1
عنوان:
تغییر و بهبود سازمانی
3
عوامل محیطی باعث می شوند که مدیران، برنامه هایی را در جهت ایجاد تغییرات جامع یا فراگیر در سازمان به اجرا در آورند. عواملی که موجب ایجاد تغییر سازمانی می شوند عبارتند از:
ماهیت نیروی کار
تکنولوژی
ضربه های اقتصادی
رقابت
روند اجتماعی
سیاستهای جهانی.
4
الگوی تغییر سه مرحله ای لوین
خروج از انجماد
حرکت در جهت وضع جدید
تثبیت اوضاع
5
مقاومت در برابر پدیده تغییر:
سازمانها و اعضای آنها ( از نظر رفتاری ) در برابر پدیده تغییر مقاومت می کنند. از یک دیدگاه این کار مثبت است زیرا موجب به وجود آمدن ثبات و پایداری در سازمان می شود. و می توان رفتار های آینده را پیش بینی کرد. اگر هیچ نوع ایستادگی یا مقاومت در برابر پدیده تغییر وجود نداشت رفتار سازمانی بصورت رخدادهای تشنج زا در می آمد که در مواردی جنبه انفجار به خود می گرفت. مقاومت در برابر تغییر می تواند به یک منبع تضاد یا تعارض در سازمان تبدیل شود. بدترین نوع مقاومت آن است که بصورت غیر مستقیم باشد یا اینکه اعضای سازمان بکوشند آن را برای مدت زمانی به تاخیر اندازند.
منشا مقاومت در برابر تغییر دو دلیل دارد:
مقاومت های فردی: پنج دلیل برای مقاومت فردی وجود دارند که عبارتند از: عادت، امنیت، عوامل اقتصادی، وحشت از پدیده مجهول، چشم خود را در برابر واقعیتها بستن.
مقاومت سازمانی: سازمانها بر حسب طبیعت محافظه کارند. شش منبع اصلی مقاومت سازمانی عبارتند از: 1) مکانیسم ساختاری، 2) تغییرات اندک، 3) هنجارهای گروه، 4) تهدید متخصصان، 5) تهدید کردن قدرت مدیران، 6) تهدید ناشی از شیوه تخصیص منابع.
7
غلبه بر عوامل مقاومت:
6 روش برای از بین بردن منابع یا عوامل که در برابر تغییر مقاومت می کنند عبارتند از:
ارتباطات
مشارکت
در نظر گرفتن تسهیلات
معامله
افراد را دستاویز خود قرار دادن
استفاده از زور.
پدیده تغییر و بهبود سازمانی:
مقصود از بهبود سازمانی، تغییرات برنامه ریزی شده است که بصورت منظم ( سیستماتیک ) به اجرا در می آید. بهبود سازمانی بر پایه ارزشهای مردم سالاری و مردمی گذارده شده است. تفاوت بهبود سازمانی با شیوه ایجاد تغییر به روش سنتی از این قرار است:
تاکید بر تشکیل تیم
تاکید بر مشارکت و همکاری با مدیریت
تاکید بر تغییر دادن فرهنگ سازمانی
استفاده از متخصصان علوم رفتاری بهنوان عامل تغییر.
انواع روشهای تغییر سازمانی:
1- روشهای ساختاری: در روش ساختاری ( در فرایند بهبود سازمانی ) عامل تغییر می کوشد تا سازمان را به صورت ارگانیک، پویا و انسانی در آورد. در آن دسته از برنامه هایی که سازمانها برای ایجاد تغییر به اجرا در می آورند می توان تغییرات عمده ساختاری یا تجدید سازمان را مشاهده کرد.
2- تجدید ساختار: بازسازی یا تجدید ساختار یک امر ضروری است. عامل تغییر طرفدار ساختارهایی است که از نظر افقی گسترده تر باشند چون این ساختار ها به سه دلیل مفیدند. اول، اینکه چنین ساختاری منافع اقتصادی دارد. دوم، کاهش سطوح مدیریت از نظر عمودی موجب بهبود ارتباطات می شود. سوم، گسترش حیطه کنترل ( نظارت ) منجر به این خواهد شد که کارکنان از استقلال و آزادی عمل بیشتری برخوردار شوند.
11
3- سیستم مبتنی بر پاداشهای جدید
4- برنامه های مبتنی بر کار و تکنولوژی: عامل تغییر می کوشد تا کارهای واقعی را که افراد باید انجام دهند تغییر دهد یا در شیوه انجام آن تغییراتی بدهد. برنامه هایی که چنین مواردی به اجرا در می آیند عبارتند از: طراحی شغل مجدد، سیستم های فنی – اجتماعی، بهبود کیفیت کار.
12
5- برنامه های مبتنی بر رفتارها و نگرش ها شامل:
آموزش حساسیت
بازخور نمودن نتیجه تحقیق
مشورت در فراگردها
تشکیل تیم
بهبود روابط متقابل گروهها
مسایل جدید در تغییر سازمانی:
تنش یا فشار روانی: تغییر باعث شده است که بسیاری از کارکنان دچار تنش یا فشار روانی شوند. تنش یا فشار روانی یک وضع پویاست و به خودی خود چیز بدی نیست و می تواند دارای ارزشهای مثبت هم باشد.
نشانهای تنش:
بیماریهای ناشی از خون – زخم معده تشنج – ناتوانی در تصمیم گیری – از دست دادن اشتها. این نشانها را می توان به سه گروه عمومی تقسیم کرد که عبارتند از: فیزیولوژیکی ، روانی، رفتاری.
رویارویی با پدیده تنش:
هر نوع تنشی ویرانگر نیست. هدف،کاهش دادن تنش ویرانگر است. ابتدا با مساله گزینش فرد شروع می شود و مدیریت باید اطمینان پیدا کند که شخص مورد نظر دارای توانائیهای لازم برای کار مربوطه را دارد. راه دیگر برای کاهش طرح ریزی مجدد شغل است. راه دیگر اجرای برنامه هایی برای مدیریت زمان مانند برنامه های ورزشی و راه حل چهارم مراجعه کارمند به متخصص مشاوره می باشد.
15
تشویق به نو آوری:
عواملی که موجب نو آوری می شوند عبارتند از: متغیر های ساختاری – متغیرهای فرهنگی – متغیرهای انسانی
ساختاری: از کارامد ترین منابع خلاقیت هستند. در این سازمانها سطوح عمودی زیادی وجود ندارد و کارها چندان رسمی و متمرکز نیست و انطاف پذیری زیادی دارند و مستعد نو آوری و خلاقیت هستند. سابقه چندین ساله مدیریت نیز باعث نوآوری می شود. نوآوری در جایی بوجود می آید که با افزایش منابع روبه رو باشد. ارتباطات بین واحدها نیز موجب نوآوری و خلاقیت در سازمان می شود.
فرهنگی: سازمانهای نوآور دارای فرهنگهای مشابه اند. آنها آزمودن و تجربه آموزی را تقویت می کنند و به کارهای موفقیت آمیز و غیر موفق پاداش می دهند. اشتباهات خود را جشن می گیرند.
انسانی: سازمانهای نوآور همواره افرادی را آموزش می دهند و مهارت آنان را به روز می کنند تا احساس امنیت شغلی کنند.