرزمین پهناور ایران، با داشتن موقعیت خاص خود و قرار گرفتن میان دو تمدن شرق و غرب و همچنین با برخورداری از ویژگی طبیعی، هنری و فرهنگی که موقعیت ممتازی را در زمینه توسعه جهانگردی برای آن ایجاد خواهد کرد، زمانی می تواند به رقابت با کشورهای توریستی جهان بپردازد که عوامل زیربنایی و ارکان توسعه صنعت جهانگردی خود را پی ریزی کند و استحکام بخشد. بدیهی است که اتخاذ چنین سیاستی می تواند فعالیت های جهانگردی را به سوی رشدی همراه با توسعه ساختار مند سوق دهد. آمار درباره صنعت جهانگردی ایران چه می گویند؟ ایران با داشتن بناهای تاریخی و فرهنگی گوناگون تنها 9 درصد از درآمد توریسم دنیا را به خود اختصاص داده است، درسال 81 تعداد تنها یک میلیون ودویست هزار نفر گردشگر خارجی ازایران بازدید نموده اند که از این تعداد 350 هزار نفر ازطریق مرز هوایی وبقیه ازطریق مرزهای زمینی وحدود1% ازتعداد کل نیز ازطریق مرز دریایی وارد کشور شده اند. بیشتر گردشگران خارجی ازکشورهای حوزه خلیج فارس، آذربایجان، عربستان سعودی وچند کشور اروپایی بوده است. گردشگران اروپایی بیشتر ازطریق مرزهوایی وارد کشور شده اند وشهرهای اصفهان، شیراز، یزد، کاشان، کرمان مورد بازدید آنها قرار گرفته است. بیشتر گردشگران حوزه خلیج فار س وعربستان از شهرهای شمالی کشور بازدید کرده اند. براساس استانداردهای بین المللی به ازای ورود دو جهانگرد به هر کشور یک فرصت شغلی ایجاد خواهد شد: ورود گردشگران ایرانی به ترکیه درسه ماهه اول سال جاری میلادی با 27 درصد افزایش نسبت به دوره مشابه سال گذشته به 89 هزارنفر رسید. گردشگران ایرانی دراین دوره بعد ازگردشگران آلمان، بلغارستان، روسیه بیشتر ین تعداد گردشگر خارجی دیدار کننده ازترکیه را هستند. دراین دوره سهم گردشگران ایرانی درکل گردشگران خارجی که ازترکیه دیدن کردند به 62/4 درصد می رسد. بررسی آمار وزارت جهانگردی ترکیه نشان می دهد، درسه ماه اول سال گذشته و679 گردشگر ایرانی وارد ترکیه شده بود که این تعداد 18/5 درصد گردشگران خارجی را تشکیل می داد. براساس همین آمار فقط درماه مارس 46 هزارو949 گردشگر ایرانی ازترکیه دیدن کردند که به نسبت به دوره مشابه سال گذشته 97/27 درصد افزایش دارد. درماه مارس دررده بندی تعداد ورود گردشگران خارجی به ترکیه نسبت به ملیت آنها، گردشگران ایرانی با سهمی برابر 99/5 درصد درردیف سوم قرارگرفتند. تعداد گردشگران ایرانی که درسال 2003 میلادی از ترکیه دیدار کردند، با 46/14 درصد افزایش نسبت به سال 2002 به حدود نیم میلیون نفر رسیده بود. درسال 2003 میلادی درمجموع 13 میلیون و958 هزار و45 گردشگر خارجی وارد ترکیه شده بودند که انتظار می رود که با این روند درسال جاری میلادی بیش از 15 میلیون گردشگر خارجی از ترکیه دیدن کنند. متاسفانه باید گفت که در حال حاضر صنعت جهانگردی یکی از مظلوم ترین صنایع ایران به شمار می رود. علل عدم رشد صنعت جهانگردی در ایران 1- استکبار ایرانی یکی از علل اساسی عدم رشد صنعت جهانگردی در ایران را می توان نبودن جانی و اقتصادی جهانگردان عنوان کرد. در دنیایی که مردم باید پول بدهند و وقت خود را با ارامش خاطر در سفر بگذرانند متاسفانه در ایران اینچنین نمی باشد، به همین علت ایران را از لیست کشورهای مورد علاقه جهانگردان حذف کرده است.
2- قوانین خاص به رغم اینکه دولت ایران همیشه از صنعت جهانگردی به عنوان یک راه حل برای تحصیل درآمد ارزی و ایجاد اشتغال بیشتر یاد می کنند، این صنعت مورد لطف و عنایت قرار نگرفته است و در عمل هم خلاف آن رفتار گردیده است. هرچقدر گمرک شرایط ورود را سخت تر کند فشار به این صنعت بیشتر می شود و هرچه تسهیلات سیستم گذرنامه درگلوگاه های ورودی و خروجی کشور کم می شود، این صنعت بیشتر لطمه می بیند، ضمن اینکه قوانین سخت هم رکود این صنعت را تشدید می کند.
3- عدم حضور بخش خصوصی خارجی از جمله مشکلات بخش خصوصی فعال در این صنعت، وجود بخش نه خصوصی نه دولتی مانند بخش های مربوط به بنیاد و بخش عمومی است، بخشی که در حقیقت سرمایه غیر مستقیم و متعلق به دولت دارد، ولی ظاهر دولتی ندارد و رقیب بخش خصوصی است.سازمان صنایع، تامین اجتماعی، بنیادهای مختلف و اخیراً بانک های دولتی که در سرمایه گذاری در هتل ها آژانس های مسافرتی را با سرمایه و نفوذ بخش دولتی گرفته اند رقیب بخش خصوصی شده اند و تا زمانی که دولت به عنوان یک عامل اجرایی قابل در کنار خود نپذیرد مشکلات همچنان ادامه خواهد داشت.
4- نداشتن امکانات مناسب، نبود هتل های مناسب، راه های دسترسی مناسب به محل های باستانی، امکانات تفریحی و …
5- تغییر ساختار شهرها به سمت توریست پذیری اگر بخواهیم کمی واقع بینانه تر به شهرهای توریست پذیر کشور بنگریم به این خواهیم رسید که توریست به هنگام سفر به آن شهر هیچگونه تابلو یا نشانه ای در خصوص راهنمایی به اماکن دیدنی یافت نمی کند یا در صورت وجود آنها به زبان فارسی هستند.
6- گسترش ایران گردی صنعتی جهانگردی را نباید به توریست خرجی خلاصه مرد بلکه باید با وارد کردن مسافرت در سبد زندگی مردم کشورمان به این صنعت رونق بخشیم و این امر جز با تحقق توریسم ارزان نمی توان به آن رسید.
7- کهنه و قدیمی بودن صنعت حمل و نقل نبودن ناوگان مسافربری مناسب و منطبق با تکنولوژی روز به عدم رشد این صنعت عنوان کرد.
8- عدم تبلیغات و اطلاع رسانی در اینترنت یکی از ابزارهای جذب توریست برای زمان ها و فصل های مختلف نیز استفاده از اینترنت است به این وسیله می تواند در تمامی فصول توریست را به دیدار از ایران دعوت کرد. در این زمینه باید تبلیف را متناسب با تنوع خاص که در کشور وجود دارد ارائه کرد. با توجه به اکوسیستم ایران می توان هم توریست علاقه مند به گنجینه های فرهنگی و توریستی جذب کرد و هم علاقه مندان شکار را.
9- عدم جذابیت موزه های کشور وقتی به یک موزه مراجعه می کنیم می توان بیشتر به این ضعف آشکار رسید، بهاگران ورودی که باعث شده است مردم کمتر به بازدید از این مکان ها بپردازند و موقعیت مکانی نامناسب موزه که مشاهده می شود اکثر موزه های کشور در خارج از شهرها بنا گردیده است.
10- به کارگیری افراد ناکارآمد و غیر متخصص در این صنعت به ذکر همین موارد درباره عدم رشد صنعت توریست در ایران بسنده کرده و به معرفی چند مکان دیدنی از ایران زمین می پردازم جاذبه های مهم گردشگری برخی از استانهای کشور سیستان و بلوچستان: شهر سوخته خراسان، حرم مطهر، فردوسی، خواجه ربیع، کلات نادری، سمنان: چشمه علی، مقبره بایزید بسطامی مازندران: دریای خزر، کاخ های رامسر گیلان، ماسوله، جنگل های تالش اردبیل، مقبره شیخ صفی الدین، گردنه حیران، سرعین آذرباییجان غربی، منطقه ییلاقی بند، کلیسای کندی آذرباییجان شرقی، شهر سنگی زنجان، گنبد سلطانیه، رختشو خانه، غار کتله خور، بازار زنجان همدان، غار علی الصدر، مقبره بوعلی سینا قزوین، دروازه تهران قدیم قم، حرم حضرت معصومه. اصفهان: سی وسه پل، پل خواجو، باغ پرندگان، مسجد امام لرستان، پل دختر خوزستان، مقبره دانیال نبی، چغازنبیل بوشهر، قلعه پرتغالی ها، فارس: تخت جمشید، حافظیه، سعدیه، کرمان: ارگ بم، کرمانشاه: بیستون، طاق بستان با نگاهی گذرا می توان گفت تمامی استانهای کشور جاذبه های توریستی زیادی دارند که بهره برداری از این جاذبه ها نیازمند یک مدیریت قوی و گسترده می باشد، که با توجه عدم درایت دولت ایران عملاً ایران را از لیست کشورهای توریستی خارج کرده است وهم چنان ایران در سطح کشورهای توریستی قرار گرفته است. http://www.kanune-iraniha.de نویسنده : 1304 فرستنده خبر: 1304.
صنعت توریست در چنگال لابی های افراطی
توریسم که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان منبع درآمد ملی منظور می گردد و از این رهگذر چه بسیار کشورهایی که به رونق ویژه ای رسیده اند؛ متاسفانه در کشور ما هنوز جایگاه منطقه ای خود را نیافته است و این سهل انگاری در حالی صورت می پذیرد که کشور ما درحال غنی ترین منابع توریست می باشد. البته اگر قیاس از کشورهای دیگر را در این مورد داریم به این یقین است که آنها بر مقدمات کار جذب توریست واقف هستند و حذب را تنها با شعار و بوروکراسی های اداری امکان پذیر نمی بینند. در واقع صنعت توریسم بیلان کار یک دولت مستقل است که به معرض دید جهانیان می گذارد. اما کاستی هایی که در کشور در این خصوص دیده می شود نه تنها از ماحیه مقدمات کار است بلکه مآخرات نیز گرفتار برنامه هایی است که از سوی لابی های افراطی و نفوذی در دستگاه های ذی ربط درصنعت توریست تزریق می شود. صنعت گردشگری جاری در داخل کشور متاسفانه در وحله اول با ظاهر سازی و و عمدتاً ریاکاری در خصوص مسائل مذهبی به نمیش در می آید. واگذاری این صنعت به بخش های خصوصی که همواره نگران پروانه های کار خویش هستند؛ مسئله را ناخودآگاه به سوی تظاهرهای اخلاقی و فسادی اقتصادی و مالی سوق می دهند. اعلانات کلیشه ای – مسیرهای محدود و مشخص- شعارهای تکراری همه نشان از کانالیزه شدن این صنعت از سوی یک مرکز واحد در عین حال نه چندان مستقل است. البته این ظاهر امر می باشد.
چراکه در روال کار هیچ یک از مسائل فوق رعایت نمی شود و اصل کار بر رضایت مندی مشتری بر می گردد. و این دو گانگی تا آنجا پیش می رود که مقدس ترین اعمال دینی هم در ردیف تالاری و قمار در می آید و هر روز شاهد سفر حج به عنوان جایزه هایی از سوی بانک های اسلامی ‹‹ !!›› از سوی شرکت های خصوصی و حتی برای مصرف کنندگان رب و گوجه فرنگی هم هستیم. ‹‹ !!›› عدم ارائه نظر کارشناسانه در این مورد کاملاً محرز است چرامه حج وزیارت دارای شرایط خاص و عقاید ویژه ای است که در هیچ یک از این جوایز نمی گنجد. تورهای زیارتی داخل کشور اگرچه سابقاً مختص مشهد مقدس بود اما امروزه مراکز متعدد دیگری هم به این تورها اضافه گردیده است که برای بدعت گذاری بسیار مناسب و مساعد می نماید. تورهای زیارنی خارج از کشور نیز تابع سیاست ثابتی نیست و نظریه های کارشناسانه در این موارد هم خالی از نظرهای ویژه نمی باشد.
البته آنچه که در این بلبشوری بازار توریسم بیش از همه باعث دل آزاری است علاوه بر دوگانگی فوق الذکر؛ چندگانگی دیگری است که به یقین از سوی لابی های افراطی چون پانفارسیم ها بر این صنعت تحمیل می گردد. گشت و گذار در اصفهان و شیراز اگرچه از وظایف هر ایرانی به شمار می رود و باید که هر ایرانی در طول عمر حتماً چندین بار از آثار باستانی این شهرها دیدن نماید؛ اما نام شهرهایی چون تبریز- ارومیه- اردبیل- زنجان… در میان این تورها اصلاً به چشم نمی خورد! هیچ بانک وهیچ موسسه ای برای دیدار ازاین منطقه جایزه ای نمی دهد. وهیچ دانشگاهی به اجبار دانشجویانش را برای دیدار از این منطقه راهی نمی کند! کیش ودوبی دو منطقه امن توریستی (!!) چنان تبلیغ می کردند وچنان راه های سفر به آن مناطق سهل وآسان می نماید که عنقریباً خانواده ها تعطیلات آخر هفته را درآنجاها بگذرانند! باز گذاشتن دست سرمایه داران خارجی بی هیچ ملاحظه سیاسی واخلاقی ودینی؛ برای سرمایه گذاری درمناطق مورد تایید این لابی ها روز به روز براقتصاد منطقه های مورد بحث می افزاید وکسی هم نگران شیوه بیماری ایدز وانحرافات اخلاقی درآن مناطق نیست! اما عبور از مرزهای شمالی وسکونت 24 ساعته درنخجوان؛ باعث وبانی تمامی انحرافات اخلاقی است چنانچه درهر کیلومتری از این جاده های مرتبط؛ پیام های هشدار دهنده ایدز ودیگرامراض به چشم می خورد!
جستجوی زجر آور وتوهین آمیز مسافرانی که از این راه ها تردید می نمایند آن هم نه یک بار ودو بار؛ گاه تا ده بار هرمسافری را از صرافت تکرار سفر بازمی دارد. ایست های متعدد بازررسی که اغلب مسافران را به چشم قاچاقچی وخلافکار و…. می انگارد؛ تنها این ذهنیت را درفرد می آفریند که: آیا ما واقعاً دریک کشور واحد تحت قوانین واحدی زندگی می کنیم اگر این گونه است تعداد هتل های اصفهان وتبریز را مقایسه نمایید. تعداد پارک های شیراز وارومیه را مقایسه نمایید. تعداد مراکز تفریحی کیش واردبیل را مقایسه نمایید. آمار تورسیت های زنجان وکرمان را مقاسیه نمایید… و یک بار درساعت 12 شب وارد پارس آباد مغان شوید وبه دنبال تاسیسات مسافری وراهی باشید …. آنگاه درمی یابید که صنعت تورسیم ما گرفتار چنگال لابی های افراطی است. که این افراطی گری خود را مستقیماً به اقتصاد جامعه سم پاشی می نماید وذهنیت بسیار سنگینی را درمیان ساکنین منطقه بوجود می آورند. برای ثبوت این ادعا به مسافرت های نوروزی امسال عنایت نمایید.

بررسی پیشینه پژوهش
در این خصوص جستجو به عمل آمد که به پایان نامه ای با عنوان نقش نیروی انتظامی و مردم در توسعه صنعت جهانگردی و ایرانگردی توسط مصطفی فیروزگر دانشجوی دوره دافوس دانشگاع علوم انتظامی در سال 1374 به عمل آمده بود که مطالعه و از برخی از مطالب آن در این تحقیق استفاده شده است.
همچنین مقاله ای تحت عنوان جهانگردی، امنیت و توسعه توسط دکتر علی رحیم پور در دی ماه 1380 ارائه شده که در بحث امنیت ملی و توریست از آن استفاده شده که در این مقاله بیشتر به مساله تامین امنیت برای توریست جهت جذب هرچه بیشتر آن اشاره شده است.

روش پژوهش
با حمد و سپاس ایزد منان که با الطاف بیکرانش این توفیق را ارزانی داشت که تحقیق حاضر که حاصل تلاش یک ترم تحصیلی است آماده ارائه گردد.
به دلیل عدم دسترسی آسان به آمار موجود و توریست ها و موضوع ارائه شده که از طریق پرسشنامه امکان دسترسی به هدف مورد نظر وجود نداشت و کار میدانی را مشکل می کرد، روش تحقیق به صورت کتابخانه ای می باشد. در این روش سعی شده تمام منابع موجود گردآوری و مطالعه گردد. علاوه بر این از سایتهای اینترنتی و بولتنهای ارائه شده توسط دفتر برنامه ریزی آمار و اطلاعات سازمان میراث فرهنگی و جهانگردی و همچنین مقالات و پایان نامه های موجود و کتابخانه این سازمان برای کامل شدن موضوع استفاده شده است.
ضمناً لازم به یادآوری است به صورت جداگانه با مسئولین مربوطه اداره کل اتباع خارجه و سازمان میراث فرهنگی و جهانگردی به منظور تکمیل و به روز کردن اطلاعات مصاحبه هایی صورت گرفت که در تحقیق ارائه گردیده است.

بخش اول : انگیزه های جهانگردی وانواع جهانگرد
انگیزه های جهانگردی
مسئله جهانگردی و سیاحت که از دیرباز مورد توجه بوده است. اساساً برای ارضای حس کنجکاوی، کسب اطلاعات، آگاهی و کشف راز آفرینش، تفحص در اموال مردم سرزمین های دیگر با وجود جاذبه های طبیعی و مصنوعی، آثار و بناهای تالیفی و باستان، اماکن مقدسه، تفریحات، استراحت و مسائلی از این قبیل که نام برده شد. لیکن نیاز به سفر برای فرار از محیط نیز انگیزه ای برای مسافرت است. چه اینکه سفرزاده نیازهای گوناگون انسان است که می توان این طور نام برد:
1- نیاز روانی 2- نیاز اقتصادی 3- نیاز اجتماعی 4- نیاز سیاسی
در بحث نیاز اجتماعی، آشنایی با آداب و سنن، رسوم و شناخت افکتر و ایده ها از دیرباز مورد توجه بوده است و چون تفاهم اندیشه کاری بس دشوار بوده از همان ابتدای امر سیاحت چاره موثر این کار شناخته شده و به عنوان یک نیاز اجتماعی موردقبول قرار گرفت.
در بحث نیاز سیاسی، گسترش صلح جهانی وپایداری این صلح در صحنه سیاست بین الملل امری بس ضروری است و صنعت جهانگردی نقش مهمی دارد.
انواع جهانگردی
جهانگردی با توجه به منظور ومقصود و انگیزه ای که جهانگرد دارد به طبقات مختلف تقسیم می شود. به عبارت دیگر هدف و انگیزه جهانگرد از مسافرت انواع مختلف را به وجود می آورد.
در مورد بحث قبلی اشاره شد سکه یکی از انگیزه های جهانگردی رهایی از محیط استراحت، فشار زندگی روزمره و یا تشنج شهر نشینی است که این انگیزه در ارتباط با سن مورد بحث است:
1- جهانگردی جوانان: نیاز به آزادی خود نمایی به چشم می خورد. جهانگردی سازمان یافته و گشت های منظم را پذیرا نیستند.
2- جهانگردی میانسالانس: نیاز به امنیت بیشتر است. نیاز به آزادی کاهش و خود محوری دیده نمی شود. متقاضی جهانگردی در سطح مناسب و گشتهای منظم است.
3- جهانگردی سالخوردگان: انگیزه و امنیت در این گروه مشهودتر است.
از نظر قصد مسافرت
1- تفریحی 2- ورزشی 3- شهری 4- فرهنگی 5- تجاری 6- کنفرانس ها
از نظر نحوه مسافرت
1- به صورت انفرادی با اخذ ویزای شخصی
2- توسط آژانس های مسافرتی کشور خود توریست با هماهنگی با آژانس مسافرتی کشور میزبان به صورت تورتحت پوشش اداره کل اتباع خارجه با هماهنگی استانها به سیاحت خود می پردازند.
آقای والنس اسمیت گردشگر را بر حسب نوع انگیزه به گونه ای دیگر طبقه بندی می کند که شامل گردشگر قومی، هنری، تاریخی طبعیت گرا، تفریحی و کاری می باشد.
کوهن ( 1979-1972) نوعی تقسیم بندی گردشگری ابداع کرد که تا اندازه ای به شناخت مفهوم واقعی گردشگر و اثری که ممکن است بر جمعیت میزبان داشته باشد یاری می رساند. او بر اساس میزان علاقه گردشگر به کسب تجربه در جامعه ناآشنای میزبانس آن را به چهار نوع عمده تقسیم کرده است.
1- کاوشگر 2- بدون مقصر 3- گردشگری توده ای انفرادی
4- گردشگری توده ای سازمان یافته
که دو نوع اول غیر نهادینه می باشند و دونوع بعدی نهادینه می باشد. دو نوع کاوشگر و بدون مقصد، در پی یافتن چیزهای تازه، نا آشنا و شگفت انگیز هستند. آنان خودشان مقدمات مسافرتشان را فراهم می کنند، از تسهیلات می گیرند و تماس زیادی با ساکنان محل دارند. کوهن این گروه را مسافران نهادینه شده می نامد.
دو گروه دیگر نحو سفر و محل اقامت خود را از طریق بنگاه های مسافرتی تنظیم می کنند و به دنبال نقاط همه کس پسند هستند.
جاذبه های جهانگردی
عواملی که در یک کشور یا سرزمین که موجب جلب جهانگردی شود را جاذبه های جهانگردی گویند.
عواملی که در جلب توریست می تواند موثر باشد 2 دسته است:
1- عوامل طبیعی شامل : آب و هوای خوش، مناظر مطلوب، دریاها، اماکن مقدس، جنگلها جانوران.
2- عوامل مصنوعی و ساختگی: آثار باستانی و موزه ها، اماکن یا ابنیه ها، صنایع شگفت انگیز که شامل:
1- کالای جهانگردی: به کالاهایی که برای توریست ها جالب بود و باعث جذب آنها می شود.
2- خدمات جهانگردی: عبارتست از خدمات و کاری که در یک کشور برای جهانگرد انجام می گیرد مانند راهنمای جهانگردان، خدمات پذیرایی در هتلها و رستورانها، خدمات آژانس های مسافرتی، خدمات قطار، هوایی.
3- تسهیلات جهانگردی: که براحتی و آسایش جهانگرد منتهی می شود مانند آسان نمودن تشریفات گمرکی، اقامت، جابجایی، کنترل نرخ قیمتها، کالای مصرفی، سایرخدمات فروخته شده.
4- تاسیسات جهانگردی: که شامل هتلها و اقامتگاه های مناسب جهت استفاده توریستها می باشد.
5- مسیر جهانگردی 6- انتشارات جهانگردی 7- تبلیغات 8- مناطق جهانگردی
در جایی دیگر جاذبه به شکل زیر تقسیم بندی می کند:
1- منابع طبیعی: مناظر خاص، کوه ها، دریا، وضعیت های ویژه آب و هوایی شامل آفتاب و سواحل.
2- منابع انسان ساخت (رویدادهایی چون مسابقات و جشنواره ها).
3- فرصت های تفریحی، جاذبه های تاریخی و باستان شناسی شهرهای تاریخی و آثار باستانی.
4- منابع فرهنگی مانند صنایع دستی، سنتهای گفتمانی (زبانی)، غذاهای ویژه سنتی، هنر و موسیقی (کنسرت، نقاشی و مجسمه سازی و غیره).
پی نویس
1- به نقل از الوانی مهدی و دهدشتی، شاهرخ، اصول و مبانی جهانگردی چاپ اول بنیاد مستضعفان – 1372 ص 108.

بخش دوم : حقوق جهانگردان غیر مسلمان
حقوق جهانگردان غیر مسلمان در تعالیم دینی- پیمان های فرامرزی و قانون اساسی
جهانگردان، صرف نظر از عقاید دینی و به اعتبار انسان بودن، واجد اعتبار و ارزش هستند. در اندیشه های دینی اسلام انسان کسی است که مسجود ملائکه واقع شده و خداوند متعال به او کرامت عطا کرد. و بر سایر موجودات برتری داده است . بنابراین عقلاً تکریم انسان ضروری است و اوصافی چون رنگ، نژاد، زبان و مذهب تاثیری در برتری یا تحقی انسان ها ندارند.
از سوی دیگر، انسان هایی که به سیر در جهان می پردازند، به نوعی به ندای شارع مبنی بر "سیروا فی الارض" جامعه عمل می پوشانند و بی تردید در گذر از کشورها جهان جان و مال و حیثیت آنان ایمن از تعرض است و حرمتی مضاعف می یابد. اینان از حقوق طبیعی انسان برخوردارند و بر دولت و ملت کشور میزبان لازم است که حرکت این حقوق را پاس دارد.
اعلامیه جهانی حقوق بشر که یکی از افتخارات انسان و نشانه ای از تفکر فرهنگی بشر است، با تکیه بر کرامت ذاتی و اعلام حقوق طبیعی انسان ها ضوابطی را بیان کرده است که رعایت آن، جهان عاری از خشونت و تبعیض و توام با آرامش و همزیستی ایجاد خواهد کرد. در مقدمه این اعلامیه آمده است:
"از آنجا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر به کارهای وحشیانه ای انجامیده است که روح بشریت را برآشفته و پیدایش جهانی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و از ترس و فقرفارغ باشند بالاترین آرمان بشر اعلام شده است.
از آنجا که اساساً حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین درمان مجبور به قیام ضد ظلم و فشار نشود.
از آنجا که مردم ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی وبرابری حقوق را آرمان تمام مردم و ملل اعلام می کند…"
این اعلامیه حقوق ذاتی، غیر قابل سلب و اسقاط ناپذیر انسان ها را مورد بحث قرار داده است؛ حقوقی که لازمه حیثیت انسانی انسان هاست و دست توانای خلقت و آفرینش، آن را برای انسان قرار داده است. یعنی مبدا و قدرتی که به انسانها عقل و اراده و شرافت انسانی بخشیده، این حقوق را نیز به آنها داده است. پس انسانها نه می توانند محتویات اعلامیه حقوق بشر را برای خود وضع و نه می توانند از خود سلب کنند.
به نظر می رسد به دلیل مبنای طبیعی این حقوق است که وجود مشترک بسیار زیادی بین مفاد اعلامیه جهانی حقوق بشر غرب، مصوب 1968 و اعلامیه حقوق بشر اسلامی، مصوب سازمان کنفرانس اسلامی مصوب 1990 میلادی وجود دارد.
حق آزادی رفت و آمد که مبنای حرکت جهانگردان از کشوری به کشور دیگر است، در هر دو منبع قانونی فوق مورد شناسایی قرار گرفته است؛ چنانکه ماده 13 اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان می دارد:
1- هرکس حق داردکه درداخل هرکشوری آزادانه عبورو مرور ومحل اقامت خودرا انتخاب کند.
2- هرکس حق دارد هر کشوری و از جمله کشور خود را ترک کند یا به کشور خود باز گردد.
بند الف ماده 20 حقوق بشر اسلامی بیان می دارد:
هر انسانی حق دارد که آزادانه از محلی به محل دیگر منتقل شود و محل اقامت خود را در شهرها و کشورهای اسلامی یا خارج از آنها در موقع ضرورت انتخاب کند.
حال که اصل حق آمد و شد و اقامت در دیگر کشورها تثبیت شد، می توان گفت با توجه به قاعده ‹‹اذن در یک شئ اذن در لوازم آن است››، جهانگردان غیر مسلمان به عنوان اعضای خانواده بزرگ بشریت از کلیه حقوق طبیعی، شامل حق حیات و آزادی، دادخواهی منع شکنجه، استراحت و فراغت، امنیت، اقامت، منع تبعیض و حق مالکیت برخوردار هستند.
استاد فرزانه، محمد تقی جعفری پس از مقایسه دو نظام حقوق جهانی بشر از دیدگاه اسلام و غرب و تطبیق آن دو با یکدیگر چنین نتیجه گیری می کنند که اصحاب آرا و عقاید باطله و بی اساس در جامعه اسلامی – مادامی که اخلالی در حامعه وارد نیاوردند، در همه شئون حیات و کرامت و آزادی و تعلیم و تربیت و تساوی در مقابل قوانین، از هم زیستی با مسلمین برخوردار هستند.
ازمجموع مطالب طرح شده این نتیجه حاصل می شود که قوانین فرامرزی حرمت جان، مال و حیثیت بیگانگان، از جمله جهانگردان را مورد تاکید و تایید قرار دادند. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اگرچه به صراحت حقوق جهانگردان غیر مسلمان تبیین نشده است، ولی از اصل 14 قانون اساسی می توان به نحوه ارتباط دولت و ملت ایران با جهانگردان غیر مسلمان پی برد. این اصل بیان می دارد:
به حکم آیه شریفه ‹‹لاینحی کم الله عن الذین لم تقاتلوا کم فی الدین و لم یخرجوکم من دیارکم ان تبروهم و تقسطوا الهیم ان الله یحب المقسطین›› دولت جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غیر مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامی عمل کنند و حقوق انسانی آنان را رعایت کنند. این اصل در حق کسانی اعبار دارد که بر ضد اسلام و جمهوری اسلامی ایران توطئه نکنند.
اخلاق حسنه که مورد تاکید فوق قرار رگفته، آداب پسندیده ای است که افراد در معاشرت های خود با یکدیگر به کار می بندند تا اولاً شان و منزلت انسانی را محترم بدارند؛ ثانیاً بین آنها محبت و مودت ایجاد شود.
‹‹قسط و عدل›› نیز رفتار منصفانه ای است که هر کس بدون در نظر گرفتن عواملی همچون خویشاوندی یا بیگانگی، حب و بغض، نژاد یا مذهب و نظایر آن در مورد دیگران معمول می دارد؛ به موجب این اصل، غیر مسلمانان غیر اهل کتاب حق دارند و می توانند در جمهوری اسلامی ایران با امنیت و آسایش زندگی کنند.
نباید از یاد برد که جهانگردان غیر مسلمان، میهمانان کشور میزبان محسوب می شوند و کشور میزبان با صدور روادید عملاً پیمان دوستی و عدم تعرض نسبت به ان ها را امضا می کنند. در این خصوص، دین اسلام افزون بر تاکید بلیغ بر پایبندی و پایداری در برابر پیمان ها، بایسته نگه داشتن حقوق همه انسان ها و حاکمیت عدالت اجتماعی و رهیز از هر گونه تجاوز و خیانت، پیروانش را در ارتباط با دیگر ملتها به یک سلسله رفتارهای اخلاقی و اجتماعی و تربیتی سفارش کرده است.
آیه 83 سوره بقره که در اصل 14 قانون اساسی ذکر شده است و ایه ‹‹قولوا للناس حسناً›› مبنی بر اینکه با مردم گفتار نیکو داشته باشید، نمونه هایی از تعالیم دین مبین اسلام در برخورد پسندیده با جهانگردان غیر مسلمانس محسوب می شوند.
در اینجا بی مناسبت نیست به کلام حضرت علی (ع) خطاب به مالک اشتر آنگاه که عازم مصر و قبول حکومت آن دیار بود، اشاره کنیم که فرموردند: با مردم به مهربانی رفتار کند و چون حیوان درنده به جان آن ها نیفتد؛ چرا که مردم دو دسته اند یا برادران دینی تو هستند یا همانند تو انسانند.
حقوق جهانگردان غیر مسلمان در قوانین عادی
الف) قانون مدنی
این قانون، میراث آنقدر به جای مانده از اندیشمندان بزرگی است که با مهارتی تام، پیوندی مستحکم بین حقوق اسلامی وحقوق اروپایی برقرارکردند ودرنتیجه همت آن بلند نظران بنای مستحکمی ایجاد شد که هنوز پس از گذشت قریب به 70 سال باقی و پابرجاست. در این قانون، احکام مربوط به اشخاص، اموال، عقود و معاملات تبیین شده است. جهانکردان غیر مسلمان اگرچه بنابر عموم ماده 5 قانون مدنی تحت شمول این قانون قرار ارند، در خصوص احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود››.
احوال شخصیه که موضوع اصلی این ماده را تشکیل می دهد، عبارت از اوصافی است که مربوط به شخص، صرف نظر از شغل و مقام خاص او در اجتماع است. احوال شخصیه را اوصافی تشکیل می دهند که قابل تقویم و مبادله به پول نیستند و از لحاظ حقوق مدنی نیز آثاری بر آن ها مرتبت است؛ مانند ازدواج وطلاق و نسب. از سوی دیگر در خصوص مشمولان این ماده باید گفت اتباع خارجه اعم است از اهل کتاب خارجی و غیر اهل کتاب خارجی که به صورت مستامن (زینهاری) مقیم دائم یا موقت در ایران باشند؛ پس بودایی برهمایی هم که باشند، مشمول این ماده اند، اما نکته مهم، تصادم اهل شخصیه اتباع خارجه با احوال شخصیه اتباع داخله است که موجب مقید شدن ‹‹ماده 7 قانون مدنی›› می شود. نکاح مصداقی از این احوال است که ‹‹دین›› و ‹‹تابعیت›› متعاقدین سبب تفاوت احکام آن می شود. از بررسی مواد متعدد قانون مدنی در باب نکاح نتایج ذیل حاصل می شود:
الف) نکاح جهانگرد مرد غیر مسلمان با زنان مسلمان تبعه ایران نیست.
ماده 1059 قانون مدنی در این مورد بیان می دارد: ‹‹نکاحمسلمه با غیر مسلمه جایز نیست. تفاوتی ندارد که غیر مسلمان از کفار کتابی باشد یا غیر آن››.
ب)نکاح جهانگرد زن غیر مسلمان با مرد مسلمان تبعه ایران مورد اشاره قانون مدنی قرار نگرفته است. به عقیده برخی حقوق دانان اگر آن غیر مسلمه خارج از ادیان رسمی باشد، نکاح باطل است؛ مانند ازدواج مسلمان با یک بودایی، و اگر آن غیر مسلمان دارای یکی از ادیان رسمی باشد، در فقه اختلاف است. متعه او را روا شمرده اند و در دائم اختلاف است.
ج) نکاج جهانگرد مرد مسلمان تابع خارج، با زن مسلمان تبعه ایران منوط به تحصیل اجازه مخصوص است. ماده 1060 قانون مدنی در این زمینه بیان می دارد: ‹‹ ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی در مواردی هم که مانع قانونی ندارد موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت است››. د) دولت می تواند نکاح مرد تحت استخدام دولت با جهانکرد زن مسلمان را منوط به اجازه مخصوص نماید. ماده 1561 قانون مدنی در این باره بیان می دارد: ‹‹دولت می تواند ازدواج بعضی از مستخدمان و ماموران رسمی و محصلان دولتی را با زنی که تبعه خارجی باشد موکول به اجازه مخصوص کند››.
هـ) نکاح زن جهانگرد غیر مسلمام با تبعه مرد مسلمان ایرانی به شرط رعایت مادخ 1061 قانون مدنی بلااشکال است.
و) نکاح مرد جهانگرد غیر مسلمان با زن غیر مسلمان تبعه ایران منوط به تحصیل اجازه است (ماده 1060 قانون مدنی).
مسئله ارث کافر از مسلمان یکی دیگر از موارد مرتبط با ماده 7 قانون مدنی است که تبعاً اگر در بین ورثه کافر، مسلمانی باشد و موضوع در محاکمه ایران مطرح شود، نمی توان قانون مطبوع متوفی را حاکم دانست. ماده 881 مکر قانون مدنی در این باره بیان می دارد.: ‹‹کافر از مسلم ارث نمی برد و اگر در بین ورثه متوفی کافری مسلم باشد، وارث کافر ارث نمی برد اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشد››.
نکته پایانی قابل طرح در این مبحث، مسئله نحو تملک املاک و ارازی توسط جهانگردان خارجی است. بر خلاف ماده 7 قانون مدنی، قانون گذار ایرانی در این زمینه، مسیر متفاوتی را پیموده است و در ماده 8 در این خصوص بیان می دارد: ‹‹اموال غیر منقول که اتباع خارجه در ایران بر طبق عهود تملک کرده یا می کنند از هر جهت تابع قوانین ایران خواهد بود››.
باید توجه داشت که تملک اموال غیر منقول منوط به اقامت دائمی بیگانه در ایران نیست. جهانگردان غیر مسلمان دارای حق تملک املاک و ارازی واقع در ایران هستند. آئین نامه راجع به استملاک اتباع بیگانه در ایران، منصوب به مرداد 1344، در این باره بیان می دارد:
‹‹بیگانگانی که به منظور سیاحت و استفاده ییلاقی مسافرت های منظم فصلی در سنوات متعدد و متوالی به ایران می کنند هرگاه بخواهند در ایران محلی برای سکونت شخصی خریداری کنند باید به ترتیب زیر اقدام کنند متقاضیان تقاضای خود را که باید حاوی نکات ذیل باشد:
الف) نام و نام خانوادگی و محل اقامت و رونوشت شناسنامه یا رو نوشت برگ هویت
ب) تابعیت فعلی و در صورت غیر تابعیت، تابعیت اصلی
ج) مشخصات کامل محل مورد تقاضای خود را در استان ها و فرمانداری های کل به استانداری یا فرمانداری کل و در تهران به دفتر نخست وزیر تسلیم کنند. استانداران یا فرمانداران کل بر حسب مورد تقاضای واصله را به مرکز و استانها در کمیسیونی مرکب به نمایندگان نخست وزیری و وزارت خانه های کشور، دادگستری، امور خارجه در نخست وزیری مورد رسیدگی قرار گرفته و برای تصویب نهایی به هیئت وزیران تقدیم می شود. تصمیم کمیسیون در مورد تقاضا قطعی است››. (در حال حاضر ریاست جمهوری جاگزین نخست وزیری است).

ب) قانون مجازات اسلامی
قانون کیفری، مجموعه ای از باید ها و نبایدهاست که برای انتزام امور و حفظ ارزش های انحصاری هم چون امنیت، حیثیت، مالکیت، حیات و … وضع می شود.
جهانگردی، اگرچه فی نفسه یک ارزش است، در قانون مجازات اسلامی مقررات خاصی برای حمایت از جهانگردی یا جهانگردان دیده نشده و اینان تابع قوانین عام کیفری ایران هستند. البته عقاید دینی جهانگردان موجب تفاوت برخی از احکام در زمینه های حدود، قصاص، دیات و تعزیات می شود که به آن اشاره خواهد شد. ‹‹حدود›› به مجازات هایی گفته می شود که نوع و میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است. مواد 63 تا 204 قانون مجازات اسلامی به حدود(زنا، لوات، مساحق، قذف، شرب خمر، محاربه و فساد فی الارض و سرقت) اختصاص دارد. اگرچه تمامی افراد، صرف نظر از عقاید دینی در قبال اینگونه مجازات ها برابرند، در موارد خاص ‹‹مسلمان بودن یا نبودن›› سبب تشدید، تخفیف و یا حذف مجازات می شود؛ برای مثال مجازات شرب خمر برای مرد مسلمان 80 ضربه شلاق است؛ اما در مورد غیر مسلمان چنین مجازاتی پیش بینی نشده است و صرفاً در صورت تظاهر به شرابخواری این مجازات اعمال خواهد شد.
از سوی دیگر، گاهی ‹‹کفر›› سبب تشدید مجازات حد است؛ برای نمونه به موجب ماده 82 قانون مجازات اسلامی، زنای مرد غیر مسلمان با زن مسلمان صرف نظر از اینکه زانی محصن یا غیر محصن باشد قتل است این در حالی است که مجازات زنای غیر محصن مسلمان یکصد ضربه شلاق است. نکته دیگری که در زمینه مجازات های حدی جهان گردان وجود دارد، علم و جهل ایشان به عمل ارتکابی است. اگرچه جهل به قانون رافع مسئولیت نیست ونمی توان برای رهایی ازمجازات به این غذر متوسل شد، درموارد متعددی از مباحث حدود به لزوم ‹‹ علم›› مرتکب اشاره شده است؛ برای مثال براساس تبصره 1 ماده 166 قانون مجازات اسلامی درصورتی که شراب خورده مدعی جهل به حکم یا موضوع باشد وصحت ادعای وی متحمل باشد؛ محکوم به حد نخواهد شد. دیگر آنکه براساس بند 6 ماده 198 قانون مجازات اسلامی ، احتمال حد سرقت منوط برآن است که سارق بداند وملتفت باشد که ربودن آن حرام است. بنابراین، جهل وی سبب رهایی ازمجازات است.
درتبیین مبنای لزوم علم جهانگردان غیر مسلمان می توان گفت :
لازمه تنبیه، اعلام است وعقاب بلابیان قبیح است ونحوه اعلام باید بگونه ای باشد که ابلاغ حکم به درستی وبه نحوه اکمل صورت پذیرد. قاعده‹‹ جهل به قانون رافع مسئولیت نیست›› اگر چه برای انتظام اجتماعی ومصلحت جامعه وبه حکم ضرورت مورد پذیرش قرارگرفته است، ولی عادلانه نیست وبراساس قاعده انصاف نمی توان فردی را تنبیه کردکه ممنوعیت عمل به اطلاع وی نرسیده است.
این نقیضه درحدود شرعیه راه نیافته است . این مجازات ها اگر چه شدیدند ؛ شرایط اثبات آن نیز بسیار دقیق وظریف است؛ به نحوی که با بروز کوچکترین شبهه ای مجازات حدی دفع می شود ‹‹ الحدود تدرا با لشبهات›› . بنابراین باید به ادعای جهانگردان غیر مسلمانی که مدعی اطلاع نداشتند از حرمت جرائم حدی هستند، توجه کرد.
واما درارتباط با قصاص باید گفت : نا برابری درقصاص جهانگردان غیر مسلمان ومسلمانان وجود دارد. بنابراین اگر جهانگرد غیر مسلمان به دست مسلمان کشته شود، قاتل قصاص نمی شود ولی اگر مسلمانی را غیر مسلمان بکشد، قاتل قصاص می شود. جمهور فقها براین عقیده اند وتنها ابوحنیفه از فقهای اهل سنت طریق دیگری را پیمود ومعتقد است هیچ تبعیضی درقصاص وجود ندارد. کافر به کشتن مسلمان کشته می شود ومسلمان به کشتن کافر کشته می شود. درخصوص قتل کافر توسط مسلمان باید توجه داشت که اگر قاتل به کشتن کافر عادت کند، به این دلیل کشته می شود برخلاف موارد فوق که حکم آنها درقانون مجازات اسلامی بیان نشده است؛ درخصوص قتل جهانگرد غیر مسلمان توسط غیر مسلمان دیگر، ماده 210 قانون مجازات اسلامی بیان می دارد: ‹‹ هرگاه کافر ذمی عمداً کافر ذمی دیگر ی را بکشد قصاص می شود، اگر چه پیرو دو دین مختلف باشند واگر مقتولین زن ذمی باشد باید ولی او قبل ازقصاص نصف دیه مرد ذمی را به قاتل بپردازد›› . این ماده، حکم قتل کافر غیر ذمی را بیان نکرده است. به نظر می رسد با توجه به اطلاق آیه شریفه‹‹ النفس بالنفس ›› قاتل محکوم به قصاص است. نباید کفر مقتول سبب رهایی قاتل ازمجازات شود البته اگر قاتل کافر، مسلمان شود، دیگر کشته نمی شود. از مجموع مطالب پیش گفته این نتیجه حاصل می شود که اگر جهان گرد غیر مسلمان مسلمانی بکشد، قاتل قصاص نمی شود؛ اما این به معنای بلامجازات گذاشتن قاتل نیست. چنین جهانگردانی در پناه نظام اسلامی قرار دارند و حکومت اسلامی با صدور روادید عملاً پیمان عدم تعرض و حمایت از آنان را امضا کرده است و در این حالت چون قتل چنین جهانگردانی حرام است، قاتل تعریض می شود بر اساس ماده 16 قانون مجازات اسلامی، تعریض، تادیب و یا عقوبتی است که نوع و مقدار آن در شرع تعیین نشده و به نظر حاکم واگذار شده است؛ از قبیل حبس و جزای نقدی و شلاق که میزان شلاق باید از مقدار حد کمتر باشد.
یکی دیگر از مسائل قابل توجه مربوط به حقوق جهانگردان غیر مسلمان، مسئله دیه وخون بهاست. نباید فراموش کرد که نتمام انسانها حق حفظ تمامیت جسمانی دارند و باید از آنها در قبال تعدیاتی که نسبت به جسم و جان آنان صورت می گیرد، حفاظت کرد. قانون مجازات اسلامی با بهره گیری از مجازات قصاص در صدد بر آمده است که برای حفظ حیات اشخاص و تمامیت جسمانی آنان از شدیدترین ضمانت اجراهای موجود استفاده کند.
اما در پاره ای موارد، قصاص امکان پذیر یا اینکه جرم، غیر عمدی یا خطایی است و در این حالت جانی یا عاقله مکلف به پرداخت دیه است. حال باید دید در این مقوله نیز مانند ‹‹قصاص›› عقاید دینی سبب عدم تصاوی به مجازات می شود و اگر این چنین است، تفاوتی بین اصناف کفاروجود دارد یا خیر؟
قانون مجازات اسلامی تا قبل از مصوبه مورخه 4/3/1382 مجتمع تشخیص مصلحت نظام درباره این مسئله ساکت بود و صرفاً در ماده 297 به بیان انواع دیه قتل مرد مسلمان اشاره شده بود. وصف اسلام در این ماده سبب شد عقاید متفاوتی در خصوص دیه عقلیت های دینی ابراز شود.
سرانجام مصوبه مجمع تشخیص مصلحت به این مباحث خاتمه داد و ضمن تبصره الحاقی به ماده 297 قانون مجازات اسلامی بیان داشت: تبصره ‹‹بر اساس نظر›› حکومتی ولی امر، دیه عقلیت های دینی شناخته شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به اندازه دیه مسلمانان تعیین می شود››. عقلیت های دینی معروف در قانون اساسی، پیروان ادیان آسمانی (مسیحیان، یهودیان و زرتشتیان) هستند.
نباید پنداشت که حکم این تبضره ناظر بر عقلیت های دینی تبعه ایران است. در اینجا تابعیت موثر نیست و جهانگردان غیر مسلمانی که پیرو یکی از ادیان الهی مذکور در قانون اساسی هستند، صرفه نظر از این که تبعه ایران یا غیر ایران باشند مشمول این تبصره هستند.
اما هنوز در قانون مجازات اسلامی، دیه کفار غیر ذمی نامعلوم است. در این خصوص، بنابر اصل 167 قانون اساسی و ماده 214 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری، رجوع به منابع معتبر فقهی یا فتوای معتبر ضروری است.
فقهای بزرگ و صاحب نامی همچون محمد حسن نجفی در کتاب جواهر الکلام و حضرت آیت الله خوئی در کتاب مبانی تکمله المنهاج، امام خمینی در تحریر الوسیله و شهید ثانی در شرح لمعه، به صراحت به عدم تعلق دیه بر کفار غیر کتابی فتوا داده اند. علاوه بر این در مورد آن دسته از مسلمانانی که مفهوم به کفر هستند، مانند ناسبیها، خوارج و غلات چنین گفته اند. ‹‹در صورتی که غلو آنها به کفر برسد نیز از دیه بهره ای نمی برند›› .
به عقیده برخی از فقها، کفار غیر کتابی مهدورالدم محسوب می شوند و خون آنان حرمتی ندارد. تبصره 2 ماده 295 قانون مازات اسلامی در این راستا بیان می دارد. ‹‹در صورتی که شخصی کسی را به اعتقاد قصاص یا به اعتقاد مهدور الدم بودن بکشند و این امر بر دادگاه ثابت شود و بعد معلوم شود که مجنی علیه مورد قصاص یا مهدورالدم نبوده است قتل به منزله خطای شبیه عمد است و اگر ادعای خود را در مورد مهدور الدم بودن مقتول به اثبات برساند، قصاص و دیه از او ساقط است››.
وجود این ماده در جامعه ای که حاکم اسلامی وجود دارد و احکام این دین در تمام شئون کشور جاری و ساری است و احتمال سوء استفاده از آن و بروز بی نظمی و خطشه بر چهره اسلام و مسلمین وجود دارد، قابل دفاع نیست. اگر برای تعیین دیه جهانگردان کفار غیر کتابی مانع شرعی وجود دارد، لکن برای تعریز کسانی که مرتکب جنایت در مورد این افراد می شوند، منعی وجود ندارد، از این حیث می توان بر مبنای مصلحت جامعه برای اینگونه افراد مجازات تعزیری مشخصی تعیین کرد. اما در زمینه حقوق کیفری جهانگردان غیر مسلمان در بخش تعزیرات، به نظر میرسد با توجه به اینکه امنیت جانی، حیثیتی، مالی و آزادی این افراد از اهمیت ویژه ای برخوردار است و جرائمی همچون آدم ربایی و گروگان گیری، سرقت اموال و توهین در صدر سایر جرائم قرار دارند، می توان با بهره گیری از عناوین حقوقی ‹‹تشدید مجازات شخصی›› و حذف عواملی که مانع ‹‹حتمیت مجازات›› می شوند، ضریب امنیت کیفری جهانگردان غیر مسلمانان را افزایش داد.
ج) قانون آئین دادرسی کیفری
قانون آئین دادرسی کیفری، قانونی شکلی است؛ اما شکلی بودن این قانون به معنای کم اهمیت بودن آن نیست. بهترین الگو برای تعیین حدود آزادی های هر کشور مجموعه آئین دادرسی کیفری آن است.
قانون آئین داد رسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری ایران مصوب به سال 1378، ضوابط ویژه ای را برای رسیدگی به جرائم جهان گردان غیر مسلمان پیش بینی نکرده است. لیکن می توان به تکمیل شدن این قانون در آینده نزدیک در زمینه حقوق جهانگردان امید داشت.
در این خصوص توسعه می شودمحدودیت های قانونی در زمینه کشف جرائم مراعات شود و ضابطات دادگستری که سربازان مقدم عدالت هستند، با التزام به رعایت حرمت اموال و آزادی اشخاص از محدودهای تعریف شده قانون تعدی نکنند. بی تردید ایجاد پلیس جهانگردی و گردشگری که عهده دار وظایف ضابطان دادگستری در خصوص جرائم جهانگردان است، گام موثری در جهت ارتقای حقوق کیفری جهانگردی محسوب می شود. از سوی دیگر در زمینه دفاع از اتهامات جهانگردان می توان نمایندگان حقوقی سفارتخانه های متبوع را به عنوان وکیل پذیرفت و جهت تسریع در رسیدگی به جرائم آنان (که البته تسریع مطابق با طبع اقامتگاه موقت جهانگردان است) اقدام موثری برای حسن دفاع از حقوق آنان صورت داد. البته این موارد نیاز به نص تصریح قانون دارد که در حال حاضر چنین قوانینی وضع نشده است.
د) قوانین اداری
در حال حاضر، سازمان ایرانگردی و جهانگردی با مجموعه ای از قوانین ناقص و پراکنده عهده دار امور مربوط به گردشگری و جهانگردی است. البته ادغام این سازمان با سازمان میراث فرهنگی در استانه تحقق است و اراده نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی در این زمینه اعلام شده است به نظر می رسد ایجاد سازمان جهانگردی و میراث فرهنگی، گام بلندی در تحقق حقوق جهانگردان در ایران باشد که متاسفانه این امر هنوز محقق نشده است. البته شناسای و حرکت حقوق جهانگردان به سازمان یا اداره خاصی مربوط نیست؛ بلکه تمامی مردم ودستگاه های دولتی وعمومی به نحوی با آن ارتباط دارند؛ به دیگر سخن، مجموعه گسترده ای ازادارات واجزای دولت ازخارج گرفته تا داخل ومبادی ورودی وخروجی، با جهانگردان درارتباط هستند؛ برای مثال درحال حاضر براساس قوانین موجود، سفارتخانه ها ونمایندگی های ایران درخارج ازکشور موظفند تسهیلات وخدمات صدور روادید سیاحتی را برای اتباع کشورهای مختلف جهان که دارای مناسبات سیاسی با ایران هستند، حداکثر ظرف 10 روز فراهم کنند.
علاوه براین، ادارات گذرنامه، گمرک، فرودگاه، راه آهن، بندر های مستقر درمبادی ورودی وخروجی مرز ها وهمچنین شهرها موظفند تسهیلات لازم را برای جهانگردان فراهم کنند. جهانگردان دربدو ورود به کشور دارای حق وارد کردن اموال شخصی وبرخی اقلام مرتبط به سفر هستند وبه هنگام خروج ازکشور نیز ازحق خارج ساختن صنایع دستی وآلات موسیقی ایرانی وخاویار برخوردارند. با این همه باید گفت قوانین ما دراین زمینه نارساست وتصویب قانون جامع جهانگردی که دربردارنده ابعاد گوناگون حقوقی مربوط به حقوق جهانگردی درایران باشد، احساس می شود.

تکالیف جهانگردان غیر مسلمان
لزوم رعایت قوانین موضوعه جمهوری اسلامی ایران
قانون هر کشور مجموعه ای از مطلوب ها، خواسته ها، بایدها و نبایدهاست که رعایت آن از جانب تمامی افراد و اشخاص اعم از تبعه و بیگانه ضروری است. بیگانگی که به عنوان جهانگردپای بر عرصه کشور می نهند، به دیده احترام به قوانین کشور میزبان می نگرد و خود راملزم به تبعیت از اوامر و نواهی قانونگذار آن کشور می دانند؛ قوانینی که بعضاً محدود کننده رفتار و گفتار جهانگردان هستند؛ در حالی که ممکن است آن رفتار یا گفتار در کشور متبوع جهانگردان پذیرفته و مجاز باشد.
در اینجا اهمیت رعایت قوانین مضاعف است؛ زیرا سخن از ورود ‹‹غیر مسلمان›› به ‹‹کشور اسلامی›› است؛ کشئری که بر اساس اصل 4 قانون اساسی، قوانی آن باید منطبق با موازین اسلام باشد. از این حیث قوانین موضوعه رنگ و بویی شرعی دارند و نباید اعتقادات جهانگرد غیر مسلمان سبب نادیده گرفتن چنین قوانینی شود؛ به دیگر سخن، پیش شرط ورود ‹‹جهانگرد›› به هر کشوری آن است که حرمت قوانین آن کشور را حفظ کند و با دیده تحقیر به آن ننگرد. به عقیده برخی حقوق دانان، حقوق بین الملل، هیچ کشوری را ملزم به پذیرش بیکانگان در قلمرو خود نمی کند؛ لیکن زمانیکه کشوری به اتباع بیگانه اجازه ورود و اقامت در خاک خود می دهد، باید از جان و مال آنان محافظت کند و آنان را از حداقل حقوقی که برای ادامه زندگی هر انسانی لازم و ضروری است، برخوردار سازد. به هرحال وصف ‹‹جهانگردی›› سبب خروج جهانگردان از قوانین موضوعه کشوری نیست و هیچگاه توصیه نمی شود برای جذب جهانگردان موصونیت غذایی بر قرار و خاطرات نا خوش آیند کاپیوتولاسیون تکرار شود؛ لیکن این انتظار وجود دارد که ‹‹قاعده حداقل رفتار با اتباع بیگانه›› رعایت گردد. جهانگردان غیر مسلمان که تابعیت ایرانی نداشته باشند، از حقوق شهروندی خاص ایرانیان مانند تصدی برخی از مشاغل و مناصب رسمی، لشگری و کشوری و اعمال حقوق سیاسی مانند حق شرکت در انتخابات محروم هستند.
از مجموعه مطالب پیش گفته این نتیجه حاصل می شد که ‹‹جهانگردان در ایران›› با دو ممنوعیت ناشی از دین و تابعیت مواجه هستند البته اصل بر تساوی افراد و اشخاص در قبال قانون است، مگر در موارد خاصی که به صراحت حکمی خلاف قاعده مقرر شده باشد. بنابراین، جهانگردان غیر مسلمان ملزم به رعایت قوانین مختلف مربوط به ورود و خروج از ایران (قوانین گذرنامه و گمرکی)، قوانین مدنی، تجاری، جزایی و اداری هستند.
لزوم رعایت محدودیت ها و ممنوعیت های شرعی
در برخی از کشورها‹‹جهانگردان بیگانه›› صرفاً با تکالیف مذکور در قوانیموضوعه مواجه هستند؛ لیکن در کشور ایران رعایت ممنوعیت های شرعی تکلیف دیگری است که رعایت آن لازم و ضروری است، که سعی شده در این مبانی و حدود محدودیت های مهم شرعی جهانگردان غیر مسلمان مورد بررسی قرار گیرد.
الف) ورود به اماکن مقدسه (مساجد و مشاهد مشروفه)
یکی از مشکلات جهانگردان غیر مسلمان، محرومیت ایشان از ورود به مساجد و مشارف مشروفه و
اماکن مقدسه است. این محرومیت از آنجا ناشی می شود که در تعالیم دینی بر عدم نجاست مسجد تاکید فراوانی گردیده و در بیان اصناف نجاسات، ‹‹کافر›› یکی از مصادیق آن محسوب شده است.
حال باید دید مبنای این محدودیت چیست و در کتاب شریف در مورد آن چه موضوعی اتخاذ شده است و در نهایت، عقاید مفسران و صاحب نظران فقهی در این زمینه چیست.
مهمترین و اصلی ترین آیه مربوط به این موضوع، آیه 28 سوره توبه است که بیان می دارد ‹‹یا ایها الذین آمنوا انّماالمشرکون نجس فلاتقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا›› (ای کسانیکه ایمان آوردید، محققاً بدانید که مشرکان نجس و پلیدند و بعد از این سال نباید قدم به مسجد الحرام گذارند).
در شان نزول این آیه گفته شده که این آیه در مورد مشرکانی نازل گردیده که در هنگام حج برای اجرای مراسم خود به مسجد الحرام می آمدند و در کنار آن به کار تجارت و بازرگانی می پرداختند، تا اینکه در سال نهم هجرت پیامبر اکرم (ص) به حضرت علی (ع) ماموریت می دهد با ابلاغ این دستور، آنان را از آمدن به مسجد الحرام و مکه بازدارند. بنابراین، مخاطبان اصلی آیه، مشرکان وبت پرستانی هستند که برای اجرای مراسم حج همه ساله به مکه می آمدند. پس موضوع این آیه مربوط به مشرکان است. حال باید دید آیا مشرکان همان کافرانند؟
مشرکان، گروه بت پرستانی هستند که برای خدا در الوهیت شریک می پنداشتند. بر این اساس، تعدادزیادی از کفار از شمول تعریف مشرکان خارج می شوند. در قرآن کریم به ایات متعددی بر می خوریم که در آنها کافران و مشرکان در ردیف یکدیگر قرار گرته اندو گویی تفاوتی بین آن دو وجود دارد که از ذکر یکی از آن دو به جای دیگر خودداری شده است. از آن جمله است که آیه 105سوره بقره: ‹‹مایودالذین کفروا من اهل الکتاب والمشرکین ان ینزل علیکم من خیر من ربکم›› (هرگز کافران اهل کتاب و مشرکان مایل نیستند که بر شما (مسلمان) خیری از جانب خدا نازل شود). وجه افتراق این دو واژه، مورد اشاره فقیه بزرگ معاصر امام خمینی (ره) قرار گرفته است. ایشان اعتقاد دارند در هر صورت ثابت کردن این که همه گروه کافران مشرکند، ممکن نیست و تنها گفتن اینکه عزیز فرزند خداست، سبب شرک نمی شوند.
حال با گذر از اینکه آیه مورد بحث شامل تمامی اصناف کفار نیست، نکته قابل تامل این است که در این آیه نجس بودن به چه معناست. آیا مقصود ناپاکی جسمی است یا مقصود پلیدی اندیشه و فکر است؟
طبرسی در مجتمع البیان می گوید: به هرچیزی که طبع انسان از آن متنفر است، نجس گفته می شود. به همین دلیل این واژه در موارد زیادی به کار می رود که نجاست و آلودگی ظاهری وجود ندارد و از اینجا روشن می شود که با توجه به آیه فوق به تنهایی نمی توان قضاوت کرد که اطلاق ‹‹نجس›› بر مشرکان به این خاطر استکه جسم آنها آلوده است؛ همانند آلوده بودن خون، بول و شراب یا اینکه به خاطر عقیده بت پرستی یک نوع آلودگی درونی دارند و بدین ترتیب برای اثبات نجاست کافر به این آیه نمی توان استقلال کرد.
علاوه بر این، آنچه امروز از واژه ‹‹نجس›› به ذهن متبادر می شود، با معنای آن در زمان نزول آیه تفاوت دارد. به عقیده برخی از اندیشمندان بزرگ اسلامی مبنای اصطلاحی ‹‹نجس›› در زمان نزول آیه وجود نداشت و این اصطلاح پس از ورود احکام مشروح نجس و عمل پیشوایان اسلامی در آن تثبیت شده است.
بنابراین، کلمه ‹‹نجس›› در آیه مذبور مانند کلمه ‹‹رجس›› در آیات دیگر است که برای قمار و بی ایمانی و بیماری قلبی و شراب استعمال شده است.
ملاحظه سیره عملی پیامبر اکرم (ص) حاکی از آن است که آن بزرگوار بر طهارت اهل کتاب اعتقاد داشتند؛ چنانچه که ملاقاتهای مهم ایشان در مسجد انجام می شد، ملاقات حضرت رسول با هیئت نمایندگی نجران که از علمای مسیحی آن عصر بودند، نمونه ای از این موارد است. مورخان در خصوص نحوه و کیفیت این ملاقات نوشته اند که هیئت نمایندگی، نزدیکی عصر در حالیکه لباس های تجملی ابریشمی بر تن و انگشترهای طلا بر دست و صلیب ها بر گردن داشتند، وارد مسجد شده به پیامبر سلام کردند؛ ولی وضع زننده و نامناسب آنان، آن هم در مسجد، پیامبر را سخت ناراحت کرد. آنان احساس کردند که پیامبر از آنان ناراحت شده است؛ اما علت ناراحتی را ندانستند. فوراً با عثمان بن عفان و عبدالرحمان عوف که سابقه آشنایی با آنان داشتند، تماس گرفتند وجریان را به آن دوگفتند. آن دو اظهارداشتند که حل این گره به دست علی ابن ابی طالب است. وقتی به امیر المومنین (ع) مراجعه کردند علی (ع) در پاسخ آنان چنین گفت: ‹‹ شما باید لباس های خود را تغییر دهید و با وضع ساده بدون زر و زیور به حضور حضرت بیایید در این صورت مورد احترام و تکریم قرار خواهید گرفت››. نمایندگان نجران با لباس ساده بدون انگشتر طلا به محضر پیامبر شرف یاب شده، سلام کردند. پیامبر با احترام خاص، پاسخ سلام آنان را داد نمایندگان پیش از آنکه وارد مذاکره شوند، اظهار کردند که وقت نماز آنها رسیده است. پیامبر اجازه داد که نمازهای خود را درمسجد مدینه درحالی که رو به مشرق ایستاده بودند، بخوانند.
این واقعه مربوط به سال دهم هجرت است وازنظر تاریخی مورخ از آیه شریفه مورد بحث است. زیرا آن آیه درسال نهم هجرت نازل شد . از این حیث، ایراد تقدم واقعه برآیه شریفه مندفع است.
فقهای بزرگی همچون شیخ مفید دررساله ‹‹ العزیه›› ابن عقیل، اسکافی وابن جنید وعمانی وشیخ طوسی درکتاب ‹‹ نهاییه›› از قدما ، محقق اردبیلی صاحب مدارک وصاحب مفاتیح وگروهی از متاخران به طهارت اهل کتاب فتوا داده اند. فقیه مشهور آیت الله آقای سید محسن حکیم که یکی ازمراجع معاصر امامیه است، نیز به طهارت اهل کتاب فتوا داده است؛ اما ازنظر فقهای اهل سنت می توان گفت طهارت اهل کتاب تقریباً مورد اتفاق آنان است.
ازمجموع مطالب ذکر شده، این نتیجه حاصل می شود که طهارت اهل کتاب مورد تایید است ورود جهانگردان غیرمسلمان به مساجد مسلمانان به دلیل قاعده طهارت، بلااشکال است. ضمن آن که این نحوه ورود غالباً با اهداف مشروع، مانند بازدید وملاحظه مجد وعظمت آثار اسلامی، صورت می گیرد.
لکن درمورد ورود کافران به مسجد الحرام، حرمت شرعی وجود دارد. صاحب جواهر دراین خصوص ادعای اجماع کرده بیان می دارد: روا نیست کافران وارد مسحد الحرام شوند به اجماع به دست آمده وفراوان حکایت شده از مسلمانان افزون برآن سخن خداوند ‹‹ مشرکان نجسند…›› اعلامیه جهانی حقوق بشر اسلامی که بیانگر اندیشه های دینی مسلمانان درسطح جهانی است، دراین خصوص بیان می دارد: ‹‹ شخصی که مسلمان نباشد ازحرم مکه نباید عبورکند وبرای عبور او ازخاک حجاز بنابرنظر برخی ازفقها اجازه زمامدار مسلمین لازم است ›› .
برای غیرمسلمان اقامت درمکه جایز نیست. براساس اعلامیه فوق، عبور ومرور و اقامت مطلق کفار اعم از کتابی وغیر آن ممنوع اعلام شده است.
واما درزمینه ورود به حرم امامان وامامزادگان بایدگفت:
‹‹ ودرناروایی ورود غیرمسلمانان به حرم امامان (ع) آیه یا روایتی نداریم. فقیهان هم یا ازحکم آن سخن نگفته اند یا آن که به هنگام سخن از ممنوع بودن ورودکفار به محدوده حرم مکه، حرم امامان (ع) را نیز همانند آن دانسته اند.››
به نظر می رسد وقتی برای ورود جهانگردان غیر مسلمان به مساجد ممنوعیتی احراز نشده، بالطبع برای ورود آنان به حرم امامان وامامزادگان نیز ممنوعیتی وجود نخواهد داشت. البته این عقیده نافی الزامات مربوط به حرمت اینگونه اماکن مقدس ورعایت محدودیت های ناشی ازورود واقامت درآنها نیست.
ب) محدودیت های مربوط به پوشش جهانگردان زن وغیر مسلمان
مهمترین مسئله ای که رعایت آن از جانب جهانگردان زن وغیرمسلمان ضروری است، مسئله حجاب است. استعمال کلمه حجاب درمورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است. درقدیم، به خصوص دراصطلاح فقها، کلمه ‹‹ ستر›› که به معنای پوشش است، بکار رفته است. بهتر بود این کلمه عوض نمی شد وما همیشه کلمه پوشش را به کارمی بردیم؛ زیرا معنای شایع حجاب پرده است واگر درمورد پوشش بکار برده می شود، به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است وهمین امر موجب شده است که عده زیادی گمان کنند اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده ودرخانه محبوس باشد وبیرون نرود. برخی دیگر با انعطاف بیشتری با موضوع برخورد کرده وحجاب را مساوی چادر که نوع کامل پوشش است، دانسته اند. این اختلاط سبب شده است که برخی روشنفکران به عنوان حمله به چادر، به حجاب حمله کنند. متقابلاً متعصبان مذهبی به نام دفاع ازحجاب، متاسفانه فقط ازچادر دفاع وهر شکل دیگری را نفی می کنند وبه شدت منکر می شوند. می بینیم دراین تصادف چه چیزها ازبین می رود ومجال برای طرح چه حقایقی ازدست می رود یا به دست نمی آید.
دراین که پوشش زن از ضروریات قرآن است، جای تردید نیست، لکن درخصوص حدود پوشش اختلاف نظر وجود دارد. عقیده مطلوب آن است که پوشانیدن بدن غیر ازوجه وکفین برزن واجب است؛ اما آیا دایره این وجوب شامل زنان غیرمسلمان هم می شود؟
دربرخی ازروایات رسیده، نگاه کردن به سروصورت زنان غیر مسلمان بلااشکال اعلام شده است؛ ازجمله درحدیثی ازحضرت علی (ع) آمده ‹‹ لاباس بالنظر الی رووس الناس من اهل الذمه ›› (نگاه کردن به سرهای زنان اهل ذمه جایز است). درروایتی دیگر ازامام صادق (ع) نقل شده است که حضرت رسول اکرم(ص) فرمود: ‹‹ لاحرمه لنساء اهل الذمه ان ینظر الی شعورهن وایدیهن›› (حرام نیست که به موها ودست های زنان اهل ذمه نگاه شود).
این اخبار حکایت از آن دارد که درصدر اسلام زنان غیرمسلمان ملزم به رعایت محدودیت پوشش سرنبوده اند؛ به عبارت دیگر، آنان درقلمرو حکومت اسلامی قرار داشتند ودرعین حال ازاین حیث تابع آداب مذهب خویش بودند. بی تردید اگر رعایت پوشش اسلامی برای آنان الزامی بود، درقرارداد ذمه ذکر می شد. از سوی دیگر، خطاب های آیات شریفه درخصوص حجاب، به زنان پیامبر(ص) وزنان مومنه است. ازاین حیث به نظر می رسد زنان اهل کتاب وکافران می توانند با لباس معمولی وبا پوششی متناسب با عرف وآیین خودشان درکشور اسلامی به سیروسفروگردشگری بپردازند. درعین حال، این امر مانع از آن نیست که برای حفظ عفت عمومی جامعه اگر حاکم اسلامی تشخیص داد که رفت و آمد زنان غیر مسلمان بدون پوشش مناسب موجب گسترش فساد است یا سبب می شودزنان مسلمان به بی حجابی روی آورند، از اختیارات حکومتی خود بهره گیرد و با در نظر گرفتن مصلحت اسلام و امت اسلامی آنان را به پوشش خاصی وادارد؛ پوششی که از فساد و انحراف جلوگیری کند، هرچند همانند پوشش زن های مسلمان نباشد، دست کم، بدن و سروگردن آنها پوشیده باشد.
قانون مجازات جمهوری اسلامی ایران با توجه به اهمیت پوشش، بی حجابی در انظار عمومی را جرم اعلام کرده است. تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامی در این خصوص بیان می دارد: ‹‹زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه یا از 50 هزار تا 500 هزار ریال جزای نقدی محکوم خواهد شد››.
اینجا معنای غالب حجاب که پرده است، منظور نیست بلکه مقصود پوششی است که شامل تمام بدن به جز صورت و دو دست تا مچ است. شاید گفته شود این ماده ناظر بر جهانگردان زن غیر مسلمان نیست؛ زیرا ملاک حجاب شرعی را باید در شرع جستجو کردو همانطور که جستجو شد الزامی برای پوشش شرعی زنان غیر مسلمان است. به نظر می رسد این عقیده ناصواب است زیرا مقصود قانونگذار چنین نبوده واز اصطلاح حجاب شرعی صرفاً میزان پوشش مقصود بوده است، نه افرادی که ملزم به پوشش هستند؛ به دیگر سخن مقنن درپی بیان این معنا بوده است که محدوده پوشش را برای مکلفان به قانون بیان کند بدون اینکه به ملیت یا مذهب یا عقاید آنان توجهی کند.
این عقیده منطبق با اصل شمول قوانین جذایی در مورد کلیه افراد ساکن ایران است. ماده 3 قانون مجازات اسلامی در این زمینه بیان می دارد: ‹‹قوانین جزائی درباره کلیه کسانیکه در قلمرو حاکمیت زمینی، دریایی و هوایی جمهوری اسلامی ایران مرتکب به جرم شونداعمال می شود مگر آنکه به موجب قانون ترتیب دیگری مقرر شده است››.
بنابراین، جهانگردان زن غیر مسلمان ملزم به رعایت این محدودیت قانونی هستند.

بخش سوم
اثرات جهانگردی و حضور توریست در کشور
الف) اثرات مثبت
1- اقتصادی:
جهانگردی صادرات نامرئی خدمات و محصولات است. مثلاً هزینه هایی که یک جهانگرد در سرزمین دیگر مصرف می کند هزینه غذایی تفریحات، مسکن، حمل و نقل، خرید هدایا، کالاهای بومی که ارزی است. جهانگردی فرآیندی است که سایر بخش های اقتصادی دیگر را فعال می کند.
مثال: توسعه جهانگردی سبب گسترش و توسعه جاده ها، فرودگاه ها، امکانات بندری، ترمیم، بناهای تاریخی، تجارت و غیره شد.
ایجاد فرصت های اشتغال به گونه ای که باید بگویم ایجاد هتل، مراکز جهانگردی سبب جذب کارکنان خدماتی، بهبود کیفیت فرآورده های صنعتی، غذایی، صنایع دستی.جهانگردی به عنوان یک عامل اقتصادی عمده و بسیار موثر در سالهای اخیر مورد توجه فراوان قرار گرفته، از مزایایی که جهانگردی از نقطه نظر اقتصادی دارد، گستردگی زمینه اشتغال در آن است.
به لحاظ خصوصیت ویژه جهانگردی که همانا مصرف و گردش پول است برای بسیاری از خدمات و کالاها ایجاد تقاضا می شود که همگی موجب پدید آمدن رشد متوازن در اقتصاد در اقشار کشور و پذیرایی جهانگرد است.
2- اجتماعی
تاثیر دگرگونی شرایط، فرهنگی بر روی جهانگردی واضحاست زیرا آمارهای رسمی و اموری که از طرف کارشناسان و متخصصین بخش جهانگردی ابراز می شود و مورد توجه قرار گرفته نمایشگر آن است که بعضی متغیرها نظیر سن، جنس، درآمد، میزان تحصیلات نوع زندگی، اموال شخصیه، شغل و غیره بر چگونگی جهانگردی اثر فراوان دارد.
جهانگردی عاملی است برای شناخت تمدن، فرهنگ سرزمین ها وقتی که عده ای از مردم دیار دیگر اقامتی دارند، با آداب و رسوم آن مردم آشنایی پیدا می کنند و خواه ناخواه تحت تاثیرقرار می گیرند و قسمتی از این اثرات اجتماعی را با خود حفظ و به سرزمین خود می برند و می توان گفت جهانگردی است که موجب آشنایی تمدن ها با یکدیگر است.
3- فرهنگی
گرچه فرهنگ از نظر علم مردم شناسی مجموعه ای از شناخت ها و اعتقادات است، ارزشها و تعلیمات اجتماعی را در بر می گیرد ولی به آن اکتفا نگرده و همزمان شیوه های رفتاری مردم را شامل می شود. جشن های مردمی، مراسمی که در موفقیتها و زمان های خاصی بر گزار می شود و یا شرکت در ورزشهای گوناگون، جزء رفتارهای مردمی است که جهانگردی نیز به نوبه خود یکی از شیوه های فرهنگی از رفتارهای مردم است که میدان فعالیت آن روز به روزدر حال گسترش و تکوین است در پی هر گونه تغییری که در فرهنگ مردمی بوجود می آید طبعاً پاره ای از عوامل شناخت و آگاهی نیز در بر می گیرد که به خوبی می توان دگرگونی و تغییر کمی و کیفی در ابعاد جهانگردی را مشاهده نمود. مثلاً کاهش ارزشا های مذهبی، قومی پاسخگوی نقصان در جهانگردی مذهبی خواهد بود یا بالعکس و یا در کم شدن تعداد نفرات خانواده و وابستگی آن می توان به کاهش جهانگردی خانواده پی برده. تجربه جهانگردی از اموری است که نه تنها به پیشرفت فرهنگی منجر می شود بلکه سرچشمه فرهنگ است.
4- بین المللی
مسافرت مردم، اقامت در یک سرزمین مسائلی را در سطح مملکت و دولت بوجود می آورد که در حد نهایی خود با ارتباط سیاسی بین ملتها و برقراری سلسله مقررات بین المللی به منظور حفظ حقوق افراد یک سرزمین در یک سرزمین دیگر منتهی می شود.
پیوستگی دو ملت با یکدیگر و ارتباطات معنوی اغلب ایجاد در زمینه های بسیار مساعد در روابط بین المللی می نماید. برقراری مجامع و کنفرانس های بین المللی به منظور تبادل افکار و عقاید مسافرتهای فرهنگی، بازدیدهای دوستانه و بالاخره جمع شدن ملتها به دور هم از نمونه های بارز جهانگردی است و عامل پردازش در روابط بین الملل وتامین صلح و امنیت جهانی محسوب می گردد. به همین دلیل گفته اند جهانگرد، عامل صلح است.
جهانگردی و صلح
جهانگردی برای توسعه و گسترش به دنیای پر از صلح واشتی نیاز دارد و خود نیز به ایجاد چنین جهانی کمک می کند.
5- کسب اخبار و اطلاعات
از دیگر اثرات مثبت حضور توریست و صنعت جهانگردی کسب اخبار و اطلاعات مورد نیاز از کشورهای متبوعشان در جهت برنامه ریزی دقیق تر در نحوه کار و برخورد بین الملل با آن کشور می باشد که در مصاحبه با مسئولین مربوطه در این خصوص اظهار بی اطلاعی نمودند. که خود جای تحقیق بیشتر در این خصوص دارد. در خاتمه به شعری از دیوان منسوب به حضرت علی (ع) در مورد فواید گردشگری اشاره می کنیم.
تغرب عن اله وطان فی طلب العلی و سافر فغی الاسخار خمس فوائد
تفرج هم و اکتساب معیشه و علم و آداب و صحبه ماجد
در جستجوی رشد و تعالی عزیمت اختیار کن، راه سفر را پیشه گیر که سفر 5 فایده است: زدودن غم و اندوه، کسب معیشت، تحصیل دانش، آشنایی با اخلاق و آداب ملتها، همنشینی و مصاحبت با اشخاص ارزشمند.1
ب) اثرات مخفی
1- جاسوسی
یکی از آثار منفی حضور جهانگرد در کشور را می توان جاسوسی در کشور متبوع خود مامور به جمع آوری اخبار پنهان کشور میزبان می شود و هدف اصلی آن از حضور به عنوان توریست جاسوسی می باشد. این قبیل توریستها قبل از ورود به کشور تحت آموزش سرویس اطلاعاتی قرار گرفته و پس از بازگشت به کشور خود اطلاعات را در اختیارآنها می گذارند.از نمونه های بارز می توان به وجود یک گروه توریست در کویرهای اطراف سمنان اشاره کرد در این خصوص با مسئول دایره جهانگردان اداره کل اتباع مصاحبه که دادن آمار در این خصوص را ممنوع دانستند و آماری ارائه نکردند.
2- تورویج فرهنگ غرب
دیگر اثر منفی توریست و جهانگرد در کشور ترویج فرهنگ کشورهای بیگانه در کشور می باشد که در اجرای این کار کشورهای خارجی سرمایه گذاری بسیار زیادی انجام داده و تنها راه شکست جمهوری اسلامی ایران را ترویج فرهنگ غرب و عوض کردن فرهنگ کشور می باشد که در این راستا توریست ها که به صورت مستقیم با مردم در ارتباط هستند به عنوان یکی از عناصراصلی ترویج فرهنگ غرب می باشند.
3- انتقال بیماریهای واگیر
که این کار با آمدن جهانگردان آلوده به میکروبها و ویروس های واگیردار به کشور انجام می شود. از نمونه های بارز آن می توان به بیماری و با نام برد که در مردادماه سال جاری در شهرهای قم، تهران، قزوین و دیگرنقاط کشور شیوع پیدا کرده و دلیل ان از سوی کارشناسان افراد پاکستانی و افغانستانی آلوده به این بیماری نام برده است.
4- جمع آوری آشکار
جمع آوری آشکار توسط توریست به صورت مصاحبه، پرسش نامه، مشاهده می باشد. به این صورت که به منظور عکاسی از بعضی مراکز حساس و مهم کشور، مناظر نزدیک به آنها را بهانه مرده و عکس های مختلفی تهیه می کنند که بعداً با کنار هم گذاشتن عکس ها شکل کلی مراکز حساس و مهم را تهیه می کنند. در برخی مناطق کشور و بیشترز مناطق مرزی با استفاده از پرسشنامه بررسی میزان رضایت مردم منطقه را از دولنت کسب و از آن در سیاست گذاری های کشور متنوع خود در مورد ایران استفاده می کنند.

پی نویس
1- نوری- میرزا حسین- مستدرک الوسایل- حدیث 9199

بخش چهارم
روش جاری اداره کل اتباع خارجی در برخورد با توریست
اتباع بیگانه جهت مسافرت به کشور به عنوان توریست یا جهانگرد ابتدا گذرنامه از کشور متبوع خود دریافت می کنند و سپس به سفارت خانه کشور در کشور متبوعشان مراجعه تا رویداد یا ویزا دریافت کنند ویزا در سفارت خانه به صورت شخصی صادر می شود. پس برای مسافرت توریست به وسیله آژانس مسافرتی کشور تقاضای سفر به صورت تور داده وبا همکاری ازآژانس مسافرتی کشور ایران که تحت نظارت اداره کل اتباع خارجه است وارد کشور می شود یا اینکه خود شخص توریست به صورت انفرادی برای سیاحت به کشور می اید. در کشور ابتدا برنامه سفر مشخص می شود و شهرهایی که قصد دیدن از آنها را دارند به اداره کل اتباع داده می شود و توسط اداره اتباع خارجه استان ها به شهرستانهای مربوطه اطلاع داده می شود.
مسئولین دایره های اتباع خارجی مسئولیت نظارت بر تورهای وارد شده به شهرستان را دارند و تحقیقاتی که توسط آنها یا بر عله آنها انجام می گیرد را پیگیری و اعلام می نمایند. در طول مدت اقامت در شهرستان ها توریست ها تحت پوشش تدابیر اطلاعاتی دایره اتباع خارجی می باشدوهر گونه مشکل امنیتی – انتظامی توسط آنها پیگیری می شود.
تخلفاتی که بر علیه توریست ها امکان اعمال آن وجود دارد:
توریست هایی که وارد کشور می شوند احتمال دارد تخلفات زیادی بر علیه آنها اتفاق می افتد شایع ترین این تخلفات، سرقت مال و اموال، توهین، مشکلات منکراتی، آدم ربایی، گروگان گیری می باشد.
در خصوص آمار تخلفات با دایره جهانگردی اداره کل اتباع خارجی صحبت که از دادن آمار اتباع و علت را محرمانه بودن آنهااعلام داشتند.
شایان ذکر است در خصوص جرائمی که بر علیه جهانگردان انجام می شود قانون تشدید مجازات شخصی نیز بر آنها اجراء می شود.
جرائم و تخلفاتی که توسط جهانگردان در کشور رخ می دهد:
شایع ترین آنها ترویج فرهنگ غرب و عدم رعایت حجام و شئونات اسلامی است. از دیگر جرائم جاسوسی است که برخی از جهانگردان هدف اصلی شان از ورود به کشور کسب اخبار و اطلاعات محرمانه کشور می باشدتا ازاین طریق امنیت کشوررازیرسوال ببرنددیگرجرم جمع آوری آشکار از سطح کشور است. قاچاق عتیقه جات و اوباش گرمی و بر مستی شبانه از دیگر جرائم می باشد.
در خصوص مراجع رسیدگی به جرائم دادگاه های کشور مسئول رسیدگی به جرائمی که علیه وتوسط جهانگردان صورت می گیرد است.
در خصوص جرائم جاسوسی و جرائمی که با امنیت کشور در ارتباط است به وزارت اطلاعات داده می شود تا در آنجا به آن رسیدگی کند.
فصل پنجم
امنیت و تاثیر جهانگردی بر آن
امروزه "امنیت" به عنوان مهمترین و زیربنایی ترین اصل در تدوین استراتژی توسعه صنعت جهانگردی کشور های جهان بشمار می رود. صنعت ظریف و بسیار پیچیده جهانگردی ارتباط تنگاتنگ با برقراری امنیت همه جانبه در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی داشته و هر گونه بروز نا امنی و بکمارگیری خشونت در سطوح مختلف ، زیانهای جبران ناپذیری را بر این صنعت وارد می سازد. امنیت چیزی جز تفاهم و مشارکت عمومی جمعیت ساکن یک واحد سیاسی برای رسیدن به رفاه نیست. این جمعیت بایستی به سطحی از درجه آگاهی به منظور درک موقعیت ها و برای ایفای نقش بی ضرر بر سرتا سر آن توانایی دولت و ملت جهت حفظ و بهره گیری از فرهنگ و ارزشهایشافزایش یابد و این همان امنیت ملی است. لذا اگر ما به این نیجه رسیده ایم که توسعه جهانگردی در ایران می تواند برای کشور، درآمدزا باشد، اشتغال زا باشد از طریق افزایش شغل، مفاسد اجتماعی که در نتیجه بیکاری گریبانگیر جامعه ما شده است را از بین ببرد و از طریق توریست است که درآمد زیاد و امنیت ملی جامعه تامین می شود و بار کاری قوه قضائیه و نیروی انتظامی کم شده و در نتیجه کارایی در این دو بال اجرایی تامین کننده امنیت در هر جامعه بالا رفته و می توان گفت ورود توریست بر امنیت کشود نه تنها تاثیر بد نمی گذارد بلکه با توجه به مطلب بالا باعث ایجاد امنیت در یک کشور می شود. برای مثال می توان به کشور یونان اشاره کرد که با جمعیت 10 میلیونی سالانه 12 میلیون توریست دارد که ورود این مقدار توریست باعث ایجاد مراکز بین المللی بسیار زیاد در سطح این کشور است که به دلیل داشتن ضامن کشورها در این کشور باعث ایجاد امنیت درآن و عدم حمله احتمالی به آن است.1
در بخش های قبل به اثرات منفی حضور توریست در ایران اشاره کردیم و اینکه چه تاثیری در جامعه می گذاری ولی در اینجا بیان این مطلب را ضروری دانستم که درست است توریست احتمال جاسوسی کردن دارد ولی باید بگویم که با توجه به اینکه آمریکا و کشورهای خارجی هزینه هنگفتی برای این کار پرداخت می کنند آیا استخدام یک تبعه کشور خودمان برای انتقال اسناد و مدارک مورد نیاز شان آسان تر نیست تا یک توریست که همیشه تحت کنترل شدید نیروی امنیتی و انتظامی کشور است.

پی نویس
1- مصاحبه با دکتر علی رحیم پور – تاریخ 3/6/84

بخش ششم: آمارهای مربوط به توریست
تخلیفی بر ورود گردشگر بین المللی به ایران طی سال 48 تا 83
با توجه به تعریفی که از گردشگر بین الملل در بحث تعاریف شد طی جدول و نمودار(1) خلاصه آمار ورود گردشگران بین المللی به ایران ارائه شده که می توان علل کم و زیاد شدن آن را طی دوره های مختلف را چنین بیان کرد:
1- ورود گردشگران بین المللی به ایران طی سال های 48 تا 56 (به جز 52) رو به افزایش بود که علت آن را می توان وابستگی شدید کشور به غرب و به خصوص آمریکا عنوان نمود که به راحتی افراد خارجی می توانستند به ایران مسافرت کنند.
طی سال های 57 و 58 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی با کاهش رو به رو بود. که علت را می توان وجود نا امنیهای زیاد در کشور و حرکت های انقلابی مردم بر علیه حکومت طاغوتی دانست که توریستها جو را نا امن می دانستند.
3- طی سالهای 59 و 60 با افزایش مختصری عمراه است علت را می توان ایجاد ثبات و امنیت توسط دولت جمهوری اسلامی ایران دانست.
4- طی سال های 61 تا 68 دارای نوسان بوده و ورود توریستها به ایران بسیار کم که علت را می توان وجود جنگ تحمیلی در ایران بیان نمود که در کشور به دلیل حملات هوایی و زمینی کشور عراق امنیت کافی برای حضور گردشگران وجود نداشته و ایران را نا امن می دانستند.
5- طی سال های 68 تا 75 ایران پس از جنگ با انجام تبلیغات ورود گردشگران بین المللی به ایران بالا رفت ولی رشد آن چشمگیر نبود.
6- در سال 76 با ریاست جمهوری جناب خاتمی در کشور و ادغام سازمان میراث فرهنگی و سازمان گردشگری و تبلیغات دولت خاتمی و شعاراو در سازمان ملل مبنی بر گفتگوی تمدن ها باعث شدکه خارجیان تمایل بیشتری برای آمدن به ایران داشته باشند وآماررشدی قابل ملاحظه ای کرد و تا سال 82 در حال افزایش بوده است.
7- در سال 82 به علت نا امنی در کشورهای همسایه ایران نظیر افغانستان، عراق و واقعه سپتامبر 2002 باعث شد که جهانیان نسبت به مسافرت با هواپیما و کم شدن علاقه به خاورمیانه باعث افت کمی در آمار ورود به ایران شد.
این آمار در مقایسه با :1
– کل جهان، مقام 79 را بین 200 کشور
– جنوب آسیا، مقام سوم را بین 9 کشور
– کشورهای عضو کنفرانس اسلامی (OIC) مقام 13 را بین 55 کشور
– کشورهای راه ابریشم مقام 8 را بین 19 کشور

جدول شماره (1)

2- آخرین آمار مربوط به تفکیک ملیت (سال 1999)
این آمار به ترتیب شامل موارد ذیل می باشد (نمودار شماره 2)
1- 73 درصد گردشگران ورود به ایران از کشورهای همسایه
2- 20 درصد از سایر کشورهای جهان
3- 7 درصد از سایر کشورهای خاورمیانه
دلیل این امر را می توان آسان بودن راه های مواصلاتی بین ایران و کشورهای همسایه دانست که شامل افغانستان، پاکستان، عراق، آذرباییجان می باشد. در خصوص سایر کشورهاس می توان گفت که کشورهای آفریقایی جزء بالاترین آمار ورود به کشور هستند.

3- آمار مربوط به تفکیک نوع ورود (1383)
این آمار به ترتیب شامل موارد ذیل می باشد (نمودار شماره 3)
1- 65 درصد از طریق مرزهای زمینی
2- 33 درصد از طریق مرزهای هوایی
3- 2 درصد از طریق مرزهای دریایی
با توجه به آماری که از ملیت گردشگران بین المللی ارائه گردیده استفاده از مرزهای زمینی بیشتر می باشد که کشورهای همسایه را تشکیل می دهد.

4- آمار مربوط به درامد حاصل از ورود جهانگردان و اشتغال زایی
بر اساس آمار و بودجه سهم جهانگردان در تولید ناخالص جهان در سال 2000 میلادی 8/10 درصد و در اشتغال زایی جهانی 8 درصد بوده. به عبارت دیگر یک شغل از سیزده شغل جهان مربوط به بخش سفر و جهانگردی است. در سال 2010 پیش بینی می شود. تعداد مشاغل بخش جهانگردی به 6/251 میلیون یا 1/9 درصد از کل مشاغل جهان خواهد رسید. در حالی که تعداد جهانگردان بین المللی در سال 2000 میلادی به 698 میلیون نفر درآمد حاصل از جهانگردی بین المللی 9/5/47 میلیارد دلار بود.2
سهم ایران از نظر در آمد حاصل از ورود جهانگرد در مقایسه با :3
– جهان- مقام 89 را بین 200 کشور
– جنوب آسیا مقام 3 بین 9 کشور
– کشورهای عضو کنفرانسی اسلامی (OIC)، رتبه 11 را بین 55 کشور
– کشورهای راه ابریشم، مقام 9 را بین 19 کشور داراست
5- مقایسه آماری بین سالهای 79 تا 83
چنانجه ورود گردشگران بین المللی را طی سال های 79 نهایت 83 را با هم مقایسه کنیم که مشاهده می شود بیشترین تعداد مسافر طی ماه های خرداد لغایت شهریور می باشد. که علت را می توان آب و هوای خوب ایران دانست. کمترین تعداد مسافر طی آبان لغایت دی می باشد که علت را می توان وجودکریسمس در کشورهای خارجی دانست که ترجیح می دهند در کشور خود باشند.
جدول و نمودارهای مربوط به مقایسه این سال ها را در پایان بخش ببینید.
جدول شماره 2 و نمودارهای 4 و 5 و 6 .

پی نویس
1- اینترنت- سایت ISACANEWS.IR
2- کامیار- غلامرضا- مقاله حقوق و تکالیف جهانگردان غیر مسلمان در ایران.
3- اینترنت- سایت ISEACANEWS.IR

بخش هفتم
علل عقب ماندگی صنعت توریسم در ایران
با توجه به اینکه ایران از نظر جاذبه های غنی فرهنگی و طبیعی و آثار باستانی جزء کشور اول جهان محسوب می شود ولی آمارهای مربوطه از میزان درآمد و ورود جهانگردان به ایران نشان می دهد ما از این پتانسیل بالا استفاده نکردیم وسهمقابل توجهی در مقایسه با جهان و منطقه جنوب آسیا نداریم و در عین حال دارای ترازی منفی هستیم.
در دنیای امروز که حرکت جهان به صورتی شتاب آلود به سوی قرن فن آوری و گذر از دوران سنتی به مدرنیته می باشد شیوه های سنتی توسعه اقتصادی و اتکا به درآمدهای محدود ناشی از سرمایه های فسیلی را مطرود می کند و ضرورت ایجاد حرکتهای نوین و دستیابی به مکانیزم های کارآمد در بهره گیری افزون تر از شرایط طبیعی را به ویژه در کشورهایی که از فرهنگ غنی، تاریخ کهن و آثار باستانی بسیاری برخوردارند را ایجاب می کند که ایران هنوز نتوانستخ از این سرمایه عظیم استفاده بهینه کند.
در اینجا به برخی علل عقب ماندگی صنعت توریست در ایران اشاره می کنیم.
1- تبلیغات بسیار سوء در مورد دولت جمهوری اسلامی ایران که در سطح جوامع بین المللی در گروه کشورهای تروریستی قرار گرفته باعث شد که افراد خارجی این احساس را داشته باشند که با سفر به ایران امنیت جانی و مالی آنها تامین نمی شود و این خود باعث شده که ایران از جمع کشورهای مورد علاقه جهانگردان خارج شود.
2- وجود قوانین خاص در کشور از جمله استفاده از حجاب برای جخانگردان زن غیر مسلمان که خود انگیزه را در جهانگردان پایین می آورد.
3- عدم سرمایه گذاری بخش خصوصی فعال در صنعت هتل سازی و آژانس های مسافرتی
4- نداشتن امکانات مناسب نبود هتل های مناسب راه های دسترسی مناسب به معلم های باستانی، امکانات تفریحی برای جهانگردان وجود ندارد.
5- عدم وجود ساختار مناسب شهرها: بدین معنی که شهرهای ما به چشم توریست پذیر نگاه نشده و هنکام سفر به آنها هیچ تابلو یا نشانه ای در خصوص راهنمایی به اماکن دیدنی یک شهر یافت نمی کند یا در صورت وجود همه آنها به زبان فارسی می باشد.
6- کهنه و قدیمی بودن صنعت حمل و نقل نبودن ناوگان مسافربری و منطبق با تکنولوژی روز به عدم رشد این صنعت عنوان کرد.
7- عدم تبلیغ و اطلاع رسانی دراینترنت یکی از ابزارهای جذب توریست برای زمانها و فصل های مختلف نیز استفاده از توریست است. به این وسیله می توان در تمامی فصول توریست را به دیدار از ایران دعوت کرد باید تبلیغ را متناسب با تنوع خاص که در کشور وجود دارد با توجه به اکوسیستم ایران می توان می توان هم توریست علاقه مند، گنجینه های فرهنگی و توریستی را جذب کرد و هم علاقه مندان به طبیعت.
8- عدم جذابیت موزه های کشور وقتی به یک موزه مراجعه می کنیم می توان به نقاط ضعف آن پی برد.
جهانگردان ورودی که باعث شده است مردم کمتر از موزه های کشور بازدید کنند و موقعیت مکانی نامناسب موزه ها.
9- بکارگیری افراد ناکارآمد وغیر متخصص در صنعت جهانگردی.
10- عدم اعطای تسهیلات وسیع اقتصادی در زمینه های مالیاتی، بانگی و گمرکی به صنعت توریست.
11- فقدان وسایل ارتباطی صحیح و کافی.
12- نازل بودن سطح فرهنگ عمومی در برخورد با جهانگردان. (از نظر آشنایی عامه مردم با زبانهای بین المللی)

بخش هشتم
عوامل مهم در رونق جهانگردی
1- تامین امنیت مالی و جانی برای گردشگر ایجاد احساس امنیت کامل اجتماعی و قضایی در آن
2- بهبود کیفیت عرضه خدمات وارتقای امکانات رفاهی وآسایش
3- تحقیقات و پژوهش های کارشناسنامه در جهت شناسایی بازارهای مطلوب
4- فعال کردن نمایندگیهای خصوصی در کشور
5- سازماندهی رفتارها و برخوردها در جهت بهینه کردن افکار داخلی
6- گسترش سرمایه گذاری خصوصی و دولتی برای گسترش امکانات گردشگری مانند ساخت هتل، رستوران، مراکز اقامتی
7- ایجاد و بهبود فضای رقابتی اقتصادی در گردشگری
8- شناسایی علمی کالاهای مورد نیاز برای خرید توسط گردشگران
9- متنوع کردن مراکز گردشگری، جاذبه های طبیعی و تاریخی
10- استفاده از روش های علمی برای تبلیغات و بازاریابی
11- تسهیل قوانین صدور رویداد و حذف قوانین و مقررات زائد ودست و پاگیر
12- جلوگیری از اعمال فشار و سختگیریهای بی مورد نسبت به گردشگران
13- منظم کردن پروازهای داخلی و خارجی و بهبود ارائه خدمات در آن ها
14- احترام به فرهنگ محلی با مشارکت گردشگران
نتیجه گیری
موضوع نوشتار حاضر، ناظر به یک نمونه از عوامل مهم در توسعه فرهنگی، اقتصادی وارزآوری در کشور می باشد. صنعت توریست در ایران هنوز مراحل اولیه رشد خود در کشور را طی می کند و صنعتی پویاست و با وجود سابقه طولانی و درخشان ایرانیان در ارتباطات بازرگانی، فرهنگی با ملل غرب و شرق فاقد جایگاه مناسب در بین کشورهاست.
اولین واساسی ترین وظیفه متولیان نظم و امنیت جامعه، شناخت درست مساله و تخیل نظری و عینی صحیح آن در چهارچوب منافع ملی و امنیت داخلی و مواجهه منطقی با آن است. بحث توریست با توجه به درآمد زایی آن و ایحاد اشتغال در کشور می تواند خود عاملی برای ایجاد امنیت در کشور شود چراکه هرجه اشتغال در یک کشور بیشتر شود، بیکاری کم و مفاسد اجتماعی که بر اثر بیکاری است از بین می رود و امنیت ملی کشور بالا می رود.
اما ما به عنوان مسئولین و متولیان کشور باید سعی کنیم به عنوان عناصر اطلاعاتی و امنیتی کشور نظارت هرچه بیشتری داشته باشیم تا این عنصر خارجی نتواند در کشور جاسوسی کند و مسائل حساس نظیر مناطق انرژی هسته ای و دیگر نقاط استراتژیک را بتوانند با استفاده از این قشر بدست آورند. از سوی ما می توانیم با سرمایه گذاری بیشتر روی این قشر در کسب اخبار و اطلاعات مربوط به کشور متبوعشان موفق باشیم.

پیشنهادات
1- حمایت قضایی با توجه به اقامت کوتاه مدت جهانگردان در کشور ایران، به دعاوی حقوقی و کیفری ایشان به سرعت رسیدگی شود و در شهرهای تاریخی، فرهنگی و شهرهایی که جاذبه های جهانگردی زیادی دارند شعبه یا شعب خاصی برای رسیدگی به دعاوی جهانگردان اختصاص یابد.
2- تشکیل پلیس جهانگردی به صورت مستقل و زیر نظر مستقیم اداره کل اتباع، تمهید دیگری است تا ضریب حمایت از جهانگردان را افزایش دهد. پلیس جهانگردی، متشکل از مجموعه ای از نیروهای کارآمد، آموزش دیده، برخوردار از سلامت فکر و اندیشه ومسلط به زبان بیگانه افرادی که تخصص خاص مربوط به امور اطلاعاتی را دیده اند، آشنا با لوازم و ابزارآلات اطلاعاتی که در مبادی ورودی و خروجی کشور و مناطق تاریخی جذب جهانگردی مستقر باشند تا از بروز خشونت و جرم علیه جهانگردان، کشف سریع جرم، کنترل هرچه بیشتر جهانگردان در خصوص عدم ارتکاب به جرائم سوء امنیتی فعالیت کنند.
3- استفاده از راهنمایان تورها به عنوان مخبرین اطلاعاتی. بدین گونه که از بین راهنمایان تور افرادی را انتخاب و با دادن مزایا و استفاده از نقاط ضعف، آنها را به عنوان مخبرین خود جذب و بتوانیم توریست ها را به نحو احسنت کنترل نماییم.
4- در خصوص جذب هرچه بیشتر توریست در کشور:
1- ویزای جهانگردی را هرچه آسانتر صادر نماییم.
2- آموزش به مردم و پلیس در خصوص برخورد با توریست.
3- استفاده از راهنمایان مسلط بر زبان و تاریخ کشور.
منابع و مآخذ
1- نگاهی به مسائل امنیتی ایران، محمد رضا تاجیک، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران 1380.
2- امنیت ملی و نظام بین المللی، دکتر جلیل روشن دل، انتشارات سمت، تهران 1374.
3- مقاله نقدی بر راهبردهای بازاریابی برنامه ملی توسعه گردشگری، محمد احسانی.
4- مقاله جهانگردی، امنیت و توسعه، دکتر علی رحیم پور.
5- مقاله بررسی عوامل موثر به ورود جهانگردان خارجی از دیدگاه آمار، سیمین جعفر آبادی.
6- نگاهی تازه به گردش گری، حسین باهر.
7- مقاله حقوق و تکالیف جهانگردان غیر مسلمان در ایران، غلامرضا کامیار.
8- ورود گردشگران بین المللی به ایران، سیمین جعفرآبادی، بهار 1384.
9- پایان نامه گردشگری و بزهکاری، حسین موسی زاده عباسی، 1381.
10- پایان نامه نقش مردان و نیروی انتظامی در توسعه جهانگردی و ایران گردی، مصطفی فیروزفر، دانشگاه پلیس 74.
11- مصاحبه با سروان نبوی فرمسئول دایره جهانگردان اداره حراست ویژه، اداره کل اتباع خارجه.
12- مصاحبه با دکتر علی رحیم پور، از مدیران کل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری.
13- استفاده از آیات موجود در قرآن کریم.
14- استفاده از نهج البلاغه.
15- استفاده از سایت های اینترنتی :
WWW.ISCANEWS.IR
WWW.kanune – iraiha. de
WWW.Zohre-az.blogspot.com
16- مجموعه کامل قوانین و مقررات کیفری و جزائی، دکتر هوشنگ ناصر زاده انتشارات خورشید، تهران 80 .

پیوست ها
آمار ورود گردشگر بین المللی به ایران طی سال 1383
حسب اطلاعات واصله از اداره اتباع خارجه نیروی انتظامی درسال 1383 مجموعاً 1659479 نفر گردشگر از مرزهای رسمی کشور وارد ایران شده اند.
این اطلاعات به تفکیک مرز وماه درجداول زیر خلاصه گردیده است.
آمار ورود از مرزهای هوایی

آمارورود ازمرزهای زمینی

آمار ورود از مرزهای دریایی

جذب توریست، رویکردی به توسعه
توسعه صنعت جهانگردی به عنوان یکی ازابعاد توسعه اجتماعی – فرهنگی هرکشور (باتوجه به درآمد زایی، اشتغال زایی ومقوله اقتصاد فرهنگ) بسیار حائز اهمیت است وپژوهشگران متعددی را دراین زمینه متوجه خود ساخته است.
ازطرفی وجود مسائل ومشکلات وموانع اجتماعی – فرهنگی، سیاسی، اقتصادی درسطوح ساختاری وغیرساختاری (سخت افزاری ونرم افزاری) دریک رابطه متقابل درکنش وواکنش، طیف بندی وانتصاب آنها برهر یک از ارکان، عناصر ومولفه های توسعه را پیچیده تر کرده است.
ازآغاز دهه 1950، نه تنها جهانگردی توسعه یافت بلکه تغییرات قابل توجهی را در زمینه مقاصد بازدید شده، نشان داده است، سالهای بسیاری جهانگردی بیشتر متمرکز بر تمرکزجغرافیایی (شامل 15کشورعمده اروپایی غربی وآمریکای شمالی) گشت های فصلی وسفرنامه های تفریحی بود، اما امروزه شاهد تنوع چشمگیری درصنعت جهانگردی هستیم، سفرها به تمام مدت سال گسترده شده واز نظر هدف سفر، مدت اقامت وتجهیزات اقامتی متنوع وگوناگون گردیده است.
دردهه های اخیر صنعت جهانگردی درکشورهای مختلف جهان از جایگاه ویژه ای برخوردار شده وسهم قابل توجهی ازدرآمد ملی را به خود اختصاص داده است. ازطرفی حرکت شتاب آلود جهان بسوی قرن فن آوری وگذر از دوران سنتی به مدرنیته، شیوه های سنتی توسعه اقتصادی واتکاء به درآمدهای محدود ناشی از سرمایه های فسیلی را مطرود دانسته وضرورت ایجاد حرکت های نوین ودستیابی به مکانیزم های کارآمد دربهره گیری افزون تر از شرایط طبیعی موجود را به ویژه درکشورهایی که از فرهنگ غنی، تاریخ کهن وآثار باستانی بسیاری برخوردار هستند، ایجاب می نماید.
باید به این نکته توجه داشت که توریسم علاوه براشتغال زایی وارتباطات فرهنگی وسیله ای برای کسب درآمد وافزایش سرمایه ملی یک کشور خواهد بود. درجهان کنونی نیز صنعت جهانگردی درهمه کشورهای جهان چه به لحاظ کارکردهای اقتصادی وچه به لحاظ آثار مثبت فرهنگی آن مورد توجه جدی برنامه ریزان ودولت ها قرارگرفته است وبسیاری از کشورهای جهان به تجربیات باارزشی دراین رمینه وبهره گیری مناسب تر ازاین صنعت دست یافته اند. بنابر گزارشات موجود، درآمد کشور فرانسه از صنعت توریسم سالانه بیش از یک صد میلیارد دلار بوده ودرآمد توریستی سالانه اسپانیا بیش از درآمد نفتی کشورهای حوزه خلیج فارس است. درهمین رابطه گفتنی است طبق بررسی سازمان جهانی جهانگردی (W.T.O) درآمد ارزی اندونزی از صنعت جهانگردی درسال 1992 میلادی حدود 3/3 میلیارد دلار بوده است. ازاین رو می توان این سخن آقای ‹‹آنتونیو سادگلیناک›› دبیرکل سازمان جهانی توریسم توریست ، درسال 2000 به عظیم ترین صنعت آغاز قرن 21 تبدیل خواهد شد›› .
به گفته وی درسال 1992 تعداد 476 میلیون توریست به کشورهای مختلف سفر کرده اند که این رقم 8 درصد از کل جمعیت جهان بوده است.
این صنعت درکشور ایران هنوز مراحل اولیه رشد خود را طی می کند وصنعتی نوپاست وبا وجود سابقه ای ظولانی ودرخشان ایرانیان درارتباطات بازرگانی وفرهنگی با ملل غرب وشرق، فاقد جایگاه مناسب دربین کشورهاست. توسعه این صنعت که خواه ناخواه متاثر ازتوسعه یافتگی کشورهاست همواره با مشکلات وموانعی روبرو بوده است.
کما اینکه به دلیل توسعه یافتگی برخی از کشورها، این صنعت از رشد وتوسعه یکسانی برخوردارنمی باشد وکمبودها وموانع سبب کاهش توانمندی دربه حد اکثر رساندن سهم بازار جهانگردی سطوح داخلی وبین المللی دربلند مدت گردیده است وسوالات بسیاری را درخصوص توسعه وتداوم بخش جهانگردی درآن کشورها ومناطق مطرح می نماید.
جمع آوری اطلاعات آماری مربوط به ورود گردشگران به ایران بر اساس آمار و اصله از اداره اتباع بیگانه (ناجا) صورت می پذیررد، بر اساس و با مدنظر قرار دادن تعریف سازمان جهانی جهانگردی (W.T.O) تعداد گردشگرانی که به ایران سفر کرده اند بدین شرح است:
توزیع فراوانی ورود گردشگران تفکیک به سال (از سال 1377 تا ششماهه اول سال 1382)
سال
فراوانی (تعداد ورود گردشگر)
1377
597/007/1
1378
905/320/1
1379
762/341/1
1380
160/402/1
1381
922/584/1
شش ماهه اول 82
188/672

آمار و ارقام نیز نشان می دهد که ایران از نظر درآمد حاصل از ورود جهانگرد در مقایسه با:
– جهان، مقام 89 را بین 200 کشور
– جنوب آسیا، مقام 3 را بین 9 کشور
– کشورهای عضو کنفرانس اسلامی (OIC) رتبه 11 را بین 55 کشور
– کشورهای راه ابریشم، مقام 9 را بین 19 کشور دارا می باشد.
و از نظر ورود جهانگرد در مقایسه با:
– جنوب آسیا، مقام 3 را بین 9 کشور
– کشورهای عضو کنفرانس اسلامی (OIC) رتبه 13 را بین 55 کشور
– کشورهای راه ابریشم، مقام 8 را بین 9 کشور دارا می باشد.
بر این اساس مشاهده می گرذد که ایران علی رغم جاذبه های غنی فرهنگی و طبیعی دارای سهم قابل توجهی در مقایسه با منطق جنوب آسیا و جهان نبوده و در عین حال دارای طراز منفی می باشد.
بنابراین شایسته است با توجه به پتانسیل بالای جهانگردی در ایران، توجه ویژه ای به این صنعت نوپا گردد، تا بهره گیری بهینه از این صنعت، علاوه بر اشتغال زایی و کسب درآمد، راه دشوار توسعه کشور هموار شود. (منبع: مولف، علیرضا خوشکار- منبع اینترنت: ISCANEWS.IR)

علل عقب ماندگی صنعت توریسم و جهانگردی در ایران
بازدید کننده ای می نویسد علل عقب ماندگی صنعت توریسم و جهانگردی در ایران، صنعت جهانگردی در ایران با یاد یکتا سرزمین پهناور ایران، با داشتن موقعیت خاص خود و قرار گرفتن میان دو تمدن شرق و غرب و همچنین با برخورداری از ویژگی طبیعی، هنری و فرهنگی که موقعیت ممتازی را در زمینه توسعه جهانگردی برای آن ایجاد خواهد کرد، زمانی می تواند به رقابت با کشورهای توریستی جهان بپردازد که عوامل زیربنایی و ارکان توسعه صنعت جهانگردی خود را پی ریزی کند و استحکام بخشد. بدیهی است که اتخاذ چنین سیاستی می تواند فعالیت های جهانگردی را به سوی رشدی همراه با توسعه ساختار مند سوق دهد. آمار درباره صنعت جهانگردی ایران چه می گویند؟ ایران با داشتن بناهای تاریخی و فرهنگی گوناگون تنها 9 درصد از درآمد توریسم دنیا را به خود اختصاص داده است، درسال 81 تعداد تنها یک میلیون ودویست هزار نفر گردشگر خارجی ازایران بازدید نموده اند که از این تعداد 350 هزار نفر ازطریق مرز هوایی وبقیه ازطریق مرزهای زمینی وحدود1% ازتعداد کل نیز ازطریق مرز دریایی وارد کشور شده اند. بیشتر گردشگران خارجی ازکشورهای حوزه خلیج فارس، آذربایجان، عربستان سعودی وچند کشور اروپایی بوده است. گردشگران اروپایی بیشتر ازطریق مرزهوایی وارد کشور شده اند وشهرهای اصفهان، شیراز، یزد، کاشان، کرمان مورد بازدید آنها قرار گرفته است. بیشتر گردشگران حوزه خلیج فارس وعربستان از شهرهای شمالی کشور بازدید کرده اند. براساس استانداردهای بین المللی به ازای وروددوجهانگرد به هرکشور یک فرصت شغلی ایجادخواهد شد: ورود گردشگران ایرانی به ترکیه در سه ماهه اول سال جاری میلادی با 27 درصد افزایش نسبت به دوره مشابه سال گذشته به 89 هزارنفر رسید. گردشگران ایرانی دراین دوره بعد ازگردشگران آلمان، بلغارستان، روسیه بیشتر ین تعداد گردشگر خارجی دیدار کننده ازترکیه را هستند. دراین دوره سهم گردشگران ایرانی درکل گردشگران خارجی که ازترکیه دیدن کردند به 62/4 درصد می رسد. بررسی آمار وزارت جهانگردی ترکیه نشان می دهد، درسه ماه اول سال گذشته و679 گردشگر ایرانی وارد ترکیه شده بود که این تعداد 18/5 درصد گردشگران خارجی را تشکیل می داد. براساس همین آمار فقط درماه مارس 46 هزارو949 گردشگر ایرانی ازترکیه دیدن کردند که به نسبت به دوره مشابه سال گذشته 97/27 درصد افزایش دارد. درماه مارس در رده بندی تعداد ورود گردشگران خارجی به ترکیه نسبت به ملیت آنها، گردشگران ایرانی با سهمی برابر 99/5 درصد درردیف سوم قرارگرفتند. تعداد گردشگران ایرانی که درسال 2003 میلادی از ترکیه دیدار کردند، با 46/14 درصد افزایش نسبت به سال 2002 به حدود نیم میلیون نفر رسیده بود. درسال 2003 میلادی درمجموع 13 میلیون و958 هزار و45 گردشگر خارجی وارد ترکیه شده بودند که انتظار می رود که با این روند درسال جاری میلادی بیش از 15 میلیون گردشگر خارجی از ترکیه دیدن کنند. متاسفانه باید گفت که در حال حاضر صنعت جهانگردی یکی از مظلوم ترین صنایع ایران به شمار می رود. علل عدم رشد صنعت جهانگردی در ایران 1- استکبار ایرانی یکی از علل اساسی عدم رشد صنعت جهانگردی در ایران را می توان نبودن جانی و اقتصادی جهانگردان عنوان کرد. در دنیایی که مردم باید پول بدهند و وقت خود را با ارامش خاطر در سفر بگذرانند متاسفانه در ایران اینچنین نمی باشد، به همین علت ایران را از لیست کشورهای مورد علاقه جهانگردان حذف کرده است.
2- قوانین خاص به رغم اینکه دولت ایران همیشه از صنعت جهانگردی به عنوان یک راه حل برای تحصیل درآمد ارزی و ایجاد اشتغال بیشتر یاد می کنند، این صنعت مورد لطف و عنایت قرار نگرفته است و در عمل هم خلاف آن رفتار گردیده است. هرچقدر گمرک شرایط ورود را سخت تر کند فشار به این صنعت بیشتر می شود و هرچه تسهیلات سیستم گذرنامه درگلوگاه های ورودی و خروجی کشور کم می شود، این صنعت بیشتر لطمه می بیند، ضمن اینکه قوانین سخت هم رکود این صنعت را تشدید می کند.
3- عدم حضور بخش خصوصی خارجی از جمله مشکلات بخش خصوصی فعال در این صنعت، وجود بخش نه خصوصی نه دولتی مانند بخش های مربوط به بنیاد و بخش عمومی است، بخشی که در حقیقت سرمایه غیر مستقیم و متعلق به دولت دارد، ولی ظاهر دولتی ندارد و رقیب بخش خصوصی است.سازمان صنایع، تامین اجتماعی، بنیادهای مختلف و اخیراً بانک های دولتی که در سرمایه گذاری در هتل ها آژانس های مسافرتی را با سرمایه و نفوذ بخش دولتی گرفته اند رقیب بخش خصوصی شده اند و تا زمانی که دولت به عنوان یک عامل اجرایی قابل در کنار خود نپذیرد مشکلات همچنان ادامه خواهد داشت.
4- نداشتن امکانات مناسب، نبود هتل های مناسب، راه های دسترسی مناسب به محل های باستانی، امکانات تفریحی و …
5- تغییر ساختار شهرها به سمت توریست پذیری اگر بخواهیم کمی واقع بینانه تر به شهرهای توریست پذیر کشور بنگریم به این خواهیم رسید که توریست به هنگام سفر به آن شهر هیچگونه تابلو یا نشانه ای در خصوص راهنمایی به اماکن دیدنی یافت نمی کند یا در صورت وجود آنها به زبان فارسی هستند.
6- گسترش ایران گردی صنعتی جهانگردی را نباید به توریست خرجی خلاصه مرد بلکه باید با وارد کردن مسافرت در سبد زندگی مردم کشورمان به این صنعت رونق بخشیم و این امر جز با تحقق توریسم ارزان نمی توان به آن رسید.
7- کهنه و قدیمی بودن صنعت حمل و نقل نبودن ناوگان مسافربری مناسب و منطبق با تکنولوژی روز به عدم رشد این صنعت عنوان کرد.
8- عدم تبلیغات و اطلاع رسانی در اینترنت یکی از ابزارهای جذب توریست برای زمان ها و فصل های مختلف نیز استفاده از اینترنت است به این وسیله می تواند در تمامی فصول توریست را به دیدار از ایران دعوت کرد. در این زمینه باید تبلیف را متناسب با تنوع خاص که در کشور وجود دارد ارائه کرد. با توجه به اکوسیستم ایران می توان هم توریست علاقه مند به گنجینه های فرهنگی و توریستی جذب کرد و هم علاقه مندان شکار را.
9- عدم جذابیت موزه های کشور وقتی به یک موزه مراجعه می کنیم می توان بیشتر به این ضعف آشکار رسید، بهاگران ورودی که باعث شده است مردم کمتر به بازدید از این مکان ها بپردازند و موقعیت مکانی نامناسب موزه که مشاهده می شود اکثر موزه های کشور در خارج از شهرها بنا گردیده است.
10- به کارگیری افراد ناکارآمد و غیر متخصص در این صنعت به ذکر همین موارد درباره عدم رشد صنعت توریست در ایران بسنده کرده و به معرفی چند مکان دیدنی از ایران زمین می پردازم جاذبه های مهم گردشگری برخی از استانهای کشور
سیستان و بلوچستان: شهر سوخته. خراسان: حرم مطهر، فردوسی، خواجه ربیع، کلات نادری. سمنان: چشمه علی، مقبره بایزید بسطامی. مازندران: دریای خزر، کاخ های رامسر گیلان، ماسوله، جنگل های تالش اردبیل، مقبره شیخ صفی الدین، گردنه حیران، سرعین آذرباییجان غربی، منطقه ییلاقی بند، کلیسای کندی آذرباییجان شرقی، شهر سنگی زنجان، گنبد سلطانیه، رختشو خانه، غار کتله خور، بازار زنجان همدان، غار علی الصدر، مقبره بوعلی سینا قزوین، دروازه تهران قدیم قم، حرم حضرت معصومه. اصفهان: سی وسه پل، پل خواجو، باغ پرندگان، مسجد امام لرستان، پل دختر. خوزستان: مقبره دانیال نبی، چغازنبیل بوشهر، قلعه پرتغالی ها. فارس: تخت جمشید، حافظیه، سعدیه. کرمان: ارگ بم. کرمانشاه: بیستون، طاق بستان با نگاهی گذرا می توان گفت تمامی استانهای کشور جاذبه های توریستی زیادی دارند که بهره برداری از این جاذبه ها نیازمند یک مدیریت قوی و گسترده می باشد، که با توجه عدم درایت دولت ایران عملاً ایران را از لیست کشورهای توریستی خارج کرده است وهم چنان ایران در سطح کشورهای توریستی قرار گرفته است. http://www.kanune-iraniha.de نویسنده : 1304 فرستنده خبر: 1304.
صنعت توریست در چنگال لابی های افراطی
توریسم که امروزه در بسیاری از کشورهای جهان به عنوان منبع درآمد ملی منظور می گردد و از این رهگذر چه بسیار کشورهایی که به رونق ویژه ای رسیده اند؛ متاسفانه در کشور ما هنوز جایگاه منطقه ای خود را نیافته است و این سهل انگاری در حالی صورت می پذیرد که کشور ما درحال غنی ترین منابع توریست می باشد. البته اگر قیاس از کشورهای دیگر را در این مورد داریم به این یقین است که آنها بر مقدمات کار جذب توریست واقف هستند و حذب را تنها با شعار و بوروکراسی های اداری امکان پذیر نمی بینند. در واقع صنعت توریسم بیلان کار یک دولت مستقل است که به معرض دید جهانیان می گذارد. اما کاستی هایی که در کشور در این خصوص دیده می شود نه تنها از ماحیه مقدمات کار است بلکه مآخرات نیز گرفتار برنامه هایی است که از سوی لابی های افراطی و نفوذی در دستگاه های ذی ربط درصنعت توریست تزریق می شود. صنعت گردشگری جاری در داخل کشور متاسفانه در وحله اول با ظاهر سازی و و عمدتاً ریاکاری در خصوص مسائل مذهبی به نمیش در می آید. واگذاری این صنعت به بخش های خصوصی که همواره نگران پروانه های کار خویش هستند؛ مسئله را ناخودآگاه به سوی تظاهرهای اخلاقی و فسادی اقتصادی و مالی سوق می دهند. اعلانات کلیشه ای – مسیرهای محدود و مشخص- شعارهای تکراری همه نشان از کانالیزه شدن این صنعت از سوی یک مرکز واحد در عین حال نه چندان مستقل است. البته این ظاهر امر می باشد.
چراکه در روال کار هیچ یک از مسائل فوق رعایت نمی شود و اصل کار بر رضایت مندی مشتری بر می گردد. و این دو گانگی تا آنجا پیش می رود که مقدس ترین اعمال دینی هم در ردیف تالاری و قمار در می آید و هر روز شاهد سفر حج به عنوان جایزه هایی از سوی بانک های اسلامی ‹‹ !!›› از سوی شرکت های خصوصی و حتی برای مصرف کنندگان رب و گوجه فرنگی هم هستیم. ‹‹ !!›› عدم ارائه نظر کارشناسانه در این مورد کاملاً محرز است چرامه حج وزیارت دارای شرایط خاص و عقاید ویژه ای است که در هیچ یک از این جوایز نمی گنجد. تورهای زیارتی داخل کشور اگرچه سابقاً مختص مشهد مقدس بود اما امروزه مراکز متعدد دیگری هم به این تورها اضافه گردیده است که برای بدعت گذاری بسیار مناسب و مساعد می نماید. تورهای زیارتی خارج از کشور نیز تابع سیاست ثابتی نیست و نظریه های کارشناسانه در این موارد هم خالی از نظرهای ویژه نمی باشد.
البته آنچه که در این بلبشوری بازار توریسم بیش از همه باعث دل آزاری است علاوه بر دوگانگی فوق الذکر؛ چندگانگی دیگری است که به یقین از سوی لابی های افراطی چون پانفارسیم ها بر این صنعت تحمیل می گردد. گشت و گذار در اصفهان و شیراز اگرچه از وظایف هر ایرانی به شمار می رود و باید که هر ایرانی در طول عمر حتماً چندین بار از آثار باستانی این شهرها دیدن نماید؛ اما نام شهرهایی چون تبریز- ارومیه- اردبیل- زنجان… در میان این تورها اصلاً به چشم نمی خورد! هیچ بانک وهیچ موسسه ای برای دیدار ازاین منطقه جایزه ای نمی دهد. وهیچ دانشگاهی به اجبار دانشجویانش را برای دیدار از این منطقه راهی نمی کند! کیش ودوبی دو منطقه امن توریستی (!!) چنان تبلیغ می کردند وچنان راه های سفر به آن مناطق سهل وآسان می نماید که عنقریباً خانواده ها تعطیلات آخر هفته را درآنجاها بگذرانند! باز گذاشتن دست سرمایه داران خارجی بی هیچ ملاحظه سیاسی واخلاقی ودینی؛ برای سرمایه گذاری درمناطق مورد تایید این لابی ها روز به روز براقتصاد منطقه های مورد بحث می افزاید وکسی هم نگران شیوه بیماری ایدز وانحرافات اخلاقی درآن مناطق نیست! اما عبور از مرزهای شمالی وسکونت 24 ساعته درنخجوان؛ باعث وبانی تمامی انحرافات اخلاقی است چنانچه درهر کیلومتری از این جاده های مرتبط؛ پیام های هشدار دهنده ایدز ودیگرامراض به چشم می خورد!
جستجوی زجر آور وتوهین آمیز مسافرانی که از این راه ها تردید می نمایند آن هم نه یک بار ودو بار؛ گاه تا ده بار هرمسافری را از صرافت تکرار سفر بازمی دارد. ایست های متعدد بازررسی که اغلب مسافران را به چشم قاچاقچی وخلافکار و…. می انگارد؛ تنها این ذهنیت را درفرد می آفریند که: آیا ما واقعاً دریک کشور واحد تحت قوانین واحدی زندگی می کنیم اگر این گونه است تعداد هتل های اصفهان وتبریز را مقایسه نمایید. تعداد پارک های شیراز وارومیه را مقایسه نمایید. تعداد مراکز تفریحی کیش واردبیل را مقایسه نمایید. آمار تورسیت های زنجان وکرمان را مقاسیه نمایید… و یک بار درساعت 12 شب وارد پارس آباد مغان شوید وبه دنبال تاسیسات مسافری وراهی باشید …. آنگاه درمی یابید که صنعت تورسیم ما گرفتار چنگال لابی های افراطی است. که این افراطی گری خود را مستقیماً به اقتصاد جامعه سم پاشی می نماید وذهنیت بسیار سنگینی را درمیان ساکنین منطقه بوجود می آورند. برای ثبوت این ادعا به مسافرت های نوروزی امسال عنایت نمایید.


تعداد صفحات : 167 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود