گزارش کار آزمایش آستانه دو نقطه ای یا آستانه تشخیصی

آزمایش آستانه ادراکی حساسیت پوستی یا آستانه تشخیصی
آزمایش آستانه دو نقطه ای یا آستانه تشخیصی (گزارش کار آزمایش آستانه ادراکی حساسیت پوستی یا آستانه تشخیصی)

خلاصه
این آزمایش به صورت دو نفر دو نفر در آزمایشگاه روانشناسی ……… اجرا شد که ما در صدد اندازه گیری حساسیت دستگاه های حسی هستیم به این معنی که ما می خواهیم بفهمیم که هر یک از دستگاه های حسی ما به چه اندازه از شدت محرک نیاز دارند و برانگیخته می شوند و در واقع آستانه ادراکی حواسمان را مشخص کنیم.
هدف از اجرای این آزمایش اندازه گیری آستانه تشخیص پوستی برای یک قسمت از بدن و آشنایی اجمالی با روش حدود.

مقدمه
آستانه دو نقطه ای عبارت است از کمترین فاصله بین دو محرک نزدیک به هم که اجازه می دهد تا آن دو از یکدیگر تشخیص داده شود می توان گفت که آستانه تشخیصی یا آستانه دو نقطه ای حالت خاصی از آستانه مطلق است یعنی می توان آستانه تشخیصی را طوری تعریف کرد که به آستانه مطلق تبدیل شود بدین صورت که می توان گفت که آستانه تشخیصی یعنی تشخیص یا عدم تشخیص دو گانگی ، در واقع می توان گفت که آستانه مطلق و آستانه تشخیصی ، هر دو حالت خاصی از آستانه اختلافی هستند بنابر این آستانه اختلافی در روانشناسی اهمیت خاصی دارد.
حداقل انرژی لازم برای فعال شدن یک دستگاه حسی را آستانه مطلق آن حس می نامند .
مقدار تقریبی آستانه مطلق برای حواس گوناگون ما عبارت است از :
بینایی: شعله یک شمع از فاصله5. کیلومتری در شب تاریک و صاف
شنوایی: تیک تیک ساعت در 6 متری در محیط کاملا ً ساکت
چشایی: یک قاشق چای خوری شکر که در دو گالن آب حل شده است
بویایی: یک قطره عطر که در یک فضای شش اتاقی پراکنده شده است
بساوایی: افتادن بال یک مگس از فاصله یک سانتی متری روی گونه شخص
آستانه اختلافی : همانطور که باید حداقلی از تحریک وجود داشته باشد تا بتوان محرکی را ادراک کرد برای تمیز دو محرک از یکدیگر نیز باید تفاوت ها به حداقل برسد.
حداقل مقدار تحریک لازم برای تمیز از یکدیگر را استانه اختلافی گویند.
ملاک آماری آستانه اختلافی عبارت است از حداقل مقدار تغییری که باید در یک محرک ایجاد شود تا در 5. در صد موارد آن تغییر احساس شود.

وسایل آزمایش
کولیس سنجش احساس دو نقطه
کاغذ و خودکار

اجرای آزمایش
از آزمودنی خواستیم با آرامش کامل روی صندلی بنشیند و چشم های خود را ببندد و ما دو نوک تیز کولیس را به طور متناوب و گاهی هر دو نوک و گاهی یک نوک کولیس را بر کف دست آزمودنی می زدیم و از آزمودنی می خواستیم تا اعلام کند که آیا یک نقطه را احساس کرده یا دو نقطه را در مواردی که فاصله دو نوک کولیس زیاد بود آزمودنی دو نقطه را اعلام می کرد وقتی فاصله دو نوک را کاهش می دادیم آزمودنی آنرا یک نقطه تشخیص می داد این فاصله بدست آمده میزان آستانه تشخیص برای آزمودنی ثبت می شد .به همین صورت این آزمایش در قسمت پیشانی آزمودنی اجرا شد.
نتایج و تحلیل آن
ردیف

کف دست
ردیف
کف دست
ردیف
پیشانی
ردیف
پیشانی
1
7میلیمتر
11
5/9
1
2.
11
5/15
2
8
12
5/8
2
22
12
8
3
7
13
75/9
3
17
13
14
4
13
14
5
4
5/22
14
15
5
5
15
5/12
5
14
15
5/24
6
7
16
5
6
4
16
8
7
5/6
17
5/6
7
11
17
5/16
8
9
18
5/9
8
5/12
18
22
9
5/7
19
5/7
9
15
19

1.
9
2.

1.
2.
2.

میانگین کف دست : 9/8 انحراف معیار : 28/2
میانگین پیشانی : 15/17 انحراف معیار : 8/4

تحلیل
براساس نتایج بدست آمده می شود گفت که در آستانه تشخیص در ناحیه کف دست پراکندگی حول میانگین نسبتا ً کم است و این می تواند به نزدیک بودن این آستانه ادراکی در این نقطه از بدن افراد مختلف اشاره داشته باشد .
اما پراکندگی حول میانگین در ناحیه پیشانی نسبتا ًبالاست و آن می تواند حاکی از آن باشد که آستانه تشخیص در این نقطه از بدن افراد مختلف ، تفاوت قابل توجهی دارد .
2