تارا فایل

پاسخ سوال در محیط مدرسه تحمل افکار دیگران،احترام به افکار دیگران و اخلاق و ادب را چگونه تمرین کنیم؟




پرسش مهر
97-1396

عنوان
در محیط مدرسه تحمل افکار دیگران، احترام به افکار دیگران را چگونه تمرین کنیم؟

فهرست مطالب
چکیده 6
مقدمه 7
بیان مسئله 8
اصول مهم درایجاد روابط حسنه از سوی مدیر مدرسه 10
قوانین و فنون کلی در روابط حسنه : 11
راه ایجاد رابطه حسنه با معلمین (کارکنان) 14
راه ایجاد رابطه حسنه با دانش آموزان : 14
راه ایجاد رابطه حسنه با اولیا : 14
راه های تاثیر گذاری بیشتر معلم بر شاگردان، چیست؟ 15
نقش تاثیر گذار معلم: 15
نتیجه گیری 23
منابع و ماخذ 25

چکیده
در سال تحصیلی اخیر نیز مانند سالهای قبل پرسش مهر رئیس جمهور در روز آغازین سال تحصیلی مطرح گردید. پرسش مهر 96 در باره احترام متقابل در محیط مدرسه توسط دانش آموزان به یکدیگر بود. همانگونه که می دانیم ، آگاهی از نظرات و عقاید افراد جامعه این امکان را فراهم می آورد که تدابیر و تصمیمات دقیق تر و جامع تری در حوزه های مختلف اتخاذ گردد و احتمال بروز برنامه ریزیهای ناصواب را تا حد چشمگیری کاهش خواهد داد. وقتی صحبت از آموزش به میان می آید، اشکالی از آموزش رسمی در مدارس و دانشگاهها در ذهن نقش می بندد غافل از آنکه آموزش از راههای مختلفی چون گروههای مختلف اجتماعی) با توجه به سن و پایگاه اجتماعی(، کتابخانه ها، اینترنت، مطبوعات، رادیو تلویزیون و به طور کلی کلیه شبکه های ارتباطاتی اعم از ملی و فراملی امکان پذیر است و چه بسا رادیو و تلویزون نقش پررنگ تری از نظامهای آموزش رسمی ایفا نمایند. بنابراین کلیه شبکه های ارتباطاتی نقش قابل توجهی در ایجاد و درونی نمودن یک ویژگی فرهنگی در یک جامعه خواهند داشت که در بستر آن، فرهنگ سازی و فرهنگ پذیری اتفاق خواهد افتاد همانگونه که کودک با ورود به مدرسه و قرار گرفتن در جریان روابط دوستانه بسیاری از هنجارهای اجتماعی را آموخته و آنها را درونی سازی می نماید.در مقاله حاضر قصد داریم پیرامون پرسش مهر مطرح شده رئیس جمهور در رابطه با احترام متقابل و پذیرش افکار دیگران در محیط مدرسه بپردازیم.
کلیدواژه : پرسش مهر 96 ،مقاله پرسش مهر،رئیس جمهور،مدارس
مقدمه
آنچه در حیات انسانی حائز اهمیت است نیاز به همزیستی با یکدیگر و روابط انسانی است . روابط انسانی موهبتی است که در انسان به ودیعه گذاشته شده تا بتوانند یکدیگر را درک کنند و با هم زندگی کنند . روابط انسانی سرمنشا رفع همه نیازهای انسانی است . در سایه ی روابط انسانی روان انسان ، تلطیف می یابد ، استعدادش می شکفد و به بار می نشیند .
تعلیم ، تغییر در رفتار است و مدرسه جولانگاه تغییر و تبدیل است . پایه و اساس تغییر هم عشق و محبت است که در روابط انسانی محقق می گردد . تا مدیر با معلم ، مدیر با دانش آموز ، مدیر با اولیا" و رابطه برقرار نکند چگونه می تواند احساسات و عواطف خود را بدانها منتقل کند و موجب تغییر گردد ؟
از عوامل مهمی که بر روابط انسانی در آموزشگاه اثری غیر قابل انکار دارد شرایط و جو حاکم بر مدرسه است و مدیر به عنوان هماهنگ کننده ، در ایجاد جو مسئولیتی سنگین تر دارد .
روابط انسانی به مطالعه راه های ایجاد زمینه ها و شرایط مناسب برای زندگی و رشد افراد می پردازد . محیط و شرایط مناسب به وضعیت و یا موقعیتی اطلاق می شود که در آن افراد بتوانند از طریق دست یافتن به نیاز های منطقی خود رشد کنند ، رشدی که در راستای فطرت آن ها ست . در نهایت ، استعداد و توانایی های بالقوه آنان را شکوفا می کند به طوری که با ویژگی های موجود زنده سازگاری داشته باشد .

بیان مسئله
"جو" مجموعه ای از حالات ، خصوصیات یا ویژگی های حاکم بر یک محیط یا فضای آموزشی مانند مدرسه است که آن را قابل اعتماد یا غیر قابل اعتماد ، جاذب یا دافع ، رعب آور یا آرام بخش ، بازدارنده یا محرک ، خلاق یا راکد و . . . می سازد و موجب می گردد ، مدارس یک مقطع تحصیلی ، با اینکه از یک دستورالعمل و آئین نامه آموزشی ابلاغ شده تبعیت می کنند دارای جوی متفاوت باشند .
مشاهده شده است عواملی مانند ویژگی های اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، عمرانی و غیره در دو مدرسه نسبتا نزدیک در یک مقطع تحصیلی کاملا مشابهت داشته باشند لاکن جو حاکم بر آن ها متفاوت است . در بین دانش آموزان و کارکنان (معلمان و کادر اداری) و حتی اولیا اصطلاحاتی چون جو سالم ، جو ناسالم ، جو باز ، جو بسته ، جو مسموم و مانند آن مورد استفاده قرار می گیرد ، که به نوعی بر روابط انسانی حاکم بر مدارس حکایت میکند .
جو باز و سالم : جوی است که افراد در آن احساس آزادی می کنند و خود را در تصمیم گیری ها و سرنوشت مدرسه شریک می دانند . در این جو با اعتقاد به اجرای دستورالعمل ها و قوانین اداری شیوه های مناسب برای رشد آموزشی و تربیتی مدرسه اتخاذ می گردد . زمینه برای رشد استعدادها و خلاقیت افراد فراهم بوده و نوعی صمیمیت و احساس پشتیبانی و حمایت در محیط وجود دارد .
جو بسته و ناسالم : جوی ست که افراد از نظر فکری و رفتاری محدودیت هایی دارند بطوریکه در داخل مدرسه نمی توانند خارج از مرز های تعیین شده اظهار نظر و رفتار کنند . قوانین و دستورالعمل ها به صورت آزار دهنده و بازدارنده بر افراد تحمیل می شوند بطوریکه رنجش در افراد بوجود می آید . در این جو ، نه تنها خلاقیت و نوآوری افراد رشد نمی کند بلکه دردسر آور است . فرد خود را جدای از مدرسه می بیند و احساس حمایتی از آن در وی ایجاد نمی شود
جو مسموم : جوی است که علاوه بر بسته بودن و عدم اعتماد ، افراد به یکدیگر مظنون هستند و به کنجکاوی در احوال یکدیگر می پردازند و ایجاد آسیب از سوی دیگران را احساس می کنند . آسیب پذیری عاطفی ، اجتماعی و روانی در چنین جوی بسیار زیاد است . بر چسب و تهمت زدن ، کاری رایج به حساب می آید و وحشت از حضور در محیط بر افراد حاکم می شود . نتیجه چنین جوی معمولا خستگی ، فرسودگی و بیزاری در افراد است .
رابطه ی مثبت و هدفداری که با درک متقابل نیازها ، احساسات و عواطف یکدیگر با هم در تعامل بوده و از این رابطه نوعی احساس رضایت و خرسندی در افراد ایجاد می شود .
درک احساسات و بیان و انتقال آن دروازه ی برقراری رابطه انسانی است . چه بسا انسانهای خوش قلبی که توانایی بیان و انتقال احساسات خود را به دیگر افراد ندارند و در عوض انسانهای متظاهری که با بیان احساسات خود در برقراری رابطه موفق هستند .
بنابراین سنگ زیر بنای ایجاد روابط حسنه در یک محیط آموزشی ، شناخت نیازها و احساسات افراد و توانایی برای بیان احساسات متقابل و انتقال آن به افراد است . مدیر برای ایجاد جوی مثبت باید احساسات و عواطف افرادی که با آنها در ارتباط است را بشناسد و در روابط خود ، توجه لازم به آن احساسات را داشته باشد .
اصول مهم درایجاد روابط حسنه از سوی مدیر مدرسه :
مدیر باید سعی کند پس از شناسایی احساسات خود ، احساسا ت منفی و متعارض (احساس منفی مانند : احساس ترس ، گناه ، رنج ، پوچی ، عدم اعتماد ، دشمنی ، عدم پذیرش و احساس متعارض حالتی که فرد نمی تواند افکار و احساسات خود را یک سویه سازد . مانند : شادی و غم ، رضایت و عدم رضایت و غیره) خود را به طریق منطقی از بین ببرد و احساسات مثبت (مانند : امنیت ، شادی ، پذیرش ، اعتماد به نفس ، ارزشمندی ، محبت ، حق شناسی) را جایگزین آنها سازد و این اصل را بکار گیرد که تا "من" نگرش و احساس مثبتی به دیگران نداشته باشم نمی توانم با آنان رابطه برقرار کنم (اصل داشتن نگرش مثبت)
مدیر باید به این اصل اعتقاد داشته باشد که انسانها در شرایط عادی و معمولی احساسات و عواطف خود را به همان شکلی به او منتقل می کنند که مدیر احساسات و عواطفش را به آنان منتقل کرده است (اصل تعادل مبادله) مدیر باید توانایی بروز یا توقف انتقال عواطف و احساساتش را آن گونه که بهترین نتیجه را بتواند بگیرد داشته باشد (اصل کنترل احساسات و عواطف) مدیر باید بتواند با بهره گیری از الفاظ ، کلمات ، جملات ، حرکات ، ایما و اشاره احساسات و عواطف خود را توصیف کند به طوری که طرف مقابل عواطف و احساسات مثبت مدیر را به خوبی درک کند . داشتن روحی لطیف و ستایشگر نسبت به انسان ها و همه مظاهر خلقت ، در تحقق این امر کمک می کند (اصل انتقال عواطف و احساسات)
قوانین و فنون کلی در روابط حسنه :
قانون اول : با دیگران آن چنان رفتار کنید که مایلید با شما رفتار کنند .
انتظار گوش دادن ، بررسی مشکل ، رفتاری مناسب همراه با کرامت ، اغماض ، حداقل انتظاری است که در روابط انسان ها وجود دارد .
قانون دوم : قانون ناگزیری (چاره نداشتن)
انسان الزاما نمی تواند همه چیز را به همان شکلی که خود می خواهد داشته باشد و یا آن را به هر شکلی که می خواهد تغییر دهد . با رعایت این قانون بجای گریز و فرار از امر ناخواسته بهتر است بگوئیم که چگونه می توان با وضعیت موجود ساخت و با او زندگی کرد و بالاخره چگونه می شود از او چیزی بهتر ساخت ؟
قانون سوم : قانون دوری از جدال و ستیزه
جدال و ستیزه حتی درگیری لفظی سبب از دست دادن حرمت ، ارزش و احترام هر دو طرف مجادله می شود که به سادگی نمی توان آن را جبران کرد . مدیر نباید در هیچ موردی اهمیت و ارزش خود را طوری دستخوش تهدید قرار دهد که ناچار شود برای حفظ آن با طرف مخالف به ستیز برخیزد . زیرا عاقبت الامر وضعی برای هر دو طرف بوجود می آید که عقب نشینی بدون از دست دادن احترام برای هیچ یک میسر نخواهد بود .
الف – عوامل ایجاد و تحکیم روابط انسانی :
– ایجاد جو اعتماد و اطمینان ، دوستی و محبت.
– احساس آزادی بیان ، افکار و عقاید ، احساس تعلق به مدرسه
– راز داری مدیر ، اغماض از بعضی از خطاها
– رعایت عدالت در رفتار (تشویق و تنبیه) ، رعایت ادب و نزاکت ، طرز سخن گفتن
– احترام به افکار و احساسات فرد و شناخت احساسات و انعکاس درک احساس ، حفظ خونسردی و متانت در مسائل بحرانی ، مخصوصا بحث های عاطفی
– از صمیم دل دلسوزی کردن ، سعی و کوشش برای بر آوردن نیازها و رفع گرفتاری های افراد
– برقرارکردن روابط غیر رسمی و صمیمی بر مبنای نقاط مشترک
– ایجاد محیط برای بروز و پرورش استعدادها و شکوفایی آنها
– کاربرد به جا و به موقع از قدرت و اختیار و دوری از افراط و تفریط در کاربرد آنها
– توانایی خود را به جای دیگران قرار دادن و درک مشکلات و مسائل از دید طرف مقابل
ب – علایم و نشانه های وجود اختلال در روابط انسانی :
– وجود بی نظمی و لاابالی گری ، عدم توجه و یا سرپیچی از قوانین و دستورات اداری .
– وجود بی تفاوتی نسبت به مدیر ، پیدایش گروه های مختلف با دید و نظرات متعارض
– عدم هماهنگی بین افراد مدرسه در رابطه با اهداف سازمان
– دلیل تراشی های بی مورد کارکنان ، وجود اشتباهات ، ضایعات ، حوادث در محیط کار
– وجود غیبت های غیر ضروری با تمسک به قوانین و یا تمارض ، افزایش نقل و انتقالات بی مورد
– عدم اعتماد نسبت به سازمان و مدیریت در مورد خیر خواهی نسبت به کارکنان
– وجود تملق ، چاپلوسی ، مبالغه و تظاهر ، وجود احساس خستگی و کسالت و عدم رغبت بین کارکنان
– وجود ترس از تنبیهات بزرگ و غیر منطقی به دلیل اشتباهی کوچک و غیرعمدی
– وجود دوگانگی در گفتار و کردار ، وجود غیبت و نفاق و رفتار منافقانه
– وجود گلایه بین کارمندان و کارکنان از مدیریت
– احساس عدم امنیت شغلی ، احساس عدم تعلق فرد به سازمان و سازمان به فرد
– احساس بی اهمیت بودن در سازمان و موثر نبودن و عدم مشارکت در تصمیمات
از اساسی ترین کارهای مدیر در راستای ایجاد جوی سالم و شرایطی مناسب ، ایجاد احساس خوشحالی و رضایت خاطر در معلمین (کارکنان) ، دانش آموزان و اولیا است .
راه ایجاد رابطه حسنه با معلمین (کارکنان)
در این جهت توجه مدیر به موارد زیر معطوف می گردد :
احترام به شخصیت و افکار معلمین با تشکیل جلسات جهت بیان ایده و نظرات و جلب مشارکت آنان و تشویق آنها به فعالیت های اجتماعی در راستای ایجاد روابط نزدیک ، صمیمی و دوستانه . داشتن رفتار مناسب (با وقار ، متین و سنجیده در حد شان جو تربیتی مدرسه و مورد قبول) ، توجه به مشکلات آنان و تلاش برای رفع مشکلات
راه ایجاد رابطه حسنه با دانش آموزان :
احترام به شخصیت دانش آموز به نحوی که در دانش آموز احساس تعلق و پذیرفته شدن ایجاد گردد . با هر دانش آموز منصفانه و عادلانه رفتار شود . دانش آموز احساس کند که مدیر و معلمان دوستان او هستند . دانش آموز بداند که احساسات و توانایی هایش مورد توجه مدرسه است
راه ایجاد رابطه حسنه با اولیا :
مدیر با شناخت ارزش و نقش خانواده در شکوفائی استعدادها ، تربیت ، آموزش و چگونگی ارتباط آنها با مدرسه زیربنایی ترین گام را در ایجاد رابطه حسنه با اولیا بر می دارد . مدیر با شناخت ویژگی ها و خصوصیات اجتماعی ، سیاسی ، مذهبی ، اخلاقی و فرهنگی جامعه و خانواده در جلب مشارکت اولیا ، با شرکت دادن آنان در وظایف ، مسئولیت ها و عملیات تلاش کند به طوری که نتیجه آن ، احساس تعلق و موثر بودن باشد . در این مسیر نیز باید کلید اصلی ارتباط و حلقه اتصال خانه و مدرسه یعنی دانش آموز را دریافت . مدیر باید بداند که اصل اساسی استحکام رابطه با اولیا بر پایه پیوند های روانی ، عاطفی و فکری است . بیان احساسات مثبت و سازنده و دلسوزی نسبت به سر نوشت دانش آموزان و ایجاد نگرش مثبت در اولیا نسبت به مدیریت و مدرسه راهی موثر در برقراری روابط انسانی است .
راه های تاثیر گذاری بیشتر معلم بر شاگردان، چیست؟
از اهداف مهم تعلیم و تربیت، یادگیری است و یادگیری هم چیزی نیست جز تغییر رفتار فرد ـ چه رفتار ظاهری و بدنی و چه رفتارهای درونی و شناختی و عاطفی لازمه این تغییر رفتار، نفوذ در دانش آموزان و تاثیرپذیری دانش آموزان از معلم خویش است.
نقش تاثیر گذار معلم:
شاگردان، به دلیل نفوذ روحی و معنوی معلم، تاثیرات شگرفی از او می گیرند. معلم، با نفوذ کلامش می تواند فرزند شقی ترین افراد را نیز به راه راست رهنمود سازد مانند پسر یزید بن معاویه که تحت تاثیر معلم لایقش به اهل بیت ـ علیهم السلام ـ گرایش پیدا کرده بود. بیشتر انسان های موفق، کامیابی خود را مدیون معلمان خود می دانند و نیز افرادی هستند که سرخوردگی و شکست های زندگی شان، ناشی از برخورد بد معلمان است.
برای نیل به موفقیت، و نفوذ در شاگردان، باید روش های تعلیم و تربیت، ـ چه آنهائی که علم به آن رسیده و چه آنهائی که علم هنوز به آنها نرسیده ولی در کتاب های اخلاقی و روایی ما آمده است ـ را مدنظر قرار بدهیم.
با توجه به این مهم، معلم برای ارتباط برقرار کردن و نفوذ در شاگردان و در نتیجه، تاثیرگذاری بر آنها باید به تقویت سه حوزه، در خود بپردازد. این سه حوزه عبارتند از:

1. حوزه اخلاقی و تربیتی.
2. حوزه علم و دانش.
3. حوزه فنون و مهارتهای تدریس.
هر یک از این سه حوزه، درصدی از موفقیت را در ارتباط برقرار کردن و نفوذ در دانش آموزان در بردارد. اهتمام جدی به رعایت و تقویت این سه حوزه به ما در پیش برد اهدافمان کمک می کند. البته شاید نتوان این سه حوزه را دورنمای همه عوامل نفوذ دانست اما می توان گفت که اکثر این عوامل را شامل می شود.
در ذیل، با ملاک قرار دادن این سه حوزه، به بعضی از عوامل نفوذ در دانش آموزان و تاثیرگذاری بر آنها اشاره می کنیم:
الف: حوزه اخلاق و رفتار
اکثر عوامل تاثیرگذار، در این حوزه قرار دارند. به همین خاطر، تقویت این حوزه برای نفوذ و تاثیرگذاری بسیار مهم است و باید توجه بیشتری به آن شود. برای تقویت این حوزه، باید به تمام آنچه را که در کتابهای اخلاقی برای تربیت گفته اند عمل کنیم. ـ البته متناسب با موقعیت زمانی و مکانی و… ـ در زیر به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
1. احترام به شخصیت دانش آموزان: مهمترین خصیصه که باعث نفوذ در دانش آموزان می شود، احترام معلم به شخصیت دانش آموزان است. زیرا احترام یکی از نیازهای پایه ای انسان است. هر رفتاری از طرف معلم که احترام دانش آموزان در آن نادیده گرفته شود، سبب تنفر دانش آموزان از معلم می گردد. حتی اگر دانش آموزان تخلف کنند، معلم می تواند با استفاده از روش هایی او را مجازات کند که موجب بی احترامی نگردد مثلا از توهین، فحش، خرد کردن شخصیت دانش آموز اجتناب کند. بلکه با کم کردن نمره، امتیاز، تذکر، اخم کردن دانش آموز را تنبیه نماید.
2. خوشرویی و محبت: در منابع اسلامی روی مساله حسن خلق و گشاده رویی زیاد تاکید شده است. گشاده رویی یکی از راه های نفوذ در دیگران است. لذا اگر معلم در کلاس درس رفتارهایی داشته باشد که اخلاق خوب او را نشان دهد، در حد زیادی می تواند دانش آموزان را جذب کند. در روان شناسی اجتماعی نیز تبسم کردن، خوشرویی، ظاهر جذاب، تماس چشمی، علاقه نشان دادن از عوامل نفوذ و تاثیر گذاری به حساب آمده است اگر شاگردان احساس کنند که معلم آنها را دوست دارد و خالصانه در صدد رشد و ترقی آنهاست، این معلم بیشتر در دل شاگردان نفوذ می کند.
3. طرح مباحث تربیتی در کلاس: در کلاس درس، علاوه بر موضوع درس، باید به مباحث و رفتارهای تربیتی و اخلاقی خود و دانش آموزان توجه داشته باشیم، زیرا آموزش و تربیت دو بال هستند و انسان با یک بال نمی تواند پرواز کند. امام خمینی (ره) در درسها، مطالب علمی و اخلاقی را جدا از هم نمی دانستند. درس ایشان تنها یک سلسله مباحث خشک علمی نبود. بلکه در درسهایشان مطالبی را می فرمودند که طلبه واقعی را تربیت می کرد، شاگردی که برای آینده اسلام مفید باشد.
4. صداقت و راستی: دانش آموزان به طور فطری صداقت و راستی را دوست دارند. معلم باید از دروغگوئی دوری کند. دروغ گفتن، شیوه مردان بی ایمان است، زیرا دروغگوئی و عدم صداقت باعث سلب اعتماد، است و مخل به ارتباط متقابل بین معلم و شاگرد. در نتیجه شاگردان نمی توانند به سخنان دیگر معلم ـ حتی سخنان درست معلم ـ اعتماد کنند.
5. رعایت عدالت و انصاف: رعایت انصاف و عدالت نیز در برخورد با شاگردان بسیار مهم است. اگر معلم به بعضی از شاگردان بسیار اهمیت بدهد، یا رعایت انصاف، در برخورد با عمل خلاف دانش آموزان نداشته باشد، موجب بدبینی دانش آموزان می شود، که مانع نفوذ در شاگردان است.
6. تواضع و فروتنی: باید با دانش آموزان با تواضع و فروتنی برخورد کرد نه با رفتاری متکبرانه هیچگاه نباید علم و دانائی ما باعث اینگونه رفتارها شود. سقراط می گوید: "من فقط یک چیز می دانم که آن اینکه هیچ چیز نمی دانم". اینگونه برخورد کردن منجر به راحتی شاگرد در کنار معلم و ارتباط بیشتر با او می شود، و این بهترین زمان برای نفوذ در دل آنهاست.
البته این را نیز باید توجه داشت که این تواضع نباید به کاهش اعتماد به نفس بینجامد یعنی خود را کمتر از آنچه که هستیم نشان بدهیم.
7. دلسوزی و مراقبت: دلسوزی معلم نسبت به شاگرد و تفقد از احوالات ایشان یکی از عوامل مهم نفوذ در دل شاگردان است. یکی از شاگردان امام خمینی (ره) در خاطره ای از ایام حضور امام در قم می گوید: طلبه ای گمنام بودم، یک ماه بیمار شدم، امام خمینی (ره) تمام چهارشنبه ها به عیادت من می آمدند. و روشن است که این عیادت ها چقدر در دلبستگی و تاثیر او از استادش (امام) موثر بود.
8. داشتن شخصیت اجتماعی مثبت: داشتن شخصیت اجتماعی مثبت از دیدگاه دانش آموز را نیز می توان یکی از این عوامل دانست. مثلاً اگر معلمی با دیگر همکارانش با احترام برخورد نکند یا رفتار زننده ای داشته باشد، یقیناً دانش آموزان نیز رعایت احترام و حریم را نمی کنند. اینگونه افراد هیچگونه تاثیر مثبتی نمی توانند بر روی دانش آموزان داشته باشند.
9. از دیگر عوامل این حوزه می توان این عوامل را بطور خلاصه ذکر کرد:
ـ داشتن اخلاص و توجه به خدا.
ـ تناسب بین گفتار و رفتار معلم.
ـ اطلاع از نام و مشخصات شاگردان و صدا زدن آنها به اسم مورد علاقه آنها.
ـ و… .
ب: حوزه علم و دانش
در این حوزه، آنچه که مربوط به علم و دانش است مورد توجه قرار می گیرد. به عنوان نمونه به سه مورد آن اشاره می کنیم که رعایت آنها باعث تاثیرگذاری بیشتر معلم در دانش آموزان می شود:
1. قبل از هر چیز، باید سعی کنیم به علممان رنگ و بوی الهی داده و به آثار آن توجه داشته باشیم. در زیر به دو مورد آن اشاره می کنیم:
ـ دانش الهی، باعث ایجاد پرهیزگاری و تقویت ایمان می شود. انسانِ عالم و آگاه، و خضوع و خشوعش در مقابل آیات الهی بیشتر است. (آیات 105 تا 107 سوره اسراء به همین موضوع اشاره می کند.
ـ علم، مخصوصاً علمی که رنگ و بوی خدائی در آن باشد، جلوی انحرافات را می گیرد، زیرا دوری از خدا، منشا انحراف است.
با توجه به این آثار، وقتی علم رنگ و بوی خدائی گرفت و اخلاص حاکم شد، دیگر آنچه را که معلم می گوید از دل او بر آمده و از روی حب نفس، شهرت و مقام طلبی نیست در نتیجه تاثیر آن در دانش آموزان بیشتر می شود و بهتر نفوذ می کند.
2. معلم باید هنگام بیان موضوع درس، احاطه کامل به آن موضوع داشته باشد و همه جوانب بحث را بداند و برای آن طرح و برنامه داشته باشد، در غیر این صورت چنین معلمی در ذهن دانش آموز، یا به انسانی می ماند که به هیچ چیز اهمیت نمی دهد حتی به درسی که وظیفه اوست، و یا او را انسانی تصور می کند که به وظیفه اش آگاه نیست. این تصورات باعث می شود سخنان معلم برای دانش آموزان، گیرائی و تاثیری نداشته باشد و دانش آموزان آنها را نیز حمل بر بی اهمیتی و جهل معلم نمایند.
3. معلم باید مقام و حیثیت علم و دانش را ارج نهد و آنرا به سوی ابتذال و فرومایگی سوق ندهد، مثلاً آنرا با پول و هدیه معامله نکند. این نگاه بزرگ منشانه به علم و ارج نهادن به آن، باعث می شود شاگرد احساس کند که می تواند علم را از چنین معلمی دریافت کند، و این معلم، دانش برایش ارزش ذاتی دارد و چیزی را با علم معامله نمی کند، به همین خاطر با او احساس انس و الفت بیشتری پیدا می کند و خودش را بیشتر به او نزدیک می کند و از او تاثیر بیشتری می پذیرد.
ج: حوزه فنون و مهارتهای تدریس
تقویت این حوزه نیز، زمینه را برای نفوذ و تاثیرگذاری فراهم می کند که در ذیل به چند نمونه آن اشاره می کنیم:
1. معلم موفق کسی است که در کنار هدایت شاگردان، توانائی اداره کلاس را نیز داشته باشد. عواملی همچون شوخی زیاد، مجال و میدان دادن بیش از حد به دانش آموزان و… باعث می شود که در ذهن دانش آموز از معلم، تصویری نامطلوب و ناتوان نفش ببندد و در نتیجه میزان نفوذپذیری را پائین بیاورد.
2. حفظ خونسردی و آرامش، عاملی بزرگ برای ایجاد تصویری مثبت از علم در نزد دانش آموزان است. عواملی همچون سروصدای خارج از کلاس، پرسشهای پیاپی شاگردان، اشتباه در بیان یک مطلب از سوی معلم و… ممکن است آرامش معلم را از بین ببرد که در این صورت باید خونسردی خود را حفظ کند و آشفته و سراسیمه نگردد. زیرا شخصیتی متین و آرام، در دانش آموزان بیشتر می تواند تاثیر بگذارد تا شخصیتی ناآرام و عصبی.
3. استفاده نابجا از شیوه های تشویق و تنبیه، باعث ایجاد کدورت در ارتباط معلم و شاگرد می شود و شاگردان، معلم را کسی می دانند که به حق و انصاف اهمیتی نمی دهد. آنها با تعمیم دادن این برداشت، به سخنان معلم، سخنان او را هم عاری از حق و انصاف می دانند، و در این صورت معلم هر چه تلاش کند نمی تواند تاثیر بسزائی در شاگردان داشته باشد.
4. در روش تدریس خود سعی کند مطالب را واضح و روشن و در خورد فهم دانش آموزان ارائه دهد.
5. برای دانش آموزان حس کنجکاوی ایجاد کند بعد مطالب را ارائه دهد.
6. مطالب کتاب را به صورت درختی مطرح کند و ارتباط مطالب جدید با مطالب قدیم حفظ شود.
7. مطالب مطرح شده در کلاس با مسائل زندگی دانش آموز پیوند داده شوند.
8. مطالب به صورت جذاب و گیرا بیان شود، از وسائل کمک آموزشی استفاده شود، مثال های ملموس و برخاسته از واقعیت زندگی دانش آموزان استفاده شود.
9. هنگام تدریس نیازهای دانش آموزان مد نظر گرفته شود. به تشنگی، گرسنگی و خستگی دانش آموزان توجه شود.
10. کلاس به صورت منطقی مدیریت شود از خشم و پرخاشگری اجتناب شود.
خلاصه اینکه: معلمین باید با همه فنون و مهارتها (چه مهارتهای قبل از از تدیس، چه ضمن تدریس، چه پس از تدریس) آشنا باشد و از آنها درست و بجا استفاده کند تا به همان اندازه تاثیرگذار باشد، زیرا همه این مهارتها، با تاثیرگذاری پیوندی عمیق دارند. به عنوان نمونه، اگر معلمان در اندازه گیری خود از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، و برگزاری امتحان عادلانه برخورد ننمایند، این عدم انصاف به بقیه رفتارها و گفتارهای معلم تعمیم داده می شود و تاثیرگذاری معلم را کم می کند.
نتیجه گیری
امروز دیگر آن روزهایی نیست که معلم در کلاس درس تنها حساب و کتاب به دانش آموز می آموخت؛ امروز معلمان باید الفبای زندگی را هم به دانش آموزان بیاموزند. در حقیقت شرایط فعلی ایجاب می کند تا آنان با اتخاذ شیوه های صحیح تربیتی، فرزندان جامعه را در مسیر درستی قرار دهند.
ابتدا باید حس انگیزه و دغدغه را در بین دانش آموزان تقویت کرد و سپس معلم با دانش آموز مثل دوست رفتار کند اما دوستی که حد و مرزها را نگه می دارد. با این اقدام دانش آموز یاد می گیرد که چه رفتارهایی را باید از خود بروز داده و چه رفتاری را نباید در اجتماع و یا برخورد با دیگران از خود نشان دهد.
معلم باید برای تربیت صحیح دانش آموزان حس اعتماد را هم در آنها پرورش داده و سپس کلاس را صرفاً تبدیل به کلاس درس نکند یعنی باید کلاس همانند زنگ پرورشی اداره شده و بایدها و نبایدها، هنجارها و ناهنجاری ها به دانش آموز آموخته شود. در این کلاس دانش آموز باید اجازه داشته باشد که دغدغه ها و دل نگرانی هایش را برای معلم تعریف کرده و از وی کمک بخواهد. در این ارتباط باید به این نکته هم اشاره کرد که اگر حس اعتماد بین دانش آموز و معلم برقرار شود، آنگاه معلم می تواند تمام اصول رفتاری و تربیتی را به شکلی صحیح به خورد دانش آموز دهد به طوری که این اصول تا همیشه در ذهن کودک یا نوجوان ماندگار شود.
بی تردید لازمه تصحیح رفتارهای نادرست دانش آموز تفسیر کردن خوبی ها و یا زشتی هاست، اگر معلم در هنگام اشتباه دانش آموز به جای دعوا با خوش خلقی با وی رفتار کند، آنگاه دانش آموز هم یاد می گیرد که در زمان اشتباه دیگران به جای مشاجره، اصل منطق و آرامش را در پیش بگیرد. از سوی دیگر در یک کلاس درس ممکن است تعدادی دانش آموز ناآرام وجود داشته باشند که بخواهند نظم کلاس را برهم بزنند، اما نباید معلم با چنین دانش آموزانی برخوردی تند داشته باشد بلکه ضرورت دارد تا آموزگار با گفت وگو، تعامل و تفسیر رفتارهای ناپسند مانع ادامه رفتارهای بد و نامناسب از سوی دانش آموزان شود.
البته معلم باید رفتارهای دیگری را هم در برخورد با دانش آموز در نظر داشته باشد مثلا اینکه نباید در کلاس متکلم الوحده باشد باید دانش آموز را هم مشارکت داده و نظرش را محترم بشمارد و یا اینکه نسبت به وی، انعطاف پذیر بوده و او را تشویق کند.
همچنین آموزگاران باید به این مسئله توجه کنند که هریک از دانش آموزان نسبت به دیگری تفاوت های زیادی به لحاظ فردی و شخصیتی دارند بنابراین باید بر این مبنا با هر یک از دانش آموزان مطابق با روحیه اش رفتار کرده و متناسب با ظرفیت و توان دانش آموز از وی تکلیف و درس بخواهند، بدون شک در صورت توجه به این راهکارها می توان شاهد تربیت صحیح دانش آموزان در مقاطع مختلف تحصیلی بود.

منابع و ماخذ
1-آرنولد، سیرتوماس؛"تاریخ گسترش اسلام" ترجمه ابوالفضل عزتی، موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، دی ماه 1358 ش.
2-آمدی عبدالواحد بن محمد تمیمی، " غررالحکم و دررالکلم " ، ترجمه آقا جمال خوانساری، تحقیق و تنظیم، سید جلال الدین محدث ارموی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول، 1361.
3- آیتی، حمید؛"آزادی عقیده و بیان به همراه دو نوشته حقوقی دیگر"، انتشارات فردوسی، زمستان، 1373، نوبت چاپ، اول.
4- ابراهیم حسن، حسن؛" تاریخ سیاسی اسلام"، ترجمه ابوالقاسم پاینده، انتشارات جاویدان، چاپ چهارم، 1360.
5- ابن فارس، حسین احمد؛"معجم مقایس اللغه"، تحقیق عبدالسلام محمد هارون، مکتب الاعلام الاسلامی، تهران، 1404.
6- ابن منظور الغریضی المصری؛"لسان العرب" ، چاپ دارالصادر، بیروت، چاپ اول 1997.
7- اسحاقی، سید حسین، " آزادی بیان در اسلام" مجله رواق اندیشه، ش24، آذر1382
8- اسحاقی، سید حسین؛ "آزادی عقیده در اسلام"، مجله رواق اندیشه ی، ش29.اردیبهشت 1383

9- اسحاقی، سید حسین؛ "آزادی معنوی در اسلام"، مجله رواق اندیشه ، شماره 27.اسفند1382
10- امام خمینی، روح الله؛"صحیفه نور"، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، چاپ اول، 1372 ش.
11- امام خمینی؛"تحریر الوسیله"، موسسه مطبوعات دارالعلم قم، چاپ نهم، 1380.

6


تعداد صفحات : 23 | فرمت فایل : word

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود