کودک و شهر سازی
زندگی کودکان در شهرهای معاصر، زمینه پژوهشی پیچیده و تازه ای را برای سیاستمداران، جامعه شناسان، معماران و برنامه ریزان شهری فراهم آورده است. تغییرات گسترده در میانه قرن بیستم، جنبش مدرنیسم و تبدیل بسیاری از سکونتگاه های روستایی و سنتی به شهر و گسترش شهرنشینی و پدیده زندگی کلانشهری، سبب شده است که کودکان امروز در محیط انسان ساخت و به دور از محیط طبیعی متولد شوند و رشد کنند.
رشد هر فرد تابع عوامل ارثی و شرایط محیطی است. ممکن است عوامل وراثتی پایه و طرح رشد را در وضع معینی قرار دهند، اما محیط، طرح و زمینه آن را دگرگون می سازد. وقتی شرایط محیط برای تامین نیازهای اساسی کودک مساعد نیست امکانات ارثی مجال رشد و پرورش پیدا نمی کنند. غذا، فعالیت، استراحت، فرصت های یادگیری، احساس امنیت و آسایش خاطر در طرح و زمینه رشد کودکان تاثیر می گذارند. شهر امروز محیطی است که می بایست امکانات وراثتی و استعداد های کودکان را شکوفا سازد.
دنیا را بزرگسالان اداره می کنند و برنامه ریزان هستند که تصمیم می گیرند چه فعالیتی در کجا و به چه صورت انجام شود. اما آیا مدیران و برنامه ریزان شهری، به حد کافی به اهمیت و ضرورت توجه به کودکان، مسائل و نیازهای آنان پی برده اند؟ شهری که به کودکان خود توجه نکند، نیازهای آنان را درنظر نگیرد، مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری آنان را نشناسد، نسل آینده خود را و در نتیجه آینده حیات خود را به مخاطره انداخته است. بی تردید کودکی که از امکان تحصیل، بازی و تغذیه مناسب بی بهره بماند، در آینده به جای کمک به حل مشکلات شهر، خود به مشکلی برای شهر و شهرنشینان تبدیل خواهند شد.
شهرهای امروز برای مردان ساخته می شوند. نیاز به کار، مسکن، تفریح و حمل و نقل، برای بزرگسالان مورد توجه هستند. مفهوم برابری در شهر، معطوف به طبقات اجتماعی، درآمدی و سطح زندگی است و نه تنها کودکان که زنان و سالمندان نیز در این میان جایی ندارند.
در این پژوهش سعی شده است تا با شناخت نیاز های عمومی کودکان در شهرهای امروز، با تاکید بر نیاز به تفریح و فضای بازی و گذران اوقات فراغت، تجربه های کشورهای توسعه یافته و کشورهای در حال توسعه در این زمینه مورد بررسی قرار گرفته و با شرایط کشورمان مقایسه شود.
3حقوق کودکان در قوانین جهانی و قوانین ایران
کودک کیست؟
اعلامیه جهانی حقوق کودک، در ماده یک خود کودک را کسی می داند که کمتر از هجده سال تمام دارد، مگر آنکه قوانین داخلی کشوری، سن دیگری را مشخص کرده باشد.
طبق تعریف قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، کودک کسی است که بالغ نشده است. همین قانون، سن بلوغ را برای پسران پانزده سال تمام و برای دختران، نه سال تمام تعیین کرده است.[1]
اعلامیه جهانی حقوق کودک
در سال 1989 میلادی نمایندگان کشورهای جهان در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، پیمان حقوق کودک را تایید و امضا نمودند و متعهد شدند تا برای تصویب و اجرای آن در کشورهای خود تلاش نمایند. این عهدنامه که به نام کنوانسیون حقوق کودک[2] معروف است، یک مقدمه و 54 ماده دارد و همه دولت ها و مردم جهان را به ساختن دنیایی بهتر برای کودکان تشویق می کند. در تاریخ اول اسفند 1372 مجلس شورای اسلامی ملحق شدن جمهوری اسلامی به این کنوانسیون را تصویب کرده است.
اعلامیه جهانی حقوق کودکان به عنوان یک لایحه حقوق بشر برای کودکان شناخته می شود و طیف گسترده ای از حقوق اساسی کودکان را تضمین می کند. طبق مواد این اعلامیه، کشورهای تصویب کننده آن در قبال اقدامات خود در مورد کودکان پاسخگو خواهند بود.
علی رغم تصویب قوانین متعدد حمایت از کودکان و تعمیم مصوبات و کنوانسیون های بین المللی به کشور، هنوز به حد کافی و ضرورت، مسائل و دشواری های کودکان در برنامه ها و طراحی های شهری کشور لحاظ نشده است. در کلان شهرهای ما، زندگی و تفریح کودکان، با وجود محدودیت ها، در خانواده خلاصه می شود. دسترسی به محیط طبیعی و پاک، با دشواری هایی همراه است. در محیط شهر و اجتماع نیز به دلایل مختلف، مانند عدم ایمنی، وجود نداشتن فضا و امکانات کافی و مناسب و… حضور مستقل کودکان و حتی تفریح آنان به حد کفایت میسر نیست.
صندوق بین المللی فوق العاده ملل متحد برای کودکان[3] (UNICEF)
این نهاد بین المللی در دسامبر سال 1946 تاسیس شده است و زیر نظر شورای اجتماعی و اقتصادی سازمان ملل متحد فعالیت می کند. هدف عمده تاسیس این صندوق، مراقبت بهداشتی از کودکان جهان و اجرای برنامه های رفاهی برای آنان بوده است.
شرایط کودکان در کشورهای جهان و در ایران
در این بخش مروری بر مسایل رفاهی و قوانین مربوط به کودک و حقوق کودک در شهر در کشورهای جهان در سه سطح توسعه یافته، در حال توسعه و کمتر توسعه یافته بررسی می شود.
الف) بریتانیا
در بریتانیا کودک کسی است که کمتر از شانزده سال تمام داشته باشد. هر کودک ماهانه مبلغی را از دولت دریافت می کند، آموزش برای او رایگان و اجباری است و حق استفاده رایگان از خدمات بهداشتی، پزشکی و حتی بیمارستانی را دارد.
برای گذران اوقات فراغت، علاوه بر مدرسه، در هر محله مراکز آموزشی متنوع و متفرقه از سوی شهرداری ایجاد شده است. درون هر محله، کتابخانه، فضای ورزشی، محل پیاده روی و فضای سبز در نظر گرفته شده است. همچنین سازمان هایی در سطح محله از سوی شهرداری کلان شهر ها تاسیس شده، که در زمینه های مختلفی فعالیت می کنند. مانند انجمن های محلی ورزشی، آموزشی، خانه داری و غیره.
ب) آلمان
در آلمان افراد کمتر از هجده سال کودک به شمار می آیند. ایجاد و ارائه خدماتی مانند مهد کودک، فضای بازی کودکان، پارک و تاسیسات تفریحی دیگر، بر عهده شهرداری ها است. هزینه ارائه این خدمات به صورت عوارض از شهروندان دریافت می شود.
ج) کانادا
در کانادا مدیریت شهری به واسطه شوراهای محله ای و شهری و ناحیه ای صورت می گیرد. این شوراها بر امور مختلف مربوط به مردم نظارت می کنند.
کودکان تا سن هجده سالگی از کمک های ماهانه تامین اجتماعی بهره مند هستند. در هر محله، مهد کودک و کودکستان معمولا در مرکز محله ایجاد می شود. در بیشتر ایالت های این کشور، وزارتخانه و یا سازمانی به عنوان وزارت کودکان و خانواده ها وجود دارد.
د) هندوستان
جمعیت شهرنشین در هند بین سال های 1991 تا 2001 حدود 31 درصد رشد داشته است و پیش بینی می شود تا سال 2025 جمعیت شهر نشین این کشور به رقم 660 میلیون نفر برسد.
در شهرهای هندوستان، نهاد های محلی بر شرایط بهداشتی و آموزشی کودکان نظارت می کنند. جمعیت حاشیه نشین و کم درآمد در شهر های بزرگ، سهم نسبتا بالایی را تشکیل می دهد، این موضوع موجب می شود که تراکم جمعیتی در خانوار و در سطح محله بسیار بالا باشد. با این همه، آموزش برای کودکان تا پایان دوره ابتدایی رایگان می باشد.
وضعیت نابسامان اقتصادی خانوارها موجب می شود کودکان در سنین پایین مجبور به کار و کسب درآمد باشند، این موضوع در سال های اخیر توجه دولت فدرال و حتی برخی فعالان حقوق کودک در سطح جهانی را برانگیخته است.
ه) مصر
در سال 1998 حدود 45 دصد مردم مصر ساکن شهرها بوده اند و رشد شهر نشینی در این کشور در حدود 2.1 درصد تخمین زده می شود.
قاهره، پایتخت مصر، با 10.5 میلیون نفر جمعیت بزرگ ترین شهر افریقاست. حدود سه چهارم از کودکان زیر پنج سال در قاهره، در محله های با تراکم بالا و یا حاشیه شهر زندگی می کنند. سطح بهداشت کودکان در بسیاری از این محله ها پایین ارزیابی شده است. در بسیاری از محله های حاشیه ای در قاهره، زندگی روستایی جریان دارد.
در مصر، اولویت نخست دولت در قبال کودکان شهری، ارتقا سطح سلامت و بهداشت و تامین نیازهای اولیه مانند آب سالم می باشد. به تبع این کمبودها، سطح آموزش و توجه به تفریح در این کشور بسیار پایین خواهد بود.
و) شرایط کودک در ایران
همانطور که گفته شد طبق قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران، پسران کمتر از 15 سال و دختران کمتر از 9 سال کودک شناخته می شوند. طبق اصل سی ام قانون اساسی دولت موظف است برای همگان تا پایان دوره متوسطه شرایط و لوازم آموزش و پرورش رایگان را مهیا کند. و طبق قانون کار، به کار گماشتن کودکان کمتر از پانزده سال، ممنوع است.
در کلان شهر های ایران، حقوق کودکان دچار نقص های بسیاری در زمینه اجرایی است. نمونه های بسیاری در سطح شهر ها قابل مشاهده است: دستفروشی، تکدی گری، بزه کاری و… .
به لحاظ تاسیسات و تسهیلات اجتماعی نیز کودکان همانند سایر اقشار جامعه دچار کمبودهایی هستند. اشکال در مکان یابی مهد کودک و کودکستان ها و همچنین دبستان ها، تفاوت های عمده میان ظاهر و امکانات مدارس در نواحی مختلف، فقدان امکانات تفریحی کافی در سطح شهر و محلات، استاندارد و ایمن نبودن فضاهای موجود، عدم امنیت کافی در سطح معابر عمومی و آلودگی های دیداری و شنیداری برای کودکان بخشی از مشکلات موجود در همه کلان شهر های ایران هستند.
کودک و مسائل شهرسازی
کودکان در خانواده، مدرسه و فضای عمومی رشد کرده و پرورش می یابند. فضای عمومی شهر باید پاسخگوی نیاز کودکان باشد؛ فضایی برای گذران اوقات فراغت مانند زمین های بازی، فضایی برای فعالیت پرورشی و فرهنگی مانند کتابخانه مخصوص کودکان و فرهنگسراهای ویژه آنان و فضایی برای دسترسی به محیط طبیعی مانند فضای سبز شهری و خارج شهری.
بررسی نیازهای کودکان در شهر، نیازمند آشنایی با روان شناسی کودک، و آشنایی با فیزیولوژی و شرایط بدنی آنان است. در عین حال بهترین تضمین برای در نظر گرفتن همه این مسائل، استفاده از نظرات خود کودکان است. در فعالیت های پژوهشی امروزه، استفاده از فرایند مشارکتی در برنامه ریزی برای کودکان رواج دارد. کارگاه های آموزشی و پژوهشی در کشورهای توسعه یافته به تدریج و در سال های اخیر رشد یافته و به صورت گسترده و موثری مورد استفاده قرار می گیرد.
آموزش مفاهیم شهروندی به کودکان
روان شناسان می گویند زندگی انسان در حقیقت فرایند یادگیری است. این فرایند از آغاز تولد تا لحظه مرگ ادامه دارد. یادگیری عبارت است از پیدایش تغییر نسبتا ثابت در رفتار.
امروزه در جوامع پیشرفته، حقوق و وظایف شهروندی از اولین اموری است که برای کودکان تبیین و تدریس می شود. روش های مختلفی برای این منظور پیشنهاد شده است. در بسیاری موارد، آموزش ها به صورت عملی و کارکردی است. تشکیل گروه های کاری و هنری، انجام و تمرین فعالیت های دسته جمعی، دخالت دادن نظر کودکان در تصمیم گیری های مرتبط با آنها و بحث مشارکت، فعالیت های اجتماعی و توجه به نقش کودکان و نوجوانان در اداره امور از آن جمله اند.
در ایران، به تازگی در برخی شهرها تجربه های نوینی اجرا شده اند. برای مثال طرح شهردار مدرسه یکی از این تجربه هاست که از سال 1379 در اهواز اجرا می شود. شهردار مدرسه بخشی از ساختار شهرداری است که دانش آموزان در آن با وظایف شهردار، نحوه مکاتبه ها در سیستم اداری، وظایف نهادهای اجتماعی و خدماتی، برقراری ارتباط با سایر شهرداران مدارس، ارتباط مستمر با مجریان طرح، برگزاری جلسات با معاونان و اعضای شورای مدرسه و نظارت معاونت ها و نظایر آن آشنا می شوند.
انتخابات در شرایط آزاد برگزار می شود و هر دانش آموزی می تواند کاندیدا شود. پس از برگزاری انتخابات 12 نفر برگزیده می شوند که 7 نفر مجموعه شهردار و معاونان او هستند و 5 نفر اعضای شورای مدرسه.
مدرسه و شعاع 500 متری آن یک واحد شهری به شمار می آید و در حیطه اقتدار شهردار مدرسه است. شهرداری های مناطق هشت گانه اهواز موظف هستند با شهرداران مدرسه در برگزاری برنامه ها و جشن ها همکاری کنند.
از جمله دستاوردهای طرح شهردار مدرسه در اهواز، تمرین فرهنگ شهروندی و پدید آمدن حس مشارکت جویی میان دانش آموزان در مورد مسائلی همچون ترافیک، بهداشت و محیط زیست، فضای سبز و ایمنی بوده است.[4]
فضاهای شهری مناسب برای کودکان
فضای عمومی شهر برای کودکان را می توان به صورت های مختلفی در نظر گرفت؛ فضای عمومی شهر و محله، مدرسه، خیابان ها و معابر عمومی، پارک ها، سینما، کتابخانه، فضای ورزشی و مانند آنها از آن جمله اند. فضای عمومی شهر در کنار خانه با کودک در تماس است و بخش مهمی از آموزش و پرورش او را بر عهده دارد.
در شهرسازی امروز، به لحاظ نظری هر محله با حوزه عملکردی مربوط به کودکان تعریف می شود. مرکز هر محله، یک دبستان است و علاوه بر آن خدمات دیگری مانند پارک محله ای، فضای ورزشی و زمین بازی کودکان نیز در نظر گرفته می شود. اما در عمل، در بیشتر موارد این نکات در برنامه ها مورد غفلت قرار می گیرند. اغلب فضاهای محله های شهری برای کودکان تعریف می شوند، اما کمتر مورد استقبال و استفاده کودکان قرار می گیرند.
شاید مهم ترین ویژگی یک فضای عمومی مناسب برای کودکان، تامین امنیت فیزیکی و روانی کودکان و خانواده آنها باشد.
جین جیکوبز معتقد است مهم ترین علاقه کودکان در فضای شهری در ایمنی خیابان، تنوع کاربری ها، شادابی و سرزندگی شهر خلاصه می شود و با رفع این نگرانی کودکان، نگرانی های اصلی تمام جمعیت برطرف خواهد شد.
امروزه مشخص شده است که کیفیت فضای کالبدی مختص کودکان، به لحاظ تراکم، اختفا، امکانات و تسهیلات مناسب و سایر مسایل مربوط به این فضاها به شناخت دقیق و کافی کودکان بستگی دارد. دانش روان شناسی کودک در این راه می تواند راهگشا باشد.
کودک نخستین ارتباط اجتماعی خود را با مادر سپس پدر و بعدها با برادران و خواهران آغاز می کند. به تدریج که بر سن او افزوده می شود می تواند با کودکان دیگر رابطه اجتماعی برقرار کند. در مرحله نوجوانی فرد می کوشد بیش از دوران کودکی از والدین و خانه مستقل شود. ولی هنوز هم احساس می کند که استقلال کامل برای امکان ندارد. این دوره، دوران تشکیل گروه هاست. مانند گروه های هنری، ورزش، تفریحی و مانند آن. گاهی هم نوجوانان دسته های کوچکی برای هدف های خاص در مدرسه یا محله خود تشکیل می دهند. عضویت در گروه به فرد امکان می دهد که خود را با دیگران همانند و هماهنگ سازد و افکار و عقاید تازه ای بیاموزد.
توجه به این نکات ساده برای برنامه ریزان و طراحان بسیار اهمیت دارد. فضاهای شهری باید آمادگی پرورش افکار و رفتار کودک و نوجوان را داشته باشند و بتوانند به نیازهای اساسی آنها پاسخگو باشند.
کودک و نیازهای اجتماعی
به طور کلی نیازهای کودکان در سه فضا قابلیت تحقق دارد: فضای خانوادگی، فضای آموزشی و فضای عمومی.
فضای عمومی شهر برای کودک عموما شامل فضای عمومی محله و شهر، فضای بازی و مراکز جمعی فرهنگی و پرورشی (کتابخانه کودک، فرهنگ سرای کودک و مراکز ورزشی) می گردد. فضاهای شهری همچنان که برای همگان در دسترس و مورد استفاده هستند، باید برای کودکان نیز قابل بهره برداری و درک باشند.
منظور از رشد و تکامل اجتماعی این است که فرد بیاموزد در یک اجتماع یا فرهنگ زندگی کند، با دیگران همکاری کند و مسئولیت هایی را به عهده گیرد. اجتماعی شدن مستلزم آن است که شخص از برخی خواسته های خود صرف نظر کند و کارهایی را انجام دهد که خود نمی خواهد. بنابراین بسیار مهم است که به کودک قدرت بدهیم که با دیگران همکاری کند، بتواند آنچه را نمی داند از دیگران یاد بگیرد، بتواند ناکامی های زندگی اش را تحمل کند، برخی خواسته هایش را برای صلاح جامعه فراموش کند یا به تاخیر بیندازد، آداب و رسوم جامعه را رعایت کند و مسئولیت های اجتماعی را بر عهده بگیرد.
از سوی دیگر هنگامی که خانواده نتواند نیازهای اساسی کودک خود را تامین نماید، مسئولان شهر موظف هستند از کودک حمایت کنند. نهاد های اجتماعی حمایت از کودکان (خیریه یا دولتی) یکی از نیازهای اساسی در شهرهای امروز هستند.
کودک و اوقات فراغت
بهترین روش یادگیری در سنین کودکی، بازی است. شیلر می گوید: کودک زمانی به راستی کودک است که بازی می کند. بنا به تاکید روان شناسان کودک، موثرترین بازی ها در سن پایین، بازی آزاد است. بازی بدون دخالت و قانون گذاری والدین، به صورت خودانگیخته و کاملا دلخواه و معمولا بدون هدف تعیین شده.
فضای شهری باید پاسخگوی این نیاز کودکان باشد. فضای بازی کودکان، تنها بخشی از فضای مورد نیاز شهری برای آنان است.
بر اساس ماده 31 اعلامیه جهانی حقوق کودک، بازی و تفریح حق کودکان است. پس ضروری است امکانات و تسهیلات لازم برای فعالیت های تفریحی آنان فراهم شود. در بند 2 همین ماده آمده است: ضروری است مسئولان شهری، فضاهای مناسب و متعددی برای بازی کودکان فراهم نمایند. این مکان ها بهتر است به محل سکونت کودکان نزدیک باشند.
فضای بازی کودکان
با گسترش روند شهرنشینی در سطح جهان و تولد کلان شهرها، تماس و آشنایی کودکان با طبیعت و محیط های طبیعی کاهش یافته و فرصت بازی کودکان و گذران اوقات فراغت آنان محدود به فضای شهری است.
علاوه بر گسترش فیزیکی شهرها که منجر به دوری از طبیعت می گردد، نگرانی والدین از تامین امنیت کافی، شرکت دادن کودکان در کلاس های آموزشی فوق برنامه، بازی های رایانه ای و رسانه تلویزیون نیز در کاهش رابطه کودکان شهری امروز با محیط طبیعی نقش داشته اند.
روان شناسان معتقدند در سنین کودکی، یادگیری از طریق بازی آزاد انجام می گیرد. برای بازی آزاد تعریف دقیق و مشخصی وجود ندارد، اما از ویژگی های آن می توان به عدم برنامه ریزی، غیر قابل پیش بینی بودن، اختیاری بودن و لذت بخش بودن اشاره کرد.
برای مقابله با کمبود فضاهای بازی در شهرها در برخی کشورها راهبرد های خاصی در نظر گرفته شده است. به عنوان مثال بر احیاء ارزش و مفهوم محله، آگاه سازی شهروندان از اهمیت فضاهای بازی کودکان، ایجاد فضاهای تفریحی چند منظوره و استفاده از ساکنان محله برای اداره و کنترل این فضاها تاکید می شود.
از سوی دیگر شهرداری ها نیز در برنامه های اجرایی خود برخی نکات را در نظر می گیرند. مکان یابی پارک و فضای بازی برای کودکان در نزدیکی محل سکونت آنها با استفاده بهینه از عناصر طبیعی موجود مانند جنگل، رودخانه یا درختان کهن سال، ایمن سازی مسیر تردد کودکان و تاسیسات موجود در فضای بازی از جمله این نکات هستند. توجه همزمان و کافی به همه این جوانب منجر به پیدایش محله ای سالم و پایدار خواهد شد.
در آلمان در این زمینه تجربه جالب توجهی وجود دارد. در برخی شهر ها فضایی عمومی در نظر گرفته شده است که هدف از آن آرام سازی ترافیک و تغییر و تبدیل کاربری خیابان محلی به دسترسی محلی است. به این فضا، وونرف[5] یا "خیابان زندگی" می گویند. بدین ترتیب فضای شهری ایجاد می شود که برای انواع فعالیت های تجاری و اجتماعی و به ویژه بازی کودکان مناسب است. این فضاها اغلب به صورت خیابان باریک درختکاری شده ای هستند که سرعت وسایل نقلیه در آن حداکثر به 16 کیلومتر بر ساعت (10 مایل بر ساعت) می رسد.
زمین بازی کودکان
در جوامع پیش از صنعتی، آموزش کودکان عمدتا بر عهده نهادهای مذهبی و رهبران دینی قرار داشت و در این میان اهمیت پرورش روحی و عاطفی آنان همواره ناشناخته باقی مانده بود؛ هرچند به تدریج نگرش های جدیدی درباره آموزش آنان و لزوم فراگیری برخی آداب و مهارت ها به آنان شکل می گرفت. در این سال ها اکثریت جمعیت ساکن روستاها بودند و کودکان در دل طبیعت و در تماس مستقیم با آن به تفریح و تجربه کردن می پرداختند و لزومی برای طراحی فضایی برای بازی آنان احساس نمی شد.
در نیمه اول قرن نوزدهم میلادی و در سال 1837 نخستین کودکستان توسط فردریک فروبل در شهر بلانکنبرگ آلمان با نام "باغ کودکان"[6] تاسیس گردید. فروبل معتقد بود باغ کودکان باید نمونه کوچکی از جهان واقعی، با همه ویژگی های مثبت و منفی آن باشد. ایده تاسیس باغ کودکان به سرعت در همه آلمان و سپس اروپا گسترش یافت.
دیوید شاو اسکاتلندی نخستین دانشمندی بود که اهمیت در نظر گرفتن فضایی برای بازی کودکان را بیان نمود. شاو می گوید: زمین بازی کودکان بهشت است.
در سال 1855 نخستین باغ کودکان در شهر واترتون در ایالت ویسکانسین توسط بانوی مهاجر آلمانی، کارل شورتز تاسیس گردید. اما به تدریج شکل و محتوای کودکستان های امریکا تحول یافت. کودکستان های مدرن امروزی در سال های دهه 1930 در امریکا بنیان گذاشته شده اند. پس از آن و به تدریج فضاهای تفریحی و سرگرمی ویژه کودکان نیز طراحی و اجرا شدند.
اولین زمین بازی از پیش طراحی شده در سال 1862 و در حومه بستون در امریکا تاسیس شد. در این فضا، وسایل بازی کودکان از لوله های گالوانیزه ای ساخته شده بودند که کارایی چندانی نیز نداشتند. در انگلستان و در منچستر در سال 1911 زمین های بازی کودکان از سوی خود مردم به وجود آمده و سپس با قواعد و معیارهای شهرداری تطبیق یافتند. در پارک های اولیه منچستر زمین های بازی پسران و دختران جدا از یکدیگر بودند، زیرا تصور می شد در زمین های بازی مختلط، پسران فرصت بازی را از دختران می گیرند.
در دهه 1920 فضاهایی از پارک های عمومی به بازی کودکان اختصاص یافت. در سال 1931، سورانسون، طراح دانمارکی پیشنهاد داد تا فضایی برای بازی کودکان با وسایل و مواد به ظاهر بی ارزش در نظر گرفته شود. این ایده در دهه 1940 منجر به شکل گیری "زمین های بازی ماجراجویی" گشت که این ایده در 1948 در کامبرول لندن اجرا گردید.
با پیشرفت فناوری در قرن بیستم امکان ساخت فضاهایی برای مخاطبان در سنین مختلف پدید آمد. در بسیاری شهرهای بزرگ شهرک های ویژه بازی و سرگرمی کودکان به وجود آمد. به عنوان مثال در قاهره، نیویورک، هوستون در تگزاس و همچنین پاریس.
در ایران و در سال 1298 شمسی در تهران و اصفهان کودکستان هایی تاسیس شد که عمدتا از سوی مبلغان مذهبی اروپایی اداره می شدند.
اولین کودکستان ایرانی در سال 1303 در تبریز و توسط جبار باغچه بان ایجاد شد. چندی بعد قمر دولت آبادی نیز در اصفهان چنین موسسه ای را برقرار نمود. اولین آیین نامه کودکستان ها در ایران در سال 1334 و در وزارت فرهنگ نوشته شد. در سال 1341 کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تاسیس گردید. این کانون کودکان 6 تا 18 ساله را مخاطب خود قرار می دهد.
اما به طور کلی باید در نظر داشت که بازی کودکان در یک محیط طبیعی کاملا با بازی در یک محیط انسان ساخت متفاوت است. محیط طبیعی برای کودک تجربه حسی خاصی دارد. کودک در محیط طبیعی رها است. آزاد است بدود، فریاد بزند و ریخت و پاش کند.
مسلم است که برای طراحی و برنامه ریزی یک فضای بازی برای کودکان، پیروی از فرهنگ حاکم در جامعه ضروری است. فرهنگ اجتماع همواره بر همه جوانب زندگی افراد آن جامعه و به تبع آن بر فضاهای زندگی آنها موثر خواهد بود. منظور از فرهنگ جامعه، تنها فرهنگ غالب و کلی مردم نیست، بلکه در بسیاری موارد، توجه ویژه به خرده فرهنگ ها و اقلیت ها تضمین کننده موفقیت یک فضای شهری می باشد. تنها با توجه به این نکات است که از یک فضای طراحی شده شهری می توان انتظار داشت به صورت ایده آل عمل نماید.
برخی دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند توجه به فرهنگ در طراحی و برنامه ریزی، در حقیقت همان توجه به فرهنگ محلی زنان و کودکان است. زیرا در بیشتر جوامع این مادران هستند که تصمیم می گیرند خانواده و کودکانشان به چه مراکزی برای گذران اوقات فراغت بروند.
فضاهای بازی کودکان در ایران
در شهرسازی سنتی ایران فضایی مختص کودکان در شهرها پیش بینی نشده بود، کودکان در فضای خانه خود و محله می توانستند با همسالان خود بازی کنند و حتی در تماس مستقیم با طبیعت به تجربه هایی نو دست پیدا کنند. اما با ورود اندیشه تجدد گرایانه و از بین رفتن بافت سنتی شهرها و به ویژه پیدایش ساختمان های بلندمرتبه و محله های پرتراکم در شهرهای بزرگ کشور، کودکان و نیازهای مخصوص آنان مورد غفلت شهرسازان و مدیران شهری واقع شد؛ به طوری که با وجود نفوذ عقاید و تفکرات شهرسازی نوین در اندیشه های برنامه ریزان و مسئولان شهری، اهمیت و جایگاه فضاهای شهری ویژه کودکان، از جمله فضاهای سرگرمی و تفریح آنان، هنوز به حد کافی مورد توجه قرار نگرفته است.
زمین های بازی کودکان در ایران معمولا در چند وسیله ساده بازی مانند الاکلنگ و سرسره و یا زمین های بازی خاکی در محله ها خلاصه می شود.
از سوی دیگر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حقیقت تنها نهاد فعال در زمینه فعالیت های فرهنگی و پرورشی مختص کودکان در کشور است. مهد کودک ها و کودکستان ها نیز نتوانسته اند به نقش و جایگاه اصلی خود برسند؛ به طوری که می توان گفت مهد کودک ها و کودکستان های ایران (به ویژه در کلان شهرها) تنها وظیفه نگهداری از کودکان در ساعت های کاری والدین آنها را بر عهده گرفته اند.
حتی در شهرهایی که طراحی شهری در آنان در حد مقبولی انجام گرفته است نیز جایگاه کودکان مورد بی توجهی باقی مانده است، به طوری که احساس عدم امنیت در فضاهای شهری در نزد کودکان و به تبع آنان در نزد والدین همواره وجود داشته است. این موضوع سبب می گردد والدین کودک ترجیح بدهند فرزند آنان در خانه اوقات فراغت خود را بگذراند و فرصت بازی در فضای باز و طبیعی را از دست بدهد. امری که منجر به محرومیت کودک از تجربه های نو، آشنایی با همسالان خود و برقراری روابط اجتماعی میان آنان می گردد.
شاید بتوان گفت پیش از طراحی و ساخت فضاهای سرگرمی و تفریح کودکان، آماده سازی محله های شهری برای زندگی اجتماعی کودکان باید مورد توجه برنامه ریزان باشد. محله های شهری نباید محل عبور و مرور ترافیک باشند. کوچه های محله تنها باید نقش دسترسی محلی داشته باشند. سرعت وسایل نقلیه حداقل باشد و به لحاظ امنیت و آرامش در سطح مطلوبی قرار بگیرد.
در گام دوم طراحی فضاهای محلی اهمیت دارند. فضاهایی که برای کودکان ملموس باشند. کودک باید بتواند با محله و شهر خود ارتباط برقرار کند و آن را بشناسد. طراحی فضاهای سبز، خیابان های زیبا، استفاده از رنگ های مناسب در محیط محله و شهر و حتی علائم و نمادهای شهری می تواند مورد توجه باشد.
در گام سوم طراحی و اجرای فضاهای شهری مناسب کودکان اهمیت دارد. پارک های محله ای، زمین های بازی و کتابخانه محله ای از نمونه های ساده و مهم چنین فضاهایی هستند. در سطح شهر نیز ایجاد شهربازی، پارک های وسیع، اردوگاه ها و مانند آنها برای بازی و سرگرمی کودکان و تاسیس موزه های ویژه کودکان، نمایشگاه ها، سینمای کودک، و مانند آنها برای پرورش کودک دارای اهمیت هستند.
در تمامی این فضاها باید اصول مشخصی را لحاظ کرد تا بتوانند در کارکردهای خود موفقیت حاصل کنند. مهم ترین این اصول را می توان در امنیت، نزدیکی و قرابت با طبیعت، تنوع، آسایش، سکوت و قابلیت نظارت خلاصه نمود.
جمع بندی
به طور کلی مشکلات و مسایل مربوط به کودکان را نمی توان به طور جداگانه از سایر مسایل اجتماعی و شهری بررسی کرد و برای حل آنها راه حل ارائه داد. در سطح ملی، سیاستگذاری های کلان و جهت گیری عمده برنامه های بلند مدت و میان مدت و نیز برنامه های کوتاه مدت، باید با در نظر گرفتن نیازها و کمبود های کودکان انجام شوند. قوانین کشور باید هر چه بیشتر با قواعد جهانی حمایت از کودکان هماهنگ و منطبق شود. در عین حال باید به اجرای درست و دقیق این قوانین اهتمام ورزید. در نظر گرفتن فرهنگ ها و خرده فرهنگ ها در جوامع مختلف و هماهنگی با آنها، می تواند تضمینی برای اجرای دقیق قوانین مرتبط با کودکان باشد.
در سطح شهری، گسترش نهاد های اجتماعی و فرهنگی می تواند به عنوان یک راهکار میان مدت در نظر گرفته شود. استفاده از تجربه های سایر کشورها و کلان شهرهای جهان در این زمینه می تواند بسیار مفید واقع شود. اصلاح وضعیت محله های شهری برای در دسترس بودن آنها برای کودکان، . ایجاد فرهنگسراهای ویژه کودکان، پارک ها و کتابخانه های محلی و مانند آنها نیز می تواند از برنامه های نهادهای مسئول در شهر برای رفع نیازها و کمبودهای کودکان در کلان شهرهای ایران باشد. در سال های اخیر در برخی شهرها، البته در سطحی محدود، فعالیت هایی در این زمینه دیده می شود. به عنوان مثال خانه کودک و نوجوان در اصفهان و یا کتابخانه کودک و نوجوان در پارک لاله تهران (که زیر نظر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان فعالیت می کند).
به نظر می رسد تا زمانی که ذهنیت غالب مدیران و برنامه ریزان شهری متوجه اهمیت فوق العاده نیازهای روحی و فکری کودکان نباشد، نمی توان به آینده بهتری برای کودکان در برنامه های ملی و شهری امیدوار بود. گام نخست برای حل مشکلات موجود، توجه دادن برنامه ریزان به این امر مهم می باشد.
منابع فارسی
1. ایزدپناه جهرمی، آیدا؛ کودک، بازی و شهر (فرایند، اصول و معیارهای برنامه ریزی و طراحی فضای بازی کودکان، انتشارات سازمان شهرداری های کشور، 1383
2. پارسا، محمد؛ روان شناسی رشد کودک و نوجوان، 1376
3. دریسکل، دیوید، با همکاری اعضای پروژه رشد یافتن در شهرها؛ ترجمه توکلی، مهرنوش و سعیدی رضوانی،نوید؛ ایجاد شهرهای بهتر با کودکان و جوانان (راهنمایی برای مشارکت و پژوهش مشارکتی)
4. شعاری نژاد، علی اکبر؛ روان شناسی عمومی، 1371
5. شهرداری ها، شماره 69، بهمن 1383
6. شیعه، اسماعیل؛ آماده سازی شهر برای کودکان، موسسه نشر شهر، 1385
7. قنبریان، منیر؛ کودک و شهرنشینی؛ انتشارات سازمان شهرداری ها، چاپ اول