تارا فایل

پاورپوینت هنر و هندسه در معماری اسلامی


به نام خدا

هنر و هندسه در معماری اسلامی

نقوش هندسی در معماری اسلامی
در تاریخ  طرح های هندسی اسلامی به دو شکل ارائه شده است. تاریخ اول، با سیستم کشورهای غربی (میلاد مسیح) و تاریخ دوم، با تقویم کشورهای اسلامی (هجرت پیامبر) مطابقت دارد. مبدا تاریخ در کشورهای اسلامی ، هجرت حضرت محمد (ص) از مکه به مدینه، مصادف با ۱۶ جولا ی ۶۲۲ میلادی است و هجری قمری نامیده می شود. ممکن است این نقوش در مکان های مختلفی به چشم بخورند؛ اما بناها و آثار هنری منتخب این کتاب، بیانگر میراث هنری غنی جهان اسلام هستند. نقوش هندسی در سبک های بسیار متنوعی وجود داشته اند و تمایل استفاده از هر سبک خاص، به عوامل زمانی و مکانی وابسته بوده است. این کتاب نقوش بسیار متنوعی را به تصویر می کشد. به علاوه، نشان می دهد که چگونه نقوشی که در اولین نگاه بسیار متفاوت به نظر می آیند، اشتراک های ساختاری بسیاری دارند.

اکثر نقوش هندسی موجود در هنر اسلامی بر مبنای تکرار یک طرح ابداع وخلق شده اند و معمولا این نقش در داخل یک مربع یا یک شش ضلعی محدود می شود.اغلب نقوش هنگامی جلوه ی واقعی خود را به دست می آورند که تکرار شوند.  نقوش هندسی اسلامی برای هر کس پیامی دارند. عمقش بستگی به بصیرت آن شخص. از حداقل آرامش در سیر کردن در رنگ ها و تناسبات آرام بخش و متوازن آن ها برای بنده خدایی خسته از شلوغی شهر و مشغله، سیر و نگاهی که روح را می نوازد، تا حکمت ها و رازهای الهی برای علمای باطن، تا کشف پیچیده ترین فرمول های ریاضی برای ریاضی دانان مدرن که حیرت می کنند از چنین فرمولهای پیچیده ریاضی در طراحی بنّایان و هنرمندان گمنام و ساده و بی امضا. همانطور که اشاره کردیم الفباهای سنتی نیز چنین اند. لایه پس از لایه نماد و رمز و راز. عددی و تصویری.

هنر اسلامی
هنر اسلامی یا هنرهای مسلمانان به بخشی از هنر اطلاق می شود که در جامعه مسلمانان و نه لزوماً توسط مسلمانان رواج داشته است. هرچند ممکن است این هنرها در مواردی با تعالیم و شریعت اسلام انطباق نداشته باشد ولی تاثیر فرهنگ اسلامی و منطقه ای در آن به خوبی نمایان است. هنر اسلامی یکی از دوران های شکوهمند تاریخ هنر و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای بشری در عرصه هنری به شمار می آید و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری، خوشنویسی، نقاشی، سرامیک و مانند آن ها می شود. هنر اسلامی هنری نیست که فقط به آیین اسلام ارتباط داشته باشد. اصطلاح «اسلامی» نه تنها به مذهب، بلکه به فرهنگ غنی و متنوع مردمانی که در سرزمین هایی که آیین اسلام در آن رواج دارد نیز اشاره می کند. هنر اسلامی غالباً عناصری سکولار را که توسط برخی از علمای اسلامی حرام شمرده نشده را نیز دربرمی گیرد[۳] همچنین به آن دسته از مفاهیم و موارد هنری که در درون جوامع اسلامی تحت تاثیر عوامل منطقه ای و فرهنگ بومی به وجود آمده است نیز هنر اسلامی گفته می شود.

معمارى
معمارى اسلامى در هیئت و شکل سه نوع بناى عمده به ظهور رسید:
۱- مساجد؛
۲- مدارس؛
۳- آرامگاه ها

معمارى
«مسجد جامع دمشق» که بین سالهای ۸٧ تا ٩۶ق و روزگار «ولید» بر جای پرستشگاه ژوپیتر (خداى خدایان روم) ساخته شد، و در شمار کهن ترین بناهاى اسلامى است؛ دیوارهایى پوشیده از موزائیک کارى شیشه اى به روش خاص بیزانس داشت.

معمارى
یک بناى دیگر آغاز عهد اسلامى، کاخ هشام بن عبدالملک (حک: ۱۲۵- ۱۰۵ق) است که (سراى زمستانى) خوانده مى شد و در بیابانى خالى از سکنه و سوزان در نزدیکى اریحا برافراشته شد و باغ «خربه المفجر» (جایی که آب برآید) آن را در میان گرفته بود و بیشتر آن، در زلزله سال 131ق ویران شد. بی شک باید ایرانیان که به داشتن باغها و کاخها پرآوازه بودند، در ساخت خربه المفجر همکارى کرده باشند.
یک سال پس از مرمت گرمابه کاخ خربهالمفجر، خلافت امویان برافتاد و عباسیان که از پشتیبانى ایرانیان برخوردار بودند، دارالخلافه را از دمشق به بغداد بردند و براى این مقصود صد هزار کارگر در مدت چهار سال کار کردند تا بغداد بتواند شکل یک پایتخت باشکوه را به خود بگیرد.

معمارى
بغداد به شکل دایره اى ساخته شد و مرکز شهر را حصارى درمیان گرفته بود که درون آن حصار، کاخهاى سبز گنبد خلفا همچون کاخهاى شاهنشاهان ایران برافراشته گردید.
ایرانیان در ساختن این شهر و فراهم آوردن اسباب و اثاثیه زیباى آن، نقش عمده داشتند.
زیگموند و لنتفرد، فرستادگان شارلمانى، بغداد عهد هارون الرشید را زیبا و دیدنى، و خلیفه و بزرگان دربار را مردمى با فرهنگ و کاخ خلیفه را جایگاه فراهم آمدن دانش پژوهان و دانشمندان سرزمینهاى مختلف دانسته اند.

معمارى
مسجد جامع سامرا:
بزرگترین مسجد جهان اسلام از نظر مساحت بوده و در طی سالهای852-848 میلادی (235-231ق) به دستور المعتصم و المتوکل عباسی ساخته شد.
این مسجد به دلیل داشتن مناره حلزونی که پیچ حلزون آن بر خلاف چرخش عقربه های ساعت به بالا می رود، منحصر به فرد است و بعضی ساختار این مناره را الهام گرفته از برج بابل می دانند.
ارتفاع مناره 52 متر و مساحت کل مسجد 38000 متر مربع می باشد و گنجایش حدود 8000 نمازگزار را دارد.

معمارى
مسلمـانـان اســپانــیا مى کـوشـیدند تا پایتختشان، قــرطـبه (Cordoba) از نظر ثروت، شکوه، دانش و هنر با بغداد برابرى کند.
قرطبه عهد خلافت عبدالرحمان سوم (سده چهارم هجرى) به اوج مجد و عظمت رسید و سوداگران و جهانگردان و هنرمندان اسلامى از هر سو بدان جا روى می آوردند.
مسجد جامع قرطبه با مناره هاى بلندش و ستونهاى متعددش یکى از نمونه هاى زیباى هنر اسلامى در اسپانیا و در جهان اسلام است.
این مسجد در عهد عبدالرحمان اول بنا شد و عبدالرحمان دوم و حکم دوم و منصور هر کدام بخشهایى بر آن افزودند.
با آن که این مسجد امروزه به یک کلیسا بدل گشته است، اما هنوز قداست اسلامى اش بر نزهت مسیحى اش مى چربد.

معمارى
براى عبدالرحمان سوم در چهار میلى قرطبه به مدت سیزده سال کاخى برافراشته گشت که «مدینه الزهرا» خوانده شد و یکى از نمونه هاى بارز هنر اسلامى عهد خلفاى اموى در آندلس است و اگرچه رو به ویرانى گذاشته، اما بخشهایى از آن مرمّت شده و نگهدارى مى شود.
قاهره یکى دیگر از کانونهاى تجلى هنر اسلامى به شمار مى آید.
فاطمیان مصر، به ویژه المستنصر، که توانگرترین آنان بود، در آنجا کتابخانه اى برپا داشتند که صدها قرآن نفیس و آراسته داشت.
شهر فسطاط، پایتخت پیشین مصر هم که بر کنار رود نیل قرار داشت، همچنان مرکز بازرگانى صنایع مصر بود.

 
هر چیز، هر پدیده، و هر تصویری در طبیعت می تواند برای انسان تبدیل به نماد شود. از مادی ترین و ملموس ترین چون سنگ و چوب و برگ و حیوانات گرفته تا دور از دسترس ترین مثل ماه و خورشید و چهار عنصر مثالی. هر آنچه که اثر انسان بر زمین است؛ معماری، نقاشی، و به طور کلی آنچه که آنرا فرهنگ و تمدن می نامیم چیزی نیست جز طبیعت ناب که توسط انسان وام گرفته شده و دوباره بازنمایی شده است. اینجا انسان درست به سان تبدیل کننده ( کاتالیزور) عمل میکند

نمادها در معماری اسلامی:

در متنی کهن آمده است : خداوند همچون دایره ای است که مرکزش همه جا و محیطش هیچ کجاست
دایره نمادی از خلاقیت، یعنی خلق جهان در مقابل خالق نیز هست

دایره شکلی است که دلالت بر بی زمانی دارد چرا که نه آغازی دارد و نه پایانی (زمان). بنابراین میتوانیم مفهوم دایره به خصوص در معماری گونه ای دیگر بنگریم. این مفهوم به مرور، معنای حرکت، چرخ، راه، گردونه چرخ زمان، گردونه زمان، گردونه مهر یا خورشید، که خود به عنوان ابزار سنجش و اندازه گیری زمان در ساعت های خورشیدی به کار گرفته میشد) و زمانِ سپری شونده، به خود گرفته است. دایره نماد عهد و پیمان نیز هست، در ایران تبدیل به حلقهء ایزد مهر و یا حلقهء فره ایزدی در نماد فروهر شده و هم اکنون نیز در همهء فرهنگ ها کم و بیش نماد تعهد، مرحلهء گذر، و نشان مهر است. کلاً فضای درون دایره فضایی مقدس، جادویی و محافظت شده است
دایره

معمارى: مساجد
در مسجدسازى، ایرانیان مسلمان ابتدا از همان شیوه مسجدسازى با ستون – که در جهان عرب معمول بود – پیروى کردند؛ اما چندى نگذشت پایه هاى آجرى را جانشین ستونهاى سنگى ساختند و طاقهاى قوس دار گوناگونى را ابداع کردند که با آجر بسته مى شد.
با این همه ظهور شیوه خاص مسجدسازى ایرانى با استفاده از ایوان یا رواق – که یکى از ویژگى هاى آشکار خانه هاى ایرانى، به ویژه در نواحى شرقى کشور و در معمارى کاخهاى عهد ساسانى بود – میسر شد.
پژوهشگران تاریخ هنر به این پرسش که ایوان نسبتاً کم عمق جلوى نمازخانه (محراب) – که مقدس ترین محل مسجد به شمار مى آید – چگونه پیدا شد، پاسخهاى گوناگون داده اند.

معمارى: مساجد
شاید بتوان اساس آن را در شکل آتشکد ههاى ایرانى در دوره ساسانى جستجو کرد، که پس از ورود اسلام به ایران در ربع اول سده اول هجرى، برخى از آنها به جایگاه نیایش مسلمانان مبدل شد.
مسجد جامع اصفهان و یا مسجدى که به سال 5٣٠ق در زواره ساخته شد و هنوز بر جاى مانده، باید نخستین مسجد تاریخ دارى باشد که در آن، از معمارى چهار ایوانى استفاده شده است.
مسجد جامع اصفهان داراى حیاطى پهناور و چهار طاق کمانى بزرگ با ایوانى در چهار سوى مسجد بود.

معمارى: مساجد
آنچه که از لحاظ هنرى بر این بناها جذابیت خاص می بخشد، تزئینات آنها بود که از سده چهارم هجرى با جفت کارى آجرها بر جدار خارجى بنا آغاز شد و سپس مانند یک تزئین الحاقى به نقره و حکاکى نقوش بر سطح باریک ملاط واقع در میان قسمتهاى آجرکارى شده بدل شد و کم کم پیوند خود را با بدنه اصلى بنا برید و به صورت واحدهاى تزئینى در قالبهایى کوچک و مجزا درآمد و زینت بخش پوسته خارجى بنا شد؛ بى آن که از لحاظ فن معمارى ارتباطى با استخوان بندى درونى آن داشته باشد.

معمارى: مساجد
گچ برى از اواخر سده پنجم هجرى متداول شد که گاهى همان نقشهاى حاصل از آجرکارى تزئینى را تکرار مى کرد و گاهى نقوش گیاهى و اسلیمیهایى به وجود مى آورد که با شکل اصلى بنا پیوندى نداشت.
یک مرحله تکامل یافته تر در شیوه زینت کارى که آفریده ذوق ایرانى در دوره سلجوقى است و از حوالى سال 4٩4ق به ظهور رسید و همواره به صورت هنر ویژه ایرانیان باقى ماند، بریدن قطعات کوچکى از کاشیهاى لعابى برّاق به رنگها و شکلهاى گوناگون و چسباندن آنها به یکدیگر براى به دست آوردن نقش هاى خاصى بود که کاشی معرّق خوانده شده است.

هندسه در تالار گنبد شمالی مسجد جامع اصفهان

نماد شناسی مربع به مبزان زیادی با صلیب رابطه دارد. بخصوص که صلیب رابطه ای ظریف میان عدد چهار با مربع برقرار می کند. صلیب بیش از هر نمادی بیشترین تعداد از اشکال هندسی یعنی نماد ها را در هم ادغام می کند. بال های دو گانه صلیب با تشکیل چهار نقطه در انتهای خود مبنای تمای نماد های «جهت یاب» را تشکیل می دهند که در تمام سطوح زندگی بشر کاربرد دارند و دارای نقشی ترکیب کننده و سنجشی هستند. نماد شناسی مربع به مبزان زیادی با صلیب رابطه دارد. بخصوص که صلیب رابطه ای ظریف میان عدد چهار با مربع برقرار می کند. صلیب بیش از هر نمادی بیشترین تعداد از اشکال هندسی یعنی نماد ها را در هم ادغام می کند. بال های دو گانه صلیب با تشکیل چهار نقطه در انتهای خود مبنای تمای نماد های «جهت یاب» را تشکیل می دهند که در تمام سطوح زندگی بشر کاربرد دارند و دارای نقشی ترکیب کننده و سنجشی هستند.
مربع

عکس ۱: ایوان شمالی مسجد جمعه اصفهان

عکس ۲: مسجد جمعه اصفهان

ایوان غربی مسجد جمعه اصفهان

کاشی کاری مربعی واقع در مدرسه چهارباغ

معماری: مدرسه
مغولها، که در آغاز سده هفتم هجرى با هجوم خود به ایران مانع سیر تکاملى هنر زینت کارى شدند، بى آنکه بخواهند یا بدانند با متوارى ساختن هنرمندان ایرانى به آسیاى صغیر، باعث راه یافتن این سنت هنرى به آن سرزمین گردیدند.
مدرسه «سیرچه لی» نخستین بنایی بود که به سال ۶۴۰ق تمامى سطوح دیوارهایش با کاشى کارى معرّق و به دست یک هنرمند گریخته از خراسان زینت یافت.

معماری: مدرسه
طرح ساختمان مدارس دینى و مساجد در سوریه بر پایه نقشه اى، که صلاح الدین در مصر باب کرده بود، از روى معمارى سلجوقى تقلید شده بود؛ که خود ریشه در معمارى ایران، به ویژه مدارس و مساجد اصفهان داشت.
تقریباً در همان زمان که کاخ الحمراء ساخته مى شد، در قاهره «مدرسه سلطان حسن» بنا شد. این مدرسه متعلق به دوره سلطان حسن (سده هشتم هجرى) دروازه هایى بلند دارد که سقف آن داراى گچ کاریهاى مقرنس است.
در چهار سوى حیاط ایوانهاى وسیع ساخته شده است. اتاقهاى تو در توى مخصوص زندگى و درس معلمان، در چهار بخش جدا از هم و هر کدام خاص یکى از فرقه هاى اسلامى است.

معماری: مدرسه
آن مدرسه حیاطى چهارگوش داشت با حوضچه اى در مرکز آن، و در هر سوى آن تالارى با سقف قوسى بنا شده بود که با درگاهى بلند و پهن به حیاط مى پیوست.
تالار رو به قبله آن، از سه تالار دیگر بزرگتر و در حقیقت نمازخانه اصلى بود.
برخى از هنرشناسان برآن اند که ابعاد بزرگ آن تالار بازتابى از معمارى کاخهاى ساسانى است؛ در حالى که طرح هندسى کلى آن، یک ابتکار ترکانه است.

معمارى: آرامگاه ها
بناى آرامگاهها که در کنار مساجد و مدرسه ها نوع سومى از معمارى اسلامى به شمار مى رود و از حدود سال ٣٩٠ق تا پایان سده نهم هجرى رواج داشت، معمولاً بنایى بود گرد یا چهارگوش یا چند ضلعى منظم و یا چون برجى به شکل ستاره که با هرم یا مخروطى مسقّف مى شد.

معمارى: آرامگاه ها
بنای آرامگاهها در آغاز بیشتر ساده بود، مانند بناى آرامگاه قابوس وشمگیر در گنبد در سال ٣٩٧ق؛ بعدها نماى خارجى آنها تزیین یافت، مانند دو آرامگاه متعلق به دوره سلجوقى و در ناحیه خَرَقان از توابع قزوین که بدنه آنها با گِل پخته زینت یافته است، و سپس از گچبرى غنى در این گونه بناها استفاده شده، مانند بقعه پیر بکران در نزدیکى اصفهان و نیز بقعه بایزید بسطامى هر دو متعلق به آغاز سده هشتم هجرى.
کم کم آرامگاههایى ایجاد شد که مزیّن به نقشهاى مفصّل کاشى معرّق شد که بیشتر به دوره تیموریان تعلق دارد، مانند مزار خواجه عبدالله انصارى در نزدیکى هرات که به سال ٨٣٢ق بنا شده است.

معمارى: آرامگاه ها
بقعه ها و آرامگاهها تا زمان سلجوقیان در آسیاى صغیر به صورت منفرد و مستقل ساخته مى شد، اما در پاره اى موارد از جمله در معمارى دوره ایّوبیان مصر و سوریه با بناى مسجد یا مدرسه و یا حتى بیمارستان تلفیق مى یافت.
در معمارى آرامگاهها و گورها در مصر و سوریه از کنده کارى نقوش ظریف بر سنگ براى تزئین استفاده مى شد؛ اما در هیچ جاى جهان اسلام، معماران و زینت کاران از حیث ابتکار و کامیابى، در استفاده از طرح و رنگ به پاى هنرمندان ایرانى نرسیدند.

معماری: آرامگاه
اکبر که بزرگ ترین پادشاه گورکانى هند است، به معمارى نیز دلبستگى فراوان داشت.
مجالس فراوانى که براى «اکبرنامه» پرداخته شده است، برخى از ویژگیهاى اخلاقى او را آشکار مى سازد.
او در اگره و «فتحپور سیکرى» گنبدها و قبّه ها و کاخها برآورد.
مسجد بزرگ فتحپور و ورودى جنوبى زیباى آن، که «بلند دروازه» خوانده مى شد، آمیخته اى از معمارى ایرانى و هندى بود، اما کاخهاى فتحپور سیکرى از حیث طرح و آرایش بیشتر از شیوه هندى برخوردار گشت.

معماری: آرامگاه
در ١٠٣٨ق شهاب الدین فرزند جهانگیر ملقب به شاه جهان بر تخت شاهى نشست، و به معمارى بیشتر گرایش نشان مى داد.
به دستور وى بناى زیبا و مجلّل تاج محل به عنوان آرامگاه همسرش، «ارجمند بانو بیگم» ساخته شد.
سبک این بنا متاّثر ا ز معمارى، ایرانى عهد تیمور است.
تاج محل که یکى از زیباترین آثار هنرى در معمارى جهان به شمار مى آید، بر کناره رود جمنا در آگره از مرمر سفید و در باغى به سبک ایرانى ساخته شد.

معماری: آرامگاه
آرامگاه بر سکویى از مرمر نشسته است که در چهار سوى آن، چهار مناره ساخته اند و هر مناره در بالا به یک قبه ختم مى شود و در چهار گوشه بام آرامگاه، چهار گنبد بزرگتر از قبه مناره ها بنا شده و سپس در وسط آنها، گنبد اصلى آرامگاه – که از همه بزرگتر است – قرار گرفته و کاملاً شکل و طرح ایرانى دارد.
در دو سوى این آرامگاه دو بناى قرینه ساخته اند که یکى مسجد است و دیگرى – که «پاسخ» یا «قرینه» خوانده مى شود – جاى پذیرایى از زائران آرامگاه بوده است.
این آرامگاه را اگر چه شاه جهان براى همسرش ساخت، اما خود او نیز در آن جاى گرفت و در کنار همسر خفت.

نماد آتش، نماد خِرد نخستین جلوه ای از دانایی بیکران و عالم ماورای انسان است (مثلث نماد آتش) که در آتشکده یا دارِ مهر، یعنی همان بناهای مکعبی در شکل ابتدایی خود تکریم و تقدیس میشود.
مثلث

کاشی کاری صفه ی صاحب مسجد جامع اصفهان.

کاربرد هندسه در مساجد
اساس طراحی مساجد بهره گیری از نقشه های مرکزی مشتق از مربع و دایره که البرتی برای طراحی کلیسا سفارش میکرد.

هندسه در گنبد ارامگاه شیخ زاهد گیلانی:

به طور کلی بنای حاضر از یک اتاق مربع شکل که گنبدی برروی آن قرار دارد و ایوان هایی که آن اتاق را احاطه کرده اند، تشکیل شده است. البته یک اتاق دیگر که به نظر می رسد بعدها به اثر اولیه الحاق شده باشد در سمت غربی گنبدخانه وجود دارد و دو اتاق از داخل به یکدیگر مرتبطند. مطابق با معماری بومی منطقه، بنا بر روی کرسی قرار گرفته و بام بنا نیز چهارشیبه سفالپوش است

گنبد این آرامگاه از هندسه نسبتا پیچیده ای برخوردار است و شکستها و تقسیم بندی های متنوعی در آن وجود دارد، به نحوی که ناظر معمولی نمی تواند بسادگی فرم گنبد را به حافظه بسپرد. درنتیجه، با حرکت در اطراف گنبد و مشاهده از زوایای مختلف، گویی از تازگی و بداعت گنبد کاسته نمی شود

نقاشی
از کهن ترین مینیاتورهاى موجود ایرانى، تصویرهایى است که براى کتاب منافع الحیوان ساخته اند و آن کتاب به سال ٦٩٩ق و به فرمان غازان خان مغول در مراغه رونویسى شده است.
در میان مینیاتورهاى این کتاب و نیز تصویرهاى یک نسخه نفیس از شاهنامه فردوسى، که به سال ٧٢٠ق در تبریز نسخه بردارى شده، تاثیر هنر چینى را در نقاشى ایران اسلامى آشکارا مى توان دید.

نقاشی
مینیاتورهاى سبک بغدادى و شیرازى در سده هشتم و نهم هجرى بیشتر زیر تاثیر هنر چینى عهد ایلخانى قرار داشت و به منظره سازى و پرداختن شکل جانوران با توجه به جزئیات طبیعت معطوف بود.
این شیوه نو و پرجاذبه در مجالسى که هنرمند بغدادى، جنید به سال ٧٩٩ق براى منظومه عاشقانه خسرو و شیرین نظامى کشیده است، جلوه گر شد.

نقاشی
نگارگران در مینیاتورسازى شیوه اى را ابداع کردند که «مکتب هرات» خوانده شد و از آن پس، چندین نسل از هنرمندان، آن شیوه را سرمشق خود قرار دادند.
مینیاتور به سبک و شیوه هرات با آنچه در مکتب بغداد پدید مى آمد، کاملاً متفاوت بود.
در مکتب هرات برخلاف مکتب بغداد طرحها ریزتر است و مردمان به درشت اندامى و فربهى مکتب بغداد نیستند.

نقاشی

هنرمندان شیرازى در روزگار فرمانروایى ترکمانان «آق قوینلو» و «قراقوینلو» به شیوه اى نو دست یافته بودند که به شیوه «ترکمان» معروف شد.

نقاشی
فرزندان و نوادگان تیمور، به ویژه شاهرخ و بایسنقر و الغ بیگ و سلطان حسین بایقرا – که وارث شهرهاى ثروتمند و پرجمعیت هرات و سمرقند شده بودند – در قلمرو تیموریان مدرسه ها، مسجدها، کتابخانه ها و هنرکده هاى متعدد برپا داشتند و به ویژه آن تیره از فرزندزادگان تیمور، که با نام «گورکانیان هند» یا «حکومت مغولى کبیر هند» معروف شدند، مسبب ایجاد آثار هنرى فراوان در زمینه هاى معمارى و کاشى سازى و نگارگرى در سنگ مرمر و مینیاتورسازى شدند.

نقاشی
در اواخر سده نهم هجری کودکى دیده به جهان گشود که بهزاد نام گرفت و چون بالنده گشت در دربار سلطان حسین بایقرا در هرات به کار پرداخت و چیزى نگذشت که نامش در نقاشى ایرا نى جاودانه شد.
کمال الدین بهزاد، شیوه اى نو در پیش گرفت و در آن به وصف جزئیات واقعى زندگى روزانه پرداخت و براى نخستین بار مجالسى چون مستى درباریان، کارهاى باغبانان، مراسم تشییع جنازه در گورستان، تدارک وسایل ضیافت توسط گماشتگان، و مانند آن را بر پرده آورد.
بهزاد براى خمسه نظامى و به ویژه براى لیلى و مجنون مجالسى زیبا از مینیاتور آفرید و چنان نام آور شد که هنرمندان دیگر مایل بودند نام او را زیر آثار خود بگذارند .

نقاشی
بهزاد، که در زمان ازبکان از هرات به تبریز آمده بود، در عهد اسماعیل صفوى، رئیس کتابخانه سلطنتى و سرپرست نقاشان، خطاطان و صحافان شد.
شاه اسماعیل به تقلید و براى چشم و همچشمى با بایسنقر، که به دستور او نسخه نفیسى از شاهنامه با مجالس زیبا ترتیب داده بودند، دستو ر داد تا شاهنامه تهماسبى را با مجالس عالى به وجود آوردند.
هم چنین یک نسخه نفیس از خمسه نظامى هم براى تهماسب مرتب گشت.

نقاشی
از اواخر عهد تهماسب صفوى، هنرمندان مینیاتورساز، به جاى کشیدن مجالس پرتجمّل و تفصیل و مصور ساختن کتابهاى گران بهاى شاه و دربار، به کشیدن نقاشیهاى کوچک تر و انفرادى تر و ساختن مجلسهایى از زندگى روستائیان و شاعران و روحانیان و درباریان دست زدند تا بتوانند با نمونه هاى خوشنویسى خطاطان بزرگ در یک مجموعه شخصى جاى دهند.
در این آثار، چهره یک یا دو تن را از میان ترکیبهاى بزرگ پیشین اقتباس کردند و پیکر انسانها را درشت تر از گذشته کشیدند.
در اصفهان عصر شاه عباس، نقاشیهاى یک یا دو تن از نقاشان برجسته رواج فراوان داشت و مورد پسند عموم قرار گرفت؛ آقا رضا و سپس رضا عباسى پیشوایان آن شیوه هنرى شناخته شدند.

نقاشی
نامدارترین هنرمند این سبک، رضا عباسى، در دربار شاه عباس بود و کارهاى او به سرعت سرمشق هنرمندان معاصر او و پس از او در نقاشى بر دیوارها و کاشیها شد و بسیارى از آثار دیوارى پرداخته به کاشى او، بر طاق نماهاى چهارباغ اصفهان نقش بست.
یک هنرمند نامى دیگر در ربع اوّل سده یازدهم هجرى معین مصوّر بود که به ویژه نقاشیهاى او در موضوعهاى افسانه اى و تاریخى شهرتى به هم رسانده بود.
با این همه به گفته شاردن، شاه عباس مُرد و ایران عصر صفوى از پیشرفت باز ایستاد، اما اندیشه و هنر ایرانى که در سرزمینهاى غرب و شرق ایران پراکنده شده بود به زندگى خود ادامه داد.

نقاشی
بابر میرزا، زاده تیمور و سر دودمان گورکانیان هند، چندان به هنر نپرداخت، اما برخى از آثار مکتب هرات، به ویژه کارهاى بهزاد را گرد آورد.
شیوه مغولى هند در نقاشى از دل آمیزه نگارگرى ایرانى و هندى بیرون آمد و میر سیّد على تبریزى و عبد الصمد شیرازى از صورتگرانى بودند که با همکارى نگارگران هندى براى داستان «امیر حمزه» مجلسهاى فراوان کشیدند و پایه گذار مکتب مغولى هند شدند.
یک رونویس از داستان امیرحمزه که به یک هزا ر و چهارصد مجلس از کارهاى میر سیّد على و پنجاه هنرمند هندى در آگره زینت یافته بود، دوازده جلد شد و کار آن تا روزگار پادشاهى اکبر، فرزند همایون به درازا کشید.

هنرهای اسلامی و نفوذ آن در اروپا
هنر تزئین سرامیـک و شیشه از قـــرن 9 تا اواسط قــــرن 14م در جـهــان اســـــلام به اوج شکوفایی خود رسید.
با شروع قرن 15م و افزایش داد و ستد میان دنیای اســلام و ایتالیا فنــون لعــاب کاری، طلاکاری و رنگرزی شیــشه به ونیز منتقل شد.
کاسه شیشه ای با خطوط کوفی متعلق به قرن 9 تا 11م، ساخته شده در مصر

هنرهای اسلامی و نفوذ آن در اروپا
جام شیشه ای متعلّق به قرن 13 و 14م، ساخته شده در مصر یا سوریه که با لعاب چند رنگ و طلا تزئین شده است.
محل نگهداری:
The Metropolitan Museum of Art

هنرهای اسلامی و نفوذ آن در اروپا
چراغ روغنی آویز که در مســاجــد بکــار می رفته، متعلّق به قرن 14میلادی، ساختـه شده در مصــر که با لعـاب چند رنگ و طــلا تزئین شده است.
محل نگهداری:
The Arthur M. Sackler Gallery and
the Freer Gallery of Art

هنرهای اسلامی و نفوذ آن در اروپا
بطری آب ساخته شده در ایتالیا، متعلق به قرن 15 یا اوایل قرن 16م.
در این نمونه شیشه که در مقایسه با کار هنرمندان سوری و مصـری بسـیار ابتدایـی است، از تـزئینــات بکار رفتـه توســط مسلمـانـان، در وسـط بطــری، استفاده شده است.

علم موسیقی

علم موسیقی
معروف ترین دانشمندان موسیقى در دوره خلافت عباسى:
ابراهیم بن ماهان موصلى (۱۸۸-۱۲۵ ق)؛ اهل فارس
اسحاق موصلى پسر ابراهیم (۲۳۵-١٥٠ ق)؛
ابوالحسن على بن نافع، ملقب به زریاب، معروف به بصرى؛
منصور زلزل (دایی اسحاق موصلی)؛
فارابى ( ۳۳٩-۲۵٩ ق): صاحب اثر گرانسنگ در موسیقى به نام الموسیقى الکبیر؛
ابوالفرج اصفهانى: صاحب اثر معروف در موسیقى به نام الاغانى؛

اسحاق موصلى
اسحق در سال 150 ق در شهر ری به دنیا آمد و
پس از مدتی با پدرش به بغداد عزیمت کرد.
از اوان کودکی نزد دائی خود منصور زلزل الضارب، مقدمات موسیقی را فرا گرفت. اسحق مکرر زلزل را در نواختن بربط بی بدیل معرفی کرده است.
زلزل چون سالیان دراز با ابراهیم موصلی مصاحبت و همکاری داشته در موسیقی نظری تبحر کامل یافته چنان که فاصله سوم زلزل معادل 27/22 در موسیقی بنام وی معروف است ابتکار بربطی بنام «عودالشبوط» نیز بوی منسوب می باشد.

اسحاق موصلى
اسحق به عنوان شاعر و ادیب و عالم به  علم لغت و قضا نیز مورد تکریم و تعظیم همگان بود.
مامون به قسمی مفتون مقام علمی و هنری او بود که روزی گفت اگر اسحق به عنوان موسیقی دان نزد مردم شهرت نیافته بود من او را قاضی می ساختم زیرا از کلیه کسانی که بدین کار اشتغال دارند شایستگی اش بیشتر است و از این گذشته در رفتار و تقوی و درستی بر همه قضات فضیلت دارد.
کتابخانه اسحق یکی از بزرگترین مخازن کتاب شهر بغداد بود.

اسحاق موصلى
اسحق در ماه رمضان سال 235 قمری از جهان رفت.
در موسیقی نظری و علمی شاید مقامش به پایه الکندی حکیم معروف عرب نمی رسید ولی در فن نوازندگی راه های سهل و ساده ای ترتیب داده که تعلیم این فن را بسیار آسان ساخته است.

علم موسیقی
ابوالحسن على بن نافع، ملقب به زریاب و معروف به بصرى، ایرانى الاصل و از شاگردان اسحاق موصلى بود.
پیشرفت او در فراگیرى موسیقى تا بدان پایه رسید که در ردیف رقباى اسحاق در دربار هارون الرشید قرار گرفت.
او استاد بَربَط (عود) و تصنیف و الحان بود. نوآورى مهم او در آلت موسیقى ایرانى بربط بود.
زریاب با افزودن یک تار به چهار تار بربط و استفاده از ناخن عقاب و روده تابیده در ساخت بربط جدید، آهنگ حاصل از زخمه بربط را مطبوع تر کرد.

علم موسیقی
ابونصر محمد بن محمد فارابى (۳۳٩-۲۵٩ یا ۲۶۰ق) فیلسوف و ریاضى دان وموسیقى دان بزرگ ایرانى است.
فارابى گرانسنگ ترین کتابها را در موسیقى به نگارش درآورد.
مهم ترین آثار فارابى در موسیقى احصاءالعلوم و الموسیقى الکبیر(در دو جلد، جلد نخست مفصل و جلد دوم موجز) است.
در فصل سوم کتاب احصاءالعلوم، فارابى بحث دقیقى درباره موسیقى دارد.

علم موسیقی
هنری جورج فارمر، خاورشناس و موسیقى دان انگلیسى بر این باور است که مدخل یا مقدمه احصاء العلوم اگر از نوشته هاى ارسطو درباره موسیقى جامع تر و کامل تر نباشد مسلماً در ردیف آن است.
از همین رو، فارابى را بزرگترین نویسنده کتب موسیقى در قرون وسطا مى دانند.
الموسیقى الکبیر؛ مهم ترین و مفصل ترین کتاب فارابى و بزرگ ترین اثرى است که در موسیقى مشرق زمین به نگارش درآمده است.

علم موسیقی
این اثر از منظرى کاملاً علمى به موسیقى و اصول و قواعد فیزیکى ناظر بر آن، قوانین ضرب و نسبتهاى ریاضى اصوات مى پردازد و در واقع نقدى است بر دانش موسیقى یونانیان.
نخستین بار فارابى توافق صداها (هارمونى) را در موسیقى ایران وارد ساخت و پس از او ابن سینا آن را مورد بحث قرار داد.
کتاب الموسیقى الکبیر فارابى در سده هاى بعدى به مهم ترین و معتبر ترین مرجع تحقیق علمى براى دانشمندان و صاحبان فن موسیقى تبدیل شد.
جایگاه فارابى در دانش موسیقى تا بدان پایه بالاست که او را به حق، پدر دانش موسیقى ایران و بلکه جهان اسلام باید به شمار آورد.

علم موسیقی
ابن سینا نخستین کسى است که به زبان فارسی در بخشی از کتاب «دانشنامه علایى» به علم موسیقی پرداخته است.
ابن سینا در دانشنامه علایى از مطالعه بر روى ساز «رباب»، فواصلى را که در ایران قدیم رواج داشته و به تدریج به فراموشى سپرده شده بود، مورد توجه قرار مى دهد.

علم موسیقی
در رسائل اخوان الصفا «موسیقى» مطابق طبقه بندى مرسوم در گذشته دور، به عنوان یکى از شاخه هاى چهار گانه ریاضیات (سه شاخه دیگر هیئت، حساب و عدد) مورد بحث قرار گرفته است.
آشکارترین ویژگى رساله موسیقى اخوان الصفاء توجه به ابعاد معنوى موسیقى و نقشى است که این فن مى تواند در برانگیختن حالات روحانى و نشاط معنوى انسان ایفا کند.

علم موسیقی
اخوان الصفا در تایید صحت مدعاى خود به حکایت فارابى استناد جسته، آن گاه که وى در مجلس سیف الدوله حمدانى، فرمانرواى شیعی حلب (٣٥٦- ٣٣٣ق) با نواختن گونه اى موسیقى اهل مجلس را به خنده وا مى دارد و سپس با تغییر آهنگ، همان جمع را به گریه انداخته و سرانجام به خواب فرو مى برد.

علم موسیقی
اخوان الصفا موسیقى را ابزارى براى بیدار کردن نفس انسان از خواب غفلت مى داند و اگر در بعضى از شرایع موسیقى تحریم شده، بدین سبب بوده است که مردم بر خلاف نظر حکما آن را وسیله شاد خوارى و خوشگذرانى قرار داده و در لهو و لعب به کار برده اند.
از آنجا که اخوان الصفا در پى پیوند دین با فلسفه بوده و در رسائل خود از هر فرصتى براى رسیدن به این هدف استفاده کرده اند.

علم موسیقی
اغانى، نوشته ابوالفرج اصفهانى داراى هفتصد گزارش است و روایاتى مفصل درباره آهنگسازان، خوانندگان و شاعرانى که شعرشان موضوع آهنگ بوده و هر کس که با این هنرها رابطه داشته است، نقل کرده و سرانجام بزرگترین مجموعه ممکن را براى موسیقى و ادب ، از آغاز تا سده چهارم هجری به دست داده است.

علم موسیقی
صفى الدین عبد المومن ارموى (حدود ۶۱۳ق تا ۶٩۳ق) ستاره اى درخشنده در آسمان دانش موسیقى ایران در سده هفتم بود.
از مطالعه دو کتاب معتبر او، یکى الادوار و دیگرى رساله الشرفیه این واقعیت آشکار مى شود که وى پس از فارابى بزرگ ترین و مهم ترین کسى است که در اصول فن موسیقى تحقیق کرده و کهن ترین نت نویسى فارسى و عربى در کتاب الادوار آمده است، که اکنون در دست است.

منابع
 . محمدی نژاد، م. (١٣٨٣) حکمت معماری اسلامی، نشریه علمی، پژوهشی دانشکده هنرهای زیبا، شماره ١٩، پاییز ٨٣، ص٥٩ -٥٨
 هیلن براند، 1377
 http://ebtekarnews.com/news.php?id=7858
http://ebtekarnews.com/?newsid=925
مک ایودی کالین، (1367)، اطلس تاریخی جهان، ترجمه فاطمی فریدون، تهران، نشر مرکز
 هیلن براند روبرت، (1383)، معماری اسلامی، ترجمه آیت الله زاده شیرازی باقر، چاپ دوم، تهران، انتشارات روزنه
 بلر شیلا و ام بلوم جاناتان، (1381)، هنر و معماری اسلامی، ترجمه اشراقی اردشیر، چاپ اول، تهران، انتشارات سروش
 ستوده بیدختی، امیرحسین، 1394، پتانسیل بکارگیری مدل سازی اطلاعات ساختمان در معماری ایرانی-اسلامی، https://www.researchgate.net/publication/284448022_________-

با تشکر از توجه شما


تعداد صفحات : 85 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود