موضوع اقدام پژوهی :
چگونه توانستم به کمک تکنیک های خلاقیت, وضعیت درس ادبیات دانش آموزان سال سوم راهنمایی را بهبود بخشم ؟
تقدیر وتشکر
باتشکر از دوستان وهمکاران خوبم در مدرسه تا بتوانم به عنوان عضو کوچکی از خانواده ی فرهنگی کشورم سهم ناچیزی در برطرف نمودن مسائل ومشکلات دانش اموزان از نامطلوب به وضعیت مطلوب به شکل کاملا علمی داشته باشم
تقدیم به
همه ی همکاران عزیزم در جای جای ایران ،
امید که مفید فایده قراربگیرد
فهرست مطالب
چکیده : 3
مقدمه 4
بررسی وضع موجود: 5
بیان مسئله 6
جمع آوری اطلاعات (شواهد ۱) 7
پیشینه تحقیق: 8
تدریس : 8
مفهوم خلاقیت : 9
فرایند خلاقیت : 9
آموزش پرورش و خلاقیت : 10
دلایل افت تحصیلی از نظر روانشناسان و اندیشمندان 17
تجزیه و تحلیل اطلاعات شواهد ۱: 20
تقاضاها: 20
پس از جمع بندی اطلاعات و داده ها متوجه تقاضاهای زیر شدم : 20
انتخاب راه حل های جدید موقتی (راه حل های پیشنهادی): 22
اجرای روش پیشنهادی و نظارت برآن : 23
برخوردهای عملی با شیوه های رفتاری دانش آموزان: 23
شیوه برخورد با دانش آموزانی که به درس گوش نمی دادند : 23
شیوه برخورد با دانش آموزانی که تمایل به مشارکت در کلاس نداشتند : 24
شیوه برخورد با دانش آموزانی که با هم صحبت می کردند و مزاحم دیگران میشدند : 24
شیوه برخورد با دانش آموزانی که در کلاس حظور ذهن نداشتند : 24
مشخص کردن قواعد حاکم برکلاس : 25
گرد آوری اطلاعات (شواهد ۲) 26
نتیجه گیری : 27
منابع : 29
چکیده :
هدف این پژوهش بهبود وضعیت یادگیری درس ادبیات دانش آموزان سوم راهنمایی به روش تلفیق تکنیک های خلاقیت با روش های تدریس است .روش تحقیق از نوع اقدام پژوهی بوده و گروه نمونه شامل ۲۱ دانش آموز سال سوم راهنمایی است .
. در این اقدام پژوهی تکنیک های خلاقیت (از جمله یورش فکری, تکنیک دلفی , تکنیک خلاقیت طرح شبکه ای مغز و تکنیک شوخی ) , را با روش های تدریس (از جمله روش تدریس مباحثه و مناظره ,روش تدریس فراگیری مشترک , روش تدریس تشکیل تیم های کلاسی و تدریس از طریق پرسش موثر ) ,تلفیق کرده و نهایتا منجر به یادگیری اثر بخش درس ادبیات دانش آموزان سال سوم راهنمایی شد . بدین ترتیب با درک کامل مطلب و دریافت نمره های بالا ,توسط دانش آموزا ن علاقه آنها به یادگیری و فعال بودن در کلاس افزایش یافته و منجر به افزایش اعتماد به نفس و انگیزه یادگیری آنها شد. همچنین مشارکت در فعالیت های گروهی و تعامل با گروه نیز در آنها تقویت یافت .
مقدمه
درس ادبیات فارسی یکی از مهم ترین دروس دانش آموزان در طی دوران تدریس آن ها می باشد . این درس برای بعضی از دانش آموزان به دلیل داشتن لغاتی فراتر از دانش آن ها و معانی پیچیده و اشعاری که درک آن ها در بعضی موارد سخت و دست نیافتنی برای آن هاست ، از محبوبیت کمی برخوردار است.
تدریس واقعی ,آموزش نحوه یادگیری است تا دانش آموزان مطالب درس را بهتر جذب ,ضبط ,هضم و پالایش دهند. اگر معلم چیزی را تدریس کند و تغییری رخ ندهد ,یادگیری اتفاق نیفتاده است . تعلیم دادن نه تنها یک شایستگی است بلکه یک مهارت است . از این رو تعلیم دهنده باید در کار خود مجرب و متخصص باشد . معلمی هنرمند است که این شایستگی و مهرت را به نمایش می گذارد .(دوج,۱۳۸۵)
بررسی وضع موجود:
در سومین روز از آغاز سال تحصیلی با شوق و علاقه خاصی که به یاددهی – یادگیری داشتم وارد کلاس شدم. بعد ازمعرفی خود و آشنایی دانش آموزان ,توضیحاتی در خصوص درس ادبیات و روش کار کلاس ارائه دادم. سپس شروع به تدریس کردم . انتظار داشتم دانش آموزان نیز به امر یاددهی- یادگیری علاقه ای نشان دهند اما اینگونه نبود. سعی کردم با ارائه پرسش هایی در حین تدریس , دانش آموزان را به مبحث درسی نزدیک تر کنم . اما کسی مشارکت فعالی در کلاس نداشت . اکثر دانش آموزان علاقه و انگیزه ای به درس نشان نمی دادند. علت را از آنها جویا شدم اما جواب قانع کننده ای هم نداد . با برقراری ارتباط بیشتر, شروع به پاسخ گویی کردند و گفتند که" ما علاقه ای به این درس نداریم . هر جمله کتاب ,چندین سوال دارد . مباحث آن حفظ کردنی است و ما قادر به حفظ آنها نیستیم, مطالب آن سنگین است , حوصله خواندن آنرا نداریم و… ".به هر نحوی که بود کلاس را جمع و جور کرده و چند صفحه ای درس دادم و در نهایت فرصتی برای مرور مباحث تدریس شده داده و از تعدادی هم پرسش کلاسی کردم اما وضعیت رضایت بخشی نداشتند . در جلسه بعدی نیز دانش آموزان علاقه ای به درس نشان ندادند . دانش آموزان این کلاس از نظر اخلاقی و انضباطی نیز بسیار مشکل دار بودند به نحوی که نه تنها تحمل کلاس برای تمامی معلمان مشکل بود , حتی کنترل آنها برای معاونین مدرسه نیز سخت بود. آنها در کلاس درس نیز, رفتارهای متفاوتی داشتند عده ای از آنها در کلاس مشارکت نداشتند, عده ای با هم صحبت می کردند و مزاحم دیگران می شدند, عده ای هم در کلاس حضور ذهن نداشتند و برخی هم در کلاس , به درس گوش نمی دادند.
بیان مسئله
مشکل من عدم توجه و تمایل دانش آموزان به یادگیری این درس و همچنین بروز رفتارهای مختلفی همچون عدم مشارکت در کلاس ,عدم گوش دادن , عدم حضور ذهن و همچنین صحبت های کلاسی .حال این سوالات مطرح شد که :
چگونه با دانش آموزانی که تمایل به مشارکت در کلاس ندارند باید برخورد کنم ؟
چگونه می توانم با دانش آموزانی که در کلاس صحبت می کنند و مزاحم دیگران نیز می شوند رفتار کنم؟
چگونه می توانم حضور ذهن دانش آموزان را جلب کنم؟
چگونه می توانم توجه دانش آموزانی که به درس گوش نمی دهند را جلب کنم؟
در نهایت با توجه به خاص بودن وضعیت کلاس تصمیم به استفاده از راه حلی خاص گرفتم که همان استفاده از تکنیک های خلاقیت بود . این سوال را مطرح کردم که: " چگونه با استفاده از تکنیک های خلاقیت می توانم تدریس اثر بخش تری را ارائه دهم ؟" .
v سوال اصلی پژوهش:" چگونه میتوانم با کمک تکنیک های خلاقیت , وضعیت درس ادبیات دانش آموزان این کلاس را بهبود بخشم ؟"
جمع آوری اطلاعات (شواهد ۱)
کلاس سوم شامل بیست و یک نفردانش آموز با سطح علمی بسیار پایین و دارای مشکلات اخلاقی و رفتاری بالا, بود. کنترل کلاس در کنار تدریس به این دانش آموزان به قدری مشکل بود که تمامی دبیران ,از وجود چنین کلاسی گلایه داشتند. صحبت تمامی دبیران در زنگ های تفریح و همچنین جلسات شورا , در مورد این کلاس و مشکلات اخلاقی-درسی دانش آموزان آن بود. حتی کارکردن در این کلاس برای من نیز بسیارمشکل بود.
ابتدا, سعی کردم نظرات همکاران ,صاحب نظران و فعالیت ها و تجربیات قبلی آنان و خودم را مرور کنم تا بتوانم این مشکل را تا حد امکان حل نمایم .لذا تعامل نزدیکی با همکاران و بخصوص مشاور و مدیر مدرسه برقرار کردم تا حدی که آنها در جریان دقیق مراحل کار قرار داشتند و در این زمینه راهنمایی های بسیاری به اینجانب کردند.
بعد از چند جلسه متوجه شدم که دانش آموزان این کلاس رفتارهای بسیار متفاوتی دارند (عده ای در کلاس مشارکت نداشتند, عده ای با هم صحبت می کردند و مزاحم دیگران نیز می شدند, عده ای در کلاس حضور ذهن نداشتند و برخی به درس گوش نمی دادند). این امر کلاس داری همراه با تدریس اثربخش را برایم دشوار می کرد .
لذا , امکان استفاده از یک راه حل موثر نیز وجود نداشت. تصمیم به استفاده از راه حلی خاص گرفتم , که همان استفاده از تکنیک های خلاقیت بود .
سپس یک سری اطلاعات از وضعیت زندگی دانش آموزان و علت مردودی و افت تحصیلی آنها بدست آوردم .و بعد کتابهای جالبی در زمینه استراتژی تدریس ,تدریس اثر بخش , روش های تدریس و همچنین خلاقیت و تکنیک های خلاقیت مطالعه نمودم.
نهایتا به منابع علمی مراجعه کردم. در این راستا سایت های علمی معتبر فارسی همچون www. Sid.ir و www.magiran.ir بسیار مفید واقع شدندو از آنجا که تا حدی به زبان انگلیسی آشنایی داشتم از پایگاه داده های علمی دانشگاه تهران ,از جمله scopus, Elsevier, springer , emerald و…استفاده کردم. لذا اطلاعاتی در خصوص خلاقیت و همچنینن انواع تکنیک های خلاقیت دریافت نمودم . همچنین با مطالعه کتابهای مختلف; اطلاعاتی در خصوص روشهای تدریس ,تدریس اثربخش و استراتژی تدریس بدست آوردم.
پیشینه تحقیق:
تدریس :
تدریس،به اجرا درآوردن برنامه درسی طراحی شده است.تعاریف مختلفی درباره واژه تدریس وجود دارد.بعضی تدریس را بیان صریح مربی درباره آنچه باید یاد گرفته شود می دانند و گروهی دیگر، تدریس را هم ورزی متقابل می دانند که بین مربی،فراگیر و محتوا در کلاس درس جریان دارد،عده زیادی از متخصصان تعلیم و تربیت فراهم کردن موقعیت و اوضاع و احوالی که یادگیری را برای فراگیران آسان کند تدریس نامیده اند. (کیا,نساج ,۱۳۸۷)
به طور کلی از این بحث ها می توان چنین نتیجه گرفت که تدریس یک فعالیت است.اما نه مانند دیگر فعالیت ها؛بلکه فعالیتی است که آگاهانه و بر اساس هدف خاصی انجام می گیرد.فعالیتی که بر پایه وضع شناختی فراگیران انجام می پذیرد و موجب تغییر آنها می شود؛و در نهایت عمل تدریس یک سلسله فعالیت های مرتب،منظم،هدفدار و از پیش طراحی شده است. (کیا,نساج ,۱۳۸۷)
مفهوم خلاقیت :
تحقیق در مورد خلاقیت و عناصر تشکیل دهنده آن توسط دانشمندان علوم اجتماعی از بیش از یک قرن پیش آغاز شد . اما انگیزه اصلی پژوهش از سال ۱۹۵۰ توسط گیلفورد(Guilford) ایجاد گردید . وی خلاقیت را با تفکر واگرا در مقابل تفکر همگرا میدانست (مدنی پور , ۱۳۷۵).
لوتاز (۱۹۹۲) از اساتید رفتارسازمانی ,خلاقیت را به وجود آوردن تلفیقی از اندیشه ها و رهیافت های افراد و یا گروهها در یک روش جدید , تعریف کرده است . بارزمن خلاقیت را فرایند شناختی از بوجود آمدن یک ایده , مفهوم , کالا یا کشفی بدیع می داند (مدنی پور , ۱۳۷۵).
خلاقیت همچون عدالت ,دموکراسی و آزادی دارای معانی مختلفی است ولی یک عامل مشترک در تمام خلاقیتها این است که خلاقیت همیشه عبارت است از پرداختن به عوامل جدیدی که عامل خلاقیت در آنها موجود بوده و به عنوان مجموع میراث فرهنگی عمل میکنند ولی آنچه که تازه است ترکیب این عوامل در الگویی جدید است (جک هالوران ,دوگلاس نبتون ,۱۹۹۲) خلاقیت یعنی توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده ها(رابینز , ۱۹۹۱).خلاقیت عبارتست از بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید(رضائیان,۱۳۷۳).خلاقیت ,پیدایی و تولید اندیشه و فکری نو است (نیکنامی , تقی پور ظهیری و غفاری مجلج ,۱۳۸۸).
فرایند خلاقیت :
اتریک(۱۹۷۴) , از صاحبنظران مدیریت ,فرایند خلاقیت را از اندیشه تا عمل به سه مرحله : بوجودآوردن اندیشه ,پرورش اندیشه وبکارگیری اندیشه تقسیم کرده است . آلبرشت (۱۹۸۷) ,مراحل خلاقیت عملی و قابل اجراتری را که از پنج مرحله تشکیل شده است ,پیشنهاد میکند . این مراحل به ترتیب عبارتند از : جذب اطلاعات , الهام , آزمون , پالایش و عرضه . آلبرشت معتقد است که شخص خلاق ,اطلاعات پیرامون خود را جذب میکند و بررسی مسائل ,رهیافتهای مختلفی را مورد بررسی قرار میدهد . زمانی که ذهن فرد خلاق از اطلاعات خام انباشته شد بطور غیرقابل محسوس شروع به کار میکند و پس از تجزیه و تحلیل و ترکیب اطلاعات , رهیافتی برای مسئله ارائه میکند . (مدنی پور , ۱۳۷۵)
آموزش پرورش و خلاقیت :
وزارت آموزش و پرورش با توجه به گستردگی و نقش زیربنایی آن مسئولیت اصلی روال بخشیدن به خلاقیت و نوآوری در جامعه را برعهده دارد ضروری است که بستر مناسب برای تبلور خلاقیت و نوآوری در سازمان مدیریت آموزش و پرورش ایجاد کرد تا بتوان خلاقیت و نوآوری را در جامعه شکوفا و هدایت کرد برای نیل به این منظور ایجاد فضای مناسب در محیط های آموزشی الزامی است. نخستین گام جهت ایجاد فضای مناسب برای ظهور خلاقیت و نوآوری تغییر در محیط های سازمانی است. از آنجا که تغییر، اصلاح و بهبود مبنای بروز خلاقیت و نوآوری است لذا میل به عدم تمرکز در فعالیت های سازمان نیروی انسانی و استفاده از انواع روش های اصلاحی و بهبود ضروری است. کارگزاران مدرسه و والدین (مربیان مدرسه و خانه )با شیوه های سخت گیرانه قادر به رهبری و تربیت افراد خلاق نیستند (نفر,۱۳۸۹)
دانش آموزان خلاق از قدرت استدلال، درک سریع مفاهیم و حافظه ی قوی برخوردارند و لزوما در آزمون های هوشی نمره ی چندان فوق العاده ای کسب نمی کنند. اما در آزمون های مربوط به سنجش مهارت های تفکر واگرا نمره بالایی به دست می آورند. بنابراین اشخاص تیزهوش نیستند بلکه دارای هوش متوسط هستند . کمبود خلاقیت را فقط به افرادی که عقب ماندگی ذهنی دارند می توان نسبت داد. (سیف ۱۳۶۹-ص۵۴۹) دانش آموزان خلاق راه های خلاقانه ای برای حل مسایل ارائه می دهند. آنها در بازخوردها و نگرش های خود مستقل و بی تعصب هستندوترجیح می دهند از نظر یادگیری در شرایط باز و نامحدود فعالیت کنند. به فعالیت های فرهنگی بیش از ورزش و فعالیت های اجتماعی علاقه دارند. احساس بی شباهت بودن به دیگران دارند. در فعالیت های گروهی نقش رهبر را به عهده می گیرند و برای مشورت بیشتر به دوستان مراجعه می کنند. دارای تخیلی قوی هستند و حتی در کودکی دوست خیالی داشته اند. دارای رویاهای با شکوه و وحشت انگیز هستند سوالات آنها عجیب و غریب است.
ازاصول و روش هایی که کیفیت آموزش را در زمینه ی خلاقیت افزایش داده ومی تواند در فرایند رشد خلاقیت نقش مهمی داشته باشد به موارد زیر میتوان اشاره کرد(سام خانیان ,۱۳۸۴( :
1. دانش آموزان را به تناسب رفتارها ، فعالیت ها و دستاوردهای خلاق آن ها مورد تشویق قرار داد.
2. به دانش آموزان آموزش داده شود که نسبت به ایده ها و افکار خود حساس باشند .
3. در مورد ماهیت خلاقیت و مفاهیم آن ، به دانش آموزان اطلاعات لازم داده شود.
4. حد امکان از وسایل و روش های آموزشی دیداری _ شنیداری استفاده شود.
5. برای تخیلات و افکار نو دانش آموزان ارزش و احترامی ویژه قائل شد.
6. به دانش آموزان آموزش داده شود که افکار و رفتارهای خود را بیش از حد مورد قضاوت و ارزش یابی قرار ندهند.
7. با از روش پرسش و پاسخ برای دانش آموزان استفاده شودتا آن ها به پرسیدن سوالاتشان ترغیب شوند.
8. برای حل مسایل ، همواره راه های متعددی را جست و جو کنند.
9. تا حد امکان به دانش آموزان امنیت و آزادی عمل داده شودتا از وضع مقررات خشک و محدود کننده در کلاس خودداری شود.
10. خلاقیت و آثار و نتایج ارزشمند تفکر خلاق را برای آن ها تبیین کنیدو…
فرنودیان (۷۰-۱۳۶۷)ویژگی محتوای آموزشی خلاق را "قابل یادگیر بودن محتوابا تاکید بریادگیری از چند حواس مختلف ووجود ارتباط بین محتوای درسی و محیط " بیان میدارد(سام خانیان ,۱۳۸۴(.
منظور از افت تحصیلی چیست؟
معنای لغوی افت عبارت است از کمبود، کمی، کم و کاست و نقصان. لذا افت تحصیلی به معنای کمبود و نقصان در فرآیند تحصیل است. یا به معنای تحت اللفظی آن سنجش علل آمار تجدیدی و مردودی دانش آموزان است.
افت تحصیلی کاهش عملکرد دانش آموز از رضایت بخش به نامطلوب است، اگر بین استعداد بالقوه و بالفعل دانش آموزی فاصله ای ایجاد شود، از آن به عنوان افت تحصیلی یاد می شود و بهترین شاخص در این زمینه مقایسه عملکرد قبلی و فعلی است.گاهی افت تحصیلی فراتر از اعدادی است که ذکر می شود، گاهی اوقات با این که دانش آموز قبول می شود و به پایه بالاتر راه می یابد اما آموزش، کیفیت لازم را ندارد و دانش آموز از نظر سطح دانش و معلومات پایین است و در این خصوص می توان از افت پنهان نام برد.
افت تحصیلی کاهش نسبی فعالیت درسی و مطالعه یک دانش آموز در یک دوره نسبی در مقایسه با دوره نسبی قبل از آن کسی که طی سه ماه نمرات در حد 15 داشته اما در دو هفته اخیر در تمامی یا تعدادی از دروس نمرات حدود 12 کسب کرده، می گوییم در حال حاضر نسبت به سه ماه پیش افت تحصیلی دارد. منظور از آوردن کلمه نسبی این است که افت تحصیلی تنها شامل دانش آموزان ضعیف نبوده حتی کسی که چند ماه پیش نمرات حدود 18 داشته اگر در حال حاضر نمرات حدود 16 کسب می کند ، دو نمره نسبت به دوره قبل افت دارد.
افت تحصیلی دانش آموزان یکی از مشکلاتی است که اگر به آن توجه نشود، گاهی موجب دلسردی و ترک تحصیل خواهد شد و شکست دانش آموز در تحصیل، اتلاف سرمایه انسانی و اقتصادی را در پی دارد. بنابراین عوامل افت تحصیلی باید به طور دقیق موشکافی و راهکارهای اساسی برای جلوگیری از آن ارائه شود.
هنگام مواجه شدن با افت تحصیلی در دانش آموزی نباید انگشت اتهام به سمت او برده و از او به عنوان شاگردی تنبل و بی انضباط یاد شود، چون گاهی ممکن است وضعیت آشفته و نا به سامان خانواده در آن نقش داشته باشد.اولیای دانش آموزان باید ارتباط بیشتری با مدرسه برقرار کنند و در جریان تعلیم و تربیت فرزندان خود و روند آموزش آن ها قرار گیرند.
افت تحصیلی و مردودی یکی از قدیمی ترین و شناخته شده ترین مسائل آموزش و پرورش در بسیاری از کشورهاست و تحقیقات نشان می دهد هیچ کشوری نتوانسته است یک راهکار برای جلوگیری صد در صدی این مشکل ارائه دهد اما تمام کشورها متناسب با شرایط و وضعیت خود بررسی هایی را انجام و راهکارهایی را ارائه داده اند. پس بهتر است که بر اساس واقعیت های موجود و شناختی که از عوامل ایجاد افت تحصیلی بدست آمده است ، حتی در مناطق مختلف آموزشی ، نسخه های متفاوتی پیچید و منحصر به روش های کلیشه ای نبود .
خسارت های ناشی از افت تحصیلی:
1-هزینه های تحمیل شد ه به د ولت یاآن چه افت تحصیلی به نظام آموزشی تحمیل می کند را میتوان شامل موارد زیر دانست :
الف: اتلاف هزینه های جاری اد اره و موسسات آموزشی توسط د ولت.
ب: اتلاف سرمایه گذاری های ثابت برای احد اث و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی.
2- هزینه های تحمیل شد ه بر خانواد ه شامل:
الف: اتلاف هزینه های مستقیم خانواد ه مثل پرد اخت حق ثبت نام، هزینه لوازم التحریر.
ب: اتلاف هزینه های حمل و نقل، ارتباطات برای رفت و آمد د انش آموزان به مد رسه.
3- خسارت های وارد ه به د انش آموزان شکست خورد ه شامل:
الف: هزینه فرصت از د ست رفته بر اثر د یرتر راه یافتن به بازار کار.
ب: خسارت های د یگری که بر فرد وارد می شود مثل هزینه واقعی سرخورد گی، احساس حقارت و بی کفایتی و خود پند اری منفی.
به نظر می رسد که بعد روانی اجتماعی خسارت ها که به د انش آموز و خانواد ه او وارد می شود ، به مراتب ضربات روانی جد ی تری نسبت به بعد ماد ی برخانواد ه و فرد تحمیل می کند و متاسفانه جبران زخم های شکست تحصیلی به سختی و کند ی انجام می شود .
عوامل موثر بر افت تحصیلی:
این عوامل را به طور خلاصه میتوان چنین بیان نمود و آن را در 4 بخش خود دانش آموز ، خانواده،مدرسه و اجتماع لحاظ نمود:
۱. عوامل مربوط به خود دانش آموز
· عوامل فیزیولوژیکی و جسمی مانند ضعف بینایی و شنوایی و غیره
· عوامل ذهنی و روانی مانند میزان هوش و قدرت حافظه و سلامت روانی
· نداشتن هدف واقعی و عینی و روشن از تحصیل
· عدم انگیزش درونی برای تحصیل و مطالعه
· نداشتن اعتماد به نفس کافی
· ضعف اراده در تصمیم گیری های تحصیلی و مطالعه و اجرای تصمیمات
· عدم برنامه ریزی دقیق از لحاظ زمان و میزان مطالعه روزانه
· نداشتن روش مطالعه مناسب برای دروس مختلف
· مهارت های مطالعه نادرست .
۲. عوامل مربوط به خانواده
· اختلاف خانوادگی و خانواده آشفته ، طلاق فیزیکی یا روانی والدین ، وجود نا مادری یا نا پدری و غیره
· اختلاف فرزندان با خانواده مانند لجبازی با والدین و اعتراض به جو خانواده
· وابسته و متکی نمودن فرزندان به والدین در امور درسی و تکالیف منزل از دوران ابتدایی
· تحقیر ، سرزنش و مقایسه نادرست فرزندان با همسالان موفق و در نتیجه پایین آوردن اعتماد به نفس و خود پنداری آنان
· تغییرات منفی در خانواده مانند ورشکستگی سیاسی و اقتصادی و اعتیاد و غیره
· تغییر در جهت ارتقای سریع و غیر مترقبه سطح اقتصادی یا اجتماعی خانواده و از خود باختگی و غافلگیر شدن فرزندان و انواع انحرافات
۳ . عوامل مربوط به مدرسه
· گروه همسالان مانند مزاحمت و شوخی های نابجا در کلاس درس
· رفتارهای نا مناسب عوامل اجرایی مدرسه مانند معاون مدرسه ، معاونین ، دبیران و مشاوران
· جو عمومی حاکم بر مدرسه از لحاظ درسی مانند سخت گیری بیش از حد دبیران در دادن نمره به خاطر بالا فرض کردن سطح علمی مدرسه یا همرنگ شدن دانش آموز با سایر دانش آموزان ضعیف با فرض اینکه همه دانش آموزان مدرسه ضعیف هستند.
۴. عوامل مربوط به اجتماع
دوستان نا باب
استفاده نادرست از کلوپ های ورزشی ، بدن سازی ، بیلیارد و غیره
استفاده نادرست از کافی نت ها و گیم نت ها گذراندن وقت زیاد در خیابان ها و خارج از منزل
برنامه های کوتاه و دراز مدت جهت جلوگیری از افت کاهش افت تحصیلی
افت تحصیلی موضوعی غیر قابل حل نیست، اما حل آن هم یکباره و ناگهانی و با شیوه های آنی میسر نیست. برای مقابله با این پد ید ه، به برنامه ریزی های د رازمد ت و زیربنایی احتیاج است. برنامه هایی که بر اساس واقعیت های اجتماعی باشند و ضمانت اجرایی به عنوان یکی از اصول برنامه ریزی آموزشی را د اشته باشند .
الف: برنامه های د رازمد ت یا بنیاد ی: این برنامه ها تد ابیر زیربنایی است که یک سیاست کلی را د ر نظام آموزشی می طلبد .
برخی از جزییات این روش ها عبارتند از:
1- تجد ید نظر د ر نظام ارزشیابی.
2- کاهش تعد اد د انش آموزان هر کلاس.
3- ارزیابی هوشی د انش آموزان و شناخت توانایی های آنان قبل از شروع مقطع تحصیلی جدید
4- تجمیع امکانات آموزش و پرورش و استفاده بهینه از امکانات .
5- تغییر در شیوه هدایت تحصیلی که بحمدا… با تغییر نظام آموزشی از اول راهنمایی به سوم دبیرستان باز خواهد گشت . این نکته بسیار تامل برانگیز بود و هایت تحصیلی بعد از سال اول دبیرستان ، خود یکی از عوامل ریشه ای افت تحصیلی محسوب میگردید .
ب: برنامه های کوتاه مد ت: جزئیات این برنامه ها به شرح زیر است:
1- تهیه به موقع کتاب های د رسی و فراهم آورد ن وسایل کمک آموزشی.
2- همکاری نزد یک اولیاء مد رسه و والد ین.
3- ارزیابی عملکرد معلمان و تشویق معلمان کارآمد .
4- تقویت انگیزه های د رونی د انش آموزان.
همچنین تغییر د ر نگرش های آموزشی معلمان، تغییر د ر سبک های مد یریت مد ارس، نوآوری د ر روش های تد ریس، اصلاح فرآیند یاد د هی- یاد گیری و توجه به مشارکت مرد می می تواند د ر کاهش مسائل آموزش و پرورش به ویژه افت تحصیلی مثمر ثمر باشد .
دلایل افت تحصیلی از نظر روانشناسان و اندیشمندان
افت تحصیلی با نظام آموزشی وفرهنگ ،اجتماع ،خانواده و خصوصیات فردی اشخاص یا به عبارت دیگر با ویژگیهای دانش آموزان ارتباط بسیار نزدیک داردد در اینجا به چند علت اصلی افت تحصیلی اشاره می شود لازم به ذکر است که این علل به طور مستقل و مجزا از یکدیگر باعث به موجود آمدن افت تحصیلی در دانش آموزان نمی شود بلکه ارتباط آنها ،شبکه پیچیده ای را به وجود می آورد که بر وضعیت دانش آموزان اثر مخرب می گذارد.
الف- علل فردی
1-هوش
هر فرد دارای توان ذهنی خاص است که هوش نامیده می شود از آنجا که بازده هوشی هر فرد تا حد زیادی متاثر از زمینه های ارثی است و نمی توان آن را تغییر داد .
2-میل و انگیزه
گاه دیده می شود کودکی مدارج ابتدایی را با موفقیت کامل طی میکند اما همین که پا به سنین بالاتر می گذارد دچار افت تحصیلی میشود و دیگر میلی به یادگیری بیشتر و رقابت تحصیلی نشان نمی دهد .محیط دانش اموز نقش بسیار مهمی در پیدایش انگیزه تحصیلی او دارد.
3-آشفتگی های عاطفی و هیجانی
فشار های روانی دانش آموزان در مقاطع مختلف رشد ، می تواند باعث اشتغال خاطر ، آسیب وارد آمدن به قوای هوشی و تحلیل انرژی ذهنی ، عدم تمرکز حواس و در نهایت موجب افت تحصیلی می شود.
4- بلوغ
بلوغ از مهم ترین مقاطع رشد است که تغییرات همه جانبه و گسترده ای در حیطه های روانی و جسمی به همراه دارد . توانایی سازگاری با این تغییرات ناگهانی و فراگیر ، نیازمند آگاهی ها ،آموزش ها و حمایت های خاصی است که اگر امکان پذیر نشود در نظام زندگی فرد نا هماهنگی به وجود آمده چه بسا موجب بروز آسیبهای روانی و اجتماعی وگاه جسمی می شود.
ب- مشکلات خانوادگی
عوامل عدیده ای در ارتباطبا خانواده دانش آموزان می تواند موجب افت تحصیلی آنان شود که اهم انها به قرار زیر است :
1-روابط و نظام ارزشی خانواده :
شاید بتوان گفت مهمترین عامل موثر در شکلگیری نگرش دانش آموز نسبت به تحصیل خانواده است.اینکه والدین با دانش آموزان و درس وتحصیل او چگونه برخورد می کنند و در الگوهای تربیتی خود برای چه نوع رفتارهایی ارزش قائل می شوند یکی از اجزای اساسی در شکل گیری نگرش دانش آموزان نسبت به تحصیل است
2-اشتغال کودکان
یکی از عوامل افت تحصیلی دانش آموزان ،جابجایی وظایف والدینی و فرزندی است به این ترتیب که کودکان در سنی به کار و اشتغال می پردازند که معمولا از آنها انتظار می رود در آن مقطع بیشتر به نقش های مورد انتظار از جمله تحصیل بپردازند .
3- بی سوادی والدین
مهمترین منبع کمک اموزشی خارج از مدرسه ، والدین هستند و بی سوادی یه کم سوادی والدین آسیب دو جانبه ای دارد و این قبیل والدین نه تنها نمی توانند از نظر آموزشی و تحصیلی کمکی به فرزندان خویش نمایند بلکه یک الگوی تقلیدی نا مناسب برای فرزندان خود هستند.
ج-مشکلات محیطی و اجتماعی
1-عدم وجود فضای آموزشی مناسب :
گاه دانش آموزی از توانایی ذهنی و نسبتا خوبی برخوردار است به موازات اینکه به کلاس های بالاتر می رود نیازمند به امکانات بیشتری برای فراگیری دروس پیچیده تر می شود و اگر از داشتن محیطی نسبتا آرام وخلوت برای مطالعه محروم باشند موجب افت تحصیلی وی خواهد بود.
2-فقر و محرومیت اقتصادی
3-مهاجرت و انتقال
جابجایی دانش آموز از محیطی آشنا به محیطی ناآشنا اغلب تعادل عاطفی و هیجانی او را بر خم می زند . انتقال و جابجایی مستلزم این است که دانش آموز مدرسه ویا حتی کلاسقبلی خود را ترک نماید و خود را با مکان جدید هماهنگ کند و این تغییر وجابجایی یکباره حائز فشار روانی شدیدی است که تحمل آن ممکن است برای او بسیار مشکل باشد .
تجزیه و تحلیل اطلاعات شواهد ۱:
تقاضاها:
پس از جمع بندی اطلاعات و داده ها متوجه تقاضاهای زیر شدم :
1. عده ای از دانش آموزان در کلاس به درس گوش نمی دهند.
2. عده ای از دانش آموزان تمایلی به شرکت در فعالیت های کلاس ندارند .
3. عده ای از دانش آموزان در کلاس درس زیاد صحبت می کنند و مزاحم دیگران و کلاس درس می شوند .
4. عده ای در کلاس فقط حضور فیزیکی دارند و لی حضور ذهن ندارند .
5. عدم علاقمندی برخی از دانش آموزان به درس ادبیات .
6. عدم آشنایی با روش های نوین تدریس.
7. داشتن تجربه ای ناموفق در سال قبل توسط تعدادی از دانش آموزان .
۶-۲٫ شاخص های کلاس فعال
1. تقویت همکاری گروهی و احساس دوستی بین اعضاء گروه .
2. فراهم شدن فرصت برای افراد جهت ارزیابی خودشان .
3. کاهش استرس افراد کمرو و خجالتی .
4. تقویت اعتماد به نفس در افراد و ایجاد روحیه نقادی .
۶-۳٫ ویژگی های یک معلم خوب :
1. سازمان دهنده یادگیری در کلاس است .
2. انعطاف پذیر است .
3. رفتاری خنثی و بی طرف ندارد .
4. مسئولیت ها و وظایف را به خوبی مشخص میکند .
5. جهت دهنده ,راهنما و کارگردان است .
6. ایده های خوب را تشویق می کند .
7. نقاط قوت را پرورش داده و نقط ضعف را کاهش می دهد .
8. در کلاس فرایند خود ارزیابی را پرورش می دهد .
9. با تمامی دانش آموزان کار می کند .
۶-۴٫ ویژگی تدریس خوب:
1. آموزش نحوه یادگیری است .
2. تقویت کننده مهارت و بصیرت در دانش آموزان است .
3. قابل انعطاف ,روان و قابل تجربه است .
4. روشی جالب و پر محتوا دارد.
5. به دانش آموزان مشاوره می دهد و راهنمای عملی و علمی آنها است .
6. دربرگیرنده گوش دادن ,سوال کردن و پاسخ شنیدن است .
انتخاب راه حل های جدید موقتی (راه حل های پیشنهادی):
1. تقویت مهارت تمرکز حواس جهت توجه بیشتر به مطالب درسی.
2. تقویت تعهد دانش آموزان جهت فعالیت در گروه .
3. درگیر کردن تمام دانش آموزان جهت مشارکت در فعالیت های گروهی .
4. تقویت مهارت حضور ذهن در کلاس توسط دانش آموزان .
5. تفهیم اهمیت یادگیری درس ادبیات.
6. تفهیم ارزش و اهمیت علوم زیستی جهت افزایش انگیزه دانش آموزان به یادگیری این درس .
7. تغییر روش تدریس قبلی و ارائه روش های تدریس جدید تر .
8. تلفیق تکنیک های خلاقیت با روشهای تدریس جهت دست یابی به روش تدریسی جدید و خلاق .
9. تقویت حس همکاری و کمک به دیگران جهت آنکه دانش آموزان قوی تر به دانش آموزان ضعیف کمک کنند .
اجرای روش پیشنهادی و نظارت برآن :
با توجه به شواهد و داده های به دست آمده و نیز مطالعه روش های تدریس این فرض اساسی در ذهنم شکل گرفت که"با تلفیق تکنیک های خلاقیت و روش های تدریس باعث علاقمندی بیشتر دانش آموزان شوم". بدین مظور کلاس را گروه بندی نمودم و سه گروه پنج نفره و یک گروه شش نفره در کلاس تشگیل شد . همه گروهها از لحاظ وضعیت درسی یکسان بودند . سپس چیدمان دانش آموزان را به شکل دایره قرار دادم و اعضاء هر گروه نیز در کنار یکدیگر قرار داشتند.خود نیز در کنار دانش آموزان می نشستم. سپس موارد زیر را بطور عملی در کلاس انجام دادم.
برخوردهای عملی با شیوه های رفتاری دانش آموزان:
وجود رفتارهای مختلفی چون عدم مشارکت در کلاس ,عدم گوش دادن , عدم حضور ذهن و همچنین صحبت های کلاسی, نیازمند شیوه های مختلف برخورد رفتاری بود. در این راستا کتاب "استرتژی تدریس ,تدریس اثر بخش " جناب آقای مسعود دوج (نشر سارگل)کمک فراوانی به اینجانب کرد . شیوه برخوردم را با هر دسته از دانش آموزان , به تر تیب زیر تغییر دادم و نهایتا توانستم نظمی منطقی و معقول را در کل کلاس ایجاد کنم . بدین منظور شیوه برخوردم با دانش آموزان مختلف را به روش های زیر تغییر دادم.
شیوه برخورد با دانش آموزانی که به درس گوش نمی دادند :
1. همواره پاسخی به این سوال که "این مباحث به چه درد میخورد ؟" را داشتم .
2. شیوه تدریس سخرانی را در کلاس به حداقل رساندم .
3. فعالیتهای گروهی را در بین این دانش آموزان تقویت کردم .
4. انگیزه کارهای گروهی را در این دانش آموزان ایجاد کردم.
5. با حرکات غیر کلامی فرایند تدریس را جذاب کردم .
شیوه برخورد با دانش آموزانی که تمایل به مشارکت در کلاس نداشتند :
1. از ابتدا سعی کردم که همه را درگیر مباحث کلاس کنم.
2. به این دسته از دانش آموزان وظایف ساده محول کردم .
3. آنها را در گروه کوچکی قرار دادم.
4. سوالاتی را که مطمئن بودم که این دانش آموزان می تواند پاسخ دهد را از آنها می پرسیدم .
5. همواره این نکته را درنظر داشتم که "عدم مشارکت یعنی عدم یادگیری نیست . شاید سبک یادگیری آنها اینگونه نباشد" .
شیوه برخورد با دانش آموزانی که با هم صحبت می کردند و مزاحم دیگران میشدند :
1. قبل از ورود به کلاس چند دقیقه ای جلوی درب کلاس می ایستادم تا همه سر جای خود نشسته و سکوت حکم فرما شود , سپس به کلاس وارد می شدم.
2. این قانون را در کلاس حاکم کردم که همواره در کلاس فقط یک نفر صحبت میکند.
3. بدون داشتن حالت تدافعی قبل از ادامه درس چند لحظه در کلاس سکوت می کردم .
4. در طول درس و سخنرانی به طرف این دسته از دانش آموزان می رفتم .
5. همواره این نکته را به یاد داشتم که "هدف ما از این رفتار, شرمنده کردن دانش آموزان نیست بلکه جلوگیری از مزاحمت است."
شیوه برخورد با دانش آموزانی که در کلاس حظور ذهن نداشتند :
1. بطور مستقیم آنها را مخاطب خود قرار دادم و سوالاتی را از آنها می پرسیدم .
2. از ابزار های بصری استفاده کردم .
3. مطالب را روی تابلو می نوشتم .
4. از آنها در خلاصه کردن درس کمک می گرفتم.
5. با نگاه کردن مستقیم به چشم آنها و پرسش های ناگهانی سعی دربالا بردن تمرکز ذهنی آنها داشتم .
مشخص کردن قواعد حاکم برکلاس :
1. پس از تدریس هر مبحث درسی , افراد یگ تیم موظف به توضیح مطالب درس داده شده بودند ه و من بعنوان معلم هدایت کننده کلاس بودم .
2. درپایان تدریس ,مطالب درسی جدید بعلاوه مطالب درس جلسه قبل پرسش می شد.
3. کار کلاسی ,همکاری در گروه ,شرکت در فعالیتهای کلاسی ,همگی دارای امتیاز جدا گانه ای برای نمره ارزیابی داشت.
1. فعال ترین و بهترین تیم , در هر جلسه معرفی می شد که این خود در نمره مستمر کلاسی تاثیر داشت .
2. هر دانش آموز جهت بالا بردن کیفیت کاری تیم خود, به فکر یاددهی مطالب به هم گروههای خود نیز بود.
3. گروه به نتیجه حل مشکل می رسید .
4. هر ماه یک امتحان کتبی برگزار می شد که ۳ تا ۴ نمره مستمر محسوب میشد. ( آزمونهای متعدد برای ارزیابی نمره مستمر لحاظ می شد )
5. علاقه ,مشارکت ,تجربیات وسوالات علمی تحقیق و پژوهش علمی مرتبط با عنوان های کتاب مهم واقع می شد.
6. رابطه معلم و دانش آموز تعاملی بود.
گرد آوری اطلاعات (شواهد ۲)
برگزاری آزمونهای کتبی نشان دهنده افزایش بیش از حد یادگیری در آنها بود. تغییرات رفتاری و درسی به قدری زیاد بود که علاوه بر دانش آموزان,سومیائ آنها نیز متوجه این تغیییرات شده بودند و رضایت فراوان داشتند. نمرات بالای آنها ,نه تنها برای دانش آموزان یک تشویق و افزایش انگیزه زیادی را باعث شد,بلکه برای خود من نیز رغبت و انگیزه ای مضاعف ایجاد کرد ودر جلسات بعدی با شوق بیشتری در کلاس درس حاضر می شدم.
مدیر مدرسه, مشاور و همچنین چند تن از همکاران, از روند کار اطلاع داشتند و همگی نتایج پیشرفت را تایید کردند. (بخصوص مدیر مدرسه که همواره یک مشوق و پشتیبان قوی در این زمینه برای اینجانب بودند ).
به گفته خود دانش آموزان آنها نیاز چندانی به خواندن مطالب در منزل نداشتند و همه مطالب را در کلاس درس یاد می گرفتند . همچنین با یک برنامه ریزی صحیح دانش آموزان توانستند تمام کتاب را برای سه با ر در ماه های فروردین و اردیبهشت دوره کنند .
امتحان نهایی پایان سال نیز بصورت هماهنگ در سراسر کشوری برگزار شد و به گفته سرگروه درس ادبیات منطقه ,امسال سطح سوالات بسیار مشکل و تفهیمی بود .
نتیجه گیری :
با توجه به نتایج به دست آمده و اطلاعاتی که در زمینه استفاده از تکنیک های خلاقیت به شکل گروهی در امر تدریس و کلاس داری و ارزشیابی صورت گرفت نتایج زیر حاصل شده است :
میزان علاقه دانش آموزان به درس ادبیات افزایش یافت .
تمامی دانش آموزان با نمره بالا قبول شدند ( با توجه به اینکه آزمون آنها بصورت کشوری برگزار شد).
میانگین نمره درسی آنها افزایش یافت.
تعامل دانش آموز و معلم افزایش یافت.
یادگیری دو سویه ی دانش آموز و معلم را باعث شد.
انگیزه یادگیری دانش آموزان افزایش یافت .
میزان اعتماد به نفس در دانش آموزان افزایش یافت .
افزایش خلاقیت در معلم و دانش آموزان را منجر شد .
دانش آموزان متقاضی اطلاعات و منابع گروه شدند.
هر دانش آموز جهت بالا بردن کیفیت کاری تیم خود به فکر یاددهی مطالب به هم گروههای خود نیز شد .
دانش آموزان دریافتند که "کتاب تنها منبع علمی نیست".
مشارکت فعال دانش آموزان در بحث های گروهی کلاس را باعث شد .
برای انجام کار ,همکاری گروه تقویت شد.
گسترش فضای آموزشی را باعث شد .
به کمک تکنیک های خلاقیت روش تدریس یادگیری محور شد.
فضای کلاس پر انرژی شد.
انتقال اطلاعات شبکه ای شد.
منابع :
1. ابراهیمی زنوزاخ,معصومه(۱۳۸۷) , مقاله "چگونه توانستم با استفاده از روش های فعال تدریس وضعیت درس تعلیمات اجتماعی را در پایه چهارم ابتدایی بهبود بخشم؟,مجله مدارس , ﻃﺮﺡ ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ ﭘﮋﻭﻫﻨﺪﻩ – پژوهشگاه مطالعات وزارت آموزش و پرورش.
2. اقبال قاسمی پویا(۱۳۸۲). راهنمای معلمان پژوهنده : معلم پژوهنده کیست؟ پژوهش در عمل چیست؟ ، تهران : انتشارات لوح زرین چاپ سوم ۱۳۸۲، چاپ دوم نشر اشاره ۱۳۸۲٫
3. باقری زهرا, (۱۳۸۵), راههای پرورش خلاقیت در دانش آموزان ,پروتال جامع خلاقیت و کارآفرینی کودک و نوجوان ,
4. http://www.persiakids.com/Article.aspx?id=119
5. بختیاری ,ابوالفضل ;ایرانی,(۱۳۸۲), "روش پژوهش عملی, یا, اقدام پژوهی" , تهران .
6. بهرامی, هادی; عباسیان, مهرنوش, (۱۳۸۹), خود کارآمدی و انگیزه پیشرفت , بررسی رابطه خود کارآمدی با انگیزه پیشرفت در دانش آموزان دختر دوره پیش دانشگاهی شهر تهران سال تحصیلی ۸۹-۱۳۸۸ , مجله رشد , دوره ششم , شماره یک صص۷-۳٫
7. خاکی , غلامرضا (۱۳۸۸), روش تحقیق با رویکرد پایان نامه نویسی ,چاپ دوم, تهران , انتشارات بازتاب.
2
19