تارا فایل

انواع اختلالات تفکر و راه های درمان آنها




بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع تحقیق:
انواع اختلالات تفکر و راه های درمان آنها

فهرست
مقدمه 3
اختلالات تفکر 5
اختلال تفکر در بیماران روانی ممکن است به دو صورت ظاهر شود : 5
اختلال در محتوی تفکر 5
اختلال در فرم وجریان تفکر 5
اختلال تفکر 10
گسستگی یا بی ربط گویی 11
واپاشی تداعیها 11
تفکر غیر منطقی 11
واژه تراشی 11
نارسایی محتوای گفتار 12
انسداد فکر 12
حاشیه پردازی 12
تفکرانحرافی: 12
افسانه بافی 12
پژواک گویی 13
پرش افکار 13
فشار تکلم 13
درجاماندگی 13
پرش افکار و حواس پرتی. 13
ذهن خوانی؛ شایع ترین اختلال تفکر 16
اختلال تجزیه هویت 17
علایم 17
نمره گذاری آزمون MMPI 19
مقیاسهای آزمون و شرح مختصر آنها: 19
مقیاسهای روایی (Validity scales) 19
مقیاسهای بالینی (Clinical scales) 20
تفسیر آزمون MMPI 21
اختلال در فرم وجریان تفکر 22
علایم و نشانه های روانپزشکی 25
فوبی (phobia) 26
اختلال در تفکر به چهار صورت امکان پذیر است : 29
اختلال در نوع تفکر 29
اختلال در فرم تفکر 29
اختلال در جریان تفکر 30
اختلال در محتوای تفکر 31
علل رفتار نابهنجار و بیماری های روانی: 33
انواع اختلالات روانی 33
فقدان هماهنگ سازی جسمی یا ذهنی 40
منابع 42

مقدمه
تظاهرات بالینی تمام بیماریها ٬چه بیماریهای روانی وچه امراض داخلی ٬حاصل واکنشهای پیچیده عوامل بیولوژیک ٬اجتماعی ـفرهنگی وروانی است . در مورد بیماریهای روانی جنبه زیستی ـ روانی ـ اجتماعی تظاهرات بالینی آشکارتر است .هر چند که ممکن است نقش این عوامل از فردی به فردی دیگر ودرهرشخصی از زمانی به زمان دیگر کاملا متفاوت باشد .
از نظر روانپزشکی تطابق به عوامل زیستی ٬ روانی ٬ و اجتماعی مفهوم کلی بهنجار بودن را مشخص می سازد و ناتوانی تطابق به صورت اختلال در افکار ٬ احساسات واعمال ظاهر می گردد.ما در این قسمت به اختلالات تفکر می پردازیم .اختلال تفکر، اغلب در آسیب های مغزی و سایکوز ها مشاهده می شود، اما ممکن است علائمی همچون پرش افکار در بیماران مانیک نیز مشاهده شود اختلال در تفکر، معمولا از طریق اختلالاتی که در تکلم یا نوشتن نمودار می شود، تشخیص داده می شود. تفکر، جریان هدفدار عقاید، نمادها و تداعی ها که در مقابل یک مساله یا کار شروع شده و به نتیجه ای واقع گرایانه منتج می شود. توالی منطقی این جریان حاکی از طبیعی بودن تفکر است. انحراف های گاه به گاه از منطق که لغزش های فرویدی نیز خوانده می شود، جزئی از تفکر نرمال خوانده می شود اختلال در تفکر به سه بخش تقسیم می شود که عبارتند از:
یک. اختلال کلی در فرم یا فرآیند تفکر که شامل اختلالات زیر است:
الف. اختلال روانی: سندرم رفتاری یا روانی با اهمیت بالینی، همراه با ناراحتی یا ناتوانی که واکنش قابل انتظار در مقابل حادثه ای خاص نباشد.
ب. روان پریشی: ناتوانی برای تفکیک واقعیت از خیالات، اختلال سنجش واقعیت و خلق واقعیت جدید در مقایسه با نوروز
ج. سنجش واقعیت قضاوت و ارزیابی عینی دنیای خارج از خود.
د. اختلال تفکر صوری: اختلال در فرم تفکر تا محتوای آن. تفکری که با واژه سازی و ساختار غیرمنطقی همراه است و فرآیند تفکر مختل است.
ه. تفکر غیرمنطقی: تفکر، حاوی نتیجه گیری های اشتباه یا تناقض های درونی است. وقتی این طرز تفکر بروز کرده و ناشی از ارزش های فرهنگی و نقص های هوشی نباشد، بیمارگونه است.
و. تفکر کاذب: فعالیت ذهنی ناهماهنگ با منطق و تجربه. به این نوع تفکر، واقع گریزی در تفکر می گویند.
ز. تفکر اوتیستیک تفکری که امیال درونی را اقناع کرده ولی با واقعیت هماهنگ نیست.
ح. تفکر سحرآمیز نوعی تفکر کاذب که در آن، افکار و کلمات دارای نیرو فرض می شوند.
ط. تفکر فرآیند اولیه اصطلاح کلی برای تفکری که کاذب، غیرمنطقی و سحرآمیز است. به طور طبیعی در رویا و به صورت بیمارگونه در سایکوز مشاهده می شود.
ی. بینش هیجانی: سطح عمیق از فهم و آگاهی که ممکن است به تغییرات مثبت در شخصیت فرد منجر شود.
اختلالات تفکر
تفکر شخص بالغ وسالم از نوع تفکر انتزاعی است ٬ یعنی نوعی تفکر که در آن شخص قادر است بطور ارادی مسیر افکارش را از یک وجه موقعیتی خاص به وجهی دیگر تغییر دهد ٬وجوه مختلف را همزمان در ذهن نگاه دارد ٬نکات اساسی یک موضوع را با هم در نظر بگیرد ودرضمن قادر به تجزیه آن به اجزاء کوچک باشد پیشاپیش طرح بریزد ٬واز نماد گری استفاده کند .
قدرت تعبیر ضرب المثل یکی از خصوصیات تفکر انتزاعی است برای تعبیر ضرب المثل شخص باید اطلاعات عمومی کافی داشته وقدرت انطباق این معلومات را در موقعیت نا آشنا دارا باشد .مثلا تعبیر ضرب المثل "کسی که در حال غرق شدن است به سوی پرکاهی هم دست دراز می کند " چیزی در این ردیفها خواهد بود : "کسی که توی دردسر افتاده است می کوشد به هر نحوی شده از آن بیرون آید "
کسی که قادر به تفکر انتزاعی نیست ٬حداکثر قادر به معنی کردن چنین ضرب المثلی خواهد بود ٬ بدون اینکه قدرت تعمیم دادن آن را داشته باشد توجهش را بر روی معنای واقعی کلمات ضرب المثل متمرکز خواهد ساخت .
بعنوان مثال بیمار اسکیزوفرنیک در تعبیر ضرب المثل "آنکه در خانه شیشه ای زندگی می کند نباید سنگ پرتاب کند "گفت "خوب معلوم است برای اینکه سنگ شیشه را می شکند " چنین جوابی پاسخ غیر انتزاعی است .
اختلال تفکر در بیماران روانی ممکن است به دو صورت ظاهر شود :
اختلال در فرم وجریان تفکر
اختلال در محتوی تفکر
اختلال در فرم وجریان تفکر
به موازات رشد کودک، تفکر و شناخت او هم رشد می کند. یکی از مهم ترین نظریه ها را در این باره ژان پیاژه ارائه کرده است. براساس نظر او، کودک از بدو تولد تا 2 سالگی در مرحله حسی- حرکتی است. نوزاد در ابتدا با حواس خود، محیط پیرامونش را درک و سپس شروع به آموختن می کند و به کارکردهای حرکتی مسلط می شود. 2 تا 7 سالگی مرحله تفکر پیش عملیاتی است. کودکان در این مرحله قدرت استدلال، منطق و توانایی درک علت و معلول را ندارند. مرحله تفکر عملیاتی بین 7 تا 11 سالگی است که قدرت استدلال و تفکر منطقی آغاز می شود اما در این مرحله کودک فقط می تواند مسایل عینی و قابل درک را متوجه شود. بعد از 11 سالگی به تدریج تفکر انتزاعی آغاز و به عالی ترین و پیچیده ترین شکل خود می رسد که البته همه افراد به این مرحله نمی رسند.
تفکر غیر منطقی و واقع گریزانه وتفکر اوتیستیک ـ اختلال در فرم تفکر بشمار می روند .خصوصیت عمده تفکر واقع گریزانه قطع رابطه با واقعیت است . در بین بیماریهای روانی ٬این نوع تفکر در حالات اسکیزوفرنیک به حداکثر میزان خود می رسد .خصوصیت تفکر اوتیسم ٬اشتغال ذهنی با خیالات ٬تصورات ٬ هذیانها و توهمات است که پس از قطع رابطه با واقعیت حاصل می شود . در واقع این نوع تفکر با عوامل نا حود اگاه هدایت می شوند تا دنیای خارج.
زمینه اوتیستیک بعنوان یک صفت شخصیتی ممکن است در افراد خجول ودرونگرا ومنزوی مشاهده شود .شدیدترین فرم آن هم یکی از علایم اولیه اسکیزوفرنی است . فکر اوتیستیک ندرتاْ تبدیل به عمل می گردد.
تغییر سرعت ـ تغییر سرعت جریان تفکر در بعضی از بیماران مشاهده می گردد . افکار به سرعت به دنبال هم می ایند ولی بیمار از ابراز آنها ناتوان است .
پرش افکار ـ تفکر با جریان سریع تداعی ها مشخص می شود . تفکر بیمار سطحی وبی ثبات بوده و انحرافهای سریع وناگهانی دارد . هر چیزی در میدان دید بیمار وارد شود توجه اورا جلب کرده ٬فکرش را اشغال نموده ومسیر عقایدش را عوض می کند . پرش از موضوعی به موضوع دیگر چنان سریع است که درک هر گونه معنی ومفهوم کلی از صحبت بیمار بسیار مشکل است .در چنین اختلالی بیمار هرگز به هدف گفتارش نمی رسد.
فشار تکلم ـ ممکن است در محدوده مکالمات معمولی نیز بطور خفیف مشاهده شود . در برخی اختلات نوروتیک ،پرگویی و وراجی ممکن است کیفیتی وسواسگونه بخود بگیرد که اصطلاحاْ پرحرفی مرضی ٬ خوانده می شود .
کندی تفکر ـ با اندک بودن تداعی ها وجریان آهسته و وفقه دار آنها مشخص است . بیمار اغلب اظهار می کند که "ساعتها فکری به مغزم نمی اید .یا " اصلاً چیزی بنظرم نمی رسد ."و یا " مغزم ارام ارام است ساعتها می گذرد وفکر تازه ای در آن ظاهر نمی شود ."
این بیماران سئوالات را به کندی و با پاسخهای کوتاه وحداقل کلمات واغلب پس از مکثهای طولانی جواب می دهند .گاهی بنظر می رسد که بیمار سئوال را نشنیده یا نفهمیده است . چنین بیماری هیچ وقت در سئوال کردن پیشقدم نیست . تشدید این حالت به قطع کامل تکلم می انجامد در افسردگیها ودر شیزوفرنی ، کندی جریان تفکر بسیار دیده می شود .
حاشیه پردازی ـ با شرح جزئیات نامربوط و غیر ضروری که منجر به دور افتاذن از موضوع اصلی می گردد . انحراف از موضوعی به موضوع دیگر بدشواری صورت می گیرد ، هر چیز جزیی و بی اهمیت برای بیمار مهم وضروری می نماید و به علت فقدان عقیده واضح انتخاب انچه مهم واصلی است بسختی صورت می گیرد .
حاشیه پردازی بیمارگونه تلف کننده وقت است گاهی اصلاًمشکل است که شخص بفهمد منظور بیمار از حرفهای طویل وپر آب وتابش چیست این گونه حاشیه پردازی را تفکر لابیرنتی هم می گویند .
تکرار یا در جا زدن ـ عبارت از مداومت وتکرار بیمارگونه یک فکر واحد است که از نظر بالینی با ثابت ماندن بر روی جند کلمه یا عبارت محدود مشخص می باشد . بیمار معمولاً اولین سئوال را می تواند پاسخ درست بدهد وپس از آن همان جواب یا قسمتی از آن را در مقابل سئوالات بعدی تکرار می کند.
مکرر گویی مرضی ـ این اختلال نوعی استرئوپاتی کلامی است که در آن چند کلمه یا ندرتاًعبارت یا جمله ای کامل واغلب بطور ریتمیک بوسیله بیمار تکرار می شود . این حالت بیشتر در اسکیزوفرنی مشاهده می شود .
گسسته گوئی یا تفکر بیربط ـ دراین اختلال ،کلام بیمار از یک رشته کلمات مجزا که ارتباطی باهم ندارند تشکیل یافته است و انتخاب کلمات بیشتر حالت اتفاقی دارد تا ارادی .
تداعی صوتی ـ در این اختلال کلمات هماهنگ که معنی متفاوتی داشته باشند منجر به جریان افکار تازه ای می شوند . مثلاً بیمار با شنیدن کلمه حنجره ،شروع به صحبت درباره پنجره می کند .
خروج از خط ـ به انحراف تدریجی یا نا گهانی در رشته افکار بدون انسداد اطلاق می شود . در فرم شدید این اختلال ، نه تنها رابط جمله ها و عبارات ،بلکه ساختمان دستوری کلام هم درهم می ریزد .
انسداد یا وفقه ـ عبارت است از قطع جریان تفکر وتکلم . بیمار ناگهان جمله خود را تمام نکرده رها میکند ومات ومبهوت نگاه می کند وقتی مجداًشروع به صحبت می کند کلامش در باره چیزی است که هیچ ارتباطی با موضوع رهاشده قبلی ندارد خود بیمار معمولاً قادر به بیان علت قطع کلامش که اغلب انگیزه ای نا خودآگاه دارد نمی باشد.
تفکر پارالوژیک ـ استدلال اشتباهی وغیر منطقی است که در آن روابط اصولی از بین رفته است نتایجی که بیمار از فکرش می گذرد نه تنها غیر منطقی است بلکه اغلب بدون مفهوم کلی است . مثل : "احساس می کنم بیماری اسکیزوفرنی دارم چون در کودکی شکلات کافی نخورده ام " یا " خوابم می آید پس خواهش می کنم به من درس موسیقی بدهید "
تفکر با رنگ فلسفی یا فلسفی سازی ـ نوعی اختلال تفکر است که با میل به بحث های مشخص می باشد بحثهائی که درآن تعداد کلمات بسیار زیاد ومفهوم ومعنی بسیار اندک است چنین تفکری علرغم تاکید بیمار بر اهمیت آن بیهوده و بیحاصل است .
تفکر سحر آمیز ـ نوعی تفکر است که در آن شخص تصور می کند افکار ٬کلام ها ٬ عبارات ٬ تداعیها و حالات خاص بطریقی معجزه آسا می توانند برخی از آرزوها را برآورده کرده یا شیاطین را دور سازند
واژه سازی ـ این اصطلاح به ابداع کلمات تازه اطلاق می شود که معمولاً بوسیله ترکیب چندین کلمه که مفهوم خاصی برای بیمار دارد صورت می گیرد . این اختلال در بیمار اسکیزوفرنیک مشاهده می گردد . بیمار وقتی لغتی عادی برای منظور خود پیدا نکند ممکن است واژه ه ای تازه بسازد . بیماری ضمن یک مصاحبه کلمه " سختخواب" را بکار می برد وقتی معنی آن پرسیده می شود می گوید خوب معلومه سختخواب یعنی تختخوابی که تشکی سفت دارد .
تفکر جانبی ـ اختلالی در تداعی که در بیماران اسکیزوفرنیک دیده می شود ودر آن بیمار چنان در تداعی های فرعی بی اهمیت گم می شود که پدید آمدن سلسله ای منظم از تداعی ها را غیر ممکن می سازد
چند پارگی تفکر ـ نوعی اختلال در تداعی که خاص بیماری اسکیزوفرنی است ودرآن مفاهیم بنیادی مثل : "پدر " یا " مادر " چنان با ابهام همراه هستند که بیمار را از رسیدن به نظر یا اقدامی قاطع باز می دارد .
قدرت تفکر همیشه به عنوان یکی از ویژگی های متمایزکننده انسان از سایر موجودات زنده به شمار می رود. شکل گیری و تکوین آن در همه انسان ها با یکدیگر تفاوت دارد. تفکر نیروی مثبت و سازنده است، اما ممکن است مانند هر سیستم دیگری در بدن دچار اختلال و بیماری شود.

بالطبع به علت قدرت و نفوذ اندیشه و فکر در زندگی، اختلال در آن اثری مخرب در زندگی افراد خواهد داشت.
تفکر به 2 بخش تقسیم می شود؛ یکی شکل ظاهری تفکر و در حقیقت روش بیان فکر و دیگری محتویات تفکر است و احتمال دارد هرکدام از آنها دچار اختلال شوند. از مهم ترین اختلال های تفکر می توان به حاشیه پردازی در ذکر جزییات بی اهمیت، نپرداختن به فکر اصلی و پرش افکار از یک موضوع به موضوع دیگر اشاره کرد. این اختلال ها ممکن است در حالت عادی در بسیاری از انسان ها دیده شود اما معمولا درجه های شدید آن در بیماری های مهم روان پزشکی مثل شیدایی یا افسردگی شدید است که زندگی انسان را تحت الشعاع قرار می دهد.

آنچه به عنوان اختلال در تفکر شناخته می شود مربوط به محتوای فکر است و طیف وسیعی از اختلال ها از افکار منفی گرفته تا وسواس های فکری و هذیان های مختلف را دربرمی گیرد.
ذهن خوانی؛ شایع ترین اختلال تفکر
براساس نظریه شناختی (بک) رفتار و اعمال انسان، نتیجه احساس های او و احساس های او هم ناشی از افکارش است. با کنترل افکار می توان احساس و رفتار و درنهایت زندگی را کنترل کرد و بهبود بخشید. براساس این نظریه، مهم ترین عامل در بروز افکار ناخوشایند انحرافات شناختی هستند که ما هر روزه در زندگی مان آنها را تجربه می کنیم و از وقایع اطراف خود برداشت های نادرستی داریم و براساس آن دچار افکار ناراحت کننده ای به نام (افکار خود آیند منفی) می شویم که باعث احساس غم، شادی، نگرانی یا خشم می شود. انحرافات شناختی بسیار متنوع و شایع هستند. یکی از مهم ترین و شایع ترین آنها ذهن خوانی است. بسیاری از انسان ها همواره در حال خواندن افکار دیگران هستند و حدس می زنند آنها چه فکری درباره شان می کنند و سپس براساس آن قضاوت ها شکل می گیرد و گاه یک اتفاق کوچک را بزرگ و به یک فاجعه تبدیل می کند.
مقابله با ذهن خوانی: مهم ترین راه کنترل افکار خودآیند منفی، شناخت این انحرافات و دوری کردن از آنهاست که به راحتی و یک شبه هم اتفاق نمی افتد. روش شناخت درمانی تکنیک های مختلفی را برای کنترل آن به کار می گیرد اما روش های کاربردی تری که هر فرد می تواند خود آنها را استفاده کند عبارتند از: ورزش، کار، تفریح، مطالعه، یادداشت کردن افکار و احساسات، تعامل با افرادی که انحرافات شناختی کمتری دارند، روش های آرام سازی و توجه بیشتر به موضوع های مثبت.
وسواس؛ مزاحم ترین اختلال تفکر
اختلال شایع دیگر در محتوای فکر، افکار وسواسی است. وسواس فکری نوعی تفکر پایدار و عودکننده است که برای هر فرد مزاحمت و ناراحتی ایجاد می کند و ربطی هم به مشکلات واقعی زندگی او ندارد. شخص درگیر تلاش زیادی می کند که این گونه افکار را نادیده بگیرد و حتی آنها را متوقف و خنثی کند ولی موفق نمی شود. افکار وسواسی بسیار متنوع اند و گاه با اعمال وسواسی همراه می شوند. نگرانی در مورد آلودگی، ترس از بیماری، شک و تردید در مورد انجام دادن یا ندادن کاری و… همه جزو افکار وسواسی هستند. نکته مهم این است که افکار وسواسی همیشه آزاردهنده اند و بیش از 80 درصد مبتلایان معتقدند افکارشان غیرعقلانی و غیرمنطقی است. وسواس فکری در شرایط پراسترس تشدید می شود.
مقابله با افکار وسواسی: بهترین روش درمانی غیردارویی، کاهش استرس با فعالیت بدنی زیاد مثل شرکت در ورزش های گروهی، رفتن به استخر، کار، تفریح و مطالعه است. روش هایی مثل یادداشت کردن افکار مزاحم و توقف فکر هم موثر است. گاهی افکار وسواسی دلایل ژنتیکی (وراثت) دارند و قابل کنترل و پیشگیری نیستند. در این موارد درمان دارویی توام با روش های غیردارویی بهترین و موثرترین درمان است.
هذیان؛ شدیدترین اختلال تفکر
شدیدترین اختلال تفکر، هذیان است که در آن مرزهای واقعیت در هم می شکند. هذیان، باور نادرست بر مبنای استنباط غلط از واقعیت های بیرونی است و با اعتقادهای تمام افراد جامعه مغایر است و با وجود مخالفت اطرافیان با آن، فرد همچنان به آن معتقد است. گاهی این عقاید به مسایل شخصی، ورزشی، مذهبی و… مربوط می شود که اگر بیش از حد افراطی و غیرقابل قبول باشد، هذیان به شمار می آید. هذیان انواع مختلفی دارد و 3 نوع شایع آن عبارتند از: هذیان گزند و آسیب (فرد تصور می کند خودش یا اطرافیانش در معرض خطرند)، هذیان بزرگ منشی (خود را شخصی بسیار مهم و دارای توانایی های ورای افراد عادی می داند) هذیان انتساب (تمام اتفاقات بیرونی را به خود نسبت می دهد مثلا می گوید مجری تلویزیون راجع به او صحبت می کند
مقابله با هذیان: هذیان معمولا در بیماری هایی مانند اسکیزوفرنیا، اختلال دوقطبی یا افسردگی های بسیار شدید دیده می شود اما متاسفانه این اختلال در سال های اخیر با شیوع مصرف موادمخدر محرک و آمفتامین ها به خصوص بین جوانان افزایش یافته است. تنها راه کنترل هذیان، استفاده از دارو و در بعضی مواقع، دادن شوک است.
اختلال تفکر
تفکر، جریان هدف دار عقاید، نمادها و تداعی هاست که در مقابل یک مساله یا کار شروع می شود و به نتیجهای واقع گرایانه می انجامد. توالی منطقی این جریان حاکی از طبیعی بودن تفکر است. انحراف های هرچند یکبار از منطقکه لغزش های فرویدی نیز خوانده می شوند جزئی از تفکر بهنجار تلقی نمی شوند. اختلالات تفکر شامل چهار دسته کلیمی شود:
اختلال در فرم تفکر: شامل واژه تراشی ، آشفته گویی، حاشیه پردازی ، تفکر پراکنده ، نامربوط حرف زدن،مکررگویی، پرگویی، پژواک کلام و پرش فکر است.
اختلال در فرآیند فکر: شامل تفکر صوری، تفکر غیرمنطقی، تفکر کاذب ، تفکر اوتیستی و تفکر سحرآمیز است .تفکر سحرآمیز نوعی تفکر کاذب است و در واقع به تفکر مرحله پیش عملیاتی کودکان (پیاژه ) شباهت دارد که درآن افکار، کلمات یا اعمال دارای نیرو فرض می شوند.
اختلال در محتوای فکر که شامل فقر محتوای کلام، عقیده بیش بها داده شده، خودبیمارانگاری، وسواسفکری ، وسواس عملی، بددهنی، ترس، توهم و هذیان است.
هذیان: عقیده باطلی که بر استنباط های نادرست شخص از واقعیت بیرونی متکی است و با هوش و زمینهفرهنگی بیمار هماهنگ نیست و با منطق اصلاح نمی شود.هذیان ها شامل هذیان غریب، هذیان هماهنگ با خلق ، هذیاننیست گرایی ، هذیان فقر ،هذیان جسمی، هذیان پارانوایی، هذیان گزند و آسیب، هذیان بزرگ منشی، هذیان انتساب ،هذیان اتهام به نفس، هذیان کنترل و هذیان بی وفایی است.
دربررسی و ارزیابی وضعیت روانی بیماران اسکیزوفرنی گاهی تفکر انان شکل هذیان به خود می گیردبه
عبارت دیگر در اسکیزوفرنی هذیان مربوط به اختلال در تفکر بیمار محسوب می شود که عبارت از یک
عقیده باطلی است که با منطق قابل اصلاح نبوده واعضاء دیگر گروهی که فرد متعلق به ان است در ان
عقیده شریک نیستند برای شناسایی بیشتر اختلال در تفکربیماران اسکیزوفرنی چند نمونه از اختلالات فکر
در این بیماران را شرح میدهیم :
گسستگی یا بی ربط گویی
این نوع گفتارغیر قابل درک است و فهم ان برای دیگران غیر ممکن است چون بین کلمات و جملات ارتباط
معنا داری وجود ندارد مثلا بیماریکه پرسیده شد چه احساسی داری ؟ گفت درخت پایین شهر اینجا نیست که تاثیر زیادی داشته باشد.
واپاشی تداعیها
جریان افکاری که مبهم،نا متمرکز،وغیر منطقی است مثلا از بیماری پرسیده شد چه احساسی دارد ؟گفت

من امروز خیلی خوبمفهر چند که فکر نمی کنم به اندازه کافی خوبی در جهان باشد .
تفکر غیر منطقی
تفکری که با تضادها ونتیجه گیریها ی اشتباه مشخص میشود وکل سیستم شناختی فرد را توصیف می کند و افرادی که غیر منطقی فکر می کنند معمولا نمی توانند درک کنند که دیگران انها را غیر منطقی بر داشت می کنند مثلا بیماری که شیر دوست دارد فکر می کند باید تا اندازهای گربه باشد چون می داند که گربه ها شیر زیاد دوست دارند.
واژه تراشی
بیمار کلمات جدیدی را ابداع می کند،یا کلماتی که بیمار معانی شخصی جدیدی به ان داده است را تحریف
کند مثلا زنی در خیالپردازی به ادم کشی می گوید :من نمی توانم این افکار تپانچه ای قتلانه را تحمل کنم
نارسایی محتوای گفتار
گفتاری که اطلاعات خیلی کمی را انتقال می دهد زیراسخنگومبهم،بیش انتزاعی،بیش عینی،یا یکنواخت
است وقتی از بیمار می پرسند چه احساسی داری می گوید :میتوانم بگویم خوبم و خوب نیستم اما بهتر است
بگویم مثل سنجابی هستم که روی یک تکه اهن زنگ زده نشسته است.
انسداد فکر
در این حالت در زمان صحبت کردن فکری را گم میکند ومدتی سکوت می کند چندثانیه تا چند دقیقه طول می کشد.
حاشیه پردازی
در این حالت بیمار با توضیح جزییات نامربوط و غیر ضروری که منجر به دور افتادن از موضوع اصلی
میگرددمشخص است مثلا اگر از بیمار در باره شغلش سوالی پرسیده شود سابقه ۱۵ سا له کار خود را
توضیح می دهد که بسیار کسل کننده است حاشیه پردازی را تفکر لا بیرنتی هم می گویند.
تفکرانحرافی:
این حالت بیمار از اصل مطلب منحرف می شود و به موضوع اصلی هم بر نمی گردد مثلا زمانی که از
زنی پرسیده شدچه مدت است که افسرده شده است او شروع کرد در باره خلق غمگین و اندوهگینش و در
اخر هم از اوضاع نا مناسب رسیدگی شکایت کرد.
افسانه بافی
دراینجا بیمار به ساختن واقعیتها و رویدادها برای پر کردن جاهای خالی در حافظه می پردازد که اینها
دروغهای هوشیار نیستند بلکه تلاشی هستند برای پاسخ دادن به سوالات وجوابهایی که نزدیک به واقعیت
است مثلا اگر از بیمار پرسیده شود صبحانه چه چیز خورده است او می گوید که بلغور با جو با عسل ،در
اینجا بجای جواب اصلی صبحانه ای که در منزل می خورده را می گوید.
پژواک گویی
دراینجا بیمار مدام با تکرار و منعکس کردن کلمات یا عبارتها ،بطوری که انگار فرد ادا در می اورد
یا کنایه میزندمثلا وقتی دوستش از بیمار پرسید ساعت چند است گفت ساعت ساعت ساعت ساعت .
پرش افکار
گفتار سریعی که اگر چه معمولا قابل فهم استاما با شتاب ،تغیرناگهانی موضوع،وبازی با کلمات مشخص
میشود مثلا بیمار می گوید من باید سر کار بروم همین الان میروم باید کمی پول پیدا کنم بچه ها نیاز دارند
خیلی گران شده من نیاز دارم من به مقداری پول نیاز دارم.
فشار تکلم
تکلم بیمار بقدری سریع وبر انگیخته استکه انگار فرد در درون خود مجبور به بیان سیلی از تک گویی
بدون توقف است در واقع انفجاری صحبت مکنند مثلا بیمار وسط جمله مکثی می کند ، نفس بلندی
میکشد بعد باقی جمله را به جمله بعدی وصل می کند و مجال تداخل را از شنونده می گیرد.
درجاماندگی
به تکرار فکر،کلمه،یا صدایی یکسان می گویند مثلا زنی می گوید باید لباس بپوشم ،باید لباس بپوشم لباس
هایم،لباسهایم باید لباس بگوشم
پرش افکار و حواس پرتی.
پرش افکار و حواس پرتی از علائم ابتلا به اختلال خلق ادواری است تهران بزرگ، ایرنا ‪۸۵/۰۳/۱۸‬ یک متخصص بیماری های اعصاب و روان گفت: پرش افکار و حواس پرتی از علائم ابتلا به اختلال خلق ادواری است.دکتر "مهران محمدیان" روزچهارشنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا مرکز استان تهران افزود: مصرف مشروبات الکلی، ‬‬
پرش افکار و حواس پرتی از علائم ابتلا به اختلال خلق ادواری است
تفکر سطحی: همان طور که از اسم آن مشخص است ،در این نوع از تفکر چند نقطه(علت) در سطح نمایش داده می شوند. که این نقاط در سطح بهم وصل می شوند.به عبارتی در این نوع از تفکر ما به چند علت در باره موضوع تفکر توجه داریم.
تفکر سطی در مورد مسئله بالا چند علت را در نظر می گیرد.بیکاری جوانان،عدم نظارت والدین،دسترسی اسان به مواد مخدر.دراینجا مخاطب به درکی از ارتباط بین این چند علت می رسد.
تفکر چند سطحی: همان طور که از اسم این تفکر مشخص است،در این نوع از تفکر در چند سطح چند نقطه (علت)را در یک هندسه بهم وصل می کنیم و یک تفکر عمیق از آن ایجاد می شود .در این نوع از تفکر با یک رویکرد هندسی به فهم موضوع می پردازیم.به عبارتی در این نوع از تفکر ما همه ی علت ها را درباره ی موضوع در نظر می گیریمعواملی که بطور چشمگیر باعث افزایش گرایش به مصرف این نوع مواد گردیده است عبارتند از :
1) سودآوری تجارت و خرید و فروش این گونه مواد
2) عدم شناخت و اطلاع مردم و مامورین دولتی با طیف وگستردگی این مواد
3) مصرف آسان
4) دسترسی آسان به آنها
5) جذاب و شکیل بودن اقلام در دسترس این مواد
6) پنهان بودن سوء مصرف این مواد در بین سوء مصرف کنندگان به جهت عدم وجود آثار فیزیکی و جسمانی بارز
7) عدم وجود قوانین محدود کننده و مجازاتی چشمگیر
8) قابلیت مصرف آسان
تفکر فرا متغیری : همان طور که از اسم آن پیداست ،در این نوع از تفکر ورای علت های یک موضوع را باید دید و این نوع از تفکر برای افراد خاص است ،و بر عکس تفکر نقطه ای که در اکثر مردم وجود دارد مطرح می شود. به عنوان مثال این نوع از تفکر در افرادیکه نانو تکنولوزی را ایجاد می کنند دیده می شود.عدم وجود آمار از میزان شیوع و بروز این گونه مواد در کشور ایران باعث شده است که امکان برنامه ریزی و اتخاذ تدابیر مقابله ای از مسوولین سلب شود.
بیشترین طیف مورد تهاجم از سوی این داروها، بخش جوان و نوجوان جامعه را شامل می شود، لذا طیف دانش آموز و یا دانشجوی ما به شدت از سوی این مواد تهدید می شوند.
در صورتی که طرحی برای مقابله با آنها آماده نگردد، این احتمال وجود دارد که بخشی از قشر جوان و نوجوان جامعه پس از برخورد با استرس های خانواده و جامعه و مشکلات فردی همچون مسایل تحصیلی، نداشتن فضای مناسب برای مطالعه، نداشتن امکانات کافی برای تهیه وسایل درسی وکمک درسی و … ، متوسل به این گونه مواد گردند.
اختلال تجزیه هویت ذهن افراد می تواند باعث بروز حس شادی و یا حس ناراحتی در وی شود. سه نوع از مهم ترین و ازار دهنده ترین اختلالات فکری به ترتیب : ذهن خوانی ، وسواس و هذیان نام دارد ، این سه اختلال امروزه در بسیاری از افراد دیده می شود.
قدرت تفکر همیشه به عنوان یکی از ویژگی های متمایزکننده انسان از سایر موجودات زنده به شمار می رود. شکل گیری و تکوین آن در همه انسان ها با یکدیگر تفاوت دارد. تفکر نیروی مثبت و سازنده است، اما ممکن است مانند هر سیستم دیگری در بدن دچار اختلال و بیماری شود…
بالطبع به علت قدرت و نفوذ اندیشه و فکر در زندگی، اختلال در آن اثری مخرب در زندگی افراد خواهد داشت.
به موازات رشد کودک، تفکر و شناخت او هم رشد می کند. یکی از مهم ترین نظریه ها را در این باره ژان پیاژه ارائه کرده است. براساس نظر او، کودک از بدو تولد تا ۲ سالگی در مرحله حسی حرکتی است. نوزاد در ابتدا با حواس خود، محیط پیرامونش را درک و سپس شروع به آموختن می کند و به کارکردهای حرکتی مسلط می شود. ۲ تا ۷ سالگی مرحله تفکر پیش عملیاتی است. کودکان در این مرحله قدرت استدلال، منطق و توانایی درک علت و معلول را ندارند. مرحله تفکر عملیاتی بین ۷ تا ۱۱ سالگی است که قدرت استدلال و تفکر منطقی آغاز می شود اما در این مرحله کودک فقط می تواند مسایل عینی و قابل درک را متوجه شود. بعد از ۱۱ سالگی به تدریج تفکر انتزاعی آغاز و به عالی ترین و پیچیده ترین شکل خود می رسد که البته همه افراد به این مرحله نمی رسند.
تفکر به ۲ بخش تقسیم می شود؛ یکی شکل ظاهری تفکر و در حقیقت روش بیان فکر و دیگری محتویات تفکر است و احتمال دارد هرکدام از آنها دچار اختلال شوند. از مهم ترین اختلال های تفکر می توان به حاشیه پردازی در ذکر جزییات بی اهمیت، نپرداختن به فکر اصلی و پرش افکار از یک موضوع به موضوع دیگر اشاره کرد. این اختلال ها ممکن است در حالت عادی در بسیاری از انسان ها دیده شود اما معمولا درجه های شدید آن در بیماری های مهم روان پزشکی مثل شیدایی یا افسردگی شدید است که زندگی انسان را تحت الشعاع قرار می دهد.
آنچه به عنوان اختلال در تفکر شناخته می شود مربوط به محتوای فکر است و طیف وسیعی از اختلال ها از افکار منفی گرفته تا وسواس های فکری و هذیان های مختلف را دربرمی گیرد.
ذهن خوانی؛ شایع ترین اختلال تفکر
براساس نظریه شناختی (بک) رفتار و اعمال انسان، نتیجه احساس های او و احساس های او هم ناشی از افکارش است. با کنترل افکار می توان احساس و رفتار و درنهایت زندگی را کنترل کرد و بهبود بخشید. براساس این نظریه، مهم ترین عامل در بروز افکار ناخوشایند انحرافات شناختی هستند که ما هر روزه در زندگی مان آنها را تجربه می کنیم و از وقایع اطراف خود برداشت های نادرستی داریم و براساس آن دچار افکار ناراحت کننده ای به نام (افکار خود آیند منفی) می شویم که باعث احساس غم، شادی، نگرانی یا خشم می شود. انحرافات شناختی بسیار متنوع و شایع هستند. یکی از مهم ترین و شایع ترین آنها ذهن خوانی است. بسیاری از انسان ها همواره در حال خواندن افکار دیگران هستند و حدس می زنند آنها چه فکری درباره شان می کنند و سپس براساس آن قضاوت ها شکل می گیرد و گاه یک اتفاق کوچک را بزرگ و به یک فاجعه تبدیل می کند.
مقابله با ذهن خوانی: مهم ترین راه کنترل افکار خودآیند منفی، شناخت این انحرافات و دوری کردن از آنهاست که به راحتی و یک شبه هم اتفاق نمی افتد. روش شناخت درمانی تکنیک های مختلفی را برای کنترل آن به کار می گیرد اما روش های کاربردی تری که هر فرد می تواند خود آنها را استفاده کند عبارتند از: ورزش، کار، تفریح، مطالعه، یادداشت کردن افکار و احساسات، تعامل با افرادی که انحرافات شناختی کمتری دارند، روش های آرام سازی و توجه بیشتر به موضوع های مثبت.

اختلال شایع دیگر در محتوای فکر، افکار وسواسی است. وسواس فکری نوعی تفکر پایدار و عودکننده است که برای هر فرد مزاحمت و ناراحتی ایجاد می کند و ربطی هم به مشکلات واقعی زندگی او ندارد. شخص درگیر تلاش زیادی می کند که این گونه افکار را نادیده بگیرد و حتی آنها را متوقف و خنثی کند ولی موفق نمی شود. افکار وسواسی بسیار متنوع اند و گاه با اعمال وسواسی همراه می شوند. نگرانی در مورد آلودگی، ترس از بیماری، شک و تردید در مورد انجام دادن یا ندادن کاری و… همه جزو افکار وسواسی هستند. نکته مهم این است که افکار وسواسی همیشه آزاردهنده اند و بیش از ۸۰ درصد مبتلایان معتقدند افکارشان غیرعقلانی و غیرمنطقی است. وسواس فکری در شرایط پراسترس تشدید می شود.
مقابله با افکار وسواسی: بهترین روش درمانی غیردارویی، کاهش استرس با فعالیت بدنی زیاد مثل شرکت در ورزش های گروهی، رفتن به استخر، کار، تفریح و مطالعه است. روش هایی مثل یادداشت کردن افکار مزاحم و توقف فکر هم موثر است. گاهی افکار وسواسی دلایل ژنتیکی (وراثت) دارند و قابل کنترل و پیشگیری نیستند. در این موارد درمان دارویی توام با روش های غیردارویی بهترین و موثرترین درمان است.
اختلال تجزیه هویت
اختلال تجزیه هویت یا هُویت پَریشی (که اختلال چند شخصیتی، شخصیت چندگانه، تعدد شخصیت و اسامی نظیر آن هم نامیده می شود) یکی از اَشکال اختلالات تجزیه ای و گسستگی می باشد. عبارت است از وجود دو یا چند هویت یا شخصیت متمایز که به تناوب رفتار را کنترل می کنند. معمولاً این شخصیت ها نام و سن و مجموعه ای از خاطرات و رفتارهای ویژه خود را دارند. در اغلب موارد یک هویت اصلی با نام واقعی شخص وجود دارد که منفعل، وابسته و افسرده است. هویتهای جانشین نوعاً دارای ویژگی هایی هستند که با هویت اصلی تعارض دارند؛ مثلاً خصمانه، کنترل کننده، و خود ویرانگرند. در بعضی موارد این شخصیتها ممکن است حتی در ویژگی هایی مثل دست خط، استعدادهای هنری و ورزشی و آشنایی به زبانهای خارجی با هم تفاوت داشته باشند. هویت اصلی معمولاً از تجربه های هویت های دیگر اطلاعی ندارد. دوره هایی از یاد زدودگی بدون علت، از قبیل زوال حافظه برای چند ساعت یا چند روز در هفته، می تواند نشانه هایی از وجود این اختلال در فرد باشد.
علایم
سردرد یا درد خفیف در سایر نواحی بدن.
اختلال ضعف حافظه و خارج شدن از دایره زمان و فراموشی لحظه ای یا مشکل در به خاطر آوردن برخی اطلاعات فردی که قابل توجیه با فراموشی معمولی نیست.
تغییرات قابل توجه در رفتار بیمار به گزارش یک ناظر.
وجود تضاد در شخصیت و رفتار
گاهی دیگران رفتارها یا خاطراتی را از فرد بازگو می کنند که خود بیمار آنها را به خاطر نمی آورد.
بیمار ممکن است خود را به نام دیگری بخواند یا خود را به عنوان سوم شخص یا "ما" خطاب کند.
شنیدن صداهایی از شخصیت های درون ذهن.
حملات ترس و اضطراب که حاوی ترس های غیرقابل توجیه و بیان باشد.
وجود افسردگی در شخصیت اصلی.
پارانویا
مسخ واقعیت
خوددگربینی
پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا (MMPI)، پرسشنامه استانداردی برای فراخوانی دامنه گسترده ای از ویژگی های خود- توصیفی و همچنین مشهورترین و پرمصرف ترین پرسشنامه شخصیتی است که به عنوان یک ابزار عینی برای تشخیص بیماری های روانی تدوین شده است. این آزمون، یک پرسشنامه خودسنجی با پاسخ های "آری" یا "نه" است. این آزمون دارای سه مقیاس روایی و ده مقیاس بالینی است که در نسخه فارسی دو مقیاس بالینی آن حذف شده است (Mf و Si). مقیاس های روایی، اطلاعاتی را در مورد رویکرد آزمودنی نسبت به آزمون فراهم می کنند. ده مقیاس اولیه بالینی نیز برای تشخیص اختلال های روانی به کار می رود.
این پرسشنامه در سال 1943 بوسیله هاتاوی و مک کنیلی در دانشگاه مینه سوتا ساخته شد و از آن پس در پژوهشهای مختلف مربوط به مسائل شخصیتی و اختلالات روانی و در بیمارستانها، کلینیکها و مراکز بهداشت روانی مورد استفاده گسترده ای قرار گرفت.
مدتها فرم اصلی پرسشنامه MMPI که 565 سوال برای پاسخگویی داشت، در ایران نیز اجرا می شد. اجرای چنین پرسشنامه ای معایبی داشت، از جمله اینکه بسیار طولانی و وقت گیر بود. از سوی دیگر تفسیر و نمره گذاری آن نیز برای روان شناسان بسیار وقت گیر می نمود. علاوه بر این سوالاتی در این فرم با توجه بر فرهنگ غربی گنجانده شده بود که مطابقتی با شرایط فرهنگی ایران نداشت. با توجه به وجود مشکلات فوق نیاز برای تهیه آزمونی با همین محتوا که معایب ذکر شده را نداشته باشد، احساس می شد. بر این اساس تصمیم برای تهیه فرمی ازMMPI که اولاً ارزشها و شرایط فرهنگ ایرانی در آن در نظر گرفته شده باشد و ثانیاً کوتاه بوده و مستلزم صرف وقت کمتری باشد، گرفته شد. با در نظر گرفتن این مسائل دکتر اخوت، براهنی، شاملو و نوعپرست، 71 سول از پرسشنامه MMPI را اقتباس و با در نظر گرفتن فرهنگ ایرانی آن را در فرم کوتاهی تدوین و یک رشته فعالیتهای پژوهشی را آغاز کردند. این فرم کوتاه شده کاربرد بسیار وسیعی در فعالیتهای پژوهشی بالینی پیدا کرده است و هنوز هیچ آزمون با آن برابری نمی کند.
با ارزش ترین کاربرد MMPI، در تفکیک افراد نابهنجار به طور عام و تعیین شدت کلی ناراحتی به طور خاص است. ولی MMPI در تمییز دقیق تر اشکال مختلف آسیب های روانی توفیق کمتری داشته است. این پرسشنامه در حال حاضر بیشتر از سایر پرسشنامه ها رواج دارد. علت رواج آن به خاطر داشتن ریشه های بالینی و برتر فنی نسبت به سایر پرسشنامه ها است که آزمایش شونده باید جواب خود را در یکی از سه گروه صحیح، غلط یا نمی دانم طبقه بندی کند. در عین حال، از آن جا که MMPIوسیله ای پیچیده است، پیامدهای سوء تعبیر و تفسیر آن بسیار زیانبار است. به همین جهت استفاده از آن مستلزم وجود اجرا کنندگان و تفسیرکنندگان آموزش دیده و با تجربه است و همچنین قویاً توصیه شده است که این آزمون از سوی پرسنل مدارس مورد استفاده قرار نگیرد. یکی دیگر از مسایل آزمون MMPI، عدم تعادل در روش کلیدیابی ماده هاست. بسیاری از افراد در پاسخ دادن به آزمون های عینی، سبک پاسخ یا سوگیری خاص خود را دارند. بدین معنی که آزمودنی گرایش دارد بدون توجه به محتوای پرسش ها به شیوه خاص خود به آن ها پاسخ بدهد. یکی از این گرایش ها، تصدیق یا دادن پاسخ مثبت به پرسش هاست. برای اجتناب از سوگیری ناشی از سبک پاسخ دادن، لازم است که در همه مقیاس های آزمون، بین تعداد پاسخ های کلید آری و نه تعادل برقرار باشد، در صورتی که این تعادل در مقیاس های مختلف MMPI وجود ندارد.
نمره گذاری آزمون MMPI
نمره گذاری این پرسشنامه در دو دسته از مقیاسها صورت می گیرد. یک دسته مقیاسهای روانی را شامل می شود که قبل از تفسیر و نمره گذاری مقیاسهای بالینی نمره گذاری و تفسیر می شود. مقیاسهای روانی شامل مواردی است که احتمال اینکه فرد به برخی از سوالات دروغ گفته باشد، یا جنبه های دفاعی به خود گرفته باشد را مشخص می کند. همچنین با استفاده از برخی میزانهای این مقیاس می توان تعیین کرد که آیا فرد در طول پاسخدهی به آزمون تلاش داشته خود را بهتر و خوبتر جلوه دهد یا بدتر. بر همین اساس نمرات آزمودنی در مقیاس بالینی نیز مورد تعبیر و تفسیر قرار می گیرند.

مقیاسهای آزمون و شرح مختصر آنها:
مقیاسهای روایی (Validity scales)
L: Lie: مقیاس دروغ یاب: این مقیاس معمولاً نشان می دهد که شخص تا چه اندازه سعی می کند به شیوه ای آشکار خود را خوب جلوه دهد. هر اندازه مقیاس برافراشته تر باشد ادعای فرد درباره برخورداری از رفتار جامعه پسند بیشتر است. هر اندازه این مقیاس پایینتر باشد، شخص تمایل بیشتری دارد که به نقاط ضعف خود اعتراف کند.
F: Infrequency: مقیاس احساس بد یا نابسامدی: این مقیاس میزان پاسخهای نامتداول و غیرعادی را می سنجد. در مشخص کردن بی سوادی، تمارض، هول، اغتشاش شعور، سایکوز و فرآیندهای شخصیتی مهم است. نمرات بالا نشان دهنده طرز فکر نامعمول، مشکل هویت یابی یا اضطراب شدید است. نمرات پایین فرد بهنجاری را نشان می دهد که فارق از فشارهای روانی است.
K: Correction: مقیاس اصلاح: این مقیاس حالت دفاعی داشتن و محافظت از خود را اندازه گیری می کند. بنابراین بعضی از همان رفتارهای مقیاس L را، اما ظریف تر و دقیق تر مورد اندازه گیری قرار می دهد. نمرات بین 55-70 در جمعیت دانشگاهی طبیعی است. نمرات بالاتر از 70 حاکی از آن است که شخص نمی خواهد مشکلاتش را ببیند.
مقیاسهای بالینی (Clinical scales)
Hs: Hypochondriasis: مقیاس خود بیمار انگاری: این مقیاس نشان دهنده نگرانی های جسمی و اشغال ذهنی با اعمال بدنی است و در تفسیر آن باید عواملی نظیر سن و وضعیت تندرستی واقعی در نظر گرفته شود چرا که این مقیاس مشکلات بدنی واقعی را از مشکلات خیالی تفکیک نمی کند. نمرات بالا حاکی از آن است که فرد از شکوه های بدنی استفاده می کند تا دیگران را تحت تاثیر قرار دهد. نمرات پایین بیانگر شخص هوشیاریست که شکوه های بدنی را انکار می کند.
D: Depression: مقیاس افسردگی: نمرات این مقیاس بازتاب افسردگی به عنوان یک اختلال خلق است و به خود پنداره ضعیف، بدبینی و نا امیدی مربوط است. این مقیاس نسبت به متغیرهای موقعیتی نسبتاً حساس است و می تواند شاخص خوبی برای وضعیت شخصیتی باشد. نمرات بالا نشان دهنده اندوه فرد درباره زندگی یا جهان است و با افزایش نمره، اندوه و بدبینی فرد بیشتر می شود تا جایی که دیگر هیچ نکته مثبتی در زندگی فرد دیده نمی شود.
Hy: Hysteria: مقیاس هیستری: این مقیاس مقدار انکار مردم در مواجه با مشکلات را اندازه گیری می کند. انکار معمولاً به صورت یکی از روشهای زندگی درآمده و چنان در ذهن شخص نقش بسته است که حتی از بکار بستن این مکانیسم دفاعی آگاهی ندارد. این افراد در فرایند درمان بسیار مشکل آفرینند زیرا ممکن است در شناخت واقعیتهای آشکار سرسختانه امتناع ورزند. نمرات بالا در این مقیاس بیانگر فردی خودمحور و ساده اندیش است که مشکلات روانی را انکار می کند.
Pd: Psychopathic Deviate: مقیاس انحراف جامعه ستیزی: این مقیاس با بی تفاوتی اجتماعی و فقدان کلی سازگاری اجتماعی مربوط است و مفهوم آن بستگی به وضعیت سایر مقیاسها دارد. این مقیاس اطلاعات خوبی در مورد کیفیت موارد بین فردی بدست می دهد. نمرات بالا در این مقیاس حاکی از گرایش فرد به خشم و نزاع با دیگران است. نمرات پایین بیانگر فردی صلح جو است که می تواند در برابر شرایط یکنواخت طاقت بیاورد.
Pa: Paranoia: مقیاس پارانویا: این مقیاس گوش بزنگی، حساسیت، تفکر هذیانی، عدم اعتماد و سوء ظن را می سنجد. نمرات بالا نشان دهنده حساسیت و بدگمانی در روابط بین فردی است.
Pt: Psychasthenia: مقیاس ضعف روانی: این مقیاس برای ارزیابی صفات اضطرابی و وسواس عملی طرح ریزی شده است و معمولاً اضطراب مزمن را اندازه گیری می کند، و به ترس، اعتماد به نفس پایین، حساسیت بی مورد و دمدمی بودن مربوط است. نمرات بالا نشان دهنده نگرانی، بی تصمیمی و عدم تمرکز فرد است. نمرات پایین در این مقیاس نشان دهنده فردی است شاد، که دارای اعتماد بنفس بوده و فاقد نگرانی است.
Sc: Schizophrenia: مقیاس اسکیزوفرنی: بیشتر بازتاب نشانه های مثبت حاد گسستگی روانپریشانه از واقعیت است تا نشانه های منفی مزمن. این مقیاس در عین حال ازخودبیگانگی، اختلال در هویت خویشتن و انزواجویی را می سنجد. نمرات بالا بیانگر تفاوت اندیشه فرد با دیگران، نوآوری و خلاقیت است.
Ma: Hypomania: مقیاس نیمه شیدایی: نشانه های کلاسیک شیدایی و از جمله خلق بالا و بی ثبات، تحریک روانی حرکتی و پرش افکار را می سنجد. در عین حال به نظر می رسد نشان دهنده صفات شخصیتی خودشیفتگی است. بطور کلی این مقیاس اطلاعاتی در مورد میزان شدت صفات شخصیتی بدست می دهد. یک جزء قوی مربوط به سن در این مقیاس وجود دارد. نمرات بالا بیانگر انرژی و فعالیت بالا و نمرات پایین بیانگر خستگی و انرژی اندک می باشد.

تفسیر آزمون MMPI
برای تفسیر کامل آزمون MMPI وجود تجربه عملی با افراد و بیماران و اجرای آزمون ضروریست. معمولاً با رسم پروفایل نمرات آزمودنی در مقیاسهای بالینی و روانی به ترتیب بالاترین نمرات فرد در مقیاسهای بالینی، تعیین و کدبندی لازم انجام می شود.چندین ترکیب مختلف از کدبندیها در تفسیر آزمون MMPI ارائه شده است، ولی مسلم است که تفسیر نهائی تنها با استناد به این رمزها و کدبندی ها انجام نمی شود و کلیه نمرات فرد در مقیاسهای بالینی و روانی و شیوه پاسخدهی به آزمون مدنظر قرار می گیرد.
ام ام پی آی به منظور کمک به متخصصین بالینی جهت تشخیص اختلالت شخصیت ساخته شد. با این حال سازندگان آن به جای آنکه صفات فرضی معینی از شخصیت را در نظر بگیرند و سوال هائی برای سنجش آنها تهیه کنند، صدها سوال را به گروه های مختلفی که هر یک بنا به ملاک خاصی با هنجار فاصله داشت ارائه نمودند و سپس در ساختن پرسش نامه فقط از سوال هائی استفاده کردند که گروه های مختلف مزبور را از هم تمیز می داد. این روش به آزمون سازی تجربی (empirical construction) شهرت دارد زیرا بین سوال ها و خصوصیات شخصیتی مورد ارزیابی یک رابطه واقعی (تجربی) وجود دارد. برای مثال، در جریان ساختن مقیاس از سوال هائی که بتواند بیماران پارنوئید را از افراد سالم تشخیص دهد، به هر دو گروه سوال های یکسان داده شد. گروه ملاک شامل کسانی بود که با تشخیص پارانویا بستری شده بودند. گروه گواه از افراد تشکیل شده بود که سابقهٔ اختلال روانی نداشتند، اما از لحاظ سن، جنسیت، پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی و سایر متغیرهای مهم شبیه گروه ملاک بودند.میگنا دات آی آر.سوال هائی که ظاهراً افراد سالم را از افراد پارانوئید تشخیص می دهد (مثلاً سوال 'به نظر من اغلب مردم برای انیکه کارشان راه بی افتد دروغ می گویند' ) در بوته آزمون تجربی است که معلوم می شود قدرت چنین تشخیصی را دارند یا نه. بیمارانی که در مورد آنان تشخیص پارانوئید داده شده بود عملاً بسیار کمتر از افراد به هنجار به این سوال پاسخ (صحیح) دادند.
از آنجائی که ام ام پی آی، براساس تفاوت های گروه های ملاک با گروه های گواه ساخته شده صحیح بودن آنچه فرد می گوید فی نفسه امر مهمی نیست. آنچه اهمیت دارد این واقعیت است که فرد چنین مطلبی را بیان می کند. اگر بیماران اسکیزوفرنیک به جمله 'مادرم هیچ وقت مرا دوست نداشت' جواب 'بلی' و افراد سالم جواب 'نه' بدهند پاسخ های آنها تفاوت بین این دو گروه را آشکار می سازد ـ صرف نظر از اینکه رفتار واقعی مادرهای آنها چه بوده است. این یکی از امتیازات آزمون مبتنی بر روش تجربی است در مقایسه با آزمونی که بر پایه این فرض ساخته شده که بعضی پاسخ ها نشانهٔ صفات شخصیتی معینی است.
گرچه مقیاس های ام ام پی آی در اصل برای مشخص کردن افرادی ساخته شده است که دارای اختلالات شخصیتی شدید هستند، با این حال برای مطالعه افراد سالم نیز از آنها استفاده فراوان شده است. برای توصیف شخصیت افرادی که در مقیاس های مختلف این آزمون نمره های بالا یا پائین دارند نیز اطلاعات کافی گردآوری شده است. یکی از قدم های تازه در کاربرد این آزمون، استفاده از کامپیوتر برای محاسبه و تفسیر نتایج آن است به علت حجم زیاد کار و تفسیر فوق العاده سنگین و سوالهای پرسشنامه در فایل pdf می باشد.آن را از لینک زیر دانلود کنید. تظاهرات بالینی تمام بیماریها ٬چه بیماریهای روانی وچه امراض داخلی ٬حاصل واکنشهای پیچیده عوامل بیولوژیک ٬اجتماعی ـفرهنگی وروانی است . در مورد بیماریهای روانی جنبه زیستی ـ روانی ـ اجتماعی تظاهرات بالینی آشکارتر است .هر چند که ممکن است نقش این عوامل از فردی به فردی دیگر ودرهرشخصی از زمانی به زمان دیگر کاملا متفاوت باشد .
از نظر روانپزشکی تطابق به عوامل زیستی ٬ روانی ٬ واجتماعی مفهوم کلی بهنجار بودن را مشخص می سازد و ناتوانی تطابق به صورت اختلال در افکار ٬ احساسات واعمال ظاهر می گردد.ما در این قسمت به اختلالات تفکر می پردازیم .
اختلال در فرم وجریان تفکر
تفکر غیر منطقی و واقع گریزانه وتفکر اوتیستیک ـ اختلال در فرم تفکر بشمار می روند .خصوصیت عمده تفکر واقع گریزانه قطع رابطه با واقعیت است . در بین بیماریهای روانی ٬این نوع تفکر در حالات اسکیزوفرنیک به حداکثر میزان خود می رسد .خصوصیت تفکر اوتیسم ٬اشتغال ذهنی با خیالات ٬تصورات ٬ هذیانها و توهمات است که پس از قطع رابطه با واقعیت حاصل می شود . در واقع این نوع تفکر با عوامل نا حود اگاه هدایت می شوند تا دنیای خارج.
زمینه اوتیستیک بعنوان یک صفت شخصیتی ممکن است در افراد خجول ودرونگرا ومنزوی مشاهده شود .شدیدترین فرم آن هم یکی از علایم اولیه اسکیزوفرنی است . فکر اوتیستیک ندرتاْ تبدیل به عمل می گردد.
تغییر سرعت ـ تغییر سرعت جریان تفکر در بعضی از بیماران مشاهده می گردد . افکار به سرعت به دنبال هم می ایند ولی بیمار از ابراز آنها ناتوان است .
پرش افکار ـ تفکر با جریان سریع تداعی ها مشخص می شود . تفکر بیمار سطحی وبی ثبات بوده و انحرافهای سریع وناگهانی دارد . هر چیزی در میدان دید بیمار وارد شود توجه اورا جلب کرده ٬فکرش را اشغال نموده ومسیر عقایدش را عوض می کند . پرش از موضوعی به موضوع دیگر چنان سریع است که درک هر گونه معنی ومفهوم کلی از صحبت بیمار بسیار مشکل است .در چنین اختلالی بیمار هرگز به هدف گفتارش نمی رسد.
فشار تکلم ـ ممکن است در محدوده مکالمات معمولی نیز بطور خفیف مشاهده شود . در برخی اختلات نوروتیک ،پرگویی و وراجی ممکن است کیفیتی وسواسگونه بخود بگیرد که اصطلاحاْ پرحرفی مرضی ٬ خوانده می شود .
کندی تفکر ـ با اندک بودن تداعی ها وجریان آهسته و وفقه دار آنها مشخص است . بیمار اغلب اظهار می کند که "ساعتها فکری به مغزم نمی اید .یا " اصلاً چیزی بنظرم نمی رسد ."و یا " مغزم ارام ارام است ساعتها می گذرد وفکر تازه ای در آن ظاهر نمی شود ."
این بیماران سئوالات را به کندی و با پاسخهای کوتاه وحداقل کلمات واغلب پس از مکثهای طولانی جواب می دهند .گاهی بنظر می رسد که بیمار سئوال را نشنیده یا نفهمیده است . چنین بیماری هیچ وقت در سئوال کردن پیشقدم نیست . تشدید این حالت به قطع کامل تکلم می انجامد در افسردگیها ودر شیزوفرنی ، کندی جریان تفکر بسیار دیده می شود .
حاشیه پردازی ـ با شرح جزئیات نامربوط و غیر ضروری که منجر به دور افتاذن از موضوع اصلی می گردد . انحراف از موضوعی به موضوع دیگر بدشواری صورت می گیرد ، هر چیز جزیی و بی اهمیت برای بیمار مهم وضروری می نماید و به علت فقدان عقیده واضح انتخاب انچه مهم واصلی است بسختی صورت می گیرد .
حاشیه پردازی بیمارگونه تلف کننده وقت است گاهی اصلاًمشکل است که شخص بفهمد منظور بیمار از حرفهای طویل وپر آب وتابش چیست این گونه حاشیه پردازی را تفکر لابیرنتی هم می گویند .
تکرار یا در جا زدن ـ عبارت از مداومت وتکرار بیمارگونه یک فکر واحد است که از نظر بالینی با ثابت ماندن بر روی جند کلمه یا عبارت محدود مشخص می باشد . بیمار معمولاً اولین سئوال را می تواند پاسخ درست بدهد وپس از آن همان جواب یا قسمتی از آن را در مقابل سئوالات بعدی تکرار می کند.
مکرر گویی مرضی ـ این اختلال نوعی استرئوپاتی کلامی است که در آن چند کلمه یا ندرتاًعبارت یا جمله ای کامل واغلب بطور ریتمیک بوسیله بیمار تکرار می شود . این حالت بیشتر در اسکیزوفرنی مشاهده می شود .
گسسته گوئی یا تفکر بیربط ـ دراین اختلال ،کلام بیمار از یک رشته کلمات مجزا که ارتباطی باهم ندارند تشکیل یافته است و انتخاب کلمات بیشتر حالت اتفاقی دارد تا ارادی .
تداعی صوتی ـ در این اختلال کلمات هماهنگ که معنی متفاوتی داشته باشند منجر به جریان افکار تازه ای می شوند . مثلاً بیمار با شنیدن کلمه حنجره ،شروع به صحبت درباره پنجره می کند .
خروج از خط ـ به انحراف تدریجی یا نا گهانی در رشته افکار بدون انسداد اطلاق می شود . در فرم شدید این اختلال ، نه تنها رابط جمله ها و عبارات ،بلکه ساختمان دستوری کلام هم درهم می ریزد .
انسداد یا وفقه ـ عبارت است از قطع جریان تفکر وتکلم . بیمار ناگهان جمله خود را تمام نکرده رها میکند ومات ومبهوت نگاه می کند وقتی مجداًشروع به صحبت می کند کلامش در باره چیزی است که هیچ ارتباطی با موضوع رهاشده قبلی ندارد خود بیمار معمولاً قادر به بیان علت قطع کلامش که اغلب انگیزه ای نا خودآگاه دارد نمی باشد.
تفکر پارالوژیک ـ استدلال اشتباهی وغیر منطقی است که در آن روابط اصولی از بین رفته است نتایجی که بیمار از فکرش می گذرد نه تنها غیر منطقی است بلکه اغلب بدون مفهوم کلی است . مثل : "احساس می کنم بیماری اسکیزوفرنی دارم چون در کودکی شکلات کافی نخورده ام " یا " خوابم می آید پس خواهش می کنم به من درس موسیقی بدهید "
تفکر با رنگ فلسفی یا فلسفی سازی ـ نوعی اختلال تفکر است که با میل به بحث های مشخص می باشد بحثهائی که درآن تعداد کلمات بسیار زیاد ومفهوم ومعنی بسیار اندک است چنین تفکری علرغم تاکید بیمار بر اهمیت آن بیهوده و بیحاصل است .
تفکر سحر آمیز ـ نوعی تفکر است که در آن شخص تصور می کند افکار ٬کلام ها ٬ عبارات ٬ تداعیها و حالات خاص بطریقی معجزه آسا می توانند برخی از آرزوها را برآورده کرده یا شیاطین را دور سازند
واژه سازی ـ این اصطلاح به ابداع کلمات تازه اطلاق می شود که معمولاً بوسیله ترکیب چندین کلمه که مفهوم خاصی برای بیمار دارد صورت می گیرد . این اختلال در بیمار اسکیزوفرنیک مشاهده می گردد . بیمار وقتی لغتی عادی برای منظور خود پیدا نکند ممکن است واژه ه ای تازه بسازد . بیماری ضمن یک مصاحبه کلمه " سختخواب" را بکار می برد وقتی معنی آن پرسیده می شود می گوید خوب معلومه سختخواب یعنی تختخوابی که تشکی سفت دارد .
تفکر جانبی ـ اختلالی در تداعی که در بیماران اسکیزوفرنیک دیده می شود ودر آن بیمار چنان در تداعی های فرعی بی اهمیت گم می شود که پدید آمدن سلسله ای منظم از تداعی ها را غیر ممکن می سازد
چند پارگی تفکر ـ نوعی اختلال در تداعی که خاص بیماری اسکیزوفرنی است ودرآن مفاهیم بنیادی مثل : "پدر " یا " مادر " چنان با ابهام همراه هستند که بیمار را از رسیدن به نظر یا اقدامی قاطع باز می دارد .
علایم و نشانه های روانپزشکی
موتیسم (mutism)
فقدان کارکردی یا عضوی توانائی تکلم
منفی کاری (negativism)
مخالفت یا مقاومت لفظی یا غیرلفظی نسبت به توصیه یا تلقین خارجی، به طور شایعی در اسکیزوفرنی کاتاتونیک دیده می شود که در آن بیمار با هرگونه کوششی که بخواهد او را حرکت دهد مقاومت می کند یا برعکس آن چیزی را که از او خواسته شده انجام می دهد.
واژه سازی (neologism)
لغات یا عبارات جدیدی که ریشه و اشتقاق آنها قابل فهم نیست؛ اغلب در اسکیزوفرنی مشاهده می شود این اصطلاح همچنین در مورد لغتی که به صورت غلطی ساخته شده اما به هر حال منشاء آن قابل فهم می باشند به کار برده می شود (مثلاً کفش سر که منظور کلاه می باشد)، اما چنین ساختارهائی را بهتر است به شکل صحیح تری به عنوان تقریب واژگانی (word approximations)، دانست.
هذیان نیست انگاری (nihilistic delusion)
هذیان افسرده گونه ای که در آن دنیا و هر چیز مرتبط با آن فنا شده اند.
وسواس فکری (obsession)
عقیده فکر یا تکانه پایدار و راجعه ای که با استدلال یا منطق قابل رفع از هشیاری نیست افکار وسواسی غیرارادی و ناهمنوا با ایگو می باشند.
توهم بویائی (otfactory hallucination)
توهمی که بوها را دربرمی گیرد. در اختلالات طبی؛ به خصوص آنهائی که بر لوب گیجگاهی تاثیر می گذارند شایع تر است.
موقعیت یابی (orientation)
آگاهی از خود و پیرامون خود در ارتباط با زمان، مکان و شخص
عقیده پیش بهاء داده شده (overvalued idea)
باور یا عقیده غلط و غیرمنطقی که بی دلیل حفظ می شود. از هذیان شدت کمتر یا دوره کوتاه تری دارد. اما معمولاً با بیماری روانی مرتبط می باشد.
پانیک (panic)
حمله حاد و شدید اضطراب که مرتبط با درهم ریختگی شخصیت می باشد، اضطراب شدید است و همراه با احساس هلاکت و نابودی قریب الوقوع می باشد.

هذیان های پاراتوئید (paranoid delusions)
مشتمل است بر هذیان های گزند و آسیب انتساب، کنترل و بزرگ منشی
پاراپراکسیس (parapraxis)
عمل ناقص، مثل لغزش زبان یا بد قرار دادن چیزی. فروید آن را به انگیزه های ناخودآگاه نسبت داد.
در جا زنی (perseveration)
۱. تکرار بیمارگونه یک پاسخ به محرک های مختلف، مانند تکرار یک پاسخ شفاهی به سوالات گوناگون
۲. تکرار مستمر کلمات یا مفاهیم معین در فرآیند گفتار. در اختلالات شناختی، اسکیزوفرنی و سایر بیماری های روانی مشاهده می شود.
پزشک از بیمار می پرسد: امروز چه روزی از هفته است؟ بیمار می گوید: سه شنبه؛ سپس پزشک می پرسد: اینجا کجاست؟ بیمار می گوید: سه شنبه؛ سپس پزشک سوال می کند: فرد همراه شما کیست؟ بیمار پاسخ می دهد: سه شنبه، احتمال کدام نشانه زیر بیشتر است
فوبی (phobia)
ترس بیمارگونه مقاوم، غیرمنطقی و شدید از یک محرک یا شیء؛ شخص فوبیک ممکن است این تشخیص را بدهد که ترس او غیرمنطقی است، اما با وجود این نمی تواند آن را از خود دور کند.
فشار گفتار (pressured speech)
افزایش میزان تکلم خودانگیخته، گفتار سریع، با صدای بلند، و شتاب یافته که در مانیا، اسکیزوفرنی و اختلالات شناختی رخ می دهند.
آژیتتاسیون روانی – حرکتی (psychomotor agitation)
بیش فعالی روانی که معمولاً غیرسازنده و مرتبط با تنش روانی است، چنانکه در افسردگی تهییجی رخ می دهد
عاطفه محدود (restricted affect)
کاهش شدت احساس به درجاتی کمتر از عاطفه کند، اما به وضوح وجود دارد.
فراموشی پس گستر (retrograde amnesia)
از دست دادن خاطره رویدادها پس از شروع فراموشی
توهم جسمی (somatic delusion)
توهمی که شامل ادراک تجربه جسمی می باشد.
هذیان جسمی (somatic hallucination)
هذیانی که با کارکرد بدن فرد ارتباط دارد.

استوپور (stupor)
۱. حالت واکنش کاهش یافته به محرک و کاهش آگاهی شخص از محیط خود مانند اختلال در هوشیاری؛ این حالت وضعیت اغمای نسبی یا نیمه اغماء را نشان می دهد.
۲. در روانپزشکی، مترادف با موتیسم به کار می رود و لزوماً اشاره به اختلال در هشیاری نمی کند؛ در استوپور کاتاتونیک، معمولاً بیماران از پیرامون خود، آگاه می باشند.
اندیشه خودکشی (Suicidal ideation)
افکاری در مورد کشتن خود
تفکر مماسی (tangentiality)
گفتار نادرست، انحراف یابنده یا حتی بدون ربط به صورتی که عقیده اصلی ابراز نمی شود.
پخش فکر (thought broadcasting)
احساس اینکه افکار شخص در محیط پخش می شوند.
اختلال تفکر (thought disorder)
هرگونه اختلال در فکر که بر زبان، ارتباط، یا محتوای تفکر تاثیر می گذارد؛ کیفیت مشخص اسکیزوفرنی است. دامنه تظاهرات از انسداد ساده و حاشیه برداری خفیف تا شل شدن عمیق تداعی ها؛ بی ربطی، و هذیان ها را دربرمی گیرد. مشخصه آن ناکافی در پیروی از قواعد نحوی و معنائی است که با تحصیلات، هوش یا زمینه فرهنگی شخص هماهنگ نیست.
کاشت فکر (thought insertion)
هذیان کاشتن افکار در ذهن شخص توسط اشخاص یا نیروهای دیگر
برداشت فکر (thought disorder)
هذیان بیرون کشیده شدن افکار از ذهن شخص توسط اشخاص یا نیروهای دیگر
تیک (tic)
حرکت استریوتایپی اسپاسمودیک غیرارادی دسته ای از عضلات کوچک؛ به صورت عمده در لحظات استرس یا اضطراب مشاهده می شود، و به ندرت در نتیجه اختلال عضوی به وجود می آید.
خلسه (trance)
حالت شبیه خواب هوشیاری و فعالیت کاهش یافته.
نشانه های نباتی (vegetative signs)
در افسردگی و به صورت نشانه های مشخصی مثل اختلال خواب (به خصوص بیدار شدن در صبح زود)، کاهش اشتها، یبوست؛ از دست دادن وزن، و فقدان پاسخ جنسی.
مکررگوئی مرضی (verbigeration)
تکرار بی معنی و استریوتایپی کلمات یا عبارات. در اسکیزوفرنی مشاهده می شود به عنوان کاتافازیا (cataphasia) نیز معروف است.
توهم بینائی (visual hallucination)
توهمی که اساساً دربرگیرنده حس دیدن می باشد.
انعطاف پذیری مومی شکل (way flexibility)
اختلالی که در آن بیماران به همان شکل که قرار گرفته اند باقی می مانند. به نام کاتالپسی نیز معروف است
سالاد کلمه (word salad)
ترکیبی از کلمات و عبارات که نامنسجم، بی ربط و اساساً غیرقابل فهم است. معمولاً در موارد پیشرفته اسکیزوفرنی دیده می شود
تفکر نرمال و یا بهنجار عبارتست از جریان معطوف به هدف ، عقاید، رمزهاو تداعی ها که در مواجهه بایک مسئله آغاز شده و به نتیجه ای متکی بر واقعیت منتهی می شوند .
این تعریف را می بایستی یک تعریف اختصاصی از تفکر دانست که هدفمند است و پیوستگی میان تداعی ها در آن تا زمانی که به راه حل مسئله منتهی گردد ادامه دارد . بعنوان مثال زمانیکه یک وسیله ی برقی را به برق متصل و روشن می کنیم اما کار نمی کند در اینجا تفکر با تعریفی که گفتیم شروع خواهد شد و تا رسیدن به حل مسئله ادامه پیدا می کند این نوع طرز تفکر را استدلال (reasoning) یا تعقل نیز می نامند . و احتمالا همان تفکری محسوب می شود که ارزش یک ساعت آن معادل هفتاد سال عبادت تلقی شده است .
در نوع دیگری از تفکر یعنی تفکر بی هدف و غیر استدلالی ، تداعی ها تصادفی بوده و ربط زیادی به یکدیگر ندارند . مثل تداعی آزاد (free association ) که در آن فرد به ابراز هر فکری که به ذهنش می رسد تشویق می شود . بنابراین در تعریف کلی تر از تفکر می توان آن را شامل کلیه ی فعالیتهای ذهنی گسترده ای چون به یاد آوردن چیزی ، خیال های واهی ، تداعی آزاد ، تخیلات و رویاهای زمان بیداری و استدلال و حل مسئله توصیف نمود .
اختلال در تفکر به چهار صورت امکان پذیر است :
الف)اختلال در نوع تفکر
ب)اختلال در فرم تفکر
ج)اختلال در جریان تفکر
د)اختلال در محتوای تفکر
اختلال در نوع تفکر
به طور کلی دو حالت تفکر انتزاعی (abstract) و تفکر عینی (concrete ) را می شود مطرح کرد . تفکر انسان بالغ و بزرگسال از نوع تفکر انتزاعی است درحالیکه تفکر کودکان تفکر عینی است . در برخی از بیماریها مانند سایکوزهای عضوی و زوال عقل) (dementia ) افراد بزرگسال مانند عقب مانده های ذهنی یا کودکان دو باره به تفکر عینی بر می گردند .
بهترین راه معاینه اینگونه بیماران بیان ضرب المثلهاست که وقتی از بیمار خواسته می شود در باره ی آن تو ضیح دهند ، قادر به انجام آن نخواهند بود . همچنین این افراد در آزمونهای طبقه بندی(sorting test) و تشابهات نیز ضعیف عمل می کنند ، مثل پشه ، فیل و درخت از چه نظر به هم شبیه هستند .
اختلال در فرم تفکر
دو حالت تفکر کاذب (deresitic) و تفکر در خود مانده و یا اوتیستیک (autistic) از اختلالات فرم تفکر به حساب می آید در تفکر کاذب خصوصیت عمده اینست که ارتباط با واقعیت وجود ندارد و در تفکر اوتیستیک موضوع تفکر بیش از حد خصوصی و مربوط به دنیای خود فرد ، اشتغالات ذهنی ، خیال ها ، توهم ها و هذیانهای او هستند که بعد از قطع رابطه با واقعیت پدید می آیند . این حالت در سندرم اوتیسم کودکان دیده می شود .
اختلال در جریان تفکر
مربوط می شود به سرعت تفکر و به عبارت دیگر در اینجا بیان و جریان افکار بصورت غیر عادی است هرچند ممکن است محتوی غیر عادی نباشد مهمترین انواع آن عبارتند از :
1-پرش افکار (flight of ideas ) : در این حالت موضوع گفتار بیمار نا پایدار است و انحراف های سریع و زیادی در آن دیده می شود یا جریان تداعی ها سریع است در این حالت هر چیزی که وارد ذهن یا میدان دید فرد شود جریان فکر اورا عوض می کند . آنقدر پرش از موضوعی به موضوع دیگر سریع است که درک هرگونه معنی و مفهوم کلی از صحبت بیمار مشکل می شود و در سئوال از بیمار هیچگاه بیمار باصحبتهای خود مارا به جواب نمی رساند این حالت در بیماری مانیا دیده می شود .
2-فشار تکلم (pressur of speech ) : این حالت که در مکالمات معمولی نیز گاهی به شکل خفیف دیده می شود ، عبارتست از یک نوع پرگویی و وراجی که در آن بیمار مجال تداخل به موقع را از شنونده می گیرد این اختلال در بعضی از اختلالات نوروتیک و در صرع لوب تمپورال دیده می شود ، این حالت را لوگوریا (lugoria ) نیز می گویند .
3-کندی تفکر (retarded thinking ) :بر عکس حالت تفکر سریع می باشد ، در اینجا تداعی ها اندک و جریان آن کند است ، بیمار اظهار می کند ، مدتها فکری به مغزم نمی رسد و در این حالت فرد مبتلا هیچ گاه آغاز کننده ی تکلم نیست ، سئوال نمی کند و جواب سئوال ها را با مکث زیاد و به صورت کوتاه می دهد . تشدید این حالت به گنگی و لالی ( mutism ) منجر می شود که در افسردگی و اسکیزوفرنی شایع است .
4-حاشیه پردازی ( circumstantiality ) : در این حالت بیمار پاسخ سئوالات را با شرح جزئیات نا مربوط و غیر ضروری آن می دهد بنظر بیمار همه چیز مهم است بنا براین معاینه کنندگان را خسته می کنند اما بالاخره جواب را می دهند ، در اختلالاتی مثل صرع ، اضطراب و وسواس دیده می شود .
5-تکرار یا در جاماندگی (perseveration ) : عبارت است از تکرار بیمارگونه یک فکر واحد ، از نظر بالینی که با ثابت ماندن بر روی چند کلمه یا فکر یا عبارت مشخص می شود . در ضایعات عضوی مغز بیش از همه دیده می شود ، معمولا بیمار در آغاز مکالمه به خوبی پاسخ می دهد اما در ادامه همان عبارات و کلمات اولیه را تکرار می کند .
6-تفکر بی ربط ( (incoherenc ) : در اینجا سخنان بیمار ساخت دستوری صحیحی ندارد و یک حالت شبیه سالاد کلمات (word salad ) در آن وجود دارد می توان گفت کلام بیمار از یک سری کلمات مجزا و بدون ارتباط با یکدیگر تشکیل شده است .
7-تداعی صوتی (clang of association ) :در اینجا کلمات هماهنگ که معنی متفاوتی دارند منجر به جریان افکار تازه ای می شود مثلا گاهی باشنیدن کلمه ی الاغ شروع به صحبت از اتاق می کند و یا باشنیدن کلمه ی خیابان از بیابان صحبت می کند .
8-وقفه (blocking ) : که عبارت است از قطع ناگهانی جریان تکلم یا تفکر و بعد که شروع به صحبت می کند از موضوع جدیدی صحبت می کند .
9-واژه سازی (neologism) : عبارت است از ابداع کلمات تازه با ترکیب چند کلمه ی مختلف که برای بیمار معنای خاصی دارد در اسکیزو فرنی وجود دارد . مثلا بیماری در حین صحبتهای خود وقتی کلمه ی مناسبی برای بیان منظور خود پیدا نکرد می گوید سخت خواب یا نقطه ی پلو که اولی را زمانی که می خواهد از جای خواب نامناسب خود بگوید بکار می برد و دومی را به جای عدس پلو .
10-مکرر گو ی مرضی (verbigeration ) : مکرر گویی مرضی تکرار ریتمیک چند کلمه و یا جمله ی خاص .
11-تفکر پارالوژیک (para logical thiking ) : یا سفسطه آمیز بارنگ فلسفی که میل به بحث های بی حاصل پر کلمه ولی کم محتوا است . در این حالت بیمار در ابتدای ارتباط کلامی در سخن گفتن توانمند و باهوش به نظر می رسد که اینگونه نیست .
12-پژواک کلام یا واگویی (echolalia ) : تکرار پسیکو پاتولوژیک کلمات یا عبارات شخصی دیگر از سوی بیمار ، معمولا به صورت تکراری در می آید ، ممکن است با تمسخر و بریده بریده ادا شود .
13-تفکر مماسی (tangentiality ) : ناتوانی برای ایجاد تداعی های هدفدار در تفکر ؛ بیمار در صحبت هایش از نقطه مبداء به نقطه ی مقصد نمی رسد .
اختلال در محتوای تفکر
مهمترین آن هذیان) (delusion ) است که عبارتست از عقیده ی غلطی که در بیمار وجود دارد و او شدیدا به آن معتقد است . این عقیده با واقعیتهای مربوط به بیمار و جامعه ی او مطابقت ندارد هذیان در انواع مختلف سایکوز ها دیده می شود . ریشه ی آن را بایستی در محرومیتها ٬ امید های بر باد رفته و امثال آن و سایر موقعیتها یی که مستلزم دفاع در مقابل اضطراب بوده اند جستجو کرد . در بسیاری از موارد باور های غلط یا هذیان سبب آرامش بیشتر فرد می شود اما به قیمت گران ، قطع ارتباط با واقعیت . در همین راستا لینگ (ling) می گوید : اسکیزوفرنی بیماری نیست بلکه راه حل زیرکانه ای برای زیستن در محیط غیر قابل زیست برای خود برگزیده است
تفاوت هذیان با خیالپردازی یا اشتباهات عادی مثل بد بینی نسبت به دیگران عبارت است از :
1-هذیان همیشه علامتی از بیماری روانی است .
2-شخص اعتقاد حتمی به واقعی بودن این عقاید دارد .
3-عقاید هذیانی برای فرد اهمیت فوق العاده ای دارد و تمام رفتار و اعمال او را تحت تاثیر قرار می دهد .
4-عقاید هذیانی را نمی توان بابحث و استدلال اصلاح کرد . هذیان در پسیکوز های مختلف اعم از عضوی و کنشی وجود دارد .
برای تکمیل اطلاعات کتاب نشانه شناسی بیماریهای مغز و اعصاث نوشته ی دکتر حبیب اله نعمتی و ولی اله نمتی را به خوانندگان گرامی توصیه می نمایم .
کلمات کلیدی : اختلال تفکر، اختلال فرآیند تفکر، اختلال فرم تفکر، اختلال محتوای تفکر، آسیب مغزی، آسیب شناسی روانی
تفکر، جریان هدفدار عقاید، نمادها و تداعی ها که در مقابل یک مساله یا کار شروع شده و به نتیجه ای واقع گرایانه منتج می شود. توالی منطقی این جریان حاکی از طبیعی بودن تفکر است. انحراف های گاه به گاه از منطق که لغزش های فرویدی نیز خوانده می شود، جزئی از تفکر نرمال خوانده می شود.اختلال در تفکر به سه بخش تقسیم می شود که عبارتند از:
یک. اختلال کلی در فرم یا فرآیند تفکر که شامل اختلالات زیر است:
الف. اختلال روانی: سندرم رفتاری یا روانی با اهمیت بالینی، همراه با ناراحتی یا ناتوانی که واکنش قابل انتظار در مقابل حادثه ای خاص نباشد.

اختلالات روانی یکی از شایع ترین بیماری های جامعه ی کنونی است که به موجب آن رفتار انسان با برخورد با محیط اطراف و حتی خود دچار مشکل میشود . بسیاری از افراد از بیماری خود آگاهی ندارند و برخی نیز با نداشتن اطلاعات در مورد عواملی که باعث بروز یا تشدیدی بیماری می شود , خود یا دیگران را در معرض بیماری قرار می دهند .
هدف این بررسی انواعی از بیماری های روانی ، دلایل بروز آن ها و تاثیر نتایج آن بر فرد و جامعه می باشد.
علل رفتار نابهنجار و بیماری های روانی:
مطالعه علل و عوامل نا بهنجاری ها را سبب شناسی آن بیماری می گویند .الگوی متداول روانپزشکی علل را به 2 دسته زمینه سازو تجلی ساز تقسیم می کند.اما در روانشناسی از مدل های مختلف استفاده می شود،دو مفهوم اصلی عوامل زمینه سازو تجلی ساز از روانپزشکی با 4 مفهوم عوامل طبقه از عوامل تعیین کننده یعنی وراثت ،عوامل زیستی غیر ارثی،عوامل روانی ،عوامل فرهنگی – اجتماعی در می آمیزد.
عوامل زمینه ساز ،معمولا از نظر زمانی با معلول خود فاصله دارد .در حالی که عامل تجلی ساز بلافاصله یا کمی قبل از معلول واقع می شود.در خصوص سبب شناسی مدل های مختلفی مطرح میشود که مهمترین آنها عبارتند از: زیست شناختی،روان پویایی، شناختی یادگیری،انسان گرایی.یکی از مدل های کلی که دیدگاه های نظری مختلفی را در خود جای می دهد مدل بیماری پذیری ارثی – فشار روانی است. این مدل پیرو مکتب خاصی نیست و عوامل زیست شناسی،روان شناختی(برای مثال محیط خانوادگی نامناسب،رویداد های ناخوشایند و دردناک ) و محیطی را در خود جای داده است.
انواع اختلالات روانی
DSM IV راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی ، این اختلالات به شرح زیر طبقه بندی می کند:
1.هوشیاری،حالت آگاهی
– اختلالات هوشیاری: اندریافت ادراک شده به وسیله افکار و هیجانات خود شخص می باشد.اختلالات هوشیاری غالبا با آسیب شناسی مغزی همراه است.
2. اختلالات کمبود توجه
3. اختلال در تلفیق پذیری: اجابت و پاسخ های غیر انتقادی به یک فکر یا یک نفوذ.
– هیجان: حالت احساسی پیچیده حاویه مولفه های روانی ،جسمی ورفتاری که عاطفه و خلق در ارتباط است.
– عاطفه: تجلی هیجانی مشاهده شده.احتمالا با توصیفی که بیمار در مورد هیجانش دارد ناسازگار است.
خلق: هیجان نافذ و مستمری است که بطور ذهنی احساس شده و بوسیله شخص گزارش می شود.مانند افسردگی،مالیخولیا(افسردی شدید)، شیدایی(سرخوشی شدید) و ……..
دیگر هیجانات(اضطراب، ترس،بیقراری، وحشت زدگی،شرم ،احساس گناه، ..)
– تغیرات فیزیولوزیکی مربوط به خلق( بی اشتهایی،پرخوری، خستگی ،یبوست حاملگی کاذب و……)
4. رفتار حرکتی: جنبه هایی از روان که شامل تکانه ها ،انگیزه ها، امیال ،غرایز واشتیاق می شود و با رفتار یا فعالیت حرکتی شخص نشان داده می شود.
– کاتالپسی: اصطلاحی کلی که برای هر وضعیت بی حرکت که به طور مستمر حفظ می شود.
– تحریک کاتاتونیای: حرکتی تهییجی و بی هدف که تحت تاثیرمحرک های خارجی نیست.
– بهت کاتاتونیایی: فعالیت حرکتی به طور برجسته آهسته که اغلب بی حرکت و نا آگاه از محیط دیده می شود.
– سفتی کاتاتونیایی: وضعیت سفت که علی رغم سعی برای حرکت تغییری پیدا نمی کند.
5. تفکر: جریان هدفمند افکار ، سمبل ها و تداعی هاکه به وسیله یک مشکل تکلیف ایجاد میشود و به نتایج واقع گرایانه می انجامد،کنش پریشی بخشی از تفکر طبیعی است.
– اختلالات روانی
– روانپریشی(سایکوز) : ناتوانی تفکیک واقعیت از خیال ،همراه با خلق واقعیتی جدید.
سایکوز نوع شدید اختلال روانی است که در آن معمولا بیمار رفتار و صحبت های غیر طبیعی پیدا می کند . کارکرد جسمی و روانی او به حدی دچار اختلال می شود که باعث بهم ریختگی فعالیتهای فردی و اجتماعی اش می گردد . قطع رابطه بیمار با واقعیت و با مردم باعث می گردد که مردم به او برچسب دیوانگی بزنند . چنین بیماری از بیماری خود آگاه نیست و از درمان خودداری می کند . در سایکوزها گاه ضایعه ، مشخصی در مغز مشاهده نمی شود زمان بیماریهای جسمی نظیر ضایعه ضربه و تومر مغزی و گاه بیماری افزایش فشار خون و دیابت آن را ایجاد می کند .
– روان نژندی ها (نوروزها)
– نوروزها بیماریهای روانی خفیف می باشند که معمولا در آنها بیمار در برابر فشارهای روانی واکنش هیجانی شدید یا طولانی از خود نشان می دهد . در این بیماریها نشانه هایی نظیر اضطراب ، ترس ، اندوه ، دردهای مبهم ، دردهای آشکار و سایر علائم جسمی بوجود می آید . این بیماران از نشانه ها و مشکلات خود در این مورد آگاه هستند و تقاضای کمک برای درمان و کنترل این علائم را دارند.
– تفکر اوتستیک: اشتغال خاطر با دنیای درونی و خصوصی، در مواردی این اصطلاح مترادف با واقع گریزی است.
– تفکر جادویی
– اختلالات خاص در فرم تفکر
سالاد کلمات: ترکیب نامربوط کلمات و عبارات.
حاشیه پردازی: گفتار غیر مستقیم که با تاخیر در ادای مطلب همراه است.
گسسته گوی ، تفکر مماسی، وراجی ، ادغام و…….
– اختلال خاص درمحتوی تفکر
هذیان: عقاید غلطی که با استنتاج های غلط در مورد واقعیت همراه است.
هذیان غریب: عقیده نا معقول و کاملا عجیب.
هذیان نظام یافته: عقیده یا باور غلط که با یک اتفاق یا موضوع واحد به هم مرتبط است.
هذیان پارانوئیدی: شامل هذیلن های گزندو آسیب و هذیان های به خود بستن ،کنترل و بزرگ منشی
هذیان آزار و اذیت، هذیان بزرگ منشی، هذیان بی وفایی ، وسواس فکری عملی ،هراس و….
6. اختلال در گفتار
– فشار تکلم: گفتار سریع که حجم آن زیاد است.
– دیس فانی: مشکل یا درد داشتن هنگام صحبت کردن.
– نارساگویی، فقر کلامی، آهسته گویی، بریده گویی و……
7. اختلال زبان پریشی (آفازیک)
– زبان پریشی حرکتی: اختلال گفتاربه علت اختلال شناختی که در آن فهم باقی است ولی توانایی صحبت کردن به طور جدی از بین می رود.
– زبان پریشی حسی: ناتوانی فهم به لحاظ عضوی، زبان پریشی ورنیکه یا در یافتی نیز نامیده میشود.
– زبان پریشی اسمی ،نحوی ،شناختی و….
8. اختلالات ادراک
– توهم: ادراک حسی غلط که در ارتباط با محرک های خارجی واقعی نیست.می تواند تعبیر هذیان بشود یا نشود.
– توهم پیش خوابی: ادراک حسی غلط در لحظه به خواب رفتن
– توهم لی لی پوتی: ادراک غلط که در آن اشیا به صورت کوچک شده دیده می شود.
– توهم زدگی، توهم شنیداری، توهم بویایی و ….
9.آشفتگی های مرتبط با اختلال شناختی و وضعیت های پزشکی
– ادراک پریشی(آگنوزی): نا توانی شناخت و تفسیر معنی تاثیرات حسی.
– ادراک پریشی نقیصه ای: ناتوانی فرد نسبت به شناخت نقیصهعصب شناختی که برای وی اتفاق افتاده است.
– ادراک پریشی بدنی: ناتوانی فرد برای تشخیص قسمتی از بدن خود.
– ادراک پریشی بصری، ادراک پریشی لمسی، ادراک پریشی چهره ای و….
10. اختلالات حافظه
– یاد زدودگی: ناتوانی کلی به خاطر آوردن تجربیات گذشته ،که ممکن است علت عضوی یا عاطفی داشته باشد .
– پیش گستر: یاد زدودگی درموارد حوادثی که بعد از یک نقطه زمانی اتفاق می افتد.
– پس گستر: یاد زدودگی در موارد حوادثی که قبل از یک نقطه زمانی اتفاق می افتد.
– تحریف حافظه ، افسانه بافی، شنود پنداری، آشنا پنداری و….
11. هوش
– عقب ماندگی ذهنی
– زوال عقل (دمانس): تخریب عضوی وکلی عملکرد بدون تیرگی هشیاری.
– زوال عقل کاذب: اغلب در اثر افسردگی ایجاد می شود و علت عضوی ندارد.
– تفکر عینی: استفاده محدود از استعاره بدون فهمیدن معنی،تفکر تک بعدی.
– تفکر انتزاعی: توانایی ادراک تفاوت معنی،تفکر چند بعدی استفاده از استعارات .
– بینش مختل: کاهش توانایی فهم واقعیت.
– قضاوت مختل: کاهش توانایی ارزیابی صحیح.

تفکر انتزاعی (abstract thinking)
تفکری که با توانائی درک جزئیات یک کل تقسیم یک کل به اجزاء آن و تشخیص خصوصیات کلی مشخص می شود تفکر نمادین
بی ارادگی (abulia)
کاهش تکانه در فکر یا عمل (مثلاً فقدان آرزو) به همراه بی تفاوتی به پیامدهای عمل در نتیجه نقص نورولوژیک، افسردگی، و اسکیزوفرنی رخ می دهد.
محاسبه پریشی (acalculia)
فقدان توانائی انجام محاسبات که به دلیل اضطراب یا اختلال تمرکز به وجود نیامده باشد. یا نقص نورولوژیک و اختلال یادگیری رخ می دهد.
ارتفاع هراسی (acrophobia)
وحشت از مکان های مرتفع
آدیادوکوکینزی (adiadochokinesia)
ناتوانی در انجام حرکات سریع متناوب در نتیجه نقص نورولوژیک و ضایعه مخچه ای رخ می دهد.
عاطفه (affect)
تجربه قوی و ذهنی هیجان که با عقیدهای بارنمائی ذهنی ابزارها همراه است. عاطفه تظاهرات بیرونی دارد که ممکن است بحث عنوان های محدود کند. سطحی، بی ثبات، یا نامتناسب طبقه بندی بشوند. به اصطلاح خلق نیز مراجعه کنید.
پرخاشگری (aggression)
عمل هدفمند و نیرومندی که ممکن است کلامی یا فیزیکی باشد. همتای حرکتی عاطفه خشم، عصبانیت، و خصومت می باشد. دو نقص نوروبیولوژیک، اختلال لوب تمبوزال، اختلالات کنترل تکانه، مانیا، و اسکیزوفرنی مشاهده می شود.
آژیتاسیون (agitation)
اضطراب شدید به همراه بی قراری حرکتی
آگورافوبی (agora phobia)
ترس مرضی از مکان های باز یا ترس از ترک محل آشنای خانه. ممکن است به همراه حملات پانیک یا بدون آن ظاهر شود.
آکاتیژیا (akathisia)
احساس ذهنی، بی قراری حرکتی که با نیاز قابل توجه به حرکت دائم تظاهر می کند، ممکن است به عنوان عوارض خارج هرمی داروهای آنتی پسیکوتیک مشاهده شود. ممکن است با آژیناسیون پسیکوتیک اشتباه شود.
آلکسی تایمی (alexithymia)
ناتوانی در توصیف یا آگاهی از هیجان با خلق های خود؛ با شرح خیال پردازی مرتبط با افسردگی، سوء مصرف مواد، و اختلال استرس پس از تروما
دوسوگرائی (ambivalence)
وجود همزمان دو تکانه متضاد در مورد یک چیز با شخص معین در یک زمان معین. در اسکیزوفرنی، حالات مرزی، و اختلال وسواس فکری – عملی دیده می شود.
بی حرکتی (akinesia)
فقدان حرکت جسمی مانند بی حرکتی بسیار شدید در اسکیزوفرنی کاتاتونیک. همچنین ممکن است به عنوان عارضه خارج هرمی داروهای آنتیشپسیکوتیک رخ دهد.
فراموشی (amnesia)
ناتوانی نسبی یا کامل برای یادآوری تجارب گذشته ممکن است در اصل ارگانیک (اختلال فراموشی) یا هیجانی (فراموشی تجزیه ای) باشد.
بی رمقی (anergia)
فقدان انرژی
فقدان لذت (anhedonia)
فقدان علاقه مندی و ترک اعمالی که طبیعتاً لذت بخش است. معمولاً مرتبط با افسردگی می باشد.
نام پریشی (anomia)
ناتوانی در یادآوری نام اشیاء
بی اشتهائی (anorexia)
فقدان یا کاهش اشتهاء. در بی اشتهائی عصبی، ممکن است اشتهاء وجود داشته باشد، اما بیمار از خوردن امتناع کند.
ناتوانی در ادراک بیماری (anosognosia)
ناتوانی در شناسائی نقص جسمی در خود (مثلاً بیمار فلج اندام خود را انکار می کند).
فراموشی پیش گستر (anterograde amnesia)
از دست دادن خاطره برای رخدادها که متعاقب شروع آمنزی ایجاد می شود. پس از سانحه شایع است با فراموشی پس گستر مقایسه کنید.
اضطراب (anxiety)
احساس بیمی که به علت انتظار خطر به وجود می آید که ممکن است درونی یا بیرونی باشد.
بی احساسی (apathy)
حالت هیجانی گرفته و مرتبط با سردی و بی تفاوتی در انواع معین اسکیزوفرنی یا افسردگی دیده می شود.
آفازی (aphasia)
هرگونه اختلال در فهم یا بیان زبان که به دلیل اختلال مراکز مغزی به وجود می آید. برای انواع آفازی به اصطلاحات خاص آنها مراجعه کنید.
آپراکسی (apraxia)
ناتوانی از انجام فعالیت ارادی، هدفدار؛ که با فلج یا سایر آسیب های حسی یا حرکتی قابل توضیح نباشد. در آپراکسی ساختاری، بیمار قادر به کشیدن اشکال دو یا سه بعدی نمی باشد.
آتاکسی (ataxia)
فقدان هماهنگ سازی جسمی یا ذهنی
۱. در نورولوژی به فقدان هماهنگی عضلانی اشاره می کند.
۲. در روانپزشکی، اصطلاحآتاکسی درون – روانی (intrapsychic ataxia) به فقدان هماهنگی بین احساسات و افکار اشاره می کند. در اسکیزوفرنی و اختلال وسواس فکری – عملی شدید دیده می شود.
توجه (attention)
تمرکز؛ جنبه ای از هوشیاری که در ارتباط با میزان تلاش به کار برده شده در توجه به جنبه های مشخص، یک تجربه، فعالیت، یا وظیفه می باشد. و معمولاً در اضطراب یا اختلالات افسردگی آسیب می بیند.
توهم شنوائی (auditory hallucination)
ادراک غلط صوت، معمولاً صدای انسان؛ اما به شکل سایر اصوات مانند موسیفی نیز ممکن است باشد. شایع ترین توهم در اختلالات روانی می باشد.
تفکر اوتیستیک (autistic thinking)
تفکری که افکار بیشتر خودشیفته و خودمدارانه است، با تاکید بر ذهنیت تا عینیت و بدون توجه به واقعیت، هم معنای اصطلاحات اوتیسم یا واقعیت گریزی (dereism) است. در اسکیزوفرنی و اختلال اوتیستیک دیده می شود.
هذیان های غریب (bizarre delusion)
عقیده نادرستی که آشکارا محال یا عجیب و غریب می باشند (مثلاً مهاجمین فضائی الکترودها را در مغز شخص کار می گذارند). در اسکیزوفرنی شایع است. در هذیان های غیرغریب، محتوای هذیان معمولاً در حوزه امکان می باشد.
انسداد (blockin)
توقف ناگهانی جریان تفکر قبل از اینکه فکر یا عقیده به پایان برسد. پس از مکثی کوتاه شخص از آنچه که مورد بحث بود یا قرار بود مورد بحث واقع شود، چیزی به خاطر نمی آورد (محرومیت فکر نیز گفته می شود). در اسکیزوفرنی و اضطراب شدید شایع است.
عاطفه کند (blunted affect)
اختلالی در عاطفه که تظاهر آن به صورت کاهش شدید در برونی سازی احساسات است این حالت چنانکه اویگن بلویلر مطرح کرده است. یکی از نشانه های اساسی در اسکیزوفرنی می باشد.
کاتالپسی (cataplexy)
اختلالی که در آن فرد در همان وضع بدنی که قرار گرفته باقی می مانند. در موارد شدید اسکیزوفرنی کاتاتونیک مشاهده می شود. به آن انعطاف پذیری مومی شکل نیز می گویند.
کاتاپلکسی (cataplexy)
از دست دادن موقتی تون عضلانی که موجب ضعف و بی حرکتی می شود؛ می تواند تحت تاثیر حالات هیجانی مختلف به وجود آید و متعاقب آن شخص به خواب می رود. عموماً در نارکولپسی دیده می شود

منابع
سادوک، بنیامین و سادوک، ویرجینیا؛ خلاصه روان پزشکی، ترجمه نصرت الله پورافکاری، تهران، شهرآب، 1384، چاپ دوم، جلد 1، ص 402.
نوعی اختلال روانی که در آن، سنجش واقعیت مختل نشده و اختلال در فرم تفکر وجود ندارد، بلکه اختلال در نحوه تفکر بیمار در مورد جنبه های مختلف خود و زندگی خود است.
شاملو، سعید؛ آسیب شناسی روانی، تهران، رشد، 1375، چاپ ششم، ص 99.
Andreasen NC. Thought, language, and communication disorders. I. A Clinical assessment, definition of terms, and evaluation of their reliability. Archives of General Psychiatry
Barrera A & Berrios G E (2009) Formal Thought Disorder. Psychopathology 42: 264-
Andreasen NC. Thought, language, and communication disorders. I. A Clinical assessment, definition of terms, and evaluation of their reliability. Archives of General Psychiatry 1979;36(12):1315-21

انواع اختلالات تفکر و راه های درمان آنها

32


تعداد صفحات : 49 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود