تارا فایل

پاورپوینت کانسپچوال آرت یا هنر مفهومی



کانسپچوال آرت یا هنر مفهومی

فهرست مطالب
هنر مفهومی
تاریخچه هنر مفهومی
تعریف جنبش هنر مفهوم گرا (کانسپچوال آرت)
اهمیت فرایند تولید اثر هنری
رسانه هنری
فلسفه هنر کانسپچوال چیست؟
کانسپچوال آرت و متریال
کانسپچوال آرت و مارسل دوشان
هنر کانسپچوال چه ویژگی هایی دارد؟
شیوه های هنر مفهومی
نمایش «مینی مالیسم و کانسپچوال آرت» در موزه ی هنرهای معاصر تهران
منابع

هنر مفهومی
هنر مفهومی یا کانسپچوآل آرت (به انگلیسی:Conceptual art ) گونه ای از هنرهای تجسمی است که در آن مفهوم یا ایده موجود در اثر، بر زیبایی شناسی معمول و مواد به کار رفته برای خلق آن اولویت دارد. در هنر مفهومی، ایده یا مفهوم مهم ترین جنبه کار است.

کانسپچوال آرت یا «هنر مفهومی» دستاوردی از آوانگاردگرایی در هنر مدرن است. در جریان گرایشات مدرنیسم، اکثر نقاشان مدرنیسم در زمینه مجسمه سازی، ماتریال شناسی، گرافیک و حتی انیمیشن و سینما تجربه هایی کسب کردند و در نهایت آثاری مفهومی را ارائه دادند که تاثیرات مشترکی از تمام شاخه های هنری داشت.اگرچه آغازگران این گرایش را به هنرمندان آمریکایی انگلیسی همچون جوزف کاسوت، لارنس وینر، استنلی براون و… مربوط می دانند ولی باید گفت که هر اثر هنری باید دارای مفهوم باشد. مفهومی که فرای ظاهر و صورت اثر بوده و ارائه معنا می کند. القای معنا در هنر مفهومی ممکن است شخصی باشد، چه برای هنرمند و چه برای مخاطب و چه در عنوان اثر و چه در ارائه آن. این قسمتی از اندیشه جهانی شدن هنر است و در جستجوی مفهوم برای مخاطب عام.

تاریخچه هنر مفهومی
برای هنر مفهومی نمی توان تاریخچه مشخصی یافت. بشریت از دیرباز، از هنر تصویر سازی برای انتقال مفاهیم مورد نظرش استفاده میکرده است ولی در خصوص این نوع از هنر مفهمومی که در این نگارش مورد توجه است میتوان گفت که از سال ۱۹۳۰ و هم زمان با ابتدای کار شرکت دیزنی، Concept ها ایجاد شدند. طراحان معمولاً برای طراحی طرح های مفهومی از نرم افزارهایی مانند Corel Painter و Adobe Photoshop و… استفاده می کنند. البته معمولاً اتود اولیه طرح دستی طراحی می شود. برای این کار هم وجود تبلت های طراحی Graphic Tablet کار را راحت کرده است.

تعریف جنبش هنر مفهوم گرا (کانسپچوال آرت)
اصطلاح هنر کانسپچوال توسط هنرمند و فیلسوف هنری فلینت در سال1961 ابداع شد. فلینت قطعات اجرایی خود را به عنوان آثار هنری کانسپچوال توصیف کرد، اما تا زمانی که “جوزف کوسوث” آن را برای جنبش هنری مفهوم گرایی بازتعریف نکرد، متداول نشد.
از منظر تاریخی، عبارت «هنر کانسپچوال» به جنبش هنری اشاره دارد که بین سال های ۱۹۶۶ و ۱۹۷۲ به اوج خود رسید. آنچه هنر کانسپچوال این دوره را متفاوت می کند، درس های آموخته شده از دیگر جنبش های هنری قرن بیستم مانند دادائیسم، سوررئالیسم، سوپرماتیسم، اکسپرسیونیسم انتزاعی همراه با جاه طلبی هنر «آزاد» است. از منظر پارادایم مدرنیستی هنر کانسپچوال دهه های ۶۰ و ۷۰ به دنبال غلبه بر پیشینه ای بود که در آن هدف اصلی هنر تولید چیزی زیبا یا زیبایی شناختی است.
ترویج و تکثیر این اندیشه که «اگر هنر ما را به تفکر وادار نکند، زائد است» در اولویت قرار گرفت. هنرمندان کانسپچوال در اواسط دهه ۱۹۶۰ تا اوایل دهه ۱۹۷۰ به این نتیجه رسیدند که اکثر موسسات هنری صرفاً یک برداشت محافظه کارانه و حتی مصرف گرایانه از هنر و هنرمندان را ارائه و ترویج می کنند، آنها در عوض سعی کردند پیشنهاد تجدید نظری در تعریف زیبایی شناسی هنر بدهند که البته هیچگاه داعیه ی ابداع گونه ی هنری جدید را نداشت و متواضعانه تئوری های خود را مدیون مارسل دوشان و جنبش دادا در اوال قرن بیست بود.

اهمیت فرایند تولید اثر هنری
قبل از هر چیز، هنر کانسپچوال، شهود ما را در مورد محدودیت های آنچه ممکن است به عنوان هنر تلقی شود و کاری که یک هنرمند انجام می دهد، به چالش می کشد. تغییر تمرکز و نقطه اهمیت از «اثر هنری» به «فرایند تولید اثر» نقش مخاطب را به اندازه مولف پر رنگ می کند. توجه به آنچه مخاطب در مواجهه با اثر تجربه می کند، این گونه هنر را سریعا به سمت کنش های سیاسی و اجتماعی سوق داد.
از طرفی رویدادهایی مانند “روزهای مه” May Days در پاریس (1968)، “پاییز داغ” در ایتالیا (1969)، جنگ ویتنام، و ظهور فمینیسم، باعث ایجاد نزدیکی بین مخاطب و هنرمند می شود. مخاطبان از هنرمندان توقع ورود به صحنه های سیاسی را داشتند، که منطقا بهترین راه تولید اثر هنری با سویه های سیاسی بود. مل رامسدن هنر کانسپچوال را «مانند فروپاشی عصبی مدرنیسم» توصیف کرد.
رسانه هنری
هنر کانسپچوال تمایل دارد انوع هنر سنتی مانند نقاشی یا مجسمه سازی متعارف را رد کند. در عوض تمایل این هنرمندان به ابزارهای بیان جدید، از جمله اجرا، عکاسی، فیلم، ویدئو، رویداد، بدن و رسانه های ترکیبی جدید کشیده شد. به طور خلاصه، هیچ چیز را نمی توان اصولاً برای استفاده به عنوان رسانه هنری ممکن رد کرد و همه چیز قابلیت متریال شدن دارد.
مهمترین ویژگی هنر مفهومی روشی است که در آن دریافت ذهن به جای دریافت حواس پنجگانه معرفی می شود.

فلسفه هنر کانسپچوال چیست؟
در مجموع، دغدغه های فلسفی مطرح شده توسط هنر کانسپچوال را می توان به دو دسته عمده تقسیم کرد. اول، سوالات در مورد خود هنر کانسپچوال و ادعاهایی که زیربنای پروژه تولید آثار است. به عنوان مثال، این که بگوییم هر چیز، شخص یا رویدادی گزینه ای احتمالی برای یک اثر هنری است به چه معناست.
زیرا اگر قرار باشد یک قاعده برای هنر کانسپچوال و قانون دیگری برای همه انواع هنر وجود داشته باشد، آیا هنوز زمینه های خوبی برای اندیشیدن به هنر کانسپچوال به عنوان نوعی هنر وجود دارد؟ علاوه بر این، آیا هر نوع خاصی از هنر یا اثر هنری نمی تواند نظریه ای جداگانه از هنر، هنرمند و تجربه هنری را مطالبه کند؟
این جنبش هنر مفهومی به جای اینکه به عنوان یک جنبش مستقیم و منسجم وجود داشته باشد، گرایش های مختلف آفرینش هنری را ترکیب کرد.
دوم، هنر کانسپچوال مشکلات فلسفی را از منظری وسیع تر مطرح می کند، تا جایی که می توان انتظار داشت که فلسفه هنر تعریف واحدی از ماهیت هنر، نقش هنرمند و تجربه هنری در اختیار ما بگذارد. از بسیاری جهات ، هنر کانسپچوال در کنار سایر هنرها و آثار هنری اغلب سنتی تر بسیار پیچبده و غیر قابل فهم است، و این تنش موضوعی مبرم را برای هر کسی که علاقه مند به امکان یک نظریه جهانی هنر است، برجسته می کند.

کانسپچوال آرت و متریال
کانسپچوال آرت و مارسل دوشان
هنر کانسپچوال می تواند شبیه تقریباً هر چیزی باشد. این به این دلیل است که برخلاف یک نقاش یا مجسمه ساز که به بهترین نحو می تواند ایده خود را با استفاده از رنگ یا مواد و تکنیک های مجسمه سازی بیان کند، یک هنرمند کانسپچوال از هر ماده و هر شکلی که مناسب تر برای ارائه ایده اش است استفاده می کند که می تواند هر چیزی باشد. از یک اجرا تا یک توصیف مکتوب.
هنر کانسپچوال به عنوان یک جنبش قابل تعریف با دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مربوط است، اما خاستگاه آن فراتر از این دو دهه است. مارسل دوشان اغلب به عنوان پدر مهم هنر کانسپچوال شناخته می شود.از این منظر منشاء مفهوم گرایی به سال ۱۹۱۷ و جنبش دادا باز می گردد.

هنر کانسپچوال چه ویژگی هایی دارد؟

هنر کانسپچوال عمدتاً بر «ایده ها و اهداف» متمرکز است تا «آثار هنری» (نقاشی ها، مجسمه ها و دیگر اشیاء ارزشمند).
هنر کانسپچوال با استفاده از انواع رسانه ها و همچنین ترکیب اشیاء معمولی و روزمره مشخص می شود. اینها به عنوان «آماده» شناخته می شوند.
هنر کانسپچوال اغلب ارزش مالی ندارد زیرا در عوض اغلب برای ارائه یک پیام قدرتمند استفاده می شود.

کانسپچوال آرت و فرایند تولید
آثار هنری به جای یک شیء مادی، به عنوان یک فرآیند در نظر گرفته می شدند و به چیزی تبدیل می شدند که نمی توان آن را به سادگی با دیدن، لمس کردن یا شنیدن درک کرد. بنابراین، یک ویژگی کلیدی در فرآیند تولید هنری، ایده فعالیت بود، زیرا فرآیند ساخت آثار هنری به خود اثر هنری نهایی پیوست تا به یک فعالیت کانسپچوال واقعی تبدیل شود.
کانسپچوال آرت و مخاطب
جذابیت هنر کانسپچوال، که بسیاری از هنرمندان را به مشارکت در جنبش تشویق می کرد، این ایده بود که اگر هنرمندی یک اثر هنری را شروع کند، مخاطبان آن را برای او به پایان خواهند رساند. این به عنوان نقد نهادی شناخته می شد، که نشان دهنده تغییراز آثار هنری مبتنی بر ابژه بود زیرا عمدا اهمیت جامعه را بیان می کرد.
در جنبش هنر کانسپچوال، هنرمندان معتقد بودند که هنر آنها اساساً توسط بیننده خلق شده است، به این معنی که هنرمند و خود اثر هنری بی اهمیت باقی می مانند. با توجه به اینکه ایده ها و مفاهیم پیرامون یک اثر هنری، اصلی ترین عناصر بودند، جذابیت های زیبایی شناختی و مواد به کار رفته در اثر، نقش ثانویه ای را در هنر کانسپچوال اتخاذ کردند.
در سراسر جهان علیرغم اینکه هنر کانسپچوال در آمریکا سرچشمه گرفت، به آمریکای لاتین، اروپا و اتحاد جماهیر شوروی نیز رسید. در آمریکای لاتین، هنرمندان واکنش سیاسی صریح تری را در آثار هنری خود ارائه دادند. در اروپا، مفهوم گرایی به طور گسترده مورد بررسی و توسعه قرار گرفت، زیرا کشورها در آن زمان آبستن جنبش های سیاسی بودند. سرانجام، در اتحاد جماهیر شوروی، هنرمندان روسی رئالیسم سوسیالیستی شوروی خود را با مفهوم گرایی غربی و پاپ آمریکایی مخلوط کردند تا جنبشی ایجاد کنند که در آن هنرمندان به عنوان مفهوم گرایان مسکو Moscow Conceptualists در نظر گرفته می شوند.

شیوه های هنر مفهومی
هنر چیدمان یا هنر اینستالیشن هنر نصب یا راه اندازی آثار سه بعدی است که در آفرینش آن از عناصر و مواد مختلف در «فضا» یی مشخص و محدود استفاده می شود. این آثار اغلب سایت خاص و طراحی شده برای تبدیل و درک یک فضا هستند. اصطلاح هنر چیدمان به فضاهای داخلی مربوط می شود، در حالی که مداخلات بیرونی از این نوع، اغلب با نام هنر عمومی، هنر زمین یا هنر مداخله (مداخله هنری، تعامل با آثار هنری، مخاطب، مکان / فضا یا وضعیت قبلی) شناخته می شوند؛ با این حال، مرز بین این هنرها در مواردی با یکدیگر هم همپوشانی دارند. هنر نصب یا چیدمان می تواند به صورت موقت یا دائمی باشد. کارهای نصب شده در فضاهای نمایشگاهی مانند موزه ها و گالری ها، و همچنین فضاهای عمومی و خصوصی کاربرد دارد. ژانرهای چیدمان شامل طیف گسترده ای از مواد روزمره و طبیعی؛ همچنین رسانه های جدید از قبیل ویدئو، صدا، پرفورمانس (هنر اجرا)، کامپیوتر، واقعیت مجازی، اینترنت و… است که اغلب با کیفیتی متفاوت و «خاطره انگیز» انتخاب و به کار گرفته می شوند.
چیدمان Installation : بداهه گرایی با توجه به شرایط حاکم بر محیط

شیوه های هنر مفهومی
کمینه گرایی (یا ساده گرایی یا هنر کمینه) یک مکتب هنری است که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و روش های ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است. از نام های دیگر این جنبش و هنر تحت اللفظی می باشد. ذن در هنر ژاپن و بودیسم در هنر شمال چین از حذف اضافات بر اصل موضوع هنر در مینیاتور و آب مرکب استفاده فراوان برده بود . در ادبیات هایکو یا اشعار چند کلمه ای الهام بخش نو جویان هنر جدید بودند . کمینه گرایی جدید را می توان زاییده هنرمندان روس دوره پس از انقلاب اکتبر روسیه دانست که ساختارگرا بودند و به خلاصه نمایی و اشکال هندسی گرایش داشتند. مانند مالویچ با اثر سفید روی سفیدش. تجربیات هنرمندان روسیه در دهه ۱۹۵۰ و ۶۰ بر هنرمندان اروپا و آمریکا مانند مجموعه تابلوهای تماماً سفید رابرت راشنبرگ جوان و کارهای تک رنگ ایو کلین، و سری آکروم پیرو مانزونی اثر گذاشت و به نوع دیگری بر کارهای میناکاری روی مس رابرت ریمن و آثار اگنس مارتین که ترکیب شیارهای نامحسوس روی زمینه تک رنگ بود، تاثیر گذاشت.
مینی مالیسمMinimalism : خلاصه گرایی در فرم با تاکید بر محتوا

شیوه های هنر مفهومی
پرفورمنس آرت یا نمایش اجرامحور را به فارسی هنر اجرا یا هنر نمایشگون ترجمه کرده اند و هنریست مرتبط با دیگر رشته های هنری که برای بینندگانی اجرا می شود. این اجرا می تواند از پیش نوشته شده یا فی البداهه، تصادفی یا کاملاً هماهنگ شده باشد؛ ذاتی و خود جوش یا دقیق از پیش طراحی شده، همراه با شرکت بینندگان یا بدون حضور آن ها باشد. همچنین اجرا می تواند به صورت زنده یا از طریق رسانه به نمایش درآید. در واقع می تواند هر موقعیتی را که دارای چهار عنصر پایه ای: زمان، مکان، بدن اجراکننده یا حضور رسانه ای آن و رابطه میان اجراکننده و بیننده است، شامل شود. این هنر می تواند هرجایی اجرا شود، در هر محل یا با هر تنظیمات و هر مدت زمانی. حرکات و اعمال یک شخص یا یک گروه در یک جای خاص و زمان خاص کار را شکل می دهند. این هنر در دهه شصت میلادی از دل هنرهای تجسمی بیرون آمد اما غالباً آن را به هنرهای نمایشی نزدیک می دانند، هرچند بسیاری از اجراگران به تمایز قاطع هنر اجرا بر هنر نمایشی اصرار دارند.
هنر اجرا گونه ای هنر است که عناصر تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی را با هم ترکیب می کند. هنر اجرا با رخداد، مرتبط است و اغلب به صورت مترادف با یکدیگر به کار می روند؛ ولی هنر اجرا معمولاً برنامه ریزی دقیق تری دارد و عموماً تماشاگران را در اجرا دخالت نمی دهد.
هنر اجرا هنر زنده نیز نامیده می شود و اغلب دارای محتوای سیاسی، اجتماعی و فلسفی است و با هنر مفهومی پیوند نزدیک دارد.
هنر اجرایی Performance Art : بیان محتوا و ارائه یک مفهوم با اجرای مراسم

شیوه های هنر مفهومی
هنر روایتگری یکی دیگر از روشهای هنر مفهومی است که به معنای روایتگری در محیط با نشان دادن تاثیر یک اتفاق است.
هنر روایتی Narrative Art :روایتگری در محیط با نشان دادن تاثیر یک اتفاق
هنر زمینی بیان یک مفهوم توسط خلق اثر در فضای باز و طبیعت را هنر زمییی میگویند. تعدادی از هنرمندان آمریکا و اروپا از سال ۱۹۶۸ در فضاهای بزرگ در طبیعت (دریا، مزارع، بیابان و …) بکار روی آوردند و اثرهای بزرگی در پهنای طبیعت خلق کرده که به مرور زمان، آن اثار را دستخوش نابودی و تجزیه طبیعی میکرد. اجرای آثار میرا نشانگر شور دوجانبه بین انسان و طبیعت بود و نقش هر دو را در عالم هنر به نمایش می گذاشت. اثر هنری که تا پیش از آن با کادر در نقاشی و یا پایه در مجسمه از فضا جدا می شد، در فضای بزرگی مطرح می گردد که جزئی از اثر هنری است نه عنصری جدای از آن.
هنر زمینیLand Art : بیان یک مفهوم از طریق خلق اثر در فضای باز و طبیعت

شیوه های هنر مفهومی
زبان یکی از اساسی ترین مضامین فکرکردن به خودو دیگری است. نظریه پردازان حوزه های نقد بر مقوله زبان، خود شاهدی بر این مدعا باشد که شناخت انسان و زبان دو حیطه به غایت درهم تنیده هستند. هنر و زبان را میتوان یکی از سبک های هنر مفهومی به شمار آورد که به معنای ارائه یک مفهوم با کلمات است.
هنر و زبان Art And Language : ارائه یک مفهوم با کلمات
هنر ویدئو Video Art: ارائه یک مفهوم با تصاویر متحرک و صدا
ویدئو آرت یا هنر ویدئویی شامل داده های صوتی وتصویری است که ذخیره سازی و پخش Projection و باز خورد اطلاعات در آن بسیار گوناگون است. این داده ها در بسیاری از موارد در زمان متوقف شده، تسریع شده یا به عقب برگردانده شده در زمان واقعی "بی درنگ" یا زمانی مجهول معنا می یابند. مکان و محیط ارائه اثر و نیز گاه عمل تماشاگر – در حقیقت شرکت کننده – و بازخورد داده های حاصل از این تقابل نیز وجوه دیگر آثار ویدئویی هستند.
ویدئو آرت قواعد سینما حتی سینمای تجربی را نیز به رسمیت نمی شناسد. چرا که ممکن است آشکارا فاقد روایت، دیالوگ و طرح باشد.

شیوه های هنر مفهومی
هنر بدنی هنری است که روی بدن انسان ساخته شده یا از آن تشکیل شده است. هنر بدن طیف وسیعی از جمله خالکوبی، سوراخ کردن بدن، ایجاد زخم و نقاشی روی بدن را در بر می گیرد. در این نوع از هنر، هنرمند با استفاده از بدن خود و یا دیگران مفهوم مورد نظرش را بیان می کند
هنر بدن Body Art : ارائه یک مفهوم با به کارگیری اندام بدن انسان
هنر اتفاقی Happening Art : ایجاد مفهوم به وسیله یک اتفاق در محیط و نتایج آن
ترکیبی از مولفه های رقص، تئاتر، موسیقی، شعر و هنر بصری برای متبلور کردن مرز بین زندگی و هنر و تعیین مسیر برای روش های جدید اجرای هنرمندانه است. اما این ژانر هنری برخلاف اهمیت تاریخی ژانرهای دیگر، ژانری زودگذر است که سخت به دست می آید. کیرک وارندوئه، تاریخ نویس هنری، زمانی گفته بود که تلاش برای حفظ هنر اتفاقی «مثل تلاش برای چنگ انداختن به باد در پیله پروانه است»

شیوه های هنر مفهومی
هنر فرایندی یک جنبش هنری است که تمرکز آن نه بر روی محصول نهایی کار هنری، که بر فرایند تولید اثر هنری است. در هنر فرایندی هنر به منزله یک سلوک و فرایند تلقی می شود. واژه فرایند در ترکیب هنر فرایندی به هر مرحله از روند خلق هنر از جمله گردآوری، دسته بندی، تلفیق، همکاری، الگوسازی اشاره دارد.

هنر فرایندی Process Art : ارائه یک مفهوم با استفاده از مواد ناپایدار و ثبت آن با استفاده از فن عکاسی

نمایش «مینی مالیسم و کانسپچوال آرت» در موزه ی هنرهای معاصر تهران
موزه ی هنرهای معاصر تهران در حال برگزاری نمایش جدید خود با عنوان «مینی مالیسم و کانسپچوال آرت در میانه ی قرن بیستم» است. بالغ بر 137 اثر در 9 گالری موزه به نمایش درآمده اند که 38 نمونه از آن ها برای اولین بار از گنجینه ی موزه خارج شده و در معرض دید مخاطبان قرار گرفته اند. آثار در رسانه های مختلفی ارائه شده اند که از میان آن ها می توان به آثار حجمی، عکس، نقاشی و چیدمان اشاره کرد.
سیر تاریخی آثار موجود در این نمایش به گونه ای است که از نمونه هایی از هنر دادا آغاز می شود، به هنر پساانتزاعی یا انتزاع پسانقاشانه می رسد، با هنر کمینه گرا و مفهومی ادامه می یابد و به نمونه هایی از رویکردهای تصویری پاپ و نئودادا ختم می شود. نمایش «مینی مالیسم و کانسپچوال آرت» از تاریخ 31 خرداد ماه آغاز شده بود و تا 27 شهریور 1401 میزبان مخاطبان هنری ادامه داشت.

منابع
حقیر،سعید،علیزلده،سینا، پژوهشی درباره رابطه زبان و هنر در هنر مفهومی ایران 1344 تا 1381 شمسی،آذر 1400
حسنوند،محمد کاظم، واکاوی اجتماعی جریان هنر مفهومی در ایران،خرداد1401
سهیلی اصفهانی ،بهروز،مراثی ،محسن، مطالعه کارکرد »عنوان« در آثار تجسمی هنر مفهومی، پاییز وزمستان 95
کامل نیا،حامد، تغابنى،علیرضا ، مفهوم گرایى در معمارى(بررسى تطبیقى ویژگى هاى معمارى مفهوم گرا در مقایسه با هنر مفهوم گرا در دوران معاصر)،خرداد88
https://www.mahvis.net/
https://www.sarpoosh.com/
https://www.hamshahrionline.ir/


تعداد صفحات : 23 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود