تارا فایل

اقدام پژوهی چگونه توانستم دانش آموزان را به پوشیدن چادر تشویق و ترغیب کنم


چکیده
چادر برای دختران مانند صدفی می ماند که مروارید بسیار ارزشمندی را در خود محفوظ می دارد.دختران می توانند با پوشیدن چادر با پوشش مناسب تری در جامعه خود حظور پیدا کنندو با احساس امنیّت بیشتری در خیابان ها رفت و آمد کنند.آنان از زیبایی فراوانی بر خوردا هستند و باید از آن به نحواحسن استفاده کنند و باید بدانند که برای سربلندی و موفقیت آنان هم در این جهان و هم در جهان ابدی با یستی که مراقب رفتار و کردارشان و همچنین مواظب حجاب اسلامی خود نیز باشند.
زمانی که دختران چادر را به سر می کنند و وارد جامعه خود می شوند به همه مردم نشان میدهند که هنوز هم دخترانی پیدا می شوند که پیرو راه حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت ذینب (س) و دیگر بانو های سرشناس تاریخ جهان اسلام هستند.این موضوع معضل بسیاری از دانش آموزان چادری است که عده کثیری از آنها به خاطر دشواری سر کردن چادر و حمل وسایل مدرسه، چادر را کنار می گذارند. اینجاست که استفاده از چادرهای مدل دار مانند چادر ملی و چادر دانشجویی و… برای آسان سازی حجاب مطرح می شود. هم چنین دانش آموزان می توانند از هد سر و ساق دست های کوتاه برای حفظ حجاب خود در مسیر رفت و آمد مدرسه استفاده نمایند. اما نکته قابل تامل این است که آیا همه این چادرها حجاب کامل هستند؟ تحقیق و انتخاب چادر مناسب در بین چادر های مدل دار موجود در بازار بستگی زیادی به والدین دارد. در مسیر حفظ حجاب، اولیاء و مربیان مدرسه نیز بسیار تاثیر گذار هستد. آنها می توانند با برگزاری اردوهای تفریحی برای دانش آموزان همراه با چادر، تجربه یک روز چادر سرکردن، یک روز حفظ کامل حجاب با هر پوشش مناسبی، طرح محرم سازی مدارس برای راحت تر بودن دانش آموزان و یا استفاده از مکان هایی مثل مجموعه های ویژه بانوان از فعالیت هایی است که می توانند یاری بخش دانش آموزان دختر در تشویق و حفظ چادر آنها باشند.
اینجانب … … آموزشگاه …. در اقدام پژوهی حاضر تصمیم گرفتم به کمک راهکار های مختلف دانش آموزان را به پوشیدن چادر ترغیب نمایم.
مقدمه
مقام معظم رهبری: "توجه کنید که هیچ بحثی در زمینه های مربوط به پوشش زن، از هجوم تبلیغاتی غرب متاثر نباشد، اگر متاثر از آن باشد، خراب خواهد شد. مثلا بیاییم با خودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم، اما چادر نباشد؛ این فکر غلطی است. نه این‏که من بخواهم بگویم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من می گویم چادر بهترین نوع حجاب است." حیا، عفاف و پوشش، تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام، برای گران بها کردن و حفظ موقعیت خود در برابر مرد، به کار برده است. تقریباً همه بر این نکته تاکید دارند که حیا و عفت، قدر و قیمت زن را بالا می برد. تمام مردان اعم از خواستگار، شوهر، محارم و نامحرمان، برای زن با حیا، احترام قائل اند و زن بی حیا و بی آزرم را حقیر می شمارند."ویل دورانت" (روان شناس معروف آمریکایی) می گوید: "زنان دریافتند که دست و دلبازی، مایه ی طعن و تحقیر است و این را به دختران خود یاد دادند." منزلت ناشی از حیا که نقطه ی مخالف بی حیایی و به قول ویل دورانت دست و دلبازی است به گونه های مختلف تعبیر شده و هر اندیشمندی، به شکلی بازتاب آن را در زندگی زن، به توضیح نشسته است.ویل دورانت حیا را کمین گاهی می داند که زن با استفاده از آن می تواند همسر مورد نظرش را برگزیند یا مطابق دلخواهش اصلاح نماید: "حجب و حیا برای دختران هم چون وسیله ای دفاعی است که به او اجازه می دهد تا از میان خواستگاران خود، شایسته ترین آنان را برگزیند یا خواستگارش را ناچار سازد که پیش از دست یافتن بر وی، به تهذیب خود بپردازد. موانعی که حجب و عفت زنان، در برابر شهوت مردان ایجاد کرده، خود عاملی است که عاطفه و عشق شاعرانه را پدید آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است." خانم "جینا لمبروزو" (روان شناس معروف ایتالیایی)، تداوم عفت و حیای زن را مهم شناخته و دلدادگی مرد را در این رابطه، موثر می داند: "بدون شک منشا حجب و حیای زن را در عشق و علاقه می توان یافت. وقتی که زن، مرد را به خویش علاقه مند و خود را نسبت به او متمایل می بیند، ـ منظور ـ اصل خود نمایی و جلوه گری از بین می رود."استاد "مطهری" بر این باور است که عفت و حجاب برای زن، هم وسیله ی تصاحب دل مرد و هم حایل و مانع در برابر گرفتاران به جنون جنسی و انگیزه ی تجاوز است: "حیا، عفاف، ستر و پوشش، تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام، برای گران بها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد، به کار برده است … زن همان گونه که متوسل به زیور، خود آرایی و تجمل شد که از آن راه، قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگاه داشتن خود از دسترس مرد نیز شد. دانست که نباید خود را رایگان کند بلکه می بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند و مقام خود را بالاتر ببرد … به طور کلی رابطه ای است میان دست نارسی و فراق از یک طرف و عشق، سوز و گران بهایی از طرف دیگر یعنی عشق در زمینه ی فراق ها و دست نارسی ها می شکفد." زن هر اندازه متین تر، با وقارتر و عفیف تر حرکت کند … به احترامش افزوده است …"جلال الدین بلخی"، این معنا را چنین به نظم آورده است: آب غالب شد برآتش از نهیب *** ز آتش او جوشد چو باشد در حجیبچون که دیگی حایل آمد هردو را *** نیست کرد آن آب را کردش هواظاهراً بر زن چو آب از غالبی *** باطناً مغلوب و زن را طالبییعنی، مرد چونان آب است و زن چونان آتش، اگر این دو بی هیچ مانعی در ارتباط با هم قرار گیرند، آن کس که مغلوب می شود، خاموش و سرد و بی خاصیت می گردد، زن است ولی اگر میان این آب و آتش، ظرفی حایل شود، آتش سرد و بی خاصیت نمی شود؛ بلکه می تواند با حرارت دایمی خود، وجود مرد را گرمایش و به غلیان و شور وا دارد. استاد مطهری می گوید: "مرد در عمق وجودش از ابتذال، تسلیم و رایگانی زن متنفر است و عزت، استغنا و بی اعتنایی او را می ستاید. مردی وجود ندارد که آرزوی داشتن همسر عفیف و با حیا را در سر نپروراند یا از زیستن درکنار چنین زنی، لذت نبرد." چرا تاکید بر حجاب و عفاف زن است؟ زن و مرد در طبیعت، هر یک گرایش ها، انگیزه ها، توان ها و کارکردهای خاص خود و آسیب ها و ضرورت های ویژه ی خود را دارند. این است که در کنار تشویق او به ایجاد جذابیّت مثبت برای همسر خود، وی را از به کارگیری این توان در زمینه های نادرست بر حذر داشته و از او خواسته است تا با حجاب، عفاف و حیا بر نیروی جذابیّت آفرینی خویش فایق آید و آن را مدیریت کند. برخی از روان شناسان بر این باورند که هم زمان با آغاز دوران بلوغ، احساس تشخیص هویّت نیز خودنمایی می کند؛ همان گونه که پسران در این مقطع سنی به سلطه جویی می اندیشند. در دختران حالت انقیاد، جذب و قدرت جلب توجه آشکار می شود و در نتیجه علاقه ی پوشیدن لباس های زیبا، آرایش کردن، با عشوه سخن گفتن، با ناز قدم بر داشتن و بروز حالت های مادرانه در آنان طبیعی است ولی در مرحله ی تکامل بلوغ و تعیین هویّت انسانی زنان باید به جای جذب همه ی مردان، تنها به یک مرد توجه کرده و دیگر توانایی های جسمی و روحی خود را صرف سازندگی کنند. البته این خطر وجود دارد که رشد شخصیت توقف پیدا کند و دختران به موجودات کاملاً گیرنده تبدیل شده، همیشه اسیر توجه دیگران باشند. امروز این خطر به صورت جدی تر مطرح است. در بسیاری از جوامع بشری این توقف به گونه های مختلف مورد تشویق قرار می گیرد. ظهور زنان بی بند و بار و عشوه گر در پرده ی سینماها و تلویزیون، نقش معرفی و الگو را دارد. "در آیه ی 31 از سوره ی نور، خداوند به زنان مسلمان دستور می دهد که پوشش های خود را بر روی گریبان هایشان بیاندازند." "خمر" که در این آیه آمده است به معنای "لباسی است که زن با آن، سر و سینه ی خود را می پوشاند" که به ظاهر چیزی شبیه مقنعه یا بزرگ تر از آن است.در آیه ی 33 سوره ی احزاب، خداوند نیز می فرماید: "اى پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مومنان بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسب‏تر است، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند و خدا آمرزنده و مهربان است." براى جلباب که در این آیه آمده است، دو معنا ذکر شده است:1- پوششى که سر، گردن و بالاتنه را مى‏پوشاند. (مقنعه) 2- چیزى که تمام بدن را بپوشاند. (چادر)اگر کسى بتواند به شکل صحیح از چادر استفاده کند، به طور حتم چادر حجاب برتر است زیرا حکمت‏هاى حجاب در چادر بیش تر یافت مى‏شود، گرچه پوشیدن چادر واجب نیست. حجاب، منحصر در چادر و حتى مانتو نیست، بلکه هر لباسى که غیر از وجه و کفین (دست‏ها تا مچ) را بپوشاند و موجب تحریک و جلب توجه نامحرم نگردد، کافى است ولى باید توجه داشت که همان طور که بقیه ی واجبات داراى مراتب مختلفى مى‏باشند حجاب نیز داراى مراتب خوب، متوسط و خوب‏تر است و چادر حجاب برتر بانوان محسوب مى‏گردد.
بیان مسئله
حجاب دو فلسفه ی اساسى دارد که با یک دیگر ارتباط کامل دارند:1 ـ مصونیّت زن در برابر طمع‏ورزى‏هاى هوس‏بازان؛2 ـ پیش گیرى از تحریکات شهوانى خارج از ضوابط و هنجارهاى الهى و تامین سلامت و بهداشت معنوى جامعه.حجاب با چنین نقش و کارکرد مهم و اساسى پیامى قاطع و کوبنده با خود به همراه دارد و آن این است که در برابر همه ی مردان اجنبى نوعى هشدار و اعلام "دور باش!" مى‏دهد، اکنون باید دید چه عواملى در رساندن این پیام و اثرگذارى آن موثر است: حدود و میزان پوششبدون شک هر اندازه بدن زن پوشیده‏تر باشد، نقش نیرومندترى در دورسازى دیگران نظاره‏گر دارد. اگر نگاه‏هاى آلوده را هم چنان که در روایات آمده است تیرهاى زهرآلود شیطان بدانیم، پوشش زن همانند قوسى است که تیر از آن کمانه مى‏کند و منحرف مى‏شود و از اصابت و نفوذ در هدف باز مى‏ماند. بر عکس هر اندازه بدن زن برهنه‏تر باشد تیرهاى شیطانى را بیش تر متوجه خود ساخته و از آن آسیب خواهد دید. از همین روست که چادر را حجاب برتر شناخته‏اند، زیرا با وجود شرایط دیگر، بیش ترین پوشش و مطمئن‏ترین مصونیّت را ایجاد می کند بنابراین حجاب منحصر به چادر نیست و مانتوى کامل نیز مى‏تواند حجاب زن را تامین کند، لیکن چادر حجاب برتر است. کیفیّت پوششمیزان ضخامت و حتى کیفیّت دوخت لباس خود بخش مهمى از حجاب را تشکیل مى‏دهد. بدون شک لباس‏هاى نازک، تنگ و بدن‏نما فرودگاه پیکان مسموم شیطان و موجب خیره شدن چشم‏هاى هرزه و آلوده و به فساد کشاننده ی جامعه است. در مقابل، لباس‏هاى غیربدن‏نما، دیده‏ها را از خود دور مى‏سازد و سلامت معنوى نفوس را تامین مى‏کند. رنگ هاتردیدى نیست که برخى از رنگ‏ها دیده‏ها را خیره مى‏سازد و پاره‏اى دیگر نگاه‏ها را از خود مى‏راند و دور مى‏سازد. در عین حال علماى دین نسبت به خصوص رنگ‏ها تاکید چندانى نکرده ولى بر این مساله پاى مى‏فشارند که لباس نباید موجب جلب توجه و عواقب سوءِ ناشى از آن باشد. از این ‏رو است که در طول تاریخ، زنان مسلمان به میل خود لباس مشکى را براى حجاب برگزیدند و این سنت حسنه مورد تقریر و پذیرش پیامبر(صلی الله علیه وآله و سلّم) و امامان(علیهم السلام) قرار گرفت، زیرا آنان به این وسیله احساس امنیّت و مصونیّت بیش ترى مى‏کردند. مدتی است که تبلیغاتى نسبت به چادر مشکى توسط بعضى روزنامه‏ها دنبال مى‏شود که هیچ ‏کدام مبناى علمى ندارد، بیش تر، مصاحبه‏هاى حساب شده‏اى است که براى اهداف مخصوصى تنظیم مى‏شود. گاهى مى‏گویند: "لباس مشکى از نظر اسلام مکروه است"، حال آن که هیچ فقیهى به کراهت چادر و عباى مشکى فتوا نداده است، بلکه در خود روایت، چادر و کفش مشکى استثنا شده است. گاهى از جهات دیگر وارد شده‏اند که پوکى استخوان مى‏آورد و آرامش روانى را بر هم مى‏زند. اگر چنین بود خانم‏هایى که 80 سال از چادر مشکى استفاده کرده‏اند هم باید از پاى درآمده باشند. هیچ آمار علمى که گواه بر گفته‏هاى آنان باشد در دسترس نیست. نکته ی دیگر آن که هیچ فکر کرده‏اید که چرا با چادر که لباس ایرانیان است، این قدر مخالفت مى‏نمایند؟ به نظر مى‏رسد که دشمن متوجه شده است تا زمانی که زنان ایرانى از سنگر حجاب خود نگهبانى کنند نمى‏توان آن ها را به راحتى فریب داد و براى نابود کردن ایران اسلامى همان راهى را پیش گرفتند که در "اندلس" آن را آزمودند. (کثرت فحشا، منکرات و تشویق مردان و زنان به اختلاط و رفع پوشش و حجاب).
اینجانب افسانه آهنج معاون پرورشی با توجه به شیوع بی علاقگی در استفاده از چادر درمیان دانش آموزان تصمیم گرفتم این فرهنگ غنی اسلامی را بار دیگر در دانش آموزان نهادینه سازم.
اهمیت موضوع
عده ای تصور می کنند که رعایت حجاب با چادر موجب زحمت و دست و پاگیری زن می شود و او را از فعالیت های اجتماعی باز می دارد، در صورتی که توصیه بزرگان دین در استفاده از چادر بیانگر آثار و امتیازات این پوشش الهی است که به چند مورد از آن اشاره می شود.
۱. چادر پوشش ملی و دینی زنان ایرانی است که دیانت، ملیت و استقلال فرهنگی ملت مسلمان ایران را در دنیا تجلّی می بخشد.
۲. چادر زیبایی های جسمانی زن را تحت الشعاع زیبایی های معنوی خود قرار می دهد و به وی نشاط دینی و روحی می بخشد.
۳. چادر بیش از هر لباس حجم و فیزیک بدن را پوشش می دهد و بزرگواری و تواضع زن را در برابر احکام متعالی اسلام و ارزشهای اخلاقی آشکار می سازد.
۴. چادر کمال پوشش است و انتخاب آگاهانه آن زمینه ساز و بستر آفرین رشد و کمال زن مسلمان است.
۵. چادر بیش از هر پوششی زن را برای پوشاندن در برابر نامحرم توانایی و اقتدار می بخشد.
۶. چادر برای افرادی که به بی حجابی یا بد حجابی عادت کرده اند زحمت دارد ولی فقدان آن برای زنان پرهیزکار و پاکدامن نوعی کمبود و کاستی احساس می شود.
۷. چادر آرامش و امنیت زن را تامین می کند. زنانی که با خود آرایی وارد جامعه می شوند همواره نگران قضاوت دیگران در مورد خود هستند و در حالت ناآرام و دغدغه آمیز قرار دارند. در صورتی که زن می تواند با رعایت حجاب کامل و پوشاندن چادر از دغدغه شرکت در یک رقابت و مد پرستی تباه کننده مصون بماند و این خود بهترین آسایش و آرامش فکری است.
۸. خانواده کانون پرورش نسل آینده و پناه گاه روحی و عاطفی افراد است، بنابراین اگر زن چشمه عواطف خود را در کانون خانواده بریزد و زیبایی و آرایش خود را به خانواده محدود کند در جامعه با متانت و وقار و پوشیدگی کامل ظاهر شود هم خانوده او و هم خانواده دیگران محفوظ می ماند. پس پوشش کامل حصاری است معنوی که پیرامون خانواده کشیده می شود.
۹. زنی که چادر بر سر می گذارد، نه تنها اولین قدم را در حفظ کانون گرم خانواده برداشته بلکه آبرو و شرافت مادری را به این وسیله فراهم ساخته است و خود را از آزار و اذیت و نگاههایی که همچون تیر به قلب خانواده اصابت می کند و آن را از هم می پاشد مصونیت بخشیده است.
۱۰. حجاب کامل بانوان در جامعه اسلامی مشت محکمی است بر دهان سلطه گران و خیانت کاران دنیا که همیشه سعی داشته اند با ترویج بی بند وباری و بد حجابی ارزشهای اسلامی را زیر پا گذاشته و بر ملتهای ستمدیده سلطه پیدا کنند فرود می آورد.
پیشینه ظهور فرهنگ بیگانه‏
نظریّه پردازان و اندیشمندان غربی به ویژه صاحب‏نظران علوم اجتماعی و تربیتی با طرد دین باوری و آموزه‏های آسمانی، کوشیدند انسان را جای‏گزین خدا، و علم و دانش را به جای دین و مذهب معرفی کنند؛ حتی دین را زاییده ترس و جهل بشری و افیون جامعه معرفی نمودند و دوران مکاتب آسمانی را پایان یافته قلمداد کردند. < r> غریبان برای گسترش حاکمیت اقتصادی‏شان بر دیگر کشورها و به دست آوردن منابع و منافع بیشتر کوشیدند با تحریف و مسخ فرهنگِ دیگران، آنان را از خود بیگانه و بی‏هدف کنند و فرهنگ غربی را در میانشان حاکم گردانند. برای رسیدن به این هدف، با به کارگیری کلیه ابزارها و روش‏های آشکار و پنهان و با ایجاد ترس و وحشت، زمینه گسترش فرهنگ غرب در سطح جهان را فراهم آوردند.
فرهنگ غرب به رغم دستآوردهای شگرف و حیرت‏انگیز فنی و تکنولوژی‏اش، نتوانسته است نابسمانی‏های فکری – روانی بشر را پاسخ گوید. انسان سرگشته و نگران معاصر، بیش از هر زمان دیگر، از ابتذال فرهنگی و سقوط مبانی اخلاقی، خودکامگی‏ها، قدرت پرستی‏ها و ستمگری‏های همنوعانش رنج می‏برد، به گونه‏ای که صاحب‏نظران آزاده غربی نیز فروپاشی تمدن غرب را پیش بینی کرده و در پی ترسیم آینده‏ای متفاوت با وضع موجود می‏باشند. آنان معتقدند فروپاشی اخلاقی غرب در نتیجه ترویج مکتب‏های منحرف فکری اومانیسم: انسان‏مداری، لیبرالیسم: آزادی بی حد و مرز و در پی آن نهیلیسم(8) بود که پس از نهضت رنسانس در راستای مذهب‏ستیزی، پایه گذاری شدند. بدین‏سان بشر امروز با اصالت دادن به فن‏آوری و اقتصاد، در چنگال زندگی ماشینی گرفتار آمده و سیطره فن آوری، خود او را نیز ماشین کاهش داده است. به گونه‏ای که زندگی‏اش بدون معنا و فضیلت و هدف می‏باشد، از این رو، به پوچی روی آورده است.
سلطه‏گران در سراسر نیم قرن اخیر با همه توانشان کوشیدند جهان بینی اومانیسم را در همه جهان و به ویژه در کشورهای اسلامی توسعه دهند و از این راه سرسپردگی مطلق و وابستگی همه جانبه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و غارت فرهنگ و منابع این کشورها را به دست آورند. در این راستا، آنها با به کارگیری توان فن‏آوری فوقِ مدرن در صنعت ارتباطات و پیش‏تر با فرستادن میسیونرهای مسیحی به عنوان سپاهیان صلح و برانگیختن عناصر خود باخته خود آن کشورها، در اجرای انواع برنامه‏ها و روش‏هایشان موفق باشند. آنان بدین گونه کوشیدند تا سرانجام با به کارگیری تمام شیوه‏ها و ابزارهای ویران کننده، فرهنگ الهی کشور را که محور همه حرکت‏هایش با بیشتر توحیدی است، و مانند سد مستحکمی عمل می‏کند، از میان بردارند.
آنچه امروز سلطه‏گران را بیش از هر چیز دیگری به وحشت انداخته است، قدرت اسلام و حضور فعال آن در عرصه‏های گوناگون سیاسی، اقتصادی، و فرهن ی است. از این رو، طبیعی است که استکبار جهانی، جهان اسلام را که همواره در برابر تجاوزهای فرهنگ غرب ایستاده است، به طور جدی آماج هجمه‏های شدید فرهنگی خود قرار دهد و با ترویج فرهنگ مبتذل خویش از راه اشاعه تفکر مادی و نشان دادن مظاهر فریبنده دنیای صنعتی، در فرهنگ اصیل اسلامی رخنه کرده، ارزش‏ها و باورهای دینی را سست نماید و اندک اندک ریشه اعتقادات امت اسلامی را بخشکاند و سپس دستاورد تمدن غرب، یعنی فن‏آوری جدید (البته سراب و رنگ و لعاب آن را) به وی نشان دهد و سرانجام او را در منجلاب فساد – که زاییده فرهنگ جدید غرب است – غرق سازد!
انگیزه این تهاجم نخست ایجاد فضای خود باختگی و روح بی‏تفاوتی در جامعه، نسبت به ارزش‏های اصیل خودی و ویرانی هویت مذهبی و ملی آن جامعه می‏باشد و سپس ایجاد جامعه‏ای تازه که اندیشه‏ها و باورهای جهان غرب را بپذیرد و عقاید و ارزش‏های دینی و فکری خود را دور بریزد. در این صورت با نابود شدن فرهنگ طی یک شکور، زمینه برای رشد سیطره سیاسی و اقتصادی و گسترش سلطه همه جانبه استکبار جهانی همواره خواهد شد. آنچه امروز سلطه‏گران با بهره‏گیری از فن‏آوری ارتباطات و برنامه‏های ماهواره‏ای و با شعار تحقق دهکده واحد جهانی و همسان سازی فرهنگی، برای جهانی کردن فرهنگ خود تبلیغ می‏کنند، همه و همه در راستای همین اهداف شیطانی است.
در دوران معاصر و به ویژه در نیم قرن اخیر با جریان سازمان یافته علیه فرهنگ اسلامی و انسانی در کشورمان رو به رو هستیم که مراحل آن به شرح ذیل است:
1. شکستن جامعه سنتی ایرانی و نفی ارزش‏های حاکم بر آن؛
2. قطع رابطه بین نسل جدید ایران و تاریخ و فرهنگ پر بار این کشور؛
3. ترویج فساد و فحشا
4. ترویج دنیاگرایی و زندگی مصرفی.
5. سرگرم نمودن مردم به مسائل بی‏ارزش و بازداشتن آنان از اندیشیدن؛
6. ایجاد تفرقه میان اقشار و گروه‏های گوناگون مردم؛
7. ایجاد بدبینی به معارف اسلامی؛
8. کمک به رواج بی‏سوادی؛
9. تبلیغ جدایی دین از سیاست؛
10. عدم احتیاج مردم به تقلید از مراجع تقلید.
توصیف وضع موجود
اینجانب … .. آموزشگاه … شهرستان… هستم. و مدت … سال است که در آموزش و پرورش مشغول خدمت هستم. بنده در رشته … …. دارم و هم اکنون در این سمت در حال خدمت رسانی به دانش آموزان هستم. پژوهش مورد نظر در این آموزشگاه روی دانش آموزان انجام گرفته است. دانش آموزان معمولا دارای والدینی تحصیل کرده و از نظر اقتصادی کمتر دچار مشکل هستند. اغلب اولیا به مسائل درسی فرزندشان بسیار حساسند و برای پیگیری و رفع ضعف درسی آنان زیاد به مدرسه مراجعه می کنند، متاسفانه در این مراجعات شاهد کمرنگ شدن نقش چادر در والدین و حتی دانش آموزان شدم.. آموزشگاه .. یکی از مدارس … می باشد که با توجه به اینکه دانش آموزان . … در این آموزشگاه تحصیل می کنند. با حفظ حجاب خود باید حافظ خون شهیدان باشند. و من سعی می کنم آنان را به حجاب برتر که همان چادر است تشویق کنم.

مبانی نظری:
خدای تعالی در سوره احزاب فرموده است .
یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یه بنین علیهن من جلا بیبهن و ملک ادنی ان یعرضن فلا یوذن و کان الله غفوراً رحیماً .
ای پیامبر به زنان ودخترانت و زنان مومنان بگو : پو شش های (جلباب های ) خود را به هم نزدیک سازند که با این پوشش بهتر ، شناخته شوند . تا از تعرض (هوسرانان ) آزار نبینند و خداوند بخشنده و مهربان است .این آیه یکی دیگر از آیات حجاب اسلامی است که پس از آیه شریفه سوره مبارکه نور نازل شده است ، آنچه باید در این آیه مورد بحث و بررسی قرار گیرد و معنای جلباب است در این آیه خدای تعالی از همه زنان خواسته است تا با پوششی به نام "جلباب " که مفرد " جلابیت " است خود را بپوشانید .
مفسران و اهل لغت معانی مختلفی را برای جلباب ذکر کرده اند
ابن عباس می گوید : اسرداء الذی یستر من فوق الی اسفل.
جلباب ردائی است . که سراسر بدن از بالا تا پائین را می پو شاند .
مراد از " رداء" پوششی است که نظیر عبا ، بر روی لباس دیگر می پوشند و مصداق آن در زمان ما عباء و چادر زنان عرب و ایرانی است . تعبیر به هم نزدیک کردن رداء در آیه شریفه ، با چادر و عبا سازگار تر است . زیرا شکل آن به گونه ای است . که باید اطراف آن به هم نزدیک و روی هم قرار گیرند تا بدن را پوشش دهند .در تفسیر قرطبی آمده است : "ثوب اکبر من الخمار و من ابن عباس و ابن مسعود:" انه الرداء "و قیل "القناع " والصحیح : انه الثوب الذی یستر جمیع البدن "
"جلباب لباسی است که از روسری بزرگتر است و ابن عباس و ابن مسعود آن را به معنای رداء ( لباس بلندی که بر روی لباس های دیگرمی پوشند ) گرفته اند و گفته شده است :مقنعه است و نظر صحیح آن است که جلباب لباسی است که همهبدن را می پو شاند ." ( عبا و چادر ) علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه شریفه آورده است الجلابیت جمع جلباب و هو ثوب تشتمل به المراه فیغطی جمیع به نها اوالخمار الذی تغطی به راسها و جهها
جلابیت جمع لباب است و آن لباسی است که زن آن را در بر می کند و هم بدن خود را می پوشاند . یا مغنعه ای است که سر و صورت خود را به آن می پوشانند.
صاحب تفسیر المیزان دو معنا برای جلباب ذکر کرده است که معنای دوم او مطابق قول صاحب تفسیر مجمع البیان است و از مطالب او در ذیل آیه استفاده می شود که جلباب را لباسی سراسری گرفته است .
این منظور درسان العرب آورده است :
الجلباب ثوب اوسع من الغمار دون الرداء تغطی و المراه راسها و صدرهاو قیل هو ثوب واسع دون المحلفه تلبسه المراه و قیل هو ارلملحفه
" جلباب لباسی بزرگتر از سر پوش و کوچکتر از ردا است که زن سرو سینه خود را با آن می پو شاند و گفته شده است لباسی بزرگ است که از ملحفه کوتاهتر است و زن آن را می پوشد و گفته شده است : همان ملحفه است .
ملحفه همان ملافه و در نتیجه جلباب همان چادر می باشد که از ملافه کوتاهتر است از آنچه بیان شده معلوم گردید " جلباب " دارای معانی مختلفی از جمله : چادر ، مقنعه ، لباس بزرگتر از روسری و کمتر از چادر است . حال اگر خانمی بخواهد مطمئن شود که به آنچه خداوند فرموده است عمل کرده است به قول ابن عباس و ابن مسعود دو صحابی بزرگ رسول الله و علامه طباطبایی مفسر بزرگ قرآن کریم عمل کند که "جلباب" را به لباسی تفسیرکرده اند که همه بدن را می پو شاند و این همان حجاب برتر است که مصداق آن در زمان ما چادر یا عبا می باشد و چنانچه از مقنعه بلند (بزرگتر از روسری و کمتر از چادر ) استفا ده کند نیز کافی است . اما چنانچه مسلم است روسری های موجود که کوتاهتراز مقنعه است مصداق " جلباب " که پوشیدن آن را خداوند واجب فرموده است نخواهد بود بله روسری بلندی که به شکل چار قد سر
می کنند و تا نیمی از اطراف بدن را می پو شاند می تواند در تحقق این پوشش دینی کافی باشد.
آنچه مسلم است خداوند پوششی را به نام جلباب واجب فرموده است و بنابر کلمات مفسرین قرآن و اهل لغت این پوشش از مقنعه بزرگتر و لااقل به اندازه مقعنعه ای است که سرو کردن و مگو و برآمدگی های جلوی بدن را می پوشاند و این همان چیزی است که منتهای اسلام برآن اتفاق نظر دارند که زن باید سرو وگردن و برآمدگی های آن را بپوشاند والبته چادر که مصداق کامل جلباب است بهترین پوشش زن مسلمان برای انجام این وظیفه دانسته اند. چه این که نزول ایه 59 سوره احزاب بعد از آیه حجاب در سوره نور بیانگر کامل ترشدن حکم حجاب از روسری به چادر و یا حداقل مقنعه بلند است. و در هر صورت پوشیدن چادر سیده فاطمه ( ص) بوده است و سیره او حجت شرعی است. و از جمله قرائنی که ثابت می کند جلباب همان لباس سراسری ( چادر ) است که خداوند به پوشیدن آن امر فرموده است سندی در اول فصل پنجم ذکر خواهیم کرد که فاطمه همزن از خمار و جلباب استفاده می کرد و اینها دو لباس تکراری بوده است بلکه کاربرد متفاوت داشته است چنان که از دو فعل لاشت خمارها و اشملت بجلبابها استفاده می شود و البته فعل (( اشتماست )) تنها برای پوشیدن لباس سراسری که همان شمله ( چادر ه عبا) است استعمال می شود.
خدای تعالی در پایان آیه به فلسفه چنین پوششی اشاره فرموده است که این پوشش سبب می گردد ارازل و اوباشی جامعه زنانی را که دارای این پوشش هستند به عفت و پاکی بشناسند در عصر حاضر و هر زمان دیگر هم این گونه بوده است . که هوسرانان جامعه حساب زنان متین و پوشیده را از زنان بیماری که با جلوه گری و آشکارکردن زینت ها و آرایش خود را در جامعه وارد می شوند جدا می کنند که اگر زنی اهل هوسرانی و شنیدن بیهوده گوئی های جنسی نیست و به دنبال فساد حرکت نمی کند به این وضع در برابر نامحرم حاضر نمی شود.
مردان و جوانان فاسد جامعه هرگز زنی که از نامحرم رو می گیرد را با آنهایی که موهای سرخود را در معرض نگاه آسوده آنان قرار می دهند برابر نمی دانند چرا که می دانند پوشیدگی زن مهر تایید عفاف اوست از این رو به دنبال زنان و دخترانی حرکت می کنند که با نگاه کردن ، خندیدن یا راه رفتن یاحرف زدن ، لباس پوشیدن یا آرایش کردن ، مردان نامحرم را به سوی خود دعوت می کنند.
ارائه اطلاعات( شواهد یک):
گردآوری اطلاعات اغلب از طریق چهار روش میسر می شود. این چهار روش عبارتند از: مصاحبه، مشاهده، پرسش نامه و اسناد و ارقام. هر یک از این چهار روش کاربرد ها و ویژگی هایی دارند که لازم است اقدام پژوهان پیش از آغاز و اقدام به پژوهش با این روش ها آشنایی کافی را کسب کنند. این که چه روشی یا فنونی در اقدام پژوهی کاربرد دارد بستگی به موضوع و هدف آن پژوهش دارد. همه اطلاعاتی که جمع آوری می شود شواهد لازم برای اثبات یا رد چیزی نیستند. به بیان دیگر داده ها (اطلاعات) مترادف با شواهد نیستند. شواهد داده هایی هستند که بدان وسیله می توانیم درباره ی تغییرات چیزی یا رخدادی داوری کنیم پس برای اثبات یا رد چیزی باید شواهد قابل قبول داشته باشیم.
راه حل های پیشنهادی:
تالیف کتاب های مفید و مورد احتیاج جوانان با نظر به مسائل روز و سبک نوین , می تواند مفید و سازنده باشد, همان گونه که مرحوم شهید مطهری در جبهه فرهنگی برای دفاع از فرهنگ اصیل اسلامی بـه چـنـین کاری دست زدند . دومـیـن راه, نظارت عمومی است ,که دین آن را امر به معروف و نهی از مـنـکـر نـامیده است. تشکیل جلسات مذهب و تکایا و آشنا کردن جوانان با قرآن , معارف اسـلامـی , تـاریـخ انـبـیا و امامان می تواند عامل مهمی به حساب آید. از دیـگـر راه های استفاده از چادر استفاده از هنر مخصوصا فیلم و تئاتر است . از آن جا که نماز نقش بسیار مهمی در دوری انسان از فساد و تباهی دارد, می تواند یکی از راه های علاقه مندی به چادر به حساب آید .از دیگر راهکار ها می توان به موارد زیر اشاره نمود:
تهیه و ارائه ی پرسش نامه به دانش آموزان.
مشورت با افراد متخصص در این زمینه
بررسی راه کارها ارائه شده و انتخاب بهترین راه
مطالعه کتب، مجلات، پایان نامه های مرتبط با موضوع و سرکشی به سایت های مختلف
مشاهده رفتار دانش آموزان
برگزاری جلسات هم اندیشی در آموزشگاه
انتخاب راه جدید به طور موقت:
بدیهی است که شکوفایی یک رویکرد جدید ، مستلزم اندکی تمرین و بردباری است. اما از آنجایی که راهبردهای آموزشی اثر بخش بریافته های علمی و تجربه های عملی و مکتب رفتارگرایی و شناختی متکی هستند، می توان از آن به عنوان رویکردی مناسب و اطمینان بخش در آموزش مفاهیم استفاده کرد. چه بسا، بسیاری از ما در مدرسه همیشه به دنبال راهی نو برای تغییر روش های خود هستیم. اما آیا هیچ وقت سعی کرده ایم این تغییر را در خودمان ایجاد کنیم و آن را در جهت بهبود وضعیت مدرسه استفاده کنیم؟ بعد از اینکه دلایل به وجود آورنده را تجزیه و تحلیل کردم، سعی کردم تا تعدادی از راه حل های مورد نظرم را در محیط آموزشگاه اجرا کنم. سعی کردم راه حل های خود را بیشتر حول محیط آموزشگاه و تکیه بر آموزه های دینی و مذهبی قرار دهم تا نتایج بهتری را به دست آورده و کمتر به خطا بروم. البته در انتخاب راه حل باید از مدیر آموزشگاه و دیگر همکاران نیز کمک می گرفتم تا من را در اجرای صحیح راه حلها یاری دهند. مدیرآموزشگاه در مورد تشویقها و تنبیهات به موقع و به جا و همچنین کمک به برگزاری جلسات مکرر با والدین دانش آموزان در مورد رفع مسائلی که مربوط به محیط خانوادگی بچه ها بود به من قول مساعدت و همکاری دادند. حالا من می توانستم با صبر و حوصله بیشتر به انتخاب راه حل برای بقیه مشکلات بپردازم. راه حل های پیشنهادی خود را با دیگر همکاران در مدرسه وسرگروهای دروس در گروه های آموزشی منطقه در میان گذاشتم و در مورد آن با ایشان نظرخواهی کردم و خوشبختانه همگی نظر مساعد خود را اعلام کردند.
اجرای راه حل ها:
ارائه دیدگاهی مثبت از حجاب و فرهنگ اسلامی متاثر از نظرات مراجع تقلید ، خاصه حضرت امام(ره) و شهید والا مقام آیت الله مطهری این فعالیت در قالب مسابقات کتابخوانی ، مطالعه و تحقیق با عنوان پوشش برتر در آموزشگاه ارائه گردید تا بتواند آگاهی و دانسته های دانش آموزان را تحت تاثیر قرار داده و ارتقا دهد . درجلسات پرسش و پاسخ که در آموزشگاه برگزار می گردید ، فلسفه حجاب ، دلایل مد گرائی و چگونگی ایجاد مد ، اهمیت مد ، فلسفه پوشش وچگونگی پوشش توضیح داده می شد و شبهات دانش آموزان مورد توجه و اصلاح قرار می گرفت و به سئوالات آنان در محیطی عاطفی و صمیمی پاسخ داده می شد در مورد دانش آموزان که از فرهنگ بیگانه و مدگرایی تبعیت می نمودند بدون هر گونه برخورد منفی و زننده تذکر داده می شد و از آنان بعنوان یاوران این طرح درخواست مساعدت میگردید.در برخوردهای فردی نیز ، در محیطی امن و صمیمی به چرائی رفتار و تاثیرات نامناسب پوشش ناقص خود ، واقف می شدند و برای گسترش این فرهنگ به مدد ما می آمدند . البته این تذکرات و توجیهات با برنامه ریزی قبلی و پس از ایجاد صمیمیت و تعاملات عاطفی صورت می گرفت.
جان واتسون (1920) می گوید:"یک دوجین نوزاد سالم و شرایط خاصی که مورد نظر من است، به من بدهید تا آنها را بزرگ کنم. من تضمین می دهم که هر کدام را به طور اتفاقی انتخاب و برای تخصص خاصی مانند پزشکی، وکالت، هنرمندی، بازاریابی و حتی دزدی و گدایی، تربیت کنم با صرف نظر از استعداد، تمایل، توانایی ، شغل دلخواه و آمادگی فردی آن فرد". این جملات به روشنی نشان میدهد که آن ها انسان را قابل تبدیل به هرآن چه آموزش گران بخواهند، می دانند. این خواسته ، بدون هر گونه بستگی به خواسته فرد، از راه مدیریت محرک و پاسخ ها برای فرد قابل حصول است. انسان چون جعبه سیاهی است که معلم باید جریان آموزش را برای او طراحی و اجرا کند. پس مربی باید به مباحث و کاری که می خواهد انجام دهد تسلط کامل داشته باشد.
1-الگو قرار دادن رفتار های خودم و دانش آموزان خوب در آموزشگاه :
در پرورش و شکوفایی استعدادهای انسان ها، عوامل متعددی دخالت دارند، مانند والدین، مربیان و معلمان ، برنامه های آموزشی و تربیتی و روش ها و الگوها، الگو و نمونه که در تعبیر تربیت دینی ما و در قرآن کریم از آن به نام اسوه یاد شده است تاثیر بسزایی در ساختار و شکل گیری شخصیت افراد و رشد و شکوفایی توانایی های بالقوه آنها دارد. همان گونه که هنرمند برای طرح و خلق اثر هنری به الگو و نمونه مشخصی نیاز دارد. انسان نیز برای شکل دادن به شخصیت خویش، به الگو احتیاج دارد تا ساختمان اخلاقی، فکری و شخصیتی خویش را مطابق آن بسازد. البته نیاز به اسوه و الگو همگانی است، ولی بین دانش آموزان این نیاز بیشتر و مهم تر است، چون آنها بیشتر از دیگران به الگوها می اندیشند و به کمال و ترقی بیشتر علاقه مندند. تعابیر قرآنی نیز تصریح بر این دارد که انسان برای کمال خویش باید سراغ"اسوه و نمونه های برتر" برود. در این دوره گرایش غالب دانش آموزان به صمیمیت، شجاعت، زیبایی، ایمان، سواد و دانش، هنر و استقلال فردی است. لذا در هر کس این صفات را به صورت بارز و مشخص تر ببینند به او علاقه مندی نشان می دهند. این نکته را نیز باید یادآور شد که الگو نباید شخصیتی خیالی و توهمی باشد که نتوان به او رسید، بلکه الگوهای مناسب بسان قله های بلند و رفیع هستند که روح را برای صعود و اوج گیری فرا می خوانند و نیروهای آشکار و پنهان دانش آموزان را برای دست یابی به آن متمرکز می کنند. من نیز اولین قدم در اجرای طرح را ایجاد صمیمت و نزدیکی با دانش آموزانم و الگو قرار دادن رفتارهای خودم برای ایشان قرار دادم. من سعی کردم تا در رفتارهای خودم، صبوری، سعه صدر، غم خواری در تربیت ایشان، نرمی در سخن، پایبندی به گفتار خویش، حسن خلق و رعایت ادب و احترام و … را رعایت کنم و آنها را از این نکته مطمئن سازم که من به حرفهایی که می زنم کاملاً اعتقاد دارم. از طرفی با ایشان رابطه ای دوستانه و صمیمی ایجاد کردم. همیشه چند دقیقه ای را با آنها صحبت می کردم، خاطراتی از زمان تحصیل و کودکی و نوجوانی خودم تعریف کرده و یا با بیان یک داستان کوتاه اخلاقی برای ایشان انگیزه ابراز وجود ایجاد می کردم. به آنها کاملاً فهمانده بودم که من هم یکی مثل شما هستم و از نیازها و مشکلات شما کاملاً آگاهی دارم و قصدم فقط کمک به شماست تا در آینده نه چندان دور رفتارهای شما مایه سربلندی من، خودتان و خانواده هایتان باشد و بتوانید مادران آگاهی برای فردا، باشیدیکی دو نفر از دانش آموزان آموزشگاه را مثال زدم که رفتارهای بسیار خوب و شایسته ای داشتند از بچه ها خواستم تا رفتارهای ایشان را برای خود الگو قرار دهند و از رفتارهای خوب آنها البته با بهره گیری از نیروی فکر و اندیشه خودشان در جهت تغییر رفتارهای خود ،بهره بگیرند. البته چون دختران در این سن دارای حس حسادتی قوی هستند و این امکان وجود داشت که این حس در آنها رخنه کند و علاوه بر آن ، آن دانش آموز هم احساس برتری کاذبی را در خود ایجاد کند. این عمل را به صورت یک مسابقه در کلاس اجرا کردم و بعد از گروه بندی ایشان گفتم هر گروهی که بتواند در انجام کارهای خوب و رعایت ادب و انجام رفتارهای شایسته از بقیه گروهها پیشی بگیرد و تعداد امتیازهای مثبت خود را افزایش دهد، به عنوان گروه برتر انتخاب و معرفی خواهد شد و در نهایت مورد تشویق قرار خواهد گرفت.
2- استفاده از آموزه های دینی و مراجعه به آیات ، احادیث و روایات : امام صادق (ع) فرموده اند: "من قرا القرآن و هو شباب مومن اختلط القرآن بلحمد و دمه " آن وجود شریف به خوبی تبیین می فرماید: که اگر آموزه های دینی و قرآنی در جوانی در ذات و گوهر وجودی نوجوان قرار گیرد، آن گونه نهادینه و تثبیت می شود که در گوشت و خون جوان آمیخته می گردد، آمیختگی که به دنبال آن ثبات در دین و پایداری در ایمان را به دنبال دارد. بنابراین اگر ما حساسیت این مقطع سنی را درک کنیم، از این فرصت به عنوان یک فرصت طلایی در بهره گیری از آن همت ویژه ای را به کار خواهیم بست . تقریباً 12 سال از زندگی یک فرد ایرانی در محیط مدرسه سپری می شود. یعنی با شاخص متوسط عمر یک ایرانی (65 سال) یعنی 18% عمر مفید. نگاهی کوتاه به فرایندهای آموزشی در موضوع آموزه های دینی در مدارس و شیوه های انتقال آن نشان می دهد که ما، در این مبحث کمترین توجه را به مدارس داشته ایم و اگر اقداماتی انجام داده ایم ، کافی و پاسخگو و انسان ساز نبوده است متاسفانه مسئله ای که نمود آن کاملاً در کلاس من مشخص و چشمگیر بود عدم وجود اعتقادات دینی و تربیتی کافی در این سن بود. مسائل ارزشی مثل رعایت واجبات دینی خشکیده و به آن کم توجهی شده بود. وجود شبکه های ماهواره ای در بیشتر خانه ها حتی باعث فراموشی بسیاری از مناسبت ها شده بود. همیشه سعی می کردم در خواندن نماز پیش قدم باشم تا بچه ها به دیدن من و بقیه همکاران انگیزه ای برای خواندن نماز داشته باشند. چون خودم همواره با بچه ها نماز می خواندم خیلی خوشحال می شدم وقتی بچه ها با علاقه برای شرکت در نماز حاضر می شدند.
3- تهیه یک تابلوی کوچک برای آموزشگاه که آن را در کنار تخته کلاس نصب کردم و از بچه ها خواستم تا به ترتیب روزی یک نفر مسئولیت نوشتن یک حدیث یا آیه تربیتی را روی آن بر عهده بگیرد. و همیشه قبل از شروع درس با هم حدیث یا آیه را می خواندیم و به کسانی هم که آنها را حفظ می کردند امتیاز ویژه ای تعلق می گرفت. همین موضوع علاوه بر تاثیر مثبتی که بر اخلاق و رفتار ایشان داشت باعث شد ایشان به حفظ حدیث علاقه مند شوند در کنار این مسائل از مدیر آموزشگاه خواستم تا در صورت امکان بیشتر مراسمات مذهبی را در محیط مدرسه اجرا کند و خودم هم جهت اجرای مراسمات و کمک به ایشان در آماده کردن محیط و یا خرید وسایل پیش قدم شدم. مراسمات ماههای محرم و صفر، برگزاری اعیاد و عزاداری ها و … در آموزشگاه ما برگزار می شد و تاثیر بسیار خوبی در اخلاق بچه ها داشت.
4- تشویق از دانش آموزانی که همکاری خوبی در فرهنگ حجاب برتر داشتنددر هنگام اجرای طرح و از ابتدای آن بیشتر بچه ها همکاری خوبی داشتند و سعی در تغییر رفتارهای خود می کردند.به طوری که تغییرات از همان ابتدا در بعضی ها کاملاً نمود داشت. من نیز سعی کردم تا رضایتم را نشان دهم و با رفتارهای خود موجب ایجاد انگیزه و تداوم رفتارها باشم.
گرد آوری اطلاعات( شواهد دو):
توجه و دقت دانش آموزان به آموزه های دینی بیشتر شده باشنیدن صدای اذان اکثر دانش آموزان به نمازخانه می رفتند و حتی گاهی برای انجام این فریضه اشتیاق زیادی نشان می دادند و قبل از زنگ نماز برای مقدمات این فریضه اجازه می خواستند. در اواخر حضور در آموزشگاه تعداد دانش آموزانی که به تغییر در ظاهر خود فکر می کردند کمتر شده بود و بیشتر از هد بند های ساده ای که از طرف مدرسه به عنوان هدیه دریافت کرده بودند، استفاده می کردند. در خارج از مدرسه نیز رعایت شئونات و اخلاقیات اسلامی بین دانش آموزان بیشتر به نظر می رسید و استفاده از چادر در بین دانش آموزان به صد درصد رسید.
نتیجه گیری و پیشنهادات
در تمامی دبیرستان ها باید چادر الزامی باشد این باعث می شود که زنان و دختران چادر را تجربه کنند و دریابند که بسیاری از تصوراتشان در رابطه چادر غلط بوده است.مکررا دیده شده که دختران به واسطه ی الزامی بودن چادر آن را تجربه کرده و در یافتند که تصوراتشان غلط بوده( و چادر آن قدر ها هم بد نیست ) و گاها دختران پس از برداشتن چادر در همان شرایط قبلی متوجه تفاوت ها میشدند و متوجه میشدند که چادر حافظ آن ها در برابر نگاه های حرام بوده و تصمیم به دوباره چادری شدن میگرفتند.
تعریف صحیحی از حجاب کامل ارائه شود به نحوی که همه ی دختران در دبیرستان دریابند که اگر بخواهند حجاب کاملی داشته باشند چگونه باید خود را بپوشانند و این تعریف باید مطابق قرآن و روایات باشد و انذارهایی که به بد حجاب ها در قرآن و احادیث داده شده نیز به دختران گوش زد شود و دشمنان عفاف و حجاب ایران را به دختران بشناساند و آنها را متوجه مادر حقیقی شان یعنی حضرت زهرا(س) نماید.
دختران زیادی به واسطه ی اردوهای جنوب (راهیان نور) محجبّه شده اند که علّت اصلی آن نیز جو این اردوها و سخنان روحانیون کاروان می باشد. پس باید سه عمل انجام داد
گسترش اردوهای راهیان نور برای همه ی دختران است. البته نحوه ی گسترش هم بسیار مهم است باید که دبیرستان های دخترانه ای که در آزمون تعیین سطح سال دوّم دبیرستان رتبه ی ۱ الی ۲۰ را می آورند دختران آن دبیرستان ها به صورت رایگان و دلخواه به اردو برده شوند( این رایگان بودن یک جاذبه برای انجام و پذیرش عمل می باشد و جمعیت حدود ۲۰۰۰= ۱۰۰ × ۲۰ خواهد بود)

یکی از راهکارهای این امر یک آگاهی است که انها نباید نسبت به هیچ دختری بی ادبی کنند اما به انها تذکر دهند و جزوات کوچکی که میگوید کجای قرآن حجاب امده و به سوالات بد حجاب ها پاسخ میدهد(و به طور کلی انها را اگاه میکند) به آنها داده شود و در دستور کار خود تذکر دادن به پسران مزاحم و خودروهای سرگردان و حتی دستگیری آنهارا قرار دهند .
در ضمن خانواده ها نیز از اعتراض و عیب گرفتن به حجاب دخترشان بپرهیزند و سعی نکنند چادر را به او تحمیل کنند ( چون به عکس عمل می کند و امکان دارد دختری با وجود تمایل به محجبه شدن از روی لج بازی بدحجاب بماند)خانواده ها باید دختران خود را به صورت غیر مستقیم محجبه کنند .
در سطح تمام شهرها فروشگاهایی تحت عنوان حجاب و عفاف تاسیس شود و از این فروشگاه ها باید حمایت کرد، و حمایت می تواند از طریق معافیت از مالیات و یا تخفیف مالیاتی باشد و باید تخفیف ویژه به دانش اموزان داده شود(تا این ارزانی انها را به این سمت بکشاند تا حتی اگر چادری نیستن یک چادر بخرند)این فروشگاه ها باید تحت حمایت ایده های دختران دانشجو و زنان جامعه باشد به این منظور جشنواره ای برای این که افراد محصولات ابتکاری خود را ارائه دهند بر گذار کنید و از دانشگاه ها طراحان مد و لباس و زنان جامعه دعوت به عمل اورید
در سطح شهر تابلوهایی جهت فرهنگ سازی نصب شده است روی بعضی از آن ها برای یک دوره به مردم این نکته گوش زد شود: ضرب المثل خواهی شوی رسوا همرنگ جماعت شو غلط است . البته عکس مربوط به آن هم باعث اهانت به جماعت نشود( چون این کار باعث منقور شدن تبلیغ می شود). و تبلیغاتی هم در راستای تغییر کردن در سطح شهر ( همان تابلوهای فرهنگ سازی زده شود) مثل : سعی کنید از دانه گل بودن به گل بودن برسید ( همراه با عکس که گلی بسیار شاداب و زیبا را نشان می دهد) این دو کار غیر مستقیم یاری رسان شما خواهد بود و البته با کمی فکر کردن جملاتی زیباتر هم و تاثیر گذارتر هم می توان یافت ).

مسابقات مختلف ورزشی – فرهنگی – هنری و علمی و مذهبی به صورت گسترده برای دختران …. برگذار کنید. به برندگان اردوها… هدیه دهید با این کار دختران هم تشویق و هم هدایت می شوند.
مطالبی در رابطه عقاید مکتب فمنیسم – هزینه های حاصل از فساد و فحشا و خود فروشی در جهان گفته ی مشاور امور خارجه آمریکا ( در گذشته) مبنی بر این که : تا هنگامی که در خیابان های تهران چادری هست امید به ایران نداریم و گفتن مطالبی در رابطه با امامی که ما او را گم کرده ایم، ودر یاد او نمی باشیم و مظلومیت آن حضرت در دوره ی دبیرستان زده شود .)
بهتر است این مطلب در سال… یا …. و یا … زده شود همچنین زیان های دوست ناهمجنس داشتن زده شود
یکی از مراسم هایی که باعث تغییر معنوی در دختران است اعتکاف می باشد. برای این امر باید …. یکی از محل های ثبت نام اعتکاف باشند به نظر من روی …. بیش تر میتوان مانور داد ( چون که .. ….در حال انتخاب میسر می باشند). و البته بر روی قیمت ها نظارت باشد و یا حتی وزارت ارشاد در امر کاهش قیمت و برگذاری مراسم اعتکاف یاری رسان مساجد باشد.
یکی از عوامل موثر,سفر های زیارتی است بسیار خوب است اگر دختران به سمت این مکانها کشانده شوند.
مدیران دبستان اگر افرادی متعهد باشند بسیار خوب است و مثلاً بگویند که به دخترانی که فردا با چادر می آیند جایزه می دهیم و یا بگویید که دختران برای نماز فردا چادر به همراه بیاورید تا همه با هم نماز بخوانیم و در دبستان ها عکس آدم بزرگا با چادر کشیده شود و عکس فرشته و ملائکه نیز با حجاب کامل کشیده شود و برای دختران جشن تکلیف و مراسم افطاری گرفته شود و عکس نیز گرفته شود (ازتک تک دخترهای کوچک) و به تمامی دخترانی که مکلف می شوند چادر هدیه شود.
در سطح شهر جملات سازنده حجاب زده شود مثل : مطالب کوچک در رابطه با فمنیسم – نظر قرآن در رابطه حجاب کامل ( تفسیر کوچک) – نتایج محجبه شدن ( سودها) و ضررهای بد حجابی و زدن جملاتی که گویای آسان بودن محجبه شدن است- زدن جملاتی که گویای این است که چه کسانی بد حجابی را به مملکت ما آورده اند و چه کسانی طرفداران و حامیان بد حجابی اند و این چه سودی برای آن ها دارد- مطالبی در رابطه با شهدا در پلاکارتها زده شود مثل جملات زیبا و حکیمانه آنها و گفتن وضع بسیاری از شهدا ( مثال: تعداد … از شهدای اصفهان مجرد بودند و …تعداد متاهل بودند اما انان هنگامی که نام میهن- وظیفه- ناموس به میان آمد همه ی آرزوهای کم ارزش را رها کردند و برترین ارزو و هدف را برگذیدند و کشور را از نشانه های دشمن پاک نمودند.
در پلاکارتها مطالبی که اندیشمندان غربی نظیر ویکتور هوگو و هیچکاک و … در رابطه حجاب گفته (که من چند تا آز آنها را می دانم) نوشته شد چون که برای عده ای نظر اندیشمندان غربی حکم سند را دارد و به آن عمل خواهند کرد.

منابع
– انبارکی ، میترا ، جوانان و مد در ایران ( 1389 )، مجله اینترنی فصل نو،( 1389 ) ، سال پنجم، شماره 54 ، ص 16
– باقری نژاد ، مرتضی ( 1380 ) بررسی جامعه شناختی مدگرایی دانش آموزان پایه های دوم و سوم دبیرستانهای پسرانه شهر کرمان ، پایان نامه کارشناسی ارشد ،سال 1380 ، دانشگاه شهید با هنر کرمان
– حسینی شاهرودی ، سید مرتضی (1390 ) ،ابعاد دین
– حیدری ، محمدرضا ( 1376 ) پژوهشی در پدیده مدگرایی جوانان ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، سال 1376 ، دانشگاه فردوسی مشهد
– خسروی زاده، ادریس( 1387 )، بررسی جامعه شناختی مدگرایی .
– سراج زاده سید حسین ( 1387 )، بررسی رابطه دینداری با احساس آنومی و کجروی در میان نمونه ای از دانشجویان، مجله مسائل اجتماعی ایران، سال 16 ، شماره 63 ، ص 63
– سیف ، علی اکبر ( 1378 )، روشهای اندازه گیری و ارزشیابی، تهران، چاپ نیل
– شایان مهر، علیرضا ( 1377 )، دایره المعارف تطبیقی علوم اجتماعی، جلد اول، تهران، نشر کیهان،
– شجاعی زند، علیرضا ( 1384 ) ، مدلی برای سنجش دینداری در ایران ، مجله جامعه شناسی ایران ، دوره ی ششم ، شماره ی 1
– شکوهی ، مسعود( 1388 )، حقیقت مد و مدگرایی، مجله اینترنی فصل نو، سال 1388 ، سال پنجم ، شماره 54 ، ص 16-54
– رفیع پور، فرامرز( 1372 )، کند و کاوها و پنداشت ها ، تهران، شرکت سهامی انتشارات

تقدیم به تمامی فرهنگیان پژوهشگر که عمر خود را صرف خدمت به دانش آموزانشان می نمایند.
تشکر و قدردانی:
برخود لازم می دانم از مساعدت، حمایت، همکارانم در تدوین این اقدام پژوهی تشکر و قدر دانی نمایم. همچنین جا دارد از صاحبان اندیشه جهت ارائه نظرات مفید و ارزنده شان و وقتی که در روند هدایت تحقیق داشته اند متشکرم.

وزارت آموزش و پرورش
اداره کل آموزش و پرورش استان ….
اداره آموزش و پرورش شهرستان….
عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم دانش آموزان …. را به پوشیدن چادر تشویق و ترغیب کنم ؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
پست سازمانی :
رشته تحصیلی :
آخرین مدرک تحصیلی :
دوره تحصیلی :
سمت فعلی :
شماره پرسنلی :
شماره همراه :

وزارت آموزش و پرورش
اداره کل آموزش و پرورش استان ….
اداره آموزش و پرورش شهرستان …
عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم دانش آموزان …. را به پوشیدن چادر تشویق و ترغیب کنم ؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی :
پست سازمانی :
رشته تحصیلی :
آخرین مدرک تحصیلی :
دوره تحصیلی :
سمت فعلی :
شماره پرسنلی : شماره همراه : 09188503647

28


تعداد صفحات : 28 | فرمت فایل : Word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود