مهارت های کوانتومی متبلور کننده دانش ضمنی بشری
بیان مسئله
سازمانها سعی دارند تا ظرفیت و کارآیی خود برای نوآوری را افزایش دهند، لذا توجه روز افزونی به نحوه مدیریت ظرفیت های خویش بخصوص دانش دارند.
تجربه نشان داده که پیاده سازی های موفق مدیریت دانش در گرو توجه و اولویت بخشیدن به نکات ظریفی است همچون:
جنبه های انسانی و فرهنگی،
انگیزه های شخصی،
روش شناسی های مدیریت تغییر،
فرآیندهای کسب و کار جدید و یا تقویت شده ای که مقید به اشتراک گذاشتن دانش و ارتباطات و همکاری باشند.
می بایست فناوری نیز بعنوان یک پیشران در نظرباشد.
کم اثر شدن مهارت های مدیریتی
تمایل به یافتن پاسخ بر چرایی کم اثر شدن مهارت های سنتی مدیریت,
تحریک نیروی کار به خلق دانش و استفاده از ظرفیت های نهفته وی,
دستیابی به رویکردهای جدیدی که مدیران به مدد آنها توانایی های دانشی مورد انتظاراز نیروی کاررا برای خلق ارزش هرچه بیشتربرای بقا درشرایط رقابتی فزاینده, با ورزیدگی میسرمی سازند.
چالش های اصلی مدیریت دانش
تکراراشتباهات پرهزینه به دلیل عدم ثبت یا تحلیل اشتباهات قبلی
تکراربرخی کارهابه دلیل عدم آگاهی کارکنان از فعالیت ها و پروژه های گذشته، یا نتایج آنها
لطمه خوردن به روابط با مشتریان به دلیل در دسترس نبودن دانش در نقطه عمل
درمیان نگذاشتن افکار، عقاید و عملکردهای خوب که موجب افزایش هزینه های کلی می گردد
محدود بودن کسانی که از دانش مهم و حساس بر خوردارند
کندی یادگیری سازمان ها که موجب تاخیر در توسعه محصول یا از دست رفتن فرصت ها می شود
دلسرد وناراضی شدن کارکنان به دلیل عدم دسترسی به منابع دانش
تقویت قابلیت های لازم برای خلاقیت
انگیز ش های مالی که دربرخی موارد می توانند خلاقیت را کاهش دهند,
تشویق ها و حمایت های لفظی و غیر لفظی از کارکنان خلاق,
تشویق کارکنان برای ارائه سناریو های مختلف،
ایجاد فرصت برای تحلیل مشکلات و مقایسه آنها,
ترکیب ایده خلاق با منابع و مهارت های کارشناسی و تخصصی
برقراری ارتباط میان علوم، مهندسی و مدیریت
نحوه خلق فناوری
نحوه بهره برداری از آن به طوری که فرصت خلق کند
یکپارچه کردن راهبرد فناوری با ابعاد راهبردی تجاری
نحوه استفاده از فناوری برای کسب مزیت رقابتی، انعطاف پذیری
نحوه تعامل ساختارهای سازمانی با تغییر فناورانه و زمان استفاده و عدم استفاده از فناوری
مدیریت فناوری
مدل رنگین کمان موتورولا
یافته های پژوهشی
نقش و اهمیت عوامل محیط داخلی نسبت به عوامل محیط بیرونی بیشتر ارزیابی شده است.
ارتباط منطقی بین سه حوزه مدیریت دانش، نوآوری و فناوری وجود دارد.
مدیریت تغییر در پیاده سازی فرآیندهای مدیریت دانش، نوآوری و فناوری اهیمت ویژه ای دارد.
به همه ابعاد اثرگذار باید توجه شود.
اولویت یکسان و وابسته به شرایط محیط اجراء باید در نظر گرفته شود
اقدام
اندیشه
احساس
بودن
اعتماد
دیدن
دانستن
برای بودن
ممیزه های لازم
پدیده ها از بالا به پایین و از برون به درون
در عصر حاضر مهارتهای سنتی به سرعت دچار تغییرات مستمر گردیده و پاسخگوی تحولات کنونی نمی باشند
این مهارتهاکه مبتنی بر اجزایی نظیر برنامه ریزی و سازماندهی بوده اند,برای سازمانهای مکانیکی و دارای ثبات مفیداند, ولی در عصر پرشتاب کنونی همیشه پاسخگو نخواهند بود
آنها برای رفتارهای قابل پیش بینی خطی ومنطقی کاربرد دارند, ولی سازمانها به دلیل تشدید رقابت های گوناگون,از حالت ثبات به وضعیت مخاطره آمیزی,تغییر وضعیت داده اند
تلاشهای جاری, بر پایه کوانتوم و نظریه هایی همچون آشوب استوار شده اند که همگی دلالت بر عدم ثبات سازمانها دارند
پیام کوانتوم
کل اجزاء جهان شامل,انسانها,هستی ها یا موجوداتی پویا، آگاه، و مرتبط با هم هستند. کوانتوم به معنی ذره در حال حرکت و با گرایشهای احتمالی است و اینکه نظم از بی نظمی حاصل می آید؛ و رابطه های ساده یک علتی جای خود را به روابط چند علتی، پیچیده و در هم تنیده می دهد.
ادراک های انسان بشدت ذهنی است و تفکر خلاق نیازمند استفاده از توانمندیهای الهامی و اشراقی است. این گفتمان درونی او است که احساسات وی را شکل می دهد.
کوانتوم دیدگاه مدیران را در نگاه به پدیده ها از بالا به پایین و از برون به درون تغییر داده و معکوس می سازد.
نظریات مدیریتی سنتی و کوانتومی
نظریه کوانتوم مواردسنتی را مردود نمی داند بلکه به اقتضاء شرایط متحول محیط مکمل آنها است
مهارتهای کوانتومی نگریستن دوباره و جدید به مسائل و شیوه جدید برخورد با آنها را درمواردی چون مساله تعارض به مدیران می آموزد
در سیستم کنونی ترفیع بر اساس نیل به هدف استفاده موثر از ابزارها و توانایی تولید فرآورده با کیفیت بالا اولویت دهی طرح ریزی و مدیریت نتایج مهارتهای فردی مسئولیت پذیری فردی و اجتماعی و روابط متقابل است ودر سیستم قدیم ترفیع بر اساس تجربه لیاقت و مدیریت کاهش هزینه استوار بوده است
تمام مهارتهای کوانتومی در دنیای پرتلاطم کنونی کاربرد دارند و با شیوه های سابق نمیتوان سازمانهای ارگانیک و پویا را اداره نمود
تنها عنصر ثابت در حال حاضر تغییر است و اندکی عدم تعادل لازمه توسعه در قرن 21 می باشد
مهارتهای فنی ادارکی و انسانی و حتی مهارتهای سیاسی اجتماعی و احساسی پاسخگوی مدیران وسازمانها نمی باشند
مهارتهای سنتی در سازمانهای مکانیک با هدف کارایی و انجام درست کارها و کاهش هزینه ها بیشتر سازگار است و مهارتهای کوانتومی و جدید در سازمانهای پویا و در محیط نا مطمئن و پرچالش امروزی و با هدف اثربخشی و انجام کارهای درست موثرترند
هفت مهارت کونتومی چی می کنند
دیدن: مهارت هدفمنددیدن مسائل رابه مدیرمی آموزد
فکرکردن: مهارت به شیوه متناقض اندیشیدن را
احساس کردن: توانایی احساس زنده بودن و حیاتبخشی
شناختن: توانایی دانستن به شیوه خلاق و شهودی
عمل کردن: توانایی عمل به شیوه مسئولانه
اعتمادکردن: توانایی اعتماد به فرایند زندگی
وجود: توانایی ارتباط مستمر را فراهم می آورد
نگاه کوانتومی
توانایی دیدن هدفمند. باور به اینکه جهان ما تابعی از باورها و پیشداشته های درونی خود ماست.
اگر مدیران مقصودها و منظورهای خود را تغییر دهند با دنیاهای دیگری سر و کار خواهند داشت؛ و می توانند به شیوه دیگری عمل کنند. گویی بیان این منظور است که "پیش چشمت داشتی شیشه کبود زین سبب عالم کبودت می نمود".
فرصت ها در تصویرهایی نهفته اند که مدیران از کارکنان، تحولات و امور دارند. مدیران با این مهارت باید درون خود و نیت هایشان را با تکنیک های خاصی بپالایند تا محیط خود را بهتر درک کرده و روندهای به ظاهر پنهان آنها را کشف کنند، و از پیله های فکری خود خلاص شوند.
تفکرکوانتومی
توانایی تفکر به شیوه متناقض. حرکت جهان و اشیاء به شیوه ای متناقض و متعارض، و با جهش های ناگهانی و کاملاً پیش بینی ناپذیر همراه است، بطوری که که امور واقع در سطح کلان غیر منطقی و نا محتمل به نظر می رسد. مغز انسان در طول قرن ها به تفکر سیاه یا سفید و خطی عادت کرده است، حال آنکه یک تغییر کوچک ممکن است تحولات عظیم به دنبال داشته باشد. چیزهای به ظاهر نا مرتبط با یک تصویر شهودی از نیمکره مغز می تواند منشاء ابتکارات بزرگ باشد. خلاقیت ها گاه از متناقض و متعارض دیدن ها ناشی می شوند.
احساس کوانتومی
توانایی احساس زنده و توانبخش. انرژی انسان و جهان هر دو از یک جنس است، و قلب انسان کانون این انرژی است که قدرت می آفریند؛ و بسیار به افکار و عواطف ما بستگی دارد. عواطف منفی (از جمله: نا امیدی، ترس، خشم، لجاجت، و استرس) همبستگی امواج الکترو مغناطیس قلب و انرژی آن را کاهش و عواطف مثبت (از جمله: عشق، اشتیاق، غمخواری، و قدرشناسی) همبستگی امواج الکترو مغناطیس قلب و انرژی آن را افزایش می دهند. این مهارت مدیران را قادر می سازد از درون احساس خوب داشته باشند ، علی رغم آنکه در بیرون چه بگذرد. به آنها امکان می دهد در ضعف ها، قوت ببینند، و در تهدیدها فرصت؛ و شور و شوق، و شادابی برای سازمانشان به ارمغان آورند.
شناخت کوانتومی
وانایی شناخت شهودی. جهان میدان انرژی است و بستر تمام اشیاء؛ این بستر همه جا حاضر و بی پایان است. جهان سراسر آگاه است و میدان اطلاعات. کسب آگاهی فرایندی خطی نیست، حالتی شهودی دارد و ظرفیت آن بینهایت است. با جمع آوری صرف اطلاعات نمی توان از قطعیت کاست. قطعیت به غفلت می انجامد. کسی که قطعی است از توجه کردن باز می ماند.
اقدام کوانتومی
توانایی عمل پاسخگویانه. عمل کوانتومی بر اصل جدا ناپذیری استوار است، که مطابق آن تغییر در هر جزء سریع به تغییر در اجزاء دیگر منجر می شود. در واقع تمام اجزاء هستی زمانی پیش از انفجار بزرگ در کنار هم بوده اند. لذا بر یک دیگر تاثیر گذارند. مدیر با این مهارت، اعمال مسولانه ای انجام می دهد که بر همه افراد و آینده نیز تاثیر می نهد. محبت و همدردی بصورت غیر محلی و غیر زمانی احساس ما بودن را پدید می آورد. اعمال انسان به علت همبسته بودن جهان و برگشت نتایج آن به خودش سولانه تر می شود.
اعتماد کوانتومی
توانایی اعتماد به جریان زندگی. این مهارت ریشه در بی نظمی دارد و اینکه عدم تعادل لازمه تکامل سیستم است. بدون بی نظمی و برابری در مبارزه برای تغییر، زندگی دچار رکود می شود و میرندگی در پی آن است. بی نظمی ها مطابق اصل نظم دهنده ی نا مشهود نظم می گیرند.
اعتماد کوانتومی در واقع اعتماد به فرایندهای طبیعی زندگی است؛ و از دستکاری منِ غیر لازم مدیر در امور جلوگیری می کند.
" سازمان های بی شکل" حاصل این فرایند است.
زیست کوانتومی
توانایی زندگی کردن در روابط . اجزاء در روابط زندگی می کنند؛ احتمال ذرّات، احتمال روابط آن هاست. ذره ها با هم ادغام می شوند و مرز و هویت مشترک می گیرند؛ و بدین ترتیب یک نظام کوانتومی پدید می آورند، نظامی که بیش از جمع آن دو است. از طریق مناسبات کوانتومی است که ظرفیت ها آزاد می شود، و هر ذره بیش از خودش می شود.
افراد با دیگران می آمیزند و نقص آنها را نقص خود می دانند. زیست کوانتومی به مدیر حکم می کند زمان و فضایی برای گفتگو در نظر بگیرند و اطمینان داشته باشند که بهبود روابط به نتایج بهتر منجرمی شود ؛ و اینکه پیشرفت نتیجه همراهی است.
قیاس ممیزه های فکری و نظری
سنتی
پایداری در شرایط و موقعیتها
ثبات در انسانها و سازمانها
ترجیح سازمان بر فرد
عدم ارتباط اجزای سازمان
کوانتومی
پویایی در انسانها و سازمانها
توجه به خصوصیات افراد و در عین حال اهمیت دادن به سازمان
ارتباط عمیق و پویا بین اجزای سازمان
قیاس مهارت های سنتی و کوانتومی
سنتی
دیدن: نگاه بی هدف
تفکر: یکنواخت و بدون چالش
احساس: بی روح
شناخت:پایدار, دانستن حفظی و تکیه بر گذشته
عمل: بی هدف و از روی اکراه
ارتباط: نامستمر و نادر
اعتماد :عدم اعتماد به فرد
کوانتومی
دیدن: هدفمند
تفکر: متناقض و پویا
احساس: زنده و حیات بخش
شناخت:متغیر, دانستن خلاقانه و شهودی
عمل: هدفمند و مسئولانه
ارتباط: مستمر و برنامه دار
اعتماد:اعتماد به فرد