بسم الله الرحمن الرحیم
نام درس: مقدمه ای بر برنامه ریزی آموزشی ودرسی
تعداد واحد درسی: 2 واحد
نام منبع درس: مقدمه ای بر برنامه ریزی آموزشی ودرسی
مولف منبع: دکتر علی تقی پور ظهیر
نام تهیه کننده: رمضان زاهدی ــ دستیار آموزشی مرکز
آموزشی خوی ــ واحد سیه چشمه
معرفی طرح درس :
معرفی ، مسایل برنامه ریزی آموزشی و درسی ــ برنامه ریزی آموزشی و درســــی (مفاهیم و نظریــات) ـــ منابـــع اطلاعــات برای برنامه ریـــــزی درســـی (مبانی برنامه ریزی درسی) ــ اطلاعات درباره جامعه ــ مبانـــی فلسفی برنامه ریزی درســـی ــ اطلاعـــات درباره معرفت و دانش بشری ــ طرح ریزی برنامـــه های درســـی ــ انواع طرح هــای برنامــه درســــی ــ ارزشیابی برنامه های درسی .
هر کدام از این فصــل ها در هر جلســـه با استفـاده از روشــهای مناســــب تدریس برای دانشجویان در ساعات معین تدریس می شود.
اهداف درس:
هدف کلی : دانشجویان رشته ی علوم تربیتی با گذراندن این درس ضمن آشنایی با مفاهیم ، مسایل و نظریات و روشهای برنامه ریزی و مبانی فلسفی برنامه ریزی درس و انواع طرحهای مربوط به برنامه درسی را فرا می گیرند.
اهداف رفتاری :
1ــ آشنایی با مسایل برنامه ریزی آموزشی و درسی
2ــ آشنایی دانشجویان با برنامه ریزی آموزشی و درسی (دانشجویان می توانند مفاهیم و نظریات مربوط به برنامه درسی را تعریف کرده و شرح دهند.
3ــ مبانی فلسفی برنامه ریزی درس را تشریح می کنند.
4ــ و بالاخره انواع طرح های برنامه درسی و ارزیابی برنامه های درسی را توصیف می کنند.
جایگاه درس :
درس مقدمات برنامه ریزی آموزشـــی و درسی در رشته علوم تربیتــی جزو دروس اصلــــی می باشد و این درس پیش نیاز اصول برنامه ریزی آموزشی و اصــــول برنامه ریزی درسـی می باشـد که دانشجویــان بدون گذرانــدن این درس نمی توانند دروس اصول برنامه ریزی آموزش و اصول برنامه ریزی درس را پاس نمایند.
فهرست مطالب
عنوان
پیشگفتار
مقدمه
فصل اول : برنامه ریزی آموزشی و درسی (مفاهیم و نظریات)
فصل دوم : منابع اطلاعات برای برنامه ریزی درسی (مبانی برنامه ریزی درسی)
فصل سوم : اطلاعات درباره جامعه ( مبانی جامعه شناختی برنامه ریزی درسی)
فصل چهارم : مبانی فلسفی برنامه ریزی درسی
فصل پنجم : اطلاعات درباره معرفت و دانش بشری
فصل ششم : طرح ریزی برنامه های درسی
فصل هفتم : انواع طرح های برنامه درسی
فصل هشتم : ارزشیابی برنامه های درسی ( الگوهای ارزشیابی از برنامه درسی)
به نام خدا
مقدمه ای بربرنامه ریزی آموزشی و درسی
پیشگفتار
زمانـی که تلاش برای توسعه در کشــورهای «جهــــان ســوم» آغاز شــد، آموزش و پرورش به دلیــل مزایای اجتماعی اقتصــــادی اش ، وکسب برتری ها موردتوجه بیشتری قرارگرفت وتوزیع آموزش وپرورش درسطح کشوروچگونگی بهره مندی افراداز آن یکی از شاخص های پیشرفت اجتمـــاعی به حساب آمد. اما به دلیل محدود بودن منابع انسانی و مالی و گونه گونی تقاضا برای دستیابی به آن بحث شدیــدی را میان تصمیم گیرندگان به وجود آورد و لزوم اتخـــــاذ شیوه های انقلابـــی برای برنامه ریزی متناســب با تحولات اجتماعی و تربیتــــی را موجب گردید.
مواردی که نشان دهنده این است که اگر برنامه ریزی جامع وحساب شده ای انجـــام نگیرد مشکـــل بتوان امیــــدوارشد که رشـــد آموزش و پرورش از نظر کمی و کیفی سرعت بیشتری بگیرد :
1ــ تعداد زیادی از افراد هنوز به مدارس ابتدایـــی و متوسطه راه پیــدا
نکرده اند.
2ــ افزایش سریع نسبت تعداد جمعیّت کودکــان و جوانان به کل جمعیّت
در کشورهای در حال توسعه.
3ــ افزایش نرخ هزینه های آموزش و پرورش به طور متوسّط در سال است.
4ــ تردیــد در مورد هماهنــگی رشد کمــی زمانی بیشتر می شـــود که
دانش آموزان با ملاک پیشرفت تحصیلی سنجیده شوند.(عدم کار آرایی داخلی نظام آموزش و پرورش )
5ــ سرانجام،مشکل جدّی«عدم کارآیی خارجی نظام آموزش و پرورش»
است .
مقدمه : معرفی و مسائل برنامه ریزی آموزشی و درسی
الگوی سازمان یافته طرح(های) آموزشی و پرورشی مدارس اصطلاحا برنامه درسی نامیده می شود. توصیف کامل برنامه درسی ، حداقل شامل سه جزء است :
1ـ موضوع آموزشی یا محتوا ــ یعنی ، آنچه آموخته می شود.
2ـ روش آموزش ـــ چگونگی تدریس و یادگیری
3ـ ترتیب زمانی آموزش موضوع یا محتوا
برنامه درسی تنها در جوامع پیشرفته و نسبتاً آزاد ، در جوامعی که فرصتهای قابل ملاحظه ای برای تحصیل وجود دارد ، مساله است . زیرا انتخاب باید از میان امکانات متعدد متفاوت صورت گیرد.
برنامه درسی به طور ضروری یک مساله اقتصادی هم است.
مسائل اساسی برنامه ریزی درسی :
1ـ چه کسی تعیین کند که چه چیزی باید آموخته شود؟
2ـ برای تصمیم گیری درباره آنچه باید آموخته شود ، چگونه کار خود را سازمان دهیم و آن را به انجام برسانیم ؟
3ـ برای تعیین آنچه باید آموخته شود ، چه منابعی باید مورد استفاده قرار گیرند ؟
4ـ آیا برای همه کودکان و جوانان باید یک برنامه جامع تدوین شود ؟
5ـ چه چیزی به عنوان آموزش و پرورش عمومی و چه چیزی به عنوان آموزش و پرورش تخصصی باید در نظر گرفته شود ؟
6ـ تعاون و توازن میان یاد گرفتنی ها چگونه باید برقرار شود ؟
7ـ کدام مواد وموضوعهای درسی باید مورد توجه شایانی قرار گیرند ؟
8ـ چگونه می توانیم آنچه را که باید آموخته شود ، تدریس کنیم ؟
9ـ هزینه آنچه آموخته شود ، چگونه باید تامین گردد ؟
10ـ موضوعهایی که تدریس شده اند ، چگونه باید ارزشیابی شوند ؟
فصل اول
برنامه ریزی آموزشی ودرسی (مفاهیم ونظریّات)
طراحی ونقشه کشیدن برای نیل به هدف ها را برنامه ریزی گویند.
برنامه ریزی تدابیر آگاهانه ای است که از طرف مقامــات دولتی برای تعیین هدف های معیّن ، با توجه به روابط آنها با همدیگر ، و با درنظر گرفتن رشد متناسب و هماهنگ ، و بسیج همه امکانات برای رسیدن به این هدف ها اتخاذمی شود تا رشد اقتصادی و اجتماعی تمام جامعه در یک دوره معیّنی از آینده تضمین گردد.
وسرانجام ، «برنامه ریزی فراگردی است مداوم ، حســاب شــــده و منطقــی ، جهت دارو دور نگر ، به منظور هدایت و ارشاد فعالیّت های جمعی ، برای رسیدن به هدف های مطلوب»
کاربرنامه ریزی هم چنانکه یان تین برگن، مولّف کتاب«برنامه ریزی مرکزی» متذکّر شده است ، مشتمل است بر :
1ـ پیش بینی و آینده نگری است، و بنابراین سازمان برنامه ریزی باید به ابزارهای پیش بینی مجهز گردد.
2ـ مشخص کردن هدف ها و یاددادن محتوا به هدف هاست.
3ـ مشخص کردن هربرنامه ریزی مستلزم هماهنگی میان ابزارها ،عوامل ووسایل مختلف اجرای سیاست است.
برنامه
برنامه ، که معمولا حاصل فرآیند برنامه ریزی است ، « مدرک یا سندی است شامل مجموعه از ارقام مربوط به هم که مطلوبترین توسعه را در طول یک دوره معین در آینده پیش بینی می کند.» به عبارت دیگر ، برنامه سندی است رسمی که به عنوان مرجعـــی برای انجام دادن کارها ، و ارزشیـابی فعالیت های انجام شده ، در یک دوره معیّن از زمان مورد استفاده قرار مــی گیرد. به این اعتبـــار ، هدف برنامه ریزی آموزش و پرورش گسترش کمّی و کیفی آموزش و پرورش در طول یک دوره معیّن در آینده است .
برنامه ریزی به عنوان یک نظام (سیستم)
بعضی برنامه ریزان ، برنامه ریزی درسی را به صورت یک نظام در نظر می گیرند که درونداد ، فرآیند یا گردش کار ، برونداد ، وبازخورد عناصر اصلی آن را تشکیل می دهند. بدیهی است پذیرفتن اینکه خود برنامه درســـی یک نظــام است خالی از اشکال نیست وبه طور یقین برنامه درسی از افراد تشکیل نمی شود ، هم چنین ، گرچه برنامــه درسی یک نظام نیست ، ممکن اسـت آن را به عنــــــــــــوان « برونداد » برای نظام برنامه ریزی ، و درونداد برای نظام آموزشی تلقّی کرد.
نظام های عقلانی
برنامـه ریـــزی آموزش وپرورش به عنوان یک نظــام عقلانـــی متضمّن طرح تصریح شده ای است که دربرگیرنده ترکیبی ازفعالیّتهای تحلیل نظام ها ، تحقیق عملیّات (که گاهی تحلیــل عملیـــات نیز نامیــده می شود)، و تکنولوژی است .
برنامه ریزی آموزش و پرورش
تحلیل نظام ها بخشی از معرفت بشـــری است که وابستــــگی نزدیــــکی با برنامه ریزی دارد ، تحلیل نظام ها ، مستلزم تشخیص هدفها و مناسبت این هدفها و مناسبت این هدفها با برنامه است. تحلیــــل نظام ها ، متضمن روش کاوش شقـــوق مختلف است.
تحلیل نظام ها به اعتباری ، «مطالعه رفتار و ارتباط های شبکـــه یک سازمـــان و همکاری در تدوین و ایجاد روشهای جدید و پیشرفته برای انجام کارهای لازم است هدف تحلیل گر فهم دقیق مسائل و راه حل های مختلف برای مقابله با آنهاست.»
رشته دیگر از معرفت بشری که تفکر ، حل مساله ، برنامه ریزی ، و پیشنهاد شقوق مختلف را آسان می کند ، تحقیق عملیات است.
ارزشیابی برنامه ، فنون بررسی مجــــدد و تجدید نظر ، تحلیــــل آمـــاری ، و
برنامه ریزی خطی ، از جمله مثال هایی از فنون تحقیق هستند.
کامپیوتر و ماشین های حساب مورد لزوم برای محاسبات زیرعنوان «تکنولوژی» طبقه بندی شده اند.
فنون برنامه ریزی آموزش و پرورش با نگرش مستقیمی :
نظریه تصمیم گیری آمار کلاسیک
تجزیه و تحلیل هزینه اثر بخشی
پیش بینی
شبیه سازی
برنامه ریزی خطی
نظریه تصمیم گیری آمار کلاسیک : قدیمی ترین روشی است که به طور وسیعی در فنون ارزشیابی مورد استفاده قرار می گیرد. کاربرد این روش بدوا برای سنجش پیشرفت یاد گیرندگان است.
منحنی لاجستیک الگوی معمولی است که بیشتر اوقات در پیش بینی روند نیازها کاربرد دارد همچنین ،«الگوی نسبت بازماندگی» یکی دیگر از الگوهای ریاضی است که برای پیش بینی روند جمعیت یادگیرندگان کاربرد بیشتری دارد.
برنامه ریزی آموزش و پرورش به طور سیستمی ، معمولا شامل چهار مرحله است ؛ از این قرار 1ــ تشخیص هدف ها 2ــ تجزیه و تحلیل منابع بویژه منابع مالی و فیزیکی 3ــ پیش بینی اولویت ها 4ــ و طرح فیزیکی ( طرح ها و پروژه های دقیق عملی و قابل اجرا .
تحلیل نظام های آموزشی و پرورشی شامل فرآیند بررسی ماهیت ، نقش ، و روابط مسائل تربیتی و اجزاء مربوط به هم آن است .
تحقیق عملیات شامل مراحل شناختن هدف های نظام ، شناختن و سنجیدن متغیرهایی که در نیل به هدف موثرند ، ساختن الگو ــ یعنی تبدیل کلیه هدف ها و متغیرها به مقادیر می ودر نتیجه ساختن یک مدل ریاضی ، حل و نتیجه گیری است .
تکنولوژی ، یعنی ترکیبــــی از سخت افزار و نرم افزار ، مجموعـــه ای از ابزارهای طراحی شده برای کمک به برنامه ریزی است .
فرآیند برنامه ریزی آموزشی با نگرش سیستمی :
با توجه به مطالب یاد شده درباره نظام ، فرآیند برنامه ریزی آموزشی و پرورشی به طور سیستمی از این قرار است .
* ورودی ( درونداد)
الف ــ تعریف و تصریح مسائل جاری و آتی و روابط متقابل میان این مسائل .
ب ـــ پیش بینی شرایط آینده براساس مسائل قابل تشخیص
پ ــ تشخیص متغیرها ،شرایط بازدارنده ویا سازنده که یک سلسله راه حل های
ممکن را برای تمامی مسائل تعیین می کنند.
ت ــ تعیین هدفهای کلی و عینی در سطوح مختلف :
1ــ سطوح بیشینیه و کمینه
2ــ بهینه
3ــ معمولی یا آرمانی
ث ــ تعریف و تجزیه و تحلیل خرده نظام ها :
1ــ تجزیه نظام به بخش های تشکیل دهنده اش ( خرده نظام ها ) ، به طوری که بتوان به تحلیل خرده نظام ها بطور متوازن اقدام کرد.
2ــ تشخیص مسائل خاص و نیازهایی که به همراه هرخرده نظام است.
* تبدیل هدف ها
الف ــ تشکیل شقوق مختلف
ب ــ ارزشیابی جنبه های کمی و کیفی هزینه ــ اثربخشی هر یک از شقوق .
پ ــ شبیه سازی شقوق مختلف با محیط مورد نظرنظام شهری ، یا منطقه ای برای آزمودن همه جنبه های اجرایی ، و تعیین بازده های جنبی ممکن و کلیه اثرات.
ت ــ تعیین توالی اجرا برای هر یک از شقوق عینی که مبتنی بر ویژگی های معین و نیازهای خرده نظام هستند که نقادانه تعریف شده اند.
* خروجی (برونداد )
الف ــ توصیه شقوق مختلف :
1ــ کمینه
2ــ بیشینیه
3ــ بهینه
4ــ هنجاری ( معمولی )
ب ــ پس خوراند از موارد علاقه مندی عمومی و سیاسی برای تعیین ضرورت اصلاح در شقوق پیشنهاد شده.
پ ــ انتخاب شق قابل اجرا و آشناشدن با برنامه های اجرایی برای فراهم آوردن شرایط مطلوب.
ت ــ توسعه ظرفیت پیش بینی شده در داخل نظام برای تعیین شرایط تغییر که ضرورت اصلاح در عمل و اجرا را موجب می شود.
ث ــ برقرار کردن فرآیند اصلی به طور مداوم برای ارزشیابی پس خوراند خروجی .
برنامه های درسی شامل چهار عنصر اساسی :
1ــ هدف های کلی ، جزیی ، و عینی ، 2ــ طرح ها ، 3ــ اجرا (آموزش )
4ــ و ارزشیابی است.
نظریه های مربوط به برنامه ریزی درسی
* 1ــ نظریه ای که بر مواد و موضوع درسی ، که باید تدریس شوند ، تاکید
می کند ،
الف ) استفاده از نظریات اصحاب تخصص برای تعیین موضوع مورد تدریس
ب ) استفاده از ملاک ها و معیارهایی ( از نظر مشکلی و آسانی ترتیب و توالی و غیره )
پ ) طراحی و اجرای روشهای مناسب برای دستیابی و تسلط یادگیرندگان
به مواد درسی انتخاب شده است.
* 2ــ نظریه ای که بر برنامه های درسی تابعی تاکید می کند ،
طرفداران آموزش و پرورش پیشرفته بر این عقیده اند که باید برنامه های درسی مناسب تر و کارآمدتر از برنامه های درسی سنتی تهیه کرد :
الف ــ تعیین هدف های عینی اساسی و مقاصد اصلی برنامه های درسی به طور کلی و بخش های آن.
ب ـــ انتخاب فعالیت ها ، مواد آموزشی ، انتخاب محتوا ، کتب ، تمرین ها ، عناوین برای بحث های آزاد ، فعالیت های دستی و بدنی ، و طرح های بهداشتی و تفریحی .
پ ـــ مشخص کردن موثرترین سازمان مواد درسی ، و تعیین آنها بر حسب کلاس ها در مدارس به صورت تجربی .
* 3ــ نظریه ای ک برنامه ریزی درسی را به صورت ی نظام در نظر می گیرد .
برنامه ریزی درسی عبارت از پیش بینی و تهیه مجموعه فرصت های یادگیری برای جمعیتی مشخص ، به منظور رسیدن به آرمانها و هدف های آموزش و پرورش است ، در اینجا « مجموعه فرصت های یادگیری » را به عنوان عناصر و اجزاء تشکیل دهنده نظام و « آرمانها و مقاصد آموزش و پرورش » ، را به عنوان هدف های نظام در نظر می گیرند .
* شکل پایین مفهوم برنامه ریزی درسی را ه صورت یک نظام نشان میدهد که در آن برنامه مشتمل بر یک سری زنجیره های تربیتی است که برای جمعیتی معین طراحی شده ، به وسیله مدرسه اجرا و ارزشیابی می شود.
هدف های آموزش و پرورش را در چهار گروه کلی یعنی هدف های مربوط به 1) رشد شخصی ، 2) روابط انسانی ، 3) یادگیری دائمی ، و 4) کسب تخصص ، قرار دهیم .
مراحل برنامه ریزی
* برنامه ریزی ، به طور اعم ، شامل مراحل زیر است :
1ــ تعیین و تصریح هدف (ها)
2ــ تهیه طرح ها و تعیین فعالیت ها
3ــ انتخاب روش ها از میان شقوق مختلف برای هماهنگ کردن و هدایت مسیر فعالیت ها به سوی هدف های تعیین شده .
4ــ تنظیم برنامه زمانی برای فعالیت ها .
5ــ به مورد اجرا گذاردن یا به مرحله عمل آوردن طرح ها .
6ــ سرانجام ، ارزشیابی از نتایج فعالیت ها و تعیین میزان رسیدن به هدف ها و یا مشخص کردن موانع و نارسایی ها ، و استفاده از نتایج ارزشیابی به عنوان بازخورد در برنامه ریزی بعدی .
* برنامه ریزی درسی شامل مراحل زیر است :
الف ــــ تعیین هدف های کلی و عینی ،
1) معرفت و دانش سازمان یافته ،
2) آرمانها ، ارزش ها ، و نیازهای اجتماعی ،
3) نیازهای یادگیرندگان ،
4) فرآیند یادگیری ،
ب ـــــ طراحی حیطه برنامه ها و برنامه های درسی ، که به وسیله گروه های مسئول برنامه ریزی درسی برای مدارس صورت می گیرند .
پ ــــ انتخاب و به مورد اجرا گذاردن روش های آموزشی ، که معمولا به وسیله گروه های آموزشی و معلمان مسئول صورت می گیرد .
ت ــــ سرانجام ، ارزشیابی برنامه های درسی است ، که تصمیم درباره شیوه های ارزشیای از پیشرفت یادگیرندگان به وسیله معلمان اتخاذ می شود و تصمیم درباره شیوه های ارزشیابی برنامه های درسی به وسیله گروه برنامه ریزان گرفته میشود.
بازخورد
مبانی (متغیرات خارجی)
هدف های کلی و عینی و حیطه های برنامه
اجرای برنامه های درسی ( آموزش)
تصمیمات درباره شیوه های آموزش به وسیله معلمان مسئول اتخاذ می شود . در این مورد ، شقوق مختلف استفادهاز منابع وسایل ارتباط جمعی و غیره پیشنهاد می گردد . انعطاف پذیری و تشویق با آزادی بیشتری رای معلم و شاگرد وجود دارد .
ارزشیابی برنامه های درسی :
تصمیمات درباره شیوه های ارزشیابی برای تعیین پیشرفت فراگیران به وسیله معلمان اتخاذ میشود. تصمیمات درباره شیوه های ارزشیابی رای ارزشیابی برنامه های درسی به وسیله گروه برنامه ریزان گرفته میشود نتایج ارزشیابی اساس برنامه ریزی بعدی قرار می گیرد .
طراحی برنامه های درسی:
تصمیمات درباره طراحی به وسیله گروه های مسئول برنامه ریزی اتخاذ می شود ، عوامل سیاسی ، و اجتماعی تصمیمات متخذه و طرح نهایی را محدود می سازند .
نمودار تصوری مراحل برنامه ریزی درسی
انواع برنامه ریزی ( از نظر دامنه عمل )
1) جامع وکلی باشد ، و همه هدف ها و حیطه های مربوط به سطوح مختلف آموزش و پرورش را در برگیرد .
2) برنامه ریزی می تواند در سطح ملی باشد ، مانند برنامه ریزی ذرسی رای آموزش و پرورش ابتدائی در سطح کشور ، یا برنامه ــ ریزی درسی برای آموزش و پرورش متوسطه در سطح کشور .
3) یا اینکه ، برنامه ریزی درسی میتواند در سطح محلی و ناحیه ای (استان و شهرستان ) باشد . مانند برنامه ریزی درسی برای سطوح مختلف آموزش و پرورش خراسان ، که در واقع جامع و کلی است ، و یا برنامه ریزی درسی برای تعلیمات حرفه و فن اراک و یا یزد ، که از نوع برنامه ریزی ویژه ومحلی است .
4) سرانجام ، رنامه ریزی ویژه که می تواند برای هدف های ویژه یا حیطه های معین باشد ، مانند برنامه ریزی درسی تربیت معلم دانشگاهی ، تربیت معلم دبیرستان ، تربیت معلم ابتدائی ، و یا رنامه ریزی درسی برای تعلیمات وکودکستانی ، سوادآموزی ، آموزش زنان ، آموزش روستایی و عشایری ، آموزش کارکنان وزارت جاد سازندگی و غیره .
هدف برنامه ها تغییراتی است که در رفتار یادگیرندگان باید صورت گیرد .
در اینجا با آلیس میل هم صدا می شویم که می گوید : « تغییر برنامه درسی عبــارت از نوعی تغییر اجتماعــی ، یعنی تغییر مردم است نه صرفا تغییــر نـوشته های روی کاغذ .»
تصمیم گیری در برنامه ریزی
برنامه ریزی اصولا نوعی تصمیم گیری است ، تصمیم گیری در مورد اولویت ها ، با توجه به نیازها و توقعات ، مناع ، امکانات و محدودیت ها . به هر میزان که اطلاعات ما را در این موارد ( یعنی نیازها ، منابع ، و محدودیت ها ) بیشتر و غنی تر باشد ، تصمیمات واقع بینانه تر خواهد بود .
کسانی که در برنامه ریزی درسی دخالت داده می شوند عبارت هستند از :
1) یادگیرندگان ، 2) معلمان و نویسندگان کتب درسی ، 3) والدین وافرادی که به نحوی در تهیه و تدارکات فرصت های یادگیری برای دانش آموزان نقشی دارند ،
4) افراد «حرفه ای» و متخصصان برنامه ریزی و روشهای آموزشی ، تکنولوژیست های آموزشی ، و متخصصان ارزشیابی و غیره .
اما ، در جاهایی که برنامه ریزی معمولا به صورت متمرکز انجام می گیرد تصمیمات درباره برنامه ریزی و تعیین اولویّت ها در سطوح بالاتر و با مشارکت مسئولانی که در راس امور قرار دارند اتخاذ می گردد .
فصل دوم
منابع اطلاعات برای برنامه ریزی درسی
مبانی برنامه ریزی درسی
منابع اطلاعات مورد لزوم برای برنامه ریزی درسی ،
1ــ یادگیرندگان ، که آموزش و پروش آنان مطرح است .
2ــ جامعه ، که مدرسه را به منظور تسهیل آموزش و پرورش کودکان ، جوانان ، و بزرگسالان به وجود آورده است .
3ــ طبیعت ، و ویژگی فرآیند یادگیری .
4ــ معرفت سازمان یافته و دسترس برای آموزش و پرورش .
منابع فرعی یا متمم :
1ــ قوانین و مقررات ، که مدارس مطابق ا آنها ایجاد می شوند و عمل می کنند .
2ــ منابع و وسایل مورد لزوم برای اجرای برنامه ها
3ــ نتایج تحقیقات و نظر مشورتی افراد مطلع و «حرفه ای» مانند ، معلمان ، و استادان که اطلاعاتی درباره روان شناسی ، جامعه ـــ شناسی ، فلسفه ، تاریخ ، ادبیات و غیره دارند و در اختیار برنامه ریزان قرارمی دهند .
1ــ یادگیرندگان به عنوان منبع اصلی برای برنامه ریزان
برنامه ریزان درباره یادگیرندگان به دو نوع اطلاعات نیاز دارند ، (1) اطلاعات کمّی ، (2) اطلاعات کیفی
اطلاعات کمّی درباره یادگیرندگان
الف ــ اطلاعات کمّی درباره یادگیرندگان نوعا شامل پیش بینی
ب ــ منابع موجود برای کسب اطلاعات یاد شده
پ ــ موارد استفاده از اطلاعات دست آمده
الگوهای پیش بینی
بعضی از آنها مبنای آماری پیچیده ندارند و معمولا الگوهای «بسته» نامیده میشوند . مانند الگوی «کرا» ، و یا الگوی جانستون .
الگوی جانستون ، که برای پیش بینی تعداد شاگردان در گروه سنی خاصی بکار می رود به این صورت است :
Egt = Eg-1t-1 + Rgt + Igt
حداقل اطلاعات لازم برای الگوی نسبت بازماندگی
* متولدین شش سال قبل برای ثبت نام در سال پایه .
** داده های سال 1359 برای محاسبه نسبت بازماندگی در سال 1360 ضروری است .
پیش بینی ثبت نام کنندگان برای پنج سال براساس الگوی نسبت بازماندگی ( 69ـــ 1365)
1ــ متولدین شش سال قبل از ثبت نام در سال پایه .
2ــ ثبت نام کنندگان واقعی .
3ــ ثبت نام کنندگان پیش بینی شده .
* پیش بینی ثبت نام کنندگان رای پنج سال با ده درصد واریانس .
یکی دیگر از روشهای پیش بینی که در آنها شانس انتخاب از میان شقوق مختلف وجود ندارد به وسیله «هکتورکرا» معرفی شده است . کرا علاقه مند به بحث درباره روند یادگیرندگان در یک نظام آموزش و پرورش است .
رابطه روند دانش آموزان در داخل و خارج از پایه تحصیلی :
nt + rt+vt = gt + dt + l + mt + nt
* 1ــ nt تعداد دانش آموزان جدید در پایه ، که در طول دوره قبلی در پایه قبلی بوده اند .
* 2ــrt تعداد تکرار کنندگان یک پایه مثلا دانش آموزان یک پایه ، در دوره قبلی ، که اکنون مجددا در همان پایه هستند .
* 3ــ vt تعداد دانش آموزانی که مجددا به نظام آموزش و پرورش باز گشته اند. مثلا دانش آموزانی که چند دوره قبل از باز گشت ، نظام آموزشی را ترک کرده بودند .
* 4ــ gt تعداد دانش آموزانی که با موفقیت یک پایه تحصیلی را گذرانده اند .
* 5ــ dt تعداد ترک تحصیل کرده ها .
* 6ــ mt تعداد دانش آموزان فوت شده .
* 7ـــ t زمان مورد نظر .
ساده ترین الگو برای تحلیل روند دانش آموزان می گوید که تعداد دانش آموزان در زمان tتابعی از کل جمعیت در آن زمان است . کرا شقوق مختلفی را درباره بکار بردن این الگوی مبتنی بر رابطه میان جمعیت و ثبت نام کنندگان ارائه میدهد و سه محدودیت اصلی این الگو را چنین بیان می کند .
1ــ این الگو را نباید برای مقایسه شرایط آموزشی و پرورشی در مکان های متفاوت بکار برد . زیرا ، نه تنها انعکاسی از تفاوت های آموزشی و پرورشی است بلکه ، انعکاسی از تفاوت ها در ساخت جمعیت هم است . لذا ممکن است به نتایج کاذبی رهنمون شود .
2ــ این الگو آگاهی لازم را درباره خود فرآیند نظام آموزشی و پرورشی نمیدهد.
3ــ این الگو هیچ اندیشه ای را برای اصلاحات ممکن در نسبت یادگیرندگان به جمعیت ، و عوامل مربوط به آنها ارائه نمیدهد .
روندیابی
از آنجایی که استخراج بعضی از روندهای آموزشی و پرورشی نقش مهمی در برنامه ریزی دارد ، در اینجا به معرفی شیوه های ساده و مقدماتی روندیابی که نیازی به محاسبات پیچیده ریاضی ندارد ، می پردازیم . یی از شیوه های استخراج روندهای آموزشی و پرورشی ، استفاده از فرمول «ربح مرکب» است که در آن پیش بینی ، بر اساس جمعیت معلوم ، فاصله سالها مورد پیش بینی ، رشد متوسط سالانه جمعیت انجام می گیرد .
* منحنی نمایی که با فرمول ریاضی Y=ABx نشان داده می شود ، صورت کلی فرمول ربح مرکب است .
* با استفاده از فرمول ربح مرکب ، P= Pl (l + r)t می توان تعداد جمعیت را در مواردی که نرخ افزایش در رشد موجود است ، به طور سریعی پیش بینی کرد .
اطلاعات کیفی درباره یادگیرندگان
مبانی روان شناختی برنامه ریزی درسی
نیازهای یادگیرندگان و برنامه ریزی درسی
نظر مازلو و دیگر روان شناسان از این قرار هستند : احترام داشتن و محترم شمردن ، دوست داشتن و تعلق داشتن ، ایمان و اعتماد به مردم ، داشتن آزادی انتخاب ، خویشتن شناسی و پذیرفتن مسئولیت ، و سرانجام ، نیاز برای دانستن ، فهمیدن ، و خلاقیت .
یادگیری و برنامه ریزی درسی
معرفت درباره یادگیری برای تصمیم گیری در برنامه ریزی درسی کاملا ضروری است . برنامه درسی الزاماً طراحی برای یادگیری است ، به عبارت دیگر ، هر برنامه درسی دارای هدفهایی برای یادگیری و روشهایی برای رسیدن به این هدفهاست .
طرح برنامه درسی ، هم چنانکه هیلدا تابا می گوید ، حاصل تصمیماتی است که با توجه به سه موضوع اساسی اتخاذ می شوند : (1) انتخاب و تنظیم محتوا، (2) انتخاب فعالیت های آموزشی برای یادگیری این محتوا ، (3) طرح و نقشه هایی برای بهینه سازی شرایط برای یادگیری .
* موقعیت های اجتماعی ــ اقتصادی و یاد گیری
فصل سوم
اطلاعات درباره جامعه
مبانی جامعه شناختی برنامه ریزی درسی
نقش وکارکردهای اجتماعی آموزش وپرورش
از نظر تاریخی ، مدارس بوسیله و خواست گروههای جامعه برای انجام دادن وظایف یا نقش های زیر بوجود آمده اند :
1- شرکت در جامعه پذیرکردن کودکان
2- انتقال فرهنگ
3- شرکت در آماده کردن کودکان برای زندگی بزرگسالی
4- کمک به حفظ یکپارچگی جامعه
5- یاری به رشد شخصی افراد اجتماع
دوازده مقوله از مسائل امروزی را باید هسته مرکزی برنامه درسی قرار داد :
این مفاهیم اساسی از این قرار هستند :
1- ماهیت تغییر .
2- توسعه جمعیت وتحرک اجتماعی .
3- دانش ، تکنولوژی ، وخود کاری
4- وابستگی های متقابل .
5- نقش دولت .
6- روابط میان گروهی .
7- روابط بین المللی .
8- ستیز ایدئولوژیکی
9- فرهنگ وتغییرات فرهنگی
10- محافظت ومراقبت از منابع
11- رفتار انسان ورشد شخصی .
12- ستیز ارزشها .
فصل چهارم
مبانی فلسفی برنامه ریزی درسی
فلسفه آموزش وپرورش متضمن اصول راهنمائی است که تعیین کننده مفاهیم ارزشهای شخصی ومناسبت آنها در گزینش هدفها ، ووسایل آموزش وپرورش هستند . همچنین فلسفه آموزش وپرورش متضمن تفکری به شیوه منظم ومرتب درباره آموزش وپرورش است .
فلسفه آموزش وپرورش در برقرار کردن اولویت های آموزشی وانتخاب آن چیزهایی که باید آموخته شوند نقش هماهنگ ومتحدکننده دارد .
بیشتر مسائل تربیتی با سوالات فلسفی ارتباط نزدیکی دارند .
ارتباط حوزه های فلسفه با آموزش وپرورش
1- متافیزیک وآموزش وپرورش
بیشترین ارزش متافیزیک برای آموزش وپرورش آن باشد که متافیزیک امکان بحث هوشیارانه درباره سوالات ومسائلی را فراهم می آورد که برای آنها ، حداقل در زمان حال ، پاسخ های اثبات شده علمی نداریم .
2- معرفت شناسی وآموزش وپرورش
معرفت شناسی بخشی از فلسفه است که با منابع ، انواع وچگونگی کسب معرفت سروکار دارد . فلاسفه معمولاً یک یا چند مورد منابع قابل قبول معرفت ، مانند معرفت ایحایی ، شهودی ، عقلانی ، تجربی ، واجتهادی را پذیرفته اند .
3- ارزش شناسی وآموزش وپرورش
مطالعه کلی ارزشها ، که شامل اخلاق وزیبایی شناسی است ، ارزش شناسی نامیده می شود .
الف ) اخلاق
مطالعه رفتار وکردار آدمی در حوزه ارزشها ، علم اخلاق نامیده می شود .
ب) زیبایی شناسی
بررسی ارزشها در رابطه با زیبایی وهنر ، زیبایی شناسی نامیده می شود .
4- منطق وآموزش وپرورش
منطق ، یعنی علم درست اندیشیدن ، منظم فکر کردن
* قیاس :
استدلال قیاسی عبارت از استنتاج موارد جزئی ازیک یا چند بیان مقدماتی است .
* استدلال استقرایی :
استدلال استقرایی نتیجه تعمیم یا پیش بینی است که از امور معین جزئی استنباط می شوند .
مکاتب فلسفی و آموزش و پرورش
ایده آلیسم ( Idealism )
ایده آلیسم یکی از قدیمی ترین نظام های فلسفی غرب است که ریشه در تعلیمات سقراط و افلاطون دارد .
واقعیات تنها تصورات ما از جهان و «ذهن روحانی» هستند .
امروز فن بیرون کشیدن معرفت از فرد از طریق سوال و جواب به نام «روش تدریسی سقراطی» مشهور است .
ایده آلیست انسان را به صورت موجود «روحانی» ــ یعنی معنوی ، در نظر می گیرد که اولین قصد وی در زندگی فهمیدن ماهیّت یکتائی خودش است . آموزش و پرورش باید به او در این کوشش یاری کند تا بتواند به ماهیت خود پی برد . در این مکتب یادگیرندگان به عنوان انباری از اطلاعات در نظر گرفته نمی شوند ، بلکه به صورت افرادی در نظر گرفته می شوند که مطابق با توانایی های ذاتی خود در جستجوی مال شخصی و تحقق ذات خود هستند .
به این اعتبار ، موضوع درسی هدف نیست بلکه وسیله ای است که از طریق آن یادگیرنده اراده آزاد خود را تجربه می کند و به ماهیت فردی خود پی می برد .
برای ایده آلیست ارزش ها مطلق و غیر قابل تغییر هستند . تنها فهم انسان از ارزش هاست که تغییر می یابد .
ایده آلیست پیوسته در جستجوی و توسعه روشهای متعدد خود رهبری شاگرد است ، اما اساس توفیق وی ، به طور مسلم معلّم است که به عنوان الگویی ، از طریق یاری دادن به دانش آموز برای رسیدن به رشد ذهنی و روحی به وسیله «قوای فزاینده استدلال» خدمت می کند .
به این ترتیب ، معلم به عنوان فرد مسئول برای رشد دادن توانایی های موجود در فرد در نظر گرفته می شود ، نه به عنوان کسی که معرفت و دانستنیها را به ذهن او بریزد .
رغبت های شاگردان اساس آموزش و پرورش خوب و مبانی روش تدریس است.
معلم ایده آلیست شخص پرهیزکار و بافضیلتی است .
معلم ایده آیست رفتار خود را به طور انتقادی مورد ارزیابی قرار می دهد و سعی می کند معیارهای ثلبتی را در طرز رفتار ارائه دهد .
برنامه درسی ایده آلیسم فرصت هایی برای یادگیرندگان فراهم می آورد تا از ذهن فعال خود برای تعقل ، استدلال ، و کشف واقعیت های شخصی استفاده کند . برنامه درسی مبتنی بر نمادها و افکار بوده ، شامل موضوع هایی درباره ادبیات و علوم انسانی ، ریاضیات ، دین ، تاریخ ، وفلسفه می باشد .
ایده آلیست معتقد است که نیازها و طبیعت انسان در هر جامعه و هر زمان مشترک و یکسان هستند . بنابراین ، وظیفه یا کنش آموزش و پرورش حفظ محتوای موضوع های درسی ثابتی است که برای رشد ذهن فرد ضروری هستند .
* مشخصات عمده برنامه ایده آلیسم به طور خلاصه از این قرار است :
1ــ موضوع های ثابت واجباری
2ــ تفاوتهای فردی
3ــ انتخاب اخلاقیات
4ــ توسعه فرهنگ
5ــ سازمان موضوع درسی
6ــ ارزشیابی یادگیرنده به طور ذهنی است نه عینی
رئالیسم Realism) )
فلسفه رئالیسم از زمان ارسطو ، که به مدت بیست سال شاگرد افلاطون بوده ، آغاز شده است .
معلم رئالیست ، هدف اصلی آموزش را در انتقال معرفت واقعی درباره دنیای واقعی در نظر میگیرد بدون این که ضرورت معرفت عقلانی را از نظر دور بدارد . بنابراین ، نباید به شاگردان در انتخاب آن چیزهایی که باید آموخته شوند آزادی زیادی داده شود . اما در هر حال خواسته ها و رغبت های شاگردان راهنمای اصلی برای تحصیل و آموختن نیست . بعلاوه ، داشتن نظم و انضباط نیز در آموزش و پرورش ضروری است .
معلم رئالیست خود را به عنوان فرد دارای معلومات ، سخت گیـر ، و دقیقــی می بیند که باید کودکان را به خاطر رسیدن به هدف های بلند مدت وادار کند از هدف های فوری ، خوشی ، و رضایت خاطر آنی چشم پوشی کنند .
از آنجایی که احترام افراد از نظر اهمیت در مقام دوم و بعد از حقایق جهانی و قوانین طبیعی است ، انتظار می رود رابطه معلم با شاگردان غیر متشخص باشد . همچنین ، از معلم توقع دارند با همه کودکان منصفانه و بی طرفانه رفتار کند . بعلاوه ، رئالیست انتظار دارد که همه کودکان با یک روش و در یک زمان یاد بگیرند .
رئالیست معتقد است که محتوا باید با تجارب یادگیرندگان ارتباط داشته باشد .
ارزش شناسی رئالیــسم از اعتقاد او به دنیای مادی و قانون طبیعی سرچشمه می گیرد . بنابراین ، رئالیست معتقد به ارزش های ثابت است .
رئالیست ها بر رشد قوای عقلانی انسان تاکید می کنند اغلب اوقـــات به عنــوان «عقلیون» نیز شناخته می شوند .
** به طور کلی از نظر رئالیسم ، هدف غائـی آموزش و پرورش ، هم چنانکه گفته ایم ، عبارت است از هدایت یادگیرنده برای شناخت جهانی که در آن زندگی می کند .
برنامه درسی معمولا بر علوم ، ریاضیات ، و زبانهای خارجی به عنوان عناصر اصلی آموزش و پرورش تاکید دارد .
* به این ترتیب ، به نظر رئالیست علوم و ریاضیات از اهمیت بیشتری برخوردارند .
موضوع و محتوای درسی ، که به وسیله اقتدار سنتی تعیین می شوند ، از منطق و ترتیب قابل پیش بینی پیروی می کنند . از ساده شروع و به مشکل و پیچیده پیشرفت می کنند . معلم نقشی در تعیین محتوا ندارد .
* ارزشیابی باید به طور عینی و به صورت علمی تر و دقیق تر انجام گیرد .
پراگماتیسم ( Pragmatism )
* فلسفه پراگماتیسم شورشی علیه تفکری است که به طور دائم در جستجوی علت های نخستین و اصول جهانی است . پراگماتیسمت اصولاً علاقه مند به «چیزهای غایی» یعنی ثمر ، نتیجه ، و امور مسلم است .
فکر پراگماتیسم را «پیرس» آورد و ویلیام جیمز ، با بیان دقیق تر و روشن تر به آن اعتبار بخشید ، جان دیوئی فلسفه خود را بر پایه آن بنا کرد .
* دیوئی فلسفه را نظریه عمومی آموزش و پرورش می داند .
در رابطه با آموزش و پرورش ، پنج موضوع اصلی در این فلسفه مورد توجه قرار می گیرند ، ه از این قرار هستند :
1ــ واقعیت تغییر
به این معنا که تنها واقعیت ، «تغییر» است .
هدف آموزش و پرورش باید تامین رشد طبیعی ، تدارک قابلیت اجتماعی ، و بسط شخصیت کودک باشد .
2ــ ماهیت اجتماعی و زیستی انسان
3ــ نسبی بودن ارزش ها
4ــ اهمیت دموکراسی به عنوان روش زندگی
5ــ ارزش هوش نقاد در همه اعمال انسان
* از نظر پراگماتیسم ، معلم نباید دانش آموز را درسازگاری با جامعه یاری دهد.
* تفکر محور آموزش و پرورش قرار می گیرد .
به این اعتبار ، وظیفه معلم تدریس مواد درسی نیست بلکه ، تربیت کودک است ونباید برنامه دروس را اصل ، و کودک را فرع بر آن شمرد . در هر حال ، به نظر پراگماتیست ، یک برنامه درسی چیزی بیش از تعیین رئوس کلی مطالب و فعالیت ها نیست .
برنامه و محتوا ،از نظر پراگماتیسم مبتنی بر نیازها و رغبت های کودکان است .
فصل پنجم
اطلاعات درباره معرفت و دانش بشری
چهارمین منبع مهمی که در برنامه ریزی درسی باید مورد توجه قرار گیرد معرفت موجود در جوامع بشری است که باید از آن برای آموزش و پرورش کودان و جوانان در مراحل مختلف رشد استفاد کرد . به این اعتبار ، معرفت قابل دسترس اساس و پایه ای است که انتخاب موضوع ، محتوا ، و روش ها را برای واحد آموزشی معین میسر می سازد .
اطلاعات درباره معرفت و دانش بشری :
1ــ اطلاعات درباره اصول اساسی (اصول موضوعه و متعارفه) معرفت مورد نظر
2ــ اطلاعات درباره ملاک ومعیار برای انتخاب انواع مناسب موضوع ومحتوا ، چگونگی انتخاب آنها برای رسیدن به هدف های کلی و یا عینی ویژه .
3ــ اطلاعات درباره روش های تنظیم معرفت و دانش برای استفاده در مدرسه .
4ــ هم چنین اطلاعات درباره ملاک بررسی و انتخاب کتاب های درسی از نظر محتوای علمی و مناسب وبودن آنها برای رسیدن به هدفها .
5ــ سرانجام اطلاعات درباره ملاک و معیارهای تعیین توالی موضوع و محتوای دانش و معرفت مورد نظر از لحاظ منطقی و روانشناختی یعنی از نظر آسانی یا مشکلی .
فصل ششم
طرح ریزی برنامه های درسی
کارشناسان یونسکو در کتاب «برنامه ریزی آموزش و پرورش» آن را چنین تعریف می کنند : «برنامه ریزی آموزش و پرورش برداشتی است منطقی و علمی برای حل مسائل آموزشی ، و آن مشتمل است بر تعیین هدف ها و منابع ، بررسی شقوق مختلف عمل و انتخاب عاقلانه بین آنها ، تصمیم گیری در مورد هدف های مشخص در محدوده زمانی معین ، و بالاخره ساز کردن بهترین تدابیر و وسایل برای تحقق بخشیدن منظم به تصمیمات مزبور »
برنامه ریزی آموزشی ، مشتمل بر یک رشته اقدامات و عملیات مرتبط و وابسته به هم است که به اجمال از این قرار هستند :
1ــ مشخص کردن هدف های آموزش و پرورش .
2ــ شناسایی وضع کنونی آموزش و پرورش و روند آن .
3ــ سنجیدن شقوق مختف .
4ــ پیاده کردن برنامه
* در واقع یکی از ضوابط واقع بینانه بودن برنامه عملی بودن آن است .
** قسمت اصلی و هسته مرکزی برنامه های آموزش و پرورش ، بودجه و اعتبارات آموزشی نیست ، بلکه برنامه درسی است که باید مورد عنایت قرار گیرد.
فرایند برنامه ریزی درسی :
*** فرایند برنامه ریزی درسی به طور کلی شامل چهار مرحله است که از این قرارند :
1ــ تعیین هدف های کلی ( وحیطه ها ) .
2ــ طرح ریزی حیطه های برنامه درسی .
3ــ پیش بینی چگونگی اجرای برنامه ها.
4ــ طرح ریزی ارزشیابی از برنامه های درسی .
طرح ریزی حیطه های برنامه درسی
حیطه برنامه درسی :
طرح ریزی برنامه درسی تا اندازه ای به طرح ریزی یک ساختمان شاهت دارد .
** حیطه برنامه درسی عبات از مجموعه فرصتها و فعالیتها ی یادگیری طرح ریزی شده برای رسیدن به یک هدف کلی و مجموعه خرده هدفهای مربوط به آن است.
فرایندطرح ریزی حیطه های برنامه درسی :
1ــ در نظر گرفتن عوامل اساسی مربوط به حیطه معین
2ــ مشخص کردن خرده هدف های یک حیطه
هدف ها به طور کلی در سه سطح به صورت (1) هدفهای آرمانی و کلی ،
(2) هدفهای دوره های رسمی آموزش و پرورش .(3) و درسی مشخص میشوند.
* به این ترتیب ، هدفهای درسی ، که غالباً هدفهای آموزشی یا رفتاری نیز نامیده می شوند ، مبنای انتخاب کلیه فرصت ها و فعالیت های یادگیری است ک باید به وسیله برنامه ریزان و معلمان انجام گیرد .
3ــ مشخص کردن انواع فرصت های یادگیری ممکن
* فرصت های یادگیری طبقه بندی شده به عنوان نمونه از این قرارند :
* 1ــ نوع اول فرصت های یادگیری ، از نوع «اکتشافی» هستند که در زمینه های هنر ، کاردستی و صنعتــی ، موسیقی ، و زبانهای خارجی به صورت دروس دوره ای ، یعنی برای مدت معینی از تحصیل ، پیش بینی می شوند .
* 2ــ نوع دوم ، فرصت های یادگیری پیش بینی شده ، دروس مربوط به زمینه ای جامعه شناسی و ادبیات هستند که به عنوان مکمـل آموزش پایه در این زمینــه ، می توان بر دروس کوتاه مدتی مانند تاریخ محلی و قومی ، احزاب سیاسی ، وقایع و حرکت های تاریخی فردی و اجتماعی ، متون وقطعات ادبی و غیره تاًکید کرد .
* 3ــ نوع سوم ، فرصت های یادگیری طرح های یادگیری مستقل برای یادگیرندگانی هستند که رغبت های ویژه ای دارند و می توانند مطابق با رغبت ها و علائق خود درباره موضوعها و مطالب مورد نظر خود مطالعه کنند . بدیهی است چنین طرح ها ، «فردی» است و برای تدریس به گروه و پایه تحصیلی معینی اجباری نیست .
* 4ــ نوع چهارم فرصت های یادگیری ، و شایـد مهمتر از همه ، فعالیت های ویژه ای است که برای دانش آموزان و بیشتر به وسیله خود آنان ، و با توجه به انواع و اقسام امکانات ، پیش بینی و تنظیم می شوند . مانند ، انواع فعالیت های ورزشی و رزمی ، فعالیت های مربوط به سخنرانی ، روزنامه نگاری ، و نمایش و غیره .
اصول کلی انتخاب فرصت ها و فعالیت های یادگیری :
1ــ دادن فرصت کافی به دانش آموز
2ــ رضایت کسب کردن
3ــ در حیطه توانایی و حد امکان دانش آموز
4ــ فعالیت ها و تجارب متعدد
5ــ بازده های متعدد
4ــ تعیین طرح های درسی مناسب
5ــ تهیه و تصریح اجزاء مقدماتی طرح
6ــ پیش بینی شرایط و وسایل لازم برای پیاده کردن طرح
** شرایط لازم برای پیاده کردن :
الف ــ تربیت و آماده کردن گروه معلمان ، به ویژه در درس علوم اجتماعی ، و هنرهای زبان .
ب ــ تهیه واحدهای درسی جزء ( بخش ها و فصول دروس یا « واحدهای درسی»
ج ــ پیش بینی وسایل فیزیکی و تصمیم گیری درباره آنها ، مانند پیش بینی اتاق درس و وسایل مربوط به آن متناسب با تعداد دانش آموزان ، و سفارش هر نوع مواد و وسایل خاصی که برای تدریس درس مذکور لازم است .
فصل هفتم
انواع طرح های برنامه درسی
برنامه های درسی دارای انواع متفاوت طرح ها هستند ، مانند :
(1) طرح هایی که بر شایستگی های ویژه ، (2) فعالیت ها و مسائل اجتمائی ، (3) نیازها و علاقه های فردی ، (4) یا بر معارف و موضوعای درسی بیشتر تاًکید می کنند .
1ــ طرح هایی که بر شایستگی های ویژه تاًکید می کنند
این طرح ها که بیشتر در مدارس حرفه ای و فنی بکار می روند بر مهارتها و عملکردهای خاصی تاًکیـد میکنند . این طرح ها رابطه مستقیم میان هدفــها ، فعالیت های یادگیری ، و اجرا را به شدت مورد توجه قرار می دهند . در صورتی که سایر طرح ها به رابطه مستقیم میان سه جزء یادشده ــ یعنی هدف ، فعالیت های یادگیری ، و اجرا ــ چندان عنایتی ندارند .
2ــ طرح هایی که بر فعالیت ها و مسائل اجتماعی تاًکید می کنند
این طرح ها ، که اختلاف زیادی با سایر طرح ها دارند ، معمولاً مبتنی بر سه نظریه طراحی هستند :
* 1ــ نظریه رویکردهایی به نقش های اجتماعی یا سایر حوزه های زندگی اجتماعی یا وضعیت ای پایدار زندگی
* 2ــ نظریه ای که برنامه درسی باید در گرداگرد جنبه ها یا مسائل زندگی اجتماعی تنظیم شود .
* 3ــ نظریه بازسازی اجتماعی
3ــ طرح هایی که بر نیازها و علاقه های فردی تاًکید می کنند
* مشخصات طرح های مبتنی بر نیازها و عاقه های فردی :
الف ــ طرح برنامه ، به طور کلی ، مبتنی بر شناخت نیازها و علاقه های یادگیرنده است .
ب ــ طرح برنامه به شدت انعطاف پذیر است .
پ ــ آموزش معمولاً به طور فردی است و معلم نقش راهنما را دارد .
4ــ طرح هایی که بر موضوعهای درسی تاًکید می کنند
ویژگیهای طرح هایی که بر موضوعهای درسی تاًکید می کنند
مشخص ترین و جامع ترین ویژگی طرح برنامه ها بر اساس «موضوع درسی» ، نظم و ترتیب نسبی و یا به اصطلاح «سلسله مراتب» موضوع های درسی است که معمولاً این طرح ها دارند .
معنا ومفهوم دیسیپلین ( معرفت سازمان یافته )
* دیسیپلین معرفت سازمان یافته مناسب برای آموزش است .
ملاک و میزانی را برای سنجش درجه و کیفیت دیسیپلین فراهم می کنند . این صفات از این قرار هستند :
(1) ساده سازی تحیلی ، (2) هماهنگی ترکیبی ، (3) و پویایی .
* ساده سازی تحلیلی
ضرورت نخستین برای تدریس موثر ، ساده سازی است . به طور کلی مفهوم بودن مبتنی بر کاهش اساسی در چندگانگی برداشت های ذهنی است که در معنا با احساس ها و تصورات برخورد می کنند .
رمز یادگیری انسان در تعمیم است ، یعنی در متعالی کردن گوناگونی تجربه خام است . هر گونه تفکر مستلزم مفهوم سازی است .
* ساده سازی تجربه به وسیله بکار بردن نمادها را ساده سازی تحیلی نامند .
* ملاک دیسیپلین خوب در ساده کردن فهمیدن است .
* هماهنگی ترکیبی
دومین ویژگی یک دیسیپلین ، که معرفت را آموزنده می کند ، هماهنگی ترکیبی نامیده می شود . هر دیسیپلین یک ساخت مفهومی است که نقش آن نه تنها ساده کردن فهمیدن است ، بله آشکار گردانیدن الگوها و روابط معنی دار است .
* پویایی
سومین کیفیت معرفت در یک دیسیپلین ، پویایی نامیده می شود . منظور از پویایی قدرت راهبری به سوی فهمیدنی های بعدی است .
سازمان دادن محتوای برنامه درسی و یادگیری
در بیشتر موارد ، عدم کارآیی و غیر موثر بودن برنامه درسی به دلیل نامناسب بودن محتوای آن نیست ، بلکه به دلیل چگونگی تنظیم و سازمان دادن آن است که یادگیری را مشکل می کند یا نتیجه ای کمتر از انتظار به بار می آورد .
ـــ به این ترتیب ، سازمان دادن محتوای برنامه و تنظیم فعالیت ها و تجارب یادگیری مساًله بسیار مهمی در تهیه و تنظیم و بهبود برنامه های درسی است زیرا که روی کارآیی آموزش و میزان و نوع تغییراتی که در رفتار یادگیرنده باید به وجود آید اثر زیادی دارد .
* برای سازمان دادن محتوای برنامه درسی ، معمولاً سه ملاک در نظر گرفته می شود که عبارت از برقرار کردن توالی ، یادگیری تراکمی یا مداومت ، و یگانگی است .
برقرار کردن توالی
به طور اصلی برقرار کردن توالی در برنامه را می توان به صورت تنظیم محتوا ، مواد ، یا تجارب یادگیری به نوعی از ترتیب پیاپی در نظر گرفت .
* اسمیت ، استانلی ، و شورس چهار نوع نمونه برای توالی عرضه داشت ذکر کرده اند که از این قرارند : اولی این است که از آسان شروع می شود و به سوی مشکل پیش می رود . آسان به نظر آنان ، شامل عناصر و اجزاء وابسته کمتری است .
دومی این است که ترتیب عرضه داشت مبتنی بر یادگیری پیش نیازهاست . این اصل به ویژه در موضوعهــایی که بیشتر شامل قوانیــن و اصــول است رعایت می شود مانند فیزیک ، دستور زبان ، هندسه .
نوع سوم ترتیب عرضه داشت این است که از کل به جزء می رسد .
نوع چهارم عرضه داشت ترتیب زمانی است .
* غرض از توالی ، تکرار رفتارهای اکتسابی ــ یعنی یادگیری نیست ، بلکه تنظیم محتوا و تجارب یادگیری به نوعی از ترتیب است که امر یادگیری را با توجه به رشد و تکامل یادگیرنده ، به ویژه رشد ذهنی و شناختی وی تسهیل کند و پایه ای باشد برای یادگیری های بعدی .
سازمان دادن محتوا برای یادگیری تراکمی یا مداومت
به طور اساسی ، مساًله یادگیری تراکمی یا مداومت عبارت از پیش بینی فرصت های پی در پی و مداوم برای تعمیق و گسترش معلومات و مهارتها به طور پیشرونده است .
غرض از یادگیری تراکمی یا مداومت ، آجر روی آجر گذاشتن و تکرار عناصر برنامه در یک سطح نیست ، بلکه بنا کردن تجربه بعدی روی تجربه قبلی است به طوری که از ترکیب آن دو ، معنا و مفهوم روشن تر و وسیع تر در ذهن یادگیرنده ایجاد شود و بتدریج دامنه و عمق شناخت ، و عملکردهای وی گسترش یابد و دقیق تر گردد .
پیش بینی برای یکپارچگی
ملاک یگانگی دلالت دارد بر سازمان دادن محتوا و فعالیتهای یادگیری به صورتی که به صورتی که به یادگیرنده در بدست آوردن وحدت نظر و رفتار ، در رابطه با عناصری که با آنها سروکار دارد ، به طور فزاینده ای کمک کند .
چه کسانی باید در برنامه ریزی برای آموزش شرکت کننده ؟
1ــ معلم یا معلمان ، که مسئول هدایت و گسترش فرصت های یادگیری در موقعیت مدرسه هستند ، اولین و مهمترین مرجعی هستند که در برنامه ریزی و طراحی آموزشی به طور موثر شرت می کنند .
2ــ یادگیرندگان ، که آموزش و پرورش آنان مطرح است ، دومین گروهی هستند که در برنامه ریزی فعالیت های یادگیری مشارکت دارند .
3ــ مشاوران برنامه ریزی درسی ، و راهنمایان «تعلیماتی» و مدیران که در سطوح مختلف برنامه ریزی فعالیت می کنند .
انواع طرح های آموزشی
طرح های آموزشی ، از نظر ماهیت ، جامعیت ، و ویژگیهایشان ، متفاوت و متعدد هستند که ممکن است آنها را به صورت زیر طبقه بندی کرد :
* 1ــ طرح های آموزشی که در راهنماهای برنامه تحصیلی موجود هستند . در واقع این راهنماها معمولی ترین نوع رسمی طرح های تهیه شده برای آمــوزش می باشند .
* 2ــ راهنماهای رسمی ویژه آموزش
* 3ــ طرح های نوشته شده غیر رسمی . این طرح ها که به وسیله گروههای آموزشی و یا با مشارکت چند معلم و افراد مطلع تهیه و توصیه می شوند .
* 4ــ طرح های درس روزانه
* 5ــ طرح های نوشته نشده : بدون تردید ، پذیرفتن این که در واقع طرح هایی که معلمان برای آموزش در ذهن خود دارند مشخص کننده تنها طرح های آموزشی هستند که امروز در مدارس به مورد اجرا گذاشته می شوند ، کاملاً منطقی به نظر می رسد .
ویژگیهای یک طرح آموزشی
1ــ آزادی معلمان و اختیار بیشتر
2ــ استفاده از الگوهای مناسب و روشهای بکار بردن
3ــ استفاده از اشکال و تصاویر ، و توضیحات کامل چگونگی بکار بردن روشها
4ــ درگیر بودن معلم و شاگرد در برنامه ریزی و تنظیم فعالیت های یادگیری و یا روشهای آموزشی
5ــ استفاده از بازخورد ناشی از فعالیت های یادگیرندگان
فصل هشتم
ارزشیابی برنامه های درسی
آخرین مرحله برنامه ریزی ، تهیه طرح ارزشیابی از برنامه ها و آموزش است. به طور کلی ، ارزشیابی عبارت از جمع آوری اطلاعات و استفاده از آنها برای تصمیم گیری است .
ارزشیای تنها یک هدف اساسی دارد و آن تعیین ارزش یک چیز است ، اما دارای نقش های گوناگونی است .
ارزشیابی تکوینی
ارزشیابی مرحله ای یا تکوینی جزء لازم فرآیند برنامه ریزی است . این نوع ارزشیابی ، که در مرحله شکل گیری برنامه و قبل از توزیع آن میان معمان برای اجرا ، انجام می گیرد ، از نظر حیطه و دامنه عمل متغیر است .
ارزشیابی نهایی
ارزشیابی نهایی اطلاعات مهم و با ارزشی را برای تجدید نظر در برنامه های درسی ، تدوین برنامه های جدید ، حذف و یا اضافــه دروس ، انتخاب محتوای جدید ، تجدید نظر در مقاصد تربیتــی و هدفهای عینــی و غیره در اختیــار برنامه ریزان می گذارد .
الگوهای ارزشیابی از برنامه درسی
1ــ الگوی تایلر
* نخست ، الگویی است که تایلر به منظور تعیین میزان تحقق هدفهای آموزش و پرورش به وسیله برنامه درسی و آموزش ارائه داده است .
فرآیند ارزشیابی
* فرآیند ارزشیابی با بررسی هدفهای برنامه آموزشی شروع می شود : تعریف روشن هدفها خود مرحله مهمی در ارزشیابی است .
مرحله دوم ارزشیابی عبارت از تعیین و مشخص کردن موقعیت هایی است که به دانش آموز فرصت بروز رفتار مورد نظر هدفها را می دهند .
مرحله سوم ، بررسی و تعیین وسایل ارزشیابی است .
مرحله چهارم ، اگر تهیه وسیله ارزشیابی برای هدف معینی ضرورت پیدا کند در این صورت ، قدم بعدی عبارت از بررسی و آزمودن موقعیت های پیشنهاد شده است که به دانش آموزان فرصت ابراز رفتار مورد نظر را می دهند .
مرحله پنجم ، تعیین وسیله ای برای ثبت یادداشت رفتار دانش آموزان در این موقعیت های آزمون است .
مرحله ششم ، تعیین مقیاس و معیار ، یا واحدهایی است که برای بیان نتیجه یا ارزشیابی رفتارهای ثبت شده ، مورد استفاده قرار خواهند گرفت .
مرحله هفتم ، تجزیه و تحلیل نتایج ارزشیابی برای نشان دادن نقاط مختلف ضعف و قوت برنامه مطلوب است .
الگوی ارزشیابی تایلر به طور وسیعی از نوع ارزشیای پایانی است که اولویت خاصی به الگوهای رفتاری دانش آموزان قایل است .
2ــ الگوی استیک
* برنامه ریزان به جمع آوری سه نوع اطلاعـات نیاز دارند که از این قرار هستند : اطلاعات درباره :
الف ــ شرایط پیشین ( پیش از تدریس )
ب ــ تبادل ( داد و ستد میان معلم و یادگیرندگان )
ج ــ بازده ( نتایج حاصل از اجرا و فعالیت های آموزشی و یادگیری )
فرآیند ارزشیابی
برای آمادن داده های توصیفی ارزشیابی از یک برنامه تربیتی دو راه اصلی وجود دارد ، الف ــ پیدا کردن وفاق یا روابط میان تغییرات شرایط پیشین ، تبادل و بازده ها ، ب ــ پیدا کردن تطابق یا همانندی میان مقاصد ( هدفها ) و مشاهدات است .
3ــ الگوی پیشنهادی سیلور و الکساندر
* سوم ، الگویی است که سیلور و الکساندر برای ارزشیابی از برنامه درسی و آموزش پیشنهاد کرده ند . به نظر آنان از آنجایی که برنامه درسی مدارس جامع و چندجانبی است ، ارزشیابی از برنامه نیز لزوماً شامل جوانب گوناگون آن خواهد بود .
ارزشیابی از هدفها ، مشکترین قسمت ارزشیای برنامه درسی است .