به نام خدا
عنوان: خودشیفتگی(narcissism)
1
تاریخچه
نارسیسم(خودشیفتگی)از یک افسانه یونانی گرفته شده است. در این افسانه مرد جوانی به نام (نارسیسوس) عاشق عکس خود که در آب افتاده می شود و داخل آب می پرد تا فرشته ای که در آن دیده است را بگیرد و غرق می شود. این داستان عجیب وجه تمایزی برای معرفی نوعی اختلال شخصیت موسوم به اختلال شخصیت خودشیفته شد
2
ادامه…
خودشیفتگی اصطلاحی است که اولین بار فروید آن را به کار برد.
فروید اصطلاح خودشیفتگی را برای وضعیتی به کار برد که در آن لیبید و شخص در خود ایگو مصرف می شود تا افراد دیگر.
3
تعاریف خودشیفتگی
خودشیفتگی، نوعی اختلال هیجانی بسیار اغراق آمیز است. مبتلایان به این اختلال، با سایرین همدل نیستند. ولی نیاز دارند مرتب از سوی آنان مورد تمجید واقع شوند. هر چند خودشیفتگان و خویش کامان، تصویری مبالغه آمیز از خویش دارند، اما از پندارهٔ بسیار آسیب پذیری برخوردار بوده و بیشتر با هویت خویشتن ناآشنایند.
بزرگ نمائی خصوصیات نافذ و فراگیر (در رفتار یا خیال) , نیاز به تحسین , فقدان هم دلی که از ابتدای دوران بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلف زندگی بروز می کند.
4
ادامه…
خود شیفتگی اصطلاحی است که به طور کلی مربوط می شود به شخصی که دارای عشق مفرط به خود و حس خود بزرگ بینی و حس قدرتمند مستحق بودن است .
انجمن روانپزشکی آمریکا تعریف خود شیفتگی را به عنوان اختلال شخصیت مشخص شده توسط الگوی فراگیرنیاز به تحسین و فقدان همکاری تعریف می کند.
5
ویژگی افراد خودشیفته
دارای حس بزرگ نمائی از اهمیت خود،
انتظار دریافت هر نوع خدمات و لطف بدون ارائهٔ پاسخ متقابل،
شیفته ی این خیال که دارای موفقیت نا محدود , قدرت , استعداد یا زیبائی است
اعتقاد به این که او خاص و یکتاست و تنها به وسیله سایر افراد خاص ودارای شان و مقام بالا درک می شود.
درخواست تحسین بیش از اندازه،
نیاز شدید به تایید شدن از طرف دیگران، و در صورتی که موفقیت های فرد نتواند این شرایط را برای وی فراهم کند، بسیار آسیب پذیر می شود و احتمال افسردگی در وی افزایش می یابد.
6
ابعاد خودشیفتگی
انکار: شخصیت خود شیفته اغلب تفاوت بین خود ایده آل و خود واقعی را انکار می کند. انکار موجب فرار پذیرش مسئولیت اشتباهاتش می شود.
توجیه: پیدا کردن دلیل برای رفتارهای غیرقابل قبول به منظور ارائه آنها به شکل قابل قبول است تا کارها، سیاستها و تصمیماتشان منطقی و معقول جلوه کند.
خود بزرگ بینی: خودشیفته نسبت به توانائیهای خود اغراق می کند و دانائیها، دستاوردها و مهارتهای خود را بیش از حد تخمین می زند.
7
ادامه…
خودپرستی اسنادی: پیامدهای مطلوب، موفقیتها و نتایج مثبت را به عوامل درونی خود نسبت داده، پیامدهای نامطلوب، شکستها و نتایج منفی را به عوامل بیرونی نسبت می دهد.
استحقاق: استثمار دیگران را حق خود دانسته و با دیگران همدلی ندارد.
اضطراب: از احساس افسردگی و بی ارزش بودن رنج می برد و نیاز شدیدی به ثبات و اطمینان دارد
8
انواع خودشیفتگی
1- نخبه گرایان: احساس افتخار و قدرت می کنند و تمایل دارند مقام و موقعیت های خود را به رخ دیگران بکشند معمولاً در حال ترقی هستند و به شدت به ارتقای درجه خود مشغولند و می کوشند از هر فرصتی برای مشهور شدن استفاده می کنند.
2- عاشق پیشه: تمایل دارند از لحاظ جسمی اغواگر باشند با این حال از محبت واقعی اجتناب می کنند. این گونه افراد خیلی دوست دارند افراد ساده لوح از لحاظ هیجانی نیازمند را وسوسه کنند.
9
ادامه…
3-غیراخلاقی: از این نظر که بی وجدان، فریبکار و خودپسند و استثمارگر هستند خیلی به افراد ضد اجتماعی شباهت دارند.
4-جبرانی: منفی گرا هستند و می خواهند احساسات عمیق حقارتشان را خنثی کنند آنها می کوشند توهمات برتر بودن و استثنایی را ایجاد کنند.
10
دسته های خودشیفتگی
1- افراطی ها: این دسته افراطی هستند که توجهی فزون مایه به جسم خویش، خودبزرگ بینی و حسادت دارند و هیچ دوستی ندارند، بی عاطفه و خودبین اند.
2- تفریطی ها: خود را دوست ندارند، مشاغل پست را انتخاب می کنند، خود ازارند، افسرده اند، نه خود و نه هیچ کس را واقعاً دوست ندارند، میل ناخودآگاه به خودکشی دارند، ارج و اعتباری برای خود نمی گذارند.
3- مردمی که شیفتگی حیاته مالی دارند: معتدل اند ودر روابط اجتماعی و احساس های فردی راه اعتدال را می پویند.
11
علل خودشیفتگی
1- خلق و خوی زودرنجی در کودکی
2- لوس بار اوردن بیش از حد کودک
3- بها دادن به کودک به منظور تنظیم عزت نفس خود
4- تحسین بیش از اندازه که هرگز با واقعیت تطابق ندارد
5- سوء استفاده عاطفی (توهین عاطفی) در دوران کودکی
6- آموختن رفتارهای عوام فریبی از والدین
7- تحسین شدن به خاطر چهره و استقرار خاص توسط بزرگسالان
12
پیامد های خودشیفتگی
اختلال در روابط خانوادگی
اختلال در روابط بین فردی
اختلال در روابط شغلی
13
خودشیفتگی و مدیریت
برجستگی گرایش به احساس خودبزرگی،سبب میشود قدرت و مدیریت برای فرد خودشیفته، به عنوان بزرگ انگاشته شدن،تحسین شدن و هدایتگر بودن، شغل جذابی به حساب آید
Otto kernberg معتقد است مدیران خودشیفته ممکن است با استعداد و پرکار باشند اما نیاز آنها به تحسین ممکن است آنها را از اصل کار منفک نموده و یا اطراف آنها را افراد متملقی پر کند که به نیاز آنها به تمجید پاسخ مثبت دهند و نه کسانی که ا ز صلاحیت برخوردارند. گرایشهای نارسیستیک "رهبر" یا "پیرو" ویا احساس "خودبزرگی" و "آرمانی سازی" کم وبیش در افراد وجود دارد که درجات آن متفاوت می باشد.
14
مضرات مدیریت خودشیفته
به طور ناگهانی احساساتشان تغییر میکند و در موقعیتهای گروهی رفتارشان باکارکنان تحقیرآمیز میشود.
تصمیمهای آنها اغلب تابع شرایط خلقی و خودمحوری آنها است.
کارکنان و سازمان را جهت رسیدن به اهداف خودشان مورد بهره کشی قرارمیدهند.
ممکن است واقعیتها را انکار کنند و یا نادیده بگیرند.
در صورت پیروزی یا شکست گرایشهای مخرب نشان میدهند.
ا نتقا دناپذیربوده وبرای استفاده از مشاوران بی رغبت هستند.
حس همدلی نداشته و افراد خلاق و مبتکر را تشویق نمیکنند.
15
ادامه…
بین کارکنان سطوح بالای سازمان رقابت شدید و کارکنان سطح پایین، ضعف پیوندهای اجتماعی ایجاد مینمایند.
با گرایشهای خود، سازمان و افراد را به مکانیسم دو پارگی )کاملا خوب و کاملا بد) و بی علاقگی سوق میدهند.
افراد خودشیفته اشکال جدی در کارگروهی ایجاد میکنند.
در مدیران گزار ش دهنده و احتمالا تصمیم ساز، چرخش سریع و زیاد شغلی ایجاد میکنند.
تعمدا جانشینهای نامناسبی انتخاب میکنند.
باعث تسری ارز شها و رفتارهای خودشیفتگی به گروه زیادی ا ز زیرمجموعه مدیریتی میشوند
16
با تشکر
17