بررسی بکارگیری نظریه آشوب در مدیریت دانش
چکیده
مدیریت دانش عاملی مهم در سازمان های امروز است و از آن به عنوان یک مزیت رقابتی برای سازمان ها یاد می شود. خلق و تسهیم دانش از عناصر اساسی مدیریت دانش است که نیاز به توجه به آن، وجود دارد.هدف این مطالعه بررسی رابطه بین مدیریت دانش و تئوری آشوب است.تئوری آشوب در زمینه های مختلف مدیریتی بکار گرفته شده و نتایج آن به صورت عملی قابل کاربرد در سازمان ها است. این تحقیق یک مطالعه مروری درباره عناصر مهم مدیریت دانش و تئوری آشوب و ارتباط بین تئوری آشوب و مدیریت دانش است.نتایج مطالعات مختلف نشان دهنده رابطه معنادار مثبت بین بکارگیری مولفه های تئوری آشوب و بهبود تسهیم و مدیریت دانش است. همچنین وجود محیط آموزشی دارای مولفه آشوبناک، می تواند در بهبود تسهیم دانش و یادگیری تاثیر مثبت داشته باشد. این تحقیق رابطه ای را بین دو زمینه مطالعاتی مدیریت دانش و تئوری آشوب فراهم می سازد و امید است تا مطالعات آینده در بسط و توسعه این رابطه مثمر ثمر واقع شوند.
واژگان کلیدی: مدیریت دانش، نظریه آشوب،سیستم های پیچیده،تسهیم دانش،اثر پروانه ای
مقدمه
مدیریت دانش موضوعی است که در سال های اخیر توجه زیادی به آن شده است و از آن به عنوان یک مزیت رقابتی برای سازمان ها نام برده می شود(باتاچاریا، و چائوداری 2004). مطالعات زیادی در این زمینه توسط محققان مختلف منتشر شده است که نشان از اهمیت موضوع و توسعه روز افزون آن دارد. در حقیقت ظهور این موضوع به 1970 میلادی باز می گردد زمانی که پیتر دراکر و استراسمن بر اهمیت اطلاعات و دانش به عنوان دارایی ارزشمند تاکید کردند( تقوی فرد و همکاران 1393). مطالعه در زمینه مدیریت دانش تا امروز ادامه داشته و ابعاد جدیدی به آن افزوده شده و از دیدگاه های مختلف بدان نگریسته شده است. یکی از مسائلی که مشخصا امروزه بدان اهمیت داده می شود خلق دانش جدید است.خلق دانش جدید می تواند زمینه را برای بهبود مهارت های سازمانی از طریق انجام بهتر فرایند ها و رویه های سازمانی فراهم سازد. از اینرو یافتن روش هایی برای خلق بیشتر می تواند برای سازمان ها فرصتی برای بهبود فرایند ها و در نتیجه بهبود محصولات و خدمات ایجاد نماید تا در نهایت سازمان بتواند محصول بهتر را در مدت زمان کمتر تولید و عرضه کند.
با توجه به مباحث فوق مشخص است که سازمان ها به دنبال روش های حداکثر کردن خلق دانش باشند. یکی از مباحثی که امروزه در سازمان ها قابل مشاهده است پیچیدگی محیط سازمانی است. پیچیدگی محیط سازمانی باعث دشواری هایی برای سازمان ها در جهت برخورد با مسائل محیطی می شود. پیچیدگی محیط نیازمند پیچیدگی در روش های برخودر با آن است و ایجاد این روش ها از طریق مشارکت کارکنان و تسهیم و مشارکت اطلاعات و دانش موجود در ذهن آنان امکان پذیر است.
یکی از مباحثی که در زمینه سیستم های پیچیده مورد بررسی قرار می گیرد مبحث تئوری آشوب است. تئوری آشوب به بررسی سیستم های پیچیده آشوبناک می پردازد. از آنجا که مدیریت دانش ویژگی های سیستم های پیچیده را داراست بنا براین انتظار می رود که تئوری آشوب بتواند برای بررسی ابعاد آن بکار رود. در این مقاله قصد ما بر آن است تا ضمن بررسی مدیریت دانش و ابعاد آن تاثیر بکارگیری و نحوه بکارگیری تئوری آشوب در مدیریت دانش را مورد بررسی قرار دهیم. ما در این مقاله تعامل بین این دو مبحث و وجود و یا عدم وجود تاثیر تئوری آشوب در مدیریت دانش را بررسی می کنیم.
مدیریت دانش
تعاریف زیادی برای مدیریت دانش وجوددارد اما تعریفی که مورد قبول عام باشد در این زمینه وجود ندارد. شاید در یک کلام آن را تبدیل دانش ضمنی به دانش آشکار و تسهیم آن در سازمان تعریف کرد ( تقوی فرد و همکاران 1393). در حقیقت مدیریت دانش فرایندی است که از طریق آن سازمان ها از منابع دانش محور و اندیشه محور خود ارزش آفرینی می کنند بنابراین مشخص است که مدیریت دانش با فرایند کشف و شناسایی ،توزیع و نگهداری دانش ضروی سازمان ها سرو کار دارد همچنین تعریف دیگر مدیرت دانش را مدیریت نظام مند فرایند هایی تعریف می کند که با آنها دانش شناسایی ، ایجاد، جمع اوری ف تسیم و استفاده می شود( تقوی فرد و همکاران 1393). بنا براین آنچه که از این تعاریف بر می آید این است که مدیریت دانش با فرایند های دانشی سازمان برای ایجاد ارزش سازمانی سر و کار دارد و با توجه به اینکه هر سازمانی برای بقای خود تلاش می کند و تلاش دارد تا در بازار رقابت با رقبا از انها پیشی گیرد، مدیریت دانش نیز به عنوان ابزاری برای برآورده کردن این نیازمندی ها مورد استفاده قرار می گیرد.
تئوری آشوب
در لغت نامه آکفسورد واژه آشوب1 تحت دو تعریف ارائه شده است 1) بی نظمی کامل و اعتشاش و در هم برهم بودن2 و 2) ماده ای بدون شکل که فرض بر آن است که پیش از خلق جهان وجود داشته است،تعریف می شود(دال و همکاران،2004). این واژه بیشتر در میان عامه مردم با تعریف اول شناخته می شود این در حالی است که تعریف دوم با مطالعات ادوارد لورنز در سال 1963 سازگاری دارد. او پس از انجام مطالعات خود بر روی پدیده هایی که ستاده های فعالیت آنها دارای نتایج مکرر یکسان دارای تابع مشخص خطی باشد، به این نتیجه رسید که در این پدیده ها ایجاد تغییر کوچک می تواند منجر به نتایج بزرگی شود. سپس او بر اساس محاسباتی که در زمینه هواشاناسی انجام داد توانست الگو هایی را برای فعالیت این نوع از پدیده ها کشف کند. او پس از بارها ورود داده و ثبت ستاده ها به این نتیجه رسید که با ترسیم نقاط عددی مربوط به ستاده ها به شکلی همانند یک پروانه دست می یابد. پدیده های آشوبناک نوعی سیستم های پیچیده هستند بسیار پیچیده هستند(اسکولترا،2013). سیستم های پیچیده سیستم هایی هستند که دارای تعداد بسیار زیادی از اجزای متعامل دوسویه بوده و از برخی از جهات هدفمند هستند(باریام،1997).
شکل1. اثر پروانه ای لورنز(منبع :غیس ،2012)
همچنین یانیر باریام سیستم های آشوبناک را سیستم هایی می داند که پویایی های سیستمی آنها قابل پیش بینی نیست. دلیل این امر حساسیت این نوع از سیستم ها تغییراولیه در شرایط آنها باز می گردد که این تغییر کوچک منجر به تغییرات بزرگتر در ستاده های سیستم می گردد. (باریام،1997).
اگر چه تئوری آشوب حاصل فعالیت دانشمندان مختلفی همانند ادوارد لورنز(1963) است اما برنده جایزه نوبل ایلیا را مبدع واژه تئوری آشوب می دانند(ریگو،1999).پس از گذشت بیش از نیم قرن از زمان ظهور مطالعات مربوط به تئوری آَشوب، اکنون این تئوری در زمینه های مختلفی در حال بکارگیری است. از جمله این زمینه ها می تواند به ابعاد مدیریتی اشاره کرد. مطالعات تئوری آشوب در علم مدیریت در زمینه های مختلفی مانند مدیریت پروژه( برای مثال دانا،2013)،برنامه ریزی و استراتژی( برای مثال ,فریر،2011؛لوی،1994)، تفسیر سیستم های اطلاعاتی در سازمان( مک بریج،2005، مدیریت بحران( برای مثال کول،2001)،مدیریت زنجیره تامین( برای مثال ویلدینگ،1998)، انجام گرفته است و ما در این مطالعه قصد بررسی بکارگیری تئوری آشوب در زمینه تسهیم دانش را داریم.
چرخه حیات مدیریت دانش
نوناکا دانش را مختص به انسان ها می داند و به وسیله آن ها به وجود آمده و در ذهن آنها باقی می ماند و از طریق برخورد و تعامل آنها با محیط جدید دانش جدید توسط آنها قابل خلق شدن است این دانش در تعامل با سایر افراد می تواند منتقل شود. دانش به وجود آمده می تواند توسط افراد مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته و بکار برده شود. ( اسمیت و پاکوته،2010). بریکنشاو و شیهان(2002) این نکات را نشان دهنده چرخه حیاتی برای مدیریت دانش می دانند. این چرخه حیات از چهار مرحله تشکیل شده است که شامل خلق دانش،در دسترس قرار گرفتن دانش ، انتشار دانش، و کاربردی شدن دانش است( اسمیت و پاکوته،2010). از نظر اسمیت و پاکوته بر این است که در مرحله خلق دانش مهمترین تاثیر آشوب در مدیریت دانش می تواند دلالت داشته باشد. این دلالت به دلیل نیازمندی خلق دانش به فضای باز و انعطاف پذیر است. این نیازمندی به فضای باز و انعطاف پذیری بحثی است که در ادبیات مربوط به خلاقیت و نوآوری در مورد ان بحث می شود . زمانی که دانش ایجاد شد ماهیت سیال بودن و پویایی آن باعث می شود تا دائم در نوسان بوده و منتقل شده و تکامل یابد. این ماهیت مدیریت دانش باعث می شود که از تئوری آشوب برای درک چگونگی مدیریت دانش در زمان تغییر و عدم اطمینان استفاده شود( اسمیت و پاکوته،2010).
تاثیر محیط بر ایجاد و تبدیل دانش
مدل موسوم به مدل SECI3 ( اجتماعی سازی، برونی کردن ،ترکیب ،درونی سازی)، ارائه شده تویط نوناکا و همکارانش ،نشان می دهد که شامل دو عمل اصلی ایجاد( مانند پیوند دادن دانش های آشکار و تبدیل آنها به دانش جدید در طی مرحله ترکیب) و انتقال دانش( مانند تبدیل دانش ضمنی به دانش آشکار) است. در طی چهار مرحله اصلی SECI امکان ایجاد دانش جدید وجود دارد(نستیان،2013). مطالعه نستیان(2013) بر روی تاثیر محیط آشوبناک بر روی دانش سازمانی صورت گرفته است. او محیطی را آشوبناک می داند که دارای عدم قطیت ، غیر قال پیش بینی و برحاین باشد و استدلال می کند که این نوع محیط آشوبناک بر روی روش های عملکردی ایجاد دانش و فرایند های انتقال و تبدیل دانش تاثیر گذار است.در محیط آشوبناک، سازمان ها به عنوان محیط هالونی4 عمل می کننند. سیستم تبدیل دانش در این نوع محیط نقش سیستم هالون رابازی می کند. او فرایند کلیدی که نشانگر محیط آشوبناک است را وجود جاذبه هایی می داند که اندازه آن قابل اندازه گیری نیست.همچنین فرایند تولید دانش را ناشی از تنش های ایجاد شده در سیستم تبدیل دانش در اثر حرکت از یک منطقه جاذبه به منطقه جاذب دیگر ، می داند و تنش ایجاد شده در محیط عاملی برای ایجاد دانش جدید است(نستیان،2013).
محیط های آموزشی (توسعه دانش) و سیستم های آشوبناک
آموزش فرایندی است که از طریق آن دانش می تواند تسهیم شود(اسمیت و همکاران،2003). سازمان هایی که خواهان بقا و رشد هستند نیازمند توسعه دانش و استفاده از آن بوده و از اینرو باید محیط آموزشی را برای کارکنان خود توسعه دهند. آموزش سنتی بر بازتولید اطلاعات موجود تاکید دارد در حالی که تئوری آشوب و تئوری سیستم های تطابقی پیچیده، مفاهیمی را ارائه می دهند که برای طراحی محیط های یادگیری جهت تسهیل رشد پایدار سازمان، مناسب هستند. این نوع یادگیری غیر خطی بوده و به شدت کنترلی است اما به روش آشوبناک رخ می دهد. برخی از مطالعات انجام شده در محیط های آموزشی نیز بر وجود اثر پروانه ای در این نوع محیط ها تاکید دارند( برای مثال تریگستاد ،1997 ؛آکمانسوی و کارتال،2014؛ را ببینید). بنا یراین تسهیم دانش به عنوان یک فرایند کلیدی در قابلیت بقای پایدار سازمان مطرح شده و از طریق محیط های آموزشی با قابلیت های آشوبناک امکان بهبود تسهیم دانش در آنها وجود دارد. مطالعات مربوط به ارتباط محیط آموزشی آشوبناک و تسهیم دانش می تواند به مدیران سازمانی کمک کند تا در هدایت سازمان خود به سوی سازمان یادگیرنده دارای محیط آموزشی با مولفه های تئوری آشوب کمک کند. درک مدیران ارشد سازمانی در این زمینه حائز اهمیت است. حمایت مدیران ارشد سازمان، به عنوان تصمیم گیرندگان اصلی سازمان، از محیط های آموزشی دارای مولفه های آشوب می تواند آنها را به سوی دستیابی به کارایی از طریق بهبود کارکردی ناشی از تسهیم دانش و مهارت ها در سازمان ،هدایت کند. آموزش رکنی از سازمان است که در سالیان اخیر بسیار مورد توجه مدیران قرار گرفته است و اهمیت آن روشن است. این اهمیت می تواند با بکارگیری ابزارهای مناسب آموزشی برای بهبود محیط آموزشی کاملتر گردد. تئوری آشوب ابزاری است که در این راه می تواند گره گشای مشکلات باشد.
بحث و نتیجه گیری
تئوری آشوب در سال های اخیر مورد توجه محققان مختلف قرار گرفته است. اهمیت توجیه پذیری این تئوری توانسته ایت بر بکارگیری آن در ابعاد مختلف تاثیر داشته باشد. امروزه محققان مختلف توجه شایانی را به تئوری آشوب نشان می دهند. این محققان از رشته های مختلف و با پیش زمینه های مختلفی هستند. از جمله تحقیقات انجام شده در زمینه ابعاد مختلف تئوری آشوب، تحقیقاتی است که توسط محققان مدیریت انجام شده است. محققان مدیریت، تئوری آشوب را از جنبه های مختلفی بررسی کرده و سعی بر آن داشته اند تاتحقیقات مختلفی را در زمینه های مختلف مدیریت و سازمان،انجام دهند که برای مثال می توان بر بکارگیری تئوری آشوب در رهبری سازمانی، استراتژی و برنامه ریزی سازمانی،مدیریت پروژه و غیره اشاره کرد. یکی از موارد جذاب بررسی تئوری آشوب در زمینه مدیریت و سازمان ،بکارگیری تئوری آشوب در زمینه مدیریت دانش و تسهیم دانش در سازمان ها است. تسهیم دانش یکی از فرایند های مهم سازمانی به شمار می رود و از اینرو بررسی رابطه مولفه های مختلف مرتبط با آن می تواند بر بهبود آن تاثیر داشته باشد. این مطالعه سعی بر آن داشت تا رابطه بین مدیریت دانش و تئوری آشوب را بررسی نماید. تا جایی که مولف بررسی کرده است، مطالعات بسیار محدودی در این زمینه انجام گرفته است. مطالعات انجام گرفته حالت مروری داشته و کمتر بر جنبه میدانی موضوع تاکید شده است. مطالعه حاضر بر بررسی مولفه های مختلف مرتبط با موضوع مدیریت دانش و تئوری آشوب تمرکز داشت. مولف ارتباط بین مدیریت دانش و تئوری آشوب را ارتباطی معنادار و حائز اهمیت یافت. این ارتباط به صورت تاثیر تئوری آشوب بر بهبود تسهیم دانش است. مطالعات بر وجود تاثیر مثبت بین محیط سازمانی آشوبناک وبهبود تسهیم دانش دلالت دارد. همچنین مطالعات انجام گرفته ،تاثیر برقراری محیط آموزشی با مولفه های آشوبناک بر یادگیری و تسهیم دانش را مثبت می دانند.
بررسی رابطه بین مدیریت دانش و تئوری آشوب از طریق بررسی میدانی از مواردی است که می تواند در روشن شدن رابطه بین این دو موثر باشد از اینرو پیشنهاد می شود در تحقیقات آتی، تحقیقات میدانی در این زمینه صورت گیرد. این تحقیقات می تواند ناظر بر استفاده از مولفه ها و ابزارهای مختلف تئوری آشوب در سازمان برای تسهیم دانش و بررسی نتایج بدست آمده باشد. ارائه مشوق هایی برای محققان جهت بررسی رابطه بین مدیریت دانش و تئوری آشوب می تواند باعث غنای بیشتر ادبیات موضوع شود.
منابع و مراجع
1. تقوی فرد و همکاران(1393)، مبانی مدیریت دانش، تهران ،انتشارات صفار
2. Smith,S , and Paquette, S(2010). Creativity, chaos and knowledge management, Business Information Review, 27(2) 118-123
3. Nestian,,A,S,(2013). Organizational Knowledge Conversion and Creation Processes in a Chaotic Environment, Management Dynamics in the Knowledge Economy, Volume 1 (2013) no. 1, pp. 55-70; www.managementdynamics.ro
4. Bhattacharya,P, and Chaudhury,K,P(2004), Knowledge Management and its Utilisation : an Overview, 2nd International CALIBER-2004, New Delhi, 11-13 February, 2004
5. birkinshaw, J.,sheehan, T. (2002).managing the Knowledge life cycle.MIT Sloan Management Review.fall 2002, Vol. 44, No. 1.
6. Doll, W., Fleener, J., and St. Julien, J. (Eds.). (2004). Chaos, complexity, culture, and curriculum. New York: Peter Lang
7. Ghys,E, the butterfly effect, 12th International Congress on Mathematical Education, 8 July – 15 July, 2012, COEX, Seoul, Korea
8. Escultura,E,S,(2013). Chaos, Turbulence and Fractal: Theory and Applications, International Journal of Modern Nonlinear Theory and Application, 2013, 2, 176-185
9. Bar-yam,Y,(1997), Dynamics of Complex Systems, Westview Press, 864 pp
10. Rego, J.C. 1999. After 40 years, has System Dynamics changed? Proceedings of the 17thInternational Conference of the System Dynamics Society and the 5thAustralian and New Zealand Systems Conference. Wellington, NZ.
11. Frear, D. (2011). The effect of change on management planning: applying chaos theory. International Journal of business and social sciences, 20(14), 57-60.
12. McBride,N,(2005). Chaos theory as a model for interpretinginformation systems in organizations,info systems j(2005),2005,15.233-257
13. Cole,D,(2001).chaos,complexity and crisis management,california department of forestry and fire protection st.helen,CA
14. Wilding.D,R. Chaos Theory: Implications for Supply Chain Management, International Journal of Logistics Management, Vol 9, No 1, pp 43-56, 1998
15. Smith, H. (2003) 'Instilling a knowledge-sharing culture', [online], Queen's Centre for Knowledge-Based Enterprises, pp 1-17, www.business.queens.ca/kbe, [19 May 2005].
16. Trygestad, J. (1997).Chaos in the Classroom: An Application of Chaos Theory. Paper presented at the Annual Meeting of the American Educational Research Association.
17. Akmansoy, V., & Kartal, S(2014). Chaos Theory and its Application to Education: Mehmet Akif Ersoy University Case.Educational Sciences: Theory & Practice, 14(2), 510-518.
1 chaos
2 confusion
3 Socialization- Externalization- Combination- Internalization
4 سیستم های بازی که قابلیت خود سازمان دهی دارند.
—————
————————————————————
—————
————————————————————