نام درس
فلسفه رهبری آموزشی
عنوان
مبانی فلسفه قدرت و رابطه آن با رهبری
فهرست مطالب
مقدمه
تعاریف و پیشینه
تنوع در قدرتهاى انسانى
ماهیت قدرت
پایگاه ها و منشاء قدرت
تاکتیک های قدرت
بررسی فلسفه قدرت در مدیریت آموزش و رهبری
ابعاد قدرت
ویژگی های رهبری
رابطه قدرت و سیاست
قدرت در سیاست از منظر قرآن
روش های رهبری
چهار سبک رهبری
رهبری و قدرت
مهارت رهبران در به کار گیری قدرت
منابع
اهداف کلی مدیریت آموزشی
مقدمه
قدرت، مفهومى بسیار وسیع دارد که تقریبا مىتوان گفت در همه یا اکثر علوم تخصصى اعمّ از علوم فیزیکى و انسانى یا فردى و اجتماعى، کاربردى گسترده دارد، ولى جایگاه قدرت در علوم اجتماعى و به ویژه در علوم سیاسى، قابل ملاحظه است؛ بهگونهاى که بسیارى از اندیشمندان سیاسى به اهمیت آن پى برده و حتى، بعضى از آنها کتاب مستقلى درباره آن نوشتهاند. امّا از آنجا که این مفهوم گسترده و پیچیده است، بررسى آن نیازمند دقت فراوان است تا اصطلاحات گوناگون در هم نیامیزد. گستردگى و پیچیدگى قدرت سبب شده که هر کس از یک زاویه خاصّ و یا با توجه به یک اثر خاص به آن بپردازد و یا یک نوع قدرت خاصى را مدّ نظر قرار دهد و یا به تعریفى بسیار کلى و مبهم قناعت کند.
امروزه نیاز به مدیریت و رهبری در همه زمینه های فعالیت های اجتماعی، محسوس و حیاتی است رهبری به عنوان یکی از وظایف کلیدی و مهم مدیریت به حساب می آید، زیرا سایر اجزای مدیریت نیز باید در پرتو فکر، کار ابداع و ابتکار آن شکل گیرند و پیاده شوند، مدیر در نقش رهبر بر عملکرد گروهی تاثیر بسزایی دارد و به عنوان یک رکن اساسی در پیشبرد اهداف مطرح است. بدون شک قدرت یکی از راه هایی است که با آن مدیر می تواند در رفتار پیروان خود نفوذ کند، درواقع قدرت، ویژگی اساسی نقش یک مدیر بوده و زمینه اثربخشی او را فراهم می سازد. مدیران با به کارگیری منابع قدرت می توانند زمینه رشد و تعالی یا زمینه انحراف و فساد سازمان را فراهم آورند و این امر به ماهیت وجودی و چگونگی استفاده از قدرت و منابع آن بستگی دارد.
مفهوم قدرت در فرهنگ لغت
فرهنگهاى زبان فارسى، واژه قدرت را در مفاهیم «توانستن»، «توانایى داشتن» که معنى مصدرى آن است و گاهى نیز مرادف با کلمه «استطاعت» و به معنى قوهاى که واجد شرایط تاثیرگذارى باشد به کار رفته است (معین، فرهنگ معین). و همچنین به «صفتى که تاثیر آن بر وفق اراده باشد» معنا شده است (معین، فرهنگ معین). مىتوان گفت، این معنا با مفهوم قدرت در علم کلام شباهت زیادى دارد.
مفاهیم اصطلاحى قدرت
علاوه بر مفهوم لغوى، مفاهیم اصطلاحى گوناگونى در فلسفه، کلام، روانشناسى، جامعهشناسى، علوم سیاسى، حقوقى و به ویژه، حقوق اساسى براى کلمه قدرت وجود دارد و هر یک از زاویه خاصّى به آن توجه کردهاند. در اینجا گرچه هدف اصلى، بیشتر توضیح اصطلاح خاص قدرت، در رشته علوم سیاسى خواهد بود، با وجود این باید اصطلاحات دیگر این واژه را نیز هر چند به اختصار توضیح دهیم.
تعاریف و پیشینه
قدرت یک تابع وابسته است. هرقدر «ب» وابستگی بیشتری به «الف» داشته باشد، «الف» می تواند قدرت بیشتری اعمال کند. میزان وابستگی هم به نحوه اندیشیدن و اهمیتی که «ب» برای «الف» قائل است بستگی دارد. از طرفی وابستگی با منافع مختلف عرضه، رابطه معکوس دارد. اگر چیزی به حد وفور وجود داشته باشد، داشتن آن نمی تواند قدرت فرد را افزایش دهد. یکی از اندیشمندان اجتماعی بنام «پارسونز» نظام های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را معرفی می کند. به نظر او هر نظام دارای یک ابزار مبادله است که به وسیله آن به دادوستد می پردازد. ابزار نظام های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به ترتیب عبارت اند از پول، قدرت و منزلت. این نظام ها می توانند با یکدیگر مبادله داشته باشند.
ماهیت قدرت
قدرت، منشا پدید آمدن آثارى است که در هر زمینه توقع و انتظار آن را داریم و به عبارتى آشکارتر مىتوان گفت: «قدرت هر موجودى (اعم از موجود طبیعى، مصنوعى یا اجتماعى) عبارت است از منشا آثار و حرکات و رفتارى که در تامین هدف متشکلّه آن نقش مثبت دارند
قدرت انسانى به نوبه خود شکلهاى متنوعى دارد:
1 ـ قدرت بدنى: قدرت انسانى گاهى به شکل نیروى فیزیکى و جسمانى متجلى مىشود که هرچه انسان نیرومندتر باشد بهتر مىتواند در برابر دشمن و حیوانات درنده از خود دفاع کند «یا کارهاى خود را انجام دهد و نیازهاى خویش را تامین کند و در این زمینهها آثار متناسب خود را به طرز بهترى اظهار دارد.
2 ـ قدرت هنرى: قدرت گاهى به شکل ذوق و استعداد هنرى تجلى مىکند و آثار هنرى مطلوب و جالب توجه و زیبا در زمینههاى بصرى و سمعى، بیان، تنظیم و تالیف مطالب، نقاشى، رسم و مجسمهسازى، سرودن اشعار و در زمینههاى صوتى و فیلم و نمایش تئاتر و غیره از خود ظاهر مىسازد.
3 ـ قدرت علمى: نوع دیگرى از قدرت انسانى است که آثار مناسب خود را دارد و در حل معضلات علمى، ارائه فرضیهها و تئورىها، طرح قوانین علمى، اختراع ابزار و ادوات مورد نیاز انسان، اکتشاف و مهار نیروهاى موجود در طبیعت و تامین نیازمندىهاى گوناگون جامعه و غیره، آثارش ظاهر مىشود.
تنوع در قدرتهاى انسانى
4 ـ قدرت اقتصادى: نوعى از قدرت که آثار متوقع و مورد انتظار آن عبارتست از بهبود معیشت و وضع زندگى همه افراد جامعه، تامین نیازهاى مادى، عرضه کردن کالاهاى مرغوب و متنوع و مناسب با نیازهاى انسان، ایجاد زمینه اشتغال، و از بین رفتن بیکارى، وجود اطلاعات و تخصصهاى علمى و صنعتى، تجربههاى فنى استقلال اقتصادى و بىنیازى از دیگران و غیره.
5 ـ قدرت نظامى: این نوع قدرت در موارد زیر تجلى پیدا مىکند: فراوانى نیروى انسانى تربیت شده، تنوع و فزونى تخصصهاى رزمى، وجود ابزار و ادوات و ماشینهاى جنگى و اطلاع از کاربرد آنها، وجود فرماندهى درست و نیرومند، وحدت و هماهنگى، ضوابط آهنین، ایمان و اعتقاد به هدف و اعتماد به فرماندهى و داشتن روحیه.
6 ـ قدرت سیاسى: اساس و وریشه تنوع قدرتهاى سیاسى نیز به تنوع اهداف سیاسى قابل قبول جامعه برمىگردد، یعنى هر جامعه در زمینه سیاسى، هدفى را به عنوان آرمان ملى و عالىترین مقصد، پیشروى خود قرار مىدهد که ریشه در بینش و شناخت و فرهنگ آن جامعه دارد و به شکلى در دیگر اهداف و تلاشهاى آن جامعه تاثیر مىگذارد و همه را به رنگ خود درمىآورد.
منشا قدرت را می توان در قدرت رسمی یا در قدرت فردی دانست. قدرت رسمی از جایگاه و موقعیت رسمی فرد در محیط آموزشی حاصل می گردد و قدرت فردی ناشی از ویژگی های خاص خود فرد است. از دیدگاه دو پژوهشگر به نام های فرنچ و ریون 5 پایگاه قدرت رسمی عبارت اند از: قدرت قانونی، قدرت مبتنی بر پاداش، قدرت مبتنی بر زور، قدرت مبتنی بر اطلاعات و قدرت محیطی. پایگاه های قدرت فردی عبارت اند از: قدرت مبتنی بر تخصص، قدرت مرجع و قدرت مرجع (الگویی) یا کاریزماتیک. (رابینز، 246).
پایگاه ها و منشاء قدرت
قدرت مبتنی بر زور: مبنای این قدرت بر اساس ترس یا تهدید است. زور می تواند به صورت تنگ کردن عرصه بر شخص و محرومیت از دسترسی به نیازهای اولیه باشد.
قدرت مبتنی بر پاداش: اگر کسی بتواند چیزی را که دارای ارزش مثبت است به دیگری بدهد یا بتواند چیزی را که دارای ارزش منفی است از او سلب کند، دارای قدرت مبتنی بر پاداش است.
قدرت قانونی: ساختار محیط آموزشی آشکارترین مسیری است که فرد به وسیله آن می تواند به پایگاه قدرت دست یابد. قدرت قانونی نمایانگر قدرتی است که شخص در سایه پست و مقام محیط آموزشی به دست می آورد.
قدرت مبتنی بر تخصص و اطلاعات: مربوط به افرادی بامهارت یادانش ویژه است. ازآنجاکه تکنولوژی روبه پیشرفت است، محیط های آموزشی برای رسیدن به هدف های خود به متخصصان وابسته تر می شوند.
قدرت مرجع: این قدرت در سایه تحسینی که فرد از دیگری می کند و آرزویی که برای شبیه شدن به آن شخص دارد، به وجود می آید و ریشه در منابع آرمان گرایانه دارد.
بررسی فلسفه قدرت در مدیریت آموزش و رهبری
یک رهبر موفق نیاز دارد تاثیرگذار باشد. او باید بتواند بر افراد اعمال نفوذ کرده تا از این طریق حمایت آنان را برای پذیرش پیشنهادها و اجرای تصمیماتش جلب نماید. در یک محیط آموزشی بزرگ، رهبر موثر کسی است که توانایی تاثیرگذاری هم بر زیردستان خود و هم بر افرادی که در رده های بالاتر از او قرار دارند را داشته باشد. دانستن اینکه افراد چگونه در محیط آموزشی می توانند بر یکدیگر اعمال نفوذ نمایند نیاز به آشنایی با موضوع قدرت دارد.
نتایج اعمال نفوذ را می توان در سه سطح تعریف کرد:
1- اعمال نفوذ مسبب باعث تغییر نگرش فرد هدف می شود، میزان این نوع نفوذ را می توان از طریق میزان تعهد فرد هدف ارزیابی کرد.
2- اعمال نفوذ مسبب باعث تغییر رفتار فرد هدف می شود، اما نگرش او را تغییر نمی دهد. میزان این نوع نفوذ را می توان از طریق میزان پذیرش تصمیمات و پیشنهادها مسبب از سوی فرد هدف ارزیابی نمود.
3- اعمال نفوذ مسبب باعث مخالفت فرد هدف می شود، میزان این نوع نفوذ را می توان از طریق میزان مقاومت فرد هدف در مقابل درخواست مسبب ارزیابی نمود.
تاکتیک های قدرت:
مردم برای تبدیل منشا قدرت به عملی خاص تاکتیکهای از قدرت را به کار می برند
9 تاکتیک متفاوت اثر گذاری
1-ترغیب منطقی: در این روش فرد برای اینکه نشان دهد پیشنهادهایش عملی بوده و سبب دستیابی به اهداف می گردد از توضیحات، استدلالات منطقی و شواهد واقعی استفاده می کند.
2- مطلع کردن: در این تاکتیک مسبب توضیح می دهد که چرا درخواست یا پیشنهادش به نفع فرد هدف تمام می شود.
3- درخواست ها و جاذبه های الهام بخش: در این تاکتیک برخلاف اجبار منطقی مسبب سعی می کند از طریق برانگیختن احساسات فرد هدف و وصل کردن درخواست یا پیشنهادش به نیازها، ارزش ها و ایده آل های او به هدف خود دست یابد.
4- مشاوره: در این تاکتیک سعی می شود از طریق دعوت فرد هدف به مشارکت در تبیین درخواست و اجرای پیشنهادها به هدف رسید.
5- مبادله: در این تاکتیک پیشنهاد فراهم آوردن چیزی که فرد هدف می خواهد درازای پذیرش درخواست مسبب داده می شود.
6- درخواست های فردی: در این تاکتیک سعی می شود از دوستی و وفاداری ای که فرد هدف به مسبب دارد استفاده شود.
7-تاکتیک های مشروع7: در این تاکتیک، مسبب، تلاش می کند از طریق کسب اختیارات جدید برای خود و تصویب قوانین جدید به هدف خود دست یابد.
8- فشار: در این تاکتیک فرد از طریق برخورد قاطع سبب پذیرش درخواست خود می شود. این برخورد محکم و قاطع می تواند به صورت پیگیری مداوم جهت انجام درخواست فرد باشد و لزوماً به معنی برخورد تهدیدآمیز و توهین آمیز نیست.
9- ائتلاف: در این تاکتیک فرد از طریق درخواست کمک از دیگران و تشکیل ائتلاف قدرت لازم برای انجام درخواستش را کسب می کند.
به طور کلی قدرت دارای سه بعد است:
۳ -ضریب قدرت: درجه اثرگذاری رفتار فرد یا گروه را بر دیگران نشان می دهد
۱ -دامنه قدرت: منعکس کننده تعداد افراد وگروه هایی است که یک فرد یا یک گروه در آن ها نفوذ می کنند.
۲ -حوزه قدرت: به طیف فعالیت هایی که به وسیله فرد یا گروه تاثیر می پذیرد، اشاره دارد.
ابعاد قدرت
ویژگی های رهبری
رهبر خوب، کسی است که با استفاده صحیح، منطقی و عقلایی از منابع مادی و انسانی، محیط آموزشی را برای رسیدن به هدف خود که برآورنده یکی از نیازهای جامعه است، رهبری و هدایت کند. پس مدیران آموزش وپرورش علاوه بر آگاهی کامل از علم مدیریت، اصول و تئوری های آن، باید شرایط و ویژگی هایی را دارا باشند که برخی از مهم ترین آن ها عبارت اند از:
درزمینه رهبری، دارای مهارت های فنی، انسانی و ادراکی باشد
به کار خود به عنوان رهبر، نگرشی آگاهانه و علمی داشته باشد
کلیات روش ها و فنون تدریس را به خوبی بداند
از سلامت جسمانی، روانی و شخصیتی کامل برخوردار باشد
از فلسفه، ارزش ها، هدف ها و مقاصد کلی رهبری مطلع باشد
با اندیشه ها و نظریه های مدیریت و رهبری آشنا باشد و به اقتضای محیط کار خود، آن ها را به کار بندد
بر مسئولیت ها و وظایف چندبعدی آموزشی، ارشادی، فرهنگی و اجتماعی خود واقف باشد
رابطه قدرت و سیاست
هرکجا که افراد دورهم جمع شوند، گروهی باهدف مشخص تشکیل می دهند، حتماً عده ای قدرت به دست می آورند و به منابع قدرت دست می یابند. افراد گروه به دنبال دستیابی به این منابع اند و برای به دست آوردنش تلاش می کنند. به محضی که افراد از قدرت خود در عمل استفاده کنند و مجرای اعمال آن را بیابند، درواقع دست به رفتارهای سیاسی زده اند. آن ها می آموزند که چگونه از منابع قدرتشان استفاده کنند تا به اهدافشان برسند.
قدرت در سیاست از منظر قرآن
از نظر قرآن، قدرت سیاسى، در جامعه اسلامى باید منشا اتحاد، همبستگى و برادرى شود، عدالت و قسط را در جامعه حاکم کند، نگهبان عزت و استقلال جامعه اسلامى باشد، امنیت جانى، مالى و آبرویى شهروندان را تامین کند، حمایت از دین و خداپرستى را به عنوان هدف مهم خود قرار دهد و از مستضعفان و مظلومان چه در داخل و چه در خارج حمایت کند. چنانکه در آیات زیر آمده است:
اَطیعُوا اللّهَ وَ رَسُولَه وَلاتَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُمْ وَ اصْبِروا اِنَّ اللّهُ مَعَ الصّابِرین (انفال / 46).
این آیه و دهها آیه دیگر، اهداف والاى سیاسى در نظام اسلامى را مطرح مىکند که قدرت سیاسى باید در این مسیر حرکت کند و خارج شدن از مقتضیات آنها همان سوءاستفاده از قدرت و انحراف از مسیر صحیح حکومت خواهد بود و منشا ظلم و ستم و طغیان و استکبار خواهد شد.
مفاهیم رهبری
اِعمال قدرت. رهبری موضوع پیگیری اهداف خود فرد است. اِعمال قدرت بر دیگران، خود یک هدف است و جایگاه فرد را به عنوان یک رهبر تحکیم می کند.
کسب و استفاده از امتیازات یک مقام بالا: رهبری یعنی رسیدن به قله و اینکه فرد به عنوان عالی ترین مقام شناخته شود.
رئیس بودن: رهبری یعنی سرپرستی و نظارت بر کار سازمان و اینکه به افراد گفته شود چه وقت چه کاری را انجام دهند و دادن پاداش یا اِعمال تنبیه مقتضی.
کارمحوری: رهبری یعنی به انجام رساندن کار
مراقبت از افراد: رهبری یعنی مواظبت از افراد تحت رهبری و کسب اطمینان از اینکه همه نیازهایشان برطرف می شود.
توانمندسازی: رهبری یعنی کمک به افراد تحت رهبری برای کسب توانایی و رهبر شدن.
رهبری اخلاقی: رهبر، با نیروی شخصیتی و معیارهای متعالی اش، انتظاراتی ایجاد می کند و دیگران را به سطح خودش می کشاند.
روش های رهبری
اعمال قدرت محض. «یا روش من یا اخراج». اگر آنچه را که رهبر از شما می خواهد، هر قدر هم غیرمنطقی، انجام ندهید، اخراجید. تصمیمات رهبر چون و چرا ندارد و هیچ کس دیگر هم تصمیم گیرنده نیست.
استفاده از روابط. رهبر روابط مثبت و مستحکمی با همه یا اغلب افراد سازمان برقرار می کند و از این روابط برای هدایت افراد در جهت های مشخص استفاده می کند. افراد هر چه را از آن ها بخواهند، به خاطر رابطه ای که با رهبر دارند انجام می دهند، نه به خاطر دلایل وابسته به خود آن کار.
مدل سازی: رهبر ممکن است رفتارها یا عملکردهای خاصی را از افراد بخواهد یا نخواهد، اما خودش آن رفتارها را از خود نشان می دهد و انتظار یا اشاره ضمنی دارد که دیگران هم از او تبعیت کنند.
ترغیب: رهبر از طریق مذاکره، استدلال، ارائه تکنیک، یا روش های برانگیزنده دیگر، افراد را متقاعد می کند که آنچه رهبر می خواهد در واقع بهترین روش است، یا با آنچه مورد نظر آن هاست، هم سویی دارد.
تقسیم قدرت: بعضی از رهبران تصمیم می گیرند بخشی از کار رهبری شان را از طریق ذی نفع های دیگر در سازمان انجام دهند. در این وضعیت، کمی از قدرت شخصی شان را در ازاین چیزی که به نظرشان نفوذ بیش تر بر فرآیند تصمیم گیری، اهداف و حتی خود سازمان است، به دست اندرکاران فرآیند تصمیم گیری واگذار می کنند.
کاریزما:. بعضی از رهبران آنقدر جاذبه دارند که می توانند صرفا با قدرت شخصیت شان افراد را جذب خود کنند. در واقع خودشان می توانند مدافع باشند و کارهای شگفت انگیزی انجام دهند، اما این کارها را از طریق وفاداری افراد و واهمه ای که از او دارند، انجام می دهند.
درگیر کردن دنباله روها در هدف: رهبر، دیگران را وامی دارد چشم اندازهای او برای سازمان را تایید کنند و بر آن اشراف یابند. او این کار را به وسیله جاذبه خود، نیروی ایمان خودش نسبت به قدرت و حقانیت آن چشم انداز، یا به وسیله ماهیت خود آن چشم انداز انجام می دهد
۱- مطلق گرا: رهبران مطلق گرا اصرار دارند همه کارها را خودشان انجام دهند. همه قدرت در دست آن هاست، همه تصمیم گیری ها را آن ها انجام می دهند و معمولا به هیچ کس هم نمی گویند که مشغول انجام چه کاری هستند. اگر برای یک رهبر مطلق گرا کار می کنید، معمولا تنها وظیفه تان این است که آنچه را از شما می خواهند انجام دهید.
چهار سبک رهبری
۲- مدیریت گرا: رهبری که خود را مدیر می داند دغدغه اولیه اش اداره کردن سازمان است. اینکه سازمان به چه سمت می رود اهمیتی ندارد. همینقدر که صحیح و سالم به مقصد برسد، کافی است. ممکن است به روابط درون و میان کارکنان هم توجه کند، اما به شرط آنکه این روابط فقط در خدمت جریان آرام و به روال اداره سازمان باشد. بسته به ماهیت و ثبات و استحکام سازمان، تمرکز اصلی او معطوف است به سرمایه گذاری و تامین بودجه، تقویت سیستم و زیربنای سازمان (سیاست ها، موقعیت ها، تجهیزات و غیره)، یا حصول اطمینان از اینکه عملکرد روزانه سازمان به خوبی پیش برود
۳- دموکراتیک: یک رهبر دموکراتیک می داند که یک سازمان بدون افرادش، سازمان نیست. او به مقام خودش و دیگران به چشم مسئولیت نگاه می کند نه جایگاه و معمولا در تصمیم گیری ها با دیگران مشورت می کند. او از دیگران می خواهد نظرات خود را ارائه کنن، به آن نظرات ارج می گذارد و به حسابشان می آورد، اما مسئولیت نهایی برای تصمیم گیری را از آن خود می داند.
۴- مشارکتی: یک رهبر مشارکت کننده، سعی می کند همه افراد سازمان را در رهبری مشارکت دهد. او به معنای واقعی «نفر اول در بین برابرها»ست. از این طریق درِ بحث و مذاکره را باز می گذارد، با دقت به مشکلات یا مسائلی که نیاز به حل و بررسی دارند اشاره می کند و کارهای سازمان را به عنوان یک کل پیگیری می کند، و نه یک کار خاص. اما تصمیمات از طریق یک روند مذاکره مشارکتی و شکلی از توافق عموم یا رای اکثریت گرفته می شوند. رهبر مشارکتی در حرکت به سمت این مقصد، اعتماد و کار تیمی را در میان کارکنان به صورت یک کل، پرورش می دهد.
رهبری و قدرت
۱. قدرت اجبار (Coercive Power)
قدرت اجبار، معمولا نوعی از قدرت در شرکت های بزرگ است، که کمترین تاثیر را دارد ولی بیش از همه مورد استفاده (و سوء استفاده) قرار می گیرد. قدرت اجبار، وادار کردن فرد به انجام کاری است که بر خلاف میل و اراده ی اوست، یا ایجاد «عواقبی» برای اقدامات کارکنان است. رهبران مستبد برای «ایجاد انگیزه» در زیردستان خود، بر تهدید، زورگویی و استفاده از واژه ی «در غیر این صورت» تکیه می کنند. معمولا این نوع رفتار منجر به ترس، نارضایتی و رنجش می شود.
۲. قدرت پاداش (Reward Power)
قدرت پاداش روش دیگری است که امروزه به طور گسترده در تجارت استفاده می شود. نتایج قدرت پاداش یکسان نیست و بنابراین در ترتیب ضعیف ترین انواع قدرت، در جایگاه دوم قرار می گیرد. قدرت پاداش یعنی این کار را انجام بده و آن را به دست بیاور، یا (به بیان دیگر) اگر این کار را انجام بدهی، در ازای آن چیزی دریافت خواهی کرد. قدرت پاداش تا زمانی مفید است که پاداشِ در نظر گرفته شده، باارزش باشد. اعطای یک نشان ستاره ی زرین یا کارت هدیه، زمانی مفید است که چیز نادری باشد، ولی اگر بیش از حد از این پاداش ها استفاده شود، اثر آن ضعیف می شود. در بسیاری از موارد، افزایش نیافتن پاداش موجب می شود تا کارکنان احساس سرخوردگی کنند.
۴. قدرت مرجع (Referent Power)
قدرت مرجع، «کیش شخصیت» (cult of personality) است. فرد می تواند توسط این قدرت، دیگران را جذب کند و در آنها احساس وفاداری ایجاد نماید. قدرت مرجع، قدرت احترام نیز هست. این قدرت در طول زمان، و وقتی که یک رهبر موفق است و سابقه ی شناخته شده ای از موفقیت دارد، ایجاد می شود. قدرت مرجع از طریق ارزش های فرد نیز ایجاد می شود. برخی افراد با این نوع از قدرت به دنیا می آیند، ولی دیگران باید در مورد رهبری مطالعه نمایند و خود را به گونه ای پرورش دهند تا بتوانند این شکل از قدرت را به صورت موثر، اعمال نمایند.
۳. قدرت قانونی (Legitimate Power)
قدرت قانونی در تمام سازمان ها وجود دارد. قدرت قانونی، قدرت مقام یا نقش است. این همان ساختار «فرماندهی و کنترل» متداولی است که در دنیای اصول نظامی به کار گرفته می شود. قدرت قانونی، راهی رسمی است برای ایجاد اطمینان از اینکه شخصی برای تصمیم گیری (خوب یا بد) وجود دارد و مسئول است. قدرت قانونی، قدرتی قراردادی است و زمانی که فرد، مقام یا نقش خود در شرکت را از دست می دهد یا مقام و نقش او تغییر می کند، این نوع از قدرت همراه با او جابه جا نمی شود. این قدرت توانایی کمی در متقاعد و ترغیب کردن دیگران دارد. ولی زمانی که این قدرت با سه نوع قدرت توضیح داده شده در زیر ترکیب می شود، می تواند نخستین گام برای رهبری موثر باشد.
۵. قدرت اطلاعاتی (Informational Power)
قدرت اطلاعاتی، تازه ترین نوع قدرت است که فرنچ و راون به پنج مورد دیگر اضافه کرده اند. ولی با وجود این، در میان سه نوع قدرتِ دارای بیشترین تاثیرگذاری قرار دارد. قدرت اطلاعاتی، یعنی قدرت برخورداری از اطلاعاتی که دیگران ندارند، یا قدرت توزیع اطلاعات به عنوان ابزاری برای ایجاد تغییر. این قدرت می تواند تبلیغات مثبت یا منفی، آگاهی از استراتژی مخالفان، یا اطلاعات دقیقی باشد که در کمک به تصمیم گیری از آن استفاده می شود
۶. قدرت تخصص (Expert Power)
قدرت تخصص، رابطه ی نزدیکی با قدرت اطلاعاتی دارد و در این نوع از قدرت، فرد از اطلاعات، دانش یا تخصصی عمیق در حوزه ای برخوردار است که مسئولیت آن را بر عهده دارد. معمولا این نوع از قدرت، موثرترین نوع قدرت است. این قدرت مخصوصِ معمار نرم افزار، مهندس راهبر، مدیر ارشد مالی (CFO)، مدیر ارشد فنی (CTO)، دکتر یا سایر کارمندان بسیار ماهر و بسیار آموزش دیده است. معمولا فرد به دلیل برخوردار بودن از سطح بالایی از تخصص می تواند با استفاده از اعتماد و احترام، دیگران را متقاعد کند تا کارهایی را برای او انجام دهند. این تخصص و در نتیجه این نوع از قدرت، در نقش های رهبری دارای ارزش بسیار بالایی است.
مهارت رهبران در به کار گیری قدرت
رهبران برای به کار بردن قدرت، نیازمند مهارت های اعمال قدرت هستند، آن ها عبارت اند از:
۱ -مهارت سیاسی: اشاره به این دارد که عامل قدرت چگونه به خوبی می تواند از منابع قابل دسترس خود
استفاده کند.
۲ -مهارت شناختی: توانایی فراهم آوردن اطالعاتی که به این شخص اجازه می دهد تا استراتژی های سیاسی را تنظیم کند. شامل :
الف ) توانایی دستیابی به اطالعات
ب ) توانایی پردازش اطالعات با درک احتماالت و انشعابات سیاسی
امروزه، عصر مدیریت و رهبری است و موفقیت نهادها و محیطهای آموزشی تا حد زیادی به کارایی و اثربخشی مدیریت بستگی دارد. ساخت نظام آموزشی هر کشوری دربرگیرنده مجموعه ای از نیازهای محیط آموزشی های رسمی آن کشور بوده و عملکرد نظام آموزش وپرورش که مدیران آموزشی اداره آن را بر عهده دارند، نه تنها ازنظر پیشرفت اقتصادی و اجتماعی مهم است، بلکه ازنظر تاثیری که بر تحرک شغلی و انتظارات دارد، از اهمیت تعیین کننده ای برخوردار است.
اهداف کلی مدیریت آموزشی
سه نقش مهم در مدیریت آموزشی ایفا می کنند: • اولاً به فراگرد آموزش وپرورش جهت می دهند • ثانیاً انگیزه حرکت و فعالیت را به وجود می آورند • ثالثاً ملاک های کنترل و ارزشیابی فعالیت های آموزشی را ایجاد می نمایند.
در هر جامعه ای این است که هر فرد را طبق الگوی ارزش های فرهنگی، سیاسی، دینی و اجتماعی خود تربیالگوی ارزش های ت کرده و انسانی متناسب تحویل جامعه دهد.
اهداف آموزش وپرورش
هدف کلی آموزش وپرورش
منابع
جان آر، شرمرهون و دیگران، (1379) مدیریت رفتار سازمانی، مهدی، ایران نژاد پاریزی و دیگران، نوبت دوم. انتشارات موسسه تحقیقات و آموزش مدیریت، تهران.
رابینز، استیفن، (1374) مدیریت رفتار سازمانی، علی و سید محمد، پارسائیان و اعرابی، نوبت اول ،مرکز پژوهش های بازرگانی، تهران.
راسل، برتراند، (1367) قدرت، ترجمه نجف دریابندرى، انتشارات خوارزمى، چاپ دوم، تهران.
زارع، حسین . سعید رجا یی پور، مهدی جمشیدیان؛ حـسین مولـوی (1387) سـازمان یاددهنـده الگویی برای رهبری امروز، چاپ اول، انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان. معین، محمد، (1371) فرهنگ فارسى، ج2، انتشارات امیرکبیر، تهران.
میر کمالی، محمد، (۱۳۸۹) رهبری و مدیریت آموزشی.ویرایش سوم ، انتشارات یسطرون، تهران.
Lutans, F. (1995). the practice of supervision and management. Mc Grow Hill.
توجه شما
از
سپاس