تاریخچه اعتیاد :
اگر تعجب نکنید، اجتماع ما بر اساس عادت و مهارت، اداره می گردد: آن کودک چند ساله که می خواهد سخن بگوید، به زبان فارسی عادت کرده است، و آنقدر سخن بد و کلمات غیر صحیح و مطالب نامفهوم گفته تا به سخن گفتن فارسی صحیح عادت نموده است وقتی هم بزرگ شد و خواست به زبان دیگری سخن بگوید چون عادت ندارد مانند کودکی که تازه لب به سخن گشوده سخن می گوید و پس از رنج و زحمتهای فراوان ممکن است به زبان دوم و سوم و … آشنا گردد و آنرا کامل نماید.
شما شغل های مختلف اجتماع را به همین مقیاس بررسی کنید و ببینید، مکانیک ماشین، گرداننده چرخهای عظیم صنعتی، حتی آن دوچرخه سوار رهگذر از نیروی عادت بهره برداری می کند و هر قدر در طریق عادت پیدا کردن خود مهارت بیشتری به خرج داده باشد، بهره برداری او بهتر است.
همانطوریکه که انسان آماده پذیرفتن عادت های خوب است، و روی عادت، به مستمندان کمک می کند، به اجتماع خدمت می نماید، در راه سعادت همنوع خود گام بر می دارد گاهی در اثر انحراف محیط تربیتی و گاهی در اثر انحراف پدر و مادر به کارهای ناشایسته ای عادت می نماید.
اینگونه افراد، چون مسیر اخلاق و عاداتشان و یا سرچشمه رسم جدیدشان صحیح نبوده با ناگواریهای مختلفی عادت جدید را می پذیرند و به آن آلوده می گردند.
اشتباه نشود، تکامل انسان در راه عادت به نیکوکاری، صنعتگری و… همراه با ناراحتی روحی و تشویق اجتماع است و انسان با انجام آن کار، در خود احساس غرور می کند، اما در مورد کارهای ناشایسته نه تنها جسم و جان انسان عکس العمل نشان می دهد و حاضر نیست، شراب را قبول کند و با سرفه و اسنفراغ و عوارض دیگر توام است، بلکه انسان خود را در انجام آن کار شرمنده می بیند و یک سرشکستگی روحی هم عارض انسان می گردد و همین است فرق بین کلمه" عادت" و کلمه" اعتیاد".
یعنی کارهایی که انسان با آن تکامل می یابد و موافق روح و کالبد انسان است عادت است ولی عملیاتیکه با جسم و جان بشر سازش ندارد" اعتیاد".
پیدایش اعتیاد:
اعتیادهای فردی، از نقاط بسیار کوچکی شروع می گردد که انسان آنرا درک نمی کند و اگر هم درک کرد، لاابالیگیری انسان و یا محیط فاسد، انسان را نه تنها از اعتیاد باز نمی دارد، بلکه تشویق افراد و تسهیل امورشان کمک می نماید.
آنکس که به دخانیات عادت می کند، غالباً با تعارف این و آن و یا استفاده در مجالس مهمانی کم کم آلوده می گردد، و آن جوانیکه به شراب خواری عادت می کند، در مرحله اول؛ پدر و مادر نادان او و یا رفیق ناپاکش جرعه ای به او تعارف کرده و به اصطلاح، این جوان لبی تر کرده و بتدریج به شرابخواری آلوده شده است؟!
آن جوان قمار باز، یک مرتبه و دو مرتبه صحنه بازی را دیده، با افراد قمار باز رفت وآمد کرده و بتدریج قبح گناه قمار بازی از چشمش برداشته شده و میل به قمار، در نهادش به وجود آمده و بتدریج بصورت عشق به قمار بازی در آمده است.
اسلام که در فکر سعادت پیروان خود می باشد، نه تنها صریحاً اجتماع را از قمار و شراب و کرداریکه با جسم و جان انسان سازش ندارد منع کرده، بلکه دستور فرموده که با اینگونه افراد، رفت و آمد هم نشود، و حتی از انها کناره گیری شود که در عین این که انسان شخصاً آلوده نمی گردد، آنها هم تنبیه گردند و دست از کردار خود بردارند.
بازی اعتیاد از صفر شروع می گردد و بتدریج تکامل می یابد و انسان را منحرف می گرداند. خدای مهربان این حقیقت روانی را در قران کریم این چنین تشریح می کند: " پایان کار آنهاییکه کارهای بد را مرتکب می گردند این است که علامتهای خدا را منکر می شوند و آنها را مسخره می نمایند."
روی این بیان قرآن کریم، باید در نظر داشته باشیم که قبل از این که به عمل ناشایسته ای آلوده شویم، نه تنها از نزدیک شدن به کم و یا زیاد و کوچک و یا بزرگ آن دوری کنیم، بلکه باید با افراد نابابیکه به کارهای ناشایسته آلوده شده اند، رابطه ای نداشته باشیم و با آنها دوستی ننماییم.
خواننده محترم باید در نظر داشته باشد که اسلام " تکرار گناه کوچک را گناه بزرگ می داند." و این مطلب فقط به خاطر این است که انسان به گناه کوچک عادت نکند و خود را به گناه کوچک آلوده نسازد.
وقتی حساب گناه کوچک این چنین باشد، حساب گناه بزرگ روشن است و درک می کنیم که تا چه اندازه موظفیم از آن دوری کنیم.
چه باید کرد؟
از آنچه مورد بحث قرار گرفت به این نتیجه رسیدیم که نسل جوان، بتدریج در گرداب مفاسد، گرفتار می شود و بدنبال آن در لجنزار مفاسد غرق می گردد، و از سعادت و عظمت باز می ماند.
اکنون از خود سوال می کنیم، در مقابل این مفاسد چه کنیم؟ چگونه خود و فرزندان و بستگان و هموطنان خویش را از این بلاهای اجتماعی نجات بخشیم؟
در پاسخ این سوالات، باید این مطلب را در نظر داشت که اسلام، اجتماع را براساس" پیکر واحد" در نظر گرفته. و قوانین سعادتبخشی برای اصلاح اجتماع و حفظ آن از گزند حوادث به وجود آورده و در اختیار بشر قرارداده است. این مسلمانان دوراندیشند که باید از این قوانین بهره برداری کنند و نسل جوان را از پرتگاه سقوط نجات بخشند.
آری، با ایجاد وسائل تفریح و سرگرمی های سالم برای نسل جوان را به راه راست هدایت کرد.
با ایجاد کلوپ های خدمات اجتماعی، بانک های تعاونی و ایجاد کاربران بیکاران و کمک به مستمندان می توان از بسیاری از مفاسد جلوگیری کرد.
با ایجاد سازمان های سیاحت و گردش، با ایجاد فیلم های دینی و منعکس ساختن صحنه های هیجان انگیز تاریخی و مجسم ساختن تاریخ اسلام، می توان نسل جوان را سرگرم ساخت و جوان را به راه راست هدایت کرد و از بسیاری از انحرافات منع نمود.
با ایجاد سازمانهای بهداشتی، دکتر و دوای مجانی، و استفاده از بانک های تعاون اسلامی می توان با امراض مختلفی که نسل جوان را اسیر خود ساخته مبارزه کرد و آنانرا از کج روی بازداشت.
بهای اعتیاد
در بررسیهای انجام شده در شرکت تعاونی تخصصی ترک اعتیاد تهران در ایران روزانه 4 میلیارد تومان صرف خرید مواد مخدر شامل تریاک و هروئین میشود .
.این رقم معادل 5 میلیون دلار در روز و ۷/۱ میلیارد دلار در سال است یعنی تقریبا 10% در آمد نفتی کشور وبا این رقم میتوان به یک میلیون خانوار فقیر در کشور ماهیانه 120 هزار تومان پرداخت کرد و آنها را از فقر نجات داد.
این صحبتها را هفته گذشته در مصا حبه با مطبوعات انجام دادیم و بسیاری از آنها این مطلب را چاپ کردند (ایران ،آسیا ،آفتاب ،جهان
اقتصاد ،اعتماد ،طبرستان ،و…) ولی آنچه را که نگفتیم درباره قیمت مواد مخدر در جهان و ایران و مقایسه آنها با هم بود.
در بیشتر کشورهای جهان به نسبت سایر اقلام مورد نیاز زندگی مواد مخدر از ایران ارزانتر است !!!!!
ولی نه به این دلیل که آنها عوارض آن را درک نکرده اند بلکه به این دلیل که افزایش بهای این مواد علاوه بر اینکه هزینه های زیادی را به علت بار نظا می و انتظامی به کشورها تحمیل می کند و از طرف دیگر هر چه قیمت بالاتر برود قاچاقچیان پول بیشتری را به جیب می زنند.
به عنوان مثال بهای یک گرم هروئین در آمریکا تقریبا 1 دلار است و در ایران 10 دلار ،این 9 دلار تفاوت بیشتر به جیب قاچاقچیان میرو د.
روشهای درمانی در درمانگاه تخصصی ترک اعتیاد
در اغلب موارد اولین گام برای درمان اعتیاد سم زدایی است , بدین مفهوم که با خروج ماده یا داروی مخدر از بدن بیمار و عدم مصرف دوباره , فرد دچار علایم محرومیت نشود و در پی مصرف داروی آنتاگونیست عوارض و علایم ناخوشایند تظاهر پیدا نکنند. قبل از این که هر درمانی آغاز شود ابتدا اطلاعاتی در پیرامون نوع , نحوه و دفعات مصرف ماده یا داروی مخـــــــــدر از بیمار گرفته می شود. به دنبال آن بیمار از حیث وضعیت ســــلامت عمومی (General Medical Condition) بابهره گیری ازتاریخچه بیماری های پیشین و سابقه خانوادگی , معاینات پزشکی و در صورت نیاز اقدامات پاراکلینیکی مورد ارزیابی واقع می گردد. در برخی موارد مشاوره های تخصصی با دیگر همکاران نیز صورت می گیرد و در برخی موارد اقدامات درمانی اولیّه صورت می پذیرد تا در حین سم زدایی عواقبی برای بیمار پدیدنیاید. با درنظرگرفتن یافته های بالینی, شرایط اجتماعی , اقتصادی , فرهنگی و خانوادگی فرد روش سم زدایی انتخاب می شود.
1- استفاده از داروهای آنتاگونیست فوق سریع : این روش در اتاق عمل و در زیر بیهوشی به مدت شش ساعت صورت می پذیرد و بیمار پس از آن که هشیاری خود را بازیافت به مدت بیست و چهار ساعت تحت نظر خواهدبود و در صورت مطلوب بودن شرایط عمومی ترخیص می گردد.
سریع: این روش یکی از بهترین و مطلوب ترین روش ها برای سم زدایی در سراسر جهان است. طی مدت چهل و هشت ساعت بستری بدون این که بیهوشی اتفاق بیفتد سم زدایی به پایان می رود. از مزایای این شیوه می توان به سرعت زیاد آن در سم زدایی و عوارض بسیار کمتر آن در مقایسه با دیگر روش ها , به خصـوص روش فوق سریع , اشاره کرد. از دیگر محاسن آن ممانعت از عود مجدد در حین سم زدایی و پس از آن است , چرا که فرد با آغاز درمان نگهدارنده با نالترکسون ترخیص می شود.
2- استفاده از داروهای آگونیست ـ آنتاگونیست :
بیمار به مدت پانزده روز بستری شده و در این مدت با کمک داروهای آگونیســت و آنتاگونیست سم زدایی به پایان می رود و بیمار با شروع درمان نگهدارنده با نالترکسون مرکز را ترک می کند.
3- استفاده از داروهای آگونیست
این روش به صورت سرپایی انجام می شود و به وسیله جایگزینی دارو و کاهش تدریجی آن سم زدایی به شکلی انجام می شود که بیمار حداقل عوارض ممکن را تجربه می نماید و بدون افت عملکرد اساسی می تواند به فعالیّت های روزمرّه خود رسیدگی نماید.
درمان نگهدارنده: داروی نالترکسون یک آنتاگونیست خالص گیرنده های ( µ ) اپیوئیدی است و به صورت خوراکی و یک دوز روزانه مصرف می شود. درصورتی که بیمار پس ازسم زدایی در شرایطی قراربگیرد که بازگشت به مصرف نماید دچار اعتیاد دوباره نخواهدشد و علاوه بر این به دلیل بروز علایم و نشانه های محرومیت (علی رغم مصرف ماده مخدر) یک بازخورد منفی و نوعی شرطی سازی صورت می گیرد که مانع از عود مجدد می شود. مدت زمان مصرف این دارو حداقل شش ماه است و مصرف آن هیچگونه وابستگی را ایجاد نمی نماید.
روان درمانی فردی: این رشته تخصصی خود دارای شاخه های گوناگون است که روان درمانی اعتیاد یکی از آن هاست. در این مرحله درمان با در نظر داشتن علل و عوامل اعتیاد فرد و نیز خصوصیات فردی , خانوادگی , اجتماعی و فرهنگی و نیز اثراتی که مصرف ماده و یا دارو بر ساختار شخصیتی , روانی و رفتاری بیمار گذاشته اسـت شکل می گیرد و با برگزاری جلسات متعدد تغییرات اساسی در حوزه های فردی و خانوادگی فرد پدید می آید. این تغییرات به دلیل تغییر در عامل و یا عوامل بروز اعتـیاد , نقش بسـیار مهمی را در پیشـگیری از عود ایفا می نمایند. بدین شکل احتمال بازگشت به حداقل می رسد. این روش همانند تمامی شیوه های درمانی روانشناسی نیاز مبرم به زمان دارد و تداوم آن اهمیّت بسیار زیادی در موفقیت درمان دارد.
گروه درمانی:ایجادیک گروه ازکسانی که توانسته اندسم زدایی را به طور موفقیت آمیز پشت سر بگذارند یکی از موثرترین روش های پیشگیری از عود و تداوم درمان است. در این شیوه پس از آن که بیمار آمادگی لازم را به دست آورد, وارد گروه می شود. در گروه تحت نظر درمانگر افراد به افزایش انگیزه یکدیگر برای باقیماندن در درمان و تداوم آن کمک می کنند.
درمان های روانپزشکی: وجود یک بیماری مثل افسردگی و یا اختلال اضطرابی در موارد متعددی موجب شکل گیری بیماری اعتیاد به مواد و یا دارو می شود و با انجام درمان اعتیاد بیماری زمینه ای و یا اولیّه خود را نمایان می سازد. در این گونه موارد برای فرار و دوری از علایم بیماری زمینه ای , شرایط به شکلی رقم می خورد که احتمال بازگشت به مصرف بسیار زیاد خواهدبود به همین علّت مداخلات به موقع روانپزشکی ازحیث تشخیص و درمان کارآیی فراوانی در جلوگیری از بازگشت و نیز درمان بیماری زمینه ای دارد. با این وصف کاملاً واضح است که پیش از آغاز سم زدایی و درحین دوره درمان ویزیت های مکرر روانپزشکی الزامی و ضروری می باشد.
خانواده درمانی: خانواده به عنوان یک عامل بسیار مهم در بروز اختلالات روانپزشکی , ازجمله اعتیاد , بسیار پراهمیّت است. به عبارت دیگر زمانی که یکی ازعوامل اصلی پیدایش وابستگی در درون خانواده است , با انجام سم زدایی و بازگشت فرد به همان محیط پیشین بدون این که مداخله ای صورت پذیرد , شرایط بازگشت به مصرف را بار دیگر فراهم نموده ایم. پاسخ این سوال که آیا خانواده منشاء بروز وابستگی است یا خیر ؟ در جلسات مصاحبه روانپزشکی و روانشناسی استنباط می شــود و به دنبال آن برگزاری جلسات خانواده درمانی می تواند سامانه خانواده را به شکلی متحول سازد که وابستگی دیگری پدیدار نگردد.
حمایت های خانوادگی ـ اجتماعی: تداوم فعالیّت های خانوادگی و اجتماعی در حین پشت سر نهادن مراحل درمان نقش بزرگی در موفقیّت بیمار دارد. ایفای نقش های واگذارشده بدون حمایت خانواده و جامعه به خصوص کارفرمایان, امکان توفیق درمانی را کاهش می دهد. پیگیری های مددکارانه و روانشناسی اثر مطلوبی را در ایجاد محیط مناسب برجای می گذارند.
کاهش آسیب (Harm Reduction): در این روش تاکید بر کاهش صدمات ناشی از اعتیاد در فرد وابسته به مواد و جامعه می باشد. این رویکرد بیش از آن که ایده آل و آرمانگرایانه باشد , واقع گرا است به گونه ای که اولویت اول را کاهش انتشار بیماری هایی چون ایدز و هپاتیت در بین جامعه و معتادان تزریقی , جلوگیری از مرگ ناشی از استفاده بی رویه از مواد مخدر , پیشگیری از صدمات جسمی و روحی متعاقب وابستگی تشکیل می دهند.
معتاد کیست ؟
معتاد فردیست که به رفتار و یا مصرف ماده ای خاص وابستگی دارد به نحوی که در صورت عدم انجام آن کار و یا مصرف آن ماده دچار علائم محرومیت شود .
متاسفانه کلمه معتاد در کشور ما چنان بار منفی پیدا کرده که در صورت ابتلا فرد به آن ، بجای بسیج امکانات جامعه و خانواده برای درمان فرد معتاد ، در اولین اقدام خانواده و سپس جامعه در جهت طرد فرد اقدام میکنند و این مسئله باعث پیچیده تر شدن مشکل و گسترش آن خواهد شد .
به عنوان مثال وقتیکه همسر فرد پی به معتاد شدن وی میبرد در اولین برخورد و با توجه به تبلیغات انجام شده وی را ا… اجتماع و فردی دزد و … میپندارد و تصمیم به جدائی میگیرد و اگر تا قبل از آن مشکل وجود فردی معتاد بود ، اکنون فرزندان و زنی بی سرپرست و مردی شکست خورده و بی انگیزه باقی می ماند که همگی مستعد انواع آسیبهای اجتماعی و از جمله اعتیاد هستند .
پیشگیری و درمان اعتیاد نیازمند عزم ملی است
سم زدایی (Detoxification):
در اغلب موارد اولین گام برای درمان اعتیاد سم زدایی است , بدین مفهوم که با خروج ماده یا داروی مخدر از بدن بیمار و عدم مصرف دوباره , فرد دچار علایم محرومیت نشود و در پی مصرف داروی آنتاگونیست عوارض و علایم ناخوشایند تظاهر پیدا نکنند. قبل از این که هر درمانی آغاز شود ابتدا اطلاعاتی در پیرامون نوع , نحوه و دفعات مصرف ماده یا داروی مخـــــــــدر از بیمار گرفته می شود. به دنبال آن بیمار از حیث وضعیت ســــلامت عمومی (General Medical Condition) بابهره گیری ازتاریخچه بیماری های پیشین و سابقه خانوادگی , معاینات پزشکی و در صورت نیاز اقدامات پاراکلینیکی مورد ارزیابی واقع می گردد. در برخی موارد مشاوره های تخصصی با دیگر همکاران نیز صورت می گیرد و در برخی موارد اقدامات درمانی اولیّه صورت می پذیرد تا در حین سم زدایی عواقبی برای بیمار پدیدنیاید. با درنظرگرفتن یافته های بالینی, شرایط اجتماعی , اقتصادی , فرهنگی و خانوادگی فرد روش سم زدایی انتخاب می شود.
1- استفاده از داروهای آنتاگونیست
فوق سریع : این روش در اتاق عمل و در زیر بیهوشی به مدت شش ساعت صورت می پذیرد و بیمار پس از آن که هشیاری خود را بازیافت به مدت بیست و چهار ساعت تحت نظر خواهدبود و در صورت مطلوب بودن شرایط عمومی ترخیص می گردد.
سریع: این روش یکی از بهترین و مطلوب ترین روش ها برای سم زدایی در سراسر جهان است. طی مدت چهل و هشت ساعت بستری بدون این که بیهوشی اتفاق بیفتد سم زدایی به پایان می رود. از مزایای این شیوه می توان به سرعت زیاد آن در سم زدایی و عوارض بسیار کمتر آن در مقایسه با دیگر روش ها , به خصـوص روش فوق سریع , اشاره کرد. از دیگر محاسن آن ممانعت از عود مجدد در حین سم زدایی و پس از آن است , چرا که فرد با آغاز درمان نگهدارنده با نالترکسون ترخیص می شود.
2- استفاده از داروهای آگونیست ـ آنتاگونیست :
بیمار به مدت پانزده روز بستری شده و در این مدت با کمک داروهای آگونیســت و آنتاگونیست سم زدایی به پایان می رود و بیمار با شروع درمان نگهدارنده با نالترکسون مرکز را ترک می کند.
3- استفاده از داروهای آگونیست
این روش به صورت سرپایی انجام می شود و به وسیله جایگزینی دارو و کاهش تدریجی آن سم زدایی به شکلی انجام می شود که بیمار حداقل عوارض ممکن را تجربه می نماید و بدون افت عملکرد اساسی می تواند به فعالیّت های روزمرّه خود رسیدگی نماید.
درمان نگهدارنده: داروی نالترکسون یک آنتاگونیست خالص گیرنده های ( µ ) اپیوئیدی است و به صورت خوراکی و یک دوز روزانه مصرف می شود. درصورتی که بیمار پس ازسم زدایی در شرایطی قراربگیرد که بازگشت به مصرف نماید دچار اعتیاد دوباره نخواهدشد و علاوه بر این به دلیل بروز علایم و نشانه های محرومیت (علی رغم مصرف ماده مخدر) یک بازخورد منفی و نوعی شرطی سازی صورت می گیرد که مانع از عود مجدد می شود. مدت زمان مصرف این دارو حداقل شش ماه است و مصرف آن هیچگونه وابستگی را ایجاد نمی نماید.
روان درمانی فردی: این رشته تخصصی خود دارای شاخه های گوناگون است که روان درمانی اعتیاد یکی از آن هاست. در این مرحله درمان با در نظر داشتن علل و عوامل اعتیاد فرد و نیز خصوصیات فردی , خانوادگی , اجتماعی و فرهنگی و نیز اثراتی که مصرف ماده و یا دارو بر ساختار شخصیتی , روانی و رفتاری بیمار گذاشته اسـت شکل می گیرد و با برگزاری جلسات متعدد تغییرات اساسی در حوزه های فردی و خانوادگی فرد پدید می آید. این تغییرات به دلیل تغییر در عامل و یا عوامل بروز اعتـیاد , نقش بسـیار مهمی را در پیشـگیری از عود ایفا می نمایند. بدین شکل احتمال بازگشت به حداقل می رسد. این روش همانند تمامی شیوه های درمانی روانشناسی نیاز مبرم به زمان دارد و تداوم آن اهمیّت بسیار زیادی در موفقیت درمان دارد.
گروه درمانی:ایجادیک گروه ازکسانی که توانسته اندسم زدایی را به طور موفقیت آمیز پشت سر بگذارند یکی از موثرترین روش های پیشگیری از عود و تداوم درمان است. در این شیوه پس از آن که بیمار آمادگی لازم را به دست آورد, وارد گروه می شود. در گروه تحت نظر درمانگر افراد به افزایش انگیزه یکدیگر برای باقیماندن در درمان و تداوم آن کمک می کنند.
درمان های روانپزشکی: وجود یک بیماری مثل افسردگی و یا اختلال اضطرابی در موارد متعددی موجب شکل گیری بیماری اعتیاد به مواد و یا دارو می شود و با انجام درمان اعتیاد بیماری زمینه ای و یا اولیّه خود را نمایان می سازد. در این گونه موارد برای فرار و دوری از علایم بیماری زمینه ای , شرایط به شکلی رقم می خورد که احتمال بازگشت به مصرف بسیار زیاد خواهدبود به همین علّت مداخلات به موقع روانپزشکی ازحیث تشخیص و درمان کارآیی فراوانی در جلوگیری از بازگشت و نیز درمان بیماری زمینه ای دارد. با این وصف کاملاً واضح است که پیش از آغاز سم زدایی و درحین دوره درمان ویزیت های مکرر روانپزشکی الزامی و ضروری می باشد.
خانواده درمانی: خانواده به عنوان یک عامل بسیار مهم در بروز اختلالات روانپزشکی , ازجمله اعتیاد , بسیار پراهمیّت است. به عبارت دیگر زمانی که یکی ازعوامل اصلی پیدایش وابستگی در درون خانواده است , با انجام سم زدایی و بازگشت فرد به همان محیط پیشین بدون این که مداخله ای صورت پذیرد , شرایط بازگشت به مصرف را بار دیگر فراهم نموده ایم. پاسخ این سوال که آیا خانواده منشاء بروز وابستگی است یا خیر ؟ در جلسات مصاحبه روانپزشکی و روانشناسی استنباط می شــود و به دنبال آن برگزاری جلسات خانواده درمانی می تواند سامانه خانواده را به شکلی متحول سازد که وابستگی دیگری پدیدار نگردد.
حمایت های خانوادگی ـ اجتماعی: تداوم فعالیّت های خانوادگی و اجتماعی در حین پشت سر نهادن مراحل درمان نقش بزرگی در موفقیّت بیمار دارد. ایفای نقش های واگذارشده بدون حمایت خانواده و جامعه به خصوص کارفرمایان, امکان توفیق درمانی را کاهش می دهد. پیگیری های مددکارانه و روانشناسی اثر مطلوبی را در ایجاد محیط مناسب برجای می گذارند.
کاهش آسیب (Harm Reduction): در این روش تاکید بر کاهش صدمات ناشی از اعتیاد در فرد وابسته به مواد و جامعه می باشد. این رویکرد بیش از آن که ایده آل و آرمانگرایانه باشد , واقع گرا است به گونه ای که اولویت اول را کاهش انتشار بیماری هایی چون ایدز و هپاتیت در بین جامعه و معتادان تزریقی , جلوگیری از مرگ ناشی از استفاده بی رویه از مواد مخدر , پیشگیری از صدمات جسمی و روحی متعاقب وابستگی تشکیل می دهند.
آنتاگونیست تراپی :
در این روش درمانی با استفاده از داروهای مخالف با مواد مخدر ؛ گیرنه های مواد مخدر بدن او را از مواد مخدر پاک می کنند و این داروها گیرنده های مواد مخدر را بلوک می کنند به نحوی که با مصرف ممتد آنها دیگر مصرف مواد مخدر در فرد بی تئ ثیر خواهد بود .
برای استفاده از این روش لازم است که بیمار هشیار نباشد ؛ برای اینکه به سرعت مواد مخدر از بدن وی پاک میشود و در صورت هشیاری دچار علا ئم شدید محرومیت از مواد مخدر خواهد شد .بنا بر این یا فرد را در اتاق عمل بیهوش میکنند و یا در خواب عمیق او را سم زدایی مینمایند. تجربه ما در درمانگاه ترک اعتیاد تهران نشان داده که استفاده از روش دوم
(RAPID OPIATE DETOXIFICATION) به دلایل مختلف بر روش اول
(ULTRARAPID OPIATE DETOXIFICATION) ارجحیت دارد .
— بیمار ریسک بیهوشی طولانی مدت را تحمل نمی کند.
–احتیاج به اتاق عمل و تجهیزات پیشرفته ندارد .
–هزینه آن بسیار کمتر است .
–همزمان تعداد زیادی از بیماران قابل درمان هستند .
در بررسی های ما بیماران پس از ۲ تا ۳ روز از انجام سمزدایی توانستند به زندگی و فعالیت روزمره باز گردند و این موفقیت بزودی به عنوان ابداعی جدید در درمان اعتیاد در نشریات معتبر علمی جهان چاپ خواهد شد .
تعاریف اعتیاد
□ اعتیاد یعنی خوگرفتن و وابسته شدن جسمی ، روانی و عصبی فرد به مواد مخدر که ترک یا فرار از آن ناممکن و یا بسیار مشکل است.
□ اعتیاد یعنی مصرف نابجا و مکرر مواد مخدر که موجب وابستگی به آنها می شود. این وابستگی بدنی و روانی است، ترک مصرف مواد افیونی مشکلات و محرومیت های بدنی و روانی را در پی خواهد داشت ( از مقاله دکتر سید حسین فخر ).
□ اعتیاد عبارتست از وابستگی به عوامل یا موادی که تکرار مصرف آنها با کم و کیف مشخص و درمان معین از دیدگاه معتاد ضروری می نماید. ( از مقاله دکتر احمد حسنی ).
□ اعتیاد یک بیماری روانی، اجتماعی، اقتصادی است که بر اثر فعل و انفعال تدریجی بین بدن انسان و مواد شیمیائی تحت تاثیر یک سلسله شرایط و اوضاع و احوال خاص روانی، اقتصادی، اجتماعی و سنتی به وجود می آید. ( از تحقیق خانم دکتر ربابه شیخ الاسلام )
□ از نظر فارماکولوژی اعتیاد عبارت است از حالت مقاومت اکتسابی که در نتیجه استعمال متمادی دارو در بدن حاصل می شود به قسمی که استعمال مکرر دارو موجب کاسته شدن اثرات تدریجی می گردد و پس از مدتی شخص می تواند مقادیر سمی دارو را در بدن بدون ناراحتی تحمل کند و در صورتی که دارو به بدن نرسد اختلالات جسمی و روانی موسوم به سندروم محرومیت بروز می کند. در سال 1950 سازمان جهانی بهداشت تعریف زیر را برای اعتیاد ارائه دادند:
□ اعتیاد داروئی حالتی است که در اثر مصرف دوره ای یا مداوم یک ماده شیمیائی ( طبیعی یا مصنوعی ) که برای انسان یا جامعه مضر باشد ایجاد می گردد و ویژگی های آن به قرار زیر است: 1- اشتیاق یا نیاز اجباری به استفاده مداوم آن ماده و ظهور رفتاری اجباری برای پیدا کردن آن به هر وسیله. 2- تمایل به افزودن به مقدار مصرف به مرور زمان. 3- پیدا شدن وابستگی های جسمی و روانی براثر استفاده از آن ماده.
این کمیته برای استفاده مداوم یا دوره ای مواد شیمیائی که برای فرد و جامعه مضر نبوده و نیز حالت ایجاد شده توسط آن خصوصیات بالا را نداشته باشد واژه عادت داروئی را در نظر گرفت. ولی به مرور زمان مشخص گردید که تعاریف خصوصاً برای عادت داروئی نارسا هستند و به همین دلیل در سال 1957 میلادی تعاریف توسط کمیته کارشناسان سازمان جهانی بهداشت مجدداً به این صورت تصحیح گردید که وابستگی روانی به یک دارو "بدون پدیده محرومیت" را عادت و وابستگی روانی و جسمی "همراه با پدیده محرومیت" را اعتیاد نامیده اند. اما تعاریف فوق نیز با شروع مصرف داروهائی از قبیل ال . اس . دی و آمفتامین ها نارسا شدند. چون مصرف آمفتامین برای گروهی موجب افزایش فعالیت های روزانه می گشت و برای گروهی حمله جنون ایجاد می کرد به همین جهت در سال 1964 کمیته مزبور اصطلاح وابستگی داروئی را Drug Dependence برای هر دو حالت فوق انتخاب کرد و چنین استدلال نمود که یک بیمار ممکن است نسبت به داروی خاص وابستگی روانی پیدا کند، در حالی که بیمار دیگر نسبت به همین دارو، علاوه بر وابستگی روانی از لحاظ جسمانی نیز وابسته شود. کمیته مزبور وابستگی داروئی را حالتی ناشی از استعمال مکرر یک دارو به طور دوره ای یا مداوم می داند، که خصوصیات آن بسته به ماده مورد استفاده متغیر است و به هیم دلیل ذکر شده است که نام شیمیائی مورد بحث در جلو عبارت "وابستگی داروئی" قید گردد. به هر حال با توجه به اینکه در کشور ما واژه اعتیاد از همه جهت قابل درک عموم می باشد در این سایت از کلمه اعتیاد بیشتر استفاده شده است. با توجه به تعاریف فوق در رابطه با اعتیاد مشخصاً در چند مقوله با یکدیگر شریکند و آن اینکه:
1- وابستگی شدید وجود دارد.
2- وابستگی جسمی و روانی است.
3- قطع این وابستگی مشکلاتی را به همراه دارد
عوامل زمینه ساز مستعد کننده اعتیاد
اعتیاد یک بیماری زیست شناختی، روانشناختی و اجتماعی است عوامل متعددی در اتیولوژی سوء مصرف و اعتیاد موثر هستند که در تعامل با یکدیگر منجر به شروع مصرف و سپس اعتیاد می شوند. عوامل موثر بر فرد، محیط فرد و کلیه علل و عوامل درهم بافته ای هستند که بر یکدیگر تاثیر می گذارند. درک کلیه علل و عوامل زمینه ای موجب می شود تا روند پیشگیری، شناسایی، درمان و پیگیری به طور هدفمند طرح ریزی شود.
بنابراین، آشنایی با عوامل زمینه ساز مستعد کننده در مقابل آن از دو جهت ضرورت دارد:
1- شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد و اقدامهای پیشگیرانه لازم برای آنان؛
2- انتخاب نوع درمان و اقدامهای خدماتی، حمایتی و مشاوره ای لازم برای معتادان.
عوامل مخاطره آمیز
عوامل مخاطره آمیز مصرف مواد شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی و محیطی و عوامل اجتماعی است.
عوامل مخاطره آمیز فردی
□ دوره نوجوانی
□ استعداد ارثی
□ صفات شخصیتی:
● صفات ضد اجتماعی
● پرخاشگری
● اعتماد به نفس پایین
□ اختلالهای روانی:
● افسردگی اساسی
● فوبی
□ نگرش مثبت به مواد
□ موقعیتهای مخاطره آمیز:
● ترک تحصیل
● بی سرپرستی
□ تاثیر مثبت مواد بر فرد
در اینجا به شرح هر یک از عوامل فوق می پردازیم:
دوره نوجوانی
مخاطره آمیز ترین دوران زندگی از نظر شروع به مصرف مواد دوره نوجوانی است. نوجوانی دوره انتقال از کودکی به بزرگسالی و کسب هویت فردی و اجتماعی است. در این دوره، میل به استقلال و مخالفت با والدین به اوج می رسد و نوجوان برای اثبات بلوغ و فردیت خود ارزشهای خانواده را زیر سوال می برد و سعی در ایجاد و تحلیل ارزشهای جدید خود دارد. مجموعه این عوامل، علاوه بر حس کنجکاوی و نیاز به تحرک، تنوع و هیجان، فرد را مستعد مصرف مواد می نماید.
ژنتیک
شواهد مختلفی از استعداد ارثی اعتیاد به الکل و مواد وجود دارد. تاثیر مستقیم عوامل ژنتیکی عمدتاً از طریق اثرات فارماکوکینتیک و فارکودینامیک مواد در بدن می باشد که تعیین کننده تاثیر ماده بر فرد است. برخی از عوامل مخاطره آمیز دیگر نیز تحت نفوذ عوامل ژنتیکی هستند مانند برخی اختلالهای شخصیتی و روانی و عملکرد نامناسب تحصیلی ناشی از اختلالهای یادگیری.
صفات شخصیتی
عوامل مختلف شخصیتی با مصرف مواد ارتباط دارند. از این میان، برخی از صفات بیشتر پیش بینی کننده احتمال اعتیاد هستند و به طور کلی فردی را تصویر می کنند که با ارزشها یا ساختارهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و مذهب پیوندی ندارد و یا از عهده انطباق، کنترل یا ابراز احساسهای دردناکی مثل احساس گناه، خشم و اضطراب بر نمی آید. این صفات عبارتند از: عدم پذیرش ارزشهای سنتی و رایج، مقاومت در مقابل منابع قدرت، نیاز شدید، احساس فقدان کنترل بر زندگی خود، اعتماد به نفس پایین، فقدان مهارت در برابر پیشنهادهای خلاف دیگران، فقدان مهارتهای اجتماعی و انطباقی. از آنجا که اولین مصرف مواد، معمولاً از محیطهای اجتماعی شروع می شود هر قدر فرد قدرت تصمیم گیری و مهارت ارتباطی بیشتری داشته باشد، بهتر می تواند در مقابل فشار همسالان مقاومت کند.
اختلالهای روانی
در حدود 70 درصد موارد، همراه با اعتیاد اختلالهای دیگر روانپزشکی نیز وجود دارد. شایع ترین تشخیصها عبارتند از: افسردگی اساسی، اختلال شخصیت ضد اجتماعی، فوبی، دیس تایمی، اختلال وسواسی- جبری، اختلال پانیک، مانیا، اسکیزوفرنی.
نگرش مثبت به مواد
افرادی که نگرشها و باورهای مثبت و یا خنثی به مواد مخدر دارند، احتمال مصرف و اعتیادشان بیش از کسانی است که نگرشهای منفی دارند. این نگرشهای مثبت معمولاً عبارتند از: کسب بزرگی و تشخص، رفع دردهای جسمی و خستگی، کسب آرامش روانی، توانایی مصرف مواد بدون ابتلا به اعتیاد.
موقعیتهای مخاطره آمیز فردی
بعضی از نوجوانان و جوانان در موقعیتها یا شرایطی قرار دارند که آنان را در معرض خطر مصرف مواد قرار می دهد. مهمترین این موقعیتها عبارتند از: در معرض خشونت قرار گرفتن در دوران کودکی و نوجوانی، ترک تحصیل، بی سرپرستی یا بی خانمانی، فرار از خانه، معلولیت جسمی، ابتلا به بیماریها یا دردهای مزمن. حوادثی مانند از دست دادن نزدیکان یا بلایای طبیعی ناگهانی نیز ممکن است منجر به واکنشهای حاد روانی شوند. در این حالت فرد برای کاهش درد و رنج و انطباق با آن از مواد استفاده می کند.
تاثیر مواد بر فرد
این متغیر وقتی وارد عمل می شود که ماده حداقل یک بار مصرف شده باشد. چگونگی تاثیر یک ماده بر فرد، تابع خواص ذاتی ماده مصرفی و تعامل آن با فرد و موقعیت فرد مصرف کننده است. تاثیر مواد بر فرد مصرف کننده، به میزان قابل توجهی، به مشخصات او بستگی دارد. این مشخصات عبارتند از: شرایط جسمی فرد، انتظار فرد از مواد، تجربیات قبلی تاثیر مواد و مواد دیگری که هم زمان مصرف شده اند. مواد مختلف نیز تاثیرهای متفاوتی بر وضعیت فیزیولوژیک و روانی فرد دارند، مثلاً: هروئین و کوکائین سرخوشی شدید، الکل آرامش و نیکوتین مختصری هشیاری و آرامش ایجاد می کند.
عوامل مخاطره آمیز بین فردی و محیطی
□ عوامل مربوط به خانواده:
● غفلت از فرزندان
● وجود الگوی نامناسب در خانواده
● خانواده آشفته
□ عوامل مربوط به دوستان:
● دوستان مصرف کننده مواد
□ عوامل مربوط به مدرسه:
● فقدان محدودیت
● فقدان حمایت
□ عوامل مربوط به محل سکونت:
● شیوع خشونت و اعمال خلاف
عوامل مربوط به خانواده
خانواده اولین مکان رشد شخصیت، باورها و الگوهای رفتاری فرد است. خانواده علاوه بر اینکه، محل حفظ و رشد افراد و کمک به حل استرس و پاتولوژی است، منبعی برای تنش، شکل و اختلال نیز می باشد. نا آگاهی والدین، ارتباط ضعیف والدین و کودک، فقدان انضباط در خانواده، خانواده متشنج یا آشفته و از هم گسیخته، احتمال ارتکاب به انواع بزهکاریها مانند سوء مصرف مواد را افزایش می دهد. همچنین والدینی که مصرف کننده مواد هستند باعث می شوند فرزندان با الگوبرداری از رفتار آنان مصرف مواد را یک رفتار بهنجار تلقی و رفتار مشابهی پیشه کنند.
تاثیر دوستان
تقریباً در 60 درصد موارد، اولین مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ می دهد. ارتباط و دوستی با همسالان مبتلا به سوء مصرف مواد، عامل مستعد کننده قوی برای ابتلای نوجوانان به اعتیاد است. مصرف کنندگان مواد، برای گرفتن تایید رفتار خود از دوستان، سعی می کنند آنان را وادار به همراهی با خود نمایند. گروه"همسالان" به خصوص، در شروع شروع مصرف سیگار و حشیش بسیار موثر هستند. بعضی از دوستیها، صرفاً حول محور مصرف مواد شکل می گیرد. نوجوانان به تعلق به یک گروه نیازمندند و اغلب پیوستن به گروههایی که مواد مصرف می کنند، بسیار آسان است. هر چند پیوند فرد با خانواده، مدرسه و اجتماعات سالم کمتر باشد، احتمال پیوند او با این قبیل گروهها بیشتر می شود.
عوامل مربوط به مدرسه
از آنجا که مدرسه بعد از خانواده، مهم ترین نهاد آموزشی و تربیتی است، می تواند از راههایی زیر زمینه ساز مصرف مواد در نوجوانان باشد:
بی توجهی به مصرف مواد و فقدان محدودیت یا مقررات جدی منع مصرف در مدرسه، استرسهای شدید تحصیلی و محیطی، فقدان حمایت معلمان و مسئولان از نیازهای عاطفی و روانی به خصوص به هنگام بروز مشکلات و طرد شدن از طرف آنان.
عوامل مربوط به محل سکونت
عوامل متعددی در محیط مسکونی می تواند موجب گرایش افراد به مصرف مواد شود: فقدان ارزشهای مذهبی و اخلاقی، شیوع خشونت و اعمال خلاف، وفور مشاغل کاذب، آشفتگی و ضعف همبستگی بین افراد محل و حاشیه نشینی از جمله این عوامل هستند.
عوامل مخاطره آمیز اجتماعی
□ فقدان قوانین و مقررات جدی ضد مواد مخدر
□ بازار مواد
□ مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی
□ کمبود فعالیتهای جایگزین
□ کمبود امکانات حمایتی، مشاوره ای و درمانی
□ توسعه صنعتی، محرومیت اجتماعی- اقتصادی
مشخصات فردی و عوامل محیطی بخشی از علل اعتیاد هستند و بخش دیگر را بازارهای بین المللی مواد و عوامل اجتماعی- اقتصادی حاکم بر جامعه تشکیل می دهند. این عوامل عبارتند از:
قوانین
فقدان قوانین جدی منع تولید، خرید و فروش، حمل و مصرف مواد، موجب وفور و ارزانی آن می شود.
بازار مواد
میزان مصرف مواد، با قیمت آن نسبت معکوس دارد. هر چه قیمت مواد کاهش یابد، تعداد افرادی که بتوانند آن را تهیه کنند افزایش می یابد. همچنین سهل الوصول بودن مواد به تعداد مصرف کنندگان آن می افزاید.
مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی
در جوامعی که مصرف مواد نه تنها ضد ارزش تلقی نمی شود، بلکه جزیی از آداب و سنن جامعه و یا نشان تمدن و تشخیص و وسیله احترام و پذیرایی است، مقاومتی برای مصرف مواد وجود ندارد و سوء مصرف و اعتیاد شیوع بیشتری دارد.
کمبود امکانات فرهنگی، ورزشی، تفریحی
کمبود امکانات لازم برای ارضای نیازهای طبیعی روانی و اجتماعی نوجوانان و جوانان از قبیل کنجکاوی، تنوع طلبی، هیجان، ماجراجویی، مورد تایید و پذیرش قرار گرفتن و کسب موفقیت بین همسالان، موجب گرایش آنان به کسب لذت و تفنن از طریق مصرف مواد و عضویت در گروههای غیر سالم می شود.
عدم دسترسی به سیستمهای خدماتی، حمایتی، مشاوره ای و درمانی
در زندگی افراد، موقعیتها و مشکلاتی پیش می آید که آنان را از جهات مختلف در معرض خطر قرار می دهد. فقدان امکانات لازم یا عدم دسترسی به خدماتی که در چنین مواقعی بتواند فرد را از نظر روانی، مالی، شعلی، بهداشتی، اجتماعی حمایت نماید، فرد را تنها و بی پناه، بدون وجود سطح مقاومت اجتماعی رها می کند.
توسعه صنعتی جامعه، مهاجرت، کمبود فرصتهای شغلی و محرومیت اقتصادی- اجتماعی
توسعه صنعتی، جوامع را به سمت شهری شدن و مهاجرت از روستاها به شهرها سوق می دهد. مهاجرت باعث می شود تا فرد، برای اولین بار، با موانع جدیدی برخورد نماید. جدایی از خانواده، ارزشهای سنتی و ساختار حمایتی قبلی به تنهایی، به انزوا و ناامیدی فرد می انجامد. کم سوادی، فقدان مهارتهای شغلی، عدم دسترسی به مشاغل مناسب و به دنبال آن محدودیت در تامین نیازهای حیاتی و اساسی زندگی و تلاش برای بقا، فرد را به مشاغل کاذب یا خرید و فروش مواد می کشاند و یا برای انطباق با زندگی سخت روزمره و شیوه جدید زندگی به استفاده از شیوه های مصنوعی مانند مصرف مواد سوق می دهد
4