تارا فایل

اقدام پژوهی چگونه توانستم مشکلات روحی و روانی،پرخاشگری و زورگویی دانش آموز را برطرف کنم



وزارت آموزش و پرورش
اداره کل آموزش و پرورش استان …
اداره آموزش و پرورش ..
عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم مشکلات روحی،پرخاشگری و زورگویی زهرا دانش آموز پایه … را برطرف نمایم؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
پست سازمانی :
رشته تحصیلی :
آخرین مدرک تحصیلی :
دوره تحصیلی :
سمت فعلی :
شماره پرسنلی :

وزارت آموزش و پرورش
اداره کل آموزش و پرورش استان …
اداره آموزش و پرورش ….
عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم مشکلات روحی،پرخاشگری و زورگویی زهرا دانش آموز پایه … را برطرف نمایم؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
پست سازمانی :
رشته تحصیلی :
دوره تحصیلی : ا
سمت فعلی :
شماره پرسنلی :
شماره همراه :

فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
بیان مساله
توصیف وضع موجود
شناسایی علّت
گردآوری اطلاعات شواهد 1
گرد آوری راه حل ها
انتخاب راه حل
چگونگی کاربرد راه حل : شواهد 2
گرد آوری شواهد دو
طلاق و مسائل تاثیر گذار بر روی فرزندان
پیشنهادات
تاثیر مشکلات خانوادگی بر روی دانش آموزان
مشکلات خانوادگی
خانواده و نقش آن بر افت تحصیلی دانش آموزان
توصیه به والدین
چگونه نقش مثبت داشته باشیم؟
گریز از خانواده
بیماری های خانه و تاثیر بر درس
منابع

موضوع اقدام پژوهی : چگونه می توانم ناهنجاریهای رفتاری (زهرا) دانش آموز طلاقم را کاهش یا از بین ببرم؟
چکیده :
بدون شک دانش آموزی که در یک خانواده از هم گسیخته به سر می برد و اختلاف و مشاجرات والدین امنیت خاطر و سلامت عاطفی او را به هم می زند ، افت تحصیلی و کاهش علاقه به درس و مطالعه خواهد داشت .تجربه نشان داده است که معلمان در آگاه کردن والدین وکنترل رفتار آنان ، نقش تعیین کننده ای ایفا می کند ( ملکی) و معلّم حافظ اسرار دانش آموز است . درگیری های خانوادگی و مشاجره های پدر و مادر در حضور فرزندان، تاثیرات روحی شدیدی بر کودکان و نوجوانان ناظر بر صحنه می گذارند و در رفتارهای پرخاشگرانه کودکان و نوجوانان اثر مزمن بر جای خواهد گذاشت. به طور کلی کودکان و نوجوانان مرگ پدر و مادر خود را راحت تر از طلاق آنان پذیرا هستند، در فوت پدر و مادر پیوندهای عاطفی، شخصیتی و احساسی و رشته های ارتباط روانی گسسته نمی شود یا کمتر سست می شود و افسردگی و ملال، کوتاه مدت و زودگذر است. در حالی که آثار طویل المدت طلاق در پسران و دختران بیشتر است و مشکلات ناسازگاری در تشکیل خانواده را به وجود می آورد.
اینجانب .. چند سالی است که در مدرسه ی.. مشغول به تدریس هستم . متاسفانه در این مدّت با شاگردان مشکل دار بسیاری مواجه بودم و هر سال با تجربه بیش از قبل سعی در رفع یا کاهش آن نموده ام . امسال هم مثل هر سال از بین دانش آموزم که ..نفر بودند دانش آموزی مشکل دار به نام زهرا وجود داشت. زهرا دختری بی نظم و حواس پرتی بود که با انجام حرکات ناشی باعث اذیّت و آزار دیگران و زور گویی به آنها شده بود . من پس از مشاهده و مصاحبه با دیگران متوجّه از هم گسیختگی خانواده و محیط زندگی او شدم و با صحبت با پدر و مادربزرگ او و دیگران در پی رفع ناامنی و ترس و اختلالات رفتاری و اخلاقی او بر آمدم . پس از مطالعه و بررسی و همفکری باهمکاران و دیگران و درپیش گرفتن روش های مناسب موفّق به کاهش اختلالات رفتاری و اخلاقی او شدم .
مقدمه :
خانواده اوّلین پایه گذار شخصیّت و ارزش های فکری است که نقش مهمّی در تعیین سرنوشت ، سبک و خط مشی آینده ی فرد دارد. هیچ کس در خانواده از تاثیرات نامطلوب طلاق گریزی ندارد . طلاق و جدایی والدین پدیده ای ناخوشایند و نامطلوب است که غالباً پس از یک دوره کشمکش و درگیری های شدید خانوادگی به وقوع می پیوندد . علاوه بر فشارهای روانی که در پی کشمکش های فزاینده ی والدین طلاق بر کودک تحمیل می گردد ، فشارهای روانی دیگری نیز به عنوان پیامد های جانبی طلاق وجود دارد که گاه مجموع این فشارها می تواند کودک را به مرز بیماری های اعصاب و روان ، ناهنجاری های رفتاری ، ناسازگاری های اجتماعی و عاطفی نیز بکشاند . اولین سال های طلاق پرتنش ترین سال برای والدین است ، زیرا با بسیاری از مشکلات تازه و دشواری های مربوط به امورمالی و خانوادگی مواجه اند . ( حجازی ، ص 33 ) اکثر اوقات در چنین شرایطی خود پنداره ی والدین دچار تزلزل می شود و احساس اضطراب ، افسردگی ، خشم ، طردشدگی و ناتوانی وبی کفایتی در برقراری روابط پر معنا به وجود می آید . این احساسات همانند امواجی حریم روانی و عاطفی کودک را متاثر می سازد و کودک علاوه بر شرایط جدید والدین ، ناچار به تحمل پدیده های جانبی طلاق نیز خواهد بود. ( حجازی ، ص 34 )
کودکان 7 تا 10 ساله ، روش های دفاع ، تاثیر و برداشت متفاوتی نشان می دهند . این کودکان با انکار و رویا ، به مقابله با این پدیده برمی خیزند درد می کشند و غم فراوان خود را آشکار می کنند .( حسین نژاد )
بعضی از کودکان خود را باعث و بانی طلاق والدین می دانند ( کولمن ص 13 ) و چون در خانواده صحبتی در این رابطه نمی شود ، کودک روز به روز درتخیلات وهم آمیز فرو می رود و این ترس و نگرانی و ناامیدی خود را با شب اداری یا دروغ گفتن و اذیّت و آزار دیگران و ترس های واهی و… نشان می دهد . یکی دیگر از عوامل روانی که باعث دروغ گفتن کودک می شود ، احساس تحقیر است ، بخصوص اگر در مدرسه و خانواده مورد نکوهش و سرزنش متعدد قرار بگیرد ، این حالت با شدت بیشتری بروز می کند. کودکی که مورد تحقیرو اهانت واقع شود و به شخصیتش ضربه وارد آمده است ، تلاش می کند تا از هر راهی که می تواند ،خود را نشان بدهد ،کاری کند که اعضای خانواده و احیاناکسانی دیگر ،به وی توجّه کنند ، او را به حساب بیاورند و به شخصیتش اعتراف کنند . یکی دیگر از علل دروغ گویی اطفال ترس از مجازاتهاست . بدیعی است هر قدر مجازات خشن تر باشد ،ترس زیاد تر و اصرار کودک در دروغ بیشتری خواهد شد .
بیان مساله :
یکی از مهمترین عوامل پرورش فطرت راستگویی در کودکان ،محیت خانواده است . جایی که پدران و مادران راستگو هستند و پیرامون دروغ و خلاف حقیقت نمی گردد، طفل طبعاً به راه درستی می رود و راستگو بار می آید و به آسانی می تواند موانعی را که به فراوانی در سر راهش پیدا می شوند ، بر طرف کند . برعکس ، جایی که پدران و مادران خود دروغ می گویند و به این خوی ناپسند معتاد هستند ، قطعاً طفل با خلق ناپسند دروغگویی رشد می کند .( شفیع زاده )
* طلاق یعنی جدا شدن از قید نکاح ، رهایی از زناشویی
** ناهنجار یعنی کج وناهموار ، زشت و ناپسند ، بی قاعده
*** رفتار یعنی روش ، رفتن ، طرز حرکت ، طرز عمل ( برگرفته از فرهنگ عمید)
در اوائل مهر ماه 93 یکی از اولیا ، که به واسطه ی همکاری فرزندش به کلاسم آمده بود ، به مدرسه مراجعه کرد و از دانش آموز دیگرم که همسایه آن ها بود ، شکایت کرد که بی موقع به در خانه آن ها می رود و مزاحم استراحت آن ها و ناسازگار با فرزندش است و…… من به علل زیر اوّل با مساله بی تفاوت برخورد کردم:
1- تراکم بیش از اندازه ی کلاسم که تعداد 21 نفر بودند ، (که هر یک از دانش آموزانم به علّت تک یا دو فرزندی در خانواده و با فرهنگ های مختلف و پس از چهار ماه دوری از مدرسه به محیط مدرسه وارد شده بودند و بعضی از آن ها دارای مشکلاتی از قبیل رفتاری ، روحی ، اجتماعی ، خانوادگی ، اقتصادی ، فرهنگی و جسمی بودند .)
2- عدم شناخت تک تک آن ها
3- همین طور به علّت مشکلات مدرسه
ولی پس از چند هفته با مراجعه دوباره همان اولیاء و شکایت دیگردانش آموزان و مشاهده عدم تعادل در رفتار او ، بر آن شدم تا روی رفتار و اعمال او بررسی نمایم .
توصیف وضع موجود :
اینجانب … آموزگار پایه ….. مدت …سال است که در آموزش و پرورش مشغول به خدمت می باشم. دانش آموز مورد مطالعه من، زهرا به خاطر نداشتن تعادل رفتاری و برخورد مکرّر با بچّه ها و ریختن وسایل آن ها ، باعث درگیری مکرّر در کلاس و مدرسه و بیرون از محیط مدرسه است و اکثر اوقات دانش آموزان دیگرم و بعضی از اولیاء از او شاکی هستند . در محیط درس ، مخصوصاً موقع تدریس درس ، بدون اجازه ازجای خود بلند می شود و راه می رود واکثر اوقات به خاطر گفتن مطالب بی اساس مخل کلاس و یادگیری دانش آموزان دیگرم می شود و موجب ناراحتی من و دیگر دانش آموزانم است .
به مدّت دو هفته رفتار زهرا را به طور دقیق مشاهده کردم و سیاهه ی رفتارش را نوشتم . هفته سوم آبان ماه، موقعی که از دفتر آموزشگاه بیرون آمدم ، زهرا را وسط راهرو در حال دویدن و جست و خیز دیدم تا چشمش به من افتاد به طرف کلاس دوید ، پس از ورود به کلاس و سلام و احوالپرسی با دانش آموزان درس را شروع کردم . موقع تدریس چندین بار زهرا بی اجازه به بهانه تراش کردن مداد یا ریختن آشغال در سطل زباله از جایش برخاست و هر بار با حواس پرتی وسایل بچّه ها را به عمد یا غیر عمد روی زمین ریخت . در هنگام تدریس . زهرا بی قرار با دانش آموزان جلویی یا پشتی یا بغل دستی ، در حال حرف زدن یابدون اجازه به وسایل آن هادست می زد که با اعتراض آن ها مواجه می شد.
او همواره دفترش را خط خطی و کثیف می کرد و تصویر آدم را یک دست از سر تا پا تیره و پررنگ وبا یک رنگ ، رنگ آمیزی کرد . اصلاً حوصله و صبر و دقّت در کار را ندارد . او همواره ، ناآرام و بی حوصله ودر جنب و جوش بود ولی در فعالیت های گروهی و فعّال کلاس شرکت نکرد بلکه غیر مستقیم با حرف زدن یا ریختن وسایل دیگران باعث اذیّت و آزار آن ها شد وقتی با اعتراض من مواجه شد آن را غلط و بدخط انجام داد . در روز های بعدی هم ، بی نظمی و اذیّت و آزار و بی قراری او تکرار و شکایت دیگر دانش آموزانم بیش از پیش شد. چند روز پول زیادی به مدرسه آورد و برای دانش آموزان دیگر خوراکی خرید .بیشتر اوقات دروغ می گوید .کیف دوستش را با کشیدن پاره کرد، نمی تواند با دقّت وسیله ای را جابه جا کند، آن ها را روی زمین می اندازد یا به در و دیوار می زند.
یک روز زنگ تفریح که به او اجازه دادم سر کلاس بماند ، زنگ بعدی دو سه تا از شاگردان اظهار کردن که خوراکی هایشان درون کیف نیست .
هیچ دانش آموزی غیر ازآن دانش آموزی (که مادرش اول سال ، دو سه بار از زهرا شکایت کرده بود ) و تا حدودی خصوصیات او را ، غیر از حواس پرتی ، داراست با او بازی نمی کند .
در کل دانش آموزی بی نظم ، حواس پرت ( در موقع تدریس دروس مختلف ، متوجه حواس پرتی او شدم و وقتی از او درمورد مطالب گفته شده سوال هایی کردم جواب های بی ربط به من تحویل داد . ) پرتحرک ، بی حوصله و لج باز و اصلاً به اعتراضات و حرف های دیگران توجّه نمی کند و انگار نه انگار که با او هستم یا هستند.
زهرا روی هم رفته دختری تنها و سرخورده است که با رفتن در تخیلات و رویا زندگی می کند و شدیداً احساس تنهایی و محبّت می کند ، این موضوع در بیشتر اوقات که بدون اجازه حرف می زند و بی رویه تحرک و جنب و جوش دارد یا برای بچّه ها خواکی های گوناگون می خرد ، مشهود است. دانش آموز فوق از نظر وضعیت اقتصادی از وضع مطلوب و مناسب بر خورد نیست.

شناسایی علّت :
مصاحبه ای با پدر،مادربزرگ ،همسایه و معاون ومدیر و چند دانش آموز دیگرم جداگانه انجام دادم .در تعبیر و تفسیر این مصاحبه ها دریافتم که سال پیش به علت اختلاف شدید خانوادگی( چند ساله )پدر و مادرش از هم جدا شده و . اکنون زهرا پیش پدر و مادربزرگش زندگی می کند .
بیشتر اوقات در حال بازی در کوچه و خیابان است و اگر به او اجازه ندهند به مادر بزرگ و پدر بزرگ پناه می برد تا با گریه و زاری و التماس به او اجازه دهند تا در بیرون بازی کند.
زهرا در معرض دو نوع تربیت گوناگون نمی تواند راه خود را پیدا کند. با سوال های مختلفی که از زهرا پرسیدم پی بردم که از هوش متوسطی برخودار است.
علّت اصلی مشکل او را در نظام خانوادگی از هم پاشیده و دو گانگی فرهنگی و اخلاقی و عاطفی او دانستم و در پی یافتن چاره بر آمدم .
گردآوری اطلاعات ( شواهد 1 )
مساله را دریکی از جلسات مدرسه مطرح کرده و از مدیر ، معاون و همکاران نظرخواهی کردم . در جلسه ای که در خصوص شناسایی دانش آموزان در معرض افت تحصیلی و تلاش در جهت رفع مشکل آنها در مدرسه قرآنی مائده برگزار گردید ضمن صحبت با همکاران در این زمینه و تلاش برای رفع آنها اختلافات خانوادگی و جدایی پدر و مادر زهرا را در جلسه عنوان نمودم و بیان کردم که دارای اختلافات خانوادگی شدیدی است که باعث پرخاشگر شدن و زورگو شدن این دانش آموز نسبت به همسالانش شده است.مصاحبه ای با پدر و مادربزرگ درباره ی وضعیت او در محیط خانه کردم . با چند تن از هم کلاسی های او مصاحبه انجام داده و با توجه به شکایات اولیا و دانش آموزان او را خواسته و در حیاط مدرسه کلیه مشکلات را با او در میان گذاشته ام .با این اوصاف و مطالعه پرونده ی تحصیلی و تربیت او واسناد و مدارک موجود در مدرسه دلایل این مشکل را چنین یافتم :
طلاق پدر و مادر.
وجود الگوهای نامناسب در بیرون از مدرسه همانند برخی از دوستان و خانواده
محبّت بی رویه و نامناسب توسط پدر و خانواده ی پدری و بدگویی پشت سر مادر
درخواست ها و انتظارات دو گانه از او به علّت دوگانگی فرهنگ های دو خانواده
عدم تشویق و تنبیه مناسب و به جا ، هنگام بروز رفتارهای ناهنجار
آزادی بیش از حد او در خانه و همچنین در مدرسه و خانه ی پدری او
علاقه شدید وی به خودنمایی و ابراز وجود
نادیده گرفتن مقررات مدرسه و حقوق دیگران
گرد آوری راه حل ها :
برای نفوذ در دل و جان هر فرد نیاز است که ارتباط نزدیک و صمیمیانه ای با او برقرار گردد . در همین راستا بهتر دیدم که ابتدا :
ارتباط صمیمی با این دانش آموز داشته و خوب به حرف هایش گوش کنم .
محبّت نمودن به او در حد متعادل
احترام و شخصیت دادن به او
تقویت روحیه ی اعتماد در او
مسئولیت دادن به او در خانه و مدرسه
درک بهتر و بیشتر او از جانب خانواده و خودم شاگردان دیگرم
تشویق او در حد معمول به صورت زبانی و انفرادی و گروهی و جنسی
تقویت روحیه ی ایثار و فداکاری در جهت حفظ حقوق اساسی دیگران
ارا ئه الگو های مناسب رفتاری با استدلا ل های درست و منطقی.
انتخاب راه حل :
از بین راه حل های ارائه شده سعی کردم از همه ی آن ها استفاده کنم ولی بیشتر سعی کردم با پدر و مادربزرگ او صحبت کنم زیرا بیشتر اختلال رفتاری او به نحوه ی بر خورد این دو عزیز می دانستم ، پس در چند جلسه بحث و گفتگو ، مشکل عاطفی یا درسی او را به آنان یادآور کردم و با توضیح تاثیرات خانواده ، آنان را متوجّه وظایفشان کردم که در زمینه ی تر بیت فرزند خود چه وظایفی بر عهده دارند . در جلسه ای که با مدیر و معاونین برگزار شد مقرر گردید که این دانش آموز در مدرسه مورد مشاوره قرار گیرد. ا ز پدر و مادربزرگ زهرا دعوت به عمل آمد در جلسات متعدد در مدرسه برای رفع مشکل فرزندش شرکت نمود. و پدر زهرا را توجیه کردیم که توجه بیشتری به فرزندش داشته باشد و با محبت با وی برخورد نماید.
1. مسئولیت دادن در خانه و مدرس.
2. احترام به شخصیت او
با او صحبت کردم که اگر منظم و درس خوان و مودب شود نماینده کلاس می شود ( یعنی در مقابل کار خوب پاداش می گیرد ، غیر مستقیم آموزش دادم هر عملی عکس العملی دارد ) .
به خاطر انجام کارهای خوب و مناسب ، به جا حرف زدن و درس خواندن و….. ، از طریق تمام دانش آموزان یا خودم با دادن جوایز مورد تشویق و ترغیب قرارگرفت و در مقابل کارهای خلاف و غلط تنبیه می شد.

چگونگی کاربرد راه حل : شواهد 2
اولین قدم من صحبت با خانواده که تا در مقابل خواسته های به حق او سر تعظیم فرود بیاورند و درمقابل خواسته های نابجای او سرسخت و یک زبان باشند . در پیش او بدی نفر سوم را نگویند و تمام رفتارهای او را طی نامه ای به من گزارش دهند تا کارهای خوب او را مورد تشویق وترغیب قرار دهم. از او خواستم تا فرزند خوبی برای آنها و شاگرد گلی برای من باشد و اگر آن طور که گفته ام باشد نماینده کلاس می شود.
شرکت دادن او در کارهای گروهی،
تشویق او درمقابل همکاران و دیگران،
اشاره به نقاط مثبت او،
ترغیب به رفتن به باشگاه،
خواستن از دیگران در پیش کودک ، اوّل نقاط مثبت او را بگویند و بعد اشاره به نقاط منفی کنند .
همچنین در زمینه درسی تکرار و تمرین و ممارست بیشتری داشته و برای بهبود وضعیت درسی زهرا از معاون آموزشی مدرسه سرکار خانم لیلا کولیوند جهت استفاده از روش های تدریس متفاوت و بهتر کمک گرفته شود.
همچنین در این زمینه برای رعایت نظافت و بهداشت بیشتر توسط زهرا او را به عنوان مسئول بهداشت کلاس معرفی و از طرف مدیر و معاون و من به او جوایزی اهدا گردید.
گرد آوری شواهد دو
زهرا از نظر رعایت نظم و انضباط و مقررات و اخلاق و بهداشت نسبت به گذشته پیشرفت چشمگیری نشان داد.در اواسط اردیبهشت ماه طرز لباس پوشیدن و کفش و ظاهر او عالی شد ، دیگر آن زهرا شلخته و نامناسب اوّل سال نبود و موقع راه رفتن وسایل دیگران را روی زمین نمی ریخت وهیچ شکایتی از او نشد و اگر ناخواسته مرتکب می شد عذرخواهی می کرد ،حتّی شاگردان دیگرم و همین طور نامادری و آن اولیای همسایه از او تعریف هم می کردند ، البتّه بعضی اوقات هم از او شکایت های جزیی هم می شد که زیاد اهمیّت نداشت چون این شیطنت ها اقتضای سن او بود.
خانواده او از عملکرد اودرمنزل احساس رضایت می نمایند .
مدیر و معاون و دیگر همکاران از تغییر رویه او تعریف می کنند .
شاگردان دیگرم تمایل دارند تا در کنار او و پشت یک نیمکت بنشینند .
از نظر درسی تغییر محسوسی در پرونده ی تحصیلی او مشاهده می شود به خط خود حساس شده و دوست دارد از روز قبل هم خوش خط تر بنویسد تا مورد تشویق قرار بگیرد .
در موقع تدریس باز هم بدون اجازه حرف می زند ، ولی تعداد آن کمتر شده و اگر حرفی می زند در مورد خود درس است و مثل ماه های قبل بی ربط حرف نمی زند .
بدون اجازه بزرگ تر ها به کوچه نمی رود .
به درس و تکالیف درسی اهمیت داده و آن ها را تقریباً به موقع انجام می دهد .
او با سعی و تلاش نشان داد که می تواند تا حدود زیادی بر رفتارهای خود تسلط داشته باشد که در روزهای آخر اردیبهشت ماه نماینده کلاس شد .
امیدوارم پس از این ، با این گونه مسائل رو به رو نگردم و کانون خانواده ها هر چه بیشتر گرم و صمیمی باشد تا لبان گل های زیبا خانواده ، همیشه خندان و شاداب باشد .

طلاق و مسائل تاثیر گذار بر روی فرزندان
مسئله طلاق را میتوان بحرانی پنداشت که آمارش نه تنها در مملکت ما، بلکه در تمام جهان رو به افزایش است . مشکلاتی از قبیل فقر، عدم درک متقابل ، دخالت خانواده ، اعتیاد، ازدواج مجدد و غیره عواملی هستند که این آمار را بالا می برند و کافی است که در این میان یک راهنمای درست و منطقی وجود نداشته باشد. به امید روزی که هیچ گاه شاهد چنین اتفاقات تلخی نباشیم .
تاثیرات طلاق در فرزندان را می توان به ترتیب زیر طبقه بندی کرد:
1ـ ایجاد زمینه های وسواس در دختران و پسران:
( وسواس تکرار بدون اراده و افراطی اعمال و کارهای روزمره است )
2ـ بروز افسردگی در کودکان و نوجوانان: در این نوع بیماری اجتماعی، فرد فاقد احساس لذت یا درک کمتری از زندگی روزمره است، بی اشتهایی بر او چیره شده و خستگی به طور مداوم در ارگانیسم بدن وی مشاهده می شود.
3ـ به وجود آوردن زمینه های اضطراب: در نوجوانان حالتی شبیه به احساس ترس، نگرانی و تشویش به وجود می آید. در این بیماری علائم بیم از آینده در رفتار نوجوانان مشهود است. نوجوان با توجه به سستی مبانی خانواده از تفکر در مورد برنامه ریزی مدون برای حرکت های دسته جمعی و گروهی وحشت دارد.
4ـ ایجاد روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان: نتیجه محرومیت های مداوم از مهر و محبت پدری است. در این نوع بیماری چون نوجوان امکان مذاکره حضوری و مستقیم و متقابل با پدر و مادر خود را نمی یابد و از طرفی سوال های خود را بی جواب می بیند، روحیه عصیان و پرخاشگری در او به وجود می آید. رفتارهای پرخاشگرانه در اعمال و گفتار نوجوانانی که خانواده های آنان از همدیگر جدا شده اند کاملاً مشهود است.
5ـ بی قراری: این بیماری با شدت و ضعف در نوجوانان خانواده هایی که شاهد جدایی پدر و مادر خود بوده اند مشاهده می شود. حالتی که فرد در مقابل هرگونه عاملی تحریک پذیر است یعنی حتی در مقابل محرک های ضعیف عکس العمل شدید نشان می دهد.
6ـ حسادت سوءظن و سماجت، در نوجوانان خانواده هایی که والدین آنها از هم جدا شده اند این حساسیت ها دیده شده است. این گروه از نوجوانان در مقابل همراهان و همسالان خود حساسیت بیشتر و زیاده از حد نشان می دهند.
طلاق در بسیاری از موارد و مواقع ضروری است و زوجین ناگزیر به قبول این امر هستند. ولی در اغلب موارد جدایی ها در نتیجه توقعات بیجای احساسی، اقتصادی و عاطفی زوجین از همدیگر، سوءظن و بدبینی بی مورد، نداشتن صبر و گذشت در زندگی، حسادت بیش از حد زن و شوهر، پرخاشگری و تندخویی زن یا مرد و غرور و خودخواهی بی مورد صورت می گیرد.
آنچه از پژوهش ها در امر طلاق برمی آید این است که دختران خانواده های تک سرپرست یعنی آنها که فقط با پدر یا مادر به سر می برند در معرض عوارض نامطلوبی چون انحرافات ازدواج زودرس، فرار از خانه و ترک تحصیل قراردارند. این امر در مورد گروه های اجتماعی و طبقاتی نیز صدق می کند.
البته وقتی پای نامادری و ناپدری به میان می آید تحول و پیچیدگی خاصی در زندگی کودکان و نوجوانان به وجود می آید.
آشنایی کودک و نوجوان با بستگان جدید، خواهرها، برادرها، دایی ها و عموهای نانتی گرچه گستره ای از دنیای تازه و متفاوت به وجود می آورد ولی اغلب فرزندان در جوار ناپدری و نامادری احساس خوشبختی و شادمانی نمی کنند. گرچه ممکن است زن یا شوهر با همسر جدید خود کاملاً خوشبخت باشد.
در ایران بیشتر بچه های فراری و نوجوانان ساکن در کانون اصلاح و تربیت را قربانیان طلاق تشکیل می دهند . بچه هایی که فقط با پدر یا مادر خود زندگی می کنند، اغلب دستخوش اختلالات عاطفی و روانی می شوند. اکثر قربانیان طلاق که همان کودکان و نوجوانان هستند به مادران خود بیشتر نزدیک هستند تا پدر، زیرا پدر جدا شده از مادر با بچه های خود بیشتر مثل یک خویشاوند رفتار می کند تا فرزند حال آنکه مادر هرگز از کودکش فاصله نمی گیرد و مهر و محبت و احساس مادری را زیر پا نمی گذارد. به قول یک جامعه شناس "هر طلاق مرگ تمدن کوچک خانواده است" اجبار و الزام به طلاق را در موارد و شرایط خاصی از زندگی مشترک باید پذیرا بود. براساس قوانین اجتماع احترام به آزادی های فردی ضرورتی اجتناب ناپذیر است ولی قبل از هر جدایی به میوه های نارس درخت زندگی بیندیشیم، نگذاریم ناهنجاری های جامعه آنها را مسموم کند. تعجیل در داشتن فرزند در سال های خطر زندگی مشترک (سال های اول و دوم اصولاً سال های خطر برای زوج های جوان به شمار می رود) که ظاهراً برای تحکیم مبانی خانواده انجام می پذیرد کاری است که باید با تعمق صورت بگیرد زیرا در صورتی که به علل مختلف یاد شده بین زوجین جدایی روی دهد نخستین قربانیان، فرزندانی خواهند بود که از نفاق و تفرقه زوجین به جای مانده اند.
بهتر است برای ساماندهی به وضعیت زندگی کودکان و نوجوانان تک سرپرست که ناگزیرند زیر نظر پدر یا مادر خود زندگی کنند "واحد مددکاران ویژه طلاق" تشکیل شود تا قبل از صدور حکم پدران و مادران را در اعمال و رفتاری که باید بعد از طلاق با فرزندان خود داشته باشند توجیه کنند. به پدران و مادران باید آموزش داده شود که از بدگویی و بازگویی عیوب و نقایص یکدیگر پیش فرزندان خود (بعد از اجرای حکم طلاق) احتراز نموده و مظلوم نمایی نکنند، چون فرزند باید واقعیت جدایی پدر و مادر را به عنوان یک الزام و ضرورت زندگی پذیرا باشد و جایگاه حرمت متقابل پدر و مادر را حفظ کند.
تداوم ارتباط و تماس مددکاران ویژه طلاق با خانواده فرزندان تک سرپرست برای بررسی و حل مشکلات روانی ـ اجتماعی در سال های بعد از طلاق ضرورت دیگری است که از معضلات و نارسایی های احتمالی کودکان و نوجوانان جلوگیری می کند. بدیهی است گروه مددکاران ویژه طلاق باید دوره های کوتاه مدت روان شناسی کودک، روان شناسی خانواده و روان شناسی اجتماعی را بگذرانند و با مسائل بزهکاری و ناهنجاری های کودکان و نوجوانان آشنا شوند.
پیشنهادات
در مدارس قبل از شروع سال تحصیلی ، بهتر است معلّم هر پایه با اولیای دانش آموز جدیدش چند جلسه برگزار کند تا پیشاپیش شناختی روی دانش آموزان جدید داشته باشد و مشکلات عاطفی و روانی و …. آن ها را شناسایی و با هم فکری اولیا و همکاران و مطالعه ،از همان ابتدا در پی رفع و کاهش آن بر بیایند .
یکی از راه های پیشرفت دانش آموزان همدلی و همزبانی معلّم و اولیا می باشد . هر چقدر تماس اولیا با مدرسه بیشتر باشد و در پی رفع مشکلات یادگیری ورفتاری و … فرزند خود باشند ، به همان مقدار تلاش و علاقه دانش آموز به درس بیشتر و در آینده فردی ساعی ، صالح و موفّقی بار می آید . پس برای این که این رفت و آمد ها با ساعات درس تداخل پیدا نکند ، بهتر است هر دو هفته ، یک یا دو ساعت معلّم مربوطه با اولیا جلسه ای داشته باشد . ( قبلاً موضوع جلسه تعیین شود تا اولیا با مطالعه و آمادگی و فعّال در آن شرکت نمایند ، حتّی اگر دو اولیا شرکت فعّال در این جلسات داشته باشند ، غیر مستقیم باعث ایجاد انگیزه و ترغیب دیگر اولیا می شوند. )
چه بهتر است پرونده ای از خصوصیات اخلاقی ، خانوادگی و … دانش آموز ، از پیش دبستانی تا زمانی که دانش آموز دیپلم می گیرد ، تهیّه و معلّمان هر پایه هر ساله ، بر طبق مشاهدات و بررسی های خود مطالبی به آن اضافه کنند تا معلّمان پایه بالاتر برای رفع مشکل آن دانش آموز تلاش دوباره ای انجام ندهد .
تاثیر مشکلات خانوادگی بر روی دانش آموزان
مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد یکی از عوامل موثر براین پدیدهمسائل خانوادگی به ویژه از هم گسیختگی خانواده، کم سوادی والدین، مشکلات عاطفی،انزوا، جو اجتماعی، روانی خانواده، عدم ارتباط صمیمانه با پدر و مادر، میزان درآمدخانواده، شغل والدین، میزان تفاهم والدین، حضور یا عدم حضور والدین، وضعیت تحصیلیسایر خواهران و برادران می باشد که در سلامت روحی و جسمی دانش آموز تاثیر فراوانیمی گذارد.دانش آموزی که از شرایط خانوادگی مناسب و پشتیبانی و حمایت عاطفیوالدین خود برخوردار نیست و نیازهای روحی و روانی اش تامین نمی شود درپی ارضایاحتیاجات خود دچار بی توجهی به تحصیل یا ترک آن می شود.
مطالعه دانش آموزانی که دارای افت تحصیلی هستند نشان می دهد یکی از عوامل موثر براین پدیدهمسائل خانوادگی به ویژه از هم گسیختگی خانواده، کم سوادی والدین، مشکلات عاطفی،انزوا، جو اجتماعی، روانی خانواده، عدم ارتباط صمیمانه با پدر و مادر، میزان درآمدخانواده، شغل والدین، میزان تفاهم والدین، حضور یا عدم حضور والدین، وضعیت تحصیلیسایر خواهران و برادران می باشد که در سلامت روحی و جسمی دانش آموز تاثیر فراوانیمی گذارد.دانش آموزی که از شرایط خانوادگی مناسب و پشتیبانی و حمایت عاطفیوالدین خود برخوردار نیست و نیازهای روحی و روانی اش تامین نمی شود درپی ارضایاحتیاجات خود دچار بی توجهی به تحصیل یا ترک آن می شود.
پاسخ گفتن به نیازها ازسوی والدین لازمه موفقیت هر دانش آموز است درحالی که برخی از والدین بدون آگاهی ازوظیفه خود در قبال دانش آموز فقط از او انتظار موفقیت دارند.
نتایج یک تحقیقنشان می دهد که میزان تحصیلات والدین تاثیر فراوانی در کیفیت تحصیلی دانش آموزدارد، زیرا والدین تحصیل کرده به ویژه پدران در حل مشکلات درسی فرزندان بهترین یاورآنها خواهند بود و می توانند برای فرزندان خویش الگوهای بسیار زیبایی از تعلیم وتربیت باشند.
مشکلات خانوادگی
دعواهای خانوادگی زن و شوهر و تداوم آنها یکی از عواملی است که بشدت سبب تضعیف روحیه و افت تحصیلی دانش آموزان می شود. از آنجایی که کودکان در چنین لحظاتی زود انرژی و توان خود را از دست می دهند و نمی توانند همزمان با تحصیل بار مشکلات خانوادگی را نیز به دوش بکشند خسته و ناتوان می شوند و اولین آثار خستگی روحی آنها را می توان در کیفیت نمرات درسی آنها مشاهده کرد.

والدین نباید در چنین شرایطی از فرزند دانش آموز خود توقع نمرات خوب داشته باشند و به او بگویند این دعواها ربطی به توندارد. چنین چیزی غیر ممکن است زیرا فرزندان جزیی از محیط خانواده هستند وهر چیزی چه مثبت چه منفی تاثیرات زیادی روی آنها در محیط خانواده خواهد داشت. این وظیفه والدین است که مراقب روحیه فرزندان دانش آموز خود باشند تامانع از فرورفتگی شخصیتی آنها شوند و به این ترتیب راه را بر هر نوع زمینه انحرافی که در چنین لحظاتی آینده فرزندان را تهدید می کند ببندند.
عوامل افت تحصیلی دانش آموزان مربوط به خانواده
· اختلاف خانوادگی و خانواده آشفته ، طلاق فیزیکی یا روانی والدین ، وجود نا مادری یا نا پدری و غیره
· اختلاف فرزندان با خانواده مانند لجبازی با والدین و اعتراض به جو خانواده
· وابسته و متکی نمودن فرزندان به والدین در امور درسی و تکالیف منزل از دوران ابتدایی
· تحقیر ، سرزنش و مقایسه نادرست فرزندان با همسالان موفق و در نتیجه پایین آوردن اعتماد به نفس و خود پنداری آنان
· تغییرات منفی در خانواده مانند ورشکستگی سیاسی و اقتصادی و اعتیاد و غیره
· تغییر در جهت ارتقای سریع و غیر مترقبه سطح اقتصادی یا اجتماعی خانواده و از خود باختگی و غافلگیر شدن فرزندان و انواع انحرافات
خانواده و نقش آن بر افت تحصیلی دانش آموزان
۱ – محرومیت فرهنگی
۲ – فقر و محرومیتاقتصادی
۳ – عوامل عاطفی ورفتاری خانواده
۴ – فقدانوالدین
۵ – بی سوادیوالدین
۶ – تعداد اعضایخانواده
در ادامه بخشی از آسیب ها و پیامدهای منفی جدایی والدین را بررسی می کنیم :
1. کم شدن اعتماد به نفس ؛ کودکان در شرایط طلاق، حمایت خود را در محیط خانواده از دست داده و با از دست دادن حمایت بیرونی، حمایت درونی و اعتماد به نفس را نیز از دست می دهند. آنها در آینده نمی توانند افرادی با تاثیر گذاری روی دیگران و اجتماع باشند و هر گز جسارت ریسک کردن و خلاقیّت را نخواهند داشت.
2. رها شدن به حال خود ؛ کودکانی که کانون گرم خانواده را از دست می دهند، عملاً توجه عاطفی را که قبلاً داشته را نخواهند داشت و این مسئله روح آنها را آزار می دهد.
3. رشد احتمال بزهکاری ؛ تحقیقات نشان می د هد که کودکان در خانواده های طلاق زمینه بیشتری برای جرم و بزهکاری در آینده خواهند داشت.
4. عدم نظارت والدین ؛ درست در زمانی که والدین سرگرم حل مشکلات خود هستند و به زحمت می توانند مشکلات زندگی آشفته خود پس از طلاق را حل کنند، کودکان و نوجوانان رها شده در این خانواده ها بدور از چشم پدر یا مادر با رفتار نادرست و یا با رابطه با افراد ناباب، آینده ای تاریک را برای خود رغم می زنند.
5. احساس حقارت و احساس گناه ؛ کودکان ممکن است احساس کنند که آنها عامل و دلیل جدایی والدین بوده اند. این احساس باعث بروز مشکلات روانی در کودک می شوند.
6. عدم آموزش رفتارهای متناسب با نقش؛ پدر منبع همانند سازی پسر و مادر منبع همانند سازی دختر می باشد. کودکان رفتارهای متناسب با جنس خود را از والدین یاد می گیرند. کودکان پرورشگاهی معمولاً در نحوه برخورد به عنوان زن یا مرد مشکل داشته و نحوه ابراز محبت به همسر در آینده را به نحو صحیح بلد نیستند. فرزندان طلاق نیز باید فردی را به عنوان الگو برای خود انتخاب کنند. بنابراین داشتن گستره رابطه خویشاوندی در خانواده های طلاق و داشتن رابطه عاطفی مفید و مستمر با فردی سالم و ذی نفوذ بر روی کودک و نوجوان که همجنس او نیز هست، ضروری می باشد.
7. خلاهای عاطفی : پدر و مادر اولین و اصلی ترین منبع محبّت برای کودکان می باشند. زمانی که کودک، والدین یا یکی از آنها را ازدست می دهد، احساس می کند منبع محبت خود را از دست داده است. بنابراین تعیین منبع جایگزین برای تغذیه عاطفی کودکان ضروری می باشد.
8. وقوع طلاق در خانواده باعث می شود اکثر نوجوانان از ایجاد یک رابطه مبتنی بر عشق بترسند .
9. آنها فکر می کنند با دور نگه داشتن خودشان از دیگران به لحاظ احساسی از صدمات و ناراحتی های بعدی در امان هستند .
10. توقعات از دیگران حتی از زندگی آینده خود را کاهش می دهند و در برابر اصلاح امور، احساس ناتوانی می کنند .
11. توانایی های اجتماعی آنها تحت تاثیر قرار می گیرد .
12. نیاز به داشتن پدر به خصوص برای پسران در اواسط و اواخر نوجوانی به شکلی واضح احساس شده است
ارائه راهکارهایی برای سرپرستان کودک برای کنار آمدن کودک با تغییرات حاصل از جدایی پدر و مادر :
1. اگر بشود با پدر و مادر کودک صحبت کنند و آنها را نسبت به آسیب های آینده فرزندشان آگاه کنند و از آنها بخواهند که هر از گاهی به فرزندشان سر بزنند و به او بفهمانند که او را دوست دارند؛ این کار برای روحیه او بسیار مفید است.
2. اگر واقعاً امکان دارد به کودک بگویند که نیازهای او برآورده خواهد شد، و در جهت رفع نیازهای کودک تلاش کنند.
3. جداً از تنبیه بدنی خودداری کنند.
4. بهتر است یکی از بستگان نزدیک یا فردی که کودک قبولش دارد با او در تماس باشد .
2. تا جایی که ممکن است کودک را از محیط آشنا و دوستان و مدرسه دور نکنند .
3. به همه مسائلی که برای فرزندان، مهم است توجه کنند .
7. برای سوالات زیادی که به دفعات از شما پرسیده می شود و تکراری می باشند آماده باشند .
توصیه هایی نیز در محیط مدرسه و در تعامل با دوستان و معلم نیز می توان داشت که عبارتند از :
1. سعی کنید از رفتارهای ترحّم آمیز پرهیز کرده و رفتار شما با این کودک مثل سایر کودکان باشد تا او احساس نکند که با دیگران فرق دارد و مورد ترحّم قرار گرفته است.
2. بهتر است تلاش کنید تا روابط او با دیگر کودکان را بهبود بخشیده و همکاری و روابط همدلانه او را با دیگر کودکان افزایش دهید.
3. تشویق او به بازی های گروهی می تواند تا حدودی مشکل او را کاهش دهد.
4. حمایت در درون شبکه ارتباطی دوستانه کودکان می تواند توجه و محبّت را در بیرون از خانه برای کودک ارضا نماید.
5. باید توجه داشت که کودک در محیط مدرسه مورد تمسخر دیگر کودکان نباشد و او را آزار ندهند. البته اگر چنین مطلبی وجود داشته باشد راه حل آن برخورد مستقیم و تنبیه کودکان آزارگر نیست. بلکه باید همکاری را در بین بچه ها تقویت کرده و حمایت درون گروهی را برای کودکان بوجود آورد.
6. این مهم است که کودک در محیط زندگی اش فردی را جایگزین پدر یا مادر قرار دهد و نیازهای خود را از او دریافت کند ولی این فرد باید وقت و صلاحیت کافی را برای تربیت کودک داشته باشد. باید توجه داشت که ممکن است کودک معلم خود را جایگزین والدین خود قرار دهد.
توصیه به والدین
چگونه نقش مثبت داشته باشیم؟
کودکان در مورد نشان دادن احساس خویش نسبت به مدرسه، به والدین اتکا دارند. بگذارید آنها بدانند که مدرسه از نظر شما برانگیزاننده و لذت بخش است. رفتن به مدرسه خود یک کار است. کودکان شما نیاز به تشویق دارند. برای اینکه آنها کار خویش را به بهترین صورت انجام دهند، باید از علاقه و توجه شما مطمئن شوند. برای تنظیم وقت انجام تکالیف و گفتگوهای خانوادگی برنامه ریزی کنید. چنین برنامه ای، در بهبود تحصیل و ایجاد نظام فکری صحیح و آموزش تجزیه و تحلیل مسایل به کودکان مفید است. فرزندان خود را در بحث ها و گفتگوهای خانوادگی شرکت دهید، وقتی آنها عضوی برای برنامه های خانوادگی باشند، انگیزه لازم را برای فکر کردن و یادگیری به دست خواهند آورد. به خاطر داشته باشید که ایجاد فضای مناسب جهت یادگیری و آموزش در خانواده بستگی به طرز فکر و رفتار اعضای خانواده دارد نه به ثروت و دارایی آنها.
فرزندان خود را محترم بشمارید
بگذارید کودک خودش باشد. با در نظر گرفتن او به عنوان یک انسان روش مثبتی اتخاذ نمایید. کمک کنید تا از طریق تایید و تصویب شما برای خود حرمت و احترام کسب نماید. وقتی مشکل بسیار پیچیده باشد از افراد متخصص کمک بخواهید. به دانش آموزان کلاس های ابتدایی کمک کنید تا برای کارهای در دست اجرای خود تمرکز حواس داشته باشند.

گریز از خانواده
اختلافات خانوادگی موجب گریز فرزندان از خانواده می شود و آنان را در معرض خطر مشکلات درسی و رفتاری قرار می دهد. جو نامطلوب خانوادگی فرزندان را از محیط خانواده فراری می دهد. ناهماهنگی پدر و مادر فرزندان را دچار سردرگمی می کند و آنان در مورد آینده خود از جمله درس و تحصیل دچار تردید می شوند و یا احساس می کنند که هیچ گاه زمینه مناسبی برای درس و مطالعه وجود ندارد. فقدان یا غیبت پدر می تواند با افت تحصیلی فرزندان (به ویژه فرزندان پسر و به خصوص پسر ارشد خانواده) ارتباط نزدیک داشته باشد.
بیماری های خانه و تاثیر بر درس
در درون خانواده، بیماری جسمی و روانی پدر و مادر، جو خانوادگی نامطلوب، نظارت ناهماهنگ و معیوب والدین می تواند با افت تحصیلی فرزندان ارتباط داشته باشد. بیماری جسمی و روانی پدر ومادر در صورت تداوم می تواند مانع نظارت صحیح بر درس و رفتار فرزندان شود و زمینه را برای افت تحصیلی آنها فراهم کند، به عنوان نمونه مادری که دچار افسردگی ماژور بود، نظارتی بر رفت و آمد فرزند خود نداشت و نوجوان به جای آنکه به مدرسه برود به مکان های دیگری رفت و آمد کرده و همین امر زمینه را برای سوءاستفاده های جنسی و جسمی از او آماده می نماید.
پند و نصیحت حد و اندازه دارد
افت تحصیلی یا فقدان نظارت والدین در خانواده با نظارت معیوب والدین ارتباط دارد. دانش آموزانی که دچار افت تحصیلی می شوند، از نصحیت ها و پند و اندرزهای والدین خود خسته می شوند و متاسفانه والدین نیز گویا جز نصیحت های تکراری و خسته کننده (که معمولا با تحقیر و توهین نیز همراه هستند) هیچ راه مناسب دیگری را نمی دانند یا آزمایش نکرده اند.پدری می گفت هنگامی که همسرم به درس و مشق پسرم رسیدگی می کند، پسرم با دست راست می نویسد و با دست چپ مراقب است که هر لحظه در برابر کتک های مادر از خود دفاع کند. ادامه چنین وضعیتی در نهایت می تواند به بی علاقگی به درس و مدرسه و در نتیجه افت تحصیلی منجر شود.
بنابراین عوامل افت تحصیلی که مربوط به خانواده هستند عبارتند از: بیماری جسمی و روانی پدر و مادر، اختلافات خانوادگی، فقدان نظارت یا نظارت ناهماهنگ و ضعیف یا بدون ثبات والدین و شیوه های معیوب تربیتی.
ما با دخالت بیش از حد در امور تحصیلی فرزندانمان و ابراز حساسیت های بی مورد انگیزه فردی آنها را برای پیشرفت از بین می بریم. گاه تا حدی آنها را در امور تحصیلی به خود وابسته می کنیم که معلوم نمی شود درس و تحصیل وظیفه کیست؟ وظیفه او یا وظیفه ما؟ گاه نیز نظارت بر مسایل تحصیلی به حدی شدت می یابد که عملا تمام زندگی نوجوان در درس و مدرسه خلاصه می شود و شور و نشاطی که اقتضای این دوره های سنی است، رنگ می بازد.
به یاد داشته باشیم که هیچ نوع دخالت و نظارتی نباید استقلال عمل و احساس مسوولیت فردی را از بین ببرد. اگر دیدید فرزندتان به خاطر شما و یا ترس از شما و یا با فشار شما درس می خواند و نه به خاطر خود و میل و اراده خود مطمئن باشید جایی سر رشته امور از دستتان در خواهد رفت و دیر یا زود شاید با وضعیت پیش بینی شده ای مواجه شوید، اگر چه مطلب اندکی طولانی شد ولی تا اینجا شما باید تا حدی این توانایی را کسب نموده باشید که بتوانید علت یا علل ضعف تحصیلی فرزندان را منصفانه و به دور از خود محوری و پیش داوری توجه نمایید. لازم به ذکر است که در کنار موارد یادشده کیفیت آموزش نیز از عوامل موثر پیشرفت تحصیلی محسوب می شود اما چون مخاطب عمده ما در بحث حاضر والدین هستند لذا از ورود به موضوع یاد شده اجتناب می کنیم.

والدین بخوانند
1 قبل از آنکه به تغییر دادن رفتار فرزندان در امور تحصیلی اش بیندیشید، به خودتان و رفتارتان فکر کنید.
2 بهتر است قبل از هر اقدامی با خصوصیات و ویژگی های جسمانی، ذهنی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی فرزندتان آشنا شوید.
3 سعی کنید تا حد امکان منطقی و آرام رفتار کنید. به یاد داشته باشید که وجود اضطراب تا حدی برای افزایش عملکرد یادگیری موثر است و هر چه میزان آن بیشتر باشد نتیجه معکوس خواهد داشت یعنی اضطراب شدید عملکرد یادگیری را کاهش خواهد داد.
4 به جای اینکه به فرزندتان حمله کنید، ببینید علت یا علل ضعف فرزندتان چیست.
اگر علت ضعف تحصیلی فرزندتان را عمدتا ذهنی تشخیص دادید، باید اقدامات خاصی در راه برطرف کردن این مشکل انجام شود.
5 اگر علت ضعف تحصیلی فرزندتان را عاطفی تشخیص می دهید، ببینید علاوه بر عوامل ذهنی موثر، نقش پیش نیازها و یا شکست های مکرر در انگیزش تحصیلی و ریشه عدم انگیزه او را در کجا می توانید پیدا کنید. در خانه یا مدرسه؟
6 اجازه بدهید بیشترین لذت درس خواندن و پیشرفت تحصیلی نصیب فرزندتان شود.
7 شما حتما برای تشویق پیشرفت تحصیلی فرزندتان از جایزه و پاداش استفاده می کنید اما بهتر است بدانید روان شناسان پاداش را به انواع بیرونی و درونی تقسیم می کنند. پاداش بیرونی: نوعی ایجاد انگیزش از بیرون همان تشویق های غیرکلامی و کلامی است. پاداش درونی: کسب لذت فردی از کاری است که خود انجام می دهد.

8 از مقایسه کردن فرزندتان با دیگران اعم از خواهر و برادر و هم کلاسی و… شدیدا بپرهیزید.
9 به جای اینکه با اعمال و گفتار خود به فرزندتان ثابت کنید که ناتوان و ضعیف و بی عرضه است، سعی کنید ثابت نمایید که شکست ها و یا کوشش او ناکافی است.
10 در مواردی که مشکلات تحصیلی فرزندتان مسایل حادتری را در خانه و خانواده به وجود می آورد، دخالت شما نه تنها کمکی نمی کند بلکه بر وخامت اوضاع می افزاید. بهتر است امکان کمک گرفتن از افراد متخصص را مدنظر قرار دهید.
11 لازم است نه تنها زندگی منظم و با برنامه ای داشته باشید بلکه فرزندتان را هم با شیوه های برنامه ریزی و استفاده مناسب از زمان آشنا سازید و آگاهی از روش های مطالعه از نیازهای ضروری دانش آموز است.

منابع :
1. با کودکان طلاق چگونه رفتار کنیم ؟ ، حجازی ، سارا ، پیوند ، ، وزارت آموزش و پرورش
2. رشد معلم ، شماره ی دو ، ، شناخت خانواده و نقش تربیتی آن ، ملکی ،
3. رشد معلم ، شماره ی دو ، سال سیزدهم ، اختلالات رفتاری ، عاطفی کودکان ، شفیع زاده ، محمود
4. حسین نژاد ، محمّد ، کاربردهای مشاوره با کودکان
5. قاسمی پویا ، اقبال ، راهنمای عملی پژوهش در عمل
6. کولمن ، ویلیام ، " آنچه باید بچّه های طلاق بدانند ! " ترجمه نفیسه معتکف ، انتشارات دُرسا ،

8


تعداد صفحات : 29 | فرمت فایل : Word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود