تارا فایل

آموزش قواعد عربی سوم راهنمایی



آموزش قواعد عربی سوم راهنمایی
فعل مضارع : برانجام دادن کار یا روی دادن حالتی در زمان حال اطلاق می شود .
مانند: یَکتُبُ …… می نویسد
فعل مستقبل : بر انجام دادن کار یا روی دادن حالتی در زمان آینده اطلاق می شود .
مانند : سَیَکتُبُ و سَوفَ یَکتُبُ …….. خواهد نوشت
فعل امر : انجام دادن کار یا روی دادن حالتی را از شخص مورد نظر درخواست می کند یا دستور می دهد.
مانند: اُکتُب ……. بنویس
فعل نهی : بر بازداشتن کسی از کاری دلالت دارد .
مانند : لا تَذهَبوُا …… نروید

فعل ماضی منفی (نفی ماضی) : عدم انجام کار در زمان گذشته را نشان می دهد.

مانند: ما سَجَدتُم ……. سجده نکردند

فعل مضارع منفی (نفی مضارع) : عدم انجام کار در زمان حال را نشان می دهد .

مانند : لا تَخرُجانِ ……. خارج نمی شوند

اسم اشاره

مذکر

هذا (اسم اشاره به نزدیک) مانند : هذا صِراطٌ مستقیمٌ.

ذلک (اسم اشاره به دور) مانند : ذلک فَضْلُ الله .

مونث

هذه (اسم اشاره به نزدیک ) مانند : لا تَقْرَبا هذه الشَّجَره .

تلک (اسم اشاره به دور ) مانند : تلک الْجَنَّه ُ …. .

اسم اشاره مثنی:

الف) مذکر :

هذان ِ – هذین ِ مانند: هذان ِ طالبان ِ . هذین ِ طالبَین ِ

ب) مونث :

هاتان ِ – هاتَین ِ مانند: هاتان طاِلبَتان ِ . هاتَین ِ طالِبَتَین ِ

اسم اشاره جمع :

الف ) نزدیک – هولاء

ب ) دور – اولئک

کلمات پرسشی:

هَل = آیا ؟ ¬ هل انتم مسلمون ؟

ما = چه چیزی ؟ ¬ ما هذا ؟

مَن = که، چه کسی ؟ ¬ مَنْ المُومِنُ؟

این = کجا ¬ این بقیّه الله ؟

کلمات جواب:

در جواب پرسش هایی که با "هل" آغاز می شوند:

نَعَم – لا
در جواب پرسش هایی که با "اینَ" آغاز می شوند.

تَحتَ – فَوقَ – جَنْب – امام – خَلْف – عَلی – فِی

کلمه:

الف ) اسم : برای معرفی اشیاء و اشخاص به کار می رود.

مانند : علی ، حسن

ب ) فعل: دارای زمان و مفهوم انجام کار یا داشتن حالت است.

مانند : ذَهَبَ، کَتَبَ

ج ) حرف: حرفها غالباً همراه اسم یا فعل بکار می روند.

مانند: فی الصَفِ، عَلی المِنضَدَهِ.

علامت اسم:

الف ) ال ¬ مانند : خَلَقَ اللّهُ السّماواتِ و الارْضَ بالْحَقّ

ب ) تنوین ¬ مانند : هذا کِتابٌ مُصَدِقٌ .

اسم:

الف) مفرد : اسمهایی که برای یک نفر یا یک چیز به کار می رود.

مانند : طالب – مومن – شاکر

ب ) مثنی : اسمهایی که برای دو نفر یا دو چیز به کار می رود، که برای مثنی کردن از علامت "ان ِ" یا "یْن ِ" استفاده می کنیم.

مانند : صدیقان ِ مُسْلِمَیْن ِ

ج) جمع : اسمهایی که برای چند نفر یا چند چیز به کار می رود، که برای جمع کردن از علامت "ونَ" یا "ینَ" یا "ات" استفاده می کنیم.

مانند : المومنونَ – المومنینَ – المومنات

اسمهای جمع :

الف ) جمع مذکر سالم: اسمهایی که با علامت "ونَ" و "ینَ" بسته می شوند، فقط برای مذکر به کار می روند.

مانند : المومنون َ – المومنین َ

ب ) جمع مونث سالم: اسمهایی که با "ات" جمه بسته می شوند، غالباً برای مونث (انسان و غیرانسان) به کار می روند.

مانند : المومنات

ج ) جمع مکسر: با تغییر دادن حروف و حرکات اسم مفرد، جمع مکسر ایجاد می شود (انسان و غیر انسان).

مانند: تلامیذ

قواعد عربی 2 (معرفه و نکره)

قواعد عربی(2)عمومی درس (1)-معرفه ونکره
اسم:از نظر اینکه برای ما شناخته شده باشد یا نباشد ،به دو نوع تقسیم می شود:
الف)اسم نکره: برشخص یاچیز نامعیَّنی دلالت دارد:کتابٌ،طالبٌ،ذئبٌ .نکره علامت خاصی ندارد .واسمی نکره است که جزء موارد شش گانه اسم معرفه نباشد تنوین لزوماًعلامت نکره نیست.اسمهای علم اگر تنوین داشته باشند بازهم معرفه هستند

ب)اسم معرفه : بر شخص یاچیز مشخص ومعینی دلالت
دارد:اللّه،تهران،المعلّم،هذا،الّذی،انتَ…..

در زبان فارسی اصل بر این است که همه اسم ها معرفه اند لذا برای نکره کردن آنها یکی از دوکار زیر را انجام می دهیم :
الف) آوردن " ی " نکره در آخر آن : کتاب …….کتابی ب)آوردن "یک " در اول آن : کتاب ……….یک کتاب
در میان اسمهای معرفه{اسم علم،ضمیر،اشاره،موصول}به خودی خود معرفه هستند.امّآ{مُعَرَّف به الف لام ،معرَّف به اضافه}به روش خاص معرفه می شوند.رجلٌ (الرّجل)/کتابٌ(کتابُ المعلِّمِ)
اما در زبان عربی اصل بر این است که کلمات نکره هستند .به عبارت بهتر همه کلمات در زبان عربی نکره اند مگر اینکه جزو یکی از موارد ششگانه معرفه باشند.

انواع اسمهای معرفه:
1)علم: هرگاه فردی را ازمیان افراد یک جنس انتخاب کنیم ونام مشخصی را بر او بگذاریم،در زبان فارسی آن را
"اسم خاص" ودر زبان عربی"عَلَم" می گوییم:ایران،تهران،زریبار،علی،زاگرس……..

2)ضمیر:انواع ضمیر جزء معرفه است:منفصل مرفوع(هوَ، هما، هم….) منفصل منصوب(اِیاّهَ،اِیاّهما..)،متصل مرفوع (ا،و،ت،ی………)متصل منصوب ومجرور(هُ،هما،هم،ها،هما،هُنّ،کَ،کما،کُم……….)

3)موصول:موصول عام((مَن،ما))موصول خاص((الّذی،الّتی،اللذانِ،اللّتانِ،الّلاتی،الّذین..))

4)اسم اشاره:اسم اشاره مذکر((هذا،هذانِ،هذَینِ،ذاکَ،ذلِکَ….))اسم اشاره مونث((هذه،هاتانِ،هاتَینِ،تِلکَ،تانِکَ…)

مشترک مذکرومونث((هولاء،اولئـک،اولالکَ)) اشاره به مکان((هُنا،هُناکَ،هنالِکَ))
5)معرفه به"ال": هر اسمی که دارای"ال" باشد(بجز اسمهای علم):المعلّم،المدرسه،الذئب،الراعی……..

6) معرفه به اضافه : هراسمی که به یک اسم معرفه اضافه شود:تلمیذُ المدرسهِ،کتابُ الطّالبِ،نتیجه کِذبـهِ
اسم دوم حتماًباید معرفه باشد.اسم اول(مضاف)نه"ال"می گیرد نه"تنوین"

نکات:
1)نشانه های اسم معرب (ال،مضاف،تنوین ـًـٌــٍ )است که باهم در یک کلمه جمع نمی شوند.یعنی اسم مضاف "ال" وتنوین نمی پذیرد واسم تنوین دار،"ال" نمی پذیرد واضافه نمی شود.واسم دارای "ال"تنوین نمی پذیرد واضافه هم نمی شود.

2)راههای معرفه کردن اسم نکره:

الف)اضافه کردن "ال":ال+نکره=معرفه(ال+طالب=الطالب)
ب)اضافه شدن به یک اسم معرفه:نکره+معرفه=معرفه (کتاب+المعلِّم=کتابُ المعلِّم ) (کتاب+ک=کتابک)
برای فعل، بجز تقسیم فعل به ماضی و مضارع و امر، می توان هفت زمان دیگر بیان کرد که عبارتند از:
الف – ماضی بعید: ( کان + اسم کان + قد + فعل ماضی ساده )

کان الطالبُ قد ذهب الی بیته. / الطالب کان قد ذهب الی بیته. ( دانش آموز به خانه اش رفته بود. )

کان الطالبان قد ذهبا الی بیتیهما. / الطالبان کانا قد ذهبا الی بیتیهما.
ب – ماضی استمراری: ( کان + اسم کان + فعل مضارع )
کان الرجل یُسافر. / الرجل کان یسافر. ( مرد مسافرت می کرد. )
کان الرجلان یسافران. / الرجلان کانا یسافران.

( نکته: تقدیم و تاخیر بین کان و اسم کان در هر حال جایز است. )

ج – ماضی نقلی: ( قد + فعل ماضی )
قد سافر زیدٌ. ( زید مسافرت کرده است. )
( نکته: فعلی با نام ماضی نقلی در زبان عربی وجود ندارد ولی حرف " قد " بر سر فعل ماضی به آن تحقّق می بخشد و وقوع آن را تاکید می کند. در حالیکه این حرف همراه فعل مضارع، شک و احتمال وقوع فعل را می رساند که در این صورت معنای این حرف در فارسی " شاید " است. )

د – ماضی ساده:
سافر زیدٌ. ( زید مسافرت کرد. )

ه – حال محض: ( لام حالیه + فعل مضارع )

لَیَکتبُ زیدٌ. ( هم اکنون زید می نویسد. )
و – مضارع:

یکتب زید. ( زید می نویسد. )

ز – آینده: ( س/ سوف + فعل مضارع )

سَیُسافرُ زیدٌ. / سوف یُسافرُ زیدٌ. ( زید مسافرت خواهد کرد. )
( نکته: برخی در ترجمه " س " می گویند: " بزودی خواهد … " که صحیح نیست. افزودن کلمه " بزودی " به هیچ وجه ضرورت ندارد. به جای کلمه " بزودی " در جمله عربی می توان کلمه " بسرعه " را نوشت.
در پست بعدی انشاء الله درباره چگونگی نفی فعل و افعال کمکی یا ربطی توضیحات مختصری خواهم داد.


تعداد صفحات : حجم فایل:44 کیلوبایت | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود