روش تربیتی تمثیل
بسم الله الرحمن الرحیم
مبنای تربیتی
درک بسیاری ازمعقولات و امور ذهنی برای انسان ها به آسانی میسر نیست.
اصل تربیتی
محسوس سازی:
به منظور آن که متربی توانایی ادراک امور ذهنی و معقول را کسب کند، باید مربی آنها را به صورت محسوس درآورد.
تعریف روش تربیتی تمثیل
بر اساس این روش، مربی با به کار بردن تشبیه و تمثیل می کوشد تا امور ذهنی و معقول را به صورت محسوس درآورده و بدین صورت زمینه درک آن را برای متربی فراهم سازد.
اهمیت روش
1. کاربرد انواع مثل ها در قرآن
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ فَاَبى اَکْثَرُ النَّاسِ اِلاَّ کُفُوراً (اسراء،89)
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ وَ کانَ الْاِنْسانُ اَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلاً (کهف،54)
وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآیَهٍ لَیَقُولَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا اِنْ اَنْتُمْ اِلاَّ مُبْطِلُونَ (روم،58)
وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (زمر،27)
2. کاربرد تمثیل در کتاب های آسمانی
فِیمَا اَوْصَى بِهِ النَّبِیُّ ص اَبَا ذَرٍّ قَالَ کَانَتْ صُحُفُ اِبْرَاهِیمَ اَمْثَالًا کُلُّه(مجلسی،1403، ج 72، ص384 )
3. تمثیل از جمله اهداف بعثت انبیا
ُ قال امیرالمومنین علیه السلام:وَ بَعَثَ اِلَى الْجِنِّ وَ الْاِنْسِ رُسُلَهُ لِیَکْشِفُوا لَهُمْ عَنْ غِطَائِهَا وَ لِیُحَذِّرُوهُمْ مِنْ ضَرَّائِهَا وَ لِیَضْرِبُوا لَهُمْ اَمْثَالَهَا(نهج البلاغه، خطبه 183)
آثار روش تربیتی تمثیل
1. همه فهمی
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ فَاَبى اَکْثَرُ النَّاسِ اِلاَّ کُفُوراً (اسراء،89)
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ وَ کانَ الْاِنْسانُ اَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلاً (کهف،54)
وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ وَ لَئِنْ جِئْتَهُمْ بِآیَهٍ لَیَقُولَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا اِنْ اَنْتُمْ اِلاَّ مُبْطِلُونَ (روم،58)
وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (زمر،27)
2. جذابیت و دل نشینی
انّ النّبىّ صلّى اللّه علیه و آله قال: «انّما مثل الجلیس الصّالح و جلیس السّوء کحامل المسک و نافخ الکیر فحامل المسک امّا ان یحذیک و امّا ان تبتاع منه و امّا ان تجد منه ریحا طیّبه و نافخ الکیر امّا ان یحرق ثیابک و امّا ان تجد منه ریحا منتنه»(خرمشاهی و انصاری،1376، ص683).
قال المسیح علیه السلام: لَا تَکُونُوا کَالْمُنْخُلِ یُخْرِجُ مِنْهُ الدَّقِیقَ الطَّیِّبَ وَ یُمْسِکُ النُّخَالَهَ کَذَلِکَ اَنْتُمْ تُخْرِجُونَ الْحِکْمَهَ مِنْ اَفْوَاهِکُمْ وَ یَبْقَى الْغِلُّ فِی صُدُورِکُم(مجلسی،1403، ج1، ص146)
3. یادآوری
اَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ اَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ (24)
تُوْتی اُکُلَها کُلَّ حینٍ بِاِذْنِ رَبِّها وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْاَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (ابراهیم،25)
4. تفکر
لَوْ اَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَاَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْاَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (حشر،21)
هن لباس لکم و انتم لباس لهن(بقره،189)
5. اتمام حجت
در آستانه جنگ بصره در سال36هجری، گروهی از اعراب کلیب جرمی را جهت آگاهی از حقیقت و دانستن علل مبارزه امام علیه السلام با ناکثین به نمایندگی نزد حضرت علی علیه السلام فرستادند. امام به گونه ای با آن شخص صحبت کرد که حقیقت را دریافت. آنگاه به او فرمود بیعت کن. وی گفت: من نماینده گروهی هستم و قبل از مراجعه به آنان به هیچ کاری اقدام نمی کنم. امام فرمود: اَ رَاَیْتَ لَوْ اَنَّ الَّذِینَ وَرَاءَکَ بَعَثُوکَ رَائِداً تَبْتَغِی لَهُمْ مَسَاقِطَ الْغَیْثِ فَرَجَعْتَ اِلَیْهِمْ وَ اَخْبَرْتَهُمْ عَنِ الْکَلَاِ وَ الْمَاءِ فَخَالَفُوا اِلَى الْمَعَاطِشِ وَ الْمَجَادِبِ مَا کُنْتَ صَانِعاً قَالَ کُنْتُ تَارِکَهُمْ وَ مُخَالِفَهُمْ اِلَى الْکَلَاِ وَ الْمَاءِ فَقَالَ ع فَامْدُدْ اِذاً یَدَکَ فَقَالَ الرَّجُلُ فَوَاللَّهِ مَا اسْتَطَعْتُ اَنْ اَمْتَنِعَ عِنْدَ قِیَامِ الْحُجَّهِ عَلَیَّ فَبَایَعْتُهُ ع(نهج البلاغه، خطبه170).
6. تقوی
عن امیرالمومنین علیه السلام: اُوصِیکُمْ عِبَادَ اللَّهِ بِتَقْوَى اللَّهِ الَّذِی ضَرَبَ الْاَمْثَالَ(نهج البلاغه، خطبه83)
7. عبرت پذیری
لِلِاعْتِبَارِ تُضْرَبُ الْاَمْثَالُ
لِاَهْلِ الِاعْتِبَارِ تُضْرَبُ الْاَمْثَال(تمیمی آمدی، 1366، ص471)
8. امتحان
اِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیی اَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَهً فَما فَوْقَها فَاَمَّا الَّذینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ اَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ اَمَّا الَّذینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا اَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهْدی بِهِ کَثیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ اِلاَّ الْفاسِقینَ (بقره،26)
9. تعقل
وَ تِلْکَ الْاَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها اِلاَّ الْعالِمُونَ (عنکبوت،43)
اعْقِلْ ذَلِکَ فَاِنَّ الْمِثْلَ دَلِیلٌ عَلَى شِبْهِه(نهج البلاغه، خطبه153)
(عقل) التحقیق ان الاصل الواحد فی الماده هو تشخیص الصلاح و الفساد فی جریان الحیاه مادیا و معنویا ثم ضبط النفس و حبسه علیها(المصطفوی، ج8، ص196)
10 استحکام خانواده
تصویر زیبا
الف. تشبیه همسران
به لباس: هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ اَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن…؛ …آنها لباس شما هستند؛ و شما لباس آنها… (بقره، 187)
این تشبیه حاوی ارزش های خانوادگی متعددی است که هر یک به ایجاد آرامش روانی بین زن و شوهر می انجامد. مواردی همچون: عیب پوشی، محافظت، زینت بخشی، انعطاف پذیری، و… (قرائتی، 1376، ج1، ص382).
. یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَکُمْ وَ اَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ عَلَیْها مَلائِکَهٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما اَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُوْمَرُونَ؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسانها و سنگهاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمیکنند و آنچه را فرمان داده شدهاند(به طور کامل) اجرا مینمایند (تحریم، 6)
… سَمِعْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ اِنَّمَا الْمَرْاَهُ قِلَادَهٌ فَانْظُرْ مَا تَتَقَلَّد؛ شنیدم امام صادق علیه السلام مىفرمود: زن گردن بند است، دقّت کن که چه چیز را بر گردن خود مىآویزى(محمدی شاهرودی،1377، ج1، ص331)
. وَ قَالَ اَمِیرُ الْمُوْمِنِینَ فِی وَصِیَّتِهِ لِابْنِهِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَنَفِیَّهِ یَا بُنَیَّ… فَاِنَّ الْمَرْاَهَ رَیْحَانَهٌ وَ لَیْسَتْ بِقَهْرَمَانَهٍ فَدَارِهَا عَلَی کُلِّ حَالٍ وَ اَحْسِنِ الصُّحْبَهَ لَهَا لِیَصْفُوَ عَیْشُک؛ فرزندم … زن قهرمان نیست بلکه شاخه ریحان است. بهر حال با او مدارا کن و به خوبی با او همراهی کن تا زندگیت گوارا گردد (صدوق، 1404، ج3، ص556)
ب. تشبیه زن
در منابع اسلامی، زنان نسبت به شوهران خویش اینگونه تشبیه شده اند:
از آنجا که مایه زیبایی یا زشتی شوهران خود هستند، و یا ارتباطی پیوسته با آنان دارند، به گردن بند؛
از این جهت که زمینه پرورش فرزند صالح یا ناصالح را فراهم می کنند، به کشتزار ؛
و از جهت لطافت و عدم تناسب با فرمان فرمایی و انجام امور طاقت فرسا به گیاه خوشبو،
و از جهت خوب شوهر داری کردن به مجاهد در راه خدا ،
و در دوران بارداری به روزه دار شب زنده داری که با جان و مال خود در راه خدا جهاد می کند، تشبیه شده اند.
همچنان که زنان زیبا که در رویشگاه بد پرورش یافته باشند، به دلیل تربیت نامطلوب با وجود زیبایی ظاهری، به سبزه مزبله؛
زنان شایسته از جهت کمیابی و نادر بودن به کلاغ هایی که یک پای آنها سفید است؛
زنان صالح از آن رو که روشنی بخش خانه شوهر اند، به هلال ماه درخشان؛
و زنان ناصالح از آن رو که زندگی زناشویی را تیره و تار می کنند، به ظلمت؛ تشبیه گردیده
و زنان کج خلق از آن جهت که باید با آنها مدارا گردد، به استخوان دنده کج تشبیه شده اند که در صورتی که تحت فشار قرار گیرند، می شکنند.
ج. تشبیه شوهر
شوهران در ارتباط با همسران خود به اینگونه تشبیه شده اند:
از آن رو که تکیه گاه همسراند، به ستونی که خیمه خانواده بر آن استوار است؛
از آن جهت که در رفع نیازمندی های همسر خود می کوشند، به خدمت کار؛
از آن حیث که در کنار و همنشین او هستند، به صدقه دهنده؛
از آن جهت که رزق حلال را برای خود و خانواده طلب می کنند، به مجاهد فی سبیل الله؛
از آن حیث که به همسرشان رو می آورند، به کسی که در راه خدا شمشیر برکشد؛
و از آن لحاظ که با همسر خود مجامعت می کنند، به درختی که برگ(گناه) هایش فرو می ریزد؛ تشبیه شده اند.
د. تشبیه فرزند
فرزند صالح از آن لحاظ که عطرش همیشه پراکنده و منظرش باعث روشنی دیده می گردد، به گلی از گل های بهشت؛
از آن جهت که حاصل عطوفت باطنی انسان است، به میوه قلب او؛
از آن رو که برای والدینش استغفار می کند، به میراثی که مومن پس از مرگش برای خدا به جا می گذارد؛
از آن حیث که پس از والدین به زیباترین شکل یادآور آنها شده و باعث می شود نام آنها به نیکی برده شود، به زیباترین دو نام؛
و از آن جهت که والدین در مرگ فرزند صالح برای خدا صبر می کنند، به وزنه ای سنگین در میزان اعمال؛ تشبیه شده است.
همچنان که فرزند ناصالح از آن لحاظ که در دنیا سبب غم و اندوه بسیار شود و بسیار باشد که آدمى از براى او آخرت را هم از دست دهد، به یکی از دو دشمن؛
و از آن حیث که آزار دهنده است ولی چاره ای در تحمل آن نیست، به پابرجاترین دردتشبیه گشته است.
شرایط تاثیرگذاری روش
1. بصیرت مربی
فَلا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْاَمْثالَ اِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ وَ اَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (نحل،74)
الَّذینَ یَاْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ اِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِکَ بِاَنَّهُمْ قالُوا اِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ اَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَهٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ اَمْرُهُ اِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَاُولئِکَ اَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ (بقره،275)
2. صفای دل متربی
قال امیر المومنین علیه السلام: فَیَا لَهَا اَمْثَالًا صَائِبَهً وَ مَوَاعِظَ شَافِیَهً لَوْ صَادَفَتْ قُلُوباً زَاکِیَهً وَ اَسْمَاعاً وَاعِیَهً وَ آرَاءً عَازِمَهً وَ اَلْبَاباً حَازِمَه(نهج البلاغه، خطبه83)
اِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیی اَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَهً فَما فَوْقَها فَاَمَّا الَّذینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ اَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ اَمَّا الَّذینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا اَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهْدی بِهِ کَثیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ اِلاَّ الْفاسِقینَ (بقره،26)
3. علم متربی
مَثَلُ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ اَوْلِیاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ اِنَّ اَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (41) اِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ وَ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ (42) وَ تِلْکَ الْاَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما یَعْقِلُها اِلاَّ الْعالِمُونَ (عنکبوت،43)
اِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیی اَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَهً فَما فَوْقَها فَاَمَّا الَّذینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ اَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ اَمَّا الَّذینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ما ذا اَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثیراً وَ یَهْدی بِهِ کَثیراً وَ ما یُضِلُّ بِهِ اِلاَّ الْفاسِقینَ (بقره،26)
4. پرهیز متربی از جدل
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فی هذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ وَ کانَ الْاِنْسانُ اَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلاً (کهف،54)
5. پرهیز از انکار
وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ فَاَبى اَکْثَرُ النَّاسِ اِلاَّ کُفُوراً (اسراء،89)
فهرست منابع
قرآن کریم
نهج البلاغه
خرمشاهی، بهاء الدین و مسعود انصاری(1376) پیام پیامبر، تهران، منفرد
تمیمی آمدی(1366) تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی
مصطفوی، حسن (1375) التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان چاپ و انتشارات
منابعی برای مطالعه بیشتر:
حائری شیرازی، محی الدین() تمثیلات، قم، انتشارات شفق
رجالی تهرانی، علیرضا(1378) تمثیلات و تشبیهات در آثار استاد شهید مطهری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
قرائتی، محسن(1380) تمثیلات، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن
کلانتر، سید حسین(1381) امثال البلاغه، قم.
مکارم شیرازی، ناصر(1378) مثال های زیبای قرآن، قم، انتشارات نسل جوان
الحمد لله رب العالمین
وصلی الله علی سیدنا محمد و آله اجمعین