تارا فایل

انجمن علمی مدیریت اطلاعات بهداشتی و درمانی ایران و جهان


انجمن علمی مدیریت اطلاعات بهداشتی و درمانی ایران و جهان
در دنیای پیشرفته امروز که عصر ارتباطات و اطلاعات نام گرفته است. اطلاع رسانی از جایگاه رفیع و ارزشمندی برخودار است و با توجه به این مهم که اطلاع رسانی می بایست دقیق، صحیح و مطابق با آخرین پیشرفتهای فن آوری و با تکیه بر ابزار و امکانات ارتباطی مدرن و به روز و با سهولت هرچه تمام تر انجام پذیرد و نیز دسترسی به آنها در هر زمان و مکان به سادگی امکان پذیر باشد، لذا وجود مجامعی قوی که توانایی ایجاد بستر اطلاع رسانی صحیح، بهینه، به روز و همگام با پیشرفتهای فن آوری در سطح جهان را فراهم آورد امری بدیهی و ضروری به نظر می رسد.
از جمله علومی که می تواند نقش ارزنده و بسزایی در امر اطلاع رسانی پزشکی ایفا نماید، علم مدارک پزشکی است و متخصصان این رشته در کشورهای مختلف جهان جهت نیل به اهداف مذکور با تشکیل انجمنهای علمی و حرفه ای مربوطه به این مهم مبادرت می ورزند. در این بخش ضمن معرفی اجمالی مهمترین انجمن های مدارک پزشکی جهان و ایران به بررسی فعالیتهای فدراسیون بین المللی سازمانهای مدارک پزشکی (IFHRO ) می پردازیم.
تاریخچه انجمن های علمی مدیریت اطلاعات بهداشتی و درمان جهان
اولین انجمن رسمی مدارک پزشکی در سال 1928 در آمریکا سازمان یافت. با وجودی که بسیاری از مسئولان و متصدیان مدارک پزشکی در کانادا در این انجمن عضویت داشتند، معذالک بمنظور استفاده بیشتر از یک سازمان با اهداف ملی در سال 1942 انجمن متصدیان و کتابداران مدارک پزشکی را در کانادا بنیاد نهادند.
پرسنل مدارک پزشکی انگلستان نیز درصدد تشکیل و ایجاد سازمانی مشابه بودند، لیکن این امر مهم در اثر جنگ جهانی دوم به تعویق افتاد و در سال 1948 انجمن متصدیان مدارک پزشکی بریتانیای کبیر جمعیت واحدی را ایجاد کردند.
به زودی در سال 1949 انجمن بیمارستانهای استرالیا با آگاهی به ارزش کادر کارآزموده مدارک پزشکی، مبادرت به تشکیل سازمان جدیدی نمود و این عمل باعث تشکیل دو سازمان، یکی انجمن متصدیان اسناد و مدارک پزشکی ولز و دیگری انجمن کتابداران اسناد و مدارک پزشکی ویکتوریا شد.
در سال 1952 فدراسیون کتابداران مدارک پزشکی تشکیل شد. از آنجا که مسئولیتهای متصدیان مدارک پزشکی استرالیا بسیار شبیه مسئولیتهای همکارانش در کانادا و آمریکا بود، وجود این جریان در استرالیا موجبات علاقه بیشتر در امور تحقیقی مدارک پزشکی را فراهم کرد و این امر باعث پیشرفت قابل توجهی در کیفیت مراقبتهای پزشکی شد.
به زودی کانالهای ارتباطی بین اعضای سازمان یافته برقرار گردید و همچنین برقراری روابط و متصدیان مدارک پزشکی در کشورهایی که هنوز دارای سیستم منسجم و متشکل نبودند، آغاز شد. عقیده عمومی بر این اصل استوار بود که تشریک مساعی بین کارکنان مدارک پزشکی در سطح جهان موجب پیشرفتهای سریع در ایجاد استانداردهای بین المللی در مسائلی مانند جمع آوری اطلاعات و تدوین آمارها برای بررسی و مطالعه و مقیاس های بین المللی، همچنین طبقه بندی بین المللی و اعمال جراحی بیماریها در سطح جهان را فراهم خواهد آورد.
انجمن مدیریت اطلاعات بهداشتی درمانی آمریکا (AHMA)
در آمریکا تاریخچه مدارک پزشکی را می توان از بیمارستانها شروع نمود. یکی از اولین مراکزی که در تکمیل مدارک پزشکی نقش داشت "بیمارستان پنسیلوانیا" است (1752 م)، که شخصی به نام "بنجامین فرانکلین" پرونده ها را به خط خود می نوشت. آمار به جا مانده از این بیمارستان در سالهای (1773 – 1752) نشان می دهد هر سال تقریباً 400 نفر در این بیمارستان پذیرش می شدند و میزان مرگ و میر 10% پذیرشها بود. اطلاعات ثبت شده از پرونده آنها شامل : نام بیمار، اختلالات، تاریخ پذیرش، تاریخ ترخیص و شرایط بیمار در زمان ترخیص بود. این بیمارستان همچنین دفتر ثبتی داشت که راهنمایی برای یافتن پرونده بیمار بود.
در سال 1803 این پرونده ها کاملتر شد و 70 سال طول کشید تا سال 1873 از پزشکان خواسته شد پرونده ها را به طور سیستماتیک و منظم بنویسند. در همین سال بود که ایندکس بیماران به صورت رسمی به وجود آمد.
در سال 1889 این بیمارستان 2 نفر را استخدام کرد که جداول آماری را تنظیم می کردند و تمام اموری را که طی سال با آن مواجه می شوند طبقه بندی می نمودند. در این جداول حتی "علت ترخیص" نیز ثبت می شد. بیمارستان نیویورک نیز در سال 1771 شروع به کار کرد دفتر ثبت خود را در سال 1793 به کار گرفت. جالب این که ثبت اطلاعات در این دفتر آنقدر کامل بود که آنها توانستند سیستم را کامپیوتری کنند. در این بیمارستان در سال 1866 برنامه ای جهت تهیه دقیق ایندکس بیماریها طراحی شد و در سال 1877 ایندکس بیماران را به وجود آورد که شبیه ایندکسهای الفبایی بیماران و بر اساس "نام بیمارستان" بود.
از دیگر مسائل مهم بیمارستان "نیویورک" این بود که از سال 1879 برای اولین بار ثبت تاریخچه فامیلی رایج شد و از سال 1886 نوشتن تاریخچه و نتایج معاینه جزء فعالیتهای معمول و روتین در آمد و از سال 1932 سیستم شماره گذاری واحد (Unit ) نیز مورد استفاده قرار گرفت.
بیمارستان دیگری که اهمیت تاریخی دارد بیمارستان چاریتی است که در "نیواورلند" در سال 1736 تاسیس شد و ویژگی خاص آن این است که بین سالهای 1937 – 1900 پرونده ها را بر اساس سیستم بلوبو (Belleuue) کد گذاری کردند یعنی پرونده ها را هم بر اساس "تشخیص" مشخص می کردند و هم بر اساس "شماره" هر موضوع مشخص می شد. بدین ترتیب که ابتدا بر اساس "موضوع" و بعد در هر موضوع پرونده راکد می دادند و آنها را بر اساس شماره پرونده طبقه بندی می کردند. از دیگر نکات جالب در این بیمارستان این بود که در سال 1937 برای کدگذاری پرونده ها از مرجع SNDo استفاده می شد.
از بیمارستانهای معروف دیگر "بیمارستان عمومی ماساچوست" در بوستون است. در این بیمارستان در سال 1853 دکتر ساموئل نیلند ایندکس تحلیلی از اعمال جراحی انجام شده را تهیه کرد و در سال 1893 نیاز به داشتن "کارت" برای هر بیمار را حس نمود و لذا اطلاعات بیمارانی را که از سال 1870 در آن بیمارستان توسط خانم "مایرز" در بخش مدارک پزشکی با یک سری تکنیکهای کتابداری از جمله "دفتر ثبت مراجعین" جمع آوری شده بود را به "کارت " انتقال داد.
پس از چندی نام این انجمن تبدیل به انجمن مدارک پزشکی آمریکا (AMRA) و سپس در سال 1992 به انجمن مدیریت اطلاعات بهداشتی (AHMA) تغییر کرد.
هم اکنون در سراسر آمریکا بیشتر از 30 کالج و دانشگاه وجود دارد که از سوی انجمن مدارک پزشکی آمریکا واجد شرایط شناخته شده اند.
اما از جمله موسسات و انجمنهایی که به تشکیل انجمن علمی مدارک پزشکی در آمریکا و به تبع آن شکل گیری مدارک پزشکی به شکل امروزی آن کمک فراوانی نموده اند، می توان به انجمن بیمارستانهای آمریکا – انجمن پزشکی آمریکا – کالج جراحان آمریکا – کالج پزشکان آمریکا اشاره کرد.
مسئولیت انجمن
انجمن مدیریت اطلاعات بهداشتی آمریکا جهت بهبود بخشیدن اطلاعات بهداشتی بمنظور تسهیل امر مراقبت بهداشتی و ارتقای سطح کیفی و کمی مراقبت از بیماران به وجود آمده است. و به عبارت دیگر AHMA به انجام موارد زیر متعهد شده است:
1- استفاده از سیستمها و استانداردهایی برای اطمینان از کیفیت اطلاعات بهداشتی
2- دسترسی به اعضای برتر
3- توسعه یک محیط حمایتی از کارکنان مدیریت بهداشتی
4- فراهم نمودن منابعی جهت ارتقای این حرفه
5- فراهم نمودن خدماتی با کیفیت بالا به اعضا و استفاده کنندگان اطلاعات بهداشتی
6- تحقیق و به کارگیری فن آوری جدید برای ارتقای مدیریت اطلاعات بهداشتی
انجمن مدیریت اطلاعات بهداشتی پایبند اصول زیر است :
الف – برقرار کردن تعادل در حقوق پنهانی و محرمانه بیمار در زمینه اطلاعات بهداشتی با استفاده قانونی از اطلاعات.
ب – کیفیت اطلاعات بهداشتی به وسیله پیوستگی، درستی، ثبات و اعتبار
ج – کیفیت اطلاعات بهداشتی با تکیه کردن بر کیفیت ارائه مراقبت بهداشتی

آرم مخصوص کتابداران مدارک پزشکی ایالات متحده آمریکا
اجزای تشکیل دهنده این آرم در برگیرنده مفاهیم مختلفی هستند تاریخ تشکیل این انجمن یعنی سال 1928 میلادی و طرح یک پرونده مبین مدارک پزشکی بر روی پیکره ای از دو مار رو به روی هم که دو یال بالای سر آنها است، تنه اصلی آن را تشکیل می دهند. پیکره موجود مورد استفاده در این آرم مربوط به کادوسئوس یکی از خدایان یونان قدیم است و در راس پیکره شعله ای که علامت روشنی ناشی از پیشرفت علم است، می سوزد. گرچه کلمه لاتین است اما در واقع این کلمه از کلمه دیگر که هرمیو یا هرمز و به معنی پیک یا منادی است اقتباس شده که مظهر رب النوع سخنوری یا پیام رسانی خدایان یونان قدیم بوده که به وسیله دو بال پیامهای خدایان را به یکدیگر می رسانده و از اینجاست که این پیکر سمبلی برای بعضی مشاغل پزشکی است.
لذا آرم فوق که سمبول اداری و طبی است توسط مجمع عمومی این انجمن به عنوان آرم رسمی این انجمن انتخاب گردید.
اعضای انجمن
1. اعضای فعال : کسانی که حقوق کامل دارند و می توانند به عنوان هیئت رئیسه و عضو رای دهند و انتخاب شوند.
2. اعضای وابسته : اعضای فعالی هستند که حق رای دارند ولی حق انتخاب شدن ندارند.
3. اعضای دانشجو : حق رای و سایر حقوق را ندارند ولی حق عضویت آنها کم است.
4. اعضاء غیر فعال : افرادی که فعالیت قبلی داشته اند ولی اکنون فعالیت ندارند و مایلند از اتفاقاتی که در این رشته می افتد با خبر باشند. این افراد حق رای ندارند.
5. اعضای افتخاری : عضویت افتخاری خاص افرادی است که کار ویژه ای در این حرفه انجام داده باشند . حق رای ندارند و صلاحیت این نوع عضویت توسط مجلس قانونگذاری سنجیده می شود.
6. اعضای حقوقی : حق عضویتی بالاتر از اعضای فعال دارند و می توانند رای دهند ولی حق انتخاب شدن ندارند.
برای عضویت لازم است فرم مربوطه را پر کرده و یک برگه تعهد اخلاق حرفه ای را امضاء کنند. این انجمن دارای مجلس قانون گذاری به نام خانه نمایندگان می باشد که از هیئت رئیسه و نمایندگان انجمن ایالتی که هر کدام حق رای را دارند و نیز همه اعضای فعال انجمن هستند، تشکیل شده است.
وظایف آن تصدیق و تایید اخلاق حرفه ای، امتحان، راهنمای هیئت رئیسه، تعیین حق عضویت و … است. هیئت رئیسه انجمن شامل 3 نفر قبلی ، رئیس فعلی و رئیس دوره بعد و 6 نفر اعضای هیئت مدیره و یک نفر مدیر اجرایی انتخابی توسط مجلس قانونگذاری می باشد. وظایف آن :
1- برنامه ریزی استراتژیک
2- تعیین بودجه
3- نظارت بر حسن اجرای برنامه آموزشی
نشریات انجمن
AHIMA اطلاعاتی رایج را در مورد نتایج فعالیتهای توسعه و فن آوری جدید از طریق انتشار ژورنال به صورت ماهیانه تحت عنوان ژورنال انجمن را ارائه می دهد.
انجمن در ضمن ژورنال تحقیقاتی که توسط مدیریت اطلاعات بهداشتی تهیه می شود تحت عنوان Topic In Health Research را هر سه ماه یکبار برای کاربران مختلف انتشار می دهد. این نشریه در زمینه های مختلف مانند بهداشت و روان، مراقبتهای طولانی مدت ، پزشکی فیزیکی "فیزیوتراپی" و نوتوانی و … اطلاعات جدید را جمع آوری کرده و هر سه ماه یکبار به صورت نشریه منتشر می نماید.
انجمن کتابها، نوارهای ویدیویی و سایر اسناد فرهنگی قابل دسترس را برای مربیان منتشر می کند. آگهی هایی که در ژورنال منتشر می شود، دستاوردها و تولیددات و سرویسهای فروشندگان را به معرض نمایش گذاشته و هر ماه حدود 3500 نفر را تحت پوشش قرار می دهد.
در ضمن در این آگهی ها، تبلیغ فرصتهای شغلی در خصوص مدیریت اطلاعات بهداشتی منتشر می شود.
انجمن همچنین مجمع عمومی و بزرگی از اسناد قبلی مدیریت اطلاعات بهداشتی را در یک مرکز نگهداری می کند و دسترسی به این منبع و اسناد می تواند پاداشی برای اعضای انجمن باشد.
"نظام نامه" انجمن
ماده 1) نام انجمن است که عبارت است از انجمن مدیریت اطلاعات بهداشتی آمریکا (AHIMA) و ماده 2) این ماده اهداف انجمن را توضیح می دهد.
گفته شد که انجمن، از جمله اهداف و رسالتهای خود "اشاعه هنر و علام مدیریت مدارک پزشکی" را مطرح می کند و معتقد است که بایستی کیفیت و جامعیت آن را ارتقا دهد بهر صورت با توجه به این که هدف ذکر شده را به نفع اجتماع می داند، می گوید برای رسیدن به این هدف بایستی کارهای زیر را انجام داد :
1) ایجاد استاندارد برای برنامه های آموزشی مدارک پزشکی.
2) ایجاد و نگهدای استاندارد برای تصدیق اولیه مدارک.
3) چاپ فهرستی از نام افرادی که امتحان را گذرانده اند، یعنی در حقیقت از نظر علمی مورد تایید قرار گرفته اند.
4) اشاعه و پیشرفت حرفه ای برای کسانی که وارد حرفه مدارک پزشکی شده اند و برای آنها آموزش مکاتبه ای در نظر گرفته شده.
5) انتشار نشریه یا "مجله" به عنوان یک "رساله آموزشی".
اولین نشریه ای که چاپ شد تحت عنوان بولتن انجمن کتابداران آمریکای شمالی نام داشت که تا سال 1962 تحت همین عنوان چاپ شد. در این سال عنوان آن به خیرنامه مدارک پزشکی تغییر یافت و از سال 1980 تحت همین نام هر 2 ماه یکبار منتشر گردید.
هم زمان با آن خبر نامه ای تحت عنوان Counter Point را به چاپ رساندند که اخبار مربوط به مدارک پزشکی را ارائه می داد. در سال 1983 این دو با هم ادغام شدند و از سال 1991 تحت عنوان JAMRA به صورت ماهیانه چاپ شد و از سال 1992 به بعد تحت عنوان JAHIMA منتشر می شود.
هم زمان با آن خبرنامه ای تحت عنوان Counter Point را به چاپ رساندند که اخبار مربوط به مدارک پزشکی را ارائه می داد. در سال 1983 این دو با هم ادغام شدند و از سال 1991 تحت عنوان JAMRA به صورت ماهیانه
چاپ شد و از سال 1992 به بعد تحت عنوان JAHIMA منتشر می شود.
6- ترتیب دادن گردهمایی جهت بالا بردن کیفیت و معرفی آخرین دستاوردها و آشنا کردن کارکنان مدارک پزشکی با یکدیگر.
مجلس قانونگذاری انجمن
این مجلس شامل اعضایی است که می توان از "هیئت رئیسه انجمن" و نمایندگانی از ایالات متحده نام برد و هر ایالتی یک انجمن مربوط به خود دارد که هر کدام گردهمایی برای خود دارند و حتی برخی از آنان نشریه ای خاص خود دارند.
نمایندگان ایالات توسط "اعضای فعال" انتخاب می شوند. به ازای هر 100 عضو فعال یک نماینده انتخاب می شود البته انتخاب نماینده به "میزان فعالیت آن ایالت" نیز بستگی دارد و حتی ممکن است ایالتی نماینده نداشته باشد.
حوزه اختیارات مجلس قانونگذاری
مجلس قانونگذاری می تواند "استاندارد"های مربوط به حرفه را تایید کند که شامل "اخلاق حرفه ای" و "استاندارد تایید" استاندارد رسمی شدن "استاندارد جهت ادامه کار و شایستگی افراد" و "استاندارد برای برنامه ART و RRA " است.
کار دیگر مجلس قانونگذاری این است که "کمیته انتخاب" را مشخص کند. از دیگر اختیارات آن "راهنمایی هیئت رئیسه" و در اصل "ارائه طریق به هیئت رئیسه" در مورد اهداف و کارهای آینده انجمن است. "تعیین حق عضویت"، "اجازه بازرسی"، "حق ثبت نام آموزش مداوم"، "اصلاح آیین نامه ها و دستورالعملها".
تعهدنامه انجمن
تعهدنامه "انجمن علمی مدارک پزشکی آمریکا" اولین بار توسط خانم "مایرز" نوشته شد و قسمتی از آن مربوط به "سوگند نامه بقراط" است.
هریک از اعضا می بایست آن را امضا کنند. آرم مربوطه روی تعهدنامه گذاشته می شود و مهر می شود. در ز یر این آرم "تاریخ تاسیس" آن که 1929 است به همراه رنگهای "سبز" "زرد" و "سفید" که رنگهای رسمی پذیرفته شده هستند وجود دارد.
زمانی که فرد تعهدنامه را امضا کرد و تایید شد، می تواند از این آرم استفاده کند.
"آموزش" مدارک پزشکی در آمریکا
تا زمان تاسیس انجمن مدارک پزشکی آمریکا، آموزش خاصی برای این رشته وجود نداشت و در سالهای اولیه کارکنان مشغول سر و سامان دادن بخشها بودند. شیوه تربیت نیرو بدین روش بود که تعدادی افراد را جذب کرده و در هر بخشی که نیاز داشتند متناسب با نیازهای بخش به آنها آموزشهای لازم را ارائه می دادند و نهایتاً در بخش مربوطه آنها را به خدمت می گرفتند.
پس از مدتی به این نتیجه رسیدند که کمیته ای را جهت آموزش کارکنان پزشکی تشکیل دهند. لذا در سال 1935 برای ذاین منظور برنامه ای را تدوین نمودند و بیمارستانهایی که تمایل داشتند می توانستند برنامه آموزشی لازم را داشته باشند. زمانی که برنامه مربوطه آماده اجرا شد 4 بیمارستان شرایط آموزش را پیدا کردند که عبارتند بودند از :
"ماساچوست" در بوستون – "روچستر" در نیویورک – "سنت ماری" و "سنت جوزف" در شیکاگو
بهرحال تا سال 1942 ، انجمن این برنامه مصوب را اجرا می کرد تا این که در این سال متوجه شدند اگر برنامه آموزشی توسط "انجمنهای حرفه ای " انجام شود بهتر است. لذا برنامه آموزش مدارک پزشکی را به تصویب "شورای آموزش پزشکی و بیمارستان انجمن پزشکی آمریکا" رساندند و وظیفه "ارزیابی" را نیز این شورا برعهده داشت. در حال حاضر کار این شورا توسط کمیته ای تحت عنوان کمیته آموزش بهداشت انجمن پزشکی آمریکا CAHEA انجام می گیرد.
در سال 1962 مرکزی به نام موسسه آموزش مدارک FORE به وجود آمد و این موسسه وقف انجمنهای این حرفه بومد. اهداف عمده این مرکز عبارتند از :
الف: تشویق به آموزش این رشته
ب: تشویق دانشجویان مدارک پزشکی و رشته های وابسته به آن بمنظور مشارکت در برنامه های تحقیقی که به سازماندهی و پیشبرد و اشاعه اطلاعات مدارک پزشکی کمک کند.
ج : مشارکت در فعالیتهای خیرخواهانه علمی و آموزشی مدارک پزشکی و علوم مرتبط با آن.
اما کار دیگر FORE این است که مرکز منابع آموزشی مشتمل بر یک کتابخانه پایه دایر نموده که کلیه مدارک مرتبط با مدارک پزشکی و بودجه آن نیز از طریق منابع وقفی تامین می شود از کارهای مهم دیگر این کتابخانه امانت دادن کتابها به وابستگان این حرفه است این کتابخانه را فردی به نام سالی مونت برای استفاده سمعی بصری وقف کرده و هزینه های آن را نیز تامین می نماید. این کتابخانه یک شورای تحقیق دارد که مربوط به مدارک پزشکی و رشته های وابسته به آن است و خدمات مربوطه را ارائه می دهد.
برنامه دیگر مرکز FORE ، ایجاد مرکزی تحت عنوان "مرکز توسعه برنامه" است که سمینارهایی یک یا دو روزه برای کسب مهارتهای بیشتر حرفه مدارک پزشکی برگزار می کند و بدینوسیله به آموزش این رشته کمک می کند. موضوعات آن، موضوعات روز است و برای موضوعات مطرح در امتحان تایید نیز قابل استفاده است.
به دنبال این قضیه "استاندارد نمودن مدارک پزشکی" جزو برنامه های "کالج جراحان" قرار گرفت و در 11 اکتبر 1928 دکتر مک ایکرن دعوتنامه ای برای تمام کسانی که در بخش مدارک پزشکی کار می کردند فرستاد و یک گردهمایی تشکیل داد که بیش از یک روز به طول انجامید و موضوع بحث فقط "مدارک پزشکی: بود.
در فاصله سالهای .002 – 1928 م تعداد اعضای انجمن به بیش از 40000 نفر رسید که نشان دهنده وسعت فعالیتهای آن است.
زمانی که انجمن تشکیل شد و اعضای آن انتخاب شدند یک سری اهداف در نظر گرفته و نقش افرادی که در آن کار می کردند مدام عوض می شد و اکنون این کار به وسیل کامپیوتر انجام می شود.
انجمن علمی مدیریت اطلاعات بهداشتی "انگلستان"
همانگونه که می دانیم، بیمارستان "سنت بار تلومیو" در لندن از اولین بیمارستانها در عرصه مدارک پزشکی است و در سال 1137 میلادی تشکیل شد. در همان سالهای اولیه بخشی را سازماندهی کردند که هرچند شبیه مدارک پزشکی نبود، ولی شهرت جهانی در زمینه مدارک پزشکی را دارا بود.
در زمان هنری هشتم قوانینی به وجود آمد که پیشرفت بیمارستها را مطرح می کرد و در آ" قانون، مواردی برای ثبت وقایع رخ داده در بیمارستان پیش بینی شده بود.
در قرن 17 یکی از قوانین مطروحه در انگلستان این بود که پرونده کاملی بر اساس قوانین موجود تهیه شود و وظیفه پزشک این بود که دستوراتش را کامل بنویسد.
پس از آن، کاپیتان جان گرانت، در سال 1661 نتیجه مشاهداتش را در ارتباط با مرگ و میر ثبت و اقدام به ثبت آمار حیاتی نمود.
در سیستم بهداشتی ملی (NHS ) که همان "خدمات بهداشت ملی" است، همه افراد بیمه می شوند.
زمانی که این قانون مطرح می شود "نگهداری مدارک پزشکی" نیز اجباری شده و قرار شد برای هر بیمار یک پرونده تشکیل داده شود. در سال 1953 یک هیئت اجرایی برای آن به وجود آمد و از پزشکان عمومی خواسته شد مدارک مربوط به بیماران و درمان را نگهداری کنند، البته به شکلی که "وزارت بهداشت" از آنها خواسته است و قید نموده که خواسته وزارت بهداشت با مشورت شورایی صورت می گیرد که نمایندگان پزشکان عمومی عضو آن هستند . همچنین به امر "محرمانه بودن" پرونده پزشکی اشاره و بر آن تاکید شده است که پرونده پزشکی و "خلاصه" آن محرمانه هستند و بایستی محافظت شوند.
پس از "جنگ جهانی دوم" کمیته ای تشکیل شد که هدف از آن "استاندارد کردن مدارک پزشکی " بود.
ریاست این کمیته را پرفسور توبریج برعهده داشت که نام این کمیته کمیته توبریج بود.
توبریج در سال 1965 گزارش خود را تهیه نمود. در این گزارش "لزوم استاندارد پرونده ها" مطرح شد. یکی از دلایل طرح این قضیه، این بود که چون پزشکان در بیمارستانهای مختلف کار می کنند اگر بخواهند در هر بیمارستان مدتی را صرف آشنا شدن با برگه ها نمایند، وقت زیادی تلف می شود. لذا 15 فرم را همراه با تصویر پیشنهاد نمود که 11 مورد آن به تصویب رسید و چاپ شد و آماده فروش گردید. ولی بعدها مرتباً مورد تجدید نظر قرار گرفتند که 11 مورد را "وزارت بهداشت" پذیرفت و باقی را به موسسات بر اساس تخصصهای خود واگذار نمودند. سیستم خدمات ملی بهداشت باعث شد که در سال 1971 گروهی برای پیشبرد مدارک پزشکی تشکیل شود و اندازه کاغذها را A4 انتخاب کردند که معمولاً پزشکان عمومی (GPS ) این برگه ها را در پاکتهای مخصوص که به آنان تحویل می شد می گذاشتند.
یک کمیته مشورتی مرکزی نیز تشکیل شد که کار "کمیته توبریج" را ادامه دهد. این کمیته با وظیفه "خماهنگی و یکپارچگی استاندارد سازی" تشکیل و با کمیته دیگری که کمیته مشورتی در ارتباط با "به کارگیری کامپیوتر" در علوم پزشکی است، همکاری نمود.
به منظور انسجام بهتر فعالیتهای مدارک پزشکی و کارایی بهتر سیستم ملی خدمات بهداشتی انجمن مدارک پزشکی انگلستان در سال 1948 تاسیس شد و در حال حاضر با نام مدیریت اطلاعات و مدارک بهداشتی مشغول فعالیت است.
اهداف انجمن
1- توسعه در تکنیکهای نگهداری مدارک پزشکی
2- تشویق و توسعه برنامه های آموزشی مدارک پزشکی
3- افزایش پیشرفت حرفه ای اعضای خود.
4- به وجود آوردن استانداردهایی جهت پیشرفت برنامه های آموزشی.
این انجمن یک سال پس از تشکیل یعنی در سال 1949 نشریه ای تحت عنوان مدارک پزشکی منتشر نمود که بعدها به عنوان "ژورنال اطلاعات مراقبتهای بهداشتی" تغییر نام داد و از سال 1991 که به این نام تغییر یافت هر سه ماه یکبار "فصلنامه" منتشر می شد. نام اولین رئیس این انجمن "بنجامین برنارد" بود که نویسنده کتاب معروف "مدارک پزشکی" است.
"پرسنل " مدارک پزشکی در انگلستان
1) پرسنل مسئول اطلاعات مدارک پزشکی
به کسانی که تحصیلاتشان در زمینه "مدارک پزشکی و اطلاعات بهداشتی" است و از نظر کاری ماهر و معمولاً رده بالا هستند و در ضمن "هماهنگ کننده" نیز می باشند اطلاق می شود.
2) پرسنل مسئول مدارک پزشکی
اینها افرادی هستند که در زمینه مدارک پزشکی تحصیل کرده اند و کارهای "سرپرستی" را انجام می دهند و شاید بتوان آنها را با "کارشناسان" مقایسه کرد.
3) مدیر اجرایی
اعضای انجمن
انجمن مدارک پزشکی در حال حاضر بیش از چند هزار نفر عضو دارد و 15 شبکه منطقه ای دارد که فعالیتهایی را انجام می دهند. در ضمن این انجمن یکی از اعضای فعال "فدراسیون بین المللی سازمان مدارک بهداشتی " (IFHRO) است.
ترکیب اعضای این انجمن به این صورت است :
1) اعضای پیوسته : این افراد هنوز امتحان تایید را نداده اند ولی متقاضی عضویت در یک انجمن حرفه ای می باشند.
2) اعضای حرفه ای : افرادی هستند که 2 سال جزء اعضا پیوسته بوده اند و سپس تبدیل به این گروه شده اند.
3) اعضای دانشجو : افرادی هستند که خود را آماده امتحان تایید می کنند.
4) اعضای تایید شده : افرادی هستند که یکسری از امتحانات را گذرانده اند و به آنها مدرک تایید (C.M.R ) داده می شود.
5) اعضای پزشکی وابسته : افرادی هستند که تماس ویژگیهای یک عضو را دارا می باشند و در حقیقت در این حرفه کار می کنند و آموزش دیده اند و امتحان مخصوص تصدیق نامه و گواهینامه های حرفه ای را نیز گذرانده اند.
6) اعضای افتخاری : در حقیقت وابسته هستند ولی به علت "کار برجسته" در زمینه مدارک پزشکی به صورت افتخاری و برجسته مطرح می شوند.
7) اعضای بازنشسته
سطوح تحصیلات
الف) "دوره کارشناسی" که امتخان مربوطه را گذرانده اند و درجه R.R.A را اخذ نموده اند.
ب) "دوره کاردانی" که امتحان مربوط به آن را گذرانده اند و درجه A.R.T را اخذ نموده اند.
علاوه بر آن عده ای نیز هستند که تا سطح دکترای تخصصی (Ph.D) ادامه تحصیل می دهند. که مقطع فوق در اکثر دانشگاهها به نام مدیریت اطلاعات بهداشتی معروف است. و علاوه بر این دو گروه عده ای نیز هستند که درجه A.R.T ندارند ولی "تجربه عملی" در این خصوص دارند که به این دسته ارائه دهندگان مدارک پزشکی گفته می شود.
انجمن علمی مدیریت اطلاعات بهداشتی "استرالیا" (HIMAA)
این انجمن اکثر الگوهای خود را مشابه انجمنهای علمی مدارک پزشکی آمریکا و انگلستان به اجرا در آورده است.
این انجمن در سال 1942 با عنوان فدراسیون کتابداران و مدارک پزشکی استرالیا از مجموعه چندین انجمن علمی به وجود آمده در واقع "فدراسیون کتابداران مدارک پزشکی استرالیا" و انجمن های محلی ویکتوریا ذو نیوساوت ولز آن را تشکیل داده اند. این انجمن از بدو تاسیس "استاندارد" را جزء اهداف خود قرار داد.
نام انجمن در سال 1977 به انجمن مدارک پزشکی استرالیا تغییر یافت و نشریه ای تحت عنوان ژورنال مدارک پزشکی استرالیا و عناوین برگزیده اطلاعات بهداشتی منتشر می کند که حاوی "مقالات علمی" است. و در حال حاضر با تغییر نام این انجمن به انجمن مدیریت اطلاعات بهداشتی استرالیا نشریه نیز به همین نام منتشر می گردد.
باید اضافه نمود این انجمن شامل 5 شاخه است :
1- شاخه نیوسات
2- شاخه ویکتوریا
3- شاخه کوئین آیلند
4- شاخه استرالیای غربی
5- گروه تاسمانی
در اکثر ایالات استرالیا انجمن مدارک پزشکی دارای نمایندگی رسمی و مستقل می باشد.
برنامه "آموزشی"
در سال 1950 برنامه آموزشی این انجمن در بیمارستان Royal Free به صورت "تمام وقت" ایجاد شد و سپس در 3 بیمارستان به نامهای "بیمارستان کوچک سلطنتی ویکتوریا – نیوکاسل"، "بیمارستان سنت بارتلومیو" و "بیمارستان سلطنتی ادینبورگ" در سال 1963 تشکیل گردید.
بعدها اقدام به برگزاری دوره آموزشی کوتاه مدت در مراکز منطقه ای (Regional Branch) نمودند و علاوه بر آ" یک سری برنامه ها نیز برای دانشجویان خارجی از جمله "نیجریه"، "عمان" و … برگزار کردند. در سال 1970 فوق دیپلم این رشته ایجاد شد و پس از آن برنامه تغییر کرد و برنامه "سه ساله" در دانشگاههای کوئین ایسلند و استرالیای جنوبی که به کسب درجه ی Bachlor of Bussiness ختم می شد، مطرح گردید. در دانشگاههای نیوساوت ولز، ویکتوریا و استرالیای غربی نیز این برنامه های سه ساله وجود داشت که به کسب درجه Bachlor of Applied Science (لیسانس علوم کاربردی) منتهی می شد. این نام یک رتبه است که می تواند با مدیریت حرفه ای مدارک پزشکی (MRA ) یا درجه مدیریت اطلاعات بهداشتی (HIM) همراه باشد.
علاوه بر این دوره سه ساله، کسانی که از شرایطی از قبیل "نمره خوب" یا "کار عملی خوب" برخوردار باشند می توانند در دوره ای تحت عنوان "دوره عالی" در دانشگاه نیوساوت ولز شرکت کنند.
از برنامه های دیگر استرالیا این بود که از کشورهای دیگر مثل "مالزی"، "اندونزی" و … نیز، دانشجو پذیرفته و تربیت می کرد و برای این دانشجویان یک برنامه 41 هفته ای با عنوان Over Seas Students برگزار می کرد. تعداد کل فارغ التحصیلان، سالیانه 80-70 نفر است که عمدتاً از دانشگاه نیوساوت ولز هستند. سه مقطع کارشناسی ارشد نیز برای فارغ التحصیلان مدارک پزشکی وجود دارد که در کشورهای دیگر نیز دانشجو می پذیرد.
این انجمن نیز از ابتدای تاسیس عضو IFHRO (فدراسیون بین المللی سازمانهای مدارک بهداشتی) بوده است.
فدراسیون بین المللی سازمانهای مدارک بهداشتی (IFHRO )
تاریخچه
اندیشه ایجاد انجمن بین المللی مدارک پزشکی حدود نیم قرن پیش با پیشنهاد و پشتکار "السی رویل" شکل گرفت. او مسئول مدارک پزشکی در ایالت منچستر انگلستان بود و در سال 1948 دریافت که می توان در سطح بین المللی کنفرانسی را ترتیب داد . او با اشتیاق فراوان به انجمن های آمریکا، کانادا و "انجمن اولیه مدارک پزشکی" نامه ای نوشت تا امکان ارتباطات بین المللی بین مسئولان مدارک پزشکی در سرتاسر دنیا بررسی شود. کلیه انجمن ها پاسخ مثبت دادند.
اولین کنفرانس بین المللی در مورد مدارک پزشکی بعد از 4 سال برنامه ریزی، در دانشگاه کینگ لندن در 12-8 سپتامبر سال 1952 برگزار شد که برگزار کنندگان آن انجمن مدارک پزشکی انگلستان با حدود 304 شرکت کننده از 9 کشور دنیا بودند. رویل ضمن خوش آمد گویی گفت: "در حال حاضر صحبت در مورد تبادل پرسنل ، انتقال بورسیه و سایر موضوعات است"در پایان برنامه علمی نشستی به وسیله نماینده هر کشور برگزار شد. 9 نفر انتخاب و به جلسه نهایی راه یافتند.
همچنین تصمیم برگزاری دومین کنفرانس بین المللی در سال 1956 به وسیله انجمن مدارک پزشکی آمریکا در این نشست اتخاذ شد.

جریان شکل گیری شبکه های بهداشتی درمان کشور در بعد از انقلاب اسلامی را می توان به چهار دوره تقسیم کرد:
دوره اول ، از اواسط سال 1358، تقریباً بلافاصله بعد از تشکیل اولین دولت پارلمانی جمهوری اسلامی ایران آغاز می گردد: که وزیر و معاونان جدید، به منظور شناخت تکالیف و ساختار وزارت بهداری و بهزیستی وقت، بررسی برنامه ها و تشکیلات وزارت بهداری را شروع کردند. در حدی که نگارنده اطلاع دارد، اعضای فعال این گروه عبارت بودند از جنابان آقایان : دکتر هادی منافی (وزیر)، دکتر علیرضا مرندی (معاون بهداشت)، دکتر محمد رضا کلانتر معتمدی (رئیس مجتمع آموزشی و پژوهشی، این مجتمع در واقع نقش معاونت آموزشی کنونی را بعهده داشت)، دکتر غلامحسین نیک نژاد (معاون امور دارو) و کمال مرتضوی (معاون اداری و مالی).
شورای معاونان پس از یک سال و اندی، در شهریورماه 1359، بمنظور سازماندهی جریانهای برنامه ریزی داخل وزارتخانه، شورایی بنام "شورای بررسی برنامه ها و تشکیلات" ایجاد کرد. اعضای این شورا، به ترتیب حروف الفبا، عبارت بودند از جنابان آقایان : دکتر ایوب اسپندار، دکتر عبدالحمید امامی، دکتر غلامحسین جویی، دکتر کامل شادپور و دکتر حسن وکیل. نفر اخیر به علت سابقه دوستی و آشنایی با دو تن از معاونهای وزارتخاغنه، رابط شورای معاونان با شورای بررسی برنامه و تشکیلات شد. این شورا وظیفه داشت با همکاری گروههای تخصصی، برنامه ها و نهادهای گوناگون وزارت بهداری را بررسی و نتیجه را به شورای معاونان گزارش کند. بدین منظور، شورای بررسی چهار گروه کار برای برنامه ریزی و بررسی : وضع موجود، سازمان و تشکیلات، خدمات بهداشتی، و درمان تشکیل داد. هریک از این گروهها ذنیز دارای چندین کمیته بود. مثلاً گروه برنامه ریزی خدمات بهداشتی 5 کمیته بنام کمیته های آموزش بهداشت، بهداشت خانواده و مدارس، بیماریهای واگیر، بیماریهای غیر واگیر و بهداشت محیط داشت.
نگارنده نیز که در آن هنگام مشغول گذراندن دوره MPH بودم، پس از خاتمه کار آموزی تابستانی، در نیمه دوم سال 1359 به این جمع خوانده شدم.
شورای بررسی برنامه و تشکیلات پس از بررسی، هماهنگ سازی و تدوین نتیجه کار گروههای مختلف، در آبانماه 1359، گزارش اولیه خود را در زمینه سیاستها، خط مشی ها و اولویتها و در اردیبهشت ماه 1360 جزوه های پنجگانه گزارش دوم خود را در زمینه شرح واحدها و تشکیلات به شورای معاونان ارائه و بکار خود خاتمه داد. به این ترتیب دوره اول که قریب 20 ماه طول کشیده بود، پایان یافت.
"با وجود آنکه در تدوین این گزارشها از نظرات گروه وسیع کارشناسان استفاده شده بود، بعلت تنگی وقت و تعجیل در اعلام سیاستها و خط مشی ها، توجیه بیشتر مطالب و تکمیل استانداردها مقدور نگردید. نقیصه دیگر این گزارشها، غفلت از موضوعات مربوط به آموزش نیروی انسانی و روشهای اجرای نظام پیشنهادی بود.
از این رو مولفین این مجموعه از گروه برنامه ریزی آموزش پزشکی و پزشکی اجتماعی مجتمع آموزشی و پژوهشی وزارت بهداری مامور بازنگری و تنظیم مجدد گزارشهای مذکور و رفع نقیصه های آن شدند…"
دوره دوم ، با این ماموریت آغاز شد و بکار تدوین تفصیل وظایف، ضوابط، ارتباط واحدها، رده های مختلف نیروی انسانی مورد نیاز، خطوط اصلی تغییرهای ضرور در تربیت نیروهای انسانی و بالاخره تنظیم برخی از معیارها و استانداردها برای خدمات و واحدهای اجرایی پرداخت.
با آنکه ادامه جنگ تحمیلی عراق با ایران و کشانده شدن بمباران شهرها به پایتخت، موجب آشفتگیهای اجتماعی، روانی و اداری فراوانی شده بود، کلیه ضوابط و روابطی که برای سازماندهی اجزای شبکه تدوین می گردید، جزء به جزء و بطور مشروح در جلسه شورای معاونان مطرح و بررسی می شد. همه هفته یک یا دو جلسه شورای معاونان به این کار اختصاص می یافت. اغلب جلسه ها از عصر شروع می شد و تا نیمه های شب و گاه تا یک بامداد بطول می انجامید. نان بربری گرم با پنیر و چای شیرین، شام شب شرکت کنندگان و چاشنی بحث داغ این جلسه ها بود و بمبارانها هیچ هراسی بر نمی انگیخت. ثمره ارزشمند این ایام – که یاد و یادگارش گرامی باشد – ضوابطی بود که در کتاب نگرشی بر بهداشت، درمان و آموزش نیروی انسانی پزشکی گرد آوری شده است. این کتاب بعداً اساس تدوین طرحهای گسترش شبکه های بهداشتی درمان کشور قرار گرفت. کتاب نگرشی، که پس از انتشار، بعلت یا علتهای نامعلومی با توطئه سکوت روبرو گردید، نقطه ای بود که در دیماه 1360 بر پایان عمر 9 ماهه دوره دوم گذاشته شد.
تجربه های ناموفق برنامه های توسعه کلی اقتصادی – اجتماعی در قبل از انقلاب، نشان داده بود که اگر برنامه ریزیهای کلی، با توزیع جغرافیایی و تفصیلی منابع همراه نباشد، به احتمال قریب به یقین، در اثر اعمال نفوذها و روابط فردی، به تشدید نابرابریها خواهد انجامید. بدین جهت، در کتاب نگرشی، انتخاب شهرستان بعنوان مقیاس اداری – جغرافیایی گسترش شبکه های بهداشتی درمانی کشور مورد تایید قرار گرفت. با توجه به شرایط اداری و مدیریتی آن روزگار و برای روشن شدن مفهوم، مسیر و حجم عملیات اجرایی گسترش شبکه های بهداشتی درمان کشور و مشخص شدن نقش و سهم هر شهرستان و جلوگیری از عارضه اعمال نفوذها و … تهیه طرحهای تفصیلی گسترش شبکه های بهداشتی درمانی به تفکیک شهرستانهای کشور بصورت ضرورتی اجتنان ناپذیر احساس می شد. این کار مستلزم آگاهی کامل از وضعیت جغرافیایی، فرهنگی و ارتباطی مناطق روستایی هر شهرستان بود، که نه مدارک مدون و مستندی برای آنها وجود داشت، و نه گرد آوری چنین اطلاعات وسیعی از عهده 2 یا 3 نفر برمی آمد.
برای آنکه دیدگاههای عرضه شده در این کتاب، همچون گزارشهای پیشین عقیم نماند، می بایست در عمل بازتاب وجوه فلسفی و معنای کاربرد سازمانی و اجرایی آن نشان داده می شد. این کار با مشکلات عمده ای مواجه بود : در ابتدا با حمایت سازمان یافته ای روبرو نبود. آگاهان آن را غیر ممکن می خواندند، یکی از سه تن از کار مشترک کناره گرفت، کسانی آن را سرپوش بیکاری می دانستند و در واقع نیز کاری بس عظیم و باورنکردنی می نمود.
لازمه فراخوانی آگاهان هر استان و بهره گیری از اطلاعات آنها تدوین و تمرین گامهای اجرایی این مرحله بود که متاسفانه با اوج گیری بیماری قلبی نگارنده همزمان شد. مدیریت هوشمندانه آقای دکتر محمد رضا کلانتری معتمدی، که به اهمیت کار پی برده بودند، اجازه دادند که بجای حضور در اداره ادامه کار را در منزل اینجانب ادامه دهیم. این تفاهم و همراهی کمک موثری در پیشبرد داین مرحله داشت. به این ترتیب کار مشترک آقای دکتر شادپور و نگارنده از اول صبح در خانه اینجانب شروع می شد و معمولاً تا پاسی از شب و گاه تا نیمه شب ادامه می یافت. این وضعیت چندین ماه بطول انجامید. نتیجه مشخص شدن روش کار و فهرست اطلاعات مورد نیاز و الگوهایی بود که روند کار و روش تدوین جزوه های شهرستان را روشن می ساخت.
دوره سوم ، به قصد دستیابی به آخرین اطلاعات دقیق منطبق با واقعیتهای محلی، با فراخوانی کلیه کارکنانی که سابقه خدمت طولانی و شناخت پایداری از مناطق روستایی شهرستان محل خدمت خود داشتند آغاز شد. طرحهای اولیه و ادامه آن در چند استان نشان داد که این کار تا چه حد دشوار، وقت گیر و فرساینده است. در نتیجه، یکی از سه نفری که این کار را شروع کرده بودند، به قول خود از کار همله جاتی فاصله گرفت. کارشناسان و خبرگانی هم که به این کار دعوت می شدند، با مشاهده روند کار، پس از نصایح و هدایتهای پند آموز کناره می گرفتند. توجیه آنان این بود که این کار محال است و سوم و جو سنگینی که بر محیط کار قبلی حاکم شده بود، ادامه کار از ساختمان مجتمع آموزشی و پژوهشی به ساختمان اصلی وزارتخانه منتقل شد.
این بزرگواران گرچه همت یاری نداشتند، ولی انصافاً از تبلیغات سوء و ایجاد تردید در مسئولان وقت ابداً دریغ نمی فرمودند. در نتیجه بتدریج، عدم حمایت اداری بدان حد رسید که تهیه وسایل اولیه کار مثل پونز و سنجاق رنگی به سختی میسر می شد، و گاه فقط همت و حوصله خواهر پیر و بیمارم که برای تهیه این لوازم فروشگاههای شمال تا جنوب تهران را زیر پا می گذاشت، باعث می شد که لوازم مورد نیاز فراهم گردد (رضای خاطرش از کار خیر ثمره زخماتش و قبول حضرت حق باد). گاه نیز حتی تامین ساندویچ ناهار کسانی که از استانها دعوت می شدند، میسر نمی گشت و مهمانان شهرستانی به هزینه جیب نجیب خود سیر می شدند. در چنین شرایط بود که به کمک کارکنان پرحوصله و زحمتکش استانها نسخه های خطی طرحهای گسترش، به تفکیک شهرستانهای کشور، آماده و بر روی کف یکی از اتاقهای کار چیده شد. تایپ و تکثیر سه نسخه از هر طرح (نسخه ای برای شهرستان مربوطه، یک نسخه برای استان و نسخه دیگر برای مرکز) و تبدیل آنها به جزوه های جلد شده، نیازمند همکاری یک ماشین نویس و دستور خرید حدود پنجاه هزار تومان کاغذ و مقوا بود، که تا ماهها فراهم نشد.
شرح وضعیت برای آقای دکتر مرندی، معاونت بهداشتی وقت، موجب شد که ایشان از این لاشه ها دیدن کنند. در جریان این دیدار گفته شد اگر خدای نکرده یکی از بمبها به ساختمان وزارتخانه اصابت کند، گنجینه ای از بین خواهد رفت که چون سابقه مشابهی در کشور ندارد به راحتی قابل جبران نخواهد بود. چند روز بعد ایشان نیز آقای دکتر منافی (وزیر) را به دیدن لاشه های مورد بحث آوردند و عین عبارت فوق را نقل کردند. پس از مشاهده آقای وزیر امکان تایپ ، تکثیر و تجلید طرحهای شهرستانها فراهم شد. این کار تا حوالی خرداد ماه سال 1363 بطول انجامید. تقریباً همزمان با آماده شدن طرحهای گسترش شهرستانها آقای دکتر علیرضا مرندی به وزارت منصوب شدند و ایشان نیز آقای دکتر حسین ملک افضلی اردکانی را به عنوان معاون بهداشت انتخاب کردند.
این تغییرات در آینده، نقش تعیین کننده ای در تحقق اجرایی شبکه ها پیدا کرد. زیرا :
– آقای دکتر مرندی چه قبل از این که معاون بهداشت بشوند (با حضور در محل کار گروه در مجتمع) و چه در دوران معاونت خویش در جریان تکوین و جزئیات تدوین شبکه ها قرار می گرفتند و به اهمیت این زیرساخت توجه داشتند.
– آقای دکتر ملک افضلی بعلت سابقه کار در مدیریت سپاه بهداشت و دوستی با آقای دکتر شادپور و نگارنده، علاوه بر آشنایی با روشهای مدیریت صحرایی و قاطع، براحتی با ظرایف و ظرفیتهای زیر ساخت و طرحهای تدوین شده آشنایی یافتند. به این ترتیب بود که زمینه جدی اجرای طرحهای شبکه فراهم شد.و

* انتخاب یک شهرستان – اسلام آباد غرب – بعنوان الگوی کار و پیاده کردن شبکه جامع در آن شهرستان. برآورد اولیه نشان می داد که این کار بالغ بر یکصد میلیون تومان هزینه خواهد داشت. در آن شرایط کشور، ارائه طرحی که اجرای آن فقط در یک شهرستان بالغ بر یکصد میلیون تومان هزینه داشته باشد، عاقلانه بنظر نمی رسید و به این دلیل بسرعت کنار گذاشته شد.
* انتخاب یک شهرستان از هر استان بهتر می توانست حمایت نمایندگان همه استانهای کشور در مجلس شورای اسلامی را جلب کند. لازمه این کار اتخاذ سه خط مشی اجرایی عمده بود :
– نخست این که به تبع سیاستهای تدوین شده، ابتدا ایجاد و گسترش واحدهای بهداشتی مورد تاکید قرار گیرد و تا زمانی که این مهم پایان نیافته است از دست زدن به ترکیب و وظایف بیمارستانها خودداری گردد.
– دیگر این که ، با توجه به منابع قابل دسترس، ایجاد خانه های بهداشت از اولویت اول برخوردار باشد.

تاریخچه بهداشت عمومی پس از انقلاب صنعتی
پس از انقلاب صنعتی در قرن هیجدهم و وقوع مشکلات عدیده ای همچون زاغه نشینی ، تراکم جمعیت، تجمع زباله و کثافت در اطراف شهرها، افزایش میزان بیماری و مرگ و میر و همه گیری ها بهداشت عمومی در سال 1840 در انگلیس متولد شد. در سال 1848 بهداشت عمومی با وضع قوانین بهداشتی اعلام کرد که دولت مسئول سلامت مردم است.
* جان اسنوا اپیدمیولوژیست انگلیسی از سال 1848 تا 1854 اپیدمی وبا را در لندن بررسی و ثابت کرد که آلوده بودن آب آشامیدنی در انتقال بیماری نقش داشته است.
* توسعه وتکامل بهداشت عمومی در قرن نوزدهم در حقیقت نتیجه پیشرفت دانش از یک طرف و از طرف دیگر احساس مسئولیت اجتماعی جوامع اروپایی بوده است، در آمریکا با پیروی از الگوی انگلیس و سپس در کشورهای فرانسه، اتریش، اسپانیا، ایتالیا، بلژیک و کشورهای اسکاندیناوی بهداشت عمومی توسعه پیدا کرد.
* در سال 1851 اولین کنفرانس رسمی بهداشت بین المللی در شهر پاریس برگزار شد که نمایندگان 12 کشور در آن شرکت داشتند، در این کنفرانس مقررات بین المللی مطرح و بامضاء نمایندگان دوازده کشور رسید.
* در سال 1875 در انگلستان قانون بهداشت عمومی به اجرا در آمد که در مورد مراقبت از محیط زیست انسان بود. یکی از کسانی که بیش از دیگران موجب اصلاحات بهسازی شد جان سیمون نخستین مدیر پزشکی بهداشت در لندن بود. وی نظامی برای بهداشت عمومی در انگلستان برپا کرد که تحسین جهان را برانگیخت.
* در سال 1873 لویی پاستور 2 فرضیه میکروبی ایجاد بیماری را پیش آورد و در سال 1877 روبرت کخ نشان داد که سیاه زخم در نتیجه یک نوع باکتری بوجود می آید.
* در سال 1881پاستور اصول واکسن های حفاظت کننده را بنا نهاد و از این راه محرک علاقه ای شد که تا به امروز نسبت به مکانیسم ایمنی وجود دارد.
* در سال 1907 در شهر رم (ایتالیا) تصویب نامه ایجاد سازمان بهداشت بین المللی که مرکز آن در شهر پاریس باشد امضاء شد.
جنبش جهانی در مورد فراهم نمودن مراقبت های بهداشتی اولیه (P.H.C )
در بهداشت بین المللی سالهای دهه 1970 از نظر بوجود آمدن موج همه گیر توجه به مراقبت های بهداشتی اولیه شاخص هستند. در سال 1978 کنفرانس بین المللی W.H.O و یونیسف در شهر آلماآتای کشور قزاقستان فعلی (شوروی سابق) تشکیل و بیانیه ای صادر شد که امروزه به عنوان یکی از ارزشمندترین سندهای بهداشتی جهان در سازمان های بین المللی و سطوح ملی کشورها مورد استناد و استفاده قرار می گیرد، این بنانیه می گوید :
نابرابری موجود در وضعیت بهداشت مردم، بخصوص بین مردم کشورهای پیشرفته و رو به پیشرفت و نیز در مناطق مختلف هر کشور از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پذیرفتنی نیست . بیانیه از کشورهای جهان دعوت می نماید که هدف سازمان جهانی بهداشت را در مورد بهداشت برای همه تا سال 2000 بپذیرند و اعلام نمود که مراقبت های بهداشتی اولیه راه رسیدن به بهداشت برای همه است.
مراقبت های بهداشتی اولیه، که چنین تعریف می شود (مراقبت های ضروری که قابل اجرا بوده، از نظر علمی صحیح، از نظر اجتماعی قابل قبول و قابل دسترس و از نظر تکنولوژی مناسب برای همه جاست و همه خانواده ها و افراد جامعه از طریق مشارکت کامل خود بابهای که جامعه و کشور در همه مراحل توسعه و با روح خود تصمیم گیری بتواند از عهده آن برآید )، از میان کوشش هایی برخاست که همسو با برآورد نیازها، افزایش پوشش، کاهش شکاف در وضعیت بهداشتی، کاهش هزینه ها ، ارتقاء خدمات و دخالت مردم در مراقبت از خودشان بود.
مراقبت های بهداشتی اولیه هسته و بخش جدایی ناپذیر سیستم بهداشتی و توسعه اجتماعی و اقتصادی جامعه است.
در مراقبت های بهداشتی اولیه، فکر ادغام همه جانبه انواع مختلف مراقبت ها وجود دارد که در آن غذای کافی ، آب تمیز، محیط عاری از آلودگی، محل سکونت قابل قبول، به اندازه مراقبت پزشکی اهمیت دارند.
تدوین مجدد بهداشت برای همه بعد از سال 2000
در سال 1981 کشورهای عضو W.H.O خود را به هدف بلند پروازانه تامین بهداشت برای همه تا سال 2000 یعنی دسترسی به سطحی از سلامتی که امکان دهد مردم جهان به یک زندگی اجتماعی و اقتصادی بارور برسند، متعهد نمودند . بهداشت برای همه به عنوان نقطه مرکزی راهکار سلامت، نقش خود را برای سازمان بهداشت جهانی و کشورهای عضو به مدت تقریباً 20 سال ایفا نموده است. هرچند که این روند به وسیله هریک از کشورها به لحاظ ویژگی های اجتماعی و اقتصادی شرایط بهداشتی و روند بیماری ها در آن جوامع و همچنین توسعه سیستم بهداشتی آنها به اشکال مختلفی تفسیر شده است. اما هدف والایی را بر پایه مفهوم عدالت در سلامتی مطرح نموده است. اخیراً راهکار بهداشت برای همه برای تضمین اهمیت و ارتباط مستمر آن در قرن بیست و یکم مجدداً تدوین شده و از طرف مجمع جهانی بهداشت در سال 1998 به تصویب رسیده است.
نو کردن استراتژی های بهداشت برای همه از جمله درصدد است که عوامل تعیین کننده سلامت (کاهش بروز بیماری ها و حجم کنونی ناسلامتی (ناخوشی) و رنج از بیماری (کاهش شیوع بیماری ها) از طریق تاکید بر اهمیت اقدام های بین بخشی در چارچوب توسعه، همه جانبه مورد توجه قرار گیرد و مراقبت های اولیه بهداشتی PrimaryHea thCareaa (PHC) به عنوان کلید دستیابی به بهداشت برای همه همچنان مفهومی با ارزش است. هشت جزء پیشنهادی در آلما آتا توسعه بیشتر یافته است. مثلاً : بهداشت مادر و کودک به بهداشت باروری تبدیل شده است. مفهوم داروهای اساسی به سویی پیش می رود که تکنولوژی های بهداشت را در برگیرد و تاکیدهای قبلی روی مبارزه با بیماری های واگیردار و سوء تغذیه در آینده، مبارزه با بیماری های غیر واگیردار و سانحه ها را در برخواهد گرفت. ایمنی غذا همانند دیگر جنبه های تغذیه مورد توجه قرار خواهد گرفت و آموزش بهداشت بخشی از استراتژی های وسیع تر بهداشتی خواهد شد. همچنین تامین آب و بهسازی محیط، ایمن سازی و تغذیه سالم و کافی همواره حیاتی خواهد بود.
اقدام های اساسی بهداشت عمومی با تعیین عامل های موثر بر سلامت، محافظت از سلامت و درمان بیماری ها به پیشگیری اولویت می دهد. پیشگیری، مهم ترین عامل های موثر در بروز بیماری ها را با استفاده از روش های فنی، قانونی، اداری و رفتاری مورد توجه قرار می دهد. این امر، به وسیله دولت ها، سازمانی های غیر دولتی، افراد ون بخش خصوصی به اجرا گذارده می شود. همانند PHC ، اقدام های اساسی بهداشت عمومی اجزایی مثل ایمن سازی، آب سالم و بهسازی محیط را در بر می گیرد و موارد زیر را شامل است :
مدیریت اطلاعات بهداشتی
محافظت از محیط
آموزش و ارتقای بهداشت
پیشگیری، مراقبت از بیماری و مبارزه با بیماری های واگیردار
وضع قوانین و برقراری مقررات
پژوهش بهداشتی
تدوین و اجرای سیاستها، برنامه ها و خدمت های بهداشتی
تربیت نیروی انسانی
ارزیابی و استاندارد کردن تکنولوژی بهداشت
بهداشت حرفه ای و ارائه خدمت های ویژه به جمعیت های خاص
بعضی از این فعالیت ها در نظام شهرستان به اجرا در آمده است و باید استانداردها و روش های پایش آنها مشخص شود. هدف ، بهبود کیفیت حیات و کاهش میزان بروز بیماری ها از طریق نگاه به آینده و اعتلای سطح بهداشت، پیشگیری از بیماری ها، پایش ، مراقبت و کاهش بار بیماری و بکارگیری موازین اثر بخش است. دولتها باید بر انجام دادن اقدام های عمده مربوط به بهداشت عمومی و فراهم ساختن همگانی خدمتها تاکید بیشتر مبذول دارند.
این خدمات اساسی است زیرا :
الف ) از اپیدمی و انتشار بیماری ها (در سطح کشور و سطح بین الملل) جلوگیری می کنند.
ب) مردم را در مقابل خطرهای محیط محافظت می کنند.
ج) جلو صدمه ها را می گیرند.
د) رفتارهای سالم را تشویق می کنند.
ه) به مقابله با بلاها برمی خیزند.
و) کیفیت خدمات و دسترسی به آنها را تضمین می کنند.
ز) از مدیریت حمایت می کنند و
ح) از تربیت نیروی انسانی و تامین منابع مالی و تکنولوژی پشتیبانی می کنند.
بهداشت عمومی (Public Health)
کلمه بهداشت از واژه ی Hygeian (ایزد بانوی افسانه ای بهداشت در یونان قدیم) گرفته شده که به صورت زن زیبایی نمایش داده می شود که جامی در دست خود د ارد و یک مار مشغول نوشیدن از آن است. برابر افسانه های یونانی مار گواه بر هنر بهبود دادن است که نشانه آن تا امروز نیز محفوظ مانده است. بهداشت عبارتست از: "علم سلامتی و شامل همه عواملی است که در ایجاد زندگی سالم سهمی برعهده دارند": اصطلاح "بهداشت عمومی"از حدود سال 1840 به میان آمده است و از نیاز به حفاظت "عموم مردم" در برابر انتشار بیماری های واگیر برخاسته است. بعداً در سال 1848 این اصطلاح به صورت قانون در آمد، قانون بهداشت عمومی انگلیس تبلور کوشش های سازمان یافته توسط جامعه به منظور حفاظت و ارتقای سلامت و بازگرداندن سلامتی از دست رفته مردم است.
در سال 1920 آقای وینسلو Winslow پرفسور سابق بهداشت عمومی در دانشگاه Yale تعریف مفصلی از بهداشت عمومی بدست داد. کمیته ی کارشناسان سازمان بهداشت جهانی درباره ی اجرای خدمات بهداشت عمومی با اقتباس از تعریف قبلی وینسلو، بهداشت عمومی را به این شرح تعریف کرده است.
"علم و هنر پیشگیری از بیماری ها، طولانی کردن زندگی و ارتقای سلامت و موثر کردن آنها از طریق کوشش های سازمان یافته ی اجتماعی برای بهسازی محیط زیست مبارزه با عفونت های واگیر، آموزش بهداشت فردی به اشخاص، سازمان دادن خدمات پزشکی و پرستاری به منظور تشخیص زودرس و درمان ، پیشگیری از بیماری ها و ایجاد نظام اجتماعی، به منظور تضمین بهره وری همه ی اشخاص از استانداردهای مناسب زندگی برای حفظ سلامت و سازمان دادن این مزایا به طوری که هر شهروندی بتواند حق حیات و ادامه زندگی سالم را بشناسد.
در سمپوزیوم منطقه ای دفتر سازمان بهداشت جهانی در اروپا در سال 1966 پیشنهاد شد که باید تعریف بهداشت عمومی چنان گسترش یابد که شامل سازمان دهی خدمات مراقبت بهداشتی هم بشود، این موضوع توسط یک کمیته ی کارشناسی دیگر هم در سازمان بهداشت جهانی در سال 1973 مورد پشتیبانی قرار گرفت و با این ترتیب علم بهداشت عمومی نوین، سازمان دهی خدمات بهداشتی عمومی به وسیله ی عوامل فرهنگی، سیاسی و اجرایی کشورها تعیین می شود، انواع گوناگون سازمان دهی امکان پذیر است.
بهداشت عمومی در شکل کنونی خود مخلوطی از رده های مختلف علمی (مانند اپیدمیولوژی آمار حیاتی، علوم آزمایشگاهی، علوم اجتماعی و جمعیت شناسی) همراه با مهارت ها و استراتژی هایی (مانند پژوهش های همه گیری شناختی، برنامه ریزی و مدیریت اقدامات مداخله ای، مرقابت از بیماری ها و ارزشیابی) است که در جهت نگهداری و ارتقای سطح سلامت مردم به کار می رود.
با پیروی از هدف "بهداشت برای همه" بهداشت عمومی نوین در سراسر عالم پدیدار و به شرح زیر تعریف شد :
"کابرد سازمان یافته ی منابع محلی ، ایالتی، کشوری و بین المللی در راستای رسیدن به "بهداشت برای همه" یعنی رسیدن همه مردم جهان در سال 2000 به سطحی از سلامتی که امکان دهد به یک زندگی از نظر اجتماعی و اقتصادی مثمر دست یابند."
بهداشت عمومی نه تنها یک رده علمی بلکه یک "نهاد اجتماعی" شده است که برای انجام کارهایی درباره ی میزان مرگ و وضعیت بهسازی و بسیاری دیگر از موضوعات مرتبط با زندگی و مرگ به وسیله جامعه ایجاد و نگهداری می شود. با این مفهوم بهداشت عمومی هم یک مجموعه ی دانش و همه وسیله ای برای کاربرد دانش است.
رویکرد جدید بهداشت عمومی
در واژه نامه ارتقای سلامت، بهداشت عمومی چنین تعریف شده است. بهداشت عمومی علم و هنر ارتقای سلامت، پیشگیری از بیماری و افزایش طول عمر از طریق تلاش های سازمان یافته جامعه است.
بهداشت عمومی یک مفهوم اجتماعی و سیاسی است که هدف آن بهبود سلامت، طولانی کردن عمر و اعتلای کیفیت زندگی تمام مردم از طریق ارتقای سلامت، پیشگیری از بیماری و اشکال مختلف مداخله های بهداشتی است. امروزه بر رویکردهای مختلف برای توصیف و تجزیه و تحلیل تعیین کننده های سلامت و روش های حل مشکلات بهداشت عمومی تاکید می شود. مشخصه این رویکرد جدید بهداشت عمومی عبارتست از :
الف – درک همه جانبه راه هایی که در آن شیوه های زندگی و شرایط زندگی، موفقیت سلامت را تعیین می نماید.
ب) تشخیص ضرورت توزیع منابع و سرمایه گذاری صحیح در سیاست ها، برنامه ها و خدماتی که از طریق حمایت از شیوه های زندگی بهداشتی و ایجاد محیط های پشتیبان برای سلامت، سلامتی را حفظ و حمایت می کنند.
مفهوم اکولوژیکی (زیست محیطی) بهداشت عمومی در متون و منابع بهداشتی منعکس شده است. این مفهوم در پاسخ به طبیعت متغیر مسائل بهداشتی و تداخل آنها با مشکلات محیط ظاهر شده در سطح دنیا، ایجاد شده و تکامل پیدا کرده است. مشکلات جدید شامل خطرات زیست محیطی جهان از قبیل تخریب لایه اوزون، آلودگی غیر قابل کنترل و مهار نشدنی هوا و آب و گرم شدن دنیا است. این تغییرات تاثیر پایداری بر روی سلامت دارند که اغلب، مدل های ساده علیت و مداخله را تحت الشعاع قرار می دهند.
جنبه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حقوقی بهداشت عمومی
چنانکه گفته شد بهداشت عمومی، علم و هنر ارتقای سلامت، پیشگیری از بیماری و افزایش طول عمر از طریق تلاشهای سازمان یافته جامعه است.
منشور اتاوا با مفهوم سلامت به عنوان یک حق انسانی، بر پیش شرط های معین برای تحقق سلامت، تاکید دارد که شامل صلح، منابع اقتصادی مناسب، غذا، مسکن و یک اکوسیستم (زیست محیط) پایدار و استفاده مداوم از منابع می باشد . پذیرش این پیش شرط ها روابط جدا نشدنی ما بین شرایط اجتماعی و اقتصادی، محیط فیزیکی، شیوه های زندگی فردی و سلامت را مورد توجه قرار می دهد.
این وابستگی ها، کلید درک همه جانبه از سلامت را که محور تعریف ارتقای سلامت است، فراهم می سازد. سلامت از نظر سازمان بهداشت جهانی به عنوان یکی از حقوق عمده انسانی تلقی می شود و در نتیجه همه مردم باید به منابع اساسی برای تامین سلامت دسترسی داشته باشند. درک و شناخت همه جانبه سلامت دلالت بر این دارد که کلیه نظام ها و ساختارهایی که شرایط اجتماعی، اقتصادی و محیط فیزیکی را تحت کنترل و تسلط خود دارند، باید مضامین فعالیت های خود را در رابطه با اثراتی که بر روی سلامت و رفاه فرد و جامعه دارند در نظر بگیرند.
عوامل اجتماعی و اقتصادی موثر بر سلامت
تعدادی از مطالعات اخیر به ویژه بر بحث توسعه اجتماعی و اقتصادی به عنوان مقوله های اصلی عوامل تعیین کننده سلامت متمرکز بوده و بررسی های بسیاری نشان می دهند که نشانه های اولیه وخامت در وضعیت بهداشتی جمعیت به طور معمول با تغییر در شرایط اجتماعی، اقتصادی و محیطی مشخص می گردد.
در سطح ملی، رابطه واضحی بین عملکرد اقتصادی، توزیع درآمد و وضعیت بهداشتی وجود دارد که دارای معانی ضمنی چشمگیری برای سیاستگذاری اجتماعی و اقتصادی است درآمد سرانه میانگین بالاتر یک شکور و برابری بیشتر در توزیع درآمدش، احتمال زندگی طولانی تر و سالم تر را برای مردمش افزایش می دهد. الگوهای سلامت مادر و کودک اغلب منتج از روندهای اقتصادی عمومی بوده و برای مثال، حساسیت میزان های مرگ و میر کودکان و نوزادان نسبت به محدودیت های اقتصادی قابل رویت است. مطالعات انجام شده در کشورهای رو به رشد، نشان دهنده افزایش 10 درصدی سرانه و سقوط 5/3 درصدی در میزان های مرگ و میر کودکان می باشد. طبق اعلام بانک جهانی، این ارزیابی، تاثیر کلی درآمد بر سلامت را نشان می دهد. تاثیر مذکور ناشی از تلاش هایی که به طور مستقیم با درآمد مرتبط اند (مانند مصرف غذا) و نیز تلاش های غیر مستقیم از طریق عواملی که خودشان به طور اساسی توسط درآمد تعیین می شوند (مانند دسترسی به آب سالم و دفع بهداشتی، دسترسی به مراقبت بهداشتی و غیره) می باشد. گزارش بانک جهانی همچنین حاکی از آن است که یک افزایش 10 درصدی در درآمد، مرگ و میر نوزادان را به بین یک تا دو درصد در نیجریه، سریلانکا، تایلند و چند کشور آمریکای لاتین کاهش می دهد.
اکنون مدارک قاطعی وجود دارد که نشان می دهد تعداد زیادی از بیماری ها و مرگ های معاصر (و در نتیجه، استعداد برای ارتقای سلامت) ریشه در نوع توسعه اقتصادی داشته و در ارتباط با عوامل اجتماعی می باشد. در کل، اگر توسعه اقتصادی همپای با کاهش نابرابری های اجتماعی پیش رود محیط زیست مستعد و سرمایه اجتماعی مناسبی فراهم می شود که تاثیری مثبت بر مجموعه گسترده ای از شاخص های اجتماعی و بهداشتی خواهد داشت. در هر دوی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، تعداد فقرا شاخص مهمی برای تمایزها (نابرابریها) در سلامت بوده و در هر جامعه ای درآمد و وضعیت زنان تاثیر شگرفی بر سلامت جمعیت دارد. به خصوص در فقیرترین کشورها سیاست هایی که رشد درآمد خانواده، کاهش فقر و توسعه فرصت ها بویژه برای دختران را سرعت می بخشد، به مردم کمک می کند تا از سلامت بهتری برخودار شوند.
Wilkinson در کتابش "جوامع ناسالم" بر ضرورت بحث در خصوص مسایل اجتماعی و اقتصادی جهت درک بهتر از آثارشان بر سلامت تاکید دارد و در این مطالعه، داده های چندین کشور اروپایی و نیز ایالت متحده و ژاپن به نحو جالبی تحلیل می شود، از نتایج اصلی مطالعه Wilkinson می توان به دو مورد زیر اشاره کرد :
1- در ورای سطح مطمئنی از ثروت، ضرورتاً این گونه نیست که جوامع غنی تر، سلامت بهتری داشته باشند اما جوامعی که در آنها تفاوت درآمد بین فقیر و عنی کمتر است، سالمترند.
2- افزایش نابرابری ها موجب فشارهای اقتصادی، اجتماعی و رواشناختی شده و از تندرستی کل جامعه می کاهد.
توزیع درآمد نه تنها برای سلامت بلکه برای همبستگی اجتماعی نیز مهم است جوامعی که در آن میزان بالایی از نابرابری درآمد داشته باشد، به سوی سطوح بالاتری از جنایت های خشونت بار نیز کشیده می شوند. محرومیت موجب استرس، محدودیت اقتصادی و کاهش توانایی مردم برای ایفای وظایفشان شده و در ایجاد مشکلات روانشناختی موثر است به هر حال، نابرابری درآمد نیز باید در چشم اندازی گسترده تر از دسترسی به منافع اجتماعی (مانند آموزش رایگان) برای گروه های کم درآمد مورد توجه قرار گیرد.
در بسیاری از نقاط دنیای امروز، بخش فزاینده ای از مردم در فقر زندگی می کنند کاهش رشد اقتصادی بالا در تلفیق با بیکاری فزاینده، نا امنی شغلی و مشاغل با درآمد اندک منتهی به شکاف های درآمد گسترده و نابرابری اجتماعی فزاینده شده و در بسیاری از کشورها دشواری شرایط زندگی و گسترش ساختارهای خانوادگی دچار اشکال، خانواده های تک والدی، طلاق خانواده های مهاجر، واقعیتی رو به رشد می باشد. بازار کار محدود و شبکه های حمایتی اجتماعی و خانوادگی ضعیف موجب می شوند که تعداد بیشتری از کودکان، در معرض زندگی در فقر قرار گیرند. چنین مسایلی عواقب بهداشتی کوتاه و بلند مدت بسیار جدی را به بار خواهد آورد، مگر این که "سیاست تعیین کننده، هماهنگ شده و بین بخشی واضحی" برای رویارویی با این پدیده طراحی و به طور موثری اجرا شوند. حفظ سلامتی (جدای از بهبود آن و به تنهایی) در عمل ذبسیار مشکل بوده و اگر از چنین راهکارهایی استفاده نشود، تحقق سلامت نیازمند سرمایه های بیشتری می باشد.
به هر حال چنانچه کارشناسان در سطح بین المللی اعلام کرده اند، بدون شک پیشرفت چشمگیری طی دهه گذشته در بسیاری از حوزه های سلامت صورت گرفته است میزان های مرگ و میر شیرخواران و کودکان، کاهش و میانگین امید به زندگی افزایش پیدا کرده است. به عنوان مثال نسبت جمعیت کشورهای در حال توسعه، با امید به زندگی کمتر از 60 سال از 38% در سال 1990 به 19% در سال 1999 کاهش پیدا کرده است شیوع بسیاری از بیماری های عفونی در دهه گذشته کاهش یافته است (فلج اطفال احتمالاً بهترین مثال در این زمینه است) که دلیل آن را می توان به تغییرات وضعیت زندگی ، تغذیه، داروها، واکسن ها، آموزش بهداشت و روش های حفظ محیط زیست نسبت داد. سلامت نامطلوب و ناکافی کماکان محدودیتی برای تلاشهای صورت گرفته جهت توسعه محسوب می شود. غنای بی نظیری در سطح جهان بوجود آمده است اما تمام نواحی دنیا به صورت یکسان در ارتقای سلامت مشارکت نداشته اند به عنوان مثال در سال 1999 میانگین امید به زندگی در هنگام تولد 2/49 سال در توسعه نیافته ترین کشور در مقایسه با 2/75 در کشورهای توسعه یافته بود. بعلاوه در بسیاری از کشورها امید به زندگی طی دهه 1990 بذلیل ایدز کاهش پیدا کرد.
سلامت (Health )
هر جامعه ای به عنوان بخشی از فرهنگ خود مفهوم خاصی از سلامتی دارد. اما تاکنون تعریف مشخصی از سلامتی نداریم هیچ معیار منفردی برای اندازه گیری سلامتی وجود ندارد و به همان میزان که تشخیص بین مرگ و زندگی آسان است، تشخیص بین سلامتی و بیماری مشکل است. در بین تعریف هایی که هنوز بکار می رود احتمالاً، قدیمی ترین تعریف آن است که "سلامتی عبارتست از بیمار نبودن" . دز بعضی فرهنگها سلامت و هماهنگی (Harmony ) مترادف یکدیگر به حساب می آیند و هارمونی عبارتست از "سازگار بودن با خود، جامعه، با خدا و جهان".
هندیان و یونانی های قدیم در این مفهوم سلامتی مشترک بوده و بیماری را به اختلال تعادل بدنی نسبت به آنچه اخلاط می نامیدند، منتسب می نمودند.
در فرهنگ لغت آکسفورد سلامت چنین تعریف شده است، وضعیت عالی جسم یا روح و حالتی که اعمال بدن به موقع و به طور موثر انجام شود.
سلامت برابر نظریه بوم شناسی (اکولوژی) به عنوان تعادل پویا بین انسان و محیط زیست او در نظر گرفته می شود.
تعریف سازمان جهانی بهداشت از سلامتی در سال (1948) در مقدمه اساسنامه آن تعریفی است که از همه بیشتر پذیرفته شده است و به شرح زیر می باشد:
"سلامتی عبارتست از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه تنها بیمار یا معلول نبودن" این تعریف بسیار کلی و گسترده است به این جهت از آن انتقاد شده است که نمی توان تندرستی را به عنوان یک حالت کلی تعریف کرد بلکه باید شامل فرآیند تطبیق پیوسته با تقاضاهای متغیر زندگی و تغییراتی که به معنای زندگی داده می شود، منظور گردد.
تعریف WHO در نظر بسیاری افراد یک هدف آرمانی به شمار می آید نه نظریه ای واقع بینانه، چون با این تعریف هیچکس عملکرد کامل زیست شناختی، روان شناختی و اجتماعی نمی تواند داشته باشد. و بنابراین سالم به شمار نمی آید. با وجود موارد نامبرده این تعریف کاربرد مثبت و گسترده ای دارد و نشان دهنده آرزوی مردم و نماینده هدف کلی، یا هدفی است که ملت ها باید برای آن بکوشند. بهر حال سلامتی فقط زندگی کردن نیست، بلکه منبعی برای زندگی روزمره است.
سلامت یک مفهوم مثبت است که بر منابع و امکانات اجتماعی و شخصی و همچنین توانایی های جسمانی تاکید دارد.

ارتقای سلامت (Health Promotion)
ارتقای سلامت عبارتست از فرآیند توانمند سازی مردم جهت افزایش کنترل بر سلامت و بهبود سلامت خود.
ارتقای سلامت ارائه دهنده یک فرآیند همه جانبه اجتماعی و سیاسی بوده و تنها شامل تقویت مهارت ها و توانایی های افراد نیست، بلکه علاوه بر آن، شامل تفسیر شرایط اجتماعی، محیطی و اقتصادی به منظور کاهش اثرات نامطلوب شرایط یاد شده در سلامت جامعه و فرد نیز می باشد.
ارتقای سلامت روند قادرسازی مردم در جهت افزایش کنترل آنها بر تعیین کننده های سلامت و از آن طریق بهبود سلامت است. برای پایدار نمودن برنامه ارتقای سلامت، مشارکت، یک عنصر اساسی است.
منشور اتاوا سه راهبرد اساسی را برای ارتقای سلامت تعیین می کند. این راهبردها عبارتند از :
حمایت همه جانبه (Advocacy ) برای تحقق سلامت با هدف فراهم نمودن شرایط ضروری برای سلامت که در بالا ذکر شد.
قادر سازی (Enabling) همه مردم جهت عملی نمودن کامل ظرفیت آنها در زمینه سلامت.
3- مداخله کردن (Mediating ) در منافع مختلف جامعه، در راستای سلامت.
این راهبردها به وسیله پنج اولویت اقدامات اساسی در جهت ارتقای سلامت که در منشور اتاوا (در سال 1986) ارائه شده مورد حمایت قرار می گیرد :
* سیاست های عمومی سالم
* ایجاد محیط های حمایتی برای سلامت
* تقویت فعالیت های اجتماعی در جهت سلامت
* توسعه مهارت های شخصی
* بازنگری خدمات بهداشتی
هریک از این راهبردها و حوزه های عمل در واژه نامه ارتقای سلامت مفصلا تعریف شده است.
اعلامیه جولای 1997 جاکارتا در رابطه با رهبری و هدایت ارتقای سلامت به قرن 21 تاکید نمود که این راهکار و حوزه های عمل به کلیه کشورها مرتبط است به علاوه رویکردهای جامع برای توسعه سلامت جزء موثرترین رویکردها می باشند. آنهایی که ترکیبی از این پنج راهکار را بجای رویکردهای تک محوری استفاده می کنند اثربخشی بیشتری را تجربه می نمایند.
ایجاد محیط های بهداشتی، فرصت های عملی جهت اجرای راهبردهای جامع را فراهم می آورد.
سود بهداشتی / یادگیری در زمینه سلامت، مشارکت را پرورش می دهد. دسترسی به آموزش و اطلاعات ، جهت دستیابی به مشارکت موثر و توانمند سازی مردم و جوامع ضروری است.
اعلامیه جاکارتا پنج اولویت را برای سلامت در قرن بیست و یکم تعیین می کند :
* اعتلای مسئولیت اجتماعی برای سلامت.
* افزایش سرمایه گذاری برای توسعه سلامت
* گسترش مشارکت برای ارتقای سلامت
* افزایش ظرفیت اجتماعی و توانمندسازی افراد
* تضمین ساختار مناسب برای ارتقای سلامت
هریک از اولویت های یاد شده در واژه نامه نامبرده به تفصیل تعریف شده است.
سلامت اجتماع و معیارهای مربوط به آن.
سلامت اجتماع و معیارهای مربوط به آن
همانطوری که از مجموع افراد، اجتماع بوجود می آید. حاصل جمع وضع سلامت افراد نیز سلامت اجتماع را بوجود می آورد. می توان گفت سلامت کل جامعه و افراد نتیجه تاثیر عوامل بسیاری است که متغیرها یا عوامل مهمتر توضیح داده خواهد شد.
مطابق بیانیه جاکارتا (چهارمین کنفرانس بین المللی در زمینه ارتقای سلامت در ژوئیه 1997) تعیین کننده های سلامت (Determinants of Health) چنین تعریف شده است :
"طیفی از عوامل شخصی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی هستند که وضعیت سلامت افراد و جوامع را تعیین می نمایند.
بنابراین عواملی که بر سلامت تاثیر می گذارد چند بعدی و متداخل هستند. ارتقای سلامت اساساً با اقدام و حمایت همه جانبه طیف وسیعی از تعیین کننده های قابل تغییر و بالقوه سلامت ارتباط دارد و نه تنها با اقدامات فردی از قبیل رفتارهای بهداشتی و شیوه های زندگی مرتبط است بلکه با عواملی از قبیل میزان درآمد، وضعیت اجتماعی، آموزش، استخدام و کار، شرایط زندگی، دسترسی به خدمات مناسب بهداشتی و محیط فیزیکی نیز در ارتباط است. این عوامل با هم شرایط مختلف زندگی را که بر روی سلامت تاثیر می گذارد ایجاد می کند. عوامل مهمتر عبارتند از :
وراثت
محیط زیست
سبک زندگی
وضعیت اقتصادی، اجتماعی
خدمات بهداشت و رفاه خانواده
سایر عوامل (نظام های وابسته به بهداشت یعنی مواد غذایی، کشاورزی، آموزش و …)
عوامل تعیین کننده تندرستی
الف – وراثت: صفات جسمی و روانی انسان از زمان لقاح تعیین می شود و تغییر ناپذیر می ماند. نابهنجاری های ژنتیک مانند اختلال های سوخت سازی، عقب ماندگی ذهنی، بعضی انواع بیماری قند، و … بیماری های شناخته شده ای هستند. امروزه برای تعداد بسیار زیادی از بیماری ها عامل ژنتیک شناسایی شده و روز به روز هم فهرست این بیماری ها درازتر می شود.
سلامت ژنتیک عبارتست از حالتی که ژنهای مربوط و مخصوص نقایص و بی نظمی های جدی وجود نداشته و از نظر مجموع مقدار مواد کروموزومی کاریوتیپ، یا مقدار تعیین شده به عنوان مثبت هم انحراف در کار نباشد و تشکیلات ژنتیک ژنهای مربوط به ویژگی های هنجار و کاریوتیپ هنجار را داشته باشد.
ب – محیط زیست : از محیط شغلی، عاطفی و اقتصادی اجتماعی هم صحبت می شود محیط زیست باید به صورت کلی و جامع در نظر گرفته شود. در صورت مساعد بودن محیط زیست، شخص می تواند از همه توانایی های جسمی و روانی خود استفاده کامل کند.
ج – شیوه زندگی (Life style) : شیوه زندگی ترکیبی است از الگوهای رفتاری و عادت های مشخصی که در طی فرآیندهای اجتماعی شدن به وجود می آید با این اصطلاح بیشتر بر روش زندگی شخص اشاره می شود و از طریق روابط متقابل شخص با پدر و مادر، دوستان، خواهر و برادر، مدرسه، رسانه های گروهی و … آموخته می شود.
خدمات بهداشتی درمانی در ایران
هدف از عرضه خدمات بهداشتی درمانی (به طور مطلوب) تامین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی برای افراد جامعه در بالاترین حد ممکنه می باشد و نژاد، عقیده، رنگ، محل سکونت و یا وضع اجتماعی نباید مانع از این باشد. این خدمات که شامل خدمات پیشگیری، تشخیصی، درمانی و نوتوانی (یا توانبخشی) است باید دارای خصوصیات زیر باشند:
1- در دسترس همگان قرار گیرند.
2- از نظر کیفیت خوب و در سطح قابل قبول عرضه شوند.
3- دارای کارآیی بوده و مستمر باشند.
در مورد سیستم ارائه خدمات بهداشتی درمانی در ایران و سه خصوصیت نامبرده می توان گفت که علیرغم اقدامات و طرحهای پیش بینی شده، تلاشهای انجام یافته که بتوان این خدمات را در سطح بهتری ارائه نمود، مشکلاتی در حال حاضر سبب گردیده که عرضه این خدمات در سطح کشورمان بنحو مطلوب انجام نگیرد و ضمن پائین بودن کیفیت خدمات، تمام افراد جامعه به طور یکسان از آن بهره نگیرند. چندی از این مشکلات به شرح زیر می باشد :
* افزایش سریع جمعیت و پراکندگی آن
* عدم اطلاع کافی از امکانات درمانی و طرز استفاده مطلوب از آن.
* عدم تمکن مالی برای پرداخت هزینه خدمات و متزلزل شدن زندگی در ایام بیماری و بستری.
* فقدان اعتماد متقابل بین بیمار و پزشک، بیمار و دستگاههای عرضه کننده خدمات.
* پائین بودن سطح آموزش فردی و فرهنگی و عدم اطلاع رسانی از مسایل بهداشتی.
* عدم توزیع عادلانه و صحیح نیروی انسانی در سطوح مختلف ارائه خدمات.
* رکود علمی به علت عدم دسترسی به منابع علمی و شرکت در کنفرانس ها، سمینارها و دوره های باز آموزی.
* فقدان کنترل دقیق، نظارت و ارزشیابی خدمات.
* فقدان یا کمبود تسهیلات درمانی و توزیع نامتعادل آنها در سطح کشور.
* عدم هماهنگی دستگاههای سرویس دهنده با یکدیگر و نامشخص بودن حدود وظایف و مسئولیت های موسسات و سازمانها در سطح کلی کشور.
* فقدان سیستم صحیح آموزش بهداشت.
* مشکلات عدیده در سیستم ارجاع و عدم اجرای صحیح آن بعلل مختلف.
* وجود مشکلات در رابطه با نیروی انسانی این بخش.
* عدم استفاده مناسب از ظرفیت های موجود در تسهیلات موجود.
* عدم وجود مدیران شایسته و کارآ به تعداد کافی در همه سطوح ارائه خدمات
* عدم هماهنگی درون بخشی و بین بخشی.
* کیفیت نازل خدمات ارائه شده .
* معیارهای ناکافی در زمینه کارآیی و بازدهی کارکنان
* شرح وظایف نارسای کارکنان.
منابع انسانی در بهداشت و درمان
انتخاب واژه منابع انسانی بجای واژه های متداول قدیمی ترین از جمله نیروی انسانی، به دلیل این واقعیت است که انسان تنها بعنوان یک نیرو یا ابزار کار به حساب نمی آید بلکه منبعی است لایتناهی که جان و روح و تار و پود اصلی سازمانها را تشکیل می دهد.
منابع انسانی نه تنها با ارزش هستند بلکه در بخش بهداشت و درمان که از تعداد زیادی کارکنان آموزش دیده استفاده می شود، گران و پر بها می باشد. منبع انسانی بهداشتی، گرانبهاترین منبع اصلی در وزارتخانه یا سازمان های بهداشت است. همچنین در ارائه مراقبت های بهداشتی، مسئله آموزش، اهمیت فوق العاده ای دارد زیرا بدون وجود یک نیروی کار بهداشتی آموزش دیده ، سایر منابع نمی توانند بخوبی مورد استفاده قرار گیرند.
منابع انسانی برای بهداشت و درمان به اشخاصی دلالت می کند که در تولید و ارائه خدمات بهداشتی، به هر شکلی درگیر هستند. این افراد ممکن است داوطلب باشند و یا در قبال پول کار کنند و برای انجام وظایفشان، آموزش رسمی دیده یا ندیدهباشند و در بخش خصوصی یا دولتی هستند.
در طول نیم قرن گذشته، برنامه ریزی منابع انسانی در زمینه بهداشت، بنا به دلائل مختلف و متعدد مورد توجه بوده است که عبارتند از :
* افزایش کمیت کارکنان بهداشتی و درمانی
* بهبود سطح آموزش تمام رده های کارکنان بهداشتی و درمانی
* دستیابی به برابری استانداردهای آموزش در سطح کشور
* بسط و گسترش کارکنان کمکی و چند پیشه
* تنظیم توزیع کارکنان بهداشتی درمان برای دستیابی به تساوی بیشتر در دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی
* جهت دار کردن برنامه ریزی، آموزش و بکارگیری کارکنان برای دستیابی به هدفهای بهداشت برای همه از طریق مراقبتهای بهداشتی اولیه
منابع انسانی در بهداشت و درمان از گروه های مختلف و رده های شغلی متفاوت تشکیل شده است. شغل ها و رده های شغلی به مجموعه ای از وظایف گفته می شود که مستلزم ترکیب خاص از دانش و توانایی ها می باشد و با عنوان خاصی مانند دکتر، پرستار، تکنسین، آزمایشگاه و بهداشت محیط مرتبط است.
همان طوری که در فهرست زیر مشاهده می شود این گروه ها بسته به تحصیلات و مهارتی که در ارائه خدمات بهداشتی درمانی دارند و نیز با توجه به تشکیلات بهداشتی و درمان که بحث آن گذشت، در مشاغل گوناگون مشغول بکارند که تقسیم بندی ذیل از تقسیم بندی های مرتبط با کارکنان بهداشتی درمانی می باشد:
پرسنل پزشکی
پزشک ارشد (تصمیم گیران بیمارستان)
پزشک متخصص
پزشک مدیر
پزشک ارشد عمومی
پزشکیار(این رده را در حال حاضر در ایران نداریم)
پرسنل دندانپزشکی
کمک دندانپزشک (در ایران کاردان ها یا پرستاران دهان و دندان)
تکنسین دندانسازی
کمک دندانساز
کارکنان دارویی
داروساز
کمک داروساز
دستیار داروسازی (در ایران تکنسین امور داروئی)
کارکنان آزمایشگاه
دکتر علوم آزمایشگاهی
تکنسین آزمایشگاهی
رادیولوژیست
کاردان رادیولوژی
کمک لابراتور رادیولوژی
کارکنان آموزش بهداشت
مربی بهداشت
کمک مربی بهداشت (در ایران کارشناسان و کاردان های بهداشت و بهورزان)
کارکنان فیزیوتراپی
فیزیوتراپیست
کمک فیزیوتراپیست
کارکنان تغذیه
متخصص تغذیه
دستیار تغذیه
پرسنل پرستاری
پرستاران
پرستار ماما
پرستاری جامعه
پرستار دستیار
پرستار مربی
مدیر پرستاری
پرستار بهداشت مادر و کودک
کارمند بهداشت جامعه (در ایران کاردانها و کارشناسان بهداشت عمومی)
کارکنان کنترل مالاریا : (در ایران بیماریها)
انگل شناس
حشره شناس
کارشناس کنترل مالاریا
تکنسین مالاریا
میکروسکپیست
کارکنان پشتیبان در رابطه با خدمات عمومی و تحت عنوان رده های عمومی برای کارکنان اداری، کارکنان رادیولوژی دفتری، کمکی و خدماتی

برنامه ریزی منابع انسانی
سازمان جهانی بهداشت، برنامه ریزی منابع انسانی را به این صورت تعریف کرده است :
روند تخمین تعداد افراد و آگاهی های مختلف، مهارت ها و نگرشهایی که نیازمندند تا به هدفهای بهداشتی از قبل تعیین شده و در نهایت، هدفهای وضعیت بهداشتی دست یابند.
برنامه ریزی منابع انسانی در بهداشت و درمان باید بعنوان جزئی اصلی از برنامه ریزی بهداشت و درمان بشمار آید. این برنامه ریزی باید با برنامه ریزی بهداشتی حمایت شود و بر هم تاثیر متقابل داشته باشند. اگر چه برنامه ریزی منابع انسانی را می توان جدا از برنامه ریزی بهداشت انجام داد لیکن باید در اصول روش کار با برنامه ریزی بهداشتی مطابقت داشته باشد . برای برنامه ریزی منبع انسانی در بهداشت و درمان اطلاعات ذیل ضروری است :
* تجزیه و تحلیل سیاستها و فرضیه های موجود در مورد منبع انسانی بهداشت و درمان.
* توصیفی از اندازه، ترکیب، آموزش، گسترش و کارآیی نیروی انسانی فعلی و تمایلهای موجود در مورد این ویژگی ها.
* تجزیه و تحلیل شایستگی نیروی کار برای رفع تقاضهایی که جدیداً مطرح شده اند.
* شرحی از هزینه های مرتبط با آموزش و استخدام نیروی کار
* شرحی از مشکلات مربوط به نیروی کار
به طور خلاصه روند برنامه ریزی منبع انسانی (در بهداشت و درمان) شامل مراحل زیر می باشد:
1- توصیف نیروی کار فعلی (وضعیت موجود نیروی انسانی)
2- شرح آموزش نیروی انسانی بهداشت و درمان
3- تشخیص عواملی که بر تامین کارکنان بهداشتی اثر می گذارند. (عوامل موثر در جذب و دفع آنان)
4- تعیین نیازهای فعلی به کارکنان بهداشت و درمان
5- تجزیه و تحلیل هزینه های جاری استخدام و آموزش نیروی انسانی بهداشت و درمان
6- تشخیص مشکلات و موضوعهای مرتبط با نیروی انسانی
در مورد توصیف نیروی انسانی باید به نکات ذیل توجه شود :
* ذخیره فعلی افراد شایسته در گروه های شغلی مختلف فعال یا در پی استخدام
* ترکیب سنی و جنسی نیروی تامین شده فعلی
* توزیع جغرافیایی نیروی انسانی بهداشت
* تعداد و درصد پستهای مطلوب و منظور شده اخیر
* توزیع نیروی انسانی بهداشت و درمان در ارتباط با انواع مختلف موسسه ها و خدمات
* متناسب بودن ترکیب فعلی و توزیع نیروی انسانی بهداشت و درمان، با نیازهای خدماتی و استفاده کنندگان آن.
* توزیع متخصص موجود بین رده های اصلی کارکنان بهداشتی در داخل مناطق و انواع تسهیلات بهداشتی.
* درصدهای کل نیروی انسانی استخدام شده بصورت تمام وقت و غیر تمام وقت.
* طبیعت و نوع آموزش و استمرار آن.
* متوسط سالیان خدمت پس از فراغت از تحصیل
برای توصیف وضعیت موجود نیروی انسانی لازم است عوامل موثر در جذب و دفع آن هم مورد توجه قرار گیرد.

عوامل موثر در جذب و دفع نیروی انسانی
از عوامل موثر در جذب و دفع نیروی انسانی در بهداشت و درمان می توان به عوامل زیر اشاره کرد :
عوامل جذب
* فارغ التحصیلان جدید
* افرادی که از جاهای دیگر به بخش بهداشت و درمان جذب می شوند.
* کسانی که پس از بازنشستگی و یا به دلایل دیگری به نیروی انسانی بهداشت و درمان می پیوندند.
* افزایش ساعت های مفید انجام کار توسط کارکنان بهداشت و درمان.
عوامل دفع
* مرگ و میر
* بازنشستگی به موقع یا زودتر از موعد، تعدیل نیرو یا استعفاء
* ترک محل خدمت
* انتقال به سایر بخشها
* از دست دادن موقت نیرو به دلیل ادامه تحصیل و ..
* مهاجرت
* کاهش ساعتهای مفید کار توسط کارکنان بهداشت و درمان

آموزش نیروی انسانی بهداشت و درمان
آموزش بعنوان جزیی اساسی از برنامه ریزی نیروی انسانی بهداشت و درمان است. بنابراین برای برنامه ریزان نیروی انسانی ضروری است که اطلاعات جدید و به روز را درباره انواع و سطوح آموزش های موجود، مدت زمان دوره های آموزشی، محل انجام این آموزش ها و تعداد دانش آموزان داشته باشند. ضمناً نیاز است از میزان افت دانشجویان، میزان فارغ التحصیلی و درصد فارغ التحصیلانی که واقعاً پس از تکمیل دوره های آموزشی به جمع نیروهای انسانی بهداشتی می پیوندند، اطلاع داشته باشند.
تعیین نیازهای فعلی به کارکنان بهداشت و درمان
تصمیم گیری در این مورد ممکن است بر پایه ملاحظه و توجه به نیاز و تقاضا صورتن گیرد، اما اکثر اوقات ممکن است منعکس کننده سیاستهای اداری دولت و فراهم بودن منابع باشد. بهر حال عوامل بسیاری وجود دارد که موجب بوجود آمدن نیاز و تعیین تقاضا شده، منجر به اخذ تصمیم در مورد نیازها می شوند. برای مقاصد تصمیم گیری و تجزیه و تحلیل، این عوامل را می توان به چهار گروه تقسیم بندی کرد :
الف) عوامل سیاسی و اجتماعی – اقتصادی که کمک می کنند تا میزان و طبیعت خدمات بهداشتی تعیین شوند همانند درصد رشد ناخالص ملی مرتبط با مراقبتهای بهداشتی، درصد بودجه تخصصی یافته از بخش عمومی به بهداشت و درمان، هزینه های بخش بهداشت و درمان،درصد بودجه بهداشت و درمان تخصیص یافته به درآمدهای کارکنان و …
ب ) سیاست های مرتبط با خدمات بهداشتی درمانی، نیروی انسانی بهداشت و درمان و آموزش آنان.
ج) عوامل مرتبط با جمعیت همانند اندازه و ترکیب جمعیت تحت پوشش، ترکیب سنی و جنسی جمعیت ، میزان رشد جمعیت ، میزان تولد ، مرگ و باروری، توزیع جغرافیایی و …
د) عوامل مرتبط با خدمات درمانی و وضعیت بهداشتی همانند فراهم بودن تسهیلات مربوطه، سطح خدمات ارائه شده ، علل مرگ و میر و معلولیت، تغییرهای عمده در الگوی بیماری ها و …
به طور کلی برای پیش بینی نیاز به کارکنان بهداشت و درمان چند رویکرد وجود دارد بشرح زیر :
* نسبت کارکنان به جمعیت
* تقاضاهای خدمت
* نیازهای بهداشتی
* هدفهای هدمت
* استانداردهای مربوط به کارکنان

نیاز به کارکنان بهداشتی بر اساس نسبت کارکنان به جمعیت
در اغلب کشورها، نسبت کارکنان به جمعیت، روش انتخابی برای تخمین تقاضا در زمینه نیروی انسانی بهداشتی و مشخص ساختن نیروی موجود بوده است. مهمترین مزیت آن، کم هزینه بودن و سادگی در تفسیر آن توسط مسئولین سیاستگزار در امر نیروی انسانی است. این روش فقط به وارد کردن دو داده نیاز دارد، پیش بینی جمعیت و نسبت کارکنان دلخواه به جمعیت به محض مشخص شدن این دو، برای محاسبه متقابل نیاز به نیروی انسانی بکار می رود.
مثالهایی که می توان در این مورد مطرح کرد یک پزشک به ازای 1000 نفر جمعیت، یک دندانپزشک و یا یک داروساز به ازای 10000 نفر جمعیت .
روش نسبت اگر برای تعیین نیازها بکار رود ممکن است محدودیت هایی جدی داشته باشد زیرا :
* ممکن است نسبت های نامناسب و غیر واقعی انتخاب شوند (توجه به ایده آل ها به جای واقعیت ها).
* نسبت های منطقه ای اگر در سطح کشوری مورد استفاده قرار گیرند. اغلب منجر به کمبودهایی می شوند.
* با روش دلسرد کننده یا بغرنج، به کارآیی و سایر موضوع های این روش، توجه شود. این روش مخصوصاً قابل اجرا برای کشورهایی است که :
* شرایط بهداشتی کافی، منطقی و سیستم های ارائه خدمات را داشته باشند.
* بخش بهداشت آن دچار تغییرهای سریع نباشد.
* محدودیت امکانات برنامه ریزی منابع و تجربه در آن نباشد.
* سیاست کشوری ارائه خدمات، چه به صورت رسمی یا غیر رسمی وجود داشته باشد.
پیش بینی نیاز بر اساس تقاضای خدمت
این روش، نیاز به کارکنان را از راه تخمین تقاضای آتی به خدماتی بدست می آورد که بر اساس تغییرهای پیش بینی شده از مختصات جمعیت است. این روش در ابتدا، ارتباطی با نیاز جمعیت به خدمات بهداشتی ندارد.
رویکرد تقاضای خدمت در ساده ترین شکل خود، نیاز به کارکنان بهداشتی را بر این اساس پیش بینی می کند که فقط مختصات جمعیت در طول دوره برنامه ریزی، اندازه اش تغییر خواهد کرد. چنین فرض می شود که میزانهای بکارگیری خدمات توسط جمعیت، بدون تغییر باقی می مانند، بنابراین اگر در یک سال پایه، تقاضای خدمت یک جمعیت 100000 نفری توسط نیروی کار متشکل از 200 کارمند رفع شود و جمعیت (و بنابراین تقاضای خدمت آن) در طول 20 سال آینده به دو برابر و تا رقم 200000 افزایش یابد، در این صورت نیروی انسانی نیز باید خود را با این رشد تقاضای خدمت، هماهنگ سازد.
اما احتمال دارد که در طول دوره برنامه ریزی، تغییرهای دیگری مرتبط با جمعیت، علاوه بر تغییر در اندازه جمعیت وجود داشته باشد همانند تغییرات قابل توجهی در ساختمان سن جمعیت، میزان شهرنشینی، قدرت خرید مردم و نظایر آن صورت گیرد.
مزایای بالقوه روش مبتنی بر تقاضا
* توجه به عوامل خاصی از محتوا که بر تقاضا تاثیر می گذارند.
* موجب عدم تمرکز اجزاء تقاضا می شود مانند خدمات پزشکی سیار، ویزیتهای مراقبت های قبل از تولد و خدمات بیمارستانی.
* تمایل به تهیه پیش بینی های واقعی و اقتصادی از زمانی که پیش بینی های آینده بر اساس تجربه گذشته بنا شده باشد.
* تخمین مناسبی از حداقل رشد تقاضا را بدست می دهد.
* برخی از متغیرهای این روش ، بسیار ساده هستند.
* مستلزم کنترل شدید بخش نیست. البته زمانی که تقاضا از ابتدا توسط فشار بازار، تعیین شده باشد.
معایب بالقوه روش مبتنی بر تقاضا
* برخی از متغیرها مستلزم اطلاعات مفصل اند و بدست آوردن آنها، پر هزینه و پیچیده است.
* روش ممکن است دلایل اجتماعی و سیاسی بهبود خدمات را در نظر نگیرد.
* کیفیت یا ارتباط خدمات را لزوماً به حساب نیاورد و مورد توجه قرار ندهد.
* در تفسیر دلیل اساسی و منطقی برای مردم و مسئولین ، ممکن است دچار اشکال شود.
* ممکن است موجب تداوم اختلاف و نابرابری به دسترسی خدمات شود، به طور مثال این روش ممکن است به عنوان حاصل یک پیش بینی وضع فعلی، بشمار رود.
امکان استفاده از روش تقاضای خدمت
این روش مخصوصاً در کشورهایی قابل اجرا است که :
* بخش خصوصی برجسته و مسلطی داشته باشد.
* نگرش دولت نسبت به ارائه خدمت، واکنشی و غیر جدی باشد.
* به نسبت کمتری در ارائه و توزیع خدمات نامتعادل باشد.
* مهارت برنامه ریزی در درون سیستم فراهم باشد.
نیاز به کارکنان بر اساس نیازهای بهداشتی
برخلاف روش نسبت کارکنان به جمعیت که مستلزم اطلاعات وارده کمتری است و برای استفاده و تهیه پیش بینی ارقام و آمار، آسان است، روش نیازهای بهداشتی، مستلزم اطلاعات مفصل است و برای استفاده، مشکل و نیاز به وقت زیاد دارد. این روش مخصوصاً برای برنامه ریزی خدمات در مورد بیماری های خاصی مانند سل، مالاریا مفید است.
مزایا و معایب بالقوه روش های مبتنی بر نیازها
مزایای بالقوه :
* منطقی ، قابل درک و موافق با موازین اخلاقی بهداشت است.
* موجب تسهیل بررسی بهره دهی، بکارگیری، نسبت های کارکنان و غیره می شود.
* امکان ارزشیابی تکنولوژی بهداشتی را فراهم می کند.
* به تخصیص منبع مقرون به صرفه و موثر، ارج می نهد.
* توجه به کیفیت خدمات را ارتقاء می بخشد – مخصوصاً برای شرایط و خدماتی که از اولویت بالایی برخوردارند.
معایب بالقوه :
* پیچیده، گران و مستلزم اطلاعات وسیع و دقیق مانند موارد ذیل است :
* میزان بروز و شیوع سالیانه بیماری ها و مشکلات تندرستی به تفکیک سن، جنس و سایر متغیرها باید مشخص شود.
* احتمال وجود افرادی که دارای شرایطی برای جستجوی خدمت هستند.
* احتمال وجود افراد بیماری که واقعاً خدمتی را دریافت نکرده اند.
* تعداد متوسط خدمات ارائه شده به تفکیک نوع و فرد دریافت کننده خدمت
* تعیین استانداردها ممکن است به علت فقدان مطابقت و یکسانی، پیچیده و بغرنج باشد.
* روش ممکن است بیش از حد، موجب برنامه ریزی تفصیلی شود.
* تمایل به سوی "مدل پزشکی" در ارائه خدمت سوق یابد.
نشانه هایی برای استفاده از روش نیازهای بهداشتی
– سیاست جدی دولت در جهت ارائه خدمات
– بخش عمومی مسلط و غالب، با داشتن کنترل قوی بر نیروی انسانی
– وجود سطح نسبتاً بالایی از آگاهی عمومی و دانش در مورد بهداشت
– تعریف سیستم های اطلاعاتی، توانایی های تحقیقاتی و تخصص های برنامه ریزی
در هنگامی که این شرایط نمی توانند تحقق یابند این روش می تواند برای مواقع و بیماری هایی که از اولویت بالایی برخوردارند بکار رود، مانند مراقبت از مادر و کودک، تنظیم خانواده، مالاریا و شرایطی که از تکنولوژی بسیار بالا و اطلاعات خوب برخوردار است مثل درمان عوارض مربوط به زایمان و بارداری.
پیش بینی نیاز به کارکنان بر اساس هدف های خدمت
مانند کاهش میزان مرگ و میر اطفال زیر یکسال از 80 به 30 در هزار تولد زنده، ویزیت های پیش از تولد، به ازاء زن باردار.
رویکرد نیازهای بهداشتی برای پیش بینی نیاز به کارکنان بهداشتی، بستگی به مقاومت و برآمدن از عهده سطوح مورد انتظار از بیماری دارد اما با استفاده از روش هدف های خدمت، هدف ها برای کسب حداکثر مقدار ممکن از بهبودی و اصلاح و بالاترین حد استانداردهای خدمات، تعیین می شوند.
مزایای بالقوه در روش هدف ارائه خدمات
* تسهیل در تجزیه و تحلیل جداگانه اجزای تقاضا، مانند خدمات پزشکی سیار، خدمات بیمارستانی ، خدمات طولانی مدت و غیره
* تسهیل در بررسی میزان بهره دهی، استفاده، تراکم کارکنان و غیره
* آسانی قابلیت استفاده با سایر روش های برنامه ریزی
* نیازمند اطلاعات کمتر است.
معایب بالقوه :
* استاندارد ها ممکن است به جای واقعیت، بیشتر بر اساس تمایل باشد.
* ممکن است موجب برنامه ریزی بسیار مفصل شود.
عملی بودن خاص روش
این روش مخصوصاً در کشورهایی عملی است که :
بخش عمومی به صورت مسلط و دارای کنترل نسبتاً شدیدی بر منابع باشد.
سیاست دولت در امر ارائه خدمات، به صورت جدی باشد.
پیش بینی نیاز بر اساس استانداردهای کارکنان
این روش از پیش بینی نیاز به کارکنان بهداشتی، از جداول استاندارد کارکنان و یا هنجارهایی که توسط قوه قانونگذاری با بیانیه های رسمی دولت تعیین شده اند، استفاده می کند. راه های متعددی وجود دارند که ممکن است به وسیله آنها، استانداردهای کارکنان شرح داده شوند و به طور معمول به عنوان نسبت کارکنان به جمعیت، نسبت کارکنان به بارکاری، نسبت کارکنان به کارکنان( مثلاً یک پرستار تحصیلکرده به دو کمک پرستار) مطرح می شوند و یا به عنوان ایجاد استاندارد کارکنان برای رده های خاصی از سازمان های خدمات بهداشتی مانند خانه بهداشت، مرکز بهداشت، بیمارستان شهرستان یا بیمارستان آموزشی، بیان می شوند. اطلاعات مورد نیاز برای پیش بینی نیاز به کارکنان بستگی به روش شرح دادن استانداردها دارد. به طور معمول فقط پیش بینی های ساده جمعیت و اطلاعات مربوط به تغییرهای برنامه ریزی شده در تعداد واحدهای خدماتی و موسسه، مورد نیاز اند.
اصول کلی و عمومی برای انتخاب یک روش پیش بینی نیاز به کارکنان
برخی از نشانه های مربوط به عملی بودن هریک از پنج روش پیش بینی نیاز به کارکنان ارائه شده و انتخاب مناسبترین روش برای برنامه ریزی یک موقعیت خاص، مستلزم توجه به تعدادی از عوامل است که بعضی از آنها مهمتر از بقیه اند (ممکن است برای تهیه یک طرح جامع نیروی انسانی، انتخاب مناسب ترین روش برای هریک از اجزا اصلی خدماتی که باید ارائه شوند، لازم باشد). در برنامه ریزی گسترش شبکه های بهداشتی درمانی کشورمان روش آخر (نیاز بر اساس استاندارد) مورد عمل قرار گرفته است.
اگر اطلاعات محدود است، بهتر است استفاده از روش های کامل و تفصیلی را به حداقل برسد.
میزان کنترل برای تولید و توزیع خدمات چیست؟
اگر کنترل محدود است، استفاده از روش های هدف یا نیازها را به حداقل برسانید.
روش ها را به طور متناوب در حیطه هایی که در آن، کنترل کافی و مناسب است، محدود سازید.
میزان اولویت اجتماعی برای خدمات خاص چیست؟
برای خدمات با اولویت بالا، روش های هدف و نیازهای انتخابی مشخص شوند.
چه منابعی برای بخش، فراهم است؟
اگر منابع مخصوصاً کم است، استفاده از روش های نیاز را به حداقل برسانید (مگر برای خدماتی که بسیار انتخابی است و اولویت بالای برخوردارند).
شکاف احتمالی بین آنچه که اکنون وجود دارد، با وضعیتی که در آینده خواهد بود، چیست؟
اگر فاصله و شکاف وسیع است. روش مبتنی بر نیازها بر آنها تاکید خواهند کرد.
نیروی انسانی در تیم بهداشتی
تیم بهداشتی را به عنوان گروهی از افراد تعریف کرده اند که در یک آرمان بهداشتی مشترک و اهدافی مشترک سهیم هستند که با توجه به نیازهای جامعه تعیین شده و برای رسیدن به اهداف هر عضو گروه بر حسب صلاحیت و مهارت خود و در هماهنگی با عملکردهای دیگر اعضاء گروه مشارکت دارد. روش و میزان این همکاری متفاوت است و با توجه به نیازها و امکانات هر جامعه تعیین می شود هیچ ترکیب جهان شمولی از یک تیم بهداشتی متصور نیست. اعضاء یک تیم بهداشتی شامل تمام کسانی است که با یکدیگر کار می کنند شامل کارکنان فنی (پزشکان، بهداشت کاران، پرستاران) و (کارکنان پشتیبانی، کارمندان دفتری، رانندگان و نظافتچیان) می باشد که همگی جزء تیم هستند.
بسته به نوع وظایف بهداشتی که تیم بعهده می گیرد، انواع مختلفی از تیم بهداشتی وجود دارد. بعضی تیم های بهداشتی، درمانی، تخصصی هستند مانند تیم های سیار (که از محلی به محل دیگر بدنبال یک بیماری مانند سل یا جذام مسافرت می کنند) یا تیم های جراحی مستقر در بیمارستان ها.
بهر حال ارائه خدمات بهداشتی درمانی به نحو موثر و قابل قبول منوط به انجام وظیفه افرادی است که با داشتن سطوح مختلف دانش و مهارت وظایف خود را در چارچوب مشخص و از پیش تعیین شده در یک تیم متشکل و با همکاری یکدیگر به انجام می رسانند . هنگامی می توان از نیروی انسانی بهداشت و درمان استفاده موثرتر بعمل آورد که جوانب زیر در نظر گرفته شود :
* تشکیل تیم خدماتی در هر سطح از ارائه خدمات متناسب با نوع خدمات
* وجود مدیریت صحیح و روابط مناسب در داخل تیم. رهبران تیم (پزشکان) باید علاوه بر فراگیری علوم پزشکی از اصول مدیریت و رهبری موثر نیز آگاه باشند.
* تعیین وظایف هر فرد در تیم بر اساس آموزش مهارت وی، تا بتوان از افراد بنحو صحیح و موثر استفاده کرد.
مشکلات موجود در رابطه با نیروی انسانی بهداشت و درمان
برخی از مشکلات مربوط به نیروی انسانی در بخش بهداشت و درمان که باید در برنامه ریزی نیروی انسانی به آن توجه کافی مبذول شود اشاره شده است :
– روشن نبودن نقش و مسئولیت رده ها و سطوح مختلف کارکنان.
– شرح وظایف نامناسب.
– فقدان تطابق بین نیازهای جامعه و دانشگاه ها و مراکز آموزشی، به طوریکه از بسیاری از فارغ التحصیلان بهره چندانی در جهت نیازهای جامعه حاصل نمی شود.
– گاها پائین بودن کیفیت آموزشی.
– مهاجرت نیروی انسانی به کشورهای خارجی بعلل گوناگون
– عدم وجود مدیران کارآمد و آموزش دیده به اندازه کافی در سطوح مختلف ارائه خدمات
– اختلاف بسیار قابل توجه حقوق و مزایای پرسنل مختلف در بخش بهداشت و درمان که گاهاً باعث مشکلات می گردد.
– معیارهای ناکافی در زمینه کارآیی و بازدهی کارکنان
– و بالاخره عدم وجود یک سیستم ارزشیابی و رتبه بندی کارکنان
اعتبارات هزینه ای بهداشتی درمانی کشور
اعتباراتی که در هر کشور به بخش بهداشت و درمان اختصاص داده می شود جزئی از کل بودجه آن کشور بوده و به وضعیت سیاسی و اقتصادی آن کاملاً بستگی دارد، بنابراین سهم بهداشت و درمان از کل تولید ناخالص ملی در هر کشوری متفاوت است. کشورهای پیشرفته بین 9-5 (و گاها بیشتر) از درآمد ناخالص ملی خود را صرف بهداشت می نمایند در حالیکه کشورهای فقیر 3-2 درصد از این درآمد را در این راه صرف می کنند حال اگر توجه شود که همان 9-5 درصد درآمد کشورهای پیشرفته در بیشتر موارد از کل درآمد کشورهای فقیر مشابه، بیشتر است به اختلاف فاحشی که در این زمینه وجود دارد پی خواهیم برد . در ایران معمولاً بین 5/2 تا 5/3 درصد کل بودجه صرف بهداشت و درمان می شود و با وجودیکه بودجه ملی ایران در سالهای اخیر افزایش یافته ولی هزینه دولت در بخش بهداشت و درمان بهمان نسبت بالا نرفته است. در حالی که یک جمعیت سالم می تواند همکاری مولد بیشتری در توسعه کلی داشته و در تامین مراقبت های بهداشتی و منافع رفاهی به حمایت های اجتماعی کمتری نیاز داشته باشد. بنابراین، سرمایه گذاری در تامین سلامت و تندرستی مثبت، منافع اجتماعی و اقتصادی ویژه ای را برای کل جامعه در برخواهد داشت.
بهر حال تهیه و تدوین بودجه بهداشت و درمان باید در محدوده بودجه ای باشد که از سازمان برنامه و بودجه برای هزینه های جاری و عمرانی اعمال می شود.
تهیه بودجه اغلب بر پایه اطلاعات گذشته بوده و منعکس کننده هزینه های جاری عملیاتی نمی باشد. اعتبارات هزینه ای (بودجه جاری) شامل اعتباراتی است که مستقیماً مربوط به وظایف وزارتخانه یا موسسات دولتی است و تحت عنوان و طبقه بندی خاص منظور می گردد و در زمینه های جاری و موضوع فعالیت دستگاه و توسعه مورد نظر داده شده و به مصرف می رسد. برای مثال در بخش بهداشت و درمان حقوق پرسنل، هزینه های واکسیناسیون، خرید و یارانه دارو، آموزش نیروی انسانی و آموزش دانشگاهی از هزینه های جاری است که در قالب بودجه جاری پیش بینی می گردد.
بودجه عمرانی به منظور اجرای برنامه های عمرانی است که شامل ساخت و سازهای دولتی می باشد. بودجه جاری و عمرانی از محل درآمدهای عمومی دولت تامین می شود. ( این درآمدها شامل درآمدهای حاصل از فروش نفت، وصول مالیات و سایر موارد مشابه می باشد).
ساخت خانه ی بهداشت، مراکز آزمایشگاه تشخیص طبی، بیمارستان ها، پایگاه های بهداشتی از نمونه هزینه های عمرانی است که در قالب بودجه عمرانی دستگاه های دولتی پیش بینی می گردد.
اعتبارات هزینه ای دانشگاه های علوم پزشکی در دو فصل بهداشت و درمان و آموزش عالی و به صورت اصلی با سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور مبادله، اما بودجه عمرانی دانشگاه های علوم پزشکی در دو قسمت استانی و ملی مبادله موافقتنامه می شود.
مطابق بخشنامه ای که در اوائل سال 1381 به دانشگاه های علوم پزشکی ابلاغ شده است سیاست های کلان مرتبط به بخش بهداشت و درمان در برنامه سوم توسعه بشرح زیر است :
استمرار سیاست تحدید موالید
تقویت و توسعه همکاریهای بین بخشی با تاکید بر حوزه های مربوط به محیط زیست، تغذیه و شیوه های زندگی و کیفیت آن
توانمند نمودن افراد از طریق بهبود وضعیت اقتصادی و ارتقاء فرهنگ تغذیه و جهت دادن سیاست های حمایتی دولت به سوی افراد نیازمند و آسیب پذیرد.
سیاست های بخش بهداشت و درمان در برنامه سوم توسعه
– ارتقاء سطح کیفی خدمات بهداشتی، درمانی و جلب رضایت گیرندگان خدمات در قالب نظام های شبکه های بهداشتی درمانی کشور.
– اجرای سطح بندی خدمات و تامین و توزیع منابع فیزیکی و انسانی در بخش دولتی، تعاونی و خصوصی بر مبنای آن و افزایش دسترسی مردم به خدمات درمان بستری.
– اولویت دادن به بخش خصوصی در ایجاد و احداث واحدهای بهداشتی درمانی در مقایسه با بخش دولتی و نهادهای عمومی غیر دولتی.
– فراهم آوردن امکانات لازم برای خرید خدمات از بخش خصوصی.
– اصلاح طرح گسترش شبکه های بهداشتی درمانی کشور.
– کنترل، ریشه کنی و حذف بیماری های واگیردار با قابلیت پیشگیری و درمان مناسب بیماری های غیر واگیردارد.
– اصلاح ساختار و تقویت نظام بیمه درمان کشور
– ساماندهی شبکه اورژانس کشور هماهنگ با سطح بندی خدمات درمانی در دو جنبه پیش بیمارستانی و بیمارستانی.
– اصلاح ساختار نظام دارویی کشور.
– پیشگیری از بروز و تشدید معلولیتها و آسیب های اجتماعی و گسترش توانبخشی مبتنی بر جامعه.
– ارتقاء امنیت غذا و تغذیه در کشور.
– اصلاح ساختار تشکیلات و نیروی انسانی مورد نیاز از طریق بکارگیری استانداردهای لازم.
– توزیع اعتبارات جاری بر مبنای فعالیت ها و برنامه های اجرائی متکی بر شاخص های محاسباتی مورد عمل.
– تقویت اجرای نظام ارجاع
– اولویت تامین اعتبارات عمرانی برای تکمیل پروژه های عمرانی در دست اجرا و تعمیر و نگهداری فضاها و تجهیزات موجود و اجتناب از شروع پروژه های جدید.
بر اساس موارد فوق کاهش تصدی دولت در ایجاد و توسعه مراکز درمان سرپائی و بستری و واگذاری و توسعه آن توسط بخش غیر دولتی بر اساس ضوابط پیش بینی شده، افزایش بهره وری و اجرای سطح بندی خدمات و تامین و توزیع منابع انسانی و فیزیکی در بخش دولتی، تعاونی و خصوصی بالا بردن کارائی شبکه بهداشتی و درمان و اصلاح شبکه بر مبنای آن، ساماندهی شبکه اورژانس کشور، اتخاذ راهکارهای مناسب اصلاح ساختار و توقیت نظام بیمه درمان کشور و رفع مشکلات و نارسائی ها در بازار دارو، کنترل کیفیت و طبقه بندی داروها و … تهیه سبد غذایی مطلوب، جهت دهی یارانه مواد غذائی به سوی نیازمندان، کنترل ایمنی مواد غذائی و همچنین اتخاد سیاست های لازم برای کنترل ، ریشه کنی و حذف بیماری های واگیردار با قابلیت پیشگیری و درمان مناسب بیماری های غیر واگیردار از جمله بیماری های قلب و عروقی، دیابت و ادغام آنها در وظایف و تشکیلات شبکه های بهداشت و درمان کشور از اهم سیاست ها، برنامه ها و فعالیت های مورد نظر در برنامه سوم توسعه و به طور خاص در بودجه سال 1381 کل کشور می باشد.
موسسات و سازمانهای اداری فعالیتهای بهداشتی درمانی در ایران
همزمان با شروع پروژه آذربایجان غربی (که شرح آن گذشت)، در تجزیه و تحلیل وضع موجود سال 1972 (1351 هـ . ش) مشخص شد که در ایران ارائه خدمات بهداشتی درمانی توسط 90 سازمان مختلف صورت می گیرد که به عنوان مهمترین علت نارسایی های بهداشتی موجود عنوان شد. اگر چه این سازمان ها به طور مرکزی مستقل بودند، در صورتی که روابط کارکنانش خوب می بود در استانها با همدیگر هماهنگ تر عمل می کردند.
مهم ترین مشخصه سازمان ها استقلال آنها بود. بزرگترین این سازمان ها جمعیت هلال احمر و سازمان خدمات اجتماعی بود. روی هم رفته سازمان های بهداشتی داوطلب 70% از 45000 تخت های بیمارستانی کشور، یک سوم کلینیک های روستایی و یک چهارم کلینیک های شهری را در اختیار داشتند.
هلال احمر 30% تخت های بیمارستانی را در اختیار داشت. 18% تخت های بیمارستانی توسط وزارت بهداری برای بیماری های مزمن مورد استفاده قرار می گرفت. بقیه در اختیار دانشگاه ها یا سازمان های خصوصی یا نیمه خصوصی بود.
در همان سال سازمان خدمات اجتماعی 250 درمانگاه دایر کرده بود که تعدادی در آذربایجان غربی بود. همچنین چهار بیمارستان و یک مرکز پزشکی داشت که محل آموزش پزشکی شد. (سرمایه سازمان از بلیط بخت آزمائی و بنیادهای خصوصی تامین شد و خارج از کنترل وزارت بهداری بود).
قبل از سال 1977 بعضی از وزارتخانه ها مثل دادگستری و حمل و نقل هر کدام برای خود تشکیلات بیمه ایجاد کرده بودند و بعضاً برای خودشان کلنیک و بیمارستان داشتند. (در این سال آنها به سازمان بیمه درمانی وابسته به وزارت بهداری منتقل شدند).


تعداد صفحات : 83 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود