قوانین ومقرارت حرفه ای در پرستاری
قوانین ومقرارت حرفه ای در پرستاری
اصولی که برای پیشگیری از درگیریهای قانونی باید توسط پرستاران رعایت شود:
رعایت استانداردهای خدمات پرستاری (حرفه ای)
ارتباطات و ارتباطات حرفه ای
رعایت اصول اخلاق و اخلاق حرفه ای
آموزش به بیمار(مددجو)
اصول ثبت و گزارش نویسی
استانداردهای خدمات پرستاری (حرفه ای)
تعریف: استانداردهای پرستاری توافق هایی هستند که جهت سنجش فعالیت ها به کار می روند و موجب تعیین انتظارات برای مراقبت های پرستاری موثر و ایمن می شوند.
اصول توسعه استاندارد های حرفه ای:
تمام پرستاران مسئول تصمیم گیریها و اعمال خود در حفظ کارایی شغلی خویش هستند.
مددجویان کانون مرکزی خدمات حرفه ای پرستاران و مشارکت کننده در فرآیند تصمیم گیری هستند.
هدف از کار حرفه ای دستیابی به بهترین برآیند ممکن (احتمالی) برای مددجو است که با هیچ عامل خطرسازی مواجه نباشد.
پرستاران به طور مداوم دانش خود را به وسیله آموزش ، تجربه و ارزشیابی نهایی ارتقاء می بخشند.
یک استاندارد ، عبارت قابل اطمینان معتبری است که اساس حرفه ای و قانونی کار پرستاری را تشکیل میدهد.
استانداردها معیارهای عملی را برای پرستاران نشان میدهد
در نهایت استانداردها به درک بهتر و احترام به نقش های گوناگون مکمل پرستاران کمک می کنند.
استانداردهای حرفه ای
پاسخگویی Accountability
کسب صلاحیت مداوم Continuing Competece
اخلاق حرفه ای Ethics
دانش Knowledge
کاربرد دانش Knowledge Application
رهبری Leadership
ارتباطات و ارتباطات حرفه ای @ Relationships Professional Relationships
پاسخگویی: پرستاران مسئول عملکردهای خود و پیامدهای آنها هستند.
کسب صلاحیت مداوم: پرستار باید صلاحیت خود را حفظ کرده و به طور مداوم بهبود بخشد.)با همکاری و مشارکت در برنامه های تضمین کیفیت و استانداردسازی)
اخلاق حرفه ای: هر پرستار باید عقاید ، رفتار و باورهای خود را بر اساس استانداردهای حرفه ای و اخلاقی حفظ کرده و ارتقاء بخشد.
دانش: پرستار از طریق آموزش پایه ، آموزش مداوم و دانش مرتبط با عملکرد حرفه ای خود را دارا میباشد.
کاربرد دانش: کیفیت عملکرد بالینی پرستار ، کاربرد دانش و معلومات او را منعکس می کند.
رهبری: رهبری نیاز به دانش از خود ( درک عقاید شخص و ارزشها و آگاه بودن از چگونگی اثرات رفتارهای فردی بر دیگران) ، احترام ، اطمینان ، صمیمیت ، دید مشترک و یادگیری دارد. رهبری تنها محدود به پرستاران در جایگاه رسمی رهبری نمیباشد.کلیه پرستاران بدون در نظر گرفتن موقعیت های کاری خود فرصت هایی برای رهبری دارند.
ارتباطات و ارتباطات حرفه ای: ارتباطات شامل ارتباطات درمانی بین پرستار و مددجو و ارتباطات حرفه ای با همکاران و اعضاء تیم مراقبت و سایر گروههای درمانی می باشد.
مسئولیت های پرستاران
آگاهی از مقررات و قوانین مربوط به حقوق فردی که در چگونگی استخدام آنان موثر است.
آگاهی از قوانین استخدامی،شرح وظایف و اهداف سازمان
آگاهی از مواردی که بعنوان قصور در حرفه پرستاری شناخته شده اند.
آگاهی از مواردی مثل شهادت دادن در مورد حوادث ، وصیت و اطلاع رسانی موارد مشکوک.
شناخت مسائل قانونی پرستاری.
آگاهی از مسائل مربوط به خودداری از مراقبت و درمان.
مسئولیت های پرستاران
آگاهی از استانداردهای مراقبتی پرستاری.
کنترل هزینه های درمان بیمار با صرفه جویی در وسایل و امکانات.
آشنایی با ابزار و تجهیزات مورد نیاز .
رعایت استاندارد مراقبت.
آشنایی با استاندارد محیط فیزیکی.
حضور مداوم بر بالین بیمار.
کنترل هزینه ها با صرفه جویی در وسائل و امکانات بیمارستان.
مدیریت و هماهنگی امور پرستاری.
ارتباطات حرفه ای.
حقوق بیمار
حقوق بیمار باید هنگام ارائه درمان یا خدمت
رعایت شود و مورد حمایت قرار گیرد.
بیماران باید در کلیه جنبه های درمانی
مراقبت مربوط به خود مشارکت کنند.
تمامی بیمارانی که برای مشارکت در طرح تحقیقاتی وپژوهشی دعوت می شوند باید از منافع مورد انتظار ، خطرهای احتمالی
و . . . آگاه شوند.
خانواده بیمار نیز باید در اتخاذ تصمیمات مربوط به مراقبت درمانی بیمار خود مشارکت کنند.
بیمارستان باید از ارائه هر گونه راهنمایی پیش از انجام مراقبت به بیمار دریغ نورزد.
حقوق بیمار
بیمارستان باید مراقبت در پایان زندگی بیمار را مورد توجه قرار دهد.
بیمارستان باید نسبت به رفع نیازمندیهای بیمار (محرمانه بودن ، حریم بیمار ، ایمنی ، حل و فصل شکایات ، خدمات مذهبی و سایر خدمات روحانی ،ارتباطات لازم و …)توجه کافی مبذول دارد.
هر نوع محدودیت در ارتباطات باید بطور کامل به بیمار و خانواده او توضیح داده شود.
هر بیماری باید از چگونگی حقوق خود بعنوان بیمار کتبا آگاه شود.
حقوق پرستاران
1- انجام وظیفه مطابق با محدوده ای که
به طور قانونی به وی اجازه داده شده است.
2- محیط ایمن کاری که سازگار با مراقبت کافی از بیمار و مجهز به نیازهای فیزیکی ، پرسنلی و تجهیزاتی مناسب است.
3- آشناسازی مناسب و آموزش داخل مجموعه مبتنی بر هدف در مورد شیوه ها و رویه های درمانی در حیطه کاری.
4- مذاکره با کارفرما در مواردی مانند آموزش مداوم حر فه ای که بطور مستقیم به مسئولیت حرفه ایش مربوط می شود.
حقوق پرستاران
5- مشارکت کامل در تعیین خط مشی ها ،برنامه ریزی ها و تصمیم گیری هائیکه به مراقبت و درمان بیماران مربوط می شود.
6- حمایت و حفاظت بیماران و پرسنلی که مسئولیت آنها به پرستار سپرده شده است.
7- اعتراض بجا بشکلی که:
کارفرما بموقع و بطور کتبی از آن آگاه شده باشد.
مداخله ای در ایمنی بیمار نداشته باشد وسبب از هم
گسیختگی درمان و پرستاری بیمار نشود.
حقوق پرستاران
8- رد انجام وظایفی که خارج از محدوده عملکرد
پرستار است (آموزش ناکافی ومهارت ناکافی).
9- حق عدم مشارکت در اقدامات غیر اخلاقی وناشایست.
10- حق داشتن راهنماهای مکتوب ،خط مشی ها و اقدامات مربوط به اداره محیط کاری.
11- رد انجام کاری که در شرح وظائف وی می باشد ،لیکن بیمار مخالف انجام آن می باشد.
حقوق پرستاران
12- آگاه شدن پرستار از تشخیص
بیمارانیکه مسئولیت آنها به وی سپرده شده.
13- داشتن محیط کاری عاری از خطرات ،ارعاب و دخالت.
14- حمایت پزشکی یا سیستم ارجاعی برای از عهده برآئی مسئولانه در موقعیتهای اورژانس.
موارد رایج غفلت :
اشتباهات داروئی که منجر به صدمه بیمار می شود.
اشتباهات تزریق داخل وریدی که موجب انتشار یا فلبیت می شود.
سوختگی مددجو ناشی از تجهیزات ،استحمام یا ریختن مایعات یا غذای داغ.
سقوط که منجر به آسیب مددجو می شود.
کوتاهی در استفاده از روشهای آسپتیک در هنگام لزوم
اشتباه در شمارش گازها،وسائل یا نیدل ها در هنگام جراحی
کوتاهی در ارائه گزارش یا تحویل گزارش ناقص به شیفت بعدی
کوتاهی در کنترل کامل وضعیت بیمار
کوتاهی در گزارش تغییرات مهم وضعیت مددجو به پزشک
عدم اجرای دستورات مبهم توسط پرستار
(دستور اشتباه یا صدمه زننده به بیمار)
اخلاق حرفه ای
رفتار اخلاقی به رفتاری اطلاق می شود که مطابق با ارزش های والای انسانی است.
اخلاق حرفه ای شاخه ای از علم اخلاق است که با توجه به شرائط و فضای هر حرفه خاص تعریف می شود.
اصول اخلاق حرفه ای بعنوان استاندارد های مورد توافق و رفتار های مورد انتظار از افراد هر حرفه می باشد.
Professional code of ethice
Professional code of ethice
به بیمار ومددجو بعنوان یک فرد
احترام بگذارید.
قبل از ارائه درمان یا مراقبت ، رضایت نامه بگیرید.
اطلاعات محرمانه را حفاظت کنید.
در تیم بهداشتی با دیگران همکاری کنید.
توانمندی ودانش حرفه ای خود را به روز نگه دارید.
قابل اعتماد باشید .(پرستار نباید به شیوه ای عمل کند که موجب بی اعتباری حرفه گردد)
Profession : حرفه (کاری که انجام آن نیازمند یادگیری است)
Professional:حرفه ای (کسی که حرفه ای به کاری می پردازد).
Professionalism:حرفه گری یا حرفه ای بودن ( راه و رسم و روش و منش دائمی و ویژگی هائی که یک شاغل حرفه ای را از یک تازه کار یا غیر حرفه ای قابل تشخیص می نماید).
Professionalism : بعبارتی بیانگر تعهداتی است که افراد یک حرفه در قبال مردم و جامعه ای که در آن زندگی می کنند، دارند.
Paternalisticپترنالیسم خیر خواهی برای بیمار و تصمیم گیری به جای بیمار (قیم مابانه ،پدر سالانه)
اختیار تصمیم گیری پزشکان و تیم درمانی برای درمان بیمار
سود رسانی پزشک (سزارین…)
اعتقاد بر اینکه بیمار از عملکرد پزشک منتفع میشود.
اختیار دادن بیمار به پزشک
رضایت آگاهانه
داوطلبانه ، آزادانه ، فرد واجد صلاحیت (بیمار) بدنبال دریافت اطلاعات کافی بصورت مشارکتی در تصمیم گیری درمان خود عمل می نماید.
قوانین اخلاق پزشکی بر اهمیت حفظ اتونومی بیمار تاکید دارند.
آگاهی بخشیدن به بیمار
مسئول دادن اطلاعات و گرفتن رضایت ، پزشک است.
برای معتبر بودن رضایت اخذ شده سه اصل باید مد نظر باشد.
اطلاعات کافی در اختیار بیمار گذاشته شود.
بیمار صلاحیت لازم را برای دادن رضایت داشته باشد(قیم یا ولی برای اطفال )
تصمیم بیمار داوطلبانه و اختیاری باشد.
باورهای متداول برای بی توجهی به رضایت آگاهانه :
بیماران عمدتا متوجه اطلاعات پزشکی نمی شوند.
معمولا بیماران نمی خواهند در تصمیم گیری شرکت کنند.
بعضا بیماران تصمیم هائی می گیرند که به مصلحت آنها نیست.
گرفتن رضایت آگاهانه عملا مشکل است.
استثنائات رضایت آگاهانه
موارد اورژانس (ماده 59 قانون مجازات اسلامی)
بیماران بیهوش
عقب افتادگی ذهنی و بیماران روانی
زندانیان
برخی شرائط خاص(قرنطینه مرزی، معاینه رانندگان، معاینه بهداشتی کودکان در مدراس ….)
رازداری
مسئولیت مقدس در حرف پزشکی است.
مفاهیم اساسی پروفشنالیسم و سنگ بنای آموزش حرف پزشکی ،احترام به محرمانگی و راز داری است.
رازداری یک التزام حرفه ای در سراسر دنیاست.
استثنائات رازداری
هشداردادن (قصد آسیب به دیگران)
دادن اطلاعات بیمار با رضایت کتبی بیمار
سوءرفتار با کودک(پرسنل متعهدند بلافاصله نهادهای مربوطه را مطلع سازند)
افشاء به منظور محافظت (رانندگی بیماران مصروع ،کودک آزاری و…)
حقیقت گوئی
دادن اطلاعات صحیح به بیمار
از دروغ گفتن به بیمار پرهیز شود
در موارد خاص حقیقت با تاخیر بیان شود.
پس از انتشار قانون فرض بر این است که همه از آن آگاه شده اند و قانون نیز قابل اجراء است.
جهل به قانون رفع مسئولیت نمی کند.
شاید لازم باشد دوباره به نحوه انجام کارهایمان بیندیشیم
انواع قصور پزشکی
بی احتیاطی
طبیب جراح یا اعضای تیم درمان با انجام اقداماتی که نباید انجام شود به بیمار آسیب برساند یا منجر به فوت او شوند(پاره شدن رحم حین کورتاژ).
بی مبالاتی
پزشک یا اعضای درمانی از انجام امور مربوطه غفلت نموده و وظیفه خود را انجام نداده(عدم حضور بربالین بیمار در موقع ضروری) .
عدم مهارت
عدم دقت و بکارگیری مهارت در انجام کار(عدم بکارگیری تکنیک صحیح در جراحی ارتوپدی)
عدم رعایت نظامات دولتی
قوانین ومقرارت دولتی تدوین شده رعایت نشود(تجویز دارو های ممنوعه و…)
شایعترین قصور در امور پزشکی
از نوع بی مبالاتی است
تبصره 3 ماده 295 از قانون مجازات اسلامی
ماده 295 قانون مجازات اسلامی:
هرگاه بر اثر 4 عامل بالا قتل یا ضرب یا جرح واقع شود در حکم قتل شبه عمد خواهد بود.
قتل عمد قصاص
قتل شبه عمد و یا خطای محض دیه ،حبس
جبران خسارتهای مالی
گرفتن رضایت و برائت برای امور درمانی می بایست برای کل پرسنل درمان باشد.
منظور از برائت یعنی اگر اتفاقی افتاد که ناشی از خطای من نبود من بری هستم .
گرفتن رضایت و برائت باید آگاهانه باشد.
تعریف جرم :هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد
مجازات جرم
حد (حدود)
قصاص
تعزیر
ارش
شرائط عدم قصور در امور پزشکی
اقدامات پزشک یا تیم درمانی قانونی باشد.
قصد درمان داشته باشد (عدم سوءنیت).
اقدامات اخلاقی و مشروع باشد.
موازین علمی پزشکی در انجام اقدامات رعایت شده باشد.
اخذ رضایت از بیمار یا اولیاء یا سرپرستان وی
برائت نامه گرفته باشد.
مراجع رسیدگی به تخلفات انتظامی حرف پزشکی
مراجع قضائی (محاکم دادگستری )
مراجع انتظامی صنفی (نظام پزشکی)
Nursing Malpractice
خطاهای مهارتی : آسیب به بیمار بهنگام تزریق دارو یا رگ
گیری
خطاهای مربوط به دانش : عدم اطلاع از دوز دارو و روش
تزریق داروها
خطاهای قانونی : نقص در Reporting Recording
برای آنکه بتوان گفت فردی مرتکب قصور شده باید:
فرد وظیفه یا مسئولیتی در قبال بیمار داشته باشد.
باید در اجرای وظیفه یا مسئولیت فوق کوتاهی شده باشد.
در نتیجه کوتاهی نمودن در مسئولیت ، بیمار دچار آسیب و ضرر شده باشد.
قصور پرستاری
انجام فعالیت خارج از حیطه کاری
عدم ثبت کارهای انجام شده
استعمال اشتباه داروها
عدم گزارش دهی بی درنگ وضعیت بحرانی بیمار به پزشک مسئول
خطاهای داروئی
بکارگیری افراد غیر حرفه ای برای انجام کارهای تخصصی
قصور پرستاری
عدم ثبت تماس ها با پزشک(ساعت ، تاریخ، …..)
عدم اطمینان از صحت دستور پزشک
پذیرفتن مسئولیت هائی که تبحر ندارد
امضای موارد مشکوک
عدم گزارش دهی هر گونه دستور مشکوک
جدی نگرفتن شکایت بیمار از درد
عدم استفاده از محدودیت های فیزیکی
عدم گزارش وسائل معیوب
بیشترین خطای پزشکی
در هنگام تعویض شیفت ها ایجاد میگردد.
تسکین درد ، حق قانونی بیمار و یک الزام اخلاقی است.
اقدامات پرستاری در مواجه با درد بیمار
همدلی پرستار
در دسترس بودن پرستار
آگاهی یافتن از روند بهبودی و تسکین داروئی درد
در حالی که مراقبت از بیمار از جمله تسکین درد پایه اخلاقی پرستاری را تشکیل می دهد و این مسئله در اغلب کدهای اخلاق پرستاری مشخص گردیده است.
چارچوب اخلاق پرستاری در زمینه درد به مسئولیت خطیر پرستار در تسکین درد و رنج بیمار اشاره دارد.
در سال 2002 ، از98000 کل مرگها 44000مورد مرگ ناشی از خطاهای پزشکی است.هشتمین عامل مرگ و میر در امریکا ناشی از خطاهای پزشکی است.
خطاهای داروئی شایعترین خطای بیمارستانی است.
FDA روزانه یکنفر در ایالات متحده امریکا بر اثر خطای داروئی فوت میکند.
خطاهای داروئی : تجویز ، اجرا ، مانیتورینگ
خطاها در فصل زمستان (شب طولانی تر از روز) و ساعات آخرشیفتها وشیفتهای متوالی بیشتر است.
Maladption Night work syndrom))
شایعترین خطای داروئی عامل انسانی است بعد تشابه داروئی.
مزایای گزارش خطا
پیشگیری از بروز مجدد خطا
کاهش عوارض خطای پیش آمده
آرامش روانی فرد خاطی
کمک به مدیریت خطاها
افزایش اعتماد بیمار به کادر درمان
افزایش رضایت بیماران
افزایش کیفیت مراقبتی درمانی
کاهش هزینه
اقدامات صحیح برای پیشگیری از خطا
ثبت و مستند سازی کلیه اقدامات انجام شده ، گزارش دهی به موقع و صحیح
بیمه مسئولیت مدنی برای تمام افراد تیم درمانی
آگاهی از قوانین و مقررات موجود و رعایت آن در تمام موارد(صدور گواهی فوت قبل از 24 ساعت)
ارائه خدمات استاندارد و ایمن
به روز بودن دانش و قبول کارها در حد وظائف با رعایت نکات لازم
سه اصل مهم
کار در محدوده شرح وظائف
رعایت استاندارد در انجام کار
حداکثر کوشش در انجام وظائف
امام صادق(ع) می فرماید:
مومن واقعیت را می گوید ولو اینکه به ضررش باشد.
انواع تخلفات انتظامی حرف پزشکی
اعمال تبعیض بر اساس ملیت نژاد مذهب موقعیت اجتماعی سیاسی اقتصادی میان بیماران
عدم رعایت موازین علمی شرعی و قانونی نظامات دولتی صنفی و حرفه ای
سهل انگاری در انجام وظائف قانونی
افشای اسرار بیمار بصورت غیر قانونی
پذیرش بیمار بیش از حد معمول
انجام امور خلاف شوون پزشکی
تحمیل مخارج غیر ضروری به بیماران
تشریح غیر قانونی وخامت بیماری یا وخیم جلوه دادن بیماری و ایجاد رعب و هراس در بیمار
انواع تخلفات انتظامی حرف پزشکی
عدم رعایت تعرفه های مصوب مراجع قانونی در خصوص خدمات پزشکی و پیراپزشکی
عدم همکاری با مراجع قانونی در مواقع بروز بحران و سوانح طبیعی
جذب هدایت بیمار از موسسات بهداشتی درمانی دولتی به بخش خصوصی یا بالعکس
انجام هر گونه تبلیغات گمراه کننده در جذب بیمار
عدم کمک به مصدومین و مجروحین در مواقع اورژانس
عدم حضور مسئول فنی در ساعاتی که باید حضور داشته باشد
بکارگیری و استفاده از افراد صلاحیت در امور پزشکی و حرف وابسته
عدم رعایت آئین نامه ها و مصوبات وزارت بهداشت درمان آموزش پزشکی و…
علل انجام خطاهای پرستاری
ساعات کار نامناسب
ساعات کار طولانی و مسئولیت بیش از حد پرستار
تجربه کاری کم
عدم بکارگیری نیروی انسانی کافی در روزهای تعطیل و شیفت شب
اتخاذ تصمیماتی بدون دانش کافی
افزایش انتظارات بیماران از پرستاران
سیستم مراقبتی بیش از حد متکی به پرستاران
دلائل بروز خطا مرتبط به نیروی انسانی
شاغلان حرف پرستاری بدلیل ساعات کار طولانی و خستگی زیاد و کاهش بهروری نیروی انسانی و افزایش بروز خطا
در تمام جوامع 40-35 ساعت در هفته کار میکنند.
ICN پیشنهاد 35ساعت کار در هفته را پیشنهاد میکند.
روز تعطیل 5/1 برابر
شیفت شب دو برابر
2 روز مرخصی در هفته
اضافه کار اجباری ندارد
ارتباطات حرفه ای
ارتباط یک فرآیند آموختنی در طول زندگی پرستار است.
پرستار با مددجویان ، خانواده ها و همکاران تحت شرایط استرس زا ارتباط دارد.
وجود ارتباط بین پرستارو مددجو بدلایل زیر ضروری است :
ارتباط وسیله ای برای رسیدن به اهداف درمانی است.
این ارتباط بدان معناست که یک فرد میتواند روی رفتار دیگری تاثیر بگذارد ، که این مسئله باعث به ثمر رسیدن مداخلات پرستاری می گردد.
توسعه مهارتهای برقراری ارتباط :
تفکر انتقادی
حس کنجکاوی
پشتکار و خلاقیت
اعتماد به نفس
برخورد حاکی از استقلال
رفتار توام با انصاف
تواضع
کاربرد استانداردهای صحیح حرفه ای
ارتباط غیر کلامی
ارتباط غیر کلامی دربر گیرنده حواس پنجگانه و هر چیزی است که در آن از کلمات گفته شده یا شنیده شده استفاده شود.
تخمین زده میشود که 7 درصد از معانی به وسیله کلمات، 38 درصد توسط حرکات گفتاری و 55 درصد با حرکات بدن انتقال می یابد.
وضعیت چالش زا در برقراری ارتباط:
سکوت و گوشه گیری فردی( هیچ حس ونیازی بیان نمیکند)
غم و اندوه و افسردگی فردی که کندی روانی-حرکتی دارد.
عصبانیت و خشم فردی ( به توضیحات شما گوش نمیدهد )
ناراحتی و عدم همکاری فردی (در خواست انجام کار )
پر حرفی و می خواهد همیشه یک نفر در کنار او باشد.
اختلال حسی فردی (ضعف در دیدن و شنیدن ).
اختلال کلامی فردی.
مبتلا به ناتوانی ذهنی.
سوگواری و گریه کردن
کما
گوش کردن فعال
گوش دادن فعال بدین معناست که به آنچه مددجو می گوید ( کلامی و غیر کلامی ) توجه کامل داشته باشیم.
مهارتهای غیر کلامی بسیاری برای تقویت گوش کردن فعال وجود دارد (( SOLER :
Sit (رو در روی مددجو )
Observe and open posture (وضعیت باز )
Lean (متمایل به سمت مددجو )
Establish (حفظ ارتباط چشمی )
Relax (احساس آرامش و راحتی )
مسئولیتها و اصول آموزش به بیمار و خانواده :
بیمارستان باید برنامه ای برای این منظور داشته باشد و فعالیتهای آموزش به بیمار را هماهنگ کند.
فرآیند آموزش به بیمار باید با توجه به اصول و توسط افراد حرفه ای اجرا شود.
مسئولیتها و اصول آموزش به بیمار و خانواده :
3. بیمار باید با توجه به نیازهای آموزشی ، توانائی ها ، اولویت های آموزشی و آمادگی برای یادگیری ، آموزش را دریافت کند.
چگونگی استفاده موثر و روشهای درمانی
مداخلات تغذیه ای ، رژیم متعادل و بهداشت دهان.
چگونگی استفاده موثر و ایمن از تجهیزات پزشکی.
آموزش در مورد درد و کنترل آن.
تکنیکهای توانمند سازی و بازتوانی.
منابع موجود خدمات درمانی و مراقبتی.
آموزش قبل از ترخیص (بیمار خود را مسئول پیگیری درمان بداند )
بیمارستانها در مواقع مناسب ، برنامه های آکادمیک برای کودکان و نوجوانان مهیا کنند.
ثبت و گزارش نویسی
انتقال اطلاعات مربوط به بیمار از طریق گزارشهای شفاهی ، ثبت کتبی یا انتقال الکترونیکی صورت میگیرد.
چهار مشکل اساسی در سهل انگاری پرستار بدنبال عدم ثبت درست وقایع بوجود می آید:
عدم ثبت زمان دقیقی که یک حادثه اتفاق افتاده است.
کوتاهی در ثبت دستورات شفاهی یا به امضاء رساندن دستورات شفاهی.
ثبت فعالیتها بصورت از پیش تعیین شده برای صرفه جویی در وقت.
ثبت اطلاعات نادرست.
خط مشی های قانونی برای ثبت گزارش دهی
خط مشی های قانونی برای ثبت گزارش دهی 2
خط مشی های قانونی برای ثبت گزارش دهی 3
خط مشی های قانونی برای ثبت گزارش دهی 4
خط مشی های قانونی برای ثبت گزارش دهی 5
خط مشی های قانونی برای ثبت گزارش دهی 6
گزارش با کیفیت دارای 5 ویژگی مهم میباشد :
حقیقی بودن.
دقت و صحت.
کامل بودن.
داشتن زمان مناسب.
سازماندهی شده.
خط مشی های اخذ دستورات تلفنی و شفاهی:
پرسیدن درست و واضح نام بیمار ، شماره اتاق و تشخیص
تکرار مجدد تمامی دستورات پزشک.
استفاده از سئوالات شفاف.
ثبت دستورات تلفنی (TO ) یا دستورات شفاهی (VO) باید حاوی تاریخ و ساعت ، نام بیمار ، دستور کامل ، امضا و نام پزشک و پرستار باشد.
بر اساس سیاست مرکز مرور این دستورات باید توسط دو پرستار انجام شده و امضا گردد.
پزشک باید بطور معمول تا 24 ساعت این دستورات را امضا نماید
آیا میتوان مانع ترخیص بیمار شد؟
شیرخوار 10 ماهه ای به Head Trauma دربخش PICU یک مرکز درمانی بستری می باشد و انتوبه است و وابستگی کامل به دستگاه رسپیراتور دارد پدر بیمار تقاضای ترخیص بیمار را از مرکز درمانی دارد و علیرغم تمامی توصیه های کادر درمانی ،حاضر به پذیرش ادامه حضور فرزندش در بیمارستان نیست و مکرراً درخواست خود را تکرار می نماید مشکل اصلی این است که ترخیص چنین بیماری مساوی با مرگ وی می باشد. آیا کادر درمانی اجازه دارند مانع خروج چنین بیماری گردند؟
به طور کلی می توان این مشکل را چنین جمع بندی نمود که اگر بیمار قابل ترخیص باشد به گونه ای که حیات وی با ترخیص تحدید نگردد می توان با رضایت خود وی یا بستگانی که شرعاً و قانوناً وولایت و قیومیت وی را بر عهده دارند،اقدام به این امر نمود اما اگر ترخیص بیمار باعث ایجاد عوارض جدی برای وی گردد و یا باعث مرگ وی شود، کادر درمانی این حق را دارند در برابر درخواست ترخیص بیمار مقاومت نماید و در صورتی که بیمار یا همراهان وی قانع نشدند و بر درخواست خود اصرار ورزیدند لازم است مسئولین مرکز درمانی، مراجع قانونی (کلانتری) را در جریان امر قرار دهد تا از آن طریق اقدامات قانونی لازم صورت گیرد از جمله این موارد می توان به تمامی اورژانسهای پزشکی اشاره نمود.
در آخر باید به این نکته مهم اشاره کرد که" بیمارستان زندان نیست" و نمی توان بدون دلیل موجه مانع ترخیص بیمار شد مگر اینکه ترخیص وی باعث فوت وی یا ایجاد عوارض جدی برای وی گردد همینطور اگر ترخیص بیمار با خطر آسیب رساندن بیمار به اطرافیان وی همراه باشد نیز کادر درمانی می توانند در برابر ترخیص وی مقاومت نمایند مانند یک بیمار روانی که در مرحله حاد بیماری خود می باشد و با نظر روانپزشک امکان دارد که به خود یا دیگران آسیب برساند.
آیا میتوان مانع انتقال بیمار شد؟
بیماری دربخش مراقبتهای ویژه ICU یک بیمارستان خصوصی چند روزی است که بستری می باشد به دلیل هزینه زیاد این بیمارستان خانواده وی ، دیگر توانایی مالی پرداخت این هزینه ها را ندارند و تقاضای ترخیص بیمار با رضایت شخصی جهت انتقال وی به یک مرکز درمانی دولتی را دارند با توجه به وابستگی بیمار به رسپیراتور و احتمال زیاد ایجاد عوارض و حتی فوت وی در زمان انتقال، وظیفه کادر درمانی چیست؟ و آیا این مرکز درمانی می تواند مانع ترخیص بیمار گردد ؟ و اگر بیمار ترخیص گردد و دچار عارضه شود آیا مرکز درمانی مسئول شناخته می شود یا خیر؟
مسلماً این حق بیمار و همراهان وی می باشد که محل و فرد یا افراد ارائه دهنده خدمات پزشکی را خود انتخاب نمایند اما این حق بیمار به معنی در خطر قرار دادن وی نیست در چنین مواردی مسئولین بیمارستان باید از رزرو تخت ICUدر مرکز درمانی دیگر اطمینان حاصل نموده و نیز لازم است که آمبولانس واجد امکانات ICU جهت انتقال بیمار فراهم گردد در این حالت ترخیص بیمار به منظور انتقال وی به یک مرکز درمانی دیگر بلامانع است اما اگر شرایط یاد شده فراهم نباشد و بیمار بدون هماهنگی قبلی با مرکز درمانی دیگر ویا با آمبولانس فاقد امکانات لازم جابجا شود مسلماً مرکز درمانی اول در بروز هرگونه عارضه ای در بیمار مذکوردر زمان انتقال، مقصر خواهد بود.
بسیار دیده شده که همراهان بیمار جهت انتقال بیمار بدحال خود از یک بیمارستان یا درمانگاه به مرکز درمانی دولتی بدون هماهنگی اقدام نموده اند و وی را به اورژانس مرکز درمانی دولتی آورده اند و آن مرکز به دلیل نداشتن امکانات کافی از پذیرش چنین بیماری معذور بوده و در نهایت بیمار در اورژانس آن مرکز درمانی فوت نموده است دادگاه مسئولین مرکز درمانی اول را علی رغم اخذ رضایت و برائت در ترخیص بیمار در فوت وی مقصر شناخته است .
انتقال بیمار از مرکز درمانی به مرکز دیگر
ازدیگر مشکلاتی که مکرراً در امر ترخیص بیمار از مراکز درمانی، برای همکاران پیش می آید، این است که اگر بیماری به درمانگاه مراجعه نماید و بستری شدن وی در یک مرکز درمانی مجهز ضرورت داشته باشد ، وظیفه کادر درمانی چیست؟ ومسئولیت کادر درمانی در مورد این بیمار تا چه حد می باشد؟ و اگر به دلیل عدم بستری شدن بیمار ، برای وی عارضه ای ایجاد گردد آیا کادر درمانی مقصر است یا خیر؟
این سوال را باید در دو قسمت پاسخ داد
1. اگر وضعیت بیمار اورژانس نباشد و خطرقریب الوقوع جان وی را تهدید نکند پزشک درمانگاه می تواند ضمن مکتوب نمودن شرایط بیمار در پرونده وی (اگر پرونده ای در درمانگاه تهیه شده باشد) ونیز با نوشتن معرفی نامه جهت بیمار و تشریح وضعیت وی، اقدام به ترخیص بیمار به منظور مراجعه به مرکز درمانی مجهزتر نماید مثلاً بیماری که به دلیل تروما دچار شکستگی استخوانهای ساعد شده است و در حال حاضر اختلال عصبی و عروقی در اندام مذکور ندارد و پزشک این اندام را توسط آتل فیکس نموده و اطلاعات لازم را به بیمار و همراهان وی داده است و وی را به همراه معرفی نامه به مرکز درمانی مجهز ارجاع می نماید
2. اگر وضعیت بیمار اورژانس باشد و خطرقریب الوقوع جان وی را تهدید نماید مانند بیماری که MI کرده است یا شیرخواری که به دلیل تب بالا دچار تشنجهای مکرر شده است پزشک درمانگاه نمی تواند مانند وضعیت بالا بیمار را ترخیص نماید در این موارد پزشک درمانگاه موظف است ضمن ارائه خدمات اولیه و Stable نمودن وضعیت بیمار، قبل از ارجاع وی به مرکز درمانی مجهزتری که از آنجا پذیرش گرفته شده است از وجود امکانات پزشکی لازم جهت انتقال وی اطمینان حاصل نماید (آمبولانس واجد وسایل لازم) و اگر این امکان وجود نداشته و انتقال فوری بیمار ضرورت داشته باشد باید خود پزشک یا یکی از کادر درمانی واجد تبحر لازم به همراه امکانات متناسب با وضعیت بیمار، وی را به مرکز درمانی مجهز منتقل نماید. به عبارت دیگر چنین بیماری را نباید رها نمود
این تراژدی که بیمار بد حالی بدون امکانات درمانی لازم از یک درمانگاه یا بیمارستان به مرکز دیگری انتقال یافته است و در حین جابجایی دچار عوارض شده ،مکرراً در مراجع قانونی مورد بررسی قرار گرفته است و در بسیاری ازاین موارد پزشک معالج به دلیل عدم فراهم نمودن امکانات لازم جهت ارجاع بیماربدحال به مرکز درمانی مجهزتر و نیز ندادن اطلاعات لازم به بیمار و همراهان وی و همچنین عدم همراهی با وی و رها نمودن بیمار، محکوم شده است
درسی از یک پرونده (شیفتهای طولانی)
همه میدانیم که تعداد قابل توجهی از کادر درمانی خدمات خود را به صورت شیفتی ارائه می دهند برای مثال عده ای در شیفت صبح ، تعدادی در شیفت عصر و همچنین بسیاری از همکاران خصوصاً کادر پرستاری در شیفتهای شب کار می کنند. از طرف دیگر در موارد زیادی به دلیل کمبود نیروی انسانی ویا درخواست مرخصی همکاران، کادر پرستاری شیفتهای طولانی صبح و عصر و یا عصر و شب و یا شب و صبح را به اجبار می پذیرند در چنین مواردی مسلماً کارآیی چنین افرادی خصوصاً در ساعات آخر شیفت بسیار پایین خواهد آمد. چنین حالتی ممکن است به درخواست کادربا هدف داشتن Offهای طولانی تر نیز پیش بیاید مسلماً در چنین شیفتهای طولانی و پرکاری، فرد از نظر جسمی و روحی بسیار فرسوده و خسته خواهد شد و اگر از عوارض خاصی که برای خود فرد پیش می آید بگذریم ممکن است به دلیل خستگی زیاد، اشتباهات کادر درمانی باعث ایجاد آسیب به بیماران گردد که گاه باعث خسارات جبران ناپذیری می شود به مثال زیر توجه نمایید:
یکی از همکاران پرستار، در یک شیفت long (صبح و عصر) در مرکز درمانی مشغول به کار است در ساعات آخر شیفتِ خود، سوپروایزر به وی اطلاع می دهد که همکارِ شیفت بعدی به دلیلی نمی تواند در شیف شب حاضر گردد و پرستار مذکور علی رغم تمایل خود مجبور به ادامه حضور خود در سر کار برای 12 ساعت دیگر در شیفت شب می گردد در ساعات ابتدایی بامداد پرستار به دستور پزشک قرار است که یک ویال بی کربنات به صورت IV به بیماری که اختلال اسید و باز دارد تزریق نماید پرستار به دلیل خستگی زیاد دچار اشتباه بزرگی شده و به جای ویال بی کربنات ، یک ویال پتاسیم به بیمار تزریق می کند و ………
حال سوال این است که آیا در چنین حالتی تنها پرستار مقصر است و یا فرد یا افراد دیگری نیز باید به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح در شیفتهای پرستاری مورد مواخذه و بازخواست قرار گیرند؟
صد البته مقصر اصلی شخص پرستار است چه این شیفت اضافی را با تمایل و درخواست خود پذیرفته باشد و چه به اجباروعلی رغم خواست خود؛اما مسلماً سوپروایزر، و فردی که برنامه ریز شیفتها می باشد و نیز مسئول فنی مرکز درمانی نیز باید به مراجع قانونی و انتظامی پاسخگو باشند.
یادمان باشد که ما کادر درمانی نباید بیش از توان خود کار کنیم چراکه اگر در اثر خستگی ، عوارضی برای بیمارایجاد گردد ، قانون جدی و قاطع با ما برخورد خواهد نمود
کدام مورد منطقی تر است؟
کودک 10 ساله ای به علت سوختگی 75% با شدت2و3 در یک بیمارستان دولتی بستری شده است. همه می دانیم چنین وسعت و شدت سوختگی در بهترین مراکز درمان سوختگی جهان نیز با مورتالیته بالایی همراه است.
کودک در طی مدت بستری در بیمارستان و علی رغم رعایت کلیه موازین بهداشتی جهت پیشگیری از عفونت و همینطور تجویز صحیح و منطقی آنتی بیوتیکهای لازم دچار عفونت جراحات سوختگی می گردد. پدر بیمار چنین احساس می کند که چون توانایی پرداخت هزینه های درمان کودک خود را ندارد به فرزندش رسیدگی مناسبی نمی شود؟! و مکرراً درخواست ویزیت بیمارش توسط پزشک و انتقال کودکش به ICU را دارد
حالت اول: دستیار کشیک با تاخیر بر بالین بیمار حاضر شده و اقداملات لازم را انجام می دهد و ملزومات ICU را در بخش بر بالین بیمار فراهم مینماید ولی کسی پاسخگو به سوالات و نگرانیهای پدر کودک نیست. کادر درمانی در کمال دقت وظایف خود را انجام می دهند اما هیچکس حاضر به شنیدن دردِ دلِ پدرِ کودک و توجه به سخنان او نیست.
حالت دوم: دستیار کشیک در اسرع وقت بر بالین بیمار حاضر می گردد و در کمال حوصله به درد دل پدر کودک گوش می دهد و با علاقه و دقت بیمار را معاینه می کند و در حضور پدرِ بیمار، تمام تلاش خود را جهت خالی کردن تخت در ICU بکار می بندد ولی متاسفانه تخت خالی موجود نیست لذا ضمن دادن توضیحات لازم به پدر کودک، او را کاملاً توجیه می کند که تمامی ملزومات و امکانات ICU را بر بالین بیمار حاضر نموده است و در واقع بخش را به ICU تبدیل کرده است.
بیمار مذکور پس از 48 ساعت که از ایجاد سپتی سمی در وی می گذرد علی رغم تمامی اقدامات درمانی لازم، فوت می کند .
در حالت اول پدر بیمار قویاً معتقد است که کودکش به دلیل بی تفاوتی و عدم مسئولیت پذیری کادر درمانی فوت نموده است و در تمامی مراجع انتظامی و قانونی طرح شکایت می کند.
در حالت دوم پدر بیمار قویاً معتقد است که کادر درمانی تمامی سعی و تلاش خود را در جهت نجات جان کودکش به خرج داده اند ولی شدت سوختگی باعث فوت فرزندش شده است او حتی از کادر درمانی به دلیل توجه و دلسوزی نسبت به پسرش سپاسگذاری می کند
اگر از نتیجه تراژدیک فوت کودک بگذریم شما به عنوان یک کادر درمانی کدام حالت را می پسندید؟
بیمار خود را بشناسیم!
پاره ای از همکاران معتقدند که احراز هویت بیمار، وظیفه پزشک نیست و ما تنها وظیفه درمان بیماران را بر عهده داریم و احراز هویت یک امر حقوقی و بعضاً پلیسی است که ربطی به ما ندارد. اما در مواردی احراز هویت بیمار ضروری است از جمله در زمان صدور گواهی که لزوماً باید از هویت فردی که برای وی گواهی صادر می گردد آگاه باشیم. همچنین در امر درمان بیماران نیز باید پزشک و کادردرمانی بیمار خود را دقیقاً بشناسند و بر اساس هویت فرد و بیماری وی اقدامات درمانی را برای وی انجام دهند. این امر درمواردی بسیار مهم و حیاتی است به گونه ای که گاه بی توجهی های سهوی و کوچک ،می تواند باعث بروز فجایع بزرگ گردد .
به دو مثال زیر توجه نمایید:
1. دو بیمار با فامیل یکسان (هر دو حسینی) در یک مرکز طب هسته ای پذیرش می شوند و قرار است که آقای حسینیِ اول تحت درمان با "ید رادیواکتیو" و آقای حسینیِ دوم تحت اسکن قلبی قرار گیرد که به اشتباه ید رادیواکتیو بیمار اول توسط تکنسین به بیمار دوم داده میشود و بر اثر این اشتباه بیمار دچار هیپوتیروئیدی می گردد و بیماربعد از آگاهی از علت ایجاد هیپوتیروئیدی اقدام به طرح شکایت از پزشک و تکنسین می نماید که در نهایت پزشک به عنوان مسئول فنی آن مرکز درمانی به همراه تکنسین مربوطه محکوم می گردند.
2. در بخش خون یک مرکز درمانی ، برای دو بیمار در یک اتاق خون تجویز شده است وپرستار مسئول بدون توجه دقیق به شماره تخت و هویت بیماران و نوع بیماری آنها به اشتباه کیسه های خون را جابجا وصل می کند و یک فاجعه رخ می دهد…..
راهکاری که به نظر مناسب می رسد این است که قبل از حضور بر بالین بیمار مشخصات وی را از روی پرونده بالینی وی دانسته و در زمان حضور بر بالین وی این مشخصات را به طریقی به او اعلام نماییم مسلماً اگر بیمار را با فرد دیگر اشتباه گرفته باشیم خود بیمار ما را راهنمایی خواهد کرد و چنین روشی می توان از بروز حوادث جبران ناپذیر جلوگیری نماید.
برای مثال وقتی بر بالین بیماری که نام وی در پرونده بالینی "حسن حسینی" ثبت شده است حاضر می شویم چنین می گوییم: سلام آقای حسینی ! و بعد از خوش و بش اولیه ادامه می دهیم :خوب آقای حسن حسینی؛ حال شما چطور است؟ و……
قانون یا اخلاق کدام برنده اند؟
در طی 17 سال سابقه طبابت خود همیشه یک سوال بزرگ و اساسی برای من باقی ماند و آن سوال این است که اگر در امور پزشکی بین قانون و اخلاق تناقضی وجود داشته باشد و این دو بر یک اساس حکم نکنند کدام را باید مقدم بر دیگری نمود؟ آیا باید به اصول اخلاقیِ حرفه پزشکی پایبند بود و قانون را زیر پا نهاد و یا باید قانون را ارج نهاد و اخلاق پزشکی را به کناری گذاشت؟. آیا باید مصلحت بیمار را بر اساس اصول اخلاق پزشکی در نظر گرفت و بدین منظور قانون را دور زد ]که مسلماً مرتکب جرم شده ایم[و یا باید بدون توجه به اخلاق صرفاً بر مسیر قانون گام برداشت ؟
به راستی چه باید کرد قانون را مقدم بدانیم یا اخلاق پزشکی را ؟
نظر علمای بزرگ علم حقوق بر این اساس استوار است که "هرگاه قانون و اخلاق در برابر یکدیگر قرار گرفتند ، این قانون است که باید مقدم شمرده شود" اما سوال اساسی این است که آیا قانون تاب مقاومت در برابر اخلاق پزشکی و قسم نامه بقراط را دارد یا خیر؟
بنویسید، بنویسید و بنویسید!
در یکی از مناطق دور افتاده کشورمان پزشک جوانی در یک مرکز درمانی مشغول به گذراندن خدمات قانونی خود می باشد. در ساعات آخر شب کودکی توسط والدینش به این مرکز درمانی آورده می شود ، پدر ذکر می کند که چند ساعت قبل کودک وی توسط عقرب گزیده شده است در معاینه به عمل آمده علایم موضعی واضحی در محل گزیدگی مشاهده می گردد و بر اساس نظر پزشک معالج ، اندیکاسیون تجویز سرم ضد عقرب وجود دارد . اما متاسفانه در آن شهر کوچک سرم ضد عقرب وجود ندارد لذا پزشک تصمیم به انتقال کودک به صورت اورژانس به مرکز استان که در حدود یک صد کیلومتری آن شهر است می گیرد و ضمن هماهنگی های لازم جهت اعزام کودک با آمبولانس به مرکز استان، برای وی فرم اعزام نیز تکمیل می نماید اما با مخالفت پدر کودک مواجه شده و پدر مدعی می شود که کودک را با اتومبیل خود در اسرع وقت به بیمارستان مجهز مرکز استان خواهد برد و علی رغم اصرار و مخالفت پزشک به دلیل احتمال وخامت حال کودک، باز پدر کودک بر تصمیم خود پافشاری می کند.در نهایت کودک توسط پدرش به مرکز استان برده می شود. پزشک تمامی موارد یاد شده را در پرونده بالینی بیمار ثبت می نماید و دقیقاً به عدم توجه پدر طفل به دستورات نیز اشاره می کند.
در زمان انتقال کودک توسط پدرش به مرکز استان ،و در میانه های راه، اتومبیل وی خراب شده وایشان تا نزدیکیهای صبح در میان راه می مانند و متاسفانه در این زمان کودک به علت وخامت حال و عدم دسترسی به کمکهای پزشکی می میرد.
بعد از چند ماه پدرکودک به تحریک دیگران از پزشک مربوطه و بیمارستان مذکور طرح شکایت می کند. اما پزشک با استفاده از مدارک موجود (مندرجات پرونده بالینی، ارائه فرم اعزام و مدارک مربوط به آن و اظهارات سایر کادر درمانی به عنوان شاهد ) تبرئه می گردد.
حال شما قضاوت کنید آیا ارزش دارد که برای ثبت تمامی رخدادها در پرونده بالینی چند دقیقه ای صرف نماییم ؟
هرکسی را بهر کاری ساختند!
در یکی از شهرستانهای کشور پزشک محترمی مطب دارد که سالهاست در این شهر مشغول به طبابت است و آقای بهیاری نیز مدتهاست که در کنار این طبیب مشغول به کار است و هم به عنوان منشی مطب کار می کند و هم تزریقات و پانسمان مطب را انجام می دهد.
با توجه به اینکه مراجعین مطب این همکار بسیار زیاد می باشند و با عنایت به تجربه طولانی بهیار مذکور ، پزشک پاره ای از کارهای مطب مانند سچورهای ابتدایی و نیز ختنه را به بهیار می دهد و او نیز به بهترین نحو این امور را انجام می دهد. و در تمامی این سالها نیز هیچ مشکلی پیش نیامده است.
روزی پدری فرزند خود را جهت ختنه به نزد پزشک مذکور می آورد و طبق معمول بهیار این عمل را انجام می دهد اما دست بر قضا عمل جراحی مذکور منجر به ایجاد عارضه در کودک می گردد و چون این عارضه با مراجعات مکرر بیمار به پزشک رفع نمی شود، در انتها پدر کودک از آقای دکتر و بهیار مذکور شکایت می کند.
حال سوال این است که آیا پزشک و بهیار برای دفاع از خود می توانند به تجربه 30 ساله بهیار در انجام چنین اعمال جراحی ونیز عدم بروز هرگونه عارضه ای در طی این مدت استناد نمایند. و آیا پزشک می تواند مدعی شود که این عمل زیر نظر وی وتحت نظارت او انجام گرفته است یا خیر؟ در اینجا این امر را از دو منظر مورد بررسی قرار می دهیم
1. از نظر انتظامی:
در آیین نامه انتظامی سازمان نظام پزشکی چنین آمده است:
ماده3- شاغلان حرفه های پزشکی باید طبق موازین علمی، شرعی و قانونی، صنفی و حرفه ای انجام وظیفه کرده و …….
ماده26- به کارگیری و استفاده از افراد غیر مجاز در امور پزشکی و حرفه های وابسته در موسسات پزشکی ممنوع است.
لذا بر اساس مواد مذکور می توان پزشک را متهم به خطای انتظامی در امر بکار گیری فردی فاقد صلاحیت علمی در امور پزشکی نمود
2. از نظر قضایی:
اما از بُعد قضایی می توان پزشک را به قصوری از نوع عدم رعایت نظامات دولتی ، و بهیار مذکور را به قصوری از نوع عدم مهارت محکوم نمود. لذا اگر فردی اقدام به انجام کاری نماید که مجوزلازم جهت انجام آن را ندارد در صورت بروز خسارت و وجود شاکی خصوصی قابل پیگیری قضایی می باشد.
اشکال در اطلاع رسانی به بیماران و همراهان ایشان:
یکی از مواردی که چندی پیش باعث گله مندی و ایجاد درگیری در یکی از مراکز درمانی شد مسئله عدم اطلاع رسانی به موقع و همچنین اطلاع رسانی غلط و غیر اصولی به بیمار یا همراهان وی بود.
به اصل ماجرا توجه فرمایید:
در بخش مراقبتهای ویژه یک مرکز درمانی که معمولاً بیماران بدحال بستری می شوند،دو بیمار با اسم کوچک مشابه بستری می باشند. در اولین ساعات روز یکی از دو بیمارمذکور ، علی رغم تمامی تلاشهای به عمل آمده از طرف کادر درمانی ، فوت می نماید. سیستم اطلاع رسانی بیمارستان از طریق پرستار بخش مراقبتهای ویژه ودر نهایت مددکاری بیمارستان، به اشتباه فوت بیمار دیگر،را از طریق تلفن به اطلاع خانواده وی می رسانند و ایشان سراسیمه، گریه کنان و ملبس به لباس مشکی به بیمارستان مراجعه می نمایند و با کمال تعجب با بیمار زنده ولی بدحال خود در ICU مواجه می شوند! این امر باعث بروز درگیری و صد البته شکسته شدن شیشه های بیمارستان می گردد.
عصر همان روز خانواده بیمار فوت شده، بی اطلاع از فوت بیمارشان ، به جهت عیادت وی به بیمارستان مراجعه می کنند که در روی تخت بیمار خود، فرد دیگری را می بینند و بعد از پرس و جو ، یکی از کادر درمانی خبر فوت بیمارشان را به ایشان می دهد!
گرچه خانواده دوم به دلیل ابتلاء بیمارشان به سرطان و کهولت وی، آمادگی شنیدن چنین خبری را از قبل داشتند و شاید منتظر چنین خبری نیز بودند ولی نسبت به اطلاع رسانی بسیار دیر و به صورتی غیر صحیح، از سیستم بیمارستان شاکی شده و به مراجع انتظامی شکایت می برند(خوشبختانه به علت فعالیت گروه قبلی ، شیشه سالمی برای شکستن باقی نمانده است)
مسلماً بروز چنین اشتباهاتی در یک سیستم درمانی باعث ایجاد گله مندیهای اخلاقی و شکایات قانونی خواهد شد که در پاره ای موارد ممکن است به درگیری فیزیکی با کادر درمانی نیز منجر گردد. مسائلی که با کمی دقت و توجه می توان به راحتی و بدون هیچگونه هزینه ای از آنها پیشگیری نمود
در چنین مواردی سیستم نظارتی دقیق پرستاری از جمله سوپروایزر بیمارستان می تواند نقش بسیار مهم و کلیدی را ایفا نماید. برای مثال میتوان چنین مقرر نمود که فوت بیمار در هر بخش، در ابتدا توسط سرپرستار بخش بررسی شده و در صورت تایید و احراز هویت فرد فوت شده به صورت کتبی به سیستم اطلاع رسانی بیمارستان که در چنین مواردی معمولاً مددکاری است اطلاع داه شود تا اطلاع رسانی در اسرع وقت صورت گیرد.
دو پرونده، یک درس بزرگ
در پاره ای از موارد افرادی که دچار تروما و خصوصاً حوادث ترافیکی میگردند علاوه بر آسیبهای وارده ناشی از تصادف یا حادثه رخ داده، دچار آسیبها و بعضاً مشکلات ناشی از عدم رعایت موازین پزشکی از جانب کادر درمانی می شوند که گاه، این موارد خسارات بسیار جبران ناپذیری برای بیمار ایجاد می نماید به مثالهای زیر توجه کنید:
1. فردی دراثر تصادف دچار تروما به ستون فقرات گردنی می گردد و توسط مردم به یک مرکز درمانی ارجاع می شود اقدامات اولیه انجام می گیرد و مقرر می شود که بیماربه یک مرکز مجهزجراحی اعصاب منتقل شود در این زمان پزشک معالج بدون انجام اقدامات پیشگیرانه جهت ایجاد حمایت لازم از گردن آسیب دیده بیمار، وی را توسط افراد فاقد تجربه ( همراهان بیمار و راننده آژانس) منتقل می نماید واین جابجا نمودن غیر علمی بیمار باعث وارد شدن آسیب جدی به نخاع گردنی وی شده و وی را برای تمامی عمر اسیر صندلی چرخدارمی نمایداین امر منجر به شکایت از کادر درمانی می شود و پزشک معالج به دلیل عدم ارائه care مناسب به بیمار و عدم فراهم آوردن وضعیت انتقال مناسب جهت بیمار،محکوم می شود
2. فردی به علت تصادف اتومبیل دچارشکستگی فمور راست می گردد و توسط مردم به بیمارستان آورده شده و در این مرکز رزیدنت ارتوپدی اقدام به close reduction شکستگی مذکور می نماید؟! که در طی این اقدام شریان فمورال بیمارنیز دچار آسیب می شود و بیمار دچار خونریزی داخلی شده و اندام تحتانی راست وی شدیداًمتورم می گردد که به این تورم توجه نمی شود و آن را ناشی از شکستگی فمور می دانند ، بیمار به علت افت فشار و افت هموگلوبین تحت درمان با مایعات و خون ایزوگوپ قرار گرفته و درنهایت بعد ازگذشت مدت نسبتاً طولانی و دریافت چندین واحد خون پزشک معالج متوجه خونریزی ناشی از آسیب شریان فمورال شده و از جراح عروق جهت درمان وی درخواست مشاوره می نماید ولی متاسفانه زمانی جراح عروق می آید که بیمار فوت شده است! پزشک معالج به دلیل عدم تبحر در انجام اقدامات درمانی و بکار بردن تکنیک غلط در درمان شکستگی استخوان ران بیمار و عدم ارائه درمان مناسب بعد از وارد نمودن آسیب به شریان فمورال محکوم به پرداخت دیه می گردد.یادمان باشد که گاه بی احتیاطی و بی مبالاتی کادر درمانی نیز می تواند عوارض جدی برای بیمارترومایی ایجاد نموده و مشکلات وی را دو چندان نماید.
منابع
کتاب استانداردهای حرفهای پرستاری (سازمان نظام پرستاری )
موسسه حقوقی- پزشکی حامی طب دادمهر
www.dadmehr.org
با تشکر ، تقدیم به شما
موفق باشید