تارا فایل

بررسی عوامل اثر گذار بر سلامت نوزاد عمدتا وزن تولد


فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول(کلیات)
مقدمه
بیان مساله…………………….
ضرورت و اهمیت تحقیق………………
اهداف بررسی……………………
تعریف مفاهیم…………………..

فصل دوم(بررسی و نقد منابع)
مقدمه ……………………….
سابقه و پیشینه مطالعات انجام شده در
ایران و خارج از کشور…………..

فصل سوم(روش پژوهش) مقدمه………………………….
فرضیات…………………………
روش تحقیق……………………….
جامعه آماری…………………….
تعیین حجم نمونه …………………
روش نمونه گیری…………………..
ابزارو روش گردآوری اطلاعات………….
روش استخراج و تجزیه و تحلیل داده ها…

فصل چهارم(تجزیه و تحلیل داده ها)
مقدمه………………………….
توصیف داده ها…………………….

عنوان صفحه
آمار استنباطی…………………
فصل پنجم(جمع بندی ونتیجه گیری) مقدمه…………………………
نتایج آمار توصیفی………………
نتایج آمار استنباطی…………….
جمع بندی………………………. پیشنهادات……………………..
منابع فارسی……………………
منابع لاتین…………………….
چکیده………………………..

فهرست جداول ونمودارها
صفحه
1. جدول و نمودار شماره (1): توزیع فراوانی نسبی وزن هنگام تولد نوزادان بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
2. جدول و نمودار شماره (2): توزیع فراوانی نسبی تعداد حاملگی در کل جمعیت مورد مطالعه
3. جدول و نمودار شماره (3):تعیین نسبت جنسی بدو تولد نوزادان بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
4. جدول و نمودار شماره (4): توزیع فراوانی نسبی شغل مادران بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه

فهرست جداول ونمودارها
صفحه

5. جدول و نمودار شماره (5): توزیع فراوانی مطلق و نسبی نوع زایمان بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
6. جدول و نمودار شماره (6): توزیع فراوانی مطلق و نسبی فصل زایمان بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
7. جدول و نمودار شماره (7): توزیع فراوانی مطلق ونسبی فاصله حاملگی فعلی از حاملگی قبلی بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
8. جدول و نمودار شماره (8): توزیع فراوانی نسبی شروع اولین ماه مراقبت حاملگی مادر باردار بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
9. جدول و نمودار شماره (9): توزیع فراوانی مطلق و نسبی تعدادمراقبت حاملگی مادر باردار بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
10. جدول و نمودار شماره (10): توزیع فراوانی مطلق و نسبی تعداد حاملگی بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
11. جدول و نمودار شماره (11): توزیع فراوانی نسبی سن مادر در حاملگی اخیر بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
12. جدول ونمودار شماره (12):توزیع فراوانی نسبی سطح سواد مادران به تفکیک مناطق و در کل جمعیت مورد مطالعه
فهرست جداول ونمودارها
صفحه
13. جدول و نمودار شماره (13): توزیع فراوانی مطلق و نسبی سن اولین ازدواج مادر بر حسب مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
14. جدول و نمودار شماره (14): توزیع فراوانی میانگین تعداد حاملگی بر حسب سطح تحصیلات مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
15. جدول و نمودار شماره (15):توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب سطح تحصیلات مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
16. جدول و نمودار شماره (16): توزیع فراوانی نسبی گروههای وزنی نوزادان بر حسب جنس در کل جمعیت مورد مطالعه
17. جدول و نمودار شماره (17): توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب فاصله حاملگی فعلی از حاملگی قبلی در کل جمعیت مورد مطالعه
18. جدول و نمودار شماره (18): توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب دفعات مراجعه برای مراقبتهای دوران بارداری در کل جمعیت مورد مطالعه
19. جدول و نمودار شماره (19):توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب رتبه حاملگی مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
20. مطالعه جدول و نمودار شماره (20): توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب سن فعلی مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
فهرست جداول ونمودارها
صفحه
21. جدول و نمودار شماره (21): توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب بیماری مزمن در مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
22. جدول و نمودار شماره (22): توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب سابقه مادر در داشتن نوزاد کم وزن در کل جمعیت مورد مطالعه
23. جدول و نمودار شماره (23): توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب نسبت فامیلی والدین در کل جمعیت مورد مطالعه
24. جدول و نمودار شماره (24): توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب طول مدت حاملگی در کل جمعیت مورد مطالعه
25. جدول و نمودار شماره (25): توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب دوقلوزایی مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
26. جدول و نمودار شماره (26): توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی بر حسب شغل مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
27. جدول و نمودار شماره (27): توزیع فراوانی نسبی سن مادران در هنگام ازدواج بر حسب سواد آنها در کل جمعیت مورد مطالعه

مقدمه:
محیط اجتماعی و اقتصادی زائیده روابط متقابل اجتماعی، اقتصادی و مناسبات اقتصادی میان افراد یک جامعه میباشد. روابط اجتماعی در سطوح وسیع موجد نهادهای اجتماعی خواهد بود.نهادها به نوبه خود جهت بقاء هر جامعه بوجود می آید وساخت یک اجتماع را شکل میدهد. جوامع متعدد بشری دارای خصوصیات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و ژنتیکی خاص خود میباشند.هر گونه مطالعه ای که درباره انسان صورت گیرد باید در چارچوب زمانی مکانی مشخص انجام پذیرد.چرا که جوامع در حال تحول دائمی هستند.انسان به عنوان موجودی اجتمایی که در جامعه دارای روابط متقابل متعددی است واز محیط اجتمایی ،اقتصادی تاثیر میپذیرد وتاثیر میگذارد مورد مطالعه علوم متعددی از جمله علم انسان شناسی زیستی قرار گرفته است. مراد از انسان شناسی زیستی مطالعه خصوصیات زیستی وبدنی تکامل وتحول انسان و اختلافات زیستی موجود میان انسانها است.این علم به مطالعه منشا تغییرات وتفاوتهای موجود میان افراد یک گروه از یک طرف و میان گروهها و جمعیتهای انسانی از طرف دیگر میپردازد.درانسان شناسی زیستی مطالعه اختلافات موجود میان انسانها با توجه به رشد ونمو و اختلافات تشریحی امری ضروری است و مقایسه وضع فیزیولوژیک، متابولیک و بیوشیمیک بدن در گروههای مختلف انسانی نیز انجام میشود. انسان شناسی زیستی همچنین تفاوت اندازه های بدن را در میان افراد مختلف از یکطرف ومیان گروههااز طرف دیگر مطالعه ومقایسه میکند.مطالعه خصوصیات زیستی و بدنی را با توجه به مطالعات علوم انسانی و اجتمایی انجام میدهد.
باتوجه به مطالب بیان شده روشن میگردد که آنچه در این تحقیق در پی آن هستیم بررسی تفاوت خصوصیات کمی در نزد افراد مختلف با توجه به شرایط محیطی متفاوت از جمله شرایط مربوط به مادر، محیط خانوار،سن ازدواج،رابطه خویشاوندی وغیره میباشد.بدین منظور با مطالعه کلیه منابع علمی در دسترس و شناسایی ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی مادران و نوزادان، مطالب طبقه بندی شده و بر اساس آن متغیر های تحقیق شناسایی شد و فرضیه های مورد نظر ارائه گردید و سپس اقدام به جمع آوری اطلاعات جهت آزمون فرضیه ها شده است .گزارش و ارائه این پژوهش در پنج فصل به شرح ذیل تهیه و تنظیم شده است :
فصل اول در برگیرنده مقدمه ،بیان مساله ،اهمیت و ضرورت ،اهداف تحقیق و تعریف مفاهیم و متغیرها میباشد .فصل دوم شامل چهارچوب تئوریک و پیشینه تحقیق میباشد.فصل سوم روش شناسی شامل معرفی متغیرهاوارائه فرضیه های تحقیق ،تعیین نمونه و جامعه آماری ،روشهای نمونه گیری ،نحوه جمع آوری اطلاعات وچگونگی استخراج آنها بحث ومعرفی شده است .فصل چهارم به یافته های تحقیق میپردازد که به سه بخش جداول مربوط به ویژگیهای بهداشتی و جمعیتی مادران (توصیفی) ،جداول مرتبط با ویژگیهای بهداشتی نوزادان(توصیفی) و جداول ارتباط بین ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی مادران با ویژگیهای بهداشتی نوزادان (استنباطی )تقسیم بندی شده است .فصل پنجم به بحث و نتیجه گیری و ارائه پیشنهادها بر اساس یافته های تحقیق پرداخته ونتایج تئوریک و عینی تحقیق حاضر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است .در پایان گزارش،منابع و ماخذ مورد استفاده در تحقیق آمده است.

بیان مساله:
همانطوریکه مشخص است مجموعه شرایط وعوامل بدنی، روانی، اجتماعی ،جمعیتی و بالاخره ژنتیکی، محیطی را برای جنین و نوزاد فراهم میکند که به طور قاطع و محسوسی بر هنجارهای حیاتی و زیستی او تاثیر میگذارند .
تنها عامل مهم بقاء نوزاد و تامین رشد ونمو او که در جهان ودر تمام گروههای جمعیت شناخته شده است پیشگیری از تولد نوزاد با وزن کم میباشد. در واقع در نوزادان سبک وزن (کمتر از 2500گرم)احتمال اینکه نوزاد بمیرد سه برابر است.
در کشور ما بر اساس مطالعه آقای دکتر ملک افضلی در سال 1371 نشان میدهد نسبت کم وزنی در کودکان شهری 7%ودر کودکان روستایی 8%میباشد .در استانهایی مانند کردستان ،سیستان و بلوچستان ،هرمزگان و لرستان نسبت کم وزنی نوزادان بالاتر است واین به دلیل محرومیت این استانها و مسائل مرتبط با محرومیت نظیر تغذیه مادران و کودکان است .معمولا در این استانها زنان به کارهای سخت اشتغال دارند که این مساله ارتباط خیلی نزدیک با وزن نوزاد دارد
بی تردید سلامتی جوامع ارتباط مستقیم با سلامتی و بقاء مادران و کودکان دارد.وقتی مادران زنده بمانند و رشد کنند کودکانشان نیز زنده مانده و رشد خواهند کرد .وقتی مادران و کودکان زنده بمانند و رشد کنند جوامعی که آنها در آن زندگی می کنند پیشرفت خواهند کرد.
مادران و کودکان بیشماری در جهان در اثر وضعیت بد بهداشتی، فقر غذایی و مراقبتهای بهداشتی نامناسب میمیرند و یا از عوارض آن رنج میبرند .سالانه بیش از نیم میلیون مادر در اثر بارداری و زایمان میمیرند. در همین زمان 6/10میلیون کودک زیر 5 سال بر اثر معدودی بیماری قابل پیشگیری و درمان پذیر جان خود را از دست میدهند.تقریبا تمامی این مرگها در کشورهای با درآمد پایین یا متوسط و در بین فقیرترین افراد در این کشورها روی میدهد.
مادران و کودکان بیشماری هر ساله از بیماری رنج میبرند یا میمیرند .میلیونها مادر و کودک در هر سال به علت حاملگی، زایمان و یا در اوایل کودکی جان خود را از دست میدهند .بسیاری دیگر از وضعیت بد بهداشتی و سوء تغذیه رنج میبرند. نوزادان "28-0روزه "در معرض بیشترین خطر برای مرگ هستند(2004who)
در هر دقیقه یک مادر بر اثر عوارض بارداری و زایمان جان خود را از دست میدهد به عبارت دیگر 1400 مادر هر روزو6/10میلیون مادر در هر سال(who2005) جان میبازند. در هر دقیقه 20 کودک زیر 5 سال میمیرد.این یعنی 30000مرگ کودک در هر روز و.نوزادان کمتر از یکماه در معرض بیشترین خطر هستند .سالانه حدود 4 میلیون مرگ از بین تمامی مرگهای زیر 5سال در بین نوزادان اتفاق میافتد(لاون و همکاران 2004)
70 درصد کل مرگهای مادران در اثر 5 عامل اتفاق می افتد :خونریزی( 24درصد) ،عفونت (15 درصد) ،سقط غیر ایمن (13 درصد)، بالا بودن فشار خون (12 درصد) و زایمان سخت( 8 درصد). با وجود این فقر، تبعیض اجتماعی، پایین بودن سطح تحصیلات و خشونت علیه زنان مهمترین علل زمینه ای مرگ ومیر و ناتوانیهای مادران را تشکیل میدهند. زنانی که در سنین پایین باردار میشوند، آنان که تعداد بارداریشان زیاد است، آنان که از بیماریهای عفونی مثل مالاریاو یا سل رنج میبرند وآنان که دچار سوء تغذیه یا کم خونی هستند بیشتر در معرض مرگ ومیر قرار دارند.
بیشترین عواملی که جان نوزادان"28-0روزگی"را تهدید میکند در اثر ترکیبی از شرایط دوره پریناتال یعنی زمان حول وحوش تولد (مثل وزن کم زمان تولد، صدمات زایمانی و خفگی زمان تولد )و عفونت های شدید است.
بقاء و سلامت مادران وکودکان علاوه بر اهمیت آن به عنوان حقوق فردی محور حل بسیاری از چالشهای اقتصادی اجتماعی و توسعه است. وقتی مادران و کودکان، بیمار شده ویا میمیرند خانواده ها، جوامع و کشورهای آنها نیز متاثر شده و صدمه میبیند. بهبود وضعیت بقاء و سلامت مادران و کودکان نه تنها باعث ارتقاء سطح سلامت جوامع میشود بلکه موجب کاهش فقر و نابرابری نیز خواهد شد.
بهداشت ضعیف یکی از دلایل اصلی فقیر شدن و فقیر ماندن خانواده است (نارایان و همکاران 2000 )مادران و کودکان بیمار باعث افزایش هزینه های خانواده میشوند. قیمتها و کسری مخارج مهمترین عوامل بازدارنده برای دریافت خدمات بهداشتی هستند که منجر به تاخیرهای خطرناک برای جستجوی کمک در خارج از خانه بویژه برای زنان حامله و کودکان میشوند.(2003oecd,who)وقتی یک مادر بیمار شده یا میمیرد سهم مولد او در خانه ، نیروی کار، اقتصاد و جامعه از بین میرود و بقاء و تحصیل فرزندان وی به مخاطره می افتد. هر سال حدود یک میلیون نفر از کودکان خردسال به واسطه مرگ مادرانشان میمیرند.(2003who)
بهداشت خوب کودکان امری الزامی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی است (بانک جهانی 1993)تخمین زده شده که به ازاء هر یک دلار سرمایه گذاری برای سلامت کودک 7 دلار از طریق کاهش هزینه های رفاه اجتماعی و افزایش قدرت تولید جمعیت جوان یا بالغین ذخیره میشود . (بانک جهانی 1996)وقتی کودکی بیمار شده ویا میمیرد هم خانواده وهم جامعه صدمه میبیند بیماریهای پی در پی و سوء تغذیه روی تکامل و نمو ذهنی اندازه جسمانی و توانایی کودکان خردسال تاثیر میگذارد. این امر باعث کاهش موفقیت در تحصیل بعلاوه کاهش در قدرت تولید و ظرفیت کار در سالهای آینده عمر میشود (کمیسیون اقتصاد ماکرو و بهداشت2001)
با توجه به مطالب فوق وحساسیتهای موجود پیرامون موارد مذکور،این مطالعه درصدد است تابه سوالات کلیدی از جمله اینکه آیا ویژگیهای جمعیتی مادراعم از سن ازدواج،سن حاملگی ،سطح تحصیلات ویا ویژگیهای بهداشتی او اعم از سوابق حاملگیهای قبلی وی بر سلامت نوزاد او تاثیرگذار است یا خیر ؟،پاسخ دهد.در حقیقت سوالات فوق پرسشهای اصلی تحقیق هستندکه موردمطالعه و آزمون قرارخواهند گرفت .امید است که با ارائه پاسخهای صحیح و منطقی به سوالات فوق توانسته باشیم گامی کوچک در جهت کمک به برنامه ریزان و دست اندرکاران امور بهداشتی و جمعیتی برداشته ونیز نقطه عطفی باشد در زمینه مطالعاتی از این قبیل در حوزه علوم جمعیتی

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق:
به جهت اهمیت بسیار زیاد سلامت مادر وکودک، موضوع روز جهانی بهداشت سال 2005" مادران و کودکان سالم "است ودر همین راستا بیش از 189 کشور در مورد قطعنامه هزاره و پیگیری اهداف توسعه هزاره متعهد شده اند.
بقاء و سلامت مادران وکودکان علاوه بر اهمیت آن به عنوان حقوق فردی محور حل بسیاری از چالشهای اقتصادی اجتماعی و توسعه است.اما غالبا به این دلیل که زنان و کودکان ضعیف ترین اعضاءجامعه هستند نیازهای آنان درک نمیشود. وقتی مادران و کودکان بیمار شده ویا میمیرند خانواده ها، جوامع و کشور آنها نیز متاثر شده و صدمه میبیند. بهبود وضعیت بقاء و سلامت مادران و کودکان نه تنها باعث ارتقاء سطح سلامت جوامع میشود بلکه موجب کاهش فقر و نابرابری نیز خواهد شد.خدمات پیشگیری باعث کاهش ناتوانیهای مربوط به دوران کودکی شده و میزان سرباری اجتماع را کاهش می دهد.
علاوه بر هزینه های اقتصادی آن برای کل جامعه افزایش باروری با زحمات و هزینه های زیادی برای زوجها به خصوص مادران همراه است. هر بار حاملگی و وضع حمل روی سلامت واحتمال زنده ماندن مادر اثر دارد.در طی مدت بارداری مادر ممکنست از عوارض بارداری به خصوص کم خونی رنج ببردوبه علت ضعف جسمی در معرض ابتلاء به بیماریهای مختلف قرار گیرد .در نتیجه این بیماریها غالبا جنین نیز صدمه دیده و قبل از موعد سقط میشود و معیوب یا مرده به دنیا می آید. هر کدام از این حوادث به نوبه خود روی سلامت جسمی وروحی مادر اثر گذاشته و ممکنست ادامه حیات او را مورد تهدید قرار دهد.بدیهی است هر چه وضع مالی خانواده ضعیفتر باشد احتمال بروز عواقب نامساعد باروری بیشتر خواهد بود.خطرات بالا به خصوص در مورد مادران جوان (کمتر از 20ساله)بسیار بالاست.
حاملگیهای متعدد و نزدیک به هم روی سلامت کودکان خانواده هم اثر معکوس گذاشته و سلامت آنها را به خطر می اندازد. ناتوانی مادر از رسیدگی به کودکان متعدد و از لحاظ سنی نزدیک به هم یکی از دلایل عمده این تاثیر معکوس است. ناتوانی خانواده از تامین نیازهای غذایی ،بهداشتی و تربیتی فرزندان متعدد در سلامت جسمی و روانی کودکان و دسترسی آنان به فرصتهای لازم برای آموزش و پرورش حائز اهمیت است. پایین بودن نسبی قد ووزن کودکان متعلق به خانواده های بزرگ ،بالا بودن نرخ مرگ ومیر کودکان واطفال در این قبیل خانواده هاو بالاخره عقب ماندگی هوشی و درسی کودکان متعلق به خانواده های بزرگ در مقایسه با خانواده های کوچک شواهد بارزی از تاثیر منفی باروری بالا بر روی سلامت و رشد طبیعی کودکان به دست میدهد.یکی دیگر از مضرات حاملگیهای مکرر واز لحاظ زمانی نزدیک به هم مداخله با امکان شیر دادن کودک توسط مادر وبه این ترتیب به خطر انداختن سلامت وامکان بقای مادران میباشد. لذا شیر دادن به کودکان هم از لحاظ حفظ سلامت کودک حائز اهمیت فراوان است و هم از بوجود آمدن بسیاری از بیماریها در مادر ازجمله ازخطر ابتلا به سرطان پستان و تخمدان پیشگیری میکند. بنابر این تشویق مادران به شیر دادن نوزادان به عنوان جزئی از برنامه های بهداشت باروری مورد تاکید قرار گرفته است.
طبق تخمینهای سازمان بهداشت جهانی همه ساله بیش از 585000زن جوان بر اثر عوارض ناشی از آبستنی و وضع حمل میمیرندو چون حدود 98%کل آبستنیها در حال حاضر در کشورهای در حال توسعه صورت میگیردمیتوان حدس زد که اکثریت قاطع مرگهای مادران جوان بر اثر عوارض بارداری نیز در همان مناطق اتفاق میافتد.به همین ترتیب بیش از 11میلیون کودک کمتر از 5 سال هر سال در کشورهای در حال توسعه از بین میروند.
حاملگیهای نزدیک به هم با خطر بیشتری برای سلامت و حیات کودکان همراه است. کودکانی که کمتر از دو سال بعد از تولد بچه قبلی به دنیا می آیند، دو برابر بیش از کودکانی که با فاصله دو سال یا بیشتر به دنیا می آیند در معرض خطر مرگ ومیر در سال اول زندگی قرار دارند .به این ترتیب با افزایش فاصله آبستنیها به دو سال یا بیشتر میتوان به طور متوسط مرگ ومیر اطفال را به اندازه یک چهارم (بیست و پنج درصد)تقلیل داد.
کودکان مادرانی که کمتر از 20 سال دارند یک ونیم برابر بیش از کودکان مادران 29-20ساله در معرض خطر مرگ و میر دوران طفولیت قرار دارند .در هر دقیقه حداقل یک نفر زن جوان بر اثر عوارض ناشی از حاملگی و وضع حمل از بین میروند. احتمال اینکه یک زن متعلق به کشورهای در حال توسعه در طول دوره زندگی خود براثر این قبیل عوارض از بین برود سو هشت برابر بیش از همین احتمال در مورد زنان کشورهای پیشرفته است.
زنان به سن باروری و کودکان زیر 5 سال به ترتیب حدود 12و23درصد از کل جمعیت جهان را تشکیل میدهند. 4 نفر از 5نفر جمعیت جهان نیز در در کشورهای رو به رشد زندگی میکنند. سلامت زنان و کودکان این کشورها مستقیما دستخوش پیامد زاد وولدها و مرگهای فراوان و نیز بیماریهای عفونی و سوء تغذیه است .در این تردید نیست که آینده هر کشور و حتی نوع بشر به سلامت کودکان بستگی دارد. برای آنکه کودک به بزرگسالی سالم و توانا بدل شود نیازمند برخورداری از غذای کافی ،آب سالم، آموزش و مراقبتهای بهداشتی و شرایط ا من زندگی است .سلامت کودکان از سویی در گرو آن است که خود سالم به دنیا آیند و آسیب پذیریهای شدید نخستین روزها و سالهای حیات را پشت سر نهندو از سوی دیگر مادران باید از سلامت کافی برای مراقبت از آنها برخوردار باشند .زاد و ولد فراوان و با فواصل اندک دست یافتن به این حال را دشوار و گاه غیر ممکن میکند. یکی از جلوه های جمعیتی در کشورهای در حال توسعه جهان فاصله اندک تولدهاست. در این حال نه بدن مادر فرصت جبران نیرو و توان از دست رفته در جریان حاملگی قبلی را می یابد و نه مجالی برای مراقبت از کودک باقی میماند .به این ترتیب حاملگیهای با فاصله اندک خود به یکی از عاملهای مرگ کودکان تبدیل میشود . در شرایط جمعیتی کشورهای در حال توسعه کثرت تعداد فرزندان خانواده مساله ای عمده است. بررسیهای فراوان نشان داده است که هر چه شمار فرزندان (رتبه تولد )زیادتر میشود بر مرگ کودکان زیر یکسال نیز افزوده میگردد.
یکی از نتایج تعدد فرزندان خانواده اثر سوء آن بر سوء تغذیه کودکان است. هر چه تعداد فرزندان خانواده بیشترشود بر هزینه غذای خانوار افزوده و از سرانه غذای افراد آن کاسته میشود.
حاملگیهای مکرر ونزدیک به هم مانع بازیابی سلامت مادر میشود و مجالی برای تامین ذخایر عمده ای که مادر صرف پرورش جنین خود کرده است پدید نمی آید.به همین دلیل است که با افزوده شدن به تعداد فرزندان، سلامت مادر و کودک هر دو دستخوش اختلال و بحرانهای شدید میشود.بستگی شدید میان سلامت جسمی و روانی مادر و فرزند او آنقدر آشکار است که جای گفتگو ندارد. این ارتباط بخشی از فرآیند مداوم و دامنه داری است که گاه سبب میشود اختلال در سلامت طی چندین دهه از نسلی به نسل دیگر پایدار بماند. تداوم این اختلال حاصل مجموعه ای از عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و بیولوژیک است .مادر بیمار و ناتوان کودکی به دنیا می آورد که احتمال بقاء او چندان زیاد نیست و اگر زنده بماند ابزاری برای تداوم اختلال در سلامت خود او خواهد بود. مادر نیز انرژی وامکان کافی برای مراقبت از فرزند نخواهد داشت .فرزند او اگر دختر باشد همچون بسیاری از دختران جوان دنیای در حال توسعه با بیماری کم غذایی و شرایط دردناک اقتصادی ،اجتماعی رو به رو خواهد بود واین چرخه همچنان ادامه می یابد. این دختر ممکن است مبتلا به کمخونی، عفونتهای انگلی یا بیماریهای مختلف واگیردار شود که در کنار سوء تغذیه پایدار توان او برای مقابله با بسیاری از مخاطرات اولین سالهای حیات رابه تحلیل میبرد.
در این پژوهش کوشش شده است که عوامل اثر گذار بر سلامت نوزاد(عمدتا وزن تولد)مورد بررسی قرار گیرد.با توجه به اینکه بسیاری از عوامل ایجاد کننده کم وزنی را میتوانیم با مراقبتهای صحیح در دوران بارداری و قبل از آن برطرف کنیم و بخصوص اینکه کم وزنی خود یک عامل مهم ابتلا به بیماریهای زمان نوزادی و شیر خواری و همچنین مرگ ومیر است بنابراین شناخت عوامل موثر در اختلال در سلامتی نوزاد نظیر کم وزنی در منطقه میتواند از نظر برنامه ریزی برای کاهش موارد خطر فوق و در نهایت کاهش مرگ و میر نوزادان وارتقاء سطح سلامت آنان و همچنین توجه به سلامت مادران کارآمد و راهگشا باشدو امید آنکه نتایج این تحقیق بتواند راهنمایی هر چند کوچک در اختیار سیاستگذاران و متولیان بهداشتی ،مراکز جمعیت شناسی ،متولیان فرهنگ سازی در کشور از جمله رسانه ها ،سیستم آموزشی کشور و… قرا دهد.

اهداف تحقیق:
1. هدف کلی : تعیین ارتباط ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی مادران با سطح سلامت نوزادان (عمدتاوزن هنگام تولد)آنها در سطح مراکز بهداشتی درمانی شهر تهران(تحت پوشش دانشگاه شهید بهشتی)-سال 1383
2. اهداف ویژه:
1-2اهداف ویژه توصیفی :
1-تعیین نسبت کم وزنی ،میانگین و توزیع نسبی وزن هنگام تولد نوزادان به تفکیک منطقه ودرکل جمعیت مورد مطالعه
2-تعیین میانگین وتوزیع فراوانی نسبی رتبه حاملگی به تفکیک منطقه ودرکل جمعیت مورد مطالعه
3-تعیین نسبت جنسی در بدو تولد به تفکیک منطقه ودرکل جمعیت مورد مطالعه
4-تعیین نسبت اشتغال مادران به تفکیک منطقه ودرکل جمعیت مورد مطالعه
5-تعیین فراوانی نسبی نوع زایمان به تفکیک منطقه ودرکل جمعیت مورد مطالعه
6-تعیین نسبت فصول زایمان به تفکیک منطقه ودرکل جمعیت مورد مطالعه
7-تعیین فراوانی نسبی فاصله بین دو بارداری متوالی به تفکیک منطقه ودرکل جمعیت مورد مطالعه
8-تعیین نسبت اولین مراجعه برای مراقبتهای دوران بارداری به تفکیک منطقه ودرکل جمعیت مورد مطالعه
9-تعیین نسبت فراوانی دفعات مراقبت مادران به تفکیک منطقه ودر کل جمعیت مورد مطالعه
10-تعیین فراوانی نسبی رتبه حاملگی به تفکیک منطقه ودر کل جمعیت مورد مطالعه
11-تعیین میانگین سن فعلی مادران به تفکیک منطقه ودرکل جمعیت مورد مطالعه
12-تعیین نسبت سطح سوادمادران به تفکیک منطقه ودرکل جمعیت مورد مطالعه
13-تعیین میانگین و توزیع فراوانی نسبی سن اولین ازدواج به تفکیک منطقه و در کل مادران مورد بررسی
14-تعیین میانگین تعداد حاملگی بر حسب سطح تحصیلات مادر
2. اهداف ویژه تحلیلی :
1 ) تعیین ارتباط بین سطح سواد مادرو کم وزنی هنگام تولد
2 ) تعیین ارتباط بین جنس نوزاد و کم وزنی هنگام تولد
3 ) تعیین ارتباط بین عدم فاصله گذاری مناسب بین موالید و کم وزنی هنگام تولد
4) تعیین ارتباط بین تعداد دفعات مراقبت از مادر در طول حاملگی و کم وزنی هنگام تولد
5 ) تعیین ارتباط بین تعداد حاملگی و کم وزنی هنگام تولد
6 ) تعیین ارتباط بین سن مادر هنگام حاملگی و کم وزنی هنگام تولد
7 ) تعیین ارتباط بین بیماری مزمن مادر و کم وزنی هنگام تولد
8) تعیین ارتباط بین سابقه تولد نوزاد کم وزن توسط مادر و تولد مجدد نوزاد کم وزن
9 ) تعیین ارتباط بین رابطه خویشاوندی والدین و کم وزنی هنگام تولد
10 )تعیین ارتباط بین طول دوره حاملگی و کم وزنی هنگام تولد
11) تعیین ارتباط بین دو قلوزایی مادر و کم وزنی هنگام تولد
12) تعیین ارتباط بین شغل مادر و کم وزنی هنگام تولد
13 ) تعیین ارتباط بین سن ازدواج مادر و سطح سواد او
14) تعیین ارتباط بین نوع زایمان و سطح تحصیلات مادر
تمیز متغیرهای علی :
1-متغیرهای مستقل مورد مطالعه ای که در این بررسی وجود دارند عبارتنداز:
سن مادر هنگام حاملگی ، طول دوره حاملگی ، سواد مادر ، شغل مادر ، سواد پدر ، شغل پدر ، تعداد حاملگی مادر ، فاصله بین بارداریها ، جنس نوزاد ، سابقه تولد نوزاد کم وزن ، حاملگی چند قلویی ، بیماری مادر طی دوران بارداری ، تعداد دفعات مراقبت مادردر زمان حاملگی ، سابقه خویشاوندی بین مادر و پدروطول مدت حاملگی
2-متغیر وابسته در این بررسی کم وزنی نوزاد
( کمتر از 2500 گرم ) در هنگام تولد است.

تعریف مفاهیم :
نوزاد نارس یا Premature : بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی عبارت از نوزاد زنده ای است که قبل از سن 37 هفتگی از اولین روز آخرین دوره قاعدگی متولد شده باشد. (1)
نوزاد کم وزن هنگام تولد یا (LBW) Low Birth Weight عبارت از نوزادی است که وزن هنگام تولد او 2500 گرم یا کمتر است.
سن مادر برحسب سال عبارت از سنی است که مادر در حاملگی مورد سوال داشته و از طریق مراجعه به پرونده خانوار به دست آمده است.
طول مدت حاملگی بر حسب هفته عبارت از : فاصله زایمان از اولین روز آخرین دوره قاعدگی
رتبه حاملگی عبارت از تعداد دفعات بارداری مادر می باشد و موارد سقط و مرده زایی را نیز شامل میشود .
فاصله حاملگی از بارداری قبلی عبارت است از فاصله اولین روز آخرین دوره قاعدگی در آخرین بارداری از زایمان قبلی .
تعداد دفعات مراقبت از مادر عبارت از تعداد مراجعات مادر جهت مراقبت های دوران بارداری درآخرین حاملگی .
مراقبت در طی بارداری عبارت است از اینکه فرد طبق دستورالعمل اداره کل بهداشت خانواده تا ماه هفتم حاملگی ماهیانه یک بار ، در ماه هشتم هر دو هفته یک بار و در ماه نهم هفته ای یک بار مراقبت شده باشد .
وزن نوزاد در هنگام تولد عبارت از وزنی است که در موقع زایمان در زایشگاه ثبت شده است سواد والدین دراین بررسی منظور میزان سواد مادر مورد مطالعه است که به درجات مختلف تحصیلی اعم از بیسواد ابتدایی راهنمایی دیپلم فوق دیپلم ولیسانس تقسیم بندی شده است.
سن مادر به هنگام اولین ازدواج یعنی مادر در هنگام اولین ازدواج چند ساله بوده است.ممکنست که مادر چند بار ازدواج کرده باشد که در این صورت منظور سن مادر در هنگام اولین ازدواج است.
سابقه زایمان زیر 9ماه:در این بررسی سابقه زایمان زیر 9 ماه به موارد به دنیا آوردن کودکان قبل از کامل شدن ترم (گذشتن 9ماه از اولین روز آخرین قاعدگی)توسط مادر مورد بررسی در قبل از حاملگی مورد مطالعه اطلاق میگردد.(این تعریف شامل موارد سقط نمیشود)
داشتن نسبت فامیلی: در این بررسی داشتن نسبت فامیلی یعنی وجود خویشاوندی نزدیک بین مادر مورد مطالعه و همسر وی (مثل دختر عمووپسر دایی،پسر عمو ودختر عموو………)است.
شغل مادر: شغل مادردر این بررسی به دو دسته خانه دار و کارمند تقسیم شده است.

مقدمه :
توجه خاص به بهداشت مادران و کودکان که اکثریت جمعیت جامعه را تشکیل می دهند ، معمولا بایستی به عنوان اولویت نخست در برنامه ریزهای بهداشتی قرار گیرد. زیرا کودکان هر جامعه امیدهای آینده و اداره کنندگان امور و مادران به عنوان پرورش دهندگان این آینده سازان مطرح می باشند. این دوگروه در مقابل عوامل بیماریزا آسیب پذیرتر از سایر گروههای جمعیتی بوده و به همین جهت اجرای مراقبتهای پیشگیری و ارائه خدمات ویژه ای برای آنان به عنوان گروههای در معرض خطر الزامی می باشد.
حدود دو سوم اغلب جوامع را زنان در سنین باروری و کودکان زیر 15 سال تشکیل می دهند.
مطالعات و تجربیات و تحقیقات نیز نشان داده است که بسیاری از مسائل بهداشتی افراد جامعه ناشی از شرایط نامناسب زمان بارداری مادر و دوران کودکی طفل است. این شناخت باعث می شود که مراقبت از مادر و کودک تنها منجر به رفع مشکلات زایمان مادر و معالجه بیماریهای کودک نشود ، بلکه باید بهداشت مادر و کودک و مراقبتهای اولیه آنها در اولویت خاص قرار گیرد ، زیرا بازده اقتصادی و اجتماعی چنین سرمایه گذاریهایی بسیار چشمگیر و قابل ملاحظه بوده و از تخصیص منابع گزافی جهت تامین هزینه های سنگین درمان و توانبخشی آنها که زنده می مانند جلوگیری می کند.
مراقبت بهداشتی مادر و کودک اگرچه به صورت خدماتی مستمر است که به طور منظم و براساس سن و جنس یک گروه از مردم ارائه می شود ولی نهایتا این مراقبتها عبارت از یک سلسله خدماتی می باشد که متوجه جریان کلی رشد انسان در یک جامعه معین می گردند و اهمیت واقعی این جریان مراقبت ، برای سلامت و توانمندی نسلهای آتی نیز اهمیتی خاص دارد.
اساس هر مرحله از رشد انسان بر شرایط مرحله قبلی استوار است که خود مرحله بعدی را تحت تاثیر قرار می دهد. اگر در هر یک از مراحل رشد نیازهای فیزیولوژیکی و روانی به موقع برآورده نشوند ، در مراحل بعدی جبران ضررهای وارده به سختی امکان پذیر است ، رشد و توسعه و سلامتی یک نسل همیشه بر نسل دیگر تاثیر می گذارد ، روند رشد امری کاملا طبیعی است به شرط آنکه در عناصر اصلی شرایط زیست تعادل برقرار باشد. نظر به اینکه این روند رشد در بعضی مراحل عمر بحرانی تر و سریعتر است به این جهت افراد جامعه در آن مراحل آسیب پذیرترند.
سه ماه آخر بارداری و اولین سال زندگی کودک و سنین بلوغ بسیار حساس هستند ، زیرا جریان رشد در این دوران سریعتر است. کیفیت شرایط زندگی تا حد زیادی چگونگی رشد نوزاد را مشخص می سازد و رشد سالم کودکان درواقع سرمایه گذاری در توسعه اجتماعی و تولید بیشتر است و جمعیت بااستعداد و مولد و پرانرژی از میان کودکان غیر سالم برنمی خیزند. علوم جدید نشان داده که بسیاری از مسائل بهداشتی افراد بالغ از شرایط جنینی و دوران کودکی آنها نشات می گیرد و این مطلب باعث شده که در اولویتهای بهداشتی تغییراتی ایجاد گردد و مسئولان متوجه شوند که بایستی برای مراقبتهای بهداشتی اولیه اولویتی خاص قائل شد . این مراقبتها شامل آموزش در مورد مسائل بهداشتی شایع و روشهای پیشگیری و کنترل آنها مقدار کافی آب سالم و بهسازی اساسی ، بهداشت مادر و کودک شامل : تنظیم خانواده و… ، ایمن سازی در برابر بیماریهای عفونی شایع ، پیشگیری و کنترل بیماریهای بومی در محل ، درمان بیماریهای معمولی و جراحات و فراهم کردن داروهای ضروری می باشد.
در کشورهای در حال رشد شرایط بهداشتی صدها میلیون مادر و کودک در سطح پایین قرار دارند و مراقبتهای بهداشتی مادر و کودک از اولویت لازم برخوردار نیست. با این حال در دهه گذشته به علت تغییراتی که در الگوهای اقتصادی و اجتماعی این کشورها بوجود آمده ، از تعداد مرگ و میر مادران و نوزادان تا حدی کاسته شده که از آمار و ارقام مربوطه در اهمیت بررسی به تفصیل صحبت خواهد شد.
رفتار بهداشتی تا حد زیادی بستگی به محیط فیزیکی و اجتماعی و شیوه زندگی و رفتار خانواده دارد و نقش خانواده در ارتقاء بهداشت و پیشگیری از بیماری و تشخیص به موقع و مراقبت از بیماری اهمیت حیاتی دارد و معمولا در خانواده، مادر اولین کسی است که کار بهداشتی را انجام می دهد ، اما در کشورهای عقب نگهداشته شده ، مادران به علت عدم دریافت آموزشهای لازم به اطلاعات مورد نیاز دسترسی نداشته و به علت اینکه سطح فرهنگی و درآمد آنها پایین است نمی توانند از دریافت خدمات لازم از موسسات درمانی خصوصی برخوردار شوند . برنامه ریزان بهداشتی باید با آموزشهای لازم سطح فرهنگ جامعه به خصوص مادران را بالا برده و با استفاده از اعتقادات مذهبی و سنتی مفید و مثبت آنها بهره دهی این آموزشها را ارتقاء داده و امکان دسترسی آنان را به خدمات رایگان فراهم سازند.همانطور که اشاره شد از تغییرات دیگر رفتاری ، روشهای فاصله گذاری است. زیرا زایمانهای با فواصل کم باعث مرگ و میر مادران گردیده و کودکان متولد شده با فواصل کم، شانس مرگ و میر بیشتری را دارند. فاصله تولد کمتر از دو سال کوتاه بوده و فاصله تولد سه سال و بیشتر خطر کمتری را برای مادر و کودک دربردارد. در یک بررسی که توسط سازمان جهانی بهداشت در مناطق کشاورزی هند به عمل آمده ، نشان داده شده است که میزان مرگ و میر در میان کودکانی که کمتر از دو سال بعد از اتمام حاملگی قبلی ( کورتاژ ، سقط جنین و زایمان ) به دنیا آمده اند دو برابر کودکانی است که 4 سال بعد از اتمام حاملگی قبلی به دنیا آمده اند . فاصله گذاری مناسب بین تولدها می بایستی جزء اولویتهای برنامه های آموزشی هر کشور قرار گیرد تا از این طریق علاوه بر کنترل جمعیت ، بهبود و سلامت مادران و کودکان و در حقیقت کل جامعه ارتقاء یابد.
زایمانهای متعدد و با فاصله کم به تدریج نیروی بدنی مادر را تحلیل برده و همراه با ازدیاد تعداد فرزندان ، مادر کمتر می تواند به وضعیت جسمی خود توجه کند و سوء تغذیه و کم خونی ناشی از این عدم توجه اگر همراه با زایمانهای بعدی نیز باشد سیکل معیوبی را بوجود می آورد. کودکانی که از چنین مادرانی به دنیا می آیند با وزن کمتر از حد متعارف ، دورانهای بعدی رشد را با اشکال سپری می کنند و مادرانی که در این شرایط وضع حمل می کنند ، در معرض خطر خونریزیهای بعد از زایمان و مرگ ناشی از خونریزی قرار می گیرند. عمده ترین دلیل مرگ و میر مادران ، خونریزیهای پس از زایمانهای متعدد می باشد. در این زمینه ، آموزش زنان در رابطه با فاصله گذاری مناسب بین حاملگیها ، عوارض زایمانهای متعدد ، کم خونی و نقش آن در سلامت جنین ، بهداشت و تغذیه در دوران بارداری می تواند نقش موثر و ارزنده ای داشته باشد.
با توجه به مطالب پیشگفت این رساله که به زعم اینجانب اولین مطالعه در این زمینه در حیطه مطالعات انجام شده در حوزه علوم اجتماعی و شاخه جمعیت شناسی می باشد با هدف شناسایی مسائل و مشکلات مادران ونوزادان آنها وارائه راهکار جهت حل بعضی مسائل و مشکلات مرتبط با این دو قشر آسیب پذیرانجام گرفته و امیدوارم که هر چند اندک بتواند راهنمای مسئولین امرقرار گیرد.

مروری بر مطالعات انجام شده در ایران وجهان

حاملگی چند قلو :
حاملگی چند قلو با تعدادی از ریسک فاکتورهای موثر در افزایش مرگ و میر حول ولادت و ابتلای نوزاد به بیماریها، مربوط شناخته شده است. با افزایش تعداد جنینهای یک حاملگی ریسک فاکتورها شدت بیشتری می یابند از جمله خطرات حاملگی چند قلو میتوان از عقب ماندگی رشد جنینی، ولادت زودتر از موعد، پرولاپس بند ناف و اشکال در زایمان مخصوصا در مورد دومین جنین یک شکم دو قلو نام برد.پیشگیری از ولادت نوزاد زودتر از موعد چند قلوها تا حدود زیادی به کاهش حجم کار و فعالیت بدنی مادر بستگی دارد لذا تشخیص به موقع حاملگی چند قلو اهمیت زیادی دارد. همچنین در موارد حاملگی چند قلو توصیه شده است که مدت اقامت در بیمارستان تا حد امکان افزایش یابد.(95)
چند قلو بودن به عنوان یکی از علل عمده مرگ نوزادان کم وزن مطرح شده است.(96) سابقه چند قلو زایی مادر باردار بعنوان یک ریسک فاکتور که مراقبتهای ویژه مادر را الزام مینماید مطرح شده است .(89)
یک بررسی که بر روی گروههای مختلف مادران صورت گرفته نشان داده است که دو قلوها در دوران جنینی، میانگین رشدی کمتری نسبت به تک قلوهاداشته و لذا به هنگام تولد وزن کمتری دارند.(88)
همچنین در بسیاری از منابع منجمله مجموعه درسی تربیت بهورز، چند قلو بودن نوزادان به عنوان یک عامل خطر تلقی شده و لزوم اعمال مراقبتهای ویژه کودک را به وجود می آورد.(97)
معمولا عامل سن در مرگ و میر مادران بستگی به تعداد زایمان آنها داردو در مواقعی که بتوانیم این دو عامل را از یکدیگر جدا نماییم خواهیم دید که زیادی تعداد زایمان بیشتر از عامل سن در بالا رفتن مرگ ومیر مادران و نوزادان اثر دارد .این مرگ ومیر از زایمان سوم به بعد افزایش یافته واز زایمان پنجم به بعد بطور فاحشی بالا میرود .ایجاد فاصله صحیح بین دو زایمان اثر مستقیمی بر روی سلامت مادر وکودک خواهد داشت. مثلا در صورتیکه فاصله زایمان یک فرزند تا شروع حاملگی بعدی 3-2سال باشد نسبت مرگ ومیر جنین یا نوزاد به حداقل میرسد .همچنین حاملگیهای مکرر میتواند باعث تشدید بیماریهای روانی وعصبی و افزایش صدمات حاصله از حاملگی بر روی قلب شود. زایمانهای مکرر وبدون فاصله از مهمترین علل مرگ و میرهای جنینی و نوزادی شناخته شده است.(23)
دکتر حسن افتخار اردبیلی تعداد حاملگی کل سرانه را در ارتباط معکوس با سواد مادر معرفی نموده است .بدین معنی که با افزایش سواد مادر سرانه حاملگی کل پایین می آید.(9)
در مطالعاتی که در سنگاپور و چند کشور دیگر صورت گرفته مشخص گردیده که فقر تحصیلی و خوب درس نخواندن بچه ها نیز ارتباط نزدیکی با زایمانهای مادر دارد.(23)نشان داده شده است اگر فاصله موالید کمتر از 2 سال باشد احتمال مرگ ومیر نوزاد و کودک به طور متوسط تا دو برابر افزایش می یابد.(3)
مورلی در کتاب خود تحت عنوان چگونگی رشد و نمو کودکان مینویسد: میزان مرگ و میر میان کودکانیکه در فواصل زایمانی کوتاه مدت به دنیا می آیند در ایام کودکی بسیار بالاست. در بررسی که در اواسط سالهای 1950در پنجاب هند انجام گرفت میزان مرگ ومیر کودکانیکه در فواصل زایمانی کوتاه به دنیا آمده بودند 2 برابر بود که این نتایج با نتایج به دست آمده از اروپا و آمریکای شمالی مطابقت داشت.
کودکانیکه درفواصل دراز مدت به دنیا آمده بودند غالبا بلندتر وسنگین تر از کودکان با فاصله کم بوده اند.
در انگلستان نیز مشخص گردیده است که فواصل زایمانی دراز مدت با نحوه عملکرد کودک در دبستان رابطه مثبتی دارد .در همین کتاب در مورد فواصل مناسب زایمانی آمده است که بر اسا س بررسیهای انجام شده در آمریکا و سنگاپور فاصله کمتر از 2 سال نا مناسب و فاصله 3 سال ایده آل شناخته شده است.(4)
کودکانیکه در فاصله کمتر از یکسال از آخرین حاملگی با ترم کامل متولد شده اند در آزمونهای هوشی هشت ماهگی و 4سالگی امتیاز کمتری را بدست می آورند.(88)
جیمز پی گرانت نیز تاخیر در حاملگی بعدی و فاصله گذار ی بین تولدها را به همان اهمیت توجه به ایمن سازی کامل کودک دانسته است. وی معتقد است ایجاد فاصله مناسب بین ولادتها تحول شگرفی را در سلامت مادر وکودک باعث میشود. بررسیهای انجام شده در هند نشان داده است مرگ و میر کودکانیکه در فاصله کمتر از یکسال از تولد قبلی متولد شده اند تا چهار برابر کودکانیست که در فاصله دو سال و بیشتر تولد یافته اند.
گرانت همچنین تعداد زیاد و فواصل زایمانی کم را خطر ناک میداند. بر اساس تحقیقاتی که در آمریکا صورت گرفته معلوم گردیده که چنانچه هیچ زنی نمی توانست بیش از سه بچه آنهم با فواصل مناسب داشته باشد مرگ و میر اطفال کمتر از یکسال میتوانست به یک سوم تقلیل یابد.(3)
فاصله نزدیک زایمانها یکی از بزرگترین خطرات برای کودکان است. هر دو بچه قبلی و بعدی از خطر روز افزون بیماری و مرگ ومیر رنج میبرند.برای بچه اول حاملگی مجدد یعنی از شیر باز گرفته شدن فوری یا زودتر از موعد مقرر. شیری که علاوه بر ارزش غذایی میتوانست اورا در مقابل بیماریهای عفونی محافظت کند. علاوه بر این غذایی که جایگزین شیر مادر میشود خطر آلودگی اسهال و سوء تغذیه را نیز به همراه دارد واین یکی از عوامل زمینه ساز در افزایش مرگ ومیر کودکان است .از طرف دیگر بچه دوم نیز در معرض خطرات مذکور خواهد بود.
رتبه حاملگی و ولادت برای کودک بسیار اهمیت دارد. در یک بررسی در انگلیس ،چین وشیلی مشخص گردید که شانس زنده ماندن برای کودکان اول ودوم اندکی بیش از کودکان سوم و خیلی بیشتر از کودکان چهارم وپنجم خانواده است. در این بررسی میزان مرگ و میر اطفال اول برابر 160 در هزارتعیین گردید.
در یک بررسی که توسط شهین کمال در استان سمنان انجام گرفت در ارتباط رتبه حاملگی و وزن هنگام تولد کودک نشان داده شده است که بیش از 40 درصد زایمانهایی که منجر به تولد نوزاد کم وزن میشود مربوط به مادرانی است که برای اولین بار حامله شده اند.
نوزادانی که بعد از بچه های هفتم و هشتم به دنیا می آیند یک سوم بیشتر از بچه های دوم وسوم خانواده در خطر تلف شدن هستند چون از یک طرف مادر در سن بالا بوده و از نظر جسمی کسل و خسته و افسرده است و از طرف دیگر نوزاد باید بابقیه خواهران و برادران به خاطر غذا و جلب توجه و محبت رقابت کند و غالبا به علت گرفتاری وبی حوصلگی مادر تحت مراقبت شخص دیگری غیر از مادر (معمولا یکی از خواهران بزرگتر نوزاد )قرار میگیرد در ضمن بچه های خانواده های پر اولاد خیلی بیشتر و به طور مکرر دچار بیماری شده خیلی کندتر از بچه های خانواده های کم جمعیت رشد میکنند.
مورلی نیز کودکان هشتم و بعدی را بدلایل زیر در معرض خطر دانسته است:
1-خانواده وسیع و پر جمعیت است وغذا باید بین افراد بیشتری تقسیم گردد.
2-کودک تازه در مقایسه با قبلیها از توجه کمتری برخوردار خواهد بود.
3-مادر مسن تر از حد معمول است.
4-وزن کودکان آخری پایین تر از حد معمول خواهد بود.
5-شیر مادر کاهش یافته و چربی آن نیز کمتر خواهد بود.
در ماههای آخر حاملگی ودر هفته اول تولد مرگ جنین و نوزاد ، نسبت به افزوده شدن به رتبه تولد افزایش می یابد .
زیاد شدن تعداد کودکان خانواده بر هوش و ظرفیت ذهنی فرزندان بعدی نیز اثر مینهد.
یکی از عوامل مهم در کاهش مرگ و میر حول ولادت و میزان باروری افزایش سن ازدواج است و یکی از موثرترین عوامل در این ارتباط سطح سواد می باشد.
در یک بررسی که در سال 1365 در تهران صورت پذیرفت مشخص گردید که هر چه سطح سواد بالا تر میرود، سن ازدواج نیز افزایش می یابد. بطوریکه تفاوت میانگین سن نخستین ازدواج میان بیسوادان و دانشگاهیان حدود 6 سال است .بعبارتی با افزایش تحصیلات میزان باروری کاهش می یابد.
در گزارش آماری سال 1987 سازمان بهداشت جهانی مرگ مادران در حاملگی ششم به بعد 3 برابر دومین حاملگی ذکر شده است.
در یک بررسی مشخص شده است که اگر فاصله زایمانی 17 ماه باشد تعداد فرزندان خانواده تا 14 نفر نیز میتواند برسد (مشروط بر آنکه طول سالهای باروری مادر 20 سال فرض شود )حال آنکه اگر فاصله زایمانی دو برابر یعنی 34 ماه شود حداکثر تعداد فرزندان خانواده فقط 7 نفر خواهد بود با فاصله زایمانی 4 سال این تعداد به 5 فرزند خواهد رسید. در چین با استفاده از همین نکته و افزایش سن ازدواج به 25 سال و وضع سایر قوانین، کاهش چشمگیری در تعداد موالید ایجاد شده است.
سن جنین و کودک:
سن یکی از فاکتورهای مهم در تعیین شاخصهای بهداشتی جنین و کودک میباشد. معیارهایی نظیر مرگ جنینی مرگ حول ولادت مرگ نوزادی، مرگ زیر یکسال، وزن کم نسبت به سن جنینی، تولد زودرس به موقع یا دیررس و بسیاری از معیارهای مشابه همگی بر سن جنینی و یا کودکی استوار می باشند.(100)
یکی از علل مهم مرگ و میر حول ولادت تولد کودکان قبل از کامل شدن ترم می باشد. تا کنون عوامل زیادی در ارتباط با ولادت پیش از کامل شدن ترم دخیل شناخته شده اند، لاکن این شناسایی تاثیر چندانی در پیشگیری از مسئله نداشته است .در این ارتباط فاکتورهای عمده نظیر وضعیت اقتصادی، اجتماعی در حیطه عمل علم پزشکی نیستند. ولی مسلم است که علم پزشکی وبهداشت میتواند و باید روی فاکتورهای مربوط به حیطه عمل خود کار نماید. (95)
اطفال کم وزن ممکن است نارس (با سن جنینی کم )بوده و یا نسبت به سن جنینی شان کوچک باشند. سالانه 21 میلیون کودک کم وزن به دنیا می آیند. (یعنی از هر 6 تولد یکی کم وزن میباشد)90 درصد این کودکان در کشورهای جهان سوم هستند. ثابت شده است که هر چه وزن تولد کمتر باشد مرگ ومیر بالاتر میرود. در گواتمالا نیمی از کودکانیکه با وزن کمتر از 2000گرم به دنیا آمده بودند قبل از یکسالگی مردند.(89)
در کشورهای توسعه یافته دوسوم از کل کودکان کم وزن در حقیقت نارس هستند (یعنی کمتر از 37 هفته جنینی سن دارند )در حالیکه در کشورهای در حال توسعه قضیه بر عکس است یعنی 4/3کودکان ترم کامل راپشت سر گذارده اند. لکن به طور قابل ملاحظه ای دچار کمبود تغذیه بوده و نسبت به سن جنینی اشان کوچک هستند. از جمله عوامل موثر در تولد کودکان کم وزن میتوان از سوء تغذیه مادر، فاصله زایمانها و وضعیت نا مناسب اقتصادی اجتماعی نام برد.(89)
کودکی که زودتر از موعد به دنیا آمده است در صورت دریافت داشتن مراقبتهای درجه یک مدرن نوزاد (که معمولا بسیار سخت به دست می آید )و نداشتن نقایص جسمانی و سالم باقی ماندن میتواند تا 3-2 سالگی اندازه وزن وعملکرد نرمال کودکان هم سن طبیعی اش را بیابد. البته با در نظر گرفتن اینکه عوامل خطر در این راه بسیار زیاد خواهند بود. اما در مورد کودکی که نسبت به سن جنینی اش خیلی کوچکتر است حتی با دریافت داشتن همان خدمات و شرایط معمولا جبران رشد تا مدتهای مدیدی صورت نپذیرفته و رشد جسمانی و عملکرد ذهنی روانی کودک به طور فاحشی کمتر از حد عادی خواهد بود.(95)
نخستین اندازه گیری وزن کودک بایستی به محض تولد یا در حداقل ممکن زمان پس از آن صورت گیرد. وزن تولد از نظر تشخیص و پیش بینی آینده کودک اهمیت داشته و در تفسیر الگوی رشد آینده کودک بسیار مهم است.کودکانیکه به هنگام تولد کوچکند در صورتیکه کوچک بودنشان مربوط به تولد زودتر از موعد یا سوء تغذیه به هنگام حاملگی مادر نباشد معمولا کوچک باقی میمانند. این کودکان منحنی رشدی موازی ولی پایین تر از حد میانه را دنبال میکنند. بدون داشتن وزن تولد ممکن است کوچک بودن کودک اشتباها به دریافت غذای ناکافی و یا سایر مشکلات بهداشتی استناد داده شود.(101)
کودکان دچار کمبود وزن هنگام تولددر مقایسه با کودکان دیگر از نظر خطر مرگ یا ابتلا به بیماریهای دوران کودکی در معرض تهدیدهای بیشتری قرار دارند. میزان مرگ حول ولادت در کودکانیکه وزنشان هنگام تولد پایین تر از صدک سوم است تا 6 برابر بیشتر از کودکانی است که وزن آنان هنگام تولد نزدیک تر به متوسط وزن یک نوزاد با همان سن جنینی است .این موضوع موید آن است که بقاء کودک در آینده مستقیما وابسته به وزن هنگام تولد اوست. معهذا شانس بقاء کودکان کم وزن که در تاریخی نزدیکتر به پایان دوره طبیعی بارداری به دنیا می آیند، احتمالا بیشتر از کودکانیست که با وزن بیشتر ولی زودتر از موعد متولد میشوند. در دوران نوزادی احتمال مرگ کودکانیکه وزنشان هنگام تولد کمتر از حد طبیعی بوده است، 40 بار بیشتر از کودکان با وزن طبیعی است .این خطر برای کودکانی که وزن هنگام تولدشان خیلی کم بوده است (حدود 1500 گرم یا کمتر )200 برابر بیشتر است .خطر مرگ کودکانیکه هنگام تولد وزنشان کم بوده است در طول سال اول حیات 5 برابر بیشتر است .در واقع مرگ اینگونه کودکان 20 درصد از کل مرگهای بعد از دوران نوزادی را شامل میشود.(8)

دکتر ولی زاده در یک بررسی بر روی علل فوت کودکان زیر یکسال به این نتایج دست یافته است (102):
1-از 14736 کودک متولد شده در بیمارستان ولیعصر 993 مورد یعنی 6/26 درصد موارد را کودک نارس و کم وزن تشکیل میداده اند.
2-در اتوپسی کودکان فوت شده مشخص گردیده که نوزادان کم وزن و نارس بیشترین تعداد را داشته اند.
طبق بررسیهای اولیه به عمل آمده در آذربایجان غربی نارسی و وزن کم هنگام تولد سبب 36/5درصد از مرگهای زیر یکسال در زمان بررسی شناخته شده بود.(4) بر اساس معیارهای سازمان بهداشت جهانی برای سلامت حداقل 90 درصد از کودکان باید با وزنی متناسب با سن جنینی بدنیا آیند.
طبق اعلام شاخصهای مهم از سوی وزارت بهداشت در مان وآموزش پزشکی در سال 1366 درصد نوزادانی که با وزن کمتر از 2500 گرم متولد شدند در شهر و روستا به ترتیب 10و 14 و در کل کشور 12 با انحراف معیار 2 برآورد شده است .اخیرا طبق آماری که ارائه شده است در صد نوزادان کم وزن در ایران را در سال 1989 معادل 9 درصد اعلام داشته است. البته چون کمی وزن در نوزادان شهری و روستایی متفاوت است میتوان گفت که این شاخص در روستاهای ایران بیش ا ز 9 درصد و احتمالا در شهرها کمتر از این رقم میباشد.(7)

جنس کودک:
بر اساس آمار گیری عمومی سال 1365 در ایران نسبت جنسی (نسبت مردان به زنان یا نسبت پسران به دختران )تقریبا در تمام گروههای سنی بالاتر از 103 بوده است.(5)
برخی منابع از جمله کتاب اصول اپیدمیولوژی(100) میزان مرگ جنینها و نوزادان مذکر را بیشتر از مرگ جنینها و نوزادان مونث ذکر کرده اند.
در کتاب بهداشت مادر و کودک در تشریح سیر تحلیل ذخایر بدن و وخامت وضعیت زنان مسائلی مثل پایین تر بودن وزن تولد و کوچکی جثه دریافت غذای کمتر و با کیفیت پایین تر و برخی مسائل دیگر را که از نگرش جامعه نسبت به زنان و دختران ناشی میشوند را از جمله عوامل تهدید کننده سلامت دختران امروز و زنان فردا دانسته است.(89)
در جوامع سنتی زنان از موقعیت پایینی برخوردارند .این امر در میزان مرگ و میر بالای نوزادان و اطفال دختر کاملا مشهود میباشد که در مقایسه با پسران از امید زندگی کوتاه تری در بدوزندگی برخوردار بوده و در بزرگسالی نیز میزان شیوع کمبودهای غذایی نزد آنها بیشتر است.(90)

سن مادر:
در بسیاری از مطالعات و مقالات به مسئله سن مادر در زمان حاملگی و تاثیرآن بر سلامت مادر و کودک اشاره شده است .
سن مادر به خصوص در زنان کم سال (کمتر از18سال)و زنان مسن (بالاتر از 35 سال)از عوامل خطر زای حاملگی دانسته شده است.(8)
در سال 1365 در یک بررسی که بر روی 566 نوزاد صورت پذیرفت سن مادر به عنوان یکی از مهمترین عوامل در به دنیا آوردن نوزادان کم وزن شناخته شده است .بدین صورت که مادران کمتر از 20 سال وبالاتر از 40 سال سهم بیشتری در به دنیا آوردن نوزادان کم وزن داشتند.(27)
گزارش whoاز بنگلادش در مجموعه گزارشات آماری سال 1978 نشان میدهد که میزان مرگ ومیر مادران 14-10 ساله 5 برابر ومادران 15- 19ساله دو برابر بیشتر از مرگ و میر مادران 20-24 ساله است.(86)
دکتر افتخار اردبیلی در یک بررسی نشان داد ه است که مرده زایی و سقط به طور معنی داری با سن مادر ارتباط دارد.بدین ترتیب که بیشترین درصد سقط در گروه سنی مادران 19-15 ساله وبیشترین تعداد زایمان طبیعی در گروه سنی مادران 29- 20 ساله صورت میپذیرد.
همچنین بیشترین تعداد سزارین را در مادران 40 ساله وبالاتر مشاهده نموده است.(8)
در مقاله ای دیگر عنوان شده است که مرگ ومیر مادران در گروههای کمتر از 18 سال و یا بالاتر از 35-30 سال بیشتر دیده میشود. همین مقاله تنظیم زمان حاملگی دربین زمان 18-30 سالگی را ایده آل ویا باعث پایین آمدن مرگ ومیر وبهتر شدن وضعیت سلامت مادر و کودک میداند.(23)
دانشمندان ایتالیایی نیز با مطالعاتی در مورد هنگ کنگ و چین وشیکاگو اظهار میدارند که تا بچه ششم وزن هنگام تولد با سن مادر بالا میرود .ایشان همچنین معتقدند که وزن نوزاد در هنگام تولد با سن مادر ارتباط داشته وتا 39 سالگی وزن هنگام تولد افزایش یافته و بعد از آن کاهش مییابد.(87)
یک بررسی در( الجزایر ،آمریکا ومکزیک) نشان داده است که امکان مردن کودک متولد شده از مادر کمتر از 20 سال تقریبا دو برابر کودک متولد شده از زن 30-20 ساله است .این بررسی همچنین نشان داده است که حاملگی در سنین کمتر از 20 و بالاتر از 35 هم برای مادر و هم برای کودک خطراتی را در بر دارد .(3)
یکی از عوارض مهم حاملگیهای در سنین خیلی کم یا خیلی زیاد مرگ ومیر جنین و نوزاد میباشد.اطلا عات حاصله از مطالعات انجام شده بر روی تعدادی از کشورهای آسیایی نشان میدهند که مادران زیر 16 سال دو برابر بیشتر از مادران بالای 20 سال کودکان خود را از دست میدهند .از طرف دیگر وزن بچه های مادران خیلی جوان غالبا کمتر از حد طبیعی میباشدکه این خود یک عامل خطر محسوب میشود.(23)
در کتاب کودک در معرض خطر آمده است که کودکان متولد شده از مادران بسیار جوان بیشتر در معرض بروز اختلالات رشد تکاملی و رشد عصبی میباشند. البته این امر میتواند تا حدود زیادی به نارسی و مشکلات حاملگی ارتباط داشته باشد که اینها نیز به نوبه خود ناشی از سن کم مادر هستند. کودکان متولد شده از مادران بالای چهل سال ویا با رتبه حاملگی پنجم وبالاتر نیز دچار مشکلات رشد وتکاملی بیشتر خواهند بود. در این کتاب همچنین آمده است که میزان ضریب هوشی IQ))آینده کودک با مسائل فوق الذکر رابطه دارد . البته لازم به یادآوری است که همین بررسی نشان داده است که IQ))آینده نوزاد به غیر از گروه سنی مادر با عوامل چندی دیگر نظیر وضعیت اقتصادی اجتماعی، رتبه تولد و فواصل حاملگی نیز رابطه قوی دارد.(88)
در ایران بر اساس یک بررسی جامع که در سال 1367 صورت پذیرفت مشخص گردید که از 6/7 کودکی که در روستاهای کشور در طول سالهای باروری هر زن به دنیا می آید 1.4 کودک مربوط به مادران سنین 35 سال به بالا ویک کودک مربوط به سنین زیر 20 سال است. بدین ترتیب 36 درصد کودکان در سنین در معرض خطر برای مادر متولد میشوند که میتوان با آموزش خانواده ها در زمینه پیشگیری از حاملگی قبل از 20 سالگی و بعد از 35 سالگی میزان باروری کلی را از 6.7 به 4.3 کاهش داد. بعلاوه تحقیقات علمی نشان داده است که زایمان در این سنین احتمال مرگ را در مادر وکودک افزایش میدهد و این موضوع سهم عمده ای رادربالا بودن میزان مرگ کودکان زیر یکسال و میزان مرگ مادران از عوارض حاملگی و زایمان دارد.(8)در کوبا از هر 1000کودکی که از مادران زیر 15 سال متولد میشوند، 44تای آنها (از هفته بیستم جنینی تا یکماه پس از تولد )از بین میروند که این رقم در مادران 15 ساله به 31 در هزار، در مادران 16 ساله به 30 در 1000ودر مادران 24-20 ساله به 23 در 1000تقلیل می یابد .از سوی دیگر کودکان متولد شده از مادران 35 سال به بالا بیشتر از بچه های مادران جوانتر در معرض خطر نقص مادرزادی هستند .علاوه بر آن در سراسر جهان میزان مرگ ومیر جنین و نوزادان با افزایش سن مادر (از 35 سالگی به بعد )بالا میرود.(23)علاوه بر اینها در بسیاری منابع از جمله کتاب بهداشت مادر وکودک (89)ویا کتاب تغذیه مادر و سلا مت کودک(90) سن زیر 16 سال وبالای 40 سال به عنوان یکی از عوامل خطر دوران حاملگی معرفی شده است.

سن ازدواج واولین حاملگی :
در یک بررسی که در شهر قزوین صورت پذیرفته مشخص گردیده است سن اولین ازدواج و سن اولین حاملگی وسن اولین زایمان و سن مادر در زایمان آخر همبستگی معکوس معنی داری با طول مدت شیر دهی داشته است .در این بررسی متوسط سن اولین ازدواج مادران10/22و متوسط سن اولین بارداری 22/23ومتوسط سن به هنگام اولین حاملگی مورد مطالعه 61/28سال بوده است.(26)
در کشورهای در حال توسعه و خصوصا جوامع سنتی ازدواج بسیار زود و معمولا حوالی بلوغ صورت میپذیرد. در نتیجه حاملگی نیز خیلی زود روی میدهد. در حال حاضر نظر بر این است که خطر عمده به دنیا آوردن کودکان کم وزن تا فاصله دو سال بعد از بلوغ حداکثر شدت را دارد. به طوریکه در این فاصله زمانی خطر به دنیا آوردن کودکی با وزن کمتر از 2500 گرم تقریبا دو برابر است . علاوه بر این حاملگی زودرس و رقابت ناشی از آن بر سر مواد غذایی بین جنین ومادرش که خود نیز در حال رشد میباشد در میگیرد میتواند یکی از فاکتورهای اساسی در کوتاهی قامت و ضعف جثه زنان در این نواحی باشد.(90)
همان طوریکه ذکر گردید یکی از مشکلات کشورهای در حال توسعه ازدواج در سنین پایین (معمولا 14-19 )سالگی میباشد که ضمن در بر داشتن خطراتی برای مادر وکودک خطر طولانی شدن دوران باروری ودر نتیجه افزایش تعداد حاملگیهای مادر را نیز در بر دارد. در این نواحی حاملگی مورد تشویق وتایید قرار دارد و زنان نازا نیز مورد بی مهری وبی توجهی قرار میگیرند.(89)
چنانچه سن باروری به 20 سال محدود شود و فاصله زایمانی حدود 3 سال در نظر گرفته شود حداکثر فرزندان یک خانواده هفت نفر خواهد بود. حال آنکه در چین با افزایش سن ازدواج به حداقل 25 سال و فاصله زایمانی 4 سال کاهش چشمگیری در میزان موالید ایجاد شده است.(4)
سن ازدواج کم یکی از عوامل مهم افزایش سریع جمعیت و همچنین بالا بودن میزانهای مرگ ومیر مادران وکودکان است در برخی کشورهای امریکای لاتین 50 درصد تولدهای اول و 25 درصد تولدهای دوم و 10 درصد تولدهای سوم زیر 20 سالگی مادر روی میدهد(89)

سواد:
سطح پایین سواد والدین و خصوصا مادر به عنوان یکی از عوامل خطر زا در مورد سلا متی مادر وکودک معرفی شده است.(91،8،27،89و……..)
اطفال مادران تحصیل کرده به طور کلی شانس بیشتری برای ادامه حیات ورشد دارند .در یک بررسی در پاکستان واندونزی مشخص شده که مرگ ومیر کودکانیکه مادرانشان چهار سال تحصیل دبستانی داشته اند50درصد کمتر از اطفال مادران بیسواد بوده است. در یک بررسی که در 11 کشور آمریکای لاتین انجام گرفته نفوذ تحصیلات مادر در ادامه حیات کودک حتی از سطح درآمد خانواده موثرتر بوده است. یک بررسی دیگر در کنیا چنین نتیجه گیری کرده است که 86 درصد کاهش مرگ ومیر کودکان زیر یکسال در طی 20 سال اخیر میتواند به علت بالا رفتن تحصیلات زنان باشد.(3)
دکتر حسین ملک افضلی و همکاران در یک بررسی در سال 1367 بر اهمیت تاثیر سواد بر رفتار بهداشتی چه در روستا وچه در شهر صحه گذاردند.(92)
بررسیهای انجام شده نشان داده اندکه با افزایش سطح سواد والدین تعداد فرزندان و میزان مرگ ومیر کودکان کاهش مییابد.(89) بر اساس بررسی سال 1367 دکتر ملک افضلی در ایران درصد زنان با سواد 15 ساله و بالا تر در سطح روستا 21 درصد، در شهر 55درصد ودر کل کشور 41درصد میباشد که این رقم در مورد زنان کشورهای پیشرفته حدود 90درصد است.
بیسوادی مادران امکان بهبود کیفیت زندگی خود و خانوادهشان را از آنها سلب میکند.با سوادآموزی مادران میزانهای ولادت و مرگ ومیر کاهش مییابد. بررسیهای انجام شده در تانزانیا نشان داده است که کودکان متولد شده از مادران بیسواد نصف کودکانیکه از مادران با 5 سال درس خواندن یا بیشتر متولد شده اند شانس بقاء دارند. در کنیا نیز رابطه ای قوی میان مرگ ومیر کودکان و سطح سواد مادر مشخص شده است .با این وجود از آنجائیکه در غالب موارد در کشورهای در حال توسعه ارزش زن تنها بر اساس توانایی تولید مثل ونیروی کار جسمانی اش تعیین میگردد، معمولا سرمایه گذاری ناچیزی برای سواد آموزی او میشود. تقریبا دو سوم افراد بیسواد دنیا از زنان هستند به طوریکه در برخی از کشورها میزان بیسوادی زنان تا 85درصد نیز میرسد. تازه آنهایی هم که جزئی سواد را فرا میگیرند بعلت عدم امکان کاربرد و نگهداری آن پس از مدتی دوباره به خیل بیسوادان می پیوندند.(89)
بررسی انجام شده توسط دکتر حسن افتخار اردبیلی نشان داده است که متوسط دفعات مراجعه مادران با سواد (جهت دریافت خدمات مراقبتهای بارداری )بیشتر از زنان بیسواد است .( 2.33 باربرای مادران بیسواد و 4.95 بار برای مادران با سواد )در این بررسی میانگین دفعات حاملگی برای زنان بیسواد تقریبا دو برابر مادران با سواد بوده است حال آنکه متوسط دفعات مراجعه ایشان به نصف متوسط مراجعه مادران با سواد نیز نمی رسیده است.(8)در یک بررسی دیگر نیز که توسط محقق فوق در سال 1351 در 5 روستای اردکان فارس انجام گرفت مشخص گردید که هر اندازه سطح آگاهی و میزان سواد در جامعه روستایی بالا تر میرود آمادگی برای تحدید تعدادابعاد خانواده و تعداد فرزندان بیشتر میشود. این تمایل و گرایش با آنچه در غالب نقاط جهان به خصوص جوامع جدید دیده میشود مطابقت دارد.(93)
همین محقق در یک بررسی دیگر نشان داد که در منطقه مورد بررسی رابطه مستقیم و معنی داری بین درآمد سرانه خانوار و نسبت با سوادان برقرار بوده و ثانیا نسبت زنان با سواد به طور چشمگیری کمتر از مردان بود. همچنین بین درآمد سرانه خانوار، سواد و تعداد اعضای خانوار رابطه معکوسی وجود داشت.(94)

سوابق حاملگیهای قبلی مادر :
سوابق نامناسب در زایمانهای قبلی مادر به عنوان یکی از عوامل خطر زا مطرح میباشد از جمله این سوابق میتوان به موارد ذیل اشاره نمود(8)
سابقه به دنیا آوردن کودکان کم وزن،سابقه سقطهای قبلی،فاصله کوتاه میان فرزندان،سابقه خانوادگی داشتن کودکان کم وزن،موارد حاملگیهای چند قلو،فاصله کوتاه میان آخرین حاملگی و حاملگی فعلی،تعداد بارداری و فرزند آوری،وجود ناهنجاریهای جنینی،همچنین تعداد زایمانهای زودرس و دیررس وتعداد کودکان کم وزن در مرگ و میر حول ولادت موثر دانسته شده اند.(94)
حاملگی اول و پنجم به بعد، سابقه مرده زایی، مرگ حول ولادت یا وزن کم هنگام تولد و چند قلویی از جمله عوامل خطرزا در حاملگی هستند.(91،89،90،32،4)
به تجربه ثابت شده است زمانی که فاصله زایمانها بیش از دو سال شودمیزان مرگ ومیر نوزادی نصف میشود.(89)

وضعیت زنان و مراقبتهای بهداشتی زنان باردار:
مادران و کودکان حدود دوسوم جمعیت کشورهای در حال توسعه را تشکیل می دهند و متاسفانه در میان همین دو گروه در معرض خطرات که مرگ و میر و بیماری بالاترین رقم را آن هم به دلایلی قابل پیشگیری پیدا می کنند.
مرگ و میر ناشی از بارداری در میان زنان جهان سوم بسیار بالا است. این زنان از تخلیه ذخایر بدن بر اثر بارداری ، ازدواج زودرس، حاملگیهای مکرر و رژیم غذایی ناکافی و نامناسب و حجم کاری بیش از حد رنج می برند که در نهایت عوارضی همچون کم خونی، سوءتغذیه، پیری زودرس و مرگ زودرس را به دنبال دارد . در بسیاری از جوامع زنان و دختران کمترین غذا را آن هم بعد از همه دریافت می دارند. این زنان از حداقل امکانات موجود برخوردارند. در بسیاری از موارد سواد و بهداشت از آنها دریغ شده و از آنها انتظار سوختن و ساختن در سکوت می رود. در این جوامع به زن تنها به عنوان ابزاری برای تولید مثل و لذت جنسی و نیروی کار ارزان قیمت نگریسته می شود. به طوریکه در موارد نازایی زن مورد بی مهری و بی توجهی قرار می گیرد.(89) در فقیرترین جوامع کشورهای در حال توسعه بسیاری از زنان روزانه 12 تا 16 ساعت کار می کنند. اکثریت آنها بیش از آنکه با خانواده خود باشند در مزارع به سر می برند و بیش از نیمی از آنان از کم خونی ناشی از تحلیل انرژی رنج می برند. بنابراین باید از مادران عملا حمایت شود تا با ذخیره وقت و انرژی برای ارتقاء مراقبتهای بهداشتی خود و اطفالشان از دانش موجود استفاده کنند. مادر به نصایح فرد معتمد و تعلیم دیده ای در جامعه خود احتیاج دارد. مادر بایستی سهم بیشتری از غذا، پول و خدمات را در اختیار داشته باشد و باید بتواند از جان کندن رهایی یافته و وقت بیشتری را با خانواده اش بگذراند. (3)واضح است که اگر امکانات بهداشتی در قالب مراقبتهای اولیه بهداشتی در دسترس اکثریت مردم فقیر جهان قرار گیرد حمایت مورد نیاز مادران را برای حفظ سلامت خود وتامین رشد سالم و نجات کودکان در اختیار آنان قرار خواهد داد .(3)در بسیاری از کشورهای در حال توسعه میزان مرگ ومیر حول ولادت بین 80-100مرگ به ازاء هر هزار تولد زنده است که تقریبا 4 برابر بیشتر از کشورهای پیشرفته میباشد. موفقیت غرب در کاهش این میزان تا حد زیادی از طریق کاهش مرده زایی صورت گرفته است. برای کشورهای فقیر بهتر است که تلاش و توجه خود را به جای تکنولوژیهای بسیار پیشرفته ومراقبتهای ویژه، به نظارت حول ولادت و مراقبتهای بهداشتی پیش از زایمان معطوف دارند .در آمریکا بهبود تغذیه دوران بارداری و وضعیت بهداشتی و مراقبتهای بهتر به هنگام بارداری به کاهش میزان مرگ ومیر اطفال کمک کرده است .از سوی دیگر میزانهای مرگ ومیر در کشورهای در حال توسعه (خصوصا میزانهای مرگ ومیر اطفال و کودکان )بسیا ربالاست به طوریکه در برخی کشورهای آمریکای لاتین مرگ ومیر اطفال 30 درصد کل مرگ ومیرهاراتشکیل میدهد. این رقم در برخی کشورهای آسیایی تا 50 درصد نیز میرسد .در ارتباط با کاهش این ارقام خیلی کارها میتوان کرد از جمله در چین بر اثر اقدامات بهداشت مادران مرگ حول ولادت تا 5/16در هزار و درصد نوزادان کم وزن به 7/4در هزار کاهش یافته است.(89) در ایران بخش عمده ای ازفعالیتهای مراکز بهداشتی درمانی در سطح شهر و روستا به خدمات و مراقبتهای مادر وکودک من جمله مراقبتهای دوران بارداری اختصاص یافته است.

تعداد مراجعات:
بر اساس سیستم جاری ارائه خدمات مادران باردار، هر زن باردار پس از وقوع حاملگی میتواند تحت مراقبتهای مرکز بهداشتی درمانی قرار گیرد وبرای او پرونده ای تشکیل میگردد. در این پرونده علاوه بر ثبت تاریخچه و شرح حا ل مختصری از حاملگیهای قبلی مادر، نتایج معاینات وآموزشها و ا قدامات انجام شده در هر مراجعه نیز ثبت میگردد. طبق روال عادی هر مادر حامله پس از تشکیل پرونده ماهیانه یک بار(تا ماه هشتم )واز ماه هشتم به بعد هر دو هفته یکبارواز ماه نهم هر هفته به مرکز بهداشتی درمانی مراجعه خواهد داشت .در این مراجعات کارمندبهداشتی به معاینه و کنترل ومراقبت از زن باردار پرداخته و متناسب با یافته های معاینات و شرایط خاص مادر و زمان حاملگی آموزشهای لازمه را به وی میدهد .هرگاه در حین معاینات، کارمند بهداشتی به علایمی دال بر وجود خطر برای مادر بر خورد کند بسته به مورد، نسبت به اعمال اقدامات جبرانی و یا ارجاع به پزشک اقدام خواهد نمود.(97) وظیفه عمده کارمند بهداشتی در ارتباط با مادر باردار شناسایی عوامل خطر در مادر باردار و جلوگیری از عوارض این فاکتورها میباشد. تعدادمراجعات بهداشتی یک مادر در طول حاملگی تابع عوامل متعددی است و خود تعدادمراجعات نیز میتواند در سرنوشت برخی فاکتورها موثر باشد مثلا علل تولد کودکان نارس معمولا چند گانه و نامعلوم است ولیکن این امر در بیشتر موارد با میزان و نحوه ارائه مراقبتها و خدمات بهداشتی در دوران حاملگی ارتباط دارد.(95)
دکتر حسن افتخار اردبیلی رابطه معنی داری بین تعداد مراجعات بهداشتی مادر و سواد پیدا کرده است بدین ترتیب که میانگین دفعات مراجعه مادران با سواد به طور چشمگیری بیشتر از مادران بیسواد بوده است.(9) مراقبت زنان باردار در سلامت کودک نیز تاثیر قابل ملاحظه ای دارد به طوریکه رقم مرگ و میر اطفال بدون هیچ مراقبتی 85 در هزار بوده ولیکن با واکسیناسیون کزاز زنان باردار به 39 در هزار و با آموزش ماماهای سنتی به 24 در هزار تولد زنده کاهش یافته است.
مطالعه وسیعی که در شهر نیویورک صورت پذیرفت نشان داد که در مادرانی که نخستین جلسه ویزیت مراقبت پیش از زایمان آنها در سه ماهه اول آبستنی به عمل آمده بود، میزان نارسی نوزادانشان 8/7 بود اما همین رقم در مادرانیکه مراقبت پیش از زایمان نداشتند به 3/20 نیز میرسید.(6)
یک بررسی در اندو نزی نشان دادکه مرگ ومیر ناشی از کزاز در بین نوزادانی که مادرانشان اصلا مراجعه بهداشتی در زمان بارداری نداشته اند 6 برابر بیشتر از نوزادانی بوده که مادرانشان حداقل دو بار مراجعه به مراکز بهداشتی داشته اند.(96)

حاملگی و بیماری :
از جمله عوارض خطرناکی که در طول حاملگی مطرح می باشد ، مبتلا بودن ( یا شدن ) مادر به برخی بیماریها می باشد.
برخی از بیماریهای مهم مطروحه به هنگام حاملگی عبارتند از :
بیماریهای مزمن قلبی ،کلیوی ، دیابت شیرین ، عفونت مزمن دستگاه ادراری ، مالفورماسیونهای اندامهای تناسلی ، سل و…
علاوه بر اینها تعدادی از بیماریهای عفونی نیز در طول حاملگی می توانند بارداری و نتیجه آن را مورد تهدید قرار دهند . برخی از این بیماریها عبارتند از : سرخک ، سرخجه ، سفلیس ، آبله مرغان ، اوریون ، سایتومگالوویروس ، توکسوپلاسموز و…(91،84)
ابتلای مادر به سرخک و یا عفونتهای داخل رحمی و مسمومیت حاملگی یکی از علل عمده مرگ نوزادان کم وزن ذکر شده است.(96)
در مطالعه ای برروی 404 زن حامله مبتلا به عفونت مایع آمنیوتیک ، 37 نفر ( 2/9%) نوزادانی با وزن کم به دنیا آوردند.(97)
پیوری و پیلونفریت زنان رامستعد زایمان زودرس میکند.هر نوع عفونت اعم از پنومونی باکتریال و یا آپاندیسیت حاد رحم را مستعد تشدید حرکات مینماید.فشار خون مزمن ممکنست عامل بروز تحریک رحم و زایمان نارس شود.گر چه پره اکلامپسی مختصر هم خطر بروز زایمان زودرس را می افزاید.دیابت به طور خود بخودی عامل زایمان زودرس نیست مگر اینکه موجد پلی هیدرآمنیوس باشد.زنانی که آدنوم هیپوفیز دارند در خطر زایمان نارس هستند.بیمار مبتلا به هیپرتیروئیدیسم و آسم ،بیماری قلبی،اعتیاد دارویی ،کلستاز حاملگی ،هپاتیت حاد و کم خونی با هموگلوبین کمتر از 9گرم درصد ،ممکنست مستعد زایمان زودرس باشد اما میزان خطر آن روشن نیست .عمل جراحی در اواخر سه ماهه دوم حاملگی سبب افزایش حرکات رحمی ودر نتیجه افزایش خطربروز نارسی می گردد.تقریبا 30تا 50درصد حاملگیهای دوقلو و یا چند قلو قبل از هفته 37یعنی به طور نارس اتفاق می افتد.

اشتغال مادر:
مادران که نوزاد نارس به دنیا می آورند ،اغلب مشاغلی علمی دارند که با استرس روانی بیشتری توام بوده یا سبب ضعف شدید شخص شاغل میشوند.اگر چه دیده شد زنان شاغل نسبت به زنان غیر شاغل نوزادان نارس بیشتری به دنیا نمی آورند.در میان پزشکان زن که دوره دستیاری را میگذرانند نارسی بیشتر در بین نوزادان آنها دیده نشد.

نحوه زایمان و مرگ مادران :
بیش از نیمی از مادران در کشورهای در حال توسعه از کمک فرد بهداشتی تعلیم دیده به هنگام زایمان محروم هستند. این عدم توجه و مراقبت هنگام زایمان باعث گردیده است تا نسبت مرگ مادران در اثر زایمان حدود 200-100 برابر بیشتر از کشورهای صنعتی باشد. از کل مرگهایی که به علت زایمان در سراسر جهان اتفاق می افتد ، 99% متعلق به زنان کشورهای رو به پیشرفت ، به خصوص بین ساکنان مناطق روستایی است ، یعنی در مناطقی که غلبا خدمات مادر و کودک به طور عملی وجود نداشته و اکثر اهالی فقیر ، بی سواد و دچار فقر غذایی می باشند. بدین ترتیب می توان گفت که مرگ در اثر زایمان تقریبا مسئله مختص مادران کشورهای جهان سوم است. عللی که برای این موضوع عنوان شده است ، عبارتند از: زایمانهای با فاصله کم ، حاملگیهای در سنین پایین و بارداریهای مکرر مادرانیکه دارای فرزندان زیاد هستند . علاوه بر این فقدان خدمات و تسهیلات پزشکی در کشورهای جهان سوم از قبیل نبودن خون برای انتقال به مادر هنگام ضرورت و نبودن متخصص برای عمل سزارین در موقع لزوم را باید نام برد. ولی مهمترین نکته فقدان یا کمبود افراد بهداشتی آموزش دیده هنگام زایمان مخصوصا ماماهای سنتی محلی تعلیم یافته می باشد . در گردهمایی کارشناسان سازمان جهانی بهداشت در ژنو ، پیشنهاد اساسی و مهمی که برای پایین آوردن نسبت مرگ و میر ارائه گردید ، انجام برنامه گام به گام و زمانبندی شده برای آموزش ماماهای سنتی محلی بود. یکی از علل مهم ارائه این برنامه این بود که آنان در روستاهای خود مورد احترام و اعتماد زنان روستایی هستند.
تخمین زده شده است که ماماهای سنتی محلی در کشورهای جهان سوم در هرروز 200000 نوزاد را به دنیا می آورند. اگرچه آنها مهارت خود را در این زمینه از طریق کسب تجربه روی دوستان و بستگان خود به دست آورده اند ، ولی ثابت نشده است که اگر مورد آموزش قرار گیرند کار بهتری ارائه خواهند داد ، ولی تعداد آنها هنوز کافی نیست.(88)
با یک ضریب اطمینان کافی می توان گفت که سالانه حداقل نیم میلیون زن از عوارض ناشی از حاملگی و زایمان می میرند. بیش از 99% مرگ ناشی از حاملگی مادران در کشورهای در حال توسعه روی می دهد. یعنی جایی که 86% موالید دنیا مربوط به آنجا می باشد.
در کشورهای فقیر زمانیکه خانمی حامله می شود ، احتمال مرگ وی به این دلیل بین 200-100 برابر بیشتر از زنان حامله کشورهای ثروتمند است. این تفاوت در میزان ، بسیار بیش از اختلاف دو قطب در ارتباط با میزان مرگ و میر کودکان زیر یک سال ( فاکتوری که معمولا معیار وضعیت بهداشتی است ) می باشد. مرگ و میر مادران محصول مجموعه ای از علل زمینه ساز قبلی مانند: امکانات اقتصادی ، اجتماعی ، تدارکاتی و خدمات بهداشتی درمانی می باشد. علاوه براین به ازاء هرمورد مرگ مادران تعداد قابل توجهی زن وجود دارند که از ابتلای کوتاه مدت و درازمدت بیماریها و عوارض گوناگون رنج می برند. استراتژیهای مربوط به کاهش مرگ و میر مادران در اصل همان استراتژیهای پیشگیری از ابتلای به بیماریها و عوارض می باشند. لذا تلاشهای انجام گرفته در جهت کاهش مرگ و میر مادران می بایستی متوجه بهبود وضعیت بهداشتی تمامی زنان در سنین باروری و قراردادن مراقبت بهداشتی در اختیار کلیه زنان باردار گردند.(99)
براساس بررسی آقای دکتر ملک افضلی در روستاهای ایران حدود 50% زایمانها در شرایط نامناسب و توسط ماماهای آموزش ندیده محلی صورت می گیرد. بر اساس همین بررسی ، سالانه در کشور حدود 1800 مادر به دلیل عوارض حاملگی و زایمان فوت می کنند که 1400 نفر آنها از مناطق روستایی و 400 نفر در مناطق شهری هستند. میزان مرگ مادران از عوارض حاملگی و زایمان به ازاء هر 100000 تولد زنده در کل کشور6/90 ، در شهر 3/41 و در روستا 5/137 محاسبه شده است. ایشان در نتیجه گیری از همین بررسی ، تلاشهای سالهای اخیر در پایین آوردن این ارقام را چندان موفق ندانسته اند.(22)
خلاصه برخی دیگر از مطالعات انجام شده بدین شرح است :
بر اساس مطالعه ای که تحت عنوان بررسی میزانهای حیاتی ایران توسط نها پتیان و حبیب خزانه در سال 1353 انجام شده است ، میانگین سن ازدواج زنان در شهر 42/16 سال و در روستا 65/16 سال گزارش گردیده است.(25)
در مطالعه ای که در سال 1367 توسط افتخار و آزردگان صورت گرفته است ، تعداد 14454 نوزاد زنده بدنیا آمده در 3 بیمارستان شهر تهران که در فاصله 4 ساعت پس از زایمان توسط پرستاران آموزش دیده وزن شدند ، حدود 2/6% نوزادان وزن کمتر از 2500 گرم و 6% نوزادان وزن بالاتر از 4 کیلوگرم داشتند. خطر نسبی کم وزنی(Relative Risk) در دختران 8/1 برابر پسران بود که از نظر آماری معنی دار گزارش گردید. در نوزادات دوقلو نسبت کم وزنی حدود 60% بود.(9)
در مطالعه دیگری که در آذرماه 1367 توسط افتخار و آزردگان صورت گرفت ، 17 زایشگاه شهر تهران براساس نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند . به ازای تولد هر نوزاد کم وزن دو نوزاد با وزن طبیعی به عنوان شاهد وارد مطالعه شدند. در میان 13123 نوزاد زنده به دنیا آمده در زایشگاههای انتخابی ، 730 نوزاد وزن کمتر از 2500 گرم داشتند .(6/5%) بر اساس این بررسی 10% نوزادان کم وزن در گروه Very LBW و 90% در گروهModerately LBW قرار داشتند. در طول مدت هفت روز اول تولد 96% نوزادان (3/14%) فوت نمودند. درصد مرگ نوزادان کم وزن در 24 ساعت اول زندگی دو برابر این درصد در روز دوم ، سه برابر در روز سوم و پنج برابر در روز چهارم بود. لذا 45% مرگ نوزادان کم وزن در هفت روز اول زندگی در 24 ساعت اول روی داد. در مقابل تنها 6/0% از نوزادان دارای وزن طبیعی در هفت روز اول زندگی فوت شدند.(12)
همچنین نتایج نشان می دهد ، نسبت مادرانی که فاصله بین بارداری فعلی با بارداری قبلی آنها کمتر از دو سال بود، در گروه مادران شاهد کمتر ازگروه مادران بوده است.( P<0/001 ) همچنین در بارداریهای رتبه اول و چهارم احتمال کم وزنی نوزاد افزایش یافته و تفاوت میان رتبه بارداری مادران شاهد و مورد به لحاظ آماری معنی دار بوده است. احتمال منتهی شدن بارداری به تولد نوزادان بسیار کم وزن ( کمتر از 1500 گرم ) و کم وزن در بارداریهای با فاصله کمتر از 2 سال بیشتر از احتمال آن به تولد نوزاد با وزن طبیعی است.(12)
ارتباط موقعیت اجتماعی، اقتصادی با رفتار باروری در مادران نشان داد که رفتار باروری نادرست موجب افزایش تولد نوزادان کم وزن و در نتیجه مرگ و میر بالاتر نوزادان و شیرخواران می گردد. با ارتقاء سطح اجتماعی ،اقتصادی خانوار ، نسبت بارداریهای با فاصله کمتر از دو سال از 29% به 22% در گروه شاهد و از 41% به 15% در گروه مورد کاهش یافت. (P<0.000)
همچنین بر اساس نتایج مطالعه فوق الذکر سن ازدواج مادران مورد و شاهد تفاوت معنی داری را نشان نداد. میانگین سن ازدواج مادران دارای تحصیلات دیپلم و عالی در مقایسه با مادران پایین تر از دیپلم بالاتر است. با افزایش سطح سواد میانگین تعداد نوزادان زنده به دنیا آمده در آنها به سبب کاهش تعداد بارداریها کاهش می یابد. میانگین تولد نوزادان زنده به دنیا آمده در مادران بی سواد در هر دو گروه مورد و شاهد حدود دو برابر میانگین آن در مادران دارای تحصیلات دیپلم و عالی می باشد.(12)
سن بارداری از شاخصهای مهم رفتار باروری است. بارداری در سنین زیر 18 سال و بالای 35 سال با مخاطرات بسیاری همراه است. بر اساس نتایج بررسی فوق احتمال منجر شدن بارداری مادران گروه سنی زیر 20 سال و بالاتر از 35 سال به تولد نوزاد کم وزن در مقایسه با مادران گروه سنی 34-20 سال بیشتر است.(11)
در مطالعه ای که در سال 1374 توسط آقای دکتر سامان غفاری در خصوص رابطه وزن نوزاد با تعداد زایمان ها و فاصله گذاری از آخرین زایمان در دانشگاه علوم پزشکی همدان انجام گردید ، این نتایج به دست آمد:
1. نوزادان پسر وزن بیشتری داشتند.
2. وزن نوزادان مادران بین 35-18 سال از میانگین بیشتری نسبت به دو گروه سنی زیر 18 سال و بالای 35 سال برخوردار بودند.
در سال 1374 در شهر اهواز آقای مهندس رضا امانی نتایج زیر را از بررسی روی 907 مادر باردار بدست آورد:
1. میزان شیوع کم وزنی ، 3/7% بود.
2. با ارتقاء میزان تحصیلات والدین درصد تولد نوزاد کم وزن کاهش می یابد.
3. با کاهش سطح هموگلوبین به کمتر از 11 گرم در صد در مادر ، احتمال تولد نوزادان کم وزن 3/2 برابر می شود.
4. با توجه به وزن زن باردار ، میزان افزایش وزن طی حاملگی ، پیشگیری از کم خونی ، فقرآهن و آموزش تغذیه به مادران باعث کاهش درصد کم وزنی می شود.
در سال 1369 در استان اصفهان آقای دکتر قاسمی نتایج زیر را از بررسی 19047 نفر متولدین طی 6 ماه در 25 زایشگاه بدست آورد:
1. 88/5% نوزادان کم وزن بودند. وزن بدو تولد با سلامت و بیماری مادر باردار، کمیت و کیفیت تغذیه دوران بارداری و مراقبتهای دوران بارداری ارتباط دارد و در این میان تغذیه مادر از همه مهمتر است.
در مطالعه آقای دکتر بهاءالدین حسینی در شهرستان مهاباد در سال 1374 انجام داده اند ، به این نتیجه رسیده اند که کم وزنی هنگام تولد با عادات غذایی مادر ، مرگ و میر نوزاد در 28 روز اول تولد ، شغل پدر ، درآمد خانواده ، خونریزی مادر ، ویار دوران حاملگی و محل سکونت مادر ارتباط دارد.
در مطالعه ای که آقای رحیم استوار در سال 1374 در شهرستان یاسوج انجام داده اند به این نتیجه رسیده اند که بین جنس نوزاد و کم وزنی هنگام تولد رابطه وجود دارد.
در مطالعه ای که در سال 1368 خانم دکتر فرشته مجلسی و خانم دکتر کمال در شهرستان سمنان انجام داده اند ، رابطه معنی داری بین کم وزنی هنگام تولد و سن مادر ، سن مادر در اولین حاملگی ، طول مدت حاملگی ، فاصله حاملگی منجر به تولد نوزاد کم وزن با زایمان قبلی ، تعداد سقطها ، مرگ و میر نوزاد در هفته اول تولد نوزاد و مرگ و میر نوزاد در 28 روز اول تولد به دست آورده اند.
در مطالعه ای که در کشور چین انجام گرفت ، مشاهده شد : مادرانیکه در سنین بالا حامله می شدند ، حاملگیهای مکرر داشتند، در دوران بارداری مراقبت نمی شدند و بی سواد بودند ، خطر مرگ و میر در اطفال آنها بیشتر بود.(81)
در یک بررسی که در انگلستان انجام شد، بیش از 1300 نوزاد که در ظرف یک هفته بدنیا آمده بودند مورد مطالعه قرار گرفتند و به این نتیجه رسیدند که میزان تولد نوزادان کم وزن در مادرانیکه فاصله زایمان آنها بین 6-2 سال است، کمتر از مادرانی است که فاصله زایمان آنها کمتر از 2 سال و بیشتر از 6 سال می باشد.(81)
در سال 1982 مطالعه ای در شهر یوگوریگ روی 1332 زن حامله انجام گرفت. در این تحقیق یک سری عوامل خطر به عنوان عوامل موثر بر کم وزنی هنگام تولد مشخص گردیده اند که از آنها می توان باردار شدن در سن بیش از 40 سالگی ، قد مادر کمتر از 140 سانتیمتر ، بیسوادی ، ابتلا به بیماریهای مزمن و فاصله بین حاملگیها که اگر از 6 و 7 ماه کمتر باشد را نام برد. در این مطالعه درصد کم وزنی ، 14% گزارش گردیده است.(81)
در یک مطالعه که در 8 شهر ایالات متحده توسط Wood Bely انجام شد به این نتیجه رسیدند که نسبت وسیعی از مادرانیکه فاصله زایمان آنها کم بود دارای کودکان کم وزن بودند و مرگ و میر بیشتری را نسبت به سایر گروهها داشتند.(81)
در مطالعه ای که در دسامبر و نوامبر سال 1996 در بخش بهداشت عمومی دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور آمریکا در ارتباط با نقش عوامل موثر بر کم وزنی هنگام تولد انجام شده ، نتیجه گرفته اند که متغیرهایی نظیر : استعمال دخانیات، افزایش فشارخون، کم وزنی قبل از حاملگی، بستری شدن در طول حاملگی، سابقه زایمان کم وزن و مواجهه با عوامل استرس زا با کم وزنی هنگام نولد ارتباط دارد. در زنهای سیاه پوست استعمال دخانیات، مصرف دارو، بستری شدن در طول حاملگی، افزایش فشارخون، سابقه زایمان کم وزن و مواجهه با عوامل استرس زا به طور مشخص با کم وزنی هنگام تولد مرتبط است.(74)
در مقاله ای که در دسامبر 1996 انتشار یافته ، مطالعه ای را در بخش بهداشت و اپیدمیولوژی دانشگاه پزشکی پورتو در پرتغال مطرح کرده است که در این مطالعه نقش مراقبتهای دوران بارداری را در وقوع کم وزنی و نارسی نوزادان بررسی و نتیجه گرفته اند که مراقبتهای کافی و متوسط دوران بارداری احتمال وقوع تولد نوزاد کم وزن و نارس را کم می کند.
در مقاله ای که در نوامبر 1996 منتشر شده است، مطالعه را در موسسه سلامت کودک در لیورپول مطرح کرده و نتیجه آن این بوده که مشکلات مربوط به رشد در کودکان خیلی کم وزن (VLBW) باقی می ماند و حتی قد نهایی آنها ممکن است غیر طبیعی تر از قدی باشد که در حال حاضر دارند. کودکان خیلی کم وزن دور سر کوچکتری نسبت به جثه کوچکشان دارند و این ممکن است با تحصیلات و معلومات پایین و ادراک کم آنها در ارتباط باشد.(37)
در یک بررسی که در بخش زنان و مامایی دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور و مریلند آمریکا انجام شده و در مقاله ای که در سپتامبر 1996 منتشر شده، آمده که نوزادانیکه نسبت به سن حاملگی کوچک هستند، مرگ و میر و ناخوشی و بیماری در آنها بیشتر از نوزادانی است که رشد طبیعی و نرمال داشته اند.
مطالعه آقای دکتر ملک افضلی در سال 1371 نشان می دهد نسبت کم وزنی در کودکان شهری 7% و در کودکان روستایی 8% می باشد. در استانهایی مانند: کردستان، سیستان و بلوچستان، هرمزگان و لرستان نسبت کم وزنی نوزادان بالاتر است و این به خاطر محرومیت این استانها و مسائل مرتبط با محرومیت نظیر تغذیه مادران و کودکان است. معمولا در این استانها زنان به کارهای سخت اشتغال دارند، که این مسئله ارتباط خیلی نزدیک با وزن نوزاد دارد.
در بررسی که در دانشگاه علوم پزشکی تبریز بر روی 2377 نوزاد انجام شد ، معلوم گردید که میزان وقوع کم وزنی ،8/9% است. در این مطالعه مادران زیر 20 سال نوزادان کم وزن بیشتری به دنیا آورده اند و لذا مراقبتهای مناسب قبل و حین بارداری در این مادران ضروری است. رتبه بارداری نیز با وزن نوزاد ارتباط داشته است ، به شکلی که بارداری اول و چهارم به بعد بیشتر به تولد نوزاد کم وزن منجر شده است.
در بررسی که آقای صادق رجایی در بیمارستان نجمیه تهران انجام داده است، طی 18 ماه از فروردین 1374 تا نیمه اول سال 1375 ، 191 نوزاد کم وزن با 191 نوزاد شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. نسبت کم وزنی 7/2% گزارش گردیده است . در این مطالعه سن مادر هنگام زایمان ، فاصله دو بارداری متوالی ، وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سطح نحصیلات مادر با تولد نوزاد کم وزن ارتباط معنی دار آماری نشان داد.
در مطالعه دیگری که آقای دکتر مجتبی بنیادیان در بیمارستان هاجر شهرکرد در سال 1374 انجام داد نسبت کم وزنی نوزادان 9/7% گزارش شده است. در این مطالعه نیز سن مادر هنگام ازدواج و اولین بارداری و فاصله بین دو بارداری متوالی و مراقبتهای دوران بارداری با تولد نوزاد کم وزن ارتباط معنی دار آماری نشان داد.
در مطالعه ای که دکتر داود خیرخواه در شهرستان محلات با مراجعه به پرونده های بیمارستانی بین سالهای 72 تا 74 در شهرستان محلات انجام داد ، نسبت کم وزنی 4/4% به دست آمد. در این مطالعه میزان تحصیلات مادر ، وضعیت اقتصادی، اجتماعی خانوار ، فاصله بین دو بارداری متوالی و بیماری مزمن مادر، سابقه تولد نوزاد کم وزن حاملگی دو قلویی و مرگ نوزاد در هفته اول تولد با کم وزنی هنگام تولد رابطه معنی دار دارد.
در یک بررسی جامع که توسط دکتر افتخار اردبیلی و دکترآزردگان در 17 زایشگاه تهران وبر روی 730 نوزاد کم وزن و 1460 نوزاد با وزن طبیعی صورت پذیرفت نتایج زیر بدست آمده است :
1-احتمال تولد نوزاد با وزن کم و همچنین احتمال مرگ نوزادان در هفته اول و چهارم زندگی برای مادرانی که در تاریخچه حاملگیهای خود سقط جنین داشته اندبیشتر از مادرانی است که سقط جنین نداشته اند.
2-در مادران مورد مطالعه در این بررسی وجود سابقه زایمانهای نارس و تاثیر آن بر سرنوشت نهایی نوزاد از نظر کمی وزن در هنگام تولد ومرگ آنها در هفت و 28 روز اول زندگی یک عامل خطرزا به شمار میرود.
3-سابقه خونریزی در دوران بارداری از عوامل خطرزای مهم از نظر منتهی شدن حاملگی به نوزاد کم وزن و مرگ این گروه از نوزادان در چهار هفته اول زندگی بشمار میرود.

مقدمه:
بر آنان که با کارهای علمی آشنا هستند و اهمیت تحقیقات دانشگاهی را می طلبند، پوشیده نیست که نخستین گام آموزش در دانشگاه با قرار گرفتن شیوه های تحقیق علمی آغاز می گردد و در این مکتب است که دانشجو با آشنایی با روش علمی و بنا به فرصت و سلیقه خود با راهنمایی استادان امکان می یابد تا از دریای بیکران علم و تحقیق دیگران بهره گیرد . اگرچه استفاده از شیوه های تحقیق در قلمرو علوم اجتماعی و انسانی از قدیم الایام مورد توجه علما و دانشمندان بوده است، از اوایل قرن بیستم به صورت علمی مصداق یافته است. طی 70 سال اخیر صاحب نظران و محققان این علوم، کتب و مقالات متعددی در زمینه های مختلف تحقیق در علوم اجتماعی تدوین کرده اند و هر روز که می گذرد مقالات و مطالب جدیدی به این مجموعه افزوده می شود. (نبوی / 1354)
روش تحقیق در علوم اجتماعی، روشی جدا از سایر علوم نیست. علوم اجتماعی نیز مانند سایر علوم، متکی به روش تجربه و مشاهده است. آنچه که در این دسته از علوم بیشتر بدان توجه می شود، جنبه انسان بودن موضوع مورد مطالعه است. به طور مثال: در علوم فیزیکی کلیه عوامل در اختیار محقق قرار می گیرد و تجربه و آزمایش علمی بنا به میل و اراده او انجام می شود ولی در علوم اجتماعی هیچ مجوزی برای آزمایش بر روی انسانها در دست نداریم. بنابراین عالم علم فیزیک و شیمی، در آزمایشگاه خود اجسام را بنا به سلیقه تغییر شکل می دهد و از انواع تجزیه و ترکیبهایی که به عمل می آورد به کشفیات علمی جدیدی دست می یابد. لیکن عالم علم الاجتماع هرگز نمی تواند عده ای انسان را در یک محیط آزمایشگاهی اسیر کرده و بر روی ایشان آزمایش انجام دهد. در علوم اجتماعی چون مطلب مورد مطالعه انسان هستند، ناگزیر هستیم بیشتر به مشاهده بپردازیم و چگونگی فعالیت انسان را از طریق مقایسه شرح حال و گذشته آنها بررسی و تفسیر کنیم. در این فصل در مورد تکنیکهای آماری، نحوه استفاده از روشهای آماری، روایی و اعتبار پرسشنامه، نوع و چگونگی نمونه گیری، روش گردآوری اطلاعات و… توضیح داده شده است.

فرضیات مورد بررسی :
1) کم وزنی نوزادهنگام تولدباسطح سواد مادرارتباط دارد.
2) کم وزنی نوزادهنگام تولدبا شغل مادر ارتباط دارد.
3) کم وزنی هنگام تولدنوزاد باعدم فاصله گذاری مناسب بین موالید ارتباط دارد.
4) کم وزنی نوزاد هنگام تولدبا رابطه خویشاوندی پدر و مادر ارتباط دارد.
5) کم وزنی هنگام تولدنوزاد با سن مادر هنگام حاملگی ارتباط دارد.
6) کم وزنی نوزاد هنگام تولدبا طول دوره حاملگی ارتباط دارد.
8) کم وزنی هنگام تولد با جنس نوزادارتباط دارد.
9) کم وزنی نوزاد هنگام تولدبا تعداد حاملگی ارتباط دارد.
10) کم وزنی نوزاد هنگام تولدبا سابقه تولد نوزاد کم وزن توسط مادر ارتباط دارد.
11) کم وزنی نوزادهنگام تولدبا بیماری مادر ارتباط دارد.
12) کم وزنی نوزاد هنگام تولدبا تعداد دفعات مراقبت از مادر در طول حاملگی ارتباط دارد.
13) کم وزنی نوزاد هنگام تولدبا حاملگی چند قلویی ارتباط دارد.
14)سن ازدواج با سطح سواد مادران ارتباط دارد.
15)نوع زایمان باسطح سواد مادران ارتباط دارد.

روش تحقیق و نوع بررسی :
روش بررسی در این تحقیق تحلیل ثانوی می باشد و اطلاعات مورد نیاز از پرونده های خانوارمادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در شهر تهران استخراج گردیده و سپس اطلاعات بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
برای انجام کار و بررسی در شهر تهران جهت جمع آوری اطلاعات ،از سیستم مراقبتهای بهداشتی در سیستم شبکه بهداشتی درمانی بهره گرفته ایم و در یک مطالعه گذشته نگر که مربو ط به سال 1383 میباشد،آمار موالید را استحصال کرده ایم.لازم به ذکر است در مراکز بهداشتی خانوارهای تحت پوشش دارای پرونده خانوار هستند و کلیه وقایع حیاتی مربوط به افراد خانوار نظیر تولد، بارداری، بیماری، مراقبت اطفال و مرگ و میر در فرمهای مخصوص در پرونده خانوار ثبت میگردد.

شیوه وابزار جمع آوری اطلاعات:
مورد مهم مطالعه ما در این بررسی مشخص کردن ارتباط ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی نوزادان(موالید سال 83) ومادران باردار آنها که درهمین سال وضع حمل کرده اند میباشد که این مهم به روش اسنادی بامراجعه به پرونده های خانوار موجود در مراکزبهداشتی درمانی و با استفاده از برگه جمع آوری اطلاعات که بدین منظور طراحی شده و در برگیرنده کلیه اطلاعات مورد نیاز برای بررسی متغیرهای مورد نیاز درتحقیق اعم از متغیرهای مربوط به مادر از قبیل سوابق حاملگی (طول مدت حاملگی ویا دوقلوزایی)فاصله حاملگی فعلی از بارداری قبلی ،سن فعلی مادر،سن ازدواج ،سطح سواد مادر،شغل مادر ،تعداد حاملگی ،تعداد مراجعه برای دریافت مراقبت و…و متغیرهای مربوط به نوزاد از قبیل وزن هنگام تولد،جنس نوزاد و.. میباشد، انجام شده است .

محل بررسی و جامعه آماری :
محل بررسی این طرح کلیه مراکز بهداشتی در مانی شهری تحت پوشش دانشگاه شهید بهشتی میباشد که این پژوهش بر روی موالید سال 1383 که مادران آنها به هنگام بارداری به مراکز تحت پوشش مراجعه نموده و دارای پرونده خانوار میباشند انجام گرفته است. زنان تحت پوشش مراکز فوق که فاقد برگه مربوط به مراقبت دوران بارداری و یا مشخصات نوزاد متولد شده بودند و در طول بررسی به این مراکز مراجعه ننموده بودند ، از جمعیت مورد بررسی خارج شدند.

جمعیت مورد بررسی:
جمعیت مورد بررسی کلیه زنان بارداری بودند که برای انجام مراقبت به مراکز بهداشتی درمانی انتخابی مراجعه کردند و در طول مدت بررسی زایمان نمودند.

واحد آماری :
واحد آماری در این بررسی به نوزاد زنده متولد شده و مادر وی اطلاق می شود.

حجم نمونه :
حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران مورد محاسبه قرار گرفته است.

حدوداطمینان برای خطای موردنظر t=1.96
نسبت کودکان کم وزن p=%27/6
نسبت کودکان با وزن طبیعی q=%72.4
خطای قابل قبول d=
کل تعداد پرونده های زنان باردار در مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه شهید N=
بهشتی در مناطق مختلف تهران 347 =n
نمونه گیری :
با توجه به وسعت کلان شهر تهران و تنوع فوق العاده وضعیت اجتماعی ،اقتصادی ساکنان شهر ، انتخاب نمونه می بایست به نحوی صورت می گرفت که تاثیر متغیرهای فوق لحاظ گردد. از سوی دیگرکلیه مراکز بهداشتی درمانی، تحت نظر سه دانشگاه علوم پزشکی مستقر در شهر تهران هستند که بر اساس منطقه جغرافیایی بین سه دانشگاه مذکور تقسیم شده اند. از آنجا که در این مطالعه سعی بر آن بوده است که نمونه ها معرف شرایط اقتصادی اجتماعی فرهنگی کلیه آحاد جامعه باشند ، با بررسی هریک از این سه دانشگاه مشخص شد که با توجه به پراکندگی مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه شهید بهشتی در مناطق شمال و جنوب شهر تهران ، این هدف برآورده می شود و مراجعه کنندگان به مراکز مورد بررسی در این پژوهش را می توان تا حد قابل قبولی معرف جمعیت شهر تهران در نظر گرفت.
همچنین با توجه به اینکه جمعیت تحت پوشش این دانشگاه به لحاظ جغرافیایی در برگیرنده محدوده های کاملا متفاوت شهر از نظر اقتصادی ,اجتماعی و فرهنگی میباشد بنابراین امکان دسته بندی و مقایسه متغیرها به تفکیک مناطق شمال و جنوب شهر و بررسی تاثیر این شرایط بر متغیرها نیز امکان پذیر گردید.

تجزیه و تحلیل داده ها:
از بسته آماری SPSS برای ورود و تجزیه و تحلیل داده ها و برای قضاوت در مورد نتایج ازآزمونهای مربع کای ، T Test و تست فیشر استفاده شد.

مقدمه:
انتخاب صحیح تکنیک آماری از مهمترین و اصلی ترین مراحل این نوع تحقیقات می باشد، زیرا انتخاب نا صحیح روشها و فنون آماری می تواند کلیه زحمات و تلاشهای صورت گرفته در طول تحقیق را کاملا بی حاصل نموده و از طرف دیگر با کسب اطلاعات اشتباه و یا فاقد دقت لازم، حاصلی جز گمراهی خوانندگان و استفاده کنندگان از تحقیق را نخواهد داشت. همچنین اشتباه در نحوه محاسبات و یا انتخاب تکنیکهای آماری می تواند منجر به اتلاف وقت شده که این نیز یکی از موانع عمده در سر راه تحقیق بوده و نهایت امر اینکه انتخاب روشهای آماری نامناسب باعث ضایع شدن پایان نامه خواهد شد.
در این فصل از پژوهش، ابتدا آمار توصیفی هر یک از متغیر های مورد بررسی به صورت جداول تک بعدی و دو بعدی (کای اسکوئر) ارائه شده و در مرحله بعد با تنظیم جداول دیگری آمار استنباطی به کار گرفته شده است.
اطلاعات موجود درجداول این فصل در سه بخش عمده ،به شرح ذیل دسته بندی شده اند:
1-ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی نوزادان
جداول شماره 1و3
2-ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی مادران
جداول شماره 2 تا14 (بجز3)
3- ارتباط بین ویژگیهای بهداشتی نوزادان با ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی مادران
جداول شماره 15 تا 28
تعداد کل مادران
347نفر
حداقل سن فعلی
16سال
حداکثر سن فعلی
44سال
میانگین سن فعلی مادر
26سال
مادران زیر 18 سال
2/1%
مادران زیر 20 سال
9/8%
مادران 34-20 سال
2/86%
مادران بالای 35 سال
9/4%
مادران بالای 40 سال
6/0%
میانگین سن اولین حاملگی
7/21
میانگین سن ازدواج
9/19
میانگین فاصله سنی زن وشوهر
5.4

در این پژوهش تعداد مادرانی که پرونده آنها مورد بررسی قرار گرفت 347 نفر بودند که در سال 1383 صاحب فرزند جدیدی شده بودند.
سن فعلی مادران مورد مطالعه 16سال و حداکثر سن فعلی آنان 44 سال بود .میانگین سن مادران مورد مطالعه 26سال ونشانه این است که گر چه واریانس سن از 16 تا 44سال تغییر میکند اما منحنی توزیع سن مادران از نوع نرمال نبوده و دارای اعوجاجskewed است و علت آن تراکم جمعیت حول سن 25 سال است.در صورتیکه این میانگین باید حدود 30 سال می شد .مادران مورد بررسی فقط 2/1%آنها زیر 18 سال و 9/4%،35 سال به بالا و6/0%بالای 40 سال بوده اند.حداقل فاصله سنی زن وشوهرصفر سال یعنی هم سن (6.9%)وحداکثر فاصله سنی 19 سال (0.9%)بوده ومیانگین فاصله سنی زن و شوهر ،5.4 سال بوده است.
میانگین سن اولین حاملگی 21.7بوده است که به تقریب یکسال و هشت ماه بیشتر از میانگین سن اولین ازدواج است از این موضوع میتوان نتیجه گرفت که میانگین فاصله اولین حاملگی تا ازدواج یک سال و هشت ماه است .یعنی زنان مورد مطالعه به طور متوسط به فاصله یک سال و هشت ماه بعد از ازدواج حامله میشوند و علت آن بر پایه رسوم و عادات فرهنگی و اعتقادات مذهبی مردم میباشد که معتقدند زنان سالم و باتقوا کسانی هستند که بلافاصله بعد از ورود به خانه شوهر حامله میشوند و اگر خانمی به دلایل خاص (بیماری و ناتوانی و یامشکلات جاری )نتواند به فاصله یکسال ودر این حدود حامله شود مورد غضب اطرافیان به خصوص مادر شوهر قرار میگیرد واین طرز تفکر با شدت و ضعف مناسب در همه اقشار جامعه بدون استثناء وجود دارد.
بنابر این میتوان اینطور نتیجه گرفت که در شرایط حاضر عقب انداختن حاملگی خصوصا در ازدواجهای زودرس با توجه به بافت فرهنگی و اعتقادی جامعه مورد قبول نیست و برای تغییر رفتار باروری باید آموزشها را در جهت بالا بردن سن ازدواج ویا افزایش سن حاملگی تنظیم نمود.

جدول شماره1: توزیع فراوانی نسبی وزن نوزادن درهنگام تولد به تفکیک منطقه
کل
جنوب
شمال
منطقه

وزن تولد (کیلوگرم)
درصد
درصد
درصد

8/5
5/6
5
49/2-5/1
8/21
5/22
21
99/2-5/2
8/44
5/44
5/45
49/3-3
25
3/23
7/26
4-5/3
6/2
2/3
8/1
6-1/4
100
100
100
جمع

با بررسی توزیع وزنی ملاحظه میشود که 8/5% کل نوزادان کم وزن بوده و دارای وزن کمتر از 2500گرم بوده اند.همچنین نوزادان کم وزن در جنوب شهر نسبت به شمال شهر از نسبت بالاتری برخوردارند.
6/2%نوزادان مورد مطالعه پروزن(over weight) هستند.
6/91درصد نوزادان جمعیت مورد مطالعه دارای وزن طبیعی هستند .میانگین وزن در کل نوزادان مورد مطالعه 3100گرم است .حداقل وزن در نوزادان مورد مطالعه 1600 گرم و حداکثر وزن 4900 گرم است .
جدول شماره 2 – توزیع فراوانی نسبی رتبه حاملگی مادران در سال مطالعه و سالهای 1367و1375
تعداد حاملگی
مطالعه حاضر
مطالعه سال 1375(دکتر باطبی)
مطالعه سال 1367(دکتر افتخار و آذردگان
یکبار حاملگی
47%
1/36%
8/21%
دو بار حاملگی
8/30%
1/29%
5/22%
سه بار حاملگی
7/12%
6/16%
4/18%
چهاربار حاملگی
3/6%
5/9%
9/13%
9-5بار حاملگی
2/3%
7/8%
2/23%
جمع
100
100
100

طبق جدول توصیفی فوق بیشتری درصد حاملگی 47 درصد مربوط به حاملگی اول میباشد وبا افزایش تعداد حاملگی نسبت آن هم کاهش می یابد .از حاملگی چهارم به بعد این درصد کاهش شدیدی نشان می دهد به طوری که نسبت حاملگی چهارم به بعد به کل حاملگی2/3%است.که از نسبت حاملگی چهارم به تنهایی یعنی 3/6%کمتر است.کمترین تعداد حاملگی یکبار و بیشترین آن 9 بار است که مربوط به یک نفر از کل جمعیت مورد مطالعه است.(0.3%از کل جمعیت)

جدول شمار ه 1-2 -توزیع فراوانی نسبی تعداد حاملگی در چها ر مطالعه حاضر(سال83)،سال75 ، سال 67 زایشگاههای تهران و مطالعه سال 53 در شهرهای ایران
تعداد حاملگی
مراکز بهداشتی درمانی تهران(تحت پوشش دانشگاه شهید بهشتی)
زایشگاههای تهران
زایشگاههای تهران
*شهرهای ایران

مطالعه حاضرسال83
مطالعه سال 1375(دکتر باطبی)
مطالعه سال 1367(دکتر افتخار و آذردگان
سال53
رتبه حاملگی یک
47%
1/36%
8/21%
8/14%
رتبه حاملگی 2 و3
5/43%
7/45%
9/40%
3/27%
رتبه حاملگی چهار وبالاتر
5/9%
2/18%
1/37%
9/57%
جمع
100
100
100
100

*ماخذ:میزانهای حیاتی در ایران (شماره18-فهرست منابع)

جدول شماره 4 : توزیع فراوانی نسبی مادران مورد مطالعه بر حسب شغل به تفکیک منطقه
منطقه

شغل مادر

شمال
جنوب
کل

درصد
درصد
درصد
خانه دار
3/96
8/97
1/97
کارمند
7/3
2/2
9/2
جمع
100
100
100

جدول شماره چهار وضعیت اشتغال مادران را نشان میدهد.نسبت زنان کارمند در شمال شهر(3.7%) نسبت به جنوب(2.2%) بیشتر است و در کل شهر اکثریت قریب به اتفاق مادران مورد مطالعه خانه دار هستند.وتنها 2.9درصد آنان شاغلند .

جدول شماره 26 : توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی به تفکیک شغل مادردر کل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی

شغل مادر

درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی

خانه دار
8/96%
5/97%
کارمند
2/3%
5/2%
جمع
100
100

جدول شماره بیست وشش وضعیت اشتغال مادران رادر دو گروه وزنی نشان میدهد. در مقایسه دو گروه وزنی ،نسبت زنان کارمند در گروه کم وزن(2/3%) نسبت به گرو ه با وزن طبیعی(5/2%) بیشتر است .باانجام تست آماری کای دو ارتباط معنی داری بین دو گروه وجود ندارد یعنی بین شغل مادران و وزن هنگام تولد نوزادان ارتباط معنی داری وجود ندارد

جدول شماره5: توزیع فراوانی مطلق و نسبی نوع زایمان به تفکیک منطقه
کل
جنوب
شمال
منطقه
نوع زایمان
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد

2/58
202
8/61
115
54
87
طبیعی
8/41
145
2/38
71
46
74
سزارین
100
347
100
186
100
161
جمع

جدول شماره پنج توزیع فراوانی روش زایمان را در مادران مورد مطالعه نشان میدهد.8/41درصد مادران نوزاد خود را به روش عمل جراحی سزارین به دنیا آورده اند. این نسبت در مقایسه با تحقیقی که در سال 76(دکتر باطبی) انجام شده 4/15 درصد افزایش یافته است.و همچنین در مقایسه با میانگینهای ذکر شده در کتب مرجع (13-15درصد) نسبت بسیار بالایی است .این در حالی است که انجام عمل جراحی سزارین محدود به مواردی است که زایمان طبیعی به هر دلیل امکان پذیر نبوده و یا برای مادر و جنین خطر ناک باشد .همچنین آمار سزارین در شمال شهر 46درصد بوده اما در جنوب شهر 2/38درصد میباشد یعنی در شمال نسبت بیشتری از خانمها سزارین شده اند.

جدول شماره 6 : توزیع فراوانی مطلق و نسبی فصل زایمان مادران به تفکیک منطقه
کل
جنوب
شمال
منطقه
فصل زایمان
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد

2/28
98
6/30
57
5/25
41
بهار
28
97
3/26
49
8/29
48
تابستان
9/21
76
1/21
39
23
37
پاییز
9/21
76
22
41
7/21
35
زمستان
100
347
100
186
100
161
جمع

براساس جدول فوق ملاحظه میشود تعدادزایمانها در فصول بهار و تابستان بیشتر بوده است که با توجه به ماههای قمری و اعتقادات مذهبی در کشور ما معمولا اقدام برای بچه دار شدن در بعضی ماهها صورت نمیگیرد از جمله ماههای محرم و صفر که نتایج این جدول این نظر را تایید میکند.

جدول شماره 7 : توزیع فراوانی مطلق و نسبی فاصله از حاملگی قبلی به تفکیک منطقه
کل
جنوب
شمال
منطقه

فاصله از حاملگی قبلی(سال)
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد

1/21
39
8/21
21
4/20
18
2-1
3/23
43
9/33
23
7/22
20
4-3
5/25
47
25
24
13/26
23
6-5
3/7
13
5/8
8
8/5
5
7-6
8/22
42
8/20
20
25
22
16-8
100
184
100
96
100
88
جمع

در جدول شماره هفت فاصله بین بارداری و یا سقط قبلی با بارداری فعلی ارائه شده است.لازم به ذکر است که بارداریهای اول از این جدول حذف شده اند.بنابراین آمارها مربوط به رتبه حاملگی دوم به بعد است.
این جدول نشان میدهد بارداری فعلی 1/21درصد مادران کمتر از 2سال، 3/23 درصد بین 4-3سال و 6/55درصد آنان بیش از 4 سال با بارداری قبلی فاصله داشته اند .

جدول شماره 9: توزیع فراوانی مطلق و نسبی تعداد مراقبت مادران باردار به تفکیک منطقه
کل
جنوب
شمال
منطقه
تعداد مراقبت
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد

4/9
33
9.12
24
4/5
9
کمتر از 3 بار
3/42
147
8/46
87
1/37
60
5-3
5/33
116
1/30
56
5/37
60
8-6
8/14
51
2/10
19
20
32
بیشتر از 9بار
100
347
100
186
100
161
جمع

در جدول فوق توزیع فراوانی تعداد مراقبت مادران باردار نشان داده شده است.بیشترین نسبت مربوط به 3-5بار مراقبت می باشد که در شمال 1/37%،در جنوب 8/46%ودر کل 3/42 درصد میباشد.

جدول شماره 8 : توزیع فراوانی مطلق و نسبی شروع اولین ماه مراقبت حاملگی مادر بارداربه تفکیک منطقه
کل
جنوب
شمال
منطقه
شروع اولین ماه
مراقبت حاملگی
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد

1/68
236
5/67
125
69
111
سه ماهه اول بارداری
2/30
105
6/30
59
5/28
46
سه ماهه دوم بارداری
7/1
6
9/1
2
5/2
4
سه ماهه سوم بارداری
100
347
100
186
100
161
جمع

در جدول شماره هشت توزیع فراوانی اولین مراجعه مادران برای مراقبتهای حین بارداری ارائه شده است بر این اساس بیشترین نسبت مادران یعنی 1/68درصد در سه ماهه اول بارداری برای اولین بار مراجعه نموده اند.2/30درصد در سه ماهه دوم و 7/1درصد در سه ماهه سوم اولین مراجعه را انجام داده اند .درمقایسه بین مناطق 5/67درصد مادران در جنوب و 69درصد در شمال اولین مراقبت را در سه ماهه اول بارداری داشته اند وهمچنین 9/1درصد مادران در جنوب و 5/2درصد مادران در شمال در سه ماهه سوم بارداری برای اولین مراقبت به مرکز بهداشتی درمانی مراجعه نموده اند.

جدول شماره10 : توزیع فراوانی مطلق و نسبی تعداد حاملگی به تفکیک منطقه
کل
جنوب
شمال
منطقه
تعداد حاملگی
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد

47
163
4/48
90
3/45
73
1
8/30
107
28
52
2/34
55
2
7/12
44
4/12
23
13
21
3
3/6
22
5/7
14
5
8
4
2/3
11
7/3
7
5/2
4
9-5
100
347
100
186
100
161
جمع
9/1
9/1
9/1
میانگین دفعات حاملگی

جدول شماره ده توزیع فراوانی رتبه بارداری در مادران به تفکیک مناطق و در کل نشان داده شده است. بر اساس نتایج این جدول مادران دارای رتبه بارداری یک بیشترین نسبت جمعیت مورد مطالعه را تشکیل میدهند و با افزایش رتبه بارداری فراوانی مادران کاهش می یابد.4/48درصدمادران در جنوب و3/45درصد آنان در شمال رتبه حاملگی اول را داشته اند و 7/3درصد مادران در جنوب و 5/2درصد مادران در شمال رتبه حاملگی 5به بالا داشته اند.

جدول شماره 11 : توزیع فراوانی نسبی سن مادر در حاملگی اخیربه تفکیک منطقه
کل
جنوب
شمال
منطقه
سن مادر(سال)
2/1
6/1
6/0
کمتر از 18
3/93
1/94
95
34-18
5/5
3/4
4/4
بیشتر از 35
100
100
100
جمع
26
25.4
26.6
میانگین

جدول شماره یازده توزیع فراوانی گروههای سنی مادران در حاملگی اخیر آورده شده است.3/93درصد مادران، بارداری خود را در طیف سنی کم خطر و توصیه شده تجربه میکنند.2/1درصد مادران زیر 18سال هستندو5/5% در سنین بالاتر از 35 سالگی هستند یعنی جمعا 7/6درصد خانمهادر طیف سنی پر خطر(high risk)حامله میشوند.و بقیه یعنی 5/93%در سن متعارف زایمان یعنی 34-18 سال هستند. اما در مقایسه مناطق این نسبت در جنوب کمتر بوده که عمدتا مربوط به فزونی سن بارداری مادران زیر 18سال میباشد (6/1%در جنوب و6/0%در شمال) و نیاز به آموزش و ارتقاء آگاهی بیشترمادران در این مناطق دارد.

جدول شماره 13 : توزیع فراوانی مطلق و نسبی سن اولین ازدواج مادربه تفکیک منطقه
کل
جنوب
شمال
منطقه
سن اولین ازدواج (سال)
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد

8/23
82
1/30
56
1/16
26
کمتر از 18
5/69
241
64
119
8/75
122
25-18
7/6
24
9/5
11
1/8
13
35-26
100
347
100
186
100
161
جمع
9/19
4/19
4/20
میانگین

جدول شماره سیزده توزیع فراوانی گروههای سنی مادران در هنگام اولین ازدواج را نشان میدهد.این جدول نشان میدهد که در کل 8/23درصد جمعیت مورد مطالعه در سن پایین تر از 18 سالگی ازدواج کرده اند .در مقایسه بین مناطق تفاوت قابل ملاحظه ای بین فراوانی سن اولین ازدواج زیر 18سال در شمال (1/16درصد)و جنوب (1/30درصد) مشاهده میشود . بیشترین فراوانی مربوط به گروه سنی 25-18 سال یعنی 5/69درصد میباشد.در مقایسه نسبتها در گروه سنی 35-26 سال بالارفتن سن ازدواج را در منطقه شمال نسبت به جنوب نشان میدهد.

جدول شماره 12 : توزیع فراوانی نسبی سطح سواد مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
سطح تحصیلی
فراوانی نسبی
بیسواد
78/5
ابتدایی
88/26
راهنمایی تحصیلی
41/23
دیپلم
13/36
بالاتر از دیپلم
80/7
کل
100

سطح تحصیلات مادران در جدول شماره12 نشان داده شده است. 78/5درصد مادران، بیسواد مطلق و 88/26درصد آنان سواد در حد خواندن ونوشتن دارند. بعبارت دیگر قریب 66/32درصد مادران بیسواد بوده و یا از سواد ناچیزی برخوردارند. بدیهی است اکثریت قریب به اتفاق این مادران زنانی را تشکیل میدهند که در سنین بالا تر قرار دارند وبا توجه به فزونی گرفتن ادامه تحصیل دختران به تدریج از تعداد گروه دارای سطح تحصیلات راهنمایی و متوسطه(ترک تحصیل به هر علت )کاسته شده و به سطح بالاتر یعنی دیپلم و تحصیلات عالی افزوده میشود.

جدول شماره14- توزیع فراوانی میانگین تعداد حاملگی به تفکیک سطح تحصیلات مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی
سطح تحصیلی
میانگین تعدادحاملگی
بیسواد
58/2
ابتدایی
20/2
راهنمایی تحصیلی
83/1
دیپلم
58/1
بالاتر از دیپلم
50/1

در جدول شماره چهارده ،مقایسه میانگین تعداد حاملگی در گروههای تحصیلی نشان میدهد که با افزایش سواد ,میزان میانگین حاملگی کاهش می یابد که با آنالیز واریانس آنها و pvalue=0/000 نشان میدهد که این اختلاف بسیار معنی دار است یعنی افزایش سطح سواد در جمعیت سبب کاهش تعداد حاملگی و به تبع آن میزان تولد میشود.که البته میتواند بدلیل دسترسی ویا آگاهی بیشتر از روشها و امکانات پیشگیری از بارداری ,اشتغال به کار و یا تحصیل ونهایتا عدم تمایل به بادراری یا سن بالا و عوامل دیگری از این قبیل باشد.

جدول شماره 15 – توزیع فراوانی نسبی وزن نوزادان به تفکیک سطح تحصیلات مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی
سطح تحصیلی
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
زیر دیپلم
35%
3/57%
دیپلم و بالاتر
65%
7/42%
جمع
100
100

جدول شماره پانزده توزیع نسبی وزن نوزادان را بر حسب سطح تحصیلات مادران نشان میدهد .قاعده صحیح این است که با افزایش سطح سواد به علت افزایش مراقبتهای حاملگی و بهبود رفتار بارداری مادر (حاملگی و زایمان مناسب ,فاصله گذاری درست)در افرادی که تحصیلات بالاتری دارند نسبت کمتری نوزادان کم وزن را مشاهده نماییم اما با نگاهی گذرا به جدول در می یابیم که این روند حالت معکوس داشته و با افزایش سطح سواد مادران نسبت بروز کم وزنی بر خلاف انتظار افزایش یافته است .وباانجام تست آماری این ارتباط معنی دار است یعنی با افزایش سواد مادران کم وزنی بیشتری مشاهده میشود. که البته این موضوع در مطالعه سال 1376-75 دکتر باطبی نیز به اثبات رسیده و نتیجه مشابه تحقیق حاضر بوده است.

جدول شماره 16 – توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی به تفکیک جنس در کل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی
جنس
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
دختر
86/60%
1/49%
پسر
13/39%
9/50%
جمع
100
100

جدول فوق چگونگی توزیع جنسیت نوزادان (پسر و دختر بودن )را در گروههای کم وزن ووزن طبیعی نشان می دهد .با توجه به pvalue=0/000 اختلاف جنس در دو گروه مورد نظر معنی دار میباشد .
در کل نوزادان پسر 4/50% و نوزادان دختر 6/49% جمعیت را تشکیل می دهند. میانگین وزن نوزادان دختر 3114گرم و میانگین وزن نوزادان پسر 3283گرم است .اختلاف میانگین وزن پسران ودختران 169 گرم میباشد.

جدول شماره3 – نسبت جنسی در بدو تولد به تفکیک مناطق ودر کل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی
نسبت جنسی
شمال شهر
جنوب شهر
کل
نسبت جنسی
100
103
102

نسبت جنسی در کل جمعیت حدود 102 می باشد.یعنی در مقابل 102 پسر در جمعیت مورد مطالعه 100دختر به دنیا آمده است که تا حدودی به آمارهای بین المللی نزدیک است.اما در شمال شهر نسبت جنسی 100 و در جنوب103است که احتمالا حاکی از بر هم زدن نسبت جنسی ناشی از مداخلات پزشکی ودخالت در قوانین طبیعت میباشد.

جدول شماره16 – توزیع فراوانی وزن نوزادان به تفکیک جنس در کل جمعیت مورد مطالعه
جنس
وزن
دختر
پسر
کمتر از 2500گرم
95/7%
08/5%
بیشتر از 2500گرم
04/92%
9/94%
جمع
100
100
میانگین وزن
114/3
283/3

وزن تولد بر حسب جنس در مطالعات بین المللی متفاوت بوده بطوریکه معمولا وزن دختران کمتر از پسران بوده است .
در این جدول ملاحظه میشود:
1-در نوزادان دختر کم وزنی بیشتر دیده میشود و از درصد نوزادان پسر کم وزن بیشتر است.
2-در گروه نوزادان با وزن طبیعی نیز متوسط وزن پسران بیشتر از دختران است .
3-میانگین وزن دختران کمتر از پسران بوده است .
این جدول نشان می دهد که کم وزنی موقع تولد در میان نوزادان مونث 7.95درصد و در میان نوزادان مذکر 5.08درصد است و باانجام تست آماری رابطه بین جنسیت ووزن هنگام تولد معنی دار است یعنی جنسیت در بروز کم وزنی نقش دارد.

جدول شماره 17 – توزیع فراوانی نوزادان کم وزن و طبیعی به تفکیک فاصله حاملگیهادرکل جمعیت مورد مطالعه
راوانی
فاصله حاملگی
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
دو سال و کمتر
100%
5/46%
سه سال وبیشتر
0
5/53%
جمع
100
100

در این جدول فاصله گذاری در دو رتبه 2سال وکمتر و 3سال وبیشتردر دو گروه نوزادان مقایسه شده اند.همانطور که ملاحظه میشود 100%نوزادان کم وزن،فاصله حاملگی دوسال و کمتر داشتند. اختلاف نسبتهای دو گروه با تست کای 2 سنجیده شد وتفاوت معنی دار آماری نشان نداده است.یعنی فاصله گذاری مناسب (3سال وبیشتر)در بروز کم وزنی موقع تولد موثر نبوده است.

جدول شماره 18 – توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی به تفکیک دفعات مراجعه مادر برای مراقبتهای دوران بارداری درکل جمعیت مورد مطالعه
گروه
دفعات مراجعه
برای مراقبتهای بارداری
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
2-0بار
5/23%
1/9%
بیش از 2 بار مراجعه
5/76%
9/90%
جمع
100
100
میانگین دفعات مراقبت
6/4
7/5

مراجعه برای مراقبت یکی از رفتارهای باروری مادران حامله ونشانه عملکرد و نسبت آگاهی بالای مادران در مورد فرآیند حاملگی است.همچنین میانگین تعداد مراقبتها در نوزادان کم وزن 6/4 بوده و کمتر از گروه دارای وزن طبیعی است.( 7/5)

جدول شماره 19 – توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن وطبیعی به تفکیک تعداد حاملگی درکل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی

تعداد حاملگی
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
متوسط وزن هنگام تولد
حاملگی اول
75%
6/45%
12/3
دوم
20%
1/31%
18/3
سوم
5
27/23%
21/3
بیش از 3 بار
0
8/9%
4/3
جمع
100
100

میانگین
3/1
9/1

یکی از رفتارهای مهم باروری تعداد حاملگی است .درجدول فوق یکبار حاملگی ,دو بار ,سه بار و بیش از سه بار درچهار گروه اسمی با هم مقایسه شده اند که بین گروههااختلاف معنی دار آماری مشاهده نشده از طرفی میانگین حاملگی در دو گروه مقایسه شده است .میانگین تعداد حاملگی در گروه کم وزنها 3/1ودرگروه با وزن طبیعی 9/1 است .با انجام تست t اختلافی بین دو میانگین نشان داده نشد .هر چند اگر هم اختلافی وجود می داشت با توجه به اینکه میانگین رتبه حاملگی در گروه با وزن طبیعی بیشتر از گروه کم وزنها است نتیجه معکوس حاصل می شد.
در گروه کم وزنها بیشترین موارد مربوط به حاملگی اول میباشد مطلب دیگر میانگین وزن تولد در ارتباط با دفعات حاملگی است که در این مطالعه ملاحظه میشود که متوسط وزن از حاملگی اول به بعد افزایش یافته و از حاملگی سوم به بعد کاهش می یابد که مطابق با یافته های میانگین تعداد حاملگی در کم وزنها 3/1 ودر گروه با وزن طبیعی 9/1 است.

جدول شماره20 – توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی به تفکیک سن فعلی مادران درکل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی

سن فعلی مادران
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
17-14سال
0
24/1%
34-18سال
95%
4/94%
45-35سال
5%
4/4%
جمع
100
100

در گروه سنی مادران زیر 18 سال نوزاد کم وزن مشاهده نشد.در گروه 34-18 سال نیز تفاوتی در وزن مشاهده نشد.درگروه بالای 35 سال نیز تفاوت چندانی ملاحظه نشد.شاید علت تعدادکم موارد زیر 18سال باشد که در آمار ما 2/1 درصد بوده است.با انجام تست آماری کای دو نیز تفاوت آماری بین دو گروه دیده نشد بدین معنی که بین سن فعلی مادران ووزن هنگام تولد رابطه معنی داری وجود ندارد.

جدول شماره 21 – توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی به تفکیک بیماری مزمن مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی

بیماری مزمن مادر
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
دارد
8/15%
9/0%
ندارد
2/84%
1/99%
جمع
100
100

7/15%از مادران دارای نوزاد کم وزن و 9/0مادران دارای نوزاد با وزن طبیعی دچار بیماری مزمن (قند،فشار خون ،صرع،قلب و عروق و غیره)بوده اند .به طور کلی 7/16%مادران دارای بیماری مزمن بوده اند.
اختلاف نسبت بروز بیماریهای مزمن مادران در دو گروه فوق با تست مربع کای سنجیده شدوبا p 0.000 این اختلاف معنی دار است.یعنی میتوان گفت در صورت وجود بیماری مزمن در مادر احتمال کم وزنی نوزاد در موقع تولد افزایش می یابد.

جدول شماره 22 – توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی به تفکیک سابقه مادران در داشتن نوزادکم وزن درکل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی

سابقه داشتن
نوزاد کم وزن
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
دارد
95%
7/2%
ندارد
5%
2/97%
جمع
100
100

بر اساس اطلاعات فوق ملاحظه میشود 95%نوزادان کم وزن سابقه کم وزنی قبلی در فرزندان قبلی داشته اند در حالیکه این نسبت در گروه با وزن طبیعی 7/2درصد است و در گروهی که سابقه فرزند قبلی کم وزن نداشته اند5درصد بوده است. با تست آماری کای دو سنجیده شد و تفاوت آماری با p 0.000 شدت معنی دار بودن این موارد به اثبات میرسد یعنی سابقه کم وزنی منجر به تولد نوزاد کم وزن بعدی میشود.

جدول شماره 23- توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی به تفکیک نسبت فامیلی والدین در کل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی

نسبت فامیلی
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
دارد
4/68%
6/49%
ندارد
6/31%
4/50%
جمع
100
100

بررسی ارتبا ط نسبت فامیلی والدین و کم وزنی نوزادان نشان می دهد که در گروه کم وزنها نسبت فامیلی 4/68 درصد است در حالیکه در نوزادان با وزن طبیعی 6/49 درصد بوده است. با بررسی تست کای دو اختلاف معنی داری بین این دو گروه دیده نمی شود.

جدول شماره 24 – توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی به تفکیک طول مدت حاملگی در کل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی

طول مدت حاملگی
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
زایمان زیر 9 ماه نداشته اند
65%
7/98%
زایمان زیر 9 ماه داشته اند
35%
3/1%
جمع
100
100

جدول فوق ارتباط بین وزن هنگام تولد و طول مدت بارداری را نشان می دهد همانگونه که مشاهده میشود 65%از مادران دارای نوزاد کم وزن و 7/98درصد مادران دارای نوزاد طبیعی زایمان زیر 9 ماه نداشته اند .35%نوزادان کم وزن زودتر از 9 ماه به دنیا آمده اند که این رقم درگروه با وزن طبیعی 3/1درصد بوده است .با انجام تست آماری کای دو و p 0.000 تفاوت به شدت معنی داری بین این دو گروه مشاهده میشودونشان دهنده آن است که طول مدت حاملگی با وزن نوزاد در هنگام تولد مربوط است و مادرانی که طول مدت حاملگی آنها کمتر از 9 ماه است احتمال آنکه نوزاد آنها کم وزن باشد زیاد است.

جدول شماره25- توزیع فراوانی نسبی نوزادان کم وزن و طبیعی به تفکیک دو قلوزایی در کل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی

دوقلوزایی
درصد نوزادان کمتر از 2500گرم(کم وزن)
درصد نوزادان
با وزن طبیعی
دارد
15%
85/1%
ندارد
85%
15/98%
جمع
100
100

همانطور که ملاحظه میشود 15%نوزادان کم وزن مربوط به موارد دوقلوزایی بوده است در حالیکه در گروه با وزن طبیعی این نسبت 85/1درصد می باشد که با انجام تست کای دو p o.ooo اختلاف به شدت معنی داری ملاحظه میشود.

جدول شماره27- توزیع فراوانی نسبی سن مادران هنگام اولین ازدواج به تفکیک سواد مادران در کل جمعیت مورد مطالعه
فراوانی
سن اولین ازدواج
مادران
درصد زیر دیپلم
دیپلم و بالاتر
زیر 18 سال
7/82%
3/17%
25-18سال
2/47%
8/52%
35-26سال
6/56%
4/43%
جمع
100
100

در جدول فوق توزیع فراوانی نسبی سن ازدواج مادران بر حسب سطح سوادشان نشان داده شده است .در گروه با تحصیلات زیر دیپلم سن ازدواج زیر 18 سال،5/82درصد بوده است. در حالیکه در گروه با تحصیلات دیپلم وبالاتر 17.3 درصد بوده است .که با استفاده از تست کای دو و p o.ooo رابطه معنی دار میباشد.

جدول شماره28 – توزیع فراوانی نوع زایمان مادران بر حسب سطح تحصیلات آنهابه تفکیک مناطق
نوع زایمان

سطح تحصیلات
طبیعی
سزارین

شمال شهر
جنوب شهر
شمال شهر
جنوب شهر
بیسواد
48/3%
64/9%
10/4%
28/4%
ابتدایی
5/32%
5/31%
2/23%
7/15%
سیکل
5/25%
5/24%
1/19
8/22
دیپلم
3/31%
4/32%
9/36%
1/47%
فوق دیپلم به بالا
96/6%
1.75%
37/16%
99/9%
جمع
100
100
100
100

جدول فوق نشان می دهددرصد زایمان طبیعی در گروه بیسواد درشمال شهر 48/3ودر جنوب شهر 64/9 درصد است یعنی در جنوب زایمان طبیعی در گروه بیسواد بیشتر بوده ولی در گروه ابتدایی، سیکل و دیپلمه این نسبت در شمال و جنوب تقریبا مشابه بوده است .زایمان طبیعی در گروه بالاتر از دیپلم در شمال بیشتر بوده است تا جنوب یعنی افزایش سواد و سکونت در شمال همراه زایمان طبیعی بیشتری بوده است.درصد زایمانهای سزارین در بیسوادهای شمال و جنوب یکسان ولی در گروه ابتدایی سزارین در شمال 2/23و جنوب 7/15درصد بوده است در گروه دیپلمه سزارین در شمال 8/36 و درجنوب 1/47 و در گروه فوق دیپلم به بالا در شمال 37/16 و در جنوب 99/9 درصد بوده است ضمنا میزان سزارین از بیسواد تا دیپلمه افزایش یافته و بالاتر از آن کاهش نشان میدهد.تست آماری مربع کای اختلاف دو نوع زایمان طبیعی و سزارین را در گروههای تحصیلی مادران با P 0.000 معنی دار نشان داده است .یعنی با افزایش سطح سواد ،به میزان سزارین افزوده میشود.

مقدمه :
یکی از مهمترین بخشهای تحقیقاتی، بخش نتایج و پیشنهادها می باشد. بیشتر کوششهایی که در فرآیند تحقیق صورت می گیرد، در واقع برای دست یافتن به نتایج و پیشنهادهای تحقیق می باشد، چرا که هدف از انجام این پژوهش پیدا نمودن راهکارهای مناسب برای حل معضلاتی است که به کمک تحقیقات علمی بتوان بر مشکلات و موانع فائق آمد. امید است که این نتایج و پیشنهادها گامی برای حل مشکلات آنان باشد.
همانطور که در فصول گذشته اشاره شد،تعداد کل مادرانی که مورد بررسی قرار گرفتند(حجم نمونه) 347 نفر بوده است .متغیر وابسته در این بررسی وزن نوزاد در هنگام تولد بوده است .عواملی که به عنوان عامل خطر انتخاب شده اند شامل عوامل مربوط به مادر شامل ویژگیهای جمعیتی (عوامل دموگرافیک)وسوابق حاملگی (عوامل بهداشتی) میباشد.در واقع غیر از رفتار باروری که طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی شامل سن اولین ازدواج و حاملگی و زایمان و فاصله گذاری بین فرزندان و…می باشد. عوامل دیگری هم وجود دارد که جزءرفتارهای باروری مادر نیستند اما به طور مستقیم درچگونگی بروز این رفتار دخالت دارند .برای مثال میزان تحصیلات مادر را میتوان نام برد که طبق نتایج اکثر مطالعات در تصمیم گیری برای زمان ازدواج و تعیین زمان حاملگی وفاصله حاملگیها و استفاده از روشهای تنظیم خانواده بسیار موثر بوده است .گزارش حاضر که به صورت یک پایان نامه برای دریافت کارشناسی ارشد جمعیت شناسی تدوین یافته است ارتباط بین ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی مادران ونوزادان را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.

بحث:
1-نتایج مربوط به اهداف توصیفی که حاصل جداول شماره یک تا چهارده میباشد بدین شرح است:
-نتایج مرتبط با اولین هدف توصیفی:تعیین نسبت کم وزنی ،میانگین و توزیع نسبی وزن هنگام تولد نوزادان( مندرج درجدول شماره1)
نسبت کم وزنی در این مطالعه 8/5%می باشد.در بررسی انجام شده در ایران، مطالعه ای که ملک افضلی و همکاران در سال 1371 انجام داده اند نسبت کم وزنی برای کودکان شهری 7درصد و برای کودکان روستایی 8 درصد بوده است.
در مطالعه کمال و مجلسی در سمنان، میزان کم وزنی 56/4%بوده است .در مطالعه نسبتا مشابهی که توسط افتخار و آزردگان در شهر تهران بر روی 13123نوزاد در 17 زایشگاه انجام شد نسبت کم وزنی در آن 6/5%بوده است .(سال 67)
سازمان جهانی بهداشت متوسط کم وزنی را در دنیا 15%می داند. در هندوستان نسبت کم وزنی آنقدر زیاد است که پیشنهاد تغییر تعریف کم وزنی را از 2500 گرم به 2200گرم داده اند .نسبت کم وزنی در آمریکا در سال 1991، 1/7 درصد و در امارات متحده عربی شیوع آنرا 4/8درصد دانسته اند.بنابراین بر اساس آمار فوق نسبت کم وزنی در شهر تهران مشابه کشورهای پیشرفته میباشد ودر مقایسه با دیگر کشورهای در حال توسعه پایین تر میباشد .همچنین بیانگر آنست که این نسبت در مقایسه با سالیان گذشته تا حدود زیادی کاهش یافته است.
همچنین در جدول شماره یک نشان داده شده که نوزادان بیشتراز 4000 گرم 6/2درصد کل نوزادان هستند.
به طور کلی میزان مرگ ومیر نوزادان با افزایش وزن نوزادان تا میزان 3000گرم کاهش می یابد اما بعد از آن بر میزان مرگ نوزادان افزوده میشود. اینگونه نوزادان بزرگتر از اندازه اغلب در زمان مناسب یعنی ترم به دنیا می آیند .اما نوزادان پره ترمی که با وزن بیشتر از سن حاملگی خود به دنیا آمده اند بیشتر از نوزادانی که همان وزن را داشته اما وزن آنها مناسب برای سن ایشان است دچار تلفات میشوند .نوزادان درشت جثه دچار عوارض زایمان بیشتری هم خواهند شد مانند صدمه به شبکه اعصاب گردنی وبازویی ،آسیب عصب فرنیک وفلج دیافراگم، شکستگی ترقوه، سفالو هماتوم ، هماتوم ساب دورال ،اکیموز سر و صورت وآنومالیهای مادرزادی به خصوص قلبی در آنها نسبت به نوز ادان طبیعی بیشتر است. امکان بروز اختلالات هوش و یادگیری آتی اینگونه نوزادان از نوزادان طبیعی بیشتر است لذا نوزادان در معرض خطر فقط نوزادان کم وزن نیستند بلکه نوزادان بزرگتر از 4000گرم رانیز باید به آنان افزود یعنی در واقع میتوان گفت که در این مطالعه 8/5%+6/2%=4/7%نوزادان درمعرض خطر و بقیه طبیعی هستند. در مطالعه ای که توسط دکتر باطبی در سال 1375-76انجام شده است این رقم 7/9%بوده است. بنابراین خوشبختانه این نسبت در طی این سالها کاهش یافته است.

-نتایج مرتبط با دومین هدف توصیفی:تعیین میانگین و توزیع نسبی رتبه حاملگی( مندرج در جدول شماره 2)
بیشترین رتبه حاملگی مربوط به حاملگی اول است (47%).با افزایش رتبه نسبت افراد حامله کاهش می یابد به طوریکه رتبه چهارم حامگی شامل 3/6% افراد است وآنهایی که بین9-5با ر حامله شده اند،2/3% کل جمعیت را تشکیل میدهند(رتبه چهارم وبالاتر9.5%) .در مطالعه افتخار که سا ل 1367 در جمعیت مشابه صورت گرفته است نسبت حاملگی اول ، 8/21% وحاملگی چهارم وبالاتر ،1/37%است ویا در مطالعه دیگری که در سال 1376-1375 توسط دکتر باطبی انجام شده و نسبتا جدیدتر از مطالعه قبلی است ، نسبت حاملگی اول را1/ 36% وحاملگی چهارم را 5/9% بدست آورده است . این مطلب مبین نکته ظریف و مهمی است که ناشی از تغییرات گسترده و عمیق اجتماعی اقتصادی و فرهنگی دهه اخیر است .تامین نیازهای متنوع و پردامنه کودکان و نوجوانان نسل جدید از یکسو و مشکلات اجتماعی اقتصادی عدیده از سوی دیگر سبب گردیده که والدین بویژه زوجهای جوان تمایل به داشتن یک یا حد اقل دو فرزند داشته باشند. برای پی بردن به عمق تغییرات حاصله در دهه اخیر کافیست به مقایسه فراوانی رتبه بارداری در مطالعه حاضر و مطالعه ای که در سال های 67 و 76 انجام شده بپردازیم.در حالیکه فراوانی رتبه بارداری اول در مطالعه حاضر 47 درصد است. این نسبت در مطالعه سال 76، 36 درصد ودر مطالعه سال 67 تنها 21.8 درصد بوده است .از سوی دیگر در حالیکه رتبه بارداری 4 و بالاتر در مطالعه سال 67 ،37.1 درصد ودر مطالعه سال 76، 18.2ودر مطالعه حاضر به 9.5درصد تقلیل یافته است.واینها نشان میدهد میزان باروری کلی در جامعه رو به کاهش نهاده و رفتار باروری بهبود یافته است.
-نتایج مرتبط با سومین هدف توصیفی:تعیین نسبت جنسی در بدو تولد نوزادان( مندرج در جدول شماره 3)
نسبت جنسی در جمعیت تحت مطالعه 102میباشد یعنی در ازاء102پسر ،100دختر به دنیا آمده است.
-نتایج مرتبط با چهارمین هدف توصیفی:تعیین نسبت اشتغال مادرانبه تفکیک منطقه( مندرج در جدول شماره 4)
نسبت زنان کارمند در شمال شهر نسبت به جنوب بیشتر است و در کل شهر اکثریت قریب به اتفاق مادران مورد مطالعه خانه دار هستند.وتنها 2.9درصد آنان شاغلند .این مطلب نشان میدهد به رغم دسترسی زنان به مدارک تحصیلی بالاتر فرصتهای شغلی کمتری در اختیار دارند. البته بدیهی است این نسبتها مربوط به وضعیت اشتغال زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش شهید بهشتی در تهران میباشد و نمای کلی ازوضعیت اشتغال زنان جامعه شهری نمیباشد.
-نتایج مرتبط با پنجمین هدف توصیفی:تعیین فراوانی نسبی نوع زایمان مادران به تفکیک منطقه( مندرج در جدول شماره 5)
عمل سزارین بیش از حد متعارف در کل بیمارستانها انجام میشود در حالیکه نسبت متوسط آن در دنیا 15% گزارش میشود .
مرگ مادران به علت سزارین در قرن نوزدهم حدود 85% موارد بود و عمل جراحی در آن موقع در شرایط خیلی غیر عادی وصرفا برای نجات جان مادر انجام میشد1932(eastman ). در اوایل قرن بیستم با بهبود روشها پیشرفت تکنیکهای استریل سازی و بیهوشی کاملا مطمئن و بدون خطر بستن عروق وشریانهای بزرگ رحم بابخیه ها و لیگاسیون ونیز به کارگیری روش شکاف سگمان تحتانی به علت عدم دسترسی عفونت به حفره صفاق که سبب کاهش پریتونیت بعد از سزارین شد1907frank) مرگ ومیر سزارین به سرعت کاهش یافت. مصرف آنتی بیوتیک و تزریق خون متعاقب سزارین در کاهش این میزان نقش مهمی داشت به طوری که در 1950میلادی گزارش شد که از 1000 مورد سزارین فقط یک مورد مرگ وجود داشت. از 1970 میلادی به بعد به دلیل کاهش عوارض سزارین این روش را به عنوان یک جانشین مناسب برای زایمان واژینال معرفی کردند .از طرفی پیدایش روشهای جدید وشناخت استرسهای حاد و مزمن جنین ازطریق سونو گرافی و پایش دائمی ضربانات قلب ونمونه گیری مکرر از خون پوست جمجمه جنین ضرورت انجام سزارین برای رفع استرس را یک امر مهم و قطعی جلوه داد ولی تا قبل از 1960 سزارین فقط در 5% موارد آنهم به دلیل مشکلات زایمانی مادر از قبیل جفت سرراهی، عدم مطابقت سر جنین با اندازه های لگن واختلال درتحریک عمل زایمان متعا قب مسمومیت حاملگی صورت میگرفت. بعد از دهه 1960 برای علل جنینی هم سزارین انجام شد به طوری که نسبت زایمان با سزارین نسبت به کل زایمانها به 20 تا 25%رسید در حال حاضر اگر چه سزارین از نظر یک روش جراحی بی خطر و سالم باید مورد بازبینی و توجه قرار گیرد اما باید اذعان داشت که خطر بروز عوارض و مرگ ناشی از سزارین نسبت به زایمان واژینال خیلی بیشتر است .(ادوارد و گلد رز 1977) گزارش دادند در فاصله 10 سال یعنی1975 -1965در ناحیه ودایلند تمامی زایمانها و نتایج آن بررسی شده ومشخص شد که مرگ ناشی از سزارین 26 برابر زایمان واژینال بوده است لذا با توجه به گزارش فوق و سایر گزارشهای مشابه، سزارین به عنوان یک روش سالم و بیخطرنباید جانشین زایمان واژینال گردد مگر ضرورت واقعی مادری و جنینی آن را ایجاب نماید.
-نتایج مرتبط با ششمین هدف توصیفی:تعیین نسبت فصول زایمان مادران به تفکیک منطقه( مندرج در جدول شماره 6)
تعدادزایمانها در فصول بهار و تابستان بیشتر بوده است که با توجه به ماههای قمری و اعتقادات مذهبی در کشور ما معمولا اقدام برای بچه دار شدن در بعضی ماهها صورت نمیگیرد از جمله ماههای محرم و صفر که نتایج این جدول این نظر را تایید میکند.
نتایج مرتبط باهفتمین هدف توصیفی:تعیین فراوانی نسبی فاصله بین دو بارداری متوالی مادران به تفکیک منطقه( مندرج درجدول شماره 7)
فاصله گذاری مناسب بین دو بارداری یکی از مهمترین رفتارهای باروری است.این جدول نشان میدهد بارداری فعلی 21.1درصد مادران کمتر از 2سال، 23.3 درصد بین 4-3سال و 25.5درصد آنان 5-6سال،7.3درصد 6-7سال و 22.8 درصد بیش از 7 سال با بارداری قبلی فاصله داشته اند. همانطور که می دانیم حداقل فاصله 3 سال بین دو بارداری متوالی مناسب تلقی میشود.بر این اساس 21.1 درصد مادران فاصله گذاری مناسبی با بارداری قبلی خود نداشته اند.
مراجعه مادران باردار برای مراقبتهای بارداری از رفتارهای مهم باروری است .مراجعات منظم و برنامه ریزی شده مادران برای انجام معاینات و مراقبتهای حین بارداری از یکسو مبین عملکرد و آگاهی مناسب مادران در مورد فرآیند بارداری است واز سوی دیگر نقش غیر قابل انکاری بر پیامدهای بارداری دارد.
نتایج مرتبط با هشتمین هدف توصیفی:تعیین نسبت اولین مراجعه مادران برای دریافت مراقبتهای دوران بارداری به تفکیک منطقه( مندرج در جدول شماره 8)
بر این اساس بیشترین نسبت مادران یعنی 68.1درصد در سه ماهه اول بارداری برای اولین بار مراجعه نموده اند.30.2درصد در سه ماهه دوم و1.7درصد در سه ماهه سوم مراجعه اول را انجام داده اند .
نتایج مرتبط با نهمین هدف توصیفی:تعیین نسبت فراوانی دفعات مراقبت مادران در بارداری به تفکیک منطقه( مندرج در جدول شماره 9) دراین جدول توزیع فراوانی دفعات مراقبت مادران در گروه های کمتر از سه بار ،3-5بار ،6-8 بار وبیش از 9 بار ( تعداد استاندارد )مراقبت شدهاند و بقیه مادران یعنی 85.2 درصد مادران کمتر از حد استاندارد مراقبت شده اند.همچنین در مقایسه مناطق دیده میشود که در منطقه جنوب تنها 10.2درصد مادران بیش از 9 بار مراجعه کرده اند که در مقایسه با شمال شهر (20درصد)بسیار کمتر است واین مطلب لزوم آموزش و ارتقاءسطح آگاهی مادران دراین خصوص را نشان می دهد.
نتایج مرتبط با دهمین هدف توصیفی:تعیین میانگین وتوزیع فراوانی نسبی رتبه حاملگی مادران به تفکیک منطقه(مندرج در جدول شماره10)
بیشترین نسبت یعنی 47%مربوط به حاملگی اول مادران است و 43.5 درصد مادران 2-3 بار حاملگی ،6.3%چهار بار حاملگی و3.2 درصد مادران 5-9 بار حاملگی را تجربه کرده اند .
نتایج مرتبط با یازدهمین هدف توصیفی:تعیین فراوانی نسبی سن مادران در حاملگی اخیربه تفکیک منطقه( مندرج در جدول شماره 11)
در زمان حاملگی اخیر 1.2 درصد مادران در گروه سنی زیر 18 سال ،93.3 درصد در گروه سنی 18-34 سال و 5.5 درصد در گروه سنی 35 سال و بالا تر هستند.
با توجه به اینکه فاصله سنی بدون خطر برای حاملگی همان گروه سنی 18-34 سال است 6.7%مادران در طیف سنی پر خطر حامله میشوند که لزوم آموزش وارتقاءسطح آگاهی مادران را می طلبد.
نتایج مرتبط با دوازدهمین هدف توصیفی:تعیین فراوانی نسبی سطح سواد مادران به تفکیک منطقه( مندرج در جدول شماره 12)
همانطوریکه در شرح جدول توضیح داده شد در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی نسبت افراد دارای تحصیلات دیپلم و عالی 8/43%است و از نسبت زنان بیسواد بیشتر است که بسیار امیدوار کننده است نسبت بیسوادی در زنان شهر ی کشور 3/18%است که از نسبت بیسوادی زنان مورد مطالعه بیشتر است و علت آن دو عامل واضح و آشکار است اولا نسبت زنان بیسواد جمعیت شهری کشور خواه ناخواه رقم بیشتری از رقم بیسوادی زنان شهر تهران است و ثانیا جمعیت مورد مطالعه معرف ویا حتی نمونه ای از جمعیت زنان شهری تهران نیست زیرا جمعیت مورد مطالعه فقط شامل زنان باردار 15-45 ساله مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه شهید بهشتی میباشد و شامل زنان بارداری که به این مراکز مراجعه ننمود ه اند ویا دختران 7-15 ساله و زنان 45 سال به بالا نمیشود در صورتی که جمعیت بیسواد به علت عامل سن در جمعیت 45 ساله به بالا بیشتر است ،لذا تفاوت دو شاخص فوق از موارد بالا سرچشمه میگیرد .
مقایسه سطح سواد زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه شهید بهشتی شهر تهران و زنان شهری در سال 1353 نشان میدهد نسبت افراد بیسواد در زنان شهری در سال 1353‚ 34/40%و در این مطالعه که مربوط به سال 1383 میباشد 8/5%است. در مطالعه دیگری که در سال 1375-76 صورت گرفته این نسبت 8/13% بوده است. باتوجه به این موارد این وضعیت نشانه بهبود وضعیت سواد در کشور است در سال 1353 نسبت افراد دارای تحصیلات دیپلمه و دانشگاهی 85/7%و در مطالعه مربوط به سال 1376، 2/17% و در مطالعه حاضر 43.9 میباشد که این هم نشانه افزایش تعداد افراد دارای تحصیلات عا لی در سطح زنان شهری میباشد .
نتایج مرتبط با سیزدهمین هدف توصیفی:تعیین میانگین و فراوانی نسبی سن اولین ازدواج مادران به تفکیک منطقه( مندرج درجدول شماره 13)
میانگین سن نخستین ازدواج درکل 19.9ودر شمال شهر 20.4ودر جنوب شهر 19.4 سال است . میانگین سن نخستین ازدواج در سال 1353 که توسط پژوهشگران دانشکده بهداشت تهران (مرحوم نهاپتیان و خزانه )انجام شد برای زنان شهری ازدواج کرده 16.44سال در شهر و 16.56 سال در روستا بوده است . به نظر میرسد که با پیشرفت اقتصادی و فرهنگی و افزایش سواد زنان و شاغل شدن آنان به کارهای مختلف و پیچیده تر شدن شرایط ازدواج در جامعه سن ازدواج افزایش یابد و این موضوع در کاهش تعداد زاد و ولد و نهایتا کاهش رشد جمعیت تاثیر به سزایی دارد.
نتایج مرتبط با چهاردهمین هدف توصیفی:تعیین میانگین تعداد حاملگی بر حسب سطح سواد مادران در کل جمعیت مورد مطالعه( مندرج در جدول شماره 14)
میانگین تعداد حاملگی با افزایش سطح سواد کاهش می یابد . هدف در اینجا نشان دادن اثر سواد در میزان باروری است .یعنی سطح سواد با میانگین تعداد حاملگی ارتباط معکوس دارد و با افزایش سطح سواد از تعداد حاملگیها کاسته میشود.
2-نتایج مربوط به جداول شماره 28-15که مرتبط با اهداف تحلیلی تحقیق میباشد، به همراه نتایج آزمون فرضیات به شرح ذیل می باشد:
نتایج مرتبط با اولین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با سطح سواد مادران( مندرج در جدول شماره 15)
یکی از متغیرهای مهم که روی وزن نوزاد اثر میگذارد سطح تحصیلات مادر است .در بسیاری از مطالعات مشاهده شده که با بهبود وضعیت مالی و افزایش سطح سواد رفتار باروری به طور کلی تغییر نموده و برنامه های تنظیم خانواده گسترش می یابد.
در این مطالعه سطح سواد در دو گروه دیپلم وبالاتر و زیر دیپلم مقایسه شده است و آزمون کای باP =0.001 نشان دهنده آنست که با افزایش سطح سواد مادر ،کم وزنی هنگام تولدنوزاد بیشتر دیده میشود.
مطالعه افتخار و آذردگان در سال67 این فرضیه را تایید کرده است اما در مطالعه بنیادیان در شهرکرد که در سال 75- 76 بر روی 400 نفرانجام شده است ارتباط معنی داری بین سواد مادران ووزن تولد پیدا نکرده است.
نتایج مرتبط با دومین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با جنسیت نوزادان
( مندرج در جدول شماره 16)
با توجه به اینکه اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی دار است P =0. 01 میتوان گفت جنسیت نوزاد در بروز کم وزنی نقش داشته است.نسبت کم وزنی در پسران 5.08درصد ودر دختران بیشتر یعنی 7.95درصد میباشد.
در یک بررسی بنیادیان در بیمارستان هاجر شهرکرد گزارش کرد که در مطالعه نوزادانی که کمتر از 2500گرم وزن داشند 5/ 46 درصد دخترو 53.5 درصد پسر بوده است. در مطالعه رحیم استوار در سال 1374 که در شهر یاسوج انجام شده است بین جنس نوزاد و کم وزنی هنگام تولد رابطه معنی داری وجود دارد.
البته به غیر از جنسیت ،مسئله ارث و فاکتورهای ژنتیکی در بروز کم وزنی موثر است که نمونه آن افتراق فرزندان اسب و الاغ در مطالعه (والتون و هامود)و نیز مطالعه (oversted) در مورد سابقه کم وزنی موقع تولد مادرانی که فرزندان کم وزن به دنیا آوردند که در کلیات شرح آن به طور کامل آورده شده است.

نتایج مرتبط باسومین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با فاصله از بارداری قبلی( مندرج در جدول شماره 17)
نتایج این جدول نشان می دهد که بین فاصله بین دو بارداری با وزن هنگام تولد ارتباط معنا دار آماری وجود ندارد.
نتایج مرتبط با چهارمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با دفعات مراقبت مادران طی بارداری ( مندرج در جدول شماره 18)
مراجعه منظم وکافی برای انجام مراقبتهای حین بارداری تاثیر قابل ملاحظه ای بر نتیجه بارداری دارد .هر چند کیفیت خدمات ارائه شده در این نوع مراقبتها از اهمیت غیر قابل انکاری برخوردار است ،در این مطالعه که بررسی کیفیت خدمات میسر نبود ،صرفا دفعات مراجعه مادران باردار برای دریافت مراقبتهای حین بارداری بررسی شد. ارتباط دفعات مراجعه در دو رتبه 2-0 بار و بیشتر از دو بار مراجعه با وزن تولد سنجیده شد وبا p= 0.00 نشان میدهد که با بروز کم وزنی رابطه معنی داری دارد.
نتایج مرتبط با پنجمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با رتبه بارداری مادران( مندرج در جدول شماره 19)

بر اساس اطلاعات جدول و آزمون آماری کای دو در این مطالعه بین رتبه بارداری مادران و وزن هنگام تولد نوزاد ارتباط معنادار آماری وجود ندارد.
نتایج مرتبط با ششمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با سن فعلی مادران
( مندرج در جدول شماره 20)
این جدول نسبت نوزادان کم وزن و طبیعی رابر حسب سن فعلی مادران در سه گروه 35-18سال وزیر 18 وبالای 35 سال (گروههای در معرض خطر)نشان میدهد. طبق یافته های این جدول نسبت بروز کم وزنی در مادران زیر 18سال درصد و در مادران 18-35 سال و در مادران بالای 35 سال است .اختلاف این گروهها در بروز کم وزنی بی معنی است .
در مطالعات سال 67 توسط افتخار و آزردگان نتایج دیگری بدست آمده است در مطالعه مذکور نسبت کم وزنی در گروههای سنی زیر 18 سال ,18-29سال و 30سال به بالاتر مقایسه شده است .وبا p کمتر از 0.00001این اختلاف معنی دار شده است .نسبت کم وزنی در گروه مادران زیر 18 سال ,7.5درصد و در گروه مادران 20-24 سال 4.7درصد و 25-29 سال 3درصد و در گروه مادران بیش از 29 سال مجددا افزایش یافته وبه 3.2درصد رسیده است. کمترین درصد کم وزنی مربوط به گروه مادران 25-29 ساله است که 3درصد است.
نتایج مرتبط با هفتمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با بیماری مزمن مادر
( مندرج در جدول شماره 21)

براساس اطلاعات این جدول وجود بیماری مزمن در سابقه مادران از عوامل خطر زای مهم در بروز کم وزنی در موقع تولد است (بیماریهایی مانند دیابت صرع فشارخون و پیلونفریت و بیماریهای عفونی سیستمیک)
در این بررسی از مادران دارای نوزاد کم وزن و از مادران دارای نوزاد با وزن طبیعی به یکی از انواع بیماریهای مزمن مبتلا بوده اندو نتیجه تست آماری مربع کای با P 0.000 معنی دار است.

در مطالعه افتخار و آذردگان در سال 67 نیز سابقه بیماری مزمن در دو گروه وزنی سنجیده شد و 12%بیماری مزمن داشتند.
در مطالعه بنیادیان 5/1% مادران دردر کروه با وزن کم و 8/2 درصد مادران در گروه با وزن طبیعی دچار بیماری مزمن بوده اند اما اختلافی بین دو گروه مشاهده نشد. بر عکس در مطالعه خیر خواه در شهرستان محلات 8/24%مادران دارای نوزاد کم وزن به بیماری مزمن مبتلا بوده اند (درصد بالایی است)در صورتیکه این نسبت در گروه با وزن طبیعی 5/4درصد بوده است لذا ارتباط معنی دار بالایی بین بیماری مزمن وبروز کم وزنی تولد وجود داشته است.
نتایج مرتبط با هشتمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با وجود سابقه زایمان زودرس درمادر( مندرج در جدول شماره 22)

دراین جدول وجود سابقه زایمان نارس در زنان که یکی از عوامل مهم در بروز کم وزنی و نارسی موقع تولد است نمایش داده شده است.با بررسی این متغیر در این جدول و P 0.00 اختلاف معنی داری بین دو گروه وزنی نوزادان از نظر وجود سابقه زایمان نارس وجود دارد.در مطالعه سال 76ودر مطالعه سال 67، 8درصد مادران دارای نوزاد با وزن طبیعی و و 14 درصد مادران دارای نوزاد کم وزن سابقه زایمان زیر 9 ماه داشته اند. در مطالعه بنیادیان در شهر کرد متغیر فوق بین دو گروه اختلاف معنی داری نداشته وحتی زایمان زیر 9 ماه درمادران دارای نزاد با وزن طبیعی بیشتر بوده است.
نتایج مرتبط با نهمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با سابقه فامیلی والدین( مندرج در جدول شماره 23)

ارتباط معنادار آماری بین سابقه فامیلی والدین و وزن هنگام تولد مشاهده نگردید.
نتایج مرتبط با دهمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با طول دوره حاملگی
( مندرج در جدول شماره 24)
با انجام تست آماری کای دو ارتباط معنادار آماری بین طول دوره حاملگی مادر و وزن هنگام تولد مشاهده گردید.یعنی باکاهش طول دوره حاملگی به از نه ماه ،کم وزنی نوزاد هنگام تولدافزایش می یابد.
نتایج مرتبط با یازدهمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با دوقلوزایی مادر( مندرج در جدول شماره 25)

با انجام تست آماری کای دو ارتباط معنادار آماری بین دوقلوزایی مادر و وزن هنگام تولد مشاهده گردید.یعنی در صورت حاملگی دوقلویی ،احتمال کم وزنی نوزاد هنگام تولدافزایش می یابد.
نتایج مرتبط با دوازدهمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با وضعیت اشتغال مادر( مندرج در جدول شماره 26)

ارتباط معنادار آماری بین وضعیت اشتغال مادر و وزن هنگام تولد مشاهده نگردید.البته قابل ذکر است مادران شاغل در این مطالعه نسبت بسیار کوچکی از مادران تحت مطالعه را تشکیل میدادند.
نتایج مرتبط با سیزدهمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین کم وزنی هنگام تولد با سن مادر هنگام اولین ازدواج( مندرج در جدول شماره 27)

با توجه به نتایج جدول ،غالب مادران دارای تحصیلات زیر دیپلم (82.7%)،در سنین زیر 18 سال اولین ازدواج خود را تجربه کرده اند در صورتیکه در گروه دیپلم به بالا این نسبت تنها 17.3 درصد است .
نتایج مرتبط با چهاردهمین هدف تحلیلی:تعیین ارتباط بین سطح تحصیلات با نوع زایمان
( مندرج در جدول شماره 28)

این جدول افزایش نسبت سزارین به سایر انواع زایمانها را در در زنان دیپلمه و بالاتر نشان میدهد . علت این اختلاف دو عامل میتواند باشد اولا انتخاب نوع زایمان توسط این گروه از مادران و نیز وجود ارتباط مالی بین پزشک و بیمار و در بعضی موارد تشویق پزشک معالج برای انجام سزارین در بروز این دو گانگی موثر است. لازم به ذکر است نسبت سزارین در غالب بیمارستانها بسیار بالا و غیر متعارف است و احتمالا به همان نسبت عوارض ناشی از سزارین غیر لازم در مادران و نوزادان آنها میبایدروشن گردد.

پیشنهادات:
با توجه به کلیه عواملی که ذکر آن رفت چند پیشنهاد علمی مطرح می گردد:
1-به وضعیت سواد مادران به عنوان یک استراتژی چند منظوره توجه گردد.افزایش سواد مادران تاثیر غیر مستقیم در اصلاح رفتار باروری زنان دارد زیرا مادرانی که از سواد متوسط برخوردار میباشند از نظر آموزش پذیری در وضعیت بهتری هستندواین کمک میکند که در دوران بارداری به مراقبت بیشتر و سریعتر اهمیت بدهندو چنانچه دچار بیماری هستند برای کنترل یا درمان آن همکاری بیشتری داشته باشند.آموزشهای مربوط به تغذیه وپذیرش رفتار باروری را بهتر درک نمایندوبه آن اهتمام ورزند.
2- به مراقبتهای مرتب دوران بارداری اهمیت داده شود که این خود در گرو تبلیغ ،آموزش از طریق رسانه های گروهی و گسترش سیستم ارائه خدمات بهداشتی درهمه نقاط کشور است.
3-آموزش همگانی از طریق رسانه های عمومی وآمموزش چهره به چهره در مرکز ارائه خدمات در مورد رفتار باروری
4-توجه به بیماریهای مزمن مادر نظیر افزایش فشار خون و بیماریهای دوران حاملگی و کنترل و درمان به موقع آنها
5- تاکید بر داشتن بارداری در سنین مناسب به خاانواده ها چرا که بارداریهایی که در سنین زیر 20 سال و بالای 35سال اتفاق می افتد احتمال تولد نوزاد کم وزن را افزایش می دهد.البته با مقایسه نسبتها ی مربوط به مطالعه حاضر با مطالعات قبلی دیدیم که نسبت زنان حامله زیر 18 سال وبالای 35 سال درمطالعه اخیر کاهش یافته است .این پدیده ناشی از پیشرفت و توسعه فرهنگی ،اقتصادی و اجتماعی جامعه است که امری محتمل بوده است .این روند خواه نا خواه درسالهای آتی سیر خود را طی خواهد نمود.کاهش ،افزایش ویا حتی عقبگرد سیر توسعه جامعه به طور انحصاری در اختیار کارشناسان علوم جمعیتی و یا به داشتی نیست ،اما عامل تسریع کننده آن در دست آنان است وآن عامل سرعت بخش آموزشهای وسیع و هماهنگ بهداشتی وآگاهیهای اجتماعی در سطح جامعه است که باید با ظرافتی موشکافانه از همه شگردهای آموزشی و تبلیغاتی در جهت گسترش آن سود جست و در این میان بهترین وسیله رسانه ای استفاده از طیف فراگیر رادیو و تلویزیون است.
6-همانطوریکه در متن پژوهش آمده است فاصله میانگین سن ازدواج و حاملگی در همه مطالعات ایرانی انجام شده در طول چند سال گذشته تغییر محسوسی ننموده است و علت آن بافت فرهنگی اعتقادی جامعه است.که به این زودیها دیدگاه جمعیت نسبت به حاملگی زودرس بعد از ازدواج تغییری نخواهد نمود و نمیشود از قشر زنان جامعه حتی در سطوح بالای آن به علت عدم هموژنی فرهنگی در خانواده و برقراری مرد سالاری که انعکاسی از باورهای مذهبی و اجتماعی جامعه است انتظار زیادی داشت در اینجا بهترین راه کاهش صدمات حاملگی بر روی جنین در شرایط حاضر افزایش میانگین سن ازدواج است .البته با توجه به شرایط عینی جامعه واشتغال روز افزون زنان به تحصیلات دانشگاهی و پذیرش مشاغل مختلف در جامعه و افزایش سهم زنان در امور اجتماعی خواه نا خواه در سالهای آینده تاثیر عمدهای بر روی تصمیم گیری زمان مناسب ازدواج خواهد داشت.
7-تاکید بر فاصله گذاری مناسب بین بارداریها یعنی حداقل دو سال و ترجیحا بیشتر از آن
8- ارتقاءکیفیت مراقبتهای دوران بارداری

خلاصه :
این مطالعه برای بررسی ارتباط ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی مادران و نوزادان در شهر تهران ودر مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام شده است. بدین منظور موالید سال 1383 در مراکز استخراج شده و اطلاعات مربوط به آنها با استفاده از جدول طراحی شده جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق پرونده های خانوار موجود در مراکز بهداشتی درمانی ،استخراج گردیده است . مراکز تحت پوشش دانشگاه شهید بهشتی در نقاط مختلف شهر تهران (اعم از شمال و جنوب شهر )واقع هستند و بدین لحاظ به نظر میرسید پایگاه اجتماعی واقتصادی مادران مراجعه کننده با هم تفاوت کلی داشته باشد .گرچه پس از استحصال اطلاعات مشخص شد که صرف وجود یک مرکز در شمال شهر ویا اقامت مادران مراجعه کننده در شمال شهر نمی تواند دلیلی بر مطلوبیت وضعیت اجتماعی اقتصادی افراد باشد و به نظر میرسد اکثر مادران ساکن منطق شمال شهر تهران که برای مراقبتهای دوران بارداری به مراکز بهداشتی درمانی مراجعه میکنند از وضعیت اجتماعی اقتصادی متوسط ویا پایینی برخوردار بوده و شغل شوهران آنها اکثرا مشاغلی شامل سرایدار ،
بوده است و مادران ساکن شمال شهر که از تمکن مالی بالاتری بالاتری برخوردارند برای مراقبت به مراکز خصوصی و مطب پزشکان مراجعه می کنند .
این بررسی از نوع تحلیل ثانوی است و انتخاب نمونه بر اساس فرمول کوکران بوده است .برای انجام این تحقیق اطلاعات مربوط به 347 مادری که در سال 1383 نوزاد جدیدی به دنیا آورده اند جمع آوری شد .ودر مجموع اطلاعات مفید و جامعی از جمعیت مورد مطالعه بدست آمده است که با بررسی ارتباطات و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری spss , وبهره گیری از آزمونهای آماری نظیر مربع کای ویا آزمون t بدست آمده ،نتایجی به شرح ذیل منتج گردید:
1-حداقل سن مادران 16 سال و حداکثر سن 44سال و میانگین سن فعلی مادران در شمال شهر26.6 ،در جنوب شهر25.4 سال ودر کل 26سال است. حداقل سن اولین ازدواج مادران 12 سال و حداکثر 32 سالگی بوده است.میانگین سن اولین ازدواج در شمال شهر 20.4ودر جنوب شهر 19.4 ودر کل 19.9 حداقل سن فعلی شوهران 20 سال و حداکثر 52 سال ومیانگین سن فعلی شوهران در شمال شهر 32.3 سال و در جنوب شهر 30.6ودر کل 31.4سال است .میانگین سن اولین حاملگی در شمال شهر 22.3 ،در جنوب شهر21.2 و در کل 21.7 سال بوده است. حداقل فاصله سنی زن و شهر صفر (همسن)و حداکثر 19 سال مربوط به سه نفر از کل جمعیت (0.3%)بوده است.میانگین فاصله سنی زن و شوهر در شمال شهر 5.5 ،در جنوب شهر 5.3 سال ودر کل 5.4 است.
2-مادران زیر 18 سال 1.2%،مادران زیر 20سال8.9%،مادران بالای 35 سال 4.9%و مادران بالای 40سال 0.6%کل جمعیت هستند .
3-نسبت نوزادان کم وزن در این مطالعه 5.8%بوده است و همچنین 2.6%نوزادان پروزن هستند یعنی در مجموع 8.4%نوزادان مورد مطالعه در معرض خطر میباشند.
4-میانگین وزن نوزادان دختر 3114 گرم و نوزادان پسر ،3283 گرم بوده است و اختلاف میانگین وزن پسر و دختر 169 گرم میباشد.
5-نسبت رتبه حاملگی اول به کل حاملگیها در مطالعه حاضر 47%،در مطالع سال 75،36.1%در مطالعه سال 67، 21.6%و در مطالعه سال 1353مربوط به دانشکده بهداشت دانشگاه تهران 14.8%بوده و این موضوع نشانه کاهش میزان حاملگیهای با رتبه بالا در جمعیت است .
6-درصد سزارین انجام شده 41.8%است در صورتیکه معیار بین المللی آن 15% است.
7-میزان بیسوادی در زنان مورد مطالعه 5.78%است.
8-میانگین تعداد حاملگی با افزایش سطح سواد کاهش می یابد .درزنان بیسواد میانگین تعداد حاملگی 2.58 و در زنان دیپلمه و بالاتر 1.58میباشد.
9-جنسیت نوزادان با وزن هنگام تولد ارتباط دارد به طوریکه کم وزنی هنگام تولد در پسران بیشتر دیده میشود.
10-متغیرهای مربوط به مادر که دراین مطالعه با وزن هنگام تولد (متغیر مربوط به نوزاد) رابطه معنی داری داشته اند عبارتند از :سطح سواد مادر ،دفعات مراقبتهای دوران بارداری،بیماری مزمن مادر ،سابقه داشتن نوزاد کم وزن،دوقلوزایی ،طول دوره حاملگی
11 – متغیرهای مربوط به مادر که دراین مطالعه با وزن هنگام تولد (متغیر مربوط به نوزاد) رابطه معنی داری نشان نداد عبارتند از:سن فعلی مادر ،فاصله دو حاملگی،شغل مادر ،سابقه فامیلی والدین،

منابع
منابع فارسی
کتب:
1. پارسای سوسن ، عزالدین زنجانی ناهید ، سعدوندیان سوسن ، ترجمه کتاب شیرخواران براساس اصول فیزیولوژیکی ، سازمان بهداشت جهانی سال 1989.
2. ."تکنولوژی مناسب برای زایمان".ترجمه فیروزه برومند .بهداشت جهان . بهار1365
3. گرانت ،جیمز،پی " وضعیت جهانی کودکان 1984 ."ترجمه دکتر غلامعلی غفاری.انتشارات دفتر آموزش بهداشت .چاپ اول.سال 1364
4. مولی ،دیوید،وودلند،مارگارت " چگونگی رشد و نمو کودکان در کشورهای در حال توسعه "ترجمه دکتر محمدعلی برزگروآذردخت سعیدی.انتشارات تلاش .چاپ اول.سال 1362
5. وزارت برنامه و بودجه،مرکز آمار ایران. " گزیده نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن،سال 1365،کل کشور"مرکز آمار ایران ،سال 1367
6. هارلی ،راجر. " فقر و کم هوشی و رابطه آنها".ترجمه دکتر نصرت الله پور افکاری. انتشارات ذوقی تابستان 1362

مقالات:
7. آذرگشسب،اذن الله " نگاهی به برخی از معیارهای سلامت تا سال 2000در ایران ".بهداشت جهان .سال پنجم.شماره دوم
8. افتخار دکتر حسن ، آزردگان دکتر فیروز ، مقایسه مرگ نوزادان کم وزن و طبیعی در هفته اول و چهارم زندگی ، بهداشت ایران ، شماره 4-1 ، سال هجدهم ، 1368.
9. افتخار ، حسن ؛ آزردگان ، فیروز. " بررسی توزیع وزن و کم وزنی نوزادان در بدو تولد " ، مجله دانشکده پزشکی تهران ، بهمن و اسفند 1368 ، صفحه 27.
10. افتخار دکتر حسن ، راههای پیشگیری از تولد نوزادان کم وزن ، طب اجتماعی اطفال 1 ، سال 1369 ، ص 190.
11. افتخار ، حسن ؛ آزردگان ، فیروز. " مقایسه سواد و موقعیت اجتماعی و اقتصادی و رفتار باروری مادران نوزادان کم وزن و طبیعی ". مجله بهداشت ایران ، سال نوزدهم ، شماره 4-1 ، 1369 ، صفحات 28-22.
12. افتخار ، حسن ؛ آزردگان ، فیروز . " نوزادان کم وزن و رابطه آن با سن مادر و رتبه حاملگی ". مجله دارو و درمان ، شماره مسلسل 106 ، آبان 1371 ، سال نهم ، صفحات 14-10.
13. بیلان دکتر نعمت ، بررسی میزان وقوع LBW و ارتباط آن با سن مادر و رتبه حاملگی در بیمارستان زنان و مامایی تبریز ، مجله نبض ، شماره ششم ، سال سوم ، اسفند 1372.
14. بهرامی دکتر منصور ، علل عمده بیماریها و مرگ و میر کودکان در ایران ، طب اجتماعی اطفال 1 ، سال 1369 ، ص7.
15. خلاصه مقالات اولین کنگره تغذیه ایران – تهران – آذر 1369

16. خلاصه مقالات دومین کنگره تغذیه ایران – تبریز – سال 1371

17. خلاصه مقالات سومین کنگره تغذیه ایران – اصفهان – اسفند 1373

18. خلاصه مقالات سمینار سالیانه طب جغرافیایی ( طب نوزادان ) – شیراز – فروردین 1371

19. خلاصه مقالات سمینار دانشجویی تغذیه – تبریز – سال 1375
20. فلاحیان دکتر معصومه ، محمد دکتر کاظم ، قندی دکتر علی ، آمار مرگ و میر نوزادان نارس در دو بیمارستان آموزشی تهران – مجله علمی نظام پزشکی ، دوره یازدهم شماره 4 سال 1371.
21. مجلسی دکتر فرشته ، کمال دکتر شهین ، مرگ و میر نوزادان کم وزن و طبیعی در هفته اول و چهارم زندگی در سمنان ، مجله نبض ، شماره ششم ، سال سوم ، اسفند 1372.
22. ملک افضلی ، دکتر حسین ، بررسی شاخصهای تولد و مرگ در ایران ، مجله دارو و درمان ، شماره 74 ، سال هفتم ،اسفند 1368.
23. مجله بهداشت جهانی ژوئن 1981 . " تنظیم خانواده ." ترجمه مرتضوی میلانی انتشارات نشریه بهداشتی سازمان منطقه ای بهداری آذربایجان شرقی سال دوم ،شماره7
24. موندیگو،اکسل. " مردم چه فکر می کنند" ترجمه دکتر غلامعلی غفاری. بهداشت جهان سال سوم.شماره دوم.سال 1366

25. نهاپتیان ، وارتکس ؛ خزانه ، حبیب . " میزان های حیاتی ایران "، شماره 1992 ، انتشارات دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی ، سال 1356.

پایان نامه ها:

26. بنیادیان ، مجتبی . " بررسی علل شایع کم وزنی نوزادان در شهرستان شهرکرد 76 – 75 ." پایان نامه MPH.

27. تذهیبی ،مهدی. " بررسی قد و وزن نوزادان در هنگام تولد و تعیین برخی عوامل موثر در کم وزنی نوزادان ." پایان نامه کارشناسی ارشد مدرسی در رشته آمار حیاتی.دانشگاه تربیت مدرس .دانشگاه علوم پزشکی .1367
28. حسینی دکتر بهاءالدین ، بررسی علل کمبود وزن در شهرستان مهاباد در رابطه با مسائل اقتصادی اجتماعی مادران ، پایان نامه برای اخذ MPH ، سال 1374.

29. خیرخواه ، دکتر داود – بررسی میزان شیوع کم وزنی هنگام تولد و عوامل موثر بر آن در شهرستان محلات در سالهای 74-72 ، پایان نامه برای اخذ MPH ، سال 1376
30. رجایی ، صادق. " تعیین عوامل موثر بر بروز کم وزنی در بیمارستان نجمیه تهران .، سال 75 – 74 ". پایان نامه MPH.
31. ضیائیان غفاری،گیتی " بررسی سن ازدواج و سن شروع باروری با برخی از متغیر های اقتصادی اجتماعی تهران ". پایان نامه برای دریافت کارشناسی ارشد آمار زیستی.دانشگاه تهران .دانشکده بهداشت.سال1367
32. کمال دکتر شهین ، بررسی وزن نوزادان در ارتباط با مسائل اقتصادی ، اجتماعی مادران در شهرستان سمنان ، پایان نامه برای اخذ MPH ، سال 69-1368.
منابع لاتین :

33. Anderson ABM, Turnbulla AC; Relationship between Length of gestation and cervical dilatation and other factor during pregnancy Am. J. Obstet . Gynecol. 105:1207,1969.
34. Antonov AN; Children born during siege of Leningrad in 1942, J Pediatr. 30:250 , 1947.
35. Barros – H` Tavares – M , Rodrigues – T , Role of Prenatal care in Preterm birth and Low Birth Weight in Portugal , J – Public – Health – Med , 1996 Sep , 18(3) : 321 – 8
36. BEHRMAN – KLIEGMAN ARVIN , Nelson textbook of pediatrics 15th Edition . W.B Saunders 1996.
37. Bener – A , Abdulrazzaq – ym , Dawodu – A , J – Biosoc – Sci , 1996 Jul , 28(3) : 339 – 46
38. Bratton – Sl , Shoultz – DA , Williams – MA , Am – J – Perinatal 1996 Apr , 13(3) : 147 – 50
39. Brar, H.S. Rutherford, SP.: Classification of intrauterine growth retardation semin perinatal 11:2,1988.
40. Barcrofty , Kennedy LA:The distribution of blood between the fetus and placenta in sheep. J Physiol 95:173,1939.
41. Bakketeig LS, Hoffman HY, Epidemiology of preterm birth, Results from a longitudinal study of birth in Norway. In Elder MG. Handricks CH (ed); preterm labor. London, Butter Worth , 1981.
42. Barbieri MA, Silva AA, Bettiol H, Gomes UA. Risk factors for the increasing trend in low birth weight live births born by vaginal delivery, Brazil. Rev.Saude.Public.2000 Dec; 34(6):596-602.
43. Caldeyro – Barcia R:Fetal malnutrition : The role of maternal blood flow. Hosp. Pract. 197:43,1970.
44. Cetrulo CL, Freeman RF; Bioelectric evaluation in intrauterine growth retardation. Clin. Obstet . Gynecol. 20:979,1977.
45. Carson BS, Losey RW, Bowes WA Jr, Simmons MA, Combined Obstetric and pediatric approach to prevent meconium aspiration syndrome.Am . J. Obstet . Gynecol. 126:712,1976.
46. Chen.Y.;Environmental tobacco smoking low birth weight and hospitalization for respiratory disease . N Engl.J.Med.1994.Sep.22-331(12).753-9.
47. Dubowitz , LMS. Dubowitz , V., Goldberg CG. Clinical assessment of gestational age of the newborn infant , J Pediatr , 77;1,1970.
48. Dawes GS, The Placenta and fetal growth . Chicago , Year Book Medical Publishers , 1968.
49. D Er cole AJ. Goushee DB, Underwood LE: Somatomedin, C receptor ontogeny and level of prochne fetal and human cord serum. J Clin Endocrine 43:1069,1976.
50. Delgado – Rodriguez M, Perez – lglesias R, Gomez – Olmedo M, Bueno – Cavanillas A, Galvez – Vargas R. Risk factors for low birth weight : results from a case-control in southern Spain. AM. J. Phys. An thropol 1998 Apr; 105(4):419-24.

51. Fuentes – Afflick E,Lurie P.; low birth weight and latino ethnicity, Examination the epidemiologic paradox. Arch.Ped.Adolesc.Med.1997 Jul; 151(7) : 665-74.
52. Holt Ab. Cheek DB, Kerr GR; Prenatal hypothyroid and brain composition in primate. Nature ( London ) 243:413,1973.
53. Handbook FP, Harris RB, Carpenter RD et al; Sonographic estimation of fetal weight , Radiology 150:535,1984.
54. Holbrook RH Jr, Falcon RK Jr, Creasy RK, Evaluation of the weekly cervical examination in a preterm birth prevention program. Am . J. Perimat. 4:240,1987.
55. Illsley R, Thompson B, Social Characteristics identifying women at risk for premature delivery . Amsterdam, Associated Scientific Publishers,1976.
56. Kinacid – Smith P; Bacteriuria and Urinary infection in pregnancy . Clin. Obstet . Gynecol. 11:533,1968.
57. Kernek C, Osterud H, Anderson B; Pattern of Prematurity in Oregon. Northwest Med.65:639,1966.
58. Kogan MD; Relation of the control of prenatal care to the risk of low birth weight , Ped. 17:159,1991.
59. Lang – JM , Lieberman – E , Cohen – A , Epidemiology , 1996 Jul , 7(14) : 369 – 76
60. Lira – PI , ashworth – A , Morris – ss , J – Pediatr. 1996 Apr . 128(4) : 497 – 504
61. Lowe CR: Effect of mother`s Smoking habits on birth weight of their children . Br Med J. 2:673,1959.
62. Little RE:Moderate alcohol use during pregnancy and decreased infant birth weight . Am.J.Public Health 67:1154,1977.
63. Leoffler RE; Clinical fetal weight prediction J Obstet . Gynecol. Br Common 74:675,1976.
64. Murphy , P. ; The estimation of fetal maturity with retarded fetal growth . J Obstet. Gyneco. Br. Common , 76: 1070 , 1969.
65. Molteni RA, Stys SY, Battaglia FC, Relationship of fetal and placental weight in human beings, Fetal / Placental weight ratios at various gestational ages and birth weight distributions. J Report.Med. 21:327,1978.
66. Magyar DM,Marshall JR, Pituitary tumors and pregnancy . Am.J. Obstet . Gynecol. 32:739,1978.
67. Mc Keown T, Record R, Observation of fetal growth in multiple pregnancies in man. J Endocrinol. 8:286,1952.
68. Miller , KL.et al ; low birth weight , a preeclampsia in pregnancies complication by hyperthyroidism , Obstet . Gynecol. 1994.Dec.84(6).946-9.
69. Maruoka K, Yagi M, akazawa K, Kinukawa N, Ueda K, Nose V. Risk factors for low birth weight in Japanese infants. Acta Ped. 1998 Mar; 87(3):304-9.
70. Mondal B. Risk factors for low birth weight in Nepali infants. Indian J. Ped. 2000 Jul; 67(7):477-82.
71. Novy MJ, Peterson EN, Metcalfe J:Respiratory Charactristics of maternal and fetal blood hn cyanotic congenital heart disease . Am.J. Obstet . Gynecol. 100:821,1968.
72. Naeye RL. Organ abnormalities in human parabiotic syndrome. Am.J.Pathol 46:892,1965.
73. Niswande KC. Obstetric factors related to prematurity in Baltimore, Urban and Schwarzonburg, 1977.
74. Orr – St , James – SA , Miller CA , Baracat – B . Psychosocial stressors and Low Birth Weight in an urban population , Am – J – Prev – med 1996 Nov – Dec , 12(6) : 459 – 66
75. Powls – A , Botting – N , cooke – RW , pilling – D, Growth impairment in Very Low Birth Weight children at 12 years : correlation with perinatal and outcome variables , Arch – Dis – Child – Fetal – Neonatal Edition 1996 Nov , 75(3) : 152 – 7
76. Peters HR, Vince JD, Friesen H. low birth weight at a Papua New Guinea highlands. J. Trop. Ped. 2001 Feb; 47(1):17-23.
77. Reece , E. , Goldseein, I. Gianlvigi et al; Fetal cerebellar growth unaffected by intrauterine growth retardation. A new parameter for prenatal diagnosis . Am J Obstet . Gynecol . 157:632 , 1987.
78. Rantakallo P:The effect of maternal smoking on neonatal weight and the subsequent health of the child. Early Hum Dev 2:371,1978.
79. Raine T. et al; The risk of repeating low birth weight and their prenatal care. Obstet . Gynecol. Oct.84(4).485-90,1996.

80. Sciscion – AC, Gorman – R , Callan – NA , AM – J – Obstetrics Gynecology 1996 Sep, 175(3Pt 1): 544-7
81. The mother`s health cord WHO 1988 . 70 – 72
82. Tuchinsky D;Endocrine evaluation and diagnosis of IRGR. Clin. Obstet . Gynecol. 20:969,1979.
83. Taha , Tel. T., Gray, Rh. Abdelwahab, MM. Abdelhafeez, A; Distribution and determinants of low birth weight in central Sudan Pedia.Perinat.Epidem.1995-Apr. 9(2):186-200.

84. Willson & Carrington . Obstetrics and Gynecology C.V Mosby . Company. 10th Edition 1991.
85. Wessei – H , Cnattingius – S , Bergstrom – S , Durpet – A Acta – Obstet – Gynecol – Second , 1996 Apr , 75(4) 360 – 9
Wang CS, Chou P. Risk factors for low birth weight among first – time mothers in southern Taiwan. J. Formos. Med. Assoc. 2001 Mar; 100(3):168-72.

86.who"world health statistics on the assessment of maternal mortality" vol.40,no.36 1987
87.Nelson E . vaughan C,behram E.''text book of pediatrics".13 TH.ED.W.B saunders company .philadelphia 1987
88.Bergsman ,Daniel."Infant at Risk " National fundation International medical book corporation .1973
89.Cicely D.Williams ,Naumi Baumslay,Derrick B.Jelliffe "Mother and child health .Delivering The Services ".2nd.ed.oxford medical publicatins .oxford University Press 1985
90.Ebrahim G. J "Nutrition in mother and child health " Macmillan Tropical community Health manuals .mac millan press Ltd.1983
92.Malekafzali et al."survey of breast feeding ,weaning conduct ,Immunization and diarrhoea in children 12-23 months,Islamic Republic in Iran "Easter mediternean Region Health services Journal .No.6,march 1989
94.World health organization .''The Prevention of perinatal morbidity and mortality "report on a seminar .public Healh papers No.42World health organizatin .Geneva .1972
95.Faulkner,Frank."prevention in childhood of health problems in adult life"World health organization .Geneva .1980
97.Wallace Helen .m."Maternal and child Health practices "2nd.ed.sprinfie 1987
99.World Health organization "world health statistical Annual 1988"World Health organization .Geneva .1988
101.World Health organization "The Growth chart (A Tool for use in infant and child health care )''World health organization .Geneva .1986

26.1زاوشی ،رزا"مطالعه عوامل موثر بر طول دوره شیر دهی در مادران شاغل در گروه پزشکی در شهر قزوین"پایان نامه برای دریافت درجه فوق لیسانس.دانشگاه تهران.دانشکده بهداشت .سال تحصیلی 1367-68
97-امینی،فریدون.محسنی ،اقدس."مجموعه درسی تربیت بهورز .بلوک 1-3 وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی
93-افتخار اردبیلی ،دکتر حسن .پیمان ،دکتر حبیب الله."بررسی مقدماتی تاثیر موقعیت اجتماعی اقتصادی خانوار و قریه در میزانهای باروری زنان روستایی 5 قریه نمونه اردکان فارس "خرداد ماه 1351.نشریه شماره 1858.انتشارات علمی دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی .دانشگاه علوم پزشکی تهران
94-افتخار اردبیلی ،دکتر حسن.پیمان ،حبیب الله .هوشور ،زرتشت ."بررسی باروری زنان روستایی در رابطه با موقعیت اقتصادی اجتماعی خانوار در شهرستان تنکابن".نشریه شماره 2062-انتشارات علمی دانشکده بهداشت و انستیتو تحقیقات بهداشتی سال 1362
96-سهرابی،مقدر،م."بررسی و تعیین میزان هموگلوبین و هماتوکریت خون نوزادان طبیعی در شهر اهواز".مجله علمی پزشکی .دانشگاه جندی شاپور .شماره پنجم و ششم .سال 1366
96-عزالدین زنجانی ،ناهید."کزاز نوزادان ،تازیانه ای بر پیکر اجتماع "دارو و درمان ،شماره 29،سال 1365
98-تازه ها ،مرگ در اثر زایمان :مسئله ای مختص مادران در کشورهای جهان ."بهداشت جهان ،تابستان -پاییز 1365.
100-مازند ،جودیت.اس- بات ،آنیتا ،ک."اصول اپیدمیو لوژی "ترجمه دکتر حسین ملک افضلی و دکتر کیومرث ناصری .مرکز نشر دانشگاهی .چاپ اول.سال 1363
102-ولی زاده،دکتر غلامرضا ."بررسی علل مرگ و میر نوزادان بر اساس یافته های اتوپسی"بهداشت ایران .سال شانزدهم .شماره 1-4،سال 1366

دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی

پایان نامه
برای دریافت کارشناسی ارشد در رشته
جمعیت شناسی

موضوع:
بررسی ارتباط ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی مادران ونوزادان شهر تهران (سال 83)

استاد راهنما:
دکتر شهلا کاظمی پور

استاد مشاور :
دکتر باقر ساروخانی

پژوهشگر :
مریم فریور

سال تحصیلی : 1385-1384

چکیده تحقیق:
موضوع پایان نامه بررسی ارتباط ویژگیهای جمعیتی و بهداشتی مادران و نوزادان شهر تهران (1383)می باشد.در این تحقیق ،اطلاعات به روش اسنادی با استفاده از پرونده های خانوار موجود در مراکز بهداشتی درمانی جمع آوری گردیده است و سپس اطلاعات استخراج شده به روش تحلیل ثانوی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است .داده ها از یک نمونه 347نفری به روش نمونه گیری گردآوری شده وبا استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شده اندو نتایج به دست آمده به شرح ذیل می باشد:
1-کم وزنی هنگام تولد نوزادبا سطح سواد مادر ارتباط معنی داری دارد.

2-کم وزنی هنگام تولد نوزاد با دفعات مراقبتهای دوران بارداری ارتباط دارد.

3-کم وزنی هنگام تولد نوزاد با بیماری مزمن مادر ارتباط دارد.

4-کم وزنی هنگام تولد نوزاد با طول دوره حاملگی مادر ارتباط دارد.

5-کم وزنی هنگام تولد نوزاد با دوقلوزایی ارتباط دارد.
6-کم وزنی هنگام تولد با سابقه مادر در داشتن نوزاد کم وزن رابطه دارد.

17


تعداد صفحات : 147 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود