تارا فایل

پاورپوینت فکر مثبت و اهمیت افکار انسان


به نام انکه جان را فکرت اموخت

فکر مثبت و اهمیت افکار انسان

مقدمه

ذهن آدمی کارگاه تولید فکر است که از منبعی به نام" ضمیر ناخودآگاه" سرچشمه می گیرد. ضمیر ناخودآگاه نمی تواند خوب را از بد و درست را از غلط تشخیص دهد ولی چنان قدرتی دارد که اگر از آن غافل شویم می تواند سرنوشت ما را بدست گرفته و آن را به هر جایی که دوست دارد ببرد. در حقیقت نوع و کیفیت افکار و اندیشه آدمی سازنده نوع و کیفیت زندگی انسان بسازد

اهمیت افکار انسان
افکار انسان اهمیت بسزایی در زندگی او خواهد داشت. در واقع همانگونه که قدرت تفکر با وجود منحصر به فرد خود در انسان ، انسان را از سایر موجودات متمایز می سازد تاثیرات عمیقی نیز روی زندگی او خواهد گذاشت.بر این اساس چگونگی افکار انسان ، چگونه درگیر شدن در افکار خود ، چگونگی سازمان دهی آنها و غلبه انواع خاصی از افکار بر ذهن فرد مورد توجه روانشناسان است.

در حقیقت نوع و کیفیت افکار و اندیشه آدمی سازنده نوع و کیفیت زندگی انسان بسازد. همچنانکه اندیشه ی منفی و یاس آور می تواند جهنمی در زندگی او خلق کند. انسانها همان خواهند شد که در اندیشه آنند، بنابراین آینده هر کس در گرو چگونگی نگرش او به زندگی است
اهمیت افکار انسان

موفق ترین انسانها کسانی هستند که توانسته اند در ذهن خود اندیشه های مثبت داشته باشند: آنان که می پندارند «قادر نیستند» در واقع مثبت نگری را کنار گذاشته و در جنبه های منفی وقایع تمرکز کرده اند. اگر گویی که نتوانم، برو بنشین که نتوانی و گر گویی که بتوانم، قد م د ر نه که بتوانی .
اهمیت افکار انسان

تعریف تفکر مثبت : شیوه ای از فکر کردن است که فرد را قادر می سازد نسبت به رفتارها، نگرش ها، احساس ها، علائق و استعدادهای خود و دیگران برداشت و تلقی مناسبی داشته باشد و با حفظ آرامش و خونسردی بهترین و عاقلانه ترین تصمیم را بگیرد

افکار مثبت و منفی :
افکار مثبت، افکاری سازنده، انگیزه دهنده و انرژی بخش هستند که بر اثر تلقین، تکرار و تمرین به ذهن راه می یابند و باعث می شوند ذهن و فکر مثبت شود. در اینصورت کنترل فکر در اختیار ماست، در حالی که افکار منفی ، افکاری بازدارنده و مخرب هستند و وقتی به ذهن راه یابند، تعمیم یافته و به سرعت تمام ذهن را اشغال می کنند. در این حالت ما در اختیار تفکرات منفی خود قرار داریم.

ویژگی های افراد مثبت نگر:

– با وجود تفکر درباره ی گذشته و آینده، در زمان حال زندگی می کنند و از آنچه دارند راضی و خشنود هستند. – از نظر درست و منطقی دیگران استقبال می کنند و برای رد کردن نظارت نادرست حتماً دلیل منطقی دارند. – در گفتارهای خود از کلمات و عبارات مثبت و امید بخش استفاده می کنند. – همیشه سعی می کنند با تلاش و کوشش به موفقیت برسند و اگر در کاری موفق نشدند، عامل را ابتدا در خود و سپس در شرایط بیرونی جستجو می کنند.

– همیشه قبل از عمل یا صحبت کردن فکر می کنند به همین دلیل کمتر دچار خطا و اشتباه یا ضد و نقیض گویی می شوند. – چون دارای ذهن مثبت هستند، می توانند افکار خود را کنترل کنند. – اگر از آنها خواسته شود درباره موضوعی اظهار نظر کنند، با وجود تفکر در جنبه های منفی، موارد مثبت آن را بیان می کنند و موضوع را به فال نیک می گیرند. به عبارت دیگر «نیمه پر لیوان را می بینند».
ویژگی های افراد مثبت نگر:

– مشکلات را ناچیز شمرده و برای حل آنها از توانایی خود راهنمایی دیگران استفاده می کنند. – اغلب اوقات بشاش، سرزنده ، پرانرژی ، توانا و خوش مشرب هستند. – همه چیز در نظر آنها زیبا و لذت بخش بوده و سعی می کنند از مواهب زندگی بیشترین استفاده را ببرند. – در ارتباط های اجتماعی خود با دیگران حسن ظن دارند (مگر خلاف آن را ببینند) و سعی می کنند در حد توان به دیگران خدمت و کمک کنند.
ویژگی های افراد مثبت نگر:

نمونه ای از افکار مثبت
*  من در موارد مختلف پیروز بوده ام هر چند شکستهایی نیز داشته ام. * من فرد کارآیی هستم. * لازم نیست همه مثل هم باشند. * بعضی افراد دروغ می گویند.

ویژگی های افراد منفی نگر:

همیشه از وضعیت موجود در گذشته خود شکایت دارند و نسبت به آینده بدبین هستند. – غالباً با نظرات دیگران بدون دلیل منطقی مخالفت می کنند. – در گفتارهای خود از کلمات و عبارات منفی به کرات استفاده می کنند. – در برخورد با کوچکترین مانعی از تلاش دست می کشند و دیگران یا شرایط را عامل شکست و بدبختی خود می دانند.

– تمرکز فکر ندارند و ضد ونقیض صحبت می کنند و رفتارهایشان خطا و اشتباه زیاد است، به عبارت دیگر «اول عمل می کنند بعد فکر!» – چون منفی نگر هستند، افکارشان بر آنها تسلط دارد. – اگر از آنها خواسته شود درباره موضوعی نظر بدهند فقط به جنبه های منفی آن توجه کرده و همان را بیان می کنند . به قول معروف «نیمه خالی لیوان را می بینند!»
ویژگی های افراد منفی نگر

– از کاه کوه می سازند و ازدرگیر شدن با مشکلات گریزانند. – غالباً افسرده، کج خلق، بد خواب، کم اشتها، عصبی و ناتوان هستند. – همه چیز در نظر آنها غم انگیز و ناامید کننده است و از آنچه دارند، هیچ لذتی نمی برند. – در ارتباط های اجتماعی خود به همه کس و همه چیز شک و سوء ظن دارند و فکر می کنند که همه علیه آنها توطئه می کنند.
ویژگی های افراد منفی نگر

نمونه ای از افکار منفی
* من همیشه شکست می خورم. * دیگران نیز باید مثل من باشند. * هیچ کس نباید دروغ بگوید. * من فرد به درد بخوری نیستم.

ویژگیهای تفکرات نا معقول
1- افکار انعطاف ناپذیر 2- دور از واقعیت 3- غیر منطقی 4- مخل بهداشت روانی

تعدادی از طـرز تـفـکرات نامعقول
اکنون به تعدادی از طـرز تـفـکرات نامعقول توجه کرده و سعی کنید برای دستیابی به یک زندگی شادتر از آنها اجتناب ورزید: 1- من بایـد مـورد پـذیرش و محبوب همگان باشم تا بتوانم احساس خوشایندی نسبت به خود داشته باشم. طرد شدن، ترک شدن و تنها ماندن خیلی هولناک است. 2- من باید در تمام زمینه ها لایق و کارآمد باشم ، شکست بسیار وحشتناک میباشد

3- هنگامی که اتفاق ناگواری روی میدهد من چاره ای جز اندوهگین شدن ندارم. 4- اگر کسی مرا مورد انتقاد قرار میدهد به مفهوم آن است که ایرادی در من وجود دارد. 5- من همواره باید دیگران را از خودم راضی نگاه دارم و مطابق خواسته و میلشان رفتار کنم. 6- من اساسا از دیگران پایین تر میباشم. 7- زندگی و یا دیگران باید همواره انتظارات مرا برآورده سازند
تعدادی از طـرز تـفـکرات نامعقول

– مـن در زنـدگی محـکوم به افسردگی، ناامیدی و بدبختی می باشم چون مـشـکلات زندگی من لاینحل می باشند. 9- همواره باید کارها بر وفق مراد من پیش بروند. 10- همیشه زندگی و مردم باید منصفانه با من رفتار کنند.
تعدادی از طـرز تـفـکرات نامعقول

11- مـن در زندگی محتاج شخصی هستم – یک شخص خاص – تا در کنار او باشم و بـه او تکیه کنم – چون من به تنهایی قادر به انجام کاری نیستم. 12- برای من آسانتر است زمـانی کـه به مشکلات زندگی فکر نکنم تا اینکه با مشکلات روبرو شده و مسئولیت حل آنها را بر عهده بگیرم.
تعدادی از طـرز تـفـکرات نامعقول

13- افـراد بد و شرور بـاید مـجازات شـده و فـورا بـه سـزای اعـمالـشان برسند. اگر چنین نشود من از کوره در خواهم رفت. 14- عوامل خارجی مانند: مردم، جامعه ناسالم، بد اقبالی و سرنوشت دلیل بدبـخـتیها و ناراحتیهای من می باشند. از آن گذشـتـه مـن هیـچ کنـترلی بروی این عوامل خارجی نداشته بنابراین هیچ کاری برای افسردگی و نگون بختی خودم نمیتوانم انجام دهم.
تعدادی از طـرز تـفـکرات نامعقول

15- من همیشه باید بی عیب و کامل بوده و از دیگران برتر باشم.
کـمـال گـرایی یکی از مهمترین عوامل تنش زا است. کمالگرایی انواع گوناگونی دارد:

تعدادی از طـرز تـفـکرات نامعقول

انواع کمالگرایی
کمالگرایی در اخلاقیات: من هیچگاه نباید مرتکب خـطا و یـا گـناهی شوم و اگر چنین شود قادر به بخشش خود نمی باشم. کمالگرایی درعملکرد: برای آنکه یک فرد ارزنده باشم باید همیشه در همه امور موفق گردم

کمالگرایی در هویت: مـردم هیچگاه فرد آسیب پذیر و خطا کـاری هـمچون من را مورد پذیرش قرار نمیدهند. کمالگرایی در احساسات: من همواره باید خوشحال و شادمان باشم – بـاید قـادر بـه کنترل احساسات منفی خود بوده و هیچگاه احساس افسردگی و اضطراب نکنم.
انواع کمالگرایی

کمالگرایی در عشق: دو فردی که عاشق یکدیگر هستند هیچ گـاه نـبایـد بـا یـکـدیـگر بحث و مشاجره کنند و یا آنکه از دست هم عصبانی شوند. کمالگرایی در زیبایی: چون من کمی اضافه وزن دارم فرد زشت و نازیبایی میباشم.
انواع کمالگرایی

16- فیلتر کردن: شـما تنها جنبه منفی پیشامدها را مشاهده کرده و آنها را زیر ذره بین قرار می دهید در حالی که جنبه مثبت آن را فیلتر کرده و حذف می نمایید. 17- تفکر دو قطبی: همه چیز یا سیاه است یا سفید، بد است یا خوب – یا شـما کـامل می باشید و یا آنکه یک ناکام و شکست خورده – هیچ حد وسطی وجود ندارد
انواع کمالگرایی

18- تعمیم افراطی: شما به یک نتیجه گیری عمومی مبـتـنی بـر یـک واقـعـه واحـد دست می یابید. به محض آنکه برای شما یک حادثه ناگوار روی دهد چنین می پـنـداریـد کـه آن بارها و بارها تکرار خواهد شد. 19- خـوانـدن فکر: بدون آنکه حرفی زده شود، پیـش داورانه از احـسـاس دیـگران و عـلت رفتارشان با خود آگاهی دارید.
انواع کمالگرایی

20- فاجعه آمیز جلوه دادن: شما انتظار بلا، مصیبت و حوادث ناخوشایند را می کـشـید. کافیست از حادثه ناگواری مطلع گردید. آن وقت خواهید گفت: نکند سر من هم بیاید. 21- برداشت شخصی کردن: چنین می پندارید که هر چرا که دیگران میگویند و یا انـجام می دهند به نوعی در واکنش به شما می باشد.
انواع کمالگرایی

22- نکوهش کردن: شما دیگران را مسئول دردها و مشکلات خود میدانید. یـا آنـکه خود را مسئول تمام مشکلات می پندارید. 23- بایدها: از تعداد زیادی قوانین خشک و غیر قابـل انـعـطاف کـه رفـتار دیگران و خودتان چگـونه بـاید بـاشـد پیروی می کنید و هنگامی که دیگران آن قوانین را زیر پا می گـذارنـد خشمگین شده و در صورتی که شما خودتان آنها را نـقـض کنید، احساس گناه خواهید کرد.
انواع کمالگرایی

24- استدلال بر مبنای احساس: تصور می کـنید احساسات شما واقـعیت داشـتـه و هر آنچه احساس می نمایید عینیت دارد. اگر احساس بدبختی میـکنید پس حـتـما بدبخت هستید. 25- تـغـیـیر دادن: تصور می کنید با تحت فشار قـرار دادن و بـا چـاپـلـوسی دیـگـران قـادر خواهید بود آنها را به سلیقه خود تغییر دهید. چون امیدهای شما برای شادکامی کاملا وابسته به دیگران است.
انواع کمالگرایی

26- کم طاقتی نسبت به ناکامی ها: من این بار هم شکـست خـوردم پـس بـهتر است دیگر ادامه ندهم. 27- بزرگنمایی: مشکلات و کمبودهای زندگی یتان را بزرگنمایی می کنید. 28- توقع پاداش آسمانی: انتظار دارید که پاداش تمام نیکی ها و فداکاری های شما در زندگی به شما داده شود مانند فردی که امتیازات را می شمارد. و در صورتیکه انتظارات شما برآورده نگردد، خشمگین می شوید.  
انواع کمالگرایی

افکار هدفمند در مقابل افکار بی هدف
افکارانسان را از لحاظ اینکه از یک هدف یا اهداف ویژه ای پیروی می کنند یا نه نیز می توان دسته بندی کرد. افکار هدفمند آن دسته از افکاری هستند که بر اساس اهداف ویژه ای سازمان می یابند. و فرد با در نظر گرفتن آن اهداف ، افکار خود را نیز سازمان می دهد. بطوری که می تواند به صورت گام به گام به تهیه مراحلی بپردازد که موجب رسیدن او به اهدافش می شود. مثل افکار مربوط به حل یک مساله ریاضی یا افکار مربوط  به برنامه ریزی درسی.

افکار بی هدف ، بدون برنامه و بدون هدف ویژه ای ذهن فرد را درگیر می سازند خیالبافیها از جمله این دسته افکار هستند. که برنامه و سازمان مشخصی ندارند و ممکن است با یک عامل و محرک ساده را راه اندازی شوند و به حوزه های مختلف وارد شوند و سرانجام فرد به خاطر نیاورد که از کجا به این نقطه فعلی از افکار رسیده است. از شاخه به شاخه دیگر پریدن معمولا ویژگی این دسته از افکار است. هر چند جلوگیری وضع کامل این دسته از افکار وجود ندارد. اما از آنجا که اغلب در کارهای فکری فرد موجب ایجاد مشکل می شود و غالباً تمرکز فرد را به هم می ریزند لازم است با انواع تمرینات فکری تحت کنترل فرد قرار بگیرند.

اصطلاح و مفهوم سبک زندگی
واژه style در فرهنگ لغت به معنی «سبک» ، «شیوه»، «مد» آمده است . رابرت (1999 , Robert) اصطلاح “style” را به معنای «سبک» یعنی انتخاب خریداران بر اساس سبک آورده است (veal,2001,P:364)؛ در هنر طرز بیان اندیشه هنر آفرین «سبک» (style) نام گرفته است.

سبک کل واحدی است که از اندیشه هنر آفرین و تصاویری که او برای بیان اندیشه خود از مواد حسی می‏سازد، پدید می آید (1.ح آریان پور ، 1380 ، ص 103 ).  واژه “life style”  به معنای «سبک زندگی»، «روش‏های متفاوت زندگی»[1] را نشان می‏دهد مثل: تفاوت بین زندگی شهری و زندگی روستایی. این اصطلاح همچنین می تواند مقایسه «شیوه‏های  زندگی»[2] کشف شده در میان گروه‏های متفاوت را در جامعه نشان ‏دهدمثل: جوان، بیکار ، منحرف
مفهوم سبک زندگی
اصطلاح و

. اصطلاح سبک زندگی به معنای «طرز زندگی»[3] نیز مفهوم سازی شده است. « طرز زندگی»، معمولاً از طریق ارزش‏ها و «روش‏های مصرف»[4] شناخته می شود که ناشی از تمایز فزاینده جوامع سرمایه داری پیشرفته است (Oxford dictionary , 1998: 370).
مفهوم سبک زندگی
اصطلاح و

«سبک زندگی» الگوی نسبتاً ثابت زندگی روزمره سازمان یافته در چارچوب داشتن موقعیت زندگی و منابع قابل دسترسی است ( Bogenhold, 2001: 830 ؛ به نقل از زاف و همکاران 1987 ).  در جامعه‏شناسی “style of lif” به معنای «سبک زندگی»، همانا آفرینش و خلق هنرمندانه یک راه و روش خاص با توجه به امکانات در دسترس و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی و همچنین محدودیت‏های فردی و اجتماعی تعریف شده است و هنر فرد در کشف و انتخاب مناسب‏ترین و خردمندانه ترین راه برای پاسخ به توقعات و تحقق اهداف است
مفهوم سبک زندگی
اصطلاح و

. بنابراین در گزینش سبک زندگی، هنر و خرد توامان نقش می یابند . از آنجا که هر کنشگری برای پاسخ به نیازها و بیان خود، به کمک امکانات، راه‏ها و روش‏های موجود ، از اشیاء به شیوه خاصی استفاده می‏کند، نوع، طرز رفتار و ترجیحات و جهت گیری های خاصی را در زندگی دارد، بنابراین سبک او با شخصیتش ارتباط می‏یابد
مفهوم سبک زندگی
اصطلاح و

هر فرد بر حسب نقش‏هایی که در شبکه روابط اجتماعی بر عهده دارد، موقعیت‏هایی را به دست می آورد، به عبارتی ، هر فرد به اندازه نقشی که در تولید اجتماعی دارد از ثروت اجتماعی ـ اعم از : درآمد، تجربه ، مهارت ، اطلاعات و دانش ـ برخوردار می شود. موقعیت های همانند ، سهم های کمابیش مشابهی از ثروت اجتماعی می برند . این برخورداری از سرمایه اجتماعی به فرد توانایی برخورداری از طرز زندگی یا سبک زندگی خاصی را می دهد .
مفهوم سبک زندگی
اصطلاح و

– مفهوم سبک زندگی
انطباق دادن یک رهیافت سبک داده شده در زندگی . مثلا برای فرد مهم است که مانند فلان خواننده معروف باشد حتی اگر آن خواننده غذای تایلندی بخورد، دیوار خانه شان را فلان رنگ کند ، یا در خانه تفریح کنند نه بیرون…
– آگهی ، تلویزیون ، روزنامه ها ، اینترنت و… تصویرهای جدید سبک زندگی را دائما منتشر می کنند. بنابر این دردینای ما ارتباطات از این جهت هم مهم هستند.

سبک زندگی( Life Style
سبک زندگی نیز مانند هویت است: یعنی اینکه سبک زندگی که مردم دارند بخشی از هویت شان است. برخی مانند چنی ( chaney ) می گویند سبک زندگی مهمترین منبع هویت است. یعنی اینکه مهم است که شما چه می پوشید چه فرشی دارید و چه ذائقه ای نسبت به موسیقی دارید. این اهمیتش مانند تعلق شما به طبقه اجتماعی در روزگاران گذشته است.:

تعاریف سبک زندگی
سبک های زندگی مجموعه ای از طرز تلقی ها ، ارزش ها، شیوه های رفتار، حالت ها و سلیقه ها در هر چیزی از موسیقی گرفته تا هنر و تلویزیون و سبک دادن به باغچه ( گل کاری ) و دکوراسیون و فرش کردن خانه…. را در بر میگیرد. – سبک زندگی اجزای رفتارهای شخصی نیستند لذا غیرمعمول نیستند. اما بیشتر مردم معتقدند که آزادانه باید سبک زندگی شان را انتخاب کنند.

– در بیشتر مواقع عناصر یک سبک زندگی به شکلی جمع می شوند و شماری افراد در یک نوع سبک زندگی مشترکاتی پیدا می کنند. به عبارت دیگر گروههای اجتماعی اغلب مالک یک نوع سبک زندگی می شوند و یک سبک را تشکیل می دهند.
تعاریف سبک زندگی

تعاریف ونظریه ها بر مبنای الگوی مصرف
گویا اولین بار لیزر در سال 1963 سبک زندگی را بر اساس الگوی خرید کالا تعریف می کند. به نظر وی «… سبک زندگی دال بر شیوه زندگی متمایز جامعه یا گروه اجتماعی است … شیوه ای که بدان طریق مصرف کننده خرید می کند. و شیوه ای که بدان طریق کالای خریداری شده مصرف می شود بازتاب کننده سبک زندگی مصرف کننده در جامعه است» ( Anderson &Golden‚1984:PP.2-3) . این تعریف اگر چه برای مطالعات بازاریابی کاربرد تبینی ندارد چرا که الگوی خرید و مصرف را که بازاریاب ها به دنبال آن هستند ، فقط توصیف می کند، اما به عنوان اولین تعریف اشاره کننده به مفهوم الگوی مصرف حائز اهمیت است.

سوبل بعد از بحثی مفصل درباره تعریف سبک زندگی می نویسد«… کاملا نامعقول است که بپذیریم سبک زندگی کاملا قابل مشاهده یا قابل استنتاج از مشاهده است« ( Sobel‚1981:P.28) و در ادامه تاکید می کند که الگوی مصرف قابل مشاهده ترین و بهترین شاخص سبک زندگی است. به علاوه ، الگوی مصرف قادر است بیشترین ارتباط میان افراد و موقعیت اجتماعی وی برقرار سازدو از این منظر اهمیت تحلیلی بیشتری دارد. لامونت و همکارانش نیز ضمن تاکید نهادن بر شیوه سازمان دادن زندگی شخصی ، الگوی تفریح و مصرف را بهترین شاخص سبک زندگی می دانند (Lamont‚rt al‚1996:P.32)
تعاریف ونظریه ها بر مبنای الگوی مصرف

دیوید چینی سبک های زندگی را « سازمان اجتماعی مصرف » ( چینی ، ص .89 ) می خواند. به اعتقاد وی « سبک زندگی راه الگومند مصرف، درک یا ارج نهادن به محصولات فرهنگی مادی است … » ـص . 71 ) و « … منش و راهی برای استفاده از کالاها و مکان ها و زمان ها ی خاص است… » ( ص . 61 ) . راب شیلدز هم گروه بندی مصرف کالاها را همان سبک زندگی می داند اما با قید این شرط که در این گروه بندی بتوان سبک داشتن رفتار ، قریحه و رمزگان نمادین مشترک را تشخیص داد (Shields‚ 1992:P.14) ایزکی هم فقط به الگوی مصرف اشاره می کند و بوسرمن ضمن اشاره به الگوی مصرف ، ارزش های موجد الگوهای مصرف را نیز جزئی از سبک زندگی می داند(Veal‚2000:P.109)
تعاریف ونظریه ها بر مبنای الگوی مصرف

رابطه سبکی شدن زندگی با شکل گیری فرهنگ جوانان
– سبکی شدن زندگی با شکل گیری فرهنگ جوانان رابطه نزدیک دارد. بنابر این می توان شناخت فرهنگ جوانان را از طریق شناخت سبک زندگی آنها شناخت یعنی اشکال سبک داده شده زندگی شان را دریافت.
– موسیقی عامه، تلویزیون… آگهی ها همه و همه تصور ها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم میکنند . اما این تصویرها اجازه می دهد که مردم فکر کنند و تصور کنند هرچیزی که آنها را ارضا می کند را سازمان داده و بسازند.

بنابراین می توان گفت که ویژگی اصلی فرهنگ جوانان دیده شدن ، جلوه کردن تماشا شدن است. گرایش به نوع خاصی موسیقی مثلا (رپ) (heavy metal) ، سبک خاصی آرایش مو، لباس و… انواع مختلف فرهنگ جوانان می سازد. همچنین زبان مخصوص علامت فرهنگی جوانی است.
رابطه سبکی شدن زندگی با شکل گیری فرهنگ جوانان

در گروههای دیگر نیز می توان سبک های زندگی تشخیص داد. سوج و دیگران (Savage etal . ) با پرسش از 24000 نفر برخی سبک زندگی ها را در طبقه متوسط تشخیص داده است: بطور مثال سبک زیبا شناختی یعنی رفتن به کنسرت ها و رویدادهای هنری و نیز سبک زندگی یا اوقات فراغت بهداشتی مانند صرف فراغت به ورزش و تمرین
تمامی ویژگی های جامعه مصرفی بر اساس شکل گیری سبک های زندگی است.
رابطه سبکی شدن زندگی با شکل گیری فرهنگ جوانان

نظریه های سبک زندگی
سوبل که شاید مفصل ترین متن درباره تعریف سبک زندگی را نوشته « Sobel‚1981» معتقد است که «… تقریبا هیچ توافق تجربی یا مفهومی درباره این که چه چیز سازنده سبک زندگی است وجود ندارد» (P.2) برخی دیگر هم معتقدند که می توان این مفهوم را بسته به موضوعی که مطالعه میشود ، به طرق مختلف تعریف کرد و ارائه تعریفی از آن ، نافی بقیه شیوه های استفاده از این مفهوم نیست، فقط لازم است تا زمینه ای را که در آن از این مفهوم استفاده می شود تعریف کرد.

و برخی نظیر روبرتز معتقدند که کسی حق ندارد مشخص کند که باید چه تعریفی از این مفهوم داشت. به نظر وی مفاهیم ملک خصوصی جامعه شناسان یا روانشناسان یا هر کس دیگری نیستند. فقط هرکس مجبور است اهمیت تعریفی را که پذیرفته است با نشان دادن یافته های جدید حاصل از آن توجیه کند (Roberts‚1990:P.195) .این موضع گیریها دشواری ارائه تعریفی از سبک زندگی را نشان میدهند.

نظریه های سبک زندگی

راهکارهای تقویت تفکر مثبت:
همانطور که گفته شد افکار از چنان قدرتی برخوردارند که می توانند سازنده یا ویرانگر باشند، بنابراین باید به خود و فرزندانمان بیاموزیم که افکارمان را هوشمندانه کنترل کنیم تا در زندگی به موفقیتها و کامیابی های بزرگی دست یابیم.

۱) نسبت به خودمان احساس خوبی داشته باشیم و خود را خوب، توانا و با ارزش بدانیم. ۲) لیستی از صفات مثبت خود تهیه کنیم و راههای تقویت انها رابیابیم و تجربه کنیم. ۳- لیستی از افکار منفی خود درطی روزتهیه و سعی کنیم برای هر فکر منفی یک فکر مثبت معادل بیابیم تا به کمک آن بتوانیم با افکار منفی مقابله کنیم
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

۴) سعی کنیم در گفتار وبرخورد های روزانه از کلمات وجملات مثبت استفاده کنیم،مثلا در ملاقات با دیگران به جای استفاده از کلمه« خسته نباشید » که دارای بار منفی والقای حس خستگی است، بگوییم «خداقوت»،«شاد باشید» و یا «پرانرژی باشید». ۵) افکار خود را متوجه خوبیها و جنبه های مثبت زندگی کنیم تا به مرور مثبت نگر شویم.
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

۶) با خوش بینی سعی کنیم، دستوراتی به ذهن خود بدهیم که اندیشه های جدیدمثبت شکل گیرند. ۷) هر روز صبح که از خواب بر می خیزیم با نگاه کردن به یک منظره یک تابلوی نقاشی زیبا و یا اسماء الله روزخود را با نشاط و خوش بینی آغاز کنیم. ۸) از افراد منفی نگر یا موقیت هایی که باعث ایجاد افکار ناخوشایند و منفی می شوند دوری و یا سعی کنیم کمتر با آنها برخورد داشته باشیم
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

۹) به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی توانایی های خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه بدی را پیش بینی نکنیم،زیرا مشکلات فقط به اندازه ای مهم هستند که ما انها را مهم می پنداریم. ۱۰) به لحظات و خاطرات زیبا و دوست داشتنی گذشته خود فکر و سعی کنیم آنها را تکرار نماییم. ۱۱) از تردید و دودلی دوری کرده و کارها را با جدیت دنبال کنیم.
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

۱۲) به ندای منفی درونی خود و تلقین های مخرب و نگران کننده ی دیگران بی توجه باشیم و سعی کنیم عکس آنها را انجام دهیم. ۱۳) به قدرت بی کران خداوندایمان داشته باشیم و با خود تکرارکنیم که من لیاقت بهترین ها را دارم وبا لطف خدای بزرگ به آنها خواهیم رسید. ۱۴) از میان اهداف خود هدفی را انتخاب کنیم که امید بیشتری به موفقیت آن داریم و در تلاش برای تحقق آن، به فکر تایید یا تکذیب دیگران نباشیم .
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

۱۵) در توصیف احوا ل و زندگی خود از کلمات مثبت استفاده کنیم. ۱۶) در تعریف ازافراد خانواده یا دوستان از کلمات مثبت و روحیه بخش استفاده کنیم(فلانی شخص بسیار شریف و بزرگواری است.) ۱۷) از چشم و هم چشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی می شود دوری کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم.
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

۱۸) هرگز شعار خواستن، توانستن است را فراموش نکنیم و بدانیم که در سایه سعی و تلاش به آنچه بخواهیم می رسیم. ۱۹) قدر لحظات زندگی را بدانیم و از آنها به خوبی استفاده کنیم، زیرا هرگز تکرارنخواهد شد. ۲۰) برای تغییر اوضاع و شرایط نا مساعد اقدام کنیم و مطمئن باشیم که می توانیم آنها را از بین ببریم.
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

۲۱) از خود انتظار بیش از حد نداشته باشیم و خود را همه فن حریف ندانیم، به عبارت دیگر از کمال گرایی مطلق که باعث اضطراب و احساس عجز و ناتوانی می شود خودداری کنیم. ۲۲) خود را از قید و بند های آزار دهنده رها و ساده زندگی کنیم تا فکر و خیال آسوده ای داشته باشیم. ۲۳) از انزوا و گوشه گیری که باعث ایجاد افکار منفی می شود دوری و اوقات خود را در جمع خانواده،فامیل و دوستان سپری کنیم.
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

۲۴) هر وقت احساس کردیم که افکار منفی سراغمان امده است، وضعیت خود را تغییر دهیم و به کاری سر گرم شویم. ۲۵) ممکن است هنگام خواب در رختخواب افکار منفی به سراغمان بیاید، تا خسته نشده ایم به رختخواب نرویم. ۲۶) هرگز به هیچ وجه خود را بدبخت، ناتوان و درمانده احساس نکنیم.
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

۲۷) اعتماد به نفس خود را در هر شرایطی حفظ کنیم و هرگز به دیگران اجازه ندهیم که آن را متزلزل کنند. باید متوجه باشیم که اعتماد به نفس کلید خلق تفکر مثبت است. ۲۸) خندیدن را فراموش نکنیم. خندیدن باعث می شود تا افکار ناراحت کننده و منفی جای خود را به افکار مثبت و شاد بدهد.
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

اجرا راهکارهای تقویت تفکر مثبت هیچ هزینه ای ندارد و به سن و سال افراد نیز مربوط نمی شود. فقط باید این شعار را فراموش نکنیم: «اگر افکارمان را کنترل کنیم، زندگیمان متحول می شود.» بنابراین اجرای راهکارها را از همین حالا شروع کنیم و آن را به فردا موکول نکنیم، زیرا ممکن است فردا هرگزنیاید.
راهکارهای تقویت تفکر مثبت:

سایر راهکارهای تقویت تفکر مثبت
انگیزه تان را مشخص کنید آگاه باشید چه زمانی تفکرات منفی بر شما غلبه می کنند. زمانی که خسته یا گرسنه هستید یا زمانی که فشار کاریتان زیاد است. ممکن است تفکراتتان تغییر پیدا کنند. کنترل افکار منفی به شما کمک می کند که انگیزه و سبب آن را بفهمید و این باعث می شود که بتوانید دوباره کنترل خودتان را در دست بگیرید.

عیبجویی از خود را کنار بگذارید در مسیرتان انتظار دست انداز هم داشته باشید و آن ها را بپذیرید. افکار منفی، بدگویی و عیبجویی از خود را از ذهنتان بیرون کنید. در مورد مسائل و اتفاقات گذشته فکر نکنید، فقط از آن ها تجربه بگیرید و به راهتان ادامه بدهید. تغییر دیدگاهتان در مورد دنیا به شما اجازه می دهد تا در مشکلات و گرفتاری ها دنبال شانس باشید.

خود را با شرایط وفق دهید زمان هایی را که در گذشته منفی بینی به سراغتان آمده را به یاد آورید و به خود یاد آور شوید که چگونه آن را پشت سر گذاشته اید.  حتی برای یک فرد مبتلا به منفی بینی یا کسی که دچار افسردگی است هم امید همیشه وجود دارد. سعی کنید اعتماد به نفستان را بالا ببرید و با این کار، رفتارهایتان جنبه ی مثبت بیشتری خواهند گرفت.

نیروی تفکر مثبت
دکتر مورفی عقیده دارد ((شخصیت هر کس بر اساس طرز تفکر و نحوه تخیل او شکل میگیرد)) از اینرو برای اندیشه بخصوص تفکر مثبت نقش مهمی قایل است. او فکر را عنصری زنده و خلاق میشمارد و در این باره چنین استدلال میکند که اگر ضمیر باطن

خود را از حقایق جاودانی هستی یعنی امید آرزو و تندرستی و شادمانی و آرامش و رفاه و برکت و غیره اشباح کنیم نتیجه آنرا به صورت عینی ناظر خواهیم گشت.

همچنین دکترمورفی عقیده دارد آنچه ما در طلب آنیم یعنی آرزوها و آمال به شکل ایده و خیال در صفحه ذهنمان نقش میبندد حال اگر بتوانیم آنها را به صورت اعتقاداتی راسخ و باورهایی راستین وارد ذهنیت خود سازیم روزگاری تحقق آنها را به چشم خواهیم دید او ترس را عامل عقب ماندگی و فقر و مسکنت شخص میشمارد و تردید و تزلزل رای و سستی اراده و موهومات و خرافات و حسادت و بخل و عقده حقارت و نفرت و خصومت و کج خلقی را از عوارض و اختلالات روحی میداند و چنین استنتاج میکند که این قبیل افکار منفی و سیاه راه را به روی احساسات منفی میگشاید و در پی آن انواع امراض روانی و جسمی و حتی شکستها و سرخوردگیها و ناکامیها را در پی دارد.
نیروی تفکر مثبت

وی عقیده دارد که نیروی تفکر مثبت اصالتا از نیروی بالقوه برخوردار است که نمیتوان و نمیبایست آنرا دست کم گرفت و یا وجود آنرا انکار کرد چرا که ساختار نفسانیات و معنویات و حتی هستی شخص را تا حد زیادی بدان مرتبط دانست.
نیروی تفکر مثبت

-هر کس معمار و سازنده زندگی خویش است و چنین باورهایی را مثلا دست تقدیر و سرنوشت و گردش ستارگان و غیره را میتوان با نیروی اندیشه مثبت برخورد کرد و اثرات منفی آنرا با قدرت اراده و طرز تفکر صحیح از میان برداشت.
نیروی تفکر مثبت

مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی
چیزی که نحوه زندگی انسانها را مشخص می کند، تفسیر و نوع دیدشان نسبت به  وقایع بیرونی است نه خود آن وقایع.

سرمنشا مثبت اندیشی از باورهای ما می آید. باورها و اعتقادات هر فرد و نوع برداشتش از زندگی و وقایع آن است که او را به سمت و سوی خوشبختی و یا بدبختی می برد. هر اتفاقی که در زندگی ما پیش می آید از نظر ما یا خوشایند است یا ناخوشایند. پس هرامری می تواند باعث خوشحالی و خوشبختی ما و یا باعث ناکامی و ناراحتی ما شود
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

مثبت اندیشی به ما کمک می کند که بتوانیم تغییرات مفیدی در رفتار، گفتار، کار و زندگی خود ایجاد کنیم . کلمات نیز تاثیر بسیاری بر افکار و احساسات ما می گذارند. کلمات می تواند ما را بسیار هیجان زده، متاثر یا خوشحال کند. پس دقت کنید کلماتتان را در جهت مثبت و زیبا کردن افکار و احساساتتان به کار ببرید.
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

به کاربردن واژه ها و عبارات تاکیدی مثبت در زیباتر شدن افکار و اعمال ما و بهبود کیفیت زندگیمان تاثیر بسیار زیادی دارد و باعث ایجاد شور و شوق در زندگی می شود. مثل این جمله: «من شایسته موفقیت هستم و همیشه به اهدافم می رسم.» هیچگاه مشکلات و سختیهای زندگیتان را لعنت و نفرین نکنید. این فکر که دنیا سرشار از مشکل است را دور بریزید و در عوض هرگاه موقعیت نامطلوب یا مسئله ناخوشایندی در زندگیتان پیش آمد، به دنبال راههای مثبت و طلایی برای حل آن مسائل باشید. به کار بردن این روش باعث ایجاد رضایت در شما و حل شدن مسائل زندگیتان به گونه ای مثبت و خوب می شود.
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

نحوه اظهار نظر کردن در مورد دیگران و کارهایشان نیز بسیار مهم است. سعی کنید سریع و منفی در مورد چیزی اظهار نظر نکنید. ابتدا در مورد آن فکر کنید بعد نظر خود را از جنبه مثبت مطرح کنید تا تاثیر بیشتری بر مخاطبتان داشته باشد. در اطراف همگی ما افراد منفی بافی هستند که با افکار و گفتار منفی شان سعی دارند، باعث تضعیف روحیه ما شوند. سعی کنید تا حد امکان با چنین افرادی همنشین نشوید.
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

بسیاری از مردم افکار منفی را در زندگیشان مد نظر قرار داده و به آنها بها می دهند. حتی در صحبتهایشان با یکدیگر مدام از سختیهای کارشان، کم خوابیهای شبانه، نداشتن استراحت گله می کنند و همین امر تاثیر منفی بر فکر آنها گذاشته و باعث خستگی و ناامیدی شان می شود.
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

مطمئن باشید که اطرافیانتان هیچ علاقه ای به شنیدن سخنان منفی شما ندارند. سعی کنید در مورد جنبه های مثبت زندگی و کارتان برای دیگران صحبت کنید. زیرا شنیدن آنها می تواند برای دیگران هم جالب باشد.
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

به نظر شما بهتر نیست که ما به جای اینکه فقط به مشکلات، بی عدالتی ها، گرانی و تورم، بی پولی، بیکاری و هزاران فکر منفی دیگر تمرکزکنیم، به اینکه در زندگیمان بسیاری از اوقات کارها درست و خوب پیش می روند فکر کنیم و از این موضوع شگفت زده شویم و به جای گله و شکایت از زندگی و کار، هر جا که هستیم از وفور نعمت و ثروت و خوش اقبالی صحبت کنیم؟
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

وقتی از شما می پرسند آیا امروز روز خوبی داشته اید، چه جوابی می دهید؟ آیا جواب می دهید: «روز بسیار سخت و طاقت فرسایی بود.» یا می گویید: «روز خوبی داشتم. خدا را شکر همه چیز بر وفق مراد بود.»
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

فراموش نکنید که افکار منفی می تواند یک روز سفید را خاکستری نشان دهد و افکار مثبت حتی یک روز خاکستری را زیبا و سفید می کند.
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

به طورکلی مثبت اندیشی و افکار منفی هر دو به صورت مسری از فردی به فرد دیگر سرایت می کند. شما می بایست سعی کنید به جای اینکه اجازه دهید افکار منفی دیگران بر شما تاثیر بگذارد و روحیه شما را تضعیف کند، با گفتار مثبت خودتان اندیشه ها و افکار مثبت را به دیگران منتقل کنید و به آنها بیاموزید که افکار منفی شان را کنار گذاشته و اندیشه های مثبت را جایگزینش کنند. با این کار شما می توانید هم به اطرافیان خود کمک کرده و هم روحیه مثبت اندیشی خود را تقویت کنید.
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

هرگاه حادثه ناراحت کننده ای در زندگیتان پیش آمد، به جای اینکه مایوس و نگران شوید، آن را به فال نیک گرفته و به این فکر کنید که قطعا” راه دیگری برای سعادت و خوشبختی شما گشوده شده و می بایست آن راه را بیابید. سعدی در بیت زیر به زیبایی این موضوع را بیان می کند: «خدا گر به حکمت ببندد دری به رحمت گشاید در دیگری»
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

نوع نگرش و تفکرات هر انسانی نشاندهنده شخصیت، اعتقاد و باورهای او می باشد و ناشی از نحوه توجیه و تفسیر تجربیاتش است
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

خوش بینی نیز می بایست عاقلانه باشد . نباید خوش بینی را با اعتماد کورکورانه به هر کسی یا چیزی اشتباه بگیریم. مثلا” در سرمایه گذاری در هر نوع فعالیتی بهتر است هم خوش باشیم و هم در کنار آن با نگاهی نقادانه و دقیق جلو برویم.
مثبت اندیشی و نتیجه آن در زندگی

تفکر به روش P.M.I
P = plus : نکات مثبت M=minus : نکات منفی I=interesting : نکات جالب توجه

تفکر به روش p.m.i
پی . ام . آی ابزار قدرتمندی است که از فرط سادگی تقریبا آموختنی نیست ؛ چون کسی که فکر می کند ، به هر حال به نحوی آن را به کار می گیرد .

نخستین ابزار ساده تفکر ” داشتن دید وسیع ” است . یکی از بزرگترین خطاهای تفکر استفاده از آن برای حمایت از عقیده ای است که پیشاپیش در همان برداشت اول یا از روی پیشداوری یا سنت یا تفکر سطحی شکل گرفته است .این یکی از نقاط ضعف بزرگِ تله هوش است که افراد بسیار باهوش حتی بیش از سایرین در آن گیر می افتند !

پی . ام . آی ابزاری برای هدایت توجه است . شما در پی . ام . آی عمدتا توجه تان را ابتدا به نکات مثبت ، سپس به نکات منفی و سرانجام به نکات جالب معطوف می کنید . این کار به طریقه ای بسیار سنجیده و با انضباط ، حداکثر در دو تا سه دقیقه انجام می گیرد .

پی . ام . آی نخستین درس از سلسله درس های تفکر است که در مدارس امریکا تدریس می شود .
پی . ام . آی در شخص روحیه واقع نگری و کاوشگری ایجاد می کند . مثال : فرض کنید از شما خواسته اند درباره این پیشنهاد که ” همه اتومبیل ها باید به رنگ زرد باشند ” یک پی . ام .آی انجام دهید ؛ نتیجه بررسی شما ممکن است چنین باشد :

نکات مثبت plus : دیدن اتومبیل ها در جاده آسانتر می شود . دیگر مشکلی از نظر انتخاب رنگ اتومبیل در بین نخواهد بود . دیگر لازم نیست برای تحویل اتومبیلی به رنگ دلخواه مدتی منتظر بماند . کار تولید کننده راحت تر خواهد

نکات منفیminus : کسالت آور است . باز شناختن اتومبیل ها از یکدیگر مشکل می شود. آزادی شخص در انتخاب محدود می شود. برخی شرکت های رنگ سازی بی استفاده می مانند .

نکات جالب interesting : جالب است ببینیم آیا این کار شدنی است . جالب است ببینیم چه کسی از این پیشنهاد حمایت می کند . جالب است ببینیم آیا مردم به اهمیت عامل ایمنی رنگ زرد پی می برند. عرضه طیف های گوناگون از رنگ زرد در بازار جالب خواهد بود .

اجرای این فرآیند بسیار راحت است . اما معطوف ساختن آگاهانه وجه از یک جهت به جهت بعدی ، در حالی که پیشداوری ها پیشاپیش تصمیم می گیرند که درباره یک ایده باید چه احساسی داشته باشید ، کار چندان راحتی نیست . همین قصد توجه کردن به یک جهت معین است که اینقدر اهمیت دارد . همین که به این هدف دست یافتید ، آنگاه چالش طبیعی هوش آن است که تا آنجا که می تواند تعداد بیشتری مورد پی ، ام یا آی پیدا کند .اکنون هوش به جای پشتیبانی از یک پیشداوری خاص ، برای کند و کاو در موضوع مورد استفاده قرار می گیرد .

در پایان این کند و کاو  می توان از عواطف و احساسات برای تصمیم گیری درباره آن موضوع استفاده کرد . تفاوت در این است که از عواطف قبل از کندو کاو استفاده نمی شود . ( که مانعی می شود بر سر راه کند و کاو ) بلکه ” کند و کاوِ در موضوع ” بر ” کاربرد عواطف ” تقدم دارد .

وقتی درباره موضوعی فکر کردید و زیر هر عنوان موارد را یادداشت کردید ، دیگر نمی توانید بگویید که ” درباره آن موضوع فکر نکرده اید ” و این بر تصمیم نهایی شما تاثیر خواهد گذاشت . در پی . ام .آی ، ما به ارزش هایی که در هر نکته وجود دارد توجه نداریم و قضاوت درباره ارزش ها مطرح نیست . بلکه می خواهیم ببینیم وقتی از این یا آن جهت و زاوی به قضیه می نگریم به چه نکاتی باید دقت کنیم . این تفاوت بسیار حیاتی است .

بسیاری از مردم ادعا می کنند که به نوعی پی . ام .آی را انجام می دهند . این ادعا احتمالا در موقعیت های مشحون از بی تصمیمی و تردید درست است ؛ که هدف اصلی پی . ام . آی نیست . بر عکس ، باید در شرایطی دست به پی . ام . آی بزنیم که هیچ شکی درباره آن نداریم بلکه عزم خود را جزم کرده ایم که آن را یا خوش داریم یا نداریم

. پی . ام .آی به عنوان عادتی ذهنی ، به ویژه به این جهت طراحی گردیده تا ما را مجبور به تصویر برداری در موقعیت هایی کند که آن را غیر ضروری می دانیم . به عنوان مثال : وقتی کسی عجولانه پیشنهادی را بی ارزش بداند ، باید از او خواست دست به پی . ام . آی بزند . هنگامی هم که به نظرتان می آید با پیشداوری رو به رو هستید ، باید بخواهید پی . ام . آی صورت گیرد . این روش از آن جهت مفید است که به صراحتِ مخالفت یا مقابله ، نیست . در پی . ام . آی از شخص خواسته می شود هوش سرشار خود را برای تصویر برداری از موقعیت ها به نمایش بگذارد .

. معمولا کسی از پی . ام .آی کردن نمی ترسد ، چون احساس می کند که این عمل صرفا از دیدگاه خودش پشتیبانی می کند . بدین ترتیب ، هر اهل تفکر به جای واکنش صرف نسبت به موقعیت و سپس توجیه آن واکنش ، از فرآیندی دو مرحله ای می گذرد . قدم اول : آن است که پی . ام .آی را از روی آگاهی و بطور سنجیده انجام دهد. قدم دوم : مشاهده و ملاحظه نتایج به دست آمده از پی . ام . آی و سپس واکنش به آنهاست . این اقدامات با تهیه نقشه و سپس واکنش نسبت به اجزای روی نقشه کاملا فرق دارد .

می خواهید خوشحال باشید؟ طرز تفکر خود را تغییر دهید.
در نهایت باید بگویم که اگر می خواهید دایره افکار خود را تغییر بدهید، ابتدا باید نوع نگرش خود را قبول کنید و تعیین کنید که آیا فرد منفی گرایی هستید یا خیر؛ اما هیچ گاه نباید اجازه دهید که احساس گناه به شما دست بدهد. اگر احساس گناه داشته باشید هیچ گاه نمی توانید از افکار منفی خود دست بردارید و به مثبت اندیشی برسید.

روان شناسی مثبت گرا (Positive Psychology)
با آغاز سده بیست و یک، گروهی از روان شناسان به رهبری مارتین سلیگمان، روان شناس و پژوهشگری مشهور در رویکرد روان شناسی بیماری گرا که نخستین بار، مفهوم ناتوانی اکتسابی را مطرح کرد، تصمیم گرفتند به بررسی یافته های پژوهشی خود در پنج دهه گذشته با نام: مکتب روان شناسی بیماری گرا بپردازند. آنها به این نتیجه رسیدند که با وجود دستاوردهای چشمگیری که در یافتن درمان های موثر برای بیماریهای ذهنی و رفتارهای ناکارآمد حاصل شده بود، در روان شناسی، در کل، توجه به نسبت اندکی به رشد، توسعه و خود شکوفایی افراد سالم شده بود .

در نتیجه، سلیگمان و همکارانش در صدد برآمدند، در جهت دهی دوباره به پژوهشهای روان شناختی، دو ماموریت کاملا جدید را موردنظر قرار دهند :
1) کمک به افراد با شخصیت سالم، برای برخورداری از شادی و بهره وری بیشتر در زندگی؛ 2) کمک به شکوفاسازی قابلیت های انسانی .
روان شناسی مثبت گرا

علم روان شناسی که در آغاز به جای مطالعه سلامت روان به بررسی بیماری روانی می پرداخت تا مدتها استعداد بالقوه آدمی برای رشد و کمال را نادیده می گرفت . اما در سالهای اخیر، شمار روزافزونی از روان شناسان، به قابلیت کمال و دگرگونی در شخصیت آدمی ایمان آورده اند. تصویری که روان شناسان مثبت گرا از طبیعت انسان به دست می دهند خوش بینانه و امید بخش است، زیرا آنها به قابلیت گسترش، پرورش، شکوفایی و کمال انسان و تبدیل شدن به آنچه در توان آدمی است، باور دارند. ( شولتس، 1380 )
روان شناسی مثبت گرا

سرمایه روان شناختی psychological capital )
ظرفیت های روانشناختی، از قبیل: امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خود- کارآمدی، در کنار هم، عاملی را با عنوان: سرمایه روان شناختی تشکیل می دهند . به عبارت دیگر، برخی متغیرهای روان شناختی، از قبیل: امیدواری، تاب آوری، خوش بینی و خود- کارآمدی، در مجموع یک منبع یا عامل نهفته جدیدی را تشکیل می دهند که درهر یک از این متغیرها، نمایان است (Avey et al, 2006) .

متغیرهای سرمایه روانشناختی
1) خود- کارآمدی ( self-efficacy) ؛ 2) امیدواری ( hope) ؛ 3) خوش بینی (optimism) ؛ 4) تاب آوری (resiliency

خود – کارآمدی
خود – کارآمدی که منشا پیدایی آن پژوهش و نظریه شناختی اجتماعی بندیورا ( Bandura, 1986, 1997) است- و می توان به سادگی آن را اعتماد به نفس نامید- به این ترتیب تعریف می شود : “ باور ( اطمینان) فرد به توانایی هایش برای دستیابی به موفقیت در انجام وظیفه ای معین از راه ایجاد انگیزه در خود، تامین منابع شناختی برای خود و نیز ایفای اقدامات لازم ”.

ویژگی افراد خود- کارآمد
1. هدفهای والایی برای خود تعیین می کنند و ایفای وظایفی دشوار برای رسیدن به آن هدفها را بر عهده می گیرند . 2. به استقبال چالشها می روند و برای رویارویی با چالشها سخت تلاش می کنند . 3. انگیزه فردی آنها به شدت بالا است . 4. برای دستیابی به هدفهای خود از هیچ تلاشی مضایقه نمی کنند . 5. در رویارویی با موانع، ثابت قدم هستند .

تاب آوری
تاب آوری در اصطلاح چنین تعریف می شود: “ نوعی حالت قابل توسعه در فرد که بر اساس آن قادر است در رویارویی با ناکامی ها، مصیبت ها و تعارضهای زندگی و حتی رویدادهای مثبت، پیشرفتها و مسئولیت بیشتر به تلاش افزون تر ادامه دهد و برای دستیابی به موفقیت بیشتر، از پای ننشیند . “

ویژگی افراد تاب آور
1) واقعیت های زندگی را به سهولت می پذیرند . 2) ایمان دارند که زندگی پرمعنا است. (این باور معمولا به وسیله ارزشهای آنها حمایت می شود .) 3) دارای توانایی های چشمگیری برای وفق دادن سریع خود با تغییرات بزرگ هستند.

خوش بینی
سلیگمان ( Seligman, 1986) پدر روان شناسی مثبت گرا، بر این باور است که: افراد خوش بین، در رویارویی با شکستها و موفقیتهای خود، چنین عمل می کنند : 1) بر اسنادهای کلی تکیه می کنند؛ مثلا: “من قادر به کسب موفقیت در زمینه های گوناگون هستم .” 2) اسنادهایشان پایدار است؛ مثلا: “من می توانم به طور مستمر این موفقیت را از آن خود کنم .”

3) موفقیت هایشان را به توانایی های درونی خود نسبت می دهند؛ مثلا: “توانایی ها و تلاش خودم منجربه موفقیتم شد .” 4) در رویارویی با ناکامی ها، شکست خود را به عوامل ویژه بیرونی و غیر پایدار نسبت می دهند،
خوش بینی

نکته مهم آن است که در سرمایه روان شناختی، خوش بینی واقعی مورد نظر است، زیرا خوش بینی غیرواقعی منجر به پیامدهای منفی می شوند . (&Jensen Luthans, 2006). درخوش بینی واقع بینانه در حقیقت، فرد به ارزیابی آنچه می تواند به دست آورد در برابر آنچه قادر به کسب آن نیست، می پردازد. بنابراین، خوش بینی واقع بینانه، نقش مهمی در ارتقای خود – کارآمدی فرد دارد (Luthans & Avolio, 2007) .
خوش بینی

امیدواری
اسنایدر ( Snyder, 1991) امیدواری را به این صورت تعریف کرده است:” حالت انگیزشی مثبتی که از احساس موفقیت آمیز 1) عاملیت ( Agency) (انرژی معطوف به هدف) و 2) برنامه ریزی برای دستیابی به هدف ناشی شده است ”. بنابراین، امیدواری از دو جزء تشکیل شده است: عاملیت، برنامه ریزی برای دستیابی به هدف. مقصود از عاملیت، داشتن اراده برای دستیابی به نتیجه مورد نظر یا دلخواه است. بنابراین، امیدواری، مستلزم، عاملیت یا نوعی انرژی برای تعقیب هدفها است.

روانشناسی مثبت
تاریخچه
این روان شناسی، روان شناسی قرن بیست و یکم است؛ علمی که به جای توجه به ناتوانی ها و ضعف های بشری، متمرکز شده است روی توانایی های آدم ها؛ توانایی هایی از قبیل شاد زیستن‏، لذت بردن، قدرت حل مساله و خوش بینی . اگرچه همان طور که مارتین سلیگمن می گوید، می شود ریشه روان شناسی مثبت را در اظهارات روان شناس های قرن بیستم هم دید، اما اولین کسی که این مباحث را به شیوه علمی مطرح کرد «سلیگمن» بود. پیش از او روان شناس های انسان گرایی مثل راجرز و مازلو هم کم و بیش چنین دیدی به انسان ها داشتند. راجرز، آدم ها را نامشروط می پذیرفت .

روانشناسی مثبت
سلیگمن می گفت هر کسی دنیای فردی و منحصر به فرد خودش را دارد که باید به آن احترام گذاشت. به نظر او ریشه تمام مشکلات بزرگسالان از آن جا ناشی می شود که والدین در کودکی محبت خودشان را به صورت مشروط به کودک ارائه می دهند؛ یعنی کودک باید آن گونه که پدر و مادرش می گویند رفتار کند تا مورد محبت قرار بگیرد

روانشناسی مثبت
مازلو هم در سلسله مراتبی که برای نیازها در نظر گرفته بود «نیاز به خودشکوفایی» را در بالاترین مرتبه قرار داده بود. او می گفت افراد در مرحله خودشکوفایی، یک حس شادی را تجربه می کند، توام با آرامش. حتی قبل از انسان گراها، یک روان شناس آمریکایی به نام ویلیام جیمز، نگرانی اصلی روان شناسی را «شادی و بهزیستی انسان ها» می دانست .

آزمایش سلیگمن (پدر روان شناسی مثبت)
جالب ترین کارهای سلیگمن، آزمایشی است که روی سگ ها انجام داده. او دو گروه از سگ ها را در شرایط مختلف قرار داد . در گروه اول، سگ ها در جعبه دوطرفه ای قرار داشتند که به یک طرفش شوک الکتریکی وارد می شد و طرف دیگرش نه. بین دو طرف جعبه، دری بود و اهرم هایی؛ ولی اهرم ها هیچ کدام ربطی به در نداشتند. در گروه دوم همان نوع جعبه ها وجود داشت اما با فشار دادن اهرم ها سگ ها می توانستند در را باز کنند .

آزمایش سلیگمن
او بعد از این که چند بار این آزمایش را روی دو گروه انجام داد، دید که سگ های گروه اول بعد از چند بار تقلا دیگر هیچ تلاشی برای نجات خودشان انجام نمی دهند و شوک الکتریکی را تحمل می کنند. سلیگمن در مرحله بعد، جعبه ها را عوض کرد اما سگ های گروه اول حتی وقتی که در جعبه های گروه دوم قرار می گرفتند، باز هم هیچ تلاشی انجام نمی دادند. اگر آن ها فقط کمی می جنبیدند و اهرم را فشار می دادند، از شوک نجات پیدا می کردند اما آن ها «آموخته بودند که درمانده باشند .»

آزمایش سلیگمن
ذهن خلاق سلیگمن، این پدیده را که هر جا می رفت به آن می گفت «درماندگی آموخته شده» ربط داد به افسردگی در انسان ها. او همین آزمایش را انسانی تر کرد و مسائل غیرقابل حل را به آزمودنی هایش داد. آن ها بعد از چند بار شکست، دیگر مسائل ریاضی قابل حل را هم بی خیال می شدند. انگار آن ها آموخته بودند که درمانده باشند و به همین خاطر، غمگین می شدند .

سه گام عملی به سوی تفکر مثبت
1 ـ از تبیین های بدبینانه استفاده نکنید.
2 ـ شادی خودتان را محدود نکنید.
3 ـ گفت وگوهای درونی تان را فرآیندمدار کنید.

1 ـ از تبیین های بدبینانه استفاده نکنید:

سلیگمن و دوست مشهورترش بِک می گویند همه آدم ها می توانند یاد بگیرند از تبیین هایی استفاده کنند که موقتی و موقعیت محور باشند. مثلا یک مادر که با کودکش استثنائا بدرفتاری کرده، می تواند این جمله را بگوید که «من آن روز حوصله نداشتم ولی اکثر اوقات، مادر خوبی هستم.

2 ـ شادی خودتان را محدود نکنید:
در دنیای ماشینی امروز، ارزش های اجتماعی و اقتصادی باعث شده اند شادی ما تعریف شده باشد و بسیاری از مردم به نسبت این ارزش ها، شادی های خودشان را محدود می کنند. مثلا با خودشان می گویند «تا ماشین نخرم، شاد نمی شوم» یا «اگر همه دوستم داشته باشند، شادی واقعی را تجربه می کنم.» اما هر کدام از این جملات، هم زمان و هم چگونگی شادی ما را محدود می کنند .

شادی خودتان را محدود نکنید
اگر این جملات را زیاد تکرار کنیم، قاعده ذهن ما می شوند. بنابراین اگر به آن اهداف نرسیم بیشتر و بیشتر غمگین می شویم. اما حقیقت این است که فقط هدف نیست که شادی می آفریند؛ شادی، فرآیندِ رفتن به سوی هدف است: «من تلاش می کنم که ماشین داشته باشم پس به خاطر تلاشم از خودم خشنودم و حس خوبی دارم.» یا: «من باید یاد بگیرم که ارزش های آدم ها با هم فرق می کنند پس نمی شود توقع داشت که همه دوستم داشته باشند .»

3 ـ گفت وگوهای درونی تان را فرآیندمدار کنید:
در هر گامی که به جلو برمی دارید یکی از جملات شادی بخش تان را که بیشتر بر فرآیند تاکید دارند تا هدف، تکرار کنید. حتی می توانید خود این فرآیندها را به صورت هدف کوتاه مدت و شادی بخش قرار دهید. مثلا جمع کردن مقدار خاصی از پول خرید ماشین و یا یاد گرفتن یک مهارت ارتباط با دیگران .

خاطرات و نقش آن در نگرش مثبت:
خاطرات، چه آنچه به وضوح در خاطر ما نقش بسته و چه آنهایی که در پس پرده فراموشی موقت نهان شده، در زندگی روزمره و رفتار هرکسی می تواند نقشی سازنده یا مخرب داشته باشد.

خاطرات و نقش آن در نگرش مثبت:
در یکی از افسانه های قدیمی شمال اروپا چنین آمده که افکار و خاطرات، دو موجودی هستند که می توانند سرنوشت هر انسانی را تحت کنترل خود بگیرند. هنگامی که خاطرات قدیمی روی انسان اثر منفی می گذارد، تنها افکار مثبت فرد به او کمک می کند. این خاطرات همچون صفحه خراب گرامافون، کلمات و عبارات منفی را مدام در ذهن تکرار می کنند تا آنکه در افکار شما جا بگیرند و نهادینه شوند و کم کم به صورت عادت درآیند.

خاطرات و نقش آن در نگرش مثبت:
به طور مثال اگر در ذهن شما این جمله نقش بسته که «تو باهوش و زرنگ نیستی!» می توانید با این جمله آن را خنثی کنید: «من برای تمام کارهایی که می خواهم انجام دهم به اندازه کافی زرنگ و باهوشم».

رابطه تفکر مثبت با سلامت
یافته ها نشان داد «افرادی که دید مثبتی به پیری داشتند، به طور میانگین 5/7 سال بیشتر از کسانی که نگاهی منفی به آن داشتند، عمر کردند.»

رابطه تفکر مثبت با سلامت
داشتن نگاه مثبت به زندگی حتی می تواند بر تجربیات فیزیکی هم تاثیر بگذارد. طبق تحقیقی که در سال 2005 میلادی در دانشکده پزشکی ویک فارست انجام شد، به اثبات رسید که نوع نگاه ما به دنیا حتی بر میزان دردی که حس می کنیم هم تاثیر می گذارد. در این تحقیق، داوطلبانی که به آنها گفته می شد قدرت تحمل درد بالاتری دارند و بدن شان قوی تر است، در واقع، واکنش کمتری به درد نشان می دادند. به عبارت دیگر، فکر آدم ها می تواند مانند یک مورفین در بدن عمل کند.

رابطه تفکر مثبت با سلامت
محققان می گویند شاید یکی از راه های درمان بیماری ها قبول این موضوع باشد که احساسات ما بر بیماری های جسمی تاثیر می گذارند و ما با شناخت و درمان این احساسات می توانیم ناراحتی های جسمی مان را برطرف کنیم.

بطه تفکر مثبت با سلامت
تفکر مثبت نه تنها می تواند استرس را کنترل کند و آن را از بین ببرد بلکه حتی می تواند باعث بهبود سلامتی ما نیز بشود. برای مقابله با گفت وگوی درونی منفی اول باید آنها را تشخیص دهیم و تمرین کنیم تا ذهنمان از این تفکرات خالی شود.

رابطه تفکر مثبت با سلامت
محققان درباره نحوه عملکرد تفکر مثبت و خوش بینی بر سلامت تحقیق می کنند، آنها دریافته اند که داشتن تفکر مثبت می تواند: ▪ استرس منفی را کاهش دهد. ▪ ابتلا به سرماخوردگی را کاهش دهد. ▪ اطمینان به این که سلامت خود را باز می یابیم روند بهبودی را ارتقا بخشد.

رابطه تفکر مثبت با سلامت
▪ احتمال ابتلا به بیماری قلبی ـ عروقی را کاهش می دهد. ▪ در بیماران تنفسی، تنفس را بهبود می بخشد. ▪ دوره بارداری را در بانوانی که با خطرات بارداری مواجه هستند، تسهیل می کند. ▪ در هنگام سختی ها کمک می کند تا راه حل های مناسب تری را به کار برند و روحیه بهتری داشته باشند.

رابطه تفکر مثبت با سلامت
هنوز کاملاً مشخص نیست که تفکر مثبت چگونه این اثرات را بر سلامتی ما می گذارد اما یک تئوری می گوید که داشتن تفکر مثبت ما را قادر می سازد تا با موقعیت های استرس زا بهتر روبه رو شویم و این عامل اثرات ناخوشایند استرس بر بدن را از بین می برد.

رابطه تفکر مثبت با سلامت
 
روانپزشکان در یک بررسی تازه تاکید کردند که تفکر مثبت تاثیر شفابخشی داروها را افزایش می دهد.
نتایج این بررسی نشان داده است افرادی که از دارو درمانی انتظار شفا یافتن و تصور مثبت دارند، از این روش درمان در بهبود دردهایشان بیشتر بهره مند می شوند در حالی که اگر فردی نسبت به دارویی که مصرف می کند تصور منفی داشته باشد، قطعا نتیجه عکس خواهد گرفت.

رابطه تفکر مثبت با سلامت
دکتر اولریک بینگل، استاد و متخصص مرکز پزشکی دانشگاه هامبورگ در آلمان با همکاری دستیاران انگلیسی خود در آزمایشات جدید به این نتیجه رسیده اند که اگر شما انتظار تاثیر مثبت از دارو داشته باشید، میزان اثرگذاری و شفابخشی دارو در بدن شما افزایش پیدا می کند.
براساس این تحقیق، این متخصصان تاثیر تفکر مثبت و منفی را روی یک داروی مسکن موسوم به «رمیفنتانیل» بررسی کرده و به نتایج فوق دست یافته اند.

تفکر مثبت، تاثیر شفابخشی داروها را افزایش می دهد
به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، نتایج بررسی ها نشان داده است افرادی که از دارو درمانی انتظار شفا یافتن و تصور مثبت دارند، از این روش درمان در بهبود دردهایشان بیشتر بهره مند می شوند در حالی که اگر فردی نسبت به دارویی که مصرف می کند تصور منفی داشته باشد، قطعا نتیجه عکس خواهد گرفت

کشف رابطه بین نوع نگاه و شیوه زندگی
نگاه مثبت می تواند بر شیوه زندگی تاثیرگذار باشد. وقتی شما بدبین هستید و همیشه استرس دارید، طبیعتا به تغذیه خود توجه چندانی نمی کنید، ورزش نمی کنید و خوب نمی خوابید و شاید به مصرف مواد مضری مانند سیگار نیز گرایش پیدا کنید.

کشف رابطه بین نوع نگاه و شیوه زندگی
این شیوه زندگی درنهایت می تواند دارای عوامل خطرسازی باشد که احتمال ابتلا به انواع سرطان و بیماری های قلبی را افزایش می دهد. محققان می گویند شاید یکی از راه های درمان بیماری ها قبول این موضوع باشد که احساسات ما بر بیماری های جسمی تاثیر می گذارند و ما با شناخت و درمان این احساسات می توانیم ناراحتی های جسمی مان را برطرف کنیم.

نگاه مثبت باید درونی باشد
نگاه مثبت به زندگی به این معنی نیست که لزوما انسان مثبتی باشید یا سعی کنید وقایع غیرقانونی و ناراحت کننده را نادیده بگیرید. وقتی به شما گفته می شود که یک بیماری حاد دارید یا دچار یک مشکل بزرگ شده اید، طبیعی است که آزرده شوید و احساس ناراحتی و شکست کنید،

نگاه مثبت باید درونی باشد
اما با نگاهی مثبت به مسایل زندگی می توانید خوش بینی را در وجودتان درونی کنید. به این ترتیب، می توانید با مسایل زندگی سرسختانه روبه رو شوید و آنها را حل کنید. به عنوان نمونه، فرد مبتلا به التهاب مفاصل که دید مثبت درونی ندارد، ممکن است هنگامی که از باز کردن درب یک بطری عاجز می ماند، بگوید: «من آدم بی فایده ای شده ام!» اما آنکه دید مثبت درونی دارد، این ناتوانی را می پذیرد و به سراغ اموری می رود که قادر به انجام آنهاست. داشتن دید مثبت توجه بیشتر داشتن به دوست داشتنی های زندگی و گرایش بیشتر به سمت آنهاست.

تفکر مثبت در سالمندان
بحث سلامت روان سالمندان به دلیل پرورش نسل از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
  از نظر علمی نقش تفکر مثبت در سطح امید به زندگی سالمندان ارزشمند است زیرا در این زمان که زندگی انسانها روز به روز بیشتر رو به ماشینی بودن گام بر میدارد نقش سالمندان را در زندگی خود نمی توان نادیده گرفت.

نگرش های مثبت دوره سالخوردگی
وجود دیدگاه های مثبت و تحرک و فعالیت ، به موفقیت دردوره سالخوردگی می انجامد. سالخوردگی ، فقط پشت سر گذاشتن روزهای جوانی نیست، بلکه با ورود به این دوره می توان : – در زندگی، خطر کرد، – به باورهای خود احترام گذاشت، – انعطاف پذیر و سازگار بود، – به فراگیری تازه ها پرداخت و سرگرمی های تازه ای پیدا کرد.، – از دست دادن عزیزان ناراحت کننده است اما نباید دوره اندوه و غم به مدت طولانی ادامه یابد، – و نیمه پرلیوان را دید.

نگرش های مثبت دوره سالخوردگی
هنگامی که درباره سالخوردگی سخن می گوییم یا می شنویم ، معمولاً با واژه هایی مانند از بین رفتن ، خراب شدن ، کاهش ، از دست دادن و … سروکار داریم . در حالی که دوره ی سالخوردگی ، از ویژگی های مثبت نیز برخوردار است . در اینجا، با نگرشی مثبت به این ویژگی ها می نگریم : – هنر و خلاقیتی که در جوانی فرا گرفته شده است ، با افزایش سن، از بین نمی رود ؛ – با انگیزه و فعالانه زندگی کردن ، سبب می شود که سلول های مغزی رشد کنند و شبکه بیشتری را تشکیل دهند؛ – بدن از نظر فعالیت جنسی ، در آرامش است ؛

نگرش های مثبت دوره سالخوردگی
– توانایی سازگاری با شرایط افزایش می یابد و استرس کاهش پیدا می کند ؛ – می توان مسئولیت های بیشتری را برای حفظ تندرستی خود پذیرفت؛ – انسان ، در این دوره از دیدگاه بهتری به خود می نگرد؛ – بالا رفتن اعتماد به نفس و اطمینان خاطر سبب می شود به آنچه که دیگران درباره  ما می گویند، چندان اهمیت ندهیم ؛ – هر فرد سالخورده ای بهتر از دیگران می داند که چه چیزی برایش رضایت بخش است ؛ – ظرفیت عشق ورزیدن به دلیل افزایش اشتیاق و از خود گذشتگی ، زیاد می شود؛ – سطوح اضطراب کاهش می یابد؛ – حق شناسی عمیق تر می شود؛ – احساس شوخ طبعی افزایش می یابد.

مقابله با حس تنهایی در سالمندان
برای مقابله با حس تنهایی در سالمندان باید از شیوه های مشاوره شناختی با فرد، آموزش جامعه به منظور تغییر نگرش نسبت به کهولت ، و دارو درمانی استفاده کرد. سالمندان منبعی از تجارب و خاطرات تلخ و شیرین گذشته هستند که نباید بلا استفاده باقی بمانند.

مقابله با حس تنهایی در سالمندان
رویکرد داستان گویی (TELLING STORY) و نقل تجارب و خاطرات گذشته توسط سالمندان، علاوه بر اینکه نسل حاضر را در جریان وقایع موثق گذشته قرار می دهد، موجب می شود سالمندان در جامعه نقش شایسته و به حقی برای خود به دست آورند. نیاز به سخن گفتن و مستمع داشتن در انسان بسیار نیرومند است، زیرا بخش عمده حمایت های روانی انسان از طریق تعاملات کلامی با دیگران تامین می شود.

تفکر مثبت در سالمندان شایع تر است :
تازه ترین مطالعاتی که در مرکز تحقیقات جمعیت تگزاس انجام شده است، نشان می دهد که بسیاری از سالمندان آمریکایی احساس آرامش و سلامت می کنند. دانشمندان پس از بررسی هزار و 450 فردی که در سن 60 سالگی و بالاتر بودند دریافتند که افراد در این سن نسبت به کسانی که در سنین پایین تری هستند، احساس آرامش و خرسندی بیشتری دارند.

تفکر مثبت در سالمندان شایع تر است :
با افزایش سن افراد احساس افسردگی بیشتری می کنند، تحقیقات بعمل امده نشان می دهد که پیری و سالمندی همیشه با افسردگی همراه نیست و سالمندان بیش از جوانان به مثبت اندیشی فکر می کنند و عصبانیت و اضطراب در آنها کمتر است. تفکرمثبت احتمال ابتلا زوال عقلی در سن بالا را کاهش می دهد

منابع:
نیروی تفکر مثبت /نویسنده ژوزف مورفی ، مترجم هوشیاررزم ازما

سلسله درسهای تفکر/نویسنده ادوارد دوبونو ، مترجم مرجان فرجی – تهران : جوانه رشد ، 1384
http://www.salamatiran.com
http://www.salamatiran.com
:http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx
http://mohsenazizi.blogfa.com
کتاب مصرف و سبک زندگی نوشته محمد قاضلی
http://mohsenazizi.blogfa.com
ماهنامه تدبیر-سال نوزدهم-شماره 200

منابع:
مریم نعماوی زاده، گروه سبک زندگی همه جا کارشناس ارشد مشاوره و راهنمایی http://www.hameja.com/life-style.html

http://www.joomina.ir/ & Template by امیررضا تهرانی
مقاله تفکر مثبت نوشته :فرشید بازدار   

پایگاه مقالات علمی مدیریت www.SYSTEM.parsiblog.com
مجله رشد1۵مرداد ۱۳۸۷ Dr Ghahramani


تعداد صفحات : 151 | فرمت فایل : .ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود