چکیده
رشد سریع و پرشتاب اطلاعات یا شکل تکاملیافته آن، علوم و فناوری در جهان معاصر، کشورها را به دو قطب کاملاً متفاوت تقسیم کرده است. در یک سو، کشورهای صنعتی و پیشرفته قرار گرفتهاند که هر روز با ابداع و نوآوری جهانیان را به تحیّر وا میدارند و در سوی دیگر، کشورهایی هستند که نظارهگر این تحولات هستند و انگشت حیرت به دندان گرفتهاند. تحولات علم و فناوری در جهان غرب از عهد رنسانس به این طرف شاهد این رشد شتابان بوده، به نحوی که تا به امروز لحظهای از آن رشد بازنایستاده است. اینکه چه عواملی باعث بروز و ظهور این تحولات شد به زیرساختهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دنیای غرب برمیگردد. اطلاعات یک منبع حیاتی برای پیشرفت علمی و اقتصادی در هر کشوری محسوب می شود. در واقع، اطلاعات یا به عبارت درست تر اطلاعات علمی و فنی یکی از سه رکن طبیعت است، این سه رکن بنیادی که مواد لازم خلاقیت و فعالیت انسان را در طبیعت فراهم می کنند، عبارتند از: ماده، انرژی و اطلاعات
اقتصاد اطلاعات مساله بسیار جدی در دنیای امروزی به شمار می رود. مساله ای است که سالانه میلیاردها دلار از سرمایه کشورهای غربی و آمریکایی را به خود اختصاص داده است.
اقتصاد اطلاعات (Economics of Information) در هزاره سوم ، زمینه ساز توسعه و ایجاد فرایندهای کسب و کار گسترده ای در دگردیسی متناوب فرآیند اشتغال زایی مولد هوشمندی است که امروزه مولفه های الکترونیکی زیادی را یدک می کشد . ارزش گذاری بر اطلاعات ، اقتصاد اطلاعات و بررسی اجمالی سواد اطلاعاتی در توسعه تجارت های کوچگ ، موضوعاتی است که این جستار به آن می پردازد.
مقدمه
اقتصاد اطلاعاتی یعنی اقتصاد اطلاعات محور، اقتصاد دانش محور، اقتصاد دیجیتال و یا اقتصاد اینترنت را می توان به عنوان اولین معیار و وسیله ای برای پیشرفت اقتصادیی، نام برد که ناشی از تحولات اجتماعی و اقتصادی از سال 1960 تاکنون می باشد. پژوهش های انجام شده در این زمینه حاکی از آن است که توجه و نگرش های تازه ای به نقش اطلاعات در اقتصاد کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، شده است. جریان گذار اقتصاد و سیر تحولات آن شامل حرکت از حالت اولیه و سنتی بشر یعنی اقتصاد متکی به کشاورزی به اقتصاد صنعت محور و سپس رسیدن به حالت فعلی یعنی اقتصاد اطلاعات محور است این تحولات زمینه را برای شکل گیری افکار و اندیشه ها و زمینه های مختلفی در کسب و کار فراهم کرد و حتی در ادبیات اقتصاد جهانی نیز تغییرات قابل ملاحظه ای را با عباراتی همچون: صنعت اطلاعات، بازار اطلاعات، کارکنان اطلاعات موجب شده است.از جمله تاثیرات توسعه اقتصاد اطلاعاتی بروز تحولاتی در ساختار اشتغال و کسب و کار بود که باعث حذف بسیاری از فرآیندهای کاری مشاغل بازرگانی، آموزشی، بهداشتی، ارتباطی و مالی شده است .در بحث نوین "اقتصاد اطلاعات"، واژهی اطلاعات در گستردهترین و در عین حال تخصصیترین شکل خود مورد استفاده قرار میگیرد و آن عبارت است از هر چیزی که بتواند رقمی (دیجیتال) گردد و در قالب سریهایی از صفر و یک کدبندی شود. نتایج مسابقات فوتبال، کتابها، بانکهای اطلاعاتی، مجلات، فیلمها، موزیک، نرخ سهام در بورس، و بالاخره صفحات وب همه کالاهای اطلاعاتی به حساب میآیند. میتوان به عنوان مثال حداقل در بدو بحث این نکته را مطرح کرد که یک تولید اطلاعاتی از دیدگاه مصرف کنندگان دارای چه نوع ارزش متفاوت با دیگر اطلاعات است. یک واقعیت اطلاعاتی میتواند منبع تفریح و تفنن برای گروهی و منبع سود برای گروهی دیگر باشد. به عبارت دیگر همگان آماده نیستند که هر بهایی را برای یک واقعیت اطلاعاتی بپردازند. کارشناسان اطلاعات همه به این نکته عقیده دارند که مصرف کنندگان مختلف به یک پدیدهی اطلاعاتی ارزشهای بسیار متفاوتی میدهند
اقتصاد اطلاعات
اقتصاد اطلاعات. این نوع اقتصاد در سه بستر مجزّا اما مرتبط مطرح می گردد. نخست بستری است که در آن، اطلاعات تعریف می شود و ویژگی های اقتصادی آن مشخص می گردد؛ دیگری بستر اقتصاد کلان است که، در آن، نقش اطلاعات در ساختار اقتصاد ملی توصیف و تا حد ممکن سنجیده می شود؛ و سوم، بستر اقتصاد خرد است که، در آن، ارزش ها و هزینه های اقتصادی وابسته به اطلاعات به شکل های خاص مورد بحث قرار می گیرد.
در تعریف اطلاعات، پردازش داده ها دارای نقش اصلی است. چهار سطح از پردازش را می توان به سهولت شناسایی کرد: 1) انتقال داده ها، 2) گزینش داده ها، 3) سازماندهی داده ها، و 4) تقلیل داده ها. هر چند در مورد سطح اول، مقیاس پذیرفته شده ای برای مقدار اطلاعات وجود دارد(مانند مقیاس آنتروپی یا شانون )، اما اَرو خاطر نشان می کند که این مقیاس برای سطوح پیچیده تر پردازش نامناسب است. برای این سطوح، مقیاس هایی لازم است که اقتصادی یا غیراقتصادی بودن نقش ارزش را تشخیص دهند .. هیز مقیاس هایی را پیشنهاد کرده که در اصل می توانسته است برای ارزیابی تصمیم های اقتصادی در سنجش و مقایسه هزینه ها با ارزش ها کارآیی داشته باشد.
در تعریف اطلاعات، واژه "داده ها" همه جا معادل "نمادهای ثبت شده" در نظر گرفته شده است. نمونه نمادهای ثبت شده، علائم چاپی؛ ارقام دودویی به شکل مغناطیسی، سوراخ شده، یا نوری؛ بیان شفاهی؛ و تصاویر هستند.
از هر عنصر فیزیکی می توان برای ثبت داده ها به صورت نماد استفاده کرد و پردازش آن صرفآ پردازشی فیزیکی است. اما به محض اینکه از عنصر فیزیکی به عنوان نماد استفاده کنیم، ماهیت آن و ماهیت فرایندها (پردازش ها)یی که بر آن تاثیر می گذارند، دستخوش تغییر می شود. در نتیجه، لازم است به دو نوع عنصر و دو نوع فرایند قائل باشیم: یکی فیزیکی و دیگری نمادین. در هر یک از این دو مورد، وجه نمادین لایه ای بر روی وجه فیزیکی محسوب می شود؛ اما تفکیک آنها از یکدیگر حائز اهمیت است.
نقش های اقتصاد اطلاعات
تصمیم گیری.
نوشته های اقتصاددانان درباره اطلاعات تقریبآ در سراسر جهان معطوف به نقش آن در تصمیم گیری و کاربرد آن در تخصیص منابع مادی است. کتاب فون نومان و مورگنشترن (25) چارچوبی برای تصمیم گیری عرضه می کند که مبتنی بر بهینه سازی ریاضی است و بررسی های علمی را می توان در این چارچوب با دقت عمل ریاضی انجام داد. نتیجه حاصل از آن شامل یک سلسله مقالات ارزشمند درباره تصمیم گیری ترتیبی (1)، آثار مربوط به عدم قطعیت، و اطلاعات ناقص است (14؛ 19).
بدون شک، نقش اطلاعات در تصمیم گیری نقشی تردیدناپذیر است. حداقل در یکی از همایش های ملی تایید شده که این نقش تنها نقش مهم اطلاعات است (18). بحث این بود که اطلاعات به خودی خود کالایی ارزشمند نیست، بلکه فقط به سبب کاربردهایش ارزش پیدا می کند. نمونه بارز آن تاثیر اطلاعات در کاهش احتمال خطر در تصمیم گیری یا کاربرد اطلاعات برای حل مسئله است. از این حیث، ارزش اطلاعات افزایش پذیر است، گرچه از کاربرد نشئت می گیرد و ذاتی نیست.
با این همه، نقش اطلاعات در تصمیم گیری به هیچ وجه خالی از ابهام نیست (20)، و در واقع، در برخی شرایط به نظر می رسد که اطلاعات بیشتر برای تایید تصمیم هایی است که قبلا اتخاذ شده تا تصمیم هایی که باید اتخاذ شود.
مدیریت عملیاتی.
اطلاعات از دیدگاه عمل گرایانه در مدیریت عملیاتی دارای اهمیت ویژه است، اهمیتی که فراتر از اهمیت اطلاعات در تصمیم گیری است. این نقش اطلاعات در نظام های اطلاعات مدیریتی که از اعمال روزانه هر نوع سازمانی حمایت می کند کاملا پذیرفتنی است. روشن است که ارزش اقتصادی اطلاعات مدیریت بالاتر است، زیرا مدیریت بهتر با اطلاعات عجین شده است.
جایگزینی عناصر فیزیکی.
در برخی بسترها، اطلاعات را می توان به مثابه جایگزینی برای عناصر فیزیکی به خدمت گرفت. به طور مثال، نقش اطلاعات در مخابرات این است که انتقال داده ها را جایگزین جابه جایی افراد کند، یا در پزشکی تشخیص بیماری از طریق تصویربرداری را می توان جایگزین تشخیص از طریق عمل جراحی کرد. در هر دو مورد ارزش اقتصادی اطلاعات زیاد است.
پویش محیطی.
اطلاعات مبنایی برای پویش محیط و ابزاری برای آگاهی از رویدادهایی است که در جهان اتفاق می افتد؛ و نیز اطمینان می دهد که مدیریت، خواه در عمل یا در تصمیم گیری، از درک واقعیت خارجی برخوردار است. این نقش اطلاعات با نقش سنتی آن در نظریه تصمیم گیری متفاوت است، اما با شیوه هایی که تصمیم واقعآ از طریق آنها اتخاذ می شود، به مراتب سازگارتر است.
اثرگذاری.
اطلاعات وسیله ای برای تحت تاثیر قرار دادن و متقاعد کردن است. نقش اقتصادی تبلیغات در اقتصاد مبتنی بر بازار بسیار مهم است. در این نوع اقتصاد، اطلاعات به خریدارانی که می خواهند درباره کالاهای موجود آگاه شوند و فروشندگانی که می خواهند خریداران را نسبت به ارزش کالاهای خود مجاب سازند، کمک می کند. اهمیت اطلاعات چنان است که در واقع وسیله ای برای کمک مالی به دیگر فرآورده های اطلاعاتی، مانند مجلات و روزنامه ها، فراهم می سازد.
آموزش.
اطلاعات از جمله عناصر ضروری آموزش است؛ و در این نقش به مثابه بخشی از فرایند یادگیری؛ به همراه کتاب ها، رسانه ها، و بایگانی های رایانه ای؛ به منظور تدارک بخش عمده ای از مواد آموزشی؛ و نیز به مثابه مکمل تعامل میان معلم و محصل مورد استفاده قرار می گیرد. ممکن است خود نیز کانون آموزش محسوب شوند؛ یعنی ابزارهای دسترسی به اطلاعات و شیوه استفاده از آنها جزو مقوله هایی قرار می گیرند که آموزش داده می شوند. هر یک از این موارد، هم برای فرد از حیث درآمد در طول زندگی و هم برای جامعه از حیث افزایش نیروی تولید، دارای اهمیت اقتصادی است.
فرهنگ، تفریح، و سرگرمی.
اطلاعات درونمایه غنای فرهنگی، تفریح، و سرگرمی افراد است. گرچه مترتب دانستن ارزش اقتصادی برای کسانی که از این نقش اطلاعات استفاده می کنند دشوار می نماید، در مورد تمایل مردم برای پرداخت پول در ازای این نوع خدمات و کالاهای اطلاعاتی، تردیدی وجود ندارد. این تمایل پایه و اساس موفقیت صنایعی است که تجلی بخش این نقش اطلاعات در کلّیت اقتصاد هستند. در تصویر 1، این صنایع در چهارخانه حاوی نگارش و تالیف و در چهارخانه حاوی ورزش و هنرهای نمایشی ظاهر شده است.
تولید، کالا، و خدمات.
در حقیقت، همان گونه که از هر یک از نقش های ذکرشده اطلاعات برمی آید، اطلاعات می تواند به عنوان کالا و به صورت بسته ای واحد برای فروش، تولید و به هر علتی خریداری شود. همچنین، اطلاعات می تواند خدماتی باشد که به خریدار یک کالا ارائه می شود. در حقیقت، بخش عمده ای از خدمات متفرقه تجاری، مثل خدمات حساب های اقتصاد ملی، به صورت خدمات مشاوره ای و فعالیت های مشابه ارائه می گردد. متخصصان آمار و اقتصاد تجاری بیشتر تمایل دارند کالاها و خدمات اطلاعاتی را برحسب وجه فیزیکی آنها که تولید، صادر، فروخته، انبار، و سرانجام استفاده و فرسوده می شوند ـ و نه بر اساس محتوای اطلاعاتی آنها ـ بسنجند. در نتیجه، مقیاس های اقتصادی، بیشتر وجوه فیزیکی را می سنجند تا وجوه اطلاعاتی.
منبع سرمایه.
اطلاعات می تواند منبع سرمایه ای برای استفاده در تولید کالاها و خدمات اطلاعاتی باشد. البته، این نقش اطلاعات، در صنایع درگیر در تولید و فروش خدمات و محصولات اطلاعاتی از اهمیت خاصی برخوردار است. برای این گونه صنایع، پایگاه های اطلاعاتی می توانند سرمایه اصلی محسوب گردند که، در این صورت، اهمیت آنها بسیار بیشتر از ساختمان و تجهیزات است. این پایگاه ها به عنوان نسخه مادر برای تولید نسخه های بعدی جهت توزیع، و به عنوان منبع کالاها وخدمات جانبی، و نیز به عنوان پایه و اساس توسعه خدمات و محصولات جدید مورد استفاده قرار می گیرند.
متاسفانه، محاسبات معمول بر آن است که این گونه سرمایه ها را مصرف کند نه اینکه به عنوان سرمایه به کار برد. در نتیجه، ارزش رسمی چنین شرکت هایی به اندازه کافی منعکس کننده ارزش واقعی منبع سرمایه نخواهد بود. با این همه، نگاتیو فیلم ها، نسخه های اصلی کتاب ها و مجلات، پایگاه های اطلاعاتی نمایه ها و چکیده ها، و مجموعه های کتاب در کتابخانه ها، همگی سرمایه های مهمی هستند که برای تولید و ارائه خدمات و کالاهای اطلاعاتی در نظر گرفته شده اند.
درک این نکته نیز مهم است که در نظام های اطلاعات مدیریتی، بایگانی ها، به عنوان پایه و اساس مدیریت عملیاتی، منابع سرمایه ای مهمی محسوب می شوند.
ویژگی های کلّی اقتصاد اطلاعات. به جز آنچه گذشت، اطلاعات دارای ویژگی هایی است که مستقیمآ بر تصمیم های مربوط به اطلاعات در سطوح اقتصاد خرد و کلان تاثیر می گذارد.
استقلال ذاتی اطلاعاتی.
ممکن است اطلاعات به شکل فیزیکی ارائه شود، اما زمانی که به صورت نمادین در آمد دیگر ملموس نخواهد بود و می توان آن را از طریق هر رسانه ای در دسترس قرار داد. برخلاف کالاهای مادی که تولید آنها مستلزم صرف مقدار زیادی انرژی و منابع مادی است، کالاهای فکری را غالبآ می توان با استفاده از انرژی محدود به عنوان کالای فرعی سایر فعالیت ها پدید آورد. اطلاعات به سهولت و ارزانی قابل انتقال و قابل تقسیم است. بهای اطلاعات، ارتباط چندانی با هزینه در دسترس قرار دادن نسخه های تکثیری ندارد؛ نخستین نسخه احتمالا بیشترین بها را دارد، اما با تولیدهای مجدد، هزینه ها سرشکن شده و کاهش نسبی می یابند. در نتیجه، مقدار اطلاعاتی که می توان بدون تخلیه منابع مادی تولید کرد بسیار زیاد است.
ارزش نامعلوم اطلاعات.
میان کالاهای مادی و ارزش مواد مورد استفاده در تولید آنها، رابطه مستقیم و روشنی وجود دارد. به طور مثال، می دانیم برای تولید یک خودرو چه مقدار فولاد لازم است. اما میان تولید هر نوع کالا و اطلاعات هیچ رابطه مستقیم قابل سنجشی وجود ندارد. ارزش پژوهش یا اطلاعات مربوط به بازار یا تبلیغات در بهترین حالت ممکن نیز نامعلوم به نظر می رسد.
تاثیر زمان بر ارزش اطلاعات.
ارزش اطلاعات اغلب برمبنای زمانی که در دسترس قرار می گیرد تعیین می شود نه بر اساس هزینه هایی که برای دسترس پذیر کردن آن صرف شده و نه حتی بر اساس محتوای واقعی آن. در حقیقت، میان زمان وصول اطلاعات و ارزش آن رابطه پیچیده ای برقرار است. برای برخی، ارزش اطلاعات در فوریّت آن نهفته است؛ به طور مثال، اطلاعات بازار بورس ِ دیروز ممکن است فردا بی ارزش باشد. برای دیگری، ارزش اطلاعات احتمالا بیشتر در آینده درک می شود تا حال حاضر و بیشتر حالت بالقوه دارد تا بالفعل. علاوه بر این، اطلاعات یکسان ممکن است برای کاربران مختلف در زمان های متفاوت حامل ارزش های گوناگون باشد. اطلاعات مربوط به آب و هوای ایتالیا احتمالا مورد توجه یک فرانسوی نیست، اما زمانی که وی در حال سفر به ایتالیاست این اطلاعات ممکن است مهم باشد.
تفاوت درک از اطلاعات.
مسئله عمده در نظریه اقتصادی این است که افراد دارای درک های متفاوتی از هر عنصر اقتصادی هستند. این مسئله در مورد اطلاعات نیز به خوبی نمایان است. افراد از لحاظ نوع استفاده، قابلیت استفاده، میل به استفاده، ارزیابی هزینه های استفاده، و توانایی پرداخت بهای استفاده از اطلاعات با هم تفاوت دارند. نوعآ پراکندگی میزان استفاده از اطلاعات در میان مجموعه ای از کاربران احتمالی بسیار غیرعادی است. این وضعیت حداقل تا حدودی منعکس کننده ارزیابی افراد از معلوم بودن هزینه های زمانی و پولی در مقابل نامعلوم بودن ارزش است، هر چند این وضع ممکن است تا حد زیادی نشان دهنده تمایل و توانایی باشد. در نتیجه، ممکن است افراد از اطلاعات استفاده نکنند، ولو اینکه، از لحاظ اجتماعی یا سازمانی، استفاده از اطلاعات برای رسیدن به کارآیی سطح بالا مهم باشد.
تاثیر فاصله بر چگونگی استفاده از اطلاعات.
استفاده از اطلاعات نیز همانند دیگر پدیده های اقتصادی، تحت تاثیر فاصله ای است که کاربران برای دست یافتن به آن باید طی کنند. نظریه مربوط به مکان یابی حاکی از آن است که استفاده از هر وسیله، با افزایش فاصله کاهش می یابد؛ مانند عملکرد هزینه سفر: اگر هزینه خطی باشد، کاهش آن تصاعدی است و اگر هزینه لگاریتمی باشد، کاهش آن به توان دو می رسد. این نظریه در مورد منابع اطلاعاتی نیز به خوبی صادق است (10).
افزایش ارزش اطلاعات از طریق گردآوری.
شاید یکی از مهم ترین و متمایزترین ویژگی های اطلاعات به عنوان یک منبع سرمایه ای، افزایش ارزش آن در نتیجه گردآوری آن است. زمانی که اطلاعاتی با اطلاعات دیگر ترکیب می شود، ممکن است تغییر شکل یابد، نظریه های جدید شکل بگیرند، و دانش جدیدی در نتیجه این ترکیب حاصل شود. در حقیقت، ارزش هر مجموعه اطلاعاتی بیش از کل ارزش اجزای منفرد اطلاعاتی است. در نتیجه، ارزش اطلاعات مادامی که میزان داده های آن و میزان تحلیل فراهم شده از آن داده ها افزایش پیدا کند، فزونی می یابد.
خودزایی و گسترش پذیری اطلاعات.
این ویژگی ها از اهمیت خاصی برخوردارند، زیرا، در واقع میزان نامحدودی از کالاهای فکری را می توان پدید آورد و فن آوری اطلاعات این قابلیت را به صورت تصاعدی افزایش داده است. پایگاه های اطلاعاتی، ابزارهای پردازش، ابزارهای توزیع، و توانایی استفاده از آنها همگی در حال رشد هستند. انباشت رو به رشد منبعی بسیار غنی فراهم می کند که می توان روابط جدیدی از آن ایجاد کرد. تردیدی نیست که افزایش تصاعدی توانایی های تولید مشکل توانایی ناهمسان افراد در استفاده از اطلاعات را تشدید می کند.
استقلال هزینه اطلاعات نسبت به مقیاس تقاضا.
اقتصاددانان از عبارت "تقسیم ناپذیر در استفاده" به این معنی استفاده می کنند که هزینه، مستقل از مقیاس بهره برداری است. اطلاعات در حقیقت غیرقابل تقسیم است، و از همین رو، اقتصادهایی با مقیاس کلان وجود دارد. این ویژگی، همراه با ارزش ناشی از انباشت اطلاعات، به عنوان محرک های نیرومندی کاربران را ترغیب می کنند تا در مقیاس کلان به کسب اطلاعات بپردازند. به همین دلیل، سودمندی و کارآیی گردآوری اطلاعات به صورت مشارکتی بیش از گردآوری به صورت مستقل است. در نتیجه، مصرف مشارکتی نیز امری محتمل است، زیرا مضایقه کردن خدمات از آنهایی که توان پرداخت پول را ندارند و محروم کردن آنها کارآیی چندانی ندارد. به دشواری می توان دسترسی به اطلاعات را به خود اختصاص داد و دیگران را از آن محروم کرد.
کسی که دارای اطلاعات است، با منتقل کردن، آن را از دست نمی دهد. از این رو، خریدار اطلاعات به راحتی می تواند آن را بارها بفروشد. هر چند اطلاعات ممکن است به بهای گزاف به دست آید، به محض اینکه در دسترس قرار گرفت به ارزانی قابل توزیع است. نتیجه این وضعیت آن است که، از سویی، سازمان هایی که با جریان باز اطلاعاتی روبه رو هستند، ممکن است با کمبود سرمایه در بخش تحقیق و توسعه مواجه شوند، زیرا زمانی که نتایج حاصل از تحقیقات به دانش عمومی تبدیل شد این سازمان ها نمی توانند نتایج حاصل از تحقیقات را به خود اختصاص دهند و از سرمایه گذاری در تحقیقات سودی ببرند. از سوی دیگر، اگر پنهان کردن اطلاعات میسّر باشد، نتیجه آن احتمالا سرمایه گذاری بیش از حد در تحقیقات خواهد بود، زیرا به سبب عدم اطّلاع محققان، فرایندهای تحقیقاتی تکرار می شود.
عمومی بودن اطلاعات.
هرگاه آنچه برای کسی تدارک دیده شده است بتواند به طور رایگان در دسترس دیگران قرار گیرد، اقتصاددانان در مورد آن از اصطلاح "کالای عمومی" استفاده می کنند. اطلاعات به واسطه استفاده دیگران یا منتقل شدن به دیگران از دست نمی رود و تمام نمی شود، می توان آن را دوباره فروخت یا بخشید، بدون اینکه از محتوایش کاسته شود؛ بیش از یک نفر می تواند به صورت همزمان از اطلاعات واحدی استفاده یا آن را پردازش کند، بدون آنکه از ارزش آن برای دیگران چیزی کاسته شود. همه اینها حاکی از آن است که اطلاعات کالایی عمومی است.
خصوصی بودن اطلاعات.
با توجه به نیاز به سرمایه گذاری برای ایجاد، تولید، و توزیع کالاها و خدمات، نیاز مشابهی برای بازیافت این سرمایه نیز وجود دارد وگرنه سرمایه گذاری صورت نخواهد گرفت. علاوه بر این، ممکن است ارزش واقعی همراه دانش، انحصاری باشد. اگر قرار باشد اطلاعات در دسترس دیگران قرار گیرد، باید انگیزه ای برای این کار وجود داشته باشد. از این حیث، بر سر منابع اطلاعاتی رقابت وجود دارد، اگر شرکتی سریع تر یا بهتر به اطلاعات دست پیدا کند، ممکن است از لحاظ رقابت بر دیگر شرکت ها که به آن اطلاعات دست نیافته اند، برتری یابد. برای این شرکت ها، ارزش در این است که با اطلاعات به عنوان کالایی خصوصی برخورد شود و دسترسی به آن محدود گردد. محافظت در برابر جاسوسی صنعتی تدبیر اقتصادی سنجیده ای است.
تناوب عمومی و خصوصی بودن اطلاعات.
بیشتر شکل های خدمات و کالاهای اطلاعاتی جایی در حد فاصل میان کالاهای کاملا خصوصی و کالاهای کاملا عمومی قرار می گیرند. در مراحل مختلف فرایند انتقال نیز، متناوبآ این دو شکل وجود دارد. دانش یقینآ کالایی خصوصی است، زیرا منحصر به فردی است که آن را می داند و بنا به خواست خود تصمیم می گیرد آن را آشکار کند یا به مشارکت بگذارد. با این همه، دانش بی پایان است، زیرا حتی اگر به اطلاعات تبدیل گردد و به مشارکت گذاشته شود، باز هم آگاهی از آن جنبه فردی دارد. با این حال، مردم نسخه هایی از اطلاعات را می خرند و مالک آنها می شوند و عدم دسترسی یا محدودیت های ناشی از حق مولف* می تواند موجب محرومیت سایر کاربران بالقوه از دسترسی به اطلاعات شود. اما اگر کتابخانه ای مواد اطلاعاتی را به دست آورد، بار دیگر اطلاعات به کالایی عمومی مبدل می گردد که استفاده از آن موجب تمام شدنش نمی شود، با هر بار استفاده بیشتر، هزینه استفاده سرشکن شده و به حداقل می رسد و استفاده از آن جنبه غیرانحصاری دارد. حق مولف موجب توازن اطلاعات به عنوان کالایی عمومی و کالایی خصوصی می شود. ترکیب ویژگی های پیشگفته به این معنی است که اگر قرار باشد تولیدکنندگان اطلاعات سرمایه گذاری لازم را انجام دهند، حفاظت از حقوق خصوصی به عنوان امری ضروری باید رعایت شود. با این حال، میان این حقوق و حق استفاده از اطلاعات باید توازن برقرار گردد وگرنه انگیزه ای برای خرید اطلاعات وجود نخواهد داشت. حق مولف یکی از ابزارهای برقراری این توازن است. پیشرفت نیازمند استفاده و حق، نیازمند حمایت است.
انعطاف پذیری قیمت اطلاعات.
اقتصاددانان از اصطلاح "انعطات پذیری قیمت" برای نشان دادن گستره همبستگی میان قیمت و تقاضا در مورد یک کالا استفاده می کنند. در مورد اطلاعات، میزان انعطاف پذیری قیمت به ماهیت اطلاعات، هدفی که به خاطر آن کسب می شود، شرایطی که طی آن نیاز ایجاد شده، کسی که از آن استفاده می کند، سطح رقابت یا تقاضا برای اطلاعات، سطح یا میزان پردازش لازم برای مفید ساختن آن، اهمیت آن برای تصمیم گیری، و میزان اطلاعات مشابهی که از دیگر منابع رقابتی در دسترس کاربران قرار می گیرد بستگی کامل دارد.
اقتصاد کلان اطلاعات.
پورات، در مطالعه برجسته خود با نام "اقتصاد اطلاعات" (21)، سنجش سنتی اقتصاد ملی یعنی کشاورزی، صنعت، و خدمات را با افزودن بخش اطلاعات به چهار بخش افزایش داد. وی با تکیه بر این ساختار جدید، توزیع نیروی کار را در سه مقوله اصلی 1) کارگران بخش اطلاعاتی اولیه، 2) کارگران بخش اطلاعاتی ثانویه، و 3) کارگران غیراطلاعاتی جای داد.
بخش اطلاعاتی اولیه شامل همه افرادی است که شاغل در سازمان هایی هستند که محصول یا خدمات اصلی آنها اساسآ اطلاعات مدار است. بخش اطلاعاتی ثانویه شامل افرادی است که در سازمان های دیگری شاغلند، اما فعالیت های آنان نیز اطلاعات مدار است. در هر زیربخش، خدمات و محصولات اطلاعاتی را می توان با تقسیم بندی کلی، اما سودمند، به پنج بخش طبقه بندی کرد که زیربخش ها دارای شباهت های روشنی هستند (تصویر 2). شباهت های میان زیربخش ها نمایانگر آن است که مدیریت آنها امکان انتخاب میان دو گزینه را داراست: یا منابع درون سازمانی به آنها اختصاص می یابد یا متکی به منابع بخش اطلاعاتی اولیه هستند. بنا به دلایل مهم مدیریتی، ظاهرآ گرایش ثابتی نسبت به بهره برداری از بخش اطلاعاتی اولیه، به ویژه در حوزه هایی چون توسعه نرم افزاری و یاددهی وجود دارد.
مفهوم توسعه
توسعه جریانی است که در خود تجدید سازمان و سمت گیری متفاوت کل نظام اقتصادی اجتماعی را به همراه دارد. توسعه علاوه بر اینکه بهبود میزان تولید و درآمد را در بردارد شامل دگرگونی های اساسی در ساخت های نهادی، اجتماعی، اداری و همچنین ایستارهای و دیدگاه های عموم مردم است. توسعه در بسیاری از موارد حتی عادات و رسوم و عقاید مردم را نیز در بر می گیرد. مصطفی ازکیا در نتیجه گیری خود از بحث توسعه، توسعه را به معنای کاهش فقر، بیکاری، نابرابری، صنعتی شدن بیشتر، ارتباطات بهتر، ایجاد نظام اجتماعی مبتنی بر عدالت و افزایش مشارکت مردم در امور سیاسی جاری تعریف می کند. زنده یاد دکتر حسین عظیمی از مجموع نظرات علمای توسعه، توسعه را به معنای بازسازی جامعه بر اساس اندیشه ها و بصیرت های تازه تعبیر می نماید. این اندیشه ها و بصیرت های تازه در دوران مدرن شامل سه اندیشه علم باوری، انسان باوری و آینده باوری است. به همین منظور باید برای نیل به توسعه سه اقدام اساسی درک و هضم اندیشه های جدید، تشریح و تفضیل این اندیشه ها و ایجاد نهادهای جدید برای تحقق عملی این اندیشه ها صورت پذیرد.
اصطلاح کشور در حال توسعه عمدتاً به کشورهایی با سطوح پایین توسعه اقتصادی اطلاق می شود، این معمولاً تاحدودی با توسعه اجتماعی از لحاظ آموزش، بهداشت، امید به زندگی و غیره در ارتباط است. کلاً این اصطلاح نوعی تنزل را در کشورهای در حال توسعه بیان می کند.
توسعه یک کشور با شاخصهای آماری همچون درآمد سرانه (تولید ناخلص داخلی| GDP)، امید به زندگی، نرخ سواد، و غیره سنجیده می شود. سازمان ملل توسعه بالای انسانی را تحت عنوان یک شاخص مرکب از موارد آماری فوق ارائه نموده تا سطح توسعه انسانی را برای کشورهایی که داده ها در آنها در دسترس قرار دارد، سنجیده شوند. کشورهای در حال توسعه در مجموع کشورهایی هستند که به درجه قابل توجهی از صنعتی شدن متناسب با جمعیتشان دست نیافته اند، و دارای استاندارد پایینی از زندگی هستند. همبستگی شدیدی بین درآمد پایین و رشد بالای جمعیت، هم میان هر دو و هم در بین کشورها وجود دارد. اصطلاحاتی که به هنگام بحث درباره کشورهای در حال توسعه بکار می رود، به منظور و به مفاهیم بیان شده از سوی کسانی اشاره دارد که آن را استفاده نموده اند. برخی اوقات عبارات دیگری که به کار می روند چنین هستند کشورهای کمتر توسعه یافته (LDC)، کشورهای کمتر توسعه یافته از نظر اقتصادی (LEDC)، "ملل زیر خط توسعه" یا کشورهای توسعه نیافته"، ملل جهان سوم، کشورهای جنوب و" غیرصنعتی". برعکس، طرف مقابل این طیف عبارتند از کشورهای توسعه یافته، کشورهای بیشتر توسعه یافته از لحاظ اقتصادی (MEDC)، ملل جهان اول و"کشورهای صنعتی".
سازمان ملل اجازه می دهد تا هرکشورخود راجع به این موضوع تصمیم بگیرد که آیا به جزو گروه "توسعه نیافته" یا "در حال توسعه" می باشند (اما بسیاری از اقتصاد دانان و دیگر ناظرین اصل خود تخصیصی سازمان ملل را نادیده می انگارند).
برای تعدیل جنبه حسن تعبیر کلمه "در حال توسعه"، سازمانهای بین المللی به استفاده از اصطلاح کشورهای حداقل توسعه یافته (LLDC) برای فقیرترین کشورها پرداخته که می تواند هیچ ارتباطی با کلمه در حال توسعه نداشته باشد. یعنی LLDC فقیرترین زیرمجموعه LDC است. این موضوع همچنین روند ناشیانه ای که براین باور می باشد که استانداردهای زندگی در سومالی یا اتیوپی با نمونه های آن در کشورهای شیلی یا مکزیک قابل قیاس است، تعدیل می نماید
منابع زیر خط توسعه
* پس انداز پایین ممکن است به سرمایه گذاری پایین بر طبق الگوی هارود- دومار منجر شود اما مقدار فراوان پس انداز و سرمایه هنوز بیانگر توسعه قوی نیست.
* گرایشها و ظرفیتهای ذاتی، یا حقیقی هستند یا برای توجیه بکار می روند.
o دیدگاه ها و فرهنگ مردم؛
o ظرفیتها و رفتارروشنفکران و رهبران؛
* نرخهای بالای باروری
* ساختارها و موسسات قانونی (حقوقی)
o نقض اصل قانون
o فساد بالا
* عوامل برونزا، حقیقی هستند یا به عنوان توجیه بکار می روند.
o سود اقتصاد سیاسی یا بازرگانی که در مقایسه با کشورهای دیگر ایجاد می شود؛
o جایگاه کشور در نظام تاریخی و فرهنگی؛
o اصلاحات ناکارآمد تحمیل شده با سرمایه گذاری به عنوان آخرین حربه، از سوی سازمانهای چند جانبه (مانند صندوق بین المللی پول و بانک جهانی) برای خارج ساختن از وضعیت کسر بودجه و بدهی| بدهکاری که کشوری در آن قرار می گیرد (نگاه به بدهی کشورهای در حال توسعه).
o فقدان علاقه و درک نسبت به پویایی های یک کشور در اثر شرکتهای چندملیتی.
o غلبه کشورهای غنی تر به وسیله اصول تجاری
o تمام کردن منابع برای پرداخت بهره بدهی ها.
* ویژگیهای کشورهای در حال توسعه
* 1) پایین بودن سطح و کیفیت زندگی مردم
* 2) بیکاری،کم کاری و پایین بودن میزان بهره وری کاری
* 3) وابستگی زیاد به تولیدات کشاورزی و یا صادرات مواد اولیه
* 4) وابستگی اقتصادی و آسیب پذیری در روابط بین المللی
* 5) ساختار سیاسی و حکومتی نامناسب و نا کارآمدی
* 6) مشحصه های اجتماعی:
* الف) نا برابری اجتماعی
* ب) ضعف طبقات متوسط
* ج) بی سوادی
* د) مشکلات بهداشتی و درمانی
* *پائین بودن سطح درآمد سرانه
فقر عمومی و گسترده مهمترین و بارزترین ویژگی کشورهای درحال توسعه است . فقر در این کشور یک پدیده مطلق است و سطح پایین زندگی ناشی از پایین بودن سطوح درآمد سرانه در این کشورهاست.
علاوه بر پایین بودن سطح درآمد سرانه ، توزیع ناعادلانه درآمد نیز موجب تشدید پدیده فقر در این کشورها شده است . به واسطه وجود فقر ، سوء تغذیه در سطح نسبتاً وسیعی در این کشورها قابل مشاهده است و از آنجایی که یک رابطه مستقیم بین تغذیه و کارایی جسمی و فکری وجود دارد لذا سوء تغذیه از عواملی است که در روند توسعه کشورهای در حال توسعه اختلال ایجاد می کند .جهل و بی سوادی عمومی ، سطح پائین بهداشت عمومی و نبود دیگر امکانات رفاهی از دیگر عوامل ناخوشایندی هستند که به واسطه وجود پدیده فقر و سطح پایین درآمد سرانه در این کشورها دیده می شوند.
* کمبود سرمایه و نرخ ناچیز تمرکز سرمایه :
در این کشورها ا ز شیوه های کهنه و قدیمی برای تولید استفاده می شود و بهره وری تولید بسیار ناچیز است . در شهر سطح درآمدها در این کشورها بسیار پایین است. این امر به نوبه خود کمبود پس اندازها را به دنبال دارد که در نهایت در این کشورها منابع مالی کافی جهت سرمایه گذاریهای کلان اقتصادی وجود نداشته باشد.
البته باید در نظر گرفت که بیشتر کشورهای در حال توسعه از سرمایه های کلان بالقوه و منابع طبیعی سرشاری برخوردار هستند اما متاسفانه این کشورها قادر به استفاده بهینه و مطلوب از این سرمایه ها نیستند و در استفاده بالفعل سرمایه ها عاجز مانده اند .زیرا به دلیل عدم دسترسی به تکنولوژی مدرن برای استخراج و کمبود سرمایه اکثر این منابع یا به صورت دست نخورده باقی مانده اند یا این که به نحو مطلوبی از آنها استفاده نشده است.
وجود پدیده دوگانگی
پدیده دوگانگی در کشورهای درحال توسعه با نظام سرمایه داری بیشتر به چشم می خورد . این کشورها تحت عنوان جوامع یا اقتصاد دوگانه خوانده می شوند
ساختار اقتصادی این جوامع از دو بخش کاملاً مجزا و متمایز ولی در مجاورت یکدیگر تشکیل شده است یک بخش کاملاً مدرن و پیشرفته و بخش دیگری سنتی و عقب افتاده است . بخش مدرن و پیشرفته غالباً از رشد شتابان و تغییر و تحولات سریع ، تکنولوژی مدرن ، درآمد بالا ، و سرمایه کافی برخوردار است درحالیکه بخش سنتی و عقب افتاده دارای سرمایه کمتر ، کارآیی پایین ، شیوه تولیدی معیشتی و تحولات محدود می باشد.
دو بخش مدرن و سنتی فاقد هرگونه ارتباط منسجم و پیوستگی لازم می باشد زیرا ساختار و ماهیت این دو روش از هر جهت با یکدیگر متفاوت است . علت اصلی این دو گانگی فقدان شبکه های حمل و نقل ، خطوط ارتباطی و روابط ناکافی در مجموعه اقتصاد این کشورهاست . یکی از ویژگیهای مشترک کشورهای در حال توسعه فاصله عظیم طبقاتی است. از نظر رواج تحصیلات و آموزش و تخصص نیروی انسانی پدیده دوگانگی در این جوامع به چشم می خورد.
وابستگی اقتصادی
وابستگی اقتصادی در کشورهای در حال توسعه شکلهای مختلفی تحقق یافته است:
وابستگی به صادرات یک محصول :
بخش عظیم درآمد ملی در این کشور ها و نیز درآمد ارزی آنها از طریق صادرات یک محصول که عمدتاً مواد اولیه معدنی و یا محصولات کشاورزی است فراهم می شود. بدین منظور گاه از این کشورها تحت عنوان کشورهای تک محصولی نام می برند مانند کشور کوبا که درآمد ارزی آن عمدتاً از طریق صادرات شکر تامین می شود.
وابستگی به واردات کالاهای صنعتی: به طور کلی انتقال تکنولوژی ،مواد مصرفی و حتی مواد غذایی مورد نیاز از کشورهای توسعه یافته است .
وابستگی به سرمایه های خارجی :کشورهای در حال توسعه به دلیل نرخ نا چیز پس انداز ملی قادر به سرمایه گذاریهای داخلی نمی باشند لذا به سرمایه گذاری های خارجی روی می آورند که عملاً وابستگی آنها را تشدید می کند و پای شرکتهای چند ملیتی و دول خارجی را مستقیماً به صحنه اقتصادی این کشورها باز می کند .
اقتصاد این کشورها بدلیل وابستگی های اشاره شده به اقتصاد دیگر کشورها وابسته است و در برابر نوسانات قیمت های جهانی آسیب پذیر می باشند و در صورت بروز بحرانهای بین المللی و سیکلهای تجاری ، اقتصاد ملی این کشورها شدیداً تحت تاثیر قرار می گیرد.
*نرخ بالای رشد جمعیت
این ویژگی مشترک در بین کشورهای در حال توسعه موجب گردیده تا نرخ رشد جمعیت که ما به التفاوت بین نرخ زاد و ولد و نرخ مرگ و میر است در این کشورها در مقایسه با کشورهای پیشرفته بسیار بالا باشد.
به دلیل بالا بودن نرخ زاد و ولد نسبت به جمعیت غیر شاغل به تعداد جمعیت فعال و شاغل که بار تکفل نام دارد در این جوامع بسیار بالاست . افزایش جمعیت غیر شاغل که به طور معمول سن آنها کمتر از 15 سال و یا بیشتر از 65 سال است موجب افزایش بار تکفل در این کشورها شده است به هر حال نرخ بالای رشد جمعیت و نرخ بالای بار تکفل در کشورهای در حال توسعه موجب کاهش درآمد سرانه و تشدید فقر در این جوامع شده است .
*نرخ بالای بیکاری
دلیل عمده نرخ بالای بیکاری در این جوامع عدم استفاده کامل و صحیح از عوامل تولید به ویژه نیروی کار است . در این کشورها نرخ بیکاری آشکار و نرخ بیکاری پنهان و کم کاری در سطح بسیار بالا وجود دارد و طبق آمار از مرز 30 درصد گذشته است منظور از نرخ بیکاری آشکار ، درصدی از جمعیت فعال است که دارای شغل نیستند و منظور از بیکاری پنهان درصدی از جمعیت شاغل هستند که بدن تغییر در تفکیک و سطح محصول می توان آنها را از جریان تولید خارج کرد یعنی تولید نهایی آنها صفر است .
از جمله عواملی که باعث افزایش بیکاری در کشورهای در حال توسعه به شمار می رود پدیده شهرنشینی است . در واقع در این کشورها عدم هماهنگی بخش صنعت با نیازهای جامعه و ایجاد اشتغال لازم برای جذب نیرو کار از عوامل اساسی در افزایش نرخ بیکاری است که نرخ بالای رشد جمعیت نیز به این مساله دامن می زند و باعث تشدید نرخ بیکاری می شود.
بزرگ بودن بخش کشاورزی با بهره وری پایین
در کشورهای در حال توسعه بخش کشاورزی بزرگترین بخش اقتصادی است . در واقع اقتصاد اکثر کشورهای درحال توسعه ، اقتصاد کشاورزی محسوب می شود . با وجود درصد بالای شاغلین و تمرکز فعالیت ها در بخش کشاورزی ، متاسفانه درصد بهره وری در این بخش بسیار پایین است . عدم کارآیی و پایین بودن بهره وری بخش کشاورزی در کشورهای در حال توسعه ناشی از دلایلی چون:
· عدم استفاده صحیح از امکانات بالقوه کشاورزی
· استفاده وسیع از ابزارهای ابتدائی و عدم استفاده از تکنولوژی نوین
· بکارگیری روش های تولید غیر اقتصادی
· بکارگیری شیوه های نادرست مالکیت ارضی
ویژگیهای غیر مشترک کشورهای در حال توسعه
شرایط طبیعی جغرافیایی و جمعیت
ساختار اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و تاریخی متفاوت
برای درک بهتر تفاوت ها و ویژگیهای غیر مشترک می توان کشورهای در حال توسعه را به سه گروه تقسیم کرد:
اولین گروه کشورهایی هستند که دارای کمترین نرخ توسعه می باشند کمترین تغییرات علمی و فنی در این کشورها صورت گرفته است . این کشورها با اینکه استقلال سیاسی کسب کرده اند اما کمترین پیشرفت را داشته اند و از جمله فقیرترین کشورها هستند مثل نپال و چادو و ………..
دومین گروه نسبت به گروه اول پیشرفت و تغییرات علمی و فنی قابل ملاحظه تری داشته اند . این کشورها در بخش کشاورزی خود مسلط می باشند و یا صادر کننده مواد خام می باشند مثل هند ، برزیل ، آرژانتین و …….
سومین گروه کشورهای نفت خیز هستند که از نظر درآمد ی در وضع خوبی به سر می برند اما از نظر پیشرفتها ی علمی و فنی و سطح توسعه یافتگی از گروه دوم عقب ترند .
شرایط طبیعی ، جغرافیایی و جمعیتی
بعضی از کشورهای درحال توسعه از منابع سرشار زیر زمینی برخوردار هستند و طبیعتاً از محل صادرات این منابع می توانند درآمد قابل ملاحظه ای کسب نمایند و در مقابل کشورهای دیگر از نظر منابع زیر زمینی بسیار فقیر هستند. از نظر مساحت و وسعت خاک کشورهای در حال توسعه تفاوت های بسیاری با یکدیگر دارند.
از دیگر موارد اختلاف بین کشورهای در حال توسعه تفاوت از نظر جمعیت است.
ساختار اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و تاریخی متفاوت
این تفاوت را می توان تا حد زیادی در گذشته آنها جستجو کرد . اکثر این کشورها در گذشته تحت استثمار دولتهای خارجی مختلفی بوده اند و ساختار فرهنگی ، اقتصادی و حتی سیاسی هر کدام تحت تاثیر کشور استعمارگر شکل گرفته است . همچنین بعضی از این کشورها هرگز مستعمره نبوده اند و دارای تاریخ و تمدن قدیمی هستند مثل مصر و ایران .
در حال حاضر ساختار اقتصادی برخی از این کشورها نظیر کره جنوبی ، چین ، سنگاپور و هند و ……. چنان متحول شده و به پیشرفتهای فنی و صنعتی نایل آمده اند . به هر حال وجود این کشورها باعث گردیده تا برخی از صاحبنظران اقتصادی آنها را به عنوان یک گروه مجزا مابین گروه کشورهای صنعتی و پیشرفته نظیر آلمان ، امریکا ، ژاپن و …… و گروه کشورهای توسعه نیافته مانند افغانستان ، نپال ، و بنگلادش و ….. قلمداد کرد .در مقابل در میان کشورهای در حال توسعه کشورهایی نظیر افغانستان ، نپال و بنگلادش و……. وجود دارند که هنوز از روشهای سنتی و بومی برای تولید استفاده می کنند و نشانی از صنعتی شدن در این کشورها دیده نمی شود. تمرکز قدرت سیاسی در این کشورها غالباً با قدرت سیاسی همراه است.
* گردآوری اطلاعات
* مسئله گردآوری، تولید و اشاعه اطلاعات اکنون در اقتصاد کشورها عاملی اساسی محسوب می شود، دولت ها و نهادهای اقتصادی و فرهنگی به نحو فزاینده ای به مجموعه ای از شرکت ها، موسسات و نظام هایی که در امر گردآوری اطلاعات دخالت دارند، اتکای بیشتری پیدا می کنند. زیرا اطلاعات اساس تصمیم گیری است و بدون برخورداری از یک زیربنای اطلاعاتی مناسب و محکمف نمی توان به هدف های توسعه همه جانبه دست یافت. جهت گیری برنامه های توسعه اقتصادی، فرهنگی، صنتعی، سیاسی، اجتماعی و مانند آن به اطلاعات جامعه و دقیق نیاز دارد، تا با اتکاء به آن بتوان برنامه های مقرون به صرفه و صحیح تنظیم کرده و به مرحله اجرا درآورد. به عبارت دیگر، هم برنامه ریزی و هم اجرای برنامه ها مستلزم آگاهی های همه جانبه و استفاده از اطلاعات درست و دقیق است. در نتیجه، دستیابی به اطلاعات پرورده یا دانش بشری و استفاده از آن، از عوامل اساسی پیشرفت و توسعه است که اطلاعات علمی و فنی به عنوان یکی از لوازم عمده توسعه اقتصادی و صنعتی شناخته شده است.
* آن دسته از جوامع در حال توسعه که از طریق ملی کردن یا سرمایه گذاری های موفقیت آمیز به رشد اقتصادی مستقل دست یافته اند. اکنون خود را بیش از گذشته شدیداً نیازمند اطلاعات می بینند. نیاز به اطلاعات، خود یکی از نتایج استقلال است (9). جامعه ای که به اطلاعات نیاز ندارد، نمی خواهد پیشرفت کند، و همواره ایستا و بی تحرک خواهند ماند.
* اهمیت اقتصادی اطلاعات تا آنجا پیش رفته است که امروزه در دانشگاه میشیگان آمریکا دوره تحصیلی اقتصاد اطلاعات، مدیریت و سیاستگذاری در مقطع کارشناسی و بالاتر دایر گردیده است و اغلب دانشجویان فارغ التحصیل این دوره به عنوان مشاوران اطلاعاتی شرکت ها و موسسات مشغول به کار می شوند (10). این بیانگر اهمیت اطلاعات برای مدیریت شرکت ها و بازاریابی برای کالاها و خدمات آنهاست. البته امروز استعمار روش های جدیدی را در پیش گرفته است. یکی از روش های استعار نو، استعمار اطلاعات یا انحصار اطلاعات است، و استعمار اطلاعاتی چیزی کمتر از استعمار اقتصادی ندارد.
* دنیای غرب که کارگاه عمده تولید اطلاعات جهانی است برای ایجاد یا یافتن زمینه مصرف با تمام توان خود به بازاریابی برای اطلاعات تولید شده خود مشغول است. بدیهی است که بازار عمده اطلاعات تولید شده در غرب کشورهای در حال توسعه است (11). کشور ما نیز از این جریانات به دور نبوده است و به یکی از واردکنندگان اطلاعات غرب و مستعمره های اطلاعاتی آنها تبدیل شده است؛ زیرا ما قسمت عمده اطلاعات مربوط به منابع مختلف سرزمین خود را از یافته های آنها می گیریم. وارد کردن اطلاعات بدون برنامه ریزی برای مصرف درست آنها ما را بیش از پیش وابسته خواهد کرد. مثال بارز آن را می توان مجله های علمی لاتین و پایگاه های پیوسته و ناپیوسه نام برد که هزینه های گزافی برای خرید آنها صرف می شود که اکثراً هم بدون استفاده باقی می مانند یا استفاده آنچنانی از آنها نمی شود.
* تاثیر اطلاعات در توسعه
* در کشورهای پیشرفته که در حال عبور از جامعه صنعتی به فراصنعتی یا اطلاعاتی هستند بیش از 50 درصد اشتغالات نیروی انسانی در بخش اطلاعات و صنعت اطلاعاتی است. درگذشته اطلاعات به عنوان پیش نیاز توسعه شناخته شده است ولی هم اکنون از آن به عنوان محور توسعه یاد می شود. سهولت دسترسی به اطلاعات به عنوان یکی از شاخص های تعیین کننده توسعه شناخته شده است. اهمیت اطلاعات به حدی است که بدون آن امکان هیچ گونه تصمیم گیری وجود ندارد و فقدان آن به فقدان تصمیم گیری یا به تصمیم گیری غلط می انجامد. از این رو اطلاعات و به تبع آن دانش و دانایی را می توان مهم ترین عامل در توسعه دانست و تحقق رشد مستمر بهره وری در بخشهای تولیدی کشورهای توسعه یافته را به میزان 3 تا 4 برابر طی بیش از یک قرن گذشته ناشی از عوامل فن آوری، دانش و دانایی تلقی کرد.
* فن آوری اطلاعات و ارتباطات، در برآوردن نیازهای کشورهای در حال توسعه نیز نقش بسزایی دارد و در عین حال که پاسخگویی بیشتر نهادها را به دنبال دارد، موجبات تشویق مردم به مشارکت بیشتر در امور عمومی نیز می شود و می تواند به امر آموزش و فرهنگ هم کمک کند و باعث بازدهی و بهره وری بالاتر می گردد.
* سازمان علمی و فرهنگی یونسکو تحت عنوان سیاست اطلاعاتی در خدمت رشد و توسعه به این نکات اشاره می کند:
* 1- اطلاعات منبعی پایان ناپذیر و نامحدود است و برخلاف منابع طبیعی محدود، ذخیره اطلاعاتی دائما در حال تجدید و تولید و افزایش است.
* – اطلاعات در رابطه و تاثیر متقابل با نیروی انسانی است. کارآیی انسان بدون استفاده از اطلاعات کاهش پذیر محدود است و در مقابل، چنانچه اطلاعات به وسیله انسان به کار گرفته نشود، ارزش چندانی نخواهد داشت.
* – اطلاعات خود موجب تجدید اطلاعات و تولید اطلاعات جدید می شود. دانشمندان و مهندسان با تحقیقات و مطالعات مداوم، اطلاعات موجود را اعتبار و تازگی می بخشند.
* سازمان کشورهای غیر متعهد که اکثر اعضای آن کشورهای در حال توسعه هستند در دو اجلاس خود در سالهای 1973 و 1976 به اهمیت اطلاعات در توسعه اشاره کرده و تاکید کردند که "خودکفایی " در منابع اطلاعاتی به اندازه خودکفایی در تکنولوژی مهم است. زیرا وابستگی در زمینه اطلاعات بر توسعه اقتصادی و سیاسی اثر منفی دارد.
* در ادامه این بحث به بررسی تاثیر اطلاعات در توسعه در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خواهیم پرداخت.
* روشن است که اطلاعات بالقوه می تواند به توسعه سیاسی کمک کند. با تشویق و ترغیب مردم و نیز از طریق ارائه اطلاعات، مشارکت افراد جامعه در فرآیند امور سیاسی عملی است. اطلاعات همچنین در تقویت نهادهای دولتی احزاب و گروههای ذی نفوذ از طریق استفاده از آن موثر است.
* در زمینه توسعه اقتصادی مدیریت موثر برنامه ریزی توسعه به اطلاعات نیاز دارد. وسایل ارتباطی نقطه به نقطه می توانند در مورد برنامه های توسعه مردم را مطلع کنند و از نظراتشان در اداره طرحها استفاده کنند.
* اطلاعات در ترتیب و تنظیم برنامه رشد کلی اقتصادی، میزان عرضه و تقاضا، شناسایی بازارهای داخلی و بین المللی و توزیع درآمد مفید است و در ارزیابی ترکیب عوامل مختلف تولید از قبیل نیروی کار سرمایه و مواد اولیه و برآورد نیاز بازار استفاده از اطلاعات امری اجتناب ناپذیر است. همچنین تصمیمات مربوط به کشاورزی صنعت و امور مالی، به اطلاعات جاری و به روز نیاز دارد و مراکز اطلاعاتی قادر خواهند بود تا این نیاز را برآورده کنند. همچنین برآورد مالیات به داشتن بایگانی و حفظ اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن نیاز دارد.
* در مورد توسعه اجتماعی باید گفت، توسعه اجتماعی فرآیندی است که از طریق آن وابستگیهای اجتماعی اقتصادی و روانی، هم در گروهها و هم در افراد تغییر می کند. اطلاعات و ارتباطات بر این فرآیند اثر عمده دارد. اگر از دیدگاه وسیع تر نگاه کنیم دامنه ارتباطات از تبادل اخبار و پیام به مراتب فراتر است. در واقع ارتباطات فعالیتی فردی و گروهی است که به طور عمیق در محیط اجتماعی ریشه دارد، ارتباطات در جامعه موضوعات زیر را در بر می گیرد:
* – جامعه پذیری ایجاد مجموعه مشترک از دانش که به افراد اجازه و توانایی دهد تا در جامعه عضو موثری باشد. از این طریق انسجام اجتماعی مشارکت و درگیر شدن فعالانه در زندگی اجتماعی ارتقا می یابد.
* – انگیزش: برقراری اهداف و خواسته های جامعه و تعقیب و تشویق افراد به منظور پیگیری اهداف توافق شده – بحث: تبادل حقایق و اطلاعات لازم به منظور روشن کردن نظرات متفاوت و ایجاد علاقه و اشتیاق در امور عمومی جامعه – آموزش و پرورش: انتقال اطلاعات لازم برای رشد و پرورش افکار ساخت و پرورش شخصیت و فراگیری مهارتها – فرهنگ: ارائه امور فرهنگی و هنری و حفظ میراث فرهنگی گذشته و ترغیب نسبت به ایجاد اهداف فرهنگی برای آینده و تشویق در ایجاد ارزشهای هنری و خلاقیت در افراد.
* – یکپارچگی: انتقال پیامهای متنوع و گسترده لازم به منظور کمک به مردم در شناخت درک و قدردانی از یکدیگر در تعهدات اجتماعی عام.
* اقتصاد اطلاعات در ایران
استفاده صحیح و بهینه از منابع جهت کسب و کار، علم اقتصاد را پایه نهاده است و بر همین اساس، اقتصاد جز با اطلاعات درست و موثق پدیدار نخواهد شد. اما اقتصاد اطلاعات، آن بخش از اقتصاد است که به بهره وری و کسب سود از طریق روش های اطلاع رسانی، ارتباطی و اطلاعاتی به صورت بعضاً الکترونیکی در جهت فروش و عرضه محصول و خدمات غیر از روش های سنتی برای جامعه مخاطبان خود می پردازد. در واقع این نوع اقتصاد، که بعضاً به اقتصاد سایبرنتیکی هم بیان می شود، به دنبال کسب و کار الکترونیکی در اقتصاد است. این اقتصاد با توجه به اطلاعاتی که در قالب های الکترونیکی در اختیار می گیرد، استراتژی تولید، عرضه خدمات و محصولات متنوعی را در محیط های الکترونیکی یا نیمه الکترونیکی فراهم می کند تا مخاطبان خود با استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعاتی، به سیستم های عرضه مبتنی بر اقتصاد اطلاعات فروشنده متصل شوند. پس در این بین، ارزش اطلاعات به عنوان بنیان رفتار سازمانی اقتصاد اطلاعات، باید مورد توجه قرار بگیرد. اطلاعات عنصری از تجارت شده است. اما وضعیت اقتصاد کشور ما به مانند بسیاری از کشورهای درحال توسعه نوپا و درحال شکل گیری میباشد. هنوز نتوانستهایم از نظر اقتصادی جایگاه مناسب و والایی را در بین کشورهای توسعه یافته کسب نماییم و این خود حاصل عوامل مختلفی است. برخی از این عوامل عبارتند از:
1ـ خصلت دوگانگی اقتصاد: در حال حاضر شکلهای تولید بیش از سرمایهداری در کنار مناسبات تولید سرمایهداری به حیات خود ادامه میدهد و در این وضعیت بهینهسازی تولیدکنندگان در بخش سنتی مصداق ندارد.
2ـ وابستگی فنآوری: این وابستگی از عقبماندگی علمی و فنی کشور ناشی میشود و هنوز استمرار دارد، این ویژگی در اتکای اقتصاد کشور به واردات ماشینآلات، مواد واستهای و قطعات یدکی و نیز پرداخت حق انحصاری اثر، حق انحصاری اختراع بابت علائم تجاری و اطلاعات علمی و فنی مربوط به طراحی محصول و فرآیندهای تولید منتهی میشود.
3ـ اتکا اقتصاد ایران به صادرات تک محصولی نفت: این پدیدهی شکنندگی اقتصاد ایران در رویارویی با حوادث جهان را بسیار افزایش داده است و تکانههای مثبت و منفی داخلی و بینالمللی و نرخ بهرهبرداری از ظرفیتهای کشور و نرخ انباشت سرمایه تاثیر عمیق میگذارد (اطلاعات، 1381).
این مشکلات اقتصادی که گریبانگیر اقتصاد کشور است باعث شده هنوز اقتصاددانان ما درگیر مباحث اصلی همانهایی که در بالا ذکر شد، باشند و مادامی که مسائل پایهای اقتصاد ما حل نشود مجال بحث و بررسی در مسائل نوین اقتصادی و اقتصاد اطلاعات نمیباشد اما جای خوشبختی است که به تازگی اقتصاد ما قدم در راهی گذاشته است که به ناچار حاصل آن پرداختن به مباحث نوین اقتصادی و حرکت در جهت رفع وابستگی فنآوری، خوداکتفایی و کسب درآمد میباشد.
در زمینه تحقیق و توسعه در ایران به خاطر ضرورت و اهمیت موضوع، همه ساله اعتباراتی برای تحقیقات هزینه میشود.اعتبارات تحقیقاتی از محل بودجه عمومی دولت 13 میلیارد ریال در سال 1357، با رشد متوسط سالانه 6/57 درصد، به 5/123 میلیارد ریال در سال 75 رسید و سهم اعتبارات پژوهش و فنآوری تحقیقاتی و تولید ناخالصی سال 79 از کمترین میزان خود یعنی 31 درصد شروع و با روندی به صورت صعودی در سال 82 به بالاترین میزان خود یعنی نیم درصد رسیده است (حنفی نیری،1385).
اما این بذل و توجه به تحقیق و توسعه در مقابل کشورهای توسعه یافته سهم بسیار ناچیزی از اعتبارات بودجه را به خود اختصاص داده است و لازمه توسعه همه جانبه کشور نیاز به اختصاص اعتبارات مناسب با طرحهای فنآوری و تحقیقی است.
مسئولان دولتی ایران ارزش بازار فنآوری اطلاعات کشور را در سال 2005، نزدیک یک میلیون یورو (1500 میلیارد تومان) برآورد کردهاند که به گفته کارشناسان بخش خصوصی، برآورد خوشبینانه است. این در حالی است که بزرگترین شرکت ارتباطات دور آمریکا به نام اریزون[16] به تنهایی یک میلیارد و 500 میلیون (کمتر از دو میلیون دلار) درآمد داشته است (دهقانی، 1384).
شاید این برآورد اظهار نظر خوشبینانهای باشد اما در مقایسه با کشورهای توسعه یافته سهم بسیار ناچیزی از بازار فنآوری اطلاعات در اختیار ما میباشد.
راهکارهای برون رفت از وضعیت پایین تولید اطلاعات
با توجه به آنچه در بالا به آن اشاره شد، سطح تولید اطلاعات در کشور ما بسیار پایین است و عملاً اطلاعات جایگاهی در تولید ناخاص ملی ندارد. برای بهبود وضعیت موجود و توجه به ارزش واقعی اطلاعات در زیر به برخی از عواملی که توجه به آنها موجب شکوفایی و توسعه اقتصادی کشور میشود به آن اشاره میشود:
1. ایجاد نظام ملی اطلاعرسانی مناسب در کشور برای تولید، گردآوری، سازماندهی، مدیریت، اشاعه و مصرف اطلاعات ارزشهایی که برای موفقیت ملی و سازمانی حاصل میشود. با ایجاد نظام ملی اطلاعرسانی ارزشهایی که برای موفقیت ملی و سازمانی حاصل می شود چنان است که میبایست همهی تلاشهای لازم صورت گیرد تا اطمینان حاصل شود که همهی موانع برطرف شده، امکان لازم برای استفادهی مدیران از اطلاعات فراهم گردیده، و منابع اطلاعاتی به گونهای سامان یافته است که در مواقع لزوم اطلاعات کامل در دسترس قرار گیرد. این ارزشها عبارتند از:
� نیروی کار بهتر که تعلیمات بهتری دیدهاند و توانایی بیشتری در رویارویی با مشکلات دارند؛
� پیشرفت تولیدی بهتر مبتنی بر دانش بیشتر دربارهی نیازهای مصرف کننده؛
� مهندسی بهتر مبتنی بر دسترسپذیر بودن اطلاعات علمی و فنی و استفاده از آن؛
�بازاریابی بهتر شامل انتخاب بازارها و شیوهی دستیابی به آنها؛
� دادههای اقتصادی بهتر برای تصمیمگیری مناسب جهت سرمایهگذاران و تخصیص منابع؛
� مدیریت داخلی بهتر مبتنی بر استفاده از اطلاعات و فنآوریهای همراه آن برای ارتباطات و تصمیمگیری پیشرفته (هایس، 1381، ج1: ص267).
2. توسعه زیرساخت های فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات به صورت همگام و منظم در تمامی ساختارهای جامعه که یکی از تسهیلات آن زمینه دستیابی همگان اینترنت و اطلاعات فراهم میکند و از نتایج آن بالا رفتن سطح آگاهی همگان و حرکت به سوی جامعه دانایی محور است. برای رسیدن به این هدف باید:
�پروژه های توسعه فناوری اطلاعات باید از یک چارچوب کلان تبعیت کنند.
�شرایط پروژه های توسعه فنآوری اطلاعات هدفمندی، نظارت و پیگیری، ثبات و امکان پذیری است.
�علت بسیاری از مشکلات گام های توسعه فنآوری اطلاعات، عدم همکاری دستگاه ها است.
�دستگاهی معتبر، قوی و با ثبات باید از نظر علمی مرجع فناوری اطلاعات باشد (راهبردهای توسعه فناوری اطلاعات وارتباطات کشور، 1384).
3. ایجاد رابطه تنگاتنگ بین نیازهای جامعه و تحقیقات دانشگاهی به عبارت دیگر وجود ارتباط میان دانشگاه و مراکز تحقیقاتی با بخش صنعت برای استفاده از تحقیقات کاربردی.
4. توجه به تحقیق و پژوهش از سوی مدیران و سازمانهای مختلف و جدی گرفتن تحقیقات که زمینه و بستر تشویق محققان و پژوهشگران به ادامهی کار و تحقیقات بیشتر را فراهم میسازد.
5 . ایجاد پایگاههای اطلاعاتی به صورت پیوسته که در آن کلیه مقالهها، پژوهشها و یافتههای پژوهشگران کشور در آن قرار گیرد و بتواند به سهولت در اختیار متقاضیان اطلاعات قرارگیرد. نمونه این پایگاهها میتوان به پایگاه مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران، اشاره کرد. اما این پایگاه اغلب شامل تمامی پژوهشهای انجام شده ثبت نمیشود و پوشش موضوعی آنها محدود میباشد.
منابع و مآخذ
1. احمدی، حسین و. م. ویرجینیاری. نظامهای اطلاعات استراتژیک. قم: صبح صادق، 1382.
2. "پیش بینی رشد اقتصادی، چالشهای پیشرو و تغییرات شاخصهای اقتصاد کلان: گزارش اقتصادی و نظارت بر عملکرد دوم برنامه". اطلاعات، 4/8/81.
3. حسنی، فرنود. "اطلاعات و فنآوری دو روی سکه جامعه اطلاعاتی" 1385. در وبلاگ مدیریت فنآوری اطلاعات:
http://itmanagement.mihanblog.com/More (12/08/1385)
4. حسنی، فرنود." اقتصاد فرا صنعتی"، 1385. در وب سایت آینده نگار:
http://www.ayandehnegar.org/s_1.php?news_id=2665 (07/08/1385)
5. حسنی،فرنود. "جامعه اطلاعاتی: اصول، عناصر، شاخص ها و تعاریف موجود". 1384. در وبلاگ:
http://itmanagement.persianblog.com/1384_4_11_itmanagement_archive.html#4805740 (09/08/1385)
6. حنفی نیری، کریم. "تحقیق و توسعه در ایران". 1385. در وبلاگ:
http://lisiran.blogfa.com/post (11/08/1385)
7. دهقانی، ندا. "سهم کمتر توسعه یافتگان از اقتصاد اطلاعات چیست؟". در وب سایت آژانس خبری فنآوری اطلاعات و ارتباطات:
http://www.ictna.ir/report/archives/003140.html (06/08/1385)
8. "راهبردهای توسعه فناوری اطلاعات وارتباطات کشور". دفتر همکاریهای فنآوری معاونت پژوهش و برنامه ریزی کمیتهی مطالعات فنآوری اطلاعات در سایت:
www.TCO.ir (11/10/1384)
9. رحیمی سجاسی، مریم. "بررسی عوامل هنجاری و سازمانی موثر بر میزان تولید علمی اعضای هیات علمی جامعهی دانشگاهی و پژوهشی". 1385. در وبلاگ:
http://www.matris.blogsky.com )10/08/1385)
10. شیلر، هربرت. اطلاعات و اقتصاد برهان، ترجمه یونس شکرخواه. تهران: کانون ترجمه و نشر آفتاب، 1375
11. فانگ، یماس. "قیمتگذاری و برآورد هزینه در خدمات اطلاع رسانی انتفاعی". ترجمه محمد حسنزاده. در کتاب : تحویل اطلاعات در قرن بیست و یکم. خلاصه مذاکرات چهارمین کنفرانس بین المللی خدمات اطلاع رسانی انتفاعی در کتابخانهها (چهارمین: 1997 م = 1376: ساندیهگو، کالیفرنیا). تهران: چاپار، 1382.
12. فرهنگ تشریحی واژهها و اصطلاحات کامپیوتری مایکروسافت. ترجمه سعید ظریفی. تهران: موسسه فرهنگی هنری دیباگران تهران، 1382.
13. فرهنگ، منوچهر. فرهنگ علوم اقتصادی: انگلیسی ـ فارسی. تهران: نیل، 1356.
14. فینک، مارتین. کسب و کار و اقتصاد لینوکس و متن باز. ترجمه محمد خوانساری، هادی محمدی، فرشته پورامینی تهران: شورای عالی انفورماتیک کشور، دبیرخانه، 1384.
15. کافمن، استیو. " ملاحظه ویژه برای خدمات انتفاعی در کتابخانههای عمومی". ترجمه حسن اشرفی ریزی. در کتاب: تحویل اطلاعات در قرن بیست و یکم: خلاصه مذاکرات چهارمین کنفرانس بین المللی خدمات اطلاع رسانی انتفاعی در کتابخانهها (چهارمین: 1997 م = 1376: ساندیهگو، کالیفرنیا). تهران: کتابدار، 1382.
16. کلی،کوین. قوانین اقتصادی در عصر شبکه ها. ترجمه دبیرخانه شورای عالی اطلاع رسانی. تهران: شورای عالی اطلاع رسانی، دبیرخانه، 1383.
17. محسنی، منوچهر. جامعه شناسی جامعه اطلاعاتی. تهران: دیدار،1380.
18. نوروزی، علیرضا. "اقتصاد اطلاعات در جهان و ایران". پیام کتابخانه، شماره 35، 1376.
19. نیک گوهر، عبدالحسین. فرهنگ علوم اقتصادی، بازرگانی و مالی (انگلیسی ـ فرانسه ـ فارسی). تهران: صفار، 1369.
20. هایس، رابرت ام. "اقتصاد اطلاعات". ترجمه حمیدرضا مهموئی ، دایره المعارف کتابداری و اطلاعرسانی. تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران،1381.
21. همتی، عبدالناصر. مشکلات اقتصادی جهان سوم. تهران: سروش، 1366.
22. Camara, Gilberto and Frederico Fonseca. "Information Policies and Open Source Software in Developing Countries". Journal of the American Society for Information Science and Technology, accepted.2006.
www.dpi.inpe.br/gilberto/papers/camara_fonseca_jasist.pdf
23. "Information Economics". Wikipedia Free Encyclopedia: www.wikipedia.org
24. Martin, Robert and Estelle Feldman. "Working Paper: Access to Information/Developing Countries". April 1998. http://ww1.transparency.org/working_papers/martin-feldman/5-why-develop.html
25. Pohjola, Matti. "The New Economy: facts, impacts and policies". Information Economics and Policy 14 (2002).
www.elsevier.com/locate/iep
33