آموزش نوین
فعالیتهای آموزشی و پرورشی
فرصت سوزی – دشواری دستیابی به فناوری های راهبردی
به عقیده یک مدرس و پژوهشگر جوان فیزیک ، در عرصه علوم و فناوری های جدید که طی چند دهه آینده تحولات چشمگیری را رقم خواهند زد ، باید با فرصت شناسی و تلاش برای دستیابی هر چه سریع تر به این فن آوری های تعیین کننده از تکرار تجربه امروز در دستیابی به حق برخوردار از فناوری صلح آمیز هسته یی جلوگیری کنیم .
دکتر سید اکبر جعفری ، استادیار فیزیک دانشگاه صنعتی اصفهان و پژهشگر موسسه تحقیقات مواد دانشگاه توکیو در نوشتاری برای سرویس (( پژوهشی )) خبرگزاری دانشجویان ایران ( ایسنا ) ، کوشیده است از دید یک فیزیکدان ماده چگال ، اولویت های علمی کشور را بررسی کرده و به این سوال پاسخ دهد که در شرایط امروز باید در چه زمینه یی از علوم در ایران سرمایه گذاری کرد .
دکتر جعفری در نوشتار خود برای ترسیم دیدگاهش پیرامون ساختارهای دانشگاهی و علمی ، ابتدا کوشیده معانی و مفاهیم مربوط به ساختارهای علمی و دانشگاهی را که به زعم وی تحت تاثیر آنچه توفان های نخبه سازی و نخبه بازی خوانده ، در بخش هایی از جامعه مورد فهم نادرست قرار گرفته ، تشریح کند و در بخش دوم نوشتار ، با مثال هایی نشان دهد که زمینه های بسیار حاصلخیزی از علم وجود دارد که با سرمایه گذاری و طراحی ساختار مناسب می توانیم تولیدات علمی را به پول تبدیل کرده و سود ببریم و لذا علمی داشته باشیم که قادر باشد روی پای خودش بایستد .
وی در پایان به اختصار از دیدی علمی به مباحث کنونی پیرامون فناوری هسته یی اشاره کرده و با تایید بر لزوم زمانشناسی و حفظ فرصتهای علمی ، نسبت به ضرورت جلوگیری از بروز هرگونه چالش مشابه در حیطه ماده چگال ، نانو فناوری و سایر تکنولوژی های جدید در آینده هشدار داده است .
بخش اول : مفاهیم و ساختارهای علمی – دانشگاهی
مرتبه های علمی دانشگاهی با استادیاری شروع می شوند . یک استادیار کسی است که تازه دکتری گرفته ، یعنی لااقل ده سال درس خوانده و با بدون وقفه فرض کردن تحصیلات بایستی حدود سی سال سن داشته باشد . بنابراین یک جوان حدود 30 ساله در کار علم و دانش تازه صفر کیلومتر و کودک محسوب می شود بطور متوسط برای کسی که بطور معقولی اهل تلاش و تحقیق باشد ، هفت ، هشت سال طول می کشد که از استادیاری به دانشیاری ارتقا پیدا کند . هفت ، هشت سال دیگری هم بطور متوسط لازم است که از دانشیاری به استادی ( پروفسور ) ارتقا حاصل شود .
بطور متوسط اوج شکوفایی علمی محققان در این مرحله مرحله ( یعنی 10 ، 15 سال بعد از گرفتن دکتری ) است که با تجربه 10 ، 15 سال تحقیق قادر خواهند بود پروژه های در حد ملی و بین المللی را رهبری و مدیریت کنند . با این مقدمه به توضیح دو نوع ساختار علمی می پردازم .
یک نوع از ساختار دانشگاهی که در اغلب جاهای دنیا متداول است این است که محققان دانشگاهی ، با هر مرتبه علمی از استادیار تا استاد ، از نظر تحقیقاتی مستقل از یکدیگر هستند و هر کدام سه چهار دانشجوی فوق لیسانس و دکتری تحت راهنمایی خود دارند که مسیر خاصی از تحقیق را با کمک یکدیگر دنبال می کنند .
این روش دارای این مزیت است که استاد راهنما به علت کوچک بودن گروهش درگیر مسوولیت های اجرایی نیست و می تواند کمک موثری در راهنمایی دادن به دانشجویانش باشد .
نوع دوم ساختار تحقیقاتی که مثل اعلای آن ژاپن است این است که ساختار مراکز تحقیقاتی و دانشگاه ها بر مبنای واحدی به نام ( پروفسور ) رهبری می کند .
بعد از پروفسور یک دانشیار دست راست وی است . در این ساختار هرمی سپس سه چهار استادیار قرار دارند .
تعدادی هم محقق فوق دکتری بعد از استادیارها قرار می گیرند . قاعده هرم هم مملو از ده تا بیست دانشجوی دکتری و فوق لیسانس است ؛ بنابراین یک پروفسور در ژاپن کارش این است که یک گروه محقق که نوعاً بیست ، اجرایی بسیار سنگینی است . مزیت این روش این است که در قالب یک گروه بیست ، سی نفره می توان دست روی پروژه های حقیقتا بزرگی گذاشت .
در ساختار نوع دوم ، کسی که به عنوان پروفسور رهبری بیست ، سی محقق را به عهده دارد قبل از قاعده هرم شروع می شود طی کرده باشد که این روند اقلا بیست سال طول می کشد .
حال در نظر بگیرید که یک (( موسسه )) نوعی بطور متوسط مشتمل بر پانزده لابراتور از این دست است که هر کدام فرض کنید بطور متوسط 25 عضو دارند . یعنی اینکه هر موسسه بطور متوسط 400 محقق از جوانان بیست و چند ساله فوق لیسانس و دکتری گرفته تا پیرامون پنجاه و چند ساله پروفسور دارد . کمابیش همه اینها هم یک نوعی از سابقه شاگرد اولی یا درخشش علمی از نوع دیگری در زندگی خود داشته اند .
حال ببینیم اداره چنین ساختاری چقدر پول نیاز دارد ؛ اگر فرض کنیم که هر محقق بطور متوسط ماهی نیم میلیون تومان بودجه تحقیقاتی ( به غیر از حقوق ) نیاز دارد – سالی دو سفر خارجی و تعدادی کتاب و نرم افزار و سخت افزار براحتی این میزان پول را خرج می کند – با این حساب می شود ، سالی دو ، سه میلیارد تومان برای فقط یک موسسه .
در چنین ساختاری حدوداً سالی یک (( کشف )) ممکن است رخ دهد ؛ بنابراین ملاحظه می کنید که بستر لازم برای وقوع یک کشف ، یعنی کار علمی درجه یکی که توجهات دانشمندان و محققان سرار دنیا را به خود جلب کند و به زبان کمابیش معقولی در مجله نیچر یا ساینس چاپ شود عبارت است از حدود 400 ، 500 محقق که سالی اقلا سه میلیارد تومان بودجه پژوهشی نیاز دارند ، به اضافه سالی حدود هفت میلیارد تومان حقوق برای زندگی !
این هزینه ثابت سالیانه و جدا از صدها میلیارد تومان پول لازم برای ساختن زیربناهای لازم از ساختمان و کادر اداری گرفته تا یک چهار میلیارد دلاری بسیار ضروری به نام راکتور پراکندگی نوترونی است .
بنابراین ملاحظه می کنید که الان دیگر نوع علم با زمان بوعلی سینا ( حدود هزار سال پیش ) و اینشتین ( حدود صد سال پیش ) خیلی فرق کرده است .
اکنون دیگر یک (( محقق )) ( یعنی کسی که اقلا دارای مدرک دکتری است و در سیستم دانشگاهی یا مراکز تحقیقاتی معتبر فعالیت می کند ، نه فردی در خانه اش پشت اینترنت ! ) به تنهایی نمی تواند کار قابل عرضی انجام دهد که شایسته اسم (( کشف )) باشد ، ولی در سطح جامعه ما هنوز این باور در برخی افراد وجود دارد که هوش و نبوغ یک کودک خردسالی ایرانی بدون صرف یک ریال پول قادر است با تلاش طاقت فرسای پانصد ژاپن و هزینه های میلیارد دلاری تحقیقات آنها برابری کند ! با این اوصاف خودتان حسابش را بکنید چقدر سخیف و قلیل است که در اخبار بخوانیم جوانی راز مدال های اتمی اینشتین را کشف کرد ، یا جوان بیست و چند ساله یی از دانشگاه … همآورد مرحوم پروفسور عبدالسلام است .
متاسفانه برخی از رسانه ها با عمل خود نشان داده شده اند که صلاحیت لازم برای اعلان اخبار علمی پژوهش را ندارند .
بخش دوم : برای کدام علم پول خرج کنیم ؟
مرد بزرگی در تاریخ علم مدرن فیزیک وجود داشت به اسم ریچارد فیلیپ فاینمن که جایزه نوبل فیزیک گرفت . وی در سال 1959 یعنی حدود چهار دهه پیش از اینکه کسی صحبتی از نانو تکنولوژی بکند در افتتاحیه میتینگ سالانه انجمن فیزیک آمریکا سخنرانی ماندگاری کرد که جمله درخشان این سخنرانی که اهالی (( نانو )) نقل می کنند این است : (( Theres Plenty Of Room At The Bottom )) یعنی اون پایین پایین ها ، در ابعاد کوچک ، جای زیادی برای اکتشاف و کاربردهای جدید وجود دارد .
جالب اینجاست که خودش هم ذکر می کند که در سال 2000 وقتی به عقب برمی گردیم تعجب می کنیم که چرا بسیاری از این فعالیت های نانو از سال 1960 شروع نشده اند .
به هر تقدیر شاید بتوان گفت بعد از کشف نانو تیوب های کربنی در اوایل دهه 1990 بود که کم کم به فکر ساختن قطعات کاربردی در مقیاس نانومتری افتادند .
این روزها به هر کنفرانسی در هر جای دنیا که بروید برای گرفتن بودجه به نحوی اسم (( نانو )) را به کنفرانس یا فعالیتهایشان اضافه می کنند . اما براستی این (( نانو )) چیست که همه محققان را به تکاپو واداشته است ؟
آیا (( نانو )) فقط دارای (( تکنولوژی )) است یا ( علم ) هم می تواند از نوع نانو باشد ؟
نانو یک پیشوند است که قبل از مقیاس های زمان و مکان می آید . اگر شما حدود ده تا اتم را کنار هم بچینید طولش حدود یک نانومتر می شود . اگر یک میلیون از این زنجیره های نانومتری را کنار هم بگذارید تازه می شود یک میلی متر ! بنابراین دنیای نانو یعنی دنیایی که اگر یک میلیون برابرش کنیم می شود تازه یک میلی متر .
اما منظوری که محققان نانو در حال حاضر از (( نانو )) دارند واقعاً یک نانومتر نیست ! چون دنیای یک نانومتر ( یعنی ده تا اتم ) چیزی جز دنیای مولکول ها که علم مربوط به آن همین شیمی می باشد نیست . پس منظور محققان از (( نانو )) چیست ؟
عمدتا صحبت از (( علم نانو )) یا (( تکنولوژی نانو )) مربوط به مقیاس طولی حدود صد نانومتر هست ! یعنی به جای ده اتم حدود هزار اتم داریم .
خب حالا ابزارهای این علم چه هستند ؟ اولین ابزار مهم (( نیروی انسانی )) است . بیایید تعارف را کنار بگذاریم و در مقیاس یک مملکت صحبت کنیم . موسسه یی که من الان در ژاپن عضوش هستم حدود 500 محقق ماده چگال دارد . تا جایی که من اطلاع دارم کشور ما در کل کمتر از 100 محقق ماده چگال نظری و تجربی دارد . یعنی تعداد کل محققان ماده چگال مملکت ما کمتر از یک پنجم فقط یک موسسه ژاپنی است ! دومین ابزار مهم (( پول )) است که در این باب شما را فقط به مصابحه های استاد منصوری ارجاع می دهم :
ابزار سوم این علم که با پول قابل تهیه است حدود چند صد هزار دستگاه کامپیوتر است ( یعنی حدود صد میلیون دلار که گمان می کنم پول نفت یک روز ما در همین حدود باشد . )
برای محاسبات کاملا کوانتومی مربوط به حدود 10 اتم ( مثلا ابر رساناهای دمای بالا که حدود 10 اتم در هر سلول واحد بلوری دارند ) در مدت زمان معقولی قدرت محاسباتی مورد نیاز معادل حدود هزار کامپیوتر است ( الان خوشه های 512 تایی و 1024 تایی کامپیوترها متداول هستند . )
حال اگر به جای 10 اتم بخاوهیم با هزار اتم محاسبه کنیم ، طبیعی است که تعداد کامپیوترها را نیز باید صد برابر کنیم ! یعنی 100 هزار تا کامپیوتر نیاز داریم .
این از محاسبات مربوط به این علم نانو .
خب حالا ابزارهای مربوط به آزمایش های مقیاس نانو چه چیزهایی هستند ؟
گرانترین ابزار علمی که هر کشور یک دستگاه از آن را لازم دارد یک راکتور نوترونی است .
این تنها بخش میلیارد دلاری علم است که مختص علم نانو هم نیست و برای تمام شاخه های علم نوترون ها اساسی ترین کاوه های ماده در هر فاز و در هر مقیاس طولی هستند .
از این بخش بسیار گران که بگذریم خوشبختانه تکنیک هایی که در حال حاضر برای درست کردن ذرات نانو استفاده می شوند ، تکنیک های ارزان و دسترسی پذیر شیمی و فیزیک هستند و نوعاً از میلیون دلار ( میلیارد تومان ) فراتر نمی رود .
خب حالا فرض کنیم که این ادوات هم فراهم شد . حالا با این ادوات چه کار کنیم ؟ در مقیاس نانومتر ( به عبارت دقیقتر از یک تا چند صد نانومتر ) دو جنس از ماده جا می گیرند . یکی ماده سخت ( مثل سرامیک و فلز و عایق و نیمه رسانا و ابررسانا و … ) و دیگری ماده نرم ( مثل ماده بیولوژیک . )
به عنوان مثالی از تحقیقات نانومتری در ماده بیولوژیم ، یکی از راستاهای بسیار هیجان انگیز که محققان نانو صحبتش را می کنند و خیلی هم انسانی است ، مساله درمان سرطان است .
در روش های رایج مثل شیمی درمانی به این دلیل که دارو علاوه بر سلول سرطانی به سلول های سالم هم می رسد ، سیستم دفاعی بدن نهایتا از بین می رود و ممکن است بیمار سرطانی از یک سرماخوردگی بمیرد ! بنابراین یک مساله اصلی در درمان عبارت است از مساله تحویل دارو به سلول ها ؛ به این ترتیب که داروی مورد نیاز برای نابودی سلول سرطانی را روی ذرات نانومتری سوار کنند و ذره نانو را با کنترل بهتر و البته محافظت مناسب از دارو تا خود سلول سرطانی برسانند ، به نحوی که فقط سلول سرطانی نابود شده و از عوارض جانبی کاسته شود .
گذشته از جنبه انسانی قضیه درمان سرطان ، بیایید یک محاسبه سرانگشتی بکنیم : سالیانه حدود یک میلیون نفر از سرطان می میرند . اگر فرض کنیم که کشوری با سرمایه گذاری در این باب بتواند سالیانه 10 درصد این رقم یعنی صد هزار نفر را درمان کند و پولی که از درمان هر شخص عاید می شود ده هزار دلار ( هشت میلیون تومان باشد ) سالی 800 میلیارد تومان می شود ! یعنی احتمالاً تمام پولی که خرج علم نانو شده از همین درآمد درمان سرطان در عرض چند سال باز می گردد .
یک زمینه بسیار شگفت انگیز دیگر در دنیای نانو (( نانو الکترونیک )) است . در حال حاضر خانه یی در ایران پیدا نمی شود که چند نوع وسیله مبتنی بر مدار مجتمع ( رایانه ، تلویزیون ، تلفن و … ) وجود نداشته باشد .
اگر بشود در الکترونیک مبتنی بر نانومتر به تکنولوژی و علم مربوطه دست پیدا کرد قدرت اقتصادی ناشی از این ثروت عظیم از هر نوع قدرت و تکنولوژی هسته یی و غیره برتر خواهد بود .
آسیب شناسی نانو
آبادی نانو هم ممکن است با کاربردهای ناصحیح این دانش عظیم که در قرن 21 به روی ما باز خواهد شد آلوده شده و بعدها سازمان هایی به وجود بیایند که دسترسی دیگران به این علم و تکنولوژی را مشکل کنند . حتی اگر کاربردهای نادرست هم مد نظر نباشد . بیایید بازاری به این مساله نگاه کنیم : یک عده یی از حالا برای نیم قرن بعد در حال سرمایه گذاری هستند و طبیعتا دوست دارند فردا که این علوم به ثروت تبدیل می شوند بازار دست آنها باشد ، طبیعی است که حتی اگر مبارزه واقعی با مقاصد غیر صلح آمیز هم مد نظر اینها نباشد از این امر به عنوان دستاویزی برای حفظ بازار فروش تکنولوژی خود استفاده می کنند .
در اینجا بد نیست از یک دید کاملا غیر سیاسی به نکته یی که این روزها از دید خیلی ها پنهان مانده نگاه کنیم و مقایسه یی بین وضعیت ماده هسته یی در نیم قرن پیش و ماده نانو در عصر حاضر بکنیم .
نیمه دوم سالهای 1930 که امریکایی ها با مشارکت دانشمندان درجه یک خود پروژه اتمی را آغاز و اجرا کردند ، بسیاری که با اهمیت این فناوری آشنایی داشتند به فکر استفاده صلح آمیز از این انرژی بودند .
دو همسایه اون ورتر از ما در هند دانشمندی بود به اسم پروفسور بابا که سالهای 1940 با نفوذ تاتا به اصحاب قدرت وصل شد و مورد اعتماد قرار گرفت .
پروفسور بابا بیشتر از نیم قرن پیش که سازمان های ناظر و محدود کننده به شکل فعلی وجود نداشتند اهمیت انرژی هسته یی را برای سیاسیون جا انداخت و اکنون مرکز تحقیقات اتمی بابا در بمبئی علی رغم تحریم های امریکا صاحب چرخه کامل سوخت به اضافه محصولات جانبی است که به کشورهای همسایه هم صادر می کنند !
از این دیگاه شاید قسمت اعظمی از مشکلات هسته یی فعلی ما ریشه در فرصت سوزی های پدربزرگهای ما داشته باشد .
هیچ شکی نیست که نوه های ما ترجیح خواهند داد ک هبا کامپیوتر کوانتومی کار کنند و لب تاپشان را تا کنند و در جیب بگذارند تا اینکه 4 کیلوگرم آهن با خود حمل کنند .
محصولات ناشی از علم و سپس تکنولوژی مقیاس نانومتر تحولی در زندگی بشر خواهد داد که شاید بتوان انقلاب دیجیتالی دوم به آن گفت .
امیدوارم در مورد علوم و تکنولوژی های جدیدی که نیم قرن بعد قرار است همه ما را مبهوت کنند با عمل درست امروز خود از صاحبان تکنولوژی باشیم
+ نوشته شده در دوشنبه چهارم اردیبهشت 1385ساعت 5:24 توسط محمد حسین مسلمان | نظر بدهید
در باره نرم افزار winamp
نرم افزار winamp را از رایانه خود پاک کنید .
به دنبال بروز مشکلات امنیتی در نرم افزار محبوب winamp کارشناسان پیش بینی می کنند که این نرم افزار به زودی بخش عظمیمی از مخاطبان خود را از دست خواهد داد .
گزارش های رسیده نشان می دهد ، برخی هکرها موفق شده اند با استفاده از نقص هایی که در نرم افزار winamp وجود دارد ، وارد رایانه شخصی کاربران شوند و به اطلاعات آنها آسیب وارد کنند .
برخی شرکتهای امنیتی هشدار داده اند ، با توجه به اینکه نرم افزار winamp نسبت به zero-day بسیار آسیب پذیر است ، استفاده از آن توسط کاربران می تواند مشکلات قابل ملاحظه ای را به وجود آورد .
در حالیکه هنوز هیچ وصله ای برای رفع این مشکل عرضه نشده ، کارشناسان یک شرکت دانمارکی اعلام کرده اند که حفره امنیتی نسخه 12 / 5 نرم افزار winamp بسیار مشکل آفرین و خطرناک است .
این طور که اعلام شده ، از طریق این حفره امنیتی ، هکرها می توانند کنترل کامل رایانه شخصی کاربران را در دست بگیرند و ویروس های مخرب را بر روی آنها بارگذاری کنند . زمانی که winamp در حال پخش موسیقی های بارگذاری شده از اینترنت است ، هکرها به آسانی می توانند تمام فعالیت های خرابکارانه خود را انجام دهند .
+ نوشته شده در چهارشنبه سوم اسفند 1384ساعت 17:0 توسط محمد حسین مسلمان | نظر بدهید
اینترنت و تلویزیون
علاقه مردم به اینترنت و تلویزیون یکسان است .
نتایج حاصل از بررسی های یک شرکت آمریکایی نشان داده ، مدت زمان استفاده از اینترنت توسط اقشار مختلف جامعه با مدت زمانی که آنها برای تماشای تلویزیون صرف می کنند ، برابر است .
افرادی که در این مطالعات شرکت کرده بودند به طور متوسط هفته ای 14 ساعت برای استفاده از اینترنت زمان صرف می کرده اند که این رقم با مدت زمان سپری شده برای تماشای تلویزیون توسط آنها برابر بوده است .
در این میان گفته می شود ، حتی افرادی که به صورت خیلی جدی روزنامه و نشریات مختلف را دنبال می کردند برای تماشای تلویزیون و یا استفاده از اینترنت زمان بیشتری می گذاشته اند .
کارشناسان بر این باورند ، با افزایش میزان محبوبیت اینترنت در بین کاربران ، شرکت های عرضه کننده خدمات تلویزیونی و مطبوعاتی باید بیشتر احساس خطر کنند و بر این اساس مجبورند که هر چه سریع تر خدمات آنلاین نیز ارائه دهند .
کارشناسان پیش بینی می کنند که تا مدتی دیگر اینترنت به طور کامل جای رسانه هایی مثل رادیو ، مجلات و کتاب ها را خواهد گرفت .
طبق آمارهای منتشر شده ، 37 درصد کسانی که از اینترنت استفاده می کنند اعلام کرده اند که به خاطر فعالیت های آنلاین خود کمتر از گذشته کتاب و مجلات مختلف را مطالعه می کنند .
+ نوشته شده در سه شنبه دوم اسفند 1384ساعت 3:35 توسط محمد حسین مسلمان | نظر بدهید
پارک های فناوری و شکاف توسعه
اصطلاح جنبش نرم افزاری پس از 25 سال در حالی مطرح می شود که سزعت تولید و تکثیر علوم در جهان از 5 سال به 12 ماه کاهش یاقته است .
در دهه 70 و 80 میلادی سرعت تحولات و اختراعات و عمر تکنولوژی ها بطور متوسط 3 و 5 سال ذکر می شد و به این معنی بود که تاریخ مصرف هر تکنولوژی و تاریخ ظهور تکنولوژی جدید دیگری موکل به 3 تا 5 سال زمان است .
اما با ورود به قرن جدید و گذر از عصر ارتباطات و ورود به آستانه (( عصر اطلاعات )) شاهد تغیر و تحولات سریع تکنولوژی در همه رشته ها هستیم . این تحولات مرهون 15 و 16 میلادی به بعد و قبل از آن ظهور عصر رنسانس است .
آنچه هم اکنون تحت عنوان جنبش نرم افزاری به آن اشاره داریم دارای 2 زمینه نظری و کابردی است ، به این معنا که آنچه در تحقیقات به آن دست می یابیم توسط ساختارهای اداری ، صنعتی ، علمی و فنی به کار گرفته شود و به قول معروف تحقیقات در کتابخانه خاک نخورد .
با نگاهی به تاریخ جنبش نرم افزاری به آن اشاره داریم دارای 2 زمینه نظری و کاربردی است ، به این معنا که آنچه در تحقیقات به آن دست می یابیم توسط ساختارهای ادارای ، صنعتی ، علمی و فنی به کار گرفته شود و به قول معروف تحقیقات در کتابخانه خاک نخورد .
با نگاهی به تاریخ ((اقصاد اجتماعی )) سایر کشور های جهان در می یابیم که کشور هایی همچون ((ژاپن )) با طرح موضوع ((نوستتی )) ، چین با طرح ((توسعه به شیوه چینی )) ، کره یی ها با طرح موضوع (( بو می کردن صنایع )) در دهه های مختلف به نحوی به سمت جنبش نرم افزاری حرکت کرده اند . پس جنبش نرم افزاری شامل حرکتی هماهنگ و یکسو در یک کشور است که بر اساس آن در سایه تحقیق و توسعه توسط نیروهای متخصص بومی و خودی علاوه بر سرعت بخشیدن به اختراعات و اکتشافات علمی به نحوی یک کشور ار لحاظ تولیدات علمی هم خودکفا شود و هم جایگاه جهانی به دست آورد ، اما سوال مهم این است که چگونه و چطور ؟
واقعیت این است دستیابی به جنش نرم افزاری به معنای واقعی نیازمند پیش شرط هایی همچون عزم ملی ، نیروی انسانی دلسوز و با انگیزه ، ساختارهای منسجم و منظم اقتصادی ، سیاسی وضع اجتماعی ، جسارت علمی و حمایت دولت است که مجموع این ویژگی ها کشورها را در دستیابی به این هدف یاری می کند .
جنش نرم افزاری از گذشته تاکنون
کشورهای شمال مدت طولانی است که بحث تولید علم و آگاهی و محوریت بخشیدن به پژوهش و ایجاد جامعه دانایی را در دستور کار خود قرار داده اند . با نگاهی به تاریخ یکصد ساله توسعه و پیشرفت در کشورهای صنعتی درمی یابیم که موضع پژوهش و ایجاد مراکز و موسساتی که به امر توسعه و پژوهش می پردازند در کانون توجه کشورهای شمال قرار دارد .
در واقع از دهه 80 میلادی کشورهای صنعتی به جای صف آرایی در برابر پیشرفتهای یکدیگر ، به صف آرایی در مراکز علمی تحقیقاتی و پژوهشی پرداختند و آرام و پیوسته اما با حساب وکتاب روشن و اتخاذ راهبردهای مشخص برای ارتقا و پیشرفت در دنیای امروز بستر سازی کردند .
تفکر تاسیس و راه اندازی موسسه های تحقیق و توسعه (R&D ) برمی گردد به سال 1790 میلادی در فرانسه که هدف از آن تحقیق پیرامون فناوری توپخانه و تبیین سیاست دولت انقلابی آن دوره بود ، برآیند تحقیقات این موسسه نهایتا پس از سالها منجر به کشف و اختراع فناوری توپخانه برای انقلابیون شد .
اما در قرن 19 میلادی توجه به تحقیق و توسعه و تولید فناوری به سمت ابتکارات و اختراعات فردی سوق یافت و دانشمندانی نظیر کلوین ، ساموئل مورس و گراهام بل در این زمینه اختراعات و اکتشافات بسیاری را ثبت کردند .
شاید بتوان گفت که نخستین تفکر سازمان یافته برای ایجاد موسسات تحقیق و توسعه توسط آلمانی ها شکل گرفت و به دنبال آن در ابتدای قرن بیستم با ایجاد موسسه (( کایزر ویلهام )) توانستند توسعه خود را در صنایع آن روز تحکیم کرده و در طول دو جنگ جهانی اول و دوم ، قدرت خود را بر دیگر رقبا تحمیل کنند .
این موسسه پس از 1948 منحل و در قالب موسسه (( ماکس پلانک )) شکل گرفت و در حال حاظر این موسسه بیش از 75 مرکز تحقیقاتی را مدیریت می کند و بیش از 15 نفر از نوبلیست های جهان در این موسسه کار می کنند و 10 نفر از دانشمندان این موسسه از 1984 به بعد برنده جایزه نوبل شده اند .
همزمان با حرکت آلمان در زمینه ایجاد مراکز تحقیقت و توسعه در دهه دوم قرن بیستم ، کشورهایی همچون آمریکا ، فرانسه و انگلستان به این حرکت پیوستند و ایجاد این گونه موسسات را در دستور کار خود قرار دادند .
ظهور پارکهای فناوری نقطه اوج تحقیقات علمی
در 2 دهه اجیر حرکت جدیدی در کشورهای شمال به دنبال ایجاد موسسات (( RSD )) شکل گرفت که همان ایجاد شهرک ها و پارکهای تحقیقاتی است ؛ این پارک های تحقیقاتی در واقع حکم نوعی (( انکوباتور )) هستند که ایده های نو ظهور را در خود رشد می دهند و زمینه تبدیل فکر و ایده را به تکنولوژی و محصول فراهم می کنند .
نکته مهم در این خصوص این است که در کشورهای صنعتی علی رغم وجود منیم های تجارت آزاد و نظام سرمایه داری اداره 30 تا 50 درصد از مراکز تحقیق و توسعه بر عهده دولت است و دلیل آن هم احاطه و اشراف بر تحقیقات و کنترل بیش از پیش بر اختراعات است .
هم اکنون از مجموع بودجه های تحقیقاتی مصروف در سطح دنیا رقمی در حدود 96 درصد به کشورهای شمال می رسد و تنها 4 درصد از این بودجه در کشورهای جنوب هزینه می شود .
عدم وجود انگیزهای مادی و ظهور شکاف توسعه و تحقیق
کمرنگ شدن انگیزه های مادی در زمینه پژوهش و توسعه در کشورهای جنوب سبب شده که در دهه 90 و سال 2000 بیش از 300 هزار اختراع به همراه مخترعان آن از کشورهای جنوب به شمال مهاجرت کنند .
(( اصولا یکی از دلایل فرار مغزها پدیده یی به نام شکاف توسعه است ؛ به این معنی که به رغم وجود مراکز تحقیقاتی در کشورهای جنوب ارتباط محکمی میان این مراکز و بخش صنعت وجود ندارد و البته دلیل مهمتر دیگر هم عدم اعتیار بخشیدن به مخترعان ، عدم توجه به نیازهای مادی آنان و عدم وجود انگیزه های مادی و معنوی برای کار در این موسسات تحقیقاتی است ، در واقع یکی از علل این پدیده عدم وجود جایگاه و پایگاه مشخص برای تحقیق و توسعه در این گونه کشورها است . ))
یکی دیگر از علل عمیقتر شدن شکاف توسعه در کشورهای جنوب بحث عدم باور به (( پژوهش )) و تکیه بر تجربه گرایی محض در امر سیاستگذاری و عملیاتی کردن برنامه ها است که نتیجه آن در 3 دهه اخیر عدم تحقیق فرهنگ پژوهش و نبود یک سیستم نظارتی کارآمد و ظهور (( توسعه نافص )) است .
کشورهای توسعه یافته به منظور رفع این مشکل از 2 دهه قبل سیستم های نظارتی را به منظور جلوگیری از موازی کاری ـ تداخل در پژوهش ها ، کارآمد ساختن و ایجاد رابطه محکم میان پژوهش و توسعه تشکیل داده اند .
برای نخستین مرتبه در آسیا پیشتاز شکل گیری این گونه سیستم های نظارتی چنین ، هنگ کنگ ، سنگاپور ، کره و تایوان بوده اند که عملاً از هرز رفتن منابع و نیروهای خود جلوگیری کرده اند .
از 1984 به این سو در کشور چین 200 مرکز برجسته و نخبه تحقیقاتی شکل گرفته که با به کارگیری سیستم های نظارتی هر 3 سال یک بار مراکز تحقیقاتی خود را تحت نظارت و ارزیابی قرار می دهند ، تا چنانچه از کارایی و کیفیت لازم برخوردار نبودند و نتوانستند پیوند میان تحقیق و بیان های واقعی جامعه را فراهم کنند ، تعطیل شوند .
به هر صورت آنچه سبب عدم دستیابی به جنبش نرم افزاری می شود ؛ حلقه مفقوده یی به نام عدم وجود (( انگیزه های مادی )) در محققان و پژوهشگران است .
مادامی که بر اساس تئوری مازلو (( نیازهای اولیه )) نیروی انسانی در سازمان تامین و تکمیل نشده ؛ دستیابی به اهداف یا همان نیازهای ثانویه جامعه امکان پذیر نیست .
+ نوشته شده در دوشنبه نوزدهم دی 1384ساعت 6:49 توسط محمد حسین مسلمان | نظر بدهید
مدرسه ی هوشمند
مدرسه ی هوشمند
با گسترش فناوری های ارتباطی و توسعه امکانات تکنولوژیکی در عرصه ارتباط ، تمام سازمانی خود را به سمت مکانیزه کردن سوق دهند تا از این طریق بر سرعت و دقت انجام کارها افزوده و احتمال خطا توسط نیروی انسانی را کاهش دهند .
نظام آموزش و پرورش نیز به نوبه خود با وارد کردن فناوری های ارتباطی در این عرصه تلاش کرده تا حداکثر بهره برداری را از این دستاورد بشری داشته باشد . مدارس هوشمند در دنیا حاصل به کارگیری از این امکانات است . کشور مالزی در سال 1998 برای اولین بار به عنوان نخستین کشوری بود که مدارس هوشمند را در نظام آموزش و پرورش راه اندازی کرد و با ارایه الگوی موفق توانست تجربه خود را به سایر کشورها نیز منتقل کند و امروزه علاوه بر مالزی دیگر کشورها نیز برای هوشمند کردن مدارس خود اقدام کرده اند که بطور مثال می توان از فرانسه به عنوان کشوری موفق در این عرصه نام برد .
شورای عالی آموزش و پرورش کشورمان نیز در سال 1380 موضوع مدارس هوشمند را برای نخستین بار مطرح کرد که با تایید و تصویب این شورا مقرر گردید از سال 81 این مدارس راه اندازی شوند اما به دلایلی کار متوقف شد تا اینکه با تامین اعتبار و تصویب مجدد مقرر شده است که در سال تحصیلی جدید طرح مدارس هوشمند در 4 دبیرستان شهر تهران به اجرا گذاشته شود . لذا به همین دلیل ضمن تبیین این موضوع به اهداف و موانع آن اشاره خواهیم داشت .
تعریف مدرسه هوشمند
مدرسه هوشمند مدرسه یی است که علاوه بر استفاده از امکانات فیزیکی مدرسه و برنامه هایی مانند سایر مدارس تلاش دارد تا با تجهیز به امکانات رایانه یی و فناوری های مربوطه کنترل و مدیریت خود را بر این اساس مبتنی کند و محتوای اکثر دورس را الکترونیکی کرده و ارزشیابی و نظارت سیستم را هوشمند گرداند . در اینگونه مدارس سیستم بر روی کامپیوتر مرکزی مدرسه نصب می شود و با اتصال به تعداد زیادی از خطوط تلفن در طول شبانه روز آماده ارایه خدمات است . این سیستم امکانی را فراهم می آورد تا دانش آموزان ، اولیا و معلمین و کادر مدرسه در تعامل همیشگی و پویا برنامه خود را به پیش برند . امکان اطلاع رسانی صوتی و تصویری ، ارتباط با مربیان ، ارایه انتقادات و پیشنهادات ، پرسش و پاسخ و سایر موارد ضروری از جمله کارکردهای مدارس هوشمند است . در این مدارس دانش آموزان با داشتن یک کامپیوتر در منزل همیشه با سیستم مدرسه خود در ارتباط خواهند بود لذا می توان گفت مدارس هوشمند هیچ وقت تعطیل نخواهد بود . البته لازم است این نکته یادآوری شود که مدارس هوشمند بستر لازم برای مدارس مجازی نیز فراهم شود . از جمله مهمترین ویژگی های مدارس هوشمند این است که دانش آموزان با تفکر مستقل و ابراز خلاقیت توانمندی خود را به کار می گیرند و فضای حاکم موجب به کارگیری توانمندی های مربیان ، معلمان و اولیا برای تقویت آموزش و پرورش می گردد و بطور کلی محیط مدرسه مشوق یادگیری و باعث ایجاد انگیزه و رغبت در مجموعه می شود .
مهمترین اهداف مدارس هوشمند
افزایش مشارکت عناصر مرتبط با سیستم مدرسه بویژه اولیا ، مربیان و دانش آموزان و فراهم کردن امکان تعادل بیشتر آنان با یکدیگر مهمترین هدف یک مدرسه هوشمند است . از طرفی دانش آموزان در چنین مدرسه یی با فناوری الکترونیکی آشنا می شوند و توانمندی فردی خود را از این طریق افزایش می دهند . رشد همه جانبه در این سیستم یکی دیگر از اهداف مورد نظر است چرا که با تسلط به تمام مجموعه و بازخودگیری از روند پیشرفت توسط دانش آموزان آنان بخوبی نقاط قوت و ضعف خود را تشخیص می دهند و به یاری سیستم برای رفع آن تلاش می کنند . ایجاد تنوع و خارج شدن از شیوه یکنواخت و سنتی آموزشی از جمله اهدافی است که در صورت اجرای دقیق طرح می تواند بازده کاری را در مدرسه افزایش دهد .
دانش آموز در این سیستم با اهمیت زمان آشنا شده و بخوبی می آموزند که چگونه می توان در کمترین زمان به خواسته ها و نیازهای خود از طریق استفاده از فناوری ارتباطی نایل آمد .
موانع موجود بر سر راه مدارس هوشمند
اولین و شاید بزرگترین مانع در مسیر طرح مدارس هوشمند باورهای فرهنگی جامعه ما بویژه اولیای دانش آموزان است . هنوز با توجه به گذشت چندین دهه از تولید اینگونه فناوری ها متاسفانه فرهنگ استفاده از آن چندان رونق نیافته و مقاومت های زیادی در این مسیر وجود دارد و در بسیاری از خانواده ها تلقی نادرستی از این مقوله موجب شده تا این تکنولوژی به عنوان یک نامحرم فرض شود و از ورود تجهیزات الکترونیکی به منزل خودداری شود لذا فرزندان چنین خانواده یی سخت با مشکل مواجه خواهند شد .
متاسفانه علی رغم پیشرفت قابل توجه این علم در دنیا به دلایل محدودی هنوز شبکه های ارتباطی کشور بسیار نامناسب است و برقراری تعاملات اینترنتی مخابراتی چندان آسان نیست . خطوط عادی تلفن جوابگوی نیازمندان نبوده و اخلال در این سیستم انگیزه کاری را از افراد سلب می کند ، بنابراین مسوولان مربوطه می بایست چاره یی اساسی برای رفع این معضل بیندیشند .
مشکل اقتصادی بسیاری از خانواده ها برای تامین حداقل یک دستگاه کامپیوتر یکی از مهمترین موانع موجود در مسیر موفقیت مدارس هوشمند است و این مساله زمانی بیشتر محسوس خواهد بود که مدارس هوشمند در مناطق مختلف تعمیم داده شود حتی در حال حاضر درصد قابل توجهی از دانش آموزان مناطق برخوردار نیز امکان تهیه کامپیوتر در منزل را ندارند .
+ نوشته شده در دوشنبه دوازدهم دی 1384ساعت 21:46 توسط محمد حسین مسلمان | نظر بدهید
تبحر در فناوری اطلاعات
تبحر در فناوری اطلاعات
اگر بر مبنای میزان تلاش های به عمل آمده قضاوت کنیم، بسیاری از طرف های علاقه مند، این اندیشه را می پذیرند که دانش فناوری اطلاعات و آشنایی با آن برای شهروندان اهمیت دارند. در امر تدوین استانداردهای تحصیلی، کارهای بسیاری انجام گرفته و جماعات مختلفی (مثل دانش آموزان دبیرستانی، معلمان و همه ی شهروندان) را باید درباره ی آن ها پاسخگو و مسئول دانست؛ این استانداردها شامل استانداردهای تحصیل فناوری، علوم و ریاضیات اند و به وسیله ی سازمان های مختلفی طراحی شده اند. در برخی موارد، مدل هایی برای برنامه های درسی، و نیز یک میزبان برای درس های سطح دانشگاهی، که بر سواد فناوری اطلاعات تکیه می کنند، تدوین شده اند. دبیرستان های حرفه ای و دانشسراهای عالی دوساله برنامه هایی تدوین کرده اند که مهارت های فناورانه مرتبط با کار را عرضه می کنند، و گروهی از مراکز تحصیل مستمر (چه آن هایی که بخشی از سازمان آموزش گیرنده هستند و چه آن هایی که به سازمان های دیگر آموزش می دهند) تامین مالی مربوط به کارکنان خود را از شرکت ها دریافت می کرده اند.
در این پیوست به فلسفه، استانداردها، برنامه های درسی، و دیگر حوزه هایی پرداخته می شود که موجب شده اند این اقدامات تحصیلی هویت و/ یا ابزار مهمی را- برای غیرمتخصصان- در دنیای حاضر پدید آورند.
ب1. استانداردها
شاید اولین نوع استاندارد تحصیلی، استانداردی از نوع رفتاری، و برمبنای این نظریه بود که دانش آ موزان مطابق با یک استاندارد مشخص شده رفتار خواهند کرد، و نیز این که منظور از تحصیل، واداشتن دانش آموزان به رفتارکردن با چنین شیوه و استاندارد ی است. بسیاری از استانداردهای مهارتی مبتنی بر محل کار، منعکس کننده ی فلسفه ی رفتاری مشابهی از حیث روانشناسی و آموزش و پرورش هستند.
استانداردهای محتوا، منعکس کننده ی فلسفه ی آموزشی "بازگویی دانش"[1] هستند و بیش از همه رایج اند. در این نگرش، دانش آموز یک "لوح نانوشته" است که دانش مناسب را می توان بر روی آن نوشت. هدف از آموزش، انتقال دانش از معلم (یا متن درسی) به دانش آموز می باشد، و توانایی پاسخ دادن به سوالات خاص، شرایط اصلی برای دانش آموزان فارغ التحصیل است.
استانداردهای شناختی[2] منعکس کننده ی فلسفه ی آموزشی ساختارگراتری هستند: دانش آموز خودش، شاید با تربیت یا راهنمایی معلم، دانش را می سازد. با انجام این کار، دانش آموز قادر است بستر مناسب برای دانش جدید را فراهم آورد و بدین ترتیب می تواند به شیوه ی بسیار مطمئن تری "مالکیت" آن دانش را در اختیار گیرد. (بخش عمده ای از آنچه که این گزارش با عنوان قابلیت های فکری به توصیف آن ها می پردازد نیز ریشه در نگرش ساختارگرا به آموزش دارند).
استانداردها غالباً بیش از برنامه های آموزشی، به سنجش و ارزیابی گره خورده اند. از آنجا که عمده ی سنجش های معمول بر ایجاد یک مهارت، یا بر رویکرد آموزشی "بازگویی دانش" تاکید دارند، آموزشی که در فرض به تحقق استانداردهای شناختی می پردازد، چه بسا در عمل از آموزش ساختارگرا کاملاً دور باشد. هر چند مجموعه ی مشخصی از استانداردهای تحصیلی، لزوماً به معنای شکلی از آموزش نیست، اما شکل آموزش واقعاً بر اجرای این استانداردها اثر دارد.
آغاز دوره ی جدید استانداردهای تحصیلی را می توان به زمان انتشار کتاب "ملت در معرض خطر"[3] درسال 1983 منتسب کرد. در این کتاب آمده است: "بنیادهای تحصیلی در جامعه ی ما در حال حاضر بر اثر موج فزاینده ی میانمایگی[4]، که آینده ی ما را چه به عنوان یک ملت و چه به عنوان افراد معمولی تهدید می کند، فرسوده شده اند…" گفته می شود که ارزش این گزارش، به دلیل تشخیص نقص درمیزان آمادگی دانش آموزان ایالات متحده در حوزه ی ریاضیات وعلوم است. از زمان انتشار این گزارش، برای تدوین استانداردهایی چه در حوزه ی علمی- پژوهشی و چه در حوزه ی حرفه ای (صنعت)، اقداماتی انجام شده است.
در حوزه ی حرفه ای و صنعتی، در سال1987 در کتاب "نیروی کار 2000" پیش بینی شده بود که کمبود نیروی کار ماهر، در صورتی که برای آن چاره اندیشی نشود، مانع رشد اقتصادی امریکا خواهد شد[5]. در سال 1990، در گزارش "کمیسیون مهارت های نیروی کار امریکا" به روشنی خواسته شده بود که استانداردهای مهارتی شغلی و علمی – پژوهشی تعیین شوند؛ در این گزارش هشدار داده شده بود که در غیر این صورت، بخش عمده ی نیروی کار همچنان شاهد کاهش درآمد واقعی خود خواهند بود[6]. در سال 1991 "کمیسیون دستیابی به مهارت های لازم" (اسکانز)[7] (زیرنظر وزیر کار ایالات متحده) گزارش "آنچه بازار کار از مدارس می طلبد"[8] را منتشر کرد، که مبنایی بود برای بحث درباره ی استانداردهای لازم به منظور اطمینان از آمادگی دانش آموزان برای ورود به محیط کار (چه این که دوره ی دانش آموزی با فراغت از تحصیلات دبیرستانی به پایان برسد و چه تا پایان مقطع دکتری تخصصی به طول انجامد).
"هیئت استانداردهای مهارتی کشور" (ان اس اس بی) در سال 1994، به موجب "قانون استانداردهای مهارتی کشور" (مصوب 1994) تشکیل شد تا به سازمان های صنعتی داوطلب در تعیین استاندارد های 12 ]رشته از[ صنعت و 4 حرفه ی متداخل که کل اقتصاد ]کشور[ را دربرمی گیرند، کمک کند. حتی پیش از ایجاد "ان اس اس بی" وزارت کار و وزارت آموزش و پرورش ایالات متحده برای تدوین استانداردها در حوزه های مختلفی مثل صنعت خرده فروشی، فلز کاری، طراحی به کمک رایانه و تولید به کمک رایانه، مهمانداری و گردشگری، و حتی لباسشویان صنعتی، با چندین گروه قراردادهایی بستند.
قضاوت نهایی درباره ی اقدامات "ان اس اس بی" سال ها بعد امکان پذیر است، زیرا در اکثر مشاغل موجود در بیش تر حوزه های 16گانه ای که "ان اس اس بی" مشخص کرده، هنوز هیچ سنجشی انجام نشده. اما برخی از صنایع آغاز به انتشار استانداردها برای مشاغل منتخب- معمولاً در سطوح مقدماتی- در حوزه ی کاری خود کرده اند. راهبرد "ان اس اس بی" آن است که هر فرد، دارای گواهینامه ی "مهارت های هسته + یک" باشد. مهارت های هسته در همه ی بخش خصوصی مشترک است واحتمالاً بیانگر دانش فنی محیط کار، که به وسیله ی کمیسیون "اسکانز" تعریف شده، می باشد. در عرصه ی علمی- پژوهشی "شورای ملی معلمان ریاضی" (ان سی تی ام)[9] نخستین مجموعه ی استانداردهای ملی مضامین ریاضی برای آموزش پیش دبستانی تا متوسطه- "استانداردهای برنامه ی درسی و ارزشیابی برای ریاضیات مدارس[10]" – را در سال 1989، و نیز استانداردهای حرفه ای برای تدریس ریاضی" (1991)[11] و "استاندارد های سنجش ریاضی مدارس" (1995)[12] را منتشر کرد. در سال 1989 نیز "انجمن پیشبرد علوم امریکا" از طریق برنامه ای با نام "پروژه ی 2061"، "علم برای همه ی امریکاییان"[13] را منتشر کرد، که در آن به تعریف سواد علمی برای همه ی دانش آ موختگان دوره ی دبیرستان پرداخته شده بود. در سال 1993، "پروژه ی 2061" یک سند محتوایی با عنوان "معیارهای سواد علمی" منتشر کرد[14]. "شورای ملی پژوهش" با ژرف نگری در باب محتوای علمی مناسب برای تحصیلات پیش دانشگاهی، در سال 1996 "استانداردهای ملی آموزش علوم"[15] را منتشر کرد. در ادامه ی دوره ی جدید اصلاحات، "انجمن بین المللی آموزش فناوری" در سال 1999 استانداردهای فناوری برای تحصیلات کودکستانی تا متوسطه را منتشر خواهد کرد.
بعلاوه، ایالت ها نیز در پی تدوین استانداردهای علمی- پژوهشی خاص خود برای تحصیلات دبیرستانی بوده اند، هر چند هنوز دراین باره که یک استاندارد مناسب چه شرایطی دارد، اختلاف نظر بسیار وجود دارد. "فدراسیون معلمان امریکا"، "شورای تحصیلات پایه" و "بنیاد فوردهام" کوشیده اند که اقدامات ایالتی را دسته بندی کنند. هرچندکه در تحلیلی در ]مجله ی[ "هفته ی آموزش" آمده که در نمره های حرفی که به وسیله ی این سازمان ها ]به استانداردها[ داده می شود، تناقض های آشکاری وجود دارد.[16] مثلاً بنابر گزارش های دریافتی از این سه سازمان، بیش از نیمی از ایالت ها در مورد ریاضیات نمره هایی گرفتند که دست کم در دو تا از سه نمره ی دریافتی، با هم اختلاف داشتند. در فنون ]مبتنی بر[ زبان انگلیسی، این اختلاف در مورد 19 ایالت مشاهده شد. سرانجام این که در یکی از تازه ترین تحلیل ها چنین نتیجه گرفته شده که تا واقعیت یافتن "اصلاحات مبتنی براستانداردها" در مدارس کشور، راه درازی در پیش است[17].
به طور کلی، استانداردهای علمی- پژوهشی که در بالا توصیف شدند با نتایج حاصل از اقدامات گذشته در عرصه ی اصلاحات آموزشی، در دو وجه مهم تفاوت دارند. نخست این که به جای این که بر گروه های جمعیتی روشنفکران نخبه متمرکز باشند بر اهداف مبتنی بر سواد و بر شمول عام تاکید می کنند. دوم این که نقش بااهمیتی را برای کل جوامع (و نه فقط برای معلمان) قائل اند؛ هر کس سهمی را در کمک به معلمان به منظور تحقق استانداردها ادا می کند. مثلاً در "استانداردهای ملی آموزش علوم" از بخش صنعت و پیشه گان خواسته شده در راه اندازی برنامه های جالب و باکیفیت که زمینه ساز ]و پشتیبان[ استانداردها هستند، با کارکنان دبیرستان ها همکاری کنند. از قانونگذاران ]و نمایندگان مجلس[ و مقامات دولتی خواسته شده برای تدوین خط مشی ها و اولویت های بودجه ای در حمایت از اهداف استانداردها تلاش کنند.[18]
استاندارد ها، به ترتیبی که از سوی نهادهای تدوین کننده ی آن ها پیش بینی شده، بیانگر درونمایه و مفاد- و نه برنامه ی درسی- لازم برای تسهیل در همکاری، همخوانی، و انسجام در آموزش ریاضیات، علوم، و فناوری در ایالات متحده هستند. هدف از طراحی این استانداردها، زمینه سازی برای مجموعه ای یکپارچه و یکدست از برآیندهای آموزشی است که به ایجاد مهارت های تفکرانتقادی، استدلال علمی، گره گشایی خلاق، و تحلیل مدبرانه منجر می شود، یعنی به ایجاد ویژگی هایی که به نظر گروه های مختلف افراد، در قابلیت ملی برای تحقق خواسته های علمی و فناورانه ی قرن بیست و یکم و حفظ جایگاه رقابتی در اقتصاد جهانی، نقش حیاتی دارند.
این تمایز، نقطه ی عزیمت خوبی برای درک استانداردها نیست، اما خط فاصل استانداردهای علمی- پژوهشی و شغلی- صنعتی نیز تا حدودی مبهم و نامشخص است. مثلاً رویکرد "اسکانز" اگرچه مورد پشتیبانی وزارت کار بود، اما سمت وسوی آن، استانداردهای علمی- پژوهشی بود.
دیگر نهادهای حکومتی نیز ساکت نمانده اند و استانداردهای دیگری را پدید آورده اند. "موسسه ی ملی سواد" پروژه ای با نام "تجهیز برای آینده" را در دست اجرا دارد، که اخیراً پیش نویس استانداردهای محتوای سواد را در سه قلمرو منتشر کرده: قلمرو شهروندی، کاری و فرزندداری. این اثر دنباله ی اقدامات پیشین مثل "پیمایش بین المللی سواد بزرگسالان" در قالب "خدمات آزمون های آموزشی" می باشد که بر یک ساختار سه بخشی، شامل سواد نثری، سواد اسنادی، و سواد سنجش پذیر مبتنی بود. در چارچوب پروژه ی "تجهیز برای آینده"، برای هر یک از سه حوزه ی مذکور در بالا (یعنی کاری، شهروندی، و فرزندداری) چهار هدف ذکر شده: دسترسی به اطلاعات، ]وجود[ یک صدا]ی دیگر[ در زندگی خود افراد، توانایی اقدام به فعالیت، وایجاد پلی به سوی آینده (یادگرفتن شیوه ی یادگیری). برای تحقق این مقاصد، پروژه ی "تجهیز برای آینده" 12 اقدام عمومی (مثل مدیریت منابع) را تعریف می کند. سپس 17 مهارت مولد (مثل مهارت های بین شخصی) و عرصه های دانشی (مثل سیستم ها) را که پشتیبان آن اقدامات عمومی هستند مشخص می کند. این چارچوب "تجهیز برای آینده" را می توان از بسیاری جهات، شرحی بر رویکرد "اسکانز" دانست.
طیف گسترده ی استانداردها در سطح صنعتی، فدرال، و ایالتی در راه تکامل یافتن هستند و این امر به تعریف دامنه و معنای سواد فناوری اطلاعات و مفاهیم مرتبط با آن کمک می کند. در بخش های بعدی، برخی از برجسته ترین استانداردهایی که به ایده ی کمیته در مورد تبحر در فناوری اطلاعات مربوط اند شرح داده می شوند….[19]
ب2. فلسفه
یکی از نویسندگان بانفوذی که توان بالقوه ی فناوری اطلاعات به مثابه ابزاری برای ذهنی کردن دوباره ی فرایند آموزش را کشف کرد، "سیمور پاپرت" است[20]. همانطورکه در فصل اول نیز اشاره شد، "پاپرت" بر این باور است که داشتن یک درک عمیق از برنامه نویسی منجر به منافع آموزشی چشمگیر و فراوان در بسیاری از قلمروهای بیان، از جمله قلمروهایی که فی نفسه ارتباطی با رایانه و فناوری اطلاعات ندارند، می گردد. در عین حال وی نسبت به واکنش متعارف جامعه ی آموزشی در برابر نیاز به تلفیق بیش از پیش فناوری رایانه در مدرسه از طریق ایجاد آزمایشگاه های رایانه و یک زنجیره ی یادگیری رسمی شبیه به دیگر دروس پیشه گانی انتخابی، ابراز نگرانی می کند. "پاپرت" تاکید می کند که هر چند "حل کردن" رایانه در سیستم سنتی، نخستین گام طبیعی است، اما رایانه در چارچوب قیدوبندهای انعطاف پذیر ساختار سنتی مدرسه، ابزار دگرگون شونده ای نیست. در عوض، وی براین باور است که دانش آموزان می توانند قدرت بدیهی رایانه در دگرگون کردن شیوه ی ادراک آموزشی، ونهایتاً پدیدآوردن راه های جدید تفکر – فقط از طریق یک محیط اکتشافی آزادتر و انعطاف پذیرتر – را تجربه کنند. برای این که چنین وضعیتی تحقق یابد، باید با بازنگری واصلاح برنامه ی درسی، رایانه در تمام برنامه ی درسی ادغام و حاضر باشد. باید معلمانی که درکار با رایانه و در یک ساختار خلاق و منعطف احساس راحتی می کنند، و از پشتیبانی یک جامعه ی آموزشی همدل برخوردارند، در پی چنین هدفی باشند.
یک دیدگاه تکمیلی درباره ی سواد فناوری اطلاعات در گزارش "سواد رقومی: مهارت های لازم برای بقا در عصر اطلاعات"[21]- که هدف از آن، پرداختن به نحوه ی ایجاد نیروی کار دارای سواد رقومی بود- ارائه شده است. این گزارش، سواد رقومی را "توانایی برقراری موفقیت آمیز ارتباط، با استفاده از اطلاعاتی که به شکل رقومی کدگذاری شده، درهر قالب یا رسانه" (ص1) تعریف می کند، و بیان می دارد که برای ادامه ی بقا و بهروزی در عصر اطلاعات، افراد باید دانش و مهارت های جدید را بیاموزند تا دارای سواد رقومی شوند. با این کار، توانایی استفاده ی ثمربخش از رسانه های رقومی را به دست می آورند؛ در غیر این صورت، بیش از پیش به حاشیه رانده می شوند.
این گزارش، سواد را یک امر فزاینده ]و تجمعی[ می داند که نمادها و تصاویر مهارتی آن، قطعی ]و ثابت[ نیستند؛ سواد به معنای یک استعداد- توانایی خلق یک نتیجه ی سودمند- است؛ استعدادی که مستلزم ترکیبی از دانش، نگرش، و مهارت ها است. سه گروه عمده که گفته می شود نیازهای گوناگون استفاده کنندگان را در زمینه ی سواد رقومی دربرمی گیرند، عبارت اند از نیازهای فنی، نیازهای اطلاعاتی، و نیازهای فرهنگی. ایجاد سواد رقومی نیازمند ترکیبی از آموزش رسمی، خودآموزی، آزمون و خطا، بحث دقیق، و امکان بهره گیری از کمک درونخطی رایانه می باشد. گزارش نتیجه می گیرد که هر چند سرنوشت فناوری این است که قدرتمند شود و استفاده از کاربردهای آن آسان تر گردد، اما کیفیات اطلاعاتی و فرهنگی سواد رقومی اهمیتی فزاینده می یابند و در عین حال، مهارت یافتن در آن ها نیز دشوارتر می شود. این کیفیات منوط به داشتن دانش و مهارت هایی هستند "که تضمین می کنند که]فناوری[، ارزش ها و مفروضات ما را منعکس کند، یا دست کم این که ما ]فناوری را[ درک کنیم (ص 11).
ب3. مدلی از برنامه ی درسی ودرس ها
ب3-1. برنامه ی درسی علوم رایانه در دبیرستان، در مدل "اِی سی ام"
"اِی سی ام" (در اصل "انجمن دستگاه های رایانش"[22]) در سال 1968، 1978، و 1991 توصیه هایی درباره ی برنامه ی درسی علوم رایانه در سطح دانشکده ارائه داد. در سال 1989، "کمیته ی پیش دانشگاهی هیئت آموزشی" "اِی سی ام" ضرورت استاندارد برنامه ی درسی علوم رایانه برای دبیرستان را در دستور کار خود قرار داد. "مدل برنامه ی درسی علوم رایانه در دبیرستان" را "اِی سی ام" در اصل در سال 1993[23] منتشر کرد و در آن، پایه ی دهم دبیرستان را در نظر داشت. در این مدل، گفته شده بود که آموزش علوم رایانه باید مثل شرایط مربوط به علوم طبیعی در برنامه ی درسی، برای همه ی دانش آموزان دبیرستانی ضروری شناخته شود: "خواندن علوم رایانه مشتمل بر مفاهیم پایه ی عامی است که فراسوی فناوری هستند و یک بخش اساسی از آموزش دبیرستانی را تشکیل می دهند. همین مفاهیم هستند که دانش آموز را قادر می سازند که دنیای نوین ما را درک کند و به شیوه ای کارآمد در آن مشارکت کند." عناوین و حوزه های توصیه شده در فهرست زیر بر این فرض استوارند.
مسبوق به برنامه ی درسی رایانش "اِی سی ام" برای دانشکده ها و دانشگاه ها، برنامه ی درسی علوم رایانه در دبیرستان در مدل "اِی سی ام"، عناوین زیر را به عنوان هسته می شناسد:
– الگوریتم؛
– زبان های برنامه نویسی؛
– سیستم های عامل و پشتیبانی کاربر؛
– معماری رایانه؛
– بافتار اجتماعی، اخلاقی، و حرفه ای؛
– کاربردهای رایانه ای.
محتوای اصلی در همه ی عناوین، مشخص شده است؛ به استثنای کاربردهای رایانه ای که گنجاندن کاربردهای مربوط به حوزه های زیر، توصیه می شود:
– طراحی/ تولید با کمک رایانه؛
– هنر، ترکیب موسیقی، و گفتار رایانه ای؛
– سامانه های داده پایگاهی؛
– تابلو اعلانات و پست الکترونیکی؛
– گرافیک های نمایش و چندرسانه ای؛
– تحلیل علمی (مثل مُتِمُتیکا[24]، مُتلَب[25])، صفحه گستردها، تحلیل داده ها؛
– واژه پردازی و نشر رومیزی.
"عناوین افزوده"ی دیگری نیز که روشن کننده ی پیشرفت های کنونی در خود رشته ی علوم رایانه هستند، پیشنهاد شدند، که نمونه ای از آن ها بدین قرارند:
■ هوش مصنوعی، مثل بازی ها، سیستم های خبره، رباتیکس[26]، بازنمایی دانش؛
■ علوم رایانشی، مثل مدلسازی، تجسم علمی؛
■ گرافیک، مثل تولید تصویر، پویانمایی دوبـُعدی و سه بـُعدی؛
■ شیبه سازی و واقعیت مجازی؛
– مهندسی نرم افزار، مثل توسعه ی سیستم، چرخه ی توسعه ی نرم افزار، مدلسازی، و نمودار سازی.
مدارس متوسطه، علوم رایانه را به عنوان یک رشته ی اساسی برای همه ی دانش آموزان نپذیرفته اند، واز این رو مدل برنامه ی درسی دبیرستانی "اِی سی ام" به شکل گسترده اجرا نشده است. در عوض، دانش آموزانی که علاقه یا استعداد خاصی در علوم رایانه دارند در بعضی از دبیرستان ها می توانند درس "کاریابی پیشرفته"[27] در علوم رایانه را انتخاب کنند. اما این نوع برنامه ی درسی از آن برنامه ای که تامین کننده ی ملزومات تبحر در فناوری اطلاعات برای دانش آموزان دبیرستانی است، بسیار تخصصی تر (و دارای تاکید بیش تری بر برنامه نویسی) است.
ب3-2. درس های سطح دانشکده
سال های بسیاری است که در قالب برنامه های علوم رایانه ای دانشکده ها، درس هایی برای دانشجویان رشته ها ارائه شده است. این درس ها همراه با تحول فناوری، سریعاً دگرگون شده اند.
چند سال پیش، این درس ها بر تدریس مهارت های پایه در واژه پردازی، صفحه گستردها، و گرافیک های نمایش به دانشجویان متمرکز بودند. امروز، بسیاری از این درس ها کسب تجربه در طراحی صفحه ی وب و استفاده از اینترنت برای برقراری ارتباط را امکان پذیر می کنند. اما روی هم رفته، این درس ها دارای چشم انداز نسبتاً محدودی بوده اند، چشم اندازی که به موجب آن، مهارت های فناوری پایه به دانشجویان ارائه می شود و دانشجویان می توانند از این مهارت ها در حوزه ی اصلی فعالیت خود استفاده کنند.
در این اواخر، برخی از دانشکده ها و دانشگاه ها فراغت از تحصیل را به داشتن نوع مشخصی از سواد رایانه ای مشروط کرده اند. این شرط، بسته به نوع و حجم منابع دانشکده ای که می توان به این درس ها اختصاص داد، به شکل های مختلفی تعریف می شود. مثلاً دانشجویان "دانشکده ی ماریست" با گذراندن یکی از درس های تک واحدی گوناگونی که به وسیله ی هیئت علمی در رشته های مختلف تدریس می شود، شرط سواد رایانه ای را محقق می کنند[28]. دیگر موسسات تحصیلات تکمیلی، مثل "دانشگاه ویک فارست" به طور جدی پروژه هایی را در زمینه ی توسعه ی هیئت علمی آغاز کرده اند که به اعضای هئیت علمی کمک خواهند کرد نحوه ی استفاده از فناوری در درس های کنونی برنامه ی درسی را یاد بگیرند[29]. باز هم موسسات دیگری، مثل "دانشکده ی باودین" هستند که رویکرد آزادتری را در پیش می گیرند و انتظار دارند که هیئت علمی و دانشجویان، به هر شیوه ی مقتضی، بدون هیچ اقدام خاصی که مستلزم گذراندن واحدهای درسی باشد، سواد رایانه ای به دست آورند.
اکثر دانشکده ها و دانشگاه ها امروزه طیف کاملی از منابع رایانشی و شبکه ای را ارائه می کنند[30] و انتظار دارند که دانشجویان در مطالعه ی دروس مختلف خود استفاده ی موثری از فناوری به عمل آورند. روی هم رفته، بسیاری بر این باورند[31] که ما وارد دوران رایانش فراگیر در پردیس های دانشگاهی شده ایم، دورانی که رایانه ها فراوان و ارزان اند، و متناسب با نیازهای همه ی دانشجویان و هیئت علمی، آرایش و استقرار یافته اند.
محتوای درس های مشخص سواد رایانه ای برای رشته های غیرعلوم رایانه در میان دانشکده های مختلف با هم بسیار متفاوت اند. بسیاری از این درس ها به تدریس مجموعه ای از مهارت ها در کار با بسته های نرم افزاری نوین محدود می شوند، و بنابراین مفهوم تبحر در فناوری اطلاعات را، به ترتیبی که در متن اصلی این گزارش تشریح شد، دربرنمی گیرند. اما استثنائاتی هم وجود دارند. در "دانشگاه دوک"، درس سواد رایانه ای برمضمون "آنچه رایانه ها می توانند انجام دهند و آنچه نمی توانند انجام دهند، در حال و آینده" تکیه می کند[32]. این درس فرض را بر نداشتن تجربه ی قبلی در رایانش می گذارد، و در یک ترم، دانشجویان را با مبانی برنامه نویسی، سخت افزار و محدوده های رایانش آشنا می کند. در "دانشگاه براون"، درس سود رایانه ای با نام "مفاهیم و چالش های علوم رایانه" دانشجویان را با برنامه نویسی و دیگر ابزارهای حل مسئله، و نیز طیف گسترده ی عناوینی که رایانش را با زندگی روزمره مرتبط می سازند آشنا می کند.[33] تکلیف های نمونه در این درس مشتمل اند بر بودجه بندی خانگی، مدیریت داده پایگاه خدمتگیران، و نوشتن یک برنامک جاوا برای اجرای بازی "تیک تاک تو"[34]. در هر دو دانشگاه "دوک" و "براون" درس های سواد رایانه ای، درس های علمی آزمایشگاهی، و دارای سطح بالایی از تعامل میان دانشجویان و مربیان هستند.
در دانشسرای حرفه ای و فنی نیز دروس بسیار گوناگونی ارائه می شوند که به سواد فناوری اطلاعات مربوط اند. مثلاً "دانشگاه مین" مقطع دو ساله ای را در موضوع سیستم های اطلاعاتی و رایانه ای ارائه می کند. محور اصلی برنامه ی درسی، شامل حوزه های گوناگون فناوری، از جمله سیستم های رایانه ای، شبکه بندی، داده پایگاه ها، مدیریت تسهیلات رایانشی، برنامه نویسی کاربردی، و کار با وب جهانی است. دراین درس بر یادگیری عملی و کاربردهای عملی سیستم های اطلاعاتی تاکید می شود.[35]
ب4. رویکردهای دیگر به سواد فناوری اطلاعاتی
دانش و مهارت های فناوری اطلاعاتی را از طریق مجراهای غیررسمی نیز می توان کسب کرد. مثلاً ده ها تن از نوجوانان و پیشگامان جوامع ]مختلف[ از "فرهنگستان فناوری نوین" "بنیاد غربی ایالات متحده" (که از کودکان به عنوان تعلیم دهندگان فناوری رایانه استفاده می کند) بهره برده اند. امید می رود که با این برنامه، این پیام رواج عام یابد که حتی در فقیرترین جوامع، کودکان با کنجکاوی صریح و فراغتی که برای "کلنجاررفتن و کشف کردن" دارند می توانند به خوبی به مثابه طبیعی ترین معلمان و حافظان فناوری در کشور، ایفای نقش کنند. برنامه هایی که از جوانان "زرنگ" در زمینه ی رایانه، به عنوان "تکنسین نگهداری رایانه، عیب یاب رایانه، و مربی خصوصی برای همشاگردی ها، و حتی مدیران مدرسه" استفاده می کنند در سراسر کشور در حال گسترش اند[36].
ب4-1. اصول اخلاقی "اِی سی ام"
"مرامنامه ی اخلاقی ورفتار حرفه ای اِی سی ام" به عنوان راهنمایی برای حرفه مندان رایانه طراحی شده است[37]. این مرامنامه بسیار واقعگرایانه است و لزوماً بخشی درباره ی سواد فناوری اطلاعاتی دارد. بعلاوه مرامنامه منعکس کننده ی این انتظار است که اعضای "اِی سی ام" نه تنها خودشان از نظر فنی مستعد بمانند، بلکه در آموزش فنی دیگران نیز مشارکت کنند. هر چند که این مرامنامه درباره ی قابلیت های فناورانه ی مشخص، اطلاعات اندکی دارد، اما نیازمند آن است که اعضا، زندگی خود را به ترتیبی پیش ببرند که در آن احترام به حق تکثیر، محرمانگی و دیگر وجوه اخلاقی فناوری و اطلاعات رقومی که در روند کار خود با آن روبه رو می شوند، مراعات گردد.
ب4-2. مهارت آموزی در محیط کار و بیرون از محیط کار
مهارت های لازم برای یادگیری پست الکترونیکی، پست صوتی، اخلاق شبکه، واثرات ارتباط الکترونیکی بر یک سازمان، غالباً در داخل سازمان آموزش داده می شوند. مزیت این شیوه این است که می توان برنامه های درسی را متناسب با نیازهای خاص سازمان تغییر داد. مثلاً نیازهایی که ]سازمان[ "کینکو" در آموزش مهارت های فناوری اطلاعات دارد با آموزش های مفصل در ضمن کار و یک درس دوساعته که در آن مبانی فایل ها، ذخیره ی دیسک، سلسله مراتب ها، دایرکتوری ها، رسانه های قابل انتقال، شبکه ها، در محیط ویندوز یا مکینتاش آموزش داده می شود، تامین می گردد.
تعدادی از شرکت های خصوصی، مثل "کامپیوسا"[38] و "نیو هوریزُنز"[39] دوره های آموزش مهارت های فناوری اطلاعات برای کارکنان سازمان های بزرگ و اشخاص منفرد را ارائه می دهند. مثلاً "کامپیوسا" "مهارت آموزی رایانه برای خدمتگیران شرکتی" و نیز عموم مردم را ارائه می دهد. تخصص این شرکت در برنامه هایی است که افراد در خانه و در محل کار از آن ها استفاده می کنند. کلاس ها عموماً به صورت شش روز در هفته در هنگام عصر ارائه می شوند. "کامیپوسا" بالغ بر 150 مرکز مهارت آموزی در سراسر کشور، و جدیداً چندین پایگاه مهارت آموزی درجه ی یک در کلانشهرهای بزرگ تر دارد. تخصص این مراکز جدید در نرم افزار "ناول"، نرم افزارهای مدیریت پروژه، "ویژوال بیسیک"، "لوتوس نوتس"، و "مایکروسافت اکسس" می باشد.
+ نوشته شده در پنجشنبه هشتم دی 1384ساعت 6:39 توسط محمد حسین مسلمان | نظر بدهید
مدرسه های اینترنتی
مقدمه :
امروزه استفاده از رایانه، زندگی بشر را در تمامی وجوه دگرگون ساخته است. مطالعات انجام شده در ارتباط با برنامه های توسعه اغلب کشورها، نشاندهنده محوری بودن نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در این گونه برنامه هاست. فناوری اطلاعات و ارتباطات را می توان به عنوان ابزاری نیرومند برای ارتقای کیفیت و کارایی آموزش مورد استفاده قرار داد به گونه ای که شیوه سنتی آموزش را دستخوش تغییر قرار داده و دیگر نیازی به حضور فیزیکی در کلاسهای درس نباشد.
مدرسه های اینترنتی :
مدرسه رفتن و دریافت مدرک به گونه ای که هر کس بر اساس توان خود درس بخواند. بدون آن که سر کلاس درس حضور داشته باشد، همیشه یک آرزو بوده است اما اکنون این آرزو در حال وقوع میباشد.آموزشگاه Western Governors، یک محیط آموزشی واقعی و یک مدرسه اینترنتی است که دانش آموزان میتوانند با Click و انتخاب توسط دگمه ماوس خود ثبت نام کنند. روز چهارشنبه در زمان راه اندازی آموزشگاه بر روی خط شبکه، مایک لیاویت عضو دانشگاه Utah Gov و روی رومر Colorado Gov و مقامات دانشگاه اظهار کردند؛ با یک انتخاب و Click کوچک، هر کس از هر کجا و فاصله دور دست می تواند آموزش ببیند.WGU ( آموزشگاه Western Governors) با همکاری 25 کالج و دانشکده در 17 ایالت ربی و Guam و چندین کار تجاری ایجاد شده است. دانش آموزان سراسر دنیا می توانند در دوره های آموزشی ثبت نام کنند و می توانند از مدرسه ای که این دوره را ارائه داده است و یا مستقیما از WGU مدرک بگیرند.جف لیوینگستون، رئیس اجرایی آموزشگاه WG اظهار داشت اکثر دوره ها بر اساس یک برنامه مشخص اجرا می شوند. لیکن برخی از این دوره ها در زمان فراغت دانش آموزان نیز ارائه میگردد. هر دانش آموز پس از ثبت نام در یک دوره و احراز نمره قبولی آن دوره، مدرک متناسب آن دوره را می تواند کسب کند. در واقع، دانش آموزان می توانند با شرکت در امتحانی که بر روی خط شبکه برگزار می شود و حتی بدون شرکت و گذراندن یک دوره، به راحتی از آموزشگاه مدرک بگیرند. به هر حال، از آنجایی که هنوز مدرک این آموزشگاه معتبر نمیباشد، نسبت به ارزش این مدارک شک و تردید وجود دارد. مارسیا بنکیرر، مامور عالی رتبه امور WG، اعلام کرد که این مدارک آنچنان بی ارزش نیستند. او اظهار داشت در عین حال هیچ گونه تضمینی برای مدارک اعضای کالج های ملی موجود نیست که بتوانند صلاحیت این مدارک را تائید کنند.
طرح استفاده اجباری از رایانه در مدارس آلمان :
براساس طرح خانم "ادگارد بولمان " وزیر آموزش و تحقیقات آلمان کلیه دانش آموزان آلمانی که تعداد آنان بالغ بر ده میلیون نفر می گردنند،حداکثر تا سال 2006 باید صاحب یک رایانه همراه باشند. وزیر آموزش و تحقیقات آلمان درخصوص این پروژه اظهار داشت : از آنجایی که اجرای این طرح هزینه ای بالغ بر 42 میلیارد یورودربرخواهد داشت ، لذا دولت و بخش اقتصادی آلمان اعلام آمادگی نموده اند تا کمک لازم را در این زمینه بعمل آورند. در همین حال دولت آلمان سرگرم بررسی این مساله است که والدین دانش آموزان تا چه اندازه می توانند در تامین این هزینه مشارکت داشته و سپس آن را دراوراِق مالیاتی خود منظور نمایند. خانم بولمان در ادامه سخنانش افزود: هم اکنون مذاکراتی با شرکت هایی که تحت عنوان D/21 نامیده می شوند، در حال انجام است تابتوان حتی المقدور رایانه هایی با بهایی کم تر از پانصد یورو خریداری و دراختیار دانش آموزان قرار داد. از سوی دیگر همزمان وزارت تحقیقات و آموزش آلمان سرگرم بررسی طرحی است که براساس آن امکان ارتباط 44 هزار باب مدرسه موجود در آلمان را با شبکه اینترنت فراهم نماید. در این چارچوب مذاکرات جداگانه ای با شرکت تلکوم آلمان صورت پذیرفته است . هم اکنون 12 هزار باب از کل مجموعه مدارس آلمان از این امکان برخوردار هستند. قرار است در ابتدا در هر مدرسه محلی خاص به رایانه ها اختصاص داده شود. سپس برای هر کلاس درس چند رایانه منظور گردد و در آخرین مرحله هر دانش آموز صاحب یک رایانه سیار اختصاصی گردد. در همین حال وزیر آموزش و تحقیقات آلمان درخصوص نقش رایانه ها در بهبود سطح تحصیلی دانش آموزان این کشور اظهار داشت :همچنان که کتب درسی وسیله الزامی تحصیلی برای دانش آموزان محسوب می گردد، در آینده نیز رایانه از چنین نقشی برخوردار خواهد شد.وی همچنین خواستار فراهم شدن شرایطی شد که براساس آن تهیه رایانه همراه برای دانش آموزانی که والدین آنان از افراد کم بضاعت جامعه محسوب می شوند، امکان پذیر گردد. طرح استفاده اجباری از رایانه در مدارس آلمان به عنوان بخشی از طرح جامع دولت آلمان برای همگانی نمودن اینترنت محسوب می شود که نهایتاً باید دسترسی و ارتباط تمام اقشار مردم آلمان با این رسانه فراهم گردد. در این طرح حتی افراد سالخورده و یا زنان جوان نیز منظور شده اند. وزیر آموزش و تحقیقات آلمان درخصوص طرح جامع دولت اظهار داشت : با توجه به گسترش و بهره وری مناسب از اینترنت به عنوان یک رسانه همگانی نمی توان پذیرفت بخشی از جامعه آلمان از دستیابی به این امر مهم بی بهره بمانند. لذا باید با اختصاص بودجه لازم ـ 75میلیون یورو ـ امکان آموزش عمومی را با همیاری گروه D-21 که شامل 90 شرکت و موسسه آلمانی می باشند، تا سال 2004 فراهم نمود. از سوی دیگر ده مرکز آموزش عالی آلمان موسوم به Fachhochschule طرحی را برای آن دسته از دانشجویانی که نخستین ترم تحصیلی را در رشته "اطلاعات اقتصادی " آغاز می کنند، فراهم کرده اند که مورد حمایت دولت فدرال آلمان است . همچنین قرار است یک کتابخانه "دیجیتالی " ایجاد گردد که کلیه شبکه های اطلاعاتی و فنی با آن مرتبط گردد. به منظور تامین نیازهای کشور از نظر نیروهای متخصص رایانه قرار است تنها به ایجاد رشته های علمی در این زمینه اکتفا نگردد، بلکه سقف مراکز آموزش تا پایان سال جاری به 30 هزارمحل افزایش یابد. همچنین قرار است تعداد مدرسین و معلمین این رشته تا سال 2003 به شصت هزار نفر فزونی یابند.
در حال حاضر موضوع گذراندن دوره های تکمیلی برای معلمان شاغل جهت ارتقاء سطح علمی آنها در دستور کار وزارت آموزش وتحقیقات قرار دارد که جهت اجرای آن هنوز توافق نهایی حاصل نشده است . وزیر آموزش و تحقیقات آلمان بر آن اعتقاد است که هرمعلم توانایی استفاده از رایانه را باید دارا باشد و برای این منظور در بسیاری از ایالت های آلمان دوره های آموزشی و تکمیلی به وجود آمده است که در خلال تعطیلات مدارس تشکیل و معلمان می توانند در آن شرکت نمایند. از سوی دیگر "یوزف کراوس " رئیس اتحادیه معلمان آلمان در سخنانی اظهار داشت : برخی از مسوولان در مورد اهمیت رایانه برای مدارس گرفتار نوعی بزرگ بینی شده اند. وی افزود: قرار نیست در آینده "مدارس الکترونیکی " بوجود آید، زیرا اساس مدرسه بر مبنای ارتباط و گفت وگوی معلم با دانش آموز استوار شده است . بنابراین کادر آموزشی و محتوای دروس بر هر چیزی رجحان دارد. در همین حال "وستروله " دبیرکل حزب لیبرال آزاد آلمان اعلام نمود: مدارس آلمان نباید خود را از امکان بهره مندی از اینترنت محروم سازند. هنوز هم مدارس بسیاری وجود دارد که از پیشنهاد دولت برای استفاده رایگان از اینترنت استقبال نمی کنند. از سوی دیگر "بنیاد برتلسمان " در آلمان ضمن حمایت از طرح وزیر آموزش و تحقیقات این کشور به تجهیز پنج کلاس دبیرستان شهرگوترسله با رایانه های سیار اقدام نمود. در این طرح که با مشارکت شرکت های توشیبا و مایکروسافت ایجاد گردیده است ، 240 نفر ازدانش آموزان این دبیرستان هر کدام دارای یک رایانه همراه شده اند و قرار است در سال آینده 360 دستگاه دیگر نیز تحویل گردد. دراین طرح که والدین دانش آموزان نیز در آن مشارکت عملی داشته اند، موظف گردیده اند که ماهیانه مبلغ 33 یورو بهای این کامپیوترها را به طوراقساط در چهار سال پرداخت نمایند. خانواده های بی بضاعت از پرداخت مبلغ فوقِ معاف هستند و صندوِق کمک های اجتماعی مبلغ آن راتامین خواهد نمود. مدیر مدرسه گوترسله ضمن اعلام رضایت فوق العاده خود از اجرای این طرح ابراز داشت : ما بدون آنکه بخواهیم نام این حرکت راپیشرفت و یا جهش علمی بنامیم ، باید اذعان کنیم که با این حرکت کیفیت آموزش و تدریس به میزان محسوسی ارتقاء یافته است .دانش آموزان فعال شده و با مسایل علمی برخورد تحلیلی دارند. از سوی دیگر روزنامه زوددویچه در گزارشی پیرامون "کنترل بر اینترنت " نوشت : وزیر دادگستری دولت فدرال آلمان به منظور مبارزه باجنایات در این کشور خواستار کنترل شدید بر شبکه اینترنت شد. وی در کنفرانسی در شهر برلین تحت عنوان "چه کسی بر اینترنت حاکمیت دارد؟" اظهار داشت : امروز مشکلاتی مانند انتشار تصاویر شهوت انگیز از کودکان و یا شعارهایی که کینه ورزی و نفرت را تبلیغ می کند، درشبکه اینترنت اشاعه می شود که نمی توان آن را از طریق فراخواندن افراد جامعه به پرهیزکاری با آن مقابله کرد. وزیر دادگستری آلمان برای جلوگیری از ارتکاب جرم و جنایت خواستار آن شد که دولت و بخش اقتصادی با یکدیگر همکاری نزدیک داشته باشند. وی عنوان داشت : لازم است آنچه که در جامعه ممنوع است ، در اینترنت هم ممنوع باشد. وی اضافه نمود: به نظر می رسدمصالح اقتصادی برای بهره برداری از اینترنت فاقد ملاحظات دموکراسی و رعایت حد و مرز مشروعیت ها شده است . در همین حال مسوول "سازمان کنترل اینترنت در آلمان " موسوم به ICANN اعلام کرد: مشکلات و نابسامانی های اجتماعی در اینترنت هم منعکس می شود.بنابراین نباید این رسانه را مسوول آن دانست .