تارا فایل

پاورپوینت روانشناسی اجتماعی یوسف کریمی


روانشناسی اجتماعی
منبع: کتاب دکتر یوسف کریمی
دانشجو:
استاد:

تعریف روانشناسی اجتماعی
با جمع بندی تعریف های مختلف می توان روانشناسی اجتماعی را علم مطالعه رفتار فرد در وضع گروهی یا مطالعه علمی تعامل و روابط متقابل انسان ها تعریف کرد.

تفاوت فرهنگی
رفتار به هر صورت تحت تاثیر گروه قرار دارد. اعم از اینکه در جمع باشیم یا در تنهایی، جامعه و گروه الگوهای رفتاری ویژه ای را در ما نقش می زند و همین نقش زدن ها است که تفاوت های فرهنگی افراد جوامع مختلف را مشخص می کند.

تفاوت روانشناسی اجتماعی و جامعه شناسی
روانشناسی اجتماعی با جامعه شناسی از این نظر تفاوت دارد که جامعه شناسی به رفتار گروه می پردازد اما روانشناسی اجتماعی به رفتار فرد در وضیع گروهی توجه دارد. روانشناسی اجتماعی از قومشناسی به این شکل متمایز می شود که قوم شناسی به فولکلور اقوام و جوامع پرداخته. و بیشتر جنبه توصیفی دارد حال آنکه روانشناسی اجتماعی بیشتر استنباطی است و به دنبال دالیل رفتارهای فولکلوریک می گردد. تنها تمایزی که صاحبنظران توانسته اند بین روانشناسی اجتماعی و روانشناسی عمومی قائل شوند این بوده است که روانشناسی اجتماعی بیشتر اجتماعی است و روانشناسی عمومی بیشتر فردی.

نخستین روانشناسان اجتماعی
افلاطون و ارسطو را نخستین روانشناسان اجتماعی دانسته اند و روانشناسی اجتماعی اگرچه به عنوان علمی مستقل و تجربی تاریخچه ای چندان طولانی ندارد اما ریشه های مباحث و مسائل آن را در قرون گذشته می توان یافت.

اولین آزمایش
اولین آزمایش روانشناسی اجتماعی در ۱۸۹۷ بهوسیله نورمن تریپلت، روانشناس دانشگاه ایندیانا انجام شد که نشان داد افراد در جمع و در حال رقابت کار کرد بهتری دارند تا به صورت انفرادی.

نخستین کتاب ها
نخستین کتاب های روانشناسی اجتماعی در ۱۹۰۸ بهوسیله ویلیام مک دوگال و ادوارد راس نوشته شد.

سه ویژگی
در حال حاضر روانشناسی اجتماعی با سه ویژگی تجربی بودن، تطبیقی بودن، و کاربردی بودن مشخص می شود. روش علمی با مجموعه ای از واقعیات آغاز شده به وضع نظریه ها می پردازد و سپس دست به قیاس یا استقرا زده و پیش بینی هایی عرضه می کند.

روش علمی
روش علمی دارای ویژگی هایی است که عبارتند از: مبتنی بودن بر جبرگرایی علمی، استفاده از روش تجربی، ارانه تعاریف عملیاتی مفاهیم و عینیت داشتن. همچنین روش علمی دارای چهار هدف کشف روابط، تبیین روابط، پیشبینی، و کنترل رویدادها است.

روش های تحقیق
در روانشناسی اجتماعی از روش های تحقیق مختلفی استفاده می شود که مهمترین آن ها عبارتند از تحقیق آرشیوی، تحقیق زمینه یابی، تحقی میدانی، آزمایش طبیعی، آزمایش میدانی، و تحقیق آزمایشگاهی. هر یک از روش های ذکر شده دارای محاسن و معایب گوناگونی است که در این گفتار آن ها را از نظر گذراندیم.

نظریه
معمولاً تبیین، پیشبینی و کنترل رویدادهای اجتماعی به وسیله نظریه ها صورت می گیرد.

تعریف نظریه
هر نظریه چهارچوبی است که مجموعه ای از قوانین علمی را، که به شکلی نظام دار با یکدیگر در ارتباط هستند، در برمی گیرد.

مهمترین نظریه
مهمترین نظریه های روانشناسی اجتماعی را می توان به دو دسته محرک – پاسخ و شناختی تقسیم کرد.

نظریه های محرک – پاسخ
نظریه های محرک – پاسخ بر مبنای پاداش و تنبیه، شرطی شدن، تقلید و تقویت بنا شده اند. بر طبق این نظریه ها رفتارهای ما در کنترل پاداش و تنبیه هایی است که با نشان دادن آن رفتار نصیب ما می شود. رسیدن یک رفتار به پاداش سبب تکرار آن می شود و اگر رفتاری به تنبیه منجر شود، احتمال تکرار آن کم می گردد.

تقلید و سرمشق
در نظریه های محرک – پاسخ همچنین به تقلید و سرمشق قراردادن دیگران اهمیت زیادی داده می شود. ما در روابط اجتماعی خود با دیگران مقدار زیادی از رفتارهای لازم را از طریق تقلید می آموزیم.

تعمیم دادن
همچنین در نظریه های محرک – پاسخ تعمیم دادن نقش مهمی دارد. بسیاری از رفتارهایی را که ما در یک موقعیت آموخته ایم، به موقعیت های مشابه موقعیت اولی انتقال می دهیم. هم تقلید و هم تعمیم نقش مهمی در جریان اجتماعی شدن انسان ایفا می کنند.

کل نگر
نظریه های شناختی که عمدتاً کل نگرند و پدیده ها را به صورت مجموعه ای و کلی در نظر می گیرند معتقدند که در روابط اجتماعی کل موقعیت یا به اصطلاح میدان وقوع این روابط اهمیت زیادی دارند.

نظریه میدانی
نظریه هایی چون نظریه اسناد، نظریه تعادل، نظریه ناهماهنگی شناختی، نظریه میدانی نظریه های شناختی هستند که هریک از آن ها در توجیه بخشی از رفتار اجتماعی ما حائز اهمیت اند.

نظریه روانکاوی
نظریه روانکاوی که بیشتر قضایا را از دیدگاه فرایندهای ناخوداگاه و مکانیسم دفاعی می نگرد، در تحلیل پدیده های روانشناسی اجتماعی نیز به نقش زمینه و سابقه رویدادهای زندگی شخص در دوران کودکی و تاثیر تجربیات کودکی بر زندگی بزرگسالی تاکید می ورزد.

نظریه نقش
نظریه نقش بیشتر به انتظارات نقش و تعارض نقش در تبیین رفتار اجتماعی اهمیت می دهد و از این نظر بیشتر یک نظریه جامعه شناختی است

گروه
گروه عبارتست از دو فرد یا بیشتر که با هم تعامل دارند به نحوی که هر یک می تواند در دیگری یا در دیگران تاثیر گذاشته یا از آنان متاثر شود. همچنین می توان گروه را واجد ویژگی های زیر دانست: تعامل بین افراد، داشتن درک و تصور از دیگر اعضا ایجاد پیوندهای عاطفی، وابستگی های متقابل یا نقش های متقابل.

تجمع
انبوهه یا تجمع مجموعه هایی از افراد هستند که با یکدیگر در تعامل نباشند مانند اشخاصی که پشت چراغ قرمز عابر پیاده ایستاده اند. همچنین افرادی که در داخل یک آسانسور ایستاده اند تشکیل یک انبوهه می دهند.

الگوی تاثیر اجتماعی

حضور تماشاچیان می تواند رفتار فرد را تحت تاثیر قرار دهد حتی اگر تماشاچیان کاملاً غیرفعال باشند. الگوی تاثیر اجتماعی نفوذ تماشاچیان را ناشی از سه عامل می داند تعداد تماشاچیان، بلاواسطه بودن آن ها، نیرومندی یا پایگاه آن ها. هر قدر تعداد تماشاچیان زیادتر، فاصله آن ها از شخص کمتر، و پایگاه آن ها قویتر باشد، احتمال این که عملکرد شخص را دچار اختلال کند بیشتر است. همچنین میزان اختلال هنگامی بیشتر است که شخص تسلط کمی بر تکلیف مورد نظر داشته باشد یا تازه کار باشد.

آسان سازی
در وضعیتی که حضور تماشاچیان عملکرد انجام تکلیف را در فرد بهتر کند می گویند آسان سازی اجتماعی صورت گرفته است. مهار و تسلط فرد بر تکلیف مورد نظر عاملی است که حضور تماشاچیان، عملکرد را بهتر و آسانتر می سازد.

الگوی انگیزشی
الگوی انگیزشی این قضیه را چنین طرح می کند که حضور تماشاگران سبب تهییچ در فرد می شود و تمایل به عرضه پاسخ مسلط را در او افزایش می دهد، سپس فرد از خود می پرسد که آیا رفتار مورد نظر تماشاگران همان رفتار مسلط او است؟ اگر پاسخ او به این سوال مثبت باشد، عملکرد او بالا می رود و اگر پاسخ او منفی باشد عملکرد وی کاهش خواهد یافت.

همکوش
اما اگر تماشاچیان فعال باشند، حالت رقابت آمیز در گروه پیدا می شود و بر عملکرد فرد در گروه تاثیر می کند. گفته می شود که این تاثیر ناشی از گروه همکوش است که با شخص به رقابت پرداخته اند. منتها شرط بهبود عملکرد این است که گروه همکوش از فرد اندکی بهتر عمل کند. اگر کار گروه همکوش بدتر از خود شخص یا بسیار برتر از عملکرد فرد باشد، تاثیر آن بر عملکرد شخص منفی خواهد بود. علاوه بر این در گروه همکوش ویژگی های تکلیف از نظر آسانی و خوب آموخته شدن نیز بر عملکرد فرد تاثیر می گذارد و همچنین افراد گروه همکوش از یکدیگر سرمشق نیز می گیرند.

ویژگیهای گروه
گروه ها را می توانیم از چند جنبه بررسی کنیم یکی برحسب ترکیب گروه و دیگری برحسب ساختار آن. منظور از ترکیب ویژگی هایی مانند اندازه و حجم گروه است و از ساختار گروه نحوه وجود نظام های ارتباطی در داخل گروه است. همچنین می توان گروه ها را از جنبه پویایی مورد نظر قرار داد. پویایی گروه چگونگی تاثیرات متقابل افراد را در داخل گروه بررسی می کند و بالاخره در گروه ها نحوه عملکرد آن ها در رسیدن به هدف می تواند مورد نظر قرار گیرد.

برقراری ارتباط
چگونگی برقراری ارتباط در گروه ها ناشی از شبکه ارتباطی هستند که می توانند به صورت چرخ، زنجیر، Y شکل، دایره، یا هم پیوند باشند. به میزانی که ارتباط افراد در گروه کمتر باشد، به همان نسبت نظام گروه، نظامی متمرکز خواهد بود. شبکه های ارتباطی که امکان ارتباطات غیرمتمرکز را فراهم کنند، به افراد خود روحیه بهتری می بخشند اما کارآیی گروه برحسب شبکه های ارتباطی بستگی به نوع تکلیف مورد انجام دارد. در مورد مسائل مشکل، شبکه دایرهای بیشترین کارآیی و شبکه چرخی کمترین کارآیی را برحسب زمان صرف شده دارند.

انسجام
از ویژگی های مهم گروه یکی هم انسجام گروه است. انسجام را یک ویژگی گروهی دانسته اند که در آن نیروهای اعمال شده بر اعضاه برای ماندن در گروه بیش از کل نیروهایی است که می کوشد آن ها را به ترک گروه وادار کند. نتیجه نهایی انسجام، یکپارچگی گروه است و توافق بیشتر گروه روی موضوع ها و پدیده ها. اگر گروه بخواهد بیشتر کار کند، انسجام سبب بالا رفتن کارآیی می شود، و چنانچه تصمیم به کار نکردن بگیرد، گروه منسجم باروری کمتری خواهد داشت.

قضاوت
عملکردهای گروه در زمینه های قضاوت و حل مسئله بررسی شده و نشان داده شده است که عملکرد در مورد قضاوت افراطی تر، و در مورد حل مسئله معمولاً کارآورتر است. فن بارش مغزی یکی از وجوه عملکرد گروهی در حل مسائل است که طی آن هر کس هر راه حلی به ذهنش می رسد اعلام می کند.

نتایج فرایندهای گروهی
فرایندهای گروهی در سال های اخیر در زمینه هایی مانند گروه درمانی، گروه های آموزش حساسیت و گروه های رویاروی مورد استفاده قرار گرفته است که نتیجه گیری نهایی در مورد کارآیی آن ها منوط به نتایج تحقیقاتی است که در این زمینه ها در حال انجام است.

نفوذ اجتماعی
نفوذ اجتماعی را تحت تاثیر قرار گرفتن رفتار فرد یا گروه از سوی دیگران تعریف کرده اند. هدف نفوذ اجتماعی تغییر دادن رفتار یا عقاید افراد است

همنوایی
یکی از جلوه های نفوذ اجتماعی، همنوایی، یا همرنگی است که به صورت احساس فشار خیالی یا واقعی از سوی گروهی نسبت به یک فرد است که نتیجه آن تغییر کردن رفتار آن فرد باشد. همنوایی می تواند هم مثبت باشد و هم منفی همچنین ناهمنوایی نیز دارای صورت های مثبت و منفی است.

اتفاق نظر
عواملی که می توانند توان همنوا کردن فرد را از سوی گروه افزایش دهند. یکی اندازه نفرات گروه است. نشان داده شده است که گروه های چهارنفری بیشترین تاثیر را در همنوا کردن فرد داشته اند. عامل دیگر، اتفاق نظر گروه است. یعنی امکان همنوایی فرد یا گروه وقتی بیشتر است که افراد گروه با یکدیگر هم عقیده باشند.

ضد همنوایی
نقطه مقابل همنوایی، ناهموایی و ضد همنوایی است که حاکی از استقلال رای فرد در برابر فشار گروهی است. در جریان همنوا شدن یا ناهمنوایی بعضی عوامل شخصیتی نیز افرادی که از نظر شخصیتی مستقل اند کمتر همنوا می شوند و در مقابل دست اندرکارند. مثلاً افرادی که احساس وابستگی بیشتری دارند میزان همنوایی آنان بیشتر است. اما تحقیقات حاکی از آن است که در جامعه های فعلی، عموماً همنوایی افزایش یافته است و این ناشی از پیچیدگی جامعه های مدرن و نیاز به اتکاه به دیگران در این جامعه ها است. عامل دیگر به نظر صاحب نظران، خود – رهبر یا دیگر – رهبر بودن فرد است. افراد خود -رهبر کمتر به همنوایی گرایش دارند و بیشتر استقلال رای دارند، در حالیکه افراد دیگر – رهبر بیشتر به دیگران وابسته اند و در نتیجه بیشتر به همنوایی گرایش دارند و بالاخره عامل دیگر، ابهام موقعیت است که سبب می شود شخص به اولین اطلاعات رسیده متوسل شده و همرنگی کند.

کنترل
کنترل یعنی توان هدایت یا اعمال قدرت یا بازداری رفتار خود یا دیگران. احساس کنترل داشتن احساس مطلوبی است که در بهداشت روانی فرد نقش مهمی بازی می کند. حتی اگر این احساس توهمی بیش نباشد. عواملی که در وجود این احساس موثرند یکی رقابت است اما این رقابت در صورتی است که حریف بسیار ضعیف یا بسیار قوی نباشد. موقعیت هایی که ما نسبت به آن ها احساس کنترل داشته باشیم، نظر مثبت ما را نسبت به خود برمی انگیزند. و برعکس نگرش ما نسبت به موقعیت هایی که احساس کنترل بر آن ها نداریم، منفی می شود.

از دست دادن کنترل
یکی از جنبه های مهم از دست دادن کنترل، مثلاً در مکان هایی چون خانه سالمندان ایجاد به علت اینکه درماندگی آموخته شده است. ساکنان خانه های سالمندان غالباً کنترلی بر محیط خود احساس نمی کنند، دچار حالت درماندگی آموخته شده می شوند، وقتی در این خانه ها نیز امکاناتی فراهم می شود تا ساکنان کنترلی نسبی بر محیط خود داشته باشند، تغییراتت قابل ملاحظه ای در جهت مثبت، در رفتار آنان پدید می آید.

مرکز کنترل
مکان کنترل یکی از عواملی است که در وجود احساس کنترل نقش دارد. تصور مکان کنترل بیرونی، یعنی احساس اینکه کنترل در دست عوامل بیرونی است، بیشتر احتمال دارد به درماندگی آموخته شده منجر شود تا تصور مکان کنترل درونی یعنی احساس اینکه کنترل در دست خود شخص است.

نظریه عکس العمل
واکنش های شخص در برابر از دست دادن کنترل عمدتاً در چهارچوب نظریه عکس العمل قابل توجیه است یعنی فرد در برابر محدود شدن کنترل خود، خواهد کوشید چنین کنترلی را به دست آورد و برای این کار به شیوه های گوناگونی متوسل خواهد شد نظیر اقدام متقابل، لجبازی، تغیر نگرش نسبت به داشتن کنترل، و از این قبیل.

وابستگی خودالقایی
عامل دیگری که ممکن است احساس از دست دادن کنترل را در شخص به وجود آورد وابستگی خودالقایی است. این حالت وقتی پیش می آید که خود شخص به علت اشاره دیگران بپذیرد که کنترل را از دست داده است. این وضعیت بیشتر در پیران به وجود می آید که اطرافیان با تذکر مداوم به آن ها یادآور می شوند که از انجام فلان کار و فلان کار عاجزند.

مدیریت و رهبری
مدیریت و رهبری یکی از جلوه های عملی نفوذ اجتماعی است که طی آن یک شخص دیگران را تحت نفوذ خود گرفته و رفتار آنان را هدایت و کنترل می کند.

بزرگمرد
اساساً دو نظریه مهم در رهبری وجود دارد یکی نظریه «بزرگمرد» که معتقد است رهبران دارای خصیصه هایی ذاتی و ویژه اند که آنان را بر دیگران مسلط می کند. اما تحقیقات مربوط به این حوزه نتوانسته است خصیصه منفردی را که رهبر را از افراد عادی متمایز می کند مشخص کند.

روح زمان
نظریه دوم، نظریه روح زمان یا جبر اجتماعی، است که برطبق آن در هر دوره ای عوامل و زمینه های اجتماعی خاص وجود دارد که آفریننده رهبران بزرگ است و وقتی آن زمینه ها فراهم شود پیدایش رهبر اجتناب ناپذیر است.

خوشه های رفتاری رهبر
با اینهمه تحقیقات جدید حاکی از آنند که برخی خوشه های رفتاری رهبران را از افراد عادی متمایز می کنند بعضی از این خوشه های رفتاری شامل سائق قوی برای قبول مسئولیت پشتکار و پافشاری در تعقیب هدف ها، تهوز و ابتکار در حل مسائل، انگیزه برای ابتکار عمل در موقعیت های اجتماعی، اعتماد به نفس و احساس هویت فردی، تمایل به پذیرفتن عواقب و اعمال، توان نفوذ در دیگران، ظرفیت سازماندهی و نظائر آن ها هستند.

پیشرفت کشورها
تحقیقات همچنین حاکی از آنند که میزان پیشرفت کشورها با میزان توانایی رهبری رهبران آن ها همبستگی دارد. به عبارت دیگر، رهبران قوی سبب شکوفا شدن و پیشرفت کشورهای خود می شوند.

نظریه جبرگرایی
از سوی دیگر نظریه جبرگرایی نیز به تنهایی بیانگر چگونگی پیدایش رهبران نیست تغییرات زمان و مکان در همه افراد تاثیر یکسانی ندارد و به این دلیل این تغییرات تنها افراد خاصی را به عنوان رهبر به ظهور می رساند به این ترتیب باید به تعامل و تاثیر و تاتر متقابل ویژگی های زمان و خصیصه های شخصیتی افراد در مورد پیدایش رهبران توجه نشان داد.

فهم رهبری
در تحقیقات تحلیل عاملی وجود و عامل ملاحظه یا توجه و ابتکار سازماندهی به عنوان عوامل فهم رهبری معرفی شده اند. ملاحظه یا توجه شامل دوستی، اعتماد متقابل، احترام و گرم و صمیمی بودن است و ابتکار سازماندهی مشخص کننده الگوهای سازماندهی، ایجاد کانال های ارتباطی مشخص، کوشش برای برقرار ساختن روابط در جهت هدایت شیوه و روش های کار است.

دو نوع رهبر
تحقیقات بعدی دو نوع رهبر مشخص کرده است: رابطه – محور LPC بالا که با ویژگی های ملاحظه یا توجه همخوان است و تکلیف – محور LPC پایین که بازتابی است BDOاز عامل ابتکار سازماندهی. برای سنجش این ابعاد پرسشنامه توصیف رفتار رهبر ساخته شده است که رفتار رهبران را با توجه به جنبه های مختلف رفتار رهبری می سنجد.

نظریه اقتضایی
یکی از نظریه هایی که به ویژگی های شخصیتی رهبر و مساعد بودن شرایط و موقعیت ها برای رهبری اشاره دارد نظریه اقتضایی است. بر طبق این نظریه نمی توان یک رهبر موفق در تمام موقعیت ها تصور کرد، بلکه مدیران و رهبران با هر نوع ویژگی مثلاً پیشرفت طلبی، رابطه محوری، یا تکلیف محوری در بعضی موقعیت ها موفق اند و در دیگر موقعیت ها ناموفق. در نظریه اقتضایی چهار عنصر وجود دارد که یکی عنصر شخصیت رهبر است و دیگر عناصر عبارتند از عوامل مربوط به موقعیت که شامل روابط رهبر -عضو، ساختار تکلیف، و قدرت موقعیت رهبر است.

لیدرمچ
به دنبال اندیشه های نظریه اقتضایی برنامه «لیدرمچ» آمده است که هدف آن تربیت مدیران و رهبران بر حسب موقعیت های لازم و ضروری برای رسیدن به هدف های خاص است.

انتظارات مردم
انتظارات مردم از رهبری و پیروان نیز می تواند در زمینه توفیق یا عدم توفیق انتظارات مردم از یک رهبر انتخابی بیشتر و رهبران نقش مهمی داشته باشد. مثلاً احساس مسئولیت نسبت به او بیشتر است تا یک رهبر انتصابی و تحمیلی. علاوه بر آن میزان توقعات و قضاوت ها در مورد رهبران زن و مرد و همچنین پیروان زن یا مرد از نظر مردم رهبران زن به طورکلی کم نفوذتر تصور می شوند و متفاوت است. مثلاً بنابراین انتظارات کمتری نیز از آن ها دارند. اما وقتی رهبر در کار خود با توفیق همراه نباشد اگر مرد باشد قضاوت ها در مورد او منفی تر است تا وقتی که زن باشد. در همین مورد پیروان زن مورد قضاوت منفی تری قرار می گیرند تا پیروان مرد.

قضاوت مردم از رهبری
تحقیقات در مجموع حاکی از آن است که مردم برای قضاوت در مورد نحوه رهبری هم عملکرد رهبر را در نظر می گیرند و هم شیوه عمل او را. بنابراین قضاوت مثبت هنگامی انجام می گیرد که رهبر هم عملکرد خوبی داشته باشد و هم این عملکرد را به شیوه ای درست و عادلانه به دست آورده باشد.

دستور
هم شواهد تجربی، هم مشاهدات روزمره، و هم سوابق تاریخی حکایت از آن دارند که انسان در قبول بدون چون و چرای دستور، حتی به قیمت وارد کردن آسیب، همنوع خود، مقاومت چندانی ندارد.

اطاعت بی چون و چرا
محققان وضعیت اطاعت و فرمانبرداری را تحت شرایط گوناگون در آزمایشگاه های روانشناسی بررسی کرده اند و نشان داده اند که درصد بالایی از افراد شرکت کننده در این آزمایش ها بدون چون و چرا از دستورات اطاعت می کنند. البته عواملی چون حضور آزمایشگر به عنوان فرد دستوردهنده، در معرض دید نبودن قربانی عمل شخص، وجود الگو و سرمشق و دستور موکد آزمایشگر در افزایش دادن احتمال پذیرش دستور نقش موثری دارند. بررسی وضع اطاعت و فرمانبرداری در محیط واقعی در جامعه نشان داده است که میزان اطاعت حتی از آنچه در آزمایشگاه دیده شده نیز بیشتر است.

جلب اطاعت
برای جلب اطاعت افراد روش ها و فنون مختلفی در روانشناسی اجتماعی شناخته شده است اول انجام خدمتی برای شخص و مدیون ساختن او. دوم ایجاد احساس گناه در شخص. سوم روش «جای پا باز کردن» یعنی اگر ابتدا تقاضای کوچکی را به فرد بقبولانند، وی بعد تقاضاهای بزرگتر را نیز خواهد پذیرفت. چهار روش «به مرگ بگیر تا به تب راضی شود» در این روش ابتدا تقاضای بزرگ و غیرمعقولی از شخص می شود که وی آن را احتماال رد کند و سپس تقاضای کوچکی از فرد می شود.

روش دانه پاشیدن
(روش دانه پاشیدن) تحقیقات حاکی از آنند که فرد در صورت رد تقاضای اول تقاضای دوم را به احتمال قوی خواهد پذیرفت. مثلاً نهادی استثنایی بدین معنی که ابتدا مثلاً خرید یک اتومبیل به فرد می شود و وقتی او آماده خریدن آن شد، شرایط معامله عوض می شود رییس فروشگاه پیشنهاد را نمی پذیرد. یا گفته می شود که بعضی از اقلام مربوط به اتومبیل مثل رادیوپخش یا لاستیک یدک جز، معامله نبوده است و به این ترتیب شخص را به پذیرش معامله مزبور وادار می کنند.

پرخاشگری
پرخاشگری رفتاری است که هدف آن آسیب وارد آوردن به خود یا به دیگران باشد. در این تعریف آنچه اهمیت دارد، انگیزه و نیت است.

پرخاشگری غریزی
فروید و لورنز پرخاشگری را غریزی می دانند، اما در حالیکه فروید آن را جلوه ای از غریزه مرگ دانسته و مخرب میداند، از نظر لورنز پرخاشگری جنبه سازندگی به صورت دفاع از قلمرو و ایجاد نواده ای قویتر و سالمتر دارد. در عین حال هم لورنز و هم فروید انرژی پرخاشگرانه را هیدرولیکی و تراکمی می دانند یعنی این انرژی به تدریچ در شخص انباشته می شود و نیاز به تخلیه دارد.

ذاتی بودن پرخاشگری
گروهی که طرفدار ذاتی بودن پرخاشگری در انسان هستند دلایلی چون دشمنی فطری بعضی از حیوانات نسبت به یکدیگر، وجود بعضی تغییرات فیزیولوژیک در هنگام خشم، و وجود کروموزوم y اضافی را در برخی از جنایتکاران حرف های ارانه می دهند.

آموختنی بودن پرخاشگری
در مقابل، گروهی که به آموختنی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند، جامعه هایی را مثال بین موش و گربه می زنند که در آن ها پرخاشگری وجود ندارد، دوستی هایی را که مثلاً به وجود آمده، و نتایجی را که از آزمایش های مربوط به تقلید پرخاشگری یا مشاهده کردن یک الگوی پرخاشگر از سوی اطفال به دست آمده است دلیل بر آموختنی بودن پرخاشگری می دانند.

رسانه و پرخاشگری
عده ای از صاحب نظران نیز به نقش بسیار مهم رسانه های همگانی، مانند تلویزیون و سینما در آموزش پرخاشگری به تماشاچیان اشاره می کنند.

کنترل پرخاشگری
برخی روش هایی که برای کنترل پرخاشگری پیشنهاد شده عبارتند از تنبیه رفتار پرخاشگرانه تنبیه الگوی پرخاشگر، استدلال کردن و منحرف کردن ذهن فرد از موضوع پرخاشگری.

نگرش شخص
ترکیب شناخت ها، احساس ها، و آمادگی برای عمل نسبت به یک چیز معین را نگرش شخص نسبت به آن چیز می گویند.

عناصر شناختی
هر نگرش دارای یک عنصر شناختی یک عنصر احساسی، و یک عنصر آمادگی برای عمل است.

ویژگیهای نگرش
نگرش همچنین دارای سه ویژگی است نخست آنکه معطوف به یک شئ، شخص، رویداد یا موقعیت است. دوم آنکه نگرش معمولاً ارزشیابانه است. و سوم آنکه دارای ثبات و دوام قابل توجهی است.

نظرهای منفی و مثبت
نگرش هر شخص نسبت به یک موضوع برایند خوشه های متعددی از نظرهای منفی و مثبت نسبت به آن موضوع است.

دو بعد از نگرش ها
دو بعد از نگرش ها حائز اهمیت فوق العاده ای هستند یکی تضاد بین پیچیدگی شناختی و سادگی ارزشیابانه آن است. دیگری آنکه همه عناصر نگرش به طور متقابل به هم مربوطند و هر یک از عناصر بر عناصر دیگر تاثیر دارند.

تکوین نگرش ها
تکوین نگرش ها بر اساس فرایندهای یادگیری یعنی شرطی شدن و تقویت، تداعی، و تقلید صورت می گیرد.

جریان رشد
کودک در جریان رشد خود در معرض اطلاعات گوناگونی قرار می گیرد که بعضی مثبت و بعضی منفی هستند. برای بعضی رفتارها تقویت می شود و برای برخی دیگر تنبیه می شود، و مقداری از رفتارها را نیز از طریق تقلید می آموزد. همین روند برای آموزش و شکل گیری نگرش ها نیز صادق است.

نگرش های کودک
نگرش های کودک در دوران کودکی هماهنگ با نگرش های خانواده است. این نگرش ها در مدرسه نیز از هماهنگی برخوردار است زیرا مدرسه نیز معمولاً در همان محیط زندگی کودک قرار دارد.

نگرش در دانشگاه
اما وضع نگرش ها در دانشگاه تفاوت می کند. بیشتر تحقیقات حاکی از آن است که نگرش های دانشجویان در دوران تحصیلات دانشگاهی امکان بیشترین تغییر را پیدا می کند.

پس از شکل گیری
اما نگرش ها پس از شکل گیری از ثبات بیشتری برخوردار می شوند و تابع اصل هماهنگی شناختی هستند یعنی در برابر تغییر مقاومت می کنند وحتی اگر اطلاعات مغایر با نگرش ها به فرد برسد، فرد می کوشد آن ها را با چهارچوب نگرشی خود تطبیق دهد.

عوامل دیگر در شکل گیری
عوامل دیگری که در شکل گیری نگرش ها موثرند یکی برآورده شدن نیازهای شخص اند، دیگری کسب اطلاعات و مراجع اطلاعاتی هستند، سومی تعلق گروهی، و چهارمی شخصیت خود فرد.

ژنتیک در نگرش
به خاطر شباهت بین نگرش های دوقلوهای یک تخمکی، عده ای از روانشناسان اجتماعی وجود عوامل ژنتیکی را نیز در شکل گیری نگرش ها موثر دانسته اند.

الگوها
بررسی نگرش ها در چهارچوب چند الگوی نظری بررسی شده است که در داخل هر الگو چند نظریه وجود دارد. این الگوها عبارتند از الگوی شرطی شدن و تقویت یادگیری، الگوی مشوق ها و تعارض ها، و الگوی هماهنگی شناختی. در الگوی شرطی شدن و تقویت، نگرش ها را مانند سایر رفتارها حاصل شرطی شدن، تقلید، و تقویت می دانند. الگوی مشوق ها و تعارض ها نگرش ها را به صورت یک الگوی سود و زیان می بیند. یک نگرش تا زمانی که مشوق های نگهدارنده آن برقرار باشند دوام خواهد داشت و وقتی مشوق تازه ای که قویتر از مشوق قبلی است ارانه شود امکان تغییر آن فراهم می شود.

نگرش مثبت یا منفی
شناخت هایی که در مورد اشیا یا رویدادها برای شخص حاصل می شود، بسته به اینکه خوشایند یا ناخوشایند باشند، نگرش مثبت یا منفی نسبت به آن شی یا رویداد به صورت تداعی ایجاد می شود. عامل خوشایند بودن یا ناخوشایند بودن به صورت تقویت مشت یا تنبیه برای شکل گیری نگرش ها عمل می کند.

نظریه مشوق ها و تعارض ها
نظریه مشوق ها و تعارض ها .موضوع نگرش را برحسب یک تعارض رویکرد– رویگردان در نظر می گیرد. این دیدگاه نیز مانند دیدگاه یادگیری معتقد است که نگرش حاصل مجموعه ای از عناصر مثبت و منفی است یعنی برایند سود و زیان حاصل از داشتن نگرش خاصی است. وقتی در زمینه داشتن نگرش خاصی شخص دچار تعارض شود، موضعی را اتخاذ خواهد کرد که او را به حداکثر منافع برساند.

هماهنگی شناختی
الگوی هماهنگی شناختی خود شامل نظریه تعادل و نظریه توافق است. در یک نظام تعادلی، دو شخص و یک شی یا سه شخص در روابط متقابل اند. بسته به نوع ارتباط سه جانب های که موجود است وضعیت کلی نظام یا در حال تعال خواهد بود و یا در حال عدم تعادل.

نظریه توافق
نظریه توافق توجه خود را به اثری که یک فرد با موضعی مثبت یا منفی نسبت به یک شی یا شخص دارد متمرکز می کند. در این نظریه حداکثر نظر مثبت با +۳ و حداکثر نظر منفی با -۳ نشان داده می شود. هرگونه تغییر در نظر حداکثر به صورت عددی در فاصله بین این دو عدد تغییر می کند، چنانچه اختلاف بین دو نظر وجود داشته باشد، لازم است که برای برقراری توافق حرکتی از یکی از طرفین یا از هر دو در جهت تعدیل نظر صورت گیرد تا دوباره توافق برقرار گردد.

تحقیقات موردنیاز
تحقیقات در مورد نظریه های ذکر شده عمدتاً در جهت تایید دیدگاه یادگیری و نظریه تعادل است. در مورد نظریه توافق و نظریه مشوق ها هم تعداد تحقیقات کم است و هم نتایج حاصله چندان روشن و قاطع نیستند.


تعداد صفحات : 86 | فرمت فایل : pptx

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود