تارا فایل

پاورپوینت رحلت پیامبر ص و واقعه سقیفه


موضوع تحقیق :

رحلت پیامبر (ص) و واقعه سقیفه

واپسین حج پیغمبر (ص)

پیغمبر در سال دهم هجری عازم حج شد در این سفر بود که احکام حج را به مردم تعلیم داد قریش پیش

از اسلام برای خود اختیاراتی درست کرده بود از جمله در آداب زیارت نیز خود را جدا از دیگران

می دانست در این سفر پیغمبر آنچه را قریش در زیارت خانه خدا برای خود امتیازی می شمرد ازمیان

برد (از جمله: دادن لباس طواف که به هر کس این لباس داده نمی شد برهنه طواف می کرد).

اولین سفر بود که پیامبر به مردم گفت نمی دانم سال دیگر شما را خواهم دید یا نه؟

در بازگشت ازسفر حج به سمت مدینه در منزل جحفه در موضعی که بنام غدیر خم

معروف شده امر خدا به او رسید که باید علی را به جانشینی خود نصب کنی.

به تعبیر روشن تر باید سرنوشت حکومت اسلامی پس از پیامبر معلوم گردد.

رسول خدا در جمع مسلمانان که شمار آنان را میان 90 تا 100 هزار نفر نوشتند فرمود:
من کنت مولاه فهذه علیُ مولاه

پس از بازگشت از حج در حالی که قوت و شوکت اسلام روزافزون شده بود تندرستی پیامبر به

خطر افتاد اما با وجود بیماری سپاهی به تلافی شکست موته به فرماندهی اسامه بن زید آماده

کرد ولی پیش از آنکه این سپاه به ماموریت برود پیامبر به دیدار پروردگار خود رفت و وقتی

عازم این دیدار شد که وحدت اسلامی را در سراسر شبهجزیره عربستان برقرار ساخت.و اسلام

را در مدخل 2 امپراطوری ایران و روم آورد.برای بعضی از مسلمانان وتازه مسلمانان مرگ

پیغمبر باور کردنی نبود به چشم خود دیدند مردی بنام خدا برخاست. عربستان پراکنده ، پریشان،

وحشت زده را مستعد ساخت، قبیله های گوناگون را جز کشتن، غارت کردن هنری نداشتند یکی

کرد،حکومتی برای سالی دین پدید آورد، مردم را با هم مهربان و برادر نمود .

جنگ و جدال داخلی را آن سرزمین از میان برد و خلاصه کارهایی کرد که هیچ کس پیش از او

نکرده بود پس چگونه ممکن بود مردمی با چنین کارهایی معجزه آسا هم چون دیگر مردمان زندگی

کند و بمیرد، نه چنان چیزی امکان ندارد او نمی میرد و جاودان است. این پندار گروهی از مردم

هنگام شنیدن خبر مرگ محمد(ص) بود. از جمله تاریخ نویسان نوشته اند عمر همین که خبر مرگ

پیغمبر را شنید گفت سخنی دروغ است لیکن، ابوبکر خود را به او رسانید و آیه قرآن را که

می گوید: انک میتُ و انهم میتون را برای او خواند.

بزودی مسلمانان متوجه شدند با حقیقت تلخی روبرو شدند. پیغمبر نزد خدا رفته و دیگر در

میان آنان نیست. حال مسلمانان چه کنند؟ این حکومت پهناور را چه کسی باید اداره کند؟

مسلماً مردم از این پس رهبر دینی یعنی پیغمبر نخواهند داشت زیرا محمد گفته بود پس از من

پیغمبری نیست. قرآن هم مسلمانان را خبر داده که محمد خاتم پیغمبران است(سوره احزاب آیه 40)

پس رهبری امت اسلامی را چه کسی باید به عهده بگیرد.سقیفه اولین و مهمترین رویداد در

خصوص جانشینی پیغمبر و سرپرستی امت اسلام بود.

رویداد سقیفه در تاریخ اسلام و مسلمین از اهمیت نمادی بسیاری برخوردار است در حالی که علی ابن ابیطالب

و بنی هاشم سرگرم مراسم غسل پیغمبر بودند بعضی سران قوم بی توجه بدانکه در ماه پیش پیغمبر چه گفته

است (واقعه غدیرخم) به فکر افتادند که باید تکلیف رئیس امت را تعیین کنند

ســقیفه

گروهی از مردم مکه(مهاجران) و مدینه(انصار) در جایی که بنام سقیفه و بنی ساعده معروف بود گرد

آمدند.(سقیفه به معنای ایوانچه ای سقف دار(سایبان دار) است در این محل ازشهر مدینه پس از رحلت پیامبر

اسلام(ص) به مناقشات سیاسی برای تعیین جانشین ایشان آغاز شد.

سقیفه به انصار تعلق داشت، ولی این امر مانع حضور گروهی از مهاجرین و گفتگو درباره آینده دولت

اسلامی نبود. مهاجرین و انصار در سقیفه در مقابل هم قرار گرفتند بدون اینکه هیچ کدام از انسجام و وحدت

کامل برخوردار باشند. آنها می خواستند هر چه زودتر زمامداری برای مسلمانان انتخاب شود. اما چه کسی را

برای این کار برگزینند؟ گفتگو و جدال درگرفت.

البته بنی هاشم غایبان بزرگ جامعه اسلامی در رویداد موسوم به سقیفه بودند.بدیهی است در

صورت حضور آنان و در راس ایشان حضرت علی(ع) داماد و برادر زاده پیامبر(ص)، روال

استدلالات و گفتگوها سمت و سویی قضاوت با آنچه در آن زمان به خود گرفته پیدا می کرد.

پیغمبر هنگامی که زنده بود با مهاجرین و انصار آنانی که در روزهای نخستین

دعوت اسلام مسلمان شده بودند و با او به مدینه آمدند (مهاجر) و با مردمی

که او را از مکه به مدینه خواندند (انصار) در کارهای بزرگ مشورت می کرد. انصار و

مهاجرین از لحاظ گروه بندی اجتماعی، دو گروه اصلی تشکیل دهنده امت

اسلامی بودند که بالطبع حکومت پیامبر(ص) نیز بر آنان اتکا داشت و بدیهی بود که

پس از رحلت آن حضرت دعاوی حکومتی بر همین دو گروه متمرکز باشد.

پس این دو دسته از مسلمانان می توانند سرنوشت حکومت را معیین کنند و خلیفه باید

از این دو گروه انتخاب شود. این پندار حاضران در سقیفه بود. که هر یک از 2 دسته مهاجر

و انصار خود را لایق تر از دیگری می پنداشت. مهاجرین یعنی مردم مکه دعاوی خاص

خویش را دانستند:

1-نزدیکی به پیامبر(ص) (ما خویشاوندان او هستیم)

2-تقدم در پذیرش اسلام(چون گفتند ما پیش از شما این دین را پذیرفته ایم)

3-دست شستن از موطن و سرزمین خود مکه

4-در نهایت تعلق داشتن به قریش. پس زمامدار مسلمانان باید از مهاجران باشد.

تصور عمومی انصار بر این بود که آنان پناه دهندگان پیامبر(ص) هستند، می گفتند مکه

دعوت محمد(ص) را نپذیرفت با او به مقابله و دشمنی بر حالت، چندانکه توانست او را آزار

داد تا وی ناگزیر مکه ترک گفت و نزد ما به یثرب آمد، این ما بودیم که او را یاری کردیم و

اسلام را رونق دادیم. انصار به تلاش برخی از مهاجرین در امر قدرت و حکومت با نظر

مثبت نمی نگریستند. کوتاهی در اعزام سپاه اسلام به دلایلی چند به هنگام بیماری منجر به

رحلت پیامبر، سبب ایجاد سوءظن در میان انصار شده بود. از این رو آنان برای تثبیت

اوضاع به سود خود در سقیفه تجمع کردند. و عقیده داشتند که زمامدار مسلمانان باید از

انصار برگزیده شود.

سعدبن عباده فرد شاخص انصار در اجتماع سقیفه بود و از مهاجرین هم ابوبکر به همراه 5 تن

دیگر از مسلمین به نامهای 1- عمربن خطاب 2- ابوعبیده جراح 3-اسیدبن حضیر 4- بشیربن

سعد 5-وسالم موسی ابن حذیفه، به محاجه با انصار برخاستند محاجه (دلیل آوردن، حجت

آوردن) ابوبکر در مقابل دعوی حکومتی انصار به روایتی از پیامبر که بر اساس آن امام باید

قریشی باشد.(المائمه من قریش) متوسل شد و اضافه کرد که انصار می توانند به داشتن وزارت

مطمئن باشند، روایت مورد استناد ابوبکر با توجه به دعاوی عمومی انصار، کارساز شد و انصار

در حالی که از دعوی قبلی خود گامی به عقب نهاده بودند، خواهان تشکیل حکومتی متشکل

از امیر، یکی از مهاجرین و دیگری از انصار شدند(منا امیرٌ و مبکم امیر). (از ما امیری و

از مهاجرین امیری). بار دیگر ابوبکر به روایتی دیگر ازپیامبر(ص) استناد کرد که در آن

بر تقدم و برتری قریش تصریح شده بود(قدموا قریشاً و لما تقدموها) و در نهایت انصار به

پذیرش حکومت صحابه مهاجر، تن دردادند. ابوبکر با اشاره به عمر و ابوعبیده از حاضران

خواست یکی از آن دو را به خلافت برگزینند، ولی هر دو ازپذیرش این درخواست امتناع

کردند و متقابلاً ابوبکر را نامزد خلافت خواستند)

عمر در شایستگی ابوبکر برای تصدی چنین مقامی سعی بلیغ کرد، از این رو کار بر ابوبکر

راست شد. از نکاتی که عمر در ارجح دانستن ابوبکر اقامه دلیل کرد:

1-سبقت ابوبکر در اسلام

2-یار غار پیامبر (ص) در سفر حضرت به مدینه

3-پیش نمازی ابوبکر به هنگام بیماری پیامبر(ص) بود.

(به نظر می آید که عوامل ذیل در تمکین انصار از دلایل و مواضع به مهاجر که ابوبکر از آنان بود

اهمیت بسیاری دانسته است

1-اول آنکه ابوبکر توانست در اثبات برتری و تقدم صحابه مهاجر نسبت به انصار به

احادیثی از پیامبر اشاره کند در حالیکه انصار فقط به دعاوی عمومی در منزلت

خود و یاری رساندن به اسلام و مسلمین متکی بودند

2-دلیل دوم تمکین انصار از صحابه مهاجر تشتت آراء در میان خود انصار بود البته در

میان صحابه مهاجر هم یکدستی آراء وجود نداشت ولی دست کم در میان جمع

کوچکی که در سقیفه جمع شده بودند هماهنگی در مواضع چشمگیر بود)

(برخی از صحابه همچون بنی هاشم در قضیه حضور نداشتند در صورتی که با

حضور این افراد به استدلالت عمومی در برتری قریش آسیب وارد نمی شد. بلکه

احتمالاً مصداق حکومتگر تغییر می کرد یعنی حکومت به علی(ع) می رسید و سرانجام

3-سومین دلیل برتری موضع صحابه مهاجرتست به انصار، شخصیت های برجسته

مهاجرین حاضر در سقیفه بود

حضور ابوبکر (عمر) سابقه اسلامشان، جایگاهی که در میان قریش داشتند و هم چنین

رابطه خویشاوندی آنها با پیامبر همگی در ایجاد تمایل عمومی حاضران در سقیفه به نفع

مهاجرین و شخص ابوبکر موثر بود.

نظریه اهل «حل و عقد» در انعقاد خلافت و پذیرش خلیفه را شاید بتوان بزرگترین دستاورد

نظری ماجرای سقیفه دانست چرا که هم ابوبکر به این شیوه به خلافت رسید و هم این

نظریه آغاز اندیشه پردازی سیاسی در دنیای اسلام بود.

در مورد ویژگی های اهل «حل و عقد» تعداد آنان و دیگر شرایط لازم میان اهل فن

گفتگوی بسیاری صورت گرفته است. برای مثال برخی این تعداد را حداقل 5 نفر و

برخی 6 نفر و حتی برخی از متفکران مسلمان مانند غزالی وجود یک فرد بیعت کننده را

برای انعقاد خلافت کافی تلقی کرده اند. البته به شرط اینکه این فرد از شوکت لازم

برخوردار باشد.

با بیعت مردم با ابوبکر کار تعیین زمامدار هم به ظاهر پایان یافت امّا این طرز انتخاب

عواقبی را به دنبال داشت که در سال های نخستین پس از مرگ پیامبر چندان آشکار

نبود و هر چه مردم از آن سالها دورتر شدند آثار نامطلوب آن بیشتر پدیدار شد. درست

است به ظاهر اختلاف مهاجر و انصار بر سر مسئله زمامداری در سقیفه پایان یافت امّا

بارقه ای از این شیوه خلاف در دل دسته ای باقی ماند و پس از گذشت یک قرن به

شعله ای مبدل گشت و جهان اسلام را فراگرفت.

و امّا مهمترین انحراف در جریان سقیفه که بعدها منجر به بروز خیانت ها و اختلاف های

بیشتری شد و دنیای اسلام را به مشکلات زیادی مواجه کرد. در نظر نگرفتن توصیه پیغمبر

در غدیر خم مبنی بر جانشینی علی(ع) به جای خود بود، چرا که علی(ع) شایسته ترین

فرد برای جانشینی بوده و در صورت در اختیار گرفتن خلافت می توانست راه پیغمبر را به

نحو احسن ادامه داده و جهان اسلام را از مواجه شدن با فرقه گرایی، جدا شدن مسلمانان

از یکدیگر و انحرافات بعدی نجات دهد، مسلماً یکی از علل اوج گیری مخالفت ها سکوت

علی(ع) بود.

منابع :

اندیشه های سیاسی در ایران و اسلام (دکتر حاتم قادری)

تاریخ تحلیلی اسلام(سید جعفر شهیدی)

فروغ ابدیت(جعفر سنجانی)

منابع اینترنتی :
www.movood.com

www.hoeseh.net

www.irb.ir


تعداد صفحات : 20 | فرمت فایل : .ppt

بلافاصله بعد از پرداخت لینک دانلود فعال می شود