تارا فایل

پیشینه تحقیق ومبانی نظری عوامل تاثیر گذار بر بقای شرکت ها


عوامل تاثیر گذار بر بقای شرکت ها

ویژگی های خاص شرکت
اندازه شرکت
مفهوم اندازه ی شرکت: اندازه ی شرکت در مطالعات متعدد نمایانگر جنبه های مختلفی از شرکت است. اندازه ی شرکت می تواند نمایانگر اهرم شرکت باشد. اندازه ی شرکت می تواند نمایانگر برتری رقابتی نیز باشد. از آنجایی که سهم بیشتر بازار، نیاز به تولید و فروش بیشتر دارد لذا داشتن منابع مالی کافی و اندازه ی بزرگتر می تواند شرکت را در تولید بیشتر یاری کند تا بتواند مزیت های رقابتی ایجاد نماید. اندازه ی شرکت می تواند توانایی مدیریت و کیفیت طرح های حسابداری باشد و توسعه ی اندازه ی شرکت نشانگر مدیریت قوی است. اندازه ی شرکت می تواند نمایانگر کارایی اطلاعاتی باشد. و در نهایت اندازه شرکت می تواند نمایانگر میزان ریسک کلی شرکت باشد (شورورزی و پهلوان،1389).
اگر چه شروع فعالیت هر شرکت جدید، موجبات اشتغال تعدادی از نیروی انسانی را در پی دارد اما تنها ایجاد بنگاه، بیانگر اشتغال زایی و الزاماً گامی در راستای حل معضل بیکاری نیست. بلکه دوره ی حیات قابل قبول بنگاه ها عامل اساسی در ایجاد اشتغال اثرگذار توسط آن ها محسوب می شود.در میان مجموعه عواملی که دوره ی حیات یک بنگاه اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهد، اندازه ی آن به عنوان یکی از ویژگی های مختص شرکت و مهم ترین عامل تاثیرگذار تلقی می شود. شاید کمتر مطالعه ای را بتوان در این حوزه مشاهده کرد که بررسی تاثیر اندازه بر دوره ی حیات را نادیده انگاشته و آن را به عنوان مهم ترین عامل معرفی نکرده باشد (فیض پور و همکاران، 1390).
در بعضی از مطالعات نقش اساسی در بقا یا شکست یک بنگاه را اندازه شرکت دانسته اند و نشان می دهند که بین اندازه و رشد و یا شکست رابطه وجود دارد (دان و همکاران1، 2005). ورود بنگاه های جدیدالورود به فعالیت های اقتصادی همواره با عنوان معیاری اصلی برای سنجش عملکرد بخش یا منطقه محسوب می شود، اما همواره این سوال که اندازه مطلوب برای یک بنگاه اقتصادی در زمان ورود چه اندازه ای است؟ سوالی است که از دیرباز مورد ارزیابی اقتصاددانان قرار گرفته و برای آن پاسخ های متعددی ارائه گردیده است. درحالی که برخی، اندازه های کوچک را برای بنگاه های اقتصادی در زمان ورود پیشنهاد می کنند، گروه دیگر بر این باورند که بنگاه های بزرگ به دلیل توانایی استفاده از صرفه های ناشی از مقیاس بر بنگاه های کوچک ارجحیت دارند (فیض پور و رادمنش، 1391). به عنوان مثال دان و همکاران (2005) بیان کردند بنگاه هایی که از نظر اندازه شرکت و سهم در بازار بزرگ هستند دارای بقای بیشتری هستند.
اندازه در زمان ورود الزاماً به معنی اندازه ی بهینه نبوده و این خود می تواند زمینه ی خروج بنگاه های کوچک و متوسط را بیش از سایر بنگاه ها فراهم کند (سفیز و مارسیلی، 2006). بنابراین بنگاهی که فعالیت خود را در اندازه ای از کوچک و احیاناً غیر بهینه آغاز می کند، پس از مشاهده ی عملکرد خود برای بقا در بازار لازم است تا اندازه ی خود را به سوی اندازه بهینه سوق دهد. در مقابل، چنانچه بنگاهی که در مقیاسی بزرگ فعالیت می کند، با کارایی کم تر از حد انتظار مواجه شود، امکان دارد قبل از خروج از فعالیت، کوچک شود. درحالیکه چنانچه کارایی کم تر از حد انتظار بنگاه، در حدی اندک و قابل اغماض باشد، تمایلی نیز برای کوچک شدن بنگاه وجود نداشته و بنگاه ترجیح می دهد در همان مقیاس باقی بماند. درنتیجه، مقیاس بزرگ تر ورود بیانگر موفقیت بیشتر است. بنابراین، بر اساس نظریه های موجود در این حوزه عموماً بنگاه های جدید با مقیاسی کوچک وارد می شوند، اما امید به زندگی نسبتاً کوتاهی دارند، چون ورود آسان الزاماً دوره ی حیات طولانی را در بر نمی گیرد.
رفتار بنگاه های جدیدالورود به فعالیت اقتصادی در راستای تعدیل اندازه خود نسبت به وضعیت موجود و گذشته زمان، موضوعی است که از هر حیث اهمیت یافته و علاوه بر آن، می تواند به عنوان مبنایی برای تعریف اندازه مورد توجه جدی قرار گیرد.با چنین شناختی از تاثیر اندازه بر عملکرد یک بنگاه اقتصادی می توان مطالعات متعددی را در این حوزه مشاهده کرد. اما شروع مطالعات منسجم و علمی دوره ی حیات بنگاه های اقتصادی را شاید بتوان به مطالعه ی انجام شده توسط ایوانس2 در کشور امریکا و در سال 1987 نسبت داد. ایوانس با استفاده از داده های مربوط به بنگاه های تجاری کوچک امریکا، رابطه ی مثبت قوی ای را بین احتمال بقای بنگاه ها و اندازه ی آن ها آزمون کرده است. پس از ایوانس، دیون، ربرت و ساموئلسن (1989) و نیز فیلیپس و کریچف (1989) در مطالعات جداگانه ای موضوع بقا و رشد بنگاه های وارد شده به تجارت امریکا را بررسی کردند. کاهش نرخ شکست بنگاه در نتیجه ی افزایش اندازه آن از نتایج مطالعه دیون و همکارانش می باشد.مطالعه ی فیلیپس و کریچف نیز که با استفاده از داده های بنگاه های کوچک امریکا انجام شده، نتایج مطالعه ی ایوانس را تایید کرده است ( فیض پور و همکاران، 1390).
هولمز وهمکاران3 (2010) نیز مقاله ای تحت عنوان تجزیه و تحلیل بقای شرکت های جدید با استفاده از تابع هازارد ارائه دادند. در این تحقیق نتایج به دست آمده برای SMEs مطابق با مطالعات انجام شده، ذکر شده است که یک رابطه مثبت بین اندازه و بقای شرکت وجود دارد.

2-2-3-1-2- سرمایه اولیه
تعریف مفهومی سرمایه: سرمایه، در علم اقتصاد، عبارت است از حق یا علاقه صاحبان یک موسسه نسبت به دارایی موسسه مذکور. این مبلغ از کم کردن بدهی های موسسه از جمع دارایی آن بدست می آید. به عبارت دیگر پس از پرداخت تمام بدهی ها و تعهدات یک موسسه آنچه از دارایی باقی می ماند متعلق به صاحب یا صاحبان موسسه است4.
سرمایه از مهم ترین عوامل تجارت بوده و بزرگ ترین وسیله جلب منفعت است. هر شرکت باید دارای سرمایه باشد، تا بتواند نتیجه ای از عملیات خود که تجارت است برده و منتفع شود. اهمیت شرکت های تجارتی را از سرمایه آنها می توان درک کرد. تحولات پیچیده و سریع چند دهه ی اخیر و نیز شتاب گیری روند جهانی شدن موجب شده است تا جوامع گوناگون تلاش کنند بیش از پیش خود را برای پذیرش تحول آماده کنند. برپایی و فعال نگهداشتن شرکت های بزرگ، تاچند دهه ی پیش به عنوان یک مزیت اقتصادی تلقی می شد و چنین استدلال می شد که هرچه این شرکت ها بزرگ تر باشند، اقتصاد پویاتر و قدرتمندتر می شود. با مراجعه به تحقیقات و متون دانشگاهی مشاهده می شود که عمده ترین دلایل ناکامی شرکت ها فقدان یا عدم کفایت سرمایه گذاری و تامین مالی نامناسب و ناکافی آنان است. بنابراین، ممکن است ضعفهای موجود منجر به سرمایهگذاری نامناسبی شود که ادامهی بقاء و حیات شرکت را تهدید کند. ساختار سرمایهی نامناسب برای هر شرکتی و یا به طور خاص در مورد شرکتهای کوچک همهی زمینههای فعالیت یک شرکت را تحت تاثیر قرار میدهد و میتواند منجر به بروز مسایلی نظیر عدم کارایی در بازاریابی محصولات، عدم کارآمدی و ناتوانی در بکارگیری مناسب نیروی انسانی و موارد مشابه شود (سجادی و جعفری، 1386).
اهمیت سرمایه بیشتر مورد نظر معامله کنندگان با شرکت است و اشخاص با ملاحظه اعتبار و میزان سرمایه شرکت، قرارداد منعقد و یا معامله انجام می دهند. به این جهت هر شرکت باید در هر گونه اسناد و صورت حساب و اعلانات و نشریات و غیره که به طور خطی یا چاپی صادر یا منتشر می نماید میزان سرمایه خود و آن قسمتی که تادیه شده است صریحاً قید کند. ون آئوکین5 معتقد است سرمایهگذاری مناسب و کافی در شرکتها به آنها این امکان را میدهد تا بتوانند منابع ضروری را تحصیل کنند. وی اهمیت تحصیل منابع را با موفقیت شرکتها در بازار مرتبط میداند و میگوید به این طریق شرکتها میتوانند فرصتهای بازار را با موفقیت دنبال کنند و از مزیتهای فعالیت در بازار بهرهمند شوند (ون آئوکین، 2005). کسار6 معتقد است اندازه ی شرکت ها در بدو شروع با سهم بدهی آنها در ساختار سرمایه شان ارتباط مستقیم دارد (کسار، 2004). مودیگلیانی و میلر7 بیان می کنند که اندازه ی شرکت بر ساختار سرمایه تاثیری ندارد. اما، محققان زیادی معتقدند بین اندازه ی شرکت ها و ساختار مالی آنها رابطه وجود دارد (مودیگلیانی و میلر، 1958). چیتندن و همکاران8 معتقد هستند تئوری مزبور در مورد شرکت های کوچک در مقایسه با شرکت های بزرگ کاربرد بیشتری دارد. زیرا، هزینه های تامین مالی برون سازمانی برای شرکت های کوچک بیشتر است و این موضوع ترجیحات و اولویت های این شرکت ها را تحت تاثیر قرار می دهد(چیتندن و همکاران، 1996) .
بون و همکاران9 و برادلی و همکاران10 در تحقیقات خود به این نتیجه رسیده اند که شرکت های فعال در بخش های دارویی، الکترونیک، غذایی و ابزارآلات از اهرم نسبتاً پایینی برخوردارند، در حالی که شرکت های فعال در بخش های سیمان، کاشی و سرامیک، کاغذ و آهن آلات از اهرم نسبتاً بالایی برخوردارند. به اعتقاد دولینگر11 منابع تامین مالی و سرمایه واحدهای تجاری، به چرخه ی عمر شرکت ها و دوران عمر شرکت ها بستگی داشته و اینکه شرکت در مرحله ی بلوغ یا رشد قرار گرفته است، نیز بر روی این موضوع موثر است (سجادی و جعفری، 1386).
مدهوشی و تاری (1386) مقاله ای تحت عنوان "تاثیر سرمایه اولیه در بقای شرکتهای تولیدی کوچک ومتوسط در ایران" ارائه دادند. یافته های این مطالعه نشان داد که بین سرمایه اولیه و بقای شرکتهای تولیدی کوچک و متوسط رابطه مثبتی وجود دارد.
کوک12 (2007) سرمایه اولیه لازم برای احداث یک بنگاه را عامل تعیین کننده و مهم در خروج یک بنگاه می داند. همچنین بیان می کند که الزامات موجود هنگام شروع مانع عملکرد مناسب بنگاه می شود.
فیض پور و موبد (1387) در تحقیقی به بررسی توقف بنگاه های صنعتی و عوامل موثر بر آن پرداختند. این مطالعه بر روی منابع کوچک و متوسط استان یزد صورت گرفت. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر اندازه، سرمایه اولیه، گروه صنعت و مکان استقرار بنگاه بر توقف فعالیت های بنگاه های صنعتی است. نتایج بدست آمده نشان داده است که بین مکان و سرمایه اولیه و توقف بنگاه رابطه معنی داری وجود ندارد.

2-2-3-2- ویژگی های خاص صنعت
2-2-3-2-1- نوآوری
تعریف مفهومی نوآوری: نوآوری از کلمه لاتین Innovate به معنای "ساختن یک چیز جدید" استخراج شده است. برای نوآوری تعاریف متعددی ذکر شده است. نخستین بار شومپیتر در سال 1934 مفهوم نوآوری را تعریف کرد. او نوآوری را با توسعه اقتصادی مرتبط دانست و آن را به عنوان ترکیب جدیدی از منابع مولد ثروت معرفی کرد. شومپیتر در تعریف خود از نوآوری، آنرا به عنوان یک برهم زننده نظم موجود و تعادل اقتصادی برای ایجاد نظم و تعادلی جدید معرفی می کند (سوئدبرگ13،2007). اصطلاح "تخریب خلاق" به همین موضوع اشاره دارد. دراکر (1985) نوآوری را به عنوان فرآیند تجهیز، قابلیت​های جدید بهبود یافته یا افزایش سود تعریف کرده است (گاندی و همکاران14،2011).
به دلیل شرایط و وضعیت های پیچیده ی امروزه که سازمان ها را با تنگاه های رقابتی و تکنولوژیکی مواجه ساخته و تداوم روش های سنتی را با مشکل جدید روبه رو ساخته است بسیاری از سازمان ها و شرکت ها و بسیاری از بخش های اقتصادی و اجتماعی به لزوم نوآوری پی برده اند. نوآوری یک عامل مهم در موفقیت و کسب مزیت رقابتی سازمان هاست (جوموسلگلو و السو15،2009). چراکه مزیت رقابتی دیروز، تضمینی برای بقای فردا محسوب نمی شود. از این رو در بازارهای رقابتی امروزه که پیوسته در حال تغییر و تحول هستند، شرکت ها برای بقاء نیازمند ایجاد تغییراتی در رویه ها و استراتژی های خود هستند. در واقع، امروزه نوآوری مزیت رقابتی برای شرکت ها و سازمان ها محسوب می شود (ملاحسینی و فتحی، 1388). نوآوری، مفهومی کلیدی است که امروزه از آن به عنوان محور دستاوردهای تجارت در قرن بیست و یکم یاد می شود. سازمان های، کوچک و بزرگ، اقدام به ارزیابی مجدد محصولات، خدمات و عملیات خود کرده اند تا فرهنگ نوآوری را به وجود آورند. این بازبینی مجدد اهداف سازمانی، بدین دلیل صورت می گیرد که پرورش فرهنگ نوآوری در درون سازمان، بهترین تضمینی است که یک سازمان بتواند در محیطی که بازارهای آن به سرعت به پیش می روند، پایدار بماند. همچنین پرورش فرهنگ نوآوری بهترین تضمین (اگرچه که هیچ چیز تضمین ندارد) برای بقاء و پایداری طولانی مدت در اقتصاد دانش – محرک امروزین است (هادوی، 1388).
در بیشتر موارد در دنیای امروز، نوآوری منبع فرصت های عظیمی شناخته شده اند که باعث ایجاد جهش های خاصی در بازار جهان شده است، چرا که باعث می شوند تا در سیستم هایی که دچار عدم پویایی شده اند نیروی تازه ای دمیده شود و از تهدیدهای ثابت ماندن در بازار برای آن ها بکاهد (تیمونز و اسپینلی16،2007). بسیاری از سازمان ها در سال های اخیر تلاش های بسیاری انجام داده اند تا کارمندان خود را تشویق به نوآوری نمایند (جوموسلگلو و السو، 2009). حرکت از بازارهای ملی به سمت بازارهای بین المللی، رقابت شدیدی را در بخش صنایع فراهم آورده است بطوریکه بازارهای ملی که زمانی در انحصار یک یا چند جانبه قرار داشت در معرض رقابت جهانی قرار گرفتند. صنایع جهانی در اثر جهانی شدن، خرد شده یعنی تعداد بسیاری از شرکت ها در یک صنعت جهانی با یکدیگر رقابت می کنند. این نوع رقابت نرخ سود سازمانی را کاهش داده وباعث می شوند که دستیابی به حداکثرسازی بازده، کیفیت، انعطاف پذیری نسبت به مشتری و نوآوری مهم شوند (خداداد حسینی و عزیزی، 1385).
بر اساس نظریه شومپیتر، نوآوری به اشکال زیر ظاهر می شود:
1. معرفی و تجاری کردن محصول یا خدمت جدید یا بهبود اساسی در کاربرد محصولات و خدمات موجود؛
2. معرفی فرایند تولید جدید یا بهبود اساسی در فرایند های کاری موجود؛
3. گشودن درهای بازار جدید؛
4. توسعه منابع جدید تامین کننده مانند مواد اولیه، تجهیزات و دیگر ورودی ها؛
5. ایجاد تغییر اساسی در ساختارهای صنعتی و سازمانی (دهقان کرنکان، 1390).
مالربا و مولینا (2009) در تحقیق خود شرکت های جدید را به عنوان یک عامل اصلی پویایی صنعتی و یک منبع نوآوری در نظر گرفته اند و نوآوری را به عنوان یک عامل مهم در رشد و بقای شرکت ها دانسته اند که تاثیر مثبت بر رشد و بقاء، به خصوص در بخش خودرو و الکترونیکی دارد.
جنسن و همکارانش (2008) در پژوهش خود به بررسی رابطه بین نوآوری سطح شرکت و صنعت و نرخ بقای نسبی شرکت های تازه وارد و کنونی پرداختند. آن ها بیان کردند که شرکت های تازه وارد، هنگامی که فرم غالب رقابت در بازار از طریق نوآوری است، چالاک تر و انعطاف پذیر تر و دارای مزیت رقابتی هستند و موتور تخریب خلاق هستند. همچنین در بیشتر شرایط نامطمئن و نوآورانه رشد می کنند.
سفیز و مارسیلی(2006) در مطالعه ای که در زمینه ی تاثیر نوآوری بر حیات بنگاه ها در هلند انجام داده اند به این نتیجه رسیدند که نوآوری نقش مهمی در افزایش احتمالی حیات بنگاه ها دارد، مخصوصاً هنگامی که دوره مطالعه افزایش یابد نقش نوآوری واضح تر می شود. نوآوری برای شرکت های جوانتر تاثیر حیاتی تری دارد. مثلاً در امریکا شرکت های جوان که دارای نوآوری بودند 22 درصد بیشتر از بنگاه های جوان دیگر قادر به ادامه حیات بوده اند.
دهقان کرنکانی (1390) در پژوهش خود ذکر کرده است که نوآوری دست کم برای جامعه سه فایده دارد: باعث افزایش رشد اقتصادی می شود، بهره وری را بالا می برد، باعث به وجود آوردن تکنولوژی، کالا و خدمات جدید می شود. در بلند مدت رقابت می تواند به عنوان فرایندی تلقی شود که توسط نوآوری هدایت می شود. اگرچه همه ی نوآوری ها موفقیت آمیز نیستند اما همان تعداد اندکی که به موفقیت نائل می شوند منابع عمده مزیت رقابتی هستند. دلیل این امر این است که نوآوری موفقیت آمیز، ویژگی منحصر به فردی به سازمان می دهد که رقبا فاقد آن هستند. این منحصر به فرد بودن به سازمان اجازه می دهد تا فروش را از دیگر رقبا متمایز نموده و قیمت های بالاتری برای محصولات خود مطالبه نمایند.
خداداد حسینی (1385) بیان می کند نوآوری عامل مهمی در بقای سازمان ها در محیط پر رقابت کنونی می باشد. نظریه پردازان و محققین معتقدند شرکت های جوان و نیرومند به راحتی می توانند به راحتی جایگزین شرکت های قدیمی و باسابقه گردند که قادر به حفظ نوآوری خود نبوده اند.

2-2-3-2-2- نرخ ورود به صنعت
تاکنون مطالعات متنوعی در زمینه عوامل موثر بر مرگ و میر شرکت ها در کشورهای مختلف صورت گرفته است. تحلیل ورود تازه واردان و تهدیدهایی که آن ها مورد توجه ساختار صنعت می سازند، مورد علاقه تحلیل گران راهبردی است. رقبای تازه وارد معمولاً با هدف کسب سهم بازار وارد یک صنعت می شوند؛ آن ها به همراه خود ظرفیت ها و منابع جدیدی را وارد صنعت می کنند. شاید می توان گفت مطالعه بر روی ورود و خروج و پویایی در صنعت اولین بار توسط شومپیتر انجام شده است که در آن برای پویایی صنعت اصطلاح تخریب خلاق را عنوان کرده است (کامپوز و ایوتی17،2003). اما اهمیت واقعی الگوهای ورود و خروج برای اولین بار در مطالعات دان (1988) تشخیص داده شد. بنگاه های صنعتی برای ایجاد، رشد و بقاء، بیشتر از هر چیز به محیط مناسبی برای کسب و کار دارند که این محیط مناسب هم شامل سهولت ورود شرکت به صنعت و هم شامل سهولت خروج بنگاه از صنعت می شود. مثلاً در رتبه بندی ای که بانک جهانی در سال 2008 در بین 178 کشر انجام داده است، رتبه ایران در بین کشورهای جهان از نظر سهولت ورود و خروج به ترتیب 77 و 118 است. اگرچه رتبه ایران در هر دو مطلوب نیست و لی می توان گفت که خروج بنگاه در ایران سخت تر از ورود است (عرب نجف آبادی، 1390). گروکسی (1995) در مقاله ای تحت عنوان " ما در مورد ورود چه می دانیم" هفت نکته مهم درباره ورود بیان می کند. نکته اول این است که ورود به صنعت حالت عام دارد، به این معنی که عموماً شرکت های زیادی وارد صنعت می شوند اما نرخ ورود به صنعت بسیار بالاتر از نرخ نفوذ18 (فروش خالص بنگاه های تازه وارد تقسیم بر فروش کل صنعت) است. نکته دوم این است که ورود شرکت ها به صنعت طی زمان تغییر می کند و تفاوت ها در نرخ ورود شرکت ها در صنایع مختلف پایدار نمی باشد و با گذر زمان از بین می رود. در واقع بسیاری از نوسانات در ورود شرکت ها در بین شاخه های صنعت در طول زمان ناشی از تفاوت داخل صنت است تا تفاوت میان صنعت ها. به این معنی که برخلاف سودآوری که در بین صنایع مختلف متفاوت و طی زمان پایدار می باشد، نرخ ورود در میان صنایع تفاوت زیادی نداشته و نوانات در نرخ ورودی در داخل صنعت و طی زمان رخ می دهد. نکته سوم این است که نرخ های ورود و خروج همبستگی زیادی با هم دارند. نکته چهارم بیان می کند که نرخ بقای بسیاری از شرکت های تازه وارد پایین است و حتی شرکت های تازه وارد موفق، بیش از یک دهه طول می کشد تا به اندازه متوسط شرکت های موجود در صنعت دست یابند. نکته پنجم، ورود از طریق ثبت شرکت جدید عمومی تر از ورود از طریق متنوع سازی محصولات می باشد اما در عوض متنوع سازی محصولات، موفق تر از ورود بازیگر جدید بوده است. نکته ششم، نرخ ورود در طول عمر صنعت دارای نوسان است و این نوسانات مانند موجی است که در اولیل عمر صنعت به حداکثر خود می رسد و موج های متفاوت ورودی انواع نتفاوت ورود را سبب می شود، به این معنی که طی نوسانان مختلفی که در صنعت رخ می دهد بنگاه های بالقوه از روش های متفاوت برای ورود به صنعت استفاده می کنند. نهایتاً نکته هفتم، هزینه های تعدیل برای ورودهایی با مقیاس بالا و ورودهایی که در سال های اولیه نرخ نفوذ بالایی داشته اند، تاثیر منفی و بازدارنده دارد (بهشتی و همکاران، 1388).
ورود شرکت به بازار و خروج از آن فرایند های مهمی در شکل گیری رقابت، بقاء و تکامل صنایع هستند. هر دو پدیده تاثیرات مهمی بر تخصیص منابع، بهبود بهره وری، نرخ نوآوری و تجدید صنایع دارند (مدهوشی و نصیری، 1389). در شرایطی که بنگاه به هر دلیل (رقابتی، مالی، مدیریتی و …) نتواند در صنعت به فعالیت خود ادامه دهد و مجبور به خروج از صنعت شود، موجب می شود اثرات نامطلوبی بر اقتصاد تحمیل شود. اگرچه خروج بنگها می تواند برای اقتصاد یک جامعه اثرات نامطلوبی داشته باشد ولی باید گفت که خروج می تواند نقش مهمی در پویاتر شدن صنعت (به دلیل حذف بنگاه های ناکارا و جانشین شدن بنگاه های کارآمدتر) نیز داشته باشد. مطالعات زیادی در زمینه ورود و خروج بنگاه ها و شرایط بعد از ورودشان صورت گرفته است که در آن ها می توان به نتایجی درباره رشد و بقای شرکت نیز دست یافت. متا و پرتغال19 (1994) در مقاله ای تحت عنوان "طول عمر شرکت ها" به این نتیجه رسیدند که بقای شرکت های تازه وارد با میزان ورودی های جدید به صنعت رابطه منفی و با اندازه اولیه و نرخ رشد آن ها رابطه مثبت دارد.
فریچ و همکاران20 (2006) مقاله ای تحت عنوان اثر صنعت، منطقه و زمان در بقای کسب و کار های جدید: یک تجزیه و تحلیل چند بعدی ارائه دادند. نتایج این تحقیق نشان داد شانس بقای تازه واردها در ویژگی های صنعت بوسیله افزایش حداقل اندازه کارا و افزایش تعداد ورودها نسبتا پایین است.
کاتو21 (2008) در مقاله ای تحت عنوان "بقای شرکت و ارزیابی ساختار بازار" به این نتیجه رسید که اندازه شرکت و شیوه ورود تاثیر معناداری بر بقای شرکت های تازه وارد دارد.
اسجوکویست و کریستی22 (2012) در مقاله ای تحت عنوان "بقا کسب و کار جدید در گرجستان: بررسی سطح بقاء با استفاده از داده های سطح منطقی" به تجزیه و تحلیل عوامل بقای شرکت های تازه وارد در گرجستان می پردازند. نتایج این تحقیق نشان داد عواملی مانند اندازه شرکت، نرخ ورود به صنعت و نوسان چرخه تجارت بر بقاء موثر هستند. نتایج بیانگر این موضوع بود که رقابت بیشتری از نرخ بالای ورود به صنعت احتمال بقای شرکت ها را کاهش می دهد.
مدهوشی و نصیری (1389) در مقاله ای تحت عنوان "تاثیر میانگین نرخ ورود به صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد مطالعه موردی: صنایع تبدیلی استان مازندران" نشان دادند رابطه معنی داری میان متوسط نرخ ورود به صنعت و بقای شرکت وجود دارد.

2-2-3-2-3- شدت سرمایه
تعریف مفهومی شدت سرمایه: منظور نسبت سرمایه به نیروی کار مورد استفاده در جریان تولید است.
در بررسیهای اقتصادی کمبود سرمایه، به عنوان یکی از عوامل توسعهنیافتگی است. سرمایه در ترکیب با نیروی کار و تکنولوژی میتواند بخش تولید را تحرّک بخشد. افزایش تولید به گسترش بازرگانی، بالا رفتن سطح زندگی و رشد اقتصادی میانجامد.کمبود سرمایه یکی از عوامل اصلی گرفتار شدن بسیاری از کشورها در چرخه باطل فقر است. اگر دولتها نتوانند به گونهای مناسب به منابع مالی دسترسی یابند، فعالیّتهای اقتصادی آنها در راستای رشد وتوسعه با دشواری روبرو خواهد شد (اصغری و عاملی،1390). مقیاس بهینه تولید در صنایع مختلف متفاوت می باشد، بنابراین نیاز به سرمایه برای ورود به صنعت در مقیاس بهینه، در واقع یک مانع برای ورود به آن صنعت به حساب می آید. نیاز به سرمایه برای ورود به صنعت هزینه های حاشیه ای را به همراه دارد که هرچه نیاز به سرمایه در صنعت بالا باشد این هزینه های حاشیه ای نیز بالا خواهد رفت. علاوه بر این عدم کارایی و نواقص بازارهای سرمایه می تواند به وام دادن در نرخ های متفاوت و یا حتی در دسترس نبودن این منابع برای بنگاه های تازه وارد و عموماً کوچک موجب گردد که این امر سبب میشود که بنگاه های بزرگ موجود در صنعت دارای هزینه های نسبتاً پایینی نسبت به بنگاه های کوچک گردند (بهشتی و همکاران).
بنگاه های موجود در صنایعی که دارای شدت سرمایه گذای بالایی هستند به واسطه سرمایه گذاری هنگفتی که انجام داده اند مستلزم ادامه فعالیت در صنعت هستند. شدت سرمایه گذاری در حقیقت یک مانع برای خروج است و انتظار می رود رابطه منفی با خروج داشته باشد (عرب نجف آبادی، 1390).
به منظور اندازه گیری شدت سرمایه از مقیاس های متفاوتی استفاده می شود. شدت سرمایه در هر صنعت معمولاً با موجودی سرمایه هر صنعت سنجیده می شود. برخی از محققین از جایگزین های متفاوتی برای این متغیر استفاده کرده اند. کایا (2002) در مطالعه خود بر روی صنایع ترکیه از نرخ استهلاک صنعت به جای متغیر موجودی سرمایه استفاده کرده است. شاپیرو و کمانی (1987) و ورنر (2001) از متغیر جایگزین مصرف انرژی به عنوان یک جایگزین برای صنایع یونان استفاده کرده اند. مدهوشی و نصیری نیز در مطالعه خود میزان سرمایه شرکت های موجود به ازای هریک از کارکنان را به عنوان مقیاس اندازه گیری در نظر گرفتند.
فریچ و همکاران (2006) در مقاله ی خود با عنوان "اثر صنعت، منطقه و زمان در بقای کسب و کار های جدید: یک تجزیه و تحلیل چند بعدی" نشان دادند که شدت سرمایه بالا در یک صنعت موجب توقف راه اندازی و بقای شرکت جدید به سبب مقدار نسبتاً زیاد منابع مورد نیاز جهت دستیابی به حداقل اندازه ی کارا می شود.
هلمرز و راجرز (2010) در مقاله ای تحت عنوان "نوآوری و بقای شرکت های تازه وارد در انگلستان" نشان داده اند شدت سرمایه هیچ ارتباط معنی داری با بقای شرکت های تازه وارد ندارد.
آلوارز و ورگارا (2012) در مقاله ای تحت عنوان "قرار گرفتن در معرض تجارت، بقا و رشد شرکت های کوچک و متوسط" رابطه ی بین بقاء، اشتغال، رشد و اندازه شرکت را در شیلی مورد بررسی قرار داده اند. نتایج این تحقیق نشان داد که شرکت های سرمایه محور کمتر احتمال نابودی دارند.
مهرداد مدهوشی و آذر نصیری(1388) در مقاله ی "تاثیر ویژگی های صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد (مطالعه موردی: صنایع تبدیلی استان مازندران)" نشان دادند بین متغیر شدت سرمایه در صنعت با بقای شرکت های جدید رابطه معنی داری وجود ندارد.

2-2-3-2-4- نرخ رشد صنعت
صنایعی که دارای نرخ رشد بالایی می باشند برای بنگاه های موجود در آن صنعت و همچنین برای بنگاه های بالقوه برای ورود فرصت های مناسبی را جهت ورود و فعالیت در صنعت فراهم می نمایند. در حقیقت رشد صنعت فضا را برای فعالیت و ورود بنگاه های جدید فراهم می کند. بازل و گالی23 (1987) معتقدند رشد یک صنعت بر عملکرد تک تک شرکتهای عضو آن صنعت تاثیرگذار است. همچنین، شرر و روس24 (1990) نیز معتقدند اتحادیههای صنایع نیز به دلیل تعیین میزان عرضهی محصول به بازار و سیاست قیمتگذاری محصول، بر سودآوری شرکت ها تاثیرگذار هستند (بازل و گالی، 1987).
گروسکی (1975)به این نتیجه دست یافت که نرخ رشد صنعت رابطه مثبتی با ورودی بنگاه های جدید دارد. کمانی و شاپیرو (1986) و سایکیا (1997) نیز به رابطه مثبتی بین ورود و رشد صنعت دست یافتند.
اسجوکویست و کریستی (2012) در مقاله ای خود با عنوان "بقاء کسب و کار جدید در گرجستان: بررسی سطح بقا با استفاده از داده های سطح منطقی" به این نتیجه رسید که رشد سریع و توسعه ی یک شرکت جدید شانس بقای آن شرکت را به طور فزاینده ای افزایش می دهد.
مدهوشی و نصیری(1388) مقاله ای تحت عنوان "تاثیر ویژگی های صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد (مطالعه موردی: صنایع تبدیلی استان مازندران)" ارائه دادند که در نتیجه این تحقیق، رابطه معکوس و معنی دار میان نرخ رشد صنعت و بقا تایید شد.

2-2-3-2-5- صادرات
صادرات نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشورها بازی می کند. تحلیل وضعیت چهل و یک کشور بین سال های 1963 تا 1985 توسط بانک جهانی نشان داد، عملکرد اقتصادی کشورهای با اقتصاد برون گرا تقریباً در همه جنبه ها بهتر و برتر از اقتصادهای درونگرا بوده است. در سطح بنگاه، صادرات فرصت های رشد و توسعه برای شرکت ها ایجاد می کند. با گسترش سطح دسترسی به بازارهای خارجی، شرکت می تواند به سطح بالاتری از تولید برسد. صادرات فرصت های ایجاد تنوع در بازار را برای شرکت ها ایجاد می کند و فرصت یادگیری به واسطه وجود رقابت را برای شرکت فراهم کرده و باعث می شود شرکت توانایی بقا در محیط های غیرآشنا و غریبه را کم کم به دست آورد (حسنقلی پور و همکاران، 1389).
جهانی شدن و تغییرات سریع فن آوری در دهه های اخیر نیاز به درک بهتر اثرات بین المللی را بر بقای شرکت ها افزایش داده است. مدل های شرکت تجاری ناهمگن نشان می دهد که بین المللی سازی تاثیر مثبتی بر بهره وری برخی از شرکت ها دارد، در حالی که به طور همزمان، شرکت های دیگر را وادار به خروج از بازار می کند. از یک طرف، انتظار می رود که صادرات و سرمایه گذاری در بهره وری، فعالیت های مکمل یکدیگر هستند. با توجه به این که دسترسی به بازارهای خارجی اندازه موثر بازار را افزایش می دهد، صادرات باعث ارتقاء سرمایه گذاری هایی خواهد شد که بهره وری سطح شرکت را افزایش می دهد. از سوی دیگر، فعالیت های صادراتی همچنین باعث می شوند شرکت ها بیشتر در معرض شوک های تقاضا بین المللی قرار بگیرند، به این معنی که فعالیت های صادرات یک منبع اضافی عدم اطمینان برای شرکت ها هستند. از این رو، تاثیر کلی فعالیت های صادراتی بر بقای شرکت ها را می توان به صورت دوپهلو در نظر گرفت (دکوماشو، 2011).
صادرات نقش مستقیمی در توسعه و رشد اقتصادی کشور داشته و از این رو سازمان های دولتی و غیرانتفاعی متعددی در ایران با استفاده از انواع برنامه های تشویق صادرات اقدام به حمایت از فعالیت های صادراتی شرکت ها می کنند. هدف این برنامه ها بهبود عملکرد صادراتی شرکت ها یا تحریک آن ها برای شروع و ادامه فعالیت های صادراتی است. بررسی ها نشان می دهد که کشور ایران با وجود برخورداری از پتانسیل های بالای صادراتی، سهم کمی از بازارهای بین المللی را در اختیار دارد و اگرچه از زمان تدوین برنامه سوم توسعه، صادرات ایران روند صعودی به خودی گرفته است، اما هنوز فاصله زیادی با شرایط مطلوب وجود دارد (حسنقلی پور و همکاران، 1389).
به گزارش شاتا25؛ پور فرد "دبیر برنامه راهبردی الکترونیک" در نشست تخصصی شرکت های صنایع الکترونیک با محوریت تجاری سازی و توسعه صادرات گفت: امروزه بیشترین تجارت در دنیا در حوزه صنایع الکترونیک و الکتریکی است و عمده کشورهای توسعه یافته برنامه ریزی جدی برای این حوزه دارند این درحالیست که این موضوع در کشور ما چندان جا نیفتاده است. "پورفرد" با بیان اینکه البته اقدامات خوبی در این خصوص آغاز شده است تصریح کرد: برای تحقق تجاری سازی و توسع صادرات در بخش صنایع الکترونیکی باید توجه بیشتری از سوی مسئولان و کارشناسان صورت گیرد. وی افزود: با نگاهی به روند صادرات این صنعت در کشور ها خواهیم دید که صنایع الکترونیک از روند رو به رشدی برخوردار هستند.
پورفرد با اشاره به ارزش افزوده ای که این صنعت ایجاد می کند تاکید کرد: توجه به صنایع الکترونیک به عنوان یک صنعت دانش بنیان از ضروریاتی است که در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری احساس می شود که دراین راستا نقش نیروی انسانی متخصص نیز حائز اهمیت خواهد بود. به گفته دبیر برنامه راهبردی الکترونیک، در کشور ما نیروی کارشناسی خوبی وجود دارد که این نیروها نیازمند مدیریت هدفمند و برنامه ریزی شده اند. وی همچنین میزان اشتغالزایی که صنایع الکترونیک ایجاد کرده اند را مورد اشاره قرار داد و گفت: در حال حاضر حدود 83 هزار نفر دراین بخش از صنعت کشور شاغلند که این میزان نشان دهنده جایگاه بالای این صنعت در زمینه اشتغال زایی است.

مروری بر پیشینه ی تحقیق

2-4-1- پژوهش‏های خارجی
آسپلوند، بِرگ اوتبی و اِسکیودال26 (2005) در تحقیقی با عنوان تاثیر منابع اولیه دربقای شرکت های جدید: یک مطالعه طولی از شرکت های جدید تکنولوژی محور، تاثیر منابع اولیه و تکنولوژی را بر بقای شرکت های جدید تکنولوژی محور در نروژ و سوئد بررسی کرده و یک رابطه مثبت بین منابع اولیه و توانایی بقای شرکت در سال های اولیه فعالیت به دست آوردند.
فریچ و همکاران27 (2006) مقاله ای تحت عنوان اثر صنعت، منطقه و زمان در بقای کسب و کار های جدید: یک تجزیه و تحلیل چند بعدی ارائه دادند. داده ها مربوط به مناطق غرب آلمان در دوره 1983-2000 بود که اطلاعات آنها از آمار بیمه اجتماعی آلمان جمع آوری شده که اکثریت قریب به اتفاق بخش خصوصی در آلمان را پوشش می دهد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون اُ اِل اِس28 استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد شانس بقای تازه واردها در ویژگی های صنعت بوسیله افزایش حداقل اندازه کارا و افزایش تعداد ورودها نسبتا پایین است. و شدت سرمایه بالا در یک صنعت موجب توقف راه اندازی و بقای شرکت جدید به سبب مقدار نسبتاً زیاد منابع مورد نیاز جهت دستیابی به حداقل اندازه ی کارا می شود. محیط اقتصادی منطقه ای اهمیت قابل توجهی برای موفقیت کسب و کارهای تازه تاسیس دارد، با استفاده از تحقیقات تجربی این نتیجه حاصل شد که بنیانگذاران کسب و کار جدید تقریبا همیشه کسب و کار خود را نزدیک به جایی که زندگی می کنند راه اندازی می کنند.
سفیز و مارسیلی29 (2006) مقاله ای تحت عنوان بازمانده: نقش نوآوری در بقای شرکت ها ارائه دادند که هدف از آن بررسی رابطه بین نوآوری و احتمال بقای شرکت های تولیدی هلند با در نظر گرفتن ویژگی های شرکت از قبیل سن و اندازه بوده است. داده ها از بین 61177 شرکت طی سال های 1994 تا 1996 از سازمان جامعه نوآوری جمع آوری شده است. به منظور برآورد احتمال بقای شرکت، از یک رویکرد ناپارامتری بر اساس محاسبه ماتریس برآورد تحول30 استفاده شد. نتایج نشان می دهد که نوآوری اثر مثبت و قابل توجهی بر احتمال بقای شرکت دارد. این اثر در طول زمان افزایش می یابد و مشروط به سن و اندازه شرکت است، و مشاهده شده است که شرکت های کوچک و جوان بیشتر در معرض خطر خروج هستند، اما آنها همچنین بیشترین بهره را از نوآوری برای بقا در بازار ، به خصوص در دراز مدت می برند. در واقع احتمال بقای شرکت های کوچک، جوان و غیر نوآور بسیار پایین تر است. در مقابل، در میان شرکت های نوآور، احتمال بقای شرکت های کوچک و جوان قابل مقایسه با شرکت های با دیگر اندازه و سن است، و همیشه احتمال بقای آنها از شرکت های غیر نوآور، بیشتر است.
جنسن و همکاران31 (2008) مقاله ای تحت عنوان نوآوری، شرایط تکنولوژیکی و بقای شرکت جدید ارائه دادند. هدف این مقاله بررسی تاثیر فعالیت نوآورانه سطح شرکت و سطح صنعت بر روی شرکت های تازه وارد در مقایسه با شرکت های کنونی با ثابت در نظر گرفتن سایر عوامل در استرالیا بود. داده ها از بین 261510 شرکت در سال های 2005- 1997 جمع آوری شد. رابطه بین متغیر ها از طریق یک مدل هازارد نمایی ثابت تخمین زده شد. ثبت اختراع و علامت تجاری به عنوان شاخص نوآوری در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد اثر برنامه های ثبت اختراع بر مرگ شرکت فعلی، مثبت و قابل توجه است، همچنین علامت تجاری، بقای شرکت های تازه وارد و شرکت های فعلی را به شدت افزایش دهد. از جمله نتایج دیگر تحقیق این بود که در صنایعی که در آن رقابت ناشی از ورود شرکت های تازه وارد به صنعت زیاد است احتمال بقای شرکت های تازه وارد کمتر است. برای شرکت های تازه وارد تغییرات تکنولوژیکی فرصت فراهم می کند. در واقع در صنایع مشخصه به وسیله تغییرات سریع شرایط تکنولوژیکی، شرکت های تازه وارد (نسبت به شرکت های فعلی) راحت تر یک موقعیت متمایز در بازار پیدا می کنند.
هوین و همکاران32 (2008) مقاله ای تحت عنوان شرایط مالی راه اندازی و بقای شرکت های جدید ارائه دادند. داده های این تحقیق از پایگاه داده T2-LEAP کانادا طی سال های 1998- 1984جمع آوری شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل پارامتریک Weibull و Gompertz و نیمه پارامتریک استفاده شده است. هدف از این مقاله بررسی ارتباط بین شرایط مالی اولیه و بقای شرکت های تازه وارد بود. این مقاله بر اهمیت متغیرهای سطح شرکت از قبیل بهره وری، اندازه و سن به عنوان عوامل مرتبط با بقای یک شرکت تاکید می کند. در این تحقیق اشاره شده است که اندازه اولیه شرکت و بهره وری نیروی کار رابطه منفی با احتمال خروج شرکت دارد. نتایج رابطه مثبتی را بین اهرم اولیه شرکت و نرخ خطر نشان داده است، بنابراین، آن دسته از شرکت ها با سطوح بالاتر اهرم اولیه، کمتر احتمال دارد تا در آینده زنده بمانند. علاوه بر این رابطه غیر خطی نیز بین اهرم شرکت و نرخ بقا مشاهده شده است.
کاتو33(2008) مقاله ای تحت عنوان بقای شرکت و تحول ساختار بازار ارائه داد. جهت پردازش داده ها از مدل کوکس استفاده کرد و تاثیر متغیرهای شرکتی مانند اندازه و شیوه ی ورود شرکت و نیز تاثیر کیفیت محصول بر نرخ هازارد مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داده است اندازه شرکت و شیوه ورود تاثیر معنی داری بر مدت بقا دارد. همچنین نتایج نشان داده است شرکت هایی که بر R&D سرمایه گذاری می کنند و از ابداعات بیشتری برخوردارند شانس بیشتری برای بقا دارند.
بگز و همکاران34 (2008) در مقاله ای تحت عنوان تاثیر تغییرات نرخ ارز واقعی در شرکت های بخش خدمات تاثیر حرکات نرخ ارز واقعی صنعت خاص را بر سودآوری، بقا، فروش و اهرم در شرکت های بخش خدمات کانادایی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. در این تحقیق از داده های سطح شرکت از سال 1986 تا سال 1997 همراه با داده های تجارت خدمات از سال 1990 تا 2005 استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل توبیت35 و رگرسیون اُ اِل اِس استفاده شد. به طور کلی، یافته های این تحقیق نشان می دهد بقا با بهره وری نیروی کار و اندازه شرکت دارای رابطه مثبت است، و ارتباط منفی با اهرم و سن دارد. در سطح صنعت، اگر صنعت آن رشد فروش بالاتری تجربه کند شرکت به احتمال بیشتری زنده می ماند.
هلمرز و راجرز36 (2010) مقاله ای تحت عنوان نوآوری و بقای شرکت های تازه وارد در انگلستان ارائه دادند. هدف این مقاله تجزیه و تحلیل بقای 162000 شرکت بریتانیایی ثبت شده طی سال های 2001 تا 2005 بود. از پایگاه داده 37(OFLIP) برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) از رویکرد ناپارامتریک و مدل پروبیت38 استفاده شده است. ثبت اختراع و علائم تجاری را به عنوام شاخص نوآوری در نظر گرفت. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که شرکت های جدید که حق ثبت اختراع یا علامت تجاری دارند 16 درصد کمتر احتمال خروج دارند. همچنین سهم بالاتر علائم تجاری ارتباط مثبتی با خروج دارد. در مقابل، سهم بیشتری از حق ثبت اختراع شرکت ها، رابطه منفی با خروج دارد، تاثیر مثبت سهم علامت تجاری بر خروج نشان می دهد که بقا در صنعتی که در آن تمایز مهم است سخت تر است. و شرکت ها در صنایع با رشد بالاتر، بقای بیشتری را تجربه می کنند. اندازه شرکت، متغیر دیگر در تجزیه و تحلیل بقا بود که نتایج نشان داد ارتباط مثبتی با بقا دارد. در نهایت شدت سرمایه هیچ ارتباط معنی داری با بقای شرکت های تازه وارد نشان نمی دهد.
هولمز وهمکاران (2010) مقاله ای تحت عنوان تجزیه و تحلیل بقای شرکت های جدید با استفاده از تابع هازارد ارائه دادند. این مقاله به تجزیه و تحلیل دقیق بقای شرکت های تازه تاسیس منطقه شمال شرق انگلستان طی سال های 1994-1973، با استفاده از داده های منحصر به فرد مجموعه ای از 931 شرکت می پردازد. تجزیه و تحقیق داده های این تحقیق با استفاده از تابع هازارد صورت گرفته است. در این تحقیق نتایج به دست آمده برای SMEs مطابق با مطالعات انجام شده، ذکر شده است که یک رابطه مثبت بین اندازه و بقای شرکت وجود دارد. در واقع برای شرکت های با اشتغال کل بیشتر از 10 ، افزایش در اندازه اولیه شرکت، احتمال بقا را افزایش می دهد، درحالی که برای شرکت های بسیار کوچک (شرکت هایی که با اشتغال کل 10 یا کمترهستند)، وقتی که اندازه راه اندازی شرکت افزایش می یابد، احتمال بقا کمتر می شود.
دکوماشو و همکاران39 (2011) مقاله ای تحت عنوان صادرات، R&D سرمایه گذاری و بقا شرکت ارائه کرده اند. هدف از آن بررسی تاثیر صادرات و تحقیق و توسعه40 بر بقای 4949 تا از شرکت های هند طی سال های 2009-1991 بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل هازارد نسبی پارامتریک استفاده شد یافته های بدست آمده از این مطالعات به طور کلی نشان می دهد که شرکت هایی که سرمایه گذاری بیشتر در نوآوری و یا R&D انجام می دهند و دارای سطوح بالاتری از بهره وری هستند و نرخ بقای بالاتری خواهند داشت.
کلاپر و ریچموند41 (2011) مقاله ای تحت عنوان الگوهای ایجاد کسب و کار، بقا و رشد… مدارک و شواهد از آفریقا ارائه دادند که در آن به بررسی عوامل موثر بر بقا در 5941 شرکت های ساحل عاج در طی سالهای 1997-1976 پرداختند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) استفاده شده است. در این مقاله به این موضوع اشاره شد که از عوامل پیش برنده بقا، اندازه راه اندازی (اولیه) شرکت است، شرکت های بزرگتر احتمال بقاء بالاتری دارند و صنایع با رشد سریع تاثیر مثبتی بر طول مدت شرکت دارند. همچنین احتمال شکست شرکت با سن شرکت، کاهش می یابد. به طور خلاصه، ادبیات در کشورهای در حال توسعه به طور کلی نشان می دهد که تعیین کننده اصلی خروج شرکت، اندازه است، شرکت های کوچک نرخ بسیار بالاتری از خروج نسبت به شرکت های بزرگ دارا هستند و رابطه یکنواختی بین اندازه شرکت و احتمال خروج وجود دارد، رشد بالاتر تولید ناخالص داخلی احتمال بقای شرکت را افزایش می دهد و اثر رشد در بخش خدمات نسبت به شرکت های تولیدی و بخش تجارت ضعیف تر است.
مالربا و مولینا42 (2011) مقاله ای تحت عنوان چه چیزی باعث بقا و رشد شرکت های جدید در برزیل شده است؟دیدگاه یادگیری و توانایی ارائه دادند. این مقاله عوامل موثر بر بقا و رشد شرکت های کوچک و جوان برزیل را از منظر یادگیری و توانایی در چهار بخش: فرآوری مواد غذایی، خودرو، مواد شیمیایی و الکترونیک طی دوره 2008-2003 با تمرکز بر عواملی مانند اندازه، مالکیت خارجی، نوآوری، R&D و انواع مختلفی از قابلیت های تکنولوژیکی مربوط به سرمایه گذاری، پروژه ها و ارتباط بررسی می کند. نتایج این تحقیق نشان داده است که اندازه، نوآوری و متغیرهای سرمایه داخلی برای بقا مهم اند. سال های اول برای شرکت های جوان بسیار مهم است و با غلبه بر آن، احتمال بقا افزایش می یابد. عوامل موثر بر بقا و رشد شرکت های کوچک و جوان برزیل در بخش های مختلف، متفاوت هستند. در صنعت الکترونیک، بقا، تحت تاثیر قابلیت ارتباط و رشد بالا با قابلیت های پروژه و نوآوری، قرار می گیرد R&D یک عامل مهم برای رشد بالای شرکت های کوچک و جوان تنها در فرآوری مواد غذایی است، در حالی که برای سه بخش دیگر R&D ناچیز و حتی برای برخی از آنها منفی است. در مقابل، نوآوری تاثیر مثبت بر رشد، در بخش خودرو و الکترونیک دارد. فعالیت های نوآورانه سهم مهمی در رشد عملکرد شرکت های الکترونیکی برتر دارد.
آلوارز و ورگارا43 (2012) در مقاله ای تحت عنوان قرار گرفتن در معرض تجارت، بقا و رشد شرکت های کوچک و متوسط رابطه ی بین بقا، اشتغال، رشد و اندازه شرکت را در شیلی مورد بررسی قرار داده اند. تجزیه و تحلیل بر اساس بررسی صنعتی ملی سالانه (ENIA) به وسیله موسسه ملی آمار شیلی طی سال های 1999-1979 در بین تمام شرکت های تولیدی با 10 یا بیشتر کارگر صورت گرفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل پروبیت استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که شرکت های کوچک و متوسط در صنایعی که بیشتر در معرض تجارت بین المللی اند دارای احتمال بقای بیشتری هستند. نتایج نشان می داد که در مقایسه با شرکت های بزرگ، شرکت های کوچک و متوسط ​​در حدود 16 و 8درصد کمتر احتمال بقا دارند، همچنین شرکت های کوچک و متوسط رشد فروش سریع تری نسبت به شرکت های بزرگتر دارند. نتایج دیگر این تحقیق نشان داد که شرکت های سرمایه محور کمتر احتمال نابودی دارند.
اسجوکویست و کریستی44 (2012) در مقاله ای تحت عنوان بقا کسب و کار جدید در گرجستان: بررسی سطح بقا با استفاده از داده های سطح منطقی به تجزیه و تحلیل عوامل بقای شرکت های تازه وارد در گرجستان می پردازند. این مطالعه میزان بقای شرکت های تازه وارد در سال 2001 تا 2004 و سه ماهه آخرسال2006 را بررسی کرده است. منبع داده ها از فایل کارفرما که توسط وزارت کار گرجستان جمع آوری شده است، می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) استفاده شده و از مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Cox برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان داد عواملی مانند اندازه شرکت، نرخ ورود به صنعت و نوسان چرخه تجارت بر بقا موثر هستند. مشخص شد اندازه ی شرکت به عنوان یکی از مهمترین مشخصه های سازگار برای احتمال بقای یک شرکت می باشد. سن و اندازه شرکت بیشترین سازگاری را در تعیین بقای شرکت دارند. شرکت های بزرگتر و قدیمی تر احتمال بیشتری برای زنده ماندن نسبت به مشابه جوان تر و کوچک تر خود دارند به علاوه اندازه جاری تاثیر گذارتر از اندازه اولیه می باشد، که این دلالت دارد بر این موضوع که رشد سریع و توسعه ی یک شرکت جدید شانس بقای آن شرکت را به طور فزاینده ای افزایش می دهد. نتایج همچنین بیانگر این موضوع بود که رقابت بیشتری از نرخ بالای ورودی صنعت احتمال بقای شرکت ها را کاهش می دهد.
کازویوکی45 (2012) مقاله ای تحت عنوان نوآوری باز و بقای شرکت: تحقیق تجربی با استفاده از مجموعه داده های مرتبط با ثبت اختراع و سرمایه گذاری در سرشماری ارائه داد که در این تحقیق رابطه بین نوآوری و بقای شرکت، در میان شرکت های ژاپنی طی سال های 2001 تا 2006 مورد بررسی قرار گرفت. این مطالعه بر اساس مجموعه داده های مرتبط با سرشماری ایجاد شرکت و موسسه از مالکیت معنوی با استفاده از پایگاه داده ثبت اختراع برای شرکت های ژاپنی صورت گرفته است. از مدل برآورد پروبیت برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. ثبت اختراع به عنوان شاخص نوآوری در نظر گرفته شده است. به طور تجربی، نتایج مختلفی در مورد تاثیر فعالیت های نوآورانه، مانند R&D و ثبت اختراع، در بقای شرکت وجود دارد. نتایج این تحقیق نشان داده است فعالیت نوآورانه برای رشد و بهره وری شرکت ضروری است، اما شکست سرمایه گذاری مخاطره آمیز است و به احتمال زیاد منجر به شکست خود شرکت می شود. علاوه بر این، همبستگی منفی بین فعالیت های نوآورانه و بقای شرکت ممکن است کیفیت فعالیت های کارآفرینی با فن آوری بالا را سرکوب کند. همچنین اثر ثبت اختراع بر بقا، همبستگی منفی با بقای شرکت ها دارد.

2-3-2- پژوهش‏های داخلی
مهرداد مدهوشی وغفار تاری (1386) مقاله ای تحت عنوان تاثیر سرمایه اولیه در بقای شرکتهای تولیدی کوچک ومتوسط در ایران ارائه دادند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر سرمایه اولیه در بقای شرکتهای تولیدی کوچک و متوسط در ایران در فاصله سالهای 1360-1384 میباشد. برای جمع آوری دادهها از پایگاه داده وزارت صنایع و معادن استفاده شد و دادهها با استفاده از رویکرد تجزیه و تحلیل رخدادی-تاریخی پردازش شدهاند. برای تجزیه و تحلیل اکتشافی دادهها از مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) استفاده شد و برای مقایسه الگوهای خروج از صنعت در شرکتهای کوچک ومتوسط، از مقایسه توابع بقا استفاده شده است. در ضمن برای آزمون فرضیه مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Cox مورد استفاده گرفته است. یافته های ای مطالعه نشان داد که بین سرمایه اولیه و بقای شرکتهای تولیدی کوچک و متوسط رابطه مثبتی وجود دارد. همچنین نتیجهگیری شد که بین توابع بقای شرکتهای تولیدی کوچک ومتوسط تفاوت معنیداری وجود دارد.
فیض پور و موبد (1387) در تحقیقی تحت عنوان توقف بنگاه های صنعتی و عوامل موثر بر آن: مطالعه موردی بنگاه های کوچک و متوسط استان یزد طی برنامه سوم توسعه: 1379-83 به بررسی توقف بنگاه های صنعتی و عوامل موثر بر آن پرداختند. این مطالعه بر روی صنایع کوچک و متوسط استان یزد طی برنامه سوم توسعه انجام شده است. در این تحقیق از داده های 1539 بنگاه صنعتی که تا ابتدای برنامه سوم توسعه به بهره برداری رسیده اند استفاده شده است. که در طی این مدت 175 بنگاه متوقف گردید. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر متغیرهای اندازه، سن، سرمایه اولیه، گروه صنعت و مکان استقرار بنگاه بر توقف فعالیت های بنگاه های صنعتی است. از مدل رگرسیونی پروبیت برای تخمین عوامل موثر بر توقف بنگاه های صنعتی استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان داده است که بین مکان و سرمایه اولیه و توقف بنگاه های رابطه معنی داری وجود ندارد.
محمد باقر بهشتی، ناصر صنوبر و حسن فرزانه کجاباد (1388) مقاله ای تحت عنوان بررسی عوامل موثر بر ورود و خروج خالص بنگاه ها در بخش صنعت ایران ارائه دادند. در این مطالعه به بررسی عوامل موثر بر ورودی بنگاه ها، به عنوان یکی از نیروهای رقابتی در بخش صنعت کشور پرداخته شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون اُ ال اس استفاده شده است. نتایج برآورد مدل نشان دهنده اهمیت موانع در جلوگیری از ورود بنگاه ها به صنعت و همچنین اهمیت فضای اقتصادی کلان کشور در شکل گیری بنگاه های جدید است. موانع ورود به صنعت هم شامل اندازه بهینه بالای بنگاه های موجود و نیاز به سرمایه و هم شامل موانعی مانند دارایی های ناملموس است. یکی از موانع عمده برای تولد بنگاه های جدید، عدم کارایی بازار پول و سرمایه کشور جهت تامین بنگاه ها برای شروع فعالیت و همچنین رسیدن به سطح تولید بهینه صنعت می باشد. همچنین رشد و سودآوری صنعت به عنوان یک عامل جذب کننده بنگاه های جدید در بخش صنعت ایران عمل می کند.
مهرداد مدهوشی و آذر نصیری(1388) در مقاله ای تحت عنوان تاثیر ویژگی های صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد (مطالعه موردی: صنایع تبدیلی استان مازندران) به بررسی تاثیر ویژگی های صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد در صنایع تبدیلی استان مازندران در فاصله سال های 1386- 1360 پرداخته اند. بدین منظور تاثیر پنج متغیر نرخ رشد صنعت، متوسط اندازه صنعت، تحقیق و توسعه، شدت سرمایه در صنعت و میانگین نرخ ورود در بقای شرکت ها مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق با استفاده از رویکرد تجزیه و تحلیل تاریخی- رویدادی و مدل تابع هازارد به بررسی تاثیر متغیرهای مستقل بر بقای شرکت جدید پرداخته است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از پایگاه داده اداره صنایع و معادن استان مازندران استفاده شده و جهت پردازش داده ها برنامه نرم افزاری winTDA به کار رفته است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل برآوردکننده حد محصول(کاپلان- مایر) و رویکرد جدول عمر استفاده شده و مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Cox جهت آزمون فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفته شد. در نتیجه این تحقیق، رابطه معکوس و معنی دار میان نرخ رشد صنعت و بقا تایید شد. همچنین تاثیر مثبت متوسط اندازه بر بقای شرکت مورد تایید قرار گرفت. بین متغیر تحقیق و توسعه و شدت سرمایه در صنعت با بقای شرکت های جدید رابطه معنی داری به دست نیامد. از طرف دیگر ارتباط معکوس و معنی داری بین نرخ ورود به صنعت و بقا به دست آمد.
مدهوشی و نصیری (1389) مقاله ای تحت عنوان تاثیر میانگین نرخ ورود به صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد مطالعه موردی: صنایع تبدیلی استان مازندران ارائه دادند. جهت پردازش داده ها برنامه نرم افزاری winTDA به کار رفته است. نتایج این تحقیق نشان داده است که رابطه معنی داری میان متوسط نرخ ورود به صنعت و بقای شرکت وجود دارد. همچنین مقایسه ای بین توابع بقای شرکت ها بر اساس متوسط نرخ ورود صورت گرفت و مشخص شد که بین توابع بقای شرکت ها از نظر متوسط نرخ ورود تفاوت معنی داری وجود دارد.
مهرداد مدهوشی وغفار تاری(1389) مقاله ای تحت عنوان تاثیر ویژگی های شرکت در بقای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط با استفاده از TDA ارائه دادند که هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر ویژگی های شرکت در بقای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط در ایران در فاصله سال های 1384-1360 بود. بدین منظور تاثیر چهار متغیر اندازه شرکت، سرمایه اولیه، نوع مالکیت وسطح تکنولوژی در بقای شرکت ها مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از پایگاه داده وزارت صنایع و معادن استفاده شده و با استفاده از نرم افزار TDA به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. برای تجزیه و تحلیل اکتشافی داده ها از مدل برآورد کننده حد محصول(کاپلان- مایر) استفاده شده و از مدل نیمه پارامتریک رگرسیون Cox برای آزمون فرضیه ها استفاده شده است. در نتیجه این تحقیق، رابطه مثبت و معنی داری بین اندازه ابتدایی و بقا به دست آمد، همچنین بین سطح تکنولوژی شرکت و بقای آن نیز رابطه معنی داری وجود داشت. ولی رابطه معنی داری بین متغیرهای سرمایه اولیه و نوع مالکیت با بقا تایید نشد. همچنین در این تحقیق مقایسه ای بین توابع بقای شرکت ها بر اساس نوع مالکیت، سطح تکنولوژی و اندازه شرکت (کوچک و متوسط) صورت گرفت و نتیجه گیری شد که بین توابع بقای شرکت های با مالکیت های دولتی، خصوصی و تعاونی تفاوت معنی داری وجود ندارد. در ضمن نتیجه گیری شد که تابع بقای شرکت های با تکنولوژی سطح پایین با توابع بقای شرکت های با تکنولوژی سطح متوسط و سطح بالا تفاوت معنی داری داشته و احتمال بقای شرکت های با تکنولوژی سطح پایین در مقایسه با دو نوع دیگر شرکت بیشتر است. همچنین نتیجه گیری شد که احتمال بقای شرکت های متوسط(10 تا 99 نفر کارمند) از شرکت های کوچک (زیر 10 نفر کارمند) بیشتر است.
محسن عرب نجف آبادی (1390) در پایان نامه خود تحت عنوان خروج و عوامل موثر بر آن در صنایع تولیدی ایران: مقایسه بخش تعاون با بخش های خصوصی و دولتی به بررسی عوامل موثر بر خروج بنگاه های صنعتی پرداخته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رگرسیونی پروبیت استفاده شده است. رشد صنعت، اندازه بنگاه، نرخ تمرکز صنعت، بهره وری نیروی کار، سود حاشیه ای صنعت، حاکمیت بنگاه، سطح تکنولوژی صنعت از جمله متغیرهایی است که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که بین رشد صنعت و بقا رابطه مثبت وجود دارد. همچنین اندازه بیشترین تاثیر را بر پیش بینی خروج بنگاه دارد و هرچه اندازه بزرگتر باشد احتمال خروج بنگاه کاهش می یابد.
فهرست منابع
الف) منابع فارسی
1. ابراهیم زاده، فرزاد (1384). "برآورد ناپارامتری تابع بقا در داده های سانسور شده بازه ای و بریده از چپ و کاربرد آن در تعیین عوامل موثر بر بقای سرطان کولورکتال". دانشگاه تربیت مدرس. دانشکده علوم پزشکی.
2. ادواری، محمد (1388). گزارش مقایسه سرانه اشتغال طرح های تعاونی و خصوصی از محل اعتبارات بنگاه های زود بازده کشور. تهران، نشریه تعاونی های تولیدی و خدماتی وزارت تعاون.
3. اصغری، مریم و عاملی، پریسا (1390). تست فرضیه پناهندگی آلودگی در منطقه اتحادیه اروپا ـ خلیج فارس. فصلنامه تحقیقات اقتصادی راه اندیشه،38-21.
4. اکبری، کرامت الله (1376). تعیین اولویت واحدهای صنعت الکترونیک در استان فارس. کارشناسی ارشد مدیریت سیستم و بهره وری. دانشکده مهندسی صنایع، دانشگاه علم و صنعت ایران.
5. بسته نگار، مهرنوش (1384). توسعه سرمایه های انسانی در صنعت الکترونیک. مجله رهیافت، 26، 38-31.
6. بهشتی، محمدباقر؛ صنوبر، ناصر و فرزانه کجاباد، حسن (1388). بررسی عوامل موثر بر ورود و خروج خالص بنگاه ها در بخش صنعت ایران. فصلنامه پژوهش های اقتصادی ایران، 38، 157-179.
7. پور بهرام آبکنار، زینب (1390). بررسی مدل های تحلیل بقاء. کارشناسی ارشد آمار. دانشگاه صنعتی اصفهان.
8. حسنقلی پور، طهمورث؛ متوسلی، محمود؛ محمدی، شاپور و حسینی، فرشید (1389). تاثیر برنامه های تشویق صادرات بر عملکرد صادراتی: مطالعه موردی صنعت برق. نشریه مدیریت بازرگانی، دوره 2، 5، 40-21.
9. حسنی پارسا، مجید (1383). پیشنهاد مدل عمومی سیاستگذاری صنعتی با تاکید بر صنعت الکترونیک. دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه تربیت مدرس.
10. خداداد حسینی، حمید و عزیزی، شهریار (1385). مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک رویکردی جامع. چاپ اول، تهران: انتشارات صفار.
11. دهقان کرنکان، فاطمه (1390). رابطه ی بین مدیریت دانش و یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی. دانشکده علوم اقتصاد و اداری، دانشگاه علامه طباطبایی.
12. رجایی فرد، عبدالرضا و همکاران (1388). کاربردهای پارامتری در تحلیل بقاء در سرطان معده. فصلنامه علمی- پژوهشی فیض، دوره سیزدهم، 2، 88-83.
13. روشنی، دائم (1390). مدل رگرسیونی مخاطره متناسب تک شاخصی با پایه های بریده شده در تعیین تابع پیوند و کاربردهای آن در مطالعات پزشکی. دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده علوم پزشکی.
14. سبحانی، سید حسین و جعفری، علیرضا (1386). بررسی ساختار سرمایهی شرکتهای کوچک وکارآفرین. نشریه اقتصاد تحقیقات مالی،24، 56-33.
15. شورورزی، محمدرضا و پهلوان، رحیم (1389). تاثیر اندازه ی شرکت بر هموارسازی سود. مجله ی پژوهش های مدیریت، 87، 80-69.
16. عرب نجف آبادی، محسن (1390). خروج و عوامل موثر بر آن در صنایع تولیدی ایران: مقایسه بخش های خصوصی و دولتی. دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری، دانشگاه یزد.
17. فیض پور، محمد علی و موبد، میترا (1387). توقف بنگاه های صنعتی و عوامل موثر بر آن: مطالعه موردی بنگاه های کوچک و متوسط استان یزد طی برنامه سوم توسعه: 1379-83. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی،3، 120-99.
18. فیض پور، محمد علی؛ سعید اردکانی، سعید و پوش دوزباشی، هانیه (1390). بررسی تاثیر حیات بنگاه های جدیدالورود کوچک و متوسط در تغییرات اشتغال: تجاربی از صنعت نساجی ایران طی دوره 84-1375. مجله توسعه کارآفرینی، سال چهارم، 14. 67-86.
19. فیض پور و رادمنش، سعیده (1390). توزیع اندازه بنگاه های صنایع تولیدی و روند تغییرات آن. فصلنامه پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار)، سال دوازدهم، 4، 153-125.
20. مدهوشی، مهرداد و تاری، غفار(1386). تاثیر سرمایه اولیه در بقای شرکتهای تولیدی کوچک ومتوسط در ایران. دانش و توسعه( علمی- پژوهشی).20، 166-147.
21. مدهوشی، مهرداد و نصیری، آذر (1388). تاثیر ویژگی های صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد (مطالعه موردی: صنایع تبدیلی استان مازندران). پژوهشنامه مدیریت اجرایی علمی- پژوهشی، شماره 1. 147-127.
22. مدهوشی، مهرداد و تاری، غفار (1389). تاثیر ویژگی های شرکت در بقای شرکت های تولیدی کوچک و متوسط با استفاده از TDA. دانشور رفتار، دانشگاه شاهد، سال هفدهم، 41، 136-121.
23. ملاحسینی، علی، فتحی، فرید (1388). بررسی متغیرهای موثر بر الگوی نوآوری در شرکت های متوسط و کوچک شهر کرمان. دوفصلنامه برنامه و بودجه، 108، 74-59.
24. میرباقری، سید علی رضا، طهماسبی، هامون و هاشمی، علی (1389). استراتژی های اثربخش در نگهداری کارکنان دانش محور. پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، پرتال جامع علوم انسانی، مجله تدبیر، 219، 29-22.
25. نصیری، آذر (1389). تاثیر ویژگی های صنعت بر بقای شرکت های تازه وارد. دانشکده علوم اقتصاد و اداری. دانشگاه مازندران.
26. هادوی، سید علی (1388). ابزارهای مدیریت نوآوری: مروری بر نظریه و عمل. ماهنامه تدبیر، سال بیستم، 204، 39-34.
27. یوسف نژاد، کیوان؛ شعبانخانی، بیژن؛ اعتمادی نژاد، سیاوش؛ یزدانی چراتی، جمشید و معصومی، صفورا (1390). تحلیل داده های بقاء در بیماران قلبی و عروقی پس از آنژیوپلاستی به کمک مدل رگرسیون کوکس. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران، دوره بیست و یکم، 86، 106-101.

ب) منابع انگلیسی
1. Alvarez, Roberto and Vergara, Sebastián (2012). Trade exposure, survival and growth of small and medium-size firms. International Review of Economics and Finance, vol. 25, pp. 185-201.
2. Aspelund, A., Berg-Utby, T., Skjevdal, R., (2005). Initial resources' influence on new venture survival: a longitudinal study of new technology-based firms. Technovation 25, 1337-1347.
3. Audretsch, D.B., Houweling, p., and Thurik, A.R (1997). New-Firm Survival: Industry versus Firm Effects, us.
4. Audretsch, D.B., Santarelli, E. and Vivarelli, M (1999). Start-up size and industrial dynamics: some evidence from Italian manufacturing. International Journal of Industrial Organization vol. 17, pp. 965-83.
5. Baggs, Jen, Beaulieu, Eugene and Fung, Loretta (2008). The Impact of Real Exchange Rate Movements on Service Sector Firms. University of Victoria.
6. Blossfeld, H.P., and Rohwer, G (2002). Techniques of Event History Modeling. 2nd edition, Lowrence Erlbaum Associates, Inc. pp 4-37.
7. Buzell, R.D. and Gale, B.T. (1987). The PIMS Principles: Linking Strategy to Performance. Free Press, New York.
8. Cassar, G. (2004). The financing of business start-ups. Journal of Business Venturing, 19: 261-283.
9. Cefis, Elena, Marsili, Orietta (2006). Survivor: The role of innovation in firms' survival. Research Policy, vol. 35, pp 626-641.
10. Chittenden, F., Hall, G., and Hutchinson, P. (1996). Small firm growth, access to capital markets and financial structure: Review of issues and an empirical investigation. Small Business Economics 8:59-67.
11. Christie, Tamoyat and l. SjoquIist David (2012). New Business Survival in Georgia: Exploring the Determinants of Survival Using Regional Level Data. Growth and Change, vol. 43, no. 1, pp. 110-142.
12. Campos, N. & Iootty, M. (2003). Firm Entry and Exit in Brazil: Cross-sectoral Evidence From Manufacturing Industry, pp1-20.
13. Dollinger, M.J (1999). Entrepreneurship: Strategies and Resources. Richard D. Irwin, Homewood, IL.
14. Dzhumashev, Ratbek, Mishra, Vinod and Smyth, Russell (2011). Exporting, R&D Investment and Firm Survival. Monash University. Department of economics. Discussion paper 39/11.
15. Fritscha, M., Brixy, U., and Falck, O (2006). The Effect of Industry, Region, and Time on New Business Survival-A Multi-Dimensional Analysis. Review of Industrial Organization, vol. 28, pp. 285-306. http://www.springerlink.com.
16. Gummusluoglu, L., Ilsev, A. (2009). Transformational Leadership, Creativity and Organizational Innovation. Journal of Rsisiness Research, no.62, pp: 461-473.
17. Gundey, Gurhan; Ulusoy, Gunduz; Kilic, Kemal; Alpkan, Lutfihak (2011). Effects of innovatiov types on firm performance. International Journal of Production Economics, Vol. 133, Issue 2, pp 662-676.
18. Helmers, Christian and Rogers, Mark (2010). Innovation and the Survival of New Firms in the UK. Review of Industrial Organization, vol.36, pp. 227-248, http://www.springerlink.com.
19. Holmes, Phil, Stone, Ian and Paul Braidford (2010). An analysis of new firm survival using a hazard function. Applied Economics, vol.42, Issue 2, pp 185-195.
20. Horwitz, Frank M., et al (2006). Human resource strategies for Managing Knowledge Workers: An Afrov Asian Comparative Analysis. International Journal of Human Resource Management, vol. 17, pp. 775v811.
21. Huynh. Kim P, Petrunia, Robert J, Voia, Marcel C (2008). Startup Financial Conditions and Survival of New Firms. Paper to be presented at the DRUID 25th Celebration Conference 2008 on Entrepreneurship and innovation- organizations, institutions, systems and rigions. Copenhagen, CBS, Denmark. http://www2.economics.smu.edu.sg
22. Jensen. H, Paul, Webster, Elizabeth and BuddelMeyer, Hielke. (2008). Innovation, Technological Conditions and New Firm Survival. The Economic Record, vol. 84, no. 267, 434-448.
23. Kato, M. (2008). Firm Survival and the Evolution of Market Structure: The Case of the Japanese Motorcycle Industry, Hitotsubashi University, Tokyo, JP.
24. Klapper, Leora and Richmond, Christine (2011). Patterns of Business Creation, Survival and Growth (Evidence from Africa). Policy research working paper 5828. http://econ.worldbank.org.
25. Kazuyuki, Motohashi (2012). Open Innovation and Firm's Survival: An empirical investigation by using a linked dataset of patent and enterprise census. RIETI Discussion Paper Series 12-E-036b. http://www.rieti.go.jp/en/.
26. Kok, J. (2007). Firm Survival of Successors and Novo Entrepreneurs: The important Determinats for Dutch Entrepreneurs. MSc in International Business: Stratgy and Innovation. Pp:1-54.
27. Malerba, Franco and Molina, M.A. (2011). What drives the survival and growth of new firms in Brazil? A learning and capability perspective.
28. Modigliani, F., and Miller, M. (1958). The Cost of Capital, Corporate Finance, and the Theory of Investment. American Economic Review, 48(3), 291-297.
29. Swedberg, R. (2007). Rebuilding Schumpeter's Theory of Entrepreneurship. Paper presented at the Conference on Marshall, Schumpeter and Social Science,, Hitotsubashi University, Japan.
30. Timmons, J A & Spinelli, S. (2007). New Venture Creation: Entrepreneurship for the 21th Century, 7th Edition. New York: McGraw-Hill/Irwin.
31. Van auken, E, H. (2005). A model of small firm capital acquisition decisions. International entrepreneurship and management journal, 1, 335-352.
32. Walters, J. Stephen. (2009). what is a Cox model? School of Health and Related Research (ScHARR), University of Sheffield, www.whatisseries.co.uk.

1 Dunne and et al
2 Evans
3 Holmes et al.
4 wikipedia.org
5 Van auken
6 Cassar
7 Modigliani and Miller
8 Chittenden and et al
9 Bowen and et al
10 Bradley and et al
11 Dollinger
12 kok
13 Swedberg
14 Gundey and et al
15 Gummusluoglu and Ilsev
16 Timmons and spinelli
17 Campose and Iootty
18 Penetration Rate
19 Meta and potugal
20 FritSscha et al.
21 kato
22 SjoquIist and Christie
23 Buzell & Gale
24 Scherer & Ross
25 http://www.shatanews.ir
26 Aspelund , Berg & Skjevdal
27 FritSscha et al.
28 OLS
29 Cefis and Marsili
30 Transition Probability Matrices
31 Jensen et al.
32 Huynh et al.
33 Kato
34 Baggs et al.
35 Tobit
36 Helmers and Rogers
37 Oxford Firm Level IP
38 probit
39 Dzhumashev et al.
40 R&D
41 Klapper and Richmond
42 Malerba and Molina
43 Álvarez and Vergara
44 SjoquIist and Christie
45 Kazuyuki
—————

————————————————————

—————

————————————————————


تعداد صفحات : 41 | فرمت فایل : WORD

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود