تارا فایل

اقدام پژوهی دبیر دین و زندگی،چگونه توانستم آموزه های دینی را در دانش آموزان تقویت کنم


 مقدمه
تربیت و شکل گیری شخصیت افراد به ویژه نسل جدید، تحت تاثیر عوامل مختلف درونی، بیرونی و حتی عوامل فوق طبیعی قرار دارد. عوامل گوناگون موثر در تربیت، هر کدام در جای خود مهم و دارای درجه خاصی از تاثیر است. در این میان دو عامل خانواده و مکتب یا مدرسه نقش بسیار برجسته ای نسبت به دیگر عوامل دارند و در واقع این دو هستند که شخصیت افراد را شکل می دهند. خانواده نخستین محل تعلیم و تربیت و عرصه آموزش برای تمام افراد است. اینجاست که بخش اعظم سلایق و علایق، شخصیت و الگو های رفتاری افراد شکل می گیرد. مدرسه به عنوان مکمل خانواده، کانونی است که در آن افراد همراه با تعلیم و کسب معلومات، تربیت می شوند.در مدرسه نیز عوامل مختلفی وجود دارند که در امر تربیت موثرند از قبیل برنامه های درسی، مواد آموزشی، سازمان مدرسه و امکانات آموزشی آن؛ ولی هیچ یک از اینها به اندازه معلم، چه به لحاظ آموزشی و چه تربیتی اهمیت ندارد، زیرا این معلم است که به همه آن عوامل جان می بخشد و آنها را سودمند و نتیجه بخش می گرداند. همچنین اوست که نسل ها را به همدیگر ارتباط می دهد، فرهنگ جامعه را حفظ می کند، و در صورت نیاز تغییر می دهد و تکامل می بخشد، به رفتار دانش آموز شکل می دهد و افراد مورد نیاز جامعه را تربیت می کند.
از آنجا که در هر جامعه ای بسته به بینش ها و نگرش های آن جامعه، نوع خاصی از تربیت مورد نظر است، در جامعه دینی، تربیت دینی مورد اهتمام جدی متولیان امر تربیت است. با توجه به اینکه کشور ما یک کشور اسلامی است و ۹۹% جمعیت آن مسلمان است، تربیت دینیِ نسل جدید یکی از بایسته های وزارت معارف به عنوان نهاد رسمیِ متکفل امر تعلیم و تربیت در کشور، به شمار می رود.
برای آموزش دین به دانش آموزان اولین چیزی که باید مد نظر داشت و نسبت به آن آگاهی پیدا کرد شناخت روحیات و ویژگیهای آنان و همچنین شناخت مراحل رشد آنهاست . باید توجه داشت که وجود گرایش دینی در دانش آموزان غیر قابل انکار است . آنها سرشت خداجوی دارند و مفاهیم اساسی دین اسلام نیز اموری هستند که با سرشت آنان سازگاری بوده و اکتسابی نیستند و وظیفه تعلیم و تربیت شکوفا کردن این گرایشات فطری است.
برای آن که بتوان تعریفی از تربیت دینی به دست آورد نخست باید به تبیین معنای تربیت و دین پرداخت.
تربیت عبارت است از "فراهم آوردن زمینه ها و عوامل به فعلیت رساندن یا شکوفا ساختن استعدادهای شخص در جهت رشد و تکامل اختیاری او به سوی هدف های مطلوب."
دین در لغت به معنای جزا، اطاعت، قهر، غلبه، عادت، انقیاد، خضوع و پیروی در اصطلاح عبارت است از: " مجموعه ی عقاید، اخلاق ، قوانین ومقرراتی که برای اداره ی امور جامعه انسانی و پرورش آنها به کار گرفته می شود. " با عنایت به تعریفی که از تربیت و دین به عمل آمده می توان گفت تربیت دینی فرایندی است دو سویه میان مربی و متربی که ضمن آن مربی با بهره گیری از مجموعه ی عقاید ،قوانین و مقررات دینی تلاش می کند تا شرایطی فراهم آورد که متربی آزادانه در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای خود گام برداشته ، به سوی هدف های مطلوب رهنمون گردد. تربیت دینی، همچون سایر جنبه های تربیت مانند تربیت جسمانی ،ذهنی، اخلاقی و…فرایندی است دو سویه که باید آموخته و فرا گرفته شود ، با این تفاوت که این نوع تربیت از سایر انواع تربیت مهم تر است و باید با دقت و ظرافت خاص انجام شود .
بیان مساله
هر تربیت و تعلیمی را نمی توان به مثابه ی، یک تربیت و تعلیم خوب فرض نمود و آن را نسبت به همه تعمیم داد؛ زیرا در نگاه دینی، آموزش و پرورشی مد نظر است که به انسان نیروی الهی بخشد. بدینسان، جایگاه تربیت اسلامی در مکتب وحی به قدری روشن است که نیازمند به ارایه دلیل نیست. آنچه جای تامل است این که چرا بشر از تربیت مطلوب باز مانده است؟. آیا این محرومیت عمدی است یا به خاطر عدم کارآیی تربیت اسلامی و منصوبین آن است؟ در پاسخ به این سوال، می شود تفکیک نمود که سخن از عدم کارآیی تربیت اسلامی، مدعایی بیش نیست. با نگاه واقع بینانه نسبت به آموزه های دینی، چند نکته بدست می آید: الف) ضرورت، اهمیت، جایگاه و کارکرد تربیت اسلامی، روشن می شود؛ ب) تربیت ارزشمند و مفید به آن نوع از تربیت گفته می شود که در تعدیل سازی ساحت های انسان، موثر واقع گردد؛ ج) به انسان قدرت بهروری مناسب و متعادل را می دهد تا از تمام نیروها و استعدادهایشان در جهت دست یابی به کمال و سعادت مندی خویش، استفاده نماید؛ د) تربیت جدای از تعلیم در فرآیند زندگی فردی و جمعی برای انسان، مطلوبیتی نخواهد داشت.
توصیف وضعیت موجود
اینجانب ……….. ….سال است که در آموزش و پرورش در حال خدمت هستم و هم اکنون در سمت معاون پرورشی در ………در حال انجام وظیفه هستم.دانش آموزان این آموزشگاه ، با وضعیت تحصیلی خوب به تحصیل مشغولند .اما متاسفانه مشکلات اخلاقی و مذهبی زیادی ازآنان دیده می شد و من همه روزه از دیدن عدم توجه دقیق به مسائل دینی در دانش آموزان ، مشکلات اخلاقی ایشان ، عدم رعایت مسائل مذهبی ، عدم استقبال از نماز جماعت ، بی توجهی به مراسم مذهبی، دروغگویی و000 رنج می بردم و به واسطه سمتم در این آموزشگاه که فضای بازی برای گفتگو ایجاد می نماید، زمانی که با دانش آموزان به بحث می پرداختم مشاهده می کردم که همه آنان بالاتفاق با قضیه دین و ضرورت رعایت مسائل شرعی موافقند اما در عمل مشاهده می کردم رفتارشان خلاف گفتارشان را نشان می دهد0
گرد آوری شواهد1
گردآوری اطلاعات اغلب از طریق چهار روش میسر می شود. این چهار روش عبارتند از: مصاحبه، مشاهده، پرسش نامه و اسناد و ارقام. هر یک از این چهار روش کاربرد ها و ویژگی هایی دارند که لازم است اقدام پژوهان پیش از آغاز و اقدام به پژوهش با این روش ها آشنایی کافی را کسب کنند. این که چه روشی یا فنونی در اقدام پژوهی کاربرد دارد بستگی به موضوع و هدف آن پژوهش دارد. همه اطلاعاتی که جمع آوری می شود شواهد لازم برای اثبات یا رد چیزی نیستند. به بیان دیگر داده ها (اطلاعات) مترادف با شواهد نیستند. شواهد داده هایی هستند که بدان وسیله می توانیم درباره ی تغییرات چیزی یا رخدادی داوری کنیم پس برای اثبات یا رد چیزی باید شواهد قابل قبول داشته باشیم.
بنا بر این اینجانب در این اقدام پژوهی از روش های مصاحبه با دانش آموزان و دیگر همکاران و همچنین مشاهده رفتار دانش آموزان بهره جستم و به جزئیات زیر رسیدم:
1. دانش آموزان آموزه های دینی را رعایت نمی کردند و پروایی از این مسئله نداشتند.
2. استقبال از نماز جماعت بسیار کم و ناچیز بود.
3. دروغگویی برای توجیه کم کاری و نمرات پایین و… وجود داشت و غیبت بین دانش آموزان بشدت رایج بود.
4. در موقع صحبت کردن با یکدیگر از الفاظ زشت، همچنین شوخی های نابجا استفاده می کردند.
5. دانش آموزان علاقه ای به درس هایی مثل دین و زندگی از خود نشان نمی دادند.
راه حل های پیشنهادی
برگزاری شورای آموزگاران و مشورت با همکاران
تهیه و ارائه ی پرسش نامه به دانش آموزان.
مشورت با افراد متخصص در این زمینه
بررسی راه کارها ارائه شده و انتخاب بهترین راه
مطالعه کتب، مجلات، پایان نامه های مرتبط با موضوع و سرکشی به سایت های مختلف
مشاهده رفتار دانش آموزان
برگزاری جلسات هم اندیشی

انتخاب راه جدید به طور موقت:
بدیهی است که شکوفایی یک رویکرد جدید در مدرسه، مستلزم اندکی تمرین و بردباری است. اما از آنجایی که راهبردهای آموزشی اثر بخش بریافته های علمی و تجربه های عملی و مکتب رفتارگرایی و شناختی متکی هستند، می توان از آن به عنوان رویکردی مناسب و اطمینان بخش در آموزش مفاهیم استفاده کرد. چه بسا، بسیاری از ما در مدرسه همیشه به دنبال راهی نو برای تغییر روش های خود هستیم. اما آیا هیچ وقت سعی کرده ایم این تغییر را در خودمان ایجاد کنیم و آن را در جهت بهبود وضعیت مدرسه استفاده کنیم؟ بعد از اینکه دلایل به وجود آورنده را تجزیه و تحلیل کردم، سعی کردم تا تعدادی از راه حل های مورد نظرم را در کلاس درس اجرا کنم. البته همان طور که قبلاً اشاره کردم. بعضی از دلایل ذکر شده عادات اشتباهی بود که از دوران کودکی و از بطن خانواده به ایشان انتقال یافته بود. و من به سختی می توانستم آنها را تغییر دهم چرا که تفاوت های خانوادگی اثرهای پایدارتر و عمیق تری را بر رشد کودک و نوجوان می گذارد. تحقیق ها نشان می دهند، بسیاری از اختلال های رفتاری ، صرف نظر از وراثت، نتیجه نبود محبت و ارتباط صمیمی بین اعضای خانواده است. از سوی دیگر، شرایط خاص هر خانواده از جمله فشارهای ناشی از بیکاری، فقر، ضعف فرهنگی و مشکلات خانوادگی به طور مستقیم بر شکل گیری شخصیت کودکان و دانش آموزان تاثیر می گذارد. البته من می توانستم مثل یک دوست خوب این تغییرات را در جهت درست سوق دهم تا از ایجاد مشکلات بیشترجلوگیری کنم. سعی کردم راه حل های خود را بیشتر حول محیط مجتمع و کلاس درس و تکیه بر آموزه های دینی و مذهبی قرار دهم تا نتایج بهتری را به دست آورده و کمتر به خطا بروم. البته در انتخاب راه حل باید از مدیر آموزشگاه و دیگر همکاران نیز کمک می گرفتم تا من را در اجرای صحیح راه حلها یاری دهند. مدیرآموزشگاه در مورد تشویقها و تنبیهات به موقع و به جا و همچنین کمک به برگزاری جلسات مکرر با والدین دانش آموزان در مورد رفع مسائلی که مربوط به محیط خانوادگی بچه ها بود به من قول مساعدت و همکاری دادند. حالا من می توانستم با صبر و حوصله بیشتر به انتخاب راه حل برای بقیه مشکلات بپردازم. راه حل های پیشنهادی خود را با دیگر همکاران در مدرسه وسرگروهای دروس در گروه های آموزشی منطقه در میان گذاشتم و در مورد آن با ایشان نظرخواهی کردم و خوشبختانه همگی نظر مساعد خود را اعلام کردند.
اجرای طرح جدید و نظارت بر آن:
جان واتسون (1920) می گوید:"یک دوجین نوزاد سالم و شرایط خاصی که مورد نظر من است، به من بدهید تا آنها را بزرگ کنم. من تضمین می دهم که هر کدام را به طور اتفاقی انتخاب و برای تخصص خاصی مانند پزشکی، وکالت، هنرمندی، بازاریابی و حتی دزدی و گدایی، تربیت کنم با صرف نظر از استعداد، تمایل، توانایی ، شغل دلخواه و آمادگی فردی آن فرد". این جملات به روشنی نشان میدهد که آن ها انسان را قابل تبدیل به هرآن چه آموزش گران بخواهند، می دانند. این خواسته ، بدون هر گونه بستگی به خواسته فرد، از راه مدیریت محرک و پاسخ ها برای فرد قابل حصول است. انسان چون جعبه سیاهی است که معلم باید جریان آموزش را برای او طراحی و اجرا کند. پس مربی باید به مباحث و کاری که می خواهد انجام دهد تسلط کامل داشته باشد.
1-الگو قرار دادن رفتار های خودم و دانش آموزان خوب آموزشگاه:
در پرورش و شکوفایی استعدادهای انسان ها، عوامل متعددی دخالت دارند، مانند والدین، مربیان و معلمان ، برنامه های آموزشی و تربیتی و روش ها و الگوها، الگو و نمونه که در تعبیر تربیت دینی ما و در قرآن کریم از آن به نام اسوه یاد شده است تاثیر بسزایی در ساختار و شکل گیری شخصیت افراد و رشد و شکوفایی توانایی های بالقوه آنها دارد. همان گونه که هنرمند برای طرح و خلق اثر هنری به الگو و نمونه مشخصی نیاز دارد. انسان نیز برای شکل دادن به شخصیت خویش، به الگو احتیاج دارد تا ساختمان اخلاقی، فکری و شخصیتی خویش را مطابق آن بسازد. البته نیاز به اسوه و الگو همگانی است، ولی بین دانش آموزان این نیاز بیشتر و مهم تر است، چون آنها بیشتر از دیگران به الگوها می اندیشند و به کمال و ترقی بیشتر علاقه مندند. تعابیر قرآنی نیز تصریح بر این دارد که انسان برای کمال خویش باید سراغ"اسوه و نمونه های برتر" برود. در این دوره گرایش غالب دانش آموزان به صمیمیت، شجاعت، زیبایی، ایمان، سواد و دانش، هنر و استقلال فردی است. لذا در هر کس این صفات را به صورت بارز و مشخص تر ببینند به او علاقه مندی نشان می دهند. این نکته را نیز باید یادآور شد که الگو نباید شخصیتی خیالی و توهمی باشد که نتوان به او رسید، بلکه الگوهای مناسب بسان قله های بلند و رفیع هستند که روح را برای صعود و اوج گیری فرا می خوانند و نیروهای آشکار و پنهان دانش آموزان را برای دست یابی به آن متمرکز می کنند. من نیز اولین قدم در اجرای طرح را ایجاد صمیمت و نزدیکی با دانش آموزانم و الگو قرار دادن رفتارهای خودم برای ایشان قرار دادم. من سعی کردم تا در رفتارهای خودم، صبوری، سعه صدر، غم خواری در تربیت ایشان، نرمی در سخن، پایبندی به گفتار خویش، حسن خلق و رعایت ادب و احترام و … را رعایت کنم و آنها را از این نکته مطمئن سازم که من به حرفهایی که می زنم کاملاً اعتقاد دارم. از طرفی با ایشان رابطه ای دوستانه و صمیمی ایجاد کردم. همیشه چند دقیقه ای از وقت کلاس و یا زنگهای تفریح را با آنها صحبت می کردم، خاطراتی از زمان تحصیل و کودکی و نوجوانی خودم تعریف کرده و یا با بیان یک داستان کوتاه اخلاقی برای ایشان انگیزه ابراز وجود ایجاد می کردم. به آنها کاملاً فهمانده بودم که من هم یکی مثل شما هستم و از نیازها و مشکلات شما کاملاً آگاهی دارم و قصدم فقط کمک به شماست تا در آینده نه چندان دور رفتارهای شما مایه سربلندی من، خودتان و خانواده هایتان باشد و بتوانید انسانهای آگاهی برای فردا، باشیدیکی دو نفر از دانش آموزان کلاس خودشان و آموزشگاه را مثال زدم که رفتارهای بسیار خوب و شایسته ای داشتند از بچه ها خواستم تا رفتارهای ایشان را برای خود الگو قرار دهند و از رفتارهای خوب آنها البته با بهره گیری از نیروی فکر و اندیشه خودشان در جهت تغییر رفتارهای خود ،بهره بگیرند. البته چون دانش آموزان در این سن دارای حس حسادتی قوی هستند و این امکان وجود داشت که این حس در آنها رخنه کند و علاوه بر آن ، آن دانش آموز هم احساس برتری کاذبی را در خود ایجاد کند. این عمل را به صورت یک مسابقه در کلاس اجرا کردم و بعد از گروه بندی ایشان گفتم هر گروهی که بتواند در انجام کارهای خوب و رعایت ادب و انجام رفتارهای شایسته از بقیه گروهها پیشی بگیرد و تعداد امتیازهای مثبت خود را افزایش دهد، به عنوان گروه برتر انتخاب و معرفی خواهد شد و در نهایت مورد تشویق قرار خواهد گرفت.
2- استفاده از آموزه های دینی و مراجعه به آیات ، احادیث و روایات : امام صادق (ع) فرموده اند: "من قرا القرآن و هو شباب مومن اختلط القرآن بلحمد و دمه " آن وجود شریف به خوبی تبیین می فرماید: که اگر آموزه های دینی و قرآنی در جوانی در ذات و گوهر وجودی نوجوان قرار گیرد، آن گونه نهادینه و تثبیت می شود که در گوشت و خون جوان آمیخته می گردد، آمیختگی که به دنبال آن ثبات در دین و پایداری در ایمان را به دنبال دارد. بنابراین اگر ما حساسیت این مقطع سنی را درک کنیم، از این فرصت به عنوان یک فرصت طلایی در بهره گیری از آن همت ویژه ای را به کار خواهیم بست . تقریباً 12 سال از زندگی یک فرد ایرانی در محیط مدرسه سپری می شود. یعنی با شاخص متوسط عمر یک ایرانی (65 سال) یعنی 18% عمر مفید. نگاهی کوتاه به فرایندهای آموزشی در موضوع آموزه های دینی در مدارس و شیوه های انتقال آن نشان می دهد که ما، در این مبحث کمترین توجه را به مدارس داشته ایم و اگر اقداماتی انجام داده ایم ، کافی و پاسخگو و انسان ساز نبوده است متاسفانه مسئله ای که نمود آن کاملاً در کلاس من مشخص و چشمگیر بود عدم وجود اعتقادات دینی و تربیتی کافی در این سن بود. مسائل ارزشی مثل رعایت واجبات دینی خشکیده و به آن کم توجهی شده بود. وجود شبکه های ماهواره ای در بیشتر خانه ها حتی باعث فراموشی بسیاری از مناسبت ها شده بود. همیشه سعی می کردم در خواندن نماز پیش قدم باشم تا بچه ها به دیدن من و بقیه همکاران انگیزه ای برای خواندن نماز داشته باشند. باور کنید معنویت آن نمازخانه کوچک از یک مسجد هم بیشتر می شد وقتی بچه ها با علاقه برای شرکت در نماز حاضر می شدند.
3- تهیه یک تابلوی کوچک برای کلاس های درس که آن را در کنار تخته کلاسها نصب کردم و از بچه ها خواستم تا به ترتیب روزی یک نفر مسئولیت نوشتن یک حدیث یا آیه تربیتی را روی آن بر عهده بگیرد. و همیشه قبل از شروع درس با هم حدیث یا آیه را می خواندیم و به کسانی هم که آنها را حفظ می کردند امتیاز ویژه ای تعلق می گرفت. همین موضوع علاوه بر تاثیر مثبتی که بر اخلاق و رفتار ایشان داشت باعث شد ایشان به حفظ حدیث علاقه مند شوند و بیشتر آنها در مسابقات قرآن و حدیث در منطقه شرکت کردند و نتایج بسیار خوبی هم کسب کردند. در کنار این مسائل از مدیر آموزشگاه خواستم تا در صورت امکان بیشتر مراسمات مذهبی را در محیط مدرسه اجرا کند و خودم هم جهت اجرای مراسمات و کمک به ایشان در آماده کردن محیط و یا خرید وسایل پیش قدم شدم. مراسمات ماههای محرم و صفر، برگزاری اعیاد و عزاداری ها و … در آموزشگاه کوچک ما برگزار می شد و تاثیر بسیار خوبی در اخلاق بچه ها داشت.
4- تهیه کتابخانه کلاسی: حضرت علی (ع) می فرماید: هر آن کس که با کتاب آرامش یابد، راحتی و آسایش از او سلب نمی گردد. بسیاری از دانشمندان و روانشناسان معتقدند که اساس و زیربنای شخصیت انسان در سالهای اول زندگی پایه گذاری می شود و آموخته های این دوران، تاثیر عمیقی بر آینده ی زندگی فرد دارد. بنابراین اگرمطلب خواندنی مفید و سازنده در اختیار دانش آموزان قرار گیرد و آنها از همان سنین کودکی به مطالعه عادت کنند، راه و رسم زندگی را خواهند آموخت و تحت تاثیر داستان ها و کتاب های آموزنده، به رشد و تعالی خواهند رسید و در آینده نیز برای حل مشکلات خود از کتاب کمک خواهند گرفت. حضرت علی (ع) می فرمایند: "بهترین چیزی که دانش آموزان باید یاد بگیرند سلسله کارهایی است که به هنگام بزرگسالی به آن نیازمند خواهند بود" . آدمی برای داشتن یک زندگی سعادتمند، نیازمند بینش و آگاهی است و آموخته های دوران کودکی و نوجوانی، مقدمه ای برای زندگی فرد است. کودکان راه زندگی سعادتمندانه فردا را امروز باید بیاموزند و در این مسیر، کتابخوانی چون فرا راه آنهاست مشکل دیگر دانش آموزان این کلاس عدم دسترسی ایشان به منابع مطالعاتی مفید بود. بنابراین هیچ کدام از آنها اصلاً اهل مطالعه نبودند. یک روز بعد از ورود به کلاس ها جعبه ای را با خودم به کلاسها بردم و به بچه ها گفتم: این جعبه از این بعد کتابخانه کلاس شماست و خودم به عنوان اولین اهداکننده چند کتاب داخل جعبه انداختم و به آنها گفتم شما هم می توانید هم اهدا کننده کتاب باشید و هم عضو این کتابخانه کوچک. هیاهویی در کلاس ایجاد شد و برق شادی در چشمان تک تک ایشان نمایان شد. بعد از یکی دو هفته، آن جعبه تبدیل به یک فضای زیبا در کلاس درس شده بود. بچه ها قسمتی از کلاس را به زیبایی تزئین کرده و بعد از یک طبقه بندی مناسب کتاب ها را داخل آن گذاشته بودند. من به آنها گفته بودم که هر وقت بخواهند می توانند کتاب ها را با خود ببرند. بنابراین آنها به راحتی کتاب ها را به این کتابخانه اهدا می کردند. یکی از بچه ها دفتری را تهیه کرده بود و به عنوان مسئول کتابخانه که با انتخاب بچه ها انجام شده بود، کتابها را به بچه ها می داد تا بعد از مطالعه آن را به کتابخانه برگردانند. من هم از این فرصت استفاده می کردم و کتابهای مفید دینی و اخلاقی را داخل کتابخانه جهت استفاده قرار می دادم. این کار یعنی تهیه کتابخانه از بهترین کارهای انجام شده بود چرا که خود به تنهایی نتایج مثبتی را به شرح زیر کسب کرد: عادت به فرهنگ مطالعه و استفاده از کتاب های مفید در اوقات فراغت به جای تماشای فیلم های غیر اخلاقی . · حس رقابت مفید و سازنده در خواندن کتاب های بیشتر بین بچه ها ی کلاس. ·عادت به رعایت نظم و امانت داری بین بچه ها . · استفاده از تجارب زندگی ائمه دین و بزرگان و الگوسازی های مثبت در زندگی . · پر کردن فضاهای خالی روحی و جلوگیری از رفتارهای پرخاشگرانه در کلاس درس.
5- برگزاری جلسات مکرر با والدین دانش آموزان : مسئله ارتباط کودکان و نوجوانان به خانواده، جنبه ی مهمی از موضوع رشد آنها محسوب می شود. گرایش به گروه هم سالان، چنین تصوری را به وجود می آورد که ، انتخاب بین ارتباط با "خانواده" یا "هم سالان" موضوعی تعارضی است. اما در واقع برای رشد متعادل روانی و اجتماعی، هر دونوع ارتباط ضروری است. به این ترتیب، به جای تمرکز بر تعارض، باید کیفیت ارتباط با خانواده را مورد تحلیل قرار داد. خانواده به عنوان بوته ی احساس هویت مطرح است. هم گرایی و یکپارچگی شخص، که اریکسون آن را مهم ترین پیشرفت مهم کودکی و نوجوانی برشمرده است، به صورت عمده به تجربه های درون خانواده بستگی دارد. مهمترین بخش پروژه صحبت با والدین بچه ها بود. البته بعد از چند جلسه که در روزهای اول به صورت تک نفری و بعد گروهی این جلسات را برگزار می کردم، متوجه شدم که والدین ایشان نیز بسیار علاقه مند به همکاری هستند و البته مسلماً یکی دو نفر هم بی انگیزه وجود داشت که کار مرا سخت می کرد اما باعث ناامیدی من نشد. یک سری از وظایف را روی کاغذ نوشتم و از والدین بچه ها خواستم تا این مسائل را در محیط خانه رعایت کنند و نتایج آن را طی جلسات بعد به من اطلاع دهند. مجموعه وظایفی را که من برای والدین تعیین کرده بودم عبارت بودند از: – فرزندان خود را نسبت به خواندن قرآن و نماز در خانه تشویق کنید. – در حضور بچه ها، از بحث و جدل با یکدیگر و بر زبان آورن حرفهای زشت و ناروا پرهیز نمایید. – دیدن برنامه های شبکه های ماهواره ای و تلویزیونی را که مناسب سن بچه ها نیست را کنترل کنید. – بچه ها را در مهمانی ها و مکانهایی که مناسب سن ایشان نمی باشد همراه نبرید. – روابط دوستانه ای با بچه های خود برقرارکنید تا مشکلاتشان را به راحتی باشمادرمیان بگذارند. – به شخصیت فرزندتان به عنوان یک انسان بالغ احترام بگذارید وازتبعیض بین بچه ها جدا خودداری نمائئد.
6- تعیین یک سری قوانین تربیتی در کلاس های درس: باید قوانینم را به روشنی و بدون ابهام بیان می کردم و فرصت کافی برای انجام خواسته هایم را به ایشان می دادم. در ضمن باید از بیان دستورات خشک و مستقیم خودداری کرده و سعی می کردم درخواستهایم را با ذکر دلیل همراه کنم چرا که مقررات خشک و بدون هدف و برنامه ،دردسر آفرین است.ضمنا از آموزگاران کلاس ها خواستم تا با این موضوع همکاری لازم را داشته باشند در این مورد باید از سرزنش و تنبیه کمتر استفاده کرد و آنها را مورد بی مهری، تبعیض و بی اعتنایی قرار نمی دادم . پس باید خیلی با احتیاط عمل می کردم. بنابراین در وهله اول سعی کردم کودکی خودم را به یاد آورم و درک روشنی از نیازهای بچه ها داشته باشم. در این سن باید به بچه ها اجازه می دادم، در بسیاری از موارد خودشان در مورد رفتارهای خود به تفکر پرداخته و به راه حل های مناسب دست پیدا کنند. بنابراین از یک سری قوانین و رفتارهای ساده شروع کردم که عبارت بودند از : – استفاده از واژه ها و الفاظ محترمانه در برخورد با یکدیگر، معلمان و والدین مثل: شما، متشکرم، خواهش می کنم، لطفاً ، بله و … . – در صحبت کردن با یکدیگر احترام را کاملاً حفظ کرده و از به کار بردن کلمات زشت و نامناسب و القاب ناروا حتی در هنگام شوخی با یکدیگر نیز استفاده نکنند. – از جنگ و جدل و پرخاشگری و با صدای بلند خندیدن در کلاس درس و حیاط آموزشگاه خودداری نمایند. – به مراسمات و مناسبت های مذهبی و ملی احترام گذاشته و مناسب با هر کدام رفتار کنند. – توجه به رعایت نظم و ترتیب و اطاعت از قوانین مدرسه مثل: اجازه گرفتن، بلند شدن در جلوی معلم و … – عدم برهم زدن نظم کلاس در هنگام تدریس درس. برای اینکه بچه ها به خوبی از این قوانین اطاعت کنند، تعدادی کارت تشویق تهیه کردم و به کسانی که این قوانین را به خوبی رعایت می کردند کارت اخلاق می دادم و با هم قرار گذاشتیم که در پایان سال هر کس تعداد بیشتری از این کارت ها را داشته باشد به عنوان الگوی اخلاقی کلاس ها معرفی می کنم. و برای ایجاد انگیزه بیشتر اعلام کردم به5 نفر هم جایزه های نفیسی تعلق می گیرد. برای جلب توجه بیشتر با کمک بچه ها قوانین را روی یک مقوای بزرگ نوشته و در جایی از کلاسها که در معرض دید بچه ها بود روی دیوار چسباندیم. دراجرای این راه حل سایر آموزگاران نیز بامن همکاری کردند.
7- تشویق از دانش آموزانی که همکاری خوبی در اجرای پروژه داشتند: در هنگام اجرای طرح و از ابتدای آن بیشتر بچه ها همکاری خوبی داشتند و سعی در تغییر رفتارهای خود می کردند.به طوری که تغییرات از همان ابتدا در بعضی ها کاملاً نمود داشت. من نیز سعی کردم تا رضایتم را نشان دهم و با رفتارهای خود موجب ایجاد انگیزه و تداوم رفتارها باشم. گاهی اوقات با گفتن کلمات و جملات ساده مثل یک آفرین و یا یک لبخند، تعریف از ایشان در کلاس های دیگر، سرصف، در حضور آموزگاران دیگر و … و گاهی با اهدای کارت و خرید جایزه و لوح تقدیر و … در تمام مدت سعی می کردم رفتارهای مثبت را در بچه ها تشدید کنم.
گرد آوری اطلاعات (شواهد 2) :
فعالیت های آموزشی کلاس درس می توانند منبع مناسبی برای یافتن مسائل و مشکلات دانش آموزان و نیز چگونگی پیشرفت تحصیلی آنان باشد. معلم با ارزیابی دقیق این فعالیت ها، امکان ارائه بازخورد ضعف ها و قوت ها را برای خود و دانش آموزان فراهم می آورد. سنجش روزانه کلاسها، یکی از مولفه های بسیار اساسی برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز در این زمینه است. در این نوع سنجش فعالیت های بسیار دانش آموزان به طور مداوم مورد ارزیابی و تحلیل معلم قرار می گیرند تا نتایج حاصل از آنها وضعیت دانش آموزان برای اقدامات بعدی آموزشی روشن سازد. این فعالیت ها به صورت های گوناگونی قابل سنجش هستند. در طی اجرای طرح و به خصوص در اواخر اسفند ماه تغییرات در بین دانش آموزان کاملاً نمود آشکار پیدا کرده بود. رفتارها خوب بچه های این کلاس در محیط کوچک آموزشگاه ، تاثیر مثبتی روی رفتار در کلاس های دیگر گذاشته بود. دانش آموزان از لحاظ اخلاق و رفتار، آنقدر تغیرات مثبت داشتند که موجب تعجب تعدادی از همکاران که مدت حضورشان در مدرسه کم تر بود ،شده بود. طرز صحبت کردن، احترام به یکدیگر، همکاری در کارها، رعایت نظم و … در بین آنها کاملاً مشهود بود. در برگزاری مراسمات فعالیت ایشان بسیار چمشگیر بود. پاسخنامه هایی را تدارک دیدم و در اختیار بچه ها قرار دادم و نظرات آنها را جویا شدم. بعد از جمع بندی کاملاً مشخص بود که ایشان از اجرای طرح کاملاً رضایت دارند و آن را موجب تغییرات مثبت در رفتار خودشان می دانند. مدیریت آموزشگاه و همکاران و والدین نیز همگی رای مثبت به تغییر رفتار در دانش آموزان را داشتند.
با استخراج نتایج پرسش نامه ای که به دانش آموزان داده شد مشاهده شد:
1. صفت سستی در نماز، غیبت، دروغگویی، عدم رعایت حجاب و پروا از نامحرم با کاهش چشمگیری روبرو شده است و ا کثر دانش آموزان به اطلاعات زیادی در مورد گناهان و عواقب آنها دست یافته اند
2. دانش آموزان با ظاهری محجبه تر از گذشته در آموزشگاه و خارج از آن حضور پیدا می کردند.
3. استقبال دانش آموزان از نمازجماعت بیشتر شدو علاقمندی آنان به کلاس های پرورشی افزایش یافت.
4. والدین از پیشرفت اخلاقیات فرزندان خود پس از اجرای طرح بسیار راضی بودند.
5. دانش آموزان ابراز می کردند که از این بسیار خوشحالند و احساس می کنند به خدا نزدیک تر شده اند.
6. خاطرات دانش آموزان از زمان ترک گناه که تحویل اینجانب شد.
ارزشیابی تاثیر اقدام جدید و تعیین اعتبار آن :
در یک کلاس درس، به درک معلم از دلیل رفتار دانش آموزان و دادن پاسخ مناسب به ایشان ، همدلی گفته می شود که با وجود آن، شانس موفقیت وی در ایجاد یک فضای صمیمی تاثیر گذار بیشتر است. محیطی همراه با همدلی، این امکان را فراهم می کند که دلایل واقعی اعمال افراد آشکار شود. معلم باید خود را علاقه مند ، مراقب و نگران نشان دهد، لازم نیست که او با دلایل و یا توجیه دانش آموز برای رفتار نامناسب خود، موافقت کند. بلکه کافی است با او همدلی کند تا دلیل واقعی عملکرد ضعیف یا غلط او را درک کند. همیشه به یاد داشته و خواهم داشت با همدلی و اعتماد، می توان به احساسات و نگرش هایی پی برد که پشت پیام افراد وجوددارد. همدلی و اعتماد مهم ترین اعتباری بود که من آن را در انجام پروژه خود کسب کردم دیگر راه حل های ارائه شده در کلاس هم، چون کاملاً مطالعه شده انتخاب شده بود نتایج خوبی را کسب کرد. الگو قرار دادن رفتارهای خودم و ایجاد صمیمت با بچه ها باعث شده بود که آنها روی من حساب دیگری باز کنند. خیلی وقت ها مشکلات خود را با من در میان می گذاشتند و من مثل یک برادربزرگتر آنها را راهنمایی می کردم و در بعضی موارد هم که حل آن در توان من نبود آن را با مدیر آموزشگاه در میان می گذاشتم. آموزه های دینی و قرآن هم روی آنها بسیار تاثیر گذار بود. حضور آنها در نماز جماعت که در ماههای اول بسیار کم رنگ بود در اواخر اجرای طرح بسیار نمود داشت، من هم از این فرصت برای صحبت کردن با آنها استفاده می کردم. کتابخانه کلاسها هم دیگر یک جعبه خالی نبود. بلکه تبدیل به کتابخانه سیار شده بود که آوازه آن حتی به مدارس دیگر هم رسیده بود خیلی از بچه ها نیز تقریباً تمام کتاب ها را مطالعه کرده بودند. با کمک و همکاری مدیر مدرسه یکی از جلسات شورای آموزگاران را در اواخر فروردین ماه به بررسی طرح اختصاص دادیم. و بعد از یک نظر سنجی از همکاران و جمع اوری نظرات که خوشبختانه همگی نظر مساعدی داشتند متوجه شدیم که این طرح در بالا رفتن نمرات درسی بچه ها نیز تاثیر به سزایی داشته است. چرا که بچه ها ،با نظم کامل و به دور از سر و صدا و جنگ و جدل در سر کلاس درس تمام توجه خود را به یادگیری معطوف داشته و برای جلب توجه معلمان و گرفتن رضایت از ایشان درسهایشان را خیلی بیشتر از قبل می خوانند. از طرفی با همکاری والدین و حضور مستمر ایشان در آموزشگاه و رعایت نکات مطرح شده در محیط خانه و خانواده، امکانات کاملاً فراهم شده بود به طوری که ایشان بیشتر حواسشان را معطوف به درس خواندن کرده بودند. حفظ آیات و احادیث و جست و جو برای نوشتن حدیث و روایات بر روی تابلوی کلاسها هم باعث ایجاد علاقه و انگیزه ایشان در شرکت در مسابقات فرهنگی مثل قرآن، انشای نماز و نهج البلاغه شده بود که خوشبختانه با پشتکاری که داشتند در بسیاری از این مسابقات رتبه های خیلی خوبی را هم کسب کردندامروز که به روزهای شروع سال تحصیلی فکر می کنم واقعاً خدا را شاکرم چراکه از وضعیت آموزشگاه کاملاً راضی هستم. اثری از کشمکش و تعارض بین بچه ها مشاهده نمی شود و به ندرت بر سر مسائل با هم درگیر می شوند. به طور کلی از شروع اجرای طرح تا پایان آن مراحل زیر را در آموزشگاه و خارج از آن به اجرا در آوردم که عبارتند از: 1- شناسایی مشکل و عوامل به وجود آورنده مشکلات اخلاقی و تربیتی بین دانش آموزان . 2- گردآوری اطلاعات از منابع متعدد از جمله خود دانش آموزان و والدین ایشان. 3- انتخاب کلاس مورد نظر و تجزیه و تحلیل عوامل و شناسایی عوامل تاثیر گذار. 4- انتخاب تعدادی از روش ها با کمک مدیر، و دیگر همکاران و اجرای آنها در کلاس درس و خارج از آن. 5- تشویق دانش آموزان جهت شرکت در نماز جماعت و تمسک به آموزه های دینی و احادیث. 6- تشویق و ترغیب دانش آموزان جهت همکاری و ایجاد انگیزه برای تغییر رفتارهای مثبت. 7- ایجاد تغییرات مثبت در رفتارهای دانش آموزان و به طبع وضعیت تحصیلی ایشان.
نتیجه گیری:
ما اغلب اوقات درباره اینکه معلمان و معاونان کارامد و برجسته ،چگونه مهارتهای خود را به دست می آورند،فکر نمی کنیم.آنها غیر از مهارتهایی که در تدریس دارند ،از صفات فراوان دیگری نیز برخوردارند.آنها درباره دانش آموزان خود اطلاعات زیادی دارند ،از کار با آنها لذت می برند و به آنان عشق می ورزند. بر اساس تحقیقات ،معلمان خوب قادرند قدرت تفکر دانش آموزلن را پرورش دهند،رشد آنان را آسان سازند ، و خود را با شرایط متغیر تطبیق دهند. به شخصیت دانش آموزان احترام می گذارند ودرک خوبی از وضعیت روحی ،عاطفی و خانوادگی آنان دارند.زیرا مهارت کلی شناختی دانش آموز ،تحت تاثیر وضعیت روحی ،عاطفی و خانوادگی قرار دارد. می توانند از آغاز رابطه خوبی با دانش آموزان خود برقرار سازند. آنها با آزادی و به آسانی برخورد می کنند ،مهارت های لازم را برای ارتقای انگیزه دانش آموزان دارند من نیز تا پایان اجرای پروژه تمام سعی خود را بر آن داشتم که به شخصیت دانش آموزانم احترام بگذارم ودرک درستی از وضعیت روحی ،عاطفی و خانوادگی ایشان داشته باشم.در پایان به نتایجی به شرح زیر دست یافتم: 1- برقراری ارتباط صمیمانه با دانش آموزان و جلب اعتماد ایشان در حل مسائل. 2- تغییر رفتارهای مثبت دانش آموزان. 3- تغییر رفتارهای مثبت دانش آموزان در محیط بیرون از مدرسه و در محیط خانه و خانواده. 4- توجه ویژه به خواندن قرآن و نماز به خصوص نماز جماعت. 5- علاقه به خواندن کتاب و استفاده از کتابهای مفید و آموزنده و تاثیر متقابل آن در رفتارهای ایشان. 6- کسب رتبه در مسابقات فرهنگی – هنری و برگزاری اعیاد و مراسمات مذهبی در محیط آموزشگاه. 7- حضور مستمر والدین در محیط آموزشگاه و توجه بیشر ایشان به مسائل درسی و تربیتی فرزندشان. 8- برقراری نظم در کلاسهای درس خودم و محیط آموزشگاه. 9- افزایش سطح نمرات درسی دانش آموزان در امتحانات مستمر و پایانی
دیگر راهکار ها
1. اجرای طرح اربعین معرفت (با امضای تعهدنامه مقید می شوند چهل روز سعی بر ترک گناهان داشته باشند).
2. استفاده از آثار اذکار مختلف در درمان امراض روحی، با استفاده از کتاب پرسش های شما، پاسخ های آیت الله بهجت(ره)
3. اجرای طرح عرضه اعمال بر پیشوایان و مراقبه نفس (با تهیه دفترچه و ثبت اعمال مثبت و منفی روزانه در آن).
4. اجرای طرح همسو با خوبان (استفاده از الگوهای دینی و سعی بر متخلق شدن به اخلاق آنها).
5. آشنا نمودن دانش آموزان با آثار بهداشتی، اجتماعی و روانی مستحاب و مکروهات
6. مسابقه ی ادبی با موضوع برترین نعمت
7. نادیده گرفتن خطاهای دانش آموزان و حذف آنها از دفتر انضباطی در اعیاد بزرگ اسلامی وده ها برنامه جانبی دیگر
راهکارهایی برای مشارکت مذهبی دانش آموزان در مدرسه
1. پخش اذان و سکوت دانش آموزان هنگام شنیدن اذان ظهر از بلندگوی مدرسه به صورت هماهنگ در سطح مدارس منطقه.
2. اختصاص دادن یک جلسه اولیاء و مربیان در مدارس جهت آموزش و اهمیت فواید اذان و اقامه توسط مربیان تربیتی یا توسط یکی از اولیای دانش آموزان به منظور سهیم نمودن اولیای دانش آموزان به عنوان الگو و نمو برای فرزندانشان.
3. گرامی داشت یاد و خاطره ی اولین اذان صدر اسلام توسط " بلال حبشی " درسالروزشان و مشارکت دادن خود دانش آموزان در برگزاری این مراسم.
4. آموزش و تفسیر اذان و اقامه و مسایل تربیتی در شورای دانش آموزی و انجمن و انتقال مسایل مطرح شده توسط اعضای این شورا به کلیه ی دانش آموزان.
5. برگزاری نمایشگاه از آثار و دست سازه های دانش آموزان در سطح مدارس توسط دانش آموزان و مربیان تربیتی در ارتباط با اذان و اقامه و نماز.
6. برگزاری مسابقات علمی – دینی -فرهنگی بین دانش آموزان و معلمین جهت آموزش و تشویق به مطالعه و یادآوری و به روز شده اطلاعات و تقویت بنیه آنان.
7. نمایش فیلم های آموزنده و مذهبی از زندگی شخصیت های دینی – علمی درباره ی نماز در ساعات پرورشی و قرآن و …
8. تهیه و تنظیم بروشورهایی با همکاری مشاورین مدرسه و امور تربیتی در ارتباط با آموزش اذان و اقامه.
• راهبردهای فضاسازی تربیتی
1. توجه داشتن به عناصر ارتباط سالم
از نیازهای اساسی والدین و معلمان در امر تربیت ، مهارت برقراری ارتباط سالم است. به این معنا که طرفین در امر مبادله ی اطلاعات و احساسات در فضایی مناسب و مشارکت کرد ، با یک دیگر هماهنگی داشته و در این ارتباط هر دو احساس ارزشمندی کنند. به طور کلی ارتباط انسان ها با یک دیگر بر اساس دو بینش برقرار می شود : "کرامت و اهانت " یعنی یا بر اساس تکریم شخصیت یا تحقیر شخصیت .
از دیدگاه اسلام ارتباطی سالم است که بر پایه ی تکریم شخصیت و عزت نفس و احترام متقابل افراد استوار باشد.
برای کمک به ایجاد فضاسازی تربیتی بر اولیا و مربیان لازم است که به عناصر ارتباط سالم توجه داشته و آن را به صورت یک مهارت در خود رشد دهند.
عناصری از قبیل وضعیت ظاهری نگاه ها و حالت های چهره ، حرکت ابروها و دست ها خضوع و فروتنی و نیز فضای معنوی شرایط زمان و مکان ، نوع کلمات و جملات ، آهنگ و لحن بیان ، خوب گوش دادن ، سخن خوب گفتن از جمله عناصر مهم در ارتباط سالم هستند که در ایجاد فضای تربیتی مناسب نقش هم ایفا می کنند.
2. هدف آگاهی و بالا بردن ادراک کودکان و دانش آموزان
3. وجود نیروهای کارآمد در امر تعلیم و تربیت
الف)شخصیت نافذ که فرزند تو را بپذیرد دوست بدارد ، شخصیت خود را از روی شخصیت تو بسازد. مایه های نفوذ عبارتند از : صداقت ، صمیمیت و محبت.
ب)قدرت تفهیم : آشنایی به زبان روان شناسی تعلیم و تربیت
ج) اطلاعات کافی ، فهم موضوع درس
4. فضای مناسب فیزیکی و سایر امکانات :
محیط مناسب و شاد و جذاب از عوامل مهم و موثر در فضاسازی است. حجم و فضای اتاق ها ، نوع رنگ ها و نور و گرما و سرما و غیره باید با یافته های علمی و روان شناسی هماهنگ باشد.
5. هماهنگی و مشارکت عوامل مدرسه :
همکاری ، پشتیبانی و مشارکت معلمان و مدیر و معاون و مشاور ، فضایی را ایجاد می کند که دانش آموز با احساس آرامش انگیزه و اطمینان به اخذ درس ها به رفتارهای خوب بپردازد. تضاد و چندگانگی بین عوامل مدرسه یکی از آسیب های خطرناک در نظام تعلیم و تربیت به شمار می رود.
راهکارهایی برای تعمیق و تقویت آموزه های دینی
1. تشکیل کمیته های مختلف مانند : کمیته نماز ، تواشیح ، سرود ، دکلمه و نمایش نامه و کمیته پژوهش .
2. تلفیق آموزش دینی با تمام دروس ( علوم اجتماعی ، تاریخ ، هنر و …)
3. فراخوان مقاله با موضوعات خاطره های نماز ، باورهای مذهبی و موفقیت ها ، نماز و پرورش اخلاق نیکو ، گفت و گو با خالق یکتا و بهداشت در دین .
جذاب نمودن نمازخانه یا مکان اجرای مراسم مذهبی ، چون معطر ساختن آن ، تمیز و زیبا بودن
4. اعتدال از نظر گرما و سرما نقاشی های مناسب با ارزش های دینی روی دیوار .
5. حرکت های دسته جمعی در انجام مراسم های دینی ، برگزاری نماز های جماعت ، شرکت در مراسم زیارت عاشورا ، ایام سوگواری و جشن های مذهبی و مولودی ها .
تا این جا موضوعاتی که مطرح گردید و راهکارهایی که ذکر شد همگی در واقع خدمات مشاوره ای غیر مستقیم در سطح مدرسه و یا کلاس بوده است که اگر به زعم بنده به طور کامل اجرا شود در واقع گام اساسی در جهت بهبود رویکردهای تربیتی و تقویت باورهای دینی برداشته خواهد شد.
البته موارد استثنایی هم وجود دارد مثلا دانش آموزی که مورد اخلاقی داشته و با ناسازگاری در کلاس و مدرسه جریان سازی کرده و دیگران را هم به طرف خود می کشاند. شایان ذکر است که یک چنین مواردی در بین دبستانی ها نادر است ولی در بین دانش آموزان دوره ی راهنمایی و دبیرستان به وفور یافت می شود.
راه اساسی و سالم در برخورد با چنین قضیه ای صبر و شکیبایی و استعانت از درگاه احدیت و توسل به ائمه ی اطهار(ع) و در ادامه تلاش برای کمک به پرورش و رشد دینی دانش آموز که می بایست ابتدا موشکافانه به بررسی عدم علاقه ی وی به دین و باورهای مذهبی پرداخت و علل و موانع رشد دینی را در او کشف نمود. سپس با دوستی و محبت و علاقه به آینده و وضعیت او ، بتوان شخص را در جهت تکامل اخلاقی سوق داد.
طرح دوستی و مودت در بین دانش آموزان دوره راهنمایی و دبیرستان از مهم ترین اصول و راهکارهای طلایی است که معلمان دل سوز از آن بهره می برند.
مطلب مهم دیگری که به نظر بنده در تقویت و رشد باورهای دینی دانش آموزان دبستان حائز اهمیت است
بهداشت روان و سلامت آنان است چرا که بهداشت روان و خدمات مشاوره ای در تقویت باورهای دینی رابطه ای تنگاتنگ دارند.
مادامی که این بهداشت روان برقرار باشد دانش آموزان روال عادی و طبیعی خود را در رشد هوشی ، باور دینی ، رشد هیجانی و … طی می کند.

چکیده
در دنیای کنونی توسعه وایجاد مدارس به مفهوم امروزی ، گسترش سریع فناوری و ارتباطات ، صنعتی شدن جوامع و نیازهای متنوع عصر انفجار دانش ، دایره تاثیر گذاری عوامل مختلف بر افکار و اندیشه های دانش آموزان را گسترده تر از گذشته کرده است هدف از آموزش دینی تنها افزایش معلومات دینی دا نش آموزان نیست ، بلکه هدف اصلی ، پرورش ایمان ونیل به تربیت دینی والهی است. به عبارت دیگر ، هدف اصلی " دین آموزی" نیست بلکه " تدین " است .. آنچه مسلم است این است که هنوز مدارس ما به عنوان اصلی ترین کانون های تربیتی مورد توجه و برنامه ریزی دقیق وصریح قرار نگرفته است . اگر نظام آموزش و پرورش ما بخواهد از مسیر آموزش های صرف به سمت تربیت دینی ،اخلاقی و اجتماعی حرکت کند، لازم است بسیاری از اهداف و روشها را تغییر دهد.
بی تردید آموخته های ما با باورها و اعتقادات و در نتیجه ایمان قلبی ما ارتباط نزدیکی دارد ،اما این ارتباط از ابتداتاانتها ، یک رابطه قطعی و ضروری نیست . زیرا بسیارند انسانهایی که دانش فراوان دارند و در خصوص نکته ای به باور اعتقادی نیز رسیده اند ، ولی ایمان و در نتیجه عمل متناسب با آن را ندارند.تعلم وتربیت اساسا از مقوله یادگیری است ، بدین معنا که یک فرایند تربیتی ، صرفا از مسیر ایجاد دانش و مهارت و نیز ایجاد نگرش های مثبت ، در بر گیرنده تغییر رفتار بالفعل یا حتی بالقوه ایجاد می کند. اما این تغییر رفتار ضرورتابه معنای عمل بر مبنای ایمان نیست ، بلکه صرفا می توان آن را درایجاد ، تقویت یا تغییر جهت ایمان و در نتیجه عمل آدمی موثر دانست . یادگیری دینی همان نگرش همراه با معرفت وشناخت است که ایمان و عمل دینی رادر یک فرآیند درونی و نه ضرورتاآموزشی ، تقویت می کند. ایمان و عمل دو شاخصه اصلی دین داری آدمی است .اینجانب معاون پرورشی مجتمع مرصاد در اقدام پژوهی فوق تصمیم گرفتم راهکار های علاقه مند کردن دانش آموزان را به آموزه های دینی مورد بررسی قرار دهم.

منابع :
1- معین ، محمد ،1371، فرهنگ فارسی ، جلد 8 ، تهران ، انتشارات امیرکبیر
2- میالاره ، گاستون ،1375، معنی و حدود علوم تربیتی، جلد 2، ترجمه علی محمد کاردان ، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران
3- عظیمی ، سیروس ، 1369، روان شناسی کودک ، جلد 1، تهران ، انتشارات معرفت
4- سادئی ، علی ، 1374، ویژگی های دبیر دینی مطلوب و نقش او در شکل گیری هویت دینی دانش آموزان ، جلد 2، تهران ، انتشارات تربیت
5- مطهری ، مرتضی ،1367، امدادهای غیبی در زندگی بشر ، تهران ، انتشارات صدرا
6- شعاری نژاد ، علی اکبر ، 1375، مبانی روان شناختی تربیت، جلد 3، تهران ، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
7- داودی ، محمد ، 1384، نقش معلم در تربیت دینی ، جلد 1، قم ، پژوهشکده حوزه و دانشگاه
8- بیابانگرد ، اسماعیل ، 1379، روان شناسی نوجوانان ، چاپ چهارم ، تهران ، انتشارات فرهنگ اسلامی
9- موگهی ، عبدالکریم ، 1380، روشهای تربیت دینی ، ماهنامه فرهنگی یاس ، شماره 8 صفحه 42
10- مظاهری ، حسین ، 1378، تربیت فرزند از نظر اسلام ، قم ، انتشارات روحانی

باسمه تعالی
جمهوری اسلامی ایران
اداره کل آموزش و پرورش استان .
اداره آموزش و پرورش شهرستان .
عنوان اقدام پژوهی :
چگونه توانستم آموزه های دینی را در دانش آموزان …… تقویت نمایم ؟
نام و نام خانوادگی مولف اول/مجری اصلی : .
پست سازمانی : معاون پرورشی
رشته تحصیلی : .
آخرین مدرک تحصیلی : .
دوره تحصیلی : .
سمت فعلی : معاون پرورشی
شماره پرسنلی : .

15


تعداد صفحات : 23 | فرمت فایل : Word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود